رسانه سینمای خانگی- «ساعت جادویی، بچه زرنگ می‌شود؟

با نزدیک شدن به چهل و دومین جشنواره فیلم فجر و آغاز بلیت فروشی، پوستر انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی» رونمایی و منتشر شد. 

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، پوستر انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی» به کارگردانی محمدعلی بصیری نیک و تهیه کنندگی محمدمهدی نخعی راد و ناصر جاهدنیا محصول مدرسه سینمایی اندیشه و هنر (ماه)، تهیه شده در موسسه فانوس خیال منتشر شد.

طراحی پوستر توسط مهدی کارگزار و طراحی لوگو توسط فرزانه حقیقت انجام شده است.

انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی» که در بخش انیمیشن چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، روز یکشنبه ۱۵ بهمن ماه در سانس چهارم خانه جشنواره (برج میلاد) برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش در می‌آید.

قصه این انیمیشن از جایی آغاز می‌شود که یک پسر بچه به واسطه هدیه‌ای که از پدر بزرگ خود دریافت می‌کند، موفق به سفر در زمان می‌شود و به دوران کودکی مادربزرگ خود می‌رود.

رسانه سینمای خانگی- فروش بالای سی میلیارد تومانی سینما در یک هفته

فروش سینمای ایران در هفته گذشته به بیش از ۳۲ میلیارد و ۸۸۶ میلیون تومان رسید؛ همچنین در این هفته ۷۳۳ هزار و ۵۴۹ نفر به تماشای فیلم‌های اکران شده پرداختند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موسسه سینماشهر، جمعه، ششم بهمن ماه سینمای ایران با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۸۸۷ میلیون تومان، بیشترین فروش و سه‌شنبه چهارم بهمن با ۲۰۷ هزار و ۳۹۴ نفر بیننده، بیشترین تعداد بیننده این ماه را داشت.

بر اساس این گزارش، فیلم‌های «هاوایی» با فروش بیش از ۱۱ میلیارد و ۴۳۴ میلیون تومان، «هتل» با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۶۶۹ میلیون تومان، «ویلای ساحلی» با فروش بیش از ۴ میلیارد و ۵۵ میلیون تومان، «فسیل» با فروش بیش از ۲ میلیارد ۶۴۴ میلیون تومان، «ورود و خروج ممنوع» با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۴۶۷ میلیون تومان، «بچه زرنگ» با فروش بیش از یک میلیارد و ۷۸۲ میلیون تومان و «مسافری از گانورا» با فروش بیش از یک میلیارد و ۴۲۱ میلیون تومان به ترتیب، رتبه اول تا هفتم جدول فروش هفته گذشته را به خود اختصاص دادند.
همچنین فیلم‌های «نارگیل۲» با فروش بیش از ۴۲۹ میلیون تومان، «ضد» با فروش بیش از ۱۶۵ میلیون تومان، «جوجه تیغی» با فروش بیش از ۱۵۳ میلیون تومان، «عامه‌پسند» با فروش بیش از ۱۲۶ میلیون تومان، «سلفی با رستم» یا فروش بیش از ۹۸ میلیون تومان، «توچال» با فروش بیش از ۹۰ میلیون تومان و فیلم‌های «حدود ۸ صبح» و «گیج‌گاه» ۶۲ میلیون در رتبه‌های هشتم تا پانزدهم جدول فروش هفته گذشته جای گرفتند.

رسانه سینمای خانگی- پرفروش‌ترین‌ها و مخاطب‌ترین‌های گیشه معرفی شدند

فروش سینمای ایران در اولین ماه زمستان به بیش از ۱۴۲ میلیارد و ۱۲۳ میلیون تومان رسید. همچنین تهران، شیراز، مشهد، اصفهان و کرج پرفروش‌ترین سینماهای کشور را داشتند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موسسه سینماشهر، سینمای ایران در دی ماه نسبت به ماه گذشته با افزایش بیش از ۵ میلیارد تومان روبرو بود. جمعه ۲۲ دی با فروش بیش از ۱۰ میلیارد تومان، پرفروش‌ترین روز و سه‌شنبه پنجم همین ماه با ۲۳۸ هزار و ۲۸۹ نفر پرمخاطب‌ترین روز این ماه محسوب می‌شوند.

فیلم‌های سینمایی «هتل» با فروش بیش از ۳۸ میلیارد و ۷۸۰ میلیون تومان، «هاوایی» با فروش بیش از ۲۹ میلیارد و ۵۲۳ میلیون تومان، «ویلای ساحلی» با فروش بیش از ۲۵ میلیارد و ۱۹۸ میلیون تومان، «ورود و خروج ممنوع» با فروش بیش از ۱۴ میلیارد و ۴۹۹ میلیون تومان، «فسیل» با فروش بیش از ۱۰ میلیارد و ۶۹۹ میلیون تومان، «بچه زرنگ» با فروش بیش از ۷ میلیارد و ۹۳ میلیون تومان، «مسافری از گانورا» با فروش بیش از ۵ میلیارد و ۲۹۲ میلیون تومان، «نارگیل۲» با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۲۵۹ میلیون تومان، «جوجه تیغی» با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۸۴ میلیون تومان و «ضد» با فروش بیش از ۱ میلیارد و ۷۵ میلیون تومان به ترتیب، اول تا دهم جدول فروش دی را به خود اختصاص دادند.

همچنین ۴۰ سینمای اولی که در این ماه بیشترین فروش را داشتند اعلام شد. ۶۲ درصد از فروش کل سینماهای کشور توسط این ۴۰ سینما محقق شد. جمع کل فروش این سینماها ۸۸ میلیارد و ۱۹۵ میلیون تومان اعلام شده است.

پردیس سینمایی «کوروش» تهران با فروش بیش از ۹ میلیارد و ۲۳۰ میلیون تومان، پردیس سینمایی «ایران‌مال» تهران با فروش بیش از ۶ میلیارد و ۶۳۲ میلیون تومان، پردیس «هنر شهر آفتاب» شیراز با فروش بیش از ۴ میلیارد و ۶۳۵ میلیون تومان، پردیس سینمایی «هویزه» مشهد با فروش بیش از ۳ میلیارد و ۴۱۱ میلیون تومان، پردیس سینمایی «ساحل» اصفهان با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۹۸۵ میلیون تومان، پردیس سینمایی «اکومال» کرج با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۹۰۲ میلیون تومان، پردیس سینمایی «سیتی سنتر» اصفهان با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۸۵۸ میلیون تومان، پردیس سینمایی «اطلس» مشهد با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۷۶۴ میلیون تومان، پردیس سینمایی «مگامال» تهران با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۷۳۰ میلیون تومان و پردیس سینمایی «آزادی» تهران با فروش بیش از ۲ میلیارد و ۶۶۸ میلیون تومان به ترتیب اول تا دهم جدول سینماهای پرفروش کشور در دی ماه هستند.

رسانه سینمای خانگی- زمستان بهاری گیشه

 سینماهای کشور در دی‌ماه، حدود ۱۴۲ میلیارد تومان فروختند که این مبلغ، ۵ درصد بیشتر از مدت مشابه ماه گذشته بوده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینماها در دی‌ماه، موفق شدند تا با جذب ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار مخاطب، به گیشه ۱۴۲ میلیارد تومانی دست یابند.

این عملکرد در نتیجه ۷۴ هزار سانس نمایش فیلم در سینماهای سراسر کشور بوده است. با این آمار، مشخص می‌شود که سینماها توانستند گیشه خود را به نسبت مدت مشابه ماه گذشته، ۵ درصد رشد دهند که این میزان نیز می‌تواند در نتیجه افزایش بهای بلیت برای روزهای سه‌شنه و سانس‌های پایانی دو روز انتهایی هفته باشد.

البته سینما در دی‌ماه به دلایلی چون آغاز امتحانات دانش‌آموزان و دانشجویان و البته مواردی چون آلودگی هوا و برودت نسبی، نتوانست میزان مخاطبان خود را به نسبت آذرماه افزایش دهد و در همان مدار ماه گذشته باقی ماند.

وجود تعطیلات فرخنده در دومین ماه زمستانی و البته پایان یافتن امتحانات دانش‌آموزان و دانشجویان، دو سیگنال مثبتی است که می‌تواند در بهمن‌ماه به افزایش شاخص‌ رشد مخاطب بیانجامددر نخستین ماه زمستانی، هتل، آخرین ماه صدرنشینی خود را جشن گرفت. این کمدی موفق شد تا در دی‌ماه، با جذب ۸۶۱ هزار مخاطب، فروشی معادل ۳۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان داشته باشد.

هاوایی با آن‌که از نیمه‌های دی‌ماه به ناوگان اکران اضافه شد اما حسابی خوش درخشید و موفق شد تا با ۵۷۴ هزار مخاطب و گیشه ۳۰ میلیاردی، در رده دومین فیلم پرمخاطب این ماه جا خوش کند. این آمار به روشنی گویای آن است که هاوایی تا چه اندازه می‌تواند خود را در جدول فروش امسال سینمای ایران بالاتر بکشد.

ویلای ساحلی در کمال تعجب، روند ناکامی خود را در دومین ماه نمایش حفظ کرد. این فیلم در دی‌ماه، ۵۵۳ هزار نفر را به سینما کشاند و نتوانست بیشتر از ۲۵ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان بفروشد.

کمدی ورود و خروج ممنوع، خیلی بی‌ادعا و چراغ‌خاموش، توانست با جذب ۳۲۳ هزار مخاطب، ۱۴ میلیارد و ۵۵۰ میلیون تومان بفروشد و چهارمین فیلم پرمخاطب این ماه باشد.

 ورود و خروج ممنوع

فسیل با همان تک‌سانس‌هایی که در چند پردیس سینمایی پایتخت دارد، توانست خود را در میان ۵ فیلم بالای جدول حفظ کند. این فیلم موفق شد تا در دهمین ماه اکران، ۲۳۷ هزار نفر را به سینماها بکشاند و ۱۰ میلیارد و ۷۲۰ میلیون تومان نیز بفروشد.

بچه زرنگ، مسافری از گانورا، نارگیل ۲، جوجه‌تیغی و ضد، ترکیب دیگر ۵ فیلم پرمخاطب دی‌ماه را تشکیل می‌دهند.

 ضد

انتظار می‌رود روند استقبال از سینماها در بهمن‌ماه، با یک رشد نسبی همراه باشد. تعطیلات فرخنده در این ماه و البته پایان یافتن امتحانات دانش‌آموزان و دانشجویان، دو سیگنال مثبتی است که می‌تواند در بهمن‌ماه به افزایش شاخص‌ رشد مخاطب بیانجامد.

همچنین در بهمن‌ماه، جشنواره فیلم فجر را داریم که می‌تواند به‌مانند سال گذشته، موجب افزایش مخاطبان سینما شود.

هم‌اکنون دورنمای روشنی برای سینما در بهمن‌ماه وجود دارد که امیدواریم این برآورد با عدم‌اکران فیلم جدید و اعطای فرصت بیشتر به فیلم‌هایی که پتانسیل جذب مخاطب گسترده دارند، به یک برهه خوب برای سینمای ایران و مخاطبانش تبدیل شود.

رسانه سینمای خانگی- انیمیشن را نمی‌توان ندید

چهار انیمیشن در بخش ویژه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درمی‌آیند تا ببینیم کدام یک می‌توانند بعدها و در زمان اکران مخاطبان را با خود همراه کنند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، اگر همین حالا سری به سامانه فروش فیلم‌های سینمایی بزنید، احتمالا فروش یک فیلم کودک برایتان تعجب‌برانگیز باشد، فیلمی در قالب انیمیشن که اتفاقا در این سال‌ها به پای ثابت گیشه‌ها تبدیل شده‌اند و حضورشان در چرخه اکران متضمن بخشی از فروش است.

انیمیشن «بچه زرنگ» که حالا فروش ۵۶ میلیاردی را در گیشه تجربه می‌کند، مسئولان سینمایی و حتی وزیر ارشاد را بر آن داشته تا سازندگانش را هر بار در محافل سینمایی تحسین کرده و در مقابل انتقادات نسبت به فروش قابل‌توجه کمدی‌ها، بر فروشش تکیه بزنند و به آن استناد کنند. این اما مسیری نیست که با «بچه زنگ» آغاز شده باشد، گذرگاهی است که پیش از آن «پسر دلفینی»، «لوپتو»، «فیلشاه»، «شاهزاده روم» و… از آن عبور کرده‌اند تا عدد و رقم عایدی‌شان چشم اهالی سینما را به گونه‌ای دیگر از فیلم‌ها هم روشن کند، تا این گزاره برایشان پررنگ شود که می‌شود بر نوع متفاوتی از فیلم‌ها هم سرمایه‌گذاری کرد و اتفاقا نتیجه هم گرفت.

 انیمیشن پسر دلفینی

فرصتی برای جذب‌ «خانواده‌ها»

انیمیشن‌ها حالا رقیبی جدی برای جدی‌ترین فیلم‌های سینمایی به حساب می‌آیند که می‌توانند همزمان با آنکه کودکان را با خود همراه کنند، پای بزرگسالان را هم به سینما باز کنند. انیمیشن‌ها گرچه پیش از این در اذهان عمومی به‌عنوان آثاری برای گروه سنی کودکان تعریف می‌شدند و البته هنوز هم بارقه‌های همین تصور را می‌توان در صحبت‌های سینمادوستان درباره این آثار دید، اما این گونه‌ای است که به واسطه حضور گروه‌های سنی متفاوت در سینماها و مشخصا جذب «خانواده‌ها» توانسته جایگاهی در میان سینماداران هم پیدا کند.

این اما صنعتی است که بزرگترین کمپانی‌های جهان را به خود اختصاص داده، عظیم‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها را به سمت خود سوق می‌دهد و آورده‌ای بلندبالا را در پی دارد. صنعتی که برای گروه بزرگی از متخصصان، قوه اشتغال‌زایی و خلاقیت را بارور می‌کند، اما حالا در ایران هم یک قطب فیلمسازی را با خود همسو کرده و باعث شده بیش از پیش بر لزوم توجه به آن تاکید شود.

این مسیر البته به‌راحتی طی نشده و سینماگران هربار با ساخت اثری تازه آن را تسهیل و تصحیح کرده‌اند، کافی است یک دهه گذشته را مرور کنید تا با انبوهی از اظهارنظرها از فعالان انیمیشن‌سازی مواجه شوید، هنرمندانی که نسبت به اقبال کم مسئولان سینمایی به این محصولات گلایه و گاه این گزاره را مطرح می‌کردند که دیر و دور نیست تا برای برخورداری از شرایط بهتر، کشور را به مقصد دیگری ترک کنند. همه این مسائل دست به دست هم داد تا برای اولین‌بار بنیاد ملی پویانمایی تاسیس شود و حالا شاهد حضور ۴ فیلم انیمیشن در جشنواره فیلم فجر باشیم و این صنعت نوپا یک بخش از این رویداد ملی را به خود اختصاص دهند.

«ببعی» به کارگردانی حسین صفارزادگان و میثم حسینی، «رویاشهر» به کارگردانی محسن عنایتی، «ساعت جادویی (سفربه تاریکی)» به کارگردانی محمدعلی بصیری‌نیک و «شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی، چهار انیمیشن سینمایی هستند که در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر حضور دارند و قرار است برای کسب سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن با یکدیگر به رقابت بپردازند.

در این گزارش به معرفی این چهار انیمیشن می‌پردازیم؛

ببعی/ حسین صفارزادگان و میثم حسینی

اگر از آن دسته از مخاطبانی که باشید کودکی در خانه دارید، احتمالا تا حالا چند قسمت از آن را از شبکه پویا دیده باشید، انیمیشنی که موفقیتش در نسخه سریالی، سازندگانش را بر آن داشت تا نسخه سینمایی از آن را هم تولید کنند

اگر از آن دسته از مخاطبانی که باشید کودکی در خانه دارید، احتمالا تا حالا چند قسمت از آن را از شبکه پویا دیده باشید، انیمیشنی که موفقیتش در نسخه سریالی، سازندگانش را بر آن داشت تا نسخه سینمایی از آن را هم تولید کنند. «ببعی» را حسین صفارزادگان و میثم حسینی در مقام کارگردان و محمدمهدی مشکوری در مقام تهیه‌کننده به پشتیبانی سازمان اوج ساخته و روانه فجر کرده‌اند، نکته جالب درباره «ببعی» اما این است که سازندگانش در دوره پیشین این رویداد، فرم حضور در جشنواره را پر کرده بود و با نزدیک شدن به ایام جشنواره حتی خبر از آماده شدن این فیلم مخابره می‌شد، اما حالا در دوره پیش روی این رویداد حضور دارد.

انیمیشن «ببعی» پس از دو تجربه «فهرست مقدس» و «پسر دلفینی» سومین انیمیشن سینمایی است که با تکنیک سه بُعدی در سازمان اوج تولید شده است.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «ببعی که همیشه مجلات جغد قهرمان درباره پرواز را می‌خواند در سر رویای پرواز دارد و می‌خواهد مانند یک پرنده پرواز کند ولی چون پرنده محسوب نمی‌شود با مشکلاتی مواجه است…»

رویاشهر/ محسن عنایتی

محسن عنایتی و مصطفی حسن‌آبادی به‌عنوان کارگردان و تهیه‌کننده «رویاشهر» پیش از این و در سال ۹۷ انیمیشن «بنیامین» را در ویترین جشنواره فیلم فجر داشتند. دو سینماگری که این فیلم را در کاشان ساخته بودند و قبلترش آن را در جشنواره فیلم کودک و نوجوان رونمایی کرده بودند. «بنیامین» در دوره سی و هفتم جشنواره فیلم فجر قدر دید و نامزد دریافت جایزه بهترین انیمیشن شد، فیلمی که بعدها هم به لطف پخش چندین و چندباره تیزرهای تبلیغاتی‌اش از تلویزیون، در گیشه روزهای پراقبالی به خود دید و توانست بر صدر گیشه فروش فیلم‌های کودک بنشیند.

این تیم حالا بعد از ۵ سال سراغ «رویاشهر» رفته‌اند فیلمی که محصولی از سازمان سینمایی سوره و اداره کل فرهنگی شهرداری تهران است و داستان ماجراجویانه پسربچه‌ای به نام آرات را روایت می‌کند که تصمیم دارد قهرمان «رویاشهر» شود. این اثر نگاهی به آینده دارد و امیر هوشنگ زند سرپرست گویندگان آن است.

ساعت جادویی (سفربه تاریکی)/ محمدعلی بصیری‌نیک

محمدعلی بصیری‌نیک و محمدمهدی نخعی‌راد انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی (سفربه تاریکی)» را پیش از این در جشنواره فیلم کودک و نوجوان رونمایی کرده بودند و معتقدند این فیلمی است که می‌تواند با مخاطبان ۹ تا ۱۵ سال ارتباط برقرار کند. انیمیشنی که در سال ۹۸ تولید و فرآیند فنی آن از سال ۹۹ پیگیری شد. با آنکه سازندگانش «ساعت جادویی (سفربه تاریکی)» را اثری مستقل توصیف می‌کنند اما کارگردانش یک بار عنوان کرده کار ساخت این اثر ابتدا به صورت مستقل آغاز شده اما بعدها حسینیه هنر در مسیر تولید از آن حمایت کرده است.

داستان این فیلم از جایی آغاز می‌شود که یک پسربچه به واسطه هدیه‌ای که از پدربزرگ خود دریافت می‌کند، موفق به سفر در زمان می‌شود و به دوران کودکی مادربزرگ خود می‌رود. در این سفر، این پسربچه شغل خانوادگی خودشان یعنی نمدمالی را از نزدیک می‌بیند که در گذشته رونق بسیاری داشته است. این سفر در زمان مصادف با قیام گوهرشاد می‌شود و اشاره‌هایی به فرهنگ پوشش در آن زمان هم می‌شود. این پسربچه‌ بخشی از حوادث تاریخی را به چشم خود می‌بیند.

شمشیر و اندوه/ عماد رحمانی و مهرداد محرابی

تاریخ اسلام مملو است از قصه‌هایی که ظرفیت‌های زیادی برای تصویر شدن دارند، این قصه‌ها گاه در قالب فیلم‌های رئال منعکس شده‌اند اما انیمیشن‌سازان گروهی هستند که از این فرصت به‌صورت جدی‌تر استفاده کرده‌اند و تولیدات زیای با همین مضامین به سرانجام رسیده‌اند

همین چند ماه پیش بود که سازمان سینمایی خبر از دریافت مجوز یک انیمیشن داد، «شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی و تهیه‌کنندگی مهدی جعفری عنوان انیمیشنی بود که مجوز ساخت گرفت و حالا در این دوره از جشنواره قرار است رونمایی شود. ساخت این اثر نزدیک به دو سال به طول کشیده و نزدیک به ۲۰۰ نفر در این پروژه درگیر کار بوده‌اند.

تاریخ اسلام مملو است از قصه‌هایی که ظرفیت‌های زیادی برای تصویر شدن دارند، این قصه‌ها گاه در قالب فیلم‌های رئال منعکس شده‌اند اما انیمیشن‌سازان گروهی هستند که از این فرصت به‌صورت جدی‌تر استفاده کرده‌اند و تولیدات زیای با همین مضامین به سرانجام رسیده‌اند. همین چند سال پیش هم بود که انیمیشن «ناسور» در نسخه‌ای سینمایی با محوریت واقعه کربلا تولید و در جشنواره فیلم فجر دیده شد حالا چند سال بعد از آن قرار است بار دیگر ویترین فجر شاهد انیمیشنی با همین محوریت باشد.

«شمشیر و اندوه» اثری ۹۲ دقیقه‌ای است که برهه‌ تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) تا ورود امام حسین(ع) به کربلا را روایت می‌کند. روایت این اثر از زاویه‌ دید یک ایرانی است که در شهر مداین زندگی می‌کند و منجر به پیوستنش به قافله‌ امام حسین (ع) خواهد شد. مخاطب این انیمیشن نوجوان و جوان در نظر گرفته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «کارن کودکی ۶ ساله که برای تحقق آزادی مبارزه می‌کند…»

رسانه سینمای خانگی- آیا «مسافری از گانورا» بدآموزی دارد؟

کارگردان انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به ارائه توضیحاتی درباره این انیمیشن پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمدار این روزها بر پرده سینماست، فیلمی که در گیشه بالغ بر ۴ میلیارد تومان فروخته است. احمد علمدار اما برای روایت این فیلم به سراغ یک قهرمان متفاوت رفته است، قصه های «مسافری از گانورا» را سهیل پیش می برد، نوجوان معلولی که به کمک دوستانش سعی در عبور از بحران ها دارد.

این فیلم در کنار این موضوع به مسایل دیگری همچون لزوم توجه به محیط زیست، توجه به دانشمندان هسته ای، خودکفایی ملی، مهاجران افغانستانی و… هم پرداخته است که همین تعدد موضوعات باعث شده است بخشی از مسائل مطرح شده در این فیلم به صورت کامل پیش روی مخاطبان قرار نگیرد.

با سید احمد علمدار درباره این انیمیشن به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

«مسافری از گانورا» ایده‌ها و خرده‌داستان‌های مختلفی دارد، این جرقه اولیه کدام ایده بود و داستان حول کدام محور بسط پیدا کرد؟

بخشی از روایت «مسافری از گانورا» ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمده‌تر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسل‌های گذشته با نسل‌های امروز استایده اولیه ما درباره رابطه مادر و فرزندی بود که فرزند دچار معلولیت جسمی بود و به دلیل حرف‌هایی که به‌صورت اتفاقی از زبان مادرش شنیده بود، او را مقصر وضعیت جسمی خود می‌دانست. این اتفاقی واقعی بود که ما شنیدیم و می‌دانستیم این فرزند سال‌ها با مادر خود قهر کرده و با او صحبت نمی‌کند.

شنیدن این روایت جرقه اولیه شکل‌گیری این داستان بود. هر چند اتفاقی واقعی خیلی غم‌انگیز هم بود اما آن را تبدیل به یک درام کردیم و براساس همان هم سناریویی را نوشتیم. بخشی از روایت ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمده‌تر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسل‌های گذشته با نسل‌های امروز است.

رابطه‌ای که به دلیل سرعت رشد تکنولوژی شاهد افزایش گسست در آن هستیم. اگر بخواهیم یک پیام محوری را در فیلم پررنگ کنیم، همین طرح سوال درباره چگونگی رفع شکاف است. پاسخی هم که به آن داده می‌شود، فداکاری و عشق است. یک نگاه تمثیلی هم به این مضامین در داستان داشته‌ایم.

چرا در فرآیند طراحی این کاراکتر معلول و جزییاتی مانند ترددش در فضای شهری، هیچ اشاره‌ای به مشکلات این قشر نداشتید؟

ما تلاش کردیم بیشتر به موضوعاتی اشاره داشته باشیم که احساس می‌کردیم پیش‌تر کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. نکاتی مانند مسیر تردد معلولان و کم‌کاری‌هاش شهرداری در این زمینه، که پیش‌تر دیگرانی هم نسبت به آن نقدهایی به فیلم وارد کرده‌اند، مسائلی است که تقریبا همه از آن آگاهیم. ما در واقع می‌خواستیم روی توانمندی این فرد برای غلبه بر معلولیت و ناتوانی‌هایش تمرکز کنیم.

حس نمی‌کنید مخاطب معلولی که به تماشای فیلم می‌نشیند، از منظر عدم توجه به این قبیل مشکلات، دچار تناقض نسبت به فیلم می‌شود؟

حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راه‌رفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواسته‌هایش متوقف نمی‌شود و همچنان توانمندی‌های بیشتری را می‌خواهد. خواسته‌های انسان‌ها متوقف‌شدنی نیستما در جشنواره اصفهان چنین بازخوردی را گرفتیم. گروهی از کودکان معلول را دعوت کردیم تا به تماشای فیلم بنشینند و خیلی هم از فیلم خوش‌شان آمد و با آن ارتباط برقرار کردند.

فرد بزرگسالی که همراه این کودکان بود اما دچار این سوال شده بود که این معلول کارهایی را انجام می‌دهد که با معلولیتش جور نیست! برخی از نکات مدنظر او را بعدها در فیلم هم اصلاح کردیم اما هدف‌مان این بود که بگوییم می‌توان برای یک معلول چنین توانایی‌هایی را در نظر گرفت.

شخصیت اصلی ما دچار معلولیت است و آرزویش راه رفتن است. حتی قراری که با آن موجود فضایی می‌گذارد، مربوط به توان راه رفتن می‌شود. ما تعمدا در داستان توانمندی‌هایی را برای این کاراکتر در نظر گرفتیم که حتی شاید آدم‌های عادی هم از توان‌شان خارج باشد.

حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راه‌رفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواسته‌هایش متوقف نمی‌شود و همچنان توانمندی‌های بیشتری را می‌خواهد. خواسته‌های انسان‌ها متوقف‌شدنی نیست. ما مدام به دنبال توانمندی‌های بیشتر و بهتر هستیم. پیام فیلم را هم در پایان تغییر دادیم…

چرا تغییر دادید؟

یکی از دلایلش تذکر همان فرد همراه با کودکان معلول بود. در پایان داستان وقتی شخصیت اصلی می‌خواهد آن لباس خاص را پس بدهد، می‌گوید اگر دست یک انسان نامناسب بیفتد، ممکن است اتفاقات بدی را رقم بزند. ما این موضوع را در روایت تغییر دادیم و در نسخه فعلی می‌بینید که او می‌گوید دیگر نیازی به این لباس ندارم. این تغییر دردسرهای زیادی هم برای‌مان داشت…

چه دردسرهایی داشت؟

بالاخره نیاز به دوبله مجدد و کات‌های متفاوت بود. از طرف دیگر هم بعد از اعمال این تغییر باید مجدد برای دریافت پروانه نمایش اقدام می‌کردیم. به واسطه همان یک بازخورد، احساس می‌کنیم توانستیم پیام خود را بهتر به مخاطب منتقل کنیم.

سهیل و ستار به‌عنوان دو کاراکتر اصلی روایت به گونه‌ای انتخاب شده‌اند که انگار زخم‌خورده جنگ هستند. ایده خاصی پشت این طراحی داشتید؟

داستان «ستار» هم اقتباس‌شده از یک داستان واقعی است. اتفاقا آن کاراکتر را به همین دلیل به داستان اضافه کردیم. فرد مهاجری بود که برای ما کار می‌کرد و حوالی سال ۹۴ بود که داستان زندگی‌اش را برای‌مان تعریف کرد. دقیقا همین اتفاق برای او افتاده بود. یعنی مادرش براثر جنگ فوت شده و او به ایران مهاجرت کرده بود. او هم مدام در ذهن خودش به فکر انتقام بود.

ما شخصیت ستار را از همین کاراکتر واقعی اقتباس کردیم و در قالب آن به مشکلات مهاجران و حتی به‌صورت عام‌تر قومیت‌ها در داستان پرداختیم. خیلی از ما این مشکلات را واقعا درک نمی‌کنیم. بالاخره منطقه خاورمیانه منطقه جنگ‌خیزی است. خوشبختانه کشور ما امروز در آرامش است اما ما هم تجربه‌های تلخی را پشت‌سر گذاشته‌ایم. به همین دلیل لازم است درباره این موارد برای کودکان خود صحبت کنیم. کودک ایرانی مانند برخی کودکان آمریکایی و اروپایی نیست که هیچ تجربه‌ای از سایه جنگ نداشته باشد.

یعنی مشخصا قصد داشتید بخشی از تبعات جنگ را برای کودکان به تصویر دربیاورید؛ فکر می‌کنید چقدر موفق بوده‌اید؟ مشخصا بچه‌ها چقدر متوجه این بعد از داستان شما می‌شوند؟

تا حدی دوست داشتیم کودکان هم با این فضا و مضمون آشنا شوند اما نه به‌صورت مستقیم. خیلی زیرپوستی به این موضوع پرداختیم. بالاخره جنگ اتفاقی تلخ و وحشتناک است و نمی‌خواستیم ذهن کودکان را به‌صورت مستقیم درگیر آن کنیم. بیشتر سعی کردیم وجوه مثبت این جریان مانند مقاومت و ایستادگی را به تصویر درآوریم. در عین اینکه جنگ را واقعتی می‌دانیم که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

کمی بیشتر درباره کاراکتر «ستار» صحبت کنیم. یک کودک افغانستانی که به نظرم هم در گرافیک چهره و هم در قصه‌هایی که درباره‌اش مطرح می‌شود، مخاطب کودک خیلی واضح متوجه هویت او نمی‌شود. حتی سهیل دیالوگی در فیلم خطاب به امید دارد که می‌گوید «تو چه کار به ملیت ستار داری؟» اصراری داشتید که این کاراکتر هویت مشخص نداشته باشد؟

می‌خواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشه‌های مرسوم در سینما، آن‌ها را افراد تحقیرشده نشان دهیمبخشی از اتفاقات درباره طراحی این کاراکتر در فرآیند نظارت کیفی رخ داد. ما از ابتدا اشاره‌های مستقیمی به ملیت ستار در داستان داشتیم. در همان سکانس مربوط به دیالوگی که اشاره کردید، قبل‌تر اشاره‌های مستقیمی به ملیت ستار داشتیم که با نظر برخی دوستان مسئول اصلاحات، این بخش‌ها حذف شد. در نسخه فعلی شاید کودکان به‌صورت مستقیم متوجه هویت او نشوند اما در نسخه اولیه در چند نوبت این اشاره مستقیم وجود داشت.

ما حتی براساس نظر دوستان ناظر، برخی دیالوگ‌های فیلم را هم دوبله مجدد کردیم. نظر ناظران این بود که با توجه به کل‌کل میان دو شخصیت ستار و امید، بهتر است که هویت آن‌ها خیلی پررنگ نشود. از طرف دیگر هم اشاره کردم که هدف اصلی ما از طراحی این کاراکتر، صرفا مربوط به افغانستانی‌ها نبود و اساسا همه مهاجران را مدنظر داشتیم.

حتی در بالغ‌بر ۹۰ درصد فیلم، ستار لهجه خاصی هم ندارد و عین همه ما صحبت می‌کند. درباره این موضوعات گفت‌وگوهای بسیاری داشتیم. نمی‌خواستیم به این کاراکتر برچسب خاصی بزنیم. می‌خواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشه‌های مرسوم در سینما، آن‌ها را افراد تحقیرشده نشان دهیم. ستار هم یکی از قهرمانان داستان ماست که حضور تأثیرگذاری هم در روند اتفاقات دارد.

اگر فرض را بر این بگذاریم که فیلم قرار است اکران بین‌المللی هم داشته باشد، فکر می‌کنید مخاطب خارجی، متوجه مهاجر بودن این کاراکتر می‌شود؟

در نسخه بین‌المللی می‌توانیم تغییراتی ایجاد کنیم. حتی این پیش‌فرض را داشتیم که اگر به‌طور مثال قرار است فیلم در چین اکران شود، چه تغییراتی باید در دوبله آن بدهیم که این حس به مخاطب منتقل شود. حتی می‌توان ملیت این کاراکتر را هم متناسب با کشور محل اکران، تغییر دهیم. به این موارد هم فکر کرده‌ایم.

به همین دلیل هم طراحی چهره ستار چندان تفاوتی با کاراکترهای دیگر ندارد؟

ما نمی‌خواستیم چهره او تفاوت عجیب و غریبی با کاراکترهای دیگر داشته باشد. به همین دلیل در میان ترکیب چهره‌ افغانستانی‌ها هم سراغ قوم هزاره رفتیم که خیلی شبیه ما ایرانی‌ها هستند. کمی سعی کردیم ترکیب چشم‌های ستار را به هزاره‌ها نزدیک کنیم اما در عین حال می‌خواستیم فانتزی و زیبایی کاراکترهای انیمیشنی را هم در طراحی لحاظ کنیم. فکر می‌کنم در قیاس با انیمیشن‌های دیگر، می‌توانم بگویم کاراکترهای این انیمیشن، تا حدودی بامزه و دوست‌داشتنی شده‌اند. زیبایی کاراکترها برای‌مان بسیار حائز اهمیت بود.

در طراحی کل‌کل‌ها و اختلافات میان کاراکتر ستار و امید صرفا به یک کشمکش بچگانه نظر داشتید یا به چالش‌ها و اختلافات موجود میان جامعه امروز و مهاجران افغانستانی هم نیم‌نگاهی داشته‌اید؟

اگر دقت کرده باشید، در یکی از سکانس‌ها وقتی کاراکتر امید دیر به خانه باز می‌گردد، پدرش به او می‌گوید «تو باز هم با این پسره مهاجر بیرون بودی؟» این یکی از کدگذاری‌های ما در فیلم ناظر به همین نکته بود. حتی در دیالوگ اولیه فیلم، پدر می‌گوید «پسره افغانی» که آن را اصلاح کردیم. تلاش کردیم حساسیت‌ها را تا حد امکان کم کنیم، اما به آن اشاره داشته‌ایم.

حتی می‌خواستیم این واقعیت را نشان دهیم که این بزرگ‌ترها هستند که این جنس اختلافات را به ذهن بچه‌ها منتقل می‌کنند. بچه‌ها واقعا ذهن پاک و ساده‌ای دارند. اگر بزرگ‌تری پیدا شود و دشمنی با کسی را در ذهن یک بچه‌، تزریق کند، آن بچه چه واکنشی می‌تواند داشته باشد؟ به نوعی مخاطب ما در این بخش، بیش از کودکان بزرگ‌ترها هستند.

بدنه اصلی داستان «مسافری از گانورا» مربوط به تقابل زمینی‌ها و فضایی‌ها می‌شود؛ در طراحی این بخش از داستان چقدر وام‌دار نمونه‌های خارجی بودید؟

خیلی تلاش کردیم تا جایی که می‌توانیم از نمونه‌های خارجی استفاده نکنیم. نمی‌خواستیم داستان فیلم کپی‌برداری باشد. کمااینکه اکثر داستان‌های روایت شده در فیلم‌های خارجی با محوریت فضایی‌ها، شباهت‌های بسیاری هم به یکدیگر داشتند. از طرف دیگر آنقدر می‌توان درباره این موضوع خیال‌پردازی کرد که به‌نظر می‌رسد بی‌نهایت داستان درباره فضایی‌ها می‌توان متصور بود. از گونه‌های مختلف این موجودات فضایی گرفته تا داستان‌ها و موقعیت‌هایی که می‌توان برای آن‌ها طراحی کرد.

ما تلاش کردیم، روایت‌مان معطوف به سیاره‌ای باشد که شباهت‌هایی به زمین داشته است. از همین زاویه تلاش کردیم آنچه در زمین در حال رقم خوردن است را در سیاره‌ای دیگر تصور کنیم. گویی سیاره گانورا، نمودی از آینده زمین است. ابتدا هم حساسیت‌هایی روی این نگاه وجود داشت.

چه حساسیت‌هایی وجود داشت؟

بالاخره از منظر نگاه فرهنگی برخی این شباهت را دوست نداشتند. حساسیت‌های عجیبی روی این موضوع وجود داشت اما ما دوست داشتیم وارد چنین فضایی شویم. یکی از سوالات از ابتدا این بود که چرا ما این ژانر را انتخاب کردیم؟ ما می‌دانستیم برای روایت یک داستان خیالی، باید وارد چنین فضایی شویم.

اگر سهیل را وارد چنین چالش‌های تخیلی‌ای کردیم، به این دلیل بود که نمی‌خواستیم خروجی کار یک فیلم معمولی درباره مشکلات یک پسربچه معلول شود. اگر می‌خواستیم چنان فیلمی بسازیم، احتمالا باید به همان مسائل مربوط به پیاده‌روها و معابر می‌پرداختیم. ما اما اصرار داشتیم از این فضاها فاصله بگیریم و به فضای ذهنی سهیل نزدیک شویم. دوست داشتیم نیمه پر لیوان را که مربوط به توانمندی‌های انسان‌ها می‌شود به تصویر درآوریم تا به‌خصوص بچه‌ها یاد بگیرند که به توانایی‌های خود اتکا کنند و جلو بروند.

شخصیت‌ فضایی ما در این فرآیند تنها نقش کاتالیزور یا سرعت‌دهنده دارد. حتی به این مورد که در تمام تعقیب و گریزها در فیلم، هیچ خبری از پلیس نیست هم فکر کرده بودیم. می‌خواستیم یک جهان کاملا فانتزی خلق کنیم تا نشان دهیم اگر بچه‌ها بتوانند از محدودیت‌های ذهنی خود عبور کنند، چه کارها که می‌توانند انجام دهند.

فکر نمی‌کنید «مسافری از گانورا» دچار تعدد مضامین و سوژه‌ها شده است؛ از مصائب مهاجران و محیط زیست گرفته تا دانشمندان هسته‌ای و تولید ملی. چه اصراری بود که به همه این موضوعات بپردازید؟

شاید یکی از دلایلش این بود که احساس می‌کردیم اگر بخواهیم تمام فیلم را حول یک موضوع جلو ببریم، ناگزیر باید به محتوای آن آب می‌بستیم! البته منکر این نیستیم که شاید می‌شد یکی دو موضوع را کنار گذاشت اما به دلیل همین تعدد موضوعات مجبور شدیم برخی اطلاعات علمی را از روایت کم کنیم. در روایت اولیه، کاراکتر سهیل خیلی دغدغه‌ها و اطلاعات عملی بیشتری داشت.

خب از آن طرف احساس نکردید اینگونه تراکم موضوع در یک فیلم موجب الکن ماندن آن‌ها می‌شود؟

معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن استبله این موضوع را قبول داریم. حتی اگر امکان اصلاح مجدد روایت فیلم را داشته باشیم، شاید برخی از این موضوعات را به نفع موضوعات دیگر کم‌رنگ‌تر کنیم. این جزو اشکالاتی است که آن را می‌پذیریم. ما نباید در برابر انتقادات مقاومت کنیم چرا که قصد داریم سراغ کارهای بعدی برویم و این مسیر را ادامه دهیم. به همین دلیل معتقدیم مدام باید کار فعلی خود را آنالیز و بررسی کنیم تا ایرادات آن مشخص شود. باید نقاط ضعف خود را هم قبول کنیم.

این انیمیشن تجربه اول ما بود و باید در ادامه کمبودهای خود را جبران کنیم. در عین اینکه می‌دانیم برای همین کار، افراد بسیار زحمت کشیده‌اند و از همه آن‌ها تشکر می‌کنم. معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن است. به‌خصوص از طرف بچه‌هایی که مخاطب پیام‌های این فیلم می‌توانند باشند. ما می‌خواهیم به مرحله‌ای برسیم که حتی بتوانیم در بازارهای بین‌المللی رقابت کنیم.

یکی از ایده‌های نمادین در فیلم، پوسترهای اتاق سهیل است که در ابتدا شاهد ترکیبی از پوسترهای سوپراستارهای هالیوودی روی دیوار اتاقش هستیم و در آخر ناگهان پوسترهای دانشمندان ایرانی، جای آن‌ها را می‌گیرد. در طول روایت نشانه‌ای مبنی‌بر وقوع چنین تحولی در نگاه این کاراکتر نمی‌بینیم، آیا این مسئله هم به حذفیاتی که به آن اشاره کردید مربوط می‌شود؟

بله. اساسا ایده پوسترهای فیلم ابتدا با تمرکز بر دانشمندی خارجی بود که به دلیل استفاده از ویلچر خیلی معروف است. ما در استفاده از این نماد، دچار اشتباهات محاسباتی شده بودیم و به همین دلیل مجبور به حذف آن شدیم. سهیل ابتدا همین شخصیت علمی را به‌عنوان الگو برای خود انتخاب کرده بود و به‌واسطه اتفاقاتی که می‌افتد، دانشمندان ایرانی را جایگزین او می‌کند.

چون بخش اول حذف شده، احتمالا این تغییر را به‌درستی مخاطب متوجه نمی‌شود. سهیل درواقع در میان این دوگانه قرار دارد که آیا باید به سمت دانشمندان و چهره‌های علمی برود، یا ابرقهرمان‌های هالیوودی؟‌ سرانجام هم دست به انتخاب درست می‌زند. به‌واسطه آن حذفیات برخی از این نقصان‌ها در نسخه نهایی وجود دارد که آن را می‌پذیریم و باید در کارهای بعدی آن را اصلاح کنیم.

یکی از نقدها به «مسافری از گانورا» که البته مربوط به همه انیمیشن‌های سینمایی ایران هم می‌شود، فقدان کاراکترهای دختر تأثیرگذار است. چرا فضای انیمیشن‌های ما تا این اندازه پسرانه شده است؟

این مشکل مربوط به انیمیشن‌سازها نیست. ما در این زمینه مشکل ساختاری داریم. به دلیل ممیزی‌های موجود، اگر بخواهیم یک شخصیت دختر به داستان اضافه کنیم، با یک دنیا ملاحظات مواجه می‌شویم که کار را به مراتب برای‌مان دشوارتر می‌کند. به قول یکی از دوستان هر گاه در مدارس ما دختران و پسران مختلط حاضر شدند، در انیمیشن‌ها هم می‌توانیم کاراکتر دختر و پسر را در کنار هم داشته باشیم!.

این مشکلات به‌صورت کلی وجود دارد اما مشخصاً درباره داستان فیلم ما، شرایط به‌گونه‌ای بود که اساسا امکان حضور کاراکتر دختر نداشتیم. می‌توانستیم یک کاراکتر فرعی و بی‌خاصیت در نظر بگیریم اما ترجیح دادیم زمانی سراغ یک کاراکتر دختر برویم که بتوانیم عملی قهرمانانه و تأثیرگذار برای او در نظر بگیریم. برای کارهای بعدی، طرحی را در دست داریم که اساسا شخصیت قهرمانش یک دختر است.

کار شما از نظر گرافیک و انیمیت، به‌نظر می‌رسد چندگام از دیگر انیمیشن‌های سینمایی این سال‌ها عقب‌تر است و از نظر کیفی توان رقابت با آن‌ها را ندارد؛ این فاصله کیفی را می‌پذیرید و فکر می‌کنید، دلیلش چیست؟

درباره گرافیک «مسافری از گانورا» تا به امروز نظرات متفاوتی داشته‌ایم و به همین دلیل این نظرات را متناسب با سلیقه افراد می‌دانیم. در عین حال کیفیت هر پروژه‌ای را متناسب با بودجه و امکانات تولیدش باید سنجید. نه اینکه بخواهم گله‌گذاری کنم اما این طبیعی است که پروژه‌ای با بودجه بیشتر می‌تواند کیفیت بهتری هم داشته باشد.

آنچه امروز در «گانورا» شاهد هستید، محصول تمام بضاعت ما بوده و به جرأت می‌گویم همین امروز با بودجه‌ای که ما در اختیار داشتیم حتی ۱۰ الی ۱۵ دقیقه از کاری با کیفیت گانورا هم امکان تولید ندارد.

می‌توانید بگویید چقدر بودجه صرف این کار شده است؟

خیلی بودجه کمی بود و شاید بتوانم بگویم کمتر از ۲ میلیارد تومان صرف آن شده است. با چنین بودجه‌ای حتی بهترین انیمیشن‌ساز با بهترین تیم همراه هم نمی‌تواند چنین کیفیتی برای ۹۰ دقیقه به شما ارائه کند. تک‌تک بچه‌هایی که در این پروژه حضور داشتند، با جان و دل همراهی کردند و انرژی گذاشتند.

به زبان ساده‌تر، شما توان ارائه کیفیت بهتر را داشته‌اید، اما بودجه آن را در اختیار نداشتید.

دقیقاً. بالاخره ساخت یک کار سینمایی متناسب با کیفیت انیمیشن‌سازی روز دنیا، واقعا بودجه بسیار بالایی نیاز دارد. در اینجا دیگر کیفیت کار مربوط به بودجه می‌شود و نیروی انسانی چندان مطرح نیست. حتی می‌توانم بگویم برخی زیرساخت‌ها هم در این زمینه وجود دارد اما تکمیل و استفاده از آن‌ها نیازمند بودجه است.

احتمالا حجم پایین استفاده از موسیقی در کار هم به همین مسئله مربوط باشد. معمولا کارهای کودک به‌واسطه موسیقی‌شان ماندگار می‌شوند اما «مسافری از گانورا» تنها یک قطعه موسیقی دارد که آن هم کیفیت خیلی پایینی دارد!

بله. در نمونه مشابه برای «پسر دلفینی» فارغ از موسیقی متن فیلم، فقط برای چند ترانه، هزینه مجزایی کردند و از صدای علیرضا طلیسچی استفاده کردند. ما طبیعتا چنین امکانی را در اختیار نداشتیم! اتفاقا درباره آن صحبت‌هایم داشتیم و واقعا هم بلد بودیم که چه باید بکنیم، اما بودجه‌اش را نداشتیم. در مجموع اما امروز خوشحالم که با تمام سختی‌ها و کمبودها توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم.

این سوال را خیلی صادقانه پاسخ دهید؛ چقدر در فرآیند اکران احساس رقابت با انیمیشن «بچه زرنگ» را دارید که این روزها رکوردهایی را در زمینه اکران انیمیشن‌های سینمای جابه‌جا کرده است؟

از نظر فروش اساسا این دوره، دوره بدی برای فیلم‌های غیرکمدی شده است. همه فیلم‌ها تحت تأثیر سانس‌های زیاد فیلم‌های کمدی، سهم‌شان از چرخه اکران شکسته و محدود شده است. به تازگی فیلمی به نام «هاوایی» هم به چرخه اکران اضافه شده است که اکران هر فیلمی با این شرایط، به همه فیلم‌های دیگر فشار وارد می‌کند.

سال گذشته اتفاق خوبی که برای «پسر دلفینی» و «لوپتو» افتاد این بود که هم با تراکم فیلم در اکران مواجه نبودیم و هم تنها همین دو اثر کودک روی پرده بود، اما امروز که با هم صحبت می‌کنیم همزمان ۴ فیلم کودک روی پرده است. در این شرایط خداراشکر با وجود همه کمبودهایی که وجود داشت، فاصله مخاطب روزانه‌مان با «بچه زرنگ» خیلی کم شده است.

در عین حال شاید از نگاه ما کمی احساس رقابت وجود دارد ولی واقعیت این است که از زاویه نگاه مخاطب بهتر است که دو فیلم همزمان در حال اکران باشد و وقتی از یکی لذت می‌برد، گزینه دیگری هم برای تماشا داشته باشد.

در ابتدای گفت‌وگو اشاره‌ای به ایده شکاف نسل‌ها داشتید. از این منظر احساس نمی‌کنید برخی جزییات در ترسیم روابط فرزندان و والدین در فیلم، صورت بدآموزی پیدا کرده است؟‌ به‌خصوص در زمینه مسائلی مانند دیر به خانه آمدن بچه‌ها و یا کل‌کل‌های بیش از اندازه کاراکتر اصلی با مادرش.

این نقد از سوی دیگران نسبت به انیمیشن‌های دیگر هم مطرح شده و درباره کار ما هم این نکات را مطرح کرده‌اند اما باید این داستان‌ها را از نگاه کودکان دید. بله ما هم اگر از نگاه خودمان و نسبت به زندگی واقعی بخواهیم قضاوت کنیم، چنین اتفاقی درباره با تأخیر به خانه بازگشتن یک کودک، منطقی نیست اما این یک داستان کودکانه است. بالاخره بخشی از داستان ما در قالب ماجراجویی این بچه‌ها روایت می‌شود و ما نمی‌توانستیم آن را نادیده بگیریم.

در عین حال این نکته هم درست است که پدران و مادران ایرانی ملاحظات خیلی زیادی در این زمینه‌ها دارند. تنها پاسخی که می‌توان به این نگرانی‌ها داد، این است که همه این‌ها قصه و داستان است. دنیای کودکان، واقعا دنیایی متفاوت از ما بزرگ‌ترهاست.

درباره حاضرجوابی‌های سهیل نسبت به مادرش که دیگر این تفاوت دنیاها موضوعیت ندارد! به‌خصوص که امروز جسارت بچه‌ها دربرابر والدین به‌گونه‌ای است که بسیاری از خانواده‌ها با آن چالش دارند. این حاضرجوابی در فیلم شما وجود دارد و تقبیح هم نمی‌شود!

وقتی از یک روان‌شناس درباره این موضوع پرسیدم، مجموعه کتابی را به من معرفی کرد که برای کودکان زیر سه سال است و کاراکتر اصلی آن اساسا کارهای اشتباه می‌کند و بعد در انتها نتیجه‌گیری می‌شود که آن کار بد بوده است! آن روان‌شناس می‌گفت بچه زیر سه سال، اساسا نتیجه‌گیری را درک نمی‌کند و فقط فعل را درک می‌کند و احساس می‌کند باید آن کار را انجام دهد.

برای این رده سنی، نکته شما درست است اما برای بچه‌های بالای سه سال، نتیجه‌گیری اعمال هم موضوعیت دارد و وقتی کار بدی را از یک کاراکتر می‌بیند، نتیجه منفی آن را هم درک می‌کند. ما هم در این بخش، نتیجه‌گیری را به ذهن مخاطب واگذار کردیم. به‌خصوص که در پایان داستان، رابطه این پسر و مادر اصلاح می‌شود و یکدیگر را در آغوش می‌کشند. این محبت را تعمدا در انتها به تصویر درآوردیم.

رسانه سینمای خانگی- همچنان کمدی می‌تازد

گیشه سینمای ایران طی یک هفته گذشته با فروش بیش از ۳۸ میلیارد تومان به رقم کلی ۹۵۳ میلیارد و ۹۲۸ میلیون تومان رسیده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، تنها ۱۸ روز به آغاز چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر باقی مانده است و با توجه به اینکه با شروع این جشنواره اکثر سینماهای کشور به خصوص سینمادوستان در تب و تاب این رویداد بزرگ فرهنگی و هنری قرار می گیرند و اکثر پردیس های سینمایی که این روزها میزبان علاقه مندن به سینما برای تماشای فیلم های در حال اکران هستند، در اختیار جشنواره فیلم فجر قرار می گیرد میزان آمار فروش فیلم ها در بازه زمانی برگزاری جشنواره فیلم فجر کاهش پیدا می کند.

البته در این مدت نیز کمتر تهیه کننده ای تمایل دارد تا فیلم خود را برای اکران روانه سینماهای کشور کند؛ به همین دلیل می توان گفت جدول اکران با تغییر چندانی حداقل تا پایان جشنواره فیلم فجر همراه نخواهد بود و بی شک فروش گیشه نیز قرار نیست تغییر محسوسی داشته باشد. اما باید دید در این ۱۸ روز باقی مانده مخاطبان تا چه اندازه از فیلم های در حال اکران استقبال می کنند و یا همچنان گوی سبقت بر دستان همان فیلم های اندکی است که ماه ها است در سینماها اکران بوده و همچنان مورد استقبال قرار می گیرد.

اما گیشه سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ همانند سال های قبل با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده است؛ هرچند بعد از ۲ سال رکود و تعطیلی که به دلیل شیوع ویروس کرونا بر گیشه سینما حاکم بود و البته حواشی که سینما بعد از آن درگیر آن شد؛ فروش فیلم ها در سال جدید توانسته جان تازه ای به سینمای ایران بدهد، هرچند بار این اتفاق نیز تنها روی دوش تعدادی فیلم سینمایی در گونه کمدی قرار داشت که اگر همین چند فیلم هم نبود سینما کاملاً به ورشکستگی می رسید. با این حال می توان به فروش کل سینمای ایران از ابتدای سال جاری تا امروز امیدوار بود؛ گیشه سینمای ایران از ابتدای سال جاری تاکنون بیش از ۹۵۳ میلیارد و ۹۲۸ میلیون تومان فروش داشته است.

با نگاه کوتاه به آمار فروش فیلم هایی که در حال حاضر در سینمای ایران اکران هستند، می توان گفت فیلم های کمدی همچنان در صدر جدول فروش قرار دارند و همچنان در جذب مخاطب به سینماها بیش از هر فیلم دیگری موفق عمل می‌کنند. از فیلم سینمایی «هاوایی» که بیش از ۱۰ روز است در سینماها اکران شده گرفته تا فیلم های دیگری چون «هتل»، «ویلای ساحلی»، «ورود و خروج ممنوع» و «فسیل» که ماه ها است از اکران تعدادی از این آنها گذشته اما همچنان تماشایشان در سینما برای مخاطب جذاب است.

بعد از این فیلم ها، بیشترین مخاطب را آثار انیمیشن و فیلم های کودک و نوجوان داشته اند که می توان به فیلم «بچه زرنگ»، «مسافری از گانورا» و یا «نارگیل ۲» اشاره کرد. بعد از این آثار است که فیلم های اجتماعی، سیاسی و ارگانی در لیست فروش قرار می گیرد که این نشان دهنده تمایل اندک مخاطب این روزهای سینمای ایران نسبت به چنین آثاری است.

فروش فیلم‌ها طی یک هفته گذشته

فیلم سینمایی «هاوایی» در یک هفته گذشته توانسته است به فروش بیش از ۱۳ میلیارد و ۱۹۶ میلیون تومان دست یابد، این فیلم سینمایی که از تاریخ ۱۳ دی ماه در سینماهای کشور اکران شده است تا امروز بیش از ۱۵ میلیارد و ۶۵۶ میلیون تومان فروش داشته است.

دومین فیلم پرفروش هفته فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی است، این فیلم نیز بعد از گذشت ۴ ماه از اکران خود همچنان در بین فیلم های پرفروش هفته قرار دارد و توانسته طی یک هفته گذشته بیش از ۹ میلیارد و ۳۷۴ میلیون تومان فروش داشته باشد و فروش کل خود را به بیش از ۲۲۵ میلیارد و ۴۶۸ میلیون تومان برساند.

«ویلای ساحلی» به کارگردانی کیانوش عیاری در رتبه سوم پرفروش های این هفته سینمای ایران قرار دارد و در یک هفته گذشته ۵ میلیارد و ۵۱۹ میلیون تومان فروش داشته است. این فیلم بعد از گذشت یک ماه از اکران خود توانسته بیش از ۳۷ میلیارد و ۸۶۲ میلیون تومان فروش داشته باشد.

فیلم سینمایی «ورود و خروج ممنوع» به کارگردانی امید آقایی نیز در یک هفته گذشته فروشی برابر ۲ میلیارد و ۷۳۰ میلیون تومان داشته است. این فیلم سینمایی نیز با گذشت یک ماه از شروع اکران خود به فروش ۱۷ میلیارد و ۵۰۸ میلیون تومان دست یافته است.

فیلم «فسیل» به کارگردانی کریم امینی که نزدیک به یک سال است در سینماهای ایران در حال اکران است، طی یک هفته گذشته ۲ میلیارد و ۶۳۱ میلیون تومان فروش داشته و همچنان مخاطبان بسیاری را به سینما می کشاند. فروش کل این فیلم سینمایی بیش از ۳۰۶ میلیارد و ۱۷ میلیون تومان بوده است.

انیمیشن «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری طی یک هفته گذشته موفق به فروش ۲ میلیارد و ۲۷ میلیون تومان شده است. این انیمیشن سینمایی که ۵ ماه از اکران آن می گذرد تا امروز ۵۵ میلیارد و ۲۴۴ میلیون تومان فروش داشته است.

فیلم «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمداری دومین فیلم از سینمای کودک و نوجوان است که طی یک ماه گذشته در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم سینمایی با فروش یک میلیارد و ۳۹۸ میلیون تومان در یک هفته گذشته فروش خود را به ۴ میلیارد و ۹۶۳ میلیون تومان رسانده است.

فیلم سینمایی «نارگیل ۲» به کارگردانی داوود اطیابی نیز در یک هفته گذشته ۵۵۳ میلیون و ۸۸۰ هزار تومان فروش داشته است و کل فروش خود را بعد از گذشت ۵ ماه از اکران به ۲۴ میلیارد و ۳۷۲ میلیون تومان برساند.

فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی که روایت گر یک داستان ملتهب سیاسی است؛ در یک هفته گذشته ۳۷۱ میلیون تومان فروش داشته است. این فیلم سینمایی نزدیک به یک ماه است که در سینماهای کشور اکران شده و تا امروز فروشی بالغ بر یک میلیارد و ۵۶۰ میلیون تومان داشته است.

«جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر نیز در یک هفته گذشته ۳۱۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم بعد از گذشت ۲ ماه از اکران خود ۱۱ میلیارد و ۶۲۳ میلیون تومان فروخته است.

فیلم سینمایی «شهر هرت» به کارگردانی کریم امینی نیز در یک هفته گذشته ۲۳۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی که از خرداد ماه سال جاری در سینماهای کشور اکران شده است تا امروز ۷۷ میلیارد و ۵۴۱ میلیون تومان فروش داشته است.

«عامه پسند» به کارگردانی سهیل بیرقی نیز در یک هفته گذشته ۱۹۰ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی طی ۲ ماه از اکران خود ۶ میلیارد و ۲۸۶ میلیون تومان فروش کرده است.

فیلم سینمایی «سلفی با رستم» به کارگردانی حسین قناعت در ۷ روز گذشته فروش ۱۲۶ میلیون و ۹۴۷ هزار تومانی داشته و بعد از گذشت ۲ ماه از اکران خود یک میلیارد و ۶۰۷ میلیون تومان فروش داشته است.

«گیچ گاه» به کارگردانی عادل تبریزی نیز در یک هفته گذشته ۱۱۰ میلیون تومان فروش داشته است، این فیلم سینمایی بعد از گذشت ۳ ماه از اکران خود ۱۵ میلیارد و ۵۳۱ میلیون تومان فروش داشته است.

فیلم سینمایی «پالایشگاه» به کارگردانی مهرداد خوشبخت نیز در یک هفته گذشته بیش از ۸۲ میلیون تومان فروش داشته است؛ این فیلم سینمایی که کمتر از یک ماه از اکران آن می گذرد ۴۷۲ میلیون تومان فروش داشته است.

رسانه سینمای خانگی- «هتل» از فسیل پیشی گرفت؟

آمار فروش بلیت آنلاین سینماها به همراه فیلم‌های پرفروش و سینماهای محبوب مردم در سراسر کشور طی سه ماهه پاییز منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پاییز امسال یکی از سامانه‌های فروش آنلاین بلیت سینما ۴ میلیون و ۲۵۲ هزار و ۳۳۷ بلیت فروخته است که در این بین سهم بازار کل از فروش بلیت فیلم‌های روی پرده ۴۳.۲۰ درصد و سهم بازار آنلاین در بخش فروش بلیت فیلم و تئاتر کمدی ۸۹.۲۰ درصد برآورد شده است.

پرفروش‌ترین‌های پاییز سینما

در سه ماهه پاییز، فیلم «هتل» با ۲ میلیون و ۲۳۳ هزار و ۷۹ بلیت خریداری شده در صدر جدول پرفروش‌ها قرار دارد و در جایگاه بعدی هم فیلم «فسیل» با ۳۸۵ هزار بلیت خریداری شده، دومین کمدی پربیننده پاییز محسوب می‌شود. سومین فیلمی که با اقبال روبه‌رو شده هم، انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» با ۳۱۳ هزار و ۹۶۹ بلیت فروخته شده است.

در ادامه جدول هم فیلم «ویلای ساحلی» با ۲۱۸هزار و ۳۱۴ بلیت و فیلم «گیجگاه» با ۱۴۷هزار و ۸۱۵ بلیت خریداری شده قرار دارند. همچنین فیلم‌های «شهر هرت»، «جوجه تیغی» و «نارگیل ۲» به ترتیب با ۱۲۸هزار و ۱۳۸ بلیت، ۱۱۱هزار و ۳۴ بلیت و ۸۶ هزار ۷۳۹ بلیت فروخته شده، رده‌های بعدی جدول فروش پاییزی را به خود اختصاص داده‌اند.

سینماهای محبوب مردم، از تهران تا مشهد

در بین سینماهایی که مردم از طریق خرید آنلاین بلیت، بیشتر برای تماشای فیلم به آنجا رفتند «پردیس سینمایی ایران مال» با ۲۴۱ هزار و ۴۳۵ بلیت در صدر انتخاب مردم قرار دارد. بعد از آن هم «پردیس سینمایی کوروش» با فروش ۲۱۸ هزار و ۳۷ بلیت و «پردیس سینمایی آزادی» با ۱۱۷ هزار و ۲۸۹ بلیت، دومین و سومین سینمای پرمخاطب این سامانه فروش آنلاین بلیت شدند. «پردیس سینمایی مگامال» با ۱۱۷ هزار و ۲۵۶ بلیت و «پردیس سینمایی هویزه مشهد» نیز با ۱۱۶ هزار و ۶۱۰ بلیت فروخته شده هم در رتبه‌های بعدی هستند.

استان‌های پرفروش

تهران و البرز با فروش ۲ میلیون و ۴۹۳ هزار و ۵۱۴ بلیت در صدر قرار دارند. بعد از آن هم استان خراسان رضوی با ۵۷۹ هزار و ۷۹۱ بلیت خریداری شده و استان اصفهان با ۲۸۶هزار و ۶۲۸ بلیت و استان فارس با ۲۱۲ هزار و ۲۵۰ بلیت خریداری شده در رتبه‌های اول تا پنجم هستند.

این آمار از سامانه فروش بلیت سینماتیکت استخراج شده است.

رسانه سینمای خانگی- «رویا شهر» خاطرۀ «بچه زرنگ» را تکرار می‌کند؟

انیمیشن سینمایی «رویا شهر» محصول تولید اداره‌کل فرهنگی شهرداری تهران وارد رقابت‌های اصلی جشنواره فیلم فجر شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، انیمیشن سینمایی «رویا شهر» براساس اعلام دبیرخانه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، در جشنواره حضور دارد و به رقابت با دیگر آثار سینمایی خواهد پرداخت.

این انیمیشن سینمایی به کارگردانی محسن عنایتی داستان ماجراجویانه پسربچه‌ای به نام آرات است که تصمیم دارد قهرمان رویاشهر شود. «رویا شهر» تلاش دارد قهرمانانی با ویژگی‌های بومی و مبتنی بر اصول جامعه ایرانی را به نمایش بگذارد.

امیر هوشنگ زند سرپرست گویندگان این انیمیشن است که توسط اداره‌کل فرهنگی شهرداری تهران با مشارکت مجتمع مهوا و سازمان سینمایی سوره در استودیو آینده‌نگار تهیه و تولید شده است. مصطفی حسن‌آبادی تهیه‌کننده این اثر است، مجری طرح آن آینده نگار بوده و دوبله آن با حضور منوچهر زنده‌دل، لیلا کوهسار، میرطاهر مظلومی، آرزو آفری، ابراهیم شفیعی و اردشیر منظم انجام شده است.

رسانه سینمای خانگی- کدام آثار در «عمار» رقابت می‌کنند؟

دبیرخانه چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار آثار مسابقه بخش‌های «فیلم مستند» و «فیلم داستانی» «نماهنگ»، «فیلمنامه»، «پویانمایی»، «فیلمِ‌ما»، «تولیدات تلویزیونی» و «تولیدات فضای مجازی»را اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی از دبیرخانه چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، برگزیدگان بخش‌های «فیلم مستند» و «فیلم داستانی» «نماهنگ»، «فیلمنامه»، «پویانمایی»، «فیلمِ‌ما»، «تولیدات تلویزیونی» و «تولیدات فضای مجازی» در اختتامیه این جشنواره، معرفی و تقدیر می‌شوند.

بخش «فیلم داستانی»

تیزر فرهنگی

انگشتر – محمدحسین عباسی / بابایی مدرسه – متین پاکزاد / پیرمرد و دریا – قاسم خسروی / تنها گریه کن – محسن اردستانی رستمی / جمعه – محمد پایدار / حوض خون – محسن اردستانی رستمی / خونه تکونی – سیدسجاد سامیه زرگر / لحظه – زهرا میری

داستانی بلند

اُخت الرضا – سیدمجتبی طباطبایی / ایلیا جستجوی قهرمان – سیدعلی موسوی نژاد / مصلحت – حسین دارابی / هفتِ هفت – رضا دهقان

داستانی کوتاه

اذان صبح به افق یزد – زهره صباغیان / امتیاز آخر – محمدامین مداح‌الحسینی و سجاد سلیمان نژاد / آمبولانس – محسن جهانی / بی‌خوابی – فاطمه میرزایی / پرستار- مهدی میرزابیگی و محسن نخعی راد / حلقه نشون – پویا گندمی / حیاتی تر از غذا – زهراسادات شریعتی و هانیه مهوری / خودت باش! – محمدحسین امانی / دادگاه خانواده – علی آبکار / رویای شیرین – فرشاد امام وِردی / سِمِج – اسماعیل عظیمی / شریف – محمد علیزاده فرد / شورشی – علی سلمانی / عقیق – امیرعلی صراف / ماهکان – علیرضا آقااحمد / محموله – سیدعلی میراللهی / نذر ابدی – محمدجواد رئیسی / هانه – میثم ملکی‌پور

داستانی نیمه بلند

انتحار – محمدمهدی فکریان / خوانا بنویسید – مرتضی علیزاده / دنیا، منم فوعه – مصطفی آقامحمدلو

سریال

سوران – سروش محمدزاده / بچه زرنگ(شهید خاوری) – محمدمهدی خالقی

بخش مسابقه فیلم «مستند»

مستند – «حافظه ملی»

آلترناتیو- محمدصالح نیکنام / ایزو۱۳۶۱ – محمدرضا میراضی / بی‌وتن‌ها – حسین شمقدری / تفنگداران جنوب – علی بلندنظر / جوان مرگ – سعید فضل زرندی / خشونت نامقدس – سینا ملارضا / دوئل امجدیه – محمدرضا یوسفی / جمال‌الدین – امیر رویینی و علی کوشا / عملیات آژاکس – سید امیراسداله هاشمی / کدهای سیاه – مجید رستگار / مقدس‌نما – امیرعباس کنعانی هرندی / مردی با کیف قرمز- مجید رستگار

مستند – «آرمان روح‌الله»

پایان آبان – متین شریفی / حسین – مرتضی مقدس / رقصنده با گرگ – علی عارضی / سر به مهر – مهدی ابراهیم خانی / عشق، ایثار، پرواز – مهدی بخشی / فراخوان خونین – حسین پالیزدار / گزارش کِلارِنبِرگ – محسن کریمیان / مِه آباد – مسعود دهنوی / محرمانه دوحه – محمدحسن یادگاری / مکرون – سجاد رضازاده

مستند – «نهضت جهانی مستضعفین»

حمید پرسشی بی‌پاسخ ! – مهرداد طاهری / خاطرات تکه تکه – مهدی مطهر / داستان ساحل شرقی – احسان شادمانی / داستان‌های فوتبال(کازابلانکا) – مهدی افضل‌زاده / در برابر تاریکی – اسماعیل ذبیح‌الله / روشنگر شرق – اکبر مخدومی / من «محمدحسن» را دوست دارم – سیدمحمد محمدی سرشت / شریفه – امید مدحج / میراث سمی – علیرضا حسنی

بخش ویژه: نظم جدید جهانی

جنگ سرد تر- سیامک مختاری / سرزمین مادری- حسن وزیرزاده / قاعدۀ بازی- حسن وزیرزاده / مادر اسرائیل- احسان شادمانی

مستند – «جنگ اقتصادی»

آهن و تار و بوته – علیرضا باغشنی / سوت گلخانه – معصومه قاسمی و داود محمدی / گامیش – مرتضی اسفندیاری / گنج صمان – علیرضا باغشنی / لئون شهر انقلاب – محسن مقصودی و مهدی فریدی / ماهی‌ها پرواز می‌کنند – محمد مجیدپور / گنج شایگان (نخل درخت زندگی) – یزدان پرونده

مستند – «رویای ایرانی»

آرزوی کوچک بزرگ – مسعود کارگر / بدون ترس و اندوه – علیرضا صوتی / بذر امید – محمدقاسم تولایی‌فر / تغییر مأموریت – سجاد ریاحی / رویای بزرگ – احسان مشکور / محدثه به توان 2 – رضوانه فتحی

مستند – «نقد درون‌گفتمانی»

اتاق ریکاوری – امیر مظلومی / اندوه جنگل – مریم رزاقی / اینک بانک – داد رسانه / دل کندن – محمدجلیل اسکندرزاده / رزیدنت – امیرمحمد کوچک‌زاده / سردرگم – محسن اسلام زاده / لاتارینو – مجید رستگار / کلاف – سید مصطفی سیدالحسینی / میراب – محسن اسلام‌زاده / هُمیجان – حمیدرضا بهوندی

مستند – «ملت قهرمان»

آقای شورا – علیرضا باغشنی / آن مرد – عزیز بابانژاد / داستان بارانی – حسین نژادموسی / درخت جان(سرو نقره ای) – جواد تقوی / سرکش- سجاد سلیمانخانی / مولانا – محمدرضا آل عبا / نسخه آخر – عباس میار / نقدعلی – علی‌اکبر شهبازی

مستند – «جنگ نرم»

بچه دزد – علی پورمؤمن / پُک آخر؛ راه حل آمریکایی – لقمان یدالهی / داستان پاندمی اطلاعات – مجید شکاری / پشت صحنه(پیاده رُوی شهرت) – حسین الهام / چَهنو – حمیدرضا معشوقی / داستان ناگفته – جانی میلر / کودوکشی – ضحی کریمی / مشت در نمای درشت – محمدصالح حجت‌الاسلامی / ضد( ماجرای بحران مادرانگی) – محسن کریمیان / می 1968- احسان اُمی / میدان به میدان – محمدرضا عبدالحمیدی

مستند – «تاریخ فرهنگی، اجتماعی و دفاع مقدس»

آخرین زنگی زمانه – مهرداد خاکی / آستین خالی – سید مهدی خیام‌الحسینی / انقلابی درون انقلاب – سیدحسین امام جمعه / ایستاده در افق – سید مسعود امامی / تنها نترس بدون سلاح – منوچهر رمضانی / به رنگ انار- مهدی آخوندی / پرده آخر- جلال یقموری/ پسرخاله‌ها – سیدمحمد محمدی سرشت / عیدوک – امیر عسکری / فرمانده جنگ – حمیدرضا حیدری / هفت سال اینجا – سید مصطفی سیدالحسینی

نماهنگ:

از اباالفضل (ع) – محمدعظیم محمدی / از ته دل سلام… – پویا خسروی / القدس لنا – محمدجواد آشتیانی / پرواز فرشته‌ها – فاطمه‌الزهرا عمرانی / تصویر بی‌تکرار – شهرام ناصری / اسمم آمریکاست – ابراهیم بروغنی / ایراندخت – سیدحسین میرداماد / بیا گریه کنیم باهم – حامد یامین‌پور / بیعت – محمدمهدی اسکندری / بیعتِ آب‌ها – مصطفی رضوانی / پهلوانان نمی‌میرند – محسن عقیلی / پیغام – محمدعظیم محمدی / تو زنده‌ای – سعید عبدی / جان به قربان محمد (ص) – محمدجواد آشتیانی / جشن فرشته‌ها – محمدرضا ملاعباسی / جشن فرشته‌ها2 – محمود احمدی / خیال کن – مهاجر توحیدپرست / رویای پروانگی – عباس ارشدی / سلبریتی دوزاری – سعید عبدی / سلسه‌الذهب – حیدرعلی حزباوی / شهادت خورشید – ابراهیم بروغنی / قله نزدیکه – مصطفی جهانگیری / کتمان – سیدحسین میرداماد / محیا – نازنین پیرکاری

فیلمنامه:

برادر گفته – نوید ظریف کریمی / جبل الحاجز – حسین جعفری / چایی‌مون آماده‌اس – جواد صادقی‌راد / خورشید واره – عباس مرادیان کرهرودی / دریادار بایندور – عبدالرحمن شلیلیان / دینوک – طاهره ولی‌پور / مرد خانه ما – حامد کوهزاد / موکب – نیما سعادت‌پور / نزدیک و نزدیکتر – مجید حسین شیرودی

پویانمایی:

آقا خاش خاشی – ریحانه کاوش / اهواز قهرمان – مهسا زینی، حمید نخعی امرودی / برای فلسطین – مریم لکهائی، محبوبه لکهائی / بی‌گناه – محمدحسین دهقانی اشکذری / پرچم افتخار – مسعود شریفی / پهلوانان – سیاوش زرین آبادی / تاریخچی(جشن پوریم) – محمد جوادنیا / حبیب – علی جنتی / حرم شهر – حمیدرضا محروقی، مجید یزدان پرست / حوض فیروزه – مریم هاشم نژاد / حیات و زندگی – فهیمه صادقی، محمدهادی فاضلی / خون مظلوم – حمیدرضا منصف / خونه دزد – مهسا زینی / خیلی دور، خیلی دورتر – احسان سنائی‌راد / رسوائی دیزنی – سعید مجدیان / سپید – محمد مفیدی / ستاره دنباله دار – هدی بهرامی / شیرصحرا – علیرضا حبیبی / شهید غفور جدی – امین صالحی / صداها – محمدحسن مشایخ بخش / صیاد – نرجس ابراهیمی غانمی / طوفان‌الاقصی – عباس عباسی وزین / فصل کوچ – صادق روحی / قراول – علی آشوردن / کبوتر – عباس عباسی وزین / گره گشو – سجاد رحیمی / گنبد پرتقالی – زهرا نوروزی / معماهای فرید – سیدعلیرضا گلپایگانی / ندیده رخم آفتاب – مهسا زینی / همه انگلیسی‌ها بد نیستن – یاشار عبدالحسین‌زاده

فیلمِ‌ما:

+1 – سهیلا کاظمیان / آزادسازی قدس – محمدصادق شعبانی / بی‌نشان – ایمان ادراکی / بیداری جهان – معصومه موسوی، سیده مهسا زمانی، سبا زرگر و راضیه احتشامی / پیام دست‌ها – احمدرضا شهریاری / پیام شاهد نورالزهرا – زهرا حسن‌زاده و اسما اسعدی / پیام فرزند ایران – فاطمه عرفان / حاج رضا – پوریا فعله گری / خبرگزاری پانا – نیایش مجریان / خلبانی که مقصد او عشق خدا بود – کوثرسادات امرآبادی‌زاده / در برابر تاریکی – هانیه بحرینی پور / دنیای بدون اسرائیل برای کودکان – فاطمه خوشرو بهار و زهرا خوشرو بهار / دنیای بدون تاریکی – محمدحسین چوبین / رجز خانی مدرسه نبوت – ناهید حاجی‌زاده / سبزعلی – روشنک جهانگیری / سردار بی سر – آروین خادم‌الحسینی / سطل آب – حسین سبحانی / سکوت – سیدمیلاد مدبریان / عطار – ایمان ادراکی / عید غدیر در روستای تکه – علی سهرابی / غزه آه – سید ایمان عباسی / فلسطین تنها نیست – هلیا نجف‌زاده / فلسطین زنده است… – محمدرضا خسروبیگی / قدرت مظلومان – محمدمهدی رفیعی / قدس و هدف – مهدیه سرچمی / مشاور من – مهرانه مجریان / مقاومت غزه – رضا بهرامی / من کودکی فلسطینی‌ام – محمدرضا حبیبی / من یک فلسطینیم – سیما دلیری و فاطمه مهدی‌پور / مهارت در سایه تدبیر – مجید خسرودوست رودسری / نبرد باظلم – یلدا کرمی / نقش فلسطین – عباس بهرامی / نمایش عروسکی – فاطمه‌سادات هاشمی /

تولیدات تلویزیونی:

برنامه تلویزیونی ترکیبی:

از مامان بگو – مریم نیکانلو / برو پی کارت – وحید ولی / به افق فلسطین – شبکه افق / بی واسطه – سیدمحمدعلی صدری‌نیا / جریان – محسن فراهانی / جماران – مصطفی موسی پسندی / چند روایت معتبر – محمدهادی خفاجی / حسینیه معلی – سعید ستودگان / حماسه خوان – سیداحمد موسویان / خط سوم – سیدیزدان ملک آبادی / روایت اقتدار – محسن باقری مقدم / سیدخندان – محمدحسین بزرگی‌راد / طوفان الاقصی – کوروش علیانی / علامت – سیدمجید اکرمی / کوچه باغ – حسین روئین تن / ماجرای امروز – شهرام ناصری / محفل – سیدمحمد هاشمی گلپایگانی / مردم میدان – سیداحمد موسویان / نَقل‌ونُقل – محمدحسام مدنی / نوسان – قاسم عوض بیگی / واقعیه – سیدحسام‌الدین حسینی / هماهنگ – سیدمحمدصادق حسینی

گزارش خبری:

باباجان – کاظم دهقانی اشکذری / ترومای بیمه – هدی زاهدی / چهل بازه – سیده تکتم حسینی / دایه دایه – فرشید بهرامی / سخاوتی به وسعت آبادانی – سیده سکینه میرطاهری / عکس خاص – سمانه علی اکبری / هندسه جدید قدرت با ناوگروه 86 – معصومه هاشمی / یک تیر و چند نشان – فاطمه سلطانی

کلیپ، آیتم و موشن گرافیک:

اعتراض – محمد پورنوروز / به عمل کار برآید – محمدهادی سلطان مرادی / بی مهری مسولان نسبت به تحولی در دانش بنیان – مهدی شایگان / جمع خوبان – محمد اسفندیاری / حج خونین – زینب حزباوی / حریفت منم – عقیل طرفی / دورها آوایی‌ست(آمریکا آمریکا) – محمدسعید غلامی / شهید جانی بت – شبکه افق / شیرزاد – سیدعلیرضا طباطبایی / صنعت همه فن حریف – محمدعلی یزدان پرست / طوفان آزادی(محمد ضیف) – شبکه افق / عذر می‌خواهیم – سارا تقی‌نژاد / کرمان دخت – محمدهادی سلطان مرادی / مسجد رهبر – میثم جهانگیر / نان – مژگان صلائی / هیسطوری! – اسماعیل عظیمی / هولوکاست حقیقی – میلاد مهرجو

تولیدات فضای مجازی:

تولیدات انسان رسانه‌ها (کنشگران):

اسکرین شات (شکست امنیتی( – سرباز روح‌الله رضوی / اسکرین شات (اروپا چگونه اتحادیه شد؟) – محمد صمصامی / بافتار (شاهنگیان، پدر سرود انقلاب) – مرتضی ابراهیم‌پور / باقلوا تی وی (کاهش جمعیت میلیونی) – امیرحسین لشگری / باقلوا تی وی (نیم درصدی) – امیر کمالی الموتی / دادستان – محمدحسین لک / رسانه بیداری (حج خونین) – زینب حزباوی / روایت بحران – ماهان احمدی / زن زندگی آزادی؟؟! – فرشته سادات رحیمی حاجی آبادی / سینمای استراتژیک – سیدعرفان حسینی / گرا (زبان مقاومت در زمین غزه) – محمدحسین ابراهیمی / نظام معترض – میثم آذربخش / ویرگول پلاس 4 – امیرعباس کنعانی هرندی / ویرگول مدیا (درخواست یک نابینا در مسیر نجف به کربلا از مردم) – مهدی نجفی

تولیدات صوتی (پادکست):

انقلاب فرشته‌ها – سیدمحمد پیشنمازی / بانوی انقلاب – معصومه احمدوند / بن بست مهسا ـ همشهری‌مان بود – روح‌الله قمری، علیرضا شعبانی نژاد و حسین بدر طالعی / چمری برای پهلوان – پوریا فعله‌گری / زندگی من (دلیلی برای بودن، مرز خوشبختی) – متین‌السادات فیروزی / دوست داری مثل مرد عنکبوتی بشوی؟! – مریم حلاج / راهی به سوی آسمان – نگین مرادوندی / زاده زابل – هانیه قره‌قانلو / سرباز روز نهم – هانیه قره‌قانلو / صاد – سیدمحمد بیژنی / عمو – مریم تقی‌زاده / مَزگِت – زهره سربازی و فاطمه باقری / ماجرای فلسطین – پیمان زندی لک / ماه بی بی – نگین مرادوندی / نوجهان – امیرحسین شاکرپور / نخل و برنو – مجید طیبی

اختتامیه چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، 29 دی‌ماه 1402 در حوزه هنری تهران برگزار می‌شود. در این آئین، از برگزیدگان بخش‌های اعلام‌شده تقدیر به‌عمل می‌آید. نمایش مرکزی آثار از تاریخ 22 تا 28 دی‌ماه در سینما فلسطین تهران صورت خواهدگرفت.

خروج از نسخه موبایل