وضعیت گیشه سینماها در روزهای آغازین پاییز علیرغم اکران فیلم های جدید همچون گذشته نامناسب است! ۱۰ فیلم در حال اکران به صورت میانگین مخاطبانی حدود هزار نفر داشتند که نشان دهنده وضعیت نامناسب فروش سینماها است.
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، «میان صخره ها» به کارگردانی مختار عبدالهی با فروش تنها ۲ قطعه بلیت کم مخاطب ترین فیلم هفته گذشته بود؛ «پرونده باز است» کیومرث پوراحمد نیز تنها ۱۷ قطعه بلیت فروخت و «بابا سیبیلو» ادوین خاچیکیان نیز به فروش ۱۰۳ قطعه بلیت بسنده کرد.
در راستای فروش اندک و فاجعه بار گیشه سینماها «شهرک» علی حضرتی تنها ۱۱۴ قطعه بلیت فروخت و «نگهبان شب» رضا میرکریمی نیز به تنها ۱۲۹ مخاطب رضایت داد.
به استناد آمار ارائه شده در سایت سمفا تا ساعت ۱۴ جمعه هفتم مهرماه «ستون ۱۴» امیرحسین همتی تنها ۴۰۴ مخاطب داشت و «دست انداز» کمال تبریزی نیز تنها ۵۵۶ نفر را به سالن های سینما کشاند! «کت چرمی» ۱۵۲۲ مخاطب و «بعد از رفتن» رضا نجاتی تنها ۱۶۷۶ بیننده داشت.
«مصلحت» حسین دارابی ۲۳۲۹ بلیت به فروش رساند و «عروسی مردم» مجید توکلی به ۲۴۷۰ مخاطب رضایت داد. در راستای فروش اندک فیلم ها «آهنگ دو نفره» آرزو ارزانش نیز تنها ۲۵۰۵ مخاطب را مجاب به حضور در سالن های سینما کرد!
این در حالی است که پس از گذشت حدود ۷ ماه از آغاز اکران «فسیل» کریم امینی همچنان یکه تاز و صدرنشین گیشه است؛ این فیلم طی هفته گذشته حدود ۸۱ هزار نفر مخاطب داشت و «شهر هرت» نیز با حدود ۶۹ هزار نفر مخاطب رتبه دوم جدول فروش را از آن خود کرد. «هتل» جدیدترین فیلم اکران شده سینما به کارگردانی مسعود اطیابی نیز توانست با حدود ۴۲ هزار مخاطب دذ رتبه سوم جدول فروش جا بگیرد.
فیلم سینمایی «نگهبان شب» از میان سه نامزد نهایی، به اتفاق آرا به عنوان نماینده سینمای ایران در مراسم اسکار سال ۲۰۲۴ انتخاب شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، با اعلام کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار، فیلم سینمایی «نگهبان شب» از میان سه نامزد نهایی، به اتفاق آرا به عنوان نماینده سینمای ایران در مراسم اسکار سال ۲۰۲۴ انتخاب شد.
اعضای کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار بعد از برگزاری جلسات متعدد و انتخاب سه نامزد نهایی، فیلم سینمایی «نگهبان شب» به کارگردانی سید رضا میرکریمی را به عنوان نماینده سینمای ایران در مراسم اسکار سال ۲۰۲۴ برگزیدند.
در ابتدای نشست نهایی کمیته انتخاب که بعدازظهر امروز ۲۸ شهریور برگزار شد، مجید زینالعابدین مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی ضمن قدردانی از اعضا برای بررسیهای دقیق و بازبینی آثار توسط آنان که جملگی از سینماگران خبره و حاذق سینمای کشور هستند، گفت: صیانت از حق حضور و تلاش هنری سینماگران کشورمان برای معرفی تواناییهای حرفهای، فنی و محتوایی سینمای ایران در عرصههای جهانی را محفوظ میدانیم و امیدواریم از ظرفیتهای سینما، طعم و رنگ نگرش ایرانی را بیشتر به دنیا معرفی کنیم.
وی با اشاره به ظرفیتهای رشدیافته سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی، برای همه سینماگرانی که آثار آنان در این دوره مورد توجه کمیته انتخاب بود، تشکر کرد.
همچنین مرضیه برومند کارگردان و مدیرعامل خانه سینما پس از قدردانی از اعضای کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به اسکار ۲۰۲۴ و عرض خسته نباشید به آنان، اظهار کرد: گرچه شرایط به گونهای است که گرایش سینماگران به سمتوسوی ساخت فیلمهای سرگرمکننده افزایش یافته است، اما باید در نظر داشته باشیم که سینمای گونه اجتماعی بسیار مهم است، بنابراین انتظار میرود به این گونه سینمایی، رسیدگی و نگاه بیشتری شود.
در ادامه این نشست، رائد فریدزاده معاون امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی و سخنگوی کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار ۲۰۲۴ درباره روند نماینده ایران به مراسم یادشده گفت: کمیته انتخاب بعد از برگزاری سلسله جلسات متعدد و بررسی ۴۲ اثر حائز شرایط، در مرحله نخست ۱۵ فیلم را برای بازبینی انتخاب و در نهایت با بررسی چندباره، سه فیلم را به عنوان نامزد نهایی فهرست معرفی به آکادمی اسکار پیش رو، انتخاب کرد.
فریدزاده در ادامه اظهار کرد: سه فیلم «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس، «نگهبان شب» ساخته رضا میرکریمی و «شهرک» از ساختههای علی حضرتی، آثار راهیافته به مرحله پایانی بازبینی و در نهایت انتخاب نهایی کمیته معرفی نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار بودند تا ضمن احترام به تمامی آثار بررسی شده، یکی از این سه فیلم به عنوان نماینده سینمای ایران راهی آکادمی اسکار ۲۰۲۴ شود.
معاون امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی در پایان با تاکید بر ارجنهادن به تمامی آثار بررسی شده گفت: اعضای کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران پس از در نظر گرفتن تمامی جوانب، به اتفاق آرا فیلم «نگهبان شب» به کارگردانی سید رضا میرکریمی را به عنوان نماینده نهایی سینمای ایران برای آکادمی اسکار ۲۰۲۴ انتخاب کردند.
فیلم سینمایی «نگهبان شب»، بیستونهمین نماینده معرفیشده سینمای ایران به آکادمی اسکار است که در سال ۲۰۲۴، برگزاری نودوششمین دوره خود را پشت سر میگذارد.
منوچهر شاهسواری، رسول صدرعاملی، علیرضا حسینی، احمد مرادپور، محمد داوودی، اکبر نبوی، پرویز شیخطادی، بهروز شعیبی و رائد فریدزاده (دبیر کمیته)، اعضای تشکیلدهنده کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار ۲۰۲۴ بودند.
طی هفته اخیر کاهش مخاطبان سینما در سراسر کشور خودنمایی می کرد به نحوی که فیلم صدر جدول پس از مدت ها مخاطبی زیر ۱۰۰ هزار نفر داشت از سوی دیگر ۱۴ فیلم در حال اکران نیز روی هم رفته تنها مخاطبانی در حدود ۱۳ هزار نفر داشتند.
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، «فصل ماهی سفید» قربان نجفی به عنوان کم مخاطب ترین فیلم هفته تنها ۱۳ قطعه بلیت فروخت و «میان صخرهها» مختار عبدالهی با ۳۶ مخاطب در سراسر کشور دومین فیلم کم مخاطب هفته شد!
در همین راستا «بابا سیبیلو» ادوین خاچیکیان تنها به فروش ۴۴ قطعه بلیت در سراسر کشور رضایت داد و «پرونده باز است» کیومرثپوراحمد نیز کلا ۷۳ مخاطب داشت.
بر اساس اعلام سایت سمفا تا ساعت ۱۰ جمعه هفدهم شهریور ماه «تصور» علی بهراد نیز تنها ۱۵۵ نفر مخاطب داشت، «نگهبانشب» رضا میرکریمی ۱۷۳ نفر را به سالن های سینما کشاند و «شهرک» علی حضرتی نیز به ۱۷۷ مخاطب رضایت داد.
«ستون ۱۴» امیرحسین همتی ۶۵۱ مخاطب و «معجزه عشق» محمدرضا ممتاز نیز تنها ۸۵۵ بیننده داشت. «سه کام حبس» سامانسالور با ریزش شدید مخاطب مواجه شد و تنها ۱۵۰۶ مخاطب داشت و «دست انداز» کمال تبریزی نیز نتواست بیش از ۱۵۴۸ مخاطبرا جذب سالن ها کند و «مصلحت» حسین دارابی نیز به ۱۵۶۱ مخاطب رضایت داد!
میزان مخاطب سایر فیلم ها نیز به شدت بحرانی بود و کاهش شدید مخاطب بسیار چشمگیر خودنمایی میکرد؛ «بعد از رفتن» رضانجاتی تنها ۳۱۶۹ مخاطب داشت و «کت چرمی» حسین میرزامحمدی به حدود ۳۳۰۰ مخاطب رضایت داد.
این آمار نشان از آن دارد که ۱۴ فیلم در حال اکران مخاطبانی حدود ۱۳ هزار نفر داشتند که این میزان مخاطب با احتساب جمعیت ۸۵میلیون نفری کشور رسما هیچ محسوب می شود!
بر همین اساس حتی فیلم های پرفروش هفته های اخیر نیز کاهش چشمگیر مخاطب را تجربه کردند. «فسیل» کریم امینی بعد از مدتها مخاطبانی زیر ۱۰۰ هزار نفر داشت و به حدود ۸۷ هزار مخاطب اکتفا کرد. «شهر هرت» دیگر اثر این کارگردان نیز به عنوانپرمخاطب ترین فیلم هفته تنها حدود ۶۳ هزار نفر مخاطب در سراسر کشور داشت. «نارگیل ۲» سید داود اطیابی نیز به ۳۳ هزارمخاطب بسنده کرد و رتبه سوم جدول فروش هفتگی را از آن خود نمود.
استاد دانشگاه و از اعضای پیشکسوت انجمن سینمای جوانان ایران معتقد است: برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران دیگر یک مطالبه اصولی برای فیلمسازان است و هر دولتی که آن را برگزار نکند، برایش هزینه خواهد داشت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، یحیی رحمتی استاد دانشگاه و از اعضای باسابقه و فعال در مراکز انجمن سینمای جوانان ایران در دهه ۷۰، در آستانه برگزاری چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران درباره سالهای ورود خود به انجمن به خبرنگار ایرنا گفت: در اواخر دهه ۶۰ بود که همکاریام را با سینمای جوان آغاز کردم و آن هم زمانی بود که سیدرضا میرکریمی رییس انجمن جوانان زنجان بود. آشنایی قبلی هم با او داشتم و ورودم هم همزمان با برگزاری برخی جشنوارههای استانی بود. همین جشنوارههای استانی بعدها تبدیل به جشنوارههای منطقهای شد.
وی افزود: من از خانوادهای پرجمعیت بودم که همه اعضای آن نسبتی با فعالیتهای هنری داشتند. همین پشتوانه باعث شد که من حوالی سال ۶۸ به عکاسی علاقهمند شوم و فعالیت حرفهای خودم را هم قبل از فیلمسازی با عکاسی آغاز کردم. همزمان علاقه به خواندن داستانهای کوتاه داشتم. داستانی به نام «کودک و شمشیر» از نویسندهای فرانسوی خواندم که به آن علاقهمند شدم و با اقتباس از آن فیلمنامهای نوشتم و نام «نگهبان» را برایش انتخاب کردم. برای اولین بار در حدفاصل سالهای ۶۹ و ۷۰ فیلمسازی را هم تجربه کردم. بعدها البته عکاسی را هم رها نکردم. بعدها در فرآیند تحصیلات به سمت صنایع دستی گرایش پیدا کردم که این گرایش خیلی هم انتخابی نبود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در دوره فعالیتم در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری، شاید کمی از فیلمسازی فاصله گرفتم اما عکاسی را هیچگاه رها نکردم. در کنار مسئولیتهایی که داشتم، هیچگاه دوربین را کنار نگذاشتم و همواره دوربین عکاسی همراهم بود. همین علایق هم زمینهساز ورود من به انجمن سینمای جوان و فیلمسازی در عرصه سینمای کوتاه بود. در مجموع ۵ فیلم کوتاه ساختهام اما بیشتر تمرکزم بر عکاسی بوده است.
این استاد دانشگاه درباره تجربههای خود از حضور در دورههای آموزشی انجمن سینمای جوانان ایران گفت: خاطرم هست در دورههایی ما وارد مراکز انجمن شدیم که برخی سینماگران شناختهشده امروز مانند سیدرضا میرکریمی هم در این مراکز فعال بودند. فیلمساز دیگری هم که تقریبا با هم وارد مرکز شدیم، بهمن قبادی بود. بعدها بهمن به دانشکده صداوسیما رفت و من به دانشگاه هنرهای زیبا. شهرام علیدی هم از دیگر فیلمسازان همدوره ما بود که در حال حاضر در فرانسه حضور دارد و با فیلمی که در عراق ساخته بود در جشنواره کن هم حضور داشت. از بازیگران هم دورهمان هم میتوانم به حسن معجونی اشاره کنم.
این فیلمساز تأکید کرد: آن دورهها بسیار دورههای معتبری بود و من چیزهای زیادی از همدورههای خودم آموختم و همچنان خودم را وامدار حضور در آن دورهها و دوستانم در آن سالها میدانم.
رحمتی درباره رسیدن جشنواره فیلم کوتاه تهران به دوره چهلم هم گفت: مشکل اصلی ما در زمینه برگزاری جشنوارهها، مدیرانی هستند که باورهای هنری و فرهنگیشان کمرنگتر از محاسبات مدیریتیشان است. آنها بیش از هر چیز علاقه به جایگاهشان دارند نه فرهنگ و هنر. واقعیت این است که درباره رویدادی مانند فیلم کوتاه تهران هم فکر نمیکردیم تا این اندازه استمرار داشته باشد اما به نظرم این استمرار ریشه در همان شبکه سراسری انجمن سینمای جوانان ایران دارد. من همواره در دورهای که مسئولیت داشتم، به دوستان و همکارانم میگفتم کاری نکنید که انجام دادنش هزینه داشته باشد، بلکه کاری را انتخاب کنید که انجام ندادنش هزینه داشته باشد.
وی افزود: جشنواره فیلم کوتاه تهران از آن رویدادهایی است که هر دولتی آن را برگزار نکند، برایش هزینه خواهد داشت. برگزاری این رویداد به یک مطالبه اصولی در میان فیلمسازان جوان تبدیل شده و بستری است که فرصت ارتباط آنها با مخاطبان را فراهم میآورد و استمرار همین مطالبه است که جشنواره را زنده نگه داشته است.
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.
میزان مخاطبان فیلم های سینمایی طی هفته گذشته کاهشی بود به نحوی که تعداد کثیری از فیلم ها مخاطبانی زیر هزار نفر داشتند!
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، فیلم سینمایی «فصل ماهی سفید» به کارگردانی قربان نجفی با استقبال تنها ۷۱ مخاطب روبرو شد! این فیلم کمترین میزان استقبال را در میان فیلم های در حال اکران داشت.
در همین راستا «بابا سیبیلو» ادوین خاچیکیان تنها ۱۳۷ قطعه بلیت فروخت و «میان صخره ها» مختار عبدالهی به ۱۵۲ مخاطب رضایت داد! «شهرک» علی حضرتی نیز تنها توانست ۱۷۶ قطعه بلیت به فروش برساند!
بر اساس این گزارش و با استناد به آمار ارائه شده در سایت سمفا تا ساعت ۱۱ جمعه دهم شهریورماه «پرونده باز است» آخرین ساخته سینمایی کیومرث پوراحمد طی یک هفته تنها ۱۸۳ مخاطب داشت و جدیدترین فیلم رضا میرکریمی با عنوان «نگهبان شب» به ۲۶۳ مخاطب بسنده کرد!
«تصور» علی بهراد نیز تنها ۳۲۱ قطعه بلیت فروخت و «ستون ۱۴» به کارگردانی امیرحسین همتی تنها توانست ۱۲۵۰ مخاطب داشته باشد! «سه کام حبس» سامان سالور نیز حدود ۲۳۰۰ مخاطب داشت و «دست انداز» کمال تبریزی به ۲۶۰۰ مخاطب رضایت داد و «مصلحت» حسین دارابی نیز نتوانست بیش از ۲۷۰۰ مخاطب را جذب سینماها کند!
این آمار نشان می دهد که ۱۱ فیلم در حال اکران که تعدادی از آن ها جزو فیلم های تازه محسوب می شوند روی هم رفته تنها حدود ۱۰ هزار مخاطب داشتند که رقمی فاجعه بار برای سینمای کشور محسوب می شود.
این اتفاق در حالی است که «فسیل» کریم امینی همچنان بعد از ۶ ماه از آغاز اکرانش یکه تاز گیشه است. این فیلم به تنهایی طی هفته اخیر حدود ۱۴۵ هزار نفر مخاطب داشت و «شهر هرت» دیگر ساخته این فیلمساز نیز با حدود ۱۱۳ هزار مخاطب رتبه دومجدول فروش هفتگی را از آن خود کرد.
لازم به ذکر است سایر فیلم های در حال اکران نیز مخاطبانی اندکداشتند؛ «معجزه عشق» محمدرضا ممتاز حدود ۳ هزار بلیت فروخت و «بعد از رفتن» رضا نجاتی به ۵هزار مخاطب رضایت داد! «ستاره بازی» هاتف علیمردانی نیز که به تازگی اکرانش آغاز شده حدود ۱۰ هزار تماشاگر داشت.
فروش کلی سینمای ایران تا دهه اول شهریورماه در حالی از رقم ۴۳۱ میلیارد تومان گذر کرده که در میان ۱۷ فیلم روی پرده، فروش ۶ فیلم هنوز به یک میلیارد تومان نرسیده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در آخرین روزهای فصل تابستان فیلمهای جدیدتری به چرخه اکران اضافه شدند و اگرچه تنوع بیشتری به فیلمهای روی پرده دادند اما هنوز فروش اصلی گیشه در دست کمدیهاست.
در حال حاضر ۱۷ فیلم در سینماها و با تعداد سانسهای مختلف در حال اکران هستند که کمدی «فسیل» همچنان پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم سینما است و کمترین تعداد تماشاگر هم به فیلم کودک ونوجوان «میان صخرهها» تعلق دارد.
براساس آمار سامانه مدیریت فروش و اکران (سمفا) تا ساعت ۱۰ صبح روز جمعه ۱۰ شهریورماه، بیش از ۱۰ میلیون نفر تاکنون به تماشای فیلمهای اکران شده در سینماها نشستهاند و به میزان ۴۳۱ میلیارد و ۹۸۵ میلیون تومان هم بلیت فروخته شده است.
جزئیات آمار (تقریبی) فروش و تعداد تماشاگران فیلمهای در حال اکران را در ادامه میخوانید:
«فسیل» به کارگردانی کریم امینی: ۵ میلیون و ۷۷۵ هزار نفر تماشاگر و ۲۴۹ میلیون تومان فروش
«شهر هرت» به کارگردانی کریم امینی: ۱ میلیون و ۲۷۰ هزار نفر تماشاگر و ۵۳ میلیارد و ۷۶۸ میلیون تومان فروش
«دستانداز» به کارگردانی کمال تبریزی: ۱۴ هزار نفر تماشاگر و ۶۶۱ میلیون تومان فروش
«بیمادر» به کارگردانی مرتضی فاطمی: ۸۵ هزار و ۶۱۱ نفر تماشاگر و ۳ میلیارد و ۶۷۸ میلیون تومان فروش
«آخرین تولد» به کارگردانی نوید محمودی: ۵۷ هزار و ۸۰۰ نفر تماشاگر و ۲ میلیارد و ۶۴۴ میلیون تومان فروش
«بعد از رفتن» به کارگردانی رضا نجاتی: ۹ هزار و ۷۷۰ نفر تماشاگر و ۴۷۴ میلیون تومان فروش
«نارگیل ۲» به کارگردانی داود اطیابی: ۱۵۲ هزار و ۳۵۹ نفر تماشاگر و حدود ۶ میلیارد تومان فروش
«ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی: ۱۱ هزار و ۹۳۳ نفر تماشاگر و ۵۶۲ میلیون تومان فروش
«ستون ۱۴» به کارگردانی امیرحسین همتی: ۷ هزارنفر تماشاگر و ۳۲۴ میلیون تومان فروش
«تصور» به کارگردانی علی بهراد: حدود ۳۷ هزار نفر تماشاگر و ۱ میلیارد و ۶۸۹ میلیون تومان فروش
«نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی: ۵۵ هزار نفر تماشاگر و ۲ میلیارد و ۳۵۵ میلیون تومان فروش
«کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزا محمدی: ۳۰۰ هزار و ۸۵۲ نفر تماشاگر و ۱۳ میلیارد و ۹۴۵ میلون تومان فروش
«عروسی مردم» به کارگردانی مجید توکلی: ۱۸۸ هزار نفر تماشاگر و ۷ میلیارد و ۹۸۹ میلیون تومان فروش
«میان صخرهها» به کارگردانی مختار عبداللهی:۴۹۲ نفر تماشاگر و ۲۲ میلیون تومان فروش
«معجزه عشق» به کارگردانی محمدرضا ممتاز: ۷۰ هزار و ۵۰۰ نفر تماشاگر و ۲ میلیارد و ۸۷۱ میلیون تومان فروش
«مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی: ۱۸۰ هزار و ۵۱۵ نفر تماشاگر و ۷ میلیارد تومان فروش
«سه کام حبس» به کارگردانی سامان سالور: ۴۱۴ هزار نفر تماشاگر و ۱۹ میلیارد و ۵۱۷ میلیون تومان فروش
«آهنگ دو نفره» به کارگردانی آرزو ارزانش: ۴۳۹ هزار نفر تماشاگر و ۱۸ میلیارد و ۷۲۹ میلیون تومان فروش
«پرونده باز است» به کارگردانی زنده یاد کیومرث پوراحمد: ۱۳ هزار تماشاگر و ۵۶۶ میلیون تومان فروش
هنر و تجربه:
«کاپیتان من» به کارگردانی سیاوش صفاریانپور: ۳۸۷۶ نفر تماشاگر و ۱۴۳ میلیون تومان فروش
«مقیمان ناکجا» به کارگردانی شهاب حسینی: ۴۳۶۵ نفر تماشاگر و ۱۷۶ میلیارد تومان فروش.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و دبیر چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران با تاکید بر اینکه فیلم کوتاه نباید تحتتاثیر فضای اجتماعی زرد و ترندها قرار گیرد گفت: امیدوارم در جشنواره امسال درباره حوادث سال گذشته فیلم داشته باشیم و من هم حتما دفاع میکنم چون اگر فیلمساز به ما اعتراض سیاسی داشته باشد خیلی پذیرفتنیتر است تا اینکه اعتراضش وارد شاخههای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی و خانوادگی شود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، دو سال قبل که مهدی آذرپندار از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما به انجمن سینمای جوانان ایران آمد، اهدافی را در مراسم معارفه خود برشمرد که یکی از مهمترین آنها تاکید او بر هدایت چگالی بودجه انجمن به سمت تولید آثار بود؛ روندی که همچنان از محوریترین برنامههای او به شمار میرود و اعتبار آن را در کل سالهای فعالیت این انجمن قابل اعتنا میداند.
او در گفتوگویی با ایسنا با تشریح این هدف خود از جسارتی گفت که میان بسیاری از فیلمسازان برای ساخت فیلم کوتاه در زمینههای مختلف همچون سیاسی وجود ندارد و به جای آن گلهمند شد از سوژههایی که آنقدر فراگیر میشوند که انگار بیشتر بر اهدافی خاص متمرکز هستند.
آذرپندار که به همراه میکاییل دیانی (معاون ارتباطات و بازرگانی انجمن سینمای جوانان ایران) به ایسنا آمده بود، تاکید کرد که همکاری با فیلسازانی از تمام سلایق مدنظر انجمن است از جمله فیلمسازان مومنِ انقلابی ولی حتما قرار نیست این گروه جای سلیقههای دیگر را تنگ کند.
در ادامه مشروح این مصاحبه را میخوانید:
شما در صحبتهای ابتدایی خود پس از انتصاب به عنوان مدیرعامل انجمن بر تولید تاکید داشتید. این تصمیم برچه اساسی بوده و تاکنون به چه نتیجهای رسیده است؟
انجمن سینمای جوانان ایران در شیوه اداره مجموعه، سه، چهار سَبک مدیرعامل به خود دیده است؛ مثلا ممکن است یک مدیرعامل اهتمام خود را روی آموزش بگذارد چون انجمن بزرگترین مدرسه سینمایی ایران و یکی از بزرگترینها در دنیاست، یا مدیرعامل دیگری میتواند روی تولید متمرکز باشد که در این مورد هم انجمن در ایران و در بین بسیاری از کمپانیهای تولید فیلم کوتاه در دنیا منحصربفرد است. ممکن است مدیر دیگری بر اهداف لجستیکی و عمرانی در انجمن تمرکز کند؛ چرا که در وزارت ارشاد کمتر مجموعهای هست که ۵۸ دفتر در سطح کشور داشته باشد و چنین گستردگی فیزیکی داشته باشد که حتما نیازمند رسیدگی عمرانی و تجهیز لجستیکی است. شاید هم یک نفر اهتمام جدی روی جشنوارهها و به خصوص جشنواره فیلم کوتاه تهران داشته باشد که البته معمولا این را اعلام نمیکنند، چون مورد انتقاد قرار میگیرند.
من که از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما و از وسط تولید به انجمن آمده بودم و عادت نداشتم مدیر کارتابل و امضا باشم، نگران بودم کار اداری مرا زیادی درگیر کند. پس، از ابتدا تکیلفم با خودم مشخص بود که تمرکزم باید روی تولید باشددر کنار این سبکهای مدیریتی، یک نکته مهم این است که انجمن یک مجموعه بزرگ از انبوه کارهای اداری است و من که از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما و از وسط تولید آمده بودم و عادت نداشتم مدیر کارتابل و امضا باشم، نگران بودم این کار اداری من را زیادی درگیر کند. پس، از ابتدا تکیلفم با خودم مشخص بود که تمرکزم باید روی تولید باشد و استدلالم این بود که با تمرکز بر تولید، کیفیت آموزش در دفاتر را هم میتوان محک زد چون معتقدم ویژگی آموزش در انجمن این است که باید به تولید ختم شود. بحثهای عمرانی هم البته در انجمن همیشه مغفول مانده اما نمیتواند استراتژی اصلی اداره یک مجموعه فرهنگی، تجهیز و کار عمرانی باشد.
بگذارید در باب اهمیت تولید در انجمن مقدمهای بگویم. در دولت قبل در برههای بحث ادغام یا انحلال انجمن جدی شد. استدلال اصلی هم این بود که سینمای ایران در دهه ۶۰ نیازمند تزریق نیروی جدید بوده تا متناسب با تغییر فضا نیروهای جدید دغدغهمند و متفکر وارد سینما شوند و در نبود آموزشگاهها و دانشگاههای هنری به تعداد کافی، انجمن این کار را بر عهده گرفت اما امروز بالفرض اگر نیازمند به نیروی جدید باشیم، دانشگاهها و آموزشگاههای خصوصی این وظیفه را برعهده میگیرند و نیازی به انجمن نیست. البته انجمن سینمای جوانان یک خانواده ریشهدار است و انحلال آن یک شوخی است و مشخص بود که آن ایده به نتیحه نمیرسد و این استدلالها اشتباه است. مصداق تاکیدم بر اشتباه بودن چنین تصمیمی، این است که سال قبل خیلی از شرکتکنندهها در آزمون دورههای آموزشی جامع انجمن، جزو کسانی بودند که در آموزشگاههای سینمایی دوره دیده بودند یا دانشجوی سینما در دانشگاه بودند و حتی در مواردی به توصیه اساتید خود به انجمن آمده بودند. سوال اصلی اینجاست که چرا وقتی اساتیدی مثل فرهادی، مکری، کیمیایی و … در آموزشگاه ها تدریس میکنند، هنرجو بعد از دیدن دوره اینها به انجمن میآید؟
این را گفتم که برگردم به بحث تولید؛ درواقع مزیت انجمن صرفا در آموزش و اساتیدش نیست، بلکه نکته مهم آن اتصال آموزش انجمن به مرحله تولید است و این نکتهای است که در هیچ آموزشگاه یا دانشگاهی پیدا نمیکنید. در این زمینه یک نکته مهم این است که تولیدات انجمن از بیرون ارزانتر و به عبارت دقیقتر شدنی است و من به عنوان کسی که از بیرون وارد انجمن شدم، کاملا این موضوع را درک میکنم. بنابراین به نظرم رسید که باید این مزیت را تقویت کرد؛ در این راستا من هم بر تولید تاکید کردم آن هم با تکیه بر رونق تولید شهرستانها. سال اولی که من به انجمن آمدم مقارن بود با شیوع کرونا و سال آخر دولت دوازدهم و با مجموعهای روبرو شدم که قرار بود منحل یا ادغام شود و شرایط بودجهای خوبی نداشت. یعنی مدیرعامل پیشین شرایط خیلی سختی داشت و حفظ انجمن از سوی ایشان به تنهایی دستاورد بزرگی محسوب میشد. تمام اینها سبب شده بود انجمن سینمای جوانان با حجمی از تولیدات مصوب شده از سال ۱۳۹۸ روبرو باشد، آن هم در شرایطی که بهمن ۱۳۹۹ پورتال تولید بسته شده بود و سال ۱۴۰۰ که من مسئولیت انجمن را برعهده گرفتم، پنج میلیارد تومان تعهد مالی با میانگین ۱۵ میلیون تومان برای هر پروژه را داشتیم. ببینید چه حجمی از پروژه میشود. امروز تقریبا تمام این تعهد با مساعدت آقای خزاعی (رییس سازمان سینمایی) تسویه شده و مابقی را یا خود فیلمساز پیگیری نکرده یا پروژه به پایان نرسیده است.
یکی از اقدامات ما در بخش تولید، فعال کردن پیچینگ در استانها برای رونق تولید بود. در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۰ میلیارد تومان هزینه بابت تولید پرداخت کردیم و حدود ۱۷ میلیارد تومان هم تعهد تولید دادیم که بیش از ۶۰ درصد آن مربوط به شهرستانها است که اینها اعدادی کمسابقه در انجمن هستند. کار دیگری که باید به آن اشاره کنم تشکیل باشگاه فیلم اولیها در این دوره است که سبب شد آموزش به تولید متصل شود و ما اگرچه از کیفیت و توانایی فیلمسازی متقاضیان به علت فیلم اولی بودن چیزی نمیدانیم، اما این ریسک را میکنیم که حتی با رقمی کم، از پروژهها حمایت شود؛ هر چند رقم حمایت در مقیاس کشوری از یکصد فیلمساز تازهکار قابل توجه است.
در چنین شرایطی روسای دفاتر انجمن میدانند که ملاک ارزیابی من تولید است؛ بویژه آنکه خودم تمام فیلمها را میبینم و فیلمی در انجمن نیست که تسویه و آرشیو شود بدون آنکه خودم آن را دیده باشم.
قبل از تسویه حساب فیلمها را میبینید؟
ما در مرحله تصویب، به استانها تفویض اختیار کردیم ولی در تهران در شورای عالی تولید و فیلمنامه عضو هستم و از ابتدا در جریان تولیدات قرار میگیرم و آثاری را که از شهرستانها باشند در مرحله تسویه میبینم. با این حال در مواردی هم پیش آمده که از اثر تولید شدهای که لزوما سلیقه و بر مبنای سیاستگذاری ستاد نبوده ولی مصوبه پیچینگ استانی ما را داشته، حمایت کردهایم.
با وجود اینکه نوع نگاه حمایتی شما ارزشمند است اما این دغدغه هم وجود دارد که با توجه به اتفاقهایی که از سال گذشته تاکنون در جامعه رخ داده، مراقبتهایی در پروسه تولید صورت گیرد تا احیانا فیلمی در انجمن تولید نشود که مغایر با اهدافش باشد؛ به هر حال شما با نسلی مطالبهگرتر از گذشته روبرو هستید.
دیانی: ما برای تولید ساختار طراحی کردهایم، فیلمساز اساسا بصورت مستقیم با ستاد طرف نیست، در پرتال ثبت نام میکند، شورای فیلمنامه که از دل فیلمسازان سراسر کشورند، در پرتال فیلمنامهها را میخوانند و به آن نمره میدهند و اگر نمره لازم را کسب کرد به پیچینگ دعوت میشود؛ یعنی در پروسه تولید چهارچوبی وجود دارد که سلیقهای با آثار مواجه نشویم.
آذرپندار: دغدغهای که مطرح کردید حتی در مورد بدهی پنج میلیاردی هم به وجود نیامد؛ بدهیای که اصلا متعلق به من نبود و شاید بجز دو پروژه، من هیچ پروژهای را نگه نداشتم. آن دو فیلم هم کاملا متفاوت از فیلمنامهای ساخته شده بودند که به انجمن ارائه شده بود و این مسئلهای است که هر مدیری نسبت به آن گارد میگیرد. همین الان هم فیلمهایی ساخته میشوند که باب سلیقه من یا حتی شورا نیستند ولی جلوی آنها گرفته نمیشود. در چنین شرایطی به نظرم دو راه وجود دارد؛ یا باید تولید را کم کنیم و همه فیلمها را در یک چارچوب بگنجانیم یا اینکه باید تولید را افزایش دهیم و مسئولیت خطا را هم قبول کنیم. حتما فیلمسازی هست که خلاف مصوبه فیلم میسازد یا حتی ممکن است شورا در صدور مصوبه ساخت به اولویتهای ما مثل تاکید بر ژانر یا اتمسفر بومی فیلمهای تولیدی شهرستانها توجه نکرده باشد. اینها جزو خطاهایی میشود که باید مسئولیتش را پذیرفت.
تاکید روی این سیاست بومیگرایی هم بی دلیل نیست. شما ببینید یکی از موفقترین دفاتر انجمن در این دورهها رفسنجان بوده که در دورههای اصلاح طلب و اصولگرا بیشترین جوایز را کسب کرده چون در آثارشان زیستبوم رفسنجان را میبینید. برعکس آن را هم داریم؛ در یکی از شهرهای مذهبی، فیلمی درباره یک گروه موسیقی زیرزمینی ساخته شد. من فیلمنامه را رد نکردم ولی به سازنده آن گفتم که مطمئن هستم فیلم خوبی نمیشود چون در آن شهر این مسئله، اگر هم باشد آنقدر کم است که هیچ تجربه زیستهای از آن وجود ندارد. در نهایت فیلم ساخته شد و ابایی ندارم که بگویم فیلم خوبی هم نشد.
به نظر میرسد به طور کلی وضعیت تولید فیلم کوتاه در چند ماه اخیر نسبت به دیگر بخشهای سینما بهتر باشد. چون آمار تولید فیلمهای کوتاه در رسانهها نیز خیلی زیاد است.
دیانی: با توجه به نیم نگاهی که فیلمسازان به جشنواره فیلم کوتاه تهران دارند، پیک تولید فیلم کوتاه معمولا از فروردین تا انتهای تیر است. البته با وجود شرایطی که سال قبل پیش آمد امسال تراکم تولید بیشتر هم شد و مجبور شدیم جشنواره را تمدید کنیم.
آذرپندار: ما در سال گذشته ۳۷۰ قرارداد تولید داشتیم که از ابتدا تا انتهای ۱۴۰۱ بود، ولی امسال این رقم خیلی بیشتر شده است. البته در یکی دو استان به علت حوادث سال گذشته آمار تولید انجمن کمتر شد. از جمله کردستان که سال گذشته اوضاع ملتهبی داشت و به هر حال باید یک آرامش روانی برای فیلمسازی وجود داشته باشد.
وقتی در مورد واقعیت امروز جامعه ایران بین برخی فیلمسازان و ما مدیران اختلافنظر وجود دارد، فکر کردیم به این فیلمسازان یک پیشنهاد سینمایی بدهیم که میشود واقعنگاری و فیلمسازیِ صرفا رئال را کنار گذاشت و در ژانرها فیلم ساختوزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها بر ریلگذاری جدید سینما و ورود فیلمساز و نیز گسترش سینمای انقلابی تاکید کردند. خود شما هم در این مدت در بخش تولید بر تنوع ژانری تاکید داشتید. ماموریت شما در ریلگذاری جدید سینما چیست؟ تربیت فیلمساز یا تولید آثار متفاوت؟
من فکر میکنم تاکید من بر ژانر در کادرسازی سینمای ایران در آینده تاثیر دارد. در سالهای گذشته چه آن وقت که دولت اصلاحطلب بر سر کار بود و چه وقتی که اصولگرایان بودند، همه بر مقوله امید تاکید داشتند اما بخشی از فیلمسازان میگویند ما امیدی نمیبینیم. ما فکر کردیم وقتی در مورد واقعیت امروز جامعه ایران بین برخی فیلمسازان و ما مدیران اختلافنظر وجود دارد، به این فیلمسازان یک پیشنهاد سینمایی دهیم و بگوییم که به جای بحثهای جامعهشناختی یا بحث درباره اینکه واقعیت این است یا آن، میشود واقعنگاری و فیلمسازیِ صرفا رئال را کنار گذاشت و در ژانرها فیلم ساخت. این پیشنهاد خدا را شکر اجماع بیشتری در پی داشته و بسیاری از این فیلمسازانِ منتقد امروز به فیلمسازی در ژانر مشغول هستند. البته درام اجتماعی همچنان بیشترین ژانری است که در انجمن متقاضی دارد اما در ژانرهای دیگر رشد خیلی خوبی داشتهایم. مثلا در دو سال گذشته، به اندازه تمام این سالها فیلم ژانر وحشت ساخته شده که بعضا فیلمهای خیلی خوبی هم هستند؛ یا به اندازه تمام این سالها فیلم فانتزی تولید شده که در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی جایزه گرفته و میگیرند. پس با اطمینان میگویم که تمام سلایق فیلمسازی میتوانند با انجمن کار کنند و جای کسی را تنگ نمیکنیم.
من بر این باورم سیاست ژانر، فضای آزادتری را در جشنوارهها ایجاد میکند. مثلا اگر در سبد جشنواره مجموعهای متنوع از همه ژانرها و سلائق داشته باشید، میتوانید جسورانهتر تصمیم بگیرید. در برخی دورهها یکی از مشکلات جشنواره این بوده که در بعضی سبدها هیچ فیلمی وجود نداشته و در سبدی دیگر انبوهی فیلم با یک مضمون مشخص بوده و دقیقا همانجا مشکل ممیزی پیش آمده است؛ یعنی دبیر جشنواره میبیند که نمیتواند ۲۰ فیلم با موضوع خودکشی داشته باشد پس مجبور به حذف بعضی از آنها میشود در حالی که هیچ کدام به تنهایی مشکلی ندارند. سال قبل حضور فیلم دفاع مقدسی مثل «نوشابه مشکی» که خوش ساخت هم بود، سبب شد که در چند مورد دیگر بتوانم جسورانهتر تصمیم بگیرم. این اتفاق در جشنواره فجر هم رخ میدهد و دبیری که «هناس» و «موقعیت مهدی» و «ضد» را دارد، راحتتر میتواند «ملاقات خصوصی» و «بی رویا» را هم در سبدش پذیرش کند.
بنابراین در پاسخ به سوال شما میتوانم بگویم که حتما سهم حضور برخی دغدغههای کلان نظام در انجمن افزایش یافته و در کنار آن فیلمهای انتقادی و از ژانرهای گوناگون هم تولید شده است. حتما مدنظر ما است که انجمن با همه سلایق از جمله با بچههای مومن انقلابی کار کند ولی اصلا حضور آنها جای کسی را تنگ نمیکند. من امیدوارم که عملکرد ما در این زمینه، جشنواره به جشنواره قضاوت شود ولی متاسفانه فیلم کوتاه در بین جامعه فیلم کوتاه هم گاهی دیده نمیشود و خیلیها نمیدانند که چه آثاری تولید شده است؛ این در حالی است که معتقدم “ژانر” یک پیشنهاد به سینمای ایران است. ما در عرصه فیلم کوتاه تجربه کردیم که در ژانر، میتوان مسائل را با فضای بازتری مطرح کرد در صورتی که همان مسئله در فضای رئال میتواند ایجاد شائبه کند. این میتواند برای آینده سینمای ایران هم مفید باشد. ما میپسندیم که سینمای کوتاه، پیشنهاددهنده به سینمای بلند باشد. در دورههای طلایی فیلم کوتاه، همین وضعیت وجود داشت. از دورهای به بعد، اقبال فیلمسازان برای ساخت فیلم بلند باعث شد فیلمهای کوتاه شبیه فیلمهای سینمای بلند ایران باشد. فرضا اگر آقای فرهادی موفق بوده، کلی فیلم کوتاه شبیه آثار او با دوگانههایی در مسائل اخلاقی یا شبیه فیلمهای سعید روستایی و هومن سیدی و محمد کارت با حال و هوای جنوب شهر ساخته شده است. در حالی که شأنیت فیلم کوتاه این است که خودش پیشنهاددهنده باشد و بازار نباید برای آن تعیینکننده باشد. درواقع با ژانر، هم میتوان استقلال فیلم کوتاه را از سینمای بلند حفظ کرد و هم اینکه آیندهای را در سینمای حرفهای برای آن فیلم کوتاهساز متصور بود.
شما بارها در نشستهای خبری جشنواره خط قرمزهای خودتان و جشنواره را مشخص کردید. برای این دوره و به طور کلی تولید در انجمن، خط قرمزها پس از اتفاقهای اخیر جامعه تا کجاست؟ اصلا شما چه پیشنهادهایی برای فیلمسازی دارید که جسارت ساخت آن وجود داشته باشد؟
اول این را بگویم که شرایط اصلا اینطور نیست که ما با تقاضای زیادی برای ساخت فیلم سیاسی مواجه باشیم یعنی متاسفانه و با صراحت، تاکید میکنم که فیلمسازها سراغ ساخت این نوع فیلمها نمیروند. الان معنای جسارت این شده که درباره LGBT و رختخواب فیلم ساخته شود؛ اینها که جسارت نیست. سال قبل حداقل دو، سه تا فیلم سیاسی در جشنواره داشتیم و هر کسی که آنها را دیده میداند که من چه میگویم.
شخصا بیشتر از این از دستم برنمیآید چون بعضی از آنها هم تولید خود ما در انجمن بود اما یک تصور ذهنی وجود دارد که درباره مسائل سیاسی نمیتوان فیلم ساخت که این اشتباه است و امیدوارم درباره حوادث سال گذشته حتما در جشنواره امسال فیلم داشته باشیم و من هم حتما دفاع میکنم. حال ممکن است فیلم درباره اتفاقات پارسال موضع حمایتی داشته باشد، ولی اگر موضع اعتراضی هم داشته باشد، حتما پذیرفتنیتر است. چون به نظرم اگر فیلمساز، اعتراض سیاسی به ما داشته باشد پذیرفتنیتر است تا اینکه اعتراضش وارد شاخههای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی و خانوادگی شود.
من نمیدانم چرا در مورد بعضی موضوعات مثل اینکه فرضا یک فرزند از رابطه زناشویی پدر و مادرش مطلع میشود، اینقدر فیلم ساخته میشود؟ آیا این جسارت است؟ اصلا چه چیزی را ثابت میکند؟ یا مثلا فیلم ساختن درباره ترنسها. پرداختن به این موضوعها به خودی خود اشکالی ندارد چون به هر حال قوانین کشور در این زمینه مشخص است ولی من پای این نمیایستم که کسی بخواهد فیلمی با این موضوع بسازد و بعد ابتدای فیلمش ۲۰ تا لوگوی جشنوارههای مختلف را بزند، انگار که خیلی فیلم مهمی است؛ چون درباره این موضوع یک دوپینگ جشنوارهای در حال رخ دادن است. در حالی که قبلا هم از این نوع فیلمها ساخته میشد و خدا بیامرزد خانم طائرپور را که یک فیلم تر و تمیز (آیینههای روبرو) در این زمینه ساخت. اینکه شما با این موضوع فیلم بسازید و در ۲۰۰ جشنواره خارجی شرکت کنید و بعد هم فکر کنید فیلمساز خیلی خوبی هستید، رویه درستی نیست بخصوص آنکه الان در دنیا هم این اعتراض است که چرا اینقدر به این موضوع پرداخته میشود؟!
درباره کودککشی هم چنین اتفاقی را شاهد هستیم و از آنجا که من تمام فیلمها را میبینم، برایم سوال است که چرا در فیلمهای کوتاه ما این همه کودک میمیرد؟ آیا آماری در این رابطه وجود دارد؟ خیلی دردناک است. حرف من این است که اگر میخواهید فیلم اعتراضی بسازید درباره امروز بسازید. بچه یعنی فردا. درباره فردا پیشبینی نکنید. بگذارید بچهها بزرگ شوند و خودشان کارشان را انجام دهند. شاید توان بیشتری داشتند و جامعه بهتری ساختند. شما فرضا حتی اگر اپوزوسیون هم باشید نباید بگویید هیچ امیدی به آینده نیست. پس چه کسی قرار است در این کشور کاری انجام دهد؟ در سینمای دنیا بچه نماد آینده است و با او این کار را نمیکنند. به نظرم در کشورهای دیگر هم وقتی بخواهند درباره این موضوعات حرف بزنند داستان را در ژانرهای دیگر مثل وحشت روایت میکنند نه در رئالترین شکل ممکن که در اینجا اتفاق میافتد.
امیدوارم فیلم کوتاه تحت تاثیر ترندهای توییتر و امثالهم نباشد و فیلمسازان کوتاه خودشان را از فضای زرد اجتماعی جدا کنند و عمق بیشتری داشته باشندزمانی از انجمن سینما جوانان، فیلمسازانی مثل رضا میرکریمی و اصغر فرهادی و سعید روستایی بیرون آمدند اما نسل امروز با آنها خیلی فرق دارد. این کار شما را سخت نمیکند؟
چرا گاهی خیلی متفاوت هستند. اولا به نظرم افراد مستعد در بین آنها خیلی زیاد است. گروهی از آنها بسیار صادق هستند و آنقدر “خودشان” هستند که ما تعحب میکنیم چون حتی در جلسات پیچینگ که با حضور مدیر انجمن برگزار میشود، منظور فیلمشان را به سادگی توضیح میدهند ولی بعضی دیگر اصلا اینطور نیستند تا جایی که فیلمساز کشف حجاب کردهای داریم که با مقنعه پیش من میآید. بنابراین همه را با یک عنوان مشترک نمیتوان دید.
با این حال نقدا میتوان گفت به لحاظ تکنیکی فیلم کوتاه از دهههای قبلی جلوتر است و امیدوارم فیلم کوتاه تحت تاثیر ترندهای توییتر و امثالهم نباشد و فیلمسازان کوتاه خودشان را از فضای زرد اجتماعی جدا کنند و عمق بیشتری داشته باشند. نکته مهم این است که فیلمساز مسئله خود را از فضای مجازی نگیرد بلکه مسئله خودش را دنبال کند. بسیاری از این بچهها مطالبهگر هستند، ولی چون خیلی دوست دارند فیلم بلند بسازند گاهی محتاط میشوند که این کاملا برخلاف تصور جاری است. البته فضا برای اینکه اشتباه کنند هم زیاد است؛ مثلا در مورد خانمهای فیلمساز، که تعداد زیادی از آنها هر سال در جشنواره کوتاه تهران حضور دارند ولی همان سال در فجر یکی دو فیلمساز خانم بیشتر نیست؛ درواقع تعداد زیادی از آنها به مرحله بعدی نمیرسند. بخشی از این اتفاق به دلیل تصمیمهای اشتباه است و تداومی که در کار خود ندارند.
ما فیلمساز خانم زیادی داریم که دو فیلم ساخته و الان کانادا هستند. آنها باید فکر کنند که آیا میخواهند فیلم بسازند یا اینکه با فیلمهایشان میخواهند پاسپورت و ویزا بگیرند؟ تا جایی که من میدانم اگر شما فیلم کوتاهی ساختید و جایزه گرفتید مانعی برای ساخت فیلم بعدی نبوده مگر اینکه یکسری تصمیم احساسی بگیرید که متاسفانه این موضوع در بین فیلمسازان خانم جدی است و زودتر ناامید میشوند و زودتر تصمیم به مهاجرت میگیرند یا حتی اصلا فیلمسازی را کنار میگذارند. یکی از دغدغههای من است که چرا این اتفاق میافتد و آنها با اولین مانع ناامید میشوند در حالی که فیملسازی واقعا کار سختی است و برخی فیلمسازانی که شما نام بردید مثل سعید روستایی اصلا در فضای فیلم کوتاه هیچ گاه جایزه نگرفتند. به نظر میرسد تاب و تحمل سیر طولانی برای مسیر فیلمسازی وجود ندارد و نوعی عجله مشهود است. این را در باشگاه فیلم اولیهای فارابی هم میبینیم که یک نفر دو فیلم ساخته و حالا سریع میخواهد فیلم بلند بسازد.
آدمها وقتی مهاجرت میکنند باید زندگی خود را به شکلی بگردانند و عدهای مسیر وطنفروشی را برای کسب درآمد انتخاب کردهاند. آنها خود را فیلمسازان سینمای ایران معرفی میکنند ولی بعد از دو سه سال عیار همه چیز مشخص میشود که چه کسی فیملساز است و چه کسی تاجر. این روزها درباره منع پذیرش فیلمهای ایرانی از سوی برخی جشنوارههای مطرح دنیا مطالبی شنیده میشود. چقدر این موضوع در فیلم کوتاه هم جدی است؟
چند جشنواره مطرح و الف دنیا یک تصمیم کلی گرفتهاند که شامل فیلم کوتاه هم میشود و تحت تاثیر جریانی هستند که آن طرف شکل گرفته است. به هر حال آدمها وقتی مهاجرت میکنند باید زندگی خود را به شکلی بگردانند و عدهای مسیر وطنفروشی را برای کسب درآمد انتخاب کردهاند. آنها خود را فیلمسازان سینمای ایران معرفی میکنند ولی بعد از دو سه سال عیار همه چیز مشخص میشود که چه کسی فیلمساز است و چه کسی تاجر. البته ابعاد کلی این عدم پذیرش یا تاثیر جریانهای سیاسی، در برخی موارد آنطور که میگویند نیست مثل سال قبل که عدهای میگفتند جشنواره فیلم کوتاه تهران دیگر مورد تایید آکادمی اسکار نیست در حالی که اینطور نبود و اتفاقا سال قبل ویدیوها و بازخوردهایی از برگزیدههای خارجی جشنواره و خوشحالی آنها گرفتیم که از بچههای خودمان نگرفتیم.
به هر حال جشنواره فیلم کوتاه در سال ۱۴۰۱ اولین رویدادی بود که بعد از ناآرامیهای جامعه برگزار میشد.
آذرپندار: بله، و خیلی هم سخت بود.
دیانی: الان فیلمهای سینمای ایران در حوزه کوتاه خیلی مورد استقبال هستند و اینطور نیست که ایران تحریم شده باشد؛ بخشی از همین انبوه اخباری که شما میگویید از فیلم کوتاه منتشر میشود، ناظر به حضورهای جهانی فیلم کوتاههای ایران است که در این میان تعداد فیلمهای تولید انجمن هم زیاد است که با لوگوی انجمن و با اعتبار انجمن مورد توجه قرار میگیرند.
آذرپندار: ما از سال قبل پس از چند سال وقفه در انجمن، دوباره بخش مربوط به پخش فیلم را فعال کردیم و این کار را طبیعتا با اسم و لوگوی انجمن انجام میدهیم و بر خلاف شایعات، در رویدادهای زیادی هم موفق بودیم. تا الان و در همین مدت کم، دو فیلم «جناکات» و «بالا افتادن» توسط پخش انجمن، به دو جشنواره اسکار کوالیفای یکی در بلغارستان و دیگری در امریکا راه پیدا کردهاند.
یک سوال دیگر در حوزه فعالیتهای انجمن این است که انجمن سینمای جوانان در بخش آموزش چقدر بهروز شده است؟
در حال حاضر در خیلی از شهرها بهترینهای این حوزه مشغول تدریس هستند و البته در بعضی شهرها جوانهای بدون اسم و رسمی را هم داریم که تدریس میکنند و خروجی بسیار قابل توجهی هم دارند. مزیت انجمن در این زمینه حتما در مورد اساتید و طرح درسهاست و قصد داریم که دورههای تخصصی را هم افزایش دهیم. در این مورد یک سند پنج ساله نوشتهایم که علاقهمندیم براساس آن قضات شویم. ما یک دوره جامع داریم و نیز یکسری دورههای تک درس که سعی کردیم برخی حیطهها را در یک بازه زمانبندی شده تخصصی کنیم مثل عکاسی که برای اولین بار دوره جامع آن پس از یک سال کار مداوم راهاندازی شده است. تا پیش از این عکاسی یک تکدرس در انجمن بود اما الان یک دوره جامع عکاسی داریم. تلاش میکنیم این دوره منجر به خروجی شود تا حتی هنرجو بتواند شغل پیدا کند. دوره جامع فیلمنامهنویسی هم الان در مرحله طرح درس نویسی است و از سال بعد اجرایی میشود و ایضا طراحی دوره جامع مستندسازی هم از سال آینده آغاز میشود. نکته مهم این است که در تمام اینطرح درس ها، تدریس با مطالب و متدهای روز انجام خواهد شد.
در بخش نمایش فیلمهای کوتاه چقدر حضور پلتفرمها جدی شده است؟
دیانی: عدم وجود بستر مناسب پخش فیلم کوتاه پیش از این باعث شده بود اصولا خیلی از بچهها در حوزه فیلم کوتاه برای جشنوارهها اثر تولید کنند. ما برای رونق نمایش فیلمها از سال گذشته پاتوق فیلم کوتاه را که در دوران کرونا و قبل از آن تعطیل شده بود، دوباره در کل کشور راهاندازی کردیم و در کنار آن فیلمهایی را که از فرایند جشنواره جا مانده بودند و اتفاقا فیلمهای خوبی هم بودند و به هر دلیلی از جمله سلیقه داوران امکان حضور در جشنواره را نداشتند، در این پاتوقها روی پرده اکران کردیم که همچنان هم ادامه دارد. در کنار اینها پلتفرمها را برای نمایش فیلم کوتاه فعالتر کردیم و بیش از ۱۰۰ فیلم را روی پلتفرمهای هاشور و تیوال نمایش دادیم. همچنین توانستیم پلتفرمهای بزرگتر را قانع کنیم که در این حوزه سرمایهگذاری کنند چون آنها براساس تایم تماشا (watch time) به فیلمها امکان پخش میدهند. با این حال توانستیم یک باکس ۱۰ تایی در فیلیمو ببندیم و آنقدر استقبال خوبی از آن شد که از طرف دیگر پلتفرمها هم ادامه تقاضای نمایش مطرح شد. جدا از اینها الان برنامه سینماجوان در شبکه مستند تلویزیون ویژه نمایش و تحلیل آثار کوتاه روی آنتن است.
حرف آخر؟
بسیار امیدوارم جشنواره چهلم را با یک اجماع برگزار کنیم، چون این سرمایه ۴۰ ساله پدیدهای است که همه فیلمسازان در آن دخیل بودند و امیدوارم آنها براساس انتخاب شخصی خود تصمیم بگیرند که با جشنواره مواجه شوند، نه با آن چیزی که در دایرکتشان اتفاق میافتد. البته در نهایت هر تصمیمی بگیرند قابل احترام است ولی فکر میکنم در جامعه فیلم کوتاه با کسانی مشکل داریم که در سینمای بلند موفق نشدند و برگشتند و لیدری جریان فیلم کوتاه را برعهد گرفتند. امیدوارم بچههای فیلم کوتاه متوجه شوند که بعضیها دورهای خود را میزنند و در نهایت میبینند که اینجا میتوانند قهرمانبازی دربیاورند. این ناراحتکننده است که برخی چنین استفادهای را از فضای فیلم کوتاه میکنند. سال قبل برخی با بغض تماس میگرفتند و از جشنواره انصراف میدادند هرچند چون انصرافشان مکتوب نبود ما فیلمها را نمایش دادیم. حوزه فیلم کوتاه شاید تنها جایی باشد که یک نفر میتواند در شرایطی که ۱۵ سال است فیلم کوتاه نساخته و از تیزرسازی برای تلویزیون امرار معاش میکند، ژست مستقل بودن بگیرد و کارگردانهای فیلم کوتاه را تحت فشار بگذارد که انصراف دهند؛ بدون آنکه خودش مطلقا هیچ و هیچ و هیچ هزینهای بدهد. من خیلی صریح میگویم که امیدوارم فیلم کوتاه از شر این افراد خلاص شود.
در ماههای اخیر آثاری در سینما و تلویزیون با حضور بعضی چهرههای تازهدرگذشته در مقام بازیگر، منتشر شده است و نمایش آنها، یاد و خاطره هنرپیشههای فقید سینمای ایران را زنده میکند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این شبها مجموعه تلویزیونی «رحیل» که از شبکه سه سیما پخش میشود، از حضور زندهیاد حسام محمودی که بهار امسال درگذشت در نقش ولیعهد قاجار بهره میبرد. به شکلی جالب توجه، از آخرین ماه ۱۴۰۱ تاکنون ۶ فیلم و سریال با بازی بازیگران سرشناس اما فقید سینما و تلویزیون به نمایش درآمده است که این گزارش مروری بر آنها دارد.
حضور ادامهدار حسام محمودی با «رحیل»
زندهیاد حسام محمودی هنرپیشه جوان و بیحاشیه سینما و تلویزیون که اردیبهشت ماه در ۳۷ سالگی درگذشت، از جمله بازیگرانی است که این روزها سریالی را روی آنتن دارد. او در یکی از نقشهای مکمل مجموعه تاریخی «رحیل» بازی کرده بود و در میانه تصویربرداری این اثر، پیش از پایان بازیاش از دنیا رفت. بنابراین هنرپیشه دیگری جایگزین او شد. از این بازیگر فقید، در ماههای اخیر مجموعه تاریخی «سوران» نیز پخش شد که او در آن، ایفاگر نقش «رستگار» یکی از شخصیتهای اصلی سریال بود.
بازگشت علی انصاریان پس از ۱۴ ماه
زندهیاد علی انصاریان از جمله هنرپیشههای سینماست که در سالهای شیوع کرونا، نیمه بهمن ماه ۹۹ بر اثر ابتلاء به این ویروس مرگبار درگذشت. از آن زمان تا به حال دو فیلم «بانکزدهها» و «قطع فوری» با بازی این بازیگر به نمایش درآمده که دومی، این روزها روی پرده سینماهای هنروتجربه است. در این فیلم به کارگردانی مریم بحرالعلومی که ۱۴ ماه پس از درگذشت انصاریان به نمایش درآمده است، این هنرپیشه یکی از نقشهای اصلی را ایفا میکند.
درگذشت اکبری مبارکه و مرگ کاراکتر سریال
زندهیاد کریم اکبری مبارکه آبان ماه ۹۹ و هنگامی که در سریال «جشن سربرون» به کارگردانی مجتبی راعی جلوی دوربین میرفت، به ویروس کرونا مبتلا شد و جان باخت. این مجموعه تلویزیونی بعدها به «آتش و باد» تغییر نام داد و در نوروز و رمضان ۱۴۰۲، روی آنتن شبکه سه سیما رفت. در سریال نیز شخصیت «آقا سیدمحمد» با بازی اکبری مبارکه با مرگی ناگهانی از دنیا رفت و این اثر بدون جایگزینی بازیگری دیگر به جای این هنرپیشه فقید، به تولید رسید.
سریال توقیفی که سلیمانی ندید
اواخر سال ۱۴۰۱، شبکه سه سیما میزبان سریال «کتونی زرنگی» ساخته علی ملاقلیپور بود که بخاطر اختلاف نظر با کارگردان، برای سه سال توقیف شده بود. زندهیاد علی سلیمانی در این سریال کمدی ایفاگر یکی از نقشهای مکمل بود، اما پیش از آن که توقیف پایان یابد و سریال را روی آنتن تلویزیون ببیند، در تابستان ۱۴۰۰ بر اثر کرونا از دنیا رفت. پخش «کتونی زرنگی» یاد و خاطره زندهیاد سلیمانی بازیگر بااخلاق و خوشنام سینما و تلویزیون را زنده کرد.
درگذشت پوراحمد یک ماه قبل از اکران فیلم
در این فهرست یک نام دیگر را هم میتوان ذکر کرد. کیومرث پوراحمد که اگرچه حرفه اصلیاش کارگردانی بود، اما چند تجربه محدود و کوتاه بازیگری جلوی دوربین را از سر گذراند و پیش از نمایش عمومی آخرین تجربه از این دست، درگذشت. او در «نگهبان شب» ساخته سیدرضا میرکریمی یک نقش بسیار کوتاه را ایفا کرد، اما حدود دو ماه قبل از اکران عمومی این فیلم، از دنیا رفت. او البته در آن زمان یک فیلم اکراننشده را نیز در مقام نویسنده و کارگردان داشت که یک ماه بعد از نمایش فیلم میرکریمی، به اکران عمومی درآمد.
حاصل فروش ۱۰ فیلم سینمایی در حال اکران طی هفته گذشته و در سراسر کشور به رقم متأثرکننده و ناچیز ۳۱۴۸ قطعه بلیت رسید که با احتساب جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور رقمی فوق العاده ناچیز و اندک محسوب می شود.
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، فیلم سینمایی «یقه سفیدها» به کارگردانی شهرام مسلخی با فروش ۴ قطعه بلیت کم مخاطب ترین فیلم هفته اخیر بود!؛ «فصل ماهی سفید» قربان نجفی نیز با فروش ۸۴ قطعه بلیت در سراسر کشور رتبه دومین فیلم کم مخاطب هفته اخیر را از آن خود کرد و «میان صخره ها» مختار عبدالهی تنها ۱۵۲ قطعه بلیت فروخت و در رده سوم فیلم های کم مخاطب قرار گرفت و «بابا سیبیلو» با فروش ۱۸۳ قطعه بلیت در رده چهارم فیلم های کم مخاطب هفته ایستاد.
بر اساس آمار اعلام شده در سمفا تا سایت ۱۰:۳۰ جمعه سوم شهریورماه «غریب» محمدحسین لطیفی ۲۲۲ قطعه بلیت فروخت و «نگهبان شب» رضا میرکریمینیز به فروش تنها ۲۷۶ قطعه بلیت رضایت داد! بر همین اساس سایر فیلم های روی پرده نیز فروش بسیار اندکی داشتند و بار دیگر زنگ خطر ورشکستگی و تعطیلی کامل سالن های سینما را به صدا درآوردند به نحوی که «تصور» علی بهراد ۲۹۴ قطعه بلیت به فروش رساند و «شهرک» علی حضرتی تنها به فروش ۳۱۷ قطعه بلیت رضایت داد.
«پرونده باز است» آخرین ساخته سینمایی کیومرث پوراحمد نیز تنها ۳۲۱ قطعه بلیت فروخت و «ستاره بازی» جدیدترین فیلم سینمایی اکران شده هاتف علیمردانی به فروش ۱۲۹۵ قطعه بلیت رضایت داد تا حاصل فروش ۱۰ فیلم سینمایی در حال اکران طی هفته گذشته و در سراسر کشور به رقم متأثرکننده و ناچیز ۳۱۴۸ قطعه بلیت برسد یعنی به صورت میانگین هر فیلم سینمایی طی هفته اخیر تنها حدود ۳۱۰ نفر مخاطب داشته است که با احتساب جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور رقمی فوق العاده ناچیز و اندک محسوب می شود.
بر اساس این گزارش «ستون ۱۴» امیرحسین همتی نیز تنها ۱۸۲۵ قطعه بلیت به فروش رساند و «سه کام حبس» سامان سالور نیز ۲۶۴۸ مخاطب داشت. «مصلحت» حسین دارابی ۳۵۲۶ نفر مخاطب را به سالن های سینما جذب کرد و «معجزه عشق» محمدرضا ممتاز نیز حدود ۳۹۰۰ تماشاگر داشت.
این فروش های فوق العاده ناچیز در حالی است که «فسیل» به کارگردانی کریم امینی بعد از حدود ۶ ماه از آغاز اکرانس همچنان یکه تاز گیشه است. این فیلم طی هفته اخیر حدود ۱۴۳ هزار نفر مخاطب را به سالن های سینما جذب کرد و صدرنشین جدول فروش شد. «شهرت هرت» که آن را نیز امینی کارگردانی کرده با ۱۰۹ هزار نفر مخاطب در رده بالای جدول فروش ایستاد و «نارگیل ۲» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی با حدود ۵۱ هزار نفر مخاطب در رده سوم فیلم های پرمخاطب هفته قرار گرفت.
لازم به ذکر است سایر فیلم های در حال اکران نیز فروشی ناچیز داشتند؛ «دست انداز» کمال تبریزی تنها ۳۸۰۰ مخاطب داشت و «بعد از رفتن» رضا نجاتی نیز به ۳۹۰۰ مخاطب رضایت داد!
کارگردان فیلم سینمایی «نگهبان شب» گفت: در دورهای این فیلمنامه را مینوشتم که فیلمهای جنوب شهری خیلی مد شده بود، اما آن فیلمها بیشتر شبیه تجارت با درد دیگران است؛ شخصیتهای شرور و خلافکار و تعابیر زشت و فحاشی در طبقه پایین به نمایش در میآمد که به نظرم غیرمنصفانه بود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی «نگهبان شب» در فرهنگسرای ارسباران به نمایش در آمد و پس از آن با حضور رضا میرکریمی (نویسنده و کارگردان)، تورج الوند (بازیگر)، لاله مرزبان (بازیگر) و کورش جاهد (کارشناس مجری) در پانصد و هشتاد و پنجمین نشست باشگاه فیلم تهران نقد و بررسی شد.
در ابتدای نشست کورش جاهد کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم گفت: «نگهبان شب» حکایت آدم ساده روستاییای است که در تهران گول آدمهای سودجو را میخورد و این ماجرا از پیش از انقلاب در سینمای ایران وجود داشته، اما این فیلم با المانهایی مانند انتخابات، راه برداشتهای سیاسی را هم باز میکند و از آن خط داستانی کلیشهای فراتر میرود و آن را با سایر فیلمهای این سبک متمایز میکند.
فرامتنها در زمان گسترش دادن قصه دیده میشوند
سپس رضا میرکریمی درباره شکلگیری ایده «نگهبان شب» گفت: معمولاً ایده یک فیلم برای من یک قصه یکخطی نیست، بلکه دیدن یک تصویر در شهر است. برای این فیلم اینطور بود که در یک ساختمان نیمهکاره بودم و از دور یک باجه نگهبانی دیدم که یک جوان داشت با احترام از یک پیرمرد پذیرایی میکرد. از ذهنم گذشت که این نمیتواند پدرش باشد، شاید بتواند پدرزنش باشد. این تصویر چهار پنج سال در ذهنم بود و به دلایل مختلفی نمیشد آن را تبدیل به فیلمنامه کرد. تا اینکه بالاخره نوشتن قصهاش را آغاز کردم و آن زمان شرایط اجتماعی را اینطور میدیدم که آدمها در جایگاه خودشان نیستند و انگار بعضیها بار زیادی روی دوششان است.
وی ادامه داد: در زمان گسترش دادن قصه است که تازه فرامتنها دیده میشوند و از ابتدا نمیتوان با قصد قبلی سراغشان رفت. اما اگر در سیر طبیعی اتفاق بیفتد، شما موقع نوشتن به این فکر میافتید که یک چیزی از امروز باید در قصهام باشد. پلات «نگهبان شب» تکراری است، مانند همه قصهها که تکراری هستند. اما اتفاقات عصر خودش روح تازهای به آن میدمد.
برخی فیلمهای جنوب شهری تجارت با درد دیگران است
میرکریمی با اشاره به سایر آثار سینمای ایران درباره طبقه فرودست عنوان کرد: در دورهای این فیلمنامه را مینوشتم که فیلمهای جنوب شهری خیلی مد شده بود، اما آن فیلمها بیشتر شبیه تجارت با درد دیگران است؛ شخصیتهای شرور و خلافکار و تعابیر زشت و فحاشی در طبقه پایین به نمایش در میآمد که به نظرم غیرمنصفانه بود. در این فیلم سعی کردیم تصویر متفاوتی از این قشر بازنمایی کنیم.
نویسنده و کارگردان «نگهبان شب» درباره چالشهای نگارش فیلمنامه گفت: وقتی در فیلمی ماجرا و حادثه کم است، کار فیلمنامهنویس سختتر میشود، چون حادثهها حواس مخاطب را پرت میکنند و اشکالات بنیادین را میپوشانند. چالش دیگرم این بود که یک عاشقانه بسازیم که از کلیشههای رایج دور باشد. اینکه ابراز عشق شخصیتها تکراری نباشد، کار دشواری است.
طغیان مطالبهگرانه و پرخاشگرانه را برای قهرمانهای فیلمهایم نمیپسندم
میرکریمی در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان درباره طغیان قهرمان فیلم و مقابلهاش با انفعال گفت: وجه نقادانه فیلم را انکار نمیکنم و معتقدم بیطرفی اصلاً وجود ندارد. اما پیشنهاد من از فیلم «امروز» به این سو، قهرمان خاموش است. تصور من این است که در این هیاهو شاید گمنامی عمل قهرمانانهتری باشد. البته فکر میکنم حتی پیش از «امروز» هم فیلمهایم به همین شکل بوده است. طغیان مطالبهگرانه و پرخاشگرانه را برای قهرمانهای فیلمهایم نمیپسندم، چرا که فکر میکنم این رویکرد نگاهش به گذشته است، اما قهرمانان خاموش به آینده نظر دارند.
در ادامه یکی از مخاطبان پرسشی درباره نمایش فرهنگ ایرانی در آثار رضا میرکریمی مطرح کرد که وی پاسخ داد: فکر میکنم این باید یک فرایند خودجوش و برخاسته از زیست واقعی باشد. من آزار میبینم وقتی یک متنی از یک اثر خارجی اقتباس شده اما ایرانی نشده و رنگ و بوی محیط خودمان را ندارد. شاید دلیل اینکه فیلمسازهایی که از ایران میروند به موفقیت چندانی نمیرسند، همین باشد که در ایران محیط اطرافشان را میشناسند، اما در خارج از ایران این شناخت را ندارند. مثل همین فیلمهای جنوب شهری که گفتم، این میزان اغراق از عدم شناخت نشأت میگیرد.
میرکریمی در پاسخ به پرسشی درباره دیر رسیدن فیلمنامه به نقطه اوج و خستهکننده بودن فیلم عنوان کرد: وقتی شما در فیلمنامهنویسی شهودی جلو میروی و الگوهای رایج را کنار میگذاری، این خطر وجود دارد که بخشی از بینندگان با فیلم ارتباط برقرار نکنند. دلیل این مسئله، پیش رفتن با یک الگوی تجربی است.
لاله مرزبان بازیگر فیلم «نگهبان شب» نیز درباره چالشهای نقشآفرینی در این فیلم گفت: نزدیک شدن به این نقش یک پروسه سه چهار ماهه بود که با هدایت آقای میرکریمی به نتیجه فعلی رسید. تمرین را از ناشنوایی کامل آغاز کردیم و به مرور به شخصیت فعلی که کمشنواست رسیدیم. کم شنوایی و بزرگ شدن در یک خانواده آذری ویژگیهایی است که تجربه زیستهاش را نداشتم. اینجا هدایت کارگردان برای شناخت نقش خیلی مهم میشود. یک مربی توانمند هم با من کار میکرد که خودش مبتلا به کمشنوایی بود.
تورج الوند دیگر بازیگر فیلم نیز درباره تجربه حضور در «نگهبان شب» عنوان کرد: سختترین مرحله کار برایم انتخاب شدن بود، چون با سختی زیادی این اتفاق افتاد. مثلاً سه هفته روی لهجه مشهدی کار میکردیم، بعد میگفتند کرمانی کار کنیم. یک رقیب کرمانی هم داشتم که کارم را سختتر میکرد. در دو هفته اول فیلمبرداری دو نفر از بازیگران عوض شدند و من هم مدام این ترس را داشتم که کنار گذاشته شوم، چون شنیده بودم که اگر آقای میرکریمی از بازیگر راضی نباشند بازیگر را تغییر میدهند، حتی اگر ۲۰ جلسه از فیلمبرداری گذشته باشد.