فیلم کوتاه «اسپاسم» به کارگردانی صحرا اسداللهی، تهیهکنندگی زاهد برزگر و نویسندگی نفیسه زارع و عاطفه صالحی در ادامه حضور جهانی خود در ۲ جشنواره آمریکایی و لبنانی حضور خواهد داشت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانهای پروژه، فیلم کوتاه «اسپاسم» به کارگردانی صحرا اسداللهی و تهیهکنندگی زاهد برزگر آماده نمایش و پخش بینالملل شد.
این فیلم کوتاه در ادامه حضور بینالمللی خود در بخش مسابقه سیزدهمین جشنواره فیلمهای کوتاه سوییت آمریکا راه پیدا کرده است و به رقابت میپردازد که در برنامه افتتاحیه فیلمهای بینالمللی جشنواره نمایش داده میشود. سیزدهمین جشنواره فیلمهای کوتاه سوییت آمریکا ۹ تا ۱۳ اسفند مصادف با ۲۸ فوریه تا ۳ مارس ۲۰۲۴ در ایالت اوهایو آمریکا برگزار میشود.
«اسپاسم»، همچنین در هفتمین دوره جشنواره زنان بیروت و در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه نیز حضور دارد و رقابت خواهد کرد. هفتمین دوره جشنواره زنان بیروت ۲۵ تا ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ مصادف با ۱۴ تا ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ در بیروت لبنان برگزار میشود.
این فیلم کوتاه، پیشتر در چهل و دومین جشنواره ونکوور کانادا، بیست و پنجمین جشنواره زنان سئول کرهجنوبی، بیست و هشتمین جشنواره رباط مراکش و پانزدهمین جشنواره موزیک و فیلمهای مستقل جهان در آمریکا حضور داشته و نامزد بهترین بازیگر زن و فیلمبرداری در پانزدهمین جشنواره موزیک و فیلم های مستقل جهان در آمریکا شده است.
فیلمبرداری «اسپاسم» در یک شب و به صورت پلان سکانس انجام شده که ۲۷ دقیقه زمان برده است.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «شکوفه که از کودکی رویای بازیگری در سر دارد همانند اسبی که میخواهد نفر اول همه مسابقات باشد، برای تست بازیگری وارد دفتر فیلمسازی میشود اما … .»
صحرا اسداللهی، تینو صالحی، نیما مظاهری و کاوه سوری بازیگران «اسپاسم» هستند.
فهرست عوامل فیلم کوتاه «اسپاسم» عبارت است از: کارگردان: صحرا اسداللهی، تهیه کننده: زاهد برزگر، نویسندگان: نفیسه زارع و عاطفه صالحی، مشاوران پروژه: نفیسه زارع، دستیاران کارگردان: محمد اسماعیلزاده و معصومه پورنورام، فیلمبردار: سیدمحسن حسینی، دستیاران فیلمبردار: امین شاهسواری، سعید گودرزی و مبین حسینی، صدابردار: ایرج نوروزی، دستیاران صدا: سالار سلیمی و محمد کندری، طراح صحنه: ریحانه اسماعیلیان، دستیار صحنه: اصغر امامی، طراح لباس: نسیم زارعی، طراحی و ترکیب صدا: ندا محسنی، اصلاح رنگ: آرش کاظمی زاده، مدیر تولید: سیدمحمد رضوی، طراح پوستر: علی غیبی و مجید ریاحی، زیرنویس: بهار باقری و بونا الخاص، عکاس: نگین نصرتی، عکاس پشت صحنه: معصومه کاظمی، مشاور رسانهای: آزاده فضلی، پخش بینالملل: الهه گودرزی (مینروا فیلم).
فیلمبرداری فیلم کوتاه «هوای ابری» به کارگردانی علی رامندی به پایان رسید.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی پروژه، فیلمبرداری فیلم کوتاه «هوای ابری» به نویسندگی و کارگردانی علی رامندی و تهیهکنندگی حامد طاهری به پایان رسید.
در این فیلم کوتاه اجتماعی که فیلمبرداری آن در تهران انجام شده است، محمد صابری و دانیال شاهطاهری از بازیگران سریال نمایش خانگی «یاغی» ایفای نقش کردهاند و باربد بهروزینوین، امیررضا رامندی، کسری طهماسبی، بنیامین نوری، کیان حموله، آرتین کاویانی، محمدکسری دارابی، ماهان زمانی، امیرعلی راد و حسین مصطفوی دیگر بازیگران «هوای ابری» هستند.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «برای رسیدن به رویاهات اول باید به ترسی که تو وجودته غلبه کنی.»
عوامل فیلم کوتاه «هوای اَبری» عبارتند از تهیهکننده: حامد طاهری، نویسنده و کارگردان: علی رامندی، مدیر برنامهریزی و دستیار اول کارگردان: محسن دیگاری، مجری طرح: انسیه رستمی، مدیر فیلمبرداری: شاهرخ تدین، مدیرتولید: مهین نظافتی، تدوین: امیر سالاری، مدیرصدابردار: حامد طاهری، منشی صحنه: نیلوفر غفاری، طراح صحنه ولباس: محمد انصاری، طراح گریم: امیر حسین زاده، دستیار صدا: هادی قربانی، دستیاردوم کارگردان: امین رایان، مدیر تدارکات: سعید پهلوان، مدیر روابط عمومی: فاطیما موسوی.
حسن نقاشی درباره مستند جدیدش با نام «یزد الی یزد» که اتفاقی واقعی در دوران قاجار را روایت میکند، توضیحاتی ارایه داد و به دغدغه بومیگرایی خود در مستندسازی اشاره کرد.
به گزارش سینمای خانگی، حسن نقاشی مستندساز که این روزها مشغول ساخت پروژه «یزد الی یزد» است درباره داستان این مستند به مهر گفت: ماجرای مستند «یزد الی یزد» بخشی از حافظه شفاهی مردمانی است که علاوه بر تحمل سختیهای جانفرسای اقلیم خشک و تشنه کویر، با قیام و بلواهای گاه و بیگاهی روبهرو بودهاند؛ رخداد هایی که اغلب حاصل شرایط نامطلوب اواخر قاجاریه بود که از ضعف حکومت مرکزی، عدهای شورشی و راهزن یا مزدور این و آن، قد علم میکردند و دار و ندار مردم ستمدیده را به یغما میبردند. یزد از این گونه مصیبتها زیاد دیده بود از شورش افغانها تا قیام کاشیها، لوطیها و …
وی ادامه داد: نخستین بار با ماجرای مستند «یزد الی یزد» هنگام پژوهش برای فیلم مستند «شاه جهان» آشنا شدم، هر چند اهل یزد با روایت شفاهی و نقل سینه به سینه این واقعه کم و بیش آشنایی دارد اما آنچه یافتم نه یک نقل شفاهی که گزارشهای کتبی یکی از تجار مشروطهخواه یزد به هند بود.
نقاشی تاکید کرد: اواخر حکومت محمدعلی شاه بود که یک بنای یزدی معروف به لوطی محمد گِلکار قیام میکند و با حمایت لوطیها، حاکم مشروطه یزد را عزل و خود را حاکم مستقل میداند، توهمی که موجب شد تا یزد برای چندی آرمانشهر مستبدان ضد مشروطه باشد. کار به جایی میرسد که لوطیِ گِلگار خود را شاه جا میزند و با وضع قوانین مستبدانه، اساس سیاست مملکت محروسه خود را پیکار با مشروطه اعلان میکند.
کارگردان «دبستان پارسی» افزود: لوطیها در چند نبرد، موفق به سرکوب قوای حکومتی شدند که همین بر توهم شاهِ لوطیان افزود، چنان که در نوشتههای محرمانه به هند میخوانیم او با ضرب سکه و طرح درفش و تعیین وزیر و وکیل در پی کسب قدرت بیشتر است اما بعد از فتح تهران و عزل محمدعلی شاه و استقرار حکومت مشروطه، قوای حکومت مرکزی رویای لوطیان را نقش بر آب میکند و با این یورش حکومت شاه محمد لوطی که از آخرین بازیهای مستبدان بود خاموشی میگیرد.
این مستندساز تصریح کرد: سرنوشت محمد لوطی، گچ بر و بنای نابغه و فرجام شومش، برای یزدیها مَثَل شد و هنوز هم ماجرای حکومت چهل روزهاش نقل مجالس است. فیلم ضمن روایت این واقعه گمنام، اسناد و مدارک ناخواندهای را افشا میکند. در حال حاضر پژوهش و جمعآوری اسناد واقعه به آخر رسیده و بخشهایی از اثر نیز ضبط شده است.
نقاشی درباره اینکه چه اسنادی در فیلم وجود دارد، عنوان کرد: شروع پژوهش با دستیابی به مجموعه نامههای تاجری یزدی به هند بود، بعدها آگاه شدم که یکی از مشروطهخواهان یزد با شخصیت اصلی فیلم یعنی محمد گِلکار گفتوگوی مفصلی داشته است که خوشبختانه این دست نوشتهها نگهداری میشود و موفق به خواندن آن شدم، همچنین تلگرافهای کنسولگری انگلیس در یزد به وزارت خارجه بریتانیا کمک حالم شد و در ادامه روزنامههای عهد مشروطه که بهصورت پراکنده از حکومت لوطیها گزارشهایی داشتند مورد توجهم قرار گرفت.
این مستندساز درباره پژوهش چنین واقعه تاریخی و چالشهایش گفت: مرحله پژوهش، زمانی است که شاکله اصلی فیلم شکل میگیرد و پیرنگ نهایی پدید میآید. پژوهش ما را هدایت میکند که کدام شیوه روایی را برای فیلم برگزینیم، موضوعِ گفتار متن چه باشد و شیوه بیان آن تا چه حد قطعی باشد. زیباییشناسی و واقعگرایی در مستند تاریخی، در گرو همین مرحله است. مهمترین بخش پژوهش گفتوگو با نسل دوم و سوم آدمهایی بود که مستقیم با این واقعه ارتباط داشتند؛ از نوه لوطیان گرفته تا فرزندان مشروطه خواهان. گاه روایتها متناقض و متفاوت بود، گاه اصل ماجرا انکار میشد و به مصلحت، وقایع دیگری با آن تلفیق میشد برای مثال شورش حسین کاشی و بلوای محمد لوطی گاه با هم تلفیق شده بود که من در مقام پژوهشگر میبایست این ۲ واقعه شبیه در یک شهر را از هم تشخیص میدادم تا مباحث در هم نیامیزد و اطلاعات غلط در اختیار مخاطب قرار نگیرد اما مشکل اصلی چنین پژوهشی یافتن اسناد مکتوب و تصویری است به ویژه اسناد تصویری که به تعداد محدودی یافت میشد.
کارگردان «شاه جهان» درباره اینکه چرا بسیاری از مستندهایش در یزد روایت میشود، مطرح کرد: اقلیم مساله بنیادین سینمای مستند است، اقلیم نه جغرافیا که مجموعهای پیچیده از باورهای ملی، مذهبی و فرهنگی است، اقلیم داستان و تاریخ خود را دارد. ایران کشور اقلیمهاست، در حقیقت به تعداد شهر و روستاهایش اقلیم دارد، گاه در کویر، پاره آبادیهای مجاور، تفاوت ریشهای در زبان و سنت دارند. بوم گرایی در آثار من تعمدی است، جغرافیای من کویر است، از این فرهنگ هستم و در این فرهنگ زیستهام و به قصههایش، باورهایش، تاریخ پر فراز و نشیبش دل بستهام.
نقاشی در پایان یادآور شد: ما در ایران از تاثیر اجتماعی روایات تاریخی غافل هستیم، درست همانطور که در حفظ مکتوبات قدیم یا معاصر چالش داریم. یکی از پژوهشگران مطرح یزد به من گفت؛ در مرمت یک خانه تاریخی به صندوقچهای از اسناد قجری برخوردیم، ما سرگرم بحث و جدل بر سر مالکیت اسناد بودیم که متوجه شدیم، کارگران ساختمان، هر روز برای روشن کردن اجاق چای و نیمرو، یک رول سند را آتش میزدند. این آتش، با آتش اسکندر چه فرقی دارد؟ مستندنگاری از اقلیم با روایتهایی گنگ و هزارتو، پر ابهام و رازآلود، همیشه برایم جذاب بود. آینهای میشوم تا فرهنگی که در آن زیستهام، به جلوه درآید. بیدل میفرماید: «ما کارگه رنگیم/ رنگ است تماشاها».
مستند تازه حسن نقاشی «یزد الی یزد»، تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
عناوین فیلمهای «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی» و «تجربی» راهیافته به شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگین شهر-ساوالان اعلام شد.
بهگزارش سینمای خانگی از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، عناوین 46 فیلم کوتاه راهیافته در چهار بخش «داستانی»، «تجربی»، «پویانمایی» و «مستند» شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان به ترتیب به حروف الفبا به شرح زیر است:
بخش داستانی
«اندوه» به کارگردانی امید صادق کردلر از ارومیه
«آخرین چهره» به کارگردانی فرشید عبدی از سنندج
«بوغاناق» به کارگردانی سید ابراهیم جوادخانی از اردبیل
«پرنسس آزاده» به کارگردانی شهنام سجودیزاده از اردبیل
«په ژار» به کارگردانی سهیل پریانی از کرمانشاه
«تخمهخوار» به کارگردانی زانیار لطفی از سنندج
«چشم سوم» به کارگردانی سیدمجتبی حسینی و بنفشه جاهد از کرج
«چمدان» به کارگردانی سامان حسین پور و آکو زندکریمی از سنندج
«خلاء» به کارگردانی اکبر فکری از ارومیه
«خوابی مرا خواهد ربود» به کارگردانی حمیدرضا ارجمندی و سعید جعفری از ایلام
«خوش خط» به کارگردانی بهنام اسدالهی از اردبیل
«دباغ خانه» به کارگردانی محمد مستوفی از ارومیه
«دو راهی» به کارگردانی اصغر محمدی از زنجان
«راه» به کارگردانی فرشاد میرزاییفر از کرمانشاه
«رقصی برای آزادی» به کارگردانی سالم صلواتی از سنندج
«رویا ساز» به کارگردانی محسن مهری دروی و میلاد کیایی از کرج
«شعبده باز» به کارگردانی امیرحسین اجلی از زنجان
«فریم» به کارگردانی صادق ابراهیمی و علی اکبر رحمتی از کرج
«قایق کاغذی» به کارگردانی سامان علی نژادیان از آبادان
«کیکاووس» به کارگردانی حامد اصغرزاده مَرغملکی از شهرکرد
«کئچی» به کارگردانی رضا میرزایی از زنجان
«مانکن» به کارگردانی سیدحمید کرمانی از زنجان
«نیجریه» به کارگردانی صباح گویلی از سنندج
«یاشار» به کارگردانی سینا چمنی از تبریز
«یک تکه جان» به کارگردانی ایرج عباسی از آبادان
بخش مستند
«تسلسل» به کارگردانی احد عبادی از ارومیه
«جشن رفتن» به کارگردانی افشین عامریان از کرج
«چایلاشماق» به کارگردانی الهه آذری جوقان از تبریز
«دمیرنن داش» به کارگردانی عبدالله عزیزی از اردبیل
«کپو» به کارگردانی مهدی میثمی از دزفول
«کوهستان یک روایت زنانه» به کارگردانی ریبوار محمودپور از اورامان
«گه رانه وه» به کارگردانی فاطمه مرزبانی از سنندج
«مالیه» به کارگردانی ایمان مصطفائی از آبادان
«مشگینشهر را باید دید» به کارگردانی سیدمحمد قراشی از مشگینشهر
«یولغون» به کارگردانی آنیل محمودزاده هریس از مراغه
بخش پویانمایی
«بولوت لی دونیا» به کارگردانی محمد آریانی از اردبیل
«حباب فروش» به کارگردانی دنیا زندی از سنندج
«دشت آرزوها» به کارگردانی حسین حبیبی اصل از اردبیل
«گوران» به کارگردانی عدنان زندی و فراز سیدعباسی از سنندج
«نقطه» به کارگردانی محمد زارع از تبریز
«نیمه گمشده» به کارگردانی جمال اسکویی از شهرکرد
«همه میخواهند به بهار برسند» به کارگردانی خدیجه مظلوم شهرکی از شهرکرد
بخش تجربی
«بورخس» به کارگردانی جواد یاری از تبریز
«مخفف» به کارگردانی محمدرضا بابادی از اهواز
«مسافران» به کارگردانی حسن وحدانی از تبریز
«نیچیر» به کارگردانی کیوان شمشیربیگی از کرمانشاه
گفتنی است در مجموع 46 فیلم کوتاه در شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان رقابت خواهند کرد که این آثار به تفکیک بخشهای «داستانی»، «مستند»، «پویانمایی» و «تجربی» به ترتیب 25، 10، 7 و 4 اثر بودهاند.
شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان، 2 تا 5 بهمن ماه 1402 به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر مشگینشهر و به دبیر امیر رجبی برگزار میشود.
هیات انتخاب و داوری بخش «فیلم» شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان معرفی شدند.
بهگزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، هیأت انتخاب و داوری بخش «فیلم» شصتوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان که از ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر مشگینشهر برگزار میشود، معرفی شدند.
اعضای هیات انتخاب و داوری که آثار سینمایی این جشنواره را در چهار بخش «داستانی»، «تجربی»، «پویانمایی» و «مستند» را ارزیابی کردهاند، عبارتند از: نیما عباسپور، رضا سبحانی، میردولت موسوی، کاوه صباغزاده، احسان همتی، سیامک سلیمانی و نازنین چیتساز.
نیما عباسپور؛ کارگردان و مدرس سینما، ساخت یازده فیلم کوتاه داستانی، تجربی و چهار مستند تلویزیونی را در کارنامه هنری خود دارد. وی همچنین مجری طرح سه فیلم سینمایی «سه روز و سه قتل»، «ناتور» و «سردباد» بوده و برنده جوایز مختلف در جشنوارههای داخلی و برنده مدال نقره یونیکا در سال ٢٠۱٠ برای فیلم کوتاه «جنگل» شده است. عباسپور عضو هیأت مدیره انجمن فیلم کوتاه ایران و عضو هیأت انتخاب و داوری جشنوارههای متعدد از جمله جشنواره فیلم فجر، جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، جشن تصویر سال، جشنواره فیلم موج کیش، جشنواره بینالمللی فیلم رشد و جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بوده است.
رضا سبحانی؛ نویسنده، کارگردان، تهیهکننده سینما، کارگردانی فیلمهای سینمایی از جمله «زیستن»، «خاک سرد»، «آفتاب پشت برف»، «به تهران خوش آمدید»، «رژیم طلایی»، تهیهکننده و کارگردانی «اژدر»، کارگردانی فیلمهای کوتاه و مستند از جمله «کشتار»، «نخل سوخته»، «پنجره»، «راهبان»، «کلاف فلزی»، «درخت کُنار»، «خواب تاریک»، «دستها»، «رویای دانوب»، «نفسهایش»، «همسایهها»، «فایز و پری» و «یک کیلو بال مگس» را در کارنامه هنری خود دارد. وی عضو کانون کارگردانان سینمای ایران، انجمن تهیهکنندگان و انجمن فیلم کوتاه و عضو خانه سینما است و در جشنوارههای سینمایی متعدد بهعنوان هیأت انتخاب و داوری حضور داشته است.
میردولت موسوی؛ نویسنده، کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده، تدوینگر و دارای مدرک تحصیلی کارشناسیارشد کارگردانی است. موسوی تا کنون فعالیتهایی نظیر مدیر گروه فیلمسازی دانشکده خبر اردبیل، عضو خانه سینما، عضو آکادمی آسیفا، مدرس رشتههای مختلف سینما در دانشگاههای پیام نور، دانشکده خبر، فرهنگ و هنر نوین و مراکز هنری، برگزاری کارگاههای آموزشی در دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران، نویسنده و کارگردان بیش از ۲۰ فیلم کوتاه داستانی و مستند، طراح، نویسنده و تهیهکننده هشت سریال تلویزیونی، عضو شورای سیاستگذاری، مدیر و دبیر اجرایی جشنوارههای مختلف ملی، منطقهای و استانی و بیش از ۴۳ نمایشگاه عکس و هفتههای فیلم و عکس، عضو شورای سیاستگذاری و دبیر دو دوره جشن مهر سینمای ایران – استان اردبیل را در عرصه سینمای کشور داشته است.
کاوه صباغزاده، نویسنده و کارگردان، فعالیتهایی نظیر برنامهریزی و دستیاری کارگردان در بیش از سی فیلم و سریال ازسال ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۹، ساخت پنج فیلم کوتاه و هشت تیزر تبلیغاتی را در کارنامه خود دارد. نویسندگی و کارگردانی فیلمهای سینمایی «ایتالیا ایتالیا» و «رمانتیسم عماد و طوبا» از جمله سوابق هنری او بهشمار میآید.
احسان همتی؛ نویسنده و کارگردان سینما، تحلیلگر فلسفه فیلم، زیباییشناسی سینما و پژوهشگر روانشناختی در سینما و دارای مدرک تحصیلی کارشناسیارشد سینما است. وی تا کنون معاون اجرایی سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، دبیر جشنواره فیلم کنگره بینالمللی محمد (ص)، پیامبر رحمت، در آیینه ادب و هنر، مدرس نشست تخصصی (Real Time Film) به همراه پروفسور والنتینا والنتینی از دانشگاه ساپینزا، ایتالیا، عضو کمیته برگزاری نخستین جشنواره فیلم و عکس آیین آینه و هیأت انتخاب نخستین آفرینواره فیلم اروند بوده است.
سیامک سلیمانی؛ فیلمساز، تدوینگر و مدرس سینما است. سلیمانی بهعنوان مدیر نظارت بر تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران، عضو شورای عالی تولید انجمن سینمای جوانان ایران، مدیر پرتال تولید انجمن، مدرس دورههای فیلمنامهنویسی دفاتر انجمن، مدرس کارگاههای دورهای «ایده تا ارائه»، مشاور ایدهپردازی، فیلمنامهنویسی و پیچینگ فیلمهای کوتاه داستانی، مدرس اولین اردوی فیلمنامهنویسی فیلم کوتاه انجمن، عضو هیأت انتخاب بخش بینالملل سیوهشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران و عضو هیأت انتخاب اولین دوره جشنواره ملی حوا، فعالیت داشته و دارد.
نازنین چیتساز؛ فیلمساز و دارای مدرک تحصیلی کارشناسیارشد ادبیات نمایشی است و کارگردانی فیلمهای کوتاه «پرتاب ناگهانی یک فیل»، «گزینش»، «دامجی»، «نام، نامخانوادگی» را در کارنامه هنری خود دارد. از جمله فعالیتهای وی تا کنون میتوان از عضو شورای فیلمنامه انجمن سینمای جوانان ایران، داور جشنواره ملی هنری بانوی ایرانی، مدرسِ بخش فیلم کوتاه در رویداد ملی «دا»، مجری کارشناس برنامه «سینما جوان» نام برد.
شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان، ۲ تا ۵ بهمنماه ۱۴۰۲ به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر مشگینشهر برگزار میشود.
مراسم اختتامیه چهاردهمین جشنواره فیلم «عمار» دقایقی پیش در سالن اندیشه حوزه هنری آغاز شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا،، مراسم اختتامیه چهاردهمین جشنواره فیلم «عمار» به دبیری سهیل اسعد شامگاه ۲۹ دیماه با پخش آیاتی چند از کلامالله مجید و سرود جمهوری اسلامی ایران در سالن اندیشه حوزه هنری برگزار شد.
اجرای این مراسم را محمدرضا باقری برعهده داشت. سپس از سید حسین حسینی آزاد سوژه یکی از مستندها قدردانی شد.
حسینی آزاد گفت: من از روستای چناران شهرستان نیشابور هستم. من از سال ۴۴ در خانه مستضعف زندگی کردم و از سال ۴۴ در خط ولایت بودم. از اولین دستور امام مسئول شورا و پایگاه بسیج شدم. ۱۴۴۱ این پایگاه نیرو داشت این روستا ۱۷ شهید داده است. وقتی تصمیم گرفتم ازدواج کنم دیدیم شرایط سخت است و تصمیم گرفتم به کسانی که دوست دارند ازدواج کنند کمک کنم و خدا یاری داد که این کار را کنم. من وصیت کردم در روستای چناران در کنار شهیدان دفن شوم.
وی افزود: سن ازدواج دختران و پسران بالا میرود و از مسئولان میخواهم شرایط ازدواج آنها را فراهم کنند. دولت باید فکری به حال آنها کنند من در یک روستای ۵۰۰ خانواری شاهد این شرایط هستم و شما ببینید در کل کشور وضعیت به چه شکل است از مجلس میخواهم فکری به حال جوانان کنند که به دلیل نداشتن خانه و وسایل زندگی در خانه ماندهاند از مسئولان میخواهم که این موضوع را رفع کنند.
در ادامه خانواده مسعود علیمحمدی دانشمند هستهای روی صحنه آمدند و نشان استقلال را به حسینی آزاد سوژه مستند «آقای شورا» تقدیم کردند.
سپس جایزه ویژه موزاییک مرگ بر آمریکا توسط خانواده حسین اجاقی شهید مدافع امنیت به علی عارضی کارگردان «رقصنده با گرگ» اهدا شد.
عارضی در این بخش گفت: جا دارد از تیم سازنده این اثر؛ بچههای موسسه شهید آوینی تشکر کنم در محضر خانواده شهدا هستیم و خواستم این نکته را بگویم که ما فرزندان خود را برای مبارزه با استکبار و ادامهدهنده راه فرزندان شما تربیت میکنیم.
سپس جوایز بخش آرمان روحالله، ملت قهرمان، تاریخ فرهنگی و دفاع مقدس اهدا شد.
لوح افتخار آرمان روحالله به «مکرون» به کارگردانی سجاد رضازاده رسید. لوح افتخار دیگر این بخش به «فراخوان خونین» به کارگردانی حسین پالیزدار اهدا شد. همچنین لوح افتخار دستاورد پژوهشی این بخش به «گزارش کلانربرگ» به پژوهش مهدی پورصفا تعلق گرفت.
لوح افتخار بخش ملت قهرمان به «داستان بارانی» به کارگردانی حسین نژادموسی اهدا شد. فانوس این بخش به «سرکش» به کارگردانی سجاد سلیمانخانی رسید.
لوح افتخار بخش تاریخ فرهنگی و دفاع مقدس هم به «عیدوک» به کارگردانی امیر عسگری و «هفت سال اینجا» به کارگردانی سیدمصطفی سیدالحسینی تعلق گرفت. فانوس این بخش به «آخرین زنگی زمان» به کارگردانی مهرداد خاکی اهدا شد.
در بخش دیگر از این مراسم پاسداشت سید محمد جوزی پیشکسوت تاریخ شفاهی دفاع مقدس با حضور خانواده شهدا برگزار شد.
جوزی در این بخش با معرفی حاضرانی که روی صحنه حضور داشتند گفت: آقای مجیدپور وقتی ۱۵ سال داشت در دفاع مقدس حضور داشت و منزل او حالا به یک موزه دیدنی در ونک تبدیل شده است. سردار هادی فرمانده گردان المهدی و جانباز است. سردار دلیلی برادر سه شهید است، پدر شهید مسلم فراهانی هم در اینجا حضور دارد. مادر مسلم میگفت وقتی مسلم میخواست به جبهه برود به من گفت من یک روز به آسایشگاه کهریزک میروم و به سالمندان کمک میکنم پس وقتی شهید شدم این کار را به جای من کنید. اولین چیزی که از خانواده این شهید دیدم این بود که تولد شهید را بر سر مزارش جشن میگرفتند.
سردار هادی در ادامه گفت: جوزی را به شما معرفی میکنم او در کربلای ۵ جوانی خوش سیما بود، وقتی به گردان ما آمد فهمیدم او همه هستی خود را در مسیر ولایت گذاشته است. در کربلای ۵ و کربلای ۴ و کربلای ۸ وقتی به او اشاره میکردم او با سر به سینه دشمن میرفت. باید بگویم در عملیات کربلای ۵ آنقدر ساعت عملیات به تاخیر افتاد که عملیات ساعت ۱۲ ظهر آغاز شد در این زمان یکی از رزمندگان گفت نماز را بخوانیم بعد به عملیات برویم که به او گفتم نماز را شکسته در راه میخوانیم حالا دوست دارم همه هستی خود را بدهم و حال آن نماز را داشته باشم.
وی در ادامه گفت: آن روز بچهها را به گلوله بستند و شهدا را یک یک انتخاب کرده بودند. مادران شهدا میگویم که فکر نکنید بچههایتان همینطور گلوله خوردند بلکه آنها تک تک انتخاب شده بودند باید بگویم وقتی از عملیات بیرون آمدم دیدم خبرنگاری به دنبالم میآید. آن خبرنگار گفت کلاهت را با من عوض کن. من با عصبانیت کلاهم را به او دادم. او گفت کلاه را نگاه کن و وقتی به کلاه نگاه کردم دیدم سوراخ سوراخ شده است اما من برای شهادت انتخاب نشده بودم. به گفته حاج قاسم باید شهید باشیم تا به شهادت برسیم. آقای جوزی دوربین به دست آن روز هرکجا رفت همه چیز را ثبت کرد.
پس از پخش کلیپی از سیدمحمد جوزی و اجرای قطعه «صبح فردا» توسط غلامرضا صنعتگر، از این هنرمند قدردانی شد.
در بخش دیگر از این مراسم از دکتر عطارودی استاد دانشگاه شریف با حضور خانواده شهید شهریاری قدردانی شد. در این بخش نشان استقلال منقش به تصویر شهید شهریاری به او اهدا شد.
سپس عطارودی بیان کرد: واقعیت این است که غافلگیر شدم چون من برای این اتفاق اینجا نبودم بلکه داور بودم و در اینجا حضور پیدا کردم. اینجا خانواده معظم شهدا حضور دارند و بنده چیزی برای گفتن ندارم ولی به اقتضای کار خودم چند کلمهای میگویم.
وی با بغض گفت: همیشه شهدا و خانواده آنها را تاج سر خودمان میدانیم.
عطارودی درباره دستگیریاش توسط آمریکا اظهار کرد: کار آنها خیلی دقیق بود و اینطور نبود که تصادفا یک استاد را گرفته باشند من چندین سال بود که به آمریکا رفت و آمد میکردم و در کنفرانسها حضور داشتم اما آنچه آنها را ناراحت کرده این بود که به تکنولوژی میکروالکترونیک دست یافته بودیم. الان نبرد بزرگ آمریکا و چین به عنوان دو ابر قدرت بر سر صنایع چیپ است.
وی افزود: آمریکاییها متوجه شده بودند که من در صنعت چیپ تکنولوژی موفق شدم و توانستم آن را تبدیل به صنعت کنم، به گونهای که جوانان مشغول به کار شوند و مهاجرت کنند نه به خاطر تحقیقاتم و نه به خاطر انتقال تکنولوژی من را نگرفته بودند، من ۳۵ سال به آمریکا رفت و آمد داشتم ولی وقتی دیدند داریم در ایران این صنعت را اقتصادی میکنیم، از آن پول درمی آوریم و جوانان مشغول به کار میشوند میخواستند جلوی این کار را بگیرند و با دستگیری بنده چندین سال این کار را به عقب انداختند و به نتیجهای که میخواستند رسیدند.
عطارودی ادامه داد: اگر این اتفاق نمیافتاد حالا هزاران نفر از جوانان و نخبههای این مملکت مشغول به کار بودند. وقتی میخواهید فرزندان خود را تربیت کنید شهید شهریاری و علیمحمدی و… را الگوی خود قرار دهید و حتما به علم و فناوری توجه کنید چون امروز مبارزه دنیا مبارزه صنعت و دانش و فناوری است. حتما بچههای خود را تشویق کنید تا با کیفیت به دنبال علم و صنعت بروند، به این کار همت کنید چون ما حتما باید از علم و فناوری پول درآوریم. بله ما باید دنبال آخرت باشیم اما باید نصیب خود را از دنیا هم ببریم چرا باید همه اقتصاد در دست غربی ها باشد اما چرا ما نباید کشوری باشیم که به لحاظ اقتصادی و فناوری سرآمد کشورهای دیگر باشیم؟
در ادامه بخش دیگری از جوایز اهدا شد.
لوح افتخار بخش مستند جنگ اقتصادی به «ماهی ها پرواز میکنند» به کارگردانی محمد مجیدپور اهدا شد. فانوس این بخش هم به «سوت گلخانه» به کارگردانی معصومه قاسمی و داوود محمدی رسید. همچنین در بخش مستند رویای ایرانی فانوس به «تغییر ماموریت» به کارگردانی سجاد ریاحی رسید. فانوس دیگر به «رویای بزرگ» به کارگردانی احسان مشکور اهدا شد.
مشکور پس از دریافت جایزه گفت: این جایزه خیلی برایم اهمیت دارد، وظیفه خود میدانم که این جایزه را به مدیر بزرگ کشورمان که دو سال و نیم قبل فوت کردند تقدیم کنم؛ به حاج آقا یزدانی خرم.
لوح افتخار بخش جنگ نرم هم به «پیاده روی شهرت» به کارگردانی حسین الهام رسید. لوح افتخار دیگر به «پک آخر؛ راه حل آمریکایی» به کارگردانی لقمان یداللهی تعلق گرفت.
لوح افتخار بخش نهضت جهانی مستضعفین به «داستان ساحل شرقی» به کارگردانی احسان شادمانی رسید. لوح افتخار پژوهشی این بخش هم به «میراث سمی» به پژوهشگری علیرضا حسنی اهدا شد. فانوس این بخش هم به «داستانهای فوتبال» به کارگردانی مهدی افضلزاده تعلق گرفت.
لوح افتخار بخش نظم نوین جهانی به «جنگ سردتر» به کارگردانی سیامک مختاری رسید. فانوس این بخش به «قاعده بازی» ساخته حسین وزیرزاده رسید. همچنین در این بخش با حضور سه فعال یمنی جایزه ویژه «خنجر یمنی» به حسن وزیرزاده اهدا شد.
وزیرزاده پس از دریافت جایزهاش بیان کرد: یک سری از عزیزان دنیایی را که در آن هستیم، با شهر بازی اشتباه گرفتهاند! اما دنیای ما جنگل است و اگر چوب شما کنار دستتان نباشد هر لحظه باید منتظر باشید یک حیوان وحشی به شما حمله کند.
در ادامه جایزهای هم به سفیر بولیوی اهدا شد.
سپس سفیر بولیوی هم عنوان کرد: خوشحالم که در این مراسم در خدمت خانواده شهدا و حاضران هستم. من همیشه این جایزه را که نماد مقاومت است، با خودم همراه خواهم داشت همچنین از همراهان یمنی که در راستای آرمان فلسطین تلاش میکنند، تشکر میکنم. جایزهای که امروز به من داده شد برای همه مظلومان و کودکان فلسطینی و همه آنهایی است که در فلسطین مقاومت میکنند. بار دیگر تشکر میکنم که از من به عنوان نماینده دولت بولیوی و یکی از همراهان فلسطین دعوت کردید.
در بخش دیگر یاد مرحوم ناصر طهماسب گوینده و دوبلور با پخش کلیپی گرامی داشته شد.
در بخش دیگر از این مراسم با حضور پدر ریحانه سلطانی نژاد؛ دختر کاپشن صورتی و خانواده شهدای کرمان جوایز حافظه ملی بخش اهدا شد.
لوح افتخار بخش حافظه ملی به «آلترناتیو» به کارگردانی محمد صالح نیکنام رسید. لوح افتخار دیگر به «دوئل امجدیه» به کارگردانی محمدرضا یوسفی اهدا شد. فانوس این بخش هم به «جوانمرگ» به کارگردانی سعید فضل زرندی و «ایزو ۱۳۶۱» به کارگردانی محمدرضا میراضی تعلق گرفت.
میراضی پس از دریافت جایزه گفت: چند سال پیش در جشنوارهای یکی از کارگردانان برگزیده گفت دیگر نمیگذارم از جلوی دوربین که نه از پشت دوربین هم پلیس رد شود اما «ایزو ۱۳۶۱» تنها یک صفحه از تاریخ پلیس انقلاب اسلامی است مادر شهید طالب طاهری در تهران در آیسییو است یقین دارم بخشی از بلایایی که از سر کشور رد میشود به خاطر قلب ایشان است. این جایزه را به همه سبزپوشان نیروی انتظامی کشورمان اهدا میکنم.
لوح افتخار بخش نقد درون گفتمانی به «لاتارینو» به کارگردانی مجید رستگار اهدا شد.
فانوس این بخش به به اثر «هُمیجان» به کارگردانی حمیدرضا بهوندی و «رزیدنت» به کارگردانی امیرمحمد کوچکزاده رسید.
سپس یادبود پروانه معصومی بازیگر کشورمان که چندی پیش به دلیل بیماری دار فانی را وداع گفت، برگزار شد.
در این بخش لوح یادبود به نیما معصومی فرزند مرحومه پروانه معصومی توسط مادرشهیدان شاهآبادی (ننه علی) اهدا شد.
لوح افتخار بخش تیزر فرهنگی به «پیرمرد و دریا» به کارگردانی قاسم خسروی رسید. فانوس این بخش به «انگشتر» به کارگردانی محمدحسین عباسی تعلق گرفت.
لوح افتخار بخش داستانی به «اذان صبح به افق یزد» به کارگردانی زهره صباغیان و «شورشی» به کارگردانی علی سلمانی رسید. فانوس این بخش به «خوانا بنویسید» به کارگردانی مرتضی علیزاده تعلق گرفت.
لوح افتخار بخش سریال به «سوران» به کارگردانی سروش محمدزاده رسید. فانوس دستاورد هنری به محمدرضا شجاعی مدیر هنری سریال «سوران» اهدا شد.
لوح افتخار دستاورد هنری بخش داستانی بلند به «ایلیا جستجوی قهرمان» به کارگردانی سیدعلی موسوی نژاد رسید. فانوس کارگردانی این بخش به مصلحت به کارگردانی حسین دارابی رسید. یامینپور به نیابت از دارابی این جایزه را دریافت کرد.
یامینپور پس از دریافت جایزه گفت: این جایزه را به شهدای غزه و حادثه کرمان تقدیم میکنیم
نشان شهید سیاح طاهری اکران کننده مردمی با حضور همسر این شهید به محمد جورکش نماینده ستاد اکران مردمی جشنواره عمار در استان اصفهان اهدا شد.
همسر این شهید گفت: در این فضای معنوی حضور شهدا حس میشود و روح مستندها حضور شهدا را نشان میدهد امیدوارم شهدا ما را یاد کنند. امیدوارم در این عرصه راه شهدا چون فانوسی به مسیر همه ما نور دهد.
چهار انیمیشن در بخش ویژه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درمیآیند تا ببینیم کدام یک میتوانند بعدها و در زمان اکران مخاطبان را با خود همراه کنند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، اگر همین حالا سری به سامانه فروش فیلمهای سینمایی بزنید، احتمالا فروش یک فیلم کودک برایتان تعجببرانگیز باشد، فیلمی در قالب انیمیشن که اتفاقا در این سالها به پای ثابت گیشهها تبدیل شدهاند و حضورشان در چرخه اکران متضمن بخشی از فروش است.
انیمیشن «بچه زرنگ» که حالا فروش ۵۶ میلیاردی را در گیشه تجربه میکند، مسئولان سینمایی و حتی وزیر ارشاد را بر آن داشته تا سازندگانش را هر بار در محافل سینمایی تحسین کرده و در مقابل انتقادات نسبت به فروش قابلتوجه کمدیها، بر فروشش تکیه بزنند و به آن استناد کنند. این اما مسیری نیست که با «بچه زنگ» آغاز شده باشد، گذرگاهی است که پیش از آن «پسر دلفینی»، «لوپتو»، «فیلشاه»، «شاهزاده روم» و… از آن عبور کردهاند تا عدد و رقم عایدیشان چشم اهالی سینما را به گونهای دیگر از فیلمها هم روشن کند، تا این گزاره برایشان پررنگ شود که میشود بر نوع متفاوتی از فیلمها هم سرمایهگذاری کرد و اتفاقا نتیجه هم گرفت.
انیمیشن پسر دلفینی
فرصتی برای جذب «خانوادهها»
انیمیشنها حالا رقیبی جدی برای جدیترین فیلمهای سینمایی به حساب میآیند که میتوانند همزمان با آنکه کودکان را با خود همراه کنند، پای بزرگسالان را هم به سینما باز کنند. انیمیشنها گرچه پیش از این در اذهان عمومی بهعنوان آثاری برای گروه سنی کودکان تعریف میشدند و البته هنوز هم بارقههای همین تصور را میتوان در صحبتهای سینمادوستان درباره این آثار دید، اما این گونهای است که به واسطه حضور گروههای سنی متفاوت در سینماها و مشخصا جذب «خانوادهها» توانسته جایگاهی در میان سینماداران هم پیدا کند.
این اما صنعتی است که بزرگترین کمپانیهای جهان را به خود اختصاص داده، عظیمترین سرمایهگذاریها را به سمت خود سوق میدهد و آوردهای بلندبالا را در پی دارد. صنعتی که برای گروه بزرگی از متخصصان، قوه اشتغالزایی و خلاقیت را بارور میکند، اما حالا در ایران هم یک قطب فیلمسازی را با خود همسو کرده و باعث شده بیش از پیش بر لزوم توجه به آن تاکید شود.
این مسیر البته بهراحتی طی نشده و سینماگران هربار با ساخت اثری تازه آن را تسهیل و تصحیح کردهاند، کافی است یک دهه گذشته را مرور کنید تا با انبوهی از اظهارنظرها از فعالان انیمیشنسازی مواجه شوید، هنرمندانی که نسبت به اقبال کم مسئولان سینمایی به این محصولات گلایه و گاه این گزاره را مطرح میکردند که دیر و دور نیست تا برای برخورداری از شرایط بهتر، کشور را به مقصد دیگری ترک کنند. همه این مسائل دست به دست هم داد تا برای اولینبار بنیاد ملی پویانمایی تاسیس شود و حالا شاهد حضور ۴ فیلم انیمیشن در جشنواره فیلم فجر باشیم و این صنعت نوپا یک بخش از این رویداد ملی را به خود اختصاص دهند.
«ببعی» به کارگردانی حسین صفارزادگان و میثم حسینی، «رویاشهر» به کارگردانی محسن عنایتی، «ساعت جادویی (سفربه تاریکی)» به کارگردانی محمدعلی بصیرینیک و «شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی، چهار انیمیشن سینمایی هستند که در چهلودومین جشنواره فیلم فجر حضور دارند و قرار است برای کسب سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن با یکدیگر به رقابت بپردازند.
در این گزارش به معرفی این چهار انیمیشن میپردازیم؛
ببعی/ حسین صفارزادگان و میثم حسینی
اگر از آن دسته از مخاطبانی که باشید کودکی در خانه دارید، احتمالا تا حالا چند قسمت از آن را از شبکه پویا دیده باشید، انیمیشنی که موفقیتش در نسخه سریالی، سازندگانش را بر آن داشت تا نسخه سینمایی از آن را هم تولید کنند
اگر از آن دسته از مخاطبانی که باشید کودکی در خانه دارید، احتمالا تا حالا چند قسمت از آن را از شبکه پویا دیده باشید، انیمیشنی که موفقیتش در نسخه سریالی، سازندگانش را بر آن داشت تا نسخه سینمایی از آن را هم تولید کنند. «ببعی» را حسین صفارزادگان و میثم حسینی در مقام کارگردان و محمدمهدی مشکوری در مقام تهیهکننده به پشتیبانی سازمان اوج ساخته و روانه فجر کردهاند، نکته جالب درباره «ببعی» اما این است که سازندگانش در دوره پیشین این رویداد، فرم حضور در جشنواره را پر کرده بود و با نزدیک شدن به ایام جشنواره حتی خبر از آماده شدن این فیلم مخابره میشد، اما حالا در دوره پیش روی این رویداد حضور دارد.
انیمیشن «ببعی» پس از دو تجربه «فهرست مقدس» و «پسر دلفینی» سومین انیمیشن سینمایی است که با تکنیک سه بُعدی در سازمان اوج تولید شده است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «ببعی که همیشه مجلات جغد قهرمان درباره پرواز را میخواند در سر رویای پرواز دارد و میخواهد مانند یک پرنده پرواز کند ولی چون پرنده محسوب نمیشود با مشکلاتی مواجه است…»
رویاشهر/ محسن عنایتی
محسن عنایتی و مصطفی حسنآبادی بهعنوان کارگردان و تهیهکننده «رویاشهر» پیش از این و در سال ۹۷ انیمیشن «بنیامین» را در ویترین جشنواره فیلم فجر داشتند. دو سینماگری که این فیلم را در کاشان ساخته بودند و قبلترش آن را در جشنواره فیلم کودک و نوجوان رونمایی کرده بودند. «بنیامین» در دوره سی و هفتم جشنواره فیلم فجر قدر دید و نامزد دریافت جایزه بهترین انیمیشن شد، فیلمی که بعدها هم به لطف پخش چندین و چندباره تیزرهای تبلیغاتیاش از تلویزیون، در گیشه روزهای پراقبالی به خود دید و توانست بر صدر گیشه فروش فیلمهای کودک بنشیند.
این تیم حالا بعد از ۵ سال سراغ «رویاشهر» رفتهاند فیلمی که محصولی از سازمان سینمایی سوره و اداره کل فرهنگی شهرداری تهران است و داستان ماجراجویانه پسربچهای به نام آرات را روایت میکند که تصمیم دارد قهرمان «رویاشهر» شود. این اثر نگاهی به آینده دارد و امیر هوشنگ زند سرپرست گویندگان آن است.
ساعت جادویی (سفربه تاریکی)/ محمدعلی بصیرینیک
محمدعلی بصیرینیک و محمدمهدی نخعیراد انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی (سفربه تاریکی)» را پیش از این در جشنواره فیلم کودک و نوجوان رونمایی کرده بودند و معتقدند این فیلمی است که میتواند با مخاطبان ۹ تا ۱۵ سال ارتباط برقرار کند. انیمیشنی که در سال ۹۸ تولید و فرآیند فنی آن از سال ۹۹ پیگیری شد. با آنکه سازندگانش «ساعت جادویی (سفربه تاریکی)» را اثری مستقل توصیف میکنند اما کارگردانش یک بار عنوان کرده کار ساخت این اثر ابتدا به صورت مستقل آغاز شده اما بعدها حسینیه هنر در مسیر تولید از آن حمایت کرده است.
داستان این فیلم از جایی آغاز میشود که یک پسربچه به واسطه هدیهای که از پدربزرگ خود دریافت میکند، موفق به سفر در زمان میشود و به دوران کودکی مادربزرگ خود میرود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی را از نزدیک میبیند که در گذشته رونق بسیاری داشته است. این سفر در زمان مصادف با قیام گوهرشاد میشود و اشارههایی به فرهنگ پوشش در آن زمان هم میشود. این پسربچه بخشی از حوادث تاریخی را به چشم خود میبیند.
شمشیر و اندوه/ عماد رحمانی و مهرداد محرابی
تاریخ اسلام مملو است از قصههایی که ظرفیتهای زیادی برای تصویر شدن دارند، این قصهها گاه در قالب فیلمهای رئال منعکس شدهاند اما انیمیشنسازان گروهی هستند که از این فرصت بهصورت جدیتر استفاده کردهاند و تولیدات زیای با همین مضامین به سرانجام رسیدهاند
همین چند ماه پیش بود که سازمان سینمایی خبر از دریافت مجوز یک انیمیشن داد، «شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی و تهیهکنندگی مهدی جعفری عنوان انیمیشنی بود که مجوز ساخت گرفت و حالا در این دوره از جشنواره قرار است رونمایی شود. ساخت این اثر نزدیک به دو سال به طول کشیده و نزدیک به ۲۰۰ نفر در این پروژه درگیر کار بودهاند.
تاریخ اسلام مملو است از قصههایی که ظرفیتهای زیادی برای تصویر شدن دارند، این قصهها گاه در قالب فیلمهای رئال منعکس شدهاند اما انیمیشنسازان گروهی هستند که از این فرصت بهصورت جدیتر استفاده کردهاند و تولیدات زیای با همین مضامین به سرانجام رسیدهاند. همین چند سال پیش هم بود که انیمیشن «ناسور» در نسخهای سینمایی با محوریت واقعه کربلا تولید و در جشنواره فیلم فجر دیده شد حالا چند سال بعد از آن قرار است بار دیگر ویترین فجر شاهد انیمیشنی با همین محوریت باشد.
«شمشیر و اندوه» اثری ۹۲ دقیقهای است که برهه تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) تا ورود امام حسین(ع) به کربلا را روایت میکند. روایت این اثر از زاویه دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی میکند و منجر به پیوستنش به قافله امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «کارن کودکی ۶ ساله که برای تحقق آزادی مبارزه میکند…»
در میان فهرستی از کنجکاویها، فیلماولیها را میتوان کنجکاویبرانگیزتر به حساب آورد؛ آیا قرار است پدیده اصلی جشنواره، از میان همین پروژههای ناشناخته، متولد شود؟
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حالا اصطلاح فیلم اولیها نه تنها آن تصورات رایج فیلمهای بیکیفیت را برهم زده که در یک دهه اخیر حتی از کنجکاوبرانگیزترین آثار جشنواره فیلم فجر شده است، جریانی که در یک دهه اخیر شکل ویژهای به خود گرفته و از پس آن فیلمسازان مستعدی همچون سعید روستایی، نیما جاویدی، حسین دارابی، امیرعباس ربیعی، محمدحسین مهدویان، هادی حجازیفر و… به سینمای ایران معرفی شدهاند.
با احیای بخش «نگاه نو» در دوره پیشروی جشنواره فیلم فجر، حالا نگاهها به این جریان معطوف شده است تا ببینیم کدام یک از فیلمسازانش مسیری تازه در سینمای ایران را پیگیری میکنند.
ماجرای فیلمهای اول اما قصه پر فراز و نشیبی دارد، بخشی که از همان سالهای نخست برگزاری جشنواره فیلم فجر اعلام موجودیت کرد و با عنوان فیلمهای آماتوری یاد میشد و البته سهمی در فصل جوایز با عنوان «بهترین فیلم اول» هم برای کارگردانانش داشت.
این روال تا نیمه دهه ۸۰ برقرار بود تا اینکه به بخشی مجزا در نیمه دوم همین دهه تبدیل شد تا ضمن ایجاد فضای رقابتی جدیتر، امکان قضاوت بهتر آنها هم به وجود بیاید. به همین ترتیب در سال ۸۷ و در دوره بیست و هفتم این رویداد عنوان «نگاه نو» به ترکیب جشنواره اضافه شد تا فیلم های اول و دوم کارگردانان مورد داوری قرار بگیرند.
این روند تا سال ۹۴ با عنوان «نگاه نو» و «نوعی نگاه» ادامه داشت اما با ظهور فیلمسازان توانمند که توانسته بودند نگاهها را در کیفیت فیلمسازی و البته ارائه محتواهای جدید به خود جلب کنند، سیاستگذاران جشنواره در تصمیمی تازه ضمن حذف این بخش، امکان رقابت فیلمهای اول را با سایر فیلمسازان فراهم کردند.
این اما همه ماجرای فیلمهای اول نیست، در دوره سی و نهم همزمان با فراگیری بیماری کرونا و با کاهش تولیدات سینمای ایران بار دیگر «نگاه نو» از جشنواره رخت بربست و این مسیر در دو دوره دیگر هم پیگیری شد. در دوره چهل و دوم اما با رسیدن ۵۱ فیلم به دبیرخانه این رویداد که سهمی ۵۰ درصدی از متقاضیان حضور را داشتند، متولیان تصمیم گرفتند تا دوباره «نگاه نو» به بخشهای جشنواره الحاق کنند.
حالا در دوره چهل و دوم، دوازده فیلم در بخش فیلم اولیها به رقابت میپردازند، آثاری که گرچه کارگردانانشان اولین قدم را در سینمای حرفهای برمیدارند اما اسامی شناختهشدهای را در دل خود دارند؛ «آپاراتچی» ساخته قربانعلی طاهرفر، «باغ کیانوش» ساخته رضا کشاورز حداد، «بیبدن» ساخته مرتضی حسینعلیزاده، «پرویزخان» ساخته علی ثقفی، «تمساح خونی» ساخته جواد عزتی، «شکار حلزون» ساخته محسن جسور، «ظاهر» ساخته حسین عامری، «قلب رقه» ساخته خیرالله تقیانیپور، «پرواز ۱۷۵» ساخته محمدحسین حقیقت، «مجنون» ساخته مهدی شامحمدی، «ملکه آلیشون» ساخته ابراهیم نورآورمحمد و «نپتون» ساخته محمدابراهیم غفاریان عنوان ۱۲ فیلمی است که قرار است برای کسب سیمرغ «بهترین فیلم اول» با یکدیگر به رقابت بپردازند.
در این گزارش از پنج زاویه به مرور نکتههای مرتبط با آثار کارگردانان فیلماولی در چهلودومین جشنواره فیلم فجر میپردازیم:
نگاه اول؛ چهرهها
در نخستین دورههای برگزاری جشنواره فیلم فجر، در کنار بخش اصلی که با عنوان «سینمای حرفهای» برگزار میشد، بخشی از فیلمها که بیشتر هم اولین ساخته خالقانشان بودند در بخش «آماتور» مورد قضاوت و داوری قرار میگرفت و این پیشفرض وجود داشت که اساسا «فیلماولیها» هنرمندانی آماتور و ناشناخته هستند. در دورههای بعد اما نه فقط نام این بخش تغییر کرد که نگاه به سینماگران تازهنفس و ساختههایشان هم از اساس دستخوش تحول شد.
مروریبر فیلمهای راهیافته به بخش «نگاه نو» در جشنواره امسال هم نشان میدهد که چهرههای شناختهشده چه در مقام کارگردان و فیلمنامهنویس و چه در مقام بازیگر، حضوری قابل توجه در این بخش دارند.
شاخصترین چهره هم بیتردید جواد عزتی است که در این دوره از جشنواره بهعنوان کارگردان فیلم «تمساح خونی» را به سرانجام رسانده است. فیلمی که علاوهبر خود عزتی سعید آقاخانی هم در آن ایفای نقش کرده است.
کاظم دانشی هم کارگردان جوانی است که دو سال پیش با فیلم «علفزار» بهعنوان اولین تجربه کارگردانیاش در جشنواره فجر حضور داشت و مورد تحسین قرار گرفت و امسال در مقام فیلمنامهنویس فیلم «بیبدن» از او به جشنواره رسیده است.
فیلمی که مرتضی علیزاده آن را کارگردانی کرده و مانند «علفزار» اقتباس شده از پروندههای جنایی واقعی است. الناز شاکردوست از چهرههای خوش اقبال در دورههای اخیر جشنواره فجر ایفاگر نقش اصلی در این فیلم است.
از منظر بازیگران شاخص در بخش «نگاه نو» میتوان به سعید پورصمیمی هم اشاره کرد که در همکاری با علی ثقفی بهعنوان یک فیلمساز فیلماولی، نقش اول فیلم سینمایی «پرویزخان» را ایفا کرده است.
شهرام حقیقتدوست هم از بازیگران شناختهشدهای است که امسال دو فیلم «باغ کیانوش» و «قلب رقه» را در بخش فیلماولیها دارد. این بازیگر در «قلب رقه» با فرهاد قائمیان و محمدرضا شریفینیا همبازی بوده است.
در کنار بازیگران باسابقه، چهرههای جوانتر عرصه بازیگری هم امسال در بخش فیلماولیها حضور دارند که از شاخصترین آنها میتوان به ایفای نقش سجاد بابایی در «مجنون»، تورج الوند در «آپاراتچی»، نوید پورفرج در «بیبدن» و آرمین رحیمیان در «نپتون» اشاره کرد.
اینها همه بازیگران جوانی هستند که در همان گامهای اولیه نقشآفرینیشان در مقابل دوربین تحسین شدند و حالا باید دید در همکاری با کارگردانان فیلماولی، چه عملکردی در جشنواره فجر خواهند داشت.
نگاه دوم؛ قصهها
یکی از کنجکاویها درباره فیلمهایی که کارگردان فیلماولی دارند، سوژههایی است که آنها را برای ورود به میدان خطیر فیلمسازی ترغیب کرده است. در یک نگاه کلی و براساس خلاصه داستانهای منتشر شده درباره ۱۲ فیلم راهیافته به بخش «نگاه نو» در جشنواره چهلودوم فیلم فجر، میتوان گفت فیلماولیهای امسال با تنوعی از ایدهها و قصهها در این رویداد حضور خواهند داشت.
پرداختن به سوژههای تاریخی بهویژه مرتبط با تاریخ انقلاب و دفاع مقدس معمولا با چالشها و حساسیتهایی مواجه است و به همین دلیل ورود فیلماولیها به این حوزه شاید در نگاه اول توأم با ریسک باشد اما این قصهها در بخش نگاه نو جشنواره امسال نمایندگان قابل توجهی دارند. از «مجنون» که به حماسهسازی شهید مهدی زینالدین میپردازد، تا «آپاراتچی» که نیمنگاهی به تلاشهای یک فیلمساز آماتور برای ساخت فیلم در سالهای جنگ میپردازد. تجربههایی همچون «باغ کیانوش» و «پرواز ۱۷۵» هم هرچند بهطور مستقیم از دفاع مقدس نگفتهاند اما ارجاعاتی به حال و هوای مضمونی آن دارند.
«قلب رقه» هم هرچند به تحولات سوریه و نقش داعش در منطقه پرداخته است اما میتوان آن را در دسته فیلمهای سینمای مقاومت قرار داد.
فیلمهای متناسب با مخاطبان کودک و نوجوان هم در بخش «نگاه نو» نمایندگان مهمی دارند که علاوهبر «باغ کیانوش» میتوان به دو فیلم «ظاهر» و «ملکه آلیشون» در این حال و هوا اشاره کرد. مهم اینکه فیلم «ملکه آلیشون» از منظر تنوع ژانر به سینمای فانتزی هم نزدیک شده است.
داستان جنایی «بیبدن» و یا روایت پرتره «پرویزخان» از یک چهره ملی را هم میتوان از سوژههای خاص در بخش «نگاه نو» جشنواره امسال به حساب آورد.
«شکار حلزون» و «نپتون» هم دو فیلم دیگر این بخش هستند که هرچند اطلاعات چندانی درباره آنها مخابره نشده اما در دسته فیلمهای اجتماعی قرار گرفتهاند و از همین منظر مورد توجه قرار خواهند گرفت.
در این میان «تمساح خونی» هم یک تجربه متفاوت از جواد عزتی است که ژانر خاص کمدی اکشن را نمایندگی میکند و به همین دلیل کنجکاوی زیادی برای رونمایی از آن وجود دارد.
نگاه سوم؛ تجربهها
مخاطبان و منتقدان گاهی در جشنواره فیلم فجر به فیلمهایی اقبال نشان دادهاند که رویکرد ساختشان متفاوت بوده است، فیلمهایی که تجربه تازهای در فیلمسازی را برای سینمای ایران رقم زده و از همین منظر توانستهاند مخاطبانی را هم جذب کنند، «مسخره باز» به کارگردانی همایون غنیزاده، «بدون مرز» به کارگردانی امیرحسین عسگری، «بیرویا» به کارگردانی آرین وزیردفتری و… جزو آثاری از کارگردانان فیلماولی هستند که همزمان با آنکه قصههایی تازه را ارائه میکردند به دلیل اینکه در تولید از فیلمسازی مرسوم فاصله گرفتهاند، توانستهاند بخشی از مخاطبان را با خود همراه کردند.
در فهرست فیلمهای راهیافته به بخش «نگاه نو» جشنواره امسال هم فیلمی با چنین ویژگیای وجود دارد. فیلمی که پیش از این در جشنواره فیلم کودک رونمایی شده و اتفاقا توانسته بود نظر داوران را به خود جلب کند. «ملکه آلیشون» عنوان فیلمی است که کارگردانش برای ساختش ۹ سال زمان گذاشته است.
ابراهیم نورآور محمد که در اولین گام برای ورود به سینمای حرفهای فیلمی در ژانر کودک و نوجوان را آزموده است، آن را سختترین تجربهاش توصیف میکند، فیلمی که با نگاه کردن به تصاویرش احتمالا ناخودگاه به یاد فیلمهای هالیوودی بیفتید، فیلمی که قصهاش در جنگل اتفاق میافتد و روایتگر داستان پسربچهای است که از درخت و جنگل متنفر است.
تجربه نورآور محمد در فیلمسازی اما در نوع خود جالب است، گرچه در صحبتهای مسئولان سینمایی بارها و بارها شنیدهاید که از اشتغال یک گروه ۲۰۰ نفره هنگام ساخت یک فیلم سخن میگویند، نورآور محمد اما تاکید کرده که کارهای مختلف این فیلم را خودش به تنهایی انجام داده، گاه لوکیشنها را ساخته، گاه لباسها را طراحی کرده، گاهی مشغول انجام صدابرداری بوده، گاهی تدوین را به سرانجام رسانده و… به طوری که در فهرست عوامل فیلمش تنها نام بازیگران کودک را میشود دید، بازیگرانی که برخی از آنها وقتی تولید فیلم شروع شد ۶ ساله بودند اما در پایان تولید ۱۲ ساله شدهاند و کارگردان با تمهیدات گریم و قابهای پرسپکتیو توانسته افزایش سن آنها در فیلم را کنترل کند، روندی که به گفته خودش باعث شد ۹ سال ساخت «ملکه آلیشون» طول بکشد.
نگاه چهارم؛ سوداییها
با آنکه بازگشت بخش فیلماولیها خبری خوشایند برای بخشی از سینماگران بود اما میشود دورههای مختلف جشنواره و اظهارنظر فیلمسازان جوان را مرور کرد، همان جایی که نسبت به این جداسازی اظهار ناخشوندی میکردند و گاه با اعتراض آنها مواجه بود. معترضان اما عنوان میکردند با این تمایز امکان قضاوت تمام ابعاد مختلف فیلمشان از آنها سلب میشود و تنها باید برای یک سیمرغ یعنی جایزه بهترین فیلم اول رقابت کنند.
در چندسالی آثار راه یافته به جشنواره فیلم فجر در دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو به شکل مجزا از هم داوری شدند، برخی از فیلمهای اول توانستهاند در بخش سودای سیمرغ هم حضور داشته باشند. امسال هم ۵ فیلم از ۲۲ فیلم راهیافته به بخش سودای سیمرغ متعلق به فیلمسازان فیلماولی هستند؛ «نپتون»، «مجنون»، «قلب رقه»، «پرویزخان» و «تمساح خونی» ۵ فیلمی هستند که علاوهبر رقابت برای کسب جایزه نگاه نو میتوانند سایر بخش هایشان را هم مورد قضاوت قرار دهند.
به تعبیر دیگر حضور یک فیلم بهصورت همزمان در دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو، بیش از کارگردان، برای دیگر عوامل یک شانس محسوب میشود. این آثار از نگاه هیات انتخاب کیفیت سینمایی بالاتری داشتهاند و امکان داوری و قضاوت بخشهای فنی آن از سوی هیات داوران وجود داشته است. به همین دلیل شاید بتوان گفت این ۵ فیلماولی، لااقل از نگاه هیات انتخاب، کیفیت سینمایی بالاتری داشتهاند.
نگاه پنجم؛ کنجکاویها
اما از هر زاویهای که نگاه کنیم، در مواجهه با فیلمهای راهیافته به بخش «نگاه نو»، اصلیترین نکته کنجکاوی بالایی است که نسبت به این آثار وجود دارد. فیلمهایی که هم میتوانند تبدیل به پدیده جشنواره شوند و هم میتوانند بهعنوان تجربه شکستخورده یک فیلمساز گمنام، پس از اولین رونمایی به فراموشی سپرده شوند.
از این منظر در کنار فیلمهایی که اسم و رسمی دارند و خرده اطلاعاتی درباره آنها مخابره شده است، فیلمهای که در سکوت خبری به تولید رسیده و اطلاع چندانی از مختصات تولید آنها نداریم، آثار ویژهتری به حساب میآیند.
در ترکیب ۱۲ فیلم راهیافته به بخش «نگاه نو» جشنواره امسال چهار فیلم «شکار حلزون» به کارگردانی محسن جسور، «پرواز ۱۷۵» محمدحسین حقیقت، «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری و «نپتون» به کارگردانی محمدابراهیم غفاریان پروژههایی هستند که در قیاس با دیگر فیلمهای جشنواره، اطلاعرسانی کمتری درباره فرآیند تولید آنها صورت گرفته و به نوعی باید اعتراف کرد پیشبینی چندان دقیقی از کیفیت محتوایی و ساختاری آنها نمیتوانیم داشته باشیم.
در میان فهرستی از کنجکاویها، این دست فیلمها را میتوان کنجکاویبرانگیزتر به حساب آورد؛ آیا قرار است پدیده اصلی جشنواره، از میان همین پروژههای ناشناخته، متولد شود؟
محمد جواد رییسی نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «نذر ابدی» که در جشنواره مردمی فیلم عمار حضور دارد از شکل گیری ایده این اثر گفت.
به گزارش سینمای خانگی، محمدجواد رئیسی کارگردان و نویسنده فیلم کوتاه «نذر ابدی» در گفتوگو با مهر با اشاره به ایده شکل گیری این فیلم، گفت: یکی از دوستان خاطرهای از لابه لای خاطرات همرزمان شهید خرازی نقل کرد. اصل خاطره این بود که یک قوطی خالی کمپوت به دست رزمندگان میرسد و آنها از آن به عنوان لیوان استفاده کردند که در این فیلم کوتاه ما این خاطره را دراماتیزه کردیم.
وی ضمن اشاره به اینکه براساس آن خاطره، فیلمنامه و موقعیت را طراحی کرده است، در رابطه با محل فیلمبرداری این کار افزود: کار دفاع مقدسی به نسبت کارهای اجتماعی امروزی سختتر است و نیاز به طراحی لوکیشن دارد. بهواسطه اینکه این فضاسازیها از قبل در شهرک دفاع مقدس انجام شده است ما پس از انتخاب لوکیشن فقط بازسازی انجام دادیم و اگر کار را در شهرک دفاع مقدس نمیساختیم طراحی فضا و لوکیشن خیلی سخت بود.
این کارگردان با اشاره به اینکه کار در یک روز ضبط شده است، یادآور شد: تقریباً ۳۰ نفر عوامل و ۱۵ نفر هنرور برای این کار داشتیم، ۲ هفته پیش تولید فشرده داشتیم و پس تولید پروژه نیز یک ماه زمان برد.
«نذر ابدی» ماجرایی برگرفته از داستانی واقعی است و روایتی متفاوت از فداکاریها و کمکهای مردمی ارسالی به خطوط جبهه در دوران دفاع مقدس را روایت میکند که هم اکنون در چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار حضور دارد.
سایر عوامل این فیلم عبارتند از مدیر فیلمبرداری: آرش خلاق دوست، تدوین: حسین صفرزاده، مدیرتولید: علیرضا صدرالدینی، دستیار تولید: علیرضا کرمی، دستیار کارگردان: علی احمدی، حسین صفرزاده، منشی صحنه و برنامه ریز: سودابه صفری، مدیر صدابرداری: مسعود شاهوردی، دستیار صدا: شایان شاهوردی، طراح صحنه: علی شجاعی، دستیار صحنه: حنان عزتزاده و سامان رجبی، طراح گریم و لباس: زهرا بابایی، دستیاران گریم و لباس: فاطمه اسدی، مهدی قائمی، علیرضا شریفی مقدم، مهدی شهباز، دستیاران تصویر: محمدعلی زهی، مهدی حاجیلری، علیرضا محمدی، امیرحسین صالحی، اپراتور دوربین: محمد مودت، موسیقی: امید روشن بین، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، اصلاح رنگ و نور: یحیی محمدعلی، طراح پوستر: الهام احمدی، تدارکات: علی تقوی، تأمین اسلحه: سرهنگ ناصر جباری، سینه موبیل: بیژن فرجودی، مسئول هنروران: سارا گودرزی، سارا حسینی.
«احسان مشکور» کارگردان مستند «رویای بزرگ» از روند تهیه و تولید این مستند گفت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی جشنواره عمار، «احسان مشکور» کارگردان مستند «رؤیای بزرگ» در خصوص چرایی و هدف از ساخت این مستند و اهمیت آن گفت: وقتی تاریخ برای مردم یک کشور یادآوری نشود به مرور فراموش میشود، باید در رسانه و کتب درسی و غیر درسی تاریخ یادآوری شود. هدف ما از ساختن این فیلم نشان دادن موفقیتهای تیمی در کشورمان است، برخی اعتقاد داشتند در زمینه ورزش تیمی موفقیتهای ما بسیار کم است اما ما در این مستند عکس آن را نشان دادیم و مصداق موفقیت تیمی را در ورزش والیبال به نمایش گذاشتیم.
وی افزود: در این مستند پیشرفت از دل جنگ با حضور مدیر داخلی با تجربه صنعتی شروع میشود و والیبال کشوربه صورت علمی و کاملاً حرفهای گسترش مییابد. در رشته والیبال پس از مدیریت وی اثرات موفقیت را مشاهده میکنیم که ایران جزو پنج تیم اول در جهان میشود. ضرورت ساخت این فیلم یادآوری یک نسخه پیشرفت بوده است که یک مدیر داخلی هم با اتکا به جوانان کشور میتواند موفقیت بزرگی را رقم بزند.
مشکور عنوان کرد: مستند ورزشی در کشورمان تولید شده اما آنچه در قالب ژانر ورزشی باشد که بتوان در قاب سینما به نمایش گذاشت بسیار کم است و شاید به تعداد انگشتهای دست هم نرسد نمونههای بارزآن «صفر تا سکو» یا «جایی برای فرشتهها نیست»؛ فکر میکنم مستند رؤیای بزرگ قابلیت نمایش سراسری در سینماهای ایران را دارد و همچنین این مقوله را داشته که پس از اکران، مخاطب با حال خوب از سینما بیرون بیاید.
این مستندساز ادامه داد: قااب فرم مستند، مصاحبه تولیدی و آرشیو نیست و علاوه بر اینکه با افراد شاخص مصاحبه کردیم بخش تولیدی هم داشتیم، در چند شهر متفاوت از جمله مشهد، گنبد، یزد و…. در این مستند مجموعهای کامل از اطلاعات را با یک ریتم بالا ارائه دادیم، که مخاطب اصلاً خسته نشود و انشالله مستند برای مخاطب بسیار جذاب خواهد بود.
وی در خصوص اهمیت پرداختن به چنین مستندهایی در قاب سینما برای نسل امروز، اظهار کرد: فیلم قبلیم «عملیات دماوند» (اشاره به جنگ ناشناخته ایران در عمان میکرد) بیشتر برای نوجوانان بود و مخاطب اصلی این مستند هم، افزون بر نوجوانان، جوانان هم هستند که گذشته نه چندان دور را برای آنها یادآوری میکند و فکر میکنم الگوی مناسب را به مخاطبان نشان میدهد که میشود با همه سختیها برای رشد تلاش کرد.
مشکور افزود: مستند «عملیات دماوند» در بسیاری از مدارس پخش شد و بازخوردهای بسیار خوبی از آموزش و پرورش گرفتیم، این مستند هم ظرفیت بسیار خوبی دارد که در دانشگاهها و مدارس پخش شود زیرا برای مخاطبان نوجوان و جوان جذاب بوده و خستهکننده نخواهد بود. این مستند میتواند ذهن آنها را امیدوار کند که با همه مشکلات میتوانند به پیشرفتهای خوبی دست پیدا کنند. با چنین ذهنیتی طی چند سال آینده اثرات مثبت آن مشاهده میشود.
وی درباره اثرات مثبت بینالمللی چنین مستندهایی، اظهار کرد: قبل از آغاز ساخت این مستند نزدیک ۴۰ تا ۵۰ مستند ورزشی با فرمهای متفاوت را دیدم، کارکرد مستند ورزشی بیشتر در عرصه بین الملل است، اگر مستند فرم خوب و قابل قبولی داشته باشد و قانون کپی رایت را رعایت کند در عرصه بینالملل هم میتواند به موفقیت دست یابد. چنین مستندهایی پس از اینکه در کشور نمایش داده میشود باید در عرصه بین الملل هم به نمایش گذاشته شود. برای ساخت این مستند به عنوان مثال مستندی که در خصوص موفقیت تیم اسپانیا ساخته شده بود را چندین بار مشاهده کردیم و دیدیم در همین فرمی است که ما ساختیم و از یک تاریخ نه چندان دوری صحبت میکند که آن تیم قهرمان جهان شده است. تقریباً مستند ما از نظر محتوایی نزدیک به این مستند است. مستندهای ورزشی دو نکته مهم دارند، یکی اینکه هر دو در عرصه نمایش نشان دهنده اقتدار هستند و دیگر اینکه در یک نقطه به هم میرسند و سبب میشود که آن اقتدار کشور در عرصه بینالمللی به خوبی نمایش داده شود. امید که این مستند پس از آنکه نمایش کشوری آن تمام شد در کشورهای خارجی هم به نمایش گذاشته شود و فکر میکنم مستند «رؤیای بزرگ» این ظرفیت را دارد.
این مستندساز درخصوص نقش جشنواره عمار جهت معرفی چنین مستندهایی، ابراز کرد: طی دو سه سالی که جشنواره عمار را بررسی کردم به نظر میآید به سمت حرفهای شدن حرکت میکند، امسال هم انتظارم از سطح جشنواره حتماً بالاتر از سالهای قبل هست و به نظر میرسد جشنواره عمار امسال تولیدات با سطح کیفی بالا را ارائه دهد، در اکرانهای خصوصی، از نظر فرمی و محتوا بالاترین سطحهای این چند سال اخیر را دیدم که همین امر سبب جذب مخاطب میشود، اگر مستند جایزهای بگیرد یا نگاه ویژهای به آن شود استقبال مخاطب دوچندان شده و مستند از ظرف خود هم میتواند جلوتر رفته و دیده شود.
مشکور ادامه داد: فکر میکنم جشنواره مردمی عمار در این چند سال به وظیفه اصلی خود یعنی بودجود آمدن جریانی متعهد به کشور و البته فرهنگی و هنری عمل کرده است و نکته مهمی که باعث پیشرفت جشنواره عمار در این چند سال اخیر شده حمایتهای بیدریغ حاج نادر طالب زاده بوده، که بنده چند سال قبل افتخار شاگردی ایشان را داشتهام و امیدوارم نبود ایشان باعث انگیزه دو چندان مسیولین مربوط برای برگزاری بهتر جشنواره در سالهای آینده شود.
وی در پایان گفت: رؤیای برزگ اصلاً سفارش نهادی خاص یا فدراسیون ورزشی نبوده و ۲ سال پیش، که به صورت شخصی پژوهشی انجام میدادم، تبدیل به طرح شد. در دل تولید مستند هم به هیچ عنوان فدراسیون والیبال از ما حمایت مالی نکرد و مستند رؤیای بزرگ در مرکز مستند سفیر فیلم با یک بودجه حداقلی ساخته شده است. تهیه کنندگی این اثر را حسین محمدی واله و کارگردانی آن را احسان مشکور به عهده داشتهاند. زمان این مستند ۷۴ دقیقه است و از تولیدات مرکز مستند «سفیرفیلم» است.