جایزه بهترین فیلم کوتاه بینالملل ششمین دوره جشنواره آستوریا را کسب کند؛ همچنین این فیلم کوتاه در ادامه حضور جهانی خود به دوازدهمین دوره جشنواره جایزه کارپینو ویسیانو ایتالیا نیز راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانهای پروژه، «خاکخونی» به نویسندگی و کارگردانی حجت حسینی و تهیهکنندگی حجت حسینی و دانیال گورانی موفق شد جایزه بهترین فیلم کوتاه بینالملل ششمین دوره جشنواره آستوریا را کسب کند؛ همچنین این فیلم کوتاه در ادامه حضور جهانی خود به دوازدهمین دوره جشنواره جایزه کارپینو ویسیانو ایتالیا نیز راه یافت.
جشنواره فیلم آستوریا Astoria با هدف حمایت ویژه و تمرکز بر موضوعات مرتبط با گروههای که در جامعه نادیده گرفته میشوند مانند افراد معلول، زنان و مهاجران و… شکل گرفته است. فیلمهای منتخب در ماه ژوئن (خرداد) در منطقه هنری کافمن در آستوریا به نمایش گذاشته و مراسم اختتامیه ششمین دوره این جشنواره در نیویورک آمریکا برگزار شد.
جشنواره فیلم جایزه کارپینو ویسیانو PREMIO CARPINO VISCIANO با هدف آگاهیبخشی و بازیابی شأن و هویت انسان در معضلات جمعی و در کل رقابتی ملی و بینالمللی فیلمهای کوتاه با مضمون اجتماعی است. دوازدهمین دوره این رویداد از تاریخ 6 تا 9 جولای 2023 (15 تا 18 تیرماه 1402) در شهر ویسیانو ایتالیا برگزار میشود.
«خاکخونی» پیش از این جشنوارهها، موفق به کسب جایزه بهترین فیلم کوتاه از جشنواره ریترن آلمان و جایزه تقدیر بهترین فیلمنامه از جشنواره کافوسکاری ایتالیا شده و به جشنوارههای سینهنوا پرتغال، ارزنجان ترکیه، داکای بنگلادش، نیاک آمریکا، آستین آمریکا و رگنسبورگ آلمان نیز راه یافته است.
در معرفی «خاکخونی» آمده است: بیابون که خدا نداره، دخترو اگه گیر نا اهل بیفته، نمیذارن قدم از قدم برداره!..
میثم دامنزه، ساناز روشنی، سمانه مهدیپور، میلاد اشکالی و یاسر ساغری در این فیلم کوتاه به ایفای نقش پرداختهاند و پخش جهانی آن بر عهده کمپانی مستقل مورچه است.
عوامل «خاکخونی» عبارتند از نویسنده و کارگردان: حجت حسینی، تهیهکننده: حجت حسینی، دانیال گورانی، گروه فیلمبرداری: امیرحسین نوشآذر، افشین بیگی، مدیر فیلمبرداری: شایان حبیبی با تشکر از حامد خدیو، تدوین: شیدا گرجی، صداگذار: رامین ابوالصدق، مدیر صدابرداری: حسن کرامتفر، طراح صحنه و لباس: گروه هنری الف، تصحیح رنگ و نور: فربد جلالی، گریم: مینا قابلی.
میثم مرادی نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «لاری» که به طرح یکی از آسیبهای اجتماعی مرتبط با کودکان بیسرپرست میپردازد، به ارائه توضیحات درباره تجربه ساخت این فیلم پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سالهایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایدهآلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمیکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
«لاری» سوژهای خاص درباره یکی از پدیدههای تلخ اجتماعی در مناطق حاشیهای شهرهای بزرگ دارد که تلاش کرده است این آسیب اجتماعی را در قالبی سینمایی به تصویر درآورد.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی مهر با میثم مرادی کارگردان و مهدی رضایی مدیر فیلمبرداری فیلم کوتاه «لاری» است.
* بد نیست از اینجا شروع کنیم که چطور به چنین ایده خاصی برای فیلم «لاری» رسیدید و چقدر این پدیده مصداق واقعی دارد؟
میثم مرادی: این پدیده را ابتدا از زبان چند نفر از اهالی محلهای که مادربزرگ خودم در آنجا زندگی میکند، شنیدم. اتفاقاً فیلمبرداری این فیلم را هم در همان منطقه انجام دادیم. آنجا بود که از اهالی شنیدم واقعاً چنین مکان زیرزمینیای به نام «حیاط نشاط» در محل وجود دارد که بهصورت غیرقانونی و در قالب شرطبندی و قمار، بچههای بیسرپرست را به جان هم میاندازند و از مبارزه آنها پول درمیآورند. زمانی که خودم برای اولینبار درباره این موضوع شنیدم، شوکه شدم و با خودم گفتم مگر امکان دارد؟
مرادی: اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیبهای اجتماعی رفتم و از آنها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر میکنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! بعد که پیگیر شدم دیدم پیش از من یکی دو خبرنگار هم روی این موضوع کار کردهاند و گزارشهایی هم درباره آن منتشر شده بود. حدود ۵ ماه پیگیر تحقیق برای اطلاع از واقعیت ماجرا وقت گذاشتم و از جایی به بعد احساس کردم که حتماً خودم باید به چشم ببینم. نمیتوانستم به چیزهایی که دور میشنیدم قناعت کنم.
وقتی بیشتر پیگیر شدم دیدم نه فقط در آن محله که در حاشیه محلههای دیگری مانند شوش و هرندی هم این حیاطهای نشاط وجود دارند! حتی مطلع شدم که در یکی از این حیاطها دو پسربچه نوجوان و بدسرپرست، مردهاند! یکی نامش مهران بود و دیگری عباس.
* واقعاً در قالب همین شرطبندیها جانشان را از دست داده بودند؟
مرادی: بله. این بچهها را با مواد و مشروبات از خود بیخود میکنند و به جان هم میاندازند! در بافت فرهنگی آن مناطق که خودم هم مدتها در آنجا زندگی کردهام، خیلی این مفهوم برای بچهها جا افتاده که راه بزرگی کردن، همین دعوا و کتککاری است. خلاصه تلاش کردم تا از نزدیک هم بخشی از واقعیتها را ببینم و بعد از آن بود که برای ساخت این فیلم مصر شدم.
اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیبهای اجتماعی رفتم و از آنها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر میکنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! با تعجب گفتم خب بالاخره باید جلوی این پدیده گرفته شود.
همین مسئله انگیزه شد که نزدیک دو سال و نیم روی نگارش فیلمنامه و تأمین سرمایه این فیلم زمان بگذارم. بدون تعارف و اغراق، شخصاً خیلی برای به سرانجام رسیدن این فیلم تلاش کردم و دوست داشتم کار بهگونهای باشد که صدای این بچهها هم شنیده شود. بهگونهای ساخت این فیلم برایم حیثیتی شده بود.
میثم مرادی
* فکر نمیکنید در فیلم، مراودات موجود میان آدمهای بزرگسال، بهزور به روابط میان کودکان تحمیل شده است؟ دو بچهای که جثه کوچکی هم دارند، چطور میشود که برای آدمبزرگهایی که خودشان اهل نقشه کشیدن و سواستفاده از دیگران هستند، نقشه بکشند؟
مرادی: چه خوب که این سوال را مطرح کردید چرا که یکی از مسئولان انجمن سینمای جوانان هم پیشتر این مسئله را درباره فیلم مطرح کرده بود. نمیدانم شما چقدر مسیرتان به این مناطقی که در فیلم نشان دادهام، افتاده،،کافی است فقط دو روز بهصورت گذری از این مناطق عبور کنید تا متوجه شوید که اتفاقاً حرفها و اعمال این بچهها بهگونهای است که شاید شما از یک فرد ۵۰ ساله ساکن مرکز شهر هم توقع نداشته باشید. حتی یکی از دوستان معتقد بود که فضای فیلم واقعی و باورپذیر نیست.
* این همان مشکلی است که من هم دارم و احساس میکنم فضا فیک و مصنوعی شده است.
مرادی: شاید اصلاً تماشای همین فیلم این دغدغه را برای شما بهوجود بیاورد تا بروید و از نزدیک هم این فضاها را ببینید. متأسفانه همه اینها واقعیت دارد و ما اتفاقاً خیلی از جزئیات و کلمات را در فیلم نمیتوانستیم به کار ببریم و امکان نمایش خیلی از اتفاقات را هم نداشتیم. واقعاً شاید برای ما باورپذیر نباشد که فردی دختر ۹ ساله خود را در قمار ببازد.
مرادی: تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمیتوانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سالها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمعها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم * اتفاقاً این مشکلی است که پیشتر با فیلم «بچهخور» محمد کارت هم داشتم! واقعاً چرا باید چنین تصویری از شرطبندی روی یک دختر بچه در فیلم بازنمایی شود؟
مرادی: چون واقعیت دارد و شما هم تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمیتوانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سالها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمعها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم. آنچه هم که در فیلم به تصویر کشیدیم، روایتی بسیار سانسورشده از واقعیت جاری در این مناطق بود.
* البته در برخی نماها، تلاشهایی برای ارجاع به برخی اتفاقات غیرقابل نمایش داشتید.
مرادی: تلاش کردیم در حد امکان اشارههایی بکنیم اما نکته مهم این است که متأسفانه باید بپذیریم که این واقعیتها وجود دارد.
* اینکه واقعیت است درست اما اجازه دهید مثالی بزنم. در مستند «مشق امشب» که یکی از مستندهای خوب دورههای اخیر جشنواره «سینماحقیقت» بود، شاهد حضور پسربچهای مقابل دوربین بودیم که به معنای واقعی مرد بود و مانند یک مرد بزرگ هم صحبت میکرد. مشخص بود که به اجبار شرایط سخت حاکم بر زندگیاش وارد مراودات زندگی بزرگترها شده، تصویر آن کودک و بزرگیاش باورپذیر است و فیک نیست اما اینجا ردونشانی از رنجی که این بچهها را بزرگ کرده باشد، نمیبینیم.
مرادی: واقعاً تنها جوابی که میتوانم بگویم این است که این حس بستگی به تجربه مشاهده از نزدیک شرایط این بچهها دارد. شاید خیلی از شرایط اجتماعی که امروز ما با پوست و خونمان تجربه میکنیم و برایمان حتی عادت هم شده است، شنیدنش از طرف یک فرد خارجی که در محیط اجتماعی ما زندگی نکرده است، باورپذیر نباشد.
* بخشهایی از فیلم «لاری» بهشدت مخاطب را به یاد سریال «یاغی» میاندازد. این تشابه را قبول دارید؟
مرادی: اتفاقاً من سریال «یاغی» را از قصد، ندیدم.
* این البته پاسخ خوبی نیست که کارگردانان معمولاً در مقابل این نقد میگویند فلان کار را اصلاً ندیدهایم!
مرادی: واقعاً ندیدم. متن این فیلمنامه را هم تقریباً سه سال پیش در بانک فیلمنامه ثبت کرده بودیم. این موقعیت از آن موقعیتهایی است که هر کارگردان و یا حتی مستندسازی میتواند به آن بپردازد. به این دلیل تصمیم گرفتم که کار محمد کارت را نبینم که وقتی برای برخی از دوستان داستانم را مطرح کردم گفتند، سریال او هم چنین فضاهایی دارد. سریال «یاغی» خودش براساس یک کتاب بود که نویسنده آن کتاب هم برداشت خودش از این مدل قمار و شرطبندی را روایت کرده بود. فضای کلی شاید شباهتهایی داشته باشد اما فکر میکنم متن و زیرمتن فیلم من متفاوت از آن سریال باشد.
* یک نکته دیگر شباهت فضای کلی فیلم و حتی برخی دیالوگها با فیلمهای دهه ۵۰ و ۶۰ و مشخصاً سینمای مسعود کیمیایی در آن سالها است. واقعاً تحتتأثیر سینمای کیمیایی بودید؟
مرادی: اگر فیلم کوتاه قبلیام را دیده باشید میدانید که اساساً خیلی تحتتأثیر فیلمساز دیگری نیستم. کمااینکه فیلم قبلیام اساساً مسیری متفاوت از این فیلم داشت. تلاشم این است که براساس یافتهها و پژوهشهای که داشتهام فیلمنامه بنویسم و فیلمم را بسازم. خیلی بهدنبال آن نیستم که بخواهم از روی دست فیلمساز دیگری نگاه کنم و ایده بگیرم.
* یکی از ویژگیهای مثبت فیلمکوتاه «لاری» جنبه فنی و مشخصاً فضای بصری آن است. جناب رضایی بد نیست شما هم توضیحاتی درباره این جنبه از فرآیند تولید فیلم بدهید.
مهدی رضایی: بد نیست از همین ماجرای شباهت فیلم با حال و هوای فیلمهای کیمیایی که شما آن را مطرح کردید شروع کنیم. واقعیت این است که ما قصهای داشتیم که با هر پرداختی که سراغ آن میرفتیم، بالاخره بخشهایی از آن یادآور سینمای آن سالها میشد. این اولین تجربه همکاری من با میثم مرادی بود و نکتهاش هم این بود که این مدل اتفاقات، پیشتر سوژه فیلمهای دیگری شده بودند اما از همان جلسات اولیه یکی از دغدغهها این بود که خروجی کارمان شبیه کارهای دیگر نشود. حتی در قاببندیها و مشخصاً سکانسهای مربوط به دعوا و درگیری تلاش کردیم که متفاوت عمل کنیم. تلاشمان این بود که به حد ممکن به کاراکترها نزدیک شویم. شاد راحتترین تصمیم برای هر کارگردانی این باشد که همه چیز را خیلی ساده برگزار کند اما ما در جزئیات کار هم سختگیریهایی داشتیم.
* مثل نورپردازی که در فضاسازیها بسیار مؤثر است.
رضایی: بله. میخواستیم در همان تایم ۱۵ دقیقهای فیلم هم همه چیز شبیه به هم و تکراری نباشد. در نورپردازی به این نکته توجه داشتیم که رنگهایی را استفاده کنیم که با زیرمتنهای قصه ارتباط داشته باشد. مثلاً در سکانسی که در حمام مشغول کار است، رنگهایی را استفاده کردیم که در سکانس درگیری وجود نداشت. در عین حال میخواستیم نورهایی را استفاده کنیم که در واقعیت هم وجود داشته باشد. قصه برای من چالشهایی داشت اما مهمترین نکته برایم نگاه کارگردان به این سوژه بود.
مهدی رضایی
* جریانی در سینمای کوتاه بهوجود آمده است که ضمن تمرکز بر سوژههای اجتماعی، تلاش بسیار زیادی هم برای واقعنمایی اغراقشده دارد. قاببندیها و تصاویر در «لاری» اما بسیار سینمایی بود و برخی اجزا در قاب، بهصورت باسلیقهای چیده شده بود که این ویژگی فیلم را از آن جریان رئالیسم اغراقشده، متمایز میکند.
رضایی: واقعیت این است که همواره حتی در زندگی شخصی خودم هم تلاش میکنم نظمی حاکم باشد. با همین نگاه وقتی سراغ دوربین روی دست در یک فیلم میروم هم معنایش این نیست که دوربین هرجایی دلش خواست برود. بالاخره دوربین روی دست هم برای خودش شخصیتی دارد که باید آن را حفظ کنیم. در فضای فیلم کوتاه معمولاً اولین سوالی که از گروهها میپرسم این است که چقدر بودجه برای مسائل فنی در نظر گرفتهاید؟
رضایی: تلاش کردیم در همه قابها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند
* یعنی خیلی وقتها بودجه در کیفیت یک فیلم کوتاه تعیینکننده است؟
رضایی: در بخش ابزار بله اما در زمینه نگاه حاکم بر یک فیلم، خیر. اگر من دوربین ارزانتری برای این فیلم در اختیار داشتم شاید کیفیت کار خروجی کمی کمتر میشد اما نگاهم قطعاً همین بود. نظمی که شما میگوئید حتی در پلانهای روی دست هم وجود دارد، همچنان در کار وجود میداشت. در این پروژه از خیلی چیزها زدیم اما در نهایت ابزاری را تهیه کردیم تا به زبان سینما حرفمان را مطرح کنیم.
خلاقیتمان هم این بود که تلاش کردیم در همه قابها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند. میثم تأکید داشت در عین اینکه نگاه مستند میخواهیم به این روایت داشته باشیم، لازم نیست بهگونهای مستندنمایی کنیم که دوربین هر جایی سرک بکشد و هر چیزی را ثبت کند.
* شما بهعنوان کارگردان چه نگاهی نسبت به این جنس واقعگرایی داشتید؟
مرادی: مهدیجان توضیحات اصلی را داد اما آنچه مدنظر داشتیم این بود که به صورت کنترلشده به سمت مستندنمایی حرکت کنیم و گرفتار اضافهگویی نشویم. بهخصوص که در کنار مهدی رضایی، همه عوامل فنی ما، افراد کاربلدی بودند و جزو درجهیکهای سینما به حساب میآیند. خودم هم در مقام کارگردان تلاش کردم تکنیکی که بلد هستم را به اندازه خرج کنم. نمیخواستم با قابهای چشمنواز و بهرخ کشیدن توانمندیهایم چیزی را ثابت کنم.
* بهعنوان سوال پایانی میخواستم بازگشت دیگری به متن داستان داشته باشیم؛ چرا بچهها در روایت این فیلم هیچ بزرگتری ندارند. چرا شاهد حضور سایهای به نام پدر و مادر در داستان فیلم نیستیم؟
مرادی: در همان پاسخم به سوال ابتدایی به این نکته اشاره کردم که در واقعیت هم قربانی این پدیده کودکان بدسرپرست و بیسرپرستی هستند که یا پدر ندارند، یا مادر ندارد و یا هر دو را! اتفاقاً همین بچهها هستند که طعمه امثال نادرخروسها میشوند. طبیعتاً سراغ بچههایی نمیروند که اگر خراشی روی صورتشان بیفتد باید به صد نفر جواب پس بدهند. حرف اصلی فیلم هم توجه به همین کودکان بدسرپرست و بیسرپرست است که قربانی این اتفاق میشوند.
فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی از پنجشنبه اکران آنلاین میشود.
به گزارش سینمای خانگی، اکران آنلاین فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و تهیهکنندگی محمدرضا منصوری از پنجشنبه یک تیرماه آغاز میشود.
این فیلم که از سی فروردین ماه روی پرده سینماها آمده به فروش چهار میلیاردی دست پیدا کرده است.
فیلم سینمایی «دسته دختران» روایتی از زنان خرمشهر است که در ۳۴ روز مقاومت این شهر اسلحه بر دست در کنار مردان جنگیدند. این فیلم تنها اثر دفاع مقدسی این روزهای سینمای ایران است که منیر قیدی با بازسازی تصاویر زنده و مستند از نبرد خانهبهخانه خرمشهر، اولین تصویر سینمایی با نگاه زنانه از آن مقاومت را خلق کرده است.
«دسته دختران» در جشنواره چهلم فیلم فجر نامزد دریافت ۷ سیمرغ بلورین شده بود.
در این اثر سینمایی علاوه بر نیکی کریمی، پانتهآ پناهیها، فرشته حسینی، هدی زینالعابدین، صدف عسگری، حسین سلیمانی و مهدی حسینی وند به ایفای نقش میپردازند.
فیلم کوتاه «تشک» به کارگردانی آرش حسنپور به دهمین دوره جشنواره «زیروپلاس» روسیه راه پیدا کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلم، فیلم کوتاه «تشک» به نویسندگی و کارگردانی آرش حسنپور به دهمین دوره جشنواره «زیروپلاس» روسیه راه پیدا کرد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «تشک نمناکی که لکه زرد رنگ روی آن افتاده برای خشک شدن از بالکن خانه پسر بچه ۸ سالهای به نام محسن آویزان شده است که باعث تمسخر و قضاوت دوستان او میشود … .»
در این فیلم کوتاه محمد سروش علیشاهی. سالار قدیمی. محمد امین محمدی و فاطیما نیشابوری، یدالله شادمانی نقش آفرینی کردهاند.
ادیگر عوامل این فیلم کوتاه میتوان به آرش حسنپور نویسنده، تهیه کننده و کارگردان، وحید ابراهیمی تصویربردار، علی نیازی صدابردار، محمد نجاریان تدوین، محمود موسوینژاد صداگذار، علی نیکرفتار عکاس، علی فراورده طراح پوستر، آرش حسنپور طراح صحنه و لباس، میثم قراگزلو طراح چهرهپردازی، رامین کاظمی مدیر تولید، امین هنرمند آهنگساز، کامران سحرخیز اصلاح رنگ و نور و… اشاره کرد.
فیلمهای کوتاه و کمدی «نوشابه مشکی»، «پارادوپینگ» و «نحسی» در برنامه نور، صدا، دوربین، خنده دفتر طنز حوزه هنری به نمایش درمیآیند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی دفتر طنز حوزه هنری، جلسه جدید برنامه «نور، صدا، دوربین، خنده» با نمایش و نقد سه فیلم کوتاه کمدی برگزار میشود.
نشست جدید «نور، صدا، دوربین، خنده» به نمایش سه فیلم «نوشابه مشکی» به کارگردانی محمد پایدار، «پارادوپینگ» به کارگردانی محمدرضا حسنیرنجبر و فیلم «نحسی» به کارگردانی پارسا امیریزاد اختصاص دارد که توسط دفتر طنز برگزار میشود، میزبان علاقهمندان به فیلم و کمدی خواهد بود.
مهمانان ویژه این برنامه یزدان فتوحی نویسنده و کارگردان و بازیگر، داوود امیریان فیلمنامهنویس و طنزپرداز هستند که در حضور کارگردانان هر سه فیلم به نقد و بررسی آثار نمایش داده شده میپردازند.
اجرای این برنامه نیز بر عهده میثم کریمی است.
هر سه فیلمی که در این برنامه نمایش داده میشوند جزو فیلمهای حاضر در بخش داستانی سینهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بودند.
جدیدترین برنامه «نور، صدا، دوربین، خنده» روز چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ در تالار سوره حوزه هنری برگزار میشود.
حضور در نشست نقد و بررسی و همچنین نمایش فیلم برای همه آزاد و رایگان است.
مهلت ارسال آثار به المپیاد فیلمسازی «دختران حوا» تا روز جمعه ۹ تیر ۱۴۰۲ تمدید شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا، المپیاد فیلمسازی دختران حوا رویدادی است که به همت بنیاد سینمایی فارابی با همکاری بنیاد بینالمللی گوهرشاد در ۲ بخش «ایده» و «فیلم» برگزار میشود.
این المپیاد با تاکید بر شعار «ما پای خانواده ایستادهایم» و با لحاظ کردن لزوم بیان حقیقت و مقام والای زن در فرهنگ اسلامی- ایرانی، تأکید بر ارتقای جایگاه زن در همه ابعاد اجتماعی، حقوقی، سیاسی، فرهنگی و توانمندسازی دختران مستعد و فیلمساز ایران اسلامی، ۱۹ تا ۲۳ تیر و همزمان با نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا برگزار میشود.
در فراخوان المپیاد فیلمسازی دختران حوا که در سایت جشنواره و وبگاه بنیاد سینمایی فارابی قرار دارد، به شرایط سنی شرکت در این رویداد هنری، بخشهای گوناگون آن، موضوعات و چگونگی ثبت نام اشاره شده است.
همزمان با سه میلیاردی شدن فروش فیلم سینمایی «کت چرمی» در سینماهای سراسر کشور، از پوستر جدید این فیلم رونمایی شد.
به گزارش سینمای خانگی خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فیلم، فیلم سینمایی «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه کنندگی کامران حجازی از ۱۷ خرداد در سینماهای سراسر کشور اکران شده، تاکنون بیش از ۶۰ هزار مخاطب داشته و فروش آن از سه میلیارد هم گذشته است.
این فیلم که توانسته است پرفروشترین فیلم غیرکمدی این روزهای گیشه سینمای ایران باشد روایتی ملتهب از قاچاق دختران را به تصویر میکشد.
طراحی پوستر «کت چرمی» را شکوفه بیاتی بر عهده داشته و همزمان با فروش بیش از سه میلیاردی این فیلم به طور رسمی از آن رونمایی شده است.
جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، پانتهآ پناهیها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدیفر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقیمهر، آیدا ماهیانی، سارا حاتمی، رویا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل میدهند.
این فیلم که سال گذشته در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، توانست در ١٠ رشته نامزد شود و سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد.
«کت چرمی» محصولی از بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه ایوان آفرینش است و پخش آن را مؤسسه شهرفرنگ بر عهده دارد که فعالیتش را بهتازگی و با این فیلم آغاز کرده است.
فیلم کوتاه «صدا» ساخته علی عبداللهی علاوه بر راه یابی به جشنواره کانادایی، برنده جایزه بهترین کارگردانی از بیست و پنجمین جشنواره جهانی فیلم «فالودی» مجارستان نیز شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «صدا» (voice) به نویسندگی و کارگردانی علی عبداللهی و تهیهکنندگی حامد قریب برنده جایزه بهترین کارگردانی از بیست و پنجمین جشنواره جهانی فیلم «فالودی» مجارستان شد.
این جشنواره هر سال یک ارزش ویژه یا معضل اجتماعی را به عنوان مضمون جشنواره در دستور کار قرار میدهد و هدف آن، الهام بخشی در جهت خلق اثر و آغاز گفتمان اجتماعی درباره مضمون طرح شده است.
بیست و پنجمین جشنواره جهانی فیلم «فالودی» مجارستان ۱۷ تا ۲۰ نوامبر برابر با ۲۶ تا ۲۹ آبان ۱۴۰۱ برگزار می شود که اکنون برگزیدگان بخشهای مختلف آن اعلام شده است.
همچنین فیلم کوتاه «voice» در تازهترین حضور جهانی خود به نهمین دوره از جشنواره فیلم Gbeck Future Film Festival کانادا راه یافت. جشنواره فیلم Gbeck بر نسل آینده تاکید بسیاری دارد و برای پشتیبانی از فیلمسازان جوان طراحی شده است. بنابراین از فیلمهای اورجینالی که توسط فیلمسازان جوان در سراسر جهان ساخته شده است، حمایت میکند.
این جشنواره از تاریخ ۸ تا ۱۰ سپتامبر سال جاری برابر با ۱۷ تا ۱۹ شهریور در Prince Edward Island Canada برگزار میشود.
فیلم «voice» پیش از این نیز به هجدهمین دوره از جشنواره اتوپیای آمریکا، هفتمین دوره از جشنواره سانداسکرین ایتالیا، دهمین دوره از جشنواره ASFF AS ایتالیا و ششمین دوره از جشنواره لینک انگلستان راه پیدا کرده بود و پخش جهانی آن همچنان ادامه دارد.
این فیلم کوتاه، برشی از زندگی یک صدابردار سینما است که در حین رساندن مسافران، شب و روز را در یک ماشین و با شنیدن صداهایی که از زندگی عاشقانه خود ضبط کرده است، سپری میکند.
در خلاصه داستان این اثر آمده است: «هانا: اگه یه روز دلت برام تنگ شه چیکار میکنی؟ ابی: صدات رو گوش میدم …»
ابراهیم عزیزی، هانا کامکار، خلیل ظروفچیان بازیگرانی هستند که در این اثر به ایفای نقش پرداختند.
عوامل این فیلم عبارتند از حامد قریب تهیهکننده، شاهین طوفان مدیر فیلمبرداری، علی گورانی تدوین، محسن نانکلی صدابردار، حسین قورچیان صداگذار، امید روشنبین موسیقی، فربد جلالی اصلاح رنگ، محمد حسین قانع جلوههای ویژه، میثم اسلامی مترجم، هادی میثمی نوازنده ویلنسل، ناهید رضایی منشی صحنه، محمدرضا امینی، حمزه نصیری، محمد جواد کبیری گروه فیلمبرداری، علیرضا خضرایی عکاس، شادان کمیلی گریم، کیان عزیزیان تدارکات، سهراب تیموریان سینهموبیل، سعید موسوی ساخت عروسک و پخش بینالملل: سولماز اعتماد.
«هیمانشو مالیک» بازیگر و کارگردان سینمای هند در مصاحبهای درباره تلاش فراوان برای نشان دادن فیلمش به مجید مجیدی صحبت کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «هیمانشو مالیک» بازیگر، فیلمنامهنویس و کارگردان بالیوود در بخشهایی از مصاحبهاش با سایت خبری بالیوود بانگاما، ماجرای تلاش برای نشان دادن فیلم جدیدش «چیتراکوت» به مجید مجیدی را روایت کرده است.
او در پاسخ به این سوال که فیلم «چیتراکوت» را کجا و چگونه به مجید مجیدی فیلمساز مطرح ایرانی نشان داده، توضیح داد:
شریک سازنده این فیلم، اکبر عربیان، اهل ایران است و ارتباط خوبی با صنعت سینمای ایران دارد. آقای مجیدی به عنوان رئیس هیات داوران جشنواره بینالمللی فیلم کرالا در هند حضور داشت. اکبر با او ارتباط برقرار کرد. به ما گفتند که آقای مجیدی از دیدار من خوشحال میشود اما نمیتواند قول دیدن فیلم را بدهد. یک روز ساعت ۱۱ صبح، اکبر با من تماس گرفت و گفت قرار است ملاقات کوتاهی با مجیدی داشته باشد و مطمئن نیست او فیلم را ببیند یا نه. وظیفه من بود که او را متقاعد کنم. آقای مجیدی به عنوان یک فیلمساز سرسخت شناخته میشود. با این حال، تصمیم گرفتم برای این کار اقدام کنم. در عرض چند ساعت، من در پرواز به سمت تریواندروم مرکز ایالت کرالا بودم.
آن روز باران زیادی بارید. پرواز تاخیر داشت. قرار بود ساعت ۱۸:۳۰ با او ملاقات کنم اما ساعت ۲۰:۳۰ رسیدم. او داشت شام میخورد و برای پنج دقیقه بیرون آمد تا با من ملاقات کند. دیدار کوتاه اما بسیار خاطرهانگیزی بود. مترجمی حضور داشت و آقای مجیدی به فارسی سوالهای خود را مطرح میکرد، مترجم به انگلیسی ترجمه میکرد و از من می پرسید. من به زبان انگلیسی پاسخ میدادم و قبل از اینکه جوابم را تمام کنم، سوال بعدی را میپرسید! این اتفاق بارها و بارها افتاد. سرانجام او به مترجم گفت که صبح روز بعد ساعت ۱۰:۳۰ صبح فیلم من را تماشا خواهد کرد.
روز بعد، مجید مجیدی رسید. من، او و مترجم در سالن نمایش بودیم. او کل فیلم را دید در حالی که مترجم هر سطر را برایش ترجمه میکرد! بعد از تمام شدن فیلم کف زد و گفت که فیلم را دوست داشته است. او سپس من را صدا کرد زیرا میخواست واکنش فوری خود را درباره فیلم به اشتراک بگذارد. درباره صحنههایی که احساس میکرد درست نیستند صحبت کرد و افزود که در شب بازخورد مفصلی درباره فیلم خواهد داد. برای یک فیلمساز تازهکار، داشتن چنین تجربهای یک لذت مطلق است. بازخوردی که او به من داد، هیچکس به من نداده بود. او در مورد تدوین، زاویه دوربین و غیره صحبت کرد و من با نکتههای او موافق بودم. این فوقالعاده است که شخصی مثل او فیلم شما را تماشا کند و در مورد آن با شما بحث کند.
فیلم «چیتراکوت» که اولین ساخته بلند «هیمانشو مالیک» در قامت کارگردان است، در منظرههای سرسبز غرب هند در طول فصل بارانهای موسمی مقابل دوربین رفته است و زندگی سالونی، شان، دبو، آلیشا و کیم را در هم میآمیزد که همگی در تقاطعهای مختلف زندگی به هم نزدیک میشوند و معنای عشق، احساسات شکستهشده، حسرت عاشقانه و لحظات زودگذر را کشف میکنند.
مجید مجیدی در سال ۱۹۹۹ به عنوان نخستین کارگردان ایرانی با فیلم «بچههای آسمان» به جمع نامزدهای نهایی شاخه بهترین فیلم خارجی جوایز اسکار راه یافت. او ساخت فیلمهایی چون «رنگ خدا»، «باران»، «بید مجنون»، «آواز کنجشکها»، پروژه بزرگ «محمد رسولالله» با حضور عوامل خارجی از جمله «ای. آر. رحمان» آهنگساز هندی برنده اسکار، «آنسوی ابرها» و «خورشید» را در کارنامه دارد.
بنیاد سینمایی فارابی در ادامه برپایی سلسله برنامههای خود، برگزاری رویدادی با عنوان «پلان زندگی» با محوریت بازنمایی خانواده در سینمای ایران را برگزار میکند.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در نخستین جلسه از سلسله نشستهای «پلان زندگی»، ضمن نمایش و نقد و بررسی فیلم سینمایی «کتچرمی» از منظر خانواده، علاوه بر استادان عرصه فرهنگ و رسانه، دکتر ابوالفضل اقبالی دبیر علمی جشنواره بینالمللی گوهرشاد نیز به عنوان سخنران حضور خواهد داشت.
این رویداد سینمایی خانواده محور که با اکران فیلم سینمایی «کتچرمی» همراه است، از ساعت ۱۶ تا ۱۹ در سالن زندهیاد عباس کیارستمی نهاد ملی سینمای ایران برگزار میشود.
رویداد بازنمایی خانواده در سینمای ایران در ادامه سلسله برنامههای این بنیاد در روز چهارشنبه، سیویکم ماه جاری برگزار میشود.
صیانت از کانون خانواده، اهمیت و جایگاه خانواده در سینمای ایران و بررسی سبک زندگی و توجه به آن در ادوار گوناگون حیات را از جمله اهداف برگزاری این رویداد میتوان خواند