رسانه سینمای خانگی- «ننه شهناز»؛ روایت مادر شهیدی که عاشق فوتبال است

عباس عمرانی بیدی کارگردان مستند «دیوارهای نخی» که با موضوع یک مادر شهید علاقه‌مند به فوتبال ساخته شده است، به ارائه توضیحاتی درباره این مستند پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، عباس عمرانی بیدی کارگردان مستند «دیوارهای نخی» از آثار راه‌یافته به نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» درباره این اثر توضیح داد: این مستند روایتی از جام‌جهانی روسیه و حضور تیم ملی فوتبال ایران در این رویداد بود که پیش‌تر در جشنواره سینماحقیقت رونمایی شده است. شخصیت محوری این فیلم ننه‌شهناز نام دارد که از عشایر است و هم‌ولایتی‌هایش را در چادرش گردهم می‌آورد تا بازی‌های تیم ملی را تماشا کنند و حس وطن‌دوستی را در آن‌ها تقویت می‌کند.

این مستندساز ادامه داد: شوهر شهناز سال‌ها در عشایر رئیس قبیله بوده و از زمانی که همسرش فوت می‌کند، خودش به‌عنوان یک مادر شهید، تلاش می‌کند حس و حال فرزندش را به دیگران منتقل کند. او به‌نوعی یک لیدر فوتبال در میان عشایر محسوب می‌شود. او استقلالی است اما خودش را حامی تیم ملی فوتبال می‌داند. برای همه بازی‌های مهم تیم ملی هم بچه‌ها و خانواده‌های عشایر را در چادر خود جمع می‌کند تا به تماشای بازی بنشینند. از آنجایی هم که جایگاه و پرستیژ یک رئیس قبیله را دارد، دیگر خانواده‌های عشایر معمولاً به حرف‌هایش گوش می‌دهند. مام عشایر به حساب می‌آید.

عمرانی درباره دلایل علاقه‌مندی این مادر شهید به فوتبال هم توضیح داد: پسر ننه‌شهناز یک فوتبالیست بود که به این موضوع هم در فیلم اشاره می‌شود. زمانی که پسرش به شهادت می‌رسد، به دلیل سابقه ورزشکاری او، مادرش هم به سمت فوتبال گرایش پیدا می‌کند و پیگیر بازی‌ها می‌شود. او خاطرات جالبی را از جام‌جهانی فرانسه که بیست و چند سال از آن می‌گذرد هم به یاد دارد! حتی می‌تواند بازی‌های تیم ملی را تحلیل کند و در نوع خودش با سنی حول و حوش ۷۶ سال، یک پا عادل فردوسی‌پور است!

این مستندساز ادامه داد: این شخصیت واقعاً نگاهی شاد به زندگی دارد و اتفاقاً بسیار هم فرد ثروتمندی است. او اموال بسیاری دارد و در عین حال بسیار هم زندگی شادی را تا به امروز تجربه کرده است.

کارگردان «دیوارهای نخی» درباره حضور این مستند در جشنواره «حوا» و اینکه آیا تاکنون در بازنمایی تصویر یک زن قهرمان در آثار سینمایی و تلویزیونی خود موفق عمل کرده‌ایم؟ گفت: واقعیت این است که سینمای ایران در کلیت خود، خیلی به شخصیت زن وفادار بوده است. اگر بخواهیم سینمای ایران در سال‌های بعد از انقلاب را مرور کنیم، به نقطه اوجی مانند فیلم «مادر» از زنده‌یاد علی حاتمی می‌رسیم اما غیر از این مورد هم ما فیلم‌های زنانه بسیاری داشته‌ایم. هر چه در این سال‌ها جلوتر رفته‌ایم این نگاه ویژه وجود داشته اما چالش اساسی این بوده که همواره این مرد است که در موقعیت تخاصم قرار می‌گیرد و تبدیل به شخصیت منفی داستان می‌شود اما زن‌ها همواره مظلوم به تصویر کشیده شده‌اند.

وی ادامه داد: این جنس از مظلومیت بیش از حد به نظر من در شأن زن ایرانی نیست. ما حتی جشنواره‌های سینمایی داشته‌ایم که نگاه ویژه‌ای به زنان داشته‌اند. به همین دلیل می‌توان گفت سینمای ایران به موضوع زن پرداخته است اما از سوی دیگر باید اذعان کرد که همه ابعاد زن ایرانی در سینمای منعکس نشده است. نشان دادن زن در جایگاه اصلی خودش، وظیفه است که سینما باید به آن توجه داشته باشد. برخی این نگاه را دارند که یک زن باید کارهای مردانه انجام دهد که تبدیل به قهرمان شود، در صورتی که این نگاه غلط است.

رسانه سینمای خانگی- روز که مردم برای عکس انداختن نیامده بودند

پیکر فریماه فرجامی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون امروز سه شنبه در میان حزن و اندوه دوستداران هنر و حضور خانواده سینما از مقابل خانه هنرمندان ایران تشییع و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) خاکسپاری شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مراسم تشییع و خاکسپاری زنده‌یاد فریماه فرجامی صبح سه‌شنبه ۱۳ تیرماه با حضور هنرمندان و مسئولان سینمایی از مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما، ابوالفضل پورعرب، فریدون جیرانی، افسانه چهره‌آزاد، علی دهکردی عضو هیأت مدیره خانه سینما، محمد شیری، مهوش وقاری، اصغر همت، مسعود فروتن، محمود پاک‌نیت، پژمان بازغی رییس انجمن بازیگران خانه سینما، ایرج راد رییس هیات مدیره خانه تئاتر، احترام برومند، کوروش سلیمانی و قطب‌الدین صادقی و … در مقابل خانه هنرمندان برگزار شد.

فرجامی غمگین بود و غمگینانه رفت

ابوالفضل پورعرب در این مراسم گفت: در مورد خانم فرجامی باید بگویم که آفاق بود و آفاق رفت‌. غمگین بود و غمگینانه رفت. در سال‌هایی که کار می‌کردیم دوستی‌ای بین ما شکل گرفت و هر از گاهی سراغ می‌گرفتم ولی نمی‌دانم چه شد که این تنهایی اتفاق افتاد.

این بازیگر افزود: اولین‌بار است که می‌بینم مردم برای عکس گرفتن نیامده‌اند بلکه آمده‌اند تا ببینند این هنرمند را تا کجا باید همراهی کنند.‌ مردم همیشه همراه بودند و در این سال‌ها ما پیر شدیم و مو سفید کردیم. ان‌شاءالله در شادی‌ها برای مردم جبران کنیم.‌

پورعرب گفت: نگذاشتند ما در بیمارستان ایشان را ملاقات کنیم چون آدرسی ندادند ولی امیدوارم دیگر از این غم‌ها نباشد.

فرجامی دختر تئاتر بود

ایرج راد رییس هیات‌مدیره خانه تئاتر نیز گفت: فریماه فرجامی دختر تئاتر بود. در اداره هنرهای دراماتیک و دانشگاه درس تئاتر خواند و با بزرگان این هنر کار کرد. تئاتر کار سختی است و جسم سالم و تمرین‌های بدنی نیاز دارد. البته بیشتر وقت‌ها درباره فعالیت‌های سینمایی فرجامی صحبت می‌شود ولی او در تئاتر نقش‌های ماندگاری داشت.

او افزود: فریماه فرجامی سادگی‌ای داشت که باعث شد او را دوره کنند تا کار به جایی برسد که نباید می‌رسید.‌ او توانایی داشت که کارهای زیادی در این عرصه داشته‌ باشد ولی حتی کسانی که از مصائب او آگاه بودند دست او را نگرفتند. این سرمایه‌ای بود که ما از دست دادیم در حالی که می‌توانست باعث افتخار بیشتری باشد. امیدوارم تراژدی فریماه فرجامی برای هنرمندان تکرار نشود.در بخشی دیگر

فریماه قربانی زیبایی و هنرش شد

مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما نیز گفت: به من گفتند چون مدیرعامل خانه سینما هستم باید صحبت کنم ولی اتفاقا می‌پرسم که چه مدیرعامل و خانه سینمایی که مدام عزا برگزار می‌کند؟ پس جشن کو؟

وی افزود: فریماه آبجی و ستاره ناکام ما بود که قربانی مناسبات سینمای دهه ۶۰ شد؛ زمانی که هنوز جریانات سینمای قبل از انقلاب بر آن غالب بود. او بیشتر قربانی زیبایی و هنرش شد.

برومند گفت: فریماه فرجامی مدارج ستاره شدن را به سرعت طی کرد ولی ما خیلی زود از حضور او در صحنه‌های تئاتر و پرده‌های سینما محروم شدیم. سرگذشت او باعث شد نسل بعدی دقت بیشتری کند. آن‌ها همیشه کنار مردم بودند. روسری سر کردند و نقش کارگر کارخانه رب را بازی کردند. مقنعه سر کردند و نقش همسر و کارمند را بازی کردند. چادر سر کردند و نقش مادر و همسر شهید را بازی کردند. این‌ها در قلب مردم ستاره هستند. ما سیاسی نیستیم ولی همواره با مردم هستیم.

احترام برومند نیز اظهار داشت: همه ما به سینما و تئاتر کشور و خانواده فریماه فرجامی تسلیت می گوییم. فریماه فرجامی عزیز خیلی زودتر ازآنچه فکر می‌کردیم در اوج پختگی و محبوبیت بازیچه دست سرنوشت و تقدیر شد، سال‌ها بود، بود اما صحنه‌های تئاتر و پرده‌های سینما از وجودش محروم بود و او هنرمندی تمام‌عیار بود، مثل آب زلال مانند کودکی تازه متولد شده پاک و بی آلایش ساده‌دل آنچنان که به راحتی همه را باور میکرد.

برومند یادآور شد: هنرمندان به دلیل روحیه حساسی که دارند برخلاف سیاستمداران اول خود را می‌شکنند نه این‌که به دیگران آسیبی بزنند.

قطب‌الدین صادقی نیزگفت: مرگ حق است ولی ابلهانه است اگر به استقبالش برویم. دوستان جرات نکردند بگویند ولی من می‌گویم و اسم آن را هم خودتخریبی می‌گذارم.

این هنرمند تئاتر افزود: سیاستمداران، ورزشکاران و هنرمندان سه دسته‌ای هستند که در جامعه دیده می‌شوند و اگر کسی در این مسیر خودتخریبی کند به باور فرهنگی جامعه آسیب می‌زند. فریماه فرجامی فقط در همین بخش کم آورد که توسط دوستان ناجوانمرد اتفاق افتاد. من همه چیز را می‌دانم ولی لازم نیست این‌جا نام کسی را ببرم.

صادقی گفت: کانت کتابی به نام «خرد محض» دارد و می‌گوید اخلاق یک چیز لایتغیر است و تغییر نمی‌کند؛ ارتباطی هم به سواد، نژاد و فرهنگ ندارد. او معتقد است هرجا نفسانیات چیره شد اخلاق از بین می‌رود و هر جا منافع جمع باشد اخلاق هم هست. باید برای حفظ باورهای جمع بکوشیم.

او در ادامه بیان کرد: یکی از بدترین تربیت‌های ما همین حفظ نکردن سلامت جسمی است و سرنوشت‌ فریماه فرجامی باید الگویی باشد برای همه کسانی که می‌خواهند در این وادی قدم بردارند.

افسانه چهره‌آزاد، نیز از رسیدگی مالی و معنوی خانواده فرجامی به او صحبت و تاکید کرد: برخلاف برخی صحبت‌های مطرح‌شده فریماه فرجامی تنها نبود ولی خانواده تمایلی نداشتند او خیلی در محافل باشد و ما باید به این موضوع احترام می‌گذاشتیم.

فریماه فرجامی متولد سال ۱۳۳۱ از چهره‌های مشهور سینمای ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ بود که از سال‌ها قبل از بازیگری دور شده بود و آخرین حضورش روی پرده سینما به نقشی در فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی در سال ۱۳۹۸ برمی‌گشت.

این هنرمند حدود دو ماه قبل دچار سکته مغزی شد و پس از بهبود نسبی درمان را تحت نظر پزشک در منزل ادامه داد اما مدتی قبل دوباره براثر سکته راهی بیمارستان شد و حدود چند روز را در کما به سر برد تا اینکه ۹ تیرماه در سن ۷۱ سالگی از دنیا رفت.

«خط قرمز» و «سرب» مسعود کیمیایی، «اجاره‌نشین‌ها»ی داریوش مهرجویی، «مادر» علی حاتمی، «پرده آخر» واروژ کریم‌مسیحی و «نرگس» رخشان بنی‌اعتماد از جمله فیلم‌های این بازیگر بودند.

جمعه ۱۶ تیرماه از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰ در مسجد الرضا مراسم ترحیم این بازیگر برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک جایگاه خود را از دست داده است

امیرحسین قهرایی کارگردان سینما و تلویزیون گفت: سینمای کودک متزلزل شده و باید تدبیری عاجل برای رفع این بحران اندیشه کنند.

به گزارش سینمای خانگی، امیرحسین قهرایی کارگردان سینما و تلویزیون در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان در خصوص فقدان داستان های جذاب در فیلم های کودک گفت: مسئولیت سینمای کودک بر عده بنیاد سینمایی فارابی است؛ من نمی دانم مدیران این نهاد چقدر با بچه ها ارتباط دارند و اصلاً تا چه میزان با فضای سینمای کودک آشنا هستند اما آنچه مهم است اینکه آن ها باید بدانند سینمای کودک متزلزل شده و باید تدبیری عاجل برای رفع این بحران اندیشه کنند.

کارگردان فیلم های سینمایی «علی و غول جنگل» و «بازیوو» در گفتگو با سینماپرس، افزود: بنده شخصاً خیلی از فیلم هایی که به اسم سینمای کودک تولید می شود را دوست ندارم؛ بچه های امروزی با بچه های ۳-۴ دهه قبل تفاوت های بسیاری کرده اند اما متأسفانه گویا برخی مدیران سیاست گذار و فیلمسازان این مسأله را درک نکرده اند.

وی ادامه داد: تولید فیلم کودک سختی ها و مرارت های خاص خود را دارد چرا که در وهله اول باید کاری کرد که مخاطب هدف این گونه فیلم ها از آن استقبال کند، از سوی دیگر باید تدبیری اندیشه کرد تا سرمایه گذار بتواند شاهد بازگشت سرمایه اش باشد و این با سلیقه کودکان امروزی که در دنیای دیگری به غیر از دنیای ما زیست می کنند مشقات جدی را برای فیلمساز به همراه دارد.

قهرایی تأکید کرد: به علاوه بنده نوعی به عنوان یک فیلمساز وقتی اثری را به اسم فیلم سینمایی تولید می کنم باید تلاش کنم تا با این اثرم به فرهنگ کشورم کمک کنم. من باید به بحث مهم آموزش در فیلمم توجه کنم آن هم به صورت زیر پوستی چرا که اگر بچه ها متوجه شوند که من می خواهم در فیلمم چیزی را به آن ها یاد بدهم و فیلمم نوعی کلاس درس برای آن ها محسوب شود آن را پس می زنند.

این سینماگر سپس با تأکید بر اینکه تولید فیلم برای کودکان تحقیق و پژوهش مفصل می خواهد تصریح کرد: ساختن فیلم برای کودکان بسیار سخت است و تمرکز بسیار می خواهد و اینکه عده ای در لحظه تصمیم می گیرند که فیلم کودک بسازند و بلافاصله وارد تولید می شوند کار درستی نیست و همین باعث می شود ما با محتوای نازل و سردستی در بسیاری از فیلم ها روبرو باشیم که قصه های آن به درد کودکان امروز نمی خورد.

کارگردان مجموعه های تلویزیونی «علی کوچولو» و «چاق و لاغر» متذکر شد: فیلمساز کودک برای ساخت فیلم کودک باید مرتب به مدارس و مهدکودک ها سرکشی کند، به پارک ها و فضای بازی بچه ها برود و با آن ها زیست کند و دنیای آن ها را درک کند و تا این اتفاق رخ ندهد قطعاً نمی تواند اثری تولید کند که مخاطب کودک را جذب نماید.

وی سپس به برخی مشکلات سینمای کودک در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: معضل ما در سینمای کودک تنها در حوزه فیلمنامه و قصه گویی نیست ما در بسیاری بخش های دیگر مانند بخش «سی جی آی» نیز بسیار ضعیف هستیم و متأسفانه به دلیل گران بودن آن اغلب به صورت باری به هر جهت و سردستی از کنارش عبور می کنیم.

قهرایی در همین رابطه یادآور شد: فیلم «بازیوو» که خودم ساخت آن را بر عهده داشتم نیز به دلیل ضعف در همین بخش «سی جی آی» نتوانست آنچنان که باید در اکران مورد اقبال واقع شود. تازه جالب آنجا است که ما برای این فیلم تحقیقات بسیاری داشتیم و با کودکان بسیاری تعامل کردیم و بر اساس سلیقه آن ها فیلم مان را ساختیم.

این کارگردان خاطرنشان کرد: به هر صورت سینمای کودک سینمایی به شدت لب مرز است؛ ممکن است یک فیلم به راحتی مورد توجه کودکان قرار بگیرد و فیلم دیگر اصلاً نتواند آن ها را جذب کند. به علاوه اینکه فیلم های رئال معمولاً چندان مورد توجه کودکان امروزی نیستند و آن ها ترجیح شان این است که آثار انیمیشن را دنبال کنند و به همین علت است که فیلم های انیمیشن در این اواخر با استقبال بیشتری از سوی کودکان روبرو شده اند.

رسانه سینمای خانگی- غفلت سینما در جنگ فرهنگی

تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی تصریح کردند: سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ از سوی دیگر تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، تعدادی از سینماگران و کارشناسان زبده فرهنگی کشور با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی تصریح کردند: سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند و از سوی دیگر تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! این افراد متذکر شدند: تولید فیلم های ضد دفاع مقدس مانند «سینما متروپل» و «گل های باوارده» بسیار خطرناک است و باید جلوی این اتفاق گرفته شود.

مقوله محتوا در سینما بسیار مهم است چرا که هر آن چیزی که خالق هنر قصد دارد از طریق فرم اثر هنری خود به مخاطب ارائه کند محتوا تلقی می شود. بی تردید سینما نیازمند محتوای سالم است در صورتی که سینمای ایران این روزها شاهد وفور آثاری با محتوای به شدت ضدفرهنگی و نازل و ناسالم است. از یک سو فیلم های به اصطلاح کمدی سطح پایین و سخیف سرشار از رقص و آواز و شوخی های زشت و زننده کلامی و تصویری سینما را احاطه کرده و از سوی دیگر برخی از فیلم هایی که به اسم سینمای ارزشی و استراتژیک تولید می شوند نیز عاری از محتوای واقعی و سالم هستند و اغلب به صورت تحریف شده دوران جنگ و انقلاب را روایت می کنند.

در همین راستا با ۱۲ تن از سینماگران و کارشناسان زبده فرهنگی کشور آقایان: جواد شمقدری، ناصر شفق، سیداحمد میرعلایی، سیدرضا محقق، منوچهر اکبرلو، پژمان کریمی، حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده، سیروس تسلیمی، محمود پاک نیت، محمدصادق کوشکی، رهبر قنبری و علیرضا سربخش گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل گردآوری شده است.

سیداحمد میرعلایی مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی و تهیه کننده سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: وقتی به محتوای آثار سینمایی توجه نمی شود دیگر نمی توان عنوان کالای فرهنگی را به این آثار داد؛ یک سری از فیلم هایی که به اسم اثر سینمایی تولید می شوند دون شأن وزارت ارشاد هستند به نحوی که ارشاد باید علیه برخی آثار سینمایی اعلام جرم کند، نه اینکه به آن ها مجوز بدهد. وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صیانت از فرهنگ است نه لطمه زدن به آن! اما متأسفانه برخی آثاری که با مجوز ارشاد تولید می شوند رسماً ضد فرهنگ هستند و وقتی نسبت به ساخت این فیلم ها انتقاداتی صورت می گیرد بلافاصله اینطور بیان می کنند که این آثار برای مخاطب دارای جذابیت است! حال پرسش اینجا است که که آیا جذابیت یک اثر برای مخاطب باید مدیران ارشاد را به این امر وادار کند که مسأله مهم محتوا را فراموش کنند؟

ناصر شفق بنیانگذار و مدیر عامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز در این باره به سینماپرس گفت: سینمای ایران ذلیل شده؛ فیلم خوب ساختن در سینما تنبیه و ساختن فیلم های نازل و سطحی تشویق به همراه دارد! شما وقتی فیلم خوبی بسازید معمولاً نه اکران خوبی می گیرد نه در جشنواره ها راه پیدا می کند و نه کسی آن را تحویل می گیرد اما وقتی آثار دم دستی و سطحی و پیش پاافتاده می سازید بهترین زمان و سالن های اکران به فیلم شما تعلق می گیرد. عدم شناخت مسئولان از هنر و هنرمند باعث شده تا ما در سینما با انبوهی از فیلم های سطحی دو زاری روبرو شویم که متأسفانه در آن ها حریم شکنی و حرمت شکنی حرف اول و آخر را میز ند! بسیاری از فیلم ها علناً خطوط قرمز را رد می کنند به گونه ای که گاهی این تصور می شود که رد کردن خطوط قرمز در سینمای کشور ما بدل به ارزش شده است!

جواد شمقدری کارگردان سینما و رئیس پیشین سازمان سینمایی در گفتگو با سینماپرس، اظهار داشت: خطر تولیدات ظاهراً دینی و ارزشی که برخی واقعیت های انقلاب را تحریف می کنند کمتر از فتنه ها نیست؛ ما نباید کاری کنیم که نسل جوان که در آن روزگار نبوده فکر کند واقعیت تاریخی آن چیزی است که در برخی از این فیلم ها روایت می شود! این نوع فیلم ها بعضا بر ضد مقوله جهاد تبیین است و نوعی ایدئولوژی زدایی و مکتب گریزی بلای جان سینمای انقلاب و دفاع مقدس شده است. فیلم هایی که ظاهر ارزشی اما محتوای نامناسب دارند می توانند در دراز مدت به ضد خودشان بدل شوند. این اتفاق بسیار تلخ است که سینمای جمهوری اسلامی ایران مانند شبکه های معاند که تاریخ انقلاب را تحریف می کنند بیاید و به اسم تولید فیلم درباره وقایع دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و… واقعیت ها را تحریف کند.

منوچهر اکبرلو در این باره خاطرنشان کرد: به نظرم مشکل اصلی از جایی شروع شده که در ارزشیابی در نقد و در حمایت دولتی از فیلم ها بین فرم و محتوا تفکیک قائل شده ایم در حالی که در واقعیت این دو از هم تفکیک شدنی نیستند. بسیاری از فیلم های به اصطلاح ارزشی فقط بر اساس ارائه یک مضمون ارزشی ساخته می شوند و کیفیت فرم و تکنیک معمولاً یا مورد غفلت قرار می گیرد یا به دلیل دانش کم فیلمساز نتیجه مطلوب به دست نمی آورند و از سوی دیگر فیلم هایی که با عنوان فیلم کمدی سبک حجم اصلی اکران را به خود اختصاص می دهد برعکس نیاز به داشتن یک مضمون ارزشمند نمی بینند و صرفاً می کوشند با توجه به سلیقه و ذائقه روز مخاطب و نیاز مردم به تفریح فقط یک فیلم سرگرم کننده تولید کنند.

سیدرضا محقق تهیه کننده سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: رسالت سینما آگاهی بخشی به جامعه و ایجاد تفکر است از این رو محتوای فیلم ها باید تماماً مفید و سالم باشند حتی اگر در بستر طنز تولید می شوند و می خواهند برای مخاطب سرگرمی ایجاد کنند باز هم نباید دست به هر کار سطحی نگر و سبک سرانه ای بزنند و نیاز است تدبیری اندیشه کنند تا مخاطبان شان مسائل و نکات مفید را از آثار آن ها دریافت کنند. داشتن محتوای سالم در سینما قطعاً بسیار مهم و پر اهمیت است. رسالت سینما این است که اثری را به جامعه ارائه کند که از نظر محتوایی سالم باشد و خدای ناکرده جامعه را به سمت انحطاط و نابودی نکشد.

پژمان کریمی منتقد سینما و روزنامه نگار فرهنگی در گفتگو با سینماپرس، تأکید کرد: ما از ابتدای ورود سینما به کشورمان با مسأله فقدان محتوای سالم روبرو بوده و همچنان با این معضل در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم چرا که این اصل اساسی درک نشده که رسالت هنر اندیشه سازی و اندیشه ورزی است و فیلم ها نباید صرفاً جنبه سرگرم سازی مخاطب و درآمدزایی داشته باشند. ما باید نیروهای جوان و متعهد را شناسایی کرده و آن ها را به کلاس ها و آموزشگاه های متعهد سینمایی بفرستیم و تنها در آن صورت است که می توانیم اندکی به آینده سینما در کشورمان امیدوار باشیم و انتظار این را داشته باشیم که در کشورمان سینمایی محتواگرا و اندیشه ورز پا بگیرد.

حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی اظهار داشت: علیرغم گذشت بیش از ۴۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان عرصه فرهنگی و هنری کشور به ویژه عرصه سینما، نشر و… مظلوم مانده و ما شاهد یک جنگ تمام عیار فرهنگی هستیم؛ در واقع سکولارها و لیبرال ها عرصه فرهنگی را در دستان خود گرفته اند و این وظیفه هنرمندان جبهه انقلاب را سنگین تر می کند تا حضوری جدی تر و غیرتمندانه در سینما داشته باشند. عرصه فرهنگ و هنر عرصه بسیار مهمی است و هرگز نباید آن را به حال خود رها کرد؛ قطعاً در این خصوص نقش مدیران و سیاست گذاران فرهنگی و همچنین هنرمندان متعهد و انقلابی بسیار پررنگ تر است تا جلوی ترویج مفاهیم نادرست در سینما را بگیرند و ارزش ها را در سینما جاری سازند.

سیروس تسلیمی تهیه کننده و نویسنده پیشکسوت سینما تصریح کرد: سینمای کشور ما بعد از پیروزی انقلاب در دهه ۶۰ سینمایی پیشرو و آگاهی بخش بود که اغلب فیلم هایش پیام های انسانی را به دنیا مخابره می کردند اما متأسفانه به واسطه سهل انگاری های صورت گرفته و سیاست گذاری های غلط این سینما امروزه بدل به سینمایی به شدت بنجل و پیش پا افتاده شده که روز به روز محتوای فیلم هایش دچار تنزل بیشتر می شود. باعث تأسف است که باید بگویم برخی افراد سینما را بدل به بنگاه بساز بفروشی کردند و به جای ارائه پیام در آثار انواع رقص را در فیلم ها ترویج می کنند! در واقع الآن فیلم های سینمایی به جای اینکه در پی ارائه پیام های انسانی و ارزشمند به مخاطبان شان باشند دنبال سودآوری هستند!

محمود پاک نیت بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: واضح است که این روزها سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ فیلمنامه ها اغلب بسیار سردستی و سطحی نگرانه نوشته می شند و شرایط به گونه ای است که در برخی پروژه ها لحظه فیلمبرداری مابقی فیلمنامه به صحنه می رسد و همان لحظه بدون هرگونه تفکر و تعمقی راجع به فیلمنامه متن ارسالی ضبط می شود! متأسفانه بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند؛ جدا از برخی نویسندگان که در پی اهداف ارزشمند هستند و به پول فکر نمی کنند اما تعدادشان زیاد نیست، مابقی افراد تنها دنبال پر کردن جیب های شان هستند. به خصوص برخی تهیه کنندگان فقط دنبال بازار هستند و می خواهند زودتر با فروش آثارشان به سودهای کلان برسند.

محمدصادق کوشکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و کارشناس فرهنگی به سینماپرس گفت: با نهایت تأسف باید عنوان کنم که عده ای همچنان سینمای آبگوشتی دوران پهلوی را دنبال کرده و به آن افتخار می کنند! سینمای آبگوشتی در آن دوران زننده نبود چرا که آن ها ادعایی در خصوص فرهنگی بودن سینما نداشتند اما در این دوران با این ادعاهایی که وجود دارد وجود چنین فیلم هایی به شدت زننده و نشانه ارتجاع و عقبگرد است و مدیران فرهنگی باید قاطعانه جلوی استمرار تولید این فیلم ها را بگیرند. بی شک دستگاه هایی که پول می دهند مسئولیت شان بسیار سنگین است. باید از آن ها پرسید چرا پول و امکانات به کسانی نمی دهید که به ارزش های دینی و انقلابی باور دارند و به آن همچنان احترام می گذارند؟ باید از مدیران سینمایی این سوأل را پرسید که آیا در طول ۱۰ سال اخیر یک فیلم سینمایی در رابطه با انقلاب و نهضت امام (ره) ساخته شده؟ نسل امروز از کجا باید انقلاب را بشناسد وقتی هیچ اثر سینمایی درخوری در این حوزه تولید نشده و هنوز ما در ایام انقلاب تنها فیلمی مانند «تیرباران» ساخته علی اصغر شادروان را باید نمایش دهیم که مربوط به دهه ۶۰ است؟ اسفا که سینما امروزه برای یک عده ای منبع درآمدزایی شده و به خوبی در آن مشغول کسب و کار هستند!

رهبر قنبری تهیه کننده و کارگردان سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: برخی فیلمسازان با اندیشه به شدت حقیرانه مبادرت به ساخت فیلم می کنند! این باعث تأسف است که بخش عمده ای از سینما به دست بچه هایی افتاده که فاقد آگاهی و دانش کافی هستند! آن ها نه می دانند فیلمنامه چیست و نه از سینما سردر می آورند! از سوی دیگر ما با مدیرانی روبرو هستیم که همواره شعارهای زیبا مانند تنوع ژانر در تولیدات سینمایی و… را می دهند اما خبری از این شعارها و وعده های شان نیست.

علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی در این راستا تصریح کرد: تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! چرا ما باید در سینمای جمهوری اسلامی ایران از ساخت فیلمی مانند «سینما متروپل» حمایت کنیم که به نام دفاع مقدس اثری ضد دفاع مقدس است؟ چرا باید در این سینما فیلمی مانند «گل های باوارده» تولید شود که انگیزه های ملی مذهبی در ورای تولید آن وجود دارد؟ این ها همه مایه نگرانی است! «سینما متروپل» اثری بود که به اسم دفاع مقدس به خورد مخاطب دادند اما رسما ضد دفاع مقدس بود! یا فیلم دیگری در همین جشنواره وجود داشت که رسما نقش کلیه مردم ایران اسلامی در مواجهه و مقابله با دشمنان بعثی را نادیده گرفته بود! کارگردان آبادانی «گل های باوارده» تمام تلاش خود را به کار برده بود تا نشان دهد در قضیه آبادان فقط آبادانی ها نقش داشتند و هیچ اثری از ایرانیان و قومیت های مختلف دیگر در فیلمش دیده نمی شد. آیا مسئولان بررسی فیلمنامه ها در خوابند؟ من واقعا نگرانم؛ این ها تحریف واقعیات و ارزش های انقلاب اسلامی است. ما داریم این دروغ ها را به خورد جوانان می دهیم.

رسانه سینمای خانگی- آیا مشکل سینمای کودک فقط بودجه است؟

علی عبدالعلی زاده کارگردان سینما و تلویزیون گفت: تجربه در دنیا ثابت کرده که تولیدات فانتزی همواره با استقبال بسیار خوبی از سوی کودکان روبرو می شوند.

به گزارش سینمای خانپگی از سنماپرس، علی عبدالعلی زاده کارگردان سینما و تلویزیون در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان در خصوص فقدان داستان های جذاب در فیلم های کودک گفت: فیلمساز کاربلد، قصه خوب و مناسب و مخاطب هدف سینمای کودک همه در دسترس است اما بودجه ای برای تولید این آثار وجود ندارد و همین باعث شده تا نتوانیم طی سال های گذشته با تولیدات قوی و کودک پسند روبرو شویم.

کارگردان فیلم های سینمایی «تارزن و تارزان» و «سرتو بدزد رفیق» در گفتگو با سینماپرس، افزود: تجربه در دنیا ثابت کرده که تولیدات فانتزی همواره با استقبال بسیار خوبی از سوی کودکان روبرو می شوند اما خلق دنیای فانتزی امکانات و بودجه زیادی می خواهد که در سینمای ما بضاعتش موجود نیست. آیا مدیران سینمایی الآن ۵۰ میلیارد برای یک کار فانتزی هزینه می کنند؟ شما تردید نکنید اگر چنین هزینه ای شود هم فیلم خوب ساخته می شود و هم مخاطب انبوه برای آن وجود خواهد داشت.

وی ادامه داد: کار فانتزی هزینه بر است و نه بخش خصوصی توان پرداخت هزینه های آن را دارد و نه بخش دولتی تمایلی به پرداخت چنین هزینه هایی برای فیلم کودک دارد و سیاست گذاران ترجیح می دهند به جای خرج زیاد برای تولید یک فیلم کودک بودجه آن را برای تولید فیلم های استراتژیک مصرف کنند.

عبدالعلی زاده متذکر شد: اینکه برخی فکر می کنند ذائقه کودکان امروزی با ذائقه کودکان ۳-۴ دهه قبل فرق کرده به نظر من برداشت و نگاهی غلط است؛ کودک امروز با کودک دیروز تفاوتی ندارد؛ او تازه پا در این دنیا گذاشته و قطعاً با هر اثری ارتباط برقرار می کند. اگر کار خوب تولید شود قطعاً مخاطب خوب نیز خواهد داشت کما اینکه همچنان شاهد آن هستیم که وقتی آقای طهماسب اثری را با همان عروسک های قدیمی مانند «کلاه قرمزی» تولید می کنند آن اثر برای کودکان امروزی هم دارای جذابیت است و با اشتیاق به تماشای آن می نشینند.

این سینماگر سپس با بیان اینکه اشراف فیلمساز روی ساخت فیلم، نحوه و بیان سینمایی و سیاست ها و نگاه مسئولان و سیاست گذاران است که به سینمای کودک جهت می دهد اظهار داشت: همه چیز در سینما به قصه و نوع روایت و شخصیت پردازی ها برمی گردد. داستان یک اثر کودک جدا از اینکه عروسکی یا رئال باشد باید برای مخاطب هدف که کودکان هستند جذاب باشد. البته همه می دانیم که انسان ها سلایق مختلف دارند و ممکن است یک فیلم به مذاق یک کودک خوش بیاید و کودک دیگر اصلاً با آن ارتباطی برقرار نکند.

کارگردان سریال های تلویزیونی «دانی و من» و «دردسرهای بزرگ» خاطرنشان کرد: نکته مهم اینجا است که سینمای کودک در هر جایی که ایستاده به دلیل نگاه سیاست گذاران این سینما بوده است. چه در سینمای ما چه در رسانه هایی مانند تلویزیون و… همیشه سیاست گذار تعیین کننده بوده؛ در جشنواره های کل دنیا نیز مسیر سینما را سیاست گذار ترسیم می کند، پس نباید نقش سیاست گذاران نیز به فراموشی سپرده شود.

وی متذکر شد: پیدا کردن فیلمسازانی که همچنان می توانند آثار درخشان برای سینمای کودک و نوجوان خلق کنند دشواری ندارد و کار آسانی است اما احتمالاً سیاست، سیاست گذاران سینمای کودک و نوجوان این نیست که از این فیلمسازان برای تولید فیلم های کودک بهره ببرند.

عبدالعلی زاده تأکید کرد: اینکه چرا کارهای کودک در سینما و تلویزیون به اینجا رسیده که دیگر کمتر کودکی از آن ها استقبال می کند را باید از مدیران پرسش کرد چون از کارهای ارزشمند حمایت نمی کنند.

این کارگردان در پایان این گفتگو افزود: این مدیران و سیاست گذاران هستند که افراد مستقر در شوراها را انتخاب می کنند؛ قطعاً وقتی سلیقه خاصی در شوراهای فیلمنامه حاکم باشد تولیدات نیز بر اساس آن سلیقه خواهند بود. اگر ما سال ها است با تولیدات کم مخاطب در سینمای کودک و نوجوان روبرو هستیم به دلیل آن است که افرادی در شوراهای تأیید فیلمنامه حضور دارند که سلیقه و نگاه خاص خود را حاکم کرده اند؛ البته در مورد مدیران جدید فارابی ما همچنان منتظر برگزاری جشنواره فیلم کودک هستیم و بعد از آن می توانیم بگوییم آیا آن ها توانسته اند در کارشان موفق عمل کنند یا خیر؟ بعد از جشنواره مشخص می شود که آیا ماحصل تولیدات سینمای کودک با وعده ها و شعارهای مدیران سینمایی همخوانی داشته و یا هیچ ارتباطی با آن وعده ها نداشته است.

رسانه سینمای خانگی- چرا «سگ‌ها دیشب نخوابیدند» در ایران اکران نشد؟

سیاوش حقیقی تهیه‌کننده سینما ضمن اشاره به اینکه در شرایط فعلی فیلم تازه‌ای را در دست تولید ندارد، از عدم اکران فیلم قبلی خود با نام «سگ‌ها دیشب نخوابیدند» در ایران خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، سیاوش حقیقی تهیه‌کننده سینما در گفتگو مهر، درباره فعالیت‌های اخیر خود گفت: مدتی است که فعالیت خاصی ندارم و شرایط سینما به گونه‌ای است که بازار در اختیار جنسی از فیلم‌ها قرار دارد که من علاقه‌ای به آن‌ها ندارم و سرمایه‌گذاران هم بیشتر علاقه به سرمایه روی همین جنس کارها دارند که البته حق هم دارند.

وی افزود: با توجه به افزایش هزینه تولید و به‌خصوص دستمزد بازیگران، با هزینه شخصی هم نمی‌توان فیلم ساخت و به همین دلیل فعلاً پروژه تازه‌ای ندارم. دو فیلم هم از قبل دارم که هنوز اکران نشده است. یکی فیلم «خون خدا» ساخته مرتضی‌علی عباس‌میرزایی است و یکی دیگر هم فیلم «سگ‌ها دیشب نخوابیدند» ساخته رامین رسولی که البته این دومی را از ابتدا برای اکران در ایران نساختیم.

حقیقی توضیح داد: فیلم رامین رسولی اساساً داستانش در افغانستان می‌گذرد. فیلم هم محصول مشترک سینمای ایران و افغانستان است که قصد اکران آن در داخل کشور را ندارم. مگر اینکه بخواهیم به‌صورت محدود در گروه هنروتجربه اکران کنیم. در کشور افغانستان هم که اساساً سالنی برای اکران وجود ندارد. فیلم «سگ‌ها دیشب نخوابیدند» فعلاً در حال حضور در جشنواره‌های جهانی است. فیلم روایتی علیه طالبان دارد و امروز در شرایطی هستیم که بسیاری از کشورهای دنیا به دلیل مسائل دیپلماتیک مجبور به پذیرش این گروه شده‌اند. البته در خارج از چارچوب‌ها دیپلماتیک، بعید است از منظر فکری کسی بتواند این گروه را تأیید کند، به همین دلیل هم اکران‌های محفلی و جشنواره‌ای این فیلم با واکنش‌های منفی مواجه نمی‌شود.

این تهیه‌کننده افزود: در کنار حضورهای جشنواره‌ای در تلاش هستیم در یکی دو کشور که افغانستانی‌ها در آن‌ها حضور پررنگ‌تری دارند هم فیلم را اکران کنیم. البته این اکران‌ها هم به‌معنای اکران گسترده در چندین سالن نیست و صرفاً منظور نمایش‌های محدود است.

وی درباره شرایط نامناسب عرضه این فیلم هم گفت: تولید فیلم «سگ‌ها دیشب نخوابیدند» درست در مقطعی تمام شد که کرونا شروع شد و عرضه آن تحت تأثیر قرار گرفت. البته در فرآیند حضور فیلم در جشنواره‌ها اختلال چندانی به‌وجود نیامد و در حال حاضر هم این حضورهای جشنواره‌ای ادامه دارد و اتفاق‌های بدی هم برای آن نیفتاده است.

رسانه سینمای خانگی- سینما در پاسداشت شهدا کم کاری کرده است

محمدرضا اسلاملو کارگردان سینما گفت: در زمینه تولید آثار مبتنی بر ارزش های دفاع مقدس و زندگی شهدا کم کاری جدی وجود دارد.

محمدرضا اسلاملو کارگردان سینما در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: کسانی که بر مسند مدیریت نشسته اند به باطن عرفانی و نورانی دوران دفاع مقدس باور ندارند و به همین علت است که در زمینه تولید آثار مبتنی بر ارزش های دفاع مقدس و زندگی شهدا کم کاری جدی وجود دارد.

کارگردان فیلم های سینمایی «شهابی از جنس نور» و «باغ سید» در گفتگو با سینماپرس، افزود: ما متولی و حقوق بگیر زیاد داریم؛ این ها مدیران اجرایی هستند و دنبال آمار و ارقام، به همین علت نمی توان از آن ها توقع داشت که اقدام جدی و عملی در خصوص تولید آثار مبتنی بر ارزش های انقلاب و دفاع مقدس داشته باشند.

وی ادامه داد: در اینکه مدیران ما آدم های خوبی هستند تردیدی نیست اما مسأله این است که آن ها به باطن دفاع مقدس باور ندارند و هنوز به این نتیجه نرسیده اند که این جنگ یک چیز عادی نبود معمولی نبود. آن ها نهایتاً می گویند دوران ۸ سال دفاع مقدس بخشی از تاریخ انقلاب است در صورتی که این دوران یک باطن نورانی داشت.

اسلاملو سپس با اشاره به جمله معروف حضرت امام خمینی (ره) که جنگ را نعمت دانستند یادآور شد: کسانی که با باطن دفاع مقدس آشنایی ندارند آن را درک نمی کنند و به ظاهرسازی بسنده می کنند. ما نباید به اسم دفاع مقدس آثاری را در سینما تولید کنیم که باطن و عمق ندارند و به ابعاد معنوی و عرفانی و روحانی آن اشاره نمی کنند.

این سینماگر تأکید کرد: ما باید به عمق استراتژیک جنگ پی ببریم؛ اگر امروز سینمای ایران بعد از این همه سال از جنگ و دفاع مقدس به شدت عقب مانده به دلیل آن است که به عمق و باطن آن نرسیده است و همیشه یک نگاه معمولی نسبت به این مقوله داشته؛ ما باید نسبت به ابعاد عرفانی دفاع مقدس باور و یقین داشته باشیم.

وی متذکر شد: تا زمانی که مدیران سینمایی نخواهند قطعاً اتفاق شایسته ای در حوزه سینمای دفاع مقدس رخ نمی دهد. ما باید برای رسیدن به سینمای ارزشمندی که مورد نظر رهبری است اتاق فکری شامل همه دغدغه مندان و متخصصان حوزه دفاع مقدس و سینما را تشکیل داده و به آن ها مأموریت دهیم تا ضمن تحقیق و پژوهش مبادرت به نگارش فیلمنامه های ارزشمند در این حوزه کنند.

اسلاملو در همین راستا خاطرنشان کرد: دوران ۸ سال دفاع مقدس برجسته ترین واقعه مهم تاریخ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است؛ نمی شود این را از پروسه انقلاب حذف کرد. جایگاه این دوران در تاریخ کشورمان بی بدیل است و بی توجهی و کم کاری برای آن به هیچ وجه قابل اغماض نیست. همه درد ما این است که مسئولان و متولیان امر در همه ادوار نگاهی ساده و خامدستانه و معمولی به دوران دفاع مقدس داشته اند که این نگاه و این برداشت باید از بین برود.

رسانه سینمای خانگی- «چریک»؛ زندگی ابراهیم هادی را روایت خواهد کرد

علی روئین‌تن از نهایی شدن فیلمنامه «چریک» برای ساخت فیلمی سینمایی درباره شهید ابراهیم هادی و نیز تکمیل فرآیند ساخت مستند «آتش و گلستان» با همین موضوع خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، علی روئین‌تن کارگردان سینما در گفتگو با مهر درباره پروژه مستندی که این روزها در دست تولید دارد، گفت: من پیش از این هم در کنار سینمای داستانی، فیلم‌های کوتاه و مستند هم کار می‌کردم. از پنج سال پیش، تصمیم داشتم فیلمی با عنوان «چریک» با موضوع زندگی شهید ابراهیم هادی بسازم. از آنجایی که روایت‌ها درباره این شهید زیاد بود و هر کس از زاویه نگاه خودش درباره این شهید صحبت می‌کرد، شروع به ثبت تحقیقاتم در قالب تصویر گرفتم. سراغ هر فردی که می‌رفتم، صحبت‌هایش را به‌صورت تصویری هم ضبط می‌کردم. ناگهان دیدم با حجم زیادی از گفتگوهای تصویری مواجه هستم.

وی با تأکید بر اینکه همچنان قصد ساخت فیلم سینمایی «چریک» را دارد، ادامه داد: از جایی به بعد پیش خودم فکر کردم بعد از رفتن شهدا، گویی کشور ما از قهرمانان غیور، خالی شده است. سراغ دوستان و همرزمان شهید که رفتم، که اغلب هم افرادی ساکت و خاموش بودند، دیدم این‌ها عجب اسطوره‌هایی هستند. گویی هر کدام‌شان یکی از ستاره‌های روی زمین بودند. همین مواجهه تبدیل به انگیزه‌ای برای من شد که به اسم ابراهیم هادی، مستندی درباره این افراد هم بسازم. این مستند درباره هفت پژوهشگر است که به دعوت من شروع به تحقیق درباره ابراهیم هادی و آماده‌سازی مقدمات نگارش فیلمنامه «چریک» می‌کنند. این هفت محقق نزد هر کدام از نزدیکان شهید می‌روند، روایت‌های آن‌ها را ثبت می‌کنند.

«مردانگی» بارزترین ویژگی شهید ابراهیم هادی است

این کارگردان افزود: در این فرآیند با روایت‌های جذابی درباره شهید مواجه شدیم که ترجیح می‌دهم مخاطبان در قالب این مستند با جزئیات آن مواجه شوند. یکی از نکاتی که یکی از دوستان ابراهیم هادی در قالب یک جمله به من گفت و بسیار روی من تأثیر گذاشت، این بود که اگر شما نزد هر کسی رفتید و مدعی شد که ابراهیم از همه بیشتر با او صمیمی بوده است، بدانید آن‌ها دروغ نمی‌گویند. این ویژگی ابراهیم هادی بود که در عرض کمتر از یک ساعت، چنان با آدم‌ها صمیمی می‌شد که گویی یک عمر با آن‌ها رفیق بوده و تا پای جان هم پای این رفاقت می‌ایستاد.

روئین‌تن در ادامه درباره اینکه کدام ویژگی شهید هادی باعث شده است تا در پنج سال اخیر پیگیر ساخت فیلمی درباره او باشد هم گفت: مهمترین ویژگی‌اش مردانگی‌اش بود و اینکه فهمیده بود در یک جامعه باید از همه آدم‌های نیازمند دستگیری کرد، چه از این وری‌ها باشند و چه از آن‌وری‌ها! این فتوت و مردانگی‌ای است که در جامعه دوقطبی امروز ما کم‌رنگ شده است. از ما تا مسئولان و بزرگان مملکت باید این ویژگی را یاد بگیریم که چون باران شدی، باید بر همه یکسان بباری. شهید ابراهیم هادی تا پای جان پای این اعتقادش ایستاد. همین فتوت و مردانگی را در میدان جنگ و با اسیر دشمن هم داشت.

وی ادامه داد: کاراکتر ابراهیم هادی، جذابیت‌های دیگری هم دارد. او از سن ۱۹ سالگی معلم می‌شود و در حوالی ۲۴ سالگی هم شهید می‌شود. در عین حال در بسیاری از مسائل مرتبط با انقلاب و جنگ هم حضور داشته است. او پیش از آغاز جنگ حتی سراغ اصغر وصالی می‌رود تا در شلوغی‌های کردستان هم حضور مؤثر داشته باشد.

خیلی از بچه‌های جنگ امروز کنار نشسته‌اند، اما…

این کارگردان گفت: در فرآیند این مستند به این نتیجه رسیدم که خیلی از بچه‌های جنگ و حزب‌الهی‌های واقعی، امروز شاید کنار نشسته باشند، اما هنوز مردانگی‌های خود را حفظ کرده‌اند. این نکته بسیار مهمی است. این همه وزیر و وکیل و مسئول در کشور داریم، آیا یکی از این رزمندگان قدیمی را به عنوان مشاور کنار خود دارند؟ در هیأت امنای بنیاد شهید و یا بنیاد جانبازان، آیا از خانواده شهدا و جانبازان حضور دارند؟ این‌ها آدم‌های دردمندی هستند که حالا کنار نشسته‌اند. یک سردار بزرگ جنگ را سراغ دارم که امروز مشغول کارهای خدماتی است و حاضر نمی‌شود یک ریال بیش از حقوق و دستمزدش بگیرد. این آدم‌ها چیزی شبیه افسانه‌ها هستند. بروید ببینید امثال ابراهیم هادی و دوستانش تا به امروز چه خدمت‌هایی به این کشور کرده‌اند، آن هم با دست خالی و بدون هماهنگی با کسی. این‌ها بسیار ارزشمند هستند.

روئین‌تن در پایان درباره پیشرفت این پروژه هم گفت: مستند تقریباً تمام شده و در مرحله تدوین نهایی است. فیلمنامه فیلم «چریک» هم آماده شده است.

رسانه سینمای خانگی- آیا سینمای کودک به حاشیه رانده شده است؟

ابراهیم فروزش فیلمساز پیشکسوت سینما گفت: آنطور که شایسته است از تولید فیلمنامه های بی نقص و محکم در حوزه سینمای کودک و نوجوان حمایت نمی شود.

به گزارش سینمای خانگی، ابراهیم فروزش فیلمساز پیشکسوت سینما در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان در خصوص فقدان داستان های جذاب در فیلم های کودک گفت: سیاست گذاران سینمای کودک به محتوای فیلم ها توجه ندارند و آنطور که شایسته است از نظر جبنه های مالی و… از تولید فیلمنامه های بی نقص و محکم در حوزه سینمای کودک و نوجوان حمایت نمی کنند.

کارگردان فیلم های سینمایی «بچه های نفت» و «هامون و دریا» در گفتگو با سینماپرس، افزود: نقش سیاست گذاران در حوزه توجه به داستان و محتوای ارزشمند در فیلم های کودک و نوجوان بسیار مهم است اما متأسفانه گویا آن ها چندان به نقش خود واقف نیستند و به این مسأله اهمیت نمی دهند.

وی ادامه داد: ما نویسندگان بسیاری داریم که قصه های بسیار خوبی در حوزه کودک و نوجوان نوشته اند اما متأسفانه آن ها قصه های شان را تنها در اختیار نهادها قرار می دهند و اگر فیلمسازی علاقمند تولید آثارشان باشد که تعداد این فیلمسازان کم هم نیست به آن ها توجهی نمی کنند.

فروزش سپس با بیان اینکه اقتباس می تواند نجات بخش سینمای بحران زده کودک و نوجوان باشد یادآور شد: من تمام کارهایی که کردم به جز یکی دو مورد همگی اقتباس از کتاب ها و قصه های با ارزش حوزه کودک و نوجوان بوده؛ بنده تردید ندارم که اگر از نویسندگان درجه یک حوزه کودک و نوجوان به صورت بهینه استفاده می شد این افراد بیشتر احساس مسئولیت می کردند و به نوعی تشویق می شدند تا مسیری را که پیش گرفته اند همچنان ادامه دهند.

این سینماگر در بخش دیگری از این گفتگو با تأکید بر اینکه اگر نگوییم سینمای کودک مرده باید عنوان کنیم این سینما به حاشیه رانده شده است تصریح کرد: سال های متمادی است که جز اسمی از سینمای کودک چیز دیگری باقی نمانده است؛ نه سینمایی مختص نمایش فیلم های کودک و نوجوان وجود دارد و نه تهیه کنندگان و سرمایه گذاران چندان به این سینما بها می دهند و از سوی دیگر خانواده ها نیز این سینما را فراموش کرده اند.

کارگردان فیلم های سینمایی «شیر تو شیر» و «خمره» متذکر شد: کودکان امروزه از طریق وسایل ارتباطی مانند گوشی موبایل به بهترین بازی ها، انیمیشن ها و فیلم های روز دنیا دسترسی دارند و آنقدر سرگرمی های جور واجور دارند که قطعاً با آثار پیش پا افتاده سینمای کودک نمی توانند ارتباطی برقرار کنند و به همین علت است که اغلب فیلم های تولید شده در این سینما نیز با اقبال از سوی مخاطبان هدف این سینما روبرو نمی شود.

فروزش در پاسخ به این پرسش که به عقیده شما آیا داشتن غنای محتوایی می تواند کودکان امروزی را که به فرموده شما وسایل سرگرمی بی شماری در اختیار دارند، مجاب به تماشای فیلم های کودک در سالن های سینما کند اظهار داشت: قطعاً همین طور است! تردید نکنید ما گر فیلم های آموزنده همراه با سرگرمی و محتوای نو و امروزی برای کودکان تهیه کنیم آن ها از این فیلم ها استقبال خواهند کرد. متأسفانه ما یا از این سوی بام میفتیم یا از سوی دیگر! بخشی از فیلم های کودک ما فقط شده اند بزن و بکوب و خنده و برخی نیز بسیار سنگین هستند که اصلاً کودک نمی تواند با آن ارتباط بگیرد از این رو ما باید به یک سینمای میانه دست پیدا کنیم که بتواند این قشر از جامعه را به سمت خود جذب کند.

وی در پایان این گفتگو بار دیگر تأکید کرد: ما به هر صورت نباید خودمان را فریب دهیم! ما باید بدانیم که سینمای کودک کاملاً فراموش شده و رها شده است! اگر قرار است این سینما احیاء شود باید روی آن کار شود. ما وقتی سینمای کودک خودمان را قیاس می کنیم با سینمای کودک خارج از کشور می بینیم از نظر تکنیکی و ساختار و محتوا به شدت عقب مانده ایم و این اتفاق بسیار تلخ و ناراحت کننده است.

رسانه سینمای خانگی- «زن ایرانی»، مستندی بدون روتوش

یکی از جذابیت‌های سینمای مستند در قیاس با سینمای داستانی، مواجهه مخاطب با قصه‌هایی است که خمیرمایه اصلی آن‌ها نه خیال یک نویسنده، که تجربه زیسته یک انسان است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، گاهی سینمای مستند می‌تواند گوی داستان‌گویی را از سینمای داستانی برباید، مخاطب می‌داند که با تصویری بی‌واسطه از واقعیت مواجه است.

به همین دلیل هم در بررسی موضوعی محصولات تصویری که در قالب فیلم تولید شده‌اند، بازخوانی و مرور فیلم‌های مستند گاهی جذابیتی مضاعف نسبت به فیلم‌های داستانی دارند. مستندسازان در مسیر رسیدن به ایده‌هایی که قصد بازنمایی آن‌ها در قالب یک فیلم را دارند، گاهی تا سال‌ها پژوهش و پیگیری می‌کنند و سرانجام اثری را به تولید می‌رسانند.

سینمای مستند ایران طی سال‌های اخیر چنان قدرت‌نمایی‌ای کرده است که از نگاه برخی منتقدان می‌توان برخی از فیلم‌های مستند را رقیب جدی فیلم‌های داستانی دانست و فراتر از آن از منظر استاندارد می‌توان امتیاز فنی بالاتری به روایت‌های ثبت‌شده در آثار مستند داد.

در آستانه برگزاری نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ «حوا» که در بخش‌های مستند، کوتاه و داستانی به بازنمایی تصویر زن و خانواده در سینما می‌پردازد، در این گزارش نیم‌نگاهی به سهم تصویر زنان از سینمای مستند طی سال‌های اخیر داشته‌ایم:

منظر اول؛ مستندهای پرتره

یکی از گونه‌های جذاب در سینمای مستند، مستندهای پرتره است؛ مستندهایی که با محوریت بازخوانی زندگی یک فرد و کارنامه او ساخته می‌شوند. از این منظر وقتی می‌خواهیم درباره تصویر زنان در سینمای مستند صحبت کنیم هم می‌توانیم دسته اول را به آثاری اختصاص دهیم که در قالب پرتره، سراغ یکی از زنان نام‌دار رفته‌اند.

یکی از شاخص‌ترین نمونه‌های اخیر در این راستا را می‌توان مستندهایی دانست که طی چند سال اخیر با محوریت شخصیت مریم میرزاخانی به‌عنوان یکی از چهره‌های معتبر ایرانی در جهان ریاضیات ساخته شده است.

از این قبیل مستندهای پرتره با محوریت هنرمندان زن ایرانی هم ساخته شده است. «تهران سیمین» ساخته هادی آفریده یکی از شاخص‌ترین این آثار در سال‌های اخیر است که با تمرکز بر زندگی فاطمه معتمدآریا به تولید رسیده است. «از میان مردگان» به کارگردانی غلام‌عباس فاضلی با محوریت زندگی ایران درودی هنرمند نام‌دار نقاشی را هم می‌توان از همین نمونه‌ها دانست.

یکی از شاخص‌ترین و پراستقبال‌ترین مستندهای پرتره از این جنس در سال‌های اخیر مستند «توران خانم» به کارگردانی رخشان بنی‌اعتماد و مجتبی میرطهماسب بود که داستانی پرکشش درباره زندگی توران میرهادی چهره پرتلاش عرصه کتاب‌های کودک و نوجوان را به تصویر درآورده بود.

مستندهای پرتره ساخته شده درباره چهره‌های ماندگاری همچون فروغ فرخزاد و یا پروین اعتصامی را هم می‌توان در دسته همین آثار طبقه‌بندی کرد.
از منظر ژانری می‌توان نمونه‌های دیگری از فیلم‌های مستند را هم مورد اشاره قرار داد که شخصیت یک زن در محور روایت آن قرار دارند اما در این بخش تمرکز را بر مستندهای پرتره مرتبط با چهره‌های مشهور گذاشتیم و در بخش بعدی به جنس دیگر این آثار می‌پردازیم.

منظر دوم؛ قهرمانان در قاب

برخی از مستندسازان برای انتخاب سوژه‌ای خاص برای مستند خود، سراغ شخصیت‌هایی رفته‌اند که شاید از شهرت بی‌بهره باشند اما تجربه‌های متفاوتی که در طول عمر کسب کرده‌اند، زندگی آن‌ها را واجد جذابیت‌هایی برای روایت در قالب یک مستند کرده است.

یکی از پرمصداق‌ترین نمونه‌ها در این زمینه، مستندهایی است که با محوریت زندگی مادران شهدا در سینمای ایران ساخته شده است. «بانو» را می‌توان یکی از مطرح‌ترین این نمونه‌ها در سال‌های اخیر دانست که محمد حبیبی‌منصور آن را کارگردانی کرده بود.

آثار دیگری همچون «کل فاطمه» ساخته مهدی زمان‌پور کیاسری، ‌«پریزاد» ساخته مهدی ایمانی شهیدی، «جمیله» ساخته محمدباقر شاهین و «لسک» ساخته محمدرضا وطن‌دوست را هم می‌توان نمونه‌های دیگری از این دست آثار دانست که حضور قهرمانانه یک زن در مرکز روایت آن‌ها جذابیت ویژه‌ای دارد.

اما گاهی مستندسازان سراغ زنانی با تجربه‌های خاص هم می‌روند. مستند «پا به توپ» به کارگردانی حدیث جان‌بزرگی با محوریت یک زن روستایی فوتبالیست از همین جنس است. «نوش جان»‌ به کارگردانی پوریا سنماری با داستانی مرتبط با جمعی از زنان که در کنار یک دیگر کیک می‌پزند و کارآفرینی می‌کنند را هم می‌توان در همین دسته جای داد.

«مادر جبهه‌ها» با روایت حضور زنان در جنگ و «دلبند» با موضوع روایت زندگی یک مادر تنها در دامنه البرز را هم می‌توان نمونه‌های دیگری از این دست دانست.

به عنوان یکی از موفق‌ترین تجربه‌ها در این زمینه می‌توان به دو مستند «صفر تا سکو» با موضوع زندگی خواهران منصوریان و مستند «جایی برای فرشته‌ها نیست» با موضوع دخترانی هاکی‌باز اشاره کرد که در حوزه مستندهای ورزشی آثاری ماندگار شدند.

منظر سوم؛ آسیب‌های زنانه

در میان مستندسازان اما هستند هنرمندانی که تلاش کرده‌اند در روایت‌های خود نیم‌نگاهی به آسیب‌های مرتبط با زنان داشته باشند. آسیب‌هایی که در موارد بسیاری بیشتر جنبه اجتماعی دارند. مستند «کسی منتظرت نیست» ساخته محسن اسلام‌زاده یکی از این نمونه‌هاست که هرچند از زاویه‌ای می‌توان آن را یک روایت پرتره از یک زنان فعال اجتماعی قلمداد کرد اما از منظری دیگر در حال روایت آسیب‌هایی است که زنان کارتن‌خواب در معرض آن قرار دارند.

«قصه دختران فروغ» به کارگردانی خاطره حناچی و یا «مثل اسمم پگاه» ساخته سودابه بیضایی را هم می‌توان از همین جنس آثار قلمداد کرد که اعتیاد دختران هم در آن موضوعیت دارد.

این روایت‌ها گاهی با تمرکز بر زندگی یک زن و یا دختر، جنبه‌ای تکان‌دهنده‌تر هم پیدا می‌کنند. مستند «مهین» ساخته محمدحسین حیدری با روایتی از زندگی اولین قاتل زن سریالی ایران و یا مستند «خاتمه» با روایتی تلخ از زندگی یک دختر افغان را می‌توان از همین دسته آثار دانست.

در زمینه آسیب‌ها البته گاهی مستندساز سراغ آسیب‌های جسمی هم می‌رود که شاخص‌ترین نمونه از این دست مستندها در سال‌های اخیر که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت را می‌توان مستند «چیزهایی که جای‌شان خالی است» به کارگردانی زینب تبریزی دانست که به موضوع سرطان سینه و چالش‌های آن برای زنان می‌پردازد.

واقعیت این است که در حوصله یک گزارش کوتاه نمی‌توان فهرستی جامع از تمامی آثاری که با محوریت زنان در قالب فیلم‌های مستند به سرانجام رسیده است ارائه کرد اما در آستانه برگزاری رویدادی از جنس جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» می‌توان نگاهی جدی‌تر به ظرفیت سینمای مستند برای بازنمایی دغدغه‌ها و مسائل مرتبط با زنان و خانواده داشت.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد ۱۶ تا ۲۳ تیر ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

خروج از نسخه موبایل