رسانه سینمای خانگی- قریبیان، «قدرتی» که همتا ندارد

در نام و نشانی او اثری از «عزت»، «خسرو» و «گوهر» نیست که با ترکیب «سینمای ایران» برای خود لقب دست و پا کند اما نقشی دارد که تجسم چهره مصمم و با اراده بازیگری است که حتی در فیلم کمدی – اجتماعی نیز با «قدرت» ظاهر می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «خوشبختانه همه فرامرز قریبیان را از گذشته می‌شناسند و می‌دانند که اهل صحبت‌های حاشیه‌ای نیستم. فیلم‌های همچون خاک، گوزنها، صلات ظهر و سایه های بلند باد از جمله آثار سنگین و آبرومند پیش از انقلاب محسوب می‌شوند که در آنها ایفای نقش کرده‌ام.»

این خود معرفی کوتاه، برای بازیگری که طی ۶۰ سال سابقه فعالیت حرفه‌ای و پر افتخار در سینما، ۸۱ فیلم بازی کرده، مقابل دوربین کارگردانان شاخص رفته، چند فیلم ساخته و جوایز متعدد سینمایی بدست آورده کافی نیست.

لهجه تهرانی و طنین پر قدرت صدا، شناسنامه فرامرز قریبیان است. متولد ۲۷ آبان سال ۱۳۲۰ کوچه آبشار در خیابان ری.

در مدرسه «ترقی» دوره دبستان را سپری کرد و دیپلم خود را از دبیرستان «بدر» گرفت. همان دبیرستانی که مسعود کیمیایی بچه محل و دوست دوران نوجوانی فرامرز قریبیان، در فیلم «گوزنها» از آن استفاده کرد و قرار بود «سید» در ازای دریافت مواد مخدر مجانی از «اصغر دوا فروش»، از شاگردان مدرسه برای او مشتری جور کند.

فرامرز قریبیان از نوجوانی علاقه مند به سینما بود و رفاقت با مسعود کیمیایی، این دو را در مسیری طولانی و مشترک همکاری قرار داد که ابتدای آن «بیگانه بیا» و ختم آن «رئیس» بود.

سال ۱۳۴۷ مسعود کیمیایی نخستین تجربه کارگردانی خود را با فیلم سینمایی «بیگانه بیا» آغاز کرد. «بیگانه بیا» همچنین آغازی برای ورود فرامرز قریبیان به سینما بود. نقش اول فیلم با فشار تهیه کننده به سوپراستار وقت داده شد و فرامرز قریبیان نقش کوتاهی در آن ایفا کرد.

 فیلم سینمایی «سفیر»

فرامرز قریبیان در مورد حضور در این فیلم گفته است: «بیگانه بیا» تجربه ای آماتوری بود زیرا در این اثر دستیار مسعود کیمیایی بودم و به خاطر همین همکاری، نقشی کوتاه را در فیلم پذیرفتم.

پس از «بیگانه بیا» برای ادامه تحصیل سینما به آمریکا سفر کرد. قصد داشت در مدرسه سینمایی «آکتورز استودیو» ثبت نام کند اما بدلیل مشغله فراوان کاری، مدرسه ارزان تری برگزید و حدود سه سال رشته بازیگری را در مدرسه ویژوآل آرت سپری کرد.

پس از بازگشت از آمریکا، همکاری فرامرز قریبیان و مسعود کیمیایی وارد دوره جدیدی شد.

فرامرز قریبیان در مورد این همکاری گفته است:‌ پس از بازگشت از آمریکا، مسعود کیمیایی برای فیلم «زخمی ها» از من دعوت کرد، اما این فیلم به سرانجام نرسید و با کیمیایی به فیلم «خاک» رسیدیم که نخستین کار جدی و حرفه ای من در سینما با این فیلم آغاز شد.

بازی در نقش «مصیب» در فیلم «خاک» فرای تجربه اندوزی، به نوعی دستگرمی برای رسیدن به شاه نقش «قدرت» در «گوزنها» بود.

فرامرز قریبیان پس از «صلات ظهر» به کارگردانی سعید مطلبی در سال ۱۳۵۳، با فیلم «گوزنها» ساخته مسعود کیمیایی روی پرده ظاهر شد.

درخشش «گوزنها» و ایفای نقش «قدرت» چریک شهری و ارائه بازی بدون اغراق و زیرپوستی، موقعیت فرامرز قریبیان را در سینما تغییر داد و محبوبیت فراوانی برای او کسب کرد.

فرامرز قریبیان در خاطره ای از «گوزنها» گفته است: همیشه در اوایلی که فیلم بازی می‌کردم، سرصحنه‌هایی که بازی نداشتم می‌رفتم. در «گوزنها» و در سکانسی که در پایین شهر گوشت تقسیم می‌کردند، حضور داشتم. بیاد دارم وقتی در آن سکانس شیشه خودرو را پایین می‌دادند که گوشت‌ها را بین فقرا تقسیم کنند، مردم چنگ می‌زدند و به چشم خودم دیدم که دست کسانی که گوشت‌ها را تقسیم می‌کردند زخم شده بود. این سکانس در منطقه میدان شوش گرفته شد. در آن محل منازلی بود که وقتی باران می‌آمد پرگل می‌شدند و از سقف خانه ها آب می چکید.

فرامرز قریبیان که به اذعان خود، دوست نداشته در فیلمفارسی های آن دوران بازی کند، گزیده کاری را برگزید و با وجود پیشنهادهای فراوان در سال ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ به ترتیب در فیلم های «وقتی که آسمان بشکافد» و «چشم‌انتظار» بازی کرد.

اما سال ۱۳۵۵، سومین همکاری قریبیان با مسعود کیمیایی در «غزل» رقم خورد. پرونده حرفه‌ای فرامرز قریبیان در قبل از انقلاب اسلامی با بازی در فیلم «سایه‌های بلند باد» به کارگردانی بهمن فرمان آرا بسته شد.

 بهمن فرمان‌آرا در کنار فرامرز قریبیان

قریبیان که تجربه بازی در ۱۲ فیلم سینمایی را در پیش از انقلاب داشت، بهترین گزینه فریبرز صالح برای ایفای نقش «قیس ابن مسهر» در فیلم «سفیر» بود و با این اثر، نخستین فعالیت بازیگری قریبیان پس از انقلاب آغاز شد.

وی درباره حضور در فیلم «سفیر» گفته است:‌ پس از انقلاب به مدت دو سال ونیم سینماها تعطیل شد و مجددا به آمریکا رفتم و پس از راه افتادن سینما به کشور بازگشتم و با بازی در فیلم سینمایی «سفیر» کار خود را آغاز کردم. در فیلم «سفیر» پلانی مربوط به گردن زدن وجود داشت. برداشت این پلان بسیار مشکل بود و فیلمبرداری آن ۱۵ روز طول کشید. «سفیر» فیلم خوش ساختی است، اما فینال آن را دوست نداشتم زیرا معتقدم یک اثر سینمایی نباید مطابق اصل قصه ساخته شود. به عنوان نمونه همه می‌دانیم که «اسپارتاکوس» در جنگ کشته می‌شود اما «دالتون ترومبو» در نسخه سینمایی که «استنلی کوبریک» ساخت، پایان شگفت انگیز و زیبایی خلق می‌کند.

پس از «سفیر»، فرامرز قریبیان از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۶ در ۱۱ فیلم شامل «پرونده»، «سناتور»، «پایگاه جهنمی»، «ریشه در خون»، «آوار»، «گردباد»، «سمندر»، «گمشده»، «ترن»، »کمینگاه» و «کانی مانگا» بازی و با کارگردانانی از جمله مهدی صباغ زاده، اکبر صادقی، محمود کوشان، سیروس الوند، سیروس تسلیمی، امیر قویدل و مرحوم سیف الله داد در ژانرهای دفاع مقدس، ملودرام و حادثه ای همکاری کرد.

«کانی مانگا» به کارگردانی مرحوم سیف الله داد یکی از فیلم های تحسین شده در ژانر دفاع مقدس است و برای فرامرز قریبیان یک بار دیگر فرصت حضور در فیلم دفاع مقدسی را پس از «پایگاه جهنمی» فراهم کرد.

فرامرز قریبیان درمورد علت موفقیت «کانی مانگا» در جذب مخاطب گفته است: این فیلم داستانی جاسوسی و ساختار معمایی داشت. در کنار این ساختار، صحنه‌های اکشن نیز به موفقیت کار کمک کرد و فکر می‌کنم همه اینها با هم منجر به اشتیاق و هیجان مردم برای تماشای این فیلم شد.

دهه ۷۰ شمسی، دوره پرکار فرامرز قریبیان بود و در این دهه در ۲۶ فیلم بازی و یک فیلم کارگردانی کرد.

«دو نفر و نصفی» ساخته یدالله صمدی محصول ۱۳۷۰، اولین و آخرین فیلم طنز اجتماعی بود که قریبیان در آن ایفای نقش کرد و اما با وجود پارتنر طنازی مانند علیرضا خمسه، ثابت شد که چهره تراش خورده او برای ایفای نقش های مردان مصمم و با اراده، برای بازی در چنین آثاری خلق نشده است.

در همین سال، همکاری دگر بار فرامرز قریبیان با کیمیایی، ساخت فیلم «رد پای گرگ» شد. فیلمی با دیالوگ های عالی و همان تم های همیشگی کیمیایی؛ رفاقت، خیانت، انتقام … . فرامرز قریبیان در «رد پای گرگ» در نقش «رضا» و تکرار همان شخصیت با صلابت و با اراده، با سکانسی بی نظیر اسب سواری در خیابان های تهران ظاهر شد.

 پوستر فیلم سینمایی «رد پای گرگ»

سال ۱۳۷۱ در کنار جمشید هاشم‌پور، در نخستین تجربه فیلمسازی فرامرز صدیقی به نام «طعمه»، به عنوان اثری پلیسی حضور یافت.

دومین همکاری قریبیان و هاشم پور سال ۱۳۷۲ با فیلم اکشن حادثه ای «آخرین خون» رقم خورد و قریبیان پا به پای هاشم‌پور که دگر بار لباس بلوچی که «زینال بندری» فیلم «تاراج» را تداعی می کرد، درخشید.

قریبیان در مورد حضور در فیلم های اکشن گفته است:‌ در آن سال‌ها از فیلم‌های اکشن استقبال زیادی می‌شد و معمولا از من یا جمشید هاشم‌پور برای ایفای نقش‌ها در فیلم دعوت به عمل می‌آمد.

فرامرز قریبیان دهه ۸۰ شمسی را با دو فیلم «رقص در غبار»(۱۳۸۱) و «شهر زیبا» (۱۳۸۲) به کارگردانی اصغر فرهادی آغاز کرد.

وی در مورد همکاری با فرهادی گفته است: از سال ها پیش با جوانان راه می‌آمدم و چنانچه فیلمنامه‌ها را می‌پسندیدم، به آنها کمک و کار می کردم. این اتفاق در دو فیلم اول اصغر فرهادی بوجود آمد و من پیش از این حتی سریال های او را ندیده بودم. وقتی بازی در «رقص در غبار» به من پیشنهاد شد، تشخیص دادم که اصغر فرهادی به این حرفه آگاه است و با وجود کوتاه بودن نقش، در این اثر بازی کردم.

فرامرز قریبیان همچنین در این دهه سنت شکنی کرد و در چهار مجموعه تلویزیونی «روز حسرت» و «آخرین دعوت»(۱۳۸۷)، «پس از سال‌ها»(۱۳۸۷) و «باغ شیشه ای»(۱۳۸۸) به ایفای نقش پرداخت.

وی در مورد بازی در سریال تلویزیونی گفته است:‌ سریال‌هایی بازی کردم تا بتوانم بودجه مورد نظر تولید فیلم «گناهکاران» را تامین کنم؛ بازیگر سریال نبودم، اما در سریال بازی کردم تا فیلمی مستقل بسازم.

دهه ۹۰ شمسی برای فرامرز قریبیان، فصل کم کاری بود و بازی و کارگردانی یک فیلم سینمایی، ایفای نقش در دو مجموعه تلویزیونی و با بازی در سه فیلم پایان یافت.

«خروج»(۱۳۸۹) به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، آخرین فیلمی بود که فرامرز قریبیان در آن ایفای نقش کرد. وی در «خروج» افزون بر بازی زیرپوستی، سکوت را به اکت خود اضافه کرد و یکی از بهترین بازی های خود را ارائه داد.

اما «خروج» یک حاشیه بزرگ داشت. این فیلم سال ۱۳۹۸ و در سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد اما اعلام خداحافظی فرامرز قریبیان از بازیگری در نشست خبری فیلم، همه را بهت زده کرد.

 فرامرز قریبیان و ابرایهم حاتمی‌کیا در نشست خبری فیلم سینمایی «خروج»

فرامرز قریبیان در این نشست خبری در مورد علت اعلام خداحافظی از بازیگری گفته بود: دیگر حوصله غرض ورزی مسئولان سینمایی را ندارم. بعد از فیلم «گناهکاران» در جشنواره شرکت نکردم. در هفت سال اخیر هیچ فیلمنامه‌ای را قبول نکردم. دلم می‌خواست با یک فیلمنامه خاص کارم را خاتمه دهم. این آخرین فیلم من است و می‌خواهم از سینما خداحافظی کنم.

ابراهیم حاتمی‌کیا نیز که در این نشست حضور داشت، فاصله گرفتن قهرآمیز قریبیان از سینما را غم‌انگیز دانست و ابراز امیدواری که این حرف خیلی جدی نباشد زیرا حضور وی برای جوانان درس است و می‌تواند نکات و راه‌های جدید به آنها نشان دهد.

جوایزی که قریبیان از سینما گرفت

قریبیان بازیگری باسواد است و هوش بسیار بالایی در بازیگری دارد. وی در مورد شیوه بازیگری خود گفته است: تکنیک من در بازیگری «متد اکتینگ»(بازی شیوه دار) است. من به مدرسه «اکتورز استودیو» نرفتم، اما از تکنیک تعلیمی این مدرسه استفاده کردم. شاید اعتنا به همین شیوع بازیگری، سبب رساندن قریبیان به جایگاه بی بدیلی در سینما شده است.

بازی فرامرز قریبیان از همان ابتدای کار با تحسین روبرو شد. سال ۱۳۵۲ برای بازی در فیلم «خاک» جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل بزرگترین جشنواره سینمایی وقت را گرفت.

سال ۱۳۶۶، ۱۳۷۱ و ۱۳۷۸ به ترتیب برای ایفای نقش در فیلم «ترن»، «بندر مه آلود» و «مرد بارانی» جایزه بهترین بازیگر مرد از سه دوره جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.

برای بازی در فیلم «رقص در غبار» در ۱۳۸۲ موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر مرد از جشن خانه سینما شد.

فرامرز قریبیان جوایزی نیز از جشنواره های بین المللی در کارنامه دارد. وی سال ۲۰۰۳ از جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک و جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو برای بازی در «رقص در غبار» جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را گرفت.

سال ۲۰۰۴ نیز از برای فیلم «شهر زیبا» جایزه ویژه هیئت جشنواره بین المللی فیلم را کسب کرد و با «چشمایش» جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم حراره را از آن خود کرد.

کلینت ایستوود، الگوی قریبیان در کارگردانی

قریبیان طی مدت فعالیت در سینما، چهار فیلم شامل «جدال در تاسوکی»(۱۳۶۵)، «قانون»(۱۳۷۴)، «چشم هایش»(۱۳۷۸) و گناهکاران(۱۳۹۰) را کارگردانی کرده است. به جز «جدال در تاسوکی»، در سه فیلم دیگر افزون بر کارگردانی با عنوان بازیگر نیز حضور داشته است.

وی در مورد دغدغه خود برای کارگردانی گفته است: برخی بازیگران در دنیا پس از پا به سن گذاشتن، نقش های فرعی نیز بازی می کنند، اما شخصا دوست ندارم بازیگر نقش های فرعی باشم، از این رو تصمیم گرفتم به کارگردانی و تهیه کنندگی بپردازم. به علت علاقه ای که به سینما دارم به سمت کارگردانی آمدم که مبادا به دلیل کهولت سن مجبور باشم هر نقشی را بازی کنم.

قریبیان همچنین گفته است: خیلی از بازیگران دست به کارگردانی زدند و موفق شدند؛ یکی از الگوهای من برای ورود به عرصه کارگردانی «کلینت ایستوود» بود؛ این بازیگر در سال های پیش دست به کارگردانی زد و خود نیز در آنها بازی می کرد و در اوایل هم فیلم های خوبی نساخت اما با فیلم «نابخشوده» اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد.

قریبیان و کیمیایی، ۷ همکاری مشترک

 از راست: فرامرز قریبیان مسعود کیمیایی و آیدن آغداشلو

قریبیان در فیلم «بیگانه بیا»(۱۳۴۷)، «خاک»(۱۳۵۲)، «گوزنها»(۱۳۵۳)، «غزل»(۱۳۵۵)، «رد پای گرگ»(۱۳۷۰)، «تجارت»(۱۳۷۳) و «رئیس»(۱۳۸۵) به کارگردانی کیمیایی بازی کرده است.

کیمیایی همواره از قریبیان به عنوان بازیگر محبوب خود یاد کرده و گفته او از رابرت دنیرو هم بهتر است.

قریبیان هم در مورد همکاری دیرپای خود با کیمیایی گفته است: سابقه همکاری من با مسعود کیمیایی به فیلم «بیگانه بیا» باز می گردد. در این اثر نقش کوتاهی داشتم و پس از بازی در آن به آمریکا رفتم، زیرا نوع فیلم هایی که در آن زمان ساخته می شد را نمی پسندیدم. در آن زمان فیلمسازانی همچون مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تازه شروع به کار کرده بودند. مهرجویی و جنس فیلم های او متناسب من نبود و او هرگز به سراغ من نمی آمد و به این موضوع کاملا آگاه بودم. پس فقط مسعود کیمیایی می ماند که در آن شرایط باید منتظر می ماندم تا او فیلمی بسازد و از من در فیلم خود استفاده کند.

وی همچنین گفته است: کیمیایی فیلمسازی است که راهی را در سینمای ایران باز کرد تا بعدها یک عده‌ای دیگر آن را ادامه دهند. سینمای ایران با او پیشرفت کرد و ما با هم همکاری داشتیم. بعد از انقلاب این همکاری کمتر شد البته در «رد پای گرگ»، «تجارت» و «رئیس» بازی کردم و همچنان معتقدم کیمیایی حق زیادی به گردن سینمای ایران دارد.

فرامرز قربیبان مرداد سال ۱۳۹۹ نیز در یادداشتی که مناسبت هفتم مرداد سالروز تولد مسعود کیمیایی در یکی از نشریات منتشر کرد، ضمن تبریک این روز به وی نوشته است: من و مسعود کیمیایی از ۹ سالگی با هم بزرگ شدیم و با هم رفیقیم و به تمام علائق و اندیشه‌ها و تفکرات هم آشناییم. چون در یک محله، یک کوچه و خیابان زندگی می‌کردیم. کار در سینما را با مسعود شروع کردم؛ او نقش‌های خوب و ماندگاری در فیلم‌هایش به من محول می‌کرد. از فیلم خاک و گوزن‌ها و ردپای گرگ گرفته تا تجارت حتی رییس فیلم‌هایی بودند که فیلمنامه و شخصیت‌هایش را دوست داشتم و نقش‌هایی که بر عهده من گذاشته بود با روحیه من همخوانی داشت، ولی پر واضح است که فیلم گوزن‌ها و نقشم در این فیلم (قدرت) را بیشتر از شخصیت‌های دیگری که با او کار کردم، دوست دارم.

وی در این نامه همچنین با اشاره به ابراز علاقه برای بازی در نقش های معترض، بازگشت به سینما بعد از حافظی در سال ۱۳۹۸ را منوط به دعوت مسعود کیمیایی از وی برای یک نقش اعتراضی عنوان و تصریح کرده است: اساسا نقش‌های معترض را دوست دارم. با اینکه در جشنواره فجر اعلام بازنشستگی کردم (نمی‌دانم درست بود یا نه چون من حرف دلم را می‌زنم) ولی اگر دوباره مسعود به من نقش اعتراضی بدهد با جان و دل برایش بازی می‌کنم. ولی به ‌طور کل نقش اعتراضی با روحیه من همخوانی دارد و بازی خواهم کرد. البته بگویم که نه‌تنها من فیلم گوزن‌ها را دوست دارم که این فیلم بارها و بارها از جانب منتقدان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شد برای اینکه جایگاه والایی در سینمای ایران دارد.

رابرت دنیرو نیستم

 فرامرز قریبیان در کنار پسرش سام قریبیان

فرامرز قریبیان همچنین از اینکه با رابرت دنیرو مقایسه شود، راضی نیست و در این باره گفته است: برخی از من به عنوان «رابرت دنیرو» سینمای ایران نام می برند، البته این نظر من نیست. من ایران متولد شدم و رابرت دنیرو در آمریکا متولد شده است. او فیلم های بزرگ با کارگردانان بزرگ همچون «مارتین اسکورسیزی» کار کرده است. اما ناگفته نماند بسیاری از فیلم هایی که رابرت دنیرو بازی کرده درخور توجه نبوده و فقط برای دستمزد در آنها بازی کرده است. البته دلیلی ندارد همه فیلم های یک بازیگر خوب باشد. جوان تر که بودم فیلم هایی را بازی می کردم که می دانستم آثار خوبی نمی شود اما برای حضور در سینما در آنها بازی کردم و نیز باید زندگی خود را می گذراندم.

فرامرز قریبیان با اینکه خود یک برند در بازیگری است، نظر متفاوتی در مورد «سوپراستار» در سینما دارد.

وی در این باره گفته است:‌ خلق سوپراستار در سینما در اختیار کسی نیست. سوپراستار خود به خود در سینما بوجود می آید و وقتی مردم یک بازیگر را دوست داشته باشند او به سوپراستار تبدیل می شود. سوپراستار در اثر فیلم هایی که بازی می کند به این جایگاه می رسد؛ فیلم های بسیاری در سینمای دنیا وجود دارد که به وجود سوپراستارها نفروخته اند و از طرفی فیلم هایی بدون حضور سوپراستارها فروش خوبی داشته اند و به عنوان نمونه در فیلم سینمایی «تایتانیک» این موضوع کاملا مشهود است. پیش از اینکه دست به کارگردانی بزنم و در زمان بازیگری، معتقد بودم که فروش فیلم ربطی به بازیگر ندارد و فیلمنامه، ساخت و انتخاب درست بازیگران است که در جذب مخاطبان اثر دارد.

به هر روی این بازیگر کهنه کار، نگاهی نیز به جوانان دارد و معتقد است سینما را باید به آنها سپرد اما توصیه های هم برای جوانان دارد.

وی گفته است:‌ حرفه سینما متعلق به جوانان است البته این به این معنا نیست که باید پیشکسوتان را کنار گذاشت. در کشورهای پیشرفته این حرفه به حدی ارزش دارد که میلیون ها جوان سراغ آن می روند و بسیاری از آنان نیز پشت در استودیوها می مانند.

فرامرز به جوانان علاقه‌مند به بازیگری نیز توصیه کرده است: بازیگری راه دشواری دارد و اگر عشق وجود داشته باشد، حتما علاقه مندان به بازیگری به نتیجه می رسند. رفتن به آموزشگاه های سینمایی به تنهایی چیزی را حل نمی کند و این موضوع باید با عشق همراه باشد. همیشه از کلاس درس فراری بودم و اکنون نیز این روحیه را دارم، از این رو دنبال برگزاری دوره های آموزشی نبوده ام زیرا بلد نیستم در عرصه بازیگری تدریس کنم.

چندی پیش فرامرز قریبیان برای رفع شائبه که مرتبط با بازگشت وی به سینما پیش آمده بود، خداحافظی از سینما را بهترین کار زندگی‌ خود عنوان کرده بود.

گرچه این نشان می دهد فرامرز قریبیان از تصمیم خود باز نخواهد گشت، اما نباید فراموش کرد، ردی از او در تاریخ سینمای کشور مانده که قابل پاک شدن نیست.

فرامرز قریبیان چه به روی پرده باشد و چه نباشد یک برند معتبر در سینمای ایران باقی خواهد ماند. بازیگری که با نقش «قدرت» در «گوزنها» درخشید و پس از «خروج» با «قدرت» از سینما خداحافظی کرد.

رسانه سینمای خانگی- این حال کیمیایی، حال سینمای بعد از مهرجویی‌ست

مراسم رسمی بدرقه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر راس ساعت۱۰ صبح با اجرای بهرام رادان (بازیگر) برپا شد که از مردم خواست به احترام پیکر این دو هنرمند به پا خیزند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، قبل از آغاز مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر که صبح پاییزی ۲۶ مهر ماه برگزار شد ، جمعی از مردم علاقه‌مند و هنرمندان با حضور در محوطه پهنه رودکی تالار وحدت آماده وداع شدند و ترانه «چرا رفتی؟» همایون شجریان و بخشی از موسیقی فیلم «سنتوری» تا پیش از آغاز مراسم پخش شد.

احمدرضا درویش، محمدمهدی عسگرپور، شهاب حسینی، پارسا پیروزفر، فرهاد مجیدی، داریوش فرهنگ، رضا درمیشیان، رامبد جوان، مهران مدیری، حامد بهداد، نوید محمدزاده، بهنوش طباطبایی، سیامک انصاری، امین حیایی، محمدرضا گلزار، مسعود کرامتی، امیر جدیدی، امیر آقایی، مصطفی کیایی، امیر جعفری، محمدعلی نجفی، علی مصفا، جعفر پناهی، هادی حجازی‌فر، محمد رسول اف، همایون ارشادی، حسن پورشیرازی، غزل شاکری، دانش اقباشاوی، محسن امیریوسفی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، حبیب ایل‌بیگی معاون اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، مسعود کیمیایی، بهمن فرمان‌آرا، غلامرضا موسوی، بهزاد فراهانی، سیروس الوند، بهرام رادان، حبیب دهقان‌نسب، مازیار میری، هانیه توسلی، محمدرضا دلپاک، مهرداد صدیقیان، مهوش وقاری، ژاله صامتی، ابوالحسن داودی، مرتضی شایسته، همایون اسعدیان، سیما تیرانداز، محسن کیایی، سیف الله صمدیان، مسعود اطیابی، گوهر خیراندیش، گلاب آدینه، سیاوش خیرابی، سپیده خداوردی، مانی حقیقی، فرهاد اصلانی، کوروش نریمانی، فرامرز قریبیان، فرهاد آئیش ، افشین هاشمی، پردیس احمدیه، ایرج راد، اصغر همت، جمال ساداتیان، فرزاد حسنی و…. از جمله هنرمندان و مسئولان حاضر بودند.

مونا مهرجویی فرزند این کارگردان هم در مراسم حاضر شد.

مراسم رسمی تشییع داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر ساعت ۱۰ با تلاوت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد.

مراسم با اجرای بهرام رادان بازیگر همراه شد که در ابتدا از حاضران خواست به احترام ورود پیکر این فیلم‌ساز و همسرش به پا خیزند.

مسعود کیمیایی به سخنرانی پرداخت و از شدت تاسف نتواست به روی سن برود و سخنان کوتاهی را در بدرقه هم‌نسل فیلم‌سازی‌اش داریوش مهرجویی مطرح کرد و گفت: نمی‌توانم سخن بگویم، غیرممکن است از رفتن داریوش مهرجویی بگویم.

فرهاد آییش بازیگر سخنانش را با تسلیت برای قتل داریوش مهرجویی و همسرش آغاز کرد و گفت: استاد علی نصیریان در سفر هستند و پیامی را فرستادند. نصیریان در این پیام صوتی گفت: در بیماری با فکر و خیالت به سر می‌برم. من فرو ریختم و بی‌خواب شدم. چه کنم؟ از اولین کار خلاقه‌ات در کنارت بودم تا آخرین کار اما الان نیستم. ای مهر فرزانه! این چه روزگاری است؟!

بهمن فرمان آرا کارگردان هم در سخنانی گفت: داریوش جان قرار نبود این ملاقات اینجا انجام شود. ما کجا زندگی می‌کنیم؟ یکی از بزرگترین هنرمندان این مملکت باید سلاخی شود؟

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: همان‌طور که مسعود کیمیایی گفت: «هیچ چیز نمی‌توانم بگویم. چطور دوربین کار نکرد؟ دل ما شکسته است و هر هفته قرار است اینطور جمع شویم برای یک نفر دیگر که می‌رود؟» با این حال تشکر می‌کنم از اینکه آمدید.

علی مصفا (بازیگر) نیز در این مراسم با حضور در جایگاه، پیام فریار جواهریان (همسر سابق داریوش مهرجویی) و صفا مهرجویی را قرائت کرد.

فریار جواهریان (همسر سابق داریوش مهرجویی) نوشته بود: چطور می‌توانم از شیفتگان داریوش تشکر کنم. چگونه چنین مرگ هولناکی برای داریوش و وحیده رقم خورد؟ دلم به این خوش است که نسلی جدید فیلمهایت را کشف می‌کند و معنای خاص خود را از آن پیدا می‌کند. 

چند سال است مشغول نوشتن خاطراتی هستیم. خاطراتی که در آن خشم هم بود ولی حالا دیگر خشمی وجود ندارد و چه حیف که در هفت ماه گذشته با داریوش قهر بودم‌، نمی‌شود اینطور بدون خداحافظی بروی. 

دلم پیش موناست که یک شبه تنها شد. پیش صفا و مریم که چطور پدرشان را از دست دادند.

صفا مهرجویی فرزند مهرجویی  نیز در پیام خود نوشته بود: دنیا یک پدر خوب و بزرگ را از دست داد. ای کاش سرنوشت جور دیگری رقم می‌خورد.

من میدانم و مطمئنم که خاطره پدرم زنده می‌ماند هم بخاطر آثارش و هم بخاطر زندگی شریفش. از صمیم قلب قدردان مردم و هنرمندان هستم که در غیاب من مراسم را برپا کردند.

بهرام رادان در ادامه پیامی از کیانوش عیاری کارگردان خواند که در بستر بیماری است و اعلام کرد که متاثر است از این اتفاق و از ویژگی‌های داریوش مهرجویی گفت.

عیاری در پیام خود نوشته بود: داریوش مهرجویی متبحرترین ترسیم کننده زندگی بود. او حتی در فیلمهای پیچیده و روشنفکرانه‌اش چنین ویژگی داشت. او با دانش و بینش خود می‌توانست روایت مطلوبی از هر زندگی تصویر کند. این جنایت وحشتناک معمای تازه ای است که به زودی ابعاد آن برای مردم مشخص می‌شود.

در ادامه محسن امیریوسفی، رییس کانون کارگردانان پیام کانون کارگردانان را قرائت کرد که در بخش‌هایی از صحبت‌هایش متاثر شد و با گریه پیام را خواند. 

او پیش از قرائت متن گفت: بعد از مرگ غم‌انگیز کیومرث پوراحمد در اول بهار، شاهد مرگ فجیع داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر در اول پاییز هستیم.

در بخشی از پیام کانون کارگردانان نوشته شده بود: این شب پایان تلخی شد برای سینمای روشنفکری.

در این پیام از سینماگران مختلفی مانند تقوایی، کیارستمی، حاتمی و… نام برده و درخواست شده بود شرایط برای فیلمسازی همه فراهم شود.

کانون کارگردانان همچنین درخواست کرد که عاملین این حادثه در هر لباسی شناسایی و مجازات شوند.

در بخشی دیگر بهرام رادان پیام صوتی دختر بزرگتر مهرجویی، مریم را پخش کرد.

همچنین در ادامه‌ مرضیه برومند، مدیرعامل خانه سینما از مردم حاضر در مراسم که خواستار محاکمه قاتلان بودند، درخواست کرد که با آرامش و احترام بگذارند مراسم برگزار شود.

او گفت: قرار بود پیامی نوشته شود تا من به عنوان مدیرعاملِ بدبختِ خانه سینما بخوانم ولی کسی نتوانست چیزی بنویسد. الان قاصرم از صحبت و عظمت دردی که خانه سینما به دوش می‌کشد. ما کارگردانی بزرگ و تأثیرگذارترین فیلمساز ایران را از دست دادیم. او باعث شد سازمان انتقال خون تاسیس شود آن هم در شرایطی که فیلم «دایره مینا» دو، سه سال ممنوع از پخش بود. فیلم «گاو» نیز همین طور بود. از مسئولان برای همراهی در این مراسم و مراسم آتیلا پسیانی قدردانی می‌کنم و از آنها می‌خواهم شرایط فعالیت جوان‌های سینما را فراهم کنید.

از این‌ها ( جوانان سینماگر) نترسید. ‌بگذارید کارشان را بکنند. آستانه درد هنرمندان کم است ولی سیاستمداران آستانه تحمل بالایی دارند. 

وی تاکید کرد: ما اینجا ماندیم در مملکت خودمان باشیم. با ما خوب باشید آنوقت با اسراییل و رژیم صهیونسیتی هم می‌جنگیم.

او خطاب به مونا مهرجویی هم گفت که آغوش ما همیشه برای تو باز است.

در آخر مونا مهرجویی دختر کوچکتر داریوش مهرجویی با تشکر از حاضران گفت: تنها احساسی که دارم این است که مامان و بابا کنارم ایستاده‌اند تا من نیفتم. امیدوارم قاتلین زودتر پیدا شوند.‌ به قول بابام قاتلین بین ما هستند.

در ادامه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش به قطعه هنرمندان بدرقه شد.

این خبر در طول مراسم خاکسپاری در مقابل تالار وحدت به روز رسانی شد.

رسانه سینمای خانگی- قریبیان و آنچه در «سفیر» گذشت

سیدحسن جلایر تهیه‌کننده فیلم سینمایی «سفیر» به مرور خاطرات این فیلم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، به نقل از روابط عمومی موزه سینما، همزمان با ماه محرم و نمایش دوباره فیلم سینمایی «سفیر» سیدحسن جلایر تهیه کننده این فیلم مهمان بخش تاریخ شفاهی موزه سینمای ایران شد و طی گفتگویی سه ساعته درباره روند ساخت و خاطراتی از پشت صحنه «سفیر» توضیح داد که بخشی از آن منتشر شده است.

سیدحسن جلایر با ذکر خاطره‌ای از فیلم سینمایی «سفیر» گفت: این فیلم همه‌اش خاطره است یادم می‌آید هر روز تعدادی گله گوسفند اجاره کرده بودیم که هر گله ۱۵۰ راس گوسفند داشت و در سکانسی که می‌خواستیم ورود قیس را بگیریم نیاز به یک گله گوسفند بیشتری داشتیم. یک روز بر حسب اتفاق سر فیلمبرداری رفته بودم، نزدیک عصر بود متوجه شدم چوپان گوسفندها با دستش قاب می‌بندد و دائم قاب را عوض می‌کند و به آفتاب نگاه می‌کند و به یکباره گله را از جایی که باید می‌ایستاد حرکت داد.

وی ادامه داد: زنده یاد فریبرز صالح به دنبال او دوید و گفت چه کسی گفت این کار را انجام بدهی، چرا این کار را کردی و جای گله گوسفندان را تغییر دادی و چوپان گفت به دلیل آنکه خورشید در حال غروب کردن است و الان زمان مناسبی برای فیلمبرداری نیست. از او پرسیدیم تو از کجا میدانی و او گفت من هر روز پشت سر فیلمبردار شما می‌ایستادم و دیدم چگونه قاب می‌گیرد و درست در زمان غروب فیلمبرداری را قطع می‌کرد از او سوال کردم برای من توضیح داده است و منم یاد گرفتم. این خاطره‌ای است که هیچ وقت از یادم نمی‌رود و همیشه وقتی یاد فیلم «سفیر» می‌افتم صورت آن چوپان جلوی چشمم است.

وی درباره انتخاب فرامرز قریبیان نیز گفت: از ابتدا انتخاب اولمان برای نقش قیس، فرامرز قریبیان بود و به نظرم اصلح‌ترین انتخاب بود.

تهیه کننده «سفیر» درباره دستمزد بازیگران فیلم نیز مطرح کرد: قرار بود فیلمبرداری ظرف مدت زمان سه ماه تمام شود و فرامرز قریبیان ۸۰ هزار تومان دستمزد گرفت اما به دلیل طولانی شدن زمان فیلمبرداری گروه بازیگران سه بار دستمزد گرفتند؛ یعنی فرامرز قریبیان برای سفیر ۲۴۰ هزار تومان دستمزد گرفت.

وی گفت: در نظر داشته باشید که خدا همه چیز را می‌بیند بنابراین خودتان باشید و برای خودتان کار کنید. برای چیزی که مهم است کار کنید اما تصور نکنید فقط آنچه که شما فکر می‌کنید درست است. شما باید نزد خداوند متعال راز و نیاز کنید و از او بخواهید که «خدایا کاری کن که من جز برای تو نگویم، جز برای تو ننویسم و جز برای تو کاری انجام ندهم». شخصیتی که خدا به شما داده است، خرج یک سری آدم‌های سطح پایین نکنید و بدانید هنر بزرگ‌تر از آن است که با آن بازی شود و توجه جدی داشته باشید که هنرفروش هنرمند نیست با هنر بازی و داد و ستد نکنید، هنر را ببینید با هنر بیندیشید و با هنر کار انجام دهید تا به هدف اصلی‌تان برسید.

بازیگرانی همچون فرامرز قریبیان، عزت‌الله مقبلی، جلال پیشواییان، کاظم افرندنیا، محمدتقی کهنمویی و … در «سفیر» نقش آفرینی کرده‌اند.

در خلاصه داستان فیلم «سفیر» آمده است: «قیس بن مسهر با نامه‌ای از سوی حسین بن علی برای سلیمان بن صرد خزاعی راهی کوفه می‌شود که در راه توسط ماموران ابن زیاد والی کوفه دستگیر و به زندان می‌افتد. در زندان به وی گفته می‌شود که در صورت سخنرانی علیه حسین بن علی از زندان آزاد خواهد شد، وی با پذیرفتن این شرط به روی منبر رفته اما علیه یزید سخنرانی می‌کند. پس از این سخنرانی قیس به دستور ابن زیاد کشته می‌شود.»

رسانه سینمای خانگی- کدام فیلم‌های سینمایی مهمان تلویزیون می‌شوند؟

فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی مختلفی پنج‌شنبه و جمعه 29 و 30 تیر روی آنتن شبکه‌های سیما می‌رود.

به گزارش سینمای خانگی از فارس، فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی «من دنیل بلیک هستم»، «خلبان»، «میراث یک پدر»، «نگهبان شب»، «سفیر»، «مردی از جنس بلور»، «مظنون»، «اولین تکیه گاه»، «یک جای معمولی»، «تیل»، «لبه پرتگاه»، «سامی»، «فیلشاه»، «دختر عزیزم»، «ضارب»، «پایان راه»، «آبی بیکران»، «سفر اولین مردان در کره ماه»، «حس ششم»، «گیتا»، «شاهد نامرئی»، «جانگ ای»، «آسمان خراش جهنمی»، «نفس بکش»، «اینجا چراغی روشن است»، «شک معقول»، «سرزمین هیچکس»، «توری و لوکیتا» و «سی و سه روز» امروز و فردا پنج‌شنبه و جمعه از شبکه‌های سیما روی آنتن می‌روند. 

«نگهبان شب»، «یک جای معمولی»، «تیل»، «دختر عزیزم» و «جانگ ای» فیلم های جدیدی هستند که این هفته از قاب شبکه‌های سیما تماشایی می‌شوند. در ادامه با جزئیات ساعات پخش فیلم‌های سینمایی تلویزیون در روزهای 29 و 30 تیر همراه باشید.

شبکه یک سیما

فیلم سینمایی «من دنیل بلیک هستم» به کارگردانی کن لوچ پنج‌شنبه، ۲۹ تیر ماه ساعت ۲۳ و ۱۵ دقیقه از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.

فیلم با بازی دیو جانز، هیلی اسکوایرز و شارون پرسی، داستان یک کارگر است که بعد از یک حمله‌ قلبی توسط دکترش از کار کردن منع می‌شود و حالا باید از دولت مستمری بیکاری دریافت کند اما بوروکراسی پیش رو، دریافت این مستمری را تا حد رسیدن به نقطه بی‌بازگشت به تاخیر می‌اندازد. دنیل بلیک همچنین در طی ماه‌های بیکاری و بی‌پولی‌اش با خانواده‌ای تنها که دچار بحران مشابهی هستند آشنا می‌شود.

فیلم سینمایی «خلبان» به کارگردانی جمال شورجه جمعه، ۳۰ تیر ماه ساعت ۱۶ پخش خواهد شد.

در این فیلم خواهید دید: بغداد با دعوت از خبرنگاران خارجی و مشهورترین آنها بلومی به عنوان خبرنگار مستقل خارجی و همچنین با استخدام یکی از مسؤولان خبری غربی با نام داوید در روزهای پیش از برگزاری کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد تبلیغات گسترده‌ای را به منظور امن نشان دادن محل برگزاری کنفرانس در بغداد به راه می‌اندازد.

علی دهکردی، جعفر دهقان، نگین صدق گویا، اصغر محبی، هوشنگ توکلی، علی رامز، زهره صفوی، فرامرز شهنی، امیر معاون زاده و احمد جوهری در فیلم سینمایی «خلبان» هنرنمایی کرده اند.

شبکه دو سیما

فیلم سینمایی «میراث یک پدر» به کارگردانی جیسون مَک جمعه ساعت ۰۰ و ۱۵ دقیقه بامداد از شبکه دو سیما پخش می‌شود.

داستان این فیلم با بازی توبین بل، جیسون مک، ربکا رابلز، مایکل آرون میلیگان و گریگوری، درباره سارقی جوان است که در حالی که تیر خورده و زخمی است شتابان خود را به کلبه ای در جنگل می رساند. در این کلبه پیرمردی تنها زندگی می کند که دو سال پیش همسرش را از دست داده، هر چند در ابتدای ورودِ سارق، میان آن دو جدال هایی رخ می دهد اما در نهایت هر دو با ضمیرِ قلبِ یکدیگر مواجه می شوند و از درد هایشان سخن می‌گویند.

فیلم سینمایی جدید «نگهبان شب» به کارگردانی دونگ هون پارک جمعه ساعت ۱۷ و ۱۵ دقیقه پخش خواهد شد.

داستان این فیلم با بازی چوی مین، سیک کیم دانگ و پارک بیونگ، درباره جی وو پسر نوجوانی است که در خانواده ای فقیر متولد شده و با بورسیه ای تحصیلی وارد کالجی شده که تمام دانش اموزان آن از خانواده های ثروتمند هستند. جی وو در درس ریاضی بسیار ضعیف است و معلم ریاضی، مدام او را تحقیر می کند. در اثر یک اتفاق جی وو متوجه می شود سرایدار مدرسه، هاک سانگ که مردی گوشه گیر و بداخلاق است در ریاضیات مهارت دارد بنابراین از او می خواهد که به وی کمک کند. هاک سانگ در ابتدا نمی‌پذیرد.

فیلم سینمایی «سفیر» به کارگردانی فریبرز صالح جمعه ساعت ۲۳ و ۴۵ دقیقه پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: قیس ابن مسهر، نماینده امام حسین(ع) با نامه‌ای برای سلیمان خزاعی به طرف کوفه می‌رود. در راه به‌ دست راهداران ابن زیاد والی کوفه دستگیر و به زندان می‌افتد. قیس قبل از دستگیری نامه را از بین می‌برد و در زندان زندانیان را بر ضد زندانبان می‌شوراند. حسین‌بن نمیر فرمانده راهداران، قیس را به زندان ابن‌زیاد در کوفه منتقل می‌کند.

در این فیلم فرامرز قریبیان، عزت‌الله مقبلی و جلال پیشواییان نقش‌آفرینی کرده‌اند.

شبکه سه سیما

فیلم سینمایی «مردی از جنس بلور» به کارگردانی سعید سهیلی امروز ساعت ۱۰ از شبکه سه سیما پخش می‌شود.

داستان فیلم درباره جوانی به نام کامران افشاری است که طی یک درگیری با ضربه های چاقو کشته می شود و رضا خدا مرادی، جوان بسیجی که قبلاً نیز با کامران درگیر شده بود به عنوان شروع کننده درگیری و قاتل به زندان می رود. طی محاکمه در دادگاه رضا بر خلاف نظر وکیلش اصرار دارد توضیح بدهد که طی درگیری کامران ضربه اول را به طور اتفاقی به خودش وارد کرده و از آن به بعد به دلیل موجی شدن نمی داند چه رخ داده و ضربه بعدی را چه کسی وارد کرده است.

مهتاب کرامتی و ابوالفضل پورعرب در فیلم سینمایی «مردی از جنس بلور» بازی کرده اند.

فیلم سینمایی «مظنون» به کارگردانی شین یان وون پنج‌شنبه شب ساعت ۲۴ پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی گونگ یو، یو دا این، پارک هی سون و جو سونگ ها خواهیم دید: جی دونگ چول مامور نظامی است که از کار خود استعفا کرده و به عنوان راننده تاکسی مشغول به کار است. او از کره شمالی به کره جنوبی مهاجرت کرده و به عنوان شهروند جنوبی زندگی می کند. جی دونگ در جنوب زندگی می کند زیرا قصد دارد به خاطر مرگ همسر و دخترش انتقام بگیرد. تا اینکه روزی که نزد رییس پارک می رود تا بتواند اطلاعاتی به دست بیاورد، رییس پارک توسط فردی ناشناس به قتل می رسد و جی دونگ به عنوان قاتل شناخته می شود.

فیلم تلویزیونی «اولین تکیه گاه» به کارگردانی قدرت الله صلح میرزایی جمعه ساعت ۱۰ به روی آنتن می‌رود.

داستان این فیلم درباره ریحانه زنی تنها است که شوهرش پس از هزینه فراوان فوت کرده و حالا او با پسرش در خانه ای کنار صاحبخانه اش زندگی می کند و برای گذراندن زندگی و تهیه خرج عمل چشم پسرش که در اثر تصادف چشمش آسیب دیده در یک کارخانه کار می کند و همزمان لباس عروس هم می دوزد. او از کارخانه اخراج می شود تا اینکه …

در این فیلم تلویزیونی لاله اسکندری، زنده یاد علی سلیمانی، مریم کاویانی، فریبا نادری، مهدی فقیه، حسن مهمانی و امین امامی بازی کرده اند.

فیلم سینمایی جدید «یک جای معمولی» به کارگردانی اوبرتو پازولینی جمعه ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی آشر دی سیلوا، کارول مور، کریس کوریگان، دانیل لامونت، آیلین اوهیگینز و ایوا موریس خواهید دید: جان کارگری شیشه پاک کن است که تنها ۳۴ سال دارد. او به سرطان پیشرفته مبتلا شده و تنها چند هفته زنده خواهد ماند. در این چند مدت باقیمانده تنها دغدغۀ جان سر و سامان دادن به اوضاع پسر خردسالش (مایکل) است. چون به تنهایی مایکل را بزرگ کرده است.

شبکه چهار سیما

فیلم سینمایی جدید «تیل» به کارگردانی چینونیه چوکو امشب ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه از شبکه چهار سیما روی آنتن می‌رود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی جیمی رنل، جالین هال و دانیل ددوایلر آمده است: مامی تیل، مادرسیاه پوستی است که با پسر چهارده ساله خود امت تیل، زندگی گرم و شیرینی دارد. امت برای دیدار با اقوام خود قرار است به می‌سی‌سی‌پی برود، مکانی که همچنان نژادپرستی علیه سیاه‌پوستان در جریان است. امت که روحیات شوخ‌طبعانه‌ای دارد در می‌سی‌سی‌پی با یک زن سفیدپوست شوخی می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود تا گروهی از سفیدپوستان نژادپرست او را از خانه اقوامش خارج کنند.

فیلم سینمایی «لبه پرتگاه» به کارگردانی ییمو ژانگ جمعه ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه روی آنتن می‌رود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی هواوی یو، ای ژانگ و هایلو کین آمده است: در دهه ۱۹۳۰ دولت دست نشانده ژاپن در منچوری حکومت می‌کند که مخالفان زیادی در بین مردم دارد. یک گروه از نیروهای کمونیست آموزش دیده در شوروی از طریق مرز این کشور با چین وارد چین می شوند تا با انجام یکسری عملیات خرابکارانه دولت را تضعیف کرده و دولت خود را بر سر کار بیاورند.

شبکه پنج سیما

فیلم سینمایی «سامی» به کارگردانی وینست کت سلوت امروز ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.

در این انیمیشن خواهید دید: روزی سامی با ری و دوستانش مشغول تفریح در ساحل هستند که چند صیاد آنها را صید می کنند و به آکواریوم می برند که پُر از گونه های مختلف موجودات دریایی است. سامی با چند تا از ماهی ها دوست می شود که قصد فرار از آکواریوم را دارند.

انیمیشن سینمایی «فیلشاه» به کارگردانی هادی محمدیان جمعه ساعت ۹ پخش می‌شود.

در این فیلم خواهیم دید: در جنگلی در آفریقا رئیس قبیله فیل ها فرزند دارد می شود و نامش را شاد فیل می گذارند. او مانند پدرش شجاع و چابک نیست و دست و پا چلفتی است و اغلب به خاطر هیکلش باعث خراب کاری می شود تا اینکه عده ای به جنگل حمله می کنند و آنها را با خود برای پادشاه شهر سبا ابرهه می برد. دختری به نام مریم هم همراه آنها به سبا می رود که پدر بزرگش را که یک کشیش است به خاطر اینکه نمی خواهد در عبادتگاه ابرهه خدمت کند زندانی کرده اند.

فیلم سینمایی جدید «دختر عزیزم» به کارگردانی دان مانچینی جمعه ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی برد دوریف، زکری آرتور، تئو بریونز و الیویا الین لیند خواهیم دید: آماندا بیماری سرطان دارد و همسرش ری کوپر و دختر شریچل از او در بیمارستان نگهداری می کنند تا اینکه پزشک اعلام می کند یک دارو که متعلق به شرکت دارویی بایو پرایم به مدیریت سایمون کیلی است می تواند روند درمان را سریع تر کند ولی این دارو از بازار جمع می شود و ری با برنامه تلویزیونی کیلی تماس می گیرد.

شبکه نمایش

فیلم سینمایی «ضارب» به کارگردانی آلن دلون امشب ساعت ۱ بامداد از شبکه نمایش پخش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی آلن دلون، آن پاریو و فرانسوا پریه خواهیم دید: ژاک دارنی پس از تحمل هشت سال زندان به جرم سرقت الماس آزاد می شود. به محض آزادی او تحت محافظت رییس باندی که مقصر قتلی است که او متهم شده قرار می گیرد.

فیلم سینمایی «پایان راه» به کارگردانی دبرا گرانیک امروز ساعت ۱۱ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی توماسین مکنزی، بن فاستر و جفری ریفلارد در مورد ویل مردی میانسالی است که همراه دختر نوجوانش تام در جنگل زندگی می کنند. ویل از راه فروش داروهای اعصاب و افسردگی ای که به رایگان از دولت دریافت می کند هزینه های زندگی بدوی خودش و دخترش را در جنگل پرداخت می کند. بالاخره مامور دولتی آنها را پیدا می کند و پس از بررسی سلامت جسمی و عقلی هردو آنها را به مزرعه ای می فرستند تا در ازای خانه و غذا برای صاحب مزرعه کار کنند.

فیلم سینمایی «آبی بیکران» به کارگردانی لوک بسون پنج شنبه ساعت ۱۳ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی ژان رنو، ژان مارک بار و روزانا آرکت، درباره ژاک و انزو دو دوست قدیمی است که دوران کودکی خود را با هم در جزیره ای یونانی سپری کرده اند و اکنون هر دو غواصانی حرفه ای هستند. انزو رکورددار جهان در غواصی بدون کپسول اکسیژن است.

فیلم سینمایی «سفر اولین مردان در کره ماه» به کارگردانی ناتان جوران امروز ساعت ۱۵ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی ادوارد جاد، مارتا هایر، لیونل جفریس و مایلز مالسون آمده است: گروهی از فضانوردان سوار بر یک سفینه فضایی بر روی کره ماه فرود می‌آیند و فکر می کنند که دستاوردی بزرگ را به نام خود ثبت کرده‌اند البته شادمانی آنها رنگ می‌بازد.

فیلم سینمایی «حس ششم» به کارگردانی نایت شیامالان امروز ساعت ۱۷ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی بروس ویلیس، هیلی جوئل اوسمنت و تونی کولت، داستان یک روانشناس کودکان به نام مالکوم کرو را روایت می کند که سعی در بهبود وضعیت یک کودک دارد. این پسر کوچک که نامش کول است ارواح را می بیند و از این موضوع می ترسد. کرو با او دوست می شود.

فیلم سینمایی «گیتا» به کارگردانی مسعود مددی امشب ساعت ۱۹ پخش می‌شود.

داستان این فیلم درباره گیتا مادر متین است که به او دلبستگی زیادی دارد. پس از حادثه‌ای که برای متین پیش می‌آید گیتا تلاش می‌کند تا با این موضوع کنار بیاید اما با گذر زمان متوجه واقعیت‌های جدیدی می‌شود.

مریلا زارعی، حمیدرضا آذرنگ، سارا بهرامی، بهناز جعفری، نادر فلاح، یلدا قشقایی، کتایون سالکی، محمدحسین محمدیان و رامین افشاری در فیلم سینمایی «گیتا» هنرنمایی کرده اند.

فیلم سینمایی «شاهد نامرئی» به کارگردانی استفانو موردینی پنج شنبه ساعت ۲۱ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم با بازی ریکاردو اسکاماریکو، ماریون لئون و فابریزیو بنتیگولیو آمده است: آدریانا مردی جوان و موفق به دنبال گرفتن یک قرار مهم است که می تواند شرایط کاری اش را دگرگون کند. او در یکی از روزها به همراه لائورا طراح پروژه که زنی جوان است به منطقه ای جنگلی برای بازدید و عکاسی رفته اند که ناگهان در جاده با یک ماشین تصادف می کنند و موجب مرگ راننده آن که پسر جوانی به نام دانیله است، می شوند.

فیلم سینمایی جدید «جانگ ای» به کارگردانی یون سانگ هو امشب ساعت ۲۳ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم با بازی ریو کیونگ سو، یون سانگ هو، کانگ سو یون و کیم هیون جو آمده است: تغییرات آب و هوایی در قرن بیست‌ و دو باعث شده این سیاره غیر قابل سکونت شود و انسان ها در پناهگاه زندگی کنند. جنگی در پناهگاه رخ می دهد. جانگ یی، رهبر نیروهای متحد است و سوژه آزمایش شبیه سازی مغز می شود که کلید بالقوه برای پیروزی در جنگ است.

فیلم سینمایی «آسمان خراش جهنمی» به کارگردانی جان گیلرمین جمعه ساعت ۱ بامداد پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی استیو مک‌کوئین، پل نیومن، ویلیام هولدن، فی داناوی، سوزان بلکلی و فرد آستر خواهید دید: داگ رابرتس طراح و آرشیتکت یک آسمان خراش شیشه ای که بلندترین ساختمان دنیا با ۱۳۸ طبقه است، برای مراسم افتتاحیه ساختمان وارد سن فرانسیسکو می شود. او پس از صحبت با معمار آسمان خراش متوجه می شود داماد معمار برای کاهش هزینه ها از سیم‌های نامرغوب در سیم‌کشی ساختمان استفاده کرده است.

فیلم سینمایی «نفس بکش» به کارگردانی اندی سرکیس جمعه ساعت ۱۵ پخش می‌شود.

این فیلم، با بازی اندرو گارفیلد، کلاری فوی و هوگ بُن ویل، برداشتی واقعی از زندگی رابین کاواندیس است که طی سفری به آفریقا دچار ویروس فلج اطفال شده و قادر به حرکت و نفس کشیدن نیست و به کمک دستگاه تنفس مصنوعی و در بیمارستان به زندگی ادامه می دهد. دایانا همسرش بعد از زایمان او را به بیمارستانی در انگلیس منتقل می کند و با تمام وجود از او مراقبت کرده و به او روحیه ادامه به زندگی می‌دهد.

فیلم سینمایی «اینجا چراغی روشن است» به کارگردانی سیدرضا میرکریمی جمعه ساعت ۱۹ پخش می‌شود.

در این فیلم خواهید دید: قدرت، جوان عقب‌مانده و ساده‌دلی است که همراه با متولی امام‌زاده ای واقع در یک روستا زندگی می‌کند. متولی از اینکه مردم روستا نسبت به امام‌زاده بی‌اعتنا هستند، ناراحت است و آن را به کم‌ ایمانی مردم نسبت می‌دهد اما مردم معتقدند امام‌زاده تا حال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر می‌رود و با توجه به اینکه هیچ کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امام‌زاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود می‌گذارد که …

حبیب رضایی، سعید پورصمیمی و مریم بوبانی در این فیلم نقش آفرینی کرده اند.

فیلم سینمایی «شک معقول» به کارگردانی پیتر هاویت جمعه ساعت ۲۱ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی دامینیک کوپر، سامویل جکسون و گلوریا ریبن آمده است: میچ بروکدن وکیلی که در کارش موفق است ناخواسته درگیر ماجرای یک سانحه تصادف با ماشین خود می‌شود و به علت ترس فراوان از محل حادثه می‌گریزد اما با وقوع اتفاقات گوناگون و دستگیری شخصی به‌ نام دیویس ماجرا طور دیگری پیش می‌رود و …

فیلم سینمایی «سرزمین هیچ کس» به کارگردانی پیتر ورنر جمعه ساعت ۲۳ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی چارلی شین، دی بی سویینی و رندی کواید؛ درباره بنجی تیلور پلیسی است که مخفیانه وارد یک گروه سارق اتومبیل به رهبری تد واریک می‌شود. او به شیوه زندگی و هیجان آنها علاقه‌مند شده.

شبکه افق

فیلم سینمایی «توری و لوکیتا» به کارگردانی لوک و ژان پیر داردین جمعه ساعت ۱۰ از شبکه افق پخش خواهد شد.

در این فیلم با بازی پابلو شیلز، جولی امبوندو و آلبان اوکاج خواهید دید: لوکیتا به امید زندگی بهتر با خطرات بسیاری نهایتا می تواند با کمک قاچاقچیان به بلژیک مهاجرت کند. او ابتدا گمان می کند به محض رسیدن به بلژیک و پیدا کردن کار زندگی خوبی خواهد داشت و برای خانواده خود در آفریقا نیز می تواند پول بفرستد اما این تصویر از دور خوش است و پس از رسیدن به بلژیک او در خطر دیپورت شدن است و او قادر به گرفتن اقامت نیست.

فیلم سینمایی «سی و سه روز» به کارگردانی جمال شورجه جمعه ساعت ۱۷ پخش خواهد شد.

«سی و سه روز» با بازی پیر داغر، باسم مغنیه، یوسف الخال، کارمن لبوس، نسرین طافش، کنیدا علوش و دارین حمزه؛ روایتی واقعی از مقاومت یک روستای مجاور با اسرائیل است که از حمله اسرائیلی ها به دیگر جناح‌های مقاومت جلوگیری می‌کند و فیلم عروسی یک زوج را در روستایی مرزی روایت می کند که همزمان می شود با حضور دو افسر اسرائیلی در خاک لبنان و اسارت آنان به دست جوانان این کشور. جنگ پیش بینی شده اسرائیل علیه لبنان با این اتفاق زودتر از موعد مقرر آغاز می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- نظر صریح احمد نجفی درباره مسعود کیمیایی

بازیگر فیلم سینمایی «دندان مار» گفت: مسعود کیمیایی می‌توانست (همچنان که هنوز هم در این سن می‌تواند)، پدیده باشد اما در ۱۵ سال اخیر گرفتار حواشی‌ای شده که او را از خودش دور کرده است.

به گزارش سینمای خانگی، احمد نجفی در گفت وگو با ایرنا، در توضیح نحوه ورودش به دنیای بازیگری، بیان‌داشت: ورود من به عرصه بازیگری بیش از هرچیز شانس بود؛ این که من با کیمیایی در استودیو میثاقیه آشنا شدم؛ دوستی داشتم که آنجا کار می کرد و این واسطه شروع همکاری و مقدمه یک کار تولیدی بود که پس از آن با روند پیچیده ای وارد بازیگری و همکاری با آقای کیمیایی شدم.

بازیگر فیلم سینمایی سگ‌کشی (بهرام بیضایی ۱۳۷۹) افزود: البته تجربه این را داشتم که بدانم سینما چیست چون تجربه داشتم و دستیاری و کار تولید کرده بودم (البته نه این که بدانم بازیگری چیست چون این دو مقوله با هم فرق دارند) اما زیاد علاقه ای به بازیگری نداشتم و به کار تولید علاقمند بودم و هنوز هم این علاقه را بیشتر دارم. قبل از انقلاب با کیمیایی آشنا شدم و من را وارد این زمینه کرد.

نجفی ادامه داد: شناخت من از کیمیایی صحبت از ۴۸ سال آشنایی است؛ قبل از انقلاب و قبل از این که وارد بازیگری سینما شوم سر فیلم سینمایی غزل (مسعود کیمیایی ۱۳۵۵) با ایشان کار کرده بودم و در کار تولیدی حضور داشتم.

بازیگر فیلم سینمایی دندان مار (مسعود کیمیایی ۱۳۶۸) در توضیح این مطلب که روند کاری و تولید اثر کیمیایی در طی چند دهه فیلمسازی چگونه بوده است، اظهار داشت: کیمیایی روابط متفاوتی داشت و در آن سالها بر اساس رفاقت با آدم ها کار می کرد سالها با نعمت حقیقی، اسفندیار منفردزاده، فرامرز قریبیان و بهروز وثوقی کار می کرد؛ این بحث رفاقت بود که باعث می شد کیمیایی مدام با اسامی مشخصی کار کند و بیش از این که این آدم ها تیم تولیدش باشند رفیق هم بودند. آن زمان رفاقت معنای دیگری داشت و امروز معنا و مفهوم رفاقت مادی شده است. حتی امروز هم که این گونه شده باید گفت استفاده از همدیگر اشکالی ندارد تا زمانی که به سواستفاده نرسد.

نجفی در پاسخ به این سوال که آیا آثار متاخر کیمیایی را می پسندد، گفت: بسیاری اش را خیر. چون فیلم های قدیمی اش را دوست دارم. کیمیایی می توانست (همچنان که هنوز هم در این سن می تواند)، پدیده ای باشد.

وی افزود: کیمیایی بسیار فرد جذاب و نویسنده ای خوب اما یکمقدار بی حوصله است. همین.

بازیگر مجموعه تلویزیونی ولایت عشق (مهدی فخیم زاده ۱۳۷٩) در توضیح چرایی از دست دادن علاقه اش به تولیدات متاخر کیمیایی عنوان کرد: ذاتی که قبلا در کیمیایی و کلامش بود دیگر نیست. امروز او از فولکلور و پتانسیل عظیمی که از تجربه و ادبیات قدیم داشت و در آثارش از آن استفاده می کرد دور شده است.

این هنرپیشه پیشکسوت خاطرنشان کرد: این که اثری متاثر از ۵۰ سال پیش باشد ایرادی ندارد مهم این است که صاحب اثر تا چه اندازه خودش را با آن نگاه به این دوره نزدیک کرده و ضعف کیمیایی این است که به این دوره نزدیک نشده. این عقیده ام است و گهگاهی که او را دیده ام این را گفته ام که حیف است چون او بسیار آدم با استعدادی است. موزیسین خوب، نویسنده خوب اما در ۱۵ سال اخیر گرفتار من خوبم و او بد است و نقدنویسی و مسائلی از این دست شده و این حواشی او را از خودش دور کرده است.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه علوی (حسن هدایت ۱۳۸۶) تصریح کرد: مسعود کیمیایی آدم پرشروشوری است؛ آدم گوشه نشین و آرام و در خلوت و عزلت نیست؛ او همیشه در بطن کارهاست به خصوص قبل از انقلاب تبحری در ورود به سینما داشت نه به عنوان کارگردان بلکه کلا در ورود به مسائل سینمایی؛ موضوعی که امروز کمتر دیده می شود و بیشتر درددل می کند.

نجفی در پاسخ به این پرسش که آیا خاطره ای جذاب از این همکاری ها دارد، گفت: در سینما شما با صدها نفر در طول زندگیتان روبرو می شوید و هرکدام یک خاطره است که برخی بسیار زیباست اما گفت وگو پذیر نیست چون ممکن است مسائل خصوصی فرد را دربربگیرد. خاطرات خوبی از ملاقلی پور، بیضایی، کیمیایی و برخی دیگر از دوستان به عنوان تهیه کننده و بازیگر دارم چون رابطه م صمیمی و خصوصی بوده است. من با این آدم ها زندگی کردم و به آنها احترام می گذارم اما لزوما خاطراتمان قابل گفت وگو نیست.

خروج از نسخه موبایل