رسانه سینمای خانگی- سینما چه وظیفه‌ای در قبال فلسطین دارد؟

تهیه‌کننده سریال «مردان آنجلس» با اشاره به توجه به مسئله فلسطین در آثار معاصر و تاریخی گفت: در این حوزه، سینما و تلویزیون باید آثاری بسازد تا ضمن کیفیت بصری، واقعیات رفتارهای صهیونیست‌ها علیه فلسطینی‌ها را به نمایش بگذارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینما و هنر در مواجهه با اقدامات ضدبشری وظیفه دارد که بازتاب دهنده واقعیت باشد و از طریق تولیدات غنی به سمتی برود که مخاطبان عام بفهمند طی این سال‌ها چه جنایاتی توسط رژیم اشغالگر قدس، رخ داده است.

محسن علی‌اکبری تهیه‌کننده سینما و تلویزیون در این باره به خبرنگار ایرنا اظهارداشت: هنر در کنار سرگرم کنندگی حتما رسالتی هم دارد که عبارت است از ایجاد روح تعهد در انسان‌ها که امام راحل هم بر آن صحه گذاشت‌.

وی گفت: در مسئله فلسطین نیز سینما و تلویزیون باید آثاری را بسازد که هم کیفیت بصری قابل توجه را دارند و هم اینکه داستان‌هایی جذاب از واقعیات رفتارهای صهیونیست‌ها علیه فلسطینی‌ها را به نمایش بگذارد. این داستان‌ها باید با زبان زیبا و تاثیرگذار باشند تا مخاطب را راضی کند.

علی اکبری افزود: بارها درباره ضرورت حمایت از تولیدات استراتژیک سخن گفتیم و باز هم می‌گوییم که این تولیدات باید توسط افراد باتجربه و متخصصان حقیقی سینما و تلویزیون تولید شوند تا بازخورد لازم را داشته باشد. باید افرادی را به کار گمارد که هم توانایی هنری داشته باشند و هم متعهد و صاحب علقه باشند تا نتیجه مطلوب حاصل شود.

تهیه‌کننده سریال «مریم مقدس» تاکید کرد: مسئله فلسطین هم باید در آثار معاصر مورد توجه قرار گیرد و هم باید بتوان آثار تاریخی غنی و باکیفیت درباره آنچه بر سر مردم فلسطین آمد، ساخت و این پرداخت‌ها نیز باید آن قدر ماهرانه باشد که بشود آثار تولیدی را هم در بازار داخلی و هم بازار خارجی عرضه کرد تا پاسخگوی سوالات نس‌لهای جوان و نوجوان در این باره باشد.

نیروهای مقاومت فلسطین از ۱۵ مهرماه برابر با هفتم اکتبر ۲۰۲۳ عملیات همه جانبه و بی‌نظیری با نام «طوفان الاقصی» را از غزه (جنوب فلسطین) علیه مواضع رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی آغاز کرده‌اند.

رژیم صهیونیستی که در میدان نبرد با مقاومت فلسطین غافلگیر شده و شکست مفتضحانه‌ای را طی چند روز گذشته متحمل شده با اقدامی غیرانسانی تمام گذرگاه‌های غزه را بسته تا مقاومت فلسطین را ناگزیر به توقف عملیات دلاورانه «طوفان الاقصی» کند.

حملات رژیم صهیونیستی به غزه شدت گرفته و تاکنون یکهزار و ۵۳۷ فلسطینی در حملات رژیم صهیونیستی به غزه شهید و ۶ هزار و ۶۱۲ نفر نیز زخمی شدند.

رسانه سینمای خانگی- «اذان صبح به افق یزد» پخش می‌شود

زهره صباغیان کارگردان فیلم کوتاه «اذان صبح به افق یزد»‌ در آستانه نمایش این اثر داستانی در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، به ارایه توضیحاتی درباره این فیلم‌ کوتاه پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، زهره صباغیان کارگردان فیلم‌ کوتاه «اذان صبح به افق یزد» از آثار راه‌یافته به بخش داستانی چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در آستانه برگزاری این رویداد، درباره اثر خود به مهر توضیح داد: این فیلم یک اثر ۱۴ دقیقه‌ای است که تولید آن را هم خرداد ماه همین امسال در یکی از روستاهای یزد کلید زدیم و تصویربرداری آن با برنامه‌ریزی فشرده در سه روز انجام شد. مراحل بعد از تصویربرداری و پس تولید هم تا تیر ماه طول کشید.

وی درباره داستان این فیلم‌ کوتاه گفت: قصه فیلم درباره پیرمردی است که با همسرش قهر کرده است و در تنهایی خودش، راضی به آشتی هم نمی‌شود تا اینکه اتفاقات دیگری در داستان رخ می‌دهد.

ایده‌ای که از رفتار پدرم در سحر ماه‌ رمضان گرفتم

صباغیان درباره دغدغه اصلی خود برای ساخت این فیلم‌ کوتاه ادامه داد: دغدغه این کار از مدت‌ها قبل در ذهنم بود، جرقه اولیه‌اش یک ایده بسیار ساده داشت که دوستش داشتم و بعدها تبدیل به یک داستان شد. ایده اولیه‌ فیلم را از رفتار پدرم در یکی از سحرهای ماه رمضان گرفتم که به جای خوردن سحری مدام موج رادیو را تغییر می‌داد تا موج رادیوی یزد را پیدا کند. همین ایده ساده را سال‌ها در ذهنم داشتم تا اینکه آن را پرداختم و تبدیل به پیرمرد تنهایی کردم که با همسرش قهر است و در تنهایی نمی‌تواند برای سحری بیدار شود. چرخشی هم در پایان داستان قرار دادم که مخاطب را شگفت‌زده کند.

کارگردان «اذان صبح به افق یزد» درباره درک و دریافت مخاطب از این فیلم‌کوتاه گفت: اگر بخواهم چند کلیدواژه را درباره مضامین این فیلم بگویم، یکی «جبر» است، یکی «طبیعت زندگی» و دیگری «تنهایی» و در نهایت «پذیرش». این‌ها مضامینی است که در قالب داستانی از جنس قهر و آشتی، در فیلم به آن پرداخته شده است.

صباغیان درباره کارنامه خود در سینمای کوتاه توضیح داد: من پیش از این سابقه ساخت چند فیلم کوتاه را داشته‌ام. یکی از آن‌ها فیلم‌ کوتاه «املا» بود که در جشنواره فیلم رضوی حضور داشت. مستند کوتاهی هم سال‌ها پیش در جشنواره رشد داشتم. با این حال می‌توانم بگویم در مختصات یک کار داستانی جدی با زمان ۱۴ دقیقه‌ای «اذان صبح به افق یزد» اولین تجربه‌ام بوده است.

وی افزود: حرفه اصلی من تدوین فیلم است اما زمانی که انجمن برای جلسات پیچینگ، فراخوان داد، برای ایده‌ای که سال‌ها در ذهن داشتم ثبت‌نام کردم و با تأیید طرح اولیه برای ساختش اقدام کردیم. در فرآیند ساخت هم به جز چالش‌های مالی که به هر حال وجود داشت، با چالش خاص دیگری مواجه نشدیم. تنها سختی کار بیشتر تجهیز و آماده‌سازی لوکیشن بود چون کار در شهرستان در حال تولید بود و ما لوکیشن خانه روستایی را باید برای تصویربرداری تجهیز می‌کردیم. به همین دلیل پیش‌تولید تقریباً خسته کننده‌ای داشتیم. در مجموع اما فیلم فضای بسیار ساده‌ای دارد و بیشترین انرژی را هم در همان مرحله پیش‌تولید گذاشتیم، غیر از آن چالش خاصی نداشتیم.

همه عوامل این فیلم از استعدادهای یزد هستند

این کارگردان درباره بهره‌گیری از نیروهای فنی حاضر در شهرستان برای تولید این فیلم‌ کوتاه عنوان کرد: این فیلم‌کوتاه محصول یزد است و جوانان بااستعداد بسیاری در این استان حضور دارند. همه عوامل تولید فیلم ما از بچه‌های یزد بودند که سال‌هاست در این حوزه فعالیت دارند و برخی از آن‌ها حتی در سریال‌های تلویزیونی و کارهای سینمایی موفق هم سابقه کار دارند.

صباغیان در پایان درباره چهلمین جشنواره فیلم‌کوتاه تهران یادآور شد: من پیش از این فیلمی در جشنواره فیلم‌ کوتاه تهران نداشتم و به‌عنوان مخاطب هم به‌صورت پراکنده در آن شرکت داشته‌ام و معتقدم این رویداد مهم‌ترین جشنواره سینمایی در ایران است و امید دارم که فیلم‌های راه‌یافته، آثاری باشند که واقعاً مورد تأیید باشند و به درستی انتخاب شده و مورد استقبال قرار گیرند.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک، از جایی که هست تا جایی که باید باشد

از دهه‌ ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران به عنوان دهه‌های طلایی سینما یاد می‌شود،دهه‌هایی که اقبال به سینما در ایران با سینمای کودک پا گرفت و بعدتر با «دونده»،«خانه دوست کجاست،«بچه‌های آسمان» و… جهانی شد.مقایسه آن روزها با سینمای امروز کمی تلخ به نظر می‌رسد اما شاید تلنگری باشد تا بتوان سینمای کودک ایران را در محتوا و جریان‌سازی به آن روزها نزدیک‌تر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سخت است باور کنیم سال‌های صف کشیدن جلوی سینما برای خریدن بلیط فیلم گذشته. خصوصا وقتی این صف‌کشیدن خانوادگی و همراه کوچک‌ترها رقم می‌خورد. سال‌هایی که محبوبیت کاراکترها برای بچه‌های قدونیم‌قدی که جلوتر از پدر و مادرهایشان می‌دویدند تا روی صندلی‌هایشان بنشینند، سالن‌های سینما را پر کرده بود. در اواسط دهه شصت، این استقبال باعث فروشی شوکه‌کننده برای سینمای ایران شد. فروشی که بیشتر برای سینمای کودک‌ و‎ نوجوان و برای فیلم‌های کلاه قرمزی، گلنار، دزد عروسک‌‎ها و چند فیلم پرطرفدار دیگر به شکلی اتفاق افتاد که اگر رقم فروش آنها را با بلیت امروز بسنجیم، به عددی بالاتر از ۴۰ میلیارد تومان می‌رسیم.

عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شدهم‌زمان با آن روزهای پرفروغ سینمای کودک و نوجوان، جریانی در حال شکل‌گیری بود که سینمای ایران را با استانداردهای بین‌المللی همسوتر می‌کرد. کم‌کم داشت صدای جایزه ‌گرفتن‌های ایران در جهان به گوش مردم می‌رسید. نامزدی فیلم دونده در جشنواره کن و جوایز متعدد آن از جشنواره لندن و بقیه جشنواره‌ها، سرآغاز اتفاقی بود که منجر شد راجر ایبرت، منتقد سرشناس سینمایی، در نوشته خود در سال ۲۰۲۲ آن را فیلمی مهم و اولین شاهکار سینمای پس از انقلاب بداند.

به بیان دیگر در آن سال‌هایی که سینمای ایران برای مخاطب داخلی و کودکان و نوجوانان، جذاب و پرطرفدار بود فیلم‌هایی تولید و به جشنواره‌های جهانی عرضه می‌شد که آرام‌آرام معرف چهره و تصویر سینمای ایران به جهانیان ‌شد. به‌طوری‌که عده‌ای عقیده دارند سینمای کودک‌ و نوجوان ایران بستری برای معرفی ایران به جشنواره‌های بین‌المللی و مجامع جهانی شد.

نادره ترکمانی، کارگردان سینمای کودک و نوجوان، در گفت‌وگویی با ایرنا بر این مهم تاکید کرد و گفت: آنچه تحت عنوان سینمای ایران به جهان معرفی شد از طریق سینمای کودک‌ و ‎نوجوان بود. سینما مجموعه‌ای از سمع و بصر است؛ از این رو بسیاری از فرهنگ‌ها نیز در پس فیلم به جهانیان معرفی شد؛ چراکه وقتی سینما به کشورهای دیگر می‌رود، مجموعه‌ای از فرهنگ، آئین و آداب و رسوم به جهان معرفی می‌شود. فرهنگ و زبان و خانواده ایرانی را سینمای کودک به جهان معرفی کرد.

تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریمرهبر قنبری فیلمساز سینمای کودک و نوجوان نیز عقیده دارد سینمای یک ملت از سینمای کودک و نوجوان آن شروع می‌شود. به شکل کلی‌تر سینمای جهان از سینمای کودکان و نوجوانان شروع می‌شود چرا که تخیلی‌ترین فضای ممکن در سینمای کودکان و نوجوانان وجود دارد و ما با واسطه تخیل، خطرات آینده مردانگی و زنانگی را پیش روی آنان می‌گذاریم.

این مهم با حضور ۸ فیلم از سینمای کودک و نوجوان از بین ۲۸ فیلم معرفی شده به آکادمی اسکار در تاریخ سینمای ایران نیز مشخص می‌شود؛ فیلم‌هایی مانند بادبادک سفید، بچه‌های آسمان، رنگ خدا، من ترانه ۱۵ سال دارم، آواز گنجشک‌ها، نفس و… در این جشنواره حضور داشته‌اند. جالب توجه‌تر آن‌که از سه فیلم ایرانی راه‌یافته به مرحله نهایی اسکار، حضور بچه‌های آسمان اهمیت این سینما را بیشتر می‌کند. علاوه بر اسکار، فیلم‌های کودک و نوجوان ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به جشنواه‌های کن، ونیز، برلین و… راه یافت و باعث شد منتقدان بیشتری، سینمای کودک و نوجوان ایران را دیده و آن را مورد ارزیابی قرار دهند.

راجر ایبرت در این‌باره می‌نویسد: دونده یکی از پارادوکس‌های کلیدی دوران کودکی را به تصویر می‌کشد. امیرو به عنوان پسربچه‌ای است که هم آزادی و هم حبس را تجربه می‌کند. از آنجایی که او هیچ بزرگسالی ندارد که به او بگوید چه کاری انجام دهد، می‌تواند به شدت در منظره‌ای خیره‌کننده از دریا، دشت و شهر حرکت کند. با این حال، او به اندازه کافی باهوش است که بداند این مکان آینده‌ای به او نمی‌دهد و فقر دام نهایی است.

کانونی که برجسته‌ترین فیلمسازان ایرانی را تربیت می‌کند

در آن روزها برخی فیلمسازهای بزرگ ایرانی مانند بیضایی، نادری و کیارستمی با فیلم‌هایی در ژانر کودک و نوجوان مسیر حرفه‌ای خود را در سینما شروع کردند و این شروع با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شکل بهتری پیدا کرد. به گونه ای که می‌توان کانون را مصداق بارزی بر شکل‌گیری پایه های سینمای کودک دانست. کانونی که مهم ترین سینماگران ایرانی را پرورش داد و مدخلی شد برای آنان که بعدتر نام ایران را در جشنواره های جهانی فیلم بر سر زبان فیلمسازان و منتقدان بزرگ جهانی انداختند.

چنانچه مجله آگاه نیز درباره آنان می‌نویسد: آدم‌های برجسته‌ موج نو در کانون فیلم ساخته‌اند؛ از تقوایی و بیضایی گرفته تا نادری و مهرجویی. بیضایی اولین کارش را با کانون شروع کرده و ورودش به عالم فیلم و سینما نوپا است. درحالی‌که تقوایی دهه‌ چهل (دوران مستندهای موفق تقوایی) را پشت سر گذاشته است. تقوایی کاربلد است و برای ورود به عالم سینمای حرفه‌ای از مدخل کانون عبور می‌کند. کیمیایی و نادری چند سال بعد در کانون فیلم می‌سازند و مهرجویی ۶، ۷ سال بعد وارد کانون می‌شود.

اعتماد به فیلمساز، مهم‌تر از قد کشیدن محدودیت‌ها

مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیماین درحالی‌است که عده دیگری عقیده دارند سینمای دهه ۶۰ ایران به دلیل نبود رقیب خارجی، فراگیر نبودن اینترنت و محدود بودن فیلمسازان به رعایت نکاتی مطابق فضای جدید ایجاد شده پس از انقلاب، میان مردم آن دوران طرفدار پیدا کرد و هر شکل دیگری از فیلم نیز در دسترس مردم قرار می‌گرفت از آن استقبال می‌شد اما نادره ترکمانی در این باره به ایرنا گفت: درست است که سینمای دهه ۶۰ به دلیل نبود فیلم‌های بلند دیگر رشد کردند یا شرایط در آن روزها به گونه ای بود که امکان دسترسی گسترده به فیلم‌های جهان نبود، اینترنت همه گیر نشده بود و تلویزیون نیز تعداد کانال‌های خیلی کمی داشت اما مدیریت دولتی به فیلمساز اعتماد می‌کرد. ممکن بود فیلمسازی فقط قصه را داشته باشد اما مدیر به فیلمساز اعتماد می‌کرد که فیلم بسازد و نتیجه آن فیلم‌هایی شد که در دهه های ۶۰ و ۷۰ دیدیم.

راجر ایبرت نیز به این محدودیت‌ها اشاره می‌کند اما آن را پوئن مثبتی برای سینمای ایران می‌داند: نادری، کیارستمی و بیضایی در مصاحبه‌های جداگانه‌ای، از تصمیم متقابل خود برای ساختن فیلم درباره کودکان برای من یاد کردند، زیرا محدودیت‌های محتوایی جدید رژیم (مثلاً پوشیدن حجاب) حتی زندگی بزرگسالان را نیز دراماتیک کرده است. این تاکتیک منجر به سه شاهکار شد که به اولین فیلم های بین المللی سینمای پس از انقلاب تبدیل شد. دونده اول شد و بعد کیارستمی با خانه دوست کجاست؟ و بیضایی هم باشو، غریبه کوچک را ساخت.

بنابراین می‌توان گفت که با وجود محدودیت‌ها و فضای جدید ایجاد شده، اعتماد کانون به فیلمسازان تازه‌کاری چون بیضایی، کیارستمی، مهرجویی و… که بعدها از نام‌داران سینمای ایران شدند باعث شد هم وجهه داخلی سینمای ایران با کودکان و نوجوانان عجین شود و هم تصویر بین‌المللی ایران در ذهن جهانیان با این سبک از سینما گره بخورد.

خسرو دهقان در مقاله‌‎ای تحت عنوان چند و چون سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مجله آنگاه نوشته : بده‌بستانی خوب و طبیعی بین کانون و موج نو جریان می‌یابد. هر کدام به اعتبار دیگری می‌افزاید و همین‌طور که موج نو، راه و رسم خود را می‌رود، کانون هم جر نمی‌زند و در خط سینمای دیگر باقی می‌ماند. در این فهرست‌ها به نام‌های مهجور در عالم فیلم و سینما برمی‌خوریم؛ می‌بینیم که فیلم‌سازانی هستند که در طول زندگی، یک نوبت فیلم ساخته‌اند و آن هم برای کانون بوده است. کانون زمینه‌ طبع‌آزمایی افرادی که دوست داشته‌اند، به‌غیر از حرفه‌ خودشان، فیلم بسازند را نیز فراهم کرده است. در این فهرست ریسک و سرمایه‌گذاری روی جوانان و نام‌های ناآشنا نیز دیده می‌شود.

تقسیم‌بندی تولیداتی در سینمای کودک‌ و نوجوان

اما هر چه در تاریخ سینمای کودک و نوجوان جلوتر از دهه ۷۰ می‌آییم، این رشد و استقبال رو به افول می‌رود و همزمانی سینمایی که هم مخاطب آن را بپسندد و هم معرف سینمای ایران در جهان باشد کمرنگ‌تر می‌شود. به علاوه تعداد تولیدات نیز به شدت کاهش می‌یابد.

میزان تولید آثار در سال‌های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که در نظرسنجی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی که با همکاری دبیرخانه جشنواره سی و یکم فیلم کودک و نوجوان برگزار شده، از بین فیلم های چهار دهه اخیر، ۱۹۹ فیلم برتر سینمای کودک و نوجوان را انتخاب کردند که در این بین تعدد و تکثر آثار در دهه های ۶۰ تا ۸۰ به قدری بوده که بیش از ۱۰۰ انتخاب آنان به فیلم‌هایی از دهه های ۶۰ تا ۸۰ اختصاص دارد. در این بین هم فیلم های سرگرم کننده که سینمای گیشه از آن استقبال می‌کرده وجود دارد مانند شهر موش‌ها، گلنار، یکی بود یکی نبود، کلاه قرمزی و سروناز، خواهران غریب، مربای شیرین و.. و هم آثاری که جزئی از سینمای سازنده و آموزنده آن دوران بوده‌اند؛ مانند رنگ خدا، دختری با کفش‌های کتانی، پدر، بادکنک سفید و..

نادره ترکمانی در گفت‌وگو با ایرنا ضمن اشاره به جست‌وجوهای شخصی خودش که درصدد بوده بانک اطلاعاتی برای سینمای کودک و نوجوان تهیه کند، از یک تقسیم بندی در دهه‌های پیشین سینمای کودکان و نوجوانان سخن می‌گوید: تولید در سینمای ما در سال‌های مختلف تقسیم بنده شده بود. بخشی از این تولیدات عمدتا جریان ورود به سینمای بین‌المللی را طی می‌کرده، بخشی از آثار برای کودکان و نوجوانان در اکران فیلم‌ها تهیه می‌شده که اکران پرجوش‌وخروشی داشته و بچه‌ها از آن لذت می‌بردند، تعدادی از آثار فقط برای کودک ساخته می‌شده، تعدادی از آثار فقط برای نوجوان و تعدادی نیز همه افراد خانواده را به سینما می‌کشانده‌اند.

کلاه قرمزی برای ایران، مشق شب برای جهان

ترکمانی با توجه به این دسته‌بندی، فیلم‌هایی که به سینمای بین‌الملل راه پیدا می‌کرده‌اند را از آثاری که برای سرگرمی و آموزش به کودکان ساخته می‌شده‌اند، جدا کرده و می‌گوید: اگر در حال حاضر جلسه‌ای بین فیلمسازان کودک و نوجوان برگزار و طرح‌ها خوانده شود، آن طرحی که درباره کودک و نوجوان است و مخاطب آن بزرگسال است به جشنواره ها راه پیدا می‌‎کند. دونده، خانه دوست کجاست و… الزاما مخاطب کودک و نوجوان نداشتند.

شاید کودک و نوجوان نیز از آن لذت می‌برده اما این آثار برای گروه بزرگ‌سال ساخته شده بود. آثاری که بیشتر حاوی نقد اجتماعی و فرهنگی بوده، بیشتر به جشنواره‌های سیاسی راه پیدا می‌کرده. گلنار و شهر موش‌ها مگر به جشنواره‌های خارجی راه پیدا کردند؟ کلاه قرمزی و شهر موش ها حتی به جشنواره کودک و نوجوان نیز نیامدند؛ درحالی‌که مخاطب خیلی از آن استقبال کرد. درون‌مایه اغلب فیلم‌هایی که به جشنواره‌ها راه پیدا می‌کردند را طرح مساله یا موضوع اجتماعی درباره کودکان تشکیل می‌داد. پس وقتی تاکید داریم سینمای کودک باعث شد سینمای ایران به جهان معرفی شود منظورمان این نوع فیلم‌هاست. فیلم‌هایی که الزاما برای کودکان نیست بلکه درباره کودکان است. مثلا فیلم مشق شب فیلمی نیست که کودک بتواند آن را درک کند چون این فیلم برای آن بچه نیست اما آن فیلم در گروه کودک و نوجوان قرار می‌گیرد چون درباره کودک و نوجوان است.

رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشداین تقسیم‌بندی و جداسازی که در سینمای کودکان و نوجوان اتفاق افتاده بود نکته مثبتی از نظر مهین جواهریان نیز بود. این انیماتور و داور جشنواره کودک و نوجوان ضمن تاکید این تقسیم‌بندی می‌گوید: سینما دو جنبه دارد؛ سینمای گیشه یعنی فیلمی که برای فروش ساخته می‌شود و سینمای دغدغه‌مند و اثرگذار که صرفا برای فروش گیشه ساخته نشده است. مانند فیلم‌های کانون پرورش فکری. این‌ها فیلم‌هایی هستند که به فیلم‌سازان جهت می‌دهد و تاثیر فرهنگی می‌گذارد.

سینمای گیشه به جهت حمایت مالی سینما باید رونق خود را داشته باشد چرا که فرهنگ در تمام دنیا وقتی رشد کرده که حامی مالی داشته باشد. پس حضور این دو سینما کنار هم درست است. اگر سینمایی دغدغه‌مند نباشد، سینمای گیشه هم رشد نمی‌کند. رشد سینمای گیشه بسته به سینمای دغدغه‌مند است. فیلم‌های دونده یا خانه دوست کجاست را هنرمندانی ساخته بودند که نگاه هنری و فرهنگی داشتند این فیلم‌ها طبعا در گیشه فروش بالایی نداشت و مخاطب خاص داشته. همین فیلم‌ها بر روی کارگردانان سینمای گیشه تاثیر می‌گذارد.

بنابراین می‌‎توان در یک مقایسه با سینمای دهه‌های بعدی نتیجه گرفت که از بین رفتن این دو جریان و عدم‌توجه به تقسیم‌بندی دهه‌های قبلی، در حال حاضر جولان سینمای کودک ایران در جهان را عملا غیر ممکن ساخته است.

متولیان سینمای دهه ۶۰، حامی حضور سینمای کودک در جهان بودند

نادره ترکمانی یکی از دلایل افول سینمای کودک و نوجوان را از بین رفتن این تقسیم‌بندی و به هم ریختن فضای تولید می‌داند و با اشاره به مدیریت فرهنگی سینما در آن سال‌ها می‌گوید: مدیریت کلان در حوزه سینما این تفکر را داشت که ما باید آثاری را تولید کنیم که به جهان هم عرضه شود. بسیاری از آثاری که در جهان و جشنواره‌های بین المللی ارائه می‌شد و سینمای ما را معرفی می‌کرد بخشی از تولیدات ما بود که الزاما مخاطب کودک یا نوجوان نداشت بخشی از آن مخاطب نیز بزرگسال بود. 

علت شکل‌گیری این جریان به تفکر متولیان سینمای کودک و نوجوان برمی‌گشته که سینما باید با سینمای کودک و نوجوان زنده باشد. هر چه این تفکر از مدیریت خارج شد، سینمای کودک و نوجوان به حاشیه بیشتری رفت. تولیدات کمتر شد و حضور بین‌‎المللی نیز کمرنگ شد تا رسیدیم به سینمای حال حاضر که هجویات محض است. توقفی که در تولید آثار کودک و نوجوان داریم برعکس جهان است. تمرکز در جهان شدیدا روی تولیدات آثار کودک و نوجوان بالاتر رفته. مدیریت کلان ما حتی به جهان نگاه کرد که چرا جهان دارد روی کودکان و نوجوانان سرمایه‌گذاری می‌کند. چون آنها آینده‌ساز جهان هستند و با سینما آنها را تسخیر کرد.

با تولید چهار، پنج فیلم کودک در هر سال، اثر ماندگار نخواهیم داشت

همان‎‌گونه که اشاره شد این دو جریان از دهه ۸۰ و با کم‌شدن تولیدات، افول بیشتری پیدا کرد. تا جایی که در سال‌های گذشته تولید آثار کودک و نوجوان به ۳ الی ۷ فیلم در سال تقلیل پیدا کرده‌. طبق آمار منتشرشده، در سال ۱۴۰۰، تنها ۳ فیلم پیشی میشی، گل به خودی و شهر گربه‌ها در اکران سینمای کودک و نوجوان بوده که این آمار در سال ۱۴۰۱ به ۷ فیلم افزایش پیدا کرد. آماری که می‌تواند یکی دیگر از دلایل مهم حضور پیدا نکردن سینمای کودک ایران در جهان باشد.

خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شودنادره ترکمانی به این موضوع اشاره کرده و می‌گوید: در یک مقایسه با سینمای بلند و بزرگسال می‌توان گفت که تعداد زیادی اثر در سینمای بزرگ‌سال ساخته شده که از بین تمام آنها، چند فیلم خاص جهانی شده‌اند اما در سینمای کودک و نوجوان کلا ۵ الی ۶ فیلم تولید می‌شود و ما توقع داریم ۴ فیلم بدرخشد درحالی‌که چنین اتفاقی نمی‌افتد.

کارگردان فیلم گورداله، برگزیده بیست‌وششمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان، با اشاره به کمبود آثار و نبود محتوای مناسب برای کودکان در این آثار گفت: خیلی از آثاری که تولید می‌شود برای سینمای کودک و نوجوان نیست بلکه هجویاتی است که به اسم سینمای کودک و نوجوان ارائه می‌شود. درست است بخشی از تقصیر به گردن فیلمسازی است که این هجویات را می‌سازد اما بخش دیگر آن نیز تقصیر شوراها و مدیرانی است که تصمیم گرفتند این نوع فیلم‌ها ساخته شود و جای آن فیلم‌ها را بگیرد. چرا فیلمنامه‌ها باید با سلیقه مدیران شوراها نوشته شود؟

تربیت اجتماعی کودکان به فراموشی سپرده شده

باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیمجواهریان ضمن تاکید دلایل افول سینمای کودک ایران در جهان گفت: ما کودک ایرانی را به عنوان کودکی معصوم و ساده به جهانیان معرفی کردیم که احساس مسئولیت می‌کند. اما جوان تحصیل‌کرده امروز بی‌آن‌که احساس مسئولیت یا نوع‌دوستی داشته باشد دزدی می‌کند و به عواقب کارش ذره‌ای فکر نمی‌کند. دلیل آن نیز نبودن خوراک فرهنگی مناسب برای کودکان دهه‌های بعد از ۶۰ و ۷۰ است. تربیت اجتماعی کودکان ما به فراموشی سپرده شده است. ما نیز در مقابل فناوری، هیچ سپری برای آنان نداریم. باید سینمای سازنده و دغدغه‌مند را دوباره و در کنار سینمای گیشه پرورش دهیم و برای آن هزینه کنیم. همکاری آموزش و پرورش و سینما به گونه‌ای که علاوه بر پخش فیلم در مدارس درباره آن با بچه‌ها صحبت شود و آموزش داده شود، می‌تواند با استمرار موثر واقع شود.

بنابراین می‌توان گفت سینمای کودک این روزها در مقایسه با دهه‌های ۶۰ و ۷۰ جریان تقسیم‌بندی شده تولید خود را از دست داده و نه تنها در جهان که در ایران نیز مخاطبان کمتری دارد. علاوه بر از دست‌رفتن جریانی که هم مخاطب داخلی با آن همراه بود و هم مخاطب جهانی، تعدد تولید آثار نیز رو به افول گذاشت و در سال‌های گذشته خصوصا دو سال اخیر زیر ۱۰ اثر در سینمای کودک و نوجوان تولید شده. لزوم رشد دوباره سینمای دغدغه‌مند در کنار سینمای گیشه و همچنین تعدد تولید آثار با حمایت متولیان سینمای کودک، از نکاتی که به اقبال از سینمای کودک هم در ایران هم در جهان کمک می‌کند.

رسانه سینمای خانگی_تجلیل از عوامل سریال طعم طمع

طی مراسمی از عوامل سریال طعم طمع در سالن اجتماعات صداوسیمای مرکز اصفهان تجلیل شد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتر اصفهان، به نقل از روابط عمومی صداوسیمای استان اصفهان در مراسمی با حضور آقای دکتر افشارنیا مدیرکل، آقای سیدین نیا معاون سیما و آقای حقیقت مدیر تولید سیمای اصفهان از عوامل تولید سریال طعم طمع در سالن اجتماعات مرکز تجلیل شد.

آقای دکترافشارنیا در جمع عوامل تولید این سریال ضمن قدردانی از تلاش آقای سیدین نیا معاون سیما و همه عوامل تولید و تشکر از همت آقای عبدالحسینی مدیرکل سابق مرکز برای به سر انجام رساندن پروژه تولید و پخش این سریال با اشاره به اهمیت ساخت مجموعه‌های تلویزیونی تاثیرگذار گفت: طعم طمع سریال طنز، جذاب و تاثیرگذاری بود که بازیگران و عوامل آن با رویکرد ملی، نقش آفرینی کردند و امیدواریم این ظرفیت و تلاش ادامه داشته باشد و در سال آینده نیز طرح های قوی جهت تولید سریال در شبکه اصفهان داشته باشیم.

مدیرکل صداوسیمای استان اصفهان گفت: امروزه میل مخاطبان رسانه ملی بیشتر به سمت آثار شاد و جذاب است و برنامه سازان زمانی می توانند مخاطب را پای تلویزیون بنشانند که در کنار یک متن قوی و بهره گیری از توانمندی شخصیت های طنز داستان بتوانند مخاطب را با خود همراه کنند.

سریال طنز “طعم طمع” به تهیه کنندگی و کارگردانی امیرحسین عنایتی در قالب 26 قسمت 45 دقیقه ای در شبکه اصفهان تولید و پخش شد.

رسانه سینمای خانگی_اجرای فعالیت‌های زیر ساختی صدا و سیمای مرکز اصفهان به منظور اجرای کامل سند طرح تحول

صداوسیمای اصفهان به منظور اجرای کامل سند طرح تحول رسانه ملی از همان ابتدا اقدام به فعالیت‌های زیرساختی بسیاری در حوزه‌ها و معاونت‌های مختلف مرکز کرده‌است.


یه گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_ دفتر اصفهان، دکتر یوسف افشارنیا، مدیرکل صداوسیمای اصفهان گفت:صداوسیمای اصفهان به منظور اجرای کامل سند طرح تحول رسانه ملی از همان ابتدا اقدام به فعالیت‌های زیرساختی بسیاری در حوزه‌ها و معاونت‌های مختلف مرکز کرده‌است. برگزاری نشست‌های مختلف با اندیشمندان و نخبگان و فعالان جبهه فرهنگی و گروه‌هایی از جوانان و غیره بخشی از این تلاش ها بود که به منظور هم‌افزایی هر چه بیش‌تر و جذب ایده‌های برتر به‌ویژه در حوزه برنامه‌سازی و تولید آثار با کیفیت و ارزشی صورت گرفت؛ هر چند که در حوزه برنامه‌سازی هنوز مراکز صداوسیما با چالش‌ها و مشکلاتی روبه‌رو هستند که امید است با اقدامات مؤثرتر و بیش‌تری این قبیل مشکلات را نیز پشت سر بگذاریم.یوسف افشارنیا در ادامه گفت:یکی از نقش‌های اصلی رسانه ملی ایفای نقش قرارگاهی است و از سویی جریان‌سازی مؤثر در حوزه خبر است که بر همین اساس، امسال یکی از جریان‌های مهم رسانه ملی و صداوسیمای استان اصفهان شکل گرفت.

افشارنیا در خصوص انعکاس رویداد جایزه مصطفی از رسانه ملی گفت: پنجمین رویداد جایزه مصطفی (ص) که هر دو سال یک‌بار برگزار می‌شود، امسال در مهرماه در استان اصفهان و شهر اصفهان برگزار شد. بر اساس مصوبات ستاد تبیین و شورای فرهنگی سازمان و جلسات مشترکی که بین مدیران رسانه ملی و همین ‌طور برگزارکنندگان رویداد مصطفی (ص) و معاونت علمی و فناوری رئیس‌جمهور صورت گرفت، قرار بر این شد که این رویداد در رسانه ملی با هم‌افزایی بین همه حوزه‌های محتوایی به خوبی شکل بگیرد و اخبار آن مخابره شود. بر همین اساس در نشست‌های مختلف، این رویداد به عنوان یک برنامه اصلی در دستور کار قرار گرفت و در طول برگزاری جایزه مصطفی (ص) یک جریان بزرگ رسانه ملی و یک عملیات رسانه‌ای با محوریت صداوسیمای استان اصفهان و همکاری معاونت‌های صدا، سیما، برون‌مرزی و معاونت سیاسی سازمان اتفاق افتاد.

وی اظهارداشت: بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده در هماهنگی کامل همه شبکه‌های سراسری رادیویی و تلویزیونی و همچنین شبکه‌های برون‌مرزی و ۳۳ شبکه استانی به صورت هماهنگ نسبت به اطلاع‌رسانی و پوشش این رویداد اقدام کردند. این رویداد یکی از اتفاقات خوب در سازمان محسوب می‌شود که مورد تأیید رئیس محترم سازمان جناب آقای جبلی نیز قرار گرفت و در چهارمین نشست افق تحول رسانه ملی هم از طرف ایشان به عنوان یک عملیات موفق در کنار چند رویداد فرهنگی دیگر از جمله همایش امت احمد، همایش پیر غلامان اهل‌بیت(ع) و جشنواره اقوام ایرانی از آن یاد شد.

یوسف افشارنیا ادامه داد: در واقع صداوسیمای اصفهان برای پوشش و انعکاس همه‌جانبه این رویداد مهم از ماه‌ها پیش همه زیرساخت‌های فنی و محتوایی را آماده کرده بود، به گونه‌ای که نقش چشمگیری در اطلاع‌رسانی و انعکاس این رخداد بین‌المللی داشت.

مدیرکل صداوسیمای مرکز اصفهان در خصوص انعکاس جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان در رسانه ملی گفت: در روزهای گذشته اصفهان، افتخار میزبانی از سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان را  بر عهده داشت، رویدادی که با تلاش همکاران رسانه استانی با توجه به سرلوحه قرار دادن عدالت‌رسانه‌ای و هویت‌محوری برنامه‌های مختلفی در این خصوص تولید و روانه آنتن شد؛ برنامه‌هایی که علاوه بر پرداختن به این جشنواره کوشیدند تا از این اتفاق نیز به عنوان فرصتی دیگر برای معرفی ظرفیت‌ها و توانمندی‌های این خطه از کشورمان به جهانیان استفاده کرده و گامی دیگر در اجرای سند تحول رسانه بردارند. وی در پایان افزود:علاوه بر این تولید و پخش اخبار و گزارش‌های مختلف خبری با رویکرد جهاد تبیین و پیگیری مطالبات مردمی را در اقصی نقاط استان شاهد بوده‌ایم که بازتاب خوبی را نیز به همراه داشته‌است.

رسانه سینمای خانگی- ادای احترام سینمای اروپا به «بلا تار»

افتخاری که قرار است در جوایز فیلم اروپا به «بلا تار»، سینماگر مجارستانی اعطا شود، ادای احترام ویژه‌ای به کارگردانی برجسته و شخصیتی با صدای سیاسی قوی است که نه تنها توسط همکارانش عمیقاً مورد احترام است، بلکه توسط تماشاگران در سراسر جهان تجلیل می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این سینماگر جایزه ویژه جوایز فیلم اروپا را همزمان با سی و ششمین دوره این جوایز در برلین دریافت خواهد کرد.

«بلا تار» ششمین فیلمسازی است که این جایزه را دریافت می‌کند و پیش از او «مانوئل دی اولیویرا»، «میشل پیکولی»، «سر مایکل کین» ، «آندری وایدا» و «کوستا-گاوراس» این جایزه را دریافت کرده‌اند.

تار که در سال ۱۹۵۵ در مجارستان به دنیا آمد و بزرگ شد، از آکادمی تئاتر و فیلم بوداپست فارغ‌التحصیل شد و اولین فیلم خود را در مقام کارگردان در سن ۲۲ سالگی با نام «آشیانه خانواده» در سال ۱۹۷۷ ساخت و با تمرکز بر مسائل اجتماعی به سبک آثار مستند، در سال ۱۹۸۱ فیلم «بیگانه‌» و در سال ۱۹۸۲ فیلم «مردم پیش‌ساخته» را به سینما آورد.

اقتباس تلویزیونی او از نمایشنامه «مکبث» شکسپیر در سال ۱۹۸۲، که آن را تنها در دو پلان فیلمبرداری کرد، مرحله جدیدی را در کار خلاقانه او رقم زد و فیلم «لعنت» در سال ۱۹۸۸ شاهد آغاز سبکی بصری بود که او با آن شناخته شده است: رویکرد فیلمبرداری سیاه و سفید، و نماهای بلند و آهسته، که با اقتباس هفت‌ساعته رمان «تانگوهای شیطان» نوشت «کراسناهوراکی» در سال ۱۹۹۴ به اوج خود رسید.

این فیلم برای او شهرت بین‌المللی به ارمغان آورد و پس از آن فیلم «اهرمونی‌های ورکمایستر» (۲۰۰۰) و «مردی از لندن» (۲۰۰۷) را بر اساس رمانی از «ژرژ سیمنون» ساخت.

«اسب تورین»، که او چندین سال پیش آن را به عنوان آخرین فیلم داستانی خود اعلام کرد، در بخش رقابتی جشنواره  برلین در سال ۲۰۱۱ به نمایش گذاشته شد و خرس نقره جایزه بزرگ هیات داوران و همچنین جایزه فیپرشی را دریافت کرد.

این کارگردان مجارستانی اخیرا تهیه‌کنندگی درام فراطبیعی و ایسلندی «بَره» به کارگردانی «والدیمار یوهانسون»« را بر عهده داشته که در سال ۲۰۲۱ در بخش نوعی نگاه جشنواره کن رونمایی شد.

از دیگر ساخته‌های او می‌توان به «تقویم پاییز یا گاهنامه خزان» و «نفرین» اشاره کرد.

رسانه سینمای خانگی- وداع با هنرمند با شکوه

مراسم وداع با پیکر آتیلا پسیانی بازیگر مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون ایران، صبح امروز پنجشنبه ۲۰ مهر در تالار وحدت برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، امروز پنجشنبه ۲۰ مهر، تالار وحدت و خیابان شهریار حال و هوای دیگری دارد. امروز این فضای فرهنگی و هنری غمگین است و غم خود را در چهره‌های هنرمندان و افرادی که به این فضا آمده‌اند، نمایان کرده است.

امروز ۲۰ مهر ۱۴۰۲، چهره‌هایی که در تالار وحدت حضور پیدا کرده‌اند برای تماشای اثری هنری به این مکان نیامده‌اند، بلکه امروز تماشاگر آخرین حضور یک چهره هستند؛ چهره‌ای که هیچ‌گاه فراموش نخواهد شد.

بسیاری از حاضران در تالار وحدت، خیابان شهریار و به طور کلی پهنه رودکی، بارها و بارها به تماشای نقش‌آفرینی‌های آتیلا پسیانی نشسته‌اند ولی این بار قرار است آخرین حضور آتیلا را ببینند زیرا آتیلا پسیانی دیگر به تالار وحدت، تئاتر شهر، تماشاخانه ایرانشهر، تالار مولوی و هیچ سالن تئاتری یا لوکیشن سینمایی قدم نخواهد گذاشت.

اینجا همه غمگینند و دل‌خون، زیرا دل‌کندن و وداع با آتیلا پسیانی کار آسانی نیست.

اینجا کسی باور ندارد که آتیلا پسیانی دیگر روی صحنه تئاتر حضور پیدا نمی‌کند، دیگر جلوی دوربین فیلم و سریال قرار نمی‌گیرد.

اینجا همه در شوک هستند حتی با وجود اینکه از ۱۴ مهر خبر وداع را شنیده بودند، این را می‌توان در چهره تک تک افراد، از خانواده و دوستان گرفته تا هنرمندان و مخاطبان و افراد مختلف دید.

همه آمده‌اند، آتیلا پسیانی نیز هست اما سکوت کرده و این سکوت تحمل‌کردنی نیست، اشک درمی‌آورد.

چه روز سختی است، امروز، پنجشنبه ۲۰ مهر و چه فضای سنگینی دارد اینجا، تالار وحدت، پهنه رودکی.

چه سخت است که باید در این وداع سخن گفت زیرا وداع با آتیلا پسیانی کار راحتی نیست اما چه می‌شود کرد؟

بر پهنه رودکی موسیقی نمایش «دیابولیک رومئو و ژولیت» با آهنگسازی بامداد افشار که توسط آتیلا پسیانی در تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد، این بار برای وداع با آتیلا پخش می شود.

با قرائت آیاتی چند از کلام‌الله مجید همه آماده لحظات تلخ آخرین دیدار با هنرمند و دوست و یار فراموش‌نشدنی خود می شوند.

منوچهر شاهسواری عهده‌دار اجرای مراسم وداع با آتیلا پسیانی است.

وی دلنوشته‌ای را قرائت کرد و در ادامه گفت: به سوگ نشسته‌ایم، به سوگ آتیلا پسیانی عزیزمان نشسته‌ایم؛ کسی که جز مهر و مهربانی با خود نیاورد و هنرمندانه زیست و حال در آرامش به خانه ابدی می‌رود.

ایرج راد رئیس هیات مدیره خانه تئاتر نیز در حالی که متاثر بود روی صحنه در نظر گرفته حضور پیدا کرد و گفت: ما در اینجا جمع شدیم عزیزی را بدرقه کنیم و سپاسگزار خدمات فرهنگی او باشیم. آتیلا فرزند تئاتر بود و در تئاتر به دنیا آمد. آتیلا همواره با مادرش جمیله شیخی چه در صحنه تئاتر چه در پشت صحنه حضور داشت و با جوهر تئاتر آشنا شد. شناختی از تئاتر پیدا کرد که کمتر کسی به این شناخت از اجرای تئاتر و هنرمندان تئاتر رسیده است.

وی یادآور شد: تاثیرات کارگاه نمایش و اجرای تئاترهای تجربی خارجی او را به سمت تئاتر تجربی رهنمون ساخت و در این زمینه تلاش کرد. آتیلا با تاسیس گروه «بازی» کارهای تاثیرگذار بسیاری انجام داد.

راد بر حضور تاثیرگذار آتیلا پسیانی در سینما و تلویزیون، تاکید کرد و گفت: آتیلا در عمر کوتاه ۶۶ ساله خود مدام تلاش کرد. وی عضو هیات موسس خانه تئاتر بود. در خانه سینما فعالیت صنفی کرد و در هیات مدیره خانه هنرمندان ایران حضور داشت و همواره در امور صنفی فعال بود و حمایت از جوانان تئاتری را با حضور در شورای تماشاخانه ایرانشهر انجام می‌داد.

در این لحظه بود که پیکر آتیلا پسیانی در میان اشک حاضران در جایگاه خود در مقابل تالار وحدت قرار گرفت.

سپس شاهسواری در حالی که بغض گلویش را می‌فشرد، بیانیه خانه سینما برای آتیلا پسیانی را قرائت کرد.

در بخشی از این بیانیه آمده بود: «تا سینما زنده است آتیلا پسیانی زنده است و همیشه عضو خانه سینما بوده و خواهد بود و نامش از عضویت خانه سینما خط نخواهد خورد.»

پژمان بازغی رئیس هیات مدیره انجمن بازیگران خانه سینما نیز روی صحنه رفت و گفت: برای بدرود با هنرمندی آمدیم که بر دست‌ها و دوش ما که نه بر قلب‌مان حمل می‌شود.

وی از ویژگی‌های آتیلا گفت و یادآور شد: مرگ برای کسی که با عشق زیست و زندگی کرد واژه حقیری است. رفتن او جانکاه است اما پایان خاطره‌های‌مان نیست.

رضا کیانیان دیگر هنرمند حاضر در مراسم بود که متاثر روی صحنه رفت. وی در سخنانی کوتاه بیان کرد: اگر خود آتیلا بود می‌گفت خوب باشید تا بتوانید کار کنید. ما برای کار کردن آمدیم. «پرواز را به خاطر بسپار/ پرنده رفتنی است». بله آتیلا رفت اما بسیاری از هنرمندان تاثیرگرفته از آتیلا الان روی صحنه هستند.

وی تاکید کرد: آتیلا هست زیرا میراثش باقی است و بسیار آتیلاها در میان ما هستند. ما باید کار کنیم و این را به ستاره و خسرو پسیانی و فاطمه نقوی هم می‌گویم که طبق گفته آتیلا باید کار کنیم.

در ادامه آروند دشت‌آرای نیز روی صحنه رفت و گفت: آتیلا شبیه کسی نبود و شبیه خود بود. آتیلا در تمام جزئیات رفتاری و شخصی خود اصیل بود. آتیلا پسیانی بازیگر مانند یک جعبه ابزار جادویی بود. آتیلا با اشتباه کردن بازیگری را به ما یاد داد تا از اشتباه نترسیم و جسارت داشته باشیم. آتیلای کارگردان به ما یاد داد که زبان خودمان را پیدا کنیم.

وی تاکید کرد: آتیلا لحظه لحظه خلق می‌کرد و حتی در بدترین شرایط می‌گفت حالم خوب است. ۲ هفته قبل از رفتنش این فرصت را داشتم تا او را ببینم. حتی در بستر بیماری و حالت نیمه هوشیار خود هم یگانه بود. در آن دیدار آخرینم با او گفتم تو قرار است برگردی و با هم «باغبان مرگ» را کار کنیم، در آن لحظه بود که ضربان قلبش بالا رفت.

وی یادآور شد: او با تلاش، کارگاه نمایش تئاتر شهر را شکل داد و از جوانان حمایت کرد و چیزی که به ما جوانان داد هیچ کس دیگری نداد.

دشت‌آرای تصریح کرد: آتیلا می‌گفت من نمی‌میرم زیرا اندیشه‌ام زنده است. امیدوارم ما ادامه دهنده راه و اندیشه آتیلا پسیانی باشیم.

رامبد جوان دیگر سخنران مراسم وداع با آتیلا پسیانی بود. وی صدایی ضبط شده از آتیلا پسیانی را برای حاضران پخش کرد که در آن به رامبد می‌گفت «چرا صدات خسته‌ست، خودت را اینقدر خسته نکن، دنیا ۲ روزه و آخر سر می‌ذارنمون تو یه وجب جا.»

وی سپس دلنوشته‌ای صمیمانه را برای آتیلا قرائت کرد و گفت: از بین خصلت‌های تو نترسیدن را انتخاب می‌کنم که تو داشتی و ما نداریم و مدام از همه چیز می‌ترسیم. تو با رفقای خودت کاری کردی که در مقابل تو خودمان باشیم.

جوان در حالی که بغض داشت، تاکید کرد: تا وقتی زنده‌ام در قلبم جایی زیبا با خوراکی‌های خوشمزه برای تو نگه می‌دارم تا بیایی و در آن برقصی چون زندگی با تو زیباست. مانند شعر ابراهیم منصفی که گفت «رقصم گرفته/ مثل درختکی در باد/ آنجا کسی نبود/ غیر از من و خیال و تنهایی».

سپس سحر دولت‌شاهی به عنوان نماینده خانواده پسیانی روی صحنه رفت و گفت: آتیلا بهار آمد و پاییز رفت. چه فصل‌هایی را از آن خود کردی. تو خانواده من‌ بودی و من با تو بزرگ شدم و مثل خیلی بچه‌های تئاتر و سینما رشد کردم.

وی در حالی که اشک می‌ریخت، بیان کرد: بازی؛ چه اسم قشنگی برای گروهت گذاشتی. تو با همه چیز بازی می‌کردی. بزرگترین میدان بازی تو میدان بازی رفاقت بود و همه برای تو اینجا جمع شدیم. امروز همه در بازی تو هستیم و اینجا هر کس به تنهایی بازی می‌کند و نه با دیالوگ بلکه با چشم و دل. تو چقدر خوب بلدی بازی کنی. منتظریم پرده را بالا بزنی و بازی را شروع کنیم، قول می‌دهیم موبایل‌هایمان را خاموش کنیم. جات خیلی خالیه.

وی در پایان گفت که طبق تصمیم خانواده تمامی هزینه‌های مراسم مدنظر برای آتیلا پسیانی صرف درمان چند بیمار سرطانی می‌شود.

آخرین سخنران مراسم محمد چرمشیر بود که روی صحنه رفت و در سخنانی گفت: تئاتر ایران روزهای تلخ کم نداشت ولی این تلخ‌ترین روز تئاتر ایران است.

وی تاکید کرد: هیچ کلمه‌ای غیر از عجز برای بیان اندوهم پیدا نکردم. من زخمی‌ام. تئاتر ایران خیلی به آتیلا مدیون است. آتیلا تئاتر ایران را وقتی یکی بود به تنوع دعوت کرد. این روزها سیل خاطرات به ذهن من هجوم می‌آورد و خیلی دوست داشتم یکی را می‌توانستم تصویر واقعی بدهم و با چنگ و دندان حفظش کنم ولی نمی‌شود. آتیلا بزرگ بود و به خاطر همین بزرگی شما آمده اید.

در بخش پایانی مراسم با حضور حجت‌الاسلام یاری نماز بر پیکر آتیلا پسیانی اقامه شد و در ادامه پیکر این هنرمند با نوای سنج و دمام و در میان اشک و اندوه حاضران به سمت خانه ابدی بدرقه شد.

بهمن فرمان‌آرا، فردین خلعتبری، مجتبی میرطهماسب، حسین پاکدل، عاطفه رضوی، حسین کیانی، قطب‌الدین صادقی، اصغر همت، رضا بهبودی، شهره سلطانی، رضا بابک، آزیتا حاجیان، محمود سالاری معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، کاظم نظری مدیرکل هنرهای نمایشی، مهدی افضلی مدیرعامل سابق بنیاد فرهنگی و هنری رودکی، مهدی شفیعی مدیرکل اسبق هنرهای نمایشی، شهرام کرمی کارگردان تئاتر و مدیرکل سابق هنرهای نمایشی، آناهیتا همتی. غزل شاکری، محسن امیریوسفی، لاله اسکندری، گوهر خیراندیش، پریناز ایزدبار، طناز طباطبایی، امیر جدیدی، حبیب دهقان‌نسب، حبیب اسماعیلی، ستاره اسکندری، هوتن شکیبا، حمید پورآذری، قاسم زارع، سیروس کهوری‌نژاد، حسن فتحی، احمد مسجدجامعی، الهام کردا، پانته‌آ بهرام، رضا فیاضی، سیروس همتی، اسماعیل خلج، مرضیه برومند، اسماعیل محرابی، طناز طباطبایی، کریستف رضاعی، منیژه محامدی، جمشید گرگین، مرتضی ضرابی، رامین سیاردشتی، شکرخدا گودرزی، آرش دادگر، نورالدین حیدری‌ماهر، عباس غفاری، سیدجواد طاهری مدیر مجموعه تئاتر شهر، کاوه سمندریان، فرشاد فزونی، فرهاد فزونی، الهام شعبانی، مهران رنج‌بر، مازیار لرستانی و … از هنرمندان و مدیران حاضر در مراسم وداع با آتیلا پسیانی بودند.

رسانه سینمای خانگی- این طوفان، انفعال سینما را نابود می‌کند؟

بیش از ۱۷ ماه است که از وعده «رییس سازمان سینمایی» مبنی بر حمایت گسترده از  آثار مربوط به فلسطین شریف و محور مقاومت می‌گذرد و حالا با وزیدن «طوفان الاقصی» باید پرسید که طی تقریبا ۵۲۰ روزِ سپری شده کدام اقدامات ملموس در جهت تحقق این وعده انجام شده است!؟

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، قطعا تاریخ ۱۵ مهرماه امسال را هیچ گاه از یاد نخواهد برد و ساعات ابتدایی سحرگاه شنبه ۲۱ ربیع الاول را به دقت در حافظه خود ثبت خواهد کرد. ساعاتی که «طوفان الاقصی» شروع به وزیدن نمود و حاکمیت جحودها* را طی سه روز با یک زلزله‌ی ویرانگر مواجه ساخت. طوفانی که بعضی از سازه‌های اصلی حاکمیّت رژیم غاصب صهیونیستی را آنچنان ویران کرد که قطعا تجدید بنای آن سازه‌ها به این آسانی امکان‌پذیر نخواهد بود. طوفانی بی‌نظیر که لزوم بازخوانی و مرور چند نکته مهم در عرصه فرهنگ و هنر کشور را ضروری می‌سازد:

۱/ «طوفان الاقصی» تنها «حماسه آفندی» در طول تاریخ مبارزاتی فلسطین طی بیش از ۷۵ سال گذشته است. نخستین درگیری مستقیمی که در داخل سرزمین‌های غصب شده و مرزبندی شده توسط رژیم صهیونیستی از زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی به وقوع پیوست و جحودهای تماما مسلح را در شوک و بُهت فرو برد. طوفانی که به خوبی می‌توان منشاء خلق ده‌ها رمان‌ و کتاب داستان‌ مهیج برای گروه‌های سنی مختلف گردد و به سهولت در صنعت فیلم و سریال کشور مورد استفاده واقع و دست‌مایه تولید ده‌ها فیلم کوتاه و نیمه بلند و بلند سینمایی و مستند شود و بستر تعلیق مناسبی را در اختیار سریال‌سازان تلویزیونی قرار دهد.



۲/ بیش از ۱۷ ماه است که از وعده «ریاست سازمان سینمایی کشور» مبنی بر حمایت گسترده از آثار مربوط به فلسطین شریف و محور مقاومت می‌گذرد و حالا با وزیدن «طوفان الاقصی» وقت مناسبی است تا از ایشان سوال شود که «سازمان سینمایی کشور» طی تقریبا ۵۲۰ روزِ سپری شده؛ که قطعا مدت زمان نسبتا وسیعی برای برداشتن حداقل یک گام عملی مناسب است؛ کدام اقدامات ملموسی را در جهت تحقق این وعده انجام داده و چه زمانی محصول این وعده بر پرده نقره‌ای سینماهای کشور قابل مشاهده می‌باشد و اساسا در این مدت زمان طولانی، زیر مجموعه‌های «سازمان سینمایی» اعم از «بنیاد سینمایی فارابی» ، «انجمن سینمای جوان» و «مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی» پذیرای کدام ایده‌ها، طرح‌ها و فیلمنامه‌های سینمایی و مستند شدند و چگونه میزبان سینماگرانی گردیدند که درباره فلسطین و محور مقاومت توان لازم و قصد تولید واقعی یک اثر داستانی و یا مستند را داشتند!؟



۳/ «جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان» عنوان یکی از جشنواره‌های مهم و شناخته شده در عرصه بین المللی «سینمای کودک و نوجوان» است. جشنواره‌ای که دوره سی و پنجم آن از روز جمعه ۱۴ مهرماه فعالیت رسمی خود را شروع و با وجود کم و کاستی‌های بسیار و ضعف تیم اجرایی و برگزار کننده این دوره خود، همچنان تا روز پنجشنبه ۲۰ مهرماه در اصفهان جریان دارد و منشا تولید خبر است. جشنواره‌ای که با یک فرصت‌سوزی بزرگ اگر چه از همان ابتدای برگزاری با عدم دعوت و فقدان حضور «تولیدات سینمایی جبهه مقاومت» در بخش بین الملل همراه گردید؛ اما متاسفانه حالا به واسطه بضاعت کم و کارنابلدی تیم تبلیغات و روابط عمومی خود، چشم و گوش خود را بر روی وقایع روزهای اخیر بسته و به صورتی ویژه سعی می‌کند تا «کودک‌کُشی رژیم صهیونیستی» را نبیند و حتی از حداقل اقدامات متداولی همچون اظهار نظر و صدور بیانیه در محکومیت بمباران گسترده مردم بی‌دفاع فلسطین و شهادت ده‌ها کودک معصوم اجتناب ‌ورزد. اتفاقی که همچنان امید است تا به واسطه دخالت مستقیم دبیر و مدیرعامل انقلابی و متعهد «بنیاد سینمایی فارابی» در این ساعات پایانی از برگزاری این رویداد سینمایی جبران شود و حداقل از فضای رسانه‌ای «اختتامیه جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان» برای ترسیم مظلومیت کودکان فلسطینی استفاده گردد و گوشه‌ای از جنایات روزهای اخیر «جحودهای کودک کُش» در مواجهه منفعلانه و از سر استیصالدر برابر «طوفان الاقصی» به نمایش گذاشته شود.



۴/ همگان بر این این امر معترفند که «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر» به سبب بی‌تجربگی و نابلدی دبیر خود، یکی از بدترین و بی‌برنامه‌ترین ادوار خود را در بُعد بین المللی پشت سرگذاشت. دوره‌ای که در آن «سینمای مقاومت» از هیچ جایگاهی در «بخش بین الملل» برخوردار نبود. اما امسال نه دیگر عذر و بهانه‌تراشی‌های امنیتی سال گذشته مطرح است و نه پای بی‌تجربگی و آزمون خطای ایشان مطرح است و بنابر بر فرمایشات «وزیر محترم ارشاد» در مردادماه، حتی چند ماه قبل از انتصاب رسمی دبیر «چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر» ایشان کار خود را در دبیرخانه این جشنواره آغاز کرده و جلوتر از تقویمی که تعیین شده، رفته‌ بودند! پس باید منتظر ماند و امیدوار بود تا در همراهی با «طوفان الاقصی» ، امسال در «بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر» شاهد حضور گسترده «سینمای مقاومت» و تولیدات سینمایی در این زمینه باشیم.



۵/ «پردیس سینمایی ملت» از چند روز دیگر یعنی دقیقا از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ هجری‌شمسی شاهد برگزاری «چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» است. جشنواره‌ای که باید منتظر ماند و دید که آیا وعده ۵۲۰ روز گذشته «ریاست سازمان سینمایی» در تولیدات آن به ثمر نشسته و آیا «سینمای مقاومت» در آن از جایگاه واقعی و غیر حرفی برخوردار شده است. جشنواره‌ای که امید است به سبب شمایل و داعیه انقلابی دبیر خود، حداقل از شمایلی قابل قبول برای برجسته ساختن حماسه «طوفان الاقصی» در ظواهر جشنواره‌ای و آذین محیط برگزاری برخوردار باشد.



۶/ هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» قرار است در آذرماه امسال برگزار شود و از آنجایی که هنوز فرایند معرفی آثار آن طی نشده، باید امیدوار بود که شاهد تحقق وعده «ریاست سازمان سینمایی» در این جشنواره باشیم و طیف متنوعی از تولیدات مستند را با موضوع فلسطین و مقاومت در این جشنواره مشاهده نماییم. مستندهایی که تنها محدود به محیط قرنطینه «جایزه شهید آوینی» نشده باشند و با حضور در «بخش مسابقه ملی» از انعکاس مناسب رسانه‌ای برخوردار شوند. همچنین باید امید داشت و منتظر حضور آثار و تولیدات مستندمحور مقاومت و دیده شدن این آثار در «بخش مسابقه بین‌الملل» این رویداد مهم در عرصه سینمای مستند باشیم و در نهایت با وجود آنکه تمرکز این دوره از جشنواره بر دو موضوع «آب» و «جمعیت» اعلام شده؛ اما باید امیدوار بود تا «طوفان الاقصی» نیز در این میان از جایگاه مناسبی برخوردار شود و در ظواهر جشنواره‌ای این دوره از «سینماحقیقت» ظهور و بروز بصری پیدا نماید!



۷/ بیانیه‌نویسی و محکومیت جنایت‌های چند روز اخیر جحودها در کشتار وسیع زنان و کودکان فلسطینی که با هدف جبران شکست مفتضحانه در «طوفان الاقصی» صورت پذیرفت را می‌توان ساده‌ترین اقدام و ابتدایی‌ترین کار مجموعه‌هایی همچون «خانه سینما» و یا «سلبریتی‌های سینمایی و ورزشی» قلمداد نمود. مجموعه‌ها و افرادی که طی سال‌های اخیر عادت داشته‌اند تا به بهانه‌های مختلف بیانیه از خود صادر کنند و موضع‌گیری‌های بی‌ربط خود را در فضای مجازی به اشتراک بگذارند. مجموعه‌ها و افرادی که حالا سعی می‌کند تا «کودک‌کُشی جحودها» را نبیند و چشمان خود را بر روی انسانیت مجاهدان فلسطینی در «طوفان الاقصی» ببندند و از موضع‌گیری در باب شرافت ایشان و عدم تعرض و آسیب رساندن به کودکان و زنان غیرنظامی صهیونیست به سادگی عبور کنند!



۸/ «طوفان الاقصی» یک حماسه بی‌بدیل در تاریخ «مقاومت اسلامی فلسطین» است. حماسه‌ای که به شدت نیازمند پاسداری به زبان هنر می‌باشد. حماسه‌ای که بخشی از پاسداری آن به واسطه استفاده خلاق و قدرتمند از شاخه‌های ده‌گانه هنرهای تجسمی و با نمایش گذاشتن دائمی و بازدیدپذیر در قالب و گونه موزه‌ای محقق خواهد شد و در این میان ایجاد بناهایی همچون «موزه هنرهای معاصر فلسطین» در تمامی استان‌های کشور می‌تواند یک اقدام فوری و ابتدایی در این مسیر تلقی شود. البته باید مراقبت نمود و توجه داشت که این بناها دچار فراز و فرودی همچون نمونه تهرانی خود نشوند. زیرا «موزه هنرهای معاصر فلسطین» در تهران عنوان یک ساختمان با مختصات «گالری هنرهای تجسمی» است که از سال ۱۳۸۵ هجری‌شمسی در ضلع شمال غربی تقاطع خیابان مظفر و بزرگمهر و در نزدیک «فرهنگستان هنر» جایابی گردید. ساختمانی که متعلق به «شهرداری تهران» بود و با نظر ویژه «امام خامنه‌ای» در آن سال‌ها مقرر شد تا با موضوع «فلسطین» در قالب «هنر مقاومت» آغاز به فعالیت نماید و به عنوان تنها موزه در جهان مطرح شود که با نام «فلسطین» آثار تجسمی هنرمندان فلسطینی و دیگر کشورها را به نمایش می‌گذارد. اما این موزه مهم و برخوردار از جایگاهی استراتژیک، متاسفانه در دهه ۱۳۹۰ هجری‌شمسی به نحوی ویژه از جانب «معاونت هنری وزارت ارشاد دولت حسن روحانی» بایکوت شد و با تغییر رویکرد مدیریت شهری تهران در آن سال‌ها، عملا به مکانی متروکه مبدل گردید. مکانی که حتی دستور تخلیه آن در خردادماه امسال توسط شهردار منطقه صادر شده بود، اما بلافاصله با اطلاع شهردار انقلابی تهران از ماجرا و دخالت فوری ایشان، این امر محقق نگشت و حالا چندماهی است که بار دیگر نشانه‌های حیات بر پیکره این ساختمان هویدا شده و با حضور آثار نقاشی هنرمندان نسل اول انقلاب و هنرمندان جبهه و جنگ در کنار نمایش برخی نقاشی‌های هنرمندان جوان انقلابی، «موزه هنرهای معاصر فلسطین» جانی دوباره گرفته است و به مکانی مبدل شده که در صورت همکاری مشترک و تزریق بودجه مناسب توسط «اداره کل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد» و «سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران» به خوبی می‌تواند تولیدات تجسمی با موضوع «طوفان الاقصی» را در خود ماندگار سازد.



۹/ حضور متعهدانه و سریع گرافیست‌ها و تصویرسازان جبهه انقلاب اسلامی در صحنه «طوفان الاقصی» یکی از اتفاقات مهم روزهای اخیر است. حضوری که با خلق سریع آثار توسط هنرمندان شناخته شده‌ای همچون «مسعود نجابتی» ، «سیدمسعود شجاعی طباطبایی» ، «حسن روح‌الامین» ، «محمدصابر شیخ رضایی» ، «میکائیل براتی» ، «مجتبی مجلسی» و … همراه بود. اما مع الاسف این حضور قابل تقدیر با نوعی بی‌مهری مدیریت فرهنگی در کلان شهرها و در استفاده گسترده از این آثار تولیدی و نصب فوری آن در تابلوهای شهری مواجه گردیده است. بی‌مهری فزاینده‌ای که به واسطه حضور انحصاری مجموعه‌ای همچون «خانه طراحان انقلاب اسلامی» تا کنون از فرصت حضور در دیوارنگاره‌های شهری تهران را پیدا نکرده و بجای آن ساکنان پایتخت را با یک سری طراحی‌های ضعیف توسط مستخدمین و پیمانکاران «سازمان فرهنگی رسانه ‌اوج» که به سختی روایتگر «طوفان الاقصی» می‌باشد، مواجه ساخته است.



*پ. ن: واژه «جحود» واژه‌ای قرآنی است که در لغت به معنی انکار کردن با علم و دانش و دانستن است و از این جهت که یهودیان معاند پیامبر عظیم الشان اسلام با وجود علم و دانستن مرتبت و جایگاه نبوت آن حضرت، اقدام به انکار حق نموده و در برابر آن حضرت عداوت به خرج دادند؛ پس آنها را عموما با لفظ «جحود» مورد خطاب قرار می‌دادند. اما در سده‌های اخیر و بالاخص به سبب گسترش نفوذ «جحودها» در تنظیم لغت نامه‌های فارسی، نگارش این واژه برای اطلاق به ایشان تغییر داده شد و به صورت «جهود» درآمد تا دیگر معنی عنود بودن ندهد و این جماعت به عنوان موجوداتی کوشنده و جهد کننده در تصور عمومی جامعه مطرح شوند.

رسانه سینمای خانگی- در جشن تولد بازیگران پیشکسوت چه گذشت؟

جشن تولد هنرمندان پیشکسوت با خاطرات داریوش ارجمند از آتیلا پسیانی و یاد فردوس کاویانی برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این مراسم امروز، چهارشنبه ۱۹ مهر ماه با سخنانی از سید عباس عظیمی، مدیر عامل موسسه هنرمندان پیشکسوت، خاطراتی از دو هنرمند تازه درگذشته، آوازخوانی محمد گلریز در باغ زیبا برپا شد.

در آغاز برنامه، سید عباس عظیمی، مدیر موسسه هنرمندان پبشکسوت از خانواده و همسر اصغر شاهوردی (صدابردار سینما که ۱۶ سال پیش به خاطر حادثه‌ای در جریان یک پروژه کاری دچار عارضه مغزی شده)، قدردانی کرد که در این ۱۶ سال از این هنرمند مراقبت کرده‌اند.

او همچنین با تاکید بر اینکه همه ادیان الهی محترم هستند، از کشته شدن زنان و کودکان در فلسطین و غزه ابراز تاسف  کرد و با یاد و خاطره فردوس کاویانی و آتیلا پسیانی، برای هنرمندان بیمار آرزوی تندرستی کرد.

عظیمی با اشاره به برخی سوءتفاهم‌ها درباره موسسه خطاب به هنرمندان حاضر خاطرنشان کرد: اگر مساله‌ای هست، حتما با خودمان در میان بگذارید چون اگر پچ پچ شروع شود، حفظ و بقای موسسه دچار مشکل جدی خواهد شد. هیچ هنرمند عزیزی به دیگری تقدم ندارد. لطفا در کانال‌های ایتا و بله یا واتساپ و تلگرام عضو شوید که در جریان سفرهای موسسه و برنامه‌های آن قرار بگیرید.

او ادامه داد: هنرمندان تجسمی در سفر شیراز بیشترین حضور را دارند. این گونه نیست که فقط هنرمندان چهره را به سفر ببریم. اما حضور چهره‌ها باعث می‌شود راحت‌تر بتوانیم امتیاز بگیریم.

عظیمی با اشاره به اینکه امسال برای اولین بار به کربلا رفته، افزود: سفر کربلای من و آقای ارجمند از بودجه موسسه نبوده و از جای دیگری تامین شده و از طرف همه شما نایب الزیاره بودیم.

در ادامه، داریوش ارجمند عضو هیات مدیره این موسسه از درگذشت آتیلا پسیانی ابراز تاسف کرد و خاطره کوتاهی از کودکی این بازیگر و مادرش جمیله شیخی تعریف کرد. ارجمند گفت: یاد آتیلا گرامی، من با او خیلی کار کرده‌ام. خیلی متاثر شدم که این جنین زود از میان ما رفت. باید ۸۰ سالگی او را می‌دیدیم.

او همچنین با ابراز تاسف از درگذشت فردوس کاویانی، از او به عنوان هنرمند بی‌حاشیه و مظلوم یاد کرد که در همه آثارش درجه یک بوده است.

ارجمند ادامه داد: برای همه دوستان آرزوی تندرستی می‌کنم ولی آسیاب به نوبت است و خود من چند سالی بیشتر از عمرم باقی نمانده. چه کسی فکر می‌کرد آتیلا این چنین زود از میان ما برود.

این بازیگر با ابراز تاسف از جنگ فلسطین و غزه افزود: با دیدن تلویزیون از کشته شدن مردم، به هر دلیلی که باشد، رنج می‌بریم. انسان جانشین خداست روی زمین و جان او حرمت دارد.

در ادامه برنامه، هنرمندان متولد شهریور و مهر به نوبت روی صحنه رفتند و لوح تقدیر و عکس یادگاری گرفتند.

در این برنامه، عباس شیرخدایی که از معدود حماسه‌سرایان کشورمان است، قطعه‌ای حماسی اجرا کرد . محمد گلریز، خواننده پیشکسوت نیز  به انگیزه بزرگداشت حافظ که روز بیستم مهر ماه است، چند بیتی از او خواند.

هارون یشیایی، غلامرضا امامی، نویسنده و مترجم، خسرو روشن، خوشنویس، هوشنگ توکلی، علی اصغر شاهوردی، میلاد کیایی، نوازنده و آهنگساز، علی کاوه، حسن زاهدی، جعفر خواجه شیرانی، محمد صیاد صبور ، میترا اعتضادی، محمود فرهمند، جمشید شاه محمدی، یدالله وفاداری، عبدالله اسکندری و… از جمله هنرمندانی بودند که در این جشن تولد شرکت داشتند.

داریوش ارجمند به هنگام تقدیر از عبدالله اسکندری، چهره‌پرداز پیشکسوت تئاتر و سینما، هنر او را ستود و یادآوری نقل قولی از مهدی فتحی بیان کرد که گفته بود عبدالله، فلینی گریم است.

تزریق واکسن آنفولانزا برای پیشکسوتان حاضر در مراسم از دیگر اقدامات برنامه‌ریزی شده در این برنامه بود.

رسانه سینمای خانگی- خبرنگاران سینماگران را به چالش کشیدند

فیلم‌های کودک و نوجوان در حال تبدیل‌شدن به شاخه اصلی فیلم‌سازی شده‌ است. با خبرهایی که از هیئت داوران داریم آثار قابل توجهی را مشاهده کرده‌اند که نسبت به سال گذشته رشد بسیار چشمگیری داشته و توانسته‌اند در حوزه اقتصاد و ارتباطات با مخاطبان ارتباط برقرار کنند. 

به گزارش سینمای خانگی از مهر، این جمله‌ها بخشی از پاسخ‌های بهروز افخمی، کارگردان آشنای سینما و همچنین محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی کشور در پاسخ به خبرنگاران نوجوان جشنواره سی و پنجم است، و به یقین یکی از زیبایی‌های سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان را باید حضور خبرنگاران نوجوان دختر و پسری دانست که بیش از هر علاقه‌مندِ دیگری به تماشای فیلم‌های این دوره از جشنواره نشستند، نوشتند، پرسش کردند و شنیدند.

اما در آخرین روز اکران فیلم‌های جشنوارۀ سی و پنجم، محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی کشور و همچنین بهروز افخمی، از کارگردانان نام‌آشنای سینمای ایران با حضور در پردیس‌های سینمایی ساحل و چهارباغ، موردتوجه خبرنگاران نوجوان قرار گرفتند و این نوجوانان فرصت را برای پرسش غنیمت دانستند.

علی الهی‌نژاد یکی از خبرنگاران نوجوان سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی کودکان و نوجوانان اصفهان است که در آخرین روز اکران فیلم‌های این دوره از جشنواره با بهروز افخمی، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس به گفت‌گو پرداخته است. «فیلم‌های کودک و نوجوان شاخه اصلی فیلم‌سازی است» تیتری است که این نوجوان برای این خبر انتخاب کرده و نوشته است: 

فیلم‌های کودک و نوجوان شاخه اصلی فیلم‌سازی است

یک کارگردان گفت: سینما جایِ جوان‌ها و کودکان شده و خانواده‌ها هم برای تماشای فیلم های کمدی و ترسناک به سینما می‌روند.

افخمی در مورد نحوه فیلم‌سازیِ کارگردان‌های جدید در حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: فیلم‌های کودک و نوجوان در حال تبدیل شدن به شاخه اصلی فیلم‌سازی شده‌ است، یعنی به نظر می‌آید که هر روز بیشتر از قبل سینماهای جهان از کودکان پر می شوند و بیشتر پای فیلم‌های اکشن و ابرقهرمانی و داستان مصور می‌نشینند.

او افزود: فقط فیلم‌های کمدی یا ترسناک هستند که بزرگ‌ترها به تماشای آن می‌نشینند و در تمام دنیا وضعیت همین‌طور است و ملودرام‌ها و درام‌های زنانه از پرده سینما خارج شده و به صورت سریال‌های طولانی مانند سریال‌های ترکی درآمده است و همه به دنبال تماشای آن‌ها هستند. سینما جای جوان‌ها و بچه‌ها شده و خانواده‌ها هم برای تماشای فیلم های کمدی و ترسناک به سینما می‌روند. فیلم‌های خیلی زیادی برای کودکان و نوجوانان ساخته و موفق شده‌اند.

این فیلمساز مطرح کشورمان در رابطه با جایگاه سینمای کودک و نوجوان در ایران گفت: من تمام فیلم‌های موفق یا غیر موفق کودک و نوجوان را ندیده‌ام و نمی‌توانم با دقت نظر بدهم، اما به نظرم می آید که هنوز خیلی جای خالی برای فیلم‌های خیلی پر فروش هست تا بچه‌ها و نوجوانان به تماشای آن‌ها بنشینند.

افخمی در مورد فعالیت خودش در این حوزه اضافه کرد: من وقتی جوان بودم و فیلمی با عنوان «دزد عروسک‌ها» تهیه کردم و خیلی پر فروش شد و باعث شد بتوانیم فیلم‌های جدیدی بسازیم. همان «دزد عروسک‌ها» هنوز دیدنی است و از خیلی از فیلم‌های امروز چیزی کم ندارد و می تواند دوباره اکران یا حتی دوباره سازی شود.

این فیلمساز در رابطه با خداحافظی‌اش از تلویزیون نیز گفت: بیشتر دوست دارم کارهای سینمایی بسازم که در خارج از کشور اکران یا ساخته شود یا زبانی غیر فارسی داشته باشد و بیشتر دوست دارم در فیلم‌های ایرانی تهیه‌کنندگی کنم.

او در مورد کارگردانی در خارج از کشور افزود: ممکن است جنایات و مکافات اثر داستایوفسکی را بسازم.

حمیدرضا دشتگرد، خبرنگار نوجوان دیگری است که با محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی گفت‌وگو کرده است. حمیدرضا خبر خود را با تیتر «انتخاب فیلم‌های متوسط جهت توجه به فیلمسازهای جوان» آغاز کرده است:

متن این گفت‌وگو به این شرح است:

انتخاب فیلم‌های متوسط جهت توجه به فیلمسازهای جوان

رئیس سازمان سینمایی کشور گفت: در حوزه بین المللی فیلم‌های خوبی داشتیم که از کشورهای دیگر در جشنواره حضور پیدا کرده بودند و در سطح بالایی بودند.

محمد خزایی گفت: در حوزه ملی هم شاهد حضور چندین فیلم با ارزش بودیم و در کنار این‌ها فیلم‌های قابل قبولی هم در سطح متوسط در جشنواره شرکت کردند.

او افزود: سعی کردیم انتخاب فیلم‌ها به گونه‌ای باشد که برای سنین کودک و نوجوان جذاب باشد و در بخش های مختلفی  به مخاطبان بپردازد.

خزایی تصریح کرد: با خبرهایی که از هیئت داوران داریم آثار قابل توجهی را مشاهده کرده‌اند که نسبت به سال گذشته رشد بسیار چشمگیری داشته و توانسته‌اند در حوزه اقتصاد و ارتباطات با مخاطبان ارتباط برقرار کنند. 

رئیس سازمان سینمایی کشور گفت: بعضی از فیلم‌هایی هم در جشنواره حضور داشتند به‌خاطر رده‌بندی نادرست سنی، ضعف در ساختار و مشکلات دیگر باعث نارضایتی مخاطبان شدند که معمولاً در جشنواره‌ها شاهد این اتفاقات هستیم.

خزایی ادامه داد: انتخاب فیلم‌های متوسط جهت توجه به فیلمسازهای شهرستانی، توجه جدی به جوان‌ها، و مجموع سیاست‌هایی است که در دستور کار این دوره از جشنواره‌ بود.

خروج از نسخه موبایل