رسانه سینمای خانگی- اکران آنلاین یک بسته فیلم کوتاه

بسته فیلم کوتاه «ژنریک؛ شش فیلم شش نگاه» از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران، اکران آنلاین خود را در هاشور و تیوال آغاز می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، امور پخش و توزیع انجمن سینمای جوانان ایران همزمان با آغاز فصل تابستان، بسته فیلم کوتاه «ژنریک؛ شش فیلم شش نگاه»، از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران، را به صورت فروشی، برای نمایش آنلاین در پلتفرم‌های هاشور و تیوال از پنجشنبه 1 تیرماه 1402 به صورت فروشی در دسترس مخاطبان فیلم کوتاه قرار می‌دهد.

بسته فیلم کوتاه «ژنریک؛ شش فیلم شش نگاه»، پیش از این در اسفندماه 1401 در سینماهای سراسر کشور گروه هنروتجربه اکران شده بود و حالا کران آنلاین خود را در هاشور و تیوال تجربه می‌کند.

در این بسته 6 فیلم‌ کوتاه که عبارتند از:

«پرتاب ناگهانی یک فیل» به کارگردانی نازنین چیت‌ساز، نویسندگی حسن حبیب‌زاده و نازنین چیت‌ساز و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و حسن حبیب‌زاده (11 دقیقه)

«جان داد» به نویسندگی و کارگردانی سهیلا پورمحمدی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و جواد رمضانی (15 دقیقه)

«خنده بی‌دلیل گوزن‌ها» به کارگردانی سجاد ایمانی، نویسندگی مازیار تهرانی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران، سجاد ایمانی و رضا دانش‌پژوه (20 دقیقه)

«کبود» به کارگردانی و نویسندگی علی توکلی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران، سعید نجاتی و فواد جاودان (20 دقیقه)

«کپسول» به نویسندگی و کارگردانی امیر پذیرفته و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و امیر پذیرفته (20 دقیقه)

«امروز جمعه است» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی محمد آهنگر (14 دقیقه)

به نمایش گذاشته می‌شوند و علاقه‌مندان به فیلم کوتاه می‌توانند از پنجشنبه 1 تیر 1402، با مراجعه به سایت‌های هاشور و تیوال، برای تماشای این آثار اقدام کنند.

اکران آنلاین به صورت اشتراکی به این معناست که مخاطبان فیلم کوتاه با داشتن حق اشتراک پلتفرم‌های هاشور و تیوال می‌توانند این فیلم‌ها را تماشا کنند و فیلم‌هایی که به صورت فروشی اکران آنلاین می‌شوند، با هزینه هر فیلم 8 هزار تومان در پلتفرم‌های هاشور و تیوال قابل تماشاست.

امور پخش و توزیع انجمن سینمای جوانان ایران تاکنون بالغ بر 280 فیلم کوتاه را که در انجمن سینمای جوانان ایران تولید شده‌اند، به صورت اشتراکی و برخی فروشی در پلتفرم‌های هاشور، تیوال و فیلیمو اکران آنلاین کرده است.

رسانه سینمای خانگی- بهار سینمای ایران چطور گذشت؟

عملکرد سینمای ایران طی فصل بهار نشان می‌دهد که این سینما با انتخاب‌هایی نسبتا درست، موفق شد تا مخاطبان زیادی را جذب کرده و آن را در مسیر صحیحی از صنعتی‌شدن قرار دهد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای ایران در فصل بهار، برخلاف آن‌چه که انتظار می‌رفت، روند روبه‌رشد و در برهه‌ای، طلایی داشت. در شرایطی که گمان برده می‌شد که تعداد مخاطبان سینما به دلیل افزایش ۳۳درصدی قیمت بلیت، تاحدودی با ریزش مواجه شود، اما در استقبالی چشم‌گیر، سینمای ایران در همان فروردین‌ماه موفق شد تا به نزدیک‌ترین زمان نسبت به پیش از آغاز کرونا برسد که این اتفاق، در پیش‌بینی بسیاری از کارشناسان اشاره نشده بود.

چنین این انتظار وجود داشت که اکران فروردین به دلیل تلاقی آن روزها با ماه مبارک رمضان، با افول چشمگیری مواجهاما سینماها در ماه رمضان امسال، نه‌تنها با رکود مواجه نشد بلکه یکی از طلایی‌ترین ماه‌ رمضان‌های یک دهه اخیر سینماها را رقم زد و سانس‌های روزانه و شبانه این ماه، با استقبال بسیار خوبی همراه شد.

این ۲ غافلگیری سبب شد تا فصل بهار با بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان فروش همراه باشد که یک آمار خوب محسوب می‌شود.

اکران نوروزی

وقتی بسته اکران نوروز ۱۴۰۲ رسانه‌ای شد، انتقادهای بسیاری متوجه این انتخاب‌ها شد. البته که ماه رمضان از سومین روز ماه رمضان آغاز می‌شد و این تلاقی، چیزی نبود که تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان از آن استقبال کنند بنابراین انتخاب نخست آنها، اکران در عیدفطر بود. اکران نوروزی، با چنین پیش‌فرضی بسته شد.

در همان روزهای نخست، کمدی فسیل توانست تا حدود بسیاری، خود را از مابقی فیلم‌ها بالا کشیده و در ادامه، به رکوردهایی دست پیدا کند که برخی از آنها در طول سالیان اخیر، شکسته نشده بود. فسیل موفق شد با عبور از تعداد مخاطبان مطرب، خود را به تعداد مخاطبان کمدی هزارپا نزدیک کند که این مهم، طی روزهای نخست تیرماه رقم می‌خورد و کمدی فسیل با عبور از تعداد مخاطبان هزارپا و مطرب، به پرمخاطب‌ترین فیلم یک دهه اخیر سینمای ایران تبدیل می‌شود. فارغ از این افتخارآفرینی، فسیل جا دارد تا با افزایش مخاطب، طی تیرماه، حتی خود را در زمره ۵ فیلم پرمخاطب سینمای پس از انقلاب ایران نیز جا دهد که یک رکورد خارق‌العاده محسوب می‌شود.

با این آمار، فسیل، جور دیگر فیلم‌های اکران نوروز را کشید تا این اکران، که پرفروش‌ترین آنها پس از فسیل، عروس خیابان فرشته و غریب بود، با میانگین بسیار خوبی همراه باشد به‌طوری که در تعطیلات نوروزی امسال، حدود ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار به سینما رفتند و گیشه نیز بیش از ۵۵ میلیارد تومان فروخت.این اکران نوروزی با این راندمان که ۴۳درصد، پروارتر از نوروز سال گذشته بود، نوید روزهای خوبی را برای سینمای ایران می‌داد.

اکران عیدفطر

اگرچه انتظار می‌رفت که شورای صنفی نمایش، تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد اکران فطر قرار داده، اما اعلام فیلم‌های این اکران مهم، رضایت چندانی را به همراه نداشت. منتقدان این انتخاب، بر این باور بودند که کمدی فسیل، به‌تنهایی جور اکران نوروزی را کشیده و موفقیت سینماها در فروردین‌ماه، ربطی به انتخاب‌های شورای صنفی نمایش نداشته و فسیل در فضایی بدون رقیب موفق شده است که سینمای ایران را در نخستین ماه سال، به چنین آمار و ارقامی برساند.

همچنین این انتظار وجود داشت که دفاتر پخش، به دلایلی که مهم‌ترین آنها تلاقی ماه رمضان با نوروز امسال بود، اکران فیلم خود را تا عیدفطر به تعویق بیندازند اما اعلام اسامی بسته اکران فطر نشان داد که این آثار در بهترین حالت، فیلم‌های متوسطی هستند که نمی‌توانند اتفاق چندانی را در گیشه رقم بزنند. ضمن اینکه در این انتخاب، توجه چندانی به آثار کمدی نشده بود تا این شائبه قوت بگیرد که زمینه برای فروش بهتر و بیشتر فسیل فراهم شده تا این فیلم در فضایی که رقیب چندانی برایش وجود ندارد، حسابی بتازد و آمارها و رکوردهای بیشتری را به نام خود بزند.

همین‌طور هم شد و از میان فیلم‌های اکران فطر، ۲ فیلم آهنگ دونفره و سه کام حبس موفق شدند تا فروش خود را از مرز ۱۰ میلیارد تومان عبور دهند. فسیل هم در چنین فضایی، حسابی تاخت و رکوردهای بیشتری را به نام خود ثبت کرد. کاملا طبیعی است که اگر ۱ یا ۲ فیلم گیشه‌پسند در ترکیب اکران فطر گنجانده می‌شد، قطعا اتفاق‌های بهتری در گیشه اردیبهشت و خرداد رقم می‌خورد و اکنون با گیشه داغ‌تری به‌نسبت آن‌چیزی که وجود دارد، مواجه بودیم.

اکران فیلم‌های ۱۴۰۱

یکی از دلایلی که سبب شد تا سینمای ایران بتواند پس از ناآرامی‌های پائیز، اکران را به شیوه نرمال خود بازگرداند، اضافه کردن این بند در اکران زمستان بود که فیلم‌های روی پرده به شرط حفظ مخاطب، در اکران نوروز نیز نمایش داده خواهند شد.

بر اساس این بند، فیلم‌های بخارست، ملاقات خصوصی، خط استوا، لوپتو و چپ، راست توانستند اکران خود را طی ۲ماه ابتدایی امسال حفظ کنند. البته ملاقات خصوصی، هم‌چنان به روی پرده بوده و با اقبال خوبی نیز مواجه شده است.

این اتفاق، سبب شد تا اولا، گیشه، تنوع خوبی را شاهد باشد و دست مخاطب برای تماشای فیلم موردعلاقه خود باز بوده و حق انتخاب بیشتری داشته باشد. ثانیا آن‌که، نمایش این آثار سبب شد تا گیشه، پروارتر شود به‌گونه‌ای که تداوم اکران این آثار در گیشه سال جدید، بیش از ۳۲ میلیارد تومان به گیشه واریز کرد که آمار خوبی برای نمایش این آثار محسوب می‌شود.

اکران خرداد

بسته جدید اکران که پس از تعطیلات نیمه خرداد به روی پرده رفت، قوی‌ترین بسته اکران امسال محسوب می‌شود. در این بسته، کمدی پرمخاطبی چون شهر هرت قرار دارد که در همان روزهای نخست توانست موی دماغ فسیل شده و به فروش خوبی دست یاید به‌گونه‌ای که این فیلم در متی کوتاه موفق شده فروش خود را از مرز ۱۰ میلیارد تومان عبور دهد.

همچنین کت چرمی و عروسی مردم، آثاری هستند که توانستند مخاطبان خوبی را جذب کنند. باقی فیلم‌ها شامل نگهبان شب، تصور و مصلحت نیز عملکرد نسبتا خوبی در گیشه داشتند و حداقل آن‌که سبب شدند تا هیچ انفعالی در بسته جدید اکران دیده نشود.

رسانه سینمای خانگی- آیا نسل جدید سنخیتی با سینمای جنگ دارد

کارگردان فیلم سینمایی «آبادان، یازده ۶۰» گفت: نسل جدید سنخیتی با سینمای جنگ ندارد و با آن آشنا نیست و بعضاً تصورشان از فیلم جنگی، فیلمی با صحنه‌های خونریزی و خسته کننده است.

به گزارش سینمای خانگی، مهرداد خوشبخت در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا، در توضیح فعالیت های متاخر خود بیان کرد: این روزها درگیر آماده کردن نسخه نهایی فیلم سینمایی گل‌های باوارده (۱۴۰۱) بودم که اسم آن به پالایشگاه تغییر کرد.

وی افزود: زمان جشنواره این فیلم را بسیار سریع و با عجله آماده کردیم به همین دلیل هم اصلاح رنگ ما آماده نبود و هم بخش های ویژوال افکت. حتی میکس صدا را مجدد انجام دادیم و همه این موارد مرتفع شد و فیلم رفت تا آماده اکران شود.

کارگردان فیلم سینمایی تک تیرانداز (۱۳۹۹) در پاسخ به این پرسش که آیا همانگونه که زمزمه‌هایی در ایام جشنواره به گوش رسید هدف از تغییر زمان اکران این فیلم به بهانه آماده نبودن جنسی حواشی برای بیشتر دیده شدن این فیلم بود، بیان کرد: نه این گونه نبود فیلمبرداری ما دیر شروع شد و به تبع آن کارهای انجام فیلم تاخیر داشت و دیر انجام شد و زمان کم داشتیم. هرکسی فیلم را روی پرده دید متوجه شد که مشکلات تصویری و اصلاح رنگ و … برای فیلم وجود دارد.

خوشبخت تاکید کرد: لزومی نداشت که این کار را کنیم. خداراشکر با همه این موارد نقد بدی روی فیلم نبود و همه کسانی که فیلم را دیدند می گفتند که این فیلم واقعاً سینماست.

کارگردان دوم فیلم سینمایی به وقت شام (۱۳۹۶) در مورد علت نامگذاری گل‌های باوارده تصریح کرد: اسم فیلمنامه ما پالایشگاه بود و یک سکانس به آن اضافه شد که در منطقه باوارده در آبادان رخ می داد که در مورد گلهای کاغذی حرف زده می شد و بار عاطفی داشت و به دلیل عرقی که به آبادان داشتم دوست داشتم که اسم گل های آن منطقه یعنی باوارده روی فیلم گذاشته شود اما وقتی فیلم را در جشنواره نمایش دادیم خودم هم مانند دیگران دیدم که سخت با این اسم ارتباط برقرار می کنم.

وی ادامه داد: بعد از آن فکر کردیم که این موضوع ممکن است روی تبلیغات فیلم هم اثر بگذارد. البته دلیل نامگذاری قبلی فیلم هم این بود که به نظرم رسید که اسم پالایشگاه برای مضمونی که فیلم قصد انتقال آن را دارد زیادی صنعتی است.

این کارگردان در توضیح وضعیت کنونی فیلم سینمایی پالایشگاه یادآور شد: این فیلم برای ارسال به برخی از جشنواره ها زیرنویس و کارهایش انجام شده و احتمالاً در هفته دفاع مقدس و پس از شهریور اکران می شود.

کارگردان فیلم سینمایی عقاب صحرا (۱۳۹۱) اظهار داشت: ما دور روز آخر در جشنواره بودیم و سانس ظهر فیلم ما پخش و دیده شد و در عمل تنها یک سانس فرصت داشتیم و همان تعداد مخاطبان کمی که فیلم را دیدند برایشان جالب و برخوردشان همانند فیلم آبادان، یازده ۶۰ (۱۳۹۸) بود. همچنان که آبادان یازده ۶۰ تا انتها جزو ۵ فیلم مردمی بالا آمد آن هم بدون هیچ تبلیغ و هزینه بالایی؛ آبادان یازده ۶۰ فیلم ارزانی بود اما این فیلم گران و بزرگ بود و سینما بود و موضوعش موضوعی مردمی بود.

خوشبخت بیان کرد: فیلم سینمایی پالایشگاه مانند آبادان یازده ۶۰ که رادیو نفت را نشان می داد، قصه ای واقعی داشت و درباره آدم های پالایشگاه و برای مردم بسیار جالب بود.

کارگردان فیلم سینمایی صدای پای من (۱۳۸۹) در پاسخ به این پرسش که چرا فیلم های دفاع مقدسی فروش موفقی در گیشه ندارند، بیان کرد: زمان قدیم داشته ایم. مثلاً آبادان یازده ۶۰ که فیلم کوچک و ارزانی هم بود هزینه خودش را درآورد؛ یک اکران کوچک سینمایی داشت و بعد به دلیل همزمانی با کرونا آن را اکران آنلاین کردیم که خرج خودش را درآورد و اگر اثر خوب و جذاب باشد پیش می آید که خوب بفروشد و موفق باشد.

وی ادامه داد: مردم ارتباط زیادی با فیلم جنگی برقرار نمی کنند و طبیعی هم هست. نسل جدید سنخیتی با سینمای جنگ ندارد و با آن آشنا نیست و بعضاً تصورشان از فیلم جنگی، فیلمی با صحنه های خونریزی و خسته کننده است.

خوشبخت در پاسخ به این پرسش که بر این اساس چرا فیلم های دفاع مقدس به شکلی که برای مخاطبان جذاب باشند ساخته نمی شوند، گفت: این موضوع به ما فیلمسازان برمی‌گردد مثلاً من سوژه ای مانند آبادان یازده ۶۰ را پیدا و کار کردم یا پالایشگاه را ساختم که اگرچه جنگی است اما در شهر اتفاق می افتد و هیچ تانک و توپ و خاکریزی ندارد و همه چیز داخل شهر است و قهرمانانی دلچسب و واقعی دارد.

کارگردان فیلم سینمایی جای او دیگر خالی نیست (۱۳۸۴) با تاکید بر اهمیت ساخت آثار دفاع مقدس، بیان کرد: دفاع مقدس جزئی از تاریخ ماست. من بسیار تلاش کردم تا این دو فیلم را بسازم چون اگر این اتفاقات به تصویر در نمی آمد و ثبت نمی شدند این واقعیات رو به فراموشی می‌رفت. اینها تاریخ شفاهی ای بودند که باید ثبت می شدند. یک قصه در بستر دراماتیک است که اثر می گذارد.

وی افزود: بچه های جوانی که آبادان یازده ۶۰ را می دیدند همه وقتی از سالن بیرون می آمدند می پرسیدند که مگر جنگ این گونه هم بوده است؟ و این اتفاقات برایشان جالب بود.

کارگردان مجموعه تلویزیونی گشت پلیس (۱۳۹۷) در پاسخ به این پرسش که اگر فیلم دفاع مقدسی دیده نمی‌شود چرا ساخته شود، تصریح کرد: چرا دیده می شوند. به هرحال سلیقه های مختلف وجود دارد. نباید هرچیزی صرفاً بفروشد که ما تولیدش کنیم. بخشی حمایت های فرهنگی است و دولت باید حمایت کند و اینها باعث می شود که سلیقه های مختلف درنظر گرفته شوند. فیلم اجتماعی بفروش هم زیاد نیست اما ساخته می شود.

خوشبخت در توضیح اینکه آیا فیلم بعدی وی هم در ژانر دفاع مقدس خواهد بود، گفت: از اول این فیلم ها سه قصه بود آبادان یازده ۶۰، پالایشگاه و سومی درباره جنگ ذوالفقاری در آبادان. جنگ ذوالفقاری ماجرایی مردمی واقعی است که مردم جنگیدند و نگذاشتند که آبادان به دست عراقی ها بیفتد. فیلمنامه این فیلم آماده است اما مسئله این است که امروز شرایط فیلم سازی جنگی سخت شده است.

رسانه سینمای خانگی- فریاد خاموش میرکریمی/ آیا این یک فرار رو به جلوست؟

سیدرضا میرکریمی کارگردان باسابقه سینمای ایران با انتشار متن کوتاهی در صفحه اینستاگرام خود، از شرایط اکران فیلم «نگهبان شب» گلایه کرد.

به گزارش سینمای خانگی، سیدرضا میرکریمی تهیه‌کننده و کارگردان فیلم سینمایی «نگهبان شب» همزمان با اکران عمومی فیلم تازه‌اش، متنی کوتاه را در صفحه رسمی اینستاگرامش منتشر کرد.

در این متن آمده است: «دوستان می‌گویند خوبیت ندارد یک فیلمساز برای تبلیغ فیلم خودش پشت سر هم پست تبلیغی بگذارد. راستش را بخواهید ترجیح خودم این نیست. ولی چه کنم وقتی بعد از سی و اندی سال کار در سینما، امروز آخرین فیلمم در فقر تبلیغاتی و سئانس‌های نامرغوب سینماها و در آشفتگی و بی‌برنامه‌گی اکران هم زمان بیش از هفت فیلم، روی پرده‌ها رفته است.»

وی تأکید کرده است: «در این شرایط نه برای خودم کسر شأن می‌دانم و نه ابایی دارم از اینکه تیزر و پوستر برای فیلمم بسازم و از تنها رسانه محدودی که در دسترس دارم برای معرفی آن به مردم استفاده کنم. هیچ اعتراضی هم به فروش فیلم‌های تجاری و کمدی ندارم نوش جان شان.»

میرکریمی در پایان دل‌نوشته خود با انتقاد از عملکرد مدیران فرهنگی نوشت: «ای‌کاش درک درستی از اینکه در نهایت داریم به کدام سمت و سو می‌رویم می‌دیدم؛ تا کمی خیالم راحت می‌شد.»

رسانه سینمای خانگی- اکران گسترده «کت چرمی» در آلمان

همزمان با اکران «کت چرمی» در سینماهای ایران، این فیلم در شهرهای دوسلدورف، کلن، فرانکفورت، گوتنبرگ، برلین، مونیخ و… اکران شده است.

به گزارش سنمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی کت چرمی به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه کنندگی کامران حجازی در حالی هفته اول فروش خود را سپری می‌کند که اکران بین المللی خود را هم آغاز کرده است و فیلم در شهرهای مختلفی از آلمان اکران می‌شود.

همچنین همزمان با این اکران از پوستر بین المللی آن هم با طرحی از محمد موحدنیا رونمایی شده است.

همزمان با اکران کت چرمی در سینماهای ایران، این فیلم در شهرهای دوسلدورف، کلن، فرانکفورت، گوتنبرگ، برلین، مونیخ و… اکران شده است.

قرار است این فیلم در شهرهای دیگری از کشورهای اروپایی نیز به نمایش درآید.

کت چرمی در حالی اکران خود را از ۱۷ خرداد آغاز کرده است که به جایگاه پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی این روزهای گیشه سینما دست پیدا کرده است.

در خلاصه داستان فیلم کت چرمی که یک درام معمایی است، آمده است: «عیسی فرهمند، کارمند بازرسی سازمان بهزیستی در جریان بازدید از یک مرکز نگهداری دختران خیابانی، متوجه باند فساد مشکوکی می‌شود که او را به یک مهمانی زیرزمینی ممنوعه می‌رساند؛ مهمانی کُت‌چرمی…»

جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، با هنرمندی پانته‌آ پناهی‌ها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدی‌فر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی، با معرفی سارا حاتمی و با حضور افتخاری رؤیا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل می‌دهند.

کت چرمی محصول بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه ایوان آفرینش است و پخش آن را مؤسسه شهر فرنگ به عهده دارد که فعالیتش را به تازگی و با این فیلم آغاز کرده است.

رسانه سینمای خانگی- در «شهر هرت» چه خبر است؟

«شهر هرت»، رقیب قدرتمندی برای کمدی «فسیل» است که انتظار می‌رود با فروکش کردن تدریجی میزان مخاطبان این فیلم، بتواند نبض گیشه را در دست گرفته و گیشه تابستانی را با اتفاق‌های خوب همراه کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، شهر هرت، پرفروش‌ترین فیلم بسته جدید اکران است که انتظار می‌رود طی روزهای آینده و با افزایش تبلیغات مردمی، به مرز فروش روزانه فسیل رسیده و حتی از آن پیشی بگیرد. این کمدی طی ۳ روز نخست نمایش خود، حدود ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان فروخت و به دومین فیلم پرفروش کشور طی روزهای اخیر تبدیل شد.

اما این فیلم، امتیازاتی دارد که می‌تواند سبب جذب حداکثری مخاطبان شود. در ادامه، به مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:

۱. سینمای ایران در سال جاری، پس از فسیل، کمدی چندان قدرتمندی را به روی پرده نفرستاد. درنتیجه، فسیل در یک فضای بدون رقیب توانست حسابی جولان داده و خوش بدرخشد. حالا اما دوستداران سینمای کمدی، ۳ ماه پس از اکران فسیل، در انتظار یک کمدی جدید هستند تا به تماشای آن بنشینند. شهر هرت، این فرصت را برای دوستداران فراوان کمدی مهیا می‌کند تا به سینما رفته و یک کمدی جدید ببینند.

۲. پژمان جمشیدی، خود یکی از امتیازهای بزرگ شهر هرت است که می‌تواند مخاطبان بسیاری را جذب کند. جمشیدی که تا همین چند روز پیش، بخارست را به روی پرده داشت و توانست با این فیلم، بیش از ۵۵ میلیارد تومان فروش داشته باشد، حالا با یک کمدی دیگر بازگشته تا با یک نقش متفاوت، مخاطبانش را غافلگیر کند.

۳. عباس قادری، خواننده قدیمی ایران در این فیلم به اجرای برنامه پرداخته که این اتفاق، برای نخستین بار پس از انقلاب رخ می‌دهد و می‌تواند طرفداران این خواننده را نیز به سینماها بکشاند.

۴. موضوع فیلم نیز ازجمله مواردی است که می‌تواند به جذب مخاطب و البته رضایت‌مندی آنها کمک کند: این فیلم، پشت پرده‌ای طنازانه از زندگی اختلاسگرانی ارائه داده که برای رسیدن به مقاصد شخصی، همه را قربانی می‌کنند ولی خبر ندارند از آنکه گاهی خودشان ممکن است گرفتار افتادگانی شوند که با زیرکی، قضایا را عوض می‌کنند.

۵. کارگردان فیلم نیز ازجمله موارد مهم این فیلم به شمار می‌روند. کریم امینی که هم‌اکنون کمدی فسیل را به روی پرده دارد و قطعاً یکی از امتیازاتی است که سبب می‌شود تا بخشی از مخاطبان، به دلیل حضور وی، به تماشای این فیلم بنشینند.

شهر هرت تا امروز، تبلیغات چندانی نداشته اما این انتظار وجود دارد تا با آغاز تبلیغات گسترده این فیلم و تبلیغات زبانی اثر توسط مردم، اتفاق‌های مهم‌تری برای این کمدی جدید سینمای ایران که در زمان خوبی به روی پرده رفته، رخ دهد.

رسانه سینمای خانگی- انتقاد یک بازیگر از فیلم‌های سطحی/ مردم به سینما نروند

حمود پاک نیت بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون گفت: فیلمنامه ها اغلب بسیار سردستی و سطحی نگرانه نوشته می شوند.

به گزارش سینمای خانگی، محمود پاک نیت بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: واضح است که این روزها سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ فیلمنامه ها اغلب بسیار سردستی و سطحی نگرانه نوشته می شوند و شرایط به گونه ای است که در برخی پروژه ها لحظه فیلمبرداری مابقی فیلمنامه به صحنه می رسد و همان لحظه بدون هرگونه تفکر و تعمقی راجع به فیلمنامه متن ارسالی ضبط می شود!

بازیگر فیلم های سینمایی «ملک سلیمان» و «مرد عوضی» در گفتوگو یا سینماپرس، گفت: بنده بسیار از خبرگزاری سینماپرس بابت پیگیری این موضوع بسیار مهم و حساس یعنی مسأله توجه به محتوای سالم و ارزنده در سینما تشکر و قدردانی می کنم؛ این مسأله بسیار مهم است و سینمای ما را تحت الشعاع خود قرار داده و تبعات منفی بسیاری برای ما به همراه داشته است

وی ادامه داد: این روزها سینمای ما فقط به برخی کلام های سردستی وابسته شده در صورتی که اصل سینما تصویر است اما متأسفانه نویسندگان ما دیگر تمایل به وقت گذاشتن و تفکر و تعمق راجع به محتوای آثار را ندارند و به این فکر می کنند که زودتر متنی را بنویسند و بفروشند و پول آن را دریافت کنند.

پاک نیت با بیان اینکه متأسفانه بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند تصریح کرد: جدا از برخی نویسندگان که در پی اهداف ارزشمند هستند و به پول فکر نمی کنند اما تعدادشان زیاد نیست، مابقی افراد تنها دنبال پر کردن جیب های شان هستند. به خصوص برخی تهیه کنندگان فقط دنبال بازار هستند و می خواهند زودتر با فروش آثارشان به سودهای کلان برسند.

این سینماگر پیشکسوت یادآور شد: در سال های نه چندان دور که سینمای ایران سرشار از فیلم های ارزشمند بود که امروزه بدل به آثار ماندگار شده اند، فیلمنامه ها ده ها بار نوشته و بازنویسی می شد و هیچ عجله ای برای سریع تر جلوی دوربین بردن و جمع کردن کار وجود نداشت. فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان در آن روزگار بارها نظرات کارشناسان و اهل فن را می گرفتند و همین باعث می شد تا فیلم های شان با کمترین خطا ساخته و عرضه شود اما امروزه سینما بدل به دکان بساز بفروشی شده که با کوچکترین ضربه و زلزله ای بنیان آن فرو می پاشد!

بازیگر سریال های تلویزیونی «پدر سالار» و «روزی روزگاری» متذکر شد: من فکر می کنم در این برهه حساس که سینما عاری از فیلم های ارزشمند شده نیاز است که مردم انتخاب درستی داشته باشند و برای تماشای هر اثر پیش پاافتاده ای به سالن های سینما نروند چرا که تا وقتی از این آثار سبک سرانه استقبال شود تهیه کنندگان باز هم دست به تولید آثار مشابه می زنند و این به ضرر سینما و جامعه است.

وی خاطرنشان کرد: مردم باید سعی کنند برخلاف فیلمنامه نویسانی که این روزها فیلمنامه های شان عاری از تفکر و خلاقیت شده، با تفکر و درایت فیلم ها را انتخاب کنند و از روی احساسات شان به تماشای یک فیلم نروند. مخاطب باید ارزش و جایگاه خود را بداند و به خاطر حضور فلان هنرپیشه یا فلان سوژه یا فلان تبلیغ به تماشای فیلم هایی نرود که برای او هیچ دستاوردی ندارند.

پاک نیت سپس ریزش شدید مخاطب سینما طی دهه های اخیر را به دلیل محتوای به شدت سردستی و نازل فیلم ها برشمرد و در این باره تأکید کرد: این روزها رسانه های مختلف زیاد شده و مردم با همین گوشی های موبایل شان به بهترین فیلم های روز دنیا دسترسی دارند از این رو اگر ما به مردم خوراک خوب ندهیم آن ها خوراک فرهنگی شان را از جای دیگر تأمین می کنند! بنده بارها عنوان کرده ام اگر مردم سریال های شبکه جم را نگاه می کنند به دلیل آن است که تلویزیون ما سریال خوب تولید نمی کند، مردم اگر تشنه دیدن فیلم های روز خارجی هستند به دلیل آن است که سینمای ما حرف تازه ای برای مردم ندارد و تا زمانی که سیاست گذاران به این مسأله بی توجه باشند روز به روز اوضاع ما در این زمینه اسفبارتر خواهد شد.

وی در پایان این گفتگو افزود: بی شک ساخت اثر سینمایی نیاز به تفکر دارد اما امروز اینطور نگاه نمی شود. گاهی حتی دستیاران اجازه نمی دهند بازیگر متن را حفظ کند چرا که می خواهند زودتر گرفته شود چون تهیه کننده می خواهد هزینه اش کمتر شود. این ها دردهایی است که امروز در سینمای ما وجود دارد.

رسانه سینمای خانگی- گلدن گلوب را فروختند

جوایز گلدن گلوب به مالک جدیدی فروخته شد که انجمن مطبوعات خارجی هالیوود را تعطیل خواهد کرد؛ گروهی که در چند سال اخیر با حواشی زیادی در موارد اخلاقی و عدم تنوع نژادی روبه‌رو بوده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از رویترز،‌ صنایع الدریج دارایی گلدن گلوب را با کمپانی دیک کلارک پروداکشنز (DCP) خریداری کرده است و به مدیریت پخش تلویزیونی این جوایز و تمرکز بر گسترش بینندگان آن  در سراسر جهان ادامه خواهد داد.

فروش جوایز گلدن گلوب به یک مالک جدید در حالی صورت گرفته است که انجمن مطبوعات خارجی هالیوود (HFPA) به دلیل حواشی پیرامون مسائل اخلاقی و عدم تنوع نژادی میان اعضا، نتوانست اعتبار گذشته خود را بازیابد و حتی شبکه تلویزیونی آمریکایی NBC مراسم گلدن گلوب سال ۲۰۲۲ را به این دلایل روی آنتن نبرد.

تحقیقات نشریه لس‌آنجلس تایمز در سال ۲۰۲۱ نشان داد که انجمن مطبوعات خارجی هالیوود هیچ خبرنگار سیاه‌پوستی در صنوف خود ندارد. همچنین برخی از اعضا به اظهارات جنسیتی و نژادپرستانه و درخواست‌های فراقانونی از افراد مشهور و استودیوهای فیلم متهم شدند.

با این حال انجمن مطبوعات خارجی هالیوود به انتقادها پاسخ داد و به گسترش و تنوع نژادی اعضای خود و همچنین وضع سیاست‌های اخلاقی جدیدی پرداخت.

«تاد بوهلی» رئیس صنایع الدریج، قصد دارد انجمن مطبوعات خارجی هالیوود را که یک سازمان غیرانتفاعی از خبرنگاران بین‌المللی دنیای سرگرمی است به کارگرانی استخدام‌شده در یک سرمایه‌گذاری غیرانتفاعی تغییر دهد. یک سخنگوی این کمپانی گفت که تمام ۳۱۰ رای‌دهنده فعلی جوایز گلدن گلوب واجد شرایط رای دادن برای مراسم بعدی در ژانویه ۲۰۲۴ خواهند بود.

شبکه «NBC» پس از یک سال جوایز گلدن گلوب ۲۰۲۳ را پخش کرد اما هنوز هیچ شبکه‌ای برای پخش مراسم ۲۰۲۴ اعلام آمادگی نکرده است.

انجمن مطبوعات خارجی هالیوود یک سازمان غیرانتفاعی متشکل از خبرنگاران و عکاسان بود که در مورد صنعت سرگرمی آمریکا برای بازارهای رسانه‌ای عمدتا خارجی گزارش می‌دادند. این نهاد بیشتر به دلیل راه‌اندازی و برگزاری مراسم سالانه جوایز گلدن گلوب در لس‌آنجلس و کالیفرنیا در ژانویه هر سال که به تقدیر از دستاوردهای قابل توجهی در سینما و تلویزیون می‌پردازد، شناخته شده است.

رسانه سینمای خانگی- «بخارست» و ولنگاوری فرهنگی سینمای طنز ایران/ این سینماست یا کاباره؟

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‌اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی درمی‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع سینمای کشور.

فیلم کمدی «بخارست» که این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال نمایش است از ۲۴ آبان سال گذشته اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرد و توانست به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۱۴۰۱ تبدیل شود تا بار دیگر ثابت شود در سینمای ایران فیلم‌های کمدی مبتذل و شبه فیلمفارسی‌ها همچنان می‌فروشند.

محسن محسنی‌نسب (کارگردان) درباره این وضعیت می‌گوید: «امروز غیر از ژانر لودگی و فلاکت هیچ ژانر دیگری در سینمای ما وجود ندارد. لودگی به دنبال درآمدزایی است و ژانر فلاکت به جایزه در جشنواره‌های خارجی توجه دارد و در کنار این آثار برخی مواقع چند فیلم اجتماعی نیز ساخته می‌شود.» 

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز.

صادق دقیقی (کارگردان) نیز در این‌باره گفت: «تولید اثری با مختصات یک فیلم بفروش کار چندان دشواری نیست، کافی‌ است یک فیلم کمدی که سرشار از شوخی‌ها و تابوهای جنسی‌است با سلبریتی‌ها و بازیگرانی که در همه آثار تکرار می‌شوند، بسازید. حال آنکه هر چه می‌خواهد به خورد ملت بدهد؛ کافی‌ست! شما گیشه را فتح کرده‌اید! »

در این گزارش تلاش خواهد شد محتوای به اصطلاح کمدی «بخارست» بررسی و تحلیل شود، تا از طریق آن به ابعاد مخرب فیلم‌هایی از این دست بپردازیم.

«بخارست» با همان سبک و سیاق فیلمسازی مسعود اطیابی ساخته شده است. مضمون این فیلم همچون «تگزاس» و حتی «انفرادی» بر پایه کل کل و دعواهای لفظی دو شخصیت اصلی داستان یعنی جلیل (پژمان جمشیدی) و جلال ( حسین یاری) می‌گذرد با این تفاوت که اینبار این دعواها و رد و بدل شدن کلمات زشت و سخیف نه بین دو دوست بلکه بین دو برادر شکل می‌گیرد و فیلمساز تنها دستاوردش برای کمدی‌شدن داستان، تحقیر، تمسخر و توهین این دو برادر به یکدیگر است.

در این جا نیز اطیابی با استفاده از فرمول فیلم‌های قبلی‌اش، مجموعه سکانس‌های بی‌ربط و بداهه گویی‌های شخصیت‌هایش را در کنار هم قرار می‌دهد تا بلکه بتواند مخاطب را بخنداند. اما مشکل این جاست که «بخارست» در این حداقل کار هم ناتوان است و تماشاگر زمانی که این اثر سینمایی را می‌بیند، به خودش می‌گوید: «این چه مهملی بود که من دیدم!»

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز

در نقد فیلم «بخارست» آمده است: «فیلم بخارست یک فیلم شلخته و شلوغ است که بعد از اواسط فیلم مخاطب را خسته می‌کند. رویداد‌های بی‌منطقی که پی در پی روی می‌دهند و همه چیز حتی ساختار را فدای شوخی‌های بی مزه خود می‌کند بلکه بتواند از مخاطب خنده بگیرد اما اصلا این شوخی‌ها موفق عمل نمی‌کنند.

با این همه مسعود اطیابی در مقام کارگردان معتقد است: «من در جایگاه فیلمساز اگر بتوانم دو ساعت مردم را شاد کنم، گام بزرگی برداشته‌ام. خانواده‌های پرمشغله امروزی را دو ساعت کنار هم نشاندن به خودی خود دستاورد مثبتی است و اگر چنین اتفاقی محقق شد در مرحله بعد می‌توان به مفاهیمی که یک فیلم باید به مخاطب ارائه دهد، فکر کرد.»

با این همه به نطر می‌رسد این کارگردان هیچ درک درستی از جایگاه مخاطب ندارد. به همین دلیل هم هست که مخاطب را دست کم گرفته و حتی حقوق اولیه آن را کاملا نادیده می‌گیرد.

«بخارست» چنان فیلم ضعیفی است که نمی‌شود حتی از یک نمای آن لذت برد و خندید چه برسد به آنکه بخواهد مفهومی را به مخاطب ارائه دهد؛ چراکه این فیلم همچون فیلم «انفرادی» و ساخته‌های قبلی اطیابی، یک فرمول تکراری دارد که برگ برنده این فیلمساز در سال‌های اخیر بوده و آن لوده بازی حداکثری در طول فیلم است. 

*بی‌خاصیت و تحقیر آمیز

در این جا البته فیلمساز سعی کرده با اشاره به برخی از تجربیات تلخ اجتماعی مانند چالش‌های مضحک و آسیب زای فضای مجازی بخصوص اینستاگرام، هشداری به مخاطب بدهد و یا به نقد فساد در دستگاه‌های حکومتی و آقازاده‌ها بپردازد اما مانند تمام کمدی‌های سطحی چند سال اخیر، صرفاً از یک اشاره فراتر نمی‌رود و به بی‌خاصیت‌ترین شکل ممکن این کنایه‌های سیاسی و اجتماعی را مطرح می‌کند. در واقع «بخارست» نه تنها هیچ دغدغه ای را پیش نمی‌کشد، حتی زمان‌هایی که سراغ موضوعاتی چون، فساد و آسیب‌های اجتماعی می‌رود آن را از معنا تهی می‌کند.

در واقع باید گفت گرچه طرح فساد اقتصادی برخی مدیران اجرایی، دل مخاطبان را خنک می‌کند اما شبه‌کمدی‌ها در این سال‌ها بسیار از این موضوع وام گرفته و با روایت‌های سینمایی دم‌دستی و تکراری، کل مطالبه‌گری مردم را لوث کرده‌اند.

یکی دیگر از عوامل جدی نگرفتن این ارجاعات و انتقادات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فیلم «بخارست» فضای کارتونی داستان است. در جغرافیای فیلم آدم‌های تبهکاری چون تیم هادی کاظمی با آن ماشین‌های تابلوی قدیمی آمریکایی خود آزادانه و رها اسلحه بدست در شهر می‌چرخند بدون آنکه پلیس برخوردی با آنها داشته باشد.

سکانس‌های ‌پایانی فیلم که حامد_ پسر وزیر_ خیلی جدی در دادگاه در حال ارائه مستندات قانونی خود و به اصطلاح افشاگری است همچون وصله‌ای ناجور به فیلم سنجاق شده‌اند و هیچ سنخیتی با فضای ولنگار داستان ندارند و شاید تنها تمهیدی از سوی اطیابی برای گرفتن مجوز براب چنین فیلمنامه ضعیفی بوده است.

*تحریب نهاد خانواده

«بخارست» همانند اکثر فیلم‌های کمدی این سال‌ها نه تنها از داستان عمیق و پر محتوایی برخوردار نیست بلکه تصویری مخرب از یک خانواده ایرانی نشان می‌دهد. از جلال و جلیل و توهین کردن‌هایشان به یکدیگر که بگذریم، پدر آنها هم مردی منفعت‌طلب، بی قید و خودخواه است که حاضر است بخاطر چند سیخ کباب تمام زندگی پسرانش را برباد دهد.

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است

خانواده در «بخارست» جنون محض است، هر بی‌قانونی و ابتذالی که فکر کنید در آن اتفاق می‌افتد، توهین برادر کوچک‌تر به برادر بزرگ‌‍تر، توهین عروس به پدر همسر و…(همسر جلال در جمع و پیش چشم پدر شوهرش به او می‌گوید: «گوسفند جد و آبادته»؛ که با واکنش پدر روبرو می‌شود که در جواب می‌گوید «جدآبادش منم».

در واقع توهین به مخاطب هم در متن و دیالوگ‌ها اتفاق می‌افتد و هم در فرم و ساختار؛ از منظر ساختاری توضیح بیش از اندازه موضوعات به مخاطب، دست کم گرفتن او و شکلی از توهین است. مثلا توجه کنید به لحظه‌ای که برادر بزرگ‌تر (جلال) با پسر وزیر روبرو می‌شود. استفاده از فلاش بک (بازگشت به گذشته) برای چنین سکانسی جز دست کم گرفتن و توضیح واضحات چه چیزی می‌تواند باشد. در همان سکانس‌، جلال به جلیل می‌گوید این فلانی پسر «وزیر سابق» است؛ با اینکه در بخش پایانی، «وزیر» به خاطر قصورات خود، از سمتش استعفا می‌دهد. تا این حد شعور مخاطب را دست کم گرفتن را در کمتر فیلمی می‌توان مشاهده کرد.

*بازنمایی تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از زنان

در این بلبشوی بی‌سر و ته، زنان هم مانند اغلب ساخته‌های اطیابی، موجوداتی خرافاتی‌اند که یا در حال جراحی نقاط مختلف بدن خود هستند و توسط مردان به تمسخر گرفته می‌شوند همچون خاور_ همسر جلال _ و یا در نگاه اول عاشق و دلباخته مردان می‌شوند و به طور مشخص، هویت مستقلی ندارند؛ دقیقا همانند لاله که باوجود ثروت فراوان در همان برخورد اول عاشق جلیل که کاراکتری خنگ و دست و پاجلفتی دارد می‌شود.

شخصیت‌های زن در «بخارست» به طور مشخص تاثیری در روند قصه ندارند بجز استفاده ابزاری و اطیابی تنها به ارائه تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از آنان بسنده می‌کند.

*تحلیل آخر

به نظر می‌رسد فیلم هایی چون «بخارست» نه تنها نسبتی با سینمای کمدی ندارند، حتی می‌توان آن‌ها را به عنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت. وقتی در فیلمی کلکسیون فحش، و انواع توهین‌ها یافت می‌شود چه نامی بر آن می‌توان گذاشت؟

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است.  

جواد انصافی (بازیگر) درباره کمدی‌هایی از این دست می‌گوید: «کُمدی‌هایی که امروز عمدتاً ساخته می‌شوند، پشتوانه علمی ندارند و مؤدبانه نیستند. در این نوع کارها، معمولاً خانواده‌ها نمی‌توانند کنارِ هم به تماشای این نوع آثار بنشینند.» 

کافی است فیلم «بخارست» را به عنوان یک نمونه «مورد مطالعه»، در نظر گرفت تا به روشنی هم شاهد افول مفاهیم سینمایی بود و هم به نظاره این موضوع نشست که چطور ایده‌های مهمی چون «طبقات کم برخودار جامعه» ،«زنان» ،«خانواده» و حتی «فساد» از معنا تهی شده و به سخره گرفته می‌شوند.

به عنوان مثال جلال بازیگر اصلی فیلم «بخارست»، وقتی در حال انتقال جنازه (پسر وزیر که قصد افشای فساد را دارد) است، چندین بار در گفتگو با برادر بزرگترش (راننده تاکسی است)، او را تحقیر می‌کند و این جمله را به زبان می‌آرود که جسد این آقازاده هم از زنده ما (بخوانید قشر کم برخوردار) خوش‌بوتر است. به کار بردن دیالوگ‌هایی چون «ما نمره بوی سگ می‌دیم»/«هنوز تو نمردی از این بوی بدتری میدی» شرم آور است و سطح دیدگاه کارگردان فیلم را نشان می‌دهد. 

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. این آثار که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور

در فیلم‌های کمدی بیش از فیلم‌های اجتماعی و درام می‌توان به مسائل مهم و روز جامعه پرداخت و آسیب‌های اجتماعی را واکاوی کرد؛ اما با بررسی آثار فیلمسازانی چون مسعود اطیابی مشخص است آنها نه تنها چنین هدفی از ساخت فیلم‌هایشان دنبال نمی‌کنند، بلکه صرفا سینما را کالایی برای کسب درآمد می‌دانند و در این راه از هر ابزاری از شوخی‌های جنسی گرفته تا توهین و تحقیر و خشونت‌های کلامی و فیزیکی و حتی تخریب نهاد خانواده استفاده می‌کنند و با سوء استفاده از عدم نظارت درست و اصولی بر تولیدات سینمایی فیلمی پرفروش می‌سازند و به عبارتی گیشه را فتح می‌کنند!

در صحنه‌ای از «بخارست» 5 شخصیت فیلم در حال فرار سر از میهمانی بی‌معنای لات‌های شهر درمی‌آورند، در این میهمانی (که در یک تالار لوکس امروزی اتفاق می‌افتد)، لشگر داش مشتی‌ها با سبیل‌های چخماقی، کلاه شاپو، دستمال یزدی و تیزی در حال باباکرم رقصیدن هستند. این سکانس از یک سو استعاره‌ای از ماهیت فیلم و از سوی دیگر ادای دینی به فیلمفارسی‌های دوران طاغوت است. از این رو است که فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور. 

حرف آخر اینکه آشکارا این رویکرد امروز در حال رسوخ به پیکره سینماست و نیاز به ورود کارشناسان برای آسیب شناسی و دخالت مدیران ارشد برای اصلاح، بشدت حس می‌شود. این موج جدید از فیلم‌های به اصطلاح کمدی که در سینمای ایران به راه افتاده است می‌تواند ضربه مهلکی به بدنه‌ سینما وارد کند سینمایی که خالی از فکر و اندیشه است و می‌تواند به مرور زمان منجر به فروپاشی‌های اخلاقی و فرهنگی در جامعه شود.

رسانه سینمای خانگی- آغاز میلیاردی کت چرمی

درام معمایی جنایی «کت چرمی» از هفته پیش اکران خود را آغاز کرده است و تاکنون توانسته فروشی بیش از یک میلیارد تومان را تجربه کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه کنندگی کامران حجازی فضایی اجتماعی دارد و در سه روز افتتاحیه خود توانست جایگاه خود را به عنوان پرفروش‌ترین فیلم اجتماعی حال حاضر سینمای ایران تثبیت کند.

این فیلم که برگ برنده آن قصه‌ای معمایی و مستند است به دختران قربانی شده یک مهمانی می‌پردازد و شباهت‌هایی با ماجرای الکس دارد که چندی پیش اعدام شد.

«کت چرمی» اکران خود را با یک افتتاحیه میلیاردی آغاز کرد که استقبال ۱۷ هزار نفری مخاطبان را در سه روز نخست به همراه داشت.

این فیلم توانست در میان فیلم‌هایی که به تازگی به صف اکران پیوسته‌اند رتبه پرفروش‌ترین اثر اجتماعی آخر هفته را کسب کند.

در خلاصه داستان فیلم «کت چرمی» که یک درام معمایی است، آمده است: «عیسی فرهمند، کارمند بازرسی سازمان بهزیستی در جریان بازدید از یک مرکز نگهداری دختران خیابانی، متوجه باند فساد مشکوکی می‌شود که او را به یک مهمانی زیرزمینی ممنوعه می‌رساند؛ مهمانی کُت‌چرمی…»

جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، با هنرمندی پانته‌آ پناهی‌ها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدی‌فر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی، با معرفی سارا حاتمی و با حضور افتخاری رویا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل می‌دهند.

این فیلم که سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، توانست در ١٠ رشته نامزد شود و سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد.

«کت چرمی» محصول بنیاد سینمایی فارابی و موسسه ایوان آفرینش است و پخش آن را موسسه شهر فرنگ به عهده دارد که فعالیتش را به تازگی و با این فیلم آغاز کرده است.

خروج از نسخه موبایل