رسانه سینمای خانگی- واقعیت گیشه سینما از زبان فهیم

فهیم منتقد سینما نوشت: گیشه داشتن و فروش بالای فیلم قاعدتا باید مایه مباهات و خوش حالی باشد، اما دراین فقره فرق می‌کند چون که دقیقا وقتی فیلمی نازل در اجرا و بی‌مایه در محتوا است از آن تحت عنوان فیلم گیشه‌ای یاد می‌شده و می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از خبرگزاری فارس، طی روزهای گذشته موضوع فروش برخی از فیلم‌های سینمایی، یکی از مهمترین بحث‌های میدان فرهنگ و هنر کشور بوده است. برخی معتقدند فروش مطلوب فیلم و یا حتی پرتماشاگر بودنش معیار خوب یا بد بودن فیلم نیست. منتقدهای این وضعیت می‌گویند نباید چندان به فروش برخی از فیلم‌ها دلخوش کرد و این وضعیت کمک چندانی به کلیت سینمای کشور نمی‌کند. با این همه برخی دیگر فروش و جذب مخاطب را مهم‌ترین موضوع سینمای امروز می‌دانند و تا سرحد ممکن از این رویکرد دفاع می‌کنند.

*70 درصد فروش فقط برای یک فیلم

به طور مثال وقتی موضوع فروش آثار سینمایی در سه ماه گذشته را بررسی می‌کنیم حدود هفتاد درصد درآمد، از آن یک فیلم و سی درصد از آن دیگر فیلم‌ها بوده است. منتقدان معتقدند که فیلم‌های سینمایی باید کیفت داشته باشند و از زیبایی شناسی برخوردار باشند تا بتوانند سلیقه بسازند. آن‌ها فیلم را در کنار ویژگی سرگرم کنندگی، ساحتی از اندیشیدن می‌دانند. صورتی از تولید مفاهیم که می‌تواند خلاقانه و آفرینشگر باشد. در کنار این رویکرد، عده‌ای دیگر هستند که چندان به کیفیت و موضوعاتی مثل ساختار و زیبایی شناسی توجه‌ای ندارند و فقط معتقدند فیلم باید به هر طریقی بفروشد و مخاطبان را به سینما بکشاند. از این رو است که از آثار طنز و کمدی که کیفیت هنری چندانی ندارند دفاع می‌کنند. به این دلیل که این فیلم‌ها کمک می‌کنند که سینما زنده بماند و به بقای خود ادامه دهد.

*سرگرمی وجه مهم سینما است

در این بین یکی از منتقدان شناخته شده سینما نظر و نگاه دقیق و روشنگرانه‌ای به موضوع دارد. محمد تقی فهیم بین دو گونه فیلم، اول فیلم‌هایی که توسط ارگان‌های دولتی ساخته می‌شوند و از حمایت مالی برخوردارند، دوم فیلم‌های طنز که توسط بخش خصوصی معطوف به فروش و برای گیشه ساخته می‌شوند. فهیم طیف دوم را به روح سینما نزدیک‌تر می‌داند چرا که این فیلم‌ها مبحث سرگرمی را در نظر می‌گیرند و  تلاش می‌کنند برای مخاطب جذابیت داشته باشند. از نظر فهیم مشکل اصلی فیلم‌هایی که طی سال‌های اخیر با حمایت دولتی ساخته شده‌اند این است که مخاطب را پس می‌زنند و بیشتر تبدیل به بیانه و مقاله می‌شوند و از روح سینما فاصله می‌گیرند. شاید از همین رو است که عموم این فیلم‌ها در گیشه شکست می‌خورند و یا حتی به اکران نمی‌رسند.

*گلایه از اکران، میرکریمی تا فرحبخش

جدا از بحث فروش آثار طنز عدالت در اکران نیز یکی از دیگر موضوعاتی است که بسیار مورد بحث بوده است، به طور مثال میرکریمی کارگردان فیلم «نگهبان شب» از سانس‌های نامرغوب فیلمش در سینماها گله کرده بود. از سوی دیگر حسین فرحبخش تهیه‌کننده فیلم در حال اکران «شهر هرت» با انتقاد از شرایط نابرابر اکران، گفت: «اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است که نمونه آن را در چهل سال فعالیت گذشته خود ندیده‌ام و آنچه شاهدش هستیم یک جور مهندسی اکران به نفع یک فیلم خاص است که در عید بدون رقیب جدی به نمایش درآمد و امروز بعد از سه ماه اکران و با اضافه شدن فیلم‌های قابل توجهی که از هفته پیش اضافه شدند همچنان مانند روز اول می‌فروشد.»

محمد تقی فهیم  در دوشنبه نوشته‌های خود که هر هفته عموما معطوف به مباحث روز سینما و فرهنگ و هنر کشور نوشته می‌شوند با عبور از بحث‌های کلیشه ای و پرتکرار تلاش کرده است با طرح موضوع مهمی مانند تمایز رونق گیشه سالن سینما و پرتماشاگر شدن فیلم‌ها نگاهی دیگر به لایه‌های پنهان موضوع مورد بحث داشته باشد. 

*جنجال‌های اکران مبتذل شده است

فهیم نوشت: «احتمالا در جریان جنجال‌های چند روز گذشته فضای سینما پیرامون فیلم‌های درحال اکران هستید، اگر هم نیستید حتما با آن برخورد کرده‌اید ولی بی تفاوت از کنار آن گذشته‌اید چونکه این کشمکش‌ها دیگر از فرط تکرار مکرارات، پیش‌پا افتاده و مبتذل شده است. قرار نیست به خبر این قضایا بپردازم، بلکه مقصود طرح موضوع مهمی مانند تمایز رونق گیشه سالن سینما و پرتماشاگر شدن فیلم‌ها است.

اینکه اطلاق فیلم گیشه‌ای ناپسند و نوعی توهین است، ولی پرتماشاگر شدن یک فیلم، اعتبار و سرمایه تلقی می‌شود، مربوط به این سال‌ها نیست و اتفاقا از طول تاریخ سینما می‌آید و دلیلش هم برخی باندبازی‌ها و دور زدن‌ها تا گرفتن اکران و سپس دست به اقدامات ناپسند در مقطع اکران از سوئی است و تقابل و جنجال ازسوی دیگر که مثلا تبلیغی برای فیلم‌ها بشود و غیره.

هیچ وقت هم این به اصطلاح افشاگری‌ها و به هم پریدن‌ها در نهادهای صنفی و قانونی مورد رسیدگی و منتج به نتیجه نشده است وگرنه وقتی به آسانی می‌شود ادعای خرید فله‌ای بلیط سالن‌ها برای نگه داشتن فیلم روی پرده را ثابت کرد یا برعکس اگر اتهام است، گوینده را بازخواست کرد، چرا انجام نمی‌شود خود موضوع قابل بررسی است.

*گیشه‌ای که مایه مباهات نیست

همواره در مذمت گیشه و فیلم گیشه‌ای گفته و نوشته شده است. حتی استفاده از فیلم گیشه‌ای وارد ادبیات محاوره‌ای تماشاگران انبوه هم شده است. یعنی آثاری که برای مخاطبان انبوه ساخته شده است بعضا از سوی آنان با عنوان گیشه‌ای مورد نقد قرار گرفته و سازندگانشان مورد عتاب و سرزنش قرار گرفته‌اند. چرا؟ گیشه داشتن و فروش بالای فیلم قاعدتا باید مایه مباهات و خوش حالی باشد، اما دراین فقره فرق می‌کند چون که دقیقا وقتی فیلمی نازل در اجرا و بی‌مایه در محتوا است از آن تحت عنوان فیلم گیشه‌ای یاد می‌شده و می‌شود.

وجود آدم‌هایی نه از جنس سینما (و قبل‌تر ازآن نه از جنس هنر) در عرصه تولید فیلم، شعبه‌ای ایجاد کرده بودند(وهستند) که همانند دیگر بنگاه‌های اقتصادی مبتنی سود به هر قیمتی، فقط به فکر جیبشان بودند و لذا در بدنه فیلمفارسی برای فروش‌بیشتر، از مقطع تولید تا اکران دست به هر جنگولک بازی می‌زدند مثلا برای فروش فیلم‌های وارداتی بنجل‌شان در موقع پخش صحنه‌های رقص کافه‌ای مونتاژ می‌کردند و یا در میانه فیلم‌های ساخته خودشان که ضعیف بود صحنه‌های رقص عربی وصله می‌کردند و ازاین دست اقدامات تا نفوذ در جریان شبکه نمایش، صله دادن و رشوه گرفتن، طراحی پوستر مبالغه‌آمیز، آنونس‌های غیرواقعی، شایعه سازی و پشت هم اندازی تا بلکه بااین تمهیدات فیلم‌هایشان فروش کند که بعضا موفق هم می‌شدند خصوصا اگر جریانات روشنفکری در کنارشان قرار می‌گرفتند مثلا برایشان فیلمنامه می‌نوشتد، پیشنهاد ابتذال بیشتر در گرایش محتوایی می‌دادند، تیتر و موضوع سخنرانی جنجالی و مصاحبه می‌ساختد و …

*گیشه‌ای سازان با خلاقیت فاصله دارند

بی تردید فیلم‌هم مانند هر‌کالای دیگری در جهان متکثر کنونی نیازمند تبلیغات است. هر نوع معرفی خلاقانه و ترغیب کننده مخاطب برای فیلم قابل تایید و حمایت است ولی در روندی معمول، پشت فیلم‌های گیشه‌ای افراد (تهیه‌کنندگان)ی بودند و هستند که با اندیشه و خلاقیت فاصله داشته و حتی به لحاظ ریخت شناسی و بیان، اساسا متعلق به محیط فرهنگی نبوده و نیستند، برای همین فیلم را «نون دونی» می‌دانند و فرقی میان فروش خودرو و فیلم قائل نیستند.

محمد خزاعی، ریس سازمان سینمایی، چند روز قبل در هرمزگان بدرستی از شعار  اخلاق و هویت سینمای ایران گفت. اخلاق تنها در محتوا و گرایش مضمونی فیلم‌ها تجلی نمی‌یابد بلکه یک روی سکه آن در پشت صحنه و مراودات فیمابین اهمیت پیدا می‌کند. تردید نکنید که بی‌اخلاقی‌های اکران عنصری قابل تعمیم به مضامین آثار است چون سرچشمه نشر آنها یکی است. هفته آینده درباره هویت خواهم نوشت.»

رسانه سینمای خانگی- بهار سینمای ایران چطور گذشت؟

عملکرد سینمای ایران طی فصل بهار نشان می‌دهد که این سینما با انتخاب‌هایی نسبتا درست، موفق شد تا مخاطبان زیادی را جذب کرده و آن را در مسیر صحیحی از صنعتی‌شدن قرار دهد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای ایران در فصل بهار، برخلاف آن‌چه که انتظار می‌رفت، روند روبه‌رشد و در برهه‌ای، طلایی داشت. در شرایطی که گمان برده می‌شد که تعداد مخاطبان سینما به دلیل افزایش ۳۳درصدی قیمت بلیت، تاحدودی با ریزش مواجه شود، اما در استقبالی چشم‌گیر، سینمای ایران در همان فروردین‌ماه موفق شد تا به نزدیک‌ترین زمان نسبت به پیش از آغاز کرونا برسد که این اتفاق، در پیش‌بینی بسیاری از کارشناسان اشاره نشده بود.

چنین این انتظار وجود داشت که اکران فروردین به دلیل تلاقی آن روزها با ماه مبارک رمضان، با افول چشمگیری مواجهاما سینماها در ماه رمضان امسال، نه‌تنها با رکود مواجه نشد بلکه یکی از طلایی‌ترین ماه‌ رمضان‌های یک دهه اخیر سینماها را رقم زد و سانس‌های روزانه و شبانه این ماه، با استقبال بسیار خوبی همراه شد.

این ۲ غافلگیری سبب شد تا فصل بهار با بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان فروش همراه باشد که یک آمار خوب محسوب می‌شود.

اکران نوروزی

وقتی بسته اکران نوروز ۱۴۰۲ رسانه‌ای شد، انتقادهای بسیاری متوجه این انتخاب‌ها شد. البته که ماه رمضان از سومین روز ماه رمضان آغاز می‌شد و این تلاقی، چیزی نبود که تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان از آن استقبال کنند بنابراین انتخاب نخست آنها، اکران در عیدفطر بود. اکران نوروزی، با چنین پیش‌فرضی بسته شد.

در همان روزهای نخست، کمدی فسیل توانست تا حدود بسیاری، خود را از مابقی فیلم‌ها بالا کشیده و در ادامه، به رکوردهایی دست پیدا کند که برخی از آنها در طول سالیان اخیر، شکسته نشده بود. فسیل موفق شد با عبور از تعداد مخاطبان مطرب، خود را به تعداد مخاطبان کمدی هزارپا نزدیک کند که این مهم، طی روزهای نخست تیرماه رقم می‌خورد و کمدی فسیل با عبور از تعداد مخاطبان هزارپا و مطرب، به پرمخاطب‌ترین فیلم یک دهه اخیر سینمای ایران تبدیل می‌شود. فارغ از این افتخارآفرینی، فسیل جا دارد تا با افزایش مخاطب، طی تیرماه، حتی خود را در زمره ۵ فیلم پرمخاطب سینمای پس از انقلاب ایران نیز جا دهد که یک رکورد خارق‌العاده محسوب می‌شود.

با این آمار، فسیل، جور دیگر فیلم‌های اکران نوروز را کشید تا این اکران، که پرفروش‌ترین آنها پس از فسیل، عروس خیابان فرشته و غریب بود، با میانگین بسیار خوبی همراه باشد به‌طوری که در تعطیلات نوروزی امسال، حدود ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار به سینما رفتند و گیشه نیز بیش از ۵۵ میلیارد تومان فروخت.این اکران نوروزی با این راندمان که ۴۳درصد، پروارتر از نوروز سال گذشته بود، نوید روزهای خوبی را برای سینمای ایران می‌داد.

اکران عیدفطر

اگرچه انتظار می‌رفت که شورای صنفی نمایش، تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد اکران فطر قرار داده، اما اعلام فیلم‌های این اکران مهم، رضایت چندانی را به همراه نداشت. منتقدان این انتخاب، بر این باور بودند که کمدی فسیل، به‌تنهایی جور اکران نوروزی را کشیده و موفقیت سینماها در فروردین‌ماه، ربطی به انتخاب‌های شورای صنفی نمایش نداشته و فسیل در فضایی بدون رقیب موفق شده است که سینمای ایران را در نخستین ماه سال، به چنین آمار و ارقامی برساند.

همچنین این انتظار وجود داشت که دفاتر پخش، به دلایلی که مهم‌ترین آنها تلاقی ماه رمضان با نوروز امسال بود، اکران فیلم خود را تا عیدفطر به تعویق بیندازند اما اعلام اسامی بسته اکران فطر نشان داد که این آثار در بهترین حالت، فیلم‌های متوسطی هستند که نمی‌توانند اتفاق چندانی را در گیشه رقم بزنند. ضمن اینکه در این انتخاب، توجه چندانی به آثار کمدی نشده بود تا این شائبه قوت بگیرد که زمینه برای فروش بهتر و بیشتر فسیل فراهم شده تا این فیلم در فضایی که رقیب چندانی برایش وجود ندارد، حسابی بتازد و آمارها و رکوردهای بیشتری را به نام خود بزند.

همین‌طور هم شد و از میان فیلم‌های اکران فطر، ۲ فیلم آهنگ دونفره و سه کام حبس موفق شدند تا فروش خود را از مرز ۱۰ میلیارد تومان عبور دهند. فسیل هم در چنین فضایی، حسابی تاخت و رکوردهای بیشتری را به نام خود ثبت کرد. کاملا طبیعی است که اگر ۱ یا ۲ فیلم گیشه‌پسند در ترکیب اکران فطر گنجانده می‌شد، قطعا اتفاق‌های بهتری در گیشه اردیبهشت و خرداد رقم می‌خورد و اکنون با گیشه داغ‌تری به‌نسبت آن‌چیزی که وجود دارد، مواجه بودیم.

اکران فیلم‌های ۱۴۰۱

یکی از دلایلی که سبب شد تا سینمای ایران بتواند پس از ناآرامی‌های پائیز، اکران را به شیوه نرمال خود بازگرداند، اضافه کردن این بند در اکران زمستان بود که فیلم‌های روی پرده به شرط حفظ مخاطب، در اکران نوروز نیز نمایش داده خواهند شد.

بر اساس این بند، فیلم‌های بخارست، ملاقات خصوصی، خط استوا، لوپتو و چپ، راست توانستند اکران خود را طی ۲ماه ابتدایی امسال حفظ کنند. البته ملاقات خصوصی، هم‌چنان به روی پرده بوده و با اقبال خوبی نیز مواجه شده است.

این اتفاق، سبب شد تا اولا، گیشه، تنوع خوبی را شاهد باشد و دست مخاطب برای تماشای فیلم موردعلاقه خود باز بوده و حق انتخاب بیشتری داشته باشد. ثانیا آن‌که، نمایش این آثار سبب شد تا گیشه، پروارتر شود به‌گونه‌ای که تداوم اکران این آثار در گیشه سال جدید، بیش از ۳۲ میلیارد تومان به گیشه واریز کرد که آمار خوبی برای نمایش این آثار محسوب می‌شود.

اکران خرداد

بسته جدید اکران که پس از تعطیلات نیمه خرداد به روی پرده رفت، قوی‌ترین بسته اکران امسال محسوب می‌شود. در این بسته، کمدی پرمخاطبی چون شهر هرت قرار دارد که در همان روزهای نخست توانست موی دماغ فسیل شده و به فروش خوبی دست یاید به‌گونه‌ای که این فیلم در متی کوتاه موفق شده فروش خود را از مرز ۱۰ میلیارد تومان عبور دهد.

همچنین کت چرمی و عروسی مردم، آثاری هستند که توانستند مخاطبان خوبی را جذب کنند. باقی فیلم‌ها شامل نگهبان شب، تصور و مصلحت نیز عملکرد نسبتا خوبی در گیشه داشتند و حداقل آن‌که سبب شدند تا هیچ انفعالی در بسته جدید اکران دیده نشود.

رسانه سینمای خانگی- آیا خانه سینما، از عدالت دور شده؟

سینمای ایران با مشکلات بسیاری درگیر است، از بیمه هنرمندان، تا بالارفتن هزینه‌های تولید و دستمزد بازیگران و همچنین موضوعاتی چون رکود تولید و مشکل اشتغال و قاچاق فیلم‌ها و… که به نظر می‌رسد اهمیت چندانی برای مدیریت خانه سینما ندارد.

به گزارش سینمای خانگی از فارس، در بیش از یک دهه گذشته در بیشتر اوقات خانه‌سینما به جای آن که در پی احقاق حقوق اعضا صنف خود باشد به جایی در راستای  سودآوری برای سرانش بدل گشته است. این «خانه» بیش از آنکه به فکر معاش اعضای آن بویژه بخش کم درآمد‌تر شاغل در سینمای کشور باشد، به تبلیغ برای دیدگاه‌های سیاسی مطلوب رئیسان خود از یک سو و جریانی برای چانه زنی در سطوح  مدیریتی بالا تبدیل شده است و از وظیفه اصلی خود یعنی تلاش در راستای حقوق تمامی افراد صنف و نه تنها کارگردانان، بازیگران و تهیه‌کنندگان چهره غافل مانده است.

سینمای ایران با مشکلات بسیاری درگیر است، از بیمه هنرمندان، تا بالارفتن هزینه‌های تولید و دستمزد بازیگران و همچنین موضوعاتی چون رکود تولید و مشکل اشتغال و قاچاق فیلم‌ها و… که به نظر می‌رسد اهمیت چندانی برای مدیریت خانه سینما ندارد. 

دیروز«آرش فهیم» منتقد سینما یادداشتی درباره خانه سینما و حواشی نشستی که نیمه اول ماه خرداد برگزار شد، نوشت: «نشست خبری مرضیه برومند، مدیرعامل خانه سینما نشان داد که تنها نهاد صنفی سینمای ایران، همچنان در محاق حواشی خواهد بود؛ چون خانه‌ای است از پای‌بند سست و روی آب! وقتی صحبت از «خانه» می‌شود، حس آسودگی، امنیت و آشتی به ذهن متبادر می‌شود. با این حال آنچه به عنوان خانه سینما در ایران فعالیت می‌کند، در اغلب موارد و بخش‌هایش برای اهالی هنر هفتم، محل منیت و قهر و کشمکش بوده است. اما چرا خانه سینما همواره خانه‌ای سست و در مه بوده است؟ جدای از برخی مسائل قانونی و آئین‌نامه‌ای که چالش همیشگی خانه سینما بوده و یک بار هم منجر به انحلال آن شده، این تشکیلات از یک تناقض بزرگ ساختاری رنج می‌برد.

خانم برومند در نشستی خبری که 9 خرداد امسال برگزار شد، به نکته قابل تأملی اشاره کرد و گفت؛ «من همیشه برایم سوأل بود این چه جور صنفی است که کارفرما و کارگر با هم زیر یک سقفند. مسائل اصناف با هم یکی نیست و گاهی رو‌به‌روی هم قرار می‌گیرد. گروه اول تهیه کنندگان و سرمایه‌گذاران هستند. گروه دوم هنرمندان و خالقین اصلی اثر سینمایی هستند و گروه سوم عوامل اجرایی و زیرشاخه‌ها هستند که به نظرم تعداد بیشتری در این گروه سوم متمرکز هستند. تفکیک این‌ها سخت است اما قصد دارم به سمتش بروم و بتوانیم به نظر مجمع عمومی بگذاریم و اجرایی بکنیم.»

آنچه مدیرعامل خانه سینما درباره‌اش صحبت کرده، یکی از مشکلات اساسی این تشکل است. به این ترتیب که برخلاف خیلی از نهادهای صنفی دیگر که مدیریت آنها به عهده مظلوم و مستحق‌ترین‌ اعضا است، مدیریت خانه سینما به طوری غیرمنطقی به عهده شاه‌نشینانِ سینما است. فرض کنید در کارخانه‌ای عریض‌ و طویل، یک سندیکا برای حمایت از حقوق صنفی کارکنان تشکیل شود اما در این سندیکا، کارفرمایان و مالکان کارخانه ریاست کنند! به طور طبیعی این سندیکا به‌جای اینکه بر پیگیری و دفاع از حقوق کارکنان فرودست متمرکز باشد، نه تنها به سود کارفرمایان از امور صنفی دیگران کوتاهی می‌کند (چون اصلا غیرِ فرادستان در مدیریت آن نقشی ندارند) بلکه دائم دچار جنگ قدرت و باندبازی و کشمکش با فلان سازمان و آن یکی وزارتخانه خواهد بود.

وضعیت همه این سال‌های «خانه سینما» دقیقا به همین منوال بوده است. تا وقتی مدیریت این تشکل در انحصار تهیه کنندگان و سرمایه‌گذاران و کارگردان‌های صاحب قدرت و با نفوذ باشد، این خانه، هم در عدالت‌جویی و پیگیری امور صنفی، کجدار و مریز عمل خواهد کرد و هم دچار سیاست‌زدگی و حواشی مربوط به باندهای قدرت سینما خواهد بود. همچنان‌که در تمامی این سال‌ها، این چنین بوده است. پس در اولین قدم برای اصلاح نهاد صنفی سینما باید قوانین و ضوابطی طراحی شود تا اصلا اعضای حلقه‌های قدرت، افراد صاحب نفوذ و سیاست‌باز و لابی‌کارها و باندبازها از ورود به هیئت مدیره و شورای سیاستگذاری خانه سینما منع شوند.

به طور طبیعی، بازیگر، تهیه‌کننده‌، کارگردان یا سرمایه‌گذاری که خودش دغدغه مالی و معیشتی ندارد و طعم اجاره‌نشینی و تأمین شهریه دانشگاه و جهیزیه فرزندانش را نچشیده، نمی‌تواند برای طیف وسیعی از کارکنان عرصه سینما که درگیر این مسائل هستند، رفع مشکل کند. و یا، سینماگری که دلبسته یا در‌ستیز با برخی احزاب و جریان‌های سیاسی یا در پی به قدرت رساندن فلان فرد و گروه در ساختار سیاسی کشور است، به تبع چنین اهدافی، از حضور در هر تشکل و نهادی برای اهداف سیاسی مدنظرش کار خواهد کرد. درست مانند عملکرد خانه سینما در برخی بزنگاه‌های سیاسی که تبدیل به مرکزی برای صدور بیانیه‌های سیاسی و جناحی شد. درحالی که «خانه سینما» همان طور که از نامش مشخص است، ربطی به گروه‌ها و جناح‌های سیاسی ندارد و مانند یک خانه که باید محل امن و آسایش همه اعضا باشد باید برای همه سینماگرها با هر رویکرد و سلیقه‌ای، پدری کند.

بنابراین به‌جای عموم افراد و جمع‌هایی که طی همه سه دهه فعالیت خانه سینما در این تشکل مدیریت و مدیرعاملی کرده‌اند، باید طیف مستضعف سینما و افرادی که خودشان درد محرومیت و طعم ایستادن در صف دریافت وام و تأمین حداقل‌های زندگی را دارند و همچنین شخصیت‌هایی مبرا از حب و بغض‌های سیاسی بر مصدر خانه سینما باشند.

رسانه سینمای خانگی-ریاست نوزدهمین جشن مدیران تولید به قائم مقامی رسید

نوزدهمین جشن مدیران تولید پس از وقفه ۴ ساله برگزار خواهد شد و علی قائم مقامی دبیری این دوره از جشن را بر عهده خواهد داشت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، جلیل شعبانی نایب رییس انجمن مدیران تولید سینما اعلام کرد: نوزدهمین جشن مدیران تولید پس از وقفه ۴ ساله برگزار می شود و بر اساس تصمیم هیئت مدیره انجمن، علی قائم مقامی تهیه کننده و از مدیران تولید باتجربه سینما، به عنوان دبیر این جشن منصوب شد.

در این رویداد سینمایی، علاوه بر ارج نهادن به پیش کسوتان این حرفه، از مدیران تولید فعال قدردانی می شود و فیلم های سینمایی نیز از این منظر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

جشن مدیران تولید از رویدادهای معتبر صنفی است که در دوره های گذشته با حضور پرشمار سینماگران، هنرمندان و مسئولین برگزار گردیده است.

رسانه سینمای خانگی- نبرد کارگردانان و نویسندگان هالیوود/ آیا این یک جنگ هالیوودی است؟

انجمن کارگردانان آمریکا با استودیوی هالیوود به توافق اولیه برای کار دست یافت.

به گزارش سینمای خانگی از ورایتی، انجمن کارگردانان آمریکا با استودیوی هالیوود به توافق اولیه برای کار دست یافت.

انجمن کارگردانان آمریکا شنبه شب اعلام کرد که پس از یک کشمکش شدید با استودیوها و پخش کننده‌های هالیوود به یک قرارداد کار آزمایشی سه ساله دست یافته است.

کمیته مذاکره «DGA»(انجمن صنفی کارگردانان آمریکا) توافق با اتحادیه تهیه‌کنندگان فیلم و تلویزیون را به عنوان «یک توافقنامه جدید و تاریخی سه ساله» توصیف کرد. این کمیته، توافق را روز سه‌شنبه به هیئت رئیسه خود ارائه خواهد کرد.

این در حالی است که اعتصاب جداگانه اعضای انجمن نویسندگان آمریکا بر سر شرایط رابطه آنها با استودیوها و پخش کننده‌ها همچنان ادامه دارد.

جان آونت، رئیس کمیته مذاکرات «DGA»(انجمن صنفی کارگردانان آمریکا) گفت: «ما یک توافق واقعاً تاریخی را منعقد کرده‌ایم. این توافق پیشرفت‌های قابل توجهی را برای هر کارگردان، دستیار کارگردان، مدیر تولید، دستیار کارگردان و مدیر صحنه در انجمن ما فراهم می‌کند. در این مذاکرات، ما پیشرفت‌هایی در زمینه دستمزدها، مشکلات باقیمانده، ایمنی، حقوق خلاقیت و تنوع، و همچنین تضمین حفاظت‌های ضروری برای اعضای خود در مورد مسائل کلیدی جدید مانند هوش مصنوعی انجام دادیم و تضمین می‌کنیم که اعضای DGA با پیشرفت‌های فناوری جایگزین نخواهند شد.»

از ساعت ۱۲:۰۱ صبح روز ۲ می، اعضای جامعه خلاق در هر دو ساحل شرق و غرب آمریکا (و مراکز تولید در بین آن‌ها) اعتصاب سراسری را با آتش و گوگرد کلید زدند تا بحران صنعت سینمای آمریکا در جدی‌ترین وضعیت خود قرار گیرد.

رسانه سینمای خانگی- آیا سینمای ایران به رنسانس نیاز دارد؟

بازیگر مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» گفت: امروز عمدتا روی فیلم‌های اجتماعی مانور می‌دهیم و در مورد سینمای ملی حرفی نمی‌زنیم؛ آیا تمام سینمای ملی فقر و بدبختی و زجر و دروغ و ریا و فساد است؟ اشکالی ندارد این فیلم‌ها ساخته شود اما آیا همه سینمای ما همین است؟

به گزارش سینمای خانگی، احمد نجفی در گفت وگو با ایرنا و با بیان فعالیت های متاخر خود، اظهار داشت: در حال حاضر مشغول کاری نیستم و کارهایی خانوادگی در خرمشهر دارم اما برای کاری گفت وگو محور و یک سریال صحبت کرده ایم و منتظر هستیم ببینیم چه می شود؛ قبل از آن کاری برای شبکه ۵ داشتم که بد نبود و ایام عید پخش می شد.

بازیگر فیلم سینمایی دندان مار (مسعود کیمیایی ۱۳۶۸) در پاسخ به این پرسش که عناصر تشکیل دهنده و خاستگاه یک بازیگر چه چیزهایی است، اظهار داشت: استعداد، آموزش و تجربه همگی در بازیگرشدن یک آدم اهمیت دارند؛ زمانی هست که شما در ارتباط با اشخاص انتخاب می شوید و زمانی هست که کلاس و دوره ای دیده اید و در تئاتر کارکرده اید و به سینما آمده اید و تجربه ای دارید و زمانی هم شانس موثر است. شانس گاهی سهم بزرگی دارد چنانچه لازمه موفقیت این است که وقتی به کار رفتی کار خوب شود این که برخی کارها ناگهان گل می کند شانس است و قرار نیست هرکاری موفق شود و بدرخشد.

احمد نجفی

وی در توضیح ترکیبی که باعث موفقیت یک بازیگر و فیلمساز می شود، ادامه داد: در همین فقدان شانس است که کارگردانی که فیلمی را خوب ساخته و به موفقیت رسیده است می بینید که دو، سه کار بعدی اش اصلا موفقیتی به همراه ندارد و خوب نیست و استقبالی هم از آن نشده است. در نتیجه مجموعه ارتباطات، آموزش دیدن و خوش شانس بودن تعیین کننده است و این مجموعه در کنار چیزی قرار می گیرد که آن چیز استعداد، فهم و تجربه و خواندن است. این نیست که شانس داشته باشید تا همه چیز برایتان به سمت درست برود بلکه باید از کاری که به شما محول می شود به خوبی و بادقت مواظبت کنید که استمرار در حرکت بازیگری داشته باشید.

بازیگر فیلم سینمایی برخورد (سیروس الوند ۱۳۷۰) با تاکید بر مولفه هایی که هنرور و عاشق را به یک بازیگر بدل می سازد، تصریح کرد: تلاش و تلاش. باید بخوانند و بدانند تا موفق شوند؛ محکم و استوار باشند. سینما بطئی است و مانند لاکپشت بسیار حرکت کندی دارد. در نتیجه ناامید نشوند. ممکن است از یک سکانس شروع کنند و به یک نقش بزرگ برسند البته با توجه به این که چقدر کار را جدی گرفته باشند تا شرایط درخشش و رشد پیش بیاید و در همه دنیا هم همین است.

نجفی توضیح داد: اگر فیلم بارانداز نبود اصلا براندو ساخته می شد؟ اگر آن فیلم شکست می خورد براندو می توانست خودش را نشان دهد؟ شاید در فیلم های بعدی اتفاقی می افتاد. اما امثال براندو کسانی هستند که مدارس قدر سینمایی را طی کرده اند و همه آن نسل هم همینقدر بزرگ بودند که به شهرت رسیدند و کارشان درجه یک بوده است. این آدم ها در موسساتی چون اکتورز استودیو و تحت تعلیم آدمی چون ایسراییل لی استراس‌بِرگ بازیگری را آموخته بودند اما این ژن را داشتند که حتی روش بازیگری را تغییر بدهند.

** (اکتورز استودیو Actors Studio یک نهاد ویژهٔ هنرپیشگان حرفه‌ای سینما، مدیران تئاتر و نمایش‌نامه‌نویسان در منهتن نیویورک است. این استودیو بیشتر برای ظرافت کار و روش‌های آموزش هنرپیشگی، نام‌دار است. اکتورز استودیو را ۵ اکتبر ۱۹۴۷، الیا کازان، شریل کرافورد، رابرت لوئیس و آنا سوکولف، که به هنرپیشگان آموزش می‌دادند بنیاد نهادند. لی استراس‌برگ نیز به آن پیوست و تا مرگش در ۱۷ فوریه ۱۹۸۲ عضو آن بود. در اکتورز استودیو، هنرپیشگان در محیطی خصوصی و بدون فشار نقش‌های تجاری، در اجراهای خود دست به ریسک و آزمون می‌زنند).

** (ایسراییل لی استراس‌بِرگ Israel Lee Strasberg یکی از هنرپیشگان آمریکایی یهودی‌تبار و از کارگردانان، تهیه‌کنندگان و آموزگاران بازیگری بود. وی در ایالات متحده، به مهم‌ترین پیش‌برنده بازیگری متد معروف است؛ لی استراس‌برگ، ۱۹۵۱ هنگامی که مدیر هنری اکتورز استودیو شد، بازیگری متد را در آمریکا تثبیت کرد. لی استراس‌برگ با اثر پذیرفتن از استانیسلاوسکی و واقع‌گرایی خیال‌پردازی اوژن واختانگوف، اکتورز استودیو را کارخانهٔ بازیگرسازی عظیمی کرد که ثمرات و محصولات این کارخانه در نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم اثرات زیادی داشتند).

احمد نجفی

بازیگر فیلم سینمایی توفان شن (جواد شمقدری ۱۳۷۵) بیان کرد: بعد از براندو تغییر ۱۰۰ درصدی در نحوه بازیگری به وجود می آید. مدارس بازیگری و علمی بودن این کار شناخته تر می شود و بسیاری با همین تجارب و دانش و کار کردن وارد این کار شدند و این گونه نبود که صرف شانس باشد؛ در نتیجه باید در طول زمان کارگردان و تهیه کننده و فیلمساز توان و استعداد تو را ببیند تا بهتر بتوانی کارت را پیش ببری.

نجفی در پاسخ به این سوال که اثر آموزشگاه های بازیگری در تربیت بازیگر را چه می بینند، گفت: زیاد با آنان آشنا نیستم؛ بعضا برای کار دعوت شده ام اما علاقه زیادی نداشته ام و فکر نمی کنم که بسیار حرفه ای بوده باشند. شاید دو، سه مورد خوب بود و کار شد مانند موسسه امین تارخ که کار او ایجازی برای بازیگری بود و عده زیادی را هم برای بازیگری کشف و کمک کردند که مسیر بهتر شود اما این که دیگران چه یاد می دهند و چگونه یاد می دهند و چه اندازه موثرند را نمی دانم.

بازیگر فیلم سینمایی سگ‌کشی (بهرام بیضایی ۱۳۷۹) بیان کرد: نکته مثبت آموزشگاه بازیگری آقای تارخ این بود که اگر استعدادی را کشف می کردند آن را به تلویزیون و تهیه کنندگان معرفی می کردند و این شانس آدم ها را بالا می برد اما دیگران را نمی دانم؛ بعضا اسم من را می زنند بدون این که روح من خبر داشته باشد و من هیچ وقت در این موسسات نه تدریس کرده ام و نه حضور داشته ام.

وی یادآور شد: بازیگری رسوماتی دارد و صرف جلوی دوربین نیست؛ پشت صحنه هم هست و آدم ها باید روابط با همکاران را یاد بگیرند و اینها موضوعاتی است که در پیشرفت فرد اهمیت دارد و دقت نکردن به این موضوعات باعث عدم موفقیت می شود.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه (حسن هدایت ۱۳۷۴) در پاسخ به این پرسش که در کارنامه کاری کدام اثر را بیش از سایرین دوست دارد، گفت: زیاد به این موضوعات توجه نمی کنم و برای آن دلایل شخصی و خصوصی هم دارم. درگیر نمی شوم که در ذهنم بماند. خاطراتی که در ذهن دارم بسیار کم هستند. یکی، دو فیلم هستند که در زمان کار بسیار از آنها لذت بردم؛ یکی سگ کشی بیضایی بود و دیگری پناهنده ملاقلی پور و البته دندان مار کیمیایی (اثری که باعث حضور من به عنوان بازیگر در سینما شد) و این آثار در ژانرهای مختلف بود. برای بازی در دندان مار داشته هایی را با خودم همراه کرده بودم؛ داشته هایی چون نگاهی که به حاشیه جنگ داشتم چون بچه خرمشهر بودم و جنگ موضوعی بود که به آن حساس بودم و بدجور ذهنم را درگیر می کرد.

احمد نجفی در سریال معمای شاه (محمدرضا ورزی ۱۳۹۴)

نجفی گفت: با این آثار زندگی و کار کردم و از آنها لذت بردم و بیضایی، ملاقلی پور و کیمیایی خاطراتی از زندگی را برایم رقم زدند که دوستشان دارم.

بازیگر مجموعه تلویزیونی ولایت عشق (مهدی فخیم زاده ۱۳۷٩) در پاسخ به این پرسش که کیومرث پوراحمد را چگونه می شناخته است، گفت: پوراحمد را چندین بار دیده بودم و دوستش داشتم و حتی قرار بود قصه ای را به او بدهم که موزیکال بود؛ آن زمان داشت خواهران غریب را کار می کرد و خودش کار موسیقی را شروع کرده بود؛ قصه را بسیار دوست داشتم چون در ارتباط با کودکان و نوجوانان بود به او دادم و خواند؛ خوشش آمد و گفت که دوست داشتم کار کنیم اما درگیرم.

وی در توضیح این که نقش خاصی نیست که بخواهد بازی کند، گفت: دوست داشتم فیلم های متفاوت تری ببینم اما نقش متفاوت نه. به این فکر می کنم چه فیلمی میتواند خوب شود و سینما را چطور می توان بهتر کرد اما این که نقشی را بگیرم خیر چون فیزیک من به همه نقش ها نمی خورد و نقش باید منطبق با خصوصیات من باشد. برخی از فیلم ها را رد کرده ام چون دیده ام خدایی کار من نیست.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه علوی (حسن هدایت ۱۳۸۶) اظهار داشت: الان بیشتر دوست دارم فعالیت های صنفی را ببینم که متاسفانه نمی بینیم. فکر می کنم سینما در این شرایط نیاز به یک رنسانس دارد.

نجفی در نقش رزم آرا؛ معمای شاه

وی تاکید کرد: یعنی این سینما باید وسیع تر، داناتر، متنوع تر باشد؛ امروز عمدتا روی فیلم های اجتماعی مانور می دهیم و در مورد سینمای ملی حرفی نمی زنیم. آیا همه سینمای ملی همین است؟ فقر و بدبختی و زجر و دروغ و ریا و فساد؟ اشکالی ندارد این فیلم ها ساخته شود اما آیا همه سینمای ما همین است؟ پهلوان نداریم؟ قهرمان نداریم؟ اندیشه تاریخی فیلمسازی و رمان ها و قهرمانی هامان کجاست؟ شاید در سال یکی دو فیلم در مورد دفاع مقدس این موضوعات را نشان دهند اما عمومیت ندارد.

بازیگر مجموعه تلویزیونی سنجرخان (محمدحسین لطیفی ۱۴۰۱) گفت: چیزی به اسم سینمای ملی که کاراگاهی، پلیسی، کمدی خوب و اکشن باشد کم است و همه سینمای ما سینمای اجتماعی شده که زیاد نمی تواند دوام بیاورد کما این که نیاورد. امیدواریم ژانرهای مختلف تقویت شود و ما سینمایی چند بعدی را ببینیم. البته گاهی اوقات به دلیل حضور صنفی ام اعتراضاتی دارم و همیشه این مسئله را بازگو کرده ام اما سینمای ما تا حد زیادی دولتی است و چرخ آن از طریق سازمان ها یا آدم های وابسته به دولتی که وارد کار می شوند، می چرخد.

نجفی گفت: بسیاری از تهیه کنندگان قبلا در ارشاد بوده اند و وارد شده اند و ایرادی هم ندارد چنانچه برخی بسیار موفق بوده اند اما ایرادش این است که برای تولید آثارشان از این زَرّادخانه قوی یارانه استفاده شده است؟ که برای برخی شده است.

بازیگر مجموعه معمای شاه (محمدرضا ورزی ۱۳۹۴) خاطرنشان کرد: امیدوارم قول پرداخت کمک به صندوق پیشکسوتان و ۲۰ میلیاردی که جلوی دوربین ها گفته و ثبت شده است را عملی کنند.

رسانه سینمای خانگی- دیدن «فسیل» توفیق اجباری

نقد جبار آذین درباره اوضاع سینمای کشور

فروشِ میلیاردی «فسیل» منطبق با واقعیت‌های جامعه نیست

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از سیاست روز؛ چند صباحی است که سینمای ایران حال و روز خوشی ندارد و صرفا مخاطبان سینما با در نظر گرفتن فیلم‌های در حال اکران، سعی می‌کنند ژانر کمدی را انتخاب و برای تماشای این نوع فیلم وقت بگذارند و هزینه کنند. به بهانه فروش ١۵٠میلیاردی «فسیل»، آخرین ساخته کریم امینی به تهیه کنندگی سید ابراهیم عامریان، با جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون گفت‌وگو کردیم.
جبار آذین در ابتدای صحبت‌هایش و با اشاره به اوضاع نابسامان بخش اکران سینمایی گفت: یکی از پرآسیب‌ترین بخش‌های سینمای ایران، بخش اکران است. سینمای ما به رغم تلاش‌هایی که در بخش‌های مختلف صورت می‌گیرد، همچنان در عرصه اکران دچار انواع بیماری‌ها و مشکلات است. به گونه‌ای که بعد از چند دهه به دلیل حضور برخی عوامل و عناصری که ارتقای هنر را نادیده گرفته‌اند و صرفا در سینما به‌ دنبال کسب‌و‌کار هستند، عنان اکران فیلم‌ها را در دست گرفته‌اند. اگرچه بارها از سوی مدیران سینمایی و حتی از میان خود سینماگران تشکل‌هایی به ‌عنوان شورای صنفی نمایش برای جهت دادن به وضعیت اکران در سینما شکل گرفته اما باز هم این شورا‌ها و این گروه‌ها به دلایل خاص از ‌جمله اعمال نظر و سلیقه و منافع شخصی و گروهی نتوانستند به ‌درستی انجام وظیفه کنند.
منتقد سینما و تلویزیون در ادامه گفت: مافیای اکران سینمای ایران بر سر گردنه اکران سینما حضور دارد. هنوز هم بخش‌هایی از کسانی که به اَشراف سینما متصل هستند در این فضا مشغولند و ردپای پولشویی آنها نه‌ فقط در تولید بلکه در اکران هم دیده می‌شود. این افراد با توجه به میدان‌داری مافیای سینما از فیلم‌هایی حمایت می‌کنند که یا محصول خود آن‌ها بوده یا دوستان آنها در قضیه تولید آن نقش داشته‌اند. به همین دلیل است که ما به یکباره علیرغم اکران ۵ فیلم در ژانر‌های مختلف در بخش اکران می‌بینیم که یک یا دو فیلم با تبلیغات گسترده مواجه هستند. فیلم‌هایی هم وجود دارد که به دلیل بضاعت کم‌سینماگران و سازندگان آنها نمی‌توانند به‌درستی جلوه و به آمار فروش خوبی دست پیدا کنند.
آذین با اشاره به ‌دست داشتن مافیای سینما در بخش اکران گفت: آنهایی که پول و بضاعت مالی دارند می‌توانند در تلویزیون تیزر پخش کنند و تبلیغات شهری دارند و در نتیجه به چشم می‌آیند. یکی از دلایل به ‌ظاهر موفقیت یک یا چند فیلم در اکران می‌تواند همین مسئله باشد.
وی عنوان کرد: موضوع دیگری که خیلی مهم است، باز هم به نفوذ برخی از جریان‌ها و همچنین عوامل شورای صنفی نمایش در حوزه‌های اکران باز می‌گردد، برخی از فیلم‌های خودی در سینما‌های خوب و ممتاز و مکان‌های پر رفت‌و‌آمد و پرتردد شهر اکران می‌شود آن هم در سانس‌های ویژه، اما به برخی دیگر از فیلم‌ها، سینما‌های پَرت و دورافتاده و سانس‌های نا‌مربوط ارائه می‌شود.
آذین در ادامه گفت: فیلم‌هایی که در حال اکران است یا تولید سال‌های قبل است یا اینکه دو یا چند فیلمی که توانسته‌ در جشنواره فیلم فجر به نوعی دیده بشود امکان این را پیدا کرده که به اکران برسد. در میان فیلم‌های در حال اکران برخی از فیلم‌های قبلی که منطبق با سیاست‌های دولت پیشین بوده و از منظر ساختار هنری در سطح درجه یک هم نیست و محتوای شایسته و بالنده هم ندارد روی پرده سینما‌ها می‌رود اما با این احوال چگونه است از میان این همه فیلم یک فیلم شبهه کمدی موفق می‌شود و در گیشه به فروش چند میلیاردی می‌رسد؟
جبار آذین با اشاره به آماردهی نادرست از میزان فروش و تعداد مخاطبان سینما اعلام کرد: اغلب آمار‌های فروشی که از سوی مراکز و سازمان‌های سینمایی مختلف و برخی سایت‌های متصل به سینما ارائه می‌‌شود با هم در تناقض است. در پر رنگی و یا کم‌رنگی این آمار یک مقدار تبلیغات شیطنت ‌آمیز وجود دارد. مثلا فیلمی به هر دلیلی نتوانسته در اکران مورد ‌توجه قرار بگیرد با فضاسازی کاذب این فیلم را تبلیغ می‌کنند و القا می‌کنند فیلم در حال فروش میلیاردی است و چندین هزار تماشاگر دارد. با ایجاد چنین فضایی نظر مخاطب را به تماشای این فیلم‌ها جلب می‌کنند.
نکته مهمتر دیگری که در شکل این آمار‌ها دخالت دارد اهدای بلیت‌های کیلویی به ارگان‌ها و سازمان هاست و جالب اینجاست که این بلیت‌ها را در آمار نهایی دخیل می‌کنند و آن را به‌ حساب حضور مخاطب می‌گذارند که کاملاً روش غلطی است.
در چنین وضعیتی یک فیلم سطحی کمدی موفق می‌شود به فروش چند میلیاردی دست پیدا کند. چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ آیا به این دلیل است که این فیلم یک اثر شایسته و فاخر است؟
وی در ادامه با یادآوری صحبت‌هایی از مقام معظم رهبری مبنی بر ساخت فیلم‌های خوب و امید‌آفرین گفت: واقعیت این است که جامعه امروز ایران به فیلم‌های امید‌آفرین و شادی بخش و کمدی نیاز دارد و بارها از سوی مقامات به‌ ویژه مقام معظم رهبری بر این نکته تاکید شده است که همه، نه ‌فقط هنرمندان باید در آثار خود امیدآفرینی بکنند. این نکته اگر مورد‌ توجه هنرمندان قرار می‌گرفت الان ما باید شاهد ده‌ها فیلم امیدآفرین و شادی بخش در سینما می‌بودیم ولی متاسفانه اثری از ‌این‌ دست فیلم‌ها در چرخه اکران نیست. آذین گفت: در چنین برهوتی است که فیلم «فسیل» موفق می‌شود به فروش میلیاردی دست پیدا کند اگر همزمان با این فیلم دو فیلم طنز و کمدی فاخر اکران می‌شد و تماشاگر قدرت انتخاب فیلم را داشت، آیا این فیلم می‌توانست به چنین رقمی از فروش دست پیدا کند؟
این منتقد سینما با اشاره به بی‌رقیب بودن برخی فیلم‌ها در اکران سینمایی اشاره کرد که چون رقیبی وجود ندارد و چون مردم به شادی و امید نیاز دارند به ناچار به تماشای این فیلم رفتند در نتیجه آنچه که این فیلم از نظر آمار فروش به آن دست پیدا کرده منطبق با واقعیت‌های جامعه نیست. یک واقعیت ناگزیر است که گاه تماشاگر مجبور می‌شود از میان بد ‌و بدتر، بد ‌را انتخاب کند. در نتیجه این فیلم یک فیلم درجه یک نیست ولی چون فیلم دیگری وجود ندارد مردم به ناچار به تماشای «فسیل» نشستند.
وی در در پاسخ به پرسش خبرنگار سیاست روز درباره سلیق مردم در سینما گفت: فیلم در سینما باید در جهت ارتقاء سلیقه مخاطب شکل بگیرد اما نه از طریق تحمیل نظر‌های برخی گروه‌های سینمایی و یا سینماگران. یعنی فیلم بایستی زندگی مردم، افکار مردم، سلیقه مردم و مخاطب را در ساخت خودش لحاظ بکند اگر قرار باشد که مردم با تماشای یک یا دو اثر سطحی و گذرا و گیشه‌ای، ذائقه‌شان تغییر کند این غلط است. فیلمنامه‌ای که کمدی داشته باشد، باید کارگردان متبحر کمدی ساز داشته باشد باید در آن کمدین‌ها ایفای نقش کنند نه اینکه با چند شوخی سطحی و موقعیت خنده‌دار مخاطب را به خنده وادار کنند. اگر فیلم‌های خوب و فاخری باشند که بتوانند در جامعه ما امید‌آفرینی کنند می‌توانند همسو با ذائقه مخاطب باشند اما به شرطی که ذائقه مخاطب را تنزل ندهند. فیلم‌هایی همچون «فسیل» ذائقه مخاطب را در سطح محدودی نگه می‌دارد و یا بهتر است بگوییم تنزل می‌دهد.
جبار آذین در پایان عنوان کرد: ورود و استفاده از شخصیت‌های کمدی و کمدی ساز همچون رضا عطاران و مهران مدیری می‌تواند در ساخت فیلم‌هایی با‌کیفیت و ارتقای ذائقه مردم کمک شایانی بکند.

رسانه سینمای خانگی- مرضیه از کدام برومند سخن گفت؟

مدیرعامل خانه سینما گفت: درخت تنومند خانه‌ سینما امروز برومند شده‌ است؛ درختی که گاهی از بحران‌ها لرزیده است و حتی گاهی برخی به‌ ظاهر دوستان، کمر به تخریب این نهاد بستند که‌ به لطف مسئولان و دلسوزان نجات یافت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، مرضیه برومند امروز، سه شنبه نهم خرداد در نشست مطبوعاتی خانه سینما گفت: از همان زمان که به‌ خانه سینما آمدم هیجان داشتم با اهالی رسانه دیدار کنم‌ و بسیار عجله داشتم اما به‌ دلیل‌ عدم‌آگاهی من از پیچیدگی های مناسبت های خانه سینما این موضوع به‌ تعویق افتاد. در روزهایی که گذشت یک‌روز بیکار نبودم حتی در روزهای تعطیل درگیر آشنایی و ملاقات‌ با اعضای صنوف بوده‌ام.
وی افزود: در این مدت‌ با مسئولان سازمان سینمایی دیدار و گفت و گو کردم و تلاشم این بود که مسائل رفاهی خانه‌ سینما را حل و فصل کنم.خانه سینما امروز 30 ساله‌ شده‌ است‌ و به‌ فال نیک می گیرم این اولین نشست با اهالی رسانه را. بخشی از امور سینماگران از سال ۶۸ به‌ خودشان واگذار شد و زمانی سپری شد که‌ انجمن ها و صنوف شکل بگیرند. خانه‌ سینما از تشکل‌های صنفی و بزرگ اثرگذار بوده که تاکنون دوام آورده و بین پنج تا شش هزار عضو دارد. البته رقم، دقیق نیست و آمار جدید را اعلام خواهیم کرد.
برومند افزود: ما حضور در شوراهای مختلف پروانه ساخت و نمایش را داریم. درخت تنومند خانه‌ سینما امروز برومند هم شده‌ است.درختی که گاهی از بحران‌ها لرزیده است.حتی گاهی برخی به‌ ظاهر دوستان کمر به تخریب این نهاد بستند که‌ به لطف مسئولان و دلسوزان نجات یافت. در سالیان گذشته بحران کرونا بر تولید و اکران اثرگذاشت و بحران‌ها پس از آن به‌ ضعف سینما افزود. البته پلتفرم ها (پلتفرم ها) چرخه تولید را زنده نگه داشت و کمک کننده بود. الان اوضاع روبه روال شده است. طبیعی بود که شروع سینما با فیلم‌های سرگرم‌کننده باشد، به دلیل نیاز مردم‌ به‌ شادی و خنده‌ اما این پررنگی سینمای سرگرمی متاسفانه دیگر ژانرهای (گونه) چون‌ خانواده، کودک و اجتماعی را کمرنگ ساخت.

وی افزود: ۵۰ درصد فروش بلیت افزایش داشته‌ اما این کافی نیست و نیاز به‌ مدیریت هماهنگ و کاهش‌ سختگیری اعتماد به توسعه فیلمسازان اجتماعی داریم. اگر سینما، برنامه توسعه داشته باشد و اگر سرانه حضور مردم‌ به‌ سینما به‌ سالی دو بار برای هر فرد باشد.
برومند با بیان این که حمایت دولتی حق ما و سینماست، افزود: تأمین اجتماعی از هر پروژه (طرح) سهم‌ بزرگی می‌گیرد که‌ سهم‌ خانه‌ سینما و سینماگران نمی‌شود. من برنامه‌های زیادی دارم که مهمترین آنها ارتباط دائمی با اهالی رسانه است‌ و عهد کردم اخبار را با شما درارتباط بگذارم و من به شما نظرات و حرفهایی که می‌گویید نیاز دارم.

شب ها کابوس می بینم

وی تصویری کلی از خانه سینما ارائه کرد و گفت: مشکلات ساختاری، تشکیلاتی و اداری از مهم‌ترین مشکلات ماست. بی‌کاری و عدم‌ امنیت شغلی که از قبل بوده و به‌دلیل شرایط کنونی بدتر هم شده‌است؛ عدم‌ ارتباط و انسجام انجمن‌های عضو خانه سینما با یکدیگر، انجمن‌های خانه سینما مانندجزیره‌های جدا ازهم شده‌اند که‌این هم مشکل کوچکی نیست؛ عدم ارتباط دوسویه میان اعضا و خانه سینما؛ مشکلات مالی و بلاتکلیفی و ناتمام ماندن برنامه‌های خانه‌ سینما از مهمترین مشکلات است که در تلاش هستیم این مشکلات داخلی مرتفع شود و باید بگویم که بورکراسی این نهاد بسیار خسته کننده است. گاهی شب ها کابوس می‌بینم و به‌ تازگی آرامبخش می‌خورم که‌ پیشتر هرگز نخورده بودم. چون بحث های مالی بسیار آزاردهنده شده و حقوق ماه پیش کارمندان مان را هنوز نداده‌ایم.
برومند ادامه داد: ساختمان های ما نیاز به تعمیر دارد و بسیاری خرج و مخارج داریم و بودجه نصف شده‌ ما در مقابل تورم‌ کار مارا به‌ دشواری و نگرانی کشانده است. اگر خانه سینما دچار روزمرگی شده دلیلش بی‌پولی ماست. بدهی زیاد داریم که فقط ۷۰۰ میلیون مربوط به‌ تأمین اجتماعی است. چون‌ بیمه نداشتیم، جریمه هم زیاد داریم و این موجب هزینه‌های ماست.

محمدمهدی عسگرپور رئیس هیات مدیره خانه سینما به مسائل بیرونی این خانه اشاره کرد و گفت: ما در مورد ماهیت خانه‌ سینما به‌ عنوان تشکل مستقل و صنفی با سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اختلاف نظر داریم. وزارت فرهنگ باید قوانین خود را به‌روز رسانی کند و ما را به عنوان بخش خصوصی سینمای ایران در کنار خودشان به عنوان بخش دولتی بپذیرند. از سوی دیگر در ارتباطات مالی و بودجه‌ای باید بازنگری شود. شغل ما شبیه دیگر مشاغل نیست. ما ماه های طولانی بی‌کاری را داریم که در قوانین بیمه‌ای نادیده گرفته‌ می‌شود. اگر سهم‌ ما را بدهند اوضاع بهتر خواهدشد.

وی افزود: هیئت مدیره شانزدهم از زمانی که شروع به‌ کار کرد ما برای دوسال پیش را بر اساس تجربیات سال‌های گذشته برنامه ریزی کردیم و به مفروضات مشترک رسیدیم. اتفاقات نیمه دوم سال گذشته اختلالی را در کار ما ایجاد کرد. اختلاط موضوعات سیاسی با موضوعات فرهنگی و هنری که‌ بعضا به‌ ما اعمال شد کار را حتی سخت‌تر هم کرد.

عسگرپور ادامه داد: دولت‌های قبلی تجمیع عوارضی کردند که‌ مشکلات ما را بیش از پیش کرد. این موضوع باعث شد که ما دائم دنبال مسائل معیشتی و دریافت پول باشیم. پیشنهاد ما این است‌ که‌ به‌ شرایط قبل بگردانند. شرایطی که خانه‌ سینما بتواند از فروش سینمایی شرایط خودش را سامان دهد.

وی افزود: بهبود ساختار سازمانی و اداری خانه سینما از طریق تغییرات لازم‌ در اساسنامه خانه سینما نیاز مهم امروز ماست. راه‌اندازی و کارآمدی انجمن هنرها و فنون سینمایی موضوع دیگری است‌ که‌ ما دنبال ترفیع آن هستیم و طراحی بازآفرینی و اعتباربخشی به‌ جشن سینمای ایران از طریق تفویض اجرای آن به انجمن هنرها و فنون سینمایی مورد دیگری است‌ که‌ دنبال آن هستیم تغییر اساسنامه خانه‌ سینما توطئه و تحول عجیب و غریبی نیست و موضوعی بسیار ساده است. موضوعی که شاید برخی موارد آن شامل تغییر ادرس است.انگار جنسی از نگاه توهم توطئه به‌ ان وجود دارد.

وی افزود: جریان سندیکای در ایران شکل نگرفته و ما نوعی از مرامنامه را در عمل داریم که گاهی ارشاد با ان همراهی می‌کند و گاهی نمی‌کند. به فرجام رساندن طراحی قراردهای تیپ و نگارش و تصویب آن. نیاز است که سازوکارهای لازم‌ برای جذب حمایت همه اعضای خانه سینما اعمال شود.

رسانه سینمای خانگی- هنرورهاو دستمزدهای عجیب

یکی از فعالان حوزه تأمین هنرور برای پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی ضمن تشریح وضعیت فعالیت افراد در این حوزه، ابراز امیدواری کرد که هنروران در سینما صاحب صنف شوند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، استقبال مخاطبان از چهره‌های مورد علاقه‌شان در جریان برگزاری رویدادهای مختلف، موضوعی است که در چند سال اخیر به‌واسطه انعکاس در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، تب و تاب بیشتری پیدا کرده است، این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که گاه هنرمندان از این اتفاق به عنوان یک دیدار دوستانه یاد می‌کنند و گاه پیش از حضور در مراسم اکران خصوصی و یا بازدید از یک مجموعه‌، حضورشان را به دوستدارانشان اطلاع می‌دهند.

آنچه اما در چند روز گذشته به واسطه حضور یک بازیگر و تجمع ایجاد شده حول او خبرساز شده متفاوت از همان دیدارهای دوستانه است.

محمدرضا گلزار که پیش از این بارها ویدئوهای استقبال هوادارانش در شبکه‌های مجازی دست به دست شده این بار هم در کانون حواشی قرار گرفته است. انتشار ویدئویی از حضورش در یک مرکز فروش موبایل و حضور پر تعداد مردان برای دیدار با او، باعث شده تا برخی از فعالان شبکه مجازی عنوان دیگری را بر این دیدار دوستانه بگذارند و تجمع کنندگان را سیاهی لشگرانی توصیف کنند که این بازیگر خود آنها برای این دیدار گمارده است.

به واسطه همین حاشیه‌ها باردیگر یکی از صنوف غالباً مغفول سینما یعنی هنروران در کانون توجه قرار گرفته است.

فارغ از قضاوت درباره صحت و سقم حضور هنروران در این ویدئو، که هنوز خود این بازیگر هم واکنشی به آن نداشته است، طرح این گمانه شائبه‌هایی را درباره جنس فعالیت هنروران در فضاهایی خارج از فرآیند حرفه‌ای فیلمسازی به وجود آورده است. واقعاً هنروران چه جایگاهی در سینمای ایران دارند و آیا فعالیت‌های جانبی از آن جنس که در این مورد اخیر مطرح شده است هم تاکنون داشته‌اند؟

برای یافتن پاسخ این سوالات سراغ یکی از مسئولان تأمین هنروران در سینمای ایران رفتیم و با او گفتگویی درباره نحوه کار آنها داشتیم.

کاش ما هم صنف داشتیم!

الناز عطایی یکی از فعالان حوزه تأمین هنرور برای پروژه‌های سینمایی که سابقه همکاری با پروژه‌های شاخصی همچون فیلم سینمایی «اتاقک گلی» را در کارنامه خود دارد، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره وضعیت حضور هنروران در پروژه سینمایی توضیح داد: فعالان این حوزه معمولاً درددل‌ها و ناگفته‌های بسیاری دارند که شاید جای طرح همه آن‌ها در یک گفتگو نباشد. چند سالی است که در تلاش هستیم تا برای هنروران صنفی تشکیل شود. از خانه سینما و وزارت ارشاد پیگیر هستیم تا ما هم بتوانیم صنفی داشته باشیم تا کف و سقف دستمزد دریافتی هنروران از سوی آن مشخص شود.

وی افزود: هنروران در حال حاضر دستمزد ثابتی در پروژه‌های مختلف ندارند و معضل بزرگی هم که ما با آن مواجه هستیم این است که حتی از همکاران خودمان هم رودست می‌خوریم! البته منظورم همکاران باسابقه‌ام که سال‌ها در این عرصه خاک خورده‌اند نیست. اساساً در سینمای ما «مسئول هنروران» جایگاه تعریف‌شده‌ای ندارد و حتی در تیتراژ پایانی هم در آخر فهرست‌ها به او اشاره می‌شود. در برخی پروژه‌ها حتی احترام هنرورها هم حفظ نمی‌شود. در یک پروژه مدیر تولید و یا دستیار تهیه‌کننده خیلی هوای هنرورها را دارند اما در گروه دیگری اساساً هنرور را هیچ به حساب می‌آورند! نه مکان مناسبی برای استقرار و پذیرایی دارند و نه دستمزد مناسبی به آن‌ها پرداخته می‌شود. همه این‌ها به این دلیل است که ما صنف نداریم.

دستمزد هنرور؛ روزانه ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان!

وی ادامه داد: در برخی پروژه‌ها هنروران ناگهان با دستمزدهایی مواجه می‌شوند که اساساً قابل محاسبه نیست! همین امروز براساس قراردادهایی که ما با پروژه‌ها می‌بندیم، در بهترین حالت برای هر روز مبلغ ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان دست هنرور را می‌گیرد! از سال گذشته رقم قراردادی که ما با گروه‌ها می‌بندیم به ازای هر هنرور در هر روز فقط ۲۰۰ هزار تومان است. این مبلغ هم ارتباطی با مدیرتولید و یا تهیه‌کننده پروژه ندارد و با توجه به تأثیر تورم بر برآورد هزینه پروژه، برای آنها هم صرفه ندارد که بیش از این برای هنرور هزینه کنند. اما باید این نکته را مدنظر داشت که ما هم به‌عنوان هنرور داریم این تورم را تجربه می‌کنیم.

عطایی درباره تفاوت مبلغ قرارداد با مبلغی که به دست هنرور می‌رسد هم توضیح داد: بالاخره همه این هنروران نیاز به سرویس ایاب و ذهاب دارند و همه این هزینه‌ها برعهده مسئول هنروران است. در کنار هر گروه هنرور هم طبیعتاً یک لیدر باید حضور داشته باشد که ما به‌عنوان مسئول هنروران در هر پروژه با چند لیدر همکاری داریم و طبیعتاً پرداخت دستمزد آن‌ها هم در همین مبلغ قراردادها لحاظ می‌شود.

وی ادامه داد: به تمام این موارد خواب پول و تأخیر در پرداخت مبالغ از سوی پروژه‌ها را هم اضافه کنید و اینگونه نیست که به‌صورت روزمزد دستمزد هنروران از سوی پروژه پرداخت شود. دو سال گذشته در پروژه‌ای به نام «۲۸۸۸» حضور داشتم و مسئول هنروران آن پروژه بودم اما بعد از این مدت از آماده شدن فیلم، هنوز هم با ما تسویه حساب نشده است. از همین تهیه‌کننده بابت پروژه قبل‌ترش یعنی «سینما شهرقصه» هم بدهی دارم و این‌ها دردهای همکاران من است.

انگیزه هنروران برای کار با دستمزد پایین چیست؟

عطایی درباره انگیزه هنروران برای حضور در پروژه‌ها با این دستمزدهای بسیار ناچیز هم گفت: گروهی از این افراد یا بازنشسته هستند و یا جوانان زیر ۲۰ سالی که شرایط کاری مناسبی برای‌شان فراهم نیست. گروه بیشتری از این افراد که غالباً وارد این حوزه می‌شوند و ماندگار هم نیستند، افرادی هستند که می‌خواهند حضور در این فضا را تجربه کنند. گاهی حتی انگیزه بازیگری دارند و وقتی می‌آیند با واقعیت‌های سیاهی‌لشگری یا هنروری آشنا می‌شوند، این کار را رها می‌کنند. فارغ از انگیزه این افراد مسئله این است که بیاییم فکر کنیم دستمزد روزی ۲۰۰ هزار تومان برای حضور تمام وقت یک فرد در یک پروژه، منطقی و منصفانه است؟

مواردی مانند برگزاری افتتاحیه‌های مرتبط با برخی برندها و یا حتی برای یک سوپرمارکت و فروشگاه مبلمان داشته‌ایم که برای تأمین هنرور سراغ ما می‌آیند. در این موارد که شرایط فیلمبرداری و حضور در پروژه تصویری وجود ندارد، مبالغ قراردادی ما هم متفاوت است

وی با اشاره به اینکه برخی افراد حتی با داشتن وضعیت مالی مناسب و صرفاً برای تجربه حضور در یک پروژه سینمایی سراغ هنروری می‌آیند، توضیح داد: خاطرم هست یک بار برای پروژه‌ای فراخوان داده بودیم و فردی از اردبیل می‌خواست برای کار بیاید. من خیلی دلسوزانه به او گفتم که من فراخوان داده‌ام تا کارم راه بیفتد اما آنقدر ارزش ندارد که بخواهی از اردبیل بیایی! به او گفتم در این کار دیده نخواهی شد، اما تأکید کرد که می‌خواهد این فضا را تجربه کند. بالاخره هم آمد و بعدش به من گفت واقعاً راست می‌گفتید. آنچه از را دور تصور می‌کردم چیز دیگری بود و من به او گفتم فکر نکنید هنروری راه ورود به سینما و مقدمه‌ای برای بازیگر شدن شماست.

عطایی تأکید کرد: از نظر درآمد حتی نمی‌توان این کار را شغل هم دانست. من به همه جوانانی که می‌آیند می‌گویم عمر خود را هدر ندهید و سراغ شغل‌های دیگر بروید.

وی درباره عقد قرارداد تأمین هنرور برای برنامه‌هایی غیر از پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی هم توضیح داد: مواردی مانند برگزاری افتتاحیه‌های مرتبط با برخی برندها و یا حتی برای یک سوپرمارکت و فروشگاه مبلمان داشته‌ایم که برای تأمین هنرور سراغ ما می‌آیند. در این موارد که شرایط فیلمبرداری و حضور در پروژه تصویری وجود ندارد، مبالغ قراردادی ما هم متفاوت است.

پیشنهاد تأمین هنرور برای تغییر نتایج انتخابات شورای شهر!

این مدیر تأمین هنروران در پروژه‌های سینمایی در ادامه گفت: در این میان برخی موارد هم برای تأمین هنرور هست که خیلی از همکارانم در میان مسئولان تأمین هنروران، مثل خود من آن‌ها را انجام نمی‌دهند. شاید ظاهر قضیه این باشد که برای من نوعی مهم درآمد است و برای هر فضایی می‌تواند آدم جور کنم اما گاهی پیشنهادهای عجیبی می‌شود. مثلاً برای جذب هنرور در زمینه تأثیر بر نتایج انتخابات شورای شهر در یک حوزه انتخابیه خاص! ما از این جنس پیشنهادات هم داشته‌ایم اما واقعاً ورود به این عرصه‌ها را خارج از اخلاق و انصاف می‌دانیم. اتفاقاً برای این موارد دستمزدهای بسیار بالاتری هم پیشنهاد می‌شود اما من و خیلی از همکارانم این پیشنهادات را نمی‌پذیریم.

وی درباره اینکه آیا بهره‌گیری از هنروران در فضای رویدادهای هنری مانند آئین افتتاحیه یک فیلم و یا برای استقبال از یک بازیگر خاص هم وجود دارد یا نه گفت: شخصاً تا به امروز با چنین پیشنهادی مواجه نشده‌ام و در چند نوبت که در برنامه اکران خصوصی یک فیلم حضور داشتیم، به‌عنوان عوامل فیلم ما را هم دعوت کرده بودند. از آنجایی که هنرورها معمولاً زیرمجموعه یکی از مسئولان تأمین هنرور هستند، بعید می‌دانم یک بازیگر بتواند به‌صورت شخصی در زمینه تأمین هنرور و استخدام افراد برای شلوغ کردن برنامه‌های خود اقدام کند. البته در مواردی هم شنیده‌ام که برخی خرج‌های اینگونه هم می‌کنند اما به‌شخصه تا به امروز با چنین پیشنهادی مواجه نبوده‌ام.

فسیل همه را کمدی ساز نکند

ساسان سالور تهیه‌کننده «سه کام حبس» که با اختلافی بالغ‌بر ۱۳۷ میلیارد تومانی، بعد از «فسیل» دومین فیلم پرفروش امسال به حساب می‌آید درباره فراگیر شدن کمدی‌سازی در میان سینماگران هشدار داد.

به گزارش سینمای خانگی، ساسان سالور تهیه‌کننده فیلم سینمایی «سه کام حبس» به کارگردان سامان سالور که از عید فطر به ترکیب فیلم‌های در حال اکران سینماها راه یافته است و در حال حاضر با عبور مجموع فروشش از مرز ۱۲.۵ میلیارد تومان، پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی گیشه امسال محسوب می‌شود، در گفتگو با مهر، درباره وضعیت استقبال مخاطبان از این فیلم توضیح داد: خوشبختانه این فیلم ارتباط خوبی با مخاطبان خود برقرار کرده است. با اینکه در شرایطی هستیم که به‌صورت طبیعی مخاطبان اقبال بیشتری به فیلم‌های کمدی نشان می‌دهند، ولی خوشبختانه «سه‌کام حبس» توانسته مخاطبان خودش را پیدا کند. دلیل این مسئله هم بیش از هر چیز داستان صادقانه این فیلم است.

وی افزود: برخی شاید چنین فیلم‌هایی را به سیاه‌نمایی متهم کنند اما مردم روایت فیلم را می‌پذیرند چرا که خودشان مطلعند که در جامعه و اطرافشان چه می‌گذرد. ارتباطی که مردم با چنین فیلمی برقرار می‌کنند به دلیل صداقت در روایت است. در جدول فروش فیلم‌های سال هم پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سال هستیم آن هم در شرایطی که برای تبلیغ فیلم چه در قالب تبلیغات محیطی چه تیزرهای تلویزیونی هیچ نهاد و ارگانی به ما کمک نکرد. گویی تصمیمی برای حمایت از فیلم‌های اجتماعی وجود ندارد.

سالور ادامه داد: سابق بر این شرایط اینگونه بود که برای یک فیلم در حال اکران بنیاد فارابی نامه‌ای را به نهاد دیگر مانند سازمان زیباسازی شهرداری ارسال می‌کرد و براساس همان هم ما می‌توانستیم از ظرفیت‌های تبلیغاتی این نهادها استفاده کنیم. امروز اما این جریان گرفتار یک بروکراسی پیچیده شده است و شوراهای مختلفی باید در این زمینه تصمیم‌گیری کنند که آیا یک فیلم می‌تواند بیلبورد تبلیغاتی در سطح شهر داشته باشد یا خیر! در این شرایط شما فقط در حالی که تمکن مالی بالا داشته باشید این شانس را دارید که بتوانید بیلبوردی برای فیلم خود اجاره کنید.

وی ادامه داد: درباره تیزرهای تلویزیونی هم شرایط به‌گونه‌ای شده است که اساساً امکان مذاکره و گفتگو وجود ندارد. حتی اگر اصل پخش تیزر را بپذیرند و فیلم را رد نکنند، بسته‌هایی را به‌صورت اعتباری تعریف کرده‌اند که امکان دارد در ساعت‌های بسیار پرت و نامناسبی تیزر فیلم شما پخش شود. البته به شرطی که اساساً شورای بازرگانی صداوسیما تبلیغ فیلم شما را پذیرفته باشد! در این وضعیت فیلم‌های اجتماعی عملاً هیچ فضایی برای تبلیغ ندارند و اگر امروز برای «سه‌کام حبس» تبلیغی صورت می‌گیرد، حاصل تبلیغ دهان‌به‌دهان مخاطبان است.

مزیت کمدی‌ها نسبت به فیلم‌های اجتماعی رغبت سینماداران است

این تهیه‌کننده اظهار کرد: در این وضعیت فیلم‌های طنز یک مزیت نسبت به فیلم‌های غیرکمدی و اجتماعی دارند و آن رغبت سینماداران است. سینمادار درباره این فیلم‌ها تصمیم می‌گیرد که تعداد سالن‌های بیشتری در اختیارشان بگذارد و هر فرصتی برای سانس طلایی به‌دست آمد را به فیلم کمدی اختصاص می‌دهد.

سالور تأکید کرد: به‌عنوان یک تهیه‌کننده سینما واقعاً از فروش فیلم «فسیل» خوشحال هستم و امیدوارم فروش این فیلم از مرز ۲۰۰ میلیارد تومان هم عبور کند چرا که آن را اتفاق مثبت و خوبی برای سینمای ایران می‌دانم. این فروش به چرخه اقتصادی سینمای ایران کمک می‌کند و موفقیت این فیلم منافاتی با موفقیت فیلم ما و دیگر فیلم‌های در حال اکران ندارد. در عین حال معتقدم فیلم‌های اجتماعی و جدی هم طیف خاصی از مخاطبان خود را دارند که لازم است برای جذب آن‌ها به سینما هم برنامه‌ریزی داشته باشیم.

تهیه‌کننده «سه‌کام حبس» با انتقاد از عدم حمایت سازمان‌های متولی مبارزه با مواد مخدر از فیلم‌های سینمایی مرتبط با این موضوع گفت: ما به‌عنوان هنرمند وظیفه داریم نوری را به بخش‌های تاریک یک موضوع بتابانیم اما سوال مهم این است که وظیفه این نهادها در زمینه حمایت از تولیدات فرهنگی مرتبط با مواد مخدر چه زمانی قرار است اجرایی شود؟ اینگونه نیست که ما با فیلمسازی تنها به‌دنبال پر کردن گیشه باشیم، ما می‌خواهیم درباره یک موضوع به جامعه هشدار بدهیم. فیلم ما دارد تصویری مستند از واقعیت اعتیاد در جامعه امروز را ارائه می‌دهد.

دولت قبل ۱۳ اصلاحیه داد و دولت جدید ۴ اصلاحیه دیگر

سالور درباره مواجهه مدیران سینمایی با فیلم‌هایی از جنس «سه‌کام حبس» هم توضیح داد: در شورای پروانه نمایش دولت قبل، فیلم «سه‌کام حبس» یک بار پروانه نمایش دریافت کرده و تاریخ آن هم هنوز معتبر بود اما در دولت جدید مجدد فیلم ما بازبینی شد و یک‌سری اصلاحات جدید به فیلم وارد کردند. در دولت قبل حدود ۱۳ مورد اصلاحیه به فیلم وارد کرده بودند و در دولت جدید حدود ۴ مورد دیگر هم به اصلاحیه‌ها اضافه شد. این اصلاحات هم در حد چند دیالوگ بود و اینگونه نبود که یک سکانس را شامل شود. ما هم در این زمینه تعامل کردیم چرا که برای چند سال سرمایه بخش خصوصی در این فیلم خوابیده بود و باید آن را آماده اکران می‌کردیم. به همین دلیل تا جایی که لطمه‌ای به فیلم وارد نشود، نظر شورای نظارت را هم تأمین کنیم.

این تهیه‌کننده سینما در ادامه مطرح کرد: واقعیت این است که اگر شرایط سینما به همین وضعیت ادامه پیدا کند، ما تا چند سال آینده دیگر چیزی به نام سینمای اجتماعی نخواهیم داشت چراکه سرمایه‌گذاران بخش خصوصی دیگر انگیزه‌ای برای ورود به این عرصه ندارند. طیفی از فیلم‌ها تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار دولتی دارند و اساساً هم برای‌شان تفاوتی ندارد که چقدر در اکران موفق می‌شوند. سرمایه‌گذار بخش خصوصی اما اگر بخواهد درگیر ساخت فیلم اجتماعی شود هم در سخت‌گیری بابت دریافت پروانه ساخت دچار مشکل می‌شود و هم در مرحله اکران و بازگشت سرمایه با دست‌اندازهای بسیاری مواجه می‌شود. طبیعتاً من نوعی به عنوان یک سرمایه‌گذار قطعاً وقتی می‌بینم بازگشت سرمایه در سینمای کمدی تضمین‌شده‌تر است، سراغ سینمای اجتماعی نمی‌روم.

وی تأکید کرد: مجموعه وزارت ارشاد و مشخصاً شورای صدور پروانه ساخت در کنار نهادهای صنفی سینما باید به این مسئله توجه داشته باشند. نباید به سمتی حرکت کنیم که همه هم‌وغم آن‌هایی که می‌خواهند به اقتصاد سینما کمک کنند، ساخت فیلم‌های طنز باشد. همین امسال خبر دارم که شورای پروانه ساخت ارشاد بسیاری از فیلم‌نامه‌های اجتماعی را بدون شرط و اصلاحیه، رد کرده است و این اتفاق بدی برای سینمای ایران است. نگاه دوستان در شوراهای جدید سازمان سینمایی این است که آثار را از همین مرحله فیلمنامه فیلتر کنیم تا بعدها برای ماجرای پروانه نمایش آن‌ها دچار چالش نشویم! کاش به سمتی حرکت کنیم که در کنار ساخت فیلم‌های طنز، سینمای اجتماعی هم امکان تنفس داشته باشد.

خروج از نسخه موبایل