علیاکبر حیدری اعلام کرد که فیلم «سینما شهر قصه» به زودی روی پره سینما میرود و سپس برنامهریزی برای اکران «۲۸۸۸» تا پیش از پایان سال انجام خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری در سالهای گذشته دو فیلم «سینما شهر قصه» و «۲۸۸۸» را ساختند که اولی در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر و دیگری در چهلمین دوره این جشنواره رونمایی شدند اما هیچ کدام هنوز به اکران عمومی نرسیدهاند.
علیاکبر حیدری در گفتوگویی با ایسنا درباره آخرین وضعیت اکران این دو فیلم بیان کرد: اگر اتفاق غیرمترقبهای پیش نیاید «سینما شهر قصه» تا اواخر شهریورماه یا اوایل ماه مهر روی پرده سینماها خواهد رفت. بعد از اینکه تکلیف اکران این فیلم مشخص شود، فیلم «۲۸۸۸» را نیز تا آخر سال به نمایش درمیآوریم چون قصد داریم هر دو فیلم را امسال اکران کنیم.
او با اشاره به اینکه «فیلمیران» پخش فیلم «سینما شهر قصه» را برعهده دارد، افزود: «سینما شهر قصه» فیلمی درباره سینماست که باید حتما روی پرده سینما اکران شود و میخواستیم زودتر اکران کنیم که با شیوع کرونا برنامهریزیها به هم ریخت چرا که پس از نمایش فیلم در جشنواره فجر، خیلی از پخشکنندهها متقاضی اکران نوروزی فیلم بود اما سینماها از همان مقطع بسته شدند.
حیدری با ابراز امیدواری از اینکه «سینما شهر قصه» برای مردم فیلمی دوست داشتنی باشد، گفت: سالها قبل اگر فیلمی را دوست داشتی، وقتی از سالن بیرون میآمدی حال خوبی داشتی و این فیلم از آن جنس کمدیهایی است که تماشاگرانش میتوانند چنین حسی داشته باشند و فکر نکنند به آنها توهین شده است.
علیمجمدی و حیدری اخیرا پروانه ساخت فیلمی را با نام «مولن روژ» گرفتهاند که در تدارک ساخت آن هستند و از نامش برمیآید که این فیلم هم مانند «سینما شهر قصه» درباره سینما باشد.
«سینما شهر قصه» که سال ۹۷ ساخته شد، با بازی حامد کمیلی، آناهیتا درگاهی، بابک کریمی، فرخ نعمتی، سیاوش مفیدی، رؤیا میرعلمی، فریبا جدیکار، حمیدرضا پگاه، افشین هاشمی، هدیه تهرانی و زندهیاد جمشید مشایخی نگاهی نوستالژیک و طنز به تاریخ سینمای ایران دارد که در زمان نمایش در جشنواره فجر نظر مثبت جمع زیادی از تماشاگران را به خود جلب کرد.
«۲۸۸۸» نیز روایتی از خلبانهایی است که از دوران دفاع مقدس ناشناخته ماندهاند. در این فیلم هادی حجازیفر، حامد کمیلی، کامبیز دیرباز، امین حیایی، سام درخشانی، کوروش تهامی و احمد مهرانفر، رضا یزدانی، سعید چنگیزیان، کامران تفتی و کاظم سیاحی از جمله بازیگران بودند.
در نشست تبادل نظر و همفکری مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با رایزنان و نمایندگان فرهنگی، بر ارائه مسیر روشن و دائمی برای اکران جهانی آثار سینمای ایران تاکید شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در نشست تبادل نظر و همفکری مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با رایزنان و نمایندگان فرهنگی در شرف اعزام و مدیران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بر ارائه مسیر روشن و دائمی برای اکران جهانی آثار سینمای ایران تاکید شد.
مجید زینالعابدین مدیرعامل فارابی با قدردانی از مدیران سازمان فرهنگ و ارتباطات به جهت حمایت از گسترش فرهنگ و هنر ایران در کشورهای مختلف و همچنین با تشکر از برقراری زمینه چنین تعاملاتی اظهار کرد: بنیاد سینمایی فارابی برای پیشرانی سینمای ایران در حوزه بینالملل از هیچ کوششی دریغ نمیکند.
دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان با اشاره به برگزاری این رویداد بینالمللی در مهر جاری به میزبانی اصفهان گفت: ۲ کلان جشنواره سینمای ایران، جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان و دیگری جشنواره بینالمللی فیلم فجر است که از حیث حضور سینماگران خارجی و معرفی تولیدات سینمای ایران به دنیا، این ۲ جشنواره بیشترین تلاقی را با حوزه مأموریت رایزنان فرهنگی دارد.
زینالعابدین با تشریح نحوه همکاریهای ۲ جانبه رایزنان فرهنگی با بنیاد سینمایی فارابی مطرح کرد: سینما یکی از عناصر فرهنگی قدرت نرم محسوب میشود که میتواند نگرش فرهنگی و ارزشها و باورهای ملی و دینی ما را ارائه جهانی کند. جمهوری اسلامی ایران به جهت پیشینه تمدنی قوی میتواند از مؤلفههای فرهنگی خود در قالب قدرت نرم با مردم دنیا گفتگو کند و این موضوع با کمک رایزنان فرهنگی که مسئولیت دیپلماسی عمومی و مراودات فرهنگی را به عهده دارند، میسر خواهد شد.
زینالعابدین گفت: موضوع دیپلماسی عمومی در دولت مردمی اولویت بالایی دارد و مراودات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیش از بیست وزیر فرهنگ کشورهای خارجی در مدتی کوتاه، گویای این راهبرد است.
در این دیدار رائد فریدزاده معاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی نیز با تشریح رویکردها و فعالیتهای سینمای ایران در حوزههای بینالمللی گفت: رایزنان فرهنگی ما میتوانند شرایط تولید مشترک و اکران در کشورهای مختلف را هموار کنند.
سعیده باقری فرد رئیس اداره آموزش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز با اشاره به هماهنگی مطلوبی که بین بنیاد سینمایی فارابی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برقرار بوده است عنوان کرد: در ۲ سال گذشته روند سازمان حول محور تحول قرار گرفته و در حال حاضر ادارهکل همکاریهای رسانهای به عنوان متولی هفتههای فرهنگی و همچنین هفتههای فیلم شناخته میشود و قطعاً با توجه به تمایلی که فارابی در گسترش همکاریهای سینمایی دارد، رایزنان فرهنگی میتوانند با برقراری ارتباط با کشورهای محل مأموریت خود به گسترش روابط سینمایی ایران کمک کنند.
مسعود احمدیان معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی، رایزن فرهنگی در شرف اعزام ایران به آلمان، ایتالیا، اسپانیا، جمهوری آذربایجان، تانزانیا، پاکستان به همراه وابستگان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از جمله حاضرین در این نشست بودند.
تازهترین ساخته بهروز افخمی با اتمام فیلمبرداری بخشهای داخلی، از نیمه گذشته است. به همین مناسبت سعی کردیم نگاهی به کارنامه سینمایی این کارگردان مهم سینما داشته باشیم.
به گزارش سینمای خانگی از فارس، نوشتن از بهروز افخمی با توجه به ویژگیهای شخصیتی و البته رزومه کاریاش اصلا ساده نیست. همه آثار افخمی در قامت یک کارگردان حرفی سیاسی دارد؛ تا جایی که شاید بتوان او را سیاستمدار هنرمندان دانست. افخمی حتی نمایندگی مجلس را هم تجربه کرده تا در بعد سیاست ورود بیشتری داشته باشد.
شاید تمام آثار افخمی یا پیامی مهمی داشته باشند و یا فیلم مهمی باشند؛ حتی «سن پترزبورگ» که ساخته کمدی و طنز افخمی است شاید مهمترین اثر در سینمای بدنه و گونه فیلمهای سرگرم کننده باشد؛ فیلمی که در زمان اکران هم گیشه موفقی داشت.
بیشک او یکی از بهترین فیلمسازان بعد از انقلاب سینمای ایران است. فیلمهای مهمی ساخته و در دسته کاربلدان و باسوادان سینمای ایران قرار دارد، اما شخصیت سینمایی وی در فیلمهایش خلاصه نمیشود. ساخت برنامه تلویزیونی «هفت» بهعنوان یکی از مهمترین برندهای تخصصی سینما در تلویزیون است.
نگاهی به آثار افخمی
۱ـ «عروس» (۱۳۶۹)
«عروس» نقطه شروع مهمی در کارنامه کاری بهروز افخمی است؛ یک فیلم باجسارت که از دنیای جوانان میآید. شاید همه باهم اتفاق نظر داشته باشیم که سینما جای پند و اندرز مستقیم نیست. افخمی در این فیلم ستارهسازی میکند و بهجای پند و اندرز اخلاقی قصهگویی. موسیقی بابک بیات آنقدر خوبروی تصاویر مینشیند و آنقدر خوب بار دراماتیک صحنهها را منتقل میکند که به یکی از مهمترین عناصر قصه گوی فیلم تبدیل میشود.
دو ستاره جوان و تازهوارد فیلم، ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی همنشینی بسیار خوبی باهم روی پرده دارند و شاید این فیلم شروع خوبی برای آنها هم بوده است. حتی گزاف نیست اگر موفقیتهای ادامه راهشان را از این فیلم بدانیم. همه این ویژگیهاست که «عروس» را به فیلم مهمی تبدیل میکند. در نهایت «عروس» جزو معدود فیلمهایی است که در سینمای پس انقلاب به بازنمایی حقیقی از رابطه عاشقانه و زناشویی حداقل کمی نزدیک میشود.
۲ـ «روز فرشته» (۱۳۷۲)
«روز فرشته» اوج هنرنمایی افخمی است. فیلمی فانتزی و غیرمتعارف که افخمی با پایبندیاش به اخلاقیات میسازد. شاید از این حیث، «روز فرشته» شخصیترین فیلم افخمی باشد و پررنگترین ردپا از حضور او را در خود داشته باشد.
هنرنمایی بازیگرانی چون اکبر عبدی و عزتالله انتظامی در کنار لحن کمدی که خوب روی روایت مینشیند. «روز فرشته» همانقدر که جدی است، از دنیای واقعی و رئال «عروس» فاصله دارد و به شکلی دیگر مخاطبش را درگیر میکند. اخلاقگرایی افخمی اینجا از «عروس» واضحتر است، اما همچنان توی ذوق نمیزند.
۳ـ «جهانپهلوان تختی» (۱۳۷۶)
«جهانپهلوان تختی» بههیچوجه در زمره بهترین آثارش قرار نمیگیرد. «جهانپهلوان تختی»، شاید حتی تاریکترین نقطه فیلمسازی افخمی را رقم میزند. فیلمی که میراث علی حاتمی بود و حاتمی آن را با حضور عزتالله انتظامی کلید زد تا روایت زندگی غلامرضا تختی را بسازد. همزمان با فیلمبرداری، بیماری حاتمی شدیدتر میشود و درنهایت با فوت او این پروژه نیمهکاره میماند. بعد از فوت علی حاتمی، ساخت این فیلم به افخمی رسید.
افخمی در مسیری تلاش میکند تا فیلم را برای خود کند. در حالی که حاتمی روی روایت زندگی تختی تمرکز داشت، افخمی با ساختاری فیلم در فیلم و شبه مستند، روی ماجرای مرگ تختی تمرکز میکند تا به نوعی این فیلم از دریچه دید او روایت شود. همه تلاش افخمی برای شخصی کردن این فیلم هم به نتیجه نمیرسد و تا امروز هم سایه نام علی حاتمی بر این فیلم مانده است.
۴ـ «شوکران» (۱۳۷۷)
بیشک مهمترین و بهترین فیلم کارنامه کاری افخمی، «شوکران» است. افخمی در «شوکران»، بیمحابا، قصه عشقی ممنوع را به تصویر میکشد و بهجای قهرمان ساختن یک ضدقهرمان خاکستری، اما ملموس میسازد.
نگاه انتقادی سیاسی افخمی در «شوکران» در سالهای دولت اصلاحات و رونق گرفتن ساخت فیلمهای انتقادی بهشدت مورد استقبال قرار گرفت. افخمی در این اثر، باز به سراغ یک روایت عاشقانه رفت و تراژدی او، کاملاً ریشههای وطنی دارد و از نگاه بومی فیلمساز به جامعهاش میآید. افخمی با دقت روابط میان آدمهای قصهاش را میآراید و با یک پایانبندی جذاب، روانکاوی شخصیتهایش را تکمیل میکند.
۵ـ «گاوخونی» (۱۳۸۱)
«گاوخونی» تفاوت زیادی با دیگر آثار بهروز افخمی دارد. از میان آثار افخمی «شوکران» و یا حتی «روز فرشته» جزیی از سینمای قصهگو بهحساب میآیند، اما گاو خونی شروع مسیر افخمی در سینمای مدرن است.
او در «گاوخونی» از رمان جعفر مدرس صادقی اقتباس میکند و با زبانی شاعرانه مرز میان خیال و واقعیت را در هم میآمیزد. «گاوخونی» به یکی از موفقترین تجربههای افخمی است.
۶ـ «سنپترزبورگ» (۱۳۸۸)
«سنپترزبورگ» یکی از نمونههای موفق سینمای کمدی ایران است. همکاری افخمی و پیمان قاسمخانی، منجر به خلق کاراکترها و لحظات کمدی جذابی میشود. «سنپترزبورگ» برخلاف «روز فرشته»، نه شعار اخلاقمداری دارد و نه سعی در انتقال پیام و مفهومی عمیقتر از یک قصه سرگرمکننده.
«سنپترزبورگ» از آن دسته فیلمهاست که میتواند سینمای بدنه ایران را بسازد و الگوی فیلمهای کمدی باشد. یک روایت تازه با افت و خیزهای جذاب و دراماتیک. «سنپترزبورگ» نشان میدهد که افخمی قوانین سینمای جریان اصلی و سرگرمکننده را هم خوب میشناسد.
۷ـ «فرزند صبح» ( ۱۳۸۸ـ۱۳۸۴)
«فرزند صبح» یکی از پروژههای مهم سینمای ایران است، اما مشکل آن این است که بعد از بیش از ۱۰ سال تکلیف آن مشخص نیست. افخمی در یک پروژه بزرگ و پرخرج با حضور برخی از مطرحترین ستارههای سینمای ایران، به سراغ روایت زندگی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران میرود. او با این فیلم هم به جهان ذهنیاش وفادار میماند و هم ریسک پرخطری را میپذیرد که احتمالاً برای فیلمسازان دیگر، حتی ورود به آن هم دشوار است.
باوجود سابقه افخمی در ساخت آثار بیوگرافی و تاریخی مثل «جهانپهلوان تختی» و «کوچک جنگلی»، او بهترین گزینه برای ساخت فیلمی درباره امام خمینی به نظر میرسد. با اینحال، «فرزند صبح» که بودجه زیادی هم صرف ساخت آن شده است، همچنان یک معما باقی مانده است.
افخمی چندی پیش از اتمام این پروژه سینمایی و آماده بودن آن برای اکران در سینما خبر داد و البته گفت که بعد از رونمایی از این فیلم دیگر قصد ساخت فیلم جدیدی ندارد و میخواهد در اوج خداحافظی کند.
شروع دوباره با «صبح اعدام»
فیلم سینمایی «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی و تهیهکنندگی علی شیرمحمدی تازهترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی که از ۱۷ مردادماه در شهر تهران کلید خورده بود، اخیرا طی خبری اعلام شد که این فیلم از نیمه گذشته است.
علاوه بر مسعود شریف، ارسطو خوشرزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، داوود فتحعلیبیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان در تازهترین ساخته بهروز افخمی نقشآفرینی میکنند.
«صبح اعدام» برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت میشود.
پیرنگ اصلی این داستان اعتراضی و سیاسی، اقتباسی از گزارش واقعی خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران این دو شخصیت است که بهروز افخمی پس از سالها تحقیق و پژوهش آن را به فیلمنامه «صبح اعدام» تبدیل کرده است.
افخمی در مصاحبهای درباره این فیلم گفته است: «حدود ٢٠ سال پیش، آرشیو روزنامه کیهان را بررسی میکردم که به گزارش تیرباران طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی برخوردم. در واقع، این گزارش شمارهای از کیهان روز ١١ آبان سال ١٣۴٢ بود. این گزارش خبری، به قدری جذاب و مفصل بود که برای خودم از آن کپی کردم و در کتابخانهام گذاشتم. از همان زمان در ذهنم شکل گرفت که براساس این گزارشِ تیرباران میتوانم فیلم سینمایی بسازم. همواره مشتاق بودم تا خبرنگاری که این گزارش را نوشته، پیدا کنم اما هنوز در دفتر روزنامه کیهان نتوانستهام فردی را بیابم که این خبرنگار را بشناسد. به هر حال این گزارش دو صفحهای، با امضای خبرنگاری است که متن را بهگونهای با دلبستگی و علاقه نسبت به اعدامشوندگان نوشته بود و چنین جبههگیریای در آن زمان بسیار عجیب بود. میتوان اذعان کرد چون مصطفی مصباحزاده ـبنیانگذار کیهانـ به دنبال نشان دادن وجهه روشنفکری از خودش بود، این گزارش را چاپ کرده اما شخص خبرنگاری که آن را نگاشته، برای من بسیار اهمیت داشت.»
وی با اشاره به اینکه فیلمنامه «صبح اعدام» را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشته است، عنوان کرد: «دیالوگهای طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آوردهام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطیها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطیها» مصاحبههای مختلفی با لوطیهای تهرانی دارد که طیب را میشناختند و نثر آن تهرانیِ قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.»
افخمی در پایان در پاسخ به اینکه «صبح اعدام» قرار است چه حرفی را به مخاطب القا کند، گفت: «همانطور که گفتم فیلم خوب، فیلمی است که شما را تکان دهد. اگر «صبح اعدام» فیلم خوبی از آب دربیاید، به معترضان امروزی خواهم گفت که معترض واقعی اینهایی هستند که در فیلم دیدید، نه شما!»
چند نفر از بازیگران سریالهای «برکینگ بد» و «بهتره با سول تماس بگیری» برای حمایت از بازیگران و نویسندگان اعتصابکننده همکار خود به صف اعتصاب پیوستند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، «برایان کرانستون» بازیگر سریال «برکینگ بد» در جمع اعتراضی بازیگران و نویسندگان خارج از استودیوی سونی پیکچرز گفت: «ما در اینجا در همبستگی با خودمان و با همه برادران و خواهران تحت تأثیر این موضوع و اتحادیه بازیگران و نویسندگان هستیم. همه ما ستون فقرات کسب و کار خود هستیم».
این بازیگر افزود: «ما آنها را [استودیوها و پخشکنندهها] را دشمن نمیدانیم، آنها شرور نیستند. اینها افرادی هستند که همه ما یک بار دیگر با آنها کار خواهیم کرد. ما فقط میخواهیم آنها واقعیت و انصاف را ببینند و به میز برگردند و با ما صحبت کنند».
«کرانستون» بازیگر نقش «والتر وایت» در سریال موفق تولید شده توسط کمپانی سونی، به هالیوود ریپورتر گفت که او فقط میخواهد یک قرارداد عادلانه ببیند تا بازیگران بتوانند در حین کار در این صنعت زندگی خود را تامین کنند، صورتحساب و اجاره خانه خود را پرداخت کنند و برای خانوادهاشان غذا تهیه کنند.
در حالی که مسائل مهم بسیاری برای بازیگران پیرامون قرارداد بین اتحادیه بازیگران آمریکا و استودیوها و سامانههای نمایش آنلاین وجود دارد، برای «کرانستون» استفاده از هوش مصنوعی در هالیوود یکی از نکات کلیدی مذاکره است.
او در اینباره گفت: «در این قرارداد جملهای وجود دارد که میگوید بازیگران باید انسان باشند. پیش از این هرگز مجبور نبودیم چنین چیزی را تصور کنیم و این موضوع برای اتحادیه نویسندگان نیز صدق میکند که بر این باورند فیلمنامهها باید توسط انسان نوشته شوند. ما باید وارد عمل شویم چرا که این غیرانسانی کردن نیروی کار است و نمیتواند ادامه یابد».
«جسی پلمونز» بازیگر نقش تاد در سریال «برکینگ بد» نیز گفت به غیر از محافظت از بازیگران در برابر هوش مصنوعی، مسائل دیگری نیز برای او اهمیت دارد. در این تجمع اعتراضی «آرون پاول»، «بتسی برندت»، «ری سیهورن» و «مت جونز» نیز دیگر چهرههایی بودند که حضور داشتند.
هالیوود با اعتصاب و انجمن نویسندگان و انجمن بازیگران سینمای آمریکا – فدراسیون هنرمندان تلویزیون و رادیو آمریکا (SAG-AFTRA) در مبارزه برای افزایش دستمزد پایه و تضمین عدم جایگزینی کار آنها با هوش مصنوعی، با چالش بزرگی رو به رو شده است. این اعتصابات تاثیر زیادی بر صنعت فیلم گذاشته موجب تعطیلی پروژهها و تاخیر در اکرانهای سینمایی شده، ضمن این که استودیوها را از استفاده از بازیگران برای تبلیغ پروژههایشان بازداشته است.
مسائل اصلی این دو نهاد سینمایی عبارتند از هوش مصنوعی، سهم از درآمد سامانههای نمایش آنلاین و افزایش اساسی حداقل دستمزدها با توجه به تورم است.
این نخستین اعتصاب دوگانه (نویسندگان و بازیگران) در بیش از ۶۰ سال اخیر است.
سومین اکران مردمی فیلم سینمایی «بیمادر» در پردیس سینمایی شمیران با حضور برخی از عوامل فیلم و دوستداران سینما برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، سومین اکران مردمی فیلم سینمایی «بیمادر» شامگاه روز چهارشنبه هشتم شهریور با حضور عوامل فیلم از جمله مرتضی فاطمی کارگردان، پژمان جمشیدی و پردیس پورعابدینی از بازیگران و جمعی از دوستداران سینما در پردیس سینمایی شمیران برگزار شد.
پیش از نمایش فیلم، مرتضی فاطمی از حضور مردم و حمایت آنها از سینمای مستقل تشکر کرد و با توجه به مقارن شدن تاریخ این اکران با زادروز پژمان جمشیدی، تولد او را تبریک گفت.
پژمان جمشیدی هم خطاب به حاضران گفت: وظیفه ماست که بیاییم از شما به خاطر حمایتی که از سینما میکنید تشکر کنیم، بدون شما سینما هیچ معنایی ندارد؛ برای من افتخار است که در شب تولدم کنار شما هستم و با شما فیلم را میبینم.
پردیس پورعابدینی بازیگر نقش مهروز در فیلم «بیمادر» هم بعد از تشکر از مردم برای حضور در این مراسم، گفت: از شما ممنونم که از فیلم مستقل ما حمایت میکنید، امیدوارم آن را دوست داشته باشید و از آن لذت ببرید.
چهار فیلم سینمایی، «کوچه ژاپنی ها»، «هتل» و «هولیا» در راه اکران قرار دارند. در این مطلب نگاهی به این آثار خواهیم داشت.
به گزارش سینمای خانگی از فارس، سینما از هنرهایی است که رابطه مستقیم با مخاطب دارد، مخاطبی که با انتخاب اثر موردنظر و البته حضور در سالن سینما به حیات هنر هفتم کمک میکند. شاید تا همین سال گذشته باید بعد از این گذاره از رکود مخاطب حرف میزدیم و میگفتیم که چرا مخاطب سینما کاهش پیدا کرده است، به یاد بیاورید روزهایی را که میانگین مخاطب سینمای ایران در هر سانس به ۱۵ نفر و حتی کمتر رسیده بود.
اما امروز شرایط متفاوتی در سینما به وجود آمده است، درست یا غلط «فسیل» به یکی از پربینندهترین آثار بعد از انقلاب تبدیل شده و حالا هم با وجود فیلمهای جدید مخاطب سینما با هنر هفتم آشتی نسبی برقرار کرده است.
نگاهی به آثار در حال اکران
حالا بعد از بررسی درخواست ها و موارد مطرح شده در شورای صنفی نمایش قرارداد سرگروهی ۴ فیلم ثبت شد:
فیلم سینمایی «زنبور کارگر» به کارگردانی «افشین صادقی» به سرگروهی هنر شهر آفتاب شیراز (پخش این فیلم بر عهده تهیه کننده است)
فیلم سینمایی «کوچه ژاپنی ها» به کارگردانی «امیرحسین ثقفی» به سرگروهی پردیس مگامال (پخش این فیلم بر عهده تهیه کننده است)
فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی «مسعود اطیابی» با پخش «شایسته فیلم» به سرگروهی پردیس هویزه مشهد
فیلم سینمایی «هولیا» به کارگردانی «مرتضی آتش زمزم» با پخش «رسانه فیلمسازان مولود» به سرگروهی پردیس مگامال بعد از فیلم «کوچه ژاپنی ها»
«هتل»
فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیهکنندگی محمد شایسته با دریافت پروانه نمایش از ۷ مهرماه اکران خود را توسط پخش شایستهفیلم در سینماها آغاز خواهد کرد.
این کمدی که قصه یک هتل پرماجرا را پس از ورود ٢ مرد و ۴ زن ناخوانده روایت میکند؛ در ادامه کمدیهای پرفروش مسعود اطیابی پس از فیلمهای «تگزاس»، «دینامیت»، «انفرادی» و «بخارست» به سرگروهی سینما هویزه مشهد در سینماهای سراسر کشور اکران خواهد شد.
پژمان جمشیدی و محسن کیایی زوج اصلی این فیلم را تشکیل میدهند و ریما رامینفر، صدف اسپهبدی، مهلقا باقری، غلامرضا نیکخواه، مریم وحیدزاده، فرزانه قاسم زاده، جواد پولاد و سام نوری نیز در آن نقشآفرینی میکنند.
سید مسعود اطیابی که دو فیلم کمدی «انفرادی»، «دینامیت» و «بخارست» را به عنوان یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران در کارنامه دارد کمدی دیگری با نام «هتل» را به تهیهکنندگی محمد شایسته جلوی دوربین بده و آماده اکران کرده است.
از این کارگردان فیلم کمدی «بخارست» را در سال 1401 برپرده سینماهای کشور داشت و پرفروشترین فیلم این سال شد.
محمد شایسته تهیهکننده این فیلم نیز پیش از این به کارگردانی رامبد جوان کمدی «قانون مورفی» و همچنین کمدی «زیر نظر» به کارگردانی سید مجید صالحی را تهیهکرده است. او بعد از تولید این آثار مجموعه موفق «میخواهم زنده بمانم» را برای شبکه خانگی ساخت و در حال حاضر تهیه سریال «قهوه ترک» برای این شبکه را هم برعهده دارد.
«زنبور کارگر»
این فیلم به کارگردانی و تهیهکنندگی افشین صادقی و نویسندگی سعید نعمت اله محصول سال ١٣٩٨ است. «زنبور کارگر» شاید نمونهای از آثاری باشد که سازمان سینمایی آنها را مصون از ممنوع التصویری هنرمندان ممنوعالکار شده دانسته است.
روح الله سهرابی پیش از این گفته بود: «سازمان سینمایی پس از بررسی وضعیت آثاری که طی یک سال اخیر یا قبل تر تولید شده و یا در نوبت اکران قرار دارند اما بدلیل حضور یک یا چند تن از عوامل قانون شکن یا کشف حجاب کرده امکان نمایش عمومی پیدا نکرده اند با ملحوظ داشتن جوانب امر بنا دارد آثار یاد شده را به مرور به روی پرده بفرستد تا سرمایه گذاران فیلم ها، تهیه کنندگان و دیگر عواملی که به نحوی در تولید این آثار نقشی داشتهاند بخاطر رفتار قانون شکنانه تعداد معدودی از عوامل و بازیگران دچار خسارت و زیان نشوند.
وی ادامه داد: همانگونه که پیش تر هم در گفتوگوهای مراجع مختلف و مقامات ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید شده، درباره آثار تولید شده قانون عطف به ماسبق نخواهد شد و در جهت صیانت از اعتماد و سرمایه همه فعالان و سرمایه گذاران این عرصه چنانچه شرایط اکران این فیلمها مهیا شود همانند دیگر آثار سینمایی به نمایش عمومی خواهند رسید.»
نگاهی به ترکیب بازیگران فیلم افشین صادقی این گزارهها را تصدیق میکند، حضور حمید فرخنژاد و پگاه آهنگرانی نکته قابل توجه لیست بازیگران این فیلم است.
داستان این فیلم دررابطه با بیوک است که سالها پیش زنش را به دلیل اهمال پزشکی از دست داده، در نزاعی کشته میشود. حالا دختر او درصدد قصاص قاتل است. در این میان تنها شاهد، یکی از دوستان دخترِ قاتل است.
افشین صادقی کارگردان این فیلم در گفتوگویی به اجتماعی بودن موضوع فیلم اشاره و گفته است: شخصیتهای داستان فیلم بسیار خاص هستند و فیلمنامه نیز داستانی پرکشش و همراه با تعلیق دارد. پایان داستان نیز بسیار شگفتانگیز است و سعی کردهام این چند سالی را که کار نکردهام با ساخت این فیلم جبران کنم.
«هولیا»
کمدی فانتزی «هولیا» به کارگردانی مرتضی آتش زمزم ساخته شده است، این فیلم محصول سال 1399 بوده و اکرانش کمک میکند تا از تعداد بالای آثار در صف اکران کاسته شود.
محمدرضا هدایتی، علی انصاریان، مریم امیرجلالی، بهراد خرازی، محمد فیلی و افشین سنگ چاپ در این فیلم بازی دارند.
سازندگان به جای خلاصه داستان، این متن را ارائه داده اند: «در ایران پدر و مادرها به بچههاشون اجازه هرکاری را نمیدهند، ولی همیشه نوه داستانش فرق داره!».
این ششمین فیلم سینمایی مرتضی آتش زمزم پس از فیلمهای «مرگ سپید»، «بن بست»، «مالیخولیا»، «سیمین» و «نیروانا» محسوب میشود.
در این فیلم چند بازیگر ترکیهای نیز به ایفای نقش پرداختهاند، شاید باید با کنار هم گذاشتن خبر فیلمبرداری در ترکیه و البته حضور بازیگر زن ترک در این فیلم در انتظار فیلم سخیفی چون «خانم یایا» و امثال آن باشیم هرچند قضاوت اصلی بعد از دیدن این فیلم خواهد بود.
«کوچه ژاپنی ها»
این فیلم که فیلمنامه آن را امیرحسین ثقفی و علی اصغری به طور مشترک به نگارش درآوردهاند، پنجمین فیلم سینمایی ثقفی بعد از فیلمهای «همه چیز برای فروش»، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد» و «روسی» است. این فیلم هم در سال ۱۳۹۹ تولید شده و تا کنون در ضف اکران بوده است.
علی اکبر ثقفی تهیهکننده این فیلم هم پیش از این و در زمان ساخت این اثر نسبت به شرایط اکران فیلمش ابراز نگرانی کرده و گفته بود: «یکی از مهمترین مسائل برای تولید یک فیلم سینمایی بحث اکران است، با این وضعیت سینمای ایران تعداد بسیاری فیلم در نوبت اکران است، این در حالی است که هیچ تضمینی در اکران آنلاین فیلمها وجود ندارد و فیلم بعد از بارگذاری به سرعت در فضای مجازی قاچاق میشود و این امر به تهیهکننده فیلم صدمه میزند.
وی توضیح داد: به هر حال باید شرایطی فراهم شود که اکران فیلمها تبدیل به فیلمسوزی نشود. در چنین شرایطی باز هم نسبت به بهتر شدن شرایط سینما امید دارم و باید راهکار مناسبی برای این مشکل پیدا کنیم، اگر قرار باشد همه در خانه بنشینند و هیچ کاری انجام ندهند شرایط بهتر از این نمیشود.»
ثقفی در پایان گفت: «کوچه ژاپنیها» یک فیلم اجتماعی است که درباره حمایت خانواده و عدالت اجتماعی است. این فیلم نسبت به دیگر فیلمهای امیرحسین ثقفی متفاوت است و دارای زمان و مکان و قهرمان است و میتوان آن را برداشتی از تهران در سال ۹۸ دانست.
در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده: «تو نمیتونی با پول همه چیز و همه کس و بخری یه روزی یه جایی یه شب یه وقتی یکی بالا سرته، کوچه ژاپنیها»
مجید مظفری، فرهاد قائمیان، رضا یزدانی، شیدا یوسفی و پیام احمدینیا در فیلم سینمایی «کوچه ژاپنیها» به کارگردانی امیرحسین ثقفی و تهیه کنندگی علی اکبر ثقفی به ایفای نقش میپردازند.
فروش کلی سینمای ایران تا دهه اول شهریورماه در حالی از رقم ۴۳۱ میلیارد تومان گذر کرده که در میان ۱۷ فیلم روی پرده، فروش ۶ فیلم هنوز به یک میلیارد تومان نرسیده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در آخرین روزهای فصل تابستان فیلمهای جدیدتری به چرخه اکران اضافه شدند و اگرچه تنوع بیشتری به فیلمهای روی پرده دادند اما هنوز فروش اصلی گیشه در دست کمدیهاست.
در حال حاضر ۱۷ فیلم در سینماها و با تعداد سانسهای مختلف در حال اکران هستند که کمدی «فسیل» همچنان پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم سینما است و کمترین تعداد تماشاگر هم به فیلم کودک ونوجوان «میان صخرهها» تعلق دارد.
براساس آمار سامانه مدیریت فروش و اکران (سمفا) تا ساعت ۱۰ صبح روز جمعه ۱۰ شهریورماه، بیش از ۱۰ میلیون نفر تاکنون به تماشای فیلمهای اکران شده در سینماها نشستهاند و به میزان ۴۳۱ میلیارد و ۹۸۵ میلیون تومان هم بلیت فروخته شده است.
جزئیات آمار (تقریبی) فروش و تعداد تماشاگران فیلمهای در حال اکران را در ادامه میخوانید:
«فسیل» به کارگردانی کریم امینی: ۵ میلیون و ۷۷۵ هزار نفر تماشاگر و ۲۴۹ میلیون تومان فروش
«شهر هرت» به کارگردانی کریم امینی: ۱ میلیون و ۲۷۰ هزار نفر تماشاگر و ۵۳ میلیارد و ۷۶۸ میلیون تومان فروش
«دستانداز» به کارگردانی کمال تبریزی: ۱۴ هزار نفر تماشاگر و ۶۶۱ میلیون تومان فروش
«بیمادر» به کارگردانی مرتضی فاطمی: ۸۵ هزار و ۶۱۱ نفر تماشاگر و ۳ میلیارد و ۶۷۸ میلیون تومان فروش
«آخرین تولد» به کارگردانی نوید محمودی: ۵۷ هزار و ۸۰۰ نفر تماشاگر و ۲ میلیارد و ۶۴۴ میلیون تومان فروش
«بعد از رفتن» به کارگردانی رضا نجاتی: ۹ هزار و ۷۷۰ نفر تماشاگر و ۴۷۴ میلیون تومان فروش
«نارگیل ۲» به کارگردانی داود اطیابی: ۱۵۲ هزار و ۳۵۹ نفر تماشاگر و حدود ۶ میلیارد تومان فروش
«ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی: ۱۱ هزار و ۹۳۳ نفر تماشاگر و ۵۶۲ میلیون تومان فروش
«ستون ۱۴» به کارگردانی امیرحسین همتی: ۷ هزارنفر تماشاگر و ۳۲۴ میلیون تومان فروش
«تصور» به کارگردانی علی بهراد: حدود ۳۷ هزار نفر تماشاگر و ۱ میلیارد و ۶۸۹ میلیون تومان فروش
«نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی: ۵۵ هزار نفر تماشاگر و ۲ میلیارد و ۳۵۵ میلیون تومان فروش
«کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزا محمدی: ۳۰۰ هزار و ۸۵۲ نفر تماشاگر و ۱۳ میلیارد و ۹۴۵ میلون تومان فروش
«عروسی مردم» به کارگردانی مجید توکلی: ۱۸۸ هزار نفر تماشاگر و ۷ میلیارد و ۹۸۹ میلیون تومان فروش
«میان صخرهها» به کارگردانی مختار عبداللهی:۴۹۲ نفر تماشاگر و ۲۲ میلیون تومان فروش
«معجزه عشق» به کارگردانی محمدرضا ممتاز: ۷۰ هزار و ۵۰۰ نفر تماشاگر و ۲ میلیارد و ۸۷۱ میلیون تومان فروش
«مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی: ۱۸۰ هزار و ۵۱۵ نفر تماشاگر و ۷ میلیارد تومان فروش
«سه کام حبس» به کارگردانی سامان سالور: ۴۱۴ هزار نفر تماشاگر و ۱۹ میلیارد و ۵۱۷ میلیون تومان فروش
«آهنگ دو نفره» به کارگردانی آرزو ارزانش: ۴۳۹ هزار نفر تماشاگر و ۱۸ میلیارد و ۷۲۹ میلیون تومان فروش
«پرونده باز است» به کارگردانی زنده یاد کیومرث پوراحمد: ۱۳ هزار تماشاگر و ۵۶۶ میلیون تومان فروش
هنر و تجربه:
«کاپیتان من» به کارگردانی سیاوش صفاریانپور: ۳۸۷۶ نفر تماشاگر و ۱۴۳ میلیون تومان فروش
«مقیمان ناکجا» به کارگردانی شهاب حسینی: ۴۳۶۵ نفر تماشاگر و ۱۷۶ میلیارد تومان فروش.
فیلم سینمایی «تفریق» ساخته مانی حقیقی، که نسخه باکیفیت آن چندی پیش بهصورت غیررسمی در فضای مجازی منتشر شده بود از این هفته وارد چرخه اکران آنلاین میشود.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، بعد از فیلم سینمایی «بیرویا» ساخته آرین وزیردفتری، فیلم سینمایی «تفریق» تازهترین ساخته مانی حقیقی هم بعد از عرضه نسخه غیررسمی، وارد چرخه رسمی اکران آنلاین میشود.
بنابر اطلاعرسانی سایت فیلیمو، فیلم «تفریق» از روز چهارشنبه و بهصورت قانونی در قالب اکران آنلاین در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.
در فرآیند اکران آنلاین هر مخاطب با تهیه بلیت به مدت ۸ ساعت امکان تماشای آنلاین فیلم را دارد.
فیلم سینمایی «تفریق» به کارگردانی مانی حقیقی سال گذشته جزو پنج فیلمی بود که از سوی بنیاد سینمایی فارابی برای معرفی بهعنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار در نظر گرفته شده بود که سرانجام فیلم «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی برای این منظور انتخاب شد.
حقیقی «تفریق» را در سال ۹۸ و به تهیهکنندگی مجید مطلبی مقابل دوربین برد. ایفای نقشهای اصلی این فیلم را نوید محمدزاده و ترانه علیدوستی برعهده دارند.
فیلم «تفریق» یکی از فیلمهایی است که در هفتههای اخیر، بدون ورود به چرخه رسمی اکران عمومی، نسخه غیرقانونی آن در فضای مجازی منتشر شد.
دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی سازمان سینمایی، اعلام کرد عوامل این فیلم نسبت به قاچاق آن شکایتی را ثبت نکردهاند و حالا قرار است نسخه قانونی آن از طریق اکران آنلاین به دست مخاطبان برسد.
مصطفی آقامحمدلو کارگردان فیلم کوتاه «دنیا منم فوعه» که روایتی از محاصره چهار ساله یک منطقه در کشور سوریه است، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این فیلم پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، «فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
فیلم کوتاه «دنیا، منم فوعه» سیوچهارمین فیلم کوتاهی است که در قالب این گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.
«دنیا، منم فوعه» را میتوان در دسته فیلمهای مرتبط با جریان مقاومت در منطقه قرار داد و همانطور که از نامش برمیآید، تلاش دارد روایتی از منطقهای فراموش شده با نام «فوعه» در سوریه ارائه کند.
آنچه میخوانید، گفتگوی خبرگزاری مهر با مصطفی آقامحمدلو نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «دنیا، منم فوعه» است.
* بعد از فیلمکوتاه «اسما» این دومین فیلم کوتاه شما با موضوع تحولات سوریه و مشخصاً جریان مقاومت است. بد نیست از اینجا شروع کنیم که ریشه این دغدغه کجاست و تا چه زمانی میخواهید این مسیر را ادامه دهید؟ آیا امکان دارد روزی یک فیلمکوتاه با سوژه اجتماعی از مصطفی آقامحمدلو شاهد باشیم؟
۱۰ سال پیش از آنکه فیلم کوتاه «اسما» را بسازم، در حوزه بحرانهای منطقه مستندسازی میکردم. حدود ۲۰ الی ۲۵ فیلم مستند در عراق و افغانستان ساختیم که همه آنها بر موقعیتهای بحرانی این کشورها متمرکز بوده است.
* که به نوعی میشود همان محور مقاومت.
بله. اینها کشورهای حوزه محور مقاومت هستند. من خودم را فیلمساز مقاومت میدانم و احتمالاً فیلمهای بعدی هم که خواهم ساخت، نشانههایی از این جنس فیلمسازی را در دل خود خواهد داشت. بالاخره هر کسی برمبنای تجربیات و مشاهدات خودش فیلم میسازد. فیلم کوتاه «اسما» که پیشتر هم دربارهاش با هم صحبت کردیم، حاصل مصاحبه با یک سوژه واقعی بود.
فیلم «دنیا، منم فوعه» هم حاصل گفتگوهای من با حدود ۲۰۰ الی ۳۰۰ نفر از کسانی است که از محاصره فوعه رها شده بودند. حسم این بود که روایت هر یک از این آدمها میتواند سوژه ساخت یک فیلم سینمایی بینالمللی باشد. فوعه و کفریا، موقعیتی عجیب و غریب داشتهاند و بهعنوان سختترین محاصره تاریخ، احساس کردم حرفهای ناگفتهای دربارهشان وجود دارد.
* این عنوان «سختترین محاصره تاریخ» را براساس پژوهش مطرح میکنید؟
واقعاً شما نمیتوانید نمونه مشابه این محاصره را در هیچ کجای دنیا پیدا کنید. کوبانی ۶ ماه در محاصره بود و محاصرهاش هم یک محاصره ۳۶۰ درجه نبود، اما همه دنیا و رسانهها به آن پرداختند اما در حدود ۴ سالی که فوعه و کفریا در محاصره بودند، سکوت کامل بر جهان حاکم بود و رسانهها هم سکوت مطلق کرده بودند. حتی رسانههای ایران هم سکوت کرده بودند. این منطقه کوچک در عمق استان ادلب قرار دارد. در این منطقه حدود ۴۰ هزار شیعه، به مدت ۴ سال در محاصره قرار میگیرند و مطلقاً هیچچیز به آنها نمیرسد. برخی اوقات هواپیماهای ما کمکهایی را بهصورت هوایی در این منطقه رها میکردند اما از آنجایی که ارتفاعی پایینتر نمیتوانستند بیایند، برخی از این کمکها به مناطق دیگر میافتاد و به دست این اهالی نمیرسید.
در این منطقه حدود ۴۰ هزار شیعه، به مدت ۴ سال در محاصره قرار میگیرند و مطلقاً هیچچیز به آنها نمیرسد. برخی اوقات هواپیماهای ما کمکهایی را بهصورت هوایی در این منطقه رها میکردند اما از آنجایی که ارتفاعی پایینتر نمیتوانستند بیایند، برخی از این کمکها به مناطق دیگر میافتاد و به دست این اهالی نمیرسید
باید حرفهای این آدمها را بشنوید تا بدانید عمق این فاجعه اگر ما دیرتر رسیده بودیم، تا کجا میتوانست برود. در حدود یک سال و نیم پایانی محاصره، آدمها علف هرز و آب باران میخوردند! من یک خانم ایرانی میشناختم که میگفت قبل از شلوغیها و درگیریها با همسرش که اهل فوعه بوده ازدواج کرده و به این منطقه آمده بود.
در همان روزهای ابتدایی محاصره همسرش را میگیرند و در پشتبام یک خانه، داخل یک قفس او را میبندند. او تعریف میکرد در تمام طول ۸ روزی که همسرش در حال احتضار قرار داشت و داشت به شهادت میرسید، تمام مدت یکدیگر را میدیدند! تصور کنید چقدر این موقعیت عجیب و دراماتیک است. وقتی با این خانم صحبت میکردم دیدم دختری ۴ ساله دارد که یک سیب را مدام نگاه میکند. وقتی پرسیدم چرا اینگونه میکند؟ گفت این دختر من تا کنون سیب را از نزدیک ندیده و در ایام محاصره به دنیا آمده است.
حوادث روزمره در فوعه، بهشدت تکاندهنده و نمایشی بوده است. هر کسی که از فوعه به بیرون آمد، آکنده از این جنس مشاهدات بود. هر کدام از آدمها احساس میکردند دچار سرنوشت خاصی شدهاند که دنیا باید صدایشان را بشنود.
* اتفاقاً عنوان فیلم هم نشان میدهد که میخواهد خبر از مظلومیت یک منطقه به دنیا بدهد، اما فیلم هیچ اطلاعات خاصی درباره منطقه فوعه نمیدهد. مخاطبی که تاکنون اسم فوعه را نشنیده است، چه دریافتی میتواند از روایت فیلم داشته باشد؟
فیلم را اگر بخواهیم نسبت به عظمت حادثه فوعه قیاس کنیم، قطعاً حرف اندکی زده است. آنقدر عمق فاجعه و ابعاد این اتفاق ویژه بود که ما تلاش کردیم در روایت این فیلمنامه که نسخه اولیه آن در حدود ۵۰ دقیقه بود، همه این ابعاد را پوشش دهیم. در استعداد فیلمکوتاه و با توجه به دشواری تأمین بودجه برای ساخت فیلمکوتاه، اگر میخواستیم همه آن شرایط ویژه و ملتهب را به تصویر درآوریم، هزینه تولید بسیار بالا میرفت و از پس آن برنمیآمدیم.
نمایی از فیلم کوتاه «دنیا، منم فوعه»
* خب اگر بنا را بر ناتوانی روایت درست و جامع بگذاریم، لزوم ساخت چنین فیلمی چیست؟
فیلم به اندازه خودش میتواند کار کند و حداقل این است که برای مخاطب این سوال را بهوجود میآورد که فوعه کجاست و این انسانها چه کسانی هستند؟
* ولی نکته اینجاست که مخاطب برای درک فیلم، گویی نیاز به اطلاعات بیرون از فیلم دارد.
فیلم بهاندازه یک فیلمکوتاه میتواند مخاطب را با اسم فوعه آشنا کند اما قطعاً این نقطه ابتدایی یک ماجراست. گویی ما تنها یک سطر از فوعه گفتهایم. اشاره کردم فیلمنامه اولیه حدود ۵۰ دقیقه بود اما با هر کسی که صحبت میکردیم، میگفت از نظر بودجه، امکان ساخت چنین فیلمی در مدیوم سینمای کوتاه وجود ندارد. به همین دلیل سراغ فیلمنامه کوچکشدهای رفتیم که امکان ساختش فراهم بود و حاصلش حالا مقابل شماست.
حکایت این دوربین در فیلم یک حکایت واقعی در فوعه بوده است. یک مستندساز ایرانی دوربینی را به داخل محدوده محاصره میفرستد و از همین طریق فیلمهایی را به دست میآورد و برمبنای همان تصاویر و اطلاعات عملیات محرم شکل میگیرد
* این فیلمکوتاه مگر محصول سازمان اوج نیست؟ واقعاً مشکل بودجه داشتید؟
خیر. کمتر از ۵۰ درصد بودجه فیلم را سازمان اوج تقبل کرد. بخشی از آن را انجمن سینمای جوانان پرداخت کرد، مقداری را هم مؤسسه آوینی و باشگاه فیلم سوره تقبل کردند.
* خیلی هم دستتان تنگ نبوده!
البته این تکهتکه بودجه گرفتنها، چیزی در حدود ۴ سال زمان برد. هنوز هم ۲۰۰ میلیون تومان بابت تولید این فیلم بدهکاریم.
* حالا که صحبت از امکانات است، درباره دکور هم صحبت کنید. به نظر میرسد فضای کار خیلی شبیه تلهتئاتر شده است. چطور به این لوکیشن رسیدید و چقدر از دکور استفاده کردید؟
ما خیلی جستجو کردیم تا لوکیشنی پیدا کنیم که از نظر فضای داخلی و خارجی، شبیه همان ساختمان امن واقعی در فوعه باشد. تلاشمان این بود که لوکیشن واقعی پیدا کنیم و چیزی را از ابتدا نسازیم، اما متأسفانه نتوانستیم. باید جزئیاتی را رعایت میکردیم که برای مخاطب سوری زبان و یا مخاطب آشنا با آن جغرافیا میتوانست مهم باشد. در طول یک ماه پیشتولید لوکیشن مناسبی را پیدا نکردیم و تنها گزینه ساخت دکور بود که اتفاقاً گزینه هزینهبری هم برایمان بود.
* درباره ساختار روایت، تمهید دوربین شاهد در فیلم زمانی کارکرد دارد که بتوانیم آن را تبدیل به یک شخصیت پیشبرنده در روایت کنیم. فکر میکنید این دوربین شاهد در فیلم شما توانسته چنین شخصیتی پیدا کند و تبدیل به یک کاراکتر شود؟
ما در روایت خود شخصیتی به نام سیدعلی داریم که از ابتدا او را با یک دوربین هندیکم میبینیم. متوجه میشویم او حدود یک سال است در حال مصاحبه با افراد است و در انتهای فیلم هم از آن رمزگشایی میشود و میفهمیم ماجرای آن چیست. حکایت این دوربین هم یک حکایت واقعی در فوعه بوده است. یک مستندساز ایرانی دوربینی را به داخل محدوده محاصره میفرستد و از همین طریق فیلمهایی را به دست میآورد و برمبنای همان تصاویر و اطلاعات عملیات محرم شکل میگیرد. از این منظر اتفاقاً فکر میکند دوربین در این فیلم کاملاً یک کاراکتر دارد.
* جز چند دیالوگ گلدرشت کاراکترها خطاب به دوربین که قرار است بخشی از اطلاعات را بهصورت مستقیم به مخاطب منتقل کند، این دوربین هیچ هویت و کارکرد دیگری در روایت ندارد.
در رمزگشایی انتهای داستان ما این نکته را مطرح میکنیم که حافظه همین دوربین از طریق دختربچهای به ایران میرسد و برمبنای همان، عملیات نجات فوعه شکل میگیرد. نکتهای که برایمان مهم بود این بود که نقش ایرانیها در نجات فوعه را بدون اشاره مستقیم و بدون وارد کردن کاراکتر ایرانی به داستان، مورد اشاره قرار دهیم. حضور این دوربین درواقع پی او وی (زاویه دید) ایرانی در روایت است که منجر به نجات این جماعت میشود. البته اشاره مستقیم و گلدرشتی به آن نداشتیم.
در مسیر نگارش فیلمنامه خیلی روی این مسئله بحث کردیم که این هندیکم چقدر باید در فیلم حضور داشته باشد. حتی درباره فرم تصاویر مربوط به هندیکم هم بحثهایی داشتیم تا ببینیم باید از تصاویر ضبطشده توسط هندیکم استفاده کنیم یا تصاویر دوربین اصلی را با تمهیدات بصری به تصویر هندیکم نزدیک کنیم. نهایتاً به این جمعبندی رسیدی که زیباییشناسی فیلم را خیلی نباید از بین ببریم. اگر میخواستیم از تصویر واقعی دوربین هندیکم استفاده کنیم و یا تمهیداتی مانند درج دکمه قرمز «Rec» در کنار تصویر و قاب معروف هندیکم را به کار ببریم، خیلی از فیلم بیرون میزد. هم روایت را از دست میدادیم و هم یکدستی فضای بصری فیلم از بین میرفت. از همان دوربین اصلی استفاده کردیم و تلاش کردیم با تغییر فاصله کانونی و ریختگی تصویر، حس دوربین هندیکم را به مخاطب القا کنیم.
وقتی روسها به سوریه آمدند، تازه دیدیم که همسطح تجهیزات نظامی، دوربین به همراه دارند. اینجا بود که ایرانیها هم متوجه اهمیت دوربین و پوشش رسانهای فعالیتهای خود در سوریه شدند. از سال پنجم یا ششم حضور ما در سوریه بود که حاج قاسم گفت نیاز به مستندسازی داریم و به همین دلیل فضای کار کمی باز شد
* چرا زبان فیلم فارسی است؟ در دقایق ابتدایی حتی این حس به مخاطب دست میدهد که فیلم مربوط به جنگ ایران و عراق است! در حالی که زیرنویس و استفاده از زبان اصلی، خیلی وقت است که در سینمای ما حل شده است. فیلم قبلی خودتان زیرنویس داشت و همین شبها هم سریال «عاشورا» به زبان ترکی از تلویزیون پخش میشود و زیرنویس دارد.
فیلم «اسما» را تلاش کردیم با زبان شامی و لهجه سوری بسازیم. حدود ۶ ما برای بازیگرش گشتیم و او هم یک ماه و نیم زیرنظر مشاور لهجه تمرین کرد اما نهایتاً فقط توانستیم به لهجه واقعی، نزدیک شویم! ما همه ایران را گشتیم و هر کس که فکر میکردیم میتواند در فضای فیلم به زبان عربی سوری صحبت کند، آمد و تست داد اما به نتیجه نرسیدیم. اگر میخواستیم در این فیلم هم زبان اصلی را رعایت کنیم، که خودم خیلی دوست داشتم این اتفاق رخ دهد، باید فیلم را در سوریه میساختیم و هزینهاش بسیار بالا میرفت.
البته در سینمای جهان هم ما نمونههایی داریم. مانند ریدلی اسکات که درباره یونان باستان فیلم میسازد اما کاراکترها انگلیسی صحبت میکنند. نمونههایی از این دست بسیار داریم. البته این فیلم کوتاه برای اکران در سوریه و کشورهای عربی دوبله شده است اما در پخش بینالملل همین زبان فارسی و زیرنویس انگلیسی را خواهیم داشت. نکته دیگر هم این بود که در هدفگذاری برای مخاطبان، سهم ۷۰ درصدی برای مخاطبان داخلی در نظر گرفته بودیم.
*خب چه نیاز بود این همه برای رسیدن به لهجه اصیل سوری تلاش کنید؟ مگر چند درصد مخاطبان ایرانی متوجه این لهجه میشوند؟
میخواستیم به آن فضا نزدیک شویم میخواهم اینجا این را هم بگویم که هنوز شبهههای زیادی در ذهن مردم ایران نسبت به ماجراهای سوریه وجود دارد و کسی هم نیست که پاسخ به این شبههها برایش مسئله باشد! ما در ماههای اولیه که برای مستندسازی به سوریه میرفتیم، ما را درون گونی میکردند و به ایران بازمیگرداندند! در تمام ۴۰ سال گذشته ما همواره حفاظت را بر روایت ترجیح دادهایم و برای همین دوستان ما همواره حضور دوربین را مزاحم میدانستند! هنوز هم شرایط همین است.
وقتی روسها به سوریه آمدند، تازه دیدیم که همسطح تجهیزات نظامی، دوربین به همراه دارند. اینجا بود که ایرانیها هم متوجه اهمیت دوربین و پوشش رسانهای فعالیتهای خود در سوریه شدند. از سال پنجم یا ششم حضور ما در سوریه بود که حاج قاسم گفت نیاز به مستندسازی داریم و به همین دلیل فضای کار کمی باز شد. در عین حال همچنان در روایتگری عقب هستیم.
فیلم سینمایی «پسر انسان» به کارگردانی سپیده میرحسینی در آخرین نمایش خود در «هفته فیلم هنر و تجربه» شیراز به اکران درمیآید.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «پسر انسان» در حالی اکران خود را در گروه سینمایی «هنر و تجربه» به پایان میرساند که در آخرین نمایش خود در «هفته فیلم هنر و تجربه» در روز سه شنبه، ۷ شهریور در سینما فرهنگ شیراز (ایران) به اکران گذاشته میشود.
فیلم سینمایی «پسر انسان» به سرمایهگذاری وحید دلیلی که اکران آن از ۷ تیر ماه آغاز شده بود، توانست براساس اطلاعات مندرج در سمفا (سامانه رسمی مدیریت فروش و اکران سینماهای ایران) تنها با داشتن ۳۰ سالن و ۱۹۵ سانس به فروشی بیش از ۲۵۰ میلیون تومان و بیش از ۶ هزار مخاطب برسد.
این فیلم در صدر جدول فروش کلی گروه «هنر و تجربه» قرار گرفت و رکورددار پرفروشترین و پرمخاطب ترین فیلم در چهار سال گذشته این گروه سینمایی شد.
فیلم «پسر انسان»، داستان زنی به نام آذر است که بعد از به دنیا آوردن دخترش تغییر جنسیت میدهد و او را در نقش پدر، بزرگ میکند. حالا ۱۸ سال گذشته و …
بهنام شرفی، لیلا زارع، مجید پتکی، پریا مردانیان و هادی افتخارزاده در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
نویسندگی «پسر انسان» به صورت مشترک توسط پناه خدایاری و سپیده میرحسینی انجام شده است.
دیگر عوامل فیلم عبارتند از مدیر فیلمبرداری: شهرام نجاریان، طراحی و ترکیب صدا: بهروز معاونیان، صدابردار: فرزان معاونیان، آهنگساز: پیام آزادی، تدوین: نوید منصور قناعی، دستیار یک و مدیر برنامه ریزی: یوسف طاهریان، منشی صحنه: پونه خامین، موسیقی موزیک بند: اشکان نعیم، چهره پرداز: پروین نویدی، اصلاح رنگ و نور: سامان مجد وفایی، طراح لباس: مریم قاسمی، طراح صحنه: پگاه آذر کمان، جلوههای ویژه: محمدمهدی سخنور، مصطفی مطوری، مجریان طرح و مدیران تولید: وحید دلیلی و سپیده میرحسینی، طراح پوستر: طاها ذاکر، عکاس: پوریا نوری، روابط عمومی: زهرا نجفی.
«هفته فیلم هنر و تجربه» از چهارم تا هفتم شهریور ۱۴۰۲ با همت گروه سینمایی هنر و تجربه در شیراز برگزار میشود.