آقای افخمی! فرزند صبح چه زمانی اکران می‌شود؟

بهروز افخمی با ثبت درخواست صدور پروانه ساخت برای فیلم سینمایی «صبح اعدام» پیش تولید آن را شروع کرده است.

به گزارش سینمای خانگی، این کارگردان در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد:‌ در حال حاضر روخوانی فیلمنامه را با بازیگران آغاز کرده‌ایم و از آنجا که نیاز است روخوانی تکمیل و تمرین‌ زیادی انجام شود تا کار به پختگی برسد احتمالا فیلمبرداری را تابستان امسال شروع خواهیم کرد.

او زمستان سال گذشته درباره بازیگران فیلمش گفته بود، «بیشتر سعی کردم از بازیگران تئاتری استفاده کنم و تا زمانی که ماکت صدا را به صورت نمایش رادیویی تولید نکرده باشیم، نمی‌توانم با قطعیت بگویم که از کدام بازیگر حتما استفاده می‌کنم ولی نقش «طیب» را مسعود شریف بازی می‌کند.» افخمی الان هم تاکید می‌کند که مسعود شریف به همراه ارسطو خوش‌رزم از جمله بازیگران «صبح اعدام» هستند.

افخمی همچنین گفته بود: ۲۰ سال پیش اولین بار گزارشی از تیرباران و اعدام طیب حاج‌رضایی و اسماعیل رضایی را در روزنامه کیهان خواندم که ۱۱ آبان ۱۳۴۲ اتفاق افتاده بود. خیلی تعجب کردم که چطور خبرنگار -که در صحنه هم حضور داشته- جرأت کرده این جزئیات را بنویسد و برایم جای سوال بود که اصلا چطور در روزنامه کیهان این ریسک را کرده‌اند که چنین گزارشی چاپ شود. فیلمنامه من براساس گزارش روزنامه کیهان و درواقع یک فیلم اقتباسی است. مسئله ما در «صبح اعدام» دو انسانی هستند که قرار است اعدام شوند و خواهیم دید که در ساعت‌های آخر چه حرف‌هایی با هم می‌زنند.

وی اشاره کرده بود که «صبح اعدام» برای نمایش روی پرده سینما به شکل سیاه و سفید فیلمبرداری می‌شود. او سال گذشته تاکید کرده بود با توجه به فصلی که اتفاق اصلی در آن رخ داده است، زمستان بوده است، فیلمبرداری باید در همان مقطع انجام می شد اما بنا به تاخیر پیش آمده احتمالا تغییراتی را در فیلم نامه اعمال خواهد کرد.

افخمی درباره اینکه آیا فیلم «فرزند صبح» که خردادماه امسال و همزمان با رحلت امام خمینی (ره) اکران می‌شود نیز به ایسنا گفت: هنوز تصمیم قطعی گرفته نشده ولی اگر قرار بر اکران باشد، ۱۵ خرداد بهترین زمان است.

او درباره شنیده‌هایی مبنی براینکه قرار است برنامه تلویزیونی «هفت» با اجرای او ادامه داشته باشد هم بیان کرد: هنوز چیزی به من گفته نشده ولی اگر هم بگویند، من به دلیل مشغولیت برای ساخت فیلم، تا آخر بهار امکان حضور ندارم.

شرط موفقیت تولید فیلم دربارۀ شهدا چیست؟

بهروز افخمی تهیه کننده و کارگردان سینما در آستانه روز بزرگداشت مقام شهدا در خصوص اهمیت پرداختن به زندگی شهدا در سینما و تلویزیون گفت: پرداختن به شخصیت های بزرگ و ملی هر کشور در سینما بسیار مهم است و آنطور که شاهدیم این اتفاق در اغلب کشورهای صاحب صنعت سینما دیده می شود اما اولویت فیلمنامه و داستان خوب است و ما باید با فیلمنامه و داستان خوب و محکم سراغ تولید فیلم برای شهدا برویم.

به گزارش سینمای خانگی، این فیلمساز و نماینده دور ششم مجلس شورای اسلامی در گفتگو با سینما پرس گفت: من شخصا با برخی مفاهیم و واژه ها که این روزها باب شده نظیر سینمای استراتژیک و… چندان آشنا نیستم و معتقدم پرداختن به هر موضوع و فیلمی باید جزو علایق و تفکرات هر سینماگری باشد.

وی ادامه داد: کسی که می خواهد در خصوص شخصیت های بزرگ مانند شهدا مبادرت به فیلمسازی کند باید دغدغه داشته باشد؛ بی تردید اگر فیلمساز دغدغه داشته باشد به سمت تولید اثر جذب می شود و نباید به زور به واسطه برخی اصطلاحات کسی برای تولید اثری پیش قدم شود.

مجری برنامه سینمایی «هفت» خاطرنشان کرد: زندگی نامه سازی در دنیا بسیار اهمیت دارد و یکی‌ از با دوام ترین ژانرها در سینما است؛ ما همین حالا در آمریکا شاهد هستیم که همچنان برای شخصیت های مهم و موثرشان فیلم می سازند و این آثار اتفاقا با استقبال خوبی هم روبرو می شود از این رو اهمیت پرداختن به شخصیت های بزرگ نظیر شهدا در سینما و تلویزیون امری ثابت شده و ضروری است اما همانطور که پیش تر عنوان کردم این کار باید با دغدغه قلبی و فیلمنامه خوب رخ بدهد نه به واسطه برخی اصطلاحات!

کارگردان فیلم‌ های سینمایی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و «فرزند صبح» در پایان این گفتگو متذکر شد: برای من به عنوان یک فیلمساز همیشه دغدغه قلبی ام مهم بوده؛ خوشبختانه دغدغه های من برخلاف آیین و عقاید جامعه و کشورمان نیست و از این رو با ذوق و جان و دل مبادرت به تولید آثارم می کنم. من معتقدم پرداختن به هر موضوع و سوژه ای باید آگاهانه و با تعمق باشد. ما وقتی می خواهیم برای شهدا کار بکنیم باید با آگاهی و تفکر و دغدغه قلبی جلو برویم نه بر اساس برخی کلیدواژه ها مانند سینمای استراتژیک! بی تردید اگر این اتفاق رخ بدهد سینمای دفاع مقدس ما متحول خواهد شد.

خود زنی استاد

نگاهی به فیلم سینمایی «استاد» اولین فیلم اکران شده در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر

مرتضی گازرانی-سینمای خانگی؛ چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر با تمام فراز و نشییب ها و تحریم هایی که دودش جز به چشم سینمای ایران نرفت با حضور فیلمسازها به ویژه فیلم اولی ها آغاز شد. جشنواره ای که بر خلاف ادوار گذشته به اذعان اغلب علاقه مندان، هندوانه سربسته است.

بر روال دوره های گذشته که فیلم اولی ها تنور جشنواره را گرم می کردند، جشنواره چهل و یکم از این جهت هیزم کم ندارد. اما اولین چوبش تَر بود و گُر نگرفت.

فیلم استاد ساخته سیدعماد حسینی و تهیه کنندگی « استاد » بهروز افخمی شروع خوبی برای این جشنواره نبود و امیدوارم بهاری نیز برای این سال نکو نباشد.

القصه؛ قرار است در طول این جشنواره نگاهی به تأثیرات تربیتی برخی فیلم های حاضر در جشنواره بر خانواده ها و به ویژه نسل نوجوان و جوان که بیشترین مخاطبان سینما می باشند بیاندازیم.

اساسا فیلم ها جدای از کارکرد سرگرمی، برای تأثیرگذاری بر جامعه ساخته می شوند، بالاخص در جشنواره ای که برآیند حاکمیت فرهنگی کشورِ صاحب ایدئولوژیک برتر است، باید مسئولیت پذیر تبعات این رویکرد خود نیز باشد.

فیلم استاد چه بخواهد و چه نخواهد بیش از نام کارگردان خود نام «استاد» بهروز افخمی را اما این بار در کسوت تهیه کننده یدک می کشد. چهره ای که خود را بخشی از این حاکمیت فرهنگی می داند. فیلمی که روی موضوع جنبش « می تو » و آزار جنسی زنان زوم کرده است. موضوعی که در سال اخیر حاشیه هایی نیز برای سینمای ایران به دنبال داشت. این فیلم جدای از زبان الکن خود در روایت موضوع که صاحبان نقد بیشتر به آن خواهند پرداخت، مگسک خود را به سمتی نشانه می رود که در این مدت بیشترین آسیب را از این حیث به خود دیده است. گویا نگاه آسیب شناسانه « استاد» به جای این که سایر صنوف را در بربگیرد بر قشر هنری تأکید دارد،آن هم در بستر یک جامعه ریشه دار سنتی ( اشاره به گل­درشت بودن فضای معماری سنتی مکان فیلم که در تعارض با موسیقی غربی حاکم بر طول فیلم است).

گویا « استاد » یادش رفته که همکارانش به عنوان پیشگامان عرصه فرهنگی بر خود فرض دیدند که پیشتاز این جنبش باشند و با پذیرفتن تبعات آن وارد این عرصه شدند. و حال که سینما خود باید بگوید که این آسیب اجتماعی تنها در سینما نبوده و در تمام صنوف می باشد، خود به این جریان دامن زده و اشاره اتهام را به سمت خود می برد. حتی « استاد » به خود نیز جرأت نمی دهد که از قواعد جنبش می تو پیروی کرده و برخلاف سینماگرانی که آین آسیب را فریاد زدند، خود نیز فریاد بزند و قربانیان خود را در دام سکوت انداخته و رهایشان می کند.

مرتضی گازرانی/ کارشناس تربیت هنری

ای‌کاش استخاره‌ات بد می‌آمد «استاد»!

با «استاد» یکی از بدترین شروع‌های تاریخ فجر را شاهد بودیم. شروعی که در آن هیچ اعتنایی به فرهنگ ایرانی و هیچ احترامی به قواعد سینما گذاشته نشده بود و مخاطب در طول زمان این فیلم بلند، یک “فیلمِ کوتاهِ کش‌دارِ تکراری” را به نجیب‌ترین شکل‌ممکن، تحمل کرد.

هادی مرادی-سینمای خانگی؛ جشنوارۀ فیلم فجر کار خود را با «استاد» آغاز کرد. فیلمی که به دلیل حضور بهروز افخمی در قامت یک تهیه‌کنندۀ سینمابلد و حمایت او از یک کارگردان فیلم‌اولی، انتظار می‌رفت از کیفیت و حداقلِ استانداردها برخوردار باشد اما در نهایت مخاطب با اثری بی‌روح، کرخت و کش‌دار مواجه شد که در آن سوژه‌های همیشگی اغلب آثار اجتماعی ایران، از سکس پنهان، خشونت درونی، شک و خیانت، به دم‌دستی‌ترین شیوۀ ممکن، ارائه شده بودند.

فیلم «استاد»، با تِم و موضوعی تکراری و نخ‌نما شده و با کلیشه‌ای‌ترین دیالوگ‌ها، فضاسازی‌ها، نورپردازی‌ها، صداگذاری‌ها و حتی دیالوگ‌ها ساخته و اکران شد و داستانِ قصه به حدی لو رفته بود که نه‌فقط در همان ابتدای فیلم مشت فیلمساز برای مخاطب باز شد؛ بلکه به راحتی می‌شد پلان بعدی و تمام حرکت‌ها، عمل‌ها و عکس‌العمل‌ها را به درستی حدس زد؛ این یعنی فیلمساز حتی در کپی‌برداری هم موفق نبود و نتوانست با ایجاد یک فضای ماجراجویی یا لااقل ایجاد غافلگیری، مخاطب را با خود همراه کند.

نکتۀ دیگر، پرش‌های ناهماهنگ پلان‌ها بود. موضوعی که به خوبی نشان می‌داد فیلم از یک فلسفۀ مشخص پیروی نمی‌کند و همین عدم پایبندی به یک اصل مشخص، مخاطب را به استیصال کشاند. موضوع دیگر، فرار رو به جلوی فیلمساز از ارائۀ حداقل یک پایان مشخص بود. پایان باز را حتی اگر مطلوب بدانیم باز هم فیلمساز باید اطلاعات کافی را در اختیار مخاطب قرار دهد نه اینکه فیلم را در نقطۀ نامشخص کات کند و دوربینش را خاموش و در نهایت مخاطب را با انبوهی از اطلاعات پراکنده و بی‌ربط، تنها بگذارد.

موسیقی نابجا و ناهمگن در یک لوکیشن با بافت ملی و سنتی ایران، یکی دیگر از نقاط ضعف پررنگ «استاد» بود که حتی به بُعد ایرانی‌بودن فیلم نیز طعنه زده بود؛ استفاده از این نوع موسیقی روی تصویری که مملو از نمادهای فرهنگی و تمدنی جامعه است، وصلۀ ناجور دیگری بود که “استادِ کاربلد” به سینمای ایران چسباند.

ریتم کُند و خسته‌کنندۀ فیلم و لرزش‌های مداوم و افراطی دوربین، نه‌تنها نتوانسته بود فضاسازی مناسب را ایجاد و لحن کارگردان را به مخاطب منتقل کند، بلکه برعکس، مخاطب را کسل و آشفته کرد. نورپردازی که کوچکترین قواعد اکسپرسیونیسمی را هم به حدی گل‌درشت و اغراق‌آمیز اجرا کرد که مخاطب در برخی موارد، صحنه را گُم می‌کرد و ارتباطش با فیلم و جریان داستان قطع می‌شد.

گرچه انتخاب حسن معجونی به عنوان یک بازیگر توانمند و حرفه‌ای، با اکت‌ها و بیان ویژۀ خود، یک پتانسیل بالا برای فیلم و یک انتخاب مناسب از سوی مجموعۀ «استاد» بود اما باید گفت بازی‌ها به حدی کارگردانی‌نشده بود که معجونی نیز به اندازۀ دو بازیگر دیگر این فیلم، ناموفق بود. سکوت‌های نابجا، دیالوگ‌های خسته‌کننده با لحن مصنوعی، بغض‌ها و اشک‌ها و سکوت‌ها و حتی واکنش‌های لو رفته و حتی قاب‌های تکراری، همگی دست به دست هم دادند تا یکی از بدترین شروع‌های تاریخ فجر را شاهد باشیم. شروعی که در آن هیچ اعتنایی به فرهنگ ایرانی و هیچ احترامی به قواعد سینما گذاشته نشده بود و مخاطب در طول زمان این فیلم بلند، یک “فیلمِ کوتاهِ کش‌دارِ تکراری” را به نجیب‌ترین شکل‌ممکن، تحمل کرد.

در نشست خبری «استاد» چه گذشت؟

نشست خبری فیلم استاد اولین فیلمی که در جشنواره فیلم فجر به اکران درآمد، برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، نشست خبری فیلم استاد اولین فیلمی که در جشنواره فیلم فجر به اکران درآمد، با حضور عوامل این فیلم آغاز شد.

بهروز افخمی تهیه‌کننده فیلم استاد در ابتدای نشست اظهار کرد: خودم که برای اولین بار فیلم را تماشا می‌کردم به نظرم فیلم گرمی بود.

عماد حسینی کارگردان فیلم در پاسخ به این سوال که هدف از ساخت این فیلم چه بود، گفت: با کلمات نمی‌توان هدف از ساخت فیلم را عنوان کرد و هر مخاطبی بنا به دید فیلم به آن نگاه می‌کند. و هرکسی به دنبال یک سوژه برای ساخت فیلم است، این سوژه به نظرم جالب آمد به همین دلیل آن را ساختم.

حسینی همچنین در پاسخ به این سوال که چرا افراد برای ساخت فیلم سراغ مسئله تجاوز و جنبش می تو می‌روند، گفت: فکر نمی کنم که در این زمینه فیلم زیاد ساخته شده است.

وی در پاسخ به شخص خاصی را مد نظر داشتید که دارای چنین شرایطی بوده گفت: چندین مورد در دنیای واقعی داشتیم. خیلی‌ها بودند که از ساخت این فیلم منعم کردند اما موضوعی که مرا به این کار ترغیب کرد این بود که در آن سوی دنیا وقتی فردی ولو اینکه مهم هم باشد بایکوت می‌شود اما در ایران چنین اتفاقی نمی‌افتد.

وی افزود: فیلمنامه من اقتباسی نیست.

وی در پاسخ به این سوال که آیا قصد اقتباس از فیلم فروشنده را داشتید، گفت: من هیچ شباهتی با آن فیلم نمی‌بینم اما دارای موضوعات یکسانی هستند.

افخمی در پاسخ به این سوال که هزینه ساخت این فیلم چقدر بوده گفت: مخارج فیلم کمتر از ۳.۵ میلیارد تومان است چون هزینه‌ها بالا رفته و عوامل درصدهایی از مالکیت فیلم را دریافت کردند که باعث شد این فیلم ساخته شود.

هدیه حسینی‌نژاد بازگر فیلم نیز در پاسخ به این سوال که چه چالش هایی با این نقش داشتید گفت: واقعیت این است که فکر می‌کنم کمتر زنی وجود دارد که حداقل از کنار موضوع رد نشده باشد.

وی افزود: من هم موارد مشابهی برایم پیش آمده و به همین دلیل دوست داشتم این نقش را بازی کنم.

وی ادامه داد: آن‌گونه که من به عنوان یک زن برای این فیلم متاثر شدم آقایان نشده‌اند.

افخمی در پاسخ به این سوال که چرا سراغ یک فیلم آپارتمانی رفتید در صورتی که خود سما نخالف ساخت فیلم‌های این چنینی هستید، گفت در ابتدا نمی‌خواستم این فیلم را تهیه کنم و آن را رد کردم و استخاره کردم که خوب آمد و می‌خواستم یک فیلم کمدی بسازم چرا که دوره این موضوعات گذشته، ۷۰ صفحه از فیلمنامه را خواندم و از آن خوشم آمد و آن را پذیرفتم

خروج از نسخه موبایل