هفت فیلم سینمایی با موضوع فلسطین به مدت یک هفته در موزه سینما به نمایش درمیآیند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، حمله گسترده رژیم صهیونیستی به نوار غزه و شهید و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم فلسطین هر فرد آزادهای را در جهان آزرده کرده است، سینمای ایران در طول سالها با ساخت آثار متفاوت و گوناگون به ماهیت ظالمانه رژیم صهیونیستی و ظلمهایی که به مردم فلسطین شده، پرداخته است.
موزه سینمای ایران قصد دارد از ۶ تا ۱۲ آبان هفت فیلم منتخب از محصولات سینمای ایران را که با موضوع فلسطین ساخته شدهاند، به نمایش درآورد. فیلمهای سینمایی «شکارچی شنبه» ،«۳۳ روز»، «هیام»، «قناری»، «سرب»، «بازمانده» و «تولدی دیگر» در این هفته فیلم نمایش داده میشوند.
این فیلمها از شنبه ۶ آبان هر روز ساعت ۱۶ در سالن فردوس موزه سینما نمایش داده میشود و حضور علاقهمندان برای تماشای این آثار آزاد و رایگان است.
آبتین شمیلی کارگردان مستند «راز عیسی» که درباره عیسی بهادری طراح بزرگ فرش ایرانی است توضیحاتی درباره این مستند و شکل گیری ایده آن ارائه داد.
به گزارش سینمای خانگی، آبتین شمیلی درباره مستند جدیدش با نام «راز عیسی» که متقاضی حضور در جشنواره «سینماحقیقت» است، به مهر گفت: پژوهش مستند «راز عیسی» را اواخر سال ۹۹ آغاز کردم که درباره عیسی بهادری طراح بزرگ فرش ایران است. زمانی که مشغول ساخت مستندی با حضور استاد فرشچیان بودم، متوجه شدم که آقای فرشچیان و آن نسل از هنرمندان در اصفهان از شاگردان بهادری بودهاند. بنابراین ایده اولیه ساخت مستند «راز عیسی» از استاد فرشچیان گرفته شد که تعریف میکرد سرمایه هنریاش را از عیسی بهادری و حاج میرزا آقا امامی دارد و اینکه حق زندهیاد بهادری بیشتر از اینها بوده است.
این کارگردان ادامه داد: این سوال برای من به وجود آمد که اگر بهادری این اندازه استاد بزرگی بوده است، چرا هیچ نامی از او نیست و چرا آن طور که باید شناخته نشده است. از آن زمان شروع به پژوهش کردم و فیلمبرداری را هم از سال گذشته آغاز کردیم که تا ۲ ماه قبل ادامه داشت. ما این مستند را با شاگردان بهادری آغاز کردیم و به مرور اسناد بیشتری پیدا کردیم تا اینکه به فرانسه رسیدیم چون نوههای ایشان در آنجا هستند از این رو داستان مستند را هم از زاویه دید نوه او روایت کردیم. ضمن اینکه بهادری سالیان سال اسمش سر زبانها نبود اما چند سال اخیر، وزارت ارشاد یک نشان درجه یک هنری به نام عیسی بهادری تهیه کرده و به هنرمندان هنرهای تجسمی اهدا میکند.
شمیلی درباره آثار عیسی بهادری یادآور شد: آثار بهادری خیلی پراکنده است و در گالریها وجود ندارد. او آثارش (کارهای مینیاتوری و طراحیهای فرش) را بیشتر به سران کشورهای خارجی هدیه میداد و بیشتر به شکل سفارشی کار میکرد. در کتابهای تخصصی هم آثار کاملی از بهادری دیده نمیشود و خیلی ناقص است که این موضوع باعث شد ما پژوهشهای زیادی انجام دهیم تا بتوانیم آثارش را جمع آوری کنیم. از گالریهای شخصی، نمایشگاهها و موزهها گرفته تا بازماندههای او که از این طریق توانستیم تعدادی طرح قالی و مینیاتور از نوههایش پیدا کنیم و در مستند استفاده کنیم. نکته مهمی که در مورد مستند «راز عیسی» وجود دارد این است که صرفا پرتره نیست که فقط بخواهیم در آن بهادری را معرفی کنیم.
این کارگردان درباره جعل آثار این هنرمند عنوان کرد: ما به مرور متوجه شدیم که جعل آثار هنری به خصوص در مورد عیسی بهادری خیلی زیاد است. یعنی آثار زیادی دیدیم که منصوب به او بودند و کم کم متوجه شدیم میتوانند جعلی باشند. یعنی میگفتند به عیسی بهادری تعلق دارد و امضا هم داشت اما مشخص بود که مایه کار به او تعلق ندارد. به همین دلیل اصالت سنجی کردیم که در مستند هم به این موضوع اشاره شده و در نهایت متوجه شدیم خیلی از آثاری که به بهادری نسبت میدهند، به او تعلق نداردن و جعلی هستند.
وی درباره داستان این مستند توضیح داد: خط اصلیِ داستان ما جستوجوی آثار عیسی بهادری است، نوه او تا حدی با پدربزرگش آشنایی داشت و به عنوان راوی با زبان فرانسه در مستند حضور دارد. تدوین مستند «راز عیسی» انجام شده است و در مرحله پست پروداکشن، اصلاح رنگ و صداگذاری هستیم.
عوامل مستند «راز عیسی» که محصول مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است، عبارتند از پژوهش، نویسنده، کارگردان و تدوینگر: آبتین شمیلی، تهیهکننده: سیدمحسن طباطباییپور، فیلمبردار: بهنام تاجمیر و حجتالله معراج (ایران)، پیام آزادی (پاریس) و پانتهآ نوبری (نُرماندی)، صدابردار: محمد کریمی، حامد حسینزاده و پیام آزادی.
موضوع فلسطین، همواره سوژه ملتهبی برای سینمای ایران بوده است؛ آثار درخوری در این حوزه تولید شدهاند که برخی از آنها در حافظه بصری سینمادوستان به ثبت رسیدهاند. با این حال، ظرفیت سوژهای و ابژهای محور مقاومت به اندازهای است که میتوان دهها و صدها فیلم دیگر نیز راجع به آن به تولید رساند.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، فلسطین مظلوم این روزها دیگر درد بزرگ جهان اسلام نیست بلکه به دغدغه اصلی بسیاری از مردم سراسر جهان تبدیل شده است که میبینند پارهتن جهان اسلام چگونه در برابر یوغ وحشی استعمار، اینچنین مردانه مبارزه کرده و جان خود را در مسیر آرمان، فدا میکند.
مخابره گزارشهای بصری از میدان نبرد، خون مردم آزادیخواه در سراسر جهان را به جوش آورده است همچنانکه تا پیش از این، بخشی از این مجاهدتها و نقشهراه، با بیانی دراماتیک در آثار سینمایی به ثبت رسیده و برخی از آنها توانستند حتی در اکرانهایی جهانی، به موفقیتهای خوبی دست پیدا کنند.
برخلاف آنچه که انتظار میرفت، دست سینمای ایران در موضوع فلسطین و مقاومت، چندان هم خالی نیست اما نکته قابلتوجه آنکه در این مسیر، نباید چندان به داشتههای گذشته دل خوش کرد چرا که این معادله، هر روز و با بسط دانش و فناوری لجستیک این مردم شریف، تغییر کرده و این الزام احساس میشود که فیلمهای تکنیکیتری با این محوریت به تولید برسد که طی آن، فلسطینی قدرتمند به تصویر کشیده شود.
در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به مهمترین فیلمهایی که با محوریت فلسطین و جبهه مقاومت ساخته شده است.
سرب
شاید جالب باشد که مسعود کیمیایی در سال ۶۷ و با فیلم سرب، به نخستین کارگردان پس از انقلاب تبدیل شد که مستقیما به موضوع فلسطین پرداخت.
این فیلم، داستان دانیال با بازی امین تارخ و مونس با بازی فریماه فرجامی است که میخواهند به ارض موعود بروند؛ اما با مخالفت سازمانی به نام هاگانا که یهودیان را بسیج میکند، روبرو میشوند. یعقوب، عموی دانیال بهدست اعضای هاگانا کشته میشود و دانیال و مونس که قاتل را شناختهاند، میگریزند. میرزا محسن، فرد متدینی که به کمک مقتول شتافته، بهعنوان قاتل دستگیر و به زندان افکنده میشود.
نوری برادر میرزا محسن که خبرنگار است، تصمیم دارد زن و شوهر یهودی را برای ادای شهادت به دادگاه ببرد. مونس و دانیال که مصمم هستند از مرز خارج شوند، از دست نوری و اعضای هاگانا میگریزند. نوری آنها را مییابد. زن میگریزد اما نوری دانیال را بهموقع به جلسه دادگاه میرساند. روبروی کاخ دادگستری، او خود را سپر تیری میکند که یکی از آدمکشها که در تعقیب آنها بودند، به سوی دانیال شلیک میکند.
آتش پنهان
آتش پنهان به کارگردانی حبیب کاوش در سال ۱۳۶۹، از نخستین آثاری است که مستقیما اشغال فلسطین را دستمایه خود قرار داده است.
ژاکوب، یهودی لبنانیالاصل، در یک مهمانی همراه تعدادی از نزدیکانش به دست گروهی که به لباس رزمندگان فلسطین درآمدهاند، کشته میشود. خواهر و دختر ژاکوب، سارا، از این حمله جان سالم بهدر میبرند. رزمندگان فلسطینی که درمییابند هدف اسراییلیها از این ماجرا، برانگیختن افکار عمومی برای مبارزه با آنهاست، مسببان اصلی واقعه را افشا میکنند.
سارا پس از شرکت در یک عملیات ناموفق تروریستی علیه ابوخلیل و فرزندش ابوعلی، درمییابد که نامزد اسراییلیاش طراح و مجری توطئه قتل پدرش بوده است. نظامیان اسراییلی برای مقابله، دست به اقدام تلافیجویانه میزنند و گروهی از رهبران فلسطینی از جمله ابوخلیل را دستگیر میکنند. بهدنبال این ماجرا، دو رزمنده فلسطینی در یک عملیات انتحاری، ستاد فرماندهی نیروهای اسراییلی را منهدم میکنند.
بازمانده
بازمانده را سیفالله داد در سال ۱۳۷۳ ساخت. این فیلم، یکی از نخستین فیلمهای استاندارد درباره فلسطین اشغالی است. داستان فیلم درباره زن و شوهر جوانی است که به همراه فرزند نوزادشان؛ فرحان در بیتالمقدس زندگی میکنند. وقتی صهیونیستها به قدس حمله میکنند، پدر و مادر فرحان را میکشند. یک خانواده یهودی مهاجر از لهستان، خانه آنها را اشغال میکند. به دلیل عقیم بودن زوج یهودی، آنها فرحان را به عنوان فرزند خود بزرگ میکنند.
اما مادربزرگ فرحان با نفوذ به خانه تحت اشغال، به عنوان پرستار بچه، مبارزهای را برای حفاظت و بازپسگیری نوهاش آغاز میکند. در نهایت مادربزرگ با پیوستن به یک گروه انقلابی در نقش یک مبارز سیاسی ظاهر میشود. او با انجام عملیاتی خطرناک، قطار حامل اشغالگران صهیونیست را منفجر میکند و نوه خود را از غاصبان پس میگیرد.
هفت سنگ
عبدالرضا نواب صفوی در سال ۷۶، هفت سنگ را جلوی دوربین میبرد.
هفت سنگ، داستان دیوید پسر خاخام الیاس مشوه شمعون است که پس از سالها اقامت در هلند و پایان تحصیلاتش، برای زیارت و ملاقات با شخصی به نام شیخ کریم وارد فلسطین میشود. خاخام که قصد دارد پسرش را در الخلیل نگه دارد و برای آینده او در دستگاه حکومتی صهیونیستها امیدها دارد، دیوید را به مقامات معرفی میکند اما ماموران موساد که از مقاصد دیوید مطلع شدهاند، به دنبال او میروند.
قاعده بازی
نوابصفوی پس از ساخت هفتسنگ، بلافاصله فیلم قاعده بازی را به تولید میرساند.
در این فیلم، یک هواپیمای ۴۷۴ که از وین عازم تلآویو است، توسط نیروهای مبارز فلسطینی ربوده میشود و ۳۵۰ نفر مسافر آن به گروگان گرفته میشوند. دولت صهیونیستی برای استفاده تبلیغاتی، ترجیح میدهد که مسافران به نحوی از بین بروند و درصدد نقشهای برای انجام این برنامه برمیآید. مبارزان فلسطینی برای نجات جان مسافران در تلاش هستند تا نقشه صهیونیستها را خنثی کنند.
قناری
قناری به کارگردانی جواد اردکانی، دیگر فیلم مهم این حوزه به شمار میرود. قناری درباره یک پسر خردسال فلسطینی است که دچار لکنت زبان است. یک کشیش مسیحی، قناری کوچکی را به او هدیه میدهد. به سفارش پدر، سیمون باید برای قناری خود محیطی آرام و کم سروصدا ایجاد کند تا قناری بتواند برایش آواز بخواند. تلاش این کودک برای یافتن محیط آرام، او را با مسائل مختلفی روبرو میکند. این فیلم، اکران عمومی نشد و تنها در چند جشنواره و همچنین تلویزیون به نمایش درآمد.
هیام
کارگردانی هیام را محمد درمنش به عهده دارد. هیام، داستان یک دانشجوی مهندسی تبعه انگلیس است که برای ازدواج با دختری به نام هیام، از انگلیس به جنین در فلسطین اشغالی سفر میکند. مراسم ازدواج برگزار میشود. وقتی آن دو نفر قصد خروج از فلسطین را دارند، صهیونیستها به آنها حمله میکنند و شوهر هیام دستگیر میشود. در انتهای فیلم، هیام و شوهرش از دست صهیونیستها آزاد میشوند.
چشمان آبی زهرا
چشمان آبی زهرا به کارگردانی علی درخشی، سریالی است که یک نسخه سینمایی از روی آن تهیه شد. این فیلم درباره جستجوی یک گروه پزشکی اسرائیل در اردوگاههای فلسطینی برای یافتن یک کودک است تا چشمان او را به جای چشمان فرزند یکی از مقامات بلندپایه اسرائیل پیوند بزنند. فرزند اسرائیلی دارای معلولیتهای متفاوتی است. تئودور؛ کودک ناقصالخلقهای است که با دزدیدن چشمان زیبای یک کودک فلسطینی، بیناییاش را به دست میآورد.
پخش چشمان آبی زهرا در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ واکنشهای متفاوتی را در پی داشت. از جمله آنکه در زمان نمایش نسخه سریالی این اثر از شبکه جهانی سحر، دریافت تصاویر این شبکه در فرانسه قطع شد.
راه نجات
این فیلم، نخستین ساخته بلند سینمایی راما قویدل است. راه نجات، داستان مها، مربی مهربان و دلسوز پرورشگاه بهشت در غزه است. بین مها و بچههای پرورشگاه، ارتباط عاطفی عمیقی وجود دارد که لحظههای شیرینی را رقم میزند اما یک حادثه باعث میشود مها حافظهاش را از دست بدهد.
راما قویدل در این فیلم برای مطابقت جزئیات لوکیشن با مختصات بومی فضا و بستر مکانی وقوع داستان فیلم، از مشاوره عبدالله عبدالرحیم؛ فیلمساز جوان فلسطینی و ساکن غزه بهره گرفته است.
بیگانگان
بیگانگان به کارگردانی عباس رافعی از دیگر محصولات سینمای ایران درباره مساله فلسطین است که درواقع برای مخاطب برونمرزی ساخته شده است. همه عوامل این فیلم به جز نویسنده و کارگردان، عرب هستند. این فیلم داستان جوانی به نام حسام است که عاشق دختری به نام لیلا میشود. آن دو قصد ازدواج با یکدیگر را دارند اما حمله صهیونیستها و آواره شدن ساکنان شهر باعث میشود که این دختر و پسر، یکدیگر را گم کنند. پس از گذشت مدت زمانی طولانی، این دو عاشق، در پیری، یکدیگر را پیدا میکنند.
زخم زیتون
زخم زیتون، نخستین ساخته سینمایی محمدرضا آهنج، محصول سال ۱۳۸۳ است.
این فیلم، داستان زنی است که همسرش از مبارزان علیه اشغالگری اسراییل است که با وجود مخالفت زن، نسبت به حضور مرد در جهاد علیه اسراییلیها براثر اتفاقی مجبور میشود خودش نیز در جریان مبارزه قرار بگیرد و در این راه آنقدر پیش میرود که یک تصمیم غیرمنتظره میگیرد؛ تصمیمی که باعث تحول شخصیتی او و دیگران میشود.
شکارچی شنبه
شکارچی شنبه به کارگردانی پرویز شیخطادی به ایدئولوژی صهیونیستها در تربیت فرزندانشان میپردازد. این فیلم داستان زندگی کودکی است که میان اقوام مختلف رفته و از هر یک از آنها، چیزی آموخته است. کودکی یتیم به اصرار پدربزرگش که یکی از سران صهیونیسم است، مدت یکماه از مادرش جدا میشود و تحت آموزشهای صهیونیستی قرار میگیرد. بعد از گذشت یکماه، کودک که حالا شستوشوی مغزی شده، به موجودی خشن، خطرناک و خونریز تبدیل میشود تا جایی که در پایان این فیلم، شاهد به قتل رسیدن پدربزرگ به دست کودک هستیم.
شیخطادی عنوان کرده که با بررسی متون و اندیشههای اسرائیلی و گفتوگو با یهودیان بیطرف توانسته به لایههای پنهان افراطیگریهای یهود دست پیدا کند.
فیلادلی
فیلادلفی به کارگردانی عزتالله جامعی، درباره گروهی است که برای انجام فعالیت بشردوستانه تصمیم میگیرند تا آذوقه و وسایل پزشکی را به محاصرهشدگان غزه برسانند و برای رسیدن به این هدف، اقدام به حفر تونلی زیرزمینی میکنند.
کارگردان فیلم «محمد رسول الله» با انتشار پیام تسلیت به مناسبت درگذشت داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر همسر این کارگردان نوشت: خبر مرگ دلخراش فیلسوف سینمای ایران و همسرش ضایعه بزرگی بر سینمای ایران است.
به گزارش سینمای خانگی، مجید مجیدی در پیام تسلیت مجید مجیدی در پی قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر نوشت: «خبر مرگ دلخراش فیلسوف سینمای ایران داریوش مهرجویی و همسر گرامیشان ضایعه بزرگی بر سینمای ایران است. بنده به سهم خود این فقدان عظیم را به بازمانده گان محترم ایشان و سینمای ایران تسلیت عرض میکنم و از خداوند بزرگ برای خانواده ایشان طلب صبر و شکیبایی و برای مرحومین طلب رحمت و مغفرت دارم.
داریوش مهرجویی آغازگر جریان نوینی در سینمای ایران بود
فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران نیز در پی درگذشت زندهیادان داریوش مهرجویی و همسر ایشان، وحیده محمدیفر پیام تسلیتی صادر کرد.
در متن این پیام آمده است: «درگذشت ناباورانه داریوش مهرجویی، کارگردان مؤلف سینمای ایران و همسر ایشان، زندهیاد وحیده محمدیفر جامعه سینمایی ایران را در ماتم و حیرت فراوان فروبرد.
زندهیاد داریوش مهرجویی با جهان متفاوتی که در فیلم «گاو» به نمایش گذاشت، آغازگر جریان نوینی در سینمای ایران بود و زاویه دید جدیدی به موضوعات و مسائل اجتماعی به نمایش گذاشت.
فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، با نهایت تأسف و تأثر، درگذشت تلخ این کارگردان نامی و عضو پیوسته فرهنگستان هنر، و نیز همسر محترم ایشان را به خانواده محترم مهرجویی، جامعه هنری و دوستداران ایشان تسلیت میگوید و از درگاه خداوند متعال، برای درگذشتگان رحمت و مغفرت، و برای بازماندگان صبر و اجر خواستار است.»
مرکز اطلاع رسانی پلیس البرز بامداد ۲۳ مهرماه با انتشار اطلاعیهای در صفحه اجتماعی خود از قتل داریوش مهرجویی کارگردان سینمای ایران و همسرش خبر داد.
داریوش مهرجویی متولد سال ۱۳۱۸ و از کارگردانهای نامدار سینمای ایران بود که فیلمهای مطرحی همچون هامون، دایره مینا، گاو، اجارهنشینها، سارا، پری، لیلا، مهمان مامان و سنتوری را ساخته است.
مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر چهارشنبه- ۲۶ مهرماه ساعت ۱۰ صبح در پهنه رودکی برگزار میشود و در ادامه پیکر داریوش مهرجویی و همسرش به قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) بدرقه میشود.
منوچهر محمدی هشدار میدهد که اگر مدیران فرهنگی و سینمایی در مقابل ورود هوش مصنوعی آمادگی نداشته باشند، این تکنولوژی مثل یک زلزله چنان ساختارها و قواعد را ویران میکند که نهادهایی همچون وزارت ارشاد و صداوسیما دیگر کارکردی نخواهند داشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، “هوش مصنوعی” اگرچه واژهای جدید در تکنولوژی نیست اما گستره استفاده از آن در ماههای اخیر بسیار خبرساز شده تا جایی که واکنشها به کارکرد این تکنولوژی، صنعت سینمایی هالیوود را به تعطیلی کشانده است. شاید بتوان سینما را تنها حوزهای دانست که تا به امروز بیشترین و علنیترین موضعگیریها در آن نسبت به کارکرد هوش مصنوعی نشان داده شده است ولی آیا در سینمای ایران هم نسبت به ظهور این فناوری باید نگران بود؟ آیا سینماگران و سیاستگذاران و مدیران سینما دورنمایی از آنچه پیشروست دارند؟
منوچهر محمدی، یکی از تهیهکنندگان قدیمی سینما مدتهاست که مطالعات جدی را در این زمینه شروع کرده و در گفتوگویی با ایسنا نکاتی را درباره لزوم بررسی این جریان مطرح کرد.
ورود هوش مصنوعی به سینمای ایران نگرانی دارد؟
او ابتدا در پاسخ به اینکه با توجه به تغییرات مداوم در صنعت فیلمسازی، آیا نسبت به ورود هوش مصنوعی به سینما و آینده این هنر باید نگران باشیم؟ بیان کرد: من این نگرانی را نه فقط نسبت به سینما بلکه نسبت به آینده بشریت میدانم و به نظرم بهتر است بحث را درباره هوش مصنوعی از همین نقطه شروع کنیم؛ زمانی بود که میگفتند اگر کسی سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، باسواد شناخته میشود. بعد میگفتند هر کسی تحصیلات عالیه و دانشگاهی داشته باشد باسواد است و از حدود ۱۵ سال قبل به کرات میشنیدیم کسی که کامپیوتر را بلد نباشد بیسواد است یعنی از آن زمان، ملاک باسواد بودن برخورداری از دانش کامپیوتر بود. در آن مقطع احساس میکردم در این حرف کمی غلو وجود دارد اما اگر الان به محیط اطراف خود نگاه کنیم میبینیم برای خیلی از کارها مثل همین گرفتن ارز توسط زائران کربلا در اربعین که اخیرا جمع زیادی با آن مواجه بودند، با کلمه “سامانه” روبرو هستیم و این بدان معناست که برای انجام بسیاری از امور روزانه به سطحی از سواد کامپیوتر نیاز داریم.
وی ادامه داد: حالا پس از گذشت این دوران، آنچه دو، سه سالی است که حرف آن را جسته و گریخته در ایران میشنویم و انگار کمکم جدی شده، هوش مصنوعی است بخصوص از سال گذشته که بحث آن خیلی جدیتر شده است. نتیجه آنچه من خوانده و از منابع موثق شنیدهام این است که اگر بخواهیم اثر این تکنولوژی جدید را در همه ابعاد زندگی بشر بررسی کنیم باید بگوییم که تاثیر هوش مصنوعی از تاثیری که انقلاب صنعتی در زندگی بشر گذاشت، بسیار بسیار بیشتر است.
محمدی با بیان اینکه «رصد اخبار مربوط به هوش مصنوعی به تنهایی میتواند برای ما یک هشدار باشد» گفت: وقتی مجالس کشورهای غربی با غولهای فناوری دنیا جلسه تشکیل میدهند و میخواهند آگاه شوند که این پدیده ممکن است چه تاثیرات و کارکردهایی داشته باشد، مشخص میکند که این قضیه چه ابعاد و گسترهای دارد. یک نکته جالب برای من این است که «سام آلتمن» که یکی از دانشمندان بزرگ آمریکایی در زمینه هوش مصنوعی است در جلساتی که با سنا و کنگره داشته، گفته که هوش مصنوعی چنان زندگی بشر را تحت تاثیر قرار میدهد که ترجیح میدهد هیچ رابطهای با این پدیده نداشته باشد چون این ماجرا مثل یک دومینو میماند که پس از اولین ضربه مشخص نیست انتهای آن به کجا میرسد.
او ادامه داد: در همین اخباری که پیگیری میکردم شنیدم غولهای رسانهای دنیا توسط قانونگذاران امریکا دور هم جمع شده اند تا یک منشور اخلاقی برای این ماجرا تعریف شود. نگرانی دولتمردان آمریکا از باب نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری است و میخواهند راه حلی پیدا کنند تا استفادهکنندگان از هوش مصنوعی مقید باشند تا در محتوای بارگذاری شده خود عبارت “هوش مصنوعی” را -به شرط استفاده- حتما قید کنند چرا که هوش مصنوعی مرز واقعیت و مجاز را آنچنان به هم میریزد که واقعیت دیگر قابل تشخیص نیست و این یک خطر بسیار نگرانکننده است. تصور کنید من مقابل شما نشسته باشم ولی شما ندانید که ممکن است من، واقعی نباشم و یک نفر دیگر کاملا مشابه و با صدای منوچهر محمدی صحبت کند. این تداخل بیش از حد فضای مجازی و فضای واقعی به گمان من میتواند منجر به اتفاقات عجیب و غریب شود و ممکن است انسان و نیز رسانه دچار اشتباه شوند.
تهیهکننده فیلمهای «بازمانده»، «مارمولک» و «ارتفاع پست» در ادامه به ماجرایی اشاره کرد که در یک گروه فضای مجازی با حضور جمعی از اساتید دانشگاهی پیش آمده بود. «من در آن گروه فیلم کوتاهی را دیدم که همه با تعریف و شگفتی یا تلخی برای آن کامنت میگذارند. وقتی فیلم را دقیق نگاه کردم متوجه شدم کاملاً تقلبی است و درواقع چیدمان شده است. برای من نکته قابل توجه این بود که هیچ کدام از این اساتید متوجه فیک بودن فیلم نشده بودند و من توضیح دادم که اگر به زوایای دوربین دقت کنند میبینند که فیلم اصلاً واقعی نیست؛ حتی در این حد غیرواقعی بود که فیلم در امریکا گرفته شده بود اما به نظر میرسید در آفریقا ساخته شده است. این نمونه خیلی کوچک را گفتم تا به بحث مهم سواد رسانهای برسم که در مقطع فعلی و در دوران رونق هوش مصنوعی اهمیت زیادی دارد. الان سواد رسانهای به جایی رسیده که اگر مراجع یا گروههایی نباشند تا این موارد را تشخیص دهند، نگرانیهای زیادی به وجود میآید؛ آنقدر که میتوان پیشبینی کرد یک کاندیدای ریاست جمهوری با صدا و تصویر خود اعلام کند از انتخابات کنارهگیری کرده است و تا بخواهید ثابت کنید که این اتفاق واقعی نبوده ممکن است کار از دست خارج شود.
خواب غفلت در حوزه دیداری و شنیداری
محمدی در بخشی دیگر از صحبتهای خود با بیان اینکه دامنه فعالیت هوش مصنوعی از حوزههای کاربردی و عمومی مثل آشپزی تا حوزههایی تخصصی مثل پزشکی و قضا و وکالت تاثیرگذار خواهد بود اظهار کرد: هوش مصنوعی میتواند در سطوح مختلف زندگی بشر تاثیر بگذارد و برخی آدمهای بدبین معتقدند میتواند به انقراض نسل بشر هم منجر شود. اما مسئله قطعی این است که تاثیر آن بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … بسیار زیاد است و تاکید من بر این قضیه از این جهت است که به نظر میرسد در حوزه دیداری و شنیداری آقایان در خواب غفلت هستند. البته من تا جایی که توانستهام در جلسههای مختلف به این موضوع اشاره کردهام و حتی در جلسهای توضیح دادم روزگاری خواهد رسید که یک نفر میتواند پای هوش مصنوعی بنشیند و یک فیلم سینمایی را با تمام اجزای آن بسازد و احتیاجی هم به یک لشگر ادم برای ساخت نداشته نباشد. اگرچه برخی فیلمسازان بزرگ سینمای امریکا معتقدند هوش مصنوعی جای خلاقیت بشر را نمیگیرد ولی به هر حال این اتفاق جدی است و در اعتصاب نویسندگان و بازیگران هالیوود هم دیده شد چون آنها بابت حضور هوش مصنوعی در سینمای آمریکا به عنوان بزرگترین مرکز تولید فیلم و محتوا در دنیا نگران هستند.
وی گفت: به نظر میرسد هنوز تمام قابلیتهای هوش مصنوعی اعلام نشده است چون کارهای زیادی در اتاق فکرها انجام میشود. حالا حرف ما با مسئولین فرهنگی کشور از جمله وزارت ارشاد تا صداوسیما و دیگر حوزهها این است که آیا وقتی شما چنین پدیدهای را که مثل هوا در حال ورود به زندگی است نمیبینید؟ آیا فکر میکنید ساختارهای موجود از جمله پروانه ساخت و نمایش و همچنین نگاه فعلی شما به این حوزه جوابگو خواهد بود؟ تصور من این است که کسی به فکر نیست و شاید امورات روزمره آنقدر آقایان را گرفتار کرده که فرصتی برای رسیدگی به این موضوع یا شاید حتی مطالعه آن ندارند.
محمدی با اشاره به وضعیت هالیوود که بیش از دو ماه است در اعتصاب به سر میبرد گفت: مراسم اسکار که تمام افتخار سینمای امریکا به آن است، به دلیل اعتصاب دچار تغییرات احتمالی میشود و چنین اتفاقی نشان میدهد که اگر هوش مصنوعی را در اینجا با این شرایط اقتصادی کشور داشته باشیم با چه اوضاعی روبرو خواهیم شد؛ مثلا تصمیم گرفته شود با هوش مصنوعی از بازیگران استفاده شود که دیگر نه دستمزد دارند، نه بیمه و نه ممنوع الکاری، به همین دلیل درخواست جدی من از همکارانم و مدیران فرهنگی این است که اطلاعات خود را گرداوری کنند تا بتوان برنامهای را تدوین کرد.
این تهیهکننده سینما بیان کرد که در این زمینه کانون تهیهکنندگان سینما (اکت) حدود دو ماه است که تمام جلسات خود را به موضوع هوش مصنوعی اختصاص داده و هر دو هفته یک بار جلساتی را تشکیل داده و قرار است سمیناری را هم برگزار کند.
هوش مصنوعی مثل زلزله ویرانگر است اگر…
او درباره اینکه ایران چقدر میتواند همپای کشورهای دیگر در حوزه هوش مصنوعی پیش رود گفت: ممکن است کمی عقبتر باشیم اما واقعیت این است که هوش مصنوعی مثل هواست و هوا را نمیتوان کنترل کرد. بنابراین ممکن است بخاطر تحریمها کمی دیر و سخت و پیچیده به ایران برسد اما حتماً اتفاق خواهد افتاد. هوش مصنوعی چیزی شبیه به هوش انسان است و گفته میشود بدون احساسات و عواطف است در حالی که به نظر میرسد رنگ و بویی از عواطف و احساسات هم میتواند در آن وجود داشته باشد و این جای نگرانی و سوال اساسیتری را شکل میدهد. اگر بخواهم در حوزه کاری خودم صریحتر بگویم ماجرا این است که هوش مصنوعی مثل زلزله میماند و ممکن است اگر پیشتر برایش فکری نکنیم آواری به جا بگذارد که آن وقت دیگر نه به ارشاد احتیاجی داریم نه به صدا و سیما چرا که قابلیت اجرایی ندارند.
او درباره لزوم تدوین برنامه برای استفاده از هوش مصنوعی این مثال را مطرح کرد که اگر روزی ماشینها این امکان را داشته باشند تا در سطحی فراتر از زمین تردد کنند، تکلیف چراغ قرمز و پلیس راهنمایی و رانندگی چه میشود؟ قطعاً باید یک سیستم ناوبری دیگری وجود داشته باشد. در حوزه کاری ما نیز به همین شکل است و اگر پای هوش مصنوعی به میان آید بسیاری از قواعد امروزی کارایی خود را از دست میدهند. ما نیازمندیم اخبار را رصد کنیم، البته نه به عنوان یک خطر و در کنار آن باید از کارشناسان داخلی و خارجی هم استفاده کنیم. هوش مصنوعی یک طفل نامشروع نیست و نمیتوان آن را کنار گذاشت. به هر حال خواهد آمد و اگر شما بتوانید برای آن برنامهریزی و طراحی داشته باشید جلوتر خواهید بود. اما اگر همچنان بخواهیم روشها و ساختارهای فعلی را ادامه دهیم در مقابل گردبادی که پیش روی ماست، به نقطهای خواهیم رسید که نسل آینده ما را نخواهد بخشید.
حال و روز فعلی سینمای مستقل از زبان منوچهر محمدی
منوچهر محمدی که خودش فیلمنامهای را در حوزه هوش مصنوعی برای ساخت آماده دارد، در پاسخ به اینکه وضعیت سینمای مستقل در روزهای فعلی سینما به کدام سمت میرود؟ گفت: آنچه در این روزها باعث شده بسیاری از دستاندرکاران حرفهای سینما نسبت به ساخت فیلم دست نگه دارند همین وضعیت اقتصادی است که البته فقط به سینما محدود نمیشود. یادم است تا قبل از سال ۱۳۷۶ مدیران ارشاد هر چه تلاش میکردند که بخش خصوصی وارد شود نه تنها اتفاق خوبی نمیافتاد بلکه برعکس، حتی صاحبان سینما در بخش خصوصی به دنبال تغییر کاربری بودند اما بعد از آن که در وزارت ارشاد مسئولیت داشتم، مجموعه کارهایی را انجام دادیم و طبق سرانه سینما در دنیا برنامهریزی کردیم. براین اساس افتخار سینماسازی را از وزارت ارشاد به شهرداری واگذار کردیم چون ارشاد به عنوان یک سد مقابل سینماسازی شناخته میشد. با شهرداریها توافق کردیم تا به ازای هر صندلی، یک متر مربع فضای تجاری بدون عوارض بگیرند و معافیت مالیاتی را هم ایجاد کردیم تا شرایط بهبود پیدا کند اما الان متاسفانه به دلیل تورم که البته ارتباطی به ارشاد ندارد و نیز کم شدن ارزش پول ملی، امکان ادامه رقابت برای بخش خصوصی سخت شده و نگرانی من این است که دولت هم نتواند سالی ۱۰۰ فیلم تولید کند و این توانایی از دولت کم کم گرفته خواهد شد. بنابراین معتقدم بیرون راندن بخش خصوصی از مرحله تولید و خالی کردن دست آن به نفع فرهنگ کشور نیست.
امیر عباس کنعانی کارگردان مستند «مقدسنما» با موضوع تحرکات انجمن حجتیه علیه جریان انقلاب اسلامی، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این مستند پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی، امیرعباس کنعانی کارگردان مستند «مقدس نما» به بهانه رونمایی از این مستند، در گفتگو با مهر درباره آن توضیح داد: ساخت مستند «مقدسنما» از آنجایی آغاز شد که احساس میکردم همواره در جمع بچههای حزباللهی و مذهبی، شاهد تقابل ۲ نگاه نسبت به اسلام هستیم؛ عدهای اسلامی بیتفاوت به همه چیز را میخواهند و تنها قایل به حفظ دین خود هستند. در مقابل اما تفکری هست که ما به آن پایبند هستیم و آن هم اسلامی سیاسی است. برای بررسی این تقابل بود که به سوژه انجمن حجتیه رسیدیم.
وی افزود: زمانی که این انجمن پیش از انقلاب و در حد فاصل سالهای ۳۲ تا ۴۲ تأسیس شد، اکثر علما در موضع مبارزه با بهائیت از آن حمایت میکردند اما از سال ۴۲ به بعد که نهضت امام خمینی (ره) برای مبارزه با شاه کلید خورد، آرامآرام تقابل آنها با این جریان عیان شد تا جایی که در دهه ۵۰ این انجمن همکاریهایی را با ساواک داشت. در حالی که بیشتر اعضای ساواک از همان بهاییان بودند. بهانهشان هم تنها این بود که بتوانند فعالیت خود را ادامه دهند.
این مستندساز ادامه داد: عدهای از مبارزان در جریان نهضت امام خمینی (ره) در مسیر مبارزه با رژیم پهلوی دستگیر، تبعید و حتی اعدام میشدند، این گروه در حال همکاری با ساواک بودند. ما سراغ این موضوع رفتیم که در مبارزه با فرقه ضداسلامی بهاییت، ۲ گروه به ظاهر در حال مبارزه بودند، یکی نهضت امام خمینی (ره) و دیگری همین انجمن حجتیه و این سوال را مطرح کردیم که واقعاً فعالیت کدام یک منجر به موفقیت شده است. انجمن حجتیه هیچگاه نمیتوانست خطر این فرقه را دفع کند و این جریان امام (ره) بود که پایگاه این فرقه را در ایران از بین برد. سعی کردیم در این روایت تاریخی تقابل باورمندان به اسلام سیاسی و اسلام سکولار را نشان دهیم.
آرشیو تصویری از انجمن حجتیه موجود نیست
کنعانی درباره استفاده از مستندات مربوط به انجمن حجتیه و فرقه بهائیت در این مستند هم گفت: مستندات مربوط به بهائیت بیشتر مکتوب بود و متنهایی از آنها بود که صراحتاً میگفتند ما باید اسلام را از بین ببریم. صوتی که از اعضای این گروه در فیلم میشنویم هم یک صوت بازسازی شده بر مبنای یکی از همین متون است. ما هرچه گشتیم، نوار مربوط به آن جلسه را پیدا نکردیم تا بتوانیم از اصل صوت استفاده کنیم. درباره انجمن حجتیه هم آرشیوی که در اختیار داشتیم بیشتر عکس بود و آرشیو ویدئویی از آنها تقریباً وجود ندارد. این آرشیوهای تصویری را هم از مستندی که خودشان درباره خودشان ساخته بودند به دست آوردیم. در مرکز اسناد و آرشیو صدا و سیما، هیچ عکس، فیلم و صدایی از انجمن حجتیه نبود که بتوانیم به راحتی به آنها دسترسی داشته باشیم.
اینکه چرا به امروز انجمن حجتیه نپرداختیم هم به حساسیت برخی نهادهای امنیتی مربوط میشود. حتی خود انجمن هم چند لایه امنیتی برای خود تعریف کرده است که وقتی چند نوبت خواستیم با عضویت جعلی در این انجمن، در جلساتشان حضور پیدا کنیم موفق نشدیم
کارگردان مستند «مقدسنما» درباره گفتگو با کارشناسان و حضور برخی چهرههای تکراری در این مستند هم گفت: ما برای گفتگوهای کارشناسی به خیلی از افراد رو انداختیم. خیلیها وقتی اسم انجمن حجتیه را میشنیدند حاضر به گفتگو نمیشدند. در حالی که برخی از آنها حتی کتاب در این موضوع داشتند اما با اعلام اینکه ما تخصصی نداریم، این موضوع را از سرشان باز میکردند. به همین دلیل در این مستند تنها سه مصاحبه داریم و بیشتر حرفهای تند و تیز هم مربوط به عباس سلیمینمین است.
وی درباره تمرکز روایت این مستند بر تصاویر آرشیوی هم توضیح داد: از آنجایی که هدف اصلی ما ارائه یک روایت تاریخی بود، تلاش کردیم با اسناد موجود و تصاویر آرشیوی، این روایت را مستند کنیم.
کنعانی درباره فعالیت دنبالهدار بهاییان و بازماندههای انجمن حجتیه در تاریخ معاصر و عدم اشاره به این موضوع در مستند هم گفت: ما ابتدا میخواستیم به امروز انجمن حجتیه هم بپردازیم اما اینکه به بهاییت نپرداختیم، کاملاً عامدانه بود چرا که میخواستیم تمرکزمان بر روی تقابل حجتیه با نهضت امام خمینی (ره) باشد. البته ناگزیر بودیم به اندازهای به بهاییت و تقابل آن با اسلام بپردازیم تا بعد بتوانیم درباره مسیرهای مبارزه با این فرقه حرف بزنیم. اینکه چرا به امروز انجمن حجتیه نپرداختیم هم به حساسیت برخی نهادهای امنیتی مربوط میشود. حتی خود انجمن هم چند لایه امنیتی برای خود تعریف کرده است که وقتی چند نوبت خواستیم با عضویت جعلی در این انجمن، در جلساتشان حضور پیدا کنیم موفق نشدیم. در لایههای امنیتی به راحتی سابقه رسانهای ما را استخراج میکردند و متوجه میشدند وابسته به نهادهای انقلابی هستیم.
وی افزود: انجمن حجتیه معروف است که حساسیت بالایی بر روی تشکیلات خود دارند و اصلاً اجازه نمیدهند فرد غریبه به جمعشان وارد شود. این انجمن هنوز فعال هستند اما با اسم و رسم فعالیت نمیکنند و گاهی باید یک سخنرانی و منبر را دنبال کنید تا متوجه شوید که همان حرفها را میزنند. حتی مراسم و هیأتهای مذهبی خاص خود را دارند که گاهی مخاطب عمومی هم به آن وارد میشود اما کسی متوجه ماهیت واقعی آنها نمیشود. در شهر تهران هم بیشتر تمرکز آنها حوالی منطقه یک شهر است.
فعالیت رسانهای بهاییان علیه اسلام و ایران
کارگردان مستند «مقدسنما» در ادامه درباره حساسیتهای رسانهای بر روی موضوع بهاییت در ایران گفت: برخی کارمندان رسانههای فارسی زبان مانند بیبیسی اساساً بهایی هستند. حتی گروههایی که در این رسانهها علیه انقلاب اسلامی تولید محتوا میکنند، ریشه در فعالیت بهاییان علیه جمهوری اسلامی دارند. اینگونه نیست که بگوییم آنها امروز فعالیتی علیه اسلام ندارند. حتی برخی معتقدند آنها پایگاههایی هم در کشور دارند تا علیه انقلاب و اسلام فعالیت داشته باشند. اینها حتی دین رسمی هم محسوب نمیشوند و فرقهای هستند که نهایت ۲۰۰ سال قدمت دارند. از نگاه اسلام هم معتقدان به این فرقه، قطعاً مرتد هستند.
کنعانی درباره زمان صرف شده برای تولید این مستند هم گفت: «مقدسنما» در طول ۲ سال ساخته شد اما در این مدت فعالیت پیوسته نداشتیم. در چند نوبت تولید پروژه متوقف شد و به همین دلیل فرآیند ساخت آن کمی با کندی پیش رفت. نزدیک به ۵ ماه هم پژوهش برای ساخت این مستند داشتیم.
این کارگردان درباره عدم استفاده از نریتورهای مطرح برای این مستند هم توضیح داد: قصد ما استفاده از استاد ناصر طهماسب بود اما در پاسخ به دعوت ما گفتند که دیگر کارهای سیاسی را صداپیشگی نمیکنم. در مشورتی که با عوامل داشتیم هم تصمیم گرفتیم صدای ناآشناتری را انتخاب کنیم تا از صداهای تکراری مستندهای مشابه انقلابی هم فاصله بگیریم.
فیلم سینمایی «بازمانده ۲» به تهیهکنندگی منوچهر محمدی و با حمایت بنیاد سینمایی فارابی ساخته میشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی بازمانده برای نخستین بار در سال ۱۳۷۳ به تهیهکنندگی منوچهر محمدی و کارگردانی سیفالله داد ساخته شد. این فیلم به موضوع نزاع اعراب و اسرائیل پرداخته بود.
سیفالله داد فیلمنامه این اثر را بر اساس داستانی از غسان کنفانی نویسنده فلسطینی به نام «بازگشت به حیفا» نوشته بود و موضوع آن به سال ۱۹۴۸ و تشکیل کشور اسرائیل و حکومت آن بر شهر حیفا بازمیگردد.
حالا بعد از ۲۹ سال بار دیگر منوچهر محمدی با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی در حال پیش تولید فیلم سینمایی «بازمانده ۲» است.
بنا بر شنیدههای خبرنگار ایرنا فیلمنامه این اثر در مرحله نهایی است و به زودی قرار است عوامل آن از جمله کارگردان و بازیگران مشخص شود.
این فیلم نیز در ادامه احیای موضوع فلسطین در سینما که چندی پیش مورد توجه مدیران فرهنگی قرار گرفته ساخته خواهد شد و در ادامه «بازمانده ۱» به موضوع سوریه و اسرائیل میپردازد.