هشلهف سوم؛ بازم کارخرابی مدیرمسئول!

بعد از مرخص شدن از بیمارستان و باز کردن چسب­ ها و باندهای سَرِ شکسته­ م، دوباره گذر من به دفتر مدیرمسئول افتاد. جدّاً این مدیر مسئول هم از اون اعجوبه­ هاست،آآآ! چرا اینو میگم؟! حالا گوش کن! تا برات بگم. این آقا (یعنی مدیرمسئول) تا منو دید، خواست یه چیزی بگه که مثلا دلخوریای قبلو از دل من بیرون کنه و با یه فنجون قهوه یا چای­ نبات، سَرَمو شیره بماله و به زعم خودش از من یک نویسنده نرمال بسازه که کلاً سرم به کار خودم باشه و هیچوقت تو کار دیگرون دخالت نکنم، عین یه آدم وجیه ­المسئولین! کارمو بکنم و حقوقمو بگیرمو فقط آبرومو حفظ کنم… اما… تا واکنش منفی منو دید دستش به سمت قندون روی میز سُر خورد! که ناگهان دستای منو به نشانه­ ی تسلیم دید! و ناگهان حرکت دستش را متوقف کرد! تو دلم خندیدم… چون من دستمو آوردم بالا که عینک ته­ استکانی­ م را جابجا کنم، و اصلاً و ابداً قصد تسلیم نداشتم. چرا که تسلیم با مدیرمسئول در قاموس من یعنی سازش با فلان!! که اساساً به طور استراتژیک و راهبردی، چنین خبطی از من سر نمی­ زنه!! با این حال بدم نیومد که مدیرمسئول چنین برداشتی از حرکت دست من کرد!!

گفتم یه دیقه صبر کن آقای مدیرمسئول مثلاً همه­ چیز فهم! از این بگذریم که من یه دانشمندِ به شدت متواضع و فروتن هستم که فقط گاهی چپ و راستو با هم قاطی می­ کنم؛ تو! آره تو! که یابو برت داشته که همه­ چیز فهمی و همه­ چیز دانی! برای این کارخرابی تازه چه توجیهی داری؟! واقعاً این کاری که این روزها کردی را کجای دلم بگذارم؟! آخه اومدی یه مدیر فعال و کارآمدو از کار برکنار کردی که مثلاً چی بشه؟! حالا به نظر خودت مثلاً کولاک کردی!! طرف مجرّب نبود؟ که بود! دکتر نبود؟ که بود! جریان­ شناس نبود؟ که بود! مشورت­ پذیر نبود؟ که بود! مصلحت­ اندیش نبود؟ که بود! دوراندیش و ژرف­ اندیش و نو اندیش و خوب­ اندیش و به­ اندیش و چیز اندیش نبود؟ که بود! از همه مهم­تر یابو برش نداشته بود؟! که داشته بود!! خب یه توضیح بده تا با این چشمای چپولم ببینم چه آواری رو سر این سینمای خانگیِ ورشکسته­ ی مرگ­ مغری­ شده­ ی فسیل­ شده! خراب کرد­ی؟!!!

مدیرمسئول که رگای گردنش بیرون زده بود، فریاد زد اگه یه کلمه­ ی دیگر حرف بزنی! این قندون پر از نباتو تو سرت خرد می­ کنم!!… این چیزایی که میگی به من چه ربطی داره؟! من کدوم مدیر را جابجا کرده­ م؟ مگه من می تونم کسیو جابجا کنم؟! اصلاً مگه عیال مُکرّمه اجازه­ ی تغییر و جابجایی بدون اجازه خودشو به من میده که بخوام کسیو جابجا کنم؟ اصلاً خبر داری زمانی که تو بیمارستان بودی؛ ناسلامتی به عنوان مدیرمسئول می­ خواستم در جهت تقویت پایگاه خبری سردبیر را تغییر بدم، نشد که نشد! با استفاده از خوی ذاتی دموکراتیکم، حتی یه رأی­ گیری ناگهانی بین رعایا انجام دادم که مثلاً عیال مُکرّمه ببینه نظر رعایا چیه و کمی انعطاف به خرج بده! اما عیال مکرمه اصلاً نگذاشت مهر رأی­ دهنده­ ها خشک بشه. یهو تصمیم شبانه­ اش! رو عمل کرد و اول حکم مشاور عیال مُکرّمه را به سردبیر داد و بعد منو پیش اون فرستاد و دستور داد تا با او مشورت کنم تا هر چه گفت، همان بشه!!… خب مگر می­ شه حرف عیالو زمین گذاشت؟! با کمال تواضع؛ مثل اون بابایی که ادعای پیغمبری کرده بود و معجزه‌ش این بود که به درخت بگه بیاد، میاد؛ اما وقتی به درخت گفته بود بیاد، نیومد، گفت من پیغمبر متواضعی‌م اون نیومد، من می‌رم؛ رفتم دفتر سردبیر تا با او مشورت کنم و ببینم باید چه خاکی به سرم کنم! که ناگهان سردبیر گفت خودم وایسادم که وایسادم… به درک که وایسادم!!!

تو دلم به سردبیر آفرین گفتم و آهسته زیر لب زمزمه کردم: دمت گرم!! به این میگن سردبیر فهیم و توانمند. سردبیری که نان لابی و پارتیو حروم نکرده! اما انصافاً برای مدیرمسئول هم تأسف خوردم که مدیرمسئولی که نتونه سردبیرشو عوض کنه، به درد لای جرز می­ خوره. نمی­ دونم مدیرمسئول این زمزمه منو شنید یا نه که دیدم دستش دوباره رفت به سمت قندان! تا گفتم قبول! دستش از حرکت وایساد.

ادامه دادم: قبول! اما واقعا چنین مدیرمسئولی که عیال مُکرّمه­ ش براش تصمیم می­ گیره؛ نه مدیر باشه نه مسئول، بهتره!!

خداییش عجب دست پر سرعتی داره این مدیرمسئول بی­ وجدان… انگار دوباره روی پیشانی­ م نبات­ های توی قندان! قندیل بسته­ ن!…

تا هشلهف بعدی، پناه بر خدا

میرزاننویس

رسانه سینمای خانگی- آیا نامزد اسکار، همسر رئیس جمهور فرانسه خواهد شد؟

«کاترین دِنو» ستاره سینمای فرانسه در نقش «برنادت شیراک» همسر رئیس‌جمهور سابق فرانسه بازی می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از گاردین، «برنادت شیراک» نسخه فرانسوی «هیلاری کلینتون» بود و نخستین همسر رئیس‌جمهور فرانسه (ژاک شیراک) که از سایه بیرون آمد و مسیر سیاسی مستقل خود را در پیش گرفت.

حالا «کاترین دِنو» بانوی بزرگ سینمای فرانسه، قرار است نقش «برنادت» را در فیلمی کمدی به همین نام که اواخر امسال اکران می‌شود، ایفا کند.

در تیزر منتشرشده اخیر از این فیلم، «دنو» در نقش «برنادت شیراک» نشان داده می‌شود که پس از پیروزی همسرش در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۹۹۵ درحال ورود به کاخ الیزه است.

گفته می‌شود این فیلم بر اساس اتفاقات واقعی در دوران تصدی «ژاک شیراک» در الیزه بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۷ ساخته شده است. «برنادت شیراک» در کتابی در سال ۲۰۰۱، فاش کرد که به دلیل خیانت شوهرش به ترک همسرش فکر کرده بود، اما به خاطر دو دخترشان ماندگار شد و به این دلیل او زندانی برخی از سنت‌های خانوادگی بود. «برناردت شیراک» هم‌اکنون ۹۰ ساله است.

«لئا دومنک» کارگردان این فیلم گفت که این اثر رویکردی طنز دارد که البته هدفش تمسخر بانوی اول سابق نیست. پدر کارگردان یعنی «نیکلاس  دومنک» تاکنون چندین کتاب درباره «ژاک شیراک » نوشته است. او سپتامبر ۲۰۱۹ در سن ۸۶ سالگی درگذشت.

برنادت شیراک در مراسمی در کاخ الیزه (۲۰۰۶)

«کاترین دنو» ۷۹ ساله، ضمن اشاره به این که تا زمانی که فیلمنامه را نخوانده بوده در مورد این پروژه تردید داشته، گفت: «داستان این فیلم درباره زنی است که از قالب بیرون می‌آید و به مرور زمان قدرت و آزادی پیدا می‌کند». این بازیگر در سال گذشته به روزنامه فرانسوی لیبراسیون نیز گفته بود در ایفای این نقش مسئله کپی‌برداری از برناردت شیراک نبود، بلکه الهام گرفتن از او بود.

«دنو» در طول دوران فعالیت حرفه‌ای‌اش با برخی از بزرگترین کارگردانان اروپا چون «لوئیس بونوئل»، ««فرانسوا تروفو»، «مانوئل دی اولیویرا»، «رومن پولانسکی» و «لارنس فون تریه» کار کرده و  نامزدی جایزه‌ اسکار در سال ۱۹۹۳،‌ بهترین بازیگر جشنواره‌ برلین در سال ۲۰۰۲ و دریافت خرس طلای افتخاری برلین در سال ۱۹۹۸،‌ دریافت نخل طلای افتخاری جشنواره‌ کن در سال ۲۰۰۵، دو جایزه‌ بازیگری از جوایز سزار فرانسه، جایزه‌ فیلم اروپا در سال ۲۰۰۲، دوربین طلای آلمان در سال ۱۹۹۳،‌ بهترین بازیگر جشنواره‌ مسکو در سال ۱۹۹۷، جایزه‌ دستاورد سینمایی جشنواره سن‌سباستین در سال ۱۹۹۵ و بهترین بازیگر جشنواره‌ ونیز در سال ۱۹۹۸ از جمله افتخارات این چهره نمادین سینمای فرانسه است.

رسانه سینمای خانگی- کاخ‌های «سلمان فارسی» به صورت واقعی ساخته می‌شوند

رئیس مرکز تولید و فنی سیما گفت: ابنیه سریال «سلمان فارسی» مثل کاخ بدخشان، مجموعه کاخ‌های تیسفون و طاق کسری به صورت ماندگار در شهرک سینمایی غزالی ساخته می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سیدباقر حاجی سیدرضی در نشستی خبری که در مجموعه شهرک سینمایی غزالی برگزار شد ضمن اعلام این خبر اظهار داشت: بر اساس تفاهمی که با عوامل سریال «سلمان‌فارسی» داشتیم قرار شد که ابنیه سلمان بیرون ساخته نشود. این ابنیه چون یک بار در کشور ایجاد می شود، خواهش کردیم همه در شهرک به صورت ماندگار ساخته شود. آقای طاهری و آقای میرباقری قبول کردند. بعد از پخش سریال مردم می‌توانند از این ابنیه بازدید کنند. البته دادن زمین جزو معضلات شهرک است؛ چون متقاضی زیادی وجود دارد و نباید آرایش شهرک تغییر کند.

وی با تاکید بر این که کار شهرک سینمایی غزالی تسهیل گری در امور برنامه سازی نمایشی است توضیح داد: مردم برای بازدید به این شهرک مراجعه می‌کنند. ولی رسالت اصلی شهرک ایجاد زیرساخت برای حوزه تولید تلویزیون و سینما و پلتفرم هاست. همه کشورهای جهان یک مجموعه رسانه ای دارند و در ایران هم هفتاد هکتار زمین به مجموعه های نمایشی و غیرنمایشی تعلق گرفته است. علاوه بر لوکیشن‌ها همه لباس ها، ادوات، وسایل قدیمی برای ساخت یک اثر در شهرک قرار دارد.

شهرک دو قسمت صنعتی و سنتی دارد

حاجی سیدرضی با اشاره به این که شهرک دو قسمت صنعتی و سنتی دارد اظهار داشت: بخش سنتی همان بافت قدیمی است و علاوه بر آن در سوله های ما تولید صنعتی اتفاق می‌افتد. ما در شهرک دنبال ایجاد مجموعه کارخانه تولید نمایش و صنعتی‌سازی و سرعت دادن به حوزه تولید هستیم. می خواهیم آثار دیگر به صورت خطی تولید نشود و همه سکانس‌ها در یک جا کار شود. شهرک سینمایی غزالی در بلندمدت دنبال پرورش نسل و انسان هایی است که با سرعت بیشتر کار کنند. برای رسیدن به این نقطه مجموعه هایی که مبتنی بر هوش مصنوعی بودند فراخوانده شدند و داریم با آنها تفاهمنامه امضا می کنیم. در حوزه انیمیشن تفاهمنامه‌ای امضا کردیم که سرعت ساخت این محصول بیشتر شود. شهرک قرار است زیرساخت تولید انیمیشن را هم ایجاد کند.

در آینده از شهرک سینمایی خیلی چیزها می‌شنوید

وی با اشاره به ابزار قدیمی موجود در شهرک گفت: ابزاری مثل کشتی، قایق و ارابه و لباس های قدیمی و سلاح های جنگی در کارگاه‌های شهرک ساخته می‌شود. شهرک قرار است تسهیل‌گری کند برای کل کسانی که می خواهند کار رسانه انجام دهند. نباید خودمان متصدی باشیم و باید زیرساخت ها را در اختیار هنرمندان قرار دهیم. در آینده درباره صنعتی سازی، سوپراستودیوها، جلوه های ویژه و هوش مصنوعی از شهرک سینمایی خیلی چیزها می‌شنوید.

رئیس مرکز تولید و فنی سیما با بیان این تلاش ‌می‌کنیم رویه شهرک را به سمت عمومی شدن ببریم اظهار داشت: می‌خواهیم یک مجموعه آمفی تئاتر روباز در شهرک ایجاد کنیم که زمین آن مشخص شده است. در واقع چیزی شبیه تکیه دولت ایجاد ‌می‌شود. در این آمفی‌تئاتر روباز می تواند کنسرت هم برگزار شود. همزمان درباره برگزاری نمایشگاه های خودرو، پوشاک، موزه مردم شناسی و وسایل حرکتی داریم تلاش می کنیم. مجموعه سوارکاری شهرک هم فعال است که مورد استقبال مردم قرار گرفته است.

برنامه‌سازی دو کشور عراق و لبنان

وی با اعلام این خبر که دو مجموعه خارجی در حال فعالیت در شهرک غزالی هستند، توضیح داد: دو کشور عراق و لبنان دارند برای کشور خودشان برنامه تولید می کنند. چون هزینه تولید این جا ارزان تر است. پلتفرم‌ها هم دارند با شهرک کار می کنند. همچنین با یک مجموعه انیمیشن هوش مصنوعی در شهرک در حال انعقاد قرارداد است که گیم ها را در آینده تحت تاثیر خود قرار می دهد.

رسانه سینمای خانگی- در نشست زن و سینمای بین‌الملل چه گذشت؟

معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری گفت: نتوانستیم در فیلم و سینما به زنان قوی بپردازیم، ما همواره زنانی را نشان دادیم که ضعیف هستند و نقص دارند، درحالی که این موضوع در مورد اغلب زنان ایرانی و مسلمان صدق نمی‌کند.

به گزارش سینمای خانگی و به نقل از بنیاد سینمایی فارابی، نخستین نشست زن و سینمای بین‌الملل به همت تشکل زنان انقلاب اسلامی با حضور انسیه خزعلی  – معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و سید مهدی جوادی – مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی و برخی فعالان حوزه بین الملل زنان و خانوداه در بنیاد فارابی  برگزار شد.

جوادی در این نشست گفت: مسئله زن در سینما و بازنمایی سیمای زن در هنر هفتم، هم وجهه داخلی دارد و هم خارجی، از این‌رو نسبت به آنچه بیرون از مرزها اتفاق می‌افتد باید نگاه تطبیقی داشت.

او با اشاره به حضور دوستانی از زمره فعالان بین‌المللی فرهنگی و رسانه‌ای آشنا با سینما اظهار کرد: متاسفانه گاهی فراموش می‌کنیم که باید جهانی حرف بزنیم، کاری که امام خمینی (ره) انجام می‌داد، او جهانی می‌دید، جهانی حرف می‌زد و جهانی عمل می‌کرد و نظم جهانی را دستخوش تغییر کرد به همین دلیل از بوسنی در قلب اروپا تا نیجریه در قلب آفریقا یاران خمینی(ره) را می‌شود دید، و ما هم باید حرف‌های خود را بی لکنت و رسا و در وسعت جهانی فریاد بزنیم. ما باید بپذیریم که در وهله نخست در بازنمایی زن مسلمان در سینما دچار لکنت هستیم و می‌ترسیم صریح، بلند و شفاف از زن مسلمان انقلاب اسلامی حرف بزنیم.

مدیرعامل فارابی با تاکید بر اینکه بسیاری از موضوعات را نمی‌توان تزریقی و اجباری به هنرمند اجبار کرد، افزود: هنرمند باید بر اساس باور خود کار کند، چراکه تا شما به چیزی معتقد نباشید، نمی‌توانید خالق اثری متعهد باشید. بنابراین هرچقدر بخواهیم دستوری کار کنیم، در نهایت اثر خلق شده، شکل کاریکاتوری بیشتری به خود می‌گیرد. در این حوزه هم باید افراد معتقد و باورمند ورود کنند تا منشا اثر شوند.

جوادی با اشاره به منویات مقام معظم رهبری درخصوص نقش هنر در تمدن سازی اسلامی تاکید داشت زمانی میتوان زنِ تمدن سازِ اجتماعی، موثر، کارآمد، مهربان و صبور مسلمان را که الگوهای آن را در حضرت خدیجه و حضرت زینب سلام ا… علیهما وجود دارد، در سینما تصویرسازی کرد که اولاً صریح و رسا از شاخص‌های اینچنین بانویی حرف بزنیم و ثانیاً کسانی این حرف را بزنند که معتقد به چنین الگوهایی هستند.

وی با گلایه از نظریه‌پردازان حوزه‌های علوم معارفی و اسلامی گفت: غرب میداند در مورد زنان چه می‌خواد بگوید، ما هم می‌دانیم چه می‌خواهیم نگوییم، اما اینکه چه یاید بگوییم را کسی تبیین نکرده، آن زن امروزی مسلمان قابل فهم برای نوجوان و جوانی که سینمای انقلاب اسلامی باید برای جهانیان ترسیم کند چه شاخص‌ها و ترازی دارد را کسی ملموس و عینی نساخته است.

جوادی با در نظر گرفتن حدود سنی سینمای بعد از انقلاب که ۴۰ سالگی را رد کرده است، اذعان کرد: این مهم فرصتی است برای روی کار آمدن نسل جدید تا دغدغه‌مند و با شناختی بیشتر از جهان اسلام حرف جدید بزند. همچنین از این منظر می‌توان گفت در یک مقطع تاریخی در راستای تربیت و رشد نسلی نو از بانوان مسلمان فیلمساز هستیم تا بتوانند حرف‌های جدیدی بزنند.

مدیر عامل فارابی با تشویق بانوان حاضر در نشست برای ایجاد فرصت و بستری در راستای خلق فیلمنامه‌ای جسور، شجاع و مطلوب در زمینه به رخ کشیدن زن مسلمان، اخلاق‌مدار و تلاش‌گر گفت: امیدوارم با تلاش شما فرصت مناسبی برای بازنمایی خلاقانه چهره زنان  ایجاد شود.

خزعلی نیز با بیان اینکه هنوز نتوانستیم در فیلم و سینما به بازنمایی زنان قوی بپردازیم، تأکید کرد: ما همواره زنانی را نشان دادیم که ضعیف هستند و نقص دارند، درحالی که این موضوع در مورد اغلب زنان ایرانی و مسلمان صدق نمی‌کند.

او اظهار کرد: وضعیت زنان ما در دوران مختلف از جمله در طول انقلاب و دفاع مقدس مثال‌زدنی است، بنابراین نیاز است تا امروز تصویر مصداقی‌تر و حقیقی‌تری از زن مسلمان و ایران نشان دهیم، تصاویری که نماینده شجاعت حضور آن‌ها در مقاطع گوناگون باشد.

معاون رئیس جمهور در حوزه خانواده و زنان با بیان اینکه خطر تهاجم فرهنگی به خصوص در بخش چند رسانه‌ای و فیلم و سریال با ذائقه‌سازی در جهت انحراف و بی هویتی همراه هست، افزود: بنابراین لازم است تا درباره تمامی این موارد کار کنیم به خصوص در عرصه سینما که معرف زن مسلمان ایرانی در مجامع بین‌المللی هم هست.

او با تاکید بر اینکه همه ما آمادگی داریم تا برای رشد و پیشرفت این حوزه همکاری کنیم، گفت: مقام معظم رهبری همواره بر پیشانی بودن بانوان تاکید دارند، از این‌رو ما هم اعلام می‌کنیم که آمادگی داریم تا در حوزه زن و خانواده در عرصه‌های مختلف هنری، سینمایی و جشنواره‌ای پشتیبان بانوان کشورمان باشیم. البته بدیهی است که با همراهی خود آنان نتیجه بهتری هم حاصل خواهد شد.

همچنین در ابتدای این نشست، مهسا فرزان – دبیر کل تشکل زنان انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه ما با تشکیل انجمن زنان انقلاب اسلامی سعی در هم‌افزایی در حوزه زنان مسلمان و انقلابی داریم، ادامه داد: موضوع سینما همواره از دغدغه‌های من بوده است، بنابراین لازم می‌دانم که به این موضوع با حضور و مشارکت خود زنان و بانوان کشورم پرداخته شود.

وی در ادامه افزود: ما نیاز به چنین نشست‌هایی داریم تا یکدیگر را از نزدیک بشناسیم و با تعریف کارگروه‌های ویژه بتوانیم نگاه زنان اهل مقاومت و بین‌الملل حاضر در این جلسات را به عرصه سینما جلب کنیم. همچنین در نظر داشته باشیم که هدف ما از برگزاری این سلسله نشست‌ها یک فعل محدود و تک‌بعدی نیست، بلکه می‌خواهیم این موضوع را در پهنای تمام انقلاب اسلامی تبیین کنیم.

نشست تخصصی زن و سینمای بین‌الملل از سلسله نشست‌های تخصصی با محوریت جایگاه زن در سینمای جهان است که با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی توسط تشکل زنان انقلاب اسلامی برگزار می‌شود. در این نشست که در حدود بیش از سه ساعت به طول انجامید، بانوان حاضر که اغلب از چهره‌های سینمایی، فرهنگی و رسانه‌ای بودند به بحث و تبادل نظر درباره موضوعاتی از قبیل سینمای بین‌الملل، جایگاه زن در سینمای ایران و جهان و همچنین چگونگی شکل‌دهی سینمای حوزه مقاومت اسلامی، منطقه‌ای و بین‌المللی پرداخته شد. 

در نشست زن و سینمای بین‌الملل که روز گذشته سوم تیرماه به میزبانی فارابی برگزار شد، انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور، سید مهدی جوادی مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی، مهسا فرزان دبیر تشکل زنان انقلاب اسلامی و سایر اعضای این تشکل که بانوانی از کشورهای هند، لبنان و افغانستان هم به خود می‌دید، حضور داشتند.

رسانه سینمای خانگی- «غریب» به لبنان رسید

اکران فیلم سینمایی «غریب» به نویسندگی و تهیه‌کنندگی حامد عنقا در کشور لبنان آغاز شده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، اکران فیلم سینمایی «غریب» به تازگی در لبنان آغاز شده است و در چهار سینمای این کشور برای علاقه‌مندان نمایش داده می‌شود.

مراسم افتتاحیه این اکران نیز با حضور محمدحسین لطیفی کارگردان فیلم، جمعی از هنرمندان لبنانی و رایزن فرهنگی ایران در لبنان برگزار شد.

«غریب» یک ماه در شهر بیروت و پس از آن در بخش جانبی در شهرهای فاقد سینمای لبنان اکران می‌شود.

این فیلم سینمایی که به‌عنوان اکران نوروزی در سینماهای کشور روی پرده رفته بود، به فروش ۱۰ میلیاردی رسید. در بخش اکران جانبی نیز یک میلیارد فروش کرد.

«غریب» برشی از زندگی شهید محمد بروجردی و رشادت‌های او در کردستان است که علاوه بر دریافت بیشترین تعداد جایزه در جشنواره فیلم فجر، به عنوان بهترین فیلم جشنواره «مقاومت» نیز شناخته شد.

بازیگران این فیلم عبارتند از بابک حمیدیان، مهران احمدی، رحیم نوروزی، هژیر سام احمدی، پردیس پور عابدینی، محمد رسول صفری، سام کبودوند، حسام محمودی، مجید اسماعیلی و فرهاد قائمیان با حضور افتخاری: جعفر دهقان، سامیه لک، سمیرا کریمی و محمد بروجردی.

رسانه سینمای خانگی- روایت سینماگر بالیوود از دیدار با مجید مجیدی

«هیمانشو مالیک» بازیگر و کارگردان سینمای هند در مصاحبه‌ای درباره تلاش فراوان برای نشان دادن فیلمش به مجید مجیدی صحبت کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «هیمانشو مالیک» بازیگر، فیلمنامه‌نویس و کارگردان بالیوود در بخش‌هایی از مصاحبه‌اش با سایت خبری بالیوود بانگاما، ماجرای تلاش برای نشان دادن فیلم جدیدش «چیتراکوت» به مجید مجیدی را روایت کرده است.

او در پاسخ به این سوال که فیلم «چیتراکوت» را کجا و چگونه به مجید مجیدی فیلمساز مطرح ایرانی نشان داده، توضیح داد:

شریک سازنده این فیلم، اکبر عربیان، اهل ایران است و ارتباط خوبی با صنعت سینمای ایران دارد. آقای مجیدی به عنوان رئیس هیات داوران جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا در هند حضور داشت. اکبر با او ارتباط برقرار کرد. به ما گفتند که آقای مجیدی از دیدار من خوشحال می‌شود اما نمی‌تواند قول دیدن فیلم را بدهد. یک روز ساعت ۱۱ صبح، اکبر با من تماس گرفت و گفت قرار است ملاقات کوتاهی با مجیدی داشته باشد  و مطمئن نیست او فیلم را ببیند یا نه. وظیفه من بود که او را متقاعد کنم. آقای مجیدی به عنوان یک فیلمساز سرسخت شناخته می‌شود. با این حال، تصمیم گرفتم برای این کار اقدام کنم. در عرض چند ساعت، من در پرواز به سمت تریواندروم مرکز ایالت کرالا بودم.

 آن روز باران زیادی بارید. پرواز تاخیر داشت. قرار بود ساعت ۱۸:۳۰ با او ملاقات کنم اما ساعت ۲۰:۳۰ رسیدم. او داشت شام می‌خورد و برای پنج دقیقه بیرون آمد تا با من ملاقات کند. دیدار کوتاه اما بسیار خاطره‌انگیزی بود. مترجمی حضور داشت و آقای مجیدی به فارسی سوال‌های خود را مطرح می‌کرد، مترجم به انگلیسی ترجمه می‌کرد و از من می پرسید. من به زبان انگلیسی پاسخ می‌دادم و قبل از اینکه جوابم را تمام کنم، سوال بعدی را می‌پرسید! این اتفاق بارها و بارها افتاد. سرانجام او به مترجم گفت که صبح روز بعد ساعت ۱۰:۳۰ صبح فیلم من را تماشا خواهد کرد.

روز بعد، مجید مجیدی رسید. من، او و مترجم در سالن نمایش بودیم. او کل فیلم را دید در حالی که مترجم هر سطر را برایش ترجمه می‌کرد! بعد از تمام شدن فیلم کف زد و گفت که فیلم را دوست داشته است. او سپس من را صدا کرد زیرا می‌خواست واکنش فوری خود را درباره فیلم به اشتراک بگذارد. درباره صحنه‌هایی که احساس می‌کرد درست نیستند صحبت کرد و افزود که در شب بازخورد مفصلی درباره فیلم خواهد داد. برای یک فیلمساز تازه‌کار، داشتن چنین تجربه‌ای یک لذت مطلق است. بازخوردی که او به من داد، هیچ‌کس به من نداده بود. او در مورد تدوین، زاویه دوربین و غیره صحبت کرد و من با نکته‌های او موافق بودم. این فوق‌العاده است که شخصی مثل او فیلم شما را تماشا کند و در مورد آن با شما بحث کند.

فیلم «چیتراکوت» که اولین ساخته بلند «هیمانشو مالیک» در قامت کارگردان است، در منظره‌های سرسبز غرب هند در طول فصل باران‌های موسمی مقابل دوربین رفته است و زندگی سالونی، شان، دبو، آلیشا و کیم را در هم می‌آمیزد که همگی در تقاطع‌های مختلف زندگی به هم نزدیک می‌شوند و معنای عشق، احساسات شکسته‌شده، حسرت عاشقانه و لحظات زودگذر را کشف می‌کنند.

مجید مجیدی در سال ۱۹۹۹ به عنوان نخستین کارگردان ایرانی با فیلم «بچه‌های آسمان» به جمع نامزدهای نهایی شاخه بهترین فیلم خارجی جوایز اسکار راه یافت. او ساخت فیلم‌هایی چون «رنگ خدا»، «باران»، «بید مجنون»، «آواز کنجشک‌ها»، پروژه بزرگ «محمد رسول‌الله» با حضور عوامل خارجی از جمله «ای. آر. رحمان» آهنگساز هندی برنده اسکار، «آن‌سوی ابرها» و «خورشید» را در کارنامه دارد.

رسانه سینمای خانگی- آیا نسل جدید سنخیتی با سینمای جنگ دارد

کارگردان فیلم سینمایی «آبادان، یازده ۶۰» گفت: نسل جدید سنخیتی با سینمای جنگ ندارد و با آن آشنا نیست و بعضاً تصورشان از فیلم جنگی، فیلمی با صحنه‌های خونریزی و خسته کننده است.

به گزارش سینمای خانگی، مهرداد خوشبخت در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا، در توضیح فعالیت های متاخر خود بیان کرد: این روزها درگیر آماده کردن نسخه نهایی فیلم سینمایی گل‌های باوارده (۱۴۰۱) بودم که اسم آن به پالایشگاه تغییر کرد.

وی افزود: زمان جشنواره این فیلم را بسیار سریع و با عجله آماده کردیم به همین دلیل هم اصلاح رنگ ما آماده نبود و هم بخش های ویژوال افکت. حتی میکس صدا را مجدد انجام دادیم و همه این موارد مرتفع شد و فیلم رفت تا آماده اکران شود.

کارگردان فیلم سینمایی تک تیرانداز (۱۳۹۹) در پاسخ به این پرسش که آیا همانگونه که زمزمه‌هایی در ایام جشنواره به گوش رسید هدف از تغییر زمان اکران این فیلم به بهانه آماده نبودن جنسی حواشی برای بیشتر دیده شدن این فیلم بود، بیان کرد: نه این گونه نبود فیلمبرداری ما دیر شروع شد و به تبع آن کارهای انجام فیلم تاخیر داشت و دیر انجام شد و زمان کم داشتیم. هرکسی فیلم را روی پرده دید متوجه شد که مشکلات تصویری و اصلاح رنگ و … برای فیلم وجود دارد.

خوشبخت تاکید کرد: لزومی نداشت که این کار را کنیم. خداراشکر با همه این موارد نقد بدی روی فیلم نبود و همه کسانی که فیلم را دیدند می گفتند که این فیلم واقعاً سینماست.

کارگردان دوم فیلم سینمایی به وقت شام (۱۳۹۶) در مورد علت نامگذاری گل‌های باوارده تصریح کرد: اسم فیلمنامه ما پالایشگاه بود و یک سکانس به آن اضافه شد که در منطقه باوارده در آبادان رخ می داد که در مورد گلهای کاغذی حرف زده می شد و بار عاطفی داشت و به دلیل عرقی که به آبادان داشتم دوست داشتم که اسم گل های آن منطقه یعنی باوارده روی فیلم گذاشته شود اما وقتی فیلم را در جشنواره نمایش دادیم خودم هم مانند دیگران دیدم که سخت با این اسم ارتباط برقرار می کنم.

وی ادامه داد: بعد از آن فکر کردیم که این موضوع ممکن است روی تبلیغات فیلم هم اثر بگذارد. البته دلیل نامگذاری قبلی فیلم هم این بود که به نظرم رسید که اسم پالایشگاه برای مضمونی که فیلم قصد انتقال آن را دارد زیادی صنعتی است.

این کارگردان در توضیح وضعیت کنونی فیلم سینمایی پالایشگاه یادآور شد: این فیلم برای ارسال به برخی از جشنواره ها زیرنویس و کارهایش انجام شده و احتمالاً در هفته دفاع مقدس و پس از شهریور اکران می شود.

کارگردان فیلم سینمایی عقاب صحرا (۱۳۹۱) اظهار داشت: ما دور روز آخر در جشنواره بودیم و سانس ظهر فیلم ما پخش و دیده شد و در عمل تنها یک سانس فرصت داشتیم و همان تعداد مخاطبان کمی که فیلم را دیدند برایشان جالب و برخوردشان همانند فیلم آبادان، یازده ۶۰ (۱۳۹۸) بود. همچنان که آبادان یازده ۶۰ تا انتها جزو ۵ فیلم مردمی بالا آمد آن هم بدون هیچ تبلیغ و هزینه بالایی؛ آبادان یازده ۶۰ فیلم ارزانی بود اما این فیلم گران و بزرگ بود و سینما بود و موضوعش موضوعی مردمی بود.

خوشبخت بیان کرد: فیلم سینمایی پالایشگاه مانند آبادان یازده ۶۰ که رادیو نفت را نشان می داد، قصه ای واقعی داشت و درباره آدم های پالایشگاه و برای مردم بسیار جالب بود.

کارگردان فیلم سینمایی صدای پای من (۱۳۸۹) در پاسخ به این پرسش که چرا فیلم های دفاع مقدسی فروش موفقی در گیشه ندارند، بیان کرد: زمان قدیم داشته ایم. مثلاً آبادان یازده ۶۰ که فیلم کوچک و ارزانی هم بود هزینه خودش را درآورد؛ یک اکران کوچک سینمایی داشت و بعد به دلیل همزمانی با کرونا آن را اکران آنلاین کردیم که خرج خودش را درآورد و اگر اثر خوب و جذاب باشد پیش می آید که خوب بفروشد و موفق باشد.

وی ادامه داد: مردم ارتباط زیادی با فیلم جنگی برقرار نمی کنند و طبیعی هم هست. نسل جدید سنخیتی با سینمای جنگ ندارد و با آن آشنا نیست و بعضاً تصورشان از فیلم جنگی، فیلمی با صحنه های خونریزی و خسته کننده است.

خوشبخت در پاسخ به این پرسش که بر این اساس چرا فیلم های دفاع مقدس به شکلی که برای مخاطبان جذاب باشند ساخته نمی شوند، گفت: این موضوع به ما فیلمسازان برمی‌گردد مثلاً من سوژه ای مانند آبادان یازده ۶۰ را پیدا و کار کردم یا پالایشگاه را ساختم که اگرچه جنگی است اما در شهر اتفاق می افتد و هیچ تانک و توپ و خاکریزی ندارد و همه چیز داخل شهر است و قهرمانانی دلچسب و واقعی دارد.

کارگردان فیلم سینمایی جای او دیگر خالی نیست (۱۳۸۴) با تاکید بر اهمیت ساخت آثار دفاع مقدس، بیان کرد: دفاع مقدس جزئی از تاریخ ماست. من بسیار تلاش کردم تا این دو فیلم را بسازم چون اگر این اتفاقات به تصویر در نمی آمد و ثبت نمی شدند این واقعیات رو به فراموشی می‌رفت. اینها تاریخ شفاهی ای بودند که باید ثبت می شدند. یک قصه در بستر دراماتیک است که اثر می گذارد.

وی افزود: بچه های جوانی که آبادان یازده ۶۰ را می دیدند همه وقتی از سالن بیرون می آمدند می پرسیدند که مگر جنگ این گونه هم بوده است؟ و این اتفاقات برایشان جالب بود.

کارگردان مجموعه تلویزیونی گشت پلیس (۱۳۹۷) در پاسخ به این پرسش که اگر فیلم دفاع مقدسی دیده نمی‌شود چرا ساخته شود، تصریح کرد: چرا دیده می شوند. به هرحال سلیقه های مختلف وجود دارد. نباید هرچیزی صرفاً بفروشد که ما تولیدش کنیم. بخشی حمایت های فرهنگی است و دولت باید حمایت کند و اینها باعث می شود که سلیقه های مختلف درنظر گرفته شوند. فیلم اجتماعی بفروش هم زیاد نیست اما ساخته می شود.

خوشبخت در توضیح اینکه آیا فیلم بعدی وی هم در ژانر دفاع مقدس خواهد بود، گفت: از اول این فیلم ها سه قصه بود آبادان یازده ۶۰، پالایشگاه و سومی درباره جنگ ذوالفقاری در آبادان. جنگ ذوالفقاری ماجرایی مردمی واقعی است که مردم جنگیدند و نگذاشتند که آبادان به دست عراقی ها بیفتد. فیلمنامه این فیلم آماده است اما مسئله این است که امروز شرایط فیلم سازی جنگی سخت شده است.

رسانه سینمای خانگی- محصولات سوره در روسیه دیده می‌شوند؟

سازمان سینمایی «سوره» برای نخستین‌بار در بازار فیلم مسکو که هر ساله در کشور روسیه برگزار می‌شود، حاضر شد و تازه‌ترین آثار خود را در این بازار بین‌المللی به نمایش گذاشت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، بازار فیلم مسکو از ۲۹ تا ۳۱ ماه می برابر با ۸ الی ۱۰ خرداد در شهر مسکو روسیه برگزار شد و سازمان سینمایی سوره یکی از شرکت‌های بین‌المللی بود که در این بازار جهانی حضور داشت.

الهه طاهایی مدیر مرکز بین‌الملل سازمان سینمایی سوره در گفتگو با مهر درباره حضور در این بازار جهانی گفت: امسال، نخستین باری بود که سازمان سینمایی سوره در بازار فیلمِ مسکو حضور داشت و این اهمیت بسزایی برای ما دارد.

وی در ادامه افزود: در این بازار فیلم، بیش از ۱۵۰۰ نفر از مدیران سطح بالای صنعت فیلم، شرکت‌های توزیع و تولید معتبر روسیه و کشورهای مستقل مشترک‌المنافع (C.I.S) حاضر بودند.

این مدیر سینمایی اضافه کرد: حضور ما در این بازار موجب شد تا شرکت‌های بزرگ فیلم با مرکز بین‌الملل سازمان سینمایی سوره آشنا شوند. همچنین بیش از ۴۵ جلسه با روسیه، چین، هند، ترکیه و کشورهای مشترک‌المنافع برگزار شد و می‌توان گفت در واقع بازار مسکو می‌تواند یکی از مهم‌ترین بازارهای شرق آسیا باشد.

طاهایی درباره آثاری که در این بازار فیلم نمایش داده شده، بیان کرد: تقریباً تمامی آثار اخیر سازمان سینمایی سوره از جمله فیلم‌های سینمایی «عطرآلود»، «در آغوش درخت»، «استاد»، «ضد»، «هناس»، «شادروان»، «بیرو» و «ای مو» نمایش داده شد. همچنین آثار فیلم کوتاه و انیمیشن‌های مرکز سینمایی سوره در این بازار معرفی شدند.

وی در پایان تاکید کرد: انیمیشن سینمایی «لوپتو» به صورت اختصاصی برای نمایش در روسیه معرفی شد و ممکن است به زودی قرارداد اکران آن با این کشور بسته شود.

بازار فیلم مسکو تنها بازار جهان است که فروشندگان بین‌المللی و خریداران روسیه و کشورهای مستقل مشترک‌المنافع را به هم متصل می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- در این خلسه ­ی مرگِ آرام، کسی فریاد نمی­ زند!

به مناسبت روز جهانی بدون دخانیات

روز جهانی بدون دخانیات فرصتی مغتنم برای واکاوی سینما – سیگار و تاثیرات آن در زندگی امروز جوامع است. شاید روزگاری سیگار کشیدن ستاره های سینما و همذات پنداری تماشاگر از طریق سیگار کشیدن برای بالا رفتن جذابیت و اعتماد بنفس فرد سیگاری محسوب می شد، ولی امروزه دروازه ورود به مسیری است که در اتاق فکر سازمان‌های جاسوسی بیگانه برای تغئیر سبک زندگی و نابودی نسل آینده ساز  ترسیم شده است.

یادداشت مهدی سرتاج/ دفتر اصفهان

در دوران سینمای کلاسیک هالیوود، نوع و استایل سیگارکشیدن ستاره هائی نظیر همفری بوگارت می توانست یکی از تضمین­ های فروش فیلم باشد. تا قبل از ممنوعیت تبلیغ مستقیم سیگار هم بسیاری از شرکت­های دخانی اسپانسر و سرمایه ­گذار بهترین فیلم­های سینمائی مشهور بودند و از آنجائی که در همان دوره در سالن سینما هم سیگار می کشیدند، دنیا بهشت سیگاری­ ها بود.

خوشبختانه آن دوران در سینمای ایران تمام شد؛ ولی شوربختانه با سرعت گرفتن قطار تولید در پلتفرم ­های نمایش خانگی در همین دوران اخیر، دوباره طعم سینما – سیگار به مزاق فیلمسازان خوش آمده، به بهانه هم ذات ­پنداری، و جذابیت برای جذب مخاطب، قاب سینما به فرهنگ دود و تنباکو! آلوده شده است.

در سال های اخیر برجسته شدن صحنه­ های سیگارکشی در فیلم ­های سینمائی و سریال ­های نمایش خانگی آن چنان از سرعت افسارگسیخته­ ای برخوردار شده که بیش از پیش دوران سینمای ابتدایی جهان را به یاد می ­آورد، گذشته از آن ناخودآگاهِ مخاطب بویژه نوجوانان و جوانان را به خود جلب می ­کند و با توجه به ویژگی­ های دوره سِنّی­ شان که در مرحله شکل­ گیری شخصیت فردی و هویت اجتماعی ­شان بوده و به شدت تحت تاثیر محیط اطراف خود هستند، در رفتار و پوشش آنان اثر می­ گذارد و به طور طبیعی از شخصیت­ های معروف و محبوب و جذاب الگوبرداری می­ شود. سیگار یکی از دسترس­ ترین و ارزان­ ترین امکان موجود در مسیر تقلید از شخصیت محبوب در فیلم برای مخاطب است و در بسیاری از موارد چون به لحاظ اقتصادی توان همسانی با وی در تأمین خانه، خودرو، لباس ­های برند، و… در آنان وجود ندارد تا با حس همذات­ پنداری با بازیگر محبوب خود همراه شوند، تلاش می­ کنند لاأقل در سیگار کشیدن به او شبیه شده و احساس خودقهرمان­ پنداری، محبوبیت، و جذابیت بنمایند.

وقتی شخصیت­ های فیلم در صحنه ­هایی که عصبانی و ناراحت می ­شوند، شروع به سیگار کشیدن می­ کنند، این مفهوم به مخاطب القا می ­شود که می ­توان با سیگار کشیدن به آرامش رسید. بر همین اساس نوجوانان و جوانانی که به دلیل چالش­ های فردی، خانوادگی، و اجتماعی دچار استرس، عصبانیت، افسردگی و سایر تنش­ های روحی و روانی شده یا می ­شوند با استفاده از این راه حل غیر واقعی و القایی فیلم­ ها به سیگار پناه می­ برند و اگر چه به نتیجه ­ای نمی ­رسند، دروازه ­ای برای ورود به مخاطرات جدید برای آنان باز می ­شود که چه بسا آنان را به قهقرا می ­کشاند.

برای نمونه، به مقوله ­ی آسیب­ های روحی، جسمی، اخلاقی ناشی از این اثرگذاری در میان دختران معصوم و بی ­گناه کشورمان اشاره می ­شود. استفاده ابزاری از سیگار در فیلم ­های مختلف، و جای­ گذاری صحنه­ هایی که حتی دختران نوجوان هم با استفاده از سیگار به آرامش می ­رسند، یا از این طریق احساس خام عاشقانه دوران نوجوانی را تداعی می­ کنند، و دیگر موارد خوشایند یا ناخوشایند که در فیلم­ ها و سریال ­ها جریان پیدا می­ کند، خواسته یا خواسته گام زدن در میدان از پیش طراحی شده سرمایه­ سالاران پرقدرت جهان است که از هیچ عملی برای رسیدن به مالکیت مطلق سرتاسر دنیا فروگذار نمی­ کنند و کارخانه­ های اسلحه­ سازی، فروش تسلیحات، تروریسم دولتی، بیوتروریسم، ایجاد و گسترش گروه­های افراطی ترور، تروریسم زیست محیطی، تغییر ژنتیک محصولات خوراکی، گسترش سیطره­ ی مشروبات الکلی و مواد مخدر، گسترش فسادهای جنسی مثل ازدواج سفید، همجنس­گرایی، طلاق، جلوگیری از موالید و فرزندآوری، گسترش خانواده­ های یک نفره!، گسترش خودکشی، سقط جنین، کودک­ کشی، زن­ کُشی، و امثال آن با مأموریت رسانه ­های وابسته برای تزیین، زیبانمایی، و منطقی ­نمایی این اهداف که از اتاق فکر صهیونیست­ ها و پروتکل ­های یهود بیرون می ­آید؛ بخشی از این نقشه است.

هدف کنونی سرمایه ­سالاران در گسترش استعمال دخانیات و مواد مخدر، به جغرافیای برخی کشورها از جمله ایران محدود نمی ­شود، و مثلاً دیگر هدف از سیگار کشیدن در فیلم­ ها تبلیغ سیگار نیست، بلکه پا گذاشتن در مسیری است که سبک زندگی مردم را برای رسیدن به مرحله مرگ و نیستی آماده می سازد. در اسلام و ایران این روش کاملاً مطرود و مذموم است. سبک زندگی ایرانی و اسلامی بر اساس مبانی اعتقادی، اخلاقی، رفتاری آنان و تاریخ دوران گذشته این مرز و بوم، و تأثیر و تأثّر میان مردم و عقلای جامعه نشان می­ دهد که مخالفت صد در صدی با تفکر سرمایه ­سالاران صهیونیسم بین­ الملل دارد. اما تردیدی نیست که آنان آندلسی کردن ایران هم برنامه ­های جدی ­ای را به مرحله اجرا درآورده ­اند. برای آنان تبدیل شهرهای ایران به نمونه­ هایی از شهرهایی مملو از فساد مثل پاتایا و پوکت، یک هدف عملیاتی است تا در جای­ جای این شهرها، خانواده ­های قهرمان ­پرور و مؤمن ­پرور ایرانی، به مرور شاهد تن ­فروشی دختران و پسران خود در معابر و بوستان­ ها شوند! دختران و پسرانی که با سیگار پیشنهادی فیلم­ ها آغاز می ­کنند، و راضی نشدن به همین حد از هم ذات ­پنداری به سوی مواد مخدری همچون «گل» روی می ­آورند. موادی که خلسه ­ای سرخوشانه برای شان پدید می­ آورد و آماده برای هر رفتار غیر عقلانی می­ شوند.

این هشدار جدی است! هشداری برای یک نظام و ملت آبرومند که با نـثار خون فرزندانش سعی کرده است امنیت و آرامش کشورش را با چنگ و دندان حفظ کند. این در حالی است که با کمال تأسف برخی از مسئولان فرهنگی در گستره ملی و استانی در مواجهه با این­ گونه مسائل فرهنگی، کوتاهی کرده، با رفع مسئولیت، و انداختن مسئولیت به دوش دیگران میدان را برای دشمن سرمایه­ سالار بیش از پیش مهیا می ­کند. فیلم و سینمای امروز ایران در خور شأن و فرهنگ مردم خداباور و پایدار آن نیست و مدیریت تودرتوی این عرصه، متأسفانه در جنگ ترکیبی موجود، میدان را به طور کامل در اختیار دشمن قرار داده، هرگونه سخنی که هشدارانه مسئولان و دست­اندرکاران فیلم و سینما را مورد خطاب قرار دهد، بایکوت، تحقیر، و حذف می­ کند.

با وجود این، به مناسب روز جهانی بدون دخانیات فرصت را غنیمت شمرده، هنرمندان فیلم و سینمای کشور به ویژه مسئولان ذیربط را به رعایت قوانین و مقررات «عدم استعمال دخانیات» در فیلم­ ها و سریال­ ها یادآوری می ­نماید؛ چرا که در این خلسه ­ی مرگِ آرام، کسی فریاد نمی­ زند!



رسانه سینمای خانگی- مرضیه از کدام برومند سخن گفت؟

مدیرعامل خانه سینما گفت: درخت تنومند خانه‌ سینما امروز برومند شده‌ است؛ درختی که گاهی از بحران‌ها لرزیده است و حتی گاهی برخی به‌ ظاهر دوستان، کمر به تخریب این نهاد بستند که‌ به لطف مسئولان و دلسوزان نجات یافت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، مرضیه برومند امروز، سه شنبه نهم خرداد در نشست مطبوعاتی خانه سینما گفت: از همان زمان که به‌ خانه سینما آمدم هیجان داشتم با اهالی رسانه دیدار کنم‌ و بسیار عجله داشتم اما به‌ دلیل‌ عدم‌آگاهی من از پیچیدگی های مناسبت های خانه سینما این موضوع به‌ تعویق افتاد. در روزهایی که گذشت یک‌روز بیکار نبودم حتی در روزهای تعطیل درگیر آشنایی و ملاقات‌ با اعضای صنوف بوده‌ام.
وی افزود: در این مدت‌ با مسئولان سازمان سینمایی دیدار و گفت و گو کردم و تلاشم این بود که مسائل رفاهی خانه‌ سینما را حل و فصل کنم.خانه سینما امروز 30 ساله‌ شده‌ است‌ و به‌ فال نیک می گیرم این اولین نشست با اهالی رسانه را. بخشی از امور سینماگران از سال ۶۸ به‌ خودشان واگذار شد و زمانی سپری شد که‌ انجمن ها و صنوف شکل بگیرند. خانه‌ سینما از تشکل‌های صنفی و بزرگ اثرگذار بوده که تاکنون دوام آورده و بین پنج تا شش هزار عضو دارد. البته رقم، دقیق نیست و آمار جدید را اعلام خواهیم کرد.
برومند افزود: ما حضور در شوراهای مختلف پروانه ساخت و نمایش را داریم. درخت تنومند خانه‌ سینما امروز برومند هم شده‌ است.درختی که گاهی از بحران‌ها لرزیده است.حتی گاهی برخی به‌ ظاهر دوستان کمر به تخریب این نهاد بستند که‌ به لطف مسئولان و دلسوزان نجات یافت. در سالیان گذشته بحران کرونا بر تولید و اکران اثرگذاشت و بحران‌ها پس از آن به‌ ضعف سینما افزود. البته پلتفرم ها (پلتفرم ها) چرخه تولید را زنده نگه داشت و کمک کننده بود. الان اوضاع روبه روال شده است. طبیعی بود که شروع سینما با فیلم‌های سرگرم‌کننده باشد، به دلیل نیاز مردم‌ به‌ شادی و خنده‌ اما این پررنگی سینمای سرگرمی متاسفانه دیگر ژانرهای (گونه) چون‌ خانواده، کودک و اجتماعی را کمرنگ ساخت.

وی افزود: ۵۰ درصد فروش بلیت افزایش داشته‌ اما این کافی نیست و نیاز به‌ مدیریت هماهنگ و کاهش‌ سختگیری اعتماد به توسعه فیلمسازان اجتماعی داریم. اگر سینما، برنامه توسعه داشته باشد و اگر سرانه حضور مردم‌ به‌ سینما به‌ سالی دو بار برای هر فرد باشد.
برومند با بیان این که حمایت دولتی حق ما و سینماست، افزود: تأمین اجتماعی از هر پروژه (طرح) سهم‌ بزرگی می‌گیرد که‌ سهم‌ خانه‌ سینما و سینماگران نمی‌شود. من برنامه‌های زیادی دارم که مهمترین آنها ارتباط دائمی با اهالی رسانه است‌ و عهد کردم اخبار را با شما درارتباط بگذارم و من به شما نظرات و حرفهایی که می‌گویید نیاز دارم.

شب ها کابوس می بینم

وی تصویری کلی از خانه سینما ارائه کرد و گفت: مشکلات ساختاری، تشکیلاتی و اداری از مهم‌ترین مشکلات ماست. بی‌کاری و عدم‌ امنیت شغلی که از قبل بوده و به‌دلیل شرایط کنونی بدتر هم شده‌است؛ عدم‌ ارتباط و انسجام انجمن‌های عضو خانه سینما با یکدیگر، انجمن‌های خانه سینما مانندجزیره‌های جدا ازهم شده‌اند که‌این هم مشکل کوچکی نیست؛ عدم ارتباط دوسویه میان اعضا و خانه سینما؛ مشکلات مالی و بلاتکلیفی و ناتمام ماندن برنامه‌های خانه‌ سینما از مهمترین مشکلات است که در تلاش هستیم این مشکلات داخلی مرتفع شود و باید بگویم که بورکراسی این نهاد بسیار خسته کننده است. گاهی شب ها کابوس می‌بینم و به‌ تازگی آرامبخش می‌خورم که‌ پیشتر هرگز نخورده بودم. چون بحث های مالی بسیار آزاردهنده شده و حقوق ماه پیش کارمندان مان را هنوز نداده‌ایم.
برومند ادامه داد: ساختمان های ما نیاز به تعمیر دارد و بسیاری خرج و مخارج داریم و بودجه نصف شده‌ ما در مقابل تورم‌ کار مارا به‌ دشواری و نگرانی کشانده است. اگر خانه سینما دچار روزمرگی شده دلیلش بی‌پولی ماست. بدهی زیاد داریم که فقط ۷۰۰ میلیون مربوط به‌ تأمین اجتماعی است. چون‌ بیمه نداشتیم، جریمه هم زیاد داریم و این موجب هزینه‌های ماست.

محمدمهدی عسگرپور رئیس هیات مدیره خانه سینما به مسائل بیرونی این خانه اشاره کرد و گفت: ما در مورد ماهیت خانه‌ سینما به‌ عنوان تشکل مستقل و صنفی با سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اختلاف نظر داریم. وزارت فرهنگ باید قوانین خود را به‌روز رسانی کند و ما را به عنوان بخش خصوصی سینمای ایران در کنار خودشان به عنوان بخش دولتی بپذیرند. از سوی دیگر در ارتباطات مالی و بودجه‌ای باید بازنگری شود. شغل ما شبیه دیگر مشاغل نیست. ما ماه های طولانی بی‌کاری را داریم که در قوانین بیمه‌ای نادیده گرفته‌ می‌شود. اگر سهم‌ ما را بدهند اوضاع بهتر خواهدشد.

وی افزود: هیئت مدیره شانزدهم از زمانی که شروع به‌ کار کرد ما برای دوسال پیش را بر اساس تجربیات سال‌های گذشته برنامه ریزی کردیم و به مفروضات مشترک رسیدیم. اتفاقات نیمه دوم سال گذشته اختلالی را در کار ما ایجاد کرد. اختلاط موضوعات سیاسی با موضوعات فرهنگی و هنری که‌ بعضا به‌ ما اعمال شد کار را حتی سخت‌تر هم کرد.

عسگرپور ادامه داد: دولت‌های قبلی تجمیع عوارضی کردند که‌ مشکلات ما را بیش از پیش کرد. این موضوع باعث شد که ما دائم دنبال مسائل معیشتی و دریافت پول باشیم. پیشنهاد ما این است‌ که‌ به‌ شرایط قبل بگردانند. شرایطی که خانه‌ سینما بتواند از فروش سینمایی شرایط خودش را سامان دهد.

وی افزود: بهبود ساختار سازمانی و اداری خانه سینما از طریق تغییرات لازم‌ در اساسنامه خانه سینما نیاز مهم امروز ماست. راه‌اندازی و کارآمدی انجمن هنرها و فنون سینمایی موضوع دیگری است‌ که‌ ما دنبال ترفیع آن هستیم و طراحی بازآفرینی و اعتباربخشی به‌ جشن سینمای ایران از طریق تفویض اجرای آن به انجمن هنرها و فنون سینمایی مورد دیگری است‌ که‌ دنبال آن هستیم تغییر اساسنامه خانه‌ سینما توطئه و تحول عجیب و غریبی نیست و موضوعی بسیار ساده است. موضوعی که شاید برخی موارد آن شامل تغییر ادرس است.انگار جنسی از نگاه توهم توطئه به‌ ان وجود دارد.

وی افزود: جریان سندیکای در ایران شکل نگرفته و ما نوعی از مرامنامه را در عمل داریم که گاهی ارشاد با ان همراهی می‌کند و گاهی نمی‌کند. به فرجام رساندن طراحی قراردهای تیپ و نگارش و تصویب آن. نیاز است که سازوکارهای لازم‌ برای جذب حمایت همه اعضای خانه سینما اعمال شود.

خروج از نسخه موبایل