رسانه سینمای خانگی- سینما در مسیر آزادگی حرکت می‌کند؟

بعد از حملات مکرر رژیم اشغال‌گر قدس به نوار غزه در سال ۲۰۱۴، جمعی از سینماگران و هنرمندان در سراسر دنیا به جنگ و وحشیگری علیه فلسطینیان اعتراض کردند. «خاویر باردم، پنلوپه کروز و پدرو آلمادوار» که هر سه برنده جایزه اسکار هم بودند نامه‌ای را امضا کردند که در آن از سران اتحادیه اروپا خواسته شده بود اقدامات رژیم صهیونیستی را محکوم کنند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در این نامه آمده بود، «خانه‌های فلسطینی ویران می‌شوند؛ آب، برق و حتی دسترسی آزادانه به بیمارستان، مدرسه و زمین‌های کشاورزی از آنها مضایقه می‌شود. در حالی که جامعه جهانی هیچ کاری انجام نمی‌دهد.» این نخستین‌بار نبود که خاویر باردم از فلسطینی‌ها حمایت می‌کرد. او پیش از این نیز اقدامات رژیم صهیونیستی را مصداق «بربریسم» دانسته بود و اعلام کرده بود حاضر نیست مالیاتی که او به دولت اسپانیا می‌دهد صرف این بربریسم شود.

این بازیگر سرشناس همچنین اعلام کرده بود دوستان یهودی زیادی دارد که بسیاری از آنها با او هم‌نظرند. او در پاسخ به آنهایی که اسرائیل را در حال دفاع از خود می‌دانند گفته بود: «شما نمی‌توانید بگویید این دفاع از خود است، وقتی کودکان را به قتل می‌رساندید.»

فشار لابی صهیونیست بر سینماگران
اما بعد از چند روز، نامه‌ای از باردم منتشر شد که در آن، امضایش زیرنامه یادشده را فقط به معنای درخواستی برای صلح دانسته است. پنلوپه کروز همسر مشهور خاویر باردم نیز چندی پس از امضای نامه، مجبور شد نامه دیگری بنویسد و «سوء تفاهم‌ها» را بر طرف کند.

در سال‌های اخیر فشار لابی‌های صهیونیستی بر چهره‌های سرشناس سبب‌شده آنها کمتر به سراغ موضع‌گیری علیه رژیم صیهونیستی بروند؛ تا جایی که بعد از گذشت چند روز از التهاب‌های نوار غزه در مهرماه امسال، هنوز هیچ چهره برجسته‌ای، واکنشی در حمایت از فلسطینیان منتشر نکرده استاین نخستین‌بار نبود که یک سلبریتی از فلسطین حمایت می‌کند و بعد از مدتی مجبور می‌شود مواضع ضد اسرائیلیش را تلطیف کند. در همان سال «ریحانا» خواننده سرشناس نیز در صفحه اجتماعیش توئیتی منتشر کرد که بعد از ۸ دقیقه حذف شد. متن این توئیت «#FreePalestine» بود. چندی بعد فردی نزدیک به این خواننده مشهور گفت، او روی لینکی کلیک کرده و نمی‌دانسته که آن لینک در واقع اقدام برای توئیت عبارت یاشده بوده است.

اتفاقی مشابه هم در مورد «کیم کارداشیان» افتاده بود. او اگرچه در صفحه اجتماعیش، هم برای اسرائیلی‌ها و هم برای فلسطینی‌ها دعا کرده بود، پس از مدتی مجبور به حذف پستش و عذرخواهی بابت کاری که کرده بود، شد.

در سال‌های اخیر فشار لابی‌های صهیونیستی بر چهره‌های سرشناس سبب‌شده آنها کمتر به سراغ موضع‌گیری علیه رژیم صیهونیستی بروند؛ تا جایی که بعد از گذشت چند روز از التهاب‌های نوار غزه در اکتبر(مهرماه) امسال، هنوز هیچ چهره برجسته‌ای، واکنشی در حمایت از فلسطینیان منتشر نکرده؛ اما در تاریخ رجال سینمای جهان همواره چهره‌هایی بودند که از مواضع ضد صهیونیستی خود کوتاه نیامده و مغلوب فضای پرفشار نژادپرستانه نشدند.

چهره‌هایی که مغلوب فضای نژادپرستانه صیهونیست‌ها نشدند

«اما واتسون» ستاره هری پاتر، با یک بازپست اینستاگرامی که در ژانویه(دی‌ماه) ۲۰۲۲ به اشتراک گذاشته شد، به حملات رژیم اشغالگر قدس واکنش نشان داد. این پست، کلاژی را نشان می‌داد که روی آن عبارت «همبستگی یک فعل است.» نقش بسته بود و در پس زمینه، معترضانی بودند که پرچم‌های فلسطین را حمل می‌کردند.

این پست با محکومیت برخی مقام‌های اسرائیلی مواجه شد که واتسون را به یهودی‌ستیزی متهم کردند. بلافاصله این اقدام واتسون به اکوسیستم هنری آمریکا شیوع پیدا کرد و توسط تعدادی از ستارگان از جمله «سوزان ساراندون، مارک روفالو، گائل گارسیا برنال و ویگو مورتنسن» دفاع شد.

«ژان لوک گدار» کارگردان موج نو فرانسوی از دیگر چهره‌های مهم ضد صهیونیسم در اروپا و جهان و همچنین به جریان مارکسیسم در فرانسه محسوب می‌شود که از نخستین فیلمش نگاه منتقدانه‌ای نسبت به آمریکا و امپریالیسم و مساله عدالت بروز می‌دهد.
تنفر و انتقاد او از آمریکا تا جایی پیش می‌رود که وقتی به مراسم اسکار برای دریافت جایزه دعوت می‌شود با بی‌اعتنایی تمام به خبرنگاری می‌گوید: «من ویزای آمریکا ندارم و نمی‌خواهم داشته باشم. ضمنا نمی‌خواهم برای مدت طولانی سوار هواپیما شوم.» این پاسخ گدار، هنوز جدی به حساب نیامده بود تا آنکه روز بعد در خبرها خواندند: گدار به آکادمی نیامد!

موضع گدار نسبت به مساله فلسطین نیز از همین نگاه آزادی‌خواهانه و ضد امپریالیسم نشات می‌گرفت. در فیلم «گدار عشق من» ساخته «میشل آزاناویسوس» وقتی دو جوان از گدار می‌پرسند آیا قصد ندارد فیلمی سرگرم‌کننده بسازد، با جدیت می‌گوید: تا انسان‌ها در ویتنام، فلسطین و یمن با دل خوش نخندند فیلم بامزه نمی‌سازم.

او در سال ۱۹۷۰ به فلسطین سفر کرد و در چنین فضایی بود که با همکاری سازمان آزادی‌بخش فلسطین تصمیم گرفت فیلمی مستند درباره واقعیت مبارزه مردم آن کشور بسازد. «ماسائو آداچی» منتقد ژاپنی درباره گدار و فیلم مستند «اینجا و جای دیگر» می‌نویسد: «چند نکته وجود دارد که من و گدار را به هم پیوند می‌دهد. آشکارترینش به تعهد مشترک ما به مبارزه برای آزادسازی فلسطین مربوط است. او حمایت خود را از مبارزه مسلحانه سازمان آزادی‌بخش اظهار می‌کند؛ با علم به اینکه رهایی فلسطین به روش مسالمت‌آمیز ممکن نبود و اینکه فلسطینی‌ها انتخاب دیگری جز درگیر جنگ خلقی طولانی‌شدن با اسرائیل و با ارتشی که برابری بین زنان و مردان آن لازم تلقی می‌شد، نداشتند. این‌ها موضوع‌های اصلی و همان اندازه برای گدار مهم بودند که برای سازمان آزادی‌بخش فلسطین.»

«کن لوچ»کارگردان شهیر انگلیسی از دیگر نام‌هایی‌است که همواره علیه جنایات رژیم اشغالگر قدس واکنش نشان داده. او در فیلم‌های خود اغلب تصویر انسانی را نشان می‌دهد که در بحران‌های اجتماعی و سیاسی راه‌حلی انسانی و عدالت‌گونه اتخاذ می‌کند و مرعوب قدرت‌ها نمی‌شود. او در چارچوب فکری خود نیز همواره بر عدالت‌پیشگی و اخلاق‌محوری نظر دارد و بر این اساس، علیه مواضع اسرائیل صحبت می‌کند.

لوچ در سال ۲۰۰۹ و بعد از نمایش فیلم پرمخاطبش، یعنی در جست‌وجوی اریک، در چند بزنگاه فرهنگی از مواضع ضد اسرائیلی خود سخن گفت. بعد از نمایش فیلمش در سرزمین‌های اشغالی، به این اکران‌ها واکنش نشان داد و درآمد حاصل از اکران‌ها را به موسسه ضد صهیونیستی بی‌دی‌اس (BDS) بخشید. در جشنواره فیلم ملبورن وقتی متوجه شد یکی از حامیان اصلی جشنواره رژیم صهیونیستی است، فیلم در جست‌وجوی اریک را از فهرست فیلم‌های شرکت‌کننده خارج کرد.

در سال ۲۰۲۱ بیش از ۶۰۰ موسیقیدان با امضای نامه‌ای خواستار بایکوت اسرائیل و حمایت از مردم فلسطین شدنددر فستیوال فیلم سارایوو در سال ۲۰۱۴ از جامعه هنری خواست، اسرائیل را بایکوت فرهنگی کنند. لوچ با بیان احساساتش از کشتار مردم غزه به عنوان خشم و ناامیدی عظیم گفت: کشور من، در نهایت شرمندگی، رفتارهای قلدرانه آمریکا را دنبال می‌کند اما ما هم بی‌قدرت نیستم؛ ما هم می‌توانیم با هم وارد عمل شویم.

در این بخش از سخنرانی‌اش بود که لوچ پیشنهاد کرد باید کاملا همه فعالیت‌های فرهنگی را که ردی از اسرائیل در آن وجود دارد، تحریم کرد. وی افزود: این شامل فیلم، موسیقی، مطالعات دانشگاهی و همه چیز می‌شود. اسرائیل باید به یک رژیم کاملا منفور و پس‌زده بدل شود. حتی بگویم اسرائیل نباید در مسابقات موسیقی یوروویژن حضور داشته باشد.

این درخواست لوچ در میان رسانه‌ها بازتاب گسترده‌ای داشت. تحریم‌های اقتصادی و علمی که پیش از این در فلسطین و میان جوانان انگلیس در جریان بود به سمت تحریم‌های فرهنگی هم کشیده شد. تا جایی که در سال ۲۰۲۱ بیش از ۶۰۰ موسیقیدان با امضای نامه‌ای خواستار بایکوت اسرائیل و حمایت از مردم فلسطین شدند.

هشلهف چهارم؛ زبان سلبریتی جماعت

من نمیدونم از دست کی باید بنالم؟ از دست بعضی از مردم که هر کدوم به نوعی سلبریتی‌ ها را دوست دارن و عاشق اونها هستن؟ از دست سلبریتی ها که بالاخره اعتباری در میون مردم پیدا کردن و با محدودیت ها و مشکلات سخت و پیچیده ای زندگی شون را طی می کنن؟ یا با این مدیرمسئول نادان خودم که زبان سلبریتی ها بخصوص ار نوع اسکاریاشون را هم نمی دونه و بلد نیست چجوری باهاشون درست برخورد کنه؟!!! خداییش این جور مدیرمسئول بلاتشبیه نابخرد هم نوبره دیگه…

حالا ماجرا چیه؟

چند وقت پیش (یعنی یکی دو سال پیش) یکی از این سلبریتی های عزیز و مهربون که ظاهراً همه دوستش دارن، اومد یه قرارداد با مدیرمسئول بست، خیلی هم خوب و پر و پیمون! جوری که چشم حسودها داشت از حسادت می ترکید و هی به بهونه های مختلف به مدیرمسئول تذکر دادن که ابله! آزموده را آزمودن خطاست!!! اما این خر تو هیچ طویله ای نرفت که نرفت!!! بالاخره قراردادو بست و پولشم قبل از اجرای قرارداد بهش داد، او هم با خوشحالی نموم گذاشت گوشه شیش جیبش… به هر حال اون سلبریتی قربونش برم چون توی شرایط خیلی خیلی سختی زندگی می کرد و مجبور بود به سگ و گربه و مار و بقیه حیوون های خانوادگی ش برسه، اون مبلغ را خرج اون زبون بسته ها کرد و انسانیت را در حق حیوون ها تموم کرد؛ غافل از این که ناگهان تقّی به توقّی خورد و شهر شلوغ شد و او که با محبت همین مردم، تپل و خوش استایل شده بود، فکر کرد دنیا به آخر رسیده، یه سری فحش به همین مردم داد و فرار کرد رفت خارج! اما از بد حادثه مجبور شد یه هفته نشده دمشو بگذاره رو کولش و برگرده… چون فکر کرده بود دنیا تموم رفته و دوباره شروع شده، هیچی نگفت و… رفت یه گوشه نشست تا آب ها از آسیاب بیفته… و اتفاقا اوفتاد… سلبریتی دوباره سر و کله ش توی شهر که دیگه حالا آروم شده بود، پیدا شد و خواست که کار از نو روزی از نو… انگار که هیچی نشده!! توی همین شرایط به خاطر همون مردمی که اون شب بهشون فحش داده بود، تصمیم گرفت یه کار جدید شروع کنه، اما چون گمون می کرد کنتور دنیا یه بار دیگه از صفر شروع شده، به جای این که بگه به امید خدا، زبونش نچرخید و دل بست به اسکار و درخواست یه پروژه دیگه را به مدیرمسئول نابلد و ناآگاه داد. اما از بدبختی، مدیرمسئول بی وجدان که هیچی از یادش نمی ره، گفت باشه، ولی اون قرارداد قبلی چی میشه؟!!! سلبریتی، دنیا دور سرش چرخید و همه جا را تیره و تار دید، سرش گیج رفت و افتاد تو دامن کانال های شبکه های اجتماعی! آه از نهادش براومد که کدوم قرارداد؟!!! راستش اصلا فکر نمی کرد که کنتور دنیا واقعاً صفر نشده!! به همین خاطر داد و بیداد راه انداخت که بابا این چه وضعیه؟!! از شانس او، یه مشت بادمجون دور قاب چین هم توی فضای مجازی دور و برشو گرفتن، و هی به پر و پای مدیرمسئول پیچیدن که واویلا! این چه طرز برخورد با سلبریتی جماعت هستش؟!!

خداییش ته دلم قند آب می کردند… دلم حال اومد! که بالاخره یه مشت خبرنگار دیگه هم با من، (یعنی: میرزاننویس) هم صدا شدند و بر نابلدی، ناکارامدی، نادانی، نامدیریتی، نامستعدی، ناوجدانی، و هزارتا نای دیگه در باره ی این مدیرمسئول مهر تایید زدن…

آخه مدیرمسئول نا… تو که زبون برخورد با سلیریتی ها را بلد نیستی، این همه ادعاهات چیه که سقف آسمون را سوراخ کرده؟!! بلد نیستی، نباش! خب برو یه گوشه بشین مثل همون سلبریتی عزیزجوون تا آبها از آسیاب بیفته… آخه تو چقدر نابلدی؟!!!

اوخ اوخ مدیرمسئول داره میاد سمت زیرپله ای که مخفی شده ام تا این دلواپسی را به عنوان یه مطلب جدید بنویسم و بدم سردبیر قربونش برم… نمی دونم از کجا فهمیده دارم به چی فکر می کنم! ای واای… قندون هم توی دستشه… برم… برم و خودمو نجات بدم…

تا هشلهف بعدی

پناه بر خدا

میرزا ننویس

موضع ناجوانمردانه سلبریتی‌های غربگرا در خصوص اوکراین و غزه

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از بولتن نیوز؛ طیفی از سلبریتی‌های ایرانی که در ماجرای جنگ روسیه و اوکراین مواضع تندی در انتقاد از روسیه گرفته و حتی تعدادی از آنها جوایز خود از جشنواره‌های نه‌چندان معتبر روسی را هم پس فرستادند، اکنون در برابر جنایات صهیونیست‌ها روزه سکوت گرفته‌اند…

این در حالی است که حجم و عمق جنایت صهیونیست‌ها در غزه به‌هیچ وجه قابل مقایسه با جنگ اوکراین نیست و اقداماتی چون محاصره، قطعی آب و برق و جریان سوخت و همچنین تعداد بالای شهدای زن و کودک و غیرنظامی‌ها در غزه حتی صدای غربی‌ها را هم درآورده‌است.

رسانه سینمای خانگی- این طوفان، انفعال سینما را نابود می‌کند؟

بیش از ۱۷ ماه است که از وعده «رییس سازمان سینمایی» مبنی بر حمایت گسترده از  آثار مربوط به فلسطین شریف و محور مقاومت می‌گذرد و حالا با وزیدن «طوفان الاقصی» باید پرسید که طی تقریبا ۵۲۰ روزِ سپری شده کدام اقدامات ملموس در جهت تحقق این وعده انجام شده است!؟

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، قطعا تاریخ ۱۵ مهرماه امسال را هیچ گاه از یاد نخواهد برد و ساعات ابتدایی سحرگاه شنبه ۲۱ ربیع الاول را به دقت در حافظه خود ثبت خواهد کرد. ساعاتی که «طوفان الاقصی» شروع به وزیدن نمود و حاکمیت جحودها* را طی سه روز با یک زلزله‌ی ویرانگر مواجه ساخت. طوفانی که بعضی از سازه‌های اصلی حاکمیّت رژیم غاصب صهیونیستی را آنچنان ویران کرد که قطعا تجدید بنای آن سازه‌ها به این آسانی امکان‌پذیر نخواهد بود. طوفانی بی‌نظیر که لزوم بازخوانی و مرور چند نکته مهم در عرصه فرهنگ و هنر کشور را ضروری می‌سازد:

۱/ «طوفان الاقصی» تنها «حماسه آفندی» در طول تاریخ مبارزاتی فلسطین طی بیش از ۷۵ سال گذشته است. نخستین درگیری مستقیمی که در داخل سرزمین‌های غصب شده و مرزبندی شده توسط رژیم صهیونیستی از زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی به وقوع پیوست و جحودهای تماما مسلح را در شوک و بُهت فرو برد. طوفانی که به خوبی می‌توان منشاء خلق ده‌ها رمان‌ و کتاب داستان‌ مهیج برای گروه‌های سنی مختلف گردد و به سهولت در صنعت فیلم و سریال کشور مورد استفاده واقع و دست‌مایه تولید ده‌ها فیلم کوتاه و نیمه بلند و بلند سینمایی و مستند شود و بستر تعلیق مناسبی را در اختیار سریال‌سازان تلویزیونی قرار دهد.



۲/ بیش از ۱۷ ماه است که از وعده «ریاست سازمان سینمایی کشور» مبنی بر حمایت گسترده از آثار مربوط به فلسطین شریف و محور مقاومت می‌گذرد و حالا با وزیدن «طوفان الاقصی» وقت مناسبی است تا از ایشان سوال شود که «سازمان سینمایی کشور» طی تقریبا ۵۲۰ روزِ سپری شده؛ که قطعا مدت زمان نسبتا وسیعی برای برداشتن حداقل یک گام عملی مناسب است؛ کدام اقدامات ملموسی را در جهت تحقق این وعده انجام داده و چه زمانی محصول این وعده بر پرده نقره‌ای سینماهای کشور قابل مشاهده می‌باشد و اساسا در این مدت زمان طولانی، زیر مجموعه‌های «سازمان سینمایی» اعم از «بنیاد سینمایی فارابی» ، «انجمن سینمای جوان» و «مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی» پذیرای کدام ایده‌ها، طرح‌ها و فیلمنامه‌های سینمایی و مستند شدند و چگونه میزبان سینماگرانی گردیدند که درباره فلسطین و محور مقاومت توان لازم و قصد تولید واقعی یک اثر داستانی و یا مستند را داشتند!؟



۳/ «جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» عنوان یکی از جشنواره‌های مهم و شناخته شده در عرصه بین المللی «سینمای کودک و نوجوان» است. جشنواره‌ای که دوره سی و پنجم آن از روز جمعه ۱۴ مهرماه فعالیت رسمی خود را شروع و با وجود کم و کاستی‌های بسیار و ضعف تیم اجرایی و برگزار کننده این دوره خود، همچنان تا روز پنجشنبه ۲۰ مهرماه در اصفهان جریان دارد و منشا تولید خبر است. جشنواره‌ای که با یک فرصت‌سوزی بزرگ اگر چه از همان ابتدای برگزاری با عدم دعوت و فقدان حضور «تولیدات سینمایی جبهه مقاومت» در بخش بین الملل همراه گردید؛ اما متاسفانه حالا به واسطه بضاعت کم و کارنابلدی تیم تبلیغات و روابط عمومی خود، چشم و گوش خود را بر روی وقایع روزهای اخیر بسته و به صورتی ویژه سعی می‌کند تا «کودک‌کُشی رژیم صهیونیستی» را نبیند و حتی از حداقل اقدامات متداولی همچون اظهار نظر و صدور بیانیه در محکومیت بمباران گسترده مردم بی‌دفاع فلسطین و شهادت ده‌ها کودک معصوم اجتناب ‌ورزد. اتفاقی که همچنان امید است تا به واسطه دخالت مستقیم دبیر و مدیرعامل انقلابی و متعهد «بنیاد سینمایی فارابی» در این ساعات پایانی از برگزاری این رویداد سینمایی جبران شود و حداقل از فضای رسانه‌ای «اختتامیه جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان» برای ترسیم مظلومیت کودکان فلسطینی استفاده گردد و گوشه‌ای از جنایات روزهای اخیر «جحودهای کودک کُش» در مواجهه منفعلانه و از سر استیصالدر برابر «طوفان الاقصی» به نمایش گذاشته شود.



۴/ همگان بر این این امر معترفند که «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر» به سبب بی‌تجربگی و نابلدی دبیر خود، یکی از بدترین و بی‌برنامه‌ترین ادوار خود را در بُعد بین المللی پشت سرگذاشت. دوره‌ای که در آن «سینمای مقاومت» از هیچ جایگاهی در «بخش بین الملل» برخوردار نبود. اما امسال نه دیگر عذر و بهانه‌تراشی‌های امنیتی سال گذشته مطرح است و نه پای بی‌تجربگی و آزمون خطای ایشان مطرح است و بنابر بر فرمایشات «وزیر محترم ارشاد» در مردادماه، حتی چند ماه قبل از انتصاب رسمی دبیر «چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر» ایشان کار خود را در دبیرخانه این جشنواره آغاز کرده و جلوتر از تقویمی که تعیین شده، رفته‌ بودند! پس باید منتظر ماند و امیدوار بود تا در همراهی با «طوفان الاقصی» ، امسال در «بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر» شاهد حضور گسترده «سینمای مقاومت» و تولیدات سینمایی در این زمینه باشیم.



۵/ «پردیس سینمایی ملت» از چند روز دیگر یعنی دقیقا از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ هجری‌شمسی شاهد برگزاری «چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» است. جشنواره‌ای که باید منتظر ماند و دید که آیا وعده ۵۲۰ روز گذشته «ریاست سازمان سینمایی» در تولیدات آن به ثمر نشسته و آیا «سینمای مقاومت» در آن از جایگاه واقعی و غیر حرفی برخوردار شده است. جشنواره‌ای که امید است به سبب شمایل و داعیه انقلابی دبیر خود، حداقل از شمایلی قابل قبول برای برجسته ساختن حماسه «طوفان الاقصی» در ظواهر جشنواره‌ای و آذین محیط برگزاری برخوردار باشد.



۶/ هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» قرار است در آذرماه امسال برگزار شود و از آنجایی که هنوز فرایند معرفی آثار آن طی نشده، باید امیدوار بود که شاهد تحقق وعده «ریاست سازمان سینمایی» در این جشنواره باشیم و طیف متنوعی از تولیدات مستند را با موضوع فلسطین و مقاومت در این جشنواره مشاهده نماییم. مستندهایی که تنها محدود به محیط قرنطینه «جایزه شهید آوینی» نشده باشند و با حضور در «بخش مسابقه ملی» از انعکاس مناسب رسانه‌ای برخوردار شوند. همچنین باید امید داشت و منتظر حضور آثار و تولیدات مستندمحور مقاومت و دیده شدن این آثار در «بخش مسابقه بین‌الملل» این رویداد مهم در عرصه سینمای مستند باشیم و در نهایت با وجود آنکه تمرکز این دوره از جشنواره بر دو موضوع «آب» و «جمعیت» اعلام شده؛ اما باید امیدوار بود تا «طوفان الاقصی» نیز در این میان از جایگاه مناسبی برخوردار شود و در ظواهر جشنواره‌ای این دوره از «سینماحقیقت» ظهور و بروز بصری پیدا نماید!



۷/ بیانیه‌نویسی و محکومیت جنایت‌های چند روز اخیر جحودها در کشتار وسیع زنان و کودکان فلسطینی که با هدف جبران شکست مفتضحانه در «طوفان الاقصی» صورت پذیرفت را می‌توان ساده‌ترین اقدام و ابتدایی‌ترین کار مجموعه‌هایی همچون «خانه سینما» و یا «سلبریتی‌های سینمایی و ورزشی» قلمداد نمود. مجموعه‌ها و افرادی که طی سال‌های اخیر عادت داشته‌اند تا به بهانه‌های مختلف بیانیه از خود صادر کنند و موضع‌گیری‌های بی‌ربط خود را در فضای مجازی به اشتراک بگذارند. مجموعه‌ها و افرادی که حالا سعی می‌کند تا «کودک‌کُشی جحودها» را نبیند و چشمان خود را بر روی انسانیت مجاهدان فلسطینی در «طوفان الاقصی» ببندند و از موضع‌گیری در باب شرافت ایشان و عدم تعرض و آسیب رساندن به کودکان و زنان غیرنظامی صهیونیست به سادگی عبور کنند!



۸/ «طوفان الاقصی» یک حماسه بی‌بدیل در تاریخ «مقاومت اسلامی فلسطین» است. حماسه‌ای که به شدت نیازمند پاسداری به زبان هنر می‌باشد. حماسه‌ای که بخشی از پاسداری آن به واسطه استفاده خلاق و قدرتمند از شاخه‌های ده‌گانه هنرهای تجسمی و با نمایش گذاشتن دائمی و بازدیدپذیر در قالب و گونه موزه‌ای محقق خواهد شد و در این میان ایجاد بناهایی همچون «موزه هنرهای معاصر فلسطین» در تمامی استان‌های کشور می‌تواند یک اقدام فوری و ابتدایی در این مسیر تلقی شود. البته باید مراقبت نمود و توجه داشت که این بناها دچار فراز و فرودی همچون نمونه تهرانی خود نشوند. زیرا «موزه هنرهای معاصر فلسطین» در تهران عنوان یک ساختمان با مختصات «گالری هنرهای تجسمی» است که از سال ۱۳۸۵ هجری‌شمسی در ضلع شمال غربی تقاطع خیابان مظفر و بزرگمهر و در نزدیک «فرهنگستان هنر» جایابی گردید. ساختمانی که متعلق به «شهرداری تهران» بود و با نظر ویژه «امام خامنه‌ای» در آن سال‌ها مقرر شد تا با موضوع «فلسطین» در قالب «هنر مقاومت» آغاز به فعالیت نماید و به عنوان تنها موزه در جهان مطرح شود که با نام «فلسطین» آثار تجسمی هنرمندان فلسطینی و دیگر کشورها را به نمایش می‌گذارد. اما این موزه مهم و برخوردار از جایگاهی استراتژیک، متاسفانه در دهه ۱۳۹۰ هجری‌شمسی به نحوی ویژه از جانب «معاونت هنری وزارت ارشاد دولت حسن روحانی» بایکوت شد و با تغییر رویکرد مدیریت شهری تهران در آن سال‌ها، عملا به مکانی متروکه مبدل گردید. مکانی که حتی دستور تخلیه آن در خردادماه امسال توسط شهردار منطقه صادر شده بود، اما بلافاصله با اطلاع شهردار انقلابی تهران از ماجرا و دخالت فوری ایشان، این امر محقق نگشت و حالا چندماهی است که بار دیگر نشانه‌های حیات بر پیکره این ساختمان هویدا شده و با حضور آثار نقاشی هنرمندان نسل اول انقلاب و هنرمندان جبهه و جنگ در کنار نمایش برخی نقاشی‌های هنرمندان جوان انقلابی، «موزه هنرهای معاصر فلسطین» جانی دوباره گرفته است و به مکانی مبدل شده که در صورت همکاری مشترک و تزریق بودجه مناسب توسط «اداره کل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد» و «سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران» به خوبی می‌تواند تولیدات تجسمی با موضوع «طوفان الاقصی» را در خود ماندگار سازد.



۹/ حضور متعهدانه و سریع گرافیست‌ها و تصویرسازان جبهه انقلاب اسلامی در صحنه «طوفان الاقصی» یکی از اتفاقات مهم روزهای اخیر است. حضوری که با خلق سریع آثار توسط هنرمندان شناخته شده‌ای همچون «مسعود نجابتی» ، «سیدمسعود شجاعی طباطبایی» ، «حسن روح‌الامین» ، «محمدصابر شیخ رضایی» ، «میکائیل براتی» ، «مجتبی مجلسی» و … همراه بود. اما مع الاسف این حضور قابل تقدیر با نوعی بی‌مهری مدیریت فرهنگی در کلان شهرها و در استفاده گسترده از این آثار تولیدی و نصب فوری آن در تابلوهای شهری مواجه گردیده است. بی‌مهری فزاینده‌ای که به واسطه حضور انحصاری مجموعه‌ای همچون «خانه طراحان انقلاب اسلامی» تا کنون از فرصت حضور در دیوارنگاره‌های شهری تهران را پیدا نکرده و بجای آن ساکنان پایتخت را با یک سری طراحی‌های ضعیف توسط مستخدمین و پیمانکاران «سازمان فرهنگی رسانه ‌اوج» که به سختی روایتگر «طوفان الاقصی» می‌باشد، مواجه ساخته است.



*پ. ن: واژه «جحود» واژه‌ای قرآنی است که در لغت به معنی انکار کردن با علم و دانش و دانستن است و از این جهت که یهودیان معاند پیامبر عظیم الشان اسلام با وجود علم و دانستن مرتبت و جایگاه نبوت آن حضرت، اقدام به انکار حق نموده و در برابر آن حضرت عداوت به خرج دادند؛ پس آنها را عموما با لفظ «جحود» مورد خطاب قرار می‌دادند. اما در سده‌های اخیر و بالاخص به سبب گسترش نفوذ «جحودها» در تنظیم لغت نامه‌های فارسی، نگارش این واژه برای اطلاق به ایشان تغییر داده شد و به صورت «جهود» درآمد تا دیگر معنی عنود بودن ندهد و این جماعت به عنوان موجوداتی کوشنده و جهد کننده در تصور عمومی جامعه مطرح شوند.

رسانه سینمای خانگی- محدودکردن سینما به چند بازیگر، دستمزدها را نجومی کرد

قدرت الله صلح میرزایی گفت: دولت باید به تهیه کنندگان برای معرفی چهره های جدید به سینما یارانه دهد تا به این ترتیب طی یک بازه زمانی ۳ تا ۵ ساله بازیگران قدیمی از گردونه سینما حذف شوند.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، قدرت الله صلح میرزایی کارگردان سینما در خصوص دستمزدهای نجومی برخی سلبریتی ها گفت: دولت باید به تهیه کنندگان برای معرفی چهره های جدید به سینما یارانه دهد تا به این ترتیب طی یک بازه زمانی ۳ تا ۵ ساله بازیگران قدیمی از گردونه سینما حذف و بازیگران جوان بی ادعا به میدان بیایند و دیگر زیاده خواهی های رایج برخی بازیگران از بین برود.

کارگردان فیلم های سینمایی «گریز از مرگ» و «شاهین طلایی» در گفتگوو با سینماپرس افزود: مشکل اصلی ما در سینما، سینمادارها هستند چرا که آن ها بر اساس آنکه در هر فیلم چه بازیگرانی ایفای نقش کرده اند سرنوشت آن فیلم را در اکران مشخص می کنند. آن ها به هیچ وجه از فیلم هایی که بازیگران جدید را به سینما معرفی می کنند حمایت نمی کنند و همیشه بدترین اکران را به این فیلم ها اختصاص می دهند.

وی در همین راستا ادامه داد: از این رو بنده معتقدم دولت باید از تهیه کنندگانی که حاضر به ریسک می شوند و در پروژه های شان از بازیگران نوپا و جدید استفاده می کنند حمایت کند. مثلاً می تواند به هر فیلم یک یارانه ۵ میلیارد تومانی بدهد تا به این ترتیب بازیگران جدید حمایت شوند و دیگر تهیه کننده ترس از شکست فیلمش در زمان اکران و بایکوت سینماداران نداشته باشد.

صلح میرزایی تأکید کرد: اگر این اتفاق بیفتد و ما بازیگران جدیدی را تربیت و به سینمای کشور معرفی کنیم ضمن آنکه بعد از چند سال ده ها بازیگر خلاق جوان خواهیم داشت، باعث می شویم که دیگر مسأله ای مثل دستمزد بازیگران سینما را دچار بحران نکند.

این سینماگر سپس با بیان اینکه امروزه بیش از ۵۰ درصد هزینه های تولید یک فیلم صرفاً به دستمزد بازیگران اختصاص پیدا می کند اظهار داشت: این اتفاق بسیار تلخ است که سایر عوامل فیلم در پشت صحنه تنها به اندازه بازیگران سهم می برند. سینمای ما بی شک دیگر نمی تواند جوابگوی دستمزدهای نجومی و درخواست های عجیب بازیگران باشد کما اینکه بارها شاهد بوده ایم بسیاری از فیلم هایی که از چندین بازیگر مطرح هم استفاده کرده اند باز هم در گیشه شکست خورده اند و از آن ها استقبال نشده است.

کارگردان فیلم های سینمایی «علف های هرز» و «دختری در قفس» متذکر شد: سینمای ما در حال حاضر محدود به چند چهره شده که هرطور بخواهند رفتار می کنند! این اتفاق در حالی است که ما در سینما نیازمند تنوع هستیم و باید کاری کنیم که همه مردم کشور بتوانند سلیقه خود را در فیلم های سینمایی ببینند نه اینکه به حضور تعداد بسیار اندکی از جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور در سینماها راضی باشیم! بنده شخصاً خودم زخم خورده زیاده خواهی برخی بازیگران هستم به نحوی که برخی فیلمنامه هایم به دلیل درخواست های غیرمتعارف بازیگران ساخته نشده است.

وی در بخش دیگری از این گفتگو یکی دیگر از معضلات اصلی سینمای کشور را معضل فقدان فیلمنامه مناسب برشمرد و در این راستا تصریح کرد: جای شک نیست که اگر سوژه بکر و جذاب وجود داشته باشد مردم می روند و فیلم ها را می بینند؛ پس ما بعد از برطرف کردن معضل زیاده خواهی بازیگران باید در پی تحول در سینما و توجه به سوژه های بکر و مرم پسند باشیم.

صلح میرزایی در پایان این گفتگو خاطرنشان کرد: متأسفانه بنده بر این باور هستم که سینما از طرف خود مسئولان جدی گرفته نمی شود. مردم امروزه دسترسی به فیلم های روز جهان دارند و بهترین فیلم ها را با گوشی های موبایل خود می بینند از این رو ما اگر بخواهیم میان مردم و سینما در دنیای امروز آشتی برقرار کنیم مسیر سخت و دشواری در انتظارمان است و باید از سطحی نگری مفرط فعلی فاصله گرفته و نگاهی عمیق به تولیدات مان داشته باشیم.

رسانه سینمای خانگی-فراخوان فیلم عمار منتشر شد

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» فراخوان چهاردهمین دوره این رویداد سینمایی را در پنج بخش اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از عمارفیلم، دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» فراخوان چهاردهمین دوره این رویداد سینمایی را در پنج بخش «رقابت اصلی جشنواره»، «جوایز مردمی»، «فیلم‌ما»، «اکران مردمی» و «قصه‌ما» اعلام کرد.

در بخش «رقابت اصلی جشنواره» آثار دریافتی با قالب‌های داستانی، مستند، پویانمایی، نماهنگ، تولیدات تلویزیونی، تولیدات فضای مجازی، لوح نگار، فیلم ما و فیلم‌نامه در موضوعات «نظم جدید جهانی»، «رویای ایرانی»، «نقد درون گفتمانی» «حافظه ملی»، «جنگ اقتصادی»، «جنگ نرم»، «ملت قهرمان»، «نهضت جهانی مستضعفین» و «آرمان روح‌الله» با هم به رقابت می‌پردازند.

هنرمندان تا ۲۰ آبان فرصت دارند نسبت به ثبت‌نام اثر خود در پایگاه جشنواره به نشانی Fanoos.AmmarFilm.ir و تحویل اثرشان به دبیرخانه جشنواره اقدام کنند.

در ادامه متن فراخوان این جشنواره آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

فراخوان چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار»

مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی، هنر و هنرمند نمی‌توانند نسبت به واقعیت‌ها و نیازهای زمانه جامعه پیرامونی خویش بی‌تفاوت و خنثی باشند. امام بزرگوار این نکته را در پیام خود به هنرمندان چنین متذکر می‌شوند که «هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، ‏‎ ‎‏سیاسی، نظامی است.» توجه به این شاخصه هنر انقلابی، مستلزم آن است که هنرمندان انقلابی با رصد مداوم جبهه حق و باطل، تصویری به روز و جامع از قوت‌ها و ضعف‌ها و نیز ظرفیت‌ها و تهدیدات فراروی جامعه خود داشته باشند.

جشنواره مردمی فیلم «عمار»، مفتخر است که سال‌ها علمداری و دبیری‌اش بر عهده کسی بود که پیشتاز تولید آثار هنری و رسانه‌ای با این رویکرد بوده است. بر همین مبنا دبیرخانه جشنواره با یادکردی از مرحوم نادر طالب‌زاده، آغاز چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» را در بخش‌های ذیل اعلام می‌کند:

الف‌) بخش رقابتی

قالب‌ها:

فیلم داستانی (کوتاه، نیمه‌بلند، سینمایی، تله فیلم و سریال)

فیلم مستند

پویانمایی

نماهنگ

تولیدات تلویزیونی (برنامه ترکیبی، برنامه استعدادیابی، برنامه واقعیت‌نما، مستند مسابقه، گزارش خبری و …)

تولیدات فضای مجازی (برنامه‌های اینترنتی، تولیدات صوتی اینترنتی (پادکست)، تولیدات انسان رسانه‌ای (ولاگ و …)، میکرو رسانه‌ها (تولیدات کوتاه صوتی تصویری اینترنتی، صفحات مجازی تولید محتوا و…)

لوح نگار (ابزارهای ارائه مثل پاورپوینت، پرزی و…)

فیلم‌نامه (طرح، سیناپس یا فیلم‌نامه کامل داستانی، سریال و پویانمایی، طرح فیلم‌نامه مستند)

در این دوره جشنواره فراخوان بخش فیلم‌نامه را با موضوعات و قالب‌های اختصاصی به‌صورت تفصیلی منتشر خواهد کرد.

موضوعات:

همه آثاری که دارای رویکرد همسو با مبانی انقلاب اسلامی باشند با موضوعات روز و مورد نیاز جامعه می‌توانند در بخش رقابتی شرکت کنند، ولی موضوعات ذیل به عنوان اولویت‌های محتوایی جشنواره، پیشنهاد می‌شوند.

نظم جدید جهانی

۱. ضعف جبهه غرب در دنیا و افول آمریکا و برآمدن قدرتهای جدید

۲. تقویت جبهه خودی و فرصت‌های ایران برای نقش‌آفرینی در نظام جهانی

۳. اولویت‌های اصلاحی کشور برای اثرگذاری در نظم جدید و پیچ تاریخی

۴. بازخوانی نحوه تغییر نظم جهانی در دوره‌های گذشته و نقش‌آفرینی مردم و نخبگان در آن

۵. بازخوانی اقدامات نظام سلطه برای حفظ نظم قدیم

آرمان روح الله (روایت مقابله انقلاب اسلامی با فتنه‌ها: ۱۳۸۸، ۱۴۰۱ و…)

۱. نقش اغتشاشات ۱۴۰۱، فتنه ۸۸ و… در برملا شدن اهداف استکبار و افزایش فشارها بر مردم ایران

۲. افشاگری طراحی، پشتیبانی مالی و رسانه‌ای و تسلیحاتی دستگاه‌های امنیّتی _ رسانه‌ای غربی

۳. دروغ، سانسور و تحریف در رسانه‌های جهانی و داخلی

۴. جریان‌شناسی حضور اشرافیت در فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱

۵. واکاوی ریشه‌های اجتماعی- فرهنگی و رسانه‌ای فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱

۶. سلبریتی زدگی و دیکتاتوری رسانه‌ای

۷. روایت شهدای مدافع حرم جمهوری اسلامی ایران (شهید آرمان علی‌وردی، شهید روح الله عجمیان و …)

۸. روایت نقش‌آفرینی مردم، دانشجویان و… در مقابله با فتنه‌ها

رویای ایرانی (روایت پیشرفت)

۱. الگوهای مطلوب و تمدنی پیشرفت در اجتماع، اقتصاد، سیاست و علم

۲. الگونگاری تجربه‌های موفق پژوهشکده‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان

۳. روایت پیشرفت در عرصه‌های کلان و راهبردی (هسته‌ای، فضایی، نانو بیوتکنولوژی، پزشکی و …)

۴. معرفی نمونه‌های موفق مدیریت جهادی

۵. روایت موفقیت‌ها و قهرمانی‌های ورزش کشور
۶. روایت پیشرفت در حوزه‌ی فن‌آوری‌های نرم و فرهنگی و نقش رسانه‌ها در پیشرفت

نقد درون گفتمانی

۱. نظارت و مطالبه‌گری مردمی بهترین روش مبارزه با بی‌عدالتی و فساد

۲. شفافیت ابزاری برای تحقق نظارت مردمی

۳. رویکرد حل مسأله در نقد ناکارآمدی دستگاه‌ها

۴. ظرفیت‌های جامعه ایرانی برای عبور از چالش‌ها

۵. چالش‌های جریان نقد درون گفتمانی

۶. نقش تعارض منافع در ایجاد ناکارآمدی

۷. نقش سازمان‌های فرهنگی (صداوسیما، سازمان تبلیغات و …) در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی

۸. اهمیت صیانت از محیط زیست و مقابله با اقدامات و سیاست‌های تخریبی آن

۹. نقد و بررسی نظام بانکی و ساختار مالی

۱۰. انتخابات و مشارکت عمومی

۱۱. بررسی و ارائه راهکارهای اصلاح نظام آموزش و پرورش در کشور

حافظه ملی

۱. تاریخ فرهنگی-اجتماعی انقلاب اسلامی (آثار، چهره‌ها، مراکز، وقایع و جریان‌ها)

۲. بازنمایی مقاومت فرهنگی در مقاطع مختلف تاریخی (کشف حجاب رضاخانی، ممنوعیت روضه خوانی و …)

۳. یادآوری مقاومت و ایثارگری ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس (جبهه و پشت جبهه)

۴. جریان‌شناسی اشرافیت سیاسی و زیاده‌خواهی جریان غرب‌گرا در سیاست، فرهنگ و اجتماع

۵. جنایات آمریکا در ایران، آمریکا و جهان

۶. نقش استعمار و استکبار در پسرفت جوامع اسلامی

۷. نقش فرهنگ عامه در تقابل تاریخی با استعمار

نهضت جهانی مستضعفین

۱. رویش‌های جدید در جبهه جهانی مستضعفین در غرب آسیا، آفریقا، اروپا، آمریکای لاتین، قفقاز و …

۲. تحولات فلسطین و الهام‌بخشی قدس در مبارزات امت اسلامی

۳. نقش حاج قاسم سلیمانی در شکل‌گیری جنبش‌های مقاومت در جهان اسلام

۴. دستاوردها و چالش‌های محور مقاومت در لبنان، عراق، سوریه، یمن و …

۵. روایت شخصیت و مجاهدت‌های حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس

۶. افغانستان؛ از جنایات آمریکا تا فرصت‌ها و تهدیدهای پس از اشغال

۷. تاثیرات اربعین حسینی بر آینده امت اسلامی

جنگ اقتصادی

۱. عناصر و مراکز پیشرو در کم‌اثرسازی و بی‌اثرسازی تحریم‌های اقتصادی

۲. الگوهای موفق بومی در عرصه اقتصاد

۳. فرصت‌های منطقه‌ای و جهانی در شرایط جنگ اقتصادی

۴. نقش ناکارآمدی ساختاری در ضعف اقتصادی

۵. روایت قهرمانان جنگ اقتصادی

۶. نقش مردم در تحول وضعیت اقتصادی
۷. تولید به عنوان موتور محرک اقتصاد کشور

۸. روستا و ظرفیت‌های اقتصاد ایران

۹. الگوهای سبک زندگی دینی در اقتصاد (قرض‌الحسنه، وقف، تعاون و …)

ملت قهرمان

۱. قهرمانان زندگی خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در جامعه امروز ایران

۲. روایت قهرمانی‌ها و تعاون اجتماعی شکل گرفته در امدادرسانی حوادث (مبارزه با ویروس کرونا، سیل، زلزله و …)

۳. روایت امید و خودباوری و عبور از محدودیت‌ها برای رسیدن به منافع جمعی

جنگ نرم

۱. هویت زن انقلاب اسلامی و چالش‌های جریان غرب‌گرا با آن

۲. تجربه زیسته و الگوی خانواده ایرانی اسلامی

۳. شاکله شخصیتی و هویتی نوجوانان

۴. مواجهه جریانات متحجر و مقدس‌نما با انقلاب اسلامی از شروع نهضت امام خمینی (ره) تاکنون نظیر مخالفین وحدت اسلامی

۵. حرکت‌های آتش‌به اختیار و خودجوش مردمی در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و …

۶. ظرفیت‌شناسی و بررسی تجربه‌های موفق مساجد انقلابی در تاریخ معاصر ایران

۷. ظرفیت‌های جبهه فرهنگی و هنر انقلاب در مواجهه با جنگ نرم

۸. بازنمایی تعارض‌ها و معیارهای دوگانه غرب و جریان غرب‌زده در مواجهه با جنگ روسیه و اکراین و موارد مشابه

ب) بخش «فیلم‌ما» (نهضت مردمی تولید محتوا)

در این بخش، عموم مردم، به ویژه نوجوانان می‌توانند با هر نوع دوربین تصویربرداری یا تلفن همراه از سوژه‌های محیط زندگی خود فیلم بسازند و در رقابت شرکت کنند. جهت تولید یک اثر بهتر، علاقه‌مندان می‌توانند از جزوه آموزشی آماده شده به این منظور (دریافت از اینجا) کمک بگیرند.

ج) اکران مردمی

اکران‌های مردمی یکی از ارکان اصلی جشنواره مردمی فیلم «عمار» است که طی آن، نیروهای خودجوش مردمی در سراسر کشور، برای دیده‌شدن فیلم‌ها و آثار مردمی، کوشش می‌کنند. اکران مردمی جشنواره «عمار»، یک ایده راهبردی برای ارتقای کمی و کیفی فیلمسازی و سینمای انقلاب اسلامی و جلوگیری از انحراف آن است. بر این اساس تاکنون فیلم‌های جشنواره «عمار» در محیط‌های مردمی به نمایش درآمده است. همچنین جمع زیادی از مردم در پشتیبانی مالی، حمایت رسانه‌ای، تأمین مکان یا تجهیزات اکران مردمی، شناسایی سوژه یا نقد آثار مشارکت کرده‌اند.

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار»، ضمن تقدیر از همه کسانی که تاکنون بار اکران‌های مردمی را بی‌هیچ چشم‌داشتی بر دوش کشیده‌اند، از عموم مردم، فعالان فرهنگی، دانشجویان، دانش‌آموزان، ائمه جماعت مساجد و هرکسی که امکان نمایش فیلم‌ها را برای مردم دارد دعوت می‌کند تا از طریق تارنمای جشنواره، در بخش اکران مردمی ثبت‌نام کنند و یاری‌گر سینمای انقلاب اسلامی باشند.

به این منظور، دبیرخانه جشنواره، اولویت‌های سال جاری شبکه مردمی جشنواره «عمار» شامل: نمایش فیلم (پاتوق‌های ثابت نمایش فیلم)، برگزاری مراسم آیینی عمار (افتتاحیه‌های استانی و شهرستانی)، نهضت نقد آثار (تولید محتواهای تبلیغی آثار جبهه فرهنگی)، اکران‌مردمی آنلاین، پاسداشت پیشکسوتان جهاد، مبارزه، فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی و نمایش آثار بومی را اعلام می‌کند که تفصیل آن در فراخوان مجزا اعلام خواهد شد.

د) قصه‌ما

فیلمسازان، مسأله‌های مردم را در قالب «سوژه‌ها و ماجراهای قابل تبدیل به فیلم» پیگیری می‌کنند. دبیرخانه جشنواره، از عموم مردم دعوت می‌کند سوژه‌های خود را در گنجینه سوژه‌های مردمی در تارنمای جشنواره ثبت کنند و به سینماگران پیشنهاد ساخت آثار هنری دهند. دبیرخانه جشنواره به بهترین سوژه‌های پیشنهادی جوایزی اختصاص می‌دهد.

ه) جوایز مردمی

جشنواره مردمی فیلم «عمار» با هدف نزدیک‌سازی تولیدات سینمایی به زندگی و دغدغه‌های واقعی مردم، بخش «فراخوان جوایز مردمی» را از دوره نهم جشنواره آغاز کرده است. در این دوره نیز جشنواره از همه مخاطبان (تشکل‌های مردمی، مؤسسات و افراد حقیقی) دعوت می‌کند موضوعات و دغدغه‌های مدنظر خود را در حوزه تولید آثار، در قالب فراخوان از سینماگران بخواهند و به فیلمسازانی که بهترین اثر را در این موضوعات تولید کرده‌اند هدیه‌ای مادی (نقدی و غیرنقدی) یا معنوی اختصاص دهند.

مقررات بخش رقابتی:

برای شرکت در جشنواره، ثبت‌نام اثر درAmmarFilm.ir و دریافت کد پیگیری از این سامانه، الزامی است.

صاحبان آثار فیلم، بایستی نسخه باکیفیت آثار را به‌صورت فیزیکی (ارسال پستی یا تحویل حضوری به دبیرخانه) یا به‌صورت مجازی (قراردادن لینک بارگیری اثر در فرم ثبت‌نام) به دبیرخانه جشنواره تحویل دهند.

آثار ثبت‌نامی، نباید در دوره‌های پیشین جشنواره شرکت کرده باشند.

فیلم‌های ارسالی به دبیرخانه باید دارای فرمت ۲۶۴ (حداقل ابعاد ۱۹۲۰*۱۰۸۰) باشند. (نحوه تهیه خروجی مذکور در اینجا)

اخذ تأییدیه از تهیه‌کننده جهت شرکت اثر در جشنواره بر عهده ثبت‌نام‌کننده است.

دبیرخانه جشنواره با حساسیت نسبت به حفظ آثار، در اکران عمومی آن‌ها در دی‌ماه و بهمن‌ماه ۱۴۰۲ در سراسر کشور مختار است. همچنین در صورت اعلام رضایت فیلمساز در فرم ثبت‌نام، دبیرخانه امکان اکران مردمی آثار را در طول سال داراست.

قوانین اختصاصی هر بخش از جشنواره به‌صورت کامل، در صفحه اول فرم ثبت‌نام اثر قرار داده شده است.

زمان‌بندی:

ثبت‌نام و تحویل اثر: از ۹ مهر تا ۲۰ آبان‌ ۱۴۰۲

نمایش مرکزی آثار بخش مسابقه به‌صورت حضوری در سینما فلسطین تهران و نمایش برخط آثار منتخب در بسترهای جشنواره: دی‌ماه ۱۴۰۲
اکران‌های مردمی فیلم‌های منتخب (در همه شهرها و روستاهای کشور به صورت حضوری و مجازی): از آذر ۱۴۰۲ تا پاییز ۱۴۰۳

راه‌های ارتباط با دبیرخانه:

نشانی: تهران، بلوار کشاورز، خیابان ۱۶ آذر، پلاک ۶۰، حسینیه هنر، دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» – کد پستی: ۱۴۱۷۹۷۳۶۵۱
تلفن دبیرخانه: ۰۲۱۴۲۷۹۵۳۰۰

تارنمای جشنواره و مرجع اطلاع رسانی‌ها: AmmarFilm.ir

شبکه‌های اجتماعی: AmmarFest@

رسانه سینمای خانگی- حیات سینمای کشور رو به اتمام است

شاهد احمدلو بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص دستمزدهای نجومی برخی سلبریتی ها گفت: امروزه نوع دستمزدها در سینما عوض شده و با اشکال مختلفی نظیر دلار، بیت کوین و… روبرو هستیم که متأسفانه هیچ نظارتی هم بر این ماجرا وجود ندارد.

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «موش» و «چند میگیری گریه کنی؟» در گفتگو با سینماپرس، افزود: متأسفانه معضل دستمزدهای نجومی از سال ها قبل وجود دارد. چند سالی است سینمای ایران درگیر این معضل بزرگ شده که به دلیل عدم مدیریت صحیح مدیران و عدم هماهنگی عوامل اصلی سینما به ویژه تهیه کنندگان است که برای داشتن آنچه می خواهند بی رویه هزینه هایی می کنند و نمی دانند به مرور زمان چقدر در افول سینمای ایران موثر است.

وی تصریح کرد: اعطای این دستمزدهای نجومی به برخی بازیگران در حالی است که سینمای ما از اساس سینمایی فقیر است که ریشه هایش از خاک درآمده اما کسی به این مسأله توجه ندارد. ما در حال حاضر در بحران به سر می بریم و زنگ خطر قطع حیات سینما به صدا درآمده اما گویا قرار است سال ها بعد که سینما کاملاً نابود شد شرایط را درک کنیم.

احمدلو متذکر شد: مسأله مهم انحصار باعث این قبیل بحران ها در سینما شده است. همین الآن سینما تنها در انحصار چند بازیگر خاص است که از این پروژه به آن پروژه می روند و دستمزدهای نجومی طلب می کنند. حال پرسش اینجا است که چه کسی باید با این انحصار مقابله کند؟

این سینماگر سپس با بیان اینکه فقدان قانون شهر را برای هفت تیرکشی قورباغه ها آماده کرده است ادامه داد: مدیریت کلان سینما باید راهکاری برای مقابله با این بحران عظیم ارائه کند. از سوی دیگر خود سینماگران باید یکدست و متحد شوند و جلوی زیاده خواهی برخی افراد ایستادگی کنند.

بازیگر فیلم های سینمایی «سیاه باز» و «اکباتان» تأکید کرد: این بسیار بد است که ما برای کت دکمه نمی دوزیم و بالعکس برای دکمه کت می دوزیم! متأسفانه این رویه نه تنها در سینما که در فوتبال، سیاسیت، اقتصاد و بسیاری از بخش های دیگر کشور نیز خودنمایی می کند.

وی خاطرنشان کرد: بی قانونی در سینما بدل به قانون شده و این مسأله خطرناک است. ما نیازمند آن هستیم تا فونداسیون سینما را از اساس اصلاح کنیم. ما نباید اجازه دهیم بیش از این به پیکره سینمای کشور ضربه وارد شود.

احمدلو در پایان این گفتگو متذکر شد: عدالت باید در لایه های مختلف اصناف سینما چه جلو یا پشت دوربین باید رعایت شود و عدم رعایت عدالت در این حوزه ما را با معضلات بسیار عدیده و پیچیده ای روبرو کرده است.

رسانه سینمای خانگی- وقتی مدیران همه خوابند/ ونیز شمشیرش را از رو بست؟

ستیز و پیکار جشنواره های سینمایی غربی با جمهوری اسلامی ایران همراه با فقدان دیپلماسی فرهنگی خودنمایی می کند.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، ستیز و پیکار جشنواره های سینمایی غربی با جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد و این اتفاق در حالی است که همچنان جای خالی دیپلماسی فرهنگی و اعمال آن توسط مدیران فرهنگی و سینمایی جمهوری اسلامی به شدت خودنمایی می کند و در این میان حتی حداقل تلاشی برای تأمین منافع ملی در فستیوال های جهانی به چشم نمی‌خورد.

طی روزهای اخیر در حاشیه برگزاری هشتادمین جشنواره بین المللی فیلم ونیز دو تن از سلبریتی‌های فاسد سینمایی، یعنی اشکان خطیبی و زهرا امیرابراهیمی همراه با آلبرتو باربارا، دبیر جشنواره ونیز، روی فرش_قرمز این جشنواره در برنامه ویژه حمایت از اغتشاشات اخیر در کشورمان حاضر شدند.

البته این حمایت آشکار و علنی جشنواره فیلم ونیز از فتنه «زن، زندگی، آزادی» در حالی با حضور دبیر این رویداد صورت پذیرفت که متاسفانه مدیران سازمان سینمایی گویا ترجیح می‌دهند همچون گذشته در خواب غفلت و مصلحتی به سر برده و از مواجهه حقوقی و پاسخ حداقلی به فتنه گری این قبیل جشنواره غربی حتی در حد انتشار یک بیانیه طفره بروند!

پس اگر چه اقداماتی همچون تحریم گسترده و همه جانبه جشنواره‌های غربی می‌تواند به عنوان یک ابزار مناسب، توسط مدیریت فرهنگی و سینمایی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار گرفته و به عنوان یکی از اقدامات موثر و بازدارنده در برابر جشنواره‌ای غربی در دستور کار و برنامه ریزی قرار گیرد؛ اما متاسفانه برخورد محافظه‌کارانه مدیران سینمایی سبب شده تا هر سال بر ابعاد و سطح مواجهه مستقیم این جشنوارها با حاکمیت جمهوری اسلامی افزوده شود و شرایط به سمتی رود که امروزه رسما شاهد آن باشیم که در این برنامه ضد جمهوری اسلامی ایران اعضای هیأت داوری جشنواره ونیز، همراه مدیران آن و تعدادی از سینماگران ایرانی حاضر در جشنواره حضور بهم رسانند! و این همه در حالی است که برخی افراد که سال ها به عنوان رابط فرهنگی و معاونت امور بین الملل برخی نهادهای تابعه سازمان سینمایی با بودجه بیت المال در جشنواره های غربی حضور پیدا می کنند نیز در مواجهه با این گونه اقدامات پلید و هتاکانه غربی‌ها علیه ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سکوت پیشه گرفته‌اند!

بر اساس این گزارش امسال در جشنواره ونیز فیلم «تاتامی» که زهرا امیرابراهیمی علاوه بر کارگردانی مشترک، در آن بازی هم کرده است، با الهام از سرگذشت یک زن جودوکار ایرانی ساخته شده که برای بازی در مسابقات بین‌المللی به همراه مربی خود به مسافرت می‌رود و مدال طلا به دست می‌آورد، اما بعد با مقامات مسئول ورزشی مشکل پیدا می‌کند.

همچنین علاوه بر اقدامات ضد ایرانی آشکار در جشنواره بین المللی فیلم ونیز به تازگی شصت و هفتمین جشنواره فیلم لندن که از ۱۲ تا ۲۳ مهر/۴ تا ۱۵ اکتبر در انگلستان برگزار خواهد شد، فهرست فیلم های انتخابی امسال خود را تکمیل کرد.

در این فهرست نسخه مرمت شده فیلم سینمایی «غریبه و مه» ساخته بهرام بیضایی، «آیه های زمینی» ساخته علی عسگری و علیرضا خاتمی، «شیدا» ساخته نورا نیاسری و محصول استرالیا، «اروپا» ساخته سودابه مرتضایی و محصول اتریش و انگلستان، مستند «سلولوئید زیرزمینی» ساخته احسان خوش بخت و محصول انگلستان و ایران، فیلم های کوتاه «ریزو» ساخته آزاده نوایی و محصول ایران و آمریکا و «بیدار شدن در سکوت» ساخته دانیل اسدی فائزی و میلا ژلوکتنکو و محصول آلمان و اوکراین در این رویداد معتبر به نمایش در می آیند.

این ترکیب مشخص می کند که همچنان جشنواره های غربی روی فیلم های ضد ایرانی مانور اساسی می دهند و سعی دارند تصویری مخدوش از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به جهانیان ارائه کنند.

علاوه بر این به تازگی موسسه فیلم سوئد سه فیلم نامزد نمایندگی این کشور در کارزار بهترین فیلم بین المللی اسکار را معرفی کرد که فیلم سینمایی «دشمن» ساخته میلاد اعلمی یکی از سه فیلم اعلام شده است. «دشمن» درباره فرار یک کشتی‌گیر همجنسگرا از ایران است که پیمان معادی نقش اصلی آن را ایفا می کند.

البته تاکنون «ملودی» ساخته بهروز سلط رسول از طرف تاجیکستان و «شیدا» ساخته نورا نیاسری از طرف استرالیا به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی شده اند و سینمای ایران هم فیلم منتخب خود را اعلام خواهد کرد که شمار سینماگران ایرانی در این کارزار به حداقل سه فیلمساز خواهد رسید. فیلمسازان دیگری مانند سودابه مرتضایی با فیلم «اروپا» از طرف اتریش و زهرا امیر ابراهیمی با فیلم «تاتامی» از طرف گرجستان شاید بتوانند برای حضور در این رویداد انتخاب شوند.

رسانه سینمای خانگی- سلبریتی‌ها چگونه هوادار جمع می‌کنند؟

پس از ناآرامی‌هایی که از میانه سال گذشته کشور را در برگرفت و به دنبال آن بحث و نظرهای فراوان و گسترده درباره حجاب و بی‌حجابی، نقش و شیوه عمل سلبریتی‌ها و پیامد فعالیت‌شان، بسیار پررنگ‌تر از گذشته مورد توجه قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، رسانه‌ها از سده گذشته با تحولات فراگیر و روزافزون خود، نقش مهمی در تولید و دوام فرهنگ سلبریتی در جهان داشته‌اند؛ فرهنگی که به تدریج از کشورهای غربی به ویژه آمریکا شکل گرفت و کم کم جای خود را در دیگر کشورها از جمله ایران نیز باز کرد.

با افزایش مدت زمان حضور در شبکه‌های اجتماعی مجازی، صفحات و پست‌های افراد مشهور تبدیل به خوراک افراد برای گذران زمان می‌شود

سال‌هاست در جامعه ایرانی رسانه‌های تصویری برخی چهره‌های هنری و ورزشی را بدل به سلبریتی‌هایی با هواداران پرشمار کرده‌اند و به دنبال آن ظهور و گسترش شبکه‌های اجتماعی مجازی به فضای عمومی، موجب ایجاد فضای رسانه‌ای غیررسمی و افزایش قدرت مخاطبان شده و فرصت قابل توجهی برای رشد فرهنگ سلبریتی ایجاد کرده است.

در این زمینه، اینستاگرام نقش قابل توجهی داشته است. در اینستاگرام سلبریتی‌ها خودشان را به دیگران معرفی و با مخاطبان و دنبال‌کنندگانشان ارتباط مستقیمی برقرار می‌کنند. همچنین آن‌ها تصاویر و مطالب خود را منتشر و درخصوص مسائل مختلف اظهارنظر می‌کنند.

اهمیت سلبریتی‌ها تنها از این روی نیست که نزد تعداد زیادی از مردم شناخته‌شده‌اند، بلکه از آن جهت دارای اهمیت هستند که اقدامات سلبریتی‌ها پیامدهای عاطفی قابل توجهی بر تعدادی از مردم به جای می‌گذارد. بنابراین با توجه به راه یافتن شبکه‌های اجتماعی به زندگی روزمره مردم و تاثیرات قابل توجه آن‌ها، مطالعه و شناخت چیستی و ابعاد پدیده هواداری مجازی ضروری به نظر می‌رسد.

همین ضرورت سبب شده مطالعات مختلفی پیرامون فرهنگ سلبریتی صورت بگیرد که از جمله آن‌ها مطالعه حسن اسدزاده شهیر و همکارانش با عنوان «تبیین فرهنگ هواداری مجازی در شبکه اجتماعی اینستاگرام» است. این محققان با بهره‌گیری از روش کیفی از طریق استخراج مقولاتی سعی کرده‌اند به دلایل و زمینه‌های تاثیرگذار بر هواداری مجازی از چهره‌های مشهور در شبکه اجتماعی اینستاگرام بپردازند که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانید:

فعالیت سلبریتی‌ها در فضاهای مجازی هم عامل و هم معلول مصرفی‌شدن جامعه است

سلبریتی کیست و طرفدارانش چه کسانی هستند؟

از نظر لغوی، سلبریتی یعنی شخصی که در رشته یا فعالیت خود برتر بوده و به عنوان سخنگو در تبلیغات شناخته شده و برای ترویج محصول/خدمت استفاده می‌شود. سلبریتی در واقع فردی است که عملکردی شناخته شده در انظار عمومی دارد؛ علاقه مخاطبان و رسانه‌ها را به خود جلب کرده‌است و می‌تواند شامل افرادی همچون موسیقی‌دانان، ورزشکاران، روزنامه‌نگاران، بازیگران، سیاستمداران، مذهبیون، نویسندگان و افراد مشهور در شبکه‌های اجتماعی مجازی باشد. بنابراین سلبریتی می‌تواند هر کسی در هر جایگاه و حوزه‌ای باشد به شرط آنکه از سوی رسانه‌های جمعی به شکل متمایزی بازنمایی شود.

یکی از مهمترین مشخصه‌های فرهنگ سلبریتی مخاطبان یا هواداران هستند. واژه fan به معنای مشوق و مختصرشده کلمه Fanatic یعنی متعصب است. هواداران به طور جدی از کردارهای سلبریتی‌ها به عنوان فعالیت‌های معنادار و با اهمیت دفاع می‌کنند. اما باید این را نیز لحاظ کرد که هواداران فرهنگ رسانه‌ای با هواداران افراد مشهور در اشکال سنتی شهرت متفاوت هستند. در فرهنگ سلبریتی، عواطف دو سویه عموما بدون تعاملات فیزیکی ایجاد می‌شوند. به عبارتی شکل عمومی تعامل بین هوادار و سلبریتی در قالب مصرف‌کننده‌ای شکل می‌گیرد که تصاویر واسطه‌گری شده را جذب می‌کند.

علت‌های تمایل به فرهنگ هواداری در فضای مجازی

سلبریتی‌گری به عنوان نمای فرهنگی جامعه مدرن مورد توجه و تحسین قرار گرفته و به جهت‌دهی ارزش‌های فرهنگی می‌پردازد. همین مساله موجب می‌شود که اشتیاق نسل جدید به خودبیانگری و مورد تحسین و توجه قرار گرفتن به شدت افزایش یابداکنون فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به عرصه جولان سلبریتی‌ها و امواج هواداری آنان تبدیل شده است. برخی دلایل این وضعیت عبارتند از؛

دیجیتالی شدن زندگی جوانان

در سبک زندگی دیجیتال، شبکه‌های اجتماعی موبایل محور، منبع همه چیز شده‌اند. همچنین این سبک زندگی موجب افزایش دسترسی‌ها و کاهش محدودیت‌های کاربران شده، زمان و مکان را برای آن‌ها منعطف ساخته و با استفاده از قدرت ارتباطات، اطلاعات و قابلیت‌های شبکه‌های اجتماعی، آن‌ها را توانمندتر و قدرتمندتر کرده‌است.

به علاوه این شبکه‌ها با تبدیل شدن به وسیله‌ای برای گذران اوقات فراغت موجبات اتلاف وقت و کاهش تمرکز نیز شده‌اند. در واقع، سبک زندگی دیجیتال موجبات درگیری شدید افراد با شبکه‌های اجتماعی مجازی شده و آن‌ها اوقات خود را در این فضای مجازی سپری می‌کنند. این در حالی است که با افزایش مدت زمان حضور در شبکه‌های اجتماعی مجازی، صفحات و پست‌های افراد مشهور تبدیل به خوراک افراد برای گذران زمان می‌شود.

مصرفی شدن جامعه

برخی مصرفی‌شدن جامعه را از شرایط علّی تاثیرگذار بر گرایش هواداران به دنبال کردن سلبریتی‌ها دانسته‌اند. آن‌ها معتقدند فعالیت سلبریتی‌ها در فضاهای مجازی هم عامل و هم معلول مصرفی‌شدن جامعه است. به عبارتی مصرف متظاهرانه مصرفی است که برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران از طریق به دست آوردن و نمایش چیزهای گران قیمت تعریف می‌شود.

سلبریتیزه‌شدن جامعه

سلبریتیزه شدن جامعه فرایندی است که در آن سلبریتی جایگاهی فراتر از صرف جلب توجه و مصرف پیدا کرده و خود را به عنوان یک «گروه منزلتی» در جامعه مطرح می‌کند. این گروه جدید به عنوان نمای فرهنگی جامعه مدرن مورد توجه و تحسین قرار گرفته و به جهت‌دهی ارزش‌های فرهنگی می‌پردازد.

همین مساله موجب می‌شود که اشتیاق نسل جدید به خودبیانگری و مورد تحسین و توجه قرار گرفتن افزایش یابد و جایگاه شهرت به عنوان یک ارزش غایی و مستقل برجسته‌تر از هر زمان دیگری در تاریخ اجتماعی حیات انسان شود.

از سویی سانسور در برنامه‌های رسانه‌های داخلی و عدم پوشش برخی از واقعیت‌ها و وارونه نشان دادن آن‌ها در رسانه ملی و از سوی دیگر، کوتاهی برخی از نهادهای دولتی و حاکمیتی در انجام وظایف خود، باعث شده عموم افراد دنبال جایگزینی برای این نهادها و رسانه‌ها باشند

نقش آفرینی رسانه‌های عصر اول

یکی از عوامل موثر بر تمایل به هواداری از سلبریتی‌ها در فضای اینستاگرام تاثیر رسانه‌های عصر اول همچون رادیو و تلویزیون است. در واقع، بسیاری از افراد مشهوری که به عنوان سلبریتی در اینستاگرام شناخته می‌شوند، اولین بار در برنامه‌های رسانه داخلی چهره شده‌اند و امروزه با حضور در اینستاگرام بر میزان محبوبیت و شهرتشان افزوده شده است.

فرسایش اعتماد نهادی

فرسایش یا کاهش اعتماد نهادی که متشکل از بی‌اعتمادی افراد به عملکرد برخی از مسئولان و سوءکارکردهای رسانه‌های داخلی است نیز از جمله عواملی است که منجر به فرهنگ هواداری مجازی از سلبریتی‌ها شده است. در واقع، از سویی سانسور در برنامه‌های رسانه‌های داخلی و عدم پوشش برخی از واقعیت‌ها و وارونه نشان دادن آن‌ها در رسانه ملی و از سوی دیگر، کوتاهی برخی از نهادهای دولتی و حاکمیتی در انجام وظایف خود، باعث شده عموم افراد دنبال جایگزینی برای این نهادها و رسانه‌ها باشند. این در حالی است که سلبریتی‌ها با استفاده از قابلیت‌های اینستاگرام نظیر سرعت انتشار اطلاعات و اخبار توانسته‌اند نقش ارزنده‌ای در افزایش فرهنگ هواداری مجازی داشته باشند.

شرایط زمینه‌ای تاثیرگذار بر شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی

دلایلی که از آن یاد شد بر بستر زمینه‌هایی نقش‌آفرینی می‌کنند که به آن‌ها اشاره‌ای گذرا می‌شود؛

تغییر در الگوهای اوقات فراغت

یکی از شرایط زمینه‌ای تاثیرگذار بر شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی، تغییر در الگوهای اوقات فراغت جوانان است. امروزه از کارکردهای مهم شبکه‌های اجتماعی پرکردن اوقات فراغت انسان‌ها است. در واقع، در عصر حاضر رشد و گسترش فناوری‌های نوین اطلاعاتی ارتباطی، بر الگوپذیری جوانان برای انتخاب سرگرمی و تفریح تاثیر گذاشته است. این تحولات تکنولوژیک گذران اوقات فراغت آن‌ها را نیز تحت تاثیر قرار داده است. بطوریکه اوقات فراغت بیش از پیش رسآن‌های شده و افراد به ویژه جوانان و نوجوانان اوقات فراغت خود را با گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی مجازی سپری می‌کنند.

سرعت رسیدن به شهرت به شیوه سلبریتی‌ها به مدد شبکه‌های اجتماعی بسیار بالاتر از اشکال سنتی رسیدن به شهرت است. همچنین فرهنگ سلبریتی توهم سریع رسیدن به موفقیت و کسب پول را به افراد یاد می‌دهد

استحاله شهرت

در گذشته شهرت افراد به سه شیوه انتسابی، اکتسابی و اعطایی به دست می‌آمد. اما شهرت سلبریتی‌ها از نوع دیگری است و ویژگی‌های خاص خود را از طریق واسطه‌های فرهنگی همچون رسانه‌های ارتباط جمعی، شبکه‌های اجتماعی مجازی، سینما و …. به دست می‌آورند.

همچنین شهرت سلبریتی‌ها وابسته به تصدیق یا بازشناسی هواداران یا کاربران است و سلبریتی‌ها تا زمانی معروف هستند که هواداران به آن‌ها علاقه داشته باشند. علاوه بر این، سرعت رسیدن به شهرت به شیوه سلبریتی‌ها به مدد شبکه‌های اجتماعی بسیار بالاتر از اشکال سنتی رسیدن به شهرت است. افزون بر این، شهرت متکثر شده و فقط محدود به برخی از خاندان‌های سلطنتی و برخی از افراد در اجتماع محلی نیست. در واقع، امروزه فقط سوپراستارهای سینما سلبریتی نیستند، بلکه یک سیاستمدار، استاد دانشگاه و یا فردی که زندگی معمولی دارد، مثل یک جهانگرد نیز می‌تواند به سلبریتی تبدیل شود.

وجود نابرابری در جامعه

در جوامعی که در آن‌ها نابرابری‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زیاد است، راه‌های دستیابی به موفقیت‌های مادی و اجتماعی دشوار و محدود هستند. این در حالی است که فرهنگ سلبریتی توهم سریع رسیدن به موفقیت و کسب پول را به افراد یاد می‌دهد. در واقع، در این نوع جوامع، سلبریتی‌ها همچون یک ایدئولوژی توهم‌زا عمل می‌کنند، به نحوی که به این افراد تلقین می‌کنند که تحرک عمودی در جامعه امکانپذیر است و نمونه بارز آن سلبریتی‌ها هستند که خیلی سریع به موفقیت، درآمد، منزلت و پرستیژ دست پیدا کرده‌اند.

رواج مدرنیزاسیون و یا نوسازی

مدرنیزاسیون یکی از عوامل زمینه‌ای مهم در ظهور فرهنگ هواخواهی مجازی است. این مقوله متشکل از فردگرایی، رشد نگرش‌های لیبرالیستی، عرفی شدن باورهای دینی و بازاندیشی است. فردگرایی و سلبریتی در قلب فرهنگ غرب قرار دارند و بنیان‌های ایدئولوزیک آن را تشکیل می‌دهند. با رشد افراط‌گونه فردگرایی، تمام پیوندهای اجتماعی در جامعه، از هم گسیخته و افراد مستعد پذیرش اسطوره‌های جدید (سلبریتی) می‌شوند. از منظر نگرش لیبرالیستی نیز، رواج فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتی‌ها به منطق بازار و تولید رسانه بازمی‌گردد و فضای دموکراتیک معاصر اجازه می‌دهد تا هر فردی، رسانه و مخاطبان خود را داشته و بتواند شعارها، سبک زندگی و سلیقه خود را به مخاطبان عرضه کند.

یکی از مهمترین عوامل شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتی‌ها، تضعیف باورها و ارزش‌های مذهبی و دینی در جامعه است

همچنین یکی از مهمترین عوامل شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتی‌ها، تضعیف باورها و ارزش‌های مذهبی و دینی در جامعه است. از یک منظر تاریخی-جامعه‌شناسانه افول جامعه درباری در قرن‌های هفدهم و هجدهم منجر به تفویض سرمایه فرهنگی به زنان و مردان خودساخته شد و به میزانی که جامعه توسعه یافت، سلبریتی‌ها خلا ایجاد شده در نتیجه افول باور عامه به حق الهی پادشاهان و مرگ خدا را پر کردند. به زعم او در عصر جدید،سلبریتی‌ها به عنوان نمادهای جدید «شناخت و تعلق»، جایگزین نظام‌های سلطنتی شده‌اند و با افول ایمان به خدا به جاودانگی دست یافته‌اند.

راه‌های کنترل فعالیت سلبریتی‌ها در شبکه‌های اجتماعی

برای کنترل حدود فعالیت سلبریتی‌ها پیشنهاد می‌شود برنامه‌سازان تلویزیونی و رادیویی استفاده بیشتری از نخبه‌های فرهنگی، روشنفکران و فعالان عرصه مدنی در برنامه‌هایشان داشته باشند.

همچنین با توجه به اینکه سلبریتی‌ها در مورد همه چیز نظر می‌دهند،و از این طریق هواداران خود را تحت تاثیر قرار می‌دهند، لازم است که برنامه‌سازان رسانه ملی، تلاش بیشتری برای افزایش سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی مخاطبان در مواجهه با سلبریتی‌ها داشته باشند. در واقع، ارتقای دانش تشخیص جایگاه، حوزه فعالیت و میزان اعتماد یا بی‌اعتمادی به سلبریتی‌ها و اینکه در مواجهه با آن‌ها چه حد و حدودی از تاثیرپذیری را باید رعایت نمود یا یک سلبریتی در چه حوزه‌هایی می‌تواند اظهارنظر تخصصی کند، از جمله وظایف رسانه ملی در ارتباط با مخاطبان است.

منبع:

حسن اسدزاده شهیر و دیگران، «تبیین فرهنگ هواداری مجازی در شبکه اجتماعی اینستاگرام: دلایل و زمینه‌ها»، فصلنامه مطالعات میان رشته‌ای ارتباطات و رسانه، دوره چهارم، شماره سوم

رسانه سینمای خانگی – باخت باخت صدا و سیما

️ باخت باخت برای صداوسیما
درباره حواشی پررنگ این روزها پیرامون رسانه ملی؛
تلویزیون جای کدام نوع سلبریتی است؟
خبر بازگشت رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار به تلویزیون موجی از اعتراضات را به همراه داشت. بعد از این اتفاقات، روابط عمومی صدا و سیما نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و اعلام کرد: «در این دوره با انسجام کامل و وحدت نظر و مدیریت، سلبریتی محوری، مجری محوری، تهیه کننده محوری و هرگونه محوریت پراکنده غیر منطبق با سیاست‌های رسانه ملی مردود و غیر قابل قبول است. رویکرد رسانه ملی در این خصوص تأکید بر مدیریت منطقی و همکاری اصولی رسانه و چهره‌ها و تلاش جدی برای جلوگیری از تکرار آسیب‌های گذشته است».

در این زمینه، توجه به چند نکته، ضروری است:
اساساً با توجه به اظهارنظرهای قبلی برخی مدیران فعلی صدا و سیما انتظار این بود که روند اشتباه سال های قبل تکرار نشود. در همین بیانیه اخیر هم صدا و سیما گفته است که جلوی تکرار آسیب های گذشته را می گیرد. مصاحبه جدید رئیس صدا و سیما نیز به نوعی تأیید بر این موضوع است که قرار نیست رویه اشتباه گذشته در مورد سلبریتی ها ادامه یابد. اما پرسش این است که چرا با همه اینها زمزمه بازگشت رشیدپور و گلزار مطرح شد؟

جالب است که رشیدپور با این همه انتقادی که به او شده است، حتی هنوز هم حاضر نشده دو پست شائبه دار خود در مورد مهسا امینی و کیان پیرفلک را از صفحه مجازی اش حذف کند. فارغ از هر محتوایی که در آن هست، این رفتار به نوعی موجب برجسته شدن فتنه اخیر و حالت آتش بیار معرکه دارد.

متأسفانه از یک طرف خبرهایی مبنی بر بازگشت رشیدپور به صدا و سیما منتشر شد و از طرف دیگر، با توجه به حواشی ای که به وجود آمد، رشیدپور نوشته ای را منتشر کرد و به جای عذرخواهی رسمی و علنی از رفتار های گذشته خود، از مدیران صدا و سیما تشکر کرده و بازگشت به صدا و سیما را به زمان دیگری موکول کرده است. با توجه به ادبیاتی که نوشته اش دارد، در حقیقت، حس بزرگ منشی و کوتاه آمدن او در قضایای اخیر به مخاطب منتقل می شود! این یعنی اینکه این اتفاقات، در حقیقت، بازی دو سر باخت برای صدا و سیما بود.

به طور کلی و فارغ از این قضیه، صدا و سیما باید همواره به این موضوع توجه داشته باشد که چه در عرصه برنامه سازی و چه در انتخاب مجری و … نمی تواند هم براساس مبانی و ساختارهای انقلاب، فرهنگ دینی و ارزش ها حرکت کند و هم تصریحاً یا تلویحاً به تفکرات مقابل آن هم میدان دهد. یعنی هم به دین و انقلاب کمک کند و هم در مسیر تخریب آن قدم بردارد. بنابراین، چه در محتوای برنامه های خود و چه در انتخاب سازندگان این برنامه ها باید توجه کند که نقض غرض نشود.

ممکن است یک بازیگر حتی انقلاب را قبول داشته باشد، نماز بخواند، برای امام حسین(ع) سینه بزند، برای مدافعین حرم ارزش قائل شود، در ایام فتنه مانند برخی بازیگران موج سواری نکرده باشد و … اما چنین چیزی به تنهایی مجوز نمی شود که صدا و سیما به او میدان دهد. زیرا فردی که از طریق صدا و سیما به مردم معرفی می شود، چه بخواهیم و چه نخواهیم قطعاً در نزد بسیاری از مردم به عنوان الگو قرار می گیرد. مردم آن فرد جلوی دوربین را در همان لحظه نمی بینند، او را در جلوی دوربین به اضافه تمام حواشی، سبک زندگی، تفکرات و موضع گیری ها و … می بینند.

مثلاً فردی مانند محمدرضا گلزار، ممکن است زمینه هایی داشته باشد که در جای خود مثبت هم باشد و اساساً برخی از سلبریتی ها فاقد آن باشند و یا به خاطر داشتن آن ویژگی ها حتی ممکن است برخی از همکارانش به او حمله کنند، اما نوع سبک زندگی، برخی عکس ها و فیلم هایی که در صفحه شخصی خود می گذارد و یا ماجرای عروسی و عقد آریایی و گربه بازی و به طور کلی حواشی ای که در اطرافش وجود دارد، موجب می شود که نتوان به او در صدا و سیما و حتی در سایر بخش های تأثیرگذار کشور، میدان داد. چون میدان دادن به او به نوعی ترویج و تأید سبک زندگی و برخی رفتارهای او نیز خواهد بود.

قطعاً صدا و سیما، محلی برای حضور افراد با گرایش ها و سلیقه های مختلف است و باید جذب حداکثری ملاک قرار گیرد. اما جذب حداکثری باید با محوریت اصول و مبانی و پایبندی به آن در زمان های مختلف باشد. غیر از این باشد، در نهایت، چه جذب اتفاق بیفتد و چه نیفتد، قطعاً به ضرر نظام و در جهت خلاف آرمان ها و اهداف آن است. در حقیقت، این جذب، به نفع انقلاب و نظام و کشور نیست، بلکه در نهایت به ضررش تمام خواهد شد و این خود، نقض غرض است.

دو صورت دارد؛ یا صدا و سیما نیروی انسانی کافی برای بالابردن جذب مخاطب ندارد و یا اینکه این ظرفیت وجود دارد و در عین حال نیم نگاهی به برخی سلبریتی های مسأله دار وجود دارد. اگر نیروی کافی ندارد، این اتفاقاً مشکل اساسی خود صدا و سیماست که چرا در این سال ها نیروی کافی تربیت نکرده و یا این همه استعداد موجود در کشور را شناسایی نکرده است. بنابراین، هر چه زودتر باید این نقص را برطرف کند. اگر هم نیروی کافی دارد، اصلاً چرا باید به امثال رشیدپور یا گلزار، اجازه ورود دوباره داده شود؟!

نکته پایانی اینکه اگر صدا و سیما به حواشی برخی سلبریتی ها، سبک زندگی و موضوع گیری آنها در سطح جامعه توجه نداشته باشد و به آنها میدان دهد، قطعاً به سایر سلبریتی ها این گزاره منتقل خواهد شد که می توان در فضای بیرون از صدا و سیما برخی خطوط قرمز را نادیده گرفت و در عین حال با اندکی توجیه و گفتگو با برخی مدیران و یا حتی عذرخواهی ساده و خوش و بش و یا حتی بدون اینها، وارد صدا وسیما شد!


@jahaannews


خروج از نسخه موبایل