رسانه سینمای خانگی- «بخارست» و ولنگاوری فرهنگی سینمای طنز ایران/ این سینماست یا کاباره؟

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‌اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی درمی‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع سینمای کشور.

فیلم کمدی «بخارست» که این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال نمایش است از ۲۴ آبان سال گذشته اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرد و توانست به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۱۴۰۱ تبدیل شود تا بار دیگر ثابت شود در سینمای ایران فیلم‌های کمدی مبتذل و شبه فیلمفارسی‌ها همچنان می‌فروشند.

محسن محسنی‌نسب (کارگردان) درباره این وضعیت می‌گوید: «امروز غیر از ژانر لودگی و فلاکت هیچ ژانر دیگری در سینمای ما وجود ندارد. لودگی به دنبال درآمدزایی است و ژانر فلاکت به جایزه در جشنواره‌های خارجی توجه دارد و در کنار این آثار برخی مواقع چند فیلم اجتماعی نیز ساخته می‌شود.» 

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز.

صادق دقیقی (کارگردان) نیز در این‌باره گفت: «تولید اثری با مختصات یک فیلم بفروش کار چندان دشواری نیست، کافی‌ است یک فیلم کمدی که سرشار از شوخی‌ها و تابوهای جنسی‌است با سلبریتی‌ها و بازیگرانی که در همه آثار تکرار می‌شوند، بسازید. حال آنکه هر چه می‌خواهد به خورد ملت بدهد؛ کافی‌ست! شما گیشه را فتح کرده‌اید! »

در این گزارش تلاش خواهد شد محتوای به اصطلاح کمدی «بخارست» بررسی و تحلیل شود، تا از طریق آن به ابعاد مخرب فیلم‌هایی از این دست بپردازیم.

«بخارست» با همان سبک و سیاق فیلمسازی مسعود اطیابی ساخته شده است. مضمون این فیلم همچون «تگزاس» و حتی «انفرادی» بر پایه کل کل و دعواهای لفظی دو شخصیت اصلی داستان یعنی جلیل (پژمان جمشیدی) و جلال ( حسین یاری) می‌گذرد با این تفاوت که اینبار این دعواها و رد و بدل شدن کلمات زشت و سخیف نه بین دو دوست بلکه بین دو برادر شکل می‌گیرد و فیلمساز تنها دستاوردش برای کمدی‌شدن داستان، تحقیر، تمسخر و توهین این دو برادر به یکدیگر است.

در این جا نیز اطیابی با استفاده از فرمول فیلم‌های قبلی‌اش، مجموعه سکانس‌های بی‌ربط و بداهه گویی‌های شخصیت‌هایش را در کنار هم قرار می‌دهد تا بلکه بتواند مخاطب را بخنداند. اما مشکل این جاست که «بخارست» در این حداقل کار هم ناتوان است و تماشاگر زمانی که این اثر سینمایی را می‌بیند، به خودش می‌گوید: «این چه مهملی بود که من دیدم!»

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز

در نقد فیلم «بخارست» آمده است: «فیلم بخارست یک فیلم شلخته و شلوغ است که بعد از اواسط فیلم مخاطب را خسته می‌کند. رویداد‌های بی‌منطقی که پی در پی روی می‌دهند و همه چیز حتی ساختار را فدای شوخی‌های بی مزه خود می‌کند بلکه بتواند از مخاطب خنده بگیرد اما اصلا این شوخی‌ها موفق عمل نمی‌کنند.

با این همه مسعود اطیابی در مقام کارگردان معتقد است: «من در جایگاه فیلمساز اگر بتوانم دو ساعت مردم را شاد کنم، گام بزرگی برداشته‌ام. خانواده‌های پرمشغله امروزی را دو ساعت کنار هم نشاندن به خودی خود دستاورد مثبتی است و اگر چنین اتفاقی محقق شد در مرحله بعد می‌توان به مفاهیمی که یک فیلم باید به مخاطب ارائه دهد، فکر کرد.»

با این همه به نطر می‌رسد این کارگردان هیچ درک درستی از جایگاه مخاطب ندارد. به همین دلیل هم هست که مخاطب را دست کم گرفته و حتی حقوق اولیه آن را کاملا نادیده می‌گیرد.

«بخارست» چنان فیلم ضعیفی است که نمی‌شود حتی از یک نمای آن لذت برد و خندید چه برسد به آنکه بخواهد مفهومی را به مخاطب ارائه دهد؛ چراکه این فیلم همچون فیلم «انفرادی» و ساخته‌های قبلی اطیابی، یک فرمول تکراری دارد که برگ برنده این فیلمساز در سال‌های اخیر بوده و آن لوده بازی حداکثری در طول فیلم است. 

*بی‌خاصیت و تحقیر آمیز

در این جا البته فیلمساز سعی کرده با اشاره به برخی از تجربیات تلخ اجتماعی مانند چالش‌های مضحک و آسیب زای فضای مجازی بخصوص اینستاگرام، هشداری به مخاطب بدهد و یا به نقد فساد در دستگاه‌های حکومتی و آقازاده‌ها بپردازد اما مانند تمام کمدی‌های سطحی چند سال اخیر، صرفاً از یک اشاره فراتر نمی‌رود و به بی‌خاصیت‌ترین شکل ممکن این کنایه‌های سیاسی و اجتماعی را مطرح می‌کند. در واقع «بخارست» نه تنها هیچ دغدغه ای را پیش نمی‌کشد، حتی زمان‌هایی که سراغ موضوعاتی چون، فساد و آسیب‌های اجتماعی می‌رود آن را از معنا تهی می‌کند.

در واقع باید گفت گرچه طرح فساد اقتصادی برخی مدیران اجرایی، دل مخاطبان را خنک می‌کند اما شبه‌کمدی‌ها در این سال‌ها بسیار از این موضوع وام گرفته و با روایت‌های سینمایی دم‌دستی و تکراری، کل مطالبه‌گری مردم را لوث کرده‌اند.

یکی دیگر از عوامل جدی نگرفتن این ارجاعات و انتقادات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فیلم «بخارست» فضای کارتونی داستان است. در جغرافیای فیلم آدم‌های تبهکاری چون تیم هادی کاظمی با آن ماشین‌های تابلوی قدیمی آمریکایی خود آزادانه و رها اسلحه بدست در شهر می‌چرخند بدون آنکه پلیس برخوردی با آنها داشته باشد.

سکانس‌های ‌پایانی فیلم که حامد_ پسر وزیر_ خیلی جدی در دادگاه در حال ارائه مستندات قانونی خود و به اصطلاح افشاگری است همچون وصله‌ای ناجور به فیلم سنجاق شده‌اند و هیچ سنخیتی با فضای ولنگار داستان ندارند و شاید تنها تمهیدی از سوی اطیابی برای گرفتن مجوز براب چنین فیلمنامه ضعیفی بوده است.

*تحریب نهاد خانواده

«بخارست» همانند اکثر فیلم‌های کمدی این سال‌ها نه تنها از داستان عمیق و پر محتوایی برخوردار نیست بلکه تصویری مخرب از یک خانواده ایرانی نشان می‌دهد. از جلال و جلیل و توهین کردن‌هایشان به یکدیگر که بگذریم، پدر آنها هم مردی منفعت‌طلب، بی قید و خودخواه است که حاضر است بخاطر چند سیخ کباب تمام زندگی پسرانش را برباد دهد.

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است

خانواده در «بخارست» جنون محض است، هر بی‌قانونی و ابتذالی که فکر کنید در آن اتفاق می‌افتد، توهین برادر کوچک‌تر به برادر بزرگ‌‍تر، توهین عروس به پدر همسر و…(همسر جلال در جمع و پیش چشم پدر شوهرش به او می‌گوید: «گوسفند جد و آبادته»؛ که با واکنش پدر روبرو می‌شود که در جواب می‌گوید «جدآبادش منم».

در واقع توهین به مخاطب هم در متن و دیالوگ‌ها اتفاق می‌افتد و هم در فرم و ساختار؛ از منظر ساختاری توضیح بیش از اندازه موضوعات به مخاطب، دست کم گرفتن او و شکلی از توهین است. مثلا توجه کنید به لحظه‌ای که برادر بزرگ‌تر (جلال) با پسر وزیر روبرو می‌شود. استفاده از فلاش بک (بازگشت به گذشته) برای چنین سکانسی جز دست کم گرفتن و توضیح واضحات چه چیزی می‌تواند باشد. در همان سکانس‌، جلال به جلیل می‌گوید این فلانی پسر «وزیر سابق» است؛ با اینکه در بخش پایانی، «وزیر» به خاطر قصورات خود، از سمتش استعفا می‌دهد. تا این حد شعور مخاطب را دست کم گرفتن را در کمتر فیلمی می‌توان مشاهده کرد.

*بازنمایی تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از زنان

در این بلبشوی بی‌سر و ته، زنان هم مانند اغلب ساخته‌های اطیابی، موجوداتی خرافاتی‌اند که یا در حال جراحی نقاط مختلف بدن خود هستند و توسط مردان به تمسخر گرفته می‌شوند همچون خاور_ همسر جلال _ و یا در نگاه اول عاشق و دلباخته مردان می‌شوند و به طور مشخص، هویت مستقلی ندارند؛ دقیقا همانند لاله که باوجود ثروت فراوان در همان برخورد اول عاشق جلیل که کاراکتری خنگ و دست و پاجلفتی دارد می‌شود.

شخصیت‌های زن در «بخارست» به طور مشخص تاثیری در روند قصه ندارند بجز استفاده ابزاری و اطیابی تنها به ارائه تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از آنان بسنده می‌کند.

*تحلیل آخر

به نظر می‌رسد فیلم هایی چون «بخارست» نه تنها نسبتی با سینمای کمدی ندارند، حتی می‌توان آن‌ها را به عنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت. وقتی در فیلمی کلکسیون فحش، و انواع توهین‌ها یافت می‌شود چه نامی بر آن می‌توان گذاشت؟

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است.  

جواد انصافی (بازیگر) درباره کمدی‌هایی از این دست می‌گوید: «کُمدی‌هایی که امروز عمدتاً ساخته می‌شوند، پشتوانه علمی ندارند و مؤدبانه نیستند. در این نوع کارها، معمولاً خانواده‌ها نمی‌توانند کنارِ هم به تماشای این نوع آثار بنشینند.» 

کافی است فیلم «بخارست» را به عنوان یک نمونه «مورد مطالعه»، در نظر گرفت تا به روشنی هم شاهد افول مفاهیم سینمایی بود و هم به نظاره این موضوع نشست که چطور ایده‌های مهمی چون «طبقات کم برخودار جامعه» ،«زنان» ،«خانواده» و حتی «فساد» از معنا تهی شده و به سخره گرفته می‌شوند.

به عنوان مثال جلال بازیگر اصلی فیلم «بخارست»، وقتی در حال انتقال جنازه (پسر وزیر که قصد افشای فساد را دارد) است، چندین بار در گفتگو با برادر بزرگترش (راننده تاکسی است)، او را تحقیر می‌کند و این جمله را به زبان می‌آرود که جسد این آقازاده هم از زنده ما (بخوانید قشر کم برخوردار) خوش‌بوتر است. به کار بردن دیالوگ‌هایی چون «ما نمره بوی سگ می‌دیم»/«هنوز تو نمردی از این بوی بدتری میدی» شرم آور است و سطح دیدگاه کارگردان فیلم را نشان می‌دهد. 

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. این آثار که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور

در فیلم‌های کمدی بیش از فیلم‌های اجتماعی و درام می‌توان به مسائل مهم و روز جامعه پرداخت و آسیب‌های اجتماعی را واکاوی کرد؛ اما با بررسی آثار فیلمسازانی چون مسعود اطیابی مشخص است آنها نه تنها چنین هدفی از ساخت فیلم‌هایشان دنبال نمی‌کنند، بلکه صرفا سینما را کالایی برای کسب درآمد می‌دانند و در این راه از هر ابزاری از شوخی‌های جنسی گرفته تا توهین و تحقیر و خشونت‌های کلامی و فیزیکی و حتی تخریب نهاد خانواده استفاده می‌کنند و با سوء استفاده از عدم نظارت درست و اصولی بر تولیدات سینمایی فیلمی پرفروش می‌سازند و به عبارتی گیشه را فتح می‌کنند!

در صحنه‌ای از «بخارست» 5 شخصیت فیلم در حال فرار سر از میهمانی بی‌معنای لات‌های شهر درمی‌آورند، در این میهمانی (که در یک تالار لوکس امروزی اتفاق می‌افتد)، لشگر داش مشتی‌ها با سبیل‌های چخماقی، کلاه شاپو، دستمال یزدی و تیزی در حال باباکرم رقصیدن هستند. این سکانس از یک سو استعاره‌ای از ماهیت فیلم و از سوی دیگر ادای دینی به فیلمفارسی‌های دوران طاغوت است. از این رو است که فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور. 

حرف آخر اینکه آشکارا این رویکرد امروز در حال رسوخ به پیکره سینماست و نیاز به ورود کارشناسان برای آسیب شناسی و دخالت مدیران ارشد برای اصلاح، بشدت حس می‌شود. این موج جدید از فیلم‌های به اصطلاح کمدی که در سینمای ایران به راه افتاده است می‌تواند ضربه مهلکی به بدنه‌ سینما وارد کند سینمایی که خالی از فکر و اندیشه است و می‌تواند به مرور زمان منجر به فروپاشی‌های اخلاقی و فرهنگی در جامعه شود.

رسانه سینمای خانگی- شب به خیر فرمانده قصه زندگی کارگردان بود

انسیه شاه‌حسینی نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون – که به عنوان نخستین زن ایرانی در ساخت فیلم با موضوع جنگ ایران و عراق شناخته می‌شود – گفت: «شب‌به‌خیر فرمانده» قصه زندگی من بود.

به گزارش سینمای خانگی، انسیه شاه‌حسینی که به زودی تازه‌ترین اثر سینمایی خود با نام دست ناپیدا را در استان خوزستان جلوی دوربین خواهد برد، در گفت وگو با ایرنا، اظهار داشت: در شب‌به‌خیر فرمانده(۱۳۸۴) لباس هنروری به تن کردم و جلوی دوربین رفتم. شاید کمتر کسی بفهمد که آن هنرور، خودم هستم.

لباس هنروری به تن کردم و جلوی دوربین رفتماو که با فیلم بلند غروب شد بیا(۱۳۸۳) نخستین بار کارگردانی را تجربه کرد، با بیان این که «در پشت صحنه بیشتر حس بازیگری به درد منِ کارگردان می‌خورد» گفت: برای کارم از جان مایه می‌گذارم. برای شب‌به‌خیر فرمانده در ماه‌های تیر و مرداد در بیابان علاوه بر کارگردانی در پشت صحنه با بازیگرانم کار می‌کردم که به خوبی در نقش‌های خود ظاهر شوند و وقتی دیدم به هنرور نیاز دارم لباس هنروری پوشیدم و جلوی دوربین رفتم و سعی کردم خوب بازی کنم.

کارگردان شب‌به‌خیر فرمانده می‌گوید: وقتی احساس می‌کنم بچه‌های گروه کمی از شرایط ناراحت هستند و می‌خواهند به مرخصی بروند، به آنها می‌گویم مگر رزمنده‌ها به مرخصی می‌رفتند که در چنین شرایطی بخواهیم کار را رها کنیم؟

شب بخیر فرمانده فیلمی به کارگردانی و نویسندگی انسیه شاه‌حسینی ساخته سال ۱۳۸۴ است. داستان فیلم از این قرار است که یک خبرنگار جنگی در هنگام عملیات از بقیه جدا افتاده، راه را گم می‌کند. عدم شناخت او از منطقه و وضعیت بد جوی، او را با مشکلات و شرایط خاصی رو به رو می‌کند که این خود آغاز ماجراست.

در این فیلم، لادن مستوفی، محمد مختاری، عصمت رضاپور، محمود قادسی، یوسف زقورزاده و علیرضا حق‌شناس ایفای نقش می‌کنند.

در فیلمبرداری همیشه برای من عشق همراه با لذت بوده است

این کارگردان که دفاع مقدس را مساله شخصی خود خوانده گفت: در فیلمبرداری همیشه برای من عشق همراه با لذت بوده و آنچه من را اذیت می‌کند مرحله قبل از فیلمبرداری است.

اثبات این مساله برای دست‌اندرکاران که کلام فیلم نیاز جامعه است، برای من جانکاه استشاه‌حسینی می‌گوید: به مسائلی در فیلم‌های خود می‌پردازم که جامعه به آنها نیاز دارد و لازم است طرح موضوع کنم اما اثبات این مساله برای دست‌اندرکاران که کلام فیلم نیاز جامعه است، برای من جانکاه است.

در لابلای زندگی‌نامه شهدا مسائلی است که جامعه به آنها نیاز دارد و تعدد آثار در دست فیلمسازان دفاع را باید به فال نیک گرفتاین کارگردان دفاع مقدس با ابراز خرسندی از گرایش نویسندگان به سمت بیوگرافی شهدا گفت: در لابلای زندگی‌نامه شهدا مسائلی است که جامعه به آنها نیاز دارد و تعدد آثار در دست فیلمسازان دفاع را باید به فال نیک گرفت.

کارگردان پنالتی(۱۳۸۷) گفت: جلوی دوربین لابلای سیاهی لشگرها می‌روم و بازی می‌کنم. مجبورم بازیگردانی کنم چون بازیگران آن چیزهایی که من دیده‌ام ندیده‌اند و باید آنها را با اتفاق‌هایی که در دوران دفاع مقدس افتاده آشناتر کنم.

حامد کمیلی، علم‌الهدی را به خوبی بازی کرد

شاه‌حسینی در پایان درباره نقش حامد کمیلی در زیباتر از زندگی(۱۳۸۹) گفت: حامد کمیلی در نقش حسین علم‌الهدی به خوبی ظاهر شد.

دست‌ ناپیدا تازه‌ترین اثر سینمایی انسیه شاه‌حسینی این روزها در مرحله پیش تولید است. شاه‌حسینی به همین منظور به همراه سعید سیدزاده تهیه‌کننده به استان خوزستان رفته است. او پیشتر درباره داستان این فیلم به ایرنا، گفته بود: یکی دیگر از چیزهایی که برای من به یادماندنی خواهد بود این است که به همراه ۲۰۰ نفر از زنان جنوب و برخی از بازیگران به کارون می‌زنیم و لباس می‌شوییم. دست ناپیدا اثری جذاب و روایت زندگی زنانی است که زمان جنگ در کارون لباس می شستند.

به گفته او، نمونه اش کتاب حوض خون است اما این فیلم ربط زیادی به آن ندارد. محور همان است و زندگی زنانی را به تصویر می‌کشد که به کارون می زنند.

شاه‌حسینی گفته این فیلم روایتگر زندگی زنی است که ۲۰۰ فانوسقه خونین روی دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و آنها را به جبهه می فرستد.

سعید سیدزاده هفته گذشته درباره شروع کار ساخت دست‌ناپیدا به ایرنا گفت تازه برای پیش تولید آمدیم. تکلیف شروع ساخت فیلم بعد از سفر مشخص می‌شود.

او گفت که برای ارزیابی آمده‌ایم و زمان مشخصی نمی‌شود برای شروع ساخت فیلم تعیین کرد.

رسانه سینمای خانگی- کار سینما فقط خنده‌درمانی نیست!

اکران سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ با «فسیل» شروعی امیدوارکننده برای فیلم‌های کمدی داشت، اما آیا ترکیب تازه فیلم‌های غیرکمدی می‌تواند توازن را به گیشه سینمای ایران بازگرداند؟

به گزارش سینمای خانگی از مهر، بعد از دو سال کرونا و وقایع پاییز و زمستان سال گذشته که سینماها را به رکود برد، از ابتدای امسال فیلم «فسیل» توانست رکورد فروش صد میلیاردی را بزند و حالا برای دویست میلیاردی شدن دورخیز کرده است. وضعیت فروش فیلم‌ها در سه ماهه اخیر سال ۱۴۰۲ نشان داد در کنار همه آثار به اکران رسیده، «فسیل» بخش اعظم سینما را از آن خود کرد.

رقم کل فروش سال ۱۴۰۲ بیشتر از ۲۲۹ میلیارد با ۵ میلیون و ۲۳۰ هزار مخاطب بوده است که از این میزان فقط حدود ۱۶۵ میلیارد با ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار مخاطب به کمدی «فسیل» اختصاص یافته است؛ یعنی فروشی در حدود ۷۰ درصد مجموع فروش سینمای ایران. اگر این سی درصد را هم البته جزیی‌تر نگاه کنیم با توجه به فیلم‌های کمدی دیگر مثل «آهنگ دو نفره» و «یقه‌سفیدها» یا فیلم‌های سرگرم کننده مثل «عروس خیابان فرشته» سهم سینمای اجتماعی و به تعبیری فیلم‌های «غیرکمدی» ناچیزتر هم می‌شود!

اما آیا ظرفیت فروش فیلم‌های غیرکمدی اکران امسال مانند «غریب»، «دسته دختران»، «سه‌کام حبس» و «جنگ جهانی سوم» واقعاً همین اندازه بوده است؟

حتی با نگاهی به فیلم «ملاقات خصوصی» که پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینمای ایران شده است، می‌توان گفت این فیلم در سال ۱۴۰۱ به چنین رکوردی دست پیدا کرد آن هم بعد از چندین ماه روی پرده بودن.

در چنین شرایطی از روز ۱۷ خرداد اکران تابستانه سینماها با ترکیبی متفاوت از فیلم‌ها آغاز شده و به نظر می‌رسد قرار است وزن سینمای اجتماعی در چرخه اکران کمی پررنگ‌تر شود و گیشه رو به احتضار فیلم‌های غیرکمدی جان تازه‌ای بگیرد.

در همین چند روز ابتدایی اکران فیلم‌های جدید، غیر از «شهر هرت» کمدی جدید کریم امینی، کارگردان «فسیل» برخی فیلم‌های اجتماعی مثل «کت چرمی» و «مصلحت» هم با یک استقبال خوب در جایگاه‌های بعدی قرار گرفته‌اند و حالا امیدهای تازه‌ای به سینمای ایران تزریق شده است که این سینما هم می‌تواند احیای دوباره‌ای داشته باشد که البته باید دید رقم فروش گیشه این فیلم‌ها در ادامه به چه سمت و سویی خواهد رفت.

در ادامه نگاهی داریم به جدیدترین فیلم‌های روی پرده در فضای اجتماعی که هر یک می‌تواند طیفی از مخاطبان و علاقمندان را با خود همراه کند.

کت چرمی؛ معمای یک مهمانی زیرزمینی و قهرمانی‌های جواد عزتی

فیلم «کت چرمی» یکی از پربحث‌ترین فیلم‌های رونمایی‌شده در جشنواره فجر چهل و یکم بود که به‌واسطه میزان استقبال مخاطبان در سالن‌های مردمی جشنواره، یکی از شانس‌های شکار سیمرغ تماشاگران در صورت اهدای این جایزه نیز محسوب می‌شد.

«کت چرمی» اگرچه یک فیلم پرستاره است اما برگ برنده این فیلم در اکران و جذب مخاطب استفاده از همه مولفه‌های یک ترکیب برنده است. قصه و فیلمنامه قوی و پیش برنده و نقاط عطف و فراز و فرودهای آن، معرفی استعدادهای تازه مثل سارا حاتمی که اتفاقاً بازی او توانست تندیس سیمرغ نقش مکمل زن را برایش به ارمغان بیاورد، حضور چهره‌هایی چون جواد عزتی که این سال‌ها در نقش‌های جدی و ملودرام درخشش‌های متعددی داشته و جسارت پرداخت به سوژه‌هایی که می‌تواند دردسر آفرین هم باشد از جمله این موارد است.

«کت چرمی» این چند وقت به دور از حاشیه هم نبوده است و ماجرای اعدام الکس و برخی شباهت‌های داستانی می‌توانست دست‌اندازی را برای اکران این فیلم در موعد مقرر فراهم آورد که این اتفاق رخ نداد و فیلم در حال حاضر روانه پرده سینماها شده است.

این فیلم که از روز ۱۷ خرداد روی پرده سینماهای کشور رفته بعد از «شهر هرت» توانسته است انتخاب دوم مخاطبان برای تماشای فیلم در سینما باشد و با توجه به قصه و بازیگران و ادامه همین روند می‌تواند یکی از مدعیان صدرنشینی در جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های غیرکمدی امسال باشد.

این فیلم به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه‌کنندگی کامران حجازی ساخته شده است و به ماجرای مرموز یک مهمانی زیرزمینی و دختران قربانی شده آن می‌پردازد.

تصور؛ عاشقانه‌ای با حضور لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان

«تصور» از دیگر فیلم‌های اجتماعی است که از روز ۱۷ خرداد به اکران سینماها پیوست. فیلمی اجتماعی در بستری عاشقانه که این بار لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان را در مقام یک زوج قرار داده است.

«تصور» اولین بار در خلال جشنواره فیلم کن خبرساز شد و پس از رونمایی در اولین حضور جهانی خود در فستیوال کن سال ۲۰۲۲، نظر تماشاگران خود را جلب کرد.

حضور لیلا حاتمی برگ برنده اصلی «تصور» است و می‌تواند بخشی از مخاطبان را به سالن‌های نمایش این فیلم بکشاند.

این فیلم رونمایی در جشنواره فجر نداشت و همین باعث شد کمتر خبر و اطلاعاتی از آن در دسترس مخاطبان داخلی باشد و به همان میزان بر کنجکاوی‌های مخاطب هم افزوده است.

جواد نوروزبیگی از تهیه‌کنندگان پرکار سینمای ایران در سال‌های اخیر تهیه‌کنندگی این فیلم را بر عهده دارد.

او هم «تصور» را برای سبد اکران فیلم مناسبی دانسته و هم کارگردانش علی بهراد را چهره تازه‌ای که به سینما معرفی شده است.

مصلحت؛ پس از سال‌ها یک تریلر سیاسی با طعم عدالت

از چالشی‌ترین فیلم‌های اجتماعی در اکران تازه سینماها می‌توان به «مصلحت» اشاره کرد که پیش‌تر در گزارشی مشروح به فرآیند تولید و رسیدن آن به اکران عمومی پرداختیم.

مصلحت به دلیل قصه و سوژه مرتبط با تاریخ معاصر که در بستری از یک درام سیاسی و جنایی هم روایت می‌شود می‌تواند طیفی از علاقه‌مندان به چنین فیلم‌های را به خود جذب کند.

این فیلم نیز ترکیب برنده‌ای دارد که از بازیگران کاربلد تئاتری مثل امیر نوروزی تا چهره‌هایی مثل فرهاد قائمیان در نقش‌هایی کمتر دیده شده بهره برده، ستاره این فیلم وحید رهبانی است که اگرچه بعد از دو دهه با «گاندو» به عرصه تصویر بازگشت اما حالا می‌تواند از دیگر ستاره‌های تلویزیونی باشد که حضور قابل توجهی بر پرده سینما را هم تجربه می‌کند.

«مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه محصولی از سازمان سینمایی سوره و سازمان اوج است و داستان آن روی «عدالت» تاکید ویژه‌ای دارد.

نگهبان شب؛ از حاشیه پایتخت تا دل انتخابات

به یقین می‌توان گفت در میان موج تازه فیلم‌های سینمایی که اکثر آن‌ها امضای کارگردانان نسل جوان سینما را پای خود دارند، «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی می‌تواند نمایندگی نسل فیلمسازان باسابقه را به عهده بگیرد.

کارگردانی که همواره نگاه ویژه‌ای را در آثار خود داشته و برای فیلم اخیرش سراغ چهره‌هایی کمتر دیده شده و استعدادهای جدید رفته است.

نقش اصلی این فیلم را تورج الوند به عهده دارد که از طریق تست‌های چند مرحله‌ای به این نقش رسید و در کنار او لاله مرزبان دیگر بازیگر اصلی فیلم است. الوند برای ایفای این نقش به‌صورت ویژه مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.

محسن کیایی و ویشکا آسایش از دیگر بازیگران فیلم هستند و از اتفاقات مهم در ترکیب بازیگران این فیلم می‌توان به حضور کوتاه زنده یاد کیومرث پوراحمد کارگردان نامدار فیلم و سریال‌های خاطره‌انگیز اشاره کرد.

«نگهبان شب» قصه‌اش را در حاشیه‌ای از پایتخت تعریف می‌کند قصه زوجی که ماجراهای زندگی شخصی‌شان گاه تا عمق حاشیه‌ای ترین و مهمترین اتفاقات روز جامعه مثل انتخابات هم کشیده می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- نظر صریح احمد نجفی درباره مسعود کیمیایی

بازیگر فیلم سینمایی «دندان مار» گفت: مسعود کیمیایی می‌توانست (همچنان که هنوز هم در این سن می‌تواند)، پدیده باشد اما در ۱۵ سال اخیر گرفتار حواشی‌ای شده که او را از خودش دور کرده است.

به گزارش سینمای خانگی، احمد نجفی در گفت وگو با ایرنا، در توضیح نحوه ورودش به دنیای بازیگری، بیان‌داشت: ورود من به عرصه بازیگری بیش از هرچیز شانس بود؛ این که من با کیمیایی در استودیو میثاقیه آشنا شدم؛ دوستی داشتم که آنجا کار می کرد و این واسطه شروع همکاری و مقدمه یک کار تولیدی بود که پس از آن با روند پیچیده ای وارد بازیگری و همکاری با آقای کیمیایی شدم.

بازیگر فیلم سینمایی سگ‌کشی (بهرام بیضایی ۱۳۷۹) افزود: البته تجربه این را داشتم که بدانم سینما چیست چون تجربه داشتم و دستیاری و کار تولید کرده بودم (البته نه این که بدانم بازیگری چیست چون این دو مقوله با هم فرق دارند) اما زیاد علاقه ای به بازیگری نداشتم و به کار تولید علاقمند بودم و هنوز هم این علاقه را بیشتر دارم. قبل از انقلاب با کیمیایی آشنا شدم و من را وارد این زمینه کرد.

نجفی ادامه داد: شناخت من از کیمیایی صحبت از ۴۸ سال آشنایی است؛ قبل از انقلاب و قبل از این که وارد بازیگری سینما شوم سر فیلم سینمایی غزل (مسعود کیمیایی ۱۳۵۵) با ایشان کار کرده بودم و در کار تولیدی حضور داشتم.

بازیگر فیلم سینمایی دندان مار (مسعود کیمیایی ۱۳۶۸) در توضیح این مطلب که روند کاری و تولید اثر کیمیایی در طی چند دهه فیلمسازی چگونه بوده است، اظهار داشت: کیمیایی روابط متفاوتی داشت و در آن سالها بر اساس رفاقت با آدم ها کار می کرد سالها با نعمت حقیقی، اسفندیار منفردزاده، فرامرز قریبیان و بهروز وثوقی کار می کرد؛ این بحث رفاقت بود که باعث می شد کیمیایی مدام با اسامی مشخصی کار کند و بیش از این که این آدم ها تیم تولیدش باشند رفیق هم بودند. آن زمان رفاقت معنای دیگری داشت و امروز معنا و مفهوم رفاقت مادی شده است. حتی امروز هم که این گونه شده باید گفت استفاده از همدیگر اشکالی ندارد تا زمانی که به سواستفاده نرسد.

نجفی در پاسخ به این سوال که آیا آثار متاخر کیمیایی را می پسندد، گفت: بسیاری اش را خیر. چون فیلم های قدیمی اش را دوست دارم. کیمیایی می توانست (همچنان که هنوز هم در این سن می تواند)، پدیده ای باشد.

وی افزود: کیمیایی بسیار فرد جذاب و نویسنده ای خوب اما یکمقدار بی حوصله است. همین.

بازیگر مجموعه تلویزیونی ولایت عشق (مهدی فخیم زاده ۱۳۷٩) در توضیح چرایی از دست دادن علاقه اش به تولیدات متاخر کیمیایی عنوان کرد: ذاتی که قبلا در کیمیایی و کلامش بود دیگر نیست. امروز او از فولکلور و پتانسیل عظیمی که از تجربه و ادبیات قدیم داشت و در آثارش از آن استفاده می کرد دور شده است.

این هنرپیشه پیشکسوت خاطرنشان کرد: این که اثری متاثر از ۵۰ سال پیش باشد ایرادی ندارد مهم این است که صاحب اثر تا چه اندازه خودش را با آن نگاه به این دوره نزدیک کرده و ضعف کیمیایی این است که به این دوره نزدیک نشده. این عقیده ام است و گهگاهی که او را دیده ام این را گفته ام که حیف است چون او بسیار آدم با استعدادی است. موزیسین خوب، نویسنده خوب اما در ۱۵ سال اخیر گرفتار من خوبم و او بد است و نقدنویسی و مسائلی از این دست شده و این حواشی او را از خودش دور کرده است.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه علوی (حسن هدایت ۱۳۸۶) تصریح کرد: مسعود کیمیایی آدم پرشروشوری است؛ آدم گوشه نشین و آرام و در خلوت و عزلت نیست؛ او همیشه در بطن کارهاست به خصوص قبل از انقلاب تبحری در ورود به سینما داشت نه به عنوان کارگردان بلکه کلا در ورود به مسائل سینمایی؛ موضوعی که امروز کمتر دیده می شود و بیشتر درددل می کند.

نجفی در پاسخ به این پرسش که آیا خاطره ای جذاب از این همکاری ها دارد، گفت: در سینما شما با صدها نفر در طول زندگیتان روبرو می شوید و هرکدام یک خاطره است که برخی بسیار زیباست اما گفت وگو پذیر نیست چون ممکن است مسائل خصوصی فرد را دربربگیرد. خاطرات خوبی از ملاقلی پور، بیضایی، کیمیایی و برخی دیگر از دوستان به عنوان تهیه کننده و بازیگر دارم چون رابطه م صمیمی و خصوصی بوده است. من با این آدم ها زندگی کردم و به آنها احترام می گذارم اما لزوما خاطراتمان قابل گفت وگو نیست.

رسانه سینمای خانگی- وقتی دفاع‌مقدس، مسئله شخصی یک سینماگر می‌شود

انسیه شاه‌حسینی، کارگردان سینما و تلویزیون که برای پیش تولید کار جدیدش «دست ناپیدا» به خوزستان رفته می‌گوید: دفاع مقدس مساله شخصی من است و من دو بار متولد شدم؛ یک بار در سال ۱۳۳۳ و دومین بار زمانی که ۲۸ ساله و در میان خاکستر جنگ بودم.

به گزارش سینمای خانگی، انسیه شاه‌حسینی در گفت و گو با ایرنا، اظهار داشت: در سال‌های جنگ و وقتی ۲۸ ساله بودم بار دیگر در میان خاکسترهای جنگ به دنیا آمدم و دفاع مقدس مساله مهم شخصی من است.

اگر شرایط و مسائل جنگ را به تصویر نکشم گناه کرده‌ام

وی افزود: در سال‌های جنگ چیزهایی در شرایط آن سال‌ها دیدم و انسان‌هایی را شاهد بودم که پشت خاکریزها به پیغمبری رسیده بودند. آنچه دیده‌ام را باید بازگو کنم و اگر آن اتفاق‌ها و انسان‌ها و شرایط سال‌های دفاع مقدس را به تصویر نکشم گناه کرده‌ام.

انسان‌هایی را شاهد بودم که پشت خاکریزها به پیغمبری رسیده بودندشاه‌حسینی گفت: سینمای دفاع مقدس یعنی به تصویر کشیدن فرهنگ ایثار و برادری در پشت خاکریزهایی که رزمندگان برای باز کردن معبرها از هم سابقه می‌گرفتند. این از خودگذشتگی‌ها به خاطر فرهنگ عاشورایی است که رزمندگان داشتند و چنین فرهنگی در هر شرایط و در هر جامعه‌ای جوابگوی تمامی مسالئل در حوزه‌های مختلف حتی سیاسی و اقتصادی است.

فقط دفاع مقدس می‌تواند پرچمدار حق و حقانیت باشد

کارگردان فیلم سینمایی آب را گل نکنید (۱۳۶۸) گفت: در سینمای ملی که رسانه بهترین بخش آن است، فقط دفاع مقدس است که می تواند بایستد و پرچمدار حق و حقانیت باشد.

تولیدات دفاع مقدسی حامی آنچنانی به غیر از کسانی که دلسوزند، ندارندوی افزود: وقتی فیلم‌های دفاع مقدس خوب ساخته و از آنها به خوبی حمایت شود همین سینما پاسخی برای خیلی از سوالات و مسائل در جامعه ماست اما تولیدات دفاع مقدسی حامی آنچنانی به غیر از کسانی که دلسوزند، ندارند. برخی که امکانات دارند اما آنها را در اختیار تولیدات دفاع مقدسی نمی‌گذارند و در این میان عده‌ای هم هستند که سینمای دفاع مقدس را به فراموشی سپرده‌اند.

اتفاق‌های خوب دیگری در راه است

شاه‌حسینی گفت: اتفاق‌های خوبی در سینمای دفاع مقدس افتاده و اتفاق‌های خوب دیگری در راه است. هر وقت که خبرهای ساعت ۱۴ را گوش می‌دهم می‌شنوم که هر روز کتاب جدیدی در مورد دفاع مقدس نوشته شده و این مایه خوشحالی من را فراهم می‌کند چرا که از دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب بوده و بر آن تاکید دارند.

وی افزود: نویسنده‌های دفاع مقدس به سمت نوشتن بیوگرافی شهدا رفته‌اند که اگر حمایت‌های شایانی از این دست تولیدات در سینما شود، سینمای دفاع مقدس بار دیگر به تنظیمات سابق خود بازمی‌گردد.

اگر مساله‌ام نباشد، کاری شروع نمی‌کنم

کارگردان فیلم سینمایی دل نمک (۱۳۶۸) گفت: در هر کاری که به ثمر رساندم از انجامش لذت بردم چون با شناخت بود. اول باید مساله‌ام باشد و حرفی برای گفتن داشته باشم وگرنه هرگز کاری شروع نمی‌کنم.

رسانه سینمای خانگی- آیا «ریبوار» در بلغارستان دیده می‌شود؟

فیلم کوتاه «ریبوار» به کارگردانی «فرگل مسروری‌راد» و «سیدحسین زیتون‌نژاد» به جشنواره بین‌المللی و مورد تایید اسکار In The Palace راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی فیلم کوتاه ریبوار، این فیلم به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی فرگل مسروری‌راد و سیدحسین زیتون‌نژاد به بیستمین دوره جشنواره بین‌المللی In The Palace بلغارستان راه یافت.

جشنواره In The Palace بلغارستان در سال ۲۰۰۳ تأسیس شد. این رویداد از معتبرترین و قدیمی‌ترین جشنواره‌های بین‌المللی فیلم کوتاه و مورد تأیید جایزه گویا و اسکار است. بهترین فیلم کوتاه این جشنواره، واجد شرایط رقابت در اسکار می شود. بیستمین دوره این جشنواره از تاریخ ۱۰ تا ۱۷ ژوئن (۲۰ تا ۲۷ خردادماه ۱۴۰۲) در کاخ فرهنگ پرنیک صوفیه بلغارستان برگزار می شود.

فیلم کوتاه ریبوار پیش از این جشنواره به چهلمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان مالمو سوئد، چهل و پنجمین دوره جشنواره فیلم زنان فرانسه، چهل و یکمین دوره جشنواره کودک و نوجوان فرانسه و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم دهوک نیز راه یافته بود.

این فیلم کوتاه، راوی داستان تینو، پسر نوجوانی است که در کوهستان مرزی زندگی می‌کند و اتفاقی، او را در آستانه تصمیم مهمی قرار می‌دهد.

فریدون حامدی، شب‌بو سلیمانی و ماردین شیخ‌مرادی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند و مجموعه دریچه سینما، مسئولیت پخش بین‌الملل آن را به عهده دارد.

عوامل فیلم کوتاه «ریبوار» عبارتند از:
نویسنده و کارگردان: فرگل مسروری‌راد، سیدحسین زیتون‌نژاد، مدیر فیلم‌برداری: حامد بقائیان، مدیر صدابرداری: ایرج نوروزی، تدوین: پویان شعله‌ور، مدیر تولید: آرمین پورمحمد، مشاور پروژه: سامان حسین‌پور، دستیاران کارگردان: صباح گویلی، وحید احمدی، منشی صحنه: گیتا فیضی، طراح لباس: شاهده کریمی، طراح صحنه: مهران مکاری، امین سنجربیگی، طراح گریم: ایوب شیخ‌احمدی، طراحی و ترکیب‌ صدا: زهره علی‌اکبری، اصلاح رنگ و جلوه‌های ویژه: مهران جبلی، موسیقی: مهدی نادری، عکاس: فراز عباسی، طراح پوستر: اشکان ساعدپناه و مشاور رسانه‌ای: علی کشاورز.

رسانه سینمای خانگی- این یک لغزش کوچولو نیست!

فیلم کوتاه «یک لغزش کوچولو» به نویسندگی، کارگردانی کیانوش احمدی در ۲ جشنواره بین المللی در ایالات متحده آمریکا به رقابت می‌پردازد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «یک لغزش کوچولو» به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی کیانوش احمدی به ۲ جشنواره بین المللی ایمپکت (SWIFF) و  (lift- off session) در ایالات متحده آمریکا راه پیدا کرد.

جشنواره دانشجویی SWIFF  در تاریخ ۱۸ تا  ۲۵ ژوئن برابر با (۲۸ خرداد تا ۴ تیرماه) برگزار می‌شود. ۱۳۰۰۰ فیلم کوتاه متقاضی حضور در این رویداد هنری بوده اند.

همچنین بیش از ۱۵۰۰۰ فیلم به جشنواره lift- off session ایالات متحده ارسال شده است که با معرفی منتخبان این جشنواره نیز در تاریخ ۱۸ تا ۲۶ ژوئن برابر با (۲۸ خرداد تا ۵ تیرماه) در ایالات متحده برگزار خواهد شد.

فیلم کوتاه «یک لغزش کوچولو» تاکنون به پنج جشنواره در کشور‌های روسیه، کلمبیا، آمریکا، بنگلادش و لیسبون پرتقال راه یافته است.

مهدی زمین‌پرداز، کاظم کامور بخشایش، مرجان آقانوری، اصغر شیرزاد، فرزاد ابوعلی و صادق لرکی بازیگران این فیلم هستند.

از دیگر عوامل «یک لغزش کوچولو» عبارتند از فیلمبردار: بهرام لطفی، دستیار تصویر: علی روحی، صدابردار: داوود کاظمی، تدوین: مسعود تجویدی، صداگذاری و موسیقی: خشایار خاتمی، اصلاح رنگ و نور: امیرحسین رضائی فر، ویژوال: نوید کشوری، مترجم: محدثه صادقی، امید مرادی، دستیار کارگردان و برنامه ریز: اصغر شیرزاد، منشی صحنه: محمد تجویدی، گریم: مانا غریب، مدیر تولید: صادق لرکی، فرزاد ابوعلی، عکاسان: محمد تجویدی، یاسین احمدی، طراح پوستر: جواد نقدی آجقان، تایپوگرافی: ایمان سلیح، تیتراژ و زیرنویس: امید مرادی، ساخت تیزر: خشایار خاتمی، روابط عمومی و امور رسانه: نگار امیری، طراح صحنه و نور: جواد نقدی آجقان، طراح لباس: محبوبه اسدی، کیانوش احمدی، سرمایه گذاران: کیانوش و کامیاب احمدی، با حمایت انجمن سینمای جوان استان تهران و دفتر فیلمسازی رهاورد فیلم.

رسانه سینمای خانگی- آیا «ضد یخ» به ارمنستان می‌رود؟

فیلم کوتاه «ضد یخ» در بیست‌ویکمین جشنواره بین‌المللی one shot ارمنستان با 21 فیلم کوتاه به رقابت می‌پردازد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «ضدیخ» آخرین ساخته ابوذر پاک‌نژاد، به بیست‌ویکمین جشنواره بین‌المللی one shot ارمنستان راه یافت.

این جشنواره در سه بخش فیلم کوتاه، سینمای بدون مرز و یک دقیقه -یک شات برگزار می‌شود و «ضدیخ» در بخش فیلم کوتاه با ۲۱ فیلم از ۱۷ کشور به رقابت می‌پردازد.

بیست‌ویکمین جشنواره one shot از ۱۲ تا ۱۹ ژوئن مصادف با 22 تا 29 خرداد 1402 در ایروان ارمنستان برگزار می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه «ضد یخ» آمده است: «دو سرباز در کمین قاچاقچیان نشسته‌اند که با سررسیدن قاچاقچیان، یکی از آن‌ها به طرز مشکوکی کشته می‌شود.»

امیر نوروزی، آرش فلاحت پیشه و دانیال نوروش، از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم کوتاه نقش‌آفرینی کرده‌اند.

عوامل فیلم کوتاه «ضد یخ» که محصول انجمن سینمای جوانان ایران است، عبارتند از:

نویسنده و کارگردان: ابوذر پاک نژاد، تهیه کننده: انجمن سینمای جوانان ایران و بهروز افخمی، مدیر فیلمبرداری: فرید طهماسبی، مدیر صدابرداری: رضا حیدری، تدوین: هانی سلمانی، مشاور پروژه: سعید نجاتی، مشاور فیلمنامه: فیروزه قشقایی، آهنگساز: حسین میرزاقلی (استودیو آکواریوم-کی یف اوکراین)، طراح صحنه: پویان باغنده، طراح لباس: ملینا باغنده، طراح گریم: ایمان خیراندیش، مدیرتولید: حامد دلداری، دستیار یک و برنامه‌ریز: امید محمدی، دستیار دو کارگردان: دانیال رابعی‌نیا، منشی صحنه: فرشته یوسف‌پور، عکاس: سامان احمدزاده، طراح پوستر: متین خیبلی، تیتراژ: امیررضا صباغیان، طراحی و ترکیب صدا: رضا حیدری، جلوه‌های ویژه بصری: علی فراهانی، اصلاح رنگ‌ونور: مهران دوستی، ترجمه: مسلم دهقانی، زیرنویس: رضا تاری وردی، دستیار یک فیلمبردار: علی محمدی، دستیاران فیلمبرداری: امیر ایمان‌دوست، سعید حاتمی و مسعود رضایی، اپراتور دوربین: محمدحسن‌پور، پشتیبانی فنی: لنزیران، دستیار صدابردار: کیانوش شفق‌زاده، دستیار صداگذار: پروانه جهانگیری، دستیاران صحنه: آیدا چرخیان، متین رشیدی و زینب شعبانیان، دستیار لباس: آرمیتا فرج‌الهی، مجری گریم: مژده هراتی، جانشین تولید: سجاد کرمی، تدارکات: امید جمشیدی و سینه موبیل: نعمت آقایی.

رسانه سینمای خانگی-ریاست نوزدهمین جشن مدیران تولید به قائم مقامی رسید

نوزدهمین جشن مدیران تولید پس از وقفه ۴ ساله برگزار خواهد شد و علی قائم مقامی دبیری این دوره از جشن را بر عهده خواهد داشت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، جلیل شعبانی نایب رییس انجمن مدیران تولید سینما اعلام کرد: نوزدهمین جشن مدیران تولید پس از وقفه ۴ ساله برگزار می شود و بر اساس تصمیم هیئت مدیره انجمن، علی قائم مقامی تهیه کننده و از مدیران تولید باتجربه سینما، به عنوان دبیر این جشن منصوب شد.

در این رویداد سینمایی، علاوه بر ارج نهادن به پیش کسوتان این حرفه، از مدیران تولید فعال قدردانی می شود و فیلم های سینمایی نیز از این منظر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

جشن مدیران تولید از رویدادهای معتبر صنفی است که در دوره های گذشته با حضور پرشمار سینماگران، هنرمندان و مسئولین برگزار گردیده است.

رسانه سینمای خانگی- آیا سینمای ایران به ارزش‌های انقلاب بی‌اعتناست؟

سعید سعدی تهیه کننده سینما گفت: بدیهی است که در خصوص پرداختن به ارزش ها و تاریخ انقلاب و دفاع مقدس در سینما بسیار حقیرانه عمل کردیم!

به گزارش سینمای خانگی، تهیه کننده فیلم های سینمایی «پنجاه قدم آخر» و «گیلانه» در گفتگو با سینماپرس، گفت: سینمای ایران در حوزه تولید آثار ارزشی بسیار کم کار است و از اهداف و آرمان هایی که در بدو پیروزی انقلاب اسلامی دغدغه همه ما بود در سینما تنها درصد اندکی قابل مشاهده است. سینمای ایران شاید در این سال ها در برخی حوزه ها مانند فیلم های اجتماعی رشد داشته و ما توانستیم به خارج از مرزها برویم و فیلم های مان را در آنجا به نمایش درآوریم و جایزه بگیریم اما متأسفانه در زمینه ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس همواره شاهد کم کاری شدید بوده ایم و این گونه مهم سینمایی به شدت مهجور و مظلوم واقع شده است.

وی ادامه داد: مدیران فرهنگی و سینمایی باید همت کنند و به فیلم های استراتژیک و ارزشی توجه بیشتری داشته باشند؛ ما نباید تردید کنیم که اگر فیلم های خوبی در این حوزه تولید کنیم قطعا در آن سوی مرزها نیز از فیلم های مان استقبال صورت خواهد گرفت.

این سینماگر سپس با بیان اینکه سال ها است دغدغه دولت ها مسائل فرهنگی نیست یادآور شد: از بعد از دهه ۶۰ این اتفاق افتاد و ما در حوزه تولید فیلم های انقلابی و دفاع مقدسی دچار نزول و رکود شدیم. البته در این سال ها گاهی برخی مدیران اقتدار و جربزه نشان دادند و به تولید این قبیل فیلم ها ورود کردند اما به دلیل کم کاری این تولیدات کفایت نمی کند و همین باعث شده در حال حاضر وضعیت خوبی را در سینمای استراتژیک شاهد نباشیم.

سعدی متذکر شد: سینما باید برای نسل جوان الگوسازی کند؛ این بسیار ناراحت کننده است که در حال حاضر برخی جوانان ایرانی از غربی ها برای خود الگوسازی می کنند در صورتی که ما در کشورمان و تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس الگوها و قهرمانان بزرگی مانند شهید همت، شهید باقری، شهید متوسلیان، سردار سلیمانی، شهید زنده ای همچون حاج علی فضلی و… را داریم که زندگی هریک از آن ها می تواند دستمایه تولید ده ها فیلم مهم و ارزشمند قرار بگیرد و منافع زیادی را برای جامعه و نسل جوان در پی داشته باشد.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «قندون جهیزیه» و «روایت سه گانه» افزود: سینمای دفاع مقدس و سینمای انقلاب اسلامی نیازمند حمایت و پشتیبانی بیشتری از سوی مسئولان است. به خصوص در بخش فیلمنامه باید اهتمام جدی وجود داشته باشد و از افرادی که می خواهند در مورد تاریخ انقلاب و دفاع مقدس تحقیق و پژوهش داشته باشد حمایت شود تا بتوانند به منابع اصلی به آسانی دسترسی پیدا کنند و فیلمنامه های بی نقص و درخشانی را آماده ساخت کنند.

وی در پایان این گفتگو افزود: دفاع مقدس به فرموده مقام معظم رهبری گنجینه ای است که باید به آن ورود شود و زندگی هریک از رزمندگان و شهدای جنگ می تواند سال ها باعث تولید آثار درخشان در سینمای کشورمان شود.

خروج از نسخه موبایل