در جشن مهر سینمای اصفهان از وحید پاکزاد به عنوان کارگردان برگزیده اصفهان تجلیل شد.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتر اصفهان، همزمان با مراسم اختتاميه چهاردهمین جشنواره فیلم فجر در اصفهان جشن مهر سینمای اصفهان برگزار شد.
در این مراسم به پاس تلاش سالها کارگردانی در عرصه سینما از وحید پاکزاد تجلیل شد.در این مراسم که با حضور باشکوه هنرمندان و اهالی رسانه برگزار شد، وحید پاکزاد هنگام دریافت جایزه ضمن تجلیل از مقام شامخ شهدا گفت : 24 سال زمان برد تا به این جایزه دست پیدا کردم.
گفتنی است آئین جشن مهر سینمای اصفهان همزمان با مراسم اختتامیه چهاردهمین جشنواره فیلم فجر اصفهان 23 بهمن در سینما سپاهان اصفهان برگزار شد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین پایانی چهل ودومین جشنواره فیلم فجر با تاکید بر اینکه امسال فرهنگ و هنر پررونق ترین دوره تاریخی خود را تجربه کرد، افزود: خبر مهمی که امسال با پشتیانی رییسجمهور و معاون اول تقدیم کردیم، ساخت بزرگترین مجموعه فرهنگی هنری برای خانه جشنوارههای فجر انقلاب اسلامی بود و ساخت این کار بزرگ در گذر فرهنگی تهران آغاز خواهد شد. امیدواریم که تا جشن پنجاهمین سالگرد انقلاب این مجموعه را تقدیم هنرمندان کنیم.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی اسماعیلی در این آیین گفت: حلول ماه شعبان را تبریک عرض می کنم انشاالله از وزش رحمت الهی در این ماه برای ورود به ماه مبارک رمضان استفاده کنیم.
وی افزود: آغاز چهل و ششمین بهار انقلاب اسلامی ایران را تبریک میگویم ؛ انقلاب ما اساسا انقلابی فرهنگی است و از نشانه های آن این است که قله رویدادهای فرهنگی هنری ما به نام فجر انقلاب نام گذاری شده است و همه برنامه های مهم فرهنگی هنری در این ایام الله و با نام قرآنی فجر برگزار میشود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: این افتخار مهم برای اصحاب فرهنگ و هنر این مرز و بوم ثبت و ضبط شده که جشنواره های هنری در چنین روزهای با شکوهی که ملت ایران استقلال آزادی عدالت معنویت و همه آرمان های بلند خود را در قامت رسای انقلاب اسلامی به پیروزی رساند، برگزار می شود.
وزیر فرهنگ گفت: امسال خانواده فرهنگ و هنر پررونق ترین دوره تاریخی خود را تجربه کرده و از ابتدای سال تا امروز هیچ روزی در سال بر اصحاب فرهنگ و هنر سپری نشد مگر اینکه رویداد باشکوهی را تجربه کرده باشند.
اسماعیلی با بیان اینکه در نقطه طلایی رویدادهای سینمایی هستیم گفت: از همه میهمانانی که نتوانستتند در سالن اصلی حاضر شوند و برخی که به صورت ایستاده در سالن حضور دارند عذرخواهی می کنم.
وزیر فرهنگ گفت: امروز روز جشن فرهنگ و هنر در کشور ماست؛ سینمای ایران همپای همه عرصه های فرهنگی هنری روزهای با شکوهی را تجربه می کند.
وی افزود: امسال بیش از هزار و صد میلیارد تومان میزان فروش سینمای ایران بوده است، نزدیک به بیست و هفت میلیون آمار تماشاگران سینما بوده و حدود سیصد سالن سینما در دو سال ساخته شده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: جشنواره امسال فیلم فجر بیشترین شباهت را به آرمان های ملت بزرگ ایران در قیاس با جشنواره های گذشته داشته است.
وزیر فرهنگ تصریح کرد: حضور پرشور پیشکسوتان، جوانان و بزرگان این عرصه روزها و شبهای با شکوهی را برای همه جامعه ایرانی رقم زد.
وی افزود: جشنواره فیلم فجر امسال در همه استانها با کمیت و کیفیت با شکوه برگزار شد و مفاخر ملی ایران تجلیل شدند.
اسماعیلی با اشاره به موضوع برخی از فیلم های چهل و دومین جشنواره فیلم فجر گفت: صنعت ملی شدن نفت، جنبش پانزده خرداد، اتفاق باشکوه و تاریخی کاروان اسرای کربلا که برای همیشه نام حضرت زینب (س) را ثبت کرد، موضوع برخی از فیلم های امسال جشنواره بود. در برخی دیگر از فیلمها نیز بزرگان دفاع مقدس را به تصویر کشیدند. بر همین اساس میتوان گفت هریک از ۳۳ اثر جشنواره امسال فیلم فجر بخشی از تاریخ ایران را روایت کرد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تشکر از اصحاب فرهنگ و هنر و تاکید بر ادامه باقوت مسیر فعلی، تصریح کرد: از هیات انتخاب، داوری کارگردانان، تهیه کنندگان و سایر عزیزان نیز تشکر می کنم.
وزیر فرهنگ افزود: پیش از این خبر مهمی را اعلام کردیم که انجام آن با پشتیبانی رئیس جمهور و معاون اول رئیس جمهور میسر شده بود؛ یعنی ساخت بزرگترین مجموعه فرهنگی هنری برای خانه جشنواره های فجر انقلاب اسلامی در تهران.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: این کار بزرگ در گذر فرهنگی تهران آغاز خواهد شد و خیلی امیداور هستیم قبل از جشن پنجاه سالگی انقلاب اسلامی آن را تقدیم اصحاب فرهنگ و هنر کنیم.
اختتامیه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد تهران برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، آیین اختتامیه چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر عصر یکشنبه ۲۲ بهمن ماه، با حضور صاحبان آثار، سینماگران، مدیران و اهالی رسانه در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد.
این مراسم با پخش سرود جمهوری اسلامی ایرانی و قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد.
پس از آن کلیپی از فیلمهای ماندگار سینمای ایران که توسط هوش مصنوعی ساخته شده بود، برای حاضران پخش شد.
سپس محمدرضا شهیدیفرد مجری آیین اختتاحیه روی سن آمد و گفت: حلول ماه مبارک شعبان را تبریک میگویم؛ ماهی که جانهای ما با این همه ولادت تازه میشود و زمین و زمان در شعف و سرور هستند. همه این ولادتها بر همه مبارک باشد.
وی ضمن خوشآمد گویی به همه حاضران در سالن بیان کرد: امسال یکی از پرشورترین دورههای جشنواره فیلم فجر را گذراندیم و حالا به آیین اختتامیه این رویداد رسیدهایم. انشالله که شب خوبی باشد و به همه خوش بگذرد. امروز چهلوپنجمین جشن سالگرد جمهوری اسلامی است و ما همچنان پای عهد و پیمان خودمان ایستادهایم. با هم مروری داریم بر خاطره انگیزترین روزهای بهمن سال ۵۷.
در ادامه کلیپی از تصاویر خاطرهانگیز بهمن ۱۳۵۷ پخش شد.
مجری برنامه مطرح کرد: طی ۱۰ روز گذشته سینماهای متعددی در ایران ۳۳ فیلم حاضر در این جشنواره را به نمایش گذاشتند. در برج میلاد نیز فیلمهای بخش ملی و بینالملل اکران شدند. رسانههای ما پرشورتر از همیشه این رویداد را دنبال میکردند. یک اتفاق شورانگیز دیگر پخش مسابقات فوتبال تیم ملی ایران در همین سالن بود.
شهیدیفرد ادامه داد: این جشنواره با این وسعت که فیلمسازانی از ۷۰ کشور در آن حضور داشتند، حامیان مالی هم داشت. در ابتدای این مراسم از حامی اصلی جشنواره یعنی بانک ملی ایران یاد میکنم.
در ادامه صحبتهای شهیدیفرد، ویدیویی از بانک ملی ایران (اسپانسر جشنواره) پخش شد.
شهیدیفرد تصریح کرد: امیدواریم همچنان نهادهای مالی کشور در قبال فرهنگ و هنر این سرزمین فعال عمل کنند. یک گروه مفصل طی حداقل ۷_۸ ماه گذشته مشغول بودند تا ما امروز به آیین اختتامیه جشنواره فیلم فجر برسیم. این گروه مفصل تحت هدایت یکی از تهیهکنندگان باانگیزه ایران کار خودشان را انجام می دادند. این جوان پرشور مجتبی امینی است که از ایشان دعوت میکنم تا گزارشی از جشنواره این دوره برای ما ارایه کنند.
مجتبی امینی با حضور روی سن برج میلاد، متنی را به شرح زیر قرائت کرد:
«مهمانان عزیز و هنرمندان گرامی سلام و خیر مقدم عرض میکنم.
فرارسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را تبریک میگویم و در آغاز سخنانم یاد و خاطره شهدای حادثه تروریستی کرمان و شهدای مظلوم غزه را گرامی میدارم.
به پایان ده روز خاطره انگیز و پر شور رسیدیم و پرونده چهل و دومین جشنواره فیلم فجر بسته شد. پیش از آغاز مراسم اختتامیه، از مسیری سخن میگویم که در کنار شما طی کردیم. در بخش ملی، در رقابتی نفسگیر و پر تب و تاب، ۳۳ فیلم اکران شد. با حضور سینماگران و نمایندگان رسانهها، نشست های نقد و بررسی پرچالشی داشتیم و بازار انتقاد و گاه گلایه، گرم بود. در بخش نگاه نو، که یکی از جذابترین بخشهای هر دوره و محل ظهور و بروز سینماگران جوان است، آثاری روی پرده رفت که امیدوارکننده و نویدبخش حضور نسل جوان است. توجه به بخش نگاه نو در این دوره، به دلیل افزایش تولید فیلمهای اول بود، آثاری که همه آنها بخت حضور در جشنواره را نداشتند، اما سعی کردیم در حد توان، زمینه دیده شدنشان در مهمترین رویداد سینمایی ایران را فراهم کنیم.
مفتخرم که جشنواره امسال، تصویری از قهرمانان ملیمان، شهیدان بزرگوار، احمد کاظمی، علی اکبر شیرودی و مهدی زین الدین به یادگار گذاشت و خاطرات سالهای حماسه را زنده کرد. هر روز ِجشنواره ی چهل و دوم را به یاد هنرمندانِ عزیزِ از دست رفته، نامگذاری کردیم و به بزرگانی ادای احترام کردیم که نامشان با تاریخ سینمای انقلاب اسلامی گره خورده است.
گمان میکنم در زمینه تولید محتوا و توجه به مضامین ملی و استراتژیک و تمرکز بر سینمای پرمخاطب، در جشنواره امسال به تعادل رسیدهایم و میتوانیم این تنوع و تکثر و گوناگونی را امتیازی بزرگ برای جشنواره بدانیم. برگزاری اکران های پرشور در استان ها و سالن های مملو از جمعیت این چشم انداز را مقابل دیدگانمان جان بخشید، که اکران سال پیش رو، گرم و پررونق باشد.
تمرکز دوستان و همراهان رسانهای، در خبرگزاریها، روزنامهها و شبکه های رادیویی و تلویزیونی برای پوشش رخدادها و آثار جشنواره امسال، کم نظیر بود. بر خود واجب میدانم از این همدلی و همراهی تشکر کنم. امیدوارم شور و حال جشنواره، در اکران ۱۴۰۳ جاری باشد.
در بخش بین الملل این دوره، حضور مهمانان، فیلمسازان، اساتید و داوران محترم به بهتر برگزار شدن این بخش انجامید. علاوه بر نمایش فیلم و برگزاری بازار، نشست های تخصصی با حضور این دوستان، بر پا شد و مورد توجه قرار گرفت.
در کنار این عزیزان، دوستانی از هیاتهای بلند پایه سیاسی در ایام جشنواره در کنارمان بودند و به ایده گسترش روابط بینالمللی در سینمای ایران، جامعه عمل پوشاندند. این تعامل و برنامههای مشترک برای آینده سینمای منطقه را مغتنم می دانیم و برای تحقق آن می کوشیم.
چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، با همراهی گروهی بزرگ از فعالان حوزه های مختلف فرهنگی، مدیریتی و رسانهای، به پایان راه خود رسید. خاطرات باشکوه این دوره جشنواره، تجربهای گرانقدر برای همه ما و سینمای ایران است. از همراهان جشنواره در هیات های انتخاب و داوری که مسئولیتی دشوار را بر عهده گرفتند و خستگی ناپذیر و حرفهای و منصفانه فیلم دیدند تشکر میکنم، از داوران محترم بخش بین الملل و همچنین از دوستانم در ستاد برگزاری این رویداد که ماهها برای بهتر برگزار شدن جشنواره تلاش کردند، سپاسگزارم. برای خانواده محترم سینمای ایران که در این ده روز، کنار ما بودند، آرزوی سعادت و سربلندی دارم. امینی در پایان سخنان خود از حامیان این دوره از جشنواره، بانک ملی و روبیکا قدردانی کرد و گفت: به لطف بانک سینا سه هزار تسهیل خرید کالا به اهالی رسانه داده شده است. این بانک قبول زحمت کرد و به خانواده شهدا و اهالی سینما نیز ۶ هزار تسهیل خرید کالا خواهد داد. در پایان آرزوی سلامتی، نشاط و سلامت برای همگی شما از خداوند منان مسالت مینمایم.»
پس از صحبتهای مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر ۴۲، کلیپ تصویری گزارش دبیرخانه ملی پخش شد.
در ادامه شهیدیفرد عنوان کرد: اهدای جوایز را با برگزیدگان بخش بینالملل آغاز میکنیم. فیلمهایی از ۷۰ کشور جهان در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند. در همین سالن روسای سازمان سینمایی از ۷ کشور منطقه حضور دارند. همچنین هنرمندان و کارگردانان و کارشناسان سینما در یک هفته گذشته در ایران بودند. بخش بینالملل جشنواره در ۴ بخش فیلمها را به داوری گذاشت و اولین بخشی که امشب برگزیدگان خود را خواهد شناخت، بخش بینالادیان است.
سپس کلیپی از فیلمهای این بخش در ادامه پخش شد و از عبدالستار یارار، علی حنون و بهمن حبشی داورهای بخش بینالمذاهب دعوت به عمل آمد تا برای اهدای جایزه این بخش روی سن بیایند.
دیپلم افتخار بهترین فیلم این بخش به محمود کلاری برای فیلم «تابستان همان سال» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین فیلم این بخش به داریوش یاری برای فیلم «شور عاشقی» اهدا شد.
در ادامه مجری برنامه در راستای همدردی با مردم غزه گفت: بگذارید برای چند دقیقهای درباره یک اتفاق حیرتانگیز صحبت کنیم. در سرزمینی که خیلی از ما دور نیست، در یک گوشه جهان بیش از ۴ ماه شاهد یکی از بزرگترین فجایع بشری هستند.
سپس صحبتهای مجری کلیپی از مردم غزه و این فاجعه بشری پخش شد.
شهیدیفرد گفت: ما هم برای آزادی فلسطین سالهاست که تلاش میکنیم و پس از سال ۵۷ اهتمام جدی مردم ایران برای آزادی مردم فلسطین است. بیش از ۴ ماه است که بیشتر از ۲۸ هزار جان بیگناه به خاک کشیده شدهاند. این مساله نشانه مسلم نسلکشی و اشغالگری است. ادای احترام میکنیم به همه شهدای فلسطین در ماه اخیر. دبیرخانه جشنواره ۴۲ به همین دلیل بخش مقاومت را به نام فلسطین روح و دم نامگذاری کرده است.
در ادامه شادی زیدان و ولید الدرویش داوران بخش مقاومت روی سن آمدند.
دیپلم افتخار این بخش به محمدحسین حقیقت برای فیلم «پرواز ۱۷۵» اهدا شد.
همچنین سیمرغ بلورین این بخش به خیرالله تقیانیپور برای فیلم «قلب رقه» اهدا شد.
محمدحسین حقیقت پس از دریافت جایزه خود گفت: هر خیری به زندگی من برسد؛ قطعا از دعای خیر پدر و مادرم است. همیشه در فیلمها وقتی یکی از همکاران اشتباهی مرتکب شود، پدرم به آنها تذکر میدهد و این استدلال را دارد که هر کسی ممکن است اشتباه کند اما ما باید مصحلت کل فیلم را درنظر بگیریم. عزیزان من به عنوان فرزند کوچک سینما میگویم که با هر سلیقه و گرایشی باید بمانیم پای هرچیزی که هستیم و این اشتباهات را به فراموشی بسپاریم.
در ادامه کلیپی از بخش جلوهگاه شرق در بخش بینالملل جشنواره امسال پخش شد.
سلمی مصری، احمد مجتبی زمال، کاتسومی یاناگی جیما، عزیز ژامباکیوو و ابوالقاسم طالبی از جمله داوران مسابقه آسیا بخش جلوهگاه شرق برای اهدای جوایز روی سن آمدند.
در ادامه بخشهایی از فیلم «بازمانده» با بازی سلمی مصری برای حاضران پخش شد.
جوایز بخش بین الملل چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
سمیرغ بلورین بهترین دستاورد هنری بخش جلوهگاه شرق به تاسنیا جمیل بازیگر فیلم «فاطیما» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه این بخش به نسیم باستانی برای فیلم «ظاهر» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی این بخش به محمدعسگری برای فیلم «آسمان غرب» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین فیلم این بخش به ذوالجار گل پوروداش برای فیلم «رویای خواب زمستانی» اهدا شد.
در ادامه کلیپی از گزارش دبیرخانه بخش بینالملل چهلودومین جشنواره فیلم فجر پخش شد.
در ادامه این مراسم نوبت به بخش سینمای سعادت رسید و کلیپی درباره این بخش بینالملل برای حاضران پخش شد.
وو لانگ، خوزه ماریا لارا، سرگی دورستووی، کارن آویتیسیان، آندره مورگان و هاتف علیمردانی داوران بخش سینما سعادت برای اهدای جوایز روی سن آمدند. احمدرضا معتمدی به دلیل کسالت در این مراسم حضور نداشت.
برگزیدگان بخش سینمای سعادت
سیمرغ بلورین بهترین دستاورد هنری این بخش به آنجلوس رالیس برای فیلم «آفرین در عصر سیلاب» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به آلساندرو باردانی برای فیلم «بهترین قرن زندگی من» اهدا شد.
در ادامه ویدیویی از آلساندرو باردانی پخش شد که درباره دریافت این جایزه و حس و حال خود توضیح داده بود.
سیمرغ بلورین بهترین کارگردان در این بخش به آلخاندرو روخاس و خوآن واسکوئز برای فیلم «در بدو ورود» اهدا شد.
جایزه ویژه هیات داوران بخش سینمای سعادت به محمود کلاری برای فیلم «تابستان همان سال» اهدا شد.
او پس از دریافت جایزه گفت: خیلی ممنونم. من خواهش میکنم از تهیه کننده فیلم آقای اوجی که اینجا تشریف بیاورند. بدون همراهی ایشان این فیلم ساخته نمیشد.
سیمرغ بهترین فیلم در این بخش به استفان کوماندراف برای فیلم «به درسهای بلاگا» اهدا شد.
سپس ویدیویی از این کارگردان در سالن پخش شد.
در ادامه محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی همراه با دو دختر خود روی سن حاضر شد و به بیان صحبتهای خود پرداخت.
وی سخنان خود را با دعای تحویل سال شروع کرد و گفت: سال جدید سینمای ایران را به همه شما عزیزان تبریک میگویم. سلام و درود دارم خدمت شما عزیزان حاضر ارجمند. سال گذشته لحظات تلخ و شیرینی برای سینمای ایران رقم خورد؛ تلخ به معنای درگذشت سینماگران بزرگ ایران مثل آقای مهرجویی، خانم پروانه معصومی، آقای آتیلا پسیانی و خاطرات تلخ دیگری مانند بحث معیشت و اقتصاد و امنیت شغلی سینماگران که در جلسات مکرر مسایل خود را مطرح کردند. ما همراه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کردیم این مشکلات را برطرف کنیم البته که این مسایل ادامه دارد و سعی داریم که همه آنها را در جلسات متعدد همراه وزیر محترم ارشاد برطرف کنیم.
وی ادامه داد: در دوران کرونا و پساکرونا و اغتشاشاتی که شکل گرفته بود که سینمای ایران در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با تنفس مصنوعی ادامه حیات داد. خوشبختانه در حال حاضر جان گرفته است و امروز شرایط مطلوبی دارد. مخاطبانی که از سینما قهر کرده بودند، فیلم های سینمای امسال را دیدند. احیای سینمای ایران با فروش خوبی رقم خورد و برخی از دوستان نقد میکنند که چرا جای برخی از آثار خالی بود و من میگویم اگر سینما را یک خانواده در نظر بگیریم که پدر آن کرایه خانه را پرداخت نکرده باشد و مادرش بیمار باشد، شما در چنین خانوادهای چه میکنید؟ آیا در چنین شرایطی برای بچههای خانواده شاهنامه میخوانید؟
رییس سازمان سینمایی تاکید کرد: برای دوستانی که نقد میکنند چرا برخی فیلم ها حضور ندارند، باید بگویم که ما باید ابتدا اقتصاد سینما را درست میکردیم و در برنامه های آتی به مسایل دیگر بپردازیم.
خزاعی یادآور شد: در ۴۰ سال گذشته، ۵۷۰ سالن سینما ساخته که به همت دولت ۲۵۰ سالن به آن اضافه شده است. تمام تلاش ما این است که تا پایان دولت سالنهای سینما را به ۱۰۰۰ سالن برسانیم که جهش خوبی در سینما است.
وی ادامه داد: علی رغم اینکه برخی فکر میکنند تولیدات سینمای ایران خوابیده است بالغ بر ۴۳۰۰ مستند کوتاه، تله فیلم، فیلم و غیره در سینمای ایران تولید شده است. همچنین سیاه نمایی از سینمای ایران رخت بربسته است اما این به معنای این نیست که ژانرهای مختلف در سینما تقویت نشود، ما به آثار مختلف نیاز داریم. سینما باید خوبیها، زشتیها و پلیدیها را بییند و امیدوارم شاهد آثار خوبی در سینما باشیم؛ آثاری با رعایت اصول ما و مسائل شرعی. من شعاری مطرح کردم که سازمان سینمایی بر اساس آن پیش می رود و از ما نخواهید که آن را نقض کنیم.
رییس سازمان سینمایی بیان کرد: آخرین نکته اگر بخواهیم همدلی در سینمای ایران برجا باشد، باید از دو قطبی بودن در سینما جلوگیری کنیم. درست است که منافع برخی در دو قطبی بودن سینما است اما ما باید تلاش کنیم که این اتفاق نیفتد. بحث دامن زدن به دو قطبی بودن در رسانهها مطرح بود در حالی که باید بخش خصوصی با همکاری بخش دولتی از سینمای ایران حمایت کند.
وی درباره حضور سازمانها و ارگانها در جشنواره فجر ۴۲ مطرح کرد: این بحث به امروز سینمای ایران برنمیگردد. بزرگان زیادی در همین سینمای ایران کار خود را با حمایت نهادها ادامه دادند و امروز چه شده که حضور نهادها را نقد میکنند؟ صادقانه از بخش خصوصی، حوزه هنری، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، صدا و سیما و بنیاد سینمایی فارابی… تشکر میکنم.
خزاعی گفت: ما باید برای اعتلای سینمای قدرتمند، تولید آثار، تصویرسازی درست و پیشرفت کشورمان و همچنین تقویت جامعه و خانواده و امید به آینده همصدا باشیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در حوزه بینالملل نیز اتفاقی که در غزه میافتد، بیسابقه است و در ۱۰۰ سال اخیر همچین اتفاقی نداشتیم چرا که بالغ بر ده هزار کودک و خردسال در جنگ نابرابرانه کشته شدند. روز به روز جریان مقاومت ریشهدارتر خواهد شد و هر خردسالی که به شهادت میرسد، کودکان دیگر وارد میدان میشوند. امروز باید سینمای ایران و ۷۰ کشوری که در جشنواره حضور داشتند، برای غزه تصویرسازی کنند و مقاومت مردم فلسطین و غزه را به رخ بکشند. خواهش میکنم مردم فلسطین و غزه را یک دقیقه بی وقفه تشویق کنید.
شهیدی فرد عنوان کرد: این نکته را ضمن یادآوری صحبتهای آقای امینی عرض میکنم که از طرف آقای امینی ۶ هزار وام ۱۰۰ میلیون تومانی برای اهالی سینما درنظر گرفته شده است.
محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی مهمان بخش دیگر آیین اختتامیه بود و همراه با گروه نوازندگان به اجرای زنده پرداخت.
شهیدیفرد با ادای احترام به درگذشتگان سینما گفت: ادای احترام داریم به کسانی که سالهای پیش در همین سالن و روی صندلیها نشسته بودند اما اکنون تنها یادشان با ماست.
در ادامه کلیپی از خاطرات سینمای ایران و درگذشتگان سینمای ایران پخش شد.
در بخش دیگر این مراسم کلیپ مسابقه ملی ایران پخش شد و با پخش این کلیپ اهدای جایزه بخش نگاه ملی آغاز شد که اولین جایزه به جایزه ویژه شهید سردار قاسم سلیمانی تعلق داشت.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، زینب سلیمانی فرزند شهید قاسم سلیمانی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی و مجتبی امینی دبیر جشنواره برای اهدای جایزه نگاه ملی ویژه حاج قاسم سلیمانی روی سن آمدند.
سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی و جایزه شهید قاسم سلیمانی به حبیب والینژاد تهیهکننده فیلم «آسمان غرب» اهدا شد.
کارگردان فیلم سینمایی «پروین» با بیان اینکه جای زندگینامه مفاخر در سینمای ایران خالی است، نسل جدید فیلمسازان بیشتر به تولید چنین آثاری توجه کنند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ فیلم سینمایی پروین به کارگردانی محمدرضا ورزی شامگاه ششمین روز جشنواره – سه شنبه ۱۷بهمن – در خانه جشنواره فیلم فجر اکران شد و سپس نشست خبر آن با حضور محمدرضا ورزی کارگردان، محمدرضا شریفی نیا تهیه کننده، مارال بنی آدم، آزیتا حاجیان، ملیکا شریفی نیا، علی کیان ارثی، محمدرضا شهبانی نوری، محمد شعبان پور، بازیگران، بهزاد عبدی آهنگساز، مسعود اوسطی طراح صحنه، مهدی حسینی وند تدوینگر، فرشاد خالقی فیلمبردار، رویا ابراهیمی طراح لباس، مهرداد جلوخانی صداگذار حضور داشتند.
ایده ساخت پروین حدود ۱۲ سال پیش در ذهنم شکل گرفت
محمدرضا ورزی کارگردان این اثر در ابتدای این نشست گفت: از همه دوستان به ویژه بانوان سپاسگزارم که فیلم را تماشا کردند. ایده این فیلم حدودا ۱۲ سال پیش در ذهن من شکل گرفت. علاقهمند هستم در حوزه مفاخر کار کنم و در سینمای ایران جای زندگینامه مفاخر خالی است. چند بار فیلمنامه را بازنویسی کردم و واقعا منابع زندگینامهای پروین اعتصامی گسترده نیست.
کارگردان فیلم پروین بیان کرد: به میزانی که فیلمنامه نیاز داشت به فضل الله خان پرداختیم. تا جایی نشان دادیم که به طلاق رسید. طلاق که یکی از دستاوردهای آن اشعار خانم پروین اعتصامی بود. زندگی مفاخر را دوست دارم. نسل جدید فیلمساز بیشتر به تولید چنین آثاری توجه کنند. فیلم تختی و کمال الملک این دو بیوگرافی بودند که ماندگار شدند و جای این دست فیلمها واقعا خالی است.
پروین در زمان خودش طمع شهرت را نچشید
ورزی مطرح کرد: درباره فرازهایی که انتخاب کردم از ابتدا با شریفی نیا مشورت میکردیم و هدف اصلی من از این بیوگرافی یک پیام بود. پیام من بیشتر این بود که یک زن در شرایط خاص دوران خودش برای تثبیت خود چقدر تلاش کرد و متاسفانه در زمان خودش طمع شهرت را نچشید. در زمان فیلمبرداری هم همچنان روی فیلمنامه کار میکردیم و سعی کردیم به مطلوبترین شکل ممکن برسیم.
وی افزود: فروغ فرخزاد که اشعارشان را دوست دارم، نمیدانم چرا این مرزبندی بین دو شاعر اتفاق افتاد و قیاس شکل گرفت. خانواده در پروین شدن پروین اعتصامی بسیار تاثیرگذار بودند و به همین دلیل در این فیلم به زندگی این خانواده تمرکز شده بود. جایی که شکلگیری شخصیت پروین شکل گرفت؛ انتخاب من برای نقش پدر، خود شریفینیا بودند؛ برخلاف نظر خود آقای شریفی نیا.
برای کل زندگی پروین باید سریال بسازیم
کارگردان پروین بیان کرد: یکی از مهمترین منابع ما، از نگاه منتقد و کسی است که دشمنی با پروین داشته است؛ کتابی تحت عنوان تهمت شاعری. نکاتی گفته بود که خود مشاهده کرده بود. فردی که بیژن بنفشه خواه نقش او را بازی کردند. مجموع مقالات و مصاحبه ها نیز از جمله منابع مهم ما بودند.
کارگردان فیلم پروین گفت: ما نمیتوانستیم تمام ابعاد زندگی پروین را در یک فیلم نشان دهیم در غیر این صورت باید یک سریال میساختیم. آگرین برگرفته از اشعار پروین بود. جایی که به مردم کمک و مهربانی میکرد و… . تلاش کردم و انتخاب کردم که این بخش از زندگی پروین را نشان دهم.
ابراز رضایت پدرم از نقشم در پروین بزرگترین سیمرغ من است
مارال بنی آدم گفت: بازی در این نقش سعادت بزرگی بود و بزرگترین شانس هنری من بود. من پیش از آغاز سر مزار پروین اعتصامی رفتم و کسب اجازه کردم. امیدوارم سینمای ایران از این مشاهیر بهره ببرد. زندگینامه افرادی که میتواند راه و روش درستی به ما بیاموزد.
وی ادامه داد: زمانی که به این پروژه اضافه شدم فرصت کمی داشتم و ساعتها با آقای ورزی جلسه داشتیم و منابع را در اختیار من گذاشتند. از محققین هم درخواست کردم که مطالب و منابع مختلف از این بزرگوار را در اختیار من بگذارند. نامههایی از این شاعر بزرگ را در اختیار من گذاشتند که به دوست صمیمی خود ارسال میکرده است. همه منابع را کنار هم قرار دادم و تلاش کردم تا از همه آنها بهره ببرم.
بنی آدم بیان کرد: واقعیت رقابت سیمرغ جذاب است. ولی امیدوارم بازیگری که لیاقتش را دارد سیمرغ را به خانه ببرد. پدر و مادرم فیلم را دیدند و پدرم گفتند از تو راضی هستم و این بزرگترین سیمرغ برای من بود.
نسل نو بیشتر با فروغ آشناهستند ولی شعرهای پروین بسیار زیبا است
آزیتا حاجیان نیز مطرح کرد: برای من بازی در نقش مادر پروین افتخار بزرگی بود. شاید نسل نو بیشتر با فروغ آشنا باشند ولی واقعا پروین شعرهای بسیار زیبایی دارد. هر منبعی که بود در اختیار ما گذاشتند. مادر پروین هم مانند هر مادر دیگری نگران فرزندش بود. من یک مادر را با تمام دغدغههایش بازی کردم.
ملیکا شریفینیا بیان کرد: نقش آگرین برای من بسیار جذاب بود و این شخصیت زاییده تخیل نویسنده است و وجود خارجی ندارد. با تمام وجودم سختیها و غمش را حس کردم. خیلی از آقای ورزی سپاسگزارم که به من کمک کردند. از مادر عزیزم و مارال نیز سپاسگزارم.
محمد شعبانپور دیگر بازیگر این فیلم گفت: من قرار بود فضل الله را بازی کنم اتفاقاتی افتاد و گفتند تو ابوالفتح را بازی کن. مدتی گذشت و گفتند پروین را بازی کن! خیلی سپاسگزارم از آقایان شریفی نیا و ورزی؛ خیلی سخت است در این فضا به کسی که کار اول سینماییاش را انجام میدهد. بیشتر من را با کارهای طنز میشناسند و واقعا هر کسی این خطر را نمیکند. به همین دلیل از آقای ورزی و شریفی نیا سپاسگزارم. اگر نقش خوب درآمده شما به همبازیهای من نگاه کنید.
محمدرضا شهبانی نوری بازیگر دیگر این فیلم گفت: بعد از ۲۶ سال آقای شریفی نیا دوباره یاد من کردند. ما در درخت گلابی کار کرده بودیم. آقای شریفی نیا به من کمک کرد. در این مدت ۲۰ فیلم کوتاه ساختم. از همه همکاران عزیز و بزرگوارم سپاسگزارم. از استاد عزیزم خانم حاجیان سپاسگزارم که به من بسیار کمک کردند.
وی ادامه داد: جنبه آموزشی سینما برای من بسیار مهم است. از اینکه در فیلمی بازی کردم که خاصیت آگاهی بخشی و سرگرمی هم دارد، واقعا خوشحالم. چنین آثاری میتوانند به جامعه کمک کنند.
علی کیان ارثی صدابردار گفت: بیش از نیمی از صدای این اثر سر صحنه انجام شده است. در ساخت این گونه آثار خیلی صدابرداری کار سختی را در پیش دارد و به دیده شدن اثر کمک میکند.
در هر صحنهای با حس و حال پروین وارد میشدم
فرشاد خالقی فیلمبردار این فیلم گفت: امیدوارم از فیلم خوشتان آمده باشد. برای فیلمبردار حضور در چنین آثاری خوشبختی است. این چندمین همکاری من با آقای ورزی بود. نوع دوربین و لنزها طوری بود که بتوانیم بافت مورد نظر فیلم را در بیاوریم و در بحث نور هم مثلا در نورپردازی «خانه پروین» تلاش کردیم از نورهای نرم استفاده کنیم. در هر صحنه ای با حس و حال پروین وارد میشدم. از گروه فیلمبرداری به طور ویژه تشکر میکنم.
بهزاد عبدی آهنگساز این اثر گفت: موسیقی فیلم یکی از پروژههای سخت و دومین تجربه همکاری من با آقایان شریفینیا و ورزی بود. به خاطر ماجرایی که روی پرده اتفاق میافتد کار را بسیار دوست دارم و از کار خود راضی هستم. اگر اتفاقی افتاده مجموعه بوده و من هم تلاش کردم صدای دوستان را به گوش برسانم. ساز اصلی ویولن سل بود که نوعی صدای عاشقانه است. از ساز بالاوان و ارکستر زهی نیز در کار وجود داشتند.
وی افزود: موسیقی ریتم دارد. طبیعی است که موسیقی بدون ریتم اصلا وجود ندارد. اصل ماجرا این است ما تلاش کردیم ریتم را درنظر بگیریم اگر موفق بودم لطف خدا و همراهی دوستان بوده است.
مسعود اوسطی طراح صحنه در این نشست گفت: مانند کارهای تاریخی سختیهای خود را داشت و تمام تلاش خود را کردیم تا به بهترین شکل ممکن کار را پیش ببریم.
مهرداد جلوخانی صداگذار این اثر گفت: سعی کردیم خارج از قاب چیزی انجام نشود.
دنیا دنبال چهره کاملا شبیه شخصیت نمیگردد
محمدرضا شریفی نیا گفت: الان دنیا دنبال چهره که کاملا شبیه باشد، نمیگردد. از نظر من یک پروین ساخته شد. من دیگر مارال بنی آدم را پروین میدانم. بسیار ارزشمند است که به یک شخصیت با مفاهیم درونیاش بپردازیم نه صرفا چهره.
وی درباره حاشیههایی که درباره نزدیک نبودن شباهت چهره او با پدر پروین توضیح داد: چهره بیست و چند ساله پدر پروین را کنار تصویر شصت و خرده ای ساله من گذاشته و آن را مقایسه میکنند. واقعا دوست نداشتم به عنوان بازیگر در این پروژه باشم. ولی باعث افتخارم است که در این پروژه فاخر حضور داشتم. پروین تنها زنی است که حق خود را از جامعه گرفت.
جانشین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر شاهد آثاری فاخر و خانوادهپسند هستیم که باید از همه هنرمندان و سینماگران که با این اهتمام و دغدغه این فیلمها را تولید کردهاند، تشکر کنم.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ سیدمحمد هاشمی شامگاه سه شنبه – ۱۷ بهمن- در جریان بازدید از خانه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد در جمع خبرنگاران گفت: باید به همه دست اندرکاران و مسئولان زحمت کش جشنواره فیلم فجر باید تشکر کنم، این رویداد بزرگترین و معتبرترین رویداد فرهنگی کشور است،
وی گفت: لازم است از مجتبی امینی دبیر جشنواره تشکر کنم، از محمد خزاعی و همکاران سازمان سینمایی هم باید برای اجرای برنامه متراکم این دوره تشکر کنم.
جانشین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: امسال در مجموع جشنواره خوب، آثار متعالی، با برنامه متراکم داریم و از نظر محتوا و فنون سینما حرکت رو به جلویی را شاهد هستیم، در این دوره فیلمهای خوب و فاخر محترم و خانواده پسند داریم .باید از همه هنرمندان و سینماگران تشکر کنم که این اهتمام برجسته دارند و با این دغدغه آثار هنری مردم پسند ارائه کردند تشکر کنم.
محمد هاشمی در جمع خبرنگاران خانه جشنواره
تکریم مفاخر ملی ویژگی فیلم های این دوره جشنواره فجر است
هاشمی افزود: درباره نظارت بر محتواهای سینمایی هیچ کشمکشی نداریم؛ طبق توافقی که از قبل بوده با صدا و سیما بوده و هست، در هر بستری نظارت بر آثار سینمایی بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
وی تصریح کرد: ویژگی برجسته این دوره از جشنواره حضور آثاری با محوریت تکریم مفاخر ملی است، جشنواره امسال چه در بخش ورودی اولیه فیلمها و چه در بخش انتخاب، رونق خوب و ملموسی داشت.تکریم مفاخر ملی امسال در جشنواره یک نقطه برجسته و امیدآفرین است.
چهلودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلمها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت میکنند و در نهایت برگزیدگان بخشهای مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.
کارگردان «آبی روشن» ضمن اشاره به مضامین فرهنگی و معرفتی عجین شده با روایت فیلم تاکید کرد اگر توانسته باشد در سکانس پایانی دل مخاطبش را بلرزاند، کارش را کرده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «آبی روشن» دومین فیلم بابک خواجهپاشا در مقام کارگردان است که در چهلودومین جشنواره فیلم فجر، به بخش سودای سیمرغ راهپیدا کرده است. فیلمی که از منظر روایت آرام و شاعرانه، بینسبت با تجربه قبلی این کارگردانی یعنی «در آغوش درخت» نیست اما تمرکز آن بر مضمونی معنوی و دینی، آن را به تجربهای تازه در کارنامهاش تبدیل کرده است.
همزمان با رونمایی «آبی روشن» در جشنواره فیلم فجر، میزبان بابک خواجهپاشا کارگردان و امیر ابیلی فیلمنامهنویس این فیلم در خبرگزاری ایرنا بودیم، که پیشتر بخش نخست آن منتشر شد.
آنچه در ادامه میخوانید، بخش دوم و پایانی این نشست است.
* یکی از نکاتی که درباره فیلمنامه «آبی روشن» میتواند محل انتقاد باشد، گرهگشاییهای ناگهانی است. یعنی برخی از گرههای داستان براساس یک «اتفاق» باز میشود و این از استحکام فیلمنامه کاسته است. این انتقاد را چقدر وارد میدانید؟
بابک خواجهپاشا: نه در مقام کارگردان فیلم آبی روشن که به عنوان فردی که فیلمنامهنویسی را هم تجربه کردهام، معتقدم فیلمنامه این فیلم، از منظر شاخصههای فیلمنامهنویسی خیلی درست نوشته شده است. قاعده اول فیلمنامه، معرفی قهرمان است و در مرحله بعد گرهافکنی اتفاق میافتد و سفر قهرمان آغاز میشود. از نظر گرهگشایی، فیلمنامه آبی روشن در دقیقه ۸۰ گره اصلیاش باز میشود و آنچه در ادامه میبینیم، دیگر از جنس گرهگشایی نیست.
* اجازه دهید مثالی بزنم؛ ماجرای فرار فرد زندانی از دست سرباز خیلی اتفاقی و با حضور ناگهانی تانکر حمل گازوئیل در یک امامزاده حل میشود، آن هم با یک سرفه اتفاقی!
امیر ابیلی: البته در فیلم ماجرای بسته شدن جاده اصلی و دلیل عبور تانکر از جاده مربوط به امامزاده، مطرح میشود.
خواجهپاشا: احساس میکنم کاشتهای کافی برای این صحنه در فیلمنامه وجود دارد. کسی که در آن شرایط قرار بگیرد، معمولا صبر میکند به موقعیت مطمئنی برسد و بعد خودش را رها میکند. اگر در یک شرایط شهری بود، شاید گزینه فرار از تانکر منطقی بود اما در آن بیابان، فرد فراری کجا میتوانست پناه ببرد؟
ابیلی: فاصله امامزاده تا پمپ بنزین هم زیاد نیست و منطقا اولین جایی که تانکر میتوانست توقف کند همانجا بود. درباره گرهگشایی هم باید گرهگشایی اصلی داستان را مدنظر داشته باشیم نه خردهداستانها…
ابیلی: این گزاره که گرهگشاییها در یک فیلمنامه نباید اتفاقی باشد هم از نظر من خیلی گزاره درستی نیست. خیلی از فیلمهای بزرگ جهان با یک اتفاق گرهگشایی میکنند. در سینمای خود ما هم فیلمسازی مانند اصغر فرهادی، خیلی از گرههای داستانش را بهصورت اتفاقی باز میکند
* البته ماجرای این فرار، خردهداستانی است که در بخشی از فیلم، تبدیل به مسئله اصلی میشود.
ابیلی: بالاخره در طول هر فیلمی، خرده پیرنگهایی وجود دارد. ماجرای این فرد فراری را هم میتوان اینگونه دید که او همان ابتدا داخل تانکر پریده اما دیگر موفق به خروج نشده است. از این منظر حضور او قطعا در آن صحنه اتفاقی نیست. از طرف دیگر این گزاره که گرهگشاییها در یک فیلمنامه نباید اتفاقی باشد هم از نظر من خیلی گزاره درستی نیست. خیلی از فیلمهای بزرگ جهان با یک اتفاق گرهگشایی میکنند. در سینمای خود ما هم فیلمسازی مانند اصغر فرهادی، خیلی از گرههای داستانش را بهصورت اتفاقی باز میکند.
خواجهپاشا: من البته این گزاره را تایید میکنم که در قدرت یک درام، تصادف باید بهصورت حداقلی اتفاقات را پیش ببرد اما در فیلمنامه ما این موارد تصادفی، بهصورت حداقلی است و اینگونه نیست که همه گرهگشاییها برپایه تصادف باشد. از طرف دیگر فیلم ما در ژانر جادهای تعریف میشود و در این سبک فیلم، معمولا این اتفاقات تصادفی، سهم بیشتری میتوانند داشته باشند.
ابیلی: پیرنگ اصلی فیلم ما که یافتن ایوب است، بهصورت کاملا کلاسیک پیش میرود. کاملا براساس نشانهها، کاراکترها در داستان پیش میروند.
بابک خواجهپاشا کارگردان فیلم «آبی روشن»
* آقای خواجهپاشا شما از علاقهمندان سینمای رضا میرکریمی هستید و یکی از بهترین فیلمهای جادهای سینمای ایران را هم میتوان «خیلی دور خیلی نزدیک» دانست. در آنجا هم ما با سفری مواجه هستیم که در خلال آن کاراکترهایی فرعی به داستان وارد و از آن خارج میشوند. اما هرکدام از این ورود و خروجها معنایی را به داستان اضافه میکند. در «آبی روشن» اما برخی از خردهداستانها و آدمهای فرعی، خیلی به بار قصه اصلی اضافه نمیکنند.
خواجهپاشا: آیا در فیلم قصر شیرین آقای میرکریمی هم همین شرایط را داریم؟ درست این است که بگوییم گاهی اوقات، ماجراها بر روی قهرمان تأثیر میگذارد و گاهی اوقات شخصیتها. اصطلاحا به این کاراکترها، کاراکترهای نگیندار هم میگویند. این کاراکترها، شاخصههایی دارند که قهرمان اصلی را تکمیل میکنند اما ماجرا و قصهای که دارند خیلی مهم نیست. بهعنوان مثال متولی امامزاده در آبی روشن یک شاخصه اخلاقی مشخص دارد. او مانند افراد اهل معنا، به ایوب اعتماد کرده و حالا دارد به یونس هم میگوید به او اعتماد کن. کاراکتر سرباز هم معنای «قضاوت» را نمایندکی میکند.
خواجهپاشا: شاید مخاطب امروز به راحتی پذیرای «خیلی دور، خیلی نزدیک» هم نباشد. مخاطب امروز بیش از حد با منطق با اثر مواجه میشود و رئال به همه چیز نگاه میکند در حالی که فیلمهایی مانند «خیلی دور خیلی نزدیک» و یا «آبی روشن» اساسا فیلمهای منطق نیستند
پس این شخصیتهای فرعی در داستان کارکرد دارند، اما کارکرد آنها معرفتی است و روی شخصیت تاثیر میگذارند اما ماجرای آن قرار نیست چندان مهم باشد. آن سبکی که شما به آن اشاره میکنید، نوع دیگری از استفاده از کاراکترهای فرعی است. ما با دو نوع پرداخت شخصیت فرعی در سفر قهرمان مواجهیم. اتفاقا من هر دو فیلم آقای میرکریمی که به آن اشاره کردیم را دوست دارم و هر کدام براساس یکی از این مدلها پیش رفته است. در خیلی دور، خیلی نزدیک قصه و ماجرای آدمهای فرعی روی دکتر عالم تأثیر میگذارد اما در قصر شیرین این خود آدمها هستند که وارد داستان میشوند.
یک نکته را هم فراموش نکنیم که شاید مخاطب امروز به راحتی پذیرای «خیلی دور، خیلی نزدیک» هم نباشد. مخاطب امروز بیش از حد با منطق با اثر مواجه میشود و رئال به همه چیز نگاه میکند در حالی که فیلمهایی مانند خیلی دور خیلی نزدیک و یا آبی روشن اساسا فیلمهای منطق نیستند. فیلمهای معرفتی، اساسا فیلمهای منطقی نیستند. با کدام کار خدا میتوان با منطق انسانی مواجه شد؟ خدا اساسا کارش سورپرایز کردن ماست.
ابیلی: دقیقا مانند معجزههای کوچکی که در زندگی خیلی از ما اتفاق میافتد. جهان فیلم آبی روشن از جنس همین معجزههاست و خیلی عینی و مادی نمیتوان با آن مواجه شد.
* آقای ابیلی «آبی روشن» امروز در کدام بخش کارنامه فیلمنامهنویسی شما قرار میگیرد و چه نسبتی با تجربههای قبلی شما میتواند داشته باشد؟
ابیلی: من واقعا فیلم آبی روشن را دوست دارم و نگارش آن هم تجربه بسیار خوبی برای من بود. هم قصه آن را دوست داشتم و هم الان خروجی آن را دوست دارم. همکاری با بابک هم اتفاق بسیار خوبی برای من بود. بهخصوص که بابک فیلمنامهنویس بسیار خوبی هم هست. نگاه ما به جهان خیلی به هم نزدیک است و به دلیل همه این موارد، تجربه فیلمنامه این اثر، برای من بسیار دلنشین بود. از آنجایی که تجربه قبلی من هنوز اکران نشده، میتوان آبی روشن را نقطه ورود جدیتر من به سینما هم دانست.
خواجه پاشا: همین امروز اگر به خانه بروید، احتمالش خیلی زیاد است که با خبر شوید یکی از بستگان نزدیکتان راهی مشهد شده است. مثل زندگی امام حسینی(ع) همه ما که بالاخره در هیأت بزرگ شدهایم. اینها واقعیتهای فرهنگی و هویتی جامعه ماست و فیلمی مانند «آبی روشن» را هم از همین منظر میتوان یک فیلم هویتی و فرهنگی دانست
* فیلم «آبی روشن» را بهعنوان یک فیلم امام رضایی معرفی میکنند، حس خودتان به این توصیف از فیلم چیست؟
خواجهپاشا: حتما که به آن افتخار میکنیم اما خودم این فیلم را یک فیلم انسانی با زیرمتنی از فرهنگ رضوی میدانم. در عین حال قطعا اگر اثرم رنگ و بویی از امام رضا(ع) داشته باشد به آن افتخار میکنم و امیدوارم لااقل به جایگاه این بزرگان و عزیزان آسیبی وارد نکرده باشیم.
ابیلی: در عین حال اگر این توصیف یا هر توصیف دیگری باعث ایجاد پیشفرض در ذهن مخاطب شود، من ترجیحم این است که مخاطب بدون هیچ پیشفرضی با اثر مواجه شود.
خواجهپاشا: امام رضا(ع) اساسا بخشی از زیست همه ماست. همین امروز اگر به خانه بروید، احتمالش خیلی زیاد است که با خبر شوید یکی از بستگان نزدیکتان راهی مشهد شده است. مثل زندگی امام حسینی(ع) همه ما که بالاخره در هیأت بزرگ شدهایم. اینها واقعیتهای فرهنگی و هویتی جامعه ماست و فیلمی مانند آبی روشن را هم از همین منظر میتوان یک فیلم هویتی و فرهنگی دانست. یعنی حتی میتوان گفت فیلم «آبی روشن» یک فیلم کاملا ایرانی است. همه اینها بخشی از فرهنگ ماست که در اشعار شاعران کهن فارسی هم انعکاس و بروز داشته است. کسی که میخواهد بهواسطه این مفاهیم میان نسلها فصله بیندازد، دست روی مقولههای فرهنگی ما گذاشته است.
کسانی که روی تخریب این مفاهیم کار میکنند، باید بدانند دست روی چیزهایی گذاشتهاند که برای پدران و مادران ما بسیار با ارزش بوده است و به همین دلیل میتوان گفت این افراد در حال جنگ با ارزشها هستند. ما باید به همه ارزشها احترام بگذاریم و معتقدم این فیلم هم درباره احترام به فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی همه ماست. فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی کامل در هم تنیده هستند. مگر در حرم امام رضا(ع) غیر از هنر ایرانی میبینید؟ وقتی اسم مشهد میآید، همه ما یاد خانواده، مهربانی و رأفت میافتیم و همه اینها شناسههای فرهنگ ایرانی است. آیا در همان پلان انتهایی فیلم دل شما بهعنوان یک ایرانی نلرزید؟ میخواهم حس واقعیتان را بدانم.
امیر ابیلی؛ نویسنده فیلمنامه «آبی روشن»
* بله. بالاخره این مسائل ریشه در تجربه زیسته ما دارد.
خواجهپاشا: و به همین دلیل معتقدم این مفاهیم، هویتی است. همین لرزش دل، برای من کافی است و قول میدهم حتی مادران ما هم با تماشای آن پلان، دلشان میلرزد. همین اتفاق را برای مخاطبان فیلم آبی روشن رقم زده باشم، کارم را کردهام. فاصله نسلها با تکیه بر همین مفاهیم هویتی از بین میرود. ما زمانی محتوای فرهنگی مشترک برای نسلها داشتیم.
مثلا پدر من موسیقی محبوبش بنان بود و من علاقهمند به محسن یگانه بودم، اما زمانی که میخواستیم با هم به سفر برویم، برای طول مسیر ناصر عبدالهی گوش میکردیم که گویی فصل مشترک سلیقه هنری ما را پر میکرد. ما زمانی چنین محصولاتی را برای پرکردن فاصلههای سلیقهای داشتیم و امروز نداریم. امروز بچههای من چیزهایی را گوش میدهند که خودشان به من میگویند، اینها برای تو خوب نیست! این فاصله، واقعا فاصله عجیبی است. این فاصله شاید زمانی وجود داشته اما هیچگاه مانند امروز، تبدیل به یک دره نشده بود. آنقدر به این فاصله فکر نکردیم که حالا اینقدر فاصلهمان زیاد شده است. ما باید با تولیدات هنری، بخشی از این فاصله را پر کنیم.
باید دردها و زخمها را ببینیم تا بتوانیم برای درمان آنها فکر کنیم. باید افرادی امروز سراغ نسل جوان بروند تا بفهمند میان آن چه میگذرد. خیلی از مسائل امروز در میان نسل جوان جریان دارد که روح مسئولان ما هم از آنها خبر ندارد. هنوز زمان داریم و دیر نشده است.
خواجهپاشا: پدر من موسیقی محبوبش بنان بود و من علاقهمند به محسن یگانه بودم، اما زمانی که میخواستیم با هم به سفر برویم، برای طول مسیر ناصر عبدالهی گوش میکردیم که گویی فصل مشترک سلیقه هنری ما را پر میکرد. ما زمانی چنین محصولاتی را برای پرکردن فاصلههای سلیقهای داشتیم و امروز نداریم
* سکانسی کلیدی در فیلم هست که مربوط به مواجهه یونس و ایوب میشود و این ذهنیت برای مخاطب شکل میگیرد که تمام آن شمایلی که از حاج یونس از ابتدای فیلم شکل گرفته در هم فرو میریزد. کمی درباره این فراز از فیلم صحبت کنیم…
خواجهپاشا: وقتی صحبت از لایههای درونی آدمها میکنیم، منظور همین نکته است. آدم موجود عجیبی است. همه ما روزی در زندگیمان کاری کردهایم که شاید خاطرمان هم نباشد اما بابت آن حقی را بدهکاریم. در جامعه امروز ما دیگر زیاد به «حق» فکر نمیکنیم. اینکه «حقالناس» چیست؟ حق چه کسانی به گردن ماست؟ به همین دلیل به راحتی کمفروشی میکنیم. از تولیدکننده تا فروشنده دارد کمفروشی میکند.
من هنرمند، بودجهای در اختیار دارم که درواقع پول مردم است. من باید با این پول، فیلمی بسازم که همین مردم از آن لذت ببرند. اگر نکنم، من هم به نوعی کمفروشی کردهام و حق این مردم به گردن من است. باید فردا بابت آن جواب بدهم. وقتی این حقخوری رواج پیدا کند، بازتاب اجتماعیاش میشود همین مشکلاتی که امروز با آن مواجهیم.
وقتی حضرت علی(ع) را مظهر «حق» میدانیم، به این دلیل است که او درک کرده است «حق» باید رعایت شود چرا که عنصری تأثیرگذار در کل جامعه است. یونس هم در زندگی یک بار اشتباه کرده و باید تقاص آن را بپردازد. کار دنیا همین است و هر کسی تقاص کارش را میدهد. ما گاهی سرمان را در برف فرومیکنیم و فکر میکنیم تقاصی در کار نیست. یونس در داستان فیلم، در جایی متوجه این واقعیت میشود و تصمیم میگیرد که این حق به گردنش باقی نماند. این درک مهمی است که انسان به این مرحله برسد که نخواهد حق دیگری به گردنش بماند و این کار بسیار سختی هم هست.
ابیلی: در جهان داستان فیلم، یونس بهصورت ناگهانی تصمیمش تغییر میکند و اینکه تصمیم میگیرد حقی که به گردنش افتاده را صاف کند، این از سر لطف امام رضا(ع) است. گویی این امام رضا(ع) است که او را در مسیری قرار میدهد تا بتواند این حق را جبران کند و باری از دوشش برداشته شود. لطف اصلی این است که ما در این دنیا تقاص کارهایمان را بدهیم. یونس هم این فرصت را پیدا میکند.
شخصیت حاج یونس با بازی مهران احمدی در «آبی روشن»
* حتی فیلم به کاراکتر قمارباز هم در جاهایی حق میدهد…
خواجهپاشا: چه کسی میداند که بنده برگزیده خدا کیست؟ ما نمیتوانیم این واقعیت را بفهمیم. شاید بنده برگزیده خدا، همان رفتگری باشد که هر روز کوچه ما را جارو میکند. شاید حتی فردی که خدا او را دوست دارد، گاهی در نگاه ما آدم بدی باشد. از کجا میتوان این واقعیت درونی افراد را فهمید.
ابیلی: کمااینکه نگاه ائمه ما هم همین است. دیالوگی هم در فیلم هست که میگوید در نگاه امام(ع) بین توی حاجی و منه قمارباز هیچ فرقی نیست.
خواجهپاشا: این جنس فیلمها در طول زمان بیشتر فهمیده میشوند و تأثیرگذاری بیشتری هم پیدا میکنند. قصه این فیلم دارای تراژدی و اوج دراماتیک نیست و برندگیهای تند و تیز فیلمهای اجتماعی را هم ندارد، اما نرم و آهسته مسیرش را طی میکند
خواجهپاشا: اصلا ما چه شانی برای قضاوت افراد داریم؟ ما اما به راحتی انسانها را قضاوت میکنیم. ما نه فقط توان قضاوت نداریم که حق قضاوت هم نداریم. ما اجازه نداریم به خاطر خطا، نزدیکان و خانواده خود را رها کنیم. آبی روشن به این مسائل هم پرداخته است. این جنس فیلمها در طول زمان بیشتر فهمیده میشوند و تاثیرگذاری بیشتری هم پیدا میکنند. قصه این فیلم دارای تراژدی و اوج دراماتیک نیست و برندگیهای تند و تیز فیلمهای اجتماعی را هم ندارد، اما نرم و آهسته مسیرش را طی میکند.
* درباره دو بازیگر اصلی یعنی مهران احمدی و مهران غفوریان هم بگویید که حضور درخشانی در فیلم دارند.
خواجه پاشا: همه بازیگران فیلم از نظر من بازیگران گرانقدری بودند. ما برای آنکه مخاطب در مواجهه اول با قهرمان، متوجه سرانجام او در قصه نشود، به این گزینهها فکر کردیم. برخی بازیگران بهدلیل ایفای نقشهای خاص، پیشفرضی را در ذهن مخاطبان بهوجود آوردهاند. تصمیم گرفتیم بازیگرانی را برای این نقشها انتخاب کنیم که مخاطب با دیدن آنها، سرانجامشان را پیشبینی نکنند. بازیگران فعلی فیلم این ویژگی را دارند و شما در ابتدای قصه تصوری از سرانجام آنها ندارید. علاوهبر این دلیل، قطعا بازیگران قدرتمندی میخواستیم که توان خلق شخصیت را داشته باشند. حتی کوچکترین کاراکترها هم اجرای غلوآمیز نداشتهاند. همکاری با همه این عزیزان برای من لذتبخش بود و فکر میکنم همه بازیگران آبی روشن متفاوت ظاهر شدهاند.
اکران فیلم های جشنواره فجر در استان گیلان در حالی آغاز شد که فیلم «تابستان همان سال» با بیشترین استقبال علاقمندان به هنر هفتم همراه شده است.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، امسال هم استان گیلان همانند چند سال گذشته یکی از استانهای پیشتاز در اکران همزمان فیلمهای فجر است. ستاد برگزاری جشنواره فیلم فجر در این استان تلاش کرده اکران فیلمهای چهل و دومین جشنواره فجر در گیلان در ۲ سینما برگزار شود.
۱۹ فیلم منتخب چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در گیلان از تاریخ ۱۶ تا ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ به طور همزمان در دو سینمای ۲۲ بهمن و سپیدرود رشت در سه سانس در ساعتهای ۱۶، ۳۰: ۱۸ و ۲۱ شب اکران میشوند.
۱۹ فیلم منتخب چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در گیلان
بر اساس اعلام ستاد مرکزی برگزاری جشنواره فیلم فجر ۱۹ فیلم در گیلان اکران میشوند و گیلانیهای علاقه مند به هنر هفتم امسال شاهد اکران همزمان فیلمهای آغوش باز «بهروز شعیبی»، نپتون «محمدابراهیم غفاریان»، مجنون «مهدی شامحمدی»، بهشت تبهکاران «مسعود جعفری جوزانی»، آسمان غرب «محمد عسگری»، میرو «حسین ریگی»، آپاراتچی «قربانعلی طاهر فر»، صبح اعدام «بهروز افخمی»، شور عاشقی «داریوش یاری»، احمد «امیرعباس ربیعی»، دست ناپیدا «انسیه شاه حسینی»، آبی روشن «قاسم لطفی خواجه پاسا»، قلب رقه «خیراله تقیانی پور» این فیلم مناسب سن بالای ۱۲ سال میباشد، ملکه آلیشون «ابراهیم نورآور محمد»، تابستان همان سال «محمود کلاری»، پرویز خان «علی ثقفی»، شه سوار «حسین نمازی»، ببعی «حسین صفارزادگان، میثم حسینی»، فیلم کودک، باغ کیانوش «رضا کشاورز» هستند.
اکران ۵ فیلم در روز نخست جشنواره فیلم فجر در گیلان
در نخستین روز اکرانها در رشت بر اساس جدول برنامه ریزی شده فیلم «آبی روشن» به کارگردانی «قاسم لطفی خواجه پاشا» و تهیه کنندگی «سید محمدحسین میری» برای تماشاگران به نمایش درآمد.
در خلاصه این فیلم سینمایی آمده است: کشف یک فیروزه کمیاب زندگی یونس که صاحب معدن، معتمد و بزرگ شهر است را وارد مسیر مخاطره آمیزی میکند.
فیلم «تابستان همان سال» به کارگردانی «محمود کلاری» به شدت اثری آرامبخش است و ریتم و ضرباهنگ فیلم میتواند فضایی برای تأمل در مخاطب خود ایجاد کندپ.
کلاری در دکوپاژ خود در مقام کارگردان نیز نشان داده است که سینمای قصه گو را به خوبی میشناسد و طعم لذت دیدن پلانهای خود را به دل مخاطب نمیگذارد، دوربین کلاری به شدت مستحکم است و چیدمان عناصر صحنه به گونهای است که همه چیز در خدمت ساختار و محتوای اثر است.
فیلم «میرو» به کارگردانی «حسین ریگی» یک فیلم مادرانه است، این فیلم سومین اثر سینمایی ریگی از فیلمسازان بلوچ کشور پس از فیلمهای تحسین شده «لیپار» و «هوک» است که در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصهای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت میشود.
فیلم «آغوش باز» به کارگردانی «بهروز شعیبی» به عنوان فیلمسازی با دلمشغولیهای اجتماعی و آثاری اغلب شخصیت محور، در ششمین تجربه سینمایی خود نگاهی جدیتر به مخاطب عام و همکاری با بخش خصوصی دارد.
شعیبی در «آغوش باز» همچنان راوی دلمشغولیهای اجتماعی و انسانی خود باقی میماند. ولی این بار ضمن طرح مضامین انسانی مورد علاقهاش، با رفتن به سراغ یکی از موضوعات ملتهب هنری در برپایی کنسرتهای موسیقی، به جاذبههای موضوعی و بصری طرح داستانیاش اضافه میکند. بروز مشکلاتی در برپایی یک کنسرت، بهانهای است برای پرداختن به سه زندگی عاشقانه که به نوعی با هم مرتبط هستند و از یکدیگر تأثیر میپذیرند.
فیلم «آپاراتچی» به کارگردانی «قربانعلی طاهرفر» در ۲ سانس در سینما سپیدرود رشت به نمایش گذاشته شد، «آپاراتچی» به اتفاقات دهه ۶۰ میپردازد. یک زندگی ساده اجتماعی در دهه ۶۰ را روایت میکند که در پیرامونش اتفاقات متعددی نظیر جنگ، ترور، اتفاقات سیاسی و دفاع مقدس و غیره وجود داشت.
بیشترین استقبال تماشاگران از فیلم «تابستان همان سال»
«فاطمه فروتن» سرپرست معاونت هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان در گفت و گو با خبرنگار مهر با اشاره به آغاز نمایش فیلمهای جشنواره فجر در سینما ۲۲ بهمن و سپیدرود رشت اظهار کرد: اکران فیلمهای جشنواره از دوشنبه ۱۶ بهمن ماه آغاز شده و تا ۲۲ بهمن ادامه دارد.
فروتن از نمایش ۱۹ فیلم جشنواره فجر چهل و دوم در دو سینمای شهر رشت خبر داد و افزود: این فیلمها در سه نوبت ۱۶، ۱۸:۳۰ و ۲۱ از امروز تا ۲۲ بهمنماه در دو سینمای سپیدرود و ۲۲ بهمن اکران میشوند.
سرپرست معاونت هنری و سینمایی فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان با بیان اینکه در روز نخست اکران فیلم حدود ۳۰۰ نفر از این ۵ فیلم استقبال کردند، گفت: فیلم «تابستان همان سال» بیشترین آمار استقبال علاقمندان به هنر هفتم را به خود اختصاص داد.
وی اضافه کرد: اقدامات انجام شده برای رونق بخشیدن به سینماهاست و علاقمندان به هنر هفتم در گیلان برای تماشای فیلمهای جشنواره میتوانند از چهار سامانه آیتیک (iticket.ir)، سینما تیکت (cinematicket.org)، تیک ایران هفت (irantic.com) و گیشه (gishehr۷.ir) بلیت خود را به صورت اینترنتی خریداری کنند.
فروتن با اشاره به فعالیتهای هنری در استان گیلان طی دهه مبارک فجر گفت: شانزدهمین جشنواره تجسم هنر در تالار مرکزی رشت با حضور ۲۶ اثر از هنرمندان استان در رشتههای طراحی و نقاشی، خوشنویسی و نگارگری در حال برگزاری است که تا ۲۱ بهمنماه پذیرای عموم علاقمندان خواهد بود.
پنجمین روز از چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر نیز سپری شد؛ روزی که عوامل فیلمها، انتقادهایی به جشنواره و نهادهای دیگر وارد کردند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، روز دوشنبه ۱۶ بهمن، چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر پنجمین روز خود را با نمایش فیلمهای «آپاراتچی» قربانعلی طاهرفر، «مجنون» مهدی شامحمدی، «بهشت تبهکاران» مسعود جعفریجوزانی و «رویاشهر» محسن عنایتی سپری کرد.
جشنواره پنجمین روز خودش را به زنده یاد آتیلا پسیانی هنرمند تئاتر و سینمای ایران تقدیم کرد.
اعتراض ۲ کارگردان به جشنواره فیلم فجر
پنجمین روز جشنواره فیلم فجر روز اعتراض ۲ کارگردان به این رویداد سینمایی بود.
قربانعلی طاهرفر کارگردان «آپاراتچی» از اینکه فیلم در بخش سودای سیمرغ حضور ندارد، انتقاد کرد.
طراح صحنه این فیلم سینمایی نیز نسبت به موضوعات فیلمهای شرکتکننده در جشنواره انتقاد و کیفیت آنها زیرا سوال برد.
مسعود جعفری جوزانی نیز نسبت به پخش نسخه ناقص «بهشت تبهکاران» در اکران مردمی فیلم، گله کرد و گفت که جشنواره نباید این نسخه ناقص را نمایش میداد زیرا فقط مختص بازبینی بوده است.
ارتش نمیخواست «مجنون» ساخته شود
عباس نادران تهیهکننده «مجنون» نیز در نشست این فیلم گفت که از ارتش برای اینکه هر کاری کرد تا «مجنون» ساخته نشود، تشکر میکند.
وی با اشاره به اینکه قرار بود در «مجنون» تاثیرات ارتش در موفقیت عملیات خیبر نشان داده شود، تصریح کرد: ما ۴ ماه بابت در اختیار داشتن ۲ هلیکوپتر منتظر بودیم اما ارتش هیچ کمکی به ما نکرد.
حضور پررنگتر چهرهها در روز پنجم
پنجمین روز جشنواره فیلم فجر نسبت به روزهای گذشته خود روز پر چهرهتری را سپری کرد. در این روز بازیگرانی چون امیرحسین آرمان، رضا یزدانی، بهنام تشکر، حسام منظور، رضا ناجی، بهزاد خلج، تورج الوند، هدایت هاشمی و سحر جعفریجوزانی در سالن همایشهای برج میلاد حضور پیدا کردند.
مجید انتظامی آمد و رفت
مجید انتظامی آهنگساز فیلم «مجنون» در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر در سالن همایشهای برج میلاد به تماشای این فیلم نشست و در فتوکال فیلم «مجنون» نیز شرکت کرد.
اما این آهنگساز با سابقه در نشست رسانهای «مجنون» حضور پیدا نکرد و کارگردان فیلم دلیل این امر را شرایط جسمانی انتظامی عنوان کرد و گفت که مجید انتظامی برای حضور نداشتن در نشست از اصحاب رسانه و منتقدان عذرخواهی کرده است.
کارگردان فیلم «بهشت تبهکاران» گفت: این فیلم اقتباسی به حساب نمیآید، بلکه اثری پژوهشی است و درباره موضوع با دوستان در انجمن حقوقشناسان مشورت کردم.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی بهشت تبهکاران به کارگردانی مسعود جعفریجوزانی سومین فیلمی بود که شامگاه دوشنبه -۱۶ بهمن- در خانه جشنواره فیلم فجر اکران شد و پس از نشست خبری فیلم با حضور مسعود جعفریجوزانی کارگردان، علی قائم مقامی و فتحالله جعفریجوزانی تهیهکنندگان، مهدی حسینیوند تدوینگر، محمود موسوینژاد صداگذار، آرش برومند صدابردار، امیرحسین آرمان، سحر جعفریجوزانی، رضا یزدانی، حسام منظور و بهنام تشکر از جمله بازیگران و اهالی رسانهبرگزار شد.
علی قائممقامی تهیهکننده این فیلم گفت: فیلم بهشت تبهکاران از لحاظ تولید پروژه سنگینی بود. چند روز قبل از شروع جشنواره فیلم فجر، با مدیران صحبت کردم که چند روزی برای رساندن نسخه نهایی صبر کنند، ولی گفتند قانون برای همه یکسان است و بلیتفروشی انجام شده است. پس آن ماجرایی در روزهای ابتدایی جشنواره اتفاق افتاد و در آن روزها نسخه فیلم ما که روی پرده رفت، ناقص بود.
بهشت تبهکاران اثری پژوهشی است
مسعود جعفریجوزانی کارگردان این فیلم در ابتدای نشست گفت: به دنبال مورد بودم که همیشگی باشد، در مورد آدمهایی که دفاع میکنند، چرا اعدام میشوند؟ اما اگر قرار بود در مورد یک مساله فیلم بسازیم، تبدیل به کلیشه فیلم سازی در حوزه قصاص میشد. در نهایت با دوستانم در انجمن حقوقشناسان مشورت کرده و تصمیم گرفتیم که یک مسئله ریشهای را در تاریخ بررسی کردیم.
وی افزود: کتابی درباره شخصیت اصلی فیلم حسن جعفری نوشته نوشته شده که قطعی ثابت کرده این فرد بیگناه است. اسم کتاب «بیگناهی که بر دار شد» است. این که این فرد قاتل نبوده و چون سیاسی و اهل قلم بوده، اعدامش کردهاند.
اینکارگردان تاکید کرد: البته این فیلم اقتباسی به حساب نمیآید؛ بلکه اثری پژوهشی است. زیرا من تمام پروندهها و اسناد مربوطه را مطالعه کردم. زندگی حسن جعفری بهواقع فیلم است و من همواره دوست دارم در گونه های مختلف فیلمهایی بسازم که بتواند رد پایی از من و علایقم باشد. این قصه میتواند و قابلیت سریال شدن هم دارد.
بهترین فرد برای نقش فروغ دخترم سحر بود
جعفرجوزانی اظهار داشت: دوست ندارم شخصیتها به طور صددرصد مابهازای بیرونی داشته باشند. باید بگویم که شانسی تکتک بازیگران شبیه به شخصیت واقعی تاریخ درآمدهاند.
وی تصریح کرد: نشان دادن فیلم خام و ناقص، کار بسیار خطایی است و چیزی نیست که بتوانیم توجهیش کنیم. اگر کسی به خودش احترام میگذارد، کار اشتباهی نمیکند. همانطور که در طراحی صحنه و لباس فیلم نگاه کردید، حتی رنگ کراوات هم با تحقیق و طراحی همراه بوده است.
کارگردان این فیلم تاکید کرد: تدوین فیلم اکنون کاملا و درست است و هیچ اصلاحیهای در آن اعمال نمیشود. سریالها معمولا خطی هستند اما در سینما خیلی نمیتوانیم خطی نشان دهیم و پرش زمانی وجود دارد.
جعفری جوزانی ادامه داد: برای این فیلم در ابتدا پروانه تولید ندادند و پس از آن به دوران کرونا خوردیم. به دلیل اینکه ما دکورها را از قبل ساخته بودم، باید حتما فیلم را تولید میکردیم.بهترین کسی که میتوانست نقش فروغ را بازی کند، دخترم سحر بوده است.
سحر جعفریجوزانی بازیگر این فیلم گفت: باعث افتخارم است که در فیلمهای پدرم بازی کنم.
امیرحسین آرمان بازیگر نقش اصلی فیلم بهشت تبهکاران اظهار داشت: باعث خوششانسی من بود که بازی در نقش حسن جعفری به من رسید. از لحظه لحظه بازی کردن این نقش در این فیلم لذت بردم و سعی کردم چیزی از شخصیت بسازم که واقعی باشد. من با براردزاده و خانواده این شخص صحبتهای بسیاری کردم تا قصه را طبق واقعیتها، روایت کنیم.
خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم
رضا یزدانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: من خوانندهای هستم که چند سالی است بازیگری را هم تجربه میکنم. به واسطه چهره و صدایی که دارم، بیشتر نقشهای منفی به من پیشنهاد میشود. من یک خواننده هستم، اما بازیگری را هم دوست دارم.
وی اضافه کرد: زمانی که فیلمنامه را خواندم، از این نقش منفی بسیار خوشم آمد و نمیدانم که توانستهام از پس آن بربیام یا خیر. اما باید بگویم مسعود جعفریجوزانی از آن دسته کارگردانانی است که بازیگرش را خوب هدایت میکند.
حسام منظور دیگر بازیگر این فیلم گفت: زمانی که اسم آقای جعفریجوزانی پشت کاری باشد، بازیگر بدون فکر کردن آن را انتخاب میکند. متاسفانه فیلمهای تاریخی خیلی کمتر ساخته میشود. تجربه نشان داده مردم هم آثار تاریخی-ملی را بسیار دوست دارند و این آثار علاوه بر این که سینمایی است، پژوهشی هم هست.
مهدی حسینیوند تدوینگر این فیلم نیز اظهار داشت: مسعود جعفریجوزانی استاد راهنمای پایاننامه من بوده و کار کردن با ایشان بسیار سخت اما لذت بخش است.
محمود موسوینژاد صداگذار فیلم «بهشت تبهکاران» بیان داشت: همانطور که آقای حسینیوند اشاره کرد، کار کردن با آقای جعفریجوزانی سخت است و نظرات دقیقی میدهد؛ گویی که صداگذار حرفهای است.
امیرحسین آرمان بازیگر این فیلم گفت: تکتک تصاویری که در فیلم میبینید، پشتش فکر است و ساعتها درباره آن صحبت شده است. در کمتر فیلمی، این میزان از دقت کارگردان را دیدهام.
تهیهکننده پویانمایی «رویاشهر» گفت: تولید این اثر حدود ۴ سال طول کشید و گروهی ۲۰۰ نفری ما را همراهی کردند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم پویانمایی رویاشهر به نویسندگی و کارگردانی محسن عنایتی چهارمین و آخرین فیلم روز پنجم جشنواره فیلم فجر (دوشنبه ۱۶ بهمن) بود که در خانه جشنواره در برج میلاد تهران اکران شد و پس از آن نشست خبری با حضور محسن عنایتی نویسنده و کارگردان، مصطفی حسن آبادی تهیه کننده، بهزاد عبدی آهنگساز و علیرضا زارع مدیر پروژه و اهالی رسانه اکران شد.
«رویاشهر» را با ۲۰۰ نفر ساختیم
مصطفی حسن آبادی تهیه کننده این انیمیشن گفت: انیمیشن رویاشهر تقریبا از اواسط سال ۹۹ مراحل تولید آن شروع شد و هفت ماه مشغول پیش تولید بودیم. در دوران کرونا مشغول کار شدیم و با چالشهای متعددی همراه شدیم و هیچ کدام از سازمانها مایل به ساخت انیمیشن سینمایی نبودند. تولید این پویانمایی حدودبه ۴ سال طول کشید و دوستانی نزدیک به ۲۰۰ نفر ما را همراهی کردند.
وی ادامه داد: با استقبال ویژه که از پویانمایی شد، مشکل حمایت تا جایی حل شده است، این انیمیشن محصول مشترک چند سازمان از جمله سازمان سینمایی سوره است.
حسن آبادی گفت: اینکه کار ضعفهایی دارد ما خودمان قبول داریم و اگر نسبت به کارهای قبل خود مقایسه کنیم چنین چیزی وجود ندارد و ما گام بلندی برداشتیم. قطعا تجاربی که در این مدت به دست آوردیم به ما کمک خواهد کرد آثار بهتری تولید کنیم. اگر ساخت انیمیشن از بازه ای فراتر رود دیگر از نظر اقتصادی درست نیست.
وی افزود: نسبت به دوره ۳۷ که در جشنواره فجر بودیم نگاه مسئولان و مخاطبان خیلی بهتر شده و امیدوارم این روند رشد همچنان ادامه داشته باشد.
چالش طلبیم
محسن عنایتی کارگردان این پوبانمایی بیان کرد: ما در گروه آیندهنگار کلا چالش طلب هستیم. پویانمایی بنیامین اتفاقات عجیبی را در اکران به دنبال داشت ولی با همه قضایا تمام شد. تولید پویانمایی بسیار سخت است. بعد از تجربه بنیامین فکر کردیم چطور میشود سختترین کار ممکن را پیش ببریم و به سراغ ساخت جهان فانتزی رفتیم. یعنی چیزی که خصوصا استدیوهای آمریکایی دنبال آن هستند. ما در این خلق جهان فانتزی زمان زیادی نداشتیم و به شکل فشرده همه چیز را از نظر نیازهای قهرمان خود چیدیم.
پسر دلفینی نیز چنین شخصیت داشت و در این سبک قرار میگرفت. به نظر من رویاشهر و پسر دلفینی نقطه عطفی در شروع ساخت پویانمایی های متکی به جهان فانتزی با پارامترهای مورد نیاز هستند. یکی از هدفهای اصلی ما این بود که قصه مخاطب بزرگسال را نیز درگیر کند
عنایتی درباره طراحی لوکیشنهای فیلم گفت: برای طراحی لوکیشنها و صحنه منابعی داشتیم که با جهان فیلمنامه مرتبط بود ولی در اجرا مشکلات زیادی داشتیم. در نهایت به ترکیبی رسیدیم که از خروجی آن هم راضی هستیم. براساس شبکه نماد تمام طراحیها را پیش بردیم.
این کارگردان درباره روند نگارش فیلمنامه توضیح داد: نزدیک به ۶ ماه روی فیلمنامه کار کردیم و در طول پروژه اصلاحاتی در آن اتفاق افتاد. تلاش کردیم اصول فیلمنامه نویسی را تا جایی که توانستیم رعایت کنیم. خیلی از پویانمایی های ما غیرمنطقی هستند و مخاطب را کودک فرض میکنند و خیلی از اتفاقات و معناها را پایین می آورند که ما تلاش کردیم اثر ما اینگونه نباشد.
۵۰ دقیقه موسیقی برای «رویاشهر»
بهزاد عبدی آهنگساز گفت: چون موسیقی را به ذات خود دوست دارم و همه چیز وقتی بار درام به خود میگیرد بسیار ارزشمند است و دوست داشتم در این کار و در کنار این گروه دوست داشتنی باشم. بعد از همکاری های گذشته باز به من لطف داشتند و من هم تلاش کردم با فانتزی کار را همراهی کنم و این پویانمایی نزدیک به ۵۰ دقیقه موسیقی اصلی داشت.
وی ادامه داد: پویانمایی تنها تفاوتش نداشتن بازیگر و داشتن صداپیشه است و گرنه بسیار قابل اعتنا است.
علیرضا زارع مدیر پروژه بیان کرد: در پروژه پویانمایی فرآیندی را برای تولید تهیه میکنیم و ما با یک تیم مواجه هستیم. این ارتباط است که تولید را شکل میدهد و پیش از آنکه محصول ما یک پویانمایی باشد محصول ما یک تیم قوی بود.