رسانه سینمای خانگی- بازیگری که فیلمش هست اما خودش نه

نخستین عکس از فیلم سینمایی «شکار حلزون» به نویسندگی و کارگردانی محسن جسور و نقش‌آفرینی زنده‌یاد حسام محمودی رونمایی شد.

به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانه‌ای، فیلم سینمایی «شکار حلزون» نخستین اثر سینمایی محسن جسور در مقام کارگردان و به تهیه‌کنندگی مصطفی سلطانی است که این روزها آخرین مراحل صداگذاری و اصلاح رنگ را طی می‌کند تا در بخش نگاه نو چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به رقابت بپردازد.

«شکار حلزون» روایتگر قصه مینو، زن جوان سرپرست خانواده‌ای است که برای تامین معاش در یک شرکت خدماتی و نظافتی مشغول به کار است‌. او با پیشنهاد شغل پرستاری از پدر یک جوان مواجه می‌شود که شرط پذیرفتن این شغل با حقوق مناسب، جاری شدن صیغه محرمیت میان آنهاست.

حسین پاکدل، فرناز زوفا، محمد رسول صفری، مسعودرضا عجمی، رابعه مدنی، یاسمن ترابی، علی‌اکبر قاضی نظام، امیرعلی سخایی، میثم محمدی و زنده‌یاد حسام محمودی بازیگران «شکار حلزون» هستند.

محسن جسور دارای مدرک کارشناسی ارتباط تصویری از دانشگاه هنر سوره است و از فعالیت‌های او می‌توان به نویسندگی فیلمنامه فیلم‌های کوتاه «آن زن»، «بی آسمان»، «بهشت کجاست»، تله فیلم‌های «خشت بهشت»، «رقص روی یخ»، «چند کوچه پایین‌تر»، «ایستگاه سلام»، فیلم‌های سینمایی «آوا»، «به تهران خوش آمدید»، «چراغ‌های ناتمام»، «پله‌ها نزدیک است»، «این کوچه خالی است»، «فصل فراموشی یک طبقه گرسنه»، سریال‌های تلویزیونی «پردیسان» و «محکومین» اشاره کرد.

او همچنین فیلم‌های کوتاه «آخرین نوبت برای زایمان یک زوج فراموش شده»، «کسی به من نگاه می‌کند»، «تارا صدا ندارد»، «گل طلایی»، مستندهای «مدرسه بی‌نام» و «بزنگاه»، سریال «در کنار پروانه ها»، مسابقه تلویزیونی «فامیل بازی» و نماهنگ «روحان» را کارگردانی است.

جسور تاکنون برنده پروانه زرین بهترین فیلمنامه بلند سینمایی از بیست و هشتمین دوره جشنواره کودک و نوجوان اصفهان برای فیلم سینمایی «آوا»، برنده بهترین فیلمنامه بلند از جشنواره بین‌المللی چهل چراغ برای «رقص روی یخ»، برنده جایزه بهترین فیلمبرداری از جشنواره بین‌المللی سوره برای «شاید من می‌دانم»، برنده یاس زرین بهترین طراحی پوستر از جشنواره بین المللی یاس برای «صدای پای باران» و «اوقات مشترک آن‌ها» از افتخارات جسور است.

وی همچنین برنده بهترین نمایشنامه جشنواره تئاتر دانشگاهی برای «سرباز پو»، برنده بهترین نمایشنامه جشنواره تئاتر دانشگاهی سایه برای «این چند تکه کاغذ»، نامزد بهترین فیلمنامه بیست و پنجمین دوره جشنواره کودک و نوجوان اصفهان برای فیلمنامه «خشت بهشت»، نامزد بهترین فیلمنامه و بهترین طراحی تیتراژ از سومین جشنواره جام جم برای «رقص روی یخ» و نامزد بهترین فیلمنامه کوتاه داستانی از سی‌امین جشنواره بین‌المللی کودک و نوجوان اصفهان برای «مشق شیدا» بوده است.

همچنین مصطفی سلطانی دانش‌آموخته رشته حقوق از دانشگاه تهران است که فعالیت حرفه‌ای خود را با مجموعه «لبخند خدا» به عنوان دستیار مدیر تولید آغاز کرد. وی پس از آن به عنوان دستیار کارگردان در فیلم سینمایی «سینه سرخ» و با ساخت فیلم کوتاه «آخرین ایستگاه» در ۲۳ جشنواره بین‌المللی حضور یافت و در هفت جشنواره موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی شد.

سلطانی همچنین با کارگردانی فیلم سینمایی «چراغ‌های ناتمام» به ۱۱ جشنواره بین‌المللی راه یافت و در چهار جشنواره اوراسیا روسیه، نویدا هند، نیوکاسل انگلستان و سالنتو ایتالیا موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی شد.

از دیگر فعالیت‌های حرفه‌ای سلطانی می‌توان به تهیه‌کنندگی سریال «حواست باشه»، تهیه‌کنندگی و کارگردانی فیلم‌های کوتاه داستانی «گذشته» و «کودکی»، مستند «مهربان‌تر از مادر»، مجموعه مستند «آسمان پرستاره» و کارگردانی مستند «سفیر مشارکت» اشاره کرد.

او با فیلمسازان شاخصی همکاری کرده و در آثار متعددی همچون فیلم‌های سینمایی «موج سوم»، «شکارچی شنبه»، «خاک و آتش» «آفریقا»، «گیرنده»، «فرشتگان قصاب»، «غریبه»، «به تهران خوش آمدین»، «تابو»، «بدون مرز»، «امپراطور جهنم»، مسابقه تلویزیونی «فامیل بازی» و سریال‌های «گاندو ۱ و ۲»، «دادستان»، «پدر گواردیولا»، «آزادی مشروط»، «رستگاری» و «ترور» سمت‌های مختلفی از جمله‌ مدیر تولید و مجری طرح داشته و در فیلم‌های سینمایی «آتش در نیستان»، «دلشکسته»، «دایناسور» و «سربازان اعدام» دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز بوده است.

عوامل دیگر فیلم سینمایی «شکار حلزون» عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: احسان غفوریان، مجری طرح: مهدی عبادتی، مدیر تولید: علی‌حسین قاسمی، آهنگساز: امیریل ارجمند، تدوینگر: موحد شادرو، طراحی و ترکیب صدا: مهرداد جلوخانی، مدیر صدابرداری: هادی افشار، طراح صحنه و مدیر هنری: مرتضی پورحیدری، طراح چهره‌پردازی: رکسانا نیک‌پور، طراح لباس: ندا حسین‌پور، دستیار اول کارگردان و مدیر برنامه‌ریزی: احساس طرخورانی، مدیر تدارکات: زنده‌یاد هادی نوری، اصلاح رنگ و نور: محمد مرادی، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه: امیر مرشدزاده، طراح لوگوتایپ و گرافیک: بهداد صالحی، منشی صحنه: مونا افخمی، مشاور رسانه‌ای و مدیر روابط عمومی: مریم قربانی‌نیا.

چهل‌ و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر ۱۱ تا ۲۲ بهمن ماه امسال برگزار می‌شود. در این جشنواره، ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ و ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو به رقابت خواهند پرداخت. چهار انیمیشن نیز در یک بخش مجزا، رقابت خواهند داشت.

رسانه سینمای خانگی- پیام رئیس به هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران

رییس سازمان سینمایی در پیامی به هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران نوشت: تعالی اخلاقی، دینی، فکری و فرهنگی اعضای اجتماع باید از سنین کودکی و نوجوانی مورد توجه قرار گیرد و این غایت مطلوب به کمک مختصات جذاب، پویا و اندیشه‌ورز مدیوم سینما محقق خواهد شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران، متن پیام محمد خزاعی به هفتمین المپیاد فیلم‌سازی نوجوانان ایران بدین شرح است: «سینما؛ هنری که دوستش می‌داریم و به فرزندان‌مان می‌آموزیم باید غایت مطلوب آن، سلامت اندیشه و زیست دغدغه‌مند باشد.

«المپیاد فیلم‌سازی نوجوانان ایران» که به هفتمین ایستگاه خود رسیده با این نگاه، زایندگی و پویایی ایده‌های سینمایی نوجوانان آینده‌ساز این سرزمین را به نمایش بگذارد و در آن، شاهد درخشش جریان تازه ای از اندیشه‌ها و خلاقیت هایی باشیم که سینمای پرافتخار ایران را در آینده‌ای نزدیک نمایندگی کند.

نسلی که امروز، با توسعه فزاینده فناورانه بالنده شده است، همه قفل‌های ناگشوده را با کلید خلاقیت، تدبیر و توانایی و با تکیه بر پشتوانه تجارب نسل‌های پیشین خواهد گشود. در این راه پرثمر مربیان و سینماگران چیره‌دستی آنان را همراهی می‌کنند تا این نوجوانان سینماگر بتوانند ایده‌های خود را عینیت بخشند و روایتگر ذهن بارور، کنجکاو و قصه‌گوی خود باشند.

المپیاد فیلم‌سازی نوجوانان ایران نشان دهد که توجه جدی به عرصه فرهنگ و هنر به‌ویژه سینما، در همراهی و هم‌پایی با علم برای نوجوانان یک ضرورت انکارناپذیر است.

بدون تردید، سلامت فکری و آرامش روح و جان فرد و زیست دغدغه‌مند در بستر خانواده و جامعه‌ای سالم زمانی محقق خواهد شد که بستر تعالی اخلاقی، دینی، فکری و فرهنگی اعضای آن اجتماع از سنین کودکی و نوجوانی مورد توجه قرار گیرد و این هدف مهم و غایت مطلوب به کمک مختصات جذاب، پویا و اندیشه‌ورز مدیوم سینما محقق خواهد شد؛ هنری که دوستش می‌داریم و به فرزندانمان نیز منتقل خواهیم کرد.

سازمان سینمایی در دولت سیزدهم با راهبرد دستیابی به سینمای قدرتمند، افق برنامه‌های خود را فراتر از تهران در جغرافیای ایران بزرگ هدف گذاری کرده است، از این رو، المپیاد فیلمسازی باید در مسیر عدالت آموزشی در سطح ملی گام برداشته و زمینه کشف ظرفیت‌های مغفول و استعدادهای ناشناخته در همه مناطق را مهیا نماید. شناسایی این استعدادها و راهبری آنها، به سمت قله و افق درخشان آینده از دغدغه‌های اصلی و کارکردهای این رویداد مهم باشد.

فراموش نکنیم در عصر تقابل روایت‌ها و رسانه، مهمترین ماموریت و رویکرد این گونه رویدادهای علمی باید هویت شناسی و بسترسازی برای عرضه آگاهی‌های هدفمند در حوزه تاریخ و هویت و گنجینه‌های ملی باشد، پس لازم است زمینه فعالیت نوجوانان فیلم‌ساز در این عرصه، و آشنایی آنان با صنعت سینما و مهارت‌آموزی همراه با نگاهی متعالی و برگرفته از هویت ملی شکل بگیرد.

طعم شیرین فیلمسازی برای نوجوانان شوق انگیز است، این شور شیرین با آموزه‌هایی عجین شود که برآیند آن علاوه بر دانش آموزی و مهارت ورزی، معرفت، امید، آگاهی و اخلاق در فیلمسازی باشد؛ چرا که سینمای مبتنی بر معرفت و اخلاق می تواند جامعه ساز باشد و ضمن فراروی از چالش های فرم و تکنیک، دریچه های جدیدی را برای تحکیم هویت ملی، رشد فرهنگ عمومی و تلالو و اعتلای ارزش‌ها و فضائل اخلاقی جامعه بگشاید.

به رسم ادب وظیفه می‌دانم از همراهی و حمایت مسئولان و مدیران استان اصفهان و نیز، از تلاش های همکارانم در برگزاری مطلوب این رویداد ارزشمند تشکر و قدردانی کنم.»

هفتمین المپیاد فیلم‌سازی نوجوانان ایران با محوریت محرومیت‌زدایی فرهنگی، تربیت نسل فیلمساز آگاه، تربیت نسل فیلمساز پیش‌رو و شناسایی و توانمندسازی نوجوانان مستعد از ۲۸ دی‌ تا دوم بهمن‌ماه در شهر اصفهان برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- همۀ مصائب مستندسازی از راه دور

احسان شادمانی کارگردان مستند «داستان ساحل شرقی» که در بخش رقابتی جشنواره مردمی «فیلم عمار» حضور دارد از مسیر سخت تولید این اثر در غزه گفت.

به گزارش سینمای خانگی، احسان شادمانی کارشناس ارشد مدیریت رسانه که از سال ۹۰ در حوزه مستندسازی فعالیت دارد در چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار با مستند «داستان ساحل شرقی» در بخش رقابتی این رویداد حاضر است. وی در گفت‌وگو با مهر، با اشاره به شکل گیری ایده این مستند گفت: براساس مستند قبلی که با عنوان «مادر اسرائیل» ساخته بودم و در آن پژوهشی جامع درباره موضوع غزه انجام دادیم، آرام آرام توانستیم تیم‌هایی برای تصویربرداری و تولید داخل غزه شناسایی کنیم که در نهایت به ایده کار «داستان ساحل شرقی» رسیدیم.

وی با تاکید بر اینکه تصمیم بر این شد تا براساس خرده روایت‌ها مستندی از زندگی مردم غزه ساخته شود، ادامه داد: تلاش کردیم در این مستند برخلاف گزارش‌های خبری و کلیپ‌های متداول در کشور که تصویری نظامی و پادگانی از غزه به نمایش می‌گذارند، روایت زندگی مردم را نشان دهیم و بگویم مردم در عین زندگی خود در حال مقاومت هستند. در این پروژه تعمدا افراد را در سطح تیپ روایت کردیم و با این خرده روایت‌ها تلاش کردیم بگوییم اهالی غزه، اسرائیل را به زندانی بزرگ بدل کرده اند.این مستند برخلاف گزارش‌های خبری و کلیپ‌های متداول در کشور که تصویری نظامی و پادگانی از غزه به نمایش می‌گذارند، روایت زندگی مردم را نشان می‌دهد تا بگویم مردم در عین زندگی خود در حال مقاومت هستند

این کارگردان با اشاره به اینکه مستند با پژوهش و پایش حول ۱۰ شخصیت در غزه شکل گرفت، عنوان کرد :۱۰ شخصیت نظیر، فردی که دوچرخه سوار است، فردی که کتاب آشپزی نوشته است، فردی که بافنده است و قبلاً دستگاه بافندگی را از ایران و ترکیه تهیه کرده است و سایر افرادی که از شخصیت‌های شناخته شده غزه هستند، محور این مستند قرار دارند و تیم تولید در غزه با تصویربرداری از لوکیشن‌ها با ما در ارتباط بود و به صورت آنلاین نحوه تصویربرداری و سوالات را هماهنگ و کارگردانی می‌کردیم.

وی با تشکر از همکاری و حمایت خالد قدامی مسؤول دفتر حماس در ایران و ناصر ابوشریف رئیس دفتر جهاد اسلامی، گفت: با حمایت و همراهی این ۲ نفر توانستیم از شهرداری غزه، اداره بنادر غزه و سایر مراکز که نیاز به تصویربرداری در آن‌ها داشتیم مجوزهای لازم را دریافت کنیم.

این مستندساز با اشاره به چالش‌های تهیه این مستند از راه دور، افزود: ما توانستیم تصویربردارانی را در غزه پیدا کنیم، اما این تصویربرداران تجربه فعالیت خبری با این سرت های کوتاه داشتند که خبری بود و از فضای مستند فاصله داشت، از این رو در گام اول تلاش کردیم تا تصویربرداران قاب‌های مناسبی برای مستند تهیه کنند. از دیگر چالش‌های این مستند تفاوت‌های فرهنگی و زاویه نگاه بود و انتقال این تصاویر به ایران هم به سختی محقق شد. باتوجه به اینکه امکان آپلود فایل‌ها از غزه وجود نداشت یک هارد از مرز رفح غزه خارج شد و با گذر از چندین کشور و دست به دست شدن بین افراد مختلف به ایران رسید.

انتقال این تصاویر به ایران هم به سختی محقق شد و باتوجه به اینکه امکان آپلود فایل‌ها از غزه وجود نداشت یک هارد از مرز رفح غزه خارج شد و با گذر از چندین کشور و دست به دست شدن بین افراد مختلف به ایران رسید.شادمانی با اشاره به اینکه «ساحل شرقی» از زبان افراد مختلف جریان داشتن زندگی در غزه را نشان می‌دهد، گفت: خانم رولا قشاوی که کیک پز است و کتاب او ۷۰۰ سال دستور پخت‌های مختلف کنعانی را شامل می‌شود خود سندی بر حضور فلسطینیان در این منطقه است یا فدا الدالی که عضو تیم دوچرخه سواری فلسطین است و از سال ۲۰۱۸ در راهپیمایی بازگشت هدف تک تیرانداز قرار گرفته و یک پای خود را از دست داده داست.

وی با تاکید بر اینکه قبرستان متجاوزان برای اولین بار در این مستند نمایش داده شده است که نمایانگر شکست نیروهای انگلیسی برای تصرف غزه در خلال جنگ جهانی است و اهالی غزه این منطقه را به گورستان ۴۰۰۰ سرباز انگلیسی تبدیل کرده اند، یادآور شد: اولین بار است که این قبرستان و فضای داخل آن توسط دوربین روایت می‌شود.

مستند «داستان ساحل شرقی» که توسط تصویربرداران داخل غزه فیلمبرداری و به صورت از راه دور کارگردانی شده است به زندگی جاری مردم غزه و روایت مقاومت آنها در قلب زندگی می‌پردازد.

سایر عوامل این مستند عبارتند از تهیه کننده: محمدهادی نعمتی، تدوین: فاطمه توسلی نژاد، موسیقی: علی گرگین، تولید: باسل ابوحسان، تصویر: حامد الشوبکی.

رسانه سینمای خانگی- در شب اختتامیه عمار چه گذشت؟

مراسم اختتامیه چهاردهمین جشنواره فیلم «عمار» دقایقی پیش در سالن اندیشه حوزه هنری آغاز شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا،، مراسم اختتامیه چهاردهمین جشنواره فیلم «عمار» به دبیری سهیل اسعد شامگاه ۲۹ دی‌ماه با پخش آیاتی چند از کلام‌الله مجید و سرود جمهوری اسلامی ایران در سالن اندیشه حوزه هنری برگزار شد.

اجرای این مراسم را محمدرضا باقری برعهده داشت. سپس از سید حسین حسینی آزاد سوژه یکی از مستندها قدردانی شد.

حسینی آزاد گفت: من از روستای چناران شهرستان نیشابور هستم. من از سال ۴۴ در خانه مستضعف زندگی کردم و از سال ۴۴ در خط ولایت بودم. از اولین دستور امام مسئول شورا و پایگاه بسیج شدم. ۱۴۴۱ این پایگاه نیرو داشت این روستا ۱۷ شهید داده است. وقتی  تصمیم گرفتم ازدواج کنم دیدیم شرایط سخت است و تصمیم گرفتم به کسانی که دوست دارند ازدواج کنند کمک کنم و خدا یاری داد که این کار را کنم. من وصیت کردم در روستای چناران در کنار شهیدان دفن شوم.

وی افزود: سن ازدواج دختران و پسران  بالا می‌رود و از مسئولان می‌خواهم شرایط ازدواج آنها را فراهم کنند. دولت باید فکری به حال آنها کنند من در یک روستای ۵۰۰ خانواری شاهد این شرایط هستم و شما ببینید در کل کشور وضعیت به چه شکل است از مجلس می‌خواهم فکری به حال جوانان کنند که به دلیل نداشتن خانه و وسایل زندگی در خانه مانده‌اند از مسئولان می‌خواهم که این موضوع را رفع کنند.

در ادامه خانواده مسعود علیمحمدی دانشمند هسته‌ای روی صحنه آمدند و نشان استقلال را به حسینی آزاد سوژه مستند «آقای شورا» تقدیم کردند.

سپس جایزه ویژه موزاییک مرگ بر آمریکا توسط خانواده حسین اجاقی شهید مدافع امنیت به علی عارضی کارگردان «رقصنده با گرگ» اهدا شد.

عارضی در این بخش گفت: جا دارد از تیم سازنده این اثر؛ بچه‌های موسسه شهید آوینی تشکر کنم در محضر خانواده شهدا هستیم و خواستم این نکته را بگویم که ما فرزندان خود را برای مبارزه با استکبار و ادامه‌دهنده راه فرزندان شما تربیت می‌کنیم.

سپس جوایز بخش آرمان روح‌الله، ملت قهرمان، تاریخ فرهنگی و دفاع مقدس اهدا شد.

لوح افتخار آرمان روح‌الله به «مکرون‌» به کارگردانی سجاد رضازاده رسید. لوح افتخار دیگر این بخش به «فراخوان خونین» به کارگردانی حسین پالیزدار اهدا شد. همچنین لوح افتخار دستاورد پژوهشی این بخش به «گزارش کلانربرگ» به پژوهش مهدی پورصفا تعلق گرفت.

لوح افتخار بخش ملت قهرمان به «داستان بارانی» به کارگردانی حسین نژادموسی اهدا شد. فانوس این بخش به «سرکش» به کارگردانی سجاد سلیمان‌خانی رسید.

لوح افتخار بخش تاریخ فرهنگی و دفاع مقدس هم به «عیدوک» به کارگردانی امیر عسگری و «هفت سال اینجا» به کارگردانی سیدمصطفی سیدالحسینی تعلق گرفت. فانوس این بخش به «آخرین زنگی زمان» به کارگردانی مهرداد خاکی اهدا شد.

در بخش دیگر از این مراسم پاسداشت سید محمد جوزی پیشکسوت تاریخ شفاهی دفاع مقدس با حضور خانواده شهدا برگزار شد.

جوزی در این بخش با معرفی حاضرانی که روی صحنه حضور داشتند گفت: آقای مجیدپور وقتی ۱۵ سال داشت در دفاع مقدس حضور داشت و منزل او حالا به یک موزه دیدنی در ونک تبدیل شده است. سردار هادی فرمانده گردان المهدی و جانباز است. سردار دلیلی برادر سه شهید است، پدر شهید مسلم فراهانی هم در اینجا حضور دارد. مادر مسلم می‌گفت وقتی مسلم می‌خواست به جبهه برود به من گفت من یک روز به آسایشگاه کهریزک می‌روم و به سالمندان کمک می‌کنم پس وقتی شهید شدم این کار را به جای من کنید. اولین چیزی که از خانواده این شهید دیدم این بود که تولد شهید را بر سر مزارش جشن می‌گرفتند.

سردار هادی در ادامه گفت: جوزی را به شما معرفی می‌کنم او در کربلای ۵ جوانی خوش سیما بود، وقتی به گردان ما آمد فهمیدم او همه هستی خود را در مسیر ولایت گذاشته است.  در کربلای ۵ و کربلای ۴ و کربلای ۸ وقتی به او اشاره می‌کردم او با سر به سینه دشمن می‌رفت. باید بگویم در عملیات کربلای ۵ آنقدر ساعت عملیات به تاخیر افتاد که عملیات ساعت ۱۲ ظهر آغاز شد در این زمان یکی از رزمندگان گفت نماز را بخوانیم بعد به عملیات برویم که به او گفتم نماز را شکسته در راه می‌خوانیم حالا دوست دارم همه هستی خود را بدهم و حال آن نماز را داشته باشم.

وی در ادامه گفت: آن روز بچه‌ها را به گلوله‌ بستند و شهدا را یک یک انتخاب کرده بودند. مادران شهدا می‌گویم که فکر نکنید بچه‌هایتان همینطور گلوله خوردند بلکه آنها تک تک انتخاب شده بودند باید بگویم وقتی از عملیات بیرون آمدم دیدم خبرنگاری به دنبالم می‌آید. آن خبرنگار گفت کلاهت را با من عوض کن. من با عصبانیت کلاهم را به او دادم. او گفت کلاه را نگاه کن و وقتی به کلاه نگاه کردم دیدم سوراخ سوراخ شده است اما من برای شهادت انتخاب نشده بودم. به گفته حاج قاسم باید شهید باشیم تا به شهادت برسیم‌. آقای جوزی دوربین به دست آن روز هرکجا رفت همه چیز را ثبت کرد.

پس از پخش کلیپی از سیدمحمد جوزی و اجرای قطعه‌ «صبح فردا» توسط غلامرضا صنعتگر، از این هنرمند قدردانی شد.

در بخش دیگر از این مراسم از دکتر عطارودی استاد دانشگاه شریف با حضور خانواده شهید شهریاری قدردانی شد. در این بخش نشان استقلال منقش به تصویر شهید شهریاری به او اهدا شد.

سپس عطارودی بیان کرد: واقعیت این است که غافلگیر شدم چون من برای این اتفاق اینجا نبودم بلکه داور بودم و در اینجا حضور پیدا کردم. اینجا خانواده معظم شهدا حضور دارند و بنده چیزی برای گفتن ندارم ولی به اقتضای کار خودم چند کلمه‌ای می‌گویم.

وی با بغض گفت: همیشه شهدا و خانواده آنها را تاج سر خودمان می‌دانیم.

عطارودی درباره دستگیری‌اش توسط آمریکا اظهار کرد: کار آنها خیلی دقیق بود و اینطور نبود که تصادفا یک استاد را گرفته باشند من چندین سال بود که به آمریکا رفت و آمد می‌کردم و در کنفرانس‌ها حضور داشتم اما آنچه آنها را ناراحت کرده این بود که به تکنولوژی میکروالکترونیک دست یافته بودیم. الان نبرد بزرگ آمریکا و چین به عنوان دو ابر قدرت بر سر صنایع چیپ است.

وی افزود: آمریکایی‌ها متوجه شده بودند که من در صنعت چیپ تکنولوژی موفق شدم و توانستم آن را تبدیل به صنعت کنم، به گونه‌ای که جوانان مشغول به کار شوند و مهاجرت کنند نه به خاطر تحقیقاتم و نه به خاطر انتقال تکنولوژی من را نگرفته بودند، من ۳۵ سال به آمریکا رفت و آمد داشتم ولی وقتی دیدند داریم در ایران این صنعت را اقتصادی می‌کنیم، از آن پول درمی آوریم و جوانان مشغول به کار می‌شوند می‌خواستند جلوی این کار را بگیرند و با دستگیری بنده چندین سال این کار را به عقب انداختند و به نتیجه‌ای که می‌خواستند رسیدند.

عطارودی ادامه داد: اگر این اتفاق نمی‌افتاد حالا هزاران نفر از جوانان و نخبه‌های این مملکت مشغول به کار بودند. وقتی می‌خواهید فرزندان خود را تربیت کنید شهید شهریاری و علیمحمدی و… را الگوی خود قرار دهید و حتما به علم و فناوری توجه کنید چون  امروز مبارزه دنیا مبارزه صنعت و دانش و فناوری است. حتما بچه‌های خود را تشویق کنید تا با کیفیت به دنبال علم و صنعت بروند، به این کار همت کنید چون ما حتما باید از علم و فناوری پول درآوریم. بله ما باید دنبال آخرت باشیم اما باید نصیب خود را از دنیا هم ببریم چرا باید همه اقتصاد در دست غربی ها باشد اما چرا ما نباید کشوری باشیم که به لحاظ اقتصادی و فناوری سرآمد کشورهای دیگر باشیم؟

در ادامه بخش دیگری از جوایز اهدا شد.

لوح افتخار بخش مستند جنگ اقتصادی  به «ماهی ها پرواز می‌کنند» به کارگردانی محمد مجیدپور اهدا شد. فانوس این بخش هم به «سوت گلخانه» به کارگردانی معصومه قاسمی و داوود محمدی رسید. همچنین در بخش مستند رویای ایرانی فانوس به «تغییر ماموریت» به کارگردانی سجاد ریاحی رسید. فانوس دیگر به «رویای بزرگ» به کارگردانی احسان مشکور اهدا شد.

مشکور پس از دریافت جایزه گفت: این جایزه خیلی برایم اهمیت دارد، وظیفه خود می‌دانم که این جایزه را به مدیر بزرگ کشورمان که دو سال و نیم قبل فوت کردند تقدیم کنم؛ به حاج آقا یزدانی خرم.

لوح افتخار بخش جنگ نرم هم به «پیاده روی شهرت» به کارگردانی حسین الهام رسید. لوح افتخار دیگر به «پک آخر؛ راه حل آمریکایی» به کارگردانی لقمان یداللهی تعلق گرفت.

لوح افتخار بخش نهضت جهانی  مستضعفین به «داستان ساحل شرقی» به کارگردانی احسان شادمانی رسید. لوح افتخار پژوهشی این بخش هم به «میراث سمی» به پژوهشگری علیرضا حسنی اهدا شد. فانوس این بخش هم به «داستان‌های فوتبال» به کارگردانی مهدی افضل‌زاده تعلق گرفت.

لوح افتخار بخش نظم نوین جهانی به «جنگ سردتر» به کارگردانی سیامک مختاری رسید. فانوس این بخش به «قاعده بازی» ساخته حسین وزیرزاده رسید. همچنین در این بخش با حضور سه فعال یمنی جایزه ویژه «خنجر یمنی» به حسن وزیرزاده اهدا شد.

وزیرزاده پس از دریافت جایزه‌اش بیان کرد: یک سری از عزیزان دنیایی را که در آن هستیم، با شهر بازی اشتباه گرفته‌اند! اما دنیای ما جنگل است و اگر چوب شما کنار دستتان نباشد هر لحظه باید منتظر باشید یک حیوان وحشی به شما حمله کند.

در ادامه جایزه‌ای هم به سفیر بولیوی اهدا شد.

سپس سفیر بولیوی هم عنوان کرد: خوشحالم که در این مراسم در خدمت خانواده شهدا و حاضران هستم. من همیشه این جایزه را که نماد مقاومت است، با خودم همراه خواهم داشت همچنین از همراهان یمنی که در راستای آرمان فلسطین تلاش می‌کنند، تشکر می‌کنم. جایزه‌ای که امروز به من داده شد برای همه مظلومان و کودکان فلسطینی و همه آنهایی است که در فلسطین مقاومت می‌کنند. بار دیگر تشکر می‌کنم که از من به عنوان نماینده دولت بولیوی و یکی از همراهان فلسطین دعوت کردید.

در بخش دیگر یاد مرحوم ناصر طهماسب گوینده و دوبلور با پخش کلیپی گرامی داشته شد.

در بخش دیگر از این مراسم با حضور پدر ریحانه سلطانی نژاد؛ دختر کاپشن صورتی و خانواده شهدای کرمان جوایز حافظه ملی بخش اهدا شد.

لوح افتخار بخش حافظه ملی به «آلترناتیو» به کارگردانی محمد صالح نیک‌نام رسید. لوح افتخار دیگر به «دوئل امجدیه» به کارگردانی محمدرضا یوسفی اهدا شد. فانوس این بخش هم به  «جوانمرگ» به کارگردانی سعید فضل زرندی و «ایزو ۱۳۶۱» به کارگردانی محمدرضا میراضی تعلق گرفت.

میراضی پس از دریافت جایزه گفت: چند سال پیش در جشنواره‌ای یکی از کارگردانان برگزیده گفت دیگر نمی‌گذارم از جلوی دوربین که نه از پشت دوربین هم پلیس رد شود اما «ایزو ۱۳۶۱» تنها یک صفحه از تاریخ پلیس انقلاب اسلامی است مادر شهید طالب طاهری در تهران در آی‌سی‌یو است یقین دارم بخشی از بلایایی که از سر کشور رد می‌شود به خاطر قلب ایشان است. این جایزه را به همه سبزپوشان نیروی انتظامی کشورمان اهدا می‌کنم.

لوح افتخار بخش نقد درون گفتمانی به «لاتارینو» به کارگردانی مجید رستگار اهدا شد.

فانوس این بخش به به اثر «هُمیجان» به کارگردانی حمیدرضا بهوندی و «رزیدنت» به کارگردانی امیرمحمد کوچک‌زاده رسید.

سپس یادبود پروانه معصومی بازیگر کشورمان که چندی پیش به دلیل بیماری دار فانی را وداع گفت، برگزار شد.

در این بخش لوح یادبود به نیما معصومی فرزند مرحومه پروانه معصومی توسط مادرشهیدان شاه‌آبادی (ننه علی) اهدا شد.

لوح افتخار بخش تیزر فرهنگی به «پیرمرد و دریا» به کارگردانی قاسم  خسروی رسید. فانوس این بخش به «انگشتر» به کارگردانی محمدحسین عباسی تعلق گرفت.

لوح افتخار بخش داستانی به «اذان صبح به افق یزد» به کارگردانی زهره صباغیان و «شورشی» به کارگردانی علی سلمانی رسید. فانوس این بخش به «خوانا بنویسید» به کارگردانی مرتضی علیزاده تعلق گرفت.

لوح افتخار بخش سریال به «سوران» به کارگردانی سروش محمدزاده رسید. فانوس دستاورد هنری به محمدرضا شجاعی مدیر هنری سریال «سوران» اهدا شد.

لوح افتخار دستاورد هنری بخش داستانی بلند به «ایلیا جستجوی قهرمان» به کارگردانی سیدعلی موسوی نژاد رسید. فانوس کارگردانی این بخش به مصلحت به کارگردانی حسین دارابی رسید. یامین‌پور به نیابت از دارابی این جایزه را دریافت کرد.

یامین‌پور پس از دریافت جایزه گفت: این جایزه را به شهدای غزه و حادثه کرمان تقدیم می‌کنیم

نشان شهید سیاح طاهری اکران کننده مردمی با حضور همسر این شهید به محمد جورکش نماینده ستاد اکران مردمی جشنواره عمار در استان اصفهان اهدا شد.

همسر این شهید گفت: در این فضای معنوی حضور شهدا حس می‌شود و روح مستندها حضور شهدا را نشان می‌دهد امیدوارم شهدا ما را یاد کنند. امیدوارم در این عرصه راه شهدا چون فانوسی به مسیر همه ما نور دهد.

رسانه سینمای خانگی- دورخیز لطیفی برای فجر سال بعد

 کارگردان سینما و تلویزیون که با فیلم سینمایی «غریب» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر توانست ۷ جایزه را از آن خود کند گفت: قرار نبود برای جشنواره امسال فیلمی بسازم و سال دیگر با یک اثر به جشنواره خواهم آمد.

به گزارش سینمای خانگی، محمدحسین لطیفی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا  گفت:امسال فیلمی نمی‌سازم و در مرخصی خواهم بود ولی درحال پژوهش برای انجام یک کار رسانه تصویری هستم.

او که با فیلم غریب در جشنواره فجر گذشته جوایز بهترین طراحی صحنه، بهترین جلوه‌های ویژه میدانی، بهترین چهره‌پردازی و بهترین نقش اول زن را از آن خود کرد پیشتر به خبرنگار ایرنا گفته بود:

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که از چندی پیش اعلام شد محمدحسین لطیفی جایگزین شهریار بحرانی برای ساخت فیلم سینمایی نامیرا که قرار بود به جشنواره فجر امسال برسد، شده است.

لطیفی گفت: برخی اخبار مبنی بر این جایگزینی منتشر شده است اما این جایگزینی هنوز معلوم نیست.

به گفته عوامل نامیرا، ادامه کار ساخت این فیلم سینمایی که از آبان امسال وارد تولید شده بود سال ۱۴۰۳ از سر گرفته می‌شود.

لطیفی گفت: سال دیگر با اثری به جشنواره فجر چهل و سوم فیلم فجر می‌آیم.

این کارگردان همچنین در خصوص انتقادهای محمدحسین لطیفی در جشنواره سال گذشته فیلم فجر گفت: سال گذشته من هیچی نگفتم. اگر قرار بود منتقد باشم که باید خیلی حرف می‌زدم. سکوت کردم بقیه گفتند.

انتقاد خاصی نبود و احساس کردم آن چیزی که مردم و همکاران گفتند کافی بود

لطیفی در این باره که این انتقادها رسما به چه چیزی بود اظهار داشت: انتقاد خاصی نبود. احساس کردم آن چیزی که مردم و همکاران گفتند کافی بود.

وی همچنین درباره انتخاب نشدن غریب گفت: ترکیب هیات داوران نشان می‌داد که برای غریب اتفاق‌های خیلی ویژه‌ای نخواهد افتاد. ترکیب همیشه نشان می‌دهد. امسال هم ترکیب هیات مشخص است که چه سمت و سویی دارد.

لطیفی در عین حال در این باره که ترکیب هیات داوران در فجر پارسال آیا زاویه دید مخالفی نسبت به کارگردان غریب داشت؟ گفت: نه. اصلا اینگونه نیست. چرا باید مخالف باشند. همه، رفقای من هستند. یعنی اگر این کار خیلی دیده شود شاید حالمان خوب نشود.

کارگردان فیلم سینمایی روز سوم در پاسخ به این سوال که دلیل اصلی به چشم نیامدن غریب آنگونه که باید، به خاطر بازی بابک حمیدیان بود و این که به نظر برخی‌ها این بازیگر با وجود این‌که بسیار خوب ایفای نقش می‌کند اما در غریب نتوانست نقش شهید بروجردی را به خوبی ایفا کند؟ گفت: نه. ربطی به بازی بابک نداشت. هر کسی نظر خودش را دارد.

وی تصریح کرد: اما واقعیت این است که اگر به گفته برخی حمیدیان نتوانست نقش شهید بروجردی را به خوبی بازی کند، چرا باید برادر، دختر و همسر این شهید در سینما به پهنای صورت اشک بریزند و خداقوت بگویند. اگر بد بازی کرده است که آنها باید معترض باشند.

لطیفی درباره فیلم روز سوم به عنوان یکی از نمونه‌های بارز سینمای دفاع مقدس و مقایسه آن با سرباز وظیفه راین گفت: نمی‌شود این گونه گفت چون پروداکشن ما آنقدر نیست. آقای اسپیلبرگ هم از کارگردان‌های بسیار موفق هالیوود است و امکانات و شرایط متفاوت دارند. اما این که فیلم قابل باور می‌شود پارامترهایی دارد.

وی افزود: اگر برخی از فیلم های دفاع مقدس تولید خوبی ندارند، به خاطر این است که دو ترکیب اتفاق نمی‌افتد؛ یا کارگردان جوان است و هنوز تجربه لازم را ندارد و یا این که شرایط مناسب برای کارگردان ایجاد نمی‌شود.

رسانه سینمای خانگی- این یک گزارش ویژه از «عمار» است

چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در حالی به روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود که در این دوره شاهد تنوع تولیدات و فراهم شدن شرایط برای حضور هنرمندان جوان بودیم.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار پس از ۷ روز برنامه متنوع و فشرده در قالب اکران مستند، فیلم کوتاه، نماهنگ در کنار کارگاه های تخصصی و نشست های خبری روز پایانی خود را سپری می‌کند.

این رویداد فرهنگی و هنری چهاردهمین دوره خود را در غیاب پدر معنوی جشنواره، حاج نادر طالب زاده پشت سر گذاشت در حالی که این رویداد به عنوان یکی از یادگارهای آن مرحوم مجاهد بر جای مانده است.

جشنواره مردمی فیلم عمار که با هدف تقویت گفتمان و صدای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی شکل گرفت تا امروز شبکه مردمی پخش و اکران بی‌نظیری در سطح کشور داشته است و توانسته به محفلی برای فعالیت فیلمسازان جبهه انقلاب تبدیل شود و بازنمای تصویری متفاوت از فرهنگ و هنر مردمی و اسلامی این سرزمین باشد و تاکنون فیلمسازان و فعالان هنری قابل توجهی از دریچه این جشنواره به عرصه هنر و فرهنگ معرفی کرده است.

همبستگی با فلسطین در نظم نوین جهانی

چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار برخلاف رسم سنوات قبلی ۹ دی برگزار نشد و در راستای بزرگداشت و همدردی با مردم فلسطین، این دوره از جشنواره با تمرکز بر ۲ محور اصلی فلسطین و نظم نوین جهانی ۲۱ دی ماه در محل سینما فلسطین افتتاح شده و ۲۹ دی ماه همزمان با سال‌روز بزرگداشت روز غزه به ایستگاه پایانی می‌رسد.

عمار، میدان هنرمندان جوان

حضور کارگردان های فیلم اولی و تولید کنندگان جوان با آثاری با کیفیت در بخش رقابت چهاردهمین جشنواره عمار نشان داد این جشنواره همچنان کنشگری فعال و میدانی موثر برای معرفی فیلمسازان دغدغه مند و جوان به شما می‌رود و امید است با اتخاذ تدابیر لازم در اهدای جوایز، هنرمندان جوان در رقابت با آثار دارای حمایت های مالی جدی، مورد کم لطفی قرار نگیرند.

نشست های تخصصی

نشست های تخصصی این دوره از جشنواره عمار نیز میزبان شخصیت های مختلف هنری، فرهنگی، سیاسی، طنزپرداز و … از محمدحسین لطیفی تا محمدرضا شهبازی بود. این نشست‌ها با موضوعات مختلفی از جمله جنگ روایت ها، نئورئالیسم، جمهوریت، اقتباس سینمایی برگزار شد که به عنوان نمونه انتقادات صریح لطیفی از عملکرد مدیریت فرهنگی و رسانه ملی را می توانید اینجا بخوانید.

تنوع تولیدات در عین تکثر قالب‌ها

چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار علاوه برآنکه آثار مستند و فیلم کوتاه را در برنامه اکران و رقابت قرار داده است؛ برنامه های تلویزیونی، آثار کودک ونوجوان، نماهنگ، تولیدات «فلسطین ما» و تولیدات فضای مجازی را نیز به رقابت گذاشته و از آثار برگزیده تقدیر کرده است.

منتخب تولیدات جشنواره‌ای تا رونمایی از آثار برای اولین بار

اگر به هر دلیلی از تماشای آثار جشنواره های فیلم ۱۰۰، «سینماحقیقت» و فیلم کوتاه بازمانده اید، می توانید منتخبی از آثار این رویدادهای سینمایی را در جشنواره مردمی فیلم عمار ببینید. همچنین در این دوره از جشنواره مردمی فیلم عمار شاهد حضور آثار کوتاه و مستند در مضامین و ژانرهای متنوع هستیم که بخشی از این آثار برای اولین بار در این جشنواره معرفی و رونمایی شدند به عنوان مثال تنها در بخش مستند چهاردهمین جشنواره عمار شاهد حضور آثار متنوعی با مضامین طبیعت و محیط زیست، مقاومت، امیدآفرین، حرکت و تلاش های جهادی، وقایع و اعتراضات سال گذشته، شهدای ترور، تاریخی و … هستیم.

در ادامه به معرفی برخی از این آثار می‌پردازیم:

«عیدوک»؛ برنده جایزه سرباز وطن از هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» است که به ماجرای برخورد حاج قاسم با بزرگترین دشمن خود و اشرار کرمان می‌پردازد.

«می ۱۹۶۸»، مستندی که با بهره گیری از پژوهش و تصاویر آرشیوی به مرور اعتراضات دانشجویی فرانسه با رویکرد عبرت از تاریخ می‌پردازد.

«مقدس نما»، این مستند با مرور فعالیت های انجمن حجتیه در اوایل شکل‌گیری انقلاب اسلامی به معرفی الگوی اسلام سیاسی می‌پردازد.

«میراب»، مستندی که به بررسی چالش حقابه هیرمند پرداخته و با مرور معاهده هیرمند بین ایران و افغانستان در زمان امیرعباس هویدا به ارایه راهکار برای حل این بحران توجه دارد.

«من محمدحسن را دوست دارم»، مستندی که به ماجرای محمدحسن لبنانی می پردازد که شفای بیماری سرطان را از امام رضا (ع) گرفت و بدون دیدن دوقلوهایش در نبرد با داعش شهید شد.

«عملیات آژاکس»، در این مستند با مرور وقایع ملی شدن صنعت نفت و نقش آفرینی زاهدی در برکناری مصدق حوادث تاریخی تا وقوع انقلاب اسلامی مرور می‌شود.

«حیاتی‌تر از غذا»، فیلمی کوتاه که به داستان ۴ دختر اسیر در زندان الرشید عراق و تلاش آن ها برای ثبت اسامی خود در صلیب سرخ می‌پردازد.

«رزیدنت»، برنده جایزه ویژه دبیر جشنواره از هفدهمین جشنواره مستند «سینماحقیقت» که با مرور قانون نظام پزشکی در دهه ۷۰ به مشکلات رزیدنت ها در بیمارستان ها اشاره دارد.

«سربه مهر»، این مستند روایتگر ماجرای معلم هنری است که در زیارت حرم شاهچراغ در حادثه تروریستی به شهادت می‌رسد.

«پشت صحنه»، این مستند از زاویه دیدی متفاوت و از منظر هنر و سینما مقاومت مردم فلسطین از یوم النکبته تا امروز را مرور می کند.

«درخت جان، سرو نقره ای»، این مستند به تلاش های یک فعال محیط زیست و ایجاد درخت‌ستان سرو نقره ای می پردازد.

«مردی با کیف قرمز»، در این مستند یالماز شاخت مردی که آلمان را پس از جنگ جهانی اول از مشکلات اقتصادی نجات داده است به دعوت مصدق به تهران می آید اما کودتای ۲۸ مرداد مانع از کمک او به ایران می‌شود.

«دوئل امجدیه»، به بررسی بازی تیم تاج و اسراییل پرداخته و در حالی که مردم از پیروزی ایران خوشحال هستند، بحرین از ایران جدا می‌شود.

«ساحل شرقی»، مستندی متفاوت با تصویربرداری از داخل غزه و روایت مقاومت مردم غزه در جریان زندگی.

«شورشی»، فیلمی کوتاه که به تجاوز سربازان صهیونیسم می پردازد. آنها به خانه‌ای برای یافتن یک شورشی می‌روند، حال آنکه تنها یک پسر بچه نوجوان را دستگیر می‌کنند.

«فراخوان خونین»، مستندی با سوژه ای حساس است که با بررسی جز به جز وقایع از ماجرای کشته شدن کیان پیرفلک کودک کشته شده در اغتشاشات ایذه پرده بر می‌دارد.

«کدهای سیاه»، روایتی آمریکایی از ماجرایی ۴۴۴ روز گروگان‌گیری جاسوسان سفارت آمریکا در ایران.

«قاعده بازی»، مستندی با محور مقاومت مردم یمن که از نامزدهای جایزه ویژه «خنجر یمنی» این دوره از جشنواره محسوب می‌شود.

عدم هماهنگی و ضعف برنامه ریزی

برگزاری همزمان کارگاه های آموزشی با حضور اساتید برجسته همزمان با اکران فیلم ها یا برگزاری نشست های تخصصی کنار سالن اصلی اکران و همزمان با پخش فیلم یا به تعبیر دیگر برگزاری همزمان نشست بررسی فیلم، کارگاه آموزشی و اکران آثار ممکن است سردرگمی برای مخاطبان ایجاد کند و شاید بهتر بود تا با برنامه ریزی مناسب تری این برنامه ها بدون تداخل برگزار می‌شد تا علاقه مندان بتوانند از همه این ظرفیت ها استفاده کنند.

رسانه سینمای خانگی – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکمی سیدمهدی سیدین‌نیا را به عنوان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان منصوب کرد

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتر اصفهان، به نقل از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان، در متن حکم محمدمهدی اسماعیلی خطاب به سیدمهدی سیدین‌نیا آمده است: “نظر به شایستگی، تجارب ارزشمند و روحیه انقلابی و دینی جناب‌عالی، به موجب این حکم به عنوان «مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان» منصوب می‌شوید.امید واثق است که با استعانت از خداوند متعال و بهره‌گیری شایسته از ظرفیت‌های فرهنگی آن استان و با امعان نظر و توجه کامل به اهداف و شرح وظایف وزارت‌خانه و آن اداره کل، به صورت خاص نسبت به اقدامات ذیل اهتمام جدی به عمل آورید.

۱- تدوین سند تحول و نقشه راه فرهنگی، هنری و رسانه‌ای استان با مشورت نخبگان فکری و فرهنگی با تکیه بر ظرفیت‌های گوناگون بومی در جهت تحقق عملیاتی منویات و تاکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله‌العالی) در حوزه فرهنگ، هنر و رسانه در جغرافیای استانی

۲- همکاری فرهنگی مستمر و ایجاد تعامل مناسب با امام جمعه محترم و نماینده ولی فقیه، استاندار محترم و سایر دستگاه‌های دولتی و نهادهای انقلابی استان و تلاش برای هم‌افزایی مؤثر با ایشان

۳- تقویت و حمایت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و حلقه‌های میانی، انجمن‌ها و مؤسسات و تشکل‌های مردمی و انقلابی فعال در عرصه فرهنگ، هنر و رسانه

۴- گسترش اقدامات فرهنگی اثربخش و استعدادپروری و تقویت عناصر فرهنگی، هنری و رسانه‌ای در مناطق کمتر برخوردار استان

۵- تقویت جایگاه و وظیفه نظارتی اداره کل استان در صدور مجوزهای مختلف با رویکرد اعتلای فرهنگ ایرانی اسلامی و توجه به اقتضائات فرهنگی بومی استان

۶- توجه و برنامه‌ریزی به منظور کادرسازی، کشف استعدادها و تربیت عناصر فرهنگی و هنری، انقلابی و مکتبی در استان با استفاده از ظرفیت‌های گوناگون آموزشی و تربیتی

۷- ایجاد هماهنگی و هم‌افزایی مؤثر بین واحدهای استانی سازمان‌ها و نهادهای تابعه و وابسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در استان به عنوان ارشد این وزارت‌خانه در استان

۸- برقراری ارتباط حسنه و صمیمی با اهالی فرهنگ، هنر و رسانه استان و تکریم ایشان

۹- تقویت جایگاه اداره کل استان به عنوان دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان و پویا سازی دبیرخانه و تقویت هویت و کارایی حقیقی این شورا

۱۰- رعایت اولویت‌های محتوایی در برنامه‌های مختلف شامل: تقویت روحیه عزت و خود باوری ملی، رشد فضائل اخلاقی، اقتصاد مقاومتی و تولید ملی، استحکام نهاد خانواده و افزایش جمعیت، امیدآفرینی و نشاط فردی و اجتماعی وتعظیم شعائر اسلامی

۱۱- همکاری کامل با معاونت‌های تخصصی و بخش‌های ستادی وزارت‌خانه و تأمین و تحقق سیاست‌ها و برنامه‌های ابلاغی آنها

۱۲-رعایت دقیق و مستمر اصول دوازده¬گانه حاکم بر نقشه ملی پیشگیری و مقابله با فساد اداری و اقتصادی در دولت سیزدهم

از خداوند متعال خواستارم که با یاری همکاران خدوم آن اداره کل و مغتنم شمردن فرصت خدمت به مردم فرهنگ دوست آن دیار، تحت توجهات و حمایت حضرت بقیه‌الله‌الاعظم(عج) و رهبری حکیمانه امام خامنه‌ای(زیدعزه) موفق و مؤید باشید.”

گفتنی است، سیدمهدی سیدین‌نیا دانش آموخته اقتصاد در مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان و کارشناسی ارشد تهیه کنندگی دانشگاه صداوسیما و از چهره های شناخته شده جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در اصفهان است.وی همچنین ایده‌پرداز طرح‌های مختلف هنری است و از دیگر سوابق مدیریتی و اجرایی وی می‌توان به عضو هیات منصفه مطبوعات استان اصفهان، عضویت در هیات مدیره سینماهای حوزه هنری کشور، معاونت اجرایی امور استان‌های حوزه هنری کشور، رئیس حوزه هنری استان‌های اصفهان، آذربایجان شرقی، قم، معاونت سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان، معاونت صداوسیمای مرکز اصفهان و … اشاره کرد

رسانه سینمای خانگی- اکران خصوصی «ماسفری از گانورا» برای معلولین

اکران خصوصی انیمیشن «مسافری از گانورا» با حضور افرادی از جامعه معلولان سه شنبه ۲۶ دی ماه در تالار ایوان شمس برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موسسه فرهنگی بهمن سبز، اکران خصوصی انیمیشن «مسافری از گانورا» سه شنبه ۲۶ دی ماه در جمع مخاطبان دارای معلولیت برگزار شد.

این برنامه به همت موسسه فرهنگی تبلیغاتی بهمن سبز، جامعه معلولان ایران و با همراهی معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران با هدف ارتقا وضعیت معلولان در شهر تهران انجام شد.

این اکران خصوصی با حضور زهرا شمس احسان عضو شورای شهر تهران، فرزانه فخریان مشاور وزیر ارشاد در حوزه کودک و نوجوان، حمید گلی تهیه کننده و بازیگر حوزه کودکان، کامران عاروان مدیرعامل انجمن معلولان ایران، هادی پرگیر مدیر تامین برنامه شبکه سلامت، امیررضا مافی مدیر مرکز انیمیشن سوره و حمید صاحب مدیر کل اداره سلامت برگزار شد.

پس از اکران این انیمیشن، زهرا شمس احسان عضو شورای شهر تهران عنوان کرد: این کار هم یک ارزش اجتماعی و هم یک دغدغه‌ همگانی است. این که کارگردان و تهیه کننده این انیمیشن توانستند این موضوع را تبدیل به سناریو و داستانی بکنند نشان از دغدغه و اهمیت آن دارد. باید شاکر باشیم که اقدامات سمن‌های فعال در کنار اقدامات حاکمیتی سبب این پذیرش در جامعه شده است که امروز قهرمان یک انیمیشن، کودک دارای معلولیت است. اگرچه این انیمیشن فرهنگ سازی و آموزندگی را در دستور کار داشته است، اما خود سبب تغییر یک نگرش در سطح جامعه است.

وی در ادامه گفت: ما قدردان تلاش‌های بی شایبه‌ مدیران فرهنگی هستیم که جامعه را به این پذیرش رساندند که انیمیشنی با این کیفیت به موضوع معلولیت بپردازد. اثراتی که محصولات چند رسانه‌ای دارد بسیار ارزشمند است. زیرا کودکان را مدنظر قرار می‌دهد و معلولیت و نحوه تعامل با این مفهوم را آموزش می‌دهد.

فخریان مشاور وزیر ارشاد در حوزه کودک و نوجوان مهمان دیگر این نشست، ضمن اشاره به اهمیت انیمیشن «مسافری از گانورا» بیان کرد: از آقای مافی و همکارانشان در مرکز انیمیشن سوره تشکر می‌کنم که پای چنین کاری ایستاده اند، زیرا این روزها ما خیلی مضامین متنوع در محصولات تصویری نمی‌بینیم. یک سری محصولات صرفا برای سرگرمی تولید می‌شوند، اما در نهایت به آن چیزی که نیاز جامعه است نمی‌پردازند. «مسافری از گانورا» یک محصول نسلی خواهد بود که که زمان های زیادی می توان درباره آن صحبت کرد. این انیمیشن یک موفقیت برای یک محصول تصویری است که بتوان آن را بارها تماشا و به دیگران معرفی کرد.

حمید گلی بازیگر و برنامه ساز تلویزیون در این نشست ضمن ابراز خوشحالی از تاثیرگذاری این انیمیشن در کشورمان بیان کرد: ما گاهی یادمان می رود که یک جمعیتی هستیم با تنوعی که خانم شمس احسان اشاره کرد و برای این فرهنگ سازی، آموزش بسیار مهم است ویکی از مصادیق آن رسانه است اعم از تولیدات تلویزیون ، حوزه هنری، وزارت ارشاد و آموزش و پرورش و… که در این آموزش ها کودکان یاد می گیرند با افراد معلول چگونه رفتار و تعامل داشته باشند و کودکان معلول نیز یاد می گیرند که به هر شکلی که هستند می‌توانند با عزیزان دیگر تطبیق پیدا کنند و توانمندی و استعداد های خودشان را که خداوند در آن ها به ودیعه نهاده کشف کرده و پرورش دهند.

در ادامه برنامه امیررضا مافی تهیه کننده انیمیشن «مسافری از گانورا» ضمن ابراز خرسندی برای اکران فیلم در جمع حاضر گفت: این انیمیشن محصول زحمت برادران علمدار در شهر مقدس مشهد است که با این دغدغه آمدند و اثری را ارایه کردند. یکی از وجوه خیلی مهمی که ما باید درباره آن فرهنگ سازی کنیم اقلیت انگاری جامعه‌ معلولان کشور است. وقتی ما اقلیت انگاری می‌کنیم یک دید غیرکارشناسی را مضاعف می‌کنیم. ما در سینما و انیمیشن و تلویزیون برای این حوزه کار کمی انجام داده ایم. محصولات مرتبط با این بخش بزرگ جامعه کم تولید شده است.

وی افزود: در سازمان رسانه‌ای سوره و در تلویزیون تلاش می‌کنیم که قهرمان‌هایی از جنس معلولان روی پرده سینما و قاب تلویزیون دیده شوند. تلاش داریم در یک سال آینده سریالی را که قهرمان آن معلول است نیز آماده پخش کنیم.

انیمیشن «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمدار و تولید مرکز انیمیشن سوره است که از ۱۵ آذر ماه در تمام سینماهای سراسر کشور اکران شده است.

رسانه سینمای خانگی- سینما را در خیره شدن اوپنهایمر به چشم‌های پیکاسو ببینید

چشم بسته به زنِ داخلِ قابِ نقاشی، زنی که زاده کوبیسم است و قابله‌اش پیکاسو خیره شده. مَرد حیرت‌زده است، همچون کسی که چهره مرگ را دیده باشد. احساسات او همواره اما به طور مشخصی، متناقض و اندکی هم غیرقابل فهم بوده است، مانند ارتباط عجیبش با تصویری از زن آبی رنگ با دستانی گره‌خورده‌ در اثر پیکاسو. این مرد که بعد از ساخت بمب اتم گفت «اکنون من خود مرگ شده‌ام، ویرانگر دنیاها»، همان‌قدر در برابر این اثر حیرت کرد که در مقابل اولین آزمایش بمب هسته‌ای جهان با اسم رمز «ترینیتی». آیا در این نقاشی هم مرگ را دیده بود؟

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کیلین مورفی ـ بازیگر نقش اوپنهایمرِ (فیزیک‌دان آمریکایی که به عنوان «پدر بمب اتمی» شناخته شده‌) ـ حین اقامتش در اروپا در موزه‌ای قدم می‌زند. جوان است و نحیف. با قدم‌هایی آهسته از مقابل اثر Married life از راجر دلا فرسنای و The clockmaker منسوب به ایوان واسیلیویچ کلیون، هنرمند روس می‌گذرد. جوانک آشفته است و با کتی بزرگ‌تر از قواره‌اش اثری با سبک کوبیسم را نظاره می‌کند.

در بخشی از این فیلم، فیزیکدان دانمارکی و برنده جایزه نوبل، نیلز بور، او را تشویق کرده تا کمبریج را ترک کند و از جایی که با کار آزمایشگاهی خود دست و پنجه نرم می‌کند برود تا بر فیزیک نظری که اشتیاق واقعی اوست تمرکز کند. پس از ترک کمبریج او در حال قدم زدن در موزه و دیدن آثار کوبیسم است.

اثر The clockmaker منسوب به ایوان واسیلیویچ کلیون، هنرمند روس، اثری است به سبک کوبیسم. 

کوبیسم در لغت به معنای کوب یعنی مکعب یا مکعب‌گری تعریف شده است؛ این سبک‌ هنری را پابلو پیکاسو و جورج براک سال ۱۹۰۷ میلادی ایجاد کردند و در حال حاضر به عنوان یکی از مکاتب هنری مهم سده بیستم تلقی می‌شود. کوبیسم محصول نگرشی فردگرایانه بر جهان بود. نامداران سبک هنری کوبیسم مضامین متفاوتی را ایجاد کرده و به ترکیب صور هندسی پرداختند و در مرحله‌ای حتی به نوعی از تک‌رنگی رسیدند. 

بعضی پژوهشگران هنر مهمترین دستاورد را بر هم نهادن و در هم بافتن پلان‌های متعدد و با زوایای دید همزمان و خلق نوعی فضای تصویری جدید می‌دانند؛ فضای کم عمقی که بدون سه بعد نمایی به کار برده شده و حجم و جسمیت را با ایجاد زاویه‌ دید متفاوت نشان داده است. هنرمندان کوبیسم که فرم را به هم‌ریخته بودند، جهان را در زمان و مکانی خاص مجسم نمی‌کردند و به نوعی با شکافتن پوسته ظاهری، از دیدگاهی متفاوت به سوژه نگاه کردند. بر همین اساس بود که زوایای متعدد را به صورتی همزمان تصویر کردند اما بر این اساس که نشان دادند تمام زوایا امکان‌پذیر نبود، بخشی از بی‌نهایت را به تصویر درآوردند و با تنیدن زوایا در یکدیگر، تصویر را در سطوح نمایان ساختند؛ به تعبیری کوشیدند کلیت یک پدیده را در یک سطح دوبُعدی نمایان سازند. 

هنرمندان سبک کوبیسم که واقع‌گرایی مفهومی را به واقع‌گرایی بصری اولویت داده بودند، نظامی عقلانی را به هنر راه داده و به‌زعم خود واقعیت پدیده‌ را به تصویر کشیدند؛ آن زمان بن‌مایه فلسفی این ابداع آنها، با کشفیات دانشمندان در حوزه علم فیزیک ارتباط برقرار می‌کرد؛ آنچه اوپنهایمر جوان را به قدم‌ زدن در موزه و دیدن چنین آثاری واداشته را نیز می‌توان با در نظر گرفتن همین ارتباط بررسی کرد. 

مسیر قدم‌ زدن اوپنهایمر اما پرپیچ و تاب است. سرعت تغییر سکانس‌ و ترکیب فضاهایی متفاوت اما مرتبط او را به شب‌هنگام باز می‌گرداند. شعله آتشی که شب‌هنگام روشن شده جرقه‌زنان بالا می‌رود و جوان، شکننده از میان شعله‌های آتش به دنیای فیزیک کوانتوم قدم بر می‌دارد. از اولین قدم‌هایش در موزه تا اولین قدم‌هایش در راه خلق آتشی جهانی، کوتاه است. 

دوربین، دست اوپنهایمر را بر کتاب «سرزمین هرز» به قلم تی اس الیوت نمایش می‌دهد، دست دیگر را بر چانه گذاشته و به شعله‌های آتش چشم دوخته است. جرقه‌های نور در فضای سیاه رنگ، بُهت‌آور است و بعد نمایش آتش، دوربین بر چشمان آبی‌رنگ کیلین مورفی متمرکز می‌شود.

همزمان با تمرکز صحنه بر نگاه حیرت‌زده اوپنهایمر جوان، اثری از پابلو پیکاسو (۱۹۳۷) نمایش داده می‌شود. اوپنهایمر چشم در چشم پیکاسو، متحیر مانده و نمایش شکنندگی عصبی، جاه‌طلبی، خودنمایی و اندوه کار آسانی نیست، اما این چهره از سوی کیلین مورفی ـ بازیگر نقش اوپنهایمر ـ و کریستوفر نولان – نویسنده و کارگردان ـ فیلم اوپنهایمر به تصویر کشیده شده است. 

اوپننهایمر به اثری از پابلو پیکاسو (۱۹۳۷) خیره شده است. پیکاسو (۱۸۸۱ ـ ۱۹۷۳ میلادی) در مالاگا، جنوب اسپانیا به دنیا آمده بود. پدرش نقاش بود اما اغلب طبیعت و اجزای آن مانند پرندگان و … را به تصویر می‌کشید؛ او بیشتر عمر خود را استاد هنر و کیوریتوری در موزه محلی شهر بود. پیکاسو هم از سنین پایین به نقاشی علاقه نشان می‌داد. در منابعی آمده از مادر پیکاسو نقل شده که اولین کلمات او «piz,piz» کلمه کوتاه شده «Lapiz» بوده که در زبان اسپانیایی به معنی مداد است. 

در دوره‌ای اما آثار پیکاسو با رنگ‌ آبی شناخته شد؛ حدودا از سال (۱۹۰۱-۱۹۰۴) بیشتر از طیف رنگ‌های آبی در آثار خود بهره گرفت. بعضی تاریخ‌نگاران اعتقاد دارند این دوره از کار پیکاسو بیشتر تحت تأثیر افسردگی بعد از خودکشی یکی از دوستانش بوده است. برخی از موضوعاتی که در دوره‌ی آبی آثار پیکاسو به چشم می‌خورند کوری، فقر و گاه زنان هستند.

اوپنهایمر جوان (کیلیان مورفی) در طول اقامتش در اروپا با یک نقاشی کوبیسم از زنی آبی رنگ، نشسته با بازوهای متقاطع اثر پابلو پیکاسو روبه‌رو می‌شود. نمایش این اثر از تاثیرات هنر مدرن بر فیلم نولان است. نولان اغلب به این شیوه‌های انتزاعی کار خود را با هنر معاصر پیوند می‌دهد. این نقاشی اکنون در موزه پیکاسو ـ پاریس است.

اوپنهایمر به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر نولان در سال ۲۰۲۳ اکران شد. نولان فیلم‌نامه این فیلم را بر اساس کتاب «پرومته آمریکایی، پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» اثر کای بِرد و مارتین جی شروین به تصویر درآورده است. بِرد و شروین هم اوپنهایمر را یک «معما» می‌دانستند. از نظر آنان اوپنهایمر یک فیزیکدان نظری بود که ویژگی‌های کاریزماتیک رهبری بزرگ را نمایش می‌داد و همزمان یک زیبایی‌پرست بود که مظهر تناقض محسوب می‌شد.

اما اغلب ارتباط میان نمایش اثری از پیکاسو، آثار هنری مختلف کوبیسم و رسیدن اوپنهایمر به مفهومی از فیزیک کوانتوم را در ارتباط بین علم و هنر پیکاسو وجود دانسته‌اند؛ که برخی شباهت‌ها میان هنر پیکاسو و پیشرفت‌های فیزیک وجود دارد. نمایش اثر پابلو پیکاسو در فیلم اوپنهایمر نیز با صحنه‌ای دیگر همراه می‌شود که جرقه‌های نور و چرخش آبی آن‌ها را نشان می‌دهد و به نظر می‌رسد که اوپنهایمر جوان شروع به درک فیزیک کوانتومی می‌کند. کوبیسم هم یکی از تأثیرگذارترین سبک‌های هنرهای تجسمی در اوایل قرن بیستم بود که توسط پابلو پیکاسو (اسپانیایی، ۱۸۸۱-۱۹۷۳) و ژرژ براک (فرانسوی، ۱۸۸۲-۱۹۶۳) در پاریس بین سال‌های ۱۹۰۷ و ۱۹۱۴ ایجاد شد.

در همین رابطه یک مجله آمریکایی با عنوان آرت نیوز نیز نوشته است که برخی معتقدند شباهت‌ها بین تحولات هنر پیکاسو و تحولات فیزیک دلیل نمایش این اثر بوده است. به نقل از «گرترود اشتاین» نیز آمده است که «چیزهایی که پیکاسو می‌توانست ببیند، چیزهایی بودند که واقعیت خاص خود را داشتند، واقعیتی نه در مورد چیزهای دیده‌شده، بلکه درباره چیزهایی که وجود دارند.»

همچنین اشاره شده است که پیکاسو و اوپنهایمر هر دو واقعیت را به عنوان مقوله‌ای منحصر به فرد تفسیر می‌کردند. پیکاسو آثار را با سبک کوبیسم خلق کرد که جهان را از منظرهای مختلف و در لحظات متعدد نشان داد، آثاری که با هنرهای زیبای معمولی متفاوت بود و جهان را از یک منظر و لحظه به تصویر می‌کشید. این ویژگی به راحتی در «زنی نشسته با بازوهای ضربدری» (۱۹۳۷) هم دیده می‌شود؛ چراکه زاویه صورت زن از روبه‌رو و نیمرخ در یک شکل ترکیب شده است؛ از سویی دیگر اوپنهایمر نیز از طریق فیزیک کوانتوم توانسته بود پدیده‌های اتم‌ها، «چیزهایی که دیده نمی شوند اما وجود دارند» و حتی ذرات کوچکتر را شناسایی و محاسبه کند؛ مانند نیم‌رخ زن آبی رنگ که از زاویه‌ روبه‌رو نیز وجود داشت، اما دیده نمی‌شد. 

البته ارتباط میان نمایش این اثر پیکاسو و اوپنهایمر می‌تواند گسترده‌تر نیز باشد.

گفته شده، نویسندگان مشترک کتاب «پرومته آمریکایی، پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» به این موضوع نیز اشاره کردند که والدین اوپنهایمر مجموعه هنری قابل توجهی را جمع‌آوری کرده بودند که شامل یک پیکاسو از دوره آبی او نیز بوده است؛ اثری با نام «مادر و فرزند». در این کتاب همچنین آمده است که پس از نقل مکان اوپنهامیر به آپارتمان خود در برکلی در سال ۱۹۳۴، پدرش یک لیتوگرافی کوچک پیکاسو را به او هدیه داد که روی دیوار نصبش کرد.

ارجاعات هنری در فیلم اوپنهایمر تصادفی نیستند. هنر و نوشتار مدرنیستی که اوپنهایمر در لحظاتی از فیلم در آن غوطه‌ور شده است، گویی از میل او برای فراتر رفتن از جهان فیزیکی است، شاید این امر منعکس‌کننده هرج و مرجی باشد که بیشتر اوقات ذهن این دانشمند را گرفته بود؛ با این حال، برای مخاطب، این نقاشی یادآور دنیایی است که به سرعت در حال تغییر است و ساخت بمب اتم نیز، یکی از بزرگترین تغییرات در زندگی بشر بود که با واکنش‌های بسیار گوناگونی نیز همراه شد چرا که اولین ساعات بامداد روز ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵ رابرت اوپنهایمر در مرکز کنترل، در پناهگاهی لحظه‌ای را رقم زد که دنیا را برای همیشه دگرگون کرد؛  با فاصله حدود ۱۰ کیلومتر از این پناهگاه در شن‌زارهای صحرای جورنادا دل موئرتو در ایالت نیومکزیکو، اولین آزمایش بمب هسته‌ای جهان با اسم رمز «ترینیتی» در حال انجام بود.

رسانه سینمای خانگی- «جنایت بی‌دقت» بازخوانی تاریخی است

شهرام مکری در جلسه نقد فیلمش بیان کرد که «هجوم» درباره زمانه‌ای حرف می‌زند که زمان حال حاضر نیست اما فیلم «جنایت بی‌دقت» یک بازخوانی نسبت به واقعه تاریخی در زمان حال دارد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، پانصد و هفتاد و یکمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ به نمایش فیلم «جنایت بی‌دقت» به کارگردانی شهرام مکری و تهیه‌کنندگی نگار اسکندرفر محصول ۱۳۹۹ اختصاص داشت.

پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور نیما حسنی‌نسب منتقد سینما و شهرام مکری کارگردان فیلم برگزار شد. در ابتدای این نشست از عوامل فیلم که در سالن حضور داشتند، دعوت شد تا روی صحنه حاضر شوند.

نگار اسکندرفر تهیه‌کننده فیلم سینمایی «جنایت بی دقت» گفت: در کارهای تولیدی که در طول این سال‌ها، در حوزه تئاتر و سینما انجام دادم، فیلم «جنایت بی‌دقت» را بیشتر دوست دارم. زیرا هربار که آن را می‌بینم برایم تازگی داشته و چیزهای جدیدی در آن کشف می‌کنم. خیلی خوشحال هستم که سال‌هاست در حال کار با شهرام مکری هستم که معتقدم فیلمساز آینده است. شاید نباید در مقابلش از او تعریف کنم ولی لازم است بگویم که این فیلم را از همه فیلم‌هایی که تا امروز ساخته نیز بیشتر دوست دارم.

بهزاد دورانی مستندساز و بازیگر نیز در ادامه بیان کرد: خیلی خوشحالم که این فیلم را با شهرام مکری کار کرده‌ام. زیرا پیش از این نیز با یکدیگر فیلم «هجوم» را کار کرده بودیم و ارتباط خوبی با هم داشتیم. به نظر می‌رسد که هر چقدر این فیلم را می‌بینیم، چیزهای تازه‌ای در آن کشف می‌کنیم.

مکری هر بار پیشنهاد همکاری می‌دهد، چشم بسته قبول می‌کنم

بابک کریمی بازیگر سینما نیز در ادامه بیان کرد: همگی دوستی داریم که با او شیطنت‌هایی انجام می‌دهیم که با بقیه دنیا نمی‌توانیم آن کارها را بکنیم. این دوست من در محیط سینمایی، شهرام مکری است که هر بار پیشنهاد همکاری می‌دهد، چشم بسته آن را قبول می‌کنم، زیرا می‌دانم قرار است تجربه‌ای کنیم که به هیچ چیز شبیه نیست. حتی تعریف کردن آن دشوار است. اکنون بعد از مدت‌ها که فیلم را دوباره دیدم، یاد روزهایی افتادم که حال همه ما بهتر بود. امیدوارم تجربه دیگری نیز با همدیگر داشته باشیم.

احسان صدیق آهنگساز و نوازنده نیز در ادامه بیان کرد: ساختن موسیقی این فیلم باعث افتخار من بود. شهرام مکری فیلمساز مورد علاقه من است. بنابراین وقتی پیشنهاد کار را داد، چشم بسته قبول کردم. وقتی به اینجا می‌آمدم، می‌دانستم که قرار است برای چهل وسومین بار فیلمی را ببینم که ۲ ساعت است. ولی باز چیزهای جدیدی در آن دیدم.

علیرضا برازنده فیلمبردار، راضیه منصوری بازیگر، سعید نادری بازیگر، معصومه بیگی بازیگر، گلزار فرزانه دستیار کارگردان از دیگر عواملی بودند که در صحبت‌هایی کوتاه، تجربه همکاری در این فیلم را مثبت ارزیابی کردند.

توضیح درباره فرم فیلمسازی فیلم در فیلم از زبان مکری

شهرام مکری در بخش بعدی این نشست، درباره فیلم «جنایت بی‌دقت» و دغدغه‌ای که موجب انتخاب فرم (فیلم در فیلم) این اثر شده است، گفت: اولین فیلم کوتاهی که کار کردم، فیلمی برای پایان‌نامه کلاسم بود. اسم آن را «جذابیت پنهان زمان» گذاشته بودم که آن هم فیلم در فیلم بود. در واقع داستان تدوین‌گری بود که با ادیت سعی می‌کرد، بخش‌هایی از یک فیلم را کم و زیاد کرده تا داستان آن را تغییر دهد. بنابراین باید بگویم که از اولین کار کوتاهی که انجام دادم، این پروسه را دوست داشتم. یعنی ساخت فیلم‌هایی درباره فیلم.

وی افزود: البته آن فیلم فقط یک بار در جشنواره فیلم کوتاه تهران نمایش داده شد. اکنون مشخصا فکر می‌کنم، فیلم‌هایی که کار می‌کنیم، به هر حال باید به این پروسه فیلمسازی اشاره کنند. یعنی اکنون این طور نگاه می‌کنم و اگر به این صورت نباشد، حس می‌کنم مقداری از حوزه علاقه من فاصله دارد. اکنون حوزه علاق‌مندی من به سمتی رفته که هر مدیومی باید در حال اشاره کردن به وضعیت خود مدیوم باشد. حال می‌تواند موسیقی، نقاشی یا سینما باشد. به همین دلیل فکر می‌کنم امروز دغدغه‌های ذهنی‌ام بیشتر شبیه اولین فیلم‌هایی شده که کار می‌کردم.

نیما حسنی نسب در ادامه با اشاره به شکل مواجهه فیلم با مقوله سینما و فیلم گفت: «جنایت بی‌دقت» در شکل کلی، ظاهرا یک فیلم در فیلم است اما شکل بقیه فیلم در فیلم‌های مرسوم نیست. زیرا نسبت آن با سینما، نسبتی چند وجهی است. فکر می‌کنم در سه‌لایه می‌توان درباره آن صحبت کرد. اول بحث فیلم در فیلم است؛ یعنی ما در حال دیدن فیلمی هستیم درباره فیلم دیگری که در سالنی در حال نمایش است و در آن فیلم ۲ مرتبه، عده‌ای تلاش می‌کنند فیلم دیگری را نمایش دهند. خود این موضوع مفهومی پیچیده‌تر از مفهوم عادی فیلم در فیلم‌هاست که مثلا به فیلمی در فیلم یا پشت صحنه فیلمی در فیلم می‌پردازد.

وی بیان کرد: فیلم ۲ سطح دیگر هم دارد که خیلی مهم است. مواجهه فیلم با تاریخ سینما که در ارجاعات مختلف اثر، آن را می‌بینیم و همچنین مواجهه فیلم با مفهوم معماری و لوکیشن. در واقع سالن سینما به عنوان مهمترین لوکیشن اثر که بیشترین زمان فیلم در آن می‌گذرد، معرفی می‌شود. خود این سالن سینما به مفهوم مکان و جایی برای فیلم دیدن و حضور مخاطب و مردمی است که تماشاگر «یک جنایت بی‌دقت» هستند و در نهایت احتمالا قربانی یک جنایت بی‌دقت دیگری می‌شوند که به طور همزمان در واقعیت و بیرون از پرده در حال رخ دادن است. این سه مواجهه، فیلم «جنایت بی‌دقت» را به یک فیلم خیلی ویژه در مفهوم فیلم در فیلم‌ها تبدیل کرده است.

مکری در ادامه توضیح داد: می‌خواهم بعد چهارمی هم به آن اضافه کنم. وقتی در حال نگارش سناریو بودیم، نسیم احمدپور به آن اشاره می‌کرد. شاید به دلیل تجربه تئاتری بود که داشت. ولی من خیلی آن را جدی فرض نمی‌کردم. اما بعد که فیلم را با تماشاگر دیدم، فکر می‌کنم این بعد چهارم هم می‌توانم به آن اضافه کنم و آن وضعیت تماشاگری است که فیلم را می‌بیند. یعنی وقتی در سالنی قرار می‌گیرم که تماشاگر همزمان در حال تماشای فیلم است، برایم بعد تازه‌ای از فیلم شکل می‌گیرد. آن زمان کامنت‌هایی را در فضای مجازی می‌خواندم.

جریان سیال ذهن در فیلم‌های شهرام مکری

حسنی‌نسب نیز گفت: شاید این حلقه‌ها و لوپ‌های تکراری که در فیلم‌های قبلی شهرام مکری به هم می‌رسند، به دلیل ماهیت پلان سکانسی بیشتر این موضوع را می‌رساند اما این‌جا کار سخت‌تر است. بنابراین احتمالا شهرام مکری از چیزهای دیگری هم وام گرفته است. از صداها، تصاویر، ظواهر آدم‌ها و نشانه‌هایی که نه در جریان سیال ذهن به مفهوم ادبی آن، ولی ما را در یک سیالیتی بین زمان‌ها و دوران‌های مختلف می‌برد و در هر کدام از این موارد، قرار است یک چیز مشترکی به صورت موتیف بیاید. یعنی ما همواره و ظاهرا از گذشته، حال تا آینده درگیر و گرفتار این مفهوم‌ها و تکرارها و اشتباهات خواهیم بود. باتوجه به اینکه سینمای ما اصولا در تجربه‌های فرمی و پیچیده‌ای که می‌توان در بحث زمان برای روایت انجام داد، سینمای فقیری است، باید گفت که شاید سطح این موضوع از معدل کل سینمای ایران فراتر برود. ولی می‌دانم که مکری در این مسایل بوده و دغدغه آن را دارد.

وی در ادامه عنوان کرد: به عنوان مثال می‌توان به همین مفهوم تاریخی و ماجرای سینما رکس آبادان که ارجاع سینمایی دارد، اشاره کرد که به هر حال مفهومِ پیچیده‌ای است. زیرا ما در این کشور انقلابی داریم که یکی از نشانه‌های آن سینماسوزی بوده است. این خیلی عجیب و حیرت‌انگیز است. اما شاید نکته آموزنده آن، این باشد؛ آن هایی این سینماها را آتش زده‌اند که خودشان تماشاگر آن بودند. هیچکس نمی‌تواند غیر از این را ثابت کند. یعنی نمی‌توانیم فرض دیگری داشته باشیم. در واقع خود سازندگان و گردانندگان سینمای فارسی در نهایت آنهایی شدند که این سینما را سوزاندند. فکر می‌کنم این مفهوم فراتر از موضوع سینما رکس در ذهن مکری ایجاد شده است.

مکری در ادامه گفت: بحث‌هایی وجود دارد که افرادی بهتر از من می‌توانند درباره آن صحبت کنند. این‌که تاریخ در زندگی امروز ما چه کار می‌کند؟ از جمله همین بحث‌هاست. به هر حال ما آدم‌هایی در بند زمان حال زندگی‌مان هستیم اما در عین حال دایم گذشته‌ای به اسم تاریخ برای ما گفته شده است، آن را می‌خوانیم و از دیگران می‌شنویم و تصویری از آن را برای خودمان درست می‌کنیم. احتمالا در مورد آینده هم می‌توان چنین کاری انجام داد. تصوری برای خودمان به وجود می‌آوریم که چه شکلی خواهد بود و چه اتفاقی در آن رخ می‌دهد. اما واقعیت این است؛ زمانی که در آن زندگی می‌کنیم، همین چند سال زنده بودن مان است. احتمالا خوش‌بینانه این اتفاق این بوده که ما هم در آینده به تاریخ می‌پیوندیم.

«هجوم» یک نگاه آینده‌نگرانه‌ای در خود دارد و درباره زمانه‌ای حرف می‌زند که زمان حال حاضر نیست؛ فیلم «جنایت بی‌دقت» انگار یک نگاه بازخوانی نسبت به واقعه تاریخی در زمان حال دارد.

این کارگردان و مدرس سینما اظهار کرد: وقتی سناریو را می‌نوشتیم،‌ در واقع انگار در حال انجام همان کاری هستیم که با تکرار کردن زمان حال انجام می‌دهیم. در واقع این بار می‌خواهیم با آوردن زمان گذشته و یا شاید نگاه کردن به ایده‌ای در آینده در پایان فیلم، آنها را با همدیگر میکس کنیم و ببینیم چطور می‌شود آن‌ها را کنار هم گذاشت. بنابراین فکر می‌کنم خیلی کار دوری نسبت به کارهای گذشته انجام نمی‌دادیم ولی همان طور که به آن اشاره می‌کنید، تاریخ برای مان دستمایه‌ای جدید بود. یعنی اگر فیلم «ماهی و گربه» زمان حال را تکرار می‌کند و به هر حال «هجوم» یک نگاه آینده‌نگرانه‌ای در خود دارد و درباره زمانه‌ای حرف می‌زند که زمان حال حاضر نیست؛ فیلم «جنایت بی‌دقت» انگار یک نگاه بازخوانی نسبت به واقعه تاریخی در زمان حال دارد.

مکری در پایان گفت: به نظر می‌رسد که زمان فیلم، زمان حال حاضر است. اما مدل کاری که سعی کردیم در فیلم انجام دهیم، از لباس‌ها تا اشاره‌هایی که در فیلم وجود دارد، دایم به ما می‌گوید که انگار در عین حال در حال تماشای یک واقعه تاریخی هستیم. قصدمان این بود که تماشاگر نتواند مچ ما را بگیرد و به ما بگوید که در دوره سینما رکس ماشین‌ها در خیابان به این صورت نبودند. یا معماری اینطور نبود. به همین دلیل دایم به تماشاگر می‌گفتیم که شما در حال دیدن یک فیلم در زمان حال هستید. اما در عین حال دایم داشتیم ذهن آنها را تحریک می‌کردیم که فکر کنند در حال تماشای یک واقعه یا بازسازی تاریخی هستند. این همان ایده‌ای بود که در ذهنمان می‌چرخید.

خروج از نسخه موبایل