رسانه سینمای خانگی- طغیان آنجلینا جولی

«آنجلینا جولی» در گفتگویی جدید اعلام کرد که اگر تازه در سال ۲۰۲۳ وارد این صنعت شده بود احتمالاً بازیگر نمی شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، آنجلینا جولی در مصاحبه با وال استریت ژورنال گفت که اگر قرار بود امروز کارم را در دنیای سرگرمی آغاز کند احتمالاً بازیگر نمیشدم زیر زمانی که من شروع به کار کردم، انتظار چندانی برای عمومی بودن و به اشتراک گذاشتن همه چیر وجود نداشت. 

به نظر می رسد که بیش از دو دهه تحت نظارت شدید افکار عمومی بودن، آنجلینا جولی در تحت تاثیر قرار داده است زیر او گفت : سال پیش و پس از جدایی از برد پیت باز هم هدف روزنامه ها قرار گرفت. استرس او به حدی شدید شد که او در سال ۲۰۱۸، در طول فیلمبرداری دنباله فیلم دیزنی «مالفیسنت” بانوی اهریمنی» متوجه شد که صدایش نسبت به زمانی که برای اولین بار نقش این شخصیت را بازی می کرد، تغییر کرده است.

جولی در این باره گفت: «بدن من به شدت به استرس واکنش نشان می دهد. قند خون من بالا و پایین می شود. من شش ماه قبل از طلاق ناگهان دچار فلج بِل شدم». 

وی همچنین گفت: این روزها در لس‌آنجلس زندگی اجتماعی ندارم، زیرا وقتی بیرون می‌روم توجه ناخواسته زیادی به من می‌شود و بنابراین در نهایت قصد دارم اینجا را برای همیشه ترک کنم و زمان بیشتری را در خانه خود در کشور کامبوج بگذرانم. این بخشی از اتفاقات پس از طلاق من است. من توانایی زندگی و سفر آزادانه را از دست دادم. من در مکانی کاملا سطحی بزرگ شدم. هالیوود در بین همه جاهای دنیا جای سالمی نیست».

پس از بازی در فیلم موفق دیزنی به نام «مالفیسنت» در سال ۲۰۱۴ و کارگردانی و همبازی شدن با پیت در فیلم «کنار دریا» در سال ۲۰۱۵، فعالیت آنجلینا جولی بسیار کمرنگ شد و در هشت سال پس از آن تنها دو نقش اصلی داشته است: «مالفیسنت: بانوی اهریمنی» در سال ۲۰۱۹ و «آنهایی که آرزوی مرگ من را دارند» در سال ۲۰۲۱. او در فیلم «جاودانگان» (۲۰۲۱) محصول مارول و فیلم فانتزی «به دور دست ها بیا» (۲۰۲۰) نقش‌های مکمل داشت و در انیمیشن «ایوان تنها» (۲۰۲۰) و «پاندای کونگ فو کار ۴» از دیزنی صداپیشگی کرد. او اخیرا بازی در فیلم «ماریا» اثر «پابلو لارن» را به پایان رسانده است، که در آن نقش «ماریا کالاس» خواننده مشهور اپرا بازی می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- هالیوود حتی با برد پیت هم ظالمانه رفتار خواهد کرد

«تروا» شاید سخت‌ترین ایفای نقش برد پیت بود؛ فیلمی که ستاره هالیوود برای بازی در آن باید یک بدن عضلانی منحصر به‌فرد می‌ساخت که اگرچه خیلی تلاش کرد اما برای کارگردان ولفگانگ پترسن کافی نبود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، برد پیت ستاره هالیوود برای بازی در نقش آشیل در فیلم سینمایی تروا به کارگردانی ولفگانگ پترسن در سال ۲۰۰۴ بیشترین عضله را در دوران حرفه ای خود به دست آورد.

هالیوود حتی با برد پیت هم می‌تواند ظالمانه رفتار کند. او از هیچ تلاشی برای ساختن بدنی رویایی در این فیلم دریغ نکرد اما برای کارگردان کافی نبود.

در هالیوود مدعیان زیادی برای بدن‌های عضلانی وجود دارد. دهه ۸۰ عصر طلایی برای بازیگران قهرمان اکشن فوق عضلانی چون استالونه و شوارتزنگر بود. در دهه ۹۰، متیو مک کانهی به لطف عضلات شکمی خود به یک ستاره تبدیل شد. چانینگ تاتوم و زک افرون نیز بدن‌هایی عضلانی داشتند که گویا از سنگ مرمر تراشیده شده بود.

در میان ستاره‌ها، برد پیت در تروا مرجعی نهایی برای نشان دادن بدنی رویایی بر اساس معیارهای هالیوود بود. او برای ایفای نقش در این فیلم زیر نظر دافی گاور افسر سابق نیروی دریایی کار کرد؛ فردی که با همه از کریس پرت گرفته تا توبی مگوایر کار کرده است.

برد پیت پیش از آنکه نقش آشیل در تروا را بپذیرد برای پروژه‌ای که هرگز مشخص نشد، وزن کم کرده بود اما به پترسن قول داد که فیزیک یک مجسمه یونانی را برای خود بسازد. او شش ماه فرصت داشت تا این کار را انجام دهد.

برد پیت برای به دست آوردن عضلات یک جنگجوی واقعی تحت رژیم غذایی و تمرین‌های سخت قرار گرفت. اما وقتی ولفگانگ پترسن فیلمبرداری خود را در مالت آغاز کرد، پاهای برد پیت برهنه بود که به طور روشن انتظارات کارگردان را برآورده نکرد. به همین دلیل تهیه‌کنندگان فیلم نهایتا بناچار کارشناسی به این منظور به کار گفتند.

بازیگری که همبازی برد پیت در صحنه مبارزه با شمشیر بود و هویت او مشخص نیست گفته برد مرد بزرگی است اما از نزدیک پاهایش خیلی لاغر بود.

رسانه سینمای خانگی- برد پیت هم به اعتصاب پیوست

برد پیت برای نشان دادن حمایت از اعتصابات فعلی بازیگران و نویسندگان هالیوود، فیلمبرداری فیلم جدیدش «Apex» را متوقف کرده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روزنامه سان، این ستاره سینما از کناره‌گیری اتحادیه بازیگران سینمای آمریکا (SAG) و انجمن نویسندگان آمریکا حمایت کرده و در حالی که چند هفته‌ای از آغاز فیلمبرداری فیلم فرمول یک «Apex» (اوج) نمی‌گذرد، فیلمبرداری را متوقف کرده است.

«برد پیت» که تهیه‌کنندگی این فیلم سینمایی را بر نیز بر عهده دارد، موافقت کرد که فیلمبرداری‌های رزرو شده را تمام کنند اما تولید برنامه‌ریزی شده تا دو ماه آینده را به تعویق انداخته است.

فیلمبرداری این فیلم در شهر بوداپست مجارستان در جریان بود و حالا پس از توقف فیلمبرداری گفتگوها در مورد زمان شروع مجدد ساخت ادامه دارد، اما به احتمال زیاد در ماه نوامبر ساخت این فیلم از سر گرفته خواهد شد و تیم سازنده برای فیلمبرداری برخی از صحنه ها به لاس وگاس خواهند رفت.

به تعویق انداختن تولید یک پروژه سینمایی بویژه از نظر مالی تصمیم بزرگی است اما «برد پیت» با توجه به نگرانی‌های افرادی که با آنها کار می‌کند، حمایت خود را از این اعتصابات نشان داده است.

درام ورزشی «Apex» توسط «جوزف کوشینیکی» کارگردانی می‌شود و «لوئیس همیلتون» راننده معروف فرمول یک نیز در کنار «برد پیت» یکی از تهیه‌کنندگان این پروژه سینمایی است. «برد پیت » در این فیلم در نقش راننده مسابقه‌ای افسانه‌ای «سانی هیز» بازی می‌کند.

«خاویر باردم»، «دامسون ایدریس»، «کری کندن»، «توبیاس منزیس» و «لوییس همیلتون» دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

هالیوود با اعتصاب انجمن بازیگران سینمای آمریکا – فدراسیون هنرمندان تلویزیون و رادیو آمریکا (SAG-AFTRA) و اتحادیه فیلمنامه نویسان آمریکا در مبارزه برای افزایش دستمزد پایه و تضمین عدم جایگزینی کار آنها با هوش مصنوعی، با چالش بزرگی رو به رو شده است.

اتحادیه بازیگران آمریکا، اولین اعتصاب خود را علیه کمپانی‌های فیلم و تلویزیون در ۴۳ سال گذشته اخیرا آغاز کرده و  مسائل اصلی آنها عبارتند از هوش مصنوعی، سهم از درآمد سامانه‌های نمایش آنلاین و افزایش اساسی حداقل دستمزدها با توجه به تورم.

پیش‌تر، انجمن نویسندگان آمریکا نیز با اعلام اختلافات گسترده با استودیوهای فیلمسازی از ماه می اعتصاب سراسری خود را آغاز کرده است. این انجمن در یک سند طولانی پیشنهادهایی را برای افزایش حقوق و مزایای خود در پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی اراده داده بود اما این پیشنهادها از سوی استودیوها پذیرفته نشد و آنها حتی پیشنهاد جایگزینی مطرح نکردند.

این نخستین اعتصاب دوگانه (نویسندگان و بازیگران) در بیش از ۶۰ سال اخیر است و به نظر می رسد تا حد زیادی فعالیت‌های عرصه فیلم و تلویزیون در آمریکا و جشنواره‌های سینمایی را مختل کند.

رسانه سینمای خانگی- دلیل لایی کشیدن بعض سلبریتی ها چیست؟

هنر وادی محدودی نیست؛ هرکه بخواهد می‌تواند واردش شود و به نوعی طبع آزمایی کند ولی در پایان تنها افرادی می‌مانند که خلاقیت و استعداد لازم برای فعالیت در هنر را داشته باشند. در حقیقت فقط آنها هستند که می‌مانند و «هنرمند» نامیده می‌شوند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، چند روز قبل خبری درباره آلبوم جدید مهران مدیری با آهنگسازی مهیار علیزاده منتشر شد؛ خبری که واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشت.

مهیار علیزاده از شاگردان کیوان ساکت بوده و با خواننده‌هایی چون علیرضا قربانی و همایون شجریان کار کرده است. بر این اساس جایگاه هنری او برای علاقمندان موسیقی مشخص است. اما در خواننده بودن مهران مدیری هنوز حرف و حدیث است. در حقیقت فارغ از حاشیه‌های چند سال اخیر مدیری، همان اندازه که هیچکس نتوانسته جایگاه او را در فضای طنز و تصویر زیر سوال ببرد، به همان میزان حضورش در فضای موسیقی برای عده‌ای پرسش‌برانگیز است.

برگردیم به مبحث اول. وقتی نام هنر و هاله مقدسش در مفهوم نظریه‌پردازانی چون آدورنو و هورکهایمر به میان می‌آید، شاید آنچه به ذهن تداعی شود، بسیار خاص یا بی‌همتاست. درحقیقت بسیاری هنر را آن چیزی می‌دانند که هنرمند پس از اینکه سال‌ها مطالعه کرد، تلاش و رنج کشید، خلق کرده است. هنر همان چیزی است که به راحتی به دست نمی‌آید، البته که استعداد و خلاقیت بخش بسیار مهمی در آن است.

حال در دنیای پست مدرن امروز ـ چه در ایران و چه کشورهای دیگر ـ به نظر می‌رسد مرزهای هنر دیگر معنایی ندارند و هنرمندان از هر حوزه به حوزه دیگر می‌روند.

هنرمندان در حوزه‌های موسیقی و سینما بیشتر در رفت‌وآمد هستند تا هنرمندانی که به هنرهای تجسمی هم ورود می‌کنند؛ البته ورود آنها به تجسمی بیشتر در نقاشی و عکاسی است تا مجسمه‌سازی و گرافیک. درحقیقت هر چه تخصصی‌تر خواهان کمتر. همان‌طور که در موسیقی هم ورود این افراد به خوانندگی محدود می‌شود و اگر هم پای نوازندگی در میان باشد باید کلاس‌های تمرینی از سر بگذرانند که در آن صورت روند به صورت آموزشی و خالی از اشکال خواهد بود.

اما مسئله‌ی حائز اهمیت در این میان، کیفیت کاری است که این هنرمندان ارائه می‌دهند؛ چراکه به خودی خود اگر نتیجه فعالیت هنری آنها کیفیت داشته باشد، اهمیتی ندارد که به چند حوزه ورود پیدا می‌کنند.

اگر بخواهیم به نمونه‌های خارجی این گفتمان نگاهی داشته باشیم، جدیدترین نمونه‌ها سلبریتی‌هایی همانند هری استایلز، لیدی گاگا، برد پیت، جانی دپ و … هستند.

در میان این افراد، برخی مانند برد پیت یا جانی دپ که وارد حوزه‌های تجسمی و موسیقی شده‌اند، بعضا نه حتما، برای این کار آموزش دیده‌اند. ضمن اینکه اگر دپ در دنیای موسیقی هم فعالیت می‌کند، به عنوان یک خواننده نیست، بلکه در مقام یک نوازنده گیتار است. هرچند بسیاری سطح کار او با گیتار را متوسط می‌دانند.

در این میان هستند هنرمندانی مانند هری استایلز که وارد عرصه بازیگری شده‌اند و پس از ایفای نقش در نخستین فیلم خود، اعتراف کرده‌اند که «هیچ ایده‌ای ندارم که چه می‌کنم!».

در اینجا باید یک نکته را هم در نظر گرفت که شاید اگر سلبریتی‌های خارجی، حداقل بازیگران آنها، به دنیای موسیقی وارد شوند، کار چندان هم نازل از آب درنیاید؛ چراکه موسیقی از کودکی به آنها آموزش داده می‌شود و از این هنر بیگانه نیستند؛ البته نمی‌توان درباره ورود خوانندگان آنها به دنیای تصویر تا همین حد مطمئن بود.

اما در کشور خودمان هم، کم نیستند بازیگران و کارگردان‌هایی که به هر گوشه و کناری از هنر سرک کشیده‌اند و بعضا دستخوش انتقاد واقع شده‌ یا به تقلید و کپی‌کاری متهم شده‌اند.

در سال‌های اخیر ماجرای نمایشگاه یک کارگردان زن، آنچنان موج رسانه‌ای به راه انداخت که خود ایسنا هم طی گفت‌وگوهایی به نقد کپی آثار هنری پرداخت و مدیر گالری طراحان آزاد در یکی از این مصاحبه‌ها به صراحت بیان کرد «کسی که کپی می‌کند، دیگر هنرمند نیست».

اما موسیقی. به نظر می‌رسد سلبریتی‌های ایرانی علاقه زیادی به خواننده شدن دارند و حتی پس از انتشار چند قطعه، به مدد اسپانسرها کنسرت هم برگزاری می‌کنند.

در این زمینه، اتفاقا نمونه‌های بسیاری هم داریم؛ بازیگرانی مانند شهاب حسینی، حامد بهداد، مهران مدیری، امین حیایی، بهرام رادان، رضا گلزار، محمدرضا فروتن، برزو ارجمند، اشکان خطیبی، کوروش تهامی و … .

مسئله‌ای که درباره حضور این افراد در دنیای خوانندگی وجود دارد، این است که این امر به درازا نمی‌کشد و حتی اگر چند کنسرت هم برگزار کنند، پس از مدتی صحنه اجرا را می‌بوسند و کنار می‌گذارند.

در حقیقت این امر مصداق این صحبت محمدحسن حامدی با ایسنا است که گفته است: «هر کسی که بخواهد می‌تواند وارد هنر شود و فعالیت کند و همان‌طور که می‌بینیم سالانه در تهران نمایشگاه‌های هنری زیادی برگزار می‌شود. ولی در پایان تنها کسانی که خلاقیت و استعداد لازم برای فعالیت در هنر را دارند، فعالیت در آن را ادامه خواهند داد.»

البته شاید به این نکته توجه داشت که همانطور که علی فرامرزی به ایسنا گفته است، «در دنیای امروز که مرزهای هنر با یکدیگر درهم‌آمیخته شده، چگونه می‌توانیم خط تعیین کنیم که چه کسی می‌تواند نمایشگاه برگزار کند و چه کسی نه؟»

فرامرزی در این زمینه بیان کرد: «چه اشکال دارد فردی که در رشته‌ای دیگر دارای نام و سابقه و کارهای مثبتی است، دست به کاری (مانند نقاشی) بزند که در حد هنرمندان حرفه‌ای آن رشته نیست؟ اینکه آثار تجسمی فردی به واسطه اینکه او در سینما دارای موقعیت است، فروش می‌رود چه اشکالی دارد؟ چه چیزی از نقاشی کم می‌شود؟ حضور دیگران در نقاشی باعث مطرح شدن نقاشی می‌شود اما اگر او را همسطح هنرمند حرفه‌ای نقاشی قرار دادند آنجاست که باید جامعه نقاشی و هنرمندان نقاش اعتراض کنند. اگر هم کارش کپی بوده، نقدش کنند.»

البته باید بررسی کرد که چه می‌شود این بازیگران با وجود دیده شدن در رشته خود، وارد حوزه دیگری می‌شوند و حتی برخی از آنها مانند رضا گلزار، بهرام رادان، رضا یزدانی و سیروان خسروی جدی‌ترین نقدها را در حد استهزا به جان می‌خرند.

شاید بتوان به این سوال با این صحبت محمدحسن حامدی پاسخ داد که گفته است: «گاهی اوقات مساله پول به‌قدری برای افراد مهم می‌شود که حاضرند به خیلی کارها تن دهند و نتیجه آن حضور افراد بی‌استعداد در هنر می‌شود؛ البته اینگونه موارد از جمله حواشی هنر هستند، اما اینکه حضور این نوع افراد به واسطه روابطشان طولانی شود اصلا جالب نیست.»

حامدی در عین حال این نکته را هم بیان کرده است که می‌توان از ماندگاری افراد چهره در برخی شاخه‌های هنر که شاید در آن خیلی هم وارد نباشند، به عنوان یک هنر «عامه‌پسند» و درواقع یک ژانر هنری استفاده کرد. هرچند لازمه اجرایی کردن این رویکرد هم، فضا دادن به افراد بااستعداد و برخوردار از سطحی از استانداردها، ضمن جلوگیری از روی کار آمدن نابلدهاست.

خروج از نسخه موبایل