خانه چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در دومین روز شاهد اکران ۴ اثری بود که هرکدام با نقش آفرینی چهرههای پرفروش گیشه به این رویداد رسیده اند، یکی از روزهای بسیار داغی که شاید تا پایان تکرار نشود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، دومین روز جشنواره فیلم فجر در میلاد که مصادف با دومین روز برفی پایتخت هم بود با ردیف مردمان ذوق زده از برف بازی و آدم برفی های بزرگراه ورودی میلاد روی فرش سفید ورودی همراه شده بود.
تا نیم ساعتی قبل از آغاز اکران ها راهروها خلوت و تقریبا جشنواره در خواب و سکوت بود اما این سکون به ساعتی نکشید که جایش را به همهمه و جست و خیز اهالی رسانه و منتقدان و مهمانان داد تا جایی که به ترافیک مخاطبان در اکران و نشست ها منجر شد.
اولین نشست به توضیحات عوامل دست اندرکار بخش بین الملل و البته عذرخواهی روابط عمومی جشنواره بابت برخی کاستی های روز نخست و تاخیرها گذشت که در روز دوم تقریبا جایش را به نظم و برنامهریزی مدون داده بود.
اما اکران های دومین روز با نقش تمساح خونی بر پرده و خنده و دست و هورا برای اولین ساخته جواد عزتی به عنوان یک شخصیت محبوب سینمایی آغاز شد. عزتی که تجربه موفق بازی در آثار کمدی همچون هزارپا، آینه بغل و چهاربندانگشت از او تضمینی برای گیشه ساخته این بار در مقام کارگردان و بازیگر تمساح خونی را تقدیم سینما کرده که از عهده هر دو جایگاه هم به خوبی برآمده است.
حضور او به همراه عوامل فیلم تمساح خونی در خانه جشنواره و پاسخ به اهالی رسانه در نشست خبری از جمله گرمی های روز دوم این رویداد بود. کاخ جشنواره که دومین روزش با شلوغی و گرمای پرشور میان سرمای استخوان سوز زمستانی مواجه بود امروز مهمانان سلبریتی دیگری هم داشت، از علی اوجی تا فریبا نادری و الناز حبیبی و دیگرانی که حضورشان بازار رسانه ای ها را گرم و آنها را برای دعوت به نشست و مصاحبه به خط کرده بود.در هر گوشه سالن دوربینی کاشته و در کمین شکار لحظه ها منتظر نشسته اند، عکاسان در تکاپو و مهمانان در تقاضای ثبت خاطره در تلاقی برف و جشنواره.
اما دومین اکران روز دوم به تابستان همان سال ساخته محمود کلاری اختصاص یافت، اثری که گرچه از حضور چهره های شناخته شده ای چون مهران مدیری، فریبا نادری و علی شادمان و غیره بهره برده بود اما توفیق چندانی در قصه و روایت آن نداشت، تا جاییکه بسیاری از مخاطبان سالن در نیمه فیلم ترجیح را به ترک دادند.
سومین اثر روز دوم جشنواره به یکی از جنجالی ترین آثار این دوره اختصاص داشت، بی بدن فیلمی که از مدت ها قبل با برچسب برگرفته گی از یک پرونده واقعی مشهور شهرت یافته بود و بعد از تماشا خط بطلانی تقریبی به تکذیب کارگردان مبنی بر صحت نداشتن این ادعا می کشید. بی بدن کاملا مشابه با پرونده مشهور آرمان و غزاله ساخته و گریزی تمام به یکی از پرهیاهوترین مباحث یعنی قتل و قصاص زده بود. از آنجاییکه گونه واقع گرا در سینما همیشه مخاطبان خاص و عمده خود را دارد صف طولانی مخاطبان بی بدن در مقابل دو ورودی سالن اکران در خانه جشنواره از تماشایی ترین صحنه های دومین روز جشنواره بود، تا جاییکه تمام ظرفیت سالن دوهزار و ۱۰۰ نفره مرکز همایش پر و حتی با مخاطبان مازاد مواجه شد.
حضور عوامل بی بدن و صحبت های کاظم دانشی نویسنده اثر که بیشتر هم با علفزار پا در کفش حوزه قضایی کرده بود و صحبت هایش پیرامون روند تولید و گلایه از عدم حضور در بخش سودای سیمرغ جشنواره نیز بر حاشیه های این اثر اجتماعی ملتهب افزوده بود.
بی بدن دومین فیلمی بود که با بازی پژمان جمشیدی بر پرده دومین روز جشنواره نشسته بود، اولین حضور در تمساح خونی عزتی نقشی کوتاه و دومین حضورش در اثر مرتضی علیزاده در نقش بهمنش پدر قاتل بود.
اثری که بازار تحلیل و تفسیرش بعد از نمایش داغ تر از دیگر آثار روز دوم بود.
اما آخرین فیلم روی پرده اکران روز دوم جشنواره به اثری سوزناک تعلق گرفت که قصه آن به یکی از تلخ و غمبارترین ماجراهای چند سال اخیر یعنی شهدای غواص گره خورده بود.
مخاطبانی که روز کاریشان را با یک فیلم کمدی آغاز کرده بودند در پایان شب دوم با چشمانی قرمز سالن اکران را ترک می کردند.
پرواز ۱۷۵ که قصه ای از صبر یک مادر شهید را به تصویر کشیده بود یک اثر دفاع مقدسی روایت شده در بستری ساده و بی آلایش بود، اثری که علیرغم اکران پایانی مخاطبان کمی نداشت.
جشنواره در روز دوم لحظات بسیار پرشور و پرحرارتی پشت سر گذاشت و در نهایت به خواب چندساعته رفت تا مهیای میزبانی روز سوم شود.
دو روز دیرتر یک چالش اساسی است؛ هم برای سازندگانش که میخواهند موضوع فرزندآوری را در سینمای ایران با یک پوشش عفیفانه و قالب عمومی بیان کنند و هم برای سرمایهگذاران که چالش ورود به حوزه مسائل واقعی و مهم اجتماعی را آغاز کردهاند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای اجتماعی واژهای که سالهاست شنیدن آن پدیده هایی چون سینمای نکبت و فلاکت سینمای جنوب شهر بی قانون سینمای فقر و درماندگی سینمای قتل و جنایت سینمای هرت آبادی با آدمهایی چهارچوب گریز و معتاد و بی رحم و بی قاعده و خارج از دایره انسانیت را به ذهن متبادر میکند.
کافی است در خصوص یک فیلم بشنویم که گونه سینمای اجتماعی دارد تا تهمایه تلخ اندیشیدن به درماندگی یک شخصیت را در پس ذهن همه ما زنده کند گویی یکی از رسالتهای اصلی سینمای ایران دادن تصویر تلخ و کثیف از ایران است به نحوی که تمام قاعدههای موجود و مطلق سینما هم پای این مسیر کج مستمر قربانی تلقی غالب جاری شده است.
فیلمهایی با پایان مایوس کننده !
به طور مثال در حوزه سینمای کودک و نوجوان اصل جاری در سینمای سراسر جهان شاید این باشد که سینمای کودک و نوجوان می تواند با درد و رنج و درماندگی و حادثه و در یک کلام تراژدی آغاز شود اما به هیچ وجه نمی تواند به تراژدی ختم شود چرا که نوجوان یعنی آینده یعنی تصویر زندگی و یعنی تلاش و از همه مهتر یعنی امید.
در حوزه اجتماعی قدر مسلم ساخت فیلم منوط به چند پیش شرط بدیهی و اساسی است که نخستین و شاید مهمترین آن هم شناخت نظام مسائل اصلی اجتماع استاین قاعده در فیلم های سالهای دور مجید مجیدی و برخی فیلمسازان این عرصه نظیر حسین قناعت و فریدون نجفی به خوبی رعایت میشد، اما در سالهای اخیر تحت تاثیر جریان غالب سینمای اجتماعی شاهد رسوخ قواعد مستمر نکبت و فلاکت در دژ سینمای نوجوان نیز هستیم و فیلمهایی با پایان مایوس کننده و نا امید در حال تولید است.
حال این که در حوزه اجتماعی قدر مسلم ساخت فیلم منوط به چند پیش شرط بدیهی و اساسی است که نخستین و شاید مهمترین آن هم شناخت نظام مسائل اصلی اجتماع است، نظام مسائلی که غالبا در سینمای اجتماعی ایران نه تنها مبتنی بر مطالعات جامعه شناختی نیست بلکه منحصر به تجربیات فردی فیلمساز و شاید اطرافیان آنها است.
بسیار تا بسیار شنیدهایم که فیلمساز ژانر نکبت در مقابل پرسش از چرایی تولید اثرش یا با یک پرسش دیگر آن را پاسخ میدهد مبنی بر این که مگر این ماجرا رخ نداده و یا با یک خبر نیم بند از اطرافیانش که من آشنایی دارم که این ماجرا برای او رخ داده. سوال مهم و اصلی را پاسخ می دهد، بر این پایه می توان گفت آنچه که سینمای اجتماعی واقعی از آن محروم است چیزی نیست جز نبود مطالعه و شناخت.
اینکه سازوکار تحلیل و شناخت نظام مسائل اصلی اجتماعی ایران چیست در حوصله این خلاصه نمی گنجد، اما به هر تقدیر معیارهای کاملا مشخص مطالعاتی دانشگاهی وجود دارد که امور مبتلا به اجتماعی را احصا و نظام مند می کند تا بتوان برای برنامه ریزی های کلان از آن استفاده کرد.
خانواده ایرانی را چگونه تصویر کردند؟
اما متاسفانه سینمای ایران به خصوص در سالهای اخیر چنان غرق در مغزهای کوچک زنگ زده و ابد و یک و عصبانی نیستم و مالاریا و لاتاری و لاک قرمز و تابستان داغ و… شده که هیچ احساس نیازی در قبال ارتباط با دانشگاه یا مراکز متولی این موضوع نظیر مرکز پژوهشهای مجلس در ساخت آثار ناظر به اجتماع نمی بیند. تا آنجا که شخصیت های چندِش آورش از اریکه انسانیت چنان سقوط می کنند که در سینک ظرفشویی قضای حاجت می کنند و سیلی به گوش پدر خود میکوبند.
سینمایی که دیگر شخصیت های آن تبدیل به کلیشههای قابل حدث شده اند. پدرهای معتاد و بد خلق و واپسگرا و در یک کلام سربار، مادرهای مفلوک و بازنده و داغون، برادرهای سرکش و زیاده خواه و بی رحم و دست آخر دخترهای بازنده و درمانده و تحت ستم. این همه دارایی اجتماعی ایران در فیلمهای موصوف به آثار اجتماعی است که چنان پرتکرار در سالهای اخیر تکرار شده که همه ما باورمان شده چیزی غیر از این نمی توان در حوزه اجتماع ایرانی تصور کرد.
پدر ایرانی مگر می تواند نمایانگر قدرت و صلابتی باشد که فرزندان به او پشت گرم باشند و به او تکیه کنند؛ مادر ایرانی کجا و دامن پرورش دهنده صبوری که صد مستحکم تمام مشکلات موجود است و همیشه در مواجهه با او می توان آرامش را تجربه کرد؛ پسر ایرانی هرگز از نظر سینمای ایران نمی توان عزم ساختن سرزمین را داشته باشد و همواره داستان او موضوع رفتن است و گریختن از این سرزمین دوست نداشتنی؛ و خواهر سرزمین ایران هرگز نماد عاطفه و مهر در سینمای ایران نمی تواند باشد.
شاید به همین دلیل باشد که اگر از پس سالها اثری پیدا شود که ناظر به مساله درست اجتماعی و پشت گرم به مطالعات دانشگاهی است. و تلاش کند مساله اول اجتماعی کشور را خطاب به جامعه مخاطب اصلی خود و به زبان او بیان کند برای مخاطب عادت کرده به سینمای فلاکت قدری دیر هضم به نظر می رسد.
و اما دو روز دیرتر
فیلم سینمایی دو روز دیرتر گذشته از ساختار و تکنیک و مسائل فنی به حسب مضمون و لحن بیان فیلم امروز است و می تواند ممتاز محسوب شود. چرا که هم در انتخاب موضوع یعنی مساله بسیار مهم فرزندآوری و هم در لحن یعنی بیان شیرین برای مخاطب جوان درست عمل کرده و حرف خود را می زند.
این یک واقعیت جاری است که ایران در حال فرو رفتن در سیاه چاله جمعیتی عظیمی است که می تواند بزرگترین چالش قرنهای این سرزمین کهن باشداین یک واقعیت جاری است که ایران در حال فرو رفتن در سیاه چاله جمعیتی عظیمی است که می تواند بزرگترین چالش قرنهای این سرزمین کهن باشد. این واقعیت روزگار ماست که چالش جمعیت در همه ارکان اجتماعی از خدمات عمومی پزشکی گرفته تا پیشرفت اقتصادی و قدرت نظامی را می تواند تحت تاثیر قرار دهد.
و این واقعیت تلخ فرهنگی است که آرام آرام صلابت پدرانه در حال افول و عاطفه مادرانه در حال ولخرجی در عرصه های بی ربطی همچون حیوانات خانگی و امثال آن است و اگر مدیران فرهنگی دست روی دست گذاشته و نظاره گر این فاجعه عظیم باشند دیر نخواهد بود که تعداد داروخانه ها از تعداد خواربار فروشی ها و تعداد مراکز فروش غذای حیوانات از نانوایی ها و تعداد مراکز درمانی سالمندان از مهد کودکها بیشتر شده و کهن مرز و بوم ایران در کهولت ناشی از بی عملی فرهنگی مسئولان خود گرفتار خواهد شد.
دو روز دیرتر یک چالش اساسی است؛ هم برای سازندگانش که میخواهند موضوع فرزندآوری را در سینمای ایران با یک پوشش عفیفانه و قالب عمومی بیان کند و هم برای سرمایه گذاران که چالش ورود به حوزه مسائل واقعی و مهم اجتماعی را آغاز کرده اند.
چرا به فارابی انتقاد می کنند؟
شاید اگر به جای دو روز دیرتر ، فارابی روی یک فیلم اجتماعی سیاه سرمایه گذاری می کرد و روایت فتح روی درماندگی نئورئالیستی بعد از جنگ یک اثر خسته کننده خلق می کرد و یا اگر حوزه هنری یک کار ناظر به حوزه سلوک و بی ربط به وضعیت روانی امروز اجتماعی را در سرلوحه کار خود قرار می داد، احتمالا هیچ یک از نقدهای منفی موجود در اتمسفر امروز سینمای ایران متوجه این نهادها نبود.
جای تعجب است که برخی دوستان نویسنده و منتقد بدون توجه به کارکرد این اثر آن را بی پروا و بی پرده تلقی می کنند در حالی که سینما همان جایی است که اتقاقا می توان درجه بندی سنی داشته باشد. سینما همان جایی است که می تواند مخاطب خاص را برای بیان حرفهای خود در نظر بگیرد. سینما همان جایی است که اغلب مخاطبانش در طبقه سنی بین بیست تا سی سال هستند یعنی درست سنین باروری فرزند آوری و گروه هدف مخاطب همین فیلم.
و سینما همان جایی است که با تاثیر گذاری حسی عاطفی می تواند زمینه را برای پذیرش موضوعاتش فراهم کند تنها شرط این موضوع همان است که به زبان مخاطبش با او وارد مخاطبه شود. در غیر این صورت مخاطب بی رحم سینما عقد اخوت با هیچ اثری نبسته و در قبال بهایی که برای بلیت پرداخت میکند انتظار تماشای اثری دارد که استاندادهای لازم معنایی و زبان بیان روان و بی پروایی داشته باشد.
کارگردان فیلم سینمایی «ظاهر» عنوان کرد که این فیلم یک ملودرام در بستر جنگ است.
به گزارش سینمای خانگی، حسین عامری کارگردان فیلم سینمایی «ظاهر» از آثار راهیافته به چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، در گفتوگو با خبرنگار ایرنا، درباره این اثر توضیح داد: این فیلم یک ملودرام در بستر جنگ است که فضایی شاعرانه و اجتماعی هم دارد. داستان فیلم در شمال اتفاق میافتد و فیلمنامه آن هم اورجینال و غیراقتباسی محسوب میشود. ما در این فیلم جنگ را نمیبینیم و بیشتر شاهد روایت داستانی ساده با تمی عاشقانه هستیم.
این کارگردان درباره همکاری با کانون پرورش فکری برای ساخت اولین فیلم خود در مقام کارگردان هم گفت: زمانی که ما وارد فرآیند تولید این فیلم شدیم، ارتباط با کانون شکل گرفت. وقتی مسئولان کانون کیفیت کار و اجرای آن را دیدند، موردپسندشان قرار گرفت و پذیرفتند بهعنوان حامی در کنار این پروژه باشند.
وی درباره گروه سنی مخاطبان این فیلم هم گفت: استاندارد سنی در دنیا اینگونه است که افراد تا پیش از سن ۱۸ سالگی نوجوان محسوب میشوند و براساس همین معیار میتوان درباره تاثیرگذاری هر فیلمی روی گروههای سنی مختلف صحبت کرد. بعضی فیلمها در زمینه ایجاد نگاه به زندگی و الگوسازی، میتوانند برای گروههای سنی نوجوان و جوان، راهگشا باشند. فکر میکنم با توجه به تغییر سطح ذهنی کودکان و نوجوانان امروز نسبت به نسلهای قبل، فیلم «ظاهر» هم میتواند با گروه سنی نوجوان و جوان ارتباط برقرار کند.
عامری که اولین فیلم خود را در سکوت کامل خبری ساخته است، درباره این تجربه گفت: این فیلم، اولین تجربه کارگردانی من نیست چراکه سالها در زمینه فیلم کوتاه فعالیت داشتهام و حتی تلهفیلم و سریال هم ساختهام اما وقتی اثر یک کارگردان در ویترین معتبری مانند جشنواره فجر قرار میگیرد، بیشتر شناخته میشود و افراد در کانون توجه قرار میگیرند. حتی شاید برای برخی سوال شود که این کارگردان دیگر از کجا آمد؟!
امروز فیلمسازی به معنای واقعی سخت شده است و حتی کارگردانان باسابقه هم با دشواریهایی برای ساخت فیلم مواجه هستندوی افزود: من در دانشکده سینماتئاتر و دانشگاه صداوسیما تحصیل کردهام و بعد از سالها تجربه در زمینه فیلمسازی توانستم این فیلم بلند را کارگردانی کنم. «ظاهر» در واقع اولین تجربه من با معیار «سینمای بلند» است و تلاشم را هم کردم که در چارچوبهای استاندارد درستتری به سرانجام برسد. امروز فیلمسازی به معنای واقعی سخت شده است و حتی کارگردانان باسابقه هم با دشواریهایی برای ساخت فیلم مواجه هستند.
این کارگردان ادامه داد: شما برای ساخت یک فیلم در مرحله اول نیازمند تامین مالی هستید. خاطرم هست اولین فیلمی که میخواستم برای تلویزیون بسازم، از من نمونهکار بلند میخواستند و حتی آنجا هم مجبور شدم با پول شخصیام کار را کلید بزنم تا ثابت کنم میتوانم فیلم بسازم. اعتماد بهراحتی اتفاق نمیافتد. وقتی پای بخش خصوصی در میان باشد، مسائل سختتر و پیچیدهتر هم میشود.
عامری تاکید کرد: در چنین شرایطی، مهمترین نکته، اعتمادبهنفس خود فیلمساز است. فیلمساز باید خودش اعتمادبهنفس لازم برای ورود به میدان را پیدا کرده و فیلمش را به سرانجام برساند. یکی از مهمترین مولفههای هنر این است که از ابتدا هیچ تضمینی وجود ندارد که شما بتوانید اثری فوقالعاده خلق کنید. در فیلمسازی هم همین است و شاید حتی بعد از یک موفقیت، فیلم بعدیتان تبدیل به اثری ضعیف و بد شود. به همین دلیل معتقدم یک فیلمساز، در تمام طول فعالیت حرفهایاش همواره مانند یک کارگردان فیلماولی است. با توجه به تجارب قبلی، تنها درصد اعتماد دیگران بیشتر میشود. حتی اگر یک فیلمساز حرفهای، یک اثرش شکست بخورد، بعد از آن شاید تا سالها بهسختی میتواند کار تازهای را آغاز بکند.
نباید از منظر داوری شدن یا نشدن بخشهای فنی، حضور یک فیلم در بخش «نگاه نو» را تحلیل کرد، بلکه اصل اتفاق، دیده شدن بهتر فیلمهاستکارگردان «ظاهر» درباره حضور این فیلم در بخش «نگاه نو» هم گفت: معتقدم در هر شرایطی وقتی کلیت یک فیلم دیده شود، قطعا همه عناصر دخیل در آن هم دیده میشوند. شاید فیلمبرداری، در یک پروژه کارگردان فیلماولی کار کرده باشد و بداند که قرار نیست در بخش «نگاه نو» کارش داوری شود، اما قطعا در نگاه آنهایی که فیلم را میبینند، تاثیر هنر او به یاد میماند. اتفاقا از آنجایی که کارگردانان فیلماولی همواره در این سالها شگفتیساز بودهاند، بخش «نگاه نو» یکی از بخشهای جذاب جشنواره محسوب میشود.
وی در پایان مطرح کرد: دیگر نباید از منظر داوری شدن یا نشدن بخشهای فنی، حضور یک فیلم در بخش «نگاه نو» را تحلیل کرد، بلکه اصل اتفاق، دیده شدن بهتر فیلمهاست. همین که فیلم «ظاهر» توانسته است وارد جشنواره فیلم فجر بهعنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور شود، مهمترین اتفاقی است که برای این فیلم میتوانست بیفتد. در هر فرآیند داوری هم بالاخره یک فیلم جایزه میگیرد و این اتفاق به معنای آن نیست که دیگر فیلمهایی که جایزه نگرفتهاند، سطح کیفی پایینتری داشتهاند. نگاه و سلیقه داوران هم در کنار متغیرهای دیگر در این زمینه تاثیرگذار است. یک فیلم خوب، حتی بدون جایزه و سیمرغ هم دیده میشود.
همزمان با آغاز بلیت فروشی فیلمهای چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، پوستر فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی «امیرعباس ربیعی» با طرحی از «محمد روحالامین» منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هر فیلمی در هر جشنواره ای با توجه به سوژه، گونه و موضوعش، حامی و حامیان خود را دارد. وقتی مساله، محیطزیست باشد دوستداران محیط زیست و سازمان حفاظت حامی این موضوع هستند و وقتی موضوع به معلولان و توان یابان برمیگردد، فعالان حوزه اجتماعی و سازمان بهزیستی، تمام قد حمایت میکنند؛ فیلمهای دفاع مقدسی هم تماشاگران خود را دارند و هم حامیان خود را؛ فیلمهای دنیای کودکان و پویانماییها هم در جشنوارهها به راحتی حامیان خود را پیدا میکنند، از کودک تا بزرگسال، از آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری تا فعالان حوزه کودک. آنچه همیشه در جشنوارهها و هر رویدادی در میان مخاطب، تماشاگر، سازمانها و نهادهای مورد حمایت معنوی و مادی است، آثاری است که به ستارههای تابناک سرزمینمان یعنی شهدای والامقام دوران مختلف تاریخ انقلاب کشورمان مربوط است که البته هر چه در این گونه فیلم ساخته شود و هر چه حمایت شود باز هم کم است.
شور عاشقی، دست ناپیدا، میرو و آن دو فیلمهایی است که در چهلودومین جشنواره فیلم فجر مورد حمایت بنیاد شهید و امور ایثارگران قرار دارد، البته سه فیلم شور عاشقی، دست ناپیدا و میرو در بخش سودای سیمرغ این دوره از جشنواره به رقابت میپردازند
هیات انتخاب و داوری مسابقه تبلیغات جشنواره فیلم فجر
جشنواره فیلم فجر برای بخش مسابقه تبلیغات هیات انتخاب و داوری را معرفی کرد، در این دوره جواد فرحانی، امیر شیبان خاقانی، بهزاد خورشیدی، حمیدرضا بیدقی، کوروش پیرو آثار این دوره شامل عکس، پوستر و تیزر را بر اساس آئیننامه مورد ارزیابی قرار میدهند.
معرفی نامزدهای بخش فیلم کوتاه جشنواره فجر۴۲
با اتمام جلسه جمعبندی هیات انتخاب و داوری بخش فیلم کوتاه داستانی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر متشکل از مریم بحرالعلومی، حمید بهمنی، رضا سبحانی، لیلی عاج و هادی مقدم دوست از بین فیلمهای اذان صبح به افق یزد، آلفا، بازسازی،تاکسی درمیست، جاذبه غیر نیوتونی، خودکشی به سبک نیچه، دنیا منم فوئه، زاک، سربسته، شریف، صونا، ضلعی برای خروج، قوتار، کوچ، گربه ماهی، مدیر مدرسه، ناظر، یوفو، نامزدهای بهترین فیلم کوتاه این دوره از جشنواره به شرح زیر اعلام شدند:
جاذبه غیرنیوتونی به کارگردانی علیرضا صادقی و تهیه کنندگی مجتبی آرش نیا
خودکشی به سبک نیچه به کارگردانی پیام کردستانی و تهیه کنندگی پیام کردستانی و بهمن رضایی
سربسته به کارگردانی یاسر خیر و تهیه کنندگی یاسر خیر و انجمن سینمای جوان ایران
شریفبه کارگردانی محمد علیزاده فرد و تهیه کنندگی محسن مجیدپور و انجمن سینمای جوان ایران
مدیر مدرسه به کارگردانی میکائیل دیانی و تهیه کنندگی سیدمحمدهادی آقاجانی
یوفو به کارگردانی سیدحامد حسینی و سیدمهدی حسینی و تهیه کنندگی سیدحامد حسینی و سید مهدی حسینی و انجمن سینمای جوان ایران
پوستر «احمد» رونمایی شد
همزمان با آغاز بلیتفروشی فیلمهای چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر و در آستانه برگزاری این رویداد، پوستر فیلم سینمایی احمد به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی حبیب والینژاد با تصویری از تینو صالحی در نقش شهید احمد کاظم و با طرحی از محمد روحالامین منتشر شد.
احمد که برای نخستین بار نقش موثر شهید احمد کاظمی را در ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله دلخراش بم به تصویر میکشد، در بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر ۴۲ حضور دارد و جمعه- ۲۰ بهمن ماه- در نوبت اول در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) به نمایش درمیآید.
در خلاصه داستان این اثر که در ژانر حادثهای ساخته شده، آمده است: «ساعتی پس از زلزله، احمد کاظمی وارد فرودگاه بم میشود…»
تینو صالحی، توماج دانش بهزادی، ساره رشیدی، مهیار شاپوری، عباس جلیلزاده، عماد درویشی، علی صادقیزاده، مریم ماهانی، زهرا مرادیزاده کرمانی، تصنیف حسینی، عرفان سروستانی، مینا شفیعی، سیدمحمد صفوی، آرین اویسی، احمد صمیمی، حسام ایمانی، حامد معالی مهربانی، کامبیز منصف، آرمان متیننیا، فاطمه حسینی، لیلا شیرمحمدی و مجید خوبان دیگر نقشآفرینان این فیلم سینمایی هستند.
دیگر عوامل «احمد» عبارتند از نویسندگان: امیرعباس ربیعی و رضا محبینوری، مدیر فیلمبرداری: هاشم مرادی، طراح صحنه: محمدرضا شجاعی، تدوین: حمید نجفیراد، طراح لباس: نیاز حمیدی، طراح گریم: مرتضی کهزادی، موسیقی: مسعود سخاوتدوست، اصلاح رنگ و نور: فرهاد قدسی، صدابردار: طاهر پیشوایی، صداگذار: حسین قورچیان، جلوههای ویژه بصری: محمد برادران، جلوههای ویژه میدانی: حمید رسولیان، مدیر تولید: منصور غضنفری، مدیر تدارکات: محمد محمدنیا، مدیر برنامهریزی: بهمن حسینی، دستیار یک کارگردان: صالح غربی جوان، استوری برد: اوستا فروردین، عکاس: امیرحسین غضنفری، روابط عمومی: سپیده شریعت رضوی و محصول موسسه تصویرشهر و سازمان سینمایی سوره.
پوستر انیمیشن «ساعت جادویی» منتشر شد
پوستر انیمیشن سینمایی ساعت جادویی به کارگردانی محمدعلی بصیری نیک و تهیه کنندگی محمدمهدی نخعی راد و ناصر جاهدنیا محصول مدرسه سینمایی اندیشه و هنر (ماه)، تهیه شده در موسسه فانوس خیال منتشر شد. طراحی پوستر توسط مهدی کارگزار و طراحی لوگو توسط فرزانه حقیقت انجام شده است.
انیمیشن سینمایی ساعت جادویی که در بخش انیمیشن چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، روز یکشنبه ۱۵ بهمن ماه در نوبت چهارم در خانه جشنواره برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش در میآید.
قصه این انیمیشن از جایی آغاز میشود که یک پسر بچه به واسطه هدیهای که از پدر بزرگ خود دریافت می کند، موفق به سفر در زمان می شود و به دوران کودکی مادربزرگ خود میرود.
پوستر فیلم سینمایی «پیرپسر» منتشر شد
جشنواره فیلم روتردام همزمان با آغاز نمایشهای فیلم سینمایی پیرپسر در سینماهای هلند از پوستر این فیلم با نام بین المللی THE OLD BACHELORرونمایی کرد.
فیلم سینمایی پیرپسر ساخته اکتای براهنی و به تهیهکنندگی بابک حمیدیان و حنیف سـروری برای رقابت در بخش مسابقه پرده بزرگ پنجاه و سومین دوره جشنواره فیلم روتردام حضور دارد.
این فستیوال از ۲۵ ژانویه تا ۴ فوریه (۵ تا ۱۵ بهمن) در شهر روتردام برگزار میشود و اولین اکران فیلم سینمایی پیر پسر در این جشنواره فردا ۱۰ بهمن (۳۰ ژانویه) خواهد بود و تا پایان جشنواره نیز در چهار سانس در روزهای مختلف به نمایش درخواهد آمد.
جشنواره فیلم روتردام که به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی اروپا شناخته میشود، به دنبال ارائه منتخبی از آثار سینمایی مستقل و خلاقانه با کیفیتی در سطح جهانی است.
فیلم سینمایی پیرپسر دومین فیلم سینمایی اکتای براهنی در مقام کارگردان است. او این اثر را با فیلمنامهای به قلم خود و با سرمایهگذاری ارسلان براهنی و امیرحسین عبدالهی جلوی دوربین برده است.لیلا حاتمی، حامد بهداد، محمد ولیزادگان و حسن پورشیرازی بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.
همچنین محمدرضا داوودنژاد، رضا رویگری، فهیمه رحیمنیا، بابک حمیدیان، وحید قاضیزاهدی، علی رحیمی، هژیرسام احمدی، وحید رحمتی، شقایق فریادشیران، آرش آقابیک، مهسا باقری، میثم غنیزاده، مهری کاظمی، آذر محمدی، محمد برنجپور، غلامعلی رضایی، عباس پرنیانی در این فیلم نقشآفرینی کردهاند.
انتشار اولین تصویر از پویانمایی «شمشیر و اندوه»
پویانمایی شمشیر واندوه از تصویر کارن شخصیت اصلی فیلم به همراه لوگو موشن رونمایی کرد. در خلاصه داستان این پویانمایی که برای اولین بار در تاریخ انیمیشن ایران با استفاده از اسکن انسانی(MetaHuman) تولید شده، آمده است: «برای تحقق رویایی که داری مبارزه کن…»
اولین تصویر از علی شادمان «تابستان همان سال» منتشر شد
فیلم سینمایی تابستان همان سال به کارگردانی محمود کلاری و تهیه کنندگی علی اوجی، امسال در جشنواره فیلم فجر به نمایش درمیآید به این بهانه اولین تصویر از علی شادمان بازیگر اصلی این فیلم منتشر شد.
محمود کلاری فیلمبردار معتبر سینمای ایران است که تاکنون چندین سیمرغ از ادوار مختلف جشنواره فجر را کسب کرده است. علی اوجی که سابقه تهیه فیلم های کارگردانان همچون مسعود کیمیایی را در کارنامه دارد این فیلم را تهیه کرده است.
فیلمبرداری «قهرمان جندی شاپور» پایان یافت
همزمان با سالروز شهادت شهید دکتر مجید بقایی مرحله فیلمبرداری قهرمان جندیشاپور به کارگردانی مهدی صاحبی و تهیه کنندگی ابوذرپورمحمدی پایان یافت. قهرمان جندی شاپور به زندگی دکتر شهید مجید بقایی دانشجوی نخبه پزشکی میپردازد که در سن ۲۳ سالگی به فرماندهی قوای یکم کربلا در راس جبهههای جنوب منصوب شد و در کنار شهید حسن باقری از طراحان اصلی عملیات فتح المبین و بیت المقدس بود که منجر به آزادسازی بخش زیادی از خاک کشور از جمله خرمشهر شد
در این فیلم بازیگرانی چون نادر سلیمانی، مرتضی امینی تبار، الهام نامی، نوید لایقی مقدم، یوسف تیموری، نهال دشتی و محمد رشنو به ایفای نقش میپردازند. دیگر عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از مدیر تولید: هاشم علیاکبری، مدیر فیلمبرداری: عارف نامور، طراح گریم: مجید اسکندری، آهنگساز: بهزاد عبدی، مدیر برنامه ریزی: مهدی توکلی، سرپرست گروه کارگردانی: مهدی آخوندی، طراح صحنه: فرهاد عزیزی فرد، مدیر صدابرداری: سعید زند، دستیار اول کارگردان: فرید کلهر، طراح لباس: زهره رحمانی، تدوین: پویان شعلهور، جلوه های ویژه میدانی: حمید رسولیان، جلوه های ویژه بصری: سعید خلیلی، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، عکاس: علی یعقوبی.
بنیاد فرهنگی روایت فتح با همکاری و تعامل کنگره ملی شهدای استان خوزستان تهیه و تولید این فیلم سینمایی را برعهده دارد.
جلسه شورای صنفی نمایش
جلسه شورای صنفی نمایش با حضور اعضای شورا، به منظور تمرکز بر مفاد آیین نامه و بررسی همه جوانب امر و اعلام نقطه نظرات اعضا درباره کم و کیف مقررات اکران عصر روز ۸ بهمن ماه در سازمان سینمایی برگزار شد. در این جلسه وضعیت فروش فیلمهای روی پرده و تقاضاهای جدید برای اکران مورد بررسی قرار گرفته و با اکران پدران در سرگروه مگامال موافقت شد.
همچنین مسائلی از قبیل تاثیر افزایش سالن بر رونق اقتصاد سینما، ضرورت مراقبت تبلیغی و رسانهای فیلمها و تحلیل فروش آثار روی پرده مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.
روحاله سهرابی مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم در زمینه رونق اقتصاد سینما و شرایط و کیفیت آثار سینمایی آماده اکران در این جلسه گفت: با توجه به تعداد و تنوع آثار سینمایی تولید شده در یک سال اخیر و رقابت تنگاتنگ قابل پیشبینی در این عرصه و به منظور حمایت از همه آثار روی پرده و توسعه عدالت فرهنگی لازم است با اصلاح و بهروزرسانی آییننامه اکران، شرایط مناسب را برای نمایش فیلمها با درنظر داشتن اقتصاد سینما از سویی و عدالت در اکران از سوی دیگر، فراهم کنیم.
در ادامه این جلسه، درباره موضوع اضافه شدن یک روز نیم بها به روزهای هفته و فرصتها و آسیبهای این طرح و تاثیر آن بر افزایش مخاطب نیز بحث و گفتوگو صورت گرفت.
از تجربه کردن نترسید
کارگاه انتقال تجربه با حضور چهار کارگردان از کارگردانان مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری رویاهای هنری؛ایرج محمدی رزینی کارگردان انیمیشن کوتاه باغ پادشاه، معین صمدی کارگردان انیمیشن کوتاه جمشید؛ مرثیهای بر یک اسطوره، مرضیه ابرار پایدار کارگردان انیمیشن کوتاه آدم خانگی و الهه قمیشی کارگردان انیمیشن کوتاه قطعه تنهایی و دانش آموزان هنرستانهای دخترانه هنرهای زیبای تهران، حضرت مریم، قدس (شهرری)، هنرستان پسرانه انفورماتیک تهران و برخی از علاقهمندان صبح یکشنبه، ۸ بهمن ۱۴۰۲ در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
کارگردان انیمیشن «باغ پادشاه» درباره چگونگی شکلگیری اولیه توضیح داد: این انیمیشن برمبنای یک شعر و خاطرهای از پدربزرگم با برگهای خشک ساخته شد. تکنیک کمی سخت بود و ساخت آن دوسال و نیم وقت مرا گرفت.
وی در پاسخ به سوال یکی از دانشآموزان رشته انیمیشن که چه توصیهای برای راه آنها دارد، گفت: به شما توصیه میکنم که نترسید. از تجربه کردن و ساختن نترسید. همانطور که گفتم من تحصیلات آکادمیک مرتبط با انیمیشن ندارم. قواعد و قوانین هنر را مطالعه کنید، اما در قید و بند آنها نباشید. نترسید و شجاع باشید. اصلا با اینکه تقلیدکننده باشیم، مساله دارم. باورم این است که هر کدام از ما تواناییهایی داریم که باید روی آنها متمرکز باشیم و آنها را به عرصه ظهور برسانیم.
مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری رویاهای بیداری شامل ۱۰ انیمیشن به نامهای آدم خانگی به کارگردانی مرضیه ابرار پایدار، جمشید؛ مرثیهای بر یک اسطوره به کارگردانی معین صمدی، داش آکل به کارگردانی هاجر مهرانی، دشت گلهای زرد به کارگردانی حسین آقامحمدی، قطعه تنهایی به کارگردانی الهه قمیشی، کلنل به کارگردانی پرستو کاردگر، گنجشکک به کارگردانی الهه فلاحیان، نقطه به کارگردانی محمد زارع، همیشه گمشدهای هست به کارگردانی مسعود صفری، باغ پادشاه به کارگردانی ایرج محمدی رزینی است.
آثاری که در این مجموعه به نمایش درمیآیند در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی شرکت کرده و جوایز معتبری را کسب کردهاند. این بسته انیمیشن مناسب مخاطبان بالای ۱۲ سال است.
مجموعه انیمیشنهای کوتاه هنری رویاهای بیداری از روز چهارشنبه ۲۷ دی ماه هر روز در سینماهای منتخب گروه سینمایی هنر و تجربه در تهران و روزهای چهارشنبه هر هفته در سینماهای شهرستانها به نمایش در آمده است.
سینما بر اساس عشق بهوجود آمده است
علیرضا خمسه در گفتوگویی با بیان اینکه نهم بهمن سال ۱۳۳۱ به دنیا آمده است، گفت: چه سالهایی که آمد و گذشت و چه خاطرات خوشی که برای من و مخاطبان سینما در طول سالها باقی ماند. از سال ۱۳۶۰ تاکنون که چهل و دو سال میگذرد، در سینما حضور دارم و با فیلم «مرگ یزدگرد» ساخته بهرام بیضایی کارم را آغاز کردم. در سال ۱۳۶۷ در باغ فردوس فعلی به عنوان مدرس بازیگری به آموزش هنرجویان سینمایی مشغول بودم و افراد بسیاری در این مکان تحت تعلیم قرار گرفتند. خدا علی معلم را رحمت کند زمانی که تدریس میکردم، او هم در کلاسها حضور داشت و مشخص نمیشد کدام یک از ما استاد و کدام یک شاگرد هستیم و همیشه سر این موضوع با یکدیگر شوخی میکردیم.
خمسه با بیان اینکه ریشه و سرچشمه حرفه بازیگری و مسیر آن در «عشق» نهفته است، بیان کرد: اگر عشق نباشد، هیچ فردی در جهان هستی و همچنین هنر سینما ماندگار نمیشود زیرا سینما بر اساس عشق به وجود آمده است و همه افراد فعال در این حرفه، عاشقانه وارد این عرصه شدهاند.
وی درباره ژانر کمدی گفت: محور عمده رویکرد ژانر کمدی بر بستر انتقاد قرار گرفته است و اگر این مشخصه از آن گرفته شود فقط هجو باقی میماند. زنده یاد صابری معتقد بود در کمدی باید جراحی صورت گیرد و نه سلاخی زیرا در سلاخی افراد یکدیگر را تخریب میکنند و متاسفانه امروزه این جنس کمدی گسترش یافته است که نوعی هجویه به شمار میرود. نکته مهم این است که طنز یک مساله صد در صد ادبی است اما کمدی یک مقوله کاملا نمایشی به شمار میرود.
این هنرمند افزود: زنده یاد یدالله صمدی زمانی از من خواست فیلمنامه «آپارتمان شماره ۱۳» را با کمک او و آقای دامادی نویسنده اثر بازنویسی کنیم. همچنین ابوالحسن داوودی نیز از من خواست فیلمنامه «جیببرها به بهشت نمیروند» را به اتفاق بنویسیم. شیوه ما این نبود که بعد از نوشتن یک فیلمنامه از کار خداحافظی کنیم. ما آن را زندگی میکردیم و میان ما رفت و آمد خانوادگی برقرار بود به همین دلیل، حاصل کار ما بسیار جدی میشد. زندگی ما تنها بر اساس حرفه نبود بلکه بر اساس نوع نگاه، بینش، رفتارهای خانوادگی و اجتماعی شکل میگرفت. برای من، امثال یدالله صمدی و ابوالحسن داوودی تنها یک فیلمساز نبودند بلکه از دوستان نزدیک به شمار میرفتند تا آنجا که من زمان مراسم عقد زنده یاد کیومرث پوراحمد یکی از شاهدان او و همسرش بودم.
خمسه با بیان اینکه عضوی از گروه تئاتر «پیاده» بوده و در تمام کارهای این گروه حضور داشته است، افزود: این گروه متشکل از مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ و گلاب آدینه بود. روزی آنها تصمیم گرفتند سریالی به نام «سلطان و شبان» را بسازند و مهدی هاشمی پیشنهاد کرد من نقش «تلخک» را بازی کنم. یادم می آید آن زمان بخشی از این سریال را در موزه سینما فعلی کار میکردیم. من به تازگی از فرانسه آمده بودم و یکی از ایده آلهایم بازی در نقش دلقک «لیر شاه» بود. در نتیجه نقش تلخک را به شیوهای نو که ترکیبی از روش شرقی و غربی بود به اجرا درآوردم. روزی داریوش فرهنگ گفت من این بازی را از تو نمیخواهم و دلم میخواهد این شخصیت شبیه به سیاه در نمایش سیاه بازی ارائه شود. به او پیشنهاد دادم زنده یاد حسین کسبیان که سیاه را بسیار خوب بازی میکرد این نقش را ایفا کند و بدین شکل او به این مجموعه پیوست.
خمسه در پایان با بیان اینکه معتقد است جمله جاودانه و شاه کلید حیات و هستی، عشق است، بیان کرد: علی حاتمی، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، داود رشیدی و جمیله شیخی از جمله افرادی بودند که این ویژگی در آنها وجود داشت. عشق شادی است، عشق آزادی است، عشق آغاز و پایان آدمیزادی است.
«علی مسیو» مستندی شاعرانه و ادای دین به وطن است
مراسم رونمایی و نشست نقد و بررسی مستند تاریخی علی مسیو به کارگردانی مسعود میر روز -یکشنبه ۸ بهمن- در پردیس سینمایی چهارسو توسط گروه سینمایی هنر و تجربه برگزار شد.
بعد از نمایش فیلم برای حاضران در سالن شماره دو؛ جلسه نقد و بررسی این مستند با حضور مسعود میر کارگردان، محمد مقدم مشاور کارگردان و تدوینگر فیلم و علیرضا محمودی فیلمنامه نویس و منتقد سینما برگزار شد.
مسعود میر کارگردان فیلم مستند در ابتدای این نشست؛ از زمان جرقه ایده یک خطی این فیلم صحبت کرد و گفت: چندین سال پیش که به تبریز سفر کردم، نام «علی مسیو» را شنیده بودم در میان برخی از دوستان آن را مطرح کردم، بعدها که آقای مقدم را دیدم، سراغ سوژه را از من پرسید و وقتی متوجه شد، مستند ساخته نشده از من خواست که تولید آن را شروع کنیم. برای من تولید این فیلم به عنوان یک فیلم اولی پر از دردسر بود. سوژه ای داشتیم که شناخته شده نبود و منابع زیادی از آن نداشتیم. علی مسیو بخشی از جنبش پنهان مشروطه بود که تا به حال از آن چیزی ندیده بودم. این مستند را با کمک دوستان و مشورت های آقای محمد مقدم ساختم.
علیرضا محمودی منتقد حاضر در این جلسه نیز عنوان کرد: رویکرد نقادانه به فیلم مستند بیشتر واکنشی است به واقعیت تا فیلم. متن نقد کمتر سعی میکند جدا از واقعیت رویداد به عنوان رویدادی سینمایی با فیلم روبهرو شود. پیشنهاد استفاده از روشهای مختلف تقسیم بندی برای رسیدن به ویژگیهای مشترک و متفاوتی که فیلم با بقیه فیلمهای هم دوره و شبیه خود دارد. وی ادامه داد : نگره ژانر و تلاش برای توصیف دقیقتر فیلمهای مستند نیازمند به دست آوردن الگویی است و باید به تقسیم بندی فیلم های مستند نگاه دقیقتری انداخت. وی در ادامه افزود: با توجه به تقسیم بندی ۱۴ گانه مستند ؛ «علی مسیو» فیلم مستند زندگینامهایی در تلفیق با مستند تاریخی به حساب می آید. این فیلم مستند توانسته انعکاس ژانرهای مختلف را در خود داشته باشد. به نظرم من این فیلم مستند یک گزارش شاعرانه ای است که سعی می کند انعکاسی از یک رویداد تاریخی باشد.
داوران بخش دانشجویی سیزدهمین جشنواره پویانمایی معرفی شدند
در بخش دانشجویی سیزدهمین جشنواره بینالمللی پویانمایی تهران ۲۳ فیلم حضور دارد و داوری این بخش را بهرام عظیمی، رامتین شهبازی و امینرضا لطفعلیزاده برعهده دارند.
سیزدهمین دوره جشنواره پویانمایی تهران همچون دورههای گذشته در چهار بخش مسابقه، خارج از مسابقه، نمایش ویژه و چشمانداز از ۱۳ تا ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ به دبیری محمدرضا کریمیصارمی در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار خواهد شد.
آقا رشید در برنامه برمودا چه گفت؟
در پنجمین قسمت برمودا، کامران نجفزاده میزبان قدرتالله ایزدی یا همان آقا رشید بود.
قدرتالله ایزدی بازنشسته آموزشوپرورش است و ۱۰ سال پس از آموزش کلاس اول ابتدایی، ناظم شد؛ کاری هم به ترکه و خط کش و تنبیه نداشت. این کمدین خاطرهای از زمان خواستگاریاش تعریف کرد و افزود: خانمم از من قدبلندتر است و وقتی سینی چای را آورد به پدرخانمم گفتم میشود من نصفش را بستونم؟ و با خنده ادامه داد که «قدبلندتر گرفتم که بچهها از خودم کوتاهتر نشوند.
نجفزاده در پاسخ به ایزدی در پاسخ به این پرسش که «مگه عمر چندتا بهار است؟» یادآور شد: هیچ کس نمیداند و فقط خدا میداند. بیشتر بازی در کار کمدی را دوست دارم چون مردم بیشتر دوست دارند. تعداد تئاترهایی که بازی کردم نمی دانم اما میدانم که آخرین تئاتری که بازی کردم «طلای رشید» است.
ایزدی با بیان اینکه بازیگر مورد علاقه ام ارحام صدر است ادامه داد: افسردگی سراغ من هم می آید. ما از طرف دولت و ارگان خاصی حمایت نمیشویم؛ اوایل خوب بود اما بعد از آن دیگر ما را فراموش کردند، محل نگذاشتند و همین باعث شد تا آرام آرام افسردگی بگیریم.
پوی تصریح کرد: حقوق بازنشستگیاش ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است و کفاف زندگی را نمیدهد و بدعهدی تهیهکنندهها هم اذیتکننده شده است. نوه و عروس دارم و نباید خجالتزده آنها بشوم. با اینکه ما دردی در سینهمان داریم، اما به تماشاگرها بروز نمیدهیم که مبادا آنها هم ناراحت بشوند. سعی میکنیم آنها را بخندانیم؛ برایمان سخت است. از نظر او خنداندن مردم خیلی سخت شده است؛ چون ذهن مردم درگیر مشکلات است.
کارگردانان فیلم کوتاه «چمدان» که بهترین فیلم شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر_ساوالان شناخته شد، جایزه سینمای جوان را ارزشمندتر ار هر جایزهای دانستند که «چمدان» تاکنون موفق به دریافت آنها شده است.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، سامان حسینپور یکی از کارگردانان فیلم «چمدان» به تهیهکنندگی فریبا عرب که جایزه بهترین فیلم شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان را دریافت کرد، درباره این رویداد گفت: اعتبار هر جشنوارهای به فیلمسازانی است که در آن حضور مییابند که به نظرم جشنوارههای منطقهای از این نظر فرقی با جشنواره فیلم کوتاه تهران ندارند تنها شاید فاصلهشان از پایتخت باعث شود تعداد فیلمسازان کمتری در آن حضور یابند اما از نظر برگزاری به هر حال در هر شهری میتواند بسته به بضاعت آنجا تفاوتهایی در برگزاری وجود دارد.
وی ادامه داد: برای ما باعث افتخار بود که توانستیم دو جایزه فیلمبرداری و جایزه بهترین فیلم جشنواره شصت و هشتم منطقهای سینمای جوان را دریافت کنیم.
آکو زند کریمی دیگر کارگردان فیلم «چمدان» نیز گفت: خوشحالم در این خاک مقدس قدم گذاشتیم و توانستیم جوایزی را کسب کنیم و با فرهنگ این مردم آشنا شدیم. فیلم کوتاه «چمدان» تاکنون در بیشتر از دهها فستیوال خارجی حضور داشته و جوایزی کسب کرده اما هیچکدام از جوایز تاکنون به اندازه جایزه جشنواره منطقهای ساوالان برای ما ارزش نداشت.
حسینپور درباره پخش فیلم «چمدان» گفت: این فیلم قرار است در فستیوالهای مختلف دیگر هم شرکت کند. یکی از آنها نوزدهمین جشنواره فیلمهای دانشجویی کمبریج انگلستان است که جشنواره بسیار معتبری نیز هست و «چمدان» در بخش طراحی صحنه که به طور مشترک توسط من و آکو انجام شده، نامزد دریافت جایزه این جشنواره شده است.
زند کریمی نیز درباره برنامههای فیلمسازی خودشان بیان کرد: راستش هرچه پیش آید و هنوز برنامه ریزی مشخصی برای آن نداریم. به این خاطر که به هر حال در فیلمسازی سلایق خیلی مهم است.
حسینپور نیز درباره کارگردانی اشتراکی خود با زند کریمی در فیلم کوتاه گفت: من و آکو قبلا با هم فیلمنامه مینوشتیم و وقتی دیدیم اشتراکات زیادی داریم، فیلم کوتاه «ذبح» را ساختیم که مخاطبان هم بسیار دوستش داشتند و سال ۹۷ در جشنواره فیلم کوتاه تهران شرکت داشت. سال ۹۸ فیلم کوتاه «دیگری» را ساختیم که در بخش سینما و کتاب جشنواره تهران جایزه گرفت و روند فیلمسازیمان با هم ادامه یافت و همچنان ادامه دارد. هنوز برنامهای برای ساخت فیلمبلندمان نداریم، اگرچه شرایطش فراهم است اما می خواهیم فیلمی بسازیم که به اصطلاح سربلندمان کند.
شصت و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان مشگینشهر-ساوالان ۲ تا ۵ بهمن ۱۴۰۲ برگزار شد.
السا فیروزآذر بازیگر سینما عنوان کرد که این روزها مشغول بازنویسی فیلمنامه «دیلیت» است تا بتواند آن را کارگردانی کند.
به گزارش سینمای خانگی، السا فیروزآذر در گفتوگو با ایرنا درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: این روزها در حال بازنویسی و اتمام فیلمنامهای با نام «دیلیت» هستم که فکر میکنم حدود ۸ سال میشود که در حال کار کردن روی آن هستم. این فیلمنامه تجربه ویژهای برای من است و معنای ویژهای هم برای خودم دارد.
وی افزود: تم اصلی این فیلمنامه مربوط به دغدغه شخصیام درباره مقوله ازدواج است اما در مسیر نگارش آن در این سالها، براساس تجربههایی که کسب کردم، موضوعات و رویکردهایی در روایت آن تغییر کرد و این اتفاق برای خود من تجربه جالبی بود. شاید حتی بتوانم بگویم برخی پیامهای فیلمنامه با توجه به تجربههای شخصیام در این سالها دستخوش تغییر نگرشم نسبت به این موضوع شد.
نمایش «هزار و یک تو» به کارگردانی و بازی السا فیروزآذر
وی افزود: به زودی برای این فیلمنامه درخواست پروانه ساخت خواهم داد و امیدوارم بتوانم خودم «دیلیت» را بسازم. من پیشتر تئاتری با عنوان «هزار و یک تو» را کارگردانی کرده بودم که مخاطب قابل توجهی هم داشت، همین تجربه مشوق اصلی من بود تا همان ایده را تبدیل به یک کار بلند کنم. تجربهای که میتوان آن را تجربهای مشترک میان تئاتر و سینما دانست. تلاش کردم دکوپاژهایم در آن کار سینمایی باشد و آن را با میزانسنهایی که مختص تئاتر است، تلفیق کردم.
کیفیت کار بسیار مهم است و به همین دلیل خیلی صبورانه، در این سالها حضور در پروژههای مختلف را برای ایفای نقش و یا کارگردانی و نگارش، انتخاب کردهام
فیروزآذر در ادامه گفت: برای تجربه آن تئاتر توانستم جایزه بهترین کارگردانی را هم دریافت کنم و در جشنواره تئاتر فجر هم توانست در ۸ حوزه، کاندیدای دریافت جایزه شود. تجربه ساخت آن کار، باعث شد احساس کنم کارگردانی به روحیهام نزیک است و دوست دارم تجربههای بیشتری در این زمینه داشته باشم. اینکه بتوانی درباره موضوعی، تخیل کنی و بعد بتوانی همان پیامی را که در خیال خود داری، به اجرا درآوری، تجربه بسیار جذابی است.
این بازیگر سینما درباره دلیل کمکاریاش در حوزه بازیگری در سالهای اخیر هم توضیح داد: اگر نگاهی به کارنامه من بیندازید، هیچگاه اینگونه نبوده است که بخواهم بهصورت پشت سر هم در چند پروژه حضور داشته باشم. برایم کیفیت کار بسیار مهم است و به همین دلیل خیلی صبورانه، در این سالها حضور در پروژههای مختلف را برای ایفای نقش و یا کارگردانی و نگارش، انتخاب کردهام. فیلمنامههایی که تا به امروز نوشتهام هم حداقل دو یا سه سال روی آنها وقت گذاشتهام. به همین دلیل خودم را خیلی صبور میدانم و شاید ریتم فعالیتهایم اینگونه است. کیفیت برایم نسبت به کمیت ارجحیت بیشتری دارد.
وی درباره دیگر فعالیتهای خود گفت: من علاقه بسیاری به مطالعه دارم و از آنجایی که پیشتر رشته تخصصیام معماری بوده است، از همین طریق با سبکهای مختلف هنری هم آشنا شدم. در مقطع ارشد سراغ ادبیات نمایشی رفتم و در دانشگاه سوره در این زمینه تحصیل کردم. در این مرحله هم تحقیقات بیشتری درباره سبکهای مختلف هنری داشتم. برخی از سبکهای هنری در حوزه معماری را در فرآیند فیلمنامهنویسی و کارگردانی هم معادلسازی کردم.
فیروزآذر افزود: همزمان مشغول تدریس و آموزش شدم تا خودم هم بیشتر بتوانم فرا بگیرم. فعالیتهایی مانند دستیاری کارگردانی و منشی صحنه هم از کارهایی است که از همان ابتدای ورودم به سینما آنها را تجربه کرده بودم. در ادامه همین تجربهها هم فیلمنامهنویسی برای کارهای کوتاه و بلند را آغاز کردم. همان نمایش «هزار و یک تو» که به آن اشاره کردم هم علاوهبر جایزه کارگردانی، متن نمایش هم کاندیدای جایزه فجر شد و همین اتفاقات انگیزه اصلیام برای ادامه این مسیر شد.
«مِلی و راههای نرفتهاش» با بازی السا فیروزآذر
این بازیگر سینما در پاسخ به اینکه موفقترین تجربه خود در سینما تا به امروز را چه میداند هم گفت: واقعیت این است که اکثر کارهایی را که تا به امروز سراغ آنها رفته و انجام دادهام، دوست داشتهام و برای آنها حتما دلیل قاطعی داشتهام. از «ملی و راههای نرفته» و «تسویه حساب» گرفته تا همین سریال «فوفو» که اخیرا در آن ایفای نقش داشتم، همه آثاری است که میتوانم بگویم بخشی از من در آنها وجود دارد اما در میان کارهایم، علاقه ویژهای به «یکی از ما دو نفر» دارم. چراکه احساس میکنم بیشتر خودم را در آن میبینم.
وی افزود: سریال «جزیره» هم که مربوط به دوسال پیش میشود، کاری بود که به نقش خودم در آن علاقه داشتم و متأسفانه فصل دوم آن ساخته نشد و اتفاقاتی که انتظار داشتم برای آن بیفتد، نیفتاد. جاهطلبی کاراکتر «ماهک» در این سریال، برایم بسیار ارزشمند بود.
فیروزآذر درباره سینماگرانی که علاقهمند به همکاری با آنها در آینده است هم گفت: با هر بازیگر و یا کارگردانی که عاشق کارش باشد، قطعا دوست دارم فرصت همکاری داشته باشم. یکی از مهمترین آیتمها برایم همین عشق به کار است. کارهایی که به دلمان مینشیند، قطعا این ویژگی را داشتهاند.
سیدمصطفی سیدالحسینی کارگردان مستند «هفت سال اینجا» عنوان کرد این مستند روایت یک شهروند عراقی است که به اسارت صدام درآمد.
به گزارش سینمای خانگی، سیدمصطفی سیدالحسینی کارگردان مستند «هفت سال اینجا» از آثار راهیافته به چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار»، در گفتوگو با ایرنا، درباره این اثر توضیح داد: این مستند یک اثر نیمهبلند در قالب داکیودرام است که به ماجرای اسارت یک عراقی به دست عراقیها میپردازد. پیشتر با همین مستند در بخش آثار نیمهبلند جشنواره سینماحقیقت هم حضور داشتم که توانست تندیس بهترین کارگردانی به دست آورد و مورد توجه قرار گرفت.
وی درباره جرقه شکلگیری ایده این مستند، ادامه داد: در سال ۹۴ مشغول تولید یک پروژه تاریخ شفاهی درباره اسرای عملیات خیبر بودیم که این مستند در حوزه هنری خراسان جنوبی در حال تولید بود. در این مستند به گفتوگو با برخی از بازماندگان عملیات خیبر میپرداختیم تا خاطرات و روایتهای آنها از این عملیات را ثبت کنیم. در مسیر آن مستند بود که با این سوژه آشنا شدم.
سیدالحسینی ادامه داد: در همان سال ۹۴ یک کار کوتاه با نام «مجنون» درباره این ایده کار کردم که در جشنواره «عمار» همان سال هم حضور داشت و توانست کاندیدای دریافت جایزه هم بشود. از آنجایی که احساس میکردم آن سوژه پتانسیل بالایی دارد و میتوان کار بهتری درباره آن ساخت، دو سال پیش مجدد سراغ آن رفتم و بعد از یک سال کار، مستند «هفت سال اینجا» تولید شد. این سوژه ظرفیت بسیار بالایی برای روایت در قالب یک اثر ویژهتر داشت و تلاش کردم در این مستندداستانی، ابعاد بیشتری از آن را روایت کنم.
این مستندساز در توضیح بیشتر درباره شخصیت محوری مستند خود گفت: این فرد و خانوادهاش از خانوادههای عراقی مخالف رژیم بعث و شخص صدام بودند. پدر خانواده جزو نیروهای مقاومت بود و همکاریهایی هم با حزبالدعوه داشت و کل خانواده هم در این فعالیتها با او همکاری نزدیک داشتند. به همین دلیل فعالیتهای این خانواده زیر ذرهبین استخبارات قرار میگیرد. طی اتفاقی این خانواده متوجه شک نیروهای بعث، نسبت به خودشان میشوند و به همین دلیل تصمیم به فرار به سمت ایران میگیرند. حین فرار یکی از برادران در این خانواده شهید و باقی آنها هم زخمی میشوند.
افزود: وقتی این خانواده به ایران میرسند، هر یک به سمتی میروند و شخصیت اصلی مستند ما، بعد از آموزشهایی که میبیند، در قرارگاه سری نصرت جذب میشود. این همان قرارگاهی است که فرماندهیاش برعهده شهید علی هاشمی بوده است و مسئولیتشان فعالیتهای اطلاعات و شاسایی بود. محصول فعالیت دو ساله این قرارگاه هم منجر به عملیات خیبر میشود. این فرد در عملیات خیبر بهعنوان راهنما با سه گردان همراه میشود و بعد از محاصره، به اسارات عراقیها درمیآید. او دو سال بعد از فرار از عراق، به دست حزب بعث عراق، اسیر میشود.
سیدالحسینی درباره اینکه این شخصیت چه سرنوشتی پس از آزادی و حضور مجدد در ایران پیدا کرد، ادامه داد: این فرد بعد از طی دوران اسارت، اقامت خود در ایران را ادامه میدهد و تا سال ۸۳ که هنوز صدام روی کار بود، در ایران میماند. بعد از سقوط صدام آنها به کشور خود بازمیگردند. در طول دوران حضور در ایران، او جذب سپاه بدر شده بود. وقتی به عراق بازمیگردد، با درجه ستوان دومی، او را به راهنمایی و رانندگی عراق میفرستند. او همچنان هم در راهنمایی و رانندگی کشور عراق مشغول فعالیت است.
این فرد بعد از طی دوران اسارت، اقامت خود در ایران را ادامه میدهد و تا سال ۸۳ که هنوز صدام روی کار بود، در ایران میماند
این مستندساز افزود: این فرد در تمام دوران اسارت خود، هویتش را از نیروهای بعث پنهان نگه داشته بود چرا که اگر متوجه هویت عراقی او میشدند، خانوادهاش را هم اعدام میکردند. به خصوص که در آن سالها حتی برخی ایرانیان هم به او مشکوک بودند و در آن شرایط به هرکسی نمیتوانست اعتماد کند. به همین دلیل او مجبور میشود از اسرای دیگر فاصله بگیرد. بهواسطه رفتارهای عجیب و غریبش، دیگران بیشتر اعتماد خود را نسبت به او از دست میدهند. در عین حال در همان شرایط بیشترین فشار را از سوی نیروهای بعث متحمل میشد.
کارگردان مستند «هفت سال اینجا» با اشاره به اینکه هیچ مصاحبهای در این مستند وجود ندارد، گفت: قالب این اثر داکیودرام یا مستند داستانی است و به همین دلیل تصمیم گرفتیم سراغ مصاحبه نرویم. حتی باوجود دیدار با شخصیت اصلی مستند، با او هم مصاحبهای نداشتیم و برای روایت آن از میزانسنهای تئاتری استفاده کردهایم. در لابهلای روایت برخی تصاویر آرشیوی هم داریم و در مجموع روایت فیلم با ترکیبی از تصاویر تولیدی و آرشیوی، شکل گرفته است.
وی در پایان در تشریح بیشتر ساختار روایی این مستند داستانی، توضیح داد: این مستند سه روای دارد که یکی از آنها شخصیت اصلی است و دو کاراکتر فرعی هم بخشهایی کوتاه از اتفاقات را روایت میکنند. به معنای دیگر بهصورت منولوگ، سه راوی اول شخص داریم که تنها یکی از آنها از زبان شخصیت اصلی صحبت میکند. تلاشم این بود که در روایت این مستند، کاملا داستانگو باشیم و با توجه به ظرفیتهای دراماتیک، قصهای را برای مخاطب تعریف کنیم تا بهواسطه آن در جریان اوج و فرودهایی که کاراکتر اصلی تجربه کرده است، قرار بگیرد.
رأی گیری از اعضای آکادمی برای انتخاب نامزدهای نهایی نود و ششمین دوره جوایز سینمایی اسکار در حالی پایان یافت که زنان سینماگر در آستانه خلق رکورد در شاخه بهترین فیلم هستند.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، با اعلام برندگان جوایز انتخاب منتقدان و گلدن گلوب که با پیشتازی «اوپنهایمر» ساخته کریستوفر نولان همراه شد و «باربی» از گرتا گرویگ، «بیچارگان» یورگوس لانتیموس، «جاماندگان» اثر الکساندر پین و «آناتومی یک سقوط» به کارگردانی ژوستین تریه نیز حضور قابل توجهی در میان برگزیدگان داشتند، اعضای اکادمی اسکار نیز رأیهای نهایی خود را بر انتخاب نامزدهای این جوایز ثبت کردند.
پیشتر انجمن تهیهکنندگان آمریکا سه اثر به کارگردانی فیلمسازان زن شامل «آناتومی یک سقوط»، «باربی» و «زندگیهای گذشته» را نامزد دریافت جایزه معرفی کرد و اگر این سه فیلم در شاخه بهترین فیلم اسکار نیز نامزد شوند، رکورد حضور کارگردانان زن در این شاخه شکسته خواهد شد.
در طول تاریخ جوایز سینمایی اسکار تنها ۱۹ فیلم توسط فیلمسازان زن به شاخه بهترین فیلم آکادمی راه یافتهاند و تنها در چهار سال، دو فیلم از زنان در شاخه بهترین فیلم نامزد شدند: در سال ۲۰۰۹ (آموزش و هرت لاکر)، ۲۰۱۰ (بچهها حاشان خوب است و زمستان استخوانسوز)، ۲۰۲۰ (زن جوان آتیهدار و سرزمین آوارهها) و ۲۰۲۱ (قدرت سگ و کودا). امسال فرصت مناسبی است که برای نخستین بار فیلمهای سه سینماگر زن برای کسب جایزه بهترین فیلم رقابت کنند.
یکی دیگر از فیلمهایی که احتملا توجه رأیدهندگان آکادمی را به خود جلب کرده فیلم «سالتبرن» ساخته امرالد فنل است که به نظر می رسد در چند شاخه از جمله بازیگر نقش مکمل زن (رزاموند پایک)، فیلمنامه اصلی، طراحی تولید، فیلمبرداری و موسیقی متن اصلی شانس زیادی برای رسیدن به جمع نامزدهای اسکار ۲۰۲۴ دارد.
فیلم «رنگ ارغوانی» اگر چه مورد تحسین منتقدان قرار گرفته اما از سوی انجمنهای منتقد مانند مدیران هنری، طراحان لباس و چهرهپردازی مورد توجه قرار نگرفته است و تنها یک نامزدی در شاخه بهترین تیم بازیگری جوایز انجمن بازیگران (SAG) دارد. از لحاظ تاریخی، بازیگری در فیلمهای موزیکال نمیتواند تنها نامزدی یک فیلم باشند و این فیلم برای امیدواری در جوایز اسکار نیاز به نامزدی در شاخههای دیگر نیز دارد.
بازیگران مطرحی چون آنجلینا جولی حمایت خود را از درام دلخراش «Origin» (ریشه) ساخته آوا دوورنی ابراز کردهاند و گفته میشود آنجانو الیس-تیلور بازیگر این فیلم به شکل غافلگیرکنندهای شانس دریافت نامزدی اسکار دارد. با این حال، بر اساس صحبتهای رایدهندگان، این احساس وجود دارد که این فیلم میتواند به اولین فیلم پس از «حادثه آکس-بو» (۱۹۴۳) تبدیل شود که تنها نامزد بهترین فیلم شده است.
در حالی که فیلمهای «جاماندگان» و «داستانهای آمریکایی» بیشترین توجهات را در شاخههای بازیگری به خود اختصاص دادهاند، مشخص نیست در فیلم «بیچارگان» کدام بازیگران میتوانند در شاخه نقش مکمل مرد نامزد شوند. ویلم دفو و مارک رافلو دو بازیگر این فیلم هستند که توجه متفاوتی را از سوی دیگر جوایز دریافت کردهاند. تنها در جوایز گلدن گلوب هر دو بازیگر نامزد شدند اما انجمن بازیگران آمریکا در نهایت ویلم دفو را نامزد کرد و جوایز بفتا مارک رافلو را ترجیح داد. باید منتظر ماند و دید آیا این دو بازیگر به جمع نامزدهای اسکار بهترین بازیگر مرد مکمل جوایز آکادمی راه مییابند یا خیر.
نامزدهای نهایی جوایز اسکار ۲۰۲۴ در ۲۳ ژانویه (سوم بهمن) اعلام می شوند و مراسم پایانی نود و ششمین دوره جوایز اسکار در ۱۰ مارس (بامداد ۲۱ اسفند) در سالن دالبی برگزار می شود.
اثر نیمه بلند سینمایی «مدیر» به کارگردانی کیوان رضاییراد وارد مرحله فیلمبرداری شد، «مدیر» روایت امید و انگیزه در یک کارگر خدمات شهری شهرداری است که با تلاش و کوشش و ایجاد انگیزه توسط مدیران خود ارتقا پیدا میکند و مدیر یکی از مجموعههای شهرداری میشود.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه «مدیر»، فیلمبرداری این اثر از روز سهشنبه در تهران آغاز شده و به مدت دو هفته ادامه خواهد داشت.
فرهاد نگهبان نویسنده و تهیه کننده مدیر گفت: مدیر، روایت امید و انگیزه در یک کارگر خدمات شهری شهرداری است که با تلاش و کوشش و ایجاد انگیزه توسط مدیران خود ارتقا پیدا میکند و مدیر یکی از مجموعههای شهرداری میشود.
وی افزود: از آنجایی که کارگران شهرداری قشر زحمتکشی هستند، در میان آنها استعدادهای بسیاری وجود دارد اما دیده نمیشوند. در این فیلم تلاش میشود تا بخشی از این زحمات به همراه سختکوشی آنها به تصویر کشیده شود.
در این اثر نیمه بلند که سومین تجربه کاری کیوان رضاییراد است، فرهاد نگهبان، سیاوش قاسمی، حسن اسدی، آتش تقیپور، لیلا بوشهری، فاطمه شکری، دیانا کریمی، مهسا ماندگار، روح اله حسینبیکی، علیرضا عباسی، محمدرضا خونساری، علیرضا رستمی، هادی مشکانی، سیدمهدی موسوی و محمدرضا عباسیون ایفای نقش میکنند.
محمدحسام نگهبان، حسنا نگهبان، السا علیزاده و ریحانه فولادی نیز بازیگران خردسال این اثر سینمایی هستند.
دیگر عوامل مدیر عبارتند از: فرهاد رضایی دستیار اول کارگردان، مهسا ماندگار دستیار دوم کارگردان، علی براری مدیر فیلمبرداری، علیرضا نویننژاد مدیر صدابرداری، نوید شیخ محمد طراح صحنه، الهام نباله منشی صحنه، سارا پور علی، طراح لباس، الهام شهاب الملک فر طراح چهره پرداز، امیر خانزاده مدیر روابط عمومی و مشاور رسانهای، سارا موسوی دستیار چهره پرداز، فاطمه باران چشمه، فراز آهنین و الهه لشکری عکاسان، دیانا کریمی جانشین تهیه و سید داود موسوی مدیر تولید، علیرضا امینی و حمیدرضا قوجالو تدارکات.
مشاور راهبردی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت: کاری که آقای مسعود دهنمکی انجام داده رسیدن به کنه ارزشهاست که به یادگار بماند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سعید اوحدی شامگاه دوشنبه در آیین نکوداشت مسعود ده نمکی نویسنده و کارگردان به همراه معرفی مجموعه «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» نوشته این کارگردان با حضور اهالی فرهنگ و هنر در تالار رودکی اظهار داشت: به هر میزانی که نسبت به رخداد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی نگاه کنیم جهت دستیابی به ارزش ها توانستیم قدم برداریم. به فرموده رهبری اسرا ذخایر بزرگ و گنجینه های انقلاب هستند چون شناخت دارند.
وی افزود: کار بزرگی که مسعود ده نمکی انجام داد و ماندگار شد بستری برای ورود از ظاهر اسارت به باطن و کنهی است که مقام معظم رهبری به آن اشاره داشتند.
اوحدی گفت: چه ارادهای باید انسان داشته باشد که ۷۸ جلد کتاب با بیش از ۸۰ هزار صفحه و ۷۰۰ موضوع اسارت را به تحریر درآورد؟
وی از این آثار به عنوان دایرهالمعارف اسارت نام برد و گفت: کاری که آقای دهنمکی انجام داده رسیدن به کنه ارزشهاست که به یادگار بماند.
اوحدی گفت: مسعود دهنمکی نگاه تحلیلی به اسارت دارد. باید به آقای دهنمکی تبریک گفت.
وی افزود: انشالله با کار بسیار زیبایی که آقای دهنمکی انجام دادند از ظاهر اسارت به باطن ارزش ها که گنجینههای انقلاب هستند برسیم.
ده نمکی به تشویق نیاز ندارد
حسن رحیمپور ازغدی استاد دانشگاه نیز در ارتباط تلفنی گفت: امثال ده نمکی به تشویق کسی نیاز نداشتند. شاید اهمیت کاری که او انجام داده است را ۱۰ سال بعد بیشتر از اکنون بدانیم.
وی افزود: هنوز هم فیلمهای اول و دوم جهانی و غزه و فلسطین که ساخته میشود جای جلاد و شهید را عوض میکنند. کسانی که منحرف هستند را تجلیل میکنند اما از کسانی مانند مرحوم نادر طالبزاده که مانند شهدا تلاش کرد و از دنیا رفت، تجلیلی نمیشود که هیچ، فحش هم میدهند.
پورازغدی گفت: آنچه در شخصیت ده نمکی جالب است بدون هیچ مقدمه کلاسیک وارد هر کاری شده و در رده یک آن کار قرار گرفته است. در مستند، پرفروش ترین فیلم ها را داشت و در سینما که فیلم های چند میلیاردی میسازد و این نشان میدهد که صاحب جوهر انقلابی است. هر چند ممکن است کسانی هم کار دهنمکی را قبول نداشته باشند. اما باید در برابر این خلاقیت و استقامت و خلاف جریان حرکت کردن، به وی احترام بگذارند.
وی افزود: ۷۸ جلد کتاب، شوخی نیست که آقای دهنمکی درباره اسرا بدون هیچ حمایتی نوشته است و این الگوهای خوبی برای جوانان است که در شرایط صفر و زیر صفر میشود کارهای بزرگی انجام داد.
این استاد دانشگاه درباره تجلیل از مسعود دهنمکی گفت: نترسید از این کارها و از وزیر فرهنگ تشکر میکنم و نظیر این جلسات را صدها جلسه بگذارید و این چهرهها را مطرح کنید که منشاء برکات برای جوانان خواهد شد و سبب می شود آقای دهنمکی این کار را ادامه دهند.
ایثارگران از بقیه مظلومترند
مسعود دهنمکی نویسنده فرهنگنامه اسارت و آزادگان در مراسم رونمایی این اثر گفت: ایثارگران نسبت به بقیه مظلومترند و از جان گذشتگی میکنند و متاسفانه به خاطر فرهنگ عمومی و فرهنگسازی نشدن مظلوم واقع شدند.
وی افزود: یکی دیگر از کسانی که مظلوم واقع شدند جانبازان هستند. آزادگان هم مظلوم واقع شدند و اتفاقاتی که افتاده آن سوی خاکریزهای بوده است و بر اساس آموزههایی که در تعالیم نظامی وجود داشته حتی در بین سینماگران فیلم فرار بزرگ را عنوان میکنند اما در اسارت این گونه نیست. آنقدر شناخت وجود ندارد که ما هم در زمینه فرار فیلم میسازیم. وی ادامه داد: ما ۳۰ اردوگاه داشتیم که هر کدام شرایط اقلیمی و جمعیتی متفاوت داشتند. کنت دومورانت رئیس سازمان جاسوسی وقت فرانسه به عراق میرود و در کتاب خود مینویسد در اردوگاههای اسرای ایرانی چشمهایی دیدم که آن استقامت جنگ جهانی چهارم را متبادر میکرد.
دهنمکی گفت: این اعتراف یکی از مهمترین چهرههای جنگ فرانسه است که به غربیها مشاوره میداد. روسای اردوگاهها را از خبیثترین آدمها انتخاب می کردند و عموما این گونه بود اگر چه ممکن است استثنایی هم وجود داشت. این چیست که دشمن را به این اعتراف باز میدارد که از عنوان اسیر نه، بلکه آزاده نام میبردند؟
این کارگردان سینما و تلویزیون گفت: برای خیلی از نسل امروز آنچه در اسارت و اردوگاه اسرا رخ میداد قابل باور نیست.
وی افزود: ما در محاصره بودیم تا آقای کوثری از تهران برسد و بچهها را از محاصره دربیاورند. اتفاقاتی افتاد که همگی قابل مطالبه است.
دهنمکی گفت: در هر اردوگاه ۱۰ قهرمان داشتیم که هر جای دنیا بودند به آن ها مدال ارزش میدادند. یکی از اتفاقهای خوب این بود که ۵۰ خانم در طول این سالها هزاران ساعت مصاحبه را پیاده کردند و هدیه من به آزادهها این است که خروجی این کتابها بیش از هزاران ساعت مصاحبه است.
وی گفت: این افتخار برای آزادههاست. ما حتی یگاننگاری در دفاع مقدس نداریم اما در مورد آزادگان هر کدام از اردوگاهها به مثابه یک لشگر بود. این کار قابل نقد است. این مجموعه چند هزار ساعتی را نمیگویم قابل نقد نیست ولی مجموعه ارزشمندی در اختیار شماست.
دهنمکی با اشاره به ده ها سال تلاش برای تدوین مجموعه اسارت گفت: این یک نذر یا کار فرهنگی است چون آزادهها مظلوم هستند کارهایی که در مورد آنها انجام میشود هم مظلوم واقع میشوند.
جنگ فی نفسه چیز خوبی نیست
اسماعیل کوثری نماینده مردم تهران هم در این مراسم گفت: جنگ فینفسه چیز خوبی نیست اما بر اساس اعتقادی دفاع، واجب است برای هر انسانی که از حریم اعتقادات خود دفاع کند و جنگ رزمندگان شد دفاع مقدس. دفاعی که با دست خالی بود.
وی افزود: یکی از رزمندههایی که بخواهیم حساب کنیم آقای دهنمکی است.
کوثری گفت: مردم و ملت در قالب بسیج آمدند و حتی بچههای مقام معظم رهبری، آقا مصطفی و آقا مجتبی که از روی حیا حتی یک تلفن به خانه نزده بودند. به گونهای که حضرت آقا که رئیس جمهوری بودند با پادگان دوکوهه تماس گرفتند و جویای سلامتی فرزندانشان شدند و گفتند این پیام را بگذارید که اگر این بچه ها شهید و زخمی شدند هیچ اشکالی ندارد اما سعی کنند اسیر نشوند.
وی افزود: در دوره هشتم مجلس بود که این را از حضرت آقا پرسیدم و گفتند اگر شهید یا زخمی میشدند باعث افتخار ما بود اما اگر اسیر میشدند من رئیس جمهور بودم و از من امتیاز میخواستند و من امتیاز بده نیستم و هیچ فرقی میان بچههای خودم و بچههای دیگران نمی گذارم.
این نماینده ادامه داد: در آنجا طوری بود که این بچهها داشتند اسیر میشدند و از ایشان و تیمی که زحمت کشیدند تا این اتفاق نیفتد، تشکر میکنم. عزیزانی بودند که در اسارت چهار زبان یاد گرفتند. این بود که مایه عزت و سربلندی ما بود. دشمن به هر دری میزند بر حماس و غزه پیروز شود و در اینجاست که ایستادگی میتواند تمام مشکلات را حل کند. کاری هم که آقای دهنمکی انجام داد کار بسیار بزرگی بود.
فرهنگنامه اسارت و آزادگان قرار است در اختیار کتابخانههای منتخب کشور قرار گیرد و حوالهها در اختیار مدیران این کتابخانهها قرار گیرد.
با حضور غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب پارسی، اسماعیل کوثری، مسعود دهنمکی، وحید جلیلی قائم مقام رسانه ملی، فرشاد مهدیپور معاون امور رسانه ای و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوالههای این مجموعه در اختیار نمایندههای موسسات و کتابخانهها قرار گرفت.
این مجموعه کتاب، بینظیر است
در این آیین که به همت نهاد کتابخانههای عمومی کشور برگزار شد، سعید طایفه نوروز رئیس سابق ستاد آزادگان کشور نیز درباره نحوه شکلگیری این مجموعه گفت: در حدود سال ۸۳ ما به دنبال یک تعریف جامع و مانع از واژه اسیر و دوران اسارت و تدوین یک مجموعه دوجلدی درباره دوران اسارت بودیم که در آن موقع، مسعود دهنمکی مسوول آموزش و تحقیق ستاد آزادگان بود. وقتی فراخوان دادیم، طرحی به ما دادند. در بررسیهایی که داشتیم با این که آقای دهنمکی جزو اسرا نبود طرحش پذیرفته شد. وی افزود: آقای دهنمکی بعد از مدتی گفت با دو جلد و سه چهار جلد کار پیش نمیرود و همینطور زیاد شد و شد ۷۸ جلد که امشب قرار است رونمایی شود. طایفه نوروز از این مجموعه به عنوان مجموعه واقعاً بینظیر یاد کرد و افزود: دوران اسارت آزادگان ما بسیار خاص بود. انشالله این کار دستمایه تحقیقات و کارهای بعدی باشد.
اسرا در میان رنج ها گنج آفریدند
وحید جلیلی معاون فرهنگی رسانه ملی نیز گفت: اسارت هم تراژدی و هم حماسه دارد و آقای دهنمکی به هر دو وجه توجه کرده است. از فقر و فحشا ساخته و آسیب ها و زشتی ها را انکار نکرده و در اخراجی ها و معراجیها رنج و هزینهها را دیده و به بحث معرفتی هم چشم نبسته است.
وی افزود: آزادگان ما از این جهت که در دل تهدید فرصت خلق کردند و در میان رنج ها گنج آفریدند ارزشمند هستند.
جلیلی گفت: ملت ما در دل این رنج ها توانست فرصتهای تاریخی را خلق کرد که شاید این ویژگی را از فرهنگ عاشورایی خود داشت.
وی اظهار داشت: آقای دهنمکی هم تلاش کرده در این مجموعه بزرگ خط زینبی و روایت شیعی شناسی را دنبال کند که هنرمندان ما میتوانند از آن سیراب شوند و بر خلاف کسانی که تلاش می کنند جامعه ایرانی و ارزش های آن از جمله دفاع مقدس را نبینند و اینها را انکار کنند، امروز سربلند است و نظام توانسته هدایای بزرگی را در عرصههای مختلف تحویل جامعه دهد و امید است این جریان ادامه پیدا کند.
مهدی رمضانی مدیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور هم گفت: با برگزاری این برنامه کتابخانههای مهم و اصلی کشور از این اثر بهرهمند میشوند و کتابها در سکوهای انتشار در دسترس است و با قیمت اندکی در اختیار قرار دارد.
وی اظهار داشت: این جلسه علاوه بر معرفی کتاب، تجلیل از آقای دهنمکی در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری است که بر روی هر کدام دست گذاشتند موفق بودند. این بضاعت حاصل شد که به اقدامها، کارها و شخصیت ایشان در رسانه، کتاب و سینما و … بپردازیم. از کسانی که ما را یاری کردند تشکر میکنم. برخی موضوعات مخاطب خاص دارد و هر کسی توفیق حضور در این برنامهها را ندارند. خیلی ها قرار بود بیایند و در دقیقه نود کنسل کردند و خیلی ها قرار بود نیایند اما حضور پیدا کردند. من وظیفه خودم را انجام دادم و هر چه آقای دهنمکی گفتند نشان از لطف ایشان دارد.
اسرا قهرمانان گمنام هستند
غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم گفت: انقلاب، جنگ و دفاع مقدس در حقیقت جامعه ما را تغییر داده است. جامعه امروز ایران جامعه قبل از انقلاب نیست. من ۳۳ سال قبل از انقلاب زندگی کردم و میتوانم آن را لمس کنم.
وی اظهار داشت: جامعه ما واقعا عوض شده است که یکی از نمونه های آن فراوانی واژههایی است که قبل از انقلاب وجود نداشته است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: این کاری که آقای دهنمکی کرده کار کوچکی نیست. کار سنگین، طولانی، مستمر و سختی بوده است.
حداد عادل گفت: در ما حس تاریخی ضعف است و نمیتوانیم به موقع تاریخ نگاری و لوازم آن را فراهم کنیم. میخواستم در مورد پروین اعتصامی بنویسم اما یک مرجع اطلاعاتی کافی در این باره نداشتم.
وی افزود: مقدمه و اسباب لازم برای تالیف تاریخ حقیقی فراهم نیست و انتشار اسناد به عنوان مقدمه برای یک کار واجب است و در انقلاب نسبت به این کار کوتاهی کردهایم و با وجود کارهایی که شده اسناد انقلاب آنگونه که باید ثبت و ضبط نشده است.
رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: بسیاری از رجال دوره قبل از انقلاب بودند که جرات انتشار خاطراتشان را نداشتند که بعد از انقلاب بسیاری از این خاطرات منتشر شده است.
حدادعادل گفت: مخالفان انقلاب در ثبت وقایع انقلاب نسبت به انقلابیون پیش دستی کردند. حبیب لاجوردی تاریخ شفاهی پر کرد. ممکن است با محتوای آن مشکل داشته باشیم ولی کاری به موقع بود و ما دیر جنبیدیم. الان هم هر جا جلوی ضرر را بگیریم منفعت است.
وی افزود: تاریخ را باید کسانی بنویسند که در صحنه بودند و مقام معظم رهبری هم چند بار این را تاکید کردند.
حدادعادل به برخی تحریفهای تاریخی اشاره کرد و اظهار داشت: پرویز ثابتی رسماً انکار میکند که در ساواک شکنجه انجام میشد. این چه دروغ بزرگی است؟ هنوز کسانی مانند عزت شاهی آثار شکنجه بر روی بدنهایشان است. اما آن وقت، ثابتی میگوید ما شکنجه نمی کردیم.
وی گفت: یادداشت های علم در ۷ جلد منتشر شده و توصیه می کنم اگر کسانی نخوانده اند این مجلدات را بخوانید که اسناد موجود در آن، هیچ جای شک و شبهه ندارد که ضد انقلاب ترجیح میدهد در مقابل این مجلدات سکوت کند.
حداد عادل گفت: همین دو سه ماه پیش گفتند از آقای آهنگران تقدیر شده که باید بشود و یک نفر به او گفته بود که تو بودی جوانان را به کشتن دادی. پس کار به این سادگیها نیست.
وی افزود: آزادگان در مقایسه با شهدا و رزمندگان مظلوم واقع شدند و کار آقای دهنمکی میتواند مقدمهای باشد تا جایگاه آزادگان در جای اصلی خود قرار بگیرد. اسرا قهرمانان گمنام هستند و باید روی آن سرمایهگذاری ویژه کرد.
حداد عادل گفت: خاطرات اسرا خیلی واقعی است. وقتی شما خاطرات اسرا را میخوانید مانند کتاب من زنده اممعصومه آباد و پایی که جا ماند تخیلی نیست و واقعیت دارد. این کتابها سازنده است چون واقعیت دارد.
وی اظهار داشت: ممکن است در این مجموعه از نظر فنی و روشی اشکالاتی باشد و برخی اشکال بگیرند که قابل حل است. این ارزش دارد که تا صاحب اثر از بین نرفته حرف خود را ثبت و ضبط کند. این مجموعه ماده خام برای دیگر مجموعههاست . این صنعت بالادستی است. از این مجموعه انواع آثار فکری و فرهنگی درمیآید.
رییس بنیاد سعدی تاکید کرد: کسانی که در یک اردوگاه چند سال با هم بودند اصطلاحاتی با هم داشتند که جمع آوری اینها برای زبانشناسان قابل استفاده است و زبان اسارت به این معناست.
وی توصیه کرد صدا و سیما فرصتی را هم برای آزادگان و خانوادههای آنان بگذارد و با آنها هم صحبت شود که قطعا سازنده است و شاید تاثیر آن هم کم نباشد.