فروش سینمای ایران در هفته گذشته به بیش از ۳۲ میلیارد و ۸۸۶ میلیون تومان رسید؛ همچنین در این هفته ۷۳۳ هزار و ۵۴۹ نفر به تماشای فیلمهای اکران شده پرداختند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موسسه سینماشهر، جمعه، ششم بهمن ماه سینمای ایران با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۸۸۷ میلیون تومان، بیشترین فروش و سهشنبه چهارم بهمن با ۲۰۷ هزار و ۳۹۴ نفر بیننده، بیشترین تعداد بیننده این ماه را داشت.
بر اساس این گزارش، فیلمهای «هاوایی» با فروش بیش از ۱۱ میلیارد و ۴۳۴ میلیون تومان، «هتل» با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۶۶۹ میلیون تومان، «ویلای ساحلی» با فروش بیش از ۴ میلیارد و ۵۵ میلیون تومان، «فسیل» با فروش بیش از ۲ میلیارد ۶۴۴ میلیون تومان، «ورود و خروج ممنوع» با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۴۶۷ میلیون تومان، «بچه زرنگ» با فروش بیش از یک میلیارد و ۷۸۲ میلیون تومان و «مسافری از گانورا» با فروش بیش از یک میلیارد و ۴۲۱ میلیون تومان به ترتیب، رتبه اول تا هفتم جدول فروش هفته گذشته را به خود اختصاص دادند. همچنین فیلمهای «نارگیل۲» با فروش بیش از ۴۲۹ میلیون تومان، «ضد» با فروش بیش از ۱۶۵ میلیون تومان، «جوجه تیغی» با فروش بیش از ۱۵۳ میلیون تومان، «عامهپسند» با فروش بیش از ۱۲۶ میلیون تومان، «سلفی با رستم» یا فروش بیش از ۹۸ میلیون تومان، «توچال» با فروش بیش از ۹۰ میلیون تومان و فیلمهای «حدود ۸ صبح» و «گیجگاه» ۶۲ میلیون در رتبههای هشتم تا پانزدهم جدول فروش هفته گذشته جای گرفتند.
مراسم قرعهکشی سانس فیلمهای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر برگزار شد که دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به صاحبان فیلمهای غایب گفت: سخت است ولی صبور باشید.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مراسم قرعهکشی سانس فیلمهای چهل و دومین جشنواره فیلم فجر دقایقی پیش در هتل اوین با حضور جمعی از سینماگران و اصحاب رسانه برگزار شد.
در این دوره از جشنواره ۳۳ فیلم در بخشهای نگاه نو و سودای سیمرغ به رقابت میپردازند.
پس از پخش سرود جمهوری اسلامی ایران و قرائت آیاتی چند از کلامالله مجید این مراسم با اجرای محمود گبرلو آغاز شد.
محمود گبرلو گفت: جشنواره فیلم فجر همچین خورشید تابانیست که نور و گرمای آن را در سینمای ایران شاهد هستیم تا از این گرما آثار درخشانی را برای مردم ایران خلق کنند. جشنواره فیلم فجر برای اهالی سینمای ایران است و همه اهالی ایران میآیند تا فیلمهای خود را نمایش دهند.
در ادامه مجتبی امینی دبیر این رویداد، گفت: خوشآمد میگویم به خانواده محترم سینما، چشم بر هم زدیم و یک سال دیگر گذشت و قطار جشنواره به دوره چهل و دوم رسید خدا را شاکریم که امسال هم قسمت شد خانواده سینما در بستری آرام و امیدوار کرد هم آیند و جشن سینمای ایران را جشن بگیرند و وارد فصل جدیدی از تولیدات شویم و حاصل زحمات همه همکاران را در چهل و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی در جشنواره چهل و دوم شاهد باشیم امسال جشنواره پرشور و پررنگ و پر رونق را خواهیم داشت و شاهد آثار ویژهای در حوزههای مختلف و ژانرهای مختلف خواهیم بود فیلمهای زیبا با مضامین جذاب و دیدنی.
وی افزود: این آثار مدیون زحمات همه دستاندرکاران خوب و دوستداشتنی خانواده سینماست که یک سال زحمت کشیدند کارگردانان، تهیه کنندگان و همه همه زحمت کشیدند افرادی که در طول سال تلاش میکنند تا در آخر سال شاهد خروجی این افراد باشیم امسال یک مقدار شرایط انتخاب سخت بود ۱۰۶ اثر به جشنواره رسید و دبیرخانه با آثار متنوعی رو به رو بود.
دبیر چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر ادامه داد: ۳۳ فیلم در جشنواره حضور دارند. شاید آثار برخی از دوستان از جشنواره جا مانده باشد خیلی از سالها که در جشنواره فیلم داشتم برخی سالها فیلم انتخاب و برخی موقع جا میماند حس سختی است ولی شرایط ایجاب میکرد از این ۱۰۶ فیلم ۳۳ فیلم به جشنواره راه پیدا کند باید صبور باشیم و مهربانانه کنار بیایم باید حق بدهیم که این قسمت فیلم همکارمان بوده که در جشنواره باشد به همه تبریک میگویم. به همه خدا قوت میگویم امیدوارم با انرژی سال دیگر اثری جدید برای جشنواره آماده کنند.
امینی گفت: امیدوارم همه بدرخشند و ببینیم سیمرغ ها از آن چه کسی میشود به همه عوامل خسته نباشید میگویم به هر حال در هر بخش قرار است یک سیمرغ اهدا شود و شاید قسمت دیگران نشود از الان صبور باشید و ببینیم این سیمرغ قسمت چه کسی میشود اما به هرکسی که میرسد تبریک بگویم. پیشاپیش اگر قصوری باشد از شما حلالیت میطلبیم. جشنواره به همت شما برگزار میشود مالک این جشنواره خانواده سینما و اهالی رسانه است این میراثی است که دست ماست و باید به سلامتی به آیندگان بسپاریم. این میراثی است که چهل و یک دوره به امانت به اینجا رسیده و آبروی فرهنگ و هنر کشورمان است به امید جشنواره ای آرام و خوب برای مردم کشور ما. در بخش بینالملل هم شاهد مهمانان خواهیم بود و امیدوارم میزبان خوبی باشیم. به امید موفقیت همه.
در ادامه از پوستر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر با حضور مجتبی امینی رونمایی شد.
این پوستر اثری از حمیدرضا بیدقی است. بیدقی درباره این پوستر گفت: فرمی که در این پوستر میبینید یک سرو با چهل و دو سیمرغ طراحی شده است چون در چهل و دومین جشنواره قرار داریم، سرو قدمتی به طول تاریخ کشورمان دارد و نماد مقاومت و ایست قامتی است در طول این چهل و دوره اتفاقات مختلف افتاده و بارها جشنواره به مرز برگزار نشدن رفته اما برگزار شده، این پوستر به این معناست که چراغ این جشنواره همیشه روشن خواهد بود.
سپس گبرلو اعلام کرد: امسال یک تغییر در قرعهکشی صورت گرفته و به این صورت است که قرعهکشی توسط بسیاری از پیشکسوتان انجام خواهد شد.
در ادامه علی مزینانی از تهیهکنندگان و فیلمبرداران قدیمی روی صحنه آمد و قلعه اول را برداشت. این قرعه به نام «شور عاشقی» به کارگردانی داریوش یاری افتاد.
مزینانی در این بخش گفت: ۶۲ سال از عمر سینمایی من میگذرد، امیدوارم همه دستاندرکاران وقتی به سن ما میرسند قدر هم را بدانند، نوبت همه میشود.
قرعه فیلم سینمایی «شور عاشقی» به سانس سوم روز ۲۰ بهمن افتاد.
قرعه دوم توسط بهرام عظیمی به فیلم سینمایی بی بدن به کارگردانی مرتضی علیزاده افتاد، عوامل این فیلم حضور نداشتند و در غیاب آنها محمد نیکبخت قرعه روز فیلم را برداشت. این فیلم در سانس سوم ۱۳ بهمن به نمایش درمیآید.
گیسو میشا احمدی قرعه بعدی را بیرون کشید. این قرعه به نام «رویاشهر» به کارگردانی محسن عنایتی افتاد. محسن عنایتی قرعه سانس فیلم را برداشت که به سانس چهارم دوشنبه ۱۶ بهمن افتاد.
جمشید مجد وفایی قرعه بعدی را برداشت، این قرعه برای فیلم «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور رقم خورد. عوامل این فیلم قرعه روز و سانس را برداشتند که به سانس سوم ۱۴ بهمن افتاد.
علی علایی منتقد سینما برای برداشتن قرعه بعدی به صحنه آمد این قرعه به نام «آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجه پاشا رقم خورد. بابک خواجه پاشا قرعه روز فیلم خود را برداشت که این فیلم در سانس دوم پنجشنبه ۱۹ بهمن به نمایش درمیآید.
اصغر شاهوردی صدابردار پیشکسوت سینما که به دلیل وقوع حادثه در هنگام فیلمبرداری یک فیلم دچار بیماری شده است، قرعه بعدی را برداشت که این قرعه به نام «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی افتاد. در ادامه علی سرتیپی تهیهکننده این اثر از طریق قرعهکشی روز نمایش این فیلم را تعیین کرد که این فیلم ۱۵ بهمن در سانس سوم به روی پرده میرود.
یونس صباحی قرعه دیگر را برداشت، این قرعه به نام انیمیشن «شمشیر و اندوه» رقم خورد. عوامل این فیلم سانس نمایش این روز را در سانس سوم ۱۷ بهمن تعیین کردند.
مهین نویدی چهرهپرداز دیگر سینماگری بود که قرعه را برداشت. این قرعه به نام «ملکه آلیشون» ساخته ابراهیم نورآورمحمد رقم خورد. این کارگردان قرعه روز نمایش را در سانس دوم ۱۸ بهمن تعیین کرد.
اسحاق خانزادی صدابردار سینما قرعه بعدی را رقم زد. این قرعه به نام «مجنون» ساخته مهدی شامحمدی افتاد. سانس اول ۱۴ بهمن به این فیلم اختصاص پیدا کرد.
سعید خانی پخشکننده و تهیهکننده سینما برای برداشتن قرعه دیگر روی صحنه آمد. این قرعه به نام «شکار حلزون» به کارگردانی محسن جسور افتاد. مصطفی سلطانی تهیهکننده این فیلم سانس اول جمعه ۲۰ بهمن را برای نمایش تعیین کرد.
نصرت کریمی تهیهکننده سینما قرعه بعدی را برداشت این قرعه به نام «میرو» به کارگردانی حسین ریگی رقم خورد. با حضور تهیهکننده و کارگردان این فیلم سانس دوم ۱۵ بهمن را برای نمایش «میرو» تعیین کردند.
فریده ذاکری تعیینکننده قرعه بعدی بود، «ساعت جادویی» نام این قرعه بود، این فیلم در روز ۱۵ بهمن در سانس چهارم اکران خواهد شد.
محسن روزبهانی مدیر جلوههای ویژه نام «دروغ های زیبا» را از گوی بیرون کشید. این فیلم در سانس اول ۱۲ بهمن اکران خواهد شد.
عزتالله علیزاده از عوامل اجرایی جشنواره قرعه بعدی را به نام «احمد» به کارگردانی امیر عباس ربیعی رقم زد.
حبیب والینژاد روز نمایش این فیلم را سانس دوم ۱۲ بهمن ماه تعیین کرد.
کاوه ایمانی تدوینگر سینما قرعه بعدی را برداشت. «دو روز دیرتر» ساخته اصغر نعیمی عنوان این قرعه بود. این فیلم در سانس سوم ۱۲ بهمن به نمایش درمیآید.
محمد محمدی از باسابقههای حوزه روابطعمومی سینما «معجزه پروین» را از گوی بیرون کشید.
محمدرضا شریفینیا تهیهکننده این اثر روز نمایش «معجزه پروین» را سانس چهارم ۱۷ بهمن تعیین کرد.
عزتالله رمضانیفر بازیگر پیشکسوت سینما نام «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی از گوی بیرون کشید. کامران حجازی تهیهکننده این اثر، قرعه نمایش فیلم را سانس اول ۱۳ بهمن ماه رقم زد.
محمدرضا فرجی از مدیران سازمان سینمایی قرعه بعدی را به نام «دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاه حسینی رقم زد. این فیلم در سانس اول ۱۵ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
وحید رونقی مجری رادیو و تلویزیون قرعه بعدی را تعیین کرد که به نام «نپتون» به کارگردانی محمد ابراهیم غفاریان افتاد. نمایش این فیلم در سانس دوم ۱۷ بهمن ماه خواهد بود.
علی الله یاری فیلمبردار پیشکسوت سینما قرعه بعدی را از گوی بیرون کشید این قرعه به نام «ببعی» ساخته حسین صفارزادگان و میثم حسینی افتاد. این فیلم در سانس چهارم ۱۹ بهمن اکران خواهد شد.
مهتا ملکزاده از مدیران سالنهای سینمایی برای برداشتن قرعه بعدی روی صحنه آمد، این قرعه به نام «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی افتاد. علی شیرمحمدی و بهروز افخمی تعیین کننده روز نمایش فیلم خود بودند که این فیلم در سانس دوم ۱۶ بهمن به نمایش درمیآید.
سیمون سیمونیان از پیشکسوتان و از عوامل اجرایی جشنواره قرعه بعدی را به نام «شهسوار» ساخته حسین نمازی برداشت. این فیلم در سانس دوم ۱۴ بهمن ماه اکران میشود.
علی احمدیکیا از مدیران تدارکات قرعه بعدی را به نام «نبودنت» به کارگردانی کاوه سجادیحسینی رقم زد. این فیلم به قید قرعه در سانس سوم چهارشنبه ۱۸ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
بهروز صادقی عکاس پیشکسوت «صبحانه با زرافه ها» را از گوی بیرون آورد. عوامل این فیلم هم در سالن حضور نداشتند. «صبحانه با زرافه ها» سانس چهارم ۱۴ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
سجاد رضایی خبرنگار سینما قرعه «پرواز ۱۷۵» به کارگردانی محمدحسین حقیقت را انتخاب کرد. این فیلم سانس چهارم ۱۳ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
روحانگیز شمس منشی صحنه قرعه بعدی را به نام «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی تعیین کرد. سانس دوم ۲۰ بهمن به این فیلم اختصاص دارد.
مرتضی یراقبافان از قاریان قرآنی برنامههای سینمایی قرعه «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری را از گوی بیرون کشید. این فیلم در سانس چهارم ۱۲ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
رائد فریدزاده معاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی قرعه «نوروز» به کارگردانی سهیل موفق را از گوی بیرون کشید. سانس سوم ۱۹ بهمن ماه به نام این فیلم رقم خورد.
علی رستگار خبرنگار سینمایی قرعه «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری را تعیین کرد. روز نمایش این فیلم به سانس دوم ۱۳ بهمن ماه اختصاص پیدا کرد.
محمدحسن اصلانی عکاس سینما قرعه فیلم «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز را رقم زد. این فیلم در سانس اول ۱۹ بهمن ماه به نمایش درمیآید.
علیرضا رحیم بصیری نام «آپاراتچی» به کارگردانی قربانعلی طاهرف. را از گوی بیرون کشید. این فیلم به قید قرعه در سانس اول ۱۶ بهمن ماه اکران خواهد شد.
علی بختیان برنامهساز تلویزیونی قرعه «آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسگری را انتخاب کرد. روز نمایش این فیلم سانس اول ۱۸ بهمن خواهد بود.
بابک بیات از مسئولان تشریفات برنامههای سینمایی قرعه «بهشت تبهکاران» به کارگردانی مسعود جعفریجوزانی را از گوی بیرون کشید. این فیلم در سانس چهارم ۱۸ بهمن ماه اکران خواهد شد.
۱۷ بهمن ماه به دلیل شهادت امام کاظم در سانس اول نمایشی نخواهد داشت. همچنین سانس آخر ۲۰ بهمن ماه به اعلام نامزدهای این رویداد اختصاص دارد.
فروش سینمای ایران در اولین ماه زمستان به بیش از ۱۴۲ میلیارد و ۱۲۳ میلیون تومان رسید. همچنین تهران، شیراز، مشهد، اصفهان و کرج پرفروشترین سینماهای کشور را داشتند.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موسسه سینماشهر، سینمای ایران در دی ماه نسبت به ماه گذشته با افزایش بیش از ۵ میلیارد تومان روبرو بود. جمعه ۲۲ دی با فروش بیش از ۱۰ میلیارد تومان، پرفروشترین روز و سهشنبه پنجم همین ماه با ۲۳۸ هزار و ۲۸۹ نفر پرمخاطبترین روز این ماه محسوب میشوند.
فیلمهای سینمایی «هتل» با فروش بیش از ۳۸ میلیارد و ۷۸۰ میلیون تومان، «هاوایی» با فروش بیش از ۲۹ میلیارد و ۵۲۳ میلیون تومان، «ویلای ساحلی» با فروش بیش از ۲۵ میلیارد و ۱۹۸ میلیون تومان، «ورود و خروج ممنوع» با فروش بیش از ۱۴ میلیارد و ۴۹۹ میلیون تومان، «فسیل» با فروش بیش از ۱۰ میلیارد و ۶۹۹ میلیون تومان، «بچه زرنگ» با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۹۳ میلیون تومان، «مسافری از گانورا» با فروش بیش از ۵ میلیارد و ۲۹۲ میلیون تومان، «نارگیل۲» با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۲۵۹ میلیون تومان، «جوجه تیغی» با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۸۴ میلیون تومان و «ضد» با فروش بیش از ۱ میلیارد و ۷۵ میلیون تومان به ترتیب، اول تا دهم جدول فروش دی را به خود اختصاص دادند.
همچنین ۴۰ سینمای اولی که در این ماه بیشترین فروش را داشتند اعلام شد. ۶۲ درصد از فروش کل سینماهای کشور توسط این ۴۰ سینما محقق شد. جمع کل فروش این سینماها ۸۸ میلیارد و ۱۹۵ میلیون تومان اعلام شده است.
پردیس سینمایی «کوروش» تهران با فروش بیش از ۹ میلیارد و ۲۳۰ میلیون تومان، پردیس سینمایی «ایرانمال» تهران با فروش بیش از ۶ میلیارد و ۶۳۲ میلیون تومان، پردیس «هنر شهر آفتاب» شیراز با فروش بیش از ۴ میلیارد و ۶۳۵ میلیون تومان، پردیس سینمایی «هویزه» مشهد با فروش بیش از ۳ میلیارد و ۴۱۱ میلیون تومان، پردیس سینمایی «ساحل» اصفهان با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۹۸۵ میلیون تومان، پردیس سینمایی «اکومال» کرج با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۹۰۲ میلیون تومان، پردیس سینمایی «سیتی سنتر» اصفهان با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۸۵۸ میلیون تومان، پردیس سینمایی «اطلس» مشهد با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۷۶۴ میلیون تومان، پردیس سینمایی «مگامال» تهران با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۷۳۰ میلیون تومان و پردیس سینمایی «آزادی» تهران با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۶۶۸ میلیون تومان به ترتیب اول تا دهم جدول سینماهای پرفروش کشور در دی ماه هستند.
سینماهای کشور در دیماه، حدود ۱۴۲ میلیارد تومان فروختند که این مبلغ، ۵ درصد بیشتر از مدت مشابه ماه گذشته بوده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینماها در دیماه، موفق شدند تا با جذب ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار مخاطب، به گیشه ۱۴۲ میلیارد تومانی دست یابند.
این عملکرد در نتیجه ۷۴ هزار سانس نمایش فیلم در سینماهای سراسر کشور بوده است. با این آمار، مشخص میشود که سینماها توانستند گیشه خود را به نسبت مدت مشابه ماه گذشته، ۵ درصد رشد دهند که این میزان نیز میتواند در نتیجه افزایش بهای بلیت برای روزهای سهشنه و سانسهای پایانی دو روز انتهایی هفته باشد.
البته سینما در دیماه به دلایلی چون آغاز امتحانات دانشآموزان و دانشجویان و البته مواردی چون آلودگی هوا و برودت نسبی، نتوانست میزان مخاطبان خود را به نسبت آذرماه افزایش دهد و در همان مدار ماه گذشته باقی ماند.
وجود تعطیلات فرخنده در دومین ماه زمستانی و البته پایان یافتن امتحانات دانشآموزان و دانشجویان، دو سیگنال مثبتی است که میتواند در بهمنماه به افزایش شاخص رشد مخاطب بیانجامددر نخستین ماه زمستانی، هتل، آخرین ماه صدرنشینی خود را جشن گرفت. این کمدی موفق شد تا در دیماه، با جذب ۸۶۱ هزار مخاطب، فروشی معادل ۳۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان داشته باشد.
هاوایی با آنکه از نیمههای دیماه به ناوگان اکران اضافه شد اما حسابی خوش درخشید و موفق شد تا با ۵۷۴ هزار مخاطب و گیشه ۳۰ میلیاردی، در رده دومین فیلم پرمخاطب این ماه جا خوش کند. این آمار به روشنی گویای آن است که هاوایی تا چه اندازه میتواند خود را در جدول فروش امسال سینمای ایران بالاتر بکشد.
ویلای ساحلی در کمال تعجب، روند ناکامی خود را در دومین ماه نمایش حفظ کرد. این فیلم در دیماه، ۵۵۳ هزار نفر را به سینما کشاند و نتوانست بیشتر از ۲۵ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان بفروشد.
کمدی ورود و خروج ممنوع، خیلی بیادعا و چراغخاموش، توانست با جذب ۳۲۳ هزار مخاطب، ۱۴ میلیارد و ۵۵۰ میلیون تومان بفروشد و چهارمین فیلم پرمخاطب این ماه باشد.
ورود و خروج ممنوع
فسیل با همان تکسانسهایی که در چند پردیس سینمایی پایتخت دارد، توانست خود را در میان ۵ فیلم بالای جدول حفظ کند. این فیلم موفق شد تا در دهمین ماه اکران، ۲۳۷ هزار نفر را به سینماها بکشاند و ۱۰ میلیارد و ۷۲۰ میلیون تومان نیز بفروشد.
بچه زرنگ، مسافری از گانورا، نارگیل ۲، جوجهتیغی و ضد، ترکیب دیگر ۵ فیلم پرمخاطب دیماه را تشکیل میدهند.
ضد
انتظار میرود روند استقبال از سینماها در بهمنماه، با یک رشد نسبی همراه باشد. تعطیلات فرخنده در این ماه و البته پایان یافتن امتحانات دانشآموزان و دانشجویان، دو سیگنال مثبتی است که میتواند در بهمنماه به افزایش شاخص رشد مخاطب بیانجامد.
همچنین در بهمنماه، جشنواره فیلم فجر را داریم که میتواند بهمانند سال گذشته، موجب افزایش مخاطبان سینما شود.
هماکنون دورنمای روشنی برای سینما در بهمنماه وجود دارد که امیدواریم این برآورد با عدماکران فیلم جدید و اعطای فرصت بیشتر به فیلمهایی که پتانسیل جذب مخاطب گسترده دارند، به یک برهه خوب برای سینمای ایران و مخاطبانش تبدیل شود.
در ترکیب جوایز جشنواره فجر، یکی از مهمترین جایزهها «سیمرغ بهترین فیلم» است که به نام تهیهکننده ثبت میشود؛ از میان تهیهکنندگان «فجر۴۲» کدامیک سابقه بیشتری برای حضور در صف مدعیان این سیمرغ داشتهاند؟
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، حالا دیگر کمتر از دو هفته به آغاز بزرگترین رویداد سالانه سینمای ایران زمان باقی ماند است و عوامل فیلمهای راهیافته به جشنواره در تکاپو برای طی کردن آخرین مراحل پستولید برای رساندن آثارشان به جدول اکران فجر هستند. مدیریت این فرآیند پرفشار هم بیش از هر فرد دیگری بر دوش «تهیهکننده» است.
تهیهکننده یک فیلم، برخلاف تصور اشتباهی که در مقطعی نسبت به این جایگاه شکل گرفته بود، فراتر از ماموریت «تامین بودجه»، اصلیترین سکاندار هدایت جریان تولید یک فیلم محسوب میشود و به همین دلیل هم سیمرغ «بهترین فیلم» در هر دوره از جشنواره فجر، مانند دیگر رویدادهای معتبر سینمایی، به «تهیهکننده» تعلق میگیرد.
در فهرست ۲۲ فیلم راهیافته به بخش «سودای سیمرغ» در چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، هستند تهیهکنندههایی که در دورههای گذشته هم سابقه حضور در این رویداد را داشتهاند و برخی حتی در این زمینه رکورددار محسوب میشوند.
عبور از دوران «تهیهکننده-کارگردانها»؟
یکی از چالشهای دیرپای سینمای ایران که زمانی سوژه پیگیری اصحاب رسانه هم قرار میگرفت، اصرار کارگردانان سرشناس برای تکیه همزمان بر کرسی «فیلمنامهنویسی» و «تهیهکنندگی» بود. کم نیستند فیلمنامهنویسان باسابقهای که در مقطعی نسبت به این اصرار معترض بودند و فراتر از ماجرای تالیف محتوایی یک فیلم، بر مستقل بودن تخصص فیلمنامهنویسی تاکید میکردند.
در زمینه فرآیند تولید هم طبیعتا «تهیهکننده» هویت و نقشی تخصصی دارد که در دورهای کمتر به آن توجه میشد و غالب فیلمسازان سرشناس، با عنوان «تهیهکننده و کارگردان» در تیتراژ معرفی میشدند. در دورههای مختلف جشنواره فجر هم کم نبودهاند آثاری که نامی مشترک در بخش تهیهکنندگی و کارگردانی داشتند.
از میان ۲۲ فیلم راهیافته به بخش سودای سیمرغ جشنواره امسال، چهار فیلم همین شرایط را دارند؛ حسین نمازی در «شهسوار»، مرتضی آتشزمزم در «دروغهای زیبا»، داریوش یاری در «شور عاشقی» و کاوه سجادیحسینی در «نبودنت» چهار کارگردانی هستند که همزمان تهیهکنندگی آثار خود را هم برعهده داشتهاند.
علی قائممقامی بیشترین سابقه حضور در جشنواره فجر را در میان تهیهکنندگان فجر ۴۲ دارد
بخش عمده آثار راهیافته به این رویداد اما شاهد حضور مستقل تهیهکنندگانی هستند که برخی باسابقه و برخی کار اولی محسوب میشوند. در ادامه گزارش سراغ بازخوانی کارنامه چهرههای باسابقه رفتهایم.
تهیهکنندگان رکورددار حاضر در «فجر۴۲»
در یک نگاه کلی به فهرست تهیهکنندگان حاضر در جشنواره چهلودوم فیلم فجر، علی قائممقامی، حبیب والینژاد، علی سرتیپی، علی اوجی و کامران حجازی پنج تهیهکنندهای هستند که در یک دهه اخیر سابقه حضور پررنگتری در دورههای مختلف جشنواره فجر داشتهاند.
علی قائممقامی که در این دوره از جشنواره بهصورت مشترک با فتحاله جعفری جوزانی، تهیهکنندگی فیلم «بهشت تبهکاران» به کارگردانی مسعود جعفریجوزانی را برعهده دارد تا به امروز در چهار دوره جشنواره فیلم فجر، بهعنوان تهیهکننده حضور داشته است.
«کفشهایم کو؟» در دوره سیوچهارم، «تیغ و ترمه» در دوره سیوهفتم و «پرونده باز است» در دوره چهلویکم، سه فیلم از زندهیاد کیومرث پوراحمد بودند که با تهیهکنندگی قائممقامی به جشنواره فجر رسید. این تهیهکننده «جشن دلتنگی» به کارگردانی پوریا آذربایجانی را هم در جشنواره سیوششم داشت. حالا «بهشت تبهکاران» پنجمین فیلم او در ویترین فجر محسوب میشود.
حبیب والینژاد دیگر تهیهکننده پرسابقه در جشنواره فجر امسال است که اتفاقا در همین دوره با دو فیلم مهم حاضر است. «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و «آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسکری، دو فیلم شاخص جشنواره امسال هستند که حبیب والینژاد تهیهکنندگی هر دو را برعهده داشته است.
والینژاد پیش از این «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان را در جشنواره سیوچهارم داشت. او در جشنواره سیوهشتم با دو فیلم «لباس شخصی» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا حضور داشت و دو سال پیش در جشنواره چهلم هم «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازیفر را ارائه کرد.
حبیب والینژاد با دو فیلم «احمد» و «آسمان غرب» از شانسهای شکار سیمرغ در جشنواره امسال است
دیگر چهره نامآشنا در میان تهیهکنندگان حاضر در جشنواره امسال علی سرتیپی است که تاکنون در چهار دوره، سابقه حضور در این رویداد را داشته است. فیلم «شکاف» به کارگردانی کیارش اسدیزاده در دوره سیوسوم، فیلم «سونامی» به کارگردانی میلاد صدرعاملی در دوره سیوهفتم، فیلم «ستارهبازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی در دوره سیونهم و «شهرک» به کارگردانی علی حضرتی در دوره چهلم، چهار فیلمی بودهاند که به تهیهکنندگی سرتیپی فرصت حضور در جشنواره فجر را به دست آوردند.
سرتیپی امسال در یک همکاری کنجکاویبرانگیز، تهیهکنندگی فیلم تازه بهروز شعیبی را برعهده داشته و با «آغوش باز» به استقبال سیمرغ جشنواره چهلودوم آمده است.
علی اوجی و کامران حجازی هم دو تهیهکننده جوانتر سینما به حساب میآیند که در دوره چهلودوم قرار است سومین حضور خود در جشنواره فجر را تجربه کنند.
علی اوجی پیش از این «روزی روزگاری آبادان» به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ را در دوره سیونهم داشت و در دوره چهلم هم دو فیلم «خائنکشی» به کارگردانی مسعود کیمیایی و «بیمادر» به کارگردانی مرتضی فاطمی را روانه پرده کرد. این تهیهکننده در دوره چهلودوم با فیلم «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری حضور دارد.
کامران حجازی هم بعد از فیلم «مرد بازنده» به کارگردانی محمدحسین مهدویان در دوره چهلم و فیلم «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی در دوره چهلویکم، امسال با فیلم «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی سومین حضور پیاپی خود در جشنواره فیلم فجر را تجربه میکند.
تهیهکنندگان پرکار در سودای یک «سیمرغ»
با نگاهی مجدد به فهرست تهیهکنندگان راهیافته به جشنواره چهلودوم فیلم فجر، این نکته هم قابلتوجه است که حبیب والینژاد تنها تهیهکننده حاضر در این فهرست است که سابقه شکار سیمرغ «بهترین فیلم» را داشته است. این تهیهکننده یک بار برای فیلم «ایستاده در غبار» ساخته محمدحسین مهدویان و یک بار برای فیلم «موقعیت مهدی» ساخته هادی حجازیفر موفق به دریافت این سیمرغ شده است و همانطور که اشاره شد امسال هم با دو فیلم مهم «احمد» و «آسمان غرب» از شانسهای اصلی دریافت این جایزه محسوب میشود.
کامران حجازی تهیهکنندهای است که برای سومین دوره پیاپی در جشنواره فجر فیلم دارد
مروریبر ویترین جوایز یک دهه گذشته جشنواره فجر حکایت از آن دارد که محسن علیاکبری، سیدجمال ساداتیان، تقی علیقلیزاده، بیتا منصوری، سید محمود رضوی، سعید ملکان، محمدحسین قاسمی، امیر بنان، محمدرضا مصباح و سید حامد حسینی تهیهکنندگان توفیقیافته در شکار سیمرغ «بهترین فیلم» بودهاند که در این دوره از جشنواره فجر غایب هستند.
از منظر تعدد حضور در جشنواره فجر، طی یک دهه گذشته هم جواد نوروزبیگی با ۱۰ فیلم، سعید سعدی با ۶ فیلم و منصور لشگری قوچانی با ۵ فیلم از تهیهکنندگان پرکار حاضر در این رویداد محسوب میشوند که در دوره چهلودوم فیلمی ندارند.
علی قائممقامی و کامران حجازی را هم میتوان تنها تهیهکنندگانی دانست که در دو دوره اخیر جشنواره فیلم فجر حضور پیاپی را تجربه میکنند.
رییس سازمان سینمایی کشور گفت: بدون فراهم شدن زیرساختها و رونق اقتصادی نمیتوان به محتوای فرهنگی فکر کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «محمد خزایی» عصر چهارشنبه در آیین افتتاح سه سالن سینمایی هتل امیرکبیر شهر اراک، افزود:انقلابی در حوزه زیرساخت سینمای کشور رخ داده و شاید فروش گیشه 10 هزار میلیارد ریالی در سینماهای کشور در حوزه اقتصاد بالا نباشداما برای سینما تجربه جدیدی است.
وی بیان کرد: بیشترین رقم در فروش گیشه سینماهای کشور در بهترین شرایط چهار هزار میلیارد ریال بوده است.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: قول داده بودیم که در پایان سال جاری به مخاطب ۳۰ میلیون نفر در سال برسیم که این مهم در حال تحقق است و روز گذشته ۲۴ میلیون مخاطب در کشور ثبت شد.
خزایی اظهار کرد: در عرصه تولید و محتوا برنامهریزی جدی صورت گرفته و ۱۷ فیلم در بنیاد سینمایی فارابی در بخشهای مختلف تولید شده است که نتیجه بخشی از خروجی آن را در فیلمهای جشنواره فیلم فجر امسال دیده میشود.
وی گفت: فرهنگ میتواند حوزه اجتماعی، سیاست، اعتقادی و اقتصادی را بسازد و فرهنگ، سینما و زبان تصویر امروز میتواند روابط مردم با مردم، دولت با مردم و دولت با دولتها را در دیپلماسی امید تسری دهد و بهبود بخشد.
رییس سازمان سینمایی کشور افزود: کشورهای دنیا سرمایهگذاری خوبی در حوزه سینما انجام میدهند، حتی کشورهایی که صنعت سینما ندارند.
خزایی بیان کرد: در نقاط مختلف ایران استعدادهای بسیار درخشانی وجود دارد که هر کدام میتوانند منشاء تحول آفرین در حوزه تصویر باشند، البته دست ما برای حمایت از این افراد خالی است.
وی اظهار کرد: در کشورهای اطراف مجبور هستند برای تمدنسازی از هنرمندان و خلاقیت دیگر کشورها استفاده کنند اما در کشور ما نیروی انسانی متخصص، سالن و زیرساخت وجود دارد و حوزه سینما رونق دارد و مقام ۱۰ تا ۱۲ دنیا در حوزه سینما متعلق به ایران است.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: حوزه سینمایی کشور پس از انقلاب اسلامی به شدت رشد پیدا کرد و جایگاه خوبی را در دنیا کسب کرده است.
خزایی پیشنهاد داد: بر اساس زیرساختهای استان مرکزی این آمادگی وجود جشنواره منطقهای سال آینده در این استان برگزار شود.
وی گفت: ظرف یک سال آینده سالن سینما در خیلی از شهرستانهای بالای ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر جمعیت استان مرکزی افتتاح میشود، یا مجتمعهای فرهنگی تبدیل به سینما میشود و یا به سالنهایی که نیاز به احیا داشته باشند، کمک میشود.
سه سالن سینمایی هتل امیرکبیر اراک با ظرفیت ۵۷۴ نفر با حضور رییس سازمان سینمایی کشور افتتاح شد.
مشاور راهبردی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت: کاری که آقای مسعود دهنمکی انجام داده رسیدن به کنه ارزشهاست که به یادگار بماند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سعید اوحدی شامگاه دوشنبه در آیین نکوداشت مسعود ده نمکی نویسنده و کارگردان به همراه معرفی مجموعه «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» نوشته این کارگردان با حضور اهالی فرهنگ و هنر در تالار رودکی اظهار داشت: به هر میزانی که نسبت به رخداد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی نگاه کنیم جهت دستیابی به ارزش ها توانستیم قدم برداریم. به فرموده رهبری اسرا ذخایر بزرگ و گنجینه های انقلاب هستند چون شناخت دارند.
وی افزود: کار بزرگی که مسعود ده نمکی انجام داد و ماندگار شد بستری برای ورود از ظاهر اسارت به باطن و کنهی است که مقام معظم رهبری به آن اشاره داشتند.
اوحدی گفت: چه ارادهای باید انسان داشته باشد که ۷۸ جلد کتاب با بیش از ۸۰ هزار صفحه و ۷۰۰ موضوع اسارت را به تحریر درآورد؟
وی از این آثار به عنوان دایرهالمعارف اسارت نام برد و گفت: کاری که آقای دهنمکی انجام داده رسیدن به کنه ارزشهاست که به یادگار بماند.
اوحدی گفت: مسعود دهنمکی نگاه تحلیلی به اسارت دارد. باید به آقای دهنمکی تبریک گفت.
وی افزود: انشالله با کار بسیار زیبایی که آقای دهنمکی انجام دادند از ظاهر اسارت به باطن ارزش ها که گنجینههای انقلاب هستند برسیم.
ده نمکی به تشویق نیاز ندارد
حسن رحیمپور ازغدی استاد دانشگاه نیز در ارتباط تلفنی گفت: امثال ده نمکی به تشویق کسی نیاز نداشتند. شاید اهمیت کاری که او انجام داده است را ۱۰ سال بعد بیشتر از اکنون بدانیم.
وی افزود: هنوز هم فیلمهای اول و دوم جهانی و غزه و فلسطین که ساخته میشود جای جلاد و شهید را عوض میکنند. کسانی که منحرف هستند را تجلیل میکنند اما از کسانی مانند مرحوم نادر طالبزاده که مانند شهدا تلاش کرد و از دنیا رفت، تجلیلی نمیشود که هیچ، فحش هم میدهند.
پورازغدی گفت: آنچه در شخصیت ده نمکی جالب است بدون هیچ مقدمه کلاسیک وارد هر کاری شده و در رده یک آن کار قرار گرفته است. در مستند، پرفروش ترین فیلم ها را داشت و در سینما که فیلم های چند میلیاردی میسازد و این نشان میدهد که صاحب جوهر انقلابی است. هر چند ممکن است کسانی هم کار دهنمکی را قبول نداشته باشند. اما باید در برابر این خلاقیت و استقامت و خلاف جریان حرکت کردن، به وی احترام بگذارند.
وی افزود: ۷۸ جلد کتاب، شوخی نیست که آقای دهنمکی درباره اسرا بدون هیچ حمایتی نوشته است و این الگوهای خوبی برای جوانان است که در شرایط صفر و زیر صفر میشود کارهای بزرگی انجام داد.
این استاد دانشگاه درباره تجلیل از مسعود دهنمکی گفت: نترسید از این کارها و از وزیر فرهنگ تشکر میکنم و نظیر این جلسات را صدها جلسه بگذارید و این چهرهها را مطرح کنید که منشاء برکات برای جوانان خواهد شد و سبب می شود آقای دهنمکی این کار را ادامه دهند.
ایثارگران از بقیه مظلومترند
مسعود دهنمکی نویسنده فرهنگنامه اسارت و آزادگان در مراسم رونمایی این اثر گفت: ایثارگران نسبت به بقیه مظلومترند و از جان گذشتگی میکنند و متاسفانه به خاطر فرهنگ عمومی و فرهنگسازی نشدن مظلوم واقع شدند.
وی افزود: یکی دیگر از کسانی که مظلوم واقع شدند جانبازان هستند. آزادگان هم مظلوم واقع شدند و اتفاقاتی که افتاده آن سوی خاکریزهای بوده است و بر اساس آموزههایی که در تعالیم نظامی وجود داشته حتی در بین سینماگران فیلم فرار بزرگ را عنوان میکنند اما در اسارت این گونه نیست. آنقدر شناخت وجود ندارد که ما هم در زمینه فرار فیلم میسازیم. وی ادامه داد: ما ۳۰ اردوگاه داشتیم که هر کدام شرایط اقلیمی و جمعیتی متفاوت داشتند. کنت دومورانت رئیس سازمان جاسوسی وقت فرانسه به عراق میرود و در کتاب خود مینویسد در اردوگاههای اسرای ایرانی چشمهایی دیدم که آن استقامت جنگ جهانی چهارم را متبادر میکرد.
دهنمکی گفت: این اعتراف یکی از مهمترین چهرههای جنگ فرانسه است که به غربیها مشاوره میداد. روسای اردوگاهها را از خبیثترین آدمها انتخاب می کردند و عموما این گونه بود اگر چه ممکن است استثنایی هم وجود داشت. این چیست که دشمن را به این اعتراف باز میدارد که از عنوان اسیر نه، بلکه آزاده نام میبردند؟
این کارگردان سینما و تلویزیون گفت: برای خیلی از نسل امروز آنچه در اسارت و اردوگاه اسرا رخ میداد قابل باور نیست.
وی افزود: ما در محاصره بودیم تا آقای کوثری از تهران برسد و بچهها را از محاصره دربیاورند. اتفاقاتی افتاد که همگی قابل مطالبه است.
دهنمکی گفت: در هر اردوگاه ۱۰ قهرمان داشتیم که هر جای دنیا بودند به آن ها مدال ارزش میدادند. یکی از اتفاقهای خوب این بود که ۵۰ خانم در طول این سالها هزاران ساعت مصاحبه را پیاده کردند و هدیه من به آزادهها این است که خروجی این کتابها بیش از هزاران ساعت مصاحبه است.
وی گفت: این افتخار برای آزادههاست. ما حتی یگاننگاری در دفاع مقدس نداریم اما در مورد آزادگان هر کدام از اردوگاهها به مثابه یک لشگر بود. این کار قابل نقد است. این مجموعه چند هزار ساعتی را نمیگویم قابل نقد نیست ولی مجموعه ارزشمندی در اختیار شماست.
دهنمکی با اشاره به ده ها سال تلاش برای تدوین مجموعه اسارت گفت: این یک نذر یا کار فرهنگی است چون آزادهها مظلوم هستند کارهایی که در مورد آنها انجام میشود هم مظلوم واقع میشوند.
جنگ فی نفسه چیز خوبی نیست
اسماعیل کوثری نماینده مردم تهران هم در این مراسم گفت: جنگ فینفسه چیز خوبی نیست اما بر اساس اعتقادی دفاع، واجب است برای هر انسانی که از حریم اعتقادات خود دفاع کند و جنگ رزمندگان شد دفاع مقدس. دفاعی که با دست خالی بود.
وی افزود: یکی از رزمندههایی که بخواهیم حساب کنیم آقای دهنمکی است.
کوثری گفت: مردم و ملت در قالب بسیج آمدند و حتی بچههای مقام معظم رهبری، آقا مصطفی و آقا مجتبی که از روی حیا حتی یک تلفن به خانه نزده بودند. به گونهای که حضرت آقا که رئیس جمهوری بودند با پادگان دوکوهه تماس گرفتند و جویای سلامتی فرزندانشان شدند و گفتند این پیام را بگذارید که اگر این بچه ها شهید و زخمی شدند هیچ اشکالی ندارد اما سعی کنند اسیر نشوند.
وی افزود: در دوره هشتم مجلس بود که این را از حضرت آقا پرسیدم و گفتند اگر شهید یا زخمی میشدند باعث افتخار ما بود اما اگر اسیر میشدند من رئیس جمهور بودم و از من امتیاز میخواستند و من امتیاز بده نیستم و هیچ فرقی میان بچههای خودم و بچههای دیگران نمی گذارم.
این نماینده ادامه داد: در آنجا طوری بود که این بچهها داشتند اسیر میشدند و از ایشان و تیمی که زحمت کشیدند تا این اتفاق نیفتد، تشکر میکنم. عزیزانی بودند که در اسارت چهار زبان یاد گرفتند. این بود که مایه عزت و سربلندی ما بود. دشمن به هر دری میزند بر حماس و غزه پیروز شود و در اینجاست که ایستادگی میتواند تمام مشکلات را حل کند. کاری هم که آقای دهنمکی انجام داد کار بسیار بزرگی بود.
فرهنگنامه اسارت و آزادگان قرار است در اختیار کتابخانههای منتخب کشور قرار گیرد و حوالهها در اختیار مدیران این کتابخانهها قرار گیرد.
با حضور غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب پارسی، اسماعیل کوثری، مسعود دهنمکی، وحید جلیلی قائم مقام رسانه ملی، فرشاد مهدیپور معاون امور رسانه ای و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوالههای این مجموعه در اختیار نمایندههای موسسات و کتابخانهها قرار گرفت.
این مجموعه کتاب، بینظیر است
در این آیین که به همت نهاد کتابخانههای عمومی کشور برگزار شد، سعید طایفه نوروز رئیس سابق ستاد آزادگان کشور نیز درباره نحوه شکلگیری این مجموعه گفت: در حدود سال ۸۳ ما به دنبال یک تعریف جامع و مانع از واژه اسیر و دوران اسارت و تدوین یک مجموعه دوجلدی درباره دوران اسارت بودیم که در آن موقع، مسعود دهنمکی مسوول آموزش و تحقیق ستاد آزادگان بود. وقتی فراخوان دادیم، طرحی به ما دادند. در بررسیهایی که داشتیم با این که آقای دهنمکی جزو اسرا نبود طرحش پذیرفته شد. وی افزود: آقای دهنمکی بعد از مدتی گفت با دو جلد و سه چهار جلد کار پیش نمیرود و همینطور زیاد شد و شد ۷۸ جلد که امشب قرار است رونمایی شود. طایفه نوروز از این مجموعه به عنوان مجموعه واقعاً بینظیر یاد کرد و افزود: دوران اسارت آزادگان ما بسیار خاص بود. انشالله این کار دستمایه تحقیقات و کارهای بعدی باشد.
اسرا در میان رنج ها گنج آفریدند
وحید جلیلی معاون فرهنگی رسانه ملی نیز گفت: اسارت هم تراژدی و هم حماسه دارد و آقای دهنمکی به هر دو وجه توجه کرده است. از فقر و فحشا ساخته و آسیب ها و زشتی ها را انکار نکرده و در اخراجی ها و معراجیها رنج و هزینهها را دیده و به بحث معرفتی هم چشم نبسته است.
وی افزود: آزادگان ما از این جهت که در دل تهدید فرصت خلق کردند و در میان رنج ها گنج آفریدند ارزشمند هستند.
جلیلی گفت: ملت ما در دل این رنج ها توانست فرصتهای تاریخی را خلق کرد که شاید این ویژگی را از فرهنگ عاشورایی خود داشت.
وی اظهار داشت: آقای دهنمکی هم تلاش کرده در این مجموعه بزرگ خط زینبی و روایت شیعی شناسی را دنبال کند که هنرمندان ما میتوانند از آن سیراب شوند و بر خلاف کسانی که تلاش می کنند جامعه ایرانی و ارزش های آن از جمله دفاع مقدس را نبینند و اینها را انکار کنند، امروز سربلند است و نظام توانسته هدایای بزرگی را در عرصههای مختلف تحویل جامعه دهد و امید است این جریان ادامه پیدا کند.
مهدی رمضانی مدیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور هم گفت: با برگزاری این برنامه کتابخانههای مهم و اصلی کشور از این اثر بهرهمند میشوند و کتابها در سکوهای انتشار در دسترس است و با قیمت اندکی در اختیار قرار دارد.
وی اظهار داشت: این جلسه علاوه بر معرفی کتاب، تجلیل از آقای دهنمکی در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری است که بر روی هر کدام دست گذاشتند موفق بودند. این بضاعت حاصل شد که به اقدامها، کارها و شخصیت ایشان در رسانه، کتاب و سینما و … بپردازیم. از کسانی که ما را یاری کردند تشکر میکنم. برخی موضوعات مخاطب خاص دارد و هر کسی توفیق حضور در این برنامهها را ندارند. خیلی ها قرار بود بیایند و در دقیقه نود کنسل کردند و خیلی ها قرار بود نیایند اما حضور پیدا کردند. من وظیفه خودم را انجام دادم و هر چه آقای دهنمکی گفتند نشان از لطف ایشان دارد.
اسرا قهرمانان گمنام هستند
غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم گفت: انقلاب، جنگ و دفاع مقدس در حقیقت جامعه ما را تغییر داده است. جامعه امروز ایران جامعه قبل از انقلاب نیست. من ۳۳ سال قبل از انقلاب زندگی کردم و میتوانم آن را لمس کنم.
وی اظهار داشت: جامعه ما واقعا عوض شده است که یکی از نمونه های آن فراوانی واژههایی است که قبل از انقلاب وجود نداشته است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: این کاری که آقای دهنمکی کرده کار کوچکی نیست. کار سنگین، طولانی، مستمر و سختی بوده است.
حداد عادل گفت: در ما حس تاریخی ضعف است و نمیتوانیم به موقع تاریخ نگاری و لوازم آن را فراهم کنیم. میخواستم در مورد پروین اعتصامی بنویسم اما یک مرجع اطلاعاتی کافی در این باره نداشتم.
وی افزود: مقدمه و اسباب لازم برای تالیف تاریخ حقیقی فراهم نیست و انتشار اسناد به عنوان مقدمه برای یک کار واجب است و در انقلاب نسبت به این کار کوتاهی کردهایم و با وجود کارهایی که شده اسناد انقلاب آنگونه که باید ثبت و ضبط نشده است.
رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: بسیاری از رجال دوره قبل از انقلاب بودند که جرات انتشار خاطراتشان را نداشتند که بعد از انقلاب بسیاری از این خاطرات منتشر شده است.
حدادعادل گفت: مخالفان انقلاب در ثبت وقایع انقلاب نسبت به انقلابیون پیش دستی کردند. حبیب لاجوردی تاریخ شفاهی پر کرد. ممکن است با محتوای آن مشکل داشته باشیم ولی کاری به موقع بود و ما دیر جنبیدیم. الان هم هر جا جلوی ضرر را بگیریم منفعت است.
وی افزود: تاریخ را باید کسانی بنویسند که در صحنه بودند و مقام معظم رهبری هم چند بار این را تاکید کردند.
حدادعادل به برخی تحریفهای تاریخی اشاره کرد و اظهار داشت: پرویز ثابتی رسماً انکار میکند که در ساواک شکنجه انجام میشد. این چه دروغ بزرگی است؟ هنوز کسانی مانند عزت شاهی آثار شکنجه بر روی بدنهایشان است. اما آن وقت، ثابتی میگوید ما شکنجه نمی کردیم.
وی گفت: یادداشت های علم در ۷ جلد منتشر شده و توصیه می کنم اگر کسانی نخوانده اند این مجلدات را بخوانید که اسناد موجود در آن، هیچ جای شک و شبهه ندارد که ضد انقلاب ترجیح میدهد در مقابل این مجلدات سکوت کند.
حداد عادل گفت: همین دو سه ماه پیش گفتند از آقای آهنگران تقدیر شده که باید بشود و یک نفر به او گفته بود که تو بودی جوانان را به کشتن دادی. پس کار به این سادگیها نیست.
وی افزود: آزادگان در مقایسه با شهدا و رزمندگان مظلوم واقع شدند و کار آقای دهنمکی میتواند مقدمهای باشد تا جایگاه آزادگان در جای اصلی خود قرار بگیرد. اسرا قهرمانان گمنام هستند و باید روی آن سرمایهگذاری ویژه کرد.
حداد عادل گفت: خاطرات اسرا خیلی واقعی است. وقتی شما خاطرات اسرا را میخوانید مانند کتاب من زنده اممعصومه آباد و پایی که جا ماند تخیلی نیست و واقعیت دارد. این کتابها سازنده است چون واقعیت دارد.
وی اظهار داشت: ممکن است در این مجموعه از نظر فنی و روشی اشکالاتی باشد و برخی اشکال بگیرند که قابل حل است. این ارزش دارد که تا صاحب اثر از بین نرفته حرف خود را ثبت و ضبط کند. این مجموعه ماده خام برای دیگر مجموعههاست . این صنعت بالادستی است. از این مجموعه انواع آثار فکری و فرهنگی درمیآید.
رییس بنیاد سعدی تاکید کرد: کسانی که در یک اردوگاه چند سال با هم بودند اصطلاحاتی با هم داشتند که جمع آوری اینها برای زبانشناسان قابل استفاده است و زبان اسارت به این معناست.
وی توصیه کرد صدا و سیما فرصتی را هم برای آزادگان و خانوادههای آنان بگذارد و با آنها هم صحبت شود که قطعا سازنده است و شاید تاثیر آن هم کم نباشد.
با اکران «هاوایی» از چهارشنبه ۱۳ دیماه، تعداد کمدیهای اکران به عدد ۸ رسید که این آمار باتوجه به ظرفیت سالنهای کشور، نمیتواند یک روال طبیعی برای نمایش آثار یک گونه پرطرفدار قلمداد شده و در نتیجه منجر به فیلمسوزی گستردهای میشود که میتواند ابهت آماری سینمای امسال را تحتالشعاع خود قرار دهد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از صبح چهارشنبه ۱۳ دی ماه، کمدی هاوایی به عنوان جدیدترین فیلم اکران سینماها، به روی پرده رفت تا تعداد کمدیهایی که هماکنون در حال نمایش هستند، به عدد ۸ برسد.
در حال حاضر، هتل، ویلای ساحلی، ورود و خروج ممنوع، جوجهتیغی، فسیل، گیجگاه و شهر هرت به روی پرده هستند که نمایندگان سینمای کمدی در اکران فعلی، با هاوایی به عدد ۸ فیلم میرسد که یک رکورد عجیب و قابلتامل در این حوزه به حساب میآید.
اینکه اقبال مخاطبان به کمدی در سال جاری، به بالاترین میزان خود طی سالیان اخیر رسیده، نمیتواند دلیل موجهی برای تعدد اکران آثار کمدی باشد چرا که نخستین نتیجه این هجمه، فیلمسوزی گستردهای است که در این حوزه رقم خواهد خورد. بهعنوان مثال، چه کسی گمان میبرد که ویلای ساحلی با حضور رضا عطاران و پژمان جمشیدی و کارگردانی کیانوش عیاری، طی ۵ هفته نخست نمایش خود، تنها ۳۸ میلیارد تومان فروش داشته باشد. آنهم برای فیلمی که گفته میشد احتمالا رکورد فسیل را در گیشه خواهد شکست.
هاوایی در شرایطی به روی پرده رفت که چهار فیلم هتل، ویلای ساحلی، ورود و خروج ممنوع و فسیل، گیشههای قابل دفاعی دارند و سینماداران نیز ترجیح میدهند تا این روند را حداقل تا اکران نوروز ادامه دهند
این اتفاق قطعا در نتیجه فیلمسوزی بزرگی است که در عرصه سینمای کمدی رخ داده و سبب شده تا مخاطبان، عملا نتوانند به تماشای تمامی این فیلمها بنشینند. تقسیم سالنها میان این آثار و ترجیح و اقتضای مخاطب برای تماشای بخشی از ظرفیت کمدی سبب شده تا فیلمها عملا نتوانند بر مبنای ظرفیت واقعی خود بفروشند.
حال آنکه اگر فیلمی مانند ویلای ساحلی در زمانی که تراکم کمتری در اکران کمدیها وجود داشت، به روی پرده میرفت، قطعا با استقبال بالایی مواجه میشد. همچنانکه فسیل در چنین فضایی اکران شد و توانست به این فروش خیرهکننده برسد. درحالیکه اگر همین فسیل در شرایط کنونی اکران میشد، شاید یکسوم فروش فعلی خود را نیز تجربه نمیکرد.
حالا هاوایی در شرایطی به روی پرده میرود که چهار فیلم هتل، ویلای ساحلی، ورود و خروج ممنوع و فسیل، گیشههای قابل دفاعی دارند و سینماداران نیز ترجیح میدهند تا این روند را حداقل تا اکران نوروز ادامه دهند. طبیعی است که در چنین شرایطی، هاوایی نمیتواند سهم بهحق خود از سالنهای سینمایی را به دست آورد و در رقابت با فیلمهایی که اعتماد مخاطبان را جلب کرده، مسیر دشواری پیشرو داشته باشد.
فیلمسوزی در سالیان اخیر، به دلایلی چون کرونا و عدمرغبت سرمایهگذاران و تهیهکنندگان به اکران، به کف خود رسیده بود اما برای امسال که رونقی شامل حال سینما شده، متاسفانه دوباره سربرآورده و در حال سرشکن کردن گیشه گونه کمدی است.
درحالیکه همواره عرف بر این بوده که یک فیلم پرمخاطب، در راس هرم قرار داشت و سه تا چهار فیلم خارج از جریان اصلی فروش، بهعنوان اهرمهای کمکی، آن فیلم مهم را یاری میدادند تا درنهایت، مجموع گیشه، به عدد مطلوبی برسد درحالیکه امروز، حداقل ۲ فیلم هتل و ویلای ساحلی، در راس هرم قرار گرفتهاند و تعداد اهرمهای کمکی، به بالاترین حد خود رسیده است حال آنکه میتوان از این اهرمها، برای دیگر برهههای زمانی اکران بهره برد و یک تقسیم هوشمندانه انجام داد.
این مدل فیلمسوزی، فارغ از تبعاتی که در گیشه به همراه دارد، هوشمندی رکوردهایی که برای امسال سینما حاصل شده را نیز تحتالشعاع قرار میدهداز شورای صنفی نمایش انتظار میرود حالا که سینمای ایران در زمینه میزان مخاطب و گیشه، در حال رکوردزنیهای متوالی است، اینطور به فیلمسوزی دامن نزند یا لااقل این مدل اکران انبوه همزمان در یک گونه را برای زمانی نگهدارد که تعداد سالنهای سینما از ۸۰۹ سالن فعلی، به حداقل ۱۰۰۰ سالن برسد تا با افزایش سرگروه، فیلمها بتوانند سالنهای بهمراتب بیشتری نسبت به وضعیت امروز خود داشته باشند.
این مدل فیلمسوزی، فارغ از تبعاتی که در گیشه به همراه دارد، هوشمندی رکوردهایی که برای امسال سینما حاصل شده را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و سبب میشود تا منتقدان همیشگی سینمای ایران، آمارهای جذب مخاطب و گیشه امسال سینمای ایران را بیش از آنکه درنتیجه تصمیمهای مدیریتی بدانند، حاصل فعلوانفعالات ناگهانی و تب زودگذر تفسیر کنند.
بنابراین برای سینمایی که تا پایان سال با بیش از ۳۰ میلیون مخاطب، به گیشه ۱۲۰۰ میلیارد تومانی میرسد واجب است که طراحی و مهندسی دقیقتری بر مقوله اکران داشته باشد تا سینمای ایران، تنها به لحاظ مخاطب و گیشه، در راس هرم قرار نگیرد و پیشدرآمد مدیریتی را نیز به خود ببیند.
پردیس سینمایی کوثر با حضور رئیس سازمان سینمایی، مدیرعامل موسسه سینماشهر و جمعی از مسئولان در منطقه ۹ پایتخت افتتاح شد.
به گزارش سینمای خانگی از ادارهکل روابط عمومی سازمان سینمایی، پردیس سینمایی «کوثر» شنبه- ۲۳ دی ماه- با حضور محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان، علیرضا اسماعیلی مدیرکل حوزه ریاست سازمان و مرتضی شایسته تهیهکننده و رئیس کانون پخشکنندگان فیلم سینمای ایران افتتاح شد.
فعالیت ۸۲۲ سالن سینمایی در کشور
در این مراسم رئیس سازمان سینمایی اظهارداشت: توسعه مکانهای فرهنگی در سراسر کشور به خصوص در سالنهای سینما، یکی از برنامههای جدی و راهبردی سازمان سینمایی است. خوشحالم که این سینما در منطقه کم برخودار از امکانات فرهنگی و سینمایی با همیاری شهرداری مورد بهرهبرداری قرار گرفته و در جشنواره فیلم فجر نیز میزبان آثار سینمایی است. از شهرداری، حوزه هنری؛ نهادهای مختلف و بویژه، بخش خصوصی که با جریان فراگیر سینماسازی در کشور همراه شده اند تشکر می کنم.
خزاعی گفت: سینما کوثر نوزدهمین سینما در دو سال اخیر (۱۴۰۰تا ۱۴۰۲) و هشتادمین سالن سینمایی استان تهران محسوب میشود. این در حالی است که سالنهای موجود در کشور تا این لحظه به عدد ۸۲۲ سالن رسیده است. ضمنا، در حال حاضر در کل استان تهران ۸۷ سینما با ۲۷۷ سالن وجود دارد.
رئیس سازمان سینمایی با اشاره به برنامههای سازمان برای توسعه زیرساختهای سینمایی افزود: به همت دوستانم در سازمان سینمایی اتفاقات بزرگی در حوزه زیرساخت در کشور آغاز شده است. بر اساس گزارش موسسه سینماشهر، ۲۳ سالن مجتمعهای فرهنگی-هنری در سراسر کشور تا پایان سال مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. همچنین در راستای توسعه سالنهای سینمایی، بیش از ۲۰۰ سالن در زمان آغاز به کار این دولت با کمک بخش خصوصی، شهرداری، حوزه هنری و سایر مراکز این افتتاح شد.
توسعه زیرساخت و ساخت سینما در مناطق کمبرخوردار
به گفته خزاعی، سازمان سینمایی، با نهضت سینماسازی در این دوره، توسعه زیرساخت و ساخت سینما در مناطق کمبرخوردار را هدفگذاری کرده و یکی از سیاستهای ما طی دو سال گذشته گسترش ظرفیتهای فرهنگی و سینمایی بر مدار عدالت فرهنگی و امکان دسترسی و استفاده برای همه مردم است.
وی با ارائه گزارشی از روند جریان سینماسازی در دولت سیزدهم اظهارداشت: اگر امروز رونقی در صنعت سینما میبینیم، یکی از دلایل آن بحث توسعه زیرساختهای سینمایی است، هر چقدر توسعه این زیرساختها افزایش یابد، میتوان در آینده امید بیشتری به رونق سینمای کشور داشته باشیم و مردم در شهرهای کمبرخوردار نیز بتوانند از امکانات فرهنگی، تفریحی، آموزشی و اجتماعی استفاده کنند.
رئیس سازمان سینمایی گفت: براساس برنامهریزی و سفرهای استانی و تعامل با شهرداریها و دستگاه های اجرایی استانهای مختلف کشور و نیز مصوبههای شورای عالی سینما، توسعه سالنهای سینما تا پایان دولت چهاردهم به بیش از یکهزار و ۵۰۰ سالن خواهد رسید.
خزاعی افزود: امروز که اقتصاد سینمای ایران با خروج از بنبستها و انسداد در حال شکوفاشدن است با رویکرد توسعه قطعا، این رونق چند برابر خواهد شد و در زنجیره به هم پیوسته باعث پوایی و رشد مضاعف تولیدات نیز میشود با همت مردم که پشتوانه اصلی صنعت سینما هستند میتوان چشمانداز بهتری را در آینده برای سینمای ایران متصور شد.
آرزوی توسعه زیرساخت سینمایی کشور
مرتضی شایسته تهیهکننده و رئیس کانون پخشکنندگان فیلم سینمای ایران در ادامه این مراسم بیان کرد: از آقای خزاعی رئیس سازمان سینمایی و آقای میرزاخانی و سایر مدیران سینمایی تشکر میکنم؛ چرا که به مناطق مختلف تهران و شهرستانها که میرویم آثار و دستاوردهای سیاست ساخت سالن سینما را شاهد هستیم.
شایسته افزود: من به عنوان یکی از فعالان بخش خصوصی آرزو داشتم که توسعه زیرساختهای سینمایی در سطح کشور و افزایش این سالنها را ببینم، خوشحالم که امروز این آرزو تحقق پیدا کرده است. امیدوارم با همت دوستان در سازمان سینمایی، ساخت و ارتقای سالنها ادامه پیدا کند و جا دارد به تیم سختکوش و پرتلاش سازمان سینمایی خدا قوت بگوییم.
بر اساس این گزارش، پردیس سینمایی «کوثر» در منطقه ۹ و محدوده خیابان دامپزشکی قرار دارد و دارای یک سالن ۱۲۰ و دو سالن ۸۰ نفره است. همچنین مالک پردیس سینمایی «کوثر»، شهرداری تهران بوده و بهرهبردار آن حمید محسنیرنجبر است.
کارگردان انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به ارائه توضیحاتی درباره این انیمیشن پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمدار این روزها بر پرده سینماست، فیلمی که در گیشه بالغ بر ۴ میلیارد تومان فروخته است. احمد علمدار اما برای روایت این فیلم به سراغ یک قهرمان متفاوت رفته است، قصه های «مسافری از گانورا» را سهیل پیش می برد، نوجوان معلولی که به کمک دوستانش سعی در عبور از بحران ها دارد.
این فیلم در کنار این موضوع به مسایل دیگری همچون لزوم توجه به محیط زیست، توجه به دانشمندان هسته ای، خودکفایی ملی، مهاجران افغانستانی و… هم پرداخته است که همین تعدد موضوعات باعث شده است بخشی از مسائل مطرح شده در این فیلم به صورت کامل پیش روی مخاطبان قرار نگیرد.
با سید احمد علمدار درباره این انیمیشن به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
«مسافری از گانورا» ایدهها و خردهداستانهای مختلفی دارد، این جرقه اولیه کدام ایده بود و داستان حول کدام محور بسط پیدا کرد؟
بخشی از روایت «مسافری از گانورا» ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمدهتر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسلهای گذشته با نسلهای امروز استایده اولیه ما درباره رابطه مادر و فرزندی بود که فرزند دچار معلولیت جسمی بود و به دلیل حرفهایی که بهصورت اتفاقی از زبان مادرش شنیده بود، او را مقصر وضعیت جسمی خود میدانست. این اتفاقی واقعی بود که ما شنیدیم و میدانستیم این فرزند سالها با مادر خود قهر کرده و با او صحبت نمیکند.
شنیدن این روایت جرقه اولیه شکلگیری این داستان بود. هر چند اتفاقی واقعی خیلی غمانگیز هم بود اما آن را تبدیل به یک درام کردیم و براساس همان هم سناریویی را نوشتیم. بخشی از روایت ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمدهتر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسلهای گذشته با نسلهای امروز است.
رابطهای که به دلیل سرعت رشد تکنولوژی شاهد افزایش گسست در آن هستیم. اگر بخواهیم یک پیام محوری را در فیلم پررنگ کنیم، همین طرح سوال درباره چگونگی رفع شکاف است. پاسخی هم که به آن داده میشود، فداکاری و عشق است. یک نگاه تمثیلی هم به این مضامین در داستان داشتهایم.
چرا در فرآیند طراحی این کاراکتر معلول و جزییاتی مانند ترددش در فضای شهری، هیچ اشارهای به مشکلات این قشر نداشتید؟
ما تلاش کردیم بیشتر به موضوعاتی اشاره داشته باشیم که احساس میکردیم پیشتر کمتر به آنها پرداخته شده است. نکاتی مانند مسیر تردد معلولان و کمکاریهاش شهرداری در این زمینه، که پیشتر دیگرانی هم نسبت به آن نقدهایی به فیلم وارد کردهاند، مسائلی است که تقریبا همه از آن آگاهیم. ما در واقع میخواستیم روی توانمندی این فرد برای غلبه بر معلولیت و ناتوانیهایش تمرکز کنیم.
حس نمیکنید مخاطب معلولی که به تماشای فیلم مینشیند، از منظر عدم توجه به این قبیل مشکلات، دچار تناقض نسبت به فیلم میشود؟
حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راهرفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواستههایش متوقف نمیشود و همچنان توانمندیهای بیشتری را میخواهد. خواستههای انسانها متوقفشدنی نیستما در جشنواره اصفهان چنین بازخوردی را گرفتیم. گروهی از کودکان معلول را دعوت کردیم تا به تماشای فیلم بنشینند و خیلی هم از فیلم خوششان آمد و با آن ارتباط برقرار کردند.
فرد بزرگسالی که همراه این کودکان بود اما دچار این سوال شده بود که این معلول کارهایی را انجام میدهد که با معلولیتش جور نیست! برخی از نکات مدنظر او را بعدها در فیلم هم اصلاح کردیم اما هدفمان این بود که بگوییم میتوان برای یک معلول چنین تواناییهایی را در نظر گرفت.
شخصیت اصلی ما دچار معلولیت است و آرزویش راه رفتن است. حتی قراری که با آن موجود فضایی میگذارد، مربوط به توان راه رفتن میشود. ما تعمدا در داستان توانمندیهایی را برای این کاراکتر در نظر گرفتیم که حتی شاید آدمهای عادی هم از توانشان خارج باشد.
حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راهرفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواستههایش متوقف نمیشود و همچنان توانمندیهای بیشتری را میخواهد. خواستههای انسانها متوقفشدنی نیست. ما مدام به دنبال توانمندیهای بیشتر و بهتر هستیم. پیام فیلم را هم در پایان تغییر دادیم…
چرا تغییر دادید؟
یکی از دلایلش تذکر همان فرد همراه با کودکان معلول بود. در پایان داستان وقتی شخصیت اصلی میخواهد آن لباس خاص را پس بدهد، میگوید اگر دست یک انسان نامناسب بیفتد، ممکن است اتفاقات بدی را رقم بزند. ما این موضوع را در روایت تغییر دادیم و در نسخه فعلی میبینید که او میگوید دیگر نیازی به این لباس ندارم. این تغییر دردسرهای زیادی هم برایمان داشت…
چه دردسرهایی داشت؟
بالاخره نیاز به دوبله مجدد و کاتهای متفاوت بود. از طرف دیگر هم بعد از اعمال این تغییر باید مجدد برای دریافت پروانه نمایش اقدام میکردیم. به واسطه همان یک بازخورد، احساس میکنیم توانستیم پیام خود را بهتر به مخاطب منتقل کنیم.
سهیل و ستار بهعنوان دو کاراکتر اصلی روایت به گونهای انتخاب شدهاند که انگار زخمخورده جنگ هستند. ایده خاصی پشت این طراحی داشتید؟
داستان «ستار» هم اقتباسشده از یک داستان واقعی است. اتفاقا آن کاراکتر را به همین دلیل به داستان اضافه کردیم. فرد مهاجری بود که برای ما کار میکرد و حوالی سال ۹۴ بود که داستان زندگیاش را برایمان تعریف کرد. دقیقا همین اتفاق برای او افتاده بود. یعنی مادرش براثر جنگ فوت شده و او به ایران مهاجرت کرده بود. او هم مدام در ذهن خودش به فکر انتقام بود.
ما شخصیت ستار را از همین کاراکتر واقعی اقتباس کردیم و در قالب آن به مشکلات مهاجران و حتی بهصورت عامتر قومیتها در داستان پرداختیم. خیلی از ما این مشکلات را واقعا درک نمیکنیم. بالاخره منطقه خاورمیانه منطقه جنگخیزی است. خوشبختانه کشور ما امروز در آرامش است اما ما هم تجربههای تلخی را پشتسر گذاشتهایم. به همین دلیل لازم است درباره این موارد برای کودکان خود صحبت کنیم. کودک ایرانی مانند برخی کودکان آمریکایی و اروپایی نیست که هیچ تجربهای از سایه جنگ نداشته باشد.
یعنی مشخصا قصد داشتید بخشی از تبعات جنگ را برای کودکان به تصویر دربیاورید؛ فکر میکنید چقدر موفق بودهاید؟ مشخصا بچهها چقدر متوجه این بعد از داستان شما میشوند؟
تا حدی دوست داشتیم کودکان هم با این فضا و مضمون آشنا شوند اما نه بهصورت مستقیم. خیلی زیرپوستی به این موضوع پرداختیم. بالاخره جنگ اتفاقی تلخ و وحشتناک است و نمیخواستیم ذهن کودکان را بهصورت مستقیم درگیر آن کنیم. بیشتر سعی کردیم وجوه مثبت این جریان مانند مقاومت و ایستادگی را به تصویر درآوریم. در عین اینکه جنگ را واقعتی میدانیم که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
کمی بیشتر درباره کاراکتر «ستار» صحبت کنیم. یک کودک افغانستانی که به نظرم هم در گرافیک چهره و هم در قصههایی که دربارهاش مطرح میشود، مخاطب کودک خیلی واضح متوجه هویت او نمیشود. حتی سهیل دیالوگی درفیلم خطاب به امید دارد که میگوید «تو چه کار به ملیت ستار داری؟» اصراری داشتید که این کاراکتر هویت مشخص نداشته باشد؟
میخواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشههای مرسوم در سینما، آنها را افراد تحقیرشده نشان دهیمبخشی از اتفاقات درباره طراحی این کاراکتر در فرآیند نظارت کیفی رخ داد. ما از ابتدا اشارههای مستقیمی به ملیت ستار در داستان داشتیم. در همان سکانس مربوط به دیالوگی که اشاره کردید، قبلتر اشارههای مستقیمی به ملیت ستار داشتیم که با نظر برخی دوستان مسئول اصلاحات، این بخشها حذف شد. در نسخه فعلی شاید کودکان بهصورت مستقیم متوجه هویت او نشوند اما در نسخه اولیه در چند نوبت این اشاره مستقیم وجود داشت.
ما حتی براساس نظر دوستان ناظر، برخی دیالوگهای فیلم را هم دوبله مجدد کردیم. نظر ناظران این بود که با توجه به کلکل میان دو شخصیت ستار و امید، بهتر است که هویت آنها خیلی پررنگ نشود. از طرف دیگر هم اشاره کردم که هدف اصلی ما از طراحی این کاراکتر، صرفا مربوط به افغانستانیها نبود و اساسا همه مهاجران را مدنظر داشتیم.
حتی در بالغبر ۹۰ درصد فیلم، ستار لهجه خاصی هم ندارد و عین همه ما صحبت میکند. درباره این موضوعات گفتوگوهای بسیاری داشتیم. نمیخواستیم به این کاراکتر برچسب خاصی بزنیم. میخواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشههای مرسوم در سینما، آنها را افراد تحقیرشده نشان دهیم. ستار هم یکی از قهرمانان داستان ماست که حضور تأثیرگذاری هم در روند اتفاقات دارد.
اگر فرض را بر این بگذاریم که فیلم قرار است اکران بینالمللی هم داشته باشد، فکر میکنید مخاطب خارجی، متوجه مهاجر بودن این کاراکتر میشود؟
در نسخه بینالمللی میتوانیم تغییراتی ایجاد کنیم. حتی این پیشفرض را داشتیم که اگر بهطور مثال قرار است فیلم در چین اکران شود، چه تغییراتی باید در دوبله آن بدهیم که این حس به مخاطب منتقل شود. حتی میتوان ملیت این کاراکتر را هم متناسب با کشور محل اکران، تغییر دهیم. به این موارد هم فکر کردهایم.
به همین دلیل هم طراحی چهره ستار چندان تفاوتی با کاراکترهای دیگر ندارد؟
ما نمیخواستیم چهره او تفاوت عجیب و غریبی با کاراکترهای دیگر داشته باشد. به همین دلیل در میان ترکیب چهره افغانستانیها هم سراغ قوم هزاره رفتیم که خیلی شبیه ما ایرانیها هستند. کمی سعی کردیم ترکیب چشمهای ستار را به هزارهها نزدیک کنیم اما در عین حال میخواستیم فانتزی و زیبایی کاراکترهای انیمیشنی را هم در طراحی لحاظ کنیم. فکر میکنم در قیاس با انیمیشنهای دیگر، میتوانم بگویم کاراکترهای این انیمیشن، تا حدودی بامزه و دوستداشتنی شدهاند. زیبایی کاراکترها برایمان بسیار حائز اهمیت بود.
در طراحی کلکلها و اختلافات میان کاراکتر ستار و امید صرفا به یک کشمکش بچگانه نظر داشتید یا به چالشها و اختلافات موجود میان جامعه امروز و مهاجران افغانستانی هم نیمنگاهی داشتهاید؟
اگر دقت کرده باشید، در یکی از سکانسها وقتی کاراکتر امید دیر به خانه باز میگردد، پدرش به او میگوید «تو باز هم با این پسره مهاجر بیرون بودی؟» این یکی از کدگذاریهای ما در فیلم ناظر به همین نکته بود. حتی در دیالوگ اولیه فیلم، پدر میگوید «پسره افغانی» که آن را اصلاح کردیم. تلاش کردیم حساسیتها را تا حد امکان کم کنیم، اما به آن اشاره داشتهایم.
حتی میخواستیم این واقعیت را نشان دهیم که این بزرگترها هستند که این جنس اختلافات را به ذهن بچهها منتقل میکنند. بچهها واقعا ذهن پاک و سادهای دارند. اگر بزرگتری پیدا شود و دشمنی با کسی را در ذهن یک بچه، تزریق کند، آن بچه چه واکنشی میتواند داشته باشد؟ به نوعی مخاطب ما در این بخش، بیش از کودکان بزرگترها هستند.
بدنه اصلی داستان «مسافری از گانورا» مربوط به تقابل زمینیها و فضاییها میشود؛ در طراحی این بخش از داستان چقدر وامدار نمونههای خارجی بودید؟
خیلی تلاش کردیم تا جایی که میتوانیم از نمونههای خارجی استفاده نکنیم. نمیخواستیم داستان فیلم کپیبرداری باشد. کمااینکه اکثر داستانهای روایت شده در فیلمهای خارجی با محوریت فضاییها، شباهتهای بسیاری هم به یکدیگر داشتند. از طرف دیگر آنقدر میتوان درباره این موضوع خیالپردازی کرد که بهنظر میرسد بینهایت داستان درباره فضاییها میتوان متصور بود. از گونههای مختلف این موجودات فضایی گرفته تا داستانها و موقعیتهایی که میتوان برای آنها طراحی کرد.
ما تلاش کردیم، روایتمان معطوف به سیارهای باشد که شباهتهایی به زمین داشته است. از همین زاویه تلاش کردیم آنچه در زمین در حال رقم خوردن است را در سیارهای دیگر تصور کنیم. گویی سیاره گانورا، نمودی از آینده زمین است. ابتدا هم حساسیتهایی روی این نگاه وجود داشت.
چه حساسیتهایی وجود داشت؟
بالاخره از منظر نگاه فرهنگی برخی این شباهت را دوست نداشتند. حساسیتهای عجیبی روی این موضوع وجود داشت اما ما دوست داشتیم وارد چنین فضایی شویم. یکی از سوالات از ابتدا این بود که چرا ما این ژانر را انتخاب کردیم؟ ما میدانستیم برای روایت یک داستان خیالی، باید وارد چنین فضایی شویم.
اگر سهیل را وارد چنین چالشهای تخیلیای کردیم، به این دلیل بود که نمیخواستیم خروجی کار یک فیلم معمولی درباره مشکلات یک پسربچه معلول شود. اگر میخواستیم چنان فیلمی بسازیم، احتمالا باید به همان مسائل مربوط به پیادهروها و معابر میپرداختیم. ما اما اصرار داشتیم از این فضاها فاصله بگیریم و به فضای ذهنی سهیل نزدیک شویم. دوست داشتیم نیمه پر لیوان را که مربوط به توانمندیهای انسانها میشود به تصویر درآوریم تا بهخصوص بچهها یاد بگیرند که به تواناییهای خود اتکا کنند و جلو بروند.
شخصیت فضایی ما در این فرآیند تنها نقش کاتالیزور یا سرعتدهنده دارد. حتی به این مورد که در تمام تعقیب و گریزها در فیلم، هیچ خبری از پلیس نیست هم فکر کرده بودیم. میخواستیم یک جهان کاملا فانتزی خلق کنیم تا نشان دهیم اگر بچهها بتوانند از محدودیتهای ذهنی خود عبور کنند، چه کارها که میتوانند انجام دهند.
فکر نمیکنید «مسافری از گانورا» دچار تعدد مضامین و سوژهها شده است؛ از مصائب مهاجران و محیط زیست گرفته تا دانشمندان هستهای و تولید ملی. چه اصراری بود که به همه این موضوعات بپردازید؟
شاید یکی از دلایلش این بود که احساس میکردیم اگر بخواهیم تمام فیلم را حول یک موضوع جلو ببریم، ناگزیر باید به محتوای آن آب میبستیم! البته منکر این نیستیم که شاید میشد یکی دو موضوع را کنار گذاشت اما به دلیل همین تعدد موضوعات مجبور شدیم برخی اطلاعات علمی را از روایت کم کنیم. در روایت اولیه، کاراکتر سهیل خیلی دغدغهها و اطلاعات عملی بیشتری داشت.
خب از آن طرف احساس نکردید اینگونه تراکم موضوع در یک فیلم موجب الکن ماندن آنها میشود؟
معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن استبله این موضوع را قبول داریم. حتی اگر امکان اصلاح مجدد روایت فیلم را داشته باشیم، شاید برخی از این موضوعات را به نفع موضوعات دیگر کمرنگتر کنیم. این جزو اشکالاتی است که آن را میپذیریم. ما نباید در برابر انتقادات مقاومت کنیم چرا که قصد داریم سراغ کارهای بعدی برویم و این مسیر را ادامه دهیم. به همین دلیل معتقدیم مدام باید کار فعلی خود را آنالیز و بررسی کنیم تا ایرادات آن مشخص شود. باید نقاط ضعف خود را هم قبول کنیم.
این انیمیشن تجربه اول ما بود و باید در ادامه کمبودهای خود را جبران کنیم. در عین اینکه میدانیم برای همین کار، افراد بسیار زحمت کشیدهاند و از همه آنها تشکر میکنم. معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن است. بهخصوص از طرف بچههایی که مخاطب پیامهای این فیلم میتوانند باشند. ما میخواهیم به مرحلهای برسیم که حتی بتوانیم در بازارهای بینالمللی رقابت کنیم.
یکی از ایدههای نمادین در فیلم، پوسترهای اتاق سهیل است که در ابتدا شاهد ترکیبی از پوسترهای سوپراستارهای هالیوودی روی دیوار اتاقش هستیم و در آخر ناگهان پوسترهای دانشمندان ایرانی، جای آنها را میگیرد. در طول روایت نشانهای مبنیبر وقوع چنین تحولی در نگاه این کاراکتر نمیبینیم، آیا این مسئله هم به حذفیاتی که به آن اشاره کردید مربوط میشود؟
بله. اساسا ایده پوسترهای فیلم ابتدا با تمرکز بر دانشمندی خارجی بود که به دلیل استفاده از ویلچر خیلی معروف است. ما در استفاده از این نماد، دچار اشتباهات محاسباتی شده بودیم و به همین دلیل مجبور به حذف آن شدیم. سهیل ابتدا همین شخصیت علمی را بهعنوان الگو برای خود انتخاب کرده بود و بهواسطه اتفاقاتی که میافتد، دانشمندان ایرانی را جایگزین او میکند.
چون بخش اول حذف شده، احتمالا این تغییر را بهدرستی مخاطب متوجه نمیشود. سهیل درواقع در میان این دوگانه قرار دارد که آیا باید به سمت دانشمندان و چهرههای علمی برود، یا ابرقهرمانهای هالیوودی؟ سرانجام هم دست به انتخاب درست میزند. بهواسطه آن حذفیات برخی از این نقصانها در نسخه نهایی وجود دارد که آن را میپذیریم و باید در کارهای بعدی آن را اصلاح کنیم.
یکی از نقدها به «مسافری از گانورا» که البته مربوط به همه انیمیشنهای سینمایی ایران هم میشود، فقدان کاراکترهای دختر تأثیرگذار است. چرا فضای انیمیشنهای ما تا این اندازه پسرانه شده است؟
این مشکل مربوط به انیمیشنسازها نیست. ما در این زمینه مشکل ساختاری داریم. به دلیل ممیزیهای موجود، اگر بخواهیم یک شخصیت دختر به داستان اضافه کنیم، با یک دنیا ملاحظات مواجه میشویم که کار را به مراتب برایمان دشوارتر میکند. به قول یکی از دوستان هر گاه در مدارس ما دختران و پسران مختلط حاضر شدند، در انیمیشنها هم میتوانیم کاراکتر دختر و پسر را در کنار هم داشته باشیم!.
این مشکلات بهصورت کلی وجود دارد اما مشخصاً درباره داستان فیلم ما، شرایط بهگونهای بود که اساسا امکان حضور کاراکتر دختر نداشتیم. میتوانستیم یک کاراکتر فرعی و بیخاصیت در نظر بگیریم اما ترجیح دادیم زمانی سراغ یک کاراکتر دختر برویم که بتوانیم عملی قهرمانانه و تأثیرگذار برای او در نظر بگیریم. برای کارهای بعدی، طرحی را در دست داریم که اساسا شخصیت قهرمانش یک دختر است.
کار شما از نظر گرافیک و انیمیت، بهنظر میرسد چندگام از دیگر انیمیشنهای سینمایی این سالها عقبتر است و از نظر کیفی توان رقابت با آنها را ندارد؛ این فاصله کیفی را میپذیرید و فکر میکنید، دلیلش چیست؟
درباره گرافیک «مسافری از گانورا» تا به امروز نظرات متفاوتی داشتهایم و به همین دلیل این نظرات را متناسب با سلیقه افراد میدانیم. در عین حال کیفیت هر پروژهای را متناسب با بودجه و امکانات تولیدش باید سنجید. نه اینکه بخواهم گلهگذاری کنم اما این طبیعی است که پروژهای با بودجه بیشتر میتواند کیفیت بهتری هم داشته باشد.
آنچه امروز در «گانورا» شاهد هستید، محصول تمام بضاعت ما بوده و به جرأت میگویم همین امروز با بودجهای که ما در اختیار داشتیم حتی ۱۰ الی ۱۵ دقیقه از کاری با کیفیت گانورا هم امکان تولید ندارد.
میتوانید بگویید چقدر بودجه صرف این کار شده است؟
خیلی بودجه کمی بود و شاید بتوانم بگویم کمتر از ۲ میلیارد تومان صرف آن شده است. با چنین بودجهای حتی بهترین انیمیشنساز با بهترین تیم همراه هم نمیتواند چنین کیفیتی برای ۹۰ دقیقه به شما ارائه کند. تکتک بچههایی که در این پروژه حضور داشتند، با جان و دل همراهی کردند و انرژی گذاشتند.
به زبان سادهتر، شما توان ارائه کیفیت بهتر را داشتهاید، اما بودجه آن را در اختیار نداشتید.
دقیقاً. بالاخره ساخت یک کار سینمایی متناسب با کیفیت انیمیشنسازی روز دنیا، واقعا بودجه بسیار بالایی نیاز دارد. در اینجا دیگر کیفیت کار مربوط به بودجه میشود و نیروی انسانی چندان مطرح نیست. حتی میتوانم بگویم برخی زیرساختها هم در این زمینه وجود دارد اما تکمیل و استفاده از آنها نیازمند بودجه است.
احتمالا حجم پایین استفاده از موسیقی در کار هم به همین مسئله مربوط باشد. معمولا کارهای کودک بهواسطه موسیقیشان ماندگار میشوند اما «مسافری از گانورا» تنها یک قطعه موسیقی دارد که آن هم کیفیت خیلی پایینی دارد!
بله. در نمونه مشابه برای «پسر دلفینی» فارغ از موسیقی متن فیلم، فقط برای چند ترانه، هزینه مجزایی کردند و از صدای علیرضا طلیسچی استفاده کردند. ما طبیعتا چنین امکانی را در اختیار نداشتیم! اتفاقا درباره آن صحبتهایم داشتیم و واقعا هم بلد بودیم که چه باید بکنیم، اما بودجهاش را نداشتیم. در مجموع اما امروز خوشحالم که با تمام سختیها و کمبودها توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم.
این سوال را خیلی صادقانه پاسخ دهید؛ چقدر در فرآیند اکران احساس رقابت با انیمیشن «بچه زرنگ» را دارید که این روزها رکوردهایی را در زمینه اکران انیمیشنهای سینمای جابهجا کرده است؟
از نظر فروش اساسا این دوره، دوره بدی برای فیلمهای غیرکمدی شده است. همه فیلمها تحت تأثیر سانسهای زیاد فیلمهای کمدی، سهمشان از چرخه اکران شکسته و محدود شده است. به تازگی فیلمی به نام «هاوایی» هم به چرخه اکران اضافه شده است که اکران هر فیلمی با این شرایط، به همه فیلمهای دیگر فشار وارد میکند.
سال گذشته اتفاق خوبی که برای «پسر دلفینی» و «لوپتو» افتاد این بود که هم با تراکم فیلم در اکران مواجه نبودیم و هم تنها همین دو اثر کودک روی پرده بود، اما امروز که با هم صحبت میکنیم همزمان ۴ فیلم کودک روی پرده است. در این شرایط خداراشکر با وجود همه کمبودهایی که وجود داشت، فاصله مخاطب روزانهمان با «بچه زرنگ» خیلی کم شده است.
در عین حال شاید از نگاه ما کمی احساس رقابت وجود دارد ولی واقعیت این است که از زاویه نگاه مخاطب بهتر است که دو فیلم همزمان در حال اکران باشد و وقتی از یکی لذت میبرد، گزینه دیگری هم برای تماشا داشته باشد.
در ابتدای گفتوگو اشارهای به ایده شکاف نسلها داشتید. از این منظر احساس نمیکنید برخی جزییات در ترسیم روابط فرزندان و والدین در فیلم، صورت بدآموزی پیدا کرده است؟ بهخصوص در زمینه مسائلی مانند دیر به خانه آمدن بچهها و یا کلکلهای بیش از اندازه کاراکتر اصلی با مادرش.
این نقد از سوی دیگران نسبت به انیمیشنهای دیگر هم مطرح شده و درباره کار ما هم این نکات را مطرح کردهاند اما باید این داستانها را از نگاه کودکان دید. بله ما هم اگر از نگاه خودمان و نسبت به زندگی واقعی بخواهیم قضاوت کنیم، چنین اتفاقی درباره با تأخیر به خانه بازگشتن یک کودک، منطقی نیست اما این یک داستان کودکانه است. بالاخره بخشی از داستان ما در قالب ماجراجویی این بچهها روایت میشود و ما نمیتوانستیم آن را نادیده بگیریم.
در عین حال این نکته هم درست است که پدران و مادران ایرانی ملاحظات خیلی زیادی در این زمینهها دارند. تنها پاسخی که میتوان به این نگرانیها داد، این است که همه اینها قصه و داستان است. دنیای کودکان، واقعا دنیایی متفاوت از ما بزرگترهاست.
درباره حاضرجوابیهای سهیل نسبت به مادرش که دیگر این تفاوت دنیاها موضوعیت ندارد! بهخصوص که امروز جسارت بچهها دربرابر والدین بهگونهای است که بسیاری از خانوادهها با آن چالش دارند. این حاضرجوابی در فیلم شما وجود دارد و تقبیح هم نمیشود!
وقتی از یک روانشناس درباره این موضوع پرسیدم، مجموعه کتابی را به من معرفی کرد که برای کودکان زیر سه سال است و کاراکتر اصلی آن اساسا کارهای اشتباه میکند و بعد در انتها نتیجهگیری میشود که آن کار بد بوده است! آن روانشناس میگفت بچه زیر سه سال، اساسا نتیجهگیری را درک نمیکند و فقط فعل را درک میکند و احساس میکند باید آن کار را انجام دهد.
برای این رده سنی، نکته شما درست است اما برای بچههای بالای سه سال، نتیجهگیری اعمال هم موضوعیت دارد و وقتی کار بدی را از یک کاراکتر میبیند، نتیجه منفی آن را هم درک میکند. ما هم در این بخش، نتیجهگیری را به ذهن مخاطب واگذار کردیم. بهخصوص که در پایان داستان، رابطه این پسر و مادر اصلاح میشود و یکدیگر را در آغوش میکشند. این محبت را تعمدا در انتها به تصویر درآوردیم.