غرفه انتشارات بنیاد سینمایی فارابی در روزهای برگزاری سی و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با اختصاص تخفیف و تسهیلات ویژه و همچنین فروش آثار به صورت حضوری و مجازی میزبان اهالی سینما، اساتید، دانشجویان، پژوهشگران و عموم علاقمندان هنر هفتم است.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی؛ انتشارات فارابی همزمان با سی و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به روال سالهای گذشته با حضور در نمایشگاه تمامی آثار خود را با تخفیف 20 درصدی تا آخرین روز نمایشگاه عرضه میکند. فارابی امسال نیز علاوه بر غرفه «حضوری»، به صورت «مجازی» نیز در نمایشگاه کتاب حضور دارد و علاقهمندان میتوانند با مراجعه به سامانه مجازی خرید کتاب نمایشگاه به نشانی https://book.icfi.ir به صورت مجازی از این انتشارات خرید نمایند.
بازدیدکنندگان نمایشگاه هم می توانند با مراجعه به غرفه انتشارات بنیاد سینمایی فارابی در بخش ناشران عمومی، سالن شبستان، راهروی 26 و غرفه 3 به صورت حضوری عناوین مورد نیاز خود را خریداری کنند.
بنیاد فارابی در نمایشگاه سی و ششم کتاب تهران 52 عنوان کتاب و فصلنامه پرفروش و پرمراجعه خود را نیز مجددا به چاپ رسانده و ارائه کرده است.
از جمله آثاری که در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کتابهای «فیلمنامهنویسی در قرن 21» لیندا آرنسون، «نیمه تاریک نابغه: زندگی نامه آلفرد هیچکاک» دونالد اسپوتو، «در مسیر فیلمسازی» الکساندر مکندریک، «نما به نما جلد ۱ و ۲» نوشته استیون دی کاتز، «اصول اساسی کارگردانی سینما، پیش از فیلمبرداری فیلم خود را ببینید» نوشته نیکلاس تی پروفرس، «روایت در فیلم داستانی جلد ۱ و 2» نوشته دیوید بردول، «فرهنگ فیلمنامه، واژگان و اصطلاحات تخصصی برای فیلمنامهنویسان» به قلم محمد گذرآبادی، «چگونه مشکلات فیلمنامهمان را حل کنیم؟» اثر سید فیلد، «فیلمنامهنویسی پیشرفته» اثر لیندا سیگر، «چگونگی درک فیلم» جیمز موناکو، «در فاصلهی دو صحنه: هنر تمهیدات انتقالی (آنچه فیلمنامهنویسان، کارگردانان و تدوینگران باید دربارهی تمهیدات انتقالی در سینما بدانند)» نوشته جفری مایکل بیز، «چگونه از هر چیزی فیلمنامه اقتباس کنیم؟» به قلم ریچارد کریوولن، «دانستنیهای نجاتبخش انیمیشن» نوشته ریچارد ویلیامز، «جعبهابزاری برای فیلمساز: چگونه با بودجهی اندک فیلمی حرفهای بسازیم؟» اثر جیسن جی توماریک، «مدیریت تولید فیلم» باستین کلو، «بازاندیشی مباحث رمان و فیلم» نوشته کامیلا الیوت، «مبانی زیباییشناختی سینمای اسلامی» و «اخلاق و درام» نوشته نصرتالله تابش، «مطالعات دینی فیلم» سیدحمید میرخندان، فیلمنامههای «رهایی از شاوشنگ» فرانک دارابونت، «مخمصه» مایکل مان، «یادآوری»: بر اساس داستانی کوتاه به قلم جاناتان نولان کریستوفر نولان، «قصهگویی تصویری و روایت بصری» نوشته ویل آیزنر، «هنر در حرکت زیباشناسی انیمیشن» اثر مارین فرنیس، «تهیهکنندگی و کارگردانی فیلم کوتاه و ویدیو» نوشته پیتر دبلیو ریا. کی ایروینگ، «راهنمای فیلمبرداران» به قلم راب هامل، «جستوجوی نگرههای دینی در ارباب حلقهها» نوشته کرت برونر، جیم ویر، «داستانگویی در سینما و تلویزیون» نوشته کریستین تامسون، «کتاب جامع ویدیو: شناخت و آموزش ابزار، فنون و زیباشناسی تصویر» نوشته دیوید چشایر، «پیش درآمدی بر فیلم»، «کارگردانی داستان» و «سینمای وودی آلن»، «جایزه اسکار»، «جشنواره کن»، حکمرانی و سیاستگذاری سینما در آمریکا، انگلستان، ترکیه و چین.
سی و ششمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت با شعار «برای ایران بخوانیم» در محل مصلی امام خمینی (ره) برگزار میشود.
به گزارش پایگاه سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی؛ در ابتدای بخش سینمای ایران، سیناپس فیلم های «موسی کلیم الله»، «عینک قرمز»، «پیشمرگ» و «رها» را می خوانیم و سپس نقد و تحلیل هایی که نویسندگان مجله درباره این آثار نوشته اند. گفتوگوهایی نیز با حسین مهکام و علی غفاری، نویسنده فیلمنامههای «عینک قرمز» و «پیشمرگ» انجام شده است.
پرونده موضوعی این شماره به مفاهیم تخصصی فیلمنامه؛ «فیلم ورزشی» اختصاص دارد. ده نکته فیلمنامه نویسی برای فیلمهای ورزشی، چطور در ۱۰ قدم ساده یک فیلمنامه ورزشی چالشی بنویسیم؟، مروری بر تعریف و مصادیق برتر فیلم ورزشی، بررسی الگوهای داستانی در فیلمنامههای ورزشی – فوتبالی، فیلمنامههای برتر ورزشی تاریخ از نظر منتقدین روزنامه گاردین و یک گفت وگو پیرامون این موضوع از جمله مطالب این بخش هستند.
بخش سینمای جهان با سیناپس هنوز اینجا هستم، حقایق سخت و یک ناشناخته کامل آغاز می شود و با نقد و گفتوگوهایی با خالقان این آثار ادامه مییابد.
در بخش تجربههای پراکنده نیز گفت وگویی با دیوید ممت، نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس را درباره مهارت در نویسندگی می خوانیم.
فیلمنامه کامل این شماره به «گلادیاتور2» نوشته دیوید اسکارپا اختصاص دارد که توسط فرنوش زندیه به فارسی برگردانده شده است. یادداشت مترجم، سکانس برگزیده و یک نقد درباره ساختار این فیلمنامه، مطالب پایانی شماره اردیبهشت است.
«فیلمنگار» به صاحب امتیازی بنیاد سینمایی فارابی منتشر می شود. علاقهمندان میتوانند برای تهیه این شماره و استفاده از مطالب شمارههای قبلی مجله به سایت www.filmnegar.ir مراجعه کنند.
رئیس سازمان سینمایی کشور در آئین اختتامیه جشنواره چهل و دومین فیلم فجر سال 1403 را سال همدلی و همگرایی برای اعتلای سینمای ایران معرفی کرد.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، محمد خزاعی در مراسم اختتامیه جشنواره چهل و دومین فیلم فجر به همراه دو دختر خود به روی سن رفت و با بوسیدن چادر و روسری دخترانش به حجاب نماد ملی و دینی و عرفی کشور ادای احترام کرد.
و در ادامه با دعای تحویل سال شروع کرد و گفت: سال جدید سینمای ایران را به همه شما عزیزان تبریک میگویم. سلام و درود دارم خدمت شما عزیزان حاضر و ارجمند. سال گذشته خاطرات تلخ و شیرین در سینما رقم خورد. خاطرات تلخی همانند درگذشت مرحوم مهرجویی، کیومرث پوراحمد، پروانه معصومی، و ناصر طهماسب و عزیزان دیگری که از بین ما رفتهاند. در کنار این اندوهها، خاطرات شیرین بسیاری رقم خورد همانند: آشتی مجدد مخاطب با سالنهای سینما، احیای اقتصاد سینمای کشور، توسعه زیرساخت و جشن افتتاح سالنهای سینما در شهرهای مختلف، موفقیتهای داخلی و خارجی، جوایز فیلمها، توجه به فیلمها و فیلمسازان استانی و رونق گرفتن چرخه تولید آثار ملی در کشور.
وی افزود: سال بعد، سال همدلی برای اعتدال سینمای ایران است. همدلی و همکاری چرا و به چه مفهوم؟ اعتلای سینمای ایران یعنی چه؟ من معتقدم که همه اهالی سینما برای اعتلای سینما در حال تلاش هستند. ظاهر کلمه همدلی و همگرایی ساده است اما باید برای تبیین و تحقق این طرح برنامه ریزی گستردهای انجام شود که حوزه مدیریت، صنوف و خانه سینما، رسانه ها و مخاطبان را شامل میشود. لازم است در عمل و کلام برای اعتلای سینمای ایران از دوقطبیسازی پرهیز کنیم. ما عزیزان، همکار هستیم اما همدل نیستیم .تداوم رشد و رونق سینما احتیاج به همدلی دارد تا بتواند به موفقیتها و دستاوردهای بیشتری دست پیدا کند. کشوری که همدلی دارد میتواند در تصویرسازی بر اذهان عمومی موفق باشد.
خزاعی عنوان کرد: کشوری که تصویرسازی موفقی دارد کشوری موفق است کشورهای توسعهیافته، سینمای توسعهیافتهای دارند. کشورهایی که اقتصاد، آموزش، روابط بینالملل موفقی دارند در واقع در حوزه تصویرسازی بر افکار جهانی موفق عمل کردهاند همانند ژاپن، چین ،کره، هند و روسیه.باید فیلم خوب ساخته شود تا نسل جدید و قدیم هم رغبت، تمایل سرمایهگذاری برای ساخت فیلم داشته باشند .ما باید در دولت مسیر را هموار کنیم تا همه نسلها بتوانند فیلم بسازند.
وی ادامه داد: توسعه سالن نمایش کشور، نماد توسعهیافتگی فرهنگی استانهاست. مخاطب سرمایه و پشتوانه اصلی ما در سینماست. اگر مردم نباشند سینما و سینماگر هم معنایی ندارد. همدلی عزیزان یعنی اولویتها را نزدیک کنیم تا بتوانیم محصولات قوی و خوبی را تولید کنیم . مولوی می گوید : همدلی از همزبانی بهتر است. ما باید نگاهمان به اصلاح آینده باشد و از گذشته درس بگیریم تا برای اصول امور در آینده برنامهریزی کنیم.
ما از ساخت همه گونه فیلم استقبال میکنیم فیلم معترض، فیلم دغدغهمند، نقد درون گفتمانی، فیلم منتقدانهای که اصلاحگر باشد، پیشرو باشد نه ناامید کننده. سینما وظیفهاش دیدهبانی است، هم خوبها و هم مشکلات را مطرح میکند.
رئیس سازمان سینمایی گفت: همدلی بخشهای خصوصی و دولتی و نهادی امسال مثالزدنی بود. از کل آثار جشنواره 70 درصد متصل به بخش خصوصی است که جای تقدیر و تشکر از سرمایهگذاران و تهیهکنندگان این بخش دارد. البته متاسفانه برخی با بازی کردن با کلیدواژههای فیلمهای ارگانی و نهادی به دوقطبیسازی در فضای فرهنگی دامن میزنند. انگار نهادها اشتباه کردهاند که از سینما حمایت میکنند. این عده مغرضانه از این بهانه برای تخریب و متلک علیه سینما استفاده میکنند. این واژه باید درست مطرح و تبیین شود.
وی اظهار کرد: اگر امسال نهادها و سرمایههای دولتی نبود 25 فیلم تولید نشده بود و بالغ بر 6 هزار و 500 اشتغال نیز فراهم نشده بود، این نکته مهمی است.من قدردان بخش خصوصی و به نهادهایی همانند حوزه هنری، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سازمان هنری رسانهای اوج، بنیاد شهید ، بنیاد روایت، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، ارتش جمهوری اسلامی، بنیاد سینمایی فارابی، مجموعه راه، مجموعه رسانهای بیان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم و خواهش میکنم که سال آینده با قدرت بیشتری فارغ از نتایج جشنواره ،از بخش خصوصی و هنرمندان پیشکسوت و قدیمی و جوانان حمایت کنند .
خزاعی تاکید کرد: از بدو انقلاب حمایت جدی دولت، نهادها و ارگانها را از سینما داشتهایم. بسیاری از بزرگان و آثار مطرح ما با کمک و حمایت منابع، نهادها و ارگانها تولید شده است، برخی از آثار مرحوم کیارستمی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برخی از آثار مرحوم مهرجویی در بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری و نیز آثار بیضایی و مرحوم پوراحمد و خیلی از بزرگان دیگر.
وی بیان کرد: این یک افتخار و دستاوردی برای حوزه فرهنگی کشور است که دولت و نهادها و ارگانها نسبت به سینما و این حوزه دغدغهمند هستند و حمایت میکنند.باید زمینهسازی کنیم تا در کنار بخش خصوصی حمایتها از تولید فیلمهای خوب و قدرتمند شکل گرفته و تقویت شود.
رئیس سازمان سینمایی گفت: منظومه سینمای ایران در سراسر کشور گسترده است، باید قدردان این گستردگی و حمایتها باشیم. در پایان خوشحالم که در سازمان سینمایی اجرای سیاست درهای باز برای فعالان سینما در حوزه های مختلف در حال اجراست تا عدالت فرهنگی محقق شود. بحث معیشت و اقتصاد و امنیت شغلی سینماگران که در جلسات مکرر مسایل خود را با ما مطرح کردند. ما همراه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کردیم این مشکلات را برطرف کنیم البته که این مسایل ادامه دارد و سعی داریم که همه آنها را در جلسات متعدد همراه وزیر محترم ارشاد و از طریق مراجع ذیربط و سازمان برنامه و بودجه برطرف کنیم.
وی ادامه داد: در دوران کرونا و پساکرونا و اغتشاشاتی که شکل گرفته بود که سینمای ایران در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با تنفس مصنوعی ادامه حیات داد. خوشبختانه در حال حاضر جان گرفته است و امروز شرایط مطلوبی دارد. مخاطبانی که از سینما قهر کرده بودند، فیلم های سینمای امسال را دیدند. احیای سینمای ایران با فروش خوبی رقم خورد و برخی از دوستان نقد میکنند که چرا جای برخی از آثار خالی بود و من میگویم اگر سینما را یک خانواده در نظر بگیریم که پدر آن کرایه خانه را پرداخت نکرده باشد و مادرش بیمار باشد، شما در چنین خانوادهای چکار میکنید؟ آیا در چنین شرایطی برای بچههای خانواده شاهنامه میخوانید؟
رئیس سازمان سینمایی تاکید کرد: برای دوستانی که نقد میکنند چرا برخی فیلم ها حضور ندارند، باید بگویم که ما باید ابتدا اقتصاد سینما را درست میکردیم و در برنامه های آتی به مسایل دیگر بپردازیم.
خزاعی یادآور شد: در 40 سال گذشته، 570 سالن سینما ساخته که به همت دولت 250 سالن به آن اضافه شده است. تمام تلاش ما این است که تا پایان دولت سالنهای سینما را به 1000 سالن برسانیم که جهش خوبی در سینما است.
وی ادامه داد: علی رغم اینکه برخی فکر میکنند تولیدات سینمای ایران خوابیده است بالغ بر 4300 مستند کوتاه، تله فیلم، فیلم و غیره در سینمای ایران تولید شده است. همچنین سیاه نمایی از سینمای ایران رخت بربسته است اما این به معنای این نیست که ژانرهای مختلف در سینما تقویت نشود، ما به آثار مختلف نیاز داریم. سینما باید خوبیها، زشتیها و پلیدیها را بییند و امیدوارم شاهد آثار خوبی در سینما باشیم؛ آثاری با رعایت اصول ما و مسائل شرعی. من شعاری مطرح کردم که سازمان سینمایی بر اساس آن پیش می رود و از ما نخواهید که آن را نقض کنیم.
رئیس سازمان سینمایی بیان کرد: آخرین نکته اگر بخواهیم همدلی در سینمای ایران برجا باشد، باید از دو قطبی بودن در سینما جلوگیری کنیم. درست است که منافع برخی در دو قطبی بودن سینما است اما ما باید تلاش کنیم که این اتفاق نیفتد. بحث دامن زدن به دو قطبی بودن در رسانهها مطرح بود در حالی که باید بخش خصوصی با همکاری بخش دولتی از سینمای ایران حمایت کند.
وی درباره حضور سازمانها و ارگانها در جشنواره فجر ۴۲ مطرح کرد: این بحث به امروز سینمای ایران برنمیگردد. بزرگان زیادی در همین سینمای ایران کار خود را با حمایت نهادها ادامه دادند و امروز چه شده که حضور نهادها را نقد میکنند؟ صادقانه از بخش خصوصی، حوزه هنری، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، صدا و سیما و بنیاد سینمایی فارابی… تشکر میکنم.
خزاعی گفت: ما باید برای اعتلای سینمای قدرتمند، تولید آثار، تصویرسازی درست و پیشرفت کشورمان و همچنین تقویت جامعه و خانواده و امید به آینده همصدا باشیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در حوزه بینالملل نیز اتفاقی که در غزه میافتد، بیسابقه است و در 100 سال اخیر همچین اتفاقی نداشتیم چرا که بالغ بر ده هزار کودک و خردسال در جنگ نابرابرانه کشته شدند. روز به روز جریان مقاومت ریشهدارتر خواهد شد و هر خردسالی که به شهادت میرسد، کودکان دیگر وارد میدان میشوند. امروز باید سینمای ایران و 70 کشوری که در جشنواره حضور داشتند، برای غزه تصویرسازی کنند و مقاومت مردم فلسطین و غزه را به رخ بکشند. خواهش میکنم مردم فلسطین و غزه را یک دقیقه بی وقفه تشویق کنید.
اختتامیه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد تهران برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، آیین اختتامیه چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر عصر یکشنبه ۲۲ بهمن ماه، با حضور صاحبان آثار، سینماگران، مدیران و اهالی رسانه در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد.
این مراسم با پخش سرود جمهوری اسلامی ایرانی و قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد.
پس از آن کلیپی از فیلمهای ماندگار سینمای ایران که توسط هوش مصنوعی ساخته شده بود، برای حاضران پخش شد.
سپس محمدرضا شهیدیفرد مجری آیین اختتاحیه روی سن آمد و گفت: حلول ماه مبارک شعبان را تبریک میگویم؛ ماهی که جانهای ما با این همه ولادت تازه میشود و زمین و زمان در شعف و سرور هستند. همه این ولادتها بر همه مبارک باشد.
وی ضمن خوشآمد گویی به همه حاضران در سالن بیان کرد: امسال یکی از پرشورترین دورههای جشنواره فیلم فجر را گذراندیم و حالا به آیین اختتامیه این رویداد رسیدهایم. انشالله که شب خوبی باشد و به همه خوش بگذرد. امروز چهلوپنجمین جشن سالگرد جمهوری اسلامی است و ما همچنان پای عهد و پیمان خودمان ایستادهایم. با هم مروری داریم بر خاطره انگیزترین روزهای بهمن سال ۵۷.
در ادامه کلیپی از تصاویر خاطرهانگیز بهمن ۱۳۵۷ پخش شد.
مجری برنامه مطرح کرد: طی ۱۰ روز گذشته سینماهای متعددی در ایران ۳۳ فیلم حاضر در این جشنواره را به نمایش گذاشتند. در برج میلاد نیز فیلمهای بخش ملی و بینالملل اکران شدند. رسانههای ما پرشورتر از همیشه این رویداد را دنبال میکردند. یک اتفاق شورانگیز دیگر پخش مسابقات فوتبال تیم ملی ایران در همین سالن بود.
شهیدیفرد ادامه داد: این جشنواره با این وسعت که فیلمسازانی از ۷۰ کشور در آن حضور داشتند، حامیان مالی هم داشت. در ابتدای این مراسم از حامی اصلی جشنواره یعنی بانک ملی ایران یاد میکنم.
در ادامه صحبتهای شهیدیفرد، ویدیویی از بانک ملی ایران (اسپانسر جشنواره) پخش شد.
شهیدیفرد تصریح کرد: امیدواریم همچنان نهادهای مالی کشور در قبال فرهنگ و هنر این سرزمین فعال عمل کنند. یک گروه مفصل طی حداقل ۷_۸ ماه گذشته مشغول بودند تا ما امروز به آیین اختتامیه جشنواره فیلم فجر برسیم. این گروه مفصل تحت هدایت یکی از تهیهکنندگان باانگیزه ایران کار خودشان را انجام می دادند. این جوان پرشور مجتبی امینی است که از ایشان دعوت میکنم تا گزارشی از جشنواره این دوره برای ما ارایه کنند.
مجتبی امینی با حضور روی سن برج میلاد، متنی را به شرح زیر قرائت کرد:
«مهمانان عزیز و هنرمندان گرامی سلام و خیر مقدم عرض میکنم.
فرارسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را تبریک میگویم و در آغاز سخنانم یاد و خاطره شهدای حادثه تروریستی کرمان و شهدای مظلوم غزه را گرامی میدارم.
به پایان ده روز خاطره انگیز و پر شور رسیدیم و پرونده چهل و دومین جشنواره فیلم فجر بسته شد. پیش از آغاز مراسم اختتامیه، از مسیری سخن میگویم که در کنار شما طی کردیم. در بخش ملی، در رقابتی نفسگیر و پر تب و تاب، ۳۳ فیلم اکران شد. با حضور سینماگران و نمایندگان رسانهها، نشست های نقد و بررسی پرچالشی داشتیم و بازار انتقاد و گاه گلایه، گرم بود. در بخش نگاه نو، که یکی از جذابترین بخشهای هر دوره و محل ظهور و بروز سینماگران جوان است، آثاری روی پرده رفت که امیدوارکننده و نویدبخش حضور نسل جوان است. توجه به بخش نگاه نو در این دوره، به دلیل افزایش تولید فیلمهای اول بود، آثاری که همه آنها بخت حضور در جشنواره را نداشتند، اما سعی کردیم در حد توان، زمینه دیده شدنشان در مهمترین رویداد سینمایی ایران را فراهم کنیم.
مفتخرم که جشنواره امسال، تصویری از قهرمانان ملیمان، شهیدان بزرگوار، احمد کاظمی، علی اکبر شیرودی و مهدی زین الدین به یادگار گذاشت و خاطرات سالهای حماسه را زنده کرد. هر روز ِجشنواره ی چهل و دوم را به یاد هنرمندانِ عزیزِ از دست رفته، نامگذاری کردیم و به بزرگانی ادای احترام کردیم که نامشان با تاریخ سینمای انقلاب اسلامی گره خورده است.
گمان میکنم در زمینه تولید محتوا و توجه به مضامین ملی و استراتژیک و تمرکز بر سینمای پرمخاطب، در جشنواره امسال به تعادل رسیدهایم و میتوانیم این تنوع و تکثر و گوناگونی را امتیازی بزرگ برای جشنواره بدانیم. برگزاری اکران های پرشور در استان ها و سالن های مملو از جمعیت این چشم انداز را مقابل دیدگانمان جان بخشید، که اکران سال پیش رو، گرم و پررونق باشد.
تمرکز دوستان و همراهان رسانهای، در خبرگزاریها، روزنامهها و شبکه های رادیویی و تلویزیونی برای پوشش رخدادها و آثار جشنواره امسال، کم نظیر بود. بر خود واجب میدانم از این همدلی و همراهی تشکر کنم. امیدوارم شور و حال جشنواره، در اکران ۱۴۰۳ جاری باشد.
در بخش بین الملل این دوره، حضور مهمانان، فیلمسازان، اساتید و داوران محترم به بهتر برگزار شدن این بخش انجامید. علاوه بر نمایش فیلم و برگزاری بازار، نشست های تخصصی با حضور این دوستان، بر پا شد و مورد توجه قرار گرفت.
در کنار این عزیزان، دوستانی از هیاتهای بلند پایه سیاسی در ایام جشنواره در کنارمان بودند و به ایده گسترش روابط بینالمللی در سینمای ایران، جامعه عمل پوشاندند. این تعامل و برنامههای مشترک برای آینده سینمای منطقه را مغتنم می دانیم و برای تحقق آن می کوشیم.
چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، با همراهی گروهی بزرگ از فعالان حوزه های مختلف فرهنگی، مدیریتی و رسانهای، به پایان راه خود رسید. خاطرات باشکوه این دوره جشنواره، تجربهای گرانقدر برای همه ما و سینمای ایران است. از همراهان جشنواره در هیات های انتخاب و داوری که مسئولیتی دشوار را بر عهده گرفتند و خستگی ناپذیر و حرفهای و منصفانه فیلم دیدند تشکر میکنم، از داوران محترم بخش بین الملل و همچنین از دوستانم در ستاد برگزاری این رویداد که ماهها برای بهتر برگزار شدن جشنواره تلاش کردند، سپاسگزارم. برای خانواده محترم سینمای ایران که در این ده روز، کنار ما بودند، آرزوی سعادت و سربلندی دارم. امینی در پایان سخنان خود از حامیان این دوره از جشنواره، بانک ملی و روبیکا قدردانی کرد و گفت: به لطف بانک سینا سه هزار تسهیل خرید کالا به اهالی رسانه داده شده است. این بانک قبول زحمت کرد و به خانواده شهدا و اهالی سینما نیز ۶ هزار تسهیل خرید کالا خواهد داد. در پایان آرزوی سلامتی، نشاط و سلامت برای همگی شما از خداوند منان مسالت مینمایم.»
پس از صحبتهای مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر ۴۲، کلیپ تصویری گزارش دبیرخانه ملی پخش شد.
در ادامه شهیدیفرد عنوان کرد: اهدای جوایز را با برگزیدگان بخش بینالملل آغاز میکنیم. فیلمهایی از ۷۰ کشور جهان در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند. در همین سالن روسای سازمان سینمایی از ۷ کشور منطقه حضور دارند. همچنین هنرمندان و کارگردانان و کارشناسان سینما در یک هفته گذشته در ایران بودند. بخش بینالملل جشنواره در ۴ بخش فیلمها را به داوری گذاشت و اولین بخشی که امشب برگزیدگان خود را خواهد شناخت، بخش بینالادیان است.
سپس کلیپی از فیلمهای این بخش در ادامه پخش شد و از عبدالستار یارار، علی حنون و بهمن حبشی داورهای بخش بینالمذاهب دعوت به عمل آمد تا برای اهدای جایزه این بخش روی سن بیایند.
دیپلم افتخار بهترین فیلم این بخش به محمود کلاری برای فیلم «تابستان همان سال» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین فیلم این بخش به داریوش یاری برای فیلم «شور عاشقی» اهدا شد.
در ادامه مجری برنامه در راستای همدردی با مردم غزه گفت: بگذارید برای چند دقیقهای درباره یک اتفاق حیرتانگیز صحبت کنیم. در سرزمینی که خیلی از ما دور نیست، در یک گوشه جهان بیش از ۴ ماه شاهد یکی از بزرگترین فجایع بشری هستند.
سپس صحبتهای مجری کلیپی از مردم غزه و این فاجعه بشری پخش شد.
شهیدیفرد گفت: ما هم برای آزادی فلسطین سالهاست که تلاش میکنیم و پس از سال ۵۷ اهتمام جدی مردم ایران برای آزادی مردم فلسطین است. بیش از ۴ ماه است که بیشتر از ۲۸ هزار جان بیگناه به خاک کشیده شدهاند. این مساله نشانه مسلم نسلکشی و اشغالگری است. ادای احترام میکنیم به همه شهدای فلسطین در ماه اخیر. دبیرخانه جشنواره ۴۲ به همین دلیل بخش مقاومت را به نام فلسطین روح و دم نامگذاری کرده است.
در ادامه شادی زیدان و ولید الدرویش داوران بخش مقاومت روی سن آمدند.
دیپلم افتخار این بخش به محمدحسین حقیقت برای فیلم «پرواز ۱۷۵» اهدا شد.
همچنین سیمرغ بلورین این بخش به خیرالله تقیانیپور برای فیلم «قلب رقه» اهدا شد.
محمدحسین حقیقت پس از دریافت جایزه خود گفت: هر خیری به زندگی من برسد؛ قطعا از دعای خیر پدر و مادرم است. همیشه در فیلمها وقتی یکی از همکاران اشتباهی مرتکب شود، پدرم به آنها تذکر میدهد و این استدلال را دارد که هر کسی ممکن است اشتباه کند اما ما باید مصحلت کل فیلم را درنظر بگیریم. عزیزان من به عنوان فرزند کوچک سینما میگویم که با هر سلیقه و گرایشی باید بمانیم پای هرچیزی که هستیم و این اشتباهات را به فراموشی بسپاریم.
در ادامه کلیپی از بخش جلوهگاه شرق در بخش بینالملل جشنواره امسال پخش شد.
سلمی مصری، احمد مجتبی زمال، کاتسومی یاناگی جیما، عزیز ژامباکیوو و ابوالقاسم طالبی از جمله داوران مسابقه آسیا بخش جلوهگاه شرق برای اهدای جوایز روی سن آمدند.
در ادامه بخشهایی از فیلم «بازمانده» با بازی سلمی مصری برای حاضران پخش شد.
جوایز بخش بین الملل چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
سمیرغ بلورین بهترین دستاورد هنری بخش جلوهگاه شرق به تاسنیا جمیل بازیگر فیلم «فاطیما» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه این بخش به نسیم باستانی برای فیلم «ظاهر» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی این بخش به محمدعسگری برای فیلم «آسمان غرب» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین فیلم این بخش به ذوالجار گل پوروداش برای فیلم «رویای خواب زمستانی» اهدا شد.
در ادامه کلیپی از گزارش دبیرخانه بخش بینالملل چهلودومین جشنواره فیلم فجر پخش شد.
در ادامه این مراسم نوبت به بخش سینمای سعادت رسید و کلیپی درباره این بخش بینالملل برای حاضران پخش شد.
وو لانگ، خوزه ماریا لارا، سرگی دورستووی، کارن آویتیسیان، آندره مورگان و هاتف علیمردانی داوران بخش سینما سعادت برای اهدای جوایز روی سن آمدند. احمدرضا معتمدی به دلیل کسالت در این مراسم حضور نداشت.
برگزیدگان بخش سینمای سعادت
سیمرغ بلورین بهترین دستاورد هنری این بخش به آنجلوس رالیس برای فیلم «آفرین در عصر سیلاب» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به آلساندرو باردانی برای فیلم «بهترین قرن زندگی من» اهدا شد.
در ادامه ویدیویی از آلساندرو باردانی پخش شد که درباره دریافت این جایزه و حس و حال خود توضیح داده بود.
سیمرغ بلورین بهترین کارگردان در این بخش به آلخاندرو روخاس و خوآن واسکوئز برای فیلم «در بدو ورود» اهدا شد.
جایزه ویژه هیات داوران بخش سینمای سعادت به محمود کلاری برای فیلم «تابستان همان سال» اهدا شد.
او پس از دریافت جایزه گفت: خیلی ممنونم. من خواهش میکنم از تهیه کننده فیلم آقای اوجی که اینجا تشریف بیاورند. بدون همراهی ایشان این فیلم ساخته نمیشد.
سیمرغ بهترین فیلم در این بخش به استفان کوماندراف برای فیلم «به درسهای بلاگا» اهدا شد.
سپس ویدیویی از این کارگردان در سالن پخش شد.
در ادامه محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی همراه با دو دختر خود روی سن حاضر شد و به بیان صحبتهای خود پرداخت.
وی سخنان خود را با دعای تحویل سال شروع کرد و گفت: سال جدید سینمای ایران را به همه شما عزیزان تبریک میگویم. سلام و درود دارم خدمت شما عزیزان حاضر ارجمند. سال گذشته لحظات تلخ و شیرینی برای سینمای ایران رقم خورد؛ تلخ به معنای درگذشت سینماگران بزرگ ایران مثل آقای مهرجویی، خانم پروانه معصومی، آقای آتیلا پسیانی و خاطرات تلخ دیگری مانند بحث معیشت و اقتصاد و امنیت شغلی سینماگران که در جلسات مکرر مسایل خود را مطرح کردند. ما همراه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کردیم این مشکلات را برطرف کنیم البته که این مسایل ادامه دارد و سعی داریم که همه آنها را در جلسات متعدد همراه وزیر محترم ارشاد برطرف کنیم.
وی ادامه داد: در دوران کرونا و پساکرونا و اغتشاشاتی که شکل گرفته بود که سینمای ایران در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با تنفس مصنوعی ادامه حیات داد. خوشبختانه در حال حاضر جان گرفته است و امروز شرایط مطلوبی دارد. مخاطبانی که از سینما قهر کرده بودند، فیلم های سینمای امسال را دیدند. احیای سینمای ایران با فروش خوبی رقم خورد و برخی از دوستان نقد میکنند که چرا جای برخی از آثار خالی بود و من میگویم اگر سینما را یک خانواده در نظر بگیریم که پدر آن کرایه خانه را پرداخت نکرده باشد و مادرش بیمار باشد، شما در چنین خانوادهای چه میکنید؟ آیا در چنین شرایطی برای بچههای خانواده شاهنامه میخوانید؟
رییس سازمان سینمایی تاکید کرد: برای دوستانی که نقد میکنند چرا برخی فیلم ها حضور ندارند، باید بگویم که ما باید ابتدا اقتصاد سینما را درست میکردیم و در برنامه های آتی به مسایل دیگر بپردازیم.
خزاعی یادآور شد: در ۴۰ سال گذشته، ۵۷۰ سالن سینما ساخته که به همت دولت ۲۵۰ سالن به آن اضافه شده است. تمام تلاش ما این است که تا پایان دولت سالنهای سینما را به ۱۰۰۰ سالن برسانیم که جهش خوبی در سینما است.
وی ادامه داد: علی رغم اینکه برخی فکر میکنند تولیدات سینمای ایران خوابیده است بالغ بر ۴۳۰۰ مستند کوتاه، تله فیلم، فیلم و غیره در سینمای ایران تولید شده است. همچنین سیاه نمایی از سینمای ایران رخت بربسته است اما این به معنای این نیست که ژانرهای مختلف در سینما تقویت نشود، ما به آثار مختلف نیاز داریم. سینما باید خوبیها، زشتیها و پلیدیها را بییند و امیدوارم شاهد آثار خوبی در سینما باشیم؛ آثاری با رعایت اصول ما و مسائل شرعی. من شعاری مطرح کردم که سازمان سینمایی بر اساس آن پیش می رود و از ما نخواهید که آن را نقض کنیم.
رییس سازمان سینمایی بیان کرد: آخرین نکته اگر بخواهیم همدلی در سینمای ایران برجا باشد، باید از دو قطبی بودن در سینما جلوگیری کنیم. درست است که منافع برخی در دو قطبی بودن سینما است اما ما باید تلاش کنیم که این اتفاق نیفتد. بحث دامن زدن به دو قطبی بودن در رسانهها مطرح بود در حالی که باید بخش خصوصی با همکاری بخش دولتی از سینمای ایران حمایت کند.
وی درباره حضور سازمانها و ارگانها در جشنواره فجر ۴۲ مطرح کرد: این بحث به امروز سینمای ایران برنمیگردد. بزرگان زیادی در همین سینمای ایران کار خود را با حمایت نهادها ادامه دادند و امروز چه شده که حضور نهادها را نقد میکنند؟ صادقانه از بخش خصوصی، حوزه هنری، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، صدا و سیما و بنیاد سینمایی فارابی… تشکر میکنم.
خزاعی گفت: ما باید برای اعتلای سینمای قدرتمند، تولید آثار، تصویرسازی درست و پیشرفت کشورمان و همچنین تقویت جامعه و خانواده و امید به آینده همصدا باشیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در حوزه بینالملل نیز اتفاقی که در غزه میافتد، بیسابقه است و در ۱۰۰ سال اخیر همچین اتفاقی نداشتیم چرا که بالغ بر ده هزار کودک و خردسال در جنگ نابرابرانه کشته شدند. روز به روز جریان مقاومت ریشهدارتر خواهد شد و هر خردسالی که به شهادت میرسد، کودکان دیگر وارد میدان میشوند. امروز باید سینمای ایران و ۷۰ کشوری که در جشنواره حضور داشتند، برای غزه تصویرسازی کنند و مقاومت مردم فلسطین و غزه را به رخ بکشند. خواهش میکنم مردم فلسطین و غزه را یک دقیقه بی وقفه تشویق کنید.
شهیدی فرد عنوان کرد: این نکته را ضمن یادآوری صحبتهای آقای امینی عرض میکنم که از طرف آقای امینی ۶ هزار وام ۱۰۰ میلیون تومانی برای اهالی سینما درنظر گرفته شده است.
محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی مهمان بخش دیگر آیین اختتامیه بود و همراه با گروه نوازندگان به اجرای زنده پرداخت.
شهیدیفرد با ادای احترام به درگذشتگان سینما گفت: ادای احترام داریم به کسانی که سالهای پیش در همین سالن و روی صندلیها نشسته بودند اما اکنون تنها یادشان با ماست.
در ادامه کلیپی از خاطرات سینمای ایران و درگذشتگان سینمای ایران پخش شد.
در بخش دیگر این مراسم کلیپ مسابقه ملی ایران پخش شد و با پخش این کلیپ اهدای جایزه بخش نگاه ملی آغاز شد که اولین جایزه به جایزه ویژه شهید سردار قاسم سلیمانی تعلق داشت.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، زینب سلیمانی فرزند شهید قاسم سلیمانی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی و مجتبی امینی دبیر جشنواره برای اهدای جایزه نگاه ملی ویژه حاج قاسم سلیمانی روی سن آمدند.
سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی و جایزه شهید قاسم سلیمانی به حبیب والینژاد تهیهکننده فیلم «آسمان غرب» اهدا شد.
جشنواره چهل و دوم فیلم فجر در ششمین روز با اکران ۳ اثر «نپتون»، «شمشیر و اندوه» و «معجزه پروین» از سانسهای دوم به بعد به میزبانی اهالی رسانه و منتقدان میرود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، روز سه شنبه ۱۷ بهمن ماه، همزمان با شهادت امام موسی کاظم (ع) سانس های اکران خانه جشنواره از ساعت ۱۶ با فیلم سینمایی «نپتون» آغاز می شود. به این ترتیب میلاد برای سانس اول در ساعت ۱۳ نمایشی ندارد.
نپتون
در خلاصه داستان فیلم «نپتون» آمده است: افسانه و همسرش به دلیل مشغله کاری از فرزند خود غافل شده اند که فرزند آنها دچار مشکلی میشود…
اما عوامل فیلم، این خلاصه رسمی را منتشر کردهاند: «یک سال نپتون، معادل ۱۶۵ سال زمینه! یعنی یک بچه یک ساله توی نپتون یک پیرِ ۱۶۵ ساله روی زمینه!»
محمدابراهیم غفاریان از هنرمندان جوان مشهد، کارگردان «نپتون» است و اولین تجربه کارگردانیاش را از سر گذرانده و سیاوش امینپور نیز تهیهکننده این فیلم و نویسندگی را هم مرجان ساداتی به عهده داشته است.
آرمین رحیمیان که بسیاری بازی او را در فیلم «شبی که ماه کامل شد» ستایش کردند در «نپتون» نقش اصلی را بازی میکند و بهدخت ولیان همراه با امین میری، رها خدایاری، آیدا ماهیانی، ندا عقیقی با حضور مسعود کرامتی و بهناز جعفری در کنار بازیگران کودک: امیررضا جوکار، ماهک حقیقی، آرتین تیموری و با معرفی بهداد بلیغ و شهلا اکبری، بازیگران فیلم هستند.
شمشیر و اندوه
انیمیشن «شمشیر و اندوه» یکی از چهار انیمیشن راه یافته به جشنواره فیلم فجر است که روایتی از تاریخ اسلام و ماجرای واقعه کربلا را روایت میکند.
انیمیشن «شمشیر و اندوه» اثری ۹۲ دقیقهای است که برهه تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) تا ورود امام حسین(ع) به کربلا را روایت میکند. روایت این اثر از زاویه دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی میکند و منجر به پیوستنش به قافله امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «برای تحقق رویایی که داری مبارزه کن…»
این پویانمایی برای اولین بار در تاریخ انیمیشن ایران با استفاده از اسکن انسانی (MetaHuman) تولید شده است.
حمدرضاورزی کارگردان مطرح تلویزیون که آثار تاریخی از جمله «معمای شاه» و «سالهای مشروطه» را ساخته است در جشنواره امسال با فیلم «معجزه پروین» حاضر است.
«معجزه پروین» یا در جدیدترین تغییر، فیلم «پروین» درباره زندگی پروین اعتصامی شاعر نامدار معاصر است که زندگی او از دوران جوانی تا لحظه درگذشتش سرشار از اتفاقات است. گروه سازنده «معجزه پروین» تصمیم گرفتند اسم فیلم را به پروین تغییر دهند
مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی نیا، حسین پاکدل، محمد علی نجفی، امیرحسین صدیق، رامین ناصر نصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشه خواه، یوسف صیادی، حسام نواب صفوی، ملیکا شریفی نیا، محمدشعبانپور، الهه جعفری، محمدرضا شهبانی نوری، مریم ورزی، محمد ساربان، مجید جعفری، شهراد بانکی، عباس علی محمدی و امیر رضا انوریان ازجمله بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
محمدرضاشریفینیا که در دهه اخیر از دوستان و همکاران نزدیک ورزی است تهیهکننده این فیلم که محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است. همچنین بهزادعبدی هم موسیقی این اثر را میسازد.
عوامل فیلم «پروین» نیز عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: فرشاد خالقی، مهدی حسینی وند، تدوین: مهدی حسینی وند، آهنگساز: بهزاد عبدی، مدیر صدابرداری: ارسلان کیان ارثی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، طراح صحنه: مسعود اوسطی، صحنه آرا: سوفیا شکری، طراح لباس: رویا ابراهیمی، دستیار اول کارگردان: روهام مخدومی، مدیر برنامهریزی: حسین متحد، منشی صحنه: سحرناز ضیایی، عکاس: احمدرضا شجاعی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، صداگذاری: مهرداد جلوخانی، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک، محصول: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و بنیاد سینمایی فارابی.
فیلم سینمایی «مجنون» با محوریت زندگی شهید زینالدین در حالی در جشنواره فیلم فجر حضور دارد که پیش از این آثاری درباره فرماندهان بزرگ جنگ در ویترین این رویداد رونمایی شده بود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، آژیر قرمز، صفیر گلولهها، زندگی زیر سایه جنگ، ترس، التهاب، دلهره، همه و همه تنها عناوین کوتاهی از توصیف حال و هوای دهه ۶۰ است، این ترکیبسازیها را میتوان همچنان امتداد داد و به فهرست بلندبالایی از آنها رسید؛ ویژگیهایی که حالا به یک خاطره جمعی تبدیل شدهاند. خاطراتی که البته خوش نیستند و هنوز هم که هنوز است میتوان آثار و تبعاتش را در زندگی بخشی از مردم مشاهده کرد، آنجایی که هنوز مادران چشم انتظار فرزندان هستند، آنجایی که هنوز هر چند وقت یکبار شهر آکنده از نشانههای پیکرهای بینشان میشود، آنجایی که هنوز سینهها زخمی است از رنجهایش، از آلامش و حتی از یادآوریاش.
سینمای ایران البته در طول چهار دهه پس از انقلاب همواره سهمی چشمگیر در ثبت و مخابره این تصاویر داشته است، اگر در هر زمینه دیگری هم بخواهند آماج انتقادش قرار دهند و بگویند کمیتش میلنگیده اینجا اما همان خاکریزی است که پا پس نکشیده است، میشود صفحات تاریخ را ورق به وق مرور کرد و دید در هر برههای گرچه گاهی کمرنگ اما همواره پرچمش در اهتزاز بوده است. «دفاع مقدس» حالا عنوان بومیترین ژانر سینمای ایران را با خود به یدک میکشد که از همان روزهای آغاز جنگ، سینماگران عازم جبهههای جنگ شدند تا چه در قالب فیلم مستند و چه در قالب فیلم داستانی، قصههایی از جهاد رزمندگان و زندگی پرتلاطم و پر تشویش مردم را به تصویر بکشند و حالا استفاده از ویلچر به جای ریل تراولینگ برای فیلمبرداری یکی از خاطرات آن دوره است.
دهه ۶۰ و ۷۰ را به دلیل قرابت زندگی مردم با سایه جنگ میتوان از درخشانترین روزهای سینمای دفاع مقدس توصیف کرد؛ آثاری که هم از منظر تعداد مخاطب و هم از منظر فروش از موفقترین فیلمها به شمار میرفتند بهطوریکه حالا در این بازار پرفروغ فیلمهای کمدی به آمارشان استناد میشود و هر فیلمسازی در سودای سبقت گرفتن از محصولات تصویری آن روزگاران است، آرزویی که البته تاکنون دستنیافتنی بوده است. در دهه هشتاد اما با فاصله گرفتن از روزهای جنگی و ظهور معضلات اجتماعی تازه، شعله شمع سینمای دفاع مقدس هم به خاموشی گرایید، عمده محصولات این دهه با یک آفت جدی رو به رو بود، فیلمهایی که تولید میشدند اساسا مخاطبانی را با خود همراه نمیکردند، شکستهای پیدرپیاش در گیشه باعث شد تا عدهای در تحلیلها عنوان کنند تاریخ انقضای قصههای جنگی به سر آمده است در دهه ۹۰ اما با ظهور نظامهای پشتیبانیکننده جدید و البته فیلمسازان تازهنفس، این سینما جانی دوباره گرفت، سازمان سینمایی اوج یکی از همین بازوهای اجرایی بود که توانست فرصتی تازه برای احیایش فراهم کند. حالا به بهانه حضور فیلم سینمایی مجنون با محوریت شهید زینالدین در ویترین چهلودومین جشنواره فیلم فجر به مرور بیش از یک دهه فعالیت این سازمان در حوزه سینمای دفاع مقدس پرداختهایم.
ایستاده در غبار/ محمدحسین مهدویان
این روزها مشغول تصویربرداری دنباله سریالش برای شبکه نمایش خانگی است، کارگردانی که گرچه این روزها منتقدان بسیاری به خود میبیند اما در چند نوبت در زمان اکران فیلمهایش مخاطبان و منتقدان را میخکوب میکرد تا هر بار با تولید اثری تازه شاخکها برای تماشایشان تیز و کنجکاویها برانگیخته شود. فیلمسازی که گرچه جوان است اما هم فیلم پرمخاطب در کارنامهاش دارد هم فیلم توقیفی، سینماگری که گاه زبان به گله گشوده و گفته نه «این وریها پای کارش ایستادهاند نه آن وریها» که با این حال از او به عنوان یک استعداد مسلم یاد میکردند. از محمدحسین مهدویان میگویم. او اولین گامش در سینمای حرفهای را اتفاقا با یک فیلم دفاع مقدسی برداشت؛ «ایستاده در غبار»، فیلمی که به جهت سبک تازه فیلمسازیاش در آن دوره از جشنواره با بازخوردهای دوگانهای مواجه شد؛ عدهای آن را جریانی تازه و حیرتانگیز در سینمای ایران معرفی میکردند و عدهای فیلمی وامانده که میان «مستند» و «داستانی» در نوسان است. محمدحسین مهدویان «ایستاده در غبار» را در سال ۹۴ تولید کرد، فیلمی که اولین تجربه سینمای ایران در سبک داکیو درام بود و همین موضوع باعث میشد عدهای از تماشاگران به دلیل ناآشنایی از این سبک از آن فاصله بگیرند. با این حال این فیلم آغازگر مسیر تازه فیلمسازی دفاع مقدس بود.
«ایستاده در غبار» در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد
«ایستاده در غبار» را احتمالا با آن تصویر جادویی از سربازی بیسیم به دست به یاد بیاورید که در خاکریز سر به پایین انداخته و بیسیم را رو به بالا گرفته است؛ فیلمی که روایتی از زندگی احمد متوسلیان ارائه میکرد و کودکی تا ربایش او را به تصویر میکشید.
تنگه ابوقریب/ بهرام توکلی
حالا پنج سالی میشود که از سینما فاصله گرفته است. کارگردانی که تجربههای متاخرش در شبکه نمایش خانگی بیآنکه مخاطبان چندانی را جذب کنند به کناری رفتند تا نامش بیش از پیش فراموش شود. کارگردانی که سهمی در ثبت چهرههای ملی در قاب سینما دارد اما به نظر میرسد به دوری خودخواستهای از سینما تن داده، او بهرام توکلی است.
مخاطبان پیگیر سینما احتمالا او را بیشتر به واسطه ساخت «پرسه در مه» یا «اینجا بدون من» بشناسند او اما یک سطر از سینمای دفاع مقدس را هم از آن خود کرده است، همان جایی که تنگه ابوقریب را ساخت. سال ۹۶ را دوستداران سینما به یاد دارند، تنها انتشار یک خط خبر از همکاری اوج با بهرام توکلی کافی بود تا موجی از تعجبات جاری شود. پیوندی که دوسویه بود و از آغاز خط و ربط تازه همکاریهای این نهاد خبر میداد. فیلم در جشنواره رونمایی شد و با آنکه دستاوردی در حوزه فنی فیلمهای سینمایی به شمار میرفت و هرچند پنج سیمرغ این رویداد را به خود اختصاص داد اما با نقدهایی جدی مواجه شد، سر انجام هم در اکران عمومی با یاس مخاطبان رو به رو شد.
این فیلم روایتی است از دفاع گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسولالله در برابر لشکرکشی رژیم بعث برای عبور از تنگه استراتژیک ابوقُرَیب و حمله به فَکّه و شرهانی در روزهای پایانیِ جنگ.
۲۳ نفر/ مهدی جعفری
مهدی جعفری از علاقهمندان به سینمای دفاع مقدس است، همین چند سال پیش بود که فیلمش با نام «یدو» در همین رویداد در بخش جوایز خوش درخشید و بدون آنکه به اکران سینمایی دربیاید از تلویزیون پخش شد تا بار دیگر این واقعیت را عیان کند که میان نظرات هیات داوران و نظرات توده مردم فاصلهها بسیار است! یک سال بعد از تولید «تنگه ابوقریب»، مهدی جعفری «۲۳ نفر» را ساخت. اگر برنامههای تلویزیونی ابتدای دهه ۹۰ را مرور کنید
«۲۳ نفر» اقتباسی از کتاب «آن ۲۳ نفر» بود
احتمالا حضور چند مرد میانسال را به یاد بیاورید که در زمان جنگ تحمیلی و در حالی که نوجوانی از سن ۱۳ تا ۱۷ سال بودند به اسارت رژیم بعث عراق درآمده بودند، مردانی که سوژه کتاب «آن ۲۳ نفر» بودند و بعدها همین سوژه اقتباس و دستمایه ساخت «۲۳ نفر» شد؛ اثری که در نظرسنجی جشنوارهای ششمین فیلم برتر از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر، شد و توانست سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی را دریافت کند.
آبادان یازده ۶۰/ مهرداد خوشبخت
مهرداد خوشبخت این روزها فیلم سینمایی «پالایشگاه» را روی پرده دارد. فیلمی که گرچه حالا یک شکست سخت برای نهاد پشتیبانیکنندهاش یعنی فارابی به شمار میآید اما از همان زمان تولید هر بار حاشیههایش آن را بر صدر اخبار مینشاند. کار تا جایی پیش رفت که در جشنواره سال گذشته خوشبخت آن را به دلیل آماده نبودن بخشهای فنی، یک فیلم مزخرف توصیف کرد که قابل دفاع نیست، قصه «پالایشگاه» اما از دل ساخت «آبادان یازده ۶۰» متولد شد. فیلمی که وجهی رسانهای داشت و بر اهمیت رادیو و البته رسانه در زمان جنگ و در پیشگیری از سقوط آبادان تاکید میکرد. «آبادان یازده ۶۰» در سال ۹۸ با اقتباس از «فرکانس ۱۱۶۰» نوشته فضلالله صابری ساخته شد، خوشبخت در توصیفش عنوان میکرد این فیلم برگرفته از اتفاقات واقعی در روزهای جنگزده آبادان است که اتفاقا توانسته اهالی آن منطقه را با خود همراه کند.
منصور/ سیاوش سرمدی
منصور ستاری را فرمانده ایدههای بزرگ مینامند، خلاقیتهایی که برای حفظ توان هوایی ایران در دوران جنگ تحمیلی به کار میبرد باعث ایجاد شبکهای منسجم و هماهنگ از رادارها شده بود، در وصفش میگویند: «در عملیات بزرگی مانند فتحالمبین و بیتالمقدس استفاده از سامانه پدافند هوایی هاگ، برای نخستینبار و به ابتکار شهید ستاری بهصورت مستقل عملیاتی شد. یعنی با استفاده از رادار متصل به سامانه، کاری شد که شبکهای درهم تنیده و متشکل از چندین رادار تصویری گسترده از آسمان کشور ارائه دهد» شهیدی که با تکیه بر توانمندیهای داخلی بر خودکفایی در حوزه صنایع هوایی و دفاعی تأکید داشت و باعث شد بخشی از جنگ را رهبری کند. زندگی پر اتفاق شهید منصور ستاری باعث شد تا در سال ۹۹ سیاوش سرمدی در «منصور» طرحی از زندگی او دراندازد. کارگردانی که پیشتر به سینمای مستند مشغول بود و اولین تجربه سینمای داستانی را با همین فیلم آزمود، فیلمی که رگههای علاقهمندی سیاوش سرمدی به سینمای مستند را هم در خود داشت و باعث ارایه تصویری مستند گونه از زندگی این شهید شده بود.
«منصور» روایتی از زندگی شهید منصور ستاری است
«منصور» روایتگر ساخت اولین جنگنده کاملا ایرانی است و همچنین سالهای پایانی دفاع مقدس را به تصویر میکشد که ایران به شدت درگیر کمبود تسلیحات نظامی است و تیمسار ستاری بر یک پروژه مهم کار میکند.
غریب/ محمدحسین لطیفی
محمدحسین لطیفی که در جشنواره امسال عضوی از هیات انتخاب بود سال گذشته با فیلم سینمایی «غریب» در همین رویداد حاضر شد. «غریب» اقتباسی از کتاب «محمد مسیح کردستان» است که در ابتدا هم به همین عنوان مجوز ساخت گرفت. فیلمی که حامد عنقا نویسندگی و تهیهکنندگی آن را توأمان بر عهده داشت تا به یکی از مهمترین فیلمهای سال گذشته در ویترین فجر تبدیل شود. جنگ در کردستان اما شکلی متفاوت داشت، حمله عراق از یک سو و قدرتگیری گروهکهای تروریستی از سوی دیگر، موازنه و معادلات این تخاصم را پیچیده کرده بود تا اهالی آن منطقه از هر سو زیر آتش باشند، «غریب» شمایل یک قهرمان در فرونشاندن التهابات منطقه کردستان را به تصویر میکشد، فیلمی درباره زندگی شهیدبروجردی که همزمان با رونماییاش در جشنواره این انتقاد را با خود به همراه داشت که برای درکش مخاطب نیازمند اطلاعاتی فرامتن است.
مجنون/ مهدی شامحمدی
گام تازه سازمان اوج در عرصه سینمای دفاع مقدس فیلم «مجنون» است. مهدی شامحمدی به عنوان کارگردانش پیش از این تجارب مستند بسیاری داشته و در اولین قدم در سینمای داستانی ترجیح داده سراغ روایتهایی از جنگ برود، فیلمی با محوریت شهید زینالدین بسازد که اتفاقا پیش از این سینماگران بسیاری را برای ساخت زندگیاش وسوسه کرده بود، مسئول اطلاعات و عملیات سپاه دزفول که نقش موثری در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس داشت. سجاد بابایی که سال گذشته سیمرغ بهترین نقش مرد را دریافت کرده بود و بیشتر او را به واسطه حضورش در سریال نه قسمتی «سقوط» به یاد میآوریم نقش شهید زینالدین را در این فیلم ایفا کرده است. این فیلم ایثار شهید زینالدین و همچنین رزمندگان لشکر ۱۷ علیبنابیطالب(ع) در جزیره مجنون و عملیات خیبر را روایت میکند.
حالا باید دید این فیلم میتواند پرترهای ماندگار از یک شهید را به یاد بگذارد و بار دیگر سینمای دفاع مقدس را به روزهای اوج خود نزدیک کند یا خیر.
کارگردان فیلم «دست ناپیدا» گفت: فیلمساز دفاعمقدس اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد،باخته است، کسی که میخواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، دست ناپیدا به کارگردانی انسیه شاه حسینی نخستین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر – 15 بهمن 1402- بود که در خانه جشنواره اکران شد و پس از آن نشست خبری فیلم با حضور انسیه شاه حسینی کارگردانی و نویسنده و طراح صحنه، سید سعید سیدرزاده تهیه کننده، کاوه ایمانی تدوینگر، احسان نوبخت صدا بردار، آرش قاسمی صدا گذار، حسن ایزدی جلوه های ویژه بصری، احمد رسولیان جلوه های ویژه میدانی، نازنین سرابی طراح چهره، مسعود سخاوت دوست آهنگساز و بازیگران معصومه بافنده، نسرین احمد خانی، حسین پوریده و اهالی رسانه برگزار شد.
انسیه شاه حسینی
برای ساخت فیلم کربلای ۵ باید شعرهای سهراب را خواند
انسیه شاه حسینی کارگردان فیلم دست ناپیدا اظهار کرد: جای آقای عبدی نسب خالی است. او صبحها که سرکار میآمدند یک شعری را میخواندند. اکنون در این نشست نیستند و من به جایشان این شعر را میخوانم. «من دلم می خواست صدایم، صدایت را بغل می کرد/ من دلم می خواست زخم مرحم بود/ من دلم می خواست نور مرحم بود»
وی در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از ۱۲ سال سراغ این سوژه رفته است، گفت: باید از مسئولان بپرسید که چرا کاری کردند که خانم شاه حسینی ۱۲ سال فیلم نساخته است. من در همه این مدت که کار نمیکردم چندین فیلمنامه نوشتم و اگر شرایطش باشد همین الان میتوانم بروم سر فیلمبرداری این فیلمنامهها.
این کارگردان درباره عنوان فیلم و نگاه جاری در فیلم بیان کرد: انقلاب ما فرهنگی بود. حضرت امام خمینی (ره) با تانک و توپ شروع نکردند و اولین چیزی که به مردم میگفتند این بود که ما میخواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم. بعد هم جنگ به ما تحمیل شد.
«آنچه که در انقلاب درباره آن شعار میدادیم، در جنگ متبلور شد. هر کسی که درباره جنگ و دفاع مقدس فیلم میسازد اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد، باخته است اگر کسی میخواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.»
میخواستم درباره زندگی زنان پشت جبهه حرف بزنم
کارگردان فیلم دست های ناپیدا گفت: من سالها با خاطرات زنان خوزستان و جنوب زندگی کردم و میخواستم از زوایای پنهان زندگی آنها حرف بزنم. شهید حاج قاسم سلیمانی میگفتند «لعنت به کسی که جنگ را دیده و حس کرده و واقعیت را دیده و تریبونی به او برسد و در مورد آن حرف نزد» من هم میخواستم درباره زندگی این زنان در جنگ حرف بزنم.
شاه حسینی درباره چرایی استفاده از لباسها و رنگهای امروزی در فیلم گفت: این طور نیست و من از لباسهای خودم که از دهه شصت داشتم، در این فیلم استفاده کردم. موضوع فیلم دست ناپیدا و کتاب حوض خون مشترک است ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان بسیار متفاوت است.
استخوانهایی را که دست زنان میبرید، نشان ندادیم
کارگردان «دست ناپیدا» در ادامه اظهار داشت: درباره عاشورا خیلی فیلم ساخته شده است، اما وقتی کسی روی منبر میرود، تاثیرگذارتر است. در برخی مواقع کلام پیش میرود و تصویر عقبتر میایستد. ما حتی استخوانهایی که دست این زنان را میبرید، نشان ندادیم زیرا میخواستیم حرمت شهدا را نگه داریم. بعضی چیزها را نمیشد گفت و نشان داد مانند عشق و ایمان که نمیتوان با هیچ نمادی آن را نشان داد.
وی درباره استفاده از بازیگران بومی در این فیلم گفت: پایه فیلم من مستند است و حضور یک سلبریتی این روایت را مخدوش می کند. به خاطر همین از بازیگران بومی که بسیار بااستعداد هستند و هنوز فرصت دیده شدن پیدا نکردند، استفاده کردم.
شاید نام فیلم را میگذاشتم «در جبهه شرق خبری هست!»
شاه حسینی در پاسخ به این سوال که آیااز فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» ایده گرفته است؟، گفت: خیر این فیلم را بعد از دریافت پروانه ساخت دیدم و با خودم گفتم ای کاش زودتر این فیلم میدیدم و اسم فیلم را می گذاشتم «در جبهه شرق خبری هست!»
وی گفت: ما مجبور شدیم زمان «دست ناپیدا» را کوتاه کنیم اگر زمان فیلم ۱۲۰ دقیقه بود پاسخ به خیلی از سوال ها داده میشد. در این فیلم دختری به جنگ آماده تا از کشت و کشتار عکس بگیرد و در یک مسابقه برنده شود و بتواند اجاره خانهاش را بدهد، ولی وقتی به حقیقت ماجرا پی میبرد دست ناپیدا او را به جای خوب هدایت میکند.
از موج انفجار رگهای دستش مانند کش شده بود
شاه حسینی افزود: موج انفجار خیلی اتفاقات را در جنگ رقم میزند. من کسی را دیدم که بر اثر موج انفجار رگهای دستش مانند کش شده بود. ما در فیلم میگوییم این بچه نماد امید است. شاید اگر امکانات بیشتری داشتیم حرفمان را سینماییتر میزدیم. به اندازه تمام زنها در هر شرایط جنگی و غیرجنگی می توان قصه و فیلم ساخت.
شاه حسینی در پاسخ به این پرسش که در این فیلم از خاطرات خانم کاظمزاده عکاس جنگ استفاده شده است؟ گفت: خیر. من فقط اسم خانم کاظم زاده را شنیده بودم. در کتاب حوض خون بیشتر درباره بیوگرافی زنان جنگ صحبت شده است و قصه دراماتیزه نشده است.
سید سعید سیدزاده تهیه کننده فیلم در پاسخ به این پرسش که چه لزومی داشت برای ساخت این فیلم ۲ نهاد دولتی سرمایهگذاری کنند؟ گفت: باید دستتان در کار باشد تا بدانید هزینه ساخت فیلم چقدر است و در وسع یک نهاد نیست و چند نهاد باید مشارکت کنند. بنیاد شهید ۵۱ درصد و فارابی ۲۵ درصد و دو شریک دیگر بخشی از منابع مالی کار را تامین کردند.
با درد زنان پشت جبهه آشنا هستم
معصومه بافنده بازیگر این فیلم گفت: همه جای حضور در این فیلم برای من خوشی و خاطره بود. من بچه جنگ هستم و کودکیام با جنگ گذشت. من در کودکی همسایهمان را دیدم که رفت و شهید شد. من با درد زنان پشت صحنه جنگ ناآشنا نیستم.
حسین پوریده دیگر بازیگر این فیلم گفت: دست ناپیدا در این فیلم دست مرا گرفت.
نسرین احمد خانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: خانم شاهحسینی در این پروژه نقش کوتاه ولی تاثیرگذاری را به من پیشنهاد دادند و من بازی کردم. از اعتماد و دلگرمی خانم شاهحسینی و آقای سیدزاده تشکر میکنم. هیچکس به اندازه من برای لیلا بودن خاطرات خانم شاه حسینی را نشنید.
کاوه ایمانی تدوینگر بیان کرد: این فیلم ۱۸۰ دقیقه بود و در نهایت به اندازهای رسید که شما روی صحنه دیدید.
نازنین سرایی طراح چهره پردازی با اشاره به شرایط جوی محل فیلمبرداری گفت: شرایط خیلی سختی برای حفظ ضبط فیلم وجود داشت. دست مریزاد میگویم به همه عوامل برای همکاری که داشتند.
چهلودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلمها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت میکنند و در نهایت برگزیدگان بخشهای مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.
تهیهکننده فیلم سینمایی«میرو» گفت: این فیلم اثری متفاوت از سیستان و بلوچستان است، نگاهی شریف و وطنپرستانه دارد و رسالتش فراتر از فروش گیشه است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی «میرو» به کارگردانی حسین ریگی دومین فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر -روز یکشنبه ۱۵ بهمن – در خانه جشنواره اکران شد و پش از آن نشست خبری با حضور حسین ریگی کارگردان، پیمان شیرخانی نویسنده، سعید الهی تهیهکننده، سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، ایوب افشار و مهدی دینمحمدپور از جمله بازیگران این فیلم سینمایی حضور داشتند.
میرو نگاهی شریف و وطنپرستانه دارد
سعید الهی تهیهکننده فیلم میرو بیان کرد: میدانم که اصحاب رسانه شبانهروز تلاش میکنید تا فرهنگ و هنر رونق داشته باشد. از همه عوامل این فیلم که ما به نمایندگی آنها روی سن هستیم، تشکر میکنم. همچنین از حسین ریگی ممنون هستم، این مدت سعی کردیم همسو باشیم تا این فیلم اخلاقگرا ساخته شود.
وی افزود: امروز در خدمت ایوب افشار هنرمند پیشکسوت سیستان و بلوچستان هستیم که اگر نبود، نمیتوانستیم از ظرفیت این فضا استفاده کنیم. ایده اولیه این فیلم از سمت حسین ریگی ارائه شد و پس از آن با بنیاد سینمایی فارابی مشارکت کردیم.
الهی خاطر نشان کرد: سالهاست در حوزه سینمای راهبردی نظر دادهام و باید بگویم که رسالت «میرو» فراتر از فروش گیشه است. از نظر من، درست است که فرم و فن در سینما مهم است؛ اما سیاست راهبرد حرف اول را میزند.
وی داد: در فرایند ساخت این اثر، متوجه شدیم که میتوانیم حرفهایی مهمی مانند ایثار را در خلال قصه بزنیم. فیلم «میرو» اثر متفاوتی در حوزه سیستان و بلوچستان است. این استان، همواره منطقهای محروم قلمداد شده و همین قضیه باعث شده فقط از جنبه محرومیت به آن توجه شود.سیستان و بلوچستان یک بغض فروخورده است.
الهی ادامه داد: فارغ از کم و کاستیهای این فیلم، «میرو» راهبردی است و نگاهی شریف و وطنپرستانه دارد. استان سیستان و بلوچستان ظرایف پنهانی دارد که ما تلاش کردیم آنها را به تصویر بکشیم. استان سیستان بلوچستان بسیار پهناور است اما فیلم «میرو» اکنون در جشنواره فیلم فجر، تنها در سالن این منطقه نمایش داده میشود.
فیلمسازی درباره سیستانوبلوچستان را وظیفه خود میدانم
حسین ریگی کارگردان میرو عنوان کرد: باز هم به سراغ سیستان بلوچستان و باز هم به سراغ جنوب شرقی ایران رفتم، اما هنوز سینمای ایران دِین خودش را به این منطقه ادا نکرده است. به اعتقاد من، هنوز جا دارد تا به سیستان و بلوچستان بپردازیم تا بتوانیم چهره مظلومیت این منطقه را نشان دهیم.
ریگی در پاسخ به سوال خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: چه در زمینه مستند و فیلم کوتاه همواره گروه کودک ونوجوان برای من مهم بود به این دلیل که آیندگان سرزمین ما آنها هستند، و این سرزمین را آنها می سازند، مخصوصا سیستان و بلوچستان. آنجا وقتی به بچه های می گوییم نقاشی بکشید و رویا پردازی کنید، میپرسد من چه چیزی بکشم؟ پس وظیفه خود میدانم درباره سیستان و بلوچستان و کودک و نوجوان فیلم بسازم .
وی افزود:همیشه نقد وجود دارد که چرا این فیلم ها را میسازی با اینکه فروش هم نمی رود؛ فیلم های کودک و نوجوان در همه جای دنیا همین است، کم فروش است. فقط دو سه فیلم در هالیوود است که فروش خوبی دارند. همه جای جهان گونه فیلم کودک و نوجوان حمایتی است. باید حمایت شود و چرخه خود را دارد، وقتی چرخه معیوب باشد، از تولید تا اکران دچار مشکل میشود.
کارگردان میرو افزود: همه جای دنیا، فیلمهای کودک نوجوان حمایت می شوند، بیشتر هدف شناخت جامعه شناسی و فرهنگ شناسی است، صرف فروش چند میلیاردی نیست، فروش داشته باشد که چه بهتر، چرخ اقتصاد سینما باید بچرخد. وظیفه ما همین است، شاید نوع فیلم های من مورد اقبال قرار نگیرد، اما شاهد بودم بسیاری در سینما فیلم را می دیدند و حس می کردند که از سیستان و بلوچستان صحبت می کنم .
مهمترین حامی من دعای مادرم است
ریگی کارگردان فیلم «میرو» بیان داشت: بنیاد سینمایی فارابی از فیلمهای کودک و نوجوان حمایت میکند؛ اما مهمترین حامی و پارتی من دعای مادرم است که امروز هم در نشست حضور دارد. در ادامه با اشاره ریگی به حضور مادرش، حضار به افتخار این نگاه و احترام، ریگی و مادرش را تشویق کردند.
ریگی بیان داشت: بازیگران سیستان و بلوچستانی، هنرور بودند و دوست داشتم که آنها نقش جدیتری در «میرو» بازی کنند. همواره از تهیهکنندگان خواهش میکنم که بخشی از بازیگران، بومی آن منطقه باشند و بتوانند سکانسهای خوب و با گفتگوهای خوب ایفا کنند و در این فیلم هم مشاهده میکنید که همین کار را انجام دادیم.
وی در ادامه افزود: «میرو» فیلمی مادرانه است. قطعا مادران این سرزمین، آموزگاران فرزندان هستند که زمان طولانی را با آنها سپری میکنند. این فیلم ریتم کندی ندارد و لنزی که برای فیلمبرداری انتخاب کردیم دلیل دارد زیرا حس و حال قصه را مناسبتر منتقل میکند.
وی افزود: در این فیلم بازیگران حرفهای و نابازیگر ایفای نقش کردهاند که تعادلی در فیلم ایجاد کرده است. «میرو» یک اسم بلوچی است. من سالها قبل با این اسم آشنا شدم و مستندش را ساختم. احساس کردم این نام، برای این قصه مناسب است و در نتیجه عنوان فیلم، «میرو» شد.
ریگی ادامه داد: همانطور که ما در مدارس زنگ ورزش داریم، باید زنگ سینما هم داشته باشیم تا فضایی برای فیلمهای گونه کودک و نوجوان به وجود آید. فیلم تکلیفش را با تماشاگر روشن کرده و طی روایت داستان، پیامش را به مخاطب منتقل میکند.
دهه شصتیها تحت تاثیر جنگ بودند
پیمان شیرخانی نویسنده «میرو» تشریح کرد: زمانی که نویسنده شخصیت ها را مینویسد، به هر حال چیزی به او اضافه میشود. من در نوجوانی آرام بودم؛ در حالی که شخصیت«میرو» شیطنتهای زیادی دارد. البته نوجوانان دهه شصت، خواه و ناخواه تحت تاثیر جنگ قرار گرفته بودند که در این فیلم به آن اشاره میشود.
سودابه بیضایی از تجربه بازی در نقش زنی سیستانی در فیلم میرو صحبت کرد و گفت: این شخصیت، برای من مادری متفاوت بود. در سفر قهرمانی «میرو»، مادر نقش مهم و تاثیرگذاری داشت، چیزی که من در فیلمنامه های دیگر ندیده بودم.
وی درباره رسیدن به لهجه بلوچی در فیلم اظهار داشت: برای این که بتوانم به لهجه مناسب برسم، حدود یک هفته زمان داشتم و ایوب افشار در این مسیر به من کمک بسیاری کرد.
مردم بلوچ هنرمند هستند
ایوب افشار بازیگر بلوچ فیلم «میرو» بیان کرد: هر زمان که صحبت از بلوچ میشد، شما فردی را تصور میکردید که تفنگی در دست دارد و دستاری روی سر؛ اما ما هم هنرمند هستیم. ما دیر به صحنه آمدیم؛ اما به کمک حسین ریگی درست آمدیم. خوشحال هستم که ما بلوچیها درست به این هنر وارد شدیم.
«ما نمیگویم در سیستان و بلوچستان قاچاقچی نیست، اما همه این خطه، این نیست. از قبل انقلاب تا کنون فیلمهایی که در این منطقه ساخته میشدند، تصور غلطی به مردم نشان میدادند. «میرو» اولین فیلمی است که واقعیت بلوچ را به تصویر کشید»
حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم
مهدی دینمحمدپور بازیگر نقش میرو نیز گفت: حرفه من بازیگری نیست، تا کنون دو فیلم بازی کردم و مغازه هم دارم. زمانی که فیلم نامه را خواندم، به دلیل این که تصویر واقعی از استانم نشان میداد، تصمیم به بازی گرفتم. از چالشهای بازی در این فیلم این بود که در زمان فیلمبرداری حتی یک روز هم تعطیلی نداشتیم و حدود ۱۰ روز هم روی آب بودیم.
امیررضا دلاوری دیگر بازیگر این فیلم، اظهار داشت: در فیلم «میرو» سهم کوچکی داشتم و سکانسهای من چهار روز زمان برد زمان کمی برای رسیدن به لهجه و نقش داشتیم و جناب افشار تمام دیالوگهای را با من کار کرد تا بتوانم آنها درست ادا کنم. سالهای اخیر بسیار گزیدهکار شدهام. بجز «میرو»، دو فیلم دیگر برای بازی داشتم، اما این فیلم را انتخاب کردم. زیرا اقوام ایرانی برای من همواره مهم هستند.
حمید ابراهیمی بازیگر فیلم میرو بیان داشت: سالهاست در تئاتر دفاع مقدس کارهای زیادی انجام دادهام و از آن جایی که نقشهای منفی زیادی بازی کردهام، بازی کاراکتر مثبت در «میرو» برای خودم هم، به منزله یک امتحان بود، بنابراین این نقش را پذیرفتم.
به استعدادهای سیستان و بلوچستان کمک کنید
دلاوری بازیگر این فیلم گفت:به واسطه کارمان، شهرهای مختلفی رفتهایم و برای تولید این فیلم به چابهار رفتیم که از بودن در آنجا بسیار لذت بردم. ولی جدا از این، این منقطه بسیار محروم است و من با چند جوان آشنا شدم که علاقه مند کار به حوزه سینما بودهاند، خیلی ها آمدهاند و قولهایی به آنها دادهاند، اما در همان محیط بسته ماندهاند، به خاطر همین از این تریبون استفاده میکنم که اگر کسی میتواند، کمکی به این منطقه و این استعدادها کند.
سومین روز چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر ۴ اثر «صبح اعدام»، «شهسوار»، «قلب رقه» و «صبحانه با زرافهها» را به ترتیب در برنامه اکران دارد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از ژانرهای متنوع روز اول و دوم جشنواره چهل و دوم فیلم فجر شنبه ۱۴ بهمن همزمان با سومین روز این رویداد نیز این روند البته با تنوع کمتر ادامه دارد. دو اثر اکران امروز با موضوع دفاع مقدس و محور مقاومت و دو اثر کمدی است.
صبح اعدام
صبح اعدام به کارگردانی بهروز افخمی و تهیهکنندگی علی شیرمحمدی تازه ترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی است
علاوه بر مسعود شریف، ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، داود فتحعلیبیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان در تازهترین ساخته بهروز افخمی نقش آفرینی میکنند.
«صبح اعدام» برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت میشود.
صبح اعدام
شه سوار
دومین اثر اکرانی امروز «شه سوار» ساخته حسین نمازی دومین فیلم کمدی اجتماعی او بعد از فیلم شادروان است.
در خلاصه داستان فیلم شه سوار آمده است: به دنبال درگذشت پدر خانواده در جریان برگزاری عروسی که چندبار بهم خورده است، خانواده او قصد پنهان کردن این خبر را دارند.
مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدیفر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان براتپور، حافظ نبی زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، با هنرمندی عزتالله رمضانیفر با حضور امیر دژاکام بازیگران فیلم شه سوار هستند.
این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است.
شه سوار
قلب رقه
قلب رقه روایتی جدید از سینمای ایران درباره اتفاقات گروههای تروریستی در کشور سوریه به کارگردانی خیرالله تقیانیپور و تهیه کنندگی سعید پروینی است.
فیلم درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصر به فردی است که در این عرصه اتفاق می افتد. رقِه از شهرهای کشور سوریه و مرکز استان رقه است که در شمال شرقی سوریه و در ساحل فرات قرار دارد. Raqqa تقریباً ۴ سال (از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷) پایتخت داعش بوده است.
در فیلم قلب رقه شهرام حقیقت دوست، شادی مختاری، عبدالرضا نصاری، فرهاد قائمیان، هدایت هاشمی، محمدرضا شریفینیا، مصطفی ساسانی، عامر علی و مهدی شیخ عیسی به ایفای نقش میپردازند.
بخشی از لوکیشنهای فیلم در شهرک دفاع مقدس و بخشی دیگر در خارج از ایران صورت گرفته است.
قلب رقه
صبحانه با زرافه ها
صبحانه با زرافهها اثری کمدی به کارگردانی سروش صحت و تهیهکنندگی سید مصطفی احمدی است.
این دومین ساختهٔ سینمایی صحت بعد از جهان با من برقص (۱۳۹۸) است و بهرام رادان، پژمان جمشیدی و هوتن شکیبا نقشهای اصلی آن را ایفا میکنند.
صبحانه با زرافهها البته یکی از پربازیگرترین فیلمهای جشنواره فیلم فجر امسال است، این فیلم موفق شد تا بلیتهای تمام سانسهای ۱۱ روز نمایش مردمی خود را در عرض ۱۵ دقیقه به فروش برساند تا دومین ساخته سینمایی سروش صحت، تا پیش از شروع جشنواره بهعنوان پرمخاطبترین و پرفروشترین فیلم جشنواره امسال مطرح شود.
صبحانه با زرافه
فیلم های امروز نیز به روال دو روز گذشته به ترتیب ساعت ۱۳، ۱۶، ۱۹ و ۲۲ اکران می شوند.
چهلودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلمها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت میکنند و در نهایت برگزیدگان بخشهای مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.
دو روز دیرتر یک چالش اساسی است؛ هم برای سازندگانش که میخواهند موضوع فرزندآوری را در سینمای ایران با یک پوشش عفیفانه و قالب عمومی بیان کنند و هم برای سرمایهگذاران که چالش ورود به حوزه مسائل واقعی و مهم اجتماعی را آغاز کردهاند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای اجتماعی واژهای که سالهاست شنیدن آن پدیده هایی چون سینمای نکبت و فلاکت سینمای جنوب شهر بی قانون سینمای فقر و درماندگی سینمای قتل و جنایت سینمای هرت آبادی با آدمهایی چهارچوب گریز و معتاد و بی رحم و بی قاعده و خارج از دایره انسانیت را به ذهن متبادر میکند.
کافی است در خصوص یک فیلم بشنویم که گونه سینمای اجتماعی دارد تا تهمایه تلخ اندیشیدن به درماندگی یک شخصیت را در پس ذهن همه ما زنده کند گویی یکی از رسالتهای اصلی سینمای ایران دادن تصویر تلخ و کثیف از ایران است به نحوی که تمام قاعدههای موجود و مطلق سینما هم پای این مسیر کج مستمر قربانی تلقی غالب جاری شده است.
فیلمهایی با پایان مایوس کننده !
به طور مثال در حوزه سینمای کودک و نوجوان اصل جاری در سینمای سراسر جهان شاید این باشد که سینمای کودک و نوجوان می تواند با درد و رنج و درماندگی و حادثه و در یک کلام تراژدی آغاز شود اما به هیچ وجه نمی تواند به تراژدی ختم شود چرا که نوجوان یعنی آینده یعنی تصویر زندگی و یعنی تلاش و از همه مهتر یعنی امید.
در حوزه اجتماعی قدر مسلم ساخت فیلم منوط به چند پیش شرط بدیهی و اساسی است که نخستین و شاید مهمترین آن هم شناخت نظام مسائل اصلی اجتماع استاین قاعده در فیلم های سالهای دور مجید مجیدی و برخی فیلمسازان این عرصه نظیر حسین قناعت و فریدون نجفی به خوبی رعایت میشد، اما در سالهای اخیر تحت تاثیر جریان غالب سینمای اجتماعی شاهد رسوخ قواعد مستمر نکبت و فلاکت در دژ سینمای نوجوان نیز هستیم و فیلمهایی با پایان مایوس کننده و نا امید در حال تولید است.
حال این که در حوزه اجتماعی قدر مسلم ساخت فیلم منوط به چند پیش شرط بدیهی و اساسی است که نخستین و شاید مهمترین آن هم شناخت نظام مسائل اصلی اجتماع است، نظام مسائلی که غالبا در سینمای اجتماعی ایران نه تنها مبتنی بر مطالعات جامعه شناختی نیست بلکه منحصر به تجربیات فردی فیلمساز و شاید اطرافیان آنها است.
بسیار تا بسیار شنیدهایم که فیلمساز ژانر نکبت در مقابل پرسش از چرایی تولید اثرش یا با یک پرسش دیگر آن را پاسخ میدهد مبنی بر این که مگر این ماجرا رخ نداده و یا با یک خبر نیم بند از اطرافیانش که من آشنایی دارم که این ماجرا برای او رخ داده. سوال مهم و اصلی را پاسخ می دهد، بر این پایه می توان گفت آنچه که سینمای اجتماعی واقعی از آن محروم است چیزی نیست جز نبود مطالعه و شناخت.
اینکه سازوکار تحلیل و شناخت نظام مسائل اصلی اجتماعی ایران چیست در حوصله این خلاصه نمی گنجد، اما به هر تقدیر معیارهای کاملا مشخص مطالعاتی دانشگاهی وجود دارد که امور مبتلا به اجتماعی را احصا و نظام مند می کند تا بتوان برای برنامه ریزی های کلان از آن استفاده کرد.
خانواده ایرانی را چگونه تصویر کردند؟
اما متاسفانه سینمای ایران به خصوص در سالهای اخیر چنان غرق در مغزهای کوچک زنگ زده و ابد و یک و عصبانی نیستم و مالاریا و لاتاری و لاک قرمز و تابستان داغ و… شده که هیچ احساس نیازی در قبال ارتباط با دانشگاه یا مراکز متولی این موضوع نظیر مرکز پژوهشهای مجلس در ساخت آثار ناظر به اجتماع نمی بیند. تا آنجا که شخصیت های چندِش آورش از اریکه انسانیت چنان سقوط می کنند که در سینک ظرفشویی قضای حاجت می کنند و سیلی به گوش پدر خود میکوبند.
سینمایی که دیگر شخصیت های آن تبدیل به کلیشههای قابل حدث شده اند. پدرهای معتاد و بد خلق و واپسگرا و در یک کلام سربار، مادرهای مفلوک و بازنده و داغون، برادرهای سرکش و زیاده خواه و بی رحم و دست آخر دخترهای بازنده و درمانده و تحت ستم. این همه دارایی اجتماعی ایران در فیلمهای موصوف به آثار اجتماعی است که چنان پرتکرار در سالهای اخیر تکرار شده که همه ما باورمان شده چیزی غیر از این نمی توان در حوزه اجتماع ایرانی تصور کرد.
پدر ایرانی مگر می تواند نمایانگر قدرت و صلابتی باشد که فرزندان به او پشت گرم باشند و به او تکیه کنند؛ مادر ایرانی کجا و دامن پرورش دهنده صبوری که صد مستحکم تمام مشکلات موجود است و همیشه در مواجهه با او می توان آرامش را تجربه کرد؛ پسر ایرانی هرگز از نظر سینمای ایران نمی توان عزم ساختن سرزمین را داشته باشد و همواره داستان او موضوع رفتن است و گریختن از این سرزمین دوست نداشتنی؛ و خواهر سرزمین ایران هرگز نماد عاطفه و مهر در سینمای ایران نمی تواند باشد.
شاید به همین دلیل باشد که اگر از پس سالها اثری پیدا شود که ناظر به مساله درست اجتماعی و پشت گرم به مطالعات دانشگاهی است. و تلاش کند مساله اول اجتماعی کشور را خطاب به جامعه مخاطب اصلی خود و به زبان او بیان کند برای مخاطب عادت کرده به سینمای فلاکت قدری دیر هضم به نظر می رسد.
و اما دو روز دیرتر
فیلم سینمایی دو روز دیرتر گذشته از ساختار و تکنیک و مسائل فنی به حسب مضمون و لحن بیان فیلم امروز است و می تواند ممتاز محسوب شود. چرا که هم در انتخاب موضوع یعنی مساله بسیار مهم فرزندآوری و هم در لحن یعنی بیان شیرین برای مخاطب جوان درست عمل کرده و حرف خود را می زند.
این یک واقعیت جاری است که ایران در حال فرو رفتن در سیاه چاله جمعیتی عظیمی است که می تواند بزرگترین چالش قرنهای این سرزمین کهن باشداین یک واقعیت جاری است که ایران در حال فرو رفتن در سیاه چاله جمعیتی عظیمی است که می تواند بزرگترین چالش قرنهای این سرزمین کهن باشد. این واقعیت روزگار ماست که چالش جمعیت در همه ارکان اجتماعی از خدمات عمومی پزشکی گرفته تا پیشرفت اقتصادی و قدرت نظامی را می تواند تحت تاثیر قرار دهد.
و این واقعیت تلخ فرهنگی است که آرام آرام صلابت پدرانه در حال افول و عاطفه مادرانه در حال ولخرجی در عرصه های بی ربطی همچون حیوانات خانگی و امثال آن است و اگر مدیران فرهنگی دست روی دست گذاشته و نظاره گر این فاجعه عظیم باشند دیر نخواهد بود که تعداد داروخانه ها از تعداد خواربار فروشی ها و تعداد مراکز فروش غذای حیوانات از نانوایی ها و تعداد مراکز درمانی سالمندان از مهد کودکها بیشتر شده و کهن مرز و بوم ایران در کهولت ناشی از بی عملی فرهنگی مسئولان خود گرفتار خواهد شد.
دو روز دیرتر یک چالش اساسی است؛ هم برای سازندگانش که میخواهند موضوع فرزندآوری را در سینمای ایران با یک پوشش عفیفانه و قالب عمومی بیان کند و هم برای سرمایه گذاران که چالش ورود به حوزه مسائل واقعی و مهم اجتماعی را آغاز کرده اند.
چرا به فارابی انتقاد می کنند؟
شاید اگر به جای دو روز دیرتر ، فارابی روی یک فیلم اجتماعی سیاه سرمایه گذاری می کرد و روایت فتح روی درماندگی نئورئالیستی بعد از جنگ یک اثر خسته کننده خلق می کرد و یا اگر حوزه هنری یک کار ناظر به حوزه سلوک و بی ربط به وضعیت روانی امروز اجتماعی را در سرلوحه کار خود قرار می داد، احتمالا هیچ یک از نقدهای منفی موجود در اتمسفر امروز سینمای ایران متوجه این نهادها نبود.
جای تعجب است که برخی دوستان نویسنده و منتقد بدون توجه به کارکرد این اثر آن را بی پروا و بی پرده تلقی می کنند در حالی که سینما همان جایی است که اتقاقا می توان درجه بندی سنی داشته باشد. سینما همان جایی است که می تواند مخاطب خاص را برای بیان حرفهای خود در نظر بگیرد. سینما همان جایی است که اغلب مخاطبانش در طبقه سنی بین بیست تا سی سال هستند یعنی درست سنین باروری فرزند آوری و گروه هدف مخاطب همین فیلم.
و سینما همان جایی است که با تاثیر گذاری حسی عاطفی می تواند زمینه را برای پذیرش موضوعاتش فراهم کند تنها شرط این موضوع همان است که به زبان مخاطبش با او وارد مخاطبه شود. در غیر این صورت مخاطب بی رحم سینما عقد اخوت با هیچ اثری نبسته و در قبال بهایی که برای بلیت پرداخت میکند انتظار تماشای اثری دارد که استاندادهای لازم معنایی و زبان بیان روان و بی پروایی داشته باشد.