مدیر انجمن سینمای جوانان اهواز گفت: فیلم کوتاه ” فگرات ” به نویسندگی و کارگردانی ضیاء حاتمی وارد مرحله تدوین شد.
به گزارش سینمای خانگی، مهدی کیخایی دوشنبه در گفتوگو با ایرنا، گفت: فیلم کوتاه فگرات از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران دفتر اهواز است که با تهیه کنندگی مشترک دفتر اهواز و ضیاء حاتمی جهت حضور در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، پس از گذراندن جلسات فشرده فیلم برداری، وارد مرحله تدوین شد.
وی با اشاره به این که فیلم کوتاه ” فگرات ” در نیمه دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ در هور شادگان جلوی دوربین رفته است گفت: قصه فیلم با اقتباس از رمان پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی نوشته شده است.
کیخایی ادامه داد: خلاصه این فیلم کوتاه بدترین نوع بدبیاری که هورنشینان به آن گرفتارهستند را روایت میکند.
مدیر انجمن سینمای جوانان اهواز با بیان این که برخی از عوامل این فیلم در پنجمین پیچینگ استان خوزستان مورد تایید شورای تولید خوزستان رسیده اند گفت: سامان کاملی فیلمبردار، سید عدنان طاهری دستیار کارگردان و برنامه ریز، ایوب مروانی پور مدیر تولید، هاشم عساکره مدیر صحنه و تدارکات، علیرضا نوذرپور صدابردار و جاوید تفضلی عکاس این مجموعه از جمله آنها هستند.
ضیاء حاتمی تاکنون با آثار خود در جشنوارههای مختلفی برگزیده شده است و از مهمترین آثار او می توان به فیلم های “گمشدگان” ، مجموعه مستند پژوهشی “سینمای مقدس”، “موکب” و “کنسرسیوم” اشاره کرد.
فیلم نیمهبلند «معامله» به کارگردانی سجاد نوبهاری آماده نمایش شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم نیمهبلند «معامله» به کارگردانی سجاد نوبهاری و تهیهکنندگی سعیده علیزاده و فاطیما موسوی برای حضور در جشنوارههای داخلی و خارجی آماده نمایش شده است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: دختری که به خاطر پول با مردی مسن ازدواج میکند درگیر مشکلاتی میشود که… .
سیروس اسنقی و زهرا اکبری بازیگران این فیلم نیمه بلند هستند.
عوامل معامله عبارتنداز: کارگردان: سجاد نوبهاری، تهیهکنندگان: سعیده علیزاده، فاطیما موسوی، نویسنده: سارا اسمائیلی، تدوین واصلاح رنگ و نور:بابک رضوانی، مدیرفیلمبرداری: محسن علی اکبری، صدابردار: علیرضا عباس قلی، طراح صحنه: سجاد کاظمی، طراح لباس: مهدی اسدی، طراح گریم: رابی ملاحسینی، دستیار اول و برنامه ریز: ژاله مروتی عکاس: پریسا کامیاب، منشی صحنه:پرنیا وثوق مدیر تولید: پژمان ذولقدر، فیلم بردار پشت صحنه:حمیدبازاری و مدیرتدارکات: حامد سوری
با پایان فیلمبرداری فیلم کوتاه «دیروز» با بازی آزاده صمدی این فیلم وارد مراحل پستولید شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانهای پروژه، با پایان فیلمبرداری فیلم کوتاه «دیروز» به کارگردانی کیوان اروندیان و با بازی آزاده صمدی این فیلم وارد مراحل پستولید شد.
فیلم کوتاه «دیروز» که تازهترین اثر کیوان اروندیان در مقام کارگردان است در یک روایت غیرخطی، تعارضی بنیادین با مادر را در طول یک جلسه روانکاوی به تصویر میکشد.
بهنود جواهریان تهیه کنندگی فیلم کوتاه «دیروز» را بر عهده دارد و هم اکنون مراحل تدوین و صداگذاری فیلم در حال انجام است.
عوامل این فیلم عبارتند از نویسنده و کارگردان: کیوان اروندیان، تهیه کننده: بهنود جواهریان، بازیگران: آزاده صمدی، کیوان اروندیان، الهام ربیع، محمدرضا اکبری، مدیر فیلمبرداری: رضا شیخی، دستیار کارگردان و برنامه ریز: حمید ازوجی، صدابردار: امیرعباس علیرضایی، صداگذاری: بهروز معاونیان، چهره پردازی: محمدرضا قومی، طراحی صحنه و لباس: بهرام نوذری، منشی صحنه: شقایق صادق، عکاس: حسین خدارتی، تدوین: سیاوش پورخلیلی، جلوههای بصری: استودیو روشنا، مجری طرح: رایان رسانه هنر هفتم، مشاور رسانهای و روابط عمومی: رضا پورزارعی.
فیلم کوتاه «دَرهَم» بهکارگردانی مینا ساداتحسینی و نویسندگی حافظ آهی به دو جشنواره بینالمللی راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «دَرهم» به کارگردانی مینا ساداتحسینی در ادامه حضورهای بینالمللی خود به بخش مسابقه دوازدهمین جشنواره کامبوج و هشتمین جشنواره وَگ ایتالیا راه پیدا کرد.
جشنواره فیلم کامبوج که مهمترین رویداد سینمایی در کشور کامبوج است، از ۳۰ می تا ۴ ژوئن ۲۰۲۳ مصادف با 9 تا 14 خرداد 1402 در شهر پنومپن برگزار میشود.
جشنواره فیلم وَگ نیز امسال با رویکرد «کشف ارزش چیزهای کوچک به عنوان سادهترین ارزشهایی که برای همه انسانها معنا مییابد» از تاریخ ۱۱ تا ۱۴ می ۲۰۲۳ مصادف با 21 تا 24 خرداد 1402 در شهر ترانوا براکولینی ایتالیا برگزار میشود.
«دَرهم» دومین ساخته ساداتحسینی است، که به مسائل زنان در جامعه میپردازد.
این فیلم پیشتر در بخش مسابقه هجدهمین جشنواره فیلمهای شرقی ژنو سوئیس پذیرفته شده بود.
بازیگر فیلم سینمایی «فسیل» گفت: تب و تاب این روزها که پس از وقفه طولانی و رکود سینما به لحاظ کرونا، فیلمها اکران میشوند و این که «فسیل» پاسخ به نیاز مخاطبان به یک کمدی جذاب بود، در فروش آن بسیار دخیل است.
به گزارش سینمای خانگی، علیرضا استادی در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در توضیح فیلم هایی که با بازی وی این روزها در حال اکران است بیان کرد: آهنگ دونفره (۱۳۹۹) فیلمی برای خانم آرزو ارزانش بود و نقشی که پیشنهاد شد برایم جذابیت داشت چون تاکنون بازی نکرده بودم؛ بسیار دوست داشتم که این نقش را تجربه کنم ضمن این که این فیلم عوامل تولید حرفه ای و خوبی داشت.
بازیگر فیلم سینمایی هیوا (رسول ملاقلی پور ۱۳۷۷) در پاسخ به این پرسش که چرا این نقش را متفاوت و جذاب می خواند، اظهار داشت: نقش فانتزی_کمدی یک باج گیر بود که شبیه تیپ شده بود و تاکنون چنین تجربه ای نداشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم این کاراکتر-تیپ را بازی کنم.
استادی از تجربه بازی در کنار فرزاد فرزین یادآور شد: فرزین درجه یک و هنرمند باهوشی است که اخلاق حرفه ای و درجه یکی دارد.
علیرضا استادی
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تصور چنین فروشی را برای فیلم فسیل داشته است؟ گفت: شاید نه چنین رقمی اما می دانستم که فروش خوبی خواهد داشت و باتوجه به سابقه عامریان (کارگردان اثر) و تیم بازیگران برجسته کمدی و نوشته خوبی که فیلم داشت قابل پیش بینی بود.
هنرپیشۀ فیلم سینمایی بدون تاریخ، بدون امضاء (وحید جلیلوند ۱۳۹۵) ادامه داد: ضمن این که تب و تاب این روزها که پس از وقفه طولانی و رکود سینما به لحاظ کرونا فیلم ها اکران می شوند و این که چنین فیلمی پاسخ به نیاز مخاطبان به یک کمدی جذاب بود، در فروش آن بسیار دخیل بود.
استادی افزود: من پیشتر در فیلم نارگیل (۱۳۹۸) با سابق همکاری با سید ابراهیم عامریان و یکی از نقش های اصلی این فیلم را برعهده داشتم و دوست داشتم با ایشان دوباره کار کنم و به دلیل اتفاقاتی که پیش تر افتاده بود، حضوری افتخاری در فسیل داشتم.
بازیگر فیلم سینمایی چک برگشتی (سیروس مقدم ۱۳۹۱) با اشاره به این نکته که در سال جاری مشغول چه کاری بوده است گفت: از شروع سال ۱۴۰۲ این جمعیت قابل کنترل به کارگردانی محمدمتین اوجانی و تهیه کنندگی مهرداد فرید طالب نیا را انجام دادم؛ این فیلم اولین فیلم اوجانی است که توسط امین عبدی و روناک برخوردار نوشته شده و نقش من یکی از اعضای خانواده است.
وی در پاسخ به این پرسش که پول چه اهمیتی در پذیرش نقش ها و بازی در تولیدات تصویری دارد، خاطرنشان کرد: پول برای من به دلیل جبر شرایط و اوضاعی که امروز وجود دارد بسیار اهمیت دارد بر این اساس نمی توانیم که مقید به انتخاب باشیم بلکه تاحدی ناچاریم که به انتخاب شدن بسنده کنیم.
بازیگر فیلم سینمایی گل به خودی (احمد تجری ۱۳۹۹) تصریح کرد: برایم جذابیت قصه و این که اثر در چه مدیوم و ژانری پخش می شود و حرفه ای بودن گروه اهمیت دارد؛ اگر اینها نباشد دوست ندارم در کاری حضور داشته باشم. در گروهی که سوهان روح است و فیلمنامه اش آشفته و انعطافی در کار گروه وجود ندارد کار نمی کنم.
استادی در پاسخ به این سوال که دوست دارد چه نقشی را بازی کند که تاکنون تجربه نکرده است، گفت: پیچیدگی هایی در بازی خودم دارم که نمی دانم در کمدی موفق ترم یا در تراژدی و ملودرام اما همواره دوست داشتم که در یک نقش کمدی_موقعیت که بتوانم چم و خم کاراکتر را به خوبی بازی کنم و ویژگی های آن را بیرون بکشم، هنرنمایی کنم.
به گزارش ایرنا، فسیل فیلم کمدی به کارگردانی کریم امینی، نویسندگی حمزه صالحی و تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان محصول سال ۱۳۹۹ که در ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ اکران شد با فروش بیش از ۱۳۰ میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفت.
فسیل داستان یک خواننده، پیش از انقلاب است که تلاش دارد هرطور شده خود را به شاه نزدیک کند و افتخار و موقعیتی برای خود دست و پا کند اما از بد روزگار به مدت ده سال به کما میرود و در دوره پیروزی انقلاب اسلامی به هوش میآید.
فیلمهای کوتاه «محاکمه پاپیون»، «دالتونها»، «نهایت راحتی» و «همدرد» در نهمین جلسه از فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه اکران، تحلیل و نقد میشوند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، نهمین جلسه از هشتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه روز دوشنبه ۱ خردادماه ۱۴۰۲ با نمایش ۳ فیلم کوتاه ایرانی و یک فیلم کوتاه غیر ایرانی در پردیس سینمایی بهمن برگزار خواهد شد.
در نهمین جلسه از فصل هشتم پاتوق که توسط انجمن سینمای جوانان ایران برگزار میشود، فیلمهایکوتاه داستانی «محاکمه پاپیون» به کارگردانی سیدهادی مهدوی، «دالتونها» به کارگردانی نسترن برزگر زنوز، «نهایت راحتی» به کارگردانی کیرسیککا ساری و «هم درد» بهکارگردانی محمدحجت احمدی زر به نمایش در میآیند.
در این رویداد جواد طوسی، مجری، منتقد و کارشناس سینما به عنوان کارشناس جلسه هشتم، پس از اکران آثار با کارگردانهای فیلمهای کوتاه به نمایش درآمده به گفتگو مینشیند و آثار را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
محمد قاسمی مجری تلویزیون، کارگردان و تهیه کننده، به عنوان مجری و کارشناس فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه تهران حضور خواهد داشت.
محیا ساعدی و مصطفی ساجدی تاکنون اجرای جلسههای پاتوق فیلم کوتاه تهران را برعهده داشتند.
«محاکمه پاپیون» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی سیدهادی مهدوی تهیه و تولید شده و در خلاصه داستان این فیلم کوتاه ۱۹ دقیقهای آمده است: «شخصی ملقب به ممد پایون دلباخته فیلم پایون است و به کمک مستخدم مدرسه از طریق نمایش آن برای بچهها پولی به جیب میزنند. فیلم آنقدر نمایش داده شده که قسمتهایی از آن خراب شده و قطع میشود که توسط ممد پاپیون اجرا میشود، اما این وسط یک کلاهبرداری ماجرا را بهم میریزد.»
«دالتونها» به کارگردانی نسترن برزگر زنوز و نویسندگی نسترن برزگر زنوز، فرید حاجی و مرتضی دربهشتی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و نسترن برزگر زنوز تهیه و تولید شده است.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «چهار دوست کتیبهای باستانی را پیدا میکنند و برای فروش آن راهی سفری میشوند که عاقبت خوشی ندارد.»
«نهایت راحتی» پنجمین فیلم کوتاه بخش بینالملل پاتوق فصل هشتم است.
این فیلم کوتاه فنلاندی به نویسندگی و کارگردانی کیرسیککا ساری و به تهیه کنندگی سانا کوتانن تهیه و تولید شده است.
«تانینای پنجاه و دو ساله آخر هفته را به همراه خانوادهاش تدارک دیده و اتائو پسر بیستوسه سالهاش قرار است که با نامزدش به دیدن آنها بیایند، اما هر چقدر که تانینا تلاش میکند همه را سرگرم کند، آنها بیشتر احساس ناراحتی میکنند.»
«همدرد» به کارگردانی و نویسندگی محمدحجت احمدی زر و به تهیه کنندگی رشید حاجتمند تهیه و تولید شده است.
نهمین جلسه فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز- پخش رویش، دوشنبه ۱ خردادماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۵ در پردیس سینمایی بهمن برگزار میشود و شامل نمایش آثار و جلسه نقد و بررسی خواهد بود.
معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی درباره یکی از سیاستهای تولید فیلم توسط این نهاد در سال ۱۴۰۲ بیان کرد: روند فارابی در سال ۱۴۰۲ در حوزه تولید تامین سلایق مخاطب سینما را در اولویت قرار میدهد و صرفا قصد ندارد فیلم برای شرکت در جشنواره بسازد.
به گزارش سینمای خانگی، مسعود احمدیان معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی در گفت و گو با ایسنا درباره معیارهای صندوق پروانه(توسعه سینمای کودک و نوجوان) بیان کرد: در حال حاضر سامانه دریافت طرحها بسته شده است و فرآیند خوانش و بررسی آنها در حال انجام است. آنچه برایمان در انتخابها مهم است در وهله اول طرح فیلمنامه و میزان جذابیت آن است.
وی ادامه داد: در واقع ایدهآلها و خواستههای فارابی به عنوان متولی صندوق پروانه در راستای حمایت از سینمای کودک و نوجوان نیز در فراخوان این صندوق قبل تر اعلام شده بود. البته نه به این معنا که فیلمسازانی که طرحی متفاوت از موضوعات گفته شده ثبت کردهاند طرحشان مورد توجه قرار نمیگیرد، بلکه در این فرآیند رویه کشف استعدادها و طرحهای خوب نیز طی میشود و ممکن است با توجه به شناخت صورت گرفته و قابلیتهای فیلمساز بعدها ساخت اثر دیگری به او سپرده شود.
وی در پاسخ به این که آیا در این فرآیند کلینیک فیلمنامه فارابی نیز جهت اصلاح برخی طرحها دخالت دارد یا نه، بیان کرد:نه کلینیک فیلمنامه در ارتباط با فیلمنامههایی است که قبلتر تهیه کننده و کارگردانش نهایی و فیلملنامهاش نیز مورد تایید فارابی قرار گرفته است اما به دلیل این که فیلمنامه آن لازم است است ارتقا یابد، متن در اختیار یک گروه از متخصصان قرار میگیرد تا با اصطلاحاتی ارتقا پیدا کند اما صندوق پروانه صرفا پذیرای طرحهای متقاضیان بوده است.
وی درباه تعداد طرحهای مدنظر فارابی برای حمایت از ساختشان در صندوق پروانه بیان کرد: ۲۱۲ طرح و فیلمنامه در سامانه به ثبت رسید که انتخاب نهایی بستگی به قابلیتهای داستانی و جذابیت طرحها دارد. همچنین با توجه به تورم اقتصادی و بالا رفتن پیوسته هزینههای تولید فیلم، نمیتوان به طور دقیق گفت حداقل بودجه لازم برای ساخت یک فیلم حرفهای در حال حاضر چند میلیارد است. ضمن این که ممکن است تا تابستان امسال که معمولا بازه زمانی تولید فیلمها در سینمای ایران است، قیمتها باز هم بالاتر رود.بنابراین با توجه به همه جوانب و این شرایط، میزان بودجه حمایتی و تعداد فیلمها مشخص خواهد شد.
وی در پاسخ به برخی حواشی نمایش دو فیلم فارابی در تلویزیون در نوروز ۱۴۰۲ بیان کرد: امروزه این دیزالو و در هم رفتن مدیومها به خودی خود یک اتفاق است و جای بررسی دارد. اما باید این سوال را از خود بپرسیم بین سینمایی که نسل ما میرفت و در یک سالن با غلیان هیجان و احساسات جمعی برای شادی یا غمگین شدن همراه با فیلم قرار میگرفت، آیا همچنان این تعریف از سینما به عنوان یک سرگرمی کارکرد دارد؟ در دهه ۶۰ قرار گرفتن در سالن سینما شاید یک آیین بود؛ اما آیا واقعا امروز هم این برخورد و نگاه به سینما وجود دارد ؟!
وی ادامه داد: ضمن این که امروز دیگر بعد از بحران کرونا یا با راه اندازی و رونق گرفتن پلتفرمها، اساسا عادات مخاطب در ارتباط با تماشای فیلم تغییرات جدی کرده است. همچنین پیشرفت تکنولوژی و کیفیت تلویزیونهایی که در بعضی از خانهها وجود دارد، گاهی دست کمی از سالن سینما ندارد. ضمن این که ما وقتی درباره سینمای کودک و نوجوان صحبت میکنیم، ممکن است برخی از خانوادهها ترجیح بدهند فرزندشان در کنار خودشان در خانه فیلم ببیند، بنابراین باید تمام ابعاد این ماجرا را در نظر گرفته و بعد قضاوت کنیم.
وی با اشاره به اهداف صندوق توسعه سینمای کودک و نوجوان عنوان کرد: صندوق پروانه و برگزاری جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان باعث میشود بسیاری از ساختارهای ما در سینمای کودک و نوجوان قابل بازنگری باشد و به این فکر کنیم که یک فیلم کودک و نوجوان باید دارای چه ارزشهایی باشد که این نیاز را در خانواده ها و فرزندانشان ایجاد کند و این مسئولیت ما را در انتخاب طرحها و حمایت از آنها سختتر میکند. به نظرم با روند فارابی در سال ۱۴۰۲ تامین سلایق مخاطب سینمارو برای نهاد ملی سینمای ایران مهمتر است و فارابی صرفا قصد ندارد فیلم برای شرکت در جشنوارهها بسازد. با این وجود تلاش میکنیم به اصطلاح چرخ را هم از نو اختراع نکرده باشیم و صندوق پروانه خروجی درخوری داشته باشد.
وی درباره حداقل و حداکثر طرحهای منتخب برای تبدیل به فیلم کودک و نوجوان توضیح داد: با توجه به بودجهای که در اختیار داریم پیشبینی من دست کم حمایت از سه طرح و حداکثر ۵ طرح برای ساخت فیلم است. مگر این که یا بودجه در زمان تخصیص کفاف ساخت این تعداد را ندهد یا کیفیت آثار ارسال شده برای انتخاب و قطعیت مناسب نباشد اما به نظرم انتخاب ۴ طرح منطقیتر است تا دستکم برای هر فصل بتوانیم اکران یک فیلم کودک و نوجوان را داشته باشیم.
احمدیان درباره سقف بودجه حمایت از فیلمها نیز بیان کرد: تخصیص چه مقدار از بودجه به هریک از طرحهای منتخب بستگی به خود طرح و قصه، موضوع و شرایط مربوط به آن دارد، برایمان مطلوب تر است. میزان تخصیص بودجه به هر یک از فیلمها نیز باید گام به گام و با توجه به برآوردها و برنامه ریزیهایی صورت گرفته در ادامه کار مشخص شود. فعلا در مرحله بررسی طرحها هستیم و برای اعلام هر قطعیتی کمی زود است.
علی خسروی کارگردان فیلم کوتاه «زاک» که روایتی امیدوارانه از موضوعی بهشدت تلخ دارد، تأکید میکند که خود را در برابر مخاطبان آثارش، مسئول میداند و نمیتواند آنها را در تلخی محض رها کند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سالهایی که سینمای ایران بهواسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشهها را تجربه میکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
فیلم کوتاه «زاک» بیست و پنجمین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.
«زاک» با موقعیت مادری آغاز میشود که تصمیم به سقط فرزند خود دارد اما در فرآیند روایت ۱۰ دقیقهای فیلم، دیدگاهش نسبت به فرزندی که در راه دارد، تغییر میکند.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی خسروی نویسنده و کارگردان و مهدی مهرنیا مشاور کارگردان فیلم کوتاه «زاک» است.
* فیلم کوتاه «زاک» موقعیت و داستانی دارد که میتوانست در خروجی تبدیل به یک اثر کلیشهای و مشابه با برخی تجربههای دیگر در سینمای کوتاه شود، اما امتیاز آن زاویه نگاه متفاوتی است که به سوژه داشتهاید. چگونه به این ایده و پرداخت رسیدید؟
علی خسروی: ابتدا باید از خبرگزاری مهر بابت این فرصت و توجهی که برای سینمای کوتاه در نظر گرفته و میگیرد سپاسگزاری کنم و فکر میکنم کمتر رسانهای در شرایط فعلی این سهم را برای سینمای کوتاه قائل باشد. درباره سوژه این فیلم هم میتوانم بگویم غالباً ایده آثارم از مواجهه با سوژههای مستند در ذهنم شکل میگیرد. حوالی چهار سال پیش بود که دیدن یک مستند، باعث شد که نسبت به زنان کارگر دغدغه پیدا کنم. زنانی که در کنار همسر بودن و مادر بودن، مشکلات دیگری را هم تجربه میکنند. داستان این فیلم پیش از دوران کرونا در ذهن من شکل گرفت و نزدیک به دو سال در ذهنم آن را پرورش میدادم تا حوالی تابستان ۱۴۰۱ که ساخت این فیلم برایم جدی شد و همزمان وارد پیشتولید شدیم. اصولاً هم چه در مستندسازی و چه در ساخت فیلم کوتاه خیلی منتظر تهیهکننده نمیمانم و فکر میکنم او هم اگر شوروحال من رو متوجه شود، با من همراه میشود. معمولاً هم تهیهکنندهها به من اطمینان میکنند.
خسروی: اطراف ما پر است از این زنهایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچچیز برای خود نمیخواهند. روایت این از خودگذشتگی، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش میکند را نمیفهمممن سال ۸۵ اولین فیلمم را با نام «جشن تکلیف» ساختم و تا به امروز در نزدیک به ۸۰ جشنواره مستند و داستانی حضور داشتهام. اولین جایزهام را هم برای همین فیلم «جشن تکلیف» از جشنواره فیلم شهر گرفتم. سال ۸۷ سومین فیلمم را بهصورت ۳۵ میلیمتری با نام «آینه» ساختم که همان سال در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت و از همان فیلم بود که سینمای کوتاه داستانی برایم صورت حرفهای پیدا کرد. بهواسطه همین تجربه هم حتی پیشنهاد ساخت تله فیلم و سینمایی هم داشتم اما دچار کمالگرایی شدم و سراغ مستندسازی رفتم.
احساس میکردم دیگر داستان تازهای برای ساخت فیلم داستانی وجود ندارد. ورودم به فضای مستند کمک کرد که با ایدههای تازهای مواجه شوم و ایده «زاک» هم اینگونه شکل گرفت و قصهاش را از یک فیلم مستند وام گرفتم.
* فیلمتان از نظر سروشکل و ساختار کاملاً سینمایی است اما به نظرم فیلمنامهاش با مشکل مواجه است. کل خط داستان یک روایت یکنواخت و ساده است که گویی گرهافکنی و گرهگشایی به درستی در آن اتفاق نمیافتد.
خسروی: خیلی به این ماجرا فکر کردیم. اتفاقاً در برنامه پیچینگ ایده این فیلم در انجمن سینمای جوان هم دچار همین مشکل شدیم…
* همین ایده را پیچ کرده بودید؟
خسروی: بله. اتفاقاً در آن جلسه نکاتی را هم مطرح کردند اما واقعیت این است که حرف دیگران را گوش نگردم و فیلم خودم را ساختم! از این جهت هم خوشحالم و هم ناراحت. این فیلمنامه برای من چیزی شبیه عروسک کوزت شده بود که گویی هر طور شده باید آن را به دست بیاورم. در این فیلم موقعیت این زن برای من موضوعیت داشت. من فیلمهای کوتاه ایرانی و خارجی زیادی را دیده و میبینم. احساسم این بود که در این قصه باید موقعیت زنی را ترسیم کنم که در استرس و فشار عصبی است اما سرانجام به گردهم آوردن اعضای خانوادهاش به آرامش میرسد. به همین دلیل هم فرم روایت فیلم ما اول شخص بود و سراغ فرم دانای کل نرفتیم. ترسیم حس و حال این زن در طول ۱۰ دقیقه فیلم برایم جذاب بود.
علی خسروی
* از این برداشت نترسیدید که آنچه در فیلم ارائه میکنید در ذهن مخاطب تبدیل به همان عبارت معروف «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است» بشود؟ چون هیچ نشانهای در روایت فیلم نیست که شرایط این زوج بعد از این با تغییر مثبتی مواجه شود.
خسروی: آگاهانه به این تصویر رسیدهایم. فیلم «زاک» موقعیت زنی است که به دلیل بد اخلاقیهای شوهرش تصمیم به سقط فرزندش گرفته است و این سوژه هم برگرفته از یک کیس واقعی بود. زنی بود که میگفت من بچه بسیار دوست دارم اما به دلیل استرسهای ناشی از بداخلاقیهای همسرم، مجبورم بچهام را بدون اطلاع همسرم سقط کنم. در داستان فیلم اما این زن در نهایت به حرف دل خودش و صدای قلب نوزادش گوش میدهد و از تردیدهایش عبور میکند. خدا هم در چنین شرایطی به فرد کمک میکند. دقیقاً با همان خبری که شاید میتوانست شوهرش را تا آستانه مرگ عصبانی کند، او را آرام میکند و از یک مهلکه نجات میدهد. در لحظهای که به رحیم میگوید که حامله است، گویی به او شوک وارد میشود.
اطراف ما پر است از این زنهایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچچیز برای خود نمیخواهند. روایت این از خودگذشتگی که فکر میکنم ویژگی زن شرقی است، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش میکند را نمیفهمم. به همان اندازه که آن زن را نمیفهمم، این زنی که در «زاک» تصویر کردهام را درک میکنم و این قطعاً به تجربه زیسته من ربط پیدا میکند. احساس من این است که فیلم کوتاه وظیفه دارد در یک زمان کوتاه یک موقعیت خاص دراماتیک از یک شخص را به تصویر درآورد و روایت فیلم «زاک» را هم از همین جنس میدانم.
خسروی: در سختترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بودهایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم میتوان ذرهای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگترین گناه در دین ما ناامیدی استمهدی مهرنیا: اجازه دهید نکتهای را درباره فیلمنامه «زاک» مطرح کنم. کل داستان فیلم از نظر زمانی در دو ساعت میگذرد که ما اتفاقات این دو ساعت را قرار است در ۱۰ دقیقه روایت کنیم. زمان هم کاملاً در فیلم خطی است. آنچه دارد اتفاق میافتد، کنار هم چیدن بریدههایی از لحظات این کاراکتر از لحظهای است که تصمیم میگیرد جان یک موجود زنده اما فاقد روح از نگاه ما را بگیرد، تا دو ساعت بعد که با همان موجود به ظاهر فاقد روح، روح تازهای را به زندگی فاقد روح خودش و همسرش میدمد. رسیدن از آن نقطه به این نقطه آن هم طی دو ساعت، همان اتفاقی است که در فیلمنامه رخ داده است و آن را بهنسبت یک روایت تکخطی و یکنواخت از یک مقطع از زندگی یک فرد، متمایز کرده است.
* جناب مهرنیا شما از چه مرحلهای با پروژه «زاک» همراه شدید و چه سهمی در شکلگیری دنیای آن داشتید؟
مهرنیا: من و علی خسروی یک دوستی قدیمی داریم. پیشتر من فیلم ساختهام و آقای خسروی آن را تهیه کرده و همکاریهای دیگری هم با یکدیگر داشتهایم. در فیلم «زاک» اما بعد از آنکه قرار شد این کار ساخته شود و فیلمنامه تقریباً شکل گرفته بود، صحبت و گفتگو را آغاز کردیم. جزو معدود کارهای کوتاهی بود که پیشتولید مفصلی هم داشت و نزدیک ۲۰ روز برای آن وقت گذاشتیم. از آنجا که لوکیشن هم در تهران نبود ما ۷ یا ۸ نوبت به شمال رفتیم و لوکیشن دیدیم.
* اتفاقاً همین پیشتولیدهای مفصل است که تأثیرش را روی خروجی نشان میدهد.
خسروی: مهدی واقعاً یکی از آن دوستان حرفهای من است. بیش از ۱۵ جلسه درباره فیلمنامه و کارگردانی صحبت کردیم تا به جمعبندی برسیم. فهیمه مؤمنی که نقش اصلی این فیلم را ایفا میکند، معتقدم با اختلاف یکی از بهترین بازیهای کارنامهاش را ارائه کرده است. همه این نتایج به دلیل زمانی است که همه ما در پیشتولید صرف رسیدن به استانداردها کردیم. اگر چنین پیشتولیدی عقبه پژوهشی هم داشته باشد، با نتایج به مراتب بهتری هم مواجه میشود. مهدی در این مسیر واقعاً رفاقت کرد و معتقدم در سینمای کوتاه، چون پول خاصی هم جریان ندارد، مهمترین سرمایه همین رفاقتهاست.
* در جواب سوال اول اشاره کردید که ایده این فیلم را از فضای یک مستند و از تجربیات خودتان در دنیای مستندسازی وام گرفتهاید. این گزاره را بهویژه از سوی فیلمسازانی که دغدغه مسائل اجتماعی را هم دارند، زیاد میشنویم و غالباً ریشه اصلی ایدههای خود را مشاهداتشان از واقعیتهای جامعه میدانند. آنچه درباره «زاک» برایم عجیب است و علی خسروی را با فیلمسازان مشابهش متمایز میکند این است که گویی زاویه نگاه و روایتش، به واسطه مواجه ه با حجم بالای سیاهی و تلخی موجود در دنیای واقعی، رنگ تلخی و سیاهی به خودش نگرفته است. بسیار شاهد هستیم که فیلمسازان ما سراغ معضلات اجتماعی میروند و آنقدر بیواسطه با حجم بالایی از تلخیها مواجه میشوند که گویی ناگزیر بخشی از این تلخی در فیلمشان سرریز میکند. در داستان یک خطی «زاک» ما همه مواد لازم برای یک موقعیت داستانی تلخ و سیاه را داریم، از کارگر معترض و در آستانه اخراج گرفته تا زنی که تصمیم به سقط فرزندش دارد، شما از تمام این تلخیها روایتی ارائه کردهاید که وقتی تیتراژ پایانی پخش میشود، حال مخاطب خوب است و گویی حتی شاهد روایتی از جنس امید بوده است. چه اتفاق درونیای در شما افتاد که خروجی کارتان طعم و مزهای متفاوت از آثار دیگر فیلمسازان اجتماعی پیدا کرده است؟
خسروی: خیلی خوشحالم که این اتفاق در فیلم من افتاده است و چنین حسی نسبت به آن داشتهاید. اساساً همین را میخواستم. من معتقدم که ما همه به «امید» زندهایم. من فیلمهای مستند زیادی ساختهام و نزدیک به ۸ سال است که در حوزه مستندهای اقتصادی کار میکنم. زمانی کارهای دفاعمقدسی و اجتماعی هم ساختهام. آنچه ما امروز در ایران درگیر آن هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که با یک جنگ فرهنگی توأم شده و شرایط عجیب و غریبی را بهوجود آورده است.
همیشه اما در سختترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بودهایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم میتوان ذرهای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگترین گناه در دین ما ناامیدی است. همین امروز فیلمنامه یک فیلم بلند را هم در دست دارم که سوژه آن هم یک سوژه اقتصادی است اما در عین حال یک داستان عاشقانه دارد. در دل یک چالش عظیم، سراغ روایت رویش یک عشق رفتهام. به نظرم سینما رسالتی جز به تصویر درآوردن این امید ندارد. دوستان خود من در سینمای کوتاه فیلمهای خوبی ساختهاند که من هیچگاه تلخی پایانشان را دوست نداشتهام.
* نکته خیلی مهم اما این است که آن فیلمسازان هم واقعاً دارند از سر دغدغه سوژه تلخی را روایت میکنند. بهجد با این نگاه مخالفم که بخواهیم به خروجی کار آن فیلمسازان برچسب سیاهنمایی بزنیم و بخواهیم خالقانشان را محکوم کنیم. گویی که تعمدی در تزریق سیاهیها در فیلم خود دارند. به نظرم ما با دو نوع مواجهه با یک موقعیت تلخ مواجهیم که میتوان آن را یک فرآیند درونی برای هر فیلمسازی دانست. حتی در میان همین آثار بهشدت تلخ هم فیلمهایی هست که مخاطبشان را بهشدت به فکر وامیدارند و این یعنی فیلمساز کار خودش را کرده، کارکرد اصلی فیلم، ایجاد سوال و تشویق به تفکر است. در این گفتگو میخواهم بدانم علی خسروی چگونه این فرآیند درونی را برای خودش ترسیم کرده که به چنین خروجی متفاوت و عاری از هر زهر و سیاهی میرسد.
خسروی: رضا میرکریمی جملهای دارد که میگوید این دروغ است که بگوییم ما فیلمسازان فیلم نمیبینیم یا به تعبیر اصغر فرهادی، باک خودمان را پر نمیکنیم. مهرداد اسکویی هم از مثال چاه استفاده میکند. واقعیت این است که ما فیلمسازان چاهمان و باک مان را با همان دنیای زیستهمان پر میکنیم. تنها جوابی که میتوانم به سوال شما بدهم این است که این فرآیند درونی متأثر از دنیای زیسته و تجربیات زیسته من است. طبیعتاً جواب فنی و قاعدهمندی ندارد که بخواهم براساس آن بگویم آگاهانه دست به این انتخاب زدهام.
زمانی با مهران کاشانی کلاس فیلمنامهنویسی داشتیم که در تمام آن دوره یک جمله کلیدی داشت. او میگفت فکر نکنید که ما هستیم که انتخاب میکنیم داستانمان را بهصورت شاهپیرنگ، خردهپیرنگ یا حتی ضدپیرنگ بنویسیم. میگفت این جنس زندگی شماست که مشخص میکند کدام سبک را انتخاب میکنید. سینمای عبدالرضا کاهانی یا سینمای ابراهیم حاتمیکیا هر کدام برخاسته از دو نوع سبک زیست متفاوت است. من هم سبک فیلمسازیام برگرفته از جهان زیستهام است.
کاراکتر زن در فیلم من نماینده زنانی است که بهدنبال پیدا کردن راهحل در مشکلات خود هستید. ایثاری که این زن میکند و تلاشی که برای جمع کردن اعضای خانوادهاش دارد، در نهایت با موفقیت مواجه میشود. اتفاقاً فیلم در حال پخش جهانی است. خیلیها به من گفتهاند اگر سکانس پایانی مربوط به مینیبوس را حذف کنی، تعداد جشنوارههایی که فیلم را میپذیرند دو برابر میشود. من گفتم اصلاً نمیخواهم. گفتند قبول، مینیبوس باشد اما آن لبخند رضایت زن را حذف کن و بگذار داستان در بلاتکلیفی تمام شد. باز هم مقاومت کردم و گفتم اصلاً! سرآخر گفتند قبول همهاش باشد لااقل پلان آخر که مینیبوس در جاده سرسبز میراند را حذف کن! بازهم گفتم نه. گویی تکتک این نماها به جانم بسته بود و نمیتوانستم از آنها بگذرم.
* انگار در مواجهه با مخاطبان احتمالی خود نوعی از مسئولیت اجتماعی را برای خود تعریف کردهاید و براساس همان هم فیلمسازی میکنید.
خسروی: قطعاً. این حس مسئولیت نسبت به مخاطبم در من وجود دارد و نمیدانم هم خوب است یا بد! من این مسئولیت را برای خودم قائلم.
مهرنیا: اتفاقاً بد نیست بدانید در بازه تولید خیلی برسر جزئیات با هم بحث میکردیم. یکی از پیشنهاداتی که وجود داشت و خود من هم طرفدارش بودم، وارد کردن تم تاوان به داستان بود. تمی که احتمالاً از زاویه پذیرش جشنوارهای میتوانست شرایط بهتری را برای فیلم بهوجود بیاورد. ایده هم این بود که وقتی این زوج وارد مینیبوس میشوند، براثر فشار و استرس، زن دچار درد شود و سقطی که از ابتدا میخواست با تصمیم خودش دست به آن بزند، بهصورت اتفاقی رقم بخورد. بهگونهای که گویی دارد تاوان تصمیمی را که گرفته بود، میدهد. میتوان از این زاویه نگاه کرد که حتی تصمیمات و نیتهای قلبی ما هم گاهی تاوانهایی برایمان دارد.
مهدی مهرنیا
* در نوع خودش میتوانست ایده متفاوت و جذابی هم باشد.
مهرنیا: اما خب بهشدت تلخ میشد. در چنین موقعیتی گویی دیگر این آدمها به رستگاری نمیرسیدند و کائنات از آنها انتقام میگرفت.
خسروی: شاید داستانم رستگار میشد اما این آدمها رستگار نمیشدند! (میخندد)
مهرنیا: درباره این ایده خیلی بحث کردیم.
خسروی: ایدههای دیگری هم بود. ما اصولاً فیلم را گروهی میسازیم اما درباره این میزان تلخی واقعاً احساس مسئولیت میکردم.
مهرنیا: بهرغم تمام فشارها و پیگیریهای ما علی میگفت حتی بهقیمت از دست دادن برخی اتفاقات خوب جشنوارهای برای این فیلم، میخواهم آدمهای فیلمم در پایان رستگار شوند.
* به تعبیری اگر مثل پروژههای قبلی که با هم کار کرده بودید، جایگاهتان تغییر میکرد و شما کارگردان این فیلم بودید، امکان داشت با همین دغدغههای مشترکی که دارید، پایانبندی مدنظر خودتان را برای فیلم بگذارید و ما هم امروز با یک فیلم کاملاً تلخ مواجه میبودیم؟
مهرنیا: دقیقاً.
* این همان واقعیتی است که بهدنبال رسیدن به آن بودیم؛ دو کارگردان کاملاً رفیق و همراه که اساساً فعالیت مشترک با هم دارند، به راحتی امکان دارد خروجی فیلمشان تا این اندازی متفاوت باشد. یکی سرشار از امید و دیگری مملو از تلخی.
مهرنیا: واقعاً همین گونه است.
مهرنیا: این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنوارهای آن ایده تلخ را بیشتر میپسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچهای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری استخسروی: من نمیتوانم اینقدر تلخ به زندگی نگاه کنم. شما فیلم «پاپیون» و پایانبندی آن را ببنید. من همین امروز در حال ساخت مستند اقتصادی هستم و با اطلاع نسبت به شرایط موجود میگویم که نسبت به آینده ایران بهشدت امیدوارم. درست است که حرکتمان سانتیمتری است اما واقعاً به آینده آدمهایی که دربارهشان فیلم میسازم امیدوارم.
مهرنیا: شما فیلم «مه» از فرانک دارابونت را دیدهاید؟ فیلمسازی که با نگاه خاص خودش، بهشدت دیدگاههای مذهبی دارد و به فضاهای آخرالزمانی خیلی علاقهمند است. از همان فیلم «مسیر سبز» گرفته تا فیلم «مه» که بهنوعی میتوان آن را پیشدرآمد سریال «مردگان متحرک» در کارنامه این فیلمساز دانست. فیلم «مه» یک سکانس پایانی شاهکار دارد از مردی که با اعضای خانوادهاش در مه گیر کردهاند و احساس میکنند در معرض حمله موجودات فضایی هستند. این مرد اسلحهای با چهار گلوله دارد و تصمیم میگیرد از پنج نفر اعضای خانواده خودش را تسلیم عذاب مواجهه با موجودات فضایی کند و دیگر اعضای خانواده را برای گرفتار نشدن در این عذاب با گلوله بکشد. او آنها را میکشد و وقتی مه کنار میرود متوجه میشود که صدای که میشنیدند نه از موجودات فضایی که از ارتشی بود که با تجهیزات خود در حال نابودی این موجودات بوده است! اینجاست که این مرد به جنون میرسد. دارابونت در این فیلم میگوید اگر به رستگاری و نجات ایمان داشته باشی، قطعاً نجات پیدا میکنی.
این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنوارهای آن ایده تلخ را بیشتر میپسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچهای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری است.
* جالب است بهعنوان کارگردانی که سلیقهتان بیشتر به سمت آن روایت تلخ است، چقدر خوب دیدگاه امیدوارانه مستتر در این یکی روایت را تبیین میکنید و متوجه ارزشهای آن هستید.
خسروی: این ناشی از نگاه درست و حرفهای مهدی است.
* از همین بحث میخواهم وام بگیرم و این گزاره را مطرح کنم که اساساً ساخت فیلم امیدوارانه، یک امر اکتسابی نیست و اینگونه نیست که بخواهیم به فیلمساز آن را یاد بدهیم. این نکته مهمی است. حالا سوالم از آقای مهرنیا که بهخوبی هم متوجه مفهوم رستگاری در یک روایت امیدوارانه است، این است که اگر از شما بپرسند چرا فیلم تلخ میسازید، چه پاسخی دارید؟
مهرنیا: قطعاً پاسخ این سوال به همان تجربه زیسته بازمیگردد. کمااینکه من خودم هم در فیلمهای گذشتهام در پایانبندی، نجات را روایت کردهام. اما اینکه چرا برای این داستان پایان تلخ را میپسندیدم به لحظه مواجههام با این داستان و تجربه زیستهام در آن لحظه بازمیگردد. من از زمانی که علی خسروی را میشناختهام همواره او را انسانی معتقد به رستگاری دیدهام اما صادقانه بخواهم بگویم، من اینگونه نیستم و گاهی بریدهام. گاهی به این نتیجه میرسم که ما دیگر قرار نیست رستگار شویم و طبیعا اگر در آن حس و حال بخواهم فیلمی را بسازم، متأثر از همان حس و حال خواهد بود.
خسروی: واقعیت این است که هیچ داستان کاملاً سیاه یا کاملاً سفیدی وجود ندارد. کمااینکه همه ما انسانهایی خاکستری هستیم و گاهی سفیدیمان غالب میشود و گاهی برعکس. من سعی کردم جنس فیلمی که میسازم از جنس «بچههای آسمان» باشد. فیلمی که موقعیتی به غایت تلخ دارد اما پایانش کاملاً امیدوارانه است.
فیلم سینمایی «رویای کاغذی» ساخته علی عطشانی جایزه بهترین فیلم جشنواره رومانی را دریافت کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانهای بیتافیلم، فیلم سینمایی «رویای کاغذی» به کارگردانی علی عطشانی و سرمایهگذاری و تهیهکنندگی صدرا درودیان همایونی و کسری درودیان همایونی در چهل و چهارمین حضور بینالمللی خود، برنده جایزه بهترین فیلم شانزدهمین دوره جشنواره «تولیدکنندگان مستقل این دی» رومانی شد.
این جشنواره ۱۲ تا ۱۵ می در شهر بخارست کشور رومانی برگزار شد و شب گذشته در مراسم اختتامیه علی عطشانی جایزه و تندیس بهترین فیلم این دوره از جشنواره را دریافت کرد.
فیلمنامه «رویای کاغذی» را جابر قاسمعلی بر اساس ایدهای از علی عطشانی نوشته و کامران تفتی، مینا وحید، زینب (نگار) ملاکی و امیرحسین رضازاده نقشهای اصلی این فیلم را ایفا کردهاند.
مجید مهین دوست و نازیلا باباپور از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
عوامل فیلم سینمایی «رویای کاغذی» عبارتند از کارگردان: علی عطشانی، سرمایهگذار و تهیهکننده: صدرا درودیان همایونی و کسری درودیان همایونی، مدیر فیلمبرداری: محمود عطشانی، تدوین: علی عطشانی، مدیر تولید: سعید دلاوری، طراح چهرهپردازی: امید گلزاده، چهرهپرداز: فرزانه زردشت، فائزه سادات موسوی، طراح صحنه و لباس: آبتین برقی، طراح لباس: ملیکا سادات اسماعیلی، مدیر صدابرداری: مسعود شاهوردی، امور بینالملل و زیرنویس: امیدعلی چوگانی، مدیر تدارکات: امیر جهانبخش، محمود الوندی، موسیقی متن: شهاب شرفی، صداگذاری و ترکیب طراحی صدا: سید محمود موسوینژاد، عکاس: محمد طالبی، دستیار تدوین: احسان اکبری، گروه تهیه کنندگان: مهدی منصوری، حسین بلاش، احسان ولی پورزند، پخشکننده بینالمللی: امریکن برایتلایت فیلم پروداکشنز، مدیر روابط عمومی و مشاور رسانهای: مریم قربانینیا.