رسانه سینمای خانگی- این سینماگر یک قمارباز است

محمدحسین لطیفی در قالب یک کارگاه انتقال تجربه، به مرور خاطرات و تجربیات خود از فرآیند ساخت فیلم‌ها و سریال‌های مطرح کارنامه‌اش پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمدحسین لطیفی کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون بعد از ظهر امروز سه‌شنبه ۳۰ آبان ماه با حضور در کارگاه انتقال تجربه در دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی، در محل موزه سینما، به گفت‌وگو با هنرجویان علاقه‌مند به سینما پرداخت.

کارگردان فیلم سینمایی «روز سوم» در ابتدای صحبت‌های خود در این کارگاه خطاب به هنرجویان گفت: سعی کنید ابتدا خوب بشنوید و بعد عمل کنید. کارگردانی در سینما نیاز به کار مستمر دارد و حداقلش این است که با موبایل خود هر روز می‌توانید یک فیلم بسازید. شما می‌توانید با نرم‌افزارهای ساده خیلی چیزها را یاد بگیرید.

لطیفی ادامه داد: فیلمساز بودن مهم نیست، چراکه فیلم باید خلق شود. «ساختن» به تنهایی مطلوب یک کارگردان نیست. کارگردان در روایت یک قصه خاص، جای خالق می‌نشیند. اتفاقاً از هستی هم کمک می‌گیرد. هستی به کمک شما می‌آید. هنگام کار باید همه آنچه که در کلاس یاد گرفته‌اید، فراموش کنید و آگاهانه به میدان بیایید. در کارگردانی مهمترین نکته این است که حواسمان به موضوع نهایی باشد. باید از بالا کل قصه را ببینید. باید به خلق اثر فکر کنید، نه اینکه صرفاً می‌خواهید یک فیلم بسازید. باید حواسمان به روایت قصه، ایجاد درام مستحکم، ایجاد حس و مواردی از این دست هم باشد.

تفاوت دیالوگ‌گویی از «صاحبدلان» تا «دودکش»

این کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون درباره اهمیت دیالوگ‌گویی بازیگران در یک فیلم بیان کرد: این موضوع بستگی به اثر دارد. در برخی آثار جابه‌جایی یک ویرگول هم معانی را تغییر می‌دهد. من وقتی «دودکش» را می‌ساختم، فقط ماهیت کلی دیالوگ‌ها مهم بود اما در «صاحبدلان» هیچک‌دام از بازیگران اجازه تغییر یک واو را هم نداشتند. بازیگران هم کلافه شده بودند اما در خروجی متوجه حساسیت شدند. وقتی یک بازیگر هستید، باید بپذیرید که اخلاق یک کارگردان چگونه است و باید در صحنه براساس نیازهای آن کارگردان پیش بروید.

لطیفی ادامه داد: پیش نیاز اصلی یک کارگردان مدیریت است. کارگردان باید بتواند یک تیم سی نفره را مدیریت کند. وقتی شما عوامل حرفه‌ای به کار می‌آورید، خود به خود این اتفاق خواهد افتاد.

وی افزود: اولین فیلم من «سرعت» بود که البته قبل از آن ۱۴ سال پشت صحنه سینما حضور داشتم. زنده‌یاد جمشید اسماعیل‌خانی در آن فیلم ایفای نقش می‌کرد و به گونه‌ای با من فیلم‌اولی برخورد می‌کرد که گویی او درست می‌گوید. اما من او را مدیریت کردم و در جایی هم او عصبی شد، اما بعدها متوجه شد من هم کارم را بلد هستم. در همان کار، فیلمبردار هم گاهی به گفته‌های من توجه نمی‌کرد چون فکر می‌کرد مسلط نیستم. اگر تسلط شما بر کار کم باشد، ناگزیر این موضوع لو می‌رود.

کسی که نتواند برای یک نفر قصه بگوید، فیلمساز خوبی نمی‌شود

لطیفی گفت: چه در کارگردانی فیلم سینمایی و چه در سریال‌سازی یادتان باشد، کسی که نتواند قصه خود را برای یک نفر دیگر تعریف کند، نمی‌تواند فیلمساز خوبی شود. تمرین کنید که قصه را به طور کامل برای یک نفر دیگر تعریف کنید. یعنی ابتدا باید تعلیق را در کلام ایجاد کنید. گاهی از برخی بچه‌های فیلمساز می‌پرسم فیلمت درباره چه چیزی است؟ می‌گویند پیچیده است و نمی‌توانم بگویم! چنین افرادی نمی‌توانند فیلم را هم خوب از آب دربیاورند. گاهی حتی سکانس خوب هم می‌گیرید اما در زمان تدوین می‌بینید که ترکیبش با بقیه، چیز ناجوری را رقم می‌زند.

وقتی «روز سوم» را ساختم عید را رد کردیم. یک فروش آن‌چنانی به سراغ «اخراجی‌ها» آمد. من می‌دانستم «روز سوم» در صدر آمار قرار نمی‌گیرد. یادم است به یکی از دوستان گفتم باید رتبه نخست را به دست بیاوریم. به همین دلیل سراغ «توفیق اجباری» رفتم. در ارشاد گفتند این فیلم را نساز چون تو «روز سوم» را ساخته‌ای!

این کارگردان درباره استمرار تجربه یک فیلمساز در یک ژانر خاص اظهار کرد: آدم‌ها با یکدیگر متفاوت هستند. ممکن است کارگردانی را بشناسید که در طول چهل سال از یک ژانر خارج نشده یا دیگری را بشناسید که خارج شده است. همه چیز به روحیه یک فرد بستگی دارد. علاقه من این بود که ژانرهای مختلف را تجربه کنم. همیشه هم سعی کردم تلاش بیشتر کنم و بیشتر بیاموزم.

وی افزود: وقتی «روز سوم» را ساختم عید را رد کردیم. یک فروش آن‌چنانی به سراغ «اخراجی‌ها» آمد. من می‌دانستم «روز سوم» در صدر آمار قرار نمی‌گیرد. یادم است به یکی از دوستان گفتم باید رتبه نخست را به دست بیاوریم. به همین دلیل سراغ «توفیق اجباری» رفتم. در ارشاد گفتند این فیلم را نساز چون تو «روز سوم» را ساخته‌ای!

لطیفی ادامه داد: در زمان ساخت «خوابگاه دختران» ایرج طهماسب گفت همه فکر می‌کنند ما همین جوری این فیلم را ساختیم، اما هیچکس نمی‌داند که ما صد راه رفتیم تا هر سکانس را دربیاوریم. ما مرزی بین طنز و ترس داشتیم و این خطرناک بود. فشاری که یک کارگردان تجربه می‌کند تا بهترین راه را پیدا کند زیاد است. من «خوابگاه دختران» را برای این ساختم که خانواده‌ها را بترسانم، چون بچه ۱۸ ساله را که پیش از این چندان از خانواده دور نشده به یک باره به یک شهر دیگر می‌فرستند.

وی افزود: آدم با زیاد فیلم دیدن، شاید فیلمساز شود اما نمی‌تواند خلق اثر کند. من در حال به چالش کشیدن خودم هستم. گاهی موفق می‌شوم و گاهی هم شکست می‌خورم. یک‌بار به من گفتند با چه جراتی بعد از «وفا» سراغ «صاحبدلان» رفتی؟ گفتم من یک قماربازم که با پنج هزار تومان به قمار سینما آمده‌ام، حالا ممکن است پولم را ببازم اما در نهایت از آن لذت می‌برم!

لطیفی توضیح داد: من منتی بر سر کسی ندارم که برخی را چهره و کارگردان کرده‌ام. چون معتقدم آنها استعداد داشته‌اند. هر جایی که یک کارگردان بتواند به مجموع بازیگران سینمای ایران اضافه کند، باید این کار را کند.

«سنجرخان» هفته آینده پخش می‌شود

این کارگردان گفت: سریال «سنجرخان» از هفته آینده پخش می‌شود و من هشتاد درصد بازیگران این سریال را از کردستان انتخاب کردم‌. در ارتباط با کشف استعدادهای برتر من این انگیزه را همیشه داشته‌ام که بازیگران ما منحصربه‌فرد هستند.

لطیفی درباره نقش «مدیر تولید» در یک پروژه گفت: مدیر تولید در یک پروژه مثل مدیر کارخانه است که باید به همه چیز آگاهی داشته باشد. مدیر تولید کسی است که به گونه‌ای جانشین تهیه‌کننده محسوب می‌شود. تمام قراردادهای تولید، ارتباط با برنامه‌ریز کار و … جزو وظایف او است. کارگردان نباید دغدغه‌ای جز گرفتن پلان داشته باشد. اگر مدیر تولید خوبی نداشته باشید، تمام بار کار روی دوش شما به‌عنوان کارگردان می‌افتد، مدیر تولید مثل جاده‌صاف‌کن است.

لطیفی ادامه داد: سال‌ها پیش ایرج طهماسب به من گفت فیلم جدید داریوش مهرجویی «مهمان مامان» را دیده‌ای؟ گفتم نه. گفت برو ببین. چندین بار به من گفت که برو ببین. به من گفت یا مهرجویی خطی را رد کرده یا اگر فیلم این است ما ماهی یکی می‌سازیم! چون این نوع قصه‌گویی یک قصه‌گویی غریب است، من خواستم چنین تجربه‌ای را هم داشته باشم و «دودکش» از جنس آن است «دودکش» از آنجا آغاز شد.

هشدار درباره یک اتفاق ترسناک در تلویزیون

وی افزود: چند سالی می‌شود که تلویزیون با علیرضا افخمی کارهای ماورایی می‌سازد. برای مجموعه مدیریت فرهنگی ترسناک و خطرناک است و باید خیلی مراقبت کنند چون هم باید خیالشان راحت باشد که دست اهلش بیفتد و وارد خرافه و این موضوعات نشوند و هم کارگردان و صاحب اثر باید نسبت به ساخت چنین آثاری راغب باشند و بستر هم باید فراهم باشد.

لطیفی تاکید کرد: آینده سینمای ایران باید مملو از کارگردانان توانمندی باشد که در ژانرهای مختلف برای بخش‌های مختلف کار می‌کنند. فیلم‌های این جشنواره را دیده‌ام و متوجه نکته‌ای شده‌ام؛ اینکه برخی پول دارند و فیلم به نحوی درمی‌آید ولی برخی پول ندارند اما خلاق هستند.

این کارگردان باسابقه درباره ارتباط بین کارگردان و بازیگران گفت: وقتی کارگردانی سر صحنه می‌آید با بازیگرانی با خلق و خوهای مختلف مواجه می‌شود. حتی وقتی با یک کارگردان خودرای مواجه باشید شما اگر یک بازیگری باشید که نکات او را گوش نکنید او شما را کنار می‌گذارد. حتی اگر حرفی دارید باید قبل از فیلمبرداری بگویید. یادم است اتفاقی سر صحنه افتاد که به بازیگر گفتم بیا سر صحنه می‌گفت نه، اگر پول ندهند نمی‌آیم! فردای آن روز جلوی خانه‌اش رفتم. تا غروب هم صبر کردم که سر فیلمبرداری بیاید، اما نیامد.

وی افزود: او یکی دو روز بعد هم باز نیامد. به‌راحتی آن بازیگر را حذف کردم. به اینگونه که به عوامل گفتم سنگ قبری با اسم او تهیه کنید. گرچه بعدها همان بازیگر آمد و پشیمان شده بود اما به او گفتم دیر کرده‌ای چون من قصه را عوض کردم. هرچقدر بازیگر خوبی هم باشید به هر حال کارگردان احترامی دارد و باید با او همکاری کنید. یک بار امین تارخ سر «سفر سبز» با من صحبت کرد تا برخی دیالوگ‌ها را عوض کنم، یک ساعت و نیم باهم صحبت کردیم او عزیز دل من بود اما اشرافی که بر اثر داشتم اجازه تغییر را نداد.

این کارگردان در پایان اظهار کرد: بازیگری برای من چهار برابر کارگردانی سخت‌تر است. یادم است یک بار کار می‌کردیم و مهدی فخیم‌زاده بازیگرم بود به او گفتم اگر بین بازی و کارگردانی را یکی انتخاب کنی کدام را انتخاب می‌کنی گفت قطعاً بازیگری.

دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به دبیری مهدی شفیعی از ۳۰ آبان تا ۳ آذر ۱۴۰۲ در موزه سینما برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- آیا صداوسیما مشغول فرغون‌سازی است؟

محمدمهدی عسگرپور، کارگردان سینما و تلویزیون و مدیرعامل خانه هنرمندان و شهاب اسفندیاری، رییس دانشگاه صداوسیما پیرامون «چالش‌های تولید آثار نمایشی جذاب» به مناظره نشستند. در مناظره زنده تلویزیونی به آسیب های جدی ساخت آثار نمایشی جذاب اشاره و تصریح شد که صداوسیما به عنوان رسانه ملی مشکلات مردم را بازگو نمی‌کند.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایسنا، برنامه زنده «جام جم» شبکه یک سیما شامگاه دوشنبه  (۲۹ آبان ماه) میزبان محمدمهدی عسگرپور، فیلمساز و شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما بود.

در ابتدای این مناظره تلویزیونی پرسشی مبنی بر اینکه مهم‌ترین اتفاقی که باید امروز رقم بزنید یک تولید با کیفیت است، فکر می‌کنید مهم‌ترین معضلی که ما الانبا آن دست و پنجه نرم می‌کنیم چیست؟ از سوی احمدرضا موسوی (مجری برنامه جام جم) مطرح شد.

محمدمهدی عسگرپور در پاسخ به این پرسش بیان کرد: اینکه چه کار کنیم تا سریال‌هایمان جذاب‌تر شوند و مردم بیشتر دنبال کنند، موضوعی است که در یک سازمان مسئله شده و اتفاقاً قدمت هم دارد، حالا همین موضوع تبدیل می‌شود به یک برنامه تلویزیونی برای مردم. مردم نشسته‌اند و منتظرند سریال جذاب ببینند، بنده، شما، آقای اسفندیاری و تعداد زیادی از مدیران تلویزیون باید بنشینیم و صحبت کنیم تا نتیجه‌اش بشود تولید و پخش سریال‌های جذاب. به نظرم مشکل بزرگ همین است که آن اتفاق چون نمی‌تواند بیفتد، جذابیت عجالتا در برنامه‌های گفت‌وگو محور در سازمان صداوسیما شکل می‌گیرد و شاید این برنامه‌ها بعضی وقت‌ها جذاب‌تر از سریال‌های نمایشی هم بشوند. به هر حال من هنوز با این مفهوم کنار نیامده‌ام.

زندگی روزمره مردم در تلویزیون بازتاب داده نمی‌شود

او در همین زمینه ادامه داد: اگر مدیران فعلی سازمان قابل دانستند از بنده و امثال بنده هم می‌توانند برای این بحث‌ها استفاده کنند و نتیجه‌اش بشود ارتقای کیفیت سریال‌ها. ما این مسائل را با مردم داریم مطرح می‌کنیم؛ یعنی درواقع مردم نشسته‌اند و در این ساعت دوست دارند سریال جذاب ببینند اما این اتفاق برایشان نمی‌افتد. طبیعتا در اینجا باید با مردم صحبت کرد و آنها هم نظراتشان را بگویند، شاید نکات جالبی به دست آمد؛ البته من می‌دانم که سازمان صداوسیما مرکز تحقیقاتی دارد که لابد این کارها را باید انجام بدهد و این را هم می‌دانم که مسیر پژوهش‌هایی که سازمان انجام می‌دهد حداقل در این سال‌های اخیر که من تعقیب کرده‌ام به نظرم نسبت زیادی با زیست مردم ندارد. اگر شما به سریال‌های پخش شده در این سال‌های اخیر توجه کنید و بیاییم یک کار تحقیقاتی انجام بدهیم که به چه موضوعاتی پرداخته‌اند و بعد برویم در سطح جامعه و مسائل مردم را ببینیم متوجه می‌شویم بخش زیادی از موضوعاتی که در زندگی روزمره مردم وجود دارد اساساً در تلویزیون شکل نمی‌گیرد و اصلا از ابتدا شکل نمی‌گیرد. منظورم از این بحث، در این یکی دو سال اخیر نیست.

عسگرپور در عین حال بیان کرد: شما در این برنامه (جام جم) اشاره کردید به اینکه من در صداوسیما برنامه‌سازی کرده‌ام و شاید من خودم دیگر این سازمان را به جا نیاوردم که چقدر از اهداف اصلی‌اش حداقل در بحث نمایشی دور شده است که اتفاقا موضوع این برنامه است.

او در ادامه همین بحث با ذکر جزییات خاطرنشان کرد: ارتباط گسترده با اقشار مختلف مردم، پیدا کردن مسائل و موضوعاتی که روزمره مردم است و پرداختن به آنها در قالب برنامه‌های نمایشی. من می‌توانم بسیاری از مسائل روز جامعه را نام ببرم که مطلقاً در سریال‌ها وجود ندارد و وقتی ما رصد می‌کنیم که چرا وجود ندارند متوجه می‌شویم که در نطفه خفه می‌شوند و اساساً این امکان وجود ندارد. اگر شما یک دوربین به ماشینتان ببندید و از مسیر میدان راه آهن تا تجریش از موضوعاتی مثل اعتیاد و مشکلات امروز جوانان فیلم بگیرید شاید نتوانید بیشتر از دو دقیقه‌اش را در سازمان صداوسیمای فعلی پخش کنید و این یعنی جامعه ما یک چیز است و آنچه که در تلویزیون نشان می‌دهند چیز دیگری است. وقتی هم که این تفاوت‌ها روز به روز بیشتر می‌شود می‌توانیم این تئوری را استخراج کنیم که انگار سازمان صداوسیما اصلا به مسائل مردم توجه ندارد و این به آن معنا نیست که سازمان بخواهد خودش را شبیه به آن چیزی کند که من الان راجع به آنها صحبت کرده‌ام بلکه این بی‌تفاوتی شاید کمی آزاردهنده شده است. به نظرم آنچه که از بین رفته بحث صداقت در رسانه است که اگر از بین برود دیگر به آمارها هم توجه نمی‌شود ولو اینکه حتی به واقعیت هم نزدیک باشند.

در مقطعی شعار «سیمای لاریجانی خاموش باید گردد» سر داده می‌شد که …

در ادامه شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما در تکمیل همین بحث و واکنش به این پرسش که آیا افول کیفیت سریال‌های جذاب و فراز و فرودهایشان را قبول دارید؟ عنوان کرد: من فکر می‌کنم اگر بخواهیم این روند را درست مطالعه و بررسی کنیم و نقطه افول را شناسایی کنیم باید کمی دامنه گسترده‌تری از ادوار مدیریتی در رادیو و تلویزیون را بررسی کنیم. اینکه از چه نقطه‌ای این افول آغاز شده و دلایلش چه بوده است. شرایطی که جناب آقای عسگرپور اشاره کردند درباره نسبت جامعه و رسانه محدود به شرایط اخیر نیست. بعد از وقایع و حوادث سیاسی دهه ۷۰ و انتخابات دوم خرداد هم این مسائل بود که فضایی در جامعه ایجاد شده بود و آنچه که در تلویزیون دیده می‌شد یک عدم تناسبی داشت با آنچه که وجود داشت و این منجر به یکسری مسائلی شد ولی این مسئله غیرقابل حل نبود؛ چه بسا که اتفاقا می‌توانیم بگوییم یکی از موفق‌ترین و شکوفاترین دوره‌های رونق آثار نمایشی تلویزیون دقیقاً بعد از آن ماجرا در تلویزیون و با تغییرات مدیریتی که آن زمان در سازمان صداوسیما اتفاق افتاد، رخ داد؛ یعنی از حدود سال ۷۷ آغاز شد و تا سال ۸۴ ادامه داشت.

رییس دانشگاه صداوسیما یادآور شد: پس ما یک تجربه موفقی در دوره‌ای داشتیم؛ دوره‌ای که اتفاقاً تنش‌های سیاسی زیاد بود و بخشی از هنرمندان اساساً تلویزیون را تحریم کرده بودند و در مقطعی صداوسیما ضربه شدیدی خورد. من حتی یادم هست زمانی که دانشجو بودم عده‌ای شعار سیمای لاریجانی خاموش باید گردد را سر می‌دادند؛ بنابراین این اتفاقات آن زمان هم بود. در تولیدات نمایشی به خاطر مسائل سیاسی که بر عرصه فرهنگ تحمیل شده بود، تقریباً اغلب هنرمندان به نوعی صداوسیما را تحریم کرده و با آن قهر کرده بودند. شاید امروز آسیب‌های چنین مسائلی را می بینیم؛ یعنی عده‌ای خارج از عرصه فرهنگ در جناح‌های سیاسی به دلیل اهداف و اغراض سیاسی دوست دارند یک شکاف، اختلاف و تنشی میان هنرمندان با حاکمیت، نظام و رسانه ملی وجود داشته باشد که به نظرم بخشی از آن یک پروژه است؛ یعنی هم آن زمان بود، هم این زمان هست. منتهی آن زمان تدبیر شد و به شکلی از آن دوره‌ی قهر و تحریم عبور کردیم. اگر آمارهای تولید را بررسی کنید می‌بینید تلویزیون در یک دوره ۵ ـ ۶ ساله و در سال ۷۶ که در کل سه شبکه‌ بیشتر نبود، تولید نمایشی حدود ۳۵۰ ساعت در سال بود که فکر می‌کنم در سال ۸۴ به ۳۰۰ هزار ساعت رسیده بود؛ یعنی تقریباً ۱۰ برابر شده بود.

خیلی از نام‌ها شهرتشان را از تلویزیون گرفتند

اسفندیاری تاکید کرد: ما در زمینه سریال‌های الف ویژه‌ای که چند سال یک بار اتفاق می‌افتاد، مجموعه‌هایی مثل «امام علی(ع)» و «امیرکبیر» را تولید کردیم و به ظرفیتی رسیده بودیم که همزمان ۱۰ سریال الف ویژه تولید می‌شد. سال ۸۲ تا ۸۴ مدیر فیلم و سریال شبکه تهران بودم و یادم هست ما سه نوبت پخش سریال ایرانی در هفته داشتیم و یک نوبت پخش طنز شبانه؛ ضمن اینکه بقیه شبکه‌ها هم همین تولیدات را داشتند. آن زمان حجم تولیدات از لحاظ تنوع و کیفیت بالا بود و مردم هم بسیار راضی بودند و همه چهره‌هایی که شاید قبلا تلویزیون را تحریم کرده بودند از مرحوم سلحشور گرفته که سریال یوسف پیامبر (ع) را کار می‌کرد تا آقای میرباقری که مختارنامه را ساخت و آقایان ابراهیم حاتمی‌کیا و کمال تبریزی، آمدند و با تلویزیون کار کردند. همچنین بسیاری از سینماگران مثل مرحوم داریوش مهرجویی که اثر ماندگار مهمان مامان را برای تلویزیون ساخت و خیلی از نام‌ها که شهرتشان را از تلویزیون گرفتند؛ البته نه اینکه منتی سرشان باشد خیر بلکه یک تعامل بود که هنرمند از طریق و به‌واسطه مدیریت فرهنگی با رسانه ملی مرتبط بود و کار می‌کرد و احساس هم نمی‌کرد که به او دستور می‌دهند. من فکر می‌کنم ذی نفع اصلی ایجاد تنش میان هنرمندان و رسانه ملی همان دشمنان ایران یعنی اسرائیل و آمریکا هستند.

می‌گویند در باز است اما نیست!

در ادامه این مناظره پرسشی مطرح شد از محمد مهدی عسگرپور مبنی بر اینکه چقدر هنرمند، تهیه‌کننده و بازیگران توانستند خودشان را با تلویزیون تنظیم کنند و شما چقدر به سمت تلویزیون حرکت کردید که او پاسخ داد: ما در کشوری زندگی می‌کنیم که صداوسیما وجود دارد و کاملاً دولتی است و طبق قانون شبکه خصوصی هم وجود ندارد. می‌گوییم صداوسیما به کجا پاسخگوست؟ وقتی درباره ارتقاء صحبت می‌کنیم باید ببینیم در دنیا چه کار می‌کنند. بالاخره تلویزیون‌هایی که در دنیا آثار محتوایی مختلفی را منتشر می‌کنند چگونه خودشان را ارزیابی می‌کنند و چگونه متوجه افت خود می‌شوند. ممکن است ما بگوییم آنها کلاً بر مبنای منافع مالی یا ملی و یا ترکیبی از هر دو هستند، اما ما در اینجا با یک خروجی مواجه هستیم؛ سازمانی که تلاطمات سیاسی به شدت روی همه چیزش تاثیر می‌گذارد و بعضا باعث می‌شود یک تعداد هنرمند دیگر نتوانند واردش شوند البته می‌گویند در باز است و می‌توانند وارد شوند اما می‌دانیم که واقعاً باز نیست. فهرست ممنوع‌الفعالیت‌هایمان در سازمان صداوسیما کم نیست. همین الان وقتی ما می‌خواهیم سریالی بسازیم باید ظاهرا کد ملی همه داده شود تا استعلام گرفته شود و بعد کار را جلو ببریم؛ البته من فعلاً توفیق کار با تلویزیون را ندارم.

عسگرپور تصریح کرد: در اینجا مقام پاسخگو در صداوسیما منظورم رئیس سازمان صداوسیما نیست. من زمانی مدیر گروه کودک شبکه دو بودم و آن موقع مسئولیت آنچه تولید و پخش می‌شد با من بود و من مقام پاسخگو بودم به همین دلیل است که فیلمساز تکلیفش با ما روشن بود. ما آن زمان با مرحوم کیارستمی کار کردیم. آقای جعفر پناهی بادکنک سفید را برای تلویزیون ساخت و خیلی تولیدات دیگر بنام و خوب با فیلمسازان مطرح. نکته اینجاست آنها آن زمان می‌دانستند که باید با بنده به یک تفاهم برسند اما الان من نمی‌دانم مدیر گروه چقدر اختیار دارد، مدیر شبکه چقدر. در صداوسیما نسبت نیروهای تولیدی به پشتیبانی یک به حدود ۱۷ – ۱۸ است و بلکه بیشتر؛ یعنی این سازمان یک نفر تولیدکننده دارد و ۱۸ نفر از آن پشتیبانی می‌کنند! پس صداوسیما نمی‌تواند کار کند و اساساً ساختارش غلط می‌شود.

این کارگردان باسابقه تاکید کرد: شما تصور می‌کنید با ساختار فیلمنامه مصوب کردن می‌توانید تعداد بیشتری فیلمنامه داشته باشید که به نظرم به شدت کودکانه است. به نظرم در حال حاضر مدیر مسلط وجود ندارد و همین‌طور تهیه‌کننده‌های غیرمسلط هم در سازمان صداوسیما زیاد هستند و گاهی فراموش می‌کنند که مردم مشکلات فراوانی دارند. زمانی تلویزیون بودجه کمی داشت و تهیه‌کنندگانی کارشان ارزشمندتر بود که می‌توانستند پول به سازمان بیاورند! به همین روشنی.

نیروی صداوسیما از ۱۸ هزار به ۴۰ هزار رسیده!

به گزارش ایسنا، در ادامه این بحث رئیس دانشگاه صداوسیما درباره تقویت رسانه‌های عمومی و اینکه چطور باید در ایران پیاده‌سازی شوند، سخن گفت و اظهار کرد: در صحبت قبلم اشاره کردم به شناسایی نقطه افول. ما در سال ۱۳۸۳ دیداری با مقام معظم رهبری داشتیم و گزارشی که آن زمان به ایشان رسید این بود که سازمان صداوسیما ۱۸ هزار نیرو دارد. من یادم هست که ایشان گفتند ۱۸ هزار خیلی است.

اسفندیاری ادامه داد: آن زمان شبکه‌های استانی در حال افزایش بودند و شبکه‌های دیگر در حال گسترش که از طریق آزمون‌های استخدامی تعداد نیروهای استخدامی زیاد شد. بنابراین از دوره‌ای ناگهان همین ۱۸ هزار نیرو به ۳۰ و ۴۰ هزار رسید؛ البته با احتساب بازنشستگان که در همان دوره متاسفانه به دلیل مشکلی که در صندوق بازنشستگی سازمان اتفاق افتاد، عملاً حقوق همه آنها را هم خود سازمان پرداخت می‌کرد. پس هم مشکلات مالی زیاد شد و هم انبارهای سازمان از جهت ذخیره آثار نمایشی خالی شد. فیلمنامه‌های الف ویژه که در دوره قبل آماده شده بود هم در یک دوره‌ مصرف شد اما متاسفانه هیچ چیزی جایگزین نشد.

زمانی با سریال‌هایمان کشورها را فتح کردیم

وی اظهار کرد: اساساً از آن زمان سیاست تولید آثار نمایشی الف ویژه که از نظر من پیشروترین بود و مثل صنعت هسته‌ای ما در رسانه بود، عملاً تعطیل شد و مشغول فرغونسازی شدیم! یعنی یکسری تله‌فیلم با بودجه‌هایی انبوه تولید شد که همه در چاه ویل ریخته شد و فایده‌ای هم نداشت. ما الان سریال‌های الف ویژه‌ای که مربوط به ۱۰ ـ ۲۰ سال قبل است را داریم که هنوز هم در زمان بازپخش مخاطب دارند و حتی از سریال‌های روز، مخاطبشان بیشتر است و چقدر نفوذ بین‌المللی برایمان ایجاد کردند. ما با سریال «مریم مقدس» بازار ترکیه را فتح کردیم. با سریال «یوسف پیامبر(ع)» در منطقه غرب آسیا و در کشورهای عربی چقدر مخاطب پیدا کردیم و با سریال «مختارنامه» توانستیم عراق را فتح کنیم.

اسفندیاری در عین حال گفت: متاسفانه همه این‌ها نابود شد و رفتیم سراغ یکسری تولیدات یک‌بار مصرف کم ارزش و از آن طرف حجم زیادی جذب نیرو خارج از رویه و سهم بودجه سازمان صداوسیما از آنچه که باید خرج تولید می‌شد، خرج حقوق شد و این معضلی است که اکنون با آن مواجه هستیم؛ منتهی در کنار این آسیب‌ها و سوءمدیریت‌های داخلی در ادوار گذشته نمی‌توانم به این اشاره نکنم که یک اراده‌ای خارج از سازمان هم برای زمین زدن رسانه ملی بود و از دوره‌ای از جمله دوره قبل به نظرم خیلی علنی و آشکار شد.

به «جام جم» نقد دارم

اسفندیاری در تکمیل صحبتش بیان کرد: اراده‌ای در سطوح سیاسی و امنیتی برای زمین زدن رسانه ملی به شیوه‌های مختلف شکل گرفته که همان اختلاف‌افکنی‌ها و تنش‌زایی‌ها میان هنرمندان و از طرفی تامین منابع مالی برای پرداخت‌های کلان و گزاف به هنرمندان در آثار نمایشی رسانه‌های دیگر است؛ به نحوی که دیگر همکاری با تلویزیون برای بسیاری از هنرمندان به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست. من فکر می‌کنم همه این‌ها متاسفانه ناشی از این است که اهداف سیاسی بر منافع ملی غلبه پیدا کرده است.

رییس سازمان صداوسیما صحبت‌هایش را با نقدی از برنامه «جام جم» ادامه داد و تصریح کرد: من اکنون گله‌ای به شما و نقدی به «جام جم» دارم و آن این است که متاسفانه برخی مدیران فرهنگی دولت قبل که در این زمینه متهمان اول هستند باید پاسخگو باشند اما پاسخگو نیستند. آنهایی که به طور فله‌ای ۵۰ مجوز سریال می‌دهند بدون اینکه حتی فیلمنامه را خوانده باشند و یا فیلمنامه‌ای وجود داشته باشد که بخواهند آن را بخوانند. این کارها کاملاً غیرمسئولانه بود و برنامه‌ای برای زمین زدن رسانه ملی بود و متاسفانه این افراد به اینجا آمدند و شما هم هیچ سوالی از آنها نکردید و خیلی راحت از اینجا رفتند.

تا به کجا می‌خواهیم صداوسیمایی دولتی داشته باشیم؟

در ادامه محمد مهدی عسگرپور در پاسخ به سوال مجری برنامه جام جم که اینگونه مطرح شد، امروزه برای صیانت و حمایت از مخاطبانمان در مقابل برخی از سریال‌های نمایش خانگی و سکوها که بعضاً اتفاقات ناگوار و پر از تحقیر ملی را به همراه دارند، باید چه کنیم تا مخاطبانمان آسیب نبینند؟ به ذکر نکاتی پرداخت.

وی گفت: وقتی سازمان صداوسیما چنین کارکردی را در گذشته داشته، هنوز هم دارد و باز هم خواهد داشت ما می‌خواهیم تا کجا ادامه بدهیم؟ اصلاً تا کجا می‌خواهیم صدا و سیمای کاملاً دولتی وجود داشته باشد و همینطور جلو برود و چیزی هم غیر از آن نباشد؟ منظورم در اینجا حوزه رسانه است. حوزه وی او دی ها که بخش جدایی است و اساساً در فضای وب تعریف می‌شود نه آنتن. به نظرم ابتدا باید آسیب‌پذیری تلویزیون حل شود که سال‌ها پیش خیلی از دوستان توصیه کردند و هشدارهایی هم دادند اما یکسری‌ها مخالفت‌ کردند و آن راه اندازی شبکه‌های خصوصی بود.

این کارگردان باسابقه ادامه داد: ما سال‌هاست روی این مدار ایستاده‌ایم و تکانش هم نباید بدهیم. یک صداوسیمای دولتی داریم و بخش خصوصی نمی‌تواند شکل بگیرد و این صدا و سیما آنقدر به مسائل سیاسی و جاری روز وابسته می‌شود که مقرراتش را هم باید همان‌طور تعریف کند و تاثیرش را بر بازیگران می‌گذارد و ما می‌بینیم فهرست ممنوع الفعالیت‌ها پُرتر می‌شود و اما در مورد پلتفرم‌ها بنده هم معتقدم که آنها نیاز به تنظیم‌گری دارند و باید وجه قانونی درستی هم داشته باشند. نه فقط وی او دی ها بلکه اساساً در حوزه فرهنگ ما دائم در حال آسیب هستیم که من فکر می‌کنم بخشی از آن به تعداد مراکز تصمیم‌گیری مربوط می‌شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و … یعنی ما کم نداریم از این نهادها را و همین مسائل مدیران را هم دست و پاچه می‌کند. تا کی نباید معلوم باشد مقام مسئول کیست؟

به گزارش ایسنا، در انتهای برنامه پرسشی از سوی مخاطبان «جام‌جم» مطرح و از سوی مجری بازگو شد مبنی بر اینکه خیلی ها معتقدند آقای عسگرپور از عواملی بودند که با فشارهایی، موجبات استعفای مرضیه برومند را فراهم کرد که عسگرپور در این زمینه تصریح کرد: این سوال باید از خود خانم برومند پرسیده شود که آیا این اتفاق برایشان افتاده است یا خیر. ایشان خودشان باید در این زمینه توضیح بدهند چون بحث مفصل است.

رسانه سینمای خانگی- روایتی از سی سال دیدار رهبری با اهالی کتاب

ششمین قسمت از مجموعه «مستند غیر رسمی» که به موضوع کتاب اختصاص دارد و دیدارهای صمیمی رهبر معظم انقلاب با اهالی کتاب و بازدیدهای ایشان از ادوار مختلف نمایشگاه کتاب را روایت می‌کند در کتابخانه ملی رونمایی شد.

به گزارش سینمای خنگی از ایرنا، مجموعه‌ی «مستند غیر رسمی» شامل سخنرانی‌های رهبر معظم انقلاب در سفرهای استانی و دیدارهای رهبری با هنرمندان، صنعتگران، سیاستمداران، دولتمردان، دانشجویان و خانواده شهدا است.

در این مجموعه دیدارها وگفت و گوهایی که میان رهبر انقلاب و دیدارکنندگان شکل گرفته و کمتر در رسانه‌های رسمی دیده شده است، که عمدتا با نام خود مستند همخوانی دارد. دیدارهایی که گاه رنگ انتقاد به خود می گیرد و گاهی با طنز آمیخته می‌شود.

چهره پدرانه رهبر انقلاب در این مجموعه مستندها کاملا هویداست و این آثار توانسته است از میان آرشیو دفتر نشر مقام معظم رهبری چهره متفاوتی از رهبر انقلاب ارایه کند که پیش از این میان چهره رسمی ایشان در قاب تلویزیون کمتر به آن پرداخته شده است.

سیدمحمد علی صدری‌نیا کارگردان «مستند غیر رسمی» با اشاره به ضرورت شکل گیری این مستند گفت: این مستند به تأمل‌های رهبر معظم انقلاب درباره موضوعات کتاب اختصاص دارد و می‌توان به دغدغه‌های ایشان بیشتر پی برد.

وی گفت: تلاش ما این بوده است که دست مخاطب را بگیریم و در راهرو های نمایشگاه کتاب با حضرت آقا همراه و با ارتباط ایشان با اهل کتاب روبه رو شویم که شاید کمتر تا کنون دیده شده باشد.

کارگردان مستند «مستند غیر رسمی» افزود: در این مجموعه مستندها به دنبال این هستیم که بیشتر به شخصیت رهبر نزدیک شویم و بتوانیم لایه‌های جذاب زندگی ایشان را به صورت غیررسمی روایت کنیم.

صدری نیا، کتاب را حوزه شخصی افراد عنوان کرد و گفت: موضوع کتاب می‌تواند ویژگی‌های متنوعی از افراد را تشریح کند و تلاش ما این بوده است که بتوانیم از دل اسنادی که در اختیار گرفتیم یک قدم صحیح برداریم تا گوشه کوچکی از جامعیت چهره رهبر انقلاب را نشان دهیم.

کارگردان «مستند غیر رسمی»، وعده ارائه نسخه تلویزیونی این اثر را داد و افزود: به زودی این اثر از قاب رسانه ملی در معرض نمایش عمومی قرار خواهد گرفت و امیدواریم که بتوانیم مخاطب خود را با این اثر همراه کنیم.

رسانه سینمای خانگی- منتقدان فیلم کمدی را بهتر ببینند

سیدجمال ساداتیان با اشاره به سختی‌های ساخت فیلم اجتماعی و تمایلش به تولید یک فیلم کمدی گفت:‌ اگر بعضی فیلم‌های کمدیِ در حال اکران با استقبال زیاد مخاطب مواجه شده‌اند باید توجه کرد که تماشاگرانش به زور به سینما نرفته‌اند و در همین زمینه اگر با سعه صدر بیشتری با فیلم‌ها برخورد شود، همزمان فیلم‌های خوب اجتماعی و کمدی را می‌توان در سینماها عرضه کرد.

به گزارش سینمای خانگی، این سینمادار و تهیه‌کننده سینما در گفت‌وگویی با ایسنا درباره اینکه چرا مدت‌هاست فیلمی نمی‌سازد، بیان کرد: به نظرم سینما در حال حاضر به یک تعارض رسیده، در حالی که باید تنوع موضوع داشته باشد تا مخاطبی که این تنوع را دوست دارد به سینما بیاید. آن نوع فیلمی که خود من دوست دارم بسازم در دسته فیلم‌های اجتماعی است که حتماً تمایل دارم رگه‌هایی از نقد اجتماعی و معضلات موجود در جامعه را هم در آن داشته باشم تا تلنگری زده شود چرا که سینما می‌تواند آینه جامعه باشد ولی الان حس می‌کنم ممیزی‌ها و نگاهی که به این جنس کارها وارد می‌شود اجازه نمی‌دهد به راحتی فیلمی ساخته شود.

او ادامه داد:‌ البته این شرایط فقط مربوط به الان نیست و در گذشته هم که امکان بیشتری برای ساخت این نوع فیلم‌ها فراهم بود، باز هم سایه توقیف و ممیزی بر سر فیلم‌های اجتماعی وجود داشت، اما با این حال فیلم‌ها به سختی از این جریان عبور می‌کردند و به نمایش می‌رسیدند در حالی که به نظرم می‌رسد با وجود اینکه این روزها گفته می‌شود فیلم‌های اجتماعی هم باید بسازیم، حداقل آنطور که من دلخواهم است، بستر مناسب برای ساخت این نوع فیلم‌ها فراهم نیست چون فکر می‌کنم فیلم‌ها باید آنطوری ساخته شوند که مردم دوست دارند نه آنطور که مسئولان دوست دارند.

ساداتیان درباره اینکه با وجود فیلم‌های نسبتا متنوعی که در حال اکران هستند، فقط فیلم‌های کمدی در صدر جدول فروش قرار دارند که به نوعی نشان می‌دهند مردم سینمارو فعلاً تماشای فیلم‌های کمدی را ترجیح می‌دهند و آیا خودش نمی‌خواهد همراستا با این ذائقه مخاطب فیلم کمدی بسازد؟ گفت: این را رد نمی‌کنم که دوست دارم فیلم کمدی بسازم بخصوص آنکه فکر می‌کنم فیلم‌های اجتماعی‌ که الان اکران می‌شوند دو اشکال دارند؛ اول اینکه حرف فیلم خیلی به درستی روایت نشده که شاید بخاطر ضعف خود نویسنده‌ها باشد و دیگر آنکه بخاطر آنچه در سیستم نظارتی وجود داشته، به نظر می‌رسد نوعی خودسانسوری به وجود آمده است؛ در نتیجه فیلم‌ها دارای موضوع‌های اجتماعی هستند اما در بیان مفاهیم الکن مانده‌اند؛ در حالی که اگر اعتمادسازی شود فیلم‌های اجتماعی خوب ساخته خواهد شد.

وی افزود: علی‌رغم استقبال خوبی که مخاطب از فیلم‌های کمدی در این چند ماه داشته، به نظرم فیلم‌های اجتماعی هم می‌توانند به فروش خوبی برسند. به عنوان مثال اگر اجازه داده می‌شد «برادران لیلا» اکران شود، حتی با وجود قصه بسیار تلخی که داشت، حداقل سه، چهار میلیون نفر آن را در سینماها تماشا می‌کردند گرچه آمارها نشان می‌دهد با وجود قاچاق فیلم، تعداد زیادی از مردم آن را دیدند. بجز این مورد، فکر می‌کنم در همین شرایطی که استقبال از کمدی زیاد است، جنس فیلم‌هایی که اصغر فرهادی می‌سازد هم با وجود تلخی‌هایش مردم را به سینما می‌کشاند. 


او درباره ارزیابی خود از اکران فیلم‌های کمدی روی پرده نیز گفت: به نظرم فیلم‌ها یک ظاهر دارند و یک باطن و ممکن است به لحاظ ظاهر ایرادهایی به آن گرفته شود عده‌ای در جامعه بگویند فلان فیلم بدآموزی دارد، در حالی که باید به باطن آن توجه کرد. یادم می‌آید فیلم «دایره زنگی» را که ساختیم، با وجود ظاهر طنزش حرف‌هایی را در خود داشت که برخی جور دیگر آن را برداشت کردند. این فیلم کاراکتری به نام «سرهنگ» داشت که اسم اعلاحضرت را می‌آورد و همین مسئله عده‌ای را برافروخته کرد و سبب توقف در اکران فیلم شدند و کلا فضا را غبارآلود کردند. در صورتی که توضیح داده شد این فقط ظاهر قضیه است و اصل ماجرا چیز دیگری است. به هر حال ذات یک اثر فرهنگی همین است که همه مثل هم فکر نمی‌کنند و تنوع برداشت وجود دارد. درباره فیلم‌هایی که الان روی پرده هستند مثل فیلم «هتل» نیز ممکن است به لحاظ ظاهری، برخی فقط داستان مردی را ببینند که پنهان‌کاری‌هایی در زندگی‌اش دارد؛ چیزی که قطعا در جامعه هم وجود دارد و نمی‌توان منکر آن شد ولی آن عده طرح موضوع را هم بدآموزی می‌دانند در حالی که این‌ها بدآموزی نیست و اتفاقا از نگاه من کاملا آموزنده است چرا که باید به نتیجه‌ای که ضمیر ناخودآگاهِ مخاطب از فیلم می‌گیرد توجه کرد؛ این که نشان داده می‌شود هیچ بار کجی به مقصد نمی‌رسد و هرچه تلاش کنید یک سری اتفاق‌ها را مخفی کنید بالاخره افشا می‌شوند. اتفاقاً خوبی ماجرا همین است که چنین پیام‌هایی وقتی در قالب طنز بیان شود، تاثیر اجتماعی بیشتری هم دارد.


ساداتیان بیان کرد:‌ ما افرادی را در سطح جامعه داریم که تعدادشان زیاد نیست ولی حضورشان اثرگذار است. آن‌ها معمولا نگاهی منفی نسبت به فیلم‌ها دارند، همانطور که فیلم‌هایی مثل «چهارشنبه سوری»، «برف روی کاج‌ها» و حتی «جامه‌دران» گرفتار این نگاه‌های منفی شد. این افراد بدترین نگاه ممکن را در آثار سینمایی دارند و اصرار بر توقیف یا سانسور می‌کنند در صورتی که معتقدم باید با سعه صدر بیشتری فیلم‌ها را نگاه کنند و لایه‌های بیرونی ماجراها را نیز ببینند. من نمی‌گویم تمام فیلم‌های امروز سینما بسیار خوبند اما معتقدم برخی فیلم‌های کمدی روی پرده لایه‌هایی درونی‌ دارند که به ضمیر ناخودآگاه تماشاگر تلنگر می‌زنند. 

این سینمادار ادامه داد: در بازدیدهایی که از بعضی سینماهای خودم پس از اکران فیلم‌های کمدی داشتم، کاملا مشخص است که چند فیلم مخاطب زیادی جذب کرده‌اند و مثلاً در بین مخاطبان فیلم‌های «فسیل» و «هتل» کمتر تماشاگری را دیدم که بعد از بیرون آمدن از سالن غر بزند. این هم طبیعی است چون قرار نیست همه از هر فیلمی خوششان بیاید ولی در بررسی شرایط یک فیلم باید ببینیم آیا معدل تماشاگرانش نسبت به آن نظر مثبت دارند یا خیر، در واقع جمعیت معدل باید در اولویت باشد نه یک عده محدود که ممکن است از فیلم خوششان نیاید یا نسبت به آن نقد داشته باشند. درباره این دو فیلمی که این چنین مورد اقبال قرار گرفته‌اند، مطمئن باشید که مردم به زور برای تماشای آن‌ها به سینما نرفته‌اند. کسانی را که برای دومین یا سومین بار به تماشای این دو فیلم رفته‌اند، نمی‌توان به زور به سینما برد، پس حتماً با رغبت بوده چون فیلم‌ها هم سر و شکل خوبی داشتند و هم حاوی پیام‌هایی بودند. ضمن اینکه حرف‌های رکیک و شوخی‌های زننده برای خنداندن مخاطب نیز در این فیلم‌ها ندیدیم.


ساداتیان در پایان با اشاره به رونق سینماها پس از رکود دوران کرونا و شرایط اجتماعی سال قبل و درباره اینکه آیا چرخ سینما را همچنان فیلم‌های کمدی باید بگرداند؟ بیان کرد:‌ اعتقادی بر حذف فیلم‌های کمدی ندارم ولی به نظرم فیلم‌های اجتماعی را که در ادوار گذشته روی پرده سینماها داشتیم، باید بتوانیم باز هم اکران کنیم. باید فیلم‌هایی داشته باشیم که رفتارهای اجتماعی و عملکردهای حاکمیتی در آن‌ها نقد شوند. هیچ اشکالی ندارد اگر چنین نقدهایی را ببینیم و این درست نیست که فکر کنیم طرح نقد باعث تضعیف حاکمیت می‌شود چون اتفاقا تلنگری برای اصلاح خواهد بود و اگر تنوع ژانر در سینما جدی شود، همزمان فیلم اجتماعی و کمدی خوبی خواهیم داشت. 

رسانه سینمای خانگی- از قاتل مهرجویی خبری نشد؟

سخنگوی قوه قضاییه گفت که کیفرخواست متهمین پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر نیمه اول آذر ماه صادر خواهد شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مسعود ستایشی در نشست خبری سخنگوی قوه قضاییه در باره آخرین وضعیت پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر گفت:  در این زمینه رییس کل دادگستری استان البرز زحمت کشیدند در دو و سه مرحله اطلاع رسانی کردند. من در جلساتی که بوده تا آنجایی که امکان اطلاع رسانی داشته مطالب را گفتم. پرونده جنایی و کیفری و در مرحله دادسراست و باید تمام ابعاد و زوایای پرونده در اطلاع رسانی مورد توجه قرار گیرد. در خصوص پرونده مرحوم داریوش مهرجویی و همسرشان تا الان ۴ نفر متهم که حاضر در صحنه قتل بودند و به اعمال ارتکابی اقرار داشتند. علاوه بر این اقراری که متهمان داشتند امارات دیگری هست که در پرونده وجود دارد و بر موضوع و ارتکاب قتل دلالت دارد.

ستایشی ادامه داد: یکی ازموارد و نکاتی که مطمح نظر بازپرس و دادستان ما در شهرستان فردیس واقع شده این است که آلت قتاله خون آلود  و اموال مسروقه‌ای در محله اختفای متهمان بوده است؛ مثل طلایی که کشف شده و به تایید دخترشان رسیده و درمحل اختفای متهمان بوده است.  خونی در محل ارتکاب جرم کشف شده و این خون در صحنه قتل با خون یکی از متهمان انطباق دارد. گوشی مقتولین از منزل یکی از متهمان کشف شده است. بازبینی پیام هایی که در گوشی تلفن بوده دلالت بر این موضوع دارد.  تحقیقات ادامه دارد. استعلاماتی صورت گرفته است. منتظر جلب به دادرسی و صدور کیفرخواست هستیم. ان شاءالله در نیمه اول آذرماه پرونده به صدور کیفرخواست منتهی خواهد شد. این قتل‌های دلخراش با کمترین زمان و با اهتمام ویژه ای کشف شد و مطمئن باشید که کسانی که مجرمیتشان به اثبات برسد به سزای عملشان خواهند رسید.

رسانه سینمای خانگی- اقتباس بومی، ویژگی سینمای مهرجویی بود

کارگردان فیلم «شب‌های روشن» گفت: منتقدان از دل سینمای موج نو آمده‌اند و به شدت با سینمای مدرن بیگانه هستند، این گونه می‌شود که حمایتی که باید از آثار اقتباسی صورت بگیرد، نمی‌گیرد، مهرجویی اما به ادبیات غربی توجه داشت و از آنها بومی و ایرانی اقتباس می‌کرد و نشان می‌‎داد چقدر مسائل در دنیا یکسان‌ است.

به گزارش سینمای خانگی، فرزاد موتمن درباره تفاوت وضعیت اقتباس در سال‌های ابتدایی ورود سینما به ایران با کشورهای غربی به ایرنا گفت: اقتباس ادبی یکی از شیوه‌های فیلم‌سازی از همان ابتدای سینما بوده. در ابتدا نگاه داستان‌گویی قرن هجدهمی به سینما وجود داشته. در نتیجه به طور طبیعی خیلی از متن‌ها ریشه‌های ادبی داشته‌اند. اما بعد از جنگ جهانی دوم شاهد تغییر هستیم.

وقتی سینما جریان ادبی را تغییر داد

این فیلمساز درباره تغییری که وضعیت اقتباس در سینما پس از جنگ جهانی دوم داشت، گفت: از آنجایی که سینما در آمریکا پول‌دار بود، می‌توانست نویسندگانی را استخدام کند که برای فیلم‌ها بنویسند. از یک جایی متن‌های فیلمنامه‌ها به قدری خوب و قوی شدند که حالا این سینما بود که ادبیات را تحت تاثیر قرار می‌داد.

وی ادامه داد: پیش از جنگ جهانی دوم و در دهه‌های اولیه بعد از جنگ، فیلم‌های جنایی و نوآر از روی رمان‌ها و ادبیات جنایی ساخته می‌شدند. از دهه‌های ۷۰ به بعد به آثار نویسندگانی توجه شد که اساسا تحت تاثیر سینمای جنایی می‌نوشتند. این گونه شد که ادبیات و سینما تاثیر متقابلی روی هم گذاشتند.

 فرزاد موتمن، کارگردان و فیلمنامه‌نویس

سینمای ایران تمام ویژگی‌های یک سینمای جهان سومی را دارد

موتمن با اشاره به جهان‌سومی بودن سینمای ایران و دیگر کشورها در خاورمیانه گفت: سینما در کشور ما ویژگی‌های یک سینمای جهان سومی و خاورمیانه‌ای را داشت؛ ویژگی‌هایی که فقط منحصر به‌ ایران نیست. ما ویژگی‌های مشترکی را در بین سینمای ترکیه، مصر، هندوستان و ایران می‌بینیم و آن ویژگی، فیلم‌فارسی ساختن در سینمای ایران است.

کارگردان فیلم شب‌های روشن افزود: ما به جای آن‌که ژانر کار کنیم، فیلم‌هایی می‌ساختیم که همه چیز در خود داشت. یک فیلم‌فارسی که همزمان هم ملودرام بود و هم کمدی و موزیکال. به علاوه صحنه زدوخورد هم داشت. این ویژگی را فیلم‌های ترکیه و هند و… هم داشت و ما از این قاعده مستثنی نیستیم.

حتی از برادران کارامازوف هم فیلم‌فارسی ساختیم!

این فیلمساز یکی از دلایل عدم توجه به اقتباس در سینما را کمبود تیراژ کتاب‌ها دانست و افزود:در کشوری که همیشه تیراژ کتاب در آن پایین بوده، متون ادبی محل اقتباس نیستند در کشوری که همیشه تیراژ کتاب در آن پایین بوده، متون ادبی محل اقتباس نیستند. هرازگاهی اقتباس نیز شده اما اصلا شان رمان و قصه رعایت نشده. رمان برادران کارامازوف در ایران در سال ۳۸ در فیلم وسوسه شیطان اقتباس شد؛ فیلمی که یک فیلم‌فارسی به تمام معناست.

موتمن اظهار کرد: متن یک ارزشی دارد. شان این رمان اصلا در این فیلم رعایت نشده و ما از آن فیلم‌فارسی ساخته‌ایم. متن‌های ادبی مثل برادران کارامازوف بخشی از تمدن هستند و نمی‌شود هر چه می‌خواهیم بسازیم.

 فیلم گاو ساخته زنده یاد داریوش مهرجویی با اقتباس از عزاداران بیل نوشته غلامحسین ساعدی

موج نو نتیجه یک خواست جمعی بود نه اراده فردی

این فیلمساز با اشاره به شرایط ایران در اواخر دهه ۴۰ و گسترش طبقه متوسط در جامعه گفت: موج نو در نتیجه گسترش شهرنشینی است. وقتی شهرها گسترده شدند، طبقه متوسط در جامعه مهم شد. این قشر یعنی قشر طبقه متوسط، نمی‌توانند با فیلم‌فارسی ارتباط بگیرند و آن را تاب بیاورند. از این رو یک خواست جمعی در جامعه برای ساخته شدن فیلم‌های جدی‌تر موج می‌زد. نسلی از فیلم‌سازانی شکل گرفت که می‌خواستند فیلم‌های جدی‌تر بسازند.

موتمن اقتباس ادبی را یکی از راه‌های رهایی از فیلم‌فارسی دانست و افزود: یکی از مشکلات ما همیشه فیلمنامه بوده. اقتباس ادبی به این کمبود کمک می‌کند چراکه حالا یک متن با قصه و ساختمان‌بندی در اختیار فیلمساز است. این طور شد که آقای مهرجویی به نوشته آقای ساعدی توجه کرد. ناصر تقوایی با اقتباسی از یکی از داستان‌های والتاری، فیلم نفرین را ساخت. بعد از موج نو، ناخدا خورشید از روی یکی از رمان‌های همینگوی ساخته شد. بعدتر بهمن فرمان‌آرا با اقتباس از نوشته گلشیری فیلم ساخته است.

مخاطب بالقوه با تیراژ ۷۰۰تایی کتاب شکل نمی‌گیرد

وی در ادامه به افول این موج اشاره کرد و گفت: این نمی‌توانست فراگیر باشد چرا که بعد از انقلاب، تیراژ کتاب به شدت کم شد تا امروز به ۷۰۰ جلد رسیده. عددی که بسیار کم است و هیچ تماشاگری را برای سینما به ارمغان نمی‌آورد.

موتمن با تاکید بر نقش کتابخوانی و افزایش آن در توجه بیشتر به اقتباس گفت: وقتی می‌خواهند اقتباس ادبی کنند، به یک تماشاچی بالقوه فکر می‌کنند. کسانی که خواننده آن کتاب هستند، وقتی مردم کتاب نخوانند، برای چه خواننده‌ای کار تولید کنیم.

کارگردان فیلم آخرین بار کی سحر را دیدی افزود: تهیه‌کننده‌ها به این نکته اهمیت می‌دهند که آن کتاب چقدر مخاطب داشته. چراکه می‌خواهند سرمایه‌گذاری کنند. پس ترجیح می‌دهند فقط یک دستمزد به فیلمنامه‌نویس بدهند؛ نه هم فیلمنامه‌نویس و هم نویسنده.

 فیلم شب های روشن ساخته فرزاد موتمن با اقتباس از شب‌های روشن اثر داستایوفسکی

مهرجویی نشان می‌داد که مسائل تا چه اندازه در تمام دنیا یکسان است

موتمن با اشاره به فیلم‌های مهرجویی گفت:مهرجویی به ادبیات غربی توجه داشت و از آنها بومی و ایرانی اقتباس می‌کرد مهرجویی به ادبیات غربی توجه داشت و از آنها بومی و ایرانی اقتباس می‌کرد. با اینکه یک وجه جهان وطنی داشت اما نشان می‌داد چقدر مسائل در دنیا یکسان است. وقتی درباره مصائب یک زن صحبت می‌کند با اینکه اقتباس ادبی است اما در ایران هم جواب می‌دهد چون فقط زن ایرانی ستم‌کشیده نیست. زن نروژی هم ستم‌کشیده است چرا که جامعه مذکر و مردانه است.

این کارگردان درباره دیدن نشدن و عدم‌استقبال از آثار اقتباسی افزود: مهرجویی فیلم اشباح را در اواخر عمرش بر اساس نوشته هنریک ایبسن کار کرده بود که آن هم به اندازه‌ای که باید، دیده نشد. من نیز ۳، ۴ سال پیش فیلم سراسر شب را کار کردم که اقتباسی بود و در دوران کرونا اکران شد که سینماها را تعطیل کردند و فیلمی که به شدت وجوه تجربی دارد را به نمایش خانگی فرستادند یعنی جایی که مردم بفرمایید شام می‌بینند.

منتقدان ایرانی سینمای مدرن را نمی‌فهمند

این کارگردان با انتقاد از عدم‌حمایت منتقدان از فیلم‌های اقتباسی گفت: منتقدان هم از دل سینمای موج نو آمده‌اند و فقط نقد مضمونی می‌کنند و به شدت با سینمای مدرن، بیگانه هستند. این گونه می‌شود که حمایتی که باید از سراسر شب به عنوان یک اثر اقتباسی صورت بگیرد، نمی‌گیرد.

کارگردان سریال نون و ریحون تاکید کرد: منتقدانی مانند گردانندگان برنامه هفت می‌آیند و در برنامه، کتاب فیلمنامه‌نویسی دستشان می‌گیرند. این دوستان نگاه گداری دارند و در فیلم به دنبال شخصیت می‌گردند، چیزی که ذاتا اشتباه است.

موتمن به جداسازی اقتباس از جریان کلی سینما اشاره کرد و گفت: این جداسازی برای مراسم و جشنواره‌ها است. از آنجایی که بسیاری از فیلم‌های آمریکایی اساسا اقتباس هستند نمی‌توانند این را نادیده بگیرند. اسکار نیز به همین شکل است.

وی تاکید کرد: اما در بدنه سینمای ایران که مخاطب کتابخوان به آن اندازه ندارد، ما فیلمی را می‌بینیم و تشخیص نمی‌دهیم اقتباس ادبی است یا خیر. در حقیقت برای مخاطب خیلی تفاوتی نمی‌کند.

 سه گانه ارباب حلقه‌ها با اقتباس از رمان مشهور ارباب حلقه‌ها

سینمای ایران فاقد خلاقیت در تهیه و تولید است

این فیلمساز سینمای ایران را فاقد خلاقیت دانست و گفت: در ایران اما همه دنبال این هستند که چه چیزی می‌فروشد، برویم و همان را بسازیم. در نتیجه هیچ خلاقیتی در تهیه و تولید نداریم.

وی ادامه داد: این در مقایسه با سینمای دنیا که اقتباس‌های ادبی مثل ارباب حلقه‌ها صورت گرفته کاملا متفاوت است. اقتباسی که جزو پرفروش‌ترین‌ها بوده، خود کتاب میلیون‌ها خواننده داشته و از ابتدا می‌دانستند با فیلمی پرفروش طرف هستند.

کارگردان فیلم ماندگار شب‌های روشن درباره این فیلم گفت: تصور ما این بود که داریم فیلمی کاملا نفروش می‌سازیم که اکران محدودی هم خواهد داشت و فراموش می‌شود. خود من باورم نمی‌شود دو نسل با آن زندگی کرده باشند و همچنان دیالوگ‌هایش به اشتراک گذاشته شود.

رسانه سینمای خانگی- پیام رئیس به جشنوارۀ آموزشگاه‌های آزاد سینمایی

محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی در پیامی به دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به طرح نکاتی درباره اهمیت نقش این آموزشگاه‌ها در تربیت استعدادهای تازه برای سینمای ایران پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی در پیامی به دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی عنوان کرد: «سینما به مفهوم یک هنر، ساحت گسترده و عمیقی است که چشم‌اندازهای وسیعی را تحت تسلط خود دارد. هنر آرمانی، هنر انسان‌سازی است. اعتقاد به خصیصه انسان‌زایی هنر که به الگوآفرینی‌های فردی و جمعی منتج می‌شود، افق مطلوب رویکردهای آموزشی تولیت دولتی فرهنگ و هنر است که علاوه بر ترویج مهارت‌ها به تجلی معرفت و معنویت چشم دارد.

این بزرگترین دستاورد هنر دینی است که مبتنی بر دانش‌محوری و تجربیات موروثی به اقناع علمی و ارتقای ذوقی و نوسازی آموزشی هدایت می‌شود.

تقویت علمی، مهارتی و رقابت‌آفرینی از مهمترین مولفه‌های تحکیم و تثبیت آموزشگاه‌های آزاد سینمایی محسوب می‌شود که این نقش موثر را سازمان امور سینمایی به عنوان تکلیفی حمایتی و رویکردی نتیجه‌محور، برعهده گرفته است.

در هنگامه‌ای که تکنولوژی هر ساعت ما را به ضیافت تازه‌ای از غافل‌گیری و شگفتی می‌برد، لزوم توجه به آموزش و راهکارهای استفاده بهینه از آن در سینمای ایران بیش از پیش احساس می‌شود و بدیهی است که آموزشگاه‌های آزاد سینمایی در این حوزه می‌توانند اسبابی باشند تا سینمای ایران از کاروان فناوری‌های روز و دستاوردهای آن عقب نماند.

علم سینما در دنیای امروز، در همه ابعاد، در حال «نو شدن» است، کار آموزشگاه‌ها، از آنجا جلوه پیدا می‌کند که باید مدام در حال تازه شدن و به روز شدن باشد. این ویژگی باعث شده که آموزشگاه‌های سینمایی، مسیری امن برای به‌کارگیری علم روز، در بدنه سینمای ایران باشند در عین حال، تردیدی نیست که تقویت ساختارهای آموزشی در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها از طریق دروس فلسفه اسلامی هنر و تعالیم معرفتی یک پیش نیاز اساسی و احیای دروس معرفتی هنر یک ضرورت است.

آموزشگاه‌های آزاد سینمایی باید محلی برای پرورش توامان جوانان متخصص و متعهد باشد و در کنار آموزش تخصصی، مسائل معرفتی نیز در مسیر تکامل آموزشی طراحی شود.

متاسفانه احساس می‌شود در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها صرفاً به جنبه تربیت تکنیسین‌های خوب توجه صورت می‌گیرد در حالی که عرصه هنر و هنرمندی عالم کشف، شهود و سیر کردن در جهان معانی است و در آن صورت است که خلق آثار، ابعاد دیگری پیدا می‌کند.

اهتمام سازمان سینمایی با محوریت «اخلاق، آگاهی، امید» در راستای استانداردسازی بر توسعه منضبط آموزشگاه‌های سینمایی، گسترش عدالت فرهنگی، کشف و پرورش استعدادهای خلاقه و زمینه‌سازی برای بروز نسل نو، تبیین هویت ایرانی‌اسلامی، با هدف تولید متعهدانه و انتقال تجارب ممتاز اساتید متمرکز شده است.

دومین جشنواره هنرجویان آموزشگاه‌های آزاد سینمایی با هدف ورود به گام دوم تربیت نسل آگاه، با دانش و متعهد به ارزش‌ها و منافع ملی در فرایندی رقابتی و به منظور پایش توانمندی‌ها، ارزیابی آثار و معرفی نخبگان سینمایی آموزشگاه‌ها به فضای حرفه‌ای برگزار شود.

ترویج فضیلت‌های اجتماعی، مسئولیت‌پذیری نسل جوان، مشارکت شهروندی و اولویت‌بخشی به نهاد خانواده، از رویکردهای این دوره از جشنواره معرفی شده است که بازتاب هنرمندانه آن در تولیدات سینماگران جوان و پرشور و شعور مایه امیدواری خواهد بود.

امیدوارم افق پیش رو، به منظر باشکوهی بدل شود تا ایران اسلامی بدان ببالد و بتوانیم شکوفایی ملی هنر سینما را جشن بگیریم.»

آثار راه‌یافته به دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی معرفی شدند

فیلم‌های کوتاه راه‌یافته به دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به شرح زیر معرفی شدند:

«آلزایمر» به کارگردانی سعید ونایی از تهران

«اوهام» به کارگردانی مرتضی آقاجانی از زنجان

«زیبای زیبا» به کارگردانی سجاد موسوی از تهران

«سردست» به کارگردانی فاطمه‌سادات جلالی از تهران

«نزدیک‌تر از دور» به کارگردانی شاهین آقازاده از تهران

«منم همین طور» به کارگردانی سعید دولتی از تهران

«همسایه» به کارگردانی پیروز کرمی از تهران

«شهر عسل» به کارگردانی معین روح‌الامینی از تهران

«نگاه خدا» به کارگردانی علیرضا موسی‌زاده از تهران

«ارشیا» به کارگردانی مهرداد بشارت و مرضیه قاسمی از تبریز

«دزد» به کارگردانی فرزام طبیبی از تبریز

«صدای سکوت» به کارگردانی الهام آقاجری از اصفهان

«دوراهی» به کارگردانی ستایش افشانی از تهران

«لبه گود» به کارگردانی رایحه مظفری از تهران

«چک» به کارگردانی مهرداد مهرکیش از تهران

«درخت» به کارگردانی دانیال محمدعلی از تهران

«۹۹-۹۷» به کارگردانی السا آذرگون از تهران

«مترسک» به کارگردانی هما زرینی از تهران

«مادر» به کارگردانی دانیال غلامی از یزد

«ویلای خیابان ۲۲» به کارگردانی طاها قارداشی از تهران

«الماس و شیشه» به کارگردانی داریوش کرمیار از تهران

«داس» به کارگردانی کاووس قاسمی از تهران

«آخرین بار» به کارگردانی زهرا نظری از قزوین

«یادداشت» به کارگردانی محمدرضا دهستانی از قم

«همزاد» به کارگردانی آقامرتضی ربیعی از تهران

«آبنبات تلخ» به کارگردانی متین خاتمی از تهران

«کله» به کارگردانی سهیل عرب از بوشهر

«دستبند» به کارگردانی محسن تقی‌زاده از تهران

«بین خطوط رفاقت» به کارگردانی محمدصادق سعدی از مشهد

«بدرقه سکوت» به کارگردانی محمدرضا دهستانی از قم

«مرا ببوس» به کارگردانی الناز نادریان از زنجان

«کانیبال» به کارگردانی مهتاب فرهادی از تهران

«کابگراس» به کارگردانی سیدعلی حائری از تهران

«لیلا» به کارگردانی حسین رضائیان از تهران

«من، او، مهتاب» به کارگردانی مجید نورالفلق از تهران

«تله هوس» به کارگردانی کیانا تعصبی از تهران

«فاصله رنگی» به کارگردانی شاهین آقازاده از تهران

مسعود مددی، علی محمدقاسمی و مجید شیخ انصاری هیات انتخاب بخش فیلم کوتاه دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی هستند.

دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به دبیری مهدی شفیعی از ۳۰ آبان تا ۳ آذر ۱۴۰۲ در موزه سینما برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- اکران «سگ‌کش» از دوم آذرماه

فیلم سینمایی «سگ کش» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی حسین نصیری از دوم آذر در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران می‌شود و دومین پوستر فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» به کارگردانی آرمان خوانساریان رونمایی شد.

به گزارش رسانه سینمای خانگی، از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، اکران فیلم سینمایی «سگ کش» به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی حسین نصیری از روز پنجشنبه- دوم آذرماه- در «سینما انقلاب اردبیل» آغاز می‌شود.

حسین عابدینی،رحیم نوروزی، صبا جلیل آقازاده، ولایت خوبدل، جعفر خدابنده‌لو، مرتضی نوری، جلال محمدلو، امیرحسین منتظرعلیه، اکرم علمداری، آذر یاری، صالحه زهره‌وند، امیرمهدی نصیری، بهروز بخت‌آور، نجات عباسی، عبدالصمد جدیری، عرفان پروری و حسین نصیری از جمله بازیگران این فیلم هستند.

در خلاصه داستان فیلم «سگ کش» آمده است: در یک روستای دور افتاده به طرز مشکوکی سگ‌ها کشته می‌شوند همه اهالی بدنبال عامل این فاجعه می‌گردند اما رفته رفته اتفاقات بدتری می‌افتد.

اکران افتتاحیه و رونمایی این فیلم روز پنجشنبه دوم آذر ساعت ۱۷ در سینما انقلاب شهر اردبیل و با حضور سینماگران و مدیران فرهنگی برگزار می‌شود و در آستانه اکران این فیلم پوستر آن که توسط مریم حاصلی طراحی شده، رونمایی و منتشر شد.

سایر عوامل عبارتند از: مشاور پروژه: سیدجمال سیدحاتمی، مشاور تهیه: داوود موثقی، مدیر فیلمبرداری: محسن دهقان‌نژاد، صدابردار: حسن سلمانی، تدوین: علی گورانی، آهنگساز: بهرام رجبعلی‌زاده، جلوه‌های ویژه بصری: محسن جعفری، گریم: آی‌سان نعمت‌زاده، سیدسجاد سیدهدی، امیرحسین عبدالهی، گوینده: استاد ابوالحسن تهامی، طراح صحنه: رسول علیزاده، اصلاح رنگ و نور: امیرحسین نوروزی، مدیر تولید: اسدالله نصیری، جانشین تولید: محمد جلیل آقازاده، سرپرست گروه کارگردانی: میثم بیدقی، دستیار اول کارگردان: صبا جلیل آقازاده، منشی صحنه: پروین جوادی، برنامه‌ریز: آیدا کنی، دستیار تهیه‌کننده: بهروز بخت‌آور.

انتخاب بازیگر: محمد شهریوری، دستیار تولید: حمدالله نصیری، سرمایه‌گذاران: حسین نصیری، یوسف شهبازی رازلیقی، علی کاظمی مقدم، مرتضی نوری و رافونه حسنعلی عراق، مجری طرح: آموزشگاه هنرهای نمایشی ایفا و انجمن آوای هنرمندان ساوالان، طراح تیتراژ: مسعود گوزلی، طراح لوگو: عظیم فلاح، طراح پوستر: مریم حاصلی، طراح گرافیک بین‌الملل: حجت مجرد، خروجی dcp: دفتر شیدرنگ، امور تبلیغات: محمدرضا باوفا و امیررضا تقوی، پشتیبانی فنی: امین صبور، شرکت فیلمسازی ترنج، اوریا جمالی و بهنام گنجه از دیگر عوامل این اثر هستند.

رسانه سینمای خانگی- بیانیه‌نویسی به «فسیل» رسید

سیدابراهیم عامریان تهیه‌کننده فیلم سینمایی «فسیل» در یادداشتی به تصمیم شورای صنفی نمایش برای پایان دادن اکران این فیلم در سینماها اعتراض کرد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، سیدابراهیم عامریان تهیه‌کننده فیلم سینمایی «فسیل» به کارگردانی کریم امینی که با فروش بالغ‌بر ۲۸۵ میلیارد تومان عنوان دومین فیلم پرمخاطب تاریخ سینمای ایران را از آن خود کرده است، در قالب یادداشتی، نسبت به «جوسازی علیه سینمای کمدی و تخریب آن» اعتراض کرد.

در متن این یادداشت که به دنبال تصمیم شورای صنفی نمایش برای پایان اکران «فسیل» در سینماها از سوی عامریان برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته، آمده است:

«در سیستم اکران جهانی، وقتی فیلمی بر پرده می‌رود و مورد استقبال واقع می‌شود، اکران مستمر باقی می‌ماند. هیچ کجای دنیا فیلمی را که باعث رونق سینما شده است، با فروش ماهیانه ۱۵ میلیارد تومان از روی پرده سینما حذف نمی‌کنند.

عدم تداوم اکران «فسیل» در حالی است که سینمای ایران طعم هفت میلیون مخاطب برای یک فیلم را طی چهل سال نچشیده بود و در صورتی که ۹ ماه پیش هیچ فیلمی جرات اکران در عید نوروز را به دلیل وقایع حاکم بر کشور نداشت، «فسیل» برای اکران پا پیش گذاشت و همه معادلات را بر هم زد و علاوه بر روشن کردن چراغ سینماها باعث شد سینماداران عزیز به اذعان خودشان، کل بدهی‌های دوران ورشکستگی کرونا را صاف کنند.

همانند فیلم «دینامیت» که در دوران کرونا آمد و با جذب مخاطبان توانست فضای آسیب دیده ناشی از پاندمی را التیام ببخشد. حال خوب سینمای ایران و مخاطبان آن امروز به لطف درایت و مدیریت هوشمندانه سازمان سینمایی کاملا مشهود است.

فروش شگفت‌انگیز «فسیل» و رضایت مردم بعد از دیدن این اثر سینمایی باعث شده بر فروش قابل توجه فیلم سینمایی «هتل» نیز تاثیر مستقیم داشته باشد. حال باید ببینیم چه تفکری در پشت پرده باعث شده که بخواهند پرده سینما را تاریک کنند و ترمز رونق سینمای ایران را بکشند.»

رسانه سینمای خانگی- شکست‌های دنباله‌دار سینمای آمریکا در چین

قسمت جدید از سری فیلم های «بازی های گرسنگی» در چین به فروش افتتاحیه ۴.۶ میلیون دلاری رسید تا کمترین فروش آغازین یک فیلم از دنیای سینمایی مارول در چین ثبت شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، «بازی‌های گرسنگی: تصنیف پرندگان آوازخوان و مارها» به کارگردانی «فرانسیس لارنس» که پیش‌درآمدی بر فیلم «بازی‌های گرسنگی» (۲۰۱۲) و همچنین پنجمین فیلم در مجموعهٔ سینمایی بازی‌های گرسنگی به‌شمار می‌رود، در نخستین هفته نمایش در سینماهای چین تنها ۴.۶ میلیون دلار فروخت تا پس از دو فیلم چینی در رتبه سوم گیشه سینمای این کشور آسیایی قرار بگیرد. 

قسمت جدید «بازی های گرسنگی» نمرات کم تا متوسطی را از مخاطبان چینی به دست آورده است و اپلیکیشن فروش بلیت «Maoyan» پیش‌بینی می‌کند که تا پایان اکران خود تنها حدود ۷ میلیون دلار فروش خواهد داشت.

«بازی‌های گرسنگی: تصنیف پرندگان آوازخوان و مارها» هشت سال پس از آخرین عنوان از مجموعه «بازی های گرسنگی» و ۱۲ سال پس از نمایش اولین فیلم از این سری فیلم در پرده سینماها اکران می شود.

چهار فیلم قبلی «بازی‌های گرسنگی»، بر اساس رمان‌های ضدآرمانشهری نوشته «سوزان کالینز» و با بازی «جنیفر لارنس» در چین به‌طور قابل‌توجهی بهتر از عنوان جدید عمل کردند. بازی‌های گرسنگی (۲۰۱۲) در مجموع ۲۷ میلیون دلار، در حالی که «بازی‌های گرسنگی: آتش گرفتن» (۲۰۱۳) ۲۸ میلیون دلار، «بازی‌های گرسنگی: زاغ مقلد قسمت ۱» (۲۰۱۴) ۳۶.۵ میلیون دلار و «بازی‌های گرسنگی: زاغ مقلد قسمت دوم» (۲۰۱۵) ۲۱.۵ میلیون دلار در گیشه چین درآمد داشتند. 

اما این فیلم تنها محصول جدید از فرانچایزهای آمریکایی نیست که در گیشه چین شکست میخورد و فیلم جدید «مارول ها» محصول دیزنی پس از شکست در اکران افتتاحیه خود در چین با فروش کم سابقه ۱۱.۵ میلیون دلاری، در دومین هفته اکران نیز با استقبال سرد چینی ها رو به رو شد و به فروش ۱.۴ میلیون دلاری به رتبه ششم جدول هفتگی فروش سینمای چین سقوط کرد. پیش بینی می شود این فیلم که هزینه ساخت آن بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون دلار تخمین زده می‌شود، تا پایان اکران تنها ۱۵ میلیون دلار (۱۱۱ میلیون یوان) در چین فروش داشته باشد. 

ظاهرا فیلمهای ابرقهرمانی هالیوودی دیگر در چنین مانند گذشته مورد استقبال قرار نمی گیرند. قسمت دهم فیلم اکشن «سریع و خشن» محصول یونیورسال، پرفروش ترین فیلم آمریکایی سال ۲۰۲۳ در چین است که در مجموع ۱۴۰ میلیون دلار فروخت و فیلم «ترانسفورمرها: ظهور جانوران» نیز امسال ۹۲ میلیون دلار در چین فروش داشت، این در حالی است که قسمت های نخست هر دو فیلم با فروش بسیار بیشتری در چین همراه می شدند. 

خروج از نسخه موبایل