رسانه سینمای خانگی- آیا سبد فجر تکمیل است؟

۸ درام اجتماعی، ۶ فیلم در ژانر دفاع مقدس و جنگ، ۳ فیلم از تاریخ معاصر ایران و ۴ فیلم در ژانرهای کمدی، تاریخ اسلام، کودک و ورزشی ترکیب حال حاضر فیلم‌های جشنواره تا به اینجاست، ترکیب متفاوتی که نشان از رونق درام‌های اجتماعی نسبت به سایر ژانرها در فیلم‌های امسال جشنواره فیلم فجر دارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پیش از اعلام اسامی فیلم‌های جشنواره چهل و دوم و برحسب گمانه‌زنی، ترکیب فیلم‌های امسال جشنواره پر بود از فیلم‌های مرتبط با دفاع مقدس و ژانر جنگی. ژانری که چند سالی است نقش پررنگی در فیلم‌های جشنواره دارد؛ اما پس از اعلام نام فیلم‌ها به نظر می‌رسد که داستان تک خطی اغلب آنها نشان از ژانرها و ترکیب‌های متنوع‌شان دارد.

به جز دست ناپیدا به کارگردانی انسیه شاه حسینی نام هیچ فیلمساز زن دیگری در میان فیلمسازان به چشم نمی‌خوردبا نرسیدن فیلم‌های مومن، قهرمان جندی شاپور و قرارگاه سری به جشنواره، بخشی از فیلم‌هایی که انتظار می‌رفت در ژانر دفاع مقدس و سینمای جنگ باشند، حذف شده و فیلم‌هایی با ژانرهای اجتماعی و تاریخ معاصر در میان اسامی فیلم های اعلام شده جای گرفتند. از این رو می‌توان گفت ژانر جنگ و سینمای دفاع مقدس نه اغلب فیلم‌ها، بلکه بخشی از ۲۲ فیلم سودای سیمرغ را به خود اختصاص داده اند.

نکته حائز اهمیت در میان فیلم‌های رسیده به جشنواره امسال نیز حضور کمرنگ کارگردانان زن در این ماراتن است. به جز دست ناپیدا به کارگردانی انسیه شاه حسینی نام هیچ فیلمساز زن دیگری در میان فیلمسازان به چشم نمی‌خورد. این در مقایسه با دو سال گذشته که در هرسال حداقل دو کارگردان زن در جشنواره حضور داشتند، کاهش پیدا کرده و سهم حضور زنان را به تنها یک فیلم از میان ۲۲ فیلم رسانده است.

سه پرتره از شهدا و ۳ فیلم دیگر از سینمای دفاع مقدس

از میان ۲۲ فیلم اعلام شده تنها ۶ فیلم به طور مشخص به سینمای جنگ اختصاص دارند. احمد، آسمان غرب و مجنون سه پرتره از شهیدان احمد کاظمی، شهید شیرودی و شهید مهدی زین الدین را روایت می‌کنند و قلب رقه و میرو نیز در ادامه همین ژانر قرار می‌گیرند.

قلب رقه ساخته خیرالله تقیانی پور است که پیش از این نجلا و تونل را نیز در همین ژانر کارگردانی کرده. تقیانی پور درباره این فیلم به خبرنگار سینمایی ایرنا گفته بود: موضوع این فیلم درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصر به فردی است که در این عرصه اتفاق می افتد و همانطور که از نامش پیداست، بر اتفاقات چند سال اخیر سوریه متمرکز شده است.

میرو به کارگردانی حسین ریگی، دیگر فیلم این ژانر نیز به داستان یک نوجوان بسیجی می‌پردازد که تحت تاثیر سردار شهید حاج قاسم میرحسینی در جبهه حضور پیدا می‌کند. دیگر فیلم این لیست ساخته تنها کارگردان زن امسال یعنی انسیه شاه حسینی است. دست ناپیدا که دو سالی است قرار است در جشنواره حضور داشته باشد امسال به این ماراتن رسید و قصه زنان پشت جبهه زمان جنگ را روایت می‌کند.

۲ +۲ فیلم تاریخ معاصر را روایت می‌کنند

پس از خائن کشی در جشنواره چهلم که به طور مشخص به بخشی از تاریخ معاصر ایران می‌پرداخت، فیلم دیگری در جشنواره چهل و یکم دغدغه تاریخ معاصر ایران را نداشت؛ تا امسال که دو فیلم به صورت مشخص و یک فیلم با گمانه زنی درباره تاریخ معاصر ایران خواهد بود.

صبح اعدام به کارگردانی بهروز افخمی بحث برانگیزترین فیلم این لیست است که قرار است ماجرای اعدام طیب و اسماعیل رضایی را پس از قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ روایت کند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت می‌شود.

بهشت تبهکاران نیز از آن فیلم‌هایی است که سال قبل نیز سودای حضور در جشنواره فیلم فجر را داشته. فیلم در سال ۱۳۲۹ می‌گذرد؛ جایی که احمد دهقان نماینده مجلس و روزنامه نگار توسط حسن جعفری کارمند شرکت نقت به قتل می‌رسد. مسعود جعفری جوزانی کارگردان این فیلم است و این نهمین فیلم او پس از اثار ماندگاری چون در چشم باد، شیر سنگی، جاده های سرد و.. است. امیرحسین آرمان، پژمان بازغی، لادن مستوفی،هومن برق نورد و حسام منظور ترکیب بازیگران این فیلم را تشکیل می‌دهند.

محمدرضا ورزی که نام خود را با آثاری چون معمای شاه،سال های مشروطه و تبریز در مه به عنوان کارگردانی با سابقه درباره تاریخ معاصر ایران در ذهن مخاطبان ثبت کرده، امسال و در میان فیلم‌های اعلام شده، معجزه پروین را راهی جشنواره فیلم فجر کرده است. معجزه پروین به تهیه کنندگی محمدرضا شریفی نیا و با بازی خود او روایتی از زندگی پروین اعتصامی، شاعر ایرانی از دوران جوانی است.

از فرزندآوری و مهاجرت تا قصه یک رمال در ۸ فیلم جشنواره

بهروز شعیبی که دو سال گذشته با بدون قرار قبلی در جشنواره حضور داشت امسال با فیلم دیگری در همان ژانر به جشنواره بازگشته. آغوش باز قصه سه زوج را روایت می‌کند که سه قصه عاشقانه از آن ها داستان فیلم را پیش می‌برد. حامد کمیلی، محسن کیایی، در کنار گلاره عباسی و مهدی هاشمی ترکیب نسبتا نوی از بازیگران است که پیش تر در فیلم های شعیبی دیده نشده بود.

با آنکه هنوز کمدی یا اجتماعی بودن شه‌سوار مشخص نشده اما از فیلم قبلی حسین نمازی یعنی شادروان میتوان حدس زد که شه‌سوار نیز ترکیبی از همین دو ژانر خواهد بود. در شه‌سوار نیز با درگذشت پدر یک خانواده یک مراسم عروسی چندین با به هم خورده و از سر گرفته می‌شود. داستان این فیلم قرار است در سه شبانه روز و یک مراسم عروسی روایت شود. مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی تا اینجا دوبازیگر معرفی شده این پروژه هستند.

کاوه سجادی حسینی دو سال پیش فیلم نبودنت را برای جشواره فیلم فجر آماده می‌کرد و به گفته برخی رسانه ها از سال ۹۶ قصد ساخت این فیلم را داشته که در نهایت امسال برای حضور در جشنواره آماده شده. نبودنت درامی اجتماعی است و قصه ای عاشقانه و زنانه با تم مهاجرت دارد. سجادی در یک گفت‌وگو اشاره کرده بود قصد دارد به مهاجرت‌های بی جا که باعث فروپاشی خانواده ها می‌شود بپردازد.

در خلاصه این فیلم آمده است: مرضیه چندسال است به انتظار همسر خود است ولی همسرش توان بازگشت به خانه را ندارد. سحر دولت‌شاهی، امیر آقایی، آزاده صمدی سه بازیگر اصلی این فیلم هستند.

همچون در یک آینه نام پیشین سومین فیلم محمود کلاری فیلمبردار در قامت کارگردان است. این فیلم با نام فعلی تابستان همان سال درباره زمال آیینه بینی است که مهران مدیری نقش آن را ایفا می‌کند. داستان فیلم به پسر بچه هفت ساله ای میپردازد که پیش رمالی میرود تا دزد طلاهای عمه اش را از آینه شناسایی کند.غافل از آنکه چیزهایی میگوید که خانواده را با چالش های زیادی رو به رو می‌کند.

علی شادمان، فریبا نادری، سمیرا حسن پور، صابر ابر، پژمان بازغی و.. دیگر بازیگران این فیلم در کار مهران مدیری هستند. غیبت مهران مدیری در جشنواره فیلم فجر امسال از نکاتی بود که توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرد چراکه علیرغم گمانه زنی ها جدیدترین ساخته او یعنی ساعت ۶ صبح در میان فیلم های راه یافته به جشنواره امسال حضور ندارد.

بنیاد سینمایی روایت فتح امسال با یک فیلم اجتماعی با رگه های طنز در جشنواره حاضر است. دو روز دیرتر به کارگردانی اصغر نعیمی داستان زوجی را روایت می‌کند که سودای مهاجرت دارند و علیرغم توصیه های پدر و مادر خود از فرزندآوری خودداری می‌کنند. این زوج جوان که برای مهاجرت به پول نیاز دارند با مشکلاتی مواجه می‌شوند که در نهایت تصمیم آن ها را به بچه دار شدن می‌رساند. پردیس احمدیه و سینا مهراد به عنوان بازیگران اصلی در این فیلم ایفای نقش می‌کنند.

دروغ‌های زیبا دیگر فیلم این ژانر، درامی اجتماعی محصول مشترک ایران و بنگلاردش است. مرتضی آتش زمزم که پیش از این چند فیلم دیگر را در کشور بنگلاردش ساخته بود در جدیدترین ساخته خود داستان زوجی بنگلاردشی را روایت می‌کند که برای زندگی به سختی تلاش می‌کنند. این فیلم با بازی جایا احسن و شمون فاروغ از هنرپیشه‌های بنگلاردشی جلوی دوربین رفته و دهمین فیلم بلند آتش زمزم محسوب می‌شود.

هشتمین فیلم اجتماعی جشنواره امسال، نپتون است. فیلمی به کارگردانی محمدابراهیم غفاریان با موضوعی اجتماعی و درگیری های یک خانواده. افسانه و همسرش به دلیل مشلغه کاری از فرزند خود غافل می‌شوند و فرزند آنها دچار مشکلاتی می‌شود. آرمین رحیمیان، بهدخت ولیان، مسعود کرامتی و بهناز جعفری بخشی از بازیگران این فیلم هستند.

کمدی، کودک و تاریخ اسلام هر کدام در یک فیلم

حضور فیلم های کمدی در جشنواره فیلم فجر همیشه مورد بحث و بررسی بوده است. عده ای با حضور یک فیلم کمدی در رویدادی که قرار است فیلم‌های سال آینده سینمای ایران را به عنوان فیلم‌هایی جریان ساز مشخص نماید، مخالف اند و حضور این فیلم‌ها را طی سال و برای گیشه مناسب می‌دانند. عده دیگری نیز این فیلم‌ها را بخش متفاوت جشنواره می‌دانند و حتی آن را ضروری تلقی می‌کنند.

کمدی جدید سروش صحت به نام صبحانه با زرافه ها تنها کمدی حاضر در این دوره از جشنواره است که پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا و هادی حجازی فر تا به اینجا بازیگران معرفی شده حاضر در این فیلم هستند.

داریوش یاری که با فیلم کربلا جغرافیای یک تاریخ نشان داد درباره تاریخ اسلام روایات متفاوتی برای عرضه دارد، امسال با فیلم شور عاشقی خود را به جشنواره رسانده است. شورعاشقی روایت مستقیمی از کربلا پس از واقعه عاشوراست و به گفته یاری ماجرای زنی را روایت می‌کند که قرار است صدای کاروان امام حسین(ع) پس از واقعه کربلا باشد.

نوروز به کارگردانی سهیل موفق فیلمی با فرم و ساختاری متفاوت درباره نوروز، آیین و رسوم، افسانه‌ها و اساطیر نوروزی است. علی نصیریان و شبنم مقدمی بازیگران مطرحی هستند که در این فیلم سینمایی حضور دارند. سهیل موفق پیشتر فیلم‌های پاستاریونی و شکلاتی را در کارنامه خود داشته است.

پرویزخان به کارگردانی علی‌ ثقفی درباره زندگی پرویز دهداری از مربیان فوتبال ایران است. این فیلم به داستان بازیکنان تیم ملی می‌پردازد که زیر نظر پرویز دهداری از تیم ملی استعفا می‌دهند.

رسانه سینمای خانگی- این «عمار» مردمی است

جشنواره «عمار» در حالی در آستانه برگزاری چهاردهمین دوره قرار دارد که همچنان یکی از مهمترین وجوه تمایز آن، دایره مخاطبان مردمی‌اش در فرآیند اکران آثار است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چهاردهمین دوره‌اش امسال برگزار می‌شود؛ رویدادی که خود را پایگاهی برای کم برخورداران و محرومان می‌داند و از همان زمانی که سنگ بنایش گذاشته شد این گزاره را در دلش بارور کرد که صدای آنهایی باشد که کمتر تریبونی در اختیار دارند و در عین حال به دنبال عدالت‌خواهی و مطالبه‌گری هستند.

از «عمار» می‌گویم. جشنواره‌ای که در دی‌ماه سال ۸۹ متولد شد و با آنکه در همان گام نخست با تنها ۲۰ فیلم آغاز به کار کرد اما همان آثار را در سی نقطه از کشور به نمایش گذاشت تا به‌عنوان یکی از مهمترین رویدادهای جبهه فرهنگی انقلاب شناخته شود.

از همان ابتدا پرچمدار این رویداد دو چهره شناخته‌شده بودند؛ وحید جلیلی که این روزها راهبری پروژه تحول در تلویزیون را برعهده دارد، یکی از آن‌هاست که از ابتدای ریاست شورای سیاست‌گذاری «عمار»‌ را عهده‌دار شد و در کنارش هم همواره نام نادر طالب‌زاده فیلمساز فقید سینما در قامت دبیر جشنواره به چشم می‌خورد، کارگردان و مستندساز تاثیرگذاری که بعد از مدتی اقامت در آمریکا به ایران بازگشت تا ضمن ساخت مستندهایی درباره نخستین روزهای ایران در پس از انقلاب و البته تحولاتش، طرح جشنواره «عمار» را دراندازد تا الحاق پیشوند «مردمی» به آن باعث شود بعدها آثار این رویداد به دورافتاده‌ترین نقاط ایران هم برود و اساسا مخاطبان را با موجودیتی به نام «سینما» آشنا کند.

آرمان «عمار» چیست؟

«عمار» حالا یکی از استراتژیک‌ترین جشنواره‌هایی است که به بهانه‌اش فیلمسازان گردهم می‌آیند تا با آثارشان ظرفیتی تازه را به سینمای ایران تزریق کنند، آثاری که گرچه از منظر ساخت گاهی نمی‌توانند دوستدارانشان را راضی کنند اما مضامین تازه‌ای پیش روی مخاطبان می‌گذارند«عمار» حالا یکی از استراتژیک‌ترین جشنواره‌هایی است که به بهانه‌اش فیلمسازان گردهم می‌آیند تا با آثارشان ظرفیتی تازه را به سینمای ایران تزریق کنند. فیلم‌هایی که گرچه از منظر ساخت گاهی نمی‌تواند دوستدارانش را راضی کند اما مضامین تازه‌ای پیش روی مخاطبان می‌گذارد، خط سیر این جشنواره تا به امروز بر محور «محتوا» تعریف شده و در هر دوره شاهد طرح برخی سوژه‌ها و موضوعات روز هستیم. به تعبیری ایده‌هایی که این آثار در دل خود دارند می‌تواند متضمن ورود کارگردانش به عرصه سینمای حرفه‌ای و گاهی به مناسبات مدیریتی شود.

حامد بامروت‌نژاد مدیرشبکه‌ دوسیما، محمدصادق‌ باطنی مدیر شبکه امید و… از جمله مدیرانی هستند که از «عمار» برخاسته‌اند و بستر رشدشان همین رویداد بوده است.

تنها کمی بعد از اعلام موجودیت جشنواره «عمار» بنیانگذارانش از تولد یک گردهم‌آیی تازه به موازات «عمار»، خبر دادند؛ کنفرانس افق نو از مشتقات همین جشنواره بود، کنفرانسی که از دل جشنواره فیلم فجر در سال ۸۹ پدید آمد اما در ادامه نادر طالب‌زاده دبیری هر دو جریان را برعهده گرفت که البته تاریخ آخرین دوره برگزاری‌اش به سال ۹۷ بازمی‌گردد.

رویدادی که تکیه‌اش بر استفاده از چهره‌های بین‌المللی غربی برای بیان مواضع استکبارستیزانه بوده است، درست شبیه آنچه که در جشنواره «عمار» پیگیری می‌شود با این تفاوت که محوریت این جشنواره بر استفاده از نیروهای انقلابی گمنام در داخل کشور است.

مخاطب «عمار» کیست؟

«سازمان تماشای گسترده»، «مخاطبان هدف»، «پایتخت گریزی» و… همه و همه کلیدواژه‌هایی است که در طول عمر چهارده ساله این جشنواره به تواتر از بانیان «عمار» شنیده شده است، هدفی که از همان ابتدا به دنبالش بودند و برای آنکه وجهی عملی پیدا کند شبکه‌ای منسجم از افراد را ترتیب دادند تا ضمن آشنا کردن شهروندان شهرهای فاقد سینما با مفهومی به نام «سینما»، محصولات فرهنگی سینمایی مطابق با رویکردهایشان را در سبد خانواده‌های کم‌برخوردار قرار دهند؛ همین هم شد، حالا گسترش این شبکه و زنجیره طولانی افرادی که این مسأله را دغدغه خود می‌دانند باعث شده حتی سینماگران مطرح هم آثارشان را به دست ساز و کار این شبکه بسپارند تا فیلم‌ها دست به دست به کم‌جمعیت‌ترین و کم‌برخوردارترین مناطق برسد و البته چرخه اقتصادی مناسبی هم برایشان به ارمغان بیاورد.

فرمول این اکران‌ها توأمان هم عجیب و هم ساده است؛ عجیب از این منظر که نیازی به ادوات و تشکیلات گسترده‌ای برای نمایش فیلم‌ها نیست و ساده از آن رو که با کمترین ابزار هم می‌شود تجربه تماشای دسته‌جمعی فیلم‌ها را برای تماشاگران رقم زد درواقع کافی است شما یک لپ‌تاپ، یا یک پروژکتور و فیلم‌های مورد تأیید این رویداد را داشته باشید تا حلقه‌ای از این زنجیره اکران مردمی شوید آن گاه است که می‌توانید آثار سینمایی را برای آن دسته از مخاطبانی که شاید کمتر فرصت رفتن به سینما را دارند و یا حتی سینمایی در شهرشان نیست، به نمایش بگذارید.

نمایش چندین و چندباره فیلم‌ها از یک سو و تراکم پخش آن‌ها در نقاط مختلف باعث شده تا آثار وجهی اقتصادی هم برای این جشنواره و هم برای سازندگان فیلم‌ها داشته باشد. کافی است آماری از فروشی که در این چند سال که شبکه اکران مردمی قدرت گرفته بررسی کنید، «موقعیت مهدی»، «غریب»، «منطقه پرواز ممنوع»، «منصور»، «لوپتو» و… از جمله آثاری هستند که علاوه بر فروش‌های سینمایی، با حضور در این شبکه بالغ بر یک میلیارد تومان فروختند.

الگوی «عمار» چیست؟

همان‌طور که اشاره شد، جشنواره فیلم «عمار» با دستور کار کشف استعداد از بخش‌های نادیده مانده جبهه فرهنگی انقلاب، متولد شد و طبیعتا در طول سال‌های برگزاری بخش اصلی ویترین آن هم به ساخته‌های چهره‌های غالبا گمنامی اختصاص پیدا کرده است که برخی از آن‌ها بعدها به جریان اصلی سینمای ایران پیوستند.

«عمار» اما در کنار توجه به استعدادها در دوره‌های مختلف برگزاری اهتمام ویژه‌ای به معرفی الگو، در قالب پاسداشت سینماگران و هنرمندان پیشکسوت هم داشته است. در هر دوره از جشنواره «عمار»، بخش ویژه‌ای از آیین اختتامیه به بزرگداشت یک چهره معتبر هنری اختصاص پیدا کرده است که در یک نگاه کلی می‌توان از کنار هم قرار دادن این اسامی، متوجه چشم‌انداز جریان «عمار» برای فعالیت هنری شد.

زنده‌یاد نادر طالب‌زاده، پرچم‌دار و هدایت‌گر اصلی جریان «عمار» در سال‌های ابتدایی شکل‌گیری بود و به همین دلیل سال گذشته و در اولین نوبت از برگزاری این رویداد پس از درگذشت این هنرمند، بخش ویژه‌ای به نکوداشت میراث فرهنگی، هنری و رسانه‌ای او اختصاص پیدا کرد.

در کنار مرحوم نادر طالب‌زاده، جمال شورجه دیگر سینماگری بود که آیین بزرگداشتش در سیزدهمین دوره جشنواره «عمار» برگزار شد اما اگر به کتابچه خاطرات این رویداد رجوع کنیم، با تنوع قابل‌توجهی از چهره‌های پیشکسوت تجلیل شده در جریان «عمار» مواجه می‌شویم.

سیروس مقدم، سیدمحمود رضوی، محمدرضا سرشار، رضا برجی، امراله احمدجو، ابوالقاسم طالبی، فرج‌الله سلحشور و مسعود جعفری‌جوزانی تنها برخی از چهره‌های هنری تجلیل شده در دوره‌های مختلف جشنواره «عمار» محسوب می‌شوند.

سید داود میرباقری را اما می‌توان یکی از اولین و البته شاخص‌ترین این چهره‌ها دانست. آیین پاسداشت کارنامه کارگردان سریال‌هایی همچون «امام علی(ع)» و «مختارنامه» در سومین دوره جشنواره عمار در سال ۹۱ برگزار شد و داود میرباقری در این مراسم اینگونه نسبت به بزرگداشت خود واکنش نشان داد: « تقدیر در جشنواره‌ای با مضامینی ارزشی و در حضور چنین مادرانی که در راه پایداری انقلاب اسلامی استقامت کرده‌اند و ما همه به آن‌ها بدهکاریم، شبی را برای من رقم زد که همیشه در ذهن و خاطر من می‌ماند و خستگی دو دهه کار ساخت آثار تاریخی مذهبی را از تنم به در کرد.»

تازه‌های «عمار» چیست؟

ظرفیت «عمار» در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلوئنسر مردمی شودروز گذشته ۱۸ دی ماه نشست خبری این رویداد هم برگزار و طی آن اعلام شد قرار است بزرگداشت محمدحسین لطیفی که سال گذشته فیلم سینمایی «غریب» را با محوریت شهید بروجردی ساخته بود و نکوداشت مرحوم پروانه معصومی که به چندی پیش به دلیل ابتلا به بیماری درگذشت، برگزار شود.

اسعد دبیر این رویداد اما از یک اینفلوئنسری متفاوت گفت، او تاکید کرد: «عمار باید از قلب انقلاب اسلامی ایران اینفلوئنسر تربیت کند. اصلا ظرفیت «عمار» در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلوئنسر مردمی شود. روح عمار مبتنی بر مردم است. ما دنبال سلبریتی و اینفلوئنسر نیستیم، ما معتقدیم این جشنواره می‌بایست در تربیت این حوزه شاهد اتفاقات ارزشمندی باشد.» در عین حال تاکید شد: «در فضای مجازی گدایی اینفلوئنسرها را هم نمی‌کنیم اما تلاش می‌کنیم تا نیروهایی را تربیت کنیم که بتوانند با مردم گفت‌وگو کنند.»

همچنین برگزارکنندگان جشنواره از یک شگفتانه در اهدای جوایز خبر دادند؛ جایزه‌ای ضد مردمی!

در این نشست مطرح شد قرار است این جایزه به کسانی داده شود که ضد مردمی‌ترین افراد هستند و دربرگیرنده ویژگی‌ها و غافلگیری‌هایی است.

رسانه سینمای خانگی- ارسال ۱۲۰۰ اثر به المپیاد فیلمسازی

مدیر هفتمین المپیاد فیلمسازی کودکان و نوجوانان، از ارسال بیش از ۱۲۰۰ اثر به این رویداد خبر داد و گفت: هفت شخصیت برجسته سینمای ایران، آثار را داوری می‌کنند.

به گزارش سینمای خانگی، وحید ملتجی در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: المپیاد فیلمسازی کودکان و نوجوانان ایران، هر ساله به عنوان یک رویداد جنبی جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان تلقی و برگزار می‌شد. از آنجایی که خود جشنواره یک رویداد بزرگ بین‌المللی است، شاید کمتر به المپیاد توجه می‌شد. تدبیری که امسال شده این است که المپیاد به طور جداگانه برگزار شود. بنابراین با فاصله زمانی چند ماهه از سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان، این رویداد برگزار می‌شود.

وی افزود: این رویداد ثمرات متعددی هم داشته و کسانی که در دوره‌های قبلی شرکت کردند، غالبا افرادی هستند که فیلمسازند و در این عرصه توانسته‌اند رشد کنند و این یکی از اهداف المپیاد است.

ملتجی گفت: در این دوره، فرصت تقریبا دو ماهه‌ای فراهم شد که کودکان و نوجوانان ایران در فراخوان شرکت کنند که شامل دو بخش ایده و یا فیلم‌نامه و فیلم است؛ قرار بر این بود که نوجوانان ایده خود را نوشته و یا این که فیلم کوتاهی بسازند و با موضوعاتی که مشخص شده بود آثار خود را ارسال کنند که این اتفاق هم افتاد.

مدیر هفتمین المپیاد فیلمسازی کودکان و نوجوانان خاطرنشان کرد: بیش از ۱۲۰۰ اثر به دبیرخانه رسید که نسبت به دوره‌های گذشته با رشد بیش از دو برابری، با مشارکت بالایی همراه بود که شاید برگزای جداگانه رویداد عامل این مساله شد. از این تعداد اثر که از ۷۵ شهر کشور شرکت کردند عمدتا ایده‌های ارسالی بود.

ملتجی افزود: هیات انتخاب شامل ۶ نفر از بزرگان این عرصه و کسانی هستند که در حوزه سینمای ایران صاحب تجربه‌اند. این هیات در دو بخش آثار را داوری کردند و آثار منتخب اعلام شدند که در مرحله بعدی، این آثار و افراد به رویداد المپیاد که به مدت ۵ روز در اصفهان برگزار خواهد شد، معرفی می‌شوند.

وی گفت: بخشی از آن، آموزه‌هایی است که توسط استادان برای نوجوانان ارائه می‌شود و آنها قرار است در شهر اصفهان به فیلمسازی بپردازند و ایده‌های خود را در کنار مربیان پرورانده و تبدیل به فیلم کوتاه کنند.

مدیر هفتمین المپیاد فیلمسازی کودکان و نوجوانان اضافه کرد: در نهایت ۷ نفر از برجستگان سینمای ایران داوری هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان را انجام می‌دهند.

وی اظهار داشت: در بخش پایانی المپیاد که برگزاری رویداد و مهمترین بخش آن است ۳۰ نفر شامل برگزیده‌های بخش‌های ایده و فیلمساز هیات انتخاب، حضور دارند. اینها در کنار هم قرار گرفته و گروه‌هایی را تشکیل می‌‎دهند که این گروه‌ها کار فیلمسازی را در شهر اصفهان انجام خواهند داد.

ملتجی ادامه داد: این افراد، فیلم‌های کوتاهی تهیه می‌کنند و در نهایت، سه گروه انتخاب می‌شوند که به ترتیب مدال‌های طلا، نقره و برنز را دریافت می‌کنند.

وی گفت: امیدواریم المپیاد در مسیری که پیش می‌رود جایگاه خود را پیدا کند و مانند المپیادهای فیزیک، شیمی و نجوم، المپیاد فیلمسازی هم در این سطح قرار بگیرد.

مدیر هفتمین المپیاد فیلمسازی کودکان و نوجوانان افزود: اکنون شاید این گونه است، اما بروز اجتماعی آن کمتر است. این امر، یکی از سیاست‌های دراز مدت المپیاد محسوب می‌شود تا این رویداد و برگزاری آن را در جایگاه اصلی خود قرار دهد.

رسانه سینمای خانگی- «آپاراتچی» به زودی آماده می‌شود

همزمان با مراحل نهایی تولید فیلم سینمایی «آپاراتچی»، اولین عکس از این فیلم منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی،‌ فیلم سینمایی «آپاراتچی» که به کارگردانی علی طاهرفر که پاییز امسال جلوی دوربین رفته بود، دلبستگی‌های یک نقاشِ ساختمانِ عاشقِ سینما را روایت می‌کند که با اشتیاق تمام موفق به تولید چند فیلم کوتاه شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است.

این فیلم با نگارش حسین تراب‌نژاد و احسان لطفیان برداشتی آزاد از کتاب «آپاراتچی» نوشته روح‌الله رشیدی است که رویدادهای آن در اوایل دهه ۶۰ شهر تبریز می‌گذرد.

این اثر محصول مشترک بنیاد سینمایی فارابی، سازمان سینمایی سوره و مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه» به تهیه‌کنندگی سجاد نصراللهی است.

تورج الوند، فاطمه مسعودی‌فر و رضا ناجی در کنار بازیگرانی چون هومن برق‌نورد، بهنام تشکر، امید روحانی و علیرضا استادی در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند.

وحید مبصری، امین گلستانه، حسین عابدینی و ولی فروتن از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

رسانه سینمای خانگی- عماریون گدای سلبریتی و اینفلوئنسر نیستند

دومین نشست رسانه‌ای دست‌اندرکاران برگزاری چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار روز دوشنبه هجدهم دی در مجموعه «حسینیه هنر» با حضور خبرنگاران و اصحاب رسانه برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، دست‌اندرکاران برگزاری چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار متشکل از سهیل اسعد دبیر جشنواره، محمد صادق شهبازی قایم‌مقام شورای سیاستگذاری جشنواره عمار و حمید صالحی دبیر اجرایی جشنواره روز دوشنبه هجدهم دی در قالب دومین نشست خبری این رویداد رسانه‌ای که در مجموعه «حسینیه هنر» برگزار شد، به تشریح برنامه‌های نهایی در حوزه‌های اجرایی این رویداد پرداختند.

لطفا به «بحران توزیع» در جشنواره مردمی فیلم عمار توجه کنیم

سعیل اسعد دبیر چهاردهمین جشنواره فیلم عمار در ابتدای این نشست رسانه‌ای ضمن یاد و خاطره شهدای گرانقدر حادثه تروریستی زائران مزار شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید سید رضی موسوی و دیگر شهدای انقلاب و جبهه مقاومت گفت: من در نشست خبری قبلی به نکاتی درباره جشنواره فیلم عمار اشاره کردم. امروز هم تصمیم دارد به نکات دیگری اشاره کنم که می‌تواند در آینده برای ما مفید باشد. ما در حوزه برگزاری جشنواره عمار بحران توزیع داشتیم و در حالیکه تولید در شرایط بسیار ممتازی قرار داشت، اما در حوزه توزیع با مشکلاتی روبه‌رو بودیم که می‌تواند برای ما قابل توجه باشد. همین بحران توزیع اساسا فلسفه وجودی برگزاری جشنواره مردمی فیلم عمار بود که خوشبختانه تا حد زیادی حل شد.

وی افزود: در فرآیند هنری و رسانه‌ای، «توزیع» در میانه راه قرار دارد. اساسا فلسفه توزیع ارایه به مخاطب است و فکر می‌کنم در این ۱۴ سال ما در حوزه مصرف با وجود تمام تلاش‌ها با مشکلی مواجه شدیم که عمده آنها متمرکز بر توزیع درون گفتمانی است. یعنی عمده محصولات ارایه‌شده در جشنواره متمرکز بر بچه‌های حزب‌اللهی شده که فقط آن‌ها بیننده آثار جشنواره هستند. در حالی که ماموریت اصلی ما توزیع در میان همه مخاطبان است که باید در این زمینه برنامه‌ریزی‌هایی داشته باشیم. موضوع فهم مخاطب و فهم مصرف‌کننده می‌باید بر اساس ذوق سلیقه‌های مخاطبانی باشد که می‌بایست فعالان جشنواره مردمی فیلم عمار به آن توجه کنند تا بتوانیم «بحران مصرف» را مرتفع کنیم.

دبیر چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار بیان کرد: یکی از مواردی که می‌توانیم به آن توجه کنیم بحث محتوا و قالب است. اینکه بتوانیم در فضای زمانی کوتاه حرف‌های عمیق بزنیم. چرا که این موضوع اهمیت خاصی در عصر حاضر دارد که حتما باید به آن تمرکز ویژه‌ای داشته باشیم. عنصر دوم تاثیرگذاری در مصرف، «جذابیت» است. به نظر من فضای امروز اقتضا می‌کند که به جذابیت ظاهری همراه با «تنوع» توجه کنیم. تنوع امروز یک باب اصلی است که احساس می‌کنم امروز در گفتمان انقلاب کمتر دیده است. بحث چهارم هم «خلاقیت» است که باید از قالب سنتی به سمت خلاقیت‌هایی برویم که امروزه با وجود امکانات کم هم می‌بایست مورد توجه باشد. در این چارچوب موضوع «بازاریابی» از مهم‌ترین اولویت‌های عماریون است که قبل از تولید آثارشان باید با مخاطبان ارتباط برقرار کنند.

اسعد در پاسخ به پرسشی مبنی بر اقدامات جشنواره برای حضور هنرمندان پیشکسوت هنر انقلاب در این رویداد توضیح داد: شعار ما مردمی‌بودن جشنواره فیلم عمار است، بنابراین اصلا نمی‌خواهیم بر اساس برنامه‌ریزی و جهت‌دهی شخصی کارهای جشنواره را دنبال کنیم. به همین جهت این مردم هستند که خودشان تصمیم می‌گیرند که چه کسانی در این رویداد حضور داشته باشند. اتفاقا این سوال ما است که هنرمندان ارزنده و پیشکسوت سینمای ایران برای جشنواره چه برنامه‌ای دارند.

اسعد در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره حضور جشنواره مردمی عمار در فضای مجازی تصریح کرد: عمار باید از قلب انقلاب اسلامی ایران اینفلوئنسر تربیت کند. اصلا ظرفیت عمار در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلئونسر مردمی شود. روح عمار مبتنی بر مردم است. ما دنبال سلبریتی و اینفلوئنسر نیستیم، ما معتقدیم این جشنواره می‌بایست در تربیت این حوزه شاهد اتفاقات ارزشمندی باشد.

غافلگیری جشنواره چهاردهم در اهدای یک جایزه ضد مردمی!

حمید صالحی دبیر اجرایی جشنواره چهاردم فیلم عمار ضمن ارایه گزارشی از روند فعالیت‌های دبیرخانه توضیح داد: بیش از ۳ هزار ۳۰۰ اثر در بخش‌های مختلف به دبیرخانه جشنواره ارسال شد و با توجه به اینکه بخش‌هایی به این جشنواره اضافه شدند شاهد حضور پر تعداد هنرمندانی بودیم که برای ما قابل توجه بود.

وی افزود: بیشترین آثاری که به دبیرخانه جشنواره رسیده متمرکز بر بخش مستند و فیلمنامه بوده است. البته کار بررسی آثار به اتمام رسیده و به زودی درباره جزییات آن اطلاع‌رسانی می‌شود. این در حالی است که ما از روز بیست و یکم تا بیست و نهم شاهد برگزاری جشنواره چهاردهم در سینما فلسطین خواهیم بود. البته ما برنامه‌های زیادی به ویژه در حوزه فلسطین و غزه را طراحی کردیم که درباره این موضوع در سایت جشنواره اطلاع رسانی‌های لازم انجام می‌شود.

دبیر اجرایی چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در بخش دیگری از صحبت‌های خود تصریح کرد: اهدای جایزه مردمی و قومیتی از مهم‌ترین بخش‌های جشنواره مردمی فیلم عمار بوده که در این چند دوره با استقبال بسیار خوبی مواجه شده است. امسال هم از طرف دوستان اهل یمن ساکن تهران خنجری به دبیرخانه ارسال شده که ما در این دوره از جشنواره خنجر نمادین را به فلیمساز برگزیده حوزه مقاومت تقدیم می‌کنیم. ما در این دوره از جشنواره که به نظر ما شگفتانه است، تصمیم داریم تا جایزه‌ای را رونمایی کنیم که مثل جایزه‌های معمول جشنواره‌ها نیست. این جایزه قرار است به کسانی داده شود که ضد مردمی‌ترین افراد هستند و فکر می‌کنم دربرگیرنده ویژگی‌ها و غافلگیری‌هایی است که در روزهای جشنواره اطلاع‌رسانی می‌شود.

صالحی در معرفی بخش‌های دیگر چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار هم گفت: یکی از برنامه‌های ویژه جشنواره چهاردهم نشست‌ها و کارگاه‌های آموزشی است که ما در این زمینه ویژه‌برنامه طنز، محفل هنرمندان گرافیست، ویژه‌برنامه غزه و عملیات طوفان‌الاقصی، برگزاری نشست‌های تخصصی با حضور کارشناسان حوزه سینما و دیگر حوزه‌های سیاسی و اجتماعی را در ایام برگزاری جشنواره خواهیم داشت. کتاب «سینما مردم» هم که به نوعی کتاب جشنواره مردمی فیلم عمار است در این دوره از جشنواره رونمایی می‌شود. این کتاب مشتمل بر معرفی کاملی از ادوار مختلف جشنواره عمار است که قرار است در ایام جشنواره پیش روی مخاطبان قرار گیرد. ما در بخش آرمان روح الله و نظم نوین جهانی شاهد اتفاقات بسیار خوبی بودیم که دربرگیرنده ارسال آثار بسیار خوبی به دبیرخانه بود. ما در جشنواره امسال همزمان با اکران فیلم‌های منتخب در سینما فلسطین، فیلم‌های منتخب را در سایت جشنواره هم به نمایش می‌گذاریم. البته این آثار با یک روز تاخیر در سامانه «عماریار» پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد.

آیین‌های نکوداشت هنرمندان در جشنواره چهاردهم

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به برگزاری آیین‌های نکوداشت چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار هم گفت: پاسداشت مازیار بیژنی به واسطه سه دهه حضور مستمر و انجام کارهای عدالت‌خواهانه در حوزه فلسطین و جبهه مقاومت در قالب شب طنز انقلاب اسلامی، پاسداشت محمد حسین لطیفی به واسطه کارهایی که در حوزه سینمای دفاع مقدس و فلسطین داشته، نکوداشت مرحوم پروانه معصومی به واسطه پنج دهه فعالیت در عرصه هنر انقلاب، نکوداشت سیدمحمد جوزی به واسطه ثبت تصویری خاطرات والدین شهدای گرانقدر عرصه دفاع مقدس، را داریم. جایزه ویژه «دستکش ننه عصمت» هم در این دوره از جشنواره به یکی از هنرمندان عرصه مقاومت اهدا می‌شود که نام هنرمند مورد نظر را در مراسم اختتامیه اعلام می‌کنیم. ما جوایز دیگری هم در حوزه‌های مختلف داریم که از سوی مجموعه‌های دیگر به بخش جوایز جشنواره اضافه شده است که جزییات آن در روزهای آتی پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد.

گدایی سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها را نمی‌کنیم

محمدصادق شهبازی قایم‌مقام شورای سیاستگذاری چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار هم در این نشست رسانه‌ای با قرایت متنی انتقادآمیز، از انگیزه‌های برگزاری جشنواره مردمی عمار سخن گفت.

قایم‌مقام شورای سیاستگذاری چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار گفت: ما به این سمت نرفتیم که از سلبریتی‌ها کاسبی کنیم. ما به سراغ هنرمندانی رفتیم که بر اساس داشته‌های مردمی و انقلاب اسلامی ایران کار تولید کنند. اگر هم اکنون به خودمان انتقاد می‌کنیم می‌بایست شرایطی را ایجاد کنیم که دایره مخاطبان را وسیع‌تر کنیم. به هر ترتیب اصل ما شناسایی ظرفیت هنرمندان است و از هر هنرمندی که حاضر باشد به داشته‌های مردم سر تعظیم فرود بیاورد، با آغوشی باز میزبانی خواهیم کرد. ما در فضای مجازی گدایی اینفلوئنسرها را هم نمی‌کنیم اما تلاش می‌کنیم تا نیروهایی را تربیت کنیم که بتوانند با مردم گفت‌وگو کنند.

در پایان این نشست رسانه‌ای از پوستر چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار رونمایی شد.

رسانه سینمای خانگی- «بوی خون» به شهدای کرمان تقدیم شد

فیلم سینمایی «بوی خون» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا شاه‌حسینی با حضور عوامل فیلم، بازیگران، هنرمندان و اصحاب رسانه در پردیس سینمایی چارسو اکران شد.

به گزارش مهر به نقل از مشاور رسانه‌ای فیلم، فیلم سینمایی «بوی خون» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا شاه‌حسینی و تهیه‌کنندگی محمدرضا یکانی به روح پاک شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان تقدیم شد.

محمدرضا یکانی تهیه‌کننده «بوی خون» در ابتدای مراسم گفت: از اینکه «بوی خون» روی پرده سینما اکران می‌شود بسیار خوشحالم و ساخت این فیلم با مشکلات زیادی همراه بود که توسط علیرضا شاه‌حسینی کارگردان اثر برطرف شد.

وی ادامه داد: این فیلم به دلیل اینکه در ژانر وحشت ساخته شده با ممیزی‌های زیادی روبرو بود که توسط کارگردان، فیلمنامه مجددا بازنویسی شد تا بتوانیم پروانه ساخت بگیریم. پروانه نمایش فیلم با حذف چند پلان دریافت شد و به لطف خدا فیلم به مرحله اکران و رونمایی رسید.

سپس محمدجواد شهبازی سرمایه‌گذار اثر از عوامل و بازیگران تشکر کرد و گفت: تولیدات سینمایی در ژانر وحشت بسیار کم است. امیدوارم این فیلم بتواند مخاطبان زیادی را با خود همراه کند.

علیرضا شاه‌حسینی کارگردان ضمن تشکر از حاضران در سالن گفت: با توجه به اینکه تنها چند ساعت از حادثه تروریستی کرمان گذشته است فیلم «بوی خون» را به روح پاک شهیدان این حادثه تقدیم می‌کنم.

وی ادامه داد: این فیلم با سختی‌های زیادی همراه بود. امیدوارم «بوی خون» با مخاطبان ژانر وحشت ارتباط برقرار کند. از تمام بازیگران و عوامل که در این مدت همراه من بودند تشکر می‌کنم.

در پایان مراسم از تمام عوامل و بازیگران با لوح تقدیر توسط علیرضا شاه‌حسینی کارگردان اثر، قدردانی شد.

«بوی خون» در ژانر وحشت ساخته شده و در خلاصه داستان آن آمده: «آن‌ها همه چیز را بو می‌کنند.»

علیرضا شاه‌حسینی فیلم‌های بلند سینمایی «عرفان»، «کی داده کی گرفته»، «خلوت دل» و «می تو» را در کارنامه کاری خود دارد.

عوامل فیلم عبارتند از: نویسنده و کارگردان: علیرضا شاه‌حسینی، تهیه‌کننده: محمدرضا یکانی، جانشین تهیه‌کننده: امیدرضا اکبری، سرمایه‌گذار: موسسه سینمایی بارانا، مجری طرح: موسسه فیلمسازی یکان تصویر تهران، مدیر تولید: هومن خدایی، مدیر فیلمبرداری: امیرحسین حمیدزاده، مدیر صدابرداری: عرفان رضایی، طراح گریم: رادین بنی هاشم، دستیار اول و برنامه‌ریز: مهسا حاتمی، منشی صحنه: مهسا دوستدار، طراح پوستر: فرید براری، موسیقی: جهانبخش یزدانی، با تشکر از آریا عظیمی‌نژاد، طراح صحنه و لباس: امیرعلی قلی‌پور، مدیر تدارکات: جلال شرافتمند، مشاور پروژه: حانیه منتظری، تدوین: علیرضا شاه‌حسینی، صداگذار: مجید خراسانی، دستیار دوم کارگردان: هادی رحمانی، فیلمبردار پشت صحنه: پریسا لطفی، عکس: عباس طاهایی، اصلاح رنگ: مجید خراسانی، تدوین پشت صحنه: فرید براری، امور مالی: بهنام شاه‌حسینی، ترجمه: پرنیا صادقی، گرافیست و استوری‌برد: نازنین امامی، طراح و ساخت تیتراژ: علیرضا شاه‌حسینی، بازیگران: مرضیه صوفی‌وند، امیدرضا اکبری، آوین محمدی، مریم پروندی، ایرج عابدی، بارانا لطفی، پوریا اصغری، مهرداد غفاری، هومن خدایی، آراز نادری، امیرعلی قلی‌پور، مریم فیض‌اله‌زاده، شکور خیری، علیرضا شاه‌حسینی و با معرفی ابراهیم ناجی.

رسانه سینمای خانگی- کشتی سیار سینمایی راه می‌افتد

استاندار مازندران بر افزایش جذابیت در سینماهای کشور تاکید کرد و گفت: کَشتی سیار سینمایی در دریای مازندران راه‌اندازی شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سیدمحمود حسینی پور روز چهارشنبه در دیدار معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی کشور در ساری با اشاره به گردشگر پذیر بودن مازندران و ورود میلیون ها مسافر و گردشگر به این استان، افزود: از جمله مواردی که می تواند در صنعت سینمای کشور تحول اساسی ایجاد کند و برای مخاطبان نیز جذابیت داشته باشد، سرمایه گذاری در حوزه سینمای دریایی است.

وی اظهارداشت: راه اندازی کَشتی سیار سینمایی در استان مازندران علاوه بر ایجاد جذابیت در بین مخاطبان، به صنعت سینمای کشور نیز کمک شایانی خواهد کرد.

مقام عالی دولت در مازندران، با اشاره به وجود تنوع فرهنگی در مازندران، خاطرنشان کرد: این استان در ایام تعطیلات میزبان میلیون ها مسافر و گردشگر از اقصی تقاط کشور است و به نوعی ۲۳ درصد جمعیت کشور به فاصله زمانی سه ساعت به این استان می رسند و سرمایه گذاری در صنعت سینمای دریایی در این خطه ضروری است.

حسینی پور بر لزوم راه اندازی نهضت ایجاد سینما در کشور تاکید کرد و گفت: یکی از سیاست های قطعی دولت سیزدهم، مردمی سازی کارها بوده و نسبت به این مهم نیز مصمم است.

استاندار مازندران با بیان اینکه در حوزه مردمی سازی نیز تاکنون کارهای مطلوبی در مازندران انجام شده است، افزود: در حوزه سینما نیز مردمی سازی امور می تواند بسیار اثرگذار باشد.

وی اظهار کرد: در بسیاری از کشورهای جهان، سینما توسط خود هنرمندان و در قالب شرکت های تعاونی اداره می شود.

وی با اشاره به وجود شخصیت های سیاسی و فرهنگی تاثیرگذار در تاریخ، فرهنگ و تمدن مردم مازندران، گفت: در صورتی که در این استان نسبت به تشکیل و راه اندازی شرکت تعاونی نیما یوشیج و یا بسیاری دیگر از شخصیت ها اقدام شود، جمع بسیاری از هنرمندان و حتی خیران نیز سهام دار این شرکت خواهند شد.
استاندار مازندران ادامه داد: در صورتی که در هر استان کشور یک شرکت تعاونی هنرمندان ایجاد و وارد بورس شود، بسیاری از مشکلات فراروی این قشر نیز رفع خواهد شد.

حسینی پور افزود: این شرکت های تعاونی توسط خود هنرمندان اداره می شود و بسیاری از مردم و حتی خیران نیز سهام دار این شرکت خواهند شد.

وی تولید محتوا را از جمله مولفه های تاثیرگذار در صنعت سینمای کشور دانست و گفت: مازندران دارای سوژه های جذابی است که سرمایه گذاری در آنها می تواند به صنعت سینمای کشور کمک کند.

وی از آیت الله کوهستانی، آیت الله جوادی، علامه حسن زاده آملی، نیما یوشیج و بسیاری دیگر از افراد به عنوان شخصیت های تاثیرگذار در تاریخ کشورمان یاد کرد، افزود: تولید محتوا در این بخش نیز باید در صنعت سینمای کشور مورد توجه قرار گیرد.

وی بیان کرد: نخستین حکومت علویان در مازندران تشکیل و راه اندازی شد که این بزرگترین سرمایه معنوی برای کشور است و سرمایه گذاری و تو لید محتوا در این بخش نیز باید مورد توجه سینماگران قرار گیرد.

استاندار مازندران تاکید کرد که در سند آمایش سینما باید از ظرفیت استان ها به شکل مطلوب استفاده کرد.
وی گفت: جبهه هنرمندان قوی و ارزشی در کشور باید تشکیل و راه اندازی شود تا بتوانند در برابر برخی جریان های سیاسی مقابله کنند.

مقام عالی دولت در مازندران اضافه کرد: می توانیم از سینما نیز برای انسجام خانواده ها به شکل مطلوب استفاده کرد.


معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی کشور امروز چهارشنبه در سفر یکروزه به استان، با استاندار مازندران تفاهمنامه همکاری امضا کرد. گسترش و توسعه برنامه ها و فعالیت ها و ایجاد زیرساخت های سینمایی و بهره گیری از قابلیت ها، امکانات و ظرفیت های فرهنگی، هنری، اجتماعی و اقتصادی استان ها از مفاد این تفاهمنامه همکاری است که به امضای استاندار مازندران و رئیس سازمان سینمایی رسیده است.

ارتقاء و تعالی هنر فاخر سینما و تصویر، غنی سازی جریان تولید سینمایی ایران بر اساس اولویت های سند تحول دولت مردمی و سند تحول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمایت از تولیدات و آموزش های سینمایی در استان ها و شهرستان ها و همچنین ایجاد فرصت مناسب برای هنرمندان و جوانان علاقه مند و مستعد در استان ها و شهرستان ها برای شکوفایی استعدادها و ظهور توانمندی ها و خلاقیت های آنان با رویکرد عدالت فرهنگی از دیگر اهداف این تفاهمنامه همکاری است.

رسانه سینمای خانگی- این مادران ایرانی…

تصویرگری سینمایی از مادر، همواره بر مداری از ایثار، مهربانی، تعهد، قدرت و کنش بر مبنای شایسته‌سالاری بوده است و این، همان تصویر قهرمانانه‌ای است که از مادر در سینمای به‌اصطلاح مردانه ما ایجاد شده و بخشی از برترین‌های حافظه بصری‌ما را تشکیل داده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مقام زن و مادر در سینمای ایران، همواره جایگاه بلندی داشته است؛ چه در این زمینه، به سینمای پیش از انقلاب رجوع کنیم و چه سینمای متحول‌شده پس از انقلاب را بنگریم؛ در تمامی این برهه‌ها، ردپای پررنگی از مقام زن و مادر را می‌بینیم تا متوجه شویم که سینمای ایران، در این زمینه، ادای دین شگرفی داشته است.

نکته قابل‌توجه در این زمینه آن‌که، نقش مادر، در تمامی گونه‌های سینمایی کشور، پررنگ بوده و مهم‌تر اینکه این نقش، هیچ‌گاه جنبه‌ای صوری و فرعی نداشته است. مادرانه‌های بسیاری در سینمای ایران جاودانه شدند که در جاهایی، حتی به کهن‌الگوهایی محبوب تبدیل شدند. قابلیت‌های درونی مقام مادر و جایگاه بیرونی آن، همواره این اجازه را به فیلمنامه‌نویسان داده است که نهایت بهره را از این موقعیت دراماتیک برده و بهره‌برداری‌های سینمایی شگرفی از آن به عمل بیاورند.

با سینمای مادرانه ما، تعریف مستقلی از زن ایرانی در مجامع بین‌المللی شکل گرفت و این می‌تواند ناقض تمامی تعاریف نادرستی باشد که از نقش و باطن زن ایرانی در برخی محافل مغرض بیان می‌شود

در این بهره‌برداری‌های درست و هوشمندانه است که تعریف مستقلی از زن ایرانی در مجامع بین‌المللی شکل گرفت و این می‌تواند ناقض تمامی تعاریف نادرستی باشد که از نقش و باطن زن ایرانی در برخی محافل مغرض بیان می‌شود. جلوه‌هایی از ایثار، مهربانی، تعهد، قدرت و کنش بر مبنای شایسته‌سالاری، همواره بر قامت مادران سینمایی کشور نقش بسته که در راستای جامعه تعریف می‌شود. هر جا هم که برخی فیلمسازان تلاش کردند تا چهره‌ای غیرواقعی از زن و مادر ایرانی به تصویر بکشند، آن آثار با بی‌مهری مخاطب، به فراموشی سپرده شدند تا حافظه بصری همه ما از مادران ایرانی تصویرگری‌های دلسوزانه و بزرگی چون فیلم مادر، میم مثل مادر، اجاره‌نشین‌ها، گل‌های داوودی، کیمیا، گیلانه، اینجا بدون من، مهمان مامان، زیر پوست شهر، خون‌بازی، شیار ۱۴۳، مامان و آثاری از این دست باشد.

این تصویرگری در هر برهه‌ای، با شرایط روز پیش رفته و به همین دلیل، نگاه سینمای ایران به مادر، همواره مشمول گذر زمان بوده و متوقف در برخی المان‌های قدیمی و کلیشه‌ای نشد.

اینها، مواردی است که سینمای ایران به جایگاه رفیع مادر روا داشته و همواره اهمیت چنین جایگاهی را در ساحت خانواده و اجتماع درک کرده است و به همین دلیل، مادر، خود به خط سیر اصلی روایت تبدیل شده که پیش‌برنده درام بوده است. این مهم در سینمایی که همواره عنوان می‌شود، قهرمان‌هایش، بیشتر مردها هستند، نکته حائزتوجهی است که نشان می‌دهد مادر به‌تنهایی توانسته در این سینمای به‌اصطلاح مردانه، پرچم زنان سرزمین را بالا نگه‌داشته و به روایت‌هایی برسد که حالا بخشی از بهترین‌های حافظه بصری همه ما را تشکیل می‌دهد.

رسانه سینمای خانگی- در گرامی‌داشت بیتا فرهی چه گذشت؟

آیین یادبود بی‌تا فرهی روز گذشته با حضور چهره های فرهنگی و سینمایی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، مراسم یادبود زنده‌یاد بی‌تا فرهی، بازیگر سینما و تلویزیون سه‌شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ با استقبال و حضور جمعی از چهره‌های فرهنگ، هنر و به‌ویژه سینما در سالن جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سام قریبیان بود.

قریبیان در ابتدای این مراسم گفت: خیر مقدم می‌گویم به تمامی اساتید، دوستان، خانواده و علاقه‌مندان بیتا فرهی عزیز که در این مراسم حاضر شده‌اند. فکر می‌کنم همگی بیتا فرهی را دوست داشتیم. او در قلبش برای تک‌تک ما یک آشیانه درست کرده بود و حال اوست که در قلب ما آشیانه دارد. ما خوش‌شانس هستیم که بیتا فرهی را می‌شناسیم. او با «هامون»، «بانو»، «کیمیا»، «خانه‌ای روی آب» حداقل ۴ شاه نقش به یاد ماندنی را در سینمای ایران اجرا و به کارنامه خود اضافه کرد.

کیانیان: بیتا فرهی، مرام، منش و روح زیبایی داشت!

رضا کیانیان در ادامه این مراسم گفت: خیلی متاسفم که نتوانستم روز تشییع خانم فرهی، به مراسم او بیایم. دلیل این اتفاق این بود که سرماخوردگی شدیدی داشتم. الان در این مراسم باز حالم بد شد. در زیبایی، شیرینی و ملاحت خانم فرهی هیچ شکی نبود؛ در واقع حال آدم با دیدن عکس‌های ایشان خوب می‌شد. مرام، منش و روح او نیز همین قدر زیبا بود.

وی افزود: من خیلی دیر وارد سینما شدم؛ وقتی سر فیلم «کیمیا» رفتم، بیتا و خسرو هر ۲ سوپراستار بزرگ این مملکت بودند. چون بعد از «هامون» بود. وقتی سر صحنه این فیلم رفتم، حتی آبدارچی آنجا هم من را نمی‌شناخت و به من چایی نداد و به بقیه چایی داد. بعد محمود کلاری گفت ایشان هم بازیگر است، به ایشان هم چایی بدهید. و بعد برای من چایی آوردند.

این بازیگر سینما در ادامه بیان کرد: من خسرو شکیبایی را می‌شناختم ولی بیتا را اصلا نمی‌شناختم. اما آن فیلم که تمام شد، من و بیتا فرهی به دوستانی صمیمی تبدیل شدیم. خیلی دوستش داشتم چون مرام خیلی خوبی داشت. بعدها که در فیلم «خانه‌ای روی آب» آقای فرمان‌آرا با یکدیگر هم‌بازی بودیم، نگاه‌های غضب‌آلودی در فیلم به من می‌کرد اما این نگاه‌ها اصلا در روحیه خودش نبود؛ اکثر اوقات می‌خندید. به خانواده ایشان و سینما و همه مردم تسلیت می‌گویم که چنین بانویی را از دست داده‌ایم.

احترام برومند: بیتا فرهی بازیگر کم‌کار و گزیده‌کاری بود

احترام برومند در ادامه این مراسم یادداشتی احساسی خواند و با یاد کردن از خاطرات خوش بیتا فرهی، بخشی از خاطراتش با این هنرمند را مرور کرد.

بخش‌هایی از یادداشت او به این شرح بود:

«این آخرین جمله‌ای است که بیتا برایم نوشت. بهترم اتی عزیزم؛ با چند علامت قلب و بوسه. ۲۶ آبان ماه بود. تهران نبودم. با دوستان که صحبت می‌کردم می‌گفتند بهتر است، لوله‌ها را در آوردن و من خوش‌دلانه روزشماری می‌کردم که به تهران برگردم و به آن آپارتمان زیبا، گرم و صمیمی بروم که با عکس‌های روی دیوار، گلدان‌های سبز و صدای موسیقی که همیشه در آنجا جاری بود، به خاطرم می‌آمد. کنار بیتای عزیزم که همیشه می‌شد با او از هر دری سخن گفت. اما ناگهان خبر بد از راه رسید.

وقتی با بیتا بودی، فکر می‌کردی که تو تنها دوستش هستی. اینقدر تو را دوست داشت و با کلمات زیبا و قلب مهربانش پذیرای تو بود، که اتکایِ به نفس پیدا می‌کردید. گاهی هم با خود می‌گفتی، نکند از تنهایی اوست که این‌قدر به من محبت می‌کند و دلش می‌خواهد که پیش او بروم. اما چنین چیزی نبود. من در دوره بیماری و بعد از دست دادنش بیشتر فهمیدم که در قلب مهربانش چقدر برای دوستان بی‌شمار از جوان تا میانه و من پا به سن گذاشته جا بود.

بعضی می‌گویند او بعد از توقیف فیلم «بانو» دلزده و سرخورده شد اما خیلی زود توانست روحیه خود را قوی کند. به طوری که همگی دیدیم در فاصله‌ای که «بانو» بخواهد اکران شود، یعنی ۷ سال بعد، بیتا فیلم خیلی خوب «کیمیا» را بازی کرد و بهترین جایزه جشنواره‌ای کشور ما را توانست بگیرد. بعد از اکران فیلم «بانو» نیز چندین نقش خوب در فیلم‌های مختلف بازی کرد.

کدام یک از ما در این ۴۰ سال گذشته، طعم تلخ توقیف و ممنوع‌الکاری را نچشیده‌ایم؟! البته به ما صدمه خورد اما از پا نیفتادیم و نگذاشتیم که افتادن و مرگ ما را برای ممنوع‌الکاری و توقیف ببینند.
روی هم رفته می‌توان بیتا فرهی را بازیگر کم‌کار و گزیده‌کار معرفی کرد اما دلیل آن این بود: عدم اشتیاق به خودنمایی و نداشتن عطش مال‌اندوزی.

او هیچ‌وقت خودنمایی نمی‌کرد؛ گوش می‌کرد، به من به تو و به همه. همه را عزیز خطاب می‌کرد و به کسانی که از خودش بزرگتر بودند احترام می‌گذاشت و متواضعانه و فروتنانه می‌گفت دستت را می‌بوسم. سال بدی بود؛ کیومرث پوراحمد، رضا حداد، داریوش مهرجویی، وحیده محمدی‌فر، آتیلا پسیانی، فریما فرجامی که آنها را از دست دادیم. آرزو می‌کنم که در این مدت ۳ ماه که از سال ۱۴۰۲ باقی مانده است را بدون فقدان عزیزی، بدون تنش و بدون تهدید و ارعاب بگذرانیم. ان‌شاءالله.»

در ادامه این مراسم، روزبه نعمت‌الهی به اجرای زنده از قطعه‌ای موسیقایی پرداخت که با تشویق حاضران همراه شد. نعمت‌الهی بعد از این اجرا، در صحبت‌هایی گفت: زنده‌یاد بیتا فرهی پر از انرژی و عشق بود. با حال عجیبی روی صحنه آمدم؛ چون نه صدایم و نه دلم یاری می‌کرد. امیدوارم در شان ایشان برنامه اجرا کرده باشم.

آتوما فرهی از بستگان بیتا فرهی نیز در بخش بعدی این مراسم یادداشتی از رابطه خود با بیتا فرهی را برای حاضران خواند.

شاه‌حسینی: کاش بیتا فرهی در زندگی تکنیک بلد بود تا جواب برخی را بدهد

در ادامه فیلمی کوتاه با عنوان «بودن یا نبودن» که در ستایش زنده‌یاد بیتا فرهی توسط شهرام شاه‌حسینی آماده شده بود، برای حاضران پخش شد. این فیلم حاوی صحبت‌های داریوش مهرجویی، بهمن فرمان‌آرا، رضا کیانیان، مسعود کیمیایی، رخشان‌ بنی‌اعتماد، سیروس الوند و … درباره بیتا فرهی بود.

شهرام شاه‌حسینی پس از نمایش فیلم در صحبت‌هایی گفت: همانطور که دیدید با کمی دقت می‌توان فهمید که چرا این فیلم ساخته شده است. سال ۲۰۰۶ که سال ساخت این فیلم است، آغاز دل‌شکستگی بیتا بود. با هم گپی زدیم و بعد نتیجه این شد که این فیلم را بسازم تا دوستان بیتا درباره او صحبت کنند. او بازیگری غریزی بود و با تکنیک بازی نمی‌کرد. در زندگی نیز تکنیک بلد نبود اما کاش تکنیک بلد بود تا می‌توانست جواب برخی را بدهد.

بیژن بیژنی (خواننده و خوش‌نویس) از دوستان و نزدیکان زنده‌یاد بیتا فرهی نیز در ادامه این مراسم با خواندن شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعی کدکنی، گفت: بیتا فرهی این شعر را خیلی دوست داشت. سال‌ها پیش قطعه‌ای از این شعر را آماده کرده و خوانده‌ام. گویا امروز همزمان با چهلم درگذشت او، با تولدش نیز مصادف شده است. بنابراین این متن را تقدیم به او می‌کنم.

او در ادامه متنی را خواند که خاطره آشنایی اش با بیتا فرهی بود.

داریوش فرهنگ: بیتا فرهی قربانی این حرفه بود!

در بخش بعدی این مراسم داریوش فرهنگ در سخنانی گفت: سخن هرچه گویم، همه گفتند، بر باغ دانش همه رفتند، به نام خداوند جان و خرد. هنرمندان مایه از جان می‌گیرند ‌و خرد از خردورزی و بیتا فرهی؛ این بانوی خاص سینما هم خرد از خردورزی به ارث برده بود و هم در کارش مایه از جان. هرگز هر کاری را انجام نمی‌داد. امروز ۴۰ امین روز درگذشت اوست و ما اینجا جمع شده‌ایم که همدردی خودمان را با او اعلام کنیم.

فرهنگ در ادامه متنی را خواند که بخش‌هایی از این متن به این شرح است:

«یاد قطاری افتادم که اولین بار در تاریخ سینما، سال ۱۸۹۵ به ایستگاهی رسید، عده‌ای پیاده و عده‌ای سوار شدند و قطار به مثابه زندگی همچنان به راه خود ادامه داد تا ایستگاه بعدی. در ایستگاه بعدی نیز عده‌ای سوار و عده‌ای پیاده شدند. عده‌ای که پیاده شده‌اند، دیگر نمی‌توانستند سوار شوند، همه آنها یک بار فرصت زندگی داشتند؛ آثار و فیلم‌ها یا در ادبیات، هنر و سینما و شعر و موسیقی به جا گذاشتند و قطار همچنان تا ایستگاه بعدی پیش رفت. و باز عده‌ای سوار و عده‌ای پیاده شدند تا ایستگاه بعدی.

پرده کوپه واگن را که کنار می‌زدید، شاهد و ناظر جنگ‌ها، خون‌ریزی‌ها، ویرانی‌ها، آوارگی و نکبت پشت نکبت بودید. مردمان در گذشته برای رفع این فلاکت قربانی می‌دادند اما ما عده‌ای هم قربانی داده شده‌ایم و قطار همچنان پیش می‌رود تا به خاورمیانه می‌رسد. چقدر جنگ، خرابی و فلاکت. آیا این عدالت است؟! انگار خدا هم تاخیر دارد یا فراموش کرده. چقدر همکار در سه چهار سال اخیر از دست داده‌ایم! از ریز و درشت در تهران و شهرستان‌ها. چقدر همکاران از بیکاری دق کردند و مردند. چقدر همکاران استرس گرفتند و خانه نشین شدند. چقدر همکاران خدای ناکرده سرطان گرفتند و حتی پول بیمارستان را نداشتند و ندارند که بدهند. چقدر مهاجرت.

قطار همچنان به مثابه زندگی به راه خود ادامه می‌دهد. امروز چهلمین روزی است که از درگذشت بیتا فرهی می‌گذرد. قطار همچنان می‌رود تا ایستگاه بعدی و معلوم نیست که نوبت چه کسی است؟ نوبت ما باشد یا خیر. هر که آمد عمارتی نو ساخت، رفت و منزل به دیگری پرداخت.»

وی در ادامه صحبت‌هایش گفت: بیتا فرهی یا این بانوی خاص، قربانی این حرفه بود. من این شانس را داشتم تا در سریال «طلسم شدگان» با او همکاری کنم. او بسیار حرفه‌ای و منضبط بود. بانویی بود که به اندک تلنگری به هم می‌ریخت. پر از شور، احساس و معصومیت. پر از بی‌نیازی از نان و نام. یک حال و هوای عارف مسلکی داشت که در کارهایش نیز موج می‌زد.

در ادامه مراسم سام قریبیان از حاضران خواست که زنده‌یاد داریوش مهرجویی را تشویق کنند. سپس کلیپی از فیلم «هامون» پخش شد.

در ادامه سام قریبیان گفت: باتوجه به اینکه چهلم زنده یاد فرهی همزمان با شب تولد اوست، مهسای عزیز دختر ایشان کیکی را تدارک دیده‌اند تا آخرین تولد او را با هم جشن بگیریم.

مهسا قریشی دختر زنده‌یاد بیتا فرهی نیز در ادامه این برنامه به یاد بیتا فرهی، خسرو شکیبایی و داریوش مهرجویی شعری از شاملو را خواند.

وی در ادامه گفت: از خانه هنرمندان تشکر می‌کنم که در برگزاری این مراسم ما را همراهی کردند. همچنین از همه کسانی که در این مدت همراه بودند و کمک کردند تا این مراسم را به بهترین شکل ممکن برگزار کنیم، تشکر می‌کنم.

بهمن فرمان‌آرا، همایون ارشادی، سهیلا رضوی، یاسمن خلیلی‌فر از جمله چهره‌های حاضر در این برنامه بودند.

رسانه سینمای خانگی- اعتماد به بازیگر کمدی، جواب داد

کارگردان فیلم سینمایی «ضد» در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر تاکید کرد که به عنوان یک فیلم‌ساز همیشه دغدغه پرداختن به پرونده‌های سیاسی و همچنین سیاست در عرصه‌های مختلف را دارد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تاریخ معاصر ایران به ویژه دهه اول انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس از جمله مقاطعی هستند که مطالعه، پژوهش و پرداختن به آن‌ها همیشه مورد توجه فعالان عرصه‌های مختلف فرهنگی و هنری بوده و هست. در عرصه ادبیات، سینما، تئاتر و تلویزیون با نگاه به اتفاقات و رویدادهای این دوره‌ها آثار مختلفی تولید شده‌اند. در عرصه سینما و تلویزیون به ویژه طی ۲ دهه اخیر بار دیگر پرداختن به مقطع سیاسی و اجتماعی دهه اول انقلاب اسلامی مورد توجه فیلم‌سازان و تولیدکنندگان سریال‌های تلویزیونی قرار گرفته است و آثاری با موضوع اتفاقات و حوادث رخ داده در این مقطع زمانی، به‌ویژه شرایطی که گروهک منافقین رقم زدند، ساخته، اکران و پخش شده‌اند.

یکی از جدیدترین آثاری که در عرصه سینما با موضوع حوادث دهه ۶۰ که توسط گروه منافقین رقم خورد ساخته و در حال اکران بر پرده سینماهای کشور است، فیلم «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و محصول سازمان سینمایی سوره است.

فیلم «ضد» به نویسندگی حسین تراب‌نژاد و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی است که در سال ۱۴۰۰ تولید و بعد از ۲ سال در پاییز سال جاری به اکران رسید. «ضد» در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد را توسط نادر سلیمانی و سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه را توسط محمدرضا شجاعی از آن خود کند.

«ضد» برای پرداختن به حوادث سیاسی و همچنین گروهک منافقین، ماجرایی عاشقانه را به موازات ماجرای سیاسی مدنظر خود، قرار داده و دنبال می‌کند. این فیلم با انتخاب شخصیت‌هایی خیالی به وقایع مستندی نظیر بمبگذاری در حزب جمهوری اسلامی می‌پردازد.

ربیعی فیلم سینمایی «ضد» را به عنوان دومین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی در کارنامه کاری خود به ثبت رساند؛ کارگردانی که فیلم اول او با عنوان «لباس شخصی» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد ولی تاکنون موفق به کسب مجوز اکران نشده است.

به بهانه اکران «ضد» در سینماهای کشور، نشستی با حضور امیرعباس ربیعی و همچنین مهدی نصرتی و نادر سلیمانی از بازیگران این اثر سینمایی در خبرگزاری مهر برگزار و طی آن به موضوعات مختلف پیرامون این اثر پرداخته شد.

در این نشست و گفت‌وگوی تفصیلی ربیعی از دغدغه خود برای پرداختن به موضوعات سیاسی به ویژه حوادث سیاسی دهه اول انقلاب اسلامی سخن گفت و نصرتی و سلیمانی نیز درباره دغدغه‌های خود برای حضور در این اثر سینمایی صحبت کردند.

در ذیل بخش اول این گفت‌وگو آمده است:

*بعد از ساخته شدن چند فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی درباره سازمان منافقین و گروهک رجوی، چه چیزی شما را به سمت ساخت فیلمی درباره این سازمان و گروه‌های منافق ترغیب کرد؟ آیا این نشأت گرفته از دغدغه شخصی بود که به این برهه از تاریخ معاصر سیاسی ایران بپردازید یا انگیزه دیگری باعث ساخت فیلمی با این مضمون شد؟

امیرعباس ربیعی: به دلیل زیست، پژوهش‌ها، افکار و دغدغه‌هایم بیشتر سینمای سیاسی و تاریخ معاصر را پیگیری می‌کنم و به این ژانر علاقه دارم. فیلم‌های کوتاهی هم که پیش از «لباس شخصی» و «ضد» ساختم، موضوع سیاسی داشتند؛ سال ۹۱ یا ۹۲ اثری کوتاه ساختم که درباره اشغال عراق توسط آمریکا است، سال ۹۳ فیلم «ولد» را با موضوع جنگ غزه در سال ۲۰۱۴ ساختم، بعد به بحث مدافعان حرم و جنگ سوریه پرداختم و فیلم «ماه در خانه» را تولید کردم. در سال ۹۶ نیز فیلمی با موضوع اتفاقات سال ۱۳۸۸ ساختم. در کل می‌توانم بگویم که تاکنون فیلم غیرسیاسی نساخته‌ام. ناگفته نماند که سال ۹۴ اولین فیلم سینمایی‌ام را به طور جدی با حوزه هنری شروع کردم که متأسفانه در پیش‌تولید متوقف شد و هیچ‌وقت ساخته نشد؛ موضوع فیلم درباره اتفاقی در استان سیستان و بلوچستان و بحث تکفیری‌ها و ترورهایی که در آن استان انجام می‌شود و همچنین دعوای بین شیعه و سنی، بود. سال ۹۶ شروع به مطالعه پرونده حزب توده کردم تا بتوانم فیلمی با این موضوع بسازم.

بنابراین پرداختن به پرونده‌های سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصی‌ام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بی‌ربط به سیاست نمی‌توانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار می‌بینماین مطالعه با انگیزه کاملاً شخصی و با کمک دوستی که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی کار می‌کرد، انجام شد. در آن‌جا پرونده‌های متعددی را نظیر «هوشنگ اسدی»، «رحمان هاتفی»، «محمدعلی عمویی»، «احسان طبری» و بازجویی‌هایی که از «نورالدین کیانوری» شده بود، خواندم. همان‌جا نوشتن طرح فیلم سینمایی «لباس شخصی» را شروع کردم. بعداً مشغول نوشتن سیناپس فیلمنامه «لباس شخصی» بودم که با «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان مواجه شدم. هنوز به این شکل فیلمی درباره پرونده‌های واقعی ساخته نشده بود؛ پیش از آن فیلم «امکان مینا» قصه‌ای با اتمسفر دهه ۶۰ داشت اما پرونده‌های واقعی سیاسی را پیگیری نکرده بود، یا فیلم «سیانور» که نسبت به «امکان مینا» بیشتر به پرونده واقعی سیاسی گرایش داشت و بحث «تقی شهرام» را مطرح کرده بود.

بنابراین پرداختن به پرونده‌های سیاسی و رفتن به سراغ «لباس شخصی» و «ضد» دغدغه شخصی‌ام بود. اگر یک روز بخواهم فیلمی با موضوع اجتماعی یا اقتصادی کار کنم، بی‌ربط به سیاست نمی‌توانم بسازم زیرا من سیاست را به شدت در تمام شئون زندگی تأثیرگذار می‌بینم. من با تفکر زندگی جدای از سیاست یا متکی شدن به یک زندگی فردی که به دنبال رفاه فردی فارغ از رفاه و نفع اجتماعی است، مخالف هستم و اصلاً این زیست را قبول ندارم. در حقیقت معتقد هستم انسان، اجتماعی خلق شده است و نسبت به جامعه مسؤولیت دارد. به مذهب جدای از سیاست و فعالیت‌های فردی جدای از سیاست قائل نیستم. سیاست نقش به‌سزایی در جامعه دارد. ۹۰ درصد اختلافاتی را که در حوزه‌های مختلف کشور وجود دارد؛ ناشی از سیاست می‌دانم چه سیاست داخلی و چه سیاست بین‌المللی. سیاست نقش پررنگی بر خروجی فرد فرد جامعه دارد. وقتی این عقیده من است، طبیعی است حتی اگر یک مساله اجتماعی را پیگیری کنم، رگه‌های سیاسی آن را هم دنبال می‌کنم.

*حضور بازیگر در یک فیلم سیاسی به ویژه وقتی مربوط به تاریخ معاصر سیاسی باشد، چالش‌هایی را برای بازیگر به همراه دارد. آقای سلیمانی، شما با دغدغه شخصی حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتید اما با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟

نادر سلیمانی: من سیاست را این‌گونه می‌بینم؛ شما دست‌تان به لیوان آب می‌رسد ولی به دوست‌تان می‌گوئید آب را به شما بدهد تا بخورید. سیاست به همین سادگی است. سیاست مثل مژه می‌ماند و خیلی به شما نزدیک است. کسانی که با این ترفند جلو رفتند، همیشه پیروز بودند. برخی مواقع آدم‌هایی هستند که آگاهی بالاتری نسبت به سیاست دارند و فریب شما را نمی‌خورند و وقتی به آن‌ها می‌گوئید لطفاً آب را به دست‌تان بدهند به شما می‌گویند که دست خودتان به آب می‌رسد پس خودتان آن را بردارید.

در جامعه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم متأسفانه این سیاست خیلی زیاد است. مشت نشانه خروار است؛ در سفره‌ای که همه خانواده گرد آن نشسته‌اند بزرگ‌تر جمع می‌گوید «این برنج را بکش یا آب را بده بخورم»، همه این چیزها در آن سفره هست و بزرگ‌تر خانواده در رأس سفره حضور دارد و دستش به همه این‌ها می‌رسد ولی دیگران را وادار می‌کند کسی که از او کوچک‌تر است آن کار را انجام دهد.

یکی از دلایلی که حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتم که اولین کارم با آقای ربیعی است، این بود که این سیاست را در بزرگان منافقین دیده بودم. بزرگان منافقین ته صف می‌ایستادند و پیروان‌شان به جای آن‌ها چاقو می‌خوردند؛ این اتفاق را به عینه در جنوب دیده بودم.

اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنموقتی آقای شفیعی فیلم‌نامه را برای من فرستاد و آن را خواندم، دیدم شخصیت «ناصر» عجب آدم سیاست‌بازی است. یکی از بخش‌های مهمی که باعث شد در فیلم «ضد» بازی کنم، نوشته خوب حسین تراب‌نژاد و دوم اعتماد عجیبی بود که آقای ربیعی به من داشت؛ اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنم. دوستان زیادی به من گفتند که این کار را انجام ندهم زیرا به واسطه کارهای طنز شناخته شده هستم. این‌جا سیاست من به دادم رسید. دوستی به من گفت برو و در نهایت اگر کارت خوب نشد یک عذرخواهی می‌کنی و می‌گویی اشتباه کردم. من در شب اختتامیه جشنواره فیلم فجر گفتم که از این پس کار من خیلی سخت شده است.

محبتی که آقای ربیعی به من داشت این بود که به من اجازه داد، بازی کنم. سوال اول من از آقای ربیعی این بود که چرا من را انتخاب کرده است؟ از زنده‌یاد داریوش مهرجویی نیز وقتی من را برای فیلم «علی سنتوری» انتخاب کرد، همین پرسش را پرسیدم. آقای ربیعی به من ایمان داشت. هیچ‌وقت جلوی کار من را نگرفت؛ برخی کارگردان‌ها آن‌قدر ضدحال می‌زنند که آدم رغبت نمی‌کند نگاه‌شان کند.

من نسبت به مجاهدین مشکل دارم، این عقیده شخصی من است. برای این‌که سیاست‌شان حتی خلاف دیدگاه مردم بود و حتی خودشان، خودشان را فریب می‌دادند. دیدگاه درستی نیز نداشتند و افراد خود را مسلح می‌کردند تا به هم‌شهری و هم‌نوع خود شلیک کنند. در گروهک‌ها فضا به گونه‌ای بوده که همه نسبت به هم بدبین بودند، این یعنی سیاست تلخ. در حالی که بچه‌های انقلابی عاشقانه زندگی می‌کردند. من همیشه می‌گویم ای کاش همه مثل اول انقلاب بودیم؛ نان کم بود اما همه به هم نان تعارف می‌کردیم، آب کم بود ولی همه با هم تقسیم می‌کردیم. اما الان این‌گونه نیست و همه می‌خواهند برای خود اندوخته کنند.

*آقای نصرتی، برای شما انتخاب و حضور در نقش یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و فیلمی سیاسی چه چالش‌هایی را به همراه داشت؟

مهدی نصرتی: آن‌گونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل این‌که تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد می‌کند، حتی کم‌اهمیت‌ترین ژانر برای من ژانر سیاسی است چون وقتی فیلمی در ژانر سیاسی در تمام دنیا ساخته می‌شود، شخصیت فیلم فراتر از قهرمان و به نوعی ویژگی ابرقهرمانی دارد. در کلیت، ابرقهرمان‌ها شبیه هم هستند و این ویژگی باعث می‌شود به صورت ناخودآگاه بازیگر به دلیل تکرار نقش‌های شبیه به هم، در یک کلیشه قرار بگیرد. بنابراین نمی‌توانم بگویم از بازی در نقش‌های سیاسی فراری هستم اما برای من کم‌اهمیت هستند.

آن‌گونه که سیاسی بودن فیلم دغدغه امیرعباس ربیعی است، من دغدغه و اولویت سیاسی برای انتخاب نقش ندارم. شاید به دلیل این‌که تنوع نقش در فضاهای دیگر برای من بیشتر است و چالش بیشتری برای من ایجاد می‌کندامیرعباس ربیعی هر چقدر هم که اعتقادهای سیاسی داشته باشد، در نهایت هنر برایش ارجحیت دارد. در خروجی کار، ربیعی انصاف به خرج داده و باعث شده است نقش‌ها در فیلم «لباس شخصی» و فیلم «ضد» تک‌بعدی نباشند. در این آثار نقش‌های خوب قصه هم نقاط ضعف دارند و این عین زندگی است. از این جهت برای منِ بازیگر تنوع دارد و این ترس برایم وجود ندارد که در کارهای ربیعی گرفتار کلیشه شوم زیرا نقش‌ها شبیه ابرقهرمان‌ها نیستند.

نادر سلیمانی: می‌خواهم یک سوالی را از آقای نصرتی بپرسم. مدل نقش شما در «لباس شخصی» هم مدل نقش‌تان در «ضد» بود؟

نصرتی: در «لباس شخصی» هم نقش اول را ایفا می‌کردم ولی آن‌جا کاراکترم قهرمان قصه بود.

سلیمانی: پس نقش متفاوتی بوده است؟

نصرتی: یک خلق و خوهایی داشت که پسندیده نبود ولی در نهایت آدم دل‌پاک و تمیزی بود.

سلیمانی: در فیلم «ضد» نیز نقش شما، کاراکتر منطقی‌تری نسبت به کاراکتر من یعنی «ناصر» است.

ربیعی: در «لباس شخصی» کاراکتر نقش اول کمی سرکش‌تر است.

نصرتی: شما بسته به اعتقادات کاراکتر «ناصر» کاملاً منطقی عمل می‌کنید.

سلیمانی: مساله عشق در فیلم «ضد» مطرح است، کاراکتر اصلی سال‌ها از عشق خود دور بوده و با یک زخم، دوباره این عشق شکل می‌گیرد. کاراکتر «ناصر» در فیلم «ضد» عاشق سازمان منافقین است و گروهک خود را دوست دارد ولی تفکر و عقیده کاراکتر به او اجازه نمی‌دهد و عشقش را زیر پای خود له می‌کند. کاراکتر نقش اول «ضد» در لحظه آخر دست به کار عجیبی می‌زند. در واقع کاراکترهای ما در فیلم به یک نوع شبیه هم هستند. آقای ربیعی نظر شما هم درباره این ۲ کاراکتر همین بوده است؟

امیرعباس ربیعی: البته بعد از فیلم «ضد» تصمیم گرفتم که دیگر فیلمی را که فیلم‌نامه‌اش برای خودم نیست، نسازم زیرا معتقدم نمی‌شود یک خانواده ۲ پدر داشته باشد. اما درباره شخصیت‌پردازی «ضد» می‌توانم این ادعا را داشته باشم که بین دوراهی عشق و سیاست ماندن شخصیت «سعید» در این فیلم کاملاً شکل‌گرفته و تردیدش به خوبی درآمده است.

خواهش می‌کنم تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند ربات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر می‌فهمد که بگوید من ریل‌گذاری می‌کنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنند. این غلط است و در فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ دفاع مقدس تعریف مدیریت این نیست، این تعریف در نظام سرمایه‌داری وجود دارد. «مدیر» در تعریف جمهوری اسلامی یعنی «خادم»، جایگاه نیست. ارزش مدیر به خدمتی است که می‌کند. فرمانده‌هان دفاع مقدس راه را برای رزمندگان هموار می‌کردند تا رزمندگان بتوانند به جلو حرکت کنند، هدایت صرفاً برای نظم بود. بعد از دفاع مقدس جایگاه عوض شد و مدیران تصور کردند که شایستگان مردم هستند. در فرهنگ این امر شدنی نیست و دور باطل است. کار فیلم‌ساز در مواجهه با مدیران بخش دولتی و خصوصی و حتی تهیه‌کننده‌ها خیلی سخت است. من معتقدم همان‌گونه که من به عنوان کارگردان نباید در کار تهیه و تولید دخالت کنم، تهیه‌کننده هم نباید در کار هنری فیلم دخالت کند بلکه باید اعتماد کند. البته در فیلم «ضد» تعامل خوبی از سوی آقای شفیعی به عنوان تهیه‌کننده و آقای تراب‌نژاد به عنوان فیلم‌نامه‌نویس با بنده وجود داشت و از این بابت از آن‌ها تشکر می‌کنم.

تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران دولتی و خصوصی بدانند که هنرمند روبات نیست که کنترلش دست فرد دیگری باشد. مدیری که پشت یک میز نشسته است و قدرت تصمیم گیری دارد باید بداند این میز، به معنای این نیست که او از همه هنرمندتر است و از همه بیشتر می‌فهمد که بگوید من ریل‌گذاری می‌کنم و هنرمندان روی این ریل حرکت کنندمن به همان اندازه که روی دغدغه‌هایم پافشاری می‌کنم، روی سینما و هنر هم تاکید دارم. منظورم این است که سینما را بلندگویی برای حرف‌زدن نمی‌دانم. من فیلم می‌سازم چون قصه‌گویی را دوست دارم. به سینما نیامده ام صرفاً فیلم بسازم و یک‌سری حرف‌ها را بزنم، فیلم می‌سازم تا قصه بگویم، مخاطب را سرگرم کنم و حرفم را هم بزنم. برای من مهم است حرفی که می‌زنم شعار نباشد و در جهان درام بنشیند. به همان اندازه برایم مهم است فیلمی بسازم که آئینه درونم باشد و برای خوشایند این و آن نباشد. وقتی می خوام فیلمی بسازم که اقتباسی از واقعیت است، خودم را نسبت به تاریخ و آن واقعیت مسؤول می‌دانم و هر آن‌چیزی را که می‌فهمم، در قالب روایت واقعیت و رئالیسم موجود بیان می‌کنم. البته این واقعیت و رئالیسم موجود در چیستی ماجرا است، چگونگی و جزئیات ماجرا را متناسب با ظرفیت درام تغییر می‌دهم.

در فیلم «ضد» با سازمان مجاهدینی طرف هستم که ۳ طیف آدم دارد؛ طیف اول که همان شخصیت اول فیلم یعنی «سعید» است، شهوت جاه‌طلبی و قدرت او را تبدیل به یک آدم مریض می‌کند که تمام ارزش‌ها را زیر پا می‌گذارد و حتی رفتارهایی برای تثبیت جایگاه و یا ارتقای جایگاه خود انجام می‌دهد که به ضرر سازمان است. «سعید» در فیلم «ضد» حاضر نیست دکتر بهشتی را ترور کند و استدلال می‌آورد که به ضرر سازمان است، بخش اعظم این استدلال به این دلیل است که اگر ترور کند مرگ «سعید» را به همراه خواهد داشت کمااینکه وقتی محمدرضا کلاهی ترور را انجام داد، کارش در سازمان تمام شد.

طیف دیگر افرادی هستند که تابع محض مرکزیت سازمان یا مسعود رجوی هستند؛ افرادی که عواطف و احساسات خود را ذبح می‌کنند و بت‌شان سازمان است که نماینده‌شان در فیلم «ضد»، کاراکتر «ناصر» است. این انسان‌ها دستور مرکزیت برای‌شان وحی منزلی بود که آن را مقدس می‌دانستند. مثال این امر «ابریشم‌چی» است.

طیف دیگر آدم‌هایی هستند که با یک نگاه انسانی جذب سازمان شده بودند. یعنی هنوز فطرت انسانی در آن‌ها باقی مانده و تشکیلات هنوز بر عواطف و اعتقادات انسانی آن‌ها غالب نشده است؛ نمونه این طیف در فیلم «ضد»، کاراکتر «منیژه» است. این افراد از سازمان دل می‌کنند و یا شجاعت دارند که مخالفت خود را ابراز می‌کنند ولی برخی هم چون شجاعت این ابراز را نداشتند، سال‌ها در سازمان باقی ماندند. من این طیف را قربانی می‌دانم.

من سعی کردم با این کاراکترها و با زبان سینما در فیلم «ضد» به این نگاه و طیف‌ها بپردازم تا مخاطب در زیرمتن و ناخودآگاه خود این‌ها را بفهمد. برای من مهم است در سینما تمام نگاه‌های مدنظر تبدیل به درام و قصه جذاب بشود که مخاطب به صورت ناخودآگاه آن‌ها را بفهمد. سینما یعنی فیلم «فهرست شیندلر» که منِ ضدصهیونیست هم دلم برای کاراکترهایش می‌سوزد. وقتی این‌گونه فیلم بسازم، سینما تبدیل به زبان مشترک همه آدم‌ها می‌شود. آرزوی من این است که مخالف‌ترین آدم به ایدئولوژی من ناسزا بگوید ولی به احترام سینمایم کلاه از سر بردارد.

نصرتی: جالب است بدانید که درباره فیلم «لباس شخصی» هم خیلی کم نقد داشتیم و حتی اگر کسی ایرادهایی به فیلم می‌گرفت در انتهای مطلب خود می‌گفت که اگر دوست دارید به سینما بروید و ۲ ساعت جذاب را سپری کنید و به تماشای فیلم «لباس شخصی» بنشینید.

*با توجه به علاقه خودتان به فیلم «فهرست شیندلر» اشاره کردید، فکر می‌کنید در فیلم «ضد» چه‌قدر توانسته‌اید در جلب رضایت مخاطبان طیف‌های مختلف موفق باشید؟ زیرا به سینمایی اشاره کردید که به لحاظ شخصیت‌پردازی بسیار قدرتمند است. فکر می‌کنید «ضد» در شخصیت‌پردازی چقدر موفق بوده است؟ یعنی من به عنوان یک مخاطب، چه‌قدر شخصیت «سعید»، تردیدها و عشق او را می‌پذیرم؟ بازیگران چه‌قدر از تیپ دور و به شخصیت نزدیک شده‌اند؟

ربیعی: اول بگویم که فیلم «فهرست شیندلر» قله است و من در دامنه در حال تلاش هستم. از سوی دیگر فیلم‌نامه «ضد» متعلق به من نیست و به عنوان کارگردان فیلم‌نامه آماده‌ای را کار کردم اگرچه فیلم‌نامه بازنویسی شد و در این روند تغییر کرد. به گونه‌ای که فضای عاشقانه فیلم‌نامه اولیه پررنگ بود و در نسخه بازنویسی، غلبه بر فضای سیاسی بود.

خروج از نسخه موبایل