نمایش نسخه مرمت شده فیلم «خانه دوست کجاست؟» در موسسه فرهنگی هنری صحنه آبی به نمایش در میآید.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موسسه، «خانه دوست کجاست؟» به نویسندگی و کارگردانی عباس کیارستمی روز پنجشنبه دوم شهریور ساعت ۱۵ در موسسه فرهنگی هنری صحنه آبی به نمایش در میآید.
پس از نمایش فیلم، جلسه مرور و گفتمان اثر با حضور مازیار چشمهعلایی و علیاصغر میرزایی برگزار میشود.
«خانه دوست کجاست؟» داستان یک پسر بچهای است که دفتر دوستش را به اشتباه برداشتهاست بنابراین از خانه بیرون میرود تا او را پیدا کند و دفتر را به او پس دهد، اما راهی دشوار و دراز در پیش است و فرصتی اندک.
بابک احدپور، احد احمدپور، خدابخش دفاعی، ایران اوتاری، آیت انصاری، صدیقه توحیدی، پیمان معافی، علی جمالی، عزیز بابایی، نادر غلامی، اکبر مرادی، طیبه سلیمانی، محمدرضا پروانه، فرهنگ اخوان، ماریا اشجاری، حمداله عسگری، قدرت کاویان پور، هاجر فرازپور، محمدحسین روحی، رفیع دفاعی، آقاخان قارداش خانی در این فیلم ایفای نقش کردهاند.
تعدادی از سینماگران متذکر شدند: نگاه کاسبکارانه به سینما مانع از تولید فیلم های باکیفیت در ژانرهای متنوع است، وضعیت فیلم های امروز سینما اصلاً قابل دفاع نیست.
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، تعدادی از سینماگران مطرح کشور در خصوص لزوم تنوع ژانر در سینمای کشور و عبور از دو ژانر «اجتماعی» و «کمدی» متذکر شدند: سینمای ایران سرشار از فیلم های سیاه اجتماعی و کمدی مبتذل شده و نگاه کاسبکارانه به سینما مانع از تولید فیلم های باکیفیت در ژانرهای متنوع شده است. این افراد تأکید کردند: وضعیت فیلم های امروز سینما اصلاً قابل دفاع نیست و برخی قوانین سخت گیرانه در وزارت ارشاد دست و پای سینماگران را برای تولید فیلم در ژانرهای متنوع بسته است.
مدت طولانی است سینمای ایران به صورت عمده با دو مدل فیلم روبرو است؛ یک دسته فیلم های کمدی سطحی و نازل و دسته دیگر فیلم هایی موسوم به سینمای اجتماعی که سرشار از سیاهی و تلخی هستند! فیلم های تاریخی، وحشت، معمایی، ماورایی، اکشن، پلیسی، ورزشی و… عملاً جایی در صنعت سینمای ما ندارند و دلیل عمده این اتفاق کارنابلدی مدیران سینمایی و عدم سیاست گذاری درست و اصولی در سینمای کشور است. این جریان باعث شده تا بیش از ۸۰ میلیون ایرانی رسماً عطای سینما را به لقایش ببخشند و ترجیح دهند که همواره از سینمای ایران دور باشند و حتی برخی علاقمندان به هنرهفتم نیز تنها به تماشای فیلم های خارجی روی بیاورند که هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارد. در همین راستا با ۱۳ تن از چهره های مطرح سینمای کشور آقایان: فرشاد گل سفیدی، سیدمحسن وزیری، هارون یشایایی، کاظم دانشی، طهماسب صلح جو، غلامرضا گمرکی، سیدعماد حسینی، مرتضی علی عباس میرزایی، حجت قاسم زاده اصل، اسماعیل براری، پیمان عباسی، مهدی سجاده چی و سرکار خانم: روح انگیز شمس گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.
روح انگیز شمس کارگردان سینما و استاد دانشگاه در خصوص لزوم تنوع ژانر در سینمای کشور و عبور از دو ژانر «اجتماعی» و «کمدی» گفت: سینمای ایران در حال حاضر سرشار از فیلم های سیاه اجتماعی و کمدی مبتذل شده و این اتفاق برای آینده هنرهفتم بسیار خطرناک است به ویژه آنکه تنها فیلم های سیاه به اسم سینمای ایران در جشنواره های جهانی حضور پیدا می کنند و تصویری مخدوش از ایران به دنیا ارائه می دهند. مدیران سینمایی تردید نکنند که لزوم ادامه حیات سینما حمایت از ژانرهای متنوع است و اگر این اتفاق رخ ندهد تا کمتر از ۱۰ سال آینده هیچ اثر و نشانی از سینمای شریف ایران باقی نمی ماند.
فرشاد گل سفیدی کارگردان و فیلمبردار سینما در گفتگو با سینماپرس اظهار داشت: نگاه کاسبکارانه به سینما مانع از تولید فیلم های باکیفیت در ژانرهای متنوع شده است؛ متأسفانه این روزها اغلب فیلمسازان و به ویژه تهیه کنندگان به پول توجه دارند و برای اغلب افراد هنر، سینما و کیفیت چندان اهمیتی ندارد. تا زمانی که نگاه کاسبکارانه در سینما ادامه داشته باشد قطعاً نمی توانیم شاهد تنوع در تولید فیلم های مان باشیم. متأسفانه این نگاه کاسبکارانه در سینما باعث شده حتی دست فیلمنامه نویسان در زمان نگارش فیلمنامه ها بسته باشد چرا که تهیه کنندگان فیلم هایی با لوکیشن های متنوع و متعدد را که هزینه بیشتری برای تولید طلب می کند نمی پسندند و می خواهند فیلم ها را با کمترین هزینه به تولید برسانند.
سیدمحسن وزیری تهیه کننده سینما در این باره متذکر شد: متأسفانه مسئولان از تولید فیلم در ژانرهای مختلف حمایت نمی کنند، هیچ یارانه خاصی به سینماگرانی که تمایل داشته باشند در ژانری به جز اجتماعی و کمدی مبادرت به ساخت فیلم کنند تعلق نمی گیرد و همین باعث شده تا دست سینمای ایران از ژانرهای متنوع تهی باشد. مدیران سینمایی باید برنامه ریزی ویژه ای داشته باشند تا در تمام گونه ها فیلم ساخته شود و مخاطبان بتوانند بر اساس نظر و سلایق شان به هر نوع فیلمی دسترسی داشته باشند. دولت در همین راستا موظف است یارانه خاصی را در اختیار سازندگان ژانرهای متنوع قرار دهد تا آن ها تولید فیلم در ژانری به غیر از کمدی را برای خودشان و سرمایه شان ریسک تلقی نکنند و بتوانند با طیب خاطر مبادرت به ساخت این نوع فیلم ها کنند.
هارون یشایایی تهیه کننده پیشکسوت سینما خاطرنشان کرد: وضعیت فیلم های امروز سینما اصلاً قابل دفاع نیست چرا که ما فیلم خوب نمی بینیم! حتی کمدی هایی که این روزها اکران می شود نیز کمدی های خوبی نیست که بتواند ماندگار شده و طیف انبوهی از جامعه را با خود همراه کند. بی شک در سینما باید تنوع تولید و تنوع ژانر وجود داشته باشد اما مهمتر از مسأله تنوع ژانر این است که سطحی نگری در تولیدات از بین برود و آثار بتوانند عمق داشته باشند.
کاظم دانشی کارگردان سینما در خصوص لزوم تنوع ژانر در سینمای کشور و عبور از دو ژانر «اجتماعی» و «کمدی» گفت: هیچ عزمی برای تغییر در سینما وجود ندارد و استعدادها در حال هدر رفتن هستند. مدیران سینمایی، سینماداران و دفاتر پخش سینماگران را به سمت تولید فیلم های کمدی و اجتماعی هل می دهند؛ اصولاً برنامه ریزی مدیریتی در سینمای ایران این است که فیلمسازان در دو ژانر اجتماعی یا کمدی کار کند. فیلمسازان به ناچار جذب این ژانرها می شوند چرا که می بینند اگر در هر حیطه دیگری مبادرت به تولید اثر نمایند کسی از آن ها حمایتی نخواهد داشت.
طهماسب صلح جو منتقد سینما نیز به سینماپرس گفت: یکی از دلایلی که در سینمای ایران تنوع ژانر وجود ندارد بر اساس تجربه ای است که مردم از هر فیلمی استقبال نمی کنند و کارگردانان و تهیه کنندگان هم ترجیح می دهند به سراغ تولید فیلم در ژانرهای امتحان پس داده بروند. امروز بر اساس آمار فیلم های کمدی بیشترین اقبال را نزد مخاطبان عام دارند. البته این اقبال هم چندان زیاد نیست؛ نمونه اش همین فیلم کمدی اخیر که پرفروش شد تنها حدود ۳ میلیون و خرده ای مخاطب داشته که نسبت به جمعیت کشور عدد بسیار کمی محسوب می شود و این اتفاق نشان از آن دارد که بخش زیادی از مردم فیلم های سینمایی را نمی پسندند و اصلاً سینما دغدغه شان نیست.
غلامرضا گمرکی تهیه کننده سینما تأکید کرد: برخی قوانین سخت گیرانه در وزارت ارشاد دست و پای سینماگران را برای تولید فیلم در ژانرهای متنوع بسته و از این رو سرمایه گذاران تلاش می کنند روی فیلمنامه هایی سرمایه گذاری کنند که برایشان ریسک کمتری داشته باشد. هیچ کس دلش به حال ملت نمی سوزد و دروغ می گویند! جوانان مستعد له له پول می زنند! بنده حداقل هفته ای یک بار مراجعه دارم و فیلمنامه های عالی برایم می فرستند، قصه های خوب می فرستند اما فارابی رد می کند، حوزه رد می کند، ارشاد رد می کند، این یعنی باندبازی در سینما!
سیدعماد حسینی کارگردان سینما به سینماپرس گفت: نبود ژانر و بیتوجهی به کارکرد آن در سینمای ایران یکی ازعوامل مؤثر در شکلگیری وضعیت موجود آن است؛ زیرا عدم تنوع قصه، ضعفهای ساختاری، کلیشه های روایی، تولیدات سادهانگارانه و … در بازار فیلم و سریال ایران، این چرخه رامحدود کرده و ســـلایق مخاطب را که از طریق تولیدات روز دنیابا ژانرها آشـــنایی کامل دارد بهکلی نادیده گرفته است.
مرتضی علی عباس میرزایی کارگردان سینما در خصوص لزوم تنوع ژانر در سینمای کشور و عبور از دو ژانر «اجتماعی» و «کمدی» گفت: دست اندرکاران پخش معتقدند تنها فیلم های کمدی و اجتماعی مخاطب دارد و از این رو پذیرای سایر فیلم ها نیستند. ما در سینمای مان ژانر به آن مفهوم که یک صنعت را اداره کند و تئوری در ورای آن باشد و منتقدین به آن خط بدهند نداریم! امروز در سینمای ایران ژانر وجود ندارد.
حجت قاسم زاده اصل فیلمنامه نویس و کارگردان سینما تأکید کرد: برخی مدیران سینمایی سینما را کشتند، فضای فرهنگی را نابود کردند و نگاه کاسبکارانه را در سینما رواج دادند و جالب آنجا است که از فروش فیلم های کمدی نازل خرسند هم می شوند و این اتفاق را برای خود دستاورد قلمداد می کنند. گویا برای برخی افراد تنها پول و درآمدزایی مهم است. این اتفاق در حالی است که ما در سینما مخاطبان اندکی داریم؛ درست است که ارقام فروش فیلم ها به دلیل گران شدن بلیت میلیاردی شده اما تعداد مخاطبان فیلم های مان اندک است و متأسفانه ما مخاطب خاص سینما را به طور کل فراموش کرده ایم.
اسماعیل براری کارگردان سینما به سینماپرس گفت: فهم ناقص مدیران سینمایی باعث وخامت بیماری سینما شده! سینمای ما بیمار است و امروز ناتوان تر از همیشه شده و این اتفاق تلخ و متأثرکننده است. پخش کننده های قدیمی و بی سواد و شوآف گونه رفتار کردن مدیران باعث تعطیلی و نابودی مطلق سینما می شود. پرسش بنده از مدیران سینمایی این است که آیا می خواهید سینما به دوره درخشش خود در دهه ۶۰ و ۷۰ برگردد که «ناخدا خورشید» و «هامون» و «مهاجر» و «ترن» و… در آن ساخته می شد یا این فیلم های دهه اخیر که سرشار از سبک سری است مورد پسندتان است؟
پیمان عباسی فیلمنامه نویس در خصوص لزوم تنوع ژانر در سینمای کشور و عبور از دو ژانر «اجتماعی» و «کمدی» گفت: باعث تأسف است که کشورمان سرشار از اساطیر است اما در مورد آن ها فیلم تولید نمی کنیم، این همه ادبیات غنی داریم اما برای تولید فیلم از آن ها بی بهره مانده ایم و مدام در حال تکرار مکررات هستیم. بخش عمده بلاها در کشور به خاطر معضلات اقتصادی است. اقتصاد ما درد دارد و از آنجا که هر تهیه کننده ای دنبال پول و فروش است در این اوضاع اقتصادی جرأت ریسک ندارد تا فیلم هایی در ژانرهای متنوع به غیر از ژانر کمدی و اجتماعی تولید کند.
مهدی سجاده چی فیلمنامه نویس مطرح سینما در این خصوص اظهار داشت: تنوع ژانر در سینما برنامه ریزی طولانی مدت، سرمایه گذاری مناسب و مدیریت متمرکز می خواهد و تا چنین اتفاقی رخ ندهد قطعاً نمی توانیم شاهد تحول در سینما باشیم. مبحث فقر ژانر در سینمای ایران آنقدر جدی است که ما ۴ سال قبل که در کانون فیلمنامه نویسان جایزه سپنتا را ترتیب دادیم و می خواستیم از فیلم ها به شکل ژانری تقدیر کنیم از میان ۱۰ ژانری که تعریف کرده بودیم ۲ ژانر اصلاً در سینمای ما وجود نداشت که یکی از آن ها ژانر وحشت بود و یا در سینمای فانتزی و موزیکال ما فقط ۲ فیلم داشتیم که مجبور شدیم یکی از آن ۲ فیلم را به عنوان بهترین اثر انتخاب کنیم و جالب اینجا است که برای اینکه در بقیه ژانرها بتوانیم جوایزی را اهدا کنیم مجبور شدیم فیلم های اجتماعی را تفکیک کنیم! مثلاً در یک فیلم اجتماعی پلیس نقش پررنگی داشت و ما آن فیلم را به عنوان فیلم پلیسی انتخاب کردیم.
بهروز افخمی که ساخت فیلم «صبح اعدام» را به نیمه رسانده، معتقد است که اگر فیلمش خوب از آب دربیاید معترضان واقعی را نشان میدهد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگردان فیلمهای «عروس»، «سنپطرزبورگ» و «فرزند صبح» این روزها مشغول ساخت جدیدترین فیلمش با نام «صبح اعدام» است که سوژه آن را از سالها قبل در ذهن داشته و اگر چه قرار بود زمستان سال قبل آن را کلید بزند اما فیلمبرداریاش به تابستان ۱۴۰۲ رسیده و شاید در جشنواره فیلم فجر امسال رونمایی شود.
او در گفتوگویی تازه جزئیات بیشتری را از چگونگی شکلگیری این فیلم توضیح داد و در کنار آن اشارهای هم به ارتباط «صبح اعدام» به وقایع سال گذشته کشور داشت.
افخمی با بیان اینکه تقریبا نیمی از فیلم را ساخته است، از چگونگی شروع این پروژه سینمایی به ایسنا گفت: حدود ٢٠ سال پیش، آرشیو روزنامه کیهان را بررسی میکردم که به گزارش تیرباران طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی برخوردم. در واقع، این گزارش شمارهای از کیهان روز ١١ آبان سال ١٣۴٢ بود. این گزارش خبری، به قدری جذاب و مفصل بود که برای خودم از آن کپی کردم و در کتابخانهام گذاشتم. از همان زمان در ذهنم شکل گرفت که براساس این گزارشِ تیرباران میتوانم فیلم سینمایی بسازم. همواره مشتاق بودم تا خبرنگاری که این گزارش را نوشته، پیدا کنم اما هنوز در دفتر روزنامه کیهان نتوانستهام فردی را بیابم که این خبرنگار را بشناسد. به هر حال این گزارش دو صفحهای، با امضای خبرنگاری است که متن را بهگونهای با دلبستگی و علاقه نسبت به اعدامشوندگان نوشته بود و چنین جبههگیریای در آن زمان بسیار عجیب بود. میتوان اذعان کرد چون مصطفی مصباحزاده -بنیانگذار کیهان- به دنبال نشان دادن وجهه روشنفکری از خودش بود، این گزارش را چاپ کرده اما شخص خبرنگاری که آن را نگاشته، برای من بسیار اهمیت داشت.
وی با اشاره به اینکه فیلمنامه «صبح اعدام» را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشته است، عنوان کرد: دیالوگهای طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آوردهام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطیها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطیها» مصاحبههای مختلفی با لوطیهای تهرانی دارد که طیب را میشناختند و نثر آن تهرانیِ قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.
افخمی افزود: طیب حاجرضایی تنها قهرمان این فیلم نیست و کاراکتر حاج اسماعیل رضایی هم قهرمان جوانتری است که در فیلم میبینیم. در واقع، «صبح اعدام» بیوگرافی نیست بلکه درباره کشتار ١۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و نتایج آن است. نکته جالب فیلم، روایت ٩٠ دقیقه پیش از اعدام است که دو مرد در آستانه اعدام، چه حرفهایی میزنند و چه رفتار خاصی از خود نشان میدهند. میتوان گفت «صبح اعدام» همچون فیلمهای «مسیر سبز» و «میخواهم زنده بمانم» در ژانر فرعی اعدام است.
این فیلمساز درباره مدت زمان پیشتولید و همکاری با حوزه هنری توضیح داد: پاییز سال ١۴٠١، نوشتن فیلمنامه را آغاز کردم که حدود پنج هفته زمان برد. پس از نگارش فیلمنامه، از همان پاییز پیشتولید را آغاز کردیم. طرح داستانی فیلم را هم از همان ابتدا برای دوستان سازمان سینمایی سوره حوزه هنری مطرح کرده بودم و از قبل برای همکاری اعلام آمادگی کرده بودند. از اوایل نگارش فیلمنامه با هم پیش رفتیم و در پیشتولید هم مدام به ما سر میزنند و همچنان پیگیر انجام کار هستند. ما باید تمام جزییات صحنه را همچون دهه ۴٠ دربیاوریم و همین امر، منجر به طولانی شدن پیشتولید شده است. در تلاش هستیم کار را برای جشنواره فجر نهایی کنیم. افخمی درباره پیشبینیاش از بازخوردها نسبت به فیلم در رونمایی احتمالی در جشنواره فجر گفت: از نظر من اگر فیلم سینمایی «صبح اعدام» در جشنواره فیلم فجر سال گذشته نمایش داده میشد، اتفاق بهتری برایش میافتاد زیرا این فیلم نوعی مقابله مستند با آن چیزی بود که در پاییز ١۴٠١ اتفاق افتاد. «صبح اعدام» نشان میدهد تظاهرات واقعی و سه هزار کشته و زخمی و سرازیر شدن تانکها در خیابانها در یک روز یعنی چه. البته فکر میکنم پس از اکران فیلم، خیلیها از تماشای آن عصبانی شوند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا فیلمها و صحبتهایش معمولا درگیر حاشیه میشوند، عنوان کرد: من از کار اولم یعنی «کوچک جنگلی» مورد پروندهسازی و اتهام قرار گرفتم. حتی زمانی که فیلمهای «عروس» و «شوکران» را ساختم تا همین چند سال پیش که درباره کرونا حرف زدم، همواره به من حمله کردند. در زمان کرونا هم گفتم که ماسک زدن اساسا کار بیهودهای است و این اواخر سازمان بهداشت اتحادیه اروپا هم این موضوع را تایید کرد. در حالی که همان زمان عده زیادی به من ناسزا گفتند.
او اضافه کرد: معتقدم فیلمساز باید مردم را به فکر بیاندازد. فیلمهای جدی عصبانیت ایجاد میکند و شما را وادار میکند تا در طرز زندگیتان تجدیدنظر کنید که البته کار آسانی نیست. برای مثال زمانی که فیلم سینمایی «دکتر ژیواگو» ساخته شد، خیلیها تصور کردند که اثری عاشقانه است. در حالی که این فیلم در زمان خودش به شدت بین مارکسیستها و سوسیالیستها نفرت ایجاد کرد. «دکتر ژیواگو» در فروش سال نخست خود شکست خورد اما در سالهای بعد جزو آثار پرفروش شد.
افخمی در پایان در پاسخ به اینکه «صبح اعدام» قرار است چه حرفی را به مخاطب القا کند، گفت: همانطور که گفتم فیلم خوب، فیلمی است که شما را تکان دهد. اگر «صبح اعدام» فیلم خوبی از آب دربیاید، به معترضان امروزی خواهم گفت که معترض واقعی اینهایی هستند که در فیلم دیدید، نه شما!
فیلمبرداری تازهترین اثر سینمایی بهروز افخمی با روایت یک خبرنگار از ساعات پایانی عمر شهید طیب حاجرضایی و اسماعیل رضایی کلید خورد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، فیلم سینمایی «صبح اعدام» تازهترین اثر بهروز افخمی به تهیهکنندگی علی شیرمحمدی با پرداختی به قیام خونین ١۵ خرداد سال ۱۳۴۲، از شب گذشته ۱۷ مردادماه در تهران جلوی دوربین رفت.
این فیلم که اقتباسی از گزارش مفصل یک خبرنگار از تیرباران و اعدام شهید طیب حاجرضایی و اسماعیل رضایی در روزنامه کیهان است، همزمان با روز خبرنگار به طور رسمی کلید خورد.
فیلم تازه افخمی، برشی از لحظات پایانی زندگی این دو شخصیت مردمی است که به صورت ریل تایم و در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبحِ روز اعدام میگذرد.
«صبح اعدام» که در ژانر تاریخی – سیاسی معاصر ساخته میشود، به صورت سیاه و سفید برای نمایش روی پرده سینما فیلمبرداری خواهد شد.
این فیلم محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی است و اسامی بازیگران و عوامل آن در آیندهای نزدیک اطلاعرسانی خواهد شد.
ژاله علو که امروز ۹۶ ساله شد، همیشه گفته است تمام تلاش خود را انجام داده تا کارهایش را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام دهد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، ژاله علو سال ۱۳۰۶ در محله سنگلج و در خانوادهای زاده شد که فرهنگ برایشان اهمیت داشت. پدرش گرچه ارتشی بود ولی ذوق هنری داشت و علاقهمند بود دخترش با ادبیات کشور آشنا شود به همین دلیل از هفت سالگی با شروع مدرسه کتاب حافظ، سعدی و شاهنامه برایش میخوانده و او را تشویق میکرد تا با اشعار بزرگان کشور آشنا شود.
او که از دانشسرای مقدماتی مستقیما وارد رادیو شد و اعلام برنامه میکرد، میگوید: «در آن زمان به میدان ارک میرفتیم و با ماشین گویندگان را به بیسیم که یک استودیو پخش داشت و اغلب برنامهها زنده پخش میشد، میبردند؛ یعنی اگر زنده یاد صبحی مهتدی برای قصه گویی میآمد و یا زنده یاد راشد برای سخنرانی میآمد به صورت زنده پخش میشد.»
علو درس و مشق را در دبستان «نواختران» در خیابان شاهپور آغاز کرد و دوره متوسطه را در مدرسه «خسرو خاور» گذارند. مدتی به دانشسرای مقدماتی رفت و به دلیل علاقه به کار هنری، هنرستان هنرپیشگی را انتخاب کرد. در هنرستان هنرپیشگی نزد استادان بزرگی مانند هایک گاراگاش، دکتر نامدار که استاد فن بیان بود و خانمی سوییسی که استاد بدن و حرکت بود، مشغول نوآموزی شد. در همین هنرستان با چهرههایی همانند محمد نوری، معز دیوان فکری و … هم شاگردی شد و اولین حضور روی صحنه تئاتر را تجربه کرد.
طوسی حائری، معلم ادبیات دانشسرای مقدماتی، نخستین کسی بود که صدای خوش این دختر نوجوان را کشف کرد. او که خود جزو اولین گویندگان زن در رادیو بود، به دانشآموز نوجوان خود پیشنهاد کرد که گویندگی در رادیو را بیازماید. ژاله علو اولین حضورش را در رادیو با اعلام برنامهها آغاز کرد و بعدها در این خانه ماندنی شد. فضای صمیمیانه رادیو او را نیز همچون دیگر همکارانش پا گیر کرد.
در دوره شکوه خیابان لالهزار که چراغ تئاترها و سینماهایش پر فروغ بود، ژاله علو اولین تجربههای جدی خود را در حوزه تئاتر در تئاتر فردوسی به انجام رساند.
خودش درباره این دوره در گفتگوی تاریخچه شفاهی سایت ارته (سایت تاریخچه شفاهی هنرمندان) گفته است: «عبدالحسین نوشین (پدر تئاتر نوین ایران) رفته بود و گروهش دنبال همکار بودند و دکتر نامدار مرا معرفی کرد.» مدتی بعد در تئاتر «تهران» میخواستند نمایش «آغا محمد خان» را بروی صحنه ببرند که دنبال او رفتند و برای بازی در نقش «امینه»، خواهر فتحعلی شاه و برادرزاده آغا محمد خان انتخابش کردند. بعدتر در نسخه سینمایی به کارگردانی صادق و منصور بهرامی هم همین نقش را بازی کرد.
او علاوه بر فعالیت در تئاتر فردوسی و تهران برای همکاری به تئاتر فرهنگ هم دعوت شد و در این تئاتر هم دو سه نمایش کار کرد. در همین تئاتر بود که هنرمندانی چون هوشنگ سارنگ، بدری هورفر، علی اصغر گرمسیری، لرتا هایراپتیان، نوشین و … جدیت در کار را به او آموختند. برای آنان تئاتر هرگز سَرسَری نبود.
سال ۲۷ به طور جدیتری کار خود را در رادیو ادامه داد. اولین نمایش رادیوییاش با پرویز خطیبی بود و بعد از آن با مهدی قاسمی، نصرت الله محتشم، عزیز الله حاتمی هم همکاری کرد. در همکاری با محتشم برنامه «داستان شب» را پایهریزی کردند. علو از اولین داستان شب با محتشم کار کرد و پای ثابت نمایش رادیویی شد. با وجود برنامههایی مانند «داستان شب» و نمایشهای رادیویی، کار رادیو رونق گرفت و او نیز این فضای گرم را خانه خود دید و در کارهای رادیویی پرشماری حضور پیدا کرد.
گرچه در رادیو تصویر هنرپیشه دیده نمیشد ولی او در برابر میکروفن رادیو هم همان بود که روی صحنه. آن چنان که خود گفته است: «مقابل میکروفن هرگز ادای گریه در نمیآوردم. اول به باور خودم فکر میکردم و بعد هم به باور مخاطب. خندهام هم واقعی بود.» در دهه ۴۰ به عنوان کارگردان رادیویی هم فعال شد و بتدریج دوبله را هم آزمود و آنجا نیز ماندگار شد.
ژاله علو که به نسل طلایی دوبلورهای ایران تعلق دارد، در سینما و تلویزیون گویندگیهای بسیار کرد. از مشهورترین بازیگرانی که او به جایش صحبت کرده، میتوان از سوفیا لورن نام برد.
دهه ۵۰ برای او با سرایش شعر همراه شد. او که در کودکی با سعدی و حافظ و مدتی بعد با مولانا دمخور شده بود، در این دهه شروع به سرایش شعر کرد و چند شعرش در کتاب زنان شاعر ایران منتشر شد.
ورودش به سینما با اسماعیل کوشان رقم خورد. همان استاد دوران نوجوانی، نامدار او را به کوشان معرفی کرد. کوشان آن زمان میترا فیلم را راهاندازی کرده بود. «طوفان زندگی» اولین فیلمی است که با آن، حضور مقابل دوربین سینما را تجربه کرد و بعدها با کارگردانانی همچون هوشنگ کاووسی، علی کسمایی هم کار کرد.
بازی در فیلم «طوقی» سبب همکاری او با علی حاتمی شد. همچنانکه در فیلم «صدای صحرا» هم با نادر ابراهیمی همکاری کرد. علو در سال های بعد از انقلاب با بازی در فیلمهایی مانند «زمان از دست رفته» به کارگردانی پوران درخشنده، «مهمان مامان» ساخته داریوش مهرجویی، «روز واقعه» کار شهرام اسدی، «آدم برفی» به کارگردانی داود میرباقری، «سلطان» کار مسعود کیمیایی، «جنگ نفتکشها» ساخته محمد بزرگنیا و … حضور خود را روی پرده نقرهای تداوم بخشید.
او با بازی در نقش خاله لیلا در مجموعه «روزی روزگاری» در کنار خسرو شکیبایی یکی از خاطره انگیزترین بازیهای خود را رقم زد. علو این روزها فیلم سینمایی «فصل ماهی سفید» را روی پرده سینماها دارد که در آن محمدرضا فروتن هم باری کرده است.
روابط عمومی موزه سینما بخشی از مصاحبه تاریخ شفاهی موزه با این هنرمند را منتشر کرده که در آن با اشاره به اینکه اواخر دهه ۳۰ کم کم کار سینما را رها کرد، گفته است: در آن دهه کیفیت کار متفاوت شده بود و دیگر نه من آنها را می پسندیدم و نه آنها مرا و کارم به رادیو و دوبله محدود شده بود. سرپرست دوبلاژ بودم و در رادیو برنامههای مختلفی را کارگردانی میکردم. در دهه ۵۰ چند فیلم بازی کردم و در ادامه آنها در سریال امیرکبیر و روزی روزگاری، گالش ها و بخش چهار جراحی نیز حضور پیدا کردم اما همچنان با دوبلاژ همکاری میکردم و در سال ۵۸ از رادیو بازنشسته شدم.
وی با بیان اینکه هنرمندان زیادی بودند که دیگر نظیر آنها را نخواهیم داشت، میگفت: البته هنوز هم هنرمند داریم که قابل توجه و احترام هستند اما یاد یاران از دست رفته در زمانی که آدم مرور خاطرات می کند، خیلی عزیز است. دوستانی بودند که در رادیو، دوبله، سینما و تئاتر همراه و همکار و همگام بودیم با هم به کارمان عشق میورزیدیم، عاشقانه کار میکردیم و باهم اثری بوجود میآوردیم که مردم روزی دیدند و شنیدند و در خاطرههایشان نگه داشتند و هنوز بعد از سالها وقتی من را میبینند می گویند ما با صدای تو بزرگ شدیم.
او همچنین از همکارانش یاد کرده و گفته است: یادم می آید روزی یکی از مجلات درباره خانم چهره آزاد از من سوال کرد و من در پاسخ گفتم او کارش را با عشق شروع کرد و عشقش را در کارش نیز به کار برد زیرا هنر و عشق از هم جدا نیستند. او به نیکنامی زندگی کرد و با جلال و عظمت از دنیا رفت. من معتقدم مرگ ترسناک و دردناک نیست بلکه یک پرواز باشکوه است و خوشا به حال کسانی که با شکوه پرواز میکنند.
علو تاکید دارد که؛ تمام تلاشم را کردم تا کارهایم را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام بدهم و در تمام مدت به مردم عشق ورزیدم؛ به همین دلیل مردم به من لطف دارند و همین برای من بهترین پاداش است.
کاردار سفارت ژاپن با حضور در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی با محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز دیدار و درباره همکاریهای مشترک آتی بین سینمای ایران و ژاپن صحبت کرد.
به گزارش سینمای خانگی گزارش به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، کنجو موراکامی کاردار سفارت ژاپن در تهران امروز دوشنبه دوم مردادماه در دیدار با محمد حمیدی مقدم با اشاره به ویژگیهای مشترک فرهنگی بین ایران و ژاپن به علاقه سینماگران ژاپنی به سینمای ایران تاکید کرد و گفت: بسیاری از سینماگران ایرانی فیلمهای کارگردانان ایرانی را دوست دارند و با تماشای آنها به سینما علاقهمند شدهاند، اشتراک فرهنگی بین ما و شما بسیار است و امیدوارم همچون گذشته در حوزه تولید فیلم، انیمیشن و سریال همکاری مشترک داشته باشیم. سال گذشته یوسوکه اوکودا، کارگردان فیلم «گلهای دیگری» به جشنواره فجر آمد، او از کارگردانهایی است که با تماشای فیلمهای ایرانی به سینما علاقهمند شده است.
موراکامی ادامه داد: مردم ایران با سریال «اوشین» و کارتن «فوتبالیستها» خاطره دارند، امیدوارم نمایش سریالها و کارتنهای ژاپنی در ایران مانند دهه ۶۰ و ۷۰ ادامه یابد. ژاپن کشوری صنعتی و پیشرفته است، اما شبیه کشورهای اروپایی و آمریکا نیست. ژاپن کشوری تاریخی و وفادار به سنتها و آداب و رسوم، خانواده و ارزشهای فرهنگی است و احترام به حقوق دیگران و کار و کوشش فراوان از مولفههای فرهنگی ماست، فصل مشترک ما وفاداری به سنت، ارزشهای فرهنگی و خانواده است.
محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز در آغاز این نشست با تشکر از کنجو موراکامی بهرابطه عمیق و فرهنگی ایران و ژاپن اشاره کرد و گفت: خوشبختانه بارها فرصت سفر به ژاپن و شرکت در جشنوارههای مختلف سینمایی آن را داشتهام، پارسال در جشنواره فصل انیمیشن هیروشیما حضور یافتم، ۱۰ انیمیشن کوتاه از تولیدات مرکز در این جشنواره نمایش داده شد و مورد توجه قرار گرفت. آنچه در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به عنوان زیر مجموعهای از سازمان سینماییِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایت از فیلمسازان جوان در حوزه سینمای مستند و انیمیشن اتفاق افتاده، مورد توجه دوستان در جشنواره هیروشیما قرار گرفت و به همین دلیل یک جایزه ویژه هم به مرکز داده شد.
او گفت: در دولت سیزدهم، با توجه به رویکرد نگاه به شرق و تبادل فرهنگی با کشورهای همسو، ژاپن یکی از کشورهایی است که میتواند نقطه توجه و تمرکز باشد، سازمان سینمایی به دنبال ارتباط با سینمای ژاپن است. تمایل ما این است که این همکاری در شکل رسمی و به صورت عقد قرارداد و تفاهمنامه انجام شده و مرکز گسترش، رابط این رخداد باشد. ما در سینمای داستانی، مستند و انیمیشن به دنبال حضور در بازار، تولید مشترک، عرضه و نمایش فیلم در جشنوارهها و شبکهها ژاپن هستیم و امیدواریم این تعامل دو طرفه بهزودی به مرحله اجرا برسد.
مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی گفت: سینمای ژاپن در بخش انیمیشن بسیار قوی است و در این زمینه با برگزاری کارگاههای آموزشی و انتقال تجربه میتوانیم از دانش، تخصص و تجربه شما برای تقویت انیمیشن سازی در ایران که ظرفیت و استعداد فراوانی دارد، استفاده کنیم.
حمیدی مقدم در بخش دیگری از سخنانش گفت: سینمای ایران و ژاپن در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی روابط نزدیکی داشتهاند، فیلمسازان ایرانی از جمله زندهیاد عباس کیارستمی محبوب ژاپنیها بود و فرصت فیلمسازی در آن کشور را به دست آورد. فیلم «فرش باد» (کمال تبریزی) یکی از آثاری است که به صورت مشترک بین ایران و ژاپن ساخته شده، قرابت فرهنگی هر دو کشور را به تصویر کشیده و در قالب قصهای شیرین به همراهی و همزیستی مردم ایران و ژاپن پرداخته است. «معجزه بناسان» ساخته حبیب احمدزاده به تازگی در سینماهای «هنر و تجربه» نمایش داده شد.
وی ادامه داد: سال گذشته در حاشیه سفر به هیروشیما از موزه این شهر دیدار کردم، خاطره جنگ و قربانیان آن برای شما، مانند ما مهم و دغدغه مردم است. این موضوع و درد مشترک میتواند زمینه تولید آثاری مشترک را فراهم کند. انیمیشن «بادها کجا میمیرند» که در جشنواره هیروشیما نمایش داده شد به موضوع بمباران شیمیایی سردشت اشاره شد و به واسطه فضا و قصهاش با اقبال تماشاگران ژاپنی جشنواره همراه بود.
موراکامی در این بخش گفت: من هم به سردشت سفر کردم و در مراسم یادبود قربانیان بمباران شیمیایی شرکت کردم، همان طور که اشاره کردید این بخش از تجربه تاریخی هر دو ملت، میتواند زمینه همکاریهای مشترک باشد.
مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی گفت: برگزاری هفتههای فیلم بین دو کشور، تولید فیلم و انیمیشن با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم، فرهنگ تلاش و کار جدی که در ژاپنیها دیده شده و مورد ستایش است، میتواند چشمانداز تازهای از همکاری و تعامل بین وزارت ارشاد و سینمای ژاپن باشد.
محمد حمیدی مقدم ادامه داد: مرکز گسترش، یکی از زیرمجموعههای وزارت ارشاد است که در تولید مستند و انیمیشن کوتاه، فعالیت کرده و آثار تولید شده ما در جشنوارههای داخلی و خارجی با اقبال مواجه شده است، همکاری در سطوح بالا و دیدار مقامهای وزارت ارشاد و سینمای ژاپن میتواند زمینه تولید، عرضه و نمایش آثار سینمای داستانی و مستند ایران در سینماها و تلویزیون ژاپن را تسریع کند.
وی افزود: بخش خصوصی هم در ایران توانایی و ظرفیتهای بسیاری دارد که میتواند زمینه ساز حضور و دیده شدن آثار ایرانی در جشنوارهها، بازارها و شبکههای تلویزیونی را فراهم کند. امیدوارم در این همکاریهای مشترک، فعالان صنعت تصویر و فیلم ژاپن، با سینماگران و تهیهکنندگان ایرانی تعامل داشته باشند.
کنجو موراکامی با اشاره به اینکه به زودی هیاتی از دیپلماتهای ژاپنی به ایران سفر خواهند کرد گفت: این کارگروه با هدف تمرکز روی ورزش و فرهنگ تشکیل شده و به ایران سفر میکند. امیدوارم این دیدارها، زمینه تولید مشترک و همکاریهای بیشتر در زمینه سینما، تلویزیون و انیمیشن را فراهم کند. مرکز گسترش میتواند در این دیدارها به نمایندگی از سازمان سینمایی حضور داشته و برنامههای پیشنهادی در زمینه تولید، عرضه و نمایش فیلم، مستند و انیمیشن را ارائه دهد. برگزاری جشنواره هم میتواند یکی از نقاط مشترک همکاری ما باشد.
موراکامی افزود: سینما در ژاپن، دولتی نیست اما در بخش خصوصی، میتوان به مسیرهایی رسید که همکاری و تعامل با سینمای ایران (در بخش دولتی و خصوصی) میسر شود و بالاترین سطح ارتباط با سینماگران ایرانی و ژاپنی اتفاق بیافتد.
در این دیدار کنجو موراکامی را سایتو میمی رایزن فرهنگی و آناهیتا جلیلی مترجم سفارت ژاپن در تهران همراهی کردند. محمد طیب مدیر بازرگانی مرکز و سرپرست گروه «هنر و تجربه»، شیرین نادری مدیر بینالملل و محدثه واعظیپور مدیر روابط عمومی مرکز هم در این جلسه حضور داشتند.
هنر وادی محدودی نیست؛ هرکه بخواهد میتواند واردش شود و به نوعی طبع آزمایی کند ولی در پایان تنها افرادی میمانند که خلاقیت و استعداد لازم برای فعالیت در هنر را داشته باشند. در حقیقت فقط آنها هستند که میمانند و «هنرمند» نامیده میشوند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، چند روز قبل خبری درباره آلبوم جدید مهران مدیری با آهنگسازی مهیار علیزاده منتشر شد؛ خبری که واکنشهای متفاوتی را به همراه داشت.
مهیار علیزاده از شاگردان کیوان ساکت بوده و با خوانندههایی چون علیرضا قربانی و همایون شجریان کار کرده است. بر این اساس جایگاه هنری او برای علاقمندان موسیقی مشخص است. اما در خواننده بودن مهران مدیری هنوز حرف و حدیث است. در حقیقت فارغ از حاشیههای چند سال اخیر مدیری، همان اندازه که هیچکس نتوانسته جایگاه او را در فضای طنز و تصویر زیر سوال ببرد، به همان میزان حضورش در فضای موسیقی برای عدهای پرسشبرانگیز است.
برگردیم به مبحث اول. وقتی نام هنر و هاله مقدسش در مفهوم نظریهپردازانی چون آدورنو و هورکهایمر به میان میآید، شاید آنچه به ذهن تداعی شود، بسیار خاص یا بیهمتاست. درحقیقت بسیاری هنر را آن چیزی میدانند که هنرمند پس از اینکه سالها مطالعه کرد، تلاش و رنج کشید، خلق کرده است. هنر همان چیزی است که به راحتی به دست نمیآید، البته که استعداد و خلاقیت بخش بسیار مهمی در آن است.
حال در دنیای پست مدرن امروز ـ چه در ایران و چه کشورهای دیگر ـ به نظر میرسد مرزهای هنر دیگر معنایی ندارند و هنرمندان از هر حوزه به حوزه دیگر میروند.
هنرمندان در حوزههای موسیقی و سینما بیشتر در رفتوآمد هستند تا هنرمندانی که به هنرهای تجسمی هم ورود میکنند؛ البته ورود آنها به تجسمی بیشتر در نقاشی و عکاسی است تا مجسمهسازی و گرافیک. درحقیقت هر چه تخصصیتر خواهان کمتر. همانطور که در موسیقی هم ورود این افراد به خوانندگی محدود میشود و اگر هم پای نوازندگی در میان باشد باید کلاسهای تمرینی از سر بگذرانند که در آن صورت روند به صورت آموزشی و خالی از اشکال خواهد بود.
اما مسئلهی حائز اهمیت در این میان، کیفیت کاری است که این هنرمندان ارائه میدهند؛ چراکه به خودی خود اگر نتیجه فعالیت هنری آنها کیفیت داشته باشد، اهمیتی ندارد که به چند حوزه ورود پیدا میکنند.
اگر بخواهیم به نمونههای خارجی این گفتمان نگاهیداشته باشیم، جدیدترین نمونهها سلبریتیهایی همانند هری استایلز، لیدی گاگا، برد پیت، جانی دپ و … هستند.
در میان این افراد، برخی مانند برد پیت یا جانی دپ که وارد حوزههای تجسمی و موسیقی شدهاند، بعضا نه حتما، برای این کار آموزش دیدهاند. ضمن اینکه اگر دپ در دنیای موسیقی هم فعالیت میکند، به عنوان یک خواننده نیست، بلکه در مقام یک نوازنده گیتار است. هرچند بسیاری سطح کار او با گیتار را متوسط میدانند.
در این میان هستند هنرمندانی مانند هری استایلز که وارد عرصه بازیگری شدهاند و پس از ایفای نقش در نخستین فیلم خود، اعتراف کردهاند که «هیچ ایدهای ندارم که چه میکنم!».
در اینجا باید یک نکته را هم در نظر گرفت که شاید اگر سلبریتیهای خارجی، حداقل بازیگران آنها، به دنیای موسیقی وارد شوند، کار چندان هم نازل از آب درنیاید؛ چراکه موسیقی از کودکی به آنها آموزش داده میشود و از این هنر بیگانه نیستند؛ البته نمیتوان درباره ورود خوانندگان آنها به دنیای تصویر تا همین حد مطمئن بود.
اما در کشور خودمان هم، کم نیستند بازیگران و کارگردانهایی که به هر گوشه و کناری از هنر سرک کشیدهاند و بعضا دستخوش انتقاد واقع شده یا به تقلید و کپیکاری متهم شدهاند.
در سالهای اخیر ماجرای نمایشگاه یک کارگردان زن، آنچنان موج رسانهای به راه انداخت که خود ایسنا هم طی گفتوگوهایی به نقد کپی آثار هنری پرداخت و مدیر گالری طراحان آزاد در یکی از این مصاحبهها به صراحت بیان کرد «کسی که کپی میکند، دیگر هنرمند نیست».
اما موسیقی. به نظر میرسد سلبریتیهای ایرانی علاقه زیادی به خواننده شدن دارند و حتی پس از انتشار چند قطعه، به مدد اسپانسرها کنسرت هم برگزاری میکنند.
در این زمینه، اتفاقا نمونههای بسیاری هم داریم؛ بازیگرانی مانند شهاب حسینی، حامد بهداد، مهران مدیری، امین حیایی، بهرام رادان، رضا گلزار، محمدرضا فروتن، برزو ارجمند، اشکان خطیبی، کوروش تهامی و … .
مسئلهای که درباره حضور این افراد در دنیای خوانندگی وجود دارد، این است که این امر به درازا نمیکشد و حتی اگر چند کنسرت هم برگزار کنند، پس از مدتی صحنه اجرا را میبوسند و کنار میگذارند.
در حقیقت این امر مصداق این صحبت محمدحسن حامدی با ایسنا است که گفته است: «هر کسی که بخواهد میتواند وارد هنر شود و فعالیت کند و همانطور که میبینیم سالانه در تهران نمایشگاههای هنری زیادی برگزار میشود. ولی در پایان تنها کسانی که خلاقیت و استعداد لازم برای فعالیت در هنر را دارند، فعالیت در آن را ادامه خواهند داد.»
البته شاید به این نکته توجه داشت که همانطور که علی فرامرزی به ایسنا گفته است، «در دنیای امروز که مرزهای هنر با یکدیگر درهمآمیخته شده، چگونه میتوانیم خط تعیین کنیم که چه کسی میتواند نمایشگاه برگزار کند و چه کسی نه؟»
فرامرزی در این زمینه بیان کرد: «چه اشکال دارد فردی که در رشتهای دیگر دارای نام و سابقه و کارهای مثبتی است، دست به کاری (مانند نقاشی) بزند که در حد هنرمندان حرفهای آن رشته نیست؟ اینکه آثار تجسمی فردی به واسطه اینکه او در سینما دارای موقعیت است، فروش میرود چه اشکالی دارد؟ چه چیزی از نقاشی کم میشود؟ حضور دیگران در نقاشی باعث مطرح شدن نقاشی میشود اما اگر او را همسطح هنرمند حرفهای نقاشی قرار دادند آنجاست که باید جامعه نقاشی و هنرمندان نقاش اعتراض کنند. اگر هم کارش کپی بوده، نقدش کنند.»
البته باید بررسی کرد که چه میشود این بازیگران با وجود دیده شدن در رشته خود، وارد حوزه دیگری میشوند و حتی برخی از آنها مانند رضا گلزار، بهرام رادان، رضا یزدانی و سیروان خسروی جدیترین نقدها را در حد استهزا به جان میخرند.
شاید بتوان به این سوال با این صحبت محمدحسن حامدی پاسخ داد که گفته است: «گاهی اوقات مساله پول بهقدری برای افراد مهم میشود که حاضرند به خیلی کارها تن دهند و نتیجه آن حضور افراد بیاستعداد در هنر میشود؛ البته اینگونه موارد از جمله حواشی هنر هستند، اما اینکه حضور این نوع افراد به واسطه روابطشان طولانی شود اصلا جالب نیست.»
حامدی در عین حال این نکته را هم بیان کرده است که میتوان از ماندگاری افراد چهره در برخی شاخههای هنر که شاید در آن خیلی هم وارد نباشند، به عنوان یک هنر «عامهپسند» و درواقع یک ژانر هنری استفاده کرد. هرچند لازمه اجرایی کردن این رویکرد هم، فضا دادن به افراد بااستعداد و برخوردار از سطحی از استانداردها، ضمن جلوگیری از روی کار آمدن نابلدهاست.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رسالت اولیه، اصلی، مهم و اساسی انقلاب اسلامی را تحکیم بنیانهای خانواده دانست و گفت: از همه عرصههای فرهنگی و هنری برای ترویج خانواده پاک و انسانی استفاده می کنیم.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمدمهدی اسماعیلی در آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا در تالار وحدت اظهار داشت: در دوره طلایی حاکمیت دین در جمهوری اسلامی ایران این روز مبارک به نام خانواده نامگذاری شده است. روز خانواده بیش از آنکه یک نامگذاری عادی و متداول باشد، یک فرهنگ مهم را در پشت سر خودش دارد.
وی افزود: جامعه ایرانی – اسلامی ما خانواده محور است. زن و مرد در کنار و دوشادوش هم و با هم یک اجتماع کوچک را تشکیل میدهند. نهاد مقدس خانواده و حاصل این پیوند فرزندانی هستند که در دامن پر مهر و محبت پدر و مادر بزرگ میشوند و همه فضایل جامعه انسانی به واسطه تشکیل درست این هسته اولیه یعنی اجتماع خانواده است.
اسماعیلی اظهار داشت: اگر جامعهای می خواهد به سعادت برسد باید این کانون گرم باشد و به موقع تشکیل شده و به موقع به شاخ و برگ و میوه برسد تا اجتماعی نمونه و شجره طیبه شود. الگوی ما مثل همه حوزههای دیگر خاندان وحی و اهل بیت عصمت و طهارت است که مظهر پاکی و دوری از هر رجز و ناپاکیاند. این در منزلت خاندان وحی است. این خانواده، خانواده الگوی ماست.
وی با بیان اینکه رسالت اولیه، اصلی، مهم و اساسی انقلاب اسلامی تحکیم بنیانهای خانواده است، گفت: اگر میخواهیم در هر حوزهای موفق باشیم شرط لازم این است که خانوادههایی اصیل و پاک بر پایه مهر و عاطفه و روابط شرعی و انسانی را برقرار کنیم.
اسماعیلی افزود: در جامعه جهانی زیست میکنیم که این نهاد مقدس در معرض تهدید است. امروز تمدن ناسازگار با فطرت بشری به دنبال تحمیل الگوهای ناهنجار خود در عرصه خانواده است. اگر به این عرصه عمومی نظام بینالمللی نگاه کنید، مواردی و مفاهیمی نظیر همجنسگرایی امروز به عنوان یک جریان نامتعادل، استعماری و غیر انسانی دارد بنیان خانواده را تهدید میکند.
وزیر فرهنگ گفت: خانواده، امری مقدس نزد همه خیرخواهان انسانی و ادیان بشری و محل وفاق همه کسانی هست که به دنبال ایجاد نظامی اجتماعی بر پایه مهر و پاکی است. اگر این نهاد را خدشه دار کنیم چه اتفاقی می افتد؟
اسماعیلی افزود: امروز در دنیا در همان جایی که این تمدن ناسازگار با فطرت بشری حاکمیت فرهنگی را در اختیار دارد چه نتایج زیانباری به دنبال آورده است.
وزیر فرهنگ تاکید کرد: از همه عرصه های فرهنگی و هنری برای ترویج خانواده پاک و انسانی استفاده می کنیم. ما پای خانواده ایستاده ایم. این شعار جشنواره حوا است. ما پای خانواده سالم، انسانی، شرعی و اخلاقی ایستادهایم. ناگزیریم بایستیم و ترویج کنیم. چارهای نداریم برای ساخت آیندهای درخشان برای نسل بعدی، برای تربیت نیروهای جامعهساز آینده. خانواده را ترویج کنیم.
وی افزود: به همین دلیل نخستین جشنواره بینالمللی حوا را برای حوزه خانواده برگزار می کنیم. نام مقدس حوا را برای جشنواره انتخاب کردند. حوا مادر ما همه انسان هاست و همه انسان ها مدیون این مادر بزرگوار هستند. تصویری که از حوا در رسانههای غربی وجود دارد، تصویری مضموم و نادرست است.
وزیر فرهنگ گفت: دوستان حذر داشتند وقتی نام مقدس حوا را در شبکهها مورد جستجو قرار می دهیم آنقدر ادبیات ناپسند به وجود آمده که نوعی خدشه به این جایگاه والاست. برای ارج نهادن به این مادر بزرگ آسمانی همه انسانها، این جشنواره به نام حوا نامگذاری شد.
اسماعیلی با اشاره به ارسال ۳۲۰ اثر به دبیرخانه جشنواره و استقبال خوب از آن گفت: این جشنواره در سال آینده با شکوه و رونق بیشتری برگزار خواهد شد و انشاالله این کار جدید و جشنواره مهم به فهرست جشنواره های بین المللی کشور اضافه خواهد شد که نقطه مشترک و وصلی بین همه دغدغه مندان حوزه خانواده در سراسر دنیا با هر دین، مذهب و نگاه است. خانواده محل وفاق همه جامعه بشری است.
۹ کارگروه با پیام رئیس جمهوری برای خانواده تشکیل دادیم در ادامه مراسم، انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رییس جمهوری و مهدیه سادات محور دبیر جشنواره فیلم حوا برای قدردانی از فخرالسادات میرلواسانی مادر شهیدان صادقی که به دلیل شرایط جسمانی امکان حضور روی سن نداشت، به میان تماشاگران رفتند.
معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری در ادامه با تشکر از همه دستاندرکاران جشنواره گفت: امروز با پیام رییس جمهوری، ۹ کارگروه را برای خانواده تشکیل دادیم که بخشی از آن مربوط به هنر و رسانه و مربوط به خانواده تراز انقلاب اسلامی است.
انسیه خزعلی افزود: اگر خانواده سالم داشته باشیم جامعه ما سالم خواهد بود. امیدوارم دیگر از هم پاشیدگی خانواده را شاهد نباشیم. محور خانواده زن است. اگر زن مهربان، زن قوی و خردمند داشته باشیم، خانوادهای محکم و قوی نیز خواهیم داشت.
زنان محور اصلی کانون خانواده هستند دبیر جشنواره بین المللی فیلم حوا در این مراسم گفت: جشنواره حوا، در فضایی که سویههای متهاجم غرب پیوسته اعتقادات اصیل و ریشهدار ما را مورد حمله قرار میدهد، ترسیم هویت زنان و ضرورت حفظ ، انسجام و تحکیم خانواده را چراغ راه خود کرده است.
مهدیهسادات محور افزود: زنان قدرتمند ما محور و کانون اصلی خانواده هستند؛ آرامش منبعث از معنویت آنها مانند خون در کانون خانواده جریان مییابد و اقتدار آنها فرزندانی توانمند تربیت و دامن آنها مامنی پاک برای مردان مهیا کرده است و جان خانواده به جان زنان و مادران گره خورده است.
وی گفت: زنان کنشگر و قوی، خانوادهای حامی و جامعهای متوجه و آگاه به نقش و جایگاه آنان را میطلبند. نخبگان و حاکمیت این جامعه باید برای چنین زنانی فعالانه برنامه ریزی وسیاستگذاری کرده و عملکرد همسو با آنها داشته باشد.
محور اظهار داشت: نام حوا را برای جشنواره انتخاب کردیم به معنای زندگی، زنی بزرگ، مادر بشریت، زن مورد ستایش تمام ادیان و زنی که وجود عالم به وجودش گرده خورده است.
دبیر جشنواره حوا افزود: گمان نمیکردیم در گام نخست چنین همراهی بینظیری را شاهد باشیم. استقبال خوب هنرمندان داخلی و خارجی به تلاشهای ما جانی دوباره داد و ما را به ادامه مسیر ناهموار دلگرم و به ما ثابت کرد فیلمسازانی که هنوز نور فطرت در جانشان جریان دارد بدون خطکشیهای جغرافیایی پای خانواده ایستادهاند و می توانند با ابزار سینما یکصدا صدای آرمانهای خود را به گوش جهانیان برسانند.
اعلام برگزیدگان
۳۲۰ اثر در بخش بینالملل به دبیرخانه جشنواره ارسال شده بود که در بین نامزدهای این بخش، جایزه بهترین فیلم مستند به فیلم «سرزمین عسل» از مقدونیه تعلق گرفت.
در بخش فیلمهای کوتاه داستانی از بین نامزدهای این بخش، لوح افتخار، تندیس جشنواره و جایزه این بخش مشترکا به «بعد از کلاس» از چین و «پاتیونا» از آلمان اهدا شد.
جایزه بهترین فیلم بلند جشنواره در بخش بینالملل نیز به محمدرضا مصباح و سجاد نصراللهی نسب برای تهیهکنندگی و بابک خواجه پاشا برای کارگردانی فیلم «درآغوش درخت» از ایران رسید.
جایزه ویژه هیات داوران این بخش نیز به ارزش یکهزار دلار به فیلم تیم رویایی از روسیه تعلق گرفت.
پس از اهدای جوایز این بخش، محمدحسین لطیفی داور فیلمهای بلند سینمایی و کوتاه داستانی بخش بینالملل جشنواره و کارگردان سینما با قدردانی از برگزارکنندگان و حامیان جشنواره گفت: خوشحالم که عضو کوچکی برای دیدن آثار بخش بینالملل بودم. برگزاری این جشنواره را مبارک دیدم چون مبنای هر جامعه و کشوری خانواده و ستون خانواده زن است. پرداختن به این ستون مهم است، همه ما با تمام وجود به حضور زن آگاه هستیم. امیدوارم این جشنواره حفظ شود و استمرار پیدا کند و فیلمهایی ساخته شود که به قوام خانواده کمک کنند.
وی افزود: امیدوارم بین المللی بودن جشنواره حفظ و سالهای آتی این جشنواره پیگیری شود و امیدوارم ساختن فیلمهایی که به قوام خانواده کمک کند اتفاق بیفتد.
گئورگی ژیتکوف عضو هیات داوران بخش بینالملل نیز گفت: خوشحالم اینجا هستم و امیدوارم شرایط در آینده بهتر شود چون شرایط سخت تاسف آور است اما امیدوارم شرایط بهتر داشته باشیم.
همچنین جرج شلهوب عضو هیات داوران بخش بینالملل گفت: این واقعیت ارزشمندی برای فیلمسازان است که فیلمهای ارزشمندی بسازند. وقتی شما درباره خانواده فیلم میسازید روی این موضوع تمرکز میکنید که واقعاً دارد چه اتفاقی میافتد. شما در سینما گاهی مجبورید دنبال راه حل بگردید وقتی برای فیلمتان موضوع خانواده را انتخاب میکنید درواقع این خودش یک جور راه حل است. امیدوارم این جشنواره ادامه پیدا کند.
مهناز مظاهری عضو هیات داوران بخش مستند جشنواره فیلم حوا نیز گفت: اگر بخواهیم فیلم موثری داشته باشیم، از تولید مستند غفلت نکنیم.
وی افزود: تولید مستند میتواند مثل فرش کرمان با گذشت زمان ارزندهتر شود. به مدیران پیشنهاد میکنم تولیدات مستند را جدی بگیرند. نکته دوم این است که در جلسهای که در حضور وزیر فرهنگ با حضور بانوان در اسفند سال گذشته برگزار شد، از مطالبات بانوان هنرمند گفتم. زنان در قرآن مبنای آرامش برای خانواده معرفی شدهاند. در طول سالهای متمادی به ویژه پس از انقلاب بانوان هنرمند خاطرات ارزشمندی را برای ما آفریدند؛ بانوی ایرانی علاوه بر اینکه بسیار به هنر علاقهمند است ایثارگرانه فیلم میسازد. از شما میخواهم به افتخار بانویی که برای ما خاطره آفریده است، دست بزنید؛ بانو مرضیه برومند. او به شایستگی مسئولیت مدیرعاملی خانه سینما را بر عهده دارد.
در این آیین همچنین، جایزه بهترین فیلمنامه کوتاه داستانی به مریم اسمیخانی و وحید حسنزاده برای فیلم «وضعیت اورژانسی» اهدا شد.
همچنین جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه نیز به سهیلا پورمحمدی برای فیلم «جان داد» رسید.
در آیین پایانی جشنواره فیلم حوا، جایزه بهترین کارگردانی فیلم بلند سینمایی هم به لیلی عاج برای «سرهنگ ثریا» اهدا شد.
جایزه بهترین فیلمنامه فیلم بلند سینمایی نیز به پژمان تیمورتاش برای «شهربانو» تعلق گرفت.
لوح افتخار ،تندیس جشنواره و جایزه بهترین فیلم جشنواره به محمدرضا مصباح برای تهیهکنندگی و مهدی جعفری برای کارگردانی فیلم «یدو» رسید.
همچنین لوح افتخار، تندیس جشنواره و جایزه بهترین پژوهش در فیلم مستند بخش ملی به حدیث جان بزرگی برای مستند «واهگ» تعلق گرفت.
لوح افتخار، تندیس جشنواره و جایزه بهترین کارگردانی فیلم مستند نیز به محمد حبیبیمنصور برای مستند «بانو» رسید.
قدردانی از خانواده شهدا در آیین پایانی جشنواره حوا نیز به احترام شهدا حاضران به صورت ایستاده تشویق کردند.
سوده نجفی فرزند امیر سرتیپ اصغر نجفی و منیژه بهمنی مادر شهید عمار بهمنی از شهدای مدافع حرم در این آیین مورد قدردانی قرار گرفتند.
همچنین فخرالسادات میرلواسانی مادر یک جانباز و دو شهید و همسر شهید داریوش رضایی نژاد نیز در این مراسم حضور داشتند، که فیلم «هناس» برگرفته از زندگی این شهید است.
بخش پایانی آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا با اجرای قطعاتی توسط سالار عقیلی همراه بود و پرچم کشورمان در دستان حاضران در سالن به اهتزاز درآمد.
وحالله سهرابی، مهدی آذرپندار، هاشم میرزاخانی و محمد حمیدیمقدم از مدیران سازمان سینمایی و همچنین داریوش ارجمند، مرضیه برومند و هادی مقدمدوست و جمعی از سفرای کشورها از جمله ژاپن، ونزوئلا، فیلیپین و پاکستان در مراسم اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا حضور داشتند.
نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور از ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ تیر ماه در تهران و با شعار «ما پای خانواده ایستادهایم» برگزار شد.
این رویداد موضوع زنان و خانواده را در دستور کار داشت و با همکاری مراکز و سازمانهای فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال میکند.
آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» با معرفی برگزیدگان این رویداد و گرامیداشت ملی «روز خانواده»، در تالار وحدت تهران برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از برنا، آیین اختتامیه و معرفی برگزیدگان نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» در روز جمعه ۲۳ تیرماه با حضور هنرمندان و چهرههای فرهنگی و هنری و سیاسی در تالار وحدت برگزار شد.
این مراسم رأس ساعت ۲۰:۲۰ با اجرای مژده خنجری و پخش سرود ملی و قرائت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد.
در ابتدای این مراسم مهدیهسادات محور دبیر این رویداد در صحنه حاضر شد و ضمن خیر مقدم به مهمانان مراسم گفت: مفتخریم که در آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا گردهم آمدهایم، جشنوارهای که با شعار ما پای خانواده ایستادهایم به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد برگزار شد تا در فضایی که سویههای مهاجم فرهنگ غرب و استیلای رسانهای کشورهای معاند پیوسته باورها و اعتقادات ریشهدار شرق را مورد حمله قرار میدهد، ضرورت حفظ انسجام و تحکیم مهمترین نهاد هر جامعهای یعنی خانواده را چراغ راه خود قرار دهیم و تلنگری بزنیم به اهمیت نقش و تاثیر گسترده آن بر توسعه فردی و جمعی.
مهدیهسادات محور ادامه داد: جان خانواده به جان مادران و زنان بستگی دارد. زنان کنشگر و قوی، خانوادهای قوی و جامعهای آگاه به نقش والای آنان را میطلبد. نخبگان و حاکمیت این جامعه برای چنین زنانی باید فعالانه برنامهریزی کنند.
او افزود: نخبگان و حاکمیت این جامعه برای چنین زنانی باید فعالانه برنامهریزی کنند امشب این صندلیها به لطف عزیزانی پر شده است که همگی دغدغهمند و مدیران فرهنگی هستند که با حمایت خود از عرصه سینما تلاش کردند به جهانیان عرضه کنند که زن هویت بخش است. نام «حوا» را به نام زن مورد ستایش همه ادیان برای این جشنواره انتخاب کردیم. در گام نخست گمان نمیکردیم با چنین استقبالی مواجه شویم. استقبال فیلمسازان داخلی و خارجی ما را در این مسیر دلگرم کرد و به ما ثابت کرد فیلمسازانی که هنوز روح فطرت بر جانشان نقش دارد، هنوز پای خانواده ایستادهاند و میتوانند با ابزار سینما آرمانهای خود را به گوش جهانیان برسانند. همدلی نهادها، هنرمندان، مخاطبان وسیع هنر از الطاف جشنوارهای بود که به نام زن و خانواده است.
دبیر این رویداد گفت: همدلی نهادها، هنرمندان، مخاطبان و خانوادهی وسیع هنر از الطاف جشنوارهای بود که به نام زن و خانواده برگزار شد. در جلسات تخصصی و پژوهشی کنار هم نشستیم تا به ضرورت بازنمایی تصویر زن و آسیبشناسی آن تاکید کنیم اما این شروع ماجراست. امروز این جشنواره پایان نگرفته، بلکه شروعی است برای متولیان فرهنگی و رسانهای برای یاری گرفتن از هنرمندان دغدغهمند در داخل و خارج. در حوزه زن و خانواده برای ساخت تصویر کاملی از زن که نمایاندن آن میتواند موتور محرکه کشور باشد میتواند به بازنمایی الگوی ارزشمند در این عرصه کمک کند. به عنوان عضو کوچک از این جمع به خاطر تلاش و تعهدتان سپاسگزارم.
برگزیدگان بخش بینالملل نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا به شرح زیر اعلام شد:
جایزه بهترین کارگردانی فیلم مستند در بخش بینالملل به «سرزمین عسل» از مقدونیه تعلق گرفت.
جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی همین بخش به طور مشترک به «بعد از کلاس» از چین و «فاتجونا» از آلمان تعلق گرفت.
جایزه بهترین فیلم بلند جشنواره در بخش بینالملل به محمدرضا مصباح و سجاد نصراللهی نسب برای تهیهکنندگی و بابک خواجه پاشا برای کارگردانی فیلم «درآغوش درخت» از ایران اهدا شد.
جایزه ویژه هیات داوران در بخش بینالملل به طور مشترک به فلیپ آبروتین و ماکسیم زیکوف برای کارگردانی فیلم سینمایی «تیم رویایی» از روسیه رسید.
در ادامه برگزاری اختتامیه محمدحسین لطیفی داور فیلمهای بلند سینمایی و کوتاه داستانی بخش بینالملل جشنواره گفت: خوشحالم که عضو کوچکی برای دیدن کارها بودم. برگزاری این جشنواره را مبارک دیدم چون مبنای هر جامعه و کشوری خانواده است ستون خانواده زن است و پرداختن به این ستون مهم است، همه ما با تمام وجود به حضور زن آگاه هستیم امیدوارم این جشنواره حفظ شود و استمرار پیدا کند و فیلمهایی ساخته شود که به قوام خانواده کمک کند.
گئورگی ژیتکوف یکی از اعضای هیات داوران بخش بینالملل هم در اختتامیه مراسم بیان کرد: خوشحالم اینجا هستم و امیدوارم در آینده شرایط بهتر شود، چون شرایط سخت و تاسف آور است، اما امیدوارم شرایط بهتری داشته باشیم.
جرج شلهوب دیگر عضو هیات داوران بخش بینالملل هم در اختتامیه مطرح کرد: این واقعیت ارزشمندی برای فیلمسازان است که فیلمهای ارزشمندی بسازند. وقتی شما درباره خانواده فیلم میسازید روی این موضوع تمرکز میکنید که واقعاً دارد چه اتفاقی میافتد. شما در سینما گاهی مجبورید دنبال راه حل بگردید وقتی برای فیلمتان موضوع خانواده را انتخاب میکنید درواقع این خودش یک جور راه حل است. امیدوارم این جشنواره ادامه پیدا کند.
سپس در ادامه محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد، انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رییسجمهور، سید محمد هاشمی معاون حقوقی، مجلس و استانهای وزارت ارشاد روی صحنه آمدند و از منیژه بهمنی مادر شهید عمار بهمنی، فخرسادات میرلواسانی مادر شهیدان صادقی، شهره پیرانی همسر شهید داریوش رضایینژاد، الهه عسگری مادر شهید محمدمهدی رضوان، سوده نجفی فرزند امیر سرتیپ اکبر نجفی تجلیل کردند.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اختتامیه جشنواره حوا ضمن تبریک روز خانواده گفت: در روزی هستیم که به مناسبت نزول آیه قرآن مبنی بر افطاری دادن اهل بیت به اسیر، یتیم و فقیر گرامی داشته شده است. در دوره طلایی حاکمیت دین در جمهوری اسلامی ایران، این روز مبارک به نام روز خانواده نامگذاری شده است.
وزیر ارشاد افزود: روز خانواده بیشتر از آنکه یک نامگذاری عادی باشد یک فرهنگ مهم را در پشت سر خود دارد. جامعه اسلامی ما خانواده محور است. زن و مرد دوشادوش هم یک اجتماع کوچک را تشکیل میدهند که اسم آن نهاد مقدس خانواده است و حاصل این پیوند، فرزندانی هستند که در دامن پر مهر پدر و مادر بزرگ میشوند.
او با اشاره به اینکه خانواده هسته اولیه جامعه است، تاکید کرد: اگر جامعهای میخواهد به سعادت برسد باید این کانون گرم باشد، به موقع تشکیل شود و به موقع به شاخ و برگ برسد تا جامعه نمونه و شجره طیبه شکل بگیرد.
محمدمهدی اسماعیلیمطرح کرد: امروز تمدن ناسازگار غرب به دنبال تحمیل الگوهای ناهنجار خود در حوزه خانواده است اگر به نظام بینالملل نگاه کنید متوجه میشوید مواردی مثل همجنسگرایی یک جریان نامتعادل و غیر انسانی است که بنیاد خانواده را تهدید میکند خانواده یک نهاد پاک در همه جوامع بشری است اگر ما این نهاد را ارج ننهیم چه اتفاقی رخ میدهد امروز در دنیا در همان جایی هستیم که این تمدن ناسازگار با فطرت بشری دارد برخی موضوعات را ترویج میکند و ببینید چه نتایج زیان باری را به دنبال داشته است پس ما از همه ابزارها برای ترویج خانواده استفاده میکنیم، ما پای خانواده ایستادهایم؛ این شعار جشنواره است ما پای خانواده انسانی و شرعی و اخلاقی ایستادهایم درواقع ناگزیریم بایستیم و ترویج کنیم برای تربیت نیروهای جامعه ساز آینده.
وزیر ارشاد افزود: به همین دلیل نخستین جشنواره بینالمللی را برای حوزه خانواده برگزار کردیم نام مقدس حوا را انتخاب کردیم حوا مادر ما و همه انسانهاست همه انسانها مدیون این مادر بزرگوار هستند.دوستان ما میگفتند وقتی نام حوا را در رسانههای مختلف معاند جستجو میکردیم، ادبیات زشتی درباره او به کار میرفت. از این رو خواستیم نام حوا نام این مادر بشریت را برای این جشنواره بگذاریم. آقای خزاعی به دلیل اینکه بیمار بود، نتوانست به این جشنواره بیاید، اما از او و از همه برگزار کنندگان این جشنواره تشکر میکنم. دبیر این رویداد خودش نمونه یک زن ایرانی تراز است که صاحب چند فرزند و فعال اجتماعی و هنری است.
جوایز بخش ملی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا به شرح زیر معرفی شد:
جایزه بهترین پژوهش مستند به حدیث جانبزرگی برای مستند «واهگ» رسید.
جایزه بهترین کارگردانی مستند به محمد حبیبیمنصور برای فیلم «بانو» تعلق گرفت.
جایزه بهترین فیلمنامه کوتاه داستانی به مریم اسمیخانی و وحید حسنزاده برای فیلم کوتاه «وضعیت اورژانسی» اهدا شد.
جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی نخستین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه نیز به سهیلا پورمحمدی برای فیلم «جان داد» رسید.
جایزه بهترین فیلمنامه فیلم بلند سینمایی به پژمان تیمورتاش برای «شهربانو» تعلق گرفت.
جایزه بهترین کارگردانی به لیلی عاج برای «سرهنگ ثریا» اهدا شد.
جایزه بهترین فیلم جشنواره به محمدرضا مصباح برای تهیهکنندگی و مهدی جعفری برای کارگردانی فیلم «یدو» رسید.
انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رییس جمهور گفت: امروز با پیام رییس جمهور ۹ کارگروه را برای خانواده تشکیل دادیم که بخشی از آن مربوط به هنر و رسانه و مربوط به خانواده تراز انقلاب اسلامی است. اگر خانواده سالم داشته باشیم جامعه ما سالم خواهد بود. امیدوارم دیگر از هم پاشیدگی خانواده را شاهد نباشیم. محور خانواده زن است. اگر زنانی مهربان، قوی و خردمند داشته باشیم، خانوادهای محکم و قوی نیز خواهیم داشت.
بخش پایانی آیین اختتامیه نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا با اجرای قطعاتی توسط سالار عقیلی همراه بود.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، روحالله سهرابی، مهدی آذرپندار، هاشم میرزاخانی و محمد حمیدیمقدم از مدیران سازمان سینمایی و همچنین هنرمندانی چون محمدحسین لطیفی، محمدعلی باشه آهنگر، مصطفی رزاقکریمی، مهدی جعفری، داریوش ارجمند، مرضیه برومند، هادی مقدمدوست و… از مدیران و هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.
فیلم کوتاه «مداربسته» به کارگردانی سمیرا کریمی آماده نمایش و پخش جهانی شد.
به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانهای پروژه، فیلم کوتاه «مداربسته» به کارگردانی سمیرا کریمی و نویسندگی حسن نجمآبادی پس از پایان فیلمبرداری و پشت سر گذاشتن مراحل تولید، آماده نمایش و حضور در جشنوارههای داخلی و بینالمللی شد.
«مداربسته» دومین فیلم کوتاه سمیرا کریمی است. این فیلم، داستان دو دختر دبیرستانی را روایت میکند که در مدرسه با مشکلاتی مواجه میشوند.
پرنیا لرنی، پریسا حبیبی، مهری آل آقا، نگار طاهری، آویشن صدقی، منصوره کریمی، نادر خواهانی، علیرضا مهابادی و سونیا نوری در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. این فیلم کوتاه در خانه هور تهیه شده و پخش بینالملل آن بر عهده کمپانی مستقل مورچه است.
عوامل فیلم کوتاه «مداربسته» عبارتند از تهیهکنندگان: فاطمه سلطانزاده و علی کریمی، مجری طرح: غلامحسین شاه علی، مدیر فیلمبرداری: کیوان شعبانی، تدوین: مرجان طبسی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، مدیر صدابرداری: مجید امینی، طراحی و ترکیب صدا: عبدالرضا حیدری، صداگذار: پروانه جهانگیری، مدیر تولید: حسین عابدین، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: نرگس امیراصلانی، منشی صحنه: مهتاب حبیبی، طراح صحنه: مهران مکاری، لباس: الهام موسوی، طراح گریم: بنی محمدی، دستیار یک فیلمبردار: پوریا خطیبی کیا، دستیار صدا: محمدرضا کاویانی، مدیر صحنه: رامیار محمودی، دستیار تولید: علیرضا مهابادی، گروه فیلمبرداری: امیر سجاد ذوالفقارینژاد و مهدی نوابی، دستیار دوم کارگردان: سارینا میر طیبی، مدیر تدارکات: رضا تهرانی، تدارکات: علیرضا شاهرخی، حملونقل: محسن نوذرپور و علیرضا شاهرخی، زیرنویس: رضا تاری وردی، عکاس: نفیسه صالحآبادی، طراح پوستر: متین خیبلی و مشاور رسانهای: علی کشاورز.