رسانه سینمای خانگی- آنچه عسگرپور درباره وی‌او‌دی‌ها گفت

محمد مهدی عسگرپور گفت: اصل قانونی جرم و مجازات، اصل تناسب جرم و مجازات، رعایت اصول دادرسی و تجدیدنظرخواهی، توجه و استعانت به وجدان عمومی در تشخیص تخلف از نکات مهم در بحث انتظام‌بخشی وی او دی‌ها هستند.

به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، «هم اندیشی بررسی تهدیدها، فرصت‌ها و چشم‌انداز تولید و نشر سامانه‌های دیداری و شنیداری برخط» با حضور محققان، اعضای صنف وی‌اودی، سینماگران، ‌منتقدان و اهالی رسانه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

در این هم‌اندیشی که عصر روز دوشنبه چهارم دی ماه در تالار امیرخانه خانه هنرمندان از سوی انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط برگزار شد، نویسندگان هشت مقاله پذیرفته شده، نتیجه تحقیقات خود را ارائه کردند.

محمدمهدی عسگرپور دبیر انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط، کامبیز نوروزی حقوق‌دان، مهدی کوهیان حقوق‌دان، افشین اصغری، علی افتخاری، مهرک محمودی، علی شاکر و حمیدرضا حیدرپور نویسندگان مقالات بودند که هر یک به شکلی خلاصه درباره تحقیق خود سخن گفتند. اشاره به بحث رگولاتور و تنظیم‌گری، حریم خصوصی، میزان مخاطبان و وضعیت وی‌اودی‌ها در ایران، بحث پادکست و موضوع حریم خصوصی از سرفصل‌ها موارد مطرح شده در این جلسه بود.

آمار و اطلاعات وی‌اودی‌ها در بازار ایران و خاورمیانه

علی شاکر نویسنده مقاله «بررسی تجارب بازار کسب و کار نمایش ویدیویی برخط در خاورمیانه و جهان» با تمرکز بر سه کشور ایران، امارات و مصر براساس آمار و تحقیقات توضیحاتی را درباره وضعیت بازار وی‌اودی‌ها ارائه کرد.

او در بخشی از سخنان خود گفت: انتظار می‌رود ظرفیت بازار رسانه و سرگرمی خاورمیانه تا پایان سال ۲۰۲۳ به ۳۹.۰۵ میلیارد دلار برسد و با نرخ رشد سالانه مرکب ۹.۴۱% تا سال ۲۰۲۸ به ۶۱.۲۳ میلیارد دلار برسد.

بخش دیگر تحقیقات شاکر به پیش‌بینی‌ها درباره بازار ایران اختصاص داشت: پیش‌بینی می‌شود تعداد کاربران VOD در ایران تا سال ۲۰۲۸ به ۴۵.۹ میلیون نفر افزایش یابد و همچنین پیش‌بینی می‌شود درآمد بازار VOD در ایران تا سال ۲۰۲۸ به ۴۶۲.۱ میلیون دلار آمریکا برسد.

علی شاکر بازه سنی ۲۴ تا ۳۵ سال را به عنوان بازه سنی عمده مخاطبان وی‌اودی‌ها در مصر و امارات متحده عربی عنوان کرد و همچنین در بخش دیگر تحقیق خود به موضوع هوش مصنوعی و نقشی که می‌تواند در وی‌ادی‌ها ایفا کند اشاره کرد و گفت: در وی‌اودی‌ها می‌توان دوبله را به وسیله هوش مصنوعی به گونه‌ای دیگر انجام داد به این ترتیب که همان اصطلاح‌ها را با همان لحن و صدا به هر زبانی که می‌خواهیم ترجمه کنیم. این اتفاق بسیار خوبی است که می‌تواند در وی‌اودی‌های داخل کشور بیفتد.

ساترا باید مستقل شود

جلسه با ارائه تحقیق «ارزیابی مقایسه‌ای نظارت بر محتوای آثار نمایشی سینمای خانگی در حقوق ایران و اسناد بین‌المللی» از سوی افشین عزیزی ادامه یافت. مهدی کوهیان و عزیزی به صورت مشترک این تحقیق را نوشته بودند. عزیزی با اشاره به اینکه پایه‌ی تحقیق از اختلاف نظرها در قوانین و مقررات موجود، آغاز شده است گفت: در میان سازمان‌هایی که در کشور ما وجود دارند سه سازمان و نهاد مدعی نظارت بر وی‌اودی‌ها بودند که این سه شامل وزارت ارتباطات و فناوری، سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

به گفته عزیزی در این تحقیق دلایل رد یا تایید نظارت هر یک از این نهادها مورد بررسی قرار گرفته است: وظایف وزارت ارتباطات فناوری بیشتر حوزه‌های تمهیدات شکلی را در برمی‌گیرد و صلاحیت‌های این وزارت‌خانه به حوزه محتوای صوت‌وتصویر نمی‌تواند ورودی داشته باشد.

او درباره صداوسیما گفت: یک بخش از واکنش صداوسیما به وی‌اودی‌ها براساس بند «ب» نظریه تفسیری شورای نگهبان است که نظریه بسیار معروفی محسوب می‌شود. در اینجا از شورای نگهبان نظر خواستند که آیا امکان تاسیس تلویزیون و رادیوی خصوصی در ایران وجود دارد که نظریه تفسیری شورای نگهبان این بود که چنین امکانی وجود ندارد و طبق اصل ۴۴ این در اختیار سازمان صداوسیماست. البته حقوق‌دان‌ها نسبت به این قضیه ایراداتی را وارد می‌دانند زیرا هنوز تفسیر موسع از صوت و تصویر فراگیر وجود ندارد.

عزیزی گفت: وقتی سازمانی خودش تولیدکننده محتوا و تولیدکننده سریال است، نمی‌تواند به عنوان نهادی که صدور مجوز انجام می‌دهد قرار گیرد. تعارض منافعی که در این زمینه وجود دارد نقش صداوسیما را با ابهام جدی حقوقی مواجه می‌کند و باعث می‌شود از نظر حقوقی نتوانیم این سازمان را به عنوان سازمانی سالم برای نظارت در حوزه وی‌اودی در نظر بگیریم. مرکز پژوهش‌های مجلس هم در شهریورماه تحقیقی انجام داده که براساس نتیجه آن جمع‌بندی شد که ساترا استقلالی از سازمان صداوسیما ندارد و بر همین اساس لازم است اگر قرار باشد ساترا در این زمینه به فعالیت ادامه دهد باید استقلال داشته باشد و بودجه و منابع انسانی آن از سازمان صداوسیما مستقل باشد.

او به بخش دیگر تحقیق خود که نقش وزارت ارشاد بود اشاره کرد و گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول صدور مجوز، نظارت بر مراکز هنری، مجوز ساخت فیلم و آثار هنری و توزیع و تکثیر فیلم است. اگر بخواهیم به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بپردازیم ابتدا باید بگوییم که این شورا از نظر قانونی خلاء دارد و با این وجود شورای عالی انقلاب فرهنگی در طول سال‌ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به عنوان صادرکننده مجوز می‌بینند.

او با اشاره به «آفکام» نهاد تنظیم‌گر در انگلستان و همچنین نهاد تنظیم‌گر در آمریکا تاکید کرد که مهمترین تفاوت این‌ها با ساترا در این است که این نهادها با پایه‌ی قانونی تشکیل شده‌اند و در ادامه به جزئیات تفاوت‌های اعضای آن‌ها با شیوه مدیریت ساترا اشاره کرد.

لزوم تکیه بر صنف

کامبیز نوروزی حقوق‌دان و نویسنده مقاله «معمای نظام حقوقی آثار دیداری و شنیداری در جهان ژلاتینی دیجیتال» سخنان خود را چنین آغاز کرد:‌ منطق زندگی، با جهان دیجیتال تغییر کرده است و سرعت این تغییر در تمام تاریخ بشریت بی‌سابقه است. گاهی وقت‌ها درک این موضوع برای ما سخت است. مثل زمانی که با سرعت بسیار بالایی از جاده عبور می‌کنیم و هرآنچه کنار جاده است را مانند یک خط ممتد می‌بینیم. مبدعان دیجیتال هم از جزئیات موجود در آن دچار شگفتی شده‌اند و باید بگویم که جهان دیجیتال روانشناسی ما را تغییر داده است.

این حقوق‌دان ادامه داد: در ایران حقوق‌پذیری رسانه‌های دیداری شنیداری نسبت به سایر جاها دشوارتر است و دلیل آن به این برمی‌گردد که ما در اینجا دچار یک وضعیت بی‌حقوقی هستیم. وضعیت بی‌حقوقی بسیار وخیم‌تر از وضعیت بی‌قانونی است، چون حقوق فقط قانون نیست. در حقوق عرف هست، اما مداخلات دولت اجازه شکل‌گیری عرف را نمی‌دهد. شورای عالی انقلاب فرهنگی از نظر اصول بدیهی حقوق نمی‌تواند چیزی در حد قانون تصویب کند، اما این کار را انجام می‌دهد.

نوروزی گفت: جهان دیجیتال غیرقابل کنترل است. امکانی که جهان دیجیتال ایجاد می‌کند تقریبا کنترل آن را غیرممکن می‌کند. خیلی فیلم‌ها با همین موبایل ساده گرفته و منتشر می‌شود. این عوامل یک محیط غیرطبیعی تولید می‌کند که در آن نظم و قاعده‌ای وجود ندارد. یک زمان ارشاد مدعی وی‌اودی‌ها بود و حالا تلویزیون مسئول است.

او گفت: در این وضعیت تنها یک روش وجود دارد تا صاحبان رسانه‌های دیداری شنیداری بتوانند خود را محفوظ نگه دارند و آن هم اشتراک صنفی است. این رفتار مشترک صنفی ارزش حقوقی دارد.

گام صنف برای انتظام‌بخشی

محمدمهدی عسگرپور دبیر انجمن که طرح انتظام‌بخشی نمایش ویدیویی برخط را در هم‌اندیشی تشریح می‌کرد درباره دلایل تهیه این طرح گفت:‌ این طرح پیشنهاد انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط برای تنظیم‌گری حوزه محصولات دیداری و شنیداری است، یعنی همین حوزه‌ای که امروز جلسه درباره آن تشکیل شد.

او برای ورود به بحث، از صنعت فیلم و سینما آغاز کرد و آمار تعداد بلیت‌های فروش رفته در سال‌های بعد از انقلاب را برشمرد و گفت: در سال ۶۴، ۷۷ میلیون بلیت فروخته شد تا سال ۶۹ که بالاترین فروش تاریخ سینمای ایران بعد از انقلاب است ۸۱ میلیون بلیت به فروش رفت و تا قبل از سال ۷۶ تعداد بلیت‌ها حدود ۵۰ میلیون بود و در سال ۷۶ به ۳۹ میلیون بلیت رسید. ۱۰.۹ میلیون تعداد بلیت‌های فروش رفته در سال ۸۹ است و در سال ۹۵، ۲۵ میلیون بلیت و در سال ۹۹ به دلیل کرونا ۷ میلیون بلیت فروش رفت و در سال ۱۴۰۱، ۱۳.۵ میلیون بلیت به فروش رسید.

عسگرپور درباره وضعیت تلویزیون گفت:‌ در حال حاضر تلویزیون ۶۰ شبکه سراسری، برون‌مرزی و استانی با حدود ۸ هزار میلیارد بودجه دارد که همین تلویزیون در دهه ۶۰ با حدود ۸۰ درصد مخاطب، دو شبکه تلویزیونی و پنج شبکه رادیویی داشت. در حال حاضر مخاطبان تلویزیون را می‌توان ۲۵ درصد متصور بود. البته تهیه آمار در کشور ما بسیار سخت است. گاهی اوقات فکر می‌کنم از سوی نهادهای دولتی تلاشی وجود دارد که آمار دقیق و کاملی ارائه نشود. بخش خصوصی نیز وقتی با نهادیی مواجه می‌شود که از دادن آمار شفاف خودداری می‌کنند، آن‌ها هم به این سمت می‌روند. در بی‌خبری و کم‌خبری با همین پدیده‌ای مواجه می‌شویم که اکنون در جامعه ما اتفاق می‌افتد.

دبیر انجمن گفت: ما با وضعیتی مواجه هستیم که در زمینه فضای مجازی تا دو سه سال گذشته بحث وی‌اودی‌ها بود تا اینکه اطلاعات و آمار به ما می‌گوید حجم عمده استفاده حجم ترافیک هم‌وطنان ما از پلتفرم‌های خارجی و مشخصا اینستاگرام است. از اینستاگرام ماهیانه یک میلیارد کاربر استفاده می‌کنند که کشور ما رتبه هفتم را در این زمینه دارد، حدود ۲۴ تا ۲۵ میلیون نفر از ایرانیان از اینستاگرام استفاده می‌کنند.

عسگرپور گفت: در زمینه رگولاتوری، تولد ساترا به گونه‌ای بود که این نهاد همزمان نقش بازیگر را ایفا می‌کرد و پشتوانه قانونی نداشت، بنابراین مقررات صادرشده از سوی آن هم مشکل قانونی داشت.

او به چند اصل و نکته پراهمیت در حوزه انتظام‌بخشی وی‌اودی‌ها چنین اشاره کرد: اصل قانونی جرم و مجازات، اصل تناسب جرم و مجازات، رعایت اصول دادرسی و تجدیدنظرخواهی، توجه و استعانت به وجدان عمومی در تشخیص تخلف از نکات مهم در بحث انتظام‌بخشی هستند.

عسگرپور یادآور شد: مواردی که در طرح انتظام‌بخشی به آن اشاره شده عمدتاً نکاتی‌اند که در چند سال گذشته فعالان عرصه وی‌اودی درگیر آن بوده‌اند.

او گفت: با اشاره‌ای به آماری که در ابتدای بحث به آن اشاره کردم باید یادآور شوم که نیاز بود زمانی که افولی اتفاق می‌افتاد چراغ قرمزهایی روشن شود تا به جای شکل‌گیری اداره‌کل‌های متعدد، راهکاری برای مشکلات ایجاد شده پیدا شود. ما در این روند مزیت‌های نسبی خودمان و بازار جهانی‌مان را از دست می‌دهیم.

عسگرپور در پاسخ به این پرسش که در طرح انتظام‌بخشی نقش صنف در زمینه داوری‌ها چطور در نظر گرفته شده و همچنین برنامه‌ها برای پیوستن به کپی‌رایت جهانی چیست، گفت:‌ بحث داوری در طرح انتظام‌بخشی در نظر گرفته شده است. در مورد کپی رایت باید این را بگویم که برخی از منابع کشور ما به دلیل رعایت نکردن کپی‌رایت از بین رفت. از حساب‌های ما بابت فعالیت‌های غیرقانونی در سال‌های دورتر برداشت شده است. اگر ما به کنوانسیون بپیوندیم ممکن است در بدو امر به نظر آید که مشکل ایجاد می‌شود اما موضوع شکل دیگری دارد. در مورد وی‌اودی‌ها ما تصور می‌کنیم مشکل عمده آنان با پخش ماهواره‌ای محصولاتشان است، اما عملا آن‌ها ضربه عمده را از تلگرام می‌خورند. بنابراین بحث کپی‌رایت ممکن است در بدو امر با مشکلاتی همراه باشد اما در ادامه به نفع است، زیرا خرید رایت آثار خارجی برای کشور ما به نسبت سایر کشورها ارزان‌تر است و در مجموع می‌توان سود را بیشتر دید.

صندلی رقابت یا رگولاتوری

مهرک محمودی در تشریح مقاله خود با عنوان «صداوسیما رگولاتور یا رقیب» گفت: وقتی مدیر صداوسیما روی صندلی رگولاتور می‌نشیند از رونق بازار وی‌اودی‌ها استقبال می‌کند، اما آیا وقتی به عنوان بزرگترین تولیدکننده محتوای تصویری در جایگاه رقیب هم قرار می‌گیرد این استقبال اتفاق می‌افتد؟

محمودی با اشاره به تحقیقی که در مورد دلایل استقبال مخاطبان از وی‌اودی‌ها صورت گرفته بود، گفت: مواردی چون ایجاد انگیزه در مخاطب، دسترسی سریع و آسان، ارزان بودن، آرشیو محتوایی، اینکه آثار دوبله و سانسور خوبی دارند، اینکه جایگزین دیگری ندارند مورد بحث بوده‌اند. همچنین تبلیغات شهری وی‌ودی‌ها هم در جذب مخاطب اثرگذار بوده است.

اوهمچنین درباره انتخاب مخاطبان بعد از تماشای وی‌اودی‌ها گفت: اگر به هر دلیلی دسترسی مخاطبان به محصولات وی‌اودی‌ها محدود شود، براساس تحقیق صورت گرفته انتخاب مخاطب صداوسیما نخواهد بود و آنان ماهواره یا پلتفرم‌های خارجی را انتخاب می‌کنند.

تبصره‌ای امیدوارکننده

مهدی کوهیان حقوق‌دان که مقاله‌ای با عنوان «تبصره ماده ۷۷، کورسوی امید در برزخ برنامه هفتم» را در جلسه هم‌اندیشی ارائه می‌کرد در ابتدای سخنان خود گفت: جدیدترین تحولی که در حقوق مجوزها و شمول بعضی از مواد اصل ۴۴ قانون اساسی که بر مجوزها اتفاق افتاده در این تحقیق مورد توجه بوده است. ماهیت موضوع ما درباره یک تبصره است که همین امسال ذیل ماده ۷۷ قانون برنامه هفتم توسعه، الحاقی مجلس است و در آن سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملزم شده‌اند که با رعایت ماده یک و ماده هفت قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی اقدام به صدور مجوز کنند.

او ادامه داد: یکی از مصادیق اخلال در رقابت که در ماده یک تعریف شده، خودِ حضور سازمان صداوسیما در تنظیم‌گری است.

این حقوق‌دان گفت: واگذاری مسئولیتی که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد وی‌اودی به صداوسیما صورت گرفته، برخلاف قانون اجرای سیاست‌های کلی نظام است و به نظر می‌آید براساس مصوبه برنامه هفتم قابل ارزیابی حقوقی است.

او گفت: نکته بسیار مهمی که در این مصوبه جدید هست، تعیین محدودیت‌هایی برای زمان صدور مجوز برای کسب و کارها است. مهلت مشخصی هست که توسط هیئت مقررات‌زدایی و بهبود محیط کسب و کار تعیین می‌شود و ورود این بخش‌ها در این زمینه بسیار مفید خواهد بود. مرجع دیگری برای شکایت از انحصار به وجود آمده است.

پادکست‌ها در نقش آموزش‌دهنده

علی افتخاری مترجم مقاله «پادکست یک رسانه غیراصلی برای یادگیری و پخش محتوای صوتی» درباره این تحقیق و موضوعاتی که در آن مطرح است، چنین توضیح داد: چهار محقق در این تحقیق نقش پادکست را به عنوان یک رسانه آلترناتیو یا غیراصلی یا جایگزین بررسی کرده‌اند. پژوهش در این تحقیق بر دو زاویه دید تاکید داشته، یکی در نظر گرفتن پادکست به عنوان محتوای صوتی و دیگری کاربرد آن برای آموزش است؛ کاربردی که پادکست‌ها در یک دهه اخیر در زمینه آموزش و یادگیری دانش‌آموزان و دانشجویان داشته‌اند.

افتخاری تاکید کرد که براساس تحقیقات صورت گرفته در زمینه پادکست، این جمع‌بندی به وجود آمده که آن را نباید در دسته تهدیدها برای رسانه‌های قدیمی‌تر صوتی و تصویری در نظر گرفت.

او ادامه داد: همچنین در تحقیق دیگری از سیاه‌پوستان آفریقایی یاد شده که توانسته‌اند به واسطه پادکست، فرهنگ خود را به سبکی همچون رادیو برای شنونده تداعی کنند و شنونده خود را در محیط‌های آنان فرض کند. در بخش دیگری این تحقیق زمانی که از کاربران پرسیده شده چقدر نسبت به کارکرد آموزشی پادکست آشنا هستند ۶۰ درصد اعلام کردند مطلع‌اند و ۴۰ درصد ابراز بی‌اطلاعی کردند.

افتخاری در جمع‌بندی این مقاله گفت: نتیجه‌ای که گرفته می‌شود شامل چهار مزیت اصلی پادکست است؛ یک منبع خلاق برای کسب اطلاعات، زمینه‌ای برای درک بیشتر، وسیله‌ای برای تقویت توانایی تفکر خلاق و ابزاری برای یادگیری زبان‌های خارجی. پادکست‌ها را می‌توان از سطح شنیداری فراتر رفت و به سریال‌هایی اشاره کرد که پایه آن پادکست بوده است.

بررسی جایگاه حریم خصوصی در تولیدات نمایشی

حمیدرضا حیدرپور که از اصفهان به وسیله اسکایپ در برنامه هم‌اندیشی حاضر شده بود درباره تحقیق خود که در زمینه «جایگاه حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی و حمایت حقوقی از آن» بود گفت: حریم خصوصی و الزامات مرتبط با آن از جمله صیانت همه جانبه از آن، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نظام‌های حقوقی است. تلاش‌های مختلف و متنوعی در سطوح مختلف صورت گرفته است تا حریم خصوصی افراد، دستخوش تهدید قرار نگیرد. نمونه بارز این اقدامات، تصویب قوانین و مقرراتی است که با تکیه بر آن‌ها، نقض کنندگان حریم خصوصی افراد، تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرند تا از این طریق، موارد مداخله غیرقانونی در حریم خصوصی افراد، به حداقل ممکن برسد.

او ادامه داد: یکی از عرصه‌هایی که امکان نقض حریم خصوصی افراد در آن، بالاست، تولیدات نمایشی هستند. حجم این تولیدات، به صورت روزافزونی در حال گسترش است. سوال این است که چه سازوکارهایی به منظور صیانت از حریم خصوصی در تولیدات نمایشی در نظام حقوقی ایران وجود دارد و آیا این نظام حقوقی توانسته است حمایت بایسته و شایسته از حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی به عمل آورد یا خیر؟

حیدرپور گفت: فرضیه ابتدایی این است که در نظام حقوقی ایران، قواعد و قوانین خاصی به منظور صیانت از حریم خصوصی افراد در حوزه رسانه‌ای و به ویژه در عرصه تولیدات نمایشی وجود ندارد و تعقیب‌های قضایی در موارد تخطی از موازین، عمدتاً بنابر اصول و قواعد عام و کلی صورت می‌گیرد. این در حالی است که باید در صدد تدوین و اجرای راهبردها و سازوکارهایی بود که در پرتو آن ها، در نظام حقوقی ایران، به نحو جامع و کامل، از حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی صیانت شود. در این تحقیق تلاش شده تا با بررسی جایگاه و اهمیت حریم خصوصی به طور کلی و در ارتباط با تولیدات نمایشی به صورت خاص، نحوه حمایت نظام حقوقی ایران از حریم خصوصی در تولیدات نمایشی، مورد بحث قرار گیرد و راهکارهای عملی به منظور صیانت همه جانبه از حریم خصوصی در این تولیدات، ارائه شود.

رسانه سینمای خانگی- روزهای روشن امیرخانی به زودی تمام می‌شود

تصویربرداری سریال «روزهای روشن» به کارگردانی وحید امیرخانی در تهران ادامه دارد.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایرنا، تصویربرداری سریال روزهای روشن به کارگردانی وحید امیرخانی و تهیه‌کنندگی حسین پاینده در تهران ادامه دارد.

روزهای روشن که تولید خود را در سکوت خبری از ابتدای سال گذشته با حال و هوای دهه هفتاد در ۶۵ قسمت آغاز کرده بود، در حال تصویربرداری فاز نهایی خود است.

وحید امیرخانی پیش از این فیلم‌های سینمایی شاه کش و در مدت معلوم و همچنین سریال تلویزیونی شرایط خاص را کارگردانی کرده بود.

روزهای روشن محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که در استودیو بادبان تهیه و تولید شده است.

رسانه سینمای خانگی- سینما هم درد بیکاری دارد

 کارگردان فیلم «بهترین بابای دنیا» با اشاره به اینکه سینما رنج‌های فراوانی را با خود به همراه دارد، گفت: هشت سال است که فیلمی نساخته‌ام و این موضوع یک تصمیم شخصی بود، چراکه علاقه دارم بتوانم فیلم «خود» را بسازم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سومین جلسه «کارگاه بازیگری و کارگردانی در سینما» با حضور داریوش فرهنگ کارگردان و بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون دوشنبه- چهارم دی ماه- در مدت زمان چهار ساعت با حضور هنرجویان سینما و اعضا باشگاه مخاطبان در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار شد.

فرهنگ در این کارگاه اظهارداشت: کارگردانی به میزان ۶۰ درصد به مدیریت وابسته است و ۴۰ درصد آن در رابطه با خلاقیت معنا پیدا می‌کند و مراحل ساخت یک فیلم به بخش‌های پیش تولید، تولید و پس تولید تقسیم می‌شود.

وی خطاب به هنرجویان گفت: اگر می‌خواهید وارد این حرفه شوید، برای یک لحظه با خود خلوت کنید و روراست باشید و مطمئن شوید که آیا واقعا به این هنر علاقه‌مند هستید یا در طلب حاشیه‌هایی همچون ثروت، شهرت، نام و نان قصد ورود به سینما را دارید. بدانید که در این کار نام و نان دوام ندارد و در تاریخ سینمای ایران تنها چند فرد خاص وجود دارند که از طریق این حرفه توانسته‌اند به وضعیت مطلوبی دست پیدا کنند. بنابراین آنچه باقی می‌ماند تنها عشق است. اگر عاشقانه و با جان شیفته با این حرفه رو به رو شدید، بدانید که این هنر رنج‌های فراوانی را با خود به همراه دارد.

کارگردانی یک رنج بی‌پایان است

فرهنگ با بیان اینکه کارگردانی همچون سفر و یک رنج بی‌پایان است، افزود: وقتی یک فرد هدفی را برای خود مشخص می‌کند، باید خیلی جدی‌تر از آنچه لازم است وارد آن شود. هیچ شیوه‌ای برای برداشتن گام اول بهتر از شیوه کلاسیک نیست و کلاسیک یعنی «تناسب»، «توازن» و «تعادل» در همه چیز است.

وی با تاکید دوباره بر این اصل که ۶۰ درصد کارگردانی توانایی مدیریت کردن و ۴۰ درصد آن نیازمند خلاقیت است، اظهارداشت: از همان لحظه که یک ایده یا یک فکر در ذهن به وجود می‌آید، فرآیند مدیریت آن آغاز می‌شود. ما از این لحظه به شکل کلاسیک با دوربین و آنچه که باید در خصوص آن به نتیجه برسیم، وارد اصول اولیه می‌شویم. همه چیز از ایده شروع می‌شود و آن، آغاز فصل اول کارگردانی یعنی مرحله پیش تولید است.

مهمترین نکته در کارگردانی، شکیبایی و صبوری است

فرهنگ درباره فیلمسازی گفت: اولین نکته در پیش تولید، مسئله «انتخاب» است. برای مثال بسیار مهم است که چه اشخاصی را انتخاب می‌کنیم. باید بدانیم که تمام اجزا یک فیلم از ابتدا تا انتها باید تحت نظارت کارگردان باشد. ضروری است که همواره مناسب‌ترین، بهترین و درست‌ترین انتخاب را داشته باشیم.

وی افزود: افرادی که به کار خود دعوت می‌کنیم قرار نیست حتما از نظری فکری با ما همسو باشند بلکه باید شرایطی را به وجود آوریم که بتوانند در آن فضا قرار بگیرند. بعد از انتخاب، مسئله «شرایط تولید» به وجود می‌آید و اولین گام این مسیر، پیدا کردن تهیه کننده مناسب است. همچنین باید دانست که بازیگران بیان کننده سلیقه و افکار یک کارگردان هستند.

بنا بر اعلام روابط عمومی موزه سینما، فرهنگ با اشاره به اینکه مهمترین نکته در مقوله کارگردانی، شکیبایی و صبوری است، اظهارداشت: صبوری نکته بسیار مهمی است زیرا اگر صبور نباشید حتما مشکلاتی به وجود خواهد آمد. باید با نویسنده به یک نتیجه قطعی روشن و شفاف برسید.

۸ سال فیلم نساختم

این نویسنده و کارگردان بیان کرد: من هشت سال است که فیلمی نساخته‌ام و این موضوع یک تصمیم شخصی بود، چراکه علاقه دارم بتوانم فیلم «خود» را بسازم. اگر قرار باشد فیلمی را بسازیم، وظایف تقسیم‌بندی می‌شود و طبق زمان بندی، هنگامی که سر صحنه حاضر می‌شویم، همه عوامل از کارگردان می‌پرسند که چه کاری را باید انجام دهیم. مدیریت کردن مسیر باعث می‌شود تا بتوانیم در سینما زودتر به مقصد برسیم و توجه و دقت به جزئیات اولین وظیفه یک کارگردان است.

وی درباره «خلاقیت» در کارگردانی گفت: برای به کارگیری خلاقیت سه حوزه را باید مورد توجه قرار داد؛ «دکوپاژ»، «میزانسن» و «فضاسازی». در سینما باید بدانیم چه می‌خواهیم تا به مرحله‌ای برسیم که متوجه شویم چه چیز را نمی‌خواهیم. بی‌تردید هیچکاک استاد مسلم سینماست و جایی می‌گوید باید بتوانید فیلم را در یک جمله کوتاه برای خود معنی کنید. مهمترین مسئله این است که چطور بتوانید سلیقه خود را با فضای موجود هماهنگ کنید.

فرهنگ با اشاره به این موضوع که بستر فیلم «طلسم» بر مدار فضاسازی می‌گذرد و باید به نمادهای مختلف برای خلق توجه کرد، اظهارداشت: اگر مبدا، مقصد و فضاسازی یک اثر روشن شود، دکوپاژ خود را نمایان می‌کند. باید به عاطفه درون فیلم و این مسئله که چطور می‌شود به صحنه روح بخشید توجه کنیم.

این کارگردان گفت: مسائل فنی را هیچ‌گاه وارد فیلمنامه نکنید چراکه این امور مربوط به تصمیم‌های کارگردان است. باید بیشتر به چگونگی خلق هویت بصری در یک فیلم بیاندیشید. هیچ گاه طی کردن راه معمول اتفاق خاصی را رقم نمی‌زند.

نوجویان هنر باید از رویکرد کلاسیک پیروی کنند

در ادامه بازیگر مجموعه در حال تولید «سلمان فارسی» بیان کرد: در هر صحنه ابتدا باید یک تمرین اولیه با بازیگران داشته باشید تا به یک سلیقه مشترک دست پیدا کنید. قطار سینما قصد ایستادن نداشته و به تعداد کارگردان‌های سینما، روش‌های مختلفی وجود دارد. بهترین روش برای افراد تازه‌کار، همان روش کلاسیک‌ است.

وی بیان کرد: از سال ۱۸۹۵ تا کنون هنوز رمان‌ها و فیلم‌ها به روش کلاسیک عمل می‌کنند. زمانی که آثار پیکاسو را مرور می‌کنیم متوجه می‌شویم او نقاشی‌های پر سر و صدایی خلق کرده است اما پیکاسو پیش از تجربه گرایی، استاد شیوه رئالیسم بود و این مسئله در طرح‌های او از آناتومی انسان مشهود است.

سینما یک ضیافت است

فرهنگ خاطر نشان کرد: اقیانوس سینما بی‌کران است و بعد از این همه سال فعالیت در سینما، همچنان فکر می‌کنم در حال برداشتن قدم اول هستم. معتقدم سینما یعنی ریزه کاری. تقطیع نماهای یک فیلم را دکوپاژ می‌گویند اما باید ببینیم هدف از آن چیست. مهمترین موضوع در تولید یک فیلم این است که صحنه‌های آن جذاب باشند و از هر نما باید برای نمای بعدی استفاده کرد. دکوپاژ از لحظه‌ای آغاز می‌شود که ایده و فکر را نمابندی می‌کنیم. سینما ضیافتی است که بیننده را به تماشای فیلم دعوت می‌کند، در نتیجه باید اسباب لذت مخاطب را فراهم کرد.

وی گفت: دکوپاژ راه مناسبی برای ایجاد هیجان و به وجود آوردن احساس است. در به وجود آوردن یک صحنه باید ابتدا با فیلمبردار به نتیجه رسید و با او در تعامل بود و با همفکری با فیلمبردار تصمیم گرفت تا ابتدا از کدام اندازه نما را شروع کنیم. بهتر است هر پلان از یک زاویه به صورت کامل فیلمبرداری شود تا کارگردان با احاطه بیشتری سایر نماها را فیلمبرداری کند. برشت می‌گوید آنکه می‌خندد هنوز خبر هولناک را نشنیده است. کسی که برای تدوین فیلمبرداری کند به جایی نمی‌رسد، بلکه باید از صحنه، تصاویری در ذهن خود داشته باشد تا بتواند به دکوپاژ بپردازد.

فرهنگ درباره مرحله دکوپاژ در کارگردانی افزود: در دکوپاژ باید اطلاعات هر پلان را یادداشت کرد تا فهمید به چه اطلاعاتی برای به تصویر کشیدن یک پلان نیاز داریم و لازم است تا اطلاعات غیرضروری را حذف کنیم. همیشه از ایماژ و تصاویر در سر صحنه فیلمبرداری ایده‌هایی به ذهنم می‌رسد. بنابراین بدون عجله و با حوصله باید کار را صورت داد. البته کارگردان باید پیش از فیلمبرداری، از روی فیلمنامه کاملا دکوپاژ را انجام داده باشد. نویسنده نباید در متن، دکوپاژ و توصیه‌های تکنیکی را اعمال کند چراکه با این کار مانع خلاقیت کارگردان می‌شود.

فرآیند تحلیل شخصیت از متن آغاز می‌شود

کارگردان «دو فیلم با یک بلیط» اظهارداشت: اگر پلان‌هایی در صحنه فیلمبرداری به ذهن کارگردان می‌رسد نباید در مقابل آن مقاومتی داشته باشد و بهتر است ایده‌های مربوط به آن‌ها را عملی کند. هر پلان نویدی برای پلان بعدی است و تنها تا زمانی که یک زاویه نما دارای قدرت اثرگذاری است باید از آن استفاده کرد. استانیسلاوسکی می‌گوید نقش بزرگ و کوچک نداریم و بازیگر کوچک و بزرگ داریم.

وی گفت: بازیگر خود به سادگی می‌تواند متوجه شود که تنها در حال بازی کردن است یا نقش خود را باور کرده است. بازیگر باید ریزه کاری‌هایی را در کار خود لحاظ کند تا کارگردان بتواند با خلاقیت خود از آنها استفاده درستی کند. نمی‌شود نقطه نظرهای چندگانه و متضاد را به بازیگر منتقل کرد بلکه توضیحات به او باید در یک جهت باشد. بازی یک بازیگر نباید با عجله صورت گیرد بلکه باید طراوت داشته باشد.

فرهنگ بیان کرد: واقعیت را باید به وجود آورد و آن را به صحنه تزریق کرد. فرآیند تحلیل شخصیت از متن شروع می‌شود و کارگردان باید به جزئیاتی درباره پیشینه شخصیت‌ها به جمع‌بندی برسد. هیچکاک می‌گوید فیلم‌های او قبل از اینکه مقابل دوربین بروند، ساخته شده اند. به این معنی که او همه آنچه را که به آن‌ نیاز داشته است، از پیش در ذهن خود می‌ساخت. یک بازیگر و یا کارگردان نباید در به تصویر درآوردن ذهنیت خود عجله کند.

رسانه سینمای خانگی- مرگ‌های تلخ سینما در سال میلادی

سال ۲۰۲۳ نیز با درگذشت چهره‌های تاثیرگذاری در عرصه سینما و تلویزیون همراه بود، از ویلیام فردکین کارگردان نامدار آمریکایی و ستاره‌های بزرگی چون لولوبریجیدا و راکل ولش تا مرگ زودهنگام متیو پری بازیگر سریال محبوب «فرندز».

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، با رسیدن به روزهای پایانی سال جاری میلادی، مروری داریم بر چهره‌های مهم صنعت سرگرمی در عرصه سینما و تلویزیون که برای همیشه با جعبه جادویی و پرده نقره‌ای وداع کردند.

مایکل گمبون

«سر مایکل گمبون» بازیگر ایرلندی سری فیلم‌های «هری پاتر» بود که در سن ۸۲ سالگی درگذشت. او بیشتر برای بازی در نقش پروفسور آلبوس دامبلدور در شش فیلم از هشت فیلم هری پاتر شناخته شد.
این ستاره متولد دوبلین در طول شش دهه فعالیت خود در تلویزیون، فیلم، تئاتر و رادیو کار کرد و برنده چهار بفتا شد.

زمانی که او به یکی از اعضای اصلی کمپانی بازیگری تئاتر ملی لورنس اولیویه در لندن تبدیل شد،  فعالیت حرفه ای خود را آغاز کرد و در ادامه سه جایزه اولیویه را برای بازی در تولیدات تئاتر ملی دریافت کرد.

 مایکل گمبون پس از مرگ «ریچارد هریس» در سال ۲۰۰۳، نقش دامبلدور – مدیر مدرسه جادوگری هاگوارتز – را در سری فیلم‌های موفق  «هری پاتر» بر اساس رمان های نوشته  «جی کی رولینگ» ایفا کرد.

ران سیفس جونز

ران سیفس جونز بازیگر برنده جایزه امی که بیشتر برای بازی در نقش ویلیام هیل در سریال «This Is Us» (این ما هستیم) شهرت داشت به دلیل مشکل ریوی طولانی‌مدت در سن ۶۶ سال درگذشت.

«جونز» بیشتر برای بازی در سریال«This Is Us» در نقش ویلیام هیل، پدر بیولوژیکی رندال پیرسون (استرلینگ کی. براون) شناخته شد، که برای آن دو جایزه اِمی مهمان در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ برنده شد. در همان سال، دخترش «جازمن» نیز اولین جایزه امی خود را به دست آورد تا برای نخستین بار یک پدر و دختر در یک سال برنده جایزه اِمی نام بگیرند.

او سابقه بازی در سریال «نظم و قانون: جنایات سازمان یافته» و سریال‌های «آقای ربات» (۲۰۱۵-۲۰۱۶)، «گِت داون» (۲۰۱۶-۲۰۱۷)، «لوک کیج» (۲۰۱۶-۲۰۱۸)، «به دنبال آلاسکا» (۲۰۱۹) و «حقیقت گفته می‌شود» (۲۰۱۹-۲۰۲۳) را نیز در کارنامه داشت.

همچنین «نیمه نلسون» (۲۰۰۶)، «در سراسر جهان» (۲۰۰۷)، «چانه شیشه‌ای» (۲۰۱۴)، «تقویم تعطیلات» (۲۰۱۸)، «روزهای سگی» (۲۰۱۸) و «نام من دولمایت» (۲۰۱۹) از جمله آثار سینمایی هستند که «ران سیفس جونز» در آن نقش‌آفرینی داشته است.

ویلیام فردکین

ویلیام فریدکین کارگردان برنده اسکار که با ساخت فیلم‌های موفقی چون «ارتباط فرانسوی» و «جن‌گیر» به شهرتی جهانی رسید یکی از مهم‌ترین چهره‌هایی بود که در سال ۲۰۲۳ در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

«ویلیام فریدکین» سال ۱۹۷۱ فیلم «ارتباط فرانسوی» را در ژانر جنایی-پلیسی، بر اساس یک داستان واقعی کارگردانی کرد. این فیلم که شامل یکی از هیجان‌انگیزترین صحنه‌های تعقیب و گریز تاریخ سینماست، توانست برنده جوایز اسکار بهترین فیلم، فیلمنامه و تدوین شود و نام «فریدکین» ۳۲ ساله را به عنوان فیلمسازی جوان و آینده‌دار مطرح کرد.

این کارگردان پس از آن «جن‌گیر»‌ را بر اساس رمان پرفروش نوشته «ویلیام پیتر بلَتی» درباره دختری ۱۲ ساله که توسط شیطان تسخیر شده ساخت که این فیلم نامزد ۱۰ جایزه اسکار شد. پس از موفقیت فیلم «جن‌گیر» او تا اوایل قرن بیست‌ویکم به کارگردانی فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی ادامه داد اما دیگر نتوانست موفقیت گذشته خود را تکرار کند.

آخرین فیلم بلند ساخته «ویلیام فریدکین» مستندی با نام «شیطان و پدر آمورث» بود که در سال ۲۰۱۷ ساخته شد. این فیلم به مقایسه لحظات فیلم معروف «جن‌گیر» با جن‌گیری واقعی می‌پردازد.

از دیگر آثار او می‌توان به «برای زندگی و مرگ در لس‌آنجلس»، «جادوگر»، «گشت‌زنی»،‌ نسخه تلویزیونی «۱۲ مرد خشمگین» و «جوئی قاتل» اشاره کرد. جایزه شیر افتخاری جشنواره ونیز، جایزه فیپرشی جشنواره فیلم کن برای فیلم «باگ» و همچنین یوزپلنگ طلایی جشنواره «لوکارنو» به پاس یک عمر دستاورد سینمایی از جمله دیگر افتخارات این کارگردان کهنه‌کار محسوب می‌شود.

آنگوس کلود

آنگوس کلود هنرپیشه آمریکایی که بیشتر برای بازی در سریال «سرخوشی» شناخته می‌شود، در سن ۲۵ سالگی از دنیا رفت. او بیشتر برای بازی در نقش یک فروشنده مواد مخدر در سریال «سرخوشی» از شبکه HBO شناخته می‌شد.

این بازیگر با بازی در نقش شخصیتی به نام «فِز» در سریال نوجوانانه و برنده ِامی «سرخوشی»(Euphoria) به شهرت رسید. «کلود»‌ در دو فصل نخست این سریال یکی از شخصیت‌های اصلی بود. او همچنین بازی در فیلم‌های «شمال هالیوود»(۲۰۲۱) و «خط»(۲۰۲۳) را در کارنامه دارد.

آلن آرکین

«آلن آرکین»، ‌بازیگر آمریکایی برنده جایزه اسکار که کارنامه‌ای از نقش‌های کمدی و درام داشت در سن ۸۹ سالگی درگذشت. او متولد سال ۱۹۳۴ در محله بروکلین نیویورک بود و وقتی ۱۱ سال داشت، خانواده‌اش به شهر لس‌آنجلس نقل مکان کرد.

 آرکین در طول فعالیت حرفه‌ای خود چهار بار نامزد دریافت اسکار شد و این جایزه را در سال ۲۰۰۷ برای بازی در نقش پدربزرگی که با اعتیاد دست‌به‌گریبان بود، در فیلم کمدی «خانم سان‌شاین کوچک» به دست آورد.

او همچنین جایزه تونی، معتبرترین جایزه عرصه تئاتر آمریکا را هم یک بار کسب کرده بود.

یکی از نخستین نقش‌های اصلی که بازی کرد، در سال ۱۹۶۶ در فیلم کمدی «روس‌ها می‌آیند، روس‌ها می‌آیند» بود که اولین نامزدی اسکار را برایش رقم زد و در سال ۱۹۶۷ با بازی در نفش یک قاتل دچار روان‌پریشی در فیلم «تا تاریکی هوا صبر کن» در مقابل آدری هپبورن یکی از نقاط عطف کارنامه‌اش را رقم زد.

 آلن آرکین حتی بعد از ۸۰ سالگی هم در سینما و تلویزیون فعال بود و برای بازی در سریال «شیوه کامینسکی» در مقابل «مایکل داگلاس» نامزد دریافت جایزه امی شد.

او با بازی در فیلم «آرگو» برای چهارمین بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد. از دیگر فیلم‌های کارنامه هنری آرکین می‌توان به «راه‌حل هفت درصدی»، «گلن‌گری گلن راس»، «ادوارد دست‌قیچی» و «باهوش باش» اشاره کرد.

آندره بروگر

آندره بروگر بازیگر برنده دو جایزه امی که در مجموعه‌های تلویزیونی همچون «بروکلین نه-نه» و «قتل: زندگی در خیابان»‌ حضور داشت، پس از تحمل یک دوره بیماری در سن ۶۱ سالگی درگذشت. او بیش‌تر برای بازی در نقش «کاپیتان ریموند هالت»‌ در سریال «بروکلین نه – نه»‌ شناخته می‌شود که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ روی آنتن رفت.

او در سال ۱۹۹۸ برای ایفای نقش کارآگاهی به نام «فرانک پمبلتون»‌ در سریال «قتل: زندگی در خیابان»‌ برنده جایزه «امی» بهترین بازیگر مرد نقش اول شد و همچنین یک جایزه امی دیگر را در سال ۲۰۰۶ برای بازی در نقش یک مجرم حرفه‌ای در «سارق» کسب کرد.

او نخستین‌بار در فیلم «شکوه»‌ و در نقش یک سرباز در سینما ظاهر شد. این هنرپیشه همچنین در مجموعه تلویزیونی «هک» که از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ پخش شد در نقش یک کارآگاه مقابل دوربین رفت. او برای بازی در مجموعه سریال درام «مردان یک سن مشخص»‌ دو بار به عنوان نامزد در شاخه بهترین بازیگر مرد نقش مکمل جوایز «امی» معرفی شد.

بروگر در کنار مجموعه‌های تلویزیونی در فیلم‌های سینمایی همچون «شهر فرشتگان»، «فراوانی»، «پوزئیدون»،‌«آواز دونفره»، «مه»‌ و «ترس کهن» نقش آفرینی کرده است.

رایان اونیل

رایان اونیل بازیگر آمریکایی که ببشتر برای نقش آفرینی نامزد اسکار در فیلم «داستان عشق» شناخته می‌شد، در ۸۲ سالگی درگذشت. اونیل متولد ۲۰ آوریل ۱۹۴۱ در لس آنجلس از پدری نویسنده و فیلمنامه نویس به نام چارلز اونیل و مادری بازیگر به نام پاتریشیا کالاگان بود. او که در ابتدا یک بوکسور بود همراه با خانواده‌اش در کشورهای مختلفی چون بریتانیا، آلمان و مکزیک زندگی می کرد.

پس از کار به عنوان بدلکار، «اونیل» در نقش رادنی هرینگتون در سریال «پیتون پلیس» دهه ۱۹۶۰ شبکه ای بی سی بازی کرد و این آغاز حرفه او به عنوان بازیگر بود. پس از آن او در نقش یک دانشجوی حقوق دانشگاه هاروارد در فیلم «داستان عشق» در سال ۱۹۷۰ بازی کرد که یک نامزدی جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد.

او همچنین در نقش‌های مهم دیگری در فیلم کمدی درام «چه خبر دکتر؟» ساخته «پیتر بوگدانوویچ» در سال ۱۹۷۲ در کنار «باربارا استرایسند» و فیلم «ماه کاغذی» در سال ۱۹۷۳ و درام تاریخی «استنلی کوبریک» در سال ۱۹۷۵ با عنوان «بری لیندون» ظاهر شد. اونیل در فیلم «ماه کاغذی» در کنار دخترش «تیتوم اونیل» نیز بازی کرد، فیلمی که یک جایزه اسکار برای دخترش در سن ۱۰ سالگی به ارمغان آورد.

نورمن لیر

نورمن لیر نویسنده، تهیه‌کننده و سازنده سریال‌های کمدی و بسیار محبوب اوایل دهه ۱۹۷۰ مانند «همه در خانواده» و «سنفورد و پسر»، در ۱۰۱ سالگی از دنیا رفت. او که پیش از کار در تلویزیون به عنوان یک نویسنده برتر کمدی تثبیت شده بود، سال ۱۹۶۸ برای فیلمنامه «طلاق به سبک آمریکایی» نامزد اسکار شد و پس از آن یک کمدی بر مبنای یک نمایش محبوب بریتانیایی درباره یک کارگر محافظه‌کار و آشکارا متعصب ساخت که با عنوان «همه در خانواده» به یک موفقیت فوری بدل شد.

چنین شد که «همه در خانواده» و «سنفورد» که درباره یک خانواده سیاه‌پوست لس‌آنجلسی بود، به سریال‌های رتبه اول و دوم کشور بدل شدند. پس از آن ۶ سریال جانبی از «همه در خانواده» ساخته شد و این سریال ۴ جایزه امی در سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۳ و جایزه پیبادی سال ۱۹۷۷ را برای لیر به ارمغان آورد تا برای ارایه کمدی با وجدان اجتماعی از وی تجلیل شود. وی دومین جایزه خود را سال ۲۰۱۶ به خاطر دستاوردهای شغلی دریافت کرد.

برخی از دیگر ساخته‌های لیر شامل «یک روز در یک زمان» سریالی که از ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۴ روی آنتن بود و «سکته‌های متفاوت» که از ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۶ روی آنتن رفت. 

وی در سینما هم فعال بود و فیلمنامه‌های «بیا شاخ خودت را بزن» (۱۹۶۳)، «شبی که به مینسکی حمله کردند» (۱۹۶۸) و «دزدی که به شام آمد» (۱۹۷۱) از جمله فیلمنامه‌هایی بود که لیر برای پرده سینما نوشت.

متیو پری

جسد بی‌جان متیو پری، بازیگر سریال معروف فرندز (دوستان) در حالی در خانه‌اش پیدا شد که او هنگام مرگ ۵۴ سال داشت. این بازیگر آمریکایی بیشتر برای بازی در نقش «چندلر بینگ» در سریال کمدی دهه ۱۹۹۰ «فرندز» شناخته می‌شد.

پری که در سال ۱۹۶۹ در ماساچوست به دنبال آمده بود در شهر اوتاوا در کانادا بزرگ شد و در نوجوانی به لس‌آنجلس نقل مکان کرد. او از ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۸ در نقش شخصیتی به نام «چاز راسل» در سریال «بویز» ظاهر شد و در نمایش‌هایی از جمله «گروئینگ پینز» هم بازی کرد. اما او با «فرندز» یک ستاره بین المللی شد؛ سریالی که فراز و نشیب زندگی شش جوان نیویورکی در یافتن عشق، کار و دوست را به تصویر می‌کشید.

این سریال کمدی همچنین با بازیگری «جنیفر انیستون»، «کورتنی کاکس»، «دیوید شوییمر»، «مت لابلانک» و «لیسا کودرو» یکی از موفق‌ترین نمایش‌های تاریخ تلویزیون شد. «متیو پری» در چندین فیلم سینمایی از جمله «فولز راش این» (احمق‌ها بشتابید)، «آلموست هیروز» (تقریبا قهرمان) و «هول ناین یاردز» (همه نه یارد) ظاهر شده بود.

بررسی پزشکی قانونی لس‌آنجلس نشان می‌دهد این بازیگر آمریکایی، به دلیل تاثیر شدید ماده روان‌گردان کتامین فوت کرده است.

ریچارد راوندتری

ریچارد راوندتری، بازیگر مجموعه فیلم‌های «شفت» که از او به عنوان نخستین قهرمان اکشن سیاه پوستیاد می‌شود در ۸۱ سالگی درگذشت. فیلم «شفت» سال ۱۹۷۱ به کارگردانی جردن پارکس با اقتباس از رمانی نوشته ارنست تایدیمن ساخته شد.

او پیش از این تنها در یک فیلم ظاهر شده بود اما با بازی در فیلم «شفت» به یکی از بازیگران مطرح و محبوب تاریخ سینما تبدیل شد. او با بازی در این فیلم تاریخ سینما را تغییر داد و میراث بزرگی برای فیلم های آینده خلق کرد.

این بازیگر در چهار دنباله دیگر فیلم «شفت» در سال‌های ۱۹۷۲ ، ۱۹۷۳ ، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۹ هم بازی کرد. بر مبنای این فیلم سریالی هم در سال ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ ساخته شد که «راوندتری» بازیگر آن هم بود. راوندتری برای بازی در فیلم «شفت» نامزد گلدن گلوب شد.

برت یانگ

برت یانگ که نقش پائولی را در ۶ فیلم «راکی» در کنار سیلوستر استالونه بازی کرد و برای بازی در فیلم اصلی در سال ۱۹۷۶ نامزدی اسکار را برای بازیگر نقش مکمل مرد دریافت کرده بود، در ۸۳ سالگی از دنیا رفت.

فیلم «همه تیله‌ها» رابرت آلدریچ در سال ۱۹۸۱ در کنار پیتر فالک و «روزی روزگاری در آمریکا» سرجیو لئونه در سال ۱۹۸۴ هم از نقش‌آفرینی‌های وی است که منتقدان را به تمجید واداشت. او در سال ۱۹۹۹ در کمدی رمانتیک «چشم آبی میکی» همبازی هیو گرانت بود.

یانگ در سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی متعددی هم ظاهر شد که «قصه‌هایی از سردابه»، «کلمبو»، «محدودیت‌های بیرونی» و «عروسک روسی» از جمله آن‌ها بودند.

اولین نقش تاثیرگذار وی در فیلم «محله چینی‌ها» ساخته رومن پولانسکی در نقش کرلی بود. وی در اکشن مهیج ساخته سام پکین‌پا با نام «نخبگان قاتل» (۱۹۷۵) هم در کنار دنیرو بازی کرده بود.

گلندا جکسون

«گلندا جکسون» بازیگر برنده دو جایزه اسکار و سیاستمدار پیشین بریتانیایی بود که امسال در ۸۷ سالگی درگذشت. این بازیگر بریتانیایی اخیرا در فیلم «فراری بزرگ» در کنار  مایکل کین نقش آفرینی کرده بود.

 گلندا جکسون برنده دو جایزه اسکار بود و از دهه ۹۰ میلادی وارد عرصه سیاست شد. او عضو حزب کارگر و از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۵ نماینده پارلمان بریتانیا بود. او یک بار در سال ۱۹۷۱ برای بازی در فیلم «زنان عاشق» و بار دوم در سال ۱۹۷۴ برای بازی در فیلم «لمس عزت» جایزه اسکار گرفت.

بازی درخشان او در فیلم «الیزابت گم شده است» برای او در سال ۲۰۲۰ یک جایزه بفتا به ارمغان آورد. جکسون در ۵۶ سالگی اعلام کرد که بازیگری را رها می‌کند تا به عنوان نامزد حزب کارگر وارد پارلمان بریتانیا شود.

تریت ویلیامز

تریت ویلیامز که بیشتر به خاطر بازی در فیلم «مو» ساخته «میلوش فورمن» در سال ۱۹۷۹ شناخته شد، بر اثر یک سانحه رانندگی با موتورسیکلت درگذشت.

این بازیگر آمریکایی تقریباً ۵۰ سال فعالیت حرفه‌ای شامل بازی در نقش‌های اصلی در سریال تلویزیونی «اِوروود» و فیلم سینمایی «مو» را داشت؛ نخستین بار در سال ۱۹۷۵ به عنوان افسر پلیس در فیلم «قهرمان مرگبار» ظاهر شد و در بیش از ۱۲۰ نقش تلویزیونی و سینمایی از جمله فیلم‌های «عقاب فرود آمد»، «شاهزاده شهر» و «روزی روزگاری در آمریکا» ظاهر شد. او برای بازی در نقش جورج برگر رهبر هیپی‌ها در نسخه سینمایی موزیکال موفق «مو» در سال ۱۹۷۹ نامزد جایزه گلدن گلوب شد.

او همچنین در ده‌ها سریال تلویزیونی ظاهر شد اما شاید بیشتر به خاطر نقش اصلی‌اش در سریال «اِوروود» از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ در نقش دکتر اندرو براون، شناخته می‌شد.

تریت ویلیامز همچنین حضوری مکرر در نقش لنی راس در سریال «نجیب‌زادگان» داشت و حضور او روی صحنه تئاتر برادوی نیز شامل  نمایش‌هایی از جمله «گریس» و «دزدان دریایی پنزانس» بود.

لنس ردیک

لنس ردیک که برای بازی در فیلم‌های «جان ویک» و همچنین سریال‌هایی چون «شنود» و «فرینج» شناخته می‌شد نیز در ۶۰ سالگی از دنیا رفت.

شناخته شده‌ترین نقش «ردیک» ایفای نقش ستوان پلیس بالتیمور «سدریک دنیلز» در سریال جنایی «شنود» محصول شبکه HBO بود.

دیگر نقش‌های تلویزیونی این بازیگر شامل سریال‌های «بوش»، «گم‌شده»، «اوز» و نقش اصلی در درام علمی تخیلی «فرینج» نبود. او قبل از مرگ نقش زئوس را برای اقتباس تلویزیونی جدید «پرسی جکسون» ایفا کرده بود. 

لنس ردیک در سینما نیز در فیلم‌های «سقوط کاخ سفید»، «عشق سیلوی»، «برادر به برادر» و همچنین مجموعه فیلم‌های پرفروش «جان ویک» ظاهر شده بود. علاوه بر قسمت چهارم فیلم «جان ویک»، نقشی را برای فیلم «بالرین» با حضور «آنا د آرماس» نیز ایفا کرده و در نسخه جدید فیلم «مردان سفید نمی‌توانند بپرند» هم حضور داشته است.

تام سایزمور

«تام سایزمور» بازیگر آمریکایی پس از ابتلا به عارضه آنوریسم مغزی درگذشت. این هنرپیشه آمریکایی که بیشتر برای بازی در فیلم «نجات سرباز رایان»‌ شناخته می‌شد در سن ۶۱ سالگی از دنیا رفت.

سایزمور در فیلم‌هایی از جمله «نجات سرباز رایان» از استیون اسپیلبرگ، «مخمصه» ساخته مایکل مان و «سقوط شاهین سیاه» به کارگردانی ریدلی اسکات بازی کرده است.

این بازیگر در یکی از اولین حضورهای مهم خود در سینما در فیلم «متولد چهارم جولای» ساخته الیور استون در سال ۱۹۸۹ ظاهر شد و بعدها در فیلم «نقطه شکست» به کارگردانی کاترین بیگلو در سال ۱۹۹۱ و «قاتلان بالافطره» (۱۹۹۴) دیگر ساخته الیور استون ظاهر شد.

«دشمن کشور»، «زندان»، «احیای مردگان»، «جاده سرخ»، «قبل از اینکه بخوابم»، «شیطان در لباس آبی»، «مغز استخوان مبارزه کن»، «جاده زی‌زیکس»، «سیاره سرخ»، «دشنه» و «سمی» از جمله دیگر فیلم‌های تام سایزمور محسوب می‌شوند.

ریچارد بلزر

ریچارد بلزر کمدین و بازیگر آمریکایی که بیشتر برای بازی در نقش کارآگاه جان مانچ در سریال‌های «نظم و قانون» و «قتل: زندگی در خیابان» شناخته می‌شد، در سن ۷۸ سالگی درگذشت.

بلزر بیش از دو دهه و در ۱۰ سریال در نقش یک کارآگاه جنایی به نام جان مانچ بازی کرد که مستعد نظریه‌های توطئه بود. او نخستین بار در سال ۱۹۹۳ در یکی از قسمت های سریال « قتل» و آخرین بار هم در سال ۲۰۱۶ در سریال «نظم و قانون: واحد قربانیان ویژه» در این نقش ظاهر شد.

کارآگاه مانچ به یکی از طولانی‌ترین شخصیت‌های تلویزیون ایالات متحده تبدیل می‌شود که بیش از ۲۰ سال با عینک آفتابی در صفحه نمایش کوچک حضور داشت.

ریچارد بلزر در سال ۲۰۰۸ با همکاری «مایکل یان بلک» رمانی با عنوان «من یک پلیس نیستم!» را منتشر کرد! او همچنین به نوشتن چندین کتاب در مورد تئوری‌های توطئه درباره موضوعاتی چون ترور جان اف کندی و ناپدید شدن پرواز ۳۷۰ خطوط هوایی مالزی کمک کرد.

راکل ولش

راکل ولش بازیگر آمریکایی که در دهه شصت و هفتاد با فیلم «سفر روایی» و فیلم‌های دیگر به یکی از نمادهای بزرگ گیشه و فرهنگ پاپ تبدیل شد، در سن ۸۲ سالگی از دنیا رفت.  ابن بازیگر افسانه‌ای سینما، تئاتر و تلویزیون، در دوران حرفه‌ای خود طی بالغ بر ۵۰ سال، در بیش از ۳۰ فیلم و ۵۰ سریال تلویزیونی حضور یافت. 

ولش کار خود را به عنوان مجری برنامه پیش بینی آب و هوا در یک ایستگاه تلویزیونی محلی در کالیفرنیا شروع کرد و سپس نقش‌های کوچکی را در سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی از جمله «راوست اباوت» با بازی «الویس پریسلی» بر عهده گرفت. 

موفقیت او در سینما در اواسط دهه شصت میلادی و با فیلم های سینمایی چون «سفر رویایی» و «یک میلیون سال قبل از میلاد» به دست آمد و او در سال ۱۹۷۵ جایزه گلدن گلوب خود را به عنوان بهترین بازیگر زن کمدی یا موزیکال برای بازی در فیلم «سه تفنگدار» دریافت کرد.

در دهه نود میلادی، او در نقش خودش در فیلم «اسلحه برهنه: نتیجه نهایی» ظاهر شد و در دهه‌های بعد در سال ۲۰۰۱ در کمدی رمانتیک «قانونا بلوند» و در ادامه در فیلم کمدی «چگونه یک عاشق لاتین باشید» ساخته «یوجینو دربز»  مقابل دوربین رفت که آخرین فیلم او نیز بود. 

جینا لولوبریجیدا

جینا لولوبریجیدا هنرپیشه ایتالیایی سرشناس یود در سن ۹۵ سالگی درگذشت. او از ستارگان سینمای جهان در قرن بیستم که در کنار «سوفیا لورن» و «کلودیا کاردیناله» محسوب می‌شد.

شهرت جهانی لولوبریجیدا با فیلم «فان‌فان لاتولیپ و نیز «مهرویان شب» که هردو در سال ۱۹۵۲ اکران شدند، آغاز شد و ایفای نقش در فیلم  «گوژپشت نوتردام» (۱۹۵۶) او را به شهرت بیشتری رساند.

او برای بازی در فیلمی با عنوان «زیباترین زن جهان» با این لقب نیز شناخته می‌شد.

«بریجیدا» در سال ۱۹۶۱ به عنوان ستاره محبوب جهان برنده جایزه گلدن گلوب شد اما دهه ۷۰ میلای برای مدتی از سینما کناره گرفت و به عکاسی روی آورد. او با پرتره‌هایی که از شخصیت‌های مشهور فرهنگی و سیاسی و همکاران سینمایی‌اش گرفت بسیار موفق شد. بریجیدا در دهه ۸۰ میلادی دوباره به سینما بازگشت و در سال ۱۹۸۶ رییس هیات داوران جشنواره برلین شد.

ملیندا دیلون

ملیندا دیلون بازیگر فیلم‌هایی چون فیلم کلاسیک علمی-تخیلی استیون اسپیلبرگ «برخورد نزدیک از نوع سوم» و درام روزنامه‌نگاری «غیبت مالیس» یا «بدون سوء‌نیت» با بازی پل نیومن و نیز «داستان کریسمس» بود که ۸۲ سالگی درگذشت.

دیلون از سابقه پنج دهه بازیگری در هالیوود برخوردار بود و بازیگر فیلم‌های متعددی از جمله «هری و خانواده هندرسون»، «مشت»، «غیبت مالیس»، «شاهزاده جز و مد»، «به وونگ فو، برای همه چیز متشکرم! جولی نیومر»، «جفرسون‌ها» و … بود.

وی کارش را ابتدا به عنوان بازیگر صحنه نمایش آغاز کرد و برای بازی در نمایش اصلی «چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد؟» در سال ۱۹۶۲ در حالی که تنها ۲۳ سال داشت نامزدی جایزه تونی را کسب کرد. ۱۴ سال بعد وی در دو نقش متفاوت در فیلم زندگی‌نامه‌ای وودی گاتری «جهش به سوی افتخار» نامزدی گلدن گلوب را کسب کرد.

وقتی اسپیلبرگ برای فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» فراخوان دارد دیلون برای این نقش انتخاب شد و برای بازی در نقش مادری که پسرش توسط بیگانگان ربوده می‌شود نامزدی اسکار بهترین بازیگر زن نقش مکمل را به دست آورد. او چهار سال بعد در سال ۱۹۸۱ برای فیلم «غیبت مالیس» دومین نامزدی بازیگر نقش مکمل اسکار را دریافت کرد.

این بازیگر آخرین بار در درام خانوادگی کانادایی «هارتلند» بازی کرد و از سال ۲۰۰۷ از بازیگری دست کشید و به همین دلیل بار دیگر در نقش خودش در ادامه «داستان کریسمس» ظاهر نشد و جولی هاگرتی این نقش را تکرار کرد.

مایک نوسبوم

مایک نوسبوم بازیگر آمریکایی که طی سالیان همکاری‌های زیادی با دیوید ممت از جمله در نمایش «گلن بری گلن راس» در تئاتر برادوی داشت، در سن ۹۹ سالگی درگذشت.

او بیش از نیم قرن در صحنه‌های تئاتر شیکاگو بازی می‌کرد و در سال ۲۰۱۹ جایزه یک عمر دستاورد را از لیگ تئاتر شیکاگو دریافت کرد.

او در سینما در فیلم‌هایی چون «جذابیت مهلک» (۱۹۸۷)، «در میدان رویاها» (۱۹۸۹) و در«مردان سیاه پوش» (۱۹۹۷) بازی کرد.

مایک نوسبوم و دیوید ممت، نمایشنامه‌نویس و کارگردان آمریکایی، نخستین بار در اواخر دهه ۱۹۶۰ ملاقات کردند و برنده آینده جایزه پولیتزر او را در نقش معلم در سال ۱۹۷۵ در نمایش سه نفره «بوفالوی آمریکایی» در تئاتر گودمن در شیکاگو انتخاب کرد. او همچنین در نمایش «نسبیت» از دیوید ممت نیز نقش آلبرت انیشتین را بازی کرد.

نوسبوم اولین بار به عنوان کارگردان کمدی موزیکال در سال ۱۹۸۲ به برادوی راه یافت که تنها پنج اجرا طول کشید. او چهار سال بعد با بازی در نمایش «خانه برگ‌های آبی» ساخته جان گوار به عرصه نمایش بازگشت.

«هری و تونتو» (۱۹۷۴)، «از دست دادن آیزایا» (۱۹۹۵) و «سرقت بزرگ سرقت کوچک» (۱۹۹۵) از جمله دیگر نقش‌افرینی‌های این بازیگر آمریکایی در عرصه سینما هستند.

رسانه سینمای خانگی- خبر کوتاه است: ناصر طهماسب درگذشت

مدیران عرصه‌های مختلف فرهنگی و هنری در قالب‌های پیام‌هایی، درگذشت زنده‌یاد ناصر طهماسب دوبلور با سابقه سینما و تلویزیون ایران را تسلیت گفتند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، محسن برمهانی معاون سیما در پیامی درگذشت ناصر طهماسب دوبلور توانا و پیشکسوت کشورمان را تسلیت گفت.

متن پیام معاون سیما به این شرح است:

«انا لله و انا الیه راجعون

خبر درگذشت «ناصر طهماسب» از هنرمندان پیشکسوت و برجسته تلویزیون موجب تاسف و تالم اینجانب شد.

این هنرمند ارزنده که ستاره ای درخشان و ماندگار در هنر دوبله بود با صدای منحصر به فرد خود طی سال ها فعالیت هنری در کارهایی برجسته هنرنمایی و با لحن های متفاوت به جای شخصیت های معروف و نام آشنای سینمای جهان صداپیشگی کرد.

او با روحیه ای که داشت هنرمندان فراوانی را پرورش داد و الگوی بسیاری از گویندگان و مدیران دوبله این سرزمین شد.

ابوالفتح با بازی علی نصیریان در سریال «هزاردستان» اثر زنده یاد علی حاتمی و جانی سکا در نقش بلال در فیلم «محمد رسول الله» از به یادماندنی ترین نقش هایی است که وی گویندگی آن ها را برعهده داشته است.

اینجانب ضمن ابراز تاسف از فقدان این هنرمند و دوبلور پیشکسوت تلویزیون، درگذشت مرحوم ناصر طهماسب را به خانواده آن مرحوم و دوستان و جامعه هنری تسلیت می گویم و از درگاه ایزد منان برای بازماندگان صبر جزیل خواستارم.»

پیام تسلیت رییس سازمان سینمایی سوره

در پی‌ درگذشت هنرمند پیشکسوت و صدای ماندگار دوبله ایران مرحوم ناصر طهماسب، حمیدرضا جعفریان رییس سازمان سینمایی سوره پیام تسلیتی را منتشر کرد.

متن این پیام تسلیت به شرح زیر است:

«درگذشت استاد ناصر طهماسب در ایامی که شمیم «حقیقت» در هوای سینمای ایران پیچیده و سینمای مستند به جشن نشسته بود، خیلی زود کام ما را به تلخی کشاند.

صلابت صدای او سهم ویژه‌ای از خاطرات چند نسل از آثار ماندگار سینمای جهان در سال‌های دورتر دارد و در سال‌های اخیر، اعتبار همین صدا به پشتوانه‌ای برای مستندسازان جوان سینمای انقلاب تبدیل شد تا راوی رنج‌های ایران باشند.

رازها و روایت‌های بسیاری از متن ناگفته‌های تاریخ معاصر، حالا با رنگ صدای شورانگیز و باصلابت ناصر طهماسب بر تابلوی حافظه جمعی مردم ایران نقش بسته است و این مصداق همان مانایی یک «صدا»‌ برای «همیشه» است.

طنین رازآلود صدای ناصر طهماسب با وجود تمام بی‌مهری‌هایی که در سال‌های اخیر دید، هیچ‌گاه در حافظه سینمای خاموش نخواهد شد و پاسداشت میراث ماندگارش دینی است که بر گردن دلسوزان «سینمای مستند» و «تاریخ معاصر» باقی خواهد ماند.»

پیام تسلیت دبیر جشنواره «سینماحقیقت»

محمد حمیدی مقدم دبیر هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «سینماحقیقت» با تاکید بر جایگاه هنری زنده‌یاد ناصر طهماسب، او را هنرمندی خاطره‌ساز و فراموش نشدنی دانست.

در پیام دبیر جشنواره «سینماحقیقت» آمده است:

«زندگی بارها ما را غافلگیر کرده است، این بار با خبر درگذشت استاد ناصر طهماسب، آنهم در شبی که قرار بود تندیس فیروزه‌ای بهترین گوینده جشنواره را در دستانش بگیرد و صدایش، همان صدایی که بسیاری از شخصیت‌های تاریخ سینمای ایران و جهان با آن جان گرفته‌اند، در تالار وحدت طنین بیاندازد. افسوس، که سهم ما، از او، قدرت صدا و تسلطش روی متن و مهارتش در اجرا، بیش از این نبود.

استاد طهماسب، از نسل طلایی دوبله ایران بود و در یک دهه اخیر، با سینمای مستند عجین و همراه شد. بسیاری از مستندهای سال‌های اخیر به روایت او، مزین شده‌اند. نامش اعتبار بود و تجربه‌اش به هر اثری وزن و وقار می‌داد. ده سال از جشنواره «سینماحقیقت» صدای جادویی‌اش را روی تیزر اصلی جشنواره شنیدیم و این همراهی تا امسال ادامه داشت. آخرین یادگار او، خواندن تیزر هفدهمین جشنواره بود که با فروتنی پذیرفت.

درگذشت این هنرمند خاطره‌ساز و فراموش نشدنی را به خانواده محترم طهماسب و سینمای ایران تسلیت می‌گویم. یادش در قلب ما زنده است.»

رسانه سینمای خانگی- تکلیف «پایتخت» معلوم شد

سرانجام تکلیف سریال پایتخت مشخص شد و بناست یک نسخه سینمایی برای پخش در نوروز ۱۴۰۳ ساخته شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مدتی است که بحث سر ساخت یا عدم ساخت فصل هفتم مجموعه تلویزیونی «پایتخت» مطرح بود و در نهایت پس از جلساتی که مدیران تلویزیون با سازندگان سریال پایتخت داشتند، تکلیف ساخت این سریال پرمخاطب مشخص شد.

بنا بر این گزارش، طبق تصمیمات گرفته شده، نسخه سینمایی این مجموعه تلویزیونی برای پخش در نوروز ۱۴۰۳ تولید خواهد شد.

تهیه کنندگی این نسخه سینمایی را به روال قبل الهام غفوری بر عهده خواهد داشت و سیروس مقدم آن را کارگردانی خواهد کرد. همچنین بازیگران اصلی در ترکیب حضور خواهند داشت.

مدت زمان این تک قسمتی ۱۰۰ دقیقه است و مشخص نیست زمان پخش آن چه روزی از نوروز خواهد بود.

همچنین بناست فصل هفتم سریال «پایتخت» در ۱۶ قسمت تولید شده و در سال ۱۴۰۳ و یا نوروز ۱۴۰۴ به پخش برسد.

رسانه سینمای خانگی- صرف گیشه، موفقیت نیست

 ماشاالله شاهمرادی‌زاده بازیگر و کارگردان سینما در خصوص چرایی عدم تولید آثار فیلم و سینمای استراتژیک گفت: مدیران سینمایی دنبال میزان فروش بلیت فیلم ها هستند و فکر می کنند فروش بالای یک فیلم برایشان موفقیت است!

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم سینمایی «پنجشنبه آخر ماه» در گفت‌‎وگو با سینماپرس، افزود: متأسفم که برخی مدیران سینمایی فروش بالای فیلم های نازل را برای خود موفقیت قلمداد می کنند؛ مدیران سینمایی دنبال میزان فروش بلیت فیلم ها هستند و فکر می کنند فروش بالای یک فیلم برایشان موفقیت است!

وی تصریح کرد: چند وقت قبل من به آقای خزاعی انتقاد کردم و گفتم نمی دانم چه کسی شما را به سینما آورده؟ چطور سازمان سینمایی برای تولید فیلم های اربعینی بودجه ندارد اما به فیلم های سطحی و نازل توجه می کند؟ چطور ما هنرمندان انقلابی خانه نشین شده اند و رسیدگی به وضعیت ما دغدغه هیچ یک از مدیران نیست؟

این سینماگر در همین راستا متذکر شد: بنده به ایشان گفتم گویا مدیران قبلی سینمایی که به نوعی طاغوتی بودند از شما معرفت بیشتری داشتند و حداقل فیلمنامه‌های ما را می‌خریدند! البته می گفتند امکان ساخت این فیلمنامه ها را نداریم اما حداقل کاری که می کردند این بود که فیلمنامه های ما را خریداری می کردند اما مدیران فعلی سازمان سینمایی گویا حتی خریداری فیلمنامه های انقلابی را هم بلد نیستند.

شاهمرادی زاده با بیان اینکه نه تنها در سینما که در سازمان صدا و سیما هم وضعیت به همین شکل است اظهار داشت: متأسفانه همه جا در قبضه فراماسونرها و شیطان پرست ها است! از بین کارمندان شاید از هر ۳۰ نفر تنها یک نفر نماز بخواند. من سوألم این است که این افراد چطور گزینش و استخدام صدا و سیما شدند؟ چرا سال ها قبل برای ما که می خواستیم وارد سپاه شویم این قدر سخت گیری می شد اما امروز چنین نمی شود؟

بازیگر فیلم های سینمایی «معراجی ها» و «اخراجی ها» تأکید کرد: این باعث تأسف است که الآن برخی کارها را به دست کسانی دادند که وقتی بنده و امثال بنده نماز می‌خوانیم از نماز خواندن ما تعجب می‌کنند!

وی خاطرنشان کرد: پرسش بنده از مدیران سینمایی و تلویزیونی این است که جایگاه نماز و روزه و عبادت و تلاوت قرآن و… در فیلم ها و سریال ها کجاست؟ ما از چه طریقی باید فرهنگ سازی کنیم؟ بی شک وقتی بچه می‌بیند کسی در فیلم ها نماز نمی خواند این فریضه الهی را جزو زندگی نمی داند.

شاهمرادی زاده سپس با تأکید بر اینکه سیاست این است که هویت دینی و ملی در آثار سینمایی وجود نداشته باشد تصریح کرد: باعث شرم است که خانواده مفهوم خود را در فیلم های ما از دست داده، دین در فیلم ها جایگاهی ندارد و از روابط انسانی در این آثار خبری نیست!

این کارگردان و بازیگر در پایان این گفتگو افزود: ما امروزه با برخی افراد مواجهیم که علناً عنوان می‌کنند سینما بدهکار دوجنسه ها است! برخی اصرار دارند راجع به این افراد باید در سینما کار شود و معتقدند این افراد مظلوم واقع شده اند؛ واقعاً من شخصاً برای چنین تفکراتی به شدت متأسفم. معلوم است که تا چنین تفکراتی در سینما وجود دارد از تولید فیلم های استراتژیک خبری نخواهد بود.

وی در پایان این گفتگو افزود: یکی از معضلات اصلی ما در حوزه فرهنگی و هنری کشور مشاوران مذهبی بی سواد هستند؛ از زمانی که این بی‌سوادها وسط میدان آمده اند ما با تشتت روبرو شده ایم. ما باید تلاش کنیم تا شایسته سالاری در سینما رواج پیدا کند و افراد متعهد و دغدغه مند و ولایی و انقلابی بتوانند تمام زمام امور فرهنگی هنری کشور را در دست بگیرند.

رسانه سینمای خانگی- مستند تا چه میزان نیاز به مطالعه را پوشش می‌‎دهد؟

مدیر مرکز انیمیشن سوره بیان کرد: اگر آدم‌ها به دیدن مستند عادت کنند، بخش زیادی از نیاز به مطالعه در آنها مرتفع می‌شود، چون یکی از مهم ترین شکل‌های مطالعه تماشای مستند است.

به گزارش سینمای خانگی، امیررضا مافی در حاشیه حضور و بازدید از جشنواره سینما حقیقت در پردیس سینمایی چارسو در گفت‌وگو با ایرنا، درباره اهمیت سینمای مستند بیان کرد: مستند مهم ترین گونه تصویری ما است. در روزگاری که مطالعه شکل‌های مختلفی پیدا کرده است، که یکی از مهم‌ترین آن‌ها مستند است و افراد اگر به دیدن مستند عادت کنند، بخش زیادی از نیاز به مطالعه در آنها مرتفع می شود.

وی افزود: جهان هم به این سمت رفته است و فرم های جدید ساخت مستند هم نشان می دهد که اهمیت این گونه بیش از پیش است و اگر این مسیر در ایران هم جا بیفتد و مردم ایران هم اهمیت دیدن مستند و ملاقات با حقایق را درک کنند، بخش زیادی از نیاز ما به سرانه مطالعه مرتفع خواهد شد. این گونه حتی از گونه داستانی هم مهم تر است و تا می توانیم باید آن را جدی بگیریم. زیرا در مباحث مختلف فرهنگی امروز با تاثیری که مستند در تغییر نگرش های ما ایجاد کرده، مواجه هستیم.

امروز اگر به جنگ نرم قائل هستیم، مهم ترین توپخانه ما ساختن مستند استمافی درباره اهمیت و لزوم برگزاری جشنواره «سینماحقیقت» توضیح داد: جشنواره «سینماحقیقت» جزو جشنواره های مهم و معتبر ما است و در تمام این سالها جایگاه خود را پیدا کرده است. «سینماحقیقت» جشنواره با ثباتی است. ازطرف دیگر نیز می توان اینگونه تحلیل کرد که چون هنوز برخی از مدیران به این درک نرسیده‌اند که مستند چقدر مهم است آن را دست کاری نکرده اند.

وی تاکید کرد: جشنواره «سینماحقیقت» مهم‌ترین جشنواره مستندما است اما آیا تنها جشنواره ما باید باشد؟ هرچقدر که ما برای جشنواره حقیقت و امثال آن جشنواره های پشتیبان ایجاد کنیم، اهمیت مستند بیشتر دیده می شود و آدم ها برای ساخت بیشتر مستند ترغیب می شوند. امروز اگر به جنگ نرم قائل هستیم، مهم ترین توپخانه ما ساختن مستند است.

این پندار که مستند صرفا یعنی حیات وحش محصول یک دوره ای است که در تلویزیون اتفاق افتاده است که هربار در تلویزیون درباره مستند صحبت شده است، حیات وحش پخش شده استاو افزود: اخیرا هم در جایی نوشته ام که کسانی که با ایران مساله دارند مهم ترین توپخانه‌شان روایت سازی از دل مستند است. جشنواره هایی باید پدیدار شود، حالا جشنواره های ژانری یا موضوعی باشد که مستندسازان را برای ساختن فیلم های بیشتر و با پشتوانه های پژوهشی بیشتر و بهتر ترغیب کند. جشنواره حقیقت به تنهایی نمی‌تواند بار همه این ها را به دوش بکشد، اگرچه معتقدم که جشنواره «سینماحقیقت» امروز در یک موقعیت استاندارد است و آینده درخشانی هم برای آن می بینم اما کافی نیست.

مدیر مرکز انیمیشن سوره درباره راهکار خود برای شناخت بیشتر مستند به عموم مردم توضیح داد: این پندار که مستند صرفا یعنی حیات وحش محصول یک دوره ای است که در تلویزیون اتفاق افتاده است که هربار در تلویزیون درباره مستند صحبت شده است، حیات وحش پخش شده است. روایت های جدید در مستند که در چند سال اخیر زیاد هم شده است به گونه ای که ما مثلا در تولیدات نتفلیکس، اچ بی او می بینیم که درک کرده اند که مدیوم تلویزیون جای دیدن مستندهای سریالی است و بعد از مدتی میزان بازدید مستندهای سریالی برای آن ها بالا رفت که تولید انبوه می شود.

وی افزود: مخاطب امروز تشنه روایت قصه های واقعی است. اگر ما در تلویزیون خودمان این خرق عادت را کنیم و به جای سریال هایی که پخش می کنیم، مستند قصه دار جذاب پخش کنیم، چشم مخاطب را به دیدن مستند سریالی جذاب عادت دهیم، آن وقت نمونه های سینمایی مستند هم برای مخاطب جا پیدا می کند.

خانه مستند، تلویزیون است

مافی گفت: معتقدم که خانه مستند، تلویزیون است و مستند را عموم مردم باید در تلویزیون ببینند. مهم ترین راهکار هم این است که باید در روایت و یافتن قصه و مسیر آن در مستند تلاش کرد. مخاطب امروز تشنه قصه است و مستندهایی که قصه دارند حتما پربیننده می شوند. این باید در لایه تولید انجام شود و در لایه سیاست گذاری هم باید جسارتی پدید بیاید که نه فقط شبکه مستند تلویزیون بلکه سایر شبکه ها هم به طور متناوب مستند سریالی غیر حیات وحش در ساعات طلایی تلویزیون پخش کنند.

هفدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» به دبیری محمد حمیدی مقدم از ۲۷ آذرماه شروع شده و تا دوم دی ماه ادامه دارد.

رسانه سینمای خانگی- تیم داوران حقیقت به صف شدند

احمد ضابطی‌جهرمی، مسعود نقاش‌زاده، پروین صدر ثقه‌الاسلامی، مانی میرصادقی، فرشاد محمدی، بهروز نورانی‌پور و مهدی شامحمدی به‌عنوان هیات داوران بخش مسابقه ملی هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» معرفی شدند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، احمد ضابطی جهرمی مستندساز و استاد دانشگاه متولد ۱۳۳۰ در جهرم، دانش‌آموخته کارشناسی سینما و دکترای پژوهش هنر است. عضو هیات علمی دانشگاه صداوسیما، مدرس، مترجم، مولف و پژوهشگر سینما و تلویزیون، دبیر دومین دورهی جایزهی پژوهش سینمای ایران، تجلیل به عنوان اولین استاد سینمای ایران از سوی فرهنگستان هنر، مولف کتاب‌های فیلم مستند دورگه، شکل‌شناسی و گونه‌شناسی فیلم مستند، نظریه‌ها و گفتمان‌های سینمای مستند، همبستگی علم و هنر در سینمای مستند، زیبایی‌شناسی و تاریخ تدوین فیلم در کارنامه این مستندساز دیده می‌شود.

مسعود نقاش‌زاده کارگردان و مدرس دانشگاه متولد ۱۳۴۴ در شیراز است و کارشناسی ارشد سینما و دکترای پژوهش هنر دارد. معاون آموزش و پژوهش خانه سینما، معاون پژوهش دانشگاه صداوسیما، معاون تولید و مشاور عالی سیمافیلم، داور سیزدهمین جشنوارهی بین‌المللی فیلم مقاومت، داور بخش بین‌الملل جشنواره فیلم رشد، دبیر چهلمین جشنواره فیلم فجر از مسئولیت‌های این فیلمساز است.

پروین صدر ثقه‌الاسلامی مدیر فرهنگی و استاد فرهنگی متولد ۱۳۲۰ تهران، دانش‌آموخته کارشناسی ادبیات فارسی از دانشگاه تهران و دکترای روانشناسی تربیتی از دانشگاه تربیت معلم تهران است. سیزده سال مدیر کاخ موزه گلستان، عضو هیات علمی و استاد دانشگاه تربیت معلم تهران، بیست‌وپنج سال مدیر و رییس کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت معلم از سابقه کاری این مدیر است.

مانی میرصادقی مستندساز متولد ۱۳۴۷ تهران، دانش‌آموخته کارشناسی ارشد بیولوژی دریا است، ساخت مستندهای حیات وحش ایران، نگین تتیس، سفری به هنگام، جان مرجان، عضو هیات داوران سی‌وسومین جشنواره فیلم فجر، برنده جایزه جشنواره جهانی حیات‌وحش و محیطزیست انگلستان از دستاوردهای او به شمار می‌رود.

فرشاد محمدی مدیر فیلمبرداری متولد ۱۳۵۱ در شیراز، دانش‌آموخته کارشناسی ارشد سینما است، نامزدی دریافت ۶ سیمرغ بلورین و برنده سیمرغ بلورین، بهترین دستاورد فنی و حرفه‌ای از جشنواره فیلم فجر، مدیر فیلمبرداری فیلم‌های سینمایی عرق سرد، قاتل اهلی، ملاقات خصوصی، نهنگ عنبر، رگ خواب در کارنامه کاری او دیده می‌شود.

بهروز نورانی‌پور کارگردان و مستندساز متولد ۱۳۶۰ در سنندج و دانش‌آموخته کارگردانی سینما است. برنده جایزه ویژه هیات داوران در بخش بین‌الملل جشنواره سینماحقیقت، برنده سیمرغ بهترین مستند سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر، برنده بهترین مستند جشنواره بین‌المللی واچداکس لهستان از دستاوردهای این فیلمساز محسوب می‌شود.

مهدی شامحمدی تهیه‌کننده و مستندساز متولد ۱۳۶۲ شهرری، دانش‌آموخته، کارشناسی ارشد سینما است. او مدیرعامل و موسس کارگاه سینمایی امروز فیلم، عضو هیات انتخاب جشنواره سینما حقیقت، داور جشنواره مستند شبکه مستند، داور بخش مستند جشنواره جام‌جم و داور بخش مستند سینما حماسه را در کارنامه کاری خود دارد.

هفدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت، فردا دوم دی ماه به پایان می‌رسد.

رسانه سینمای خانگی- با چه معیاری «ملاقات خصوصی» پرفروش‌ترین فیلم سینمای بعد از انقلاب است؟

فیلم «ملاقات خصوصی» به عنوان یک فیلم اولی و با فروش بیش از ۳۳ میلیارد تومان در سینما و ۳ میلیارد تومان در اکران آنلاین، توانسته عنوان پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سینمای بعد انقلاب را به دست آورد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، ملاقات خصوصی نخستین ساخته «امید شمس» در حالی عنوان پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سینمای ایران را به دست آورده که طبق آمار سامانه سمفا(سامانه مدیریت فروش و اکران سینما) ۳۳ میلیارد تومان فروش داشته است. نخستین فیلم غیرکمدی سینمای ایران در حالی با ۳۶ میلیارد تومان (با فروش ۳ میلیارد در اکران آنلاین) پرفروش‌ترین فیلم شده که بازار فیلم‌های کمدی به شدت داغ است و پرفروش‌ترین فیلم سینمای ایران «فسیل» با حال و هوای طنز، نزدیک ۳۰۰ میلیارد تومان فروش داشت و در رنکینگ پرفروش‌ترین فیلم‌های کمدی و غیرکمدی سال، ملاقات خصوصی رتبه دوازدهم و پس از فیلم‌هایی چون «فسیل»، «هتل»، «انفرادی»، «شهر هرت»، «دینامیت»، «بخارست»، «سگ‌بند»، «گشت ۳» و «هزارپا» قرار گرفته که همگی در گونه کمدی طبقه‌بندی می‌شوند.

ملاقات خصوصی به تهیه‌کنندگی «امیر بنان» نخستین بار در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با وجود حضور در رتبه اول آرای مردمی تا روز آخر، به دلیل تصمیم دبیر جشنواره، جایزه‌اش حذف شد. ملاقات خصوصیبه کارگدانی «امید شمس»، در بهمن ۱۴۰۰ در بخش سودای سیمرغ چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در آن‌جا توانست نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای «احمدی‌نیا» و نامزد جایزهٔ بهترین فیلم اول شود.

«ملاقات خصوصی» دی‌ماه سال ۱۴۰۱ و در شرایطی سخت توانست به این رکورد برسد. این رکورد فقط برای میزان فروش فیلم است و از نظر تعداد تماشاگران فیلم‌های غیرکمدی، این رکورد جابجا نشده است. حال پرسش اصلی این است که ملاقات خصوصی با دارا بودن چه ویژگی‌ها و امتیازهایی توانسته پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سینمای ایران شده و از نظر منتقدان و مخاطبان نیز با استقبال روبرو شود؟


رنگ سبز: دهه ۶۰ / رنگ نارنجی: دهه ۷۰ / رنگ زرد: دهه ۸۰ / رنگ آبی: دهه ۹۰ / رنگ سفید: ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲

 سهم حداکثری فیلم‌های دهه شصتی، در میان فیلم‌های پرمخاطب

دلایل اقبال عمومی به «ملاقات خصوصی»

بلیط سینما و تعداد تماشاگر: محاسبات ریاضی بهای بلیط، تعداد تماشاگر و فروش فیلم‌ها، شاخص مهمی است که باعث می‌شود اطلاق پرفروش‌ترین فیلم سال به هر اثری به سادگی ممکن نشود. برای مثال در بسیاری از مواقع فروش گیشه به عنوان عامل پرفروش‌شدن فیلم‌ها در نظر گرفته می‌شوند که شاخص اشتباهی است و میزان مخاطب و تعداد تماشاگر، مناسب‌ترین شاخص برای مقایسه میزان اقبال فیلم‌ها محسوب می‌شود که همواره در تبلیغات و رسانه‌ها به اشتباه از محاسبه و مقایسه آن غفلت می‌شود.
با این مقیاس، موفق‌ترین فیلم سینمای ایران در گیشه، فیلم فسیل نیست و فیلم «عقاب‌ها» با بیش از ۸ میلیون مخاطب در سال ۱۳۶۴، پرمخاطب‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران محسوب می‌شود. با این متر و معیار، اطلاق پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینما به فیلم ملاقات خصوصی، تخمین و تحلیل درستی نیست و با توجه به بالا رفتن قیمت بلیط تا ۶۰ هزار تومان، فروش ۳۳ میلیاردی این فیلم نیز به شدت به بهای بلیط وابسته بوده و برای بررسی پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینمای ایران باید شاخص تعداد تماشاگران را مورد مقایسه و بررسی قرار داد.

ژانر ملودرام: با فرض اینکه ملاقات خصوصی یکی از پرمخاطب‌ترین فیلم‌های غیرکمدی سینمای ایران است، یکی از دلایل مهم این میزان استقبال، قرار گرفتن آن در گونه ملودرام است. به طور کلی ملودرام، از محبوب‌ترین گونه‌های سینمایی در ایران و جهان است که طرفداران زیادی در سراسر دنیا حاضرند برای تماشای یک فیلم عاشقانه با خانواده خود بلیط بخرند و به سینما بروند.

در سال‌های نه چندان دور که این حجم از فیلم‌های کمدی و اجتماعی تلخ در ایران رواج پیدا نکرده بود، ملودرام‌ها پیش‌روترین و محبوب‌ترین گونه سینمایی بودند که مخاطبان برای تماشای چندباره آنها با ستارگان مورد علاقه خود، سر و دست می‌شکاندند. نمونه‌بارز آن موفقیت «هدیه تهرانی» به عنوان مطرح‌ترین سوپراستار زن سینمای بعد انقلاب است که از میان گونه ملودرام‌های سینمایی با حال و هوای اجتماعی، اکشن، معمایی و خانوادگی به مخاطبان سینما معرفی شد.

حضور ستاره‌ها و بازیگران چهره: مخاطبان سینمای ایران از توده مردم تا مخاطبان حرفه‌ای‌تر نشان دادند که بازیگری و حضور ستاره‌ها تاثیر زیادی در استقبال و اقبال یا نادیده‌گرفتن فیلم‌ها دارد. این علاقه و عرق به سوپرستارها در سینما، موضوع بومی و محلی نیست و از اساس می‌توان گفت یکی از ارکان اصلی جذابیت سینما در سراسر جهان، همین حضور پررنگ و موثر ستارگان است که در سینمای پیش از انقلاب ایران پررنگ‌تر و پراهمیت‌تر و در سینمای بعد انقلاب کم‌رنگ‌تر اما همچنان موثر عمل کرده است.

یکی از دلایل تولید قابل توجه آثار نمایش خانگی و استقبال مخاطبان ایرانی از این پلتفرم‌ها، حضور همین ستارگان و بازیگران محبوب و سلبریتی است که در زمانه افول سینما به نمایش خانگی کوچ کردند. از سوی دیگر، شاید بتوان گفت یکی از دلایل مهجور ماندن و عدم استقبال عامه مردم به آثار عباس کیارستمی همین نبود بازیگران مطرح و استفاده از نابازیگرانی بوده که به طور کلی توده مردم را به صرافت دیدن آثار نمی‌انداخت. انتخاب و معرفی زوج شکیبا و ایزدیار برای نخستین‌بار در این فیلم نیز مزید بر علت بود تا کنجکاوی مخاطبان برای تماشای این دو بازیگر سینما دوچندان شود.

بازیگری و قدرت هنرپیشگی: «هوتن شکیبا» و «پریناز ایزدیار» به ترتیب جزو پرکارترین و محبوب‌ترین بازیگران مرد و زن سینمای ایران هستند که انتخاب نخست بسیاری از فیلم‌سازان برای جلب توجه تماشاگران هستند؛ حال تصور کنید حضور هم‌زمان این دو نفر در یک فیلم به عنوان زوج هنری، این میزان توجه و جذابیت را دوچندان خواهد کرد.
در کنار اقبال و استقبال ظاهری از این دو بازیگر، قدرت هنرپیشگی شکیبا و ایزدیار مزید علت شده تا میزان تاثیرگذاری نقش‌های فرهاد و پروانه در این اثر تا حد زیادی مورد قبول و باور مخاطبان قرار گیرد زیرا بار اصلی قصه بر عهده این دو نفر بوده و میزان موفقیت یا عدم موفقیت فیلم نیز به طور طبیعی به حضور موثر این دو بازیگر بستگی داشته که آمارها و نظرهای کاربران بعد از تماشای فیلم، دلالت بر رضایت بخشی از مخاطبان از فیلم به دلیل نقش آفرینی خوب این دو بازیگر بوده است.

تبلیغات: تجربه نشان داده تبلیغات زبانی و بازگوکردن خاطرات و احساسات مثبت فیلم‌ها به دوستان و نزدیکان، یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین راه‌های تبلیغ فیلم‌ها در سینمای ایران است که به شدت نسبت‌ به دیگر انواع تبلیغات شهری، محیطی و تلویزیونی موثرتر عمل می‌کند.

این اتفاقی‌ است که در بسیاری از موارد نادیده گرفته می‌شود و صاحبان فیلم‌ها بر این باورند با تبلیغات در پلتفرم‌ها و رسانه‌ها بیشتر می‌توانند کسب درآمد کنند در حالی‌ که مردم بهترین مبلغ‌ها در سینما برای فروش فیلم‌ها محسوب می‌شوند.
از سوی دیگر، موفقیت در جشنواره فیلم فجر و کسب سیمرغ‌هایی مهم چون بهترین فیلم، بهترین بازیگر، کارگردان و جایزه مردمی نیز در سال‌های اخیر به عنوان برچسب خوبی برای کسب اعتبار و کیفیت فیلم‌ها بوده و باعث موفقیت حداقلی بسیاری از این آثار شده است؛ چنانچه در زمینه بازیگری، هنرپیشه‌ای که به تازگی سیمرغ گرفته نسبت به سال‌های پیشین خود، دستمزد بیشتری طلب می‌کند؛ به طور کلی جوایز فجر در اعتباربخشی به عوامل سینمایی موثر بوده است.
با اینکه در سال ۱۴۰۰ جایزه بهترین سیمرغ مردمی یا سیمرغ تماشاگران به فیلمی اهدا نشد اما ملاقات خصوصی در روزهای اولیه برگزاری جشنواره پیشتاز تصاحب این جایزه بود و به نظر می‌رسد اگر این جایزه اهدا می‌شد، بیشترین رضایت مردمی از فیلم ملاقات خصوصی صورت می‌گرفت.

ایده، قصه و اجرا: ایده پرداختن به ملاقات خصوصی در زندان که با نام اصلی ملاقات شرعی شناخته می‌شود ایده جذابی است که در سینمای ایران، سوژه جدیدی به شمار می‌آید و در ملاقات خصوصی نیز به خوبی از آن بهره گرفته شده است. فیلمنامه ملاقات خصوصی با اینکه حفره‌هایی در ارتباط با انگیزه‌های رابطه عاشقانه و کنش‌مندی شخصیت‌ها دارد، توانسته فضای احساسی و هیجانی قابل قبولی را خلق کند که به ویژه در بخش دراماتیک و عاطفی آن با اقبال مخاطبان روبرو شده است.
فیلمنامه و ریتم ملاقات خصوصی در برخی اوقات دچار سکته‌ها، چرخش‌ها و لکنت‌هایی می‌شود اما در مجموع توانسته از عهده روایت، قصه‌گویی و همراهی برانگیزی با شخصیت‌ها برآید. ملاقات خصوصی را باید یک ملودرام اجتماعی خواند که در کنار فضای عاشقانه و رمانتیکی که خلق کرده خواسته و توانسته بخش زیادی از مشکلات اجتماعی مربوط به زندانیان و ماجرای انتقال مواد به داخل زندان و مافیای آن را تبیین کند. در این بخش نیز شاهد نوآوری‌های جذابی در داستان‌پردازی بودیم که در سینمای تجاری و بدنه ایران، کمتر نمونه قابل اعتنایی از آن می‌توان سراغ گرفت.

پایان‌بندی: اصولا یکی از ویژگی‌های فیلم ماندگار و مخاطب‌پسند، داشتن پایان جذاب و باورپذیر است که به نظر می‌رسد ملاقات خصوصی موفق به انجام آن شده؛ با وجود اینکه در زمان جشنواره فیلم فجر انتقادهایی به پایان فیلم وارد شده بود و پایان‌بندی فیلم را تا اندازه‌ای غیرمنطقی و سورئال عنوان کردند، خوش‌بودن پایان‌بندی ملاقات خصوصی و رسیدن فرهاد و پروانه که یک مسیر ادیسه‌وار و رفت‌وبرگشتی را برای این وصال طی کردند، به مذاق عمده مخاطبان فیلم خوش آمده است.
البته فیلم با حرکت دوربین به سمت پنجره و نشان ندادن فضای بیرون، انتظار را که تماشاگر می‌کشیده را نافرجام می‌گذارد تا مشخص شود ملاقات خصوصی لزوما برای باج دادن به تماشاگر، تمهیدات اجرایی و متنی خود را در نظر قرار نداده و پشت رفتارها و کنش‌های شخصیت‌ها و حرکت دوربین‌ها، منطق و اهداف فرمیک نهفته بوده است.

خروج از نسخه موبایل