محمدرضا شفاه تهیهکننده فیلم سینمایی «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی ضمن اشاره به استقبال از اکران آنلاین این فیلم سینمایی به برخی حواشی مرتبط با اکران آن پاسخ داد.
به گزارش سینمیا خانگی از محمدرضا شفاه تهیهکننده فیلم سینمایی «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی در گفتوگو با مهر درباره استقبال از این فیلم در اکران آنلاین، توضیح داد: واقعیت این است که فروش فیلم سینمایی «مصلحت» با وجود نکاتی که میتوان درباره آن گفت، در مجموع فروش بدی نبود. امروز وقتی درباره اکران یک فیلم و فروش آن در گیشه صحبت میکنیم، درباره تعداد زیادی فیلم صحبت میکنیم که دیگر به سادگی به فروش سالهای قبل خود نمیرسند و بار اصلی اکران بر دوش تعداد بسیار بسیار اندکی از فیلمها قرار دارد.
وی ادامه داد: با در نظر گرفتن این شرایط باید توجه داشته باشیم که همه فیلمها از انتظاراتی که در شرایط عادی میتوانستیم از گیشه آنها داشته باشیم، فاصله زیادی داشتهاند. از این منظر فروش یا عدم فروش یک فیلم دیگر متأثر از فاکتورهای دیگر نیست.
صحبت از نفروختن «مصلحت» درست نیست
شفاه افزود: آنچه این روزها در شرایط اکران تعیینکننده است، این است که آیا یک فیلم در زمره فیلمهای طنزی که قدرت فتح گیشه را دارند، قرار دارد یا خیر. از این منظر فکر میکنم فیلم «مصلحت» با توجه به دغدغههای جدی که دارد و با توجه به حرف سنگینی که به لحاظ مضمونی طرح میکند، یک فیلم فکور محسوب میشود که به همین دلیل در زمره آن تعداد انگشتشمار فیلمهای فاتح گیشه قرار نمیگیرد. فیلمهای این گروه معمولاً آثار سادهای هستند که وجه سرگرمی آنها بر همه وجوه دیگرشان غالب است. در این شرایط صحبت از «نفروختن» فیلمی مانند «مصلحت» درست نیست، بلکه باید بپرسیم چرا فقط تعداد اندکی از فیلمهای طنز مربوط به سینمای بدنه فروش دارند؟
مانند همه ساختارها و سازمان، در ساختار قضائی کشور هم سلایق مختلفی وجود دارد که بخشی از آنها فیلم ما را دوست نداشتند. همزمان در همان سیستم فیلم ما علاقهمندان و مدافعانی هم داشت
این تهیهکننده در پاسخ به اینکه آیا بعد از اکران عمومی «مصلحت» دیداری با مسئولان قضائی که طی سه سال گذشته باعث توقیف فیلم شده بودند و بابت اکران آن نگرانی داشتند، داشته است یا خیر؟ گفت: بله با برخی از آن دوستان ارتباطهایی داشته و داریم. کمااینکه برخی از همین دوستان از ابتدا هم جزو دوستداران فیلم بودند و بعد از اکران عمومی هم به من خداقوت گفتند، اما مانند همه ساختارها و سازمانها، در ساختار قضائی کشور هم سلایق مختلفی وجود دارد که بخشی از آنها فیلم ما را دوست نداشتند. همزمان در همان سیستم فیلم ما علاقهمندان و مدافعانی هم داشت.
وی افزود: در همین ساختار هستند افرادی که همچنان تولید و اکران فیلمهایی از جنس «مصلحت» را مفید میدانند. وقتی با همین بخش از دوستان، بعد از اکران عمومی فیلم ارتباط گرفتم و صحبت داشتم، حس خوبی از اکران فیلم داشتند اما با بخشی که نسبت به فیلم سختگیرانه رفتار کرده بودند، دیگر ارتباطی نداشتم. شاید حتی این گروه، بعد از اکران یک فیلم، اساساً آن را فراموش کنند و دیگر چنین اثری برایشان از اساس موضوعیتش را از دست بدهد!
بیلبوردهایی که جمع شد، اما دیده شد!
شفاه درباره حاشیه مربوط به بیلبوردهای تبلیغاتی فیلم «مصلحت» که در روزهای ابتدایی اکران از سطح شهر جمعآوری شدند هم توضیح داد: این ماجرا آنقدر هم پیچیده نبود. برنامه تبلیغاتی ما این بود که این بیلبوردها از چند روز قبل از اکران در سطح شهر نصب شوند و بعد با شیب مشخصی از این بیلبوردها به نام «مصلحت» برسیم. اما از آنجایی که تیترهای انتخابی برای شروع این تبلیغات، کمی خاص بود و شاید انتظار آن را نداشتند، تنها یک شب تا صبح این بیلبوردها باقی ماند و بلافاصله در چند ساعت ابتدایی جمعآوری شدند.
معتقدم ایده این بیلبوردها ایدهای خلاقانه بود و ما باید در برابر خلاقیتها صبوری بیشتری داشته باشیم. امیدوارم و دعا میکنم این جنس کمتحملیها از ذهن مدیران و مسئولان ما رخت ببندد و اینقدر زود بابت همه چیز نگران نشوند. شخصاً معتقدم دایره منافع ملی ما خیلی گستردهتر و محکمتر از آن است که با این جنس اتفاقات بخواهد به خطر بیفتد
وی افزود: البته در همان زمان کم و به کمک فضای مجازی این بیلبوردها به خوبی دیده شد و تصویر آنها را خیلیها دیدند اما از آنجایی که متأسفانه فضای موجود در سطوح سیاسی کشور ما همواره پر از سوءتفاهم است، این بیلبوردها امکان ادامه نصب در سطح شهرها را پیدا نکردند. معتقدم ایده این بیلبوردها ایدهای خلاقانه بود و ما باید در برابر خلاقیتها صبوری بیشتری داشته باشیم. امیدوارم و دعا میکنم این جنس کمتحملیها از ذهن مدیران و مسئولان ما رخت ببندد و اینقدر زود بابت همه چیز نگران نشوند. شخصاً معتقدم دایره منافع ملی ما خیلی گستردهتر و محکمتر از آن است که با این جنس اتفاقات بخواهد به خطر بیفتد.
تهیهکننده «مصلحت» درباره عجیبترین بازخورد نسبت به این فیلم در فرآیند رونمایی و اکران آن گفت: زمانی که فیلم در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، از سوی خیلی از مخاطبان با این واکنش مواجه شدیم که گفتند این فیلم را با سفارش قوه قضائیه ساختهاید. آن مقطع پیش از انتخابات ریاست جمهوری با نامزدی آقای رئیسی بود و برخی به صراحت فیلم را سفارش مسئولان وقت قضائی برای تأثیرگذاری بر انتخابات میدانستند. اما عجیب اینکه چند ماه بعد از جشنواره فجر، همین قوه قضائی با فیلم برخورد کرد و دادستانی کل کشور، جلوی اکران فیلم را گرفت. ما هر چه میگفتیم برداشت از این فیلم تبلیغ قوه قضائیه بوده است و لااقل آن را توقیف نکنید! این اتفاق عجیبترین اتفاقی بود که برای فیلم «مصلحت» رخ داد!
شفاه در پاسخ به این پرسش که آیا اکران به موقع فیلم «مصلحت» میتوانست مسیر فیلمسازی حسین دارابی را تغییر دهد، گفت: هر فیلم خوبی که در کارنامه یک فیلمساز ثبت میشود، به محض آنکه در معرض دید مخاطبان قرار میگیرد، کارگردان را در مسیر خودش پیش میبرد و تبدیل به اعتبار برای فیلمساز میشود. قطعاً «مصلحت» اگر در همان سال ساخت اکران میشد، هم بهتر دیده میشد و هم میتوانست برای حسین دارابی آوردههای بهتری نسبت به اکران امروزش داشته باشد.
تهیهکننده «مصلحت» در پایان درباره برنامهریزی برای اکران بینالمللی این فیلم هم گفت: من معتقدم «مصلحت» برخلاف برداشتهایی که برخی درباره مصرف داخلی آن دارند، بهدلیل درامپردازی و تکنیک خوبی که دارد، اثری مناسب برای حضور در محافل بینالمللی است. من جزو مدافعان اکران بینالمللی فیلم هستم و در این زمینه تلاش خواهیم کرد تا اتفاقات خوبی در حوزه بینالمللی برای آن رقم بخورد.
این فیلم محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و سازمان اوج است. «مصلحت» روایتی از یک پرونده مشکوک و پر رمز و راز است که مصلحت سیاسی نظام، مسیر رسیدگی به آن را با فراز و نشیبهای مختلفی روبهرو میکند. این فیلم اولین ساخته سینمایی حسین دارابی است که برای ساخت آن دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول را در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
فرهاد قائمیان، وحید رهبانی، نازنین فراهانی، مهدی حسینینیا، مجید نوروزی، امیر نوروزی، سهیبانو ذوالقدر و … ترکیب بازیگران اصلی «مصلحت» را تشکیل میدهند.
در خلاصه داستان این فیلم که به موضوعی افشاگرانه در اوایل دهه ۶۰ میپردازد، آمده است: «پسر یکی از مقامات عالیرتبه کشور در یکی از درگیریها مقابل دانشگاه تهران مرتکب قتل میشود، اما پیوند خانوادگی و مصلحت سیاسی کشور، این پرونده مشکوک و پُر رمز و راز را وارد موازنهای پیچیده و سخت میکند …»
سیدمحمد حسینی عضو شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی ضمن اشاره به افزایش درخواست برای فیلمنامههای کمدی بعد از فروش «فسیل» و «هتل» از سوژههای مغفول در سینمای ایران گفت.
به گزارش سینمیا خانگی از مهر، چهل و دومین قسمت از برنامه «نقد سینما» شب گذشته ۲۶ آبان ماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت و در «میز گفتگوی ویژه» میزبان سیدمحمد حسینی مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و عضو شورای پروانه ساخت با موضوع «آسیب شناسی فرآیند صدور پروانه ساخت» بود.
وی ابتدا درباره وضعیت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در جشنواره فجر امسال مطرح کرد: امسال مسیر خوبی طی شده است و انشالله مسیر تحولی پیش رو داریم. تعداد آثار هم به لحاظ کیفی و هم کمی رو به افزایش است و امیدواریم بتوانیم به اوج دهه ۷۰ بازگردیم.
امیررضا مافی ابتدای بحث مطرح کرد: من خودم تعبیر فسیلزدگی را از شما وام میگیرم. در حال حاضر این ترس در سینما وجود دارد که با فروش خوب و نویدبخش فیلمهایی مانند «فسیل»، «شهر هرت» و «هتل» ناگهان همه سانسها به فیلمهای کمدی اختصاص داده شود که صرفاً سرگرمکننده هستند.
حسینی درباره این موضوع بیان کرد: باید به این نکته اشاره کنم که یکی از وظایف اصلی پروانه ساخت، تنظیمگری است. پروانه ساخت باید مراقبت کند که درصدها حفظ شوند. به عنوان مثال یکی از آئیننامههای پروانه ساخت این است که هر سال ۲۰ درصد لیست میتواند از فیلماولیها باشد. حتی اگر تعداد فیلماولیها بیشتر شود، ما مانع نمیشویم. طبع سینما اقتضا میکند که ما معدل را در نظر بگیریم و تنوع ژانر داشته باشیم. در کنار آن باید به اقتصاد سینما هم توجه لازم را داشت. همچنین موضوع نظارت بعد از تولید فیلم هم برای ما اهمیت دارد چرا که اگر بعد از تولید فیلم، نتوان آن را اکران کرد، خسارت هنگفتی صورت میگیرد.
وی افزود: لازم است بگویم که در اکثر سالها، قسمت اعظم فروش سینمای ایران، در اختیار فیلمهای کمدی بوده است. استثناهایی هم وجود دارد اما من معتقدم که الزامات و اقتضاها را باید باهم نگاه کنیم. مثلاً ما فیلمهایی با ژانر جنگی را کم میبینیم و این خیلی بدیهی است چراکه اقتضای تولیدش خاص است و در شرایط سخت و طاقتفرسا تولید میشود. ما چندسال پیش سه فیلم از یک بازیگر اکران کردیم در هر سه فیلم مخاطب از روی صندلی بلند نشد. از چنین سینمایی نمیتوان انتظار ساخت اکشن جنگی داشت.
همه فیلمنامهها را میخوانیم، بلااستثنا
حسینی با اشاره به اینکه کمدیهایی مانند «فسیل» در سطح جهان همیشه فروش بالایی داشته است، مطرح کرد: از ابتدای دولت سیزدهم تا الان در شورای پروانه ساخت چند نکته را سرلوحه قرار دادیم. ما همه فیلمنامهها را بلااستثنا میخوانیم و بعد درصد ژانر را رعایت میکنیم. چیزی حدود ۱۳ درصد از فیلمهایی که پروانه ساخت میگیرند، برای آثار کمدی است البته بعد از «فسیل» ورودی بیشتری داشتیم. ما سعی کردیم تعادل را حفظ کنیم و عهدمان این بود اگر فیلمنامهای تصویب شد، در شورای پروانه نمایش گیر نکند.
چیزی حدود ۱۳ درصد از فیلمهایی که پروانه ساخت میگیرند، برای آثار کمدی است البته بعد از «فسیل» ورودی بیشتری داشتیم. ما سعی کردیم تعادل را حفظ کنیم و عهدمان این بود اگر فیلمنامهای تصویب شد، در شورای پروانه نمایش گیر نکند
وی ادامه داد: اتفاق افتاده است که از ما پروانه ساخت میگیرند و بعد فیلم دیگری میسازند. به همین دلیل ۲ نفر از اعضا در شورای پروانه نمایش هم برای تطبیق حضور دارند. همچنین تضمین سرمایه نیز باید وجود داشته باشد. برخی از آثاری که در دوره قبل مجوز ساخت گرفتهاند، اکنون در مرحله نمایش با مشکل مواجه شدهاند چراکه به تغییر در فیلم اعتراض میکنند. تنها اتفاقی که در حال حاضر رخ میدهد این است که مذاکره جدی صورت گرفته است.
این عضو شورای پروانه ساخت مطرح کرد: آنچه در شورای پروانه ساخت رخ میدهد، گفتوگو با اهالی سینما برای رسیدن به قالب استاندارد است. به عنوان مثال ما برای ساخت «هتل» گفتوگوی مفصل داشتیم و به پیام حداقلی رسیدیم. تمام حرف «هتل» در این است که صادق باشیم. ناگفته نماند که باید از هر اثری به اندازه ظرف خودش انتظار داشت و ذکر این نکته خالی از لطف نیست که «هتل» فیلمی است که میشود با خانواده آن را تماشا کرد. البته من قائل به زیرمتن و ساخت طنز فاخر هستم و معتقدم که پتانسیلش را هم داریم اما در حال حاضر شرایط به این شکل است.
حسینی ادامه داد: ما پدیدههایی را در سینما کم داریم که فروش اول رنکینگ جهانی است. موضوعی مانند داعش که تجسم خود ترس است، در سینمای هند، چین و کره ساخته میشود اما ما سراغ این موضوع نرفتهایم البته امسال یکی دو تا فیلم درباره این موضوع داریم.
مافی در ادامه «نقد سینما» گفت: یکی از فیلمهایی که اگر من مسئولیت داشتم نمیگذاشتم رنگ پرده را ببیند، «عامه پسند» است نه به واسطه بازیگران بلکه به واسطه مفهومی که پشت آن است. یکجاهایی باید به دلایل متنوع مانع پخش برخی فیلمها شد.
سینمای کودک شورای پروانه ساخت همعرض میخواهد
وی ادامه داد: همچنین در حوزه کودک من عمیقاً معتقدم نیاز به یک شورا همعرض پروانه ساخت داریم یا اینکه از افرادی در شورا بهره ببریم که سینمای کودک را بشناسند. من معتقدم حساسیت فیلم کودک حتی از بزرگسال بیشتر است. منظور از فیلم کودک فیلم برای کودک است نه فیلم درباره کودک یعنی فیلمی که بتواند مخاطب کودک را به سینما ببرد.
حسینی بیان کرد: درباره گرفتن پروانه ساخت برای فیلم کودک یک تسهیلگری جدی شده است و خارج از نوبت بررسی میشود. آقای حبشی دبیر شورای پروانه ساخت همواره توجه ویژهای به فیلم کودک و نوجوان دارد اما حجم آن بالا نیست. اگر حجم آثار بالا برود نیاز است که اتفاقاتی رخ دهد. البته که شاهد اتفاقات خوبی هستیم؛ رشد تکنیکی که در ژانر کودک رخ داده به واقع آن را به سینما تبدیل کرده است.
وی ادامه داد: همچنین فراموش نکنیم برحسب ذائقه، سینمای اجتماعی ما تغییر کرده است. به عنوان مثال کسی که میخواهد سینمای اجتماعی کار کند، فلاکت و بدبختی را به تصویر میکشد. فیلمساز میخواهد شبیه رئالیسم ایتالیایی فرمی از درماندگی انسان را به تصویر بکشد و هیچ وقت به عوامل بروز چنین پدیدههایی اجتماعی نمیپردازد.
ما هیچ فیلمنامهای درباره بانکها نداریم. در حالی که بانکها با مدیریت کج و معوج خود هر روز سفره مردم را شخم میزنند. بانکها با قلدرمابی حتی اجازه اکران یک بنر را هم نمیدهد چراکه ابزار قدرت هستند و پول و جریان سرمایه در دست آنهاست
این عضو شورای پروانه ساخت با اشاره به گفتههای قبلیاش درباره ساخته نشدن فیلم درباره بانکها اظهار کرد: ما هیچ فیلمنامهای درباره بانکها نداریم. در حالی که بانکها با مدیریت کج و معوج خود هر روز سفره مردم را شخم میزنند. بانکها با قلدرمابی حتی اجازه اکران یک بنر را هم نمیدهد چراکه ابزار قدرت هستند و پول و جریان سرمایه در دست آنهاست.
وی افزود: ضعف دیگر سینمای ما در حوزه اجتماعی عدم مبادرت اجتماعی است. به عنوان مثال هیچوقت سقوط جمعیت مساله اجتماعی تلقی نشده است و حتی دغدغه نهادها نیست، هر جای دنیا بود، این مساله یک میشد. اما متأسفانه در کشور ما به آن توجه نشده است. یا حتی مساله اسرائیل. این خیلی حرف است که ما پوزه داعش را به خاک میمالیم اما نمیتوانیم درباره آن فیلم بسازیم. ضعف سینما و مطالعه، عدم ارتباط میان سینما و ارکان نظام و مدیریت علت آن است.
حسینی در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد: ما با پدیدهای به اسم اسرائیل طرف هستیم که از طریق سینما توانسته است بر سه افسانه خودش سوار شود. افسانه اول دین بود. در حالی که صهیونیست اصلاً دین ندارد. در حقیقت شاهد این هستیم که یهودیان به کنگره آمریکا میروند و اعلام میکنند که صهیونیست یهودی نیست. دومین افسانه، افسانه شکستناپذیری بود. در همین راستا صهیونیست در اوایل جنگ با پستفطرتی اعلام کرد که با حیوانات طرف هستند. سومین و مهمترین افسانه که طوفان الاقصی از پس آن برآمد، این بود که جهان را از آن خود میدانستند.
مافی همچنین عنوان کرد: ما در سینما هم باید این کار را میکردیم. پروانه ساخت در نهایت میتواند به فضای فکری سینمای ایران جهت دهد که نهادهای دیگر هم بتوانند بر اساسش کارهای تاکتیکی را پیش ببرند.
حسینی در پایان مطرح کرد: ما متکی به ورودی هستیم. ورودی به ما اجازه صورت گرفتن آثاری با وجه تمدنی را نمیدهد.
جدیدترین فیلم روی پرده موفق شد تا طی ۳ روز نخست نمایش خود، بیش از ۱ میلیارد تومان فروش داشته باشد.
به گزارش سینمیا خانگی از ایرنا، نخستین تجربه فیلمسازی مستانه مهاجر، در افتتاحیه خود، بیش از ۱ میلیارد تومان فروش داشت.
جوجهتیغی که از چهارشنبه هفته گذشته به روی پرده رفت، موفق شد تا طی ۳ روز نخست نمایش خود، ۱۹ هزار مخاطب داشته باشد و ۱ میلیارد و ۴۶ میلیون تومان بفروشد.
این فیلم طی این مدت، در ۴۶۱ سانس نمایش داشته است.
با این آمار، جوجهتیغی خود را تا جایگاه چهارمین فیلم پرفروش آخر هفته گذشته بالا کشید و این انتظار وجود دارد که با آغاز روند تبلیغاتی فیلم، جوجهتیغی برای هتل، بچه زرنگ و فسیل، خط و نشانی جدی بکشد.
داستان این فیلم ماجرایی طنز از زندگی ناخواسته یک جوان متعصب را روایت میکند که پیشنهادی عجیب، گذشته و آینده او را تحت تاثیر قرار میدهد. به علاوه این فیلم درباره زنی است که میخواهد اولین رئیسجمهور زن ایران شود.
مهاجر پیشتر درباره این فیلم به خبرنگار سینمایی ایرنا گفته بود: ژانر این فیلم خاص است. قصه فیلم مدعی نیست اما خاص است و باید آن را در سینما ببینید.
در نام و نشانی او اثری از «عزت»، «خسرو» و «گوهر» نیست که با ترکیب «سینمای ایران» برای خود لقب دست و پا کند اما نقشی دارد که تجسم چهره مصمم و با اراده بازیگری است که حتی در فیلم کمدی – اجتماعی نیز با «قدرت» ظاهر میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «خوشبختانه همه فرامرز قریبیان را از گذشته میشناسند و میدانند که اهل صحبتهای حاشیهای نیستم. فیلمهای همچون خاک، گوزنها، صلات ظهر و سایه های بلند باد از جمله آثار سنگین و آبرومند پیش از انقلاب محسوب میشوند که در آنها ایفای نقش کردهام.»
این خود معرفی کوتاه، برای بازیگری که طی ۶۰ سال سابقه فعالیت حرفهای و پر افتخار در سینما، ۸۱ فیلم بازی کرده، مقابل دوربین کارگردانان شاخص رفته، چند فیلم ساخته و جوایز متعدد سینمایی بدست آورده کافی نیست.
لهجه تهرانی و طنین پر قدرت صدا، شناسنامه فرامرز قریبیان است. متولد ۲۷ آبان سال ۱۳۲۰ کوچه آبشار در خیابان ری.
در مدرسه «ترقی» دوره دبستان را سپری کرد و دیپلم خود را از دبیرستان «بدر» گرفت. همان دبیرستانی که مسعود کیمیایی بچه محل و دوست دوران نوجوانی فرامرز قریبیان، در فیلم «گوزنها» از آن استفاده کرد و قرار بود «سید» در ازای دریافت مواد مخدر مجانی از «اصغر دوا فروش»، از شاگردان مدرسه برای او مشتری جور کند.
فرامرز قریبیان از نوجوانی علاقه مند به سینما بود و رفاقت با مسعود کیمیایی، این دو را در مسیری طولانی و مشترک همکاری قرار داد که ابتدای آن «بیگانه بیا» و ختم آن «رئیس» بود.
سال ۱۳۴۷ مسعود کیمیایی نخستین تجربه کارگردانی خود را با فیلم سینمایی «بیگانه بیا» آغاز کرد. «بیگانه بیا» همچنین آغازی برای ورود فرامرز قریبیان به سینما بود. نقش اول فیلم با فشار تهیه کننده به سوپراستار وقت داده شد و فرامرز قریبیان نقش کوتاهی در آن ایفا کرد.
فیلم سینمایی «سفیر»
فرامرز قریبیان در مورد حضور در این فیلم گفته است: «بیگانه بیا» تجربه ای آماتوری بود زیرا در این اثر دستیار مسعود کیمیایی بودم و به خاطر همین همکاری، نقشی کوتاه را در فیلم پذیرفتم.
پس از «بیگانه بیا» برای ادامه تحصیل سینما به آمریکا سفر کرد. قصد داشت در مدرسه سینمایی «آکتورز استودیو» ثبت نام کند اما بدلیل مشغله فراوان کاری، مدرسه ارزان تری برگزید و حدود سه سال رشته بازیگری را در مدرسه ویژوآل آرت سپری کرد.
پس از بازگشت از آمریکا، همکاری فرامرز قریبیان و مسعود کیمیایی وارد دوره جدیدی شد.
فرامرز قریبیان در مورد این همکاری گفته است: پس از بازگشت از آمریکا، مسعود کیمیایی برای فیلم «زخمی ها» از من دعوت کرد، اما این فیلم به سرانجام نرسید و با کیمیایی به فیلم «خاک» رسیدیم که نخستین کار جدی و حرفه ای من در سینما با این فیلم آغاز شد.
بازی در نقش «مصیب» در فیلم «خاک» فرای تجربه اندوزی، به نوعی دستگرمی برای رسیدن به شاه نقش «قدرت» در «گوزنها» بود.
فرامرز قریبیان پس از «صلات ظهر» به کارگردانی سعید مطلبی در سال ۱۳۵۳، با فیلم «گوزنها» ساخته مسعود کیمیایی روی پرده ظاهر شد.
درخشش «گوزنها» و ایفای نقش «قدرت» چریک شهری و ارائه بازی بدون اغراق و زیرپوستی، موقعیت فرامرز قریبیان را در سینما تغییر داد و محبوبیت فراوانی برای او کسب کرد.
فرامرز قریبیان در خاطره ای از «گوزنها» گفته است: همیشه در اوایلی که فیلم بازی میکردم، سرصحنههایی که بازی نداشتم میرفتم. در «گوزنها» و در سکانسی که در پایین شهر گوشت تقسیم میکردند، حضور داشتم. بیاد دارم وقتی در آن سکانس شیشه خودرو را پایین میدادند که گوشتها را بین فقرا تقسیم کنند، مردم چنگ میزدند و به چشم خودم دیدم که دست کسانی که گوشتها را تقسیم میکردند زخم شده بود. این سکانس در منطقه میدان شوش گرفته شد. در آن محل منازلی بود که وقتی باران میآمد پرگل میشدند و از سقف خانه ها آب می چکید.
فرامرز قریبیان که به اذعان خود، دوست نداشته در فیلمفارسی های آن دوران بازی کند، گزیده کاری را برگزید و با وجود پیشنهادهای فراوان در سال ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ به ترتیب در فیلم های «وقتی که آسمان بشکافد» و «چشمانتظار» بازی کرد.
اما سال ۱۳۵۵، سومین همکاری قریبیان با مسعود کیمیایی در «غزل» رقم خورد. پرونده حرفهای فرامرز قریبیان در قبل از انقلاب اسلامی با بازی در فیلم «سایههای بلند باد» به کارگردانی بهمن فرمان آرا بسته شد.
بهمن فرمانآرا در کنار فرامرز قریبیان
قریبیان که تجربه بازی در ۱۲ فیلم سینمایی را در پیش از انقلاب داشت، بهترین گزینه فریبرز صالح برای ایفای نقش «قیس ابن مسهر» در فیلم «سفیر» بود و با این اثر، نخستین فعالیت بازیگری قریبیان پس از انقلاب آغاز شد.
وی درباره حضور در فیلم «سفیر» گفته است: پس از انقلاب به مدت دو سال ونیم سینماها تعطیل شد و مجددا به آمریکا رفتم و پس از راه افتادن سینما به کشور بازگشتم و با بازی در فیلم سینمایی «سفیر» کار خود را آغاز کردم. در فیلم «سفیر» پلانی مربوط به گردن زدن وجود داشت. برداشت این پلان بسیار مشکل بود و فیلمبرداری آن ۱۵ روز طول کشید. «سفیر» فیلم خوش ساختی است، اما فینال آن را دوست نداشتم زیرا معتقدم یک اثر سینمایی نباید مطابق اصل قصه ساخته شود. به عنوان نمونه همه میدانیم که «اسپارتاکوس» در جنگ کشته میشود اما «دالتون ترومبو» در نسخه سینمایی که «استنلی کوبریک» ساخت، پایان شگفت انگیز و زیبایی خلق میکند.
پس از «سفیر»، فرامرز قریبیان از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۶ در ۱۱ فیلم شامل «پرونده»، «سناتور»، «پایگاه جهنمی»، «ریشه در خون»، «آوار»، «گردباد»، «سمندر»، «گمشده»، «ترن»، »کمینگاه» و «کانی مانگا» بازی و با کارگردانانی از جمله مهدی صباغ زاده، اکبر صادقی، محمود کوشان، سیروس الوند، سیروس تسلیمی، امیر قویدل و مرحوم سیف الله داد در ژانرهای دفاع مقدس، ملودرام و حادثه ای همکاری کرد.
«کانی مانگا» به کارگردانی مرحوم سیف الله داد یکی از فیلم های تحسین شده در ژانر دفاع مقدس است و برای فرامرز قریبیان یک بار دیگر فرصت حضور در فیلم دفاع مقدسی را پس از «پایگاه جهنمی» فراهم کرد.
فرامرز قریبیان درمورد علت موفقیت «کانی مانگا» در جذب مخاطب گفته است: این فیلم داستانی جاسوسی و ساختار معمایی داشت. در کنار این ساختار، صحنههای اکشن نیز به موفقیت کار کمک کرد و فکر میکنم همه اینها با هم منجر به اشتیاق و هیجان مردم برای تماشای این فیلم شد.
دهه ۷۰ شمسی، دوره پرکار فرامرز قریبیان بود و در این دهه در ۲۶ فیلم بازی و یک فیلم کارگردانی کرد.
«دو نفر و نصفی» ساخته یدالله صمدی محصول ۱۳۷۰، اولین و آخرین فیلم طنز اجتماعی بود که قریبیان در آن ایفای نقش کرد و اما با وجود پارتنر طنازی مانند علیرضا خمسه، ثابت شد که چهره تراش خورده او برای ایفای نقش های مردان مصمم و با اراده، برای بازی در چنین آثاری خلق نشده است.
در همین سال، همکاری دگر بار فرامرز قریبیان با کیمیایی، ساخت فیلم «رد پای گرگ» شد. فیلمی با دیالوگ های عالی و همان تم های همیشگی کیمیایی؛ رفاقت، خیانت، انتقام … . فرامرز قریبیان در «رد پای گرگ» در نقش «رضا» و تکرار همان شخصیت با صلابت و با اراده، با سکانسی بی نظیر اسب سواری در خیابان های تهران ظاهر شد.
پوستر فیلم سینمایی «رد پای گرگ»
سال ۱۳۷۱ در کنار جمشید هاشمپور، در نخستین تجربه فیلمسازی فرامرز صدیقی به نام «طعمه»، به عنوان اثری پلیسی حضور یافت.
دومین همکاری قریبیان و هاشم پور سال ۱۳۷۲ با فیلم اکشن حادثه ای «آخرین خون» رقم خورد و قریبیان پا به پای هاشمپور که دگر بار لباس بلوچی که «زینال بندری» فیلم «تاراج» را تداعی می کرد، درخشید.
قریبیان در مورد حضور در فیلم های اکشن گفته است: در آن سالها از فیلمهای اکشن استقبال زیادی میشد و معمولا از من یا جمشید هاشمپور برای ایفای نقشها در فیلم دعوت به عمل میآمد.
فرامرز قریبیان دهه ۸۰ شمسی را با دو فیلم «رقص در غبار»(۱۳۸۱) و «شهر زیبا» (۱۳۸۲) به کارگردانی اصغر فرهادی آغاز کرد.
وی در مورد همکاری با فرهادی گفته است: از سال ها پیش با جوانان راه میآمدم و چنانچه فیلمنامهها را میپسندیدم، به آنها کمک و کار می کردم. این اتفاق در دو فیلم اول اصغر فرهادی بوجود آمد و من پیش از این حتی سریال های او را ندیده بودم. وقتی بازی در «رقص در غبار» به من پیشنهاد شد، تشخیص دادم که اصغر فرهادی به این حرفه آگاه است و با وجود کوتاه بودن نقش، در این اثر بازی کردم.
فرامرز قریبیان همچنین در این دهه سنت شکنی کرد و در چهار مجموعه تلویزیونی «روز حسرت» و «آخرین دعوت»(۱۳۸۷)، «پس از سالها»(۱۳۸۷) و «باغ شیشه ای»(۱۳۸۸) به ایفای نقش پرداخت.
وی در مورد بازی در سریال تلویزیونی گفته است: سریالهایی بازی کردم تا بتوانم بودجه مورد نظر تولید فیلم «گناهکاران» را تامین کنم؛ بازیگر سریال نبودم، اما در سریال بازی کردم تا فیلمی مستقل بسازم.
دهه ۹۰ شمسی برای فرامرز قریبیان، فصل کم کاری بود و بازی و کارگردانی یک فیلم سینمایی، ایفای نقش در دو مجموعه تلویزیونی و با بازی در سه فیلم پایان یافت.
«خروج»(۱۳۸۹) به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، آخرین فیلمی بود که فرامرز قریبیان در آن ایفای نقش کرد. وی در «خروج» افزون بر بازی زیرپوستی، سکوت را به اکت خود اضافه کرد و یکی از بهترین بازی های خود را ارائه داد.
اما «خروج» یک حاشیه بزرگ داشت. این فیلم سال ۱۳۹۸ و در سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد اما اعلام خداحافظی فرامرز قریبیان از بازیگری در نشست خبری فیلم، همه را بهت زده کرد.
فرامرز قریبیان و ابرایهم حاتمیکیا در نشست خبری فیلم سینمایی «خروج»
فرامرز قریبیان در این نشست خبری در مورد علت اعلام خداحافظی از بازیگری گفته بود: دیگر حوصله غرض ورزی مسئولان سینمایی را ندارم. بعد از فیلم «گناهکاران» در جشنواره شرکت نکردم. در هفت سال اخیر هیچ فیلمنامهای را قبول نکردم. دلم میخواست با یک فیلمنامه خاص کارم را خاتمه دهم. این آخرین فیلم من است و میخواهم از سینما خداحافظی کنم.
ابراهیم حاتمیکیا نیز که در این نشست حضور داشت، فاصله گرفتن قهرآمیز قریبیان از سینما را غمانگیز دانست و ابراز امیدواری که این حرف خیلی جدی نباشد زیرا حضور وی برای جوانان درس است و میتواند نکات و راههای جدید به آنها نشان دهد.
جوایزی که قریبیان از سینما گرفت
قریبیان بازیگری باسواد است و هوش بسیار بالایی در بازیگری دارد. وی در مورد شیوه بازیگری خود گفته است: تکنیک من در بازیگری «متد اکتینگ»(بازی شیوه دار) است. من به مدرسه «اکتورز استودیو» نرفتم، اما از تکنیک تعلیمی این مدرسه استفاده کردم. شاید اعتنا به همین شیوع بازیگری، سبب رساندن قریبیان به جایگاه بی بدیلی در سینما شده است.
بازی فرامرز قریبیان از همان ابتدای کار با تحسین روبرو شد. سال ۱۳۵۲ برای بازی در فیلم «خاک» جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل بزرگترین جشنواره سینمایی وقت را گرفت.
سال ۱۳۶۶، ۱۳۷۱ و ۱۳۷۸ به ترتیب برای ایفای نقش در فیلم «ترن»، «بندر مه آلود» و «مرد بارانی» جایزه بهترین بازیگر مرد از سه دوره جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
برای بازی در فیلم «رقص در غبار» در ۱۳۸۲ موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر مرد از جشن خانه سینما شد.
فرامرز قریبیان جوایزی نیز از جشنواره های بین المللی در کارنامه دارد. وی سال ۲۰۰۳ از جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک و جشنواره بینالمللی فیلم مسکو برای بازی در «رقص در غبار» جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را گرفت.
سال ۲۰۰۴ نیز از برای فیلم «شهر زیبا» جایزه ویژه هیئت جشنواره بین المللی فیلم را کسب کرد و با «چشمایش» جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره بینالمللی فیلم حراره را از آن خود کرد.
کلینت ایستوود، الگوی قریبیان در کارگردانی
قریبیان طی مدت فعالیت در سینما، چهار فیلم شامل «جدال در تاسوکی»(۱۳۶۵)، «قانون»(۱۳۷۴)، «چشم هایش»(۱۳۷۸) و گناهکاران(۱۳۹۰) را کارگردانی کرده است. به جز «جدال در تاسوکی»، در سه فیلم دیگر افزون بر کارگردانی با عنوان بازیگر نیز حضور داشته است.
وی در مورد دغدغه خود برای کارگردانی گفته است: برخی بازیگران در دنیا پس از پا به سن گذاشتن، نقش های فرعی نیز بازی می کنند، اما شخصا دوست ندارم بازیگر نقش های فرعی باشم، از این رو تصمیم گرفتم به کارگردانی و تهیه کنندگی بپردازم. به علت علاقه ای که به سینما دارم به سمت کارگردانی آمدم که مبادا به دلیل کهولت سن مجبور باشم هر نقشی را بازی کنم.
قریبیان همچنین گفته است: خیلی از بازیگران دست به کارگردانی زدند و موفق شدند؛ یکی از الگوهای من برای ورود به عرصه کارگردانی «کلینت ایستوود» بود؛ این بازیگر در سال های پیش دست به کارگردانی زد و خود نیز در آنها بازی می کرد و در اوایل هم فیلم های خوبی نساخت اما با فیلم «نابخشوده» اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد.
قریبیان و کیمیایی، ۷ همکاری مشترک
از راست: فرامرز قریبیان مسعود کیمیایی و آیدن آغداشلو
قریبیان در فیلم «بیگانه بیا»(۱۳۴۷)، «خاک»(۱۳۵۲)، «گوزنها»(۱۳۵۳)، «غزل»(۱۳۵۵)، «رد پای گرگ»(۱۳۷۰)، «تجارت»(۱۳۷۳) و «رئیس»(۱۳۸۵) به کارگردانی کیمیایی بازی کرده است.
کیمیایی همواره از قریبیان به عنوان بازیگر محبوب خود یاد کرده و گفته او از رابرت دنیرو هم بهتر است.
قریبیان هم در مورد همکاری دیرپای خود با کیمیایی گفته است: سابقه همکاری من با مسعود کیمیایی به فیلم «بیگانه بیا» باز می گردد. در این اثر نقش کوتاهی داشتم و پس از بازی در آن به آمریکا رفتم، زیرا نوع فیلم هایی که در آن زمان ساخته می شد را نمی پسندیدم. در آن زمان فیلمسازانی همچون مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تازه شروع به کار کرده بودند. مهرجویی و جنس فیلم های او متناسب من نبود و او هرگز به سراغ من نمی آمد و به این موضوع کاملا آگاه بودم. پس فقط مسعود کیمیایی می ماند که در آن شرایط باید منتظر می ماندم تا او فیلمی بسازد و از من در فیلم خود استفاده کند.
وی همچنین گفته است: کیمیایی فیلمسازی است که راهی را در سینمای ایران باز کرد تا بعدها یک عدهای دیگر آن را ادامه دهند. سینمای ایران با او پیشرفت کرد و ما با هم همکاری داشتیم. بعد از انقلاب این همکاری کمتر شد البته در «رد پای گرگ»، «تجارت» و «رئیس» بازی کردم و همچنان معتقدم کیمیایی حق زیادی به گردن سینمای ایران دارد.
فرامرز قربیبان مرداد سال ۱۳۹۹ نیز در یادداشتی که مناسبت هفتم مرداد سالروز تولد مسعود کیمیایی در یکی از نشریات منتشر کرد، ضمن تبریک این روز به وی نوشته است: من و مسعود کیمیایی از ۹ سالگی با هم بزرگ شدیم و با هم رفیقیم و به تمام علائق و اندیشهها و تفکرات هم آشناییم. چون در یک محله، یک کوچه و خیابان زندگی میکردیم. کار در سینما را با مسعود شروع کردم؛ او نقشهای خوب و ماندگاری در فیلمهایش به من محول میکرد. از فیلم خاک و گوزنها و ردپای گرگ گرفته تا تجارت حتی رییس فیلمهایی بودند که فیلمنامه و شخصیتهایش را دوست داشتم و نقشهایی که بر عهده من گذاشته بود با روحیه من همخوانی داشت، ولی پر واضح است که فیلم گوزنها و نقشم در این فیلم (قدرت) را بیشتر از شخصیتهای دیگری که با او کار کردم، دوست دارم.
وی در این نامه همچنین با اشاره به ابراز علاقه برای بازی در نقش های معترض، بازگشت به سینما بعد از حافظی در سال ۱۳۹۸ را منوط به دعوت مسعود کیمیایی از وی برای یک نقش اعتراضی عنوان و تصریح کرده است: اساسا نقشهای معترض را دوست دارم. با اینکه در جشنواره فجر اعلام بازنشستگی کردم (نمیدانم درست بود یا نه چون من حرف دلم را میزنم) ولی اگر دوباره مسعود به من نقش اعتراضی بدهد با جان و دل برایش بازی میکنم. ولی به طور کل نقش اعتراضی با روحیه من همخوانی دارد و بازی خواهم کرد. البته بگویم که نهتنها من فیلم گوزنها را دوست دارم که این فیلم بارها و بارها از جانب منتقدان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شد برای اینکه جایگاه والایی در سینمای ایران دارد.
رابرت دنیرو نیستم
فرامرز قریبیان در کنار پسرش سام قریبیان
فرامرز قریبیان همچنین از اینکه با رابرت دنیرو مقایسه شود، راضی نیست و در این باره گفته است: برخی از من به عنوان «رابرت دنیرو» سینمای ایران نام می برند، البته این نظر من نیست. من ایران متولد شدم و رابرت دنیرو در آمریکا متولد شده است. او فیلم های بزرگ با کارگردانان بزرگ همچون «مارتین اسکورسیزی» کار کرده است. اما ناگفته نماند بسیاری از فیلم هایی که رابرت دنیرو بازی کرده درخور توجه نبوده و فقط برای دستمزد در آنها بازی کرده است. البته دلیلی ندارد همه فیلم های یک بازیگر خوب باشد. جوان تر که بودم فیلم هایی را بازی می کردم که می دانستم آثار خوبی نمی شود اما برای حضور در سینما در آنها بازی کردم و نیز باید زندگی خود را می گذراندم.
فرامرز قریبیان با اینکه خود یک برند در بازیگری است، نظر متفاوتی در مورد «سوپراستار» در سینما دارد.
وی در این باره گفته است: خلق سوپراستار در سینما در اختیار کسی نیست. سوپراستار خود به خود در سینما بوجود می آید و وقتی مردم یک بازیگر را دوست داشته باشند او به سوپراستار تبدیل می شود. سوپراستار در اثر فیلم هایی که بازی می کند به این جایگاه می رسد؛ فیلم های بسیاری در سینمای دنیا وجود دارد که به وجود سوپراستارها نفروخته اند و از طرفی فیلم هایی بدون حضور سوپراستارها فروش خوبی داشته اند و به عنوان نمونه در فیلم سینمایی «تایتانیک» این موضوع کاملا مشهود است. پیش از اینکه دست به کارگردانی بزنم و در زمان بازیگری، معتقد بودم که فروش فیلم ربطی به بازیگر ندارد و فیلمنامه، ساخت و انتخاب درست بازیگران است که در جذب مخاطبان اثر دارد.
به هر روی این بازیگر کهنه کار، نگاهی نیز به جوانان دارد و معتقد است سینما را باید به آنها سپرد اما توصیه های هم برای جوانان دارد.
وی گفته است: حرفه سینما متعلق به جوانان است البته این به این معنا نیست که باید پیشکسوتان را کنار گذاشت. در کشورهای پیشرفته این حرفه به حدی ارزش دارد که میلیون ها جوان سراغ آن می روند و بسیاری از آنان نیز پشت در استودیوها می مانند.
فرامرز به جوانان علاقهمند به بازیگری نیز توصیه کرده است: بازیگری راه دشواری دارد و اگر عشق وجود داشته باشد، حتما علاقه مندان به بازیگری به نتیجه می رسند. رفتن به آموزشگاه های سینمایی به تنهایی چیزی را حل نمی کند و این موضوع باید با عشق همراه باشد. همیشه از کلاس درس فراری بودم و اکنون نیز این روحیه را دارم، از این رو دنبال برگزاری دوره های آموزشی نبوده ام زیرا بلد نیستم در عرصه بازیگری تدریس کنم.
چندی پیش فرامرز قریبیان برای رفع شائبه که مرتبط با بازگشت وی به سینما پیش آمده بود، خداحافظی از سینما را بهترین کار زندگی خود عنوان کرده بود.
گرچه این نشان می دهد فرامرز قریبیان از تصمیم خود باز نخواهد گشت، اما نباید فراموش کرد، ردی از او در تاریخ سینمای کشور مانده که قابل پاک شدن نیست.
فرامرز قریبیان چه به روی پرده باشد و چه نباشد یک برند معتبر در سینمای ایران باقی خواهد ماند. بازیگری که با نقش «قدرت» در «گوزنها» درخشید و پس از «خروج» با «قدرت» از سینما خداحافظی کرد.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتراصفهان، به نقل از روابط عمومی صداوسیمای استان اصفهان در نخستین جشنواره ملی رادیویی صدای شهر چندین بخش در نظر گرفته شده بود که در بخش حرفه ای، برنامه سازان در پنج قالب «نمایش کوتاه»، «مینی فیچر»، «برنامه کوتاه شامل متن و گزارش»، «psa»، «آنونس های آگاهی بخش» و در بخش مردمی در 4 قالب «پادکست»، «متن طنز»، «داستانک» و «عکاسی» در جشنواره حاضر شدند که نامزدهای این جشنواره براساس اعلام کمیته داوران به شرح زیر است: بخش حرفه ای: – هانیه پیرامی با اثر سیاه چرخان از مرکز خراسان جنوبی – محمد صادق آزادی با اثر زنگ انشاء از مرکز کهگیلویه و بویراحمد – روح الله رفیعی با اثر آقای موتور سوار از مرکز اصفهان – مسعود خسروی با اثر فلزات قاتل از مرکز کیش – فاطمه پیری با اثر رانندگی خانوما از مرکز آذربایجان شرقی – کامبیز پرواز با اثر پیک بهداشت از مرکز کرمان – لیلا عسگری با اثر خشم از مرکز اصفهان – عقیله پاک با اثر درخت نشان از مرکز خراسان جنوبی – ناهید سعادتی با اثر به شما نزدیک تر است از مرکز آذربایجان شرقی – سهیلا ایزدی با اثر خوشرویی از مرکز کرمانشاه – محمد چگینی با اثر هزار و یک از مرکز کیش – مسعود حسنی با اثر درخت زندگی از مرکز خراسان جنوبی – بردیا هاشمی نژاد با اثر پپسی تگری از مرکز بوشهر – شهرام میکائیلی با اثر نفس یک شهر از مرکز مهاباد – محمد جواد هاشمی نیا با اثر یک سه هفت از مرکز کیش – بهداد مرادی با اثر پسماند بفرمایید از مرکز کردستان – نازنین میرفندرسکی با اثر انفاق لبخند از مرکز گلستان – فاطمه برهانی با اثر قاتل زیر جثه از مرکز خراسان جنوبی – پویا الهامی با اثر حق من از مرکز اصفهان – تلناز سکز با اثر خش خش از مرکز خوزستان – هاله فرشاد با اثر خشکاله از مرکز آذربایجان شرقی – محمد مهدی محمدیان با اثر سه رقم مزاحمت از مرکز بوشهر – سیف الله صادقی با اثر منو بزنید از مرکز گلستان – محمود ترابی با اثر احترام به سالمندان از مرکز اصفهان – احترام امیدیان با اثر سرساعت از مرکز سمنان – سهیلا ایزدی با اثر ساز کوک از مرکز کرمانشاه بخش مردمی – ایمان فتحی با اثر دوچرخه از اهواز – ملیحه طالبی با اثر 137 از اصفهان – شاهین بهرام نژاد با اثر بی بی مریم از بوشهر – آرش سلطان آبادی با اثر انتخاب از اصفهان – وحید حاج سعیدی با اثر پنجره دانایی از علی آباد کتول – مهدی آمن با اثر عکس از قم – نرگس صادقیان با اثر اسکاجیا از اصفهان – منصوره عسگری دشت بیاض با اثر تندیس از بیرجند – حامد غلامی با اثر عکس از زاهدانلازم به ذکر است کمیته داوران همگی از اساتید برنامه سازی و معاونت امور استانهای سازمان صداوسیما بوده، همچنین مراسم اختتامیه این جشنواره با حضور برگزیدگان و هنرمندان مطرح و همچنین مردم و علاقه مندان به رادیو اواسط آذرماه ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد
با اعلام شورای صنفی نمایش، اکران فیلم «جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر از چهارشنبه ۲۴ آبان در سینماها آغاز میشود، فیلمی که پانته آپناهیها در نقش زنی بازی کرده است که قصد دارد اولین زن رئیس جمهور ایران باشد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این فیلم ماجرایی طنز از زندگی ناخواسته یک جوان متعصب را روایت میکند که پیشنهادی عجیب، گذشته و آینده او را تحت تاثیر قرار میدهد و از سوی دیگر ماجراهای زنی که میخواهد اولین رئیس جمهور زن ایران شود.
مستانه مهاجر طی سالهای فعالیتش تدوین دهها فیلمسینمایی از نامهای سرشناس سینمای ایران را برعهده داشته او همچنین به عنوان تهیهکننده، آثاری چون «اسرافیل» و «جاده خاکی» را تولید کرده. «جوجه تیغی» اولین فیلم مستانه مهاجر در مقام کارگردان است که توسط فیلمیران در سینماهای کشور اکران میشود.
کمدی در سینما و نمایش خانگی یکی از راهکارهای مهم برای نقد در جامعه است. فارغ از برخی کمدیهای سطحی که میخواهند مخاطب را با الفاظ رکیک و رفتارهای ناپسند به خنده دعوت کنند هر گاه سینما و یا نمایش خانگی توانسته است از کمدی به عنوان یک ابزار مهم در نقد فضاهای مختلف استفاده کند مخاطب هم روی خوش به آن نشان داده است. توجه به این امر مهم از آنجا نشأت میگیرد که زبان کمدی با لطافت بیشتری با مخاطب سر و کار دارد و نیاز جامعه امروز به تماشای آثار طنز را بیش از پیش یادآوری میکند.
به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایسنا، حمزه صالحی، نویسنده طنز که کارهایی مانند برنامه «خنده بازار»، سریال «آنتن» و فیلمهای سینمایی «بخارست» و «دینامیت» را در کارنامه دارد، درباره طنز و نیاز مردم به تماشای آن در این روزها با ایسنا گفتوگو کرده است.
اگر سینمای اجتماعی موضوعات بهروزتر پیدا کند، دیده میشود
وی با اشاره به افزایش گرایش جامعه به آثار کمدی در سینما و نمایش خانگی، گفت: سینما هماهنگ با جامعه پیش میرود. زمانی که مردم نیاز به خندیدن دارند و شرایط سخت است، سینمای کمدی رونق بیشتری پیدا میکند و یک تب زودگذر نیست، اگر دقت کنید بیش از ۱۰ تا ۱۵ سال است که فیلمهای پرفروش، فیلمهای کمدی و اساسا بدنه هستند. کمااینکه در دهه ۶۰ که جامعه به یک شور احتیاج داشت، سینمای دفاع مقدس پُرونق بود و الان هم همان شرایط را دارد. از این هم نباید بگذریم که اگر سینمای اجتماعی به صورت تکمحور درباره فقر یا مواردی از این دست صحبت نکند و موضوعات جدید و بهروزتری را پیدا کند، ممکن است طرفداران خود را جذب کند. مشکلی که الان سینمای اجتماعی دارد این است که مردم شرایط خوبی ندارند و اساسا حالشان خوب نیست و ما فیلمهایی را در سینمای اجتماعی داریم که همین شرایط را به مردم نشان میدهند. مردم این مشکلات را لمس میکنند و به نظرم هیچ احتیاجی به دیدن دوباره در سینما ندارند.
صالحی در پاسخ به اینکه در شرایط فعلی جامعه، موضوعات جدی برای پرداخت راحتتر هستند، یا موضوعات کنایهای و طنز، بیان کرد: من چون تجربه سال ۹۰ تلویزیون برنامه «خنده بازار» را دارم که جزو نویسندگانش بودم و مدام با مسایل روز شوخی میکردیم، آستانه تحمل برای کسانی که مورد این شوخیها واقع میشوند، زمانی که زبان طنز است یک مقدار شاید از سرسوزن بیشتر است. در حقیقت میشود یکسری صحبتها کرد و راحتتر از آن گذشته میشود. مردم هم زمانی که موضوعات روز را میبینند یک مقدار حالشان بهتر میشود و احساس میکنند چیزی را میبینند که بهروز و نیاز روز جامعه است.
اطلاق «سوپاپ اطمینان» به طنز ناعادلانه است
این فیلمنامهنویس با تاکید بر اینکه کمدی میتواند فضای تنشهای فعلی در جامعه را تلطیف کند، اظهار کرد: هدف کمدی همین است. مثال واضح آن «زندگی زیباست» روبرتو بنینی است که با فرزندش در اردوگاه اسرای جنگ جهانی دوم در آلمان، همه جهان سیاه اطراف خود را با زبان لطیف و آمیخته به طنز برای بچهاش تعریف میکند و به همه چیز حالت متفاوتی میدهد. برخی سالهاست از اصطلاح سوپاپ اطمینان استفاده میکنند، واقعیت این است که منِ نویسنده و یا فیلمساز این حوزه نیز درگیر مشکلات متعدد هستیم کما اینکه در ترکیه عزیز نسین نویسنده طنزنویس درگیر همه این مشکلات بوده است. ما چون این کار را بلد هستیم و میتوانیم با زبان طنز نسبت به این وقایع واکنش نشان بدهیم، کما اینکه سالها تیم گل آقا هم این کار را میکرد. روی همین حساب اطلاق سوپاپ اطمینان به نظرم ناعادلانه است. این جریان از زمان قاجار و در دورهها و کشورهای مختلف همیشه بوده و هست. انگار حاکمیتها یک مقدار درباره اینکه با زبان کمدی نقد شوند، برایشان قابل پذیرشتر و قابل تحملتر است. ما مشغول کار خودمان هستیم و اگر دل مردم خنک نشود، دل خودمان خنک میشود.
وی افزود: چیزی که برای من به شخصه به عنوان نویسنده آثار کمدی مهم است، این است که مخاطب هنگام تماشای فیلم بخندد چون همین خندیدن مداوم برای یک ساعت و نیم تا دو ساعت روی بهتر شدن حالش به شدت تاثیر دارد؛ به ویژه در جامعهای که همه ما درگیر مشکلات هستیم. کمدی در اصطلاح عامیانه ما به عنوان کار خندهدار در نظر میگیریم اما کمدی به اثری گفته میشود که پایان خوبی داشته باشد و شخصیت و به دنبال آن مخاطب به رستگاری برسد. اینکه آثار با یک روشنی و حال خوب تمام شود یا خنده روی لب مخاطب بیاورد، مثل کاری که در فیلم سینمایی «فسیل» انجام دادیم، حال خوب را به مخاطب میدهد که اثر آن تا مدتها روی روح و روانش باقی میماند.
نظرات یا آیتمهای مردم در فضای مجازی آنقدر کمدی دارد که ترسناک است!
صالحی در بخش دیگری از این گفتوگو با تاکید بر اینکه تولید آثار کمدی سخت شده است، گفت: مردم در اینستاگرام آیتم طنز تولید میکنند یا نظراتی که در فضای مجازی با صفحات مختلف به اشتراک میگذارند آنقدر کمدی دارد که برای من نویسنده ترسناک است. ما مردم طنازی داریم و شاید الان اگر آثار ۲۰ سال پیش را تماشا کنیم، به ندرت اثری پیدا کنیم که ما را بخنداند، یعنی مانند ویندوز کامپیوتر باید بهروزرسانی شود تا به موفقیت دست پیدا کنند. در حقیقت باید به مسایل روز، نوع ادبیات مردم و اصطلاحات جدیدی که استفاده و مواردی که از آن استقبال میکنند، توجه و آنها را دنبال کنیم. در این میان باید نزدیک به نسل جدید یعنی دهه ۷۰ و ۸۰ شد تا متوجه شویم کمدی برای آنها چه تعریفی دارد. از سوی دیگر خوشبختانه دسترسی مردم به آثار روز سینما و تلویزیون دنیا بسیار زیاد شده است. نویسنده و در واقع تیمهایی که میخواهند موفق باشند نه صرفا در زمینه کمدی باید این آثار را نگاه کنند و بدانند آثار خارجی که بعضا از ما جلوتر هم هستند، روی سلیقه مردم اثرگذار است و ما هم باید تلاش کنیم آثاری باکیفیتتر و اندیشمندانهتر تولید کنیم تا از مخاطب جا نمانیم.
وی خاطرنشان کرد: آستانه تحمل زمانی که زبان، زبان کمدی است بالاتر میرود. روی همین حساب شاید بتوان چیزهایی گفت و شنید که اگر زبان طنز نباشد این اتفاق رخ نمیدهد یا میتواند برخورنده باشد.
کمدی راه فرار از بحران است!
این فیلمنامهنویس با اشاره به محدودیتهای فعلی در تولید آثار طنز نیز گفت: مدام اعلام میشود ما با یکسری مسایل شوخی میکنیم و چرا وقتی اتفاق یا واقعه تلخی رخ میدهد، در اینستاگرام و فضاهای دیگر شوخی میبینیم. شاید حواس دوستان به این نیست که این، راه فرار از تراژدی و بحرانی است که به وجود میآید و قلب انسان را به درد میآورد. اگر در سختترین شرایط یک کمدی یا طنز فضا را به لحاظ روانی بشکند، ممکن است جان انسان را نجات دهد. من به شخصه از افراد بسیاری پیام داشتم که میگفتند در شرایط بسیار سختی به لحاظ روحی بودیم و وقتی «تگزاس»، «دینامیت»، «فسیل» و … را دیدیم، حالمان بسیار بهتر شد. این برای من که شاید توانستم تاثیر مثبت بگذارم، نقطه درخشان و امیدبخش است و حالم را بهتر میکند.
صالحی سپس با اشاره به اینکه ما هم به طنز گفتاری و هم به طنز موقعیت نیاز داریم، بیان کرد: هیچکدام از این دو، بدون دیگری کارکرد درستی ندارد. ما به تلفیق کمدی موقعیت و کمدی کلام به شکل توأمان احتیاج داریم. اگر کمدی موقعیت شکل نگیرد، کمدی کلام کارکردی ندارد و به نظرم قدرت زیادی نمیتواند داشته باشد. اگر صرفا کمدی موقعیت خلق کنیم و کلام به آن اضافه نشود و کمک نکند، به نظرم قدرتش را ندارد. ما از دوره سینمای صامت رد شدیم؛ در جایی که با تلاش زیاد کمدی موقعیت صرف خلق میشود. در حال حاضر اینکه هر دو با هم ترکیب شوند، راحتتر میتواند مخاطب را به خود جلب کند. کمااینکه کمدی موقعیت هم پیش نیازی دارد؛ اینکه برچه اساسی بخواهیم موقعیت را خلق کنیم. در حقیقت ایدهای که پشت کمدی است، موقعیت خلق میکند و ما احتیاج داریم به ایده جذاب که میتواند بر اساس سوءتفاهم و جابهجایی باشد، موقعیت به وجود آوریم و بعد کلام و بازخورد اضافه کنیم و در نهایت به مجموعه قابل قبول برای مخاطب برسیم.
شاید مخاطب حس میکند پلتفرمها بیشتر از تلویزیون به او احترام میگذارند
وی همچنین درباره وضعیت پلتفرمهای نمایش خانگی در مقابل تلویزیون، اظهار کرد: من سالها در تلویزیون کار کردم؛ از اواخر دهه ۸۰ و همه دهه ۹۰ در تلویزیون بودم. اینکه چرا مخاطب سمت پلتفرم آمده و حاضر است هزینه کند تا یکسری آثار را ببیند در حالی که تلویزیون در دسترستر و تماشای آثارش رایگان است، جای نقد دارد. من فکر میکنم تلویزیون باید به روزهای خوب خودش در تولید آثار دراماتیک و کمدی و یا شکلهای دیگر برگردد و این رقابت را جذاب میکند. در حال حاضر شاید مخاطب در پلتفرمها آثاری را میبیند که احساس میکند احترام بیشتری به او گذاشته میشود. پس هزینه میکند تا آن را ببیند و سمت تلویزیون کمتر برود. من به عنوان کسی که سالها در تلویزیون کار کردم، امیدوارم در تلویزیون هم آثار فوقالعادهای ببینیم. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که این اتفاق به پلتفرمها انگیزه بیشتری میدهد. البته جدای اینکه پلتفرمها رقابتی با هم دارند، با مدیای بزرگتر وارد رقابت لذتبخش شوند که طبیعتا سودش را مخاطبی میبرد که آثار باکیفیتتر میببیند.
صالحی در پایان این گفتوگو با اشاره به بازیگران کمدی از جمله آرش میراحمدی که اخیرا از دنیا رفت، گفت: ما آرش میراحمدی را از دست دادیم؛ کسی که سالها کمدی کار میکرد. روی صحبتم با کسانی است که کمدی کار میکنند. همه ما از بازیگر گرفته تا نویسنده و فیلمسازی که اثر کمدی خلق میکند عین خود مردم در زندگی درگیر مشکلات زیادی هستیم. شاید یک مغازهدار و کارمند کارش راحتتر باشد و هنگام گرفتاری یا مشکلات هم مغازه را باز میکند یا سرکار میرود اما ما باید کمدی خلق کنیم و طنز به وجود آوریم. من پارسال در شرایط خیلی سخت، یک سفارش کار داشتم و مدام این مصرع را در ذهن داشتم: «کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد.» بسیار سخت است که در اوج غم و غصه و مشکلات و بیماری ما تلاش میکنیم مردم در پلتفرم و سینما برای دو ساعت بخندند و امیدوارم تلاش صادقانه بچههایی که کمدی کار میکنند برای خنداندن مردم و شاد شدن دلشان انجام میدهند، واقعا به دل مردم بنشیند و حواسشان به این باشد که ما سعی میکنیم در عجیبترین روزهای کشور برای خندیدن آنها تمام تلاش خود را میکنیم. از آنها یک خواهش دارم، اینکه دعایمان کنند و انرژی خوب بفرستند که کارهای بهتر تولید کنیم.
پخشکننده فیلم سینمایی «شهر قصه» اعلام کرد، این فیلم را پس از جشنواره فیلم فجر اکران میکند.
به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایسنا، «سینما شهر قصه» ساخته کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری اولین بار در جشنواره سیوهشتم فجر رونمایی شد و از آن زمان تاکنون شرایط اکران عمومی را پیدا نکرده است.
این فیلم سال ۱۳۹۷ و با بازی حامد کمیلی، آناهیتا درگاهی، بابک کریمی، فرخ نعمتی، سیاوش مفیدی، رؤیا میرعلمی، فریبا جدیکار، حمیدرضا پگاه، افشین هاشمی، هدیه تهرانی و زندهیاد جمشید مشایخی ساخته شد که نگاهی نوستالژیک و طنز به تاریخ سینمای ایران دارد و در زمان نمایش در جشنواره فجر نظر مثبت جمع زیادی از تماشاگران را به خود جلب کرد.
سازندگان این فیلم درصدد بودند که «سینما شهر قصه» را پس از حدود چهار سال از اوایل ماه مهر روی پرده سینماها ببرند و طبق پیگیریها قرار بوده فیلم از هفته گذشته و در روزهای ابتدایی آبان اکران شود که فعلا این تاریخ منتفی شده است.
علی سرتیپی – مدیر دفتر پخش فیلمیران و پخشکننده فیلم – در این زمینه به ایسنا گفت: «سینما شهر قصه» پس از جشنواره فجر امسال اکران خواهد شد.
کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری پروانه ساخت فیلمی دیگری را هم با نام «مولن روژ» گرفتهاند که فیلمبرداری آن احتمالا در زمستان انجام خواهد شد.
آن طور که از نام این فیلم برمیآید، «مولن روژ» هم مانند «سینما شهر قصه» درباره سینما است.
فیلم مستند «خیال باز» به نویسندگی و کارگردانی تینا میرکریمی پس از پشت سر گذاشتن مراحل فنی آماده نمایش شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه ای پروژه، فیلم مستند «خیال باز» به نویسندگی و کارگردانی تینا میرکریمی که به معرفی یکی از هنرمندان شناخته شده سایه بازی می پردازد پس از پشت سر گذاشتن مراحل فنی آماده نمایش شد.
«خیالباز» روایتی است از زندگی شخصی و هنری حسن طاهریزاده یکی از هنرمندان هنر نمایش. سایه بازی که به خیالباز نیز مشهور است. او نخستین هنرمند ایرانی است که روش هنر سایه بازی با انگشتان دست را خلق کرد و با تکیه بر هنر بداههگویی و طنزپردازی ذاتی خود موفق شد در این زمینه بیشتر شناخته شود.
تینا میرکریمی نویسنده و کارگردان این اثر سالهاست به عنوان گوینده و گزارشگر رادیو مشغول به کار است. او از سال ۱۳۹۲ به عنوان پژوهشگر، فعالیت خود را در سینمای مستند آغاز کرد و از سال ۱۳۹۹ به فیلمسازی مستقل روی آورد. «از سروستان تا اقیانوس» نخستین فیلم مستند او با محوریت زندگی و تلاشهای یکی از زنان دریانورد ایرانی بود و «خیالباز» دومین تجربه کارگردانی او است که آماده نمایش شده است.
عوامل تولید این فیلم مستند عبارتند از تهیه کننده، نویسنده و کارگردان: تینا میرکریمی، تدوین: علیرضا اسلامی، تصویر: علیرضا اسلامی، علی شیلاندری، طراحی و ترکیب صدا: مهرداد جلوخانی، اصلاح رنگ و نور: حسن نجفیمنش، مشاور فیلمنامه: سهیلا خدادادی، مشاور رسانه: سمیرا افتخاری.
کارگردان فیلم کوتاه «آنجلو» می گوید: این فیلم کوتاه را عرضه کردم تا به مخاطبان بگویم با یک فیلم کوتاه هم می توان خندید.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، علی کیان ارثی که فیلم کوتاه «آنجلو» را در یکی از پلتفرم های شبکه نمایش خانگی عرضه کرده است، به ایسنا می گوید: قصد داشتم این فیلم در یک پلتفرم پرمخاطب نمایش داده شود تا مخاطبان عام هم بدانند که با فیلم کوتاه هم میشود همراه شد و خندید.
علی کیان ارثی درباره فضای فانتزی و کمدی فیلم کوتاه «آنجلو» و الگو گرفتن از دیگر فیلمهای سینمایی گفت: همه آنچه که در این فیلم کوتاه مشاهده میکنید ساخته و پرداخته نویسندههای این اثر است و ما از هیچ فیلمی الگو نگرفتیم و کپیبرداری نکردیم اما باید بگویم که من به هیچ وجه الهام گرفتن از یک فیلم را اشکال یا ضعف فیلمساز نمیدانم.
این فیلمساز افزود: اتفاقاً فیلمسازهای بزرگی هستند که الهام گرفتن از دیگر فیلمسازان را به راحتی بیان میکنند یا حتی هیچ مشکلی با کپیبرداری از دیگر فیلمسازان ندارند؛ کوئینتین تارانتینو خودش میگوید که “من یک کپیکار حرفهای هستم”. بنابراین به نظر من کپی کردن هم هیچ اشکالی ندارد و مهم این است که فیلمساز بتواند آنچه که در نظر دارد را به خوبی خلق کند.
وی خاطرنشان کرد: پروسه نگارش فیلمنامه «آنجلو» از اینجا آغاز شد که خانم مریم بحرالعلومی ایدهای را مطرح کردند و این ایده را همراه با خانم لیلا نیکزاد به فیلمنامه تبدیل کردیم. ممکن است در پروسه نگارش فیلمنامه آنقدر به ایده شاخ و برگ داده شود که در نسخه نهایی جدا کردن ایده از فیلم کار سختی شود و یا ایده در کلیت فیلم گم شود اما همان ایده ابتدایی در شکلگیری فیلم قطعاً نقش موثر و پر رنگی داشته است و البته در پروسه نگارش فیلمنامه ما با خانم بحرالعلومی که تجربه بیشتری در فیلمنامهنویسی داشتند جلسات متعددی داشتیم که تجربه ایشان برای ما بسیار مفید و کمککننده بود.
این کارگردان درباره تلفیق ژانر کمدی و فانتزی در یک فیلم کوتاه گفت: ساخت فیلمی کوتاه در ژانر کمدی یکی از دغدغههای من بود و علاقه داشتم خود را وارد این چالش کنم چون بارها به این موضوع فکر کرده بودم که چرا ما در سینمای کوتاه فیلمهای کمدی کمی داریم و اساساً فیلمسازان کمی در این سینما به سراغ ژانر کمدی میروند.
وی افزود: قطعاً کمدی ساختن در قالب یک فیلم کوتاه کار بسیار سختی است چرا که شما وقت کمی دارید تا بتوانید فضا و موقعیت لازم برای خنداندن مخاطب را خلق کنید چرا که کمدی ساختن نیازمند موقعیتسازی و کاراکترسازی است. در سینمای کمدی بسیار مهم است که مخاطب بتواند با کاراکتری که خلق شده ارتباط برقرار کند و برقراری این ارتباط در زمان اندک فیلم کوتاه کار دشواری است.
کیان ارثی درباره ساختار فیلم «آنجلو» گفت: از آنجا که برای من کار کردن در ژانر بسیار جذاب است برایم مهم بود که فیلمی کمدی در سینمای کوتاه بسازم و از طرفی تدوین غیرخطی را هم برای این فیلم انتخاب کردم که میتوانست چالش ساخت آن را دو چندان کند و به همین دلیل برای فیلم یک نریتور انتخاب کردم که این نریتور همان قهرمان فیلم است و میتواند به همراهی مخاطب با اثر کمک کند.
این کارگردان درباره همکاری با بازیگران مطرح در یک فیلم کوتاه گفت: از نظر من بازیگر در فیلم کمدی عنصر بسیار مهمی است و فقدان کمدین در یک فیلم کمدی میتواند به اثر ضربه مهلکی وارد کند. به همین دلیل من اصرار داشتم که از بازیگری در این فیلم استفاده کنم که مخاطب او را میشناسد و میتواند با او ارتباط برقرار کند. قطعاً این شناخت نقش مهمی در موفق بودن فیلم دارد.
کیان ارثی درباره عرضه فیلمهای کوتاه در پلتفرمها گفت: در عرضه فیلمهای کوتاه چندان نمیتوان برای جنبههای اقتصادی اثر امیدوار بود. سینمای کوتاه در ایران برگشت اقتصادی ندارد چرا که جایی برای دیده شدن این آثار وجود ندارد و اندک پلتفرمهایی که فیلمهای کوتاه را نمایش میدهند مثل «هاشور» و «تیوال» شاید چندان برای مخاطب عام معرفی نشدهاند.
وی افزود: به نظر من سینمای کوتاه در ایران رو به رشد است و مخاطب بیشتری میتواند داشته باشد. عرضه فیلم کوتاه «آنجلو» کار آسانی نبود، من جلسات متعددی با دوستان در پلتفرم داشتم و در شورای بازبینی درباره انگیزهام از پخش «آنجلو» توضیحاتی ارائه دادم و گفتم که فیلم «آنجلو» اثری سر و شکلدار است و از طرفی حرف مهمی هم میزند. این فیلم درباره مرگ است و پرسشی مطرح میکند مبنی بر اینکه ما در زمان مرگ ممکن است در چه موقعیتی باشیم و این موقعیت باعث میشود که اطرافیان ما چه واکنشی داشته باشند. قطعاً ممکن است فکر کردن به این موضوع ذهن ما را به چالش بکشد و حتی ممکن است اتفاقی واقعی رخ داده باشد که برای اطرافیان دردناک باشد اما من موقعیتی کمدی را انتخاب کردم و دوست داشتم این موقعیت را کمدی تعریف کنم.
این کارگردان در پایان تأکید کرد: من پلتفرم فیلمنت را برای نمایش «آنجلو» انتخاب کردم چرا که پلتفرمی پرمخاطب است و اتفاقاً جنس مخاطبانی که به این پلتفرم رجوع میکنند برای من مهم بودند و قصد داشتم کسی که «پوست شیر» میبیند فیلم من را هم ببیند و متوجه شود که سینمای کوتاه هم میتواند قصه تعریف کند، جذاب باشد و تو را بخنداند.
فیلم کوتاه «آنجلو» به نویسندگی و کارگردانی علی کیان ارثی در قالب طرح «سینمای دیگر» عرضه شده است. این فیلم کوتاه مضمونی طنز دارد و در مدت زمان 16 دقیقه عرضه شده است.
در این فیلم کوتاه بازیگرانی همچون یوسف تیموری، سوگل طهماسبی و ندا کوهی ایفای نقش میکنند.
در خلاصه داستان فیلم فیلم کوتاه آمده است: یک عمر وقت داریم ولی به آخرش که میرسیم، دنبال ۱۰ دقیقه وقت اضافهایم!