رسانه سینمای خانگی_تولید محتوای کیفی و توجه به نیاز مردم، اولویت تولید و پخش برنامه ها در شبکه اصفهان

مدیرکل سیمای استان‌ها با حضور در صداوسیمای استان اصفهان در جلسه ای به همراه مدیرکل و برنامه سازان معاونت سیما به تبیین سند تحول رسانه ملی پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتر اصفهان به نقل از روابط عمومی صداوسیمای استان اصفهان، در جلسه ای که با حضور مدیرکل سیمای استان ها، مدیر طرح و برنامه سیمای استان‌ها، مدیرکل، قائم مقام، معاون و مدیران و جمعی از برنامه سازان معاونت سیمای اصفهان برگزار شد، مدیرکل سیمای استان‌ها ضمن قدردانی از تلاش های شبانه روزی همکاران برای پوشش و انعکاس سه رویداد مهم سفر رئیس جمهور، جایزه مصطفی و جشنواره کودک گفت: همه ما به عنوان افسران و سربازان حوزه فرهنگ و رسانه بر اساس سند تحول رسانه ملی و محورهای 12 گانه آن باید به بحث تولید محتوای کیفی در صداوسیما توجه داشته باشیم و نگاه ما در این رسانه باید به سمت قله ها و ضریب دهی به ظرفیت ها و فرصت های موجود در شهر ها و روستاهای کشور باشد.


آقای اعلمی با پرسش اینکه جایگاه رسانه ملی در انعکاس تصویر از روستاها و مکان های کمتر دیده شده سرشار از ظرفیت کجاست گفت: صداوسیمای استان ها به ویژه برنامه سازان در استان برخوردار اصفهان می توانند با امکانات موجود به معرفی پیشرفت ها و دستاوردهای علمی دانشگاه ها و مراکز دانش بنیان بپردازند و باعث تزریق انگیزه و امید به جامعه شوند.

مدیرکل سیمای استان های رسانه ملی با اشاره به مدیریت خط قرمزها و خط سبزها در سند تحول گفت: خط قرمزها که بر اساس چهارچوب آنتن رسانه ملی مشخص است اما مدیریت خط سبز به معنای توجه به آثار تاکنون ساخته نشده و موضوعات امید آفرین و ظرفیت های موجود منعکس نشده از آنتن صداوسیما است.
وی با بیان اینکه اساسا ماهیت سند ها و چشم اندازها به طور کلی تدوین می شوند و سند تحول رسانه ملی نیز بر اساس ابعاد مختلف و ظرفیت های موجود در هر استان می تواند به یک برنامه اجرایی با جزئیات جامع تبدیل شود گفت: اداره کل سیمای استان ها در طی یک سال گذشته تغییرات محسوس در حوزه های طرح و برنامه و ارزیابی داشته است و با نگاه کمک کردن به برنامه سازان در بحث محتوایی و تولید برنامه های کیفی اقدامات موثری انجام شده است به ویژه اینکه کنداکتور برنامه های تکلیفی استان ها را حذف کرده ایم و انتخاب نوع برنامه را با توجه به شرایط و اقتضائات موجود در قالب باکس به اختیار هر استان قرار داده ایم.


آقای دکتر افشارنیا مدیرکل صداوسیمای استان اصفهان در این جلسه ضمن قدردانی از زحمات همکاران و برنامه سازان در طی 20 روز گذشته که با تلاش شبانه روزی، ساعات پر کار و دشواری را به خوبی و موفقیت سپری نمودند گفت: با توجه به برش های سند تحول در بحث های تئوریک آن تحول در محتوای آنتن و رویکردها باید جدی گرفته شود و افسران میدان رسانه ملی برنامه سازان و عوامل تولید هستند و در واقع اجرای سند تحول به دستان و خلاقیت شما محقق می شود.
وی افزود: تلاش ما در جلسات سیاستگذاری کنداکتور و طرح و برنامه بر مبنای اجرای سند تحول است و در بخش های قرارگاهی و آسایشگاهی نیز مانند پوشش جشنواره بین المللی کودک و نوجوان با نگاه ایجاد شادی و نشاط در بین مردم محقق شده است.
آقای دکتر افشارنیا گفت: با تلاش همکاران اصفهان در جایزه مصطفی توانستیم ابعاد مختلف هویتی و رسالت انتقال پیام امت و جامعه اسلامی این رویداد مهم به جهان اسلام را به خوبی به تصویر کشیده و ضریب دهیم.


مدیرکل صداوسیمای استان اصفهان گفت: با توجه به رویکرد کلان سازمان، تلاش ما بر این است که بخش قرارگاهی، آسایشگاهی و آوردگاهی محقق شود و شعار رسانه ملی با عنوان عدالت گستری، هویت محوری به نحو مطلوب در گستره شبکه استانی اصفهان نیز تحقق یابد.
وی در ادامه تصریح کرد: در بحث برش های رویکردی و محتوایی سند تحول اقدامات مثبتی انجام شده و تلاش می شود مسائل و مشکلات نیروی انسانی، تجهیزات فنی و برآورد و بودجه تولید برنامه که مربوط به برش سازو کار اجرای سند تحول است، نیز برطرف شود.
آقای دکتر افشارنیا با اشاره به ایجاد گفتمان تحول در بدنه رسانه ملی طی دو سال گذشته گفت: در جدیدترین نظر سنجی انجام شده در هفته گذشته با جامعه آماری 600 نفر، میزان مخاطبان شبکه اصفهان 63 و 7 دهم درصد و میزان رضایتمندی از این شبکه 55 و 1 صدم درصد بوده است که رشد 1 و 2 دهم درصد را نسبت به گذشته در پی داشته است.
وی همکاری و پشتیبانی معاونت های صدا و سیمای استان، توسعه فنی و زیرساخت های جدید بوجود آمده را از جمله عوامل موفقیت های اخیر مرکز دانست و از زحمات و تلاش های همکاران معاونت سیما و موفقیتشان در کسب رتبه های برتر ارزیابی عملکرد مراکز، قدردانی و تشکر کرد.

رسانه سینمای خانگی- فیلم‌های بخش بین‌الملل جشنواره فیلم کوتاه تهران معرفی شدند

فیلم‌های کوتاه داستانی، مستند، پویانمایی و تجربی برای حضور در رقابت بخش «سینمای بین‌الملل» چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران انتخاب و معرفی شدند. 

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، عناوین ۵۸ فیلم‌ کوتاه راه یافته به بخش مسابقه سینمای بین‌الملل چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران از بین ۷۲۱۶ اثر از ۱۳۱ کشور به شرح زیر اعلام شد:

فیلم‌های کوتاه داستانی

۱.  «طعم دریا» به کارگردانی شوئژو میائو از چین
۲.  «یک روز روشن آفتابی» به کارگردانی یوپنگ او از آمریکا
۳.  «مامان» به کارگردانی ژسوس سیسنروس گورومتا از اسپانیا 
۴.  «ماهی عصبانی» به کوستاس چالیاساس از یونان
۵.  «مورچه» به کارگردانی کاج دریسن از هلند
۶.  «اگرچه شب است» به کارگردانی گیرمو گارسیا لوپز از فرانسه
۷.  «عزیزم» به کارگردانی کریستینا سانچز از کلمبیا
۸.  «تکثیر» به کارگردانی آدرین لومدیو از فرانسه
۹.  «پژواک» به کارگردانی چارلی دلپورت از فرانسه
۱۰.  «همه در آخر می‌روند» به کارگردانی سایمون شنکنبرگر از آلمان
۱۱.  «معدود» به کارگردانی گونور مارتینسدوتر شلوتر از ایسلند
۱۲.  «فاز ۶» به کارگردانی دومنیکو زازارا و متیو ماریوتی از ایتالیا
۱۳.  «فراموش شده» به کارگردانی عزیز شنوایی از تونس
۱۴.  «مونگاتا» به کارگردانی ماجا کاستا از آلمان
۱۵.  «میا» به کارگردانی دیوید گونزالس رودیز از اسپانیا
۱۶.  «از دیدن چهره‌ات خوشحالم» به کارگردانی سان نامکونگ از کره جنوبی
۱۷.  «از قصد» به کارگردانی آداس بورکشایتیس از لیتوانی
۱۸.  «لطفا پشت خط بمانید» به کارگردانی تان سی دینگ از مالزی
۱۹.  «لطفا یک کارش بکن» به کارگردانی دانیل سوارس از پرتغال
۲۰.  «سرگشتگی» به کارگردانی ابوبکیر صفا آکبولوت از ترکیه
۲۱.  «سیمو» به کارگردانی عزیز زورومبا از کانادا
۲۲.  «خانه ای که داشتیم» به کارگردانی آندری کرچتوف از روسیه
۲۳.  «فهرست» به کارگردانی فرناندا فراگا از مکزیک
۲۴.  «اهرام» به کارگردانی ماریا خوزه پدرنرا از آرژانتین
۲۵.  «کم‌حرف‌ها» به کارگردانی بسیل وولمین از فرانسه
۲۶.  «نگهبانان» به کارگردانی ساندرو سولادزه از گرجستان
۲۷.  «اشباحی وجود ندارد» به کارگردانی ناچو سولانا از اسپانیا
۲۸.  «ملخ‌ها» به کارگردانی فرانچسکو پیراس از ایتالیا

فیلم‌های کوتاه پویانمایی

۱.  «وقتی جنگ تمام شود» به کارگردانی سیمون ماسی از ایتالیا
۲.  «چکامه‌ای درباره میهن هایمان» به کارگردانی ایگور خرلاوموف از روسیه
۳.  «سگ چشم سیاه» به کارگردانی الساندرو سینو زولفانلی از ایتالیا
۴.  «دون خاویر» به کارگردانی الخاندرو لاماس آگربره از مکزیک
۵.  «از طرف ما» به کارگردانی سیمون ماسی از ایتالیا
۶.  «در کنار» به کارگردانی آنیتا کویاتکووسکا نقوی و پیوتر ماتیسیاک از لهستان
۷.  «خط ۲۳» به کارگردانی کونچا آلونسو والدیویسو از اسپانیا
۸.  «مارونی» به کارگردانی لونیو دیمیتری، گویتیت ماکسیم، پلاتا لوکاس، نگوین نگوک مای، ماتوسچاک گویلیان، آرژنتیری فلور، کورتل هوگو از فرانسه
۹.  «ماه‌پیمایی» به کارگردانی چان کا لام، هونگ کوان یبو و تسانگ هینگ چور از هنگ کنگ (پویانمایی‌تجربی)
۱۰.  «تابش» به کارگردانی فیونا بولت، اوریان دیاز، آناندا گی لاگنل، ورونیک مارازی، کلارا پکورارو از فرانسه
۱۱.  «سوروایکا» به کارگردانی ولاد ایلیچویچی، رادو سی پاپ از رومانی
۱۲.  «سوزی در باغچه» به کارگردانی لوسی سانکووا از جمهوری چک
۱۳.  «پل» به کارگردانی ایزومی یوشیدا از لهستان

فیلم‌های کوتاه مستند

۱.  «قطب جنوب» به کارگردانی جیوکو کنستانتینوف از بلغارستان
۲.  «جهان دورریختنی» به کارگردانی اومر سامی سیمینلی از ترکیه
۳.  «گلاب گل» به کارگردانی سمیح ساغمان از افغانستان
۴.  «امید» به کارگردانی جوهانی کویووماکی از فنلاند
۵.  «برلین کوچک» به کارگردانی کیت مک مولن از فرانسه
۶.  «پستچی» به کارگردانی ایبادیلا آجیبایف از قرقیزستان
۷.  «اسرار بخارا» به کارگردانی جیوکو کنستانتینوف از ازبکستان
۸.  «باسمه کاری» به کارگردانی تیانیو لی از چین
۹.  «شب عروسی» به کارگردانی مولود قرابولوت از ترکیه
۱۰.  «دیروز امروز فردا» به کارگردانی اورهان دده از ترکیه

فیلم‌های کوتاه تجربی

۱.  «اکنون» به کارگردانی یو یوان از چین 
۲.  «کفاش بهشت» به کارگردانی حیدر حسین طالب از عراق
۳.  «خدایان-۱» به کارگردانی مارکو کینگ از آفریقای جنوبی
۴.  «نتایج ممکن است متفاوت باشد» به کارگردانی تیفانی جینگ از آمریکا
۵.  «جیر جیر بی‌صدای اعداد نامرئی» به کارگردانی ورا سبرت از اتریش
۶.  «نور مابین» به کارگردانی اسکات آنتونی لوئیس از استرالیا
۷.  «جریان» به کارگردانی هیرویا ساکورای از ژاپن

پنج فیلم‌ کوتاه داستانی و یک مستند کوتاه نیز از میان آثار حاضر در بخش مسابقه سینمای ایران به معرفی هیات انتخاب بخش ملی، به مسابقه سینمای بین‌الملل جشنواره چهلم راه یافته‌اند که اسامی‌شان به شرح زیر است.

 «آلفا» به کارگردانی مسعود محمدی تاکامی و مهیار صیفوری (داستانی)
 «ترموستات» به کارگردانی روزبه اخوان (داستانی)
 «قوتار» به کارگردانی علی علیزاده (داستانی)
 «همه چیز به نظر آقای کاف بستگی دارد» به کارگردانی حسن حکمت روش (داستانی)
«یوفو» به کارگردانی سیدحمید حسینی و سیدمهدی حسینی (داستانی)
و «میراث باد» به کارگردانی نسیم سهیلی (مستند)

محمدحسین تمجیدی، نیما عباس‌پور، عطا مجابی، مهدی فرد قادری، یوسف کارگر، احمدعلی سجادی صدر و محمد رحمتی آثار راه‌یافته به بخش سینمای بین‌الملل چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران را انتخاب کرده‌اند. 

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ (۱۹ تا ۲۴ اکتبر ۲۰۲۲) برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سامپو در «مالاگا»

فیلم کوتاه «سامپو» به بیست و یکمین جشنواره جهانی فیلم‌های زنان «مالاگا» اسپانیا راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «سامپو» به کارگردانی مرضیه ریاحی، تهیه‌کنندگی حسین کاکاوند و نویسندگی مرجان ریاحی به نمایندگی از ایران در این جشنواره رقابت می‌کند.

این جشنواره که مختص به رقابت گذاشتن آثار زنان سینماگر است؛ با هدف حمایت از حضور زنان در تولید فیلم و دیده شدن تولیدات سمعی و بصری زنانه برگزار می‌شود.

همچنین جشنواره در کنار نمایش فیلم‌ها، جلساتی با هدف بحث در مورد حضور روزافزون زنان در تولید فیلم، حوزه‌ای که در آن شکاف جنسیتی زیادی وجود دارد، بررسی علل و راهبردهای اجتماعی احتمالی آن برگزار می‌کند.

بیست و یکمین جشنواره جهانی فیلم‌های زنان «مالاگا» ۱۹ اکتبر تا ۵ نوامبر (۲۷ مهر تا ۱۴ آبان) در اسپانیا برگزار می‌شود.

عوامل «سامپو» عبارتند از:کارگردان: مرضیه ریاحی، تهیه‌کننده: حسین کاکاوند، بازیگران: لیندا کیانی، مریم بوبانی، هیلدا کردبچه و حنان عزیزی، نویسنده: مرجان ریاحی، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی‌تیرانی، مدیر صدابرداری: سامان شهامت، تدوین: هانی سلمانی، طراح صحنه: فائزه محمدی، طراح لباس: لیلا طاهری، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: سعید آهنج، مدیر تولید: هومن محمودی، گریم: هانیه الوند، منشی صحنه: شیدا شعبانی، عکاس صحنه: مهسا عباسی، اصلاح نور و رنگ: سامان مجدوفایی، جلوه‌های ویژه: علیرضا قادری اقدم، طراحی و صداگذاری: سامان شهامت، صدابردار: جابر انصاریان، فیلمبردار پشت صحنه: مصطفی امامی، عکاس پوستر: فتاح ذی نوری، طراح پوستر: علیرضا ربیع‌مقدم، طراح لوگو: علیرضا قادری اقدم، گروه فیلمبرداری: مهدی حسینی، احسان نادری، حسین باباخانی، علی فتحی، مسئول هماهنگی: عباس سمائی، امیرحسین بغدادی، جانشین تهیه‌کننده: محمود سمائی، جانشین مدیر تولید: حمید مرادخانی، مدیر تدارکات: فرهاد غلام‌زاده، دستیاران صحنه: امیرحسین محمدیاری، آیدا چرخیان، آرمیتا فرج الهی، دستیار صدا: حسین داغلانی، دستیار دوم کارگردان: مبینا بنکار، ترجمه انگلیسی برای زیرنویس: بونا الخاص، تجهیزات فنی: رضا حماسی – اپیک، تدارکات: مجتبی خوش افکار، تهیه‌غذا: رستوران بهار – ابراهیم خانجانی، خدمات: امید جمشیدی، حمل و نقل: علیرضا نیستانی نایینی، ابوالفضل نظرک، آرش احمد نژاد، بهرام خسروی، صمد اسدالهی سیس، ابراهیم پارسا نژاد، محصول کاکو فیلم.

رسانه سینمای خانگی- گیشه سینمای کودک را دوست ندارد

ایرج محمدی با مثبت ارزیابی کردن داوری فیلم‌های جشنواره کودک و نوجوان و تاکید بر رفع مشکلات فنی سینماهای اصفهان برای دوره آینده جشنواره گفت: اکران فیلم کودک در سینمای ایران کار بسیار سختی است و نیازمند توجه بیشتر است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هفته گذشته سی‌وپنجمین جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان در اصفهان برگزار شد و این جشنواره که با مسائل متعددی همچون تغییر مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی (دبیر جشنواره) روبرو بود با نقدهایی مثبت و منفی به پایان برسد.

در روزهای برپایی جشنواره برخی فیلمسازان حاضر در این رویداد اظهارنظرهای مختلفی را مطرح کردند و آنچه بیشتر رسانه‌ای شد حضور داوران دختر و پسر (در بخش کودک و نوجوان) و تماشای فیلم‌ها توسط آن‌ها در سالن‌های تفکیک شده و نیز کیفیت پایین سالن‌های نمایش فیلم از نظر صوتی و تصویری بود. این جشنواره در سی‌وپنجمین دوره حتما نکات مثبتی هم دارد که در روزهای آینده تلاش می‌شود در گفت‌وگو با داوران به ارزیابی دقیق‌تری رسید.

با این حال یکی از فیلمسازان باسابقه که چند دوره در این جشنواره شرکت داشته، معتقد است جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان در اصفهان به عنوان یک رویداد بین‌المللی باید از نظر فنی تقویت شود و همچنین اکران فیلم‌های کودک باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

ایرج محمدی که در سی‌وپنجمین دوره این جشنواره با فیلم «سینگو» به اصفهان رفته بود، در گفت‌وگویی با ایسنا درباره برخی انتقادها از جشنواره بیان کرد: اینکه کیفیت فنی سالن‌ها مورد نقد بود، یک واقعیت است؛ درواقع این بضاعت سینمای اصفهان است و کاری نمی‌شود کرد. البته به نظرم از نظر پخش صدا وضعیت خوب بود ولی از نظر تصویر، خیر و احساس می‌کنم توانمندی سینما در این زمینه پایین است چون مثلا ویژگی‌های بصری فیلم «سینگو» که در قشم فیلمبرداری شده و می‌توانست روی پرده بسیار جلوه‌گری کند اصلا به چشم نیامد و وقتی علت را پرسیدیم، متوجه شدیم بخاطر مشکلات فنی است.  

او افزود: سازمان سینمایی هم به این موضوع باید توجه کند چون این جشنواره به عنوان یک رویداد بین‌المللی پس از ۳۵ دوره به برند تبدیل شده لذا اگر به بحث فنی ماجرا رسیدگی بیشتری شود هم برای مخاطبان و هم فیلمسازان شعف‌آور است که با کیفیت بهتری فیلم را تماشا کنند. امیدوارم در جشنواره سال آینده این نقص برطرف شود.

وی همچنین با تاکید براینکه از وضعیت تمام سالن‌های جشنواره مطلع نیست، به سالن محل برپایی مراسم افتتاحیه هم اشاره کرد و گفت:‌ امکانات سالن افتتاحیه خیلی مناسب بود و در این چند دوره‌ای که در جشنواره کودک شرکت کرده بودم، افتتاحیه امسال را از گذشته بهتر دیدم.  

محمدی همچنین حضور داوران کودک و نوجوان را اتفاقی خوب دانست و ادامه داد:‌ من فیلم را با داوران نوجوان دختر تماشا کردم و خیلی کنجکاو بودم که پس از فیلم چه سوال‌هایی می‌پرسند؛ جالب بود از بخش‌هایی سوال می‌پرسیدند که برای ما اصلا قابل پیش‌بینی نبود و خیلی سوال‌های فنی مطرح می‌کردند. پیش از این هیچ وقت با داوران کودک و نوجوان در جشنواره مواجه نشده بودم و این نوع نقد و بررسی برایم جذاب بود چون ما فیلم را برای مخاطب می‌سازیم که در این حوزه مخاطب اصلی ما دقیقا همین کودکان و نوجوانان هستند. البته برای داوران بزرگسال احترام قائلیم بخصوص آنکه وقتی به جشنواره‌ای می‌رویم قواعد آن را هم می‌پذیریم اما هیچ‌گاه از نظر آن‌ها مطلع نمی‌شویم و حتی گاهی ابهام و ناراحتی‌هایی هم پیش می‌آید در صورتی که این مواجهه فیلمساز با داوران نوجوان شراطی کاملا متفاوت دارد.

اودر پایان با اشاره به اینکه فیلم «سینگو» در ۲۷ جشنواره بین‌المللی شرکت کرده و جایزه‌ هم کسب کرده است، بیان کرد: هر چقدر فیلم‌هایی که ساخته می‌شوند در عرصه بین‌الملل قابل عرضه باشد به سینمای ما بیشتر کمک می‌کنند چون متاسفانه گیشه سینمای ایران فیلم کودک را برنمی‌تابد و به طور کلی با فیلم‌های کودک برخوردی علی‌السویه می‌شود. این وضعیت سبب می‌شود تهیه‌کننده‌ها در بخش خصوصی علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری نداشته باشند.

محمدی افزود: «سینکو» یک فیلم مستقل است که در خارج از کشور طرفدار زیادی پیدا کرد و می‌توانیم هزینه آن را درآوریم اما دوست داریم فیلم در ایران هم نمایش داده شود در حالی که اکران فیلم کودک در سینمای ایران کاری دشوار است. نهادهای مربوطه و نیز شورای پروانه نمایش باید به پخش فیلم کودک و نوجوان اهمیت دهند و نباید توقع داشته باشند که فیلم‌های کودک صرفا کمدی باشند چون بچه‌ها فیلم‌های قهرمان‌محور یا آن‌هایی را که با زندگی شخصی‌شان مرتبط‌تر باشد بیشتر می‌پسندند.

رسانه سینمای خانگی- سینما در مسیر آزادگی حرکت می‌کند؟

بعد از حملات مکرر رژیم اشغال‌گر قدس به نوار غزه در سال ۲۰۱۴، جمعی از سینماگران و هنرمندان در سراسر دنیا به جنگ و وحشیگری علیه فلسطینیان اعتراض کردند. «خاویر باردم، پنلوپه کروز و پدرو آلمادوار» که هر سه برنده جایزه اسکار هم بودند نامه‌ای را امضا کردند که در آن از سران اتحادیه اروپا خواسته شده بود اقدامات رژیم صهیونیستی را محکوم کنند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در این نامه آمده بود، «خانه‌های فلسطینی ویران می‌شوند؛ آب، برق و حتی دسترسی آزادانه به بیمارستان، مدرسه و زمین‌های کشاورزی از آنها مضایقه می‌شود. در حالی که جامعه جهانی هیچ کاری انجام نمی‌دهد.» این نخستین‌بار نبود که خاویر باردم از فلسطینی‌ها حمایت می‌کرد. او پیش از این نیز اقدامات رژیم صهیونیستی را مصداق «بربریسم» دانسته بود و اعلام کرده بود حاضر نیست مالیاتی که او به دولت اسپانیا می‌دهد صرف این بربریسم شود.

این بازیگر سرشناس همچنین اعلام کرده بود دوستان یهودی زیادی دارد که بسیاری از آنها با او هم‌نظرند. او در پاسخ به آنهایی که اسرائیل را در حال دفاع از خود می‌دانند گفته بود: «شما نمی‌توانید بگویید این دفاع از خود است، وقتی کودکان را به قتل می‌رساندید.»

فشار لابی صهیونیست بر سینماگران
اما بعد از چند روز، نامه‌ای از باردم منتشر شد که در آن، امضایش زیرنامه یادشده را فقط به معنای درخواستی برای صلح دانسته است. پنلوپه کروز همسر مشهور خاویر باردم نیز چندی پس از امضای نامه، مجبور شد نامه دیگری بنویسد و «سوء تفاهم‌ها» را بر طرف کند.

در سال‌های اخیر فشار لابی‌های صهیونیستی بر چهره‌های سرشناس سبب‌شده آنها کمتر به سراغ موضع‌گیری علیه رژیم صیهونیستی بروند؛ تا جایی که بعد از گذشت چند روز از التهاب‌های نوار غزه در مهرماه امسال، هنوز هیچ چهره برجسته‌ای، واکنشی در حمایت از فلسطینیان منتشر نکرده استاین نخستین‌بار نبود که یک سلبریتی از فلسطین حمایت می‌کند و بعد از مدتی مجبور می‌شود مواضع ضد اسرائیلیش را تلطیف کند. در همان سال «ریحانا» خواننده سرشناس نیز در صفحه اجتماعیش توئیتی منتشر کرد که بعد از ۸ دقیقه حذف شد. متن این توئیت «#FreePalestine» بود. چندی بعد فردی نزدیک به این خواننده مشهور گفت، او روی لینکی کلیک کرده و نمی‌دانسته که آن لینک در واقع اقدام برای توئیت عبارت یاشده بوده است.

اتفاقی مشابه هم در مورد «کیم کارداشیان» افتاده بود. او اگرچه در صفحه اجتماعیش، هم برای اسرائیلی‌ها و هم برای فلسطینی‌ها دعا کرده بود، پس از مدتی مجبور به حذف پستش و عذرخواهی بابت کاری که کرده بود، شد.

در سال‌های اخیر فشار لابی‌های صهیونیستی بر چهره‌های سرشناس سبب‌شده آنها کمتر به سراغ موضع‌گیری علیه رژیم صیهونیستی بروند؛ تا جایی که بعد از گذشت چند روز از التهاب‌های نوار غزه در اکتبر(مهرماه) امسال، هنوز هیچ چهره برجسته‌ای، واکنشی در حمایت از فلسطینیان منتشر نکرده؛ اما در تاریخ رجال سینمای جهان همواره چهره‌هایی بودند که از مواضع ضد صهیونیستی خود کوتاه نیامده و مغلوب فضای پرفشار نژادپرستانه نشدند.

چهره‌هایی که مغلوب فضای نژادپرستانه صیهونیست‌ها نشدند

«اما واتسون» ستاره هری پاتر، با یک بازپست اینستاگرامی که در ژانویه(دی‌ماه) ۲۰۲۲ به اشتراک گذاشته شد، به حملات رژیم اشغالگر قدس واکنش نشان داد. این پست، کلاژی را نشان می‌داد که روی آن عبارت «همبستگی یک فعل است.» نقش بسته بود و در پس زمینه، معترضانی بودند که پرچم‌های فلسطین را حمل می‌کردند.

این پست با محکومیت برخی مقام‌های اسرائیلی مواجه شد که واتسون را به یهودی‌ستیزی متهم کردند. بلافاصله این اقدام واتسون به اکوسیستم هنری آمریکا شیوع پیدا کرد و توسط تعدادی از ستارگان از جمله «سوزان ساراندون، مارک روفالو، گائل گارسیا برنال و ویگو مورتنسن» دفاع شد.

«ژان لوک گدار» کارگردان موج نو فرانسوی از دیگر چهره‌های مهم ضد صهیونیسم در اروپا و جهان و همچنین به جریان مارکسیسم در فرانسه محسوب می‌شود که از نخستین فیلمش نگاه منتقدانه‌ای نسبت به آمریکا و امپریالیسم و مساله عدالت بروز می‌دهد.
تنفر و انتقاد او از آمریکا تا جایی پیش می‌رود که وقتی به مراسم اسکار برای دریافت جایزه دعوت می‌شود با بی‌اعتنایی تمام به خبرنگاری می‌گوید: «من ویزای آمریکا ندارم و نمی‌خواهم داشته باشم. ضمنا نمی‌خواهم برای مدت طولانی سوار هواپیما شوم.» این پاسخ گدار، هنوز جدی به حساب نیامده بود تا آنکه روز بعد در خبرها خواندند: گدار به آکادمی نیامد!

موضع گدار نسبت به مساله فلسطین نیز از همین نگاه آزادی‌خواهانه و ضد امپریالیسم نشات می‌گرفت. در فیلم «گدار عشق من» ساخته «میشل آزاناویسوس» وقتی دو جوان از گدار می‌پرسند آیا قصد ندارد فیلمی سرگرم‌کننده بسازد، با جدیت می‌گوید: تا انسان‌ها در ویتنام، فلسطین و یمن با دل خوش نخندند فیلم بامزه نمی‌سازم.

او در سال ۱۹۷۰ به فلسطین سفر کرد و در چنین فضایی بود که با همکاری سازمان آزادی‌بخش فلسطین تصمیم گرفت فیلمی مستند درباره واقعیت مبارزه مردم آن کشور بسازد. «ماسائو آداچی» منتقد ژاپنی درباره گدار و فیلم مستند «اینجا و جای دیگر» می‌نویسد: «چند نکته وجود دارد که من و گدار را به هم پیوند می‌دهد. آشکارترینش به تعهد مشترک ما به مبارزه برای آزادسازی فلسطین مربوط است. او حمایت خود را از مبارزه مسلحانه سازمان آزادی‌بخش اظهار می‌کند؛ با علم به اینکه رهایی فلسطین به روش مسالمت‌آمیز ممکن نبود و اینکه فلسطینی‌ها انتخاب دیگری جز درگیر جنگ خلقی طولانی‌شدن با اسرائیل و با ارتشی که برابری بین زنان و مردان آن لازم تلقی می‌شد، نداشتند. این‌ها موضوع‌های اصلی و همان اندازه برای گدار مهم بودند که برای سازمان آزادی‌بخش فلسطین.»

«کن لوچ»کارگردان شهیر انگلیسی از دیگر نام‌هایی‌است که همواره علیه جنایات رژیم اشغالگر قدس واکنش نشان داده. او در فیلم‌های خود اغلب تصویر انسانی را نشان می‌دهد که در بحران‌های اجتماعی و سیاسی راه‌حلی انسانی و عدالت‌گونه اتخاذ می‌کند و مرعوب قدرت‌ها نمی‌شود. او در چارچوب فکری خود نیز همواره بر عدالت‌پیشگی و اخلاق‌محوری نظر دارد و بر این اساس، علیه مواضع اسرائیل صحبت می‌کند.

لوچ در سال ۲۰۰۹ و بعد از نمایش فیلم پرمخاطبش، یعنی در جست‌وجوی اریک، در چند بزنگاه فرهنگی از مواضع ضد اسرائیلی خود سخن گفت. بعد از نمایش فیلمش در سرزمین‌های اشغالی، به این اکران‌ها واکنش نشان داد و درآمد حاصل از اکران‌ها را به موسسه ضد صهیونیستی بی‌دی‌اس (BDS) بخشید. در جشنواره فیلم ملبورن وقتی متوجه شد یکی از حامیان اصلی جشنواره رژیم صهیونیستی است، فیلم در جست‌وجوی اریک را از فهرست فیلم‌های شرکت‌کننده خارج کرد.

در سال ۲۰۲۱ بیش از ۶۰۰ موسیقیدان با امضای نامه‌ای خواستار بایکوت اسرائیل و حمایت از مردم فلسطین شدنددر فستیوال فیلم سارایوو در سال ۲۰۱۴ از جامعه هنری خواست، اسرائیل را بایکوت فرهنگی کنند. لوچ با بیان احساساتش از کشتار مردم غزه به عنوان خشم و ناامیدی عظیم گفت: کشور من، در نهایت شرمندگی، رفتارهای قلدرانه آمریکا را دنبال می‌کند اما ما هم بی‌قدرت نیستم؛ ما هم می‌توانیم با هم وارد عمل شویم.

در این بخش از سخنرانی‌اش بود که لوچ پیشنهاد کرد باید کاملا همه فعالیت‌های فرهنگی را که ردی از اسرائیل در آن وجود دارد، تحریم کرد. وی افزود: این شامل فیلم، موسیقی، مطالعات دانشگاهی و همه چیز می‌شود. اسرائیل باید به یک رژیم کاملا منفور و پس‌زده بدل شود. حتی بگویم اسرائیل نباید در مسابقات موسیقی یوروویژن حضور داشته باشد.

این درخواست لوچ در میان رسانه‌ها بازتاب گسترده‌ای داشت. تحریم‌های اقتصادی و علمی که پیش از این در فلسطین و میان جوانان انگلیس در جریان بود به سمت تحریم‌های فرهنگی هم کشیده شد. تا جایی که در سال ۲۰۲۱ بیش از ۶۰۰ موسیقیدان با امضای نامه‌ای خواستار بایکوت اسرائیل و حمایت از مردم فلسطین شدند.

رسانه سینمای خانگی- برپایی کارگاه آموزش نحوۀ شخصیت‌پردازی در موزه سینما

مجموعه کارگاه‌های آموزشی «شخصیت‌سازی و شخصیت‌پردازی» در فیلمنامه‌نویسی توسط موزه سینما برگزار می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینما، شخصیت‌ها نیروی محرکه و مهمترین بخش هر روایت دراماتیک در فیلمنامه هستند. اگرچه بدون داستان فیلمنامه‌ای وجود ندارد اما شخصیت‌ها داستان‌ها را ایجاد می کنند، فیلمنامه را پیش می‌برند و در نهایت شخصیت‌ها هستند که در یاد مخاطب می‌مانند.

به همین دلیل موزه سینما در ادامه برگزاری کارگاه‌های تخصصی خود در حوزه سینما قصد دارد تا این مجموعه کارگاه‌ها را در سه جلسه (سه ساعته) با موضوع «شخصیت‌سازی و شخصیت‌پردازی» در فیلمنامه‌نویسی با محوریت و نگاهی به «چهارده کاراکتر دراماتیک» به عنوان شخصیت‌های اصلی و فرعی فیلمنامه‌های سینمای جهان برگزار کند.

در این کارگاه‌ها پیش از ورود به مبحث اصلی ابتدا مفاهیم اساسی و بسیار مهمی نظیر کهن الگو (Archetype)، نحوه ایجاد تمایز میان کهن الگوها، کلیشه‌ها و شخصیت‌های تیپیکال ژانرها و نحوه ترکیب کهن الگوها بررسی می‌شود. در مرحله بعد با توضیح و تحلیل چهارده کاراکتر دراماتیک، «شخصیت‌سازی و شخصیت‌پردازی» و سپس نحوه استفاده فیلمنامه‌نویسان بزرگ سینمای جهان از این چهارده الگو آموزش داده می‌شود.

مدرس این کارگاه‌ها علی شاه محمدی فیلمنامه‌نویس و فارغ‌التحصیل درام و کارگردانی فیلم از دانشگاه‌های سنت لوکاس بروکسل، فیلم و تئاتر بوداپست و تکنولوژی و علوم انسانی لیسبون و برنده 6 جایزه بین‌المللی برگزار خواهد شد.

هشلهف چهارم؛ زبان سلبریتی جماعت

من نمیدونم از دست کی باید بنالم؟ از دست بعضی از مردم که هر کدوم به نوعی سلبریتی‌ ها را دوست دارن و عاشق اونها هستن؟ از دست سلبریتی ها که بالاخره اعتباری در میون مردم پیدا کردن و با محدودیت ها و مشکلات سخت و پیچیده ای زندگی شون را طی می کنن؟ یا با این مدیرمسئول نادان خودم که زبان سلبریتی ها بخصوص ار نوع اسکاریاشون را هم نمی دونه و بلد نیست چجوری باهاشون درست برخورد کنه؟!!! خداییش این جور مدیرمسئول بلاتشبیه نابخرد هم نوبره دیگه…

حالا ماجرا چیه؟

چند وقت پیش (یعنی یکی دو سال پیش) یکی از این سلبریتی های عزیز و مهربون که ظاهراً همه دوستش دارن، اومد یه قرارداد با مدیرمسئول بست، خیلی هم خوب و پر و پیمون! جوری که چشم حسودها داشت از حسادت می ترکید و هی به بهونه های مختلف به مدیرمسئول تذکر دادن که ابله! آزموده را آزمودن خطاست!!! اما این خر تو هیچ طویله ای نرفت که نرفت!!! بالاخره قراردادو بست و پولشم قبل از اجرای قرارداد بهش داد، او هم با خوشحالی نموم گذاشت گوشه شیش جیبش… به هر حال اون سلبریتی قربونش برم چون توی شرایط خیلی خیلی سختی زندگی می کرد و مجبور بود به سگ و گربه و مار و بقیه حیوون های خانوادگی ش برسه، اون مبلغ را خرج اون زبون بسته ها کرد و انسانیت را در حق حیوون ها تموم کرد؛ غافل از این که ناگهان تقّی به توقّی خورد و شهر شلوغ شد و او که با محبت همین مردم، تپل و خوش استایل شده بود، فکر کرد دنیا به آخر رسیده، یه سری فحش به همین مردم داد و فرار کرد رفت خارج! اما از بد حادثه مجبور شد یه هفته نشده دمشو بگذاره رو کولش و برگرده… چون فکر کرده بود دنیا تموم رفته و دوباره شروع شده، هیچی نگفت و… رفت یه گوشه نشست تا آب ها از آسیاب بیفته… و اتفاقا اوفتاد… سلبریتی دوباره سر و کله ش توی شهر که دیگه حالا آروم شده بود، پیدا شد و خواست که کار از نو روزی از نو… انگار که هیچی نشده!! توی همین شرایط به خاطر همون مردمی که اون شب بهشون فحش داده بود، تصمیم گرفت یه کار جدید شروع کنه، اما چون گمون می کرد کنتور دنیا یه بار دیگه از صفر شروع شده، به جای این که بگه به امید خدا، زبونش نچرخید و دل بست به اسکار و درخواست یه پروژه دیگه را به مدیرمسئول نابلد و ناآگاه داد. اما از بدبختی، مدیرمسئول بی وجدان که هیچی از یادش نمی ره، گفت باشه، ولی اون قرارداد قبلی چی میشه؟!!! سلبریتی، دنیا دور سرش چرخید و همه جا را تیره و تار دید، سرش گیج رفت و افتاد تو دامن کانال های شبکه های اجتماعی! آه از نهادش براومد که کدوم قرارداد؟!!! راستش اصلا فکر نمی کرد که کنتور دنیا واقعاً صفر نشده!! به همین خاطر داد و بیداد راه انداخت که بابا این چه وضعیه؟!! از شانس او، یه مشت بادمجون دور قاب چین هم توی فضای مجازی دور و برشو گرفتن، و هی به پر و پای مدیرمسئول پیچیدن که واویلا! این چه طرز برخورد با سلبریتی جماعت هستش؟!!

خداییش ته دلم قند آب می کردند… دلم حال اومد! که بالاخره یه مشت خبرنگار دیگه هم با من، (یعنی: میرزاننویس) هم صدا شدند و بر نابلدی، ناکارامدی، نادانی، نامدیریتی، نامستعدی، ناوجدانی، و هزارتا نای دیگه در باره ی این مدیرمسئول مهر تایید زدن…

آخه مدیرمسئول نا… تو که زبون برخورد با سلیریتی ها را بلد نیستی، این همه ادعاهات چیه که سقف آسمون را سوراخ کرده؟!! بلد نیستی، نباش! خب برو یه گوشه بشین مثل همون سلبریتی عزیزجوون تا آبها از آسیاب بیفته… آخه تو چقدر نابلدی؟!!!

اوخ اوخ مدیرمسئول داره میاد سمت زیرپله ای که مخفی شده ام تا این دلواپسی را به عنوان یه مطلب جدید بنویسم و بدم سردبیر قربونش برم… نمی دونم از کجا فهمیده دارم به چی فکر می کنم! ای واای… قندون هم توی دستشه… برم… برم و خودمو نجات بدم…

تا هشلهف بعدی

پناه بر خدا

میرزا ننویس

رسانه سینمای خانگی- حضور «بی سرو صدا»ی هانیه توسلی

همزمان با رونمایی از اولین عکس هانیه توسلی در فیلم سینمایی «بی‌ سر و صدا» به کارگردانی مجیدرضا مصطفوی، بهمن اردلان صداگذاری این فیلم را آغاز کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، با پایان تدوین فیلم سینمایی «بی سر و صدا» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مجیدرضا مصطفوی و نویسندگی مشترک مهیار حمیدیان و مجیدرضا مصطفوی، صداگذاری فیلم توسط بهمن اردلان در استودیو بهمن شروع شده است. 

پیمان معادی، مهران غفوریان و هانیه توسلی از جمله نقش‌آفرینان شاخص این فیلم هستند و دیگر بازیگران آن که از چهره‌های شناخته‌ شده سینما هستند. 

برخی از عوامل این فیلم عبارتند از:
تهیه‌کننده و کارگردان: مجیدرضا مصطفوی، مدیر فیلمبرداری: روزبه رایگا، تدوین: بهرام دهقان، نویسندگان: مهیار حمیدیان و مجیدرضا مصطفوی، طراحی و ترکیب صدا: بهمن اردلان، مدیر تولید: مهدی مهابادی، برنامه‌ریز و دستیار یک کارگردان: ایما استمراری، طراح صحنه: حسن روح‌پروری، طراح لباس: ندا نصر، طراح گریم: محسن دارسنج و مهرنوش سلیمی، صدابردار: بابک اخوان و محمود کاشانی، طراح جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، عکاس: فتاح ذی‌نوری، جانشین تولید: امید میرزازاده، منشی صحنه: ماریا میرنژاد، مشاور رسانه‌ای: مریم قربانی‌نیا.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک، از جایی که هست تا جایی که باید باشد

از دهه‌ ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران به عنوان دهه‌های طلایی سینما یاد می‌شود،دهه‌هایی که اقبال به سینما در ایران با سینمای کودک پا گرفت و بعدتر با «دونده»،«خانه دوست کجاست،«بچه‌های آسمان» و… جهانی شد.مقایسه آن روزها با سینمای امروز کمی تلخ به نظر می‌رسد اما شاید تلنگری باشد تا بتوان سینمای کودک ایران را در محتوا و جریان‌سازی به آن روزها نزدیک‌تر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سخت است باور کنیم سال‌های صف کشیدن جلوی سینما برای خریدن بلیط فیلم گذشته. خصوصا وقتی این صف‌کشیدن خانوادگی و همراه کوچک‌ترها رقم می‌خورد. سال‌هایی که محبوبیت کاراکترها برای بچه‌های قدونیم‌قدی که جلوتر از پدر و مادرهایشان می‌دویدند تا روی صندلی‌هایشان بنشینند، سالن‌های سینما را پر کرده بود. در اواسط دهه شصت، این استقبال باعث فروشی شوکه‌کننده برای سینمای ایران شد. فروشی که بیشتر برای سینمای کودک‌ و‎ نوجوان و برای فیلم‌های کلاه قرمزی، گلنار، دزد عروسک‌‎ها و چند فیلم پرطرفدار دیگر به شکلی اتفاق افتاد که اگر رقم فروش آنها را با بلیت امروز بسنجیم، به عددی بالاتر از ۴۰ میلیارد تومان می‌رسیم.

عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شدهم‌زمان با آن روزهای پرفروغ سینمای کودک و نوجوان، جریانی در حال شکل‌گیری بود که سینمای ایران را با استانداردهای بین‌المللی همسوتر می‌کرد. کم‌کم داشت صدای جایزه ‌گرفتن‌های ایران در جهان به گوش مردم می‌رسید. نامزدی فیلم دونده در جشنواره کن و جوایز متعدد آن از جشنواره لندن و بقیه جشنواره‌ها، سرآغاز اتفاقی بود که منجر شد راجر ایبرت، منتقد سرشناس سینمایی، در نوشته خود در سال ۲۰۲۲ آن را فیلمی مهم و اولین شاهکار سینمای پس از انقلاب بداند.

به بیان دیگر در آن سال‌هایی که سینمای ایران برای مخاطب داخلی و کودکان و نوجوانان، جذاب و پرطرفدار بود فیلم‌هایی تولید و به جشنواره‌های جهانی عرضه می‌شد که آرام‌آرام معرف چهره و تصویر سینمای ایران به جهانیان ‌شد. به‌طوری‌که عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شد.

نادره ترکمانی، کارگردان سینمای کودک و نوجوان، در گفت‌وگویی با ایرنا بر این مهم تاکید کرد و گفت: آنچه تحت عنوان سینمای ایران به جهان معرفی شد از طریق سینمای کودک‌ و ‎نوجوان بود. سینما مجموعه‌ای از سمع و بصر است؛ از این رو بسیاری از فرهنگ‌ها نیز در پس فیلم به جهانیان معرفی شد؛ چراکه وقتی سینما به کشورهای دیگر می‌رود، مجموعه‌ای از فرهنگ، آئین و آداب و رسوم به جهان معرفی می‌شود. فرهنگ و زبان و خانواده ایرانی را سینمای کودک به جهان معرفی کرد.

تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریمرهبر قنبری فیلمساز سینمای کودک و نوجوان نیز عقیده دارد سینمای یک ملت از سینمای کودک و نوجوان آن شروع می‌شود. به شکل کلی‌تر سینمای جهان از سینمای کودکان و نوجوانان شروع می‌شود چرا که تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریم.

این مهم با حضور ۸ فیلم از سینمای کودک و نوجوان از بین ۲۸ فیلم معرفی شده به آکادمی اسکار در تاریخ سینمای ایران نیز مشخص می‌شود؛ فیلم‌هایی مانند بادبادک سفید، بچه‌های آسمان، رنگ خدا، من ترانه ۱۵ سال دارم، آواز گنجشک‌ها، نفس و… در این جشنواره حضور داشته‌اند. جالب توجه‌تر آن‌که از سه فیلم ایرانی راه‌یافته به مرحله نهایی اسکار، حضور بچه‌های آسمان اهمیت این سینما را بیشتر می‌کند. علاوه بر اسکار، فیلم‌های کودک و نوجوان ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به جشنواه‌های کن، ونیز، برلین و… راه یافت و باعث شد منتقدان بیشتری، سینمای کودک و نوجوان ایران را دیده و آن را مورد ارزیابی قرار دهند.

راجر ایبرت در این‌باره می‌نویسد: دونده یکی از پارادوکس‌های کلیدی دوران کودکی را به تصویر می‌کشد. امیرو به عنوان پسربچه‌ای است که هم آزادی و هم حبس را تجربه می‌کند. از آنجایی که او هیچ بزرگسالی ندارد که به او بگوید چه کاری انجام دهد، می‌تواند به شدت در منظره‌ای خیره‌کننده از دریا، دشت و شهر حرکت کند. با این حال، او به اندازه کافی باهوش است که بداند این مکان آینده‌ای به او نمی‌دهد و فقر دام نهایی است.

کانونی که برجسته‌ترین فیلمسازان ایرانی را تربیت می‌کند

در آن روزها برخی فیلمسازهای بزرگ ایرانی مانند بیضایی، نادری و کیارستمی با فیلم‌هایی در ژانر کودک و نوجوان مسیر حرفه‌ای خود را در سینما شروع کردند و این شروع با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شکل بهتری پیدا کرد. به گونه ای که می‌توان کانون را مصداق بارزی بر شکل‌گیری پایه های سینمای کودک دانست. کانونی که مهم ترین سینماگران ایرانی را پرورش داد و مدخلی شد برای آنان که بعدتر نام ایران را در جشنواره های جهانی فیلم بر سر زبان فیلمسازان و منتقدان بزرگ جهانی انداختند.

چنانچه مجله آگاه نیز درباره آنان می‌نویسد: آدم‌های برجسته‌ موج نو در کانون فیلم ساخته‌اند؛ از تقوایی و بیضایی گرفته تا نادری و مهرجویی. بیضایی اولین کارش را با کانون شروع کرده و ورودش به عالم فیلم و سینما نوپا است. درحالی‌که تقوایی دهه‌ چهل (دوران مستندهای موفق تقوایی) را پشت سر گذاشته است. تقوایی کاربلد است و برای ورود به عالم سینمای حرفه‌ای از مدخل کانون عبور می‌کند. کیمیایی و نادری چند سال بعد در کانون فیلم می‌سازند و مهرجویی ۶، ۷ سال بعد وارد کانون می‌شود.

اعتماد به فیلمساز، مهم‌تر از قد کشیدن محدودیت‌ها

مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیماین درحالی‌است که عده دیگری عقیده دارند سینمای دهه ۶۰ ایران به دلیل نبود رقیب خارجی، فراگیر نبودن اینترنت و محدود بودن فیلمسازان به رعایت نکاتی مطابق فضای جدید ایجاد شده پس از انقلاب، میان مردم آن دوران طرفدار پیدا کرد و هر شکل دیگری از فیلم نیز در دسترس مردم قرار می‌گرفت از آن استقبال می‌شد اما نادره ترکمانی در این باره به ایرنا گفت: درست است که سینمای دهه ۶۰ به دلیل نبود فیلم‌های بلند دیگر رشد کردند یا شرایط در آن روزها به گونه ای بود که امکان دسترسی گسترده به فیلم‌های جهان نبود، اینترنت همه گیر نشده بود و تلویزیون نیز تعداد کانال‌های خیلی کمی داشت اما مدیریت دولتی به فیلمساز اعتماد می‌کرد. ممکن بود فیلمسازی فقط قصه را داشته باشد اما مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیم.

راجر ایبرت نیز به این محدودیت‌ها اشاره می‌کند اما آن را پوئن مثبتی برای سینمای ایران می‌داند: نادری، کیارستمی و بیضایی در مصاحبه‌های جداگانه‌ای، از تصمیم متقابل خود برای ساختن فیلم درباره کودکان برای من یاد کردند، زیرا محدودیت‌های محتوایی جدید رژیم (مثلاً پوشیدن حجاب) حتی زندگی بزرگسالان را نیز دراماتیک کرده است. این تاکتیک منجر به سه شاهکار شد که به اولین فیلم های بین المللی سینمای پس از انقلاب تبدیل شد. دونده اول شد و بعد کیارستمی با خانه دوست کجاست؟ و بیضایی هم باشو، غریبه کوچک را ساخت.

بنابراین می‌توان گفت که با وجود محدودیت‌ها و فضای جدید ایجاد شده، اعتماد کانون به فیلمسازان تازه‌کاری چون بیضایی، کیارستمی، مهرجویی و… که بعدها از نام‌داران سینمای ایران شدند باعث شد هم وجهه داخلی سینمای ایران با کودکان و نوجوانان عجین شود و هم تصویر بین‌المللی ایران در ذهن جهانیان با این سبک از سینما گره بخورد.

خسرو دهقان در مقاله‌‎ای تحت عنوان چند و چون سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مجله آنگاه نوشته : بده‌بستانی خوب و طبیعی بین کانون و موج نو جریان می‌یابد. هر کدام به اعتبار دیگری می‌افزاید و همین‌طور که موج نو، راه و رسم خود را می‌رود، کانون هم جر نمی‌زند و در خط سینمای دیگر باقی می‌ماند. در این فهرست‌ها به نام‌های مهجور در عالم فیلم و سینما برمی‌خوریم؛ می‌بینیم که فیلم‌سازانی هستند که در طول زندگی، یک نوبت فیلم ساخته‌اند و آن هم برای کانون بوده است. کانون زمینه‌ طبع‌آزمایی افرادی که دوست داشته‌اند، به‌غیر از حرفه‌ خودشان، فیلم بسازند را نیز فراهم کرده است. در این فهرست ریسک و سرمایه‌گذاری روی جوانان و نام‌های ناآشنا نیز دیده می‌شود.

تقسیم‌بندی تولیداتی در سینمای کودک‌ و نوجوان

اما هر چه در تاریخ سینمای کودک و نوجوان جلوتر از دهه ۷۰ می‌آییم، این رشد و استقبال رو به افول می‌رود و همزمانی سینمایی که هم مخاطب آن را بپسندد و هم معرف سینمای ایران در جهان باشد کمرنگ‌تر می‌شود. به علاوه تعداد تولیدات نیز به شدت کاهش می‌یابد.

میزان تولید آثار در سال‌های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که در نظرسنجی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی که با همکاری دبیرخانه جشنواره سی و یکم فیلم کودک و نوجوان برگزار شده، از بین فیلم های چهار دهه اخیر، ۱۹۹ فیلم برتر سینمای کودک و نوجوان را انتخاب کردند که در این بین تعدد و تکثر آثار در دهه های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که بیش از ۱۰۰ انتخاب آنان به فیلم‌هایی از دهه های ۶۰ تا ۸۰ اختصاص دارد. در این بین هم فیلم های سرگرم کننده که سینمای گیشه از آن استقبال می‌کرده وجود دارد مانند شهر موش‌ها، گلنار، یکی بود یکی نبود، کلاه قرمزی و سروناز، خواهران غریب، مربای شیرین و.. و هم آثاری که جزئی از سینمای سازنده و آموزنده آن دوران بوده‌اند؛ مانند رنگ خدا، دختری با کفش‌های کتانی، پدر، بادکنک سفید و..

نادره ترکمانی در گفت‌وگو با ایرنا ضمن اشاره به جست‌وجوهای شخصی خودش که درصدد بوده بانک اطلاعاتی برای سینمای کودک و نوجوان تهیه کند، از یک تقسیم بندی در دهه‌های پیشین سینمای کودکان و نوجوانان سخن می‌گوید: تولید در سینمای ما در سال‌های مختلف تقسیم بنده شده بود. بخشی از این تولیدات عمدتا جریان ورود به سینمای بین‌المللی را طی می‌کرده، بخشی از آثار برای کودکان و نوجوانان در اکران فیلم‌ها تهیه می‌شده که اکران پرجوش‌وخروشی داشته و بچه‌ها از آن لذت می‌بردند، تعدادی از آثار فقط برای کودک ساخته می‌شده، تعدادی از آثار فقط برای نوجوان و تعدادی نیز همه افراد خانواده را به سینما می‌کشانده‌اند.

کلاه قرمزی برای ایران، مشق شب برای جهان

ترکمانی با توجه به این دسته‌بندی، فیلم‌هایی که به سینمای بین‌الملل راه پیدا می‌کرده‌اند را از آثاری که برای سرگرمی و آموزش به کودکان ساخته می‌شده‌اند، جدا کرده و می‌گوید: اگر در حال حاضر جلسه‌ای بین فیلمسازان کودک و نوجوان برگزار و طرح‌ها خوانده شود، آن طرحی که درباره کودک و نوجوان است و مخاطب آن بزرگسال است به جشنواره ها راه پیدا می‌‎کند. دونده، خانه دوست کجاست و… الزاما مخاطب کودک و نوجوان نداشتند.

شاید کودک و نوجوان نیز از آن لذت می‌برده اما این آثار برای گروه بزرگ‌سال ساخته شده بود. آثاری که بیشتر حاوی نقد اجتماعی و فرهنگی بوده، بیشتر به جشنواره‌های سیاسی راه پیدا می‌کرده. گلنار و شهر موش‌ها مگر به جشنواره‌های خارجی راه پیدا کردند؟ کلاه قرمزی و شهر موش ها حتی به جشنواره کودک و نوجوان نیز نیامدند؛ درحالی‌که مخاطب خیلی از آن استقبال کرد. درون‌مایه اغلب فیلم‌هایی که به جشنواره‌ها راه پیدا می‌کردند را طرح مساله یا موضوع اجتماعی درباره کودکان تشکیل می‌داد. پس وقتی تاکید داریم سینمای کودک باعث شد سینمای ایران به جهان معرفی شود منظورمان این نوع فیلم‌هاست. فیلم‌هایی که الزاما برای کودکان نیست بلکه درباره کودکان است. مثلا فیلم مشق شب فیلمی نیست که کودک بتواند آن را درک کند چون این فیلم برای آن بچه نیست اما آن فیلم در گروه کودک و نوجوان قرار می‌گیرد چون درباره کودک و نوجوان است.

رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشداین تقسیم‌بندی و جداسازی که در سینمای کودکان و نوجوان اتفاق افتاده بود نکته مثبتی از نظر مهین جواهریان نیز بود. این انیماتور و داور جشنواره کودک و نوجوان ضمن تاکید این تقسیم‌بندی می‌گوید: سینما دو جنبه دارد؛ سینمای گیشه یعنی فیلمی که برای فروش ساخته می‌شود و سینمای دغدغه‌مند و اثرگذار که صرفا برای فروش گیشه ساخته نشده است. مانند فیلم‌های کانون پرورش فکری. این‌ها فیلم‌هایی هستند که به فیلم‌سازان جهت می‌دهد و تاثیر فرهنگی می‌گذارد.

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشد. پس حضور این دو سینما کنار هم درست است. اگر سینمایی دغدغه‌مند نباشد، سینمای گیشه هم رشد نمی‌کند. رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است. فیلم‌های دونده یا خانه دوست کجاست را هنرمندانی ساخته بودند که نگاه هنری و فرهنگی داشتند این فیلم‌ها طبعا در گیشه فروش بالایی نداشت و مخاطب خاص داشته. همین فیلم‌ها بر روی کارگردانان سینمای گیشه تاثیر می‌گذارد.

بنابراین می‌‎توان در یک مقایسه با سینمای دهه‌های بعدی نتیجه گرفت که از بین رفتن این دو جریان و عدم‌توجه به تقسیم‌بندی دهه‌های قبلی، در حال حاضر جولان سینمای کودک ایران در جهان را عملا غیر ممکن ساخته است.

متولیان سینمای دهه ۶۰، حامی حضور سینمای کودک در جهان بودند

نادره ترکمانی یکی از دلایل افول سینمای کودک و نوجوان را از بین رفتن این تقسیم‌بندی و به هم ریختن فضای تولید می‌داند و با اشاره به مدیریت فرهنگی سینما در آن سال‌ها می‌گوید: مدیریت کلان در حوزه سینما این تفکر را داشت که ما باید آثاری را تولید کنیم که به جهان هم عرضه شود. بسیاری از آثاری که در جهان و جشنواره‌های بین المللی ارائه می‌شد و سینمای ما را معرفی می‌کرد بخشی از تولیدات ما بود که الزاما مخاطب کودک یا نوجوان نداشت بخشی از آن مخاطب نیز بزرگسال بود. 

علت شکل‌گیری این جریان به تفکر متولیان سینمای کودک و نوجوان برمی‌گشته که سینما باید با سینمای کودک و نوجوان زنده باشد. هر چه این تفکر از مدیریت خارج شد، سینمای کودک و نوجوان به حاشیه بیشتری رفت. تولیدات کمتر شد و حضور بین‌‎المللی نیز کمرنگ شد تا رسیدیم به سینمای حال حاضر که هجویات محض است. توقفی که در تولید آثار کودک و نوجوان داریم برعکس جهان است. تمرکز در جهان شدیدا روی تولیدات آثار کودک و نوجوان بالاتر رفته. مدیریت کلان ما حتی به جهان نگاه کرد که چرا جهان دارد روی کودکان و نوجوانان سرمایه‌گذاری می‌کند. چون آنها آینده‌ساز جهان هستند و با سینما آنها را تسخیر کرد.

با تولید چهار، پنج فیلم کودک در هر سال، اثر ماندگار نخواهیم داشت

همان‎‌گونه که اشاره شد این دو جریان از دهه ۸۰ و با کم‌شدن تولیدات، افول بیشتری پیدا کرد. تا جایی که در سال‌های گذشته تولید آثار کودک و نوجوان به ۳ الی ۷ فیلم در سال تقلیل پیدا کرده‌. طبق آمار منتشرشده، در سال ۱۴۰۰، تنها ۳ فیلم پیشی میشی، گل به خودی و شهر گربه‌ها در اکران سینمای کودک و نوجوان بوده که این آمار در سال ۱۴۰۱ به ۷ فیلم افزایش پیدا کرد. آماری که می‌تواند یکی دیگر از دلایل مهم حضور پیدا نکردن سینمای کودک ایران در جهان باشد.

خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شودنادره ترکمانی به این موضوع اشاره کرده و می‌گوید: در یک مقایسه با سینمای بلند و بزرگسال می‌توان گفت که تعداد زیادی اثر در سینمای بزرگ‌سال ساخته شده که از بین تمام آنها، چند فیلم خاص جهانی شده‌اند اما در سینمای کودک و نوجوان کلا ۵ الی ۶ فیلم تولید می‌شود و ما توقع داریم ۴ فیلم بدرخشد درحالی‌که چنین اتفاقی نمی‌افتد.

کارگردان فیلم گورداله، برگزیده بیست‌وششمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان، با اشاره به کمبود آثار و نبود محتوای مناسب برای کودکان در این آثار گفت: خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شود. درست است بخشی از تقصیر به گردن فیلمسازی است که این هجویات را می‌سازد اما بخش دیگر آن نیز تقصیر شوراها و مدیرانی است که تصمیم گرفتند این نوع فیلم‌ها ساخته شود و جای آن فیلم‌ها را بگیرد. چرا فیلمنامه‌ها باید با سلیقه مدیران شوراها نوشته شود؟

تربیت اجتماعی کودکان به فراموشی سپرده شده

باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیمجواهریان ضمن تاکید دلایل افول سینمای کودک ایران در جهان گفت: ما کودک ایرانی را به عنوان کودکی معصوم و ساده به جهانیان معرفی کردیم که احساس مسئولیت می‌کند. اما جوان تحصیل‌کرده امروز بی‌آن‌که احساس مسئولیت یا نوع‌دوستی داشته باشد دزدی می‌کند و به عواقب کارش ذره‌ای فکر نمی‌کند. دلیل آن نیز نبودن خوراک فرهنگی مناسب برای کودکان دهه‌های بعد از ۶۰ و ۷۰ است. تربیت اجتماعی کودکان ما به فراموشی سپرده شده است. ما نیز در مقابل فناوری، هیچ سپری برای آنان نداریم. باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیم. همکاری آموزش و پرورش و سینما به گونه‌ای که علاوه بر پخش فیلم در مدارس درباره آن با بچه‌ها صحبت شود و آموزش داده شود، می‌تواند با استمرار موثر واقع شود.

بنابراین می‌توان گفت سینمای کودک این روزها در مقایسه با دهه‌های ۶۰ و ۷۰ جریان تقسیم‌بندی شده تولید خود را از دست داده و نه تنها در جهان که در ایران نیز مخاطبان کمتری دارد. علاوه بر از دست‌رفتن جریانی که هم مخاطب داخلی با آن همراه بود و هم مخاطب جهانی، تعدد تولید آثار نیز رو به افول گذاشت و در سال‌های گذشته خصوصا دو سال اخیر زیر ۱۰ اثر در سینمای کودک و نوجوان تولید شده. لزوم رشد دوباره سینمای دغدغه‌مند در کنار سینمای گیشه و همچنین تعدد تولید آثار با حمایت متولیان سینمای کودک، از نکاتی که به اقبال از سینمای کودک هم در ایران هم در جهان کمک می‌کند.

رسانه سینمای خانگی_تجلیل از عوامل سریال طعم طمع

طی مراسمی از عوامل سریال طعم طمع در سالن اجتماعات صداوسیمای مرکز اصفهان تجلیل شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتر اصفهان، به نقل از روابط عمومی صداوسیمای استان اصفهان در مراسمی با حضور آقای دکتر افشارنیا مدیرکل، آقای سیدین نیا معاون سیما و آقای حقیقت مدیر تولید سیمای اصفهان از عوامل تولید سریال طعم طمع در سالن اجتماعات مرکز تجلیل شد.

آقای دکترافشارنیا در جمع عوامل تولید این سریال ضمن قدردانی از تلاش آقای سیدین نیا معاون سیما و همه عوامل تولید و تشکر از همت آقای عبدالحسینی مدیرکل سابق مرکز برای به سر انجام رساندن پروژه تولید و پخش این سریال با اشاره به اهمیت ساخت مجموعه‌های تلویزیونی تاثیرگذار گفت: طعم طمع سریال طنز، جذاب و تاثیرگذاری بود که بازیگران و عوامل آن با رویکرد ملی، نقش آفرینی کردند و امیدواریم این ظرفیت و تلاش ادامه داشته باشد و در سال آینده نیز طرح های قوی جهت تولید سریال در شبکه اصفهان داشته باشیم.

مدیرکل صداوسیمای استان اصفهان گفت: امروزه میل مخاطبان رسانه ملی بیشتر به سمت آثار شاد و جذاب است و برنامه سازان زمانی می توانند مخاطب را پای تلویزیون بنشانند که در کنار یک متن قوی و بهره گیری از توانمندی شخصیت های طنز داستان بتوانند مخاطب را با خود همراه کنند.

سریال طنز “طعم طمع” به تهیه کنندگی و کارگردانی امیرحسین عنایتی در قالب 26 قسمت 45 دقیقه ای در شبکه اصفهان تولید و پخش شد.

خروج از نسخه موبایل