رسانه سینمای خانگی- در روز چهارم جشنواره چه گذشت؟

چهارمین روز جشنواره فیلم فجر آرام و بی‌حاشیه با فیلم‌هایی نه چندان جذاب و پربحث و با وعده رئیس سازمان سینمایی برای بازگشت سیمرغ مردمی به جشنواره از سال آینده سپری شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، یکشنبه ۱۵ بهمن‌ماه سه فیلم بلند داستانی و یک انیمیشن در برج میلاد برای اهالی رسانه و منتقد در چهل و دومین جشنواره فجر به نمایش درآمد ولی هیچ کدام نظر مثبتی اکثریت را جلب نکردند.

* روز چهارم جشنواره فیلم فجر در ادامه دیگر روزها که با یادی از یک هنرمند فقید شروع می‌شد، به نام مرحوم پروانه معصومی گره خورد و در ابتدای نشست خبری اولین فیلم نمایش داده شده در سینمای رسانه (دست‌های ناپیدا) با تقدیم نشان سیمرغ جشنواره به برادرزاده این بازیگر، نام و یاد او گرامی داشته شد.

* دو فیلم «دست‌های ناپیدا» و «میرو» که یکی برای مخاطب بزرگسال و دیگری برای کودک و نوجوان ساخته شده‌اند هر دو حال و هوای دفاع مقدسی داشتند.

* در این روز جدیدترین ساخته بهروز شعیبی با نام «آغوش باز» رونمایی شد که بیش از پرداختن به کیفیت این فیلم، ارتباط یک قصه عاشقانه بر بستر موسیقی پاپ با شخص بهروز شعیبی به عنوان کارگردان فیلم‌هایی همچون «دهلیز»، «سیانور» و «بدون قرار قبلی» سوژه خبرنگاران شد. در نشست خبری این فیلم شعیبی بارها و به عناوین مختلف درباره تغییر در فیلمسازی‌اش مورد پرسش قرار گرفت بخصوص آنکه سراغ موسیقی و نصرالله معین (خواننده پاپ خارج از کشور) هم رفته و شعیبی هم در پاسخ با اشاره به اینکه «خود را محدود به هیچ گونه سینمایی نمی‌بیند» تاکید کرد: باید تعارف را در زمینه موسیقی کنار گذاشت چرا که همه ما موسیقی را دوست داریم و گوش می‌دهیم، حتی معین را.

* آخرین فیلم نمایش داده شده در برج میلاد برای اهالی رسانه انیمیشن «ساعت جادویی» بود که ضعف فیلمنامه آن مورد انتقاد قرار گرفت و سازندگانش تاکید داشتند هزینه ساخت انیمیشن بسیار بالاست و باید برای نمایش آن نگاهی بین‌المللی داشت. آن‌ها در عین حال اشاره کردند، این انیمیشن را صرفاً برای مخاطب کودک نساختند و بر پرداختن به صنعت «نَمد» که سال‌هاست ضعیف شده، تاکید داشتند تا کودکان با بخشی از تاریخ و هویت کشور آشنا شوند.

* مهمترین اتفاق روز گذشته جشنواره را می‌توان حضور محمد خزاعی -رییس سازمان سینمایی – دانست که پس از بازدید از غرفه‌های اهالی رسانه در یک جمع فشرده پاسخگوی سوالات خبرنگاران شد. او پس اظهار نظر درباره بی‌بدن که به حاشیه این روزهای جشنواره بدل شده، درباره حذف سیمرغ مردمی که به زعم بسیاری از سینماگران مهم‌ترین جایزه جشنواره است، گفت:زمان کافی برای فراهم شدن شرایط رأی‌گیری مطمئن از تماشاگران در سینماهای مردمی وجود نداشت اما قول می‌دهم سال آینده آراء مردمی به جشنواره برگردد.

* در سه روز گذشته بیشتر صاحبان آثاری که فیلم‌شان در سینمای رسانه رونمایی شد پس از نمایش فیلم و نشست خبری، وقت برای گفت‌وگو نداشتند اما سازندگان فیلم‌های «قلب رقه»، «دست‌های ناپیدا» و «آغوش باز» فرصت بیشتری را برای گفت‌وگوهای اختصاصی صرف کردند.

* فیلم‌های مستند و کوتاه طبق جدول زمانبندی اعلام شده در روزهای گذشته به ترتیب در سالن شماره سه برج میلاد نمایش داده می‌شوند اما برخی از صاحبان این آثار نسبت به کم توجهی اهالی رسانه یا نبود تشریفاتی که برای فیلم‌های اصلی جشنواره انجام می‌شود، گله‌مند هستند. البته در این زمینه مجتبی امینی – دبیر جشنواره- پیش‌تر توضیح داده بود، با توجه به اینکه فیلم‌های مستند و کوتاه دو جشنواره مستقل و بین‌المللی دارند بهتر است اجازه داده شود که سینمای داستانی در فجر بیشتر در اولویت باشد کما اینکه این دو گونه سینمایی هم از فجر حذف نشده‌اند.

* اگرچه از سوی جشنواره اسامی برخی فیلم‌هایی که به سانس‌های فوق‌العاده می‌رسند اعلام می‌شود اما به دلیل حذف آراء مردمی، هیجان پیگیری آمار مخاطبان فیلم‌ها از بین رفته و برخی صاحبان آثار هم این مسئله را نکته‌ای قابل تأمل در جشنواره می‌دانند چرا که معتقدند برایشان بسیار مهم بود که هر روز صبح آمار را دنبال کنند که کدام فیلم‌ها در صدر جدول آراء مردمی قرار دارند.

رسانه سینمای خانگی- یک جایزه به جشنواره فجر اضافه شد

 چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، امسال در بخش «تجلی اراده ملی» به بهترین اثر نیکوکاری، جایزه اهدا می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مرکز فرهنگ نیکوکاریِ خیر ماندگار (وابسته به بنیاد خیریه راهبری آلاء)، با هدف ترویج فرهنگ نیکوکاری در جامعه و اعتلای ظرفیت هنر و سینما برای توجه‌دادن به مضامین خیرخواهانه، تشکل حامی و طراح این جایزه است.

محمدحسین لطیفی نویسنده و کارگردان سینما، پوران درخشنده نویسنده و کارگردان سینما، مژده لواسانی مجری و نویسنده و مهدی توسلی فعال اجتماعی و مدیر مرکز فرهنگ نیکوکاری خیر ماندگار به عنوان هیات داوران این جایزه نیکوکارانه معرفی شده‌اند.

در بخش تجلی اراده ملی چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، ۱۵ تشکل و نهاد به اهدای جوایز ویژه می‌پردازند. آیین اهدای جوایز نهادها و تشکل‌ها به برگزیدگان بخش تجلی اراده ملی، اواخر بهمن‌ماه امسال برگزار خواهد شد.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه ۱۱ بهمن به صورت رسمی افتتاح و از ۱۲ بهمن اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و چهار فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- برنده‌ام چون مخاطب فیلمم را دوست دارد

 بهروز شعیبی کارگردان «آغوش باز» در چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر گفت: وقتی برنده‌ام که مخاطب فیلمم را ببیند و آن را دوست داشته باشد.

به گزارش سینمای خانگی، بهروز شعیبی یکشنبه شب، پیش از اکران فیلم خود در جشنواره فجر در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار سینمایی ایرنا در این باره که فکر می‌کنید آغوش باز چقدر شانس برد داشته باشد؟ اظهار داشت: از آنجایی که جشنواره با جمعی متغیرهای غیرقابل‌پیش‌بینی است، خیلی در این بخش نمی‌توانم پیش‌بینی داشته باشم و نکته‌ای بگویم.

شعیبی گفت: فکر می‌کنم ارتباط با مخاطب آغوش باز خیلی خوب خواهد بود.

وی همچنین در این باره که چقدر فکر می‌کنید برنده هستید و آیا به برنده شدن فکر می‌کنید؟ گفت: برنده شدن زمانی برای من جدی است که مخاطب، فیلم را ببیند و فیلم را دوست داشته باشد. این برنده شدن اصلی است.

رسانه سینمای خانگی- رئیس گفت سیمرغ مردمی بازمی‌گردد

محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی با حضور در خانه جشنواره فیلم فجر، به ارائه توضیحاتی درباره حواشی این رویداد پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا؛ محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، شامگاه یکشنبه – ۱۵ بهمن – همزمان با چهارمین روز برگزاری چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، با حضور در برج میلاد (خانه جشنواره در جمع خبرنگاران حاضر شد و درباره این رویداد گفت: براساس همین چند روزی که از اکران آثار جشنواره سپری شده است، احتمالا مخاطبان جشنواره در جریان تغییرات محتوایی آثار قرار گرفته‌اند. جشنواره فجر هر ساله شاهد حضور باشکوه جوانان بوده است و امسال هم شاهد حضور فیلم‌سازان جوان هستیم اما نوع آثار این جوانان متفاوت از قبل است و در روزهای باقی‌مانده از جشنواره هم آثار آنان را خواهید دید. می‌توان گفت برخی از آثار فیلمسازان جوان، مخاطبان را شگفت‌زده خواهد کرد. فیلمسازان پیشکسوت هم در کنار فیلمسازان جوان حضور دارند.

وی افزود: تفاوت دیگر این دوره از جشنواره نگاه اقلیمی موجود در آثار است. همه تولیدات متمرکز در پایتخت نیستند و این موضوعی است که همواره روی آن تأکید داشتیم. سال‌هایی که من خودم در جشنواره فیلم فجر حضور داشتم، معمولا آثار حاضر در جشنواره محدود به دو الی سه ژانر می‌شدند اما امسال شاهد هستید که فارغ از سطح کیفی آثار، در همه ژانرها فیلم داریم. همین که جریان تولید اثر در ژانرهای مختلف در سینمای ایران کلید خورده است، می‌تواند بارقه امیدی برای آینده باشد.

خزاعی تأکید کرد: این جریان از انجمن سینمای جوان آغاز شد که ما شعار تنوع ژانر را در آن مطرح کردیم و الحمدلله خروجی این جریان را حالا در سینمای بلند ایران شاهد هستیم. در جشنواره امسال از همه ژانرها فیلم داریم. زمانی برخی سوال می‌کردند که آیا جایگاه فیلم کمدی در جشنواره فجر است؟‌ ما معتقدیم به عنوان یک ژانر، حتما آثار کمدی هم باید در جشنواره پذیرش شوند. نباید احساس کنیم که جشنواره فیلم فجر، تنها مختص فیلم‌های اجتماعی، دینی و یا دفاع مقدسی است. تنوع سلایق، دیدگاه‌ها و ژانرها در آثار، یکی از ویژگی‌های بارز جشنواره امسال است.

ماجرای حذف «سیمرغ مردمی» چه بود؟

رئیس سازمان سینمایی درباره تمهیدات سازمان سینمایی برای بازگشت سیمرغ مردمی به ترکیب جوایز جشنواره فجر در دروه‌های بعد گفت: سال ۱۴۰۰ ما سیمرغ مردمی را در ترکیب جوایز جشنواره داشتیم اما برخی دوستان اعتراضاتی را درباره فرآیند رأی‌گیری مطرح می‌کردند. وقتی اعتراضات را بررسی کردیم، متوجه شدیم تقلب صورت گرفته و تهیه‌کنندگان معترض، اعتراض به حقی داشتند. شاید آن تصمیم برای من تبعات بسیاری داشت، اما به‌عنوان کسی که نظرات مردم برایم بسیار حائز اهمیت است و برای آن احترام قائل بودم، اعلام کردم رأی‌گیری متوقف شود تا بتوانیم سامانه‌ای طراحی کنیم تا از آرای مردمی مطمئن شویم.

وی افزود: شما نباید از من به عنوان یک مدیر توقع داشته باشید که وقتی نسبت به یک جریان اشتباه آگاه شده‌ام، اجازه ادامه این اشتباه را بدهم. اگر رأی گیری در آن دوره ادامه پیدا می‌کرد، حق فیلم‌سازان ضایع می‌شد. امسال آقای امینی (دبیر جشنواره تلاش کردند و چند کارشناس هم دعوت شدند تا بتوانیم آرای مردمی را در جشنواره امسال داشته باشیم. دوستانی که آمدند، تأکید داشتند نرم‌افزاری که باید برای این کار طراحی شود، به این دوره نمی‌رسد. ان‌شالله سال آینده داوری مردمی و سیمرغ مردمی را در جشنواره فجر خواهیم داشت.

شاید در برخی آثار به اندازه چند پلان، مباحثی برای گفت‌وگو وجود داشته باشد اما اکثر فیلم‌هایی که در جشنواره دیده‌اید، قطعا اکران خواهند شد

خزاعی درباره صدور پروانه نمایش برای فیلم‌های حاضر در جشنواره امسال و امکان اکران عمومی آنها بدون اصلاحات هم گفت: تقریبا تمام آثاری که در جشنواره شاهد هستید، با همین کیفیت امکان اکران عمومی دارند. شاید در برخی آثار به اندازه چند پلان، مباحثی برای گفت‌وگو وجود داشته باشد اما اکثر فیلم‌هایی که در جشنواره دیده‌اید، قطعا اکران خواهند شد. من از زمانی که به سازمان سینمایی آمده‌ام، این وعده را داده‌ام که فیلم‌هایی که در زمان من پروانه ساخت بگیرند، به‌شرط رعایت فیلمنامه مصوب، قطعا به اکران هم خواهند رسید. امروز هم قول می‌دهم تمام فیلم‌هایی که براساس فیلمنامه‌های مصوب ساخته شده‌اند، هیچ مشکلی برای اکران عمومی نداشته باشند.

رئیس سازمان سینمایی درباره کیفیت پایین برخی فیلم‌های جشنواره هم گفت: خاطرم هست در سال ۹۰ که دبیر جشنواره فجر بودم هم همین صحبت‌ها را در روزهای اولیه جشنواره می‌شنیدم. همان زمان به دوستان می‌گفتم صبر کنید تا جمع‌بندی نهایی تا پایان جشنواره صورت بگیرد. نمی‌خواهم بگویم صددرصد کارهای حاضر در جشنواره سطح کیفی بالایی دارند. جشنواره فجر مثل هر رویداد سینمایی دیگری هم آثار خوب دارد و هم آثار متوسط. در همه این سال‌ها هم فیلم‌های متوسط در جشنواره فجر بوده است و معطوف به جشنواره امسال نیست. اما معتقدم در معدل نهایی جشنواره امسال، فیلم‌های خوب سهم بیشتری داشته‌اند.

هیأت انتخاب ۵۸ دقیقه از «بی‌بدن» را دید

خزاعی درباره حواشی فیلم «بی‌بدن» توضیح داد: همان‌طور که آقای امینی هم توضیح دادند، بعد از آنکه هیأت انتخاب همه آثار را دیدند و بررسی کردند، فیلم «بی‌بدن» نتوانست جمع‌بندی نهایی نظر هیأت انتخاب را جلب کند. من با بعضی از اعضای هیأت انتخاب هم صحبت کرده‌ام. دلیل اصلی دوستان برای این انتخاب هم این بود که فیلم ناقص رسیده بود. اینکه برخی می‌گویند فیلم‌های دیگر هم ناقص بوده‌اند باید توجه داشته باشند که ناقص ماندن پرده کروماکی در یک فیلم، متفاوت از این است که تنها امکان تماشای ۵۸ دقیقه از یک فیلم را داشته باشید. اینکه هیأت انتخاب تقریبا نیمی از یک فیلم را ندیده، طبیعتا نمی‌توانسته درباره آن نظر نهایی بدهد. یا باید از سازندگان درخواست می‌کردیم فیلم را برای سال بعد برسانند، مانند یکی از فیلم‌های دفاع مقدسی بنیاد روایت که همین پیشنهاد را به آن دادیم و ماند برای سال بعد.

وی افزود: اما عوامل فیلم «بی‌بدن» اصرار به حضور در جشنواره داشتند و گفتند برنامه اکران عمومی داریم. مضاف بر اینکه وقتی خودمان هم فیلم را دیدیم، معتقد بودیم فیلم خوبی شده است. به همین دلیل تصمیم گرفتیم در بخش نگاه نو حضور داشته باشد تا لااقل منتقدان و اصحاب رسانه آن را ببینند و درباره آن نظر بدهند.

رئیس سازمان سینمایی درباره خانواده‌محور نبودن برخی فیلم‌های جشنواره هم گفت: معتقدم خیلی از فیلم‌های جشنواره امسال به نسبت فیلم‌های دوره‌های گذشته فجر، محتوای مناسب‌تری برای خانواده‌ها دارند. خانواده‌محور بودن فیلم‌ها یک موضوع است و محتوای سالم داشتن برای خانواده‌ها بحث دیگری است. شاید در برخی فیلم‌ها دیالوگ‌هایی باشد که مشکلاتی دارد، اما معمولا دوستان شورای پروانه نمایش، در آستانه جشنواره سخت‌گیری نمی‌کنند و در مرحله اکران است که به استناد بازتاب‌ها شروع به اصلاح فیلم‌ها می‌کنند. در نهایت فیلم‌ها محتوای بسیار خوبی دارند.

خزاعی در ادامه با اشاره به سیاست‌های سازمان سینمایی برای توجه به ظرفیت‌های موجود در شهرستان‌ها گفت: امسال برای اولین‌بار در مرحله انتخاب فیلم‌های جشنواره فجر، شاهد ارسال ۱۶ فیلم از شهرستان‌ها بودیم. برخی از این آثار به جشنواره راه پیدا کرده‌اند و برخی انتخاب نشدند اما همین جهش و تکاپو در شهرستان‌ها، می‌تواند آرزوی ایالتی شدن سینمای ایران را که من سال‌ها در سر داشتم را محقق کند. استان‌ها باید بتوانند برای خود فیلم تولید کنند و فضای مناسب اکران هم در اختیار داشته باشند. تولید سینما نباید محدود به تهران باشد.

چرا «بهشت تبهکاران» با پرده سبز اکران شد؟

رئیس سازمان سینمایی درباره حاشیه به وجود آمده برای اکران نسخه‌ای ناقص از فیلم «بهشت تبهکاران» در سینماهای مردمی هم توضیح داد: دبیرخانه جشنواره پیش‌تر به صاحبان آثار اطلاع داده بود که فیلم‌ها تا تاریخ مشخصی باید به دبیرخانه تحویل شود. طبیعتا همه فیلم‌ها هم نسخه کامل را تحویل داده بودند. اما در برخی از فیلم‌ها به اندازه چند فریم، اشکالاتی مانند پرده سبز وجود داشت که تهیه‌کنندگان قول داده بودند قبل از شروع اکران‌ها آن را رفع کنند. وقتی مردم برای یک فیلم بلیت تهیه کرده‌اند، طبیعتا باید فیلم اکران می‌شد و از آنجایی که نسخه اصلاح شده، از سوی عوامل به دبیرخانه نرسید، مجبور شدند نسخه‌ای که با رضایت خود عوامل به دبیرخانه ارسال شده بود را اکران کنند.

خزاعی درباره اکران محدودتر فیلم‌های جشنواره در استان‌ها هم گفت: همواره ظرفیت اکران فیلم‌های جشنواره در استان‌ها ۱۶ فیلم بوده است و استان‌هایی که تمایل به اکران تعداد بیشتری فیلم داشته باشند باید با تهیه‌کنندگان آثار وارد مذاکره شود. سازمان سینمایی ۱۶ فیلم را در راستای تحقق عدالت فرهنگی در اختیار استان‌ها می‌گذارد و هزینه‌های آن را هم ما پرداخت می‌کنیم، بالغ‌بر آن برعهده استان‌هاست. درآمد حاصل از فروش فیلم‌ها هم به‌طور کامل متعلق به خود استان است. همه استان‌هایی که توانایی مالی داشته باشند می‌توانند متقاضی اکران همه فیلم‌های جشنواره باشند.

رسانه سینمای خانگی- «پرواز ۱۷۵»؛ یک نگاه متفاوت به جنگ

کارگردان در فیلم «پرواز ۱۷۵»، نگاه بیننده را نه به سفر زمینی قدیمیِ پر از گلوله و توپ و تانک و غبار با دشت‌هایی پر از گل‌های لاله و تپه و تنه‌های بی سر نخل‌های سوخته باوقار که به سفری نو در اعماق آب‌های اروندِ پر از اسرار ناگفته ماندگار می‌برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، من از رنگین کمان هفت رنگ نقد، رنگ آبی آسمانی انگشتر شهید را پسندیدم. زیرا آن رنگ، هوشم را به آسمان و گوش جانم را به ندای آسمانی ها می سپارد که می گویند «در زمانه ای که در آن سوی جهان، صاحبان کمپانی های عظیم فیلمسازی مجهز به پیشرفته ترین تکنولوژی زمان، سرمایه های میلیارد دلاری خود را به پای خیل عظیمی از متخصصان میان‌سال و کهن‌سال سپیدموی سیاه‌دل سینمای “پرن” و “دهشت” و “خشونت” می ریزند تا قهرمانان پوشالی داستان هایشان، خیالات شیطانی بیننده را نگران جاماندن از پرواز ۶۶۶ به مقصد “کابالا” کنند، در این سوی جهان اما در موسسه ای با اندیشه متبرک به آیات رحمانی، فیلم ساز سیاه‌موی سپیدقلبی در عنفوان جوانی، با سرمایه ای غیر دولتی و نه سازمانی و ارگانی، در بخش نگاهی نو با تکیه بر تجاربی طولانی و انسانی، فیلمی را به نمایش می کشد که دغدغه قهرمانش، کمالات انسانی بینندگان را نگران جاماندن از پرواز ۱۷۵ به مقصد بهشت می کند!

من این فیلم را می ستایم. زیرا قهرمان نوجوان فیلم، به نوجوان من می گوید برای زنده ماندن بجنگ و درخت خانواده (پدر) را به عرق جبین تلاش خود آبیاری کن تا عرق شرم نگاه مادر و خواهرت را بر جبین خسته پدر نبینی!

من این فیلم را می ستایم. زیرا گردن بند قهرمان نوجوان فیلم، نماد شیاطین نیست، تصویرمردی است واقعی که جان خود را در میدان راستین نبرد با غاصبان سرزمین و نوامیس وطن نثار کرد؛ قهرمانی جاودان بنام شهید محمد جهان آرا!

من این فیلم را می ستایم. زیرا قهرمان جوان فیلم، سیلی نقد هشدار پدر جانبازش را می خورد تا فریب حلوای نسیه دروغ سازان دغل باز را نخورد!

من این فیلم را می ستایم زیرا قهرمان میان‌سال فیلم، به عنوان مدیری انیس و هم درد، خشم سرکوب شده دوران جنگ و شکوه فروخورده پس از جنگ را نه بر سر بیماران که بر صورت بیمارسازان خالی می کند تا بفهماند که به دریا رفته می داند مصیبت های طوفان را!

من این فیلم را می ستایم. زیرا کاراکتر مادر کهن‌سال فیلم، بعد از عمری حرمان، اینک یکه و تنها در آغوش اروند و هنوز در جستجوی نشانی از فرزند، اندوه را به سخره می گیرد و بر غم، لبخند تمسخر می زند تا مبادا خفتگان اروندرود و یا حتی مادران انتظار، اشک پیروزی صبر را، ناله های بی قراری بپندارند!

من این فیلم را می ستایم. زیرا قهرمان پدر کهن‌سال فیلم که کنج بیمارستان را نه گرداب رنج که محراب عروج خود ساخته است، با زبان سکوت فریاد می زند که شهادت نه یک باختن که یک انتخاب است!

من این فیلم را می ستایم. زیرا در این قرن شیطانی، مانیفست جسورانه کارگردان این فیلم ربانی، تبدیل کلام قرآنی به درام قرآنی است؛ بی هیچ اضطرابی از اندیشه های شبه شیطانی.

هنر فیلمساز، نه نمایش تروکاژهای چشم نواز و نه به رخ کشیدن دکوپاژهای هوش نواز و نه بزرگ نمایی پروداکشن های جیب نواز بلکه بیان متعالی یک اندیشه و یک احساس روح نواز است. زیرا به زعم او، هنر آن نیست که در آن سالن تاریک به مدد پندار پدیده فای (ماندگاری چند ثانیه ای تصویر بر شبکیه چشم بعد از حذف تصویر از جلوی چشم)، مردمک سیاه را با قدم های تند و کند به تعقیب فریم های متحرک خیال به این سوی و آن سوی بدوانیم. هنر آن است که از آن فضای کم نور به مدد دیداری ساده از حقیقت یک خیال، بادامک دوّار شعور را با بیانی استوار به روشنایی صراطی پایدار بکشانیم.

کارگردان اما در این اثر، نگاه ملول بیننده را نه به سفر زمینی قدیمی پر از گلوله و توپ و تانک و غبار با دشت هایی پر از گل های لاله و تپه و تنه های بی سر نخل های سوخته باوقار که به سفری نو در اعماق آب های اروند پر از اسرار ناگفته ماندگار می برد تا در معیت داستان در خاک فروخفتگان این بار با روایت قصه درآب فرورفتگان، به آن سوال بی جواب قدیمی که می پرسد «آیا آنها که به اروند رفتند هنوز بازنگشته اند؟» پاسخ دهد که آن ها که به اروند رفتند، به سبحانک یا لااله الا انت یونس و تعمید یحیی، یادگار جسم را به ماهیان اروند سپردند تا با صعود آزاد روح به عرش جاودان «هُو»ی عروج کرده در مقام راضیه مرضیه مطمئنه جای خوش کنند! مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک/ چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم؛ ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست/ به امید سر کویش پرو بالی بزنم و اما آن انگشتری که به رنگ آبیِ آسمان است نه صرفا تذکاری برای عهد و ایمان که فزاینده نور دیدگان مادران، مژده وصال منتظران و مزد در جستجوی معاش نوجوان است. چرا که شهیدان مزد نمی گیرند ولی مزد می دهند.

کارگردان در چند سکانس شاخص به فرم قرآنی خود می رسد. زیرا در نقطه اوج این چند سکانس، اندیشه و احساس تلاقی کرده، بیان متعالی اندیشه و احساس منتقل می گردد. کارگردان در انتخاب بازیگر نقش حاج محمد (جمشید هاشم پور) هوشمندانه عمل کرده است. استاد هاشم پور که از پیش و در طول سال های جنگ به مدد یک عمر تلاش بی وقفه هنری در آفرینش قهرمانی افسانه ای، به نوبه خود، هزاران قهرمان حقیقی را پرورانده و در پرواز تک تک آنها اشک حرمان ریخته، در سکانس دیدار با پسر، نه تنها در بستر حقیقی خستگی بازنشستن از رزم هنری که بر تخت خلاقیت کاراکتری در حسرت شهادت، دست های لرزانش را بر چشمان نگرانش می گذارد تا اغیار دروغ پرداز غنیمت خوار را نبیند اما همین که به اصرار پسرش، نگاه خسته اش به نور آسمانی انگشتر یار می درخشد و بوی خوش وصل فضای مشامش را عطرآگین می کند، آن حنجره خشکیده از فریاد و آن لبان و لسان ساکت از گفتار، ناگهان جمله ای را بر زبان جاری می کند یادآور حسرتی جانگداز «من از آن پرواز جا ماندم… من از آن پرواز جا ماندم…»

به جرئت می توان گفت که این دیالوگ کوتاه، از موثرترین دیالوگ‌هایی است که جمشید هاشم پور در طول زندگی بازیگری خود بر زبان آورده است. زیرا این دیالوگ رحمانی، نگاه قرآنی کارگردان را به زیبایی و کمال تفسیرمی کند «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا؛ مردانی از مومنین به عهدی که بر ذمه آنها بود، وفا کردند. گروهی از آنان در راه خدا به شهادت رسیدند و گروهی نیز در انتظار شهادت به سر می برند؛ بی هیچ تغییر و تبدیل در پیمان!»

در شاه سکانس شهادت حاج محمد، استفاده صحیح از نورپردازی، انتخاب زاویه درست و قاب مناسب دوربین، میزانسن دقیق و بازی استیلیزه و بی اغراق بازیگر، به فرمی می رسد که در نقطه اوج سکانس یعنی شهادت و عروج حاج محمد، عقل و حس دست به دست هم می دهند تا بیان متعالی اندیشه و احساس کارگردان فیلم در اشک های ناخودآگاه بیننده متبلورشده، با شکوه ترین نمایش شهادت یک شهید بر پرده عریض سینمای ایران و بلکه جهان ثبت شود.

بی تردید استاد هاشم پور آن لحظه را زندگی کرد و حقیقتا بر این باورم که پاداش شهداء به این استاد ارزشمند؛ تقدیم «مدال طلای شهادت» است، سیمرغ بلورین جشنواره فجر طفیلی آن! هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما

و اما ثریا قاسمی، اسطوره کاراکترپرداز نقش مادر در سینمای ایران، بعد از خلق آن همه کاراکترهای فراموش نشدنی برای آفرینش و نمایش مادرهای ستودنی، این بار اما در پرواز ۱۷۵، در دو شاه سکانس از فیلم، حاصل تمام عمر هنری اش را به یادگار ثبت می کند. در سکانس هواپیما، ابتدا در نمایی مدیوم از پروفایل مادر که در فورگراند نما، تصویر ناواضح کودکی که در کنارش نشسته نیز دیده می شود (کنایه از اینکه شهید زنده است و همیشه در کنار مادر مراقب وی بوده است)، مادر را که از شوک این ماجرای پرپیچ و خم انگشتر، هنوز در اندیشه خویش در جستجوی حل معماست می بینیم.

نما عوض می شود به نمایی کلوز شات از روبروی مادر که انگشتر را بار دیگر و اینبار با نگاهی دیگر می کاود و با سرعت نور، لحظاتی را از خاطراتی دور به اکران نگاه هشیار می آورد و دقیق می نگرد و کارگردان و بیننده نیز به همراه وی خوب می نگرند و ناگهان همراه با کاراکتر مادر، خود واقعی بانو ثریا قاسمی و نیز کارگردان و بیننده، همه با هم به شهودی یقینی می رسند و آن اینکه اصل این ماجرا یک یادآوری و هشدار به همه مردم ایران است که «لحظه پرواز نزدیک است آبرویت را نریزد دل!»

و درست در این لحظه است که جویبار اشک یقین مادر به سرشک خلاقیت کارگردان و این هر دو به رود عظیم اشک‌های هم پنداری بیننده که همگی از کوهی به نام دغدغه ناهشیار سرچشمه گرفته است، می پیوندند تا با تارهای صوتی مدیر ایثارگر آسایشگاه (جعفر دهقان) همصدا شده، هشداری نزدیک به فریاد را به گوش شعور جنگ ندیدگان فرصت طلب «صم بکم عمی فهم لایرجعون» برساند که «فضّل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما» … نابرده رنج گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد!

و اما در شاه سکانس آخر فیلم، در آن نور گلدن تایم مثال زدنی و آن میزانسن بیاد ماندنی، خصوصا سبکِ بازیِ ترکیبی غافلگیر کننده و بشدت “باورکردنی” بانو ثریا قاسمی، چنان چنگی بر قلب بیننده زده می شود که موسیقی آریا عظیمی نژاد هم نمی تواند صدای هق هق گریه های بیننده رابپوشاند.

رسانه سینمای خانگی- حاشیه‌نگاری از یک روز فجری

سومین روز جشنواره فیلم فجر در سینمای رسانه در حالی تا پاسی از نیمه شب ادامه داشت که تحت تاثیر برد تیم ملی فوتبال ایران و تماشای فیلمی متفاوت از سروش صحت قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، شنبه ۱۴ بهمن‌ماه جشنواره بین‌المللی فیلم فجر کار خود را با نمایش چهار فیلم و پخش مسابقه فوتبال ایران و ژاپن در یک سانس ویژه به پایان رساند.

در این روز فیلم‌های «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی، «شه‌سوار» به کارگردانی حسین نمازی، «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور و «صبحانه با زرافه‌ها» به کارگردانی سروش صحت در سینمای رسانه در مرکز همایش‌های برج میلاد رونمایی شدند که در ادامه حاشیه‌هایی بر متن این روز را می‌خوانید.

* نمایش فیلم «صبح اعدام» که بر اساس یک گزارش واقعی از روزنامه کیهان در دهه ۴۰ و درباره ساعت‌های پایانی زندگی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی پیش از تیرباران بود، بازخوردهای متفاوتی میان اهالی رسانه و منتقد داشت. برخی این فیلم سیاه و سفید و مستند گونه را اثری ساخته شده از ویکی پدیا می‌دانستند و برخی هم آن را فیلمی قابل قبول نسبت به برخی دیگر از آثار افخمی که بر مبنای زندگی فرد خاصی ساخته شده بود، عنوان می‌کردند.

* با پایان نمایش فیلم «صبح اعدام» اعلام شد که از ساعت ۱۵ بنا به درخواست اهالی رسانه مسابقه فوتبال ایران و ژاپن در سالن اصلی پخش خواهد شد و به همین دلیل برای برگزاری نشست خبری این فیلم برخی تشریفات ورود و خروج به سالن حذف شد. در این نشست بهروز افخمی بدون اینکه اعتراضی کند برای همراهی با علاقمندان به تماشای مسابقه فوتبال با پاسخ‌های کوتاه در هرچه سریع‌تر برگزار شدن نشست همکاری کرد.

* پخش مسابقه فوتبال هنگام برگزاری جشنواره فجر برای اهالی رسانه پیش‌تر هم سابقه داشت. سال‌ها قبل در همین برج میلاد یک بار دیگر این اتفاق برای یک مسابقه داخلی (دربی) اتفاق افتاده بود. بعد از اینکه ایران یک گل از ژاپن عقب افتاد، برخی منتقدین و خبرنگاران ترجیح دادند به جای تماشای مسابقه وقت خود را بیرون از سالن و برای صرف نوشیدنی‌ و گپ و گفت بگذرانند اما با زدن گل مساوی تقریباً همه حاضران در مرکز همایش‌های برج میلاد در سالن اصلی یا در راهروهایی که تلویزیون‌هایی تعبیه شده بود مشغول تماشای این مسابقه هیجان‌انگیز شدند.

* در سانس بعدی پیش از نمایش فیلم در تیزری عنوان شد که روز سوم جشنواره به یاد مرحوم مرتضی پورصمدی (فیلمبردار) برگزار می‌شود که بعد از آن با حضور دبیر جشنواره از خانواده این هنرمند تقدیر شد.  

* «شه‌سوار» و «قلب رقه» – یکی کمدی و یکی با موضوع مبارزه با نیروهای داعش- از فیلم‌های پرمخاطب جشنواره در سینمایی رسانه بودند که هر کدام موافقان و منتقدان خود را داشتند. در این بین «شه‌سوار» شباهت‌های زیادی به فیلم «شادروان» ساخته دیگر کارگردانش حسین نمازی داشت که البته این موضوع در نشست خبری فیلم رد نشد.

* محمدرضا شریفی‌نیا بازیگر فیلم «قلب رقه» که یک فیلم دیگر هم در جشنواره دارد، پس از چند سال در یک نشست خبری در جشنواره فجر حاضر شده بود.

* دبیر جشنواره فیلم فجر عصر روز گذشته (۱۴ بهمن) به بازدید از غرفه‌های رسانه‌ای ‌ و خوش و بش با نمایندگان هر کدام از این رسانه‌ها پرداخت و بعد در جمع خبرنگاران پاسخگوی سوالات آنها شد. او درباره حاشیه‌ای فیلم «بی‌بدن» و در پاسخ به اظهارات سازندگان این فیلم در اعتراض به راه نیافتن فیلم‌شان به بخش سودای سیمرغ گفت، هیأت انتخاب تنها نیمی از فیلم را که به طور کامل در اختیار داشت تماشا کرده و بر همان اساس آن را برای بخش نگاه نو انتخاب کرد.

* آخرین فیلمی که در برج میلاد در روز سوم جشنواره نمایش داده شد، تازه‌ترین ساخته سروش صحت بود که با جدول زمان‌بندی جشنواره تنها با یک ساعت تاخیر اکران شد. بعد از فیلم جواد عزتی (تمساح خونی) این دومین فیلمی بود که تعداد قابل توجهی از مخاطبان خود را در سینمای رسانه نسبت به تماشای یک اثر کمدیِ با کیفیت راضی نگه داشت.

* در نشست خبری فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» هیچ کدام از بازیگران اصلی یعنی بهرام رادان، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، هادی حجازی‌فر و بیژن بنفشه‌خواه حضور نداشتند و فقط پژمان جمشیدی که عازم سفر برای فیلمبرداری سریال «زیر خاکی» بود در تماسی تلفنی به نمایندگی از دیگر بازیگران دقایقی کوتاه صحبت کرد.

* «صبحانه با زرافه‌ها» سومین فیلمی بود که در این مدت پس از «تمساح خونی» و «بی‌بدن» با بازی پژمان جمشیدی به نمایش درآمد. جمشیدی که چند سال قبل پس از اینکه نامزد دریافت سیمرغ جشنواره فجر شده بود، با واکنش برخی اهالی رسانه‌ مواجه شد، در نشست خبری فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» که ساعت یک بامداد در برج میلاد در حال برگزاری بود، از تمام خبرنگارانی که در این سال‌ها با انتقادها و نیز تشویق‌ها او را حمایت کردند قدردانی کرد.

* سروش صحت که در فیلمش رد پای کمدی خاص او را به وضوح می‌توان دید، تاکید کرد در فیلمش به دنبال ترویج بخشش،   دوستی و امید است. او امیدوار بود که با فیلمش شعار نداده باشد و در صحبت‌هایی که رنگ و بوی فلسفی داشت بیان کرد: خوب است که در زندگی همیشه دنبال لوکیشنی باشیم که هم روح داشته باشد و هم لانگ شات.

رسانه سینمای خانگی- این فیلم نمی‌‎خواهد «شادروان» باشد

تهیه‌کننده «شه‌سوار» معتقد است به دلیل نوع فضاسازی، فرم پوشش و داستان خانوادگی که در فیلم وجود دارد، ممکن است منتقدان آن را با «شادروان» مقایسه کنند این در حالی است که قصه فیلم متفاوت است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم سینمایی «شه‌سوار» سومین فیلم بلند حسین نمازی است که پیشینه‌ای فیلم کوتاهی دارد. او پس از «آپاندیس» که اولین فیلم بلندش در فضایی با ریسک بالا برای جذب مخاطب بود، «شادروان» را ساخت که درامی خانوادگی همراه با طنز و بهره‌گیری از ریتمی مناسب در تدوین و تصویر بود و توانست مخاطب را جذب کند. او پس از «شادروان» به سراغ «شه‌سوار» رفته که اولین نمایشش در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر خواهد بود. فضاسازی و فرم «شه‌سوار» شبیه به «شادروان» است اما موضوع و سوژه‌ای که به آن پرداخته، متفاوت است.

حضور در جشنواره فیلم فجر برای حمایت از سینما

سعید عطاییان تهیه‌کننده اجرایی فیلم سینمایی «شه‌سوار» در گفت‌وگو با مهر، درباره حضور این فیلم در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر توضیح داد: بعد از اتفاقاتی که برای سینما افتاد و جوی که زودگذر بود اما در کشور و شهرمان حاکم شد و حال مردم را نیز تحت تاثیر قرار داد، یکی از حال بدی‌های من علاوه بر مسایل شخصی و ایدیولوژی خودم، این بود که چرا سینما این بلا سرش می‌آید و چنین رفتاری با هنرمندان می‌شود. وقتی سال گذشته به جشنواره فیلم فجر رفتم، خیلی حالم بد شد. راستش دلم گرفت برای این‌که این اتفاق در حال لطمه زدن به سینماست.

وی در توضیح بیشتر گفت: با دوستانم صحبت می‌کردم که باید، جشنواره فیلم فجر را که پایگاه خودمان است، حمایت و حفظ کنیم و در غیر این صورت از دستش می‌دهیم. با حسین نمازی که رفاقتی دارم و پس از سریال «سیاه‌چاله» بیشتر دوست شدیم و به قول معروف شیمی‌مان به هم می‌خورد، به این فکر افتادیم که جشنواره فجر امسال را حمایت کنیم. من هر جا که زورم رسید موضوع حمایت از جشنواره را مطرح کردم و تا حد زیادی نیز موفق شدم تا این جشنواره رونق داشته باشد، چراکه هر چه «فجر» قوی‌تر و جذاب‌تر باشد، ما سینمای موفق‌تری خواهیم داشت.

عطاییان درباره فیلم سینمایی «شه سوار» و ایده ابتدایی آن بیان کرد: یکسری اتفاقات سر سریال «سیاه‌چاله» افتاد که به هر حال خیلی خوشایند حسین نمازی و من نبود و تصمیم گرفتیم که برای خوشایند خودمان هم شده کاری انجام دهیم تا حال‌مان خوب شود. حسین نمازی قصه‌ای داشت که اصلاً به آن فکر نمی‌کرد اما یک شب با من تماس گرفت که ایده‌ای برای اجرا در ذهن دارد و برایم تعریف کرد و خوشم آمد. وقتی فیلمنامه را برایم فرستاد، متوجه شدم که باز حسین نمازی به سراغ فضای حاشیه شهر و این بار به سراغ الاغ رفته است! سکانس اولی که نوشته بود یک گله الاغ بود که موتور سواری در حال هدایت این گله الاغ است. با حسین تماس گرفتم و گفتم که این سکانس را تغییر بدهد چون اجرایش کار سختی است.

وی با بیان این‌که حقیقتاً کار کمی بوی «شادروان» را می‌داد، عنوان کرد: با توجه به این‌که برخی وقتی با فیلمنامه مواجه می‌شدند آن را شبیه به «شادروان» می‌دانستند، درصدد تغییراتی برآمدیم اما ایمان داشتیم که این کار شبیه به «شادروان» نخواهد شد.

سختی‌های «شه‌سوار» از الاغ درمانی تا وابستگی به حیوان

تهیه‌کننده «شه سوار» درباره سختی‌های ساخت این فیلم گفت: تقریباً یک محله را در شهریار در اختیار داشتیم؛ پیدا کردن الاغ‌ها کار بسیار دشواری بود چون کسی وجود ندارد که یک گله الاغ پرشمار داشته باشد و به همین دلیل چند نفر را برای یافتن این الاغ‌ها گذاشته بودیم تا از محلات و روستاهای اطراف تهران برایمان پیدا کنند. حتی ما و عوامل در این فیلم، الاغ درمانی یاد گرفتیم! و وابستگی به این حیوانات پیدا کرده بودیم. مجبور شدیم اسکان در شهریار داشته باشیم. همچنین ایفای نقش‌ها نیز سختی‌های خودش را داشت و شما قطعاً هادی کاظمی و گیتی قاسمی را در این قالب ندیده‌اید. از طرفی وقتی کار تمام می شد، جذابیت خودش را خواهد داشت. در هر حال، کار به این شریفی و نجیبی وقتی با ممیزی‌هایی روبه رو شود، کمی خستگی را بر تن ما به جای می‌گذارد.

وی در پاسخ به این‌که برای جلوگیری از شباهت «شه سوار» به «شادروان» چه کاری انجام شد، عنوان کرد: حقیقت این است که روز اول به این فکر افتادیم تا از همان عوامل «شادروان» برای کار جدید استفاده کنیم و بدمان نمی‌آمد این اتفاق بیفتد اما چون کامنت‌هایی گرفته بودیم که قصه شبیه به «شادروان» است، ابتدا سراغ بازیگرها رفتیم و تغییر دادیم و سپس تا حدی که می‌شد فضای قصه را متفاوت ساختیم که در این مورد مسعود سلامی بسیار کمک کرد و اگر غیر از آقای سلامی فرد دیگری را به عنوان فیلمبردار داشتیم، قطعاً «شه سوار» به «شادروان» شباهت پیدا می‌کرد و بیش از پیش بوی «شادروان» احساس می‌شد، چراکه آقای سلامی فیلمبردار «شادروان» بود و تذکراتی در رابطه با شباهت با «شادروان» می‌داد. اما به هر حال به دلیل وجود فضای حاشیه‌نشینی و فرم پوشش و قصه‌ای که حول خانواده می‌چرخد، منتقدان قطعاً می‌گویند که «شه‌سوار» بوی «شادروان» می‌دهد این در حالی است که قصه فیلم متفاوت است.

امضای حسین نمازی در «شه‌سوار» مشهود است

عطاییان تصریح کرد: در واقع باید تاکید کنم که فرم فیلمسازی حسین نمازی این‌گونه است و ساختار کارش شاید شباهت به هم داشته باشد اما سوژه‌ها و قصه متفاوت است. در واقع مهر و امضای حسین نمازی در «شه‌سوار» همچون «شادروان» مشهود است.

وی همچنین یادآور شد: از آن‌جایی که در پروژه بعدی نیز در کنار حسین نمازی هستم، قطعاً سه گانه این کار را خواهیم ساخت. فضا برای من فضایی مقدس است که بوی خانواده می‌دهد؛ چیزی است که این روزها از آن دور هستیم و تعهد یک پسر را نسبت به خانواده، مادر و پدر و خواهرش می‌بینیم تا از یک چالش دربیایند. اگر شما یک سکانس مشابه «شادروان» در این کار پیدا کردید، جایزه می‌دهم.

عطاییان بیان کرد: «شه‌سوار» ۲ کوچه پایین تر از «شادروان» اتفاق می‌افتد یعنی بچه محل‌های همدیگر حساب می‌شوند و اگر ۲ بازیگر تکراری یعنی ایمان برات‌پور و حافظ نبی‌زاده در «شه‌سوار» نبودند، من قطعاً سینا مهراد و نازنین بیاتی را از سر کوچه رد می‌کردم که با این‌ها دیالوگی داشته باشند!

وی در پایان در پاسخ به این‌که آیا استفاده از میثم مولایی به عنوان تدوینگر در «شه‌سوار» به جای عماد خدابخش در حالی که ریتم تدوینی مشابهی با «شادروان» دارد، برای جلوگیری از ایجاد شباهت بوده یا خیر؟ گفت: خیر، عماد خدابخش در دفتر ما در حال انجام کارهای تدوین «تمساح خونی» و چند کار دیگر بود و ما نیز در یک دفتر فیلمسازی، ۲ کار را دست یک تدوینگر نمی‌دهیم.

رسانه سینمای خانگی- فجر بالاخره کمدی را می‌بیند؟

جشنواره فیلم فجر در ۶ دوره یعنی دوره‌های سی‌ام تا سی‌وششم با رونق فیلم‌های کمدی همراه بوده است. امسال و در پنجمین دهه از برگزاری جشنواره «صبحانه با زرافه‌ها» یکی از فیلم‌های کمدی مهمی‌ است که کارگردان آن برای اولین بار با این عنوان در جشنواره حضور دارد و ترکیبی از بازیگران پرکار و پر طرفدار سینما را نیز گرد هم آورده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، تقابل فیلم‌های کمدی و جشنواره فیلم فجر از اولین دوره تاکنون وجود داشته است. حضور فیلم‌های کمدی در جشنواره اغلب با جنجال‌هایی از سوی منتقدین و صاحبان آثار همراه بوده که گاها به حذف آثار کمدی از لیست فیلم های حاضر در جشنواره نیز منجر شده است. با این همه در فهرست فیلم های حاضر در جشنواره فجر می‌توان به فیلم های کمدی نیز اشاره کرد که فارغ از توجه هیات داوران، مخاطبان یا منتقدان را نیز با خود همراه کرده اند.

جشنواره فیلم فجر در اولین دوره میزبان حاجی واشنگتن بود. فیلمی که علاوه بر ژانر کمدی، تاریخی نیز بود و جز در جشنواره فیلم فجر اجازه نمایش پیدا نکرد. حاجی واشنگتن داستان اولین سفیر ایران در آمریکاست که با توجه به شرایط روز به جای آمریکا در ایتالیا تولید شد.

دومین دوره جشنواره با فیلم کمدی همراه نبود تا اینکه یدالله صمدی فیلم مردی که زیاد می‌دانست را به سومین دوره جشنواره رساند و برای این فیلم سیمرغ بهترین کارگردانی را از آن خود کرد. این فیلم داستان زندگی مرد کارمندی است که از زندگی خود ناراضی است و نخستین فیلم طنز پس از انقلاب به شمار می‌رود.

 کفش های میرزا نوروز

در چهارمین دوره کفش های میرزا نوروز با بازی علی نصیریان از آن دسته فیلم های کمدی بود که با یک داستان ساده، صدها موقیعت کمیک خلق می‌کرد. داستان زندگی خیاطی که کفش‌هایش را دوست داشت و حاضر نبود با همه وصله پینه‌گی آن‌ها را دور بی‌اندازد.

ساخته تحسین شده زنده یاد داریوش مهرجویی در پنجمین دوره جشنواره با دست خالی جشنواره را ترک کرد و اجاره نشین ها به جز صدابرداری این فیلم در هیچ کدام از هفت نامزدی جایزه نگرفت. فیلمی کمدی با محوریت زندگی آپارتمان نشینی که ترکیب بازیگرانش در اولین سال‌های پس از انقلاب نسلی از کمدی پردازان را به سینمای ایران معرفی کرد. اکبرعبدی در کنار زنده یاد عزت الله انتظامی و حمیده خیر آبادی که هیچ کدام در جشنواره دیده نشدند.

دوره ششم نیز همانند دوره های قبل میزبان تنها یک فیلم کمدی بود. تحفه به کارگردانی ابراهیم وحیدزاده که یکی از پربازیگرترین فیلم های دهه ۶۰ محسوب می‌شود.

 ناصرالدین شاه آکتور سینما

یک دهه پس از جشنواره فجر فیلمی کمدی در جشنواره حضور دارد که داستان آن مروری بر تاریخ ورود سینماتوگراف به ایران است. ناصرالدین شاه اکتور سینما فیلمی کمدی که رگه‌های فانتزی هم دارد همچنان از عزت الله انتظامی و اکبر عبدی به عنوان بازیگران پیش روی کمدی پس از انقلاب بهره می‌برد. اتفاقی که این بار به نفع مخملباف میشود و انتظامی پس از ناکامی اجاره نشین‌ها در این دوره لوح تقدیر دریافت می‌کند. به علاوه این فیلم در ۴ بخش فنی نیز برنده سیمرغ بلورین می‌شود.

چهاردهمین دوره جشنواره در مقایسه با ادوار گذشته رنگ و بوهای کمدی را بیشتر به خود گرفته است. فیلم آدم برفی همچنان با پیشتازی اکبر عبدی در ژانر کمدی و لیلی با من است که سیالیت طنز در سینمای دفاع مقدس با حفظ ارزش‌ها و چارچوب‌های آن را به رخ مخاطب می‌کشد. نقش آفرینی پرویز پرستویی در این فیلم برای اولین بار جنس کمدی به خود گرفته و از فضای فیلم های پیشین او فاصله گرفته است.

در این بین اما فیلم‌هایی بودند که یا از حضور در جشنواره فجر کنار گذاشته شدند یا خود را از حضور در جشنواره کنار کشیدند. فیلم مردی عوضی با نقش آفرینی پرویز پرستویی فیلمی درباره مردی دو زنه بود که موقعیتی کمدی را به واسطه موضوعی که هنوز آنچنان در سینما پررنگ نبود، برای مخاطب ایجاد کرده بود.

نقش آفرینی پرویز پرستویی در لیلی با من است باعث حضور او در فیلمی کمدی با همان محوریت قبلی شد. فیلمی که رگه های طنز را در انتقاد از شرایط مذهبی و سیاسی حاکم بر جامعه به کار برده بود و باعث خلق مارمولک به کارگردانی کمال تبریزی شد. این فیلم در بیست‌ودومین دوره جشنواره فجر به نمایش در آمد و از جمله فیلم‌های کمدی بود که با استقبال مخاطبان رو به رو شد و در نهایت دیپلم افتخار را برای پرستویی به ارمغان آورد.

 مهمان مامان

در این دوره همچنین زنده یاد داریوش مهرجویی پس از موفقیت فیلم‌های قبلی لیلا، سارا، درخت گلابی و.. در جشنواره فیلم فجر و همچنین اجاره نشین‌ها به عنوان فیلمی کمدی، دومین اثر کمدی-خانوادگی خود یعنی مهمان مامان را راهی جشنواره کرد. فیلمی اقتباسی که برای اولین بار پس از از اولین دوره جایزه بهترین فیلم جشنواره را به عنوان یک فیلم کمدی از آن خود کرد.

سه سال بعد یعنی در دوره بیست و پنجم اولین فیلم از سه گانه اخراجی‌ها به جشنواره راه پیدا کرد. فیلمی که در محوریت داستانی از لیلی با من است وام گرفته بود و به ادامه ساخت کمدی‌های جنگی در سینمای ایران قوت می‌بخشید.

بیست‌وششمین جشنواره فیلم فجر فیلم دایره زنگی را که فیلمی کمدی بود کنار گذاشت و این دوره از جشنواره بدون فیلم کمدی برگزار شد.

رامبدجوان پس از ساخت سریال‌های تلویزیونی در بیست‌ونهمین دوره جشنواره فیلم فجر فیلمی کمدی را راهی جشنواره کرد که ثمره آن معرفی بیش از پیش ویشکا آسایش به عنوان یک بازیگر زن کمدی به سینمای ایران شد و سیمرغ بلورین را نیز برای او به ارمغان آورد.

دهه چهارم؛ دهه رونق کمدی‌ها در فجر

با شروع چهارمین دهه از جشنواره فیلم فجر سیر ورود و حضور آثار کمدی در جشنواره بیشتر شد. در دوره سی ام ضد گلوله ساخته مصطفی کیایی در ادامه فیلم‌هایی که جنگ را برای موقعیت‌های کمیک انتخاب کرده بودند، قرار گرفت و در جشنواره نیز با استقبال خوبی رو به رو شد. ضد گلوله از فیلم های کمدی بود که توانست دیپلم افتخار بهترین فیلم را بدست آورد و در ابتدای دهه چهارم جشنواره، رونق خوبی به بازار فیلم های کمدی در این فستیوال ببخشد.

 خواب‌زده‌ها

در این دوره رضا عطاران نیز با فیلم خوابم میاد اولین تجربه کارگردانی خود را با فیلمی کمدی و دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به سرانجام رساند. دو سال بعد و در دوره سی و دوم، رضا عطاران دوباره با دو فیلم کمدی در جشنواره حضور داشت. عطاران که در دوره پیشین، خود را به عنوان کارگردان فیلم سینمایی نیز ثابت کرده بود در این دوره با طبقه حساس و ردکارپت هم کارگردانی و هم بازیگری را همزمان تجربه کرد. در این دوره که فصل رونق بیشتر فیلم های کمدی بود دو فیلم خط ویژه و خواب زده‌ها با دو فضای متفاوت دیگر فیلم‌های کمدی جشنواره را شامل می‌شدند.

صابر ابر که با دایره زنگی سینمای کمدی را تجربه کرده بود در سی‌وسومین دوره با فیلم من دیه گو مارادونا هستم در جشنواره حضور یافت. فیلمی کمدی که برخلاف رویه فیلم‌های معمول کمدی پیش نمی‌رود و مسیر متفاوتی دارد. ایران برگر دیگر فیلم کمدی این دوره است که از گروه شلوغی از بازیگران همچون من دیه‌گو … استفاده می‌کند.

در دوره سی و چهارم بارکد در ادامه خط ویژه کمدی- اجتماعی با ترکیبی از بازیگرانی است که نسبت به خط ویژه محدودتر شده‌اند. بارکد از جمله فیلم هایی بود که پس از جشنواره دچار حذف و سانسور بخش‌هایی از فیلم شد و مسئله سانسور را نیز به کشمکش‌های میان فیلم‌های کمدی و جشنواره فجر اضافه کرد. در این دوره زاپاس نیز دیگر فیلم حاضر در جشنواره بود.

 گشت‌ارشاد۲

فیلم های کمدی این دوره از جشنواره یعنی دوره سی‌وپنجم هر دو در ادامه موفقیت‌های پیشین خود بودند. گشت ارشاد۲ به کارگردانی سعید سهیلی موفقیت‌های گشت۱ را پشتوانه قرار داده بود و خوب، بد،جلف نیز نان شیمی خوب بین پژمان جمشیدی و سام درخشانی که در سریال ایجاد شده بود را می‌خورد.

مصادره به کارگردانی مهران احمدی و خجالت نکش دیگر فیلم های کمدی این دوره از جشنواره بودند که هر دو در کنار بار کمدی به نقد مساله ای اجتماعی می‌پرداختند. مصادره به وضعیت مهاجرین پس از انقلاب و خجالت نکش به فرزندآوری اشاره داشت. دوره سی و ششم میزبان این دو فیلم بود.

داستان زندگی یک نامزد انتخاباتی دوباره سیامک انصاری را با یک فیلم کمدی به سینماها برگرداند. در سی‌وهفتمین دوره جشنواره تنها یک فیلم کمدی با بازی سیامک انصاری حضور داشت. انصاری پس از ساعت پنج عصر و خرگیوش با زهرمار در نقش یک نامزد انتخاباتی ظاهر شد که با خانمی با بازی شبنم مقدمی به ماجراهای مختلفی برمی‌خورد.

در سال‌های بعد تا هم اکنون دوباره روند حضور فیلم‌های کمدی در جشنواره فیلم فجر کاهش پیدا کرده است. سیری که در دهه چهارم اوج گرفته بود در دهه اواخر آن به حضور تنها یک فیلم در جشنواره رسید که سال‌های بعد خوب،بد،جلف۲ در جشنواره ۳۸، شیشلیک در جشنواره ۳۹ و شادروان در جشنواره ۴۰ این پازل را تکمیل می‌کنند.

 صبحانه با زرافه‌ها

جشنواره فیلم فجر در آستانه پنجمین دهه و در دوره چهل و یکم هیچ فیلم کمدی را در لیست فیلم های حاضر در سودای سیمرغ نداشت. به جز متروپل که رگه های طنز داشت فیلم دیگری در این دسته نمی‌گنجید. امسال اما سروش صحت برای اولین بار در جشنواره فیلم فجر در مقام کارگردان حضور دارد. پیش از این جهان با من برقص در جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشت. کمدی صبحانه با زرافه ها که ترکیب کاملی از بازیگران پر طرفدار این سال های سینمای ایران را گرد هم آورده، یکی از فیلم‌های مهم کمدی جشنواره چهل‌ودوم است که وزنه سنگین این ژانر همیشه مغفول را در جشنواره فیلم امسال بر دوش دارد.

رسانه سینمای خانگی- نقدی بر فیلم کلاری

«تابستان همان سال» قطعا اتمسفر سینمایی اثر است، فیلم می‌داند که چه می‌خواهد بگوید، فیلم پر است از قاب تصویرهایی که به لحاظ بصری در عین چشم‌نوازی از اثر بیرون نمی‌زند و همانند یک بسته درست در خدمت مضمون و محتوای اثر است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، تابستان همان سال در جشنواره فجر امسال اکران شد؛ محمود کلاری فیلمبردار توانمند سینمای ایران با این فیلم نشان داد که در کارگردانی نیز حرف‌هایی برای گفتن دارد و با قصه‌ای از جنس سینما به روایت اثر خود می‌پردازد؛ مهمترین نکته که با تماشای اثر کلاری مواجهیم این است که با فیلمی از جنس سینما روبه‌رو هستیم، سینمایی که شاید این روزها هم قدری دلمان برایش تنگ شده است، سینمایی که قصه گفتن را خوب بلد است؛ قاب‌بندی دوربین، مخاطب را به وجد می‌آورد و هیچ عجله‌ای برای میزانسن‌های آشفته و درهم ریخته و شلوغ ندارد.

تابستان همان سال به شدت اثری آرام‌بخش است و ریتم و ضرباهنگ فیلم می‌تواند فضایی برای تامل در مخاطب خود ایجاد کند، فضایی که سینمای امروز ایران به شدت از آن دور شده است .

کلاری در دکوپاژ خود در مقام کارگردان نیز نشان داده است که سینمای قصه گو را به خوبی می‌شناسد و طعم لذت دیدن پلان‌های خود را به دل مخاطب نمی‌گذارد، دوربین کلاری به شدت مستحکم است و چیدمان عناصر صحنه به گونه ای است که همه چیز در خدمت ساختار و محتوای اثر است. فیلم پر است از قاب تصویرهایی که به لحاظ بصری در عین چشم نوازی از اثر بیرون نمی‌زند و همانند یک پکیج درست در خدمت مضمون و محتوای اثر است .

مهمترین نکته در تابستان همان سال قطعا اتمسفر سینمایی اثر است، فیلم می داند که چه می خواهد بگوید و بهتر است این جمله را دوباره تکرار کنم، تابستان همان سال فیلمی است که می داند چه می خواهد بگوید، فراموش نکنیم یکی از مشکلات اصلی و بزرگ سینمای ایران این است که نه فیلم و نه فیلم‌ساز خود نمی دانند که چه می خواهند بگویند اما کلاری نشان داده است که برای زدن حرف‌هایش بارها پیش‌نویس و تمرین کرده است.

مفهوم خانه در اثر کلاری به درستی نقش بسته است و سکانس پایانی با نشان دادن خانه ویران شده نقدی است بر روزگار بر باد رفته و سنت هایی که به اضمحلال رسیده اند

تابستان همان سال شاید با این واکنش مواجه باشد که از ریتم کندی برخوردار است و شاید کلاری می توانست سرعت بیشتری به روایت خود بدهد اما فراموش نکنیم جنس محتوا و زاویه دید فیلمساز به درستی در یک ایستگاه مشترک به هم رسیده اند و آن چیزی نیست جز همین اطمینان در ریتم و تمپو درونی اثر که بدرستی یکدیگر را همپوشانی می کنند.

صداگذاری و قصه گویی در ساخته کلاری به یک کارکرد استاندارد و متناسب با مضمون فیلم رسیده است و بی آنکه متوجه باشیم در بستر فیلم جاری و ساریست.

رسانه سینمای خانگی- «تمساح خونی» چند ستاره شد؟

 فیلم «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی و تهیه‌کنندگی کامران حجازی، پنجمین فیلم اکران شده در جشنواره چهل‌ودوم فجر بود و با مجموع ۴۱.۵ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۳ ستاره را برای خود ثبت کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، منتقدان سینما روزانه در نظرسنجی ایرنا به فیلم‌های اکران شده در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر ستاره می‌دهند، هر کدام از منتقدان می‌توانند رضایت نسبی خود را از آثار سینمایی با تعداد ستاره‌ها از یک تا پنج مشخص کنند. این نظرسنجی هر روز در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) منتشر می‌شود.

ایرنا از منتقدان سینما، درباره فیلم تمساح خونی که پنجمین فیلم اکران شده در دومین روز جشنواره، جمعه – ۱۳ بهمن ۱۴۰۲- بود، نظرسنجی کرده است که از نظر تعداد ستاره‌های اعطا شده نتایج نشان می‌دهد این فیلم توانست در مجموع ۴۱.۵ ستاره را از چهارده منتقد سینما دریافت کند.

بر اساس حروف الفبا به ترتیب، سعید اسلام‌زاده، زهرا اردکانی، میلاد جلیل‌زاده، میکائیل دیانی، سیدعلی سیدان، محمدصابری، محمدصادق علیزاده، حمیدرضا قادری، محمد محمدی، زهرا محمودی، علیرضا مرادی، مازیار معاونی، احسان ناظم‌بکایی و مصطفی وثوق‌کیا در نظرسنجی فیلم تمساح خونی شرکت کردند.

در این نظرسنجی، یک منتقد یک ستاره و دو منتقد هر کدام ۲ ستاره و یک منتقد هم ۲.۵ ستاره ، پنج منتقد ۳ ستاره، دو منتقد هم ۳.۵ ستاره و سه منتقدان هم ۴ ستاره به فیلم تمساح خونی دادند، این در حالی است که هیچ‌کدام از منتقدان فیلم ساخته جواد عزتی را شایسته دریافت ۵ ستاره ندانستند.

 جواد عزتی و عباس جمشیدی‌فر در تمساح خونی

تمساح خونی که در ژانر کمدی به تهیه‌کنندگی کامران حجازی تولید شده در اکران مردمی جشنواره حدود ۶۴۰ میلیون تومان فروش داشته و در جدول رده بندی فروش بلیت ۱۱ روزه نمایش مردمی در رتبه دوم قرار گرفت.

این فیلم به کارگردانی جواد عزتی و نویسندگی پدرام افشار در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فجر رقابت می کند.

جواد عزتی، عباس جمشیدی‌فر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج، شبنم قربانی و با حضور جمشید جهانزاده، رامین پورایمان و کیومرث مرادی از جمله بازیگران تمساح خونی هستند.

در توصیف این فیلم سینمایی آمده‌است: «درسته که قانون جنگل نانوشته‌ است اما وقتش که برسه درنده‌ها تاوان پس میدن، گوزن‌ها جشن می‌گیرن…»

منتقدان به فیلم‌های روز اول چند ستاره دادند؟

فیلم دروغ‌های زیبا به کارگردانی مرتضی آتش‌زمزم، با مجموع ۱۸ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۵ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم شکار حلزون به کارگردانی محسن جسور با مجموع ۱۰.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۰.۹ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم دو روز دیرتر به کارگردانی اصغر نعیمی با مجموع ۲۱.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

فیلم ظاهر به کارگردانی حسین عامری با مجموع ۱۷ ستاره از ۹ منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.

چهل‌ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلم‌ها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت می‌کنند و در نهایت برگزیدگان بخش‌های مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.

خروج از نسخه موبایل