رسانه سینمای خانگی- «لیدی» به برزیل می‌رود؟

فردین انصاری با آخرین فیلم کوتاه خود، «لیدی»، به دو جشنواره Lago Filmfest ایتالیا و Olhar De Cinema برزیل راه پیدا کرد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «لیدی» آخرین ساخته فردین انصاری، در بخش رقابتی بیستمین‌ جشنواره بین‌المللی Lago Filmfest ایتالیا و به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در سیزدهمین‌ جشنواره بین‌المللی Olhar De Cinema برزیل به نمایش در خواهد آمد.‌

فیلم کوتاه «لیدی» که پیش از این در فرانسه و کانادا اکران شده بود، حالا در تاریخ ۱۴ تا ۲۲ ژوئن مصادف با 24 خرداد تا 1 تیر 1402 در برزیل و ۲۱ تا ۲۹ جولای مصادف با 30 تیر تا 7 مرداد 1402 در ایتالیا اکران و به رقابت‌ با سایر فیلم‌های‌ راه‌یافته در بخش‌ مسابقه‌ می‌پردازد.

ترویج نگاهی جدید به سینما در جشنواره برزیلی و بازاندیشی در سینما در جشنواره ایتالیایی، از اهداف این دو جشنواره بین‌‌المللی است؛ همچنین این فیلم کوتاه در سی‌ونهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران نیز اکران شده است.

پخش بین‌المللی فیلم بر عهده وال‌فیلم-کیوان احمدی است.‌

در خلاصه داستان این فیلم آمده است:‌ «لیدی مکبث پس از سال‌ها دوری به ملاقات مکبث می‌رود تا او را ارشاد کند.»

معصومه قاسمی‌پور، مهسا‌ غفارزاده، عسل عبیری و عرفان خالقی، بازیگرانی هستند که در ان فیلم کوتاه نقش‌آفرینی کرده‌اند.

عوامل فیلم کوتاه «لیدی» عبارتند از:‌

طراح‌ صحنه‌ و‌ لباس، تدوین، نویسنده و کارگردان: فردین انصاری، تهیه کننده: نیلوفر صادقی، فردین انصاری و انجمن سینمای جوانان ایران، مدیرفیلمبرداری: سیاوش مزروعی، اصلاح رنگ‌و‌نور: ایمان صالحی، صدابردار: مرجان معصومی، صداگذار: بهنام راد، موسیقی: ماجد جبل عاملی، گریم: نیلوفر صادقی، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: امیر‌مهدی خادم، منشی صحنه: هستی صادقی، عکاس: مهران شریفی، مدیرتولید: سامان بغلانیان و طراح پوستر: علی صفاریان.

رسانه سینمای خانگی- «ناسوخ» با اقتباس از ناسوخ ساخته می‌شود

فیلم کوتاه «ناسوخ» برگرفته از کتاب «ناسوخ» نوشته محمد رسولی به زودی به کارگردانی اصغر عباسی، به‌زودی مقابل دوربین قرار می‌گیرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای، فیلم کوتاه «ناسوخ» به نویسندگی مصطفی بیرانوند و اصغر عباسی و به تهیه کنندگی و کارگردانی اصغر عباسی، در مرحله پیش تولید قرار دارد و با اتمام این مرحله به‌ زودی تولید خود را در تهران آغاز می‌کند.

اصغر عباسی تهیه کننده و کارگردان فیلم کوتاه «ناسوخ» که کارگردانی فیلم کوتاه موفق «رویای نیمه شب» را در ژانر تاریخی و فیلم‌نامه اقتباسی، در کارنامه خود دارد، بار دیگر به سراغ اقتباسی از یک کتاب تاریخی رفته است.

منبع اقتباس این فیلم کتاب ارزشمند «ناسوخ» نوشته محمد رسولی است که سیر تاریخ چندین هزار ساله ایران را در دل خود گنجانده است.

فیلمنامه این اثر که نسخه‌ای کوتاه از یک فیلم بلند سینمایی است روایتی مدرن و سیال ذهن دارد.

اصغر عباسی، تاکنون بالغ بر ۲۰ فیلم کوتاه داستانی و مستند را تولید و کارگردانی کرده است و جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه کانادا را برای فیلم کوتاه «ستین» در کارنامه خود دارد، فیلمنامه «ناسوخ» را در فضای رئالیسم جادویی روایت می‌کند و می‌کوشد وجود فضایی وهم آلود و رویا گونه فیلم را به گونه‌ای به تصویر بکشد که مخاطب پا به پای شخصیت اصلی به قلمرو درونی قصه ورود کند.

قربان نجفی، سیامک ادیب و شیوا طاهری بازیگران فیلم کوتاه «ناسوخ»، محصولی از موسسه فرهنگی، حقوقی بزرگمهر حکیم هستند که هم اکنون مرحله پیش تولید را پشت سر می‌گذارد‌.

عوامل فیلم کوتاه «ناسوخ» عبارتند از:

نویسندگان: مصطفی بیرانوند، اصغر عباسی، تهیه کننده و کارگردان: اصغر عباسی، جانشین تهیه و مشاور کارگردان: محسن محمدحسنی، مدیر فیلمبرداری: مهرداد افراسیابی، طراح صحنه: حمیدرضا عامری، طراح لباس: مریم ناصری، طراح چهره پردازی: علی بهرامی فر، مدیر صدابرداری: حامد صمدزاده، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: محمدرضا نوری، منشی صحنه: آرزو قربانی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه: نیما و سینا موسوی، مدیر تولید: نیما مجتهدی، مدیر تدارکات و جانشین تولید: مجید طالبی، مشاور رسانه‌ای: محمد کفیلی، مجری طرح: مآفیلم. محصولی از موسسه فرهنگی، حقوقی بزرگمهر حکیم.

رسانه سینمای خانگی- لطیفی «نامیرا» را می‌سازد؟

براساس درخواست صدور پروانه ساخت جدید برای پروژه سینمایی «نامیرا» به تهیه‌کنندگی محسن علی‌اکبری، محمدحسین لطیفی جایگزین شهریار بحرانی برای کارگردانی این فیلم شده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمد حسین لطیفی در تازه‌ترین فعالیت سینمایی خود قصد کارگردانی فیلم سینمایی «نامیرا» را با حال و هوایی عاشورایی دارد.

فیلم سینمایی «نامیرا» که پیش از این به تهیه‌کنندگی محسن علی اکبری و کارگردانی شهریار بحرانی مجوز ساخت گرفته بود، حالا کارگردانش تغییر کرده و این بار به کارگرانی محمدحسین لطیفی و با نام «نامیرا» (راهی به آسمان) درخواست پروانه ساخت تازه‌ای برای آن ارائه شده است.

پیش از این محسن علی اکبری اعلام کرده بود که داوود میرباقری در حال نگارش فیلمنامه این اثر است که اقتباسی از رمان «نامیرا» به قلم صادق کرمیار محسوب می‌شود. این رمان روایتی درباره حال و هوای شهر کوفه در ایام منتهی به واقعه کربلا دارد.

محمدحسین لطیفی همزمان با قبول کارگردانی فیلم «نامیرا»، در مقام تهیه‌کننده برای فیلمنامه دیگری با عنوان «ردپای موج» به کارگردانی داریوش جهانگیری مقدم رودباری، درخواست پروانه ساخت از سازمان سینمایی کرده است.

فیلم سینمایی «غریب» آخرین فیلم محمدحسین لطیفی در مقام کارگردان بود که نوروز امسال در سینماهای کشور به اکران درآمد.

رسانه سینمای خانگی- ملت را تعطیل کردند

پردیس گالری ملت به دلیل قطعی آب تا اطلاع ثانوی اکران فیلم نخواهد داشت.

به گزارش سینمای خانگی، روابط عمومی پردیس گالری ملت در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: به دلیل قطع ناگهانی شبکه آبرسانی توسط سازمان آب و فاضلاب تهران و مشکل بوجود آمده در خدمات رسانی به مخاطبان سینما در این مجموعه فرهنگی، تا اطلاع ثانوی امکان اکران فیلم در پردیس ملت فراهم نیست.

در ادامه این اطلاعیه آمده است: همه تلاش خود را به کار می‌بندیم برای رفع مشکل بوجود آمده و امیدواریم به زودی میزبان شما در پردیس سینمایی ملت باشیم.

رسانه سینمای خانگی- «بخارست» و ولنگاوری فرهنگی سینمای طنز ایران/ این سینماست یا کاباره؟

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‌اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی درمی‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع سینمای کشور.

فیلم کمدی «بخارست» که این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال نمایش است از ۲۴ آبان سال گذشته اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرد و توانست به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۱۴۰۱ تبدیل شود تا بار دیگر ثابت شود در سینمای ایران فیلم‌های کمدی مبتذل و شبه فیلمفارسی‌ها همچنان می‌فروشند.

محسن محسنی‌نسب (کارگردان) درباره این وضعیت می‌گوید: «امروز غیر از ژانر لودگی و فلاکت هیچ ژانر دیگری در سینمای ما وجود ندارد. لودگی به دنبال درآمدزایی است و ژانر فلاکت به جایزه در جشنواره‌های خارجی توجه دارد و در کنار این آثار برخی مواقع چند فیلم اجتماعی نیز ساخته می‌شود.» 

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز.

صادق دقیقی (کارگردان) نیز در این‌باره گفت: «تولید اثری با مختصات یک فیلم بفروش کار چندان دشواری نیست، کافی‌ است یک فیلم کمدی که سرشار از شوخی‌ها و تابوهای جنسی‌است با سلبریتی‌ها و بازیگرانی که در همه آثار تکرار می‌شوند، بسازید. حال آنکه هر چه می‌خواهد به خورد ملت بدهد؛ کافی‌ست! شما گیشه را فتح کرده‌اید! »

در این گزارش تلاش خواهد شد محتوای به اصطلاح کمدی «بخارست» بررسی و تحلیل شود، تا از طریق آن به ابعاد مخرب فیلم‌هایی از این دست بپردازیم.

«بخارست» با همان سبک و سیاق فیلمسازی مسعود اطیابی ساخته شده است. مضمون این فیلم همچون «تگزاس» و حتی «انفرادی» بر پایه کل کل و دعواهای لفظی دو شخصیت اصلی داستان یعنی جلیل (پژمان جمشیدی) و جلال ( حسین یاری) می‌گذرد با این تفاوت که اینبار این دعواها و رد و بدل شدن کلمات زشت و سخیف نه بین دو دوست بلکه بین دو برادر شکل می‌گیرد و فیلمساز تنها دستاوردش برای کمدی‌شدن داستان، تحقیر، تمسخر و توهین این دو برادر به یکدیگر است.

در این جا نیز اطیابی با استفاده از فرمول فیلم‌های قبلی‌اش، مجموعه سکانس‌های بی‌ربط و بداهه گویی‌های شخصیت‌هایش را در کنار هم قرار می‌دهد تا بلکه بتواند مخاطب را بخنداند. اما مشکل این جاست که «بخارست» در این حداقل کار هم ناتوان است و تماشاگر زمانی که این اثر سینمایی را می‌بیند، به خودش می‌گوید: «این چه مهملی بود که من دیدم!»

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز

در نقد فیلم «بخارست» آمده است: «فیلم بخارست یک فیلم شلخته و شلوغ است که بعد از اواسط فیلم مخاطب را خسته می‌کند. رویداد‌های بی‌منطقی که پی در پی روی می‌دهند و همه چیز حتی ساختار را فدای شوخی‌های بی مزه خود می‌کند بلکه بتواند از مخاطب خنده بگیرد اما اصلا این شوخی‌ها موفق عمل نمی‌کنند.

با این همه مسعود اطیابی در مقام کارگردان معتقد است: «من در جایگاه فیلمساز اگر بتوانم دو ساعت مردم را شاد کنم، گام بزرگی برداشته‌ام. خانواده‌های پرمشغله امروزی را دو ساعت کنار هم نشاندن به خودی خود دستاورد مثبتی است و اگر چنین اتفاقی محقق شد در مرحله بعد می‌توان به مفاهیمی که یک فیلم باید به مخاطب ارائه دهد، فکر کرد.»

با این همه به نطر می‌رسد این کارگردان هیچ درک درستی از جایگاه مخاطب ندارد. به همین دلیل هم هست که مخاطب را دست کم گرفته و حتی حقوق اولیه آن را کاملا نادیده می‌گیرد.

«بخارست» چنان فیلم ضعیفی است که نمی‌شود حتی از یک نمای آن لذت برد و خندید چه برسد به آنکه بخواهد مفهومی را به مخاطب ارائه دهد؛ چراکه این فیلم همچون فیلم «انفرادی» و ساخته‌های قبلی اطیابی، یک فرمول تکراری دارد که برگ برنده این فیلمساز در سال‌های اخیر بوده و آن لوده بازی حداکثری در طول فیلم است. 

*بی‌خاصیت و تحقیر آمیز

در این جا البته فیلمساز سعی کرده با اشاره به برخی از تجربیات تلخ اجتماعی مانند چالش‌های مضحک و آسیب زای فضای مجازی بخصوص اینستاگرام، هشداری به مخاطب بدهد و یا به نقد فساد در دستگاه‌های حکومتی و آقازاده‌ها بپردازد اما مانند تمام کمدی‌های سطحی چند سال اخیر، صرفاً از یک اشاره فراتر نمی‌رود و به بی‌خاصیت‌ترین شکل ممکن این کنایه‌های سیاسی و اجتماعی را مطرح می‌کند. در واقع «بخارست» نه تنها هیچ دغدغه ای را پیش نمی‌کشد، حتی زمان‌هایی که سراغ موضوعاتی چون، فساد و آسیب‌های اجتماعی می‌رود آن را از معنا تهی می‌کند.

در واقع باید گفت گرچه طرح فساد اقتصادی برخی مدیران اجرایی، دل مخاطبان را خنک می‌کند اما شبه‌کمدی‌ها در این سال‌ها بسیار از این موضوع وام گرفته و با روایت‌های سینمایی دم‌دستی و تکراری، کل مطالبه‌گری مردم را لوث کرده‌اند.

یکی دیگر از عوامل جدی نگرفتن این ارجاعات و انتقادات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فیلم «بخارست» فضای کارتونی داستان است. در جغرافیای فیلم آدم‌های تبهکاری چون تیم هادی کاظمی با آن ماشین‌های تابلوی قدیمی آمریکایی خود آزادانه و رها اسلحه بدست در شهر می‌چرخند بدون آنکه پلیس برخوردی با آنها داشته باشد.

سکانس‌های ‌پایانی فیلم که حامد_ پسر وزیر_ خیلی جدی در دادگاه در حال ارائه مستندات قانونی خود و به اصطلاح افشاگری است همچون وصله‌ای ناجور به فیلم سنجاق شده‌اند و هیچ سنخیتی با فضای ولنگار داستان ندارند و شاید تنها تمهیدی از سوی اطیابی برای گرفتن مجوز براب چنین فیلمنامه ضعیفی بوده است.

*تحریب نهاد خانواده

«بخارست» همانند اکثر فیلم‌های کمدی این سال‌ها نه تنها از داستان عمیق و پر محتوایی برخوردار نیست بلکه تصویری مخرب از یک خانواده ایرانی نشان می‌دهد. از جلال و جلیل و توهین کردن‌هایشان به یکدیگر که بگذریم، پدر آنها هم مردی منفعت‌طلب، بی قید و خودخواه است که حاضر است بخاطر چند سیخ کباب تمام زندگی پسرانش را برباد دهد.

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است

خانواده در «بخارست» جنون محض است، هر بی‌قانونی و ابتذالی که فکر کنید در آن اتفاق می‌افتد، توهین برادر کوچک‌تر به برادر بزرگ‌‍تر، توهین عروس به پدر همسر و…(همسر جلال در جمع و پیش چشم پدر شوهرش به او می‌گوید: «گوسفند جد و آبادته»؛ که با واکنش پدر روبرو می‌شود که در جواب می‌گوید «جدآبادش منم».

در واقع توهین به مخاطب هم در متن و دیالوگ‌ها اتفاق می‌افتد و هم در فرم و ساختار؛ از منظر ساختاری توضیح بیش از اندازه موضوعات به مخاطب، دست کم گرفتن او و شکلی از توهین است. مثلا توجه کنید به لحظه‌ای که برادر بزرگ‌تر (جلال) با پسر وزیر روبرو می‌شود. استفاده از فلاش بک (بازگشت به گذشته) برای چنین سکانسی جز دست کم گرفتن و توضیح واضحات چه چیزی می‌تواند باشد. در همان سکانس‌، جلال به جلیل می‌گوید این فلانی پسر «وزیر سابق» است؛ با اینکه در بخش پایانی، «وزیر» به خاطر قصورات خود، از سمتش استعفا می‌دهد. تا این حد شعور مخاطب را دست کم گرفتن را در کمتر فیلمی می‌توان مشاهده کرد.

*بازنمایی تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از زنان

در این بلبشوی بی‌سر و ته، زنان هم مانند اغلب ساخته‌های اطیابی، موجوداتی خرافاتی‌اند که یا در حال جراحی نقاط مختلف بدن خود هستند و توسط مردان به تمسخر گرفته می‌شوند همچون خاور_ همسر جلال _ و یا در نگاه اول عاشق و دلباخته مردان می‌شوند و به طور مشخص، هویت مستقلی ندارند؛ دقیقا همانند لاله که باوجود ثروت فراوان در همان برخورد اول عاشق جلیل که کاراکتری خنگ و دست و پاجلفتی دارد می‌شود.

شخصیت‌های زن در «بخارست» به طور مشخص تاثیری در روند قصه ندارند بجز استفاده ابزاری و اطیابی تنها به ارائه تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از آنان بسنده می‌کند.

*تحلیل آخر

به نظر می‌رسد فیلم هایی چون «بخارست» نه تنها نسبتی با سینمای کمدی ندارند، حتی می‌توان آن‌ها را به عنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت. وقتی در فیلمی کلکسیون فحش، و انواع توهین‌ها یافت می‌شود چه نامی بر آن می‌توان گذاشت؟

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است.  

جواد انصافی (بازیگر) درباره کمدی‌هایی از این دست می‌گوید: «کُمدی‌هایی که امروز عمدتاً ساخته می‌شوند، پشتوانه علمی ندارند و مؤدبانه نیستند. در این نوع کارها، معمولاً خانواده‌ها نمی‌توانند کنارِ هم به تماشای این نوع آثار بنشینند.» 

کافی است فیلم «بخارست» را به عنوان یک نمونه «مورد مطالعه»، در نظر گرفت تا به روشنی هم شاهد افول مفاهیم سینمایی بود و هم به نظاره این موضوع نشست که چطور ایده‌های مهمی چون «طبقات کم برخودار جامعه» ،«زنان» ،«خانواده» و حتی «فساد» از معنا تهی شده و به سخره گرفته می‌شوند.

به عنوان مثال جلال بازیگر اصلی فیلم «بخارست»، وقتی در حال انتقال جنازه (پسر وزیر که قصد افشای فساد را دارد) است، چندین بار در گفتگو با برادر بزرگترش (راننده تاکسی است)، او را تحقیر می‌کند و این جمله را به زبان می‌آرود که جسد این آقازاده هم از زنده ما (بخوانید قشر کم برخوردار) خوش‌بوتر است. به کار بردن دیالوگ‌هایی چون «ما نمره بوی سگ می‌دیم»/«هنوز تو نمردی از این بوی بدتری میدی» شرم آور است و سطح دیدگاه کارگردان فیلم را نشان می‌دهد. 

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. این آثار که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور

در فیلم‌های کمدی بیش از فیلم‌های اجتماعی و درام می‌توان به مسائل مهم و روز جامعه پرداخت و آسیب‌های اجتماعی را واکاوی کرد؛ اما با بررسی آثار فیلمسازانی چون مسعود اطیابی مشخص است آنها نه تنها چنین هدفی از ساخت فیلم‌هایشان دنبال نمی‌کنند، بلکه صرفا سینما را کالایی برای کسب درآمد می‌دانند و در این راه از هر ابزاری از شوخی‌های جنسی گرفته تا توهین و تحقیر و خشونت‌های کلامی و فیزیکی و حتی تخریب نهاد خانواده استفاده می‌کنند و با سوء استفاده از عدم نظارت درست و اصولی بر تولیدات سینمایی فیلمی پرفروش می‌سازند و به عبارتی گیشه را فتح می‌کنند!

در صحنه‌ای از «بخارست» 5 شخصیت فیلم در حال فرار سر از میهمانی بی‌معنای لات‌های شهر درمی‌آورند، در این میهمانی (که در یک تالار لوکس امروزی اتفاق می‌افتد)، لشگر داش مشتی‌ها با سبیل‌های چخماقی، کلاه شاپو، دستمال یزدی و تیزی در حال باباکرم رقصیدن هستند. این سکانس از یک سو استعاره‌ای از ماهیت فیلم و از سوی دیگر ادای دینی به فیلمفارسی‌های دوران طاغوت است. از این رو است که فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور. 

حرف آخر اینکه آشکارا این رویکرد امروز در حال رسوخ به پیکره سینماست و نیاز به ورود کارشناسان برای آسیب شناسی و دخالت مدیران ارشد برای اصلاح، بشدت حس می‌شود. این موج جدید از فیلم‌های به اصطلاح کمدی که در سینمای ایران به راه افتاده است می‌تواند ضربه مهلکی به بدنه‌ سینما وارد کند سینمایی که خالی از فکر و اندیشه است و می‌تواند به مرور زمان منجر به فروپاشی‌های اخلاقی و فرهنگی در جامعه شود.

رسانه سینمای خانگی- آغاز میلیاردی کت چرمی

درام معمایی جنایی «کت چرمی» از هفته پیش اکران خود را آغاز کرده است و تاکنون توانسته فروشی بیش از یک میلیارد تومان را تجربه کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه کنندگی کامران حجازی فضایی اجتماعی دارد و در سه روز افتتاحیه خود توانست جایگاه خود را به عنوان پرفروش‌ترین فیلم اجتماعی حال حاضر سینمای ایران تثبیت کند.

این فیلم که برگ برنده آن قصه‌ای معمایی و مستند است به دختران قربانی شده یک مهمانی می‌پردازد و شباهت‌هایی با ماجرای الکس دارد که چندی پیش اعدام شد.

«کت چرمی» اکران خود را با یک افتتاحیه میلیاردی آغاز کرد که استقبال ۱۷ هزار نفری مخاطبان را در سه روز نخست به همراه داشت.

این فیلم توانست در میان فیلم‌هایی که به تازگی به صف اکران پیوسته‌اند رتبه پرفروش‌ترین اثر اجتماعی آخر هفته را کسب کند.

در خلاصه داستان فیلم «کت چرمی» که یک درام معمایی است، آمده است: «عیسی فرهمند، کارمند بازرسی سازمان بهزیستی در جریان بازدید از یک مرکز نگهداری دختران خیابانی، متوجه باند فساد مشکوکی می‌شود که او را به یک مهمانی زیرزمینی ممنوعه می‌رساند؛ مهمانی کُت‌چرمی…»

جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، با هنرمندی پانته‌آ پناهی‌ها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدی‌فر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی، با معرفی سارا حاتمی و با حضور افتخاری رویا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل می‌دهند.

این فیلم که سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، توانست در ١٠ رشته نامزد شود و سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد.

«کت چرمی» محصول بنیاد سینمایی فارابی و موسسه ایوان آفرینش است و پخش آن را موسسه شهر فرنگ به عهده دارد که فعالیتش را به تازگی و با این فیلم آغاز کرده است.

رسانه سینمای خانگی- جوایز جشنواره حوا چیست؟

جوایز بخش ملی و بین‌الملل نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» اعلام شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری جشنواره، نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» که با محوریت موضوع زنان و خانواده و به دبیری مهدیه سادات محور برگزار خواهد شد، در دو بخش ملی و بین‌الملل میزبان آثاری در قالب‌های فیلم بلند سینمایی، فیلم کوتاه داستانی و فیلم مستند است.

این جشنواره در بخش ملی هشت جایزه اصلی خود را به شرح زیر به برگزیدگان خود اهدا خواهد کرد:

منتخبان این بخش علاوه‌بر دریافت لوح‌های افتخار، تندیس‌های جشنواره، مبالغ ۵۰۰ میلیون ریال برای بهترین فیلم جشنواره، ۴۰۰ میلیون ریال برای بهترین فیلم بلند سینمایی، ۴۰۰ میلیون ریال برای بهترین کارگردانی فیلم بلند سینمایی، ۳۰۰ میلیون ریال برای بهترین فیلمنامه فیلم بلند سینمایی، ۳۰۰ میلیون ریال برای بهترین فیلم مستند را دریافت خواهند کرد.

همچنین لوح افتخار، تندیس جشنواره و مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال به بهترین پژوهش در فیلم مستند، لوح افتخار، تندیس جشنواره و مبلغ ۳۰۰ میلیون ریال به بهترین فیلم کوتاه داستانی نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» اهدا خواهد شد. لوح افتخار، تندیس جشنواره و مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال برای بهترین فیلمنامه فیلم کوتاه داستانی نیز دیگر جایزه بخش ملی این رویداد بین‌المللی سینمای ایران با محوریت زنان و خانواده است.

بخش بین‌الملل جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» در اولین دوره خود نیز تعداد چهار جایزه را به برگزیدگان این بخش بر اساس آرای هیات انتخاب و داوری اهدا خواهد کرد.

این جوایز شامل لوح‌های افتخار، تندیس‌های جشنواره و مبالغ ۱۰۰۰ دلار برای بهترین فیلم بخش بین‌الملل جشنواره، ۸۰۰ دلار برای بهترین فیلم بلند سینمایی، ۶۰۰ دلار برای بهترین فیلم مستند و ۶۰۰ دلار برای بهترین فیلم کوتاه داستانی می‌شود.

فراخوان و جزییات مربوط به نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» در سایت این جشنواره به نشانی www.evefilmfestival.ir قرار دارد. این رویداد به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد و با همکاری نهادها و سازمان‌های فرهنگی و هنری مختلف برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- خوشبختی «باغ وحش» در چین

فیلم کوتاه «باغ وحش» به نویسندگی و کارگردانی نفیسه زارع از دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم پکن (BISFF) جایزه گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم کوتاه «باغ وحش» به کارگردانی و نویسندگی نفیسه زارع و تهیه‌کنندگی کاوه مظاهری و سورنا اکباتانی در ادامه حضور بین‌المللی خود که به دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم پکن (BISFF) به رقابت پرداخت، توانست جایزه بهترین فیلم در بخش Nova را از آن خود کند.

فیلم کوتاه «باغ وحش» در دوازدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کوتاه پکن در بخش Nova به رقابت پرداخت. Nova بخش جدیدی است که امسال در جشنواره پکن برای رقابت فیلم‌های کوتاه و فیلم‌های کوتاه برجسته که متمرکز بر مضامین دوران بلوغ هستند، ایجاد شد. دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم پکن از ۲۷ آبان تا ۷ آذرماه مصادف با ۱۸ تا ۲۸ نوامبر ۲۰۲۲ در شهر پکن برگزار شد. برگزیدگان این دوره جشنواره پکن به تازگی اعلام شدند.

این فیلم کوتاه همچنین، به سومین جشنواره فیلم کوتاه تسالونیکی (یونان) راه یافت که این فیلم کوتاه در بخش بهترین فیلم کوتاه به عنوان فینالیست انتخاب شده است.

در خلاصه داستان «باغ وحش» آمده است: «میان حیوان‌های باغ‌وحش، رعنا به‌دنبال گوزنی‌ست که در خواب دیده، و مادرش به‌دنبال فرصتی تا خبر مهمی را به او بگوید.» سونیا سنجری، ترنم آهنگر و داریوش رشادت در این فیلم کوتاه ایفای نقش دارند.

فهرست عوامل «باغ وحش» عبارتند از مدیر فیلمبرداری: سروش علیزاده، تدوینگر: پویان شعله‌ور، آهنگساز: مهدی وکیلی، صدابردار: هادی معنوی‌پور، طراحی و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، طراح صحنه: محمد موسوی، طراح گریم: بابک کشن فلاح، مشاور رسانه‌ای: آزاده فضلی.

رسانه سینمای خانگی- شب به خیر فرمانده قصه زندگی کارگردان بود

انسیه شاه‌حسینی نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون – که به عنوان نخستین زن ایرانی در ساخت فیلم با موضوع جنگ ایران و عراق شناخته می‌شود – گفت: «شب‌به‌خیر فرمانده» قصه زندگی من بود.

به گزارش سینمای خانگی، انسیه شاه‌حسینی که به زودی تازه‌ترین اثر سینمایی خود با نام دست ناپیدا را در استان خوزستان جلوی دوربین خواهد برد، در گفت وگو با ایرنا، اظهار داشت: در شب‌به‌خیر فرمانده(۱۳۸۴) لباس هنروری به تن کردم و جلوی دوربین رفتم. شاید کمتر کسی بفهمد که آن هنرور، خودم هستم.

لباس هنروری به تن کردم و جلوی دوربین رفتماو که با فیلم بلند غروب شد بیا(۱۳۸۳) نخستین بار کارگردانی را تجربه کرد، با بیان این که «در پشت صحنه بیشتر حس بازیگری به درد منِ کارگردان می‌خورد» گفت: برای کارم از جان مایه می‌گذارم. برای شب‌به‌خیر فرمانده در ماه‌های تیر و مرداد در بیابان علاوه بر کارگردانی در پشت صحنه با بازیگرانم کار می‌کردم که به خوبی در نقش‌های خود ظاهر شوند و وقتی دیدم به هنرور نیاز دارم لباس هنروری پوشیدم و جلوی دوربین رفتم و سعی کردم خوب بازی کنم.

کارگردان شب‌به‌خیر فرمانده می‌گوید: وقتی احساس می‌کنم بچه‌های گروه کمی از شرایط ناراحت هستند و می‌خواهند به مرخصی بروند، به آنها می‌گویم مگر رزمنده‌ها به مرخصی می‌رفتند که در چنین شرایطی بخواهیم کار را رها کنیم؟

شب بخیر فرمانده فیلمی به کارگردانی و نویسندگی انسیه شاه‌حسینی ساخته سال ۱۳۸۴ است. داستان فیلم از این قرار است که یک خبرنگار جنگی در هنگام عملیات از بقیه جدا افتاده، راه را گم می‌کند. عدم شناخت او از منطقه و وضعیت بد جوی، او را با مشکلات و شرایط خاصی رو به رو می‌کند که این خود آغاز ماجراست.

در این فیلم، لادن مستوفی، محمد مختاری، عصمت رضاپور، محمود قادسی، یوسف زقورزاده و علیرضا حق‌شناس ایفای نقش می‌کنند.

در فیلمبرداری همیشه برای من عشق همراه با لذت بوده است

این کارگردان که دفاع مقدس را مساله شخصی خود خوانده گفت: در فیلمبرداری همیشه برای من عشق همراه با لذت بوده و آنچه من را اذیت می‌کند مرحله قبل از فیلمبرداری است.

اثبات این مساله برای دست‌اندرکاران که کلام فیلم نیاز جامعه است، برای من جانکاه استشاه‌حسینی می‌گوید: به مسائلی در فیلم‌های خود می‌پردازم که جامعه به آنها نیاز دارد و لازم است طرح موضوع کنم اما اثبات این مساله برای دست‌اندرکاران که کلام فیلم نیاز جامعه است، برای من جانکاه است.

در لابلای زندگی‌نامه شهدا مسائلی است که جامعه به آنها نیاز دارد و تعدد آثار در دست فیلمسازان دفاع را باید به فال نیک گرفتاین کارگردان دفاع مقدس با ابراز خرسندی از گرایش نویسندگان به سمت بیوگرافی شهدا گفت: در لابلای زندگی‌نامه شهدا مسائلی است که جامعه به آنها نیاز دارد و تعدد آثار در دست فیلمسازان دفاع را باید به فال نیک گرفت.

کارگردان پنالتی(۱۳۸۷) گفت: جلوی دوربین لابلای سیاهی لشگرها می‌روم و بازی می‌کنم. مجبورم بازیگردانی کنم چون بازیگران آن چیزهایی که من دیده‌ام ندیده‌اند و باید آنها را با اتفاق‌هایی که در دوران دفاع مقدس افتاده آشناتر کنم.

حامد کمیلی، علم‌الهدی را به خوبی بازی کرد

شاه‌حسینی در پایان درباره نقش حامد کمیلی در زیباتر از زندگی(۱۳۸۹) گفت: حامد کمیلی در نقش حسین علم‌الهدی به خوبی ظاهر شد.

دست‌ ناپیدا تازه‌ترین اثر سینمایی انسیه شاه‌حسینی این روزها در مرحله پیش تولید است. شاه‌حسینی به همین منظور به همراه سعید سیدزاده تهیه‌کننده به استان خوزستان رفته است. او پیشتر درباره داستان این فیلم به ایرنا، گفته بود: یکی دیگر از چیزهایی که برای من به یادماندنی خواهد بود این است که به همراه ۲۰۰ نفر از زنان جنوب و برخی از بازیگران به کارون می‌زنیم و لباس می‌شوییم. دست ناپیدا اثری جذاب و روایت زندگی زنانی است که زمان جنگ در کارون لباس می شستند.

به گفته او، نمونه اش کتاب حوض خون است اما این فیلم ربط زیادی به آن ندارد. محور همان است و زندگی زنانی را به تصویر می‌کشد که به کارون می زنند.

شاه‌حسینی گفته این فیلم روایتگر زندگی زنی است که ۲۰۰ فانوسقه خونین روی دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و آنها را به جبهه می فرستد.

سعید سیدزاده هفته گذشته درباره شروع کار ساخت دست‌ناپیدا به ایرنا گفت تازه برای پیش تولید آمدیم. تکلیف شروع ساخت فیلم بعد از سفر مشخص می‌شود.

او گفت که برای ارزیابی آمده‌ایم و زمان مشخصی نمی‌شود برای شروع ساخت فیلم تعیین کرد.

رسانه سینمای خانگی- فخری خوروش درگذشت

فخری خوروش بازیگر قدیمی تئاتر، سینما و تلویزیون در سن ۹۳ سالگی از دنیا رفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فخری خوروش، بازیگر سرشناس سینما و تئاتر، روز شنبه بیستم خرداد ماه در سن نود و سه سالگی، بعد از سال‌ها مهاجرت و دوری از صحنه تئاتر و سینمای ایران، در شهر لس‌آنجلس آمریکا درگذشت.

وی متولد دهم خرداد ۱۳۰۹ خورشیدی در کرمانشاه بود و پس از پایان تحصیلات در دانشسرا، به معلمی و تدریس در مدارس پرداخت اما در سال‌های آغازین معلمی برای اولین‌بار با نقش آفرینی در یکی از اجراهای «دست‌های آلوده» نوشته ژان پل سارتر، تئاتر را آغاز کرد و از سال ۱۳۳۴ خورشیدی نیز با بازی در فیلم سینمایی «برای تو» به کارگردانی صادق بهرامی به فعالیت هنری در سینما رو آورد که حاصل آن بازی در بیش از چهل فیلم سینمایی است.

فخری خوروش از سال‌ها پیش به دلیل سکونت دو فرزندش در آمریکا، اقامت ایالات متحده را دریافت کرده بود و پس از سال ۱۳۸۴ و نقش‌آفرینی در فیلم «یک بوس کوچولو» ساخته بهمن فرمان‌آرا، دیگر فعالیتی در سینمای ایران نداشت و در شهر لس‌آنجلس ایالت کالیفرنیا سکونت داشت.

پرویز پرستویی، بازیگر سینما، در صفحه اینستاگرام خود نوشت که فخری خوروش «هنرمند پیشکسوت تئاتر و سینما که سال‌ها در غربت زندگی می‌کرد روز شنبه ساعت ۸:۳۰ صبح به وقت لس‌آنجلس» درگذشت. او همچنین از فخری خوروش به عنوان «هنرمند تکرار ناشدنی» نام برد.

او همچنین در فاصله سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۸۱ در سریال‌های تلویزیونی مختلفی نقش‌آفرینی کرد که از مشهورترین آنها «سریال امیرکبیر» است که خوروش در آن نقش «مهد علیا» مادر ناصرالدین شاه قاجار را بازی کرد.

وی در سریال‌های «امام علی» و «پهلوانان نمی‌میرند» نیز بازی کرده‌است.

خوروش که در آغاز مدت‌ها در تئاتر در کنار علی نصیریان و عزت‌الله انتظامی به نقش‌آفرینی پرداخته بود، در دوران کاری خود در بیش از ۴۰ فیلم سینمایی از جمله «آقای هالو»، «نفرین»، «شازده احتجاب»، «تاراج»، «سوته دلان»، «بگذار زندگی کنم» و «مردی از جنس بلور» و همچنین سریال‌هایی همچون «خانه‌ای در تاریکی»، «روشن‌تر از خاموشی»، «کت جادویی»، «باغ گیلاس» و … بازی کرده بود.

خروج از نسخه موبایل