فیلم سینمایی «پرواز ۱۷۵» به کارگردانی محمدحسین حقیقت در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، همزمان با مشخص شدن زمان اکران فیلم سینمایی «پرواز ۱۷۵» در چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، اسامی بازیگران این اثر منتشر شد.
در این فیلم چهره هایی چون جمشید هاشم پور، ثریا قاسمی، جعفر دهقان، رضا توکلی، مجید پتکی، اسماعیل خلج و اتابک نادری به ایفای نقش پرداخته اند.
یاسین مسعودی، شاهین باباپور، شهناز شهبازی، افشین صالحی، بازیگر نوجوان: محمد علی آلبو علی، همراه با معرفی محمود حقیقت، دیگر هنرمندانی هستند که در «پرواز ۱۷۵» حضور دارند.
محمد حسین حقیقت متولد ۱۳۷۶، گفته می شود جوانترین کارگردان این دوره جشنواره بوده و «پرواز ۱۷۵» اولین فیلم سینمایی او است.
آریا عظیمی نژاد، موسیقی؛ سیامک مهمان دوست، تدوین؛ مهرداد جلو خانی، طراحی و ترکیب صدا و سیدجلال موسوی، طراحی گریم این اثر را برعهده دارند.
این فیلم با سرمایه گذاری موسسه سینمایی «نگار فیلم تبیان» و به تهیه کنندگی سعید شرفی کیا در تهران، اهواز ، آبادان و اروند کنار به تولید رسیده است.
«پرواز ۱۷۵» در سانس چهارم روز جمعه ۱۳ بهمن ماه در کاخ جشنواره برج میلاد به نمایش در می آید و پس از آن کارگردان و عوامل گروه در نشست خبری به سوالات خبرنگاران و منتقدین پاسخ خواهند داد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در آستانه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، از لوگوی فیلم سینمایی «آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجهپاشا و تهیهکنندگی سیدمحمدحسین میری رونمایی شد.
طراحی لوگوی فیلم سینمایی «آبی روشن» دومین ساخته بابک خواجهپاشا را احسان حسینی برعهده داشته است. این اثر در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر رونمایی میشود، همچنین ١٩ بهمن ماه در خانه جشنواره میزبان اهالی رسانه و منتقدان سینما خواهد بود.
در این فیلم سینمایی بازیگرانی مانند مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینیتبار، روحالله زمانی، علیاکبر اصانلو، کاظم هژیرآزاد، سامان مهکویه و دیگر بازیگران به ایفای نقش میپردازند.
در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: کشف یک فیروزهی کمیاب زندگی یونس که صاحب معدن، معتمد و بزرگ شهر است را وارد مسیر مخاطرهآمیزی میکند.
سایر عوامل اصلی «آبی روشن» عبارتند از:
نویسندگان: امیر ابیلی و داود گنجوی، مجری طرح: وحید معدنی، مدیر فیلمبرداری: پیمان عباسزاده، تدوین: حسین جمشیدیگوهری، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، موسیقی: فرید سعادتمند، طراح صحنه: امیر زاغری، مدیر تولید: سیدمقصود میرهاشمی، طراح چهره پردازی: کامران خلج، مدیرصدابرداری: اشکان پورتاجی، طراح لباس: الهام ترکمن، مدیر برنامهریزی: امید همتیفراز، انتخاب بازیگر: کیومرث مرادی، دستیار اول کارگردان: امیر رونقی، طراح جلوههای ویژه میدانی: ایمان کرمیان، طراحی جلوههای بصری: امین پهلوانزاده، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس صحنه: صمد قربانزاده، تبلیغات: احسان حسینی، روابط عمومی: الهام عرشیزاده، محصول مشترک سازمان هنری رسانهای اوج، بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد بینالمللی امام رضا (ع).
این روزها «آلن دلون» ۸۸ ساله احوال خوبی ندارد و وارثان این ابرستاره سینمای فرانسه و جهان برای میراث عظیمی که از وی برجا خواهد ماند یک جدال حقوقی را آغاز کردهاند و شاید پیش بینی چنین روزی بود که گفته بود «از این زمانه متنفرم و آماده مرگ هستم.»
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چندی پیش انتشار عکسی، آلن دلون را خندان در کنار «آنتونی دلون» و «فابیان دلون» دو پسر و نوه های خود در مراسم شام شب کریسمس ۲۰۲۴ نشان می داد، اما این آرامش قبل از طوفان بود.
اواسط دی ماه بود که رسانه ها از شکایت آلن دلون و «آنوشکا دلون» تنها دخترش از آنتونی دلون فرزند بزرگ وی خبر دادند. ماجرا به سال ۲۰۱۹ باز می گردد، زمانی که آنتونی دلون در مصاحبه با رسانه ها، تصویری توام با ضعف از پدر خود ارائه کرد و گفته بود وی پیر شده و در حال مرگ است.
آلن دلون نیز این اظهارات را پرخاشگری نسبت به خود تلقی و اعلام کرد به شدت از جو رسانهای که توسط پسرش سازماندهی شده شوکه شده و نمیتواند پرخاشگری آنتونی را که مدام به او میگوید سالخورده است، تحمل کند.
این فوق ستاره سینمای فرانسه اکنون به همراه دخترش شکایتی را به اتهام افترا و آزار علیه آنتونی دلون تنظیم کرده است.
آنوشکا دلون چندی پیش در گفت وگوی تلویزیونی در مورد وضعیت آلن دلون گفت، او وضعیت خوبی ندارد و از اینکه می بیند زندگی خصوصیش جلوی چشم همه افتاده از درون شکسته شده است.
آنتونی دلون هم برای جا نماندن از خواهر خود در مصاحبه ای گفت: من دارم برای او(آلن دلون) می جنگم. جنگ من برای پول ارث و میراث نیست؛ من می جنگم تا خواسته او برآورده شود. تکلیف ارث پدر روشن شده است. واضح بگویم سهم خواهرم (آنوشکا) از دارایی پدر ۵۰ درصد و سهم و من و برادرم(فابیان) ۵۰ درصد است، یعنی ۲۵ درصد من، ۲۵ درصد فابیان.
وی افزود: اما یک موضوع وجود دارد و اینکه پدر می خواهد در شهر «دوشی» زندگی و همان جا هم فوت کند اما خواهرم می خواهد او را با خود به سوئیس ببرد؛ نگرانی وکیل و خواهرم از چیست؟ اینکه که پدر مجددا شهروند فرانسه به حساب بیاید به ضرر من و برادرم است. ما شهروندی فرانسه را داریم یعنی باید ۴۵ درصد مالیات بدهیم اما او(آنوشکا) شهروندی سوئیس را دارد ساکن شهر ژنو است و مالیات او صفر خواهد بود. اما ما می خواهیم خواسته پدر انجام شود به این خاطر مهم نیست که مشمول مالیات شویم اما خواهرم نمی خواهد این پول را بدهد.
در حالیکه در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی ستارگان آمریکایی نظیر «استیو مک کوئین»، «مارلون براندو»، «پل نیومن» و «رابرت ردفورد» نگاه مخاطبان سینما را به تسخیر خود در آورده بودند، بازیگری فرانسوی به نام آلن دلون در سینمای اروپا ظهور کرد که به نمادی جاودان از ضد قهرمانی جذاب و تنها تبدیل شد.
«آلَن فابیَن موریس مارسِل دُلون» معروف به آل دلون هشتم نوامبر ۱۹۳۵ در روستایی حوالی پاریس چشم گشود. در پی جدایی پدر و مادر آلن دلون، سرپرستی او به یک خانواده واگذار شد اما مرگ نابهنگام این خانواده سرپرست، آلن دلون را مجبور کرد که نزد مادر خود بازگردد.
در نوجوانی سر پر شر و شوری داشت و پس از ترک تحصیل، ترک خانه را به کار در قصابی ناپدری ترجیح داد و به ارتش ملحق شد.
آلن دلون در یگان تفنگداران دریایی به عنوان چترباز به خدمت درآمد و پس از تجربه حضور در جنگ اول هندوچین در سال ۱۹۵۴، سال ۱۹۵۶ از خدمت در ارتش مرحض شد.
پس از طی دوران خدمت، برای کسب درآمد ثابت و مستقل از خانواده، پس از مدتی فعالیت به عنوان باربر، پیش خدمت یکی از کافههای پاریس شد و اما شانس دوستی با «ژان کلود بریالی» بازیگر سینما، سرنوشت او را برای همیشه تغییر داد.
داستان از اینجا آغاز شد که ژان کلود بریالی و آلن دلون سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفتند به جشنواره کن بروند، آلن دلون که لباس مناسبی برای حضور در جشنواره نداشت، یک دست لباس کرایه کرد و همان شب قد و بالایی مناسب، صورت بی عیب و نقص، چشمان آبی و موهای با فرق یک ور آلن دلون نظر بسیاری از سینماگران حاضر در جشنواره را به خود جلب کرد و از این به بعد بود، آلن دلون دیگر آلن دلون سابق نبود و یک شبه به یک ابرستاره سینما تبدیل شد.
آل دلون سال ۱۹۷۰ و زمانی که برای مدتی در آمریکا به سر می برد، در گفت وگوی تلویزیونی ضمن تایید این داستان گفت: آن موقع خیلی جوان و تازه از ارتش برگشته بودم. قرار نبود بازیگر شوم. در کل اصلا نمی دانستم می خواهم چه کاری کنم.
و در پاسخ مجری که پرسید که این درست است که در جشنواره کن کشف شدی و کت وشلوار اجاره ای پوشیده بودید، افزود: بله درسته، هنوم هم بعضی وقت ها کت و شلوار قرض می گیرم.
آلن دلون سال ۱۹۵۷ بدون اینکه حتی آموزش یا دوره بازیگری دیده باشد، به دعوت ایو آلگره در فیلم سینمایی «وقتی زنی دخالت میکند» بازی کرد.
سال های پایانی دهه ۶۰ برای آلن دلون با بازی در «زیبا باش اما خفه» و «کریستین»(۱۹۵۸) و «زنان ضعیف هستند» و «راه جوانی» (۱۹۵۹) با پایان رسید.
سال ۱۹۶۰ آلن دلون با بازی در فیلم ماندگار «روکو و برادرانش» ساخته لوکینو ویسکونتی به شهرت فراوانی رسید.
آلن دلون در این فیلم نقش «روکو» فرزند خانواده سیسیلی را بازی می کند که برای یافتن کار به شهر میلان روی آوردهاند اما مصایب جامعه شهری باعث کشمکش های فراوانی برای اعضا خانواده بویژه روکو و دیگر برادران او «چیرو» و «سیمون» می شود.
آلن دلون در «روکو و برادرانش» یکی از ماندگارترین بازی های خود را ارائه داد و آن چهره جوان، زیبا و معصوم را در خدمت ایفای نقش روکو جور کش خانواده در آورد.
فیلم «کسوف»(۱۹۶۲) به کارگردانی میکل آنجلو آنتونیونی یکی دیگر از فیلم های مطرح آلن دلون است. وی در این فیلم در نقش یک دلال بورس با مونیکا ویتی همبازی شد.
سال ۱۹۶۳ با بازی در فیلم درام تاریخی «یوزپلنگ» دومین همکاری لوکینو ویسکونتی را رقم زد. این فیلم برنده جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۶۳ و همچنین نامزد اسکار بهترین طراحی لباس در سال ۱۹۶۴ شد.
ژان پیر ملویل سال ۱۹۶۷ محبوب ترین نقش سینما را در فیلم تحسین شده «سامورایی» به آلن دلون واگذار کرد. «سامورایی» از جمله آثار برجسته «موج نو» سینمای فرانسه محسوب می شود و داستان آدمکشی به نام «جف کاستلو» است که در ازای گرفتن پول، سفارش قتل افراد را می پذیرد اما یک شب پس از قتل رییس یک کارباره، بطور تصادفی با زنی(والری) که نوازنده پیانو است برخورد می کند. نوازنده یکی از شاهدان قتل است اما در اداره پلیس از شهادت علیه قاتل خودداری می کند … .
ژان پیر ملویل با ساخت صورتی سنگی و بی احساس از چهره زیبایی آلن دلون، به نحوی استادانه جف کاستلو خود را خلق کرد و آلن دلون نیز یکی از بهترین انتخاب های خود را ثبت کرد. سامورایی الهام بخش بود و نزد منتقدان جایگاه ویژه ای دارد اما آنچه که این اثر را در ذهن ها ماندگار کرد، شمایل جف کاستلو است که در آلن دلون با آن نگاه خیره، سرد، سکوت و نیز کلاه و بارانی خوش قواره تجلی یافته است.
«دسته سیسیلی ها»(۱۹۶۹) دومین همکاری آلن دلون و آنری ورنوی پس از «هر شمارهای میتواند برنده باشد» است. «دسته سیسیلی ها» اثری حادثه ای است که در بستر ماجرای یک سرقت بزرگ، کشمکش درون گروه های مافیایی و جدال آنها را با پلیس روایت می کند.
ژاک دری سال ۱۹۷۰ آلن دلون و ژان پل بلموندو دو ابرستاره سینمای فرانسه را در فیلم گانگستری مافیایی «بورسالینو» به بازی گرفت.
پس از موفقیت «سامورایی»، ژان پیر ملویل برای ساخت فیلم پلیسی حادثه ای «دایره سرخ» به سراغ آلن دلون رفت و شمایلی دیگر از ضدقهرمان تنها را ارائه داد.
آل دلون که سال ۱۹۶۶ با بازی در وسترن «تگزاس آنسوی رودخانه» تجربه حضور در هالیوود را پشت سر گذاشته بود، سال ۱۹۷۱ در وسترن «آفتاب سرخ» به کارگردانی ترنس یانگ ایفای نقش کرد.
دهه ۷۰ میلادی را با بازی در تعدادی فیلم از جمله «اولین شب آرامش»، «معالجه»، «اسلحه بزرگ»، «عقرب»، «دو مرد در شهر»، «زورو»، «آقای کلاین» و «کنکورد» سپری کرد.
دهه ۸۰ میلادی، آلن دلون دست به کارگردانی زد و فیلم های «برای پنهان کردن یک پلیس»(۱۹۸۱) و «ضارب»(۱۹۸۱) را ساخت و خود نیز در آنها ایفای نقش کرد.
«موج نو»(۱۹۹۰) عنوان فیلمی به کارگردانی ژان لوک گدار است و آلن دلون جلوی دوربین مطرح ترین کارگردان موج نو سینمای فرانسه قرار گرفت.
دهه ۹۰ میلادی به جز یکی دو مورد از جمله «بازگشت کازنووا»(۱۹۹۲) و نیمه شانس(۱۹۹۸) اثر برجسته ای ندارد.
تنها نقطه برجسته حرفه ای آلن دلون پس از سال ۲۰۰۰ نیز بازی در نقش «فرانک ریوا» مامور پلیس مبارزه با مواد مخدر در سریالی پلیسی جنایی به همین نام به کارگردانی فیلیپ ستبون بود که در دو فصل پخش شد و سرانجام بازنشستگی خود را اعلام کرد.
آلون دلون در دوران حرفه ای خود با کارگردانان نامداری همکاری داشته و در کنار بازیگران بزرگی از جمله آنتونی کوئین، برت لانکستر، چارلز برانسون، ژان گابن، لینو ونتورا، دین مارتین، جان ماریا ولونته، ایو مونتان، کلودیو کاردیناله، ریچاد برتون، اینگرید برگمان، عمر شریف، جین فوندا، ریچارد برتون و توشیرو میفونه ایفای نقش کرده است.
وی طی فعالیت در سینما جوایز متعددی نیز کسب کرده است. آلون دلون سال ۱۹۸۵ جایزه سزار بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم «داستان ما»(۱۹۸۴) دریافت کرد و در چهل و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین برنده خرس طلایی افتخاری شد و در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ جایزه نخل طلای افتخاری را بدست آورد.
آلن دلون در سال های ابتدای فعالیت در سینما با رمی اشنایدر آشنا شد و در چند فیلم با یکدیگر بازی کردند اما این آشنایی هیچگاه به ازدواج ختم نشد. آلن دلون سه بار ازدواج کرده و «آنتونی»، «آنوشکا» و «فابیان» محصول این ازدواج ها هستند.
آلن دلون سال ۱۹۶۸ در پی کشف جسد «استفن مارکوویچ» محافظ سابق خود در گاراژ یک خانه، گرفتار پرونده جنایی اما از آن تبرئه شد.
وی افزون بر بازیگری، با راه اندازی کمپانی فیلمسازی و نیز تاسیس یک شرکت هواپیمایی ثروت هنگفتی به دست آورد.
آلن دلون همچنین دستی بر پرورش اسب های مسابقه دارد و کلکسیون آثار هنری و عتیقه، او را صاحب گنجینه بی نظیری کرده است.
همچنین محصولات تجاری مانند سیگار و عطر با برند «آلن دلون» تحت پوشش شرکت وی در سراسر جهان به فروش می رسد.
این در حالیست که آلن دلون در مصاحبه ای تلویزیونی گفته بود، از تجارت و بیزنسن هیچ سر رشته ای ندارد و کارهای تجاری او را وکلا وی انجام می دهند.
آلن دلون نقش های آمیخته با تنهایی فراوانی دارد و سالها پیش در مصاحبه ای وقتی از او پرسیده شد که چرا شخصیت های تنها را دوست دارد و احتمال دارد که از درون تنها باشد، پاسخ داد: فکر می کنم همه افراد در سطوح مختلف و به نسبت های مختلف تنها هستند، مطمئن هستم که من هم تنها هستم و این تنهایی را در خود پیدا کردم.
معروف و مشهودترین نقطه تمایز آلون دلون با سایر بازیگران زیبایی او بود، و وی سالها پیش در گفت وگوی خود را شبیه مادرش توصیف کرد و گفت، زیبایی خود را از مادر به ارث برده است.
آلن دلون اواخر سال ۱۳۹۶ در گفت وگوی عنوان کرد دنیا برایم دیگر بسیار تنگ شده و همه چیز مهیاست، آماده مرگ هستم.
وی در این مصاحبه گفت: از این زمانه متنفرم، حالم را به هم می زند. همه چیز تحریف شده و اشتباه است… می دانم بدون هیچ تاسف و افسوسی این دنیا را ترک خواهم کرد. همه چیز آماده است حتی گورم که در معبدی انتظارم را می کشد.
آلن دلون همچنین بر عشق و علاقه خود به بازیگری صحه گذاشت و گفت: چه در سینما و چه در تئاتر همواره سعی کرده ام به طبیعی ترین شکل ممکن بازی کنم. در واقع هرگز بازی نکرده ام بلکه (همه لحظه های جلوی دوربین و تماشاگر را) زندگی کرده ام.
وی همچنین در این مصاحبه پرده از حقایق تلخ زندگی خود برداشت: وقتی به خود آمدم، دیدم انگار بچه یتیمی هستم که در دل یک خانواده میزبان زندگی می کنم. هرگز ندیدم که پدر و مادرم با هم باشند. پدر گوشه ای بود و مادر گوشه دیگر. هریک از آنها بر روی رودخانه ای و من میان دو رود بر روی جزیره.
آلن دلون در این مصاحبه از «تنهایی» خود یاد می کند: خلاءهایی در زندگی هست که هرگز پر نمی شود. حتی زمانی که با زنی می زیستم، وقتی زنی را دوست داشتم باز هم احساس تنهایی می کردم این حس همیشه با من است.
در این اوضاع و احوال روحی، درگذشت ژان پل بلموندو همقطار قدیمی وی، اثر عمیقی بر آلن دلون گذاشت. آلن دلون طی ۶۰ سال بازیگری، با بازیگران متعددی همکاری کرده اما با ژان پل بلموندو صمیمت بیشتری داشت.
ژان پل بلموندو ۶ سپتامبر ۲۰۲۱ درگذشت و آلن دلون در واکنش به این خبر غمگین گفت: ویران شدم، او دوستی بود که از دست دادم و همکاری بود که بیش از ۶ دهه یکدیگر را میشناختیم.
آلن دلون ژوئن ۲۰۱۹ دچار سکته مغزی شد اما از مرگ رهایی یافت اما اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی بود که رسانه ها از تصمیم آلن دلون برای مرگ خودخواسته(اتانازی) خبر دادند.
این خبر را آنتونی دلون در گفت وگو با شبکه RTL آلمان فاش کرد و گفت، که پدرش از او خواسته علاوه بر اجرای اتانازی، تا آخرین دقیقه در کنارش بماند اما او نپذیرفته و از همین رو، خواهرش آنوشکا پایان دادن به زندگی پدرشان را بر عهده گرفته است.
اما فابیان دلون چندی بعد این خبر را تکذیب کرد و آن را جعلی دانست.
آلن دلون از سرشناس ترین بازیگر اروپایی و جهان نزد ایرانیان است و اکثر فیلم های وی در ایران به نمایش درآمده است. وی پیش از انقلاب اسلامی نیز سفری به ایران داشت.
اما مهمترین عامل که باعث شهرت آلن دلون در ایران شد، صدای خسرو خسروشاهی بود که در دوبله بر چهره این ابرستاره سینما می نشست و فیلم های آلون دلون را تماشایی می کرد.
به هر روی آلن دلون بازیگری است که طی ۶۰ ساله گذشته تاثیر فراوانی بر سینما و مخاطبان وسیع آن گذاشته، و شمایل محبوب، تنها و بی همتای «ضدقهرمان» برجا مانده از او، کار هر بازیگری را برای کسب جایگاه این ابرستاره سینما بسیار سخت و شاید بعید کرده است.
کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» عنوان کرد که این فیلم یک کمدی موقعیت است که اتفاقا خلق آنها بسیار سخت بوده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، علی طاهرفر کارگردان فیلم سینمایی «آپاراتچی» از آثار راهیافته به چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، در گفتوگو با ایرنا، درباره این فیلم توضیح داد: فیلمنامه این فیلم برمبنای کتابی به همین نام به قلم دکتر روحالله رشیدی است که در واقع مجموعهای از خاطرات جلیل طائفی در تبریز است. آقای طائفی از افراد عشق سینما در دهه ۶۰ بود که هرچند سواد نوشتن و خواندن نداشت، پیگیر هنر سینما شد و این مسیر را از عکاسی آغاز کرد و به خرید دوربین سوپر هشت رسید. بعد از آن با گردآمدن گروهی از دوستان همکارش در حرفه نقاشی ساختمان، چند فیلم کوتاه تولید کرد.
آپاراتچی، ادای دینی به سینماست
وی افزود: جلیل طائفی از ابتدا رویای ساخت یک فیلم سینمایی را در ذهن خود داشته و در مسیر تحقق همین رویا هم حرکت میکند. بهنوعی سفر قهرمان در فیلمنامه «آپاراتچی» هم براساس همین حرکت شکل میگیرد. موضوع فیلم، درباره انسانهایی است که عشقی خالص به سینما دارند و از این منظر میتوان فیلم را ادای دینی به هنر سینما هم دانست.
این کارگردان ادامه داد: در بستر روایت فیلم شاهد حوادثی همچون جنگ و ترور و شهادت مردم در تبریز در همان سالهای ابتدایی دهه ۶۰ هم هستیم. قصه فیلم در چنین بستری روایت و به همین واسطه نقبی به رویدادهای اجتماعی آن سالها هم زده میشود.
ما در این فیلم در موقعیتهایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کردهایم که کار بسیار سختی هم بود
طاهرفر درباره دلیل انتخاب یک فیلمنامه اقتباسی برای اولین تجربه کارگردانی خود در سینما توضیح داد: انتشار کتاب «آپاراتچی» هم داستان جالبی دارد. بچههای دفتر جبهه مطالعات انقلاب اسلامی تبریز، در مسیر جمعآوری تاریخ شفاهی مربیان پرورشی مدارس دهه ۶۰ سراغ تجربه نمایش فیلم در مدارس در آن سالها رفتند. در مصاحبههای مربوط به این بخش، در کنار نام فیلمهای مطرحی همچون «برزخیها» نام فیلم غیرمعروفی به نام «نوری در تاریکی» هم مدام تکرار میشود که برای بچههای دفتر فیلمی گمنام از کارگردانی گمنام به نام جلیل طائفی بود! اکثر معلمان پرورشی اما اشتراک نظر داشتند که در آن سالها چنین فیلمی را اکران کردهاند!
وی افزود: در جستجوی یافتن ماجرای همین فیلم بود که این بچهها به جلیل طائفی میرسند. فردی که واقعا میتوان خودش را یک بنیاد سینمایی کامل دانست! همه اتفاقات مربوط به فرآیند تولید یک فیلم، از مرحله جذب سرمایه تا اکران، حول محور این فرد شکل گرفته بود. او حتی برای نهادها و سازمانها اقدام به بلیتفروشی میکرده است تا سرمایه اولیه خودش را به دست بیاورد! همین نکات درباره این کاراکتر منجر به شکلگیری کتاب «آپاراتچی» میشود.
این کارگردان درباره خاطرات خاص جلیل طائفی در کتاب خاطراتش توضیح داد: او اتفاقات عجیبی را تجربه کرده است، از جریان تلاش برای اخذ مجوز از ارشاد گرفته تا برخورد کمیته و حتی پخش نامش از آنتن بیبیسی! حسین ترابنژاد که نگارش فیلمنامههایی همچون «ماجرای نیمروز» و «ضد» را برعهده داشته است، وقتی با کتاب مواجه میشود، مجذوب نکات خاص آن میشود و شروع به نگارش فیلمنامه میکنند. همان فیلمنامه بعدها تبدیل به فیلمنامه «آپاراتچی» میشود.
اکثر موقعیتهای کمدی، در دل فضاهای جدی شکل میگیرد
وی افزود: حسین ترابنژاد نزدیک به ۹ با فیلمنامه اولیه خود را بازنویسی کرد و در این مسیر هم واقعا نقدها و نظرات را میشنید و اعمال میکرد. وقتی شما با خاطراتی پراکنده طرف هستید، ناگزیر باید یک داستان محوری را انتخاب کنید و باقی حوادث را در ارتباط با آن سامان دهید و معتقدم آقای ترابنژاد بهخوبی از پس این کار برآمده، یکی از نقاط قوت ایشان هم توانمندی در اقتباس از رویدادهای واقعی تاریخی و کتاب است که اغلب تجربههایشان هم از همین جنس بوده است.
متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سالها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده استکارگردان «آپاراتچی» درباره ژانر این فیلم هم گفت: میتوان این فیلم را یک کمدی درام دانست. از نظر خودم، اکثر موقعیتهای کمدی، در دل فضاهای جدی شکل میگیرد. متاسفانه تعریف سینمای کمدی در این سالها دستخوش برخی سوءتعبیرها شده است. آنچه در فیلم ما وجود دارد بیشتر از جنس کمدی موقعیت است. اصل کمدی روایت ما هم فیلمساز بیسوادی است که رویای ساخت فیلم سینمایی دارد. هر کاری هم که انجام میدهد، فکر میکند همان، درستترین کار است. در همین مسیر هم تعارضهایی شکل میگیرد که منجر به شوخی با اصل سینما و برخی افراد میشود. ما در این فیلم در موقعیتهایی مانند تشییع پیکر شهید و نماز جمعه هم، کمدی خلق کردهایم که کار بسیار سختی هم بود.
۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترکزبان هستند
وی درباره انتخاب زبان فیلم هم گفت: داستان فیلم در تبریز میگذرد و یکی از گزینههای ما هم این بود که زبان فیلم را ترکی انتخاب کنیم، اما تجربه فیلمهای موفق قبلی مانند «پوست»، «آتابای» و «موقعیت مهدی» نشان داد که هر چند در ظاهر مخاطب بالایی داشتند اما در واقعیت امکان ارتباط با طیف گستردهای از مخاطبان را از دست دادند. مخاطبان سراسر کشور معمولا با فیلمی که حجم بالایی از اطلاعات آن در قالب زیرنویس ارائه شود، ارتباط نمیگیرند.
قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر میگذاردطاهرفر ادامه داد: برای انتخاب زبان فارسی هم چالش دیگری داشتیم، یا باید از فارسی ساده استفاده میکردیم یا همراه با لهجه. وقتی خواستیم کار را لهجهدار بگیریم، دیدیم همه بازیگران فارسی زبان، وقتی میخواهند ترکی صحبت کنند، بهصورت ناخواسته به سمت شوخی و مزاح میروند. از طرف دیگر فیلم ما فیلم چهرههای کمدی هم نبود. به همین دلیل سراغ گروه بازیگرانی رفتیم که اصالتا ترکزبان باشند. ۹۰ درصد بازیگران فیلم، ترکزبان هستند.
کارگردان «آپاراتچی» درباره تاثیر تجربه ساخت مستندهای موفقی شبیه «به نام پدر» بر ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود هم گفت: قطعا مستندسازی، در ناخودآگاه هر کارگردانی تاثیر میگذارد. این تاثیرگذاری درباره من هم حتما خیلی زیاد بوده است. شاید به همین دلیل هم فیلمهای کارگردانانی که تجربه مستندسازی داشتهاند، برای مخاطب باورپذیرتر میشود.
فیلم کوتاه «ضد یخ» کاری از ابوذر پاکنژاد از فردا 8 بهمن ماه در فیلمنت اکران آنلاین میشود.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، امور پخش و توزیع انجمن سینمای جوانان ایران پس از اکران آنلاین موفق فیلم کوتاه «وضعیت اورژانسی»؛ فیلم کوتاه «ضدیخ» بهکارگردانی ابوذر پاکنژاد و تهیهکنندگی مشترک انجمن سینمای جوانان ایران و بهروز افخمی را از فردا 8 بهمن 1402 در فیلمنت به صورت آنلاین اکران میکند.
فیلم «ضد یخ» بهطور اختصاصی از فیلم نت پخش میشود و پیش از این هم در پلتفرمها و سینماها نمایش داده نشده است.
«ضد یخ» داستان دو سرباز است که در کمین قاچاقچیان نشستهاند؛ با سررسیدن قاچاقچیان، یکی از آنها به طرز مشکوکی کشته میشود.
امیر نوروزی، آرش فلاحتپیشه و دانیال نوروش، از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم کوتاه نقشآفرینی کردهاند.
عوامل فیلم کوتاه «ضد یخ» عبارتاند از:
نویسنده و کارگردان: ابوذر پاکنژاد، تهیهکننده: انجمن سینمای جوانان ایران و بهروز افخمی، مدیر فیلمبرداری: فرید طهماسبی، مدیر صدابرداری: رضا حیدری، تدوین: هانی سلمانی، مشاور پروژه: سعید نجاتی، مشاور فیلمنامه: فیروزه قشقایی، آهنگساز: حسین میرزاقلی (استودیو آکواریوم-کی یف اوکراین)، طراح صحنه: پویان باغنده، طراح لباس: ملینا باغنده، طراح گریم: ایمان خیراندیش، مدیرتولید: حامد دلداری، دستیار یک و برنامهریز: امید محمدی، دستیار دو کارگردان: دانیال رابعینیا، منشی صحنه: فرشته یوسفپور، عکاس: سامان احمدزاده، طراح پوستر: متین خیبلی، تیتراژ: امیررضا صباغیان، طراحی و ترکیب صدا: رضا حیدری، جلوههای ویژه بصری: علی فراهانی، اصلاح رنگونور: مهران دوستی، ترجمه: مسلم دهقانی، زیرنویس: رضا تاری وردی، دستیار یک فیلمبردار: علی محمدی، دستیاران فیلمبرداری: امیر ایماندوست، سعید حاتمی و مسعود رضایی، اپراتور دوربین: محمدحسنپور، پشتیبانی فنی: لنزیران، دستیار صدابردار: کیانوش شفقزاده، دستیار صداگذار: پروانه جهانگیری، دستیاران صحنه: آیدا چرخیان، متین رشیدی و زینب شعبانیان، دستیار لباس: آرمیتا فرجالهی، مجری گریم: مژده هراتی، جانشین تولید: سجاد کرمی، تدارکات: امید جمشیدی و سینه موبیل: نعمت آقایی
فیلم کوتاه «اسکن» با اتمام فیلمبرداری مراحل پس تولید را پشت سر میگذارد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم کوتاه «اسکن» اولین تجربه کارگردانی علی رضاپور به نویسندگی محمود پوینده و با طرحی از علی رضاپور و تهیه کنندگی ثمین آقاپور، به تازگی مراحل فیلمبرداری را پشت سر گذاشته است و هماکنون روی میز تدوین سیاوش کردجان قرار دارد.
تولید «اسکن» ۳ روز در لوکیشن جاده امامزاده عقیل روستای سنگان توسط مرتضی حکاکیان فیلمبرداری شده که حکاکیان مشاور کارگردان این فیلم کوتاه نیز است.
فاطمه میرزایی، محمدحسین بربری، مریم بهمن پور، رویا حسینی، محمد حسینی و آرمین پرگر بازیگران اصلی «اسکن» و نازنین زهرا سلطانی، بازیگر خردسال اولین فیلم کوتاه علی رضاپور هستند.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: مینی بوسی حامل مردم افغانستان از شهری به شهر دیگر در این کشور در حال گذر است که با ایست بازرسی آمریکایی مواجه میشود.
عوامل فیلم کوتاه «اسکن» عبارتند از کارگردان: علی رضاپور، تهیه کننده: ثمین آقاپور، نویسنده (براساس طرحی از علی رضاپور)، بازیگردان: محمود پوینده، مدیر فیلمبرداری و مشاور کارگردان: مرتضی حکاکیان، مدیر صدابرداری: سید وحید رضویان، تدوین: سیاوش کردجان، مدیر تولید: محمد اسدی، صداگذار: رامین ابوالصدق، طراح صحنه و لباس: شهرزاد خواست خدایی، طراح گریم: مهرنوش سلیمی، اصلاح رنگ و نور: هانی سلمانی، سرپرست گروه کارگردانی و برنامه ریزی: محمدرضا نوری، دستیار اول کارگردان: سروش امتیاز، برنامهریز: ساناز مجیدزاده، منشی صحنه: مهتاب حبیبی، دستیاران فیلمبردار: محمد رضایی (فوکوس من)، امیر لطفی، حسین خزایی و حمیدرضا عربیان، اپراتور کرین: حسن لطفی، دستیار صدابردار: نیما خدادی، دستیاران صحنه و لباس: مهدیه عسگری، محمدرضا فرشاد، امیرمحمد روغنی و غزل مزارعی، دستیار گریم: صادق خاتمی، دستیاران تولید: فاطمه عباسی، روح الله مخلص آبادی و عماد مهرپویا، مدیر تدارکات: مهدی زنگنه، مسؤول امور هماهنگی: محمد باقر مداری، تکنسین فنی (مسؤول برق): محمد زمانی، طراح پوستر: محمدامین نوروزی، طراح لوگو: محسن افروزی، طراح پروپوزال و مود برد: میثم احمدی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه: سام مقیمی، مسؤول حیوانات (مسؤول سگ): مهران خیرخواه، مسؤوول هنروران: امیرعباس دانایی و محمد امین نظری، مشاور رسانهای: محمد کفیلی و مجری طرح و جانشین تهیه کننده: محمود پوینده.
فیلم سینمایی « قلب رقه » به کارگردانی خیرالله تقیانیپور و تهیه کنندگی سعید پروینی برای حضور در چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر آماده نمایش شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در «قلب رقه » شهرام حقیقت دوست، شادی مختاری، عبدالرضا نصاری، فرهاد قائمیان، هدایت هاشمی، محمدرضا شریفینیا، مصطفی ساسانی، عامر علی و مهدی شیخ عیسی به ایفای نقش میپردازند.
این فیلم سینمایی محصول بنیاد رسانهای بیان و بنیاد سینمایی فارابی است که در روز شنبه ۱۴ بهمن در سانس سوم در خانه جشنواره برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش در خواهد آمد.
عوامل فیلم سینمایی «قلب رقه» عبارتند از تهیه کننده: سعید پروینی، نویسنده و کارگردان: خیرالله تقیانی پور، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری امام روح الله، مدیر فیلمبرداری: داوود محمدی، تدوین: مهدی سعدی، موسیقی: کارن همایونفر، طراح صحنه: بهنام جعفری طادی، جلوه های بصری: حسن ایزدی، جلوه های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی، طراحی و ترکیب صدا: امین شریفی، مدیر تولید: وحید مرادی، طراح چهره پردازی: احسان رناسی، طراحان لباس: امیر ملک پور و محمود بیاتی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: امید همتی فراز، اصلاح رنگ: نوید قناعی، عکاس: مهدی جودی، منشی صحنه: هدیه عباسی، مدیر تدارکات: مهدی نصراللهی، طراح بدلکاری: امیرحسین خنجری.
آیین اختتامیه شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان با حضور جمعی از مسئولان، فیلمسازان و مخاطبان عصر روز پنجشنبه ۵ بهمن در این شهرستان برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، آیین اختتامیه شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان با حضور جمعی از مسئولان، فیلمسازان و مخاطبان عصر روز پنجشنبه ۵ بهمن در این شهرستان برگزار شد.
در ابتدای این مراسم شهرام محمدی، فرمانداز شهرستان مشگین شهر با خوشآمدگویی به حاضران و مهمانان شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان گفت: روز پدر و ولادت حضرت علی(ع) را به مردان بزرگ عرصه فرهنگ و هنر تبریک میگویم. چهار مرحله پیام در یک جریان ارتباطی وجود دارد. نخست زمانی که فرستنده پیام را میفرستد و پیام گیرنده پیام را صرفا میشنود. در نوع دوم گیرنده پیام را میگیرد و بر آن فکر میکند. در نوع سوم گیرنده بعد از دریافت پیام آن را شنیده و تفکر میکند و تحت تاثیر نیز قرار میگیرد و در مرحله بعدی گیرنده علاوه بر تاثیر پذیری رفتاری نیز از خود بروز میدهد که این نوع مطلوب جریان ارتباطی است و بر همین مبناست که هنر و هنرمندقدرتمند است و حتی در حوزه مدیریتی نیز داشتن هنر مدیریتی اهمیت زیادی دارد.
وی افزود: دنیا امروز بر مبنای هنر، حتی کارکردهای سیاسی خود را بروز و ظهور میدهد. اینکه در همه شهرها بر مبنای اعلام رییس جمهور قرار است یک سینما داشته باشیم بر مبنای اعتقاد به تاثیر هنر سینماست و انشالله سینمای مشگین شهر نیز به زودی راه خواهد افتاد.
محمدی با اشاره به ظرفیتهای مشگین شهر در حوزه گردشگری عنوان کرد: متاسفانه در مشگین شهر به دلیل مشکل نداشتن هتل خوب برای اقامت جهت اسکان توریستها نمیتوانیم از ظرفیت «ترین»های این شهر استفاده کنیم. کسانی که زیباییهای خدادادی و انسان ساز مشگین شهر را نتوانند معرفی کنند، وظیفه اجتماعی خود را ادا نکردهاند. چنانچه بسیاری از وقایع نیز از جمله مساله غزه به واسطه فناوری های روز بازنمایی میشود و اگر امروز فضای مجازی نبود فریاد اهالی غزه به گوش جهانیان نمیرسید. امروز ابزار فناورانه جلوی بسیاری از جنایات را میتواند بگیرد و مشکلات زیادی را میتواند حل کند.
رجبی: جشنوارههای منطقهای، اقدام عملی عدالت فرهنگی به جای تمرگزگرایی در پایتخت است
امیر رجبی دبیر شصت و هشتمین جشنواره منطقه سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان نیز در ادامه مراسم گفت: انجمن سینمای جوانان ایران از نهادهای پربرکت در حوزه سینماست. در تربیت فیلمسازان و معرفیشان به سینمای حرفهای عملکرد بسیار خوبی داشته است. امروز افتخار داریم بسیاری از سینماگران استان ما خود از انجمن کارشان را شروع کرده و به کسوت استادی رسیدهاند. قدردان محبت تک تک مسئولان ستاد مرکزی انجمن هستیم که هدفشان آیندهسازی برای سینماست.
وی افزود: استان اردبیل افتخار میزبانی از دوره شصت و هشتم جشنوارههای منطقهای را پیدا کرد و امیدواریم بتوانیم باز هم این فرصت را کسب کنیم. این میزبانی از دو منظر جای تقدیر دارد؛ نخست از منظر عدالت فرهنگی که به جای تمرگز گرایی در تهران به شهرستانها توجه میکند. دوم ظرفیت خوب مشگین شهر و هنرمندانش است تا بتواند میزبان مهمانانی از ۱۱ استان باشد. این رویداد جریان عکس و فیلم را میتواند در شهرستان تقویت کند.
درادامه این مراسم مهدی آذرپندار، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، شهرام محمدی، فرماندار شهر مشگین شهر و امیر رجبی دبیر جشنواره و مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان اردبیل وجمعی از مسئولان مشگین شهر به روی صحنه آمده و از خانواده دو شهید سرافراز اهل مشگینشهر حبیبالله صادقیلر و دکتر داوود اصغری که از فیلمسازان انجمن سینمای جوانان ایران نیز بودهاند تقدیر کردند. همچنین کارت کانون دانش آموختگان انجمن سینمای جوانان ایران نیز به ایمانعلی ایمانی، مهدی توحیدی، نقی نعمتی و رضا جمالی اهدا شد.
آذرپندار: انجمن سینمای جوانان ایران یک خانواده است و جدایی در آن معنا ندارد
مهدیر آذرپندار، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران نیز در ادامه مراسم ضمن تبریک میلاد حضرت امیرالمونین علی (ع) و روز پدر گفت: به حضور هنرمندان در جشنواره و میزبانی مشگین شهر افتخار می کنم و از همه کسانی که زحمت کشیدند و مسئولیت برگزاری را در مشگین شهر و اردبیل به دوش کشیدند و با وجود آب و هوای سرد منطقه از پس آن به خوبی برآمدند، ممنونم.
وی ادامه داد: امیدوارم جشنوارههای منطقهای همیشه برگزار شده و رونق بخش سینما در استانها باشند. لازم است سلام آقای خزاعی رییس محترم سازمان سینمایی را به شما برسانم که به دلیل شرایط آب و هوایی و بسته بودن مسیر امکان حضورشان فراهم نشد.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران ضمن تقدیر از مسئولان برگزاری شصت و هشتمین جشنواره منطقه ای مشگین شهر گفت: انجمن سینمای جوانان ایران یک خانواده است و جدایی در آن معنا ندارد اما باید بگویم این آخرین جشنوارهای است که خانم طیبه فلکیان معاون امور استانها و جشنوارههای انجمن به دلیل پایان ماموریت و بازنشستگیشان همکاری دارند؛ برای من کمی تلخ است که این را بگویم چون همیشه از بزرگتری ایشان بهره بردهایم.
آذرپندار افزود: همچنین درباره آقای سعید پوراسماعیلی عزیز معاون فرهنگی و آموزش انجمن نیز باید بگویم که معلم بزرگی در این نهاد هستند و طبق روال اداری سیامین سال خدمتشان را در انجمن سینمای جوانان ایران طی میکنند و جا دارد از آقای میردولت موسوی تشکر کنم که بسیاری از سینماگران اردبیل از شاگردان ایشان هستند و تجربه او بسیار استفاده کردیم و ممنونم از هر سه عزیز که در این سالیانعمرشان را پای سینما گذاشتهاند.
در ادامه مراسم برگزیدگان شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهرـ ساوالان به شرح زیر تقدیر شدند:
بخش عکس
برگزیدگان بخش تک عکس:
اهدای لوح تقدیر و مبلغ 40 میلیون ریال در بخش تک عکس به شهروز عبادی برای عکس «پرواز با ماه» از مشگینشهر
اهدای لوح افتخار و مبلغ 60 میلیون ریال به عنوان عکس سوم به آمحمد عباسی از آبادان
اهدای لوح افتخار و مبلغ 80 میلیون ریال به عنوان عکس دوم به مهرداد فتحی برای عکس «ماشینهای رنگی» از زنجان
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 100 میلیون ریال به عنوان عکس اول به عزیز بابانژاد برای عکس «وداع با پدر» از خرمآباد
برگزیدگان بخش مجموعه عکس:
اهدای لوح تقدیر و مبلغ 30 میلیون ریال در بخش مجموعه عکس به احمد تاجی برای مجموعه «حنابندان» از شهرکرد
اهدای لوح تقدیر و مبلغ 30 میلیون ریال در بخش مجموعه عکس به جمشید فرجوند فردا برای مجموعه زیستن در آینه از بیجار
اهدای لوح افتخار، تندیس جشنواره و مبلغ 120 میلیون ریال به عنوان بهترین مجموعه عکس به صمد قربانزاده برای مجموعه «گمگشتهها» از ارومیه
جوایز بخش فیلم
بخش ویژه با موضوع مناطق گردشگری ایران
اهدای لوح افتخار و مبلغ 100 میلیون ریال به سید محمد قراشی برای فیلم مستند «مشگینشهر را باید دید» از مشگینشهر
بهترین فیلم با موضوع مروج فرهنگ کار و تلاش
اهدای لوح افتخار و مبلغ 100 میلیون ریال به عبدالله عزیزی برای فیلم «دمیرنن داش» از اردبیل
بخش ویژه شهید سپهبد قاسم سلیمانی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 10۰ میلیون ریال به ایمان مصطفائی برای فیلم مستند «مالیه» از آبادان
برترین استعداد جوان
اهدای لوح افتخار، مبلغ 100 میلیون ریال به سهیل پریانی برای فیلم داستانی «په ژار» از کرمانشاه
بهترین پژوهش در فیلم مستند
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به الهه آذری جوقان برای فیلم «چایلاشماق» از تبریز
بهترین فیلمنامه اقتباسی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به سید ابراهیم جوادخانی برای فیلم «بوغاناق» از اردبیل
بهترین صدای فیلم
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال مشترکاً به بهنام اسدالهی برای صدابرداری و گیسو آزادروش برای صداگذاری فیلم داستانی «بوغاناق» از اردبیل
بهترین تدوین
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به امین سلمانی برای فیلم «رویاساز» از کرج
بهترین فیلمبرداری
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون ریال به حامد بقائیان برای فیلم «چمدان» از سنندج
بهترین فیلمنامه تألیفی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 150 میلیون به سالم صلواتی برای فیلم «رقصی برای آزادی»
تقدیر هیئت داوران
اهدای دیپلم افتخار و مبلغ 5۰ میلیون ریال به شریفه احمدی برای بازی در فیلم «رقصی برای آزادی» از سنندج
اهدای دیپلم افتخار و مبلغ 5۰ میلیون ریال به حامد اصغرزاده مَرغملکی برای کارگردانی فیلم «کیکاووس» از شهرکرد
** کسانی که در این بخش تندیس دریافت می کنند به صورت مستقیم به چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران راه خواهند یافت.
بهترین فیلم پویانمایی
اهدای لوح افتخار، مبلغ 50 میلیون ریال به حسین حبیبی اصل برای فیلم «دشت آرزوها» از اردبیل
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریال به محمد زارع یرای فیلم «نقطه» از تبریز
بهترین فیلم مستند
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریبوار محمودپور برای فیلم «کوهستان یک روایت زنانه» از هورامان
بهترین فیلم تجربی
اهدای لوح افتخار و مبلغ 50 میلیون ریال به حسن وحدانی برای فیلم «مسافران» از تبریز
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریال به محمدرضا بابادی برای فیلم «مخفف» از اهواز
بهترین کارگردانی فیلم داستانی
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 200 میلیون ریال مشترکاً به محسن مهری دروی و میلاد کیایی برای فیلم «رویاساز» از کرج
بهترین فیلم جشنواره
اهدای تندیس جشنواره، لوح افتخار و مبلغ 300 میلیون به فریبا عرب برای فیلم «چمدان» از سنندج
مراسم قرعهکشی سانس فیلمهای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر برگزار شد که دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به صاحبان فیلمهای غایب گفت: سخت است ولی صبور باشید.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مراسم قرعهکشی سانس فیلمهای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر دقایقی پیش در هتل اوین با حضور جمعی از سینماگران و اصحاب رسانه برگزار شد.
در این دوره از جشنواره ۳۳ فیلم در بخشهای نگاه نو و سودای سیمرغ به رقابت میپردازند.
پس از پخش سرود جمهوری اسلامی ایران و قرائت آیاتی چند از کلامالله مجید این مراسم با اجرای محمود گبرلو آغاز شد.
محمود گبرلو گفت: جشنواره فیلم فجر همچین خورشید تابانیست که نور و گرمای آن را در سینمای ایران شاهد هستیم تا از این گرما آثار درخشانی را برای مردم ایران خلق کنند. جشنواره فیلم فجر برای اهالی سینمای ایران است و همه اهالی ایران میآیند تا فیلمهای خود را نمایش دهند.
در ادامه مجتبی امینی دبیر این رویداد، گفت: خوشآمد میگویم به خانواده محترم سینما، چشم بر هم زدیم و یک سال دیگر گذشت و قطار جشنواره به دوره چهل و دوم رسید خدا را شاکریم که امسال هم قسمت شد خانواده سینما در بستری آرام و امیدوار کرد هم آیند و جشن سینمای ایران را جشن بگیرند و وارد فصل جدیدی از تولیدات شویم و حاصل زحمات همه همکاران را در چهل و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی در جشنواره چهل و دوم شاهد باشیم امسال جشنواره پرشور و پررنگ و پر رونق را خواهیم داشت و شاهد آثار ویژهای در حوزههای مختلف و ژانرهای مختلف خواهیم بود فیلمهای زیبا با مضامین جذاب و دیدنی.
وی افزود: این آثار مدیون زحمات همه دستاندرکاران خوب و دوستداشتنی خانواده سینماست که یک سال زحمت کشیدند کارگردانان، تهیه کنندگان و همه همه زحمت کشیدند افرادی که در طول سال تلاش میکنند تا در آخر سال شاهد خروجی این افراد باشیم امسال یک مقدار شرایط انتخاب سخت بود ۱۰۶ اثر به جشنواره رسید و دبیرخانه با آثار متنوعی رو به رو بود.
دبیر چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر ادامه داد: ۳۳ فیلم در جشنواره حضور دارند. شاید آثار برخی از دوستان از جشنواره جا مانده باشد خیلی از سالها که در جشنواره فیلم داشتم برخی سالها فیلم انتخاب و برخی موقع جا میماند حس سختی است ولی شرایط ایجاب میکرد از این ۱۰۶ فیلم ۳۳ فیلم به جشنواره راه پیدا کند باید صبور باشیم و مهربانانه کنار بیایم باید حق بدهیم که این قسمت فیلم همکارمان بوده که در جشنواره باشد به همه تبریک میگویم. به همه خدا قوت میگویم امیدوارم با انرژی سال دیگر اثری جدید برای جشنواره آماده کنند.
امینی گفت: امیدوارم همه بدرخشند و ببینیم سیمرغ ها از آن چه کسی میشود به همه عوامل خسته نباشید میگویم به هر حال در هر بخش قرار است یک سیمرغ اهدا شود و شاید قسمت دیگران نشود از الان صبور باشید و ببینیم این سیمرغ قسمت چه کسی میشود اما به هرکسی که میرسد تبریک بگویم. پیشاپیش اگر قصوری باشد از شما حلالیت میطلبیم. جشنواره به همت شما برگزار میشود مالک این جشنواره خانواده سینما و اهالی رسانه است این میراثی است که دست ماست و باید به سلامتی به آیندگان بسپاریم. این میراثی است که چهل و یک دوره به امانت به اینجا رسیده و آبروی فرهنگ و هنر کشورمان است به امید جشنواره ای آرام و خوب برای مردم کشور ما. در بخش بینالملل هم شاهد مهمانان خواهیم بود و امیدوارم میزبان خوبی باشیم. به امید موفقیت همه.
در ادامه از پوستر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر با حضور مجتبی امینی رونمایی شد.
این پوستر اثری از حمیدرضا بیدقی است. بیدقی درباره این پوستر گفت: فرمی که در این پوستر میبینید یک سرو با چهل و دو سیمرغ طراحی شده است چون در چهل و دومین جشنواره قرار داریم، سرو قدمتی به طول تاریخ کشورمان دارد و نماد مقاومت و ایست قامتی است در طول این چهل و دوره اتفاقات مختلف افتاده و بارها جشنواره به مرز برگزار نشدن رفته اما برگزار شده، این پوستر به این معناست که چراغ این جشنواره همیشه روشن خواهد بود.
سپس گبرلو اعلام کرد: امسال یک تغییر در قرعهکشی صورت گرفته و به این صورت است که قرعهکشی توسط بسیاری از پیشکسوتان انجام خواهد شد.
در ادامه علی مزینانی از تهیهکنندگان و فیلمبرداران قدیمی روی صحنه آمد و قلعه اول را برداشت. این قرعه به نام «شور عاشقی» به کارگردانی داریوش یاری افتاد.
مزینانی در این بخش گفت: ۶۲ سال از عمر سینمایی من میگذرد، امیدوارم همه دستاندرکاران وقتی به سن ما میرسند قدر هم را بدانند، نوبت همه میشود.
قرعه فیلم سینمایی «شور عاشقی» به سانس سوم روز ۲۰ بهمن افتاد.
قرعه دوم توسط بهرام عظیمی به فیلم سینمایی بی بدن به کارگردانی مرتضی علیزاده افتاد، عوامل این فیلم حضور نداشتند و در غیاب آنها محمد نیکبخت قرعه روز فیلم را برداشت. این فیلم در سانس سوم ۱۳ بهمن به نمایش درمیآید.
گیسو میشا احمدی قرعه بعدی را بیرون کشید. این قرعه به نام «رویاشهر» به کارگردانی محسن عنایتی افتاد. محسن عنایتی قرعه سانس فیلم را برداشت که به سانس چهارم دوشنبه ۱۶ بهمن افتاد.
جمشید مجد وفایی قرعه بعدی را برداشت، این قرعه برای فیلم «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور رقم خورد. عوامل این فیلم قرعه روز و سانس را برداشتند که به سانس سوم ۱۴ بهمن افتاد.
علی علایی منتقد سینما برای برداشتن قرعه بعدی به صحنه آمد این قرعه به نام «آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجه پاشا رقم خورد. بابک خواجه پاشا قرعه روز فیلم خود را برداشت که این فیلم در سانس دوم پنجشنبه ۱۹ بهمن به نمایش درمیآید.
اصغر شاهوردی صدابردار پیشکسوت سینما که به دلیل وقوع حادثه در هنگام فیلمبرداری یک فیلم دچار بیماری شده است، قرعه بعدی را برداشت که این قرعه به نام «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی افتاد. در ادامه علی سرتیپی تهیهکننده این اثر از طریق قرعهکشی روز نمایش این فیلم را تعیین کرد که این فیلم ۱۵ بهمن در سانس سوم به روی پرده میرود.
یونس صباحی قرعه دیگر را برداشت، این قرعه به نام انیمیشن «شمشیر و اندوه» رقم خورد. عوامل این فیلم سانس نمایش این روز را در سانس سوم ۱۷ بهمن تعیین کردند.
مهین نویدی چهرهپرداز دیگر سینماگری بود که قرعه را برداشت. این قرعه به نام «ملکه آلیشون» ساخته ابراهیم نورآورمحمد رقم خورد. این کارگردان قرعه روز نمایش را در سانس دوم ۱۸ بهمن تعیین کرد.
اسحاق خانزادی صدابردار سینما قرعه بعدی را رقم زد. این قرعه به نام «مجنون» ساخته مهدی شامحمدی افتاد. سانس اول ۱۴ بهمن به این فیلم اختصاص پیدا کرد.
سعید خانی پخشکننده و تهیهکننده سینما برای برداشتن قرعه دیگر روی صحنه آمد. این قرعه به نام «شکار حلزون» به کارگردانی محسن جسور افتاد. مصطفی سلطانی تهیهکننده این فیلم سانس اول جمعه ۲۰ بهمن را برای نمایش تعیین کرد.
نصرت کریمی تهیهکننده سینما قرعه بعدی را برداشت این قرعه به نام «میرو» به کارگردانی حسین ریگی رقم خورد. با حضور تهیهکننده و کارگردان این فیلم سانس دوم ۱۵ بهمن را برای نمایش «میرو» تعیین کردند.
فریده ذاکری تعیینکننده قرعه بعدی بود، «ساعت جادویی» نام این قرعه بود، این فیلم در روز ۱۵ بهمن در سانس چهارم اکران خواهد شد.
محسن روزبهانی مدیر جلوههای ویژه نام «دروغ های زیبا» را از گوی بیرون کشید. این فیلم در سانس اول ۱۲ بهمن اکران خواهد شد.
عزتالله علیزاده از عوامل اجرایی جشنواره قرعه بعدی را به نام «احمد» به کارگردانی امیر عباس ربیعی رقم زد.
حبیب والینژاد روز نمایش این فیلم را سانس دوم ۱۲ بهمن ماه تعیین کرد.
کاوه ایمانی تدوینگر سینما قرعه بعدی را برداشت. «دو روز دیرتر» ساخته اصغر نعیمی عنوان این قرعه بود. این فیلم در سانس سوم ۱۲ بهمن به نمایش درمیآید.
محمد محمدی از باسابقههای حوزه روابطعمومی سینما «معجزه پروین» را از گوی بیرون کشید.
محمدرضا شریفینیا تهیهکننده این اثر روز نمایش «معجزه پروین» را سانس چهارم ۱۷ بهمن تعیین کرد.
عزتالله رمضانیفر بازیگر پیشکسوت سینما نام «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی از گوی بیرون کشید. کامران حجازی تهیهکننده این اثر، قرعه نمایش فیلم را سانس اول ۱۳ بهمن ماه رقم زد.
محمدرضا فرجی از مدیران سازمان سینمایی قرعه بعدی را به نام «دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاه حسینی رقم زد. این فیلم در سانس اول ۱۵ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
وحید رونقی مجری رادیو و تلویزیون قرعه بعدی را تعیین کرد که به نام «نپتون» به کارگردانی محمد ابراهیم غفاریان افتاد. نمایش این فیلم در سانس دوم ۱۷ بهمن ماه خواهد بود.
علی الله یاری فیلمبردار پیشکسوت سینما قرعه بعدی را از گوی بیرون کشید این قرعه به نام «ببعی» ساخته حسین صفارزادگان و میثم حسینی افتاد. این فیلم در سانس چهارم ۱۹ بهمن اکران خواهد شد.
مهتا ملکزاده از مدیران سالنهای سینمایی برای برداشتن قرعه بعدی روی صحنه آمد، این قرعه به نام «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی افتاد. علی شیرمحمدی و بهروز افخمی تعیین کننده روز نمایش فیلم خود بودند که این فیلم در سانس دوم ۱۶ بهمن به نمایش درمیآید.
سیمون سیمونیان از پیشکسوتان و از عوامل اجرایی جشنواره قرعه بعدی را به نام «شهسوار» ساخته حسین نمازی برداشت. این فیلم در سانس دوم ۱۴ بهمن ماه اکران میشود.
علی احمدیکیا از مدیران تدارکات قرعه بعدی را به نام «نبودنت» به کارگردانی کاوه سجادیحسینی رقم زد. این فیلم به قید قرعه در سانس سوم چهارشنبه ۱۸ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
بهروز صادقی عکاس پیشکسوت «صبحانه با زرافه ها» را از گوی بیرون آورد. عوامل این فیلم هم در سالن حضور نداشتند. «صبحانه با زرافه ها» سانس چهارم ۱۴ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
سجاد رضایی خبرنگار سینما قرعه «پرواز ۱۷۵» به کارگردانی محمدحسین حقیقت را انتخاب کرد. این فیلم سانس چهارم ۱۳ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
روحانگیز شمس منشی صحنه قرعه بعدی را به نام «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی تعیین کرد. سانس دوم ۲۰ بهمن به این فیلم اختصاص دارد.
مرتضی یراقبافان از قاریان قرآنی برنامههای سینمایی قرعه «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری را از گوی بیرون کشید. این فیلم در سانس چهارم ۱۲ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
رائد فریدزاده معاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی قرعه «نوروز» به کارگردانی سهیل موفق را از گوی بیرون کشید. سانس سوم ۱۹ بهمن ماه به نام این فیلم رقم خورد.
علی رستگار خبرنگار سینمایی قرعه «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری را تعیین کرد. روز نمایش این فیلم به سانس دوم ۱۳ بهمن ماه اختصاص پیدا کرد.
محمدحسن اصلانی عکاس سینما قرعه فیلم «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز را رقم زد. این فیلم در سانس اول ۱۹ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
علیرضا رحیم بصیری نام «آپاراتچی» به کارگردانی قربانعلی طاهرف. را از گوی بیرون کشید. این فیلم به قید قرعه در سانس اول ۱۶ بهمن ماه اکران خواهد شد.
علی بختیان برنامهساز تلویزیونی قرعه «آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسگری را انتخاب کرد. روز نمایش این فیلم سانس اول ۱۸ بهمن خواهد بود.
بابک بیات از مسئولان تشریفات برنامههای سینمایی قرعه «بهشت تبهکاران» به کارگردانی مسعود جعفریجوزانی را از گوی بیرون کشید. این فیلم در سانس چهارم ۱۸ بهمن ماه اکران خواهد شد.
۱۷ بهمن ماه به دلیل شهادت امام کاظم در سانس اول نمایشی نخواهد داشت. همچنین سانس آخر ۲۰ بهمن ماه به اعلام نامزدهای این رویداد اختصاص دارد.
۷ سال از سنت شدن پدیده قرعهکشی برای چینش سینمای رسانهها در جشنواره فجر میگذرد. پدیدهای که برای دفع اعتراض بنا شد اما حالا خود تبعاتی را موجب شده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، روز گذشته، مراسم قرعهکشی سالن رسانههای جشنواره فیلم فجر برگزار شد تا چینش آثار در برج میلاد و سینمای اعضای خانه سینما مشخص شود.
امسال، هفتمین سالی است که نمایش فیلمها در سالن رسانهها از طریق قرعهکشی مشخص میشود. پدیدهای که از همان ابتدا، موافقان و مخالفان بسیاری را به خود دید. اگرچه هیچگاه دلیلی بر سنت شدن این پدیده در جشنواره فیلم فجر عنوان نشد اما شاید بتوان این اتفاق را درنتیجه برخی اعتراضاتی قلمداد کرد که صاحبان فیلمها از روز و ساعت نمایش فیلمشان مطرح میکردند. شدت این اعتراضها از سوی صاحبان فیلمهایی که طی روز آخر در سالن رسانه نمایش داشتند، بیشتر بود چرا که آنها معتقد بود از فرصت کافی برای شنیدن نقدها برخوردار نیستند و اتمسفر آن روز، تحتتاثیر اعلام اسامی نامزدها، قرار گرفته و فیلم آنها از جریان رسانهای جا میماند.
جشنوارههای سینمایی تراز اول، وسواس عجیبی در چینش فیلمها علیالخصوص برای سینمای رسانه دارند. آنها با توجه به پارامترهایی چون اهمیت فیلم، داستان آن، عوامل و بازیگران و حتی اقتضائات ضروری اسپانسرها، نسبت به چینش آثار همت میگمارند
این شکل اعتراض، کاملا بهحق بود و احتمالا مدیران جشنواره فجر در راستای عدالتمحوری بیشتر، اقدام به جایگزین کردن روش قرعهکشی کردند اما اکنون که این روش، عمری ۷ساله یافته، مزایای و معایب آن کاملا بیرون زده و حالا میتوان نظراتی کارشناسی راجع این پدیده مطرح کرد.
اگر بخواهیم این شیوه را در نرم جهانی خود مقایسه کنیم باید بگوئیم این الگو، در هیچیک از جشنوارههای الف جهانی دیده نمیشود. جشنوارههای سینمایی تراز اول، وسواس عجیبی در چینش فیلمها علیالخصوص برای سینمای رسانه دارند. آنها با توجه به پارامترهایی چون اهمیت فیلم، داستان آن، عوامل و بازیگران و حتی اقتضائات ضروری اسپانسرها، نسبت به چینش آثار همت میگمارند. فیلمهای مهم و پرسروصدا را به عنوان آثار افتتاحیه و اختتامیه انتخاب کرده و خبر آن را از هفتهها پیش از آغاز جشنواره، رسانهای میکنند.
این رویه، تفاوت بسیاری با آنچه تحت عنوان قرعهکشی در جشنواره فجر باب شده، دارد. نخست آن که ما همچنان که جریانی با نام رئیس هیات داوران را به رسمیت نشناختهایم، اتفاقی تحتعنوان فیلم افتتاحیه یا اختتامیه را هم جدی نگرفتهایم. حالا که بحث قرعهکشی به میان آمده، فیلم افتتاحیه و اختتامیه هم کاملا تصادفی انتخاب میشود. اینطور میشود که از سال ۹۶ که پای قرعه کشی به جشنواره فجر باز شد تا امروز، فیلمهای کامیون، ۲۳ نفر، سه کام حبس، رمانتیسم عماد و طوبا، بیرو، شماره ۱۰ و دروغهای زیبا به عنوان آثار افتتاحیه انتخاب شدند که هیچیک از این کارها، حتی در صورتی که از طریق قرعهکشی هم برای افتتاحیه در نظر گرفته نمیشدند، باز هم انتخابهایی هوشمندانه برای شروع بزرگترین رویداد سینمایی کشور محسوب نمیشدند.
اتفاقا زمانی که صاحبان فیلمهای روزهای آخر جشنواره از این انتخاب گلایه داشتند، میشد با اتخاذ تصمیماتی همچون نمایش تنها یک فیلم اختتامیه در روز پایانی، به این بحث پایان داد. به این ترتیب، یک فیلم مهم در روز آخر نمایش داده میشد که جریان رسانهای نمیتوانست با توجه به اهمیت فیلم، آن را نادیده بگیرد و مابقی فیلمها هم از فرصت دیده شدن توسط اهالی مطبوعات و منتقدان بهرهمند میشدند.
ضمن اینکه قرعهکشی، به لحاظ عدالت مضمونی نیز روشی چندان حرفهای محسوب نمیشود. مثلا در همان نخستین سالی که این روش پیاده شد، بسیاری از رسانهها اعتراض داشتند که چرا ۴ فیلم ارزشی به وقت شام، امپراطور جهنم، تنگه ابوقریب و سرو زیر آب طی ۳ روز متوالی جشنواره نمایش داده شده و ۷ روز دیگر، خالی از چنین مضامینی است؟ در ادوار بعدی نیز مواردی از این دست مشاهده شده است. در برخی از ادوار ۷سال اخیر نیز مشاهده شده است که فیلمهای مهم، در یک نیمه جشنواره قرار گرفته و به همین دلیل، نیمه بعدی، خالی از جذابیت شده است.
در تقریبا تمام جشنوارههای سینمایی مهم جهان، سانسهای پایانی شب، به فیلمهای مهم اختصاص پیدا میکند تا ضمن نمایش این آثار در زمانی استاندارد، مخاطبان بیشتری از عوامل فنی، اهالی رسانه و منتقدان بتوانند از آن آثار استقبال کنند اما یکی از بزرگترین معایب سیستم قرعهکشی آن است که چنین چارتی را به هم میزند. در جدول همین امسال که نگاه کنیم میبینیم که ۳ فیلم انیمیشن برای سانس پایانی ۳ روز انتخاب شدهاند و چهارمین انیمیشن هم در سانس سوم تعبیه شده است. طبیعی است که ساعت نمایش انیمیشن، حوالی ۲۲ شب نیست و چقدر بهتر بود که این ۴ انیمیشن به عنوان فیلمهای سانس اول چهار روز در نظر گرفته میشدند.
در تقریبا تمام جشنوارههای سینمایی مهم جهان، سانسهای پایانی شب، به فیلمهای مهم اختصاص پیدا میکند تا ضمن نمایش این آثار در زمانی استاندارد، مخاطبان بیشتری از عوامل فنی، اهالی رسانه و منتقدان بتوانند از آن آثار استقبال کنند اما یکی از بزرگترین معایب سیستم قرعهکشی آن است که چنین چارتی را به هم میزند
سیستم قرعهکشی همچنین درایت کافی برای تقسیم گونه طی روزهای مختلف را ندارد. به همین دلیل تعجبی ندارد که طی ۷ سال اخیر، برخی فیلمهای همژانر را طی یک روز میدیدیم و دیگر روزها، خالی از آن گونه بود. فارغ از این موارد، حرفوحدیثهای خود مراسم که شامل گلایه برخی اهالی رسانه از دعوت نشدن برای قرعهکشی نیز صورت زیبایی برای این پدیده محسوب نمیشود. همچنان که نمیشود از هزینه برگزاری این اتفاق نیز چشمپوشی نکرد و آن را به صلاح جشنواره ندانست.
بنابراین جمیع جهات را که بررسی میکنیم، میبینیم قرعهکشی، نهتنها آوردهای برای بزرگترین رویداد سینمایی کشور ندارد بلکه بر اعتبار آن نیز خدشه وارد میکند و گویی برگزارکنندگان در حال قرعهکشی لیگ برتر فوتبال هستند. درواقع قرعهکشی آمد تا صدای برخی اعتراضهای کمرنگ را بخواباند ولی خود به چالشی تبدیل شد که ماهیت این رویداد را هدف قرار داده و ترکشهای بسیاری را پیش از شروع، پرتاب میکند.
همه میدانند که در برخی بخشها، همواره اعتراضهایی وجود دارد مانند شبی که اسامی نامزدها اعلام میشود؛ آیا اعتراضی نمیبینید؟ شب اعلام برگزیدگان چطور؟ در سیستم آرای مردمی، آیا همواره اعتراضاتی وجود نداشت؟ آیا در همین سیستم قرعهکشی فعلی اعتراضی وجود ندارد؟ طبیعی است که ماهیت بخشی از جشنوارههای سینمایی در تمام جهان، اعتراضخیز است بنابراین هوشمندانه نیست که بخواهیم برای چند اعتراض محدود کمرنگ که ساحتی حرفهای ندارند، به روشی چون قرعهکشی متوسل شویم که تبعات غیرحرفهای بسیاری برای این رویداد دارد.
امیدواریم با روحیه آسیبشناسانهای که در دبیرخانه جشنواره فجر وجود دارد، این اتفاق برای سال آینده تکرار نشود و جشنواره فیلم فجر، به تراز بالاتری از مطلوبیت حرفهای در شکل سختافزاری خود دست یابد.