رسانه سینمای خانگی- فریماه فرجامی در کماست

فریماه فرجامی چند روزی است که در کما به سر می‌برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، فریماه فرجامی متولد سال ۱۳۳۱ از چهره‌های مشهور سینمای ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ است که سال‌هاست از بازیگری دور شده و آخرین حضورش روی پرده سینما به نقشی در فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی در سال ۱۳۹۸ برمی‌گردد.

طبق تایید چند منبع موثق، این بازیگر سینما حدود دو ماه قبل دچار سکته مغزی شد و پس از بهبود نسبی درمان را تحت نظر پزشک در منزل ادامه داد اما مدتی قبل دوباره براثر سکته راهی بیمارستان شد و حدود پنج روز است که در یکی از بیمارستان‌های تهران در حالت بیهوشی و کما به سر می‌برد.

«خط قرمز» و «سرب» مسعود کیمیایی، «اجاره‌نشین‌ها»ی داریوش مهرجویی، «مادر» علی حاتمی،  «پرده آخر» واروژ کریم‌مسیحی و «نرگس» رخشان بنی‌اعتماد از جمله فیلم‌های این بازیگر هستند.

رسانه سینمای خانگی- کدام عدالت؟ این سبک اکران، فیلم سوزی است

سیدضیاء هاشمی تهیه کننده سینما گفت: متاسفانه این روزها شاهد فیلم سوزی همکاران مان در اکران عمومی هستیم.

به گزارش سینمای خانگی، سیدضیاء هاشمی تهیه کننده سینما در خصوص اجرای عدالت در سینما به ویژه در حوزه اکران گفت: ما زمانی می توانیم از عدالت دم بزنیم که بستر عادلانه ای برای تمامی فیلم ها در اکران فراهم کرده باشیم. بطور مثال بگوییم همه فیلم ها از ۱۵ سالن سینما و ۴ هفته اکران برخوردار هستند، همه فیلم ها از این تعداد تیزر تلویزیونی و تبلیغات شهری و امثالهم برخوردارند. آن وقت درحالی که توامان کف فروش فیلم را دولت تضمین کرده که به صاحبان سینما ها خسارتی وارد نشود در تبلیغات نیز بالسویه از فیلم ها حمایت کند.

رئیس جامعه صنفی تهیه کنندگان در گفتگو با سینماپرس، در پاسخ به این پرسش که این روزها شاهد اکران گسترده فیلم ها که عملاً منجر به فیلم سوزی شده هستیم، در این شرایط وظیفه مدیران سازمان و ارشاد برای صیانت از سرمایه گذاران و تهیه کنندگان فیلم ها چیست؟ اظهار داشت: در ابتدا باید بر پیش فرض سوال شما صحه بگذارم، بله متاسفانه این روزها شاهد فیلم سوزی همکاران مان در اکران عمومی هستیم. اما چرا؟ معتقدم بعد از بحران کرونا که منجر به شرایط سخت اقتصادی برای همه مشاغل شد سینمای ایران نیز دستخوش همین وضعیت قرار گرفت و ازآنجایی که مثل الباقی مشاغل در کشور وابسته به سیاست ها و دستورالعمل های دولتی بود؛ به دلیل آنچه من، بی تجربگی، عدم درایت و نبود شناخت از مسائل و مشکلات سینما می نامم، آثار تخریبی این بحران همچنان سایه اش بر سینمای ایران حاکم مانده و متاسفانه نتایج تخریبی آنرا نیز این روزها شاهدیم.

وی ادامه داد: متولیان وقت آن دوران و بعدها مدیران فعلی نتوانستند آنچنان که باید با اتخاذ راهکارهای مطمئن، ضریب این خسارات را پایین بیاورند. یکی از مصادیق عدم کفایت تدبیرها، تغییر صرفاً شکلی ساختار شورای صنفی اکران است. تصور دوستان در سازمان سینمایی این بود که با تغییر شکلی ساختار شورای صنفی می توانند در خروجی های شورا نیز تغییر ایجاد کنند لذا با تدوین آیین نامه ای جدید و ایجاد شورایی بالادستی برای شورای صنفی درصدد تغییراتی برآمدند ولی غافل از آنکه صرفا ماهیت صنفی بودن شورا را به دولتی تغییر داده اند و بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی سینما، بر همان سیاق گذشته حرکت کردند.

هاشمی در همین راستا متذکر شد: این شد که شورای صنفی بدون در نظر گرفتن وضعیت بغرنج سینما، انتظار بیش از صدها فیلم در نوبت اکران و ظرفیت محدود سالن ها، با همان فرم و سیاق گذشته مبادرت به تصمیم گیری و اکران فیلم ها نمودند. این شد که صاحبان فیلم ها به دلیل عدم مشوق های تاثیر گذار و واقعی، انگیزه ای برای اکران فیلم های شان نداشتند و به ناچار فیلم هایی که در شرایط عادی از مجال و فرصت کمتری برخوردار بودند پیشتاز اکران شدند، این فیلم ها نه در مخاطب ایجاد انگیزه می کرد نه چراغ سینما را روشن نگه می داشت، لذا با استمرار وضعیت انفعال با بحران های جدی تری در چرخه اقتصادی سالن های سینما روبرو شدیم تا جایی که صاحبان سالن ها حتی در تامین حق الزحمه کارمندان خود هم به تنگنا افتادند. طبیعی بود وقتی مقادیر زمان و مکان را در تصمیم گیری هایمان نادیده می گیریم و دولت بجای مشوق های جدی و تضمین امنیت اکران ، صرفا در بعد نظارتی و اعمال سلیقه بسنده می کند، باید شاهد چنین وضعیتی می بودیم.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «شوکران» و «روز فرشته» در پاسخ به این پرسش که با اینکه در هفته های اخیر حدود ۱۰ فیلم جدید به چرخه اکران اضافه شده اند اما همچنان شاهدیم که بخش اعظمی از سالن های سینما تنها به یک فیلم خاص که زمستان سال گذشته روی پرده رفته اختصاص دارد، چرا مدیران سینمایی علیرغم شعارهایی که در خصوص عدالت طلبی می دهند از اجرای عدالت در اکران عاجز مانده اند؟ تصریح کرد: ببینید ما تا مادامی که در اکران فیلم های سینمایی از نسخه های نخ نما شده بی تاثیر پیروی کنیم و سراغ طرحی نو که نفس تازه به فضای سینما بدهد نرویم، در برهمان پاشنه اکران سنتی خواهد چرخید. تصور می کنیم با فروش چشمگیر یک فیلم چرخه اقتصادی سینما را به حرکت در آورده ایم، در صورتی که این آمارها فقط برای ارائه در جلسات مدیران به مقامات بالادستی کارکرد دارد و ولا غیر. کجا با یک گل بهار شده که در سینما شود؟

وی خاطرنشان کرد: ما بدون توجه به وضعیت عمومی سینما نمی توانیم شاهد رشد و توسعه پایداری باشیم. فیلم هایی مثل «دینامیت» و «فسیل» تنها منجر به تعطیل نشدن سالن های سینما شد و این به معنای استمرار حیات سالن های سینما نیست. این به معنای رشد اقتصادی در سینما نیست؟ این به معنای رونق چرخه اکران نیست؟ از قضا زنگ خطری ست که اگر درست و آگاهانه و مدبرانه شنیده نشود، از خطری بزرگ خبر آورده. خبری که حکایت از حذف و فیلم سوزی های گسترده می کند. این یعنی در سال ۲ تا ۳ فیلم پرفروش و الباقی شکست در اکران را تجربه خواهند کرد.

هاشمی تأکید کرد: و اما عدالت که در سوال شما مطرح شده در این چرخه معیوب کجاست؟ معتقدم این نگاه دستوری در حوزه فرهنگ یا باید در همه شئون متجلی شده و از طرفی هزینه فرهنگ دستوری را هم دولت برعهده بگیرد یا باید اجازه بدهیم مبتنی بر اقتصاد آزاد در کنار اقتصاد حمایتی جریان سینما به حیات خودش ادامه دهد. این وضعیت آشفته بازار از هیچ الگو و مدل اقتصادی پیروی نمی کند. نه صدردصد دولتی ست و نه تماماً خصوصی. تلفیقی شلخته که به قواره این سینما نمی آید.

این تهیه کننده پیشکسوت ادامه داد: ما زمانی می توانیم از عدالت دم بزنیم که بستر عادلانه ای برای تمامی فیلم ها در اکران فراهم کرده باشیم. بطور مثال بگوییم همه فیلم ها از ۱۵ سالن سینما و ۴ هفته اکران برخوردار هستند، همه فیلم ها از این تعداد تیزر تلویزیونی و تبلیغات شهری و امثالهم برخوردارند. آن وقت درحالی که توامان کف فروش فیلم را دولت تضمین کرده که به صاحبان سینما ها خسارتی وارد نشود در تبلیغات نیز بالسویه از فیلم ها حمایت کند.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «پرونده هاوانا» و «عروس» در همین راستا افزود: از اینجا به بعد فیلم، محتوای فیلم و خوش ساختی و شناخت از سلیقه مخاطب است که تعیین کننده استمرار اکران فیلم خواهد بود. در غیر این صورت در وضعیت فعلی حاصلی جز هدررفت سرمایه های همکاران مان را بدست نمی آید. پس به صرف شعار و تبلیغات و سخنرانی و پوستر نه عدالت، نه رفع تبعیض و نه حذف رانت محقق نخواهد شد. معتقدم دولت باید بجای اینکه تمام سرمایه گذاری خود را معطوف به تولید فیلم های هم راستا با اهدافش کند، باید به عنوان متولی و مسئول سینمای کشور حمایت و سرمایه گذاری اصلی را از مخاطب سینما بعمل آورد. در مدلی که تماشاگر تشویق به سینما رفتن شود و درعین حال هزینه های مالی سینما رفتن برای او کاهش یافته باشد. نمی توان همه ی بار را روی دوش سینما گر و سالن سینما و مخاطب سینما گذاشت و دولت تنها در موفقیت ها سهیم باشد.

وی در پاسخ به این پرسش که اگر وضعیت اکران با همین منوال ادامه پیدا کند چه چشم اندازی را برای آینده سینمای کشور متصور هستید؟ گفت: من ترجیح می دهم به آینده امیدوار و خوش بین باشم اما به شرطها و شروطها؛ به نظرم فرهنگ موضوع مهمی برای دولت و حکمرانی ست و این اهمیت باعث شده با مداخلات ریز و درشت وضعیت فعلی را حاکم کند. وضعیتی که نه اهالی فرهنگ از آن راضی هستند و نه انتظارات و هدف گذاری های حکمرانی در کشور را تامین کرده است. لذا دولت ها باید در یک تعامل جدی با حکمران و تعیین انتظارات و خط مشی های واقعی و به رسمیت شناختن استقلال هنرمندان، به یک راهبرد مشخص و متقن برسند که هم هنرمندان و هم دولت برسرآن به وفاق برسند.

هاشمی تأکید کرد: حکمرانی فرهنگی تا مادامی که عرصه فرهنگ را دستوری و هنرمندان را کارمندان دولت بداند، ما شاهد وضعیت بهتری که نخواهیم بود هیچ روز به روز شاهد انفعال در این حوزه هم خواهیم بود. سینمای ایران هم جزئی از همین تغییر نگرش است. متاسفانه سینمای ایران نه تماما دولتی است و نه تماماً خصوصی ست. ممکن است آقایان سینمای مستقل، خصوصی و توانمند و عزت مدار در عرصه های داخلی و بین المللی نمی خواهند خب چه ابایی از اعلام آن دارند؟ این بلاتکلیفی حاصلی جز انفعال و بی انگیزگی و ناامیدی نخواهد داشت. لااقل یک طرف موازنه از خروجی راضی خواهد شد. این سیاست یکی به نعل و یکی به میخ در حوزه فرهنگ منجر به ناکارامدی در همه شئون می گردد.

این تهیه کننده در پایان این گفتگو افزود: به قول فقها و حقوق دان ها، اذن در شی ء اذن در لوازم آن هم هست. یعنی اگر دوستان معتقد به سینمای صددرصد دولتی هستند باید به ابزار و لوازم آن هم پایبند باشند. باید هزینه آنرا هم بپردازند.

رسانه سینمای خانگی- وقتی مجموع 12 فیلم، فقط 115 هزار نفر تماشاگر دارند!

استقبال مخاطبان از فیلم های روی پرده طی هفته اخیر پایین تر از انتظار بود اما «فسیل» همچنان بعد از نزدیک به ۴ ماه که از اکرانش می گذرد یکه تاز گیشه ها بود و توانست چراغ سالن های سینماها را روشن نگه دارد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، فیلم سینمایی «فسیل» به کارگردانی کریم امینی با حدود ۲۷۴ هزار مخاطب پرفروش ترین فیلم در حال اکران است! البته همین میزان مخاطب نشان از یک‌فاجعه بزرگ دارد و نشان می دهد حتی نیم درصد از مردم جامعه هم به تماشای پرفروش ترین فیلم در حال اکران نمی نشینند!

اما میزان فروش سایر فیلم ها قابل قبول نیست! «ارثیه فامیلی» به کارگردانی حامد رضی طی یک هفته تنها ۳۰۷ قطعه بلیت در سراسر کشور فروخته؛ یعنی حدود نیمی از یک سالن متوسط سینما!

«جنگ جهانی سوم» هومن سیدی حدود ۵۷۰ نفر مخاطب داشته و تنها حدود ۱۳۰۰ نفر از «یقه سفیدها» به کارگردانی شهرام مسلخی استقبال کرده اند.

«عروس خیابان فرشته» به کارگردانی مهدی خسروی حدود ۱۹۰۰ بلیت فروخت، «معجزه عشق» محمدرضا ممتاز حدود ۲۸۰۰ مخاطب داشت و «بابا سیبیلو» ادوین خاچیکیان نیز تنها ۴ هزار مخاطب داشت و «تصور» علی بهراد هم تنها توانست حدود ۴۲۰۰ مخاطب داشته باشد.

«نگهبان شب» رضا میرکریمی ۷۸۰۰ و «سه کام حبس» سامان سالور تنها حدود ۱۲۸۰۰ مخاطب داشت. «آهنگ دونفره» آرزو ارزانش تنها ۲۱ هزار مخاطب و «مصلحت» حسین دارابی تنها ۲۸ هزار بیننده داشت. «عروسی مردم» مجید توکلی نیز تنها توانست حدود ۳۰ هزار مخاطب را به سینماها بکشاند.

میزان اندک فروش فیلم ها و اینکه ۱۲ فیلم در حال اکران تنها حدود ۱۱۵ هزار مخاطب داشتند مسأله ای بغرنج در سینمای کشور است و نشان از وضعیت نامطلوب این هنر-صنعت دارد. البته مدیران سینمایی گویا همچنان هیچ تدبیری برای این اوضاع بحرانی ندارند!

رسانه سینمای خانگی- سالی چهل فیلم به فجر داده ام

صدابردار فیلم سینمایی «شیرسنگی» گفت: شدت کارم این گونه بود که ۶ ماه به ۶ ماه در ۲۴ ساعت، یکساعت تا یکساعت و نیم استراحت می‌کردم و سالی ۴۰ فیلم به جشنواره فیلم فجر داده‌ام و این شوخی نیست.

به گزارش سینمای خانگی، اسحاق خانزادی در گفت وگو با ایرنا درباره تازه‌ترین فعالیت‌های سینمای خود اظهار داشت: تقریبا نزدیک به دوسال است که کار نکرده ام. قرار بود سال گذشته سریالی را با خانم تهمینه میلانی شروع کنیم که نشد؛ قرارداد هم بسته بودیم ولی به دلیل مشکلاتی چون بازیگر و … بهم خورد.

وی افزود: آخرین کارهایم خائن کشی (مسعود کیمیایی ۱۴۰۰) و سلوک (عباس رافعی ۱۴۰۰) و قبل از اینها گیجگاه (عادل تبریزی ۱۳۹۹) بود.

صدابردار فیلم طبیعت بی‌جان (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۴) توضیح داد: خیلی کم سن و سال بودم که وارد سینما و کار پشت صحنه آن شدم و کارم را قبل از دبیرستان شروع کردم و از ۱۲ سالگی به شکلی کاملا حرفه ای در کار صدا در فیلم‌فارسی‌ها شروع به کار کردم. در این کارنامه کاری ۶ دهه ای، ۱۵ سال آن قبل از انقلاب و شرکت در تولید نزدیک ۲۰۰ فیلم در آن زمان بود.

خانزادی تصریح کرد: یکی از بهترین کارهایم کوچه مردها (سعید مطلبی ۱۳۴۹) بود که فردین در آن بازی می کرد؛ این فیلم از نظر مردی و مردانگی بسیار مورد استقبال قرار گرفت و هنوز هم که هنوز است وقتی مردم من را می بینند راجع به کوچه مردها صحبت می کنند.

صدابردار فیلم سینمایی دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰) در توضیح علت استقبال از این فیلم اظهار داشت: شخصیت ها، مرام، معرفت و انسانیتی که برای چه زن و مرد ارزشمند است، از جمله شاخصه های مهم و مورد اقبال در این اثر بود. ضمن این که آدم هایی که در این فیلم کار کردند شخصیت هایی وارسته بودند که وصله به آنها نمی چسبید و هرگز بدی ای از ایشان ندیدم. البته که شاید من آن زمان بسیار جوان بودم و چیزی نمی فهمیدم چراکه نشست و برخاستی بعد از کارها با کسی نداشتم و صرفا سرکار می آمدم و می رفتم.

وی بیان کرد: از دیگر آثار محبوبم نقره داغ (ایرج قادری ۱۳۵۰) بود و بسیاری دیگر مانند علی کنکوری (مسعود اسداللهی ۱۳۵۲)، بن بست (پرویز صیاد ۱۳۵۷) در امتداد شب (پرویز صیاد ۱۳۵۷)، ملکوت (خسرو هریتاش ۱۳۵۵) که اینها برای قبل از انقلاب بود.

صدابردار فیلم سینمایی چریکهٔ تارا (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷) خاطرنشان کرد: پس از انقلاب هم در تولیدِ چیزی بالای ۹۵۰ فیلم حضور داشتم و در مجموع ۱۳۲۰ فیلم خوب مملکت با فعالیت من کار شد. فقط ۲۰۰ فیلم جنگی کار کردم و فیلم های مستند بسیاری مانند باد صبا (آلبر لاموریس ۱۳۴۹) را در کارنامه دارم.

وی افزود: شدت کارم این گونه بود که ۶ ماه به ۶ ماه در ۲۴ ساعت، یکساعت تا یکساعت و نیم استراحت کرده ام و سالی ۴۰ فیلم به جشنواره فیلم فجر داده ام و این شوخی نیست.

صدابردار فیلم سینمایی وعده دیدار (جمال شورجه ۱۳۸۲) در توضیح افراد و اسامی‌ای که سابقه کار با ایشان را دارد، بیان کرد: کارها و فیلمسازان برجسته در کارنامه کاری من کم نیست؛ با کیومرث پوراحمد خواهران غریب (۱۳۷۴)، با مسعود جعفری جوزانی شیرسنگی (۱۳۶۴) و در مسیر تندباد (۱۳۶۶) با امیر نادری آب، باد، خاک (۱۳۶۴)، با محمد بزرگ‌نیا جنگ نفت‌کش‌ها (۱۳۷۲)، کشتی آنجلیکا (۱۳۶۷)، ۱۹۳۶ (۱۳۵۹)، را کار کردم و در بیشتر فیلم های خانم میلانی و ۹۰ درصد از فیلم های آقای کیمیایی، به عنوان صدابردار حضور داشته ام و تقریبا با تمامی کارگردانان خوب سینمای ایران کار کرده ام و به این موضوع افتخار می کنم چرا تک تک ۱۳۲۰ فیلمی که کارکرده ام برایم خاطره است و زیبایی خاص خودش را دارد.

خانزادی یادآور شد: وقتی فلش بک به هرکدام از این کارها می زنم می بینم که در هیچکدام کم نگذاشته ام و آنچه آموخته بودم را در فیلم هایم پیاده کرده ام؛ ۳۳ سال در وزارت فرهنگ و هنر کار کردم و چیزی حدود ۲۰ سال مسئول واحد صدا و تدوین بودم و آدم های بزرگی را پرورش دادم که امروز درحال تلاش برای صدای سینمای ایران هستند.

صداگذار فیلم سینمایی ازدواج به سبک ایرانی (حسن فتحی ۱۳۸۳) بیان کرد: کسی را نداشتم که از من پشتیبانی کند و این کارنامه کاری و جوایز و افتخارات (در آخرین مورد لاله -اسدالله نیک‌نژاد ۱۳۹۹- در آمریکا جایزه بهترین صداگذاری را گرفت) همه به واسطه تلاش های شخصی بوده است.

اسحاق خانزادی (۱۳۲۹) صدابردار، صداگذار، میکس‌کنندهٔ صدا و مسئول امور فنی صدا در سینمای ایران است.

اسحاق خانزادی با نام هنریِ احمد خانزادی در سال ۱۳۲۹ در شهر کیلان در شهرستان دماوند در استان تهران به دنیا آمد. او فعالیت‌های هنری‌اش را در سنین نوجوانی و از سال ۱۳۴۳ بعنوان یکی از کارکنان فنی استودیو «عصر طلایی» (به مدیرت عزیزالله کردوانی) آغاز نمود. خانزادی که صداگذاری را از سال ۱۳۴۵ در کنار روبیک منصوری آغاز کرده بود، این کار را از سال ۱۳۴۷ به‌طور مستقل ادامه داد و نخستین باری که نامش در عنوان‌بندی فیلم‌ها به‌عنوانِ صداگذار ثبت شد، فیلم‌های هفت دختر برای هفت پسر (محمد متوسلانی، ۱۳۴۷) و سپس بهرام شیردل (امین امینی، ۱۳۴۷) بود.

وی در سال ۱۳۵۰ و با معرفیِ «بهرام ری‌پور»، در وزارت فرهنگ و هنر استخدام شد. اسحاق خانزادی تاکنون صدابرداری یا صداگذاری ۱۳۰۰ فیلم سینمایی بلند، کوتاه، مستند، گزارشی و خبری را در سینما و تلویزیون ایران انجام داده که برخی از مهمترین آنان عبارتند از: یک اتفاق ساده (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۲)، طبیعت بی‌جان (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۴)، ملکوت (خسرو هریتاش، ۱۳۵۵)، در امتداد شب (پرویز صیاد، ۱۳۵۶)، چریکهٔ تارا (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷) و دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰).

خانزادی همچنین صدابرداری «هفتمین دورهٔ بازی‌های آسیایی در تهران» را نیز بعهده داشته‌است. اسحاق خانزادی از دههٔ ۱۳۷۰ که صدابرداری سر صحنه در سینمای ایران گسترش یافت، در این زمینه نیز فعالیت کرده و گاهی به او پیشنهاد بازیگری نیز داده شده‌است که از آن جمله بازی در فیلم سردار جنگل (امیر قویدل ۱۳۶۲) است.

از دیگر زمینه‌های فعالیت هنری او، می‌توان به طراحی چهره‌پردازی در فیلم تحفه‌ها (ابراهیم وحیدزاده ۱۳۶۶) و انتخاب موسیقی برای دو فیلم توجیه (منوچهر حقانی‌پرست ۱۳۶۰) و سه تا بزن‌بهادر (حسین مدنی ۱۳۴۴) اشاره نمود.

رسانه سینمای خانگی- عقب‌ماندگی سینما به نفع کیست؟

سجاد نوروزی کارشناس سینما و مدیر سینما «آزادی» ضمن اشاره به شرایط فروش فیلم‌های روی پرده، به آسیب‌شناسی فرآیند تولید و اکران فیلم‌های سینمای ایران در سال‌های اخیر پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، سجاد نوروزی مدیر سینما «آزادی» تهران در گفتگو با مهر، درباره شرایط استقبال مخاطبان از فیلم‌های در حال اکران گفت: واقعیت این است تعداد مخاطبان سینمای ما هنوز به آمار مخاطبان سال ۹۸ که پیش از بحران کرونا بود، بازنگشته اما اتفاق خجسته این است که در ایام پس از کرونا گام‌به‌گام وضعیت بهبود پیدا کرده است و تقریباً به ۷۰ تا ۸۰ درصد آمار قبل رسیده‌ایم. این نشانه خیلی خوبی برای احیای سینمای ایران است.

وی ادامه داد: اگر تنوع ژانری در ترکیب فیلم‌ها بیشتر شود و در ژانرهای غیرکمدی هم فیلم‌های داشته باشیم که موج استقبال در میان مخاطبان ایجاد کنند، به‌نظرم خیلی زود به آمار سال ۹۸ خواهیم رسید. مشکل اصلی در حال حاضر این است که چنین فیلمی جز در ژانر کمدی، برای اکران نداریم. فیلم‌های غیرکمدی مثل «شبی که ماه کامل شد» و یا «سرخ‌پوست» این توان و ظرفیت را در بازه اکران خود داشتند اما فیلم‌های فعلی چنین توانی ندارند.

فعلاً امیدی به غیرکمدی‌ها نیست!

این مدیر سینمایی گفت: متأسفانه براساس فیلم‌هایی که طی سال‌های اخیر در جشنواره فجر شاهد بوده‌ایم، باید بگوییم فعلاً فیلم غیرکمدی‌ای که بتواند موج ایجاد کند، نداریم. آخرین تولیدات از این جنس هم در سینمای ما مربوط به سال ۹۸ و قبل از آن بوده است. البته در حوزه دفاع مقدس فیلم‌های خوبی مانند «موقعیت مهدی» و یا «غریب» را در این سال‌ها داشتیم اما به دلیل شرایطی مثل کرونا برای اولی و ترافیک اکران برای دومی، نتوانستند آن‌طور که ما دوست داشتیم با استقبال مواجه شوند.

نوروزی تأکید کرد: سینمای غیرکمدی ایران نیاز به یک ریل‌گذاری جدید دارد و قبول ندارم به دلیل مشکلاتی مانند صدور پروانه ساخت و یا ممیزی در این حوزه فیلم‌های موج‌آفرین ساخته نمی‌شود! مگر ما سخت‌گیرتر از مجموعه ساترا در حوزه نظارت و ممیزی در کشور داریم؟ تحت نظارت همین مجموعه سریال «پوست شیر» تولید و منتشر شد. پس حرف‌های مربوط به تأثیر ممیزی و نظارت را باید کنار بگذاریم. نمی‌خواهم منکر کج‌فهمی‌ها و بی سلیقگی‌ها شوم ولی متأسفانه یک سری ناکارآمدی‌ها، تنبلی‌ها و طماعی‌ها را می‌خواهیم پشت ماجرای پروانه ساخت و سخت‌گیری ارشاد پنهان کنیم که شخصاً اصلاً آن را قبول ندارم. فکر می‌کنید اگر همین امروز فیلمنامه‌ای با کیفیت «سرخ‌پوست» به شورای پروانه ساخت ارائه شود، مجوز دریافت نمی‌کند؟

این کارشناس سینما با انتقاد از اظهارنظر برخی فیلمسازان مبنی‌بر «مرگ سینمای اجتماعی ایران» گفت: اولاً که سینمای اجتماعی اساساً ترکیبی من‌درآوردی است و در سینمای حرفه‌ای دنیا هیچ معنایی ندارد، ثانیاً کاش دوستان بگویند این مدل از سینما که مدنظر دارند، چه زمانی زنده بوده که حالا مرگش فرارسیده است!؟ اینکه با دوربین روی دست، چند نما بگیریم و یک فاجعه را به‌شکل اغراق‌شده به تصویر درآوریم که نمی‌شود سینما! نمونه‌هایی مانند سرخپوست و «متری شیش‌ونیم» که اتفاقاً فیلم‌های خاصی هم هستند، چنان فروش خوبی در گیشه داشتند که به راحتی حرف این دوستان را نقض می‌کنند. مگر چه اتفاقی در کشور رخ داده است که در فاصله سه چهار سال دیگر چنین فیلم‌هایی نتوان در گیشه داشت؟ اگر تولید خوب داشته باشید، حتماً مخاطب خوب هم خواهید داشت.

چرا کنسرت علیرضا قربانی خوب می‌فروشد؟

وی تأکید کرد: نباید مباحث را پیچیده کنیم، فرمول این ماجرا خیلی ساده است. ما در ژانر غیرکمدی فیلم خوب نداریم و به همین دلیل مخاطبش را هم نداریم. به همین راحتی! سوال مشخص من از این دوستان این است که کنسرت اخیر علیرضا قربانی، چند میلیارد فروش کرده است؟ مگر سبک قربانی، از جنس موسیقی پاپ مصرفی و سرگرم‌کننده است؟ پس چرا این اندازه فروش دارد؟ اصلاً کدام خواننده پاپ سرگرم‌کننده‌ای را سراغ دارید که اینگونه بتواند فروش داشته باشد؟ همین مثال را می‌خواهم به سینما تعمیم بدهم و نتیجه بگیرم اینگونه نیست که بگوییم سلیقه مردم نازل شده است. تولیدکنندگان ما نازل شده‌اند که دیگر نمی‌توانند اثر خوب تولید کنند. علیرضا قربانی طی این سال‌ها هم چند قطعه بسیار خوب ارائه کرده و هم به مخاطبش احترام گذاشته و به همین دلیل شاهد چنین استقبالی است.

نوروزی ادامه داد: وقتی کار خوب به مردم ارائه شود، حتماً از آن استقبال می‌کنند و این همان اتفاقی است که در سینما شاهد آن نیستیم. نمونه‌هایی مانند «ملاقات خصوصی» را مگر نداریم که به فروش خیلی خوبی هم در میان فیلم‌های غیرکمدی رسیده است. کار خوب اگر تولید شود، حتماً از آن استقبال می‌شود. اگر معتقدید ژانر غیرکمدی مرده است، فروش فیلم‌های همین دو سه ماه مانند «ملاقات خصوصی» و «سه‌کام حبس» را چگونه توجیه می‌کنید؟

این کارشناس سینما با انتقاد از سازندگان برخی فیلم‌های غیرکمدی در سال‌های اخیر گفت: این دوستان با تولیدات ضعیف خود باعث فراری دادن سرمایه‌گذاران از سینما شده‌اند و این جریان نیاز به واکاوی و آسیب‌شناسی دارد. از دیگر سو در سه چهار سال اخیر بخش عمده‌ای از توان فنی سینمای ایران معطوف به جریان سریال‌سازی خانگی بوده است. اگر همان توان به سینما بازگردد مطمئن باشید اتفاقات خوبی رخ می‌دهد. از نیما جاویدی و محمدحسین مهدویان تا محمد کارت اگر به سینما بازگردند شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود. می دانم نیما جاویدی و دوستان دیگر فیلمنامه‌های بسیار خوبی را در دست نگارش دارند که معتقدم اگر ساخته شوند می‌تواند سینمای ایران را تکان بدهد. ما باید واقع‌بینانه به فضای موجود نگاه کنیم.

نوروزی گفت: هیچیک از ما حق نداریم از منظر ایده‌آل‌های ذهنی خود پدیده‌های سینمای ایران را تحلیل کنیم. باید نگاهی همه‌جانبه‌نگر داشته باشیم. اگر کسی که سالن دارد به دنبال منافع خود باشد، فیلم‌نامه‌نویس ایده‌آل‌های خودش را دنبال کند و فیلمساز هم کار خودش را بکند، قطعاً به هیچ نتیجه‌ای نخواهیم رسید. آنچه واضح است این است که سینمای ایران امروز مشکلات جدی در حوزه تولید و توزیع دارد و فرسنگ‌ها از استانداردهای جهانی عقب مانده است. این عقب‌ماندگی را هم صرفاً نمی‌توان به مسئله‌ای مانند ممیزی و عدم صدور پروانه ساخت تقلیل داد.

وی در پایان مطرح کرد: اگر بپرسید چرا عقب مانده‌ایم، به صراحت می‌گویم برخی از این آقایان دارند از این عقب‌ماندگی پول درمی‌آورند! طیفی از آقایان روشنفکر از یک سو و متحجران از سوی دیگر، در این سود بردن از عقب‌ماندگی اشتراک دارند و اگر روزی بتوانیم این عقب‌ماندگی را جبران کنیم، نان خیلی از این‌ها بریده می‌شود!

رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران صاحب سِرور ملی می‌شود

نشست صمیمی رئیس سازمان سینمایی کشور با هنرمندان و سینماگران استان سمنان برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی سازمان سینمایی، نشست صمیمی هنرمندان و سینماگران استان سمنان با حضور رئیس سازمان سینمایی کشور، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان امروز ۳۱ خرداد ماه در این استان برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور گفت: سمنان، بیستمین سفر استانی مدیران سینمایی به منظور بررسی و پیگیری مشکلات سینمایی است در حالی که پیش از دولت سیزدهم، مأموریت‌های سازمان در این سطح تعریف نشده، سفرهای استانی و حضور میدانی مسئولان سینمایی در استان‌ها با رویکرد عدالت محوری بوده است، مضافاً اینکه این موضوع یکی از دغدغه‌های شخصی من محسوب می‌شود. توجه به استان‌ها در حوزه زیرساخت، آموزش و توسعه منابع انسانی یک شعار نیست و قطعاً اتفاقات مهمی در حال شکل‌گیری است.

خزاعی با اشاره به فقدان سینما در بیش از ۲۰۰ شهر دارای جمعیت ۵۰ هزار عنوان کرد: متأسفانه ظاهراً، سینما خیلی در اولویت برنامه‌های توسعه کشور نبوده است در حالی که سینما و سالن نمایش، توسعه فرهنگی و شاخصه توسعه محسوب می‌شود. در حال حاضر مطالبه‌ای جدی در تهران و شهرستان برای ساخت سینما اتفاق افتاده است.

به گفته وی، از آغاز دولت سیزدهم ۲۰۰ سالن سینما به بهره برداری رسیده و تا سه‌ماهه آینده (تا پایان شهریورماه) ۵۰ سالن دیگر نیز به بهره‌برداری خواهد رسید و با خود عهد کرده‌ام تا پایان دوره چهار ساله دولت (۱۴۰۴) این تعداد را به ۱۰۰۰ سالن رسانده و به وعده‌هایمان جامه عمل خواهیم پوشاند.

رئیس سازمان سینمایی درباره تجهیز سالن‌های سینما اظهار کرد: در زمینه تجهیز نیز شعار نمی‌دهیم و در اولین مصوبه شورای سینما ۱۸۰ میلیارد برای تجهیز مراکز سینمای جوان قطعی شده و زیرساخت این بودجه در حال فراهم شدن است و اطمینان می‌دهم تا پایان سال به این بخش اختصاص یابد.

وی با بیان اینکه تعبیر برخی هنرمندان نسبت به وجود سدی بر سر راه سینماگران شهرستانی و کوچ اجباری آنها به تهران، درست است، تاکید کرد: در سازمان سینمایی درصدد برنامه‌ریزی برای ایجاد برخی مزیت‌ها و ساختارها در استان‌ها هستیم و در این زمینه در نظر داریم ایجاد بستر معرفی تهیه‌کننده‌های استانی از ظرفیت‌های استانی بیشتر استفاده کنیم و با بهره‌مندی از عوامل استانی و بومی حتی در مراحل پخش و اکران، کادرسازی و تغییر ساختار در عرصه سینمای استانی را اجرایی کنیم. در طرح باشگاه فیلم اولی‌ها ضریب و سهمیه اصلی متعلق به استان است. همچنین در حوزه بازیگری نیز سامانه‌ای در بنیاد سینمایی فارابی در حال آماده‌سازی است.

خزاعی آموزش رایگان فیلمسازی در تعدادی از استان‌ها، برنامه‌ریزی برای حضور گسترده‌تر سینماگران استانی در جشنواره‌های ملی و بین‌المللی کشور را از دیگر مشوق‌های حمایتی در این حوزه عنوان کرد و گفت: سینما در دنیا در حال تحول و پوست‌اندازی است. با ورود متاورس و هوش مصنوعی، انقلابی در حوزه سینما و تکنولوژی تصویر در حال وقوع است که در این صورت فیلمسازی و جنس آن در آینده نزدیک عوض خواهد شد. سینما در آینده با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و ظرفیت هوش مصنوعی وارد دنیای جدیدی می‌شود، باید سینمای کشور را برای مواجهه با پدیده‌های نوین آماده کنید، در حال حاضر جریان سوم سینما باید خود را برای انقلابی جدید در حوزه سینما آماده کند.

وی در این نشست از راه‌اندازی سرور ملی سینما خبر داد و تصریح کرد: به همت سینماشهر و با کمک شرکت‌های دانش بنیان و تکنسین‌های داخلی، سرور ملی در حال آماده شدن است که روند ایجاد و راه‌اندازی آن بیش از یکسال طول کشیده است و منجر به حذف هارد و پخش با تکنولوژی فیبر نوری خواهد شد.

خزاعی اظهار کرد: با توجه به افزایش ناگهانی قیمت‌ها و فقدان بازار رقابت در عرضه سرور سینمایی، سازمان سینمایی‌نسبت به ورود چندین سرور با کیفیت بالاتر و قیمت‌های به صرفه‌تر به‌منظور حمایت از سینماداران شریف را در دستور کار قرار داده است. و در این زمینه شرکت‌های دانش بنیان و تکنیسین‌های داخلی با کمک سینماشهر به دستاوردهای رسیدند که اخبار آن به زودی اعلام خواهد شد.

رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: سازمان تبلیغات و بازرگانی سینمایی به منظور تأمین هزینه در راستای حمایت‌های مالی و تبلیغات برای سینماهای کشور در حال حاضر در دستور کار سازمان سینمایی است چرا که این ظرفیت با جذب تبلیغات و تأمین مالی و منابع کاربردی می‌تواند حامی خوبی برای سالن داران سینمایی در سطح کشور بویژه، استان‌ها باشد.

وی پیگیری برای راه‌اندازی بنیاد ملی انیمیشن را از برنامه‌های مهم سازمان سینمایی عنوان کرد که به زودی محقق خواهد شد.

خزاعی افزود: انیمیشن صنعتی پول ساز، جذاب و موقر در توسعه فرهنگ و دیپلماسی ارتباطی است و توجه به این صنعت از اولویت‌های سازمان سینمایی است که منافع ملی و بین‌المللی زیادی را در پی خواهد داشت. ایجاد پاتوق‌های فیلم‌کوتاه در استان‌ها، فضای جدیدی را در سینما ایجاد خواهد کرد.

رئیس سازمان سینمایی کشور احیای شورای سینمای استان‌ها را از جمله اقدامات در جهت شناسایی و حمایت منافع سینما در استان‌ها دانست. فیلمسازی متکی صرف بر امکانات نیست بسیاری از فیلم‌های مطرح در جهان بدون امکانات ساخته شده‌اند. مشکل امروز سینما، در نوع تفکر و نگاه است و این مسئله‌ای که سینمای‌ما را رنج‌می دهد، نبود معنویت است.

در ادامه این نشست، فرشید فلاح مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان، ساختار سینمایی در ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌ها را ضعیف دانست و گفت: این ساختار در سمنان به مراتب ضعیف‌تر است.

وی افزود: ساختار سینمایی در سمنان تنها با یک نیرو اداره می‌شود و این ساختار برای توسعه و ترویج سینما نیازمند حمایت و تقویت بیشتر است. سازمان سینمایی در سال ۱۴۰۱ تنها معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که حمایت‌های آن به طور کامل اجرا شد و با این حمایت‌ها برنامه‌های مختلفی در عرصه سینما در استان سمنان شکل گرفت.

فلاح به تشریح ظرفیت‌های سینمایی و جغرافیایی استان سمنان پرداخت و گفت: این استان با دارا بودن ظرفیت‌های طبیعی از جمله رود خانه، جنگل، کویر و … به راحتی می‌تواند در تولید فیلم‌های سینمایی مورد استفاده قرار گیرد. این استان چهره‌های بنام سینمایی را به ایران عرضه کرده و نشان از توانمندی استان سمنان در عرصه هنر سینما است.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان به برگزاری کنگره سرداران و سه هزار شهید استان سمنان در سال ۱۴۰۳ نیز اشاره کرد و گفت: تولید ۱۰ فیلم کوتاه با موضوع دفاع مقدس و یک فیلم بلند سینمایی در این حوزه در برنامه قرار دارد که نیازمند حمایت از سوی معاونت سینمایی است.

در این سفر محمدرضا سوقندی مدیرکل حقوقی، مجلس و استان‌های سازمان، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی، مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران و هاشم میرزاخانی مدیر عامل سینما شهر، رئیس سازمان سینمایی را همراهی کردند.

رسانه سینمای خانگی- شورای عالی سینما در استان‌ها به چه کار می‌آید؟

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی گفت: شورای عالی سینما در استان‌ها به ریاست استانداران به منظور هم‌افزایی با هنرمندان به عنوان یکی از دستاوردهای دولت سیزدهم در حوزه سینما در دست اقدام است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، محمد خزائی روز چهارشنبه در نشست با مدیران دستگاه‌های فرهنگی استان سمنان در سالن همایش اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان افزود: تبیین درست مسائل لازمه تقویت وحدت و همدلی است و تولید آثار فاخر در بخش‌های مختلف نقشی مهم در تبیین دارد.

وی بیان کرد: دشمن به دنبال تخریب و القای ناکارآمدی دولت سیزدهم در جامعه است و رسانه‌ها با نقش‌آفرینی در جهاد تبیین نقشی مهم در روشنگری افکار عمومی دارند.

خزائی تصریح کرد: ملت ایران با وجود مشکلات و سختی‌ها در حوزه اقتصاد تا آخرین نفس پای آرمان‌های انقلاب اسلامی ایستاده‌اند و تببین مسائل و آگاه‌سازی مردم لازمه همراهی مردم با دولت است.

وی اظهار کرد: توجه به تقویت زیرساخت‌های سینمایی در استان‌ها یک شعار نیست و تلاش می‌شود این رویکرد محقق شود.

رییس سازمان سینمایی یادآور شد: افزون بر ۲۰۰ شهر بالای ۵۰ هزار نفر جمعیت سینما ندارند و تلاش می‌شود دست کم ۴۰۰ سالن سینمایی تا پایان ۱۴۰۴ ایجاد شود.

وی خاطرنشان کرد: شهرهای موفق در زمینه توسعه‌یافتگی سینما طبق قانون از راهبرد معافیت تجاری به ازای ساخت فضاهای فرهنگی استفاده کرده‌اند و در استان سمنان نیز می‌توان از این ظرفیت بهره گرفت.

خزائی ادامه داد: طبق برنامه هفتم واحدهای تولیدی که در زمینه توسعه و تجهیز سالن سینمایی همراهی کنند از معافیت مالیاتی برخوردار خواهند شد.

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی گفت: سینما مصداق توسعه‌یافتگی فرهنگی است و اکنون مردم و مجلس برای ساخت سینما مطالبه‌گری می‌کنند.

وی با تاکید بر نگاه اشتغالزایی در ساخت فیلم علاوه بر نگاه فرهنگی افزود: به ازای ساخت هر فیلم برای حدود ۱۵۰ خانوار اشتغالزایی می‌شود.

خزائی یادآور شد: سمنان در حوزه سینما جزو استان‌های توسعه یافته نیست و باید عقب‌افتادگی در این بخش جبران شود.

وی با بیان اینکه تلاش می‌شود یک سینما به ظرفیت استان سمنان افزوده شود، تصریح کرد: این استان ظرفیت ایجاد صندوق سرمایه برای تولیدات سینمایی دارد و انتظار می‌رود این راهبرد مورد توجه قرار گیرد.

رسانه سینمای خانگی- این جشنواره زنانه نیست!

سینمای ایران طی چهار دهه گذشته شاهد حضور درخشان فیلمسازان زن در دوره‌های مختلف بوده است و اگر بخواهیم برآیندی کلی از عملکرد زنان در عرصه کارگردانی سینما داشته باشیم، حتما می‌توان نمره قبولی برای آن در نظر گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» یکی از رویدادهای موضوعی است که به تازگی به تقویم رویدادهای موضوعی سینمای ایران افزوده شده؛ رویدادی که هدف‌گذاری اصلی آن تمرکز بر تشکیل اتحادیه‌ مشترکی از فیلمسازانی است که مقام زن و جایگاه خانواده، موضوع محوری آثارشان است.

درباره «تصویر زنان» در سینمای ایران طی دهه‌های مختلف گزارش‌ها و مقالات متعددی نوشته شده است و در این گزارش قصد داریم نگاهی کوتاه به «جایگاه زنان» در فضای سینمای ایران و فرآیند فیلمسازی در آن داشته باشیم. در میان صنوف مختلف سینمایی که زنان در آن‌ها حضوری تأثیرگذار داشته‌اند، «زنان کارگردان»‌ را می‌توان در زمره موفق‌ترین‌ها قرار داد.

نگاه اول؛ چرا فیلمساز زن مهم است؟

پوران درخشنده کارگردان فیلم سینمایی «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند»

در یک نگاه کلان و اصولی، طبیعتا وقتی صحبت از فن کارگردانی و هنر فیلمسازی می‌شود، جنسیت را نمی‌توان در آن دخیل دانست و درست این است که در رویکرد حرفه‌ای تفاوتی میان فیلمسازان زن و مرد قائل نباشیم. کمااینکه در حوزه‌های دیگر هنری هم وقتی پای ارزیابی شاخص‌های هنری به میان می‌آید، تفکیک از منظر جنسیت خالق آن اثر خطاست.

از این منظر بازخوانی کارنامه سینماگران زن، بیشتر جنبه ژورنالیستی دارد و اینگونه نیست که زن بودن فی‌نفسه ارزش افزوده‌ای برای این فیلمسازان قلمداد شود.

در عین حال آنچه به‌صورت ویژه‌تر در کارنامه هنرمندان زن و در اینجا کارگردانان زن می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، سهم و تأثیر «نگاه زنانه» در آثارشان است.

نگاه دوم؛ کدام فیلمسازان زن پیش‌تازند؟

مرضیه برومند کارگردان فیلم سینمایی «شهر موش‌ها»

یکی از ویژگی‌های سینمای ایران که در قیاس با دیگر کشورهای دارای صنعت سینما می‌تواند به‌صورت ویژه موردتوجه قرار بگیرد، آمار بالای فیلمسازان زن در آن است. اگر بخواهیم نسبتی میان تعداد کارگردانان زن در قیاس با تعداد کارگردانان مرد در سینمای کشورهای مختلف به‌ویژه کشورهای صاحب‌نامی چون آمریکا و هند تعریف کنیم، سینمای ایران با فاصله‌ای معنادار می‌تواند مدعی پیش‌تازی در این میدان باشد.

شهلا ریاحی بازیگر فقید سینمای ایران تنها یک تجربه کارگردانی در کارنامه حرفه‌ای خود داشت که همان سبب شد تا عنوان اولین کارگردان زن تاریخ سینمای ایران را به نام خود ثبت کند.

در سال‌های پیش از انقلاب زنان فیلمساز حضور چندان ویژه‌ای در میدان تولید نداشتند اما در دهه ۶۰ به‌عنوان دهه احیای سینمای ایران در سال‌های پس از پیروزی انقلاب این مرضیه برومند بود که در حوزه ساخت فیلم‌های کودک و نوجوان، در کنار کارهای تلویزیون، در سینما هم حضوری موثر را رقم زد. در همین دهه پوران درخشنده و رخشان بنی‌اعتماد هم با فیلم‌های شاخص خود در حوزه سینمای اجتماعی پرچم‌دار ورود زنان به عرصه کارگردانی بودند.

تهمینه میلانی هم از کارگردانانی بود که در همان اواخر دهه ۶۰ وارد میدان شد و جنس خاصی از فیلمسازی زنانه را به نام خود در سینمای ایران ثبت کرد. نقشی که فریال بهزاد دیگر زن کارگردان ایرانی در حوزه سینمای کودک از آن خود کرد.

جریان ورود فیلمسازان زن به میدان تولید در سینمای ایران در دهه‌های بعد شتاب بیشتری گرفت و در یک نگاه کلی می‌توان به چهره‌های شاخصی چون انسیه شاه‌حسینی، منیژه حکمت، پریسا بخت‌آور، نیکی کریمی، تینا پاکروان، آیدا پناهنده، آزیتا موگویی، مونا زندی، مرجان اشرفی‌زاده و… اشاره کرد که هر یک با آثاری قابل توجه، حداقل برای یک بار بر کرسی کارگردانی تکیه زدند.

در این میان چهره‌هایی همچون نرگس آبیار و یا منیر قیدی هم بوده‌اند که توانستند با آثار خود هم‌تراز با سینماگران مرد، در حوزه تولید فیلم‌هایی بیگ‌پروداکشن قدرت‌نمایی کنند و اتفاقا نمره قبولی هم بگیرند.

منیر قیدی کارگردان فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا»

نگاه سوم؛ عملکرد فیلمسازان زن چگونه بوده است؟

واقعیت این است که سینمای ایران طی چهار دهه گذشته شاهد حضور درخشان فیلمسازان زن در دوره‌های مختلف بوده است و اگر بخواهیم برآیندی کلی از عملکرد زنان در عرصه کارگردانی سینما داشته باشیم، حتما می‌توان نمره قبولی برای آن در نظر گرفت.

با این همه اما نکته مهم این است که اگر بخواهیم فهرستی از فیلم‌هایی با نگاه زنانه داشته باشیم که بخشی از «دنیای زنان» در آن بازنمایی شده باشد، کمتر می‌توان سراغ از آثار فیلمسازان زن گرفت و اتفاقا برخی از شاخص‌ترین این آثار را کارگردانان مرد به سرانجام رسانده‌اند.

به تعبیر دیگر می‌توان گفت شاید حضور زنان فیلمساز در عرصه تولید سینمای ایران حضوری قابل‌توجه بوده است اما این حضور متضمن بازنمایی بی‌واسطه جهان زنانه و نگاه زنانه در سینمای ایران نبوده است.

حتی کارگردانی چون رخشان بنی‌اعتماد و یا نرگس آبیار که در کارنامه خود تجربه‌های مهمی چون «گیلانه» و یا «شیار ۱۴۳» را با محوریت زنانی قدرتمند به تصویر درآورده‌اند، در اکثر فیلم‌های خود دست روی سوژه‌ها و فضاهای داستانی‌ای گذاشته‌اند که الزاما متأثر از دنیای زنان و دغدغه‌های زنانه نبوده است.

این البته به معنای انتقاد از عملکرد سینماگران زن و یا نقص در کارنامه آن‌ها نیست بلکه می‌توان آن را در قالب یک حسرت مطرح کرد؛ حسرتی که برگزاری رویدادهایی از جنس جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» می‌تواند فرصتی برای توجه ویژه‌تر و یا شاید حتی جبران آن در آینده باشد.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد ۱۶ تا ۲۳ تیر ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- واقعا بخش اعظم اختیارات حوزه صوت‌وتصویر فراگیر به عهده وزارت فرهنگ است؟

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه بخش اعظم اختیارات حوزه صوت و تصویر فراگیر به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، گفت: آنچه که در افکار عمومی و برخی ازرسانه‌ها در این باره منتشر شده، درست نیست و بنا داریم در حوزه حکمرانی فرهنگی به صورت واحد کار تنظیم‌گری را انجام دهیم.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایرنا؛ محمدمهدی اسماعیلی درباره مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص ساماندهی صوت و تصویر در فضای مجازی و اینکه گفته می‌شود مدیریت آن را به صدا و سیما واگذار شده است، اظهار داشت: از اواخر دولت قبل تصمیمی گرفته شد که طبق آن تمام اختیارات صوت و تصویر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صدا و سیما منتقل شود.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: از زمانی که در دولت سیزدهم در جایگاه وزیر مشغول به فعالیت شدم به این موضوع نگاه متفاوتی را داشتم و جلسات متعددی در این باره برگزار شد و تصمیمی که روز گذشته در شورای انقلاب فرهنگی گرفته شد، دقیق اطلاع رسانی نشده است.

وی با اشاره به خبر دقیق شورا در این خصوص توضیح داد: بر اساس مصوبه شورا تمام فعالیت‌ها و مجوزهایی که صوت و تصویر فراگیر صادر می‌کرد، از این به بعد این مجوزها را خارج از صوت و فراگیر و بدون استثناء توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر خواهد کرد. یعنی تمام مجوزهایی که در حوزه صوت و تصویر فراگیر هر آنچه به فعالیت‌های فرهنگی، هنری، سینما، موسیقی، تئاتر، بازی و سرگرمی،‌ تبلیغات وغیره بوده، بر عهده این وزارتخانه است.

اسماعیلی با بیان اینکه دو موضوع از این قاعده استثناء‌ شده است، تصریح کرد: نخستین موضوع مربوط به پخش زنده تلویزیونی و اینترنتی است و دومی نیز به سریال‌های خانگی مربوط است که در صوت و تصویر فراگیر آن را بر عهده گرفت. البته درباره سریال ها مقرر شد دو نماینده از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در شورا حضور داشته باشند و این رویه تا زمانی است که کار جدید آغاز شده به ساماندهی لازم برسد.

نخستین موضوع مربوط به پخش زنده تلویزیونی و اینترنتی است ودومی نیز به سریال‌های خانگی مربوط است که در صوت و تصویر فراگیر آن را بر عهده گرفت. البته درباره سریال ها مقرر شد دو نماینده از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در شورا حضور داشته باشند و این رویه تا زمانی است که کار جدید آغاز شده به ساماندهی لازم برسد

این عضو کابینه دولت سیزدهم تصریح کرد: بر اساس مصوبه روز گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی، مقرر شد کارگروهی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما، اعضای حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیر شورای عالی فضای مجازی، آیین نامه جدید مدیریت صوت و تصویر فراگیر را آماده و به تصویب شورای عالی برسانند تا پس از آن ابلاغ شود.

وی با تاکید بر اینکه بخش اعظمی از اختیارات در حوزه صوت و تصویر فراگیر به وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی داده شده است، خاطرنشان کرد: آنچه که در افکار عمومی و برخی ازرسانه‌ها در این باره منتشر شده، درست نیست چرا که بخش عمده این موضوع به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شده است. بخش دیگر آن هم وزارتخانه نماینده دارد و بنا داریم حوزه حکمرانی فرهنگی به صورت واحد در یکجا کار تنظیم گری را انجام دهد.

رسانه سینمای خانگی-نه! این فیلم کپی نیست

میثم مرادی نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «لاری» که به طرح یکی از آسیب‌های اجتماعی مرتبط با کودکان بی‌سرپرست می‌پردازد، به ارائه توضیحات درباره تجربه ساخت این فیلم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سال‌هایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایده‌آلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمی‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

«لاری» سوژه‌ای خاص درباره یکی از پدیده‌های تلخ اجتماعی در مناطق حاشیه‌ای شهرهای بزرگ دارد که تلاش کرده است این آسیب اجتماعی را در قالبی سینمایی به تصویر درآورد.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی مهر با میثم مرادی کارگردان و مهدی رضایی مدیر فیلمبرداری فیلم کوتاه «لاری» است.

* بد نیست از اینجا شروع کنیم که چطور به چنین ایده خاصی برای فیلم «لاری» رسیدید و چقدر این پدیده مصداق واقعی دارد؟

میثم مرادی: این پدیده را ابتدا از زبان چند نفر از اهالی محله‌ای که مادربزرگ خودم در آنجا زندگی می‌کند، شنیدم. اتفاقاً فیلمبرداری این فیلم را هم در همان منطقه انجام دادیم. آنجا بود که از اهالی شنیدم واقعاً چنین مکان زیرزمینی‌ای به نام «حیاط نشاط» در محل وجود دارد که به‌صورت غیرقانونی و در قالب شرط‌بندی و قمار، بچه‌های بی‌سرپرست را به جان هم می‌اندازند و از مبارزه آن‌ها پول درمی‌آورند. زمانی که خودم برای اولین‌بار درباره این موضوع شنیدم، شوکه شدم و با خودم گفتم مگر امکان دارد؟

مرادی: اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیب‌های اجتماعی رفتم و از آن‌ها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر می‌کنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! بعد که پیگیر شدم دیدم پیش از من یکی دو خبرنگار هم روی این موضوع کار کرده‌اند و گزارش‌هایی هم درباره آن منتشر شده بود. حدود ۵ ماه پیگیر تحقیق برای اطلاع از واقعیت ماجرا وقت گذاشتم و از جایی به بعد احساس کردم که حتماً خودم باید به چشم ببینم. نمی‌توانستم به چیزهایی که دور می‌شنیدم قناعت کنم.

وقتی بیشتر پیگیر شدم دیدم نه فقط در آن محله که در حاشیه محله‌های دیگری مانند شوش و هرندی هم این حیاط‌های نشاط وجود دارند! حتی مطلع شدم که در یکی از این حیاط‌ها دو پسربچه نوجوان و بدسرپرست، مرده‌اند! یکی نامش مهران بود و دیگری عباس.

* واقعاً در قالب همین شرط‌بندی‌ها جان‌شان را از دست داده بودند؟

مرادی: بله. این بچه‌ها را با مواد و مشروبات از خود بی‌خود می‌کنند و به جان هم می‌اندازند! در بافت فرهنگی آن مناطق که خودم هم مدت‌ها در آنجا زندگی کرده‌ام، خیلی این مفهوم برای بچه‌ها جا افتاده که راه بزرگی کردن، همین دعوا و کتک‌کاری است. خلاصه تلاش کردم تا از نزدیک هم بخشی از واقعیت‌ها را ببینم و بعد از آن بود که برای ساخت این فیلم مصر شدم.

اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیب‌های اجتماعی رفتم و از آن‌ها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر می‌کنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! با تعجب گفتم خب بالاخره باید جلوی این پدیده گرفته شود.

همین مسئله انگیزه شد که نزدیک دو سال و نیم روی نگارش فیلم‌نامه و تأمین سرمایه این فیلم زمان بگذارم. بدون تعارف و اغراق، شخصاً خیلی برای به سرانجام رسیدن این فیلم تلاش کردم و دوست داشتم کار به‌گونه‌ای باشد که صدای این بچه‌ها هم شنیده شود. به‌گونه‌ای ساخت این فیلم برایم حیثیتی شده بود.

میثم مرادی

* فکر نمی‌کنید در فیلم، مراودات موجود میان آدم‌های بزرگ‌سال، به‌زور به روابط میان کودکان تحمیل شده است؟ دو بچه‌ای که جثه کوچکی هم دارند، چطور می‌شود که برای آدم‌بزرگ‌هایی که خودشان اهل نقشه کشیدن و سواستفاده از دیگران هستند، نقشه بکشند؟

مرادی: چه خوب که این سوال را مطرح کردید چرا که یکی از مسئولان انجمن سینمای جوانان هم پیش‌تر این مسئله را درباره فیلم مطرح کرده بود. نمی‌دانم شما چقدر مسیرتان به این مناطقی که در فیلم نشان داده‌ام، افتاده،،کافی است فقط دو روز به‌صورت گذری از این مناطق عبور کنید تا متوجه شوید که اتفاقاً حرف‌ها و اعمال این بچه‌ها به‌گونه‌ای است که شاید شما از یک فرد ۵۰ ساله ساکن مرکز شهر هم توقع نداشته باشید. حتی یکی از دوستان معتقد بود که فضای فیلم واقعی و باورپذیر نیست.

* این همان مشکلی است که من هم دارم و احساس می‌کنم فضا فیک و مصنوعی شده است.

مرادی: شاید اصلاً تماشای همین فیلم این دغدغه را برای شما به‌وجود بیاورد تا بروید و از نزدیک هم این فضاها را ببینید. متأسفانه همه این‌ها واقعیت دارد و ما اتفاقاً خیلی از جزئیات و کلمات را در فیلم نمی‌توانستیم به کار ببریم و امکان نمایش خیلی از اتفاقات را هم نداشتیم. واقعاً شاید برای ما باورپذیر نباشد که فردی دختر ۹ ساله خود را در قمار ببازد.

مرادی: تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمی‌توانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سال‌ها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمع‌ها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم * اتفاقاً این مشکلی است که پیش‌تر با فیلم «بچه‌خور» محمد کارت هم داشتم! واقعاً چرا باید چنین تصویری از شرط‌بندی روی یک دختر بچه در فیلم بازنمایی شود؟

مرادی: چون واقعیت دارد و شما هم تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمی‌توانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سال‌ها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمع‌ها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم. آنچه هم که در فیلم به تصویر کشیدیم، روایتی بسیار سانسورشده از واقعیت جاری در این مناطق بود.

* البته در برخی نماها، تلاش‌هایی برای ارجاع به برخی اتفاقات غیرقابل نمایش داشتید.

مرادی: تلاش کردیم در حد امکان اشاره‌هایی بکنیم اما نکته مهم این است که متأسفانه باید بپذیریم که این واقعیت‌ها وجود دارد.

* اینکه واقعیت است درست اما اجازه دهید مثالی بزنم. در مستند «مشق امشب» که یکی از مستندهای خوب دوره‌های اخیر جشنواره «سینماحقیقت» بود، شاهد حضور پسربچه‌ای مقابل دوربین بودیم که به معنای واقعی مرد بود و مانند یک مرد بزرگ هم صحبت می‌کرد. مشخص بود که به اجبار شرایط سخت حاکم بر زندگی‌اش وارد مراودات زندگی بزرگ‌ترها شده، تصویر آن کودک و بزرگی‌اش باورپذیر است و فیک نیست اما اینجا ردونشانی از رنجی که این بچه‌ها را بزرگ کرده باشد، نمی‌بینیم.

مرادی: واقعاً تنها جوابی که می‌توانم بگویم این است که این حس بستگی به تجربه مشاهده از نزدیک شرایط این بچه‌ها دارد. شاید خیلی از شرایط اجتماعی که امروز ما با پوست و خون‌مان تجربه می‌کنیم و برای‌مان حتی عادت هم شده است، شنیدنش از طرف یک فرد خارجی که در محیط اجتماعی ما زندگی نکرده است، باورپذیر نباشد.

* بخش‌هایی از فیلم «لاری» به‌شدت مخاطب را به یاد سریال «یاغی» می‌اندازد. این تشابه را قبول دارید؟

مرادی: اتفاقاً من سریال «یاغی» را از قصد، ندیدم.

* این البته پاسخ خوبی نیست که کارگردانان معمولاً در مقابل این نقد می‌گویند فلان کار را اصلاً ندیده‌ایم!

مرادی: واقعاً ندیدم. متن این فیلمنامه را هم تقریباً سه سال پیش در بانک فیلمنامه ثبت کرده بودیم. این موقعیت از آن موقعیت‌هایی است که هر کارگردان و یا حتی مستندسازی می‌تواند به آن بپردازد. به این دلیل تصمیم گرفتم که کار محمد کارت را نبینم که وقتی برای برخی از دوستان داستانم را مطرح کردم گفتند، سریال او هم چنین فضاهایی دارد. سریال «یاغی» خودش براساس یک کتاب بود که نویسنده آن کتاب هم برداشت خودش از این مدل قمار و شرط‌بندی را روایت کرده بود. فضای کلی شاید شباهت‌هایی داشته باشد اما فکر می‌کنم متن و زیرمتن فیلم من متفاوت از آن سریال باشد.

* یک نکته دیگر شباهت فضای کلی فیلم و حتی برخی دیالوگ‌ها با فیلم‌های دهه ۵۰ و ۶۰ و مشخصاً سینمای مسعود کیمیایی در آن سال‌ها است. واقعاً تحت‌تأثیر سینمای کیمیایی بودید؟

مرادی: اگر فیلم کوتاه قبلی‌ام را دیده باشید می‌دانید که اساساً خیلی تحت‌تأثیر فیلمساز دیگری نیستم. کمااینکه فیلم قبلی‌ام اساساً مسیری متفاوت از این فیلم داشت. تلاشم این است که براساس یافته‌ها و پژوهش‌های که داشته‌ام فیلمنامه بنویسم و فیلمم را بسازم. خیلی به‌دنبال آن نیستم که بخواهم از روی دست فیلمساز دیگری نگاه کنم و ایده بگیرم.

* یکی از ویژگی‌های مثبت فیلم‌کوتاه «لاری» جنبه فنی و مشخصاً فضای بصری آن است. جناب رضایی بد نیست شما هم توضیحاتی درباره این جنبه از فرآیند تولید فیلم بدهید.

مهدی رضایی: بد نیست از همین ماجرای شباهت فیلم با حال و هوای فیلم‌های کیمیایی که شما آن را مطرح کردید شروع کنیم. واقعیت این است که ما قصه‌ای داشتیم که با هر پرداختی که سراغ آن می‌رفتیم، بالاخره بخش‌هایی از آن یادآور سینمای آن سال‌ها می‌شد. این اولین تجربه همکاری من با میثم مرادی بود و نکته‌اش هم این بود که این مدل اتفاقات، پیش‌تر سوژه فیلم‌های دیگری شده بودند اما از همان جلسات اولیه یکی از دغدغه‌ها این بود که خروجی کارمان شبیه کارهای دیگر نشود. حتی در قاب‌بندی‌ها و مشخصاً سکانس‌های مربوط به دعوا و درگیری تلاش کردیم که متفاوت عمل کنیم. تلاش‌مان این بود که به حد ممکن به کاراکترها نزدیک شویم. شاد راحت‌ترین تصمیم برای هر کارگردانی این باشد که همه چیز را خیلی ساده برگزار کند اما ما در جزئیات کار هم سخت‌گیری‌هایی داشتیم.

* مثل نورپردازی که در فضاسازی‌ها بسیار مؤثر است.

رضایی: بله. می‌خواستیم در همان تایم ۱۵ دقیقه‌ای فیلم هم همه چیز شبیه به هم و تکراری نباشد. در نورپردازی به این نکته توجه داشتیم که رنگ‌هایی را استفاده کنیم که با زیرمتن‌های قصه ارتباط داشته باشد. مثلاً در سکانسی که در حمام مشغول کار است، رنگ‌هایی را استفاده کردیم که در سکانس درگیری وجود نداشت. در عین حال می‌خواستیم نورهایی را استفاده کنیم که در واقعیت هم وجود داشته باشد. قصه برای من چالش‌هایی داشت اما مهمترین نکته برایم نگاه کارگردان به این سوژه بود.

مهدی رضایی

* جریانی در سینمای کوتاه به‌وجود آمده است که ضمن تمرکز بر سوژه‌های اجتماعی، تلاش بسیار زیادی هم برای واقع‌نمایی اغراق‌شده دارد. قاب‌بندی‌ها و تصاویر در «لاری» اما بسیار سینمایی بود و برخی اجزا در قاب، به‌صورت باسلیقه‌ای چیده شده بود که این ویژگی فیلم را از آن جریان رئالیسم اغراق‌شده، متمایز می‌کند.

رضایی: واقعیت این است که همواره حتی در زندگی شخصی خودم هم تلاش می‌کنم نظمی حاکم باشد. با همین نگاه وقتی سراغ دوربین روی دست در یک فیلم می‌روم هم معنایش این نیست که دوربین هرجایی دلش خواست برود. بالاخره دوربین روی دست هم برای خودش شخصیتی دارد که باید آن را حفظ کنیم. در فضای فیلم کوتاه معمولاً اولین سوالی که از گروه‌ها می‌پرسم این است که چقدر بودجه برای مسائل فنی در نظر گرفته‌اید؟

رضایی: تلاش کردیم در همه قاب‌ها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند

* یعنی خیلی وقت‌ها بودجه در کیفیت یک فیلم کوتاه تعیین‌کننده است؟

رضایی: در بخش ابزار بله اما در زمینه نگاه حاکم بر یک فیلم، خیر. اگر من دوربین ارزان‌تری برای این فیلم در اختیار داشتم شاید کیفیت کار خروجی کمی کم‌تر می‌شد اما نگاهم قطعاً همین بود. نظمی که شما می‌گوئید حتی در پلان‌های روی دست هم وجود دارد، همچنان در کار وجود می‌داشت. در این پروژه از خیلی چیزها زدیم اما در نهایت ابزاری را تهیه کردیم تا به زبان سینما حرف‌مان را مطرح کنیم.

خلاقیت‌مان هم این بود که تلاش کردیم در همه قاب‌ها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند. میثم تأکید داشت در عین اینکه نگاه مستند می‌خواهیم به این روایت داشته باشیم، لازم نیست به‌گونه‌ای مستندنمایی کنیم که دوربین هر جایی سرک بکشد و هر چیزی را ثبت کند.

* شما به‌عنوان کارگردان چه نگاهی نسبت به این جنس واقع‌گرایی داشتید؟

مرادی: مهدی‌جان توضیحات اصلی را داد اما آنچه مدنظر داشتیم این بود که به صورت کنترل‌شده به سمت مستندنمایی حرکت کنیم و گرفتار اضافه‌گویی نشویم. به‌خصوص که در کنار مهدی رضایی، همه عوامل فنی ما، افراد کاربلدی بودند و جزو درجه‌یک‌های سینما به حساب می‌آیند. خودم هم در مقام کارگردان تلاش کردم تکنیکی که بلد هستم را به اندازه خرج کنم. نمی‌خواستم با قاب‌های چشم‌نواز و به‌رخ کشیدن توانمندی‌هایم چیزی را ثابت کنم.

* به‌عنوان سوال پایانی می‌خواستم بازگشت دیگری به متن داستان داشته باشیم؛ چرا بچه‌ها در روایت این فیلم هیچ بزرگ‌تری ندارند. چرا شاهد حضور سایه‌ای به نام پدر و مادر در داستان فیلم نیستیم؟

مرادی: در همان پاسخم به سوال ابتدایی به این نکته اشاره کردم که در واقعیت هم قربانی این پدیده کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرستی هستند که یا پدر ندارند، یا مادر ندارد و یا هر دو را! اتفاقاً همین بچه‌ها هستند که طعمه امثال نادرخروس‌ها می‌شوند. طبیعتاً سراغ بچه‌هایی نمی‌روند که اگر خراشی روی صورت‌شان بیفتد باید به صد نفر جواب پس بدهند. حرف اصلی فیلم هم توجه به همین کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرست است که قربانی این اتفاق می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل