فیلم سینمایی «برندهها» ساخته حسن ناظر جایزه بهترین فیلم بلند بفتا اسکاتلند ٢٠٢٣ را دریافت کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، فیلم فارسی زبان «برندهها» به کارگردانی حسن ناظر موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم بلند بفتا در اسکاتلند ٢٠٢٣ شد.
در این مراسم حسن ناظر با حضور روی سن ضمن قدردانی از هیأت داوران، دریافت این جایزه را به عوامل «برندهها» به عنوان تنها فیلم فارسی زبان ایرانی که توانسته تا به حال جایزه بفتا اسکاتلند را دریافت کند، تبریک گفت.
«برندهها» در حالی توانست جایزه بهترین فیلم بلند بفتا اسکاتلند را از آن خود کند که فیلم «افترسان» (نامزد بهترین بازیگری در اسکار ٢٠٢٣) نیز در این رقابت حضور داشت و حضور «برندهها» در این رقابت به دلیل تولید مشترک بودن این فیلم بین ایران و اسکاتلند بود.
جایزه بفتا اسکاتلند زیر مجموعه جوایز آکادمی فیلم و تلویزیون بریتانیا (بفتا) است که از سال ۱۹۸۶ برگزار میشود.
رضا ناجی، حسین عابدینی، ملالی زیکریا، محمود جعفری، پارسا مقامی، هلیا محمدخانی، عزتالله رمضانیفر، شهرزاد کمالزاده، مانی نورمحمدی، ماهان نورمحمدی، محسن فداییباش، رضا مقامی، اصغر سمسارزاده و میرطاهر مظلومی، بازیگرانی هستند که در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداختهاند.
داستان فیلم «برندهها» در یکی از شهرستانهای ایران اتفاق میافند که در آن بچه ها سخت کار میکنند تا خانواده هایشان را تامین کنند. روزی یحیی ۹ ساله و دوستش لیلا مجسمه گرانبهایی را پیدا میکنند. رئیس یحیی ناصرخان (رضا ناجی) که او نیز به سینما علاقه دارد تصمیم میگیرد به آنها کمک کند تا صاحب آن را پیدا کنند.
«برندهها» اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره بینالمللی فیلم ادینبورگ در ماه آگوست تجربه کرد و در آنجا جایزه تماشاگران را از آن خود کرد.
محسن اردستانی مستندساز در خصوص بررسی وضعیت مستندسازی در کشور گفت: ما باید با تولید مستندهای درخشان در فضای رسانه ای اثرگذار باشیم و جلوی شانتاژ شبکه های خزعبلی مانند «بی بی سی»، «وی او ای» و… را بگیریم؛ ما باید فرزند زمانه خویش باشیم و در هر شرایطی وارد میدان شده کار کنیم.
به گزارش سینمای خانگی، کارگردان مستندهای «ناصران عموراء» و «عقاب های گونی به سر» در گفتو.گو با سینماپرس افزود: تولید مستندهای بحران و استراتژیک امری ضروری است که هرگز نباید در خصوص آن اهمال کاری شود. من ۳ خاطره از ساخت اولین فیلم مستندم «فاطمیون» دارم که مایلم در اینجا بازگو کنم.
وی ادامه داد: اولین خاطره بنده مربوط به رزمنده ای است که به سوریه آمده بود اما نمی خواست در خط با دشمن مبارزه کند و بعد از تماشای این مستند بود که به خط برگشت؛ خاطره دوم مربوط به یکی از بچه های فاطمیون بود که گفته بود با دیدن این مستند ترغیب شدم به جنگ بروم و خاطره سوم هم مربوط به یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس می شود که با دیدن این مستند ترخیص شده بود.
اردستانی در همین راستا متذکر شد: من این خاطرات را عنوان کردم تا بگویم می شود در فضای رسانه ای اثرگذار بود. ما باید در کشورمان چه در بخش مستندسازی و چه در حوزه خبری همیشه قبل از سایر شبکه های خزعبل خبری که دشمنی و عنادشان با کشور ما ثابت شده وارد میدان شویم و خودمان گوینده اولین خبرها باشیم.
این مستندساز سپس با اشاره به حوادث امروز منطقه و به خصوص غزه اظهار داشت: ما موظفیم در دوران جنگ روی احوالات جنگ اثرگذار باشیم. خطاب من مسئولان سازمان صدا و سیما و مسئولان دولتی هستند! آن ها باید امثال آوینی ها را تربیت کنند و به آن ها بها بدهند. ما هم اینک بیش از ۱۵۰ مستندساز داریم که آماده رفتن به جنگ و ساخت مستند هستند اما افسوس که مسئولان حتی به یک نفر از آن ها زنگ نزده اند و از آن ها نظرخواهی نکرده اند که در این شرایط جنگی چه باید بکنند!
کارگردان مستندهای «لشکر زینبی» و «ملازمان حرم» با بیان اینکه چرا مستندساز برجسته ای مانند آقای برجی باید برای رفتن به غزه و ساخت مستند به مشکل برخورد کند؟ تصریح کرد: آقای برجی را ما باید روی چشم بگذاریم؛ ایشان یکی از افتخارات کشورمان هستند؛ ایشان اگر نه بیشتر که همانند کریستین امانپور به جنگ های مختلف رفتهاند و روایت های درخشان داشتهاند؛ چرا ایشان امروز برای رفتن به غزه مشکل دارند و هیچ مسئولی مشکل شان را حل نمی کند؟
وی متذکر شد: بنده و امثال بنده که در مقابل آقای برجی بسیار کوچک هستیم و شاید طبیعی باشد که برای رفتن به غزه مشکل داشته باشیم اما چرا باید برای مرد بزرگی مانند آقای برجی چنین مشکلی به وجود آید؟ افسوس که مدیران و مسئولان حتی جاهایی که راحت تر می شود رفت مانند رفتن به لبنان را نیز از ما دریغ می کنند. ما می گوییم پول هم نمی خواهیم فقط همکاری کنید اما حتی حاضر به همکاری با ما هم نیستند.
اردستانی خاطرنشان کرد: این اهمال کاری مدیران در صورتی است که عزیزانی را به این مناطق اعزام می کنند که هیچ تخصص و کارآیی ندارند و تنها برای کشور هزینه زایی میکنند! من واقعاً مسأله و معضلم سازمان صدا و سیما و نهادهای دولتی سینمایی و فرهنگی هستند چرا که سازمان ها و نهادهایی مانند اوج یا روایت فتح هیچ گاه به ما نه نگفتند اما امکان اعزام ما را ندارند و این وظیفه وزیر ارشاد است که معضل ما را حل کند که متأسفانه ما راهی برای دسترسی به ایشان نداریم.
این سینماگر در پایان این گفتگو تأکید کرد: من متعجبم از اینکه حتی از ما درخواست ساخت مستندهای آرشیوی هم نمی کنند. این افراد دم از حمایت غزه می زنند اما در خروجی و عمل شان چنین حمایتی را شاهد نیستیم. مسئولان نباید فراموش کنند که حوزه فرهنگ و هنر در هر جامعه و کشوری بسیار مهم است. فیلم سینمایی «آژانس شیشه ای» بعد از جنگ ساخته شد و تنها یک تیر در آن شلیک شد اما اینک جزو مهمترین فیلم های داستانی سینمای دفاع مقدس است. مستند «معلم» ساخته بنده را سومین شبکه ضد نظام سوریه پخش کرد و در مورد آن تحلیل های بسیار داشت. این ها نشانگر این است که ما هر کار فرهنگی و درستی انجام دهیم اثرگذاری جدی دارد.
محسن اردستانی رستمی، متولد ۱۳۶۸ در تهران، فارغ التحصیل کارشناسی علوم قرآن دانشگاه تهران، کارگردان و مستندساز است و فیلمسازی را از سال ۱۳۸۹ آغاز کرده و در زمینه تدوین، بازیگری، تصویربرداری، تدریس، ساخت کلیپ و تیزر نیز فعالیت دارد. مستند کرار ساخته اوست که در پنجمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، فانوس بخش بین الملل و بیداری اسلامی را بدست آورد. فیلم های فاتح دل ها، ماموریت خدا، دو پنجره، ردی از یک مرد، قله های برفی، ماجراهای امروز و ملازمان حرم از دیگر تولیدات این مستنساز جوان محسوب میشود.
فیلمبرداری فیلم کوتاه «آواز خرس» به کارگردانی مریم بهلول به پایان رسید و «نویز سفید کاغذی» به کارگردانی حمیدرضا کردسیچانی ساخته شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم کوتاه «نویز سفید کاغذی» به کارگردانی حمیدرضا کردسیچانی ساخته شد.
فیلم داستانی «نویز سفید کاغذی» تک کاراکتر است و ایفای نقش تنها شخصیت آن را یک پسر نوجوان نابینا بر عهده دارد.
این فیلم بیانگر ذهن زیبای پسر نابینایی است که زیباییهای طبیعت را نگاه میکند و روشنیها را لمس؛ در رویارویی با جهانی که سرتاسر مملو از صداهای سپیدی است در انتظارِ واکنش که گوش همگان قادر به دریافت آن نیست…!
کردسیچانی در دیگر فیلمهای خود «ساعت تلخ شنی» و «شیب» نیز از بچههایی با شرایط خاص به عنوان بازیگر بهره برده است.
ابوالفضل کشاورز بازیگر این فیلم معناگرایانه است که عنوان آن با خط بریل «⠝⠺⠊⠵ ⠎⠋⠊⠙ ⠅⠁⠣⠮⠊» است.
فیلم کوتاه «آواز خرس» به نویسندگی مشترک احمد لونی و مریم بهلول و کارگردانی مریم بهلول و تهیهکنندگی سید علی شاکری، پس از چهار روز تصویربرداری در آبانماه ۱۴۰۲ به پایان رسید و اکنون در مرحله تدوین قرار دارد.
این فیلم دومین اثر مریم بهلول بعد از فیلم کوتاه داستانی «کوسه»، در مقام کارگردان است.
نقش اصلی این فیلم را بهرام شاه محمدلو ایفا میکند که اولین فیلم کوتاه بعد از انقلاب او محسوب میشود.
نگین تهمتن، عماد امامی، محسن ابولحسنی، مهرنوش حاجیخانی، ارغوان میرمعینی از دیگر بازیگران این فیلم هستند که به ایفای نقش پرداختهاند.
«آواز خرس» یک فیلم در ژانر ملودرام است و در مدت زمان ۱۸ الی ۲۰ دقیقه روایت میشود.
داستان «آواز خرس» تأثیر گرفته از افراد مبتلا به بیماری دمانس یا فراموشی است.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «تا فرصتی که فراموشی مرا از شما باز ندارد، همه در حضور فکر من واقعیت خواهید داشت.»
فهرست کامل عوامل فیلم کوتاه «آواز خرس» عبارتند از تدوین و کارگردانی: مریم بهلول، تهیه کننده: سیدعلی شاکری، فیلمنامه: مریم بهلول، احمد لونی، مدیر فیلمبرداری: احمد لونی، صدابرداری: هادی معنوی پور، طراح چهره پردازی: لوریمر کوک تپه، جلوههای ویژه بصری: محمد کشاورز خمسه، طراح صحنه: نوید تندرو، طراح لباس: سمانه خلیلی، مدیر تولید: سید عباس نقوی، محمد اشراقی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: امیر حسین باقریان، منشی صحنه: سمانه اسکندری، دستیار لباس: مهسا هاشمی، دستیار صدا: احمد تفرشی، دستیاران تصویر: حسن شیری، مهدی استیری، روشن دشتی، مجری طرح: احمد لونی، عکاس: علی جباری، فیلمبردار پشت صحنه: محمدرضا طاهری، مشاور تصویر: مجید کشاورز، روابط عمومی: فاطمه صفری.
محمدرضا شفاه تهیهکننده فیلم سینمایی «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی ضمن اشاره به استقبال از اکران آنلاین این فیلم سینمایی به برخی حواشی مرتبط با اکران آن پاسخ داد.
به گزارش سینمیا خانگی از محمدرضا شفاه تهیهکننده فیلم سینمایی «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی در گفتوگو با مهر درباره استقبال از این فیلم در اکران آنلاین، توضیح داد: واقعیت این است که فروش فیلم سینمایی «مصلحت» با وجود نکاتی که میتوان درباره آن گفت، در مجموع فروش بدی نبود. امروز وقتی درباره اکران یک فیلم و فروش آن در گیشه صحبت میکنیم، درباره تعداد زیادی فیلم صحبت میکنیم که دیگر به سادگی به فروش سالهای قبل خود نمیرسند و بار اصلی اکران بر دوش تعداد بسیار بسیار اندکی از فیلمها قرار دارد.
وی ادامه داد: با در نظر گرفتن این شرایط باید توجه داشته باشیم که همه فیلمها از انتظاراتی که در شرایط عادی میتوانستیم از گیشه آنها داشته باشیم، فاصله زیادی داشتهاند. از این منظر فروش یا عدم فروش یک فیلم دیگر متأثر از فاکتورهای دیگر نیست.
صحبت از نفروختن «مصلحت» درست نیست
شفاه افزود: آنچه این روزها در شرایط اکران تعیینکننده است، این است که آیا یک فیلم در زمره فیلمهای طنزی که قدرت فتح گیشه را دارند، قرار دارد یا خیر. از این منظر فکر میکنم فیلم «مصلحت» با توجه به دغدغههای جدی که دارد و با توجه به حرف سنگینی که به لحاظ مضمونی طرح میکند، یک فیلم فکور محسوب میشود که به همین دلیل در زمره آن تعداد انگشتشمار فیلمهای فاتح گیشه قرار نمیگیرد. فیلمهای این گروه معمولاً آثار سادهای هستند که وجه سرگرمی آنها بر همه وجوه دیگرشان غالب است. در این شرایط صحبت از «نفروختن» فیلمی مانند «مصلحت» درست نیست، بلکه باید بپرسیم چرا فقط تعداد اندکی از فیلمهای طنز مربوط به سینمای بدنه فروش دارند؟
مانند همه ساختارها و سازمان، در ساختار قضائی کشور هم سلایق مختلفی وجود دارد که بخشی از آنها فیلم ما را دوست نداشتند. همزمان در همان سیستم فیلم ما علاقهمندان و مدافعانی هم داشت
این تهیهکننده در پاسخ به اینکه آیا بعد از اکران عمومی «مصلحت» دیداری با مسئولان قضائی که طی سه سال گذشته باعث توقیف فیلم شده بودند و بابت اکران آن نگرانی داشتند، داشته است یا خیر؟ گفت: بله با برخی از آن دوستان ارتباطهایی داشته و داریم. کمااینکه برخی از همین دوستان از ابتدا هم جزو دوستداران فیلم بودند و بعد از اکران عمومی هم به من خداقوت گفتند، اما مانند همه ساختارها و سازمانها، در ساختار قضائی کشور هم سلایق مختلفی وجود دارد که بخشی از آنها فیلم ما را دوست نداشتند. همزمان در همان سیستم فیلم ما علاقهمندان و مدافعانی هم داشت.
وی افزود: در همین ساختار هستند افرادی که همچنان تولید و اکران فیلمهایی از جنس «مصلحت» را مفید میدانند. وقتی با همین بخش از دوستان، بعد از اکران عمومی فیلم ارتباط گرفتم و صحبت داشتم، حس خوبی از اکران فیلم داشتند اما با بخشی که نسبت به فیلم سختگیرانه رفتار کرده بودند، دیگر ارتباطی نداشتم. شاید حتی این گروه، بعد از اکران یک فیلم، اساساً آن را فراموش کنند و دیگر چنین اثری برایشان از اساس موضوعیتش را از دست بدهد!
بیلبوردهایی که جمع شد، اما دیده شد!
شفاه درباره حاشیه مربوط به بیلبوردهای تبلیغاتی فیلم «مصلحت» که در روزهای ابتدایی اکران از سطح شهر جمعآوری شدند هم توضیح داد: این ماجرا آنقدر هم پیچیده نبود. برنامه تبلیغاتی ما این بود که این بیلبوردها از چند روز قبل از اکران در سطح شهر نصب شوند و بعد با شیب مشخصی از این بیلبوردها به نام «مصلحت» برسیم. اما از آنجایی که تیترهای انتخابی برای شروع این تبلیغات، کمی خاص بود و شاید انتظار آن را نداشتند، تنها یک شب تا صبح این بیلبوردها باقی ماند و بلافاصله در چند ساعت ابتدایی جمعآوری شدند.
معتقدم ایده این بیلبوردها ایدهای خلاقانه بود و ما باید در برابر خلاقیتها صبوری بیشتری داشته باشیم. امیدوارم و دعا میکنم این جنس کمتحملیها از ذهن مدیران و مسئولان ما رخت ببندد و اینقدر زود بابت همه چیز نگران نشوند. شخصاً معتقدم دایره منافع ملی ما خیلی گستردهتر و محکمتر از آن است که با این جنس اتفاقات بخواهد به خطر بیفتد
وی افزود: البته در همان زمان کم و به کمک فضای مجازی این بیلبوردها به خوبی دیده شد و تصویر آنها را خیلیها دیدند اما از آنجایی که متأسفانه فضای موجود در سطوح سیاسی کشور ما همواره پر از سوءتفاهم است، این بیلبوردها امکان ادامه نصب در سطح شهرها را پیدا نکردند. معتقدم ایده این بیلبوردها ایدهای خلاقانه بود و ما باید در برابر خلاقیتها صبوری بیشتری داشته باشیم. امیدوارم و دعا میکنم این جنس کمتحملیها از ذهن مدیران و مسئولان ما رخت ببندد و اینقدر زود بابت همه چیز نگران نشوند. شخصاً معتقدم دایره منافع ملی ما خیلی گستردهتر و محکمتر از آن است که با این جنس اتفاقات بخواهد به خطر بیفتد.
تهیهکننده «مصلحت» درباره عجیبترین بازخورد نسبت به این فیلم در فرآیند رونمایی و اکران آن گفت: زمانی که فیلم در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، از سوی خیلی از مخاطبان با این واکنش مواجه شدیم که گفتند این فیلم را با سفارش قوه قضائیه ساختهاید. آن مقطع پیش از انتخابات ریاست جمهوری با نامزدی آقای رئیسی بود و برخی به صراحت فیلم را سفارش مسئولان وقت قضائی برای تأثیرگذاری بر انتخابات میدانستند. اما عجیب اینکه چند ماه بعد از جشنواره فجر، همین قوه قضائی با فیلم برخورد کرد و دادستانی کل کشور، جلوی اکران فیلم را گرفت. ما هر چه میگفتیم برداشت از این فیلم تبلیغ قوه قضائیه بوده است و لااقل آن را توقیف نکنید! این اتفاق عجیبترین اتفاقی بود که برای فیلم «مصلحت» رخ داد!
شفاه در پاسخ به این پرسش که آیا اکران به موقع فیلم «مصلحت» میتوانست مسیر فیلمسازی حسین دارابی را تغییر دهد، گفت: هر فیلم خوبی که در کارنامه یک فیلمساز ثبت میشود، به محض آنکه در معرض دید مخاطبان قرار میگیرد، کارگردان را در مسیر خودش پیش میبرد و تبدیل به اعتبار برای فیلمساز میشود. قطعاً «مصلحت» اگر در همان سال ساخت اکران میشد، هم بهتر دیده میشد و هم میتوانست برای حسین دارابی آوردههای بهتری نسبت به اکران امروزش داشته باشد.
تهیهکننده «مصلحت» در پایان درباره برنامهریزی برای اکران بینالمللی این فیلم هم گفت: من معتقدم «مصلحت» برخلاف برداشتهایی که برخی درباره مصرف داخلی آن دارند، بهدلیل درامپردازی و تکنیک خوبی که دارد، اثری مناسب برای حضور در محافل بینالمللی است. من جزو مدافعان اکران بینالمللی فیلم هستم و در این زمینه تلاش خواهیم کرد تا اتفاقات خوبی در حوزه بینالمللی برای آن رقم بخورد.
این فیلم محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و سازمان اوج است. «مصلحت» روایتی از یک پرونده مشکوک و پر رمز و راز است که مصلحت سیاسی نظام، مسیر رسیدگی به آن را با فراز و نشیبهای مختلفی روبهرو میکند. این فیلم اولین ساخته سینمایی حسین دارابی است که برای ساخت آن دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول را در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
فرهاد قائمیان، وحید رهبانی، نازنین فراهانی، مهدی حسینینیا، مجید نوروزی، امیر نوروزی، سهیبانو ذوالقدر و … ترکیب بازیگران اصلی «مصلحت» را تشکیل میدهند.
در خلاصه داستان این فیلم که به موضوعی افشاگرانه در اوایل دهه ۶۰ میپردازد، آمده است: «پسر یکی از مقامات عالیرتبه کشور در یکی از درگیریها مقابل دانشگاه تهران مرتکب قتل میشود، اما پیوند خانوادگی و مصلحت سیاسی کشور، این پرونده مشکوک و پُر رمز و راز را وارد موازنهای پیچیده و سخت میکند …»
تهیهکننده فیلم «لوپتو» گفت: اکران آنلاین ما در روز نخست از ۲۰ هزار نفر گذشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، محمدحسین صادقی تهیهکننده انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری و محصول مرکز انیمیشن سازمان سینمایی سهوره همزمان با اکران آنلاین آن در اپلیکیشن «شاد» توضیح داد: همانطور که اطلاع دارید، «لوپتو» اولین فیلمی است که در پلتفرم «شاد» اکران آنلاین میشود. این پلتفرم یک فضای تخصصی برای مخاطبان کودک محسوب میشود که عموما دانشآموزان و والدینشان از آن استفاده میکنند. اولین بازخورد انتشار «لوپتو» در این اپلیکیشن را هم از دختر خودم که دانشآموز است، گرفتم. تقریبا نیم ساعت بعد از انتشار فیلم بود که متوجه اکران فیلم شد و با خوشحالی خبرش را به من داد!
وی افزود: تا به امروز از اکران آنلاین «لوپتو» در پلتفرم شاد، بازخوردهایی خوبی را شاهد بودهایم. در همان روز اول آمار بازدید فیلم از مرز ۲۰ هزار بازدید گذشت که این آمار در کمتر از ۲۴ ساعت، آمار قابلتوجهی بود. بچهها هم بازخوردهای خوبی نسبت به فیلم داشتهاند چرا که فیلم فضای شادی برای آنها دارد. گروهی از این بچهها هم با نام فیلم آشنا بوده و آن را شنیده بودند اما به هر دلیلی امکان تماشای آن در سینما را به دست نیاورده بودند. این تهیهکننده ادامه داد: به خصوص دانشآموزان و بچههای ساکن شهرهای کوچکتر که دسترسی به سینما نداشتند، خیلی از اکران آنلاین آن استقبال کردند و بازخوردهای خوبی هم از طرف آنها شاهد بودیم. حتی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم افراد مختلفی پیام گذاشتهاند که کار را در پلتفرم شاد دیدهاند و نسبت به آن واکنش نشان دادند. خیلیها هم میخواستند که با توجه به نیازی که در کشور وجود دارد کارهای بیشتری برای مخاطبان کودک و نوجوان تولید شود. خودم فکر نمیکردم مخاطبان با این سرعت نسبت به اکران آنلاین فیلم واکنش نشان دهند. صادقی درباره رایزنیهایی که منجر به عرضه این انیمیشن سینمایی در پلتفرم «شاد» شد، توضیح داد: من در حد کلیت در جریان این رایزنیها هستم. اصل موضوع مربوط به تفاهم میان سازمان سینمایی سوره و مجموعه بهمن سبز با آموزش و پرورش بوده است. آنها در این زمینه مذاکراتی داشتند تا به توافق برای عرضه محصول در پلتفرم «شاد» رسیدند. وی افزود: در زمان اکران عمومی فیلم بدنه آموزش و پرورش از مدیران گرفته تا مسئولان بخش فرهنگی مدارس، همکاری خوبی با ما داشتند و در قالب تعامل خوب، فیلم را در سالنهای اختصاصی آموزشی و پرورش اکران کردیم. در تهران هم سینما فلسطین برای بازه زمانی نزدیک به ۲ ماه بهطور کامل به سینمای لوپتو تبدیل شد و بهصورت اختصاصی میزبان مخاطبان این فیلم بود. این سینما هم وابسته به آموزش و پرورش بود و مدیریت بالادستی نگاه خوبی به تولید محتوا برای کودکان داشتند. در ادامه همین تعاملات بود که شرکت پخش «لوپتو» با پلتفرم «شاد» برای اکران آنلاین به توافق رسیدند. از این به بعد هم میتوانیم شاهد استمرار این اتفاق باشیم. تهیهکننده «لوپتو» گفت: امتیاز ویژه این اکران آنلاین، دسترسی گسترده مخاطبان هدف به این آثار است. بالاخره پلتفرمهای انتشار محتوا در اینترنت غالبا پولی هستند و برای طیف گستردهای از مخاطبان بالقوه این آثار شرایط دسترسی به این پلتفرمها مهیا نمیشود. به همین دلیل امیدوارم در آینده نزدیک شاهد عرضه محصولات دیگر در پلتفرم «شاد» باشیم. صادقی درباره اینکه عرضه آنلاین انیمیشن سینمایی «لوپتو» در اپلیکیشن «شاد» آیا عایدی مالی برای صاحبان این آثار داشته است یا خیر هم توضیح داد: براساس توافقی که میان پخشکننده فیلم ما و مجموعه شاد صورت گرفته، بالاخره مباحث مالی هم لحاظ شده است و اینگونه نیست که این فرآیند هیچ عایدی مالیای برای صاحبان اثر نداشته باشد اما انتشار اثر برای مخاطب و دسترسی به آن رایگان است. این دسترسی رایگان هم مربوط به مأموریتهای فرهنگیای میشود که اپلیکیشن شاد برای خود در نظر گرفته است. این تهیهکننده سینمای انیمیشن درباره سبقت گرفتن انیمیشن «بچه زرنگ» از «لوپتو» در زمینه رکوردهای فروش در سینمای کودک، تأکید کرد: واقعا از این اتفاق خوشحال هستم. من معتقدم هر چه انیمیشن ایرانی و فیلمهای کودک و نوجوان ایرانی مخاطب بیشتری داشته باشند و رکوردها را جابهجا کنند، منجر به خوشحالی همه ما میشود. بالاخره این اتفاق انگیزه ما برای تلاش در مسیر تولید آثار باکیفیتتر را تقویت میکند و هم باعث آشتی دادن بیش از پیش مخاطبان با سینمای ایران میشود. وی افزود: اینکه «بچه زرنگ» تبدیل به پرفروشترین فیلم کودک تاریخ سینما شده، اتفاق مبارکی است و اینکه رکورد فیلم ما را شکستهاند، اصلا برای ما ناراحتکننده نیست.هم برای عوامل این فیلم خوشحالم و هم امیدوارم انیمیشنهای دیگری که در نوبت اکران هستند، بازهم موفقیت بیشتری را بهدست بیاورند و جریان تولید و اکران آثار ایرانی بهخصوص در قالب انیمیشنی روز به روز رونق بیشتری پیدا کند.
تهیهکننده «لوپتو» درباره بازخوردهای خاص مخاطبان کودک و نوجوان نسبت به این فیلم هم گفت: من در اکرانهای زیادی در کنار بچهها و در شهرهای مختلف به تماشای فیلم نشستم. یکی از بهیادماندنیترین صحنهها مربوط به سینمایی میشود که مملو از بچهها بود. معمولا هم میدانیم که رفتار بچهها حین فیلم دیدن شبیه به بزرگترها نیست و میدانیم که مدام با هم حرف میزنند و نمیتوانند ساکت بمانند. گروهی از بچههای ۵، ۶ ساله در این سالن در ردیف جلویی من نشسته بودند. فیلم به جایی رسید که کاراکتر علی باید دست به تصمیم میزد. یکی از این بچهها بلند گفت: «یعنی علی چه کار میکند؟» دختر بچه دیگری پاسخی داد که هنوز در خاطرم مانده است. او گفت: «حتما خدا و فرشته به او کمک میکنند!» وی با اشاره به بازخوردهای دیگر مخاطبان کودک و نوجوان به این فیلم گفت: واکنش مخاطبان کودک و نوجوان که اساسا کاری ندارند یک فیلم را چه کسی و چگونه ساخته است، معمولا واکنشهایی صادقانه است و وقتی یکی از آنها میگوید فیلم قشنگی ساخته بودید و دستتان درد نکند، واقعا به دل آدم مینشیند. یکی از این مخاطبان کودک که گویی خیلی از فیلم لذت برده بود، وقتی از سالن خارج شد، از مسئول فروش بلیت بابت فیلم خوبش تشکر کرد! در حالی که همه عوامل فیلم آنجا ایستاده بودیم. این واکنشها واقعا برای همه ما خاطرهانگیز بود. این تهیهکننده انیمیشن در پایان درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: در حال حاضر ۲ پروژه را در مرحله پیشتولید داریم. یکی از آنها یک انیمیشن سینمایی است که به محض قطعی شدن جزییاتش درباره آن اطلاع رسانی میکنیم. این انیمیشن پروژهای است که ما در زمان کرونا، عمده زمان خود را صرف شکلگیری داستان کردیم. تنها نکتهای که الان درباره این پروژه میتوانم به آن اشاره کنم این است که موضوع اصلی این انیمیشن سینمایی، هویت ملی است.
منتقد سینما گفت: ما در سینما ترس داریم از آن که چالشهای مربوط به شغلی را نشان دهیم چرا که همیشه نسبت به آن اعتراض شکل میگیرد، در دوران کرونا نیز پرستارانی بودند که از ترس خانواده یا از ترس جان خود حاضر به کار در آن فضا نبودند، اما نمیتوان این چالش طبیعی را به تصویر کشید و فیلمساز به سراغ همان کلیشهها در بازنمایی پرستار میرود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، بیش از ۲۰ سال از روزی که پرستاران در اعتراض به فیلم شوکران مقابل وزارت ارشاد تحصن کردند، گذشته است. بیست سالی که در آن قشر پرستار با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم کرد اما هیچکدام مورد توجه فیلمسازان قرار نگرفت. مهمترین آن نیز دو سال همهگیری ویروس کرونا بود که حالا و با از سر گرفته شدن روال عادی زندگی، حتی باعث نشده زمزمه ساخت یک فیلم در این باره نیز شنیده شود. اتفاقی که نمیتوان آن را به دلیل اعتراض بیست سال گذشته پرستاران دانست اما می توان اثرات آن را در تمام فیلمسازی این سال ها با محوریت و حضور پرستاران به وضوح مشاهده کرد.
«شوکران» و یک پرستار پرحاشیه
پیش از سال ۱۳۷۸ و ساخته شدن مهم ترین فیلم کارنامه بهروز افخمی یعنی شوکران دو فیلم شیدا و نجات یافتگان با محوریت اهمیت حضور پرستاران در جبهه و آسایشگاه های مجروحین ساخته شدند. این دو فیلم پرستارانی را به تصویر کشیده بودند که همگی در مواجهه مستقیم با مجروحان و سربازان زخمی جنگ بوده و گویی رسالت پرستاران را به حضور در جبهههای جنگ و التیام بخشیدن به زخمهای سربازان در جبهه منحصر میکرد.
اما در سال ۱۳۷۸ و با فیلم شوکران این رویه در زندگی شهری و سالهای پس از جنگ شکل دیگری به خود گرفت و این بار پرستاری را دیدیم که در قامتی خارج از امدادرسان به رزمندگان جنگی به تصویر کشیده شد. هر چند در این فیلم که با اعتراض از سوی پرستاران نیز رو به رو شد، شغل پرستاری همچنان در حاشیه قرار دارد و هیچ پیشبرندگی به قصه نمیدهد.
امیررضا تجویدی در این باره به خبرنگار سینمایی ایرنا گفت: ما در سینما ترس داریم از آن که بخواهیم چالشهای مربوط به شغلی را نشان دهیم چرا که همیشه نسبت به آن اعتراض شکل میگیردما در سینما ترس داریم از آن که بخواهیم چالشهای مربوط به شغلی را نشان دهیم چرا که همیشه نسبت به آن اعتراض شکل میگیرد. پرستاری هم شامل همین میشود. چراکه دیده شده سیر اعتراضاتی شکل گرفته. از این رو فیلمسازان طی قانونی نانوشته تصمیم گرفتند یک تصویر سانتیمانتال مانند شیدا اثر آقای تبریزی از پرستار بسازند. آدمی که سوژه عشقی است و هیچ پیش برندگی ندارد.
تجویدی همچنین با اشاره به اعتراضات شکل گرفته نسبت به شوکران گفت: در فیلم شوکران معضل نمایش پرستار منجر شد که صنف پرستاران از آقای افخمی شکایت کند و نسبت به بازنمایی پرستار در آن فیلم اعتراض شکل بگیرد. درحالیکه تاکید در آن فیلم بر پرستار بودن کاراکتر نیست پرستاری فقط شغل او بود نه آنکه چون پرستار بود چنان شخصیتی داشت.
تجویدی ادامه داد: مسیر در سینمای ایران به سمتی رفته که در شخصیتپردازی تاکیدی روی شغل نداشته باشند.اگر هم شغل کاراکتر اهمیت دارد شغلی باشد که نویسندگان میدانند آن صنف اعتراضی نمیکند و محافظهکارانه و سطحی از کنار آن رد میشوند.
هدیه تهرانی در فیلم شوکران
پرستاری که میخواست مهم باشد اما نبود!
این اتفاق بود که باعث شد تا سال ۱۳۸۷ یعنی حدود یک دهه بعد فیلمی با محوریت پرستاران و حضور آنان در مسیر قصه ساخته نشود. سال ۱۳۸۷ بود که همایون اسعدیان با فیلم طلا و مس هم طعنهای به کمدیهای روز دختر و پسری آن سالها زد و هم با قرار دادن کاراکتر سپیده با بازی سحر دولت شاهی در نقش پرستار در گوشه ای از قصه، سکوت ده ساله سینما را در به تصویر کشیدن پرستاران شکست. البته همچنان الکن بودن زبان سینما در نزدیک شدن به شغل پرستاران به چشم میخورد.
سپیده پرستار بود اما هیچ جایی در قصه دو کاراکتر اصلی نداشت. رفتارهای عجیب و گل درشت او در مقابل کاراکتر روحانی بیش از آنکه باعث شود مخاطب به حجب و حیای شعیبی پی ببرد، باعث میشد نقش سپیده به عنوان یک پرستار در همین اندازه نشان داده شود. کاراکتر سومی که قصد ورود به زندگی یک زوج خوشبخت و عاشق را داشته و تحول نهایی اش نیز قابل پیش بینی است.
جالب آنکه سپیده نیز شخصیتی همچون بیتا در فیلم شوکران را داشت. پرستاری که شغلش هیچ نقشی در رفتارها و زندگیاش نداشت و به عنوان تکمیل کننده پازل عشقی فیلم که البته در آن نیز جای نگرفت، قرار داده شده بود.
احساساتگرایی افراطی، آفت جان پرستاران سینما
سه سال بعد در سال ۱۳۹۰ روزهای زندگی ساخته شد که در آنهنگامه قاضیانی نقش پرستاری را به همراه شوهر پزشکش با بازی حمید فرخ نژاد ایفا کرد. این بار هم فیلمساز بر حضور پرستاران در جبهه و سالهای جنگ تمرکز میکند.
همراهی این دو کاراکتر که تمرکز و پیشبرد قصه را به عهده دارد در این اثر از نکاتی است که نقطه قوتی برای فیلم در مقایسه با پرستاران سینما در سالهای پیشین است. از سوی دیگر اما همچنان پرستاران پای خود را فراتر از جبهه و جنگ نگذاشته و فیلمساز نیز همان ایثار و فداکاری و حضور اخلاقگرایانه پرستاران را بازنمایی میکند.سینماگر بر مفاهیم احساساتبرانگیز در شغل پرستاری تمرکز دارد چراکه چالشهای زندگی شخصی و شغلی پرستار همیشه دچار مناقشه است و به عدهای برمیخورد
تجویدی درباره تمرکز بر این وجه از به تصویر کشیدن پرستاران اشاره کرد: سوژه ها در سینمای ایران دچار سانتی مانتالیسم یا احساسات گرایی افراطی هستند و به دنبال آن هستند که اثر را دچار برانگیختگی احساسی کنند. این میتواند هم در شکل و شمایل کمدی و هم در شکل و شمایل ملودراماتیک باشد که با اشک و گریه همراه است. این منتقد تاکید میکند که ایثار و فداکاری نیز مفاهیم اخلاقی و احساسات برانگیز هستند که در شغل پرستاری به وفور وجود دارد. پس سینماگر به سراغ همین وجه میرود چراکه اگر بخواهد چالشهای زندگی شخصی و شغلی او را به نمایش بگذارد دچار مناقشه میشود و به هر حال به عدهای برمیخورد. اما سینماگر باید این چالش را بپذیرد و وارد آن شود تا درگذر زمان ارزش سینمایی خود را ثابت کند.
سحر دولتشاهی در فیلم طلاومس
سینمای میرکریمی و پرستاری مسئولیت پذیر
پس از این همچنان سینما در به تصویر کشیدن پرستاران به همان تابلوی معروف کودکی که انگشتش را روی بینی اش قرار داده و افراد را دعوت به سکوت میکند، قناعت کرد تا سال ۹۲ که میرکریمی قصه یک زن مسافر را با هنرمندی به زندگی راننده تاکسی و بعد یک پرستار گره میزند. فیلم امروز که در آن شبنم مقدمی نقش پرستار را ایفا میکند، اتفاقی تازه در ساختن یک شمایل ویژه از یک پرستار است.
در این فیلم پرستار به واسطه شغلش ارتباط بین مرد و زن را برای ما تسهیل میکند و شخصیت مرد را بیشتر به ما میشناساند. این پرستار مانند باقی پرستاران بی دلیل در زندگی بیماران دخالت نمیکند، بلکه همان طور که میگوید با تجربه است و این در رفتارش هم مشخص است. مقدمی بیش از آنکه ما را به یاد ایثار و از خود گذشتگی پرستاران بیندازد، مسئولیت پذیری آنان را پر رنگ میکند و باعث میشود در انتها راننده تاکسی با بازی پرویز پرستویی نیز به مسئولیتپذیری در زندگی خود برسد.
این پرستار که اتفاقا تعامل او با دخترش را هم میبینیم، سرسختی و اقتداری دارد که تبدیل به خشم نمیشود و نشان میدهد که یک پرستار نه با احساس فداکاری و روی آوردن به اخلاقیات کلیشه ای سینما بلکه با تکیه بر همان مسئولیتپذیر بودن میتواند تا چه اندازه در مسیر قصه مفید واقع شود.
تجویدی درباره اهمیت پرداخت به همین جزئیات در به تصویر کشیدن شمایل یک پرستار میگوید: در سینمای جهان نیز وقتی درباره ابر قهرمانها فیلم میسازند، بخشی را به کشمشهای درونی ابر قهرمان با خودش اختصاص میدهند. تا جایی که قهرمان راجع به ارزش های خودش دچار شک میشود و همین از او انسان میسازد؛ اما چون نمیتوانیم این را در سینمای ایران نشان دهیم، ترجیحا به سراغ همان تصویر کلیشه ای میرویم که فداکاری کند و همان را دستمایه ساخت آثار خود میکنیم.
بحران بازنمایی کرونا و پرستارانی خارج از کلیشههای فداکارانه
این منتقد به ساخته نشدن اثری درخور درباره مواجهه پرستاران با کرونا اشاره کرد و گفت: نپرداختن به کرونا نیز محافظهکاری است. در حال حاضر نیز سینماگران نمیتوانند فراتر از کلیشهها به این مقوله بپردازند.نپرداختن به کرونا نیز محافظهکاری است. در حال حاضر نیز سینماگران نمیتوانند فراتر از کلیشهها به این مقوله بپردازند.
او ادامه داد: اگر بخواهند درباره کرونا و چالش آن برای پزشکان و پرستاران فیلم بسازند نمیتوانند به این اشاره نکنند که عده ای از ترس خانواده یا از ترس جان خود حاضر به کار در آن فضا نیستند. این چالشی طبیعی است که باید به آن پرداخت اما اگر از این زاویه فیلمی ساخته شود، عده خیلی زیادی به آن ایراد وارد میکنند که چرا مدافعان سلامت را این گونه نشان میدهید. این بحران بازنمایی در سینمای ماست.
فیلم دیگری که در سالهای اخیر کاراکتر فرعی پرستار داشته، خفگی به کارگردانی فریدون جیرانی است. فیلمی با همان ساختار سه ضلعی تکراری فیلم طلا و مس. در اینجا نیز ورود پرستار به فیلم با اختلاف یک زن و شوهر و حضور آنان در بیمارستان رقم میخورد. حضوری که میتوانست در هر مکان دیگری نیز باشد. مکانی که بودنش در فیلم تنها بستری شدن نسیم با بازی پردیس احمدیه را به همراه دارد و کارکرد دیگری در قصه ندارد. همان طور که پرستار بودن صحرا مشرقی، هیچ کمکی به ارتباطش با مسعود با بازی نوید محمد زاده و حتی زن همسایه اش نمیکند. شغلی که انتظار میرفت حداقل در کشتن نسیم کارکرد داشته باشد اما این اتفاق نیز در این فیلم نمی افتد.
پردیس پورعابدینی در فیلم غریب
پرستار «غریب» سینما و آشنای ما
در غریب تازهترین اثر محمدحسین لطیفی اما پرستاری حضور دارد که برخلاف دیگر پرستاران به تصویر کشیده در سینما شغلش محرک روایت میشود و در قصه کار میکند. جایی که یک پرستار با بازیپردیس پورعابدینی برای نجات جان زنی باردار تلاش میکند و اینبار نه در شمایل یک پرستار منفعل که بود و نبود خودش و جایی که در آن کار میکند در فیلم بی تاثیر است، بلکه پیش برنده در بخشی از قصه ظاهر میشود.
به نظر میرسد در اینجا علاوه بر احساس فداکاری و مسئولیت پذیری، جانفشانی نیز به ابعاد شخصیت بازنمایی شده برای پرستاران اضافه میشود. اتفاقی که نه در همه خوانشها از پرستاران و شخصیت آنان، بلکه در تعداد انگشتشماری وجود دارد که به غایت برای سینمای ایران کافی نیست.
تجویدی نیز در نهایت به همین نکته اشاره میکند و تاکید دارد: ما مشکل بازنمایی در سینمای ایران داریم. بازنمایی خوانش واقعیت است؛ یعنی هر چه اتفاق می افتد را همان گونه که هست نشان نمیدهید. وظیفه هنر نیز همین است. لزوما قرار نیست هر چه اتفاق می افتد را عین به عین نشان دهید. سینمای ایران با توجه به مسائلی که گفته شد، تمایلی به بازنمایی ندارد. گویی علاقمند است که هر آنچه تریبونهای رسمی و مسلط به آن اشاره میکنند را به تصویر کشیده و یک سند اجتماعی و تاریخی سطحی نشان دهد.
رئیس شورای سیاستگذاری جشنوراه فیلم عمار گفت: غزه به عنوان جایی که دغدغه اسارت انسان در نظم استکباری موجود در جهان را دارد، وارد جهاد شده و تلاش دارد که نوید بخش یک نظم جدید در جهان باشد. جشنواره عمار نیز موضوع محوری خود را با الهام از سخنان رهبر انقلاب نظم نوین جهانی گذاشته و امروز با مجاهدت مردم فلسطین این اتفاق افتاده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نشست خبری چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار با گرامیداشت یاد شهدای خبرنگار راه بیتالمقدس امروز یکشنبه-۲۸آبان- در موزه هنرهای معاصر فلسطین برگزار شد. این نشست باحضور سهیل اسعد دبیر چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، سعید خورشیدی رئیس شورای سیاست گذاری جشنواره عمار و خالد القدومی نماینده جنبش مقاومت اسلامی حماس در ایران برگزار شد.
خالد القدومی در ابتدای این نشست با اشاره به اثرات مستقیم و غیر مستقیم جنایات رژیم صهیونستی در جهان گفت: در مساله فلسطین، جنگ بین حق و باطل است. اگر چه میدان آن در فلسطین است اما اثرات آن مستقیم و غیرمستقیم منطقهای و جهانی است.
القدومی ادامه داد: مردم فلسطین شهید دادند، خانههایشان تخریب شد اما نمیمیرند چرا که شهیداند و راهشان ادامه دارد.
نماینده جنبش مقاومت اسلامی حماس تاکید کرد: در حال حاضر که تعداد زیادی فلسطینی در طوفان الاقصی به شهادت رسیده اند باید سیاست رسانه ای دشمن را ارزیابی کرد. دشمن یک سیاست رسانه ای محرمانه دارد که حقایق را ممنوع میکند. خبرنگاران منطقه نمیتوانند به آنجا بروند. فقط خبرنگارانی از رسانه های جبهه غرب همچون فاکس نیوز و سی ان ان میرود.
القدومی ادامه داد: کل جهان میگویند ما اصلا کشور یهودی به نام اسرائیل را به رسمیت نمیشناختیم؛ حتی خود آمریکا نیز به این اشاره میکند. امروز میلیونها یهودی آمریکایی برای حمایت از فلسطین به میدان آمده اند.
وی عنوان کرد: ما باید در راه بازسازی یا ساختن روایت، همیشه به سراغ حقایق برویم. اما اسرائیلیها سراغ بازاریابی میروند.
نماینده جنبش مقاومت اسلامی حماس، فلسطینیها را پیروز این جنگ دانست و گفت: امروز روایت فلسطینیها برنده شده نه به دلیل زرنگی و حیله، بلکه انسان درد انسان را میفهمد. حتی دموکرات ها در ایالات متحده آمریکا میگویند ما نمیتوانیم این وضعیت مظلوم کشی را تحمل کنیم.
وی با تاکید بر اهمیت حضور رسانه ها در صحنه برای حمایت از فلسطین گفت: در حال حاضر فقط باید به صحنه بیایید و روایت درست را منتقل کنید.
القدومی با اشاره به سخنان سید حسن نصر الله به دروغگو بودن صیهونیستها تاکید کرد و گفت: سید حسن میگوید که طبق تحقیقات مقاومت متوجه شدیم که در زمان ورود مجاهدین حماس به شهرکهای صیهوینسیتی سربازان رژیم و ارتش رژیم تشویش ایجاد کردند. صدها جنایت در این برهه، توسط خود صهیونیست ها اتفاق افتاده. گزارش پلیس اسرائیلی که منتشر شده نشان میدهد جنگنده اسرائیلی ۳۰۰ شهروند خود را در کنسرت موسیقی کشته. حماس و مقاومت این کار را نکرده اند.
وی در پایان به پیروزی سیاسی و دیپلماسی تاکید کرد و گفت: وقتی رئیس اپوزوسیون صهیونیست ها میگوید جنگ ما علیه فلسطینیها جنگ غیراخلاقی است؛ یعنی پیروزی رقم خورده. پیروزی دیپلماسی نیز وقتی رقم خورد که اسرائیل امروز به سمت انزوای دیپلماسی رفته است. رهبر اسرائیل نمیتواند به پایتختهای دیگر کشورهای اروپایی سفر کند اما امروز رهبران مقاومت در حال طی کردن مسیر موفقیت در دیپلماسی هستند. عنصر آخر نیز پیروزی در سطح روایت است که این تجمع جهانی علیه صیهوینستها اتفاق افتاده.
سعید خورشیدی رئیس شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم عمار نیز گفت: این جشنواره از ابتدای شکلگیری به صدا و سیمای مردم سانسور شده و نادیده انگاشته شده در قاب رسانه مسلط تبدیل شد و تلاش کرد مسائل این قشر از مردم که دیده نمیشوند و رسانههای اصلی آن ها را مورد توجه قرار نمیدهند را مورد توجه قرار دهد.
خورشیدی ادامه داد: جشنواره عمار یک تریبون و یک رسانه برای هنرمندان جریان مقاومت است. رسانهای برای جریان هنری مسلط در جهان که از سوی جهان مورد حمایت قرار نمیگیرد.
رئیس شورای سیاست گذاری جشنواره عمار تاکید کرد: امروز غزه به عنوان جایی که اندیشه و دغدغه اسارت انسان در نظم استکباری موجود در جهان را دارد وارد جهاد شده و تلاش دارد که نظم استکباری مسلط را متزلزل کند و نوید بخش یک نظم جدید در جهان باشد.
خورشیدی به موضوع محوری این جشنواره اشاره کرد: جشنواره عمار در ابتدای این دولت موضوع محوری خود را با الهام از سخنان رهبر انقلاب، نظم نوین جهانی گذاشت و امروز شاهدیم با مجاهدت مردم فلسطین این اتفاق افتاده.
وی ادامه داد: جریانات رسانه ای که در اتفاقات اخیر در فلسطین تلاش داشت در مقابل رسانه های سلطه ایستادگی کند، توانست اقتدار این نظام مسلط را متزلزل کند. چنانچه در اروپا شاهدیم که مردم امروز به صحنه آمدند تا از غزه دفاع کنند.
خورشیدی ضمن تبریک به مناسبت میلاد حضرت زینب (س) به سخنان ایشان در واقعه کربلا اشاره کرد و افزود: ایشان فرمودند جز زیبایی ندیدم. اگر امروز مردم با تأسی از این گفتمان به واقعیت زیبای فلسطین نگاه کنند، زیباییهای فلسطین را خواهند دید و ما تکلیف داریم در قاب هنر این زیبایی ها را تصویر کنیم.
رئیس شورای سیاست گذاری جشنواره عمار در پایان گفت: امروز فلسطین به موزه ای برای دیدن جنایات تمدن غرب تبدیل شده و این فرصتی است تا با بازنمایی این واقعیت ها انسان اسیر شده به آزادی برسانند و نوید رهایی بخشی بدهند.
وی همچنین تاکید کرد: جشنواره عمار در دوره های گذشته این افتخار را داشته با همکاری با هنرمندان فلسطینی در غزه هم هفته فیلم و اکران های مردم داشته باشد. امیدواریم با پیروزی مردم فلسطین و غزه شاهد چنین اتفاقاتی در سراسر فلسطین باشیم و هنرمندان فلسطینی بتوانند در کنار هنرمندان مقاومت فعالیت کنند.
در ادامه این نشست سهیل اسعد، دبیر این دوره از جشنواره به انعکاس تصویر ایران در رسانه های غربی اشاره کرد و گفت: تصویری که جمهوری اسلامی ایران در ایران و خارج از کشور دارد انعکاس واقعیت حقیقی ایران نیست. من در سفر اخیر خود به لبنان شنیدم که آنچه از رسانه به عنوان ایران به ما میرسد بیشتر نظامی است؛ یعنی فلان موشک ساخته شده و فلان وسیله نظامی را ساخته اند. دوستان گفتند ما تمایل داریم از بافت فرهنگی ایران مطلع شویم. جشنواره عمار همین کمک را میکند و تنوع و متعدد الابعاد بودنش مهم است.
اسعد ادامه داد: عمار معمولا به عنوان جشنواره انقلاب و هنر انقلاب معرفی میشود. عمار در فضای اقتصاد نمونه ای را معرفی کرده که اقتصاد، محور اول نیست و اصالت ندارد. امکانات جز کوچکی از معادلات هنر و رسانه و سینما در عمار است. اتحاد تولید کنندگان و مخاطبین مهم است. عمار مجالی داده تا مخاطب هم تولیدکننده و هم تماشاگر باشد.
دبیر جشنواره با اشاره به تحولات ایجاد شده توسط عمار گفت: تحول سوم در مفهوم هنر افتاده. آنچه در جشنوارهها مطرح است این است که هنر، تفکر را میسازد و هنر در تفکر موثر است. در عمار این معادله عوض شده و تفکر سازنده هنر است.
وی ادامه داد: یک معادله ای بین حاکمیت و هنر در جهان وجود دارد و آن این است که حاکمیت از هنر به عنوان ابزاری برای تاثیر گذاری در افکار عمومی استفاده میکند. در عمار معادله عوض شد و این مردم هستند که با هنر خودشان در افکار حاکمیت موثر هستند. عمار واسطه ای بین تولید و مصرف را حذف کرده و مجالی را برای ایجاد گفتمان تفکر انتقادی باز کرده و برای تقویت فرهنگ انتقاد پذیری است.
جشنواره مردمی فیلم عمار در دی ماه سال جاری برگزار خواهد شد.
جواد اردکانی کارگردان سینما در خصوص چرایی عدم تولید آثار فیلم و سینمای استراتژیک گفت: من شهادت می دهم مدیران آگاهانه خیانت می کنند! برخی مدیران فرهنگی به خصوص در موضوع فلسطین خیانت می کنند؛ در این شرایط رسانهها باید پای کار بیایند و خفت گیری کنند اما افسوس که رسانههای ما از مدیران بیشتر در خواب هستند!
به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «شور شیرین» و «به کبودی یاس» در گفتوگو با سینماپرس،افزود: ما باید به مسائل مهمی مانند غزه، فلسطین و… در سینما بپردازیم و اگر تا الآن نپرداختیم قطعا کوتاهی شده است.
وی ادامه داد: بایستی سوأل شود که چرا طی این بیش از ۴۰ سالیکه از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد ما به این موضوع کم پرداختیم؟ دلیل چه بوده؟ و اگر تقصیر رخ داده مقصر چه کسی بوده است؟
اردکانی خاطرنشان کرد: در مناسبت هایی مانند آنچه این روزها در غزه شاهدش هستیم عده ای می آیند و حرف می زنند و سپس حرف های خود را فراموش می کنند. بدیهی است که ما باید همواره در رابطه با مسائل روز و استراتژیک در سینما تولید داشته باشیم و از زاویه دید خودمان به مسائل بپردازیم.
این سینماگر سپس با بیان اینکه اگر در افق میان مدت و دراز مدت رسانه ای پرداختن به این مسائل مهم است چرا در برنامه ریزی و رفتار مدیران جایش خالی است؟ اظهار داشت: بنده با ایمان راسخ می گویم که هنرمندان به قدر کافی انگیزه ورود به این مسائل را دارند. حداقل عده ای از هنرمندان همیشه پای کارند و آماده اند تا در خصوص این مسائل کار کنند. این مدیران هستند که مشکل دارند و طی همه سال ها در خوابی به سر بردند که ظاهراً هنوز هم بیدار نشده اند.
وی با تاکید بر اینکه نوعی خواب آلودگی فضای فرهنگی کشور را احاطه کرده تصریح کرد: الآن با اتفاقات غزه همه دنیا بیدار شدند اما مدیران فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که بایستی متعهد و پایبند به اهداف فرهنگی نظام باشد هنوز در خوابند. وقتی مدیری به فکر این شرایط نیست باید محاکمه شود و از او سوأل شود اما این اتفاق هم هرگز نیفتاده است.
کارگردان فیلم های سینمایی «بانک زده ها» و «قناری» خاطرنشان کرد: متأسفم که اولویت برخی افراد در سینما میزان فروش فیلم های اراجیف شده است! متأسفم که در تلویزیون شاهد سریال های ضعیفی مانند «رعد و برق» آقای افخمی هستیم اما هیچ خبری از تولید و حمایت از آثار استراتژیک نیست.
وی متذکر شد: ما وقتی به آمار فیلم های تولیدی نگاه می کنیم می بینیم نه فقط در مسأله فلسطین که در سایر مسائل منطقه همواره بی توجهی جدی در سینما وجود داشته و دارد. منطقه ما سال ها است درگیر بحران های جدی است؛ از سوریه و عراق و یمن و افغانستان و… همه مسائل شان در زندگی ما تأثیرگذار است. ما چقدر به این مسائل در سینما و تلویزیون پرداختیم؟
اردکانی تصریح کرد: باید مدیران فرهنگی در این خصوص پاسخگو باشند؛ اگر این مسائل استراتژیک جزو اهداف نظام نیست رسماً اعلام کنند. من به عنوان یک عضو و سرباز از خانواده هنری نظام سالها است مستقیم درگیر این ماجراها هستم و طرح های فراوانی دادم؛ تاکنون ۳ سریال کامل نوشتم و ارائه دادم و حالا سوأل دارم چرا کار نمی شود؟ چرا فقط برای دیدار با حضرت آقا ما را می برند تا در خصوص سینمای استراتژیک صحبت کنیم و بعد ما را شیفت دیلیت میکنند؟
این کارگردان سینما افزود: این مدیریت فرهنگی است؟ قطعاً نمیشود هر کسی مدیر فرهنگی باشد. رسانهها رودربایستی و تعارف کنار بگذارند. شاید در ۴۰ ساله دوم انقلاب تولید کالای فرهنگی و هنری استراتژیک جلو بیفتد و شعار تولیدات استراتژیک حداقل ۱۰ درصدش تبدیل به خروجی هنری شود.
وی در پایان این گفتوگو افزود: همه دنیا روی موضوعات ملتهب سیاسی عطش دارند. اما مدیران فرهنگی ارشد ما به جای پاسخگو بودن و ارائه دلیل برای کم کاری شان در این زمینه همواره عادت کرده اند توپ را به زمین مدیران قبلی بیندازند. کی قرار است وعده های شما به خروجی برسد؟
احمد نیک فرجام مستندساز در خصوص بررسی وضعیت مستندسازی در کشور گفت: یکی از مهمترین مسائل سینمای مستند فقدان توجه کافی به تولید مستندهای بحران است؛ فکر می کنم مسئولان چندان دنبال سندسازی و کشف حقایق نیستند و به همین علت اقبال کمتری برای تولید آثار مستند بحران دارند!
به گزارش سینمای خانگی این مستندساز تقدیر شده در جشنواره مردمی فیلم عمار در گفتوگو با سینماپرس، یادآور شد: بنده چند سال قبل برای بحران به وجود آمده در کشور عراق اقدام کردم که مستند بسازم اما مسئولان عقب نشینی داشتند وحمایتی برای ساخت این اثر نکردند.
وی با بیان اینکه مسئولان دوراندیشی ندارند اظهار داشت: سینمای مستند یک سند ماندگار برای تمامی دنیا است. امروزه در دنیا به عنوان سند به فیلم های مستند رجوع می کنند اما افسوس که گویا کسی در کشور ما دنبال سندسازی و کشف حقایق نیست.
کارگردان مستندهای «خراشاد» و «داستان دلدادگی» در خصوص سایر معضلات مستندسازان اظهار داشت: من به شخصه چون اغلب در تلویزیون کار می کنم تا الآن مشکلی در خصوص مشکل مجوز یا… نداشتم اما می دانم که مهمترین مسأله مستندسازان امروزه پخش و اکران است که متأسفانه جدی گرفته نمی شود.
نیک فرجام با تأکید بر اینکه مسئولان و مدیران سینمایی نباید صرفاً به سینمای داستانی توجه کنند متذکر شد: فیلم های داستانی همواره ویترین دارند و دیده می شوند. مسئولان باید همانطور که از اکران فیلم های داستانی حمایت می کنند برای سینمای مستند هم بسته های حمایتی داشته باشند و بستری برای اکران آن ها فراهم کنند.
وی در پایان این گفتگو افزود: از سوی دیگر بودجه تولید آثار مستند به شدت ضعیف است. ۲-۳ سال زمان صرف می شود که یک اثر مستند ساخته شود اما بودجه مناسبی برای تولید این آثار اختصاص داده نمی شود و همین باعث ایجاد مشکل جدی برای مستندسازان شده است.
سیدمحمد حسینی عضو شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی ضمن اشاره به افزایش درخواست برای فیلمنامههای کمدی بعد از فروش «فسیل» و «هتل» از سوژههای مغفول در سینمای ایران گفت.
به گزارش سینمیا خانگی از مهر، چهل و دومین قسمت از برنامه «نقد سینما» شب گذشته ۲۶ آبان ماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت و در «میز گفتگوی ویژه» میزبان سیدمحمد حسینی مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و عضو شورای پروانه ساخت با موضوع «آسیب شناسی فرآیند صدور پروانه ساخت» بود.
وی ابتدا درباره وضعیت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در جشنواره فجر امسال مطرح کرد: امسال مسیر خوبی طی شده است و انشالله مسیر تحولی پیش رو داریم. تعداد آثار هم به لحاظ کیفی و هم کمی رو به افزایش است و امیدواریم بتوانیم به اوج دهه ۷۰ بازگردیم.
امیررضا مافی ابتدای بحث مطرح کرد: من خودم تعبیر فسیلزدگی را از شما وام میگیرم. در حال حاضر این ترس در سینما وجود دارد که با فروش خوب و نویدبخش فیلمهایی مانند «فسیل»، «شهر هرت» و «هتل» ناگهان همه سانسها به فیلمهای کمدی اختصاص داده شود که صرفاً سرگرمکننده هستند.
حسینی درباره این موضوع بیان کرد: باید به این نکته اشاره کنم که یکی از وظایف اصلی پروانه ساخت، تنظیمگری است. پروانه ساخت باید مراقبت کند که درصدها حفظ شوند. به عنوان مثال یکی از آئیننامههای پروانه ساخت این است که هر سال ۲۰ درصد لیست میتواند از فیلماولیها باشد. حتی اگر تعداد فیلماولیها بیشتر شود، ما مانع نمیشویم. طبع سینما اقتضا میکند که ما معدل را در نظر بگیریم و تنوع ژانر داشته باشیم. در کنار آن باید به اقتصاد سینما هم توجه لازم را داشت. همچنین موضوع نظارت بعد از تولید فیلم هم برای ما اهمیت دارد چرا که اگر بعد از تولید فیلم، نتوان آن را اکران کرد، خسارت هنگفتی صورت میگیرد.
وی افزود: لازم است بگویم که در اکثر سالها، قسمت اعظم فروش سینمای ایران، در اختیار فیلمهای کمدی بوده است. استثناهایی هم وجود دارد اما من معتقدم که الزامات و اقتضاها را باید باهم نگاه کنیم. مثلاً ما فیلمهایی با ژانر جنگی را کم میبینیم و این خیلی بدیهی است چراکه اقتضای تولیدش خاص است و در شرایط سخت و طاقتفرسا تولید میشود. ما چندسال پیش سه فیلم از یک بازیگر اکران کردیم در هر سه فیلم مخاطب از روی صندلی بلند نشد. از چنین سینمایی نمیتوان انتظار ساخت اکشن جنگی داشت.
همه فیلمنامهها را میخوانیم، بلااستثنا
حسینی با اشاره به اینکه کمدیهایی مانند «فسیل» در سطح جهان همیشه فروش بالایی داشته است، مطرح کرد: از ابتدای دولت سیزدهم تا الان در شورای پروانه ساخت چند نکته را سرلوحه قرار دادیم. ما همه فیلمنامهها را بلااستثنا میخوانیم و بعد درصد ژانر را رعایت میکنیم. چیزی حدود ۱۳ درصد از فیلمهایی که پروانه ساخت میگیرند، برای آثار کمدی است البته بعد از «فسیل» ورودی بیشتری داشتیم. ما سعی کردیم تعادل را حفظ کنیم و عهدمان این بود اگر فیلمنامهای تصویب شد، در شورای پروانه نمایش گیر نکند.
چیزی حدود ۱۳ درصد از فیلمهایی که پروانه ساخت میگیرند، برای آثار کمدی است البته بعد از «فسیل» ورودی بیشتری داشتیم. ما سعی کردیم تعادل را حفظ کنیم و عهدمان این بود اگر فیلمنامهای تصویب شد، در شورای پروانه نمایش گیر نکند
وی ادامه داد: اتفاق افتاده است که از ما پروانه ساخت میگیرند و بعد فیلم دیگری میسازند. به همین دلیل ۲ نفر از اعضا در شورای پروانه نمایش هم برای تطبیق حضور دارند. همچنین تضمین سرمایه نیز باید وجود داشته باشد. برخی از آثاری که در دوره قبل مجوز ساخت گرفتهاند، اکنون در مرحله نمایش با مشکل مواجه شدهاند چراکه به تغییر در فیلم اعتراض میکنند. تنها اتفاقی که در حال حاضر رخ میدهد این است که مذاکره جدی صورت گرفته است.
این عضو شورای پروانه ساخت مطرح کرد: آنچه در شورای پروانه ساخت رخ میدهد، گفتوگو با اهالی سینما برای رسیدن به قالب استاندارد است. به عنوان مثال ما برای ساخت «هتل» گفتوگوی مفصل داشتیم و به پیام حداقلی رسیدیم. تمام حرف «هتل» در این است که صادق باشیم. ناگفته نماند که باید از هر اثری به اندازه ظرف خودش انتظار داشت و ذکر این نکته خالی از لطف نیست که «هتل» فیلمی است که میشود با خانواده آن را تماشا کرد. البته من قائل به زیرمتن و ساخت طنز فاخر هستم و معتقدم که پتانسیلش را هم داریم اما در حال حاضر شرایط به این شکل است.
حسینی ادامه داد: ما پدیدههایی را در سینما کم داریم که فروش اول رنکینگ جهانی است. موضوعی مانند داعش که تجسم خود ترس است، در سینمای هند، چین و کره ساخته میشود اما ما سراغ این موضوع نرفتهایم البته امسال یکی دو تا فیلم درباره این موضوع داریم.
مافی در ادامه «نقد سینما» گفت: یکی از فیلمهایی که اگر من مسئولیت داشتم نمیگذاشتم رنگ پرده را ببیند، «عامه پسند» است نه به واسطه بازیگران بلکه به واسطه مفهومی که پشت آن است. یکجاهایی باید به دلایل متنوع مانع پخش برخی فیلمها شد.
سینمای کودک شورای پروانه ساخت همعرض میخواهد
وی ادامه داد: همچنین در حوزه کودک من عمیقاً معتقدم نیاز به یک شورا همعرض پروانه ساخت داریم یا اینکه از افرادی در شورا بهره ببریم که سینمای کودک را بشناسند. من معتقدم حساسیت فیلم کودک حتی از بزرگسال بیشتر است. منظور از فیلم کودک فیلم برای کودک است نه فیلم درباره کودک یعنی فیلمی که بتواند مخاطب کودک را به سینما ببرد.
حسینی بیان کرد: درباره گرفتن پروانه ساخت برای فیلم کودک یک تسهیلگری جدی شده است و خارج از نوبت بررسی میشود. آقای حبشی دبیر شورای پروانه ساخت همواره توجه ویژهای به فیلم کودک و نوجوان دارد اما حجم آن بالا نیست. اگر حجم آثار بالا برود نیاز است که اتفاقاتی رخ دهد. البته که شاهد اتفاقات خوبی هستیم؛ رشد تکنیکی که در ژانر کودک رخ داده به واقع آن را به سینما تبدیل کرده است.
وی ادامه داد: همچنین فراموش نکنیم برحسب ذائقه، سینمای اجتماعی ما تغییر کرده است. به عنوان مثال کسی که میخواهد سینمای اجتماعی کار کند، فلاکت و بدبختی را به تصویر میکشد. فیلمساز میخواهد شبیه رئالیسم ایتالیایی فرمی از درماندگی انسان را به تصویر بکشد و هیچ وقت به عوامل بروز چنین پدیدههایی اجتماعی نمیپردازد.
ما هیچ فیلمنامهای درباره بانکها نداریم. در حالی که بانکها با مدیریت کج و معوج خود هر روز سفره مردم را شخم میزنند. بانکها با قلدرمابی حتی اجازه اکران یک بنر را هم نمیدهد چراکه ابزار قدرت هستند و پول و جریان سرمایه در دست آنهاست
این عضو شورای پروانه ساخت با اشاره به گفتههای قبلیاش درباره ساخته نشدن فیلم درباره بانکها اظهار کرد: ما هیچ فیلمنامهای درباره بانکها نداریم. در حالی که بانکها با مدیریت کج و معوج خود هر روز سفره مردم را شخم میزنند. بانکها با قلدرمابی حتی اجازه اکران یک بنر را هم نمیدهد چراکه ابزار قدرت هستند و پول و جریان سرمایه در دست آنهاست.
وی افزود: ضعف دیگر سینمای ما در حوزه اجتماعی عدم مبادرت اجتماعی است. به عنوان مثال هیچوقت سقوط جمعیت مساله اجتماعی تلقی نشده است و حتی دغدغه نهادها نیست، هر جای دنیا بود، این مساله یک میشد. اما متأسفانه در کشور ما به آن توجه نشده است. یا حتی مساله اسرائیل. این خیلی حرف است که ما پوزه داعش را به خاک میمالیم اما نمیتوانیم درباره آن فیلم بسازیم. ضعف سینما و مطالعه، عدم ارتباط میان سینما و ارکان نظام و مدیریت علت آن است.
حسینی در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد: ما با پدیدهای به اسم اسرائیل طرف هستیم که از طریق سینما توانسته است بر سه افسانه خودش سوار شود. افسانه اول دین بود. در حالی که صهیونیست اصلاً دین ندارد. در حقیقت شاهد این هستیم که یهودیان به کنگره آمریکا میروند و اعلام میکنند که صهیونیست یهودی نیست. دومین افسانه، افسانه شکستناپذیری بود. در همین راستا صهیونیست در اوایل جنگ با پستفطرتی اعلام کرد که با حیوانات طرف هستند. سومین و مهمترین افسانه که طوفان الاقصی از پس آن برآمد، این بود که جهان را از آن خود میدانستند.
مافی همچنین عنوان کرد: ما در سینما هم باید این کار را میکردیم. پروانه ساخت در نهایت میتواند به فضای فکری سینمای ایران جهت دهد که نهادهای دیگر هم بتوانند بر اساسش کارهای تاکتیکی را پیش ببرند.
حسینی در پایان مطرح کرد: ما متکی به ورودی هستیم. ورودی به ما اجازه صورت گرفتن آثاری با وجه تمدنی را نمیدهد.