رسانه سینمای خانگی- فیلمبرداری «آذر» در دامغان تمام شد

فیلم‌برداری فیلم کوتاه «آذر» به‌کارگردانی فربد قدیمی به‌ پایان رسید.

به‌گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «آذر» به‌نویسندگی پریزاد اسماعیلی و فربد قدیمی و کارگردانی فربد قدیمی، پس از اتمام فیلم‌برداری در روستای شامان شهرستان دامغان روی میز تدوین رفت. این فیلم کوتاه به تهیه‌کنندگی فربد قدیمی، انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر شاهرود و دانشکده هنر دانشگاه دامغان، در حال تکمیل مراحل ساخت است.

فربد قدیمی، دانش‌آموخته دوره فیلم‌سازی انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر بندرانزلی است.

عرفان آیتی و نیلوفر سعیدی از بازیگران این فیلم 15دقیقه‌ای هستند.

عواملی که در ساخت فیلم کوتاه «آذر» همکاری داشته‌اند، عبارت‌اند از:

کارگردان: فربد قدیمی
نویسندگان: پریزاد اسماعیلی و فربد قدیمی
مجری طرح: اولد استودیو
استاد راهنما: احمد الستی
دستیارکارگردان و برنامه‌ریز: پریزاد اسماعیلی
فیلم‌بردار: محمدحسین کلاه کج
گروه فیلم‌برداری: سعید زمانی، زانا رضایی و زهرا حاجیان
صدابردار: رضا خاشع
تدوین: مبینا یعقوب‌زاده
جلوه های ویژه: افشار زارعی
طراح صحنه: نرگس پاردسویی
مدیر تولید: مبینا یعقوب‌زاده
دستیار تولید: بهاره دوانی
گروه پشتیبانی: مهدی ربانی و یاسین عباسی

عکاس: سودا سیاوش
طراح پوستر و استوری‌برد: علیرضا فریدونی

تهیه‌کننده: فربد قدیمی، انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر شاهرود و دانشکده هنر دانشگاه دامغان

رسانه سینمای خانگی- روایت افخمی از افتضاح هوش مصنوعی

نشست نقد و بررسی مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک در سومین روز از رویداد «سینما پرتره» به نمایش درآمد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی گروه سینمایی «هنر و تجربه»، نشست نقد و بررسی مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک در سومین روز از رویداد «سینما پرتره» عصر روز دوشنبه ۲۳ مرداد به نمایش درآمد و پس از اکران این فیلم، نشست نقد و بررسی و تحلیلی با حضور بهروز افخمی به عنوان کارشناس مهمان و امیر قادری کارشناس و مجری نشست در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

بهروز افخمی در ابتدای نشست با اشاره به سختی‌های ساخت فیلم بر روی آب و دریا گفت: این فیلم نشان می‌دهد یک اثر چگونه به راحتی از کنترل خارج می‌شود و از ابتدا درباره ساخت آن تصمیم اشتباه گرفته می‌شود. این اتفاق ترسناکی است. در واقع این کار قرار دادن خود به عنوان فیلمساز در مقابل یک خودکشی است.

وی با تاکید بر اشتباه بودن فیلمسازی روی آب گفت: کوین رینولدز در زمان ساخت فیلم «دنیای آب» با استیون اسپیلبرگ که فیلم «آرواره‌ها» را روی آب ساخته بود تماس گرفت تا از او مشورت بگیرد. استیون اسپیلبرگ تنها نصیحتی که می‌کند این بود که این کار را نکن و فیلم را نساز. این دقیقاً چیزی است که پیتر مداک نمی‌دانست.

افخمی ادامه داد: این فیلم به ما یادآوری کرد که اگر فیلمنامه خوب نداشته باشی و اثری را به اشتباه بسازی ممکن است یک عمر فعالیت حرفه‌ای خود را زیر سوال برده باشی و فعالیتت در سینما تمام شود. جان هیمن که تهیه‌کننده فیلم بوده بسیار عاقلانه به مداک می‌گوید که ساخت این فیلم از ابتدا اشتباه بود و همین مساله نشان می‌دهد که تمام دلایل شکست این فیلم پیتر سلرز نبوده است.

این کارگردان با اشاره به اینکه این مستند جنبه‌های جالبی را از سینما به تصویر کشیده است، بیان کرد: این فیلم یک جنبه بسیار جالبی دارد که باید به آن پرداخته شود. این فیلم به ما نشان می‌دهد هیاهویی که درباره هوش مصنوعی راه افتاده است که می‌تواند فیلمنامه بنویسد، غلط است و به خوبی در این فیلم شاهد هستیم که این جنجال‌ها بی‌نتیجه است. وقتی هوش طبیعی انسان به همین سادگی خرابکاری می‌کند پس هوش مصنوعی می‌تواند اتفاقات فاجعه باری را رخ دهد.

افخمی افزود: در نهایت چیزی که برای فیلمسازان جوان باید مهم باشد این است که حرف‌هایی که درباره هوش مصنوعی می‌زنند فقط به درد ایلان ماسک می‌خورد که جلب نظر کند وگرنه این فیلم نشان می‌دهد که سناریو به هوش مصنوعی بدهید چه افتضاحی می‌شود.

کارگردان «شوکران» با تاکید بر اینکه هوش مصنوعی باعث ایجاد پارادوکسی در زندگی انسان‌ها شده است، گفت: به حکم سرمایه‌داری و هوش مصنوعی که نظام فعلی آن را ساخته است تصور می‌شود که تمام فعالیت‌ها به وسیله ماشین قابل انجام است و ارزان‌تر به نتیجه می‌رسد و چرخه تولید نیز با حضور هوش مصنوعی تغییر کرده است و این تصور به وجود آمده که با هوش مصنوعی دیگر نیاز به انسان و خلاقیت انسانی نیست در حالی که کاملاً اشتباه است زیرا تنها چیزی که در این میان باعث پیشرفت و تنوع می‌شود خلاقیت است و خلاقیت هم اسیر شدنی نیست.

امیر قادری کارشناس این نشست نیز به موضوع مستندسازی پرتره در سینما پرداخت و ضمن اشاره به تاریخچه چنین مستندهایی گفت: در سال‌های اخیر به خاطر گسترش استفاده از یوتیوب و فضای مجازی و آسان شدن شیوه آرشیوها و دیجیتالی شدن آن، مستندهای زیادی از حدود سال‌های ۲۰۱۸ تا به امروز ساخته شود. یکی از دلایلی که این برنامه هم در گروه سینمایی «هنر و تجربه» اجرا شد رونق پیدا کردن این سبک فیلمسازی در جهان است. در بین این آثار فیلم‌هایی هست که موضوع و سوژه آن خاص و جذاب است و در کنار آن آثاری است که کارگردان با خلاقیت‌هایی فیلم را می‌سازد و باعث جذابیت آن می‌شود.

در این مراسم جمعی از دانشجویان خارجی دوره جدید مدرسه تابستانی زبان فارسی «بنیاد سعدی» نیز حضور داشتند.

در این رویداد فیلم‌های مستندِ کمیابِ «فلینی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا و مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک به نمایش درآمدند و در روزهای آینده مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ، مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با زیرنویس فارسی، به نمایش در می‌آیند.

فریدون جیرانی، بهروز افخمی، احمد الستی، فرزاد موتمن و علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناسان مهمان در این نشست‌ها حضور خواهند یافت.

امروز در چهارمین روز از رویداد «سینما پرتره» مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با حضور احمد الستی و فرزاد موتمن به عنوان کارشناسان مهمان نمایش داده خواهد شد.

این رویداد توسط گروه سینمایی «هنر و تجربه» و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره «سینماحقیقت»، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی ملت برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- آیا «سفر سنگ» تأثیری از سینمای وسترن بود؟

کارشناس سینما با اشاره به تفاوت آثار آمریکایی و ایتالیایی و ارتباط آن با سینمای ایران گفت: ملودرام و کمدی ایتالیایی، حادثه‌ای‌ها و پلیسی‌ها تاثیر زیادی بر فیلم‌های ایرانی داشتند. اما به دلیل اینکه شهرت سینمای ایتالیا زیاد نبوده به این موضوع پرداخته نشده است و فیلمسازان آن را پنهان کردند، مثلا فیلم «سفر سنگ» از وسترن ایتالیایی تاثیر پذیرفته است.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، فیلم «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا در دومین روز از رویداد «سینما پرتره» به نمایش درآمد و پس از اکران این فیلم، نشست نقد و بررسی و تحلیلی با حضور امیر قادری کارشناس و علی زادمهر میزبان در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

امیر قادری در ابتدای نشست با تاکید بر اینکه “قابل مطالعه‌ترین و جدی‌ترین جریان سینمای اصلی دنیا به جز سینمای هالیوود و هند سینمای ایتالیا در این دو دهه است” بیان کرد: یکی از دلایلی که من از اقتصاد سینما دفاع می‌کنم این است که هر وقت می‌بینید که جریان سینمای اصلی در حال نفس کشیدن و پیشرفت است اتفاقاً تجربیات بیشتری شکل می‌گیرد. همانطور که در آن دو دهه سینمای ایتالیا توانست فیلمسازان زیادی را تربیت کند.

او ادامه داد: از اوایل دهه شصت میلادی ساخت و نمایش فیلم‌های وسترن اسپاگتی شروع می‌شود و افراد جدیدی معرفی و معتبر می‌شوند اما تماشاگرها استقبال چندانی از آن نمی‌کردند. سرجیو لئونه‌ امروز برای خود یک غول بزرگ است و می‌بینید که اسپیلبرگ درباره او صحبت می‌کند و بر مد و موسیقی تاثیر دارد و خود یک ژانر جدید ایجاد کرد اما در زمان خودش اصلا مورد توجه نبود.

متاسفانه به وسترن اسپاگتی بی‌توجهی شد و جدی گرفته نشدنداین کارشناس درباره ویژگی‌های سبک ایتالیایی وسترن‌ها توضیح داد: فیلم‌های وسترن اسپاگتی می‌توانستند خشونت بیشتری داشته باشند و در آن زمان در سینمای آمریکا خشونت کمتر بود و بی‌پردگی بیشتری نسبت به سینمای آمریکا داشت. سینمای کمدی رمانتیک ایتالیا هم نسبت به ژانرهای دیگر بی‌پردگی بیشتری پیدا کردند. متاسفانه به وسترن اسپاگتی بی‌توجهی شد و جدی گرفته نشدند.

قادری با اشاره به آثار تارانتینو معتقد است: تارانتینو را به این خاطر تحسین می‌کنم که فیلم‌های بازاری را می‌گیرد اما سطح آنها را به شدت بالا می‌برد و ارتقا می‌دهد. او نه فقط به لحاظ اجرایی سطح را بالا می‌برد بلکه در سطح زیر متن هم ارتقاء می‌دهد و اینکار علاقه شخصی او بوده است. تارانتینو در این فیلم می‌گوید کوربوچی تغییر زیادی در دوران فیملسازی و در نهایت در فیلم‌هایش ایجاد می‌کند.

وی درباره حضور نداشتن ستاره‌های معروف دنیا در آثار ایتالیایی، بیان کرد: سینمای ایتالیا بازاری بود برای آخر دوران کاری خیلی از ستاره‌های مشهور آمریکا و البته مواردی برعکس آن هم داریم که هنوز بازیگران مشهوری نبودند. لئونه و دیگر کارگردانان ایتالیایی بازیگران معروفی را می‌خواستند برای فیلم‌هایشان اما آنها نمی‌آمدند. با این وجود در این بین کسی مثل کلینت ایستوود می‌آید و کارش را از اینجا شروع می‌کند. البته برای کوربوچی بازیگران معروف زیادی از اروپا کار می‌کنند.

این کارشناس سینما با اشاره به تفاوت آثار آمریکایی و ایتالیایی و ارتباط آن با سینمای ایران گفت: ملودرام ایتالیایی، کمدی ایتالیایی، حادثه‌ای‌ها و پلیسی‌ها تاثیر زیادی بر فیلم‌های ایرانی داشتند. اما به دلیل اینکه شهرت سینمای ایتالیا زیاد نبوده به این موضوع پرداخته نشده است و فیلمسازان آن را پنهان کردند و مثلا فیلم «سفر سنگ» به نظر می‌رسد بیشتر از آنکه از وسترن آمریکایی تاثیر گرفته باشد از وسترن ایتالیایی تاثیر پذیرفته است.

این کارشناس سینما در بخش دیگری درباره شناخته شدن و به وجود آمدن وسترن اسپاگتی بیان کرد: لئونه و کوربوچی با وسترن‌ها و ارزش‌های جان فورد بزرگ می‌شوند اما وسترن اسپاگتی کاملا از آن فاصله می‌گیرد.

بر اساس این گزارش این رویداد، به نمایش مستندهای جذاب و دیدنی درباره‌ی سینماگران بزرگ تاریخ سینما اختصاص دارد و تا پنجشنبه از ساعت ۱۹ این مستندها به نمایش در خواهند آمد. پس از نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی اثر، در کنارِ گفت‌وگو درباره‌ی چهره‌ی سینمایی مورد بحث برگزار می‌شود.

در این رویداد فیلم‌های مستندِ کمیابِ «فلینی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا به نمایش درآمدند و در روزهای آینده مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک، مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ، مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با زیرنویس فارسی، به نمایش در می‌آیند.

فریدون جیرانی، بهروز افخمی، احمد الستی، فرزاد موتمن و علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناسان مهمان در این نشست‌ها حضور خواهند یافت.

امروز در سومین روز از رویداد «سینما پرتره»، مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک با حضور بهروز افخمی به عنوان کارشناس مهمان نمایش داده خواهد شد.

این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی ملت برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- کیارستمی و مهرجویی چگونه از تفکر چپ جدا شدند؟

فریدون جیرانی با اشاره به تاثیرات تفکر چپ در آثار هنرمندان ایرانی بیان کرد: کیارستمی اولین فیلم‌سازی است که از قید این تفکر رها می‌شود. به طور مثال در فیلم «کلوزاپ» این اتفاق رخ می‌دهد، مهرجویی هم در فیلم «هامون» این شرایط برایش رخ می‌دهد و معتقد است رهایی از تفکر چپ مهمترین اتفاق زندگی‌اش بود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، در ادامه‌ی نمایش‌های ویژه‌ی فیلم‌های هنری و تجربی، این نشست اولین برنامه از سری اولِ «سینما، پرتره» در گروه سینمایی هنروتجربه بود که به تحلیل سینمای ایتالیا، آثار فدریکو فلینی Federico Fellini و تاثیر آن بر سینمای جهان و ایران پرداخته شد.

در این نشست فیلم مستند «فلینی هرگز پایان نمی‌یابد» پس از اکران با حضور فریدون جیرانی به عنوان کارشناس مهمان، امیر قادری کارشناس نشست و علی زادمهر در پردیس سینمایی ملت نقد و بررسی شد.

در ابتدای نشست فریدون جیرانی با بیان اینکه من به عنوان مخاطب به دوره دوم فیلمسازی فلینی برخوردم یعنی از زمان فیلم «زندگی شیرین» گفت: فیلم‌های قبل از آن در سینمای ایران نمایش نداشتند و دوبله نشده بودند فیلمی که به شدت قبل از زندگی شیرین بر روی ما تاثیر می‌گذارد فیلم «جاده» است که آنتونی کویین در آن بازی می‌کند. هشت و نیم، رم، آمارکورد را هم در سینما و دوبله شده دیدم.

این کارگردان درباره سبک روایی فیلم‌های فلینی توضیح داد: آثاری که بعد از «زندگی شیرین» ساخته است روایت ندارند و ضد روایت و همه خرده پیرنگ یا ضد پیرنگ هستند. مثل فیلم «هشت و نیم» که ضد پیرنگ است اما با این حال ما را جذب می‌کنند و ما عاشق فیلم «رم» یا «ساتیریکون» می‌شویم. او از جمله کسانی است که فیلمسازی‌شان هم بر روی سینما و منتقدین تاثیر می‌گذارد.

چون ریشه روشنفکری در تفکرات چپ است، سینمای مورد پسند منتقدین می‌شود سینمای اروپاجیرانی تاکیدکرد: تمام زمینه روشنفکری که در این دوران هست زیر سلطه تفکر چپ قرار دارد اما «زندگی شیرین» سعی می‌کند از زیر یوغ این تفکر خارج شوند. فلینی در مصاحبه‌ای می‌گوید زندگی واقعی فقط برای من همان زندگی اجتماعی نیست بلکه واقعیت معنوی و واقعیت زندگی هم هست.

این منتقد درباره نزدیکی تحولات و ساختار سینمای ایتالیا با سینمای ایران، معتقد است: سینمای دهه ۶۰ ایتالیا با دهه ۴۰ ما تطبیق بسیار خوبی پیدا می‌کند به این معنی که در دهه ۴۰ ما روشنفکری رواج پیدا می‌کنند و چون ریشه روشنفکری در تفکرات چپ است، سینمای مورد پسند منتقدین می‌شود سینمای اروپا! به همین دلیل گدار و فلینی مطرح می‌شوند.

او افزود: در دوره‌ای یک تفکر چپ وجود دارد که سینمای همه دنیا را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و نمی‌توانی فیلمسازی پیدا کنی که در آثارش از این تفکر نیامده باشد. اما از زمان فروپاشی شوروی این تفکر کمرنگ می‌شود.

این کارگردان با اشاره به تاثیرات تفکر چپ در آثار هنرمندان ایرانی همچون کیارستمی و مهرجویی بیان کرد: کیارستمی اولین فیلم‌سازی است که از قید این تفکر رها می‌شود. به طور مثال در فیلم «کلوزاپ» این اتفاق رخ می‌دهد. او در دهه ۸۰ از این تفکر رها می‌شود و حتی خودش هم این را می‌گوید، مهرجویی هم در فیلم «هامون» این شرایط برایش رخ می‌دهد و معتقد است رهایی از تفکر چپ مهمترین اتفاق زندگی‌اش بود.

سینمای ایران از سینمای ایتالیا تاثیر گرفته است

در بخش دیگر نشست، امیر قادری کارشناس و مجری این رویداد، درباره ساخت مستندهای پرتره‌ گفت: مستند پرتره به دلیل گسترش یوتیوب و شیوه‌های نوین نمایش فیلم در سال‌های اخیر بسیار زیاد شده است.

این کارشناس سپس درباره فدریکو فلینی Federico Fellini فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان ایتالیایی توضیح داد: فلینی در یکی از مصاحبه‌هایش می‌گوید زندگی انگار از قبل چیده شده است و من مانند قطار و فیلم‌هایم ایستگاه‌های آن بودند. من در آن لحظات باید پیاده می‌شدم و میوه را برمی‌داشتم و گویی مختار نبودم. او همچنین می‌گوید که هنر من این است که پذیرا باشم.

قادری درباره بهترین اثر و اوج دوران حرفه‌ای و هنری فلینی بیان کرد: بهترین دوران فلینی برای من دوره‌ای است که «ولگردها» و «جاده» را ساخت و اگر بخواهم یک فیلم را از بین تمام آثارش انتخاب کنم فیلم «ولگردها» است.

او در ادامه افزود: نکته دیگر در ساخت فیلم‌های او این است که اگر آثار او را ببینید در ابتدا فکر می‌کنید کارگردان یک بالماسکه ساخته است اما در پشت صحنه تمام حرکات را فلینی به بازیگران می‌گوید و در لحظه لحظه آنها را روایت می‌کند. به ماستریونی‌ بازیگر فیلم‌های او می‌گویند فلینی جلوی دوربین! بدین معنا که او کسی است که از خودش می‌گذرد و آدم کارگردان می‌شوند.

سینمای ایران تحت تاثیر فیلم‌های تجاری ایتالیایی بوده است. اما چون سینمای ایتالیا اعتبار سینمای آمریکا را نداشته است هیچ وقت مستقیم به آن اشاره نشده استقادری با اشاره به تغییرات و تحولاتی که در دهه ۶۰ میلادی در جهان سینما و هنر و همچنین سیاست و دنیا رخ داد، بیان می‌کند: در دهه ۶۰ در دنیا اتفاقات مهمی افتاد و در سینما باعث شد مفهومی به نام «کارگردان ستاره» داشته باشیم که پیش از آن چیزی به این مضمون نداشتیم و حتی هیچکاک را هم به عنوان یک صنعتگر می‌شناختند. اما از آن زمان حتی اسم فلینی همراه با نام فیلم‌هایش می‌آمد. از دیگر اتفاقاتی که در این دوران افتاد پول زیادی وارد سینما شد و از طرف دیگر مردم برای دیدن فیلم‌ها باید مبلغی پرداخت می‌کردند. همین موضوع تغییرات محسوسی را در فیلمسازی رقم زد.

او همچنین معتقد است سینمای ایران از سینمای ایتالیا تاثیر گرفته است. از همین رو بیان می‌کند: سینمای ایران تحت تاثیر فیلم‌های تجاری ایتالیایی بوده است. اما چون سینمای ایتالیا اعتبار سینمای آمریکا را نداشته است هیچ وقت مستقیم به آن اشاره نشده است.

او در پایان صحبت‌های خود درباره فدریکو فلینی Federico Fellini بیان می‌کند: فلینی انگار چند فیلمساز است در یک فیلمساز، او فیلمسازی است که به شدت به خودانگیختگی اعتقاد دارد و در عین حال بازیگران او را مانند دیکتاتوری در سر صحنه می‌دانند. او فیلمنامه را هم بدون توضیح به بازیگران می‌داده و حتی خودش می‌گوید بازیگران برای من مانند عروسک‌هایی سر صحنه هستند.

این رویداد، به نمایش مستندهای جذاب و دیدنی درباره‌ی سینماگران بزرگ تاریخ سینما اختصاص دارد و تا پنجشنبه از ساعت ۱۹ این مستندها به نمایش در خواهند آمد. پس از نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی اثر، در کنارِ گفت‌وگو درباره‌ی چهره‌ی سینمایی مورد بحث برگزار می‌شود.

در این رویداد فیلم‌های مستندِ کمیابِ «فیلنی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا، مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک، مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ، مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با زیرنویس فارسی، به نمایش در می‌آیند.

فریدون جیرانی، بهروز افخمی، احمد الستی، فرزاد موتمن و علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناسان مهمان در این نشست‌ها حضور خواهند یافت.

این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی ملت برگزار می‌شود.

آیا سینمای ایران ادبیات ژانری دارد؟

نشست تخصص بومی‌گرایی و ژانر در فیلم کوتاه با حضور دکتر احمد الستی و دکتر فرنام مرادی نژاد توسط انجمن سینمای جوانان خمینی‌شهر با همکاری دانشگاه سپهر به مناسبت پنجمین دوره همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران در سالن نمایش این دانشگاه برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، در ابتدای برنامه آقای احمدی رئیس انجمن سینمای جوانان خمینی شهر در ارتباط با دلیل برگزاری این نشست صحبت کوتاهی داشت و مخاطبان را به نگارش مقاله برای پنجمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران تشویق کرد و با قدردانی از آقای دکتر الستی و دکتر مرادی‌نژاد، نشست آغاز شد.

دکتر الستی در بخش نخست صحبت‌هایش گفت که فیلم‌های امروز ما فروش خوبی ندارند و تجربه می‌گوید که تنوع فیلم‌ها می‌تواند راهگشا باشد. ایشان با بیان این نکته که مردم خواستارتنوع در داستان فیلم‌ها هستند به تاریخچه ژانر و نجات اقتصاد سینمای آمریکا توسط ژانرها پرداختند و گفتند لغت ژانر را نخستین بار منتقدهای فرانسوی برای فیلم‌های آمریکایی به کار بردند و پس از آن بود که آمریکایی‌ها به این دسته‌بندی‌ها روی آوردند. آن‌ها در گام نخست آمارجمعیت وسن را مد نظر قرار می‌دهند و با توجه به مخاطب شناسی مشخص می‌کنند که چه نوع فیلم‌هایی باید بیشتر ساخته شود.

از اینجا به بعد پای تهیه‌کنندگان متخصص ژانری، کارگردان‌های ژانری و بازیگران مخصوص هر ژانر پیش کشیده می‌شود.  بعد از تولید نوبت پخش می‌رسد که باز هم با توجه به آمار و مخاطب شناسی این قضیه اتفاق می‌افتد.

سینمای آمریکا به خاطر رویکرد ژانری، سینمایی ملی نیست بلکه جهانی است و همین نکته یعنی اینکه وقتی از ژانرحرف می زنیم در واقع داریم از سینمای آمریکا حرف می‌زنیم. آنها با توسل به ژانرها روی تم‌های آشنای مردم کار می‌کنند تا بتوانند فیلم‌هایشان را در تمامی نقاط جهان پخش کنند.

دکتر الستی تاکید می‌کند سیستم استودیویی مستقل و پخش جهانی پشتوانه اقتصاد سینما هستند. ایشان ژانر را باعث پیشرفت فناوری سینما دانست وگفت : صدا و رنگ و پرده وسیع و… را ژانر به سینما آورد. ما هنوز در کشورمان سیستم استودیویی و پخش جهانی نداریم.

دکتر الستی در ادامه کتاب‌های مختلف مرتبط به بحث ژانر را به مخاطبان برای پژوهش  و ترجمه معرفی کردند. توصیه دکتر الستی به انجمن سینمای جوانان ایران ترجمه کتاب WORLD CINEMA THROUGH GLOBAL GENRES بود که این کتاب راه و رسم بومی شدن ژانر را می‌آموزد.

بومی کردن ژانر باید به قصد اطلاعات دادن باشد. بومی گرایی در واقع سلسله‌ای از انتخاب هاست و این کار کاملا شدنی است. همانطور که ایتالیایی‌ها یک ژانر شدیداً آمریکایی را بومی کردند و وسترن اسپاگتی به وجود آمد. ازسال 1960 تاسال 1978 ایتالیایی ها 600  تا وسترن ساختند. این بده بستان ها وجود دارد بین کشورها در دادن و گرفتن ژانرکه بعداً خود آمریکایی ها هم تحت تاثیر وسترن اسپاگتی قرار گرفتند و فیلم هایی به این شکل ساختند. مشابه این اتفاق برای سینمای ژاپن و کره نیز افتاده است.

درایران ما تنوع جغرافیایی داریم، از شمال تا جنوب که می‌تواند برای فیلم‌هایی با نگاه مبارزه انسان و طبیعت که دستمایه بسیاری از وسترن‌هاست استفاده شود. ما تنوع لباس داریم در این کشور، از بلوچستان تا ترکمن‌صحرا و خوزستان وآذربایجان و همچنین تنوع معماری که در ایران موجود است وتنوع قیافه و… که داستان های شما می‌تواند با توجه به همه این‌ها و شمایل نگاری رنگ و بویی بومی به خود بگیرد. ما باید با استفاده از امکانات ژانر فیلم کوتاه را ببریم به سمت ژانر که متنوع شود.

در آمریکا نویسنده‌های ژانری وجود دارند همان طور که در ادبیات وجود داشته اما ما ادبیات ژانری نداریم در حالی که سینما متکی به ادبیات ژانریست و ما نیاز داریم به فیلم‌نامه‌نویس‌های ژانری.

دکتر الستی با نمایش دوفیلم کوتاه ژانروحشت و جنگی تاکید کردند مختصات هرژانرباید رعایت شود که توجه ویژه به به جغرافیا، شمایل نگاری و.. لازمه درمحدوده ژانر کارکردن است.

درباره ژانر جنگی با توجه به کتاب‌های زیادی که در ارتباط با جنگ ایران و عراق نوشته شده می‌تواند یکی از ژانرهایی باشد که دستماییه تولید فیلم کوتاه ژانر جنگی باشد مشروط به اینکه رنگ و بویی ایرانی بگیرد.

ما همچنین سابقه ادبیات حماسی داریم که گرجستان براساس ادبیات حماسی ایرانی  فیلم رستم و سهراب ساختند.

بیاد داشته باشید که واقعا حرکت باید از فیلم کوتاه آغاز شود. امیدوارم این همایش و مقالات شما بتواند پتانسیل ژانر در فیلم کوتاه را بررسی و نشان دهد.

در بخش دوم این نشست آقای دکتر مرادی نژاد با تمرکز بر فیلمنامه نویسی ژانر مبحث را  ادامه دادند.

در ابتدا با تاکید بر ضرورت حمایت از فیلم‌نامه‌نویسی ژانر نزد خود دانشجویان و هنرجویان سینما بحث آغاز شد اینکه چگونه از لحاظ روحی و حمایت از همدیگر با جدی گرفتن فضای یک ژانر خاص مثل ژانر کمدی که کمتر در فیلم کوتاه به آن اهمیت داده شده جلسه آغاز شد و بعد بر مبنای نظریات نظریه پردازان شاخص حوزه فیلم‌نامه‌نویسی ژانرو خود مقوله نظریه ژانر، پرداخته شد به اینکه تعریف فیلم ژنریک چیست و نسبتش با جریان اصلی یا مین‌استریم چه هست و اینکه ژانرها و ساب ژانرهای مختلف چگونه در جغرافیاهای مختلف رنگ و بوهای خاص خودشان را هم پیدا کردند.

در ادامه در بحث تمرکز بر مقاله‌ها، ضمن توضیح برخی نکات روش تحقیقی درباب بیان مسئله، چکیده‌نویسی، نتیجه گیری و اهمیت و ضرورت تحقیق، پرسش‌هایی مطرح شد، اینکه نسبت فیلم کوتاه داستانی، تجربی، مستند یا انیمیشن ایرانی یا بومی با مثلاً یکی از نظریات تام رایال چه خواهد بود بر مبنای نظام یا آپاراتوس ژنریک ، ارتباط ژانرهای متمایز با هم وارتباط اینها با تولیدات هالیوودی یا مین‌استریم آن کشور، ژانرهای تکی، ژانرهای مشخص و منفردو منحصربه‌فرد و عناصر مشترک آن‌ها و فیلم‌های تکی که خوانش تک فیلم‌ها چگونه در بستر ژنریک آن‌ها صورت می‌پذیرد. همچنین بخش دیگری از مباحثات به نسبت بین سینمای ملی با نظام‎های فیلم‌سازی فراملی و اینکه نگاه به سینمای توده چگونه تغییرکرد اختصاص داشت.

در حوزه ملت و سینمای ملی با ذکر مثال‌هایی از سینمای نوردی آلمان، هایمات فیلم‌ها یا فیلم‌های احساساتی و رومانس فیلم‌های سرزمین مادری ، مانگاها و انیمه‌های ژاپنی، سینمای هند و فیلم‌های ماسالایی موزیکال و جیدای گیکی و سینمای ژاپن اینها مثال‌هایی بودند که چگونه اتفاقاً ملل دیگر توانستند سینمای ملی خودشان را مستقل از هالیوود رنگ و بویی ببخشند و حتی روی جریان فیلم‌سازی هالیوود تاثیر بگذارند .

سپس در مبحث فیلم‌نامه‌نویسی ژانر و تفاوت بین فیلم‌نامه‌های پرمایه وکم‌مایه که چگونه فیلم‌نامه‌های پرمایه بر پیرنگ‌محوری و فیلم‌نامه‌های کم‌مایه بر شخصیت محوری متمرکز هستند، پرداختند.

در ادامه نشست، دکتر الستی یکی از راه‌های ورود به بومی کردن را استفاده از داستانهای ژانری امریکایی دانست. بسیاری از داستانهای کوتاه همینگوی به فارسی ترجمه شده است که می‌توانید آنها را بومی کنید. مثلا تارکوفسکی یکی از داستان‌های همینگوی را روسی می‌کند، بومی می‌کند برای جغرافیا و فرهنگ خودش. که همین می تواند موضوعی برای مقاله شما باشد.

در انتهای جلسه آقای دکتر الستی به ماهیت فیلم جستار پرداخت و کتابهای  ترجمه شده در این زمینه را که می تواند به نویسندگان مقالات کمک کند، معرفی کردند.

خروج از نسخه موبایل