رسانه سینمای خانگی- محرم، فرصتی برای دیده شدن فیلم‌های غیرکمدی

تعطیلات ماه‌های محرم و صفر اگرچه بر روی کاغذ، چندان با رونق سینما همراه نیست اما تجربه نشان داده که با یک برنامه‌ریزی مهندسی‌شده و ایجابی، می‌توان این فصل را از پیش راکد شده ندانست.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نمایش فیلم‌های فسیل، شهر هرت، آهنگ دونفره و معجزه عشق، از فردا در سینماهای سراسر کشور متوقف می‌شود و فیلم‌های اجتماعی تا سه‌شنبه هفته آینده بر روی پرده می‌مانند. سینماها از چهارشنبه هفته آینده تعطیل شده و احتمالا، یکشنبه بعد از آن بازگشایی می‌شوند.

البته اینکه نمایش آثار کمدی متوقف می‌شود، نباید خبر بدی برای سینمادوستان تلقی شود. دهه نخست ماه محرم، همواره این‌گونه است که سینما به تسخیر آثار اجتماعی درآمده و کسانی که دوستدار این گونه سینمایی هستند، می‌توانند با فراغ‌بال، به تماشای آثار اجتماعی که حالا در غیاب فیلم‌های کمدی، به سالن‌های بزرگ‌تر پردیس‌ها منتقل می‌شوند، رفته و از تماشای فیلم‌ها، لذت ببرند.

البته که مایه محتوایی فیلم‌های اجتماعی این روزها، قابل‌توجه است. هم‌اکنون آثاری چون نگهبان شب، کت چرمی، پرونده باز است، شهرک، فصل ماهی سفید، عروسی مردم، تصور، سه کام حبس و مصلحت به روی پرده هستند که نمایش این فیلم‌ها، تا سه‌شنبه هفته آینده ادامه دارد. در میان این آثار، فیلم‌هایی با محتوای رازآلود، جنایی و سیاسی وجود دارند که همین مزیت، حق انتخاب را برای مخاطب بالا برده و تشویق خوبی است برای مخاطبانی که اعتقاد چندانی به آثار کمدی ندارند.

بنابراین فرصت چندین روزه‌ای که در غیاب آثار کمدی برای فیلم‌های اجتماعی فراهم می‌شود را باید مغتنم شمرد و از آن بهره برد. به اعتقاد دوستداران سینمای اجتماعی، سینماها در این چند روز، شکل تخصصی‌تری به خود گرفته و مخاطبان جدی‌تر سینما به تماشای فیلم‌ها خواهند نشست.

در صورت نمایش ۱ کمدی پرمخاطب و ۲ فیلم اجتماعی مهم در کنار ناوگان فعلی، به بیش از ۵ میلیون مخاطب می‌رسیم تا در فصلی که انتظارات چندانی از سینما نمی‌رود، گیشه فربه‌ای نصیب آثار روی پرده شوداما این تمام ماجرا نیست و باید با یک برنامه‌ریزی حساب‌شده، به استقبال اکران تابستانی سینماها رفت. سال گذشته نیز محرم و صفر با ماه‌های مرداد و شهریور تلاقی پیدا کرد و کمتر کسی تصور می‌کرد که این تلاقی بتواند برای سینما، خوش‌یمن باشد اما توجه به مهندسی اکران سبب شد تا مرداد و شهریور سال گذشته، به یکی از پرمخاطب‌ترین و بهترین مرداد و شهریورهای یک دهه اخیر سینمای ایران تبدیل شده و سینماها با جذب حدود ۳ میلیون مخاطب، بیش از ۸۵ میلیارد تومان بفروشند.

نکته مهمی که در این باره باید مورد توجه قرار بگیرد، اکران محدود اما هدفمند چند فیلم مخاطب‌پسند است به‌گونه‌ای که با حفظ شاکله اکران فعلی، ۱ فیلم کمدی و ۲ فیلم اجتماعی پرمخاطب به روی پرده رفته و به این ترتیب، اکران تابستانی سینماها تضمین شود. در حال حاضر، اکران پائیز و حتی زمستانی سینماهای کشور، تاحدودی تضمین است و اگر این تضمین برای اکران تابستانی نیز صورت گیرد، می‌توان به اکران امسال، که تاکنون نیز فراتر از تصور و تخمین‌ها جلو رفته است، به عنوان اکرانی طلایی نگاه کرد که تعداد مخاطبان امسال را به بیش از ۲۵ میلیون نفر خواهد رساند.

اشتباهی که در مرداد و شهریور سال گذشته رقم خورد، فیلم‌سوزی در حوزه سینمای اجتماعی و کم‌دقتی در قبال اکران آثار کمدی بود. به این ترتیب که نمایش چند فیلم اجتماعی، فروش آنها را سرشکن کرد و در مقابل، نمایش چند کمدی کم‌مایه اجازه نداد تا مخاطبان به مراتب انبوه‌تری به سینما بروند. با این وضعیت، سینما در مرداد و شهریور ۱۴۰۱، حدود ۳ میلیون مخاطب را به سینما کشاند بنابراین می‌توانیم با فرض قدرتمندی عنوان کنیم که در صورت نمایش ۱ کمدی پرمخاطب و ۲ فیلم اجتماعی مهم در کنار ناوگان فعلی، به بیش از ۵ میلیون مخاطب برسیم تا در فصلی که انتظارات چندانی از سینما نمی‌رود، گیشه فربه‌ای نصیب آثار روی پرده شود.

در شرایط کنونی، باید نهایت بهره را به عمل آورد: در روزهایی که سینما از فیلم‌های کمدی خالی است، می‌توان پذیرای خیل سینمادوستان جدی و حرفه‌ای‌تر سینما بود و در ماه‌هایی که با محرم و صفر تلاقی پیدا کرده نیز می‌توان با یک برنامه‌ریزی درست، اتفاق‌های خوبی را برای سینمای کشور رقم زد که البته هر دو مورد، نیازمند برنامه‌ریزی ساده‌ای است که امید است در انتهای این فصل، خبرهای خوبی را از یکی از طلایی‌ترین فصل‌های سینمایی مخابره کنیم.

رسانه سینمای خانگی- نقش قهرمان در سینمای ایران کجاست؟

در نشست «بررسی تطبیقی مفهوم قهرمان و ضد قهرمان در سینمای ایران و هالیوود» که با حضور اهالی و صاحب نظران سینما برگزار شد، عنوان شد: سینمایی می‌تواند به جامعه‌اش خدمت کند که بدون کنار گذاشتن قهرمان گذشته، قهرمان آینده را خلق کند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینما، نشست «بررسی تطبیقی مفهوم قهرمان و ضد قهرمان در سینمای ایران و هالیوود» با حضور مجید اسماعیلی مدیر عامل موزه سینما، منوچهر شاهسواری تهیه‌کننده سینما و مدیر فرهنگی، رهبر قنبری کارگردان، جواد طوسی منتقد سینما و غلامرضا گودرزی استاد دانشگاه عصر روز گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

قهرمان یک آدم معمولی است که مسئولیت‌پذیری او باعث کارهای بزرگی می شود

مدیر عامل موزه سینما گفت: سینما در دنیای معاصر، جدی و تخصصی شده و عمق زیادی پیدا کرده است و اگر به سینما نگاه سطحی داشته باشیم در واقع خود را از سینما محروم کرده‌ایم. در سال‌های اخیر اصطلاح دانش‌بنیان را زیاد شنیده‌ایم و من به سینمای دانش‌بنیان زیاد فکر می‌کنم.

مجید اسماعیلی با بیان اینکه نمی‌توانیم در حوزه اجتماعی فیلم بسازیم و از یک متخصص اجتماعی مشورت نگیریم، ادامه داد: من معتقدم هیچ چیز در دنیای جدید سطحی نیست، همه چیز جدی و عمیق است و امروزه هوش مصنوعی و تکنولوژی هم به سینما کمک می‌کند به همین دلیل باید در سینما موشکافانه‌تر به مسائل بپردازیم.

قهرمان کسی است که ما سعی می‌کنیم شبیه آن شویم ، الگوی ما شود و از آن تبعیت کنیماسماعیلی افزود: بسیاری از افراد معتقدند سینما باید قهرمان داشته باشد حال این سوال پیش می‌آید که قهرمان چیست و چه اتفاقی می‌افتد که به یک موقعیت و جریان، قهرمان و ضدقهرمان می‌گوییم. ممکن است این ضدقهرمان، تفکر یا موجودات فضایی یا بلایای طبیعی باشد اما آیا قهرمانان خود را شناخته‌ایم؟ در سینمای ایران قهرمان باید واجد چه شرایطی باشد تا به آن قهرمان بگوییم؟ به نظرم قهرمان کسی است که ما سعی می‌کنیم شبیه آن شویم ، الگوی ما شود و از آن تبعیت کنیم.

مدیرعامل موزه سینما یادآور شد: در سینما هر چیزی مبتنی بر دانش است اما آنچه نیازمند تقویت بیشتر است تولید محتوا است. در جوامع مختلف درباره اتفاقاتی که می‌افتد نگاه‌های متفاوتی وجود دارد و چند مقصر در ذهن مردم شکل می‌گیرد. برخی نوک هرم و برخی قائده هرم یعنی مردم را مقصر می‌دانند.

وی ادامه داد: دو تمدن وقتی به مشکلی برخورد می کنند دو نوع نگاه دارند؛ تمدن اول اولین کاری که می‌کند خود را برای حل آن اختلاف، مسئول می‌داند و سینمای غرب با مفهوم غرب سعی می‌کند این موضوع را جا بیاندازد؛ یعنی همه شما برای کاری که باید انجام شود، قهرمانید.

اسماعیلی ادامه داد: نگاه دیگر که شاید ناشی از استبداد شرقی باشد این است که هر مسئله‌ای را به بالا ارجاع ‌دهیم؛ مثل این جملات که اصلا نباید به سیاستگذاران و مدیران امید داشت. یعنی هر تغییر و تحول مثبتی که اتفاق می‌افتد یا از سمت قائده هرم (مردم) است یا از سمت نخبگان و نخبگان می‌توانند به بالا و پایین هرم فشار آورند.

وی با بیان اینکه قهرمان لزوما یک مدیر نیست، ادامه داد: قهرمان یک آدم معمولی است که مسئولیت‌پذیری او باعث می‌شود کنش‌گرانه کارهای بزرگی انجام دهد. اینکه هر کسی باید خودش را قهرمان بالقوه برای تغییر بداند یک چیز است و اینکه منتظر آن باشیم فردی دیگر مسئله‌ای را که در اختیار ما نیست حل کند، یک مسئله دیگر است. مفهوم قهرمان در این دو تمدن به شدت تحت تاثیر نظام ارزشی و اعتقادی است. سوسیالیست‌ها قهرمان فردی نمی‌سازند و جمع‌گرایانه فکر می کنند و از طرفی در دیدگاه کاپیتالیست‌ها قهرمان فردی زیاد است.

مناسبات انسانی اصلی‌ترین تشخصیص دهنده قهرمان و ضدقهرمان است

وقتی در سینما از قهرمان و ضدقهرمان صحبت می‌کنیم از شخص و انسان حرف می‌زنیم؛ مناسبات انسانی اصلی‌ترین تشخصیص دهنده قهرمان و ضدقهرمان استدر ادامه منوچهر شاهسواری تهیه‌کننده سینما نیز گفت: اینکه سینما باید دانش‌بنیان باشد یک رویکرد است و اینکه سینما، دانش‌بنیان است رویکردی دیگر است. به نظر من نه تنها سینما دانش بنیان است و بر اساس دانش شکل گرفته بلکه به توسعه دانش و تخیلات منجر به دانش و علم نیز کمک کرده است. گاهی سینما خودش ابداع‌گر امری بوده که بعدها در صحنه عمومی اتفاق افتاده است اما آیا این امر متعلق به سینما ، ادبیات و سایر هنرها پیش از رونق و شکل گیری سینما بوده؟ به نظر من آنجا هم همین اتفاق افتاده است.

وی با اشاره به اینکه قهرمان و ضد قهرمان یک بحث اصلی در سینما است، افزود : وقتی در سینما از قهرمان و ضدقهرمان صحبت می‌کنیم از شخص و انسان حرف می‌زنیم؛ مناسبات انسانی اصلی‌ترین تشخصیص دهنده قهرمان و ضدقهرمان است.

شاهسواری افزود: در سینمای ایران متهم هستیم که قهرمان نداریم و به نظر من هر زمان که جامعه از نظرسیاسی و نظام مدیریتی در شرایط تحمل قهرمان باشد، قهرمان به وجود می‌آید؛ قهرمان کسی است که علیه شرایط حاکم ناعادلانه بر خود یا دیگران به تشخیص یا به اجبار شورش و قیام می‌کند. نمونه آن را از مدل فیلم‌های وسترن گرفته تا نوآر و حتی مدلی از قهرمان که در سینمای ایران در پیش از انقلاب وجود دارد، می‌بینیم. مثلا آثار مسعود کیمیایی شورش بر شرایط حاکم است که گاهی مبنای سیاسی، اجتماعی، اخلاقی یا اقتصادی دارد اما مهم‌ترین عامل آن تحقیر است؛ انسان تحقیر شده از یک جا به بعد دیگر نمی‌خواهد به تحقیر تن بدهد و از آن لحظه قهرمان متولد می‌شود.

وی با اشاره به چالش‌هایی که در شکل‌گیری سینمای قهرمان محور ایران وجود دارد، ادامه داد: اینکه سینمای قهرمان‌محور دچار قصورات جدی است، نیاز به بحث فرهنگی عمیق دارد. گاهی با امکانات امروزی درباره دیروز قضاوت می‌کنیم و قضاوت منصفانه و عادلانه نداریم. هیچ وقت خودمان را نقد نمی‌کنیم؛ هر امری رویکردی منصفانه، عاقلانه و مورد احترام نداشته باشد، نابود است. دیدگاه ما به قهرمان و ضدقهرمان باید منصفانه باشد در غیر این صورت در سینمای فعلی باقی خواهیم ماند.

این مدیر فرهنگی با بیان اینکه علم آینده‌پژوهی محصول سینماست، گفت: امروز با تصویر از دیگران خبر می‌گیریم و با تصویر از خود خبر می‌دهیم و باید توجه داشته باشیم که قدرت تاثیرگذاری تصویر بیشتر است. سینما آن چیزی است که تصاویر می‌سازند و به ما منتقل می‌کنند و ما هم آن را باور می‌کنیم.

شاهسواری با بیان اینکه مفاهیمی که هیچ تصویری از آن وجود ندارد قابل باور نیست، خاطرنشان کرد: سینمای ایران قطعا قدرت بازنمایی قهرمان و ضدقهرمان را دارد. متاسفانه امروز میل به خلق ایده نداریم و بی هدف زندگی می‌کنیم درحالیکه اگر ما به چیزی افتخار نکنیم و چیزی برای افتخار کردن نداشته باشیم در جنگ امروز باخته‌ایم.

ضدقهرمان رقیب و حریف قهرمان است

در ادامه جواد طوسی منتقد سینما گفت: «قهرمان» موجودیت خود را در شرایطی به دست می آورد که قابلیت الگو شدن در متن جامعه یا آن سیستم را داشته باشد و این می‌تواند خصایص مختلفی از جهت مبانی انسانی، اخلاقی، شهامت، روحیه کنش‌مندی عدالت خواهی و… حتی مرگ‌آگاهی به همراه داشته باشد.اما قهرمان واقعی کسی است که بدون اینکه بخواهد این نشانه‌ها وخصایص والا را به شکلی متظاهرانه به رخ بکشد، به یک ضرورت الزام‌آور و اجتناب‌ناپذیر عینی و تاریخی رسیده باشد تا در آن ساحت دلخواه والگو پذیر قرار بگیرد.در واقع قهرمانباور پذیر وسمپاتیک نباید پُز قهرمانانه بدهد و این دغدغه‌مندی باید در ذاتش وجود داشته باشد.

وی افزود: «ضدقهرمان» به عنوان رقیب وهماورد و حریف قهرمان، فردی است که عامل بازدارنده‌ برای جولان دهی و اجرای مطلوب قهرمان است. ضدقهرمان در قواعد بازی حرفه ای یک سیستم وتشکیلات سینمایی کارآمد وتشخص یافته، می‌تواند حتی یک حیوان یا موجودی غیرعادی و طبیعت باشد، مانند فیلم‌های«آرواره‌های کوسه»،«پرندگان»،«ارباب حلقه‌ها»، «ترمیناتور»،«غیر ممکن» و… .گاهی ضدقهرمان می‌تواند در فردیت خود، موجودیت قهرمان را داشته باشد و بار ترکیبی پیدا کند. گاهی هم ضدقهرمان خود سیستم است که در برابرقهرمان معترض وسازش ناپذیر صف آرایی می‌کند. بنابراین شرایط و بستر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه دراجرای درست وقاعده مند قواعد بازی برای شکل یابی یک سینمای حرفه ای اهمیت بسزا دارد.

طوسی خاطرنشان کرد: کشوری چون آمریکا که قدمت تاریخی چندانی ندارد، با همین تولیدات فرهنگی و هنری و در عین حال حرفه ای وخوش ساخت خود به خوبی می تواند نظر مخاطبین کشورهایی را که در این زمینه کم کاری کرده اند را به خودش جلب کند تا مضامین و وجوه ساختاری آثار متنوعش شوند. اساساً« ژانر» ارتباط ناگسستنی با مناسبات حرفه‌ای دارد؛ باید کمپانی، استودیو یا بخش خصوصی را به درستی تعریف ‌کنید تا گونه‌شناسی موضوعیت پیدا کند؛ موردی که همچنان حلقه مفقوده سینمای ماست.

وی ادامه داد: اگر در دوران بعد از انقلاب ژانری به نام «سینمای جنگ» را تجربه کردیم و توانستیم در آن کم وبیش خوب پیش برویم، خودِ آن رخداد تاریخی به ما کمک کرد و شرایطی را بوجود آورد تا سینماگرانی مانند رسول ملاقلی‌پور، ابراهیم حاتمی‌کیا، احمدرضا درویش،محمد علی باشه آهنگر و… را داشته باشیم؛ سینماگرانی که در دل آن رویداد بودند و توانستند چراغ این ژانر را روشن نگه دارند. اما آیا توانستیم مراقبت های لازم برای حفظ این ژانر انجام دهیم؟ به نظر می‌رسد به جای اینکه این نوع سینما مسیر طبیعی اش را طی کند وقهرمان های واقعی وباور پذیرش را ازبطن تاریخ ومتن جامعه شناسایی کند، «ایدئولوژی» می خواهد خودش را به آن تحمیل کند. امیدوارم در چنین شرایطی، نسل‌های جوان و پرانگیزه این دوران قهرمان‌های تاثیرگذار ودغدغه مند خود را از دل جامعه ملتهب معاصر پیدا کنند ودرمعرض دید مخاطب این زمانه بگذارند.

دانش بنیان شدن سینما بسیار مهم است

رهبر قنبری نویسنده و کارگردان در ادامه این نشست گفت: موضوع دانش بنیان شدن سینما بسیار مهم است. دیگران در جهان، نگاه ما را مال خود می‌کنند و اگر ما در قید و بند سینمای خود باقی باقی بمانیم؛ اینترنت ، تکنولوژی و هوش مصنوعی ما را از دایره سینمای جهانی بیرون می‌اندازد.

وی ادامه داد: امروز هوش مصنوعی حتی تدوین آثار سینمایی را انجام می‌دهد و اگر بی‌تفاوت باشیم به زودی از دایره قصه‌پردازی خارج می شویم؛ در واقع اگر ما دانش‌بنیان نباشیم، دانش، بنیان ما را برمی‌اندازد. نباید از یاد ببریم که ابزار جدید سینمای جدیدی ایجاد می‌کند و گرچه ما از دنیا عقب نیستیم اما باید هوشیار باشیم.

قنبری افزود: در مورد قهرمان و ضدقهرمان باید ببینیم آیا راجع به سینمای عامه‌پسند حرف می‌زنیم یا درباره جامعه فرهنگی هویت‌مند که می‌خواهد شخصیت ما را به دنیای امروز ارائه دهد. برخی فیلم‌های اجتماعی مانند «فروشنده» را دوست دارم زیرا ضدقهرمان ندارد اما کاملا گویاست. ضدقهرمان می‌تواند هر کسی باشد، حتی خیال سرکش یک نویسنده می‌تواند آنتاگونیست باشد. برای پرداختن به مفهوم متعالی فکر کنید زیرا هدف، متعال کردن واژگان اصیل در جامعه است.

سینمایی می‌تواند به جامعه‌اش خدمت کند که قهرمان آینده را خلق کند

غلامرضا گودرزی استاد دانشگاه نیز با بیان اینکه به اقتضای حرفه‌ اش که آینده‌پژوهی است فیلم‌های زیادی می بیند، گفت: امروزه چیزی که در آینده پژوهی مورد بحث است جدا از اقتصاد «بحران هویت» و جنگ میان هوش مصنوعی و انسان است و اگر می‌خواهید حرفتان را قبول کنند باید ابزاری به اسم رسانه داشته باشید. آینده‌پژوهان می‌گویند ما خلق می‌کنیم و رسانه پخش می‌کند.

وی افزود: امروزه در کشورهای دنیا بر مبنای مطالعات الوین تافلر تصویر می‌چینند و کشورهایی مانند عربستان و کره‌جنوبی تلاش کردند به آن تصویر برسند و کشورهای دیگر نیز یا از آنها عقب افتاده و یا آن تصویر را رد کرده‌اند. آنها معتقدند دو گروه می‌توانند تصویر ما از آینده را بهم بزنند و در مقابل تصویر آینده مقاومت کنند؛ کسانی که از آینده خود تصویر دارند و آنهایی که «قهرمان» دارند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه هالیوود، یک مکتب فکری است، ادامه داد: هالیوود قهرمان را طوری می‌سازد که مردم در همه جای دنیا با آن همذات پنداری کنند. آنها چرخه درستی طراحی کردند که درست جواب می‌دهد اما چرخه قهرمان سازی در کشور ما معیوب است و برای این مشکل باید از سیاست‌گذاران، دانشگاهیان و فعالان فرهنگی استفاده کرد. به نظرم آینده با وجود نگران کننده بودنش، روشن است.

گودرزی بیان داشت: برخی‌ها بر اساس آنچه که در گذشته انجام داده اند امروز قهرمان هستند یا قهرمانان گذشته‌اند و برخی قهرمانان آینده‌اند اما سینمایی می‌تواند به جامعه‌اش خدمت کند که بدون کنار گذاشتن قهرمان گذشته، قهرمان آینده را خلق کند.

رسانه سینمای خانگی- فروش یک فیلم ایرانی در پلتفرم آمازون

فیلم‌سینمایی «زالاوا» به کارگردانی ارسلان امیری، همزمان با اکران آنلاین در پلتفرم‌های داخلی در پلتفرم آمازون نیز برای مخاطبان جهانی در دسترس قرار گرفته است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی «زالاوا» به تهیه‌کنندگی سمیرا و روح‌الله برادری، برنده سه سیمرغ و کاندیدای ده سیمرغ بلورین در جشنواره فجر سی‌ونهم؛ از ۲۲ تیرماه در پلتفرم‌های فیلیمو و نماوا اکران آنلاین شده است.

حق پخش انحصاری زالاوا در آمریکا و کانادا توسط کورینث فیلمز (Corinth Films) خریداری شده و شرکت آمازون امتیاز این فیلم را برای نمایش در پلتفرم پرایم ویدیو خریداری کرده است.

حق پخش جهانی فیلم سینمایی «زالاوا» که برنده دوجایزه فیپرشی و جایزه بزرگ هفته منتقدین ونیز نیز شده است، توسط کمپانی LevelK دانمارک در فستیوال فیلم ونیز ۲۰۲۱ خریداری شد.

این فیلم علاوه بر بیش از پنجاه حضور جهانی در فستیوال‌هایی معتبر تورنتو، روتردام، کارلووی‌واری، گوتنبرگ، سیتگس؛ سال گذشته در کشورهای سوئد، استونی، فنلاند و نروژ توسط کمپانی اج اینترتینمنت (Eg Entertainment)، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ توسط کمپانی رماین این لایت (Remain in Light) و در اندونزی توسط پی تی فالکن (PT.Falkon) اکران شده و در سال جاری در چهارده کشور دیگر اکران خواهد شد.

«زالاوا» تلفیقی از ژانرهای درام دلهره‌آور و رازآمیز است.

این فیلم سینمایی با بازی نوید پورفرج، پوریا رحیمی سام و هدی زین‌العابدین، ماجراهای مشکوکی در ارتباط با آمدن جن به روستای زالاوا را به تصویر می‌کشد.

رسانه سینمای خانگی- کدام استقبال؟ عدالت در فرصت برابر است

مهدی صباغ زاده تهیه کننده و کارگردان سینما گفت: اغلب شاهد هستیم سینماداران در ساعات خوب تنها فیلم های کمدی را اکران می کنند.

به گزارش سینمای خانگی، مهدی صباغ زاده تهیه کننده و کارگردان سینما در خصوص اجرای عدالت در سینما به ویژه در حوزه اکران گفت: فیلم های کمدی در سانس های صبح هم می فروشند پس باید سانس های خوب را به سایر فیلم ها که فروش کمتری دارند اختصاص داد اما متأسفانه اغلب شاهد این اتفاق هستیم که سینماداران یک تک سانس در ساعت های مرده را به فیلم های دیگر اختصاص داده و در ساعات خوب تنها فیلم های کمدی را اکران می کنند.

مدیرعامل موسسه «نیمروز فیلم» در گفتگو با سینماپرس، افزود: سینماداران باید حداقل یک هفته به فیلم ها فرصت بدهند تا این آثار دیده شود. وقتی فرصت برابری برای فیلم ها وجود نداشته باشد معلوم نمی شود که مخاطبان از فیلم استقبال می کنند یا نه! این وظیفه سینماداران است که فضای عدالت محور ایجاد کرده و فرصت یکسان برای همه فیلم ها در نظر بگیرند.

وی ادامه داد: بنده با اینکه یک تک سانس به فیلم هایی در گونه های خانوادگی، اجتماعی و… اختصاص پیدا می کند و در عوض فیلم های کمدی اکثریت سانس ها را از آن خود می کنند مخالفم.

صباغ زاده با بیان اینکه باید حداقل تا یک هفته ۳ سانس روزانه در تمامی سینماها به فیلم هایی به غیر از سینمای کمدی اختصاص یابد اظهار داشت: این مصداق بارز بی عدالتی است که می آیند ۱۰ صبح یا ۱۱ صبح یک تک سانس به فیلم های غیر کمدی می دهند. وزارت ارشاد و سازمان سینمایی ملزم و موظف هستند از حقوق تهیه کنندگان صیانت کرده و سینماداران را ملزم کنند که سانس های خوب را به صورت عادلانه در طول هفته به همه فیلم ها اختصاص دهند.

این سینماگر تأکید کرد: یک فیلم چه خوب باشد و چه بد، چه کمدی باشد و چه تلخ باید حتماً تا یک هفته اول اکرانش ۳ سانس خوب در تمامی سینماهای زیرمجموعه سرگروهش داشته باشد.

کارگردان فیلم های سینمایی «خانه کاغذی» و «صبحانه ای برای دو نفر» خاطرنشان کرد: اگر هر چیز دیگری به غیر از این باشد عدالت رعایت نمی شود؛ معلوم است که طبیعتاً آحاد افراد کسانی که به سینما می روند علاقه بیشتری دارند تا فیلم های کمدی ببینند اما این سینماداران را ملزم نمی کند که همه سانس های خوب شان را به فیلم های کمدی اختصاص دهند.

وی در پاسخ به این پرسش که نظر شما در خصوص آیین نامه جدید شورای صنفی نمایش چیست متذکر شد: من آیین نامه جدید را نخواندم ولی تا جایی که اطلاع دارم و از دوستان می شنوم بی عدالتی در اکران بیشترش به سینماداران برمی گردد و امیدوارم با دخالت عاجل مدیران سینمایی و نظارت دقیق این بی عدالتی برای همیشه پایان یابد.

رسانه سینمای خانگی- دلیل لایی کشیدن بعض سلبریتی ها چیست؟

هنر وادی محدودی نیست؛ هرکه بخواهد می‌تواند واردش شود و به نوعی طبع آزمایی کند ولی در پایان تنها افرادی می‌مانند که خلاقیت و استعداد لازم برای فعالیت در هنر را داشته باشند. در حقیقت فقط آنها هستند که می‌مانند و «هنرمند» نامیده می‌شوند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، چند روز قبل خبری درباره آلبوم جدید مهران مدیری با آهنگسازی مهیار علیزاده منتشر شد؛ خبری که واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشت.

مهیار علیزاده از شاگردان کیوان ساکت بوده و با خواننده‌هایی چون علیرضا قربانی و همایون شجریان کار کرده است. بر این اساس جایگاه هنری او برای علاقمندان موسیقی مشخص است. اما در خواننده بودن مهران مدیری هنوز حرف و حدیث است. در حقیقت فارغ از حاشیه‌های چند سال اخیر مدیری، همان اندازه که هیچکس نتوانسته جایگاه او را در فضای طنز و تصویر زیر سوال ببرد، به همان میزان حضورش در فضای موسیقی برای عده‌ای پرسش‌برانگیز است.

برگردیم به مبحث اول. وقتی نام هنر و هاله مقدسش در مفهوم نظریه‌پردازانی چون آدورنو و هورکهایمر به میان می‌آید، شاید آنچه به ذهن تداعی شود، بسیار خاص یا بی‌همتاست. درحقیقت بسیاری هنر را آن چیزی می‌دانند که هنرمند پس از اینکه سال‌ها مطالعه کرد، تلاش و رنج کشید، خلق کرده است. هنر همان چیزی است که به راحتی به دست نمی‌آید، البته که استعداد و خلاقیت بخش بسیار مهمی در آن است.

حال در دنیای پست مدرن امروز ـ چه در ایران و چه کشورهای دیگر ـ به نظر می‌رسد مرزهای هنر دیگر معنایی ندارند و هنرمندان از هر حوزه به حوزه دیگر می‌روند.

هنرمندان در حوزه‌های موسیقی و سینما بیشتر در رفت‌وآمد هستند تا هنرمندانی که به هنرهای تجسمی هم ورود می‌کنند؛ البته ورود آنها به تجسمی بیشتر در نقاشی و عکاسی است تا مجسمه‌سازی و گرافیک. درحقیقت هر چه تخصصی‌تر خواهان کمتر. همان‌طور که در موسیقی هم ورود این افراد به خوانندگی محدود می‌شود و اگر هم پای نوازندگی در میان باشد باید کلاس‌های تمرینی از سر بگذرانند که در آن صورت روند به صورت آموزشی و خالی از اشکال خواهد بود.

اما مسئله‌ی حائز اهمیت در این میان، کیفیت کاری است که این هنرمندان ارائه می‌دهند؛ چراکه به خودی خود اگر نتیجه فعالیت هنری آنها کیفیت داشته باشد، اهمیتی ندارد که به چند حوزه ورود پیدا می‌کنند.

اگر بخواهیم به نمونه‌های خارجی این گفتمان نگاهی داشته باشیم، جدیدترین نمونه‌ها سلبریتی‌هایی همانند هری استایلز، لیدی گاگا، برد پیت، جانی دپ و … هستند.

در میان این افراد، برخی مانند برد پیت یا جانی دپ که وارد حوزه‌های تجسمی و موسیقی شده‌اند، بعضا نه حتما، برای این کار آموزش دیده‌اند. ضمن اینکه اگر دپ در دنیای موسیقی هم فعالیت می‌کند، به عنوان یک خواننده نیست، بلکه در مقام یک نوازنده گیتار است. هرچند بسیاری سطح کار او با گیتار را متوسط می‌دانند.

در این میان هستند هنرمندانی مانند هری استایلز که وارد عرصه بازیگری شده‌اند و پس از ایفای نقش در نخستین فیلم خود، اعتراف کرده‌اند که «هیچ ایده‌ای ندارم که چه می‌کنم!».

در اینجا باید یک نکته را هم در نظر گرفت که شاید اگر سلبریتی‌های خارجی، حداقل بازیگران آنها، به دنیای موسیقی وارد شوند، کار چندان هم نازل از آب درنیاید؛ چراکه موسیقی از کودکی به آنها آموزش داده می‌شود و از این هنر بیگانه نیستند؛ البته نمی‌توان درباره ورود خوانندگان آنها به دنیای تصویر تا همین حد مطمئن بود.

اما در کشور خودمان هم، کم نیستند بازیگران و کارگردان‌هایی که به هر گوشه و کناری از هنر سرک کشیده‌اند و بعضا دستخوش انتقاد واقع شده‌ یا به تقلید و کپی‌کاری متهم شده‌اند.

در سال‌های اخیر ماجرای نمایشگاه یک کارگردان زن، آنچنان موج رسانه‌ای به راه انداخت که خود ایسنا هم طی گفت‌وگوهایی به نقد کپی آثار هنری پرداخت و مدیر گالری طراحان آزاد در یکی از این مصاحبه‌ها به صراحت بیان کرد «کسی که کپی می‌کند، دیگر هنرمند نیست».

اما موسیقی. به نظر می‌رسد سلبریتی‌های ایرانی علاقه زیادی به خواننده شدن دارند و حتی پس از انتشار چند قطعه، به مدد اسپانسرها کنسرت هم برگزاری می‌کنند.

در این زمینه، اتفاقا نمونه‌های بسیاری هم داریم؛ بازیگرانی مانند شهاب حسینی، حامد بهداد، مهران مدیری، امین حیایی، بهرام رادان، رضا گلزار، محمدرضا فروتن، برزو ارجمند، اشکان خطیبی، کوروش تهامی و … .

مسئله‌ای که درباره حضور این افراد در دنیای خوانندگی وجود دارد، این است که این امر به درازا نمی‌کشد و حتی اگر چند کنسرت هم برگزار کنند، پس از مدتی صحنه اجرا را می‌بوسند و کنار می‌گذارند.

در حقیقت این امر مصداق این صحبت محمدحسن حامدی با ایسنا است که گفته است: «هر کسی که بخواهد می‌تواند وارد هنر شود و فعالیت کند و همان‌طور که می‌بینیم سالانه در تهران نمایشگاه‌های هنری زیادی برگزار می‌شود. ولی در پایان تنها کسانی که خلاقیت و استعداد لازم برای فعالیت در هنر را دارند، فعالیت در آن را ادامه خواهند داد.»

البته شاید به این نکته توجه داشت که همانطور که علی فرامرزی به ایسنا گفته است، «در دنیای امروز که مرزهای هنر با یکدیگر درهم‌آمیخته شده، چگونه می‌توانیم خط تعیین کنیم که چه کسی می‌تواند نمایشگاه برگزار کند و چه کسی نه؟»

فرامرزی در این زمینه بیان کرد: «چه اشکال دارد فردی که در رشته‌ای دیگر دارای نام و سابقه و کارهای مثبتی است، دست به کاری (مانند نقاشی) بزند که در حد هنرمندان حرفه‌ای آن رشته نیست؟ اینکه آثار تجسمی فردی به واسطه اینکه او در سینما دارای موقعیت است، فروش می‌رود چه اشکالی دارد؟ چه چیزی از نقاشی کم می‌شود؟ حضور دیگران در نقاشی باعث مطرح شدن نقاشی می‌شود اما اگر او را همسطح هنرمند حرفه‌ای نقاشی قرار دادند آنجاست که باید جامعه نقاشی و هنرمندان نقاش اعتراض کنند. اگر هم کارش کپی بوده، نقدش کنند.»

البته باید بررسی کرد که چه می‌شود این بازیگران با وجود دیده شدن در رشته خود، وارد حوزه دیگری می‌شوند و حتی برخی از آنها مانند رضا گلزار، بهرام رادان، رضا یزدانی و سیروان خسروی جدی‌ترین نقدها را در حد استهزا به جان می‌خرند.

شاید بتوان به این سوال با این صحبت محمدحسن حامدی پاسخ داد که گفته است: «گاهی اوقات مساله پول به‌قدری برای افراد مهم می‌شود که حاضرند به خیلی کارها تن دهند و نتیجه آن حضور افراد بی‌استعداد در هنر می‌شود؛ البته اینگونه موارد از جمله حواشی هنر هستند، اما اینکه حضور این نوع افراد به واسطه روابطشان طولانی شود اصلا جالب نیست.»

حامدی در عین حال این نکته را هم بیان کرده است که می‌توان از ماندگاری افراد چهره در برخی شاخه‌های هنر که شاید در آن خیلی هم وارد نباشند، به عنوان یک هنر «عامه‌پسند» و درواقع یک ژانر هنری استفاده کرد. هرچند لازمه اجرایی کردن این رویکرد هم، فضا دادن به افراد بااستعداد و برخوردار از سطحی از استانداردها، ضمن جلوگیری از روی کار آمدن نابلدهاست.

رسانه سینمای خانگی- وزیر خبر داد: جشنواره بین المللی فیلم خزر برگزار خواهد شد

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به توافقات صورت گرفته با مقامات روسیه از برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم خزر در آینده‌ای نزدیک خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، محمدمهدی اسماعیلی بیان کرد:  بنده هفته گذشته یک سفر چند روزه به کشور روسیه داشتم که توافقات بسیار خوبی را با مقامات روسیه داشتیم. برگزاری جشنواره بین المللی سینمایی دریای خزر به تصویب رسید؛ ان شاءالله به زودی جشنواره بین‌المللی فیلم خزر برگزار خواهد شد.

وی در ادامه اظهار کرد: موضوع توافقنامه فرهنگی که ما و روسیه چند سال قبل داشتیم، اکنون در مجلس است. ان شاءالله اگر به تصویب برسد چندین مرکز فرهنگی جدید فی مابین ما و روسیه در شهرهای تهران، مسکو و سن پترزبورگ و یک شهر دیگر از کشور ما که تعیین آن به عهده ماست، ایجاد خواهد شد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: در موضوع مربوط به اکران و نمایش فیلم های ایرانی، سال گذشته ما تجربه خوبی را در روسیه داشتیم. یکی از فیلم های پویا نمایی ما بیش از 2/5 میلیون دلار در روسیه فروش داشت. امسال نیز با مقامات روسیه توافق کردیم تا فیلم های جدیدی از ایران و شبکه نمایش سینمایی روسیه به نمایش دربیاید. کار بزرگی بوده و کمک موثری را به اقتصاد فرهنگ و هنر خواهد کرد و گام روبه جلو بسیار مثبتی است.

وی در ادامه تاکید کرد: ان شاءالله مقدمات اجرای بند ه تبصره 9 فراهم شده است و با همکاری خوب شرکت های دولتی، که وزارت نفت نیز گام اول را برداشته و اعلام آمادگی کرده که این یک درصد تکلیفی را بلافاصله در اختیار حوزه فرهنگ و هنر قرار خواهد داد.

رسانه سینمای خانگی- ای کاش همزمان با فسیل اکران نمی‌شدیم

داریوش بابائیان تهیه‌کننده فیلم «معجزه عشق» ضمن اشاره به گذشت دو هفته از اکران این فیلم بدون سینمای سرگروه، همزمانی اکران فیلمش با ادامه استقبال از «فسیل»‌ را از بدشانسی دانست!

به گزارش سینمای خانگی، داریوش بابائیان تهیه‌کننده فیلم «معجزه عشق» به کارگردانی سیدمحمدرضا ممتاز، در گفتگو با مهر، درباره شرایط اکران عمومی این فیلم توضیح داد: فیلم ما در شرایطی در حال اکران در سینماهاست که دو فیلم «فسیل» و «شهر هرت» همه سالن‌های سینمایی را به‌طور کامل قبضه کرده‌اند. حرف ما هم این نیست که سینماداران سانس‌هایی را که به این فیلم‌ها تعلق دارند را در اختیار فیلم ما بگذارند اما وقتی اکران فیلمی آغاز می‌شود باید در تخصیص سانس‌های اکران توازنی برقرار باشد.

وی ادامه داد: فیلمی مثل «فسیل» که تا امروز فروش عالی داشته و سینماها را نجات داده است، در سانس‌های مرده سالن‌های سینما هم مشتری و مخاطب خودش را می‌تواند داشته باشد و اتفاقاً کمک بیشتری هم به سینماداران می‌کند. ولی فیلم من وقتی اکران می‌شود نیاز به سانس‌های مناسب دارد. فیلم «معجزه عشق» در شرایطی اکران خود را آغاز کرده که سینمای سرگروه آن یعنی ماندانا، پلمب بوده است و در واقع بعد از یک هفته هنوز فیلم ما سرگروه اکران ندارد. سالن‌های دیگری هم که در اختیار داشتیم، غالباً به‌صورت تک‌سانس فیلم را اکران کرده‌اند.

بابائیان افزود: ان‌شالله با تبلیغاتی که داشته‌ایم بتوانیم تعداد سالن‌های اکران فیلم را افزایش دهیم و مخاطبان در همان سانس‌های حداقلی هم از فیلم استقبال کنند. شاید اینگونه سینماداران هم راضی شوند و سانس‌های بیشتری را به اکران فیلم ما اختصاص دهند. در مجموع اما تا به اینجا از شرایط اکران فیلم اصلاً راضی نیستیم. واقعیت این است که فیلم پتانسیل لازم برای جذب مخاطب را دارد.

این تهیه‌کننده درباره اکران فیلمش بدون سینمای سرگروه، توضیح داد: زمانی که سینما ماندانا پلمب شد، خود صاحب سینما فکر می‌کرد نهایت یک روز این سالن تعطیل باشد ولی به‌دلیل عدم حضور دادستان ناحیه، تعطیلی این سینما طولانی‌مدت شد. واقعیت این است که نداشتن سرگروه به اکران فیلم ما لطمه زده و با توجه به قراردادی که منعقد شده است، ما می‌توانیم بابت این اتفاق از سینما خسارت هم بگیریم، اما ما چنین قصدی نداریم.

وی افزود: انتظارمان این است که زمان شروع اکران‌مان در سرگروه را هم از مقطعی که مشکل سرگروه‌مان حل می‌شود، محاسبه کنند. واقعیت این است که ما خودمان هم برای سینما ماندانا و مسئولانش ناراحت هستیم و نمی‌خواهیم نمک روی زخم آن‌ها بپاشیم اما امیدواریم این محاسبه را درباره بازه اکران فیلم داشته باشند.

تهیه‌کننده «معجزه عشق» در پاسخ به این پرسش که آیا تاریخ مصرف کمدی‌هایی از این جنس نگذشته و شاید به همین دلیل است که فیلم با استقبال مخاطب مواجه نمی‌شود، گفت: اصلاً این موضوع را قبول ندارم و معتقدم فیلم «معجزه عشق» داستان مناسبی دارد و حتی در قیاس با برخی فیلم‌های مشابه خودش که الان در حال اکران هستند، قصه درست‌تر و ساختار بهتری دارد.

وی ادامه داد: همین الان غیر از فیلم من فیلم‌های «فسیل»، «شهر هرت» و یکی دو فیلم دیگر در قالب کمدی روی پرده است. بروید و کارشناسی کنید و ببینید کدام یک قصه و ساختار درست‌تری دارد. فیلم «معجزه عشق» در همان سه روز اول اکران ۳۰۰ میلیون فروش کرد و امید داریم در روزهای آینده موتورش بیشتر روشن شود. واقعیت این است که این فیلم را هر مخاطبی دیده، بدش نیامده است. قطعاً اگر سانس‌های مرده را به فیلم ما اختصاص نمی‌دادند، الان فروش بسیار بالاتری داشت. به نظرم فیلم ما از منظر ساخت و محتوا هم ردیف با فیلم «شهر هرت» است.

این تهیه‌کننده گفت: این از بدشانسی ما بود که همزمان با ادامه استقبال از فیلم «فسیل» فیلم‌مان اکران شد. زمانی که ما برای اکران فیلم «معجزه عشق» مدنظر داشتیم عید نوروز بود. کسی فکر نمی‌کرد استقبال از «فسیل» تا این اندازه ادامه داشته باشد.

رسانه سینمای خانگی- سینمای چین حالا صدرنشین گیشه جهانی است

گیشه سینمای چین در شش‌ماهه نخست سال ۲۰۲۳ با فروش بلیط ۳.۷ میلیارد دلاری با رشد حدود ۵۳ درصدی روبه‌رو بوده که برای نخستین‌بار نزدیک به آمار پیش از همه‌گیری کرونا می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از اسکرین، البته این به معنای بهبود کامل شرایط سینمای چین نیست زیرا این ارقام نسبت به مدت مشابه قبل از همه‌گیری هنوز ۱۵.۷ درصد کمتر است اما رشد قوی در ماه ژوئن با فروش ۵۸۱.۸ میلیون دلاری رقم خورد که ۱۱۵ درصد نسبت به سال ۲۰۲۲ افزایش داشته و تنها ۰.۸ درصد با آمار سال ۲۰۱۹ فاصله دارد.

پرفروش‌ترین فیلم ماه ژوئن در چین، «گمشده در ستاره‌ها»، فیلمی هیجان‌انگیز ساخته «چن سیچنگ» بود که تا ۳۰ ژوئن ۲۳۹.۶ میلیون دلار  فروخت و پس از افتتاحیه در ۲۲ ژوئن، ۴۱.۲ درصد از سهم بازار را به خود اختصاص داده است.

«گمشده در ستاره‌ها» همچنین اولین فیلم تابستانی بود که فروش آن از مرز یک میلیارد یوان عبور کرد و سومین فیلم پرفروش سال تاکنون پشت سر فیلم‌های «رودخانه تمام سرخ» و «زمین سرگردان ۲» است.

اگرچه تعداد فزاینده‌ای از فیلم‌های هالیوودی برای اکران در چین تأیید شده‌اند، اما هنوز هیچ کدام از مرز فروش یک میلیارد یوآن عبور نکرده‌اند. در نیمه اول سال، سهم بازار فیلم‌های هالیوودی در چین ۱۶.۱ درصد بود، در مقایسه با ۳۵ تا ۴۰ درصدی که بین سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به دست آمد، در حالی که سهم بازار فیلم‌های چینی‌زبان ۷۶ درصد بود.

فیلم سینمایی «گمشده در ستارگان» اقتباسی چینی از یک فیلم روسی در سال ۱۹۹۰ به نام «دامی برای مرد تنها» است که خود از نمایشنامه‌ای نوشته «رابرت توماس» اقتباس شده است. این فیلم داستان زنی را روایت می‌کند که در سفری خارج از کشور با شوهرش ناپدید می‌شود و به طور مرموزی، در لحظه‌ای که جست‌وجو برای او تمام می‌شود، دوباره ظاهر می‌شود. اما مرد قبول نمی‌کند که او همان زن است و معتقد است که او یک شیاد است.

فیلمنامه این اقتباس توسط «چن سیچنگ» (نویسنده سری فیلم‌های کارآگاه محله چینی‌ها) نوشته شده و کارگردانی آن به صورت مشترک بر عهده «یو شیانگ» و «کوی روئی» بوده است. «ژو ییلونگ»، «نی نی»، «جانیس من» و «دو جیانگ» بازیگران این فیلم هستند.

گیشه سینمای چین در سال ۲۰۲۲ نسبت به سال گذشته آن با افت ۳۶ درصدی مواجه شد و به اندکی بیش از ۳۰ میلیارد یوان (۴.۳۵ میلیارد دلار) رسید و بار دیگر عنوان بزرگ‌ترین بازار سینمایی جهان را به آمریکا واگذار کرد.

چین برای بیشتر از یک دهه منتهی به سال ۲۰۱۹ در حال رشد بود و با پشت سر گذاشتن ژاپن به دومین بازار بزرگ سینمای جهان تبدیل شد. در سال ۲۰۲۰ و دوباره در سال ۲۰۲۱، به دلیل خروج سریع‌تر از شرایط کرونایی، صنعت سینمای چین از آمریکای شمالی پیشی گرفت و بزرگترین بازار سینمایی جهان نام گرفت. 

انتهای پیام

رسانه سینمای خانگی- «اکبر عبدی» و تکرار یک اشتباه تکراری

«اکبر عبدی» مصداق بارز بازیگر توانمندی است که متاسفانه با انتخاب‌هایی اشتباه و استمرار این وضعیت، عملا در حال تجربه دوران متفاوتی از کارنامه‌اش است که احتمالا هیچ‌کس ولو خود او، از این وضعیت راضی نیست.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، تاریخ سینما نشان داده که یکی از پارامترهای میزان موفقیت و ماندگاری یک بازیگر، انتخاب‌هایی است که وی در برهه‌های مختلف فعالیت خود، انجام داده است؛ گاهی یک بازیگر با معدود انتخاب‌های درست، توانسته نام خود را در تاریخ سینما ماندگار کند و بازیگری دیگر، با انتخاب‌هایی اشتباه، مسیری دیگر را پیموده که برخلاف توانمندی‌های وی، هیچ حاصلی را برایش به همراه نداشته است.

در چنین ساحتی، اکبر عبدی یکی از بازیگرانی است که برخلاف توانمندی‌ها و ظرفیت‌های پیدا و پنهان بسیار که در بازیگری دارد، بیشترین ضربه را از ناحیه انتخاب‌های اشتباه خورده است و متاسفانه جایگاه و تراز حرفه‌ای خود را با این قبیل انتخاب‌ها، به طرز قابل‌توجهی تنزل داده است.

البته عبدی، بازیگر زیرکی است و خود او نیز می‌داند که تا چه اندازه از این بابت متضرر شده است. او همچنین یک‌بار در یک برنامه تلویزیونی، با پذیرش تلویحی این انتخاب‌های اشتباه، گفت که: ما بعضی وقت‌ها، در یک فیلمی بازی می‌کنیم که خوب هم نیست اما به دلیل گذران زندگی مجبور هستیم که چنین کارهایی را بپذیریم و مردم، خیلی از ما خرده نگیرند.

البته که این سخن عبدی، یک حقیقت درست است که سبب شده تا بسیاری از بازیگران، در برهه‌های مختلف فعالیت خود، دست به چنین انتخاب‌هایی بزنند اما مورد متفاوت عبدی این است که این برهه برای وی، به چندین سال رسیده است و ساحت حرفه‌ای او را نشانه گرفته است. به‌طوری‌که وی هم‌اکنون حدود ۱ دهه است که در کار هیچ کارگردان جریان‌سازی ظاهر نشده و ترجیح داده تا در آثاری با بنیه ضعیف که می‌داند گیشه چندانی هم ندارد، حضور یابد.

حالا اینجا ۲ سوال به ذهن خطور می‌کند: نخست آن‌که: آیا اکبر عبدی، هم‌چنان به دلیل مسائل مالی، بازی در کمدی نازل را می‌پذیرد؟ و دوم آن‌که آیا بهترین پیشنهادهایی که به عبدی در طول سال می‌شود، همین فیلمنامه‌ها است و آیا فیلمنامه بهتر از آن چیزی که می‌بینیم، به وی پیشنهاد نمی‌شود؟

بر روی کاغذ، پاسخ به هیچ یک از این دو سوال، نمی‌تواند مثبت باشد. اکبر عبدی، اکنون قطعا تنگناهای مالی زمان جوانی خود را ندارد و از سوی دیگر، هنوز هم به‌عنوان یک بازیگر حرفه‌ای در چشم کارگردانان، تهیه‌کنندگان و نویسندگان سینمایی مطرح است بنابراین انتخاب‌های این سال‌های او، نمی‌تواند لااقل از حیث این ۲ پرسش، محلی از پاسخ منطقی و قانع‌کننده داشته باشد.

عبدی چندی پیش در ویدئویی، با انتقاد از عنوان پرفروش فیلم نوستالژیک تاریخ سینمای کمدی که به فسیل تعلق گرفته بود، گفت که آیا وی و دیگر امپراطورانی که فیلم کمدی ساخته و یا بازی می‌کرده‌اند، تا حالا کاه‌گل لگد می‌کردند که حالا این فیلم بخواهد عنوان بهترین را از آن خود کند؟

این حرف عبدی، از یک منظر، کاملا درست است اما این بازیگر در همان ویدئو، به شکلی تلویحی پذیرفته که عمده موفقیت دوران کمدی، مربوط به سالیان قبل است و حرف ایشان، ربطی به فعالیت‌های این سال‌های وی ندارد.

خیلی سخت است که بخواهیم این سخنان را در مورد بازیگر کارهای چون محله بروبیا، بازم مدرسم دیر شد، مردی که موش شد، ماموریت، اجاره‌نشین‌ها، ای ایران، سفر جادوئی، ناصرالدین شاه آکتور سینما، مدرسه پیرمردها و آدم برفی بزنیم. شاید نخستین دلیلی که برای پذیرش چنین مسیری از سوی عبدی بخواهیم عنوان کنیم،؛ اصرار او بر پرکاری باشد چرا که این بازیگر در بیش از ۴ دهه فعالیت جدی در سینما و تلویزیون، در بیش از ۱۷۰ فیلم، سریال و تئاتر حضور داشته است که یک آمار خیرکننده به لحاظ پرکاری برای یک بازیگر محسوب شده و طبیعی است که در این عملکرد، کارهای ضعیف بسیاری به چشم بخورد.

اکبر عبدی در یک دوره‌ای به دلیل بازی در سریال زیر آسمان شهر، از مردم عذرخواهی کرد و این عذرخواهی زمانی اتفاق افتاد که وی هنوز به ورطه حضور در هر کاری نیفتاده بود حال آن‌که پس از آن عذرخواهی، عبدی، در کارهای ضعیفی ظاهر شد که به‌مراتب، کم‌مخاطب‌تر از زیر آسمان شهر بودند اما وی برای آنها هیچ‌گاه عذرخواهی نکرد چرا که عملا در این ورطه افتاد و پس از آن نیز حساسیتی برای پذیرش فیلمنامه‌ها، از خود نشان نداد.

اینکه در میان انبوه بازیگرانی که دست به انتخاب‌های اشتباه می‌زنند، اکبر عبدی را سوژه قرار دادیم، قطعا به دلیل ظرفیت‌های بسیار او در این زمینه است. عبدی، بازیگری منحصر در سینمای کمدی نیست؛ او بازیگر مورد وثوق کارگردانان جریان‌ساز و مولفی چون داریوش مهرجویی، علی حاتمی، ناصر تقوایی، مسعود جعفری جوزانی، داوود میرباقری، محمدرضا هنرمند، کیومرث پوراحمد و فریدون جیرانی است بنابراین نمی‌توانیم چنین بازیگری که در درام و کمدی، تجارب گران‌سنگی دارد را در انبوه کمدی‌های نازل مشاهده کنیم که با استقبال بسیار اندکی، در زمانی کوتاه، از پرده پائین کشیده شده و هیچ رهاوردی برای بازیگر شاخص تاریخ سینمای ایران ندارند.

اکبر عبدی اما همواه جنبده و آکنده از ایده‌های بکر است. درست در دوره‌ای که همه فکر می‌کردند، دوره زن‌پوشی به سر رسیده او با حضور در فیلم خوابم میاد، همه را انگشت به دهان گذاشت یا در دوره‌ای که خیلی‌ها تصور می‌کردند دوره اکبر عبدی به پایان رسیده، وی با یک بازی قدرتمند در فیلم رسوایی، نقش حاج یوسف را به یکی از نقش‌های ماندگار تاریخ سینمای ایران تبدیل کرد. این روحیه و پتانسیل بالای عبدی،سبب می‌شود تا ما همواره به او امید داشته باشیم که با انتخاب‌هایی درست، ظرفیت‌های دیگری از هنر خود را به رخ کشیده و همچون آب زلال چشمه، نوآوری‌های خود را مستمرا در پیشگاه مخاطبان انبوه و تاریخ سینمای ایران قرار دهد.

رسانه سینمای خانگی- رقابت «منطقه بحرانی» در لوکارنو

جدیدترین ساخته علی احمدزاده در نخستین نمایش جهانی خود در بخش مسابقه اصلی هفتاد و ششمین جشنواره فیلم لوکارنو به روی پرده می‌رود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «منطقه بحرانی» ساخته جدید علی‌احمدزاده که محصول مشترک ایران و آلمان است، در بخش مسابقه بین‌الملل هفتاد و ششمین جشنواره فیلم لوکارنو در کشور سوئیس در کنار ۱۶ فیلم دیگر برای کسب جایزه یوزپلنگ طلایی بهترین فیلم این رویداد سینمایی رقابت می‌کند.

امیر پوستی، شیرین عابدینی راد، مریم صادقیان، علیرضا کی‌منش، ساغر سحرخیز، مینا حسنلو، علیرضا راستجو و صبا باقری بازیگران فیلم «منطقه بحرانی» هستند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «امیر زندگی تنهایی دارد و سگش تنها همراه اوست. او در درنیای زیرمینی تهران پرسه می‌زند، انواع مواد مخدر را می‌فروشد و در خیابان‌های شهر بی‌هدف حرکت می‌کند و …».

علی‌ احمدزاده پیش از این ساخت فیلم‌ کوتاه «آوانتاژ» و فیلم‌های بلند «مهمونی کامی»، «پدیده» و «مادر قلب اتمی» را در کارنامه دارد.

«حقایق اساسی دریاچه» ساخته «لاو دیاز»،  «انتظار زیادی از پایان جهان نداشته باشید» به کارگردانی «رادو ژوده»، «پاتاگونیا» ساخته «سیمون بوزلی»، «رویاهای شیرین» به کارگردانی «انا سندیارویچ»، «سرباز ناپدید شده» به کارگردانی «دنی روزنبرگ» و «یانیک» ساخته «کوئنتین دوپیو» از جمله دیگر فیلم‌های حاضر در بخش اصلی جشنواره لوکارنو هستند.

فیلم‌های «آناتومی یک سقوط» ساخته «جاستین تریه» برنده نخل طلای جشنواره کن، «مغناطیسی قاره» از «لوک ژاک»، «شهر زنان» ساخته «فدریکو فلینی»، «قاچاقچیان» به کارگردانی «ریو سونگ وان» و شیدا ساخته نورا نیاسری به عنوان محصول سینمای استرالیا نیز از جمله آثاری هستند که در بخش پیازا گراند (نمایش در میان بزرگ شهر) به روی پرده می‌روند.

هفتاد و ششمین جشنواره فیلم لوکارنو از تاریخ ۲ تا ۱۲ آگوست (۱۱ تا ۲۱ مرداد) در کشور سوئیس برگزار می‌شود و امسال میزبان نمایش ۲۱۴ فیلم از ۱۱۳ کشور است که از میان ۵۵۲۰ فیلم متقاضی شرکت در جشنواره انتخاب شده‌اند.

خروج از نسخه موبایل