رسانه سینمای خانگی- بازگشت ویژه فورد کاپولا به سینما

«فرانسیس فورد کاپولا» از اکران پروژه جدیدش «مگالوپولیس» که سال‌ها در فکر ساختش بود در سال جدید میلادی خبر داد و آن را اثری غیرمعمول خواند که هرگز خسته کننده نیست.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «فرانسیس فورد کاپولا» کارگردان نامدار آمریکایی درباره جدیدترین پروژه‌اش با عنوان «مگالوپولیس» که با هزینه شخصی ۱۲۰ میلیون دلاری ساخته است، گفت: «این فیلم در سال ۲۰۲۴ اکران خواهد شد و تنها چیزی که می‌توانم درباره آن بگویم این است که عاشق بازیگران آن هستم، این فیلمی غیرمعمول است که هرگز خسته کننده نیست. منتظر باشید و بیینید.»

در فیلم سینمایی «مگالوپولیس» بازیگرانی چون آدام درایور، فارست ویتاکر، ناتالی امانوئل، جان وویت، لارنس فیشبرن، اوبری پلازا، شیا لابوف، کلوئه فاینمن، کاترین هانتر و داستین هافمن به همراه دی بی سوینی، تالیا شایر، جیسون شوارتزمن، جیمز رمار و جیانکارلو اسپوزیتو مقابل دوربین رفته‌اند.

این فیلم که نویسندگی و کارگردانی آن را کاپولا بر عهده داشته در مارس ۲۰۲۳ در آتلانتا و نیویورک فیلمبرداری شد و در صفحه رسمی فیلم  آمده است: «سرنوشت رم دنیای مدرنی را گرفتار می کند که قادر به حل مشکلات اجتماعی خود در این داستان حماسی جاه طلبی سیاسی، نبوغ و عشق خطرناک نیست».

«مگالوپلیس» پروژه‌ای است که کاپولای ۸۴ ساله، مدت زمان طولانی در پی ساخت آن بوده و در نهایت پاییز ۲۰۲۱ اعلام شد که این فیلم با هزینه شخصی ۱۲۰ میلیون دلاری او مقابل دوربین می‌رود که  منابع مالی آن را از محل فروش املاک محبوبش در کالیفرنیای شمالی به دست آورده است.

گفته می‌شود کاپولا در ابتدا از فناوری تولید مجازی جدید مشابه سریال علمی-تخیلی «مندلورین» استفاده کرده است اما با افزایش چالش‌ها و هزینه‌های این رویکرد، تیم تولید تلاش‌ کرد به سمت رویکردی کم‌هزینه‌تر و سنتی‌تر روی صفحه سبز متمرکز شود.

«کاپولا» که هرگز پیش از این فیلمی با جلوه‌های بصری سنگین نساخته است، تقریباً تمام تیم جلوه‌های بصری خود را در دسامبر سال گذشته اخراج کرد.

«مارک راسل» یک از چهره‌های کهنه‌کار هالیوود در عرصه جلوه‌های بصری است که از آثارش می‌توان به «در ارتفاعات» و «گرگ وال استریت» اشاره کرد که به‌عنوان سرپرست تیم جلوه‌های بصری فیلم «مگاپولیس» را هدایت می‌کرد. البته «کاپولا» ۳۰ سال پیش نیز بخش جلوه‌های بصری خود را در فیلم «دراکولا»اخراج کرده بود.

این کارگردان تاکنون چندین فیلم ساخته که منتقدان آن‌ها را از بهترین‌های تمام دوران می‌دانند، از جمله «پدرخوانده» (۱۹۷۲) و دنباله آن در سال ۱۹۷۴، که هر دو برنده بهترین فیلم در اسکار شدند. با این حال او پس فیلم «دراکولای برام استوکر» محصول ۱۹۹۲، هیچ موفقیتی بزرگی نداشته است و آخرین بار در سال ۲۰۱۱ فیلم معمایی «توییکس» را مقابل دوربین برد که «وال کیلمر» و «بروس درن» در آن نقش آفرینی کردند.

وی سابقه طولانی در تولیدات چالش برانگیز دارد، وی در سال ۱۹۸۲ علاوه بر کارگردانی فیلم عاشقانه موزیکال «یکی از قلب»، تأمین مالی آن را نیز بر عهده داشت که فیلم موفقیتی چندانی در گیشه کسب نکرد و پس از سال ۱۹۸۴ فیلم «باشگاه کاتن» را با ستاره‌های سینما مقابل دوربین کرد که با حواشی فراوانی همراه شد و چندین نفر از عوامل فیلم به طور ناگهانی اخراج شدند.

اما هیچ یک از ساخته‌های «کاپولا»، به اندازه «اکنون آخرالزمان» با حواشی همراه نبود، فیلمی طاقت‌فرسا که همچون داستانش با جنون و هرج و مرج رو به رو بود. با این وجود، «اینک آخرالزمان» در سال ۱۹۷۹  دو جایزه اسکار برد و به یک فیلم کلاسیک تبدیل شد.

«فرانسیس فورد کاپولا» از بزرگترین فیلمسازان معاصر سینمای جهان است که از جمله افتخارات و جوایز سینمایی وی طی چهار دهه فیلم‌سازی می‌توان به جایزه‌ اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی در سال ‌۱۹۷۱ برای «پاتون»، جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی در سال ‌۱۹۷۳ برای «پدرخوانده»، جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه اقتباسی در سال ‌۱۹۷۵ برای «پدرخوانده‌۲»، جایزه بفتا بهترین کارگردانی در سال ‌۱۹۷۸ برای «اینک آخرالزمان»، جایزه دوربین جشنواره برلین در سال ‌۱۹۹۱، جایزه نخل طلا و جایزه فیپرشی جشنواره کن در سال ‌۱۹۷۹ برای فیلم «اینک آخرالزمان»، جایزه نخل طلا و جایزه بهترین فیلم معنوی جشنواره کن در سال ۱۹۷۴ برای فیلم «مکالمه»، جایزه گلدن گلوب برای بهترین کارگردانی در سال ۱۹۸۰ برای «اینک آخرالزمان»، جایزه گلدن گلوب برای بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه در سال ‌۱۹۷۳ برای «پدرخوانده»، جایزه ویژه پنجاهمین سال تأسیس جشنواره سن‌سباستین در سال ‌۲۰۰۲، شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز در سال ‌۱۹۹۲، جایزه صدف طلایی بهترین فیلم و جایزه فیپرشی جشنواره سن‌سباستین و … اشاره کرد. 

رسانه سینمای خانگی- گبرلو برای فجر دست به قلم شد

محمود گبرلو در بخش سوم یادداشت خود درباره جشنواره فجر، به انتخاب فیلم‌ها و تغییرات در رویکرد بین‌المللی جشنواره پرداخته و آورده است: «تفاوت سلیقه باعث انتخاب فیلم‌های متفاوت می‌شود و فیلم‌های متفاوت، نشانگر سلایق متفاوت جامعه و اقناع پذیری تماشاگر است؛ چیزی که جشنواره فیلم فجر در دهه فجر انقلاب اسلامی به آن نیاز دارد!» 

به گزارش سینمای خانگی، محمود گبرلو، از منتقدان سینمای ایران در سومین قسمت از سلسله یادداشت‌هایش درباره جشنواره فیلم فجر، سیاست‌های سابق و فعلی این رویداد را نقد کرده و پیشنهاداتش درباره هرچه باشکوه‌تر برگزار شدن بزرگترین جشن سینمای ایران را بیان کرده است.

گبرلو در بخش سوم این یادداشت با عنوان «جشنواره فیلم فجر؛ قدرت برتر یا قدرت منفعل؟»، درباره بی‌توجهی همیشگی به وجوه داخلی و بین‌المللی این رویداد و همچنین نکاتی درباره موضوعات اجرایی و عملکرد هیات انتخاب در ایسنا نوشت:


درک قدرت برتر: تیم آشکار و پنهان دولت سیزدهم مستقر در سینما، احتمالا ،چون “نگاه ایدیولوژیک” خود را برتر از دیگران در سینما می‌دانستند، اکثریت نیروهای قبلی، حتی متخصص‌ترین و متعهدترین را، جابجا کردند تا آنچه را که صحیح‌تر می‌دانند به ظهور برسانند. 

اگر قائل به این تحول ضروری باشیم، طبیعتا قوانین موجود و نگاه استراتژیک رهبر انقلاب در سینما، ملاک برتر محسوب می‌شود. از جمله “سینما یک هنر برتر است. هنر  برجسته سینما، یک نیاز و ضرورت محسوب می‌شود، کلید پیشرفت کشور، به میزان زیادی دست سینماگران است” اما عملکرد برخی از مسئولان فعلی با این نگاه ژرف و عمیق رهبری فاصله دارد!

طبیعتا اجرای استراتژیک ولی فقیه الزاماتی دارد که وظیفه حاکمیت و دولت است که شیوه‌های اجرایی آن را تبیین کند؛ از جمله حمایت‌های معنوی و مالی!

اما کدام حرکت تیم سینمایی دولت سیزدهم طی این دو سال و اندی توانسته زمینه بروز و اجرای چنین نگاه ژرفی را فراهم آورد؟ کدام حمایت معنوی باعث ایجاد روحیه شادابی و انگیزشی برای تولید آثار بهتر و برتر شده است؟ تیم سینمایی دولت حتی یک بار گردهمایی صمیمانه‌ای ترتیب نداده و یا در محافل عمومی سینمایی گپ و گفت انجام نداده است؟ برای تولید گسترده و رونق سینما از لحاظ مضمون و ایده و جذب تماشاگر چه برنامه‌ای ارایه داده است؟ ارایه آمار ساخت سالن‌های سینمایی، بدون آنکه به فیلم خوب ضمیمه شود چقدر می‌تواند برای سینمای ایران مثمرثمر باشد. 

در کنار این‌ها، اگر رونقی هم در تولید آثار انقلابی، دینی و ارزش‌مدار ایجاد شده، زمینه‌اش توسط همان ارگان‌ها طی چند سال قبل فراهم شده است. “خانه سینما ” که بالاترین مرجع تجمع بیش از ۶ هزار سینماگر است و یا تشکل‌های خصوصی دیگر – که انتقاد به برخی عملکردشان وارد است – چه حمایتی دریافت کرده‌اند که دلخوش باشند؟ آیا شاهد حضور موثر تیم دولت سیزدهم در میان خود بوده‌اند که احساس حمایت و امنیت شغلی کنند؟ اگر بوده‌اند، چرا هیچ خبر مشخصی از آن منتشر نشده است که این پالس مثبت را به اجتماع بدهد؟ اما در مقابل، برخی افراد منصوب و منتسب به مدیران دولتی سینما، بارها در یادداشت‌ها و سخنرانی‌های خود، سینماگر ایرانی را مورد تخریب و استهزا قرار دادند و دریغ از یک تذکر و اعتراض از سوی متولیان سینمایی به حمله‌کنندگان. یا دریغ از یک تمجید و تشویق با صدای بلند از یک فیلم یا سینماگر که بتواند مصداق همدلی و همگرایی باشد؛ و یا حتی بتوان آن را مصداق حمایت از نیروهای ارزشی و متعهد سینمایی دانست!
 کدام چتر حمایتی برای سینماگران باز شده است که آنان -به‌خصوص فعالان بخش خصوصی- احساس رفاقت، دوستی و پشتوانه کنند؟ اگر شده است، چرا درباره آن صحبت نمی‌شود و فقط از تریبون رسمی، دو قطبی کردن فضا بیشتر به چشم می‌آید و پیام‌ها و جلسات عمومی، حاوی پیام‌های مشارکت و همدلی در شرایط اجتماعی حساس فعلی نیست.

سالیانه بیش از ۱۰۰ فیلم نیاز است تا نیاز تماشاگر و نیاز اقتصادی سینما برطرف شود و این فقط به‌دست بخش خصوصی رونق می‌یابد. برای ردیف بودجه سینمایی که “قدرت برتر است” باید فریاد زد و با چنگ دندان مبارزه کرد و نیروی مبارز طلبید؛ نه آنکه همین مقدار سرمایه‌گذار اندک را به طرق مختلف از جمله فیلم بد ساختن یا قوانین دست و پاگیر، فراری داد.

تصویب‌کنندگان ردیف بودجه در دولت و مجلس وقتی با هجمه‌هایی روبرو می‌شوند که تلویحا مهر تایید متولیان سینمایی را می‌گیرند، طبیعی است نباید انتظار داشت با روی خوش، بودجه مناسب تعیین کنند. ردیف بودجه‌ای که دولت برای سینما در نظر گرفته حتی توان تولید 10 فیلم سینمایی را ندارد چه به آن که بخواهد معیشت و نیاز روزمره سینماگران را فراهم آورد.

باید نگاه تزیینی از سینما و سینماگر ایرانی کنار برود و با درک واقعیت‌ها و کنار آمدن با سلایق متفاوت و اصلاح کردن برخی رویه‌های اشتباه هواداران، شیوه جذب را افزایش دهند؛ نگاهی که به عنوان مثال در دیدار سینماگران با رئیس سازمان برنامه و بودجه جاری و ساری بود و افرادی از طیف‌های مختلف در کنار مدیران سینمایی که لزوما مشترکات سیاسی چندانی ندارند، برای حل مشکل معیشت سینماگران و دریافت بودجه بیشتر به نفع سینما، گرد هم آمده بودند؛ هرچند شنیده می‌شود که افرادی در سینما که سیاسی‌بازی‌شان فرقی با برخی از همان افرادی که بالاتر به آن‌ها انتقاد کردیم ندارد، فشارهای زیادی را به حاضران آورده‌اند که باعث تاسف است.


بازار جهانی یا انفعال: سینما به اذعان همه رایزنان فرهنگی، یک ابزار قدرتمند تبلیغاتی در ایام دهه فجر و بلکه در طول سال برای نظام جمهوری اسلامی محسوب می‌شود که مورد تایید همه جناح‌ها و دولت‌ها بوده و هست. به دلایلی بخش بین‌الملل، جدا و به طور مستقل با عنوان جشنواره بین‌المللی فیلم فجر فعالیت خود را آغاز کرد.

علی‌رغم انتقادات وارده، انصافا بستری برای حضور بیش از یکصد فیلمساز خارجی و دیدن مستقل آثار سینمای ایران و جهان و تعامل بین فیلمسازان ایرانی و خارجی به‌خصوص آنانی که فارغ از افکار رایج (سکس، خشونت، سیاست) حرف‌های انسان دوستانه، مشابه فیلم‌های ایرانی داشتند فراهم شده بود. اما با آمدن دولت سیزدهم، به بهانه ایجاد تحول و رونق، این جشنواره تعطیل، افراد برکنار و بساط آن جمع‌آوری شد اما هیچ اتفاق جدیدی به جای آن رخ نداد. کاری که بیشتر شبیه یک لجبازی با تیم جشنواره دولت قبل و یا شاید از روی ناآگاهی و تعجیل بود.

ناگفته نماند در همان دوران، افراد و تیم‌های موازی دیگری مثل مرحوم طالب‌زاده و آقای خزایی در جشواره فیلم مقاومت فعالیت داشتند که قابل احترام و توجه بودند اما همان مسیر هم ادامه نیافت و الان، با یک عملکرد ضعیف در بخش بین‌الملل روبرو هستیم که آن را به یک بخش تزیینی و بی‌خاصیت تبدیل کرده است. کدام فیلم و فیلمساز معتبر جهانی در این مدت حضور یافت؟ چه تعامل و گفت‌وگویی انجام شده است؟ همه تلاش گذشته، برای “دیده شدن بهتر سینمای ایران” و یا برای “دیده شدن بهتر ایران امروز” تعطیل شد. چرا؟

آیا این کار، همان کنار گذشتن نگاه استراتژیک که “هنر سینما… بلاشک یک هنر برتر است، سینما یک روایتگر کاملاً مسلط و یک هنر پیچیده، پیشرفته و متعالی است”. نباید سرمایه‌های انسانی و خلاق را که عشق و تعهدشان به ایران و سینمای ایران اثبات شده است به بهانه‌های سیاسی و جناحی کنار گذاشته شوند و با نگاه بدبینانه و گاه شخصی به حوزه فرهنگ به‌خصوص سینما، آسیب زد.

همگرایی، همدلی و اقناع پذیری و استفاده از ظرفیت‌ها در هر طیف فکری راهکار موفقیت حاکمیت و نظام در عرصه سینماست.

انتخاب یا انتحار: سیاستگذاران جشنواره فیلم فجر با انتخاب جمعی از سینماگران و مقامات دولتی “هیات انتخاب” خود را معرفی کرد و آنان حتما بر اساس ملاک‌های فردی و تعداد مورد نیاز جدول جشنواره، برگزیدگان را اعلام کردند، اما چون شیوه اجرایی، درست عمل نشده است، هیات انتخاب و بالطبع جشنواره به انتحار نزدیک شده است تا انتخاب!!

انتخاب بهترین‌ها و یا تعداد مشخص، حق قانونی هر جشنواره‌ای است. اعتراضی هم بر آن وارد نیست. همانند سایر جشنواره‌های جهان که متناسب با تعاریف و نیازها، فیلم‌ها را انتخاب می‌کنند و معمولا هم ملاک انتخاب‌ها به‌دلیل اقتصادی نه سیاسی، آشکار و علنی نیست. 

جشنواره فیلم فجر هم از این رویه مستثنی نیست. اما در شرایط امروز،  اگر ملاک‌ها جزیی‌تر و شفاف‌تر می‌بود، آسیب کمتری وارد می‌شد و شور و هیجان سینمایی آن هم همزمان با جشن انقلاب افزایش می‌یافت.

در فراخوان جشنواره اهداف اینچنین ذکر شده است: “هدف، معرفی آثار برگزیده یک سال سینمای ایران بر پایه هویت ملی و دینی است”. اما چون اهداف در فراخوان، همانند سال‌های قبل، کلی بیان شد، ده‌ها سوال بحران‌زا به ‌وجود ‌آورد و ایجاد شک و شبهه کرد. معلوم است متولیان جشنواره، تدبیر تازه و کاربردی اتخاذ نکردند که سینماگر احساس کند استدلال درست و منطقی وجود دارد. نمونه‌اش جملات متناقض یکی از اعضای هیات انتخاب که ادعا کرد: “نزدیک 30 فیلم از میان بیش از 70 فیلم دیده شده، انتخاب شده است”. یعنی نزدیک به 40 فیلم رد شدند. و یا ایشان مبنای عدم انتخاب را “چهره غیرسینمایی” دانست، در صورتی که نام، اشخاص و ارگان ملاک نیستند و ملاک مفاهیم اثر است اما درباره مفاهیم در نظر گرفته شده برای هیات انتخاب، توضیحی ارایه نداد. ضمن آنکه همه 70 یا 100 فیلم متقاضی، در حلقه قوانین جمهوری اسلامی و با مجوزهای رسمی ساخته شده‌اند و چون سینماگران، آثار خود را متناسب با اهداف جشنواره می‌دانستند در آن شرکت کردند. مشخص است با یک بی‌تدبیری و روش نامتناسب روبرو هستیم. به نظر می‌رسد حتی اگر ساختار فیلم‌ها در حد جشنواره نبودند. تدبیر حکم می‌کند، در شرایط حساس کنونی، جشنواره نباید دچار خودباوری بشود و احساس کند هر آنچه که می‌پسندد و یا می‌گوید باید دیگران بپسندند و بگویند!

راه نجات از بحران‌های گاه خودساخته، انتخاب افرادی با سلایق متفاوت‌ و باورپذیر برای عموم سینماگران و تبیین جزئی‌تر اهداف کلان است، نه انتخاب افراد و مدیرانی شبیه هم که یک نفر با هفت نفرشان تفاوتی نمی‌کند. تفاوت سلیقه باعث انتخاب فیلم‌های متفاوت می‌شود و فیلم‌های متفاوت، نشانگر سلایق متفاوت جامعه و اقناع پذیری تماشاگر است؛ چیزی که جشنواره فیلم فجر در دهه فجر انقلاب اسلامی به آن نیاز دارد! 

عصر امروز، عصر شفاف‌سازی رسانه‌ای و بالعکس عصر ایجاد شک و شبهه رسانه‌ای است. بازی در این میدان، دانایی و کارآمدی با نیروهای متبحر و دانا می‌خواهد. تعیین و تبیین ملاک‌های ارزیابی در چند سر فصل مکتوب، انتخاب سخنگویی با قدرت نفوذ کلام، نمایش فیلم‌های خارج از مسابقه برای کارشناسان، ایجاد مناظره‌های سینمایی و… از آن جمله است.

رسانه سینمای خانگی- رویای والیبالیست‌ها روی پردۀ نقره‌ای

«احسان مشکور» کارگردان مستند «رویای بزرگ» از روند تهیه و تولید این مستند گفت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط‌عمومی جشنواره عمار، «احسان مشکور» کارگردان مستند «رؤیای بزرگ» در خصوص چرایی و هدف از ساخت این مستند و اهمیت آن گفت: وقتی تاریخ برای مردم یک کشور یادآوری نشود به مرور فراموش می‌شود، باید در رسانه و کتب درسی و غیر درسی تاریخ یادآوری شود. هدف ما از ساختن این فیلم نشان دادن موفقیت‌های تیمی در کشورمان است، برخی اعتقاد داشتند در زمینه ورزش تیمی موفقیت‌های ما بسیار کم است اما ما در این مستند عکس آن را نشان دادیم و مصداق موفقیت تیمی را در ورزش والیبال به نمایش گذاشتیم.

وی افزود: در این مستند پیشرفت از دل جنگ با حضور مدیر داخلی با تجربه صنعتی شروع می‌شود و والیبال کشوربه صورت علمی و کاملاً حرفه‌ای گسترش می‌یابد. در رشته والیبال پس از مدیریت وی اثرات موفقیت را مشاهده می‌کنیم که ایران جزو پنج تیم اول در جهان می‌شود. ضرورت ساخت این فیلم یادآوری یک نسخه پیشرفت بوده است که یک مدیر داخلی هم با اتکا به جوانان کشور می‌تواند موفقیت بزرگی را رقم بزند.

مشکور عنوان کرد: مستند ورزشی در کشورمان تولید شده اما آنچه در قالب ژانر ورزشی باشد که بتوان در قاب سینما به نمایش گذاشت بسیار کم است و شاید به تعداد انگشت‌های دست هم نرسد نمونه‌های بارزآن «صفر تا سکو» یا «جایی برای فرشته‌ها نیست»؛ فکر می‌کنم مستند رؤیای بزرگ قابلیت نمایش سراسری در سینماهای ایران را دارد و همچنین این مقوله را داشته که پس از اکران، مخاطب با حال خوب از سینما بیرون بیاید.

این مستندساز ادامه داد: قااب فرم مستند، مصاحبه تولیدی و آرشیو نیست و علاوه بر اینکه با افراد شاخص مصاحبه کردیم بخش تولیدی هم داشتیم، در چند شهر متفاوت از جمله مشهد، گنبد، یزد و…. در این مستند مجموعه‌ای کامل از اطلاعات را با یک ریتم بالا ارائه دادیم، که مخاطب اصلاً خسته نشود و انشالله مستند برای مخاطب بسیار جذاب خواهد بود.

وی در خصوص اهمیت پرداختن به چنین مستندهایی در قاب سینما برای نسل امروز، اظهار کرد: فیلم قبلیم «عملیات دماوند» (اشاره به جنگ ناشناخته ایران در عمان می‌کرد) بیشتر برای نوجوانان بود و مخاطب اصلی این مستند هم، افزون بر نوجوانان، جوانان هم هستند که گذشته نه چندان دور را برای آنها یادآوری می‌کند و فکر می‌کنم الگوی مناسب را به مخاطبان نشان می‌دهد که می‌شود با همه سختی‌ها برای رشد تلاش کرد.

مشکور افزود: مستند «عملیات دماوند» در بسیاری از مدارس پخش شد و بازخوردهای بسیار خوبی از آموزش و پرورش گرفتیم، این مستند هم ظرفیت بسیار خوبی دارد که در دانشگاه‌ها و مدارس پخش شود زیرا برای مخاطبان نوجوان و جوان جذاب بوده و خسته‌کننده نخواهد بود. این مستند می‌تواند ذهن آنها را امیدوار کند که با همه مشکلات می‌توانند به پیشرفت‌های خوبی دست پیدا کنند. با چنین ذهنیتی طی چند سال آینده اثرات مثبت آن مشاهده می‌شود.

وی درباره اثرات مثبت بین‌المللی چنین مستندهایی، اظهار کرد: قبل از آغاز ساخت این مستند نزدیک ۴۰ تا ۵۰ مستند ورزشی با فرم‌های متفاوت را دیدم، کارکرد مستند ورزشی بیشتر در عرصه بین الملل است، اگر مستند فرم خوب و قابل قبولی داشته باشد و قانون کپی رایت را رعایت کند در عرصه بین‌الملل هم می‌تواند به موفقیت دست یابد. چنین مستندهایی پس از اینکه در کشور نمایش داده می‌شود باید در عرصه بین الملل هم به نمایش گذاشته شود. برای ساخت این مستند به عنوان مثال مستندی که در خصوص موفقیت تیم اسپانیا ساخته شده بود را چندین بار مشاهده کردیم و دیدیم در همین فرمی است که ما ساختیم و از یک تاریخ نه چندان دوری صحبت می‌کند که آن تیم قهرمان جهان شده است. تقریباً مستند ما از نظر محتوایی نزدیک به این مستند است. مستندهای ورزشی دو نکته مهم دارند، یکی اینکه هر دو در عرصه نمایش نشان دهنده اقتدار هستند و دیگر اینکه در یک نقطه به هم می‌رسند و سبب می‌شود که آن اقتدار کشور در عرصه بین‌المللی به خوبی نمایش داده شود. امید که این مستند پس از آنکه نمایش کشوری آن تمام شد در کشورهای خارجی هم به نمایش گذاشته شود و فکر می‌کنم مستند «رؤیای بزرگ» این ظرفیت را دارد.

این مستندساز درخصوص نقش جشنواره عمار جهت معرفی چنین مستندهایی، ابراز کرد: طی دو سه سالی که جشنواره عمار را بررسی کردم به نظر می‌آید به سمت حرفه‌ای شدن حرکت می‌کند، امسال هم انتظارم از سطح جشنواره حتماً بالاتر از سال‌های قبل هست و به نظر می‌رسد جشنواره عمار امسال تولیدات با سطح کیفی بالا را ارائه دهد، در اکران‌های خصوصی، از نظر فرمی و محتوا بالاترین سطح‌های این چند سال اخیر را دیدم که همین امر سبب جذب مخاطب می‌شود، اگر مستند جایزه‌ای بگیرد یا نگاه ویژه‌ای به آن شود استقبال مخاطب دوچندان شده و مستند از ظرف خود هم می‌تواند جلوتر رفته و دیده شود.

مشکور ادامه داد: فکر می‌کنم جشنواره مردمی عمار در این چند سال به وظیفه اصلی خود یعنی بودجود آمدن جریانی متعهد به کشور و البته فرهنگی و هنری عمل کرده است و نکته مهمی که باعث پیشرفت جشنواره عمار در این چند سال اخیر شده حمایت‌های بی‌دریغ حاج نادر طالب زاده بوده، که بنده چند سال قبل افتخار شاگردی ایشان را داشته‌ام و امیدوارم نبود ایشان باعث انگیزه دو چندان مسیولین مربوط برای برگزاری بهتر جشنواره در سال‌های آینده شود.

وی در پایان گفت: رؤیای برزگ اصلاً سفارش نهادی خاص یا فدراسیون ورزشی نبوده و ۲ سال پیش، که به صورت شخصی پژوهشی انجام می‌دادم، تبدیل به طرح شد. در دل تولید مستند هم به هیچ عنوان فدراسیون والیبال از ما حمایت مالی نکرد و مستند رؤیای بزرگ در مرکز مستند سفیر فیلم با یک بودجه حداقلی ساخته شده است. تهیه کنندگی این اثر را حسین محمدی واله و کارگردانی آن را احسان مشکور به عهده داشته‌اند. زمان این مستند ۷۴ دقیقه است و از تولیدات مرکز مستند «سفیرفیلم» است.

رسانه سینمای خانگی- یوتا میزبان لوتریا

فیلم سینمایی «لوتریا» ساخته علی عطشانی در سی و نهمین حضور بین‌المللی خود در جشنواره فیلم یوتا با آثاری از سراسر جهان رقابت می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل ازمشاور رسانه‌ای بیتا فیلم، فیلم سینمایی «لوتریا» به کارگردانی علی عطشانی و تهیه‌کنندگی مشترک مهدی منیری، مهدی منصوری، رعنا نبوی، حامد فیضی دیزجی، صدرا درودیان همایونی، کسری درودیان همایونی که سال گذشته در کشور مکزیک ساخته شد، در سی و نهمین حضور بین‌المللی خود، در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم ZIONS INDIE FILM FEST (ZIFF) که یکی از جشنواره‌های سینمایی مهم کشور آمریکاست و همه ساله در ایالت یوتا برگزار می‌شود، به رقابت با آثاری از کشورهای مختلف می‌پردازد.

در توضیحات این جشنواره آمده است: «جشنواره فیلم ZIONS INDIE FILM FEST که در سال ۲۰۰۱ تاسیس شد و در سال ۲۰۲۲ با نام و تمرکزی جدید طراحی شد، اولین ارایه‌کننده داستان‌های سینمایی از فیلمسازان مستقل در سراسر جهان است. بیست و سومین ZIFF سالانه در کنار کوه‌های تماشایی Wasatch یوتا، از ۲۶ فوریه تا ۲ مارس ۲۰۲۴ برگزار می‌شود.

جشنواره ZIFF مخاطبان پیچیده و متنوعی از تماشاگران سینما، رهبران صنعت فیلم، منتقدان سینما، دانشجویان سینما، رهبری دولتی و حامیان مالی را گرد هم می‌آورد و استانداردهای برنامه‌نویسی قدیمی که بیش از دو دهه پیش ایجاد شده بودند، در سازمان جدید ادامه خواهند داشت.
جشنواره ZIFF رویداد مهمی است که مجموعه‌ای چشمگیر از فیلم‌های بلند، مستند، نمایش‌های ویژه، فیلم‌های کوتاه، نماهنگ‌ها، مسابقات فیلمنامه، جدول‌خوانی، پنل‌های صنعتی ارزشمند و ارائه‌کنندگان اصلی را به نمایش می‌گذارد.

برگزارکنندگان این جشنواره تلاش می‌کنند به فیلمسازان کمک کنند تا بهترین تجربه ممکن را در جشنواره داشته باشند و بدین منظور فرصت‌های رسانه‌ای ویژه برای فیلم‌های منتخب نهایی، پرسش و پاسخ پس از نمایش فیلم، سالن VIP Filmmaker، کیف‌های فیلمساز، شبکه‌سازی و موارد دیگر ترتیب داده می‌شود.»

جشنواره یوتا از ۲۶ فوریه تا ۲ مارس ۲۰۲۴ در SCERA Center شهر اورم ایالت یوتا برگزار می‌شود.

«لوتریا» تاکنون بیش از ۱۰ جایزه در بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جشنواره‌های مختلف بین‌المللی کسب کرده و در فستیوال‌های متعدد جهانی حضور داشته است.

فیلمنامه «لوتریا» بر اساس یک داستان واقعی و نوشته علی عطشانی و محمودرضا ثانی است.

سایر عوامل این فیلم عبارتند از؛ نویسندگان فیلمنامه: علی عطشانی و محمودرضا ثانی، تهیه‌کنندگان: مهدی منیری، مهدی منصوری، رعنا نبوی، حامد فیضی دیزجی، صدرا و کسری درودیان همایونی، دستیار اول کارگردان: هومن سپنتامهر، مدیر فیلمبرداری: محمود عطشانی، فیلمبردار: میگل سالیناس، صدابردار: آلن کابالرو، دستیار صدابردار: امانول جارامیو، چهره‌پرداز: فرزانه زردشت، دستیار چهره‌پرداز: آنا کارن آلوارز، دیوید چاوز، گریس سالیناس، گروه کارگردانی: اوریل لاگونا، حمیدرضا میمندی، علی محمودی، تهیه کننده ایران: احسان ولی پورزند، پریسا زهتابیان، تولید ایران: سعید دلاوری، طراح لباس: بیتا عطشانی، دستیار طراح لباس: الناز باقری، ملیکا سادات اسماعیلی، موسیقی: پوریا حیدری، صداگذاری و میکس: نادر بادامچی، بخش فنی: آلبرتو پالاسیوس، کریستوفرلوپز، کریستوفر سالیناس، جاناتان لوی، عکاس: آلکس گنزالس، منشی صحنه: فریدا آیالا، مدیر تولید: موریسیو مورالس، امور بین‌الملل و زیرنویس: امیدعلی چوگانی، طراح هنری: مجری طرح: بیتافیلم تهران، سیدعلی اسماعیلی، حسین بلاش، تهیه شده در: امریکن برایت لایت فیلم پروداکشنز، مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای بیتا فیلم تهران: مریم قربانی‌نیا.

رسانه سینمای خانگی- اظهارنظر جالب یک منتقد دربارۀ «برای آزادی»

محمدتقی فهیم در جلسه نقد فیلم «برای آزادی» تاکید کرد هنوز فیلمی ساخته نشده که به لحاظ تکنیک و فرم از فیلم «برای آزادی» عبور کند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، جلسه نقد فیلم «برای آزادی» ساخته حسین ترابی با حضور محمدتقی فهیم منتقد فیلم و کارشناس سینما در مدرسه آزاد روزنامه‌نگاری برگزار شد. در ابتدای جلسه نقد، فهیم تاکید کرد: هنوز فیلمی ساخته نشده که به لحاظ تکنیک و فرم از فیلم «برای آزادی» عبور کند. فیلم ارزش کارش را منهای بحث تاریخی و سیاسی از فرم کار هم می‌گیرد.

وی گفت: نوشته آقای ترابی با رنگ قرمز روی زمینه سیاه در ابتدای فیلم، نشان می‌دهد او می‌دانسته می‌خواهد چه کند. اگر چه این کارها در تدوین اتفاق می‌افتد، اما نگاه فیلم‌ساز در به سرانجام رساندن فیلم مهم بوده و موضع فیلم‌ساز را نشان می‌دهد. بر خلاف کارهای نمایشی، در فیلم مستند، موضع مستندساز مهم است که خودش و دوربینش کجا ایستاده‌اند، اینکه هر پلان ما را با خود به پلان دیگری می‌برد، اینکه صدا زودتر از تصویر شروع می‌شود و اینکه موسیقی به جاست، همگی باعث شده که مستند به لحاظ ساختار و فرم به اثری تبدیل شود که دنیا را تکان داده و این صرفاً به خاطر موضوع نیست، گرچه موضوع هم مهم است.

در ادامه فهیم به پرسش یکی از حاضران که پرسیده بود چرا فیلم از یک قبرستان شروع می‌شود و در یک قبرستان تمام می‌شود؟ گفت: فیلم برای آزادی است. آزادی هزینه دارد و هزینه‌اش کشته‌دادن است. عرض کردم که ساختار فیلم درست است، منظورم همین است. می‌گوید ملتی قیام کرده برای آزادی، در همان نوشته اول فیلم می‌گوید که این ملت دارد به پیشواز مرگ می‌رود. فیلم با همین شروع می‌شود، میانه‌اش هم همین است و با همین هم تمام می‌شود، اما ناامید کننده نیست. اوایل فیلم خیزش مردم شروع شده، بعد این خیزش به پیروزی می‌رسد و سیستم سیاسی‌اش را معرفی می‌کند. این تاوان دارد و همین تاوان فیلم را می‌سازد. اساساً آزادشدن بدون خون‌دادن امکان ندارد. این در مورد انقلاب اسلامی که در دورانی اتفاق افتاد که سکولاریزم حاکم شده بود سخت‌تر هم بود. زیرا مثلاً انقلابی مثل انقلاب کوبا پشتوانه‌ای مانند بلشویک‌های لنین را داشت، اما انقلاب ایران آن را هم نداشت، پس هزینه بیشتری را می‌طلبید و ترابی به درستی این را نمایش داد.

وی اضافه کرد: به فیلم حسین ترابی کم التفاتی شده و آن طور که باید و شاید وارد پروسه نشد. فیلم اگر به نقد نرسد دیده نمی‌شود. فیلم‌هایی ماندگار می‌شوند که به میز نقد برسند. مثلاً از نظر من در بخش‌هایی از فیلم با توجه به اینکه راش‌های زیادی داشتند می‌توانستند ریتم فیلم را بالا ببرند مثل در پلانی که روی مهم‌ترین نماد انقلاب اسلامی، همان ساختمان نیمه ساز مشهور، می‌شد ریتم تندتری به فیلم داد تا مخاطب خسته نشود. به هر حال اینکه این فیلم خیلی به فضای نقد نرفت، ظلمی بود که به این فیلم شد.
سوال یکی دیگر از حاضرین راجع به دلیل اثرگذاری این فیلم بود و اینکه آیا این فیلم ساز محدودیتی برای ساخت فیلم داشته یا نه؟

این منتقد فیلم گفت: بخشی از این پرسش را خود آقای ترابی باید پاسخ بدهد ولی بخشی را که من می‌فهمم این است که اینها کارمند وزارت فرهنگ و هنر بودند و کارشان مأموریتی بوده است. انگیزه‌های شخصی هم کم کم بعد از اینکه حدس می‌زنند دارد اتفاقات مهمی می‌افتد، وارد شده است. مستندها معمولاً موقع تدوین شکل واقعی شأن را پیدا می‌کنند. در ساخت است که اثرگذاری اتفاق می‌افتد، نه در موضوع. در نقد مبحثی داریم با عنوان «چه و چگونه». «چه» به دستمایه‌های محتوایی و «چگونه» به نوعی گفته می‌شود که محتوا را می‌سازد و اثر هنری هم، همین جا تفاوتش را نشان می‌دهد. اگر کسی راجع به انقلاب اسلامی فیلم بسازد ولی بلد نباشد می‌شود همین مزخرف‌هایی که کم نیستند. فیلم در طرح خودش غرق در مردم است. اما از بالا غافل هم نمی‌شود. بالا دو کاست حاکمند، کاست ابتدایی که دربار و رژیم پهلوی است. کاست بعدی که امام و گروهش هستند. فیلم ساز به اندازه از کاست اول استفاده می‌کند، در حد چند پلان که مخاطب متوجه شود که این مردم چرا دارند قیام می‌کنند. خیلی وارد فساد درباره نمی‌شود. بیشتر دوربین در مردم می چرخد به عنوان ابزار انقلاب. در سینما اساساً از جز به کل می‌روند و ترابی این را فهمیده برای همین دوربینش را در جزئیات متمرکز می‌کند؛ در خیابان‌ها، صف‌ها، بین بلوچ‌ها، ترکمن‌ها، ترک‌ها و … حالا اینکه آگاهانه بوده و مطالعه کرده یا ناخودآگاه بوده و با زیستش عجین بوده، نمی دانم. مردم وقتی جزئیات را ببینند خود به خود کلیات در ذهنشان شکل می‌گیرد.

فهیم درباره پرسشی دیگر در این جلسه مبنی بر این‌که آیا اگر انقلاب نم شد یا اگر آقای ترابی قبل از انقلاب این فیلم را تدوین می‌کرد باز هم، همین فیلم از آب در می‌آمد؟ اظهار کرد: احتمالاً چیز دیگری از آب در می‌آمد. حسین ترابی به نظر من نه حزب اللهی است، نه مارکسیست، نه توده‌ای اما در زمان تدوین، چون فیلم‌ساز گزینش‌گر است، بخش‌هایی را گزینش می‌کند که به موضع‌اش نزدیکتر است و به خاطر موضع نیمه لیبرالی آقای ترابی است که نظر یک فرد غیرمذهبی را هم در فیلم می‌آورد. فیلم‌سازها باید به دنبال حقیقت باشند و گزینش‌ها باید طوری باشد که آن حقیقت را به نمایش در آورد که به نظرم فیلم این خصوصیت را دارد و به حقیقت نزدیک می‌شود. دوربین ترابی فقط شاهد است و رویداد را طوری روایت می‌کند که غیرقابل کتمان است و وقتی قرار است که موضعی از فیلم تراوش کند جهان فیلم حامی این رویداد است که این انقلاب پیروز می‌شود، چون پشتوانه‌اش مردم هستند.

رسانه سینمای خانگی – فراخوان رویداد استارت‌آپی فیلمنامه نویسی منتشر شد

فراخوان رویداد استارت‌آپی فیلمنامه نویسی در گونه‌های سینمایی بلند، کوتاه داستانی و سریال توسط پارک ملی علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی منتشر شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پارک ملی علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی، رویداد استارت‌آپی فیلمنامه نویسی با هدف کمک به ارتقای کمی‌و کیفی فیلمنامه نویسی، شناسایی و معرفی ایده‌های خلاقانه در فیلمنامه‌نویسی، معرفی استعدادهای فیلمنامه نویسی در سطح کشور و زمینه سازی برای حضور و تبادل دانش و تجربه نیروهای خلاق و مستعد کشور در تهران برگزار خواهد شد.

این رویداد محدودیت موضوعی ندارد و قالب‌های مدنظر آن شامل «ایده» و یا «خلاصه طرح» در گونه‌های سینمایی بلند، کوتاه داستانی و سریال می‌باشد.

براساس این گزارش فرآیند کلی و نحوه برگزاری رویداد بدین صورت است که از میان ایده‌های ارسالی، حدود 100 ایده انتخاب شده و از صاحبان ایده‌ها برای حضور در رویداد دعوت می‌شود. این افراد طی یک بازه زمانی ۳ روزه گِردهم هم آمده و زیر نظر استادان صاحب‌نام سینما و فیلمنامه نویسی، ایده‌های خود را مطرح و بیان می‌کنند. سپس در قالب کارگاه‌های آموزشی تخصصی، ایده خود را به طرح و سیناپس تبدیل کرده و ضمن رقابت با سایر ایده‌های برتر، نسبت به جذب سرمایه گذار و ساخت اثر خود اقدام می‌کنند.

این رویداد در هر یک از بخش‌های سه گانه سینمایی بلند، کوتاه داستانی و سریال، 3 جایزه نقدی و غیرنقدی اهدا می‌کند و همچنین سازمان‌ها و سرمایه گذاران حقوقی و حقیقی حاضر در رویداد نیز آثار برگزیده خود را در بخش‌های سه گانه، برای حمایت از تولید انتخاب و اعلام می‌کنند.

علاقمندان به شرکت در این رویداد تا 10 بهمن ماه 1402مهلت دارند با مراجعه به سایت رویداد به آدرس www.iccip.ir، در آن ثبت‌نام کرده و آثار خود را مطابق مقررات رویداد، برای دبیرخانه ارسال نمایند و یا در صورت نیاز با شماره تلفن ۴۴۲۳۸۱۷۱ داخلی 631 در پارک ملی علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی تماس بگیرند.

رسانه سینمای خانگی- دو فیلم کوتاه به میز تدوین رسیدند

فیلم کوتاه «چشم خاموش» به کارگردانی علیرضا نمینی و «قادا» به‌کارگردانی مهدی نویدجو با پایان فیلمبرداری، روی میز تدوین قرار گرفتند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلمبرداری فیلم کوتاه «چشم خاموش» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی علیرضا نمینی به پایان رسید. این فیلم روایتی کوتاه درباره آسیب‌هایی است که پس از اعتیاد پدر به خانواده وارد می‌شود.

پیمان محسنی، رامین پرچمی، عاطفه رحمان‌پور، مائده عبدلی، مهرسا فلاحیان در این فیلم به ایفای نقش پرداختند.

دیگر عوامل این اثر عبارتند از مجری طرح: شهاب شریفی، فیلمبردار: محمد قزازانی، صدابردار: امیر فولادوند، طراح صحنه و لباس: شهاب شریفی، گریم: شبنم روزبهانه.

«قادا» به مرحله تدوین رسید

همچنین، فیلم کوتاه «قادا» به‌تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران دفتر مراغه در مرحله تدوین قرار دارد.

مراحل فیلمبرداری این فیلم کوتاه به‌کارگردانی مهدی نویدجو از هنرجویان دوره ۷ ماهه فیلم‌سازی دفتر مراغه به پایان رسید. «قادا» در قالب داستانی با موضوع اجتماعی با فرمت FHD ساخته شده است.

ثمین شقاقی، سجاد امیرپور، سالار بایرامی، بهنام آقایی و میلاد واثقی، بازیگران این فیلم کوتاه هستند. داستان «قادا» در مورد جوانی حیله‌گر است که با همدستی دوستان اوباش خود از دختران سواستفاده کرده و اموال و پول‌های آن‌ها را می‌دزدند.

عوامل ساخت این فیلم کوتاه عبارتند از فیلم‌بردار: علی عباسقلی‌زاده، صدابردار: حسین حسین‌زاده، منشی صحنه و عکاس: شقایق جلالی، تدارکات: سالار بایرامی، تهیه‌شده در انجمن سینمای جوان ایران – دفتر مراغه.

رسانه سینمای خانگی- مهران احمدی در «آبی روشن» مخاطب را متعجب می‌کند؟

بابک خواجه پاشا کارگردان فیلم سینمایی «آبی روشن» ضمن بیان اینکه این فیلم در مرحله اصلاح رنگ است، عنوان کرد که مخاطبان از کیفیت بازی مهران احمدی در «آبی روشن» متعجب خواهند شد.

به گزارش سینمای خانگی، بابک خواجه‌پاشا کارگردان فیلم سینمایی «آبی روشن» از فیلم‌های راه‌یافته به بخش سودای سیمرغ چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در گفت‌وگو با ایرنا، درباره این فیلم توضیح داد: فیلم در حال حاضر در مرحله پس‌تولید قرار دارد و این روزها اصلاح‌رنگ، آهنگسازی و صداگذاری در حال انجام است. امیدوارم طی روزهای آینده، این مراحل هم به اتمام برسد. تصویربرداری فیلم «آبی روشن» در ۵۰ جلسه انجام شد و پیش از آن هم چیزی در حدود ۲ ماه پیش‌تولید داشتیم.

وی درباره نسبت کیفی فیلم تازه خود با فیلم اولش یعنی «در آغوش درخت» که در جشنواره فجر سال گذشته رونمایی و تجلیل شد، گفت: تلاشم بر این بوده است که این فیلم را هم متناسب با باورهای درونی خودم بسازم. اینکه سال گذشته برخی دوستان فیلم «در آغوش درخت» را پسندیدند و نسبت به آن لطف داشتند هم چیزی نبود که پیش از ساخت فیلم به آن فکر کرده باشم. اینگونه نبود که نیت کرده باشم فیلمی بسازم که بابت آن برایم دست بزنند.

این کارگردان جوان تأکید کرد: اولین پیش‌شرط ساخت فیلم خوب این است که با صداقت وارد میدان ساخت آن شوید و با صداقت فیلمنامه‌ای را در دست بگیرید. مهم این است که آیا مضامین فیلم در لایه‌های درونی شما جریان دارد، یا خیر. «در آغوش درخت» برای من واجد این شاخصه بود و وقتی فیلمی چنین شاخصه‌ای داشته باشد، منجر می‌شود که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند.

کارگردان «آبی روشن» ادامه داد: در فیلم تازه‌ام هم تلاش داشته‌ام، این صداقت را لحاظ کنم. سعی کردم فیلم پارامترها و شاخص‌هایی که برای من واجد ارزش است، مانند خانواده و دیگر ارزش‌های اجتماعی را در دورن خود داشته باشد.

وی در پاسخ به اینکه آیا تجربه دوم نسبت به فیلم اول پیشروتر بوده است هم گفت: احساس من این است که فیلم خوبی ساخته شده است و اینکه چه قدوقامتی خواهد داشت و چقدر آن را خواهند پسندید، بستگی به بازخوردهای مخاطب بعد از اکران فیلم دارد. آن زمان است که می‌توانم بگویم چقدر کارم را درست انجام داده‌ام. امیدوارم که مخاطبان این فیلم را هم بپسندند.

خواجه‌پاشا درباره حضور مرتضی امینی‌تبار و سارا حاتمی که پیش‌تر در سریال «زخم کاری» همکاری مشترکی داشتند، در مقام بازیگران فیلم «آبی روشن» توضیح داد: معتقدم هر دو این بازیگران جوان، بازیگران توانمند و هنرمندان خوبی هستند و در عین توانمندی بسیار هم بااخلاق هستند. همکاری آن‌ها در پروژه‌ای دیگر، لااقل برای من در مقام کارگردان موضوعیت نداشته و آنچه برایم حائز اهمیت بود، تناسب داشتن با نقش‌های‌شان در فیلم بود. به همین دلیل از آن‌ها دعوت کردیم و بعد از گفت‌وگو توانستیم در خدمت‌شان باشیم. معتقدم هر دو از بازیگران آینده‌دار سینمای ایران هستند.

وی با اشاره به حضور مهران احمدی در فیلم ادامه داد: آقای احمدی بازی بسیار خوبی در فیلم «آبی روشن» دارند و من از همکاری با او بسیار راضی هستم. مطمئنم این نقش، در کارنامه ایشان یکی از نقش‌هایی است که مخاطبان با دیدن آن از توانمندی بالای‌شان در بازیگری، متعجب خواهند شد.

این کارگردان درباره تجربه همکاری‌اش با سازمان رسانه‌ای اوج هم گفت: امسال در این پروژه هم سازمان اوج و هم بنیاد فارابی را به‌عنوان حامی در کنار خود داشتیم و توانستیم فیلم را به سرانجام برسانیم. به‌نظرم جنس حمایت هر دو ارگان از فیلم «آبی روشن» بسیار درست و به اندازه بود و به‌عنوان کارگردان خیلی از این همکاری راضی هستم.

کارگردان «آبی روشن» با اشاره به اینکه داستان فیلم حول محورهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی روایت می‌شود، درباره حضور در جشنواره فجر توضیح داد: از نگاه من، مهمترین اتفاق، نفس برگزاری جشنواره فیلم فجر است. اینکه این رویداد سینمایی با چنین مختصاتی، در کشور ما برگزار می‌شود، واقعا اتفاق ارزشمندی است. اگر فقط کشورهای همسایه را مدنظر داشته باشیم، خواهیم دید تنها یک یا دو کشور هستند که امکان برگزاری چنین رویدادی را دارند و واقعا هم جشنواره‌های‌شان به گرد پای جشنواره‌های ما هم نمی‌رسد. اینکه این جشنواره امسال برگزار می‌شود و من هم سهمی در برگزاری آن دارم، اتفاق بسیار خوشحال‌کننده‌ای برای من است.

وی در پایان مطرح کرد: ارگان‌ها و جریانات خصوصی‌ای که کمک می‌کنند این رویداد سینمایی همچنان جان داشته باشد و برگزار شود، واقعا عملکردشان قابل تقدیر است. از دست دادن سینما، کار بسیار راحتی است، ما به راحتی می‌توانیم بگوییم دیگر نمی‌خواهیم کاری تولید کنیم و سینمایی که سال‌ها برای آن زحمت کشیده شده است، به یک‌باره نابود می‌شود. اما شکر خدا تعدادی از هنرمندان و افرادی که دغدغه فرهنگ این کشور را دارند، هنوز پای این سینما ایستاده‌اند و برای سرپا ماندن آن تلاش می‌کنند.

رسانه سینمای خانگی- بهره‌برداری از یک پردیس سینمایی دیگر در تهران

پردیس سینمایی کوثر با حضور رئیس سازمان سینمایی، مدیرعامل موسسه سینماشهر و جمعی از مسئولان در منطقه ۹ پایتخت افتتاح شد.

به گزارش سینمای خانگی از اداره‌کل روابط عمومی سازمان سینمایی، پردیس سینمایی «کوثر» شنبه- ۲۳ دی ماه- با حضور محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان، علیرضا اسماعیلی مدیرکل حوزه ریاست سازمان و مرتضی شایسته تهیه‌کننده و رئیس کانون پخش‌کنندگان فیلم سینمای ایران افتتاح شد.

فعالیت ۸۲۲ سالن سینمایی در کشور

در این مراسم رئیس سازمان سینمایی اظهارداشت: توسعه مکان‌های فرهنگی در سراسر کشور به خصوص در سالن‌های سینما، یکی از برنامه‌های جدی و راهبردی سازمان سینمایی است. خوشحالم که این سینما در منطقه کم برخودار از امکانات فرهنگی و سینمایی با همیاری شهرداری مورد بهره‌برداری قرار گرفته و در جشنواره فیلم فجر نیز میزبان آثار سینمایی است. از شهرداری، حوزه هنری؛ نهادهای مختلف و بویژه، بخش خصوصی که با جریان فراگیر سینماسازی در کشور همراه شده اند تشکر می کنم.

خزاعی گفت: سینما کوثر نوزدهمین سینما در دو سال اخیر (۱۴۰۰تا ۱۴۰۲) و هشتادمین سالن سینمایی استان تهران محسوب می‌شود. این در حالی است که سالن‌های موجود در کشور تا این لحظه به عدد ۸۲۲ سالن رسیده است. ضمنا، در حال حاضر در کل استان تهران ۸۷ سینما با ۲۷۷ سالن وجود دارد.

رئیس سازمان سینمایی با اشاره به برنامه‌های سازمان برای توسعه زیرساخت‌های سینمایی افزود: به همت دوستانم در سازمان سینمایی اتفاقات بزرگی در حوزه زیرساخت در کشور آغاز شده است. بر اساس گزارش موسسه سینماشهر، ۲۳ سالن مجتمع‌های فرهنگی-هنری در سراسر کشور تا پایان سال مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. همچنین در راستای توسعه سالن‌های سینمایی، بیش از ۲۰۰ سالن در زمان آغاز به کار این دولت با کمک بخش خصوصی، شهرداری، حوزه هنری و سایر مراکز این افتتاح شد.

توسعه زیرساخت و ساخت سینما در مناطق کم‌برخوردار

به گفته خزاعی، سازمان سینمایی، با نهضت سینماسازی در این دوره، توسعه زیرساخت و ساخت سینما در مناطق کم‌برخوردار را هدف‌گذاری کرده و یکی از سیاست‌های ما طی دو سال گذشته گسترش ظرفیت‌های فرهنگی و سینمایی بر مدار عدالت فرهنگی و امکان دسترسی و استفاده برای همه مردم است.

وی با ارائه گزارشی از روند جریان سینماسازی در دولت سیزدهم اظهارداشت: اگر امروز رونقی در صنعت سینما می‌بینیم، یکی از دلایل آن بحث توسعه زیرساخت‌های سینمایی است، هر چقدر توسعه این زیرساخت‌ها افزایش یابد، می‌توان در آینده امید بیشتری به رونق سینمای کشور داشته باشیم و مردم در شهرهای کم‌برخوردار نیز بتوانند از امکانات فرهنگی، تفریحی، آموزشی و اجتماعی استفاده کنند.

رئیس سازمان سینمایی گفت: براساس برنامه‌ریزی و سفرهای استانی و تعامل با شهرداری‌ها و دستگاه ‌های اجرایی استان‌های مختلف کشور و نیز مصوبه‌های شورای عالی سینما، توسعه سالن‌های سینما تا پایان دولت چهاردهم به بیش از یکهزار و ۵۰۰ سالن خواهد رسید.

خزاعی افزود: امروز که اقتصاد سینمای ایران با خروج از بن‌بست‌ها و انسداد در حال شکوفاشدن است با رویکرد توسعه قطعا، این رونق چند برابر خواهد شد و در زنجیره به هم پیوسته باعث پوایی و رشد مضاعف تولیدات نیز می‌شود با همت مردم که پشتوانه اصلی صنعت سینما هستند می‌توان چشم‌انداز بهتری را در آینده برای سینمای ایران متصور شد.

آرزوی توسعه زیرساخت سینمایی کشور

مرتضی شایسته تهیه‌کننده و رئیس کانون پخش‌کنندگان فیلم سینمای ایران در ادامه این مراسم بیان کرد: از آقای خزاعی رئیس سازمان سینمایی و آقای میرزاخانی و سایر مدیران سینمایی تشکر می‌کنم؛ چرا که به مناطق مختلف تهران و شهرستان‌ها که می‌رویم آثار و دستاوردهای سیاست ساخت سالن سینما را شاهد هستیم.

شایسته افزود: من به عنوان یکی از فعالان بخش خصوصی آرزو داشتم که توسعه زیرساخت‌های سینمایی در سطح کشور و افزایش این سالن‌ها را ببینم، خوشحالم که امروز این آرزو تحقق پیدا کرده است. امیدوارم با همت دوستان در سازمان سینمایی، ساخت و ارتقای سالن‌ها ادامه پیدا کند و جا دارد به تیم سختکوش و پرتلاش سازمان سینمایی خدا قوت بگوییم.

بر اساس این گزارش، پردیس سینمایی «کوثر» در منطقه ۹ و محدوده خیابان دامپزشکی قرار دارد و دارای یک سالن ۱۲۰ و دو سالن ۸۰ نفره است. همچنین مالک پردیس سینمایی «کوثر»، شهرداری تهران بوده و بهره‌بردار آن حمید محسنی‌رنجبر است.

رسانه سینمای خانگی- روایت جوانانی که جلوی بمباران تهران را گرفتند

سجاد ریاحی کارگردان مستند «تغییر مأموریت» بیان کرد که این مستند درباره خودکفایی نیروی هوایی است که در پی آن جلوی بمباران تهران در جنگ تحمیلی گرفته شد.

به گزارش سینمای خانگی، سجاد ریاحی کارگردان مستند «تغییر مأموریت» از آثار راه یافته به چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار»، در گفت‌وگو با ایرنا درباره این اثر توضیح داد: روایت این مستند درباره یک تغییر بزرگ در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. تغییری که با تشکیل جهاد خودکفایی نیروی هوایی اتفاق افتاد.

وی ادامه داد: زمانی که به‌دنبال سوژه‌ای برای ساخت مستند بودیم، سوژه‌ای مرتبط با پیشرفت‌های کشور می‌خواستیم و قصدمان این بود سراغ پیشرفتی برویم که ویژگی‌های خاصی داشته باشد. این سوژه هم اصلی‌ترین ویژگی‌اش این بود که تمامی پیشرفت‌های مرتبط با آن با پیگیری و هدایت حضرت ‌آیت‌الله خامنه‌ای چه در دوران ریاست جمهوری و چه در دوران رهبری‌شان، به سرانجام رسیده بود. موضوعات مختلفی درباره پیشرفت به ذهن‌مان رسید، اما یکی از برجسته‌ترین این پیشرفت‌ها مرتبط با حوزه فعالیت‌های نظامی بود.

این مستندساز گفت: براساس پیگیری‌هایی که داشتیم، به موضوع جهاد خودکفایی در نیروی هوایی ارتش رسیدیم. این جهاد نقطه آغاز جریان خودکفایی ما در حوزه نظامی بود و به همت چند جوان که از همافران نیروی هوایی بودند، شکل گرفت. این جوانان پیشنهاد تعمیر و نگهداری قطعات هواپیماهای پیشرفته را به حضرت امام(ره) ارائه می‌کنند. امام(ره) هم این جوانان را به آیت‌الله خامنه‌ای معرفی می‌کنند و با حمایت ایشان این پروژه‌ها پیشرفت کرده و به جهاد خودکفایی منجر می‌شود. این جهاد خودکفایی بعدها از نیروی هوایی به دیگر نیروهای ارتش تعمیم پیدا می‌کند و روز به روز گسترده‌تر می‌شود.

وی افزود: در دوران دفاع مقدس، صدها پروژه در قالب جهاد خودکفایی به سرانجام می‌رسد که ما در این مستند به دو مورد از این پروژه‌ها پرداخته‌ایم. یکی از آن‌ها تجهیز کردن هواپیمای اف‌۱۴ به موشک سجیل است. هواپیمای اف‌۱۴ آن زمان یکی از پیشرفته‌ترین هواپیماهای جنگی آمریکایی بود که وقتی ایران تحریم می‌شود، در میانه جنگ، موشک‌های اف‌۱۴ در ایران تمام می‌شود و زمانی که رو به اتمام بوده است، نیروهای جهاد خودکفایی، موشک دیگری را روی هواپیماهای اف ۱۴ سوار می‌کنند و این هواپیما به اوج قدرت خود بازمی‌گردد.

این مستندساز ادامه داد: شاید امروز ساخت موشک یک اتفاق عادی و معمول قلمداد شود اما در سال‌های جنگ که ایران به‌طور کامل از منظر نظامی تحت تحریم قرار داشته است و طبق روایت‌های مشهور، حتی سیم‌خاردار هم به ایران نمی‌دادند، ساختن موشکی متناسب با هواپیما پیشرفته اف‌۱۴ قطعا کار فوق‌العاده‌ای بوده است. به‌خصوص که تا پیش از انقلاب همه موارد فنی مرتبط با این هواپیماها تحت اختیار مستشاران آمریکایی بوده و ایرانی‌ها حق دخالت در فرآیند و اطلاع از جزییات آن‌ها را نداشته‌اند.

ریاحی درباره پروژه دومی که توسط جهاد خودکفایی به اجرا درآمد و در مستند «تغییر مأموریت» ‌به آن پرداخته شده است هم گفت: این پروژه مربوط به هدف قرار دادن هواپیماهای میگ ۲۵ بود. این مدل هواپیما، هواپیماهایی بودند که شوروی سابق در اختیار عراق گذاشته بود و با استفاده از تکنولوژی‌های روز دنیا، هیچ پدافندی امکان شکار آن‌ها را نداشت. همین هواپیماها مدام شهرهایی مانند تهران را بمباران می‌کردند. جهاد خودکفایی در یک طرح ابتکاری که به جزییات آن در مستند پرداخته‌ایم، موشکی را بازطراحی می‌کنند که امکان شکار میگ ۲۵ را داشته است. بعد از این اتفاق دیگر هیچ میگ ۲۵ ی امکان ورود به ایران را پیدا نمی‌کند و بمباران شهرها هم متوقف می‌شود.

این مستندساز درباره جذاب‌ترین مشاهدات خود در فرآیند ساخت مستند «تغییر مأموریت» گفت: یکی از اتفاقات ویژه‌ای که در زمینه پیشرفت‌های نظامی با آن مواجه شدم، تجربه تبدیل لانچر مربوط به پرتاب موشک زمین به زمین، به لانچر مناسب شکار هواپیما بود. به تعبیری موشک زمین به زمین را به موشک زمین به هوا تبدیل کردند که از نظر علم نظامی، اتفاق بسیار پیچیده و پیشرفته‌ای محسوب می‌شود. تغییر کاربری تجهیزات نظامی که طبیعتا خطراتی هم به همراه داشته، فرآیند بسیار پیچیده‌ای محسوب می‌شود. خیلی از این اتفاقات در دهه ۶۰ در شرایطی رقم خورده که دسترسی به اطلاعات روز نظامی هم به این راحتی مقدور نبوده است. باید این دستاوردها را در بستر تاریخی خودشان بررسی کنیم.

این مستندساز در پایان تأکید کرد: بخشی از سرنوشت جنگ، به‌واسطه پروژه‌های جهاد خودکفایی تغییر کرد. دستاوردهای این جریان در تحولات جنگ تحمیلی بسیار موثر بود و حتی منجر به توقف حملات هوایی عراق به خاک ایران از مقعطی به بعد شد.

خروج از نسخه موبایل