رسانه سینمای خانگی- سهم فلسطین از سینمای ایران چقدر است؟

موضوع فلسطین، همواره سوژه ملتهبی برای سینمای ایران بوده است؛ آثار درخوری در این حوزه تولید شده‌اند که برخی از آنها در حافظه بصری سینمادوستان به ثبت رسیده‌اند. با این حال، ظرفیت سوژه‌ای و ابژه‌ای محور مقاومت به اندازه‌ای است که می‌توان ده‌ها و صدها فیلم دیگر نیز راجع به آن به تولید رساند.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، فلسطین مظلوم این روزها دیگر درد بزرگ جهان اسلام نیست بلکه به دغدغه اصلی بسیاری از مردم سراسر جهان تبدیل شده است که می‌بینند پاره‌تن جهان اسلام چگونه در برابر یوغ وحشی استعمار، این‌چنین مردانه مبارزه کرده و جان خود را در مسیر آرمان، فدا می‌کند.

مخابره گزارش‌های بصری از میدان نبرد، خون مردم آزادی‌خواه در سراسر جهان را به جوش آورده است هم‌چنان‌که تا پیش از این، بخشی از این مجاهدت‌ها و نقشه‌راه، با بیانی دراماتیک در آثار سینمایی به ثبت رسیده و برخی از آنها توانستند حتی در اکران‌هایی جهانی، به موفقیت‌های خوبی دست پیدا کنند.

برخلاف آن‌چه که انتظار می‌رفت، دست سینمای ایران در موضوع فلسطین و مقاومت، چندان هم خالی نیست اما نکته قابل‌توجه آن‌که در این مسیر، نباید چندان به داشته‌های گذشته دل خوش کرد چرا که این معادله، هر روز و با بسط دانش و فناوری لجستیک این مردم شریف، تغییر کرده و این الزام احساس می‌شود که فیلم‌های تکنیکی‌تری با این محوریت به تولید برسد که طی آن، فلسطینی قدرتمند به تصویر کشیده شود.

در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به مهم‌ترین فیلم‌هایی که با محوریت فلسطین و جبهه مقاومت ساخته شده است.

سرب

شاید جالب باشد که مسعود کیمیایی در سال ۶۷ و با فیلم سرب، به نخستین کارگردان پس از انقلاب تبدیل شد که مستقیما به موضوع فلسطین پرداخت.

این فیلم، داستان دانیال با بازی امین تارخ و مونس با بازی فریماه فرجامی است که می‌خواهند به ارض موعود بروند؛ اما با مخالفت سازمانی به نام هاگانا که یهودیان را بسیج می‌کند، روبرو می‌شوند. یعقوب، عموی دانیال به‌دست اعضای هاگانا کشته می‌شود و دانیال و مونس که قاتل را شناخته‌اند، می‌گریزند. میرزا محسن، فرد متدینی که به کمک مقتول شتافته، به‌عنوان قاتل دستگیر و به زندان افکنده می‌شود.

نوری برادر میرزا محسن که خبرنگار است، تصمیم دارد زن و شوهر یهودی را برای ادای شهادت به دادگاه ببرد. مونس و دانیال که مصمم هستند از مرز خارج شوند، از دست نوری و اعضای هاگانا می‌گریزند. نوری آنها را می‌یابد. زن می‌گریزد اما نوری دانیال را به‌موقع به جلسه دادگاه می‌رساند. روبروی کاخ دادگستری، او خود را سپر تیری می‌کند که یکی از آدمکش‌ها که در تعقیب آنها بودند، به سوی دانیال شلیک می‌کند.

آتش پنهان

آتش پنهان به کارگردانی حبیب کاوش در سال ۱۳۶۹، از نخستین آثاری است که مستقیما اشغال فلسطین را دستمایه خود قرار داده است.

ژاکوب، یهودی لبنانی‌الاصل، در یک مهمانی همراه تعدادی از نزدیکانش به ‌دست گروهی که به لباس رزمندگان فلسطین درآمده‌اند، کشته می‌شود. خواهر و دختر ژاکوب، سارا، از این حمله جان سالم به‌در می‌برند. رزمندگان فلسطینی که درمی‌یابند هدف اسراییلی‌ها از این ماجرا، برانگیختن افکار عمومی برای مبارزه با آنهاست، مسببان اصلی واقعه را افشا می‌کنند.

سارا پس از شرکت در یک عملیات ناموفق تروریستی علیه ابوخلیل و فرزندش ابوعلی، درمی‌یابد که نامزد اسراییلی‌اش طراح و مجری توطئه قتل پدرش بوده است. نظامیان اسراییلی برای مقابله، دست به اقدام تلافی‌جویانه می‌زنند و گروهی از رهبران فلسطینی از جمله ابوخلیل را دستگیر می‌کنند. به‌دنبال این ماجرا، دو رزمنده‌ فلسطینی در یک عملیات انتحاری، ستاد فرماندهی نیروهای اسراییلی را منهدم می‌کنند.

بازمانده

بازمانده را سیف‌الله داد در سال ۱۳۷۳ ساخت. این فیلم، یکی از نخستین فیلم‌های استاندارد درباره فلسطین اشغالی است. داستان فیلم درباره زن و شوهر جوانی است که به همراه فرزند نوزادشان؛ فرحان در بیت‌المقدس زندگی می‌کنند. وقتی صهیونیست‌ها به قدس حمله می‌کنند، پدر و مادر فرحان را می‌کشند. یک خانواده یهودی مهاجر از لهستان، خانه آنها را اشغال می‌کند. به دلیل عقیم بودن زوج یهودی، آنها فرحان را به عنوان فرزند خود بزرگ می‌کنند.

اما مادربزرگ فرحان با نفوذ به خانه تحت اشغال، به عنوان پرستار بچه، مبارزه‌ای را برای حفاظت و بازپس‌گیری نوه‌اش آغاز می‌کند. در نهایت مادربزرگ با پیوستن به یک گروه انقلابی در نقش یک مبارز سیاسی ظاهر می‌شود. او با انجام عملیاتی خطرناک، قطار حامل اشغالگران صهیونیست را منفجر می‌کند و نوه‌ خود را از غاصبان پس می‌گیرد.

هفت سنگ

عبدالرضا نواب صفوی در سال ۷۶، هفت سنگ را جلوی دوربین می‌برد.

هفت سنگ، داستان دیوید پسر خاخام الیاس مشوه شمعون است که پس از سال‌ها اقامت در هلند و پایان تحصیلاتش، برای زیارت و ملاقات با شخصی به نام شیخ کریم وارد فلسطین می‌شود. خاخام که قصد دارد پسرش را در الخلیل نگه دارد و برای آینده‌ او در دستگاه حکومتی صهیونیست‌ها امیدها دارد، دیوید را به مقامات معرفی می‌کند اما ماموران موساد که از مقاصد دیوید مطلع شده‌اند، به دنبال او می‌روند.

قاعده بازی

نواب‌صفوی پس از ساخت هفت‎سنگ، بلافاصله فیلم قاعده بازی را به تولید می‌رساند.

در این فیلم، یک هواپیمای ۴۷۴ که از وین عازم تل‌آویو است، توسط نیروهای مبارز فلسطینی ربوده می‌شود و ۳۵۰ نفر مسافر آن به گروگان گرفته می‌شوند. دولت صهیونیستی برای استفاده تبلیغاتی، ترجیح می‌دهد که مسافران به نحوی از بین بروند و درصدد نقشه‌ای برای انجام این برنامه برمی‌آید. مبارزان فلسطینی برای نجات جان مسافران در تلاش هستند تا نقشه‌ صهیونیست‌ها را خنثی کنند.

قناری

قناری به کارگردانی جواد اردکانی، دیگر فیلم مهم این حوزه به شمار می‌رود. قناری درباره یک پسر خردسال فلسطینی است که دچار لکنت زبان است. یک کشیش مسیحی، قناری کوچکی را به او هدیه می‌دهد. به سفارش پدر، سیمون باید برای قناری خود محیطی آرام و کم سروصدا ایجاد کند تا قناری بتواند برایش آواز بخواند. تلاش این کودک برای یافتن محیط آرام، او را با مسائل مختلفی روبرو می‌کند. این فیلم، اکران عمومی نشد و تنها در چند جشنواره و همچنین تلویزیون به نمایش درآمد.

هیام

کارگردانی هیام را محمد درمنش به عهده دارد. هیام، داستان یک دانشجوی مهندسی تبعه انگلیس است که برای ازدواج با دختری به نام هیام، از انگلیس به جنین در فلسطین اشغالی سفر می‌کند. مراسم ازدواج برگزار می‌شود. وقتی آن دو نفر قصد خروج از فلسطین را دارند، صهیونیست‌ها به آنها حمله می‌کنند و شوهر هیام دستگیر می‌شود. در انتهای فیلم، هیام و شوهرش از دست صهیونیست‌ها آزاد می‌شوند.

چشمان آبی زهرا

چشمان آبی زهرا به کارگردانی علی درخشی، سریالی است که یک نسخه سینمایی از روی آن تهیه شد. این فیلم درباره جستجوی یک گروه پزشکی اسرائیل در اردوگاه‌های فلسطینی برای یافتن یک کودک است تا چشمان او را به جای چشمان فرزند یکی از مقامات بلندپایه اسرائیل پیوند بزنند. فرزند اسرائیلی دارای معلولیت‌های متفاوتی است. تئودور؛ کودک ناقص‌الخلقه‌ای است که با دزدیدن چشمان زیبای یک کودک فلسطینی، بینایی‌اش را به دست می‌آورد.

پخش چشمان آبی زهرا در سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ واکنش‌های متفاوتی را در پی داشت. از جمله آن‌که در زمان نمایش نسخه سریالی این اثر از شبکه جهانی سحر، دریافت تصاویر این شبکه در فرانسه قطع شد.

راه نجات

این فیلم، نخستین ساخته بلند سینمایی راما قویدل است. راه نجات، داستان مها، مربی مهربان و دلسوز پرورشگاه بهشت در غزه است. بین مها و بچه‌های پرورشگاه، ارتباط عاطفی عمیقی وجود دارد که لحظه‌های شیرینی را رقم می‌زند اما یک حادثه باعث می‌شود مها حافظه‌اش را از دست بدهد.

راما قویدل در این فیلم برای مطابقت جزئیات لوکیشن با مختصات بومی فضا و بستر مکانی وقوع داستان فیلم، از مشاوره عبدالله عبدالرحیم؛ فیلمساز جوان فلسطینی و ساکن غزه بهره گرفته است.

بیگانگان

بیگانگان به کارگردانی عباس رافعی از دیگر محصولات سینمای ایران درباره مساله فلسطین است که درواقع برای مخاطب برون‌مرزی ساخته شده است. همه عوامل این فیلم به جز نویسنده و کارگردان، عرب هستند. این فیلم داستان جوانی به نام حسام است که عاشق دختری به نام لیلا می‌شود. آن دو قصد ازدواج با یکدیگر را دارند اما حمله صهیونیست‌ها و آواره شدن ساکنان شهر باعث می‌شود که این دختر و پسر، یکدیگر را گم کنند. پس از گذشت مدت زمانی طولانی، این دو عاشق، در پیری، یکدیگر را پیدا می‌کنند.

زخم زیتون

زخم زیتون، نخستین ساخته سینمایی محمدرضا آهنج، محصول سال ۱۳۸۳ است.

این فیلم، داستان زنی است که همسرش از مبارزان علیه اشغالگری اسراییل است که با وجود مخالفت زن، نسبت به حضور مرد در جهاد علیه اسراییلی‌ها براثر اتفاقی مجبور می‌شود خودش نیز در جریان مبارزه قرار بگیرد و در این راه آن‌قدر پیش می‌رود که یک تصمیم غیرمنتظره می‌گیرد؛ تصمیمی که باعث تحول شخصیتی او و دیگران می‌شود.

شکارچی شنبه

شکارچی شنبه به کارگردانی پرویز شیخ‌طادی به ایدئولوژی صهیونیست‌ها در تربیت فرزندانشان می‌پردازد. این فیلم داستان زندگی کودکی است که میان اقوام مختلف رفته و از هر یک از آنها، چیزی آموخته‌ است. کودکی یتیم به اصرار پدربزرگش که یکی از سران صهیونیسم است، مدت یک‌ماه از مادرش جدا می‌شود و تحت آموزش‌های صهیونیستی قرار می‌گیرد. بعد از گذشت یک‌ماه، کودک که حالا شست‌وشوی مغزی شده، به موجودی خشن، خطرناک و خونریز تبدیل می‌شود تا جایی که در پایان این فیلم، شاهد به قتل رسیدن پدربزرگ به دست کودک هستیم.

شیخ‌طادی عنوان کرده که با بررسی متون و اندیشه‌های اسرائیلی و گفت‌وگو با یهودیان بی‌طرف توانسته به لایه‌های پنهان افراطی‌گری‌های یهود دست پیدا کند.

فیلادلی

فیلادلفی به کارگردانی عزت‌الله جامعی، درباره گروهی است که برای انجام فعالیت بشردوستانه تصمیم می‌گیرند تا آذوقه و وسایل پزشکی را به محاصره‌شدگان غزه برسانند و برای رسیدن به این هدف، اقدام به حفر تونلی زیرزمینی می‌کنند.

رسانه سینمای خانگی- ویلای مهرجویی را دزد نزده

تازه‌ترین گزارش پلیس از قتل داریوش مهرجویی و همسرش دارای جزئیاتی جدید از این پرونده است که رئیس پلیس آگاهی فراجا به تشریح آن پرداخته است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در ساعات پایانی شنبه ۲۲ مهرماه بود که خبر قتل داریوش مهرجویی کارگردان نامدار کشورمان و همسرش وحیده محمدی‌فر روی خروجی رسانه‌ها قرار گرفت. خبری که از قتل فجیع این کارگردان و همسرش حکایت داشت. ساعاتی بعد این خبر به شکل رسمی از سوی پلیس نیز به تائید رسید و سردار حمید هداوند فرمانده انتظامی استان البرز در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تائید این جنایت، جزئیاتی از آن را شرح داد و گفت: « این حادثه از طریق تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اطلاع داده شد که با حضور ماموران پلیس در محل مشاهده شد که داریوش مهرجویی و همسرش در ویلای شخصی‌اش واقع در زیبادشت مشکین آباد به قتل رسیده‌اند. این حادثه از سوی دختر مرحوم مهرجویی به پلیس اطلاع داده شد و تیم‌های تخصصی پلیس آگاهی در محل حاضر شده و تحقیقات خود را آغاز کردند.»

او همچنین گفته بود که «این حادثه به علت نامعلوم توسط فرد یا افراد ناشناس رخ داده و هنوز انگیزه قتل مشخص نیست. شواهد حاکی از آن است که این قتل بر اثر جراحت ناشی از ضربات سلاح سرد از ناحیه گردن و اعضای بدن انجام شده است.»

داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر

صبح امروز نیز سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی فراجا اعلام کرد که «به زودی عاملان این جنایت دستگیر و به دستگاه عدالت سپرده خواهند شد.» ساعاتی بعد منتظرالمهدی جزئیاتی بیشتر از این پرونده را تشریح کرد و گفت: « نتایج تازه‌ترین تحقیقات کارآگاهان حاکی از آن است که سرنخ‌های جدیدی در این پرونده به دست آمده است، ازجمله اینکه چهار مظنون مورد شناسایی قرار گرفته و در این میان دو نفر از افراد مظنون دستگیر شده‌اند و دو نفر دیگر تا ساعاتی دیگر دستگیر خواهند شد.»

سخنگوی پلیس کشور همچنین با بیان اینکه «تمامی اطلاعات و دلایل موجود در صحنه جرم توسط کارآگاهان ویژه کشف قتل برداشت شده است»، گفته بود:«عملیات بررسی صحنه ساعاتی پیش به پایان رسید و کارآگاهان در حال تجزیه و تحلیل ادله موجود هستند. متاسفانه در ویلای مرحوم مهرجویی دوربینی نبود. دوربین‌های ورودی شهرک هم کار نمی‌کرد و البته این کارنکردن مربوط به یکی دو روز اخیر نیست و از مدت‌ها قبل دوربین‌ها غیرفعال بودند. اما دوربین‌های دیگری که در این شهرک وجود داشت از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعات موجود در آن تخلیه شد.»

منتظرالمهدی با اشاره به استفاده از سگ‌های ویژه کشف قتل در این پرونده نیز گفته بود:«ردزنی‌هایی بر اساس رد خون مقتولین در مسیر فرار متهمان پیدا شده است. همچنین بالغ بر چهارهزار خط تلفن مورد رصدقرار گرفته و عملیات پلیس با جدیت در حال انجام است و امیدواریم در کمترین زمان ممکن افراد قاتل شناسایی شوند.»

حالا در تازه‌ترین گزارشی که مرکز اطلاع‌رسانی پلیس به شکل ویدیویی از ویلای شخصی مرحوم مهرجویی در زیبادشت استان البرز تهیه کرده، جزئیاتی بیشتر از این جنایت اعلام شده است. در این گزارش، سردار حمید هداوند، رئیس پلیس استان البرز اعلام کرد که آثار «ضرباتی از برخورد چوب با سر مرحوم مهرجویی» وجود دارد. موضوعی که نشان می‌دهد علاوه بر اصابت جسم تیز، قاتل یا قاتلان ضرباتی را نیز با چوب به این کارگردان سینمای کشورمان وارد کرده‌اند.

همچنین سردار محمد قنبری، رئیس پلیس آگاهی فراجا هم با حضور در محل وقوع جنایت گزارشی از نتایج تحقیقات اولیه ماموران پلیس آگاهی را که حدود ۳۰ نفر از آنان رسیدگی به موضوع را عهده دار شده‌اند، شرح داد و گفت: « کل همکاران من در پلیس آگاهی تلاششان بر این است که هرچه سریع‌تر به نتیجه مطلوب برسند و قاتل یا قاتلان را شناسایی و دستگیر کنند.»

در ورودی به محوطه خانه داریوش مهرجویی

آثار تخریب روی درهای باغ و ساختمان داریوش مهرجویی وجود ندارد

قنبری با بیان اینکه «آثار از خود دست مقتول وجود دارد که احتمالا برای قاتل است.» اظهارکرد: «هیچ تخریبی روی در ورودی ساختمان و همچنین ویلا صورت نگرفته است که این نشان می‌دهد کسی با زور وارد نشده است.»

رئیس پلیس آگاهی فراجا در ادامه با حضور در قسمت هال ساختمان محل قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر ادامه داد: « درگیری اولیه در این قسمت از ساختمان و مرحوم مهرجوبی به صورت دمر بر روی زمین افتاده است.» همچنین بر اساس شواهد به دست آمده ما احتمال می‌دهیم که «خانم از این قسمت (هال) فرار کرده و وارد اتاق خواب شده است، آثار این‌جور نشان می‌دهد و در نهایت جسد همسر مرحوم مهرجویی نیز در اتاق خواب و مقابل تخت افتاده است.»

قنبری زمان اعلام وقوع این حادثه به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰  را ساعت ۲۲:۳۰ اعلام کرد و گفت: « این حادثه از سوی دختر مرحوم به پلیس اطلاع داده شد. او حوالی ساعت ۱۴:۳۰ از خانه خارج و گویا به یک گالری رفته بود و وقتی به خانه بازگشته با چنین صحنه‌ای مواجه شده است.»

مشاهده آثار به هم ریختگی در ساختمان

پلیس:تا کنون آماری از سرقت به ما اعلام نشده است

تصاویری که از داخل خانه داریوش مهرجویی و همسرش منتشر شده، نشان دهنده به هم ریختگی خانه و جستجو در مدارک و اشیا داخل آن است. موضوعی که رئیس پلیس آگاهی فراجا درباره آن اینطور گفت: « به نظر می‌رسد که به دنبال پول و مدارک بودند اما اینکه چیزی بردند یا نه تا حالا آماری به ما ندادند و دختر ایشان چیزی در مورد سرقت به ما اعلام نکردند.»

او همچنین درباره اینکه رسیدگی به این پرونده چه زمانی به نتیجه خواهد رسید نیز گفت:«اعلام زمان رسیدگی به نتیجه در تحقیقات پلیسی و جنایی به‌گونه‌ای نیست که بتوان زمان دقیق برای آن اعلام کرد. اما کارآگاهان ما عزم خود را که جزم کردند  و با تمام توان علمی و آزمایشگاهی خود درحال رسیدگی به این پرونده هستند. ما منتظر نتایج تجزیه و تحلیل‌های آزمایشگاهی هستیم و تا زمانی که این‌ها به دست نیاید نمی‌توان زمانی را اعلام کرد.»

داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر، دیشب در خانه خود در کرج توسط افراد ناشناس به قتل رسیدند. مرحوم مهرجویی متولد ۱۳۱۸ بود و با ساخت آثاری مانند «گاو»،«آقای هالو»، «پستچی»، «دایره مینا»، «هامون»،«بانو»، «لیلا»، «سارا»، «پری»، «درخت گلابی»، «اجاره نشین‌ها»، «مهمان مامان»، «نارنجی‌پوش»، «سنتوری»، «آسمان محبوب»، «اشباح» و «لامینور» از جمله کارگردانان صاحب سبک سینمای ایران به شمار می‌آمد.

مرحوم مهرجویی تاکنون ده‌ها جایزه ملی و بین‌المللی را به سبب ساخت آثارش به دست آورده و بسیاری او را مروج «موج نو» در سینمای ایران می‌دانند.

وحیده محمدی‌فر نیز متولد سال ۱۳۴۷ بود و در عرصه فیلمنامه‌نویسی، بازیگری، طراحی لباس و … فعالیت داشت.

درپی قتل این کارگردان مطرح کشورمان و همسرش، شمار زیادی از بازیگران و سینماگران کشورمان ابراز تاسف و ناراحتی خود را بیان کرده و خواستار رسیدگی فوری به این موضوع شدند.

رسانه سینمای خانگی- حضور پررنگ شهرستانی‌‎ها در جشنواره فیلم کوتاه

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران و دبیر چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران گفت: برای نخستین بار است که این اتفاق رخ می‌دهد و معادل ۵۵ درصد آثار پذیرش شده از شهرستان‌ها هستند. نسبت به دوره گذشته هم در این زمینه رشد داشته‌ایم و برای ما خوشحال‌کننده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مهدی آذرپندار روز یکشنبه در دومین نشست رسانه‌ای چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران که با یادی از زنده یاد داریوش مهرجویی و همسرش در سالن ۱۲ پردیس سینمایی ملت برگزار شد، اظهار داشت: پیش از هر چیزی مایلم مراتب تاسف عمیق خودم را از بابت اتفاق شب گذشته و قتل زنده‌یاد مهرجویی و همسرشان اعلام کنم. می‌دانم که شرایط مناسبی نیست و همه ما دل و دماغ مناسبی نداریم تا درباره موضوع دیگری صحبت کنیم. امیدوارم در اسرع وقت به این ماجرا رسیدگی شود و عاملان به مجازات برسند. روح هر دو نفر شاد باشد و یادشان گرامی باد.

وی افزود: درباره اتفاقاتی که در غزه رخ داده و کودکانی که زیر بمباران هستند نیز مراتب تاسف خودم را اعلام می‌کنم، دو سالی هست که در جشنواره تلاش کردیم بگوییم نسبت به کودک‌کشی حساس هستیم و فیلم‌های این چنینی را نمی‌پذیریم اما حالا جشنواره در شرایطی برگزار می‌شود که کودکان غزه زیر شدیدترین بمباران هستند اما مقاومت آنها نتیجه خواهد داد.

آذرپندار درباره جشنواره فیلم کوتاه تهران بیان کرد: زمان زیادی به برگزاری جشنواره چهلم نمانده و پنجشنبه ۲۵ مهرماه افتتاحیه را خواهیم داشت. از آن جهت که در نشست اول نکاتی را گفته بودم به نظرم باید امروز گزارشی را ارائه بدهم. تعداد پذیرفته شدگان شاید نسبت به دوره‌های دیگر کمتر باشد اما ما تلاش می‌کنیم روی کیفیت تاکید داشته باشیم، به همین علت ممکن است تعداد آثار بخش ملی کم باشد. از هیات انتخاب جشنواره خواهش کردیم معیار آن‌ها کیفیت باشد. به دلیل تثبیت وجه بین‌المللی جشنواره در سال‌های اخیر سعی کردیم آثار را با سخت‌گیری کیفی برگزینیم. در بخش بین‌الملل هم آثاری از کشورهای مختلف به دستمان رسید که رکورد چهل ساله جشنواره را جابه‌جا کرد.

جشنواره فیلم کوتاه تهران یکی از سخت‌ترین ورودی‌ها را نسبت به جشنواره های دیگر جهان دارد

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران خاطرنشان کرد: جشنواره فیلم کوتاه تهران یکی از سخت‌ترین ورودی‌ها را نسبت به جشنواره های دیگر جهان دارد. از هر هزار فیلم هشت فیلم برای حضور در جشنواره انتخاب می‌شوند. شعار جشنواره «آیینه تمام نمای ایران» و تمام سعی ما بر این بود که بتوانیم از تمام ایران آثاری با حفظ کیفیت بپذیریم.

آذرپندار افزود: قرار نبود کیفیت فدای رویکرد و محتوا شود اما می‌خواستیم تمام تلاش خود را کنیم. این نگاه را به فیلمسازان بدهیم که قرار نیست جشنواره با آنکه نام تهران را روی خود دارد فقط میزبان فیلمسازان تهرانی باشد. به همین دلیل در این زمینه رشد داشتیم و تعداد آثار پذیرش شده از فیلمسازان استانی بیش از فیلمسازان تهرانی است. 

وی گفت: برای نخستین بار است که این اتفاق رخ می‌دهد و معادل ۵۵ درصد آثار پذیرش شده از شهرستان‌ها هستند. نسبت به دوره گذشته هم در این زمینه رشد داشته‌ایم و برای ما خوشحال‌کننده است.

یک بخش استعداد نو هم مخصوص فیلم اولی‌ها در جشنواره وجود دارد

آذرپندار ادامه داد: ما امسال بخش‌های جنبی مفصلی داریم، سعی شده آن سخت‌گیری که در بخش مسابقه شده را در بخش جنبی نداشته باشیم. یک بخش استعداد نو هم مخصوص فیلم اولی‌ها در جشنواره وجود دارد. نحوه انتخاب این فیلم‌ها به این شکل بوده که در فهرست هیات انتخاب بوده‌اند و ۱۲ فیلمی که انتخاب شدند فیلم‌هایی هستند که رای بالایی داشتند اما از حضور در بخش اصلی به علت مسایل کیفی جا ماندند.

روز سوم جشنواره نیز مختص بخش ویژه کتاب و سینماستوی گفت: در بخش مسابقه هم البته تعداد زیادی فیلم اولی داریم. یک بخش دیگر هم داریم که چند سالی است در جشنواره وجود دارد و بخش ویژه «کتاب و سینماس» است. در این بخش ۱۶ اثر به جشنواره راه پیدا کردند و نسبت به سال گذشته کیفیت این آثار خیلی خوب است. البته تعدادی از فیلم‌های این بخش در بخش مسابقه جشنواره هم هستند. جایزه این بخش را خانه کتاب و ادبیات ایران تقبل کرده و با همکاری مشترک انجمن و خانه کتاب برگزار می‌شود. روز سوم جشنواره نیز مختص بخش ویژه کتاب و سینماست.

وی تاکید کرد: در بخش نشست‌ها هم سعی کردیم از بهترین‌ها دعوت کنیم، در بخش بین‌الملل نشستی با نیکیتا میخالکوف فیلمساز مطرح روسی به شکل آنلاین خواهیم داشت. یکی دیگر از موضوعات نشست‌ها کاربرد هوش مصنوعی در فیلمسازی است که یک هنرمند ایرانی و یک متخصص از ترکیه‌ این بخش را ارائه خواهند کرد. نوع دوم نشست‌های ما این است که ۱۰ نشست با دبیری کمال تبریزی خواهیم داشت؛ به این نحو که فیلمنامه‌ای که قبلاً نوشته شده بین حضار پخش می‌شود و آقای تبریزی در مقام کارگردان ۱۰ رکن اصلی کارگردانی را در گفت وگو با عوامل تولید یک فیلم پیش می‌برند.

مطالبه‌ای در انجمن وجود دارد این است که اگر کسی را در بدنه انجمن انتخاب می‌کنیم، آن‌ها فعالیت کاری‌شان مرتبط با فیلمسازی باشدمدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران در حقیقت هنرجویان از بین گفتگوی کارگردان و مهمان آن نشست موضوعاتی را یاد می‌گیرند. بچه‌ها یاد می‌گیرند مثلا به عنوان یک کارگردان چگونه با یک آهنگساز تعامل کنند. بخش آخر هم درباره اردوهای فیلمسازی است که پیشتر پنج اردو برگزار کرده‌ایم. این اردوها تجربه‌های جذابی بودند و قرار است از تجربیات آن اردوها در جشنواره صحبت شود. این بخش با کارشناسی حسن حسینی و حضور سینماگران مطرح برگزار می‌شود.

آذرپندار درباره حضور آثاری از عوامل انجمن سینمای جوانان ایران در جشنواره گفت: مطالبه‌ای در انجمن وجود دارد این است که اگر کسی را در بدنه انجمن انتخاب می‌کنیم، آن‌ها فعالیت کاری‌شان مرتبط با فیلمسازی باشد. این موضوع نیز از قدیم الایام‌ وجود داشته است و بدنه انجمن در بسیاری از بخش‌ها حوزه فیلمسازی را آموخته‌اند و این برای ما مایه مباهات است. اگر سازمان شما بدنه‌ای دارد که همه دانش آموخته و متخصص هستند پس باید چه کرد؟ آیا باید مانع فیلمسازی آنها شویم؟! ضمن اینکه بین جشنواره و انجمن یک مرزبندی وجود دارد.

وی گفت: سالی که من به انجمن آمدم، هیات انتخاب حذف شده بود و مشاوران انتخاب در جشنواره انتخاب شده بودند. من می‌توانستم آن مسیر را ادامه بدهم اما ما هیات انتخاب را احیا کردیم. ضمن اینکه افرادی در هیات انتخاب حضور دارند که سینماگران شناخته شده ای هستند و می‌توانید با آن‌ها تماس بگیرید و بپرسید آیا به آنها سفارشی شده است؟ سابق بر این نیز در برخی دوره‌ها معاون تولید انجمن، در جشنواره فیلم داشته است. از سوی دیگر من این موضوع را با هیات انتخاب مطرح کردم و آنها به من گفتند چنین اتفاقی سابقه داشته است.

وی تاکید کرد: بنابراین ما باید این را انتخاب کنیم که یا از افراد غیر مرتبط در بدنه انجمن استفاده کنیم یا اگر فیلم ساختند و به جشنواره ارسال کردند، این حق را برایشان قائل باشیم. ضمن اینکه تعداد افرادی که از انجمن فیلم ساختند، بیشتر از راه یافتگان فعلی بوده اما انتخاب نشده‌اند. متخصصان حق فیلم‌سازی و حق شرکت در رقابت را دارند. ما سعی کردیم تفکیکی بین انجمن سینمای جوانان ایران و جشنواره فیلم کوتاه تهران داشته باشیم. جشنواره هویتی مستقل از انجمن دارد. ضمن اینکه انجمن خودش یکی از تولیدکنندگان بزرگ فیلم است. خوشحالیم که امسال حتی یک فیلم در بخش داستانی نیست که به دلیل ممیزی حذف شده باشد و دقیقا همان لیست هیات انتخاب به بخش داستانی و سایر بخش‌ها راه پیدا کرده است.

آرای مردمی به دلیل اینکه شائبه برانگیز است، حتما باید توسط یک صنف برگزار شود

سعی کردیم بخش آرای مردمی را داشته باشیم چون دوست نداریم جای این جایزه خالی باشدمدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره حضور بخش آرای مردمی در جشنواره فیلم کوتاه تهران و عدم برگزاری آن در جشنواره فیلم فجر در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران عنوان کرد: اینکه در کنار انجمن ظرفیتی صنفی به نام کانون دانش آموختگان وجود دارد، برای ما مهم است. آرای مردمی به دلیل اینکه شائبه برانگیز است، حتما باید توسط یک صنف برگزار شود. اما مجادلات این بخش قابل مقایسه با جشنواره فیلم فجر نیست چون در جشنواره فیلم فجر بخشی به نام اکران مردمی هم وجود دارد و مجموعا شرایط ما با مجموع شرایط جشنواره فیلم فجر شبیه نیست. ما سعی کردیم بخش آرای مردمی را داشته باشیم چون دوست نداریم جای این جایزه خالی باشد.

وی درباره میزان اعتبار مدارک اعطا شده در نشست‌های تخصصی جشنواره به هنرجویان در پاسخ به سوالی دیگر توضیح داد: مدارک انجمن سینمای جوانان ایران معتبر است، با وجود اینهمه آموزشگاه همچنان نسبت به مدارک انجمن اقبال جدی وجود دارد. حتی سال گذشته تلاش‌هایی صنفی شد تا آلترناتیوهایی در بحث آموزش پدیدار شود البته انجمن یک نهاد استخوان‌دار و قدیمی است‌. در بخش فیلم اولی‌ها مدرک تحصیلی همیشه مهم بوده است. از این جهت توافقی با سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی انجام شد تا مدرک انجمن هم ارزشی برابر با مدرک کارشناسی ارشد سینما را داشته باشد. 

۱۰ میلیارد تومان بودجه برای این دوره از جشنواره در نظر گرفته شده است

وی درباره هزینه جشنواره چهلم هم گفت: در برنامه سازمان سینمایی ۱۰ میلیارد تومان بودجه برای این دوره از جشنواره در نظر گرفته شده است که با توجه به مهمانان خارجی و مهمانان داخلی، تبلیغات و… این هزینه معقول است. ما از کمک‌های شهرداری، خانه کتاب و … نیز استفاده می‌کنیم اما عمده هزینه‌هایمان همان مبلغی است که سازمان سینمایی در نظر گرفته است.

حضور آثار خارجی از سینمای مقاومت در جشنواره

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره حمایت از «سینمای مقاومت» در چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران بیان کرد: امسال ترکیه چهار فیلم، عراق یک فیلم، افغانستان یک فیلم و… در این باره در جشنواره دارند. حضور فیلم‌های مقاومت به میزان آثار ارسال شده بستگی دارد. مثلا از مجموع کشورهای عربی فیلم‌های قابل ملاحظه‌ای ارسال نمی‌شود با اینکه ما امسال از فلسطین ۶ فیلم داشتیم اما باید دید چه تعداد از آن به جریان مقاومت مربوط است؟ تعدد فیلم‌ها کم است اما این به معنای این نیست که درها را باز کنیم تا فیلم‌هایی که کیفیت خوبی در این حوزه ندارند صرفا به دلیل دربرگیری موضوع مقاومت به جشنواره راه پیدا کنند.

فیلم‌های بخش مقاومت مربوط به کشورهای همسایه ومنطقه نیستند مثلا ما فیلم‌هایی با موضوع مقاومت از کشورهای اروپایی هم داریموی افزود: ما هیچ تسهیلاتی ایجاد  نکردیم که چون برخی آثار از عراق با افغانستان هستند به جشنواره راه پیدا کنند زیرا کیفیت برای ما مهم است. بنابراین اولا ما فیلم‌هایی منتخب از آنچه به دبیرخانه رسیده بود داریم. دوم اینکه همه فیلم‌های بخش مقاومت مربوط به کشورهای همسایه ومنطقه نیستند مثلا ما فیلم‌هایی با موضوع مقاومت از کشورهای اروپایی هم داریم.

وی درباره بلیت‌فروشی جشنواره چهلم نیز گفت: امسال بلیت‌فروشی برای جشنواره از طریق سایت آی‌تیکت صورت می‌گیرد و تخفیفاتی هم برای دانشجویان و هنرجویان سینما و برخی گروه‌ها در نظر گرفته‌ایم. قیمت بلیت هر باکس هم ۳۰ هزار تومان است که البته مشمول تخفیف هم می‌شود.

آذر پندار در پاسخ به این سوال که چرا در نشست‌های تخصصی از حضور استادان و مدرسان انقلابی در جشنواره استفاده نمی‌شود، گفت: البته این نظر شماست؛ چراکه سینماگر بزرگی مثل آقای کلاری سال گذشته با وجود اینهمه فشار پای جشنواره تمام قد ایستاد. در شرایطی که حتی برخی داوران بین‌المللی ما نگران بودند که در آن جو ملتهب برایشان مسایلی پیش بیاید آقای کلاری آن‌ها را خیلی حرفه‌ای توجیه کردند. بنابراین من فراموش نمی‌کنم که ایشان چگونه پای جشنواره ایستادند و باید درباره معیار اساتید انقلابی و غیر انقلابی صحبت کنیم.

وی افزود: شاید تعریف ما متفاوت باشد. همچنین شاید کسی که ما فکرش را هم نمی‌کنیم در عمل مردانه پای جشنواره و فیلم کوتاه ایستادند و من شرمنده ایشان شدم که از برخی افراد جاهل توهین شنیدند. لازم است خاطرات سال گذشته را مرور کنیم و آنگاه تعریف‌ها مشخص می‌شود. این تعریف من از استادی است که می‌شود به او اتکا کرد و از دانش او بهره برد. در ارتباط با دیگر سینماگران حاضر در نشست‌های تخصصی نیز باید همین تعریف‌ها را گفت.

وی درباره بخش انتشارات جشنواره و رونمایی از کتاب‌های تخصصی جدید در این دوره گفت: ما در خلال جشنواره از چند کتاب سینمایی جدید رونمایی می‌کنیم؛ برخی از کتاب‌ها عرضه قطعی و برخی فقط رونمایی می‌شوند، همچون سال گذشته یک نمایشگاه و فروشگاه «کتاب و سینما» نیز برگزار خواهیم کرد. امیدواریم این توجه به حوزه کتاب، در سال‌های آینده خروجی داشته باشد.

ساخت فیلم سیاسی تابو نیست و می‌خواستیم روی این موضوع ثابت قدم باشیم

آذرپندار درباره حضور برخی فیلم‌ها در جشنواره‌های منطقه‌ای و چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران گفت: جشنواره‌های منطقه‌ای یک فرصت مجدد ایجاد می‌کند. برخی فیلم‌ اولی‌ها به دلیل یک رای از جشنواره بازماندند و جشنواره‌های منطقه‌ای هم با نمایش برخی فیلم‌های بیرون مانده از بخش مسابقه جشنواره تهران و فیلم‌هایی جدید برگزار می‌شود؛ بنابراین اگر عناوین برخی فیلم‌ها تکرار شده است به این دلیل است که آن‌ها به عنوان برگزیدگان جشنواره‌های منطقه‌ای به طور مستقیم به جشنواره فیلم کوتاه تهران راه پیدا کرده اند.

وی در پاسخ به سوالی درباره آثار حاضر در جشنواره درباره حوادث سیاسی و اجتماعی سال گذشته گفت: امسال فیلم‌هایی اینچنینی داریم و خواهید دید. من سعی کردم به وعده‌هایم پایبند باشم؛ یکی همین حضور فیلم‌های سیاسی بود، دیگری حضور پررنگ استان‌ها و سومی حضور فیلم‌های ژانر. ساخت فیلم سیاسی تابو نیست و می‌خواستیم روی این موضوع ثابت قدم باشیم. 

آذرپندار در پاسخ به سوالی درباره میزان مشارکت ایسفا در جشنواره عنوان کرد: ما به احترام برای خیلی از اعضای ایسفا، کارت دعوت فرستادیم. زیرا در آستانه برگزاری چهلمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران هستیم، دوست داریم این دوره با اجماع برگزار شود کما اینکه پیش از این هم ممانعتی نداشتیم و اعضای ایسفا خودشان تصمیم گرفتند نباشند.

دبیر جشنواره در پاسخ به سوالی درباره نام بردن از فیلم‌های سیاسی حاضر در جشنواره امسال با موضوع حوادث سال گذشته توضیح داد: ما امسال سعی کردیم ژانر فیلم‌ها را هم در جدول فیلم‌ها عنوان کنیم، البته از فیلمسازان اجازه گرفتیم اما اینکه الان بگویم کدام فیلمی در کدام ژانر است صحیح نیست چون شاید فیلمسازش علاقه‌ای نداشته باشد من اینجا ژانر و موضوعش را مشخص کنم.

آذرپندار در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر حضور یکی از اعضای هیات انتخاب جشنواره در رویدادهای مختلف و ایجاد نوعی «گنگ» در جشنواره گفت: این درست نیست که درباره اشخاص صحبت کنیم اما اتفاقا این سینماگر امسال فیلمی با مشارکت همسرش ساخت اما در بخش مسابقه پذیرش نشد. اینکه می‌گویید «گنگ» ایجاد شده درست نیست.

گنگ و باندی در کار نیست

وی افزود: برخی بچه‌ها تصور می‌کنند فیلم‌ها دیده نمی‌شوند در حالی که من شاهد بودم ۷ عضو هیات انتخاب جشنواره بیش از ۳۰ روز مدام فیلم می‌دیدند. من اصرار دارم در هیات انتخاب اعضایی حاضر باشند که اگر ممکن است شائبه‌ای پیش بیاید آنها افرادی مستقل باشند. یک بار باید فیلم‌ها را ببینید تا متوجه شوید چه می‌گویم. سالانه صدها فیلم خوب ساخته می‌شود. برخی از فیلم‌هایی که امسال حضور دارند حتی پیش‌تر در پیچینگ ما رد شده‌ بودند اما صاحبانشان رفته و فیلمنامه‌ها را ساخته‌اند و به جشنواره راه پیدا کرده‌اند اینگونه نیست که ما به صورت حلقه‌ای و گنگی عمل کنیم.

وی تاکید کرد: با قاطعیت می‌گویم که حتما فیلم‌هایی داریم که بیرون از رقابت مانده‌اند و ممکن است کسی بگوید این فیلم از فیلم‌های حاضر در جشنواره بهتر است. بله، درست است من نمی‌توانم سلیقه هیات انتخاب را کتمان کنم اما گنگ و باندی در کار نیست.

دست کم چهار پنج فیلم از بین ۲۵۰ فیلمی که دیده ام مرتبط با حوادث سال گذشته بود

وی درباره اینکه کدام آثار مرتبط با حوادث سال گذشته هستند و اینکه چند اثر با این موضوع به جشنواره رسید، بیان کرد: البته من همه فیلم‌های رسیده به دبیرخانه را ندیده‌ام و حدود ۲۵۰ فیلم دیده‌ام که از بین آنها دست کم چهار پنج فیلم مرتبط با حوادث سال گذشته بود، از موضوع شاهچراغ گرفته تا فیلم‌هایی با تم اعتراض. در انتخاب مسأله باند و باند بازی وجود ندارد.

آذرپندار درباره برگزاری یادبودی برای زنده یاد داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر گفت: باید گفت‌وگو کنیم تا ببینم کدام بخش در سازمان سینمایی این نکوداشت را برگزار ‌کند، اگر به ما محول شود با افتخار انجام می‌دهیم تا یادی از ایشان و همسرشان صورت گیرد.

دبیر این رویداد در پاسخ به این سوال که آیا فیلمسازی بوده است که به دلیل مواضعش در سال گذشته فیلمش امسال پذیرفته نشود، گفت: واقعا این نگاه را نداشتیم. به شما اطمینان می‌دهم این نگاه نه در این جشنواره و نه دیگر جشنواره‌ها وجود ندارد. بروید ببینید جوایز سال گذشته به چه کسانی رسید و فیلمسازانشان چه موضعی داشتند. من البته هم‌چنان معتقدم بخشی از واکنش‌های فیلمسازان، محصول فشارها بود. کسانی بودند که سال گذشته فیلم داشتند و جشنواره را تحریم کردند، همان ها امسال هم فیلم داشته‌اند اما برای ما نفرستادند و این یک تصمیم شخصی است. باز هم تاکید می‌کنم هیچکس به این علت حذف نشده است چون فیلم‌ها دیده شده‌اند عمدتا فیلم‌ها خودشان موضوع گفتگو بودند.

وی افزود: ما یک پیچینگ تولید در طول جشنواره داریم که استقبال خوبی از آن شده است. آثار در اواخر جشنواره داوری می‌شود و ساخت چند فیلم تصویب می‌شود.

رسانه سینمای خانگی_سینمای کودک متاسفانه وضعیت خوبی ندارد

سینمای کودک متاسفانه وضعیت مناسبی ندارد وبا توجه به نداشتن یا عدم اکران‌مناسب تهیه کننده و سرمایه گذار رقبتی به ساخت فیلم کودک‌ندارد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتر اصفهان، وحیدپاکزاد کارگردان سینما گفت: سینمای کودک متاسفانه وضعیت مناسبی ندارد وبا توجه به نداشتن یا عدم اکران‌مناسب تهیه کننده و سرمایه گذار رقبتی به ساخت فیلم کودک‌نداردباید نهادها فرهنگی .بنیاد سینمایی فارابی و آموزش وپرورش در این راستا سرمایه گذاری کنند واکران آثار کودک سازمان یابد
وحیدپاکزاد در ادامه گفت:متاسفانه سینمای کودک جایگاه دقیق و مناسبی ندارد و شاید دغدغه اصلی یا اولویت اصلی مسئولان نیست و همه چیز در حد شعار و برگزاری جلسه و…وبرگزاری این گونه جلسات هم بیشتر برای جنبه نمایشی آن و‌چه بسا پر کردن رزومه  است برای بعضی ها‌و به مانند بیماریست هر چند وقت یکبار مسکنی به او تزریق می شودولی درد بسیار است و بیماری ناشناخته است.


کارگردان فیلم کفش های پاره در باره تقسیم بندی ژانر کودک افزود: ژانر یا گونه کودک و نوجوان به دو بخش تقسیم می‌شود فیلم کودک وفیلم نوجوان که فیلم کودک دوبخش  داردفیلم کودک ودرباره کودک .که متاسفانه فیلمهای کودک در چندساله اخیر کمتر ساخته می شود یا اصلا ساخته نمی شود فیلم‌هایی که سرشار از امید شادی و دنیای کودکانه باشد وباعث سرخوشی و پویایی کودکان شود. هر دوحوزه برای رشد وتعالی آینده سازان کشور ضروری و پر اهمیت است یک قسم باید باعث شادی و انرژی و سرگرمی شود و بخش درباره کودک باید با تصویر کشیدن مشکلات وآسیب شناسی دنیای کودکان جامعه و والدین را آگاه کند
کارگردان فیلم اشکنه در خصوص برگزاری جشنواره به همین شکل معمول در اصفهان گفت:: جواب منفی است  ‌واین حرف دل بسیار از اهالی سینمای اصفهان است در برگزاری جشنواره مخصمصا در سالهای اخیر فقط اسم میزبانی و پرداخت هزینه ها از سوی اصفهان برای سینمای اصفهان مانده است هیچ برایند مثبت و رو به جلویی برای سینمای اصفهان نداشته است شما نگاه کنید به تمامی جشنواره هرجشنواره ای در هرشهر دنیا باعث رشد فرهنگی اقتصادی وجذب توریست می شود آیا این اتفاق برای سینمای اصفهان افتاده است آیا خروجی مثبتی برای اصفهان داشته است یا فقط عکسها به یادگار مانده ومالیاتی که بایدخرج  آبادانی اصفهان شود خرج یک مهمانی هفت روزه شده است مدیریت کلان  و برگزاری جشنواره در تمامی بخشها بر عهده افرادی از مرکز و پادویی و خرده کاری های جز بر شانه ی بچه های نجیب و کار بلد اصفهان است.

وی ادامه داد: برگزاری جشنواره کودک و نوجوان بسیار با اهمیت ونیاز جامعه رو به پیشرفت است ولی با ریگذاری اشتباه وخارج شدن از ریل روز به روز سیاستها واهداف جشنواره رو به زوال است با نگاه به سطح کمی وکیفی فیلمهاو عدم استقبال مخاطبین از فیلمها و تولید بسیار پایین فیلم نشانگر ضعف در برکزاری جشنواره و عدم رقبت ساخت فیلم وحتی شرکت در جشنواره است در صورتی که سالهای نخستبثین برگزاری جشنواره فیلمهایی با کیفیت عالی توسط کارگرانان به نام، ساخته شد که حتی پرفروش ترین فیلم آن سالها بود
پاکزاد گفت: با سیاست گذاری درست و برنامه ریزی جامع در راستای پیشبرد و سوق دادن کودکان به سمت یک جامعه ی متمدن و با فرهنگ می توان  با انتصاب یک مدیر برای یک دوره حداقل پنج ساله  به او فرصتی داد تا بتواند برنامه هایش را ارائه و به ثمر بنشاند
وی در خصوص حمایت از بخش خصوصی گفت : بخش دولتی باید هزینه ای ویژه برای سینمای کودک اختصاص دهد اگر این مهم تحقق یابد به طور حتم بخش خصوصی هم راغب به سرمایه گذاری خواهد بود.


وی در پایان به ارائه راهکار برای برون رفت از این وضعیت پرداخت و گفت : اختصاص سالن ویژه اکران کودک در تمامی شهرها، الزام به دیدن یک فیلم در هرماه برای دانش آموزان، اختصاص بودجه ویژه برای فیلمسازان کودک و تولید حداقل تعداد مشخص فیلم کودک در یک سال، تقویت زیرساختهای آموزشی سینما در بخشی ویژه برای ساخت فیلم کودک توسط جوان‌ها، تقویت بخش بین الملل جشنواره کودک می تواند مجموعه راهکارهایی برای بهبود حال سینمای کودک باشد

رسانه سینمای خانگی- چرا انیمیشن «بی‌پلاک» اکران نشد؟

اسداله دیانتی تهیه‌کننده انیمیشن «بی‌پلاک» که نسخه سینمایی انیمیشن سریالی «سلام بر ابراهیم» است به ارائه توضیحاتی درباره فرآیند تولید و عرضه این اثر پرداخت.

اسداله دیانتی تهیه‌کننده انیمیشن سینمایی «بی‌پلاک» به کارگردانی اسماعیل یوسفی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این اثر توضیح داد: همزمان با فرآیند ساخت سریال انیمیشنی «سلام بر ابراهیم» که همچنان هم تولید و پخش آن ادامه دارد، به این ایده فکر می‌کردیم که هنوز در مدیوم سینما، انیمیشنی با کیفیت 4K تولید نشده است. در عرصه سینمای جنگ و دفاع مقدس هم انیمیشن سینمایی نداشتیم. به همین دلیل با بازبینی کل پروژه، فیلمنامه را خلاصه کردیم و یک خروجی ۸۵ دقیقه‌ای از کار گرفتیم.

وی ادامه داد: البته کیفیتی که شما در نسخه سینمایی می‌بینید، در سریال نیست. برخی صحنه‌ها حتی مجدد ساخته و برخی صحنه‌های به کار اضافه شده، برخی قاب‌بندی‌ها هم تغییر کرده است. در کل چکیده‌ای از حضور ابراهیم هادی در عملیات فتح‌المبین و والفجر مقدماتی را که منجر به شهادت ایشان در واقعه کانال کمیل می‌شود، در قالب یک روایت سینمایی با کیفیت 4K به تولید رساندیم.

دیانتی گفت: شبکه امید یک نوبت این نسخه سینمایی را پخش کرده بود اما از آنجایی که سیاست صدا و سیما، اولویت دادن به پخش نسخه سریالی بود، پخش نسخه سینمایی باقی ماند تا در ایام هفته دفاع مقدس، در قالب اکران‌های مردمی، پخش کار را آغاز کردیم. این اکران‌های مردمی از مزار ابراهیم هادی در بهشت زهرا (س) آغاز شد و مراکز دیگری را هم در شهرستان‌ها مدنظر داریم.

برای اکران عمومی دورخیز کردیم، اما…

وی درباره اکران عمومی این اثر در سینماها هم مطرح کرد: تصمیم جدی در این زمینه نداریم چرا که با توجه به اینکه مالک اثر سازمان صدا و سیما است، فرآیند مفصلی برای پیگیری دارد و به همین دلیل تصمیم گرفته‌ایم در قالب همین اکران‌های مردمی، اثر را منتشر کنیم.

تهیه‌کننده «بی‌پلاک» ضمن تشریح ابعاد فنی مربوط به تبدیل نسخه سریالی به نسخه سینمایی گفت: برنامه اولیه‌مان این بود که ابتدا نسخه سینمایی در سینماها اکران شود. حتی با ارشاد و دستگاه‌های ذی‌ربط قانونی مذاکراتی داشتیم و کارها را پیش می‌بردیم. به دنبال حضور فیلم در جشنواره فجر هم بودیم اما سیاست‌گذاری صدا و سیما به این سمت رفت که ابتدا سریال پخش شود. از شهریور پارسال نسخه سریالی در کنداکتور شبکه‌های تلویزیون قرار گرفت و متأسفانه فرصت اکران نسخه سینمایی را از دست دادیم.

دیانتی درباره برنامه‌ریزی برای اکران‌های مردمی فیلم هم گفت: اکران‌های مردمی در مدارس از همین هفته آغاز می‌شود و برنامه‌ریزی‌هایی هم برای اکران در شهرستان‌ها داریم. درخواست‌هایی هم برای اکران مردمی داریم. در حال طراحی یک بسته اکران هستیم تا فیلم به صورت شهر به‌ شهر به نمایش گذاشته شود. اولین نسخه سینمایی این انیمیشن حدود ۱۰۰ دقیقه بود که برای اولین بار در کانال کمیل اکران کردیم. بیشتر به دنبال بازخوردها بودیم. در حال حاضر پخش سریال ادامه دارد و همزمان ۲ تیم توانا هم مشغول نگارش ۲ نسخه سینمایی دیگر از کار هستند. همچنان هم در اکران‌های مردمی به‌دنبال رصد بازخوردها هستیم. سه فصل سریالی دیگر و ۲ نسخه سینمایی دیگر از این اثر در ادامه تولید می‌شود.

مخاطب‌مان نوجوان است نه کودک

تهیه‌کننده «بی‌پلاک» درباره نسبت این انیمیشن با مخاطبان کودک و نوجوان توضیح داد: زمانی که پیش‌تولید کار را آغاز کرده بودیم از طرف صدا و سیما به ما گفتند که مخاطب اصلی شما کودک و نوجوان است. ما هم تلاش کردیم با همین رویکرد اتفاقاتی را رقم بزنیم. در اواسط تولید و بعدها پس از پخش اولین قسمت‌ها از شبکه سه تلویزیون، جلسات متعدد دیگری را با مسئولان صدا و سیما گذاشتیم تا به این جمع‌بندی برسیم که باید از مخاطب کودک پرهیز کنیم و به سمت مخاطب نوجوان برویم. در عین اینکه به مخاطب عام هم توجه داشته باشیم. این سیاست در تولید فصل‌های بعدی و نسخه سینمایی هم مدنظر بود و مخاطب اصلی کار نوجوانان هستند. نسل امروز، نسلی فهیم‌تر است و به نظرم بچه‌های امروز به راحتی با مضامین این اثر ارتباط می‌گیرند.

دیانتی درباره توجه به سلایق و دیدگاه متنوع موجود در جامعه در خلق روایتی سینمایی از شهید ابراهیم هادی هم گفت: اساساً شهید هادی، مورد توجه همه گروه‌های فکری بوده است و اگر در ایام هفته به مزار یادبود این شهید سر بزنید خواهید دید که افرادی از اقشار و گروه‌های مختلف برای ادای احترام در آنجا حضور دارند. در بزرگداشتی که اخیراً برای این شهید برگزار شد هم برای خودم جالب بود که در میان سخنرانان افرادی از جناح‌های فکری مختلف حضور داشتند و همه از شهید هادی می‌گفتند.

وی تأکید کرد: اکثر شهدا هم همین ویژگی را دارند و به این دلیل که افراد تک‌بعدی نبوده‌اند، اکثر مردم با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند. مردم شاید در موضوعات مختلف جناح‌بندی‌های فکری متنوعی داشته باشند اما وقتی موضوع شهدا در میان باشد، این مرزبندی‌ها از بین می‌رود. تلاش ما هم در ساخت این اثر این بود که بتوانیم با افرادی از جناح‌های مختلف فکری ارتباط برقرار کنیم.

رسانه سینمای خانگی- خروجی هر چه باشد، تمام مسئولیت سی‌وپنجمین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان با دولت سیزدهم است

​​«سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» محصول مستقیم حضور و برنامه‌ریزی «دولت سیزدهم» خواهد بود و هر گونه ضعف و کاستی منجر به ایجاد مقایسه می شود.

محمدرضا مهدوی‌پور/ «سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» پس از دو سال سرگردانی و بلاتکلیفی حالا قرار است در روز جمعه ۱۴ مهرماه افتتاح شود و فعالیت خود را رسما آغاز نماید. این در حالی است که بضاعت کم و ضعیف تیم‌اجرایی و مرور وضعیت سردرگم دبیرخانه این رویداد توجه به چند نکته را ضروری می‌سازد:

۱/ «سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» محصول مستقیم حضور و برنامه‌ریزی «دولت سیزدهم» خواهد بود و هر گونه ضعف و کاستی در برگزاری آن قطعا منجر به ایجاد یک مقایسه میان رفتار جشنواره در «دوران کرونا» و پیش از آن با وضعیت حال و پیوند زدن آن با رویکرد آرمانی دولت را در پی خواهد داشت. مقایسه‌ای ملموس که می‌تواند به عنوان یک ابزار و شاخص برای بی‌عرضه و ناتوان نشان دادن متولیان فرهنگی در دولت و هجمه به ایشان مورد استفاده قرار گیرد.



۲/ این واقعیتی است که دبیر کنونی «جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» پس از دو سال فرصت سوزی و حضور فردی کم بضاعت در این جایگاه قرار گرفته و تنها سه ماه است که عهده‌دار مدیرعاملی «بنیاد سینمایی فارابی» شده است. زمان محدودی که عملا انتظار تغییرات گسترده و بروز تحولات چشمگیر در یک ساختار به شدت عقب افتاده را غیر منصفانه و ناموجه می‌سازد. اما باید توجه داشت که اکنون در سومین سال از حضور «دولت سیزدهم» به سر می‌بریم و از این جهت ذهنیت عمومی دیگر پذیرای چنین معذوریاتی برای درجا زدن یک ساختار مهم فرهنگی و سینمایی در کشور نمی‌باشد؛ بالاخص آنکه توقعات بر روی زمین مانده از «بنیاد سینمایی فارابی» حالا با ذهنیت عمومی از حضور مدیر انقلابی و کاربلدی همچون «مجید زین العابدین» قرین گردیده است.



۳/ عموم افراد دخیل در برگزاری «سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» در زمره کارمندان «بنیاد سینمایی فارابی» بوده و از تجربه لازم برای برگزاری چنین رویدای برخوردار می‌باشند؛ بالاخص آنکه سابقه سال‌ها برگزاری این رویداد در «اصفهان» به سهولت قابل دستری بوده و پروتکل‌های برگزاری آن به سرعت از قابلیت به روزرسانی برخوردار می‌باشد. در این شرایط وقوع هر گونه خلل در فرایند اجرایی و برگزاری حداقلی و عادی این جشنواره می‌تواند مصداقی بارز از برای فهم نحوه عملکرد همان جریان مرموز ریشه دوانده و به ارث رسیده در «فارابی» باشد؛ جریانی که هیچ گونه تمایل و علاقه‌ای برای رقم زدن یک رویداد پُررونق و بانشاط فرهنگی و ثبت آن در کارنامه سینمایی کودک «دولت سیزدهم» ندارند و برای این بی‌میلی خود بهانه‌سازی می‌نمایند.



۴/ برگزاری ضعیف «سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» یک شگرد پیش پا افتاده برای ناکارآمد نشان دادن «دولت سیزدهم» و نگاه متعالی آن به عرصه فرهنگ و توجه ویژه به سینمای کودک و نوجوان است. شگردی که ظاهرا پیاده‌سازی آن با همکاری و هماهنگی برخی نیروهای جایابی شده در مدیریت اجرایی این رویداد سینمایی در حال پیگیری است و مرور وضعیت تابه امروز جشنواره مصداقی روشن از برای این ادعا می‌باشد.



۵/ «سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» پس از یک‌سال تاخیر برگزار می‌شود؛ وقفه‌ای که اگر چه از وجاهت بین المللی این جشنواره کاست و به عنوان یک آبرو ریزی در سابقه و عملکرد «وزارت ارشاد دولت سیزدهم» ثبت گردید؛ اما در عین حال فواید مادی و معنوی بسیار خوبی را برای طیف حاضر در دبیرخانه این رویداد به همراه داشت؛ که در این میان دوسال برخوردای از حقوق و مزایای احکام اداری این رویداد و دریافت حق ماموریت و سفرهای متعدد به اصفهان و … را می‌توان به عنوان بخش عریان این بهره‌مندی قلمداد نمود.



۶/ بی‌رغبتی تیم اجرایی «جشنواره سی و پنجم» برای رقم زدن یک رویداد بانشاط و سرزنده سینمایی اگر چه در وضعیت حال حاضر اصفهان و با لمس سردرگمی و عدم حاضر بودن محیط برگزاری فیزیکی جشنواره قابل مشاهده است. اما به روزرسانی پایگاه اطلاع رسانی و سایت یک جشنواره سینمایی را می‌توان به عنوان پیش‌پا افتاده‌ترین اقدام هر دبیرخانه قلمداد نمود. اقدامی حداقلی که متاسفانه به سبب همان بی‌رغبتی نهادینه در تیم اجرایی، هنوز توسط تیم مستقر در روابط عمومی «سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» صورت نپذیرفته و مراجعان و علاقمندان به سینمای کودک و نوجوان را دو روز مانده به برگزاری این رویداد با «صفحاتی پُراز خالی» مواجه می‌سازد!




۷/ فراموشی شان و «جایگاه بین المللی» جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان از دیگر ضعف‌های «جشنواره سی و پنجم» است. فراموشی غیر قابل جبرانی که موجب تنزل یکباره جشنواره از سطح استراتژیک و فروکاست گرید بین المللی آن شده و خود به تنهایی می‌تواند از شاهکارهای مدیریتی فردی محسوب شود که به عنوان «مدیر امور بین‌الملل» در «جشنواره سی و پنجم» حاضر است و سال‌هاست «معاونت بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی» را عهده‌دار می‌باشد. این در حالی است که دعوت از سینماگران مطرح حوزه کودک و نوجوان در منطقه پیرامون ایران و یا عدم پیگیری و دعوت و تسهیل در حضور فیلم‌های کودک تولید شده در کشورهای حوزه مقاومت و … حداقل اقداماتی بود که مدیریت اجرایی جشنواره می‌توانست آن را در کمترین زمان ممکن رقم زند.




۸/ عدم دعوت و ثبت‌نام از خبرنگاران فعال در عرصه سینمای کودک و نوجوان و ارایه تسهیلات برای فعالیت رسانه‌ای خبرگزاری‌های مختلف به عنوان ابتدایی‌ترین اقدامات برای ایجاد رونق و شور یک جشنواره و بجای آن اتخاذ تصمیمات مضحکی همچون نیمه بندی فعالیت رسانه‌ها در محیط جشنواره و با کارکرد تور سه روزه اصفهان گردی برای تعدادی معدود از افراد گلچین شده و ممانعت از حضور آزاد عکاسان و فیلمبرداران و ایجاد محدودیت برای خبرگزاری‌های تخصصی در پوشش حرفه‌ای «جشنواره سی‌ و پنجم» و حتی عدم تدبیر برای نمایش آثار جشنواره در تهران برای منتقدین و رسانه های محروم شده از حضور در جشنواره،اگر چه معلول سپردن مدیریت ارتباطات و اطلاع رسانی جشنواره به فردی با حداقل سابقه ممکن در اداره روابط عمومی یک جشنواره سینمایی آن هم در کلاس بین المللی است؛ اما در کلیت خود منجر به فروکاست کیفیت برگزاری جشنواره شده و از وجاهت این رویداد سینمایی پرسابقه می‌کاهد.



۹/ عدم هماهنگی امور ابتدایی و متداولی همچون ارایه برنامه و تبلیغات مناسب برای اکران آثار و در کنار آن تعویق فروش بلیت فیلم‌ها تا ساعت ۱۰ صبح روز جمعه ۱۴ مهر ماه از جمله اتفاقاتی است که از ضعف عملکرد مدیریت اجرایی «جشنواره سی‌ و پنجم» نشات می‌گیرد. ضعفی که با اقدامات مبتذلی همچون عدم دعوت عمومی از منتقدان سینمای کودک و نوجوان و ایجاد خط ارتباطی مستقیم اهالی رسانه با صاحبان آثار و شرکت کنندگان در این رویداد و بجای آن ثبت‌نام از ۳۷۷ نوجوان برای جذب و آموزش خبرنگاری و یا کپی‌برداری‌های ناشیانه‌ای از طرح‌های شکست خورده‌ای همچون «داوران کودک و نوجوان» و ده‌ها اقدام غیر حرفه‌ای دیگر همراه گردیده است؛ اقداماتی بسیار ابتدایی و معمولی که عدم برنامه ریزی صحیح برای اجرایی شدنشان، بیش از هر چیز شائبه نوعی قصد و غرض برای حیثیت زدایی از «دبیر جشنواره سی‌ و پنجم» را به اذهان متبادر می‌سازد.

رسانه سینمای خانگی-فراخوان فیلم عمار منتشر شد

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» فراخوان چهاردهمین دوره این رویداد سینمایی را در پنج بخش اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از عمارفیلم، دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» فراخوان چهاردهمین دوره این رویداد سینمایی را در پنج بخش «رقابت اصلی جشنواره»، «جوایز مردمی»، «فیلم‌ما»، «اکران مردمی» و «قصه‌ما» اعلام کرد.

در بخش «رقابت اصلی جشنواره» آثار دریافتی با قالب‌های داستانی، مستند، پویانمایی، نماهنگ، تولیدات تلویزیونی، تولیدات فضای مجازی، لوح نگار، فیلم ما و فیلم‌نامه در موضوعات «نظم جدید جهانی»، «رویای ایرانی»، «نقد درون گفتمانی» «حافظه ملی»، «جنگ اقتصادی»، «جنگ نرم»، «ملت قهرمان»، «نهضت جهانی مستضعفین» و «آرمان روح‌الله» با هم به رقابت می‌پردازند.

هنرمندان تا ۲۰ آبان فرصت دارند نسبت به ثبت‌نام اثر خود در پایگاه جشنواره به نشانی Fanoos.AmmarFilm.ir و تحویل اثرشان به دبیرخانه جشنواره اقدام کنند.

در ادامه متن فراخوان این جشنواره آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

فراخوان چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار»

مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی، هنر و هنرمند نمی‌توانند نسبت به واقعیت‌ها و نیازهای زمانه جامعه پیرامونی خویش بی‌تفاوت و خنثی باشند. امام بزرگوار این نکته را در پیام خود به هنرمندان چنین متذکر می‌شوند که «هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، ‏‎ ‎‏سیاسی، نظامی است.» توجه به این شاخصه هنر انقلابی، مستلزم آن است که هنرمندان انقلابی با رصد مداوم جبهه حق و باطل، تصویری به روز و جامع از قوت‌ها و ضعف‌ها و نیز ظرفیت‌ها و تهدیدات فراروی جامعه خود داشته باشند.

جشنواره مردمی فیلم «عمار»، مفتخر است که سال‌ها علمداری و دبیری‌اش بر عهده کسی بود که پیشتاز تولید آثار هنری و رسانه‌ای با این رویکرد بوده است. بر همین مبنا دبیرخانه جشنواره با یادکردی از مرحوم نادر طالب‌زاده، آغاز چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» را در بخش‌های ذیل اعلام می‌کند:

الف‌) بخش رقابتی

قالب‌ها:

فیلم داستانی (کوتاه، نیمه‌بلند، سینمایی، تله فیلم و سریال)

فیلم مستند

پویانمایی

نماهنگ

تولیدات تلویزیونی (برنامه ترکیبی، برنامه استعدادیابی، برنامه واقعیت‌نما، مستند مسابقه، گزارش خبری و …)

تولیدات فضای مجازی (برنامه‌های اینترنتی، تولیدات صوتی اینترنتی (پادکست)، تولیدات انسان رسانه‌ای (ولاگ و …)، میکرو رسانه‌ها (تولیدات کوتاه صوتی تصویری اینترنتی، صفحات مجازی تولید محتوا و…)

لوح نگار (ابزارهای ارائه مثل پاورپوینت، پرزی و…)

فیلم‌نامه (طرح، سیناپس یا فیلم‌نامه کامل داستانی، سریال و پویانمایی، طرح فیلم‌نامه مستند)

در این دوره جشنواره فراخوان بخش فیلم‌نامه را با موضوعات و قالب‌های اختصاصی به‌صورت تفصیلی منتشر خواهد کرد.

موضوعات:

همه آثاری که دارای رویکرد همسو با مبانی انقلاب اسلامی باشند با موضوعات روز و مورد نیاز جامعه می‌توانند در بخش رقابتی شرکت کنند، ولی موضوعات ذیل به عنوان اولویت‌های محتوایی جشنواره، پیشنهاد می‌شوند.

نظم جدید جهانی

۱. ضعف جبهه غرب در دنیا و افول آمریکا و برآمدن قدرتهای جدید

۲. تقویت جبهه خودی و فرصت‌های ایران برای نقش‌آفرینی در نظام جهانی

۳. اولویت‌های اصلاحی کشور برای اثرگذاری در نظم جدید و پیچ تاریخی

۴. بازخوانی نحوه تغییر نظم جهانی در دوره‌های گذشته و نقش‌آفرینی مردم و نخبگان در آن

۵. بازخوانی اقدامات نظام سلطه برای حفظ نظم قدیم

آرمان روح الله (روایت مقابله انقلاب اسلامی با فتنه‌ها: ۱۳۸۸، ۱۴۰۱ و…)

۱. نقش اغتشاشات ۱۴۰۱، فتنه ۸۸ و… در برملا شدن اهداف استکبار و افزایش فشارها بر مردم ایران

۲. افشاگری طراحی، پشتیبانی مالی و رسانه‌ای و تسلیحاتی دستگاه‌های امنیّتی _ رسانه‌ای غربی

۳. دروغ، سانسور و تحریف در رسانه‌های جهانی و داخلی

۴. جریان‌شناسی حضور اشرافیت در فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱

۵. واکاوی ریشه‌های اجتماعی- فرهنگی و رسانه‌ای فتنه ۸۸ و بلوای ۱۴۰۱

۶. سلبریتی زدگی و دیکتاتوری رسانه‌ای

۷. روایت شهدای مدافع حرم جمهوری اسلامی ایران (شهید آرمان علی‌وردی، شهید روح الله عجمیان و …)

۸. روایت نقش‌آفرینی مردم، دانشجویان و… در مقابله با فتنه‌ها

رویای ایرانی (روایت پیشرفت)

۱. الگوهای مطلوب و تمدنی پیشرفت در اجتماع، اقتصاد، سیاست و علم

۲. الگونگاری تجربه‌های موفق پژوهشکده‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان

۳. روایت پیشرفت در عرصه‌های کلان و راهبردی (هسته‌ای، فضایی، نانو بیوتکنولوژی، پزشکی و …)

۴. معرفی نمونه‌های موفق مدیریت جهادی

۵. روایت موفقیت‌ها و قهرمانی‌های ورزش کشور
۶. روایت پیشرفت در حوزه‌ی فن‌آوری‌های نرم و فرهنگی و نقش رسانه‌ها در پیشرفت

نقد درون گفتمانی

۱. نظارت و مطالبه‌گری مردمی بهترین روش مبارزه با بی‌عدالتی و فساد

۲. شفافیت ابزاری برای تحقق نظارت مردمی

۳. رویکرد حل مسأله در نقد ناکارآمدی دستگاه‌ها

۴. ظرفیت‌های جامعه ایرانی برای عبور از چالش‌ها

۵. چالش‌های جریان نقد درون گفتمانی

۶. نقش تعارض منافع در ایجاد ناکارآمدی

۷. نقش سازمان‌های فرهنگی (صداوسیما، سازمان تبلیغات و …) در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی

۸. اهمیت صیانت از محیط زیست و مقابله با اقدامات و سیاست‌های تخریبی آن

۹. نقد و بررسی نظام بانکی و ساختار مالی

۱۰. انتخابات و مشارکت عمومی

۱۱. بررسی و ارائه راهکارهای اصلاح نظام آموزش و پرورش در کشور

حافظه ملی

۱. تاریخ فرهنگی-اجتماعی انقلاب اسلامی (آثار، چهره‌ها، مراکز، وقایع و جریان‌ها)

۲. بازنمایی مقاومت فرهنگی در مقاطع مختلف تاریخی (کشف حجاب رضاخانی، ممنوعیت روضه خوانی و …)

۳. یادآوری مقاومت و ایثارگری ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس (جبهه و پشت جبهه)

۴. جریان‌شناسی اشرافیت سیاسی و زیاده‌خواهی جریان غرب‌گرا در سیاست، فرهنگ و اجتماع

۵. جنایات آمریکا در ایران، آمریکا و جهان

۶. نقش استعمار و استکبار در پسرفت جوامع اسلامی

۷. نقش فرهنگ عامه در تقابل تاریخی با استعمار

نهضت جهانی مستضعفین

۱. رویش‌های جدید در جبهه جهانی مستضعفین در غرب آسیا، آفریقا، اروپا، آمریکای لاتین، قفقاز و …

۲. تحولات فلسطین و الهام‌بخشی قدس در مبارزات امت اسلامی

۳. نقش حاج قاسم سلیمانی در شکل‌گیری جنبش‌های مقاومت در جهان اسلام

۴. دستاوردها و چالش‌های محور مقاومت در لبنان، عراق، سوریه، یمن و …

۵. روایت شخصیت و مجاهدت‌های حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس

۶. افغانستان؛ از جنایات آمریکا تا فرصت‌ها و تهدیدهای پس از اشغال

۷. تاثیرات اربعین حسینی بر آینده امت اسلامی

جنگ اقتصادی

۱. عناصر و مراکز پیشرو در کم‌اثرسازی و بی‌اثرسازی تحریم‌های اقتصادی

۲. الگوهای موفق بومی در عرصه اقتصاد

۳. فرصت‌های منطقه‌ای و جهانی در شرایط جنگ اقتصادی

۴. نقش ناکارآمدی ساختاری در ضعف اقتصادی

۵. روایت قهرمانان جنگ اقتصادی

۶. نقش مردم در تحول وضعیت اقتصادی
۷. تولید به عنوان موتور محرک اقتصاد کشور

۸. روستا و ظرفیت‌های اقتصاد ایران

۹. الگوهای سبک زندگی دینی در اقتصاد (قرض‌الحسنه، وقف، تعاون و …)

ملت قهرمان

۱. قهرمانان زندگی خانوادگی، اجتماعی و سیاسی در جامعه امروز ایران

۲. روایت قهرمانی‌ها و تعاون اجتماعی شکل گرفته در امدادرسانی حوادث (مبارزه با ویروس کرونا، سیل، زلزله و …)

۳. روایت امید و خودباوری و عبور از محدودیت‌ها برای رسیدن به منافع جمعی

جنگ نرم

۱. هویت زن انقلاب اسلامی و چالش‌های جریان غرب‌گرا با آن

۲. تجربه زیسته و الگوی خانواده ایرانی اسلامی

۳. شاکله شخصیتی و هویتی نوجوانان

۴. مواجهه جریانات متحجر و مقدس‌نما با انقلاب اسلامی از شروع نهضت امام خمینی (ره) تاکنون نظیر مخالفین وحدت اسلامی

۵. حرکت‌های آتش‌به اختیار و خودجوش مردمی در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و …

۶. ظرفیت‌شناسی و بررسی تجربه‌های موفق مساجد انقلابی در تاریخ معاصر ایران

۷. ظرفیت‌های جبهه فرهنگی و هنر انقلاب در مواجهه با جنگ نرم

۸. بازنمایی تعارض‌ها و معیارهای دوگانه غرب و جریان غرب‌زده در مواجهه با جنگ روسیه و اکراین و موارد مشابه

ب) بخش «فیلم‌ما» (نهضت مردمی تولید محتوا)

در این بخش، عموم مردم، به ویژه نوجوانان می‌توانند با هر نوع دوربین تصویربرداری یا تلفن همراه از سوژه‌های محیط زندگی خود فیلم بسازند و در رقابت شرکت کنند. جهت تولید یک اثر بهتر، علاقه‌مندان می‌توانند از جزوه آموزشی آماده شده به این منظور (دریافت از اینجا) کمک بگیرند.

ج) اکران مردمی

اکران‌های مردمی یکی از ارکان اصلی جشنواره مردمی فیلم «عمار» است که طی آن، نیروهای خودجوش مردمی در سراسر کشور، برای دیده‌شدن فیلم‌ها و آثار مردمی، کوشش می‌کنند. اکران مردمی جشنواره «عمار»، یک ایده راهبردی برای ارتقای کمی و کیفی فیلمسازی و سینمای انقلاب اسلامی و جلوگیری از انحراف آن است. بر این اساس تاکنون فیلم‌های جشنواره «عمار» در محیط‌های مردمی به نمایش درآمده است. همچنین جمع زیادی از مردم در پشتیبانی مالی، حمایت رسانه‌ای، تأمین مکان یا تجهیزات اکران مردمی، شناسایی سوژه یا نقد آثار مشارکت کرده‌اند.

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار»، ضمن تقدیر از همه کسانی که تاکنون بار اکران‌های مردمی را بی‌هیچ چشم‌داشتی بر دوش کشیده‌اند، از عموم مردم، فعالان فرهنگی، دانشجویان، دانش‌آموزان، ائمه جماعت مساجد و هرکسی که امکان نمایش فیلم‌ها را برای مردم دارد دعوت می‌کند تا از طریق تارنمای جشنواره، در بخش اکران مردمی ثبت‌نام کنند و یاری‌گر سینمای انقلاب اسلامی باشند.

به این منظور، دبیرخانه جشنواره، اولویت‌های سال جاری شبکه مردمی جشنواره «عمار» شامل: نمایش فیلم (پاتوق‌های ثابت نمایش فیلم)، برگزاری مراسم آیینی عمار (افتتاحیه‌های استانی و شهرستانی)، نهضت نقد آثار (تولید محتواهای تبلیغی آثار جبهه فرهنگی)، اکران‌مردمی آنلاین، پاسداشت پیشکسوتان جهاد، مبارزه، فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی و نمایش آثار بومی را اعلام می‌کند که تفصیل آن در فراخوان مجزا اعلام خواهد شد.

د) قصه‌ما

فیلمسازان، مسأله‌های مردم را در قالب «سوژه‌ها و ماجراهای قابل تبدیل به فیلم» پیگیری می‌کنند. دبیرخانه جشنواره، از عموم مردم دعوت می‌کند سوژه‌های خود را در گنجینه سوژه‌های مردمی در تارنمای جشنواره ثبت کنند و به سینماگران پیشنهاد ساخت آثار هنری دهند. دبیرخانه جشنواره به بهترین سوژه‌های پیشنهادی جوایزی اختصاص می‌دهد.

ه) جوایز مردمی

جشنواره مردمی فیلم «عمار» با هدف نزدیک‌سازی تولیدات سینمایی به زندگی و دغدغه‌های واقعی مردم، بخش «فراخوان جوایز مردمی» را از دوره نهم جشنواره آغاز کرده است. در این دوره نیز جشنواره از همه مخاطبان (تشکل‌های مردمی، مؤسسات و افراد حقیقی) دعوت می‌کند موضوعات و دغدغه‌های مدنظر خود را در حوزه تولید آثار، در قالب فراخوان از سینماگران بخواهند و به فیلمسازانی که بهترین اثر را در این موضوعات تولید کرده‌اند هدیه‌ای مادی (نقدی و غیرنقدی) یا معنوی اختصاص دهند.

مقررات بخش رقابتی:

برای شرکت در جشنواره، ثبت‌نام اثر درAmmarFilm.ir و دریافت کد پیگیری از این سامانه، الزامی است.

صاحبان آثار فیلم، بایستی نسخه باکیفیت آثار را به‌صورت فیزیکی (ارسال پستی یا تحویل حضوری به دبیرخانه) یا به‌صورت مجازی (قراردادن لینک بارگیری اثر در فرم ثبت‌نام) به دبیرخانه جشنواره تحویل دهند.

آثار ثبت‌نامی، نباید در دوره‌های پیشین جشنواره شرکت کرده باشند.

فیلم‌های ارسالی به دبیرخانه باید دارای فرمت ۲۶۴ (حداقل ابعاد ۱۹۲۰*۱۰۸۰) باشند. (نحوه تهیه خروجی مذکور در اینجا)

اخذ تأییدیه از تهیه‌کننده جهت شرکت اثر در جشنواره بر عهده ثبت‌نام‌کننده است.

دبیرخانه جشنواره با حساسیت نسبت به حفظ آثار، در اکران عمومی آن‌ها در دی‌ماه و بهمن‌ماه ۱۴۰۲ در سراسر کشور مختار است. همچنین در صورت اعلام رضایت فیلمساز در فرم ثبت‌نام، دبیرخانه امکان اکران مردمی آثار را در طول سال داراست.

قوانین اختصاصی هر بخش از جشنواره به‌صورت کامل، در صفحه اول فرم ثبت‌نام اثر قرار داده شده است.

زمان‌بندی:

ثبت‌نام و تحویل اثر: از ۹ مهر تا ۲۰ آبان‌ ۱۴۰۲

نمایش مرکزی آثار بخش مسابقه به‌صورت حضوری در سینما فلسطین تهران و نمایش برخط آثار منتخب در بسترهای جشنواره: دی‌ماه ۱۴۰۲
اکران‌های مردمی فیلم‌های منتخب (در همه شهرها و روستاهای کشور به صورت حضوری و مجازی): از آذر ۱۴۰۲ تا پاییز ۱۴۰۳

راه‌های ارتباط با دبیرخانه:

نشانی: تهران، بلوار کشاورز، خیابان ۱۶ آذر، پلاک ۶۰، حسینیه هنر، دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم «عمار» – کد پستی: ۱۴۱۷۹۷۳۶۵۱
تلفن دبیرخانه: ۰۲۱۴۲۷۹۵۳۰۰

تارنمای جشنواره و مرجع اطلاع رسانی‌ها: AmmarFilm.ir

شبکه‌های اجتماعی: AmmarFest@

رسانه سینمای خانگی- «عنکبوت مقدس» در حد جواب دادن نبود

محمدجواد کاسه‌ساز که به تازگی برای فیلمنامه «شبنم عشق» از سازمان سینمایی پروانه ساخت دریافت کرده است، به ارائه توضیحاتی درباره این فیلم با داستانی مرتبط با حضرت رضا (ع) پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، محمدجواد کاسه‌ساز تهیه‌کننده و کارگردان فیلم سینمایی «شبنم عشق» که به تازگی پروانه ساخت آن از سوی سازمان سینمایی صادر شده است، در گفتگو با مهر، درباره برنامه‌ریزی برای این پروژه توضیح داد: یکی از مسائلی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، یافتن سرمایه‌گذار است. پس از اخذ پروانه ساخت، پیگیر سرمایه هستیم و در این زمینه با یکی دو نفر صحبت‌هایی هم داشته‌ایم اما هنوز هیچ چیز قطعی نیست.

وی درباره داستان این فیلم هم گفت: فیلم «شبنم عشق» درباره حضرت امام رضا (ع) است و محور محتوایی آن هم این است که حضرت رضا (ع) «امام گفتگوها» بوده‌اند. ایده کلی فیلم همین نکته است و فیلمنامه را بر محور آن نوشته‌ایم اما هنوز به مرحله پیش‌تولید هم نرسیده‌ایم. اکثر سکانس‌های فیلم در مشهد می‌گذرد اما پیش‌تولید آن را در تهران دنبال می‌کنیم. منتظریم تا مسائل مالی پروژه حل شود و بتوانیم وارد پیش‌تولید شویم.

عملکرد مدیران، فیلمسازان را نسبت به مضامین دینی بی‌رغبت کرده است

کاسه‌ساز تأکید کرد: داستان فیلمنامه این فیلم در زمان حال می‌گذرد و می‌توان آن را در قالب سینمای مذهبی تعریف کرد. از آنجایی که ما در این سال‌ها درباره حضرت امام رضا (ع) کارهای زیادی نداشته‌ایم و عملکرد مدیران هم به گونه‌ای نبوده است که فیلمسازان راغب به ورود به این عرصه شوند، ناگهان با پدیده‌ای به نام «عنکبوت مقدس» مواجه شدیم. متأسفانه ما همواره دیر به موضوعات می‌رسیم و امیدواریم این فیلم بتواند اتفاقی را رقم بزند. «عنکبوت مقدس» آنقدر از نظر کیفیت و ساختار فیلم ضعیفی است که حتی نامش قابل طرح هم نیست. اشاره‌ام به این فیلم از این باب است که باید بدانیم چون ما درباره حضرت رضا (ع) کار مناسبی نساخته‌ایم آن‌ها سراغ چنین سوژه‌ای رفتند و به فیلمی که ساخته بودند، جایزه هم دادند!

وی افزود: دانشگاه علوم رضوی در مشهد، پیگیر ساخت این پروژه است و تلاش داریم در قالب این فیلم حضرت رضا (ع) را به عنوان امام گفتگو و رأفت معرفی کنیم. همه مردم حضرت رضا (ع) را می‌شناسند اما تلاش داریم تا این پروژه پخش جهانی هم داشته باشد. پیگیر هستیم تا فرآیند ساخت این فیلم به سرعت انجام شود و علاقه داریم که فیلم را به جشنواره فجر امسال برسانیم. امیدواریم که این اتفاق رخ دهد.

کارگردان «شبنم عشق» در پاسخ به این پرسش که آیا این فیلم را می‌توان جوابی به فیلم «عنکبوت مقدس» دانست، تأکید کرد: قطعاً پاسخ مستقیم نیست و حتی نمی‌خواهیم چنین موضعی هم داشته باشیم. آن فیلم آنقدر از نظر کیفیت و ساختار، فیلم ضعیفی است که حتی نامش قابل طرح هم نیست. اشاره‌ام به این فیلم از این باب است که باید بدانیم چون ما درباره حضرت رضا (ع) کار مناسبی نساخته‌ایم آن‌ها سراغ چنین سوژه‌ای رفتند و به فیلمی که ساخته بودند، جایزه هم دادند! ما نمی‌خواهیم آن فیلم ضعیف را بزرگ کنیم، بلکه می‌خواهیم فیلمی بسازیم تا نشان دهیم حضرت رضا (ع)، آن چیزی نیست که «عنکبوت مقدس» به‌دنبال نمایش آن بود اما قطعاً نمی‌خواهیم به آن فیلم پاسخی بدهیم.

کاسه‌ساز درباره فاصله گرفتن فیلم خود از کلیشه‌ها هم گفت: متأسفانه موضوع تولیدات کلیشه‌ای و شعاری، تبدیل به معضلی شده است که فیلمسازان را از ورود به این موضوعات فراری می‌دهد! نمی‌دانم طرح این موضوعات چقدر درست یا غلط است اما اینکه از ترس اتهام شعاری شدن در فیلم خود نماز خواندن را نشان نمی‌دهیم و یا سراغ یک زیارتگاه نمی‌رویم، درست نیست. مهم این است که بدانیم باید درباره موضوعی مانند حضرت رضا (ع) فیلم باکیفیت بسازیم. طرح موضوع شعاری نبودن، بهانه‌ای شده است که خیلی از فیلمسازان به سمت این دست موضوعات نروند.

وی افزود: اگر درباره این موضوعات فیلم‌های ضعیف ساخته شود، خروجی‌اش تنها شعار است اما وقتی به درستی بتوانید فیلم‌هایی با این مضامین را کارگردانی کنید قطعاً خروجی‌اش نمی‌تواند محکوم به شعارزدگی شود. تلاش ما هم این است که چنین اتفاقی رخ ندهد.

برخی می‌خواهند بگویند با رانت برادرم فیلمساز شده‌ام!

کاسه‌ساز درباره تجربه‌های قبلی خود در عرصه کارگردانی هم گفت: در سینما فیلم «محافظ» را کارگردانی کرده‌ام که پیش‌تر اکران هم شده است. فیلم «پروانه‌ای در مه» را هم در جشنواره بیست‌وچهارم فیلم فجر داشتم که البته تله‌فیلمی بود که به نسخه سینمایی تبدیل شد. بعد از آن هم تله فیلم «من کجا خوابم برد» را کارگردانی کردم که مهدی هاشمی در آن ۶ نقش متفاوت را ایفا می‌کرد. این فیلم را هم به ارشاد ارائه کردیم و توانستیم برای آن هم پروانه سینمایی بگیریم اما متأسفانه سرمایه‌گذار برای اکران عمومی آن همراهی نکرد و به نمایش خانگی رسید.

وی با گلایه از برخی خبرهای منتشر شده درباره مرتبط دانستن فعالیت‌های سینمایی‌اش به دلیل برادری با زنده‌یاد حبیب‌الله کاسه‌ساز بیان کرد: نمی‌دانم منظور از این خبرسازی‌ها چیست؟ آیا می‌خواهند بگویند من به‌واسطه رانت برادرم به عرصه کارگردانی وارد شده‌ام؟ من از سال ۷۲ در سینمای ایران مشغول به کار هستم و رزومه‌ام هم وجود دارد. هم دستیاری کرده‌ام و هم تهیه‌کننده و کارگردان بوده‌ام. حتماً برادرم در عرصه فیلمسازی استاد من بوده است و همه جا هم به آن افتخار می‌کنم اما به‌عنوان محمدجواد کاسه‌ساز، رزومه مستقلی در سینما دارم که حاصل آن با یک جستجوی ساده قابل بررسی است.

رسانه سینمای خانگی- در سینمای کودک و نوجوان، بودجه فقط به خودی‌ها می‌‎رسد؟

عرفان لولاکی گفت: امیدواریم با حضور مدیرعامل جدید بنیاد سینمایی فارابی شاهد از بین رفتن این معضلات و تحولات مثبت و ارزشمند در این حوزه باشیم.

به گزارش سینمای خانگی، عرفان لولاکی تهیه کننده آثار انیمیشن در خصوص تداوم تصمیمات و کارهای غلط در حوزه سینمای بحران زده کودک و نوجوان در آستانه برگزاری جشنواره فیلم کودک گفت: خودی و ناخودی کردن، عدم اختصاص بودجه مناسب، فقدان اکران مناسب و شوآف های مدیران بزرگترین معضل سینمای کودک و نوجوان طی سال های اخیر است که امیدواریم با حضور مدیرعامل جدید بنیاد سینمایی فارابی شاهد از بین رفتن این معضلات و تحولات مثبت و ارزشمند در این حوزه باشیم.

تهیه‌کننده انیمیشین «کله‌ آهنی» در گفتگو با سینماپرس، فزود: امروزه درصد محدودی از سینماگران در حال فعالیت هستند؛ پرسش بنده از مسئولان و مدیران این است که خروجی این افراد چیست؟ چرا یک سری افرادی که نمی دانیم اصلاً چه کسانی هستند و از کجا آمده اند می توانند مشغول به کار باشند؟ چرا برنامه ریزی درست و دقیقی در سینمای ایران وجود ندارد و اصل کار فراموش شده و دغدغه های مسئولان اینقدر با دغدغه های ما متفاوت است؟

وی ادامه داد: متأسفانه وضعیت سینما بحرانی است و بخش خصوصی هم دیگر نمی تواند به حوزه تولید انیمیشن و آثار مختص کودکان و نوجوانان ورود کند چرا که نه اکران مناسبی برای این آثار در نظر گرفته می شود و نه مدیران حمایت ویژه ای از این قبیل تولیدات دارند. بی شک با این وضعیت تورم و گرانی دیگر کار کردن در این حوزه برای هیچ کس به صرفه نیست و همین باعث شده ما خروجی قابل توجهی را شاهد نباشیم.

این سینماگر سپس با انتقاد از بنیاد سینمایی فارابی طی سال های اخیر تصریح کرد: خروجی این بنیاد طی این سال ها چه بوده؟ جز اینکه اگر فیلم هایی که تولید کردند یا مستقیم در کشوها بایگانی شده یا در اکران شکست خورده کدام توفیق را کسب کرده اند؟

لولاکی مشکلات سینمای کشور و بالاخص سینمای کودک و نوجوان را بسیار فراتر از آنچه تصور می توان کرد برشمرد و در این راستا متذکر شد: مسئولان باید فکر اساسی در این حوزه داشته باشند. بنده نمی دانم اگر بودجه برای تولید فیلم های خوب نیست چرا برای برگزاری جشنواره ها اینقدر هزینه می شود؟ این بیماری است که در تمامی ادوار وجود داشته و مسئولان به نوعی خود را ملزم می دانند که هر سال جشنواره برگزار کنند و جز اینکه کیفیت آثار جشنواره هر سال پایین و پایین تر آمده ما شاهد هیچ عایدی مثبتی از این رخداد نبوده ایم.

وی تأکید کرد: این کار اصلاً درست نیست و بدتر به سینمای کودک و نوجوان ضربه می زند. من واقعاً نمی دانم این دیدگاه جشنواره زده از کجا نشأت می گیرد؟ آیا بهتر نیست مدیران در قدم اول میان خودشان و سینماگران آشتی ایجاد کنند؟ آیا بهتر نیست که خودشان یک پای مشکل در حوزه تولید آثار کودک و نوجوان شده اند در سیاست های شان بازنگری کنند؟

این تهیه کننده آثار انیمیشن در بخش دیگری از این گفتگو اظهار داشت: متأسفم که باید عنوان کنم وضعیت به گونه ای شده که باید از تولید آثار انیمیشن سینمایی دست بکشیم. البته نمی خواهم بگویم انیمیشن کلاً در سینمای ایران تمام شده است چرا که جوانان قدرتمندی هستند که همچنان می توانند با شور بسیار در این حوزه کار کنند اما اسفا که به قول بازاری ها دخل و خرج تولید در این حوزه با هم نمی خواند. تهیه کننده باید سود خود را در زمان تولید به دست بیاورد و همین باعث می شود از کیفیت کار کم کند و این اتفاق بسیار تلخ است.

لولاکی افزود: واقعاً دیگر امید و انگیزه ای برای ما باقی نمانده؛ نمی دانیم قرار است برای چه جشنواره ای، چه اکرانی و چه سینمایی کار کنیم! بنده صراحتاً عنوان می کنم که سینمای کودک و نوجوان حالا حالا ها دیگر نمی تواند سر بلند کند. سینماگران دیگر نمی توانند در این حوزه کار کنند مگر اینکه بودجه دولتی بگیرند و منابع بیت المال را حیف و میل کنند که البته این هم برای همه امکان پذیر نیست و تنها چند نفر محدودی به منابع مالی دولتی دسترسی دارند.

وی در پایان این گفتگو تصریح کرد: اسفا که اولویت فرهنگ در رده هزارم هم نیست اما مدیران و مسئولان همچنان در پی حفظ کردن شوآف ها هستند و می خواهند با انجام کارهای ظاهری مانند برگزاری جشنواره ها برای خود دستاوردسازی کنند. این اتفاقات بی تردید نه تنها حال سینمای بیمار ایران را خوب نخواهد کرد بلکه باعث افت روز به روز این سینما نیز خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- روایت‌های متناقض و غیرمستند سینماگران از مخملباف

فریدون جیرانی گفت:من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، نخستین شب از سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» به میزبانی امیر قادری و با حضور جمعی از سینماگران و اهالی رسانه روز دوشنبه سوم مهر در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. مهدی فخیم‌زاده، فریدون جیرانی، بهروز افخمی و سیدضیاء هاشمی از جمله سینماگرانی بودند که در میزگرد این نشست حاضر شدند.

امیر قادری ابتدا ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: در ۴ برنامه‌ای که از این سلسله نشست در مهرماه خواهیم داشت و ۴ قسمت از مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» محصول سازمان سینمایی سوره را به نمایش می‌گذاریم، درباره تاریخ سینمای دهه ۶۰ صحبت خواهیم کرد. در ادامه این نشست‌ها که احتمالا در آبان ماه برگزار می‌شود، موضوع سینمای دهه ۷۰ را محل بحث قرار خواهیم داد.

وی ادامه داد: اغلب آنچه در سینمای ایران اتفاق افتاده است، حاصل دو دهه اول است. در ادامه مسیر مدیریت سینمای ایران آنچنان تغییر مسیر نداده و بنیاد آن از همان سال‌ها گذاشته شده است. اگر بخواهیم به سال های منتهی به انقلاب بازگردیم، روایتی وجود دارد که گفته می‌شود سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با اکران فیلم خارجی و محدودیت سالن، تقریبا همه چیز به پایان خود رسیده بود. با همین موضوع نشست را شروع می‌کنیم.

در ابتدای این نشست، سیدضیاء هاشمی تهیه‌کننده سینما درباره نقش خود در روزهای نخست سینمای ایران پس از انقلاب گفت: من با حوزه هنری به سینما ورود پیدا کردم. حوزه هنری در ابتدا حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود و جمعی از جوانان انقلابی و متعهد برای تشکیل آن پای کار آمده بودند. در سال ۶۰، بخش سینمایی حوزه هنری تازه شروع به کار کرد و به مرور منسجم شد. اولین اثری که در حوزه هنری ساخته شد، فیلم «توجیه» با بازی مجید مجیدی و کارگردانی زنده یاد منوچهر حقانی‌پرست در سال ۱۳۶۰ بود. نویسنده این اثر محسن مخلباف بود که در واقع نقش پُررنگی داشت.

وی افزود: آقای مخملباف به واسطه ورود به حوزه هنری توانست فیلمساز شود. او خود را اسلام‌گرای تندرو می‌دانست و در تندروی، مشهورترین چهره حوزه هنری بود. به واسطه همین تندروی‌های برخی در اوایل انقلاب، این تصویر از بسیاری از افراد فعال در حوزه هنری آن زمان شکل گرفته بود.

این تهیه‌کننده سینما یادآور شد: در آن دوران، این فیلم‌ها معروف به فیلم اتوبوسی بود؛ چراکه عمدتا با اتوبوس مردم را از جاهای مختلف به سینما و مسجد می‌بردند و فیلم‌ می‌دیدند. زمانی که «برزخی‌ها» با چهره‌های بزرگ سینمای پیش از انقلاب آمد، برخی از افراد جامعه واکنش تندی به آن نشان دادند. در خاطرم است که فیلم «حاجی واشنگتن» اثر علی حاتمی در سینما اکران شده بود و به همراه مخملباف برای تماشای این فیلم رفته بودیم که او بسیار برافروخته و عصبانی شد.

در ادامه مهدی فخیم‌زاده، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با بیان اینکه فیلم «میراث من جنون» را هنوز دوست دارد، در پاسخ به پرسش امیر قادری مبنی بر اینکه بیشترین دل‌مشغولی‌اش پس از انقلاب چه بود، تصریح کرد: من ۶ یا ۷ سال قبل از انقلاب با فیلم «تپلی» ساخته محمدرضا میرلوحی به سینما ورود کردم، در حقیقت با بازیگری شروع کردم و بعد به دستیاری، کارگردانی و… پرداختم. ناگفته نماند که در آن زمان فیلم‌فارسی را نمی‌شد ادامه داد. قبل از انقلاب اگر کارگردانی می‌خواست اثر متفاوتی بسازد، باید به جایی وصل می‌بود.

وی ادامه داد: حتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم افراد خاصی می‌توانستند ورود کنند و باید نفوذ می‌داشتیم. برای مثال در آن زمان، چهره‌های خاصی ازجمله عباس کیارستمی، اسفندیار منفردزاده، فروزش و..‌. در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کردند.

این بازیگر پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا روایتی که می‌گویند سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی بود، درست است یا نه، مطرح کرد: این روایتی را که می‌گویند سینما قرار بود در سال ۱۳۵۶ تعطیل شود، به این شکل قبول ندارم؛ بلکه سالن‌هایش را از دست داده بود. چراکه با هجوم فیلم‌های خارجی مواجه بودیم. برای مثال، سال ۱۳۵۱، ما ۹۰ اثر تولیدی داشتیم؛ در حالی که سال ۱۳۵۶، ۱۱ اثر خروجی سینمای ایران بود. سود اکران فیلم‌های خارجی برای سینماداران بیشتر از اکران فیلم‌فارسی بود. لفظ تعطیلی به معنی از دست‌دادن تماشاچی نبود و همان‌طور که گفتم فیلم ایرانی در مقایسه با فیلم‌های خارجی تماشاگر کمتری داشت.

این هنرمند با اشاره به خط فکری محسن مخملباف ذکر کرد: در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب، محسن مخملباف تندروترین فرد سینما بود. نقل می‌کردند زمانی که سر صحنه می‌رفت، پاکتی همراهش بود که تصور می‌کردند، انار است اما بعد متوجه شدند، نارنجک با خود همراه دارد.

وی ادامه داد: محسن مخملباف روزی از فیلم «فرار» که تهیه‌کننده آن بودم و در ژانر دفاع مقدس تولید شده بود، تمجید کرد. حتی به من گفت «معتقد بودم که همه شما باید اعدام شوید؛ اما با این فیلم از شما خوشم آمده!‌». مخملباف مدام از مدیران وزارت ارشاد و فارابی و… انتقاد می‌کرد که این‌ها فراماسون هستند. حدود دو سال بعد، همراه سیروس الوند بودیم که مخملباف را هم دیدیم‌. کاملا تغییر کرده و از عقاید خود برگشته بود و به ما تذکر می‌داد که مراقب حزب‌الهی‌های تندرو باشید تا وارد شوراهای سینمایی نشوند.

در ادامه سیدضیاء هاشمی با رد برخی سخنان فخیم‌زاده، افزود: مجموعه سینمای پس از انقلاب به این تندی که گفتند نبود. این را هم بگویم به عنوان کسی که در کارهای او به عنوان تهیه‌کننده حاضر بودم، محسن مخملباف حتی چاقو هم همراه خودش سر صحنه نداشت. در آن دوران از حوزه هنری افراد زیادی عازم جبهه شدند و به یاد دارم در عملیات مرصاد تیمی متشکل از کارگردانان و فیلمبرداران رفتند، اما محسن مخملباف در دوران تندرویی‌اش هم هیچ‌وقت جبهه هم نرفت و در اصل، دل و جرات این کارها را هم نداشت.

وی افزود: البته بهروز افخمی از جمله افراد استثنایی بود که از همان ابتدا از محسن مخملباف متنفر بود و هیچ وقت حسی خوبی به او نداشت. افرادی آن زمان در حوزه هنری بودند که عاشق سینما باشند و فیلم‌ها را دنبال کنند، اما کسی به شدت بهروز افخمی پیگیر فیلم نبود. در حقیقت ایشان قبل از انقلاب به شدت اهل سینما بود؛ مدام به سینما می‌رفت و فیلم‌های آن دوران را هم می‌دید و حتی برای هم‌محلی‌هایش به مدت ۲ ساعت کل فیلم را تعریف می‌کرد.

وی درباره طیف بندی سینمای پس از انقلاب ادامه داد: در سینمای ایران آن زمان از حوزه هنری انقلابی‌تر وجود نداشت و حتی فضای تلویزیون که بهروز افخمی در آن مشغول بود، به نسبت بازتر بود. خاطرم هست که آن زمان برخی افراد تلویزیون فیلم «توبه نصوح» را که محصول حوزه بود، مسخره می‌کردند. البته این فیلم واقعا انبوهی از مخاطبان و روحانیون را با خود همراه کرده بود.

در ادامه نشست بهروز افخمی نویسنده و کارگردان پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا تجربه‌اش از سال ۵۶ تعطیل‌شدن سینمای ایران است یا خیر، بیان کرد: قطعا تجربه من از سال ۱۳۵۶، تعطیل شدن سینماهاست و اینکه تولید فیلم به زیر ۱۰ اثر رسید. البته آن سال دیگر بحبوبه انقلاب اسلامی بود و این مساله بر رفتار حکومت تاثیر داشت. برای بررسی دقیق‌تر این پرسش باید به سال ۵۵ توجه کرد که در آن سال نیز تولید فیلم به زیر ۲۰ اثر رسید. معتقدم روش‌هایی برای گران‌کردن تولید فیلم از سوی دولت به کار رفته شد که باعث شد بخش خصوصی کاملا ناتوان شود. در حقیقت شاید بتوان گفت هدف دولت کنترل کامل فیلمسازی توسط خودش بود؛ البته بهتر است بگویم سازمان‌های نیمه‌دولتی مانند شرکت گسترش صنایع سینمایی هزینه تولید را افزایش دادند و همین امر موجب شد قیمت تولید فیلم در فاصله کوتاهی ۵ برابر شود.

در ادامه سیدضیاء هاشمی درباره رویکردهای سینمای ایران پس از وقوع انقلاب عنوان کرد: زمانی که پس از انقلاب، سینمای گلخانه‌ای به راه افتاد، الگوی آن از سینمای روسیه گرفته شد. اساسا فارابی عصاره‌ای از کمونیست بود. اینکه می‌گویند الگویی از سینمای فرانسه بوده، ابدا اینجور نیست. بلکه نگاه واقعی سینمای چپ‌گرای کمونیست بودند. حوزه هنری مخملباف هم اصل سینمای کمونیست بود. اینها متاثر از نگاه افراط و تفریطی به دین بود و این در همه بخش‌ها حتی غیر از سینما وجود داشت. این مساله را حتی در احکامی که آن دوران علیه سینما صادر می‌شد می‌توان دید. آن زمان اغلب سینماهای کشور به جرم آنکه مال حرام داشتند، از مالکانشان گرفته و به بنیاد مستضعفان داده شد. برخی هم البته با دادن خمس مال‌شان پاک شدند. بنابراین به طورکلی الگوی سینمایی خانه سینما و فارابی از روسیه گرفته شده بود و طی سفرهای آقایان به اروپا به سینمای چپ‌گرا متمایل شده بود.

در ادامه امیر قادری با طرح این موضوع که بنابراین شما معتقدید همه اینها انشئابات مختلف سینمای مارکسیسم بوده، نظر فخیم‌زاده را درباره این موضوع جویا شد. وی گفت: اواخر دهه پنجاه به طور کلی دولت غایب بود و نقش چندانی در شکل‌گیری سینما نداشت. به مرور یعنی سال ۶۰ حوزه هنری پیدا شد. قبل از این تنها یک پروانه ساخت صادر می‌شد. بنیاد سینمایی فارابی هم در همان زمان به دنبال پیدا کردن معنایی برای سینمای اسلام‌گرا بود. در واقع دست و پا می‌زدند تا الگوی سینمای اسلامی به وجود بیاورند. به یاد دارم آن زمان از محمد بهشتی می‌پرسیدیم، سینمای اسلامی که می‌گویید، یعنی چه و ایشان یک جایی بالاخره پاسخ داد که “شما نمی‌دانید سینمای اسلامی چیست و من هم نمی‌دانم!”. حوزه هنری سنگ انقلاب و حزب الله را به سینه می‌زد و متشکل از کسانی بود که یا انقلابی بودند یا انقلابی شدند. اما در سوی مقابل در دوره‌ای، بنیاد سینمایی فارابی که بیشتر روشنفکران را به خود جذب می‌کرد، رسما اعلام ‌کرد عرفان، وجه هنری اسلام است و به دنبال ارایه این تعریف از سینمای اسلامی بودند.

قادری در ادامه نشست با طرح این پرسش از افخمی که آیا سینمای ما پس از انقلاب بیشتر به سینمای مارکسیستی گرایش پیدا نکرد؟، بیان کرد: چراکه تعریفی برای سینمای اسلام‌گرا نداشتیم، اگرچه به دنبال آن بودیم. اما باید بگویم که تعریف سینمای مارکسیستی را جای سینمای اسلام‌گرا گذاشتیم چون در دنیا تعریف داشت.

افخمی درباره این موضوع پاسخ داد: با این پرسش تفاوت سینمای فاشیست با سینمای مارکسیست چیست؟ بنظر من این مقایسه خیلی وجهی ندارد. اما اگر با رویکرد محتوایی بخواهیم بررسی کنیم، می‌توان تحلیلی داشت. از آنجایی که بخشی از سینمای کشورهای کمونیستی، قهرمان‌پرداز، امیدآفرین و پرداختن به طبقه فرودست بود و انقلاب را تبلیغ می‌کرد. هرچند این مضمون‌های قهرمان‌پرداز را هم می‌توان در سینمای هند هم پیدا کرد.

این فیلمساز درباره شرایط متفاوت سینما و تلویزیون در دهه ۶۰ با کنایه مطرح کرد: من آن سال‌ها در تلویزیون بودم. البته تلویزیون در آن دوران برخلاف سینما، مشغول نظریه‌پردازی نبود! و یک کار ضروری داشت؛ آن هم این بود که اوقات فراغت مردم را باید پُر کند؛ اوقات فراغتی که هر روز داشت جدی‌تر هم می‌شد. از سال ۱۳۶۱ به بعد، سریال‌سازی در تلویزیون آغاز شد و من هم در سال ۶۲ مدیر گروه فیلم و سریال تلویزیون شدم‌. زمانی که مدیر شدم، دیگر مسئولیت پُرکردن اوقات فراغت با این گروه بود و مدام برنامه تولید می‌شد. می توانم بگویم به اندازه مدیریت دو شبکه فعلی حجم و وسعت کار داشتیم. مسئولیت سنگینی هم بود و به محض اینکه در این کار کمی شکست می‌خوردیم و ضعیف عمل می‌کردیم، انواع ناسزاها به ما گفته می‌شد. به یاد دارم آن زمان فیلم‌های آمریکایی را نشان می‌دادیم و برای یک فیلم که حق رایتش تمام شده بود، بعدها در دادگاه لاهه جریمه شدیم و مجبور شدیم چند برابر حق پخش آن را بپردازیم!

در ادامه این نشست فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان باسابقه، نظر خود را درباره تعطیلی‌ سینماها در سال ۱۳۵۶ این گونه شرح داد: از سال ۱۳۵۵ بحران سینما آغاز و جلسات مهم حزب رستاخیز درباره این بحران تشکیل شد. فکر می‌کنم تندترین نظرات درباره سانسور در سینما در آن جلسات گفته شده است. افراد زیادی مانند ناصر تقوایی و سعید مطلبی در آن جلسات درباره سانسور تند و تیز حرف زدند.

وی ادامه داد: سانسور در آن زمان وجود داشت. همان سال ۱۳۵۵، فیلم‌هایی همچون «دایره مینا»، «مرثیه» و… هنوز توقیف بودند. به یاد دارم که با هاشم خردمند که از مدیران ارشاد بود در روزنامه اطلاعات درباره توقیف شدن فیلم «مرثیه» حرف زده بودم و گفتم چرا آزاد نمی‌شود. این فیلم‌ها اواخر سال ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفتند و ۵۷ به نمایش درآمدند. در واقع از سال ۱۳۵۳ که نسخه کامل فیلم «گوزن‌ها» در جشنواره فیلم تهران اکران شد، سانسور در سینما هم شدید شد.

جیرانی خاطرنشان کرد: «گوزن‌ها» اثری به روز و بهتر است بگویم تبلیغ چریک‌های فدایی بود و تصاویر زیبایی داشت. پس از نمایش این فیلم، جشنواره هم زیر سوال رفت و هم فضای سینمای اجتماعی، سینمای اعتراضی و یا متفکر بسته‌تر شد. من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

وی ادامه داد: گفتمان بومی‌سازی، روشنفکران را در اواخر دهه ۴۰ به خودش جلب کرد. در گفتمان بومی‌سازی تفکر و فرهنگ غرب به مثابه پوششی تلقی می‌شود که فرهنگ استعمار را یادآوری می‌کند؛ این همان چیزی است که کوبا و الجزایر هم تجربه‌اش را دارند. ما هم این گفتمان بومی‌سازی را دنبال کردیم که هم روشنفکران در کنارش قرار می‌گیرند، هم طبقه‌ پایین. بنابراین علت اینکه در سینمای اجتماعی و اعتراضی ایران زن و انسان مدرن می‌بینیم، این است.

این ژورنالیست در ادامه عنوان کرد: فرهنگ غرب با فرهنگ امپریالیسمی یکی انگاشته می‌شد، در حالی که این دو موضوع از هم جدا هستند. اما چون ما آن را یکی می‌پنداریم شاهد آثاری مانند فیلم‌های ساعدی هستیم. البته همه این موارد دلیل نمی‌شود که بگوییم این سینما عقب‌افتاده است؛ سینما دچار یک تفکر غرب‌ستیزی است که در آن دوره در تمام دنیا وجود داشت. در آن دوره فرهنگ غرب یک تهاجم محسوب می‌شد و مانند حالا تعاریف تغییر نکرده بود.

جیرانی ادامه داد: آن زمان شهر مدرن با فرمانروایش تعریف می‌شد. آن زمان داستان شهر مدرن، داستان امروزی نبود. آنچه که شاه از مدرناسیون نشان می‌داد؛ حاشیه‌نشینان را دچار از خودبیگانگی کرد و روشنفکران تحت تاثیر بیشتر گفتمان چپ آمریکا لاتین یعنی همان بومی‌سازی قرار گرفته بودند که باعث شد مخالف شهر مدرن باشند. این نگاه باید طبیعتا بعد از انقلاب ادامه پیدا می‌کرد. چراکه نیروهایی که قدرت را در دست گرفتند، دو مدل بودند؛ دولت موقت و نیروهایی که مسئولیت نهادهای انقلابی را داشتند.

وی یادآور شد: پس از آنکه جنگ شروع شد و مهدی کلهر آمد، تفکر دیگری پدیدار شد و اولین روحانی که به وزارت ارشاد رفت، صادقی اردستانی بود. اولین اقدام شورای پروانه نمایش ارشاد بعد از جنگ این بود که جلوی فیلم‌های روسی را گرفت.

این سینماگر خاطرنشان کرد: حال که آقای افخمی اینجا حضور دارند، باید بگویم که تلویزیون در آن زمان با تهیه کردن فیلم بهرام بیضایی در سال ۶۰ نقش مهمی ایفا کرد.

جیرانی درباره موفقیت فیلم‌هایی نظیر «سوته‌دلان» و «در امتداد شب» در در رقابت با فیلم‌های خارجی در سال‌های منتهی به انقلاب بیان کرد: رقابتی در کار نبود. تماشاچی فیلم فارسی، طبقه پایین و حاشیه‌نشین، و تماشاچی فیلم خارجی طبقه متوسط و مرفه بودند. سینماهای‌ نمایش‌دهنده فیلم‌های ایرانی از میدان انقلاب به بالاتر نبودند. یعنی بهترین سینمای نمایش دهنده فیلم ایرانی «کاپری» در میدان انقلاب بود. با نمایش فیلم‌های «دایره مینا» و «سفر سنگ»، فیلم ایرانی در بالاشهر نیز نمایش داده شد. رقابت بین فیلم‌های ایرانی و خارجی سخت بود و مهمترین مساله در بحران سینما علاوه بر رقابت، بریدن تماشاچی از فیلم ایرانی بود. ۲ فیلم در سال ۵۷ خوب فروخت؛ اثری از ایرج قادری و و فیلم «در امتداد شب» که رکورد تاریخ را شکسته است و من معتقدم تفکری که پشت فیلم در «امتداد شب» بود، می‌توانست سینمای ایران را مانند سینمای ترکیه کند.

جلسه دوم سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب سه شنبه ۴ مهر با نمایش قسمت دوم این مستند و میزگردی با حضور فریدون جیرانی، مهدی مسعودشاهی، سیدمحمد حسینی و هوشنگ گلمکانی ساعت ۱۷ در سالن شهر هفتم سینما آزادی ادامه خواهد یافت.

خروج از نسخه موبایل