رسانه سینمای خانگی- «قاتل و وحشی» بالاخره اکران خواهد شد؟

معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی تاکید کرد: اتفاق جدیدی برای فیلم «قاتل و وحشی» حمید نعمت‌الله رخ نداده و این فیلم فقط پروانه نمایش برای خارج از کشور دارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در بخش صدور پروانه نمایش سازمان سینمایی درج شده که روز گذشته، به تاریخ ۲۰ تیرماه پروانه نمایش فیلم «قاتل و وحشی» صادر شده است و این گمانه‌زنی به وجود آمد که مشکل نمایش آخرین ساخته حمید نعمت‌الله که بیشتر به‌خاطر سر تراشیده بازیگر نقش اصلی (لیلا حاتمی) است برطرف شده؛ اما معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی این موضوع را رد می‌کند.

حبیب ایل‌بیگی در گفت‌وگویی با ایسنا با اشاره به اعلام سال گذشته سازمان سینمایی درباره صدور پروانه نمایش «قاتل و وحشی» برای خارج از کشور بیان کرد: سال قبل در شورای پروانه نمایش با نمایش این فیلم در خارج از کشور موافقت شده بود اما روال اداری آن برای ثبت در سامانه تکمیل نشده بود که این کار به تازگی انجام شده و الان همان موافقت‌ سال قبل در قالب صدور مجوز اعلام و در سایت درج شده است.

او با رد کردن خبرهایی که درباره برطرف شدن مسئله فیلم برای نمایش در ایران منتشر می‌شود، تاکید کرد: در پروانه نمایش فیلم «قاتل و وحشی» قید شده که این پروانه فقط برای نمایش خارج از کشور صادر شده است.  

حمید نعمت‌الله اواخر تابستان سال ۱۳۹۸ فیلم «قاتل و وحشی» را کلید زد و با وجود دو بار متقاضی شدن در جشنواره فیلم فجر هر بار به دلیلی موفق به رونمایی از فیلمش نشد.

در خلاصه داستان «قاتل و وحشی»  آمده است:  «”زیبا” مهیای عروسی دخترش می‌شود که به‌طور اتفاقی اسیر یک باند گانگستری مخوف می‌شود. او سعی می‌کند از این بند خود را رها کند. وقت زیادی ندارد، چون دخترش نیز بی‌خبر از همه‌چیز عازم همان‌جاست و این اتفاقی است که نباید بیفتد. “زیبا” برای نجات خود و دخترش می‌جنگد».

لیلا حاتمی، امین حیایی، شهرام حقیقت‌دوست، ستاره اسکندری، عزت‌الله رمضانی‌فر، شهرام قائدی، علی اعلائی و سام‌ نوری از جمله بازیگران این فیلم هستند.

رسانه سینمای خانگی- انتظار «بی‌مادر» به سر رسید

فیلم سینمایی «بی‌مادر» به زودی اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در جلسه روز یکشنبه، ۱۸ تیرماه شورای صنفی نمایش قرارداد سرگروهی فیلم «بی‌مادر» ثبت شد.

 ‌قرارداد سرگروهی این فیلم به کارگردانی سیدمرتضی فاطمی و تهیه‌کنندگی محمدرضا مصباح توسط دفتر پخش «بهمن سبز» در گروه سینمایی پردیس آزادی ثبت شده است.

امیر آقایی، میترا حجار، پژمان جمشیدی، پردیس پورعابدینی، علی اوجی، سارا محمدی، بیتا عزیزاوقلو، شیرین ضابطیان و فاطمه میرزایی ترکیب کامل بازیگران این فیلم را تشکیل می‌دهند.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: “انسان چیزی به دست نمی‌آورد، مگر چیزهایی از دست بدهد…” 

«بی‌مادر» نخستین ساخته سینمایی سیدمرتضی فاطمی در مقام کارگردانی است که در چهلمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۴۰۰ رونمایی شد.

رسانه سینمای خانگی- ویژگی مشترک همه زنان فیلمساز چیست؟

مریم بحرالعلومی که با فیلم «شهربانو» در نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا حضور دارد، می‌گوید: زیست زنانه از نگاه یک فیلمساز زن موشکافانه‌تر و واقعی‌تر به‌تصویر کشیده می‌شود و این ارتباطی به نگاه فمینیستی ندارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مریم بحرالعلومی، کارگردان فیلم «شهربانو» به‌بهانه برگزاری نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا به ‌تشریح ویژگی‌های فیلمسازی توسط زنان پرداخت و با بیان اینکه «نباید در خلق آثار هنری جنسیت افراد را مد نظر قرار داد» گفت: البته فیلمسازان زن در آثار به جزئیات، روابط و شخصیت‌ها که بنیان فیلمنامه در آثار نمایشی را شامل می‌شود، توجه بیشتری دارند. همچنین به‌خاطر عواطفی که زنان دارند سینمای زنان به‌لحاظ حسی شاید هم‌ذات‌پندارانه‌تر و احساس‌برانگیزانه‌تر از سینمای مردانه باشد.

او درباره نگاهی که در سینما دنبال کرده است، افزود: من سینمای اجتماعی زنان را باتوجه به علاقه و دغدغه‌های شخصی دنبال کرده‌ام و به معضلات اجتماعی که گریبان‌گیر زنان و خانواده‌ها هست، واکنش بیشتری داشته‌ام و فیلم‌هایی هم که کارگردانی کرده‌ام عمدتا پیرامون همین موضوعات بوده و می‌توان گفت درباره چالش‌هایی بوده که زنان با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند.  

بحرالعلومی درباره ادامه مسیر فیلمسازی خود بیان کرد: طبیعتا چون شخصا دغدغه‌مند پرداختن به مسائل زنان هستم علاقه‌ دارم ادامه مسیر فیلمسازی‌ام را در همین فضا سپری کنم تا به‌نوعی ادای دین به زنانی سرزمینم کرده باشم که در روزگار گذشته، حال و آینده باوجود معضلات و مشکلات اجتماعی و چالش‌ها اما در خانواده‌ها زیستی قدرت‌مند دارند و به پیش می‌روند.  

این فیلمساز شناخت زنان از جنس خودشان را نسبت به فیلمسازان مرد کامل‌تر دانست و با بیان اینکه علم روانشناسی و جامعه‌شناسی تاییدکننده این نظریه است، گفت: طبیعی است که زیست زنانه از نگاه یک فیلمساز زن خیلی موشکافانه‌تر و واقعی‌تر به‌تصویر کشیده می‌شود؛ البته که این موضوع هیچ ارتباطی با نگاه فمینیستی ندارد هرچند در موارد بسیاری فیلمسازان مرد در پرداختن به مسائل زنان موفق عمل کرده‌اند.  

او تاکید کرد: به‌نظر می‌رسد سینمای زنانه می‌تواند در پرداخت به فیلم‌هایی که زنان و خانواده محور آن هستند، موفق‌تر عمل کند. «شهربانو» فیلم دوم من است که ابتدای سال ۱۳۹۹ به‌تولید رسید و در جشنواره‌های بین‌المللی متعددی حضور داشته و جوایز زیادی هم دریافت کرده است. در جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و جشنواره فیلم شهر نیز حضور داشت. این فیلم به نظرم در حوزه اجتماعی موفق بوده و خودم آن را دوست دارم. با شخصیت شهربانو به‌عنوان یک مادر مدت‌های طولانی زندگی کردم و از پرداخت شخصیت تا برای به‌روی پرده رفتن آن مرارت‌های بسیاری کشیدم.  

بحرالعلومی درباره فضایی که در جشنواره بین‌المللی حوا برای دیده شدن فیلمش فراهم شده است، گفت: نمایش این فیلم در جشنواره برایم جای خوشحالی دارد چراکه «شهربانو» به یکی از مهم‌ترین معضلات زنانه و مادرانه می‌پردازد و حضور آن در جشنواره‌ای که مشخصا درباره زن و خانواده است می‌تواند یک اتفاق خوب باشد تا بیشتر درباره این معضل گفته شود.  

کارگردان «شهربانو» ادامه داد: اینکه یک جشنواره به طور مشخص با موضوع و محوریت زن و خانواده و با نگاه ویژه به فیلمسازان زن شروع‌ به کار کرده، برای من جالب است چرا که تعداد فیلمسازان زن ما زیاد نیست اما همین افراد قطعا دلگرم خواهند شد تا ما بتوانیم آثار این حوزه را به‌ نوعی از داخل کشورمان در رقابت و در معرض توجه قرار دهیم.

او اکران آثار جشنواره در سطح استان‌ها را یک اتفاق قابل توجه برای سینمای ایران دانست و ادامه داد: این مسئله مخصوصا برای شهربانو که در اکران آنلاین بوده و به ‌دلیل کرونا فرصت اکران در سینما را نداشت، یک اتفاق خوب خواهد بود تا مردم در استان‌های دیگر هم بتوانند پای این فیلم بنشینند. امیدوارم جشنواره حوا استمرار داشته باشد و آثار چالش‌برانگیز و دغدغه‌مند درباره زنان را میزبانی کند.  

بحرالعلومی تاکنون فیلم‌های «پاسیو»، «شهربانو» و «قطع فوری» را کارگردانی کرده است. در «شهربانو» فرشته صدرعرفایی، بهناز جعفری، گلاره عباسی، یوسف تیموری، بهرنگ علوی، سامان صفاری و مه‌لقا باقری بازی کرده‌اند.

رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران وام‌‌دار مادرهایی که همیشه درخشیدند

سینمای ایران اگرچه همچنان از برکت حضور بزرگان و هنرمندانی بهره می‌برد که عمر گرانقدر خود را صرف اعتلای این هنر کرده‌ و قاب‌های ماندگاری را پیش چشم تماشاگرانشان خلق کرده‌اند، اما سوگ فقدان هنرمندانی شریف را که نام‌شان بر حافظه جمعی ما حک شده است، از یاد نمی‌برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا با محوریت موضوع زن و خانواده و بازتعریف موقعیت و جایگاه زنان در جامعه و نقش تاثیرگذار سینما در تحکیم بنیان خانواده شاید بهانه خوبی باشد تا مروری بر کارنامه درخشان بازیگران فقیدی داشته باشیم که مادرانگی و اقتدار زنانه را در قاب سینما و حقیقت زندگی زیسته‌اند.

رقیه چهره آزاد/ مادر

رُقیه چـِهره‌آزاد با نام اصلی رقیه فخرالملوک توکلی از همان کودکی به بازیگری علاقه داشت تا جایی که در سنین کودکی برای فامیل و آشنا نمایش اجرا می‌کرد، وقتی ۱۹ ساله شد و دیپلمش را گرفت توانست به گروه تئاتر حرفه‌ای جامعه باربد که زیر نظر اسماعیل مهرتاش بود، بپیوندد. در ۲۴ سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفت و تئاتر را با نمایش تأثیر زن در جامعه آغاز کرد. سال ۱۳۴۴ در نمایش پهلوان اکبر می‌میرد نقش مادر را بازی کرد.

در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در ۸۱ سالگی به وی اعطا شد. در آن زمان او مسن‌ترین بازیگری بود که برندهٔ این جایزه شد. وی در طول حیات هنری خود در آثار مختلفی بازی کرده‌است که از آنها می‌توان به طوفان زندگی، سوته‌دلان، دستکش سفید، پریچهر، ارثیه، مادر، عروس، دلشدگان، الو! الو! من جوجوام و تهران روزگار نو اشاره کرد. چهره‌آزاد همچنین در مجموعه‌هایی تلویزیونی همچون آرایشگاه زیبا، هزاردستان و مزد ترس به ایفای نقش پرداخته‌است. هنگام درگذشت رقیه چهره‌آزاد در 10 دی ماه 1373؛ روزنامه‌ها، نقل قولی از نقش غلامرضا (اکبر عبدی) را در فیلم مادر، تیتر کردند: «مادر مرد. از بس که جان ندارد.»

حمیده خیرآبادی/ پدرسالار

تا مدت‌ها جنس دیالوگ‌گویی‌های او در سریال‌های تلویزیونی تبدیل به ضرب‌المثل و نمادی از مادرانگی‌ها میان اعضای یک خانواده معمولی بود. حمیده خیرآبادی را که مادر ثریا قاسمی دیگر بازیگر دوست‌داشتی سینما و تلویزیون محسوب می‌شود، آنقدر در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف در مقام مادر دیدیم که برای خیلی از ما، تعریف مادر و مادرانگی، منطبق بر شمایل دوست‌داشتنی او بود.

در میان آثار خاطره‌سازی که از حمیده خیرآبادی به یادگار مانده است، قطعا می‌توان جایگاه ویژه‌ای برای «پدرسالار» قائل شد. حضور درخشان خیرآبادی در کنار زنده‌یاد محمدعلی کشاورز در نقش اسدالله‌خان هنوز هم برای نسل دهه ۶۰ و ۷۰ یک خاطره فراموش‌نشدنی است.

خیرآبادی حضورهای خاطره‌سازی دیگری همچون فیلم «کلاه‌قرمزی و پسرخاله» و یا سریال محبوب‌ «خانه سبز» را هم در کارنامه خود دارد.

حمیده خیرآبادی ۳۱ فروردین ۱۳۸۹ در سن ۸۵ سالگی دارفانی را وداع گفت.

شهلا ریاحی/ دلشدگان

قدرت‌الزمان وفادوست معروف به شهلا ریاحی، زادهٔ ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران است. او هنرپیشه سینما، تئاتر و تلویزیون بود که با ساخت فیلم مرجان، نخستین کارگردان زنِ سینمای ایران لقب گرفت.

او سینمای حرفه‌ای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خواب‌های طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد. با رکود کار تئاتر، ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد. وی گوینده رادیو و تلویزیون و مجری برنامه‌های کودک نیز بود.

ریاحی در بیش از 70 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است که از آن میان می توان به گلنار، در مسیر تندباد، دو فیلم با یک بلیت، دلشدگان، حکیم باشی، سراب، عروسی خون و بسیاری از فیلم های دیگر اشاره کرد. وی همچنین در دهها سریال تلویزیونی و نمایش، ایفای نقش کرده است. شهلا ریاحی که به علت بیماری حدود ۱۰ ماه در بیمارستان بستری بود و زندگی نباتی داشت، شامگاه ۱۰ دی ۱۳۹۸ درگذشت.

جمیله شیخی/ کاغذ بی خط

جمیله شیخی زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹، او در ابتدا از شاگردان کلاس آواز فاخره صبا بود که سپس صبا وی را به شاهین سرکیسیان معرفی می‌کند و سپس نزد استادان دیگر تئاتر به آموختن و تمرین تئاتر مشغول شد و اولین فعالیت حرفه ای خود را در سال ۱۳۳۶ با نمایش «پدر» آغاز کرد تا اینکه به استخدام رسمی «اداره تئاتر» درآمد. او برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از دهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مسافران ساخته بهرام بیضایی و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم لیلا به کارگردانی داریوش مهرجویی شده است. او همچنین در آثار درخشانی همچون کاغذ بی خط، پرنده کوچک خوشبختی، پاییزان، مسافران، ماه و خورشید و ده ها فیلم، سریال و تئاتر دیگر بازیگر کرده است. جمیله شیخی در روز چهارشنبه دوم خرداد ۱۳۸۰ در سن ۷۱ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در روز ۶ خرداد ۱۳۸۰ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

هما روستا/ از کرخه تا راین

آنقدر صدایش آرام بود و عمق نگاهش گیرا، که در هر پلانی که از یک فیلم یا سریال حضور پیدا می‌کرد می‌توانست همه نگاه‌ها را به سمت خود جلب کند. هما روستا که از چهره‌های برخاسته از صحنه تئاتر به حساب می‌آمد در ابتدای دهه ۵۰ مقابل دوربین حاضر شد و هم در سینما و هم در تلویزیون حضورهای خاطره‌سازی را رقم زد.

مخاطبان جوان‌تر سینما و تلویزیون شاید او را به‌واسطه حضور در سریال «ترانه مادری» به یاد داشته باشند اما حرفه‌ای‌ترها حتما درخشش او در فیلم «مسافران» بهرام بیضایی در آستانه دهه ۷۰ را فراموش نکرده‌اند.
یکی از حضورهای خاطره‌انگیز روستا در مقابل دوربین که هم در میان اهالی فن و هم در نگاه مخاطبان عام همچنان ماندگار به‌حساب می‌آید، ایفای نقش او در فیلم «از کرخه تا راین» بود. فیلمی از ابراهیم حاتمی‌کیا که روستا در آن نقش خواهر کاراکتر اصلی یعنی سعید را بازی می‌کرد و در آلمان قرار بود میزبان برادر مبتلا به سرطانش باشد.

هما روستا در چهارم مهرماه سال ۱۳۹۴ درست در روز تولد ۷۱ سالگی‌اش تسلیم عوارض بیماری سرطان شد و چشم از جهان فروبست.

پروین‌دخت یزدانیان/ قصه‌های مجید

هنوز با خبر درگذشت کیومرث پوراحمد، یکی از خاطره‌سازترین کارگردانان سینما و تلویزیون کنار نیامده‌ایم. کارگردانی که برای ساخت «قصه‌های مجید» وسواس بسیاری به‌خرج داد تا باورپذیرترین ترکیب بازیگران را گردهم بیاورد و نتیجه همین وسواس و سخت‌گیری برای انتخاب کاراکترهای اصلی، او را برای ایفای نقش «بی‌بی»‌ به مادرش رساند.

پروین‌دخت یزدانیان مادر کیومرث پوراحمد بود که با حضور در این سریال، چنان به کاراکتر «بی‌بی‌» جان بخشید که سال‌ها بعد این کاراکتر به سینما هم راه پیدا کرد و فیلم «مهریه بی‌بی» برمبنای آن در سینما ساخته شد.

وی بعدها در فیلم سینمایی «خواهران غریب» و یا سریال «سرنخ» هم در مقابل دوربین پسرش نقش‌آفرینی کرد و اما چندان علاقه‌ای به ایفای نقش در مقابل دوربین کارگردانان دیگر نداشت.

پروین‌دخت یزدانیان در پنجم فروردین‌ماه ۱۳۹۱ پس از دوره‌ای ابتلا به بیماری آلزایمر، دارفانی را وداع گفت.

فرخ‌لقا هوشمند/ مدرسه مادربزرگ‌ها

از دهه ۳۰ بازیگری در سینما را آغاز کرد و تنوع حضورش در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف از مجموعه فیلم‌های «صمد» تا «کوچک جنگلی» را دربر می‌گیرد. فرخ‌لقا هوشمند هم از آن بازیگران دوست‌داشتنی‌ای است که صرف تماشا صورت مهربانش با چشمانی که گویی همیشه در حال خنده بود، حجم عظیمی از خاطرات خوش را در ذهن و قلب‌مان احیا می‌کند.

او که در بالغ بر ۶۰ فیلم سینمایی حضور داشت در سال ۸۰ و در فیلم «غزل» برای آخرین بار روی پرده سینما ظاهر شد اما بخش عمده‌ای از خاطرات ما از او مربوط به تجربه‌های تلویزیونی‌اش می‌شود؛ از «دنیای شیرین دریا» گرفته تا «کوچه اقاقیا».

بی‌شک یکی از جذاب‌ترین خاطرات تلویزیونی هم که فرخ‌لقا هوشمند در کنار جمعی از بازیگران خاطره‌ساز سینمای ایران در آن ایفای نقش داشت، سریال «مدرسه مادربزرگ‌ها» به کارگردانی غلامرضا رمضانی بود.

سریالی که سهم ویژه‌ای در ادای دین خیلی از ما به مادران و مادربزرگ‌های‌مان داشت.

فرخ‌لقا هوشمند ۲۲ تیرماه ۱۳۸۸ در سن ۸۰ سالگی چشم از جهان فروبست.

پروین سلیمانی/ تعطیلات نوروزی

مگر می‌شود از متولدین دهه ۶۰ باشید و بخشی از شیطنت‌های کودکی‌تان را با چنگالی در دست به «طاهره‌خانوم» نسبت نداده باشید؟ سریال «تعطیلات نوروزی»‌ را خسرو ملکان در سال ۷۰ کارگردانی کرد و مخاطبان در نوروز ۷۱ به تماشای آن نشستند؛ همان سریالی که پروین سلیمانی در آن در نقش «طاهره خانوم چنگال به‌دست» معروف شد و تا همین امروز هم سهم عمده‌ای در خاطرات جمعی ده شصتی‌ها از سریال‌های تلویزیونی دارد.

سلیمانی چهره‌ای دوست‌داشتنی و صدایی خوش‌آهنگ داشت که همین ویژگی‌ها سبب شد حضور متعدد و متنوع او در فیلم‌ها و سریال‌ها در حافظه‌ها با شمایل یک مادر مهربان ترسیم و مانگار شود.

او از اوایل دهه ۳۰ تا دهه ۸۰ در بالغ بر ۷۷ فیلم سینمای ایفای نقش کرد و در سریال‌های تلویزیونی هم چیزی در حدود ۴۰ کاراکتر مختلف را بازی کرد.

پروین سلیمانی سرانجام در ۱۲ خرداد ۸۸ در سن ۸۷ سالگی دارفانی را وداع گفت.

ژاله علو/ روزی روزگاری

ژاله علو زادهٔ ۱۴ مرداد ۱۳۰۶ در تهران شاعر، گوینده رادیو، صداپیشه و هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون است. او در کودکی آثار ادبی ادیبان ایرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا را فرا گرفت. در نوجوانی عضو چند انجمن ادبی و گروه شعرخوانی بود و همین فعالیت‌ها موجبات راهیابی وی به رادیو برای دکلمه شعر و گویندگی در آن را در سال ۱۳۲۷، مهیا کرد. ژاله علو فارغ‌التحصیل دانشسرای مقدماتی تهران سال ۱۳۲۶ و همچنین فارغ‌التحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران سال ۱۳۲۹ است. آخرین اجرای تئاتر خود را در سال ۱۳۳۷ و در نمایشی به نام «توپاز»، به کارگردانی نصرت‌الله محتشم، انجام داد. به پیشنهاد اسماعیل کوشان، نقش اول فیلم «افسونگر» را با آنکه نقش منفی بود، پذیرفت و ۳ هزار تومان دستمزد گرفت. او تا اواخر دهه سی خورشیدی ایفا گر نقش‌های اصلی بود اما به تدریج به شمایل مادر در سینمای ایران بدل شد. ژاله علو فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۳۱ آغاز کرد و پس از آن در فیلم‌های زیادی به‌جای ستارگان معروف سینمای جهان حرف زده‌است. او آغازگر دوبلهٔ کارتون در ایران بود و دوبلهٔ بسیاری از کارتون‌های والت دیسنی، به سرپرستی وی انجام شده‌است.

وی بعد از انقلاب، بازی در تلویزیون را با مجموعهٔ «امیرکبیر» آغاز کرد. آخرین حضور تلویزیونی اش مجموعهٔ «مختارنامه» بود. شاخص‌ترین آثار ژاله علو در سالهای بعد از انقلاب، یکی مدیریت دوبلاژ سریال محبوب «سالهای دور از خانه» و دیگری، هنرنمایی در مجموعهٔ تلویزیونی «روزی روزگاری» در نقش زن ایلیاتی مقتدری به‌نام خاله لیلا بود که مورد استقبال قرار گرفت. برای این ستاره تکرارنشدنی سینمای ایران، آرزوی سلامتی مدام و عمر طولانی را آرزومندیم.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ در تهران برگزار خواهد شد. این رویداد محوریت موضوع زنان و خانواده را در دستور کار خود دارد و با همکاری مراکز و سازمان‌های فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- روزی که وزیر انتخاب رئیس جشنواره فجر را به گردن رئیس سازمان سینمایی انداخت

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به نقل از سخنان حضرت علی (ع) گفت: دشمن شما قوی نیست، شما ضعیف هستید. باید بین شهادت و ذلت یکی را انتخاب کنید.

به گزارش سینمای خانگی از تسنیم با محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره شیطنت‌های برخی از کانال‌های مجازی و القای نادرست مواضع وزارتخانه در خصوص این مصوبه و نظارت بر نمایش‌خانگی، همچنین برخی شایعات درباره سازمان سینمایی و مجوز دادن به پخش فیلم‌های سینمایی خارجی در پلتفرم‌های خانگی صحبت کرد که در ادامه مشروح آن آمده است:

ما تفکیک و تقسیم وظایف روشنی داریم/ کارگروه مشترکی با ابلاغ رئیس‌جمهور در حال شکل‌گیری است

* تسنیم: برخی رسانه‌ها شیطنت می‌کنند و حرف ضد و نقیض درباره مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و نظارت بر صوت و تصویر فراگیر؛ روزی از عبارت عمده نظارت‌ها بر نمایش‌خانگی برعهده وزارت ارشاد استفاده می‌شود و روزی ۹۰ درصد مدیریت بر نمایش خانگی با وزارت ارشاد است؛ تکلیف چیست؟

ما در این حوزه تفکیک و تقسیم کار روشنی داریم در بند یک آن توافق‌نامه همه وظایفی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا امروز در حوزه فضای خارج از صوت و تصویب فراگیر دارد، طبق این مصوبه و قانون بر عهده وزارتخانه قرار گرفته است. به جز چند مورد خاص از جمله بحث سریال‌ها که آنجا نمایندگانی از ارشاد کنار دوستان هستند و در بحث پخش زنده‌ها هم این تفکیک اتفاتق افتاده است. در واقع حدود دو مورد از این وظایف نیز که در اختیار همکاران‌مان در صداوسیما به دلیل نزدیکی کارکردش با این کار در آنجا همکارانم در شوراهای صدور مجوز و ساخت آن حضور دارند.

همچنین برای اینکه سیاست‌ها و یک برنامه کاملی هم اتفاق بیفتد کارگروه مشترکی‌ای با ابلاغ رئیس‌جمهور و مسئولیت دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضویت وزیر ارشاد و رئیس صداوسیما، دبیر شورای عالی فضای‌مجازی و چند شخصیت حقیقی و حقوقی دیگر در حال شکل‌گیری است. قرار شده آن‌جا ظرف سه ماه بنشینند و سیاست‌های کامل این بحث را تدوین کنند.

* تسنیم: در بحث مجوز دادن به پخش فیلم‌های سینمایی خارجی و انیمیشن‌های کودکانه در پلتفرم‌ها وزارت ارشاد عمل می‌کند یکسری مغایرت‌هایی وجود دارد و یکسری تبعاتی را به خاطر عدم مطابقت با سبک زندگی ایرانی اسلامی و مشکلات دیگر ایجاد می‌کند چه نظارت‌هایی شده و چه برخوردهایی با آن دسته از پلتفرم‌هایی که اصلاً به این موضوعات توجهی ندارند می‌شود؟

ما آیین‌نامه نظارتی‌مان در این حوزه یک آیین‌نامه مشترکی است هم در سینما و هم در نمایش‌خانگی. ما بنا داریم فیلم‌های سینمایی‌ای که در جریان نمایش‌خانگی و وی‌اودی‌ها بارگذاری شده و بارگذاری می‌شود با استفاده از آیین‌نامه‌های موجودمان نظارت کنیم. شاخص‌ها و معیارهایمان تفاوت نکرده؛ یعنی در واقع تفاوت محل انتشار باعث تفاوت معیار نمی‌شود. با معیارهایی که به صورت روشن و قانونی برای نظارت بر خارج از فضای صوت و تصویر فراگیر داریم با همان معیارها در حوزه صوت و تصویر فراگیر هم نظارت و ارزیابی اتفاق می‌افتد.

* تسنیم: قبل از انتخاب مجتبی امینی به عنوان دبیر جشنواره فیلم فجر، حواشی و شایعاتی درباره تغییر رئیس سازمان سینمایی و برخی از تغییرات دیگر در فضای‌مجازی مطرح کردند. آیا صحت دارد؟

سازمان سینمایی کارشان را انجام می‌دهند و آقای امینی هم انتخاب خود آقای خزاعی بودند.

رسانه سینمای خانگی- وقتی مستند قرائتی هم سانسور شد

صادق داوری‌فر کارگردان مستند «شیخ شوخ کاشی» درباره چالش‌های ساخت این مستند درباره حجت‌الاسلام قرائتی و دلایل تبدیل آن به مستند «شرح شیخ کاشان» توضیحاتی ارائه کرد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، صادق داوری‌فر کارگردان مستند «شرح شیخ کاشان» به بهانه پخش تلویزیونی این مستند همزمان با برگزاری آئین بزرگداشت حجت‌الاسلام قرائتی در سازمان صداوسیما، در گفتگو با مهر، درباره این مستند توضیح داد: من مستند «شیخ شوخ کاشی» را در سال ۹۱ ساخته‌ام و حالا در سال ۱۴۰۲ نسخه‌ای از آن با نام «شرح شیخ کاشان» از تلویزیون پخش شده است که نسخه کاملی نیست. بعد از اولین نمایش این مستند در جشنواره فجر، عده‌ای از اطرافیان حاج‌آقای قرائتی با ایشان تماس گرفتند و گفتند این اثر در شأن شما نیست. آن هم در حالی که من رضایت کتبی از حاج‌آقا بابت نسخه نهایی داشتم و ایشان در محفل خصوصی فیلم را دیده و با دستخط خودشان بابت مستند تشکر کردند. حتی اسم فیلم هم در این دستخط ذکر شده است.

وی ادامه داد: بعد از اکران فیلم در جشنواره فیلم فجر به‌واسطه همان واکنش اطرافیان، شخص حاج‌آقای قرائتی با من تماس گرفتند و گفتند نمی‌خواهم فیلم را پخش کنید. سراغ داماد ایشان رفتم که کمک بسیار زیادی به ساخت این فیلم کرده بود و به پیشنهاد او سراغ یک حکم رفتیم که حاج‌آقا هم او را قبول داشت. به پیشنهاد او یکی دو پلان را جابه‌جا کردیم و مجدد برای بازبینی آن را به منزل حاج‌آقا ارسال کردیم. مجدد بابت این نسخه دوم هم دستخط رضایت گرفتم. به دلیل گزارش نامناسب اطرافیان اما مجدد با حاشیه‌هایی مواجه شدیم.

وحید جلیلی نوشت این بهترین مستند فجر بود!

این مستندساز افزود: کار به جایی رسید که روزی یک تماس از طرف فردی داشتم که با ادبیات تهدیدآمیز خواست که فیلم دیگر در هیچ کجا پخش نشود و ما هم عطای آن را به لقایش بخشید و فیلم به محاق توقیف رفت! البته اکران فیلم در فجر واکنش‌هایی خیلی خوبی گرفته بود. خاطرم هست وحید جلیلی که امروز قائم‌مقام صداوسیما شده است، همان زمان در نشریه‌اش یادداشتی نوشت و این مستند را بهترین فیلمی معرفی کرد که در جشنواره فجر آن سال دیده بود.

فیلم در توقیف ماند تا حدود ۶ یا ۷ سال بعد که اگر خاطرتان باشد ماجرای آقای دوربینی و واکنش آقای قرائتی به او پیش آمد. ناگهان تصمیم به پخش مستند گرفتند و من همان موقع اعلام کردم این تصمیم اشتباه است. چرا ما همیشه عادت کرده‌ایم در مقام دفاع عمل کنیم؟ وی ادامه داد: به‌واسطه همین بازتاب‌ها سازمان اوج یک ماه بعد از جشنواره فجر با من تماس گرفت و گفت ما این مستند را می‌خواهیم. از طرف دیگر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم خواستار فیلم بود. در آن مقطع احساس کردم اگر فیلم را به اوج بسپارم شرایط بهتری برای عرضه پیدا می‌کند. به دوستان اوج گفتم من دو دستخط از آقای قرائتی بابت تأیید فیلم دارم اما در جریان باشید که در حال حاضر او راضی به پخش مستند نیست. آن‌ها گفتند نگران آن نباش و با همین شرایط، فیلم را به اوج واگذار کردم.

داوری‌فر گفت: بازهم فیلم در توقیف ماند تا حدود ۶ یا ۷ سال بعد که اگر خاطرتان باشد ماجرای آقای دوربینی و واکنش آقای قرائتی به او پیش آمد. ناگهان تصمیم به پخش مستند گرفتند و من همان موقع اعلام کردم این تصمیم اشتباه است. چرا ما همیشه عادت کرده‌ایم در مقام دفاع عمل کنیم؟ به‌واسطه آنکه جریانی در فضای مجازی به دنبال تخریب آقای قرائتی بودند، دوستان ما در مقام دفاع تصمیم به پخش این مستند گرفتند. هم تأکید کردم در آن مقطع پخش نکنند و هم گفتم مطمئنم که شما نسخه کامل را از تلویزیون پخش نمی‌کنید! همان هم شد، با حذف چند صحنه فیلم روی آنتن رفت. حتی پیامک آن مدیر را هنوز دارم که از من عذرخواهی کرد و گفت تو راست می‌گفتی!

این مستندساز گفت: اتفاق بدتر این بود که بعد از این پخش، به تواتر فیلم را از شبکه‌های مختلف پخش کردند و واقعاً این کار هم اشتباه بود. در همین یک هفته گذشته چندین نفر بابت دیدن این مستند از شبکه‌های مختلف به من پیامک زده‌اند!

کارگردان مستند «شیخ شوخ کاشی» در ادامه درباره انگیزه ساخت این مستند هم توضیح داد: در مقطعی تهیه‌کننده تلویزیون بودم اما از برنامه‌سازی‌های روتین برای مدیران تلویزیون خسته شده بودم. تصمیم داشتم از آن مدل کار فاصله بگیرم و دغدغه مستندسازی پیدا کردم. جلسه‌ای پیش آمد که به عنوان برنامه‌ساز نزد آقای قرائتی رفتیم تا برای آیتم‌های مناسبتی ماه رمضان، صحبتی با ایشان داشته باشیم. در تمام مدت جلسه توجهم به آقای قرائتی بود و با خودم می‌گفتم چقدر شخصیت جذاب و جالبی دارد.

حاج‌آقا سه بار استخاره گرفت و هر سه بار خوب آمد!

وی افزود: در همان جلسه به آقای قرائتی گفتم می‌خواهم درباره شما یک فیلم بسازم. سه بار استخاره گرفتند و احساسم این بود که می‌خواستند نتیجه استخاره بد بیاید! عین سه بار اما جواب استخاره خوب آمد و گفتند با فلانی صحبت کنید. سراغ این رابط رفتیم و گفتم نمی‌خواهم فیلمی درباره جلوت آقای قرائتی بسازم چرا که آن را همه در «درس‌هایی از قرآن» دیده‌ایم، گفتم می‌خواهم خلوت ایشان را به‌تصویر بکشم تا مردم پشت صحنه زندگی یک طلبه را ببینند. او هم خیلی خوشش آمد و کار را شروع کردیم.

داوری‌فر با ذکر خاطره‌ای گفت: در مسیر ساخت مستند، روزی در ماشین بودیم که ناگهان جلوی مسجدی متوقف شدند تا حاج‌آقا به آنجا برود. ما برای فیلمبرداری پیاده شدیم که حاج‌آقا گفتند، «کجا؟ همین که شما همراه من بیایید دیگران فکر می‌کنند که حالا قرائتی چه برنامه‌ای برای خودش دارد که دارند فیلم تبلیغاتی‌اش را می‌سازند!» من هم نمی‌خواستم یواشکی فیلمبرداری کنم. فیلمبرداری که همراهم بود خطاب به من گفت، این مستندی است که باید تنهایی آن را بسازی، دوربینی برایم خرید و گفت با همین می‌توانی کارت را انجام دهی. از همان زمان من به مدت دو سال با دوربین و تجهیزات صدا، به‌صورت انفرادی همراه حاج‌آقا بودم. همه اطرافیان حاج‌آقا هم به من اعتماد پیدا کرده بودند.

وی افزود: طی این دو سال در سه نوبت حاج‌آقای قرائتی نسبت به فعالیت و حضور من معترض شد و من هم می‌پذیرفتم و می‌رفتم. بعدها هم خودم مستند «فیه ما فیه» را با همین موضوع ساختم که چرا روحانیت با دوربین مشکل دارد!؟ خلاصه بعد از دو سال به این نتیجه رسیدم که به اندازه کافی فیلمبرداری کرده‌ام و بعد از تدوین، نسخه نهایی را به جشنواره فجر ارائه کردم. این شد اولین تجربه من در مستندسازی و بعد از آن در همین مسیر کارم را ادامه دادم.

صادق داوری‌فر

قرائتی اصلاً جلوی دوربین نقش بازی نمی‌کند

کارگردان این مستند درباره تفاوت تصویر ارائه شده از حجت‌الاسلام قرائتی در این مستند، نسبت به آنچه پیش‌تر مردم در تلویزیون دیده بودند، گفت: واقعیت این است که همه آدم‌ها خاکستری هستند و نمی‌توان آن‌ها را سفید یا سیاه مطلق روایت کرد. در نسخه اولیه مستند من هم تصویری که از حاج‌آقا ارائه شده بود، کاملاً خاکستری بود. اما در نسخه فعلی که به نام «شرح شیخ کاشان» در تلویزیون در حال پخش است، تلاش شده کاراکتری کاملاً سفید به تصویر کشیده شود. بالاخره باید بپذیریم که جذابیت شخصیت آقای قرائتی در جمیع جوانب شخصیتی ایشان است. آقای قرائتی به رغم آنکه سال‌ها در مقابل دوربین تلویزیون بوده است، اصلاً جلوی دوربین نقش بازی نمی‌کند و به معنای واقعی زندگی‌اش جریان دارد.

هر جا دوربین‌های رسمی روشن بود، دوربین من خاموش بود. اگر جایی دوربینم را روشن می‌کردم می‌خواستم پشت‌صحنه‌ها را ثبت کنم. تلاشم هم این بود که یک آدم معمولی را به تصویر درآوردم که پیشه‌اش تبلیغ دین است

وی افزود: خاطرم هست زمانی که به یک نمایشگاه کتاب رفتیم و آقای قرائتی متوجه شد درباره همه موضوعات در نمایشگاه کتابی وجود دارد، غیر از موضوع نماز، چنان عصبانی و برافروخته شد که من واقعاً جا خوردم. این عصبانیت هم کاملاً برآمده از یک باور و ارادت قلبی بود، اما تصویر چنین مواجهه‌ای را در مستند فعلی شما نمی‌بینید. این‌طور نیست که شما تصور کنید حاج‌آقای قرائتی همواره در حال شوخی کردن است.

گفتند چطور ثابت کنم این باغ و ویلا برای من نیست؟

داوری‌فر تأکید کرد: شوخی و بذله‌گویی جزو ویژگی‌های شخصیتی کاراکتر آقای قرائتی است. من در مراوداتی که با ایشان داشتم، متوجه شدم این رفتار شوخ و مطایبه‌گر را در همه جا دارند. در خانه دراز که می‌کشید، می‌گفت چرا از دراز کشیدنم فیلم می‌گیری! یا زمانی که پرتقال می‌خورد، می‌گفت چرا از پرتقال خوردنم باید فیلم بگیری!؟ ایشان خیلی از این جنس فیلم گرفتن‌های من خوشش نمی‌آمد و در چند نوبت هم عصبانی شدند که من همان‌ها را هم در مستند گذاشتم، اما حذف کردند! حتی در یکی از سکانس‌ها که دارم از خوابیدن‌شان فیلم می‌گیرم، به دوربین می‌گویند، «گربه هم می‌خوابد، از خوابیدن من چرا باید فیلم بگیری!؟» یا در نوبت دیگر که به یک باغ رفته بودیم، گفتند؛ «فیلم نگیر، این‌ها را ضبط می‌کنی و پخش که می‌شود مردم فکر می‌کنند این باغ و ویلا متعلق به من است! من چطور ثابت کنم مال من نیست؟»

این مستندساز گفت: آنچه من در این مستند به دنبال آن بودم، به‌تصویر درآوردن خلوت آقای قرائتی بود و به همین دلیل هم سراغ برادران ایشان، محله کودکی و حتی داخل خانه‌شان رفتم. در این فضا هم مشخصاً چالشی که ایشان با برادرهایشان داشتند برایم بسیار جالب بود و پرداختن به برخی از نظرات برادرهای‌شان هم بعدها مشکل‌ساز شد! من اما به دنبال روایت همین‌ها بودم و این نکات برایم جذاب بود. هر جا دوربین‌های رسمی روشن بود، دوربین من خاموش بود. اگر جایی دوربینم را روشن می‌کردم می‌خواستم پشت‌صحنه‌ها را ثبت کنم. تلاشم هم این بود که یک آدم معمولی را به تصویر درآوردم که پیشه‌اش تبلیغ دین است. بعدها چند مستند دیگر را هم با همین رویکرد ساختم تا نشان دهم طلبه‌ها هم مانند اقشار دیگر جامعه، زندگی روزمره‌ای دارند که به هر دلیلی تا به امروز به آن‌ها پرداخته نشده است.

وی در پایان اظهار کرد: بعد از این تجربه سفارش مجموعه‌ای ۲۰ قسمتی را با همین موضوع به من دادند که از آن تعداد من در مقام تهیه‌کننده، ۷ قسمت را تولید کردم و ساختم اما هیچ‌کدام پخش نشد! این مستندها درباره آدم‌های بزرگی هم بود که بعدها خبر فوت آن‌ها با آب و تاب از بخش‌های خبری پخش می‌شد و من افسوس می‌خوردم که پرتره‌ای که درباره آن‌ها ساخته‌ام اجازه پخش نگرفته است.

رسانه سینمای خانگی- باشه‌آهنگر از تجربه فیلمسازی‌اش می‌گوید

جلسه سوم کارگاه انتقال تجربه فیلمسازی محمدعلی باشه آهنگر در موزه سینما برگزار می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، در ادامه برگزاری کارگاه‌ها، موزه سینما برای اعضای باشگاه مخاطبان خود جلسه سوم کارگاه انتقال تجربه فیلمسازی را با حضور محمدعلی باشه آهنگر برگزار می‌کند.

این کارگاه روز سه شنبه ۲۰ تیر ماه ساعت ۱۳ تا ۱۶ ویژه اعضای باشگاه مخاطبان موزه سینما یرگزار خواهد شد. در این کارگاه باشه آهنگر درباره تجربیات خود در حوزه فیلمسازی با تاکید بر روند ساخت فیلم در سینمای ایران صحبت کند.

اهالی رسانه اعم از خبرنگاران، روزنامه نگاران و منتقدان سینمایی در صورت تمایل برای شرکت در این کارگاه می‌توانند با روابط عمومی موزه سینما تماس بگیرند.

علاقه مندان برای حضور در این کارگاه سه ساعته باید درخواست خود را در سامانه http://clubmuseum.ir ثبت کنند.

محمدعلی باشه آهنگر ساخت آثاری همچون «سینما متروپل»، «سرو زیر آب»، «ملکه»، «بیداری رویاها»، «فرزند خاک»، «نبات داغ»، «نیمه گمشده» و … را در کارنامه هنری خود دارد.

وی در چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای ساخت فیلم «سینما متروپل» شد. او پیش تر نیز در شانزدهمین جشن خانه سینما برای فیلم «ملکه» برنده ۱۰ تندیس از جمله بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری و بهترین تدوین شد.

رسانه سینمای خانگی- بازیگر با هنر به سیمرغ نمی‌رسد

سیامک ادیب بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که به تازگی شاهد نقش‌آفرینی او در مجموعه تلویزیونی «برف بیصدا می‌بارد» بودیم گفت: هنرِ صِرف، بازیگر را به اسکار، سیمرغ و یا جشنواره‌های مطرحی چون کن و ونیز نمی‌‎رساند. روابط و سلیقه است که بهترین فیلم و یا بهترین بازیگر را مشخص می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سیامک ادیب که از کارهای او می‌توان به بازی در فیلم‌های سینمایی لامینور(داریوش مهرجویی ۱۳۹۸)، صحنه زنی(علیرضا صمدی ۱۳۹۹) و محمد رسول‌الله(مجید مجیدی ۱۳۹۴) اشاره کرد در گفت وگو با ایرنا با اشاره به پیشینه بیست و اندی ساله خود در صحنه تئاتر اظهار داشت: قدرت بازیگری اصلا ربطی به اسکار و جشنواره فجر، کن و … ندارد و تعیین کننده جوایز نیست.چیزی که ثابت شده این است که هنر صرف نمی‌تواند تو را به هیچ کدام از این جوایز برساند. روابط است که تعیین می‌کند و سلیقهاو گفت: کم ندیده‌ایم در جشنواره‌هایی که می‌گفتند جایزه مال فلان بازیگر و یا فلان فیلم است اما نتیجه آن چیزی نبود که همه تصورش را می‌کردند. چیزی که ثابت شده این است که هنر صرف نمی‌تواند تو را به هیچ کدام از این جوایز برساند. روابط است که تعیین می‌کند و سلیقه.ادیب افزود: چندی پیش یک فیلم هندی به نام آر.آر.آر(اس. اس. راجامولی ۲۰۲۲) دیدم که در اسکار خیلی سر و صدا کرد. این فیلم چیزی نداشت که شاخص باشد. یا مثلا همه چیز همه جا به یک باره(دانیل کوان و دانیل شاینرت ۲۰۲۲)، فیلم خوبی بود. اما تمام جوایز را درو کرد.بازیگر فیلم سینمایی تجریش ناتمام(پوریا آذربایجانی ۱۳۹۴) با اشاره به نخستین کار تئاتر خود به کارگردانی حسین کیانی با عنوان پنهان خانه پنج درباره نحوه ورود خود به عرصه سینما و تلویزیون گفت: به صورت خیلی اتفاقی، برای دیدن نمایشنامه‌خوانی یکی از دوستان رفته بودم که در آنجا علی ملاقلی‌پور با من صحبتی داشت. در آن زمان در حال انتخاب بازیگران برای پابرهنه در بهشت(بهرام توکلی ۱۳۸۴) بودند که من را معرفی کردند و از طرف کارگردان انتخاب شدم. این نخستین کارم در سینما بود.

تئاتر را فقط به خاطر دلت و حسی که به تو دست می‌دهد می‌آییبازیگر مجموعه تلویزیونی حوالی پاییز(حسین نمازی ۱۳۹۴) گفت: تئاتر را فقط به خاطر دلت و حسی که به تو دست می‌دهد می‌آیی و از نظر تبلیغات و شرایط اقتصادی عوایدی برای بازیگر ندارد. من اصلا فکرش را نمی‌کردم که در سینما و تلویزیون مطرح شوم اما معتقدم خیلی خوش‌شانس هستم چون کاری را که خیلی دوست دارم انجام می‌دهم.خیلی خوش‌شانس هستم چون کاری را که خیلی دوست دارم انجام می‌دهمادیب افزود: هر نقشی که می‌گیرم و یا اجرا می‌کنم با لدت تمام آن را ایفا می‌کنم. چون خیلی‌ها حسرتش را دارند که جای من باشند و من قدردان این هستم.بازیگر فیلم سینمایی پرسه در شهر لاجوردی(محمدعلی نجفی ۱۳۹۴) خاطرنشان کرد: تا زمانی اصلا برایم مهم نبود که نقش اول و اصلی بازی کنم. نه این که دنبال شهرت نباشم اما دلم می خواست اسمم روی هر میزی باشد و نامم شناخته شده باشد تا نقش‌های بهتری بگیرم.ادیب گفت: تا زمانی که طعم نقش‌ اولی و یا اصلی را نچشیده بودم درکی از شناخته شدن توسط مردم نداشتم اما وقتی طعم آن را چشیدم، لذت بردم.تا زمانی که طعم نقش‌ اولی و یا اصلی را نچشیده بودم درکی از شناخته شدن توسط مردم نداشتماو افزود: هم خوبی‌ها و هم سختی‌های چنین نقش‌هایی را دیدم. در این مواقع بار زیادی از فیلم روی دوش شماست و صحنه‌دار اکثر سکانس‌ها هستی و خیلی چیزها معطوف به تو می‌شود.ادیب تجربه کار در نمایش خانگی را ندارد اما می‌گوید: مواردی برای بازی در نمایش خانگی داشتم اما به توافق نرسیدیم.این بازیگر با تجربه بازی در بیش از ۲۰ فیلم سینمایی از جمله مالاریا، بوفالو، خاکستر و برف، هفت ماهگی و …. می‌گوید: از بین فیلم‌هایی که بازی داشتم پا برهنه در بهشت را هنوز هم خیلی دوست دارم. صحنه‌زنی هم فیلم خوبی شد و مردم آن را خیلی دوست داشتند. تجریش ناتمام نیز همینطور.این سکانس سخت‌ترین سکانس عمر بازیگری من بودانگشتر، قصه‌ها، دنیای بهتر، چیزهایی هست که نمی‌دانی، چند روز بیشتر، حیران، اروند و… از جمله دیگر فیلم‌های سینمایی است که ادیب در آنها به ایفای نقش پرداخته است.او سخت‌ترین بازی خود را به ایفای نقش در پروا به کارگردانی مهران مهدوی می‌داند و می‌گوید: نقش پدر دختری را داشتم که همراه هم در غربت زندگی می‌کردند. در صحنه‌ای که چهره من در قاب دوربین بود به سمت سردخانه‌ای در حرکت بودم تا جسدی را شناسایی کنم. این سکانس سخت‌ترین سکانس عمر بازیگری من بود. طولانی بود و طاقت‌فرسا. به گونه‌ای که پوستم را کند تا تمام شود.او توضیح می‌دهد: حفظ راکورد و حس‌های متفاوت پدری که نمی‌خواهد بچه خود را از دست بدهد. اینها سختی‌های خود را داشت اما خیلی سریع توانستم با کاراکتر ارتباط برقرار کردم.

ادیب گفت: وقتی که متن و شخصیت پردازی خوب باشد انرژی زیادی برای کشف نقش نمی‌گذارید. وقتی شخصیتی خوب پرداخت شده باشد بیشترِ تکلیف با شخصیت مشخص می‌شود.بیشترین برداشتم ۲۲ بار بودبازیگر زیر پای مادر (بهرنگ توفیقی ۱۳۹۶) بیشترین تعداد برداشت خود را مربوط به کار تجریش ناتمام می‌داند و می‌گوید: سکانس راحتی داشتم اما هر برداشتی انجام می‌شد خوب درنمی‌آمد. ۲۲ بار این صحنه برداشت شد تا در نهایت خوب شد.ادیب معتقد است: این که بازیگری در صحنه‌ای نمی‌تواند بازی مورد انتظار را داشته باشد ربطی به ناتوانی او ندارد چرا که شرایط محیطی خیلی تاثیر می‌گذارد.از یک جایی به بعد دیگر بازیگر خسته و عصبی می‌شود او که هم‌اینک در نمایش مراسم قطع دست در اسپوکن به کارگردانی حامد خسروی ایفای نقش می‌کند، به عنون نمونه گفت: در سریالی هم که به سرانجام نرسید شب قبل از بازی بدون این که توضیحی و یا متنی به من داده شود سر صحنه حاضر شدم. در این کار درگیر متن بلند و نشناختن عوامل و اتفاق‌های پشت صحنه بودم. از یک جایی به بعد دیگر بازیگر خسته و عصبی می‌شود و تمام اینها روی اعصاب و روان او تاثیر می‌گذارد.

رسانه سینمای خانگی- «شماره ده» از آخر مردادماه اکران خواهد شد

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «شماره ۱۰» از اکران این فیلم سینمایی در اواخر مرداد خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، ابراهیم اصغری در گفت وگو با ایرنا، اظهار داشت: منتظر بودیم شرایط برای اکران فیلم سینمایی شماره ۱۰ مساعدتر شود.

وی افزود: تلاش می‌کنیم اواخر مرداد اکران شماره ۱۰ را شاهد باشیم.

اصغری همچنین از ادامه رایزنی‌های خود برای ساخت دو فیلم سینمایی دیگر با احمد کاوری و حمید زرگرنژاد (کارگردان شماره ۱۰) خبر داد و گفت: امیدوارم این رایزنی‌ها نتیجه‌بخش باشد و همکاری دیگری را با این دو کارگردان داشته باشم.

اصغری گفت: به دنبال موفقیت شماره ۱۰ در جشنواره فجر سال گذشته، دو فیلم جدیدم را هم برای جشنواره فیلم فجر امسال در نظر گرفته‌ام.

شماره ۱۰ فیلمی ایرانی به کارگردانی و نویسندگی حمید زرگرنژاد و به تهیه‌کنندگی ابراهیم اصغری محصول سال ۱۴۰۱ است. این فیلم نخستین‌بار در بهمن ۱۴۰۱ در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با ۱۱ نامزدی توانست در چهار رشته بهترین بازیگر مرد، بهترین موسیقی متن، بهترین چهره‌پردازی و بهترین طراحی صحنه موفق شد بیشترین جایزه سیمرغ بلورین را در بخش سودای سیمرغ از آن خود کند.

ابراهیم اصغری تهیه‌کننده فیلم پیشتر درباره بودجه ساخت شماره ۱۰ گفته بود فیلم با پشتیبانی بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده و نسبت به آثار دیگر در مورد دوران دفاع مقدس هزینه کمتری داشته‌ است.

به گفته او، این فیلم در شرایط سخت با نیاز به امکانات نظامی و گسترده که وجود دارد، ساخته شد و از پیش تولید تا پایان و تحویل فیلم به جشنواره فقط ۱۰۰ روز طول کشید که توانست رکورد بزند.

رسانه سینمای خانگی- آخرین فیلم کیومرث پوراحمد را از این هفته ببینید

آخرین فیلم کیومرث پوراحمد که به تازگی از دنیا رفت از ۱۴ تیرماه در سینماها اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، در جشنواره فیلم فجر سال گذشته آخرین فیلم کیومرث پوراحمد با نام «پرونده باز است» رونمایی شد و پس از درگذشت او علی قائم‌مقامی (تهیه‌کننده) برای اکران فیلم اقدام کرد و حالا پس از صدور پروانه نمایش این فیلم آماده اکران است.

«پرونده باز است» با بازی پژمان بازغی، محمدرضا غفاری، نسیم ادبی، حسین پاکدل، شادی مختاری، علی باقری، به همراه سام قریبیان، مه‌لقا باقری و جواد طوسی از چهارشنبه، ۱۴ تیر توسط دفتر پخش خانه فیلم روی پرده سینماها می‌رود.

پیش‌تر تهیه‌کننده این فیلم گفته بود که پوراحمد تا روزهای آخر سال ۱۴۰۱ مشغول تدوین دوباره «پرونده باز است» بوده و نسخه نهایی نسبت به آنچه در جشنواره فجر نمایش داده شد، کوتاه‌تر است و با نظر فیلمساز شامل تغییرات اندکی شده است.

«پرونده باز است» درباره یک پرونده جنایی است که در خلاصه داستان آن آمده است: فرهاد نوجوان ۱۵ ساله ناخواسته مرتکب قتل می‌شود و حالا منتظر حکم دادگاه است.

پویا نجفی، راشین ربی، مهبد جهان‌نوش و محمدمتین ستاری  بازیگران نوجوان این فیلم هستند.

پوستر افتتاحیه فیلم با طرحی از کیومرث پوراحمد توسط محمد موحدنیا منتشر شده است.  

خروج از نسخه موبایل