رسانه سینمای خانگی- خانه امینی‌ها، خانۀ سینماست

خانه ۲۰۰ ساله امینی های قزوین به غیر از نوع معماری و ارزشی تاریخی خود، طی ۲ دهه گذشته مکانی برای فیلمبرداری و ساخت فیلم و سریال های مختلف و شاخص بوده، از ” ناصرالدین شاه آتور سینما” گرفته تا ساخت سریال”جیران” ، این خانه همچنین محلی برای آمد و شد شخصیت و بزرگان کشورهای مختلف تا بزرگترین فیلمسازان و هنرمندان کشور نیز بوده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، خانه (یا حسینیه) امینی های قزوین را بیشتر با تالارهای بزرگ و اُرُسی های بلند با شیشه های رنگارنگش می شناسند، ظهرها که نور از پشت این ارسی ها روی فرش های آن می تابد و رنگ های شیشه و فرش در هم می پیچد، زیباییش خیره کننده می شود.

سقف های گره چینی و دیوارهای گچ کاری و آیینه کاری شده این خانه یا همان حسینیه در نظر بسیاری از صاحبان فن در زمره یکی از زیباترین عمارت های ایران قرار داده است، حتی هنوز هم مراسم عزاداری در ماه های محرم، صفر و رمضان بعد از گذشت ۲۰۰ سال در این خانه برگزار می شود و این خاندان سفره داران بزرگی برای عزاداران شهر نیز محسوب می شوند.

عمارت امینی ها جدا از ریشه های فرهنگ، سنت، مذهب و معماری که با خود دارد، در هنر هفتم نیز نقش خاص و بسزایی داشته و طی ۲ دهه گذشته بستری مناسب برای ساخت و تولید آثار بزرگ تاریخی سینما و تلویزیون کشورمان نیز به شمار رفته است.

امینی ها، خاندان از تبار قزوین

آن گونه که مهدی نورمحمدی روایت می کند، خاندان امینی ها حدود ۲۰۰ سال پیش و در زمان جنگ های ایران و روس و همزمان با دوران پادشاهی فتحعلی شاه قاجار از تبریز به قزوین مهاجرت کرده و در این شهر ساکن می شوند.

این تاریخ‌پژوه، سردودمان این خانواده را حاج عبداله امینی تبریزی می نامد و معتقد است: این خانواده با مهاجرت به قزوین، خاندان بزرگ و ریشه داری را تشکیل دادند و منشا خدمات ارزنده ای در این شهر شدند، از جمله خدمات این خاندان می توان به ساخت بناهایی مثل کاروانسرا، آب انبار و گرمابه جهت استفاده عموم مردم اشاره کرد.

به گفته وی، امینی ها که جزو خانواده های اعیان قزوین نیز محسوب می شدند با سرمایه کلان خود به قزوین آمدند و در این شهر به تجارت پرداختند، براساس اسناد تاریخی که از میرزاحسین خیاط باقیمانده، این خاندان در جریان دوره مشروطیت نیز نقش مهمی داشتند، حاج محمدعلی امینی، رییس انجمن ولایتی بود و وکیل التجار امینی در نهادهایی که پس از مشروطه تاسیس شد، فعالیت داشت.

خانه یا حسینیه؟

نورمحمدی، ساخت این عمارت را توسط حاج محمدرضا امینی و در دهه اول دوره سلطنت ناصرالدین شاه می داند و معتقد است: این خانه در ابتدا به صورت ۱۶ عمارت تو در تو و پیوسته به هم ساخته شد و مطابق اسناد تاریخی، برای ساخت این ۱۶ عمارت نیز حدود ۴۸ هزار تومان آن زمان هزینه شد که این رقم زیادی محسوب می شد.

این قزوین پژوه با اشاره به کتاب “سفرنامه ناصرالدین شاه” که در آن شاه در سفرش به قزوین از خاندان امینی ها و بناهای متعلق به آنان نام برده، از روایاتی می گوید که اشاره به تغییر کاربری این عمارت به حسینیه دارد و توضیح می دهد: داستانی هست که بر مبنای آن ناصرالدین شاه در سفرش به قزوین، از این عمارت خوشش می آید و چند دفعه هم می گوید “چه خانه خوبی داری حاج محمد رحیم”.

در آن زمان هم رسم بر این بود وقتی شاه از چیزی خوشش می آمد بایستی آن را به شاه پیشکش می کردند، اما مالک این خانه حرفی می زند که شاه از سخن خود صرف نظر می کند، او می گوید: “قربان این خانه صاحب دارد و صاحبش اباعبداله الحسین (ع) است” و منظورش هم این بوده که این خانه وقف حسینیه است.

نورمحمدی ادامه می دهد: از آن تاریخ به بعد لقب “حسینیه” به این عمارت مسکونی داده شد و هنوز هم در این خانه مراسم عزاداری برگزار می شود.

اهالی قزوین شاهدند که جمعیتی در حدود چند هزار نفر سالانه در مراسم عزاداری، در همین تالارهای بزرگ حضور دارند و ۲۰۰ سال است که خاندان امینی سفره داران این مراسم هستند.

منزلی برای ملک زاده خاتون

جدا از آنکه این عمارت ۲۰۰ ساله، یک بنای تاریخی مهم به حساب می آید، حدود ۲ دهه است که محلی برای خلق آثار تاریخی سینما و سریال و فیلم های تلویزیونی نیز شده است.

ابوالفضل برزگر، یکی از علاقه مندان به سینما است که لیست بلندی از فیلم‌های ساخته شده در قزوین دارد، از او درباره آثاری می پرسیم که در خانه امینی ها فیلمبرداری شده که وی به اولین اثری که اشاره می کند، سریال “جیران” است.

اسماعیل عفیفه، تهیه کننده سریال جیران در گفت و گو با خبرنگار ایرنا این موضوع را تایید می کند و می گوید: ما برای فیلمبرداری بخش هایی از این سریال به قزوین سفر کردیم و این عمارت را به عنوان منزل خواهر شاه، یعنی “ملک زاده خانم” انتخاب کردیم که این نقش را در سریال غزل شاکری بازی کرد.

برزگر درباره حضورش در این خانه موقع فیلمبرداری سریال جیران توضیح داد: من موقع فیلمبرداری بخش هایی از این سریال در خانه امینی ها حضور داشتم، با آنکه قبلا هم به داخل خانه رفته بودم اما این بار وقتی وارد شدم همه چیز خیلی متفاوت بود. انگار وارد یک دوره تاریخی دیگر شده بودم.

وی این خانه را در زمان فیلمبرداری چنین توصیف کرد: قراول هایی روی پشت بام ها بودند و زنان و دختران با گریم و لباس های قاجاری در مجموعه رفت و آمد می کردند. دکورها یا حتی شمع هایی که موقع فیلمبرداری روشن می کردند کاملا فضا را تغییر داده بود و بیش از قبل با حس و حال این بنای تاریخی متناسب بود.

وی با اشاره به فضاسازی های صورت گرفته این سریال، اضافه کرد: روزی قرار بود سکانس شکنجه سیاوش در زیرزمین این مکان فیلمبرداری شود. زمانی که وارد شدم همه سرفه می کردند، کمی که گذشت فهمیدم برای روشن نگاه داشتن شعله های آتش در زیرزمین باید پارافین روی آن می ریختند و همین مساله باعث سرفه بازیگران شده بود.

برزگر به خوبی یاد دارد که سکانس شکنجه سیاوش آن قدر تکرار شد که او همه دیالوگ هایش را حفظ شده بود: هر بار کل سکانس برداشت می شد و در آخر به خاطر ایرادی مثل صدا یا انعکاس نور یا حس بازیگر و مسایلی از این دست، تمامی سکانس بایستی دوباره تکرار می شد و بین سکانس ها، همه با سرفه از زیرزمین بیرون می آمدند، نفس می گرفتند و دوباره به داخل زیرزمین بازمی گشتند.

برزگر ادامه داد: آخرین برداشت را که گرفتند، همه عوامل در حیاط عمارت مشغول استراحت شدند و شیر می خوردند، بعضی هم سیگار می کشیدند، وقتی همه مشغول گپ و صحبت بودند، حسن فتحی (کارگردان)، خودش خم می شد و ته سیگارها را از باغچه ها جمع می کرد.

برزگر از محبت عوامل این سریال نیز یاد کرد و گفت: یکی از روزهای فیلمبرداری شاهد بودم آقای فتحی از منشی صحنه خواست یک عروسک بخرد، وقتی منشی صحنه روز بعد عروسک را به او داد، فتحی آن را هدیه کرد به دختربچه کوچکی که با پدر و مادرش ساکن خانه ای کوچک در گوشه حیاط این عمارت بودند.

وی با اشاره به فیلم “چه کسی به سرهنگ شلیک کرد؟” به کارگردانی جواد اردکانی که در سال ۸۱ ساخته شده بود، پلان هایی از این فیلم در زیرزمین این عمارت فیلمبرداری شد، به خصوص که یک راه مخفی باریک این خانه که دو سر زیرزمین را به هم متصل می کند، که از آن مسیر در سکانس تعقیب و گریز استفاده می شود.

“رانده شدگان” مهربان بودند

این علاقه مند به سینما همچنین سکانس هایی از فیلم “رانده شده” را به خاطر دارد که در سال ۶۷ در حسینیه امینی های قزوین کار فیلمبرداری آن انجام شد.

برزگر، بازیگران این فیلم را به خوبی به خاطر دارد و در مورد “رضا رویگری” چنین می گوید: جوانی بسیار مهربان، شاد و باادب بود و ما شب ها دور هم جمع می شدیم، خوش و بش می کردیم و او نیز با همه بسیار خونگرم بود.

وی با بیان یک خاطره از ساخت این فیلم برایمان می گوید: یک شب در خانه یکی از دوستان، ناگهان رویگری زد زیر آواز، صاحبخانه نگران شد چون همسایه ای داشت که خیلی روی سر و صدا حساس بود، وسط آواز همسایه آمد و در زد و صاحب خانه هم با ترس و لرز رفت و در را باز کرد، همسایه گفته بود چه صدای خوبی از خانه شما می آید، می شود من هم بیایم داخل؟

حسن لطفی، فیلمنامه نویس و فیلم ساز قزوینی نیز از حضورش موقع فیلمبرداری این فیلم در خانه امینی ها خاطراتی دارد که برای ما چنین تعریف می کند: اولین فیلمی که خودم در پشت صحنه اش حضور داشتم، همین فیلم رانده شده، ساخته مرحوم جهانگیر جهانگیری بود که بازیگرانی مثل رضا رویگری، مرحوم جمشید مشایخی و مرجانه گلچین در آن هنرنمایی کردند.

وی از دیدار خود با بازیگرانی چون مرحوم مشایخی و مرجانه گلچین در آن روزها به خوبی یاد می کند.

لطفی که خود دستی هم بر قلم دارد، در زمان ساخت این فیلم گزارشی از آن در هفته نامه ولایت آن زمان (که اکنون روزنامه شده) نوشت و در این باره گفت: بنده در قسمتی از گزارشم حتی اعتراض کردم به اینکه موقع فیلمبرداری به سیاهی لشگرها غذای معمولی می دهند اما برای عوامل اصلی و بازیگران، غذای یک رستوران بهتر را تهیه می کنند.

این هنرمند با خنده ادامه می دهد: کارگردان فیلم از این گزارش خوشش نیامد و ناراحت شد، حتی گفت “اگر لطفی دوباره بیاید سر صحنه گردنش را می شکنم” و من هم دیگر سر صحنه فیلمبرداری آن فیلم نرفتم.

لطفی هم به خوبی یاد دارد که در این فیلم، از زیرزمین خانه امینی ها به عنوان زندان استفاده کرده بودند و اولین برخوردش با مرحوم مشایخی هم در همین زیرزمین بود.

وی این دیدار را چنین توصیف کرد: آن موقع من سن و سالی نداشتم و خیلی جوان بودم، اما مرحوم مشایخی طوری با من برخورد کرد که انگار سال هاست مرا می شناسد، انسان بسیار مطلعی بود و ادبیات کهن را به خوبی می شناخت و در این باره با هم گپ و گفت هم کردیم.

لطفی ادامه داد: چه آن موقع که اولین برخوردمان بود و چه بعدها که مرحوم مشایخی در فیلم مستند بنده حضور پیدا کردند و حتی بعدها که به خانه اش رفتم، همیشه او را آدمی بسیار صبور، خونگرم و مردمی دیدم.

در نهایت امینی ها انتخاب شد

لطفی در ادامه از فیلمبردای فیلم “ناصرالدین شاه، آکتور سینما” در خانه امینی ها و حضور در پشت صحنه یکی از سکانس های مهم این فیلم یاد کرد و گفت: سکانسی بود که در آن مرحوم عزت الله انتظامی نقشش در فیلم گاو را بازسازی کرده بود، در این صحنه نقش عزت الله انتظامی ترکیبی از نقش ناصرالدین شاه و “مش حسن” در فیلم گاو بود که انتظامی بازی بسیار تاثیرگذاری کرد و سکانس ماندگاری و جاودانی از خود برجای گذاشت.

وی با اشاره به این که مرحوم انتظامی حتی قبل از فیلمبرداری خیلی در نقشش فرو می رفت، توضیح داد: اصلا نمی شد با او حرف زد، کارگردان هم نمی خواست حس بازیگرش به هم بخورد، بنابراین اجازه نمی داد غیر از عوامل فیلم، فرد دیگری سر صحنه باشد.

لطفی که در آن سال ها، مدیر انجمن سینمای جوان قزوین نیز بود، خوب به خاطر دارد که برای انتخاب لوکیشن همراه کارگردان مکان های مختلفی را در قزوین بازدید کردند اما در نهایت کارگردان خانه امینی ها را برای فیلمبرداری انتخاب کردند.

“جنگجوی پیروز” و “دزد دوچرخه” در خانه امینی ها

وی در ادامه از فیلم “جنگجوی پیروز”، اثر مجتبی راعی نام برد که اکبر عبدی، مرحوم فردوس کاویانی و فاطمه گودرزی نقش های اصلی آن را برعهده داشتند.

لطفی ادامه داد: هنگام ساخت این فیلم به همراه دوستم، مهدی وثوق نیا، که اکنون از اساتید عکاسی نیز به شمار می روند سر صحنه فیلمبرداری رفتیم، سکانسی از فیلم بود که مرحوم کاویانی و عبدی با هم چالش داشتند و بگو و مگو می کردند، وقتی دیدم وثوق نیا دیگر عکسی نمی گیرد، موضوع را پیگیر شدم، دیدم دلخور بود و می گفت که آقای عبدی گفته عکس نگیرد، بنده نیز در مطلبی که در خصوص فیلمبرداری این فیلم نوشته بودم، این موضوع را هم بازتاب دادم.

وی خاطرنشان کرد: سردبیر وقت خواستند تا با آقای عبدی یک مصاحبه اختصاصی در خصوص این فیلم داشته باشم، وقتی مرا به ایشان معرفی کردند، اصلا انتظار نداشتم که وی مطلبم را قبلا در خصوص اجازه ندادن به عکاسی آقای وثوق نیا خوانده باشد و به همین منظور با من مصاحبه نکردند، اما بعدها رضایت دادند و این مرتبه با آقای شفیع خانی، یکی دیگر از عکاسان شهر قزوین برای مصاحبه سراغ ایشان رفتیم.

این پیشکسوت فیلمسازی، در ادامه با اشاره به ساخت فیلم خود با عنوان “دزد دوچرخه”، گفت: در سال ۶۹ فیلمی به نام “دزد دوچرخه” را در خانه امینی های قزوین ساختم که محل فیلمبرداری یکی از اتاق ها و قسمتی از حیاط همین خانه بود، فیلم که یک کار دانشجویی بود و امکانات زیادی هم برای ساخت آن نداشتیم، مثلا برای ایجاد رعد و برق مجبور بودیم از دستگاه جوش استفاده کنیم و فیلم را با امکانات اولیه ساختیم. ولی همه اینها و آن خانه برایم بعدها پر از خاطره شد.

وی با اشاره به اینکه قزوین از دیرباز به عنوان یکی از شهرهای تاریخی کشور شناخته شده و آثار فاخر و تاریخی نیز نیز در آن وجود دارد، تصریح کرد: اماکنی نظیر خانه امینی ها، با توجه به نزدیکی قزوین به پایتخت کشور، می تواند به عنوان لوکیشن مناسبی برای ساخت بسیاری از فیلم های تاریخی باشد.

خانه امینی های قزوین از دیرباز محلی مناسب برای استفاده برخی از صحنه های فیلم هایی نظیر “بانوی عمارت”، “کفش های میرزا نوروز” و بسیاری از سریال های تلویزیونی و فیلم های مستند بوده و هنور هم بسیاری از کارگردان ها ترجیح می دهند برای لوکیشن فیلم های خود از آن استفاده کنند.

رسانه سینمای خانگی- این خیانت مدیران آگاهانه نیست

جواد اردکانی کارگردان سینما در خصوص چرایی عدم تولید آثار فیلم و سینمای استراتژیک گفت: من شهادت می دهم مدیران آگاهانه خیانت می کنند! برخی مدیران فرهنگی به خصوص در موضوع فلسطین خیانت می کنند؛ در این شرایط رسانه‌ها باید پای کار بیایند و خفت گیری کنند اما افسوس که رسانه‌های ما از مدیران بیشتر در خواب هستند!

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «شور شیرین» و «به کبودی یاس» در گفت‌وگو با سینماپرس،افزود: ما باید به مسائل مهمی مانند غزه، فلسطین و… در سینما بپردازیم و اگر تا الآن نپرداختیم قطعا کوتاهی شده است.

وی ادامه داد: بایستی سوأل شود که چرا طی این بیش از ۴۰ سالی‌که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد ما به این موضوع کم پرداختیم؟ دلیل چه بوده؟ و اگر تقصیر رخ داده مقصر چه کسی بوده است؟

اردکانی خاطرنشان کرد: در مناسبت هایی مانند آنچه این روزها در غزه شاهدش هستیم عده ای می آیند و حرف می زنند و سپس حرف های خود را فراموش می کنند. بدیهی است که ما باید همواره در رابطه با مسائل روز و استراتژیک در سینما تولید داشته باشیم و از زاویه دید خودمان به مسائل بپردازیم.

این سینماگر سپس با بیان اینکه اگر در افق میان مدت و دراز مدت رسانه ای پرداختن به این مسائل مهم است چرا در برنامه ریزی و رفتار مدیران جایش خالی است؟ اظهار داشت: بنده با ایمان راسخ می گویم که هنرمندان به قدر کافی انگیزه ورود به این مسائل را دارند. حداقل عده ای از هنرمندان همیشه پای کارند و آماده اند تا در خصوص این مسائل کار کنند. این مدیران هستند که مشکل دارند و طی همه سال ها در خوابی به سر بردند که ظاهراً هنوز هم بیدار نشده اند.

وی با تاکید بر اینکه نوعی خواب آلودگی فضای فرهنگی کشور را احاطه کرده تصریح کرد: الآن با اتفاقات غزه همه دنیا بیدار شدند اما مدیران فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که بایستی متعهد و پایبند به اهداف فرهنگی نظام باشد هنوز در خوابند. وقتی مدیری به فکر این شرایط نیست باید محاکمه شود و از او سوأل شود اما این اتفاق هم هرگز نیفتاده است.

کارگردان فیلم های سینمایی «بانک زده ها» و «قناری» خاطرنشان کرد: متأسفم که اولویت برخی افراد در سینما میزان فروش فیلم های اراجیف شده است! متأسفم که در تلویزیون شاهد سریال های ضعیفی مانند «رعد و برق» آقای افخمی هستیم اما هیچ خبری از تولید و حمایت از آثار استراتژیک نیست.

وی متذکر شد: ما وقتی به آمار فیلم های تولیدی نگاه می کنیم می بینیم نه فقط در مسأله فلسطین که در سایر مسائل منطقه همواره بی توجهی جدی در سینما وجود داشته و دارد. منطقه ما سال ها است درگیر بحران های جدی است؛ از سوریه و عراق و یمن و افغانستان و… همه مسائل شان در زندگی ما تأثیرگذار است. ما چقدر به این مسائل در سینما و تلویزیون پرداختیم؟

اردکانی تصریح کرد: باید مدیران فرهنگی در این خصوص پاسخگو باشند؛ اگر این مسائل استراتژیک جزو اهداف نظام نیست رسماً اعلام کنند. من به عنوان یک عضو و سرباز از خانواده هنری نظام سال‌ها است مستقیم درگیر این ماجراها هستم و طرح های فراوانی دادم؛ تاکنون ۳ سریال کامل نوشتم و ارائه دادم و حالا سوأل دارم چرا کار نمی شود؟ چرا فقط برای دیدار با حضرت آقا ما را می برند تا در خصوص سینمای استراتژیک صحبت کنیم و بعد ما را شیفت دیلیت می‌کنند؟

این کارگردان سینما افزود: این مدیریت فرهنگی است؟ قطعاً نمی‌شود هر کسی مدیر فرهنگی باشد. رسانه‌ها رودربایستی و تعارف کنار بگذارند. شاید در ۴۰ ساله دوم انقلاب تولید کالای فرهنگی و هنری استراتژیک جلو بیفتد و شعار تولیدات استراتژیک حداقل ۱۰ درصدش تبدیل به خروجی هنری شود.

وی در پایان این گفت‌وگو افزود: همه دنیا روی موضوعات ملتهب سیاسی عطش دارند. اما مدیران فرهنگی ارشد ما به جای پاسخگو بودن و ارائه دلیل برای کم کاری شان در این زمینه همواره عادت کرده اند توپ را به زمین مدیران قبلی بیندازند. کی قرار است وعده های شما به خروجی برسد؟

رسانه سینمای خانگی- موزه سینما میزبان هفت فیلم با محوریت فلسطین

هفت فیلم سینمایی با موضوع فلسطین به مدت یک هفته در موزه سینما به نمایش درمی‌آیند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، حمله گسترده رژیم صهیونیستی به نوار غزه و شهید و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم فلسطین هر فرد آزاده‌ای را در جهان آزرده کرده است، سینمای ایران در طول سال‌ها با ساخت آثار متفاوت و گوناگون به ماهیت ظالمانه رژیم صهیونیستی و ظلم‌هایی که به مردم فلسطین شده، پرداخته است.

موزه سینمای ایران قصد دارد از ۶ تا ۱۲ آبان هفت فیلم منتخب از محصولات سینمای ایران را که با موضوع فلسطین ساخته شده‌اند، به نمایش درآورد. فیلم‌های سینمایی «شکارچی شنبه» ،«۳۳ روز»، «هیام»، «قناری»، «سرب»، «بازمانده» و «تولدی دیگر» در این هفته فیلم نمایش داده می‌شوند.

این فیلم‌ها از شنبه ۶ آبان هر روز ساعت ۱۶ در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده می‌شود و حضور علاقه‌مندان برای تماشای این آثار آزاد و رایگان است.

جدول نمایش فیلم‌ها به شرح زیر است:

شنبه ۶ آبان «شکارچی شنبه» ساخته پرویز شیخ طادی

یکشنبه ۷ آبان «۳۳ روز» ساخته جمال شورجه

دوشنبه ۸ آبان «هیام» ساخته محمد درمنش

سه شنبه ۹ آبان «قناری» ساخته جواد اردکانی

چهارشنبه ۱۰ آبان «سرب» ساخته مسعود کیمیایی

پنجشنبه ۱۱ آبان «بازمانده» زنده یاد سیف الله داد

جمعه ۱۲ آبان «تولدی دیگر» ساخته عباس رافعی

رسانه سینمای خانگی- حمایت عمار از فلسطین

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار در حمایت از مردم مظلوم فلسطین بیانیه‌ای با امضای جمعی از هنرمندان و اصحاب رسانه صادر کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از عمار فیلم؛ جمعی از هنرمندان و اصحاب رسانه ادوار جشنواره مردمی فیلم عمار در حمایت از مردم مظلوم فلسطین بیانیه ذیل را امضا کردند.

متن این بیانیه بدین شرح است:

«بسم‌الله الرحمن الرحیم

پس از دفاع مشروع و ضربه حماسه‌آفرین مجاهدان فلسطینی بر پیکره فرتوت و سست رژیم اشغالگر صهیونیستی، سردمداران کفر و تزویر و زور به تصور جبران شکست مفتضحانه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲، اقدام به مجازات دسته‌جمعی ساکنان باریکه غزه و قتل‌عام‌ مردم‌ مظلوم فلسطین کردند. آنگاه با کمک ابزار مضحک و شیطانی رسانه ایادی و همدستانشان، تصویر موهوم و حیوانی خود را تطهیر کردند. جنایت رژیم جعلی صهیونیست در بمباران بیمارستان المعمدانی غزه که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران کودک، زن و انسان بی‌گناه شد، مرزهای وحشی‌گیری را جا به‌ جا کرد. در مقابل چشم‌های مردمان جهان کشورهای اروپایی و دولت آمریکا با تامین انواع سلاح‌های کشتار جمعی و پشتیبانی از این جنایت‌های تاریخی حمایت نیز می‌کنند.

متأسفانه شاهدیم که بدیهی‌ترین حقوق انسانی توسط جنایتکاران جهان با ابزار رسانه وارونه‌سازی می‌شود یا با سانسور واقعیت‌های میدانی سعی در پنهان نمودن عمق جنایاتی می‌کنند که دل هر انسان آزاده‌ای فارغ از مرام و مسلک و جغرافیای خاص را به درد می‌آورد. روی آوردن به استانداردهای دوگانه توسط به اصطلاح مدعیان حقوق بشر که در جایی از مسأله‌ای کوچک بحران می‌سازند و در گوشه‌ای دیگر جنایات بزرگ را با قدرت رسانه وارونه جلوه داده و با دسته‌بندی انسان‌ها تصمیمات متناقض خود را اجرا می‌نمایند زخم‌های بسیاری بر پیکر اسلام وارد کرده است.

در ادامه این شرایط حساس مسئولیتی بزرگ و تاریخی از سوی مظلومین و نوع بشر متوجه اصحاب رسانه بالاخص هنرمندان می‌باشد که با به تصویر کشیدن عمق جنایت‌های در حال انجام و نسل‌کشی بی‌شرمانه رژیم غاصب صهیونیستی، رسالت خود را به انجام رسانده و با افشای هویت مستکبران و قاتلان، افکار عمومی جهان را به سمت عدالت و انسانیت سوق دهند. بسیار حماقت‌آمیز خواهد بود اگر با سکوت در مقابل چنین جنایاتی سرپوش گذاشته شود و اصحاب رسانه و هنرمندان به بردگانی مدرن برای خدمت به استکبار و شریک در گناهی نابخشودنی شوند. رسانه آینه خوبی‌ها و زشتی‌ها برای جامعه بشری است تا دنیا را به مکانی بهتر برای زیستن تبدیل کند.

ما به عنوان جمعی از هنرمندان جشنواره مردمی فیلم عمار ضمن محکومیت شدید جنایت رژیم صهیونسیتی در قتل عام مردم مظلوم غزه خواهان همراهی همه فعالان این عرصه در سراسر دنیا برای پایان اشغالگری و اجرای عدالت در سرزمین های فلسطینی هستیم.

«قصابان صبرا و شتیلا و المعمدانی» بدانند که چنین جنایاتی نمی‌تواند مانع «امواج مقتدرانه طوفان‌الاقصی» شود. خون‌بهای آن مظلومان بی‌دفاع، چیزی جز ریشه‌کنی صهیونیسم بین‌الملل و آزادی قدس شریف و اخراج این غاصبان جلاد از سرزمین فلسطین نخواهد بود. و بدون تردید، این کار توسط آزادی‌خواهان و مجاهدان و ظالم‌ستیزان جهان، انجام خواهد گرفت. ان‌شاء‌الله.

«وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»

و ما اراده داشتیم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آن‌ها را پیشوایان (خلق) قرار دهیم و وارث گردانیم. (سوره قصص – آیه ۵)

اسامی امضاءکنندگان بدین شرح است:سهیل اسعد (قم)، سعید خورشیدی (خراسان رضوی)، جمال یزدانی (خراسان رضوی)، محسن برمهانی (تهران)، سیدسلیم غفوری (تهران)، محمد سرشار (تهران)، محمدتقی فهیم (تهران)، سعید مستغاثی (تهران)، رضا برجی (تهران)، محمدمهدی سیار (تهران)، محمدصادق شهبازی (تهران)، محسن صفایی‌فرد (تهران)، حامد بامروت‌نژاد (کرمان)، مهدی نقویان (تهران)، احمد شاکری (تهران)، سیدرسول منفرد (گیلان)، سیدمحمدعلی صدری‌نیا (تهران)، محسن اردستانی (تهران)، محسن اسلام‌زاده (تهران)، حسین دارابی (تهران)، محسن سوهانی (تهران)، محسن مقصودی (تهران)، محمد ساسان (تهران)، سیدمجتبی خیام‌الحسینی (اصفهان)، ساسان فلاح‌فر (البرز)، مسعود ملکی مشهور (تهران)، محمد لسانی (تهران)، عباس هادیان (تهران)، امیر داسارگر (تهران)، محسن آقایی (تهران)، محمدمهدی خالقی (خراسان رضوی)، قربانعلی طاهرفر (آذربایجان شرقی)، حسین شمقدری (تهران)، امیرحسین نوروزی  (تهران)، رضا حاتمی‌وفا (خراسان رضوی)، محمدباقر مفیدی‌کیا (تهران)، امیرعباس ربیعی (تهران)، جواد اردکانی (تهران)، سیدسجاد قافله باشی (تهران)، سیدجلال دهقانی اشکذری (یزد)، محمدجواد موحد (تهران)، زهره یزدان‌پناه قره تپه (تهران)، عباس وهاج (البرز)، محسن حاج کرم (تهران)، سیدحامد قاسمی (تهران)، مهرداد یوسفی (کردستان)، محمد علیزاده‌فرد (تهران)، محسن عنایتی (تهران)، ناصر نادری (تهران)، یزدان پرونده (قم)، حجت‌الله عدالت‌پناه (گلستان)، روح‌الله رفیعی (تهران)، امین بابازاده (قم)، ایمان گودرزی (تهران)، محمدعلی یزدانی (فارس)، سیامک مختاری (تهران)، محمدحسن یادگاری (تهران)، هادی محمدی (مازندران)، محمدحسین امانی (تهران)، علیرضا باغشنی (خراسان رضوی)، مرتضی شعبانی (تهران)، محمود شهبازی (هرمزگان)، حسن حبیب‌زاده (تهران)، امیر اسرافیلی (آذربایجان شرقی)، حسین الهام (تهران)، سعید فرجی (تهران)، مهدی عشقی رضوانی (خراسان رضوی)،  امید مدحج (تهران)، آرش فهیم (تهران)، مصطفی خیری‌پور (تهران)، محسن سلیم (فارس)، جواد یقموری (قم)، علی پاجانی (تهران)، صالح کاهانی (گلستان)، محسن عقیلی (خراسان رضوی)، مهدی انصاری (تهران)، داوود جلیلی (قم)، رسول احمدی (اصفهان)، عبدالحسین بدرلو (البرز)، امین شجاعی (کرمان)، رسول آذرگون (البرز)، عابد قاسمی (هرمزگان)، حمید صالحی (فارس)، محمدرضا باقری (تهران)، ابراهیم جعفری (همدان)، ابوالفضل‌گلفام (زنجان)، احسان جمشیدی (فارس)، احمد حیدریان (تهران)، احمد فیضی (البرز)، اسدالله دیانتی (تهران)، امیر اسرافیلی (آذربایجان شرقی)، امیرحسین بیژن (تهران)، امیرعباس شیرانی (تهران)، امین کریمی (خوزستان)، بهروز یاوری (تهران)، جواد سهرابی (همدان)، جواد فتحی (تهران)، حسن آخوندپور (تهران)، حسن جعفری (تهران)، حسن حبیب‌زاده (تهران)، رضا کاشانی اسدی (تهران)، روح‌الله رحیمی (تهران)، سعید صیادی (هرمزگان)، سیدصفی‌الله حسینی (اصفهان)، سیدنعمت‌الله اسماعیلی (تهران)، سیاوش ساعدپناه (کردستان)، معین عارفی (کرمان)، سیدمهدی حسینی (خراسان رضوی)، سینا رضایی (تهران)، صدرا عبدالله شاکری (تهران)، طهورا کیمیائی (خراسان رضوی)، عباس ایمانیان (سمنان)، عباس بهرامی (گلستان)، عباس وهاج (البرز)، حسام مدحت (کرمان)، عبدالرضا استودان (گیلان)، عبدالرضا صادقی جهانی (تهران)، علی‌اصغر مرتضایی‌راد (یزد)، علی اصغر موذنی (قم)، علی‌اکبر شفیعی (تهران)، علی امیدوار (تهران)، علی بصیر (خراسان رضوی)، علی پاجانی (تهران)، علی تک روستا (البرز)، علی دهقان (گلستان)، علی عارضی (تهران)، علی کوثری (تهران)، علیرضا خوشکام (تهران)، عمادالدین قانعی (یزد)، فاطمه آقامحمدی (قم)، فرهاد ارزنلو (آذربایجان غربی)، کرامت پورشهسواری (تهران)، لعیا بدری (زنجان)، مجید خادمی‌زاده (تهران)، محسن انصاری (تهران)، محسن عقیلی (خراسان رضوی)، محمد پهلوان (سمنان)، محمدجعفر باقری‌نیا (البرز)، محمد حسین رضایی (قم)، محمدرضا کمیلی (قم)، محمدعلی شعبانی (تهران)، محمد محمدخانی (کهگیلویه و بویراحمد) محمدحسین علی بابایی (تهران)، محمدحسین میری (تهران)، محمدرضا آزادخاطر (تهران)، محمدرضا باقری (تهران)، محمدرضا زمانی (تهران)، محمدرضا گیوه‌چیان (تهران)، محمدرضا یوسفی (تهران)، محمدصالح نوروزنژاد قادی (خراسان رضوی)، محمدمحمدزاده (خراسان رضوی)، محمود فلاح پرویزی (تهران)، مرتضی اسفندیاری (تهران)، مریم طالبی انارکی (تهران)، مریم وحیدی (تهران)، مسعود صمدی (تهران)، مصطفی معارف‌وند (قم)، مهدی اکبری (تهران)، مهدی فریدی (تهران)، مهدی کشتکار (قم)، مهدی گیاهی (خراسان جنوبی)، مهدی نجفی (سمنان)، مهدی نعلبندی (آذربایجان شرقی)، مهدیه احمدی سلیمانی (تهران)، ناهید یزدی (تهران)، هادی بهرامیان (البرز)، یوسف حسن‌زاده (خراسان رضوی)، منوچهر احمدی میرقائد (چهارمحال و بختیاری)، و…

رسانه سینمای خانگی- واکنش جامعۀ سینمایی ایران به کشتار جمعی در غزه

جامعه سینمایی کشور در بیانیه‌ای، کشتار انسان‌های بی‌گناه، مادران و کودکان بی پناه غزه و فلسطین به دست رژیم صهیونیستی را محکوم کردند و نوشت: چشم بستن بر این گستره از وحشی‌گری رژیم صهیونیستی خیانت و جنایت است.

به گزارش سینمای خانگی از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، تاکنون، بیش از ۴۷۰ سینماگر از بزرگان سینما، پیشکسوتان، فیلمسازان جوان و فعالان و دست اندرکاران سینما جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم بی گناه و مادران و زنان و کودکان غزه را محکوم کردند. روند دریافت اسامی سینماگرانی که تاکنون موفق به اعلام نام آنها نشده اند، همچنان ادامه دارد.

ابراهیم حاتمی کیا، مسعود جعفری جوزانی احمدرضا درویش، محمد خزاغی، ابوالقاسم طالبی، مرضیه برومند، پوران درخشنده، سیدضیا هاشمی ، رسول صدرعاملی، پرویز شیخ طادی، منوچهر شاهسواری، محمدمهدی عسگرپور، منوچهر محمدی،کمال تبریزی، علیرضا داوودنژاد، علیرضا زرین دست، داریوش ارجمند،شهریار بحرانی،حبیب اسماعیلی، هوشنگ توکلی، احمد مرادپور،سعید سهیلی، جواد شمقدری، جمال شورجه از جمله امضاکنندگان و حامیان این بیانیه هستند.

در این بیانیه تاکید شد: چشم بستن بر این گستره از وحشی‌گری رژیم صهیونیستی خیانت و جنایت است.

در متن کامل این بیانیه و اسامی سینماگران حامی و همراه به این شرح آمده است:

«در چشمانت خلاصه اندوه انسان‌هاست»

نزار قبانی شاعر بزرگ جهان عرب

بار دگر جهان، شرمگین از کشتار و آوارگی هزاران فلسطینی بی‌گناه و مادران و کودکان بی‌پناه غزه است.

دوباره آتش جنگ، هزاران خانه و خانواده و بیمارستان‌ها و مدارس غزه را به خاک و خون کشیده است، در سایه غفلت سازمان‌های بین‌المللی و دیپلماسی کور و پیچیده، این انسان های بی گناه هستند که قربانی می‌شوند. اکنون، چاووش وجدان‌های بیدار به صدا درآمده است؛ و بی‌تردید، هنر و هنرمند در این گرانیگاه، پیشتاز و برج مراقبت شرف و حیثیت انسانی است.

چشم بستن بر این گستره از وحشی‌گری رژیم صهیونیستی امروز، خیانت و جنایت است. باید در سمت درست تاریخ ایستاد.

ما هنرمندان و سینماگران ایران ضمن همدلی با همه انسان‌های بی‌گناه و قربانیان مظلوم جنگ، جنایات وحشیانه و کشتار زنان، مادران، کودکان و کهنسالان بی‌گناه غزه و فلسطین را محکوم می‌کنیم.

ابراهیم حاتمی کیا، مسعود جعفری جوزانی، احمدرضا درویش، محمد خزاعی، ابوالقاسم طالبی،مرضیه برومند،پوران درخشنده، سیدضیا هاشمی، پرویز شیخ طادی، رسول صدرعاملی، منوچهر شاهسواری، منوچهر محمدی، محمدمهدی عسگرپور، کمال تبریزی، علیرضا داوودنژاد، علیرضا زرین دست، داریوش ارجمند، شهریار بحرانی، حبیب اسماعیلی، هوشنگ توکلی، محمدرضا شریفی نیا، احمد مرادپور، سعید سهیلی، جواد شمقدری، جمال شورجه، علی روئین تن، مهدی سجاده چی، بهروز افخمی، امیر سماواتی، محسن روزبهانی، علی قائم مقامی، مرتضی شایسته، امیرحسین شریفی، علیرضا اسحاقی، علی آشتیانی پور، سیدجمال ساداتیان، محمدهادی منبتی، دانش اقباشاوی، علیرضا اسیوند، مجتبی امینی، امیررضا آشتیانی پور، رضا توکلی، جواد اردکانی، محمدحسین لطیفی، فرهاد قائمیان، هادی حجازی فر، محمد کاسبی، علی اکبر ثقفی، حبیب ایل بیگی، محمدرضا شرف الدین، محمدحسین فرحبخش، شهریار بحرانی، احمد نجفی، محسن علی اکبری، محمدرضا شفیعی، جعفر دهقان، سیدجواد هاشمی، پروانه معصومی، سعید حاجی میری، هادی انباردار، رضا ایرانمنش، داریوش بابائیان، مهدی فرجی، احمد نجفی، علی سرتیپی، مستانه مهاجر، حبیب احمدزاده، فرهاد قائمیان، پژمان لشکری پور، حبیب الله والی نژاد، روح الله سهرابی، مسعود نقاش زاده، مسعود ده‌نمکی، جهانگیر الماسی، رسول توکلی،محمدرضا ورزی، جواد نوروزبیگی، سیاوش حقیقی، مسعود اطیابی، جواد رمضان نژاد، بیژن نوباوه، سعید مستغاثی، ناصر شفق، محمدتقی فهیم، پرویز فارسیجانی، رضا برجی، حسین زند باف ، حبیب الله بهمنی، محمدقاصداشرفی، مهرداد خوشبخت، محمود جوانبخت، رضا ایرانمنش، بهزاد بهزادپور، سیدمهدی جوادی، عباس رافعی، انسیه شاه حسینی، سعید الهی، ماشالله شاهمرادی زاده، مرتضی شعبانی، هاشم میرزاخانی، شفیع آقامحمدیان، ابراهیم اصغری، سیدمحمد حسینی، محمدحسین نیرومند، اکبر نبوی، حامد عنقا، حسین طلابیگی، حمید زرگر نژاد، اصغر نقی زاده، بهزاد بهزادپور، سعید سعدی، حسین دارابی، هادی حاجتمند، سعید سعدی، عبدالحمید قدیریان، سیدجواد هاشمی، شهرزاد کمالیزاده، محمد شایسته، سیدرضا محقق، نوید محمودی، سجاد نوروزی، شهرام شاه حسینی، امیرعباس ربیعی، حبیب الله بهمنی، حسن امجدی مقدم، حسین دارابی، مرتضی علی عباس میرزایی، یاسمن نصرتی، محمود جوانبخت، شهرام خرازی ها، رضا برجی، احمد کاوری، رضا آشتیانی، حسین مسافر آستانه، حمید بهمنی، خیر الله تقیانی پور، داوود مرادیان، قادر آشنا، کوروش زارعی، داود صبوری، ابوذر پورمحمدی، جلال غفاری، رضا رستگار، سیدسعید سیدزاده، عبدالحسین بدرلو، وحیدرضاشفیعی، عبدالله باکیده، هادی مقدم دوست، مالک حدپور سراج، راضیه تجار، مهرداد رایانی مخصوص، مهدی مسعودشاهی، ناصر باکیده، امیررضا مافی،محمد عسگری، محمدرضا شفاه، محرم زینال زاده، علی اکبر ثقفی، ناصر درخشان، محمدرضا صابری، اعظم بروجردی، حسن وارسته، حسین خورشیدی، حمید نیلی، فرزاد حسنی، محمد احمدی، سیدمرتضی مصطفوی، محمد عسگری، حسین دوماری، کریم امینی، سعید خانی، مجید کریمی، رویا شریف، علی مشهدی، پروانه مرزبان، محمد کمالی پور، صادق صادق دقیقی، رضا سعیدی پور، منصور سهراب پور، سیدمصطفی حسینی‌، احسان ظلی پور، محدثه قبادی، داود صبوری، محمدرضا مصباح، علی حضرتی، یاسمین نصرتی، مهدی عظیمی میرابادی، مهدی کریمی، محمدرضا شفیعی، حمید بهمنی، عبدالستار کاکایی، محمد دیندار، محمدرضا منصوری، کریم عظیمی، سیداحمد میرعلایی، حسن نجاریان، حبیب والی نژاد، مجتبی فرآورده،، هادی مقدم دوست، مرتضی شایسته، داریوش باباییان، محمدحسین قاسمی، محمودرضا تخشید، محمدرضا منصوری، محمد قاصد اشرفی، محمدرضا فرجی، داود نوروزی،جواد کاسه ساز ،حسن حجگذار،احمد عبدالهیان، بابک برجسته، سیدروح الله حسینی، سهیل کریمی، محسن اسلام زاده، محسن محسنی نسب، رضا ابوفاضلی،سیدعلی میر علایی،حسن صید خانی، حسین صید خانی، مهدی احمدی، مرتضی حیدری،مهدیه سادات محور، محمود گبرلو،مجتبی فرآورده، محبوبه زارعی، عباس صالح مدرسه ای، غلامرضا فرجی، رضا رستگار، امیرعباس ربیعی،حسین ماهینی، احمد کاوری، مهدی مددکار، مهدی اسدی، اکبر تدبیری، جواد اردکانی، مریم پور یامین، اعظم بروجردی، علی بیطرفان، حسین طلابیگی ، مهدی رستگار ، داریوش کرمیار، مهدی فیوضی ، راضیه تجار، امین جواهریان ، ایوب سلحشورنیا، رمزی رئیسی، عباس مجتهدی، مجید هاشمی فرا، حسین اسدی زاده،جواد یقموری ، حمزه علی کاظمی، حسین جعفری، فاطمه شایان پویا، میثم محمد حسنی، علی اصغر فاریابی،جلال الدین کوه دره ای، حسین مروتی، امیرعباس قِلیچ لو، اکبر تدبیری،حیدر جمشیدی، شهاب کسرایی، رضا تقدسی،حامد جعفری، علی مهام،حسن اقاکریمی، مهدی اکبری،عباس اکبری،، هادی انبار دار، کامبیز بابایی، عباس بابویهی، روح الله برادری، مهدی بدرلو،،حسین بهمنی، محمد پورراد، حسین پوراسماعیلی، سیدامیر پروین حسینی، نادره ترکمانی،زینب تقوایی،علی توکل نیا،حسن توکل نیا، حسن جلایر، سعید حاجی میری،عباس حقیقی،شاهرخ دستور تبار،، محمود دینی، عباس رافعی، رضا رخشان، حنیف سروری، سیدمحمدحسن سعادت، سینا مهراد، سیدسعید سید زاده، سید امیر سید زاده، محسن شایان فر، سعید شرفی کیا، سید ناصر شعبانی، سلیم غفوری، روح الله شمقدری، مهدی صباغ‌زاده، مجید زین العابدین، داوود صبوری، سیدمحمدرضا صفوی، سید محسن طباطبایی پور، سید ابراهیم عامریان، مهدی علمی نیا، عبدالله علیخانی، الهام غفوری، جواد فرحانی،، قاسم فهمیم خواه، مهدی فیوضی، صالح دلدم، مجید اسماعیلی، حسین قاسمی جامی، محمد قهرمانی، مجید کریمی، جمال گلی، غلامرضا گمرکی،مجتبی متولی، علی مجیدی، قربان محمدپور، محمود محمد طائمه ، مجتبی محمدی،مهدی مددکار، میر ولی الله مدنی، پروانه مرزبان، محسن مسافرچی، امیرحسین مصباح مهر، مهدی معمارزاده ،یوسف منصوری، هاشم میرزاخانی، محمدحسن نجم، محمد نشاط، محمد نجفی زاده، سعید پروینی، مجتبی رشوند، مصطفی رضوانی، منوچهر زبردست، حسین علی میری رامشه، سید ناصر شعبانی، فخرالدین مظفری، مسعود ردایی، محمد صادق آدین، جعفر بابائیان، کیان بابائیان، محمود آقابابایی، بهمن حبشی، مهدی احمدی، رقیه احمدی، شهرام اسدزاده،سید داوود اطیابی، صابر امامی،علی اوجی ، اصغر بانک،، رضا بانکی، مهران برومند، غلامحسن بلوریان، امیر بنان، ناصر پزشکی،کرامت پورشهسواری، ابوذر پور محمدی ،علی اصغر پورمحمدی، مریم پیرکاری، عباس تهرانی، حمیدرضا جبینی، پیمان جعفری،فتح الله جعفری جوزانی،علیرضا جلالی، امیرمنصور جمشیدی، آرین بانک، عباس جهانبخش، سیدجلال چاوشیان، محسن چگینی،کامران حجازی، محمد حسین‌خانی، سیدحامد حسینی،سید جواد حسینی، عباس حقیقی،داوود حیدری، رضا حیدری،محمود حیدریان، جهان خادم المله، روح الله خوشکام،حسن دادخواه، پرهام دلدار، بهروز رشاد، اصغر رفیعی جم، کیومرث رکنی،، حسن سادات تقوی، عبدالرضا ساعتچی فرد، امیررضا ساعتچی فرد، امیررضا سبط احمدی، محمود سلطانی،احسان سلطانیان،اکبر سنگی، رحمان سیفی آزاد، حسن شکوهی،محمد شهبازی، یدالله شهیدی،بهنام شهیدی،محسن شیرازی، علی شیرمحمدی، ابوطالب صادق دقیقی، رضا صادقی گنجه، سید محسن طباطبایی پور، علی طلوعی، احسان ظلی پور، محمدحسین عامری پویا،مهدی عبادتی نمین، علی عبدالعلی زاده،حسن علیمردانی،الهام غفوری، محمود غلامی، مصطفی غلامی آبادان،قاسم فهیم خواه،علی اکبر قائنی نجفی، علی قوی تن، فهیمه کرمی، علیرضا کریم زاده،کامشاد کوشان،محمد علی کیایی قمی،عباس گردان،علی لدنی، مجتبی متولی، علی مجیدی،محمدرضا محمدی، مجتبی محمدی،فخرالدین مظفری، سید محمدرضا مفیدی،یوسف منصوری،حمیدرضا مهدوی کوچک سرایی، هوشنگ نورالهی،میثم نورانی،مهدی ودادی، سید محسن وزیری، سیدمحمدرضا وزیری،سید حسین هادیان فر، رضا هاشمی،آرش فهیم،مجتبی هنرمند پارسا، محمد یمینی، فضل الله یوسف پور،مقداد طرفه، منصور حیدری، مصطفی رستگاری ، برهان کرم الهی،نقی نعمتی، ساسان ابی‌زاده، شهرام مقصودی، پژمان کریمی، اصغر جلیلی، مصطفی هاشمی، فرزین عسگری، سویری مطلق، محمودی نوبر ، سیدمصطفی احمدی.

رسانه سینمای خانگی- سهم فلسطین از سینمای ایران چقدر است؟

موضوع فلسطین، همواره سوژه ملتهبی برای سینمای ایران بوده است؛ آثار درخوری در این حوزه تولید شده‌اند که برخی از آنها در حافظه بصری سینمادوستان به ثبت رسیده‌اند. با این حال، ظرفیت سوژه‌ای و ابژه‌ای محور مقاومت به اندازه‌ای است که می‌توان ده‌ها و صدها فیلم دیگر نیز راجع به آن به تولید رساند.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، فلسطین مظلوم این روزها دیگر درد بزرگ جهان اسلام نیست بلکه به دغدغه اصلی بسیاری از مردم سراسر جهان تبدیل شده است که می‌بینند پاره‌تن جهان اسلام چگونه در برابر یوغ وحشی استعمار، این‌چنین مردانه مبارزه کرده و جان خود را در مسیر آرمان، فدا می‌کند.

مخابره گزارش‌های بصری از میدان نبرد، خون مردم آزادی‌خواه در سراسر جهان را به جوش آورده است هم‌چنان‌که تا پیش از این، بخشی از این مجاهدت‌ها و نقشه‌راه، با بیانی دراماتیک در آثار سینمایی به ثبت رسیده و برخی از آنها توانستند حتی در اکران‌هایی جهانی، به موفقیت‌های خوبی دست پیدا کنند.

برخلاف آن‌چه که انتظار می‌رفت، دست سینمای ایران در موضوع فلسطین و مقاومت، چندان هم خالی نیست اما نکته قابل‌توجه آن‌که در این مسیر، نباید چندان به داشته‌های گذشته دل خوش کرد چرا که این معادله، هر روز و با بسط دانش و فناوری لجستیک این مردم شریف، تغییر کرده و این الزام احساس می‌شود که فیلم‌های تکنیکی‌تری با این محوریت به تولید برسد که طی آن، فلسطینی قدرتمند به تصویر کشیده شود.

در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به مهم‌ترین فیلم‌هایی که با محوریت فلسطین و جبهه مقاومت ساخته شده است.

سرب

شاید جالب باشد که مسعود کیمیایی در سال ۶۷ و با فیلم سرب، به نخستین کارگردان پس از انقلاب تبدیل شد که مستقیما به موضوع فلسطین پرداخت.

این فیلم، داستان دانیال با بازی امین تارخ و مونس با بازی فریماه فرجامی است که می‌خواهند به ارض موعود بروند؛ اما با مخالفت سازمانی به نام هاگانا که یهودیان را بسیج می‌کند، روبرو می‌شوند. یعقوب، عموی دانیال به‌دست اعضای هاگانا کشته می‌شود و دانیال و مونس که قاتل را شناخته‌اند، می‌گریزند. میرزا محسن، فرد متدینی که به کمک مقتول شتافته، به‌عنوان قاتل دستگیر و به زندان افکنده می‌شود.

نوری برادر میرزا محسن که خبرنگار است، تصمیم دارد زن و شوهر یهودی را برای ادای شهادت به دادگاه ببرد. مونس و دانیال که مصمم هستند از مرز خارج شوند، از دست نوری و اعضای هاگانا می‌گریزند. نوری آنها را می‌یابد. زن می‌گریزد اما نوری دانیال را به‌موقع به جلسه دادگاه می‌رساند. روبروی کاخ دادگستری، او خود را سپر تیری می‌کند که یکی از آدمکش‌ها که در تعقیب آنها بودند، به سوی دانیال شلیک می‌کند.

آتش پنهان

آتش پنهان به کارگردانی حبیب کاوش در سال ۱۳۶۹، از نخستین آثاری است که مستقیما اشغال فلسطین را دستمایه خود قرار داده است.

ژاکوب، یهودی لبنانی‌الاصل، در یک مهمانی همراه تعدادی از نزدیکانش به ‌دست گروهی که به لباس رزمندگان فلسطین درآمده‌اند، کشته می‌شود. خواهر و دختر ژاکوب، سارا، از این حمله جان سالم به‌در می‌برند. رزمندگان فلسطینی که درمی‌یابند هدف اسراییلی‌ها از این ماجرا، برانگیختن افکار عمومی برای مبارزه با آنهاست، مسببان اصلی واقعه را افشا می‌کنند.

سارا پس از شرکت در یک عملیات ناموفق تروریستی علیه ابوخلیل و فرزندش ابوعلی، درمی‌یابد که نامزد اسراییلی‌اش طراح و مجری توطئه قتل پدرش بوده است. نظامیان اسراییلی برای مقابله، دست به اقدام تلافی‌جویانه می‌زنند و گروهی از رهبران فلسطینی از جمله ابوخلیل را دستگیر می‌کنند. به‌دنبال این ماجرا، دو رزمنده‌ فلسطینی در یک عملیات انتحاری، ستاد فرماندهی نیروهای اسراییلی را منهدم می‌کنند.

بازمانده

بازمانده را سیف‌الله داد در سال ۱۳۷۳ ساخت. این فیلم، یکی از نخستین فیلم‌های استاندارد درباره فلسطین اشغالی است. داستان فیلم درباره زن و شوهر جوانی است که به همراه فرزند نوزادشان؛ فرحان در بیت‌المقدس زندگی می‌کنند. وقتی صهیونیست‌ها به قدس حمله می‌کنند، پدر و مادر فرحان را می‌کشند. یک خانواده یهودی مهاجر از لهستان، خانه آنها را اشغال می‌کند. به دلیل عقیم بودن زوج یهودی، آنها فرحان را به عنوان فرزند خود بزرگ می‌کنند.

اما مادربزرگ فرحان با نفوذ به خانه تحت اشغال، به عنوان پرستار بچه، مبارزه‌ای را برای حفاظت و بازپس‌گیری نوه‌اش آغاز می‌کند. در نهایت مادربزرگ با پیوستن به یک گروه انقلابی در نقش یک مبارز سیاسی ظاهر می‌شود. او با انجام عملیاتی خطرناک، قطار حامل اشغالگران صهیونیست را منفجر می‌کند و نوه‌ خود را از غاصبان پس می‌گیرد.

هفت سنگ

عبدالرضا نواب صفوی در سال ۷۶، هفت سنگ را جلوی دوربین می‌برد.

هفت سنگ، داستان دیوید پسر خاخام الیاس مشوه شمعون است که پس از سال‌ها اقامت در هلند و پایان تحصیلاتش، برای زیارت و ملاقات با شخصی به نام شیخ کریم وارد فلسطین می‌شود. خاخام که قصد دارد پسرش را در الخلیل نگه دارد و برای آینده‌ او در دستگاه حکومتی صهیونیست‌ها امیدها دارد، دیوید را به مقامات معرفی می‌کند اما ماموران موساد که از مقاصد دیوید مطلع شده‌اند، به دنبال او می‌روند.

قاعده بازی

نواب‌صفوی پس از ساخت هفت‎سنگ، بلافاصله فیلم قاعده بازی را به تولید می‌رساند.

در این فیلم، یک هواپیمای ۴۷۴ که از وین عازم تل‌آویو است، توسط نیروهای مبارز فلسطینی ربوده می‌شود و ۳۵۰ نفر مسافر آن به گروگان گرفته می‌شوند. دولت صهیونیستی برای استفاده تبلیغاتی، ترجیح می‌دهد که مسافران به نحوی از بین بروند و درصدد نقشه‌ای برای انجام این برنامه برمی‌آید. مبارزان فلسطینی برای نجات جان مسافران در تلاش هستند تا نقشه‌ صهیونیست‌ها را خنثی کنند.

قناری

قناری به کارگردانی جواد اردکانی، دیگر فیلم مهم این حوزه به شمار می‌رود. قناری درباره یک پسر خردسال فلسطینی است که دچار لکنت زبان است. یک کشیش مسیحی، قناری کوچکی را به او هدیه می‌دهد. به سفارش پدر، سیمون باید برای قناری خود محیطی آرام و کم سروصدا ایجاد کند تا قناری بتواند برایش آواز بخواند. تلاش این کودک برای یافتن محیط آرام، او را با مسائل مختلفی روبرو می‌کند. این فیلم، اکران عمومی نشد و تنها در چند جشنواره و همچنین تلویزیون به نمایش درآمد.

هیام

کارگردانی هیام را محمد درمنش به عهده دارد. هیام، داستان یک دانشجوی مهندسی تبعه انگلیس است که برای ازدواج با دختری به نام هیام، از انگلیس به جنین در فلسطین اشغالی سفر می‌کند. مراسم ازدواج برگزار می‌شود. وقتی آن دو نفر قصد خروج از فلسطین را دارند، صهیونیست‌ها به آنها حمله می‌کنند و شوهر هیام دستگیر می‌شود. در انتهای فیلم، هیام و شوهرش از دست صهیونیست‌ها آزاد می‌شوند.

چشمان آبی زهرا

چشمان آبی زهرا به کارگردانی علی درخشی، سریالی است که یک نسخه سینمایی از روی آن تهیه شد. این فیلم درباره جستجوی یک گروه پزشکی اسرائیل در اردوگاه‌های فلسطینی برای یافتن یک کودک است تا چشمان او را به جای چشمان فرزند یکی از مقامات بلندپایه اسرائیل پیوند بزنند. فرزند اسرائیلی دارای معلولیت‌های متفاوتی است. تئودور؛ کودک ناقص‌الخلقه‌ای است که با دزدیدن چشمان زیبای یک کودک فلسطینی، بینایی‌اش را به دست می‌آورد.

پخش چشمان آبی زهرا در سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ واکنش‌های متفاوتی را در پی داشت. از جمله آن‌که در زمان نمایش نسخه سریالی این اثر از شبکه جهانی سحر، دریافت تصاویر این شبکه در فرانسه قطع شد.

راه نجات

این فیلم، نخستین ساخته بلند سینمایی راما قویدل است. راه نجات، داستان مها، مربی مهربان و دلسوز پرورشگاه بهشت در غزه است. بین مها و بچه‌های پرورشگاه، ارتباط عاطفی عمیقی وجود دارد که لحظه‌های شیرینی را رقم می‌زند اما یک حادثه باعث می‌شود مها حافظه‌اش را از دست بدهد.

راما قویدل در این فیلم برای مطابقت جزئیات لوکیشن با مختصات بومی فضا و بستر مکانی وقوع داستان فیلم، از مشاوره عبدالله عبدالرحیم؛ فیلمساز جوان فلسطینی و ساکن غزه بهره گرفته است.

بیگانگان

بیگانگان به کارگردانی عباس رافعی از دیگر محصولات سینمای ایران درباره مساله فلسطین است که درواقع برای مخاطب برون‌مرزی ساخته شده است. همه عوامل این فیلم به جز نویسنده و کارگردان، عرب هستند. این فیلم داستان جوانی به نام حسام است که عاشق دختری به نام لیلا می‌شود. آن دو قصد ازدواج با یکدیگر را دارند اما حمله صهیونیست‌ها و آواره شدن ساکنان شهر باعث می‌شود که این دختر و پسر، یکدیگر را گم کنند. پس از گذشت مدت زمانی طولانی، این دو عاشق، در پیری، یکدیگر را پیدا می‌کنند.

زخم زیتون

زخم زیتون، نخستین ساخته سینمایی محمدرضا آهنج، محصول سال ۱۳۸۳ است.

این فیلم، داستان زنی است که همسرش از مبارزان علیه اشغالگری اسراییل است که با وجود مخالفت زن، نسبت به حضور مرد در جهاد علیه اسراییلی‌ها براثر اتفاقی مجبور می‌شود خودش نیز در جریان مبارزه قرار بگیرد و در این راه آن‌قدر پیش می‌رود که یک تصمیم غیرمنتظره می‌گیرد؛ تصمیمی که باعث تحول شخصیتی او و دیگران می‌شود.

شکارچی شنبه

شکارچی شنبه به کارگردانی پرویز شیخ‌طادی به ایدئولوژی صهیونیست‌ها در تربیت فرزندانشان می‌پردازد. این فیلم داستان زندگی کودکی است که میان اقوام مختلف رفته و از هر یک از آنها، چیزی آموخته‌ است. کودکی یتیم به اصرار پدربزرگش که یکی از سران صهیونیسم است، مدت یک‌ماه از مادرش جدا می‌شود و تحت آموزش‌های صهیونیستی قرار می‌گیرد. بعد از گذشت یک‌ماه، کودک که حالا شست‌وشوی مغزی شده، به موجودی خشن، خطرناک و خونریز تبدیل می‌شود تا جایی که در پایان این فیلم، شاهد به قتل رسیدن پدربزرگ به دست کودک هستیم.

شیخ‌طادی عنوان کرده که با بررسی متون و اندیشه‌های اسرائیلی و گفت‌وگو با یهودیان بی‌طرف توانسته به لایه‌های پنهان افراطی‌گری‌های یهود دست پیدا کند.

فیلادلی

فیلادلفی به کارگردانی عزت‌الله جامعی، درباره گروهی است که برای انجام فعالیت بشردوستانه تصمیم می‌گیرند تا آذوقه و وسایل پزشکی را به محاصره‌شدگان غزه برسانند و برای رسیدن به این هدف، اقدام به حفر تونلی زیرزمینی می‌کنند.

رسانه سینمای خانگی- فیلمسازی دفاع مقدس، بازی با رنگ و لعاب نیست

تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی کشور متذکر شدند: آدم هایی که بلد نیستند حتی یک قصه ساده را تعریف کنند نباید تولید فیلم هایی با محوریت شهدا و دفاع مقدس را در دست بگیرند.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی کشور در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود متذکر شدند: آدم هایی که بلد نیستند حتی یک قصه ساده را تعریف کنند نباید تولید فیلم هایی با محوریت شهدا و دفاع مقدس را در دست بگیرند؛ مدیران سینمایی و فرهنگی تنها شعار حمایت از سینمای دفاع مقدس را می دهند و به عمد ما را از این عرصه کنار گذاشته اند و بنده با ضرس قاطع عرض می کنم که این اتفاق صد در صد عمدی است و دست هایی در کار است تا سینمای دفاع مقدس به نابودی کشیده شود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح یکشنبه چهارم تیرماه در دیدار صدها نفراز پدران، ‌ مادران و همسران شهدا، شهیدان را قهرمانان برتر تاریخ کشور خواندند و با تبیین جایگاه عالی خانواده شهدا از زاویه‌های مختلف «قرآنی»، «جهادی»، «انسانی» و «اجتماعی»، اهالی هنر و رسانه را به تلاش هرچه بیشتر در زنده‌ نگه‌داشتن هنرمندانه یاد شهدا و الگوسازی برای نسل جوان فراخواندند.

ایشان در بخشی از این دیدار فرمودند: «من یک خطابی بکنم به کسانی که اهل هنرند، اهل رسانه‌اند، اهل نگارشند، قلم به دستند، شاعرند، نقاشند، هنرمندند. این خاطره‌ها را با زبان هنر بایستی نگه دارند. البته کارهای خوبی در این سالهای آخر اتفاق افتاده است، انجام گرفته است، خوب است این کتابها و بعضی از فیلمها، بعضی از کارهای هنری که انجام گرفته با ارزش است باید سپاسگزاری کنیم اما نسبت به آنچه که باید اتفاق بیفتد کم است ما تعداد شهدایمان زیادند هر کدام از اینها یک دنیایی هستند، هر کدام از اینها موضوع یک کار هنری با ارزشند، یا موضوع کار چند کار هنری؛ می شود فیلم ساخت، میشود کتاب نوشت، میشود نقاشی کرد درباره‌ی اینها، اینها را معرفی کرد به نسل جوان. این وظیفه‌ی ماست. شما همسران شهید، پدر شهید، مادر شهید، اگر مراجعه کردند و خواستند که شما مصاحبه کنید امتناع نکنید.»

با توجه به اینکه معظم له طی سال های اخیر به کرات در خصوص اهمیت تولید آثار فرهنگی و هنری به ویژه فیلم های ارزشی تأکید کرده اند اما شاهد هستیم که مدیران فرهنگی و هنری و سینمایی همچنان فرهنگ و هنر و بالاخص سینما را در کجراهه هدایت می کنند! همچنان سینمای کشور در اختیار آثار فوق العاده نازل و بی ارزش به اسم سینمای کمدی است و یا از سوی دیگر فیلم های سیاه و تلخ به اسم سینمای اجتماعی تولید می شوند.

بسیاری از سینماگران متعهد و دغدغه مند و ارزشی سال ها است جایی برای کار و فعالیت در سینما ندارند و به ناچار خانه نشین شده اند اما از سوی دیگر برخی روشنفکرمآبان در حال جولان دادن در این سینمای نگون بخت هستند! در همین راستا با ۱۰ تن از سینماگران و کارشناسان فرهنگی برجسته کشور آقایان: جواد اردکانی، محمدرضا اسلاملو، علیرضا اسحاقی، مهدی فقیه، عبدالرحمن شلیلیان، محسن علی اکبری، محرم زینال زاده، ولی منصوریان، رضا ایرانمنش و سیدجلال دهقانی اشکذری گفتگو داشتیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل نقل شده است.

جواد اردکانی کارگردان سینما در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: با کلی گویی و حرف های تکراری هیچ اتفاق مثبتی در خصوص تولید بیشتر آثار هنری در خصوص شهدا صورت نمی گیرد؛ ما امروزه نیازمند یک راهکار و چاره اساسی برای رفع این بحران و نقصان هستیم و باید همگان اهتمام جدی داشته باشند تا به یک چاره مشترک برسیم. همیشه یک کلیاتی در حد شعار تکرار می شود و هیچ حرف تازه و راه جدید و پیشنهاد گره گشایی بیان نمی شود در حالی که وقتی یک بیماری قدیمی و مزمن می شود به درمان دقیق تر و با دقت بیشتری نیاز دارد.

علیرضا اسحاقی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون نیز در این باره اظهار داشت: نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن این است که ما نباید با ساخت آثار ضعیف و نازل شهدا را یک بار دیگر به دست خودمان شهید کنیم. آدم هایی که بلد نیستند حتی یک قصه ساده را تعریف کنند نباید تولید فیلم هایی با محوریت شهدا و دفاع مقدس را در دست بگیرند. این اتفاق قطعاً سبب بی ارزش شدن و واژگونی این آثار می شود. مدیران و سیاست گذاران سینما باید تدبیری جدی در این زمینه داشته باشند و تنها از افراد باتجربه و کاربلد برای تولید این آثار بهره بگیرند.

محمدرضا اسلاملو کارگردان سینما گفت: کسانی که بر مسند مدیریت نشسته اند به باطن عرفانی و نورانی دوران دفاع مقدس باور ندارند و به همین علت است که در زمینه تولید آثار مبتنی بر ارزش های دفاع مقدس و زندگی شهدا کم کاری جدی وجود دارد. کسانی که با باطن دفاع مقدس آشنایی ندارند آن را درک نمی کنند و به ظاهرسازی بسنده می کنند. ما نباید به اسم دفاع مقدس آثاری را در سینما تولید کنیم که باطن و عمق ندارند و به ابعاد معنوی و عرفانی و روحانی آن اشاره نمی کنند.

مهدی فقیه بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در گفتگو با سینماپرس خاطرنشان کرد: تولید فیلم با محوریت دفاع مقدس و خاطرات شهدا از نان شب خوردن هم واجب تر است؛ این بالاتر از نیاز است و یک ضرورت برای جامعه محسوب می شود اما افسوس که اصلاً کسی به فکر نیست! از وزارت ارشاد گرفته تا تهیه کنندگان همه دنبال کارهای کمدی و خنده دار هستند! آن ها بهانه شان این است که مردم حال شان خوب نیست و با دیدن این کارها شادمان می شوند در صورتی که آن ها اصلاً به فکر مردم نیستند و تنها به پول و منافع مادی خود می اندیشند.

عبدالرحمن شلیلیان کارگردان سینما و تلویزیون در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: فضای فرهنگی کشور ما سال ها تحت اشغال لیبرال مسلکان بوده و آن ها با هر نوع اندیشه ارزشی مقابله کردند و میانه ای با ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و شهدا نداشتند از این رو نیاز است که ما این نقیصه را جبران کنیم و بخش اعظم تولیدات سینمایی و تلویزیونی را به فیلم ها و سریال های دفاع مقدسی اختصاص دهیم. تولید فیلم های دفاع مقدسی بسیار پر هزینه است و باید نهادهای ذی ربط پشتیبان فیلمسازان برای تولید این قبیل آثار باشند و برای آن ها تأمین منابع کنند و قطعاً تا این اتفاق رخ ندهد نمی توانیم شاهد تحول مثبت و اساسی برای تولید فیلم های ارزشی باشیم.

محسن علی اکبری تهیه کننده سینما و تلویزیون در این راستا خاطرنشان کرد: متأسفانه مدیران فرهنگی در دولت های مختلف بیانات رهبری را نشنیده گرفتند و آنطور که باید و شاهد به فرمایشات مهم معظم له توجه نکردند و نکات ظریفی که ایشان اشاره می کردند برایشان ملاک کار نبوده است. حقیقتاً بنده نمی دانم علت این سهل انگاری ها از سوی مدیران فرهنگی چیست؟ آیا دشمن در پشت پرده این مباحث را مدیریت می کند؟ یا مدیران از روی جهل این کار را انجام می دهند و درک درستی از اوضاع ندارند؟

محرم زینال زاده کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون به سینماپرس گفت: بنده سال های متمادی برای سینمای دفاع مقدس در مقام بازیگر و کارگردان تلاش کردم اما هیچ گاه تلاش هایم مورد توجه قرار نگرفت با این حال همچنان پای کار سینمای دفاع مقدس هستم و طرح و فیلمنامه آماده کار هم دارم اما کسی از بنده و امثال بنده حمایت نمی کند! بدیهی است که حضور پیشکسوتان می تواند باعث رشد و ترقی سینمای دفاع مقدس شود اما همچنان برای من روشن نشده که چرا و به چه دلیلی رسماً پیشکسوتان نادیده گرفته می شوند.

ولی منصوریان روزنامه نگار فرهنگی تأکید کرد: به‌نظرم برخورد مدیریت فرهنگی کشور با بیانات رهبری سطحی است لذا نتیجه آن می‌شود که روایت سینما از شهدا برای بیلان‌کاری از آب درمی‌آید و فیلم‌ های دم دستی، بدون مخاطب و گیشه و تنها برای ارائه گزارش در دستور کار قرار می‌گیرد. ما در تاریخ ۴۳ سال انقلاب درباره شهدا و در موضوع دفاع مقدس آثار موفق و جریان‌سازی را شاهد هستیم اما مدیریت فرهنگی سینما تمام تلاش خودش را انجام داده تا این آثار تکثیر نشوند و این تلاش با سنگ‌اندازی‌ها متعدد در مسیر تولید و نمایش صورت گرفته است.

رضا ایرانمنش بازیگر سینما و تلویزیون به سینماپرس گفت: مدیران سینمایی و فرهنگی تنها شعار حمایت از سینمای دفاع مقدس را می دهند و به عمد ما را از این عرصه کنار گذاشته اند و بنده با ضرس قاطع عرض می کنم که این اتفاق صد در صد عمدی است و دست هایی در کار است تا سینمای دفاع مقدس به نابودی کشیده شود. یکی از مهمترین معضلات و مسائل سینمای ایران رانت و تبعیض قائل شدن میان اهالی هنر است. تا زمانی که این ۲ اتفاق در سینما وجود داشته باشند ما از هر ناحیه ای جز صدمه و لطمه چیز دیگری نخواهیم دید. سینمای دفاع مقدس در دهه ۶۰ و ۷۰ به اوج خود رسیده بود اما عده ای خواستند مانع از رونق بیشتر این سینما شوند و از همان دوران تلاش خود را به کار بستند تا این سینما روز به روز کوچک و کوچک تر شود. در آن روزگار فیلم های دفاع مقدس در کنار فیلم های سایر ژانرها تولید و اکران می شد و هر فیلمسازی بنا به دغدغه خود کار خودش را می کرد اما برخی افراد به عمد موجبات کوچک سازی این سینما را فراهم آوردند.

سیدجلال دهقانی اشکذری کارگردان سینما در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: برخی فیلم های دفاع مقدس فقط رنگ و لعاب دارند اما عمق خوبی ندارند چرا که فیلمسازان شان فضای جبهه و جنگ را درک نکرده اند و تا وقتی فیلمساز فضا را درک نکرده باشد قطعاً نمی تواند اثری تولید کند که به مذاق مخاطبان خوش بیاید.

رسانه سینمای خانگی- سینمای دفاع مقدس نیازمند جزئی بینی است

جواد اردکانی کارگردان سینما گفت: مطلبی که حضرت آقا به تازگی به آن اشاره کردند موضوع جدیدی نیست و بارها و بارها این مورد را تکرار کرده اند اما متأسفانه مدیران فرهنگی و هنری کاری را که باید انجام ندادند.

به گزرش سینمای خانگی از سینماپرس، جواد اردکانی کارگردان سینما در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: با کلی گویی و حرف های تکراری هیچ اتفاق مثبتی در خصوص تولید بیشتر آثار هنری در خصوص شهدا صورت نمی گیرد؛ ما امروزه نیازمند یک راهکار و چاره اساسی برای رفع این بحران و نقصان هستیم و باید همگان اهتمام جدی داشته باشند تا به یک چاره مشترک برسیم.

کارگردان فیلم های سینمایی «به کبودی یاس» و «شور شیرین» در گفتگو با سینماپرس، افزود: مطلبی که حضرت آقا به تازگی به آن اشاره کردند موضوع جدیدی نیست و بارها و بارها این مورد را تکرار کرده اند اما متأسفانه مدیران فرهنگی و هنری کاری را که باید انجام ندادند.

وی ادامه داد: بنده در اینکه این موضوع بسیار مهم باید پیگیری رسانه ای شود هیچ تردیدی ندارم منتها در نوع مواجهه خودم با این پدیده و پاسخ به سوألات برای اینکه چرا این اتفاق رخ داده مسأله دارم.

اردکانی در همین راستا خاطرنشان کرد: همیشه یک کلیاتی در حد شعار تکرار می شود و هیچ حرف تازه و راه جدید و پیشنهاد گره گشایی بیان نمی شود در حالی که وقتی یک بیماری قدیمی و مزمن می شود به درمان دقیق تر و با دقت بیشتری نیاز دارد.

این سینماگر با تأکید بر اینکه چنین موضوعاتی نیاز به کارشناسی جدی و اصولی و دقیق دارند اظهار داشت: باید کار آماری صورت گیرد. قول های مدیریتی مختلف باید همه در کنار هم قرار بگیرد و بعد در تحلیل این داده افراد متخصص و صاحب نظر راهکار خودشان را ارائه دهند. باید از هرگونه کلی گویی پرهیز شود و ما همگی باید دست در دست هم دنبال راه چاره باشیم و مبادرت به تکرار مکررات نکنیم چرا که این کار نه تنها ما را به پیش نمی برد بلکه ما را به عقب نیز می راند.

خروج از نسخه موبایل