نخستین نمایش جهانی فیلم اکشن «مامویت غیرممکن» به کارگردانی «کریستوفر مککوری» با حضور «تام کروز» در شهر رُم ایتالیا با استقبال مخطبان و منتقدان همراه شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، «مأموریت غیرممکن: روزشمار مرگ» سرانجام در یک اکران جهانی پرستاره عصر روز دوشنبه در شهر رُم و در سالن نمایش دلا کانسیلیازونه در چند قدمی واتیکان رونمایی شد.
این نمایش با بیش از ۹۰ دقیقه تعویق آغاز شد زیرا «تام کروز» در حال برگزاری یک جلسه با «جورجیا ملونی» نخستوزیر ایتالیا در مقر دولت بود و سرانجام این نمایش با حضور کارگردان «کریستوفر مک کوری» و گروه بزرگی از عوامل فیلم از جمله «ربکا فرگوسن»، «سایمون پگ»، «ونسا کربی» و البته «تام کروز» برگزار شد.
«ماموریت غیرممکن: روزشمار مرگ بخش اول» دنباله وقایع قسمت ششم «ماموریت غیرممکن: فال اوت» را دنبال میکند، جایی که اتان هانت (تام کروز) و دیگر ماموران مخفی جهان را از یک آخرالزمان هستهای نجات دادند. قسمت ششم از سری فیلمهای «ماموریت غیرممکن» در سال ۲۰۱۸، پردرآمدترین فیلم در این سری فیلم بود که نزدیک به ۸۰۰ میلیون دلار در گیشه جهانی کسب کرد.
در این فیلم جدید «کروز» یک بار دیگر در کنار «وینگ ریمز»، «سایمون پگ»، «ربکا فرگوسن»، «هنری چرنی» و «ونسا کربی» ایفای نقش میکند. از تازهواردان قسمت هفتم نیز میتوان به «هیلی آتول»، «پوم کلمنتیف»، «کری الوز»، «راب دیلینی»، «ایندیرا وارما»، «شی ویگام»، «مارک گاتیس»، «اسای مورالس» و «چارلز پارنل» اشاره کرد.
همانطور که انتظار میرفت، این فیلم به دلیل بدلکاریهای چشمگیرش توجه زیادی را از اولین نمایش خود جلب کرد. یکی از برجستهترین اقدامات مرگبار که صحنههایی از آن شبکههای مجازی منتشر شد، جایی است که «تام کروز» سوار بر موتورسیکلت از لبه یک صخره میپرد.
هفتمین فیلم از سری «ماموریت غیرممکن» از تاریخ ۱۲ جولای از سوی کمپانی پارامونت در آمریکا اکران خود را آغاز خواهد کرد. این فیلم در ابتدا قرار بود در سال ۲۰۲۱ اکران شود اما نمایش آن چند بار به تعویق افتاد.
نخستین نمایش این فیلم در ایتالیا با بازخوردهای مثبتی همراه شده است و منتقدان این فیلم را یکی از موفقترین قسمتهای این مجموعه، اثری جذاب و عالی توصیف کردند.
میثم مرادی نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «لاری» که به طرح یکی از آسیبهای اجتماعی مرتبط با کودکان بیسرپرست میپردازد، به ارائه توضیحات درباره تجربه ساخت این فیلم پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سالهایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایدهآلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمیکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
«لاری» سوژهای خاص درباره یکی از پدیدههای تلخ اجتماعی در مناطق حاشیهای شهرهای بزرگ دارد که تلاش کرده است این آسیب اجتماعی را در قالبی سینمایی به تصویر درآورد.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی مهر با میثم مرادی کارگردان و مهدی رضایی مدیر فیلمبرداری فیلم کوتاه «لاری» است.
* بد نیست از اینجا شروع کنیم که چطور به چنین ایده خاصی برای فیلم «لاری» رسیدید و چقدر این پدیده مصداق واقعی دارد؟
میثم مرادی: این پدیده را ابتدا از زبان چند نفر از اهالی محلهای که مادربزرگ خودم در آنجا زندگی میکند، شنیدم. اتفاقاً فیلمبرداری این فیلم را هم در همان منطقه انجام دادیم. آنجا بود که از اهالی شنیدم واقعاً چنین مکان زیرزمینیای به نام «حیاط نشاط» در محل وجود دارد که بهصورت غیرقانونی و در قالب شرطبندی و قمار، بچههای بیسرپرست را به جان هم میاندازند و از مبارزه آنها پول درمیآورند. زمانی که خودم برای اولینبار درباره این موضوع شنیدم، شوکه شدم و با خودم گفتم مگر امکان دارد؟
مرادی: اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیبهای اجتماعی رفتم و از آنها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر میکنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! بعد که پیگیر شدم دیدم پیش از من یکی دو خبرنگار هم روی این موضوع کار کردهاند و گزارشهایی هم درباره آن منتشر شده بود. حدود ۵ ماه پیگیر تحقیق برای اطلاع از واقعیت ماجرا وقت گذاشتم و از جایی به بعد احساس کردم که حتماً خودم باید به چشم ببینم. نمیتوانستم به چیزهایی که دور میشنیدم قناعت کنم.
وقتی بیشتر پیگیر شدم دیدم نه فقط در آن محله که در حاشیه محلههای دیگری مانند شوش و هرندی هم این حیاطهای نشاط وجود دارند! حتی مطلع شدم که در یکی از این حیاطها دو پسربچه نوجوان و بدسرپرست، مردهاند! یکی نامش مهران بود و دیگری عباس.
* واقعاً در قالب همین شرطبندیها جانشان را از دست داده بودند؟
مرادی: بله. این بچهها را با مواد و مشروبات از خود بیخود میکنند و به جان هم میاندازند! در بافت فرهنگی آن مناطق که خودم هم مدتها در آنجا زندگی کردهام، خیلی این مفهوم برای بچهها جا افتاده که راه بزرگی کردن، همین دعوا و کتککاری است. خلاصه تلاش کردم تا از نزدیک هم بخشی از واقعیتها را ببینم و بعد از آن بود که برای ساخت این فیلم مصر شدم.
اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیبهای اجتماعی رفتم و از آنها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر میکنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! با تعجب گفتم خب بالاخره باید جلوی این پدیده گرفته شود.
همین مسئله انگیزه شد که نزدیک دو سال و نیم روی نگارش فیلمنامه و تأمین سرمایه این فیلم زمان بگذارم. بدون تعارف و اغراق، شخصاً خیلی برای به سرانجام رسیدن این فیلم تلاش کردم و دوست داشتم کار بهگونهای باشد که صدای این بچهها هم شنیده شود. بهگونهای ساخت این فیلم برایم حیثیتی شده بود.
میثم مرادی
* فکر نمیکنید در فیلم، مراودات موجود میان آدمهای بزرگسال، بهزور به روابط میان کودکان تحمیل شده است؟ دو بچهای که جثه کوچکی هم دارند، چطور میشود که برای آدمبزرگهایی که خودشان اهل نقشه کشیدن و سواستفاده از دیگران هستند، نقشه بکشند؟
مرادی: چه خوب که این سوال را مطرح کردید چرا که یکی از مسئولان انجمن سینمای جوانان هم پیشتر این مسئله را درباره فیلم مطرح کرده بود. نمیدانم شما چقدر مسیرتان به این مناطقی که در فیلم نشان دادهام، افتاده،،کافی است فقط دو روز بهصورت گذری از این مناطق عبور کنید تا متوجه شوید که اتفاقاً حرفها و اعمال این بچهها بهگونهای است که شاید شما از یک فرد ۵۰ ساله ساکن مرکز شهر هم توقع نداشته باشید. حتی یکی از دوستان معتقد بود که فضای فیلم واقعی و باورپذیر نیست.
* این همان مشکلی است که من هم دارم و احساس میکنم فضا فیک و مصنوعی شده است.
مرادی: شاید اصلاً تماشای همین فیلم این دغدغه را برای شما بهوجود بیاورد تا بروید و از نزدیک هم این فضاها را ببینید. متأسفانه همه اینها واقعیت دارد و ما اتفاقاً خیلی از جزئیات و کلمات را در فیلم نمیتوانستیم به کار ببریم و امکان نمایش خیلی از اتفاقات را هم نداشتیم. واقعاً شاید برای ما باورپذیر نباشد که فردی دختر ۹ ساله خود را در قمار ببازد.
مرادی: تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمیتوانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سالها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمعها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم * اتفاقاً این مشکلی است که پیشتر با فیلم «بچهخور» محمد کارت هم داشتم! واقعاً چرا باید چنین تصویری از شرطبندی روی یک دختر بچه در فیلم بازنمایی شود؟
مرادی: چون واقعیت دارد و شما هم تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمیتوانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سالها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمعها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم. آنچه هم که در فیلم به تصویر کشیدیم، روایتی بسیار سانسورشده از واقعیت جاری در این مناطق بود.
* البته در برخی نماها، تلاشهایی برای ارجاع به برخی اتفاقات غیرقابل نمایش داشتید.
مرادی: تلاش کردیم در حد امکان اشارههایی بکنیم اما نکته مهم این است که متأسفانه باید بپذیریم که این واقعیتها وجود دارد.
* اینکه واقعیت است درست اما اجازه دهید مثالی بزنم. در مستند «مشق امشب» که یکی از مستندهای خوب دورههای اخیر جشنواره «سینماحقیقت» بود، شاهد حضور پسربچهای مقابل دوربین بودیم که به معنای واقعی مرد بود و مانند یک مرد بزرگ هم صحبت میکرد. مشخص بود که به اجبار شرایط سخت حاکم بر زندگیاش وارد مراودات زندگی بزرگترها شده، تصویر آن کودک و بزرگیاش باورپذیر است و فیک نیست اما اینجا ردونشانی از رنجی که این بچهها را بزرگ کرده باشد، نمیبینیم.
مرادی: واقعاً تنها جوابی که میتوانم بگویم این است که این حس بستگی به تجربه مشاهده از نزدیک شرایط این بچهها دارد. شاید خیلی از شرایط اجتماعی که امروز ما با پوست و خونمان تجربه میکنیم و برایمان حتی عادت هم شده است، شنیدنش از طرف یک فرد خارجی که در محیط اجتماعی ما زندگی نکرده است، باورپذیر نباشد.
* بخشهایی از فیلم «لاری» بهشدت مخاطب را به یاد سریال «یاغی» میاندازد. این تشابه را قبول دارید؟
مرادی: اتفاقاً من سریال «یاغی» را از قصد، ندیدم.
* این البته پاسخ خوبی نیست که کارگردانان معمولاً در مقابل این نقد میگویند فلان کار را اصلاً ندیدهایم!
مرادی: واقعاً ندیدم. متن این فیلمنامه را هم تقریباً سه سال پیش در بانک فیلمنامه ثبت کرده بودیم. این موقعیت از آن موقعیتهایی است که هر کارگردان و یا حتی مستندسازی میتواند به آن بپردازد. به این دلیل تصمیم گرفتم که کار محمد کارت را نبینم که وقتی برای برخی از دوستان داستانم را مطرح کردم گفتند، سریال او هم چنین فضاهایی دارد. سریال «یاغی» خودش براساس یک کتاب بود که نویسنده آن کتاب هم برداشت خودش از این مدل قمار و شرطبندی را روایت کرده بود. فضای کلی شاید شباهتهایی داشته باشد اما فکر میکنم متن و زیرمتن فیلم من متفاوت از آن سریال باشد.
* یک نکته دیگر شباهت فضای کلی فیلم و حتی برخی دیالوگها با فیلمهای دهه ۵۰ و ۶۰ و مشخصاً سینمای مسعود کیمیایی در آن سالها است. واقعاً تحتتأثیر سینمای کیمیایی بودید؟
مرادی: اگر فیلم کوتاه قبلیام را دیده باشید میدانید که اساساً خیلی تحتتأثیر فیلمساز دیگری نیستم. کمااینکه فیلم قبلیام اساساً مسیری متفاوت از این فیلم داشت. تلاشم این است که براساس یافتهها و پژوهشهای که داشتهام فیلمنامه بنویسم و فیلمم را بسازم. خیلی بهدنبال آن نیستم که بخواهم از روی دست فیلمساز دیگری نگاه کنم و ایده بگیرم.
* یکی از ویژگیهای مثبت فیلمکوتاه «لاری» جنبه فنی و مشخصاً فضای بصری آن است. جناب رضایی بد نیست شما هم توضیحاتی درباره این جنبه از فرآیند تولید فیلم بدهید.
مهدی رضایی: بد نیست از همین ماجرای شباهت فیلم با حال و هوای فیلمهای کیمیایی که شما آن را مطرح کردید شروع کنیم. واقعیت این است که ما قصهای داشتیم که با هر پرداختی که سراغ آن میرفتیم، بالاخره بخشهایی از آن یادآور سینمای آن سالها میشد. این اولین تجربه همکاری من با میثم مرادی بود و نکتهاش هم این بود که این مدل اتفاقات، پیشتر سوژه فیلمهای دیگری شده بودند اما از همان جلسات اولیه یکی از دغدغهها این بود که خروجی کارمان شبیه کارهای دیگر نشود. حتی در قاببندیها و مشخصاً سکانسهای مربوط به دعوا و درگیری تلاش کردیم که متفاوت عمل کنیم. تلاشمان این بود که به حد ممکن به کاراکترها نزدیک شویم. شاد راحتترین تصمیم برای هر کارگردانی این باشد که همه چیز را خیلی ساده برگزار کند اما ما در جزئیات کار هم سختگیریهایی داشتیم.
* مثل نورپردازی که در فضاسازیها بسیار مؤثر است.
رضایی: بله. میخواستیم در همان تایم ۱۵ دقیقهای فیلم هم همه چیز شبیه به هم و تکراری نباشد. در نورپردازی به این نکته توجه داشتیم که رنگهایی را استفاده کنیم که با زیرمتنهای قصه ارتباط داشته باشد. مثلاً در سکانسی که در حمام مشغول کار است، رنگهایی را استفاده کردیم که در سکانس درگیری وجود نداشت. در عین حال میخواستیم نورهایی را استفاده کنیم که در واقعیت هم وجود داشته باشد. قصه برای من چالشهایی داشت اما مهمترین نکته برایم نگاه کارگردان به این سوژه بود.
مهدی رضایی
* جریانی در سینمای کوتاه بهوجود آمده است که ضمن تمرکز بر سوژههای اجتماعی، تلاش بسیار زیادی هم برای واقعنمایی اغراقشده دارد. قاببندیها و تصاویر در «لاری» اما بسیار سینمایی بود و برخی اجزا در قاب، بهصورت باسلیقهای چیده شده بود که این ویژگی فیلم را از آن جریان رئالیسم اغراقشده، متمایز میکند.
رضایی: واقعیت این است که همواره حتی در زندگی شخصی خودم هم تلاش میکنم نظمی حاکم باشد. با همین نگاه وقتی سراغ دوربین روی دست در یک فیلم میروم هم معنایش این نیست که دوربین هرجایی دلش خواست برود. بالاخره دوربین روی دست هم برای خودش شخصیتی دارد که باید آن را حفظ کنیم. در فضای فیلم کوتاه معمولاً اولین سوالی که از گروهها میپرسم این است که چقدر بودجه برای مسائل فنی در نظر گرفتهاید؟
رضایی: تلاش کردیم در همه قابها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند
* یعنی خیلی وقتها بودجه در کیفیت یک فیلم کوتاه تعیینکننده است؟
رضایی: در بخش ابزار بله اما در زمینه نگاه حاکم بر یک فیلم، خیر. اگر من دوربین ارزانتری برای این فیلم در اختیار داشتم شاید کیفیت کار خروجی کمی کمتر میشد اما نگاهم قطعاً همین بود. نظمی که شما میگوئید حتی در پلانهای روی دست هم وجود دارد، همچنان در کار وجود میداشت. در این پروژه از خیلی چیزها زدیم اما در نهایت ابزاری را تهیه کردیم تا به زبان سینما حرفمان را مطرح کنیم.
خلاقیتمان هم این بود که تلاش کردیم در همه قابها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند. میثم تأکید داشت در عین اینکه نگاه مستند میخواهیم به این روایت داشته باشیم، لازم نیست بهگونهای مستندنمایی کنیم که دوربین هر جایی سرک بکشد و هر چیزی را ثبت کند.
* شما بهعنوان کارگردان چه نگاهی نسبت به این جنس واقعگرایی داشتید؟
مرادی: مهدیجان توضیحات اصلی را داد اما آنچه مدنظر داشتیم این بود که به صورت کنترلشده به سمت مستندنمایی حرکت کنیم و گرفتار اضافهگویی نشویم. بهخصوص که در کنار مهدی رضایی، همه عوامل فنی ما، افراد کاربلدی بودند و جزو درجهیکهای سینما به حساب میآیند. خودم هم در مقام کارگردان تلاش کردم تکنیکی که بلد هستم را به اندازه خرج کنم. نمیخواستم با قابهای چشمنواز و بهرخ کشیدن توانمندیهایم چیزی را ثابت کنم.
* بهعنوان سوال پایانی میخواستم بازگشت دیگری به متن داستان داشته باشیم؛ چرا بچهها در روایت این فیلم هیچ بزرگتری ندارند. چرا شاهد حضور سایهای به نام پدر و مادر در داستان فیلم نیستیم؟
مرادی: در همان پاسخم به سوال ابتدایی به این نکته اشاره کردم که در واقعیت هم قربانی این پدیده کودکان بدسرپرست و بیسرپرستی هستند که یا پدر ندارند، یا مادر ندارد و یا هر دو را! اتفاقاً همین بچهها هستند که طعمه امثال نادرخروسها میشوند. طبیعتاً سراغ بچههایی نمیروند که اگر خراشی روی صورتشان بیفتد باید به صد نفر جواب پس بدهند. حرف اصلی فیلم هم توجه به همین کودکان بدسرپرست و بیسرپرست است که قربانی این اتفاق میشوند.
فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی از پنجشنبه اکران آنلاین میشود.
به گزارش سینمای خانگی، اکران آنلاین فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و تهیهکنندگی محمدرضا منصوری از پنجشنبه یک تیرماه آغاز میشود.
این فیلم که از سی فروردین ماه روی پرده سینماها آمده به فروش چهار میلیاردی دست پیدا کرده است.
فیلم سینمایی «دسته دختران» روایتی از زنان خرمشهر است که در ۳۴ روز مقاومت این شهر اسلحه بر دست در کنار مردان جنگیدند. این فیلم تنها اثر دفاع مقدسی این روزهای سینمای ایران است که منیر قیدی با بازسازی تصاویر زنده و مستند از نبرد خانهبهخانه خرمشهر، اولین تصویر سینمایی با نگاه زنانه از آن مقاومت را خلق کرده است.
«دسته دختران» در جشنواره چهلم فیلم فجر نامزد دریافت ۷ سیمرغ بلورین شده بود.
در این اثر سینمایی علاوه بر نیکی کریمی، پانتهآ پناهیها، فرشته حسینی، هدی زینالعابدین، صدف عسگری، حسین سلیمانی و مهدی حسینی وند به ایفای نقش میپردازند.
فیلم کوتاه «تشک» به کارگردانی آرش حسنپور به دهمین دوره جشنواره «زیروپلاس» روسیه راه پیدا کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلم، فیلم کوتاه «تشک» به نویسندگی و کارگردانی آرش حسنپور به دهمین دوره جشنواره «زیروپلاس» روسیه راه پیدا کرد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «تشک نمناکی که لکه زرد رنگ روی آن افتاده برای خشک شدن از بالکن خانه پسر بچه ۸ سالهای به نام محسن آویزان شده است که باعث تمسخر و قضاوت دوستان او میشود … .»
در این فیلم کوتاه محمد سروش علیشاهی. سالار قدیمی. محمد امین محمدی و فاطیما نیشابوری، یدالله شادمانی نقش آفرینی کردهاند.
ادیگر عوامل این فیلم کوتاه میتوان به آرش حسنپور نویسنده، تهیه کننده و کارگردان، وحید ابراهیمی تصویربردار، علی نیازی صدابردار، محمد نجاریان تدوین، محمود موسوینژاد صداگذار، علی نیکرفتار عکاس، علی فراورده طراح پوستر، آرش حسنپور طراح صحنه و لباس، میثم قراگزلو طراح چهرهپردازی، رامین کاظمی مدیر تولید، امین هنرمند آهنگساز، کامران سحرخیز اصلاح رنگ و نور و… اشاره کرد.
مهران مدیری برای فیلمی با نام «ساعت ۶ صبح» متقاضی دریافت پروانه ساخت شده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، آخرین فیلمی که مدیری در سینما کارگردانی کرده، «ساعت ۵ عصر» بود که سال ۱۳۹۵ ساخته شد. او در این سالها بیشتر در عرصه بازیگری مشغول بود و تجربههای متفاوتی را از جمله بازی در سریال نمایش خانگی «خاتون» و فیلم سینمایی «خائنکشی» به کارگردانی مسعود کیمیایی پشت سر گذاشت.
اواخر سال گذشته در سایت سازمان سینمایی، پروندهای در بخش نوبتهای دریافت پروانه ساخت برای فیلمی به نام «بنبست» به کارگردانی مهران مدیری و تهیهکنندگی علی اوجی ثبت شده بود و چند روز قبل درخواست دیگری به تهیهکنندگی و کارگردانی خود مدیری برای ساخت فیلم «ساعت ۶ صبح» صادر شده است.
نام این فیلم برای خیلی از تماشاگرانی که گفتوگوهایی را درباره این هنرمند دنبال کردهاند، یادآور خاطراتی که است که خودش یا همکارانش از مصائب صبح زود بیدار شدن او تعریف کردهاند.
مدیری در سالهای گذشته در فیلمهای سینمایی «رحمان ۱۴۰۰» منوچهر هادی، «ما همه با هم هستیم» کمال تبریزی، «درخت گردو»ی محمدحسین مهدویان و «خائنکشی» مسعود کیمیایی بازی کرده که از میان آنها فیلم کیمیایی هنوز اکران نشده است.
فیلمهای کوتاه و کمدی «نوشابه مشکی»، «پارادوپینگ» و «نحسی» در برنامه نور، صدا، دوربین، خنده دفتر طنز حوزه هنری به نمایش درمیآیند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی دفتر طنز حوزه هنری، جلسه جدید برنامه «نور، صدا، دوربین، خنده» با نمایش و نقد سه فیلم کوتاه کمدی برگزار میشود.
نشست جدید «نور، صدا، دوربین، خنده» به نمایش سه فیلم «نوشابه مشکی» به کارگردانی محمد پایدار، «پارادوپینگ» به کارگردانی محمدرضا حسنیرنجبر و فیلم «نحسی» به کارگردانی پارسا امیریزاد اختصاص دارد که توسط دفتر طنز برگزار میشود، میزبان علاقهمندان به فیلم و کمدی خواهد بود.
مهمانان ویژه این برنامه یزدان فتوحی نویسنده و کارگردان و بازیگر، داوود امیریان فیلمنامهنویس و طنزپرداز هستند که در حضور کارگردانان هر سه فیلم به نقد و بررسی آثار نمایش داده شده میپردازند.
اجرای این برنامه نیز بر عهده میثم کریمی است.
هر سه فیلمی که در این برنامه نمایش داده میشوند جزو فیلمهای حاضر در بخش داستانی سینهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بودند.
جدیدترین برنامه «نور، صدا، دوربین، خنده» روز چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ در تالار سوره حوزه هنری برگزار میشود.
حضور در نشست نقد و بررسی و همچنین نمایش فیلم برای همه آزاد و رایگان است.
مهلت ارسال آثار به المپیاد فیلمسازی «دختران حوا» تا روز جمعه ۹ تیر ۱۴۰۲ تمدید شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا، المپیاد فیلمسازی دختران حوا رویدادی است که به همت بنیاد سینمایی فارابی با همکاری بنیاد بینالمللی گوهرشاد در ۲ بخش «ایده» و «فیلم» برگزار میشود.
این المپیاد با تاکید بر شعار «ما پای خانواده ایستادهایم» و با لحاظ کردن لزوم بیان حقیقت و مقام والای زن در فرهنگ اسلامی- ایرانی، تأکید بر ارتقای جایگاه زن در همه ابعاد اجتماعی، حقوقی، سیاسی، فرهنگی و توانمندسازی دختران مستعد و فیلمساز ایران اسلامی، ۱۹ تا ۲۳ تیر و همزمان با نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا برگزار میشود.
در فراخوان المپیاد فیلمسازی دختران حوا که در سایت جشنواره و وبگاه بنیاد سینمایی فارابی قرار دارد، به شرایط سنی شرکت در این رویداد هنری، بخشهای گوناگون آن، موضوعات و چگونگی ثبت نام اشاره شده است.
همزمان با سه میلیاردی شدن فروش فیلم سینمایی «کت چرمی» در سینماهای سراسر کشور، از پوستر جدید این فیلم رونمایی شد.
به گزارش سینمای خانگی خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فیلم، فیلم سینمایی «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه کنندگی کامران حجازی از ۱۷ خرداد در سینماهای سراسر کشور اکران شده، تاکنون بیش از ۶۰ هزار مخاطب داشته و فروش آن از سه میلیارد هم گذشته است.
این فیلم که توانسته است پرفروشترین فیلم غیرکمدی این روزهای گیشه سینمای ایران باشد روایتی ملتهب از قاچاق دختران را به تصویر میکشد.
طراحی پوستر «کت چرمی» را شکوفه بیاتی بر عهده داشته و همزمان با فروش بیش از سه میلیاردی این فیلم به طور رسمی از آن رونمایی شده است.
جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، پانتهآ پناهیها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدیفر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقیمهر، آیدا ماهیانی، سارا حاتمی، رویا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل میدهند.
این فیلم که سال گذشته در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، توانست در ١٠ رشته نامزد شود و سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد.
«کت چرمی» محصولی از بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه ایوان آفرینش است و پخش آن را مؤسسه شهرفرنگ بر عهده دارد که فعالیتش را بهتازگی و با این فیلم آغاز کرده است.
موزه سینمای ایران به مناسبت زادروز رضا کیانیان بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز رضا کیانیان بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است که در زیر میخوانید.
رضا کیانیان درباره فیلم «باغ فردوس ۵ بعدازظهر» ساخته سیامک شایقی، گفت: این فیلم قصه عاشقانهای داشت و با اینکه تاثیرگذار بود مخاطب را نیز با خود همراه میکرد.
وی ادامه داد: بعد از اکران فیلم از برخوردهایی که خانمها با من داشتند متوجه شدم آن را دوست داشتند ضمن اینکه در گیشه نیز فروش خوبی داشت و مورد توجه قرار گرفت. یادم میآید به آقای شایقی گفتم دیالوگهای شخصیتی که قرار است من بازی کنم که نقش یک آقای دکتر بود را کم کند. او دلیلش را پرسید و من گفتم این کار یک تجربه برای من است تا بتوانم فیلمی را در سکوت بازی کنم و در عین حال برای خود آقای شایقی هم که به دنبال سکوت میگشت، خوب بود.
کیانیان با بیان اینکه در «باغ فردوس ۵ بعدازظهر» مثلث عشقی وجود داشت که بسیار مورد توجه جوانها قرار گرفت، بیان کرد: خوشبختانه آقای شایقی پیشنهاد من را پذیرفت و دیالوگهایم را کم کرد تا جایی که گاهی به یک نگاه و اشاره بسنده میکردم. این فیلم همچنین با هیجان نیز همراه بود زیرا در جایی دختر میخواست خودکشی کند و دکتر چندین طبقه را میدوید تا به او برسد که خود را از ساختمان به پایین پرت نکند و این یک هیجان بود که مخاطب آن را دوست داشت همچنین فرار از عشق و مثلث عشقی همه از جمله مواردی بود که تماشاگر را جذب میکرد.
وی مطرح کرد: از سیامک شایقی خاطره بدی ندارم، روی کارش بسیار متعصب بود و سر صحنه عصبانی میشد اما عصبانیتش برای بهتر شدن کار بود.
کیانیان در ادامه بیان کرد: همیشه دوست داشتم کمدی کار کنم اما کمدیهایی را دوست دارم که بیشتر موقعیتهایی کمیک داشته باشد که یک تجربه با آقای فرمان آرا در فیلم «دلم میخواد» داشتم که درواقع همان نوع کمدی بود که من دوست داشتم.
وی با بیان اینکه علاقهمند به کار کردن با کارگردانهای جوان است، اظهار کرد: کار با کارگردانهای جوان را دوست دارم به دلیل اینکه من معتقدم سینما برای آنها است اما به هرحال یک مواردی هم مُد میشود. به عنوان مثال، تعدادی بازیگر جدید میآیند و افرادی هم به عنوان نابازیگر وارد سینما میشوند اما چهره خوبی دارند تا آنجا که مردم و دوربین هم آنها را دوست دارد.
کیانیان توضیح داد: همچنین در سن و سال من هم افرادی وارد سینما میشوند که قبلاً بازی نکردند اما چهره و بازی خوبی دارند و تماشاگر هم آنها را دوست دارد که به نظر من اتفاق خوبی است و من نه تنها نسبت به این موضوع جبههگیری ندارم بلکه آغوشم هم برای کارکردن با جوانها باز است.
فیلمبرداری فیلم کوتاه «چند قدم دورتر» به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا کردسیچانی به پایان رسید.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلمبرداری فیلم کوتاه «چند قدم دورتر» به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا کردسیچانی و تهیهکنندگی راحله خالدی به پایان رسید.
مهران هادی، طناز دریکوندی، رضا عابدی، زهرا میرعبدالهی، علی عرشیا معصومیان و ارشیا شریفی بازیگران این فیلم کوتاه هستند.
سایر عوامل این فیلم عبارتند از نویسنده و کارگردان: حمیدرضا کردسیچانی، تهیه کننده: راحله خالدی، مدیر فیلم برداری: یاسر زمانی، مدیر صدابرداری: مهران ثابتی فرد، مدیر تولید: مهران هادی، طراح صحنه: مسعود جزایری، طراح گریم: نفیسه علیزاده، تدوین و اصلاح رنگ: مهدی دهقان، جانشین تهیه: محسن دیگاری، دستیار کارگردان: مرضیه کرمانی، طراح و ترکیب صدا: الهام عبدالله زاده، عکاس: مریم فرخیان، منشی صحنه: آوا جعفری، دستیار اول تصویر: ارش زمانی، عکاس دوم و فیلمبردار پشت صحنه: الهام امیری، دستیار لباس: فرشته کیانی زاد، دستیار صحنه: میلاد کلینی، دستیار گریم: محمد علیزاده، مدیر تدارکات: فرزاد سررشته دارزاده، سینه موبیل: علیرضا جلالی مهر، مدیر روابط عمومی: فاطیما موسوی
فیلم داستانی «چند قدم دورتر» روایتگر قصه مردی است که در کنار روزمرِگی و مشغلههایش بار زندگی را به تنهایی به دوش میکشد.