رسانه سینمای خانگی- این «عمار» مردمی است

جشنواره «عمار» در حالی در آستانه برگزاری چهاردهمین دوره قرار دارد که همچنان یکی از مهمترین وجوه تمایز آن، دایره مخاطبان مردمی‌اش در فرآیند اکران آثار است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چهاردهمین دوره‌اش امسال برگزار می‌شود؛ رویدادی که خود را پایگاهی برای کم برخورداران و محرومان می‌داند و از همان زمانی که سنگ بنایش گذاشته شد این گزاره را در دلش بارور کرد که صدای آنهایی باشد که کمتر تریبونی در اختیار دارند و در عین حال به دنبال عدالت‌خواهی و مطالبه‌گری هستند.

از «عمار» می‌گویم. جشنواره‌ای که در دی‌ماه سال ۸۹ متولد شد و با آنکه در همان گام نخست با تنها ۲۰ فیلم آغاز به کار کرد اما همان آثار را در سی نقطه از کشور به نمایش گذاشت تا به‌عنوان یکی از مهمترین رویدادهای جبهه فرهنگی انقلاب شناخته شود.

از همان ابتدا پرچمدار این رویداد دو چهره شناخته‌شده بودند؛ وحید جلیلی که این روزها راهبری پروژه تحول در تلویزیون را برعهده دارد، یکی از آن‌هاست که از ابتدای ریاست شورای سیاست‌گذاری «عمار»‌ را عهده‌دار شد و در کنارش هم همواره نام نادر طالب‌زاده فیلمساز فقید سینما در قامت دبیر جشنواره به چشم می‌خورد، کارگردان و مستندساز تاثیرگذاری که بعد از مدتی اقامت در آمریکا به ایران بازگشت تا ضمن ساخت مستندهایی درباره نخستین روزهای ایران در پس از انقلاب و البته تحولاتش، طرح جشنواره «عمار» را دراندازد تا الحاق پیشوند «مردمی» به آن باعث شود بعدها آثار این رویداد به دورافتاده‌ترین نقاط ایران هم برود و اساسا مخاطبان را با موجودیتی به نام «سینما» آشنا کند.

آرمان «عمار» چیست؟

«عمار» حالا یکی از استراتژیک‌ترین جشنواره‌هایی است که به بهانه‌اش فیلمسازان گردهم می‌آیند تا با آثارشان ظرفیتی تازه را به سینمای ایران تزریق کنند، آثاری که گرچه از منظر ساخت گاهی نمی‌توانند دوستدارانشان را راضی کنند اما مضامین تازه‌ای پیش روی مخاطبان می‌گذارند«عمار» حالا یکی از استراتژیک‌ترین جشنواره‌هایی است که به بهانه‌اش فیلمسازان گردهم می‌آیند تا با آثارشان ظرفیتی تازه را به سینمای ایران تزریق کنند. فیلم‌هایی که گرچه از منظر ساخت گاهی نمی‌تواند دوستدارانش را راضی کند اما مضامین تازه‌ای پیش روی مخاطبان می‌گذارد، خط سیر این جشنواره تا به امروز بر محور «محتوا» تعریف شده و در هر دوره شاهد طرح برخی سوژه‌ها و موضوعات روز هستیم. به تعبیری ایده‌هایی که این آثار در دل خود دارند می‌تواند متضمن ورود کارگردانش به عرصه سینمای حرفه‌ای و گاهی به مناسبات مدیریتی شود.

حامد بامروت‌نژاد مدیرشبکه‌ دوسیما، محمدصادق‌ باطنی مدیر شبکه امید و… از جمله مدیرانی هستند که از «عمار» برخاسته‌اند و بستر رشدشان همین رویداد بوده است.

تنها کمی بعد از اعلام موجودیت جشنواره «عمار» بنیانگذارانش از تولد یک گردهم‌آیی تازه به موازات «عمار»، خبر دادند؛ کنفرانس افق نو از مشتقات همین جشنواره بود، کنفرانسی که از دل جشنواره فیلم فجر در سال ۸۹ پدید آمد اما در ادامه نادر طالب‌زاده دبیری هر دو جریان را برعهده گرفت که البته تاریخ آخرین دوره برگزاری‌اش به سال ۹۷ بازمی‌گردد.

رویدادی که تکیه‌اش بر استفاده از چهره‌های بین‌المللی غربی برای بیان مواضع استکبارستیزانه بوده است، درست شبیه آنچه که در جشنواره «عمار» پیگیری می‌شود با این تفاوت که محوریت این جشنواره بر استفاده از نیروهای انقلابی گمنام در داخل کشور است.

مخاطب «عمار» کیست؟

«سازمان تماشای گسترده»، «مخاطبان هدف»، «پایتخت گریزی» و… همه و همه کلیدواژه‌هایی است که در طول عمر چهارده ساله این جشنواره به تواتر از بانیان «عمار» شنیده شده است، هدفی که از همان ابتدا به دنبالش بودند و برای آنکه وجهی عملی پیدا کند شبکه‌ای منسجم از افراد را ترتیب دادند تا ضمن آشنا کردن شهروندان شهرهای فاقد سینما با مفهومی به نام «سینما»، محصولات فرهنگی سینمایی مطابق با رویکردهایشان را در سبد خانواده‌های کم‌برخوردار قرار دهند؛ همین هم شد، حالا گسترش این شبکه و زنجیره طولانی افرادی که این مسأله را دغدغه خود می‌دانند باعث شده حتی سینماگران مطرح هم آثارشان را به دست ساز و کار این شبکه بسپارند تا فیلم‌ها دست به دست به کم‌جمعیت‌ترین و کم‌برخوردارترین مناطق برسد و البته چرخه اقتصادی مناسبی هم برایشان به ارمغان بیاورد.

فرمول این اکران‌ها توأمان هم عجیب و هم ساده است؛ عجیب از این منظر که نیازی به ادوات و تشکیلات گسترده‌ای برای نمایش فیلم‌ها نیست و ساده از آن رو که با کمترین ابزار هم می‌شود تجربه تماشای دسته‌جمعی فیلم‌ها را برای تماشاگران رقم زد درواقع کافی است شما یک لپ‌تاپ، یا یک پروژکتور و فیلم‌های مورد تأیید این رویداد را داشته باشید تا حلقه‌ای از این زنجیره اکران مردمی شوید آن گاه است که می‌توانید آثار سینمایی را برای آن دسته از مخاطبانی که شاید کمتر فرصت رفتن به سینما را دارند و یا حتی سینمایی در شهرشان نیست، به نمایش بگذارید.

نمایش چندین و چندباره فیلم‌ها از یک سو و تراکم پخش آن‌ها در نقاط مختلف باعث شده تا آثار وجهی اقتصادی هم برای این جشنواره و هم برای سازندگان فیلم‌ها داشته باشد. کافی است آماری از فروشی که در این چند سال که شبکه اکران مردمی قدرت گرفته بررسی کنید، «موقعیت مهدی»، «غریب»، «منطقه پرواز ممنوع»، «منصور»، «لوپتو» و… از جمله آثاری هستند که علاوه بر فروش‌های سینمایی، با حضور در این شبکه بالغ بر یک میلیارد تومان فروختند.

الگوی «عمار» چیست؟

همان‌طور که اشاره شد، جشنواره فیلم «عمار» با دستور کار کشف استعداد از بخش‌های نادیده مانده جبهه فرهنگی انقلاب، متولد شد و طبیعتا در طول سال‌های برگزاری بخش اصلی ویترین آن هم به ساخته‌های چهره‌های غالبا گمنامی اختصاص پیدا کرده است که برخی از آن‌ها بعدها به جریان اصلی سینمای ایران پیوستند.

«عمار» اما در کنار توجه به استعدادها در دوره‌های مختلف برگزاری اهتمام ویژه‌ای به معرفی الگو، در قالب پاسداشت سینماگران و هنرمندان پیشکسوت هم داشته است. در هر دوره از جشنواره «عمار»، بخش ویژه‌ای از آیین اختتامیه به بزرگداشت یک چهره معتبر هنری اختصاص پیدا کرده است که در یک نگاه کلی می‌توان از کنار هم قرار دادن این اسامی، متوجه چشم‌انداز جریان «عمار» برای فعالیت هنری شد.

زنده‌یاد نادر طالب‌زاده، پرچم‌دار و هدایت‌گر اصلی جریان «عمار» در سال‌های ابتدایی شکل‌گیری بود و به همین دلیل سال گذشته و در اولین نوبت از برگزاری این رویداد پس از درگذشت این هنرمند، بخش ویژه‌ای به نکوداشت میراث فرهنگی، هنری و رسانه‌ای او اختصاص پیدا کرد.

در کنار مرحوم نادر طالب‌زاده، جمال شورجه دیگر سینماگری بود که آیین بزرگداشتش در سیزدهمین دوره جشنواره «عمار» برگزار شد اما اگر به کتابچه خاطرات این رویداد رجوع کنیم، با تنوع قابل‌توجهی از چهره‌های پیشکسوت تجلیل شده در جریان «عمار» مواجه می‌شویم.

سیروس مقدم، سیدمحمود رضوی، محمدرضا سرشار، رضا برجی، امراله احمدجو، ابوالقاسم طالبی، فرج‌الله سلحشور و مسعود جعفری‌جوزانی تنها برخی از چهره‌های هنری تجلیل شده در دوره‌های مختلف جشنواره «عمار» محسوب می‌شوند.

سید داود میرباقری را اما می‌توان یکی از اولین و البته شاخص‌ترین این چهره‌ها دانست. آیین پاسداشت کارنامه کارگردان سریال‌هایی همچون «امام علی(ع)» و «مختارنامه» در سومین دوره جشنواره عمار در سال ۹۱ برگزار شد و داود میرباقری در این مراسم اینگونه نسبت به بزرگداشت خود واکنش نشان داد: « تقدیر در جشنواره‌ای با مضامینی ارزشی و در حضور چنین مادرانی که در راه پایداری انقلاب اسلامی استقامت کرده‌اند و ما همه به آن‌ها بدهکاریم، شبی را برای من رقم زد که همیشه در ذهن و خاطر من می‌ماند و خستگی دو دهه کار ساخت آثار تاریخی مذهبی را از تنم به در کرد.»

تازه‌های «عمار» چیست؟

ظرفیت «عمار» در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلوئنسر مردمی شودروز گذشته ۱۸ دی ماه نشست خبری این رویداد هم برگزار و طی آن اعلام شد قرار است بزرگداشت محمدحسین لطیفی که سال گذشته فیلم سینمایی «غریب» را با محوریت شهید بروجردی ساخته بود و نکوداشت مرحوم پروانه معصومی که به چندی پیش به دلیل ابتلا به بیماری درگذشت، برگزار شود.

اسعد دبیر این رویداد اما از یک اینفلوئنسری متفاوت گفت، او تاکید کرد: «عمار باید از قلب انقلاب اسلامی ایران اینفلوئنسر تربیت کند. اصلا ظرفیت «عمار» در این است که مدلی را معرفی کند تا او تبدیل به یک اینفلوئنسر مردمی شود. روح عمار مبتنی بر مردم است. ما دنبال سلبریتی و اینفلوئنسر نیستیم، ما معتقدیم این جشنواره می‌بایست در تربیت این حوزه شاهد اتفاقات ارزشمندی باشد.» در عین حال تاکید شد: «در فضای مجازی گدایی اینفلوئنسرها را هم نمی‌کنیم اما تلاش می‌کنیم تا نیروهایی را تربیت کنیم که بتوانند با مردم گفت‌وگو کنند.»

همچنین برگزارکنندگان جشنواره از یک شگفتانه در اهدای جوایز خبر دادند؛ جایزه‌ای ضد مردمی!

در این نشست مطرح شد قرار است این جایزه به کسانی داده شود که ضد مردمی‌ترین افراد هستند و دربرگیرنده ویژگی‌ها و غافلگیری‌هایی است.

رسانه سینمای خانگی- «منطقه مورد علاقه» در ایران جایزه مستقل گرفت

 «منطقه مورد علاقه» کاری از جاناتان گلیزر به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان «آکادمی افسانه زندگی»، بزرگترین رویداد مستقل سینمای ایران، معرفی شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بزرگترین رویداد مستقل سینمای ایران، سجاد اصغری بنیانگذار و رییس این رویداد در آیین پایانی معرفی بهترین فیلم خارجی زبان هفتمین دوره مراسم بین‌المللی آکادمی افسانه زندگی گفت: امروز فرصتی دست داد تا حرکت معکوسی که در دور نخست در یک جغرافیای کوچک در شمال ایران (رشت) برگزار کردیم در ابعاد بین‌المللی با مشارکت دیگر سینماگران سینمای جهان بویژه سینماگران سینمای هندوستان، دور هفتم بخش بین الملل مراسم معرفی بهترین فیلم خارجی زبان را برگزار کنیم.

ساجال داتا فیلمساز هندی دبیر بخش بین‌الملل مراسم نیز اظهار داشت: بنابر بررسی و ارزیابی که در شورای بخش بین‌الملل داشتیم سعی کردیم برای معرفی بهترین فیلم خارجی زبان آکادمی افسانه زندگی از بین هفت کاندیدی که معرفی کرده بودیم دست به انتخابی شایسته بزنیم و همچنین در بخش های مستند و کوتاه انتخابی قابل تامل داشته باشیم.

در ادامه از بین هفت کاندیدای بخش بین‌الملل شامل منطقه مورد علاقه به کارگردانی جاناتان گلیزر از بریتانیا، من کاپیتان به کارگردانی متئو گارونه از ایتالیا، سرزمین موعود به کارگردانی نیکولای آرسل از دانمارک، روزهای آرام به کارگردانی ویم وندرس از ژاپن، انیمیشن چهار روح کابوت به کارگردانی آرون گادر از مجارستان، درباره علف‌های خشک به کارگردانی نوری بیلگه جیلان از ترکیه و ۲۰۱۸، همه قهرمان هستند به کارگردانی جود آنتانی جوزف از هند، اثر جاناتان گلیزر به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان معرفی شد.

در بخش مستند نیز از بین سه کاندید شامل چهار دختر به کارگردانی کوثر بن‌هنیه از تونس، نخ طلایی به کارگردانی نیشتا جِین از هند و زندان مرکزی ویلادمیر به کارگردانی یولیا بابکو وا از روسیه، نخ طلایی به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان معرفی شد.

در بخش سینمای کوتاه هم از بین سه کاندید بیست و هفت (۲۷) به کارگردانی فلورا آنا بودا از مجارستان، اکنون به کارگردانی یه یوان از چین و وقتی جنگ تمام شود به کارگردانی سیمونه ماسی از ایتالیا، بیست و هفت به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان معرفی شد.

در این دوره، شیدا همتی دبیری اجرایی و امیر خانزاده مدیریت روابط عمومی بخش بین‌الملل را بر عهده داشت.

بخش معرفی هفت فیلم مطرح سال سینمای ایران در دور هفتم ،۷ جولای ۲۰۲۴ برگزار می‌شود.

در دور پیشین، در جبهه غرب خبری نیست کاری از ادوارد برگر از آلمان به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان انتخاب شده بود.

رسانه سینمای خانگی- سهم دفاع مقدس در فجر چهل و دوم

سینمای دفاع‌مقدس حالا فراتر از یک ژانر، تبدیل به ظرفیتی ویژه برای روایت قصه‌ها و خلق قهرمانان ملی بر پرده نقره‌ای شده است؛ سهم این ژانر در جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر چقدر خواهد بود؟

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، «دفاع مقدس» را حالا می‌توان به نام سینمای ایران زد، ژانری که چهار دهه است مختصات و هویت ایرانی پیدا کرده، بومی شده و مهمترین اتفاقات تاریخ معاصر را که با جز به جز زندگی مردم این سرزمین گره خورده، در دل خود روایت کرده است؛ از ژانر دفاع مقدس می‌گویم.

سینمای ایران در طول چهار دهه پس از انقلاب با آنکه خواسته انواع گونه‌های سینمایی را بیازماید اما اگر بخواهیم نگاهی به مولفه‌ها و تعریف «ژانر» داشته باشیم باید با یک واقعیت روبه‌رو شویم؛ اینکه سینمای ایران نتوانسته به استانداردهای ژانری نزدیک شود! با همه اینها «دفاع مقدس» جزو معدود گونه‌هایی است که اتفاقا در ایران متولد شده و توانسته موفق هم باشد.

روایت تولد یک ژانر بومی

دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سخت‌ترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار می‌رود اما سینمای آن روزگاران طلایی‌ترین دوران خود را سپری می‌کردجنگ ایران و عراق را می‌توان یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه قلمداد کرد، با آنکه دو سویه این جنگ در مطبوعات و جراید و حتی در بزرگترین دادگاه‌های بین‌المللی به نام هر دو کشور درگیر ثبت شد اما مگر پشتیبانی دول دیگر و کشورهای متخاصم از رژیم بعث عراق انکارشدنی است؟‌ مگر می‌توان کتمان کرد که هزاران هزار تن از ایرانی‌ها در طول این جنگ به شهادت رسیدند، شماری دچار تبعات جنگ شدند و چه بسیار خانواده‌هایی که طعم تلخ آوارگی را چشیدند؟ گفتنی‌ها از این جنگ کم نیست و قصه‌ها فراوان دارد برای تصویر شدن. همین هم شد؛ از همان نخستین روزهای آغاز جنگ گروه‌های فیلمسازی عازم جبهه‌های جنگ شدند تا هزارتوی آن را به تصویر بکشند.

دهه ۶۰ با آنکه به واسطه بمباران کشور از هر سو و وجود شرایط جنگی از سخت‌ترین روزهای زندگی ایرانیان به شمار می‌رود اما سینمای آن روزگاران طلایی‌ترین دوران خود را سپری می‌کرد؛ دورانی که اتفاقا فیلم‌های جنگی پرتوفیق‌ بودند و مخاطبان پرشمارش در آینه فیلم‌ها، زندگی مشقت‌بار در سایه جنگ و البته آرمان‌های خود را می‌دیدند؛ روزهایی پرتلاطم که سینما از تشویش آن می‌کاست؛ این را آمار و ارقام مخاطبان سینما می‌گویند.

 بوی پیراهن یوسف – ۱۳۷۴

سینمای دفاع مقدس البته تا اواخر دهه ۷۰ از مهمترین گونه‌های سینمایی محسوب می‌شد؛ سینمای باورمندی که به موازات مدیران، سینماگران هم اهتمام ویژه‌ای نسبت به آن داشتند و فیلم‌هایش همزمان که اقبالی را در گیشه به لحاظ فروش به خود می‌دیدند، رکوردهایی را از منظر تعداد تماشاگران هم در تاریخ سینمای ایران ثبت کردند.

 اتوبوس شب – ۱۳۸۵

ژانر دفاع مقدس اما در دهه ۸۰ رو به افول رفت، نه فیلم‌هایش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نه سینماگران تلاشی برای جلب توجه آن‌ها می‌کردند، اندک ساخته‌های دهه ۸۰ با یک آفت بزرگ مواجه بود؛ فیلم‌هایی که نه از منظر ساختار استانداردهایی داشتند و نه قصه‌ای گیرا که مخاطبان را با خود همراه کنند؛ فیلم‌هایی که به نظر می‌رسید صرفا برای پر کردن یک بیلان کاری تولید می‌شدند و بیشتر کارکردی برای ماندن در کشوهای مدیران داشتند که گاه حتی بعد از رونمایی در جشنواره‌ها، به واسطه کیفیت نازلشان رنگ اکران را به خود نمی‌دیدند.

 تنگه ابوقریب – ۱۳۹۶

دهه ۹۰ را اما می‌توان بازگشت سینمای دفاع مقدس به روزهای اوج و شکوفایی خود دانست، فیلم‌های تولید شده در این بستر یک ویژگی تام و تمام داشت؛ ظهور فیلمسازان جوان و تا آن زمان گمنامی که فیلم‌هایی با محوریت روزهای جنگ و گروهک‌های درگیر این تخاصم را به تصویر کشیدند و بار دیگر توانستند جانی دوباره به این سینما دهند، محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار، منیر قیدی و… از جمله آن‌ها هستند.

سینمای دفاع مقدس در دهه ۱۴۰۰ به روایت آمار

جشنواره فیلم فجر بعد از دوره بحرانی و عجیب سی‌ونهم که در سایه سنگین فراگیری کرونا با سروشکلی متفاوت برگزار شد، در دوره چهلم فرصتی برای بازیابی و احیا به دست آورد. در این دوره از میان ۲۲ فیلم پذیرفته شده در بخش «سودای سیمرغ» سهم سینمای دفاع مقدس سه فیلم بود. شاخص‌ترین فیلم حاضر در این دوره بی‌تردید «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازی‌فر بود که روایتی متفاوت از زندگی شهید مهدی باکری را به تصویر درآورد و بعدها نسخه سریالی آن با عنوان «عاشورا» روی آنتن رفت.

 موقعیت مهدی

فیلم سینمایی «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی و «۲۸۸۸» به کارگردانی مشترک کیوان علیمحمدی و علی‌اکبر حیدری هم دو فیلم دیگر این دوره از جشنواره بودند که رنگی از دفاع مقدس داشتند و هر چند از نظر سینمایی با انتقاداتی مواجه شدند اما پرچم این، گونه سینمایی را بالا نگه داشتند. یک سال بعد و در دوره چهل و یکم اما کمیت و کیفیت تولیدات دفاع مقدسی در ویترین جشنواره فجر بهبود پیدا کرد و شاهد حضور ۶ فیلم از این ژانر در ترکیب ۲۴ فیلم بخش سودای سیمرغ بودیم.

فیلم‌های «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، «سینما متروپل» به کارگردانی محمدعلی باشه‌آهنگر و «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد را می‌توان سه فیلم شاخص دفاع مقدسی در این دوره از جشنواره دانست که جوایز اصلی را هم از آن خود کردند.

 نمایی از فیلم «شماره ۱۰»

فیلم‌های «اتاقک گلی» به کارگردانی محمد عسگری، «گل‌های باوارده» به کارگردانی مهرداد خوشبخت و «های پاور» به کارگردانی هادی محمدپور هم سه فیلم دیگر جشنواره چهل و یکم بودند که به داستان‌های مرتبط با سال‌های جنگ تحمیلی پرداختند.

به این ترتیب در حالی به سومین دوره از جشنواره فیلم فجر در دهه ۱۴۰۰ نزدیک می‌شویم که آمار فیلم‌های دفاع‌مقدسی حاضر در جشنواره از ۳ فیلم در دوره چهلم به ۶ فیلم در دوره چهل‌ویکم رسید و شواهد نشان می‌دهد در دوره چهل‌ودوم شاهد افزایش این سهم خواهیم بود.

کارویژه‌ای برای احیای یک ژانر بومی

«هنوز بسیاری از اتفاقات بزرگ و شگرف هشت سال دفاع مقدس به زبان تصویر در نیامده و بر پرده سینماها نقش نبسته و هنوز دوربین سینما مجالی برای بازنمایی آن حماسه‌ها و آن قهرمانان نیافته است. بی‌شک غبارزدایی از تاریخ دفاع مقدس یکی از وظایف ذاتی سینما در برهه کنونی است که امید است به همت و اراده سینماگران و مدیران و مسئولان مختلف این مهم به فرجامی خوش منجر شود. چرا که تاریخ دفاع مقدس در این سرزمین همیشگی و ماندگار است و سینما در ارائه این تصویر نقش اساسی دارد.» این جملات بریده‌ای از یادداشت محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی است که به مناسبت هفته دفاع مقدس منتشر شد.

امسال رقابت سخت پیش می‌رود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولی‌ها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کردمروری‌بر سرفصل سیاست‌های مسئولان فعلی سازمان سینمایی، حکایت از آن دارد که توجه به احیای ژانر دفاع مقدس، در کنار سیاست کلان‌تر ایجاد تنوع ژانر در فضای تولید و اکران سینمای ایران، به‌صورت ویژه در دستور کار مدیران سینمایی قرار داشته است و کیفیت اجرای این سیاست امروز می‌تواند صورت یک مطالبه رسانه‌ای به خود بگیرد.

کمااینکه محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم پیش‌تر تأکید کرده و صراحتا گفته بود: «برنامه قطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه حمایتی مربوط به تولیداتی هنری با مضمون دفاع مقدس و حوزه مقاومت است. در ژانرهای دیگر نیز همچون طنز، اجتماعی و …. آثاری در دست تولید هستند. اما ما به طور ویژه حمایت‌های خود را از آثاری به عمل می‌آوریم که مربوط به حوزه دفاع مقدس و مقاومت می‌شوند.»

جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر از این منظر می‌تواند به‌صورت ویژه‌تر زیر ذره‌بین قرار بگیرد. به‌خصوص که مجتبی امینی در مقام دبیر این رویداد چندی پیش ضمن اشاره به استقبال فیلمسازان از این دوره از جشنواره در گزارشی آماری درباره ترکیب فیلم‌های متقاضی حضور در جشنواره گفت: «امسال ۵ فیلم کودک و ۱۱ فیلم طنز، به صورت جدی پیگیر بودند در جشنواره باشند و ۷ فیلم سینمای دینی و ۱۵ فیلم دفاع مقدسی هم در میان آثار متقاضی حضور دارد. امسال رقابت سخت پیش می‌رود، فرآیند انتخاب کار سختی است و ۲۲ فیلم در بخش رقابتی و ۱۱ فیلم در بخش فیلم اولی‌ها حضور دارند که مخاطبان را شگفت زده خواهد کرد.»

در همین راستا، محمد خزاعی به تازگی اعلام کرده است: «تولید آثار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دولت سیزدهم افزایش چشمگیری داشته که یک نمونه آن حضور هشت اثر سینمایی در جشنواره فجر امسال است.» اما فراتر از کمیت تولیدات حاضر در جشنواره فیلم فجر، باید دید کیفیت این آثار چقدر می‌تواند متضمن احیای ژانر دفاع مقدس، به‌عنوان ژانری بومی و در عین حال پرمخاطب در فرآیند اکران سینمای ایران باشد.

قهرمان‌ها در صف «فجر۴۲»

از فهرست ۱۱۵ فیلم متقاضی حضور در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر، هنوز تعداد زیادی از آثار در سکوت خبری به سر می‌برند و طبیعتا به دلیل در دست نبودن اطلاعات قطعی درباره همه این آثار، نمی‌توان درباره سهم تولیدات دفاع‌مقدسی در میان آن‌ها هم با قطعیت گزارش کرد اما تا همین امروز و براساس خبرهای رسمی منتشرشده درباره برخی پروژه‌ها می‌توان درباره احتمال رونمایی برخی تولیدات شاخص در این حوزه، در جشنواره پیش رو گمانه‌زنی کرد.

سازمان سینمایی اوج که حمایت از تولیدات دفاع مقدسی را طی سال‌های گذشته نیز در دستور کار خود داشته امسال با دو فیلم شاخص در این حوزه برای حضور در جشنواره فجر دورخیز کرده است. فیلم سینمایی‌ «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیه‌کنندگی عباس نادران یکی از این آثار است که رونمایی از تصویر سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین از این پروژه، بازتاب بسیاری در محافل سینمایی داشت. بابایی سال گذشته سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را برای فیلم «استاد» دریافت کرده بود و حالا ایفاگر نقش اصلی در یک فیلم دفاع‌مقدسی شده است. مهدی شامحمدی هم به‌رغم تجربه‌هایی که در حوزه مستندسازی در کارنامه خود داشته، از فیلمسازان فیلم‌اولی جشنواره امسال به حساب می‌آید.

حضور میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی از اصلی‌ترین کنجکاوی‌ها درباره «آسمان غرب» است که به نظر می‌رسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژه‌های پرسروصدای جشنواره امسال باشددیگر پروژه سازمان اوج، فیلم سینمایی «قرارگاه سری» به کارگردانی دانش اقباشاوی است که این فیلم در همکاری با بنیاد سینمایی فارابی به مرحله تولید رسیده و قرار است روایت‌گر بخشی از زندگی شهید علی هاشمی و نقش او در شناسایی و طرح ریزی عملیات خیبر در قرارگاه سری نصرت باشد. تهیه‌کنندگی این پروژه را جلیل شبانی برعهده دارد که سال گذشته با فیلم «سرهنگ ثریا» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.

اما دیگر سازمانی که با دست پر در تدارک حضور در چهل‌ودومین جشنواره فجر است، سازمان سینمایی سوره است که در سبد تولیدات خود، یک فیلم مرتبط با دوران دفاع مقدس هم دارد. فیلم سینمایی «آسمان غرب» که محصول مشترک سازمان سوره و بنیاد سینمایی فارابی است، روایتی از روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی و نقش کلیدی شهید علی‌اکبر شیرودی در آن ایام را به تصویر درآورده است.

حضور میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی از اصلی‌ترین کنجکاوی‌ها درباره این پروژه است که به نظر می‌رسد از نظر پروداکشن تولید هم از پروژه‌های پرسروصدای جشنواره امسال باشد. تهیه‌کنندگی این فیلم را حبیب والی‌نژاد برعهده دارد که تجربه تهیه‌کنندگی فیلم‌های شاخصی همچون «ایستاده در غبار» را در همین حال و هوا در کارنامه خود دارد. والی‌نژاد در همکاری دیگری با سازمان سوره، فیلم «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی را هم در دست تولید دارد که هرچند مرتبط با سال‌های دفاع مقدس نیست اما به نقش شهید احمد کاظمی در ساعات ابتدایی زلزله بم، پرداخته است.

 نمایی از فیلم «مجنون»

فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد که این روزها مراحل پایانی را سپری می‌کند قصه‌ای نوجوانانه دارد و در بستر دفاع مقدس روایت می‌شود. این فیلم اقتباسی از کتاب «باغ کیانوش» است که بر اساس آنچه در این کتاب آمده است این فیلم موضوعی مرتبط با شهر همدان در دهه ۶۰ را دارد.

بنیاد فرهنگی روایت هم این روزها با فیلم «قهرمان جندی شاپور» در تدارک حضور در جشنواره فیلم فجر است. فیلمی به کارگردانی مهدی صاحبی و تهیه‌کنندگی ابوذر پورمحمدی که روایتی از زندگی شهید مجید بقایی از همرزمان شهید حسن باقری در سال‌های دفاع مقدس است. در این فیلم مرتضی امینی‌تبار، نادر سلیمانی، یوسف تیموری و… به ایفای نقش می‌پردازند.

 قهرمان جندی شاپور

فیلم سینمایی «آن دو» به کارگردانی مرتضی رحیمی و تهیه‌کنندگی سید علیرضا سبط احمدی هم از دیگر فیلم‌های دفاع‌مقدسی است که این روزها آخرین مراحل تولید را سپری می‌کند. در این فیلم بازیگرانی همچون قدرت‌الله ایزدی و علیرام نورایی ایفای نقش کرده‌اند و آن‌طور که از خلاصه داستان رسمی‌اش برمی‌آید احتمالا حال و هوایی ویژه مخاطبان نوجوان هم داشته باشد.

«دست ناپیدا» به کارگردانی انسیه شاه‌حسینی و تهیه‌کنندگی سیدسعید سیدزاده هم از دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی در حال تولید است و احتمال رونمایی از آن در جشنواره فجر وجود دارد. شاخص‌ترین ویژگی این پروژه سوژه متفاوت آن است که به نقش زنان در فرآیند خدمات رسانی به رزمندگان پرداخته و قصد دارد روایتی از شستشوی البسه خونین رزمندگان در آب کارون را به تصویر درآورد.

با این حال در میان آثار تولید شده با موضوع جنگ فیلم هایی درباره محور مقاومت هم متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر شده اند که از آن جمله می توان به فیلم سینمایی «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و با بازی شهرام حقیقت دوست اشاره کرد.

رسانه سینمای خانگی- پیام تسلیت فارابی

بنیاد سینمایی فارابی با صدور پیامی ضمن اعلام همدردی با ملت ایران، خواستار مجازات و انتقام سخت عوامل و آمران این جنایت کور و ننگین شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در پی جنایت تروریستی زائران و مردم بیگناه در مسیر گلزار شهدای کرمان، بنیاد سینمایی فارابی با صدور پیامی ضمن اعلام همدردی با ملت ایران، خواستار مجازات و انتقام سخت عوامل و آمران این جنایت کور و ننگین شد.

متن پیام به این شرح است:

«ما ملت امام حسینیم. معنای عمیق این دیدگاه ایمانی و آرمانی این بار در جوار گلزار شهدای کرمان متجلی شد، آن هنگام که دستان ناپاک و خبیث، تاب تجدید بیعت خیل عاشقان انقلاب اسلامی را با سردار قهرمان شهید خود نداشتند و فرزندان مظلوم ایران را به خاک و خون کشیدند. لکه ننگ این جنایت تروریستی تا ابد بر دامن طراحان و مجریان خواهد ماند و دل‌های همه وجدان‌های آگاه بیدار تر خواهد شد.

بنیاد سینمایی فارابی همدل و همزبان با هنرمندان و سینماگران ایران باتسلیت آن فاجعه دلخراش و غمبار به رهبری معظم، مردم شریف ایران و خانواده‌های داغدار مردم کرمان، امید دارد با شناسایی سریع‌تر قاتلان اصلی، دست پلید طراحان صهیونیستی و سفاک آن، پشت صحنه این جنایت برای مردم حقیقت طلب در سراسر دنیا روشن شود و مزدوران و عاملان اجرایی این جنایت نیز دستگیر و مجازات و گرفتار عقوبت سخت الهی شوند.»

رسانه سینمای خانگی- سینما ترور کرمان را روایت کند

 رییس سازمان سینمایی گفت:سینما امروز باید روایتگر مظلومیت شهدای اقدام تروریستی و همه فجایع ضدانسانی که در جای جای این کره خاکی از کرمان تا غزه از لبنان تا یمن و فلسطین رخ می دهد، باشد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمد خزاعی شامگاه جمعه در اجتماع هنرمندان و سینماگران و اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه در آئین اختتامیه جشنواره ملی نماز و نیایش به روایت دوربین در قم گفت: وقتی از سینما و فیلم حرف می زنیم با مولفه‌هایی چون فرم و محتوا سروکار داریم و یک اثر هنری باید دارای این هر دو مؤلفه و شاخصه باشد.

وی ادامه داد: در حوزه سینمای دینی قطعاً، باید به مقوله جهان بینی و نگاه به هستی و خدای متعال و اخلاق فردی و اجتماعی توجه کنیم.

به گفته وی، آثار شاخص و ماندگار به طور قطع، واجد این مختصات و مؤلفه‌ها هستند و سینمایی که جهان بینی و اخلاق انسانی را نادیده بگیرد به دام ابتذال و منفعت جویی صرف خواهد افتاد.

رئیس سازمان سینمایی با بیان اینکه جشنواره نماز و نیایش پاسخی به یک نیاز فرهنگی جامعه است و می‌تواند عرصه‌ای برای بازنمایی و روایت قدرت معنوی دین در برابر انواع نحله های منحط و منحرف فکری باشد. افزود: تأثیر فیلم‌های دینی در تولید خودباوری و تلنگر به انسان‌ها برای رسیدن به مقام عبودیت و زندگی سالم و تلاش برای گام برداشتن در مسیر حق قابل اعتناست.

وی به جنایت تروریستی دردناک و تلخ کرمان اشاره کرد و ضمن همدردی با ملت داغدار و خانواده‌های شهدای این فاجعه ضد بشری خاطرنشان کرد: سینما امروز باید روایتگر مظلومیت شهدای این اقدام تروریستی و همه فجایع ضدانسانی باشد که در جای جای این کره خاکی از کرمان تا غزه از لبنان تا یمن و فلسطین رخ می‌دهد. سینما امروز باید تصویرگر شهادت دختر خردسال معصوم با کاپشن صورتی و گوشواره قلبی در جنایت کرمان باشد.

وی سپس خطاب به جامعه هنری و سینمایی تصریح کرد: شما سینماگران امروز رسالت خطیر و حساسی را بر عهده دارید. چرا که مهم‌ترین ابزار تبیین یعنی ابزار تأثیرگذار تصویرسازی و سینما را در اختیار دارید.

سینما، قدرتمندترین و در عین حال مخرب‌ترین سلاح در جهان امروز است

خزاعی با بیان اینکه سینما، قدرتمندترین،، عاطفی ترین و تاثیرگذارترین و در عین حال مخرب‌ترین سلاح در جهان امروز است اضافه کرد: تأثیرگذار از لحاظ قصه، قدرت انتقال مضامین و پیام و اندیشه که اگر درست منتقل شود در تربیت نسل جدید، در تکامل اندیشه و در تکوین تمدن نوین و اعتلای فرهنگی نقش اساسی دارد. و عاطفی ترین ابزار برای درگیر کردن احساسات مردم از هر طیف و سلیقه

وی ادامه داد: در عین حال سینما ابزاری مخرب و خطرناک هم می‌تواند باشد؛ چنانچه برای انتقال پیام بشری و عدالت انسانی بکار گرفته نشود می‌تواند در خدمت سودجویی، منفعت طلبی، ایجاد خشونت و انحرافات فکری قرار گیرد.

وی با اشاره به هنر سینما به مثابه زیباترین ابزار برای نشان دادن جلوه‌های بصری و عظمت خداوند متعال، و فضائل انسانی، عشق، اخلاق، انسانیت، محبت و عدالت عنوان کرد: سینما تبیینی ترین رسانه برای احقاق حقوق مظلوم ترین مردم و مردم مظلومی است که پناهی ندارند و سینما می‌تواند صدای خاموش مظلومان و ستمدیدگان جهان باشد.

رئیس سازمان سینمایی اظهار کرد: من تعجب می‌کنم از کسانی که در حوزه رسانه و تصویر فعالیت می‌کنند و متوجه نقش خود در این جهان معنا نیستند.

وی با بیان اینکه قرن حاضر قرن تصویر و رسانه است تصریح کرد: ما نمی‌توانیم نسبت به جنایات بشری در جهان امروز، در کرمان، در غزه و در فلسطین و لبنان بی تفاوت باشیم و سکوت کنیم.

خزاعی ادامه داد: جهان سینما، عرصه مسوولیت‌های سخت و دشوار برای رشد و تکامل جامعه و گسترش اخلاق انسانی است، جهان ترویج ابتذال، خشونت، اشاعه منکرات و دامن زدن به انحرافات فکری و جنسی نیست.

وی با اشاره به جایگاه مهم هنرمند در جامعه، خاطرنشان کرد: اگر صاحب اثر به خودسازی و خودآگاهی برسد با آثارش می‌تواند به رشد معنویت و تلاش برای آگاهی بخشی و سیر و سلوک و اخلاق و انسانیت کمک کند.

رئیس سازمان سینمایی عنوان کرد: اکنون، ما باید انتخاب کنیم می‌خواهیم سینماگری غرق در لذت‌های دنیوی، ثروت و شهرت و جوایز رنگارنگ به هر قیمتی باشیم یا هنرمندی باشیم در خدمت جامعه، هویت و منافع ملی که هم در دنیا عزت دارد و هم در آخرت.

وی با بیان اینکه هنرمندان رسالت مضاعفی در انعکاس این جنابت‌ها دارند افزود: همه ما وظیفه داریم در برابر این اتفاقات و فجایع ضد بشری سکوت نکنیم و با خلق آثار به جامعه جهانی آگاهی بخشی کنیم و در این زمینه معتقدم خودجوش و جهادی اقدام کنیم و معطل سیستم‌های بروکراسی نباشیم.

رئیس سازمان سینمایی تاکید کرد: ما در قبال مظلومیت کودکان، دانش اموزان، زنان و همه شهدای مظلوم و بی‌گناه کرمان و غزه مسؤولیت و تکلیف داریم.

رسانه سینمای خانگی- آیا افزایش قیمت بلیت سینما منطقی است؟

از این هفته، قیمت بلیت سینماها، به شکلی شناور طی روزهای هفته تعیین می‌شود که این رویکرد، فارغ از تامین بخشی از هزینه‌های تولید، توزیع و پخش، می‌تواند دست مخاطبان را در انتخاب روزهایی که می‌توانند با بضاعت مالی خود به سینما بروند را باز می‌گذارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از این هفته، قیمت بلیت سینماها طی روزهای مختلف، با روندی شناور، بین ۴۰ تا ۸۰ هزار تومان در سینماهای مدرن خواهد بود. قیمت بلیت در سینماهای ممتاز نیز بین ۲۵ تا ۶۰ هزار تومان در نوسان خواهد بود تا مخاطبان، بر مبنای وقت و مقتضیات مالی خود، به تماشای فیلم بنشینند.

همواره افزایش قیمت بلیت، با مقاومت‌ها و مخالفت‌های برخی رسانه‌ها همراه بوده است اما شرایط برای امسال، به شیوه‌ای طراحی شد که کمترین میزان مخالفت با این طرح انجام شده است. طرحی سنجیده که کمتر از میزان تورم محسوس در جامعه محاسبه شده و می‌تواند کمک خوبی برای سینماداران، سینماگران، دفاتر پخش و البته مخاطبان به حساب آید.

اصلا چرا باید قیمت بلیت افزایش پیدا کند؟

اینکه چرا قیمت بلیت سینما باید افزایش پیدا کند، تابع پارامترهای بسیاری است. نخستین دلیل مهم آن، افزایش سرسام‌آور هزینه تولیدات سینمایی است. تا همین ۲ سال پیش، می‌شد با ۳ میلیارد تومان، یک فیلم لوباجت را با بازیگرانی غیرچهره تولید کرد اما امروز، هزینه تولید همان فیلم، کمتر از ۷ میلیارد تومان نخواهد بود. حالا محاسبه کنید هزینه تولید یک درام آپارتمانی را که قطعا بالاتر از ۱۵ میلیارد تومان خواهد شد. این وضعیت برای آثاری که پروداکشن خاصی دارند، بسته به آپشن‌ها و مقتضیات فنی و لجستیکی فیلم، ضریب بالایی می‌خورد و هزینه اثر را به بیش از ۳۰ میلیارد تومان می‌رساند.

حالا سرمایه‌گذاری که بر روی این تولیدات ریسک می‌کند، باید در گیشه، ۳ برابر هزینه‌کرد خود بفروشد تا تازه به سرمایه اولیه خود برسد. یعنی فیلمی که ۳۰ میلیارد تومان هزینه تولیدش شده، باید در گیشه، ۹۰ میلیارد تومان بفروشد تا سرمایه‌گذار، تازه هزینه ۳۰ میلیاردی خود را به دست آورد. حال ببینید که چند فیلم، سالانه به گیشه ۹۰ میلیارد تومانی می‌رسند.

در شرایطی که هزینه‌های تولید، سینماداری و پخش، بالا رفته، چگونه می‌توان انتظار داشت که قیمت بلیت را در همان سقف ۶۰ هزار تومان نگه‌داشته و آن را افزایش نداد؟

هزینه تولید در سینمای ایران درحالی با رشد روزافزون مواجه شده که سقف قیمت بلیت سینما در ایران، ۶۰ هزار تومان یعنی حدود ۱ دلار بود و این فاکتور، برای سینمایی که بسیاری از ادوات فیلمسازی و سینماداری، خارجی و وارداتی است، صرفه اقتصادی ندارد. بنابراین در شرایطی که قیمت بلیت در کشورهای همسایه، تا ۱۵ دلار می‌رسد، قیمت ۱ تا ۱/۵ دلاری فعلی برای بلیت سینماهای کشور، چندان زیاد نیست و سینما را هم‌چنان به عنوان ارزان‌ترین تفریح برای مردم نگه‌می‌دارد. اینکه برخی اعتقاد دارند که بهای سینمارفتن برای مردم، باید ارزان‌تر از این میزان باشد، نیاز دارد که توقعات را به نهادهای بالادستی ارجاع داد تا آنها با تدوین سازوکاری، شرایط سینما رفتن بیشتر را برای مخاطبان مهیا کنند. وگرنه در شرایطی که هم هزینه تولیدات، هم هزینه سینماداری و هم هزینه تبلیغات و پخش، بالا رفته، چگونه می‌توان از مسئولان سینمایی انتظار داشت که قیمت بلیت را در همان سقف ۶۰ هزار تومان نگه‌داشته و آن را افزایش ندهند؟ ضمن اینکه اگر بخواهیم متناسب با شرایط تولید، توزیع و پخش، نسبت به قیمت‌گذاری بلیت سینما اقدام کنیم، شک نکنید که این رقم، هرگز از ۳۰۰ هزار تومان کمتر نخواهد بود. بنابراین وقتی قرار است تنها چند سانس دو روز انتهایی هفته، قیمت بلیت در سالن‌های مدرن به ۸۰ هزار تومان برسد، باز ببینید که چه سوبسیدی برای فیلم دیدن مردم، از جیب اهالی سینما و فعالان این حوزه پرداخت می‌شود.

ضمن اینکه در وضعیتی که قیمت همه شاخص‌ها طی سال جاری، برای چند مرتبه بالاتر رفته، چطور می‌توان انتظار داشت که قیمت بلیت صنعت گرانی چون سینما، بیشتر نشود؟ در شرایطی که سقف قیمت بلیت کنسرت در تهران، ۸۰۰ هزار تومان است، آیا سقف ۸۰ هزار تومانی بلیت سینما که یک‌دهم قیمت بلیت کنسرت است، منطقی به نظر می‌رسد؟

مهندسی خوب شناور شدن قیمت بلیت

سیاست شناور کردن قیمت بلیت، یک اقدام حرفه‌ای در سینمای ایران محسوب می‌شود. رویکردی که در تمامی کشورهای صاحب این صنعت رعایت می‌شود اما در ایران، قیمت بلیت، همواره روی دور ثابتی از قیمت بوده که آشکارا، امتیازی را برای مخاطبان و فعالان سینما به همراه نداشت. به‌عبارتی، مخاطب سینما مجبور بود در صبح شنبه، همان بهای بلیتی را بپردازد که برای سانس انتهایی پنجشنبه شب می‌پرداخت و این، ظلم بزرگی بود که به هر دو طرف وارد می‌آمد.

شناور کردن قیمت بلیت، اتفاق بسیارخوبی برای سینمای ایران است که باید سال‌ها پیش، به‌شکلی حرفه‌ای در این سینما پایه‌ریزی می‌شد

افزایش روزهای نیم‌بها، ضربه‌گیر بسیارخوبی برای بالا رفتن قیمت بلیت، تنها در چند سانس پیک روزهای پنجشنبه و جمعه است. ازقضا، انتخاب خوبی هم برای تعیین روز دوم نیم‌بها در نظر گرفته شده است. در هفته، ۳ روز شنبه، یکشنبه و دوشنبه، مخاطبان کمتری داشتند. نیم‌بها شدن شنبه‌ها، برای مدتی در سال ۹۷ صورت گرفت که این آزمون و خطا، اگرچه با رشد نسبی مخاطب همراه بود اما رقم فروش را به میزان شنبه‌های عادی نرساند و به همین دلیل، این طرح تداوم نیافت. اگر این اتفاق برای روز یکشنبه رخ می‌داد، می‌توانست تاثیرات سویی بر فروش دوشنبه بگذارد و به همین دلیل، انتخاب دوشنبه برای دومین روز نیم‌بها، بهترین تصمیم در این زمینه بود.

با این شیوه‌ قیمت‌گذاری، روزهای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه، یک قیمت، روزهای دوشنبه و سه‌شنبه یک قیمت و دو روز انتهایی هفته نیز یک قیمت متفاوت برای سینماروها دارند و این روند در صورت تثبیت (که احتمالا چندهفته‌ای به طول بینجامد) اتفاق‌های خوبی را برای تمامی طرف‌ها به همراه خواهد داشت.

بنابراین شناور کردن قیمت بلیت، اتفاق بسیارخوبی برای سینمای ایران است که باید سال‌ها پیش، به‌شکلی حرفه‌ای در این سینما پایه‌ریزی می‌شد تا علاوه بر تامین بیشتر هزینه‌های تولید، توزیع و پخش، مخاطبانی حرفه‌ای تربیت کنیم. این اتفاق در میان‌مدت و بلندمدت، ثمرات بسیاری برای سینمای ایران و مخاطبان هدف آن به همراه خواهد داشت.

رسانه سینمای خانگی- کشتی سیار سینمایی راه می‌افتد

استاندار مازندران بر افزایش جذابیت در سینماهای کشور تاکید کرد و گفت: کَشتی سیار سینمایی در دریای مازندران راه‌اندازی شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سیدمحمود حسینی پور روز چهارشنبه در دیدار معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی کشور در ساری با اشاره به گردشگر پذیر بودن مازندران و ورود میلیون ها مسافر و گردشگر به این استان، افزود: از جمله مواردی که می تواند در صنعت سینمای کشور تحول اساسی ایجاد کند و برای مخاطبان نیز جذابیت داشته باشد، سرمایه گذاری در حوزه سینمای دریایی است.

وی اظهارداشت: راه اندازی کَشتی سیار سینمایی در استان مازندران علاوه بر ایجاد جذابیت در بین مخاطبان، به صنعت سینمای کشور نیز کمک شایانی خواهد کرد.

مقام عالی دولت در مازندران، با اشاره به وجود تنوع فرهنگی در مازندران، خاطرنشان کرد: این استان در ایام تعطیلات میزبان میلیون ها مسافر و گردشگر از اقصی تقاط کشور است و به نوعی ۲۳ درصد جمعیت کشور به فاصله زمانی سه ساعت به این استان می رسند و سرمایه گذاری در صنعت سینمای دریایی در این خطه ضروری است.

حسینی پور بر لزوم راه اندازی نهضت ایجاد سینما در کشور تاکید کرد و گفت: یکی از سیاست های قطعی دولت سیزدهم، مردمی سازی کارها بوده و نسبت به این مهم نیز مصمم است.

استاندار مازندران با بیان اینکه در حوزه مردمی سازی نیز تاکنون کارهای مطلوبی در مازندران انجام شده است، افزود: در حوزه سینما نیز مردمی سازی امور می تواند بسیار اثرگذار باشد.

وی اظهار کرد: در بسیاری از کشورهای جهان، سینما توسط خود هنرمندان و در قالب شرکت های تعاونی اداره می شود.

وی با اشاره به وجود شخصیت های سیاسی و فرهنگی تاثیرگذار در تاریخ، فرهنگ و تمدن مردم مازندران، گفت: در صورتی که در این استان نسبت به تشکیل و راه اندازی شرکت تعاونی نیما یوشیج و یا بسیاری دیگر از شخصیت ها اقدام شود، جمع بسیاری از هنرمندان و حتی خیران نیز سهام دار این شرکت خواهند شد.
استاندار مازندران ادامه داد: در صورتی که در هر استان کشور یک شرکت تعاونی هنرمندان ایجاد و وارد بورس شود، بسیاری از مشکلات فراروی این قشر نیز رفع خواهد شد.

حسینی پور افزود: این شرکت های تعاونی توسط خود هنرمندان اداره می شود و بسیاری از مردم و حتی خیران نیز سهام دار این شرکت خواهند شد.

وی تولید محتوا را از جمله مولفه های تاثیرگذار در صنعت سینمای کشور دانست و گفت: مازندران دارای سوژه های جذابی است که سرمایه گذاری در آنها می تواند به صنعت سینمای کشور کمک کند.

وی از آیت الله کوهستانی، آیت الله جوادی، علامه حسن زاده آملی، نیما یوشیج و بسیاری دیگر از افراد به عنوان شخصیت های تاثیرگذار در تاریخ کشورمان یاد کرد، افزود: تولید محتوا در این بخش نیز باید در صنعت سینمای کشور مورد توجه قرار گیرد.

وی بیان کرد: نخستین حکومت علویان در مازندران تشکیل و راه اندازی شد که این بزرگترین سرمایه معنوی برای کشور است و سرمایه گذاری و تو لید محتوا در این بخش نیز باید مورد توجه سینماگران قرار گیرد.

استاندار مازندران تاکید کرد که در سند آمایش سینما باید از ظرفیت استان ها به شکل مطلوب استفاده کرد.
وی گفت: جبهه هنرمندان قوی و ارزشی در کشور باید تشکیل و راه اندازی شود تا بتوانند در برابر برخی جریان های سیاسی مقابله کنند.

مقام عالی دولت در مازندران اضافه کرد: می توانیم از سینما نیز برای انسجام خانواده ها به شکل مطلوب استفاده کرد.


معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی کشور امروز چهارشنبه در سفر یکروزه به استان، با استاندار مازندران تفاهمنامه همکاری امضا کرد. گسترش و توسعه برنامه ها و فعالیت ها و ایجاد زیرساخت های سینمایی و بهره گیری از قابلیت ها، امکانات و ظرفیت های فرهنگی، هنری، اجتماعی و اقتصادی استان ها از مفاد این تفاهمنامه همکاری است که به امضای استاندار مازندران و رئیس سازمان سینمایی رسیده است.

ارتقاء و تعالی هنر فاخر سینما و تصویر، غنی سازی جریان تولید سینمایی ایران بر اساس اولویت های سند تحول دولت مردمی و سند تحول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمایت از تولیدات و آموزش های سینمایی در استان ها و شهرستان ها و همچنین ایجاد فرصت مناسب برای هنرمندان و جوانان علاقه مند و مستعد در استان ها و شهرستان ها برای شکوفایی استعدادها و ظهور توانمندی ها و خلاقیت های آنان با رویکرد عدالت فرهنگی از دیگر اهداف این تفاهمنامه همکاری است.

رسانه سینمای خانگی- فجر همزمان در تهران و شهرستان‌ها برگزار می‌شود

رئیس سازمان سینمایی کشور در دیدار اعضای ستادی چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، در جریان روند چگونگی فعالیت‌های این دوره از جشنواره در بخش‌های مختلف قرار گرفت و حکم اعضای این جشنواره را اعطا کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ فجر، اعضای ستادی چهل و سومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر با رئیس سازمان سینمایی، روز گذشته، ۱۱ دی‌ماه در سازمان سینمایی دیدار کردند.

در ابتدای این جلسه مجتبی امینی دبیر چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر ضمن ارائه گزارش و تشریح معاونت‌ها و بخش‌های ستادی جشنواره، گفت: ۱۱ بهمن‌ماه همزمان با افتتاحیه چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، اکران فیلم‌ها در تهران و شهرستان‌ها آغاز خواهد شد. در هفته دوم از برگزاری این رویداد فرهنگی نیز میزبان میهمانان بین‌الملل بوده و ۲۲ بهمن‌ماه نیز اختتامیه را در پیش خواهیم داشت.

وی عنوان کرد: طی چند ماه گذشته، نظم و ترتیبی در معاونت‌های مختلف جشنواره صورت گرفته و فعالیت‌ها بر اساس برنامه پیش رفته است. همچنین در دی‌ماه به عملیات اجرایی رسیده و خداروشکر بر طبق کنداکتور پیش رفته‌ایم.

دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر درباره اقدامات صورت گرفته در این حوزه بیان کرد: در حوزه بین‌الملل، برگزاری اجلاس خزر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در پیش خواهیم داشت و روسای سازمان سینمایی عضو این اجلاس، از جمله میهمانان ما در اختتامیه جشنواره هستند که ۲۳ بهمن‌ماه برگزار خواهد شد. جلسه هیئت انتخاب بخش بین‌الملل نیز انجام، و آثار مشخص شده است. همچنین در حال مذاکره با صاحبان آثار به واسطه روند حقوقی هستیم. الحمدالله فیلم‌های خوبی در بخش بین‌الملل داریم و به امید خدا تا آخر دی‌ماه بخش بین‌الملل به سرانجام می‌رسد تا بتوانیم روند ویزای مهمانان را انجام دهیم.

امینی با اشاره به بخش بازار در این دوره از جشنواره فیلم فجر توضیح داد: در بخش بازار نیز شاهد رونق و حضور صاحبان آثار از کشورهای مختلف خواهیم بود و ۶ پاویون از کشورهای مختلف در بازار فیلم حضور خواهند داشت. به طور کلی امسال بازار جدی در جشنواره برپا خواهد شد. مجموعه بین‌الملل امسال نسبت به سال گذشته پرشورتر و درخشان‌تر است. به همت دبیرخانه جشنواره، آثار بخش ملی، به مدت دو هفته در حال بازبینی است.

در ادامه این جلسه مدیران ستادی جشنواره بین‌المللی فیلم فجر از گزارشی از اقدامات هر بخش را ارائه دادند.

این جشنواره میراث فرهنگی و ملی ماست

محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی نیز در ادامه این دیدار گفت: سال گذشته بسیاری احساس کردند که جشنواره فیلم فجر، جشنواره‌ای سیاسی است و نگاه سیاسی در آن حاکم است اما عوامل اجرایی این رویداد فرهنگی در دوره قبل، ثابت کردند که اینگونه نیست و این جشنواره میراث فرهنگی و ملی ماست. افقی که برای این دوره از جشنواره بین‌المللی فجر پیش‌بینی می‌شود روشن است. در واقع، این میراث فرهنگی، زمین بازی‌های سیاسی نیست.

وی افزود: برخی از مسائل به حوزه سیاست‌گذاری و برخی دیگر به فضای جامعه، جنس تعامل و نوع ادبیات ما باز می‌گردد که می‌خواهیم چه نتیجه‌ای را در این دوره از جشنواره در نظر داشته باشیم. هدف جشنواره صرفا برگزاری نیست بلکه نگاه و اهداف کلان فرهنگی و هنری در آن نهفته است.وی ادامه داد: این رویداد فرهنگی و اجتماعی از بدو شکل‌گیری بر اساس مبانی و راهبردهای مشخصی طراحی شده و در هر دوره متولیان برگزاری و سیاست‌گذاری این رویداد به دنبال تحقق و عینیت بخشی به آن راهبردها هستند.

خزاعی عنوان کرد: رویدادهای بین‌المللی همانند جشنواره فیلم فجر که میراث فرهنگی بعد از انقلاب محسوب می‌شود، محل طرح بازی‌های سیاسی نیست. نگاه ملی به این رویداد بدان معناست که همه طیف‌ها و نگاه‌ها در این جشنواره سهیم باشند که خوشبختانه هستند. سال گذشته در اوج بازی‌های سیاسی عده‌ای ماجراجو، نیز، ثابت کرده‌ایم که نگاه دولت به جشنواره، نگاهی فرهنگی است و اعلام کرده‌ایم که هر کسی با هر نوع نگاهی می‌تواند در جشنواره حضور داشته باشد.

وی با اشاره به انبساط خاطر و نشاط اجتماعی که جشنواره فیلم فجر برای مردم ایجاد می‌کند، اظهار کرد: همزمان با بهمن‌ماه، بسیاری از مردم پیگیر جشنواره فیلم فجر و آثار سینماگران هستند که این امر نشان‌دهنده مردمی بودن این جشنواره است و بنده مشابه این جشنواره را در هیچ جای دنیا ندیده‌ام. جشنواره‌ای که مردم از ماه‌ها قبل از برگزاری، پیگیر اخبار و محتوای آن هستند. این اشتیاق مردمی در دنیا بی‌سابقه است. درحالی که در کشورهای مطرح دنیا در این زمینه تنها فعالان، متخصصان و منتقدان سینمایی برای پیگیری آن اشتیاق نشان می‌دهند. به همین دلیل برنامه‌ریزی دقیق و اکران به‌موقع فیلم‌ها در سینماها و شهرستان‌ها مهم است و باید به مردمی بودن جشنواره بسیار توجه کنیم.

در سال‌ گذشته مردم ثابت کرده‌اند که پشتیبان ما هستند و نباید این سرمایه بزرگ را از دست بدهیم. رئیس سازمان سینمایی کشور با اشاره به اینکه گفتمان انقلابی و مبانی نظام باید در برگزاری جشنواره تقویت شود، افزود: منظور ما گفتمان اصلی و چهل ساله انقلاب است که متعلق به همه مردم است. برخی سال‌ها موضوعاتی را در فضای جشنواره مطرح می‌کردند که نظام فرهنگی کشور را نقد کرده یا شرایطی ایجاد کنند که فضا از شاخصه‌های فرهنگی فاصله گیرد در حالی که در جشنواره فیلم فجر قرار نیست فضای ضد فرهنگی نمودی پیدا کند.

رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: خوشبختانه، با تعاملات منطقه‌ای و بین‌المللی که در حوزه دیپلماسی فرهنگی حوزه فرهنگ و سینما شکل گرفته، سینماگران بسیاری از کشورها علاقه‌مند به حضور در جشنواره فجر هستند

وی در حوزه بین‌الملل نیز اظهار امیدواری کرد و افزود: امیدوارم که در دوره جدید جشنواره اتفاق‌های خوبی‌در این زمینه رخ دهد. باید در دعوت از میهمانان خارجی، هدفمند عمل کنیم و خوشحالم که حضور کشورهای آسیایی در این دوره از جشنواره پررنگ‌تر است چرا که تعدادی از کشورها هدف سازمان سینمایی که در نقشه‌راه‌ حوزه بین‌الملل ترسیم کرده‌ایم در جشنواره حضور دارند. در جشنواره است. صرف اینکه یک مهمان خارجی در کشور ما حضور داشته باشد حائز اهمیت نیست. بنابراین دعوت از میهمانان بین‌المللی هم باید هدفمند باشد.

رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: خوشبختانه، با تعاملات منطقه‌ای و بین‌المللی که در حوزه دیپلماسی فرهنگی حوزه فرهنگ و سینما شکل گرفته، سینماگران بسیاری از کشورها علاقه ‌مند به حضور در جشنواره فجر هستند و با ما تماس می گیرند؛ بویژه، مجموعه کشورهای همسویی که با ما اشتراکات آرمانی، آئینی و زبانی دارند. همچنین، لازم است برای حضور میهمانان خارجی در رسانه‌ها برنامه‌ریزی‌هایی صورت گیرد تا دستاوردهای سینمای ایران تشریح و از ظرفیت حضور مهمانان خارجی بهره‌برداری شود.خزاعی همچنین، بخش غزه را از دستاوردهای این دوره از جشنواره فیلم فجر عنوان و اعلام کرد: از هنرمندانی که از جریان غزه و مقاومت فلسطین دفاع کرده و می‌کنند دعوت خواهد شد تا در این دوره از جشنواره حضور داشته باشند.

رئیس سازمان سینمایی همچنین تاکید کرد که رویداد جشنواره بین المللی فجر به زبان‌های مختلف مخابره شود تا متقاضیان کشورهای دیگر برای پیگیری اخبار و رویدادهای مهم جشنواره به منابع معتبر داخلی مراجعه کنند. خزاعی از عوامل ستاد جشنواره بین‌المللی فیلم فجر خواست تا به حواشی توجه نکنید و تلاش کنند تا جشنواره را به بهترین شکل ممکن برگزار کنند. جشنواره فجر رویدادی مهم و راهبردی است از این رو، بسیاری از گروه‌های سیاسی چشم‌شان به جشنواره فیلم فجر است.

یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی و علیرضا اسماعیلی مدیر حوزه ریاست سازمان، از مدیران سازمان سینمایی و غلامرضا نجاتی، محمدرضا سوقندی، رائد فریدزاده، سیمون سیمونیان، محمدرضا فرجی، میلاد شکرخواه، سید محمد سجادی، علی مرادخانی، بابک بیات، عزت الله علیزاده،سبحان فتحی، علی همت از مسئولان ستادی جشنواره نیز در این جلسه حضور داشتند.

رسانه سینمای خانگی- شهاب حسینی از ساعدی اقتباس می‌‎کند

شهاب حسینی با بیان اینکه قصد دارد یک فیلم اقتباسی از غلامحسین ساعدی بسازد، گفت:‌ سینما رسالتی دارد و این هنرمند است که باید سلیقه بسازد و برای جامعه پیشنهاد دهنده باشد.پ

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، عصر روز یکشنبه، ۱۰ دی‌ماه فیلم «مقیمان ناکجا» در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمد و پس از آن شهاب حسینی – کارگردان و بازیگر این فیلم – در جمعی صمیمانه‌ با حضور هواداران خودش و نیز علاقه‌مندان به سینما پاسخگوی سوال‌ آن‌ها شد و توضیحاتی را هم درباره حرفه‌اش و نگاهش به وضعیت امروز سینما بیان کرد.

فیلم «مقیمان ناکجا» که چند ماه قبل در سینماهای هنر و تجربه اکران شد، جدیدترین تجربه شهاب حسینی در کارگردانی است که براساس نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» از اریک امانوئل اشمیت ساخته شده است.

پیش از نمایش فیلم ویدیویی از صحبت‌های این نمایشنامه‌نویس درباره فیلم حسینی پخش شد و پس از پایان نمایش آن هم که مدت زمانی بیش از ۱۲۰ دقیقه دارد، شهاب حسینی درباره ورود خود به عرصه کارگردانی با نام بردن از چند بازیگر مطرح هالیوود که کارگردانی و تهیه‌کنندگی را تجربه کردند، اظهار کرد: کمال در حرفه ما باید در روال نرمال خودش پیش رود و پس از عبور از مراحلی همچون بازیگری و کارگردانی می‌تواند به نویسندگی برسد که به نظرم در بالاترین درجه است. روال اصلی این است که باید در این کار پوست انداخت. ابتدای این حرفه بخاطر زرق و برق و شهرتش جذاب است و اتفاقا رسیدن به این لحظه، اصلا سخت نیست چون با یک اتفاق یا حتی پیشنهاد یک کارگردان در خیابان هم ممکن است یک نفر به این نقطه برسد ولی بعد که جلو می‌روی، می‌بینی اینجا جهان اندیشه است و اگرچه ظاهر و زیبایی می‌تواند موثر باشد، اما بدون اندیشه ماندگار نیست.

او برای رسیدن به اینکه فعالان جوان این حوزه در مسیر درستی پیش بروند، از آرزویی گفت که برای تأسیس یک مدرسه یا دانشگاهی تخصصی دارد تا در کنار تدریس واحدهای تخصصی سینمایی و هنری، شرایطی را در آنجا فراهم کند تا هر محصل یا دانشجو در چند ترم ابتدایی، فقط علوم انسانی را یاد بگیرد.

حسینی در توضیح این هدف خود با اشاره به دوران تحصیلش در مدرسه گفت:‌ اگر درس نخوان بودنِ من فقط در یک جا کمکم کرده باشد، همان دوران دبیرستان بود که بخاطر تنبل بودن مجبور شدم در رشته علوم انسانی درس بخوانم. این علوم انسانی پایه علوم نمایشی و سینماست و در زندگی و جامعه هم کمک می‌کند.  

این بازیگر در ادامه به شروع کارش اشاره کرد و افزود: من به بازیگری علاقه داشتم اما بدون کمک کسی و فقط با قیمومیت خدا در این حرفه کار کردم. در ابتدا کارم را با استاد فقید حمید سمندریان آغاز کردم و از او درس‌های زیادی گرفتم.  نسل من یک خوش شانسی بزرگ داشت که در عرصه هنر از سینما و تئاتر تا موسیقی شاهد حضور افراد یا بندهایی بودیم که دیگر تکرار نمی‌شوند. حتی در زمینه تولید سریال و برنامه هم همینطور بود و در دورانی که تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت ما آثار خیلی خوبی را می‌دیدیم.

حسینی در بخشی دیگر از این نشست به فیلم «مقیمان ناکجا» اشاره کرد و گفت:‌ این سیاه مشقی که از من دیدید، برحسب یک نیاز از درون اتفاق افتاد. اولین تجربه من در این حوزه (کارگردانی) به این شکل بود که دوستی یک نمایشنامه به من داد و چنان تأثیری در من گذاشت که فیلم کوتاه «قرار ملاقات» را ساختم. ‌ بعد هم دکتر محمدهادی کریمی متنی (ساکن طبقه وسط) را به من دادند که دغدغه خیلی از آدم‌های هم‌نسل من در آن زمان بود. این فیلمنامه با آن اسم تعلیقی داشت که مثل یک بغض مانده بود و ۱۰ سال تلاش کردم تا تهیه‌کننده‌ای را راضی به همراهی کنم ولی کسی قبول نمی‌کرد.  

وی‌در این زمینه به دیدگاه‌های حاکم بر سینما اشاره کرد و گفت: تفکر در سینما صنعتی و بیزینسی است و اگرچه می‌تواند افراد را روی مدار نگه دارد ولی اقناع کننده نیست. حتی برای بازیگر هم اینطور نیست چون دوربین سینما خیلی بی حیا آدم را لو می‌دهد و اگر حرفی حتی خوب ادا شود ولی از ته قلب نباشد باز هم لو می‌روی.

شهاب حسینی در بخشی دیگر درباره اقتباسی بودن فیلمش بیان کرد: جای اقتباس را در سینما خالی می‌بینم در صورتی که آقای تقوایی و زنده یاد داریوش مهرجویی با فیلم‌هایی همچون «دایی جان ناپلئون» و «گاو» اقتباس‌های ماندگاری را خلق کردند.

او با تاکید بر ادبیات غنی ایران و نیز با اشاره به اینکه در سفرهایش به امریکا به مخاطبانش می‌گوید که «شما از کشور من فقط همین را میدانید که در خاورمیانه است و نفت دارد ولی از ادبیاتش چیزی نمی‌دانید» افزود: من بر سر اینکه بعضی‌ها خود را نویسنده و کارگردان می‌دانند بحث دارم چون نویسندگی حرفه‌ای جداست. اغلب مشکل ما در سینمای امروز ما هم به فیلمنامه مربوط می‌شود. البته حتما خیلی از فیلمنامه‌های خوب هستند که مجوز نمی‌گیرند و من هم امیدوارم روزی بتوانم دو اثری را که از غلامحسین ساعدی مدنظر دارم، بسازم.

وی در این خصوص اشاره کرد که وقتی شبکه نمایش خانگی تشکیل شد این تصور را داشت که شاید آثاری در حد میانه‌ی سینما و تلویزیون با تمرکز بر آثار ادبی در این شبکه ساخته شوند.

«مقیمان ناکجا» در سالن بیلیارد «شهرزاد» ساخته شد

حسینی درباره تولیدات خود نیز گفت: اقدام به فیلمسازی من شخصی و با قلک‌هایی است که می‌شکنم به همین دلیل مجبورم سراغ فیلم‌های با هزینه‌های تولید کم بروم. مثل همین اقتباس از آثار نمایشی که در یک صحنه تمام می‌شوند. من در مقطعی که «مقیمان ناکجا» را ساختم (همزمان با تولید سریال شهرزاد)، بودجه ساخت فیلم حدود دو تا سه میلیارد تومان بود ولی ما این فیلم را با ۶۰۰ میلیون تومان ساختیم و لوکیشن آن هم سالن بیلیارد سریال «شهرزاد» بود که البته دیگر تخریب شده است. من سر سریال هر وقت می‌رفتم سیگار بکشم، این سالن را از بالا می‌دیدم و به نظرم آشنا می‌آمد. حتی فکر می‌کردم شاید آن را خواب دیده‌ام. بعد حس کردم شبیه نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» است که بعد تصمیم به ساخت فیلم گرفتم.

او اضافه کرد: معتقدم در حرفه‌ام باید اینطور تربیت شوم که خودم را در جایگاه مخاطب ببینم. ‌ باید ببینم چه چیزی به خورد روح و روانم می‌دهم و اگر تشت طلا هم دادند نباید در کاری بازی کرد که حاضر نباشم به عنوان تماشاگر از قسمت اول آن به قسمت دوم بروم. در این جایگاه تاکید دارم که از هر فیلمی به عنوان یک فیلم سینمایی نباید استقبال کرد. من زمانی قصد داشتم در دفتر خود اینکار را انجام دهم و شاید هم سراغش بروم تا با یک دوربین از تماشاگرانی که از یک سالن سینما بیرون می‌آیند نظرشان درباره فیلمی که دیده‌اند بپرسم تا مشخص شود یک درصد نسبی از میزان تماشاگران راضی در مقایسه با آمار کلی تماشاگران به دست آید چون وقتی می‌گوییم یک فیلم ۴۰ میلیارد تومان فروخته باید دید چند نفر از آن راضی بودند و برمبنای آن تعدادی که راضی نیستند، از (اعلام) رقم فروش فیلم کم شود.

این بازیگر و کارگردان ادامه داد: الان سینما دنبال سلیقه عموم مخاطب رفته و استقبال از یک فیلم می‌تواند، روش تعیین کند که بعد همه از آن کپی کنند. می‌گویند جامعه دنبال سرگرمی است ولی نمی‌شود برای ساخت فیلم و سریال سراغ سلیقه کلی مردم رفت. ما باید پیشنهاد دهنده باشیم چون این هنرمند است که سلیقه را می‌سازد.  سینما رسالتی دارد و اگر فقط برای تفریح باشد، شهربازی بهتر است. البته با وجود چنین روندی، موج جوان‌هایی که به سینما می‌آیند مرا به آینده امیدوار می‌کند.

وی درباره مدت زمان طولانی فیلمش و اینکه قصد داشته به متن نمایشنامه بدون هیچ دخل و تصرفی وفادار باشد، گفت: بحث اکران فیلم‌های این چنینی که می‌شود انگار همه کهیر می‌زنند که بخواهند آن را اکران کنند. مدام می‌گویند فیلم باید ۹۰ دقیقه باشد و فیلم ۱۲۰ دقیقه ای را قبول نمی‌کنند چون سانس‌ها به هم می‌ریزد. در آمریکا دو فیلم دیگر با همین شیوه ساخته‌ام و احتمالا یکی از آن‌ها را با همت آقای طیب (مدیر گروه سینمای هنر و تجربه) و دوستان روشن اندیشی چون ایشان که شرایطی را برای دیدن این فیلم‌ها فراهم می‌کنند، در اسفندماه روی پرده سینما می‌بینیم.

به گزارش ایسنا، از نکات قابل توجه این جلسه حضور دختران و پسران نوجوان و جوانی بود که با هدیه و تابلوی نقاشی به تماشای فیلم شهاب حسینی و دیدن خود او به سینماتک موزه هنرهای معاصر آمده بودند که برخی از آن‌ها از شهرهای دیگر خود را به موزه رسانده بودند. همچنین یک مخاطب اهل سوریه هم در برنامه حاضر بود که شهاب حسینی آرزو کرد کشورش روزهای خوش را هم ببیند.

رسانه سینمای خانگی- شاید بهتر است یک خاکریز برگردیم

کارگردان فیلم «پالایشگاه» با بیان اینکه تمرکز ارگان‌های دولتی بر ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی در حدی است که انگار در دهه ۶۰ هستیم اظهار کرد: دیگر وقت آن است که از یک خاکریز عقب‌تر برویم تا به شهرها و مردمانی بپردازیم که انگار فراموش شده‌اند و بی‌توجهی به آن‌ها هیچ توجیهی ندارد.

به گزارش سینمای خانگی، بهمن‌ماه سال قبل که جدیدترین فیلم مهرداد خوشبخت با نام «گل‌های باوارده» در جشنواره فجر نمایش داده شد، کارگردان فیلم نارضایتی خود را بابت نسخه‌ ناقص پخش شده با صراحت بیان و اعلام کرد که فیلمش به چند ماه زمان نیاز دارد تا تکمیل شود. حالا حدود یک سال گذشته و فیلم مهرداد خوشبخت با نام «پالایشگاه» در حالی به تازگی به سینماها آمده که او این نسخه را درخشان می‌داند و به مخاطبانش هم توصیه می‌کند آن را حتما روی پرده سینما تماشا کنند.
 
«پالایشگاه» با درونمایه‌ای از دو نوع نگاه و عملکرد روایت آنهایی است که معتقدند پالایشگاه نفت آبادان باید تخریب شود و دیگرانی که معتقدند باید نجاتش داد تا به دست دشمن نیفتد و این فیلم داستان تلاش چند نفر از کارکنان این مجموعه برای حفظ آن در روزهای اول جنگ است.  
 
خوشبخت در گفت‌وگویی با ایسنا، علاوه بر اشاره به سختی‌هایی که ساخت «پالایشگاه» داشته است _ از جمله همزمانی فیلمبرداری با التهاب‌های سال گذشته کشور که امکان کوچکترین انفجار را هم از گروه‌های فیلمسازی می‌گرفت – از ضرورت تولید فیلم‌هایی این چنینی سخن گفت و تاکید کرد، برای نسل جدید ناگفته‌های زیادی از جنگ وجود دارد که صرفا در خط مقدم جبهه رخ نداده‌اند و اتفاقا الان زمان آن رسیده که باید با عبور از داستان‌های تکراری، یک سنگر عقب‌تر رفت تا آنچه را در شهرها و حمایت‌های پشت جبهه از نیروهای رزمی رخ داده، به تصویر کشید.

او در این زمینه بر همراهی نهادها و ارگان‌های مرتبط بویژه در تامین تجهیزات تاکید دارد.
 
خوشبخت در این مصاحبه همراه با علی طباطبایی (پخش‌کننده) در خبرگزاری ایسنا حاضر شد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:


 فیلم «پالایشگاه» اگرچه در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرد ولی مثل فیلم‌های مرسوم جنگی صحنه‌های انفجار و خونریزی و… ندارد و در عین حال از آن دسته فیلم‌هایی است که باید حتماً روی پرده سینما دیده شود. این‌ در شرایطی است که تعداد فیلم‌های کمدی در حال اکران زیاد است و مخاطب هم بیشتر سراغ همان‌ها می‌رود. چه تمهیدی درنظر گرفتید تا فیلم «پالایشگاه» مخاطبان امروز سینما را ترغیب به تماشا کند؟
 
اولین نکته‌ ضروری برای یک فیلم جذاب، داشتن داستان و درام است. برای داستان فیلم «پالایشگاه» هم به دلیل آنکه روایتگر مجموعه اتفاق‌هایی واقعی در روزهای اول جنگ بود، باید حتما یک خط روایی جذاب پیش‌بینی می‌کردیم. این حداقل کاری بود که می‌شد انجام داد ولی در اینکه چهره فیلم به نظر جنگی می‌آید کاری نمی‌توان کرد چون فیلم در زمان جنگ اتفاق می‌افتد و یک ماجرای واقعی را روایت می‌کند که البته مربوط به جنگ نیست یعنی خاکریز و توپ و تانک و تفنگ ندارد بلکه مربوط به پشت جبهه و حمایت‌های پشت فضای جنگ است. ما فیلمی را می‌بینیم که در کارگاه مرکزی پالایشگاه، تعمیرات اسلحه و ماشین انجام می‌شود یا اینکه سوخت کشور را تامین می‌کند. در واقع انگار شرایط همین الان را مثل زمانی که با مشکل توزیع بنزین مواجه می‌شویم، روایت کرده‌ایم؛ فقط یک تفاوت مهم این است که الان افراد جوان‌تر جایگزین قدیمی‌های پالایشگاه و شرکت نفت شده‌اند. بنابراین برای جذب مخاطب جدا از آنچه در فیلم انجام دادیم، تلاش‌هایی در زمینه تبلیغات توسط دوستان موسسه شهر فرنگ به خوبی انجام شده تا چهره جنگی به فیلم داده نشود. کمااینکه بجز دقایقی از فیلم که صحنه‌های انفجار دارد، «پالایشگاه» به آن معنا جنگی نیست.
 
در بخش تبلیغات از تنها حربه‌ای که می‌توانیم برای معرفی فیلم استفاده کنیم همین است که بگوییم «پالایشگاه» فیلمی درباره روابط انسانی در دوران جنگ است همانند فیلم «آبادان یازده ۶۰» که قصه آن داخل ساختمان رادیو اتفاق می‌افتاد و حرفش این بود که این آدم‌های عادی در شرایط ویژه به قهرمان تبدیل می‌شوند درست مثل «پالایشگاه» که یک عده با تلاش و انگیزه شخصی بدون اینکه کسی به آن‌ها امر کند، قطعات پالایشگاه را برای اینکه حفظ شوند، از محاصره شهر خارج می‌کنند.
 
 شما بعد از فیلم «آبادان یازده ۶۰» تصمیم گرفتید «پالایشگاه» را بسازید؟ چون بر اساس آنچه در تیتراژ فیلم پالایشگاه دیده می‌شود به نظر می‌رسد مستندی هم از آن ساخته‌اید.
 
آن‌ها مستند – مصاحبه‌هایی هستند که قرار است در مستندی درباره پالایشگاه استفاده شوند ولی هنوز ساخته نشده است. قصد دارم برای حفظ تاریخ شفاهی پالایشگاه حتماً آن مستند را بسازم.
 
 با توجه به سختی‌های ساخت چنین پروژه‌هایی بدون حمایت دولتی، از چه زمانی ایده ساخت پالایشگاه را در ذهن داشتید و چه زمانی شرایط ساخت آن فراهم شد؟
 
قبلاً در روایت فتح یک مستند در این زمینه کار می‌شد که من در مرحله تحقیقات همکاری می‌کردم ولی به دلیل حادثه‌ای که برایم رخ داد نتوانستم کار را ادامه دهم. اما خودم آن تحقیقات دوست و استادم علیرضا اسلامی را ادامه دادم و به بسیاری از موضوعاتی که درباره آبادان تاکنون گفته نشده برخورد کردم مثل رادیو آبادان، پالایشگاه یا ذوالفقاری. قصد داشتم یک سه گانه بسازم که با رادیو آبادان شروع شد، با «پالایشگاه» ادامه داشت و امیدوارم به ذوالفقاری که یک جنگ ۲۴ ساعته در آبادان است برسم. این سوژه‌ها از دل همان تحقیقات بیرون آمد و هرکس آن‌ها را می‌شنید برایش تازگی داشت چون با آنچه تاکنون در زمینه جنگ و آبادان کار شده، فرق داشت.
 
 مستند را چه زمانی قرار است بسازید؟
 
فعلاً در حال مذاکره با روابط عمومی وزارت نفت هستم و اگر هزینه آن فراهم شود حتماً ساخت آن را پیگیری می‌کنم چون بخش عمده‌ای از آن را با هزینه خودم ساخته‌ام. در واقع در سفرهای شخصی‌ تحقیقاتم را به صورت تصویری هم ضبط می‌کردم و برای ساخت فیلم باید بازسازی‌هایی انجام شود که آن‌ها هزینه‌هایی را لازم دارند و اگر آن هزینه فراهم شود حتماً کار را شروع می‌کنم، در غیر این صورت باید خودم به نحوی هزینه ساخت مستند را جور کنم.

 
به نظر می‌رسید اگر بنیاد سینمایی فارابی و وزارت نفت و به طور کلی بخش دولتی حمایت نمی‌کردند امکان ساخت «پالایشگاه» فراهم نمی‌شد. تجربه این مشارکت چطور بوده که قصد دارید یک بار دیگر برای مستند آن را تکرار کنید؟
 
ماجرا اینطور بود که من تحقیقاتم را انجام دادم. بعد به یک ایده داستانی رسیدم، آن را نوشتم و به یک طرح مفصل ۳۰ صفحه‌ای رسیدم. پیگیری‌های زیادی انجام دادم و وقتی در وزارت نفت آن را مطرح کردم متوجه شدم که خیلی‌ها از این جریان (داستان واقعی فیلم) مطلع نبودند و وقتی متوجه چنین ماجرایی در زمان جنگ شدند، برایشان جذاب شد که همکاری کنند. البته نسل قدیمی وزارت نفت از این ماجرا مطلع بودند ولی نسل جدید آگاهی چندانی نداشتند که سر همین پروژه ارتباطی بین آن نسل قدیم و نسل جدید هم شکل گرفت. آقایایان فروزنده و قاسمی در روابط عمومی شرکت نفت نگاه بسیار خوب و متفاوت و فرهنگی ای داشتند در ادامه طرح را به فارابی ارائه دادم، در آنجا هم با نگاه مثبت  آقای احمدیان (معاون فرهنگی) پروژه راه افتاد به این ترتیب وزارت ارشاد و وزارت نفت به هم وصل شدند، توافق کردند و فیلمنامه نوشته شد. در این مسیر ما یک قرارداد با فارابی داشتیم و فارابی هم قرارداد تولید را با وزارت نفت منعقد کرد و کار اینطور پیش رفت که از وزارت نفت پول به فارابی داده می‌شد و آن‌ها نیز به ما می‌دادند.


 
 فیلم را چه زمانی کلید زدید؟
 
اول مهرماه سال ۱۴۰۱ فیلمبرداری کلید خورد و بعد از ۷۲ جلسه هم تمام شد. این ۷۲ جلسه برای فیلمی مثل «پالایشگاه» خیلی کم بود مخصوصا آنکه برآورد اولیه ما ۹۰ روز بود.

یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم
 
 با چنین پروژه‌ای که فیلمبرداری آن هم ۷۲ روز طول کشیده بود به نظر می‌رسد خیلی طبیعی بود که آماده‌سازی نهایی آن زمان زیادی طول بکشد. چرا اصلا فیلم در جشنواره بود که تازه بعد از به تعویق افتادن سانس اکران، نسخه‌ای برسد که با نارضایتی شما همراه باشد؟

 
یکی از دلایلی که ما فیلمبرداری را زود تمام کردیم بخاطر فشاری بود که برای رساندن فیلم به جشنواره وجود داشت. این فیلم جلوه‌های بصری زیاد و کلا پست‌پروداکشن سنگینی داشت. با اینکه بچه‌ها شبانه روز زحمت کشیدند ولی فیلم به روزهای اول جشنواره نرسید یعنی اصلاً آماده نبود که آن را به جشنواره بدهیم چون هم با مشکلات فنی زیادی مواجه شدیم و هم لابراتوارها با توجه به حجم بالای فیلم‌ها بسیار شلوغ بودند و نمی‌توانستند همه وقت خود را برای یک فیلم بگذارند. همین اتفاق‌ها باعث شد فیلم به دو روز آخر جشنواره برسد و به دلیل همان فشار زیاد، یک فیلم به معنای واقعی ناقص را به جشنواره دادیم؛ یعنی از نظر خودم نسخه‌ای که در جشنواره نمایش داده شد اصلاً قابل دیدن نبود چون نه تنها ویژوال کاملی نداشت بلکه حتی نتوانسته بودیم رِندر نهایی را از پلان‌ها بگیریم و خیلی از صحنه‌ها باکیفیت نبود. در سینمای رسانه منتظر شروع نمایش فیلم بودند و بابت همین موضوع کلی از آن‌ها (اهالی رسانه) کنایه شنیدم چون تایم شروع فیلم مدام تغییر می‌کرد و آن‌ها هم می‌گفتند اگر نمی‌خواهی فیلم را نمایش دهی چرا ما را در صف نگه داشته‌ای و من هم عذر خواهی می‌کردم ولی واقعا مسئله فنی بود. من برای رساندن فیلم، خودم در آن شب بارانی هارد را از لابراتوار گرفتم و با موتور به پردیس ملت بردم تا فیلم برای خبرنگارها نمایش داده شود. فیلم را کپی کردیم اما پِلِی نمی‌شد. دوباره روی یک هارد سالن دیگر کپی کردیم که همه این‌ها زمان‌بَر بود تا در آن ترافیک فیلم را دوباره به پردیس ملت برسانیم. در یک سالن دیگر امتحان کردیم ولی باز هم پلی نشد و اصلاً امکان نمایش فیلم در آن شب فراهم نشد. در آخر روز بعد همان نسخه با کیفیت پایین را خروجی گرفتیم و نمایش دادیم که خیلی بابت آن عصبانی بودم.

حالا از این نسخه‌ای که در سینماهاست راضی هستید؟
 
بله. بعد از جشنواره کمی صدا را دستکاری کردیم، اصلاح رنگ و ویژوال افکت کامل شد و الان یک نسخه دیدنی برای اکران روی پرده سینما آماده شده و به نظرم حداکثر استعدادی که برای بخش‌های مختلف پست پروداکشن لازم بود به کار گرفته شده است و اگر ضعفی وجود دارد به من مربوط می‌شود.
 
در میکس نهایی آیا صحنه‌هایی کم و زیاد شده‌ یا فیلم در تدوین تغییری کرده است؟
 
 مدت زمان نمایش فیلم تغییری نکرده منتها برخی پلان‌ها بخصوص در بخش ویژوال افکت جایگزین شده‌اند.
 
در توضیح ابتدایی فیلم «پالایشگاه» به ۳۳۰ شهید پالایشگاه نفت آبادان اشاره می‌شود که فیلم به آن‌ها تقدیم شده است. این تصمیم خود شما بود که همانند دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی به طور مستقیم به شهادت یک رزمنده خاص اشاره نکنید؟  
 
این ۳۳۰ شهید پالایشگاه مربوط به تمام هشت سال جنگ است ولی داستان ما در همان دو سه ماه اول جنگ رخ می‌دهد. البته در همان مقطع هم کسانی شهید شدند که اشاره شده ولی داستان فیلم مسیر دیگری را پیش می‌برد.

بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می شود هیچ توجیهی ندارد
 
 این مسیر دیگر فیلم، بنا بر همان ایده‌ای است که قبلا هم در باره آن صحبت کرده‌اید که جنگ را از زوایای دیگری ببینیم؟ شما «پالایشگاه» را با چه نگاهی ساختید تا مثل بسیاری از فیلم‌های امروزی دفاع مقدسی صرفا حول یک قهرمان شهید پیش نرود؟  
 
به نظر من بخش‌هایی از تاریخ جنگ ما مغفول مانده که اگرچه در کتاب‌ها ثبت شده یا در تاریخ شفاهی‌ها گفته شده ولی خیلی کم به فیلم تبدیل شده است. عمدتاً هم اگر این‌ها به فیلم تبدیل نشوند مردم در جریان آن‌ها قرار نمی‌گیرند چون مگر چقدر مخاطب کتابخوان داریم؟ به همین دلیل فکر می‌کنم الان وقت آن است که سراغ بخش‌هایی برویم که تاکنون به آن‌ها پرداخته نشده است. ما درباره جبهه جنگ زیاد فیلم ساخته‌ایم یعنی از خط مقدم فیلم‌های متفاوت و زیادی ساخته شده و همچنان هم ساخته می‌شوند در حالی که این جبهه جنگ، یک پشت خط مقدمی هم داشت. این باور وجود دارد که اگر مثلاً ۲۰ درصد در خط مقدم می‌جنگیدند، ۸۰ درصد در پشت آن مشغول جنگ بودند که شامل تمام فعالیت‌ها و آدم‌ها از پایتخت و مرکز کشور گرفته تا شهرهای مرزی می‌شود ولی کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. در تیتراژ آخر فیلم تصویر مستندگونه‌ای وجود دارد که می‌گوید در طول هشت سال جنگ، آب تصفیه شده و آشامیدنی آبادان قطع نشد چون پالایشگاه بخش تصفیه آب خود را قطع نکرد و ما بابت همین مسئله کلی شهید دادیم. این بسیار جای تأمل دارد که یک شهر هشت سال زیر بمباران بود ولی اجازه داده نشد آب تصفیه شده آن قطع شود و این آب فقط مربوط به مردم هم نبود بلکه رزمندگانی که در آن زمان مشغول جنگ بودند هم از آن استفاده می‌کردند اما الان مردم آبادان آب آشامیدنی را می‌خرند ومتاسفانه ظلمی که الان به آبادان و خرمشهر می‌شود هیچ توجیهی ندارد. همچنین گفته می‌شد وقتی برای هلیکوپترها روغن می‌خواستند، عده‌ای بودند که از جان خود مایه گذاشتند و این روغن را از پالایشگاه تامین می‌کردند تا به شهرهای مختلف فرستاده شود اما به هیچ کدام از این موضوع‌ها پرداخته نشده است و فراموش شده که ما قهرمانانی داشتیم که مردم عادی بودند یعنی تفنگ در اختیار نداشتند ولی هیچ چیزی کمتر از آن بسیجی و ارتشی و تکاوری که با بعثی‌ها می‌جنگیدند، نداشتند. بنابراین حالا بعد از اینکه فیلم‌های زیادی در خط مقدم ساخته شده، وقت آن رسیده که ارگان‌های دخیل در این ماجرا هزینه کنند و از داستان‌های غیرتکراری بگویند مخصوصا آنکه پرداختن به برخی از این داستان‌ها می‌تواند از یک جنبه راحت‌تر باشد چون وقتی برای یک داستان یا فیلم وارد منطقه عملیاتی می‌شوید، خط قرمزها در خط مقدم بسیار زیاد است اما وقتی یک خاکریز عقب‌تر می‌آیی خیلی چیزها را می‌توانی راحت‌تر بگویی و الان زمان آن است که بگوییم در شهرهای مرزی چه اتفاقاتی افتاده است.
 
 این نوع نگاه به دلیل آبادانی بودن شما بسیار کمک‌کننده است چون خیلی چیزها را خودتان تجربه کرده‌اید. از آن زمان بگویید. وقتی اولین شعله‌های آتش جنگ در پالایشگاه نفت آبادان دیده شد که آن را به اولین شعله‌های آتش جنگ تعبیر می‌کنند، شما در آبادان بودید؟
 
بله. ما در آنجا بودیم و من کودک بودم، مدتی زندگی کردیم ولی بعد دیگر شرایط سخت بود و جنگ‌زده شدیم و از شهر بیرون آمدیم. البته هر از گاهی برمی‌گشتم چون در اهواز بودیم و فاصله زیادی با آبادان نبود. در سال۱۳۶۵ حدودا ۱۵ – ۱۶ ساله بودم که  به عنوان عکاس در عملیات والفجر ۸ در آبادان بودم؛ در همان شبی که غواص‌ها رفتند من هم رفتم و عکاسی و فیلمبرداری کردیم و صبح آن روز هم به فاو رفتیم. در مجموع قصه‌های جذاب زیادی از همین سنگرهای پشت جنگ وجود دارد و بجز آبادان و خرمشهر شهرهای دیگری مثل قصر شیرین، کرمانشاه و ایلام هم قصه‌های زیادی دارند.

تجربه من پس از فیلم «آبادان یازده ۶۰» که هیچ کامنت یا نقد رسمی منفی هم ندیدم نشان می‌دهد که نسل جدید از دهه‌های ۷۰ و ۸۰ که فیلم را دیده بودند اول تمایلی به دیدن فیلم جنگی نشان نمی‌دادند بخصوص در جشنواره که بخاطر مجموعه بلیت‌هایی که خریده بودند، به اجبار به تماشای فیلم رفتند ولی وقتی از سالن خارج می شدند از همان‌ها هم واکنش‌های مثبت گرفتم چون این‌ها مطالب ناگفته‌ای است که نسل جدید باید آن‌ها را بداند.
 
البته توجه فیلمسازها هم می‌تواند به این مسائل جلب شود، موقعیت‌هایی هم پیش می‌آید که برای یکسری فیلم‌ها سرمایه‌گذاری بیشتری انجام می‌شود؛ مثلاً چند سالی بود که فیلم دفاع مقدسی نداشتیم طوری که وقتی «آبادان یازده ۶۰» در جشنواره فجر نمایش داده شد، فیلم جنگی زیادی در آن دوره نبود ولی بعد تصمیم گرفتند تعداد این فیلم‌ها را زیاد کنند تا امسال که انگار در دهه ۶۰ هستیم و همه ارگان‌های دولتی مشغول ساخت فیلم جنگی هستند. یک زمان هم بود که تمرکز بر ساخت فیلم درباره مجاهدین زیاد شده بود و حوزه هنری و سازمان اوج و … سراغ ساخت چنین فیلم‌هایی رفتند اما کسانی که پالایشگاه را دیده‌اند، می‌گویند بعد از مدت‌ها یک فیلم سینمایی را روی پرده تماشا کرده‌اند از نظرتصویر و صدا که البته زحمت زیادی هم برای آن کشیده شد. یادم می‌آید برای صحنه انفجار تانکی گازوییل هیچ تصوری که چطور در می‌آید وجود نداشت و بعضی که وقتی فیلمنامه را می خواندند، به من گفتند فیلمنامه با شرایط سینمایی ما این صحنه‌ها موقع اجرا درنمی‌آید. تقریباً هم سکانسی جا نماند که آن را اجرا نکنیم و در بخش فیلمبرداری و ویژوال و بازیگران و همکاران جوانم با شجاعت و جسارت و استعداد و غیرت کمک بسیار زیادی کردند و نشان دادند که با همین امکانات می‌توان یک فیلم سینمایی خوب ساخت.


 
 حالا که بر روایت‌های متفاوت از پشت خط مقدم و در شهرهای مرزی و جنگ‌زده تاکید می‌کنید، قصد ندارید سراغ ساخت فیلمی از دوران معاصر این شهرها، زندگی مردمانش و آسیب‌های جنگ بروید؟
 
سراغ این موضوع‌ها هم می‌توان رفت و اگر اشتباه نکنم فیلم‌های خیلی کمی هم درباره جنگ‌زده‌ها ساخته شده؛ مثلا آقای رحمان رضایی یک فیلم ساخته بود و همینطور آقای عیاری که امیدوارم هرچه زودتر حالشان خوب شود، فیلم «آبادانی‌ها» را در هتل زیر پل سیدخندان که الان تخریب شده ساختند. درواقع فیلم‌های خیلی محدودی نه فقط در این مورد بلکه حتی در مورد خانواده‌ها شهدا و رزمندگان و زندگی عادی آن‌ها ساخته شده است وشاید از معدود نمونه‌های آن به فیلم «موقعیت مهدی» بتوان اشاره کرد که یک طرف جذاب‌تر ماجرا را نشان می‌داد.  
 
ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود

در پرداختن به این داستان‌ها خط قرمزها کمتر نمی‌شود؟
 
اگر بخواهیم به آسیب‌ها بپردازیم خط قرمزهایی وجود دارد ولی اگر بخواهیم حماسه‌سازی کنیم، خط قرمزی نیست. یک اتفاق جالب که من اخیراً متوجه آن شدم و احتمالا طرح آن سخت باشد این بود که طبق اسناد موجود، ارزش قطعاتی که در همان ماه‌های اول جنگ از پالایشگاه نجات داده شد و آن‌ها را از آبادان خارج کردند،  سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود. ما در زمان جنگ تحریم بودیم و این قطعات تمام پالایشگاه‌های کشور را سرپا نگه داشت. حتی پس از جنگ هم وقتی می‌خواهند پالایشگاه آبادان را بازسازی کنند باز، همین قطعات است که به کمک می‌آید یعنی چند نفر تصمیم می‌گیرند تا این سرمایه مملکت را بدون اینکه کسی به آن‌ها بگوید به این شکل حفظ کنند و الان جالب است که مشابه همین رقم را امروز به عناوینی دیگر در خبرها می‌شنوی که اختلاس می‌شود.
 
 در چند سال گذشته بازیگران سرشناسی به فیلم‌هایی که در دسته فیلم‌های دفاع مقدسی قرار می‌گیرند وارد شده‌اند مثل امیر جدیدی یا جواد عزتی. با توجه به حمایت مالی که از طرف وزارت نفت داشتید نمی‌خواستید از بازیگران چهره استفاده کنید تا فیلم جذابیت‌های بیشتری برای فروش در گیشه داشته باشد؟
 
من در «آبادان یازده ۶۰» هم همین رویه را در پیش گرفتم. نمی‌خواستم سراغ استار بروم و دنبال این بودم تا همه کنار هم متعلق به خود آنجا باشند. در «پالایشگاه» هم از طرف صاحبان فیلم فشار می‌آمد که سوپراستار داشته باشیم ولی از یک طرف بودجه نداشتیم و از طرف دیگر من اصرار داشتم که بودجه‌ دعوت از یک بازیگر چهره را برای خود فیلم خرج کنیم چون «پالایشگاه» فیلم استار نیست، فیلم اجراست. الان هم که نتیجه کار را می‌بینم به نظرم تمام بچه‌ها بخصوص بانیپال (شومون) و امیررضا دلاوری به عنوان بازیگران غیر بومی  خیلی خوب، لهجه آبادانی را درآوردند و جنس کارگری آن‌ها در نقش، خیلی خوب در فیلم نشست؛ حتی الهام نامی با وجود سکانس‌های بسیار اندکش در یاد مخاطب می‌ماند.  البته این را هم باید اضافه کنم که «پالایشگاه» فیلم خیلی سختی بود و بخاطر همان پیگیری‌ها با چند بازیگر مطرح هم صحبت کردیم اما بعضی از آن‌ها می‌گفتند این فیلم خیلی دردسر دارد. همین پول را در تهران می‌گیریم چرا به گرمای آبادان بیاییم؟
 
 با این وجود شما با یک بازیگر مطرح به نتیجه رسیده بودید تا در فیلم بازی کند که آن هم به حاشیه‌های زیادی ختم شد.
 
بله ولی چون ما هیچ نقشی در آن نداشتیم ترجیح می‌دهم دربار ه آن حرفی نزنم.  
 
به فیلم برگردیم و صحنه‌هایی که از آبادان تصویر کردید. زمانی ناصر تقوایی می‌گفت برخی سمبل‌ها و مکان‌هایی که از جنگ در آبادان آسیب دیده‌اند باید حفظ شوند. شما چقدر از فیلم را در آبادان ساختید و فکر می‌کنید چقدر از آنچه آقای تقوایی می‌گفت در آبادان انجام شده است؟
 
فیلم را که به طور کامل در آبادان ساختیم و از پرده سبز و آبی هم استفاده کردیم متاسفانه مسئولین ظاهرا قرار نیست به آبادان و خرمشهر رسیدگی کنند و اصلا انگار مردم آنجا قوم فراموش شده‌اند مثل قوم سیستان و بلوچستان. یکی از موضوعاتی که من معتقدم باید درباره آن فیلم ساخت همین چیزهاست. مردم با دیدن فیلم «پالایشگاه» متوجه می‌شوند که آبادان چه بوده، چه آدم‌هایی در آن حضور داشتند و الان به چه شرایطی رسیده است. در زمان جنگ شهر در دست بچه‌های شرکت نفت بود؛ یعنی تمام شهر را بچه‌های شرکت نفت کنترل می‌کردند چون نظم و انضباط را می‌دانستند و خیلی فوری شهر را ساماندهی کردند. حتی این چاپ کوپن از آبادان شروع و بعد در کل کشور رایج شد. اولین بار کوپن‌ها در چاپخانه آبادان به چاپ رسیدند و بعدها سهمیه‌بندی برنج و روغن به کل کشور رسید. ما صحنه‌های زیادی را بنا به داستان‌های مختلف اتفاق افتاده در فیلمنامه داشتیم که بخاطر طولانی بودن، مجبور به حذف آن‌ها از فیلمنامه شدیم از جمله اینکه پدر آن نقشی که امیررضا دلاوری آن را بازی می‌کند، سرآشپز شرکت نفت بود و آشپزخانه شرکت نفت در روزهای جنگ روزانه ۱۵ هزار غذا برای رزمنده‌ها و مردم داخل شهر می‌پخت. این‌ها اتفاق‌های خاصی هستند که برای مردم هم جذابیت دارند.
 
شما در زمان فعالیت پالایشگاه این فیلم را ساختید. در چه ساعت‌هایی در پالایشگاه حضور داشتید؟
 
ما در ساعت‌هایی در پالایشگاه کار می‌کردیم که کارکنان آنجا به ما می‌گفتند مگر دیوانه‌اید در این تایم فیلمبرداری می‌کنید؟ چون آن‌ها بخاطر گرما ساعت ۱۱ تا ۲ ظهر کار خود را تعطیل می‌کردند و این دقیقاً زمانی بود که ما همچنان کار می‌کردیم یعنی از صبح تا غروب در پالایشگاه بودیم و بیشتر تمرکز ما هم در بخش‌هایی بود که کارهای اصلی پالایشگاه انجام نمی‌شد یا اگر هم دستگاه‌ها روشن بودند کارکنان با ما همکاری زیادی انجام می‌دادند تا بتوانیم با سر و صدای کمتری صحنه‌ها را فیلمبرداری کنیم. بسیاری از این کارکنان پالایشگاه از کسانی بودند که پدر، برادر یا عموی آن‌ها پیش‌تر در گذشته‌های دور در پالایشگاه کار می‌کردند و بعضی سکانس‌هایی را که فیلمبرداری می‌کردیم آن‌ها در جریان واقعی ماجرا بودند؛ حتی یکی از آن‌ها گفت پدرش راننده لیفتراک بود و جزو کسانی بوده که شهید شده است. بچه های شرکت و مردم آبادان و خرمشهر و مسیولین پالایشگاه خیلی همراهی کردند. به نظرم علاوه بر مردم،  بخشی از مخاطبان اصلی این فیلم مسئولان هستند آن هم نه فقط مسئولان وزارت نفت، بلکه اتفاقاً مسئولان دیگر وزارتخانه‌ها را نیز مخاطب این فیلم می‌دانم تا بدانند این پالایشگاه چطور و با چه غیرتیحفظ شده است.
 
قرار نیست فیلم جدیدی بسازید؟
 
چرا مشغول نوشتن فیلمنامه‌ای هستم که داستان آن به بعد از زمان جنگ برمی‌گردد.
 
آقای طباطبایی کشاندن مردم برای دیدن این نوع فیلم‌ها در سینما با وجود تعدد فیلم‌های کمدی کار سختی است. در دفتر پخش چه برنامه‌هایی را در نظر دارید؟
 
 در حال حاضر ما با چند مسئله مهم مواجه هستیم از جمله ایینکه به سینمادارها بعد از دوران رکود نمی‌توان حق نداد چون دو سال کرونایی را پشت سر گذاشته، به شدت ضرر کرده و آنقدر هزینه‌هایش زیاد بوده که تازه با فروش امسال سینما به نقطه سر به سر با هزینه‌های سال قبلش رسیده است. از طرف دیگر مخاطب عادت کرده که فیلم کمدی تماشا کند یعنی حتی وقتی به سالنی می‌رود و متوجه می‌شود فیلمی که می‌بیند فقط به ظاهر کمدی بوده بعد از چند دقیقه از سالن بیرون می‌آید به همین دلیل شرایط اکران بسیار سخت شده ولی با این حال تلاش می‌کنیم در شهرستان‌ها و به ویژه شهرهای فاقد سینما اتفاق‌هایی را برای پخش فیلم رقم بزنیم تا اکران‌های خارج از سینما داشته باشیم بخصوص آنکه مخاطبی که در این شهرهاست و نیز آن دسته از تماشاگرانی که از طریق سینماهای سیار فیلم‌ها را نگاه می‌کنند، به این جنس فیلم‌ها نزدیک‌تر هستند.  

ما بیش از هر چیز باید تلاش کنیم فیلم «پالایشگاه» را به آن دسته از مخاطبانی برسانیم که این نوع سینما را دوست دارند و منتظر دیدن آن هستند و معتقدیم اگر مخاطب به سالن بیاید حتماً از تماشای این فیلم لذت می‌برد.
 
البته به نظرم این انتظاری که امسال نسبت به فروش فیلم‌ها ایجاد شد، باید حتماً تعدیل شود چون الان سینمدارها به فیلمی که ۵۰ میلیارد تومان می‌فروشد می‌گویند نفروخته است یعنی انگار فیلمی با فروش زیر ۱۰۰ میلیارد را خوب نمی‌دانند. این مسئله به نگه داشتن فیلم در سانس‌های متعدد ضربه می‌زند. همین الان فیلم اگر فیلم «جنگل پرتقال» در سانس‌های محدود اما به طور پیوسته اکران شود مخاطب خود را پیدا می‌کند و فروش بیشتری به دست می‌آورد در حالی که به چنین فیلمی  فضا داده نمی‌شود و بعد از مدتی اکران آن را تمام می‌کنند و به جایش یک کمدی دیگر پخش می‌کنند. وقتی توقع فروش بالا می‌رود یک فیلم اجتماعی که ۲۰ یا ۳۰ میلیارد تومان هم بفروشد مثل یک اثر شکست خورده است در صورتی که این روزها در بین این همه فیلم کمدی یک انیمیشن داریم که ۵۰ میلیارد تومان فروخته و در باشگاه ۵۰ میلیاردی‌های سینما تنها فیلم غیر کمدی ماست اما به چشم هیچکس نمی‌آید.  این روند سبب می‌شود سرمایه‌گذارها دیگر وارد حیطه فیلم‌های غیر کمدی نشوند. تمام این‌ها هم در شرایطی است که سال آینده تعداد فیلم‌های کمدی در حال تولید یا ساخته شده، آنقدر زیاد است که به راحتی هر ماه می‌توان دو فیلم کمدی اکران کرد و اگر این اتفاق بیفتد فیلم دیگری را نمی‌توان با آن‌ها روی پرده برد.  
 

فیلم «پالایشگاه» امکان پخش تیزر از تلویزیون را دارد؟
 
طباطبایی:‌ بله تعدادی تیزر داریم ولی پخش تیزر در ماهواره بسیار مهم است چون فیلم‌های کمدی که در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شوند سبب می‌شوند بیشتر مخاطبان فضای کلی سینمای ایران را صرفا در همان محدوده ببینند در صورتی که ما اصلا امکان پخش تیزر در ماهواره را نداریم و عجیب است که سینمادارها این نکته را بررسی می‌کنند که آیا فیلمی تبلیغات ماهواره‌ای دارد یا خیر و اگر داشته باشد به نوعی پوئن مثبت برایش محسوب می‌شود.

خروج از نسخه موبایل