رسانه سینمای خانگی- بازخوانی یک مصاحبۀ قدیمی از بیتا فرهی

واقعیت این است که بیتا فرهی خیلی اتفاقی وارد دنیای بازیگری شد. شاید اگر آن روز به مهمانی دایی‌اش نمی‌رفت، شغل دیگری انتخاب می‌کرد. اما قسمت این بود که او به خانه دایی‌اش برود و توسط ناصر چشم‌آذر به داریوش مهرجویی که دنبال بازیگری برای «مهشید» فیلم «هامون» معرفی بشود و این شد که بیتا فرهی شد یکی از «هامون» ‌ی‌ها و حالا در قابی در کنار داریوش مهرجویی، خسرو شکیبایی، عزت‌الله انتظامی، جلال مقدم، فتحعلی ‌اویسی و … ماندگار شده است.

به گزارش سینمیا خانگی، شاید تقدیر این بود که او همزمان با چهلمین روز درگذشت مهرجویی از دنیا برود تا «هامون» همچنان معناهای دیگری برای ما داشته باشد و نکته قابل تامل تر اینکه آخرین فیلمش در سینما، «لامینور» بود که آخرین ساخته داریوش مهرجویی هم شد.

فرهی از آن بازیگرانی نبود که دنبال دیده شدن باشد. در پی این نبود که خیلی در مجامع هنری حضور پررنگی داشته باشد. تمایل چندانی هم به گفتگوهای مطبوعاتی نداشت. با این حال حدود ۹ سال پیش در یکی از روزهای اسفند که هوا حال و هوای بهاری داشت، به واسطه دوستی مشترک، در خانه زیبایش پذیرای ایسنا شد و در این گفتگو فرصتی دست داد تا هم درباره حضور حرفه‌ایش در سینما صحبت کنیم و هم حرف‌های خودمانی‌تری مانند اندوهی که بعد از درگذشت مادر حس کرده بود و شور و شوقی که با آمدن نوه‌اش چشیده بود، داشته باشیم.

حالا که در این پاییز بی‌رحم، یکی دیگر از هنرمندان کشورمان را از دست داده‌ایم، بخش‌هایی از آن گفتگو را مرور می‌کنیم.  

فرهی در آن گفتگو از ورود اتفاقی‌اش به سینما گفت که با «هامون» رقم خورد و او نیز همچون بسیاری از ما  دچار «هامون» شد و سالی چند بار به تماشای آن می‌نشست.

خانه اش را با گلدان‌هایی زیبا زینت داده بود و جای جای خانه تابلوهایی زیباتر رخ‌نمایی می‌کردند و دری که خود یک اثر هنری بود و فرهی اشعار عطار و مولانا را با خط خوش خویش بر آن نوشته بود و نقاشی‌های دوستش نیز زیبایی این در را دو چندان کرده بود.

اتفاقی به نام «هامون»

بدیهی‌ترین اتفاق این بود که از «هامون» آغاز کنیم و بیتا فرهی با به یاد آوردن اولین و درخشان‌ترین تجربه‌اش در سینما گفته بود : «بعد از فیلم «هامون» که برای من و سینمای ایران یک اتفاق بود، آقای مهرجویی بلافاصله پیشنهاد همکاری در فیلم «بانو» را داد. بعد از دو کار شاخص برایم سخت بود هرکاری را بپذیرم پیشنهاد بسیاری می‌آمد، اما سعی می‌کردم دست به عصا و حساب شده عمل کنم. عده‌ای معتقدند در فیلم‌ «هامون» خود «مهشید» جلوی دوربین رفته است و کاری با بازیگر صورت نگرفته است. هرچند با من هیچ تمرینی نشد، اما نقش برایم جا افتاده بود و انگار شخصیت را می‌شناختم.»

خسرو شکیبایی بهترین همبازی بود

او که در اولین تجربه سینمایی‌اش با خسرو شکیبایی همبازی بوده است، شکیبایی را بهترین همبازی دانسته بود: «بسیاری زیاد از او کمک می‌گرفتم. همراه بسیار خوب و بهترین همبازی بود. هرگز نمی‌توانم یاری‌هایش را در فیلم «هامون» فراموش کنم. بعد از آن هم در چهار فیلم دیگر هم بازی شدیم.»

همانطور که «هامون» برای بسیاری از تماشاگران سینما هنوز تمام نشده و هر از گاهی آنها را وا می‌دارد تا بار دیگر با سرگشتگی‌های حمید هامون همراه شوند، برای بیتا فرهی هم تمام نشده و در زندگی‌اش جاری و ساری بود، آنچنانکه می‌گفت: «ممکن است در سال، چند بار هامون را ببینم. وقتی از نظر کاری دلتنگ می‌شوم و کمبود پیدا می‌کنم، آن را می‌بینم.»

انتظار ۷ ساله بانو

بعد از «هامون»، مهرجویی بلافاصله دست به کار ساخت «بانو» شد. او در جایی گفته بود که فیلمنامه این کار را بر اساس شخصیت بیتا فرهی نوشت. شاید شخصیت بانو را به فرهی نزدیک دیده و با شناختی که از او داشت، این نقش را به فرهی پیشنهاد کرد و این چنین بود که فرهی، شکیبایی و انتظامی بار دیگر همبازی شدند. «بانو» ساخته شد اما ۷ سال منتظر ماند تا روی پرده نقره‌ای جان بگیرد.

بیتا فرهی درباره این انتظار دشوار چنین گفته بود: «بعد از توقیف «بانو» بسیار ناراحت و افسرده شدم. فیلم ۷ سال توقیف بود. وقتی که اکران شد، دم سینما عصر جدید جمعیت زیادی برای تماشای فیلم آمدند.«بانو» را با مردم دیدم که تجربه خیلی خوبی بود. برای مردم احترام زیادی قائلم و بسیار دوستشان دارم.»

از کیمیا تا اعتراض

بعد از «بانو»، به واسطه دوستی نزدیکش با پروانه پرتو، در«کیمیا» کار احمدرضا درویش بازی کرد و دوباره با شکیبایی همبازی شد تا اینکه تماشاگران او را با چادری گل‌گلی و شکل و شمایلی متفاوت در «اعتراض» مسعود کیمیایی دیدند؛ این تجربه‌ هم برای او دل‌انگیز شد: «همیشه این فیلم را دوست دارم چون نقشم خیلی متفاوت بود. دوست ندارم نقش کلیشه‌ای بازی کنم و همیشه زنی متمول و ثروتمند باشم و رُل «اعتراض» خیلی متفاوت بود.»

«خون بازی» را هم دوست می‌داشت و آن را تجربه‌ای درجه یک می‌دانست: «خون بازی را بسیار دوست می‌دارم. از رخشان بنی اعتماد بسیار آموختم و امیدوارم بازهم شانس همکاری با او را داشته باشم.»

همکاری با بهمن فرمان آرا در دو فیلم «خانه‌ای روی آب » و «خاک آشنا» نیز دو تجربه دوست‌داشتنی دیگر برای او بود و اعتقاد داشت که فرمان آرا یکی از متشخص‌ترین کارگردان‌های ایران است که برایش احترام بسیار قائل بود و از همکاری با او خوشحال بود.»

بیتا فرهی از اول گزیده‌ کار بود و در گذر سال‌ها گزیده‌ کارتر هم شد. می‌دانست که باید سنجیده‌تر عمل کند. بلندی و کوتاهی نقش هم برایش اهمیت نداشت و معتقد بود که بازیگر کسی است که بتواند حتی به نقش‌های کوتاه اعتبار و هویت بدهد و این گونه بود که نقش کوتاه خود را در فیلم «دوران عاشقی» علیرضا رییسیان دوست می‌داشت.

راه پیش‌رویم را خیلی روشن نمی‌بینم

اما او نیز مانند بسیاری از هم‌نسلان خود از وضعیت سینما در آن مقطع ناخوشنود بود و در حالیکه سری به تاسف تکان داده بود، گفته بود: «نمی‌توانم درباره سیاست گذاری‌های سینما نظر بدهم، اما به عنوان بازیگر راهی برای خودم نمی‌بینم. ۲۶ سال حدی برای خودم قائل شدم، اما حالا راه پیش‌رویم را خیلی روشن نمی‌بینم. البته این نظر فقط برای خود من است و به طور کلی نظر نمی‌دهم.»

در آن عصر زمستانی، مجالی پیش آمد تا حرف‌های خودمانی‌تری هم داشته باشیم. به یاد درگذشت مادرش اشک به صورتش دوید و با یادآوری نوه‌اش که آن زمان دو ساله بود، گل از گلش شکفت. آن زمان دخترش مقیم پاریس بود و نوه‌ دو ساله‌اش «تسا» قرار او را در تهران می‌گرفت و مادر بزرگش را مدام راهی پاریس می‌کرد. بچه‌ای که بزرگترین انگیزه او برای زیستن بود و در این میان مهم نبود که در این سفرهای گاه و بیگاه، گاه برخی از نقش‌ها را هم از دست می‌داد.

لحظات پایانی گفتگوی ما با پرسشی کودکانه همراه بود. می‌خواستیم بدانیم که اگر آن روز به طور اتفاقی به داریوش مهرجویی معرفی نمی‌شد، اگر «مهشید» «هامون» نمی‌شد، ممکن بود هرگز بازیگر نشود و او گفته بود: «بله واقعا ممکن بود. همیشه خیلی دوست داشتم سرمایه‌ای می‌داشتم، کتاب فروشی کوچکی راه می‌انداختم که در آن کافه و یک گل فروشی کوچک هم بود. همیشه این سه را باهم می‌خواستم، اما هیچ کدام نمی‌شود.سرمایه ندارم‌، گل‌ها هم می‌پلاسند و هیچ کس هم کتاب نمی‌خواند.»

شاید آن زمان که بیتا فرهی جملات پایانی این گفتگو را بیان می‌کرد، هرگز تصور نمی‌کردیم که کمتر از ۱۰ سال بعد این جملات معنایی دیگر پیدا کنند: «زندگی خیلی کوتاه است. باید قدرش را دانست و از هر لحظه‌اش استفاده کرد. اگر مرگ را در کنار زندگی ببینیم، می‌توانیم انسان باشیم و از هر لحظه آن بهره ببریم. چون زندگی همان قدر که زیباست، کوتاه و ناپایدار است.»

فردای روزی که هنرمندان برای چهلمین روز درگذشت داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر گرد هم آمدند، بیتا فرهی که به دلیل عفونت ریه مدتی در بیمارستان بستری بود، از دنیا رفت.

رسانه سینمای خانگی- اظهارنظر جالب مجیدی دربارۀ سینمای ایران

مجید مجیدی گفت: بالندگی سینمای ایران در سال های اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما»  با تدریس مجید مجیدی کارگردان سینما عصر امروز شنبه ۴ آذر در روز نخست کارگاه‌های جشنواره در سالن نشست‌های موزه ملی ایران برگزار شد.
به گزارش ایسنا به نقل از ستاد خبری دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی، در ابتدای این جلسه علیرضا تابش دبیر دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی بیان کرد: دومین دوره این جشنواره ملی در آغاز راه خود قرار دارد. سال گذشته، اولین دوره جشنواره در یزد برگزار شد و امسال شاهد برگزاری آن در قزوین خواهیم بود. در بخش علمی و پژوهشی جشنواره، کارگاه‌ها برگزار می‌شود که امروز شاهد اولین جلسه کارگاه‌های این دوره هستیم.

او اظهار داشت: شعار امسال جشنواره «میراث در آینه» است و در همه ارکان و برنامه‌های این رویداد تلاش شده تا این آینه‌گی به اجرا برسد.

تابش با اشاره به حضور مجید مجیدی به عنوان اولین مدرس کارگاه‌های جشنواره دوم، اظهار داشت: مجید مجیدی جزو افتخارات سینمای ایران محسوب می‌شود و آثار این هنرمند را می‌توان نمونه بارز پرداختن به میراث فرهنگی دانست و بخشی از میراث فرهنگی را میراث زنده تشکیل می‌دهد.
او در بخشی دیگر از صحبت‌های خود تدریس برخی از آثار مجید مجیدی در خارج از کشور را گواه جایگاه این سینماگر دانست.
در ادامه، کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما» با سخنرانی مجید مجیدی آغاز شد.
این سینماگر در بخشی از این کارگاه به حاضران گفت: به عنوان هنرمند در مقابل بزرگی فرهنگ و هنر این سرزمین، احساس کوچکی می‌کنم. اگر ما نتوانیم میراث فرهنگی خودمان را منتقل کنیم آسیب‌های جدی خواهیم خورد. افغانستان را مثال می‌زنم که با وجود برخورداری از تمدن غنی هرات هیچ اثری امروز از آن تمدن ندارد و این امر باعث شده، هویت مورد نظر از بین رود.
وی ادامه داد: در اواخر دهه ۷۰ به جشنواره‌ای در توکیو رفتم. در آنجا مردم و اعضای جشنواره می‌گفتند شناخت ما از ایران محدود به اخبار بود. می‌گفتند ما فکر می‌کردیم مردم ایران جملگی تروریست هستند اما با دیدن فیلم‌های ایرانی دریافتیم که ایرانیان چه فرهنگ غنی و پرباری دارند. سوزان سانتک منتقد برجسته آمریکایی نیز بعد از دیدن فیلم «بچه‌های آسمان» گفت که مقابل فرهنگ و تمدن ایرانی سر تعظیم فرود می‌آورد.
این کارگردان اظهارداشت: متاسفانه در سال‌های اخیر به فرهنگ و هنر نگاه مناسب نشده است درحالی‌که در شعارها همیشه شاهد حمایت از فرهنگ و هنر هستیم!
کارگردان فیلم «رنگ خدا» با بیان اینکه سینمای ایران در دهه ۷۰ و ۸۰ به اوج بالندگی رسید، گفت: بالندگی سینمای ایران در سال‌های اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم و به نوعی دستخوش روزمرگی شده‌ایم. یکی از دلایل این روزمرگی، کوتاه بودن عمر مدیران فرهنگی است زیرا مدیران می‌خواهند تنها در دوره خودشان نتیجه سیاستگذاری‌شان را ببینند.
وی در بخشی دیگر از این کارگاه به انتقال تجارب خود در زمینه بازنمایی مردم‌شناسی در سینما پرداخت.
او با بیان اینکه امروزه دسترسی جوامع بشری به ارتباطات زیاد شده است، تصریح کرد: چند سال پیش با رواج سریال‌های ترکیه‌ای این خطر احساس شد که خانواده‌ها در معرض خطر فرهنگی قرار گرفتند بنابراین پلتفرم‌ها شکل گرفت اما متاسفانه امروز آثاری را در پلتفرم‌ها می‌بینیم که از سریال‌های ترکیه‌ای نیز سخیف‌تر هستند! تلویزیون نیز به دلیل گسستی که با مخاطب پیدا کرده تماشاگرانش به ۱۰ الی ۱۵ درصد رسیده است و بخشی از این درصد نیز بینندگان فوتبال هستند!
مجیدی در ادامه خاطره‌ای از نحوه ساخت فیلم «خورشید» ذکر کرد و گفت: روزی پشت فرمان، دختر گل فروشی به من یک شاخه داد و گفت این گل را به خاطر ساخت فیلم «بچه‌های آسمان» به من می‌دهد. این اتفاق انگیزه‌ای بود تا فیلم «خورشید» ساخته شود. در «خورشید» به این دلیل از بچه‌های کار استفاده کردم که روح الله زمانی یکی از آن بچه‌ها بود. روح‌الله زمانی قبل از اینکه وارد حوزه هنر شود از چند مدرسه اخراج شده بود اما به واسطه ورود به عرصه هنر به جایی رسید که مدرسه برای او بزرگداشت برگزار کرد.
مجیدی در پایان با بیان اینکه تاریخ و فرهنگ باید نقشه راهمان باشد، تاکید کرد: در کارهای عباس کیارستمی هویت مشاهده می‌کنیم. من نیز در آثارم تلاش کردم به هویت دینی و ملی نگاه داشته باشم.
کارگاه‌های جشنواره در بخش تهران توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به میزبانی موزه ملی ایران برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- انتقاد اکبری عبدی از ضعف «فسیل»/ فروش ملاک ارزش نیست

اکبر عبدی گفت: سینمای ما به دلیل ضعف فیلمنامه به این مرحله رسیده، از «فسیل» و غیر فسیل بگیرید تا … . می‌گویند اگر فلان فیلم، فیلم بدی است چرا اینقدر فروخته است؟! می‌گویم می‌شود یک کلیپ را هم گذاشت و بسیار بازدید داشته باشد. 

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، این بازیگر که در آیین اختتامیه دومین جشنواره سراسری آموزشگاه های آزاد سینمایی شامگاه جمعه سوم آذر ۱۴۰۲ در ایوان شمس، سخن می گفت، خطاب به هنرجویان ادامه داد: روی سناریو و قصه تاکید داشته باشید چون این موضوع به فرهنگ و سلیقه مردم وصل است.

در این مراسم پس از ورود هنرمندان پیشکسوت سینما با تشویق ممتد حاضران، قرائت آیاتی از قرآن کریم و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران، ویدیوکلیپی از صحبت‌های قادر آشنا معاون توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی و مهدی شفیعی دبیر جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی پخش شد. 

در ادامه شفیعی خود نیز روی صحنه آمد و ضمن همدردی با مردم مظلوم فلسطین گفت: با همه جان و جهان به سوگ کودکانی معصوم می‌نشینیم که عطر معصومیتشان جهان را پر می‌کند. شما را روزی که ماه منجی بر درختان زیتون بتابد یاد خواهیم کرد. 

وی عنوان کرد: خوشحالم که جشنواره به روز اختتامیه رسید و حاصل تلاش‌های شما را که داوران قضاوتشان کرده‌اند، خواهیم دید.

در ادامه ضمن گرامیداشت یاد درگذشتگان سینما، برگزیدگان بخش عکس اعلام شد.

در این بخش امیر دژاکام، علیرضا اسماعیلی، کامران شریفی و مهسا اصانلو روی صحنه آمدند.

در این بخش لوح تقدیر به رویا شهباززاده از آموزشگاه نیک پیک، محمدرضا شهبازیان از آموزشگاه اندیشه نو، سمانه نوری وند از آموزشگاه هنر هفتم، مهسا کمالی از آموزشگاه نیک‌پیک، سولماز قدرتی از آموزشگاه قاب سفید رسید و این عکاسان شایسته تقدیر شناخته شدند.

عکاسان برگزیده نیز یپرم آواکیان از آموزشگاه دارالفنون، حامد حیدری از آموزشگاه هنر هفتم، احمد بلباسی از آموزشگاه دارالفنون، ثنا پزشک از آموزشگاه هنر هفتم و فائزه حسن‌زاده از آموزشگاه آبرنگ بودند.

محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، قادر آشنا معاون توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی و اکبر عبدی برای اهدای جوایز برگزیدگان بخش فیلمنامه روی صحنه آمدند.
در این بخش لوح تقدیر به سعید عملی نویسنده «کبوترخانه» از آموزشگاه موج نو، جایزه سوم به وحیده ملاحیدری نویسنده «خنده‌های اجباری» از آموزشگاه مکتب یزد، جایزه دوم به علی ملک شاهی مقدم نویسنده «عنابی» از آموزشگاه پلک، مقام اول و بهترین فیلمنامه به الهام میرحسینی نویسنده «روزی که باران بارید» از آموزشگاه مکتب یزد رسید.

اکبر عبدی:بر فیلمنامه تاکید کنید زیرا به فرهنگ مردم وصل است

اکبر عبدی بازیگر پیشکسوت سینما در این بخش گفت: چون این بخش مربوط به فیلمنامه بود باید بگویم فیلمنامه اساس و ریشه یک کار نمایشی است چه تئاتر، چه فیلم سینمایی و … . سینمای ما به دلیل ضعف فیلمنامه به این مرحله رسیده، از «فسیل» و غیر فسیل بگیرید تا … . می‌گویند اگر فلان فیلم، فیلم بدی است چرا اینقدر فروخته است؟! می‌گویم می‌شود یک کلیپ را هم گذاشت و بسیار بازدید داشته باشد. 

وی خطاب به هنرجویان گفت: روی سناریو و قصه تاکید داشته باشید چون این موضوع به فرهنگ و سلیقه مردم وصل است.

رییس سازمان سینمایی: آرزوی من این است فیلمی متفکر و اجتماعی رکورد اقتصاد سینما را بزند

محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی در آیین اختتامیه دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی گفت: خوشحالم در اختتامیه این رویداد هستم؛ جشنواره‌ای که سالیان سال تعطیل بود و شاید ضرورت احیای آن کمتر احساس می‌شد. از همه بانیان تشکر می‌کنم که تلاش کردند این جشنواره احیا شود؛ جشنواره‌ای که می‌تواند باعث رونق گرفتن تولید در آموزشگاه‌ها شود. یکی از درخواست‌ها در سفرهای استانی که داشتم، برگزاری دوباره همین جشنواره بود که افراد دوست داشتند در جریان آن آثار را ببینند و تلاش کنند برای ارتقای آثار. این جشنواره یک جشنواره تخصصی است و شما هستید که می‌توانید با پیگیری و ممارست باعث شوید این رویداد در سال‌های آینده هم برگزار شود. سطح کیفی آثار هم خوب بوده است. یکی از اقدامات بسیار خوب دیگر گردهمایی مدیران آموزشگاه‌ها بود که در جریان آن دوستان مسایل و مشکلات خود را بیان کردند، معاونان حرف‌های آنها را شنیدند و با هم گفتگو کردند. 

*رد پای لابی صهیونیسم در سینما مشهود است
وی با اشاره به وضعیت غزه، مطرح کرد: امروز داشتم ماجرای وقفه‌ای که در جنگ غزه اتفاق افتاد و مردم از شهر بازدید می‌کردند را مرور می‌کردم و به این موضوع فکر کردم که چقدر هنرمندان سرشناس دنیا در برابر این نسل کشی موضع گرفتند و سکوت نکردند. البته بعد از این ماجرا هجمه های زیادی از سوی رسانه‌های صهیونیستی علیه آنها صورت گرفت و به جرم حمایت از مردم غزه از کار اخراج شدند!


رییس سازمان سینمایی خطاب به کشورهای غربی و صهیونیست ها اعلام کرد: رد پای لابی صهیونیسم در سینما، در اقتصاد سینما و در سیاستگذاری جشنواره های بین المللی آشکار است.  هر جا احساس کنند صدای عدالت خواهی به نفع ملت فلسطین است آن را سرکوب می کنند. شماها که مدعی دموکراسی ، حقوق بشر و آزادی بیان هستید چگونه رفتار ضد بشری را در قبال هنرمندان آزاده جهان که با ملت فلسطین و مردم غزه همدردی کرده اند روا داشته اید!
در کشورهایی که ادعای آزادی بیان دارند به پاس دفاع از مظلومان غزه بازیگران را اخراج کردند. اگر این فضا در ایران اتفاق می‌افتاد، ببینید چه ماجراهایی پیش می‌آمد! شاید در فضای ایران گاهی مشکلاتی برای هنرمندان ایجاد شود اما مسئولان در کنار آنها هستند و چنین فضایی با یک اعتراض کوچک ایجاد نمی‌شود.

*ما وارث یک سینمای ورشکسته بودیم
وی گفت: ما وارث دوران کرونا و جریان‌های سیاسی بودیم که اقتصاد سینمای ایران نابود شده بود. یک سینمای ورشکسته را تحویل گرفتیم. منتقدان زیادی به من مراجعه کردند که گفتند ما در تولید و سرمایه‌گذاری ورود نمی‌کنیم. 

*اعتماد مردم و سرمایه گذاران به سینما بازگشته است

خزاعی خاطر نشان کرد: ما برای احیای سینما باید برنامه‌ریزی می‌کردیم باید سینماها را بازگشایی می‌کردیم. به سرمایه گذار اعتماد و اطمینان می‌دادیم و مخاطب را به سینماها برمی گرداندیم. می‌توانم مدعی باشم که سینمای ایران امروز دوران بهاری خود را طی می‌کند. سیاست ما در سازمان سینمایی حمایت از فیلم‌های فرهنگی، اجتماعی و متفکر است. در نقدی دیدم که نوشته بود سازمان سینمایی نگاه جدی به سینمای کمدی دارد. 

*ما به همه گونه‌های سینمایی نگاه جدی داریم
وی افزود: سازمان سینمایی به تناسب نیاز اجتماعی و فرهنگی کشور از همه گونه‌های سینمایی حمایت می کند. باید با تقویت برخی گونه های سینمایی بویژه سینمای اجتماعی شاخصه‌ها و پتانسیل آن ها را برای ارتباط و پیوند با مردم بالا ببریم. 
رییس سازمان سینمایی عنوان کرد: ما وظیفه حمایت از فیلم‌های روی پرده داریم. هم اکنون تنها سه فیلم کمدی روی پرده است اما مردم از آنها استقبال کرده‌اند و در کنارش از سایر آثار هم اقبال صورت گرفته است. امروز خیلی از سینماگران که تمایل به تولید نداشتند، پروانه ساخت گرفتند و آثار آن‌ها را سال‌ آینده خواهید دید. این وضعیت در سال آینده بهتر خواهد شد. 

*به ارتقای فیلم ها جدی تر نگاه کنیم
وی ادامه داد: هدف ما احیای سینمای ایران بود که صورت گرفت. از مهر ماه هر ماه یک رویداد برگزار می‌کنیم. خیلی از رویدادهای سینمایی به خاطر کرونا و شرایط سیاسی تعطیل شده بود و باید برنامه‌ریزی می‌کردیم تا دوباره احیا شوند. نگاه دولت احیای سینمای ملی است امروز برخی از آثار کمدی روی پرده است که معتقدم سطح آنها نسبت به آثار دهه ۹۰ و ۸۰ ارتقا پیدا کرده است و می‌توانید به راحتی با خانواده به تماشای آن بنشینید. اعتماد خانواده ها به سینماها بازگشته است و همچنان، باید به رشد کیفی و ارتقای فرهنگی محصولات سینمایی جدی‌تر نگاه کنیم.

وی ادامه داد: دوستانی که اهل نقد و مداقه و مطالعه هستند لطفا قدری واقع بینانه تر و عمیق تر به موضوع نگاه کنند. ما وارث شرایط و وضعیت دوران پساکرونایی بودیم که سینماها تقریبا تعطیل شده بود و بیکاری وحشتناکی در کسب و کار سینما وجود داشت.

به گفته وی احیای اقتصاد سینما، ایجاد اعتماد برای سرمایه گذاری و تولید در بخش‌های خصوصی و دولتی در این حوزه، ایجاد اشتغال نسبی در متن بحران اقتصادی سینما مهم ترین اولویت ما در گام نخست بود.
رییس سازمان سینمایی خاطرنشان کرد: طبیعی است وقتی کرکره سینماها پایین باشد و سینماها با رکود و تعطیلی دست و پنجه نرم می کنند نمی‌توان ایده آل‌گرایی کرد. اصلاح و ترمیم وضعیت موجود و به گردش در آوردن چرخ های تولید و گیشه پیش نیاز اولویت‌های فرهنگی سینما بود.

وی بیان کرد: خدا را شاکرم با همت و همکاری مراکز دولتی، ارگان‌ها و صنوف و همراهی قاطبه خانواده سینما اقتصاد سینما جان دوباره گرفته است.

خزاعی با بیان اینکه سیاست تولیدی سازمان سینمایی در محصولات بنیاد سینمایی فارابی و برخی آثار مشارکتی قابل مشاهده است، ادامه داد:اهتمام ما احیای سینمای فرهنگی- ملی و اسلامی است و به عنوان رئیس سازمان سینمایی آرزو و دغدغه ام این است که سینمای فرهنگی و اجتماعی و دفاع مقدس ما هم همپای آثار کمدی با استقبال گسترده مردم و خانواده ها مواجه شود. خوشبختانه در تعدادی از آثار سینمای کودک و نوجوان و چند اثر اجتماعی این نشانه های امیدبخش را شاهد بوده ایم.

وی خاطرنشان کرد: اگر سینما احیا نمی‌شد و خانواده ها با سینماها آشتی نمی‌کردند همین مباحث فرهنگی و اجتماعی پیرامون سینما هم‌ مطرح نمی‌شد، با احیای اقتصاد سینما گفتمان اجتماعی و فرهنگی و الزامات آن هم شکل جدی گرفت. 
خزاعی با اشاره به بحران‌ها و وضعیت پیچیده سینما و فضای اجتماعی در سال گذشته عنوان کرد: خروجی سیاستگذاری‌های سازمان سینمایی در حوزه تولید در آثار تولیدی پیش رو و سال آینده رونمایی خواهد شد.

در ادامه قادر آشنا، جهانگیر الماسی و غلامرضا نجاتی برای تجلیل از بخش ویژه غزه روی صحنه آمدند.

در این بخش از اشکان خداداد و افشین خداداد کارگردانان «کلپس» و محمدمهدی تدین مدیر آموزشگاه دارالفنون برای برگزاری نمایشگاه عکس با موضوع غزه قدردانی شد.

سپس هوشنگ توکلی، سیاوش طهمورث، مسعود آب پرور، قاسم زارع، اصغر فارسی و مهدی شفیعی برای اهدای جوایز بخش فیلم کوتاه روی صحنه آمدند.

در رشته تدوین لوح تقدیر به شاهین آقازاده برای «فاصله رنگی» از آموزشگاه هنر گستر حیایی، الناز نادریان برای «مرا ببوس» از آموزشگاه سینماگران مستقل، دیپلم افتخار به رضا محبعلی برای «زیبای زیبا» از آموزشگاه دارالفنون رسید.

در رشته تصویربرداری لوح تقدیر به رضا یزدانیان برای «کانیبال» از آموزشگاه ماد و رضا قاسمی برای «شهر عسل» از آموزشگاه ماد اهدا شد.

دیپلم افتخار بهترین طراحی صحنه به حسین رضاییان برای «لیلا» از آموزشگاه هنر گستر حیایی تعلق گرفت.

لوح تقدیر بازیگری زن به سما جعفری برای «من هم همینطور» از آموزشگاه همای سعادت و دیپلم افتخار بهترین بازیگری زن به مریم عابدی برای «لیلا» از آموزشگاه هنر گستر حیایی رسید.
لوح تقدیر بازیگری مرد به شاهین آقازاده برای «فاصله رنگی» از آموزشگاه هنر گستر حیایی، لوح تقدیر به سعید ونایی برای «آلزایمر» از آموزشگاه برداشت آخر رسید.
در بخش پویانمایی لوح تقدیر به هما زرینی برای «مترسک» از آموزشگاه شیوا آوا، دیپلم افتخار بهترین فیلم پویانمایی به دانیال محبعلی برای «درخت» از آموزشگاه دارالفنون تعلق گرفت.
در بخش مستند دیپلم افتخار به داریوش کرمیار برای تهیه‌کنندگی «الماس و شیشه» از آموزشگاه دارالفنون رسید.

لوح تقدیر در فیلمنامه نویسی فیلم کوتاه به زهرا نظری برای «آخرین بار» از آموزشگاه ۳۵، دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه به سیدسجاد موسوی برای «زیبای زیبا» از دارالفنون اهدا شد.

در بخش کارگردانی لوح تقدیر به حسین رضاییان برای «لیلا» از آموزشگاه هنر گستر حیایی، لوح تقدیر به زهرا نظری برای «آخرین بار»از آموزشگاه ۳۵، دیپلم افتخار به محمدرضا دهستانی برای «بدرقه سکوت» از آموزشگاه سیمای مهان رسید.

در رشته جلوه‌های ویژه، موسیقی متن، چهره‌آرایی، هیچ کس شایسته تقدیر شناخته نشد.

در ادامه هوشنگ توکلی یازیگر پیشکسوت روی صحنه آمد و بیان کرد: عرض تبریک و تسلیت به ۱۵ هزار شهید غزه در ۴۵ روز دارم. این جنگ نابرابر قدمت طولانی دارد ریشه آن به جنگ‌های صلیبی و دورتر برمی‌گردد. این حوادث اینقدر شنیع است که هیچ هنرمندی قادر نیست عمق فاجعه را تصویر کند. شاید کار هنرمندان در این دوران سخت‌ترین کار باشد.
وی گفت: روز گذشته چهلمین روز درگذشت مرحوم مهرجویی بود؛ آخرین کارگردان مولف نسل قبل از ما. یاد او را گرامی می‌داریم.

توکلی بیان کرد: خوشحالم که آثار شما را به عنوان یک هنرمند داور دیدم. نکته بسیار ظریفی را باید با شما درمیان بگذارم؛ به طور کلی سینما وقتی وارد ایران شد با تقلید و دیدن آثار دیگران شروع به کار کرد چون هیچ معلمی در این حوزه نداشتیم. زحمات زیادی در طول صد سال گذشته کشیده شده اما رسم تقلید از آثار دیگران همچنان باقی مانده است. این تقلید در این زمانی که تجهیزات و امکانات بسیار زیاد است اما باقی مانده است همیشه این سوال وجود دارد که آیا نگاه کردن از روی دست دیگری درست است یا خیر؟ بسیاری به خاطر همین تحقیر شدند. آموزش هنرها اصلا از راه تقلید صورت می‌گیرد اما محتوا چه؟
وی ادامه داد: هنوز از چهل و اندی سال از پیروزی انقلاب فیلمی در تراز جمهوری اسلامی نساخته‌ایم چه بخواهیم چه نخواهیم ایران در محدوده جهان اسلام است. اگر خودمان را به تراز جمهوری اسلامی نرسانیم به جایی نخواهیم رسید. در این جشنواره سه فیلم کپی شده از فیلم اصغر فرهادی دیدم که اصغر فرهادی خودش هم از یک کارگردان ایتالیایی کپی کرده بود اما اگر این راه را ادامه بدهیم به جایی نخواهیم رسید.

در بخش بازیگری محمد خزاعی، داریوش ارجمند، فریبا متخصص، فرهاد قائمیان، جهانگیر الماسی و فرهاد بشارتی برای اهدای جوایز روی صحنه آمدند.


در بخش بازیگری کودک و نوجوان لوح تقدیر به آرنیکا قلیچی از آموزشگاه پانیذ، راحیل فولادی از آموزشگاه پانیذ، روشان‌ برزگر از آموزشگاه پانیذ، نفس محمودی از آموزشگاه پانیذ، آرشین عرب پور از آموزشگاه هنر و سینما، النا شیخی از آموزشگاه بارانا، آراد جعفری بهشتی از آموزشگاه بارانا،تعلق گرفت.

در بخش بازیگری زن لوح تقدیر به غزل عبادی، فاطمه بیات از آموزشگاه هنر گستر حیایی، گلبرگ عبدالهی از آموزشگاه پانیذ، نیوشا فلاحی‌نیا از آموزشگاه پانیذ، ایلوش یزدان‌پناه رسید.

در بخش بازیگری مرد لوح تقدیر به علیرضا دماوندی‌نژاد از آموزشگاه پانیذ، مصطفی باقری از آموزشگاه فرهاد، سینا صفوی فرد از آموزشگاه پانیذ، حسین بهرامی از آموزشگاه سینماگران مستقل، محمد محمدی از آموزشگاه اندیشه ماهان اهدا شد.

در بخش پایانی این مراسم جهانگیر الماسی روی صحنه آمد و گفت: یادمان باشد بازیگری یک معنا و مفهوم تبعی است یعنی حتی بستر بازیگری باید معنا داشته باشد وگرنه چالشی عبث است. اتفاقات دیگر در این ایام رخ می‌دهد؛ حادثه غزه بسیار حادثه خاصی است باید بدانیم که مردم غزه چه دلاورانی هستند. در غزه ما شاهد انسان‌ستیزی هستیم با انسانیت و خلقت مبارزه می‌شود. تمام رسانه‌های جهان بخش عاطفی ماجرا را می‌بینند اما این روزها فرزند انسان به مسلخ کشیده می‌شود. چرایی جنگ غزه مهمتر است، انگار همه چیز در خدمت منافع و درآمد نامشروع است چون در غزه میادین گازی کشف شده که می‌تواند خیلی از معیارها را بر هم بریزد. همه ما امروز یک وظیفه انسانی داریم. تصویری که از انسان زمان ما دارد در تاریخ ثبت می‌شود،تصویر ما نیست. انسان زمان ما اینقدر ددمنش و کثیف و چرک نیست یادمان باشد اگر دوستدار حریم الهی هستیم و انسان را دوست داریم برای امتداد حیات انسانی تبلیغ کنیم.

رسانه سینمای خانگی- غزه به «حقیقت» پیوست

بخشی ویژه به نام «غزه» (شامل نمایش فیلم و برگزاری پنل) در هفدهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» تدارک دیده شده است.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، در بخش ویژه «غزه»، مستندهایی با این موضوع روی پرده می‌روند، همچنین در پنل ویژه «غزه» استادان و سینماگران بین المللی، درباره مسائل اخیر در فلسطین و غزه و پیامدهای انسانی آن، شیوه مستندسازی در بحران و… سخنرانی خواهند کرد.

نام مستندهای بخش «غزه»، برنامه نمایش آثار و مهمانان خارجی حاضر در پنل به زودی اعلام می‌شود. در بخش غزه مستندهای شاخصی که در این حوزه ساخته شده و در دوره‌های قبل جشنواره به نمایش درآمده و چند مستند جدید روی پرده می‌روند.

هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» به دبیری محمد حمیدی مقدم از ۲۷ آذر تا دوم دی ماه امسال در بخش‌های مسابقه ملی، مسابقه بین‌الملل، جایزه شهیدآوینی، بخش‌های جنبی ملی و بین‌الملل و بزرگداشت در پردیس چارسو برگزار می‌شود.

جشنواره در این دوره می‌کوشد ضمن بازنمایی تاریخ و فرهنگ جامعه ایرانی اسلامی، تصویری واقعی از آنچه بشر امروز در عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی با آن روبه روست ارائه دهد. با این نگاه، تمرکز ویژه این دوره از جشنواره بر دو چالش ملی و بین‌المللی بحران آب و مساله جمعیت است.

امسال علاوه بر پردیس چارسو که خانه جشنواره است، آثار جشنواره در «موزه سینما» روی پرده خواهند رفت. این سینما، سینمای مردمی هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» است.

رسانه سینمای خانگی- رئیس فرمان داد: برای غزه فیلم بسازید

رئیس سازمان سینمایی کشور در جلسه شورای معاونین و مدیران این سازمان از حمایت سازمان سینمایی از تولیدات آثار مستند، کوتاه، انیمیشن و سینمایی خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از اداره‌کل روابط عمومی سازمان سینمایی، نود و سومین جلسه شورای معاونین و مدیران سازمان سینمایی با حضور محمد خزاعی در سالن شهید آوینی برگزار شد.

در این جلسه محمد خزاعی ضمن تاکید بر اینکه تولید محتوا با موضوع « غزه » از دغدغه‌های سازمان سینمایی است، گفت: نسل‌کشی که امروز در این سرزمین توسط اشغالگران قدس در حال انجام است، از اتفاقات نادر تاریخ بشریت است و صدای کشتار زنان و کودکان مظلوم فلسطین آرامش را از جهان گرفته است.

وی ادامه داد: دامنه این جنایات به حدی است که توسط روشنفکران، آزادی‌خواهان و مردم عدالت‌خواه جهان محکوم شده است در حالیکه رسانه‌های تحت سیطره صهیونیسم کوشیده‌اند تا حقیقت را وارونه جلوه دهند.

وی افزود: جامعه سینمایی ایران، هنرمندان و سینماگران شاخص کشور نیز همصدا با جامعه جهانی تاسف خود را ابراز داشته‌اند.

خزاعی اضافه کرد: در همین راستا، سازمان سینمایی به منظور ثبت و ضبط این مقطع از تاریخ سرزمین فلسطین از آثار تصویری( کوتاه، مستند، انیمیشن و سینمایی) با محوریت روایت و انعکاس جنایات صهیونیست‌ها در غزه حمایت می‌کند.

وی تاکید کرد: براساس این فراخوان علاقمندان می‌توانند طرح‌ها و فیلم‌نامه‌های خود را تا بهمن‌ماه سال جاری به موسسات سازمان سینمایی (مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی، انجمن سینمای جوانان ایران و بنیاد سینمایی فارابی ) ارسال و آثار متقاضی پس از بررسی، ارزیابی و انتخاب در مسیر تولید قرار می‌گیرند.

خراعی عنوان کرد: همچنین، روایت‌های مرتبط با غزه در رویدادها و جشنواره‌های سازمان سینمایی در سال ۱۴۰۳ در بخش‌های مجزا طراحی و تعریف خواهند شد.

رسانه سینمای خانگی- اینجا بهشت سینماگران است

مسعود نقاش‌زاده روز گذشته در نشستی در قالب دومین جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی، از سفارش کار جدید به فیلمسازانی که فیلم بد ساخته‌اند، انتقاد کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری جشنواره، دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی در دومین روز در حالی دنبال می‌شود که علاوه بر بخش‌های متنوع اجراهای بازیگری، نمایش فیلم‌های کوتاه، گالری عکس، نشست‌های تخصصی و آموزشی و جلسات نقد و بررسی، این رویداد میزبان نشست ویژه فلسطین در قاب نقره‌ای است.

این رویداد امروز چهارشنبه اول آذر ماه و در دومین روز از برگزاری در محل موزه سینما میزبان علاقه‌مندان خواهد بود.

برنامه سالن «سینماتوگراف»

سالن «سینماتوگراف» مجموعه موزه سینما صبح امروز و از ساعت ۹ تا ۱۳ میزبان اجراهای مربوط به بخش بازیگری خواهد بود که در این بازه زمانی ۳۲ هنرجو به ارایه برنامه خواهند پرداخت.

این سالن بعدازظهر امروز و در ۲ سانس به اکران فیلم‌های کوتاه این رویداد اختصاص یافته است.

از ساعت ۱۵ و در اولین سانس فیلم‌های کوتاه «ویلای خیابان ۲۲»، «الماس و شیشه»، «داس»، «آخرین بار»، «یادداشت»، «همزاد»، «آبنبات تلخ»، «کله» و «دستبند» روی پرده می‌رود.

در همین سالن از ساعت ۱۷:۳۰ فیلم‌های کوتاه «بین خطوط رفاقت»، «بدرقه سکوت»، «مرا ببوس»، «کانیبال»، «کابگراس»، «لیلا»، «من، او، مهتاب»، «تله هوس» و «فاصله رنگی» به نمایش گذاشته می‌شود.

برنامه سالن «فردوس»

سالن فردوس در مجموعه موزه سینما هم امروز چهارشنبه در دومین روز جشنواره از ساعت ۹:۳۰ صبح در چهار سانس میزبان نشست‌های تخصصی و آموزشی این رویداد است.

امروز و از ساعت ۹:۳۰ ابوذر صفاریان و فاطمه غفاری درباره «روش نوین فیلم‌سازی با رویکرد واقعیت مجازی» صحبت کردند و در سانس دوم از ساعت ۱۱ سیدعلی عسگری درباره «شخصیت‌پردازی در گریم» با علاقه‌مندان به گفت‌وگو پرداخت.

در سومین نوبت از نشست‌های تخصصی روز اول، کمال تبریزی از ساعت ۱۳:۳۰ در قالب کارگاه انتقال تجربه کارگردانی به ارایه تجربیات خود خواهد پرداخت. در سانس پایانی هم از ساعت ۱۵:۳۰ نشست «سینما و هوش مصنوعی، امکانات و کاربردها» با حضور محمدعلی اخائی، امیررضا معتمدی و سعید اسدی برگزار خواهد شد.

نشست ویژه «فلسطین در قاب نقره‌ای» هم امروز از ساعت ۱۸ در سالن «فردوس» برگزار می‌شود.

ایران بهشت سینماگران است/ فیلم بد می‌سازند و سفارش کار دارند!

از برنامه‌های روز گذشته، برگزاری نشست تخصصی «مدیریت اقتصادی تولید فیلم» بود که روز سه‌شنبه ۳۰ آبان با حضور مسعود نقاش‌زاده در محل موزه سینما برگزار شد.

مسعود نقاش‌زاده کارگردان سینما، در ابتدای این نشست بیان کرد: گاهی این تصور وجود دارد که فقط فیلم‌های بزرگ نیازمند تامین مالی ویژه هستند، ولی معتقدم در هر فیلمی، چه مستند، چه کوتاه و هر قالب دیگری، «تامین مالی» مساله‌ای جدی است و اگر کمی تجربه و مطالعه در این زمینه داشته باشیم فیلم‌های ما موفق خواهد بود.

وی افزود: مطلبی که از گذشته‌های دور درباره فیلم‌های سینمایی وجود داشته، این است که برخی نویسندگانی که به زعم خود فیلمنامه‌های درخشانی دارند چگونه می‌توانند دیگران را به سرمایه‌گذاری روی فیلم خود راغب کنند. این بود که معرفی فیلمنامه به یک ابزار جدی برای بازاریابی پروژه‌های سینمایی تبدیل شد.

نقاش‌زاده ادامه داد: مهمترین نکته در فرآیند معرفی فیلم‌نامه هم، خط داستانی است. به گونه‌ای که تهیه‌کنندگان آمریکایی جمله معروفی داشتند که می‌گفتند «خط داستانی‌ات را در دو جمله بگو» و این تبدیل به یک ابزار بازاریابی شد. پس تهیه‌کننده هر زمان می‌خواست موافقت خود را اعلام کند اولین مواجهه‌اش با خط داستانی بود.

این کارگردان سینما در ادامه گفت: در دانشگاه‌های ما می‌گویند مراحل فیلم‌سازی پیش تولید، تولید و پس تولید است در حالی که مراحل فیلمسازی چهار مرحله است؛ اولین مرحله در چرخه مدیریت صنعت فیلم، مرحله طراحی و توسعه است که یک مرحله مهم است. ما تقریباً در هیچ کدام از فیلم‌های خود این مرحله را جدی نمی‌گیریم و عمده مشکلات‌مان همین است. مرحله دوم تولید، مرحله سوم پخش و مرحله چهارم نمایش است.

وی افزود: در فیلمسازی، ما معمولاً خیلی با پخش و نمایش کار نداریم و گمان می‌کنیم این مسایل مربوط به شرکت‌های پخش است در حالی که در دنیا این مراحل بسیار بسیار جدی گرفته می‌شود. وقتی در مرحله «طراحی و توسعه» هستیم باید ملاحظاتی برای مرحله «پخش و نمایش» هم داشته باشیم. وقتی دارید فیلمی با هر مقیاس مالی می‌سازید، در مرحله طراحی باید ۲ مسیر را همزمان پیش ببرید؛ توسعه روایت فیلم همزمان با تامین مالی پروژه.

وی گفت: در هالیوود می‌گویند ۲ دسته فیلمنامه‌نویس داریم؛ فیلمنامه‌نویسانی که خودشان برای خودشان فیلمنامه می‌نویسند، بدون سفارش یک تهیه‌کننده و بعد این فیلمنامه ممکن است مورد توجه کارگردان و تهیه‌کننده دیگری قرار بگیرد. گروه دوم فیلمنامه‌نویسان سفارشی هستند. این البته گرچه در کشور ما معنای خوبی ندارد اما در دنیا یک شغل به شدت مرسوم و حرفه‌ای است.

نقاش‌زاده گفت: اینکه اول تهیه‌کننده پیدا کنیم بعد پروژه را تعریف کنیم، دچار مشکلاتی می‌شویم اما اگر فیلمنامه هم بنویسیم بعد دنبال تهیه‌کننده بگردیم این هم باز مشکلاتی دارد. این موضوعات باعث شده است جریان خلاقه کمتر به حرکت در بیاید. الان داشتن یک فیلمنامه و یک کارگردان خوب کافی نیست. اصطلاحی که در سینمای دنیا به کار می‌رود این است که تامین مالی شامل یک بسته پیشنهادی است که از یک کارگردان، تهیه‌کننده، فیلمنامه‌نویس و یک بازیگر برخوردار است که طی آن هم کیفیت هنری و هم اقتصادی فیلم در نظر گرفته می‌شود.

این کارگردان تاکید کرد: کشور ما بهشت سینماگران است، اینجا تنها جایی است که اگر فیلم اول و دومتان بد باشد، باز هم می‌توانید فیلم بسازید! من کارگردانی را می‌شناسم که ۱۰ فیلم بد در کارنامه دارد اما باز هم به او پیشنهاد کار می‌شود. مدیران هالیوودی ولی جمله‌ای دارند که می‌گوید مهم نیست که تو چقدر کارگردان خوبی هستی و چند فیلم خوب ساخته‌ای، بلکه اعتبار تو مربوط به آخرین فیلمت است، پس سینما در تقاطع تجارت، هنر و رسانه است.

نقاش‌زاده گفت: اگر کسی فکر می‌کند کار هنری کردن در تضاد با داشتن گروه بزرگی از مخاطبان است، سخت در اشتباه است. کار هنری موثر می‌تواند با لایه‌های مختلف از مخاطبان ارتباط بگیرد. در دهه ۶۰ با آنکه تعداد سینماهای ما اندک بود اما تنوع ژانر داشتیم و البته آنها فروش می‌کردند و دیده می‌شدند فیلم‌های حادثه‌ای و پلیسی به عنوان یک ژانر از سینمای ما حذف شدند و این به معنای آن است که مخاطبان بالقوه آن گونه از فیلم‌ها دیگر به سینما نمی‌روند.

تمرین‌های ارزشمند برای فیلمسازی

شب گذشته نشست نقد و بررسی فیلم‌های کوتاه راه‌یافته به این جشنواره هم با حضور مریم دوستی، مریم بحرالعلومی، سیامک صدیقی، صالح دلدم و رضا منتظری در محل موزه سینما برگزار شد.

مریم بحرالعلومی نویسنده و کارگردان سینما در ابتدای این نشست درباره فیلم «اوهام» گفت: کارگردان در این فیلم اگر روی قواعد ژانر بیشتر تمرکز کرده بود عملکرد بهتری داشت. البته فیلم پایان شگفت‌انگیزی دارد که برای یک فیلم‌ کوتاه خوب است. به نظرم در جاهایی کارگردان می‌خواسته است خیلی خودش را نشان بدهد. در حالی که اصولاً هیچکدام از اجزای فنی و هنری یک اثر نباید اولویت پیدا کند چون این به یک عامل منفی در کلیت اثر تبدیل می‌شود.

این کارگردان سینما در ادامه درباره فیلم‌کوتاه «آلزایمر» گفت: این فیلم تمرینی است برای فیلم‌نامه‌نویسی، نوع اجرا، بازی‌ها، گریم و دیگر اجزای فنی. همه اجزا نشان می‌دهد که این فیلم‌کوتاه یک فیلم تمرینی است. فیلم در فیلمنامه و پرداخت آن دچار مساله است، بازی‌ها پیش از بازیگری هستند، ابتدای فیلم به شکل مستند روایت می‌شود که ادامه پیدا نمی‌کند. با وجود تمام این مسایل فنی، دغدغه آنکه یک دغدغه اجتماعی است که این ویژگی ستودنی است.

بحرالعلومی درباره فیلم‌کوتاه «زیبای زیبا» هم بیان کرد: این فیلم بسیار کامل است که این تکامل از فیلمنامه می‌آید. فیلم از قالب نیمه‌حرفه‌ای هم فراتر رفته است. سوژه مهمی دارد، کارگردان در تدوین آن بسیار جسور بوده و در عین حال به بحث اجتماعی خود وفادار است.

این کارگردان در پایان درباره فیلم‌ کوتاه «سردست» هم توضیح داد: فیلم در عین سادگی در قصه و لوکیشن روی یکی از پیچیده‌ترین مسایل اجتماعی دست گذاشته است. فیلم بسیار کنش‌مند با قصه پیش می‌رود و نوید حضور یک فیلمساز زن تازه‌نفس در سینمای ایران را می‌دهد.

ایده‌های بکر، روایت‌های کنش‌مند

در بخش دوم بررسی آثار سیامک صدیقی درباره فیلم‌ کوتاه «همسایه‌» گفت: این یک فیلم یک روایت سه دقیقه‌ای خوش‌ساخت بود که از دیدن آن لذت بردم. اتفاقی که خوب است در نقد یک فیلم بیفتد، نقد دلالت‌مند است. ما در «همسایه» بیشترین کشمکش را دیدیم. در این فیلم‌کوتاه صحنه گفت‌وگوی زن و مرد در بامداد، صحنه گزارش قتل، واکنش مرد و … هر کدام ما را پیش می‌برد و داستان را از ایستایی خارج می‌کند.

این منتقد و روزنامه‌نگار افزود: این فیلم واقعاً فیلم ارزشمندی بود که قابل واکاوی است. در این فیلم با موضوع تکراری به نام خیانت مواجه هستیم، ولی نگاه به خیانت در آن آن قدر متفاوت است که مخاطب را پس نمی‌زند.

صدیقی در ادامه صحبت‌های خود درباره فیلم‌ کوتاه «شهر عسل» ضمن اشاره به امتیازات این فیلم و طرح نکاتی درباره ساختار آن تاکید کرد: این فیلم هم فیلم کنش‌مندی بود و موضوع بکری داشت.

وی در ادامه درباره فیلم‌ کوتاه «نزدیک‌تر از دور» هم به نکاتی فنی و محتوایی اشاره کرد و در جمع‌بندی درباره این اثر گفت: معتقدم قد این فیلم به نسبت دیگر فیلم‌های کوتاهی که دیدم کوتاه‌تر بود و فیلمساز جای کسب تجربه‌های بیشتر دارد.

ایده‌هایی که فیلم نشد!

مریم دوستی آخرین کارشناس مهمان در این نشست بود که درباره فیلم‌های کوتاه «صدای سکوت»، «دوراهی»، «لبه گود» و «چک» به طرح نکاتی پرداخت.

دوستی درباره فیلم‌ کوتاه «لبه گود» گفت: این فیلم سوژه جسورانه و خاص داشت اما صحبت‌های ضد زن هم در روایت آن دیده می‌شد. در مجموع اما فیلم را دوست داشتم.

وی درباره فیلم کوتاه «صدای سکوت» هم ضمن اشاره به ایده مرکزی این اثر مطرح کرد: در دنیا به سالمندان اهمیت می‌دهند اما در فرهنگ ما اینگونه است که از ابتدای به موی سپید سالمندان توجه می‌شود. فیلم به‌خوبی توانسته است به این مضمون بپردازد.

رضا منتظری دیگر منتقد این نشست‌ها بود که در بخش پایانی ایده‌های بسته فیلم‌های کوتاه انیمیشن را بررسی کرد و گفت: اینکه هنرجویان سینما در آموزشگاه‌ها برای اولین تجربه‌های فیلمسازی‌شان انیمیشن را انتخاب کرده‌اند اتفاق خیلی خوبی است و خوشحالم که من توانستم این فیلم‌ها را ببینم چراکه به شخصه به آثار انیمیشن علاقه دارم اما این تلاش‌ها کافی نیست، سازمان سینمایی باید حمایت جدی از آثار انیمیشن داشته باشد و تنها شاهد نمونه‌های معدود موفقی مثل «پسر دلفینی»، «بچه زرنگ» و … نباشیم.

نشست‌های نقد و بررسی فیلم‌های کوتاه جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی با اجرای میثم کریمی در موزه سینما برگزار می‌شود.

این جشنواره تا ۳ آذر به دبیری مهدی شفیعی و به همت معاونت توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی ادامه دارد.

رسانه سینمای خانگی- آیا صداوسیما مشغول فرغون‌سازی است؟

محمدمهدی عسگرپور، کارگردان سینما و تلویزیون و مدیرعامل خانه هنرمندان و شهاب اسفندیاری، رییس دانشگاه صداوسیما پیرامون «چالش‌های تولید آثار نمایشی جذاب» به مناظره نشستند. در مناظره زنده تلویزیونی به آسیب های جدی ساخت آثار نمایشی جذاب اشاره و تصریح شد که صداوسیما به عنوان رسانه ملی مشکلات مردم را بازگو نمی‌کند.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ایسنا، برنامه زنده «جام جم» شبکه یک سیما شامگاه دوشنبه  (۲۹ آبان ماه) میزبان محمدمهدی عسگرپور، فیلمساز و شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما بود.

در ابتدای این مناظره تلویزیونی پرسشی مبنی بر اینکه مهم‌ترین اتفاقی که باید امروز رقم بزنید یک تولید با کیفیت است، فکر می‌کنید مهم‌ترین معضلی که ما الانبا آن دست و پنجه نرم می‌کنیم چیست؟ از سوی احمدرضا موسوی (مجری برنامه جام جم) مطرح شد.

محمدمهدی عسگرپور در پاسخ به این پرسش بیان کرد: اینکه چه کار کنیم تا سریال‌هایمان جذاب‌تر شوند و مردم بیشتر دنبال کنند، موضوعی است که در یک سازمان مسئله شده و اتفاقاً قدمت هم دارد، حالا همین موضوع تبدیل می‌شود به یک برنامه تلویزیونی برای مردم. مردم نشسته‌اند و منتظرند سریال جذاب ببینند، بنده، شما، آقای اسفندیاری و تعداد زیادی از مدیران تلویزیون باید بنشینیم و صحبت کنیم تا نتیجه‌اش بشود تولید و پخش سریال‌های جذاب. به نظرم مشکل بزرگ همین است که آن اتفاق چون نمی‌تواند بیفتد، جذابیت عجالتا در برنامه‌های گفت‌وگو محور در سازمان صداوسیما شکل می‌گیرد و شاید این برنامه‌ها بعضی وقت‌ها جذاب‌تر از سریال‌های نمایشی هم بشوند. به هر حال من هنوز با این مفهوم کنار نیامده‌ام.

زندگی روزمره مردم در تلویزیون بازتاب داده نمی‌شود

او در همین زمینه ادامه داد: اگر مدیران فعلی سازمان قابل دانستند از بنده و امثال بنده هم می‌توانند برای این بحث‌ها استفاده کنند و نتیجه‌اش بشود ارتقای کیفیت سریال‌ها. ما این مسائل را با مردم داریم مطرح می‌کنیم؛ یعنی درواقع مردم نشسته‌اند و در این ساعت دوست دارند سریال جذاب ببینند اما این اتفاق برایشان نمی‌افتد. طبیعتا در اینجا باید با مردم صحبت کرد و آنها هم نظراتشان را بگویند، شاید نکات جالبی به دست آمد؛ البته من می‌دانم که سازمان صداوسیما مرکز تحقیقاتی دارد که لابد این کارها را باید انجام بدهد و این را هم می‌دانم که مسیر پژوهش‌هایی که سازمان انجام می‌دهد حداقل در این سال‌های اخیر که من تعقیب کرده‌ام به نظرم نسبت زیادی با زیست مردم ندارد. اگر شما به سریال‌های پخش شده در این سال‌های اخیر توجه کنید و بیاییم یک کار تحقیقاتی انجام بدهیم که به چه موضوعاتی پرداخته‌اند و بعد برویم در سطح جامعه و مسائل مردم را ببینیم متوجه می‌شویم بخش زیادی از موضوعاتی که در زندگی روزمره مردم وجود دارد اساساً در تلویزیون شکل نمی‌گیرد و اصلا از ابتدا شکل نمی‌گیرد. منظورم از این بحث، در این یکی دو سال اخیر نیست.

عسگرپور در عین حال بیان کرد: شما در این برنامه (جام جم) اشاره کردید به اینکه من در صداوسیما برنامه‌سازی کرده‌ام و شاید من خودم دیگر این سازمان را به جا نیاوردم که چقدر از اهداف اصلی‌اش حداقل در بحث نمایشی دور شده است که اتفاقا موضوع این برنامه است.

او در ادامه همین بحث با ذکر جزییات خاطرنشان کرد: ارتباط گسترده با اقشار مختلف مردم، پیدا کردن مسائل و موضوعاتی که روزمره مردم است و پرداختن به آنها در قالب برنامه‌های نمایشی. من می‌توانم بسیاری از مسائل روز جامعه را نام ببرم که مطلقاً در سریال‌ها وجود ندارد و وقتی ما رصد می‌کنیم که چرا وجود ندارند متوجه می‌شویم که در نطفه خفه می‌شوند و اساساً این امکان وجود ندارد. اگر شما یک دوربین به ماشینتان ببندید و از مسیر میدان راه آهن تا تجریش از موضوعاتی مثل اعتیاد و مشکلات امروز جوانان فیلم بگیرید شاید نتوانید بیشتر از دو دقیقه‌اش را در سازمان صداوسیمای فعلی پخش کنید و این یعنی جامعه ما یک چیز است و آنچه که در تلویزیون نشان می‌دهند چیز دیگری است. وقتی هم که این تفاوت‌ها روز به روز بیشتر می‌شود می‌توانیم این تئوری را استخراج کنیم که انگار سازمان صداوسیما اصلا به مسائل مردم توجه ندارد و این به آن معنا نیست که سازمان بخواهد خودش را شبیه به آن چیزی کند که من الان راجع به آنها صحبت کرده‌ام بلکه این بی‌تفاوتی شاید کمی آزاردهنده شده است. به نظرم آنچه که از بین رفته بحث صداقت در رسانه است که اگر از بین برود دیگر به آمارها هم توجه نمی‌شود ولو اینکه حتی به واقعیت هم نزدیک باشند.

در مقطعی شعار «سیمای لاریجانی خاموش باید گردد» سر داده می‌شد که …

در ادامه شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما در تکمیل همین بحث و واکنش به این پرسش که آیا افول کیفیت سریال‌های جذاب و فراز و فرودهایشان را قبول دارید؟ عنوان کرد: من فکر می‌کنم اگر بخواهیم این روند را درست مطالعه و بررسی کنیم و نقطه افول را شناسایی کنیم باید کمی دامنه گسترده‌تری از ادوار مدیریتی در رادیو و تلویزیون را بررسی کنیم. اینکه از چه نقطه‌ای این افول آغاز شده و دلایلش چه بوده است. شرایطی که جناب آقای عسگرپور اشاره کردند درباره نسبت جامعه و رسانه محدود به شرایط اخیر نیست. بعد از وقایع و حوادث سیاسی دهه ۷۰ و انتخابات دوم خرداد هم این مسائل بود که فضایی در جامعه ایجاد شده بود و آنچه که در تلویزیون دیده می‌شد یک عدم تناسبی داشت با آنچه که وجود داشت و این منجر به یکسری مسائلی شد ولی این مسئله غیرقابل حل نبود؛ چه بسا که اتفاقا می‌توانیم بگوییم یکی از موفق‌ترین و شکوفاترین دوره‌های رونق آثار نمایشی تلویزیون دقیقاً بعد از آن ماجرا در تلویزیون و با تغییرات مدیریتی که آن زمان در سازمان صداوسیما اتفاق افتاد، رخ داد؛ یعنی از حدود سال ۷۷ آغاز شد و تا سال ۸۴ ادامه داشت.

رییس دانشگاه صداوسیما یادآور شد: پس ما یک تجربه موفقی در دوره‌ای داشتیم؛ دوره‌ای که اتفاقاً تنش‌های سیاسی زیاد بود و بخشی از هنرمندان اساساً تلویزیون را تحریم کرده بودند و در مقطعی صداوسیما ضربه شدیدی خورد. من حتی یادم هست زمانی که دانشجو بودم عده‌ای شعار سیمای لاریجانی خاموش باید گردد را سر می‌دادند؛ بنابراین این اتفاقات آن زمان هم بود. در تولیدات نمایشی به خاطر مسائل سیاسی که بر عرصه فرهنگ تحمیل شده بود، تقریباً اغلب هنرمندان به نوعی صداوسیما را تحریم کرده و با آن قهر کرده بودند. شاید امروز آسیب‌های چنین مسائلی را می بینیم؛ یعنی عده‌ای خارج از عرصه فرهنگ در جناح‌های سیاسی به دلیل اهداف و اغراض سیاسی دوست دارند یک شکاف، اختلاف و تنشی میان هنرمندان با حاکمیت، نظام و رسانه ملی وجود داشته باشد که به نظرم بخشی از آن یک پروژه است؛ یعنی هم آن زمان بود، هم این زمان هست. منتهی آن زمان تدبیر شد و به شکلی از آن دوره‌ی قهر و تحریم عبور کردیم. اگر آمارهای تولید را بررسی کنید می‌بینید تلویزیون در یک دوره ۵ ـ ۶ ساله و در سال ۷۶ که در کل سه شبکه‌ بیشتر نبود، تولید نمایشی حدود ۳۵۰ ساعت در سال بود که فکر می‌کنم در سال ۸۴ به ۳۰۰ هزار ساعت رسیده بود؛ یعنی تقریباً ۱۰ برابر شده بود.

خیلی از نام‌ها شهرتشان را از تلویزیون گرفتند

اسفندیاری تاکید کرد: ما در زمینه سریال‌های الف ویژه‌ای که چند سال یک بار اتفاق می‌افتاد، مجموعه‌هایی مثل «امام علی(ع)» و «امیرکبیر» را تولید کردیم و به ظرفیتی رسیده بودیم که همزمان ۱۰ سریال الف ویژه تولید می‌شد. سال ۸۲ تا ۸۴ مدیر فیلم و سریال شبکه تهران بودم و یادم هست ما سه نوبت پخش سریال ایرانی در هفته داشتیم و یک نوبت پخش طنز شبانه؛ ضمن اینکه بقیه شبکه‌ها هم همین تولیدات را داشتند. آن زمان حجم تولیدات از لحاظ تنوع و کیفیت بالا بود و مردم هم بسیار راضی بودند و همه چهره‌هایی که شاید قبلا تلویزیون را تحریم کرده بودند از مرحوم سلحشور گرفته که سریال یوسف پیامبر (ع) را کار می‌کرد تا آقای میرباقری که مختارنامه را ساخت و آقایان ابراهیم حاتمی‌کیا و کمال تبریزی، آمدند و با تلویزیون کار کردند. همچنین بسیاری از سینماگران مثل مرحوم داریوش مهرجویی که اثر ماندگار مهمان مامان را برای تلویزیون ساخت و خیلی از نام‌ها که شهرتشان را از تلویزیون گرفتند؛ البته نه اینکه منتی سرشان باشد خیر بلکه یک تعامل بود که هنرمند از طریق و به‌واسطه مدیریت فرهنگی با رسانه ملی مرتبط بود و کار می‌کرد و احساس هم نمی‌کرد که به او دستور می‌دهند. من فکر می‌کنم ذی نفع اصلی ایجاد تنش میان هنرمندان و رسانه ملی همان دشمنان ایران یعنی اسرائیل و آمریکا هستند.

می‌گویند در باز است اما نیست!

در ادامه این مناظره پرسشی مطرح شد از محمد مهدی عسگرپور مبنی بر اینکه چقدر هنرمند، تهیه‌کننده و بازیگران توانستند خودشان را با تلویزیون تنظیم کنند و شما چقدر به سمت تلویزیون حرکت کردید که او پاسخ داد: ما در کشوری زندگی می‌کنیم که صداوسیما وجود دارد و کاملاً دولتی است و طبق قانون شبکه خصوصی هم وجود ندارد. می‌گوییم صداوسیما به کجا پاسخگوست؟ وقتی درباره ارتقاء صحبت می‌کنیم باید ببینیم در دنیا چه کار می‌کنند. بالاخره تلویزیون‌هایی که در دنیا آثار محتوایی مختلفی را منتشر می‌کنند چگونه خودشان را ارزیابی می‌کنند و چگونه متوجه افت خود می‌شوند. ممکن است ما بگوییم آنها کلاً بر مبنای منافع مالی یا ملی و یا ترکیبی از هر دو هستند، اما ما در اینجا با یک خروجی مواجه هستیم؛ سازمانی که تلاطمات سیاسی به شدت روی همه چیزش تاثیر می‌گذارد و بعضا باعث می‌شود یک تعداد هنرمند دیگر نتوانند واردش شوند البته می‌گویند در باز است و می‌توانند وارد شوند اما می‌دانیم که واقعاً باز نیست. فهرست ممنوع‌الفعالیت‌هایمان در سازمان صداوسیما کم نیست. همین الان وقتی ما می‌خواهیم سریالی بسازیم باید ظاهرا کد ملی همه داده شود تا استعلام گرفته شود و بعد کار را جلو ببریم؛ البته من فعلاً توفیق کار با تلویزیون را ندارم.

عسگرپور تصریح کرد: در اینجا مقام پاسخگو در صداوسیما منظورم رئیس سازمان صداوسیما نیست. من زمانی مدیر گروه کودک شبکه دو بودم و آن موقع مسئولیت آنچه تولید و پخش می‌شد با من بود و من مقام پاسخگو بودم به همین دلیل است که فیلمساز تکلیفش با ما روشن بود. ما آن زمان با مرحوم کیارستمی کار کردیم. آقای جعفر پناهی بادکنک سفید را برای تلویزیون ساخت و خیلی تولیدات دیگر بنام و خوب با فیلمسازان مطرح. نکته اینجاست آنها آن زمان می‌دانستند که باید با بنده به یک تفاهم برسند اما الان من نمی‌دانم مدیر گروه چقدر اختیار دارد، مدیر شبکه چقدر. در صداوسیما نسبت نیروهای تولیدی به پشتیبانی یک به حدود ۱۷ – ۱۸ است و بلکه بیشتر؛ یعنی این سازمان یک نفر تولیدکننده دارد و ۱۸ نفر از آن پشتیبانی می‌کنند! پس صداوسیما نمی‌تواند کار کند و اساساً ساختارش غلط می‌شود.

این کارگردان باسابقه تاکید کرد: شما تصور می‌کنید با ساختار فیلمنامه مصوب کردن می‌توانید تعداد بیشتری فیلمنامه داشته باشید که به نظرم به شدت کودکانه است. به نظرم در حال حاضر مدیر مسلط وجود ندارد و همین‌طور تهیه‌کننده‌های غیرمسلط هم در سازمان صداوسیما زیاد هستند و گاهی فراموش می‌کنند که مردم مشکلات فراوانی دارند. زمانی تلویزیون بودجه کمی داشت و تهیه‌کنندگانی کارشان ارزشمندتر بود که می‌توانستند پول به سازمان بیاورند! به همین روشنی.

نیروی صداوسیما از ۱۸ هزار به ۴۰ هزار رسیده!

به گزارش ایسنا، در ادامه این بحث رئیس دانشگاه صداوسیما درباره تقویت رسانه‌های عمومی و اینکه چطور باید در ایران پیاده‌سازی شوند، سخن گفت و اظهار کرد: در صحبت قبلم اشاره کردم به شناسایی نقطه افول. ما در سال ۱۳۸۳ دیداری با مقام معظم رهبری داشتیم و گزارشی که آن زمان به ایشان رسید این بود که سازمان صداوسیما ۱۸ هزار نیرو دارد. من یادم هست که ایشان گفتند ۱۸ هزار خیلی است.

اسفندیاری ادامه داد: آن زمان شبکه‌های استانی در حال افزایش بودند و شبکه‌های دیگر در حال گسترش که از طریق آزمون‌های استخدامی تعداد نیروهای استخدامی زیاد شد. بنابراین از دوره‌ای ناگهان همین ۱۸ هزار نیرو به ۳۰ و ۴۰ هزار رسید؛ البته با احتساب بازنشستگان که در همان دوره متاسفانه به دلیل مشکلی که در صندوق بازنشستگی سازمان اتفاق افتاد، عملاً حقوق همه آنها را هم خود سازمان پرداخت می‌کرد. پس هم مشکلات مالی زیاد شد و هم انبارهای سازمان از جهت ذخیره آثار نمایشی خالی شد. فیلمنامه‌های الف ویژه که در دوره قبل آماده شده بود هم در یک دوره‌ مصرف شد اما متاسفانه هیچ چیزی جایگزین نشد.

زمانی با سریال‌هایمان کشورها را فتح کردیم

وی اظهار کرد: اساساً از آن زمان سیاست تولید آثار نمایشی الف ویژه که از نظر من پیشروترین بود و مثل صنعت هسته‌ای ما در رسانه بود، عملاً تعطیل شد و مشغول فرغونسازی شدیم! یعنی یکسری تله‌فیلم با بودجه‌هایی انبوه تولید شد که همه در چاه ویل ریخته شد و فایده‌ای هم نداشت. ما الان سریال‌های الف ویژه‌ای که مربوط به ۱۰ ـ ۲۰ سال قبل است را داریم که هنوز هم در زمان بازپخش مخاطب دارند و حتی از سریال‌های روز، مخاطبشان بیشتر است و چقدر نفوذ بین‌المللی برایمان ایجاد کردند. ما با سریال «مریم مقدس» بازار ترکیه را فتح کردیم. با سریال «یوسف پیامبر(ع)» در منطقه غرب آسیا و در کشورهای عربی چقدر مخاطب پیدا کردیم و با سریال «مختارنامه» توانستیم عراق را فتح کنیم.

اسفندیاری در عین حال گفت: متاسفانه همه این‌ها نابود شد و رفتیم سراغ یکسری تولیدات یک‌بار مصرف کم ارزش و از آن طرف حجم زیادی جذب نیرو خارج از رویه و سهم بودجه سازمان صداوسیما از آنچه که باید خرج تولید می‌شد، خرج حقوق شد و این معضلی است که اکنون با آن مواجه هستیم؛ منتهی در کنار این آسیب‌ها و سوءمدیریت‌های داخلی در ادوار گذشته نمی‌توانم به این اشاره نکنم که یک اراده‌ای خارج از سازمان هم برای زمین زدن رسانه ملی بود و از دوره‌ای از جمله دوره قبل به نظرم خیلی علنی و آشکار شد.

به «جام جم» نقد دارم

اسفندیاری در تکمیل صحبتش بیان کرد: اراده‌ای در سطوح سیاسی و امنیتی برای زمین زدن رسانه ملی به شیوه‌های مختلف شکل گرفته که همان اختلاف‌افکنی‌ها و تنش‌زایی‌ها میان هنرمندان و از طرفی تامین منابع مالی برای پرداخت‌های کلان و گزاف به هنرمندان در آثار نمایشی رسانه‌های دیگر است؛ به نحوی که دیگر همکاری با تلویزیون برای بسیاری از هنرمندان به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست. من فکر می‌کنم همه این‌ها متاسفانه ناشی از این است که اهداف سیاسی بر منافع ملی غلبه پیدا کرده است.

رییس سازمان صداوسیما صحبت‌هایش را با نقدی از برنامه «جام جم» ادامه داد و تصریح کرد: من اکنون گله‌ای به شما و نقدی به «جام جم» دارم و آن این است که متاسفانه برخی مدیران فرهنگی دولت قبل که در این زمینه متهمان اول هستند باید پاسخگو باشند اما پاسخگو نیستند. آنهایی که به طور فله‌ای ۵۰ مجوز سریال می‌دهند بدون اینکه حتی فیلمنامه را خوانده باشند و یا فیلمنامه‌ای وجود داشته باشد که بخواهند آن را بخوانند. این کارها کاملاً غیرمسئولانه بود و برنامه‌ای برای زمین زدن رسانه ملی بود و متاسفانه این افراد به اینجا آمدند و شما هم هیچ سوالی از آنها نکردید و خیلی راحت از اینجا رفتند.

تا به کجا می‌خواهیم صداوسیمایی دولتی داشته باشیم؟

در ادامه محمد مهدی عسگرپور در پاسخ به سوال مجری برنامه جام جم که اینگونه مطرح شد، امروزه برای صیانت و حمایت از مخاطبانمان در مقابل برخی از سریال‌های نمایش خانگی و سکوها که بعضاً اتفاقات ناگوار و پر از تحقیر ملی را به همراه دارند، باید چه کنیم تا مخاطبانمان آسیب نبینند؟ به ذکر نکاتی پرداخت.

وی گفت: وقتی سازمان صداوسیما چنین کارکردی را در گذشته داشته، هنوز هم دارد و باز هم خواهد داشت ما می‌خواهیم تا کجا ادامه بدهیم؟ اصلاً تا کجا می‌خواهیم صدا و سیمای کاملاً دولتی وجود داشته باشد و همینطور جلو برود و چیزی هم غیر از آن نباشد؟ منظورم در اینجا حوزه رسانه است. حوزه وی او دی ها که بخش جدایی است و اساساً در فضای وب تعریف می‌شود نه آنتن. به نظرم ابتدا باید آسیب‌پذیری تلویزیون حل شود که سال‌ها پیش خیلی از دوستان توصیه کردند و هشدارهایی هم دادند اما یکسری‌ها مخالفت‌ کردند و آن راه اندازی شبکه‌های خصوصی بود.

این کارگردان باسابقه ادامه داد: ما سال‌هاست روی این مدار ایستاده‌ایم و تکانش هم نباید بدهیم. یک صداوسیمای دولتی داریم و بخش خصوصی نمی‌تواند شکل بگیرد و این صدا و سیما آنقدر به مسائل سیاسی و جاری روز وابسته می‌شود که مقرراتش را هم باید همان‌طور تعریف کند و تاثیرش را بر بازیگران می‌گذارد و ما می‌بینیم فهرست ممنوع الفعالیت‌ها پُرتر می‌شود و اما در مورد پلتفرم‌ها بنده هم معتقدم که آنها نیاز به تنظیم‌گری دارند و باید وجه قانونی درستی هم داشته باشند. نه فقط وی او دی ها بلکه اساساً در حوزه فرهنگ ما دائم در حال آسیب هستیم که من فکر می‌کنم بخشی از آن به تعداد مراکز تصمیم‌گیری مربوط می‌شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و … یعنی ما کم نداریم از این نهادها را و همین مسائل مدیران را هم دست و پاچه می‌کند. تا کی نباید معلوم باشد مقام مسئول کیست؟

به گزارش ایسنا، در انتهای برنامه پرسشی از سوی مخاطبان «جام‌جم» مطرح و از سوی مجری بازگو شد مبنی بر اینکه خیلی ها معتقدند آقای عسگرپور از عواملی بودند که با فشارهایی، موجبات استعفای مرضیه برومند را فراهم کرد که عسگرپور در این زمینه تصریح کرد: این سوال باید از خود خانم برومند پرسیده شود که آیا این اتفاق برایشان افتاده است یا خیر. ایشان خودشان باید در این زمینه توضیح بدهند چون بحث مفصل است.

رسانه سینمای خانگی- منتقدان فیلم کمدی را بهتر ببینند

سیدجمال ساداتیان با اشاره به سختی‌های ساخت فیلم اجتماعی و تمایلش به تولید یک فیلم کمدی گفت:‌ اگر بعضی فیلم‌های کمدیِ در حال اکران با استقبال زیاد مخاطب مواجه شده‌اند باید توجه کرد که تماشاگرانش به زور به سینما نرفته‌اند و در همین زمینه اگر با سعه صدر بیشتری با فیلم‌ها برخورد شود، همزمان فیلم‌های خوب اجتماعی و کمدی را می‌توان در سینماها عرضه کرد.

به گزارش سینمای خانگی، این سینمادار و تهیه‌کننده سینما در گفت‌وگویی با ایسنا درباره اینکه چرا مدت‌هاست فیلمی نمی‌سازد، بیان کرد: به نظرم سینما در حال حاضر به یک تعارض رسیده، در حالی که باید تنوع موضوع داشته باشد تا مخاطبی که این تنوع را دوست دارد به سینما بیاید. آن نوع فیلمی که خود من دوست دارم بسازم در دسته فیلم‌های اجتماعی است که حتماً تمایل دارم رگه‌هایی از نقد اجتماعی و معضلات موجود در جامعه را هم در آن داشته باشم تا تلنگری زده شود چرا که سینما می‌تواند آینه جامعه باشد ولی الان حس می‌کنم ممیزی‌ها و نگاهی که به این جنس کارها وارد می‌شود اجازه نمی‌دهد به راحتی فیلمی ساخته شود.

او ادامه داد:‌ البته این شرایط فقط مربوط به الان نیست و در گذشته هم که امکان بیشتری برای ساخت این نوع فیلم‌ها فراهم بود، باز هم سایه توقیف و ممیزی بر سر فیلم‌های اجتماعی وجود داشت، اما با این حال فیلم‌ها به سختی از این جریان عبور می‌کردند و به نمایش می‌رسیدند در حالی که به نظرم می‌رسد با وجود اینکه این روزها گفته می‌شود فیلم‌های اجتماعی هم باید بسازیم، حداقل آنطور که من دلخواهم است، بستر مناسب برای ساخت این نوع فیلم‌ها فراهم نیست چون فکر می‌کنم فیلم‌ها باید آنطوری ساخته شوند که مردم دوست دارند نه آنطور که مسئولان دوست دارند.

ساداتیان درباره اینکه با وجود فیلم‌های نسبتا متنوعی که در حال اکران هستند، فقط فیلم‌های کمدی در صدر جدول فروش قرار دارند که به نوعی نشان می‌دهند مردم سینمارو فعلاً تماشای فیلم‌های کمدی را ترجیح می‌دهند و آیا خودش نمی‌خواهد همراستا با این ذائقه مخاطب فیلم کمدی بسازد؟ گفت: این را رد نمی‌کنم که دوست دارم فیلم کمدی بسازم بخصوص آنکه فکر می‌کنم فیلم‌های اجتماعی‌ که الان اکران می‌شوند دو اشکال دارند؛ اول اینکه حرف فیلم خیلی به درستی روایت نشده که شاید بخاطر ضعف خود نویسنده‌ها باشد و دیگر آنکه بخاطر آنچه در سیستم نظارتی وجود داشته، به نظر می‌رسد نوعی خودسانسوری به وجود آمده است؛ در نتیجه فیلم‌ها دارای موضوع‌های اجتماعی هستند اما در بیان مفاهیم الکن مانده‌اند؛ در حالی که اگر اعتمادسازی شود فیلم‌های اجتماعی خوب ساخته خواهد شد.

وی افزود: علی‌رغم استقبال خوبی که مخاطب از فیلم‌های کمدی در این چند ماه داشته، به نظرم فیلم‌های اجتماعی هم می‌توانند به فروش خوبی برسند. به عنوان مثال اگر اجازه داده می‌شد «برادران لیلا» اکران شود، حتی با وجود قصه بسیار تلخی که داشت، حداقل سه، چهار میلیون نفر آن را در سینماها تماشا می‌کردند گرچه آمارها نشان می‌دهد با وجود قاچاق فیلم، تعداد زیادی از مردم آن را دیدند. بجز این مورد، فکر می‌کنم در همین شرایطی که استقبال از کمدی زیاد است، جنس فیلم‌هایی که اصغر فرهادی می‌سازد هم با وجود تلخی‌هایش مردم را به سینما می‌کشاند. 


او درباره ارزیابی خود از اکران فیلم‌های کمدی روی پرده نیز گفت: به نظرم فیلم‌ها یک ظاهر دارند و یک باطن و ممکن است به لحاظ ظاهر ایرادهایی به آن گرفته شود عده‌ای در جامعه بگویند فلان فیلم بدآموزی دارد، در حالی که باید به باطن آن توجه کرد. یادم می‌آید فیلم «دایره زنگی» را که ساختیم، با وجود ظاهر طنزش حرف‌هایی را در خود داشت که برخی جور دیگر آن را برداشت کردند. این فیلم کاراکتری به نام «سرهنگ» داشت که اسم اعلاحضرت را می‌آورد و همین مسئله عده‌ای را برافروخته کرد و سبب توقف در اکران فیلم شدند و کلا فضا را غبارآلود کردند. در صورتی که توضیح داده شد این فقط ظاهر قضیه است و اصل ماجرا چیز دیگری است. به هر حال ذات یک اثر فرهنگی همین است که همه مثل هم فکر نمی‌کنند و تنوع برداشت وجود دارد. درباره فیلم‌هایی که الان روی پرده هستند مثل فیلم «هتل» نیز ممکن است به لحاظ ظاهری، برخی فقط داستان مردی را ببینند که پنهان‌کاری‌هایی در زندگی‌اش دارد؛ چیزی که قطعا در جامعه هم وجود دارد و نمی‌توان منکر آن شد ولی آن عده طرح موضوع را هم بدآموزی می‌دانند در حالی که این‌ها بدآموزی نیست و اتفاقا از نگاه من کاملا آموزنده است چرا که باید به نتیجه‌ای که ضمیر ناخودآگاهِ مخاطب از فیلم می‌گیرد توجه کرد؛ این که نشان داده می‌شود هیچ بار کجی به مقصد نمی‌رسد و هرچه تلاش کنید یک سری اتفاق‌ها را مخفی کنید بالاخره افشا می‌شوند. اتفاقاً خوبی ماجرا همین است که چنین پیام‌هایی وقتی در قالب طنز بیان شود، تاثیر اجتماعی بیشتری هم دارد.


ساداتیان بیان کرد:‌ ما افرادی را در سطح جامعه داریم که تعدادشان زیاد نیست ولی حضورشان اثرگذار است. آن‌ها معمولا نگاهی منفی نسبت به فیلم‌ها دارند، همانطور که فیلم‌هایی مثل «چهارشنبه سوری»، «برف روی کاج‌ها» و حتی «جامه‌دران» گرفتار این نگاه‌های منفی شد. این افراد بدترین نگاه ممکن را در آثار سینمایی دارند و اصرار بر توقیف یا سانسور می‌کنند در صورتی که معتقدم باید با سعه صدر بیشتری فیلم‌ها را نگاه کنند و لایه‌های بیرونی ماجراها را نیز ببینند. من نمی‌گویم تمام فیلم‌های امروز سینما بسیار خوبند اما معتقدم برخی فیلم‌های کمدی روی پرده لایه‌هایی درونی‌ دارند که به ضمیر ناخودآگاه تماشاگر تلنگر می‌زنند. 

این سینمادار ادامه داد: در بازدیدهایی که از بعضی سینماهای خودم پس از اکران فیلم‌های کمدی داشتم، کاملا مشخص است که چند فیلم مخاطب زیادی جذب کرده‌اند و مثلاً در بین مخاطبان فیلم‌های «فسیل» و «هتل» کمتر تماشاگری را دیدم که بعد از بیرون آمدن از سالن غر بزند. این هم طبیعی است چون قرار نیست همه از هر فیلمی خوششان بیاید ولی در بررسی شرایط یک فیلم باید ببینیم آیا معدل تماشاگرانش نسبت به آن نظر مثبت دارند یا خیر، در واقع جمعیت معدل باید در اولویت باشد نه یک عده محدود که ممکن است از فیلم خوششان نیاید یا نسبت به آن نقد داشته باشند. درباره این دو فیلمی که این چنین مورد اقبال قرار گرفته‌اند، مطمئن باشید که مردم به زور برای تماشای آن‌ها به سینما نرفته‌اند. کسانی را که برای دومین یا سومین بار به تماشای این دو فیلم رفته‌اند، نمی‌توان به زور به سینما برد، پس حتماً با رغبت بوده چون فیلم‌ها هم سر و شکل خوبی داشتند و هم حاوی پیام‌هایی بودند. ضمن اینکه حرف‌های رکیک و شوخی‌های زننده برای خنداندن مخاطب نیز در این فیلم‌ها ندیدیم.


ساداتیان در پایان با اشاره به رونق سینماها پس از رکود دوران کرونا و شرایط اجتماعی سال قبل و درباره اینکه آیا چرخ سینما را همچنان فیلم‌های کمدی باید بگرداند؟ بیان کرد:‌ اعتقادی بر حذف فیلم‌های کمدی ندارم ولی به نظرم فیلم‌های اجتماعی را که در ادوار گذشته روی پرده سینماها داشتیم، باید بتوانیم باز هم اکران کنیم. باید فیلم‌هایی داشته باشیم که رفتارهای اجتماعی و عملکردهای حاکمیتی در آن‌ها نقد شوند. هیچ اشکالی ندارد اگر چنین نقدهایی را ببینیم و این درست نیست که فکر کنیم طرح نقد باعث تضعیف حاکمیت می‌شود چون اتفاقا تلنگری برای اصلاح خواهد بود و اگر تنوع ژانر در سینما جدی شود، همزمان فیلم اجتماعی و کمدی خوبی خواهیم داشت. 

رسانه سینمای خانگی- پیام رئیس به جشنوارۀ آموزشگاه‌های آزاد سینمایی

محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی در پیامی به دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به طرح نکاتی درباره اهمیت نقش این آموزشگاه‌ها در تربیت استعدادهای تازه برای سینمای ایران پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد خبری دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی در پیامی به دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی عنوان کرد: «سینما به مفهوم یک هنر، ساحت گسترده و عمیقی است که چشم‌اندازهای وسیعی را تحت تسلط خود دارد. هنر آرمانی، هنر انسان‌سازی است. اعتقاد به خصیصه انسان‌زایی هنر که به الگوآفرینی‌های فردی و جمعی منتج می‌شود، افق مطلوب رویکردهای آموزشی تولیت دولتی فرهنگ و هنر است که علاوه بر ترویج مهارت‌ها به تجلی معرفت و معنویت چشم دارد.

این بزرگترین دستاورد هنر دینی است که مبتنی بر دانش‌محوری و تجربیات موروثی به اقناع علمی و ارتقای ذوقی و نوسازی آموزشی هدایت می‌شود.

تقویت علمی، مهارتی و رقابت‌آفرینی از مهمترین مولفه‌های تحکیم و تثبیت آموزشگاه‌های آزاد سینمایی محسوب می‌شود که این نقش موثر را سازمان امور سینمایی به عنوان تکلیفی حمایتی و رویکردی نتیجه‌محور، برعهده گرفته است.

در هنگامه‌ای که تکنولوژی هر ساعت ما را به ضیافت تازه‌ای از غافل‌گیری و شگفتی می‌برد، لزوم توجه به آموزش و راهکارهای استفاده بهینه از آن در سینمای ایران بیش از پیش احساس می‌شود و بدیهی است که آموزشگاه‌های آزاد سینمایی در این حوزه می‌توانند اسبابی باشند تا سینمای ایران از کاروان فناوری‌های روز و دستاوردهای آن عقب نماند.

علم سینما در دنیای امروز، در همه ابعاد، در حال «نو شدن» است، کار آموزشگاه‌ها، از آنجا جلوه پیدا می‌کند که باید مدام در حال تازه شدن و به روز شدن باشد. این ویژگی باعث شده که آموزشگاه‌های سینمایی، مسیری امن برای به‌کارگیری علم روز، در بدنه سینمای ایران باشند در عین حال، تردیدی نیست که تقویت ساختارهای آموزشی در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها از طریق دروس فلسفه اسلامی هنر و تعالیم معرفتی یک پیش نیاز اساسی و احیای دروس معرفتی هنر یک ضرورت است.

آموزشگاه‌های آزاد سینمایی باید محلی برای پرورش توامان جوانان متخصص و متعهد باشد و در کنار آموزش تخصصی، مسائل معرفتی نیز در مسیر تکامل آموزشی طراحی شود.

متاسفانه احساس می‌شود در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها صرفاً به جنبه تربیت تکنیسین‌های خوب توجه صورت می‌گیرد در حالی که عرصه هنر و هنرمندی عالم کشف، شهود و سیر کردن در جهان معانی است و در آن صورت است که خلق آثار، ابعاد دیگری پیدا می‌کند.

اهتمام سازمان سینمایی با محوریت «اخلاق، آگاهی، امید» در راستای استانداردسازی بر توسعه منضبط آموزشگاه‌های سینمایی، گسترش عدالت فرهنگی، کشف و پرورش استعدادهای خلاقه و زمینه‌سازی برای بروز نسل نو، تبیین هویت ایرانی‌اسلامی، با هدف تولید متعهدانه و انتقال تجارب ممتاز اساتید متمرکز شده است.

دومین جشنواره هنرجویان آموزشگاه‌های آزاد سینمایی با هدف ورود به گام دوم تربیت نسل آگاه، با دانش و متعهد به ارزش‌ها و منافع ملی در فرایندی رقابتی و به منظور پایش توانمندی‌ها، ارزیابی آثار و معرفی نخبگان سینمایی آموزشگاه‌ها به فضای حرفه‌ای برگزار شود.

ترویج فضیلت‌های اجتماعی، مسئولیت‌پذیری نسل جوان، مشارکت شهروندی و اولویت‌بخشی به نهاد خانواده، از رویکردهای این دوره از جشنواره معرفی شده است که بازتاب هنرمندانه آن در تولیدات سینماگران جوان و پرشور و شعور مایه امیدواری خواهد بود.

امیدوارم افق پیش رو، به منظر باشکوهی بدل شود تا ایران اسلامی بدان ببالد و بتوانیم شکوفایی ملی هنر سینما را جشن بگیریم.»

آثار راه‌یافته به دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی معرفی شدند

فیلم‌های کوتاه راه‌یافته به دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به شرح زیر معرفی شدند:

«آلزایمر» به کارگردانی سعید ونایی از تهران

«اوهام» به کارگردانی مرتضی آقاجانی از زنجان

«زیبای زیبا» به کارگردانی سجاد موسوی از تهران

«سردست» به کارگردانی فاطمه‌سادات جلالی از تهران

«نزدیک‌تر از دور» به کارگردانی شاهین آقازاده از تهران

«منم همین طور» به کارگردانی سعید دولتی از تهران

«همسایه» به کارگردانی پیروز کرمی از تهران

«شهر عسل» به کارگردانی معین روح‌الامینی از تهران

«نگاه خدا» به کارگردانی علیرضا موسی‌زاده از تهران

«ارشیا» به کارگردانی مهرداد بشارت و مرضیه قاسمی از تبریز

«دزد» به کارگردانی فرزام طبیبی از تبریز

«صدای سکوت» به کارگردانی الهام آقاجری از اصفهان

«دوراهی» به کارگردانی ستایش افشانی از تهران

«لبه گود» به کارگردانی رایحه مظفری از تهران

«چک» به کارگردانی مهرداد مهرکیش از تهران

«درخت» به کارگردانی دانیال محمدعلی از تهران

«۹۹-۹۷» به کارگردانی السا آذرگون از تهران

«مترسک» به کارگردانی هما زرینی از تهران

«مادر» به کارگردانی دانیال غلامی از یزد

«ویلای خیابان ۲۲» به کارگردانی طاها قارداشی از تهران

«الماس و شیشه» به کارگردانی داریوش کرمیار از تهران

«داس» به کارگردانی کاووس قاسمی از تهران

«آخرین بار» به کارگردانی زهرا نظری از قزوین

«یادداشت» به کارگردانی محمدرضا دهستانی از قم

«همزاد» به کارگردانی آقامرتضی ربیعی از تهران

«آبنبات تلخ» به کارگردانی متین خاتمی از تهران

«کله» به کارگردانی سهیل عرب از بوشهر

«دستبند» به کارگردانی محسن تقی‌زاده از تهران

«بین خطوط رفاقت» به کارگردانی محمدصادق سعدی از مشهد

«بدرقه سکوت» به کارگردانی محمدرضا دهستانی از قم

«مرا ببوس» به کارگردانی الناز نادریان از زنجان

«کانیبال» به کارگردانی مهتاب فرهادی از تهران

«کابگراس» به کارگردانی سیدعلی حائری از تهران

«لیلا» به کارگردانی حسین رضائیان از تهران

«من، او، مهتاب» به کارگردانی مجید نورالفلق از تهران

«تله هوس» به کارگردانی کیانا تعصبی از تهران

«فاصله رنگی» به کارگردانی شاهین آقازاده از تهران

مسعود مددی، علی محمدقاسمی و مجید شیخ انصاری هیات انتخاب بخش فیلم کوتاه دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی هستند.

دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به دبیری مهدی شفیعی از ۳۰ آبان تا ۳ آذر ۱۴۰۲ در موزه سینما برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- اکران «سگ‌کش» از دوم آذرماه

فیلم سینمایی «سگ کش» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی حسین نصیری از دوم آذر در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران می‌شود و دومین پوستر فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» به کارگردانی آرمان خوانساریان رونمایی شد.

به گزارش رسانه سینمای خانگی، از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، اکران فیلم سینمایی «سگ کش» به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی حسین نصیری از روز پنجشنبه- دوم آذرماه- در «سینما انقلاب اردبیل» آغاز می‌شود.

حسین عابدینی،رحیم نوروزی، صبا جلیل آقازاده، ولایت خوبدل، جعفر خدابنده‌لو، مرتضی نوری، جلال محمدلو، امیرحسین منتظرعلیه، اکرم علمداری، آذر یاری، صالحه زهره‌وند، امیرمهدی نصیری، بهروز بخت‌آور، نجات عباسی، عبدالصمد جدیری، عرفان پروری و حسین نصیری از جمله بازیگران این فیلم هستند.

در خلاصه داستان فیلم «سگ کش» آمده است: در یک روستای دور افتاده به طرز مشکوکی سگ‌ها کشته می‌شوند همه اهالی بدنبال عامل این فاجعه می‌گردند اما رفته رفته اتفاقات بدتری می‌افتد.

اکران افتتاحیه و رونمایی این فیلم روز پنجشنبه دوم آذر ساعت ۱۷ در سینما انقلاب شهر اردبیل و با حضور سینماگران و مدیران فرهنگی برگزار می‌شود و در آستانه اکران این فیلم پوستر آن که توسط مریم حاصلی طراحی شده، رونمایی و منتشر شد.

سایر عوامل عبارتند از: مشاور پروژه: سیدجمال سیدحاتمی، مشاور تهیه: داوود موثقی، مدیر فیلمبرداری: محسن دهقان‌نژاد، صدابردار: حسن سلمانی، تدوین: علی گورانی، آهنگساز: بهرام رجبعلی‌زاده، جلوه‌های ویژه بصری: محسن جعفری، گریم: آی‌سان نعمت‌زاده، سیدسجاد سیدهدی، امیرحسین عبدالهی، گوینده: استاد ابوالحسن تهامی، طراح صحنه: رسول علیزاده، اصلاح رنگ و نور: امیرحسین نوروزی، مدیر تولید: اسدالله نصیری، جانشین تولید: محمد جلیل آقازاده، سرپرست گروه کارگردانی: میثم بیدقی، دستیار اول کارگردان: صبا جلیل آقازاده، منشی صحنه: پروین جوادی، برنامه‌ریز: آیدا کنی، دستیار تهیه‌کننده: بهروز بخت‌آور.

انتخاب بازیگر: محمد شهریوری، دستیار تولید: حمدالله نصیری، سرمایه‌گذاران: حسین نصیری، یوسف شهبازی رازلیقی، علی کاظمی مقدم، مرتضی نوری و رافونه حسنعلی عراق، مجری طرح: آموزشگاه هنرهای نمایشی ایفا و انجمن آوای هنرمندان ساوالان، طراح تیتراژ: مسعود گوزلی، طراح لوگو: عظیم فلاح، طراح پوستر: مریم حاصلی، طراح گرافیک بین‌الملل: حجت مجرد، خروجی dcp: دفتر شیدرنگ، امور تبلیغات: محمدرضا باوفا و امیررضا تقوی، پشتیبانی فنی: امین صبور، شرکت فیلمسازی ترنج، اوریا جمالی و بهنام گنجه از دیگر عوامل این اثر هستند.

خروج از نسخه موبایل