فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی از شبکه افق تلویزیون پخش می شود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلم، «غریب» قرار است فردا پنجشنبه ششم مهر ماه همزمان با هفته دفاع مقدس برای اولین بار از تلویزیون پخش شود. آخرین ساخته لطیفی فردا شب ساعت ۲۲ از شبکه افق سیما روی آنتن میرود و جمعه ۷ مهر ساعت ۱۸:۳۰ بازپخش میشود.
این فیلم که در ترکیب اکران نوروزی ۱۴۰۲ روی پرده سینماها رفت، به فروش ۱۰ میلیاردی رسید و در بخش اکران جانبی نیز یک میلیارد فروش کرد. این فیلم همچنین در چهار سینمای لبنان و در شهرهای فاقد سینمای این کشور نیز به نمایش درآمد.
«غریب» محصول سازمان هنری رسانهای اوج در اکران آنلاین هم با شکسته شدن رکورد تماشا در ۲۴ ساعت نخست اکران فیلمهای غیر کمدی همراه بود.
این فیلم برشی است از زندگی شهید محمد بروجردی و رشادتهای او در کردستان که علاوه بر دریافت بیشترین تعداد جایزه در جشنواره فیلم فجر به عنوان بهترین فیلم جشنواره مقاومت نیز شناخته شد.
بازیگران «غریب» عبارتند از بابک حمیدیان، مهران احمدی، رحیم نوروزی، هژیر سام احمدی، پردیس پورعابدینی، محمد رسول صفری، سام کبودوند، حسام محمودی، مجید اسماعیلی و فرهاد قائمیان با حضور افتخاری جعفر دهقان، سامیه لک، سمیرا کریمی و محمد بروجردی.
ایرنا فیلمسازان کوتاه با تاکید بر حفظ سینما و حمایت از هنرمندان و فضای فرهنگی کشور تاکید کردند که فیلم کوتاه بستری مناسبی برای پرداخت به مسائل اجتماعی است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سومین جلسه از مجموعه برنامههای «یک سه شنبه کوتاه» با نمایش چهار فیلم کوتاه «وَرَن» به کارگردانی رضا توفیقجو، «هِبه» ساخته هاتف عسگری، «یه روز» به کارگردانی نفیسه زهری و «ارفاق» ساخته رضا نجاتی چهارم مهرماه در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
پس از نمایش فیلمها نشست پرسش و پاسخ با حضور سازندگان آثار برگزار شد.
امیر توکلی تهیهکننده فیلم «یه روز» در این نشست با بیان اینکه فیلمنامه انتخاب او بوده است، اظهاداشت: کمتر فیلمسازی با یک ماه آموزش جسارت پیدا میکند چنین فیلمی را با موضوع غسالهها بسازد و از این بابت باید به زهری تبریک گفت.
وی گفت: فیلمنامه این کار را سولماز اعتماد نوشته و قرار بود خودم این اثر را بسازم. معتقدم حتما نباید یک موضوع ساده در فیلم کوتاه پیچیده شود. فیلمنامه قرار است اتفاقی ساده را روایت کند و کارگردان میخواست ساده احساس همذات پنداری عیان شود و موفقیت یا عدم موفقیت به نظر مخاطب برمیگردد.
کارگردان فیلم سینمایی «آن دیگری» تاکید کرد: باید سینما را حفظ کنیم، ایرادات آثار را بیان و علاوه بر نقد به فیلمسازان جوان پیشنهاد دهیم.
همچنین نفیسه زهری با تقدیر از عوامل تولید این اثر درباره چالشهای پیش روی خود در کارگردانی این «یه روز» که به مسئله غسالهها میپردازد، اظهارداشت: خیلی به غسالخانه رفتم و با غسالهها به گفت و شنود پرداختم و حتی بیاد دارم کسی را که فوت کرده بود و من شاهد شسته شدنش بودم.
وی گفت: بیشتر کار لوکیشن داخلی داشت و یکی از دلایل انتخاب اثر همین ویژگی بود. این اثر زندگی غسالهها را روایت میکند شاید این فیلم جزو اولین فیلمهایی باشد که درباره این قشر ساخته میشود. چیزی که من دیدم این است که همه فکر میکنیم غسالها ژولیده و پیر هستند اما اینگونه نیست و این صنف بسیار محترم هستند. بازیگر غساله را هم بر این اساس انتخاب کردم. این فیلم در جشنواره ایتالیا و قرقیزستان این اثر کاندید دریافت جایزه شد.
زهری افزود: بازیگر نقش اصلی این اثر چند سال پیش فرزندش را از دست داده و فرزندش را خودش در قامت یک غساله شسته و از این منظر با این نقش همذات پنداری داشت. تفکرمان را باید نسبت به صنف غسال تغییر دهیم و معتقدم بازیگران این اثر به درستی انتخاب شدند.
در ادامه رضا توفیق جو کارگردان فیلم «وَرَن» گفت: حرف زدن و اندیشیدن حق همه هنرمندان است. روزهای سختی داریم و باید بدانیم عرصه فرهنگ و هنر فضای تفکر و رشد یک کشور است. همه حامی هنرمندان هستیم و این قشر، عناصر حساس جامعه هستند و اعتراض هنرمند به یک ناهنجاری مسئله مهمی است.
وی با تقدیر از عوامل تولید «وَرَن» اظهارداشت: در همه جای دنیا جامعه مردسالار وجود دارد و این اثر یک همذات پنداری با جامعه زنان دارد. معتقدم این قشر موجب رشد و بالندگی هر جامعهای است. گاهی میشنوم از واژه دگراندیش استفاده میشود که عجیب است؛ باید طاقت نظر یکدیگر را داشته باشیم و هگل میگوید فرهنگ یعنی خاک و زبان و مشکل ما این است که در حال سقط فرهنگ هستیم.
این کارگردان تاکید کرد: حدود چهار سال پیش فیلم «وَرَن» از جشنواره فیلم کوتاه حذف شد و متاسفانه به «ورَن» به دلایل سلیقهای ممیزی، اجازه نمایش در جشنواره را ندادند. ورَن در اساطیر ایران، دیو شهوت است. سکانس اول این اثر یک روز عادی است و بعد از حادثه، گام به گام در دنیای درونی شخصیت پیش میرویم و دنیای بیرون و درون شخصیت را گم میکنیم.
توفیق جو گفت: سه ماه درباره این شخصیت به عنوان یک زن تحقیقات بسیاری کردیم. در افرادی که مورد تجاوز قرار میگیرند ساختار روانی آنان بهم میریزد و معتقدم خشونت امروز مسئله مهمی است. خشونت در جامعه شبیه ویروس سرایت میکند و وضعیت ملتهب جامعه به دلیل ورود خشونت است.
همچنین هاتف عسگری کارگردان فیلم «هبه» گفت: در فیلم کوتاه ما دو نوع اثر داریم؛ کارهایی که تجربی است و آثاری که حرفهای به تولید میرسد. اتفاقی که در این سالها افتاده این است که ما با هزینههای گزاف، باید کار تجربی انجام دهیم، باید به اندازه سرمایه، بتوانیم پیام خود را به مخاطب دهیم، سرگرمی را هم درنظر بگیریم و من برای این مهم، وهم و خیال را به اثر اضافه کردم.
وی افزود: پرداخت به چنین موضوعاتی در سینمای بلند با دشواریهای خاص خود همراه هست کما اینکه برخی فیلمها اخیرا با مشکلاتی روبه رو شدند.
عسگری اظهارداشت: در تولید این اثر به جشنوارهها خیلی فکر نکردیم. این فیلم دو سال پیش تولید شده و شاید امروز، از بین پنج فیلمنامه، اثر دیگری را برای تولید انتخاب میکردم. فیلمنامه این اثر را با نیکا عسگری نوشتیم؛ مسئله من صرفا کودک همسری نبود مجبور شدم از این قصه استفاده کنم تا به این موضوع برسم که انتخاب والدین در سرنوشت آنان اثرگذار است و مقابله با خواسته فرزند به نوعی تجاوز به خواسته او محسوب میشود.
رضا نجاتی کارگردان «ارفاق» که این روزها فیلم سینمایی «بعد از رفتن» را در اکران آنلاین دارد با اشاره به حضور هوتن شکیبا در فیلم کوتاهش بیان کرد: با هوتن شکیبا ارتباطی نداشتم، هوتن را در دفتر دیدم و ترغیب کردم در فضای فیلم کوتاه کار کند و از او بسیار آموختم. ایده از یک جرقه یا تصویر ایجاد میشود. اصغر فرهادی میگوید باید دید بانک عاطفی برای نگارش چه چیزی در اختیار ما قرار میدهد.
وی با بیان اینکه ۶ ماه پروسه نگارش فیلمنامه طول کشید و نزدیک ۱۵۰ میلیون تومان برای اثر هزینه کرده، افزود: «ارفاق» تصادفی نیست، براساس شخصیتها اتفاقات آن چیده و مخاطب از دقیقه یک با قصه اصلی روبه رو میشود. اگر «بعد از رفتن» را ببینید متوجه میشوید ارفاق با دنیای «بعد از رفتن» متفاوت است و جهان این دو اثر فرق دارد.
نجاتی بیان کرد: فیلم کوتاه را معبری برای فیلم بلند نمیدانم، سینمای کوتاه را یک جهان مستقل میدانم و براساس تجربه میگویم سختترین حالت نگارشی فیلم کوتاه و آسانترین سریال نویسی است. ممکن است یک فیلمساز بلند نتواند یک فیلم کوتاه بسازد.
«یک سهشنبه کوتاه» عنوان مجموعه برنامهای است که به نمایش فیلمهای کوتاه و نشست پرسش و پاسخ با سازندگان آن اختصاص دارد.
اکران فیلم کمدی «جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر از نیمه دوم مهر در سینماها آغاز میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، اکران فیلم کمدی «جوجه تیغی» به کارگردانی مستانه مهاجر از نیمه دوم مهر در سینماها آغاز میشود. این فیلم ماجرایی طنز از زندگی ناخواسته یک جوان متعصب را روایت میکند که پیشنهادی عجیب، گذشته و آینده او را تحت تاثیر قرار میدهد و از سوی دیگر ماجراهای زنی که میخواهد اولین رئیس جمهور زن ایران شود.
«جوجه تیغی» با بازی پانتهآ پناهیها، حامد کمیلی، هادی کاظمی، آناهیتا درگاهی، نازنین بیاتی و پژمان بازغی به همراه هومن برقنورد، نگار فروزنده، مهراب قاسمخانی، امید روحانی، مهتاب ثروتی، آیدا ماهیانی، صحر اسدالهی و … از پربازیگرترین فیلمهای امسال سینماهاست و پیشبینی میشود در جمع پرفروشهای گیشه قرار بگیرد.
مستانه مهاجر طی سالهای فعالیتش تدوین دهها فیلم سینمایی از نامهای سرشناس سینمای ایران را برعهده داشته است. او همچنین به عنوان تهیهکننده، آثاری چون «اسرافیل» و «جاده خاکی» را تولید کرده است. «جوجه تیغی» اولین فیلم مستانه مهاجر در مقام کارگردان است که توسط فیلمیران در سینماهای کشور اکران میشود.
«مارتین اسکورسیزی» در مصاحبهای جدید به مجله «GQ» گفت که استودیوهای بزرگ دیگر از صداهای مولف حمایت نمیکنند زیرا ریسک کمتر و بازده بهتر را در عرضه سری فیلمها به بازار میبینند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، این کارگردان کهنهکار که با ساخت فیلمهای موفق در گیشه چون «راننده تاکسی» و «خیابانهای پائین شهر» نقشی پیشتازانه در صنعت سینما داشته حالا از تاثیر فیلمهای پرهزینه و سریالی بر سینما خشنود نیست و در مصاحبهای که پیش از اکران جدیدترین فیلمش «قاتلان ماه کامل» انجام داده به مجله «GQ» میگوید: «خب، صنعت سینما به پایان راه رسیده است. به عبارت دیگر، صنعتی که من بخشی از آن بودم و تقریباً در مورد ۵۰ سال پیش صحبت میکنیم. مثل این است که در سال ۱۹۷۰ به کسی که فیلم صامت میساخت، بگویی، فکر میکنی چه اتفاقی افتاده است؟».
«اسکورسیزی» اضافه کرد که استودیوهای بزرگ، ترجیح میدهند فیلمهای پاپ کورنی (فیلمهایی صرفا سرگرمکننده بدون پرداختن به مضامین عمیق و هنری) با قابلیت فروش آسانتر را که دارای پتانسیل ساخت دنبالههای بیشتر هستند، بفروشند، آنها دیگر علاقهای به حمایت از صداهای فردی که احساسات شخصی یا افکار شخصی و ایدهها و احساسات شخصی خود را با بودجه کلان بیان میکنند، ندارند».
این کارگردان کهنه کار هالیوود با اشاره به این که فیلمهای ابرقهرمانی که به شدت به جلوههای ویژه وابسته هستند یا آنچه او از آن به عنوان «محتوای ساختهشده» یاد میکند، دیگر بازنمای سینما نیستند، عنوان کرد: «تقریباً مانند این است که هوش مصنوعی یک فیلم بسازد. این بدان معنا نیست که شما کارگردانان فوقالعاده و افراد ماهر در جلوههای ویژه ندارید که کارهای هنری زیبایی انجام میدهند. اما این یعنی چه؟ این فیلمها چه چیزی به شما میدهد؟ جدا از نوعی به کمال رساندن چیزی و سپس حذف آن از ذهن و کل بدنتان، پس چه چیزی به شما می دهد؟»
اسکورسیزی درباره کشمکش با «هاروی واینستین» تهیه کننده اکنون زندانی و بدنام فیلم «دار و دستههای نیویورکی» در سال ۲۰۰۲ درباره مدت زمان و بودجه که برای این پروژه سینمایی اختصاص داده شده بود، گفت: «فهمیدم که اگر مجبور باشم دوباره به این شکل فیلم بسازم نمیتوانم کار کنم. اگر این تنها راهی بود که میتوانستم فیلم بسازم، باید متوقف میشدم، زیرا نتایج راضی کننده نبودند. گاهی اوقات بسیار سخت بود و نمیتوانستم دوارم بیاورم و میمُردم. بنابراین تصمیم گرفتم به آن پایان دهم».
او همچنین درباره فیلم برنده اسکار «رفتگان» در سال ۲۰۰۶ نیز گفت: «برادران وارنر تمایل داشت که یکی از دو بازیگر اصلی فیلم (لئوناردو دی کاپریو و مت دیمون) زنده بماند و هدف اصلی آنها ساخت یک سری فیلم بود و نه موضوع اخلاقی مربوط به زندگی یا مردن یک فرد».
فیلم جدید «قاتلان ماه کامل» از تاریخ ۲۰ اکتبر اکران عمومی میشود. ساخته «مارتین اسکورسیزی» که نخستین نمایش جهانی خود را در بخش خارج از مسابقه هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن تجربه کرد، برگرفته از کتاب پرفروش غیرداستانی نوشته «دیوید گرن» با همین عنوان و فیلمنامهای از اسکورسیزی و اریک راث ساخته شده است و روایتگر داستان قتل چندین نفر در منطقه نفتخیز اوسیج در اوکلاهاما در دهه ۱۹۲۰ است.
عنوان فرعی این کتاب «قتلهای اوسیج و تولد افبیآی» است، در حالی که فیلم عمدتاً بر آنچه در اوکلاهاما اتفاق میافتد تمرکز دارد.
نمایش اولیه این فیلم ۲۰۶ دقیقهای در کن با تمجید منتقدان و مخاطبان همراه شد و نام این فیلم را به عنوان یکی از پیشگامان زودهنگام فصل جوایز سینمایی ۲۰۲۴-۲۰۲۳ سر زبانها انداخت. در این فیلم که ۲۰۰ میلیون دلار برای ساخت آن هزینه شده، «لئوناردو دی کاپریو» در نقش «ارنست برکهات» بازی میکند که خواهرزاده یک دامدار قدرتمند به نام «ویلیام هیل» با نقشآفرینی «رابرت دنیرو» است. «لیلی گلداستون» نیز در نقش همسر «دی کاپریو» بازی میکند.
فریدون جیرانی گفت:من به طور کلی معتقدم نیمه دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمیبینیم.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، نخستین شب از سلسله نشستهای «بر سینمای ایران چه گذشت» به میزبانی امیر قادری و با حضور جمعی از سینماگران و اهالی رسانه روز دوشنبه سوم مهر در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. مهدی فخیمزاده، فریدون جیرانی، بهروز افخمی و سیدضیاء هاشمی از جمله سینماگرانی بودند که در میزگرد این نشست حاضر شدند.
امیر قادری ابتدا ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: در ۴ برنامهای که از این سلسله نشست در مهرماه خواهیم داشت و ۴ قسمت از مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» محصول سازمان سینمایی سوره را به نمایش میگذاریم، درباره تاریخ سینمای دهه ۶۰ صحبت خواهیم کرد. در ادامه این نشستها که احتمالا در آبان ماه برگزار میشود، موضوع سینمای دهه ۷۰ را محل بحث قرار خواهیم داد.
وی ادامه داد: اغلب آنچه در سینمای ایران اتفاق افتاده است، حاصل دو دهه اول است. در ادامه مسیر مدیریت سینمای ایران آنچنان تغییر مسیر نداده و بنیاد آن از همان سالها گذاشته شده است. اگر بخواهیم به سال های منتهی به انقلاب بازگردیم، روایتی وجود دارد که گفته میشود سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با اکران فیلم خارجی و محدودیت سالن، تقریبا همه چیز به پایان خود رسیده بود. با همین موضوع نشست را شروع میکنیم.
در ابتدای این نشست، سیدضیاء هاشمی تهیهکننده سینما درباره نقش خود در روزهای نخست سینمای ایران پس از انقلاب گفت: من با حوزه هنری به سینما ورود پیدا کردم. حوزه هنری در ابتدا حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود و جمعی از جوانان انقلابی و متعهد برای تشکیل آن پای کار آمده بودند. در سال ۶۰، بخش سینمایی حوزه هنری تازه شروع به کار کرد و به مرور منسجم شد. اولین اثری که در حوزه هنری ساخته شد، فیلم «توجیه» با بازی مجید مجیدی و کارگردانی زنده یاد منوچهر حقانیپرست در سال ۱۳۶۰ بود. نویسنده این اثر محسن مخلباف بود که در واقع نقش پُررنگی داشت.
وی افزود: آقای مخملباف به واسطه ورود به حوزه هنری توانست فیلمساز شود. او خود را اسلامگرای تندرو میدانست و در تندروی، مشهورترین چهره حوزه هنری بود. به واسطه همین تندرویهای برخی در اوایل انقلاب، این تصویر از بسیاری از افراد فعال در حوزه هنری آن زمان شکل گرفته بود.
این تهیهکننده سینما یادآور شد: در آن دوران، این فیلمها معروف به فیلم اتوبوسی بود؛ چراکه عمدتا با اتوبوس مردم را از جاهای مختلف به سینما و مسجد میبردند و فیلم میدیدند. زمانی که «برزخیها» با چهرههای بزرگ سینمای پیش از انقلاب آمد، برخی از افراد جامعه واکنش تندی به آن نشان دادند. در خاطرم است که فیلم «حاجی واشنگتن» اثر علی حاتمی در سینما اکران شده بود و به همراه مخملباف برای تماشای این فیلم رفته بودیم که او بسیار برافروخته و عصبانی شد.
در ادامه مهدی فخیمزاده، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با بیان اینکه فیلم «میراث من جنون» را هنوز دوست دارد، در پاسخ به پرسش امیر قادری مبنی بر اینکه بیشترین دلمشغولیاش پس از انقلاب چه بود، تصریح کرد: من ۶ یا ۷ سال قبل از انقلاب با فیلم «تپلی» ساخته محمدرضا میرلوحی به سینما ورود کردم، در حقیقت با بازیگری شروع کردم و بعد به دستیاری، کارگردانی و… پرداختم. ناگفته نماند که در آن زمان فیلمفارسی را نمیشد ادامه داد. قبل از انقلاب اگر کارگردانی میخواست اثر متفاوتی بسازد، باید به جایی وصل میبود.
وی ادامه داد: حتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم افراد خاصی میتوانستند ورود کنند و باید نفوذ میداشتیم. برای مثال در آن زمان، چهرههای خاصی ازجمله عباس کیارستمی، اسفندیار منفردزاده، فروزش و... در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت میکردند.
این بازیگر پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا روایتی که میگویند سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی بود، درست است یا نه، مطرح کرد: این روایتی را که میگویند سینما قرار بود در سال ۱۳۵۶ تعطیل شود، به این شکل قبول ندارم؛ بلکه سالنهایش را از دست داده بود. چراکه با هجوم فیلمهای خارجی مواجه بودیم. برای مثال، سال ۱۳۵۱، ما ۹۰ اثر تولیدی داشتیم؛ در حالی که سال ۱۳۵۶، ۱۱ اثر خروجی سینمای ایران بود. سود اکران فیلمهای خارجی برای سینماداران بیشتر از اکران فیلمفارسی بود. لفظ تعطیلی به معنی از دستدادن تماشاچی نبود و همانطور که گفتم فیلم ایرانی در مقایسه با فیلمهای خارجی تماشاگر کمتری داشت.
این هنرمند با اشاره به خط فکری محسن مخملباف ذکر کرد: در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، محسن مخملباف تندروترین فرد سینما بود. نقل میکردند زمانی که سر صحنه میرفت، پاکتی همراهش بود که تصور میکردند، انار است اما بعد متوجه شدند، نارنجک با خود همراه دارد.
وی ادامه داد: محسن مخملباف روزی از فیلم «فرار» که تهیهکننده آن بودم و در ژانر دفاع مقدس تولید شده بود، تمجید کرد. حتی به من گفت «معتقد بودم که همه شما باید اعدام شوید؛ اما با این فیلم از شما خوشم آمده!». مخملباف مدام از مدیران وزارت ارشاد و فارابی و… انتقاد میکرد که اینها فراماسون هستند. حدود دو سال بعد، همراه سیروس الوند بودیم که مخملباف را هم دیدیم. کاملا تغییر کرده و از عقاید خود برگشته بود و به ما تذکر میداد که مراقب حزبالهیهای تندرو باشید تا وارد شوراهای سینمایی نشوند.
در ادامه سیدضیاء هاشمی با رد برخی سخنان فخیمزاده، افزود: مجموعه سینمای پس از انقلاب به این تندی که گفتند نبود. این را هم بگویم به عنوان کسی که در کارهای او به عنوان تهیهکننده حاضر بودم، محسن مخملباف حتی چاقو هم همراه خودش سر صحنه نداشت. در آن دوران از حوزه هنری افراد زیادی عازم جبهه شدند و به یاد دارم در عملیات مرصاد تیمی متشکل از کارگردانان و فیلمبرداران رفتند، اما محسن مخملباف در دوران تندروییاش هم هیچوقت جبهه هم نرفت و در اصل، دل و جرات این کارها را هم نداشت.
وی افزود: البته بهروز افخمی از جمله افراد استثنایی بود که از همان ابتدا از محسن مخملباف متنفر بود و هیچ وقت حسی خوبی به او نداشت. افرادی آن زمان در حوزه هنری بودند که عاشق سینما باشند و فیلمها را دنبال کنند، اما کسی به شدت بهروز افخمی پیگیر فیلم نبود. در حقیقت ایشان قبل از انقلاب به شدت اهل سینما بود؛ مدام به سینما میرفت و فیلمهای آن دوران را هم میدید و حتی برای هممحلیهایش به مدت ۲ ساعت کل فیلم را تعریف میکرد.
وی درباره طیف بندی سینمای پس از انقلاب ادامه داد: در سینمای ایران آن زمان از حوزه هنری انقلابیتر وجود نداشت و حتی فضای تلویزیون که بهروز افخمی در آن مشغول بود، به نسبت بازتر بود. خاطرم هست که آن زمان برخی افراد تلویزیون فیلم «توبه نصوح» را که محصول حوزه بود، مسخره میکردند. البته این فیلم واقعا انبوهی از مخاطبان و روحانیون را با خود همراه کرده بود.
در ادامه نشست بهروز افخمی نویسنده و کارگردان پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا تجربهاش از سال ۵۶ تعطیلشدن سینمای ایران است یا خیر، بیان کرد: قطعا تجربه من از سال ۱۳۵۶، تعطیل شدن سینماهاست و اینکه تولید فیلم به زیر ۱۰ اثر رسید. البته آن سال دیگر بحبوبه انقلاب اسلامی بود و این مساله بر رفتار حکومت تاثیر داشت. برای بررسی دقیقتر این پرسش باید به سال ۵۵ توجه کرد که در آن سال نیز تولید فیلم به زیر ۲۰ اثر رسید. معتقدم روشهایی برای گرانکردن تولید فیلم از سوی دولت به کار رفته شد که باعث شد بخش خصوصی کاملا ناتوان شود. در حقیقت شاید بتوان گفت هدف دولت کنترل کامل فیلمسازی توسط خودش بود؛ البته بهتر است بگویم سازمانهای نیمهدولتی مانند شرکت گسترش صنایع سینمایی هزینه تولید را افزایش دادند و همین امر موجب شد قیمت تولید فیلم در فاصله کوتاهی ۵ برابر شود.
در ادامه سیدضیاء هاشمی درباره رویکردهای سینمای ایران پس از وقوع انقلاب عنوان کرد: زمانی که پس از انقلاب، سینمای گلخانهای به راه افتاد، الگوی آن از سینمای روسیه گرفته شد. اساسا فارابی عصارهای از کمونیست بود. اینکه میگویند الگویی از سینمای فرانسه بوده، ابدا اینجور نیست. بلکه نگاه واقعی سینمای چپگرای کمونیست بودند. حوزه هنری مخملباف هم اصل سینمای کمونیست بود. اینها متاثر از نگاه افراط و تفریطی به دین بود و این در همه بخشها حتی غیر از سینما وجود داشت. این مساله را حتی در احکامی که آن دوران علیه سینما صادر میشد میتوان دید. آن زمان اغلب سینماهای کشور به جرم آنکه مال حرام داشتند، از مالکانشان گرفته و به بنیاد مستضعفان داده شد. برخی هم البته با دادن خمس مالشان پاک شدند. بنابراین به طورکلی الگوی سینمایی خانه سینما و فارابی از روسیه گرفته شده بود و طی سفرهای آقایان به اروپا به سینمای چپگرا متمایل شده بود.
در ادامه امیر قادری با طرح این موضوع که بنابراین شما معتقدید همه اینها انشئابات مختلف سینمای مارکسیسم بوده، نظر فخیمزاده را درباره این موضوع جویا شد. وی گفت: اواخر دهه پنجاه به طور کلی دولت غایب بود و نقش چندانی در شکلگیری سینما نداشت. به مرور یعنی سال ۶۰ حوزه هنری پیدا شد. قبل از این تنها یک پروانه ساخت صادر میشد. بنیاد سینمایی فارابی هم در همان زمان به دنبال پیدا کردن معنایی برای سینمای اسلامگرا بود. در واقع دست و پا میزدند تا الگوی سینمای اسلامی به وجود بیاورند. به یاد دارم آن زمان از محمد بهشتی میپرسیدیم، سینمای اسلامی که میگویید، یعنی چه و ایشان یک جایی بالاخره پاسخ داد که “شما نمیدانید سینمای اسلامی چیست و من هم نمیدانم!”. حوزه هنری سنگ انقلاب و حزب الله را به سینه میزد و متشکل از کسانی بود که یا انقلابی بودند یا انقلابی شدند. اما در سوی مقابل در دورهای، بنیاد سینمایی فارابی که بیشتر روشنفکران را به خود جذب میکرد، رسما اعلام کرد عرفان، وجه هنری اسلام است و به دنبال ارایه این تعریف از سینمای اسلامی بودند.
قادری در ادامه نشست با طرح این پرسش از افخمی که آیا سینمای ما پس از انقلاب بیشتر به سینمای مارکسیستی گرایش پیدا نکرد؟، بیان کرد: چراکه تعریفی برای سینمای اسلامگرا نداشتیم، اگرچه به دنبال آن بودیم. اما باید بگویم که تعریف سینمای مارکسیستی را جای سینمای اسلامگرا گذاشتیم چون در دنیا تعریف داشت.
افخمی درباره این موضوع پاسخ داد: با این پرسش تفاوت سینمای فاشیست با سینمای مارکسیست چیست؟ بنظر من این مقایسه خیلی وجهی ندارد. اما اگر با رویکرد محتوایی بخواهیم بررسی کنیم، میتوان تحلیلی داشت. از آنجایی که بخشی از سینمای کشورهای کمونیستی، قهرمانپرداز، امیدآفرین و پرداختن به طبقه فرودست بود و انقلاب را تبلیغ میکرد. هرچند این مضمونهای قهرمانپرداز را هم میتوان در سینمای هند هم پیدا کرد.
این فیلمساز درباره شرایط متفاوت سینما و تلویزیون در دهه ۶۰ با کنایه مطرح کرد: من آن سالها در تلویزیون بودم. البته تلویزیون در آن دوران برخلاف سینما، مشغول نظریهپردازی نبود! و یک کار ضروری داشت؛ آن هم این بود که اوقات فراغت مردم را باید پُر کند؛ اوقات فراغتی که هر روز داشت جدیتر هم میشد. از سال ۱۳۶۱ به بعد، سریالسازی در تلویزیون آغاز شد و من هم در سال ۶۲ مدیر گروه فیلم و سریال تلویزیون شدم. زمانی که مدیر شدم، دیگر مسئولیت پُرکردن اوقات فراغت با این گروه بود و مدام برنامه تولید میشد. می توانم بگویم به اندازه مدیریت دو شبکه فعلی حجم و وسعت کار داشتیم. مسئولیت سنگینی هم بود و به محض اینکه در این کار کمی شکست میخوردیم و ضعیف عمل میکردیم، انواع ناسزاها به ما گفته میشد. به یاد دارم آن زمان فیلمهای آمریکایی را نشان میدادیم و برای یک فیلم که حق رایتش تمام شده بود، بعدها در دادگاه لاهه جریمه شدیم و مجبور شدیم چند برابر حق پخش آن را بپردازیم!
در ادامه این نشست فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان باسابقه، نظر خود را درباره تعطیلی سینماها در سال ۱۳۵۶ این گونه شرح داد: از سال ۱۳۵۵ بحران سینما آغاز و جلسات مهم حزب رستاخیز درباره این بحران تشکیل شد. فکر میکنم تندترین نظرات درباره سانسور در سینما در آن جلسات گفته شده است. افراد زیادی مانند ناصر تقوایی و سعید مطلبی در آن جلسات درباره سانسور تند و تیز حرف زدند.
وی ادامه داد: سانسور در آن زمان وجود داشت. همان سال ۱۳۵۵، فیلمهایی همچون «دایره مینا»، «مرثیه» و… هنوز توقیف بودند. به یاد دارم که با هاشم خردمند که از مدیران ارشاد بود در روزنامه اطلاعات درباره توقیف شدن فیلم «مرثیه» حرف زده بودم و گفتم چرا آزاد نمیشود. این فیلمها اواخر سال ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفتند و ۵۷ به نمایش درآمدند. در واقع از سال ۱۳۵۳ که نسخه کامل فیلم «گوزنها» در جشنواره فیلم تهران اکران شد، سانسور در سینما هم شدید شد.
جیرانی خاطرنشان کرد: «گوزنها» اثری به روز و بهتر است بگویم تبلیغ چریکهای فدایی بود و تصاویر زیبایی داشت. پس از نمایش این فیلم، جشنواره هم زیر سوال رفت و هم فضای سینمای اجتماعی، سینمای اعتراضی و یا متفکر بستهتر شد. من به طور کلی معتقدم نیمه دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمیبینیم.
وی ادامه داد: گفتمان بومیسازی، روشنفکران را در اواخر دهه ۴۰ به خودش جلب کرد. در گفتمان بومیسازی تفکر و فرهنگ غرب به مثابه پوششی تلقی میشود که فرهنگ استعمار را یادآوری میکند؛ این همان چیزی است که کوبا و الجزایر هم تجربهاش را دارند. ما هم این گفتمان بومیسازی را دنبال کردیم که هم روشنفکران در کنارش قرار میگیرند، هم طبقه پایین. بنابراین علت اینکه در سینمای اجتماعی و اعتراضی ایران زن و انسان مدرن میبینیم، این است.
این ژورنالیست در ادامه عنوان کرد: فرهنگ غرب با فرهنگ امپریالیسمی یکی انگاشته میشد، در حالی که این دو موضوع از هم جدا هستند. اما چون ما آن را یکی میپنداریم شاهد آثاری مانند فیلمهای ساعدی هستیم. البته همه این موارد دلیل نمیشود که بگوییم این سینما عقبافتاده است؛ سینما دچار یک تفکر غربستیزی است که در آن دوره در تمام دنیا وجود داشت. در آن دوره فرهنگ غرب یک تهاجم محسوب میشد و مانند حالا تعاریف تغییر نکرده بود.
جیرانی ادامه داد: آن زمان شهر مدرن با فرمانروایش تعریف میشد. آن زمان داستان شهر مدرن، داستان امروزی نبود. آنچه که شاه از مدرناسیون نشان میداد؛ حاشیهنشینان را دچار از خودبیگانگی کرد و روشنفکران تحت تاثیر بیشتر گفتمان چپ آمریکا لاتین یعنی همان بومیسازی قرار گرفته بودند که باعث شد مخالف شهر مدرن باشند. این نگاه باید طبیعتا بعد از انقلاب ادامه پیدا میکرد. چراکه نیروهایی که قدرت را در دست گرفتند، دو مدل بودند؛ دولت موقت و نیروهایی که مسئولیت نهادهای انقلابی را داشتند.
وی یادآور شد: پس از آنکه جنگ شروع شد و مهدی کلهر آمد، تفکر دیگری پدیدار شد و اولین روحانی که به وزارت ارشاد رفت، صادقی اردستانی بود. اولین اقدام شورای پروانه نمایش ارشاد بعد از جنگ این بود که جلوی فیلمهای روسی را گرفت.
این سینماگر خاطرنشان کرد: حال که آقای افخمی اینجا حضور دارند، باید بگویم که تلویزیون در آن زمان با تهیه کردن فیلم بهرام بیضایی در سال ۶۰ نقش مهمی ایفا کرد.
جیرانی درباره موفقیت فیلمهایی نظیر «سوتهدلان» و «در امتداد شب» در در رقابت با فیلمهای خارجی در سالهای منتهی به انقلاب بیان کرد: رقابتی در کار نبود. تماشاچی فیلم فارسی، طبقه پایین و حاشیهنشین، و تماشاچی فیلم خارجی طبقه متوسط و مرفه بودند. سینماهای نمایشدهنده فیلمهای ایرانی از میدان انقلاب به بالاتر نبودند. یعنی بهترین سینمای نمایش دهنده فیلم ایرانی «کاپری» در میدان انقلاب بود. با نمایش فیلمهای «دایره مینا» و «سفر سنگ»، فیلم ایرانی در بالاشهر نیز نمایش داده شد. رقابت بین فیلمهای ایرانی و خارجی سخت بود و مهمترین مساله در بحران سینما علاوه بر رقابت، بریدن تماشاچی از فیلم ایرانی بود. ۲ فیلم در سال ۵۷ خوب فروخت؛ اثری از ایرج قادری و و فیلم «در امتداد شب» که رکورد تاریخ را شکسته است و من معتقدم تفکری که پشت فیلم در «امتداد شب» بود، میتوانست سینمای ایران را مانند سینمای ترکیه کند.
جلسه دوم سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب سه شنبه ۴ مهر با نمایش قسمت دوم این مستند و میزگردی با حضور فریدون جیرانی، مهدی مسعودشاهی، سیدمحمد حسینی و هوشنگ گلمکانی ساعت ۱۷ در سالن شهر هفتم سینما آزادی ادامه خواهد یافت.
تهیهکننده فیلم سینمایی «اتاقک گلی» گفت: برای ساخت این فیلم به مدت سه ماه با ۴۷۰ رزمنده حاضر در عملیات مرصاد گفتوگو داشتم که بیش از ۷۰ ساعت شده است.
به گزارش رسانه سینمای خانگی، داود صبوری در گفت و گو با ایرنا، درباره میزان اقتباس از کتابها و تالیفها در حوزه دفاع مقدس برای ساخت آثار سینمایی اظهار داشت: این کتابها به خاطر اینکه اغلب در قالب روایت و خاطره هستند، تبدیل آنها به فیلمنامه سخت است. برخی فیلمسازها فقط پیرامون خود را دیدهاند و براساس خاطره ای که برایشان تعریف شده است، فیلم ساخته اند در صورتی که جنگ و دفاع مقدس به جای توجه به یک قصه، نیازمند نگاه چندجانبه و دیدگاه های مختلف است و برای این که باید حتما به سراغ ۵۰ نفر که در جنگ حضور داشته اند برویم، حرفهایشان را بشنویم و جمع بندی آنها را تبدیل به فیلمنامه کنیم.
صبوری در ادامه گفت: بازیگران اتاقک گلی با تک تک خانوادههای شهدای عملیات مرصاد دیدار داشتند تا با حال و هوای شهید در زمان شهادت آشنا شوند و همزادپنداری کنند.
مردم با شخصیتهای فرماندهان دفاع مقدس خیلی بیگانهاند
صبوری همچنین درباره ساخت آثار سینمایی پرتره فرماندهان شهید از جمله همت، باکری و … ابراز کرد: مردم با شخصیتهای فرماندهان دفاع مقدس خیلی بیگانهاند. از زندگی خصوصی، شرایط و سختیهایی که این شهیدان کشیدند خبر ندارند. البته آثار سینمایی در حوزه دفاع مقدس به موضوع شهدای گمنام ساخته شود تاثیرگذاری بیشتری دارد تا این که صرفا محور ما فرمانده باشد. در آثار سینمایی که به فرماندهان دفاع مقدس پرداخته شده است، به جز فیلم سینمایی موقعیت مهدی، سایر آثار اینچنینی اصلا جواب نداده است.
فیلم دفاع مقدسی لزوما نیازی به پرداخت صرف به فرمانده ندارد
وی همچنین با بیان اینکهفیلم دفاع مقدسی لزوما نیازی به پرداخت صرف به فرماندهان ندارد اظهار داشت: در عملیاتهای کربلای ۵، بیت المقدس ۲ و ۴ و عملیات مرصاد خودم در همان اتاقک گلی که در فیلم آمده است، بودم و فرماندهی آنجا نبود و فقط رزمندهها بودند و حماسهآفرینی کردند.
تهیهکننده فیلم سینمایی اتاقک گلی در حین حال پیشنهاد داد کمیتهای در حوزه سازمان سینمایی تشکیل شود که نقاط ضعف و قوت فیلمهای دفاع مقدس را دربیاوریم و به عنوان شاخص در اختیار تهیهکننده ها و کارگردان ها بگذاریم و بگوییم اگر این شاخص ها رعایت نشود، فیلمها تاثیرگذاری خود را نخواهند داشت.
برخی آثار دفاع مقدسی که ساخته میشود ضد جنگ هستند
صبوری همچنین با بیان اینکه برخی آثار دفاع مقدسی که ساخته میشود ضد جنگ هستند، از فیلم اخراجی ها به عنوان یکی از آثار تاثیرگذار در سینمای دفاع مقدس نام برد و گفت: این فیلم در زمان خودش لازم بود ساخته شود. اخراجیها مردم را با حوزه دفاع مقدس آشتی داد.
وی در پایان تاکید کرد: پس از اکران عمومی فیلم سینمایی اتاقک گلی، مردم میزان تاثیرگذاری آن را خواهند دید.
برنامه اکران آثار نخستین جشنواره فیلم مستند ۱۷ از برنامههای جنبی کنگره ۶۰۹۰ شهید استان قم اعلام شد.
به گزارش سینمای خانگی، داود جلیلی مسئول کمیته فنی جشنواره ۱۷ روز سهشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، اظهار داشت: اکران فیلم ها از امروز چهارم مهرماه جاری ساعت ۱۶ شروع میشود و در این روز در سانس ۱۶ تا ۱۷:۴۵ مستند آرام بی قرار اثر مصطفی خسروی و در سانس ۱۸:۴۵ سر به هوا به کارگردانی مسعود امامی و آخرین نبرد فرمانده از محمد جواد رحیمی و در سانس پایانی روز اول جشنواره نیز و از ساعت ۲۰:۴۵ مستند لوتوس به کارگردانی محمد رضا وطن دوست اکران می شود که از برگزیده های جشنواره حقیقت است.
وی مکان اکران فیلمها را سالن همایش شهید آوینی قم و زمان برگزاری اختتامیه جشنواره را ۱۳ مهرماه عنوان کرد وافزود: فردا پنجم مهر نیز درسانس اول از ساعت ۱۶ سه مستند حلالم کن از مهدی خاکسار، قم بهمن ۶۵ از سید جواد حسینی القمی و به قصد کشت نزنید از علی اصغر فاریابی پخش میشود. در سانس دوم نیز از ساعت ۱۸:۴۵ شهیدان محمود نژاد از محمد رضا هاشمی، حسین اثر معصومه مهرنوروزی و شیخ حسن به کارگردانی محمدجوادرجایی و در سانس پایانی و از ساعت ۲۰:۴۵ نیز ۱۸ درصد از مصطفی شبان که از برگزیده های جشنواره حقیقت است اکران میشود.
وی با اشاره به برنامههای روز سوم جشنواره در ششم مهرماه گفت: در این روز در سانس اول از ساعت ۱۶ مستند رخ ماه اثر میلاد فرشیدنیا ، میداندار به کارگردانی محمد صادق محمدی ، دعای مادر به کارگردانی سلمان ابوطالبی و پرواز از بوسنی اثر سیده مرضیه یثربی و در دومین سانس نیز از ساعت ۱۶ ، او اسماعیل بود اثر جواد یقموری و جمعه دوم آوریل به کارگردانی سمانه رمضانی و در آخرین سانس این روز نیز مستند ۱۸ هزار پا از مهدی شاه محمدی و از برگزیده های جشنواره حقیقت اکران خواهد شد.
جلیلی افزود: جمعه هفتم مهر نیز در سانس اول چشمههای زرین مستندی از علیرضا ابراهیمی فردویی، خبری نیست از مظفر عارف و علی صالحی و به رنگ انار از مهدی آخوندی و در دومین سانس نیز از ساعت ۱۸:۴۵ ، مهاجر از محمدحسن خوشرفتار، برای نبل برای الزهرا اثر جواد یقموری و خیابان شهدا اثر مهدی باران طلب و در سانس سوم این روز نیز مکی مردی از اربعین اثر حبیب احمد زاده از برگزیدههای جشنواره حقیقت پخش میشود.
وی ادامه داد: در روز شنبه هشتم مهر در سانس اول و از ساعت ۱۶ مسافر شهر نیسواران به کارگردانی افشین بلاغی، رادیو جوب شور اثر محمدحسین قاسمی و سلمان ابوطالبی و میعاد در کانی مانگا اثری از احمد همتیان و پیمان مرادزاده و در دومین سانس نیز آن ۲۳ روز اثر مهدی نعمتی، ناشناس به کارگردانی حسین مختاری و آژیر اثری از سلمان ابوطالبی و در سانس پایانی این روز نیز از ساعت ۲۰:۴۵ مستند اول شخص غایب اثری از امیرحسین نوروزی به عنوان یکی از برگزیدههای جشنواره حقیقت اکران خواهد شد.
مسوول کمیته فنی جشنواره ۱۷ افزود: یک شنبه ۹ مهر در سانس اول جشنواره مستندهای آخر رفاقت به کارگردانی داود جلیلی و سایه آرامش اثر وحید فتاحی منش درسانس دوم نیز بی منت از محمد حسین سعادتی ، از حجره تا سنگر از مهدی امینی و لبخند سرو اثر علی صالحی و در سومین سانس این روز نیز صدای سکوت به کارگردانی پناه برخدا رضایی از برگزیدههای جشنواره حقیقت اکران میشود.
وی ابراز داشت: در روز دوشنبه دهم مهرماه نیز در سانس اول کمی روشن تر از آبی اثر مصطفی کوچکی، از ناصر تا فاو اثر فاطمه علیزاده فرد و صبر نفس مستندی از محمدمهدی هاشمی پخش خواهد شد. در دومین سانس این روز نیز روی سر روی دست از علیرضا سبحانی و پرده آخر از جلال یقموری اکران می شود. در سانس سوم نیز قرار روز شانزدهم مستندی از محمد احسان اصغرزاده و از برگزیده های جشنواره حقیقت اکران میشود.
وی افزود: سه شنبه یازدهم مهرماه و در روز آخر اکران ها، در سانس اول و از ساعت ۱۶ ، AM ردیف ۱۶۰۰ اثر محمود احمدی و ننه حسین به کارگردانی احمد فیضی اکران می شود. در سانس دوم نیز شماره یک مستندی از سیدرضا حسینی، پدر بزرگ ۲۲ ساله اثری از رضا ابوذر و شمع ، شعله ، شاهد اثری از محسن غضنفری و مهراب اکبری اکران می شود. در سومین سانس نیز گلوله باران اثر مشترکی از مرتضی پایه شناس و حسین مومن به عنوان یکی دیگر از برگزیده های جشنواره حقیقت اکران میشود.
تهیهکننده فیلم سینمایی «هایپاور» که همزمان با هفته دفاع مقدس در گروه «هنروتجربه» روی پرده رفته است، به انتقادات نسبت به کیفیت این فیلم پاسخ داد.
به گزارش سینمای خانگی، ابوذر جوکار تهیهکننده فیلم سینمایی «هایپاور» به کارگردانی هادی محمدپور که این روزها در گروه «هنروتجربه» روی پرده رفته است، در گفتگو با مهر، درباره این اکران توضیح داد: قرار بر این بود که فیلم در هفته دفاع مقدس اکران ویژهای را در گروه «هنروتجربه» داشته باشد و بهنوعی این اکران، اکران عمومی فیلم محسوب نمیشود. پخش تلویزیونی فیلم هم مربوط به توافق فارابی و صداوسیما بود که برای یک نوبت در ایام نوروز اتفاق افتاد و تنها یک بار هم تکرار داشت.
این تهیهکننده درباره انتقادها از کیفیت سینمایی فیلم «هایپاور» گفت: اینکه کارگردان این فیلم یک فیلمساز فیلماولی بود و اینکه چه پروداکشن و منابعی را برای ساخت این فیلم در اختیار داشتهایم باید مدنظر بگیریم. برخی دوستان میخواستند فیلم را با نمونههای مشابه قیاس کنند، اما بهعنوان فردی که سالها در عرصه پدافند هوایی تجربه و فعالیت داشتهام، میدانم آنچه را میخواستم در این فیلم به نمایش درآوردهام. درست است که شاید ترکیب عوامل قوی و حرفهای نداشتم و در برخی بخشها ضعفهایی داشتیم اما از تصویربردار تا آهنگساز و صدابردار فیلم بسیار خوب عمل کردند و همه از حرفهایهای سینما بودند.
وی افزود: عمده ایرادی که به ما گرفته شد این بود که چرا کست اصلی بازیگران را قویتر انتخاب نکردهاید که شاید اگر این کار را کرده بودیم، با انتقادات کمتری هم مواجه میشدیم. شما اگر بهترین فیلمنامه را هم برای یک فیلم در اختیار داشته باشید، باز هم هستند عدهای که منتقد آن خواهند بود. در تراز فیلمهایی از جنس فیلم ما، طبیعتاً این جنس انتقادها بیشتر هم میشود. در کلیت اما براساس منابع و امکاناتی که در اختیار داشتیم، بهآنچه میخواستیم رسیدیم. شاید مخاطبان کمتری داشته باشیم. اگر بهدنبال گیشه بودیم، خیلی پارامترهای دیگر را باید مدنظر قرار میدادیم. از انتخاب کارگردان گرفته تا ترکیب بازیگران میتوانستیم به گونه دیگری عمل کنیم اما در حال حاضر فیلمی ساختهایم که براساس منابعی که در اختیار داشتیم، پاسخگوی نیازهایمان است.
هدفمان از سرمایهگذاری، سرمایهبرداری نبود!
جوکار ادامه داد: برخی فیلمها در سینما با این هدف مورد سرمایهگذاری قرار میگیرند که در ادامه سرمایهبرداری صورت بگیرد. ما اما به دنبال این نگاه نبودیم. هدف ما ساخت این فیلم بود تا این واقعیتها درباره پدافند هوایی ایران دیده شود. یک بستر دیده شدن این فیلم تلویزیون بود و یک بستر آن هم میتواند سینما و حتی سکوهای شبکه خانگی باشد. معتقدیم در این بسترها فیلم دیده میشود.
افرادی که صاحبنظر نظامی هستند و شهید ستاری را از نزدیک میشناختند، در این قیاس فیلم ما را موفقتر از «منصور» میدانند. اما از نظر انتخاب بازیگر و کلیات سینمایی فیلم خب طبیعتاً در فیلم منصور عوامل قویتری پای کار بودند
تهیهکننده «هایپاور» با اشاره به پروداکشن و تجهیزات نظامی مورد استفاده در این فیلم گفت: ما تجهیزات هوایی بسیاری را برای این فیلم پای کار آوردیم. فیلم از نظر پروداکشن تولید یکی از فیلمهای قوی در این زمینه محسوب میشود. ما برای ساخت فیلم کم نگذاشتیم، شاید فیلمنامه قوی نداشتیم و کارگردانی کار هم با توجه به تجربه اولش چندان قوی نبوده باشد، اما در مجموع فیلم در حدواندازه خودش موفق بوده است. واقعاً هم در قیاس با فیلمهایی که با فیلم ما مقایسه میکنند، هزینه آنچنانی نکردیم.
این تهیهکننده درباره مقایسه میان تصویر ارائه شده از شهید ستاری در فیلم «هایپاور» با فیلم «منصور» هم گفت: افرادی که صاحبنظر نظامی هستند و شهید ستاری را از نزدیک میشناختند، در این قیاس فیلم ما را موفق میدانند. اما از نظر انتخاب بازیگر و کلیات سینمایی فیلم خب طبیعتاً در فیلم منصور عوامل قویتری پای کار بودند. فیلم «منصور» بهدنبال پرداختن به مقطع حضور شهید ستاری در فرماندهی نیروی هوایی بود. اما ما میخواستیم نقش پدافند هوایی در عملیات والفجر ۸ را با تمرکز بر نبوغ شهید ستاری، تصویر کنیم. برخی به فیلم ما ایراد گرفتند که چرا شهید بابایی یا شهید صیاد شیرازی در فیلم کمرنگتر هستند. ما نگاهمان معطوف به همین بخش بود. در عین اینکه نمیخواستیم پرتره یک شهید را هم به تصویر درآوریم.
وی افزود: واقعاً نمیتوان این ۲ فیلم را از این منظر با هم مقایسه کرد و نمیتوان گفت کدام فیلم موفقتر بوده است چرا که ۲ هدف کاملاً مجزا با هم داشتهاند. در فیلم «هایپاور» مشکلاتی که در مقطع عملیات والفجر با آن مواجه بودهایم، روایت میشود و مشخص است که چه نبوغی در میان بوده تا بتوانیم چتر امنی را برای اجرای آن عملیات بهوجود بیاوریم. این نکته را هم مدنظر داشته باشید که ما کل عملیات والفجر ۸ را هم به تصویر نکشیدیم و تنها بخش مربوط به پدافند هوایی آن را روایت کردهایم.
روایت یک پدافند معجزهآسا در جنگ
جوکار با اشاره به جزئیاتی از پدافند هوایی صورت گرفته در عملیات والفجر ۸ عنوان کرد: ما در این عملیات در طول ۲۰ روز چیزی در حدود ۸۷ فروند از هواپیماهای دشمن را سرنگون کردیم که حضرت آقا این عملیات را یک عملیات پدافند معجزهآسا توصیف کردند. ما در طول تاریخ چنین دستاوردی را در طول فقط ۲۰ روز نداشتهایم. آن هم در مواجهه با هواپیماهایی که غالباً هم هواپیماهای بهروزی بودند. انهدام این ۸۷ فروند در مستندات جنگ ما ثبت شده است.
این تهیهکننده سینما که خود بازنشسته ارتش است، درباره ورود خود به عرصه فیلمسازی هم گفت: من بعد از بازنشستگی با هدف تاریخنگاری به ارتش بازگشتهام و بهعنوان یک تحلیلگر مشغول نگارش تاریخ جنگ هستم. در این مسیر دوستان خوبی در حوزه کارگردانی و فیلمنامهنویسی داشتهام که باعث شد به سمت فیلمسازی هم سوق پیدا کنیم و این فیلم به سرانجام رسید. امید داریم در آینده فیلمهایی با شرایط بهتر هم بتوانیم، تولید کنیم.
در آستانه اکران عمومی کمدی سینمایی «هتل» تازهترین ساخته مسعود اطیابی، پوستر رسمی این فیلم منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، پوستر رسمی فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیهکنندگی محمد شایسته رونمایی شد.
فیلم سینمایی «هتل» که قصه یک هتل پرماجرا و مفرح را با حضور مهمانهای ناخوانده روایت میکند، قرار است از چهارشنبه ۵ مهر ماه اکران خود را توسط پخش شایسته فیلم و به سرگروهی پردیس هویزه مشهد در سینماهای سراسر کشور آغاز کند.
در خلاصه داستان این فیلم به نویسندگی امیر برادران، پیمان جزنی و مصطفی زندی، آمده است: «کی بهشت رو ول میکنه بره جهنم …!؟»
پژمان جمشیدی و محسن کیایی زوج اصلی «هتل» را تشکیل میدهند و ریما رامینفر، صدف اسپهبدی، مهلقا باقری، غلامرضا نیکخواه، مریم وحیدزاده، فرزانه قاسمزاده، جواد پولادی و سام نوری سایر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
طراحی لوگو این فیلم بر عهده عرفان بهکار بوده و طراحی پوستر آن را شایان شفابخش بر عهده داشته است.
انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری از چهارشنبه این هفته پنجم مهر ماه اکران خود را در سراسر کشور آغاز میکند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری یک انیمیشن قهرمان محور برای مخاطب کودکان و نوجوانان است که از چهارشنبه این هفته، پنجم مهر ماه اکران آن در سراسر کشور آغاز میشود.
سعید شیخ زاده مدیر دوبلاژ فیلم و هومن حاجی عبداللهی صداپیشه شخصیت «ببری» کاراکتر مکمل فیلم است. همچنین در این اثر سینمایی مینا قیاسپور نقش محسن، میرطاهر مظلومی نقش شکارچی و هدایت هاشمی نقش جنگلبان را به عهده دارند که علاوه بر بازیگری سینما و تلویزیون در حوزه گویندگی و صداپیشگی نیز سالها فعالیت دارند.
جواد پزشکیان، ژرژ پطروسی، مریم رادپور، تورج نصر، اردشیر منظم، مهسا عرفانی، ابراهیم شفیعی، نازنین یاری، علیرضا دیباج، متانت اسماعیلی و پویا فهیمی صداپیشگی دیگر شخصیتهای این انیمیشن را بر عهده دارند.
این انیمیشن سینمایی محصول مشترک گروه هنر پویا و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که با همت نزدیک به ۲۵۰ نفر از هنرمندان جوان ایران ساخته شده است. این فیلم سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و بعد از کاندیدا شدن در ۶ بخش در رقابت با دیگر فیلمهای سینمایی، سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن را دریافت کرد.
«بچه زرنگ» ماجرای پسر بچهای به نام محسن است که خود را ابرقهرمان میداند. او در یک اتفاق نادر، به جنگلی اسرارآمیز قدم میگذارد و با حیوانات منقرض شده ایران مواجه میشود، این آغاز یک ماجرای پیچیده برای نجات آخرین ببر ایرانی است.
پخش «بچه زرنگ» را فیلمیران بر عهده دارد و این فیلم به سرگروهی پردیس سینمایی کورش اکران میشود.
«بچهزرنگ» سومین فیلم «گروه هنرپویا» بعد از «فیلشاه» و «شاهزاده روم» است که هر ۲ پرمخاطبترین انیمیشنهای سینمای ایران تا امروز هستند.