«کن-پامنار» به اکران آنلاین می آید؟

فیلم سینمایی «کن – پامنار» ساخته اشکان درویشی از فردا یکم خردادماه اکران آنلاین می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم سینمایی «کن – پامنار» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی اشکان درویشی که از ۲۴ اسفندماه در سینماهای منتخب گروه هنروتجربه روی پرده رفت و رکورد فروش فیلم‌های گروه و هنروتجربه را شکست، از فردا یکم خردادماه در پلتفرم فیلیمو به صورت اختصاصی اکران آنلاین می‌شود.

بنا بر آمار رسمی سایت سمفا این فیلم طی حدود ۵۰ روز اکران و با نزدیک به تنها ۱۲۰ سانس، توانست به فروش بیش از ۱۱۷ میلیون تومان دست پیدا کند و به عنوان پرفروش‌ترین فیلم در صدر جدول رتبه‌بندی میزان فروش گروه سینمایی هنروتجربه قرار گیرد.

«کن – پامنار» که بر اساس طرحی از اشکان درویشی و با فیلمنامه‌ای نوشته سیروس همتی ساخته شده، روایتی از زندگی کودکان کار در محله‌های فقیرنشین مناطق پایین شهر تهران و حمایت از دختران مظلوم افغانستان است تیتراژ پایانی آن نیز قطعه «شرح روزگار» با صدای سالار عقیلی است.

سیامک صفری، بابک نوری، علیرضا استادی، ندا حسینی، سیروس همتی و مهدی تارخ و با حضور افتخاری فریبا کوثری در این فیلم نقش‌آفرینی کرده‌اند.

همچنین حسین شریفی، میلاد ترقی‌خواه، احمد جعفری، عیسی حسینی با معرفی رابیه میرزاد، علی باباجانی، علیرضا دانیال پور، لیان عباس زاده، سمیرا محمدی، محمد خاوری و بازیگر نوجوان: آناهیتا کاربین به عنوان بازیگران اصلی «کن پامنار» هستند و بازیگران دیگر این فیلم نیز عبارتند از: جواد جوینده میرزا، مهشید خسروی، شقایق افروغی، شراره خسروانی نژاد، محمد حسین عابدینی، صغری محاصری، یاشار ابراهیمی، حمید پیمان، مجتبی تاجیک، محمدامین قاسمی و صفورا برسان.

دیگر عوامل «کن – پامنار» عبارت از نویسنده: سیروس همتی براساس طرحی از اشکان درویشی، مجری طرح: موسسه نقطه عطف سینما تئاتر (آسیه اسدزاده)، دستیار اول کارگردان: بهزاد صفار، مدیر فیلمبرداری: محمد مقیمی، تدوین، ساخت تیزر و آنونس: امیرحسین تحسینی، طراح چهره‌پردازی: دانیال شعاعی، مجری چهره‌پردازی: میترا گیوه‌چی، آهنگساز موسیقی متن: امیرهوشنگ شاهرخی هستند.

اکران نیم بهای «غریب» به مناسبت سالگرد شهید بروجردی

اکران آنلاین فیلم سینمایی «غریب» یکم خرداد همزمان با سالروز شهادت محمد بروجردی نیم‌بها عرضه می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلم، اکران آنلاین فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی روز دوشنبه (یکم خرداد) همزمان با سالروز شهادت محمد بروجردی در پلتفرم فیلیمو به صورت نیم بها عرضه می‌شود.

این فیلم به نویسندگی و تهیه‌کنندگی حامد عنقا از چهارشنبه (۲۰ اردیبهشت) به صورت اختصاصی در پلتفرم فیلیمو اکران خود را آغاز کرده است.

فیلم «غریب» به روایت بخشی از زندگی شهید محمد بروجردی در کردستان و شیوه فرماندهی منحصر به فرد او در اتحاد مردم و رفع شرایط بحران پرداخته‌ است که در سال ۱۳۵۸ با آغاز ناآرامی‌ها در کردستان توسط احزاب کومله و دموکرات، محمد بروجردی از طرف امام خمینی(ره) مأموریت می‌یابد تا به‌ عنوان فرمانده سپاه کردستان وضعیت را به حالت عادی بازگرداند.

بابک حمیدیان، پردیس پورعابدینی، رحیم نوروزی، حسام محمودی، مهران احمدی و فرهاد قائمیان در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.

فیلم «غریب» که محصول سازمان هنری رسانه ای اوج است در چهل و یکمین دوره از جشنواره فیلم فجر در بخش‌های مختلف طراحی صحنه، چهره‌پردازی، جلوه‌های ویژه میدانی موفق به دریافت سیمرغ شد. همچنین سیمرغ بهترین نقش اول زن جشنواره نیز به بازیگر این فیلم اختصاص یافت.

جایزه ویژه هیئت داوران در بخش مقاومت بین‌الملل و بهترین فیلم از نگاه ملی نیز به «غریب» تعلق گرفت. این فیلم در هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت نیز به عنوان بهترین فیلم، انتخاب شد.

«دیروز» چه زمانی نمایش داده می شود؟

با پایان فیلمبرداری فیلم کوتاه «دیروز» با بازی آزاده صمدی این فیلم وارد مراحل پس‌تولید شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای پروژه، با پایان فیلمبرداری فیلم کوتاه «دیروز» به کارگردانی کیوان اروندیان و با بازی آزاده صمدی این فیلم وارد مراحل پس‌تولید شد.

فیلم کوتاه «دیروز» که تازه‌ترین اثر کیوان اروندیان در مقام کارگردان است در یک روایت غیرخطی، تعارضی بنیادین با مادر را در طول یک جلسه روان‌کاوی به تصویر می‌کشد.

بهنود جواهریان تهیه کنندگی فیلم کوتاه «دیروز» را بر عهده دارد و هم اکنون مراحل تدوین و صداگذاری فیلم در حال انجام است.

عوامل این فیلم عبارتند از نویسنده و کارگردان: کیوان اروندیان، تهیه کننده: بهنود جواهریان، بازیگران: آزاده صمدی، کیوان اروندیان، الهام ربیع، محمدرضا اکبری، مدیر فیلمبرداری: رضا شیخی، دستیار کارگردان و برنامه ریز: حمید ازوجی، صدابردار: امیرعباس علیرضایی، صداگذاری: بهروز معاونیان، چهره پردازی: محمدرضا قومی، طراحی صحنه و لباس: بهرام نوذری، منشی صحنه: شقایق صادق، عکاس: حسین خدارتی، تدوین: سیاوش پورخلیلی، جلوه‌های بصری: استودیو روشنا، مجری طرح: رایان رسانه هنر هفتم، مشاور رسانه‌ای و روابط عمومی: رضا پورزارعی.

در جشنواره «ایثار» کدام فیلم‌ها را ببینیم؟

معرفی داوران بخش بین‌الملل جشنواره فیلم «ایثار»، معرفی فیلم‌های روز اول جشنواره و سالن‌های سینمایی که فیلم‌ها را نمایش می‌دهند جزئیات خبر امروز جشنواره «ایثار» است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از امور ارتباطات رسانه‌ای و اطلاع رسانی نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار، سه فیلمساز خارجی به همراه دو فیلمساز از کشورمان در قالب گروه داوری آثار بخش مسابقه بین‌الملل نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار، فیلم‌های این بخش را قضاوت می‌کنند. گروه داوران بخش بین الملل جشنواره متشکل از: باسل الخطیب، فیلم ساز و رئیس موسسه عالی هنرهای سینمایی از سوریه، عزام صالح، فیلمساز شاخص عراقی، حاجی محمد اویچ، فیلمساز بوسنیایی به همراه محسن برمهانی فیلمساز و معاون سیمای سازمان صدا و سیما و محمدرضا اسلاملو، فیلمساز کشورمان آثار راه یافته به بخش مسابقه بین الملل جشنواره را قضاوت می‌کنند.

نشست تخصصی با حضور حسن رحیم پور ازغدی

نخستین نشست تخصصی از مجموعه نشست‌های نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار با موضوع راهبردهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در سینما و تلویزیون با حضور حسن رحیم پور ازغدی، نظریه پرداز سخنران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، از ساعت ۱۰ صبح روز شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه در سالن ستاره پردیس سینمایی مهر کوهسنگی مشهد برگزار می‌شود.

آیین آغازین نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار از ساعت ۱۷ عصر روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه با حضور مقامات کشوری و استانی و سخنرانی حجت الاسلام حجت گنابادی نژاد، معاون فرهنگی و اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی در جوار مزار شهدای گمنام جبل النور واقع در بوستان کوهسنگی مشهد برگزار می‌شود.

پردیس سینمایی مهر کوهسنگی، میزبان جشنواره

چهار سالن پردیس سینمایی مهر کوهسنگی مشهد آثار شرکت کننده در بخش‌های مختلف نخستین جشنواره فیلم و فیلمنامه ایثار را نمایش می‌دهند.

سالن‌های حافظ، گیشه ۷، مهر و ستاره در روزهای برگزاری جشنواره در چهار نوبت نمایش از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۱۹:۴۵ عصر مبادرت به نمایش آثار شرکت کننده در بخش‌های مختلف جشنواره می‌کنند.

بر اساس اعلام دبیرخانه جشنواره حضور هنرمندان و اهالی رسانه، دانشجویان و عموم علاقه‌مندان برای تماشای آثار شرکت کننده آزاد است.

نمایش فیلم‌های غریب بچه‌های طوفان و یدو در روز نخست جشنواره

سه فیلم سینمایی در بخش مسابقه نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار در روز نخست جشنواره روی پرده می‌روند.

فیلم سینمایی یدو ساخته مهدی جعفری، غریب ساخته محمد حسین لطیفی و بچه‌های طوفان ساخته صادق صادق دقیقی از ساعت ۱۵:۴۵ روز شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه در سالن مهر پردیس سینمایی مهر کوهسنگی مشهد روی پرده می‌روند.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم و فیلمنامه ایثار از ۲۹ اردیبهشت تا سوم خرداد در پردیس سینمایی مهر کوهسنگی مشهد مقدس برگزار می‌شود.

«زاک» و استخراج امید از دل تاریکی

علی خسروی کارگردان فیلم کوتاه «زاک» که روایتی امیدوارانه از موضوعی به‌شدت تلخ دارد، تأکید می‌کند که خود را در برابر مخاطبان آثارش، مسئول می‌داند و نمی‌تواند آن‌ها را در تلخی محض رها کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سال‌هایی که سینمای ایران به‌واسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه‌ها را تجربه می‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

فیلم کوتاه «زاک» بیست و پنجمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.

«زاک» با موقعیت مادری آغاز می‌شود که تصمیم به سقط فرزند خود دارد اما در فرآیند روایت ۱۰ دقیقه‌ای فیلم، دیدگاهش نسبت به فرزندی که در راه دارد، تغییر می‌کند.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی خسروی نویسنده و کارگردان و مهدی مهرنیا مشاور کارگردان فیلم کوتاه «زاک» است.

* فیلم کوتاه «زاک» موقعیت و داستانی دارد که می‌توانست در خروجی تبدیل به یک اثر کلیشه‌ای و مشابه با برخی تجربه‌های دیگر در سینمای کوتاه شود، اما امتیاز آن زاویه نگاه متفاوتی است که به سوژه داشته‌اید. چگونه به این ایده و پرداخت رسیدید؟

علی خسروی: ابتدا باید از خبرگزاری مهر بابت این فرصت و توجهی که برای سینمای کوتاه در نظر گرفته و می‌گیرد سپاس‌گزاری کنم و فکر می‌کنم کمتر رسانه‌ای در شرایط فعلی این سهم را برای سینمای کوتاه قائل باشد. درباره سوژه این فیلم هم می‌توانم بگویم غالباً ایده آثارم از مواجهه با سوژه‌های مستند در ذهنم شکل می‌گیرد. حوالی چهار سال پیش بود که دیدن یک مستند، باعث شد که نسبت به زنان کارگر دغدغه پیدا کنم. زنانی که در کنار همسر بودن و مادر بودن، مشکلات دیگری را هم تجربه می‌کنند. داستان این فیلم پیش از دوران کرونا در ذهن من شکل گرفت و نزدیک به دو سال در ذهنم آن را پرورش می‌دادم تا حوالی تابستان ۱۴۰۱ که ساخت این فیلم برایم جدی شد و همزمان وارد پیش‌تولید شدیم. اصولاً هم چه در مستندسازی و چه در ساخت فیلم کوتاه خیلی منتظر تهیه‌کننده نمی‌مانم و فکر می‌کنم او هم اگر شوروحال من رو متوجه شود، با من همراه می‌شود. معمولاً هم تهیه‌کننده‌ها به من اطمینان می‌کنند.

خسروی: اطراف ما پر است از این زن‌هایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهند. روایت این از خودگذشتگی، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش می‌کند را نمی‌فهمممن سال ۸۵ اولین فیلمم را با نام «جشن تکلیف» ساختم و تا به امروز در نزدیک به ۸۰ جشنواره مستند و داستانی حضور داشته‌ام. اولین جایزه‌ام را هم برای همین فیلم «جشن تکلیف» از جشنواره فیلم شهر گرفتم. سال ۸۷ سومین فیلمم را به‌صورت ۳۵ میلیمتری با نام «آینه» ساختم که همان سال در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت و از همان فیلم بود که سینمای کوتاه داستانی برایم صورت حرفه‌ای پیدا کرد. به‌واسطه همین تجربه هم حتی پیشنهاد ساخت تله فیلم و سینمایی هم داشتم اما دچار کمال‌گرایی شدم و سراغ مستندسازی رفتم.

احساس می‌کردم دیگر داستان تازه‌ای برای ساخت فیلم داستانی وجود ندارد. ورودم به فضای مستند کمک کرد که با ایده‌های تازه‌ای مواجه شوم و ایده «زاک» هم اینگونه شکل گرفت و قصه‌اش را از یک فیلم مستند وام گرفتم.

* فیلم‌تان از نظر سروشکل و ساختار کاملاً سینمایی است اما به نظرم فیلمنامه‌اش با مشکل مواجه است. کل خط داستان یک روایت یکنواخت و ساده است که گویی گره‌افکنی و گره‌گشایی به درستی در آن اتفاق نمی‌افتد.

خسروی: خیلی به این ماجرا فکر کردیم. اتفاقاً در برنامه پیچینگ ایده این فیلم در انجمن سینمای جوان هم دچار همین مشکل شدیم…

* همین ایده را پیچ کرده بودید؟

خسروی: بله. اتفاقاً در آن جلسه نکاتی را هم مطرح کردند اما واقعیت این است که حرف دیگران را گوش نگردم و فیلم خودم را ساختم! از این جهت هم خوشحالم و هم ناراحت. این فیلمنامه برای من چیزی شبیه عروسک کوزت شده بود که گویی هر طور شده باید آن را به دست بیاورم. در این فیلم موقعیت این زن برای من موضوعیت داشت. من فیلم‌های کوتاه ایرانی و خارجی زیادی را دیده و می‌بینم. احساسم این بود که در این قصه باید موقعیت زنی را ترسیم کنم که در استرس و فشار عصبی است اما سرانجام به گردهم آوردن اعضای خانواده‌اش به آرامش می‌رسد. به همین دلیل هم فرم روایت فیلم ما اول شخص بود و سراغ فرم دانای کل نرفتیم. ترسیم حس و حال این زن در طول ۱۰ دقیقه فیلم برایم جذاب بود.

علی خسروی

* از این برداشت نترسیدید که آنچه در فیلم ارائه می‌کنید در ذهن مخاطب تبدیل به همان عبارت معروف «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است» بشود؟ چون هیچ نشانه‌ای در روایت فیلم نیست که شرایط این زوج بعد از این با تغییر مثبتی مواجه شود.

خسروی: آگاهانه به این تصویر رسیده‌ایم. فیلم «زاک» موقعیت زنی است که به دلیل بد اخلاقی‌های شوهرش تصمیم به سقط فرزندش گرفته است و این سوژه هم برگرفته از یک کیس واقعی بود. زنی بود که می‌گفت من بچه بسیار دوست دارم اما به دلیل استرس‌های ناشی از بداخلاقی‌های همسرم، مجبورم بچه‌ام را بدون اطلاع همسرم سقط کنم. در داستان فیلم اما این زن در نهایت به حرف دل خودش و صدای قلب نوزادش گوش می‌دهد و از تردیدهایش عبور می‌کند. خدا هم در چنین شرایطی به فرد کمک می‌کند. دقیقاً با همان خبری که شاید می‌توانست شوهرش را تا آستانه مرگ عصبانی کند، او را آرام می‌کند و از یک مهلکه نجات می‌دهد. در لحظه‌ای که به رحیم می‌گوید که حامله است، گویی به او شوک وارد می‌شود.

اطراف ما پر است از این زن‌هایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهند. روایت این از خودگذشتگی که فکر می‌کنم ویژگی زن شرقی است، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش می‌کند را نمی‌فهمم. به همان اندازه که آن زن را نمی‌فهمم، این زنی که در «زاک» تصویر کرده‌ام را درک می‌کنم و این قطعاً به تجربه زیسته من ربط پیدا می‌کند. احساس من این است که فیلم کوتاه وظیفه دارد در یک زمان کوتاه یک موقعیت خاص دراماتیک از یک شخص را به تصویر درآورد و روایت فیلم «زاک» را هم از همین جنس می‌دانم.

خسروی: در سخت‌ترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بوده‌ایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم می‌توان ذره‌ای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگ‌ترین گناه در دین ما ناامیدی استمهدی مهرنیا: اجازه دهید نکته‌ای را درباره فیلمنامه «زاک» مطرح کنم. کل داستان فیلم از نظر زمانی در دو ساعت می‌گذرد که ما اتفاقات این دو ساعت را قرار است در ۱۰ دقیقه روایت کنیم. زمان هم کاملاً در فیلم خطی است. آنچه دارد اتفاق می‌افتد، کنار هم چیدن بریده‌هایی از لحظات این کاراکتر از لحظه‌ای است که تصمیم می‌گیرد جان یک موجود زنده اما فاقد روح از نگاه ما را بگیرد، تا دو ساعت بعد که با همان موجود به ظاهر فاقد روح، روح تازه‌ای را به زندگی فاقد روح خودش و همسرش می‌دمد. رسیدن از آن نقطه به این نقطه آن هم طی دو ساعت، همان اتفاقی است که در فیلمنامه رخ داده است و آن را به‌نسبت یک روایت تک‌خطی و یکنواخت از یک مقطع از زندگی یک فرد، متمایز کرده است.

* جناب مهرنیا شما از چه مرحله‌ای با پروژه «زاک» همراه شدید و چه سهمی در شکل‌گیری دنیای آن داشتید؟

مهرنیا: من و علی خسروی یک دوستی قدیمی داریم. پیش‌تر من فیلم ساخته‌ام و آقای خسروی آن را تهیه کرده و همکاری‌های دیگری هم با یکدیگر داشته‌ایم. در فیلم «زاک» اما بعد از آنکه قرار شد این کار ساخته شود و فیلمنامه تقریباً شکل گرفته بود، صحبت و گفتگو را آغاز کردیم. جزو معدود کارهای کوتاهی بود که پیش‌تولید مفصلی هم داشت و نزدیک ۲۰ روز برای آن وقت گذاشتیم. از آنجا که لوکیشن هم در تهران نبود ما ۷ یا ۸ نوبت به شمال رفتیم و لوکیشن دیدیم.

* اتفاقاً همین پیش‌تولیدهای مفصل است که تأثیرش را روی خروجی نشان می‌دهد.

خسروی: مهدی واقعاً یکی از آن دوستان حرفه‌ای من است. بیش از ۱۵ جلسه درباره فیلمنامه و کارگردانی صحبت کردیم تا به جمع‌بندی برسیم. فهیمه مؤمنی که نقش اصلی این فیلم را ایفا می‌کند، معتقدم با اختلاف یکی از بهترین بازی‌های کارنامه‌اش را ارائه کرده است. همه این نتایج به دلیل زمانی است که همه ما در پیش‌تولید صرف رسیدن به استانداردها کردیم. اگر چنین پیش‌تولیدی عقبه پژوهشی هم داشته باشد، با نتایج به مراتب بهتری هم مواجه می‌شود. مهدی در این مسیر واقعاً رفاقت کرد و معتقدم در سینمای کوتاه، چون پول خاصی هم جریان ندارد، مهمترین سرمایه همین رفاقت‌هاست.

* در جواب سوال اول اشاره کردید که ایده این فیلم را از فضای یک مستند و از تجربیات خودتان در دنیای مستندسازی وام گرفته‌اید. این گزاره را به‌ویژه از سوی فیلمسازانی که دغدغه مسائل اجتماعی را هم دارند، زیاد می‌شنویم و غالباً ریشه اصلی ایده‌های خود را مشاهداتشان از واقعیت‌های جامعه می‌دانند. آنچه درباره «زاک» برایم عجیب است و علی خسروی را با فیلمسازان مشابهش متمایز می‌کند این است که گویی زاویه نگاه و روایتش، به واسطه مواجه ه با حجم بالای سیاهی و تلخی موجود در دنیای واقعی، رنگ تلخی و سیاهی به خودش نگرفته است. بسیار شاهد هستیم که فیلمسازان ما سراغ معضلات اجتماعی می‌روند و آنقدر بی‌واسطه با حجم بالایی از تلخی‌ها مواجه می‌شوند که گویی ناگزیر بخشی از این تلخی در فیلم‌شان سرریز می‌کند. در داستان یک خطی «زاک» ما همه مواد لازم برای یک موقعیت داستانی تلخ و سیاه را داریم، از کارگر معترض و در آستانه اخراج گرفته تا زنی که تصمیم به سقط فرزندش دارد، شما از تمام این تلخی‌ها روایتی ارائه کرده‌اید که وقتی تیتراژ پایانی پخش می‌شود، حال مخاطب خوب است و گویی حتی شاهد روایتی از جنس امید بوده است. چه اتفاق درونی‌ای در شما افتاد که خروجی کارتان طعم و مزه‌ای متفاوت از آثار دیگر فیلمسازان اجتماعی پیدا کرده است؟

خسروی: خیلی خوشحالم که این اتفاق در فیلم من افتاده است و چنین حسی نسبت به آن داشته‌اید. اساساً همین را می‌خواستم. من معتقدم که ما همه به «امید» زنده‌ایم. من فیلم‌های مستند زیادی ساخته‌ام و نزدیک به ۸ سال است که در حوزه مستندهای اقتصادی کار می‌کنم. زمانی کارهای دفاع‌مقدسی و اجتماعی هم ساخته‌ام. آنچه ما امروز در ایران درگیر آن هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که با یک جنگ فرهنگی توأم شده و شرایط عجیب و غریبی را به‌وجود آورده است.

همیشه اما در سخت‌ترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بوده‌ایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم می‌توان ذره‌ای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگ‌ترین گناه در دین ما ناامیدی است. همین امروز فیلمنامه یک فیلم بلند را هم در دست دارم که سوژه آن هم یک سوژه اقتصادی است اما در عین حال یک داستان عاشقانه دارد. در دل یک چالش عظیم، سراغ روایت رویش یک عشق رفته‌ام. به نظرم سینما رسالتی جز به تصویر درآوردن این امید ندارد. دوستان خود من در سینمای کوتاه فیلم‌های خوبی ساخته‌اند که من هیچ‌گاه تلخی پایان‌شان را دوست نداشته‌ام.

* نکته خیلی مهم اما این است که آن فیلمسازان هم واقعاً دارند از سر دغدغه سوژه تلخی را روایت می‌کنند. به‌جد با این نگاه مخالفم که بخواهیم به خروجی کار آن فیلمسازان برچسب سیاه‌نمایی بزنیم و بخواهیم خالقان‌شان را محکوم کنیم. گویی که تعمدی در تزریق سیاهی‌ها در فیلم خود دارند. به نظرم ما با دو نوع مواجهه با یک موقعیت تلخ مواجهیم که می‌توان آن را یک فرآیند درونی برای هر فیلمسازی دانست. حتی در میان همین آثار به‌شدت تلخ هم فیلم‌هایی هست که مخاطبشان را به‌شدت به فکر وامی‌دارند و این یعنی فیلمساز کار خودش را کرده، کارکرد اصلی فیلم، ایجاد سوال و تشویق به تفکر است. در این گفتگو می‌خواهم بدانم علی خسروی چگونه این فرآیند درونی را برای خودش ترسیم کرده که به چنین خروجی متفاوت و عاری از هر زهر و سیاهی می‌رسد.

خسروی: رضا میرکریمی جمله‌ای دارد که می‌گوید این دروغ است که بگوییم ما فیلمسازان فیلم نمی‌بینیم یا به تعبیر اصغر فرهادی، باک خودمان را پر نمی‌کنیم. مهرداد اسکویی هم از مثال چاه استفاده می‌کند. واقعیت این است که ما فیلمسازان چاه‌مان و باک مان را با همان دنیای زیسته‌مان پر می‌کنیم. تنها جوابی که می‌توانم به سوال شما بدهم این است که این فرآیند درونی متأثر از دنیای زیسته و تجربیات زیسته من است. طبیعتاً جواب فنی و قاعده‌مندی ندارد که بخواهم براساس آن بگویم آگاهانه دست به این انتخاب زده‌ام.

زمانی با مهران کاشانی کلاس فیلمنامه‌نویسی داشتیم که در تمام آن دوره یک جمله کلیدی داشت. او می‌گفت فکر نکنید که ما هستیم که انتخاب می‌کنیم داستان‌مان را به‌صورت شاه‌پیرنگ، خرده‌پیرنگ یا حتی ضدپیرنگ بنویسیم. می‌گفت این جنس زندگی شماست که مشخص می‌کند کدام سبک را انتخاب می‌کنید. سینمای عبدالرضا کاهانی یا سینمای ابراهیم حاتمی‌کیا هر کدام برخاسته از دو نوع سبک زیست متفاوت است. من هم سبک فیلمسازی‌ام برگرفته از جهان زیسته‌ام است.

کاراکتر زن در فیلم من نماینده زنانی است که به‌دنبال پیدا کردن راه‌حل در مشکلات خود هستید. ایثاری که این زن می‌کند و تلاشی که برای جمع کردن اعضای خانواده‌اش دارد، در نهایت با موفقیت مواجه می‌شود. اتفاقاً فیلم در حال پخش جهانی است. خیلی‌ها به من گفته‌اند اگر سکانس پایانی مربوط به مینی‌بوس را حذف کنی، تعداد جشنواره‌هایی که فیلم را می‌پذیرند دو برابر می‌شود. من گفتم اصلاً نمی‌خواهم. گفتند قبول، مینی‌بوس باشد اما آن لبخند رضایت زن را حذف کن و بگذار داستان در بلاتکلیفی تمام شد. باز هم مقاومت کردم و گفتم اصلاً! سرآخر گفتند قبول همه‌اش باشد لااقل پلان آخر که مینی‌بوس در جاده سرسبز می‌راند را حذف کن! بازهم گفتم نه. گویی تک‌تک این نماها به جانم بسته بود و نمی‌توانستم از آن‌ها بگذرم.

* انگار در مواجهه با مخاطبان احتمالی خود نوعی از مسئولیت اجتماعی را برای خود تعریف کرده‌اید و براساس همان هم فیلمسازی می‌کنید.

خسروی: قطعاً. این حس مسئولیت نسبت به مخاطبم در من وجود دارد و نمی‌دانم هم خوب است یا بد! من این مسئولیت را برای خودم قائلم.

مهرنیا: اتفاقاً بد نیست بدانید در بازه تولید خیلی برسر جزئیات با هم بحث می‌کردیم. یکی از پیشنهاداتی که وجود داشت و خود من هم طرفدارش بودم، وارد کردن تم تاوان به داستان بود. تمی که احتمالاً از زاویه پذیرش جشنواره‌ای می‌توانست شرایط بهتری را برای فیلم به‌وجود بیاورد. ایده هم این بود که وقتی این زوج وارد مینی‌بوس می‌شوند، براثر فشار و استرس، زن دچار درد شود و سقطی که از ابتدا می‌خواست با تصمیم خودش دست به آن بزند، به‌صورت اتفاقی رقم بخورد. به‌گونه‌ای که گویی دارد تاوان تصمیمی را که گرفته بود، می‌دهد. می‌توان از این زاویه نگاه کرد که حتی تصمیمات و نیت‌های قلبی ما هم گاهی تاوان‌هایی برای‌مان دارد.

مهدی مهرنیا

* در نوع خودش می‌توانست ایده متفاوت و جذابی هم باشد.

مهرنیا: اما خب به‌شدت تلخ می‌شد. در چنین موقعیتی گویی دیگر این آدم‌ها به رستگاری نمی‌رسیدند و کائنات از آن‌ها انتقام می‌گرفت.

خسروی: شاید داستانم رستگار می‌شد اما این آدم‌ها رستگار نمی‌شدند! (می‌خندد)

مهرنیا: درباره این ایده خیلی بحث کردیم.

خسروی: ایده‌های دیگری هم بود. ما اصولاً فیلم را گروهی می‌سازیم اما درباره این میزان تلخی واقعاً احساس مسئولیت می‌کردم.

مهرنیا: به‌رغم تمام فشارها و پیگیری‌های ما علی می‌گفت حتی به‌قیمت از دست دادن برخی اتفاقات خوب جشنواره‌ای برای این فیلم، می‌خواهم آدم‌های فیلمم در پایان رستگار شوند.

* به تعبیری اگر مثل پروژه‌های قبلی که با هم کار کرده بودید، جایگاه‌تان تغییر می‌کرد و شما کارگردان این فیلم بودید، امکان داشت با همین دغدغه‌های مشترکی که دارید، پایان‌بندی مدنظر خودتان را برای فیلم بگذارید و ما هم امروز با یک فیلم کاملاً تلخ مواجه می‌بودیم؟

مهرنیا: دقیقاً.

* این همان واقعیتی است که به‌دنبال رسیدن به آن بودیم؛ دو کارگردان کاملاً رفیق و همراه که اساساً فعالیت مشترک با هم دارند، به راحتی امکان دارد خروجی فیلم‌شان تا این اندازی متفاوت باشد. یکی سرشار از امید و دیگری مملو از تلخی.

مهرنیا: واقعاً همین گونه است.

مهرنیا: این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنواره‌ای آن ایده تلخ را بیشتر می‌پسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچه‌ای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری استخسروی: من نمی‌توانم اینقدر تلخ به زندگی نگاه کنم. شما فیلم «پاپیون» و پایان‌بندی آن را ببنید. من همین امروز در حال ساخت مستند اقتصادی هستم و با اطلاع نسبت به شرایط موجود می‌گویم که نسبت به آینده ایران به‌شدت امیدوارم. درست است که حرکت‌مان سانتی‌متری است اما واقعاً به آینده آدم‌هایی که درباره‌شان فیلم می‌سازم امیدوارم.

مهرنیا: شما فیلم «مه» از فرانک دارابونت را دیده‌اید؟ فیلمسازی که با نگاه خاص خودش، به‌شدت دیدگاه‌های مذهبی دارد و به فضاهای آخرالزمانی خیلی علاقه‌مند است. از همان فیلم «مسیر سبز» گرفته تا فیلم «مه» که به‌نوعی می‌توان آن را پیش‌درآمد سریال «مردگان متحرک» در کارنامه این فیلمساز دانست. فیلم «مه» یک سکانس پایانی شاهکار دارد از مردی که با اعضای خانواده‌اش در مه گیر کرده‌اند و احساس می‌کنند در معرض حمله موجودات فضایی هستند. این مرد اسلحه‌ای با چهار گلوله دارد و تصمیم می‌گیرد از پنج نفر اعضای خانواده خودش را تسلیم عذاب مواجهه با موجودات فضایی کند و دیگر اعضای خانواده را برای گرفتار نشدن در این عذاب با گلوله بکشد. او آن‌ها را می‌کشد و وقتی مه کنار می‌رود متوجه می‌شود که صدای که می‌شنیدند نه از موجودات فضایی که از ارتشی بود که با تجهیزات خود در حال نابودی این موجودات بوده است! اینجاست که این مرد به جنون می‌رسد. دارابونت در این فیلم می‌گوید اگر به رستگاری و نجات ایمان داشته باشی، قطعاً نجات پیدا می‌کنی.

این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنواره‌ای آن ایده تلخ را بیشتر می‌پسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچه‌ای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری است.

* جالب است به‌عنوان کارگردانی که سلیقه‌تان بیشتر به سمت آن روایت تلخ است، چقدر خوب دیدگاه امیدوارانه مستتر در این یکی روایت را تبیین می‌کنید و متوجه ارزش‌های آن هستید.

خسروی: این ناشی از نگاه درست و حرفه‌ای مهدی است.

* از همین بحث می‌خواهم وام بگیرم و این گزاره را مطرح کنم که اساساً ساخت فیلم امیدوارانه، یک امر اکتسابی نیست و اینگونه نیست که بخواهیم به فیلمساز آن را یاد بدهیم. این نکته مهمی است. حالا سوالم از آقای مهرنیا که به‌خوبی هم متوجه مفهوم رستگاری در یک روایت امیدوارانه است، این است که اگر از شما بپرسند چرا فیلم تلخ می‌سازید، چه پاسخی دارید؟

مهرنیا: قطعاً پاسخ این سوال به همان تجربه زیسته بازمی‌گردد. کمااینکه من خودم هم در فیلم‌های گذشته‌ام در پایان‌بندی، نجات را روایت کرده‌ام. اما اینکه چرا برای این داستان پایان تلخ را می‌پسندیدم به لحظه مواجهه‌ام با این داستان و تجربه زیسته‌ام در آن لحظه بازمی‌گردد. من از زمانی که علی خسروی را می‌شناخته‌ام همواره او را انسانی معتقد به رستگاری دیده‌ام اما صادقانه بخواهم بگویم، من اینگونه نیستم و گاهی بریده‌ام. گاهی به این نتیجه می‌رسم که ما دیگر قرار نیست رستگار شویم و طبیعا اگر در آن حس و حال بخواهم فیلمی را بسازم، متأثر از همان حس و حال خواهد بود.

خسروی: واقعیت این است که هیچ داستان کاملاً سیاه یا کاملاً سفیدی وجود ندارد. کمااینکه همه ما انسان‌هایی خاکستری هستیم و گاهی سفیدی‌مان غالب می‌شود و گاهی برعکس. من سعی کردم جنس فیلمی که می‌سازم از جنس «بچه‌های آسمان» باشد. فیلمی که موقعیتی به غایت تلخ دارد اما پایانش کاملاً امیدوارانه است.

«رویای کاغذی» طلایی شد

فیلم سینمایی «رویای کاغذی» ساخته علی عطشانی جایزه بهترین فیلم جشنواره رومانی را دریافت کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای بیتافیلم، فیلم سینمایی «رویای کاغذی» به کارگردانی علی عطشانی و سرمایه‌گذاری و تهیه‌کنندگی صدرا درودیان همایونی و کسری درودیان همایونی در چهل و چهارمین حضور بین‌المللی خود، برنده جایزه بهترین فیلم شانزدهمین دوره جشنواره «تولیدکنندگان مستقل این دی» رومانی شد.

این جشنواره ۱۲ تا ۱۵ می در شهر بخارست کشور رومانی برگزار شد و شب گذشته در مراسم اختتامیه علی عطشانی جایزه و تندیس بهترین فیلم این دوره از جشنواره را دریافت کرد.

فیلمنامه «رویای کاغذی» را جابر قاسمعلی بر اساس ایده‌ای از علی عطشانی نوشته و کامران تفتی، مینا وحید، زینب (نگار) ملاکی و امیرحسین رضازاده نقش‌های اصلی این فیلم را ایفا کرده‌اند.

مجید مهین دوست و نازیلا باباپور از دیگر بازیگران این فیلم هستند.

عوامل فیلم سینمایی «رویای کاغذی» عبارتند از کارگردان: علی عطشانی، سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده: صدرا درودیان همایونی و کسری درودیان همایونی، مدیر فیلمبرداری: محمود عطشانی، تدوین: علی عطشانی، مدیر تولید: سعید دلاوری، طراح چهره‌پردازی: امید گلزاده، چهره‌پرداز: فرزانه زردشت، فائزه سادات موسوی، طراح صحنه و لباس: آبتین برقی، طراح لباس: ملیکا سادات اسماعیلی، مدیر صدابرداری: مسعود شاهوردی، امور بین‌الملل و زیرنویس: امیدعلی چوگانی، مدیر تدارکات: امیر جهانبخش، محمود الوندی، موسیقی متن: شهاب شرفی، صداگذاری و ترکیب طراحی صدا: سید محمود موسوی‌نژاد، عکاس: محمد طالبی، دستیار تدوین: احسان اکبری، گروه تهیه کنندگان: مهدی منصوری، حسین بلاش، احسان ولی پورزند، پخش‌کننده بین‌المللی: امریکن برایتلایت فیلم پروداکشنز، مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای: مریم قربانی‌نیا.

«خوانا بنویسید» چه زمانی آماده نمایش می شود؟

فیلم کوتاه «خوانا بنویسید» به نویسندگی و کارگردانی مرتضی علیزاده آماده نمایش شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان هنری رسانه‌ای اوج، فیلم کوتاه «خوانا بنویسید» به نویسندگی و کارگردانی مرتضی علیزاده و تهیه کنندگی هاشم مسعودی و مجتبی احسانی آماده نمایش شد.

این فیلم که به ناگفته‌های دفاع مقدس می‌پردازد، محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که با مشارکت انجمن سینمای جوانان ایران و شبکه سه تهیه و تولید شده است.

حمیدرضا هدایتی، آرش ماهان کیا، آتا حسینی، مریم قاسمی و پژمان سرمایه‌خواه در این فیلم به ایفای نقش پرداختند.

دیگر عوامل فیلم «خوانا بنویسید» کوتاه عبارتند از آهنگسازی: مسعود سخاوت‌دوست، طراح صحنه و لباس: حسین حاجی ابراهیمی، مدیر تولید: سجاد اسدی، فیلمبردار: کیوان شعبانی، صدابردار: امین جعفری، تدوین: مجتبی احسانی، اصلاح رنگ: یحیی محمدعلی، طراحی و ترکیب صدا: سلمان ابوذر، جلوه‌های ویژه بصری: ارشاد اسلامی، جلوه‌های ویژه میدانی: حمید رسولیان.

در خلاصه داستان آن آمده است: «اسماعیل نامه‌رسان ستاد اسراست و با نامه‌ای مواجه می‌شود که با رساندن آن دچار چالش می‌شود.»

هشلهف دوم؛ دوم که نه، اوّل

میگن چشمام ضعیفه، ولی الکی میگن! معلومه! کور که نیستم، فقط یه کم چشمام چپه، همین. می بینم! اما خیلی درست و واضح نمی ­بینم. اگه بخوام دقیق بگم، یه کم جابه­ جا می­بینم.

خودمو کشتم تا تونستم به اون آقای مدیرمسئول و این جناب سردبیر بفهمونم که من لاأقل «کور» نیستم! مگه اونا قبول می­ کردند؟ بالاخره بعد از هزار تست و امتحان و التماس، نهایتاً به هم نگاه کردن و فرمودن: «بعله، یه کم چشماش چپه!»

خدا هزار بار پدر سردبیر را بیامرزه که زودتر راضی شد؛ اما هنوز هم که هنوزه مدیرمسئول قبول نکرده و میگه فقط به احترام و مسئولیت سردبیر می ­پذیرم!… این تا اینجا… اما وقتی خواهش کردم اجازه بدن توی «سینمای خانگی» مطلب بنویسم، به جان دو تا بچه­ م، نه! به جان یک دونه زنم! هر دو شون از کوره در رفتن و شروع کردن به داد و بیداد. دوتایی فریاد می زدن که: مگه «سینمای خانگی» شهر هرته که هر کی از ننه­ ش قهر می ­کنه، میاد تو این مجله مطلب می ­نویسه؟! باور کنین اگه سردبیر نبود، به خاطر پرتاب اون قندان پر از نبات مدیرمسئول، هنوز بخیه­ های روی پیشانی ­م جوش نخورده بود.

تازه موقعی عصبانیت مدیرمسئول به اوج رسید که فهمید من اصلا سواد خوندن و نوشتن ندارم! بلکه اصلا نمی­ دونم فیلم و سینما چی هست! اصلا نمی­ فهمم «پایگاه خبری سینمای خانگی» دیگه چه صیغه ­ایه! من خیلی سعی کردم مدیرمسئول را توجیه کنم!! اما جداً تلاش و توجیه من کارساز نبود، اینا بی­سوادتر از اونی ­ان که من فکر می ­کردم. بهشون گفتم: بابا بی­ خیال! حرف زدن و انتقاد کردن که دلیل و علم و فهم نمی ­خواد!

گفتم: با این همه رسانه­ های مشعشعی که می­ شه دید و خوند و شنید، که البته روم به دیوار همه ­شون هم یک از یک بهتر و مفیدترن! با این همه رسانه ­هایی که درست و حسابی مردم و مسئولان و هنرمندان و سینماگران را آموزش می­دن و اطلاع ­رسانی و تحلیل و توجیه می­ کنن؛ با این همه روزنامه ­ها و مجله ­ها و برنامه­ های تلویزیونی و رادیویی که دارن آدرس و نشانی مشکلات را به مردم می­دن! انصافا توقع این دوتا نیم­چه مسئول[1] را کجای دلم بگذارم که می گن این کار سواد می خواد؟!… من که نمی­ گم، خود اون رسانه ­ها میگن که حرف­ها و جهت­ گیری­ها و کارهاشون هیچ ربطی به پول­ هایی که از یه جاهایی می ­گیرن نداشته و نداره و نخواهد داشت!! ارتباطی هم با حمایت پشت پرده یا جلوی پرده نداشته، نداره، و نخواهد داشت!… خب… دروغ چرا؟ تا قبر آآآآ! با این شرایط واقعاً من حتما باید آدم فهمیده ­ای باشم؟ یا باید عقل داشته باشم؟ یا باید فیلم دیده باشم؟!! چه حرفا می­زنن این دوتا[2]!!

اینو که گفتم، مدیر مسئول یهو به طرف من خیز برداشت تا دوباره با قندان پر از نبات را به سر من بکوبد، که سردبیر دوباره پادرمیانی کرد و ریش گرو گذاشت که: «ضرری نداره بابا، بگذاریم بنویسه! اگر بد بود، معلومه که منتشر نمی ­کنیم!»… چشمان مدیرمسئول از عصبانیت سرخ شده بود و به جای سرِ سردبیر، سرِ من فریاد می ­زد: «اونایی که از اول معلومه اون همه نویسنده ­ن و پرقدرت وارد میدون می­ شن، چقدر موفقند؛ که حالا این احوَلِ بی­ سوادِ فیلم ­ندیدۀ خودبزرگ­ بین بتونه! اون هم کسی که از همین اول معلومه همه چیز را چَپَکی می ­بینه و جابه ­جا می­ فهمه»…

بالاخره وساطت سردبیر کار خودش را کرد و قرار شد که من هر از گاهی راجع به عالم و آدم!، کسانی که تو این مقوله خدمت یا خیانت می­ کنن، مسئولان زحمت­کش و زحمت­نکش!، فیلم­ های خوب و ناجور!، قهرها و آشتی­ ها!، مردی ­ها و نامردی­ ها!، باندبازی­ ها یا باندنبازی ­ها!، وجود مافیای بی ­وجود! پول ­های حق و ناحق پیش و پس پرده! و هر چیز دیگه­ ای که با این چشمان چپول می بینم یا فکر می­کنم دیده ­م؛ بنویسم! مدیرمسئول که تیر بهش میزدی خونش بیرون نمی ­زد؛ مجبور شده بود معاهده ­ی برد-برد را بالاخره ظریفانه بپذیرد!…

حالا نوبت من بود که با قیافه حق به جانب رو به مدیرمسئول وایسم و بگم: البته پر واضحه که من! مسئولیت نوشته­ هام را به عهده نمی­ گیرمااا گفته باشم! چون مث روز معلومه که معلوم نیست هرچی دیده باشم درست دیده ­م! چرا؟ چون چشمام چپه! همین!!…

فقط امیدوارم اون قندون پر از نبات مدیرمسئول نابود بشه! هنوز از بخیه پیشانی­م داره خون میاد…

راستی شما این هشلهف دو را به جای یک قبول کنین! گفتم که…

تا هشلهف بعدی، پناه بر خدا

میرزاننویس


[1] منظورم مدیر مسئول و سردبیر پایگاه خبری است، راستش مجبور شدم تو پاورقی توضیح بدم تا یهو به کسی برنخوره… میرزاننویس

[2] منظورم همون دوتان… به کسی برنخوره یه وقت!!… میرزاننویس

مطالعه فیلمساز، احترام به مخاطب است

انسیه شاه حسینی کارگردان سینما گفت: فیلمساز بدون مطالعه آثار بدون اندیشه و فاقد دغدغه می سازد؛ بنا به ضرب المثل معروف از کوزه همان تراود که در اوست!

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «شب بخیر فرمانده» و «پنالتی» در گفتگو با سینماپرس، افزود: ما اگر همچنان در سینما شاهد فیلم های سخیف و سطحی هستیم به دلیل آن است که فیلمسازان آن ها فاقد مطالعه، اندیشه و دغدغه هستند و بنده متأسفم که همچنان عده ای به سبک فیلمفارسی های ۵۰ سال قبل فیلم هایی می سازند که در آن قهرمان فیلم مشغول قر دادن است و تصاویری روی پرده می رود که نجاست به صورت مخاطب می پاشد! تمام مشکلات ما می تواند ناشی از فقدان مطالعه، تحقیق و پژوهش باشد. اهمیت مطالعه به قدری بالا است که آدمیزاد اگر در خیابان راه می رود و یک تکه روزنامه مچاله شده و کثیف می بیند باید آن را بردارد و مطالب درون آن را بخواند چرا که ممکن است در همان تکه روزنامه حرف مهمی زده شده باشد.

وی سپس با بیان اینکه گاهی اوقات یک فیلمساز می تواند با یک مصراع شعر به یک قصه و فیلمنامه برسد یادآور شد: خود من جان مایه آخرین فیلمم را از یک مصراع شعر که پشت یک وانت نوشته شده بود برداشتم؛ پشت وانت نوشته شده بود «دست نا پیدا گریبان می کشد»؛ همین مرا دیوانه کرد و آمدم و دیدم مولوی می گوید «دست ناپیدا گریبان می کشد من پی دست و گریبان می روم»

شاه حسینی متذکر شد: در هر جایی که روزگار می گذرد و شب و روز می آید و قصه ای رخ می دهد و نوری می تابد باید مطالعه کرد؛ به ویژه کسانی که در سینما به عنوان یک رسانه پر قدرت کار می کنند باید هرچه بیشتر مطالعه داشته باشند چرا که مطالعه بیشتر باعث می شود خروجی کار آن ها قوی تر، غنی تر و اثرگذار تر شود.

این سینماگر با تأکید بر اینکه یک فیلمساز با مطالعه احترام بیشتری به مخاطبان اثر خود می گذارد خاطرنشان کرد: فیلمساز نباید وقت مخاطب خود را هدر دهد؛ فیلمساز موظف است یک گام جلوتر از جامعه حرکت کند؛ فیلمساز باید ذهن مخاطب را باز کند و به او آگاهی و بینش اعطا نماید.

وی در پایان این گفتگو افزود: فیلمنامه باید حرف جدی برای جامعه داشته باشد. هنرمند باید دست مخاطب خود را بگیرد و او را به بهشت ببرد اما آیا این فیلم هایی که امروزه به خصوص به اسم سینمای کمدی در کشورمان شاهد هستیم مخاطبان خود را به بهشت می برند؟ ما باید با مطالعه جدی و تولید آثار فاخر و ارزشمند مانع گرایش بیشتر مردم به سمت فیلم های سخیف و نازل و سطحی شویم و امیدوارم که با درایت و تدبیر ویژه همه مسئولان و دست اندرکاران سینمای ایران تنها جایی برای عرضه و تولید آثار فاخر و ارزشمند و دغدغه مند باشد.

موافقت با آئین نامه اکران فیلم خارجی

مصوبات نخستین جلسه شورای راهبردی اکران در سال ۱۴۰۲ اعلام شد.

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، نخستین جلسه شورای راهبردی اکران در سالجاری با حضور محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور برگزار شد. «بررسی وضعیت اقتصاد سینما متناظر به مولفه های فرهنگی آن» و «ارزیابی عملکرد فروش سینماها در اکران های نوروزی و عید فطر» از جمله محورهای این جلسه بود.

در ابتدای جلسه محمد خزاعی ضمن خیرمقدم به اعضای جدید، با اشاره به نقش شورای راهبردی اکران در مواجهه با چالش‌ها و الزامات فرهنگی و اقتصادی سینما گفت: آینده خوبی در انتظار سینماست و امیدواریم در سایه همدلی و تدبیر، همه اهالی سینما از این نقطه گذر کرده و عزت و سربلندی سینمای کشورمان را شاهد باشیم.

وی با تاکید بر اهمیت مصوبات شورای راهبردی اکران بر اجرایی و عملیاتی شدن این مصوبات تاکید کرد و افزود: قطعا مصوبات این جلسات، اجرایی خواهند بود و از این پس با نظر اکثریت اعضا، هرگونه تصمیم اتخاذ شده در این شورا که نیاز به ابلاغ وزیر محترم نداشته باشد، کاملا قابلیت اجرایی دارد.

خزاعی با بیان اینکه همه تلاش سازمان سینمایی و صنوف متناظر و مبتنی بر شناسایی راهکارهای موثر برای رونق کسب و کار و معیشت سینماگران و سوق دادن شرایط به سمت بهبود وضعیت اقتصادی و فرهنگی سینماست خاطر نشان کرد: بدون تردید، تقویت و رونق سینما، به نفع خانواده سینما و فضای عمومی کشور خواهد بود.

رئیس سازمان سینمایی ضمن تاکید بر لزوم توجه به مولفه‌های فرهنگی سینما در کنار ظرفیت های اقتصادی آن عنوان کرد: در این زمینه نیازمند همدلی و هم افزایی نخبگان فرهنگی و کارشناسان و صاحب نظران حوزه‌های اقتصادی و رسانه‌ای هستیم.

هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینما شهر در این جلسه، ضمن ارائه گزارشی از وضعیت فروش و استقبال مخاطبان سینما در اکران نوروزی و عید فطر، با اشاره به اتفاقات مثبت در حوزه توسعه زیرساخت در دولت سیزدهم و رویکرد عدالت محور سازمان سینمایی در این زمینه، تقویت بازار سینما و عوامل موثر بر رشد اقتصادی آن را مورد تاکید قرار داد و اظهار امیدواری کرد بحث تسهیم از مبدا فروش سالن‌های سینما با موافقت شورا به زودی اجرایی شود.

همچنین، در این جلسه، بر اهمیت تصمیم‌گیری‌های شورا برای منافع خانواده سینما و اقتصاد سینمای ایران در تکمیل چرخه تولید و پخش تأکید شد و اعضا از نحوه مدیریت اکران سینما طی چند ماهه اخیر، بویژه مدیریت حساب شده اکران نوروزی و عید فطر و فروش امیدوارکننده سینماها قدردانی کردند.

در پایان، اعضای شورا به اتفاق آراء با برنامه «تسهیم فروش فیلم از مبدا با استفاده از روش‌های مناسب و به‌روز» و «آئین نامه اکران فیلم‌های خارجی به صورت محدود مطابق با مقررات مصوب» موافقت کردند.

همچنین، مسئولیت اجرای این برنامه به موسسه سینماشهر واگذار شد تا با در نظرگرفتن همه جوانب نسبت به تعامل و همکاری با تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان سینما که مایل به اکران فیلم های خارجی هستند، اقدام نماید.

علاوه بر این مصوبات، در این جلسه مقرر شد به دلیل فراگیری مباحث شورا و نیاز سینمای ایران به گفتگوهای کلان‌تر و عمیق‌تر بویژه در بخش اقتصاد سینما در کنار ملاحظات و دغدغه‌های فرهنگی و اجتماعی، ضمن دعوت از چند عضو جدید، در خصوص تقویت شورا و تغییر ماموریت‌های کلان آن بازنگری و تصمیم‌گیری صورت گیرد.

گفتنی است در این جلسه، مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما، حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت، منوچهر شاهسواری تهیه کننده سینما، غلامرضا موسوی رئیس اتحادیه تهیه کنندگان سینمایی، مرتضی شایسته رئیس کانون پخش کنندگان سینمای ایران، محمدقاصد اشرفی رئیس انجمن سینماداران، سیدضیا هاشمی تهیه کننده سینما، جمال ساداتیان تهیه کننده سینما، محمود رضوی تهیه کننده سینما، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر و روح‌الله سهرابی مدیرکل دفتر نظارت بر نمایش فیلم نیز حضور داشتند.

خروج از نسخه موبایل