رسانه سینمای خانگی- اقلیم ایران در قاب سینما

استفاده از تنوع اقلیمی درگذشته بیشتر در سینمای ایران تجربه می‌شد اما در سال‌های اخیر هم فیلمسازان جوانی هستند که ترجیح می‌دهند با خارج شدن از فضای شهری، زیبایی‌های بکر کشور را تصویر کنند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ سینمای ایران، مملو از آثاری است که جدا از هر اتفاق سینمایی، تنوع اقلیمی و فرهنگی کشور ما را نیز ثبت کرده است. هرچه بیشتر به گذشته می‌رویم، به تعداد فیلمسازهایی که به ثبت تصاویر تازه در سینما علاقه‌مند بودند، افزوده می‌شود. ناصر تقوایی، عباس کیارستمی، امیر نادری، کیانوش عیاری از جمله فیلمسازهای نه چندان دور ما هستند که در اغلب آثارشان با ثبت تصاویری بکر در جغرافیایی تازه، علاوه بر روایتی تاثیرگذار، اتفاق ویژه‌ای را در معرفی فرهنگ منطقه دیگری از کشورمان رقم زده‌اند.

اما افسوس که امروز، کمتر کارگردانی را می‌توان یافت که برای ساخت فیلم به خارج از آپارتمان و یا شهر خود برود. اکثر آثار معطوف به فضای شهری و آدم‌هایی است که بیش از هرچیز گرفتار تاثیر مدرنیته در زندگی خود شده‌اند و در عین حال نمی‌توانند خود را از قید و بندهای سنت رها کنند.

البته نباید فراموش کرد که در چنین شرایطی باز هم می‌توان آثاری را یافت که برای سینمای ایران، همچون لِنگه کفشی در بیابان، غنیمت به شمار می‌آیند. فیلمسازهایی که با وجود تمام مشکلات و موانعی که بر سر راهشان قرار دارد، به شهرهای دیگر رفته و با جسارتی مثال زدنی نه تنها داستانی تازه را برایمان روایت می‌کنند، بلکه سعی در ثبت تصاویری تازه در جغرافیایی بکر دارند.

رضا میرکریمی، خسرو معصومی، حمید نعمت‌الله، مانی حقیقی از جمله کارگردان‌های مطرحی هستند که در آثار خود به ثبت تصاویر تازه از شهرهای دیگر و فرهنگ اقوام مختلف علاقه نشان داده‌اند. اتفاقی که البته هرچه بیشتر مورد توجه قرار گیرد، بازهم کم است. اما باتوجه به اهمیتِ پرداختن به اقوام مختلف و تنوع اقلیمی در سینمای ایران، تلاش کردیم در این گزارش به معرفی فیلم‌ها و فیلمسازهای تقریبا جوانی بپردازیم که در یکی دو دهه اخیر به ساخت آثاری از این جنس پرداخته‌اند. زیرا آینده هر سینمایی وابسته به نگاه کارگردان‌های جوان آن است.

احسان عبدی‌پور؛ ثبت تصویری رویاگونه از بوشهر …

اگرچه عبدی‌پور فعالیت سینمایی خود را از اواخر دهه ۸۰ آغاز کرده است اما مخاطبان سینما او را با فیلمی شناختند که سال ۹۱ ساخت. «تنهای تنهای تنها» با روایتِ داستانی تازه در بوشهر توجه بسیاری از سینمادوستان را جلب کرد و توانست پس از مدت‌ها، نگاه مخاطبان را به داستانی متفاوت در فضای خارج از شهر تهران معطوف کند.

این فیلم داستان پسربچه‌ای را روایت می‌کرد که قصد رفتن به سازمان ملل را دارد. پسر می‌خواهد نسبت به قانونی که او را از دوست خود دور می‌کند، اعتراض کند. به همین دلیل شاید بتوان گفت که «تنهای تنهای تنها» بیش از هر موضوع دیگری، ما را با رویای تازه‌ای آشنا کرد که امکان دیدنش روی پرده نقره‌ای پدید آمده بود؛ جذابیتی بصری از رویای کودکانه در شهری چون بوشهر.

فیلم‌های «پاپ» و «میجر» را می‌توان ادامه مسیرِ فیلمسازی معرفی کرد که حال همچون سفیر فرهنگی شهر بوشهر هم شناخته می‌شود. زیرا گرچه تا پیش از این، شناختی نسبی نسبت به مردم بوشهر و فرهنگ آنها وجود داشت اما بسیاری از مردم با آثار او، علایق مردم جنوب به موضوعاتی چون فوتبال، سینما و موسیقی را درک کرده‌اند.

امیرحسین عسگری؛ تصویر مردمانی متفاوت در دل جغرافیایی تازه

در روزگاری که فیلمسازی تبدیل به حرفه‌ای برای کسب درآمد بیشتر شده است، او چند سال یک بار به تولید اثری می‌پردازد که هرکدام با دیگری تفاوت‌هایی دارد. عسگری فیلمسازی را از نیمه دوم دهه ۸۰ آغاز کرد اما مخاطبان سینما او را با فیلم‌های «بدون مرز» و «برف آخر» به خاطر می‌آورند. در سال ۹۳ با فیلم «بدون مرز» تندیس بلورین جایزه ویژه هیات داوران بخش نگاه نو سی‌وسومین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد و بعد از آن شش سال طول کشید تا فیلم بعدی‌اش؛ «برف آخر» را به انتها برساند.

فیلم «بدون مرز» او، جدا از داستانی که برای مخاطب روایت می‌کند، تصویر تازه‌ای از نقطه صفر مرزی را ثبت کرده است. این فیلم داستان پسری را روایت می‌کند که هر روز برای ماهی‌گیری به کشتی به گل نشسته‌ای در نقطه صفر مرزی پا می‌گذارد. پسر آنجا را به محلی برای آرامش خود تبدیل کرده است، اما حضور غریبه‌ای این آرامش برهم می‌زند … .

فیلم «برف آخر» او نیز با روایت داستانی متفاوت در دل برف، تصویر تازه‌ای از فرهنگ مردم در شهرهای کوچک‌تر را به نمایش می‌گذارد. او با انتخاب شهرستانی در منطقه سردسیر کیاسر ساری، فضای سردی را تصویر می‌کند که مردمانش فرسنگ‌ها با آدم‌هایی که در پایتخت کشورمان می‌شناسیم، متفاوت هستند. عسگری در این فیلم با استفاده از نماد و نشانه‌های حیوانی، خوی افراد را توصیف کرده و اتفاقی تازه را در سینما رقم زده است.

گرچه فیلم «برف آخر» برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران چهلمین جشنواره فیلم فجر شده است اما هنوز فرصت اکران عمومی در سینماهای کشور نصیبش نشده است.

صفی یزدانیان؛ رشتی که با او بیشتر شناختیم …

او را بیشتر به عنوان منتقد مجله فیلم می‌شناختیم تا سال ۹۳ که فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» روی پرده نقره‌ای رفت و بسیاری از سینمادوستان را جذب خود کرد. صفی یزدانیان با روایتِ داستانی عاشقانه که سال‌ها در سینمای ایران سابقه نداشت، اتفاقی را رقم زد که هنوز در یادها باقی مانده است. تصاویری بکر از شهر رشت در کنار روایت داستانی عاشقانه که از سال‌ها قبل باقی مانده و به امروز رسیده، در کنار موسیقی متفاوت کریستف رضایی فیلمی را شکل داده که هرچه از آن می‌گذرد، مخاطبان بیشتری را با خود همراه می‌کند.

«در دنیای تو ساعت چند است؟» از جمله آثاری است که تصور ساختن آن در شهری به جز رشت هم امکان‌پذیر نیست. در واقع شهر رشت با داستان عاشقانه این اثر پیوند عجیبی دارد و از همین رو آن را به مخاطبان خود نیز منتقل می‌کند.

«ناگهان درخت» دومین فیلم صفی یزدانیان است که با فاصله ۴ سال از اولین فیلم او ساخته شد. این فیلم نیز با تصاویری از شهر رشت پیوند دارد و روایتی عاشقانه اما غمگین را به مخاطب خود منتقل می‌کند. اگرچه داستان «ناگهان درخت» به قدرت «در دنیای تو ساعت چند است؟» نیست اما کارگردانی صفی یزدانیان و ثبت تصاویری به غایت زیبا در این فیلم از نقاط قوت آن به شمار می‌آید.

نیکی کریمی؛ روایتی عاشقانه با «آتابای»

بازیگر شناخته شده سینمای ایران از مدت‌ها قبل، به فیلمسازی روی آورده بود اما پنجمین اثر او که روایتی عاشقانه در بستر شهرستان خوی بود، مورد توجه بسیاری از منتقدان و مخاطبان سینمای ایران قرار گرفت. «آتابای» درباره مردی میان‌سال به نام کاظم است که در روستای پیرکندی شهرستان خوی زندگی می‌کند. درگیری‌های گذشته و حال کاظم، مخاطبان را با داستانی جذاب مواجه کرده است که با تصاویری تازه روایت می‌شود.

نیکی کریمی بعد از این اثر هنوز خبر از تولید فیلمِ تازه‌ای نداده است اما احتمال دارد که باتوجه به موفقیت این فیلم، مجددا به روایت داستانی در جغرافیای تازه بپردازد.

ستاره اسکندری؛ روایت داستانی در سیستان و بلوچستان

یکی از بازیگران پرکار سینما و تئاتر ایران که با فعالیت در حرفه‌های دیگر، همیشه قدرت اجرایی خود را نیز به رخ کشیده است.

ستاره اسکندری در اولین فیلم بلند خود «خورشید آن ماه» به سراغ ساخت داستانی در سیستان و بلوچستان رفته است. این فیلم در حال حاضر اکران عمومی خود را آغاز کرده و هنوز نمی‌توان درباره مواجهه مخاطبان با آن سخن گفت اما باتوجه به عکس‌های منتشر شده از این اثر، می‌توان از خلق تصاویر بکر و تازه مطمئن بود.

همچنین پرداختن به فرهنگ سیستان و بلوچستان که در توضیحات این اثر روی آن تاکید شده، مسئله مهمی است که اگر در سینمای ایران مورد توجه بیشتری قرار گیرد، به رنگارنگی آثار کمک کرده و قطعا در جذب مخاطبان نیز اثر گذار خواهد بود.

رسانه سینمای خانگی- سیمرغ به یک فیلم اولی

براساس آمار ارائه شده از سوی دبیرخانه جشنواره فیلم فجر، کارگردانان فیلم‌اولی سهم بالایی در ترکیب متقاضیان حضور در دوره چهل‌ودوم داشته‌اند و به همین دلیل حالا آن‌ها بار دیگر بخشی ویژه به نام خود خواهند داشت.

به گزارش «فیلم‌اولی» یکی از آن اصطلاحاتی است که شاید تا همین چند دهه پیش‌تر انتظار مواجهه با یک فیلم آماتوری را در ذهن مخاطب به‌وجود می‌آورد، اما در سال‌های اخیر، آدرس و نشانه‌ای برای هیجان کشف استعدادهای تازه در سینما محسوب می‌شود.

سینمای ایران به‌خصوص در دهه ۹۰ وام‌دار درخشش فیلمسازانی است که با اولین ساخته‌های خود خون تازه‌ای را به رگ‌های سینمای ایران تزریق کردند. البته این به معنای آن نیست که پیش‌تر فیلم‌اولی‌ها تبدیل به پدیده نمی‌شدند؛ از واروژ کریم‌مسیحی با «پرده آخر» و علی ژکان با «مادیان» گرفته تا سعید سهیلی با «مردی شبیه باران» و حمید نعمت‌الله با «بوتیک» همه فیلمسازانی بوده‌اند که در دوره‌های مختلف جشنواره فیلم فجر با اولین ساخته‌شان خوش درخشیدند و نشان دادند که کارگردانان «فیلم‌اولی» می‌توانند سهمی ویژه در ویترین این رویداد داشته باشند.

 مردی شبیه باران

فیلم‌اولی‌ها چه سهمی از «فجر» داشته‌اند؟

از همان دوره ابتدایی برپایی جشنواره فیلم فجر، بخشی به فیلم‌های آماتوری اختصاص داشت که در قالب آن فیلم‌های کوتاه و نیمه‌بلند در کنار آثاری که تجربه اول سازندگان‌شان بود، به قضاوت گذاشته می‌شد. از همان دوره‌های ابتدایی هم بود که در ترکیب جوایز جشنواره جایزه‌ای ویژه «بهترین فیلم اول» در نظر گرفته شد.

سنت اهدای سیمرغ بهترین فیلم اول، در کنار جوایز بخش اصلی جشنواره تا میانه دهه ۸۰ برقرار بود تا اینکه در نیمه دوم این دهه، برای امکان قضاوت بهتر آثار کارگردانان فیلم‌اولی بخش ویژه‌ای به این آثار اختصاص پیدا کرد.

در سال ۸۷ و در دوره بیست‌وهفتم بخش «نگاه نو» به فیلم‌های اول و دوم اختصاص پیدا کرد و این تخصیص تا سال ۹۴ و دوره سی‌وچهارم برقرار بود. گاهی با نام «نگاه نو» و گاهی با عنوان «نوعی نگاه».

 محمد حسین مهدویان

دوره سی‌وچهارم جشنواره فجر همان دوره‌ای بود که سعید روستایی با «ابد و یک روز»‌ سیمرغ‌های اصلی را درو کرد و محمد حسین مهدویان هم با «ایستاده در غبار» نگاه‌ها را به سمت خود جلب کرد.

 ابد و یک روز

از دوره سی‌ونهم بخش «نگاه نو» از فراخوان فجر حذف شدظهور فیلم‌اولی‌هایی با این توانمندی، تبدیل به پشتوانه‌ای شد تا سیاست‌گذاران جشنواره تصمیم به حذف بخش ویژه فیلم‌اولی‌ها بگیرند چرا که احساس شد دیگر استاندارد فیلمسازی کارگردانان فیلم‌اولی به اندازه‌ای شده که بتوانند در بخش اصلی جشنواره با کارگردانان باسابقه‌تر رقابت کنند.

این نگاه باعث حذف بخش «نگاه نو» در جشنواره‌های سی‌وپنجم و سی‌وششم شد اما در دوره سی‌وهفتم باردیگر این بخش احیا شد و ۱۰ فیلم در بخش «نگاه نو» پذیرفته شدند. جشنواره سی‌وهشتم هم با همین آمار میزبان فیلم‌اولی‌ها در یک بخش مجزا بود.

از دوره سی‌ونهم که جشنواره در سایه کرونا برگزار شد و اساسا سازوکار پذیرش آثار تغییر کرد، بار دیگر بخش «نگاه نو» از فراخوان فجر حذف شد و تنها سیمرغ ویژه‌ای به بهترین‌های این بخش تعلق پیدا کرد. این مسیر در جشنواره‌های چهلم و چهل‌ویکم هم دنبال شد.

جشنواره چهل‌ودوم و فرصت احیای «نگاه نو»

این روزها در حالی در آستانه برگزاری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر قرار داریم که براساس اعلام رسمی دبیرخانه جشنواره ۱۰۶ تقاضا از سوی تهیه‌کنندگان فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره به دبیرخانه رسیده و از این تعداد ۵۱ فیلم مربوط به کارگردانان فیلم‌اولی است. این آمار چیزی در حدود ۵۰ درصد فیلم‌های متقاضی را شامل می‌شود و این یعنی ظرفیت ویژه‌ای که حالا بنابر گفته مجتبی امینی دبیر جشنواره قرار است ویترینی اختصاصی برای خود در جشنواره چهل‌ودوم داشته باشند.

 «تمساح» به کارگردانی جواد عزتی

از ۱۰۶ اثر متقاضی در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ۵۱ فیلم مربوط به کارگردانان فیلم‌اولی است

نکته مهم اینکه در میان کارگردانان فیلم‌اولی‌ای که خبر رسیده در حال آماده‌سازی آثار خود برای جشنواره فجر هستند، نام‌های شناخته شده هم وجود دارد که می‌تواند منجر به رونق بخش «نگاه نو» شود.

جواد عزتی و بهرام افشاری دو بازیگر شناخته‌شده و تأثیرگذار سال‌های اخیر هستند که امسال بر کرسی کارگردانی تکیه زده‌اند؛ عزتی با «تمساح خونی» به تهیه‌کنندگی کامران حجازی و بهرام افشاری با «هفتاد سی»‌ به تهیه‌کنندگی ابراهیم عامریان در حال تجربه کارگردانی هستند.

مهدی شامحمدی هم که پیش‌تر حضوری درخشان در سینمای مستند داشت فیلم «مجنون» را به تهیه‌کنندگی عباس نادران با داستانی مرتبط با شهید مهدی زین‌الدین، به‌عنوان اولین فیلم خود مقابل دوربین برده است. بازیگر نقش شهید زین‌الدین در این فیلم سجاد بابایی است که سال گذشته برای فیلم «استاد» سیمرغ بلورین دریافت کرد.

 نمایی از فیلم «هفتاد سی»‌ به کارگردانی بهرام افشاری

رضا کشاورز هم یکی از کارگردانان فیلم‌اولی امسال است که پیش‌تر تجربه سریال‌سازی هم در کارنامه خود داشته و حالا فیلم اقتباسی «باغ کیانوش» را به تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد با داستانی مرتبط با دهه ۶۰ به‌عنوان اولین فیلم بلند سینمایی خود به پایان رسانده است. تصاویری از نقش‌آفرینی شهرام حقیقت‌دوست و عباس جمشیدی‌فر در این فیلم منتشر شده است.

 سعید پور صمیمی در فیلم «پرویزخان»

علی ثقفی هم اولین فیلم خود با نام «پرویزخان» را به تهیه‌کنندگی عطا پناهی با نقش‌آفرینی سعید پورصمیمی در نقش اصلی در دست کارگردانی دارد.

فیلم سینمایی «آپاراتچی» هم اولین تجربه کارگردانی قربانعلی طاهرفر به تهیه‌کنندگی سجاد نصرالهی است که به‌عنوان یک فیلم کمدی در دست تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره وجود دارد.

در کنار این آثار حتما پروژه‌های فیلم‌اولی‌ دیگری هم این روزها در سکوت خبری مراحل تولید را سپری می‌کنند و هر یک می‌توانند تبدیل به اتفاقی ویژه در جشنواره فیلم فجر شوند. از این منظر است که به نظر می‌رسد احیای بخش «نگاه نو»‌ در دوره چهل‌ودوم می‌تواند فرصتی ویژه برای بهتر دیده شدن استعدادهای جوان در سینمای ایران باشد.

چند روز پیش بود که مجتبی امینی دبیر چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در دیدار با مدیران این رویداد ضمن اشاره به این نکته که «آثار متنوعی در این دوره خواهیم داشت و امیدواریم بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که فرایند اعلام نظر هیات انتخاب به خوبی طی شود.» تأکید کرد: امسال با توجه به حضور پررنگ فیلم‌اولی‌ها، بخش ویژه فیلم‌اولی‌ها به جشنواره اضافه خواهد شد که فیلم‌های جدی برای حضور در این بخش داریم.

رسانه سینمای خانگی- تیم یازده نفره

رویای فیلمسازی با وجود تمام پیچ‌وخم‌ها و دشوارهایی که دارد یکی از موارد وسوسه‌انگیز برای بسیاری از منتقدان است، همین روحیه سبب شده تا طی دهه‌های مختلف تعدادی از منتقدها روی صندلی کارگردانی بنشینند، این انتخاب اما چندان هم بیراه نبود چرا که بسیاری از این چهره‌ها در فیلمسازی موفق‌تر از عالم نقدنویسی بودند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، جلوه‌گری‌های دنیای فیلمسازی، به اندازه‌ای وسوسه‌کننده است که تلالو آن، برای منتقدان نیز یک چالش دوست‌داشتنی است به همین دلیل، چندین منتقد تاکنون روی صندلی کارگردانی نشسته‌اند و آثاری را به تولید رسانده‌اند که برخی از آنها، امروز بیشتر به عنوان کارگردان شناخته می‌شوند تا منتقد. برخی از این چهره‌ها حتی آثاری ساخته‌اند که اکنون در حافظه سینمادوستان باقی مانده و به یکی از آثار کالت و خاطره‌ساز آنها تبدیل شده است.

به بهانه اکران آهو که نخستین ساخته سینمایی هوشنگ گلمکانی است، نگاهی انداخته‌ایم به فهرست منتقدانی که ترجیح داده‌اند تا در زمینه فیلمسازی نیز فعالیت داشته باشند. با این توضیح که در این گزارش، تنها منتقدها مدنظر بوده‌اند و خبرنگارها و اهالی رسانه‌ لحاظ نشده‌اند.

پرویز نوری

پرویز نوری یکی از نخستین منتقدهای سینمایی است که فعالیت مطبوعاتی خود را از ابتدای دهه ۳۰ آغاز کرد. او پس از حدود ۲ دهه فعالیت مستمر مطبوعاتی، از ابتدای دهه ۵۰ به حوزه فیلمسازی روی آورد و تنها در این دهه، ۷ فیلم ساخت که البته هیچ‌یک از آن آثار نتوانستند جایگاه وی را به عنوان یک کارگردان در سینمای ایران تثبیت کنند. بنابراین امروزه، دوستداران سینما، پرویز نوری را همچنان به‌عنوان یک منتقد پیشکسوت می‌شناسند تا یک کارگردان سینما.

سه تا جاهل، رشید، حکیم باشی، عیالوار، ماجراهای علاالدین و چراغ جادو، زن و زمین و طلوع انفجار، فهرست فیلم‌های کارنامه نوری را تشکیل می‌دهند که هیچ‌یک از این آثار به استثنای گیشه معمولی، رهاورد دیگری را برای نوری به ارمغان نیاوردند.

فریدون جیرانی

یکی از مهم‌ترین منتقدهای سینمایی که تا امروز توانسته خود را در زمره یک کارگردان صاحب‌سبک حفظ کند، فریدون جیرانی است. او همچنین ازجمله معدود منتقدهایی است که همچنان به فعالیت‌های نوشتاری و تحقیق علاقمند است و در کنار فیلمسازی، توجهی جدی به نقد، تاریخ سینما و روزنامه‌نگاری سینمایی دارد.

جیرانی که فعالیت‌های ژورنالیستی خود را پیش از انقلاب آغاز کرده بود، در سال ۶۶، پس از سال‌ها فعالیت مطبوعاتی و نگارش فیلمنامه، نخستین فیلم سینمایی خود تحت عنوان صعود را جلوی دوربین برد و به پائین‌ترین درجه کارنامه فرهنگی خود سقوط کرد. جیرانی ۱۱ سال بعد با قرمز، بازگشتی رویایی به سینما داشت و از آن سال تا به امروز، همچنان بر مدار فیلمسازی باقی مانده و آثار درخوری چون آب و آتش، شام آخر، سالاد فصل، سه‌گانه ستاره‌ها، پارک‌وی، قصه پریا، من مادر هستم، خفه‌گی و آشفته‌گی را جبوی دوربین برد.

کیومرث پوراحمد

کسانی که تصور می‌کنند کیومرث پوراحمد، در سال‌های اخیر، به‌عنوان یک هنرمند معترض به شرایط تبدیل شده، سخت در اشتباه هستند چرا که این هنرمند، از نخستین نوشته‌های خود در عالم مطبوعات، مشی انتقادی را در پیش گرفته بود که پیشینه این کار به نیمه دهه ۴۰ برمی‌گردد. پوراحمد در آن دوران همچنین حضور پررنگی در حوزه نگارش نقدهای سینمایی داشت و در چندین رسانه قلم می‌زد.

از ابتدای دهه ۶۰، پوراحمد زمینه را برای فیلمسازی مناسب دیده و وارد عمل می‌شود. این اتفاق، از پوراحمد، یک کارگردان پرکار و صاحب‌سبک در تاریخ سینمای ایران می‌سازد که وی را تا اندازه‌های یک فیلمساز پیشرو بالا می‌کشد.

پوراحمد در طول بیش از ۴ دهه کارگردانی حرفه‌ای در سینما، آثار درخورتوجهی چون تاتوره، بی‌بی چلچله، گاویار، لنگرگاه، شکار خاموش، به خاطر هانیه، خواهران غریب، شب یلدا، اتوبوس شب و پرونده باز است را جلوی دوربین برد.

سیروس الوند

سیروس الوند نگارش در حوزه سینما را از اواخر دهه ۴۰ آغاز کرد و از ابتدای دهه ۵۰، بیشتر به عنوان نویسنده فیلمنامه مطرح بوده است. الوند نخستین فیلم خود تحت‌عنوان نفس‌بریده را در سال ۵۷ کلید زد اما این فیلم، جایگاه چندانی در کارنامه این فیلمساز ندارد.

الوند از ابتدای دهه ۶۰ تا ابتدای دهه ۷۰، مهمترین آثار کارنامه‌اش را می‌سازد که ریشه در خون، آوار، محموله، شب حادثه، برخورد و یک‌بار برای همیشه، کارنامه الوند در این دوره را تشکیل می‌دهند.

چهره، هتل کارتون، دست‌های آلوده، مزاحم، برگ برنده، رستگاری در هشت و بیست دقیقه، زن دوم و پرتقال خونی، فهرست کارهای مهم این کارگردان تا به امروز را شامل می‌شود.

ابوالحسن داوودی

نقدنویسی ابوالحسن داوودی، به اوایل دهه ۶۰ بازمی‌گردد که وی به شکلی تخصصی به این حرفه پرداخته بود. نخستن حضور حرفه‌ای داوودی در سینما، به سال ۶۵ و نگارش فیلمنامه پائیزان مربوط است. او در سال ۶۷، نخستین فیلم خود با عنوان سفر عشق را جلوی دوربین می‌برد اما عمده شهرت وی به سال ۶۹ و تولید سفر جادویی برمی‌گردد.

داوودی از آن سال تا به امروز، چندین فیلم را جلوی دوربین برده است که از مهم‌ترین آنها می‌توان به جیب‌برها به بهشت نمی‌روند، من زمین را دوست دارم، مرد بارانی، نان، عشق و موتور ۱۰۰۰، تقاطع، رخ دیوانه و هزارپا اشاره کرد.

حمید نعمت‌الله

کارگردان شاخص سالیان اخیر، نقدنویسی را از ابتدای دهه ۷۰ در چند نشریه آغاز کرد و خیلی زود به‌عنوان دستیار کارگردان، در چندین پروژه مهم سینمای ایران حضور یافت.

بوتیک در سال ۸۲، نخستین فعالیت مستقل نعمت‌الله در مقام کارگردان محسوب می‌شود که اعتبار بسیاری برای وی به همراه آورد و تقریبا تمامی آثار او تا به امروز، با اقبال قابل‌توجهی از سوی منتقدان، اهالی رسانه و مخاطبان همراه بوده است.

بی‌پولی، آرایش غلیظ، رگ خواب و شعله‌ور، فهرست فیلم‌های سینمایی این کارگردان تا به امروز را تشکیل می‌دهند که تماما با اقبال خوبی همراه بودند. قاتل و وحشی، آخرین ساخته نعمت‌الله محسوب می‌شود که تاکنون به روی پرده نرفته است.

ایرج کریمی

ایرج کریمی، یکی از وفادارترین کارگردانان سینمای ایران در حوزه نقد محسوب می‌شود. کارگردانی که هیچ‌گاه تحت‌تاثیر قواعد رایج درام‌نویسی قرار نگرفت و همان نگاه سخت‌گیرانه خود در تعریف فیلم خوب را به عنوان مبنا، در ساختار اجرایی خود لحاظ کرد و فیلم‌هایی به یادگار گذاشت که تماشایش برای منتقدان، هنوز هم لذت‌بخش است.

کریمی که از دهه ۷۰ و با نگارش ایده و فیلمنامه کارهایی چون سفر جادویی و بهترین بابای دنیا، به سینما راه پیدا کرده بود، ۵ فیلم از کنار هم می‌گذریم، چند تار مو، باغ‌های کندلوس، نسل جادوی و نیم‌رخ‌ها را جلوی دوربین برد. کریمی همچنین برخلاف دیگر منتقدانی که کارگردان شدند، تا آخرین روزهای عمرش، نقد نوشت، شعر گفت، کتاب تالیف کرد و به ترجمه متونی در حوزه سینما پرداخت. ایرج کریمی تا پایان عمر، به دنیای نقد وفادار ماند و دیگر امور مرتبط با حرفه‌اش را در موارد بعدی تعریف کرد.

اسماعیل میهن‌دوست

منتقد ثابت بسیاری از نشریات سینمایی دهه‌های ۶۰ و ۷۰، کار تولید را از تلویزیون آغاز کرد و بیش از یک دهه پس از آن، با برخورد خیلی نزدیک، فیلم‌سازی را تجربه کرد. ترومای سرخ، دومین فیلم این منتقد محسوب می‌شود.

میهن‌دوست اگرچه کارنامه فربه‌ای در حوزه فیلمسازی سینمایی ندارد اما در تمام این سال‌ها، علاوه بر نقدنویسی، کتاب نوشت و ترجیح داد در حوزه‌هایی چون فیلم کوتاه و مستند، بخت خود را بیازماید.

مهدی کرم‌پور

کارگردان جوان این سال‌های سینما، از ابتدای دهه ۷۰، در مطبوعات نوشت و البته این عادت را هم‌چنان با خود به همراه دارد. کرم‌پور نخستین فیلم خود را در سال ۸۱ تحت‌عنوان جایی دیگر جلوی دوربین برد.

چه کسی امیر را کشت؟، تهران؛ سیم آخر، پل چوبی و سوفی و دیوانه، کارنامه سینمایی این کارگردان را تشکیل می‌دهد.

کرم‌پور همچنین در تمام این سال‌ها، فعالیت‌هایی را در قالب ساخت تله‌فیلم، سریال و فیلم کوتاه در کارنامه خود دارد.

اصغر نعیمی

نعیمی از اواخر دهه ۶۰، فعالیت در مطبوعات را آغاز کرد و این عادت را تا به امروز در خود حفظ کرده است. نعیمی اگرچه در سال ۸۵ و با بی‌وفا به جرگه کارگردانان پیوست اما در دهه ۹۰، به نگارش چندین فیلمنامه عمدتا کمدی مشغول شد.

از دیگر ساخته‌های سینمایی نعیمی می‌توان به سلام بر عشق، سایه‌های موازی، هایلایت و خط استوا اشاره کرد.

هوشنگ گلمکانی

نام هوشنگ گلمکانی اگرچه با مجله فیلم و این سال‌ها، فیلم امروز عجین شده است اما وی در تمام این سال‌ها، نوشت و نقد کرد. نخستین علاقمندی گلمکانی در نشستن روی صندلی کارگردانی را می‌توان به سال ۷۴ و ساخت مستند گنگ خواب‌دیده مربوط دانست.

گلمکانی این روزها، در نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی، آهو را به روی پرده دارد که در سال ۹۹ به تولید رسیده است. فیلمی که به‌تازگی اکران شده و واکنش‌های مختلفی را به خود دیده است.

رسانه سینمای خانگی- دغدغه‌‎مندی از جنس علی سلیمانی

علی سلیمانی، مصداق درست هنرمند دغدغه‌مندی است که با درک درستی از شرایط، موفق به تببین دغدغه‌مندی‌های اجتماعی خود و حرکت در این مدار شد؛ به‌گونه‌ای که حالا و ۲ سال پس از درگذشتش، این مسیر با قدرت توسط همسر و دخترش پیموده می‌شود.

به گزارش سینمای خالنگی از ایرنا، علی سلیمانی، یکی از استعدادهایی بود که پس از حدود ۳ دهه تجربه حرفه‌ای در سینما، تلویزیون و تئاتر، درست در زمانی که در مرز پروانگی و بلوغ جریان‌ساز قرار داشت، در جدال با ویروس منحوس کرونا، دار فانی را وداع گفت.

سلیمانی اگرچه فعالیت حرفه‌ای در زمینه بازیگری را از سال ۷۳ و با فیلم سفر بخیر داریوش مودبیان تجربه کرد اما بسیار خوش‌شانس بود که در دومین تجربه حرفه‌ای خود، مقابل دوربین رسول ملاقلی‌پور قرار گرفت. حضور سلیمانی در سفر به چزابه، نشانگر آن بود که وی از فیلتر دشوار ملاقلی‌پور در جذب چندین بازیگر تازه‌نفس و جدید، به سلامت عبور کرده و مورد وثوق یکی از سخت‌گیرترین کارگردانان سینمای ایران در زمینه بازی گرفتن از بازیگر قرار گرفت. آن‌چنان که وی در کار بعدی حاج‌رسول که در همان سال جلوی دوربین رفت (نجات‌یافتگان) نیز به عنوان بازیگر حضور داشت.

موفقیت خیره‌کننده سفر به چزابه، به شناخت تمام بازیگرانی که در آن پروژه حضور داشتند، انجامید و طبیعی است که فعالیت حرفه‌ای سلیمانی نیز پس از این کار، با افزایش قابل‌توجهی همراه شود. به‌طوری که در همان دهه ۷۰ در فیلم کارگردانان سرشناسی چون علی حاتمی (جهان پهلوان تختی) و پرویز شیخ‌طادی (سرزمین پدربزرگ) مقابل دوربین رفت. جنس بازی سلیمانی همچنین به مذاق کارگردانان تلویزیونی نیز خوش آمد و سبب شد تا وی در همان دهه ۷۰، در کارهایی چون روشن‌تر از خاموشی (حسن فتحیداستان یک شهر (اصغر فرهادی) و ماه مهربان (بهروز بقایی) به ایفای نقش بپردازد.

جنس ساده بازی سلیمانی در کنار صمیمیتی که در لحن و زبان‌بدن این بازیگر وجود داشت سبب شد تا وی بتواند نقش‌های مکمل را با درایت و هوشمندی تجربی بالایی درک کرده و آن نقش‌ها را به‌عنوان بازوهایی کمک‌رسان به شخصیت‌های اصلی داستان وصل نماید. درواقع این مدل بازی سبب تقویت بنیه فیلمنامه و تقویت شخصیت‌پروری کار شده و فضای سیال فیلمنامه را به مابه‌ازای بیرونی خود نزدیک‌تر می‌نمود.

جنس ساده بازی سلیمانی در کنار صمیمیتی که در لحن و زبان‌بدن این بازیگر وجود داشت سبب شد تا وی بتواند نقش‌های مکمل را با درایت و هوشمندی تجربی بالایی درک کرده و آن نقش‌ها را به‌عنوان بازوهایی کمک‌رسان به شخصیت‌های اصلی داستان وصل نماید

همین مختصات سبب شد تا سلیمانی در دهه‌های ۸۰ و ۹۰، روزهای پرکاری را در سینما و تلویزیون تجربه نماید. ازجمله مهم‌ترین فعالیت‌های سینمایی سلیمانی می‌توان به فیلم‌های بی‌پولی حمید نعمت‌الله، یک وجب از آسمان علی وزیریان، در مدت معلوم وحید امیرخانی و تنگه ابوقریب بهرام توکلی اشاره کرد.

سلیمانی همچنین در سریال‌هایی چون سقوط یک فرشته، وضعیت سفید، پایتخت، معمای شاه، وارش، کتونی زرنگی و دادستان به ایفای نقش پرداخت.

این چهره در طول حدود ۳ دهه فعالیت حرفه‌ای در سینما و تلویزیون، مناصب مختلفی را تجربه کرد که ازجمله آنها می‌توان به طراح دکور و مجری اشاره کرد. سلیمانی همچنین در سال ۹۵، فیلم اشنوگل را کارگردانی کرد که موفق شد بازتاب‌های خوبی را به خود ببیند. وی همچنین در تمام این سال‌ها در بیش از ۳۰ تئاتر به روی صحنه رفت و توانست اتفاق‌های خوبی را در این حوزه به ثبت برساند.

البته آن چه بیش از این رزومه سنگین برای سلیمانی و در ذهن مخاطبان یه یادگار ماند، برنامه‌های فرامتن او در حوزه اجتماعی بود. برنامه‌هایی که وی را تا اندازه‌های یک مصلح اجتماعی و خیری دلسوز بالا می‌کشید و نامی نیک از وی به جا گذاشت. با چنین دغدغه‌ای بود که تنها چند روز پس از درگذشت سلیمانی، همسر وی به همراه تنها فرزندشان، آستین همت را بالا دادند تا بخشی از آرزوهای سلیمانی را برآورده کنند و بنابراین با رایزنی‌های گسترده موفق شدند تا مکانی را برای آموزش فرهنگی کودکان کار تاسیس کنند.

این مرکز فرهنگی هنری که سبا نام دارد، در حال حاضر ۵۰ هنرجوی بین ۷ تا ۱۵ سال دارد که توسط معلمانی داوطلب آموزش داده می‌شوند. در این مرکز، دوره‌های آموزشی نمایش عروسکی، قصه‌گویی، داستان‌نویسی، زبان انگلیسی، ژیمناستیک، شعرخوانی و… برگزار می‌شود که از چند روز دیگر، کلاس‌های آموزشی مدارس هم به این برنامه اضافه می‌شود. البته که برنامه‌های بسیار دیگری برای این مرکز در نظر گرفته شده است که به تناوب، در آینده‌ای نزدیک از آنها رونمایی می‌شود.

این حرکت ازجمله باقیات و صالحاتی است که برای علی سلیمانی ماند. بازیگری که نمونه درستی از قرار گرفتن یک هنرمند در نقطه طلایی و صحیح خود است. بازیگری که هیچ‌گاه دچار افراط و تفریط نشد و در تمام این سالیان، با تداوم فعالیت حرفه‌ای خود در تمامی مدیوم‌ها، توانست تراز اجتماعی خود را در سطحی بالا نگه‌داشته و با میراث قابل افتخار خود که همسر و دخترش است، به این جریان استمرار بخشیده تا نام و یاد وی، ۲ سال پس از درگذشتش، همچنان زنده و جاری باشد.

علی سلیمانی که در عرصه هنر خاطرات خوبی از خود به جای گذاشت، در تمام این ۳ دهه، با تفکری درست و پیشرو، به مثابه هنرمند دغدغه‌مندی ظاهر شد که توانست از تمام ظرفیت‌های هنری خود در جهت بسط مفاهیم اخلاقی و انسان‌دوستانه بهره‌مند شده و این‌چنین نام خود را در فرهنگ این سرزمین، جاودان نماید.

رسانه سینمای خانگی- «قاتل و وحشی» بالاخره اکران خواهد شد؟

معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی تاکید کرد: اتفاق جدیدی برای فیلم «قاتل و وحشی» حمید نعمت‌الله رخ نداده و این فیلم فقط پروانه نمایش برای خارج از کشور دارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در بخش صدور پروانه نمایش سازمان سینمایی درج شده که روز گذشته، به تاریخ ۲۰ تیرماه پروانه نمایش فیلم «قاتل و وحشی» صادر شده است و این گمانه‌زنی به وجود آمد که مشکل نمایش آخرین ساخته حمید نعمت‌الله که بیشتر به‌خاطر سر تراشیده بازیگر نقش اصلی (لیلا حاتمی) است برطرف شده؛ اما معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی این موضوع را رد می‌کند.

حبیب ایل‌بیگی در گفت‌وگویی با ایسنا با اشاره به اعلام سال گذشته سازمان سینمایی درباره صدور پروانه نمایش «قاتل و وحشی» برای خارج از کشور بیان کرد: سال قبل در شورای پروانه نمایش با نمایش این فیلم در خارج از کشور موافقت شده بود اما روال اداری آن برای ثبت در سامانه تکمیل نشده بود که این کار به تازگی انجام شده و الان همان موافقت‌ سال قبل در قالب صدور مجوز اعلام و در سایت درج شده است.

او با رد کردن خبرهایی که درباره برطرف شدن مسئله فیلم برای نمایش در ایران منتشر می‌شود، تاکید کرد: در پروانه نمایش فیلم «قاتل و وحشی» قید شده که این پروانه فقط برای نمایش خارج از کشور صادر شده است.  

حمید نعمت‌الله اواخر تابستان سال ۱۳۹۸ فیلم «قاتل و وحشی» را کلید زد و با وجود دو بار متقاضی شدن در جشنواره فیلم فجر هر بار به دلیلی موفق به رونمایی از فیلمش نشد.

در خلاصه داستان «قاتل و وحشی»  آمده است:  «”زیبا” مهیای عروسی دخترش می‌شود که به‌طور اتفاقی اسیر یک باند گانگستری مخوف می‌شود. او سعی می‌کند از این بند خود را رها کند. وقت زیادی ندارد، چون دخترش نیز بی‌خبر از همه‌چیز عازم همان‌جاست و این اتفاقی است که نباید بیفتد. “زیبا” برای نجات خود و دخترش می‌جنگد».

لیلا حاتمی، امین حیایی، شهرام حقیقت‌دوست، ستاره اسکندری، عزت‌الله رمضانی‌فر، شهرام قائدی، علی اعلائی و سام‌ نوری از جمله بازیگران این فیلم هستند.

رسانه سینمای خانگی- هشت فیلم برتر سینمای ایران درباره امام رضا علیه السلام

امام رضا(ع) یک حقیقت همیشه جاویدان برای تمام ما ایرانی‌هاست که در لابلای زندگی روزمره تمام ما، ساری و جاری است. سینما به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین شاخه‌های هنر، تاکنون در چندین فیلم، ابراز ارادت خود را به مقام امام هشتم نشان داده است؛ هرچند که مسیری طولانی وجود دارد تا این تلاش‌ها، به نقطه آرمانی خود برسد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، جایگاه حرم مطهر امام رضا(ع) به‌عنوان یک مکان معنوی که مورد اعتقاد قومیت‌های مختلف کشورمان قرار دارد، از دیرباز در سینمای ما نمود داشته است. بارزترین این مصادیق، فیلم پیشران جریان روشنفکری سینمای ایران یعنی قیصر است که طی آن، قیصر، به ننه مشهدی قول می‌دهد تا او را به مشهد ببرد و در فینال هم به این قول خود عمل می‌کند.

این جریان در سال‌های پس از انقلاب، با قدرت بیشتری بروز پیدا می‌کند. محسن مخملباف در دو چشم بی‌سو، محوریت اصلی قصه را به این موضوع اختصاص داده و برهه‌ای از زندگی مشهدی ایمان را به تصویر می‌کشد که طی آن، وی، شفای چشمان فرزند نابینایش را از امام رضا(ع) می‌گیرد.

در کیمیا که یکی از مطرح‌ترین ساخته‌های احمدرضا درویش است نیز این موضوع به شکل پیرنگی اصلی در زیرلایه روایت احساس شده و تم معنوی فیلم با مخاطب همراه می‌شود. در این فیلم، فارغ از جایگاه ایمانی امام رضا(ع)، رافت به‌عنوان تم غالب بر شخصیت اصلی مستولی شده و نقشی کلیدی را در تصمیم‌گیری بزرگ زندگی‌ رضا (خسرو شکیبایی) ایفا می‌کند.

فارغ از این اشارات، برخی فیلم‌ها به شکل ویژه‌تری به کرامات امام رضا(ع) و مقام ایمانی ایشان پرداخته‌اند که در ادامه، نگاهی به این آثار خواهیم داشت.

رضای رضوان

در میان مستندهایی که با محوریت امام رضا(ع) ساخته شده است، کار مجید مجیدی، محبوبیت بسیاری یافت. این کارگردان شاخص سینمای ایران در سال ۸۴، مستند رضای رضوان را جلوی دوربین برد. این مستند، روایت مردانی است که بدون هیچ توقعی، در حرم امام رضا(ع) مشغول به کفش‌داری زائران هستند.

یکی از بخش‌های این مستند، معرفی شغل افرادی است که به عنوان خادم در حرم امام رضا(ع) مشغول خدمت‌گذاری هستند. در واقع حضور اشخاص مختلف از استاد دانشگاه تا افراد دیگر برای مجیدی اتفاقی مهم و جالب بوده که روی آن تاکید داشته است.

هر شب تنهایی

رسول صدرعاملی در سال ۸۶، نخستین فیلم از سه‌گانه امام رضا(ع) را با عنوان هر شب تنهایی جلوی دوربین برد. فیلمی که طی آن به شکل زیرپوستی، کرامات امام هشتم(ع) بر زندگی شخصیت‌های اصلی قصه، آشکار می‌شود. در خلاصه داستان این فیلم آمده: عطیه؛ نویسنده و مجری یک برنامه خانوادگی رادیو است. او هر روز به سوالات شنوندگان این برنامه پاسخ می‌دهد و به آنها توصیه می‌کند با همسرشان چگونه باشند تا زندگی زناشویی بهتری داشته باشند. او بیمار است و دکترها به او گفته‌اند تنها چهار ماه دیگر زنده است و دو ماه هم از این چهار ماه، گذشته ولی راضی به عمل جراحی نمی‌شود. او به پیشنهاد همسرش، برای زیارت به شهر مشهد می‌رود اما…

لیلا حاتمی و حامد بهداد، نقش‌های اصلی فیلم هر شب تنهایی را بر عهده دارند.

شب

دومین فیلم از سه‌گانه صدرعاملی، در زمستان ۸۶ جلوی دوربین می‌رود و بازیگران شاخصی چون عزت‌الله انتظامی، خسرو شکیبایی و امین حیایی در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند. در این فیلم که اصلی‌ترین سکانس‌های آن در محوطه حرم امام رضا(ع) فیلمبرداری شده، استعانت از مقام الوهی این امام همام به شکل بارزتر و صریح‌تری به تصور کشیده می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم آمده: یک گروهبان برای تحویل دادن مجرمی سابقه‌دار به زندان یکی از شهرستان‌ها، مجبور می‌شود که به همراه مجرم و دستبند، شبی را در مشهد بگذراند اما…

در انتظار معجزه

سومین فیلم صدرعاملی با محوریت امام رضا(ع)، در سال ۸۸ جلوی دوربین می‌رود. در این فیلم، به‌مانند دو اثر قبلی، کرامات امام رضا(ع) بر زندگی‌های روز، به شکل ملموس اما در لفافه بیان شده و شیرینی این اتفاق به مذاق مخاطب خوش می‌آید.

داستان این فیلم درباره امیر و مهرانه؛ زن و شوهری است که چشم دیدن یکدیگر را ندارند. ازدواج سه سال پیش آنها اشتباه بوده و زندگی جهنمی که دارند، امانشان را بریده اما ناگزیر هستند یک شبانه‌روز دیگر هم یکدیگر را تحمل کنند. در این فیلم، حمید فرخ‌نژاد، پریوش نظریه، مهتاب گیتی‌فروز و بیتا فرهی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

دعوتنامه

مهرداد فرید در سال ۹۵، دعوتنامه را جلوی دوربین برد. این فیلم در ادامه دیگر آثار موخر با محوریت امام رضا(ع)، زندگی‌های روز را درگیر در این امور نشان داده و به تطور معنویت این امام بر نسل‌های امروزی اشاره دارد.

دعوتنامه، روایت زندگی شخص درمانده‌ای است که در مشهد زندگی می‌کند و کارش این است که از زائران حرم امام رضا(ع) دزدی کند و از طریق آن زندگی بگذراند. حمیدرضا آذرنگ، میترا حجار و شقایق فراهانی، ازجمله بازیگران این فیلم هستند.

بیا از گذشته حرف بزنیم

حمید نعمت‌الله نیز در این سوژه سهم دارد. این کارگردان در سال ۸۷، تله‌فیلم بیا از گذشته حرف بزنیم را جلوی دورین برد. تله‌فیلم محبوبی که به‌واسطه استقبال مخاطبان، به قسمت دوم نیز رسید. این تله‌فیلم در پنجمین جشنواره فیلم رضوی، عنوان بهترین فیلم، فیلمنامه و کارگردانی را از آن خود کرد و در پخش تلویزیونی نیز مورد استقبال مخاطبان بسیاری قرار گرفت. ثریا قاسمی، مهین شهابی، پوراندخت مهیمن، آزیتا لاچینی و فریده سپاه‌منصور، بازیگران این کار هستند.

این تله‌فیلم، داستان سه زن سالمند است که به قصد زیارت و سیاحت، عازم شهر مشهد می‌شوند و در آن‌جا اتفاقاتی برای آنها روی می‌دهد که …

روز هشتم

مهدی کرم‌پور در سال ۸۸، فیلم روز هشتم را جلوی دوربین برد. این فیلم،با محوریت ۳ شخصیت جلوی دوربین می‌رود که مسائل و مشکلاتی برای آنها به وجود می‌آید اما این اتفاقات، در سایه توسل به امام رضا (ع) رفع می‌شود.

انوشیروان ارجمند، علیرضا خمسه، امیرحسین مدرس، فرزاد حسنی و عسل بدیعی، بازیگران این فیلم هستند.

بدون قرار قبلی

ششمین ساخته بهروز شعیبی، سال گذشته جلوی دوربین رفت و به شکلی ملموس، سرنوشت پیچیده یک انسان و طریقه دعوت شدن به مشهد را به تصویر می‌کشد. این فیلم با استقبال خوبی از جانب مخاطبان و منتقدان مواجه شد. داستان بدون قرار قبلی، در مورد دختری به نام یاسمین است که پس از سال‌ها به دلیل مرگ پدرش، از آلمان به ایران بازگشته است. پسر او اوتیسم دارد و این مساله، سفر را برایش دشوار می‌کند. یاسمین، شناختی از پدرش ندارد و بیش از آن، میراثی که پدر برایش گذاشته‌ است، باعث تعجب او می‌شود. او در این سفر با افرادی آشنا می‌شود و اقامت کوتاه او در زادگاه پدر و دیدار با کسانی که پدرش را می‌شناسند او را به درک تازه‌ای از انسان و مفهوم مرگ می‌رساند.

پگاه آهنگرانی، مصطفی زمانی، الهام کردا و صابر ابر، بازیگران این فیلم هستند.

خروج از نسخه موبایل