آیا سینمای جمهوری اسلامی استراتژی مشخصی دارد؟

جهانگیر الماسی بازیگر و کارگردان سینما در خصوص نسبت سینما با هویت انقلابی گفت: متأسفانه در سینمای جمهوری اسلامی ایران هیچ گونه استراتژی و هدف گذاری نداریم و به همین علت دل خود را به فروش بالای برخی فیلم های نازل خوش کرده ایم! آیا سینمای کنونی درخور کشوری است که این همه شهید تقدیم به اسلام و انقلاب کرده است؟

به گزارش سینمای خانگی، بازیگر فیلم های سینمایی «تنوره دیو» و «دیگه چه خبر؟» در گفتگو با سینماپرس افزود: این باعث شرمساری است که پس از گذشت بیش از ۴ دهه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ما هنوز استراتژی و هدف گذاری مشخصی برای سینما نداریم و همین باعث شده تا همچنان ابتذال در سینما جولان بدهد و سطح سلیقه مخاطب به پست ترین و پایین ترین درجه ممکن برسد. قریب به بیش از سه دهه است که مراجع مختلف فرهنگی هرزگاهی اعلام می کنند که ما باید مختصات آرمان های ملی را با توجه به اهداف انقلاب اسلامی در حوزه تولیدات فرهنگی صوتی و تصویری به صورت شفاف اعلام کنیم اما هرگز این اتفاق رخ نداده است.

وی ادامه داد: متأسفانه ما در تمام این سال ها به آنچه مورد اقبال اکابر فرهنگی و صاحب نظران، فارق از خطوط سیاسی و جناحی است نرسیدیم. اهل نظر و سوته دلان که از جان گذشتگی های شان به پیروزی انقلاب انجامید در سیاست گذاری های فرهنگی نقشی نداشتند. آرمان مقدسی که مردم یک کشور، یعنی حداقل بیش از ۹۵ درصد مردم با هم به صورت یکپارچه و یک دست اعتقاد داشتند و می خواستند که در رأس آن عدالت، شرافت، اخلاق و پاکدامنی بود در سینما اتفاق نیفتاد!

این سینماگر با بیان اینکه دلایل مختلفی باعث شده به این مهم نرسیم متذکر شد: بعد از گذشت این همه سال هنوز تصویر مشخصی از اینکه ایده آل ما در حوزه فرهنگ چیست وجود ندارد. البته علی الظاهر هرزگاهی برنامه های چند ساله توسط برخی مدیران بیرون می آید و در قالب آیین نامه مطالبی منتشر می شود و برخی نهادها در ظاهر تلاش می کنند اما این ها در بادهای بهاری و تابستانی یا در خزان و زمستان به فراموشی سپرده می شود.

کارگردان فیلم سینمایی «رنج و سرمستی» تأکید کرد: متأسفانه همچنان تصویر روشنی نسبت به اینکه کجا می خواهیم برویم وجود ندارد. هیچ کاری بر اساس قانون مشخص و مدون صورت نمی گیرد و همه چیز در سینما سلیقه ای است! بعد از گذشت این همه سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز مختصات جدی فرهنگی ترسیم نشده و این اتفاق بسیار تلخ و متأثرکننده است.

الماسی در همین راستا اظهار داشت: بنده معتقدم حوزه فرهنگ مدیریت پذیر نیست اما مهندسی پذیر است و می توان به آن جهات مختلف داد. ما باید حداقل اصول را بدانیم. در تمامی این سال ها تضاد در کلام و رفتار مدیران بیداد می کرد که این اتفاق نیاز به کنکاش جدی و آسیب شناسی دارد.

وی با اشاره به اکران دو فیلم کم مایه و نازل در اکران نوروزی ۱۴۰۲ تصریح کرد: پرسش بنده از مدیران سینمایی این است که چرا دو فیلم سطحی و سخیف باید اکران شده و پرفروش شوند؟ چرا باید این فیلم ها بیشترین مخاطب را داشته باشند؟ چرا مدیران سینمایی از فروش این فیلم های نازل خرسند هستند و تمامی دغدغه شان معطوف به سودهای کلان در سینما و مسائل اقتصادی شده است؟

بازیگر فیلم های سینمایی «خروج» و «صنوبر» خاطرنشان کرد: آقایان مدیر شما چرا راجع به فیلم های ارزشمند صحبت نمی کنید؟ چرا سلیقه مردم را عوض کردید؟ این باعث تأسف است که برخی می خواهند سطح مخاطب را در نازل ترین حالت ممکن نگه دارند و فقط فروش را مورد توجه قرار دهند!

الماسی در همین راستا یادآور شد: البته همه ما از سال ها قبل می دانیم که دیگر فروش را فیلم ها تعیین نمی کنند؛ فروش را تبلیغات و کارکرد پشت پرده برخی نهادهای تصمیم گیر تعیین می کنند. دیگر فروش فیلم ها به بازیگر و کارگردان ها ربطی ندارد و این تبلیغات پنهان است که میزان فروش هر اثری را مشخص می کند. البته بنده منکر کارکرد اقتصادی سینما نیستم و اتفاقاً معتقدم اقتصاد حوزه فرهنگ و هنر خیلی مهم است، درآمد در سینما بسیار مهم است اما به چه بهایی؟ به بهای اینکه ارزش های انقلابی و دینی و ملی را نادیده بگیریم و زیر پا بگذاریم و در عوض آن ابتذال را ترویج کنیم؟

وی در پایان این گفتگو افزود: ما نظام قانونی در سینما نداریم که منافع ملی عطف به آرمان های انقلابی در آن مدنظر باشد. ما برای فرهنگ و هنر و سینما هنوز تعریف نداریم. اصلاً نمی دانیم چرا فیلم می سازیم؟ این معضلی است که باید هرچه سریع تر برای آن تدبیری عاجل اندیشه کرد. ما باید فرهنگ دینی و اخلاقی و اجتماعی را در سینما بسط و گسترش دهیم. باید معرفت انسانی را در حوزه فرهنگ و هنر مدنظر داشته باشیم نه اینکه فرهنگ منحط غرب و ابتذال را در آثار سینمایی رواج دهیم و در نقطه مقابل داعیه دار حمایت از سینمای ارزشی و انقلابی باشیم.

سینما تا چه حد در پاسداشت آئین‌های فرهنگی موفق بوده است؟

جهانگیر الماسی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون همزمان با نوروز ۱۴۰۲ در خصوص اهمیت پاسداشت آیین های ایرانی و اسلامی در سینما و تلویزیون گفت: متأسفانه عده ای به جای ترویج فرهنگ و سنن ملی در پی ترویج نافهمی و لمپنیسم هستند و اتفاقاً مورد حمایت برخی مسئولان هم قرار می گیرند! شرایط به گونه ای شده که گویی ما از دانستن و آگاهی فراری شده ایم و دنبال ندانستن و کج فهمی می گردیم!

به گزارش سینمای خانگی، بازیگر فیلم های سینمایی «نار و نی» و «شبح کژدم» در گفتگو با سینماپرس، افزود: اگر اشتباه و کاستی در حوزه عدم ترویج فرهنگ، سنن و آیین های ملی و دینی ما وجود دارد نتیجه مستقیم عدم اطلاع و نادانی و جهل سیاست گذاران آن حوزه است.

وی ادامه داد: آنچه در دنیای امروز مهم است بها دادن به ثروت های منطقه ای و ملی و جمعی برای گروه های سیاسی و فرهنگی و ملی و… است که راه های تحصیل آن هم متعدد است. فرهنگ مهمترین عنصر برای هر کشور و جامعه ای است اما افسوس که ما علیرغم دارا بودن فرهنگ غنی دینی و ملی آن را نادیده گرفته ایم و با اهمال کاری های مان اجازه داده ایم تا فرهنگ بیگانه وارد کشورمان شود.

الماسی با بیان اینکه در دنیای غرب بیشترین تبلیغات بر دانایی است اظهار داشت: یک زمانی کشور ما هم نقطه اوج و هدف دانایی بود. الآن اکابر سیاسی دانایی را حکم می کنند اما در حوزه فرهنگ مدیریت ها به جهت نقصی که در دانش مدیریتی دارند گمان می کنند در صورت نادانی و جهل بهتر می توانند منابع انسانی را کنترل کنند و از این رو هیچ تدبیری برای ترویج فرهنگ ندارند و در عوض آن تلاش می کنند با سطحی گری مردم را به سمت تماشای آثار نازل و سخیف جذب کنند و از آن ها پول دربیاورند.

کارگردان فیلم سینمایی «رنج و سرمستی» تصریح کرد: در واقع برخی مدیران فرهنگی مردم را وسیله ای برای چرخش اقتصاد حوزه فرهنگ و هنر تصور کرده اند و تلاش می کنند با ساخت یک سری لاطئالات آن ها را کوته بین و کوته فکر و کوته اندیش بار بیاورند.

این سینماگر در همین راستا متذکر شد: شما ببینید در هالیوود مثلاً روی کریستوفر نولان چه سرمایه گذاری شده و وضعیت ما چیست! آن ها تلاش می کنند با ساخت فیلم های مهیج و آنچنانی خود را به رخ دیگر کشورها بکشند و ما با این فرهنگ غنی تنها تصویری پست و حقیر از خودمان در فیلم های مان ارائه می کنیم.

وی تأکید کرد: ما باید میراث فرهنگی مان را زنده نگه داریم و بدانیم که بودیم و که هستیم؛ ما باید بدانیم مناسبات مان چیست؛ ما در کشورمان ۷ قوم اصلی و ۷ قوم فرعی هستیم. هر کدام از این ها زندگی های شان دارای جذابیت ویژه ای است که باید در فیلم ها و سریال ها این جذابیت ها به تصویر کشیده شود.

بازیگر سریال های تلویزیونی «کوچک جنگلی» و «سال های برف و بنفشه» خاطرنشان کرد: دنیای پست مدرن اجازه می دهد اقوام و ملیت ها و رنگ های مختلف به عنوان پدیده های زیبای انسانی حضور داشته باشند. مطالعات خوبی روی بشر شده و اصالت ها اسباب توسعه شده. مطالعات جدی در حوزه زندگی جمعی انسان ها وجود دارد و کسانی که برنامه ریزی می کنند اوج دانایی شان را به کار می گیرند که منافع بیشتر ببرند.

الماسی در پایان این گفتگو افزود: لیبرالیسم علیه کشور ما شمشیر کشیده و ما نباید تنها نظاره گر این اتفاق باشیم؛ ما باید مردم مان را آگاه کنیم چون ما با آگاه کردن و روشن کردن اذهان جوانان منافع آن ها را به خطر انداختیم و باید به این بحث فرهنگی بیشتر توجه داشته باشیم.

خروج از نسخه موبایل