رسانه سینمای خانگی- لطفاً این فیلم را در موبایل نبینید!

کارگردان فیلم کوتاه «ساعت بازدید» که این روزها اکران آنلاین شده است اظهار امیدواری کرد: مخاطبان این فیلم کوتاه را در نمایشگر تلفن همراه نبینند تا درگیر جزئیات تصویری و میزانسن‌های داستان قرار بگیرند.

وحید صداقت تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه داستانی «ساعت بازدید» به بهانه عرضه این فیلم در شبکه نمایش خانگی درباره ایده مرکزی فیلم‌نامه و نحوه همکاری با بابک کریمی سخن گفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، فیلم کوتاه «ساعت بازدید» در دوازدهمین جشن مستقل انجمن فیلم کوتاه ایسفا و در هفتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه تهران که توسط انجمن سینمای جوانان ایران برپا شده است به نمایش درآمد و مورد توجه قرار گرفته است.

این فیلم کوتاه که به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی وحید صداقت در بهار ۱۴۰۰ تولید شده است، به تازگی عرضه خود را در بخش «سینمای دیگر» فیلم نت آغاز کرده است و گفته می‌شود تاکنون جزو پرمخاطب‌ترین فیلم‌های کوتاه عرضه شده در این پلتفرم شده است.

فیلم کوتاهی که با حضور بازیگران نسبتا متعدد و البته چهره مانند بابک کریمی، در یک میزانسن داخلی، روایتگر تنهایی و وضعیت مردی است که قبل از پیوستن به همسر و دخترش که پیش‌تر مهاجرت کرده‌اند، باید ترتیب کارهای باقی مانده را بدهد.

به همین بهانه به سراغ وحید صداقت رفته‌ایم تا درباره روند تولید فیلم کوتاه «ساعت بازدید» به گفتگو بپردازیم که در ادامه می‌خوانید:

صداقت ابتدا در پاسخ به این پرسش که «ساعت بازدید» چندمین فعالیت سینمایی اوست، توضیح داد: «ساعت بازدید» اولین فیلم کوتاه داستانی حرفه‌ای من است و در دوران دانشجویی چند فیلم کوتاه هنرجویی ساخته‌ام و در ادامه هم سه مستند بلند را تولید کردم که علاقه من به سینمای داستانی باعث شد که به سمت تولید یک فیلم کوتاه داستانی بروم و پیش تولید «ساعت بازدید» را هم از ماه‌های پایانی قرنطینه عمومی کرونا در ایران آغاز کردم و با بهتر شدن شرایط در بهار ۱۴۰۰ تولید آن آغاز شد.

وی با اشاره به فیلم‌های مستندی که در زمان دانشجویی در ایران و ایتالیا تولید کرده است، توضیح داد: سه مستند «پاستای ایرانی»، «درباره فروشنده» و «صحنه‌هایی از یک جدایی» را ساختم که مستند اول درباره دانشجویان ایرانی محصل در ایتالیا است و درباره شرایط و چالش‌های مهاجرت به ایتالیا پرداخته‌ام و در دو مستند دیگر به دو فیلم داستانی اصغر فرهادی، «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» از نگاهی متفاوت پرداختم تا بیشتر درباره این دو اثر شایسته در سینمای ایران با مخاطبان تعامل داشته باشم و از طریق همین دو مستند و ارتباط‌هایی که در گذشته داشتم، با بدنه حرفه‌ای سینمای داستانی ایران ارتباط گرفتم.

کارگردان «ساعت بازدید» درباره ایده مرکزی این فیلم کوتاه گفت: در زمان کرونا این دغدغه در من وجود داشت که آدم‌هایی که به هر دلیل تنها هستند، چگونه با این چالش مقابله می‌کنند، اینکه یک مرد که خانواده خود را بر اثر مرگ، مهاجرت و یا هر دلیلی از دست داده است، چه طور می‌تواند این تنهایی را بشکند، ایده اولیه‌ای فیلم‌نامه «ساعت بازدید» بود که در ادامه ارتقا پیدا کرد و لایه‌های زیرین فیلم‌نامه برای قوام ساختار علت و معلولی فیلم‌نامه تقویت پیدا کرد و با شخصیت‌سازی، شخصیت اصلی فیلم و پیشینه‌ای که برای آن در نظر گرفتم و آن هم از دست دادن خانواده‌اش در فاجعه پرواز اوکراین، فیلم‌نامه را به نسخه نهایی که مخاطب با آن همراه شود، تبدیل کنم. 

صداقت با اشاره به اینکه، امیدوارم مخاطبان این فیلم کوتاه را در در نمایشگر تلفن همراه نبینند تا درگیر جزئیات تصویری و میزانسن‌های داستان قرار بگیرند، درباره فضای فرمی فیلم و هم‌چنین استفاده از بازیگران چهره در «ساعت بازدید»، تصریح کرد: فاجعه‌ای که شخصیت اصلی فیلم پشت سر گذاشته‌است، من را مجاب کرد که در استفاده از موسیقی، طراحی صحنه، صداگذاری، لباس و انتخاب بازیگر، بیشترین حد ظرافت را داشته باشم.

نویسنده و کارگردان مستند «درباره فروشنده»، درباره آشنایی با بابک کریمی گفت: در سال‌هایی که من در ایتالیا تحصیل می‌کردم، به دلیل علاقه‌ام به سینما و تحصیلاتی که در این حوزه داشتم و تولید مستند «پاستای ایرانی» با بابک کریمی که به نوعی نماینده سینمای ایران در ایتالیا محسوب می‌شد، ارتباط گرفتم و تولید ۲ مستند «درباره فروشنده» و «صحنه‌هایی از یک جدایی» که کریمی در این ۲ فیلم از فرهادی بازی کرده بود، ارتباط ما را ادامه‌دار کرد و در بازه زمانی که من و بابک کریمی در ایران حضور داشتیم، فیلم‌نامه «ساعت بازدید» را ارائه کردم و با موافقت او همراه شد و با نهایی شدن عوامل، این فیلم مقابل دوربین قرار گرفت.

وی درباره حضور بازیگران چهره در فیلم ‎کوتاه، عنوان کرد: من اگر آشنایی قبلی با بابک کریمی و بانیپال شومون به عنوان بازیگران حرفه‌ای سینمای ایران نداشتم، شرایط برای همکاری با آن‌ها سخت بود و حضور آن‌ها زمان فیلم‌برداری برایم کمک حال بود؛ به فیلم‌سازان پیشنهاد می‌کنم که در مرحله اول به ظرفیت‌های کاراکترهای فیلم‌نامه خود توجه کنند و به صرف حضور یک چهره در فیلم خود فکر نکنند و بیشتر با افرادی کار کنند که آشنایی نسبی وجود داشته باشد. فیلم‌های بلند و همچنین سریال‌ها به دلیل روزهای طولانی در روند تولید، باعث می‌شود عوامل از یکدیگر شناخت پیدا کنند، ولی در ساختار کوتاه و سریع تولید در فیلم‌کوتاه زمان آشنایی از سلایق و نگاه‌ها برای رسیدن به یک اثر منسجم وجود ندارد و فیلم‌ساز آنچنان نمی‌تواند ریسک کند و درصد خطا پذیری پایین است.

صداقت در ادامه درباره حضور جشنواره‌ای این فیلم کوتاه توضیح داد: «ساعت بازدید» یک فیلم کوتاه مستقل است و خود من تهیه کنندگی این فیلم کوتاه را برعهده داشتم و به همین دلیل پخش بین‌المللی فیلم را خود من انجام دادم و آنچه که ظرفیت این فیلم بود، در جشنواره‌های داخلی و خارجی، محقق نشد و «ساعت بازدید» در چندین جشنواره و رویداد سینمایی مانند سی‌ودومین جشنواره «پیام به انسان» سنت‌پترزبورگ روسیه، هفتادوششمین جشنواره فیلم «سالرنو» ایتالیا و جشنواره فیلم‌های ایرانی در پاریس و همچنین دوازدهمین دوره جوایز آکادمی فیلم کوتاه ایران (جوایز ایسفا)، بیست‌ودومین جشن حافظ در داخل کشور، حضور داشت و همچنین فیلم کوتاه منتخب مجله تخصصی فیدان نیز شده است.

وی با بیان اینکه بخش «سینمای دیگر» ادامه دهنده مسیر سینمای هنروتجربه‌ای است که با مدیریت امیرحسین علم‌الهدی به سینمای مستقل ایران توجه داشت، توجه دارد؛ بیان کرد: در سال‌هایی که امیرحسین علم‌الهدی مدیریت سینمای هنروتجربه را برعهده داشت، ما شاهد رشد و پیشرفت سینمای مستقل در ایران بودیم و از زمانی که این ظرفیت به مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی محول شد، به وضوح ما شاهد کم‌رنگ‌تر شدن جریان سینمای مستقل در ایران هستیم و خوشحال هستم که این پلتفرم باتوجه به ظرفیت‌هایی که دارد، توجه خود را به سینمای مستقل افزایش داده است و امیدوارم توجه رسانه‌ای خود را در سطح رسانه‌ها و تبلیغات مانند فیلم‌های بلند و سریال‌ها، به این نوع از سینما که شامل فیلم‌های کوتاه، مستند، هنری و تجربی است، معطوف کند.

کارگردان فیلم‌های مستند «صحنه‌هایی از یک جدایی» و «درباره فروشنده» با بیان اینکه این دو مستند در سینمای هنروتجربه اکران شده‌اند، تصریح کرد: این دو مستند به دلیل اینکه درباره فیلم‌های اصغر فرهادی ساخته شده‌ بودند، در سطح رسانه‌ها به خوبی دیده شدند که نتیجه زحمات گروه سینمای هنروتجربه سابق است.

بابک کریمی، بانیپال شومون، شقایق فریادشیران، نغمه قوانلو، مرتضی پورحسینی، لیلی رشیدی رئوف، ارشیا توکلی، شایسته سجادی و پندار محسنی بازیگرانی هستند که در «ساعت بازدید»، اولین فیلم کوتاه داستانی وحید صداقت نقش آفرینی کرده‌اند.

دیگر عوامل فیلم کوتاه «ساعت بازدید» عبارت اند از:نویسنده، تهیه کننده و کارگردان: وحید صداقت، مدیر فیلمبرداری: محمدرضا جهان پناه، تدوین: اسماعیل منصف، صدابردار و صداگذار: شاهین پورداداشی، موسیقی: آرشید آذرین، مجری طرح: وحید حاجیلویی، طراح صحنه و لباس: حامد اصلانی، طراح گریم: علی بهرامی فر، دستیار کارگردان و برنامه ریز: چاوش هنرآموز، منشی صحنه: زهرا تحقیقی، اصلاح رنگ و نور: محمود نوری، عکس: مهرداد امینی و پوستر: علی عزیزی.

«ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎزدﯾﺪ» در مدت زمان ٢٢ دﻗﯿقه از یکشنبه ۱۴ آبان‌ماه عرضه شده است.

رسانه سینمای خانگی- کدام فیلم‌ها به رکورد ده سال اکران رسیدند؟

 بحث بر سر پایان اکران فیلم پرفروش «فسیل» به سوژه بسیاری از محافل سینمایی تبدیل شده است، عده‌ای با این تصمیم موافق هستند و جمعی دیگر نیز چنین اقدامی را مفید ارزیابی نکردند، قدرمسلم آن‌که مقایسه میان فسیل و فیلم‌هایی که طی دهه‌های قبل چندین‌سال بر روی پرده بودند، نیازمند یک آسیب‌شناسی است تا مشخص شود آیا اکران «فسیل» باید تداوم داشته باشد یا خیر.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چند روز پیش بود که شورای صنفی نمایش در خبری ناگهانی، از اتمام اکران فیلم فسیل از هشتم آذرماه خبر داد. این خبر از آن حیث عجیب و ناگهانی به نظر می‌رسید که فسیل، با فروش ماهیانه نزدیک به ۱۵ میلیارد تومان، سومین فیلم پرمخاطب و پرفروش سینماها بود و این انتظار وجود داشت که این فیلم، حداقل تا عید نوروز بر روی پرده بماند.

انتشار این خبر، موافقان و مخالفانی داشت؛ موافقان بر این باور بودند که سالن‌های این فیلم باید در اختیار فیلم‌های جدید قرار بگیرد و مخالفان عنوان می‌کردند که این فیلم، بسیار بیشتر از چند فیلم جدید می‌فروشد و پائین آوردن آن می‌تواند ضربه‌ای آشکار بر گیشه سینماها باشد.

این اتفاق در شرایطی رخ داده که فسیل، هفته‌هاست تنها در تهران به روی پرده رفته و این اکران نیز تنها در کمتر از ۲۰ سینمای پایتخت است که تقریبا تمامی این سینماها، پردیس هستند و یک سالن خود را به این فیلم اختصاص داده‌اند. بنابراین ادعای موافقان برداشتن فسیل، چندان نمی‌تواند مستند باشد چرا که این فیلم، سرجمع کمتر از ۲۰ سالن سینما آن‌هم در پایتخت را اشغال کرده و قطعا، بسیار بیشتر از این میزان ظرفیت، به گیشه واریزی دارد.

 فسیل

وقتی عقاب‌ها و تاراج، ۲۰ سال روی پرده ماندند

در این میان، عده‌ای بر این باور هستند که فسیل با اکران ۸ ماه‌ونیمه خود، از تمامی ظرفیت‌ها استفاده کرده و باید فضا را به نفع فیلم‌های پرمخاطب جدید خالی کند. این گزاره، تنها بر روی کاغذ، منطقی به نظر می‌رسد و در واقع، چندان محلی از اعراب ندارد. فسیل در این مدت، قطعا بسیار بیشتر از انتظار فروخت و حتی خود صاحبان فیلم نیز تصور نمی‌کردند که دومین فیلم پرمخاطب سینمای پس از انقلاب را روانه پرده خواهند کرد. بنابراین این میزان زمان دادن به فیلم، ارزش آن را داشت و دارد که حتی تا انتهای امسال نمایش خود را ادامه دهد.

تعدد سالن‌های سینمایی، این احساس منطقی را ایجاد می‌کند که درصد معقول‌تری از ظرفیت، به فیلم‌های پرمخاطب تعلق بگیرد

در طول تاریخ پس از انقلاب، ده‌ها فیلم بوده‌اند که اکران‌هایی چندساله را تجربه کردند. این قاعده حتی تا انتهای دهه ۸۰، عرفی نانوشته بود که حتی شامل فیلم‌های نه‌چندان پرمخاطب نیز می‌شد.

طلیعه‌دار چنین جریانی، فیلم عقاب‌ها است که به مدت ۲۰ سال، از ۱۳۶۴ تا ۱۳۸۴ بر روی پرده ماند. البته اکران چابک فیلم، حدود ۱۳ سال طول کشید که این فیلم، در چندین سینمای تهران و شهرستان روی پرده بود و در اواخر دهه ۷۰، سالی بیش از ۱۰۰ هزار مخاطب داشت. اما با این حال، مدیریت سینما، خللی در مسیر نمایش این فیلم به وجود نیاورد. در سال آخر نمایش این فیلم یعنی ۱۳۸۴، تنها ۵ هزار مخاطب به سینما رفتند. درواقع فیلم تاجایی که مخاطب داشت، به روی پرده ماند و با آن بضاعت ضعیف نیمه دهه ۸۰، اختلالی در مسیر نمایش محدود آن به وجود نیامد.

نمونه‌های مانند عقاب‌ها بسیار هستند. تاراج با ۲۰ سال نمایش، کانی‌مانگا با ۱۷ سال، طائل با ۱۶ سال و حماسه دره شیلر با ۱۶ سال، ازجمله این آثار به حساب می‌آیند. گرچه اگر بخواهیم فهرستی از این فیلم‌ها استخراج کنیم، به چندده فیلمی می‌رسیم که بین ۱۰ تا ۲۰ سال، در تهران و شهرستان‌ها به روی پرده بودند.

کمبود تولید، مفری برای اکران چندساله

قاعده نمایش چندساله یک فیلم بر روی پرده، به همان دهه ۳۰ بازمی‌گردد. در آن سال‌ها، سینمای ایران، تولیدات چندانی نداشت و بیشتر در تصرف آثار خارجی بود. این رویه، برای دهه‌های آتی که تولیدات سینمایی، به حد قابل‌قبولی رسید، حتی با وجود کاهش نمایش آثار خارجی، برقرار ماند و یک فیلم، تا چندین سال، در سینماهای تهران و علی‌الخصوص شهرستان‌ها نمایش داشت.

در دهه ۸۰، تعداد سالن‌های سینمایی به حد نگران‌کننده‌ای رسید. بسیاری از سالن‌هایی که در سال‌های پیش از انقلاب، تاسیس شده بود، فرسوده شدند و عملا با رواج پردیس‌های سینمایی، استقبال چندانی از سوی مخاطبان نداشتند. به همین دلیل، این تعداد سالن که ازقضا، تعدادشان اندک هم نبود، از رده خارج شدند و در یک برهه‌ای، تعداد سالن‌های سینمایی، به کمترین میزان خود طی نیم‌قرن رسید. به همین دلیل، در اواخر دهه ۸۰، این سیاست، عملا متوقف ماند و قاعده کف و سقف اکران برای آثار در نظر گرفته شد.

این روند به‌شکلی کجدارومریز، برای حدود یک دهه در سینمای ایران برقرار ماند اما کرونا، باز هم وقفه‌ای جدی در این مسیر به وجود آورد. با آغاز کرونا و عدم‌تمایل صاحبان آثار به نمایش فیلم خود، یکی از مشوق‌های مدیریت سینما، اکران طولانی‌مدت فیلم‌هایی بود که پیش‌قدم شده و در آن شرایط اکران می‌شدند. با این رویکرد، دینامیت ۹ ماه، انفرادی ۸ ماه، بخارست و ملاقات خصوصی هریک ۷ ماه و چپ‌راست ۶ ماه بر روی پرده ماندند و بین ۱۵ تا ۸۰ میلیارد تومان فروختند.

نهضت سالن‌سازی و مکانیسم بازگشت

در سال‌های اخیر، اگرچه کرونا، طول مدت نمایش فیلم‌ها را طی ۳ سال ۱۳۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ افزایش داد اما این اتفاق با به نتیجه رسیدن نهضت سالن‌سازی در کشور همزمان شد. نهضت سالن‌سازی سبب شد تا پردیس‌هایی چندساله در نقاط مختلف کشور افتتاح شود و مابقی سینماهای قدیمی نیز مورد ترمیم قرار بگیرد. در نتیجه این جریان، تعداد سالن‌های سینمایی به بیش از ۸۰۰ سالن افزایش یافت و ناوگان نمایش، به‌کلی نونوار شد.

این مختصات در کنار ثابت ماندن میزان تولیدات و افزایش حداقلی سرگروه‌های سینمایی از ۷ به ۸، این انتظار را به وجود آورد که برخی فیلم‌های پرمخاطب بتوانند مدت زمان بیشتری را برای اکران در دست داشته باشند. حداقل، شرایط خوب اکران طولانی‌مدت فیلم‌های پرمخاطب پساکرونایی، این انتظار را به وجود آورده بود که چنین فیلم‌هایی، بتوانند حیاتی طبیعی را طی کرده و متناسب با پتانسیل خود، از فروش گیشه برخوردار شوند.

انتظار می‌رفت که این اتفاق برای فسیل که حدود ۷ میلیون مخاطب داشته و به دومین فیلم پرمخاطب پس از انقلاب کشور تبدیل شده، وجود داشته باشد اما تصمیم شورای صنفی نمایش، مانع از بروز این اتفاق شد. درحالی‌که اگر فسیل به‌صورت داوطلبانه در برخی پردیس‌های پایتخت، حداقل تا نوروز، به روی پرده بماند، قطعا به مرز ۳۵۰ میلیارد تومان فروش می‌رسد و ضمن خلق رکوردهایی دیگر، گیشه امسال سینمای ایران که به‌شدت مستعد فراتر رفتن از رقم ۱۰۰۰ میلیارد تومان است را بهبود می‌بخشد.

تعدد سالن‌های سینمایی در نقاط مختلف کشور که طی ماه‌های آتی نیز تداوم خواهد داشت، این احساس منطقی را ایجاد می‌کند که درصد معقول‌تری به فیلم‌های پرمخاطب تعلق بگیرد و این اتفاق، به‌عنوان یک رویه ثابت، باید برای تمامی آثاری که توانسته‌اند میزان خوبی از مخاطب داشته باشند، رعایت شود. در روزگار خوشی سینما که آمارهای مطلوبی خلق می‌شود، رعایت این اصل، ضرورتی واجب است.

رسانه سینمای خانگی- «به جای همه» تمام شد

فیلم کوتاه «به جای همه» آماده نمایش شد، همچنین ۱۰ فیلم کوتاه و یک مستند نیز اکران آنلاین شدند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم کوتاه «به جای همه» به کارگردانی سیداحسان موسویان و نویسندگی مشترک با سجاد رضایی پس از سه روز فیلمبرداری در تهران به کار خود پایان داد.

«به جای همه» داستان ۲ برادر است که برای آشکار شدن یک حقیقت خانوادگی وارد چالشی جدی می‌شوند.

آرش فلاحت پیشه، مهران آتش‌زای و امیر قنبری در این فیلم کوتاه نقش آفرینی کرده‌اند.

دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از:مدیر فیلمبرداری: کیوان شعبانی، طراح صحنه و لباس: رسول علیزاده، صدابردار: امیر نخجوان، طراح گریم: مهرنوش سلیمی، تدوین: هانیه جلوخانی، جلوه‌های ویژه میدانی: میلاد علیزاده، سرپرست گروه کارگردانی: سجاد رضایی، دستیار کارگردان: مهداد رحیمی، مدیر تولید: رضا سامانی، برنامه ریز: ریحانه امینی، منشی صحنه: پانیذ افتخاری، عکاس و طراح پوستر: وحید عبدالحسینی، مشاور رسانه‌ای: فرانک قنبری، دستیار اول فیلمبردار: آرش غلامی، دستیاران فیلمبردار: علی عطار و رضا زارعی، دستیار دوم کارگردان: مائده احمدی، مدیر تدارکات: حمید رضا ایوبی، دستیاران صحنه و لباس: علی لطفی و مرضیه تیرانی، پشتیبانی فنی: گرا مدیا.

اکران آنلاین مستند «بیجا» آغاز شد

اکران آنلاین مستند «بیجا» به کارگردانی و نویسندگی مجتبی محمودی و تهیه‌کنندگی مجید عزیزی آغاز شد.

مستند «بیجا» سعی دارد تا با نگاهی متفاوت به معضل افزایش سرسام‌آور اجاره بها مسکن در تهران و کوچ بسیاری از مستاجران به حاشیه تهران و شکل‌گیری انبارهای کانکسی بپردازد.

در خلاصه داستان این مستند آمده است: «در حاشیه تهران انبار کانکسی وجود دارد و خانواده‌هایی که توان اجاره خانه ندارند وسایل خانه خود را داخل این کانکس‌ها انبار می‌کنند و…

سایر عوامل این مستند عبارتند از تدوینگر و صداگذار: فرهاد نجفی‌راد، تصویربردار: حمیدرضا تقوی، رضا زلکی، مدیر تولید: غنچه استوارنیا، صدابردار: حسین لشگری، عکاس: غزاله عمیدی.

این مستند در پلتفرم فیلیمو قابل مشاهده است.

اکران آنلاین ۱۰ فیلم کوتاه

امور پخش و توزیع انجمن سینمای جوانان ایران همزمان با آغاز آذر ماه، بسته فیلم کوتاه «ده‌گانه» از تولیدات انجمن سینمای جوانان را برای نمایش آنلاین از روز چهارشنبه ۱ آذرماه ۱۴۰۲ به صورت فروشی در دسترس مخاطبان فیلم کوتاه قرار داده است.

این بسته اولین بسته از سری «ده‌گانه» های اکران آنلاین فیلم‌های انجمن سینمای جوانان ایران و شامل ۱۰ فیلم کوتاه است که شامل آثار زیر است:

«۱۳-۷۶۹» به نویسندگی و کارگردانی روزبه شعرای نجاتی روایت سامان است که جشن سال نو را بهانه خوبی می‌بیند برای پیوستن به مادرش و جشن گرفتن با او؛ این خاطرات قدیمی تنهایی را در ذهن او بیدار می‌کند.

«آب یخ» به‌ نویسندگی و کارگردانی جلال ساعدپناه و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر سنندج ساخته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «شاید بهتر از هر کس، قدر آب را پیرمردی می‌داند که تار قطرات آن را به پودهای عمر خود گره زده است … .»

«ابراهیم» به‌ن ویسندگی پویان رنجبر و ایمان باقری و کارگردانی پویان رنجبر درباره ابراهیم است؛ مرد میانسالی که پسرش چند ماه پیش به قتل رسیده، این فیلم به تهیه‌کنندگی مهدی رشیدی و انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر شیراز ساخته شده است.

«۹۹۹۹۹۹۹۹۹» به‌نویسندگی و کارگردانی کریم عظیمی و تهیه‌کنندگی مشترک کریم عظیمی و انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر اردبیل ساخته شده است و در آن انسان‌ها در حال طی کردن پلکان زندگی هستند؛ آن‌ها درگیر مسایل زندگی می‌شوند تا این‌که … .

«آتن» راوی داستان دختری است که با مردی در ارتباط است و تنها چند روز فرصت دارد تا تصمیم بگیرد که با مرد از ایران برود یا نزد مادرش در ایران بماند … .

این فیلم به نویسندگی و کارگردانی حسین شاعری و تهیه‌کنندگی حسین شاعری و انجمن سینمای جوانان ایران تولید شده است.

«آرداک» فیلمی به‌ نویسندگی و کارگردانی اسماعیل منصف و تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر انزلی است و در خلاصه داستان آن چنین آمده است: «من منتظرت می‌مانم، نه به‌خاطر این‌که مطمئن باشم برمی‌گردی، به خاطر اینکه راه دیگری ندارم.»

در «استخوان» رسیدن خبر پیکر تازه تفحص‌شده به خانواده‌ای، مسیر زندگی‌شان را عوض می‌کند. فیلم‌نامه این فیلم را کریم خودسیانی و غلامرضا حیدری به صورت مشترک نوشته‌اند و غلامرضا حیدری به تهیه‌کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران آن را کارگردانی کرده است.

«آن سوی خیابان» را احمد میرهاشمی نوشته و کارگردانی کرده، این فیلم داستان پیمان است که همراه پدرش در کارگاه چوب کار می‌کند؛ پیمان خانه‌ای برای سگش در کارگاه چوب ساخته از طرفی یک اره برقی از کارگاه چوب گم شده است. تهیه‌کنندگی این فیلم برعهده انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر کرج بوده است.

«آن شب باران می‌بارید» به‌ نویسندگی و کارگردانی محمدمهدی باقری ماجرای شخصی را روایت می‌کند که همسرش نیمه شب او را از خواب بیدار می‌کند و اظهار می‌کند که شخصی در خانه است … .

این فیلم به‌تهیه‌کنندگی محمدمهدی باقری و انجمن سینمای جوانان ایران ساخته شده است.

«آینه‌های پریده‌رنگ» که به تهیه‌کنندگی سالم صلواتی و انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر سنندج تولید شده، راوی داستان شوبو زنی جوانی است که برای بچه‌دار شدن در برزخ تردیدی قرار گرفته است و انگار برای مادر شدن فرصت چندانی ندارد ….

نویسندگی و کارگردانی این فیلم کوتاه را سالم صلواتی برعهده داشته است.

بسته‌های اکران آنلاین «ده‌گانه» به تناوب در پلتفرم فیلم‌نت بارگذاری و متعاقباً زمان آغاز اکران آن‌ها و فیلم‌های هر بسته اعلام خواهد شد.

تمام فیلم‌هایی که در بسته‌های فروشی اکران آنلاین فیلم کوتاه در پلتفرم‌ها معرفی و توزیع شده‌اند، پس از اتمام بازه زمانی ۶۰ روز از اکران خود، به صورت اشتراکی در دسترس مخاطبان در بازه زمانی نامحدود قرار می‌گیرند.

امور پخش و توزیع انجمن سینمای جوانان ایران تاکنون بالغ بر ۲۱۰ فیلم کوتاه را که در انجمن سینمای جوانان ایران تولید شده‌اند، به صورت اشتراکی و فروشی در پلتفرم‌های هاشور، ودیو، تیوال و فیلیمو اکران آنلاین کرده است.

رسانه سینمای خانگی- «عمار» فراخوان داد

دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار تیزر رسمی فراخوان چهاردهمین دوره این جشنواره را منتشر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، تیزر رسمی فراخوان چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار منتشر شد. در این تیزر که به تازگی منتشر شده‌است، پلان‌هایی از آثار برگزیده ادوار گذشته جشنواره، به نمایش در می‌آید.

چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، در پنج بخش «رقابت اصلی»، «جوایز مردمی»، «فیلم ما»، «اکران مردمی» و «قصه ما» برگزار می‌شود.

در بخش «رقابت اصلی» جشنواره آثار دریافتی در قالب‌های فیلم داستانی، فیلم مستند، پویانمایی، نماهنگ، تولیدات تلویزیونی، لوح نگار، فیلمنامه و قالب جدید تولیدات فضای مجازی، به رقابت می‌پردازند.

موضوعات این دوره از جشنواره شامل: نظم جدید جهانی، آرمان روح الله، رویای ایرانی، نقد درون گفتمانی، حافظه ملی، نهضت جهانی مستضعفین، جنگ اقتصادی، ملت قهرمان و جنگ نرم می‌باشد.

براساس این فراخوان، هنرمندان تا ۱۰ آذرماه فرصت دارند نسبت به ثبت‌ اثر خود در پایگاه جشنواره و تحویل آن به دبیرخانه اقدام کنند.

جشنواره فیلم عمار در دی ماه سال جاری برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- هوتن شکیبا مقابل دوربین بهرام افشاری

بهرام افشاری در اولین تجربه کارگردانی خود در سینمای بلند، فیلم «هفتاد سی»‌ را با نقش‌آفرینی هوتن شکیبا مقابل دوربین برده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، بهرام افشاری بازیگر سینمای ایران که فیلم پرفروش «فسیل» را در ترکیب فیلم‌های اکران امسال سینماها داشته است، این روزها مشغول کارگردانی اولین فیلم بلند سینمایی خود با نام «هفتاد سی» است.

افشاری که پیش‌تر و با همراهی سیدابراهیم عامریان، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «فسیل»، فیلم‌کوتاه «خانه خاکستری» را کارگردانی کرده بود، برای ورود به سینمای بلند هم عامریان را در مقام تهیه‌کننده در کنار خود دارد.

فیلمبرداری این فیلم سینمایی که یک اثر طنز اجتماعی است، چند هفته‌ای است در تهران آغاز شده است و ایفای نقش‌های اصلی آن را هوتن شکیبا و خود بهرام افشاری برعهده دارند.

از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی می‌توان به سیاوش طهمورث، الهه حصاری، صدف اسپهبدی، مهدی حسینی‌نیا و … اشاره کرد.

بهرام افشاری این روزها ایفای نقش اصلی فیلم «مرد عینکی» به تهیه‌کنندگی عامریان و کارگردانی کریم امینی را هم برعهده دارد که دومین تجربه مشترک این سه بعد از فیلم «فسیل» محسوب می‌شود.

هوتن شکیبا که این روزها فیلم «عامه‌پسند» را در حال اکران بر پرده سینماها دارد، همزمان با فیلم «هفتاد سی» در دومین فیلم سینمایی سروش صحت با عنوان «صبحانه با زرافه‌ها» هم ایفای نقش خواهد کرد.

رسانه سینمای خانگی- «صفر-یک»؛ روایتی متفاوت از سربازی

مستند «صفرـ یک» به چالش سربازی نخبگانی می پردازد که در شرکت های دانش های بنیان مشغول فعالیت هستند اما به دلیل اجبار برای انجام خدمت سربازی در محیط های خارج از شرکت های دانش بنیان، هم زندگی آنان دچار چالش می شود و هم شرکت های دانش بنیان به دلیل محروم شدن از یک نیروی مختصص خود، دچار چالش های جدی و بعضا حاد می شوند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مستند «صفر- یک» جدیدترین تولید موسسه آرمان هنر انقلاب است که به بحث و بررسی سربازی نخبگان پرداخته است و کارگردانی آن را مهدی انصاری و تهیه کنندگی آن با سید مهدی دزفولی بوده است.

این مستند به چالش سربازی نخبگانی می پردازد که در شرکت های دانش های بنیان مشغول فعالیت هستند اما به دلیل اجبار برای انجام خدمت سربازی در محیط های خارج از شرکت های دانش بنیان، هم زندگی آنان دچار چالش می شود و هم شرکت های دانش بنیان به دلیل محروم شدن از یک نیروی مختصص خود، دچار چالش های جدی و بعضا حاد می شوند. به همین دلیل با عوامل سازنده این مستند مصاحبه ای را انجام دادیم که در ادامه می آید.

آقای انصاری به عنوان سوال اول، ایده تولید این مستند چگونه شکل گرفت و چرا این مستند را ساختید؟

انصاری: بحث سربازی همیشه مسئله بوده است. سربازی یکی از دغدغه هایی است که باعث شده پسران مدام طول تحصیل خود را طولانی تر کنند، از این جهت خیلی ها هستند که گوشه ذهنشان مسئله سربازی هست و همواره استرس و دغدغه آن را با خود به همراه دارند. به خصوص زمانی که بحث خودکشی و مهاجرت ها مطرح شد، این قضیه را برای من جدی تر کرد که با گروهی از دوستان صحبت کنم و یک مستند در این باره بسازیم تا چالش های این حوزه را به صورت عینی نمایش دهیم. زمانیکه ما ساخت این مستند را شروع کردیم، تیم دیگری هم بودند که با آقای وحید اشتری میخواستند کاری درباره سربازی بسازند و از زاویه دیگری مساله سربازی اجباری را بررسی کنند. به همین خاطر مسئله ای پیش آمد که ما چگونه به موضوع سربازی پرداخت و مطالبه گیری کنیم و از چه زاویه ای می توان به این موضوع نگاه کرد؟ افراد زیادی در این باره صحبت کرده اند. برخی معتقد بودند که به طور کل بحث سربازی حذف شود و دیگر چیزی به نام سربازی اجباری نداشته باشیم. از طرفی مسئول تصمیم گیرنده نیروهای مسلح است و مسلما مطالبه گری از نهاد های دولتی و حکومتی ظرافت هایی دارد و نمی توان بدون فکر و ایده قبلی کاری را انجام داد و بحث حساسی را مطرح کرد. به همین دلیل اگر بخواهد مطالبه گری درستی انجام شود که باعث اتفاقی باشد، باید خیلی دقیق تر به مسئله پرداخت کرد. صرف زدن تیتر و ساخت مستند های جنجالی اتفاق مثبتی را رقم نمی زند. به همین دلیل ما دست روی سوژه ای گذاشتیم که خود نیروهای مسلح آن را انجام داده و نتیجه گرفته است.

ما در این مستند به مشکلات سربازی پرداختیم و برای آن راه حل ارائه داده ایم. درواقع نکته ی ما این است که نیروهای مسلح روشی را برای بخشی از جامعه ایجاد کرده که بازخوردهای مثبتی داشته است. حالا زمان آن است که این روش گسترده تر شود.

به عنوان تهیه کننده این مستند، مستند شما از چه منظری به مسئله سربازی پرداخته است و چرا فکر کردید باید از این منظر به مقوله سربازی پرداخت؟

دزفولی: ما طبق آمار ۹۴۰۰ شرکت دانش بنیان داریم که تا حدود یکی دوسال قبل آماری که برای پذیرش سرباز داشتند ۵۰۰ نفر بود که حالا این آمار به ۱۵۰۰ نفر رسیده است و در واقع چیزی کمتر از یک ششم شرکت های دانش بنیان سهمیه برای جذب سرباز دارند. بگذریم که برخی از این شرکت ها آنقدر وسیع و پر تعداد هستند که شاید ۴۰-۵۰ عدد سهمیه سرباز هم برای آنها کم باشد، شرکت هایی همانند دیجی کالا و … . این آمار تنها برای شرکت هایی هست که در وسعت کوچک تری فعالیت می کنند. همانطور که مثال زدم شرکت هایی مثل دیجی کالا که تعداد کارمندان بالایی دارد و نیروهای کلیدی آنها در سمتهایی که برایشان مهم است باقی بمانند و اگر به سربازی بروند روندی کاری شرکت دچار اختلال می شود این دغدغه را به وجود آورد که کاری تولید شود که این شرکت های دانش بنیان به شکل تخصصی بتوانند نیروهای خودشان را به عنوان سرباز در شرکت خود داشته باشند تا در آنجا مشغول به خدمت شوند و شرکت هم آسیب نبیند. نظام هم در این شرایط میتواند از آن سرباز با بهره وری بهتری استفاده کند. این دغدغه اصلی ما برای ساخت مستند بود.

مخاطب کنونی این مستند هم نیروهای مسلح و هم افرادی هستند که به نوعی با مسئله سربازی درگیر هستند. در لایه ی بعدی مخاطبان عمومی تر می شود. به هرحال سربازی دغدغه گوشه ی ذهن تمام پسر ها در ایران است که مشمول خدمت سربازی می شوند. در واقع مخاطب پیرامونی ما تمامی جامعه پسرانی است که یکی از پنج دغدغه اصلی آنها سربازی اجباری است. 

چگونه می‌توان ناظر بر اینکه یک اتفاق مثبت بیفتد به تولید مستند پرداخت؟

انصاری: اینکه در مستند یک راه حل داشته باشیم. ما در این مستند دنبال راه حل بودیم. نباید در این مسائل دست روی نقاط افتراق گذاشت. چون اگر دست روی نقاط سیاه بگذاریم و بخواهیم از روی آن نقاط مسئله سربازی را درست کنیم، شاید جنجالی را به وجود می آورد. با توجه به شناختی که ما از نهادی که از آن مطالبه گری داریم شاید با این رویکرد اتفاق مثبتی نمی افتاد.

طرف دیگر ماجرا این است که شما علی رغم اینکه انتقاد می کنید یک راه حلی را هم ارائه دهید. که این راه حل در این مسئله وجود داشت. اگر این راه حل برای شرکت های دانش بنیان از سوی نیروهای مسلح وجود نداشت شاید لحن ما هم تغییر می کرد. حضرت آقا در جمع مستند سازان در سال ۹۶ فرمودند اینکه نقد وجود داشته باشد خوب است اما راه حلی هم بعد از آن ارائه شود. این چیزی بوده که ما در این مستند تلاش داشتیم به آن بپردازیم.

نگران این نیستید که پس از اکران مستند اتفاق نگران کننده ای برای شما یا مستندتان رخ دهد؟

انصاری: نگران هستم اما کاری نمی توان انجام داد. به طور مثال ما در روند تولید مستند با فردی که اسم ایشان را نمی آورم مصاحبه گرفتیم. ایشان از بچه های نیروهای مسلح بودند و تاکید داشتند که پیش از انتشار کار را ببینند و بعد اجازه پخش مصاحبه را بدهند. ما مستند را به ایشان نشان دادیم و علی رغم اینکه مستند لحن آرامی دارد ایشان ما را تهدید کرد که اگر از صوت و فیلم او استفاده شود پیگیرد قانونی دارد. ما مجبور شدیم که مصاحبه ایشان را حذف کنیم و بازیگری اضافه کنیم که عینا حرف هایی که ایشان زده بودند را بازی کند. به همین خاطر نمی دانم پس از انتشار چه واکنشی خواهد داشت.

به قسمت های بعدی این مستند فکری کرده اید؟

دزفولی: شخصا خیر! البته این را بگویم که مستندی هم با سفارش یکی از سازمان های هنری ذیل سپاه ساخته شده بود که هنوز منتشر نشده و نمی دانم که منتشر شود یا نه. این نشان دهنده ی این است که آسیب شناخته شده است و درباره آن کار میکنند تا مشکل را حل کنند و اینطور نیست که فقط همین مستند درباره سربازی ساخته شده باشد و یا یکی دو مستندی که قبلا ساخته شده. در دهه ۹۰ به خصوص یکی دو سال اخیر مستند هایی در این باره ساخته شده است. پس این بلوغ پیدا شده که ما در مسئله سربازی شاهد مشکلاتی هستیم. مستندهای دیگری ساخته شده که درون سازمانی است و برای حل این معضل در داخل نیروهای مسلح ساخته شده تا آسیب ها به صورت درونی نمایش داده و حل شود.

انصاری: مسئله سربازی مسئله ای است که ذهن بسیاری را درگیر خود کرده است. وقتی شما به نخبگان به این شکل اهمیت می دهی باعث می شود خیلی ها مسیر زندگی خود را طبق این قانون تغییر بدهند و به این سمت بروند که چگونه می توانند المان های نخبگی را کسب کنند. خود این مسئله که شما زمین را درست طراحی کنید باعث اتفاقات مثبت می شود. پاسخ قدیمی به یک سوال جدید بحران آفرین است ولی امروز شاهد این هستیم که نیروهای مسلح به سمت پاسخ های جدید برای سوال های جدید می رود.

در مورد عرضه و اکران این مستند هم می شود توضیح دهید؟

دزفولی: ان شاالله این مستند ظرف چند روز آینده در دانشگاه شریف رونمایی می شود و در حال پیگیری هستیم که آقای دکتر ستاری و یک نفر از عزیزان نیروهای مسلح در جلسه رونمایی مستند حضور داشته باشند و درباره موضوع گفت و گو و صحبت کنند و بحث خوبی شکل بگیرد . بلافاصله بعد از اکران مستند در دانشگاه های مختلف تهران آغاز می شود و اوج آنها در روز دانشجو خواهد بود. از حدود ۲۰ آذر هم در پلتفرم ها برای دسترسی عمومی عرضه خواهد شد و در نهایت امیدوارم که این مستند سال آینده بتواند از تلویزیون پخش شود. عزیزانی که خواهان ثبت نام برای اکران این مستند در دانشگاه ها و مراکز آموزشی خود هستند می توانند با شماره ۰۹۳۷۱۷۶۷۹۴۴ تماس حاصل نمایند. این کارهایی است که ما می توانیم برای مطرح شدن دغدغه سربازی جوانان و به خصوص نخبگان مطرح کنیم و من امیدوارم که به نتایج خوب و ملموس برسد و سرانجام بحث سربازی نخبگان در شرکت های دانش بنیان حل شود و به تعداد سهمیه قابل قبولی برسد.

رسانه سینمای خانگی- نگراین برای نسلی که فقط برای خندیدن به سینما می‌رود

نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» گفت:مشخصا با ذات سینمای کمدی مشکلی ندارم، اما مساله این است که فیلم کمدی، سینمای ایران را قبضه می‌کند. نگران نسل بعدی هستم که مردم آن فقط برای خندیدن به سینما بروند.

به گزارش سینمای خانگی، آرمان خوانساریان درباره اکران فیلمش در میان سیل انبوه فیلم‌های کمدی در شرایط فعلی به خبرنگار سینمایی ایرنا گفت: ما نسلی بودیم که فیلم‌های مهم سینمای ایران را در سالن های سینما دیده‌ایم. به‌شخصه مشکلی با ذات سینمای کمدی ندارم، اما مشکل این است که فیلم کمدی سینمای ایران را قبضه می‌کند چراکه سینمادار ترجیح می‌دهد سالنش پر شود و فقط بلیط‌های بیشتری فروخته شود.

وی ادامه داد: نگران نسل بعدی هستم که مردم آن فقط برای خندیدن به سینما بروند؛ در غیر این صورت با ذات سینمای کمدی مشکلی ندارم.

خوانساریان درباره ریسکی که یک فیلم شاعرانه در شرایط فعلی اکران تحمل می‌کند، گفت: سینمای ما فقیر است و در قبضه سینمای کمدی و سینمای جنوب شهری است از این رو کمتر کسی می آید که برای یک مدل جدید ریسک کند. فیلم من هم عجیب‌وغریب و جدید نیست، من سعی کردم سیلقه متفاوت از آنچه در سینمای بدنه بود، ارائه بدهم.

وی ادامه داد: مسیر و ایمان من به سینمایی که آن را سینمای اندیشه می‌دانم، مشخص است. منتها بسیاری از تهیه‌کنندگان این اعتماد را ندارند. من ۲ سال تلاش می‌کردم تا بتوانم کسی را برای سرمایه‌گذاری روی فیلمم پیدا کنم.

 آرمان خوانساریان، نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی جنگل پرتقال

نگاه تجاری به سینما حالم را خوب نمی‌کند

خوانساریان به مسئولیت‌پذیری در برابر نسل جدید اشاره کرد: نسلی هست که ما در برابر آن مسئولیم. همان‌طور که ما از نسل قبلی یاد گرفتیم باید به نسل بعدی هم یاد بدهیم. لذت و ایمان در تدریس علیرغم شرایط مالی، برای من باعث ادامه دادن تدریس شد. در حال حاضر این نوع سینما نیز برای من همین است. از یک جایی به بعد که نگاه تجاری داشته باشم دیگر سینما برایم معنا پیدا نمی‌کند و کار فرهنگی محسوب نمی‌شود.

این کارگردان درباره میزان مخاطب‌پذیری فیلم گفت: من از ابتدا تلاش داشتم فقط برای تئاتری‌ها فیلمی نسازم، از لغات تخصصی فرار کردم و مفهوم تئاتر و تئاتر خواندن را یک بار تعریف کردم. تخصصی‌ترین نکته شاید اسم چخوف است که چندبار در فیلم توضیح داده می‌شود که چخوف کیست و چرا علی بهاریان قرار بود چخوف آسیا باشد؟

وی انتخاب فضای تئاتر و ادبیات نمایشی را قابل تامل دانست و گفت: برخی می‌گویند چرا علی بهاریان زیست نخواند یا پزشکی. درحالی‌که افسردگی بعد از تحصیل در رشته هنر غیرقابل‌اجتناب است. مساله‌ای که از ابتدا اطرافیان با دانشجو مخالف‌اند و بعد از فارغ التحصیلی، سرنوشت مشخصی در انتظار دانشجو نیست. در دانشگاه می‌توان آدم مهمی شد اما بعد از اتمام دانشگاه با جامعه‌ای سر و کار دارید که نمی‌دانید در کدام بخش آن باید ابراز وجود کنید.

هامون، نمونه موفق فیلم روشنفکرانه در سینمای ایران

خوانساریان ادامه داد: نمونه موفق فیلم جامعه روشن‌فکری، هامون است. حمید هامون نمی‌تواند قصاب باشد و شغل دیگری داشته باشد چراکه در کتاب ها و افکار تنیده است. ما در این فیلم راجع به تکبر صحبت می‌کنیم؛ اینکه کسی رویایی داشته و به آن نرسیده و زمانی به خودش می‌آید و می‌بیند که به جایی نرسیده. حرفه او مساله اصلی ما نیست.

چالش‌های یک معلم، انتقاد ناپذیر و مغرور

کارگردان فیلم کوتاه سایه فیل درباره شکل‌گیری شخصیت علی بهاریان گفت: من از ۲۶ سالگی معلم مدرسه شدم و این آغاز یک خودشناسی برای من بود. همیشه در زندگی‌ام در جایگاه کسی بودم که می‌خواستم یاد بگیرم و حالا معلمی داشت باعث می‌شد که به جای یادگیری یاد بدهم و این روی شخصیت من هم تاثیر گذاشت.

این کارگردان افزود: از یک جایی دیدم دانش‌آموزی مقابل من است که بلافاصله حرفم را می‌پذیرد و با چشم گفتن، مرا تایید می‌کند. این از من موجود ترسناکی می‌ساخت، آدمی که دیگر انتقادپذیر نیست و حواسش نیست که یک معلم از بالا به دانش‌آموز نگاه نکند. تلاقی این دو، شخصیت سهراب بهاریان را در فیلم من ساخت.

 سارا بهرامی در فیلم جنگل پرتقال

تلاش داشتم حرف جدی را شوخی شوخی بزنم

خوانساریان در پاسخ به این‌که فضای فیلم در عین نمایش مصائب و مشکلات منفی و ناامیدانه نمی‌شود، گفت: وقتی می‌خواهید حرف جدی بزنید و با گله و شکایت با آدم‌ها درد دل می‌کنید، حرفتان تاثیر گذار نمی‌شود اما وقتی با احساسات و شوخی و حس‌های مختلف از غم می‌گویید همیشه این درد به یاد می‌‍ماند چون با غر و درد حرف نزدید.

این کارگردان ادامه داد: من سعی می‌کنم روی این کار کنم که حرف جدی را شوخی‌شوخی بزنم. اگر راجع به سرخوردگی حرف می‌زنم، نمی‌توانم از ابتدا تا انتها غر بزنم. اما وقتی آن حس‌های زیبا و مختلف نباشد درد نبودن آن را حس می‌کنیم. سهراب آخر قصه می‌فهمد ۱۵ سال پیش چه چیزی داشته که قدرش را ندانسته اما امروز دیگر فرصتی نیست. زندگی این گونه نیست که هر زمان ما تغییر کنیم با ما تغییر کند.

خوانساریان درباره شباهت فیلمش با سینمای رسول صدرعاملی گفت: وقتی شانس حضور یک آدم بزرگ کنار فیلم را داری، قطعا یاد گرفتن از ایشان اهمیت بیشتری دارد.

کارگردان فیلم کوتاه سبز کله غازی گفت: مدل کاری آقای صدرعاملی این‌گونه است که اعتماد کامل به فیلمساز دارد. سینمای ایشان نیز به حدی جذاب و نرم است که مسلما تاثیر زیادی از ایشان گرفتم.

بلوغ شخصیت‌ها، دستاورد «جنگل پرتقال» بود

نویسنده فیلم ابر بارانش گرفته درباره بلوغ شخصیت‌ها در این اثر گفت: برای هر دو شخصیت یک بلوغ اتفاق می‌افتد. ما در تمام فیلم، از دختری می‌شنویم که همه به او می‌خندند و بعد که او را می‌بینیم، فرد بالغی است که آن تصمیم نهایی را می‌گیرد. در پایان فیلم هم دختر از سر بلوغ اشک می‌ریزد اما دوباره تن به تحقیر نمی‌دهد. جایی که کسی در جوابی که خودش داده، اشک می‌ریزد و پشت این بلوغ اتفاق افتاده. سهراب نیز در پرده سوم فیلم متوجه خودش می‌شود و تازه به بلوغ می‌رسد. تضاد بین این بلوغ در جایی که است که شخصیت دختر در جایی که نمی‌پذیرد، بالغ می‌شود و شخصیت پسر در جایی که به دنبال احیا است، به خودش می آید.

خوانساریان درباره انتخاب نام فیلم اظهار داشت: فیلم درباره خطایی در گذشته صحبت می‌کند. خطایی که همه لحظات زیبای گذشته را از بین برده و بازآفرینی آن ممکن نیست. از این رو اسمی انتخاب می‌کنیم که در ظاهر فانتزی است اما وقتی فیلم را می‌بینیم متوجه می‌شویم که این مربوط به خطای دختر در گذشته است که این واژه را به اشتباه ساخته و این اسم در بین همه یک اسم رمز از حماقت مریم است.

«در دنیای تو ساعت چند است» در بیان مساله عشق تفاوت داشت

کارگردان فیلم جنگل پرتقال به شباهت ذکر شده بین فیلمش و دیگر فیلم‌های روشن‌فکری گفت: چنین فیلم‌هایی در سینمای ایران کم هستند و خواه‌ناخواه این تاثیر گرفته می‌شود. اگر فیلم در دنیای تو ساعت چند است بعد از این فیلم هم ساخته می‌شد می‌گفتند از جنگل پرتقال تاثیر گرفته شده. اما چون آنجا شمال بوده، اینجا هم شمال است این خوانش شبیه‌بودگی از این فیلم می‌شود. از طرفی دوست ندارم بگویم هیچ تاثیری نگرفتم. فیلم آقای یزدانیان به شدت خوب است اما این گونه نبوده که بگویم چون آن فیلم بوده بروم این فیلم را بسازم.

وی افزود: من در تنکابن زندگی کرده ام و دوران دانشجویی ام را پشت سر گذاشتم و بخش زیادی از فیلم، خاطرات من است. یعنی اگر در اصفهان دانشجو بودم احتمالا با فیلم رضا ساخته علیرضا معتمدی مقایسه می‌شدم! جغرافیا و فقیر بودن سینمای ما در تنوع این حس را به وجود آورده.به علاوه اینجا برعکس آن فیلم عشق مساله اصلی فیلم ما نیست ولی در آن فیلم عشق مساله اصلی بود.

خوانساریان درباره فیلم‌های ایرانی با فضای روشن‌فکری اظهار داشت: تفاوت این فیلم با دیگر فیلم‌های روشن‌فکری این است که من در این فیلم پیشنهاد گفت‌وگو دادم. مسئله فیلم گفت‌وگو و معذرت‌خواهی است چون از دل گفت‌وگو، عذرخواهی درمی‌آید. ما راجع به گفت‌وگو حرف زدیم. انتهای فیلم جایی است که شخصیت اصلی، اولین معذرت‌خواهی زندگی‌اش را انجام می‌دهد.

وی تاکید کرد: فروش فیلم نشان می‌دهد که نسبت به فیلم‌های رایج سینمای ایران، این فیلم در نبود بازیگر ستاره که فروش را تضمین کند و موضوعی که آن چنان در سینما رایج نیست، مورد استقبال مخاطب قرار گرفته است.

 سعید مولویان در فیلم جنگل پرتقال

شناخت سارا بهرامی از دانشگاه تنکابن، پل مشترک ما شده بود

خوانساریان انتخاب سارا بهرامی را به دلیل تجربه مشترک از فضای شمال ایران مهم دانست و گفت: سارا بهرامی جزو گزینه‌های اول من بود چرا که او نیز شمال درس خوانده بود و فضای زیست دانشجویی در شهر تنکابن را می‌شناخت.

وی تاکید کرد: ما با صحبت راجع به اتفاقات گذشته می‌توانستیم منظورمان را به تمامی به یکدیگر برسانیم و خاطراتی ساختیم که هر دو آرزویمان بود. ایشان می‌خواست آنجا روزی فیلم بازی کند و من آرزویم این بود که آنجا فیلم بسازم. تنکابن پل مشترک ما شده بود.

اکران فیلم سینمایی جنگل پرتقال به نویسندگی و کارگردانی آرمان خوانساریان و به تهیه‌کنندگی رسول صدرعاملی در سینماهای سراسر کشور ادامه دارد.

رسانه سینمای خانگی- چرا اسکورسیزی به مراکش نرفت؟

«مارتین اسکورسیزی» به دلایل شخصی در کارگاه های آموزشی اطلس جشنواره فیلم مراکش شرکت نخواهد کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، این سینماگر سرشناس قرار بود به عنوان پدرخوانده هنری برای بازوی صنعتی جشنواره مراکش در این رویداد سینمایی حضور یابد و در قالب کارگاه های آمورشی اطلس به بررسی  توسعه و آثار در حال پیشرفت استعدادهای جدید پویا از سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا بپردازد. 

اما حالا خبر رسیده که این فیلمساز به دلایل شخصی قادر به سفر نیست و قول داده که شخصاً برای دوره بعدی به جشنواره بازگردد. 

با وجود این چرخش اخیر، سازمان دهندگان این جشنواره اعلام کره اند هیچ تغییر دیگری در برنامه امسال جشنواره فیلم مراکش ایجاد نخواهد شد. 

«قاتلان ماه کامل» جدیدترین فیلم مارتین اسکورسیزی است که هم اکنون در سینماهای آمریکا و جهان در حال اکران است و خود را برای رقابت در فصل جوایز سینمایی ۲۰۲۴-۲۰۲۳ آماده می کند. 

رسانه سینمای خانگی- بازخوانی یک مصاحبۀ قدیمی از بیتا فرهی

واقعیت این است که بیتا فرهی خیلی اتفاقی وارد دنیای بازیگری شد. شاید اگر آن روز به مهمانی دایی‌اش نمی‌رفت، شغل دیگری انتخاب می‌کرد. اما قسمت این بود که او به خانه دایی‌اش برود و توسط ناصر چشم‌آذر به داریوش مهرجویی که دنبال بازیگری برای «مهشید» فیلم «هامون» معرفی بشود و این شد که بیتا فرهی شد یکی از «هامون» ‌ی‌ها و حالا در قابی در کنار داریوش مهرجویی، خسرو شکیبایی، عزت‌الله انتظامی، جلال مقدم، فتحعلی ‌اویسی و … ماندگار شده است.

به گزارش سینمیا خانگی، شاید تقدیر این بود که او همزمان با چهلمین روز درگذشت مهرجویی از دنیا برود تا «هامون» همچنان معناهای دیگری برای ما داشته باشد و نکته قابل تامل تر اینکه آخرین فیلمش در سینما، «لامینور» بود که آخرین ساخته داریوش مهرجویی هم شد.

فرهی از آن بازیگرانی نبود که دنبال دیده شدن باشد. در پی این نبود که خیلی در مجامع هنری حضور پررنگی داشته باشد. تمایل چندانی هم به گفتگوهای مطبوعاتی نداشت. با این حال حدود ۹ سال پیش در یکی از روزهای اسفند که هوا حال و هوای بهاری داشت، به واسطه دوستی مشترک، در خانه زیبایش پذیرای ایسنا شد و در این گفتگو فرصتی دست داد تا هم درباره حضور حرفه‌ایش در سینما صحبت کنیم و هم حرف‌های خودمانی‌تری مانند اندوهی که بعد از درگذشت مادر حس کرده بود و شور و شوقی که با آمدن نوه‌اش چشیده بود، داشته باشیم.

حالا که در این پاییز بی‌رحم، یکی دیگر از هنرمندان کشورمان را از دست داده‌ایم، بخش‌هایی از آن گفتگو را مرور می‌کنیم.  

فرهی در آن گفتگو از ورود اتفاقی‌اش به سینما گفت که با «هامون» رقم خورد و او نیز همچون بسیاری از ما  دچار «هامون» شد و سالی چند بار به تماشای آن می‌نشست.

خانه اش را با گلدان‌هایی زیبا زینت داده بود و جای جای خانه تابلوهایی زیباتر رخ‌نمایی می‌کردند و دری که خود یک اثر هنری بود و فرهی اشعار عطار و مولانا را با خط خوش خویش بر آن نوشته بود و نقاشی‌های دوستش نیز زیبایی این در را دو چندان کرده بود.

اتفاقی به نام «هامون»

بدیهی‌ترین اتفاق این بود که از «هامون» آغاز کنیم و بیتا فرهی با به یاد آوردن اولین و درخشان‌ترین تجربه‌اش در سینما گفته بود : «بعد از فیلم «هامون» که برای من و سینمای ایران یک اتفاق بود، آقای مهرجویی بلافاصله پیشنهاد همکاری در فیلم «بانو» را داد. بعد از دو کار شاخص برایم سخت بود هرکاری را بپذیرم پیشنهاد بسیاری می‌آمد، اما سعی می‌کردم دست به عصا و حساب شده عمل کنم. عده‌ای معتقدند در فیلم‌ «هامون» خود «مهشید» جلوی دوربین رفته است و کاری با بازیگر صورت نگرفته است. هرچند با من هیچ تمرینی نشد، اما نقش برایم جا افتاده بود و انگار شخصیت را می‌شناختم.»

خسرو شکیبایی بهترین همبازی بود

او که در اولین تجربه سینمایی‌اش با خسرو شکیبایی همبازی بوده است، شکیبایی را بهترین همبازی دانسته بود: «بسیاری زیاد از او کمک می‌گرفتم. همراه بسیار خوب و بهترین همبازی بود. هرگز نمی‌توانم یاری‌هایش را در فیلم «هامون» فراموش کنم. بعد از آن هم در چهار فیلم دیگر هم بازی شدیم.»

همانطور که «هامون» برای بسیاری از تماشاگران سینما هنوز تمام نشده و هر از گاهی آنها را وا می‌دارد تا بار دیگر با سرگشتگی‌های حمید هامون همراه شوند، برای بیتا فرهی هم تمام نشده و در زندگی‌اش جاری و ساری بود، آنچنانکه می‌گفت: «ممکن است در سال، چند بار هامون را ببینم. وقتی از نظر کاری دلتنگ می‌شوم و کمبود پیدا می‌کنم، آن را می‌بینم.»

انتظار ۷ ساله بانو

بعد از «هامون»، مهرجویی بلافاصله دست به کار ساخت «بانو» شد. او در جایی گفته بود که فیلمنامه این کار را بر اساس شخصیت بیتا فرهی نوشت. شاید شخصیت بانو را به فرهی نزدیک دیده و با شناختی که از او داشت، این نقش را به فرهی پیشنهاد کرد و این چنین بود که فرهی، شکیبایی و انتظامی بار دیگر همبازی شدند. «بانو» ساخته شد اما ۷ سال منتظر ماند تا روی پرده نقره‌ای جان بگیرد.

بیتا فرهی درباره این انتظار دشوار چنین گفته بود: «بعد از توقیف «بانو» بسیار ناراحت و افسرده شدم. فیلم ۷ سال توقیف بود. وقتی که اکران شد، دم سینما عصر جدید جمعیت زیادی برای تماشای فیلم آمدند.«بانو» را با مردم دیدم که تجربه خیلی خوبی بود. برای مردم احترام زیادی قائلم و بسیار دوستشان دارم.»

از کیمیا تا اعتراض

بعد از «بانو»، به واسطه دوستی نزدیکش با پروانه پرتو، در«کیمیا» کار احمدرضا درویش بازی کرد و دوباره با شکیبایی همبازی شد تا اینکه تماشاگران او را با چادری گل‌گلی و شکل و شمایلی متفاوت در «اعتراض» مسعود کیمیایی دیدند؛ این تجربه‌ هم برای او دل‌انگیز شد: «همیشه این فیلم را دوست دارم چون نقشم خیلی متفاوت بود. دوست ندارم نقش کلیشه‌ای بازی کنم و همیشه زنی متمول و ثروتمند باشم و رُل «اعتراض» خیلی متفاوت بود.»

«خون بازی» را هم دوست می‌داشت و آن را تجربه‌ای درجه یک می‌دانست: «خون بازی را بسیار دوست می‌دارم. از رخشان بنی اعتماد بسیار آموختم و امیدوارم بازهم شانس همکاری با او را داشته باشم.»

همکاری با بهمن فرمان آرا در دو فیلم «خانه‌ای روی آب » و «خاک آشنا» نیز دو تجربه دوست‌داشتنی دیگر برای او بود و اعتقاد داشت که فرمان آرا یکی از متشخص‌ترین کارگردان‌های ایران است که برایش احترام بسیار قائل بود و از همکاری با او خوشحال بود.»

بیتا فرهی از اول گزیده‌ کار بود و در گذر سال‌ها گزیده‌ کارتر هم شد. می‌دانست که باید سنجیده‌تر عمل کند. بلندی و کوتاهی نقش هم برایش اهمیت نداشت و معتقد بود که بازیگر کسی است که بتواند حتی به نقش‌های کوتاه اعتبار و هویت بدهد و این گونه بود که نقش کوتاه خود را در فیلم «دوران عاشقی» علیرضا رییسیان دوست می‌داشت.

راه پیش‌رویم را خیلی روشن نمی‌بینم

اما او نیز مانند بسیاری از هم‌نسلان خود از وضعیت سینما در آن مقطع ناخوشنود بود و در حالیکه سری به تاسف تکان داده بود، گفته بود: «نمی‌توانم درباره سیاست گذاری‌های سینما نظر بدهم، اما به عنوان بازیگر راهی برای خودم نمی‌بینم. ۲۶ سال حدی برای خودم قائل شدم، اما حالا راه پیش‌رویم را خیلی روشن نمی‌بینم. البته این نظر فقط برای خود من است و به طور کلی نظر نمی‌دهم.»

در آن عصر زمستانی، مجالی پیش آمد تا حرف‌های خودمانی‌تری هم داشته باشیم. به یاد درگذشت مادرش اشک به صورتش دوید و با یادآوری نوه‌اش که آن زمان دو ساله بود، گل از گلش شکفت. آن زمان دخترش مقیم پاریس بود و نوه‌ دو ساله‌اش «تسا» قرار او را در تهران می‌گرفت و مادر بزرگش را مدام راهی پاریس می‌کرد. بچه‌ای که بزرگترین انگیزه او برای زیستن بود و در این میان مهم نبود که در این سفرهای گاه و بیگاه، گاه برخی از نقش‌ها را هم از دست می‌داد.

لحظات پایانی گفتگوی ما با پرسشی کودکانه همراه بود. می‌خواستیم بدانیم که اگر آن روز به طور اتفاقی به داریوش مهرجویی معرفی نمی‌شد، اگر «مهشید» «هامون» نمی‌شد، ممکن بود هرگز بازیگر نشود و او گفته بود: «بله واقعا ممکن بود. همیشه خیلی دوست داشتم سرمایه‌ای می‌داشتم، کتاب فروشی کوچکی راه می‌انداختم که در آن کافه و یک گل فروشی کوچک هم بود. همیشه این سه را باهم می‌خواستم، اما هیچ کدام نمی‌شود.سرمایه ندارم‌، گل‌ها هم می‌پلاسند و هیچ کس هم کتاب نمی‌خواند.»

شاید آن زمان که بیتا فرهی جملات پایانی این گفتگو را بیان می‌کرد، هرگز تصور نمی‌کردیم که کمتر از ۱۰ سال بعد این جملات معنایی دیگر پیدا کنند: «زندگی خیلی کوتاه است. باید قدرش را دانست و از هر لحظه‌اش استفاده کرد. اگر مرگ را در کنار زندگی ببینیم، می‌توانیم انسان باشیم و از هر لحظه آن بهره ببریم. چون زندگی همان قدر که زیباست، کوتاه و ناپایدار است.»

فردای روزی که هنرمندان برای چهلمین روز درگذشت داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر گرد هم آمدند، بیتا فرهی که به دلیل عفونت ریه مدتی در بیمارستان بستری بود، از دنیا رفت.

رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران نه «فسیل» است و نه «بی‌مادر»

طی هفته اخیر گیشه سینماها در رخوت به سر برد و به جز یکی دو فیلم که نسبتا توانستند جمعیت زیادی را جذب سالن های سینما کنند مابقی فیلم‌ها در این راستا موفق عمل نکردند.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، «بی مادر» سیدمرتضی فاطمی با فروش تنها ۱۵ قطعه بلیت در سراسر کشور برای دومین هفته متوالی کم مخاطب ترین فیلم در حال اکران بود.

بر اساس این گزارش و با استناد به آمار ارائه شده در سایت سمفا تا ساعت یازده جمعه سوم آذرماه «شماره ۱۰» حکید زرگرنژاد نیز با ۲۴ مخاطب دومین فیلم کم مخاطب هفته شد و «مصلحت» حسین دارابی برای کسب مقام سومین فیلم کم فروش و کم مخاطب سینما تنها توانست ۸۳ نفر را جذب سالن های سینما کند.

«ارثیه فامیلی» حامد رضی تنها ۱۰۸ قطعه بلیت در سراسر کشور فروخت و «آهو» به کارگردانی هوشنگ گلمکانی که در سال های پیری سودای کارگردانی برداشته تنها توانست رقم ناچیز ۵۴۰ نفر مخاطب در سراسر کشور داشته باشد.

در راستای بی رمقی گیشه سینماها «ستاره بازی» هاتف علیمردانی تنها حدود ۱۶۰۰ مخاطب داشت و «هولیا» مرتضی آتش زمزم تنها ۲۷۰۰ نفر از مردم را مجاب به حضور در سالن های سینما کرد!

«اخت الرضا» سیدمجتبی طباطبایی نیز طی هفته اخیر حدود ۵۳۰۰ مخاطب به دست آورد و «جنگل پرتقال» آرمان خوانساریان نتوانست بیش از ۷۸۰۰ مخاطب داشته باشد و «سرهنگ ثریا» لیلی عاج نیز تنها حدود ۷۹۰۰ مخاطب در سراسر کشور داشت.

از سوی دیگر «هتل» همچنان پیشتاز گیشه است؛ فیلم جدید سیدمسعود اطیابی در این هفته حدود ۴۴۴ هزار نفر را جذب سالن های سینما کرد که البته این میزان نسبت به هفته قبل کاهش جدی مخاطبان فیلم را نشان می دهد! «بچه زرنگ» نیز در هفته اخیر ۱۴۹ هزار مخاطب داشت و «فسیل» کریم امینی هم با ۸۷ هزار مخاطب سومین فیلم پر فروش هفته شد.

«جوجه تیغی» مستانه مهاجر تنها حدود ۴۸ هزار مخاطب داشت و «گیج گاه» عادل تبریزی تنها توانست ۳۷ هزار نفر از جمعیت ۸۵ میلیونی کشور را مجاب به حضور در سالن های سینما کند! «عامه پسند» سهیل بیرقی هم علیرغم همه پروپاگاندای رسانه ای اش نتوانست جمعیت زیادی را به سالن ها بکشاند و به مخاطب اندک‌۲۶ هزار نفری بسنده کرد!

در نهایت «نارگیل۲» ۳۶ هزار مخاطب داشت، «حدود ۸ صبح» ۲۰ هزار نفر را جذب سالن های سینما کرد و «شهر هرت» نیز به حدود ۱۹ هزار مخاطب رضایت داد.

خروج از نسخه موبایل