ثبت‌نام رسانه ها برای حضور در جشنواره فیلم مقاومت هجدهم

بت‌نام اصحاب رسانه جهت حضور در هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت آغاز شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از کمیته روابط عمومی هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت؛ ثبت‌نام اهالی رسانه شامل خبرنگاران، منتقدان، عکاسان، فیلمبرداران، رسانه‌های مجازی، برای کلیه خبرگزاری‌ها، سایت‌هایی خبری ، روزنامه‌های کثیرالانتشار، نشریات تخصصی سینمایی و شبکه‌های مختلف صداوسیمای رسانه ملی در تارنمای www.resistanceiff.com از امروز سه‌شنبه تا چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ماه انجام خواهد شد.

اصحاب رسانه می‌توانند جهت ثبت‌نام به درج مشخصات خود تا موعد یادشده اقدام نمایند.

هجدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت به همت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح با دبیری دکتر جلال غفاری قدیر از ۲۷ اردیبهشت تا سوم خرداد ماه در باغ موزه دفاع مقدس تهران برگزار خواهد شد.

فلورنس پیو از فصل جدید یلنا بلووا در «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» پرده برداشت

پس از پایان «تاندربولتس»، آینده شخصیت یلنا بلووا در دنیای مارول چگونه خواهد بود؟

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ورایتی؛ فلورنس پیو، بازیگر نقش یلنا بلووا در دنیای سینمایی مارول (MCU)، در مصاحبه‌ای جدید از نقش آفرینی مجدد خود در فیلم «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» خبر داد. این در حالی است که فیلم «تاندربولتس» به تازگی به عنوان پایان‌دهنده فاز ۵ مارول اکران شده و راه را برای ورود به فاز ۶ و حماسه چندجهانی هموار کرده است.

پیو در گفت‌وگو با مجله ورایتی درباره آینده شخصیت یلنا پس از اتفاقات فیلم «تاندربولتس» گفت: «امیدوارم او حالا خوشحال باشد. امیدوارم احساس رضایت کند و به هدفش رسیده باشد. دوست دارم دوباره نشاط و جذابیت خاص او را ببینیم، چون من عاشق بازی کردن آن جنبه از شخصیتش بودم.» فیلم «تاندربولتس» با وجود اکشن‌های نفس‌گیر و ارجاعات فراوان به دنیای مارول، تمرکز اصلی‌اش را بر سلامت روان شخصیت‌ها گذاشته بود. یلنا بلووا نیز در این فیلم، پس از سال‌ها زندگی در تاریکی، به تدریج راهی برای همکاری با تیم و التیام زخم‌های گذشته خود پیدا می‌کند.

با توجه به صحنه پس از تیتراژ «تاندربولتس»، تیم یلنا اکنون به عنوان «انتقام‌جویان جدید» معرفی شده‌اند. پیو در این باره اشاره کرد که حضور یلنا در کنار چهره‌هایی مانند پدرو پاسکال، پل راد و بازیگران افسانه‌ای مانند پاتریک استوارت و ایان مک‌کلن در «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» بسیار هیجان‌انگیز خواهد بود. او در این باره گفت: «واقعاً دیوانه‌کننده است که همه این بازیگران در یک فیلم جمع شده‌اند!» با توجه به صحبت‌های پیو، به نظر می‌رسد یلنا در «انتقام‌جویان: روز رستاخیز» پخته‌تر و قوی‌تر از قبل ظاهر خواهد شد. از آنجا که او در «تاندربولتس» مهارت‌های کار تیمی را آموخت، تعاملش با شخصیت‌های مختلف در فیلم جدید می‌تواند یکی از جذاب‌ترین بخش‌های داستان باشد.

«انتقام‌جویان: روز رستاخیز» هم‌اکنون در مرحله تولید قرار دارد و قرار است در سال ۲۰۲۶ اکران شود. تا آن زمان، طرفداران می‌توانند ماجراهای یلنا بلووا را در «تاندربولتس» که هم‌اکنون در سینماها اکران شده، تماشا کنند.

ملاقات نمادین جیسون آیزاکس با “نوه داستانی” اش در دنیای جادوگری

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اسکرین رانت؛ بازیگر لوکیوس مالفوی در حاشیه نمایش “فرزند نفرین شده” با بازیگر اسکورپیوس مالفوی دیدار کرد. جیسون آیزاکس، بازیگر خاطره انگیز نقش لوکیوس مالفوی در مجموعه فیلم های هری پاتر، در اقدامی غیرمنتظره با اریک سی. پیترسون، بازیگر نقش اسکورپیوس مالفوی در نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” ملاقات کرد. این دیدار که با یک اجرای کوتاه طنز همراه بود، به سرعت در شبکه های اجتماعی منتشر شد.

جیسون آیزاکس هفته گذشته در ادامه ارتباطش با دنیای محبوب هری پاتر، در حاشیه یکی از اجراهای نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” در تئاتر لیریک برادوی نیویورک حاضر شد. این بازیگر 60 ساله انگلیسی که بین هواداران به خاطر نقش آفرینی به یادماندنی اش در نقش لوکیوس مالفوی شناخته می شود، در پشت صحنه با اریک سی. پیترسون، بازیگر نقش اسکورپیوس مالفوی – نوه شخصیت او در داستان – ملاقات کرد.

بر اساس گزارش های رسیده، این دو بازیگر در یک اجرای کوتاه طنزآمیز شرکت کردند که در آن پیترسون دو عدد از لوبیاهای جادویی برتی باتز را به آیزاکس تعارف کرد. در این اجرا که ویدیوی آن در پیج اینستاگرامی نمایش به اشتراک گذاشته شده، آیزاکس پس از انتخاب لوبیای با طعم هلو، با دیدن لوبیای دوم که طعم کولادا داشت، با شتاب از صحنه خارج می شود. این حرکت طنز در واقع ارجاعی هوشمندانه به نقش اخیر آیزاکس در فصل سوم سریال پرفروش “نیلوفر سفید” بود، جایی که شخصیت او خانواده اش را با یک نوشیدنی مسموم می کند.

این ملاقات در حالی صورت می گیرد که آیزاکس پیش از این نگرانی های خود را درباره بازسازی مجموعه هری پاتر توسط اچ بی او ابراز کرده بود. او در مصاحبه ای اخیرا بیان کرده بود که نگران است بازیگران نسخه اصلی به مرور به فراموشی سپرده شوند. هواداران سریال در شبکه های اجتماعی به این ملاقات واکنش های مختلفی نشان دادند. برخی آن را ادای دینی به نقش آفرینی ماندگار آیزاکس دانستند، در حالی که عده ای با طنز اشاره کردند که “لوکیوس مالفوی هنوز هم از کولادا می ترسد!”

نمایش “هری پاتر و فرزند نفرین شده” که ادامه داستان مجموعه پس از 19 سال را روایت می کند، از سال 2016 تاکنون در شهرهای مهم جهان از جمله لندن، نیویورک و توکیو روی صحنه رفته است. این نمایش داستان آلبوس پاتر، اسکورپیوس مالفوی و دلفی دیگوری را دنبال می کند

درآمد صداوسیما از سریال “پایتخت ۷” چقدر بود؟

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از تابناک؛ سریال «پایتخت» یکی از محبوب‌ترین مجموعه‌های تلویزیونی ایران است که از سال ۱۳۹۰ پخش خود را آغاز کرد و تاکنون با استقبال گسترده مخاطبان روبه‌رو شده است. این سریال که با محوریت خانواده‌ای به نام «معمولی» و ماجرا‌های طنزآمیز آنها ساخته شده، در هر فصل توانسته توجه بینندگان زیادی را به خود جلب کند. اما فراتر از محتوای سرگرم‌کننده، پایتخت به دلیل درآمد‌های کلان تبلیغاتی برای سازمان صداوسیما نیز مورد توجه قرار گرفته است.

سریال پایتخت به کارگردانی سیروس مقدم و با بازی بازیگرانی، چون محسن تنابنده، ریما رامین‌فر، احمد مهران‌فر و علیرضا خمسه از نوروز ۱۳۹۰ از شبکه اول سیما پخش شد. داستان این سریال درباره خانواده نقی معمولی است که از شهر علی‌آباد کتول به تهران و دیگر نقاط ایران سفر می‌کنند و در هر فصل با ماجرا‌های طنزآمیز و گاه احساسی روبه‌رو می‌شوند.

 این سریال تاکنون هفت فصل را پشت سر گذاشته و هر فصل با حواشی مختلفی همراه بوده است. به عنوان مثال، فصل سوم پایتخت در سال ۱۳۹۳ به دلیل تبلیغات گسترده پروژه اطلس مال مورد انتقاد قرار گرفت، اما این تبلیغات در فصل‌های بعدی کمتر دیده شد.

فصل ششم به دلیل همه‌گیری کرونا با تأخیر پخش شد و فصل هفتم نیز در نوروز ۱۴۰۴ (مصادف با ماه رمضان) روی آنتن رفت. از دیگر حواشی این سریال می‌توان به حذف شخصیت‌های سارا و نیکا فرقانی اصل در فصل هفتم و حذف شخصیت “باباپنجعلی” با بازی علیرضا خمسه اشاره کرد.

درآمد ۴۵ هزار میلیارد تومانی تلویزیون از پایتخت ؟

با یک مدل محاسبه سر انگشتی و تخمینی معلوم می شود هصداوسیما از پخش سریال پایتخت ۷ درآمدی معادل ۴۵ هزار میلیارد تومان کسب کرده است. این رقم با با محاسبه ۲۵ دقیقه آگهی برای هر قسمت، ضرب در ۴ بار پخش روزانه (حدود ۱۰۰ دقیقه آگهی در روز) و با فرض هزینه ۳۰۰ میلیون تومان برای هر ثانیه آگهی محاسبه شده است. این عدد بدون احتساب تبلیغات داخل سریال ارائه شده است.  گفتنی است کل بودجه صداوسیما در سال ۲۵ هزار میلیارد تومان است.

بررسی درآمد‌های تبلیغاتی صداوسیما

برای رسیدن به عدد منطقی درآمد صداوسیما از تبلیغات سریال پایتخت؛ باید به تعرفه‌های رسمی صداوسیما و گزارش‌های موجود نگاه کنیم. بر اساس اخبار منتشر شده در رسانه ها در سال‌های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳، هزینه هر ثانیه آگهی در برنامه‌های پربیننده صداوسیما بین ۱۵۰ تا ۳۵۰ میلیون تومان بوده است.

اگر میانگین ۲۵۰ میلیون تومان را در نظر بگیریم و با توجه به افزایش احتمالی تعرفه‌ها در سال ۱۴۰۴، رقم ۳۰۰ میلیون تومان برای هر ثانیه چندان دور از ذهن نیست. با این حال، گزارش‌ها نشان می‌دهند که صداوسیما در سال های گذشته درآمدی حدود ۲۷۰۰ میلیارد تومان از تبلیغات کسب کرده بود. 

برخی کارشناسان معتقدند که صداوسیما از هر قسمت سریال پایتخت حدود ۵۰۰ میلیارد تومان درآمد دارد،این رقم با محاسبه جدید، هرچند با محاسبه قبلی یعنی چهل و پنج هزار میلیاد تومان فاصله زیادی دارد، اما رقم محاسبه شده در فرمول دوم هم ، رقم قابل توجهی است.

بدین ترتیب سریال پایتخت به تنهایی و با هر فرمول محاسبه ای همچنان یکی از منابع اصلی درآمد تبلیغاتی صداوسیما شناخته می شود. جا دارد مسئولان صداوسیما طی گزارشی رسما درآمد این سازمان از سریال پایتخت را به مردم-صاحبان واقعی صداوسیما- اعلام کنند.

صدا و سیمای جمهوری اسلامی در عمل هم باید صداوسیمای جمهوری اسلامی باشد

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اصفهان زیبا؛ اوضاع فعلی صداوسیما به‌عنوان تنها رسانه مرجع حکومتی و البته مردمی، محل نزاع گروه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و حتی مردم است. به‌گونه‌ای که این نزاع تبدیل به یک چالش میان دو گروه مختلف شده است و هرکدام نظرات مخصوص به خود را دارند. البته که صداوسیما در هجمه‌هایی که امروزه با آن درگیر است مقصر هم هست. به همین منظور با محمدقاسم تولایی فرد یکی از فعالین رسانه‌ای اصفهان هم‌کلام شده‌ایم تا نظر او را درباره اوضاع فعلی صداوسیما به‌ویژه صداوسیما مرکز اصفهان جویا شویم.

در سال گذشته که شاهد اتفاقات زیادی در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی بودیم، عملکرد صداوسیمای مرکز اصفهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پیش از پاسخ به سؤال شما، لازم است مقدمه‌ای را توضیح دهم. درواقع، مهم‌ترین اشکال صداوسیمای جمهوری اسلامی این است که صداوسیمای جمهوری اسلامی نیست. اگر این سازمان جایگاه خود را ازنظر مفهوم و کارکرد مشخص کند، یعنی بداند که به‌عنوان رسانه ملی جمهوری اسلامی چه وظایفی دارد و چگونه باید عمل کند، می‌تواند ارتباط بهتری با مردم برقرار کند. مردم با مشاهده عملکرد یک حکومت می‌توانند درباره آن قضاوت کنند؛ اگر آن حکومت به‌درستی مسئولیت‌های خود را انجام دهد، رضایت خواهند داشت و در غیر این صورت، نارضایتی شکل می‌گیرد. بنابراین، برای آنکه مردم بتوانند طرفداری یا عدم طرفداری خود را از یک حکومت معنا کنند، ابتدا باید عملکرد آن حکومت را بشناسند.

حال، اگر صداوسیما خود را «سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی» می‌نامد، یعنی وظیفه دارد صدای جمهوری اسلامی را به مردم برساند تا آنان بتوانند نسبت خود را با این حکومت مشخص کنند. اگر این سازمان به نام خود وفادار باشد، باید در ارائه اطلاعات و بازتاب عملکرد حکومت شفاف عمل کند. در غیر این صورت، مفهوم مخاطب، کارکرد و حتی عمل‌کردن در رسانه تغییر خواهد کرد. وظیفه تلویزیون این است که نشان دهد حکومت چه اقداماتی انجام داده است، عملکرد مثبت و منفی آن را بررسی کند و در نهایت، نسبت خود را با این عملکرد پیدا کند.

در نظام‌های دموکراتیک، رسانه را رکن چهارم دموکراسی می‌دانند، زیرا ذات یک نظام سیاسی وابسته به مردم است. این نظام‌ها تا زمانی دوام می‌آورند که مردم بخواهند و در غیر این صورت، مشروعیت خود را از دست خواهند داد. در جمهوری اسلامی نیز ادامه حیات نظام سیاسی وابسته به رسانه است؛ چراکه رسانه می‌تواند باعث رضایت یا نارضایتی مردم شود. در واقع، رسانه است که مردم را در کنشگری سیاسی و تصمیم‌گیری درباره ادامه یا تغییر نظام سیاسی تعریف می‌کند.

حال، با توجه به این مقدمه، اگر نام «صداوسیمای جمهوری اسلامی» صرفاً تشریفاتی نیست، باید عملکرد این سازمان با نام آن تناسب داشته باشد. رسانه‌های استانی، ازجمله صداوسیمای مرکز اصفهان، باید به مسائل و دغدغه‌های استان خود بپردازند. مردم این استان باید بدانند که حکومت، شامل نمایندگان مجلس، شهرداری، استانداری و سایر نهادهای مرتبط، چه اقداماتی برای آن‌ها انجام داده است. این کار با گزارش‌دادن صرف از فعالیت‌های انجام‌شده تفاوت دارد.

برای مثال، وقتی مدارس به دلیل آلودگی هوا تعطیل می‌شوند، تلویزیون اطلاعیه‌ای منتشر می‌کند تا از اتلاف وقت و نارضایتی مردم جلوگیری شود. اما اگر رسانه بخواهد با مردم ارتباط برقرار کند، نباید صرفاً اطلاعیه بدهد؛ بلکه باید نشان دهد که آیا مسائل مردم برای حکومت و کارگزاران آن اهمیت دارد یا نه. متأسفانه، صداوسیمای مرکز استان تنها به گزارش عملکردها اکتفا می‌کند و کمتر به مسائلی که هنوز حل نشده‌اند، می‌پردازد. درحالی‌که این رسانه باید نشان دهد که حکومت به دغدغه‌های مردم اهمیت می‌دهد و در حال پیگیری آن‌ها است.

مثلاً مردم اصفهان چگونه می‌توانند بفهمند که از عملکرد جمهوری اسلامی در حوزه آب راضی باشند یا نه؟ زمانی که ببینند حکومت به این مسئله می‌پردازد و برای حل آن تلاش می‌کند. در اینجا، رسانه نقش کلیدی دارد. اگر صداوسیمای مرکز اصفهان به موضوع آب بپردازد، مردم متوجه خواهند شد که این مسئله برای حکومت نیز مهم است.

با توجه به مطالبی که گفتید، وضعیت فعلی صداوسیما را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متأسفانه، همان‌طور که گفتم، کلیت سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی با نام خود نسبت مستقیمی ندارد. شاید بتوان گفت که کمترین چیزی که در محتوای آن دیده می‌شود، جمهوری اسلامی است. اگر دوران کرونا را به یاد بیاورید، زمانی که دوربین‌های صداوسیما جلسات ستاد ملی کرونا را پوشش می‌دادند، مردم احساس می‌کردند که در جریان تصمیم‌گیری‌ها هستند. در نتیجه، میزان همراهی مردم با حکومت در آن دوران افزایش یافت. زیرا رسانه تا حدی نقش واقعی خود را ایفا کرد و ارتباط مستقیمی با مردم برقرار شد.

همراهی یا عدم همراهی مردم با حکومت، مستلزم این است که جمهوری اسلامی به‌درستی عملکرد خود را نشان دهد. اما متأسفانه، گاهی اوقات این ارتباط دچار فاصله می‌شود. صداوسیما باید تکلیف خود را با مردم روشن کند و آنان را نسبت به عملکردش اقناع کند.

برخی معتقدند که صداوسیما در حال حاضر به اهداف خود نزدیک‌تر شده است. نظر شما چیست؟

اینکه صداوسیما جمهوری اسلامی باشد، صرفاً به معنای تولید محتوای سیاسی یا خبری نیست. وقتی می‌گوییم «صداوسیمای جمهوری اسلامی»، یعنی باید همه ابعاد زندگی مردم را پوشش دهد. اگر این سازمان به معنای واقعی جمهوری اسلامی باشد، باید برنامه‌هایی درباره پلیس، پرستاران، بیمارستان‌ها، کشاورزی، ورزش، هلال‌احمر و حتی مسابقات اسب‌سواری داشته باشد.

چرا این موارد مهم است؟ زیرا مردم باید عملکرد نهادهای مختلف جمهوری اسلامی را در حوزه‌های گوناگون ببینند. اگر صداوسیما به وظایف خود پایبند باشد، نه‌تنها اطلاع‌رسانی خواهد کرد، بلکه عملکرد حکومت را نیز به نمایش خواهد گذاشت. بنابراین، حداقل انتظاری که از این سازمان می‌رود این است که آنچه از نام خود برمی‌آید را به‌درستی انجام دهد.

با توجه به نظرسنجی‌ها، وضعیت کنونی صداوسیمای استان‌ها و نظر مردم درباره آن چگونه است؟

برخی معتقدند که این رسانه در بسیاری موارد بی‌موضع عمل می‌کند. در حالی که باید برنامه‌هایی تولید شود که به مردم نشان دهد، برای مثال، چه تعداد پرونده و سامانه در حوزه قضایی حل شده و چه مواردی باقی مانده است. این‌گونه، عملکرد حاکمیت در قوه قضائیه برای مردم شفاف‌تر خواهد شد. یا مثلاً مشخص شود که چه تعداد روستا همچنان فاقد مدرسه هستند.

اگر صداوسیما نسبت خود را با جمهوری اسلامی روشن نکند، دچار نوعی ترس خواهد شد؛ به این معنا که حتی از بیان کمبودها نیز واهمه دارد. اما اگر صریح و شفاف باشد، مردم نیز با آن همراهی خواهند کرد. در اینجا، یک فعال رسانه‌ای باید توان اقناع داشته باشد، استدلال کند و مسائل را روشن سازد. برای مثال، ابتدا مشخص کند که یک روستا فاقد مدرسه است، سپس پس از شش ماه اعلام کند که دو مدرسه ساخته شده است. در غیر این صورت، مردم از عملکرد حاکمیت مطلع نخواهند شد.

قطعاً کار رسانه‌ای یک فعالیت جمعی است. وقتی رهبرمعظم انقلاب تأکید می‌کنند که رسانه یک قرارگاه است، یعنی باید میان رسانه‌های استانی و روابط عمومی تمامی نهادها ارتباط مستحکمی وجود داشته باشد. صداوسیمای مرکز اصفهان، به‌عنوان نمونه، باید از تمامی نهادها داده‌های لازم را دریافت کند تا بداند چه اقداماتی در حال انجام است و چه چالش‌هایی وجود دارد. در واقع، رسانه باید نقش آسیب‌زدایی را ایفا کند و عملکرد جمهوری اسلامی را به‌درستی ارزیابی و تحلیل نماید.

اگر صداوسیما به این سطح از کارکرد برسد، قطعاً مردم به آن توجه خواهند کرد. چرا؟ چون مردم به دنبال این هستند که بفهمند چه کسی واقعاً دلسوز آن‌هاست و چه کسی نیست. در چنین شرایطی، رسانه و مردم به هم نزدیک می‌شوند، زیرا رسانه نسبت خود را با مردم درک کرده است. در نظام اسلامی، حتی اگر امیرالمؤمنین علی(ع) هم حاکم باشد، اما مردم او را نخواهند، به حکومت نمی‌رسد. چرا معاویه جنگ رسانه‌ای به راه انداخت؟ چون حکومت امام علی(ع) وابسته به افکارعمومی بود. با این تعریف، رسانه و مردم دو مقوله جدا از هم نیستند، بلکه رسانه خادم مردم است. مردم می‌خواهند از اوضاع کشور مطلع شوند تا بتوانند کنشگری داشته باشند.

برای نمونه، عملکرد جمهوری اسلامی در پوشش دفاع‌مقدس را در نظر بگیرید. صداوسیما در دوران جنگ هشت‌ساله، صدای اصلی جبهه‌ها بود. اگر رسانه جنگ را پوشش نمی‌داد، ممکن بود همراهی مردم با جبهه‌ها کاهش یابد، چراکه مردم باید بدانند جبهه به چه نیاز دارد. رسانه در بحران‌ها زمانی موفق است که بتواند واقعیت‌ها را به مردم منتقل کند.

چرا رسانه ما در تبیین و اقناع افکار عمومی به‌اندازه‌ای که انتظار می‌رود موفق نبوده، درحالی‌که گفته‌می‌شود رسانه‌های حزب‌الله و حماس که رسانه‌های کوچک‌تری هستند بهتر از ما در جنگ رسانه‌ای عمل کرده‌اند؟

رسانه‌های حزب‌الله و حماس به این دلیل موفق‌تر عمل می‌کنند که تکلیفشان با خودشان روشن است. آن‌ها دقیقاً می‌دانند چه می‌خواهند، چه تهدیدها و چالش‌هایی دارند، و چگونه باید این تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند. اما ما هنوز در این مسیر دچار سردرگمی هستیم.

در جمهوری اسلامی، رسانه معنادار تنها در صورتی وجود خواهد داشت که مردم‌سالاری واقعی برقرار باشد. یعنی زمانی که مردم از رسانه راضی باشند و آن را متعلق به خودشان بدانند. پس اگر هدف این است که مردم، جمهوری اسلامی را باور کنند، باید رسانه به آن‌ها نشان دهد که مسائل و مشکلاتشان واقعاً دیده می‌شود. چرا رسانه ما از پرداختن به برخی مسائل می‌ترسد؟ چون هنوز این درک ایجاد نشده که اگر رسانه حتی به نقاط ضعف هم بپردازد، درواقع به برطرف شدن آن ضعف‌ها کمک می‌کند. وقتی یک مسئله رسانه‌ای شود، اذهان نخبگان به آن معطوف می‌شود و به‌دنبال راه‌حل خواهند رفت. در نتیجه، رقابت راه‌حل‌ها شکل می‌گیرد، مناظره و تضارب آرا اتفاق می‌افتد و درنهایت، مشکل برطرف خواهد شد.

ازنظر شما رسانه مسئله‌محور چیست؟

رسانه مسئله‌محور رسانه‌ای است که مردم را با خود همراه می‌کند. چرا؟ چون اگر رسانه به مسائل مردم بپردازد، مردم نیز آن را دنبال خواهند کرد و با آن همدل خواهند شد. این روند به‌تدریج در حال شکل‌گیری است، اما مسئله اصلی این است که اگر بخواهیم یک راهبرد اساسی برای رسانه تعریف کنیم، مسئله‌محوری باید به‌عنوان یک کلیدواژه اصلی در ذهن هر برنامه‌ساز، خبرنگار و مدیر رسانه‌ای قرار بگیرد.

اگر رسانه مسئله‌محور نباشد، نه به درد حاکمیت می‌خورد، نه به درد مردم، و نه حتی می‌تواند مخاطبان بیشتری جذب کند. در این صورت، فعالیت رسانه‌ای به کاری بی‌اثر و بی‌نتیجه تبدیل می‌شود؛ در واقع، رسانه‌ای که مسئله‌محور نباشد، صرفاً مشغول یک بازی بیهوده است.

با توجه به نکاتی که بیان کردید، چگونه می‌توان مخاطبان بیشتری را با تلویزیون همراه کرد؟

تنها راه این موضوع، مسئله‌محوری است. اگر دقت کرده‌باشید، در فضای مجازی نیز مردم کسانی را دنبال می‌کنند که به مسائل مهم می‌پردازند. همین که فردی یک مسئله را مطرح کند، مردم به او اعتماد می‌کنند. حالا ممکن است افرادی در فضای مجازی به‌درستی به مسائل نپردازند، اما اگر صداوسیما هم نقش و جایگاه خود را پیدا نکند، ممکن است گروهی با نقاب مسئله‌محوری ظاهر شوند، درحالی‌که نه‌تنها مسئله‌ای را حل نمی‌کنند، بلکه شاید باعث انحراف افکار عمومی شوند.

باید توجه داشت که مسئله‌محوری نباید فقط در حد بیان مشکلات باقی بماند، بلکه باید به حل مسائل مردم بپردازد. خود من چنین برنامه‌هایی را دنبال می‌کنم و با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنم. حتماً دیده‌اید که در برخی برنامه‌ها، مردم تماس می‌گیرند و می‌گویند: «آقا، فلان خیابان آسفالت نشده!» چرا مردم به رسانه زنگ می‌زنند؟ چون اگر رسانه یک مسئله را دنبال کند، احتمال حل آن بیشتر می‌شود.

چرا رسانه چنین قدرتی دارد؟ چون اگر سایر نهادها کارشان را به‌درستی انجام ندهند، از رسانه می‌ترسند که آن‌ها را موردانتقاد قرار دهد. اگر رسانه مسئله‌محور باشد، مردم متوجه می‌شوند که کدام نهادها مسئول حل مشکلات هستند. وقتی صداوسیمای جمهوری اسلامی به یک مسئله می‌پردازد، یعنی آن مسئله به رسمیت شناخته شده و تبدیل به یک مطالبه عمومی شده است. اگر این اتفاق بیفتد، تحولی بزرگ‌تر نیز رخ خواهد داد.

مصداق مسئله‌محوری در میان برنامه‌های استان اصفهان چیست؟

یکی از همین برنامه‌هایی که در این مسیر گام برداشته، برنامه «تفاوط» است. موفقیت یا عدم موفقیت آن در بحث فعلی ما نمی‌گنجد، اما همین که دو کارشناس برای حل یک مسئله در این برنامه حضور پیدا کرده و درباره آن صحبت می‌کنند، نشان‌دهنده رویکرد مسئله‌محور آن است.

اگر بخواهم از تجربه خودم بگویم، برنامه «فوق‌برنامه» تا حدی مسئله‌محور است. و اکنون نیز مدارس از ما دعوت می‌کنند تا به سؤالات دانش‌آموزان پاسخ دهیم. یعنی به لطف خدا، «فوق‌برنامه» به جایی رسیده که مخاطب با دیدن آن درمی‌یابد هدف آن، پاسخگویی به سؤالاتی است که در ذهن نوجوانان شکل گرفته است و همچنین با آن ارتباط برقرار کرده‌است.

اما صحبت من در مورد یک راهبرد و نگرش کلی است. یعنی اساساً باید ماهیت کارهای خود را به گونه‌ای تعریف کنیم که مسئله‌محور باشد. یعنی برنامه‌سازی با هدف حل یک مسئله انجام شود، نه صرفاً تولید یک محتوا.

اولویت‌های صداوسیمای مرکز اصفهان در سال ۱۴۰۴ باید بر چه مسائلی متمرکز باشد؟

اگر بر اساس تعریفی که گفته شد پیش برویم، بنابراین برای پاسخ دادن به این سؤال باید بپرسیم: مسئله اصلی برای مردم اصفهان چیست؟ به نظر من، اقتصاد، معیشت، ارزش پول ملی، صنایع‌دستی، گردشگری، مسائل مربوط به آب اصفهان و از این قبیل در اولویت قرار دارند. اگر رسانه‌ها به این مسائل بپردازند، می‌توانند در حل آن‌ها نقش داشته باشند. در اصل باید به میان مردم برویم و ببینیم مسائل اساسی جامعه چیست، چون وظیفه حاکمیت، حل مسائل مردم است و رسانه نیز باید گزارشی از این اقدامات ارائه دهد. بنابراین، اگر رسانه جمهوری اسلامی در مرکز استان اصفهان بخواهد در سال ۱۴۰۴ نقش مؤثری ایفا کند، کافی است مسائل را شناسایی کند.

در جستجوی راهکار ارتقای آثار تلویزیونی و سینمایی در گفتگو با سید حمید طباطبایی

سید حمید طباطبایی چهره ای پیشکسوت در عرصه فرهنگ و رسانه، با تحصیلات سینمایی و با سابقه ای درخشان به عنوان تهیه‌کننده ارشد صدا و سیمای خراسان رضوی شناخته می شود. طراحی و اجرای برنامه پرمخاطب «تا نیایش» در شبکه تهران، که بیش از دو دهه با همان ساختار اولیه تداوم یافته و جایگاه نخست را در جذب مخاطب کسب کرد، از برجسته‌تر ین دستاوردهای اوست. وی در نقشهای مدیریتی متنوعی همچون معاونت هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، قائم‌مقام جشنواره های ملی نظیر امام رضا (ع) و فیلم فجر، و دبیری جشنواره‌های تئاتر و کودکان مشهد ظاهر شده است. به عنوان نویسنده، منتقد ادبی و خالق ده ها داستان کوتاه و بلندِ منتشرشده در رسانه ها، تأثیری ماندگار بر زیست فرهنگی ایران گذاشته است. فعالیت های او در شوراهای فنی موسیقی، بازبینی فیلم ها و همکاری با جراید سراسری، گواهی بر عمق حضورش در لایه‌های مختلف هنر معاصر است. در مصاحبه اختصاصی پایگاه خبری سینمای خانگی با ایشان در جستجوی راهکار ارتقای آثار تلویزیونی و سینمایی هستیم.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی، آقای سید حمید طباطبایی در گفتگو با این رسانه در پاسخ به این سؤال که به نظر شما به عنوان یکی از پیشکسوتان عرصه تولید، چرا در سالهای اخیر شاهد کاهش آثار فاخر تلویزیونی و سینمایی بوده‌ایم؟ گفت:

طباطبایی: واقعیت این است که تولید اثر فاخر مانند باغبانی است که نیاز به خاک مناسب، آب کافی و نور کافی دارد. متأسفانه در سالهای اخیر، برخی از این ارکان دچار ضعف شده‌اند. از یک سو، عجله برای تولید سریع و ارزان، کیفیت را قربانی کمیت کرده است. از سوی دیگر، فاصله گرفتن از پژوهش عمیق و توجه صرف به فرم بدون محتوای غنی، آثار ما را از اصالت لازم دور نگه داشته است.این ضعف بخصوص در آثار سینمایی بیشتر دیده می شود

سینمای خانگی: درباره مشکل فیلمنامه‌ها بیشتر توضیح می‌فرمایید؟

طباطبایی: فیلمنامه ستون فقرات هر تولیدی است. وقتی این ستون سست باشد، هر چقدر هم که در سایر بخش‌ها هزینه کنیم، نتیجه مطلوب حاصل نمی‌شود. مشکل اصلی اینجاست که گاهی فیلمنامه‌ها بدون مطالعه کافی و شناخت واقعی از مخاطب نوشته می‌شوند. باید بپذیریم که مخاطب امروز بسیار هوشمندتر از گذشته است و به سادگی نمی‌توان او را با کلیشه‌های تکراری راضی نگه داشت.شما ببینید در سالهای اخیر کدام محصول سینمایی نفیس و با شکوه اکران شده که مایه مباهات باشد.

سینمای خانگی: در مورد کیفیت فنی تولیدات نظرتان چیست؟

طباطبایی: تکنولوژی در حال پیشرفت است و مخاطبان ما از طریق شبکه‌های مختلف با استانداردهای جهانی آشنا هستند. وقتی کیفیت تصویر، صدا و جلوه‌های ویژه ما با این استانداردها فاصله داشته باشد، ناخودآگاه اعتماد مخاطب را از دست می‌دهیم. البته این به معنای تقلید کورکورانه نیست، بلکه باید با حفظ هویت ایرانی-اسلامی، از تکنیک‌های روز جهان برای بیان بهتر مفاهیم خود استفاده کنیم.
پ

سینمای خانگی: به نظر شما مدیران تولید چه تغییراتی باید ایجاد کنند؟

طباطبایی: مدیریت تولید نیاز به نگاهی بلندمدت دارد. گاهی اوقات تصمیم‌های کوتاه‌مدت و مقطعی، آسیب‌های بلندمدتی به کیفیت آثار وارد می‌کند. باید شجاعت داشته باشیم که به برخی تولیدات زمان بیشتری بدهیم، بودجه مناسبتری اختصاص دهیم و مهمتر از همه، به تیم‌های خلاق اعتماد کنیم. تجربه نشان داده است که آثار ماندگار، حاصل همین صبر و حوصله و دقت نظر بوده‌اند.

سینمای خانگی: آیا نمونه‌های موفقی وجود دارد که بتوان از آنها الگو گرفت؟

طباطبایی: بله، اگر به خاطر داشته باشید، تولیداتی مانند “مختارنامه” یا “شهرزاد” و اخیرا” هم می شود از مینی سریال “در انتهای شب” نام برد که نشان دادند وقتی تمام عوامل یک تولید هماهنگ و باانگیزه کار کنند، چه نتایج درخشانی می‌توان گرفت. این آثار ثابت کردند که می‌توان هم مخاطب را جذب کرد، هم کیفیت فنی بالایی داشت و هم محتوای ارزشمند ارائه داد. رمز موفقیت آنها در هماهنگی بین پژوهش، فیلمنامه قوی، کارگردانی خلاق و اجرای حرفه‌ای بود.

سینمای خانگی: برای آینده چه پیشنهادی دارید؟

طباطبایی: معتقدم باید با تشکیل اتاق‌های فکر تخصصی، آسیب‌شناسی دقیقی از وضعیت فعلی داشته باشیم. سپس با برنامه‌ریزی بلندمدت و استفاده از تمام ظرفیت‌های موجود، گام‌های عملی برداریم. مهم این است که بدانیم تولید اثر فاخر اتفاقی نیست، بلکه نتیجه یک فرآیند حساب شده و علمی است. اگر این مسیر را با صبر و حوصله طی کنیم، بدون شک شاهد تحولی چشمگیر در کیفیت تولیدات خواهیم بود. در این خصوص سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وظیفه ای خطیر و سنگین دارد.

سینمای خانگی: از وقتی که در اختیار ما گذاشتید سپاسگزاریم.

چرا فیگارو تکذیبیه اصغر فرهادی را منتشر نکرده است؟

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از کانال «سینما رهرو»؛ چند روز بعد از گفتگوی فیگارو با وینسنت کسل و اعلام فیلمسازی فرهادی درباره حمله تروریستی داعش به کافه باتاکلان و با اینکه یک خبرنگار منسوب به فرهادی، گزارش فیگارو را تکذیب کرده ولی فیگارو هنوز اصل خبر را در سایتش حذف نکرده و هیچ تکذیبیه ای را هم چاپ نکرده است. البته فرهادی شخصا هیچ جوابیه رسمی هم نداده و فقط همان خبرنگار خارج نشین نزدیک به فرهادی بوده که خبر را تکذیب کرده و این نکته خود بر سوءتفاهمات می افزاید. اول این که چرا فرهادی شخصا جوابیه نداده؟ دوم این که چرا فیگارو اصل خبر را حذف نکرده؟ احتمال دارد فرهادی که هیچ گاه نمی‌خواسته مستقیم وارد سیاست شود حالا بعد از دو اسکار، مانند سایر بازیگران مهاجر مجبور به تن دادن به سوژه جهان سومی داعش شده، و نگران است! او ممکن است از اینکه چرا وینسنت کسل داستان فیلم را لو داده سرگردان و در حال خریدن زمان برای تغییر داستان است!

همچنین به نقل از خبرگزاری مهر؛ روزنامه «جوان» در گزارشی درباره نساختن فیلم از ماجرای خون‌های آلوده نوشت: در حالی یک روزنامه فرانسوی از ساخت فیلم «داستان‌های موازی» در مورد حمله تروریستی داعش به تئاتر باتاکلان به کارگردانی اصغر فراهادی خبر می‌دهد که این فیلمساز هیچ علاقه‌ای به ساختن فیلمی در مورد داستان دردناک ارسال خون‌های آلوده فرانسوی به کشورمان و کشته‌شدن بیش از ۲۰۰ نفر از بیماران هموفیلی مصرف‌کننده آن خون‌ها از خود نشان نداده‌است؛ شاید، چون کارفرما همه چیز را تعیین می‌کند و امثال او صرفاً کارگران پروژه‌هایی هستند که کارگردان اراده می‌کند؛ درست مانند حرف‌هایی که او چند روز پیش در مورد فیلم ساختنش در ایران به زبان آورد و سعی کرد چهره سیاه و چرکی از اوضاع کشور برای مخاطبانش ترسیم کند.

ابتدای هفته جاری یک روزنامه فرانسوی اعلام کرد که اصغر فرهادی، کارگردان ایرانی با جمعی از بازیگران فرانسوی حمله تروریستی به سالن تئاتر باتاکلان فرانسه را در قالب فیلمی بلند روایت می‌کند. دقیقاً روز یک‌شنبه بود که روزنامه فرانسوی «لو فیگارو»، اصغر فرهادی پاییز امسال اولین فیلم بلند خود در فرانسه را با بازی ونسان کسل، ایزابل هوپر، پیر نینی و ویرژینی افیرا جلوی دوربین خواهد برد.

کارگر ایرانی، کارفرمای فرانسوی

این روزنامه فرانسوی می‌نویسد: «حملات ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵ در ۹ سال گذشته سوژه کارگردانان متعددی بوده و این بار قرار است اصغر فرهادی در «داستان‌های موازی» این واقعه را روایت کند. فیلمبرداری این اثر برای پاییز برنامه‌ریزی شده و انتظار می‌رود در بهار ۲۰۲۶ اکران شود.

همانطور که پیشتر در هفته جاری اعلام شد، این فیلم بلند، بازیگرانی از محبوب‌ترین ستارگان سینمای فرانسه‌زبان را گرد هم خواهد آورد. ونسان کسل که موضوع فیلم را روز یک‌شنبه در روزنامه «لا تریبون دیمانش» فاش کرد، در این فیلم سینمایی نقش یک فرمانده واحد تحقیقات و مداخله پلیس را ایفا خواهد کرد که در زمان حمله به باتاکلان در محل حاضر بوده‌است. او در کنار ایزابل هوپر، ویرژینی افیرا، پیر نینی و همچنین کاترین دونو که ظاهراً حضور کوتاهی خواهد داشت، در این فیلم به ایفای نقش خواهد پرداخت.»

لو فیگارو در ادامه می‌نویسد: «داستان‌های موازی» اولین فیلم اصغر فرهادی خواهد بود که پس از ۱۲ سال [پس از ساخت فیلم قبلی اش] در فرانسه فیلمبرداری می‌شود. در سال ۲۰۱۳، این کارگردان ۵۲ ساله با فیلم «گذشته» به موفقیت بزرگی دست یافته‌بود. یک میلیون نفر در فرانسه این فیلم را تماشا کردند. برنیس بژو، بازیگر زن این فیلم که در کنار طاهر رحیم درخشیده بود، جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن را از آن خود کرده بود.»

این گزارش می‌افزاید: «این کارگردان ایرانی که در ژوئن ۲۰۱۳ نشان بزرگ نقره‌ای شهر پاریس را دریافت کرد، جوایز بین‌المللی متعددی را در کارنامه دارد. او در سال ۲۰۱۲ برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» موفق به دریافت جوایز سزار، اسکار و گلدن گلوب برای بهترین فیلم خارجی زبان شد. همچنین در سال ۲۰۱۶ برای فیلم «فروشنده» جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره کن و اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را کسب کرد و جوایز متعدد دیگری در مسکو، ورشو، شیکاگو و برلین به دست آورده‌است.»

توهمات یک فیلمساز اسکاری

چند روز پیش فرهادی در مصاحبه با روزنامه لوموند فرانسوی در مورد شرایط فیلمسازی در کشورمان می‌گوید: «۴۰ سال است هنرمندان ایرانی با وجود سرکوب و سانسور، سال به سال به تولید خود ادامه داده‌اند، طی یک سال گذشته، روند تولید، به ویژه تولیدات سینمایی، خشک شده‌است. به سهم خودم دیگر نمی‌توانم با همان شرایط به کار ادامه دهم و تا زمانی که حجاب اجباری وجود دارد، در ایران فیلم نخواهم ساخت.»

اصغر فرهادی فیلمسازی است که مهم‌ترین و اولین عناوین افتخارآمیز در کارنامه سینمایی‌اش را به واسطه آثاری دریافت کرده که در داخل کشور ساخته شده‌اند؛ در واقع او همه چیزش را مدیون کشورش است. طبیعتاً هر فیلمسازی مختار و آزاد است که در هر نقطه‌ای از دنیا که دوست دارد می‌تواند اثری هنری‌اش را تولید کند و این گزاره یک موضوع کاملاً منطقی و پذیرفته شده‌است، اما آنچه در مورد فرهادی آزار دهنده‌است، کارگری کردن او برای کمپانی و کارفرمای فرانسوی است، همان کشوری که هر جا و هر موقعی که توانسته ضربه‌ای به کشورمان وارد کند، حتماً آن را انجام داده‌است؛ از حوزه‌های سیاسی و اقتصادی تا فرهنگی و هنری، هیچ فرقی ندارد.

بعد از دروغ‌هایی که او در رابطه با شرایط فیلمسازی در کشورمان به زبان آورد، فاش‌شدن موضوع فیلمی که قرار است آن را برای کارفرمای فرانسوی و در کشور فرانسه بسازد، کمی مسئله روشن‌تر می‌شود که مبنای آن دروغ‌ها کجاست و به چه منظوری به زبان آورده‌است!

داستان خون‌های آلوده فرانسوی

فرهادی برای نشان دادن مظلومیت و فرهنگ‌دوستی فرانسوی‌ها حاضر به ساخت فیلم «داستان‌های موازی» با محوریت یک حمله تروریستی که منجر به کشته شدن ۱۳۰ نفر شده، می‌شود، اما در تمام سال‌هایی که در سینما سپری کرده هرگز حاضر نشد که داستان ارسال خون‌های آلوده از سوی کارفرمای فرانسوی‌اش به کشورمان را که جان بیش از ۲۰۰ نفر از هموطنان‌مان گرفت، بسازد! از آنجایی که فرهادی یک فیلمساز اجتماعی محسوب می‌شود، به نظر می‌رسد پرداختن به ابعاد مختلف و زوایای روشن‌شده ماجرای ارسال خون‌های آلوده فرانسوی به کشورمان که اتفاقاً یک موضوع کاملاً اجتماعی است، می‌توانست یا می‌تواند سوژه خوبی برای تولید یک اثر سینمایی باشد! این فرآورده‌های آلوده فرانسوی در میانه‌های دهه ۶۰ و درست زمانی که بعثی‌ها با هواپیماهای میراژ فرانسوی مشغول بمباران مردم کشورمان بودند، در اختیار ۹۷۶ نفر از بیماران مبتلا به هموفیلی قرار گرفت که ۱۹۳ از آنها را به ایدز مبتلا کرد. در واقع سال ۱۳۶۶ و پس از کشف اولین بیمار مبتلا به ایدز، رسماً وجود ایدز در ایران علنی شد.

جالب اینکه اولین قربانی ایدز و خون‌های آلوده فرانسوی در ایران یک کودک شش ساله به اسم اصغر نعیمی بود که در ششم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۶پ رپر شد و مزار او در ردیف ٣٩ قطعه ١� ٨ بهشت زهرا (س) هست. هر کسی که کمترین اطلاعی از فیلمنامه و فیلمسازی دارد، می‌داند ظرفیت دراماتیک داستان ارسال خون‌های آلوده فرانسوی به کشورمان بسیار بالاست، ولی چرا فیلمسازانی مثل اصغر فرهادی که در تولید آثار پیچیده و چند لایه اجتماعی تبحر دارند، هرگز سراغ آن نمی‌روند؟! امیدواریم که فرهادی بعد از تولید فیلم «داستان‌های موازی» سراغ ساختن فیلم «داستان خون‌های آلوده فرانسوی» هم برود!

با این حال به نقل پایگاه های خبری دیگر (از جمله ایسنا، آرمان، فرارو و…) براساس آنچه در استوری صفحه فرهادی نوشته شده ونسان کسل درباره فیلم دیگرش به خبرنگار فیگارو توضیح داده اما روزنامه‌نگار اشتباه برداشت کرده است.

در میان ستاره‌های فرانسوی، اصغر فرهادی در فیلم جدیدش به حمله باتاکلان می‌پردازد


به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از فیگارو؛ کارگردان ایرانی، اصغر فرهادی، در فیلم «داستان‌های موازی» که بهار ۲۰۲۶ در سینماهای فرانسه اکران خواهد شد، به حملات تروریستی باتاکلان می‌پردازد.

فرهادی این پاییز اولین فیلم بلند خود در فرانسه از سال ۲۰۱۲ را با بازی ونسان کسل، ایزابل هوپر، پیر نینی و ویرژینی افیرا کارگردانی خواهد کرد.

«تو از نفرت من بی‌بهره‌ای»، «پاریس را دوباره ببین»، «نوامبر»، «بیا با خودم می‌برم‌ت»، «در درمان» و… حملات ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵ طی ۹ سال گذشته الهام‌بخش بسیاری از فیلمسازان بوده‌اند. حالا نوبت به اصغر فرهادی رسیده تا روایتی از این رویدادهای تلخ ارائه دهد. این کارگردان ایرانی، فیلم «داستان‌های موازی» را کارگردانی می‌کند که قرار است فیلمبرداری آن در پاییز آغاز شود و در بهار ۲۰۲۶ به روی پرده برود.

ستاره‌های فرانسوی در کنار فرهادی
همان‌طور که پیش‌تر اعلام شد، این فیلم با بازی برخی از محبوب‌ترین بازیگران سینمای فرانسه همراه خواهد بود. ونسان کسل که موضوع فیلم را یکشنبه گذشته در روزنامه «تریبیون دیمانش» فاش کرد، در نقش فرمانده واحد مداخله پلیس فرانسه (BRI) ظاهر می‌شود که در زمان حمله به سالن باتاکلان وارد عمل می‌شود. او در کنار ایزابل هوپر، ویرژینی افیرا، پیر نینی و کاترین دنو (که احتمالاً حضور کوتاهی خواهد داشت) بازی خواهد کرد.

بازگشت به فرانسه پس از ۱۲ سال
«داستان‌های موازی» اولین فیلم اصغر فرهادی در فرانسه پس از ۱۲ سال خواهد بود. آخرین بار در سال ۲۰۱۳، فیلم «گذشته» او با استقبال گسترده‌ای روبه‌رو شد و بیش از یک میلیون بیننده در فرانسه داشت. برنیس بژو، بازیگر این فیلم که در کنار طاهر رحیم درخشیده بود، جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن را از آن خود کرد.

فرهادی، که در ژوئن ۲۰۱۳ مدال بزرگ نقره‌ای شهر پاریس را دریافت کرد، سابقه درخشانی در کسب جوایز بین‌المللی دارد. او برای فیلم‌های «جدایی نادر از سیمین» (۲۰۱۲)، «فروشنده» (۲۰۱۶) و دیگر آثارش، جوایز معتبری از جمله اسکار، سزار، گلدن گلوب و جایزه بهترین فیلمنامه کن را کسب کرده است

روحانی مبارز «شیخ میرزاعلی نجفی» در قاب مستند

مستند «شیخ میرزاعلی نجفی»، روایتی از مبارزات و عدالت‌خواهی روحانی شهربابکی، پس از دو سال پژوهش و تولید، به زودی روی پرده می‌رود.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری تسنیم؛ مستند «شیخ میرزاعلی نجفی»، روایتی از مبارزات و عدالت‌خواهی روحانی شهربابکی، پس از دو سال پژوهش و تولید، به زودی روی پرده می‌رود. این اثر به همت فرماندهی سپاه شهربابک سرهنگ بدرآبادی و پرسنل خدوم این مجموعه، حمایت مالی مجتمع مس شهربابک و راهنمایی جامعه اطلاعاتی به کارگردانی امیرحسین محمدی‌فر ساخته شده است.  

امیرحسین محمدی‌فر، کارگردان این مستند، در گفت‌وگویی بیان کرد: این پروژه ادای دین به مبارزان گمنام و شهدای انقلاب اسلامی است. ما با بررسی اسناد محرمانه ساواک و روایت شاهدان زنده، تلاش کردیم نقش مردم این خطه را در انقلاب  بازخوانی کنیم.

وی به نکته جالبی از اسناد ساواک اشاره کرد: حتی رژیم پهلوی در گزارش‌هایش، مردم شهربابک را پایبند به عقاید مذهبی و وفادار به امام خمینی(ره) توصیف کرده بود.

محمدی‌فر افزود: «شهربابک جغرافیایی است با داستان‌های بزرگ. شیخ میرزاعلی نجفی به عنوان یک مصلح اجتماعی، تنها بخشی از این روایت است. مستند ما به واکنش قاطع او در برابر فساد اداری پس از انقلاب هم می‌پردازد؛ اقدامی که نشان‌دهنده استواری او در مسیر عدالت بود.

 وی در پایان عنوان کرد: شهرستان شهربابک، واقع در استان کرمان، با پیشینه تاریخی غنی، همواره خاستگاه شخصیت‌های تأثیرگذار در عرصه مبارزه و معنویت بوده؛ نبود آثار هنری درخصوص این عزیزان از ظرفیت‌های گمشده شهرستان است؛ سعی کردم اولین مستند ساخته شده در شهربابک ادای دینی به مبارزان انقلابی این شهر باشد، ان‌شاءالله با همراهی مسئولان این قطار متوقف نشود.

البته در عین حال که این مستند قرار است روی پرده سینما برود در رایزنی‌های انجام شده شبکه افق هم قصد دارد این مستند را پس از اکران در سینما، روی آنتن ببرد. 

توضیحات رییس صدا و سیما درباره خطای اهانت به مقدسات

رئیس صدا و سیما گفت: جزییات وقوع خطای نابخشودنی در رسانه ملی بررسی شد و نتیجه بررسی این است ترکیبی از بی توجهی شبه عمدی بر ضوابط تولید محتوا بود.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری تسنیم؛ پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما در حاشیه جلسه دولت در جمع خبرنگاران گفت: جزییات وقوع خطای نابخشودنی در رسانه ملی بررسی شد و نتیجه بررسی این است ترکیبی از بی توجهی شبه عمدی بر ضوابط تولید محتوا توسط عوامل تولید و سهل انگاری در فرآیندهای قبل از پخش علت این خطا بوده است.

وی افزود: بررسی دقیق‌تر درباره علل و انگیزه تولید محتوا ادامه دارد و اقدامات فوری برای تثبیت و تقویت فرایند نظارتی و رفع حفره‌های نظارتی در دست اقدام است.

رئیس سازمان صداوسیما اضافه کرد: از جمله این اقدامات بازطراحی سامانه‌های انتقال فایل‌های محتوای تولیدی تا پخش است تا امکان رسیدن فایل‌های تایید نشده به آنتن به صفر برسد. علیرغم اینکه ما در رسانه ملی با بیش از 120 شبکه ملی، محلی و بین المللی به صورت 24 ساعته در حال پخش برنامه هستیم و روزانه حدود سه هزار ساعت یعنی 180 هزار دقیقه برنامه به صورت زنده و ضبطی از رسانه ملی پخش می‌شود بازهم این خطای ولو چند ثانیه‌ای از نظر ما به هیچ وجه قابل قبول و بخشش نیست.

جبلی ادامه داد: این خطا در تضاد کامل با رویه رسانه ملی در تقویت و تحکیم وحدت اسلامی و احترام به مقدسات مذاهب اسلامی بود؛ اما اقدام فوری و قاطع صداوسیما در پیگیری و برخورد با عوامل این خطا و اعلام موضع صریح این سازمان، باعث کور شدن فتنه‌ای شد که فتنه‌گران داخلی و خارجی آرزوی آن را داشتند و البته این اقدام رسانه ملی مورد قدردانی همه بزرگان اهل سنت کشور قرار گرفت.

وی گفت: این مسئله نشان داد که ملت عزیز ایران و فرزندانش اعم از شیعه و سنی هیچ گاه اجازه موج سواری به فتنه گران برای ایجاد تفرقه در کشور را نمی‌دهند.

خروج از نسخه موبایل