رسانه سینمای خانگی- هنرورهاو دستمزدهای عجیب

یکی از فعالان حوزه تأمین هنرور برای پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی ضمن تشریح وضعیت فعالیت افراد در این حوزه، ابراز امیدواری کرد که هنروران در سینما صاحب صنف شوند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، استقبال مخاطبان از چهره‌های مورد علاقه‌شان در جریان برگزاری رویدادهای مختلف، موضوعی است که در چند سال اخیر به‌واسطه انعکاس در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، تب و تاب بیشتری پیدا کرده است، این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که گاه هنرمندان از این اتفاق به عنوان یک دیدار دوستانه یاد می‌کنند و گاه پیش از حضور در مراسم اکران خصوصی و یا بازدید از یک مجموعه‌، حضورشان را به دوستدارانشان اطلاع می‌دهند.

آنچه اما در چند روز گذشته به واسطه حضور یک بازیگر و تجمع ایجاد شده حول او خبرساز شده متفاوت از همان دیدارهای دوستانه است.

محمدرضا گلزار که پیش از این بارها ویدئوهای استقبال هوادارانش در شبکه‌های مجازی دست به دست شده این بار هم در کانون حواشی قرار گرفته است. انتشار ویدئویی از حضورش در یک مرکز فروش موبایل و حضور پر تعداد مردان برای دیدار با او، باعث شده تا برخی از فعالان شبکه مجازی عنوان دیگری را بر این دیدار دوستانه بگذارند و تجمع کنندگان را سیاهی لشگرانی توصیف کنند که این بازیگر خود آنها برای این دیدار گمارده است.

به واسطه همین حاشیه‌ها باردیگر یکی از صنوف غالباً مغفول سینما یعنی هنروران در کانون توجه قرار گرفته است.

فارغ از قضاوت درباره صحت و سقم حضور هنروران در این ویدئو، که هنوز خود این بازیگر هم واکنشی به آن نداشته است، طرح این گمانه شائبه‌هایی را درباره جنس فعالیت هنروران در فضاهایی خارج از فرآیند حرفه‌ای فیلمسازی به وجود آورده است. واقعاً هنروران چه جایگاهی در سینمای ایران دارند و آیا فعالیت‌های جانبی از آن جنس که در این مورد اخیر مطرح شده است هم تاکنون داشته‌اند؟

برای یافتن پاسخ این سوالات سراغ یکی از مسئولان تأمین هنروران در سینمای ایران رفتیم و با او گفتگویی درباره نحوه کار آنها داشتیم.

کاش ما هم صنف داشتیم!

الناز عطایی یکی از فعالان حوزه تأمین هنرور برای پروژه‌های سینمایی که سابقه همکاری با پروژه‌های شاخصی همچون فیلم سینمایی «اتاقک گلی» را در کارنامه خود دارد، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره وضعیت حضور هنروران در پروژه سینمایی توضیح داد: فعالان این حوزه معمولاً درددل‌ها و ناگفته‌های بسیاری دارند که شاید جای طرح همه آن‌ها در یک گفتگو نباشد. چند سالی است که در تلاش هستیم تا برای هنروران صنفی تشکیل شود. از خانه سینما و وزارت ارشاد پیگیر هستیم تا ما هم بتوانیم صنفی داشته باشیم تا کف و سقف دستمزد دریافتی هنروران از سوی آن مشخص شود.

وی افزود: هنروران در حال حاضر دستمزد ثابتی در پروژه‌های مختلف ندارند و معضل بزرگی هم که ما با آن مواجه هستیم این است که حتی از همکاران خودمان هم رودست می‌خوریم! البته منظورم همکاران باسابقه‌ام که سال‌ها در این عرصه خاک خورده‌اند نیست. اساساً در سینمای ما «مسئول هنروران» جایگاه تعریف‌شده‌ای ندارد و حتی در تیتراژ پایانی هم در آخر فهرست‌ها به او اشاره می‌شود. در برخی پروژه‌ها حتی احترام هنرورها هم حفظ نمی‌شود. در یک پروژه مدیر تولید و یا دستیار تهیه‌کننده خیلی هوای هنرورها را دارند اما در گروه دیگری اساساً هنرور را هیچ به حساب می‌آورند! نه مکان مناسبی برای استقرار و پذیرایی دارند و نه دستمزد مناسبی به آن‌ها پرداخته می‌شود. همه این‌ها به این دلیل است که ما صنف نداریم.

دستمزد هنرور؛ روزانه ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان!

وی ادامه داد: در برخی پروژه‌ها هنروران ناگهان با دستمزدهایی مواجه می‌شوند که اساساً قابل محاسبه نیست! همین امروز براساس قراردادهایی که ما با پروژه‌ها می‌بندیم، در بهترین حالت برای هر روز مبلغ ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان دست هنرور را می‌گیرد! از سال گذشته رقم قراردادی که ما با گروه‌ها می‌بندیم به ازای هر هنرور در هر روز فقط ۲۰۰ هزار تومان است. این مبلغ هم ارتباطی با مدیرتولید و یا تهیه‌کننده پروژه ندارد و با توجه به تأثیر تورم بر برآورد هزینه پروژه، برای آنها هم صرفه ندارد که بیش از این برای هنرور هزینه کنند. اما باید این نکته را مدنظر داشت که ما هم به‌عنوان هنرور داریم این تورم را تجربه می‌کنیم.

عطایی درباره تفاوت مبلغ قرارداد با مبلغی که به دست هنرور می‌رسد هم توضیح داد: بالاخره همه این هنروران نیاز به سرویس ایاب و ذهاب دارند و همه این هزینه‌ها برعهده مسئول هنروران است. در کنار هر گروه هنرور هم طبیعتاً یک لیدر باید حضور داشته باشد که ما به‌عنوان مسئول هنروران در هر پروژه با چند لیدر همکاری داریم و طبیعتاً پرداخت دستمزد آن‌ها هم در همین مبلغ قراردادها لحاظ می‌شود.

وی ادامه داد: به تمام این موارد خواب پول و تأخیر در پرداخت مبالغ از سوی پروژه‌ها را هم اضافه کنید و اینگونه نیست که به‌صورت روزمزد دستمزد هنروران از سوی پروژه پرداخت شود. دو سال گذشته در پروژه‌ای به نام «۲۸۸۸» حضور داشتم و مسئول هنروران آن پروژه بودم اما بعد از این مدت از آماده شدن فیلم، هنوز هم با ما تسویه حساب نشده است. از همین تهیه‌کننده بابت پروژه قبل‌ترش یعنی «سینما شهرقصه» هم بدهی دارم و این‌ها دردهای همکاران من است.

انگیزه هنروران برای کار با دستمزد پایین چیست؟

عطایی درباره انگیزه هنروران برای حضور در پروژه‌ها با این دستمزدهای بسیار ناچیز هم گفت: گروهی از این افراد یا بازنشسته هستند و یا جوانان زیر ۲۰ سالی که شرایط کاری مناسبی برای‌شان فراهم نیست. گروه بیشتری از این افراد که غالباً وارد این حوزه می‌شوند و ماندگار هم نیستند، افرادی هستند که می‌خواهند حضور در این فضا را تجربه کنند. گاهی حتی انگیزه بازیگری دارند و وقتی می‌آیند با واقعیت‌های سیاهی‌لشگری یا هنروری آشنا می‌شوند، این کار را رها می‌کنند. فارغ از انگیزه این افراد مسئله این است که بیاییم فکر کنیم دستمزد روزی ۲۰۰ هزار تومان برای حضور تمام وقت یک فرد در یک پروژه، منطقی و منصفانه است؟

مواردی مانند برگزاری افتتاحیه‌های مرتبط با برخی برندها و یا حتی برای یک سوپرمارکت و فروشگاه مبلمان داشته‌ایم که برای تأمین هنرور سراغ ما می‌آیند. در این موارد که شرایط فیلمبرداری و حضور در پروژه تصویری وجود ندارد، مبالغ قراردادی ما هم متفاوت است

وی با اشاره به اینکه برخی افراد حتی با داشتن وضعیت مالی مناسب و صرفاً برای تجربه حضور در یک پروژه سینمایی سراغ هنروری می‌آیند، توضیح داد: خاطرم هست یک بار برای پروژه‌ای فراخوان داده بودیم و فردی از اردبیل می‌خواست برای کار بیاید. من خیلی دلسوزانه به او گفتم که من فراخوان داده‌ام تا کارم راه بیفتد اما آنقدر ارزش ندارد که بخواهی از اردبیل بیایی! به او گفتم در این کار دیده نخواهی شد، اما تأکید کرد که می‌خواهد این فضا را تجربه کند. بالاخره هم آمد و بعدش به من گفت واقعاً راست می‌گفتید. آنچه از را دور تصور می‌کردم چیز دیگری بود و من به او گفتم فکر نکنید هنروری راه ورود به سینما و مقدمه‌ای برای بازیگر شدن شماست.

عطایی تأکید کرد: از نظر درآمد حتی نمی‌توان این کار را شغل هم دانست. من به همه جوانانی که می‌آیند می‌گویم عمر خود را هدر ندهید و سراغ شغل‌های دیگر بروید.

وی درباره عقد قرارداد تأمین هنرور برای برنامه‌هایی غیر از پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی هم توضیح داد: مواردی مانند برگزاری افتتاحیه‌های مرتبط با برخی برندها و یا حتی برای یک سوپرمارکت و فروشگاه مبلمان داشته‌ایم که برای تأمین هنرور سراغ ما می‌آیند. در این موارد که شرایط فیلمبرداری و حضور در پروژه تصویری وجود ندارد، مبالغ قراردادی ما هم متفاوت است.

پیشنهاد تأمین هنرور برای تغییر نتایج انتخابات شورای شهر!

این مدیر تأمین هنروران در پروژه‌های سینمایی در ادامه گفت: در این میان برخی موارد هم برای تأمین هنرور هست که خیلی از همکارانم در میان مسئولان تأمین هنروران، مثل خود من آن‌ها را انجام نمی‌دهند. شاید ظاهر قضیه این باشد که برای من نوعی مهم درآمد است و برای هر فضایی می‌تواند آدم جور کنم اما گاهی پیشنهادهای عجیبی می‌شود. مثلاً برای جذب هنرور در زمینه تأثیر بر نتایج انتخابات شورای شهر در یک حوزه انتخابیه خاص! ما از این جنس پیشنهادات هم داشته‌ایم اما واقعاً ورود به این عرصه‌ها را خارج از اخلاق و انصاف می‌دانیم. اتفاقاً برای این موارد دستمزدهای بسیار بالاتری هم پیشنهاد می‌شود اما من و خیلی از همکارانم این پیشنهادات را نمی‌پذیریم.

وی درباره اینکه آیا بهره‌گیری از هنروران در فضای رویدادهای هنری مانند آئین افتتاحیه یک فیلم و یا برای استقبال از یک بازیگر خاص هم وجود دارد یا نه گفت: شخصاً تا به امروز با چنین پیشنهادی مواجه نشده‌ام و در چند نوبت که در برنامه اکران خصوصی یک فیلم حضور داشتیم، به‌عنوان عوامل فیلم ما را هم دعوت کرده بودند. از آنجایی که هنرورها معمولاً زیرمجموعه یکی از مسئولان تأمین هنرور هستند، بعید می‌دانم یک بازیگر بتواند به‌صورت شخصی در زمینه تأمین هنرور و استخدام افراد برای شلوغ کردن برنامه‌های خود اقدام کند. البته در مواردی هم شنیده‌ام که برخی خرج‌های اینگونه هم می‌کنند اما به‌شخصه تا به امروز با چنین پیشنهادی مواجه نبوده‌ام.

فسیل همه را کمدی ساز نکند

ساسان سالور تهیه‌کننده «سه کام حبس» که با اختلافی بالغ‌بر ۱۳۷ میلیارد تومانی، بعد از «فسیل» دومین فیلم پرفروش امسال به حساب می‌آید درباره فراگیر شدن کمدی‌سازی در میان سینماگران هشدار داد.

به گزارش سینمای خانگی، ساسان سالور تهیه‌کننده فیلم سینمایی «سه کام حبس» به کارگردان سامان سالور که از عید فطر به ترکیب فیلم‌های در حال اکران سینماها راه یافته است و در حال حاضر با عبور مجموع فروشش از مرز ۱۲.۵ میلیارد تومان، پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی گیشه امسال محسوب می‌شود، در گفتگو با مهر، درباره وضعیت استقبال مخاطبان از این فیلم توضیح داد: خوشبختانه این فیلم ارتباط خوبی با مخاطبان خود برقرار کرده است. با اینکه در شرایطی هستیم که به‌صورت طبیعی مخاطبان اقبال بیشتری به فیلم‌های کمدی نشان می‌دهند، ولی خوشبختانه «سه‌کام حبس» توانسته مخاطبان خودش را پیدا کند. دلیل این مسئله هم بیش از هر چیز داستان صادقانه این فیلم است.

وی افزود: برخی شاید چنین فیلم‌هایی را به سیاه‌نمایی متهم کنند اما مردم روایت فیلم را می‌پذیرند چرا که خودشان مطلعند که در جامعه و اطرافشان چه می‌گذرد. ارتباطی که مردم با چنین فیلمی برقرار می‌کنند به دلیل صداقت در روایت است. در جدول فروش فیلم‌های سال هم پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سال هستیم آن هم در شرایطی که برای تبلیغ فیلم چه در قالب تبلیغات محیطی چه تیزرهای تلویزیونی هیچ نهاد و ارگانی به ما کمک نکرد. گویی تصمیمی برای حمایت از فیلم‌های اجتماعی وجود ندارد.

سالور ادامه داد: سابق بر این شرایط اینگونه بود که برای یک فیلم در حال اکران بنیاد فارابی نامه‌ای را به نهاد دیگر مانند سازمان زیباسازی شهرداری ارسال می‌کرد و براساس همان هم ما می‌توانستیم از ظرفیت‌های تبلیغاتی این نهادها استفاده کنیم. امروز اما این جریان گرفتار یک بروکراسی پیچیده شده است و شوراهای مختلفی باید در این زمینه تصمیم‌گیری کنند که آیا یک فیلم می‌تواند بیلبورد تبلیغاتی در سطح شهر داشته باشد یا خیر! در این شرایط شما فقط در حالی که تمکن مالی بالا داشته باشید این شانس را دارید که بتوانید بیلبوردی برای فیلم خود اجاره کنید.

وی ادامه داد: درباره تیزرهای تلویزیونی هم شرایط به‌گونه‌ای شده است که اساساً امکان مذاکره و گفتگو وجود ندارد. حتی اگر اصل پخش تیزر را بپذیرند و فیلم را رد نکنند، بسته‌هایی را به‌صورت اعتباری تعریف کرده‌اند که امکان دارد در ساعت‌های بسیار پرت و نامناسبی تیزر فیلم شما پخش شود. البته به شرطی که اساساً شورای بازرگانی صداوسیما تبلیغ فیلم شما را پذیرفته باشد! در این وضعیت فیلم‌های اجتماعی عملاً هیچ فضایی برای تبلیغ ندارند و اگر امروز برای «سه‌کام حبس» تبلیغی صورت می‌گیرد، حاصل تبلیغ دهان‌به‌دهان مخاطبان است.

مزیت کمدی‌ها نسبت به فیلم‌های اجتماعی رغبت سینماداران است

این تهیه‌کننده اظهار کرد: در این وضعیت فیلم‌های طنز یک مزیت نسبت به فیلم‌های غیرکمدی و اجتماعی دارند و آن رغبت سینماداران است. سینمادار درباره این فیلم‌ها تصمیم می‌گیرد که تعداد سالن‌های بیشتری در اختیارشان بگذارد و هر فرصتی برای سانس طلایی به‌دست آمد را به فیلم کمدی اختصاص می‌دهد.

سالور تأکید کرد: به‌عنوان یک تهیه‌کننده سینما واقعاً از فروش فیلم «فسیل» خوشحال هستم و امیدوارم فروش این فیلم از مرز ۲۰۰ میلیارد تومان هم عبور کند چرا که آن را اتفاق مثبت و خوبی برای سینمای ایران می‌دانم. این فروش به چرخه اقتصادی سینمای ایران کمک می‌کند و موفقیت این فیلم منافاتی با موفقیت فیلم ما و دیگر فیلم‌های در حال اکران ندارد. در عین حال معتقدم فیلم‌های اجتماعی و جدی هم طیف خاصی از مخاطبان خود را دارند که لازم است برای جذب آن‌ها به سینما هم برنامه‌ریزی داشته باشیم.

تهیه‌کننده «سه‌کام حبس» با انتقاد از عدم حمایت سازمان‌های متولی مبارزه با مواد مخدر از فیلم‌های سینمایی مرتبط با این موضوع گفت: ما به‌عنوان هنرمند وظیفه داریم نوری را به بخش‌های تاریک یک موضوع بتابانیم اما سوال مهم این است که وظیفه این نهادها در زمینه حمایت از تولیدات فرهنگی مرتبط با مواد مخدر چه زمانی قرار است اجرایی شود؟ اینگونه نیست که ما با فیلمسازی تنها به‌دنبال پر کردن گیشه باشیم، ما می‌خواهیم درباره یک موضوع به جامعه هشدار بدهیم. فیلم ما دارد تصویری مستند از واقعیت اعتیاد در جامعه امروز را ارائه می‌دهد.

دولت قبل ۱۳ اصلاحیه داد و دولت جدید ۴ اصلاحیه دیگر

سالور درباره مواجهه مدیران سینمایی با فیلم‌هایی از جنس «سه‌کام حبس» هم توضیح داد: در شورای پروانه نمایش دولت قبل، فیلم «سه‌کام حبس» یک بار پروانه نمایش دریافت کرده و تاریخ آن هم هنوز معتبر بود اما در دولت جدید مجدد فیلم ما بازبینی شد و یک‌سری اصلاحات جدید به فیلم وارد کردند. در دولت قبل حدود ۱۳ مورد اصلاحیه به فیلم وارد کرده بودند و در دولت جدید حدود ۴ مورد دیگر هم به اصلاحیه‌ها اضافه شد. این اصلاحات هم در حد چند دیالوگ بود و اینگونه نبود که یک سکانس را شامل شود. ما هم در این زمینه تعامل کردیم چرا که برای چند سال سرمایه بخش خصوصی در این فیلم خوابیده بود و باید آن را آماده اکران می‌کردیم. به همین دلیل تا جایی که لطمه‌ای به فیلم وارد نشود، نظر شورای نظارت را هم تأمین کنیم.

این تهیه‌کننده سینما در ادامه مطرح کرد: واقعیت این است که اگر شرایط سینما به همین وضعیت ادامه پیدا کند، ما تا چند سال آینده دیگر چیزی به نام سینمای اجتماعی نخواهیم داشت چراکه سرمایه‌گذاران بخش خصوصی دیگر انگیزه‌ای برای ورود به این عرصه ندارند. طیفی از فیلم‌ها تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار دولتی دارند و اساساً هم برای‌شان تفاوتی ندارد که چقدر در اکران موفق می‌شوند. سرمایه‌گذار بخش خصوصی اما اگر بخواهد درگیر ساخت فیلم اجتماعی شود هم در سخت‌گیری بابت دریافت پروانه ساخت دچار مشکل می‌شود و هم در مرحله اکران و بازگشت سرمایه با دست‌اندازهای بسیاری مواجه می‌شود. طبیعتاً من نوعی به عنوان یک سرمایه‌گذار قطعاً وقتی می‌بینم بازگشت سرمایه در سینمای کمدی تضمین‌شده‌تر است، سراغ سینمای اجتماعی نمی‌روم.

وی تأکید کرد: مجموعه وزارت ارشاد و مشخصاً شورای صدور پروانه ساخت در کنار نهادهای صنفی سینما باید به این مسئله توجه داشته باشند. نباید به سمتی حرکت کنیم که همه هم‌وغم آن‌هایی که می‌خواهند به اقتصاد سینما کمک کنند، ساخت فیلم‌های طنز باشد. همین امسال خبر دارم که شورای پروانه ساخت ارشاد بسیاری از فیلم‌نامه‌های اجتماعی را بدون شرط و اصلاحیه، رد کرده است و این اتفاق بدی برای سینمای ایران است. نگاه دوستان در شوراهای جدید سازمان سینمایی این است که آثار را از همین مرحله فیلمنامه فیلتر کنیم تا بعدها برای ماجرای پروانه نمایش آن‌ها دچار چالش نشویم! کاش به سمتی حرکت کنیم که در کنار ساخت فیلم‌های طنز، سینمای اجتماعی هم امکان تنفس داشته باشد.

شباهت ماجرای «الکس» و داستان «کت چرمی» چیست؟

حسین میرزامحمدی کارگردان فیلم سینمایی «کت چرمی» با اشاره به شباهت یکی از خطوط داستانی این فیلم با پرونده اعدام «الکس»، از برخی ملاحظات و سخت‌گیری‌ها در مسیر اکران عمومی این فیلم گفت.

به گزارش سینمای خانگی، حسین میرزا محمدی کارگردان فیلم سینمایی «کت چرمی» از آثار رونمایی شده در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر که به تازگی و با دریافت پروانه نمایش از سازمان سینمایی آماده ورود به چرخه اکران عمومی می‌شود، در گفتگو با مهر، درباره تجربه ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود با موضوع دختران آسیب‌دیده توضیح داد: در این فیلم تا جایی که توانستیم سعی کردیم به مسائلی که مربوط به قشر دختران بی‌سرپرست و بدسرپرست هستند بپردازیم و تا جایی‌که دستمان باز بود و درواقع اجازه داشتیم، سعی کردیم این اسیب‌های اجتماعی را در فیلم بازگو کنیم.

وی ادامه داد: این دختران گویی گرفتار نوعی جبر در زندگی می‌شوند و اگر اعتیاد هم باشد به آن می‌گویم جبر اعتیاد که سعی کردیم به آن بپردازیم و نزدیک شویم. شاید پیش از این و در حالت عادی بنا به ملاحظاتی هیچ گاه اجازه پرداخت به چنین مسائلی داده نشده بود اما تلاش ما این بود که چیزی را که می‌توان نمایش داد نشان دهیم و در فیلم در موردش حرف بزنیم.

میرزامحمدی تصریح کرد: ما در نسخه اولیه نزدیک به ۱۴۰ صفحه فیلم‌نامه داشتیم اما کم‌کم مجبور به حذف برخی موارد شدیم که دلایل مختلفی هم داشت. هم به دلیل زمان فیلم، هم به دلیل برخی ملاحظات و مسائلی که دوستان داشتند، مجبور بودیم برخی بخش‌ها را کم کرده یا جابه‌جا کنیم. با این وجود سعی کردیم از زوایای دیگری معضلات مورد نظرمان را مطرح کنیم و برای نخستین بار توانستیم برخی از این مسائل را بازگو کنیم و عقب نشینی نکردیم.

نسبت «کت چرمی» با ماجرای «الکس» چیست؟

این کارگردان در بخش دیگر درباره ماجرای اعدام الکس و نزدیکی داستان این فیلم به این پرونده واقعی گفت: در مورد پرونده‌هایی مانند الکس که این روزها شاهد انعکاس رسانه‌ای آن‌ها هستیم باید گفت ماجرای الکس نشان می‌دهد که عمق این معضلات ریشه‌ای‌تر و بیشتر از آن چیزی است که در قالب «خبر» می‌شنویم. واقعیت الکس گوشه‌ای از اتفاقات و واقعیت‌های عجیبی است که خود ما هم در مسیر تحقیقاتمان برای فیلم به آن رسیدیم. متاسفانه خیلی وقت‌ها اجازه پرداختن به موضوعات این چنینی به سینماگران داده نمی‌شود.

اگر ما بخواهیم به همین موارد در سینما بپردازیم، این‌طور برداشت می‌شود که داریم سیاه‌نمایی می‌کنیم یا می‌خواهیم چهره‌ای زشت از شهر و کشور را نشان دهیم. در واقع «ممنوعیت تصویرسازی الکس‌ها در سینما» آنها را در جامعه از بین نمی‌برد

وی اضافه کرد: ما توانستیم بخشی از این واقعیت‌ها را در فیلم خود به نمایش بگذاریم و اگر رویکردها نسبت به نمایش این قبیل آسیب‌های اجتماعی در سینما اصلاح شود، سینما می‌تواند آگاهی‌بخش و حتی پیش‌گیری‌کننده باشد. اساساً مشکل هم این است که ما درباره موضوعاتی در خبر و در جراید می‌شنویم و یا در روزنامه‌ها و در فضای مجازی در ویدیوهای مختلف با آن‌ها روبرو هستیم که نمی‌توان در سینما به آن‌ها پرداخت.

میرزامحمدی ادامه داد: در خبرهای ما معمولاً باافتخار از یافتن این موارد یاد می‌شود و مثلاً می‌گویند فلان باندی در این زمینه فعال بوده و حالا جلویش را گرفته‌ایم و دستگیر شده‌اند. اما اگر ما بخواهیم به همین موارد در سینما بپردازیم، این‌طور برداشت می‌شود که داریم سیاه‌نمایی می‌کنیم یا می‌خواهیم چهره‌ای زشت از شهر و کشور را نشان دهیم. در واقع «ممنوعیت تصویرسازی الکس‌ها در سینما» آنها را در جامعه از بین نمی‌برد.

وی درباره ضرورت به تصویر کشیدن این آسیب‌های اجتماعی تصریح کرد: اتفاقاً با نمایش اینها به فرهنگ و تفکر مخاطبمان کمک می‌کنیم و ناخودآگاه یک فیلم می‌تواند در ضمیر ناخودآگاه مخاطب جا بگیرد و همیشه به آن ارجاع داده شود. می‌تواند به فرهنگ‌سازی و حرکت رو به جلوی جامعه کمک کند. بخشی از فیلم در مورد همین مسائل بود اما همچنان سانسور و ممیزی و ملاحظات بیرونی، با هدف فشار برای حذف یا تغییر در متن برای عدم نمایش این مسائل، وجود دارد و فیلم ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.

کارگردان «کت چرمی» با اشاره به ایده اصلی این فیلم از مستندی که پیش از این سراغش رفته است گفت: سال ۹۸ درگیر ساخت مستندی بودم که درباره یکی از کمپ‌های «ان ای» بود. در خلال ساخت این مستند من با داستان‌ها و اتفاق‌هایی روبه‌رو شدم که ایده «کت چرمی» به ذهن من رسید حالا این کمپ مخصوص آقایان بود و دوربین ما به کمپ خانم‌ها نرفت اما کم و بیش با آنها هم ارتباط داشتیم و حرف‌ها و قصه‌هایشان را می‌شنیدم مستند من در نقطه‌ای از شهر حاشیه‌ای در اطراف مشهد ساخته شد اما در تهران هم چنین جاهایی را می‌شناختم.

وی در پاسخ به اینکه چرا پرداختن به این آسیب‌های اجتماعی در مستند با محدودیت کمتری مواجه است توضیح داد: فکر می‌کنم آنچه که مخاطب و تاثیر کمتری دارد برای مدیران پذیرفته تر است و آنچه که در ساختار سینما که تاثیر بیشتری در ناخودآگاه مخاطب دارد و قشر بیشتری آن را دنبال می‌کنند با سخت‌گیری بیشتری مواجه است. متاسفانه هر موضوعی که مدیوم مخاطبش کمتر باشد پذیرفته‌تر است اما سینما چون مخاطب بیشتری دارد گرفتاری‌ها، سخت‌گیری‌ها و حساسیت‌هایش هم بیشتر است.‌

حساسیت روی «مهمانی کت چرمی»

کارگردان درباره ممیزی‌های فیلمنامه قبل از ساخت فیلم گفت: ما زیر فشار زیادی برای اصلاحیه‌ها روی فیلمنامه بودیم. حدود ۶ ماه فرآیند دریافت مجوز ساخت «کت چرمی» طول کشید. این ممیزی‌ها یک بار در مرحله فیلمنامه بود که روی ماجرای «مهمانی کت چرمی» که مشابه ماجرای الکس بود ملاحظات زیادی وجود داشت. البته از این طرف هم نوعی تعامل شکل گرفت و ما به گفتگو نشستیم که اساساً چرا می‌خواهیم چنین فیلمی را بسازیم. با این حال روی یکی از اساسی‌ترین داستان‌های «کت چرمی» ملاحظاتی وجود داشت که حتی پایان‌بندی را هم در برمی‌گرفت.

وی اضافه کرد: تا جایی هم که سعی کردیم خواستیم دوستان را قانع کنیم و بگوییم که دیدن و شنیدن اینها خیلی هم مهم است. ما پنج پایان‌بندی داشتیم و یکی از آن پایان بندی‌ها مورد تایید قرار گرفت. واقعیت این است که دو طرف در فرایند فیلمسازی باید انعطاف نشان دهند. ما فیلمسازها انعطافی نشان می‌دهیم که خیلی به مراتب بیشتر از دوستان است. آنها ملاحظات خود را دارند. نگاه خاص خود را دارند فکر می‌کنم سازمان سینمایی به عنوان نهادی که در راس هرم سینماست باید پشت مجموعه فیلمساز و مجوزها بایستد و از کاری که می‌کند دفاع کند. این انعطاف باید دو طرفه باشد و سعی کنیم گفتگو کنیم.

میرزامحمدی در پایان یادآور شد: مسأله اصلی ما در فیلم «مهمانی کت چرمی» بود که بیشتر روی آن تمرکز داشتیم. به هر حال چه بپذیریم چه نپذیریم ما درگیر آسیب‌های اجتماعی بسیاری هستیم. مخصوصاً برای دختران نوجوان که باید نگاه موشکافانه‌تری نسبت به آن‌ها وجود داشته باشد و نمی‌توان انکارش کرد. ما که در ایران کار می‌کنیم با همه ضوابط و قوانین آشنا هستیم و نمی‌خواهیم آن‌ها را انکار کنیم اما باید بتوان این آسیب‌ها را هم مطرح کرد و آگاهی بخشی داشت.

آیا سینمای ایران ادبیات ژانری دارد؟

نشست تخصص بومی‌گرایی و ژانر در فیلم کوتاه با حضور دکتر احمد الستی و دکتر فرنام مرادی نژاد توسط انجمن سینمای جوانان خمینی‌شهر با همکاری دانشگاه سپهر به مناسبت پنجمین دوره همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران در سالن نمایش این دانشگاه برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، در ابتدای برنامه آقای احمدی رئیس انجمن سینمای جوانان خمینی شهر در ارتباط با دلیل برگزاری این نشست صحبت کوتاهی داشت و مخاطبان را به نگارش مقاله برای پنجمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران تشویق کرد و با قدردانی از آقای دکتر الستی و دکتر مرادی‌نژاد، نشست آغاز شد.

دکتر الستی در بخش نخست صحبت‌هایش گفت که فیلم‌های امروز ما فروش خوبی ندارند و تجربه می‌گوید که تنوع فیلم‌ها می‌تواند راهگشا باشد. ایشان با بیان این نکته که مردم خواستارتنوع در داستان فیلم‌ها هستند به تاریخچه ژانر و نجات اقتصاد سینمای آمریکا توسط ژانرها پرداختند و گفتند لغت ژانر را نخستین بار منتقدهای فرانسوی برای فیلم‌های آمریکایی به کار بردند و پس از آن بود که آمریکایی‌ها به این دسته‌بندی‌ها روی آوردند. آن‌ها در گام نخست آمارجمعیت وسن را مد نظر قرار می‌دهند و با توجه به مخاطب شناسی مشخص می‌کنند که چه نوع فیلم‌هایی باید بیشتر ساخته شود.

از اینجا به بعد پای تهیه‌کنندگان متخصص ژانری، کارگردان‌های ژانری و بازیگران مخصوص هر ژانر پیش کشیده می‌شود.  بعد از تولید نوبت پخش می‌رسد که باز هم با توجه به آمار و مخاطب شناسی این قضیه اتفاق می‌افتد.

سینمای آمریکا به خاطر رویکرد ژانری، سینمایی ملی نیست بلکه جهانی است و همین نکته یعنی اینکه وقتی از ژانرحرف می زنیم در واقع داریم از سینمای آمریکا حرف می‌زنیم. آنها با توسل به ژانرها روی تم‌های آشنای مردم کار می‌کنند تا بتوانند فیلم‌هایشان را در تمامی نقاط جهان پخش کنند.

دکتر الستی تاکید می‌کند سیستم استودیویی مستقل و پخش جهانی پشتوانه اقتصاد سینما هستند. ایشان ژانر را باعث پیشرفت فناوری سینما دانست وگفت : صدا و رنگ و پرده وسیع و… را ژانر به سینما آورد. ما هنوز در کشورمان سیستم استودیویی و پخش جهانی نداریم.

دکتر الستی در ادامه کتاب‌های مختلف مرتبط به بحث ژانر را به مخاطبان برای پژوهش  و ترجمه معرفی کردند. توصیه دکتر الستی به انجمن سینمای جوانان ایران ترجمه کتاب WORLD CINEMA THROUGH GLOBAL GENRES بود که این کتاب راه و رسم بومی شدن ژانر را می‌آموزد.

بومی کردن ژانر باید به قصد اطلاعات دادن باشد. بومی گرایی در واقع سلسله‌ای از انتخاب هاست و این کار کاملا شدنی است. همانطور که ایتالیایی‌ها یک ژانر شدیداً آمریکایی را بومی کردند و وسترن اسپاگتی به وجود آمد. ازسال 1960 تاسال 1978 ایتالیایی ها 600  تا وسترن ساختند. این بده بستان ها وجود دارد بین کشورها در دادن و گرفتن ژانرکه بعداً خود آمریکایی ها هم تحت تاثیر وسترن اسپاگتی قرار گرفتند و فیلم هایی به این شکل ساختند. مشابه این اتفاق برای سینمای ژاپن و کره نیز افتاده است.

درایران ما تنوع جغرافیایی داریم، از شمال تا جنوب که می‌تواند برای فیلم‌هایی با نگاه مبارزه انسان و طبیعت که دستمایه بسیاری از وسترن‌هاست استفاده شود. ما تنوع لباس داریم در این کشور، از بلوچستان تا ترکمن‌صحرا و خوزستان وآذربایجان و همچنین تنوع معماری که در ایران موجود است وتنوع قیافه و… که داستان های شما می‌تواند با توجه به همه این‌ها و شمایل نگاری رنگ و بویی بومی به خود بگیرد. ما باید با استفاده از امکانات ژانر فیلم کوتاه را ببریم به سمت ژانر که متنوع شود.

در آمریکا نویسنده‌های ژانری وجود دارند همان طور که در ادبیات وجود داشته اما ما ادبیات ژانری نداریم در حالی که سینما متکی به ادبیات ژانریست و ما نیاز داریم به فیلم‌نامه‌نویس‌های ژانری.

دکتر الستی با نمایش دوفیلم کوتاه ژانروحشت و جنگی تاکید کردند مختصات هرژانرباید رعایت شود که توجه ویژه به به جغرافیا، شمایل نگاری و.. لازمه درمحدوده ژانر کارکردن است.

درباره ژانر جنگی با توجه به کتاب‌های زیادی که در ارتباط با جنگ ایران و عراق نوشته شده می‌تواند یکی از ژانرهایی باشد که دستماییه تولید فیلم کوتاه ژانر جنگی باشد مشروط به اینکه رنگ و بویی ایرانی بگیرد.

ما همچنین سابقه ادبیات حماسی داریم که گرجستان براساس ادبیات حماسی ایرانی  فیلم رستم و سهراب ساختند.

بیاد داشته باشید که واقعا حرکت باید از فیلم کوتاه آغاز شود. امیدوارم این همایش و مقالات شما بتواند پتانسیل ژانر در فیلم کوتاه را بررسی و نشان دهد.

در بخش دوم این نشست آقای دکتر مرادی نژاد با تمرکز بر فیلمنامه نویسی ژانر مبحث را  ادامه دادند.

در ابتدا با تاکید بر ضرورت حمایت از فیلم‌نامه‌نویسی ژانر نزد خود دانشجویان و هنرجویان سینما بحث آغاز شد اینکه چگونه از لحاظ روحی و حمایت از همدیگر با جدی گرفتن فضای یک ژانر خاص مثل ژانر کمدی که کمتر در فیلم کوتاه به آن اهمیت داده شده جلسه آغاز شد و بعد بر مبنای نظریات نظریه پردازان شاخص حوزه فیلم‌نامه‌نویسی ژانرو خود مقوله نظریه ژانر، پرداخته شد به اینکه تعریف فیلم ژنریک چیست و نسبتش با جریان اصلی یا مین‌استریم چه هست و اینکه ژانرها و ساب ژانرهای مختلف چگونه در جغرافیاهای مختلف رنگ و بوهای خاص خودشان را هم پیدا کردند.

در ادامه در بحث تمرکز بر مقاله‌ها، ضمن توضیح برخی نکات روش تحقیقی درباب بیان مسئله، چکیده‌نویسی، نتیجه گیری و اهمیت و ضرورت تحقیق، پرسش‌هایی مطرح شد، اینکه نسبت فیلم کوتاه داستانی، تجربی، مستند یا انیمیشن ایرانی یا بومی با مثلاً یکی از نظریات تام رایال چه خواهد بود بر مبنای نظام یا آپاراتوس ژنریک ، ارتباط ژانرهای متمایز با هم وارتباط اینها با تولیدات هالیوودی یا مین‌استریم آن کشور، ژانرهای تکی، ژانرهای مشخص و منفردو منحصربه‌فرد و عناصر مشترک آن‌ها و فیلم‌های تکی که خوانش تک فیلم‌ها چگونه در بستر ژنریک آن‌ها صورت می‌پذیرد. همچنین بخش دیگری از مباحثات به نسبت بین سینمای ملی با نظام‎های فیلم‌سازی فراملی و اینکه نگاه به سینمای توده چگونه تغییرکرد اختصاص داشت.

در حوزه ملت و سینمای ملی با ذکر مثال‌هایی از سینمای نوردی آلمان، هایمات فیلم‌ها یا فیلم‌های احساساتی و رومانس فیلم‌های سرزمین مادری ، مانگاها و انیمه‌های ژاپنی، سینمای هند و فیلم‌های ماسالایی موزیکال و جیدای گیکی و سینمای ژاپن اینها مثال‌هایی بودند که چگونه اتفاقاً ملل دیگر توانستند سینمای ملی خودشان را مستقل از هالیوود رنگ و بویی ببخشند و حتی روی جریان فیلم‌سازی هالیوود تاثیر بگذارند .

سپس در مبحث فیلم‌نامه‌نویسی ژانر و تفاوت بین فیلم‌نامه‌های پرمایه وکم‌مایه که چگونه فیلم‌نامه‌های پرمایه بر پیرنگ‌محوری و فیلم‌نامه‌های کم‌مایه بر شخصیت محوری متمرکز هستند، پرداختند.

در ادامه نشست، دکتر الستی یکی از راه‌های ورود به بومی کردن را استفاده از داستانهای ژانری امریکایی دانست. بسیاری از داستانهای کوتاه همینگوی به فارسی ترجمه شده است که می‌توانید آنها را بومی کنید. مثلا تارکوفسکی یکی از داستان‌های همینگوی را روسی می‌کند، بومی می‌کند برای جغرافیا و فرهنگ خودش. که همین می تواند موضوعی برای مقاله شما باشد.

در انتهای جلسه آقای دکتر الستی به ماهیت فیلم جستار پرداخت و کتابهای  ترجمه شده در این زمینه را که می تواند به نویسندگان مقالات کمک کند، معرفی کردند.

جناب رئیس! چندتا ده روز دیگر باید صبر کرد؟

محمد خزاعی در حالی یک ماه پیش وعده داد که طی ۱۰ روز دبیر چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر را معرفی می‌کند که این وعده هنوز محقق نشده است!

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، چهارم اردیبهشت ماه همین امسال بود که محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی وعده معرفی دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر را تا «ده روز دیگر» داد تا رسانه‌ها ۱۴ اردیبهشت را روز اعلام دبیر جدید این رویداد بدانند.

خزاعی در همان مصاحبه عنوان کرده بود که شورای سیاستگذاری چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر نیز آغاز به کار کرده است و همزمان از یک برنامه‌ریزی منسجم و مطلوب برای فراهم آوردن مقدمات برگزاری جشنواره گفته بود اما گویی فرآیند انتخاب و معرفی دبیر، تا به اینجا نتوانسته است از این برنامه‌ریزی منسجم، بهره‌مند شود!

چالش همیشگی برای معرفی دبیر فجر

«جشنواره فیلم فجر رویه و سیاستگذاری ثابتی ندارد»، این انتقادی است که در طول عمر بالغ‌بر چهار دهه‌ای این رویداد همواره به آن وارد بوده است، رویدادی که هر بار با تغییر مدیران و دبیرانش چهره‌ای تازه به خود می‌گیرد، گاه قوانین و آیین نامه‌اش بنا به سلایق مختلف، تغییر می‌کند و گاه حتی با ورود دبیر جدید جزیی‌ترین مسایل آن هم دستخوش تغییر می‌شود.

همین نکات باعث شده است تا هر ساله سینماگرانی که قصد ورود به این ماراتن را دارند با سوال‌ها و ابهامات تازه‌ای نسبت روند برگزاری این جشنواره مواجه شوند.

از همین رهگذر است که منتقدان و کارشناسان سینما همواره بر این موضوع تاکید می‌کنند که برای هویت‌مند شدن جشنواره فیلم فجر بهتر است آیین‌نامه این رویداد ثابت باشد و دوره تغییر و تحول برگزارکنندگان و در رأس آن‌ها دبیر هم آن‌قدری بلندمدت باشد که فرصت برنامه‌ریزی‌های دوراندیشانه‌تر برای اجرای بهتر مفاد آیین‌نامه را داشته باشند.

تغییر و تحول در سازوکار برگزاری جشنواره فجر متأثر از آمد و شد دبیرانی با سلایق مختلف اما به اندازه‌ای است که حتی تعداد جوایز این رویداد هم از آن مصون نمانده و در دوره‌های مختلف شاهد افزایش و یا کاهش تعداد سیمرغ‌های اهدایی بوده‌ایم. سیاست‌های مربوط به ارزیابی محتوایی آثار که به طریق اولی در این فرآیند دستخوش تحول می‌شوند!

همه این موارد سبب شده است معرفی دبیر جشنواره در آستانه هر دوره، زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار بگیرد.

انتخاب‌های خزاعی

حالا سه دوره است که زمام امور جشنواره فیلم فجر به دست محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی افتاده است؛ مدیری که از ابتدای تکیه زدنش بر کرسی ریاست سازمان سینمایی تاکنون تمایلی به برگزاری نشست خبری در جهت تبیین اهداف مجموعه تحت نظارتش در قالب پاسخ به پرسش‌های اصحاب رسانه نداشته است و در ایام پس از برگزاری چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر دیگر حتی پاسخ به پیگیری‌ها و مطالبات موردی اصحاب رسانه در قالب گفتگوهای خبری را هم به حداقل رسانده است! این رویکرد باعث شده است ارتباط درست مدیریت سینما با فضای رسانه‌ای قطع شود و شایعات و گمانه‌زنی‌ها اعتباری بیش از اخبار رسمی پیدا کنند.

در چنین شرایطی محمد خزاعی برخلاف همه گمانه‌زنی‌ها در اولین گام ورودش به عرصه مدیریت، مسعود نقاش‌زاده را به عنوان دبیر چهلمین جشنواره فیلم فجر معرفی کرد.

مسعود نقاش‌زاده چهره‌ای ناآشنا نبود و سابقه کارگردانی فیلم سینمای هم در کارنامه حرفه‌ای خود داشت اما گزینه‌ای غیرمنتظره برای این سمت حساس بود. شاید به همین دلیل هم بود که عدم حضور میدانی‌اش در روزهای نخستین جشنواره آن سال حاشیه‌ساز شد.

هرچند در اخبار رسمی اینگونه اعلام شد که این غیبت به دلیل ابتلای نقاش‌زاده به بیماری کرونا بوده اما این شائبه را ایجاد کرده بود که در پس او، فرد دیگری کارهای جشنواره فیلم فجر را مدیریت می‌کند. نقاش زاده اما پس از اتمام دوران نقاهتش در سالن برگزاری این رویداد حضور پیدا کرد و پاسخ‌های صریح خود به سوالات خبرنگاران به شائبه‌ها پایان داد.

این اما پایان چالش‌های مسعود نقاش‌زاده در مقام دبیر نبود، در همان دوره بود که انتشار زود هنگام برندگان جشنواره حین برگزاری آیین اختتامیه و قاچاق برخی فیلم‌های حاضر در این رویداد، دردسرهایی را برای او رقم زدند.

مجتبی امینی که در فضای رسانه بیش از هر چیز به واسطه تهیه‌کنندگی مجموعه «گاندو» شناخته می‌شد دومین دبیری بود که از سوی محمد خزاعی برای راهبری جشنواره فیلم فجر انتخاب شد، در دوره چهل‌ویکم و در همان سالی که التهابات اجتماعی بر همه فعالیت‌ها سایه انداخته بود، جشنواره فجر هم از این قاعده مستثنی نبود، رویدادی که از منظر حضور چهره‌ها کم‌فروغ‌ترین دوران خود را سپری می‌کرد با کاهش آمار مخاطبان امینی را هم در میانه راه برگزاری به این جمع‌بندی رساند که در قالب دل‌نوشته‌ای اذعان کند در غیاب همه اهالی سینما، فجر رونق همیشگی خود را نداشته است‌.

اینگونه بود که دومین دبیر منتخب از سوی محمد خزاعی هم دوره پرچالشی را پشت سر گذاشت. حاشیه‌هایی همچون اعلام با تاخیر اسامی فیلم‌ها و داوران، تاخیر در رسیدن نسخه نهایی فیلم‌ها و مهمتر از همه حذف سیمرغ مردمی از حاشیه‌سازترین تصمیمات در دوره دبیری امینی بود.

گزینه‌های خزاعی

حالا اما در انتظار چهل و دومین جشنواره فجر هستیم و با وعده محمد خزاعی، گمانه‌زنی‌های مختلفی درباره سکاندار جدید جشنواره فیلم فجر نیز مطرح شده‌است.

ابتدا روح‌الله سهرابی مدیرکل عرضه و نمایش سازمان سینمایی و مجید اسماعیلی مدیر موزه سینما که اتفاقاً سال گذشته در جمع هیات داوران جشنواره بود به عنوان گزینه‌های جدی دبیری این دوره عنوان شدند اما چندی بعد نام‌های دیگری هم در میان این فهرست قرار گرفت.

مجتبی امینی یکی از همین نام‌ها بود که احتمال تمدید دبیری‌اش می‌توانست دور از انتظار نباشد اما مهدی نقویان رییس سیمافیلم به تازگی اعلام کرده که فصل سوم مجموعه «گاندو» در حال نگارش است و اگر امینی دوباره مسئولیت تهیه‌کنندگی این اثر را بر عهده بگیرد بعید است به واسطه مشغله‌های تولید این مجموعه بتواند دوباره در قامت دبیر جشنواره فیلم فجر ظاهر شود.

محمدحسین نیرومند مشاور سینمایی وزیر ارشاد و عضو هیات انتخاب دوره قبل جشنواره و مسعود نجفی مدیر روابط عمومی دوره چهل و یکم که حضورش در این سمت نقشی تعیین‌کننده در کیفیت برگزاری دوره گذشته جشنواره داشت، نیز از دیگر نام‌هایی هستند که در این مدت در رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی مطرح شده‌اند و برخی ردای دبیری جشنواره را متناسب با قامت‌شان دانسته‌اند.

اما تاکید می‌کنیم که همه این موارد تنها گمانه‌زنی‌های غیر رسمی است که در فقدان رابطه سالم و دو سویه میان مدیران سینمایی و اصحاب رسانه، فرصت نشر پیدا می‌کنند و در صورت استمرار می‌توانند آسیب‌زننده باشند.

وعده‌های خزاعی

مجتبی امینی ۱۷ فروردین ماه سال گذشته از محمد خزاعی حکم دبیری جشنواره فجر را گرفت و با وعده جدید محمد خزاعی گمان می‌رفت فاصله انتخاب دبیر دوره چهل و دوم فیلم فجر نسبت به دوره گذشته چندان به درازا نکشد، وعده‌ای که البته عملی نشد!

با رسیدن به ماه خرداد و گذشت ۳۰ روز هنوز خبری از معرفی دبیر جدید جشنواره فجر نیست و سازمان سینمایی هم توضیحی درباره دلیل این تاخیر ارائه نکرده است.

محمد خزاعی حالا قریب به دو سال است که ریاست سازمان سینمایی را بر عهده دارد، دو سال پر التهاب و پرحاشیه که البته طی آن گاهی اظهارات و وعده‌های خودش و مدیرانش به حاشیه‌ها دامن زده است.

وعده معرفی ۱۰ روزه دبیر جشنواره فیلم فجر را حالا می‌توان در کنار وعده‌های دیگری چون توقف فعالیت سایت متخلف در فرآیند لو رفتن آرای جشنواره چهلم فجر، پیگیری قاچاق فیلم‌ها در همان دوره جشنواره و معرفی عاملان شفاف‌سازی در زمینه ممنوع‌الکارها و دیگر وعده‌هایی از این دست قرار داد تا فهرست وعده‌های محقق نشده آقای رئیس طولانی‌تر شود.

کاش محمد خزاعی که با سابقه رسانه‌ای به عرصه مدیریت سینما ورود کرده است، بیشتر به این اصل توجه داشته باشد که شفافیت در فرآیند طرح وعده‌ها و تبیین دلایل احتمالی عدم تحقق آن‌ها در قالب پاسخگویی صریح به اصحاب رسانه، نه یک گزینه از میان گزینه‌های مختلف برای مدیریت حاشیه‌ها، که یک ضرورت است.

انجمن سینمای جوان منحل می شود؟

سیدصادق موسوی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران در واکنش به طرح شایعه انحلال این انجمن در برخی محافل سینمایی، توضیحاتی درباره تغییرات پیش روی انجمن تحت مدیریت خود ارائه کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از  خبرگزاری مهر، از بیست‌وپنجم دی‌ماه که حسین انتظامی سرپرست سازمان سینمایی در حکمی به مهدی یزدانی مدیرعامل مؤسسه رسانه‌های تصویری، دستور «ادغام وظایف مؤسسه رسانه‌های تصویری با دیگر مؤسسات سازمان سینمایی» را صادر کرد، «اصلاح ساختار سازمان سینمایی» موردتوجه ویژه رسانه‌ها و محافل سینمایی قرار گرفت.

در راستای همین فضا هم گمانه‌زنی درباره تغییر و تحولات احتمالی در زیرمجموعه‌های کلیدی سازمان سینمایی نقل محافل شد. کار تا جایی بالا گرفت که برخی افراد در شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های خبری در فضای مجازی دایره گمانه‌زنی‌های خود را تا ادغام و حتی انحلال زیرمجموعه‌های کلیدی‌تر سازمان همچون «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» و «انجمن سینمای جوانان» گسترش دادند.

شایعه که کلید خورد، طبیعتاً عده‌ای نگران شدند و طیفی از دغدغه‌مندان حتی دست به قلم بردند تا مگر جلوی اتفاقی که احساس می‌کردند مختصات صنفی و حرفه‌ای فعالیت‌هایشان را با تهدید مواجه کرده است را بگیرند. همزمان با گسترش این نگرانی‌ها کمتر توضیح رسمی‌ای از سوی مقامات ارشد سازمان سینمایی رسانه‌ای شد تا اینکه حسین انتظامی به سنت مرسوم خود با متن کوتاهی در صفحه شخصی‌اش در توئیتر خبر از تثبیت و حتی تقویت جایگاه این دو زیرمجموعه مهم سازمان تحت سرپرستی خود داد.

خبر نگار مهر، برای اطلاع دقیق‌تر از آنچه در قالب اجرایی شدن برنامه تحول ساختاری در سازمان سینمایی، در دستور کار مجموعه مدیریت سینما قرار گرفته است، به سراغ سیدصادق موسوی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان رفت که اتفاقاً انجمن تحت مدیریتش بیش از مراکز دیگر در مظان شایعه تغییر ماهیت و حتی انحلال قرار داشته است.

بحث ادغام یا انحلال انجمن مطرح نبوده و نیست

سید صادق موسوی در گفتگو با خبرنگار مهر در این زمینه توضیح داد: پیش از هر چیز باید بگویم به دلیل اطلاعات کمی که در اختیار داشتیم، شاید غفلت از ما بود که اطلاع رسانی دقیقی در مورد تغییرات پیش رو در انجمن و در راستای سیاست‌های سازمان سینمایی صورت نگرفت. اما آنچه که مشخص است، طی گفتگوهایی که از قبل با آقای حیدریان و پس از حضور آقای انتظامی با وی داشتم، تمام تلاش و دیدگاه سازمان، حمایت بیشتر و مستقیم‌تر و در نتیجه مؤثرتر از فیلم کوتاه و جوانان فیلمساز خصوصاً در استان‌ها و شهرستان‌ها و مناطق کم برخوردار بوده است. در همین راستا طراحی جدیدی برای انجمن سینمای جوانان منظور نظر است که بتواند ما را به این هدف برساند و بحثی در مورد ادغام و یا انحلال این انجمن وجود ندارد و موضوع ادغام بیشتر در مورد سایر مؤسسات سازمان سینمایی است.

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان بیان کرد: آنچه درباره انجمن سینمای جوانان وجود داشت این بود که به طرح و الگویی برسیم تا فیلمسازان بتوانند با پشتیبانی دفاتر، بیش از گذشته از منابع مختلف در سراسر کشور استفاده کنند تا در دفاتر انجمن بتوانیم واحدهای مستقل پاسخگو و مختار داشته باشیم. به این معنا که دفاتر سینمای جوان را در سراسر کشور از آنچه که هست پویاتر کنیم، تا بتوانند از اعتبارات حوزه فرهنگ استان خود بیشتر استفاده کنند و در عین حال به لحاظ ستادی و برنامه‌ای با انجمن در مرکز مرتبط باشند در حالی که سهمشان از منابع انجمن مرکزی کم نشود امکان بهره‌مندی بیشتری از منابع استانی و امکانات و هنرمندان استانی داشته باشند.

موسوی ادامه داد: این امر نیز در چارچوب یکی از کلان‌برنامه‌های وزارت ارشاد تحت عنوان توزیع عادلانه‌تر و سیاست واگذاری بیشتر اختیار و مسئولیت به مراکز استانی است؛ با رشدی که در این سی و چند سال در مراکز به وجود آمده هر مرکز می‌تواند با کمک فعالان، بهتر تصمیم بگیرد و وابستگی همه جانبه آن‌ها به ما کمتر شود و هزینه‌های سربار انجمن روی سهم همه آنها تأثیر یکسان نگذارد.

این مدیر سینمایی درباره اینکه این طرح در مراحل مطالعاتی تحت عنوان «هیأت امنایی شدن انجمن سینمای جوانان» مطرح شده هم توضیح داد: جزئیات، شکل نهایی و الگوی آخر هنوز تدوین نهایی نشده ولی انجمن سینمای جوان نگران هر طرحی است که به یکپارچگی و انسجام تاریخی انجمن سینمای جوان لطمه بزند. در حال حاضر طرح اولیه پیشنهادی خود را هم ارائه داده‌ایم اما در حال رایزنی با فعالان و اهالی حرفه‌ای هستیم تا از دل انجمن، الگویی که توسط انجمن سینمای جوانان ایران طراحی و کارشناسی و تأیید شده باشد، متولد شود. لذا از ابتدا هم قرار نبود در این زمینه کار شتابزده‌ای انجام شود و ما در حال کارشناسی برای آماده کردن این طرح هستیم تا از ابتدای سال آینده با افزایش منابع و توجه به فیلم کوتاه و فیلمسازی جوانان، این هدف محقق شود و دفاتر به این استقلال و اختیار و مسئولیت و پاسخگویی برسند.

توجه جدی‌تر به فیلم کوتاه و مستند از سال آینده

موسوی ادامه داد: به این ۲ موضوع یعنی تغییر ساختار و افزایش منابع در صحبت‌های آقای انتظامی و در توئیتی که منتشر کرده بود نیز اشاره و این وعده مطرح شده‌است تا در سال آینده از نظر اعتبارات و این تغییرات توجه جدی‌تری به حوزه فیلم کوتاه و مستند شود.

موسوی با بیان اینکه امیدوار است که سال آینده با افزایش بودجه برای فیلمسازان کوتاه و مستند همراه باشد، گفت: در چنین شرایطی بی‌شک به یک چابکی بیشتر هم می‌رسیم که البته این چابکی به معنای ادغام و یا انحلال انجمن نیست و با تغییرات ساختاری که در مؤسسه رسانه‌های تصویری و یا مدرسه ملی سینما درباره آن بحث شده کاملاً متفاوت است.

وی ادامه داد: در توضیح این مطلب باید تاکید کنم که اگر در آن مؤسسات به مقوله انحلال و تمام شدن دوره عملکرد فکر می‌کنیم، در انجمن سینمای جوان کاملاً برعکس است و سازمان سینمایی در این بخش کاملاً به مقوله توسعه فکر می‌کند. این توسعه شامل توسعه کمی و توسعه کیفی است. توسعه کمی دفاتر از ۲ سال گذشته آغاز شده است و شامل توسعه نمایندگی‌های انجمن می‌شود، در گذشته انجمن سینمای جوانان نمایندگی‌هایی در سراسر کشور داشت، اما امروز در کنار دفاتر انجمن، نمایندگی‌هایی را در استان‌های مختلف با حمایت‌های استانی تأسیس کرده‌ایم که این امر در سال ۹۸ دنبال می‌شود.

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران گفت: توسعه کیفی دفاتر نیز شامل این امر است که چه مقوله آموزش و چه مقوله تولید فیلم کوتاه و چه برگزاری رخدادهای سینمایی در این حوزه مانند هفته‌های فیلم و عکس، پاتوق‌های فیلم و یا اردوهای آموزشی به قوت گذشته و بیشتر از گذشته ادامه خواهد داشت.

سازمان سینمایی آینده سینما را در دست فیلمسازان جوان می‌داند

سیدصادق موسوی ادامه داد: به این امر باور داریم که سازمان سینمایی معتقد است انجمن سینمای جوانان ایران یک نهاد ریشه‌دار، پرقدرت و پرافتخار برای سینمای ایران است و مطمئن است که آینده سینمای ایران در دست فیلمسازان جوان و خلاق و جریان فیلم کوتاه کشور است و فرآیندی که در انجمن سینمای جوان طی این سال‌ها دنبال می‌شود، می‌تواند کمک مؤثری به آینده سینمای حرفه‌ای ما داشته باشد.

این مدیر سینمایی تاکید کرد: آنچه مشخص است و در مذاکرات دنبال شده، تقویت واحدهای استانی موردنظر ما است تا این واحدها بتوانند مختار و پاسخگو و بتوانند از تکلیف و حقوق متناسب برخوردار باشند. یعنی تکالیف و وظایفشان با اختیاراتشان تناسب داشته باشد و البته تمرکز اصلی هم بروز خلاقیت جوانان است. اصل در حوزه فیلم کوتاه نیروی انسانی است و هرگز به اثر او با دید سود و زیان یا فایده و هزینه نگاه نمی‌شود. مهمترین فایده همین تجربه‌ای است که نیروی انسانی برای بروز خلاقیتش پیدا می‌کند.

اجرای آزمایشی و محدود طرح پیشنهادی در سال ۹۸

وی توضیح داد: مساله دیگری که روی آن تاکید داریم، این است که هر طرحی نهایی شد، ابتدا در ۵ دفتر سینمای جوان در سال آینده که دارای قابلیت و آمادگی بیشتری هستند و خودشان اشتیاق و ظرفیت آن را دارند، اجرایی شود. یعنی اگر دفتری براساس موقعیت، امکانات و ظرفیت این را دارد که این مکانیزم‌های جدید حقوقی و مالی و برنامه‌ریزی‌های جدید را تجربه کند ما نیز با آنها این برنامه را تجربه کنیم.

موسوی با اشاره به اینکه در حال مطالعه و بررسی روی اساسنامه انجمن هستند تا بتوانند به نظام حقوقی فوق برسند تا اختیار واحدها افزایش پیدا کند، بیان کرد: در همه مذاکرات و گفتگوهای انجام شده با سازمان سینمایی هر بحثی هم بوده بحث توسعه بوده است اما درباره چارچوب و الگوی نهایی، همچنان در حال مذاکره و مطالعه هستیم و از نظر کارشناسان و اصناف نیز استفاده خواهیم کرد.

این مدیر سینمایی بیان کرد: یکی از مهمترین بحث‌هایی که وجود دارد این است که اعتبارات تولیدی دفاتر و فعالان سینمای جوانان ایران با حمایت سازمان سینمایی یک جهش جدی داشته باشد.

وی درباره نمایندگی‌های این انجمن در سراسر کشور هم توضیح داد: بودجه نمایندگی‌ها هم اکنون توسط بودجه استانی تأمین می‌شود، یعنی هم فضا، تجهیزات و پرسنل را از طریق منابع استانی تأمین می‌شود و انجمن سینمای جوان تنها نظارت و برنامه‌ریزی آموزشی و دیگر فعالیت‌هایی از این دست را انجام می‌دهد، اما در حوزه تولید اگر نمایندگی‌ها فیلمنامه خوبی به دستشان رسیده باشد، می‌توانند با معاونت تولید ستاد انجمن سینمای جوانان ایران گفتگو کنند و از منابع ما استفاده کنند.

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان گفت: سینمای جوان تنها یک مرکز تولید فیلم کوتاه نیست، بلکه ۵٨ دفتر و بیش از ١٠ نمایندگی دارد که پاتوق فرهنگی و مرکز سینمایی هر شهر است. بخشی از این فعالیت‌ها، آموزش هنرجویان جدید و کشف و پرورش استعدادهای جوان، هفته‌های فیلم و عکس، نمایش فیلم، کارگاه‌های تخصصی، کانون‌های عکس و فیلم، نمایشگاه‌های عکس، اردوهای عکاسی، جشنواره‌ای منطقه‌ای، سینما سیار، المپیاد نوجوانان، شوراهای پیچینگ و تولید فیلم‌های حرفه‌ای، نیمه‌حرفه‌ای و هنرجویی، جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، ترجمه و انتشار منابع اطلاعاتی حوزه فیلم کوتاه، بخش بین الملل سینمای جوان، هفته‌های فیلم کوتاه بین‌المللی، دوره‌های دانش افزایی مربیان، خرید تجهیزات آموزشی و تولیدی فیلم کوتاه برای دفاتر، و ده‌ها برنامه و فعالیت سینمایی دیگر است که آن را مدیریت می‌کند.

توقع افزایش صرف بودجه برای تولید فیلم منصفانه نیست

وی تاکید کرد: انجمن برای این حجم از فعالیت و گستردگی بیش از ٧٠ دفتر و نمایندگی در سراسر کشور، مجموعاً به طور متوسط ٣ نفر نیروی انسانی در دفاتر و ستاد دارد و بسیار کمتر از هر مرکز فرهنگی فعال دیگری در کشور هزینه پشتیبانی دارد. این کاملاً غیرمنصفانه است که این مقدار فعالیت را در ٧٠ نقطه کشور نبینیم و تنها توقع نسبت بودجه بیشتر برای تولید فیلم را داشته باشیم.

موسوی در پایان گفت: نمی‌توانیم تمام اهداف و فعالیت‌های خود را حذف کنیم و صرفاً بودجه انجمن را صرف تولید فیلم کوتاه کنیم! هزینه پشتیبانی یک سال ١٨٠ نفر نیروی استانی و ستادی با حقوق‌های نزدیک به ٢ میلیون تومان و ١٢ ساعت کار برای پرسنل دفاتر بدون اضافه کار و اجاره و هزینه‌های جاری و تعمیرات و تجهیزات جدید ۵٨ دفتر سینمای جوان در سراسر کشور، بسیار کمتر از هزینه‌های مشابه هر مجموعه فرهنگی، سینمایی در کل کشور است! با این حال امیدوارم سال آینده مسیر خوبی برای سینمای کوتاه داشته باشیم.

«فگرات» چه زمانی آمادۀ نمایش می شود؟

مدیر انجمن سینمای جوانان اهواز گفت: فیلم کوتاه ” فگرات ” به نویسندگی و کارگردانی ضیاء حاتمی وارد مرحله تدوین شد.

به گزارش سینمای خانگی، مهدی کیخایی دوشنبه در گفت‌وگو با ایرنا، گفت: فیلم کوتاه فگرات از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران دفتر اهواز است که با تهیه کنندگی مشترک دفتر اهواز و ضیاء حاتمی جهت حضور در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، پس از گذراندن جلسات فشرده فیلم برداری، وارد مرحله تدوین شد.

وی با اشاره به این که فیلم کوتاه ” فگرات ” در نیمه دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ در هور شادگان جلوی دوربین رفته است گفت: قصه فیلم با اقتباس از رمان پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی نوشته شده است.

کیخایی ادامه داد: خلاصه این فیلم کوتاه بدترین نوع بدبیاری که هورنشینان به آن گرفتارهستند را روایت می‌کند.

مدیر انجمن سینمای جوانان اهواز با بیان این که برخی از عوامل این فیلم در پنجمین پیچینگ استان خوزستان مورد تایید شورای تولید خوزستان رسیده اند گفت: سامان کاملی فیلمبردار، سید عدنان طاهری دستیار کارگردان و برنامه ریز، ایوب مروانی پور مدیر تولید، هاشم عساکره مدیر صحنه و تدارکات، علیرضا نوذرپور صدابردار و جاوید تفضلی عکاس این مجموعه از جمله آن‌ها هستند.

ضیاء حاتمی تاکنون با آثار خود در جشنواره‌های مختلفی برگزیده شده است و از مهمترین آثار او می توان به فیلم های “گمشدگان” ، مجموعه مستند پژوهشی “سینمای مقدس”، “موکب” و “کنسرسیوم” اشاره کرد.

جواد طوسی به پاتوق فیلم می‌رود؟

فیلم‌های کوتاه «محاکمه پاپیون»، «دالتون‌ها»، «نهایت راحتی» و «هم‌درد» در نهمین جلسه از فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه اکران، تحلیل و نقد می‌شوند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، نهمین جلسه از هشتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه روز دوشنبه ۱ خردادماه ۱۴۰۲ با نمایش ۳ فیلم کوتاه ایرانی و یک فیلم کوتاه غیر ایرانی در پردیس سینمایی بهمن برگزار خواهد شد.

در نهمین جلسه از فصل هشتم پاتوق که توسط انجمن سینمای جوانان ایران برگزار می‌شود، فیلم‌های‌کوتاه داستانی «محاکمه پاپیون» به کارگردانی سیدهادی مهدوی، «دالتون‌ها» به کارگردانی نسترن برزگر زنوز، «نهایت راحتی» به کارگردانی کیرسیککا ساری و «هم درد» به‌کارگردانی محمدحجت احمدی زر به نمایش در می‌آیند.

در این رویداد جواد طوسی، مجری، منتقد و کارشناس سینما به عنوان کارشناس جلسه هشتم، پس از اکران آثار با کارگردان‌های فیلم‌های کوتاه به نمایش درآمده به گفتگو می‌نشیند و آثار را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد.

محمد قاسمی مجری تلویزیون، کارگردان و تهیه کننده، به عنوان مجری و کارشناس فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه تهران حضور خواهد داشت.

محیا ساعدی و مصطفی ساجدی تاکنون اجرای جلسه‌های پاتوق فیلم کوتاه تهران را برعهده داشتند.

«محاکمه پاپیون» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی سیدهادی مهدوی تهیه و تولید شده و در خلاصه داستان این فیلم کوتاه ۱۹ دقیقه‌ای آمده است: «شخصی ملقب به ممد پایون دلباخته فیلم پایون است و به کمک مستخدم مدرسه از طریق نمایش آن برای بچه‌ها پولی به جیب می‌زنند. فیلم آنقدر نمایش داده شده که قسمت‌هایی از آن خراب شده و قطع می‌شود که توسط ممد پاپیون اجرا می‌شود، اما این وسط یک کلاهبرداری ماجرا را بهم می‌ریزد.»

«دالتون‌ها» به کارگردانی نسترن برزگر زنوز و نویسندگی نسترن برزگر زنوز، فرید حاجی و مرتضی دربهشتی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و نسترن برزگر زنوز تهیه و تولید شده است.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «چهار دوست کتیبه‌ای باستانی را پیدا می‌کنند و برای فروش آن راهی سفری می‌شوند که عاقبت خوشی ندارد.»

«نهایت راحتی» پنجمین فیلم کوتاه بخش بین‌الملل پاتوق فصل هشتم است.

این فیلم کوتاه فنلاندی به نویسندگی و کارگردانی کیرسیککا ساری و به تهیه کنندگی سانا کوتانن تهیه و تولید شده است.

«تانینای پنجاه و دو ساله آخر هفته را به همراه خانواده‌اش تدارک دیده و اتائو پسر بیست‌وسه ساله‌اش قرار است که با نامزدش به دیدن آن‌ها بیایند، اما هر چقدر که تانینا تلاش می‌کند همه را سرگرم کند، آنها بیشتر احساس ناراحتی می‌کنند.»

«هم‌درد» به کارگردانی و نویسندگی محمدحجت احمدی زر و به تهیه کنندگی رشید حاجتمند تهیه و تولید شده است.

نهمین جلسه فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز- پخش رویش، دوشنبه ۱ خردادماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۵ در پردیس سینمایی بهمن برگزار می‌شود و شامل نمایش آثار و جلسه نقد و بررسی خواهد بود.

حضور برای تمامی علاقه‌مندان آزاد و رایگان است

فارابی و حمایت از ۵ طرح برای ساخت فیلم

معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی درباره یکی از سیاست‌های تولید فیلم توسط این نهاد در سال ۱۴۰۲ بیان کرد: روند فارابی در سال ۱۴۰۲ در حوزه تولید تامین سلایق مخاطب سینما را در اولویت قرار می‌دهد و صرفا قصد ندارد فیلم برای شرکت در جشنواره بسازد.

به گزارش سینمای خانگی، مسعود احمدیان معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی در گفت و گو با ایسنا درباره معیارهای صندوق پروانه(توسعه سینمای کودک و نوجوان) بیان کرد: در حال حاضر سامانه دریافت طرح‌ها بسته شده است و فرآیند خوانش و بررسی آن‌ها در حال انجام است. آنچه برایمان در انتخاب‌ها مهم است در وهله اول طرح فیلمنامه و میزان جذابیت آن است. 

وی ادامه داد: در واقع ایده‌آل‌ها و خواسته‌های فارابی به عنوان متولی صندوق پروانه در راستای حمایت از سینمای کودک و نوجوان نیز در فراخوان این صندوق قبل تر اعلام شده بود. البته نه به این معنا که فیلمسازانی که طرحی متفاوت از موضوعات گفته شده ثبت کرده‌اند طرحشان‌ مورد توجه قرار نمی‌گیرد، بلکه در این فرآیند رویه کشف استعدادها و طرح‌های خوب نیز طی می‌شود و ممکن است با توجه به شناخت صورت گرفته و قابلیت‌های فیلمساز بعدها ساخت اثر دیگری به او سپرده شود.


وی در پاسخ به این که آیا در این فرآیند کلینیک فیلمنامه فارابی نیز جهت اصلاح برخی طرح‌ها دخالت دارد یا نه، بیان کرد:نه کلینیک فیلمنامه در ارتباط با فیلمنامه‌هایی است که قبل‌تر تهیه کننده و کارگردانش نهایی و فیلملنامه‌اش نیز مورد تایید فارابی قرار گرفته است اما به دلیل این که فیلمنامه آن لازم است است ارتقا یابد، متن در اختیار یک گروه از متخصصان قرار می‌گیرد تا با اصطلاحاتی ارتقا پیدا کند اما صندوق پروانه صرفا پذیرای طرح‌های متقاضیان بوده است.


وی درباه تعداد طرح‌های مدنظر فارابی برای حمایت از ساخت‌شان در صندوق پروانه بیان کرد: ۲۱۲ طرح و فیلمنامه در سامانه به ثبت رسید که انتخاب نهایی بستگی به قابلیت‌های داستانی و جذابیت‌ طرح‌ها دارد. همچنین با توجه به تورم اقتصادی و بالا رفتن پیوسته هزینه‌های تولید فیلم، نمی‌توان به طور دقیق گفت حداقل بودجه لازم برای ساخت یک فیلم حرفه‌ای در حال حاضر چند میلیارد است. ضمن این که ممکن است تا تابستان امسال که معمولا بازه زمانی تولید فیلم‌ها در سینمای ایران است، قیمت‌ها باز هم بالاتر رود.بنابراین با توجه به همه جوانب و این شرایط، میزان بودجه حمایتی و تعداد فیلم‌ها مشخص خواهد شد.


وی در پاسخ به برخی حواشی نمایش دو فیلم فارابی در تلویزیون در نوروز ۱۴۰۲ بیان کرد: امروزه این دیزالو و در هم رفتن مدیوم‌ها به خودی خود یک اتفاق است و جای بررسی دارد. اما باید این سوال را از خود بپرسیم بین سینمایی که نسل ما می‌رفت و در یک سالن با غلیان هیجان و احساسات جمعی برای شادی یا غمگین شدن همراه با فیلم قرار می‌گرفت، آیا همچنان این تعریف از سینما به عنوان یک سرگرمی کارکرد دارد؟ در دهه ۶۰ قرار گرفتن در سالن سینما شاید یک آیین بود؛ اما آیا واقعا امروز هم این برخورد و نگاه به سینما وجود دارد ؟!


وی ادامه داد: ضمن این که امروز دیگر بعد از بحران کرونا یا با راه اندازی و رونق گرفتن پلتفرم‌ها، اساسا عادات مخاطب در ارتباط با تماشای فیلم تغییرات جدی کرده است. همچنین پیشرفت تکنولوژی و کیفیت تلویزیون‌هایی که در بعضی از خانه‌ها وجود دارد، گاهی دست کمی از سالن سینما ندارد. ضمن این که ما وقتی درباره سینمای کودک و نوجوان صحبت می‌کنیم، ممکن است برخی از خانواده‌ها ترجیح بدهند فرزندشان در کنار خودشان در خانه فیلم ببیند، بنابراین باید تمام ابعاد این ماجرا را در نظر گرفته و بعد قضاوت کنیم.


وی با اشاره به اهداف صندوق توسعه سینمای کودک و نوجوان عنوان کرد: صندوق پروانه و برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان باعث می‌شود بسیاری از ساختارهای ما در سینمای کودک و نوجوان قابل بازنگری باشد و به این فکر کنیم که یک فیلم کودک و نوجوان باید دارای چه ارزش‌هایی باشد که این نیاز را در خانواده ها و فرزندانشان ایجاد کند و این مسئولیت ما را در انتخاب طرح‌ها و حمایت از آن‌ها سخت‌تر می‌کند. به نظرم با روند فارابی در سال ۱۴۰۲ تامین سلایق مخاطب سینمارو برای نهاد ملی سینمای ایران مهم‌تر است و فارابی صرفا قصد ندارد فیلم برای شرکت در جشنواره‌ها بسازد. با این وجود تلاش می‌کنیم به اصطلاح چرخ را هم از نو اختراع نکرده باشیم و صندوق پروانه خروجی درخوری داشته باشد.


وی درباره حداقل و حداکثر طرح‌های منتخب برای تبدیل به فیلم کودک و نوجوان توضیح داد: با توجه به بودجه‌ای که در اختیار داریم پیش‌بینی من دست کم حمایت از سه طرح و حداکثر ۵ طرح برای ساخت فیلم است. مگر این که یا بودجه در زمان تخصیص کفاف ساخت این تعداد را ندهد یا کیفیت آثار ارسال شده برای انتخاب و قطعیت مناسب نباشد اما به نظرم انتخاب ۴ طرح منطقی‌تر است تا دست‌کم برای هر فصل بتوانیم اکران یک فیلم کودک و نوجوان را داشته باشیم.


احمدیان درباره سقف بودجه حمایت از فیلم‌ها نیز بیان کرد: تخصیص چه مقدار از بودجه به هریک از طرح‌های منتخب بستگی به خود طرح و قصه، موضوع و شرایط مربوط به آن دارد، برایمان مطلوب تر است. میزان تخصیص بودجه به هر یک از فیلم‌ها نیز باید گام به گام و با توجه به برآوردها و برنامه ریزی‌هایی صورت گرفته در ادامه کار مشخص شود. فعلا در مرحله بررسی طرح‌ها هستیم و برای اعلام هر قطعیتی کمی زود است.

«زاک» و استخراج امید از دل تاریکی

علی خسروی کارگردان فیلم کوتاه «زاک» که روایتی امیدوارانه از موضوعی به‌شدت تلخ دارد، تأکید می‌کند که خود را در برابر مخاطبان آثارش، مسئول می‌داند و نمی‌تواند آن‌ها را در تلخی محض رها کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سال‌هایی که سینمای ایران به‌واسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشه‌ها را تجربه می‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

فیلم کوتاه «زاک» بیست و پنجمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.

«زاک» با موقعیت مادری آغاز می‌شود که تصمیم به سقط فرزند خود دارد اما در فرآیند روایت ۱۰ دقیقه‌ای فیلم، دیدگاهش نسبت به فرزندی که در راه دارد، تغییر می‌کند.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی خسروی نویسنده و کارگردان و مهدی مهرنیا مشاور کارگردان فیلم کوتاه «زاک» است.

* فیلم کوتاه «زاک» موقعیت و داستانی دارد که می‌توانست در خروجی تبدیل به یک اثر کلیشه‌ای و مشابه با برخی تجربه‌های دیگر در سینمای کوتاه شود، اما امتیاز آن زاویه نگاه متفاوتی است که به سوژه داشته‌اید. چگونه به این ایده و پرداخت رسیدید؟

علی خسروی: ابتدا باید از خبرگزاری مهر بابت این فرصت و توجهی که برای سینمای کوتاه در نظر گرفته و می‌گیرد سپاس‌گزاری کنم و فکر می‌کنم کمتر رسانه‌ای در شرایط فعلی این سهم را برای سینمای کوتاه قائل باشد. درباره سوژه این فیلم هم می‌توانم بگویم غالباً ایده آثارم از مواجهه با سوژه‌های مستند در ذهنم شکل می‌گیرد. حوالی چهار سال پیش بود که دیدن یک مستند، باعث شد که نسبت به زنان کارگر دغدغه پیدا کنم. زنانی که در کنار همسر بودن و مادر بودن، مشکلات دیگری را هم تجربه می‌کنند. داستان این فیلم پیش از دوران کرونا در ذهن من شکل گرفت و نزدیک به دو سال در ذهنم آن را پرورش می‌دادم تا حوالی تابستان ۱۴۰۱ که ساخت این فیلم برایم جدی شد و همزمان وارد پیش‌تولید شدیم. اصولاً هم چه در مستندسازی و چه در ساخت فیلم کوتاه خیلی منتظر تهیه‌کننده نمی‌مانم و فکر می‌کنم او هم اگر شوروحال من رو متوجه شود، با من همراه می‌شود. معمولاً هم تهیه‌کننده‌ها به من اطمینان می‌کنند.

خسروی: اطراف ما پر است از این زن‌هایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهند. روایت این از خودگذشتگی، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش می‌کند را نمی‌فهمممن سال ۸۵ اولین فیلمم را با نام «جشن تکلیف» ساختم و تا به امروز در نزدیک به ۸۰ جشنواره مستند و داستانی حضور داشته‌ام. اولین جایزه‌ام را هم برای همین فیلم «جشن تکلیف» از جشنواره فیلم شهر گرفتم. سال ۸۷ سومین فیلمم را به‌صورت ۳۵ میلیمتری با نام «آینه» ساختم که همان سال در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت و از همان فیلم بود که سینمای کوتاه داستانی برایم صورت حرفه‌ای پیدا کرد. به‌واسطه همین تجربه هم حتی پیشنهاد ساخت تله فیلم و سینمایی هم داشتم اما دچار کمال‌گرایی شدم و سراغ مستندسازی رفتم.

احساس می‌کردم دیگر داستان تازه‌ای برای ساخت فیلم داستانی وجود ندارد. ورودم به فضای مستند کمک کرد که با ایده‌های تازه‌ای مواجه شوم و ایده «زاک» هم اینگونه شکل گرفت و قصه‌اش را از یک فیلم مستند وام گرفتم.

* فیلم‌تان از نظر سروشکل و ساختار کاملاً سینمایی است اما به نظرم فیلمنامه‌اش با مشکل مواجه است. کل خط داستان یک روایت یکنواخت و ساده است که گویی گره‌افکنی و گره‌گشایی به درستی در آن اتفاق نمی‌افتد.

خسروی: خیلی به این ماجرا فکر کردیم. اتفاقاً در برنامه پیچینگ ایده این فیلم در انجمن سینمای جوان هم دچار همین مشکل شدیم…

* همین ایده را پیچ کرده بودید؟

خسروی: بله. اتفاقاً در آن جلسه نکاتی را هم مطرح کردند اما واقعیت این است که حرف دیگران را گوش نگردم و فیلم خودم را ساختم! از این جهت هم خوشحالم و هم ناراحت. این فیلمنامه برای من چیزی شبیه عروسک کوزت شده بود که گویی هر طور شده باید آن را به دست بیاورم. در این فیلم موقعیت این زن برای من موضوعیت داشت. من فیلم‌های کوتاه ایرانی و خارجی زیادی را دیده و می‌بینم. احساسم این بود که در این قصه باید موقعیت زنی را ترسیم کنم که در استرس و فشار عصبی است اما سرانجام به گردهم آوردن اعضای خانواده‌اش به آرامش می‌رسد. به همین دلیل هم فرم روایت فیلم ما اول شخص بود و سراغ فرم دانای کل نرفتیم. ترسیم حس و حال این زن در طول ۱۰ دقیقه فیلم برایم جذاب بود.

علی خسروی

* از این برداشت نترسیدید که آنچه در فیلم ارائه می‌کنید در ذهن مخاطب تبدیل به همان عبارت معروف «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است» بشود؟ چون هیچ نشانه‌ای در روایت فیلم نیست که شرایط این زوج بعد از این با تغییر مثبتی مواجه شود.

خسروی: آگاهانه به این تصویر رسیده‌ایم. فیلم «زاک» موقعیت زنی است که به دلیل بد اخلاقی‌های شوهرش تصمیم به سقط فرزندش گرفته است و این سوژه هم برگرفته از یک کیس واقعی بود. زنی بود که می‌گفت من بچه بسیار دوست دارم اما به دلیل استرس‌های ناشی از بداخلاقی‌های همسرم، مجبورم بچه‌ام را بدون اطلاع همسرم سقط کنم. در داستان فیلم اما این زن در نهایت به حرف دل خودش و صدای قلب نوزادش گوش می‌دهد و از تردیدهایش عبور می‌کند. خدا هم در چنین شرایطی به فرد کمک می‌کند. دقیقاً با همان خبری که شاید می‌توانست شوهرش را تا آستانه مرگ عصبانی کند، او را آرام می‌کند و از یک مهلکه نجات می‌دهد. در لحظه‌ای که به رحیم می‌گوید که حامله است، گویی به او شوک وارد می‌شود.

اطراف ما پر است از این زن‌هایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهند. روایت این از خودگذشتگی که فکر می‌کنم ویژگی زن شرقی است، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش می‌کند را نمی‌فهمم. به همان اندازه که آن زن را نمی‌فهمم، این زنی که در «زاک» تصویر کرده‌ام را درک می‌کنم و این قطعاً به تجربه زیسته من ربط پیدا می‌کند. احساس من این است که فیلم کوتاه وظیفه دارد در یک زمان کوتاه یک موقعیت خاص دراماتیک از یک شخص را به تصویر درآورد و روایت فیلم «زاک» را هم از همین جنس می‌دانم.

خسروی: در سخت‌ترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بوده‌ایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم می‌توان ذره‌ای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگ‌ترین گناه در دین ما ناامیدی استمهدی مهرنیا: اجازه دهید نکته‌ای را درباره فیلمنامه «زاک» مطرح کنم. کل داستان فیلم از نظر زمانی در دو ساعت می‌گذرد که ما اتفاقات این دو ساعت را قرار است در ۱۰ دقیقه روایت کنیم. زمان هم کاملاً در فیلم خطی است. آنچه دارد اتفاق می‌افتد، کنار هم چیدن بریده‌هایی از لحظات این کاراکتر از لحظه‌ای است که تصمیم می‌گیرد جان یک موجود زنده اما فاقد روح از نگاه ما را بگیرد، تا دو ساعت بعد که با همان موجود به ظاهر فاقد روح، روح تازه‌ای را به زندگی فاقد روح خودش و همسرش می‌دمد. رسیدن از آن نقطه به این نقطه آن هم طی دو ساعت، همان اتفاقی است که در فیلمنامه رخ داده است و آن را به‌نسبت یک روایت تک‌خطی و یکنواخت از یک مقطع از زندگی یک فرد، متمایز کرده است.

* جناب مهرنیا شما از چه مرحله‌ای با پروژه «زاک» همراه شدید و چه سهمی در شکل‌گیری دنیای آن داشتید؟

مهرنیا: من و علی خسروی یک دوستی قدیمی داریم. پیش‌تر من فیلم ساخته‌ام و آقای خسروی آن را تهیه کرده و همکاری‌های دیگری هم با یکدیگر داشته‌ایم. در فیلم «زاک» اما بعد از آنکه قرار شد این کار ساخته شود و فیلمنامه تقریباً شکل گرفته بود، صحبت و گفتگو را آغاز کردیم. جزو معدود کارهای کوتاهی بود که پیش‌تولید مفصلی هم داشت و نزدیک ۲۰ روز برای آن وقت گذاشتیم. از آنجا که لوکیشن هم در تهران نبود ما ۷ یا ۸ نوبت به شمال رفتیم و لوکیشن دیدیم.

* اتفاقاً همین پیش‌تولیدهای مفصل است که تأثیرش را روی خروجی نشان می‌دهد.

خسروی: مهدی واقعاً یکی از آن دوستان حرفه‌ای من است. بیش از ۱۵ جلسه درباره فیلمنامه و کارگردانی صحبت کردیم تا به جمع‌بندی برسیم. فهیمه مؤمنی که نقش اصلی این فیلم را ایفا می‌کند، معتقدم با اختلاف یکی از بهترین بازی‌های کارنامه‌اش را ارائه کرده است. همه این نتایج به دلیل زمانی است که همه ما در پیش‌تولید صرف رسیدن به استانداردها کردیم. اگر چنین پیش‌تولیدی عقبه پژوهشی هم داشته باشد، با نتایج به مراتب بهتری هم مواجه می‌شود. مهدی در این مسیر واقعاً رفاقت کرد و معتقدم در سینمای کوتاه، چون پول خاصی هم جریان ندارد، مهمترین سرمایه همین رفاقت‌هاست.

* در جواب سوال اول اشاره کردید که ایده این فیلم را از فضای یک مستند و از تجربیات خودتان در دنیای مستندسازی وام گرفته‌اید. این گزاره را به‌ویژه از سوی فیلمسازانی که دغدغه مسائل اجتماعی را هم دارند، زیاد می‌شنویم و غالباً ریشه اصلی ایده‌های خود را مشاهداتشان از واقعیت‌های جامعه می‌دانند. آنچه درباره «زاک» برایم عجیب است و علی خسروی را با فیلمسازان مشابهش متمایز می‌کند این است که گویی زاویه نگاه و روایتش، به واسطه مواجه ه با حجم بالای سیاهی و تلخی موجود در دنیای واقعی، رنگ تلخی و سیاهی به خودش نگرفته است. بسیار شاهد هستیم که فیلمسازان ما سراغ معضلات اجتماعی می‌روند و آنقدر بی‌واسطه با حجم بالایی از تلخی‌ها مواجه می‌شوند که گویی ناگزیر بخشی از این تلخی در فیلم‌شان سرریز می‌کند. در داستان یک خطی «زاک» ما همه مواد لازم برای یک موقعیت داستانی تلخ و سیاه را داریم، از کارگر معترض و در آستانه اخراج گرفته تا زنی که تصمیم به سقط فرزندش دارد، شما از تمام این تلخی‌ها روایتی ارائه کرده‌اید که وقتی تیتراژ پایانی پخش می‌شود، حال مخاطب خوب است و گویی حتی شاهد روایتی از جنس امید بوده است. چه اتفاق درونی‌ای در شما افتاد که خروجی کارتان طعم و مزه‌ای متفاوت از آثار دیگر فیلمسازان اجتماعی پیدا کرده است؟

خسروی: خیلی خوشحالم که این اتفاق در فیلم من افتاده است و چنین حسی نسبت به آن داشته‌اید. اساساً همین را می‌خواستم. من معتقدم که ما همه به «امید» زنده‌ایم. من فیلم‌های مستند زیادی ساخته‌ام و نزدیک به ۸ سال است که در حوزه مستندهای اقتصادی کار می‌کنم. زمانی کارهای دفاع‌مقدسی و اجتماعی هم ساخته‌ام. آنچه ما امروز در ایران درگیر آن هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که با یک جنگ فرهنگی توأم شده و شرایط عجیب و غریبی را به‌وجود آورده است.

همیشه اما در سخت‌ترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بوده‌ایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم می‌توان ذره‌ای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگ‌ترین گناه در دین ما ناامیدی است. همین امروز فیلمنامه یک فیلم بلند را هم در دست دارم که سوژه آن هم یک سوژه اقتصادی است اما در عین حال یک داستان عاشقانه دارد. در دل یک چالش عظیم، سراغ روایت رویش یک عشق رفته‌ام. به نظرم سینما رسالتی جز به تصویر درآوردن این امید ندارد. دوستان خود من در سینمای کوتاه فیلم‌های خوبی ساخته‌اند که من هیچ‌گاه تلخی پایان‌شان را دوست نداشته‌ام.

* نکته خیلی مهم اما این است که آن فیلمسازان هم واقعاً دارند از سر دغدغه سوژه تلخی را روایت می‌کنند. به‌جد با این نگاه مخالفم که بخواهیم به خروجی کار آن فیلمسازان برچسب سیاه‌نمایی بزنیم و بخواهیم خالقان‌شان را محکوم کنیم. گویی که تعمدی در تزریق سیاهی‌ها در فیلم خود دارند. به نظرم ما با دو نوع مواجهه با یک موقعیت تلخ مواجهیم که می‌توان آن را یک فرآیند درونی برای هر فیلمسازی دانست. حتی در میان همین آثار به‌شدت تلخ هم فیلم‌هایی هست که مخاطبشان را به‌شدت به فکر وامی‌دارند و این یعنی فیلمساز کار خودش را کرده، کارکرد اصلی فیلم، ایجاد سوال و تشویق به تفکر است. در این گفتگو می‌خواهم بدانم علی خسروی چگونه این فرآیند درونی را برای خودش ترسیم کرده که به چنین خروجی متفاوت و عاری از هر زهر و سیاهی می‌رسد.

خسروی: رضا میرکریمی جمله‌ای دارد که می‌گوید این دروغ است که بگوییم ما فیلمسازان فیلم نمی‌بینیم یا به تعبیر اصغر فرهادی، باک خودمان را پر نمی‌کنیم. مهرداد اسکویی هم از مثال چاه استفاده می‌کند. واقعیت این است که ما فیلمسازان چاه‌مان و باک مان را با همان دنیای زیسته‌مان پر می‌کنیم. تنها جوابی که می‌توانم به سوال شما بدهم این است که این فرآیند درونی متأثر از دنیای زیسته و تجربیات زیسته من است. طبیعتاً جواب فنی و قاعده‌مندی ندارد که بخواهم براساس آن بگویم آگاهانه دست به این انتخاب زده‌ام.

زمانی با مهران کاشانی کلاس فیلمنامه‌نویسی داشتیم که در تمام آن دوره یک جمله کلیدی داشت. او می‌گفت فکر نکنید که ما هستیم که انتخاب می‌کنیم داستان‌مان را به‌صورت شاه‌پیرنگ، خرده‌پیرنگ یا حتی ضدپیرنگ بنویسیم. می‌گفت این جنس زندگی شماست که مشخص می‌کند کدام سبک را انتخاب می‌کنید. سینمای عبدالرضا کاهانی یا سینمای ابراهیم حاتمی‌کیا هر کدام برخاسته از دو نوع سبک زیست متفاوت است. من هم سبک فیلمسازی‌ام برگرفته از جهان زیسته‌ام است.

کاراکتر زن در فیلم من نماینده زنانی است که به‌دنبال پیدا کردن راه‌حل در مشکلات خود هستید. ایثاری که این زن می‌کند و تلاشی که برای جمع کردن اعضای خانواده‌اش دارد، در نهایت با موفقیت مواجه می‌شود. اتفاقاً فیلم در حال پخش جهانی است. خیلی‌ها به من گفته‌اند اگر سکانس پایانی مربوط به مینی‌بوس را حذف کنی، تعداد جشنواره‌هایی که فیلم را می‌پذیرند دو برابر می‌شود. من گفتم اصلاً نمی‌خواهم. گفتند قبول، مینی‌بوس باشد اما آن لبخند رضایت زن را حذف کن و بگذار داستان در بلاتکلیفی تمام شد. باز هم مقاومت کردم و گفتم اصلاً! سرآخر گفتند قبول همه‌اش باشد لااقل پلان آخر که مینی‌بوس در جاده سرسبز می‌راند را حذف کن! بازهم گفتم نه. گویی تک‌تک این نماها به جانم بسته بود و نمی‌توانستم از آن‌ها بگذرم.

* انگار در مواجهه با مخاطبان احتمالی خود نوعی از مسئولیت اجتماعی را برای خود تعریف کرده‌اید و براساس همان هم فیلمسازی می‌کنید.

خسروی: قطعاً. این حس مسئولیت نسبت به مخاطبم در من وجود دارد و نمی‌دانم هم خوب است یا بد! من این مسئولیت را برای خودم قائلم.

مهرنیا: اتفاقاً بد نیست بدانید در بازه تولید خیلی برسر جزئیات با هم بحث می‌کردیم. یکی از پیشنهاداتی که وجود داشت و خود من هم طرفدارش بودم، وارد کردن تم تاوان به داستان بود. تمی که احتمالاً از زاویه پذیرش جشنواره‌ای می‌توانست شرایط بهتری را برای فیلم به‌وجود بیاورد. ایده هم این بود که وقتی این زوج وارد مینی‌بوس می‌شوند، براثر فشار و استرس، زن دچار درد شود و سقطی که از ابتدا می‌خواست با تصمیم خودش دست به آن بزند، به‌صورت اتفاقی رقم بخورد. به‌گونه‌ای که گویی دارد تاوان تصمیمی را که گرفته بود، می‌دهد. می‌توان از این زاویه نگاه کرد که حتی تصمیمات و نیت‌های قلبی ما هم گاهی تاوان‌هایی برای‌مان دارد.

مهدی مهرنیا

* در نوع خودش می‌توانست ایده متفاوت و جذابی هم باشد.

مهرنیا: اما خب به‌شدت تلخ می‌شد. در چنین موقعیتی گویی دیگر این آدم‌ها به رستگاری نمی‌رسیدند و کائنات از آن‌ها انتقام می‌گرفت.

خسروی: شاید داستانم رستگار می‌شد اما این آدم‌ها رستگار نمی‌شدند! (می‌خندد)

مهرنیا: درباره این ایده خیلی بحث کردیم.

خسروی: ایده‌های دیگری هم بود. ما اصولاً فیلم را گروهی می‌سازیم اما درباره این میزان تلخی واقعاً احساس مسئولیت می‌کردم.

مهرنیا: به‌رغم تمام فشارها و پیگیری‌های ما علی می‌گفت حتی به‌قیمت از دست دادن برخی اتفاقات خوب جشنواره‌ای برای این فیلم، می‌خواهم آدم‌های فیلمم در پایان رستگار شوند.

* به تعبیری اگر مثل پروژه‌های قبلی که با هم کار کرده بودید، جایگاه‌تان تغییر می‌کرد و شما کارگردان این فیلم بودید، امکان داشت با همین دغدغه‌های مشترکی که دارید، پایان‌بندی مدنظر خودتان را برای فیلم بگذارید و ما هم امروز با یک فیلم کاملاً تلخ مواجه می‌بودیم؟

مهرنیا: دقیقاً.

* این همان واقعیتی است که به‌دنبال رسیدن به آن بودیم؛ دو کارگردان کاملاً رفیق و همراه که اساساً فعالیت مشترک با هم دارند، به راحتی امکان دارد خروجی فیلم‌شان تا این اندازی متفاوت باشد. یکی سرشار از امید و دیگری مملو از تلخی.

مهرنیا: واقعاً همین گونه است.

مهرنیا: این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنواره‌ای آن ایده تلخ را بیشتر می‌پسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچه‌ای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری استخسروی: من نمی‌توانم اینقدر تلخ به زندگی نگاه کنم. شما فیلم «پاپیون» و پایان‌بندی آن را ببنید. من همین امروز در حال ساخت مستند اقتصادی هستم و با اطلاع نسبت به شرایط موجود می‌گویم که نسبت به آینده ایران به‌شدت امیدوارم. درست است که حرکت‌مان سانتی‌متری است اما واقعاً به آینده آدم‌هایی که درباره‌شان فیلم می‌سازم امیدوارم.

مهرنیا: شما فیلم «مه» از فرانک دارابونت را دیده‌اید؟ فیلمسازی که با نگاه خاص خودش، به‌شدت دیدگاه‌های مذهبی دارد و به فضاهای آخرالزمانی خیلی علاقه‌مند است. از همان فیلم «مسیر سبز» گرفته تا فیلم «مه» که به‌نوعی می‌توان آن را پیش‌درآمد سریال «مردگان متحرک» در کارنامه این فیلمساز دانست. فیلم «مه» یک سکانس پایانی شاهکار دارد از مردی که با اعضای خانواده‌اش در مه گیر کرده‌اند و احساس می‌کنند در معرض حمله موجودات فضایی هستند. این مرد اسلحه‌ای با چهار گلوله دارد و تصمیم می‌گیرد از پنج نفر اعضای خانواده خودش را تسلیم عذاب مواجهه با موجودات فضایی کند و دیگر اعضای خانواده را برای گرفتار نشدن در این عذاب با گلوله بکشد. او آن‌ها را می‌کشد و وقتی مه کنار می‌رود متوجه می‌شود که صدای که می‌شنیدند نه از موجودات فضایی که از ارتشی بود که با تجهیزات خود در حال نابودی این موجودات بوده است! اینجاست که این مرد به جنون می‌رسد. دارابونت در این فیلم می‌گوید اگر به رستگاری و نجات ایمان داشته باشی، قطعاً نجات پیدا می‌کنی.

این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنواره‌ای آن ایده تلخ را بیشتر می‌پسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچه‌ای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری است.

* جالب است به‌عنوان کارگردانی که سلیقه‌تان بیشتر به سمت آن روایت تلخ است، چقدر خوب دیدگاه امیدوارانه مستتر در این یکی روایت را تبیین می‌کنید و متوجه ارزش‌های آن هستید.

خسروی: این ناشی از نگاه درست و حرفه‌ای مهدی است.

* از همین بحث می‌خواهم وام بگیرم و این گزاره را مطرح کنم که اساساً ساخت فیلم امیدوارانه، یک امر اکتسابی نیست و اینگونه نیست که بخواهیم به فیلمساز آن را یاد بدهیم. این نکته مهمی است. حالا سوالم از آقای مهرنیا که به‌خوبی هم متوجه مفهوم رستگاری در یک روایت امیدوارانه است، این است که اگر از شما بپرسند چرا فیلم تلخ می‌سازید، چه پاسخی دارید؟

مهرنیا: قطعاً پاسخ این سوال به همان تجربه زیسته بازمی‌گردد. کمااینکه من خودم هم در فیلم‌های گذشته‌ام در پایان‌بندی، نجات را روایت کرده‌ام. اما اینکه چرا برای این داستان پایان تلخ را می‌پسندیدم به لحظه مواجهه‌ام با این داستان و تجربه زیسته‌ام در آن لحظه بازمی‌گردد. من از زمانی که علی خسروی را می‌شناخته‌ام همواره او را انسانی معتقد به رستگاری دیده‌ام اما صادقانه بخواهم بگویم، من اینگونه نیستم و گاهی بریده‌ام. گاهی به این نتیجه می‌رسم که ما دیگر قرار نیست رستگار شویم و طبیعا اگر در آن حس و حال بخواهم فیلمی را بسازم، متأثر از همان حس و حال خواهد بود.

خسروی: واقعیت این است که هیچ داستان کاملاً سیاه یا کاملاً سفیدی وجود ندارد. کمااینکه همه ما انسان‌هایی خاکستری هستیم و گاهی سفیدی‌مان غالب می‌شود و گاهی برعکس. من سعی کردم جنس فیلمی که می‌سازم از جنس «بچه‌های آسمان» باشد. فیلمی که موقعیتی به غایت تلخ دارد اما پایانش کاملاً امیدوارانه است.

خروج از نسخه موبایل