باز نشر رسانه سینمای خانگی – قبیله گرایی؛ سمّ مهلک عرصه فرهنگ و هنر

با توجه به استقبال مخاطبان گرامی از این یادداشت، و تأثیراتی که بحمدالله این مطلب در میان برخی از مسئولان فهیم کشور در عرصه فرهنگ، هنر، سینما، و تلویزیون از خود به یادگار گذاشت؛ مجدداً روی صفحه پایگاه خبری سینمای خانگی قرار گرفت. امید است مطالبی از این دست بتواند شرایط مدیریت این حوزه بسیار مهم و استراتژیک را بیش از پیش به سوی قرارگرفتن در سطح و شأن انقلاب اسلامی هموار سازد.

تردیدی نیست که سمّ مهلک عرصه فرهنگ، تکیه بر دیدگاه های قبیله ای و عشیره ای است؛ جنبه ای ویرانگر که در گستره ملی و ایران وطنی به شکلی انحصاری و ناشی از تفکر خودی و ناخودی مورد توجه ویژه قرار گیرد. به نظر می رسد، آنچه در نگاه به عملکرد بخش داخلی برخی افراد و نهادهای اجتماعی و حاکمیتی، به پیکره ی فرهنگ ایران بزرگ و انقلابی  آسیب وارد نموده و همچنان لطمه می زند، بیش از هر چیز به وجود نگرش، گرایش، و رفتار تک بعدی مدیرانی معطوف می شود که به جای داشتن دغدغه های جامع، مانع، و فراگیر برای صیانت از ارزش های انقلاب، نظام، و کشور تنها به پیشبرد اهداف جناحی و باندی خود می پردازند. منویات و بیانات رهبری نظام جمهوری اسلامی که به راحتی قابل دسترسی، مطالعه، و بررسی است، حاکی از افق دید پیشرو و پیش برنده ی ایشان در وسعتِ فرهنگ، هنر، و رسانه کشور است. اما، به واقع زمانی می توان امیدوار بود که خواسته های رهبری در عرصه فرهنگ و هنر به طرزی مؤثر و رو به کمال در سطح کشور پیاده گردد و نتایج با ارزش و مفید آن به راحتی دیده شود، که عملکرد مدیران مربوطه در تمامی سطوح ملی، منطقه ای، و محلی از دیدگاه های باندی و جناحی خالی بوده، تنها دغدغه، توجه به انجام کارها و فعالیت های عمیق، مفید، و مؤثر در راستای تقویت اهداف مطلوب مردم سالاری دینی در کشور باشد.

نگارنده قصد نادیده گرفتن نمونه­ های بسیار زیاد مصادیق آثار و افعال ارزشمند و مفید موجود در کارکرد مدیران این عرصه را ندارد؛ اما از زاویه ی انصاف و با نگاهی منصفانه نمی توان اذعان نکرد که در مقایسه با سطح بسیار بالا و والای کمی و کیفی مطلوب در خصوص اقدامات ریز و درشت فرهنگی، هنری، و رسانه ای در نظام جمهوری اسلامی، حجم و کیفیت مجموعه فعالیت های انجام شده اعتبار چندانی ندارد. با وجود این و در همین محدوده ی موجود، اگر نگاه قبیله ای و باندی این بخش قابل توجه از مدیران کنار گذاشته شود و هر سیاست، یا تصمیم، و اقدامی در این زمینه با توجه به الزامات فراگیری، گستردگی، و آینده نگری آن صورت پذیرد، به طور قطع مشکلات و مسائل عرصه فرهنگ به کمترین سطح ممکن کاسته خواهد شد، اتحاد و یکپارچگی مسئولان، اندیشمندان، فرهنگیان، هنرمندان، و مردم، چنان نتیجه ی قدرتمندی را در زمینه آثار و افعال فرهنگی و هنری پدید خواهد آورد که ضمن تأمین منافع حداکثری مردم، مسئولان و هنرمندان در تمامی سطوح فردی، اجتماعی، و ملی؛ بی هیچ تردیدی حیرت و تحسین جهانیان را نیز به دنبال خواهد داشت، و صد البته باعث الگوپذیری آزادگان و مستضعفان جهان برای رسانیدن خود به سبک زندگی اسلامی (و ایرانی) خواهد گردید. برای نمونه به تجربه های “دفاع مقدس”، “دفاع از حرم و ایجاد جریان جهانی مبارزه با داعش”، “مقابله با بیماری منحوس و تروریستی کرونا”، “پیشرفت های علمی در زمینه های دفاعی، هوافضا، سلول های بنیادین”، و امثال آن اشاره می شود که نمونه های تأیید شده ی ایرانی اسلامیِ مردم و مسئولان در نتیجه ی کنار گذاشتن آن نگاه مخرّب است.

با کمال تأسف، این روزها شاهدیم که عده ی زیادی از افراد دغدغه مند نظام و انقلاب و ملت ایران اسلامی، علی رغم آن که از جان و دل برای حفظ ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی مایه گذاشته اند تنها به دلیل وجود نگاه های جناحی و قبیله ای خانه نشین شده و به اجبار و اکراه، و بهانه های واهی از حضور موثر در عرصه های گوناگون فرهنگ، هنر، و رسانه کنار رفته، یا کنار گذاشته شده اند. اما، درست در نقطه مقابل، افرادی در پشت نقاب جوانگرایی در رأس امور و فعالیت های فرهنگی، هنری، و رسانه ای قرار گرفته اند، که چه بسا بودجه های هنگفتی را از جیب بیت المال برای تولید آثار بی ارزش و بعضاً منافی با ارزش های انقلاب و نظام تلف می کنند، و بدتر آن گاهی متفاوت از نظام و ملت فکر می کنند، و شاید دیدگاه های شبه روشنفکرانه و براندازانه ای هم دارند. اگر بدبینانه هم نبینیم، هیچ گاه در طول تاریخ دیده نشده است که مثلا در حوزه پزشکی و درمانی فردی بدون داشتن تخصص مرتبط با علوم طب، به مسئولیت داروخانه، بیمارستان، یا درمانگاهی گمارده شده باشد، در حالی که معکوس آن در ساختارهای فرهنگی، هنری، رسانه ای به وفور دیده می شود و کسانی بر صندلی های این مدیریت تکیه می زنند که هیچ تجربه یا دانش مؤثری در این زمینه نداشته اند. خاصیت و نمود مدیریت در این عرصه سهل و ممتنع بودن آن است که بر اساس ضرب المثل، از دور دل می برد و از نزدیک زهره می دَرَد! چرا که تصمیم گیری در عرصه فرهنگ، هنر، و رسانه بسیار بسیار دشوارتر از سایر عرصه ها است.

فاجعه آن گاه شکل جدّی تری به خود می گیرد که همین افراد نالایق و نادان، نگاه باندی و جناحی هم داشته باشند!بنابراین برای تحقق دیدگاه های رهبری نظام که بی تردید برای پیشرفت و تعالی کشور تعریف شده، به نظر می رسد باید ابتدا تجدید نظری جدی و اساسی بر روی افرادی که در رأس امور فرهنگی، هنری، و رسانه ای کشور فعالیت می کنند، صورت پذیرد تا تنها آنانی که ضمن داشتن تخصص و تجربه لازم، نگاه باندی و جناحی در حوزه مسئولیت خود نداشته باشند به کارشان ادامه دهند؛ آنگاه سپهر مشاوران مدیران نیز مورد بررسی واقع گردد تا افراد کج اندیش، کوته فکر، باندباز، فاسد، و ترسو نتوانند مدیران توانمند و شجاع را احاطه کرده، قدرت تصمیم گیری او را محدود به ناتوانی خود بنمایند.

رسانه سینمای خانگی- موزه سینما میزبان استاد

علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون مهمان موزه سینما می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، در ادامه سلسله نشست‌ها و برنامه‌های باشگاه مخاطبان موزه سینمای ایران علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون به موزه سینما می‌رود.

در این دیدار که روز شنبه چهارم شهریور ماه ساعت ۱۷ در سالن فردوس موزه سینما برگزار خواهد شد علی نصیریان ضمن بیان خاطرات خود طی سال‌ها حضور در سینما و تئاتر، بخشی از تجربیات خود را با اعضا باشگاه مخاطبان موزه سینما در میان می‌گذارد.

علی نصیریان چهره شناخته شده سینما و تئاتر کشور است که جوایز بسیاری را تاکنون به دست آورده و نشان درجه یک فرهنگ و هنر را نیز از آن خود کرده است.

رسانه سینمای خانگی- بازیگر سینما: تولید فیلم کوتاه سخت‌تر از فیلم بلند است

مهری آل آقا، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با بیان اینکه ساخت فیلم کوتاه از فیلم سینمایی بلند سخت‌تر است، بیان کرد: هنرمندان و سینماگران سراسر دنیا جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران و آثار آن را بسیار معتبر ارزیابی می‌کنند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرآنلاین، مهری آل آقا، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرآنلاین با بیان اینکه حضور به عنوان بازیگر در فیلم کوتاه و همکاری با جوانان را دوست دارد، گفت: زمانی که ما هم جوان بودیم دل مان می‌خواست تا با آدم‌های بزرگ‌تر و حرفه ای تر کار کنیم. دوست داشتیم آنها ما را در پروژه‌هایشان قبول کنند و به تجربیات‌مان اضافه شود به همین دلیل همراه شدن با هنرمندان جوان و فیلمسازان عرصه فیلم کوتاه را دوست دارم و پیشنهاد بازی در فیلم‌هایشان همیشه استقبال می‌کنم.

او ادامه داد: تولید یک فیلم کوتاه بسیار سخت‌تر از ساخت یک فیلم بلند سینمایی است. فیلمسازان این عرصه باید مفهوم مدنظر خود را در زمانی کوتاه به مخاطب منتقل کنند که این تنها بخشی از دشواری تولید یک فیلم کوتاه است.

این هنرمند افزود: همواره برای ساخت فیلم بلند زمان و امکانات بیشتری برای انتقال پیام فراهم است اما هنرمندان و سازندگان فیلم کوتاه از این دو گزینه به حد کافی برخوردار نیستند.

آل آقا گفت: در واقع یکی از مهمترین دلایلی که باعث می‌شود تا پیشنهاد بازی در فیلم‌های کوتاه را بپذیرم همین سخت بودن شرایط آن برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب است.

او با اشاره به اینکه برای رسیدن به نقش فرآیند دشواری را طی نمی‌کند، اظهار کرد: من برای رسیدن به یک نقش خودم را در اتاق حبس نمی‌کنم یا مانند بعضی از همکارانم ساعت‌ها به کالبدشکافی فیلمنامه نمی‌پردازم. همه این موارد خوب است اما شیوه رسیدن به نقش برای هر بازیگری متفاوت است. خوشبختانه من خیلی زود به نقش و آنچه مدنظر کارگردان است، دست پیدا می‌کنم.

این هنرمند مطرح کرد: در میان فیلمسازان جوان افراد باتجربه و حرفه‌ای زیادی هستند که کار کردن با آنها بسیار لذت بخش است. آن‌ها امید آینده سینمای کشور هستند و باید با حضور در جلوی دوربین‌شان کمک کرد تا سریع‌تر در مسیر رشد و ارتقای کیفی آثارشان قدم بردارند. قطعا افرادی هم در این زمینه بی‌تجربه هستند که گذشت زمان و آزمون و خطا آثارشان را به سمت کیفیتی مطلوب سوق خواهد داد.

او ادامه داد: گذر زمان باعث می‌شود فیلمسازان جوان به تجربه دست پیدا کنند. البته که شاید گاهی به دلیل عدم شناخت درست از فضا مشکلاتی در مسیر تولید آثارشان باشد اما به هر شکل طی این مسیر لذت‌بخش است. در این راه ما سعی می‌کنیم در رفتار و عملکرد با آن‌ها تعامل داشته باشیم و دوستانه تجربیات‌مان را در اختیارشان قرار دهیم.

این بازیگر گفت: ساخت فیلم‌های کوتاه مثل آثار سینمایی بلند نیست. هرچه کارگردان و نویسنده این آثار خلاق و نوآورتر باشند کار بهتری ارائه خواهند کرد.

آل آقا اظهار کرد: طی سال‌هایی که از برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران می‌گذرد، هرسال شاهد عملکرد بهتر فیلمسازان و سوژه‌های جدیدتری بوده‌ایم.

او بیان کرد: جشنواره محل حضور هنرمندان با آثار متفاوت و نگرش‌های مختلف است. ممکن است بعضی از فیلم‌ها از نظر سوژه و محتوا تکراری باشند اما در فیلمبرداری، کارگردانی و حتی نوع بازی بازیگران آن شاهد خلاقیت باشیم.

این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با بیان اینکه جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران بسیار معتبر و شناخته شده است، اظهار کرد: نگاه هنرمندان و متخصصان عرصه سینما در سراسر دنیا به جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران و آثار هنرمندان فعال آن بسیار خوب است. خوشبختانه جشنواره در سال‌های اخیر عملکرد قابل قبولی داشته است و امیدوارم در دوره‌های بعد نیز شاهد رشد و شکوفایی آن باشیم که اگر غیر از این بود این رویداد بزرگ بین المللی نمی‌توانست به چهلمین دوره برگزاری برسد.

مهری آل آقا در پایان با اشاره به درخشش فیلم‌های کوتاه ایرانی در جشنواره‌های بین‌المللی مطرح کرد: فیلم های کوتاه ما در سراسر دنیا بسیار درخشان و قابل بحث و نظر هستند. قطعا با حمایت و توجه بیشتر به هنرمندان فعال در این عرصه می‌توانیم شاهد درخشش بیشتر هنر فیلمسازان جوان در عرصه‌های بین‌المللی باشیم.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- چراغی‌پور: پای فیلم کوتاه می‌ایستم

سیاوش چراغی پور، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با بیان اینکه گاهی حضور در پروژه‌های فیلم کوتاه به تعهداتش نسبت به آثار بلند لطمه زده است، گفت: با این وجود پای فیلم‌های کوتاه و فیلمسازانش ایستاده و خواهم ایستاد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، سیاوش چراغی پور درباره علاقه‌اش به فیلم‌های کوتاه گفت: من فیلم کوتاه را به عنوان یک پدیده مستقل و جدا از فیلم بلند بسیار دوست دارم و از تماشای این فیلم‌ها لذت می‌برم. در واقع این موضوع سلیقه و علاقه شخصی من از گذشته بوده است.

او با تاکید بر حمایت هنرمندان از فیلمسازان این حوزه ادامه داد: وظیفه ما این است که از سینمای کوتاه حمایت کنیم زیرا جوانانی بسیار خلاق و با استعداد در این حوزه داریم که با ایده‌ها و سوژه‌های نو در این مسیر گام برمی‌دارند. آنها در فیلمبرداری به دنبال قالب‌های جدید و ساختارشکن هستند و قابلیت‌های فراوانی دارند که باید برای آینده سینمای ایران از آنها حمایت شود.

این هنرمند افزود: متاسفانه فیلمسازان این حوزه از نظر بودجه و امکانات چندان مورد حمایت قرار نمی‌گیرند. به شخصه بر این باور هستم که پذیرش تقاضای حضور در آثارشان حداقل کاری است که می توانم برای همراهی با آنها انجام دهم.

چراغی پور گفت: نباید جوان و بی‌تجربه بودن بچه‌های فیلم کوتاه را در نظر بگیریم بلکه باید با حمایت از آنها به آینده سینما فکر کنیم.

او ضمن قدردانی از انجمن سنمای جوان که با برگزاری پاتوق‌های فیلم کوتاه از فیلمسازان جوان حمایت می‌کند، گفت: پاتوق‌های فیلم کوتاه باعث می‌شود تا فضا برای بحث و گفت‌وگو بین بچه‌ها به وجود بیاید و با دیدگاه‌های جدید و بیشتری آشنا شوند اما این پاتوق‌ها کافی نیستند.

این هنرمند با اشاره به تعداد بالای تولیدات فیلم کوتاه به طور سالانه بیان کرد: تعداد تولیدات فیلم‌های کوتاه و حضورشان در جشنواره فیلم کوتاه نشان از این است که ما در این حوزه با یک پدیده عظیم مواجه هستیم و مسئولیت دولت، مدیران و اصحاب فرهنگ و هنر برای برنامه ریزی و تامین بودجه این تولیدات بسیار سنگین است.

چراغی پور با بیان اینکه اگر به جوانان فعال در حوزه فیلم کوتاه توجه نکنیم، باختیم، ادامه داد: انجمن سینمای جوانان ایران باید برای حمایت از این جوانان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه سینما و خیلی از ارگان‌ها و نهادهای دیگر را با خود همراه کند.

او گفت: ما چندین سال است که به لحاظ تولید آثار سینمایی شاهد تولیدات موفقی از طرف بنیاد فارابی نبوده ایم در حالیکه این بنیاد می‌تواند به کمک و حمایت از انجمن سینمای جوانان ایران بیاید. علاوه بر این ما باید در سینماها اکران مداوم فیلم کوتاه داشته باشیم و چند سانس جدی را در سراسر کشور به فیلم کوتاه اختصاص دهیم.

چراغی پور افزود: جسارت فیلمسازان در تولید فیلم کوتاه برای من بسیار اهمیت دارد و معتقد هستم که جوانان باید در این زمینه پیش بروند و تجربه کنند تا به فیلمسازان خوبی تبدیل شوند.

این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: فیلم کوتاه یک مدیوم تثبیت شده در جهان است. در سراسر دنیا کارگردان‌هایی داریم که تمام عمرشان را فیلم کوتاه می‌سازند و بازیگران حرفه‌ای و مطرحی که در این آثار بازی می‌کنند و این به معنای پذیرش و اهمیت جایگاه فیلم کوتاه به شمار می‌آید.

او عنوان کرد: طی چهل سالی که از برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران می‌گذرد، هرسال شاهد سوژه‌های متفاوت، تکنیک های مدرن تر و به روزتری از بچه های این حوزه هستیم که قطعا با تامین بودجه و هزینه آثار بهتری را رقم خواهند زد. شاید بد نباشد که دفاتر فیلمسازی و تهیه کنندگان خصوصی در طول سال به ازای تهیه هر فیلم بلند از چند فیلم کوتاه هم حمایت کنند. این بزرگ ترین کمک به سینمای کوتاه خواهد بود.

سیاوش چراغی پور حضور فیلم‌های کوتاه را در جشنواره‌های بین‌المللی درخشان دانست و گفت: درخشش تولیدات فیلم کوتاه ایران در جشنواره های جهانی طی سال‌های اخیر از فیلم‌های بلند هم جلو زده است. این موضوع یعنی اندیشه‌ای جدید پشت این کارهاست که می‌توانند در عرصه‌های جهانی مثل کن، اسکار و … دیده شوند.

او بیان کرد: در جشنواره‌های داخلی فیلم کوتاه ما به تمام حوزه‌ها با نگاهی حرفه‌ای توجه می‌کنیم اما متاسفانه در بخش بازیگری این نگاه کمتر حفظ می‌شود. این موضوع شخصی نیست چراکه من با هدف داوری شدن و شرکت در جشنواره با فیلمسازان فیلم کوتاه همراه نمی‌شوم اما از نگاه حرفه‌ای نمی‌توان تمام بخش‌های یک فیلم را با داوران شناخته شده و از جایگاه تخصصی داوری کرد اما بازیگران حرفه‌ای کار از داوری حذف شوند.

این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: نگاه حرفه‌ای هیات داوران در هر بخشی باعث تشدید رقابت بین تولیدکنندگان و همچنین همراهی دیگر بازیگرانی که پیش از این چندان تمایلی به حضور در آثار فیلم کوتاه نداشته‌اند، خواهد شد.
او با تاکید بر حمایتش از فیلمسازان جوان عرصه فیلم کوتاه بیان کرد: حضور من در فیلم‌کوتاه گاهی به تعهداتی که در قبال فیلم‌های بلند دارم، لطمه زده است اما با این وجود همچنان پای فیلمسازان فیلم کوتاه ایستاده‌ام و خواهم ایستاد.

چراغی پور، جشنواره را محل ارتباط فیلمسازان با یکدیگر دانست و گفت: من اصولا با حضور در جشنواره حالم خوب می‌شود. در جشنواره‌ها به ویژه جشنواره فیلم‌کوتاه تهران انرژی، شور و نشاط زیادی بین شرکت‌کنندگان است. اینکه فیلمسازان و تماشاگران پس از تماشای آثار گفت‌وگو و نقد و نظرهای خود را در مورد آثار با هم در میان می‌گذارند، بسیار ارزشمند است. این یعنی سینما هنوز فعال و زنده است. همیشه تلاش کرده‌ام در جشنواره‌های متفاوت فیلم کوتاه حضور داشته باشم و از این فضای دوستانه بهره ببرم.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ به دبیری مهدی آذرپندار برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- درد سینما، مدیر کم‌سواد و محدودیت فکری است

قطب الدین صادقی گفت: برخی مدیران یک گام از سینماگران هم عقب تر ایستاده اند و به جای ترویج خرد و اندیشه، جنگولک بازی را در سینما ترویج می کنند!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، قطب الدین صادقی مدرس و بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما در خصوص فقدان آموزش اصولی و حرفه ای در سینمای ایران گفت: مدیران فرهنگی کم سواد و دارای محدودیت فکری تیشه به ریشه سینما زده اند چرا که آن ها یک گام از سینماگران هم عقب تر ایستاده اند و به جای ترویج خرد و اندیشه، جنگولک بازی را در سینما ترویج می کنند!

این دارنده مدرک فوق لیسانس هنرهای نمایشی از دانشگاه «سوربن» پاریس در گفتگو با سینماپرس، افزود: آموزش در سینما در دو دسته تکنیکی و مضمونی خلاصه می شود؛ در حوزه تکنیک که آموزش نیازمند زیربنای حرفه ای تکنیکی مانند آنچه در هالیوود وجود دارد است که متأسفانه مشابه آن را در ایران نداریم؛ اما آنچه برای سینمای ما اهمیت دارد و من مایلم به آن اشاره کنم مبحث آموزش تکنیکی و فنی نیست! آنچه سینمای ایران را کمابیش در دنیا مطرح کرده مبحث مضمونی است.

وی ادامه داد: اگر سینمای ما امروزه درجا می زند به دلیل این است که به شدت در حوزه مضمون و محتوا به عقب رفته است؛ به جای سینمای فکری و منتقد بدل به سینمای تفننی و جفنگ بازی و سرگرمی های الکی شده و روز به روز هم بیشتر عقب می رود.

این سینماگر با بیان اینکه اگر سینمای ایران در دهه ۶۰ توانست اندکی در دنیا مطرح شود به دلیل ترویج مفاهیم والای انسانی و اجتماعی در فیلم ها بود یادآور شد: در آن روزگار چون از سکس و خشونت استفاده نمی کردیم عرصه تماماً در اختیار مفاهیم اجتماعی قرار گرفت و هر آدمی در آن دوران مطرح شد به دلیل مفاهیم ارزنده ای بود که در فیلم هایش مطرح می کرد.

بازیگر فیلم های سینمایی «یتیم خانه ایران» و «گزارش یک قتل» تأکید کرد: نمونه های بارزی از این فیلم ها یا فیلمسازان مانند «گاو»، «باشو غریبه کوچک» و یا مجموعه آثار عباس کیارستمی را می توان به عنوان مثال نام برد که همه دارای اندیشه بودند و هیچ کدام تکنیک آنچنانی نداشتند و اگر توانستند مطرح و ماندگار شوند تنها به علت مضمون انسانی و متفکرانه شان بوده است اما متأسفانه ما امروز در سینمای مان کمتر شاهد فیلمسازان متفکر هستیم.

مدرس دانشکده های «هنر و معماری» و «صدا و سیما» با تأکید بر اینکه امروزه سینمای بی هویت و بی سر و ته جایگزین سینمای اندیشه و خردمند شده است تصریح کرد: وقتی حتی اساتید دانشگاه ها و آموزشگاه های ما فکور نیستند چطور می توانیم توقع داشته باشیم که هنرمند فکور وجود داشته باشد؟ دیگر در این روزگار اساتید بزرگی مانند دکتر الستی، دکتر کاووسی و یا هوشنگ طاهری پیدا نمی شوند. جای این ها خالی است و هرگز پر نمی شود. این ها کسانی بودند که می توانستند منشأ اندیشه و خرد باشند.

صادقی در ادامه این گفتگو اظهار داشت: متأسفانه نه تنها در سینما که در سایر حوزه های فرهنگی و هنری مانند تئاتر نیز وضعیت به همین منوال است؛ متأسفانه اکثر آثاری که به اسم کالای فرهنگی و هنری تولید می شوند حتی به لعنت خدا هم نمیرزند و همه سرشار از قصه های بی سر و تهی شده اند که جز جنگولک بازی عنوان دیگری روی آن ها نمی توان گذاشت.

بازیگر سریال های تلویزیونی «کلاه پهلوی» و «کیف انگلیسی» در پایان این گفتگو متذکر شد: این مدیران و سیاست گذاران کلان فرهنگی و سینمایی اند که به دلیل آنکه صرفاً هنر را برای سرگرمی می خواهند جلوی اندیشه و تفکر و خرد را می گیرند و این سبک جنگولک بازی ها را در سینما رواج می دهند. تا این رویه توسط آن ها تغییر نکند قطعاً اوضاع بهبود پیدا نخواهد کرد. آن ها اگر بخواهند می توانند حوزه آموزش سینما را از اساس دچار تغییر کرده و اندیشه و خرد را در سینما جاری کنند.

رسانه سینمای خانگی- سینمای گیشه فیلمم را له کرد

محمد احمدی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «میان صخره‌ها» ضمن گلایه از شرایط اکران عمومی این گونه از فیلم‌های سینمایی تأکید کرد، مسئولان هم دغدغه گیشه و فروش پیدا کرده‌اند!

به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمد احمدی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «میان صخره‌ها» به کارگردانی مختار عبدالهی که این روزها روی پرده سینماهاست در گفتگو با مهر درباره فرآیند ساخت این فیلم گفت: فیلمنامه مختار عبداللهی نویسنده و کارگردان فیلم در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی مصوب شده بود و همان زمان یکی از دوستان من یعنی آقای فریدون نجفی کارگردان سینما که اتفاقا از همشهریان آقای عبداللهی است، وی را به من معرفی کرد. فیلمنامه را خواندم و آن را دوست داشتم و تصمیم گرفتم برای تهیه این فیلم اقدام کنم.

وی با اشاره به اینکه «میان صخره‌ها» فیلمی در حوزه نوجوانان است، اظهار کرد: به نظرم این فیلم بیشتر مختص نوجوانان، برای آن‌ها و درباره آن‌ها است. بالاخره فیلم را چند نوجوان می‌بینند و می‌توانند خود را در کاراکتر فیلم ببینند و مشکلاتی را که کاراکتر فیلم درگیر آن‌ها می‌شود، درک کنند. این حس امید و اعتماد به نفسی که در فیلم وجود دارد، همچنین رشد فکری که کاراکتر فیلم آن را تجربه می‌کند، به نظرم می‌تواند برای نوجوانان ما مفید باشد.

این تهیه‌کننده با بیان اینکه این فیلم در بستر عشایر روایت می‌شود، توضیح داد: به نظرم «میان صخره‌ها» جدا از نوجوانان، برای خانواده‌ها هم جذاب است، البته من به مخاطبان این‌طور نگاه نمی‌کنم؛ یعنی اثر ما برای همه نوجوانان است. نوجوانی که در شهر زندگی می‌کند بدش نمی‌آید با مشکلات و فضایی که یک نوجوان در روستا دارد، آشنا شود و می‌تواند با آن هم‌ذات‌پنداری و با همه اینها ارتباط برقرار کند. دایره این مخاطبان خیلی گسترده‌تر است.

استقبال لر زبانان اصفهان از «میان صخره‌ها»

احمدی با اشاره به اینکه این فیلم پیش‌تر در جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان بازخورد خوبی گرفته است، عنوان کرد: در جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان، مخاطبان فیلم را دوست داشتند و به‌نوعی چون لرزبانان زیادی در اصفهان ساکن هستند، این فیلم به ساکنان آنجا نزدیک است. نوجوانان فیلم را دوست داشتند و استقبال خوبی از آن شد. در نمایش‌هایی که داشت سالن پر می‌شد و فیلم موفق شد از هیات داوری فیلم ۲ جایزه پروانه زرین بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگران خردسال را کسب کند.

این تهیه‌کننده درباره استفاده از طبیعت به‌عنوان یک المان اصلی در روند پیشبرد اثر گفت: این موضوع روی فیلم ما تأثیر مثبتی داشت و به طور کلی به نظرم اتفاقی است که مبنای داستان محسوب می‌شود و آن را پیش می‌برد. ضمن اینکه واقعیت این است من تهیه‌کننده حدود ۲۰ فیلم بوده‌ام و نمی‌توانم بگویم که به این اثر نزدیک بوده‌اند؛ ولی در مجموع سلیقه من همین نوع آثار هستند.

وی تأکید کرد: ترجیح می‌دهم روی فیلم‌هایی با چنین نگاهی کار کنم. قطعاً این نوع سینما را می‌پسندم و دوست دارم روزبه‌روز بیشتر پا و جان بگیرد؛ ولی با توجه به وضعیتی که وجود دارد متأسفانه این نوع سینما آب می‌رود. وظیفه من و امثال من این است که تلاش کنیم تا سرپا بماند و رشد کند. با این حال من احساس می‌کنم خیلی تلاشی برای حمایت از این نوع سینما مخصوصاً سینمای کودک و نوجوان نمی‌شود و این سینما خیلی دغدغه مسئولان نیست. دغدغه مسئولان بیشتر سینمای به‌اصطلاح «بفروش» و «کمدی» است. شاید دوست دارند آمار مخاطب و فروش بالا برود تا آخر سال بگویند گیشه موفقی داشتیم در حالی‌که با این نوع نگاه، سینمای کودک و نوجوان کم‌کم نابود می‌شود.

سینمای گیشه نیازی به حمایت خاص ندارد!

وی ادامه داد: معتقدم همه ژانرهای سینمایی باید در سینما وجود داشته باشند تا مخاطب حق انتخاب داشته باشد و در ضمن درباره آن‌ها باید درست اطلاع‌رسانی شود. با توجه به این موضوع که سینمای گیشه و فیلم‌های کمدی راه خود را می‌روند، اصلاً نیازی به حمایت‌های خاص ندارند؛ چون اتفاقاً این آثار حق‌وحقوق بقیه فیلم‌ها را له می‌کنند. وقتی تماشاگر زیادی به سینما می‌کشانند سینمادارها و سالن‌دارها دوست دارند این فیلم‌ها را نمایش دهند درحالی‌که باید سیاست به شکلی باشد که از این نوع سینما (کودک و نوجوان) حمایت کنند تا مردم از تولید و اکران آن‌ها مطلع شوند.

این تهیه‌کننده افزود: حتی اطلاع‌رسانی‌ها و اختلافی که بین سینما و تلویزیون هست و فاصله‌ای که وجود دارد، ضربه بزرگی به این جنس از سینما می‌زند، حمایت نکردن در تبلیغات و معرفی‌نکردن آثار مخصوصا به فیلم‌های کودک و نوجوان، لطمه می‌زند! زمانی در برنامه کودک و نوجوان بازیگر و عوامل یک فیلم دعوت می‌شدند و تماشاگر و بیننده تلویزیون می‌فهمید چنین فیلمی وجود دارد و خانواده‌ها برای دیدن آن می‌رفتند، الان چنین چیزی هم دیگر نیست. همه چیز دست‌به‌دست هم داده تا فیلم‌ها به‌خوبی معرفی نشوند و خیلی از تماشاگرها از اکران این فیلم‌ها آگاهی پیدا نمی‌کنند.

احمدی در پایان گفت: من سه سال پیش فیلمی در اکران داشتم و با چند نفر تماس گرفتم، ولی آن‌ها اصلا نمی‌دانستند که فیلمم اکران شده است. ممکن است مخاطب یک‌سری فیلم‌ها را در ویترین سینما ببیند؛ ولی چون نمی‌شناسد و چیزی از آن‌ها ندیده سراغ فیلم‌هایی می‌رود که مخاطب‌پسندتر و کمدی هستند. در شرایط اقتصادی فعلی هم البته این نوع فیلم‌ها برای مردم بهتر است که البته این مسائل در اکران تأثیرگذار هستند.

رسانه سینمای خانگی- “نسبتاً خوشبخت” چه زمانی آماده نمایش خواهد شد؟

فیلم کوتاه «نسبتاً خوشبخت» اولین ساخته مهران حیدری، پس از ۸ جلسه فیلم‌برداری به مرحله تدوین رسید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای پروژه، تولید فیلم کوتاه «نسبتاً خوشبخت» به نویسندگی و کارگردانی مهران حیدری و تهیه‌کنندگی پریسا پورمشکی، پس از ۸ جلسه فیلمبرداری در تهران و با مدیریت کیوان محسنی به پایان رسید و هم‌اکنون مراحل پس تولید را پشت سر می‌گذارد.عطا مجابی نویسنده و کارگردان سینما، به عنوان مشاور کارگردان و طراح تولید، همراه این فیلم کوتاه بود که قصه «نسبتاً خوشبخت» در فضایی فانتزی روایت می‌شود.این فیلم کوتاه، اولین تجربه کارگرانی مهران حیدری است که اقتباسی آزاد از داستان کوتاه «یک جور زندگی» به نویسندگی فرناندو سورنتینو است.حسین حسینیان، در این فیلم کوتاه نقش آفرینی کرده است و ترکیب سایر بازیگران «نسبتاً خوشبخت» را پوریا احمدی، محمد کول آبادی و بهروز رئیس پور تشکیل داده‌اند.عوامل فیلم کوتاه «نسبتاً خوشبخت» عبارتند از نویسنده و کارگردان: مهران حیدری، تهیه کننده: پریسا پورمشکی، مشاور کارگران و طراح تولید: عطا مجابی، برنامه‌ریز: علی زارعی، منشی صحنه: غزال غلامی، مدیر فیلم‌برداری: کیوان محسنی، طراح صحنه و لباس: حمیده رسولی، صدابردار: ایمان اصفهانی، طراح و مجری گریم: جلال امیری مرند، دستیار اول فیلمبردار: ستار گودرزی، دستیاران تصویر: حسین شباهنگ، آریا یزدی و یوسف جوان، دستیار صحنه: نوید آقاجان پور، دستیار صحنه و لباس: آرین حسین‌زاده، گروه کارگردانی: احمد صمیمی و پوریا احمدی، جلوه‌های ویژه میدانی: حمید بیاتی، فیلمبردار پشت صحنه: علی شعبانی، عکاس: عرفان دادخواه، تدارکات: فرزاد نباتی، مدیر تولید: حسین شاهیوند و مشاور رسانه‌ای: محمد کفیلی.مهران حیدری دیپلم خود را در رشته هنرهای نمایشی گرفته و در رشته تلویزیون و هنرهای دیجیتال در مقطع کارشناسی تحصیل کرده است.

رسانه سینمای خانگی- «شهرک»، فیلمی که تماماً از ذهن کارگردان تراوش کرد

نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «شهرک» گفت: در نوشتن فیلمنامه شهرک واقعا از چیزی الهام نگرفتم، البته حتما همه آثاری که دیده ام و خوانده ام بر من اثر گذاشته است ولی این که یک اثر خاص را بگویم این گونه نیست.

به گزارش سینمای خانگی، علی حضرتی در گفت وگو با ایرنا و در توضیح ایده نوشتن قصه فیلم «شهرک» بیان کرد: وقتی این ایده به ذهنم رسید که نمی دانم دقیقا چه زمانی بود، آن را پرورش دادم به سمت یک زندگی قراردادی؛ یعنی اگر قرار بود در زندگی واقعی طبق قراردادهایی از پیش تعیین شده زندگی کنیم چه اتفاقاتی می افتد و این ایده اولی و مرکز قصه و فیلمنامه شهرک بود که پرورش یافت و به داستانی رسید که یک بازیگر جوان وارد یک پروژه فیلمسازی بزرگ می شود.

تهیه کننده فیلم سینمایی خداحافظی طولانی (فرزاد موتمن ۱۳۹۳) در پاسخ به این پرسش که آیا شهرک اقتباسی از نمایش ترومن -(The Truman Show) فیلمی طنز، علمی تخیلی و درام محصول سال ۱۹۹۸ میلادی به کارگردانی پیتر ویر- است، بیان کرد: این فیلم نسبتی با نمایش ترومن ندارد، اگر بگوییم این فیلم یک بازی بزرگ را مطرح می کند که ترومن شو هم این گونه است میتوان مصادیق متعددی برای آن برشمرد: مثلا فیلم بازی (۱۹۹۷ The Game) اثر دیوید فینچر یا سریال بازی مرکب (۲۰۲۱ Squid Game) که توسط برخی از منتقدان برای شباهتش با شهرک مثال زده شده بود (و من هنوز آن را ندیده ام) و آثاری دیگر که شباهت هایی با این قصه دارند.

در نوشتن فیلمنامه شهرک از چیزی الهام نگرفتم

وی افزود: در نوشتن فیلمنامه شهرک واقعا از چیزی الهام نگرفتم، البته حتما همه آثاری که دیده ام و خوانده ام بر من اثر گذاشته است ولی این که یک اثر خاص را بگویم این گونه نیست؛ افراد زیادی مثال هایی زدند مثلا به کتاب ۱۹۸۴ جرج اورل اشاره کردند و شباهتی با شهرک دیده اند و دیگران بسته به فیلم ها و کتابهایی که دیده و خوانده اند شباهت هایی را دیده اند، اما مخرج مشترک همه آثاری که شباهتی بینشان هست بحث قرارداد اصلی است.

حضرتی ادامه داد: مثلا در فیلم لانتیموس اثر فیلمساز یونانی یک خانواده ای هست که پدر و مادر نمی گذارند بچه ها بیرون بروند و این بچه ها مجبورند قراردادی را بپذیرند؛ در نمایش ترومن یک داستان متضاد شهرک وجود دارد؛ در فیلم بازی همه دست به هم داده اند که اتفاقی را رقم بزنند و همه اینها یک مخرج مشترک و یک قرارداد را در خود دارند ولی ساده انگارانه است که این قرارداد داشتن را به مثابه اقتباس بگیرم. نگاه عمیقی نیست که این اثر را به اثری دیگر مشابهت بدهیم.

تهیه کننده فیلم سینمایی نیمرخ‌ها (ایرج کریمی ۱۳۹۴) در مورد دلیل پذیرش کارگردانی شهرک گفت: بعد از کارگردانی سازهای ناکوک (۱۳۹۸) که دوسال قبل از شهرک ساخته بودم، شهرک را که نوشتم و دوست داشتم خودم آن را کارگردانی کنم و بعد با آقای علی سرتیپی هم که در میان گذاشتم ایشان هم فیلمنامه را خواندند و دوست داشتند همکاری خوبی داشتیم؛ فیلمنامه شهرک را نوشتم که خودم آن را بسازم.

وی در پاسخ به این سوال که آیا در هنگام نوشتن قصه بازیگران مشخصی را مدنظر داشته است، افزود: بله در زمان نوشتن فیلمنامه همه گزینه هایم را در ذهن داشتم و بازیگران این فیلم را مشخص کرده بودم؛ ساعد سهیلی نقش اول من بود.

قصه اصلا گنگ نیست، چرا که ما هر بذری که در قصه گذاشته ایم و به هر سوالی که مطرح کرده ایم، پاسخ داده ایمکارگردان فیلم سینمایی شهرک (۱۴۰۰) در مورد بازیگر نقش اول زن این قصه تصریح کرد: در نهایت مهتاب ثروتی در پیش تولید به پروژه اضافه شد. خصوصیات این کاراکتر را در ذهن داشتم و پس از قرارهای متعددی که با بازیگران مختلف گذاشتیم در نهایت به انتخاب ایشان رسیدیم.

حضرتی در واکنش به نقد ضعف پایان بندی این فیلم، بیان کرد: مخاطبان شهرک را به مخاطب عام و خاص تقسیم نمی کنم، بلکه آنان را مخاطبان بادقت و کم دقت می دانم؛ اصلا مهم نیست مخاطب این فیلم تا چه اندازه فیلمباز یا خاص باشد اگر فیلم را با دقت ببیند و در حین تماشا گوشی اش را چک نکند یا حواسش جای دیگری نباشد قصه اصلا گنگ نیست، چرا که ما هر بذری که در قصه گذاشته ایم و به هر سوالی که مطرح کرده ایم، پاسخ داده ایم.

وی افزود: از ابتدا گفته ایم که در جریان روایت شهرک فیلمی قرار است ساخته شود و این آدم ها دارند برای آن فیلم تمرین می کنند و در انتهای فیلم هم مضمون کاغذی که برای این زوج آمد این بود که از فردا فیلمبرداری شروع می شود و شب قبل هم شخصیت مرد داستان از درون پذیرفت که وارد داستان شود و جهان ساختگی به جهان واقعی بدل شد و روح و جان گرفت.

با اکران آنلاین امیدواریم هزینه تولید را در بیاوریم

کارگردان فیلم کوتاه ساعت ساز (۱۳۹۵) در مورد هزینه تولید شهرک گفت: برای شهرک زیر ۴ میلیارد تومان هزینه کرده بودیم و اگرچه این فیلم تا امروز و بیش از یکماه از اکران به فروش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون رسیده است، اما با اکران آنلاین امیدواریم هزینه تولید را در بیاوریم.

وی تاکید کرد: البته که همه فیلم های جدی مشکل اکران دارند و موانع تبلیغاتی زیادی بر سر راه همه فیلم ها هست مثلا عدم همکاری تلویزیون یا بهانه تراشی های جدی که در تبلیغات محیطی ما بود به دیده شدن بیشتر فیلم آسیب زد؛ در حقیقت تا به اینجا بخشی به کمک فضای مجازی و بخشی به واسطه تبلیغات دهان به دهان مردمی فروخته است. ضمن این که در روزهای اخیر ۸ فیلم جدید اکران شدند و به شکل عجیبی تعداد فیلم های اکران زیاد شده و سانس خوب پیدا کردن سخت شده است.

اگر دوباره شهرک را کارگردانی کنم احتمالا در کارگردانی و تدوین، ریتم را اندکی بالاتر می گیرماین نویسنده و کارگردان در مورد بازخوردهای مردمی نسبت به فیلم گفت: از بازخوردهای مردم و منتقدین و تحلیلگران حوزه های مختلف (سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) راضی بودم و واکنش های مثبت فراتر از حد انتظارم بود و نقدها و مطالب خوبی در مورد این فیلم نوشته شد.

حضرتی در مورد جدی ترین انتقادی که نسبت به فیلم پذیرفته است، اظهار داشت: این سوال را این گونه پاسخ می دهم که اگر دوباره این فیلم را کارگردانی کنم چه تغییری خواهم داد و احتمالا در کارگردانی و تدوین، ریتم را اندکی بالاتر می گیرم.

وی در انتها بیان کرد: این روزها مشغول نگارش یک فیلمنامه هستم که ترجیح می دهم چیز بیشتری در این باره نگویم.

علی حضرتی به عنوان مدیر ویژه نامه هنری تماشاخانه فعالیت خود را آغاز کرد و پس از آن به تهیه‌کنندگی تئاتر پرداخت و پس از آن در سال ۱۳۹۲ اولین فیلم کوتاه خود به نام صبح روز بعد را تهیه کرد و سپس سراغ تهیه‌کنندگی فیلم‌های سینمایی خداحافظی طولانی و نیمرخ ها رفت.

حضرتی به عنوان نویسنده و کارگردان نخستین فیلم سینمایی خود به نام سازهای ناکوک را در سال ۱۳۹۸ ساخت. این فیلم به تهیه کنندگی فرشته طائرپور، ماجرا زندگی دو خواهر را روایت می‌کند.

در سال ۱۴۰۰، شهرک دومین فیلم سینمایی علی حضرتی به عنوان نویسنده و کارگردان و تهیه کنندگی علی سرتیپی ساخته شد. این فیلم که در چهلمین دوره‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر حضور یافت، ماجرای‌ جوانی علاقمند به بازیگریست که در تست یک فیلم سینمایی بزرگ قبول می‌شود و برای پیوستن به این پروژه باید شرایط ویژه و تمرین های روحی و روانی گروه بازیگران در شهرکی ایزوله شده را بپذیرد.

فیلم سینمایی شهرک از ۱۴ تیرماه ۱۴۰۲ روی پرده اکران قرار گرفته و تا به امروز با گذشت بیش از یک ماه به فروش یک میلیارد و ۲۳۵ میلیونی رسیده است.

رسانه سینمای خانگی- سلبریتی‌ها چگونه هوادار جمع می‌کنند؟

پس از ناآرامی‌هایی که از میانه سال گذشته کشور را در برگرفت و به دنبال آن بحث و نظرهای فراوان و گسترده درباره حجاب و بی‌حجابی، نقش و شیوه عمل سلبریتی‌ها و پیامد فعالیت‌شان، بسیار پررنگ‌تر از گذشته مورد توجه قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، رسانه‌ها از سده گذشته با تحولات فراگیر و روزافزون خود، نقش مهمی در تولید و دوام فرهنگ سلبریتی در جهان داشته‌اند؛ فرهنگی که به تدریج از کشورهای غربی به ویژه آمریکا شکل گرفت و کم کم جای خود را در دیگر کشورها از جمله ایران نیز باز کرد.

با افزایش مدت زمان حضور در شبکه‌های اجتماعی مجازی، صفحات و پست‌های افراد مشهور تبدیل به خوراک افراد برای گذران زمان می‌شود

سال‌هاست در جامعه ایرانی رسانه‌های تصویری برخی چهره‌های هنری و ورزشی را بدل به سلبریتی‌هایی با هواداران پرشمار کرده‌اند و به دنبال آن ظهور و گسترش شبکه‌های اجتماعی مجازی به فضای عمومی، موجب ایجاد فضای رسانه‌ای غیررسمی و افزایش قدرت مخاطبان شده و فرصت قابل توجهی برای رشد فرهنگ سلبریتی ایجاد کرده است.

در این زمینه، اینستاگرام نقش قابل توجهی داشته است. در اینستاگرام سلبریتی‌ها خودشان را به دیگران معرفی و با مخاطبان و دنبال‌کنندگانشان ارتباط مستقیمی برقرار می‌کنند. همچنین آن‌ها تصاویر و مطالب خود را منتشر و درخصوص مسائل مختلف اظهارنظر می‌کنند.

اهمیت سلبریتی‌ها تنها از این روی نیست که نزد تعداد زیادی از مردم شناخته‌شده‌اند، بلکه از آن جهت دارای اهمیت هستند که اقدامات سلبریتی‌ها پیامدهای عاطفی قابل توجهی بر تعدادی از مردم به جای می‌گذارد. بنابراین با توجه به راه یافتن شبکه‌های اجتماعی به زندگی روزمره مردم و تاثیرات قابل توجه آن‌ها، مطالعه و شناخت چیستی و ابعاد پدیده هواداری مجازی ضروری به نظر می‌رسد.

همین ضرورت سبب شده مطالعات مختلفی پیرامون فرهنگ سلبریتی صورت بگیرد که از جمله آن‌ها مطالعه حسن اسدزاده شهیر و همکارانش با عنوان «تبیین فرهنگ هواداری مجازی در شبکه اجتماعی اینستاگرام» است. این محققان با بهره‌گیری از روش کیفی از طریق استخراج مقولاتی سعی کرده‌اند به دلایل و زمینه‌های تاثیرگذار بر هواداری مجازی از چهره‌های مشهور در شبکه اجتماعی اینستاگرام بپردازند که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانید:

فعالیت سلبریتی‌ها در فضاهای مجازی هم عامل و هم معلول مصرفی‌شدن جامعه است

سلبریتی کیست و طرفدارانش چه کسانی هستند؟

از نظر لغوی، سلبریتی یعنی شخصی که در رشته یا فعالیت خود برتر بوده و به عنوان سخنگو در تبلیغات شناخته شده و برای ترویج محصول/خدمت استفاده می‌شود. سلبریتی در واقع فردی است که عملکردی شناخته شده در انظار عمومی دارد؛ علاقه مخاطبان و رسانه‌ها را به خود جلب کرده‌است و می‌تواند شامل افرادی همچون موسیقی‌دانان، ورزشکاران، روزنامه‌نگاران، بازیگران، سیاستمداران، مذهبیون، نویسندگان و افراد مشهور در شبکه‌های اجتماعی مجازی باشد. بنابراین سلبریتی می‌تواند هر کسی در هر جایگاه و حوزه‌ای باشد به شرط آنکه از سوی رسانه‌های جمعی به شکل متمایزی بازنمایی شود.

یکی از مهمترین مشخصه‌های فرهنگ سلبریتی مخاطبان یا هواداران هستند. واژه fan به معنای مشوق و مختصرشده کلمه Fanatic یعنی متعصب است. هواداران به طور جدی از کردارهای سلبریتی‌ها به عنوان فعالیت‌های معنادار و با اهمیت دفاع می‌کنند. اما باید این را نیز لحاظ کرد که هواداران فرهنگ رسانه‌ای با هواداران افراد مشهور در اشکال سنتی شهرت متفاوت هستند. در فرهنگ سلبریتی، عواطف دو سویه عموما بدون تعاملات فیزیکی ایجاد می‌شوند. به عبارتی شکل عمومی تعامل بین هوادار و سلبریتی در قالب مصرف‌کننده‌ای شکل می‌گیرد که تصاویر واسطه‌گری شده را جذب می‌کند.

علت‌های تمایل به فرهنگ هواداری در فضای مجازی

سلبریتی‌گری به عنوان نمای فرهنگی جامعه مدرن مورد توجه و تحسین قرار گرفته و به جهت‌دهی ارزش‌های فرهنگی می‌پردازد. همین مساله موجب می‌شود که اشتیاق نسل جدید به خودبیانگری و مورد تحسین و توجه قرار گرفتن به شدت افزایش یابداکنون فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به عرصه جولان سلبریتی‌ها و امواج هواداری آنان تبدیل شده است. برخی دلایل این وضعیت عبارتند از؛

دیجیتالی شدن زندگی جوانان

در سبک زندگی دیجیتال، شبکه‌های اجتماعی موبایل محور، منبع همه چیز شده‌اند. همچنین این سبک زندگی موجب افزایش دسترسی‌ها و کاهش محدودیت‌های کاربران شده، زمان و مکان را برای آن‌ها منعطف ساخته و با استفاده از قدرت ارتباطات، اطلاعات و قابلیت‌های شبکه‌های اجتماعی، آن‌ها را توانمندتر و قدرتمندتر کرده‌است.

به علاوه این شبکه‌ها با تبدیل شدن به وسیله‌ای برای گذران اوقات فراغت موجبات اتلاف وقت و کاهش تمرکز نیز شده‌اند. در واقع، سبک زندگی دیجیتال موجبات درگیری شدید افراد با شبکه‌های اجتماعی مجازی شده و آن‌ها اوقات خود را در این فضای مجازی سپری می‌کنند. این در حالی است که با افزایش مدت زمان حضور در شبکه‌های اجتماعی مجازی، صفحات و پست‌های افراد مشهور تبدیل به خوراک افراد برای گذران زمان می‌شود.

مصرفی شدن جامعه

برخی مصرفی‌شدن جامعه را از شرایط علّی تاثیرگذار بر گرایش هواداران به دنبال کردن سلبریتی‌ها دانسته‌اند. آن‌ها معتقدند فعالیت سلبریتی‌ها در فضاهای مجازی هم عامل و هم معلول مصرفی‌شدن جامعه است. به عبارتی مصرف متظاهرانه مصرفی است که برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران از طریق به دست آوردن و نمایش چیزهای گران قیمت تعریف می‌شود.

سلبریتیزه‌شدن جامعه

سلبریتیزه شدن جامعه فرایندی است که در آن سلبریتی جایگاهی فراتر از صرف جلب توجه و مصرف پیدا کرده و خود را به عنوان یک «گروه منزلتی» در جامعه مطرح می‌کند. این گروه جدید به عنوان نمای فرهنگی جامعه مدرن مورد توجه و تحسین قرار گرفته و به جهت‌دهی ارزش‌های فرهنگی می‌پردازد.

همین مساله موجب می‌شود که اشتیاق نسل جدید به خودبیانگری و مورد تحسین و توجه قرار گرفتن افزایش یابد و جایگاه شهرت به عنوان یک ارزش غایی و مستقل برجسته‌تر از هر زمان دیگری در تاریخ اجتماعی حیات انسان شود.

از سویی سانسور در برنامه‌های رسانه‌های داخلی و عدم پوشش برخی از واقعیت‌ها و وارونه نشان دادن آن‌ها در رسانه ملی و از سوی دیگر، کوتاهی برخی از نهادهای دولتی و حاکمیتی در انجام وظایف خود، باعث شده عموم افراد دنبال جایگزینی برای این نهادها و رسانه‌ها باشند

نقش آفرینی رسانه‌های عصر اول

یکی از عوامل موثر بر تمایل به هواداری از سلبریتی‌ها در فضای اینستاگرام تاثیر رسانه‌های عصر اول همچون رادیو و تلویزیون است. در واقع، بسیاری از افراد مشهوری که به عنوان سلبریتی در اینستاگرام شناخته می‌شوند، اولین بار در برنامه‌های رسانه داخلی چهره شده‌اند و امروزه با حضور در اینستاگرام بر میزان محبوبیت و شهرتشان افزوده شده است.

فرسایش اعتماد نهادی

فرسایش یا کاهش اعتماد نهادی که متشکل از بی‌اعتمادی افراد به عملکرد برخی از مسئولان و سوءکارکردهای رسانه‌های داخلی است نیز از جمله عواملی است که منجر به فرهنگ هواداری مجازی از سلبریتی‌ها شده است. در واقع، از سویی سانسور در برنامه‌های رسانه‌های داخلی و عدم پوشش برخی از واقعیت‌ها و وارونه نشان دادن آن‌ها در رسانه ملی و از سوی دیگر، کوتاهی برخی از نهادهای دولتی و حاکمیتی در انجام وظایف خود، باعث شده عموم افراد دنبال جایگزینی برای این نهادها و رسانه‌ها باشند. این در حالی است که سلبریتی‌ها با استفاده از قابلیت‌های اینستاگرام نظیر سرعت انتشار اطلاعات و اخبار توانسته‌اند نقش ارزنده‌ای در افزایش فرهنگ هواداری مجازی داشته باشند.

شرایط زمینه‌ای تاثیرگذار بر شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی

دلایلی که از آن یاد شد بر بستر زمینه‌هایی نقش‌آفرینی می‌کنند که به آن‌ها اشاره‌ای گذرا می‌شود؛

تغییر در الگوهای اوقات فراغت

یکی از شرایط زمینه‌ای تاثیرگذار بر شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی، تغییر در الگوهای اوقات فراغت جوانان است. امروزه از کارکردهای مهم شبکه‌های اجتماعی پرکردن اوقات فراغت انسان‌ها است. در واقع، در عصر حاضر رشد و گسترش فناوری‌های نوین اطلاعاتی ارتباطی، بر الگوپذیری جوانان برای انتخاب سرگرمی و تفریح تاثیر گذاشته است. این تحولات تکنولوژیک گذران اوقات فراغت آن‌ها را نیز تحت تاثیر قرار داده است. بطوریکه اوقات فراغت بیش از پیش رسآن‌های شده و افراد به ویژه جوانان و نوجوانان اوقات فراغت خود را با گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی مجازی سپری می‌کنند.

سرعت رسیدن به شهرت به شیوه سلبریتی‌ها به مدد شبکه‌های اجتماعی بسیار بالاتر از اشکال سنتی رسیدن به شهرت است. همچنین فرهنگ سلبریتی توهم سریع رسیدن به موفقیت و کسب پول را به افراد یاد می‌دهد

استحاله شهرت

در گذشته شهرت افراد به سه شیوه انتسابی، اکتسابی و اعطایی به دست می‌آمد. اما شهرت سلبریتی‌ها از نوع دیگری است و ویژگی‌های خاص خود را از طریق واسطه‌های فرهنگی همچون رسانه‌های ارتباط جمعی، شبکه‌های اجتماعی مجازی، سینما و …. به دست می‌آورند.

همچنین شهرت سلبریتی‌ها وابسته به تصدیق یا بازشناسی هواداران یا کاربران است و سلبریتی‌ها تا زمانی معروف هستند که هواداران به آن‌ها علاقه داشته باشند. علاوه بر این، سرعت رسیدن به شهرت به شیوه سلبریتی‌ها به مدد شبکه‌های اجتماعی بسیار بالاتر از اشکال سنتی رسیدن به شهرت است. افزون بر این، شهرت متکثر شده و فقط محدود به برخی از خاندان‌های سلطنتی و برخی از افراد در اجتماع محلی نیست. در واقع، امروزه فقط سوپراستارهای سینما سلبریتی نیستند، بلکه یک سیاستمدار، استاد دانشگاه و یا فردی که زندگی معمولی دارد، مثل یک جهانگرد نیز می‌تواند به سلبریتی تبدیل شود.

وجود نابرابری در جامعه

در جوامعی که در آن‌ها نابرابری‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زیاد است، راه‌های دستیابی به موفقیت‌های مادی و اجتماعی دشوار و محدود هستند. این در حالی است که فرهنگ سلبریتی توهم سریع رسیدن به موفقیت و کسب پول را به افراد یاد می‌دهد. در واقع، در این نوع جوامع، سلبریتی‌ها همچون یک ایدئولوژی توهم‌زا عمل می‌کنند، به نحوی که به این افراد تلقین می‌کنند که تحرک عمودی در جامعه امکانپذیر است و نمونه بارز آن سلبریتی‌ها هستند که خیلی سریع به موفقیت، درآمد، منزلت و پرستیژ دست پیدا کرده‌اند.

رواج مدرنیزاسیون و یا نوسازی

مدرنیزاسیون یکی از عوامل زمینه‌ای مهم در ظهور فرهنگ هواخواهی مجازی است. این مقوله متشکل از فردگرایی، رشد نگرش‌های لیبرالیستی، عرفی شدن باورهای دینی و بازاندیشی است. فردگرایی و سلبریتی در قلب فرهنگ غرب قرار دارند و بنیان‌های ایدئولوزیک آن را تشکیل می‌دهند. با رشد افراط‌گونه فردگرایی، تمام پیوندهای اجتماعی در جامعه، از هم گسیخته و افراد مستعد پذیرش اسطوره‌های جدید (سلبریتی) می‌شوند. از منظر نگرش لیبرالیستی نیز، رواج فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتی‌ها به منطق بازار و تولید رسانه بازمی‌گردد و فضای دموکراتیک معاصر اجازه می‌دهد تا هر فردی، رسانه و مخاطبان خود را داشته و بتواند شعارها، سبک زندگی و سلیقه خود را به مخاطبان عرضه کند.

یکی از مهمترین عوامل شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتی‌ها، تضعیف باورها و ارزش‌های مذهبی و دینی در جامعه است

همچنین یکی از مهمترین عوامل شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتی‌ها، تضعیف باورها و ارزش‌های مذهبی و دینی در جامعه است. از یک منظر تاریخی-جامعه‌شناسانه افول جامعه درباری در قرن‌های هفدهم و هجدهم منجر به تفویض سرمایه فرهنگی به زنان و مردان خودساخته شد و به میزانی که جامعه توسعه یافت، سلبریتی‌ها خلا ایجاد شده در نتیجه افول باور عامه به حق الهی پادشاهان و مرگ خدا را پر کردند. به زعم او در عصر جدید،سلبریتی‌ها به عنوان نمادهای جدید «شناخت و تعلق»، جایگزین نظام‌های سلطنتی شده‌اند و با افول ایمان به خدا به جاودانگی دست یافته‌اند.

راه‌های کنترل فعالیت سلبریتی‌ها در شبکه‌های اجتماعی

برای کنترل حدود فعالیت سلبریتی‌ها پیشنهاد می‌شود برنامه‌سازان تلویزیونی و رادیویی استفاده بیشتری از نخبه‌های فرهنگی، روشنفکران و فعالان عرصه مدنی در برنامه‌هایشان داشته باشند.

همچنین با توجه به اینکه سلبریتی‌ها در مورد همه چیز نظر می‌دهند،و از این طریق هواداران خود را تحت تاثیر قرار می‌دهند، لازم است که برنامه‌سازان رسانه ملی، تلاش بیشتری برای افزایش سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی مخاطبان در مواجهه با سلبریتی‌ها داشته باشند. در واقع، ارتقای دانش تشخیص جایگاه، حوزه فعالیت و میزان اعتماد یا بی‌اعتمادی به سلبریتی‌ها و اینکه در مواجهه با آن‌ها چه حد و حدودی از تاثیرپذیری را باید رعایت نمود یا یک سلبریتی در چه حوزه‌هایی می‌تواند اظهارنظر تخصصی کند، از جمله وظایف رسانه ملی در ارتباط با مخاطبان است.

منبع:

حسن اسدزاده شهیر و دیگران، «تبیین فرهنگ هواداری مجازی در شبکه اجتماعی اینستاگرام: دلایل و زمینه‌ها»، فصلنامه مطالعات میان رشته‌ای ارتباطات و رسانه، دوره چهارم، شماره سوم

رسانه سینمای خانگی – باخت باخت صدا و سیما

️ باخت باخت برای صداوسیما
درباره حواشی پررنگ این روزها پیرامون رسانه ملی؛
تلویزیون جای کدام نوع سلبریتی است؟
خبر بازگشت رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار به تلویزیون موجی از اعتراضات را به همراه داشت. بعد از این اتفاقات، روابط عمومی صدا و سیما نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و اعلام کرد: «در این دوره با انسجام کامل و وحدت نظر و مدیریت، سلبریتی محوری، مجری محوری، تهیه کننده محوری و هرگونه محوریت پراکنده غیر منطبق با سیاست‌های رسانه ملی مردود و غیر قابل قبول است. رویکرد رسانه ملی در این خصوص تأکید بر مدیریت منطقی و همکاری اصولی رسانه و چهره‌ها و تلاش جدی برای جلوگیری از تکرار آسیب‌های گذشته است».

در این زمینه، توجه به چند نکته، ضروری است:
اساساً با توجه به اظهارنظرهای قبلی برخی مدیران فعلی صدا و سیما انتظار این بود که روند اشتباه سال های قبل تکرار نشود. در همین بیانیه اخیر هم صدا و سیما گفته است که جلوی تکرار آسیب های گذشته را می گیرد. مصاحبه جدید رئیس صدا و سیما نیز به نوعی تأیید بر این موضوع است که قرار نیست رویه اشتباه گذشته در مورد سلبریتی ها ادامه یابد. اما پرسش این است که چرا با همه اینها زمزمه بازگشت رشیدپور و گلزار مطرح شد؟

جالب است که رشیدپور با این همه انتقادی که به او شده است، حتی هنوز هم حاضر نشده دو پست شائبه دار خود در مورد مهسا امینی و کیان پیرفلک را از صفحه مجازی اش حذف کند. فارغ از هر محتوایی که در آن هست، این رفتار به نوعی موجب برجسته شدن فتنه اخیر و حالت آتش بیار معرکه دارد.

متأسفانه از یک طرف خبرهایی مبنی بر بازگشت رشیدپور به صدا و سیما منتشر شد و از طرف دیگر، با توجه به حواشی ای که به وجود آمد، رشیدپور نوشته ای را منتشر کرد و به جای عذرخواهی رسمی و علنی از رفتار های گذشته خود، از مدیران صدا و سیما تشکر کرده و بازگشت به صدا و سیما را به زمان دیگری موکول کرده است. با توجه به ادبیاتی که نوشته اش دارد، در حقیقت، حس بزرگ منشی و کوتاه آمدن او در قضایای اخیر به مخاطب منتقل می شود! این یعنی اینکه این اتفاقات، در حقیقت، بازی دو سر باخت برای صدا و سیما بود.

به طور کلی و فارغ از این قضیه، صدا و سیما باید همواره به این موضوع توجه داشته باشد که چه در عرصه برنامه سازی و چه در انتخاب مجری و … نمی تواند هم براساس مبانی و ساختارهای انقلاب، فرهنگ دینی و ارزش ها حرکت کند و هم تصریحاً یا تلویحاً به تفکرات مقابل آن هم میدان دهد. یعنی هم به دین و انقلاب کمک کند و هم در مسیر تخریب آن قدم بردارد. بنابراین، چه در محتوای برنامه های خود و چه در انتخاب سازندگان این برنامه ها باید توجه کند که نقض غرض نشود.

ممکن است یک بازیگر حتی انقلاب را قبول داشته باشد، نماز بخواند، برای امام حسین(ع) سینه بزند، برای مدافعین حرم ارزش قائل شود، در ایام فتنه مانند برخی بازیگران موج سواری نکرده باشد و … اما چنین چیزی به تنهایی مجوز نمی شود که صدا و سیما به او میدان دهد. زیرا فردی که از طریق صدا و سیما به مردم معرفی می شود، چه بخواهیم و چه نخواهیم قطعاً در نزد بسیاری از مردم به عنوان الگو قرار می گیرد. مردم آن فرد جلوی دوربین را در همان لحظه نمی بینند، او را در جلوی دوربین به اضافه تمام حواشی، سبک زندگی، تفکرات و موضع گیری ها و … می بینند.

مثلاً فردی مانند محمدرضا گلزار، ممکن است زمینه هایی داشته باشد که در جای خود مثبت هم باشد و اساساً برخی از سلبریتی ها فاقد آن باشند و یا به خاطر داشتن آن ویژگی ها حتی ممکن است برخی از همکارانش به او حمله کنند، اما نوع سبک زندگی، برخی عکس ها و فیلم هایی که در صفحه شخصی خود می گذارد و یا ماجرای عروسی و عقد آریایی و گربه بازی و به طور کلی حواشی ای که در اطرافش وجود دارد، موجب می شود که نتوان به او در صدا و سیما و حتی در سایر بخش های تأثیرگذار کشور، میدان داد. چون میدان دادن به او به نوعی ترویج و تأید سبک زندگی و برخی رفتارهای او نیز خواهد بود.

قطعاً صدا و سیما، محلی برای حضور افراد با گرایش ها و سلیقه های مختلف است و باید جذب حداکثری ملاک قرار گیرد. اما جذب حداکثری باید با محوریت اصول و مبانی و پایبندی به آن در زمان های مختلف باشد. غیر از این باشد، در نهایت، چه جذب اتفاق بیفتد و چه نیفتد، قطعاً به ضرر نظام و در جهت خلاف آرمان ها و اهداف آن است. در حقیقت، این جذب، به نفع انقلاب و نظام و کشور نیست، بلکه در نهایت به ضررش تمام خواهد شد و این خود، نقض غرض است.

دو صورت دارد؛ یا صدا و سیما نیروی انسانی کافی برای بالابردن جذب مخاطب ندارد و یا اینکه این ظرفیت وجود دارد و در عین حال نیم نگاهی به برخی سلبریتی های مسأله دار وجود دارد. اگر نیروی کافی ندارد، این اتفاقاً مشکل اساسی خود صدا و سیماست که چرا در این سال ها نیروی کافی تربیت نکرده و یا این همه استعداد موجود در کشور را شناسایی نکرده است. بنابراین، هر چه زودتر باید این نقص را برطرف کند. اگر هم نیروی کافی دارد، اصلاً چرا باید به امثال رشیدپور یا گلزار، اجازه ورود دوباره داده شود؟!

نکته پایانی اینکه اگر صدا و سیما به حواشی برخی سلبریتی ها، سبک زندگی و موضوع گیری آنها در سطح جامعه توجه نداشته باشد و به آنها میدان دهد، قطعاً به سایر سلبریتی ها این گزاره منتقل خواهد شد که می توان در فضای بیرون از صدا و سیما برخی خطوط قرمز را نادیده گرفت و در عین حال با اندکی توجیه و گفتگو با برخی مدیران و یا حتی عذرخواهی ساده و خوش و بش و یا حتی بدون اینها، وارد صدا وسیما شد!


@jahaannews


خروج از نسخه موبایل